طب تجاري

مدير انجمن: najm134

طب تجاري

پستتوسط najm134 » شنبه فبريه 27, 2010 9:39 am

عناوين گزارشاتي كه تا كنون در اين باره منتشر شده است: به خاطر خطاي پزشكي ، سرماخوردگي زن جوان را كشت - تزريق خون اشتباه در اثر تشخيص هويت بيماران - دستور زنده به گور كردن دو نوزاد در طبس = مرگ دو نوزاد! - الگوهاي اشتباهات پزشکي در جراحي - توصيه به جراحي غير لازم براى سودجويي: دستگيري ‪ ۱۴‬جراح و كادر پزشكي - سرماخوردگي واكسن ندارد
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

طب تجاري

پستتوسط najm134 » چهارشنبه آپريل 07, 2010 5:41 pm

به خاطر خطاي پزشكي ، سرماخوردگي زن جوان را كشت
خطاي پزشكي در تشخيص صحيح يك عفونت، يك زن را به كام مرگ كشاند. اين زن بنا به تشخيص پزشكان به علت سرماخوردگي به بيمارستان مراجعه كرده بود و پس از دو روز بستري شدن تسليم مرگ شد. بنا به گزارش پرونده مادري به همراه پسرش به يكي از بيمارستان‌هاي شرق تهران مراجعه كرد و در بخش بيماران سرپايي مورد معالجه قرار گرفت.
پزشكان شيفت پس از معاينه اين زن 46 ساله كه علائم باليني او با سرفه، تب و درد عضلاني همراه بود به نوعي سرماخوردگي مشكوك شدند و بنا به همين تشخيص وي را با داروهاي مرتبط با اين بيماري تحت مداوا قرار دادند. بنابه اين گزارش يكي از پزشكان براي كنترل تب و درد بيمار به وي توصيه كرد كه در بيمارستان بستري شود تا از بهبودي كامل او مطمئن شود. خانواده وي نيز با رعايت دستور پزشك قبول كردند مادر خانواده در اين بيمارستان بستري شود. پس از گذشت يك شبانه‌روز و استفاده از دارو حال بيمار روبه وخامت گذاشت و با سوزش و درد در بدن از حال رفته و با همين تشخيص بيمار به بخش مراقبت‌هاي ويژه (CCU) انتقال داده شد كه پس از چند ساعت به دليل بدتر شدن حال عمومي وي و بيهوشي به اتاق ICU انتقال داده شد و اقدامات احيا نيز نتوانست در حال وي ترتيب اثري گذاشته و نهايتاً بيمار فوت كرد.
بستگان و خانواده بيمار پس از دريافت جسد بيمار او را به خاك سپردند، اما هيچ يك نمي‌توانستند به سادگي باور كنند كه مادر خانواده تنها به دليل سرماخوردگي در بيمارستاني مجهز فوت كرده باشد، بنابراين فرزندان او از پزشكان مسوول در آن شيفت شكايت كردند.
با اعلام نظر پزشكان متخصص در كميسيون، سه تن از پزشكان در مرگ بيمار مقصر شناخته شدند. در اين نظريه كه در پرونده زن بيمار موجود است آمده كه بيمار 46 ساله در اثر سرماخوردگي جزئي به يك بيمارستان منتقل شده است كه به علت تشخيص غلط پزشك سرپرست و تجویز اشتباه دارو، بيمار دچار عفونت ريوي شده و در بيمارستان فوت كرده است.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

طب تجاري

پستتوسط najm134 » چهارشنبه آپريل 07, 2010 5:44 pm

تزريق خون اشتباه در اثر تشخيص هويت بيماران
انكيزه تجاري طب رايج از طبابت بشر سبب شده است كه سلامتي يا امنيت جاني بيماران به مخاطره بيافتد
مدير عامل سازمان انتقال خون ايران در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران افزود: مطالعاتي كه صورت گرفته بيشترين عامل مرگ و مير ناشي از تزريق خون اشتباه است. تصوير
وي گفت: تزريق خون اشتباه به دليل تشخيص هويت بيماران يعني در تشخيص هويت استانداردهاي لازم اجرا نمي‌شود تمام بيماراني كه در بيمارستان بستري هستند بايد دست بند هويت داشته باشند تا مشخص شود نام بيمار گروه خوني و بر روي چه تختي بستري است. اختلاف بين گرو‌ه‌هاي خوني بسيار خطرناك است كه عوارض بسيار خطرناكي را به دنبال دارد.
مدير عامل سازمان انتقال خون ايران درمورد معضل بزرگ تزريق خون اشتباه و اجرا نشدن ثبت خطاها به شكل كامل در بيمارستان‌ها گفت: تزريق خون اشتباه يكي از معضلات بزرگي كه بايد به آن رسيدگي شود كميته‌هاي بانك خون بيمارستان‌ها مسئله تزريق خون اشتباه را در دستور كار خود دارند كه سازمان انتقال خون بر روي آن حساس است تا خطا گزارش شده و برنامه‌هايي براي جلوگيري از خطا در آينده اجرا شود.
وي تصريح كرد:تزريق خون اشتباه يكي از معضلات بانك خون در همه جاي دنيا است كه كشور ما نيز از اين مسئله مستثني نيست. (بلكه بطور وخيمي اتفاق مي افتد بالاتر از تزريق با اشتباه كروه خون؛ فروختن خون آلوده به بيماران و نيازمندان خون است، جند سال است دهها نفر كه از طريق بانك خون مبتلا به ايدز و بيماريهاي لاعلاج شده اند جون بانك خون ايران به آنها خون آلوده فروخته است، اين خونهاى آلوده توسط بانك خون از خارج خريداري شده است، برونده اين ماجرا در محاكم قضايي در حال بيكيري است، و با همه ادله قاطع موجود در برونده هنوز هيج اعتراف به ضعف و تدارك موضوع و تامين خسارات غير قابل جبران نشده است!)
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

طب تجاري

پستتوسط najm134 » چهارشنبه آپريل 07, 2010 5:49 pm

دستور زنده به گور كردن دو نوزاد در طبس = مرگ دو نوزاد!
خبرگزاري انتخاب : مسؤولان بخش زايمان با تجويز پزشك متخصص، نوزادان را داخل كارتني قرار داده و به همراهان اين زن تحويل مي دهند. نكته جالب اينكه هر دو نوزاد زنده بودند، اما به آنان اعلام مي شود كه چون نوزادان زود رس هستند قطعاً فوت مي كنند و فوت نامه آنها نيز صادر شده است.
به گزارش خبرنگارخبرگزاری انتخاب از طبس، پنج شنبه هفته گذشته زني 21 ساله در بيمارستان شهيد مصطفي خميني طبس به سبب زايمان زودرس وضع حمل كرده و دو نوزاد به دنيا آورد.
در ادامه و با توجه به اينكه عمر نوزادان كمتر از 6 ماه بود مسؤولان بخش زايمان با تجويز پزشك متخصص، نوزادان را داخل كارتني قرار داده و به همراهان اين زن تحويل مي دهند. نكته جالب اينكه هر دو نوزاد زنده بودند، اما به آنان اعلام مي شود كه چون نوزادان زود رس هستند قطعاً فوت مي كنند و فوت نامه آنها نيز صادر شده است.
واكنش همراهان باعث مي شود تا هر دو نوزاد را دوباره به داخل بخش برگردانند، اما دو يا سه ساعت بعد زماني كه مادرشان را به داخل بخش انتقال مي دهند، دوباره همان كارتن حامل هر دو نوزاد را تحويل همراهان اين زن مي دهند و ادعا مي كنند كه هر دو نوزاد فوت شده اند و بايد دفن شوند.
خانواده اين زن اين بار باور كرده كارتن حامل نوزادان را پشت يك دستگاه وانت گذاشته و در هواي گرم طبس به دنبال جايي براي غسل نوزادان (به خيال اينكه مرده اند) مي گردند.
سه ساعت بعد خانواده وقتي در داخل شهر محلي را پيدا نمي كنند، به سراغ فردي مي روند كه در يكي از روستاهاي اطراف طبس كار غسل و تدفين را انجام مي دهد، اما آن جا نيز موفق به يافتن اين فرد نمي شوند و دوباره به شهر باز مي گردند و در تمام اين مدت هر دو نوزاد زنده پشت وانت و داخل كارتن بودند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری انتخاب، در نهايت يكي از همسايه ها قبول مي كند تا نوزادان را غسل دهد و وقتي در كارتن را باز مي كنند، با كمال تعجب مي بينند كه هر دو نوزاد زنده اند و مسؤولان بيمارستان به دروغ ادعا كرده اند كه آنها فوت شده اند.
نوزادان دوباره به بيمارستان انتقال داده مي شوند، اما يكي از آنها طاقت گرما را نداشته و در مسير بازگشت فوت مي كند و نوزاد دوم را پس از اصرار فراوان خانواده اين زن داخل دستگاه قرار مي دهند، اما او نيز چند ساعتي بيشتر عمر نكرده و جان مي سپارد.
نظرات كاربران :
* متاسفانه از این سری اتفاقات در کشور ما به تواتر اتفاق می افتد. در آخر هم چند نفر دور افراد خانواده را گرفته و این مساله را خواست خدا جلوه داده و پزشکان پول پرست یا هر فرد مسول دیگری بیهوده و یا با کمک همکارانش در پزشکی قانونی تبرئه می شود و باز هم همان قصه ناتمام حقوق بشر و ابناء بشر
* اگر این اتفاق در کشور دیگری می افتاد نه تنها دکتر و کادر بیمارستان را به محاکمه می کشیدند وزیر باید در برابر رسانه ها جواب گو باشد و برکنار شود
* اين جنايت پيشگان حيوان صفت و دد منش بايد محاكمه و بمجازات اشد برسند. چه مظلومانه و غريبانه با اين دنياي مادي پاي ننهاده وداع گفتند. چگونه اين جانيان خوناشام دو نوزاد بي گناه را بيرحمانه از زندگي ساقط كردند؟ من شرم دارم از اين مصيبت نزد بيگانه سخن بگويم چه بسا ما را خونخواران بي تمدن بنامند
* اين پزشك بايد به دادگاه برده شود. وي مسعول جان اين نوزادان است. وي بعنوان يك پزشك ميبايست كه تمامي سعي و كوشش خود را براي زنده ماندن اين نوزادان انجام ميداد. وي حتما لياقت موقعيتي را كه به وي محول كرده اند را ندارد. چه جهانبینی در مغز این افراد وچود دارد که حتی در صورت فوت این نوزادان قراردادن این نوزادان و تحویل آنها به خانواده شان در داخل یک کارتن گویای یک دیدگاه زشت و غیر قابل بخشش این مسعول و یا مسعولین میباشد. این سطور را فردی مینویسد که خود پزشک کودکان است و این قبیل نوزادان را خیلی خوب میشناسد. بر این همکار بسیار متاسفم. دکتر سید حسن حسینی
* این دکتر قاتله و باید دیه کامل بچه ها رو بده ارش
* بمیرم من الهی، چه ادم های بی رحمی پیدا میشن.سارا
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

توصيه به جراحي غير لازم براى سودجويي

پستتوسط najm134 » چهارشنبه آپريل 07, 2010 11:43 pm

توصيه به جراحي غير لازم براى سودجويي: دستگيري ‪ ۱۴‬جراح و كادر پزشكي
‪ ۱۴‬جراح و دست اندر كار امور پزشكي در بيمارستاني در شهر ميلان ايتاليا به اتهام اعمال جراحي سود آور و بي‌مورد كه به مرگ دست كم پنج تن نيز انجاميده دستگير شدند. روزنامه ايتاليايي كوريره دلاسرا در اين‌باره نوشت: سه جراح بيمارستان خصوصي سانتا ريتا در ميلان، به اتهام قتل عمد و بيرحمي دستگير شدند. اين جراحان ‪ ۹۱‬نفر را بدون اين كه ضرورت پزشكي ايجاب كند فقط براي به دست آوردن پول بيشتر جراحي كرده بودند. پس از اين كه پنج تن از بيماران اين بيمارستان جان خود را از دست دادند حكم دستگيري سه جراح صادر شد. مجموعا حكم دستگيري ‪ ۱۴‬تن ( شامل ‪ ۱۲‬حبس خانگي) صادر شده است كه البته استراق سمع تلفني براي دستگيري آنها اساسي بود. متهمين در تماس‌هاي تلفني خود به صراحت از لزوم جراحي كردن براي سود كردن بيشتر ، صحبت مي‌كرده اند. متهمين بايد پاسخگوي كلاهبرداري از سيستم بهداري كشور در سال‌هاي ‪۲۰۰۵‬ و ‪ ۲۰۰۶‬به ارزش دو و نيم ميليون يورو نيز باشند.
نكته:عدم كزارش يا مطرح بودن جنين بيكردهاى قانوني در كشور ديكر به معني عدم وقوع تخلفات در ىن كشورها نيست، بلكه جه بسا مربوط به عدم توانايي آن كشورها در اجراى جنين مراقبت و بيكيردي نيز مي تواند باشد، در كشورهايي مانند ايتاليا هم قبلا همينطور بود، و جنين بيكردهايي اتفاق نمي افتاد نه بخاطر عدم قوع تخلفات طبي بلكه بخاطر عدم توانايي آنها در بيكرد اين جرايم.
در کل 1 بار ویرایش شده. اخرین ویرایش توسط najm134 در جمعه آپريل 23, 2010 6:40 pm .
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

سرماخوردگي واكسن ندارد

پستتوسط najm134 » چهارشنبه آپريل 07, 2010 11:56 pm

معمولا در روزهاي سرما از پشت در هر داروخانه‌اي كه گذر كنيد ، با خطي درشت نوشته شده است «واكسن سرما خوردگي رسيد» كه بسياري ناگزير براي فرار از اين بيماري كه قرار است در طول 6 ماه سرد سال، هر لحظه و دقيقه تهديدشان كند، به خريد و تزريق اين واكسن پناه مي‌آورند ولي اين كه اين واكسن چيست و تا چه حد مي‌تواند مثمرثمر باشد، سوالي است كه از دكتر شاهين قاسمي، متخصص بيماري‌هاي عفوني كرده است. به گفته اين متخصص عفوني در بيماري سرماخوردگي، عوامل ويروسي متنوعي نقش دارد كه داراي علائمي از قبيل تب‌هاي خفيف، تب، آبريزش، سرفه و دردهاي عضلاني است.
بنابراين وقتي صحبت از سرماخوردگي مي‌شود، منظور يك بيماري نيست بلكه عوامل ويروسي متنوعي است كه مي‌تواند با شباهت به هم، علائم مشابهي ايجاد كنند به همين علت مي‌توان به وضوح گفت كه هيچ واكسني عليه اين بيماري وجود ندارد و واكسني كه در داروخانه‌ها از آن به عنوان واكسن سرماخوردگي تبليغ مي‌شود، همان واكسن آنفلوآنزاست كه با بيماري سرماخوردگي متفاوت است. دكتر قاسمي با اشاره به اين كه در بيماري آنفلوآنزا سيستم تنفسي شخص درگير مي‌شود، مي‌افزايد: اين بيماري مي‌تواند با علائم خفيفي همانند سرماخوردگي بروز كند و يا اين كه در عرض چند ساعت، پيشرفت و بيمار را بدحال كند. وي اظهار مي‌كند: در بيماري سرماخوردگي به خاطر تنوع وجود ويروس‌ها ، نمي‌توان واكسن مشخصي براي آن تعيين كرد و بنابراين فردي كه واكسن آنفلوآنزا را تزريق كرده است نبايد انتظار اين را داشته باشد كه ديگر «سرما» نخواهد خورد ولي مي‌توان گفت 80 تا 90 درصد از افرادي كه واكسن آنفلوآنزا تزريق مي‌كنند از اين بيماري (آنفلوآنزا)‌ در امان خواهند ماند ولي قابل ذكر است، از آنجايي كه هر سال آنتي‌ژن ‌هاي سطحي ويروس آنفلوآنزا، تغيير شكل و ماهيت مي‌دهند، بايد هر سال نسبت به تكرار اين واكسن اقدام كرد. «اين واكسن براي شيرخواران زير 6 ماه توصيه نمي‌شود.» اين پزشك متخصص با اعلام اين مطلب يادآور مي‌شود: واكسن آنفلوآنزا به كودكان6 تا 24 ماه تزريق مي‌شود و توصيه مي‌شود سنين بالاتر از 65 سال (به دليل ضعف جسماني)‌ نيز از آن بهره ببرند. قاسمي مي‌افزايد:غير از دو دسته ذكر شده، افرادي كه دچار بيماري‌هاي قلبي و ريوي، كليوي مزمن، تالاسمي، ديابت ، ايدز (اچ.آي.وي)‌ و آنهايي كه از داروهاي كورتون‌دار استفاده مي‌كنند ، بايد از اين واكسن تزريق كنند. گفتني است اين واكسن در يك‌سوم موارد با درد و قرمزي گذرا همراه است و در برخي از افراد پس از 8 تا 24 ساعت پس از تزريق، شخص دچار تب مي‌شود. گفتني است ذات‌الريه (سينه‌پهلو)‌، ورم پرده‌هاي قلب، ورم عضلات و ورم مغز از عوارضي است كه در صورت ابتلا به آنفلوآنزا، گريبانگير فرد مي‌شود.
غذاهاي مفيد براي سرماخوردگي‌
براي اين كه سيستم ايمني بدن به بهترين نحو به وظيفه‌اش عمل كند، احتياج به دريافت مواد مغذي حياتي دارد، از جمله اين منابع اصلي تامين‌كننده ويتامين C كه در درمان سرماخوردگي موثرند عبارتند از: پرتقال، گريپ‌فروت، فلفل دلمه‌اي، انواع توت، سيب ‌زميني، سبزيجات برگ سبز و ... همچنين ويتامين‌هاي گروه B، امگا 3 (ماهي‌هاي روغني)‌، امگا 6 (دانه كنجد، تخمه كدو حلوايي و آفتابگردان)‌، ويتامين A و پروتئين‌ها نيز توصيه مي‌شود. منبع خبر : جام جم
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

الگوهاي اشتباهات پزشکي در جراحي

پستتوسط najm134 » جمعه آپريل 23, 2010 6:42 pm

داده‌هاي برگرفته شده از مقالات طبي و جراحي نشان دهنده ارتباطي بين پيامدهاي خوب و تجربه در پزشکان بيمارستاني و خارج بيمارستاني است. روي ديگر سکه نيز به طور گسترده‌اي در نظر گرفته شده است و آن اين که پيامدهاي بد به طور عمده از بي‌تجربگي پزشکان نشات مي‌گيرد. مطالعه زير مي‌گويد که اين طور نيست.
پژوهشگران 133 پرونده بسته شده شکايت از طبابت نادرست را مرور کردند.
اين پرونده‌ها حاوي 140 اشتباه جراحي منجر به آسيب بودند
که بيشتر آنها خطاهاي معمولي بود (91%)،
که يا به دست استاد جراح به تنهايي (69%)
يا همراه با دستيار (27%)
هنگام اعمال جراحي با پيچيدگي کم (84%( که به طور غيراورژانس انجام شد (83%)، اتفاق افتاد.
فقط 9% خطاها به طور اختصاصي ناشي از نقص دانش يا خطاي قضاوت بود.
جراحان باتجربه مسوول 68% خطاها هنگام اعمال جراحي پيچيده
و 74% خطاها هنگام اعمال جراحي روتين بودند ـ
تفاوت معني‌دار نبود. بيشتر از نيمي از خطاها مربوط به پيچيدگي‌هاي بيماران از جمله آناتومي پيچيده يا جراحي‌هاي مکرر بود. (3)
رهنمود. از آن جا که فقط بخشي از خطاهاي پزشکي به شکايت به علت طبابت نادرست منجر مي‌شود، تعميم‌دهي اين يافته‌ها عملي نيست. ولي اين نتايج باعث مي‌شود که پزشکان را به فکر بيندازد:
آيا تجربه پزشکي منجر به خطرجويي(taking- risk) مي‌شود؟
آيا اين تمايل در پزشکان باتجربه وجود دارد که تمرکز خود را بر زمينه‌هاي تخصصي خود از دست بدهند؟
قطعا ملزومات آموزش مداوم پزشکي و تجديد پروانه، يعني ابزارهاي اوليه آموزش پزشکان باتجربه، نقش بازدارندگيِ اندکي در اين باب دارند.
سوالي که براي نويسندگان مطرح مي‌شود اين است که آيا پزشکان باتجربه همانند خلبانان باتجربه نيازمند نظارت‌هاي منظم اختصاصي هستند يا خير؟
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

تجارت اعضای بدن

پستتوسط najm134 » دوشنبه مارس 14, 2011 4:17 am

دو نویسنده کانادایی در کتابی که به تازگی منتشر شده، جزییات دخالت دولت چین در خرید و فروش اعضای بدن زندانیان این کشور را فاش کردند.
به گزارش ایبنا به نقل از ان.تی.دی، موضوع خرید و فروش اعضای بدن در چین حداقل از 17 سال پیش مطرح شده است. نخستین بار «هاری وو» از مخالفان دولت چین در سال 1992 طی گزارشی موضوع خرید و فروش اعضای بدن را مطرح کرد. در مارس سال 2001 روزنامه واشنگتن تایمز با انتشار گزارشی بار دیگر این موضوع را پیش کشید و در جولای 2006 بحث تجارت اعضای بدن توسط چینی‌ها، یک بار دیگر مطرح شد تا اینکه در آگوست دولت چین رسما قبول کرد که 65 درصد اعضای بدن که در این کشور خرید و فروش می‌شود، مربوط به زندانیان است.
اما اکنون دو نویسنده کانادایی در کتابی که احتمالا واکنش دولت چین را هم به دنبال خواهد داشت، ادعا می‌کنند که دولت چین، خود نیز در پشت پرده تجارت اعضای بدن زندانیان قرار دارد. به گزارش تلویزیون «نیو تنگ دیستینی»، «دیوید کیلگور» و «دیوید متاس» در کتاب جدید خود با عنوان «خرمن خونین» نتیجه چند سال تحقیق خود را منتشر و نشان داده‌اند که دولت چین زندانیان خود را کشته و اعضای بدن آنها را می‌فروشد.
البته نتیجه تحقیقات اولیه این دو کانادایی اولین بار در سال 2006 منتشر شد ولی کتاب «خرمن خونین» نسخه روز آمد شده نتیجه تحقیقات آنها است. این دو می‌نویسند: فراتر از هر چیز، ما امیدواریم این کتاب فشار دیگری بر دولت چین وارد کند تا کشتن مردم خود و فروختن اعضای بدن آنان را متوقف کند.
«دیوید کیلگور» از نویسندگان کتاب از نوعی تمرین روحی ناشی از تفکر بودیسم به نام «فلاون گونگ» صحبت می کند که در آن فرد برای رسیدن به اصول حقیقی، شفقت و تسامح خود را در معرض مشقت‌های روحی قرار می‌دهد.
نویسندگان کتاب ادعا کرده‌اند دولت چین بیش از 10 سال برای مقابله با این عقیده، طرفداران و سران این طرز تفکر را به کمپ‌های کار اجباری فرستاده است. آنها می‌نویسند: بسیاری از افرادی که 16 ساعت در روز بدون دستمزد و تحت شرایطی وخیم کار می کنند، خبرگان « فلاون گونگ» هستند که به کمپ‌های کار اجباری فرستاده می شوند. هیچ دادگاهی برای آنها برگزار نشده و پلیس خیلی ساده به آنها گفته : «تو را به چهار سال محکوم می‌کنم. باید بروی و هیچ استینافی هم وجود ندارد.»
نویسندگان کتاب می‌گویند در 52 مورد، شواهدی جمع‌آوری کرده‌اند که وقتی این ها را کنار هم بگذاریم می‌بینیم، صد ها نفر از این افراد در کمپ های کار اجباری کشته شده و اعضای بدن آنها فروخته شده است.
مقام های دولت چین اعلام کرده اند که محتوای کتاب یاد شده دروغ و برای زیر سوال بردن دولت است.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

پشت پرده بحران آنفولانزای خوکی و درآمد میلیاردی

پستتوسط najm134 » چهارشنبه آپريل 13, 2011 7:29 pm

پشت پرده بحران آنفولانزای خوکی و درآمد میلیاردی شرکت های داروسازی
در حالیکه هزاران نفر از مردم جهان در انتظار تزریق واکسن H1N1 بسر می برند، شرکت های بزرگ بهداشتی و دارویی هم
اکنون مشغول محاسبه درآمدهای شگفت انگیز خود بواسطه شیوع آنفولانزای خوکی هستند.
به گزارش شبکه ایرانیان کانادا (ایرانتو) ، حتی با وجود اپیدمی خفیف ، دست کم 7 میلیارد دلار تا پایان سال جاری میلادی، تنها نصیب تولیدکنندگان واکسن می گردد. این درحالیستکه موسسه Sarasin در سوئیس پیش بینی کرده در صورت بحرانی شدند وضعیت، سود کارخانجات مزبور ، تا 18 میلیارد دلار افزایش خواهد یافت.
شرکت داروسازی انگلیسی GlaxoSmithKline گفته است، تاکنون 440 میلیون دوز واکسن از کشورهای مختلف سفارش دریافت کرده که این امر 4 میلیارد دلار بر درآمد سالانه آن خواهد افزود. هم اکنون درآمد سالانه شرکت GlaxoSmithKline از ناحیه تولید و صادرات انواع دارو، بالغ بر 50 میلیارد دلار است که گفته می شود، این روند، موجب رشد تصاعدی فروش و درآمد آن خواهد شد.

شرکت France's Sanofi-Aventis دیگر تولیدکننده فرانسوی واکسن H1N1 است که تاکنون با 11 درصد افزایش درآمد مواجه بوده و شرکت انگلیسی AstraZeneca نیز تنها از ناحیه فروش واکسن به دولت آمریکا صاحب 152 میلیون دلار درآمد شده است.
تولیدات بهداشتی:
روز گذشته شرکت Clorox Co که سفیدکننده و سایر تولیدات خانگی آن مشهور است اعلام کرد که بیشترین فروش را در تاریخ خود داشته است.
درآمد شرکت آمریکایی مذکور در سه ماهه اخیر، با 23 درصد افزایش به 157 میلیون دلار رسید.
همچنین شرکت Kimberly-Clark اعلام کرد، فروش ماسک صورت تولیدی آنها نیز 40 درصد افزایش یافته و شرکت 3M از درآمد 100 میلیون دلاری خود از فروش ماسک در سه ماهه گذشته خبر داد.
حتی تولیداتی که کاملا ارتباط مستقیمی با ویروس H1N1 ندارند نیز وضعیت مناسبی یافته اند.
برمبنای گزارش منتشره از سوی یک شرکت تحقیقاتی دارو در شیکاگو، فروش شربت سرفه و داروهای سرماخوردگی نیز 8 درصد افزایش یافته که این رقم برای مایع ضدعفونی کننده دست ها، 19 درصد بوده است.
پاسخگویی به افکار عمومی:
شرکت های تولید کننده واکسن که مایل نیستند از دیدگاه افکار عمومی به سودجویی از درد و رنج و مرگ مردم متهم شوند، سعی می کنند با راه اندازی برنامه های تبلیغاتی و آموزشی، خود را در مشکلات موجود سهیم نشان دهند.
از جمله مدیر اجرایی شرکت Clorox ادعا کرده که در حال تعلیم پرستاران و معلمان برای انجام امور پیشگیرانه آنفولانزای خوکی هستند.
اخیرا سازمان های توسعه بین المللی ، شرکت GlaxoSmithKline را بخاطر فروش تولیدات خود به کشورهای ثروتمند مورد نکوهش قرار دادند. شرکت مذکور اولین سری از واکسن تولیدی خود را به قیمت هر دوز 10 دلار به آنان فروخت،
اما سپس برای جبران قضیه اعلام کرد، 50 میلیون دوز واکسن را به سازمان بهداشت جهانی اهدا خواهد کرد.
شیوع آنفولانزای خوکی حتی برای پزشکان و محققین نیز درآمدزا بوده است. دولت محلی انتاریو در کانادا، با راه اندازی سیستم مشاوره تلفنی، به هر یک از پزشکانی که در این زمینه با بیماران به گفت و گو می پردازند، بابت هر 10 دقیقه 11 دلار و بیشتر از آن 27.55 دلار می پردازد. در حالیکه پیش از این بابت مشاوره تلفنی ، پولی به پزشکان پرداخت نمی شد.
اضافه می شود بسیاری از مخالفین تزریق واکسن H1N1 اقدام دولت های غربی نسبت به بحرانی جلوه دادن قضیه را ناشی از نفوذ کارتل های داروسازی در سیستم های بهداشتی و درمانی آنها دانسته و نسبت به خطرات جانبی واکسن ، بویژه برای کودکان و زنان باردار، هشدار داده اند.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

فاجعه در اورژانس یک بیمارستان

پستتوسط najm134 » جمعه ژوئن 03, 2011 11:27 am

فاجعه در اورژانس یک بیمارستان
اینجا اورژانس بیمارستان ه است. این مرکز درمانی دولتی به عنوان مرکز تروما و بیمارستان معین در جنوب تهران، روزانه پذیرای تعداد زیادی از مصدومان حوادث ترافیکی و غیرترافیکی است. آنچه مسلم است اینکه وضعیت اورژانس این بیمارستان با آنچه که مسئولان مربوطه مدعی هستند، زمین تا آسمان تفاوت دارد.
بیمارستان ه به عنوان مرکز ترومای جنوب تهران و بیمارستان معین شبکه های بهداشت شهرستانهای شهریار، رباط کریم و اسلامشهر تعیین شده است. در واقع، همین مسئله می تواند انگیزه ای باشد برای مسئولان حوزه سلامت که نگاه ویژه ای به این مرکز درمانی داشته باشند.
برای اینکه با مشکلات بخش اورژانس بیمارستان ه بیشتر آشنا شویم، در یکی از روزهای خرداد ماه وارد این بخش از بیمارستان شدیم تا وضعیت رسیدگی به بیماران اورژانسی را از نزدیک ببینیم.
تصوير
در اولین صحنه ، سربازی را دیدیم که از ناحیه پا تیر خورده و مجروح شده بود.
این سرباز توسط همراهانش که تعدادی سرباز بودند وارد اورژانس شد. از پرستار و... که بخواهند بیایند و این مصدوم تیر خورده را تحویل بگیرند، خبری نبود.
وضعیت نه چندان مناسب تختهای اورژانس باعث شده که بود که فضای ناخوشایندی از یک مرکز درمانی تروما در ذهن مراجعان نقش ببندد. بعضی از تختها ملحفه داشتند و برخی دیگر نداشتند.
کمی آن طرف تر پسرکی که دچار افت قند خون شده بود، روی تخت خوابش برده بود. معلوم نیست شاید هم از افت قند دچار بیهوشی شده بود. آنچه مسلم است، اینکه پزشکی بالای سر او نبود.
پدر این کودک گفت: بعد از یک ساعت که پسرم روی تخت افتاده بود، پزشک بالای سرش رسید. اما قبل از گفته بودند که باید 30 هزار تومان به صندوق بیمارستان واریز کنیم.
تصوير
البته پدر این کودک یک گلایه دیگر هم داشت و آن وضعیت نامناسب بهداشتی اورژانس بیمارستان بود.
او گفت: پسرم را روی تختی خواباندند که ملحفه آن تعویض نشده بود.
پدر این کودک همچنین از بوروکراسی خیلی خسته کننده برای پذیرش و بستری کودکش گلایه مند بود.
او افزود: حداقل 15 برگه را امضا کردم.
پدر این کودک به تاخیر زیاد برای جواب آزمایش خون اعتراض داشت و گفت: یک ساعت طول کشید تا جواب آزمایش پسرم را بدهند.
مردی که لباس کار یکی از سازمانهای خدماتی را بر تن دارد به دلیل ضعف جسمانی که دارد آهسته خود را به یکی از تختهای اورژانس بیمارستان ه می رساند و همانجا از هوش می رود. جالب اینکه در مدت زمانی که او روی تخت افتاده بود، کسی از پرسنل اورژانس بالای سر او نیامدند تا ببینند که چرا او اینجا خوابیده است! فقط مسئول توزیع غذا یک پرس غذا کنار تخت او می گذارد و می رود.
دست آخر بعد از یک ساعت که روی تخت افتاده بود، به واسطه شماره تلفنی که در جیبش بود، با یکی از بستگانش تماس می گیرند و می آیند و او را می برند. بدون اینکه پزشک او را معاینه کرده باشد.
تصوير
کمی آن طرف تر چند بیمار و مصدوم دیگر روی تختهای بخش اورژانس خوابیده اند. در کنار هر کدام از آنها یکی پرس غذا در ظروف یکبار مصرف (که البته وزارت بهداشت سلامت این قبیل ظروف را زیر سئوال برده است) بدون قاشق دیده می شود. وقتی از سوپروایزر بخش سئوال می کنیم که از چه کسی باید قاشق گرفت، پاسخ می دهد که معمولا بیماران خودشان قاشق می خرند.
به نظر می رسد که وضعیت جسمانی این بیماران به هیچ عنوان مورد توجه کادر درمانی قرار ندارد که معتقدند باید خودشان با پای خودشان بروند و قاشق برای خوردن غذا تهیه کنند.
دست آخر یکی از بیماران که حسابی ضعف داشت، با همان دستهای خون آلود شروع کرد به خوردن غذا.
تصوير
وضعیت اورژانس بیمارستان ه به گونه ای است که تجهیزات و امکانات موجود به همراه تیم درمانی نمی تواند پاسخگوی مراجعان باشند. از این رو، مردم مجبورند عطای ماندن در این بخش را به لقایش ببخشند و با دادن رضایت از این بیمارستان بروند. به طوریکه حدود 80 درصد مراجعان به اورژانس این بیمارستان با دادن امضا، از بیمارستان خارج می شوند.
اورژانس بیمارستان ه تنها یکی از دهها اورژانس بیمارستانی در بخش دولتی است که چنین وضعیتی دارند. البته دکتر رضوی، مدیرکل دفتر نظارت و اعتباربخشی امور درمان وزارت بهداشت معتقد است که اورژانس بیمارستانی در بخش دولتی به مراتب بهتر از بخش خصوصی است.

انتشار جنين كزارشاتي امر نادر و منحصر به فلان محل نيست
مهمترين و اولين بيمارستان خراسان و مشهد مقدس بيمارستان امام رضا عليه السلام است
كه از نظر بودجه (موقوفات استان قدس) محدوديتي ندارد
ولى جنين مناظري بارها در انجا ديده شده
بيماران روي يك تشك كف راهروها مثل اورزانس شهرهاى جنكزده در وقت بمبارانها
ولى اين اخبار منعكس نمي شود
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

زنده شدن نوزاد پس از اعلام مرگ او پس از 12 ساعت

پستتوسط najm134 » جمعه آپريل 13, 2012 3:47 pm

یک نوزاد در آرژانتین پس از دوازده ساعت که از اعلام فوت وی می گذشت زنده شد.

به گزارش مونیتورینگ اخبار خارجی واحد مرکزی خبر،مسئولان بیمارستان به والدین این نوزاد دخترکه سه ماه زودتر از موعد مقرر به دنیا آمد اعلام کردند که وی فوت کرده است اما وقتی که آنها برای تحویل جسد مراجعه کردند دریافتند که نوزادشان نفس می کشد و زنده است.
آنالیا بوثر مادر این نوزاد گفت:زمانی که نوزاد به دنیا آمد من چیزی را به خاطر نمی آورم زیرا بیهوش بودم و مسئولان بیمارستان حتی او را به من نشان ندادند. تصوير
فابیان وارون پدر این نوزاد هم گفت:مسئولان بیمارستان اعلام کردند که نوزادم پس از تولد به علت نارس بودن درگذشته است و وقتی برای تحویل جسد وی برای خاکسپاری به بیمارستان مراجعه کردم آنها وی را درون یک سبد کوچک قرار داده و به من تحویل دادند و همسر من برای نخستین بار به نوزادمان در داخل سبد نگاه کرد و گریه می کرد و او پارچه روی نوزادمان را برداشت و دست کوچک او را لمس کرد اما در این هنگام ناگهان صدای گریه او ما را بهت زده کرد .
وی افزود:من یکبار دیگر به چهره نوزادمان نگاه کردم و دیدم که او حرکت می کند و نمرده است و پارچه را از صورت او کنار زدم تا مانع تنفسش نشود و انگار او از خواب بیدار شده بود و ما به سرعت او را به بخش مراقبت از نوزادان نارس منتقل کردیم .
گفتنی است به دنبال این حادثه مقامات پلیس تحقیقات را از کارکنان بیمارستان آغاز کرده اند.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

يك مجروح بخاطر عدم بيش برداخت هزينه جراحي جان باخت

پستتوسط najm134 » جمعه ژوئن 15, 2012 9:10 am

مجروح تصادف بزرگراه همت به‌خاطر ۱۵ میلیون تومان هزینه درمان جان سپرد
حوادث - روزنامه ایران نوشت:

رقیه زن جوانی که پس از تصادف در بزرگراه همت در بیمارستان میلاد بستری بود، به دلیل خونریزی داخلی از دنیا رفت. رقیه تا لحظه مرگ نمی‌دانست که پسرش مهدی هم در تصادف جان باخته است.
رقیه دو سال پیش از همسرش جدا شده بود. مرد معتاد بود و از قبول مسئولیت همسر و دو پسرش سر باز می‌زد. پدر رقیه وقتی شرایط را این‌گونه دید دخترش را به همراه دو پسرش سهیل و مهدی به خانه‌اش برد تا اجازه ندهد دختر و نوه‌هایش در رنج و عذاب زندگی کنند، اما پس از گذشت دو سال سر و کله رضا پیدا شد. او مدام می‌گفت اعتیادش را ترک کرده است و می‌خواهد زندگی کند. رقیه با این حرف‌‌ها تصمیم گرفت یک بار دیگر شانسی به رضا بدهد اما برای صحبت کردن با رضا باید به تهران می‌آمد.
وی در پیام‌‌ها و تلفن‌هایش گفته بود در کمپی در تهران بستری است. رقیه می‌دانست پدر مخالف زندگی مجدد وی با رضا است و او بدون آن که اطلاعی به خانواده‌اش دهد با پسر 8 ساله‌اش مهدی به سمت تهران راه افتاد، اما شنبه شب در بزرگراه همت، اتومبیلی با آنها برخورد کرد و پس از مصدوم کردن آنها راننده متواری شد. مهدی در دم جان باخت و مأموران اورژانس بلافاصله رقیه را به بیمارستان میلاد تهران منتقل کردند. رقیه در بیمارستان با خانواده‌اش تماس گرفت و آنها را در جریان ماجرا قرار داد. او نمی‌دانست که مهدی هم فوت کرده است.
بلافاصله پدر و اقوام رقیه خودشان را به بیمارستان رساندند و در جریان ماوقع قرار گرفتند. دوشنبه شب وقتی پدر رقیه با مسئولان بیمارستان صحبت می‌کرد و می‌خواست آنها را متقاعد کند که یک شب دیگر او را در بیمارستان نگه دارند، حال رقیه تغییر کرد و در کمتر از 10 دقیقه از دنیا رفت.
پدر رقیه گفت: پس از این که به بیمارستان آمدیم متوجه شدیم که رقیه برای پیدا کردن شوهرش، بدون آن‌که خبری به ما بدهد به تهران آمده است. در تهران فهمیدم مهدی هم فوت کرده است اما ماجرا را از رقیه پنهان نگه داشتیم تا شرایط روحی‌اش بدتر نشود.
این مرد در ادامه گفت: لگن رقیه شکسته بود و دکتر پس از معاینه گفت باید عمل شود و هزینه آن 15 میلیون تومان است. ما این مبلغ را نداشتیم و هر چقدر تقاضا کردیم که وی را با هزینه کمتری عمل کنند آنها نپذیرفتند. در شهرستان زندگی می‌کنیم و بیمه هم نیستیم و همین مسئله برای ما مشکل ایجاد کرد. آنها از عمل سر باز زدند و هر چقدر اصرار کردیم که وی را به اردبیل منتقل کنند، گفتند باید تسویه حساب کنیم تا این که دوشنبه شب پیش مسئول بیمارستان رفتیم و از وی خواستیم یک شب دیگر رقیه را در بیمارستان نگه‌ دارند اما آنها گفتند هزینه آن شب را هم باید پرداخت کنیم. در بیمارستان به وی نرسیدند و وقتی پیش رقیه برگشتم متوجه شدم رنگ و رویش تغییر کرده است. پرستار‌‌ها را صدا کردم و آنها هم هرچقدر تلاش کردند نتوانستند رقیه را از شرایطی که در آن قرار گرفته بود، نجات دهند.
این پیرمرد که بشدت گریه می‌کرد، در ادامه گفت: حالا باید جنازه مادر و پسر را با هم به اردبیل ببرم. با مرگ رقیه مسئولیت بزرگی از دوش ما برداشته شد. آن هم این بود که نمی‌دانستیم با چه زبانی به رقیه بگوییم پسرش از دنیا رفته است.

سودجويي عامل فاجعه انساني
خبرنگار شوک برای بررسی صحت و سقم ادعای این پیرمرد در تماس با بیمارستان میلاد خواستار توضیح مسئولان شد اما هیچ کدام از آنها حاضر به پاسخگویی نبودند.
این در حالی است که قانون تصادفات در کشور تعریف شده است. طبق ماده 92 قانون برنامه چهارم توسعه و ماده 37 قانون برنامه پنجم توسعه، وزارت بهداشت موظف به درمان رایگان بیماران تصادفی است. منابع مالی درمان بیماران تصادفی از 10 درصد بیمه شخص ثالث - سرنشین - و مازاد تأمین می‌شود که این 10 درصد نیز توسط بیمه‌‌‌های تجاری اخذ و به حساب درآمد‌‌های اقتصادی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی واریز می‌شود.
اما از آنجا كه تامين هزينه توسط بيمه تشريفات اداري داشته، و بيمه ها در تسويه حساب مراكز درماني بعضا تاخير دارند و بيمارستانها هم مي خواهند هزينه درمان را نقد بدست آورند، لذا اين حوادث دلخراش، بدست كادر طبي كشور منجر به فجايع انساني مي كردد
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

سقط جنین اجباری زنان در چین

پستتوسط najm134 » چهارشنبه آگوست 08, 2012 5:48 am

مقامات چینی هنگامی که دیدند زنی با داشتن یک فرزند دومین کودک خود را هفت ماهه باردار است به خاطر نقض سیاست های تک فرزندی در چین این مادر باردار را مجبور کردند تا جنین هفت ماهه اش را سقط کند. انتشار تصاویر وحشتناک این زن جوان که به زور در ماه هفتم بارداری مجبور شد تا نوزادش را سقط کند، خشم مردم چین را برانگیخت.
گروه های ضد سقط جنین در چین، تصویر های مربوط به زن جوان و بدن آغشته به خون نوزاد سقط شده اش را در چین انتشار دادند و موجی از خشم و اعتراض در میان مردم چین را به وجود آوردند. «فنگ جيانمی» مادری که فدای سیاست های تک فرزندی چین شده، به رسانه های محلی گفت: «ابتدا یک ماده شیمیایی محرک مخصوص سقط جنین به من تزریق شد و سپس 36 ساعت بعد بچه ام مرده به دنیا آمد.»
مقامات مربوط به کنترل زاد و ولد در چین اعلام کردند: فنگ جیانمی در حال حاضر دارای یک فرزند است و نمی توانست فرزند دیگری داشته باشد. آنها گفتند: این زن جوان به خاطر عدم توجه به دستور کنترل تولد باید 4 هزار پوند جریمه هم پرداخت کند. این در حالی است که فنگ جیانمی قبلاً نیز به مسئولان گفته بود که هیچ پولی برای سقط جنین در بیمارستان ندارد و ظاهراً عده ای از همسایه هایش با جمع آوری پول وی را به بیمارستان سقط جنین اجباری منتقل کردند.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

پزشکانی که جیبشان ته ندارد

پستتوسط najm134 » يکشنبه جولاي 07, 2013 6:59 pm

در شرایطی که هزینه‌های کمرشکن سلامت هر روز تعداد بیشتری از مردم را به زیر خط فقر می‌کشاند. پزشکانی هستند که فکر می‌کنند باید حقوق از دست‌رفته خود را در جیب کسانی جست‌وجو کنند که حاضرند هست و نیست خود را بدهند تا زنده بمانند.

به گزارش فارس، واژه زیرمیزی دیگر برای مردم واژه غریبی نیست. برای همه بیماران و همراهان آنها انگار دیگر یک رسم شده که پول جراحی و هزینه‌های بیمارستان در یک طرف و دستمزد پزشک به صورت جداگانه در طرفی دیگر باید پرداخته شود.

انگار برای برخی پزشکان، طبابت دیگر فقط حرفه‌ای مقدس و نجاتبخش نیست بلکه حرفه‌ای است برای گرفتن پولهای بیشتر آن هم از بیمارانی که نباید به جز درد بیماری درد دیگری داشته باشند.

به گفته این پزشکان واقعی نبودن سرانه و تعرفه‌های درمانی باعث دریافت زیرمیزی می شود اما این واقعیت را هم نباید نادیده گرفت؛ تعداد پزشکانی هم که با این شرایط نابسامان به معنای واقعی طبیب هستند و از بیمار پول اضافی نمی‌گیرند، کم نیستند.

زیرمیزی در شرایطی که پرداخت هزینه‌های درمانی از جیب مردم بسیار فراتر از قانون رفته و در عین حال هزینه‌های کمرشکن سلامت هر روز تعداد بیشتری از مردم را به زیر خط فقر می‌کشاند ظلم بزرگی است که آشکارا بر بیماران تحمیل می‌شود.

دکتر گفت برایم 3 تا سکه بخر هدیه بیار

محمد.م یکی از بیمارانی است که مجبور به پرداخت زیرمیزی شده، است. او می‌گوید: گرفتن زیرمیزی یا حق مطب یه امر عادی تبدیل شده البته برای بعضی از پزشکان، موارد مختلفی برایم پیش آمده که با همه الزامی که برای پرداخت حق مطب وجود داشت زیربار آن نرفتم چون همیشه به این فکر کرده ام، من دارم این پول را می دهم کسی که ندارد چه کارکند؟ با این حال در شرایطی برای خودم اتفاق افتاد که ناچار به پرداخت پول زیرمیزی شدم.

وی می‌افزاید: سال گذشته کلیه‌ام که پیوندی است، عفونت کرد و مجبور شدم آن را تخلیه کنم، دکتر گفت میدونی که کار پر زحمتیه؟ گفتم آره. گفت درست نیست من ازت پول بگیرم برای همین برام 3 تا سکه بخر هدیه بیار!!!

محمد می‌گوید: جراحی انجام شد و من سکه‌ها رونخریدم. روز معاینه بعد از جراحی به من گفت وقتی سکه‌ها روآوردی بگو تا یه شنت توی شکمت هست درش بیاورم(یه چیزی شبیه به فنر که برای جلوگیری از انسداد رگها میذارن). به هرصورت مجبور شدم سکه‌ها رو براش بردم و شنت رو درآورد. ظرف 5 دقیقه! از همه جالب تر اینکه یکی از سکه‌ها رو به خودم بخشید!!

زهرا.ش همراه بیماری است که می‌گوید: شوهرم تصادف کرده بود و استخوان پایش خورد شده بود. نیاز به جراحی داشت.من به دکتر گفتم هزینه زیرمیزی روتخفیف بده.با غرور گفت خانوم من 4ساعتی که روپای مریض شما کار می‌کنم اگه توی مطب باشم چند برابر گیرم میاد من وقتمو نمی‌تونم الکی واسه مریض شما هدر بدم.گفتم فرمایشتون درست، شما هم حق دارین ولی اگه میتونین کمکم کنین.چون خیلی شرایطم بده.به هم گفت 400 هزار تومان می‌گیرم.

تقصیر خودمان است که پزشکان ما را می‌چاپند

فرحناز. م زن بارداری است که به افزایش یک باره زیرمیزی زایمان معترض است. می گوید: من به دکترم قرار است 2 میلیون و 500 هزارتومان جداگانه دستمزد بدهم در حالی که دوست من فقط 600 هزار تومان داده است.

وی می گوید: اصلاً تقصیرخودمان است که بعضی‌ها این قدر ما رو می‌چاپند. نه اینکه پول برام خیلی مهم باشه ولی اعتقادم این است که دکتری که این قدر پول دوسته،اصلاً وجدان کاری نداره. من خودم به شخصه نمی‌تونم به همچین دکتری اعتماد کنم.

اگر پول بیشتری بدهی چیزی موقع عمل نمی‌فهمی


حامد. ک نیز می‌گوید: من شخصاً از این زیرمیزی‌ها که دیگر رومیزی شده به دکتر جراح و متخصص بیهوشی داده‌ام. جالب اینکه متخصص بیهوشی گفت اگه 70هزار تومان بدهی بیمارت کمی درد را احساس می‌کند(یعنی دوز دارو کم میشه) اگه 100 هزار تومان بدهی بیمارت چیزی موقع عمل نمی‌فهمه.

مهدی .پ که برای بیماری فرزندش به تهران آمده با لهجه ترکی می‌گوید: تقریباً دو ماه پیش در یکی از بیمارستانهای تبریز تابلویی نصب کرده بودند با این موضوع که هر دکتر و جراحی به هر دلیلی از بیماران پول خواست به مدیریت خبر داده شود.

به همین دلیل من نیز به دکتر مربوطه که برای عمل پسرم یک میلیون تومان خواسته بود موضوع تابلو را اشاره کردم. در جوابم گفت هر موقع کسی که آن را نوشته به ما پول بدهد منم از تو نمی‌گیرم.

حکایت زیرمیزی گرفتن به گفته بیماران دیگر از حد خود گذشته و به روی میزی تبدیل شده است.

طبق گزارش‌ها، برخی پزشکان علاوه بر هزینه‌های معمول بیمارستان، قبل از انتقال به اتاق عمل،مبالغی به عنوان هزینه معاینات قبل از عمل در خارج از بیمارستان یا با عناوین مختلفی همچون حق بیهوشی و ... از مراجعه کنندگان خود پول دریافت می‌کنند و تا این مبلغ به حساب آنها واریز نشود، برگه انتقال به اتاق عمل را امضا نمی‌کنند.این یعنی انتقال بیمار و انجام عمل جراحی منتفی می‌شود.

بیماران نیز یا از حق قانونی خود بی‌خبرند یا زمانی که دست به دامان قانون می‌شوند با وجود مراجعات متعدد به مراکز رسیدگی به شکایات، به نتیجه مشخصی نمی‌رسند.

سعید.ص می‌گوید: برای جراحی پدرم 5سال پیش ما هم مجبور به پرداخت زیرمیزی شدیم. بابت یک جراحی که دو روز فقط در بیمارستان بستری بود .به بیمارستان 900هزارتومان، 700هزارتومان هم بابت وسایل جراحی و به خود دکتر 2 میلیون و 400هزارتومان پول دادیم.یعنی دکتر رسماً یک میلیون تومان بیش از مصوبه گرفت و ما هم نتوانستیم کاری کنیم.

تا زیرمیزی دکتر را تهیه کردیم بیماری پیشرفت کرده بود

مریم .ب می‌گوید: دو سال پیش عمویم سرطان معده داشت و احتیاج داشت بخشی از معده اش برداشته شود و این عمل هم کار هر دکتری نبود. با اینکه عمویم بیمه تکمیلی داشت اما دکتر علاوه برآن مبلغ 6 میلیون تومان هم دستمزد می‌خواست که متأسفانه تا 6 میلیون تومان فراهم شود، بیماری پیشرفت کرده بود و کاری نمی‌شد کرد.من هیچ وقت از آن دکتر نمی‌گذرم.

آیا واقعا این دکتر برای 500 هزارتومان بیشتر گرفتن باید ما رو نصفه جون کنه؟؟؟

متاسفانه چند روز پیش من و همسرم نزد یکی از این دکترها رفتیم و به من گفت همسر شما ام اس داره و باید این تست ها رو انجام بدهید و اون هم تو این آزمایشگاهی که من می گم. من اون شب تا ساعت 12 شب 500 هزار تومان پول ریختم به حساب آزمایشگاه و نتیجه تستها رو فردای همان روز دوباره بردم پیش دکتر.دوباره ویزیت 50 هزار تومانی برای دیدن نتیجه آزمایش از من گرفت. در انتها هم گفت اشتباه کرده بودم و ام اس نیست.خوب من بدبخت از کجا باید پول بیارم تا تاوان اشتباه و کیسه دوختن این دکتر رو بدم؟؟ چرا هیچ مرجعی به اینها رسیدگی نمی کنه؟ آیا واقعا این دکتر برای 500 هزارتومان بیشتر گرفتن باید ما رو نصفه جون کنه؟؟؟یکبار برای نصبت دادن مریضی و یکبار برای هزینه های هنگفتی که بابت اشتباهش دادم؟؟اما اینطور شد که در آخر خداروشکر کردم که همسرم ام اس نداره.
وزیر بهداشت:قوانین زیرمیزی مربوط به 55 سال پیش است

البته در این میان نبود قانون مناسب برای برخورد با زیرمیزی از دلایلی است که وزیر بهداشت به آن اشاره کرده و می‌گوید: باید برای برخورد با پدیده زیرمیزی قوانین جدید تدوین شود چرا که قوانین مربوطه در کشور به 55 سال پیش برمی‌گردد که جوابگوی نیاز امروز نیست.

محمدحسن طریقت منفرد ادامه می‌دهد: پدیده زیرمیزی سال‌هاست که برای مردم نگرانی ایجاد کرده به همین دلیل درصدد هستیم قوانین مربوطه را کامل کنیم با تدوین قوانین جدید برخورد با این اختلالات محکم‌تر و عادلانه‌تر می‌شود.

وی می‌گوید: در قوانین جدید انتظاری که مردم از جامعه پزشکی دارند و همچنین توقعی که تولیت نظام سلامت از قشر پزشکی دارد. از نظر قانون مشخص می‌شود تا اقدامات مؤثرتر شوند. به نظر می‌رسد عدم پاسخگویی قانون باعث رواج این پدیده شده است.

وی می‌گوید: 55 سال است که از تدوین قانون اولیه گذشته و در آن بازنگری نشده است بنابراین وزارت بهداشت در حال تدوین قوانین جدید است که به زودی نتایج آن را اعلام می‌کند.

برخورد قهری با پزشکان متخلف جوابگو نیست


به نظر می‌رسد با وجود اینکه پدیده زیرمیزی در نظام سلامت بسیار رواج یافته اما علاوه بر نبود قوانین لازم، واقعی نبودن تعرفه‌های درمانی و عدم پرداخت‌های مناسب به پزشکان یکی از دلایل افزایش این پدیده غیراخلاقی باشد به طوری که علیرضا زالی رئیس کل منتخب سازمان نظام پزشکی کشور معتقد است پدیده زیرمیزی در حالی رواج دارد که مطالبات بیمه‌ای پرداخت نشده، کسورات بیمه‌ها افزایش یافته و تعرفه‌ها بسیار ناچیز هستند.

وی می‌گوید: برخورد قهری با پزشکان متخلف جوابگو نیست و برای برخورد با پدیده زیرمیزی لازم است تا صنعت بیمه پویا شود و با نگاه منطقی بتواند رضایتمندی پزشک و بیمار را جلب کند.

زالی می‌گوید: پدیده زیرمیزی نیازمند آسیب‌شناسی چندوجهی و نگاه تحلیلی است و واقعی شدن قیمت خدمات، افزایش منطقی تعرفه، توجه به واقعیت‌های اقتصادی نظام سلامت، توجه به نرخ‌های تورم و تأمین منابع بیش از گذشته از مباحثی است که باید برای کاهش این پدیده ایجاد شود.

وی بر قطع رابطه پولی بیمار و پزشک تأکید می‌کند و می‌گوید: به اعتقاد ما این موضوعات زمان‌بر نیستند بلکه با نگاه جهادی می‌توانیم دولت را وادار کنیم تا سرانه درمان را افزایش دهد.

گرفتن زیرمیزی مانند دست کردن در جیب مردم است


حسن امامی رضوی، معاون درمان وزارت بهداشت هم معتقد است پروانه پزشکی افرادی که حتی یک بار زیرمیزی می‌گیرند، باید لغو شود.

وی می‌گوید: گرفتن زیرمیزی از بیمار مانند دست کردن در جیب مردم و دزدی است و از نظر بنده پروانه طبابت هر پزشکی که یکبار زیرمیزی بگیرد باید ملغی شود هرچند که برای این کار خلاء قانونی داریم.

وی ادامه می‌دهد: برای کنترل زیرمیزی، بیمارستانها موظفند ابلاغیه دریافت انحصاری حق‌السهم‌های بیمارستانی در بیمارستان‌ها را اجرا کنند.

امامی رضوی ادامه می‌دهد: ممکن است برخی بیمارستانها این ابلاغیه‌ها را اجرا نکنند همچنین از سوی دیگر دریافت حق‌السهم خارج از تعرفه به صورت زیرمیزی دریافت می‌شود.

بنابراین علاج کار برخورد قانونی با متخلفان و زیرمیزی بگیران است اما فعلاً خلاءهای قانونی دارد چون از دید بنده به هر عنوان گرفتن زیرمیزی همان قدر قبیح، غیرقانونی و غیرشرعی است که دست کردن در جیب مردم.

به دلیل اینکه بسیاری از بیماران از حق قانونی خود برای شکایت بی‌اطلاع هستند و گاهی پزشکان برای دریافت زیرمیزی رسید نمی‌دهند مبالغ دریافت شده از سوی پزشکان به صورت زیرمیزی ثبت نمی‌شود و بازرسی‌های مداوم و شفاف در عملکرد پزشکان در بیمارستان‌ها به صورت کامل نیز انجام نمی‌شود.

پزشکان ماهر و معروف زیرمیزی می‌گیرند

به گفته سعید آقاجانی، رئیس اداره رسیدگی به شکایات دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی پزشکان و مراکز درمانی تابع این دانشگاه در سال 91 حدود یک میلیارد و 100 میلیون تومان از مردم زیرمیزی گرفتند.

وی ادامه می‌دهد: بسیاری از این شکایات مربوط به مراکز درمانی است که وجه زیادی از بیمار گرفته‌اند یا برخلاف تعرفه‌های درمانی از مردم دریافت‌های بیشتری داشته‌اند این در حالی است که 90 درصد مردم نمی‌دانند که می‌توانند شکایت کنند.

آقاجانی می‌گوید: چنانچه رقم دریافتی از سوی پزشکان و مراکز درمانی بالا باشد پرونده آنها را به تعزیرات ارسال می‌کنیم تا به شکایت شاکیان رسیدگی شود.

به گفته وی از سوی دیگر در مورد شکایاتی که از بیمارستان‌ها می‌شود بلافاصله طی مکاتباتی با بیماران وجه اضافی به آنها پرداخت می‌شود و چنانچه در مراکز درمانی پزشک مستقیماً زیرمیزی گرفته باشد به بیمارستان تذکر داده می‌شود و بیمارستان پزشک را موظف می‌کند پول بیمار را بپردازد.

وی می‌گوید: برای رسیدگی به تخلفات مطب‌ها هم سختگیری می‌کنیم چرا که اغلب بیماران در این مراکز تحت فشار قرار می‌گیرند تا پول بیشتری را پرداخت کنند. گاهی به صورت محرمانه پرونده 6 ماه پزشکان را در مطب‌ها بیرون می‌کشیم و عملکرد پزشک را بررسی می‌کنیم این در حالی است که پزشکان خلافکار از مهربانی مردم سوء استفاده می‌کنند. متأسفانه پزشکان ماهر و معروفی هستند که زیرمیزی می‌گیرند و بیماران برای اینکه درمانشان توسط این پزشکان انجام شود خود را مجاب می‌کنند که پول اضافی بدهند.

با وجود رواج پدیده زیرمیزی در نظام سلامت و انتقادهایی که از سوی مسئولان به آن می‌شود. هنوز راهکار جدی برای مقابله با آن اتخاذ نشده است با وجود اینکه مجلس نیز دست به کار شده و در پایان سال 91 از وزارت بهداشت خواسته‌ است تا اسامی پزشکان متخلف را در اختیارشان بگذارد اما نه از سوی وزارت بهداشت اقدامی مؤثر انجام شده و نه مجلس پیگیر این موضوع بوده است آنچه مسلم است بیماران تنها کسانی هستند که تاوان بی‌قانونی و بی‌اخلاقی نظام سلامت را پرداخت می‌کنند.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

طب استعماري و تهدید نرم براي ملت ايران

پستتوسط إشراف » پنج شنبه سپتامبر 05, 2013 8:07 pm

بسمه تعالی
طب استعماري و تهدید نرم

مقدمه اول :
دلایل زیادی وجود دارد که نشان می دهد امروز طب استعماری تبدیل به تهدیدی جدی برای ملت ما شده است
آنچه در تشریح وضعیت فعلی ما قابل ذکر می باشد این است :

الف) گسترش روزافزون آمار بیماریها و پائین آمدن سن ابتلا به آنها :
• علت نیمی از مرگ و میرها قلبی است ، آمار فشار خون به 20% و سن سکته به 30 سال رسیده است.
• عامل 20% مرگ و میرها سرطان است (سومین علت مرگ) و از هر چهار خانم یکی به سرطان سینه دچار می شود و چشم انداز آن ابتلای 15 میلیون نفر از 75 میلیون جمعیت کشور است
• 50% مردان و70% زنان مبتلا به پوکی استخوان یا کمبود تراکم استخوان هستند، 2 میلیون نفر در معرض شکستگی خود به خود استخوان می باشند، سن طبیعی پوکی استخوان از 70 به 45 سالگی رسیده است و می گویند مفصل زانوی نیمی از زنان بالای 55 سال باید تعویض شود.
• آمار دیابت به 10% و سن ابتلا به آن که در دنیا 65-55 سال است در ایران به 45 رسیده و دومین علت قطع پا در کشور بعد از حوادث است.
• آمار ابتلا به ام اس به 000/50 نفر رسیده (در چند سال اخیر 10 برابر شده) در حالی که طبق آمار جهانی نباید در ایران بیش از 2000 مبتلا وجود داشته باشد. این درحالی است که هزینه ماهیانه درمان ام اس 5 میلیون تومان است و دولت سالیانه 60 میلیارد تومان یارانه بابت آن می دهد.
• سالیانه4000 نفر کلیه های خود را از دست می دهند و تعداد بیماران دیالیزی بیش از 6 برابر دستگاههای دیالیز است. در حال حاضر 15-10میلیون نفر درجاتی از بیماری کلیه را دارند که بیماری در آنها هنوز خاموش است. برابر اعلام وزارت بهداشت در 30 سال آینده به تعداد تختهای بیمارستانی موجود در کشور باید تخت دیالیز داشته باشیم ! این در حالی است که هزینه انجام یک پیوند برای دولت 150-100 میلیون تومان است
• سه میلیون زوج نابارور در کشور وجود دارد و از هر 5 ازدواج یک زوج دچار نا باروری می شوند

ب) سوء مدیریت و عدم نظارت :
نمونه های آن عبارت است از :
• واردات بیش از حد تجهیزات پزشکی: مثلاً تعداد دستگاههای ام آر آی در تهران از کل کشور انگلستان بیشتر است لذا 94% تصویربرداری ها غیرضروری است که این امر باعث تحمیل هزینه فراوان به مردم و تحمل عوارض ناشی از اشعه شده است
• ورود فرآورده های آلوده مانند فاکتور های خونی حاوی ویروس هپاتیت و ایدز از شرکت فرانسوی مریو که صدها نفر بیمار مبتلا به هموفیلی و تالاسمی مبتلا شده و جان خود را از دست دادند. وزارت بهداشت محکوم به پرداخت دیه شد ولی وقتی مقرر شد از شرکت مریو شکایت شود، وزارت بهداشت منکر وجود هرگونه مدرک برعلیه این شرکت شد در حالی که عراق با همه اوضاع نابسامان خود از این شرکت غرامت دریافت کرد
• واردات واکسنهای آنفولانزای مشکوک از شرکت های صهیونیستی نوارتیس و گلاکسو

ج) هزینه های خانمان برانداز:
• به گفته معاونت درمان سالیانه 700 هزار نفر در اثر پرداخت هزینه های درمان همه دارایی خود را از دست می دهند
مثلاً هزینه جراحی قلب در بخش خصوصی 50-30 میلیون تومان است
• هزینه هرنوبت IVF در مراکز دولتی 1.5 میلیون تومان است و زوجهای جوان برای تامین هزینه درمان باید همه دارایی خود را بدهند.
• هزینه درمان ام اس در ماه 5 میلیون تومان است


مقدمه دوم :
هر حرکت موثر توحیدی یک جنبه نفی دارد و یک جنبه اثبات (لااله الاالله) و جنبه نفی آن مقدم و بر جنبه اثبات و مهمتر از آن است (فمن یکفر بالطاغوت و یومن بالله.)
بنظر می رسد این یک اصل اساسی است و هیچ مصلحت اندیشی نمی تواند آن را تعطیل کند. اگر چنین بود پیامبران الهی اینقدر درگیر نمی شدند و حرکت اصلاحی خود را بدون ایجاد حساسیت در مخالفین به پیش می بردند.
ظاهراً نقطه ضعف اساسی علاقمندان طب اسلامی در دانشکده طب سنتی همین اصل مهم است که آنها طب غربی و مظاهر آن را خوب و مورد اعتماد می دانند و مدام صحبت از تعامل این دو مکتب درمانی با هم می کنند و بین آن دو رابطه گرگ و میش قائل نیستند. نتیجه اش این شده که آن استاد معتقد به طب اسلامی، آنچه را که پیشرفت های طب غربی می پندارد، جزء طب اسلامی بر می شمارد و قائل به کلام حضرت امام خمینی (ره) که آن را «طب استعماری» نامید نمی باشد و تهدید هایش را نمی بیند.

بحث:
اولاً:
اگر این آمار و ارقام دروغ است چرا توسط وزارت بهداشت و مسئولین آن اعلام شده و کسی هم آنها را رد نمی کند؟
پس اگر راست است باید وضعیت موجود را یک تهدید ملی و یک وضعیت بحرانی قلمداد کرد.

ثانیاً :
گسترش آمار بیماریها در روستاها که از هوای سالمی برخوردارند و پایین تر بودن سن ابتلا به بیماری ها در ایران نسبت به کشور های غربی نشان دهنده آن است که نمی توان علت این بحران را صرفاً استرس، کم تحرکی، چاقی و آلودگی هوا دانست و قطعاً باید عوامل دیگری را مضاف بر عوامل یاد شده جستجو نمود.

ثالثاً :
به نظر می رسد عوامل ذیل باعث شده تا وضعیت ما از نظر سطح سلامت و گسترش بیماریها و هزینه ها حتی از کشور های غربی بدتر باشد :

الف) مواد غذایی ناسالم :
تولید و مصرف وسیع فست فود و مواد غذایی که حاوی انواع نگهدارنده های صنعتی می باشند (نیتریت،
بنزوات سدیم و ...) و بنابر برخی گزارش ها میزان آنها در اغذیه ما حتی بیش از سایر نقاط دنیاست. و نیز مواد غذایی شبیه سازی شده مثل آبلیموی تهیه شده از کاه یا شیرهایی که بنا به اعتراف برخی مسئولین یک قطره شیر هم ندارند!
و جالب است که که دولت بعضاً برای تبدیل یک ماده غذایی مفید به مضر هزینه می کند، مثلاً شکر سرخ تهیه شده از نیشکر در خوزستان که ضد سودا و مفید برای مزاج است کیلویی 5000 تومان و نایاب می باشد در حالی که همین شکر وارد کارخانه شده بعد از افزودن مواد شیمیایی سفید کننده با حمایت دولت کیلویی1500 تومان عرضه می شود!

ب) استفاده وسیع از کود های شیمیایی در کشاورزی :
چندی قبل وزیر بهداشت اعلام کرد استفاده از این کودها در کشور بیش از حد مجاز است و باعث سرطان می شود. کافی است به این آمار دقت شود تا به عمق فاجعه پی ببریم:
« میزان واردات کود شیمیایی به کشور در اولین سال ورود (1325)، یازده تن بوده که الآن به 4 میلیون تن در سال رسیده»
تاسف بارتر این که دولت برای واردات این حجم کود شیمیایی یارانه هم می پردازد..

ج) مصرف بیش از حد داروهای شیمیایی :
میزان تجویز و مصرف دارو در ایران از کل اروپا بیشتر است ، استاندارد جهانی تجویز دارو در یک نسخه دو قلم است ولی در ایران بعضاً پزشک10 قلم دارو تجویز می کند و هیچ کس او را بازخواست نمی کند. تجویز داروهای کورتونی برای کوچکترین علائم مثل تب و سرماخوردگی به امری معمول تبدیل شده است . حذف طرح ژنریک نیز که از اوایل انقلاب برای مبارزه با سودجویی کارتلهای دارویی اجرا می شد نیز به این آشفته بازار دامن زده است

د) جراحی های غیر ضروری و سودجویانه :
کافی است به این آمار دقت شود که میزان جراحی قلب در ایران با چین که 60 برابر ما جمعیت دارد برابر است. یعنی مردم ما با صرف هزینه فراوان، سلامت خود را می فروشند و هرگز به سطح سلامت قبلی باز نمی گردند. وزیر بهداشت ما متخصص زنان است ولی همچنان زایمان طبیعی امری نادر و تاریخی است.

نتیجه:
با دقت در شرایط موجود متوجه می شویم که موضوع پزشکی و سلامت برای ما یک موضوع امنیتی و استراتژیک است و تداوم وضع موجود در آینده ای نزدیک مارا از پای در می آورد و دیگر نیازی به جنگ برای تسلیم شدن ما نیست
آسیب های های موجود در حوزه سلامت را در چهار سطح کلی می توان فهرست نمود :
1-جانی 2- مالی 3- فرهنگی 4- اعتقادی

درک صحیح وضع موجود ما را به این نتیجه می رساند که اولین و مهمترین وظیفه بسیج ، محافظت از جامعه در برابر این تهدید نرم است .
اول ای دل دفع شر موش کن وانگهی در جمع گندم کوش کن
در برابر سونامی سد سازی نمی کنند بلکه مردم را آگاه می کنند تا فرار کنند. ابتدا باید مردم را آگاه کرد تا تهدید های طبی و تغذیه ای آنها را هلاک نکند، حضرت امام خمینی (مبدع واژه طب استعماری) نیز فرمودند هرکجا دیدید مسئولین گوش نمی کنند بروید به مردم بگویید.

بر این اساس به نظر بنده محقق نمودن اهداف طب اسلامی که البته در اساسنامه به خوبی تبیین شده، در اولویت دوم فعالیت بسیج قرار دارد.
این که می بینیم وزارت بهداشت دل ما را به تاسیس چهار تا دانشکده طب سنتی خوش و سر اساتید طب سنتی را به آن گرم می کند، این که شاهدیم موسسه تحقیقات حجامت برای کسب مدرک طب اسلامی به ارمنستان می رود و این که نظاره گریم حوزه های علمیه ما نسبت به این موضوع کاملاً خواب هستند، ناشی از عدم درک شرایط تهدید آمیز فعلی است. در چنین شرایطی، تاسیس پژوهشکده طب اسلامی اگرچه امری مبارک است ولی بخاطر زمانبر بودن اهداف تعیین شده در اساسنامه مربوطه، از جامعه رفع تهدید نمی کند لذا یا باید اهدافی که اولیت دارد در اساسنامه درج شود و یا اگر پژوهشکده طب اسلامی این ظرفیت را در خود نمی بیند که وارد آن شود ، تشکیلات دیگری توسط بسیج برای این مهم راه اندازی شود تا به هر دو موضوع همزمان پرداخته شود.
مشکل امروز ما این نیست که از طب اسلامی یا طب سنتی برخوردار نیستیم، مشکل ما این است که وزارت بهداشت ما از نظر عملکرد و سیاستگذاری کاملاً وابسته است. وزارتخانه ای که اساس آن سکولارست با آمدن دولت اصولگرا و انتخاب وزیری که البته مومن و محجبه است مشکلش حل نمی شود. شخص آقای دکتر لنکرانی وزیر سابق و دکتر علویان معاون ایشان و نیز سایر معاونین بارها اعلام کرده اند که حریف مافیای حاکم بر سیستم پزشکی نمی شوند. و بدیهی است تا وضعیت چنین باشد مردم روی سلامت را نخواهند دید و سایر اقدامات روبنایی است.

نقش بسیج در این راستا:
1- به چالش کشاندن وزارت بهداشت:
قطعاً این که مقام معظم رهبری در مورد کرسیهای آزاد اندیشی فرمودند، 100 بار گفتم و انجام ندادید، حوزه بهداشت و سلامت را هم شامل می شود. در شرایطی که وزارت بهداشت کوچکترین حرکتی در این جهت انجام نمی دهد، جا دارد که بسیج جامعه پزشکی با برقراری این کرسیها، مسئولین وزارتخانه را به جد به چالش بکشد تا موظف شوند علت وضع موجود را توضیح دهند و بگویند برای رفع آن چه کرده اند؟ توضیح دهند که :
• چرا آمار پیشرفت بیماریها (بنا بر گزارش خودشان) بیش از هرجای دیگر دنیاست ؟
• چرا آمار جراحی قلب ما با چین برابر است ؟
• چرا فقط در ایران این تعداد دختر جوان مبتلا به ام اس داریم؟
• چرا سن بروز بیماریها در کشور ما پائیین تر است؟
• چرا آمار رشد جمعیت را در تنها کشور شیعی، به 1.3 در صد رسانده اند آن هم در کشوری که 6 برابر انگلستان خاک دارد و نصف وسعت اروپا در خاک آن جا می شود و رهبرش فرموده است تا جمعیت به 150 میلیون نرسیده آن را کنترل نکنید؟
• چرا شرکتهای دارویی آمریکا ما را تحریم نمی کنند و داروهای آنها به وفور با قیمت گزاف در داروخانه ها عرضه می شود؟
مسئولان وزارت بهداشت و مافیای حاکم بر نظام سلامت باید بدانند که دیگر نمی توانند هر سیاستی را به هر شکل که می خواهند و بدون هیچ مقاومتی پیاده کنند و پاسخگو هم نباشند.


2- آگاهسازی عمومی:
- مردم باید آگاه شوند که در معرض تهدید می باشند
- باید بدانند که وزارت بهداشت آنان بدون چون و چرا تابع سیاستهای سازمان جهانی بهداشت است و طبیعتاً همان مقدار که سازمان ملل در جهان صلح را گسترش می دهد، سازمان جهانی بهداشت که شعبه ای از آن است نیز سلامت را توسعه می دهد.
- نباید از آگاه شدن مردم ترسید. آگاهی آنان باعث می شود تا جلوی خیلی از سوء استفاده ها گرفته شود و حتی کارخانه های تولید ساندویچ و سس و روغن صنعتی و پفک مجبور به تغییر خط تولید خود شده تا ورشکسته نشوند.
- باید اصول تغذیه ای قرآنی و اسلامی برای همگان تبیین شود.
از آیه :«فالینظر الانسان الی طعامه» الهام می گیریم که شرط انسان بودن این است که بدانیم چه می خوریم. یعنی فقط چیزی را مجاز به خوردنیم که مفید بودنش بر ما روشن شده باشد در حالی که مردم خیلی هم که اهل دقت باشند، از مواد غذایی مضر پرهیز می کنند ولی اغذیه مشکوک را با این توجیه که نمی دانیم خوب یا بد است می خورند که این برخلاف معیار قرآنی است
- باید بدانند که سیستم پزشکی موجود برایشان ضمانت بخش نیست و ممکن است سلامت خود را همراه با همه دارایی خود از دست بدهند.

بنده در این شرایط، حتی مشغول شدن به امر درمان انفرادی بیماران را نیز در اولویت ندیدم لذا براساس احساس وظیفه مطب شخصی ام را نیز تعطیل کردم تا وقت بیشتری برای آگاه نمودن جامعه صرف کنم. طبیعتا در این راستا و در چارچوبی که بیان کردم از هر کمکی که از دستم بر آید دریغ نخواهم کرد.


والسلام
دکتر رضا منتظر
إشراف
Site Admin
 
پست ها : 85
تاريخ عضويت: دوشنبه ژانويه 25, 2010 11:00 am

تجارت سرطان!

پستتوسط إشراف » پنج شنبه سپتامبر 05, 2013 11:40 pm

بسم الله الرّحمن الرّحیم
وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین ولعنه الله علی اعدایهم اجمعین

تجارت سرطان!

نویسنده: «پاتریک رایتگان»


سرطان؛ آخر و عاقبت همه ما؟!

امروزه باید به سرطان به مثابه پدیده‌ای فراتر از یک بیماری صرف نگاه کرد. ده‌ها سال است که پزشکان، جراحان، پژوهشگران و … به بررسی و تحقیق در این باره پرداخته‌اند و این در حالی است که نه تنها از دامنه گسترش آن کاسته نشده که شاهد ابتلای بیش از پیش مردم، به ویژه در کشورهای توسعه یافته، به این بیماری می‌باشیم؛ اما جدای از این پدیده، سرطان هم اکنون به تجارتی بس سودآور مبدل شده، تا آنجا که زمینه فعالیت کارتل‌های بسیاری در بخش‌های دارویی، جراحی، تحقیقاتی و … را فراهم آورده است. هم اکنون در بریتانیا، حدود یک سوم بیماران این کشور را افراد مبتلا به سرطان تشکیل می‌دهند. دو نفر از هر پنج نفر در این کشور، یا از این بیماری رنج می‌برند و یا بدان مبتلا خواهند شد. در صورتی که این آمار رسمی را بپذیریم و بخواهيم با معيارها و الكوهاي زندكي مدرن بسر برده و از روش طب رايج براي درمان سرطان استفاده كنيم، یعنی ابتلای ۳۰ درصدی در سال ۱۹۸۰ (۴۰ درصد در حال حاضر و ۵۰ درصد در سال ۲۰۱۰)، در سال ۲۰۸۰، این رقم به ۱۰۰ درصد خواهد رسید!

بهبودی؟

بررسی‌های به عمل آمده در طی پنج سال، بیانگر آن است که میزان بهبودی سرطان‌های مختلف از طريق طب رايج بدین قرار است:
سرطان معده: ۵ درصد؛
سرطان شش، برونش و نای: ۵ درصد؛
سرطان سینه: ۵۰ درصد؛
سرطان مری: ۵ درصد؛
سرطان روده بزرگ: ۲۲ درصد؛
سرطان لوزالمعده: ۴ درصد؛
سرطان کبد: ۲ درصد.
در سال‌های اخیر هم هیچ گونه افزایش قابل توجهی در میزان بهبودی بیماران مبتلا به سرطان‌ مشاهده نشده است.
البته اين درمان موقت بوده و در بسياري موارد بيماري بازكشته است

تجارتی پرسود

اما از بعدی دیگر، تجارت سرطان پس از رقیب بزرگترش یعنی صنعت پتروشیمی، در رتبه دوم قرار دارد!!.
در طی بیست سال یعنی از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰، تنها در آمریکا، چنین تجارتی حدود یک تریلیون دلار (هزار میلیارد دلار) سود را به خود اختصاص داده است.
در صورتی که چنین سهمی را برای بریتانیا نیز قایل شویم، این رقم در این کشور، سالانه چیزی بین ۳ تا ۶ میلیارد پوند می‌باشد.
توجه به این آمار و ارقام، خود دلیلی برای درک این مساله است که چرا همواره کارتل‌های فعال در بخش‌های دارویی، جراحی، پرتو درمانی و تشریح جانوران، در رفتاری بی‌رحمانه، فقط بر روش رايج صحه كذاشته و هر گونه تلاش در راستای پرداختن به رژیم‌ها و شیوه‌های درمانی منطقی را نوعی بلای تهدیدکننده برای بشر معرفی می‌کنند!!!.

سرطانزاها

سرطان، محصول عوامل متعددی است که عملاً این عوامل خواسته یا ناخواسته، مورد غفلت بخش‌های درمانی و بهداشتی حرفه پزشکی قرار گرفته اند.
رژیم های غذایی تجویزی پزشکان، واکسیناسیون، آنتی‌بیوتیک‌ها، استروییدها، رادیوگرافی و عکس‌برداری‌های متداول، آفت‌کش‌ها، علف‌کش‌ها، حلال‌ها، رنگ‌ها، مواد شوینده و نیز مواد شیمیایی همچون فلوراید در آب‌های آشامیدنی، رادیودرمانی، آلودگی‌های ناشی از انرژی‌های برق و هسته‌ای و … همه و همه از عوامل اصلی ابتلا به سرطان محسوب می‌شوند.

حیوانات زبان بسته هم؟

اما این بیماری صرفاً به انسان‌ها خلاصه نشده است و حیوانات خانگی و در راس آن سگ‌ها را نیز به خود مبتلا ساخته است.
از میان جمعیت هفت میلیونی سگ‌های خانگی در انگلستان، سالانه چیزی بالغ بر یک میلیون سگ از سرطان و یا در نتیجه معالجه این بیماری از بین می‌روند
و این رقم، پنجاه برابر میزان ابتلای انسان‌ها به این بیماری است
که این میزان شدید ابتلا نیز چیزی جز نتیجه برنامه‌های واکسیناسیون تایید شده توسط دامپزشکان، استفاده از آنتی‌بیوتیک‌های حیوانی، اسپری‌های ضدکک، آفت‌کش‌ها و نیز غذاهای گوشتی کنسرو شده مخصوص این حیوان نیست.

امروزه سرطان به شدت در حال نابود ساختن انسان‌ها، سگ‌ها، گربه‌ها و … است.
در مورد حیوانات اهلی پرورش یافته در دامپروری‌ها هم وضع به همین منوال است و نشانه‌های ظهور این بیماری مشهود است؛
و تنها تفاوت آن با حیوانات خانگی، کشتار پیش از موعد آنها برای تامین غذای انسان‌هاست که بروز و گسترش آشکار آن را نامحسوس ساخته است.

سرطان و تغذیه

اما سرطان، بیش از هر چیز، یک مشکل ناشی از تغذیه است؛
رژیم غذایی مهلک زندكي مدرن بطور مثال بریتانیایی‌ها یعنی استفاده مفرط از گوشت، لبنیات، تخم‌مرغ، کربوهیدرات‌ها، نمک طعام و ترکیبات شیمیایی مختلف به همراه حجم زیادی میوه و نان سفید که همه و همه این غذاها و میوه‌ها، مملو از آفت‌کش‌ها و سموم مختلف هم می‌باشند؛ نسخه‌هایی برای ابتلای به سرطان هستند.

طبابت سرطانزا!

در سال ۱۹۹۹، شاهد هفتصد میلیون تجویز دارو توسط پزشکان بریتانیایی بودیم
که این تجویزها شامل انبوهی از واکسن ها‌، آنتی‌بیوتیک‌ها، استروییدها، داروهای مسکن، داروهای ضدالتهاب و… بوده
که همه و همه به مثابه هجومی عظیم علیه سیستم دفاعی بدن آدمی محسوب می‌شوند.

در جوامعی همچون بریتانیا، میزان استفاده از واکسیناسیون به ۹۸ درصد رسیده است.
این واکسن‌ها که عمدتاً حاوی ویروس‌ها و پروتیین‌های مشتق شده از حیوانات مختلف، متانول، جیوه، آلومینیوم، اسیدکربنیک و … می‌باشند؛
با تزریق، مستقیماً وارد خون شده؛ سپس به سلول‌ها و اندام اصلی بدن وارد می شوند و این در حالی است که سیستم دفاعی بدن، توان مقابله با آنها را ندارد.

هنگامی که مواد بیگانه‌ای از حیواناتی همانند سگ، میمون، گوساله، جوجه و … از طریق این واکسن ها وارد جریان خون بدن انسان می‌شود؛ این مواد احتمالاً ساختار ژنتیکی را با تغییراتی همراه می‌سازند و حتی به تکثیر و جهش در بدن می‌پردازند که در چنین شرایطی، سیستم دفاعی بدن نمی‌تواند بین سلول‌های خودی و غیرخودی تمایزی قایل شود.

سرطان با طعم آب خوردن!

استفاده از فلوراید در آب که برای نخستین بار به دست دولت‌های آلمان نازی و اتحاد جماهیر شوروی رواج یافت؛ هم اکنون در سراسر دنیا به یک شیوه رایج تبدیل شده است.
این ماده علاوه بر آن که ماده‌ای آرام‌بخش محسوب می‌شود؛ بسیار سمی، نابودکننده آنزیم‌ها و مقاوم در برابر سیستم‌ ایمنی بدن می‌باشد.
با مقایسه دو شهر بیرمنگام و منچستر در طی سال‌های ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۷ که در اولی از این ماده در آب آشامیدنی استفاده می‌شد و در دومی هیچ گونه استفاده‌ای از آن به عمل نیامد؛ مشخص شد که
همه ساله، مرگ هزار نفر از مردم بیرمنگام، در نتیجه‌ی استفاده از همین فلوراید موجود در آب آشامیدنی بوده است.

اشعه ایکس

همچنین استفاده معمول و بی‌دغدغه از اشعه ایکس(رادیوگرافی) در شناخت بیماری‌های مختلف که امروزه به راهکاری عادی در حرفه پزشکی تبدیل شده، خود از تهدیدکننده‌های اصلی سلامت بشر و از عوامل جدی ابتلا به سرطان است.
دکتر «جان گفتمن» در آغاز دهه هشتاد متذکر شد که مرگ سالانه دوازده هزار آمریکایی، نتیجه سرطان‌هایی است که محصول استفاده از اشعه ایکس بوده است.
همچنین وی در گزارشی اعلام نمود که سه چهارم سرطان‌های سینه، نتیجه استفاده از اشعه ایکس است
و این جدای از آن حجم عظیمی از افرادی است که از پرتودرمانی استفاده می‌کنند.
وی در ادامه این گزارش، به این مساله اشاره می‌کند که: «من بر این باورم، آن چه را که اساتید ما از آن به عنوان میزان کاملاً بی‌خطر استفاده از اشعه ایکس در معاینه لوزه‌ها، غدد لنفاوی و غده تیموس نام می‌بردند؛ بعد از گذشت سالیانی، به انبوهی از تومورهای تیروییدی تبدیل شد».

طبابت رايج درمان هایی برای زودتر مردن!

اما پزشکی جدید در برخورد با این بیماری چه راهکاری را اتخاذ نموده است؟

قدیمی‌ترین شیوه در برخورد با این بیماری، عمل جراحی بوده و هست.
عقیده بر این بوده که برداشت غده سرطانی به درمان بیماران می‌انجامد
و این در حالی است که در چنین رویکردی، به این حقیقت که «سرطان، بیماری است که نه یک قسمت از بدن که همه بدن را شامل می‌شود و غدّه سرطانی درواقع تنها بخشی از سرطان کلّی است» بی‌توجهی شده است.
تجربه به خوبی مشخص ساخته که برداشتن غده سرطانی به کمک عمل جراحی، به مثابه اعمال مجازات مرگ برای بیمار می‌باشد.

و اما شیمی درمانی نیز مستلزم استفاده از داروهای بسیار سمی شیمیایی است که بیمار را پیش از نابودی سرطان، از پای درمی‌آورد.
این گونه داروها که برای مقابله با رشد سریع سلول‌های سرطانی و غیرسرطانی طراحی شده‌اند؛ همه‌ی بدن را متاثر از خود می‌سازند که ریزش مو، حالت‌های تهوع شدید، استفراغ، اسهال، گرفتگی عضلات، ناتوانی جنسی، عقیم شدن، خستگی و درد مفرط، نابودی سیستم ایمنی و بالاخره گسترش سرطان و مرگ از پیامدهای آن است.
بر طبق آمار و ارقام ارایه شده توسط مقامات بهداشتی، تنها حدود دو درصد از کسانی که از شیمی‌درمانی استفاده می‌کنند؛ بعد از پنج سال استفاده از این شیوه، «زنده» هستند
و «زنده» در چنین ادبیاتی، یعنی آن که فقط از لحاظ بالینی «مرده» نیستند؛ امّا از یک زندگی فعّال و با نشاط بی بهره اند.

پس از کشف رادیوم، از این ماده در بخش‌های مختلف پزشکی استفاده شد و ویژگی‌های آن سبب شد که برخی پزشکان، دیوانه‌وار به استفاده از این ماده در درمان سرطان اقدام نمایند.
اگرچه این شیوه بعضاً با کوچک شدن غده‌های سرطانی همراه شد؛ اما شاهد افزایش هزار درصدی بهای این شیوه درمانی و خلق یک صنعت چندین میلیارد دلاری شدیم؛
صنعتی که سرسوزنی مبنای علمی ندارد.

اما آمار بازماندگان استفاده از شیوه‌های مختلف درمانی سرطان که پس از استفاده از این شیوه‌ها تنها تا مدتی به حیات خود ادامه داده‌اند؛ بدین قرار است:

عمل جراحی: ۲۲ درصد
پرتودرمانی: ۱۲ درصد
ترکیبی از عمل جراحی و پرتو درمانی: ۶ درصد
شیمی‌درمانی: ۶/۱ درصد
شیمی‌درمانی و شیوه‌های دیگر: ۵/۲ درصد

به رغم چنین حقایقی، نه تنها هیچ یک از این شیوه‌ها در عرصه صنعت سرطان متوقف نشده بلکه روز به روز بر حجم آنها افزوده شده است.

نکته آخر

بی شک، سرطان شیوه‌ای مقبول برای خودکشی آنهایی است که امید به زندگی را از دست داده‌اند
و این حالت، یعنی ناامیدی بیمار، خود، مهم‌ترین عامل گسترش بیماری در فرد مبتلاست،
اما رسوایی بزرگ چنین تراژدی غمناکی آنجاست که حتی زمانی که بیمار مبتلا به سرطان، امید زیادی برای بقا و مقابله با چنین عارضه‌ای دارد؛ در اثر درمان‌های مهلک و بی‌فایده سرطان، به دست پزشکان، از پای درمی‌آید.

منبع :
نشریه سیاحت غرب؛ آبان 1383 ؛ شماره 16
إشراف
Site Admin
 
پست ها : 85
تاريخ عضويت: دوشنبه ژانويه 25, 2010 11:00 am

گلایه برخی بیماران از ویزیت‌های پنج دقیقه‌ای پزشکان

پستتوسط najm134 » چهارشنبه اکتبر 30, 2013 12:22 am

مشکلات بخش سلامت در کشور ما یکی دو تا نیست. هربار به بهانه‌ای، بخشی از حقوق بیماران نادیده گرفته می شود. یک بار درد نبود دارو و گم شدن در چشم رهگذران خسته "ناصرخسرو" است، یک بار حکایت زیرمیزی و عرق شرم پدر از ناتوانی تامین آن و رگ گردنی که از درد، باد می‌کند. دیگر بار کم کاری پزشک در معاینه بیماران و نبود امکانات و فقدان متخصص و هزار و یک درد ریز و درشت دیگر.

در همه اینها یک وجه مشترک وجود دارد و آن، پایمال شدن حقوق بیماران است. به کلینیک فوق تخصصی سمنان رفتم و با بیماران مراجعه کننده به این کلینیک همراه شدم.

فرزانه شربتدار، شهروند سمنانی می‌گوید: هزینه‌های بیمارستانی آنقدر زیاد است که اکثر مردم توان مالی استفاده از خدمات درمانی بخش خصوصی را ندارند. متاسفانه بسیاری از مراکز درمانی، همه بیمه‌ها را نمی‌پذیرند که همین امر باعث بروز مشکلاتی برای مردم می‌شود. البته این کلینیک تقریبأ همه بیمه‌ها را قبول می‌کند و خوشبختانه اکثر پزشکان آن نیز فوق تخصص و متخصص هستند.

مجید حیدری، پدر یکی از بیماران پس از خروج از مطب پزشک تصریح می‌کند: در اتاق انتظار تعداد زیادی بیمار نشستند و همین امر باعث می‌شود که دکتر نیز وقت کمتری صرف معاینه کند.

وی می‌افزاید: هزینه بالای ویزیت باعث شده که اکثر مردم به بیمارستان‌ها و مراکز دولتی مراجعه کنند.

یکی از مراجعه کنندگان به کلینیک فوق تخصص سمنان در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنای منطقه سمنان با اظهار نارضایتی از زمان اختصاص یافته به بیماران از سوی پزشکان، عنوان می‌کند: زمان ویزیت آنقدر محدود است که بیمار نمی‌رسد همه مشکلات و ناراحتی‌های خود را برای پزشک تشریح کند.

وی با بیان این‌که پزشک از طریق توضیحات بیمار به راه‌های درمان می‌رسد، می‌افزاید: محدود کردن زمان درمان و ویزیت بیمار به 5 دقیقه ممکن است عواقب بد و جبران ناپذیری برای بیمار داشته باشد. اصلا برخی مواقع که از مطب خارج می‌شوی، متوجه می‌شوی خیلی چیزها را به پزشک نگفته‌ای. از این گذشته، اگر زمان بیشتری صرف شود بیمار با اطمینان خاطر بیشتری با پزشک صحبت خواهد کرد.

وی بیان می‌کند: پزشک با جان آدمی سر و کار دارد و بعید می‌دانم مسئله‌ای با اهمیت تر از این موضوع باشد و از این رو باید با نهایت دقت و حساسیت به گفته‌های بیمار و مراحل ویزیت توجه شود و بعید می‌دانم برای یک سرماخوردگی ساده هم این زمان 5 دقیقه‌ای مناسب باشد.

این شهروند سمنانی به مشکل تامین دارو اشاره و ادامه می‌دهد: مهمترین مشکل بیماران، در حال حاضر، مشکل تامین دارو است. هزینه‌های دارو بالا و برای قشر کم درآمد کمرشکن است. امیدواریم مسوولان برای این مشکل چاره‌ای بیندیشند. خیلی از داروها با قیمت آزاد محاسبه می‌شود یا آنقدر فرد باید "به این اداره و آن اداره رفت و آمد بکند که قید آن را بزند". گاهی از این داروخانه تا آن داروخانه، قانون متفاوت است و مکانی نیز بیان اعتراض وجود ندارد.

دکتر نوری پور، رییس بیمارستان امیر(ع)سمنان و فوق تخصص کودکان کلینیک فوق تخصصی سمنان با اشاره به تعداد زیاد مراجعه‌کنندگان، در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا تصریح می‌کند: تعداد مراجعه روزانه بیماران به این کلینیک زیاد است، از این رو ناچاریم که طوری زمان را مدیریت کنیم که بتوانیم همه بیماران را ویزیت کنیم.

وی در پاسخ به این پرسش خبرنگار ایسنا که آیا 4 تا 5 دقیقه، زمان مناسبی برای تشخیص بیماری و ویزیت بیماران است، افزود: قاعدتأ باید وقت بیشتری گذاشت اما از آنجا که اکثر بیماران قبلأ به این کلینیک آمده‌اند و با سابقه و پیشینه بیمار آشنا هستیم، در همین 4 تا 5 دقیقه می‌توانیم به تشخیص درستی از بیماری برسیم.

رییس بیمارستان امیر(ع)سمنان اضافه می‌کند: اگر نیاز باشد زمان بیشتری صرف می‌کنیم و اصولأ هر زمانی که نیاز باشد برای بیمار صرف می‌کنیم. البته تعداد مراجعه‌کنندگان زیاد است و برای همین ناچاریم که زمان معاینه را کم کنیم تا بتوانیم به همه بیماران و مراجعه‌کنندگان به کلینیک، خدمات ارایه دهیم. همه پزشکان سعی می‌کنند ضمن معاینه دقیق بیمار، طوری برنامه ریزی کنند که بتوانند پاسخگوی همه بیماران و مراجعه‌کنندگان باشند.

رئیس بیمارستان امیر المومنین سمنان خاطرنشان می‌کند: در مطب شخصی، زمان بیشتری صرف می‌شود چرا که هم تعداد مراجعان کمتر از کلینیک و بیمارستان است و هم بیماران در مطب شخصی 25 تا 30 هزار تومان هزینه صرف می‌کنند.

همچنین دکتر غلامرضا محمدی، یک متخصص کودکان در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا با بیان این‌که پزشکان ملزم به رعایت قوانین هستند و نظام پزشکی برای معالجه بیماران زمان مشخصی تعیین کرده است، تصریح می‌کند: البته این زمان بسته به بیمار و نوع بیماری ممکن است متفاوت باشد. زمان مناسب برای ویزیت هر بیمار توسط پزشک عمومی 15 دقیقه، متخصص 20 دقیقه و فوق تخصص 30 دقیقه پیش بینی شده است.

معاون پیشین دانشگاه علوم پزشکی سمنان تصریح می‌کند: البته بسته به نظر پزشک و وضعیت بیمار ممکن است این زمان تغییر کند و پزشکان نیز ملزم به رعایت آن هستند. بیماران در صورت رضایت نداشتن از این وضعیت، می‌توانند از طریق کارشناسان رسیدگی نظام پزشکی پیگیر مطالبات و حقوق خود باشند.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

80 درصد هزینه های آزمایشگاهی را مردم می دهند

پستتوسط najm134 » يکشنبه ژانويه 12, 2014 8:21 pm

رئیس انجمن آسیب شناسی: 80 درصد هزینه های آزمایشگاهی را مردم می دهند
مشکلات مالی و کمبود سرمایه در آزمایشگاه های پزشکی کشور سبب شده تا آنها برای کسب درآمد و جلوگیری از ورشکستگی به ارائه خدمات غیر علمی و غیر استاندارد گرانقیمت روی بیاورند که این بسیار خطرناک است.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین و به نقل از روابط عمومی انجمن آسیب شناسی،موضوع نشست امروز انجمن در مورد شیوه های نوین دلالی آزمایشگاهها بود که باعث تشخیص دیر هنگام بیماری های خطرناکی همچون انواع سرطان و حتی مرگ بیماران به علت این اهمال کاری می شود.

در این نشست، فرید کرمی رئیس انجمن آسیب شناسی ( پاتولوژی) درباره مشکلات آزمایشگاه ها هشدار داد و گفت:متاسفانه بسیاری از روش های آزمایشگاهی جدید که از سوی برخی پزشکان و آزمایشگاه ها تبلیغ می شود، هیچ مبنای علمی ندارد و نه تنها هزینه های اضافه ای را به مردم تحمیل می کند بلکه سبب به تاخیر افتادن فرایند تشخیص و درمان بیماری های آنها هم می شود.

کرمی ادامه داد:غربالگری جنین ، برخی انواع تست های ژنتیکی، برخی انواع تست های پاپسمیر از جمله روش های تشخیصی گران قیمت و غیر علمی است که به مردم وعده داده می شود با یک آزمایش خون ساده می تواند هر نوع سرطانی را در بدن تشخیص دهد، در حالی که این پاتولوژیست تاکید می کند اصطلاح سرطان، به مجموعه ای وسیع از بیماری ها گفته می شود و تشخیص آن صرفا با آزمایش خون ممکن نیست.


کرمی با بیان اینکه استفاده از روشهای غیرعلمی سبب می شود تا مردم در میان روش های تشخیصی غیر علمی ، پس اندازشان را از دست بدهند و فرایند درمان را نیمه کاره رها کنند گفت:از آنجایی که تعرفه های دولتی غیر واقعی و کمتر از قیمت تمام شده آزمایش ها، است، آزمایشگاه ها مابه التفاوت قیمت را از مردم می گیرند و به همین علت سرمایه ای که آنها برای درمان کنار می گذارند ممکن است گاهی حتی در مرحله تشخیص تمام شود.

کرمی گفت: در حال حاضر 80 درصد هزینه های آزمایشگاهی را مردم از جیب می پردازند و پیش بینی می کند که این رقم در سال آینده به 85 درصد نیز برسد.

روش های القایی

رئیس انجمن آسیب شناسی با بیان اینکه وزارت بهداشت هیچ نظارتی بر آزمایشگاه های کشور ندارد ادامه داد: متاسفانه برخی کیت هایی که وارد کشور می شود به هیچ وجه مورد تایید متخصصان نیست که تنها برای کسب سود مالی بیشتر از آنها استفاده می شود و همین سبب تجویز روش های تشخیصی غیر علمی از سوی پزشکان می شود.

او به تجویز آزمایشهای غیرضرور از سوی برخی پزشکان اشاره کرد و گفت:در این روش های القایی گاهی بیمار به پزشک القا می کند که آزمایشش یا دارویی را برای تجویز کند که در روند درمان او هیچ کمکی نمی کند که استفاده از این روش ها مختص کشورهایی است که در حوزه سلامت توسعه یافته نیستند و نظارتی بر علمکرد پزشکان و آزمایشگاه های شان وجود ندارد.
کرمی گفت: متاسفانه مدتی است برخی آزمایشگاه ها حامی مالی کنگره های پزشکی می شوند و از این راه ، شیوه های تشخیصی غیرعلمی شان را تبلیغ می کنند و حتی برخی پزشکان را به سفرهای تفریحی می فرستند تا روش های آنها را برای بیماران شان تجویز کنند و وزارت بهداشت نیز در این زمینه نظارتی ندارد.

دلالی آزمایشگاه های تشخیص طبی

کرمی در مورد دلالی آزمایشگاه های تشخیص طبی که مدتی است اخبار آن منتشر می شود گفت:برخی آزمایشگاه های مرجع سلامت زیر نظر وزارت بهداشت ، به آزمایشگاه های تشخیص طبی مجوز کارهای تخصصی را داده اند که صرفا باید با حضور پاتولوژیست انجام شود درحالیکه آزمایشگاه های تشخیص طبی پاتولوژیست ندارد .

او ادامه داد: به این ترتیب گروهی از آزمایشگاه های تشخیص طبی ، نمونه های آزمایشی مردم را می گیرند و به عنوان واسطه آنها را به پاتولوژیست ها در آزمایشگاه ها یا بیمارستان های دیگر تحویل می دهند و برای همین نمونه ها گاهی دیرتر از زمانی که باید، به دست پاتولوژیست ها می رسد یا بدون کمک گرفتن از پاتولوژیست بررسی می شود که احتمال تشخیص اشتباه را بسیار بالا می برد.

کرمی افزود: برخی روش‌های ژنتیکی برای تشخیص بیماری‌های ژنتیک انجام می‌شود که پزشک متخصص باید اول فرد را معاینه کند و مشاوره ژنتیک انجام دهد. در مرحله بعد شجره‌نامه تهیه شود و بعد از برررسی به دنبال ژن معیوب باشیم اما امروزه شاهدیم که در ایران در هنگام ازدواج یک دختر و پسر مشاوره ژنتیک مطرح می‌شود.

او به دیگر دلالی آزمایشگاهها اشاره کرد و گفت:مشاوره ژنتیک بین دخترعمو و پسرعمو و حتی نسبت‌های دورتر و ممکن است پزشک درخواست کننده حتی پزشک متخصص نباشد و یکسری آزمایش را مثل تیراندازی بی‌هدف انجام می‌دهد و این آزمایش‌ها در ابتدای ازدواج باری می‌شود که به خانواده‌ها تحمیل می‌شود.

رئیس انجمن آسیب‌شناسی ایران گفت: متأسفانه خانواده‌ها هم فکر می‌کنند اگر مشاوره ژنتیک را انجام ندهند یک اتفاقی می‌افتد و بعد خودشان را نمی‌بخشند و مشاوره ژنتیک امروزه به عنوان مد در کشور انجام می‌شود اما بسیاری از این مشاوره‌ها جایگاه علمی ندارد.

او گفت: مثلاً آزمایش دیگری در کنگره زنان تبلیغ می‌شود که 400 تا 500 هزار تومان هزینه دارد تا فرد بفهمد که فلان بیماری تخمدان را دارد یا نه. که به جای آن می‌توان با یک آزمایش ساده و سونوگرافی که هزینه‌ای در حد 70 تا 80 هزار تومان دارد به این تشخیص دست یابد.

کرمی در پاسخ به پرسش خبرنگاران مبنی بر درجه‌بندی آزمایشگاه‌ها گفت: این بستر آن قدر معیوب است که درجه‌بندی آزمایشگاه‌ها در حال حاضر امکانپذیر نیست.

درجه ‌بندی آزمایشگاه‌ها

او یکی از مواردی را که در درجه ‌بندی آزمایشگاه‌ها باید لحاظ شود نیروی متخصص انسانی عنوان کرد و گفت: متأسفانه طبق یک دستورالعمل جدید که برای درجه‌بندی آزمایشگاه‌ها ابلاغ شده و توسط آزمایشگاه مرجع سلامت تنظیم شده، متخصص پاتولوژی و دکترای حرفه‌ای آزمایشگاه یکسان محسوب می‌شوند چرا که مدیر کل آزمایشگاه خود دکتری حرفه‌ای است که ما به این درجه‌بندی اعتراض کردیم.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

مردم می‌ترسند از پزشکان شکایت کنند؟

پستتوسط najm134 » دوشنبه فبريه 03, 2014 12:52 am

قرار بود لیست پزشک‌های زیرمیزی‌بگیر که تخلفات بیشتری دارند در دوره آخر وزارت دکتر لنکرانی و دکتر وحید دستجردی تهیه شود. وظیفه وزارت بهداشت و درمان و سازمان نظام‌پزشکی این است که جلوی این افراد را بگیرد و خطای متخلفان را نپوشاند. زیرا این پزشک‌ها از دریافت‌های غیرمتعارف خود دفاع می‌کنند.
پریسا هاشمی در مطلبی در «تهران امروز» نوشت: تلخ‌ است. همه از آن فراری هستند. بیماری چیزی نیست که کسی با آغوش باز از آن استقبال کند. پزشکان‌، پرستاران و پرسنل بیمارستان‌ها هم شغل سختی دارند. کارشان آسان نیست. آنها هر روز ۶-۷ ساعت باید آه و ناله بیماران را تحمل کنند. وقتی یک ساعت به ملاقات یک بیمار می‌روی و اعصابت به‌هم می‌ریزد می‌فهمی که کارها در بیمارستان چه اعصاب پولادینی می‌خواهد. اما تمام این از خودگذشتگی‌ها نباید بهانه‌ای باشد تا از موقعیت بیمار و دل‌نگرانی‌های خانواده‌اش سوءاستفاده شود.در سال‌های اخیر متاسفانه برخی پزشک‌ها با شایعاتی همچون دستش شفا می‌دهد، پنجه‌اش طلاست، روی دستش دکتر نیست و… توانستند دکان خوبی را برای خود باز کنند و با گرفتن زیرمیزی‌های آنچنانی کل پزشک‌ها را در مظان اتهام بی‌اعتمادی مردم قرار دهند. در روزهای اخیر هم انتشار لیست برخی پزشکان که متهم به گرفتن زیرمیزی هستند ماجرا را بحرانی‌تر کرده است.

وزیر بهداشت نیز زمان می‌خواهد تا مشکل زیرمیزی را با ایجاد زیرساخت‌های اساسی پیگیری کند و می‌گوید که بعضی از پزشک‌ها جزو بهترین‌ها هستند و باید مورد احترام و الگوی مردم باشند. حتما به تخلفات پزشکی رسیدگی می‌کنیم ولی با زیرساخت‌های درست که برخوردی قاطع باشد نه سطحی و مقطعی. او می‌گوید: «حرف زدن در مورد پزشکان متخلف پشت تریبون که مورد تشویق قرار می‌گیرد، مشکل مردم را حل نمی‌کند. نمی‌توان با کارهای هیجانی امور این بخش را پیش برد بلکه در این بخش نیازمند قوانین هستیم.»

مثل اینکه این دانه درشت‌ها به قول قدیمی‌ها چپ پری دارند و کارشان به جایی رسیده که به گفته رسول خضری، حتی مسئولان نظارت بر درمان وزارت بهداشت را تهدید کرد‌ه‌اند. آنها از نفوذ، قدرت، لابی و پشتیبانی خود حرف می‌زنند که توانایی مقابله با این دانه‌درشت‌ها را از همه می‌گیرند. آنها حتی بیماران خود را هم تهدید می‌کنند که اگر شکایت کنند یا جایی درز پیدا کند دیگر آنها را معاینه نخواهند کرد. احتمالا اینها پزشک نیستند. از حرف‌هایی که می زنند و کارهایی که می‌کنند برمی‌آید که بیشتر به سمت اراذل و اوباش سوق پیدا می‌کنند تا پزشک.

مسئولان هم باید پاسخگو باشند

با انتشار لیست پزشکان زیرمیزی بگیر، خیلی‌ از مسئولان حمایت خود را از وزارت بهداشت و درمان که با همکاری سازمان نظام‌پزشکی صورت گرفته بود اعلام کردند. از جمله کسانی که به پشتیبانی وزارت بهداشت و درمان برخاست دکتر علیرضا مرندی وزیر اسبق بهداشت و عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس است که دفاع از زیرمیزی‌بگیران را کم‌عقلی می‌داند چون این افراد آبروی پزشک‌ را ‌برده‌اند. او می‌گوید: قرار بود لیست پزشک‌های زیرمیزی‌بگیر که تخلفات بیشتری دارند در دوره آخر وزارت دکتر لنکرانی و دکتر وحید دستجردی تهیه شود. وظیفه وزارت بهداشت و درمان و سازمان نظام‌پزشکی این است که جلوی این افراد را بگیرد و خطای متخلفان را نپوشاند. زیرا این پزشک‌ها از دریافت‌های غیرمتعارف خود دفاع می‌کنند.

دکتر مسعود پزشکیان وزیر بهداشت دولت هشتم و عضو کمیسیون بهداشت و درمان نیز در این مورد تاکید می‌کند: زیرمیزی گرفتن از بیماران به حدی گسترده شده که عوامل آن به همین راحتی از تخلف خود دست برنمی‌دارند. کسانی که ناظر بر این اعمال بوده‌اند نیز باید پاسخ بدهند که چرا تاکنون برخورد جدی با این پدیده شوم نکرده‌ و سکوت اختیار کرده‌اند. اگر کوتاهی هم صورت گرفته همه مسئولان را باید مقصر دانست. نظام‌پزشکی هم باید پاسخ بدهد که چرا تاکنون اقدام جدی نکرده و نسبت به این تخلف‌ها بی‌تفاوت بوده است. اگر چنین پدیده‌ای در آمریکا اتفاق بیفتد پزشک متخلف قطعا از طبابت محروم می‌شود. این پزشک‌ها بیمار را به چشم کالایی در نظر می‌گیرند و نباید آنها را پزشک نامید زیرا باعث بدنامی دیگر پزشک‌ها می‌شوند.

دکتر محمد رئیس‌زاده، رئیس سازمان بسیج جامعه پزشکی نیز می‌گوید که باید لیست مسئولان حوزه بهداشت و درمان و بیمه‌ای سال‌های گذشته را منتشر کرد زیرا آنها نخواستند تعرفه‌های درمانی واقعی شود. باید به پدیده زیرمیزی‌ پزشکان به صورت ریشه‌‌ای نگاه کرد و آسیب‌شناسی شود. سیستم‌های غلط و تصمیم‌گیری‌های اشتباه مسئولان گذشته بخش بهداشت باعث شده‌اند که پزشک‌ها به سوی زیرمیزی کشیده شوند. انتشار اسامی به جز این که ماجرا را به حاشیه ببرد نتیجه‌دیگری نخواهد داشت. نباید احساسات را در برخورد با این مسئله دخیل کرد بلکه باید دنبال راه‌حل ریشه‌ای بود.

۲۰۰-۳۰۰ درصد تورم در بخش سلامت


دکتر علی فتاحی هم در این مورد به تهران امروز می‌گوید: در سازمان نظام‌پزشکی، هیچ شاکی خصوصی در مورد افراد این لیست وجود ندارد و فقط شاکی حقوقی که همان سیستم نظارتی سلامت و بهداشت است (دانشگاه) از این افراد شکایت کرده‌ است.

معاون انتظامی سازمان نظام‌پزشکی با اشاره به انتشار لیست دانه‌درشت‌های زیرمیزی بگیر می‌افزاید: میل سازمان‌‌ها و آدم‌ها مهم نیست بلکه باید دید قانون چه می‌گوید. قانون اجازه این انتشار را نمی‌دهد. وقتی چیزی در رسانه‌ها اعلام شود بر قاضی، کارشناس و آنهایی که قرار است در این مورد تصمیم‌گیری کنند، تاثیر می‌گذارد و ممکن است تسلیم جو شوند. فرقی نمی‌کند که زیرمیزی باشد یا تخلف دیگر. قاضی و کارشناس باید با آرامش کار خود را دنبال کند و این جو باعث می‌شود که این آرامش به‌هم بخورد. قاضی مجبور است منتظر شود تا جو آرام شود و بعد تصمیم بگیرد زیرا قاضی که تسلیم این جوسازی‌ها نمی‌شود. اعتماد مردم هم با این فضاسازی‌ها از بین می‌رود. ۵۰ درصد درمان به دلیل اعتماد به پزشک پیش می‌رود. در پزشکی دارویی داریم به نام «دارونما» که فقط پزشک می‌داند که دارو نیست و آن را به مریضش می‌دهد و او خوب می‌شود. این دارو نیست که مریض را خوب می‌کند بلکه اعتماد و جنبه روانی‌ داروست که بیمار را بهبود می‌بخشد. این جوسازی باعث می‌شود که تمام این درمان‌ها هم با مشکل روبه‌رو شود. اگر این جوسازی به نفع مردم باشد ادامه دهند ولی این به نفع مردم نیست. ضمنا اگر در آرامش کار کنیم مظلوم‌نمایی‌ها صورت نمی‌گیرد. در همین لیست منتشر شده سه نفر در بررسی‌های ابتدایی تبرئه شدند. بهتر است بعد از صدور حکم قضایی این اسامی با صلاحدید قاضی رسانه‌ای شود.

او با اشاره به اینکه کاش اسامی این ۱۴ نفر به‌طور کامل اعلام می‌شد، تاکید می‌کند: اینطوری ۱۴ هزار نفر را در آن لیست قرار داده‌اند زیرا اسامی مشابه زیادی وجود دارد. ضمن اینکه اگر سه یا چهار بار این لیست انتشار پیدا کند قبح قضیه می‌ریزد آن موقع چه اتفاقی می‌افتد؟ باید نگاه کنیم که متخلف جسور‌تر شود. زیرا می‌گوید اسم‌ها که اعلام شد و اتفاقی هم نیفتاد. اعلام اسامی حکم بازدارنده نیست. بلکه باید از راه‌های قانونی با آن برخورد کرد. در مورد زیرمیزی گرفتن پزشک‌ها، تغزیرات، وزارت بهداشت و درمان و سازمان نظام‌پزشکی می‌تواند با این مسئله برخورد کند و هم در حال حاضر با افراد متخلف برخورد می‌شد. سازمان نظام‌پزشکی دو سه هفته در دادسرا روی این اسامی کار کرده و زیرمیزبگیری‌ها را به نتیجه رسانده است.

معاونت انتظامی سازمان نظام‌پزشکی در ادامه با اشاره به اینکه برخورد با متخلفان بستگی به میزان و شدت، نوع و تعداد تخلف و نوع برخورد هم فرق می‌کند، می‌گوید: از تذکر و توبیخ گرفته تا محرومیت می‌توان با این افراد برخورد کرد. در این مورد هم این ۱۴ نفر برای ما مهم نیست بلکه هر کس که قانون را رعایت نکند با برخورد قانونی روبه‌رو خواهد شد. ما در عرض ۲ ماه گذشته سه مطب پزشکی را در تهران تعطیل کرده‌ایم. آیا رسانه‌ای کردن آن دردی از مردم دوا می‌کند یا تاثیری در درمان آنها خواهد بود؟ همین که جامعه پزشکی از آن اطلاع داشته باشد کفایت می‌کند.

او در مقابل این سوال که مقصر این قضیه مگر خود پزشک‌های متخلف نبودند؟ پاسخ می‌دهد: اگر طی چند سال حقوق شما افزایش پیدا نمی‌کرد چه می‌کردید؟ نمی‌خواهم از عملکرد خلاف قانون این افراد دفاع کنم اما در کدام صنف خدماتی دارید که در عرض ۷-۸ سال گذشته نرخ دستمزد هیچ تفاوتی نکند؟ فقط گروه پزشکی است. ۲۰۰-۳۰۰ درصد تورم در بخش سلامت و جامعه داشته‌ایم. وقتی بنیاد درست نباشد به این کارهای خلاف کشیده می‌شود. این موضوع با بگیر و ببند حل نمی‌شود باید ریشه‌ای حل شود. اما این دلیل نمی‌شود که تعرفه تغییر نکرده پزشکان هر کاری دوست دارند را انجام دهند. البته اکثر پزشکان طبق قانون کار می‌کنند. همین پزشکانی که اسم‌شان در لیست قید شده هم مریض‌هایی که از لحاظ مالی مشکل دارند را به صورت مجانی جراحی می‌کنند.

دکتر فتاحی در پاسخ به این سوال که هزینه‌های درمان برای مردم هم زیاد شد، آیا با افزایش تعرفه‌های پزشکی مردم می‌توانند از عهده آن بر آیند، پیشنهاد می‌دهد: باید همه‌جانبه نگاه کرد. باید تعرفه، سرانه و نظارت همزمان با هم درست شود و بیمه‌ها را نیز باید توانمند کرد. متاسفانه قانون هدفمندی را ناقص اجرا کردیم. قرار بود از درآمد اجرای هدفمندسازی ۱۰ درصد به بخش سلامت اختصاص دهیم ولی این کار را نکردیم و باعث شده که این عوارض پیش بیاید. بیمارستان دولتی هزینه‌های خود را نمی‌تواند دربیاورد. تا کی می‌توانیم با این وضعیت پیش برویم؟ مردم ندارند، بیمه‌ها هم ندارند، بیمارستان‌ها هم توانمند نیستند. چه باید کرد؟

معاونت انتظامی سازمان نظام‌پزشکی در پاسخ به اینکه پزشکان به افرادی که بیمه تکمیلی دارند بیشتر پیشنهاد زیرمیزی‌ می‌دهند، می‌گوید: فکر نمی‌کنم برای این پزشکان در بیمار‌ آزاد و بیماری که بیمه تکمیلی دارد تفاوتی وجود داشته باشد. در اولین سالی که تعرفه‌گذاری در اختیار سازمان نظام‌پزشکی قرار گرفت، دریافت زیرمیزی به حداقل رسید و کمترین تخلف را در آن موقع داشتیم. وقتی تعرفه‌گذاری به بخش خصوصی انتقال پیدا کرد روز به روز شاهد تخلف بیشتری بودیم. آماری هم وجود ندارد که پزشکان چند درصد می‌گیرند. کل شکایت‌های کشوری تعرفه‌ای در سازمان نظام‌پزشکی ۵ درصد است.وی در پاسخ به این سوال که مردم برای شکایت برسر دوراهی قرار می‌گیرند که از پزشکی که درمان بیمارش در دست اوست شکایت کنند، یا بیمارش را نجات دهند؟ می‌گوید: بعد از اینکه بیمار آنها بهبود پیدا کرد می‌توانند تا یکسال به سازمان نظام‌پزشکی مراجعه کرده و شکایت کنند. در تغزیرات و دادگاه‌ها محدودیت زمانی وجود ندارد. آمار شکایت‌های درمانی در دنیا ۳ درصد است. در ایران این آمار تقریبا ۰٫۱ درصد است. مردم ما خوب و نجیب هستند که اهل شکایت نیستند و شرایط را درک می‌کنند.

پزشک‌هایی که رقم نجومی‌ می‌گیرند

سیامک مره‌صدق با بیان اینکه به صورت رسمی این اسامی پزشک‌های زیرمیزی‌بگیر اعلام نشده‌ است به تهران امروز می‌گوید: یکی از مسئله‌های دست چندم بخش سلامت زیرمیزی است. گرفتن تعرفه‌های خارج از عرف مربوط به تعداد معدودی در بخش‌های تخصصی و فوق تخصصی است. وجود همین تعداد معدود (دو سه درصد از پزشک‌ها) باعث شده که این معضل پای همه پزشک‌ها نوشته ‌شود. در کمیسیون بهداشت و درمان مجلس اصرار داشتیم که این از دانه‌درشت‌ها شروع شود علت آن این بود که این افراد تحریک کننده بقیه به‌ویژه پزشک‌های جوان هستند و حتی متاسفانه فرهنگ اشتباهی در گروهی از مردم جا افتاده است که پزشک‌هایی که رقم‌های نجومی می‌گیرند کارشان هم نجومی خوب است. مسئله اصلی یک فرهنگ اشتباهی است که بین مردم جا افتاده و همین دانه‌درشت‌ها باعث آن شدند که باید از بین برود.

عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه خواست کمیسیون این بوده که شروع برخورد با پزشکان زیرمیزی‌بگیر دسته چندم برخورد شود، می‌افزاید: این افراد سوءاستفاده از قداست حرفه پزشکی کرده‌اند و چنانچه از هیات علمی دانشگاه باشد باید برخورد شدیدتری با آنها شود زیرا برای دانشجویان بدآموزی دارند. مقام هیات علمی دارای یک مقام با ارزش‌های پاک است و آنها از این مقام سوءاستفاده می‌کنند. او با تاکید بر اینکه این حرکت باید تداوم داشته باشد، ادامه می‌دهد: امیدوارم این حرکت مقطعی و کوتاه مدت نباشد. در مدت کوتاهی از سوی وزارت بهداشت به سر و سامان برسد. البته جای تشکر دارد زیرا چیزی نزدیک به ۸ سال است که وزارت بهداشت و درمان می‌خواهد با این افراد برخورد کند. هر موقع که تصمیم جدی می‌گرفت حداکثر با برخورد با چند پزشک جوانی که در شهرستان‌ها و شهرهای کوچک زیرمیزی‌ می‌گرفتند این جریان تمام می‌شد و کاری به دانه درشت‌ها و پزشکان معروف و پربیماری که در شهرهای بزرگ مثل تهران هستند نداشتند. خوشبختانه در حال حاضر برخورد از دانه درشت‌ها شروع شده و این باعث می‌شود که کل این فرهنگ خطاکارانه نابود شود. حرکت مثبت وزارت بهداشت و درمان در چندماه اخیر برای برخورد با این مقوله، جای امیدواری دارد و عزم جدی وزیر در برخورد با تعرفه‌های غیرقانونی کاملا مشخص است.

دکتر مره‌صدق با اشاره به اینکه ضوابط مشخص است و مشکل قانونی در این مورد نداریم، می‌گوید: حتی تا لغو پروانه طبابت هم می‌توان در این مورد پیش رفت. خلأ قانونی برخورد با این صنفی که باعث خدشه به آبروی کل پزشک‌ها می‌شوند نداریم. به وزارت بهداشت هم اعلام کردیم که اگر خلأ قانونی در این مورد وجود دارد مطرح کند یا به صورت لایحه آن را ارائه دهد و حتی ما حاضریم با فوریت آن را به مجلس پیشنهاد بدهیم و تصویب کنیم تا وزارت بهداشت ابزار لازم را داشته باشد. او در پاسخ به این سوال که چرا هیچ بیماری از این افراد به سازمان نظام‌پزشکی شکایت نکرده‌ است می‌گوید: همان فرهنگ اشتباهی که قبلا به آن اشاره شد جواب سوال شماست. مردم فکر می‌کنند کار آنها خیلی خاص و پیچیده است و دیگران نمی‌توانند. من این را به ضرس قاطع می‌گویم که کیفیت خدمات سلامتی در بخش دولتی و خصوصی فرقی ندارد. حتی در بخش دولتی به دلیل حضور انترن‌ و رزیدنت‌ها رسیدگی به بیمار‌ها بیشتر است. منتهی متاسفانه از آنجایی‌که بیمارستان‌های خصوصی از پذیرش بیماران بدحال و پرخطر خودداری می‌کنند به نظر مردم می‌آید که توسط پزشک‌های این بیمارستان‌ها درمان ‌شوند زودتر و بهتر درمان می‌شوند.

عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این سوال که فکر نمی‌کنید به دلیل این است که باید حقی برای شکایت از پزشک به سازمان نظام‌پزشکی پرداخته شود؟ می‌افزاید: درست است که اگر بیماری بخواهد از پزشکی شکایت کند باید مبلغی را واریز کند اما چنانچه این شکایت به خاطر مسائل تعرفه‌های غیرقانونی باشد نیازی به پرداخت این مبلغ نیست. از این به بعد هم وزارت بهداشت و درمان به همراه سازمان نظام‌پزشکی به عنوان مدعی‌العموم وارد این جریان خواهد شد. یعنی حتی اگر کسی شکایت نکند وزارت بهداشت و درمان به عنوان شاکی به سازمان نظام‌پزشکی مراجعه کند و سازمان نظام‌پزشکی هم کسانی را که می‌شناسد به وزارت بهداشت و درمان معرفی کند تا اقدامات لازم صورت گیرد.

دکتر مره صدق با اشاره به اینکه دو نوع برخورد با این پزشکان صورت می‌گیرد، ادامه می‌دهد: یکی برخورد صنفی است که در چارچوب صنف پزشکی و توسط سازمان نظام‌پزشکی صورت می‌گیرد. برخورد دیگر معرفی به مراجع قضایی و سازمان تعزیرات است، که باید از سوی وزارت بهداشت و درمان صورت گیرد. در هر دو زمینه برخورد‌های بدون اغماضی با افراد متخلف صورت می‌گیرد.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

میثاق شرکت های داروسازی در سال جدید میلادی

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه ژوئن 17, 2014 9:40 am

میثاق شرکت های داروسازی در سال جدید میلادی



چکيده:

با پايان سال گذشته ميلادي و در آستانه سال جديد مسيحي، نويسنده اين مقاله با يادآوري نقاط ضعف صنعت داروسازي و ابر شرکت‌هاي فعال در اين صنعت سودآور، ميثاق نامه‌اي آميخته به طنز را براي عمل به آن از سوي اين مؤسسات غول‌پيکر ارائه نموده است. خودداري از تبليغات اغواگر، عدم تجويز داروهاي غيرضروري، توجه به آثار جانبي زيانبار مصرف بي‌رويه انواع دارو، اهتمام بيشتر نسبت به معرفي آثار مصرف انواع داروهاي ضدافسردگي به ويژه در کودکان، عدم حمايت مالي از پزشکان در جهت نگارش مقالات علمي تأييدکننده داروهاي ساخته شده اين شرکت‌ها، جلوگيري از اعتياد کودکان به داروهاي ما در دوره کودکي و پرداخت رشوه به سازمان غذا و داروي آمريکا و کارشناسان معتمدان، مهمترين مواردي است که از سوي نويسنده براي پيوستن به اين ميثاق مشترک، ارائه گرديده است.


در سال گذشته ميلادي نيز ما به مبارزه خود در جهت شناساندن اقدامات نادرست و تبليغات اغواگرانه شرکت‌هاي بزرگ داروسازي ادامه داديم.


اما امروز که ما در پايان اين سال و آغاز سال جدید ميلادي هستيم، اين سؤال مطرح مي‌گردد که چه تعداد از فروشندگان دارو تصميم به تغيير روش کار خويش گرفته‌اند؟ و البته شايد آنها احتياجي به تغيير داروهاي توليدي خود ندارند، چرا که پس از خروج يک مارک در پايان عمر مفيدش، آنان با يک نام تجاري و فرمول جديد، دوباره در بازار حضور مي‌يابند. من اين ميثاق‌نامه را به عنوان دستور‌العملي براي شرکت‌هاي بزرگ داروسازي تدوين نموده‌ام تا در سال جديد ميلادي، با توجه به آن، ديگر شاهد کاستي‌هاي کنوني اين صنعت نباشيم:


1- ما به نمايندگان و بازاريابان خويش مي‌آموزيم درحالي که بيماران زيادي در مطب به دليل بيماري، حال و روز خوبي ندارند و مدت زماني طولاني نيز معطل گرديده‌اند، آنان به صورت شق و رق و بي توجه به بيماران، وارد دفتر پزشکان نشوند. به علاوه ما از آنان مي‌خواهيم که در صحبت‌هايشان از پزشکان با عنوان «يارو» و «ژيگول» ياد نکنند!


2- ما از ارائه داروهايي شيزوفرنيک نظير سروکويل و زيپرکسا به بيماران افسرده، عصباني، بدخلق، دمق و مسن با بمباران تبليغاتي و ادعاي بهبود آنان، خودداري خواهيم نمود. به علاوه، ما به مشتريان خويش خواهيم گفت که اين داروهاي خطرناک، مي‌توانند آثاري جانبي نظير افزايش شديد وزن، افزايش مقدار چربي، و بروز ديابت داشته باشد. البته ما تا پيش از افشاگري روزنامه «نيويورک تايمز»، همه تلاش خود را براي فروش بيش از پيش اين داروها، انجام مي‌داديم!


3- ما از فروش افسردگي به افرادي که مشکلات زندگي مشابهي نظير خستگي از سفر طولاني روزانه بين محل کار و محل سکونت در حومه شهر و يا غمگين شدن ناشي از تغيير آب و هوا دارند، خودداري خواهيم نمود.( شرکت‌هاي داروسازي به همه اين افراد، برچسب افسردگي زده تا داروهاي ضدافسردگي خود را به فروش برسانند.) ما به مخاطبان تبليغاتي خويش، اعلام خواهيم کرد که اين داروهاي خطرناک مي‌توانند عامل و نه جلوگيري‌کننده از بروز خودکشي در همه گروه‌هاي سني به استثناء افراد مسن باشند. لذا از تجويز سروکويل و زيپرکسا به هر بهانه‌اي، خودداري خواهيم نمود.


4- ما از تجويز داروي HRT براي زنان 49 تا 5/49 ساله‌اي که در آستانه سن يائسگي هستند، به دليل امکان ابتلاي آنان به بيماري‌هاي قلبي در صورت عدم وجود سابقه اين نوع بيماري در گذشته، خودداري خواهيم نمود. به علاوه، ما به ساير زنان در اين مورد، تذکر کافي را ارائه خواهيم داد.


5- ما از فروش و بازاريابي ساير جايگزين‌هاي موجود داروي HRT نيز خودداري خواهيم نمود. چرا که اين داروها نيز احتمال وقوع مرگ‌هاي ناگهاني و پوکي استخوان را افزايش خواهند داد.

البته بايد دانست که اين آثار جانبي در سالهاي اخير از سوي دندانپزشکان معالج مصرف‌کنندگان اين داروها، اعلام گرديده است.


6- ما از بازاريابي داروهاي جديد خواب‌آوري نظير «آمبيين» به عنوان داروهايي ايمن و غيراعتيادآور خودداري خواهيم کرد و به شهروندان آمريکايي خواهيم گفت که مجموعه گسترده اين داروها در سراسر کشور ما، يکي از عوامل اصلي تصادف‌هاي رانندگي و گيج و سردرگم شدن مسافران پروازهايي هوايي است که نمي‌دانند در کدام سوي اقيانوس قرار دارند. به علاوه، ما در جهت ممنوعيت فروش و مصرف داروي «آمبيين» براي کودکان، تلاش خواهيم نمود.


7- ما در اين سال، اتکاي خود بر آنتي‌بيوتيک‌هاي به دست آمده از منابع کشاورزي را متوقف مي‌کنيم. اين کار که براي سودآوري بيشتر شرکت‌هاي داروسازي صورت مي‌گيرد، مي‌تواند به وجود آورنده مقاومت در برابر آنتي‌بيوتيک‌ها و ناکامي در توليد آنتي‌بيوتيک‌هاي موفق در دهه‌هاي آينده گردد. به علاوه، چون اين قرص‌ها از فرآورده‌هاي کارخانه‌هاي کشاورزي توليد مي‌گردند، مصرف‌کنندگان با فهم اين مطلب، به دليل امکان ابتلا به بيماري، ديگر حتي حاضر به مشاهده اين قرص‌ها پيش از مصرف نخواهند بود.


8- ما سوء استفاده از مشکلات رفتاري دوران کودکي که با تجويز داروهاي ضدافسردگي، ضدروان‌پريشي، پايدارکننده‌هاي خلق و خوي و ساير داروهاي مشابه همراه گرديده، متوقف خواهيم نمود. علي‌رغم وجود اين واقعيت که داده‌هاي مردم‌شناسي ما، نشان مي‌دهد که مصرف اين داروها در 5 سالگي، مصرف مادام‌العمر آنها را تضمين مي‌نمايد، اما ما به دنبال آن هستيم که نسلي سالم را در آستانه ورود به مدارس ابتدايي، مهيا نماييم.


9- ما حمايت مالي از پزشکان در جهت چسباندن اسامي‌شان به مقالات منتشر شده در ژورنال‌هاي علمي دانش پزشکي را، متوقف مي‌نماييم. چراکه در حقيقت ما اين مقالات را در جهت تبليغ نام شرکت‌ها و داروهاي خويش، از صحنه خارج کردن رقبا و اطمينان بخشيدن به پزشکان تجويز‌کننده داروهاي شرکت‌هايمان مي‌نويسيم.


10- ما از پرداخت پول به سازمان غذا و داروي ايالات (FDA) در جهت بررسي و تأييد سريع داروهاي خويش، جلوگيري خواهيم نمود. لذا اگرچه پذيرش اوليه يک دارو بر فروش ما مؤثر خواهد بود، اما فقدان اطلاعات کلينيکي مي‌تواند نتايج ناخواسته ديگري را به همراه داشته باشد. به علاوه، به ياد داشته باشيد که آزمون داروي جمع‌آوري شده «ويوکس» بر روي ميمون‌هاي تحت آموزش، به بروز حملات قلبي در آنان، منجر نگرديده بود!


11- ما عوامل فروش محصولات، روانشناسان و بازاريابان همکار خويش را به همراه زيست‌شناسان و شيميدانان مرتبط با خود را، جايگزين خواهيم نمود. البته ما اطمينان داريم که اين کار هزينه زيادتري را بر ما تحميل خواهد نمود، اما به جاي توليد و عرضه يک داروي جديد به دنبال خروج يک داروي قديمي از بازار و يا توليد بيماري‌هاي جديد و برنامه‌هاي تلويزيوني در جهت فروش داروهاي جديد به مردم آمريکا، ما با داروهاي جديد، خواهيم آمد.


مي بينيد که ما با چه موضوع پيچيده‌اي سر و کار داريم!

□مارتا روزنبرگ
منبع: http://www.Commondreams.org

به نقل از: ماهنامه سیاحت غرب، شماره 48
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

آزمون تشخیص سی تی اسکن تهدیدی برای سلامتی

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه ژوئن 17, 2014 9:42 am

آزمون تشخیص سی تی اسکن تهدیدی برای سلامتی


در سال‌هاي اخير، براي تشخيص و يا پيش گيري از چندين بيماري مهلک، استفاده از آزمون‌هاي تصويربرداري سيتي‌اسکن رواج بسيار زيادي يافته است. ولي احتمالاً اکثر افراد از اين نکته بي‌اطلاعند که بيماران قرار گرفته شده در اين دستگاه‌ها، حدود 500 بار بيش از روش تصويربرداري با اشعه ايکس در معرض خطر قرار مي‌گيرند. نويسنده با اشاره به عدم توجه اکثر پزشکان به آثار سوء و زيان‌بار چنين روش‌هايي، عدم ارائه راهنمايي‌هاي لازم و بايکوت نمودن پزشکاني که نگراني‌هاي خود را در جامعه مطرح مي‌کنند، معتقد است که در پزشکي تجاري، سودآوري مسأله بسيار مهمي مي‌باشد که هنوز توجه زيادي به آن مي‌ شود.

من و دندان پزشکم، سال هاست که با هم يک دعواي فکري داريم. استيو توصيه مي‌کند که از تصاوير تهيه شده با اشعه ايکس استفاده کنم. اما من به او مي‌گويم که پرتوهاي يونيزه، يک عامل مخاطره‌آميز در ابتلاي افراد به سرطان است و درمان يک پوسيدگي جزيي، ارزش آن را ندارد. چند سال يک بار، با پوسيدگي يک دندان جديد، اين مرافعه دوباره اوج مي‌گيرد.

نظرات مخالف ما دو نفر، ريشه در مباني طب غربي مدرن دارد: تحليل‌هاي فايده – مخاطره در مورد موضوعاتي مشخص. ولي هنگامي که بخواهيم در مورد عملي که 000/150 بار در هر روز در سراسر ايالات متحده صورت مي‌گيرد، صحبت نماييم، بسياري از افراد ترجيح مي‌دهند که سکوت نمايند. موضوعي که کارشناسان اخلاق زيستي، سال هاست که براي اطلاع‌رساني عمومي در مورد آن تلاش مي‌کنند.

در آزمايش‌هاي سيتي‌اسکن، با استفاده از تصاوير چندگانه اشعه ايکس که از زواياي مختلف تهيه مي‌شود، ارتباط دادن آنها با هم، و توجه به اندام‌هاي يک فرد، يک تصوير نهايي به دست مي‌آيد. پژوهشگران دانشگاه «ييل» دريافته‌اند که تنها در تعداد اندکي از مراکز پزشکي و درماني ايالات متحده، به بيماران در مورد روش‌هاي جايگزين آزمون‌هاي تشخيصي سيتي‌اسکن نظير سونوگرافي، ام.آر.اي و يا مضرات استفاده از آن، اطلاعات لازم ارائه مي‌گردد.

مديران سازمان غذا و داروي ايالات متحده مي‌گويند که در يک تصويربرداري سيتي‌اسکن، بيمار 500 برابر يک تصويربرداري از قفسه سينه با اشعه‌ايکس، در معرض تابش امواج راديو اکتيو قرار مي‌گيرد. به علاوه، قرار دادن کل بدن در معرض اين تابش‌ها، ريسک ابتلا به سرطاني همانند بازماندگان بمباران‌هاي اتمي ژاپن در سال‌هاي جنگ جهاني دوم دارد. در چنين آزمون‌هايي، احتمال ابتلاي فرد در معرض تابش‌هاي راديواکتيو به سرطان، افزايش زيادي مي‌يابد. به علاوه، اين مخاطرات براي 2 تا 3 ميليون کودکي که همه ساله مورد چنين آزمايش‌هايي قرار مي‌گيرند، بسيار بيشتر است. و چنين ريسک‌هاي خطرآفريني، به ويژه براي کودکاني که 3 بار در معرض اين تابش‌هاي تشخيصي قرار مي‌گيرند، بسيار زياد خواهد بود. البته بايد بدانيم که در پاره‌اي از موارد، مخاطرات انجام سيتي‌اسکن قابل پذيرش است؛ چرا که مي‌توان براي درمان قطعي بيماري فرد، از آنها بهره برد؛ اما تشخيص زود هنگام يک بيماري، لزوماً به معناي طول عمر بيشتر فرد نخواهد بود. دکتر اليوت فيشمن متخصص راديوگرافي و پرتو درماني در بيمارستان «جان‌هاپکينز» در گفت وگو با روزنامه «نيويورک تايمز» مي‌گويد: «اگر من توموري يک سانتيمتري را امروز از بدن يک بيمار خارج کنم و شما به مدت 5 سال زندگي کنيد و يا اينکه 4 سال بعد اين عمل را انجام دهم و شما يک سال ديگر زنده بمانيد، هيچ تفاوتي نخواهد داشت.»

به هرحال، معادله فايده – هزينه در يک آزمون تشخيصي پزشکي نظير سيتي‌اسکن براي افراد سالم، بايد کاملاً مورد توجه قرار گيرد. «آيا شما در معرض خطر هستيد؟» اين سؤالي است که در يک تبليغ اينترنتي از مخاطبان پرسيده شده است: «تنها با پرداخت 99 دلار، به تصويربرداري از قلب خود در مرکز پزشکي ما بپردازيد.» آيا چنين تبليغاتي، بيش از فوايد خود براي افراد سالم، آنان را در معرض خطر قرار نخواهد داد؟ و آيا مي‌توان به چنين اقداماتي که براي بازارگرمي صورت مي گيرد، لقب پيش گيري اطلاق نمود؟ به هرحال، مديران مراکز تصويربرداري تلاش مي‌کنند که فعاليت‌هاي خود را عاري از خطر جلوه دهند. هر چند انجام همزمان اين آزمون‌ها بر روي قلب، قفسه سينه، پستان، تخمدان، لگن و شکم، مسلماً مي‌تواند جان فرد را به خطر اندازد.

از سوي ديگر، ما در نشريات پزشکي و پژوهش‌هاي مختلف، شاهد اين حقيقت هستيم که تلاش گسترده‌اي در جهت ناديده‌انگاري و کم اهميت جلوه دادن آزمون‌هاي تصويربرداري مختلف هسته‌اي و راديواکتيو، انجام مي‌گيرد. مثلاً پژوهشگران مرکز پزشکي «ويل کرنر» و پزشکان بيمارستان «پريسبتريان» اعلام کرده‌اند که انجام سالانه آزمون سيتي اسکن بر روي افراد سيگاري و سيگاري‌هاي سابق، مي‌تواند به پيش گيري از سرطان ريه بيانجامد. اما در مشروح اين تحقيق که در نشريه پزشکي «نيوانگلند» به چاپ رسيده، هيچ يک از مخاطرات و ريسک‌هاي مربوط به اين گونه آزمون‌ها مطرح نشده است. از سوي ديگر، عموم پزشکان و متخصصاني که در آثار خويش به اين ريسک‌ها اشاره نمايند، با سياست‌هاي حذفي مديران مراکز بهداشتي – درماني روبه‌رو مي‌شوند.

اما در مقاله اخير روزنامه نيويورک تايمز، به بررسي اين تحقيق و ارائه نقاط ضعف آن پرداخته شده است. فقدان گروه کنترل براي مقايسه نتايج به دست آمده در گروه آزمون، عدم توجه به بيماري‌هايي که در آنها لزومي به انجام عمل جراحي نيست، ناديده‌انگاري مخاطرات ناشي از قرار گرفتن در معرض پرتوهاي مختلف و در نهايت، وجود بسياري از جراحي‌هاي غيرضروري و خارج کردن بافت بيمار، مهم ترين انتقادات اشاره شده در اين مقاله مي‌باشد.

از سوي ديگر، در بسياري از تومورها به ويژه موارد خوش خيم، اصولاً نياز چنداني به خارج کردن بافت‌ وجود ندارد. هم اينک تعداد آزمون‌هاي پرتوبرداري سيتي‌اسکن در ايالات متحده 60 ميليون مورد در طول يک سال است و اين رقم، سال به سال نيز افزايش مي‌يابد. در مجله جامعه متخصصان راديولوژي آمريکا تخمين زده شده که هم اينک 20 % اين تصويربرداري‌ها از لحاظ کلينيکي بي‌فايده بوده و در عين حال، به دليل قرار گرفتن بي‌دليل افراد در معرض تشعشعات مختلف، سلامت آنان با تهديد روبه‌رو مي‌شود. از سوي ديگر، انجام بيش از حد چنين آزمون‌هايي بر روي انسان‌ها، مي‌تواند به مشکلي بزرگ‌تر بيانجامد. چرا که اصولاً پزشکان بيش از آنکه از سوي صنعت توليد چنين تجهيزاتي در مورد مضرات توليداتشان آگاه شوند، کاربردهاي آنها را مي‌آموزند. بدين ترتيب، به گونه‌اي ساختار يافته، آسيب‌هاي مختلف اين روش‌هاي تشخيصي ناديده گرفته مي‌ شود، وضعيتي که در مورد انواع داروهاي توليد شده نيز با آن روبه‌رو هستيم. يکي از کارشناسان پزشکي نيز مي‌گويد: بيمارستان‌هايي که سرمايه‌گذاري‌هايي سنگين در بخش خريد تجهيزات پزشکي خود نظير دستگاه‌هاي سيتي‌اسکن انجام مي‌دهند، مي‌توانند با استفاده بيشتر از آنها، زودتر سرمايه خود را بازگردانند و در مدتي کوتاه‌تر، به سودآوري دست يابند و البته سودآوري عامل مهمي به شمار مي‌رود که پزشکي تجاري، همواره به آن توجهي خاص داشته است.

تري جي.آلن

منبع: http://www.InTheseTimes.com
به نقل از: ماهنامه سیاحت غرب، شماره 60
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

باقی ماندن ابزار جراحی 30 سانتیمتری در شکم بیمار

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه ژوئن 17, 2014 10:24 am

باقی ماندن ابزار جراحی 30 سانتیمتری در شکم بیمار


یک ابزار جراحی 30 سانتی‌متری در شکم یک زن اهل چک که 5 ماه قبل جراحی کرده بود،‌ یافت شد

به گزارش خبرگزاری رویترز این بیمار 66 ساله، به نام، زنکا کوپکوا، پس از اینکه در بیمارستانی در شهر جنوب شرقی لاونسیس در جمهوری چک مورد یک عمل جراحی برای مشکل زنانگی قرار گرفت، از دردهای شکمی شدید شکایت داشت.

یک هفته پیش پس از معاینه مجدد یک ابزار جراحی - شبیه اسپچولا - در شکم او یافت شد و با موفقیت از بدن او خارج شد

کوپکووا به دنبال گرفتن غرامت به خاطر این اشتباه پزشکی است، و مدعی است کارکنان بیمارستان در ابتدا سعی کردند اشتباه‌شان را پنهان کنند و به او گفتند که کاری به جز تجویز مسکن نمی‌توانند انجام دهند.

کوپکووا گفت: "من به جراح ارشد گفتم که اگر درد نداشتم، به او مراجعه نمی‌کردم. من خودبیمارانگار نیستم." و از او خواستم که از شکمم رادیوگرافی کند، اما او گفت لازم نیست بی‌جهت در معرض پرتوتابی قرار بگیرم.

مقامات بیمارستان می‌گویند روال جراحی در این بیمارستان درست بوده است. و فهرست ابزارهای جراحی مورد استفاده در هر عمل ثبت می‌شود. اما یکی از پرسنل اتاق عمل که وظیفه نظارت بر این کار را داشت، ابزار گم‌شده را گزارش نکرده بود.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جاگذاشتن پد جراحي دو بار توسط جراحان زبردست تهران

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه ژوئن 17, 2014 10:26 am

جاگذاشتن پد جراحي دو بار توسط جراحان زبردست تهران

جا گذاشتن پد جراحی داخل شکم یک مرد جوان برای وی دردسرساز شد.

این مرد وقتی به‌خاطر سهل‌انگاری تیم پزشکی دو باره زیر تیغ جراحی رفت به دادسرای جرائم پزشکی تهران رفت و به طرح شکایت پرداخت. وی به قاضی پرونده گفت: چندی قبل از ناحیه شکم احساس درد کردم برای همین همراه همسرم به یکی از بیمارستان‌های پایتخت رفتم.

در آنجا بعد از انجام معاینات و آزمایش‌های لازم اعلام کردند که باید آپاندیسم را عمل کنم. وی ادامه داد: بعد از عمل جراحی از بیمارستان مرخص شدم اما تا چند روز همچنان در ناحیه شکم درد داشتم و فکر می‌کردم طبیعی است اما دردم روزبه‌روز بیشتر می‌شد و با توجه به اینکه تب هم کرده بودم احتمال عفونت وجود داشت، به همین‌خاطر مجددا به بیمارستان رفتم و پزشک بعد از معاینه از من خواست که به قسمت رادیولوژی بروم و عکس بگیرم.

وی افزود: بعد از عکسبرداری مشخص شد که یک پد جراحی در شکمم جا مانده است. با این وضعیت باز هم باید زیر تیغ جراحی می‌رفتم. بعد از آن مرا به اتاق عمل فرستادند و بعد از عمل اعلام کردند که پد را خارج کرده‌اند. اما دردم همچنان ادامه‌داشت و واقعا زندگی‌ام را مختل کرده بود.

چرا که به‌خاطر عمل جراحی نتوانستم سرکار بروم و از کارهایم عقب مانده بودم. مرد جوان در ادامه گفت: درد امانم را بریده بود و این بار وقتی به بیمارستان رفتم و عکسبرداری انجام دادم مشخص شد که بازهم قسمتی از پد همچنان در شکمم جا مانده واقعا عصبانی شدم. کنترلم را از دست داده بودم چون به‌خاطر سهل‌انگاری تیم جراحی، هم سلامتی‌ام در خطر بود و هم در کارم اخلال ایجاد شده بود.

برای همین تصمیم به شکایت گرفتم. از سوی دیگر باید برای سومین بار جراحی شوم و این بار خدا می‌داند که زنده می‌مانم یا نه. پیش از عمل از بیمارستان و تیم پزشکی شکایت دارم و خواستار پیگیری پرونده هستم. بعد از شکایت این مرد جوان، دستور احضار تیم جراحی به دادسرا صادر شد تا در تحقیقات زوایای پنهان پرونده آشکار شود.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

توصيه هاي طب جزئي نگر و تجاري براى ماه رمضان

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه ژوئن 29, 2014 9:04 pm

توصيه هاي طب جزئي نگر و تجاري براى ماه رمضان:



1- همه افراد سالم و غيرسالم يك سونوگرافي كليه مثانه پر و خالي انجام دهند
2- براي روزه هر جه بيشر سيب وهلو بخورند = بدون توجه به خاصيت تخليه كننده معده
3- هندوانه نخورند مضر است!
آب بدن را از دست مي دهيد
4- اول افطار و قبل از خوردن غذا دوغ و ماست بخوريد

==================

قبل از ماه رمضان، سلامت کلیه‌تان را چک کنید
چه افرادی که سابقه سنگ سازی دارند و چه کسانی که این مشکل را ندارند، باید برای بررسی احتمال وجود سنگ ادراری به پزشک مراجعه کنند.

یک جراح کلیه و مجاری ادراری با تاکید بر اینکه تمام افراد باید قبل از شروع ماه مبارک رمضان یک سونوگرافی کلیه، مثانه پر و خالی و آزمایش ادرار انجام دهند،

دکتر سیمین وحیدی در گفت‌وگو با ایسنا گفت: قبل از شروع ماه مبارک رمضان تمام افراد چه افرادی که سابقه سنگ سازی دارند و چه کسانی که این مشکل را ندارند، باید برای بررسی احتمال وجود سنگ ادراری به پزشک مراجعه کنند.

وحیدی یکی از راه های پیشگیری از سنگ سازی در ماه رمضان را مصرف دو لیوان آب به صورت ناشتا و یک لیوان قبل از شروع وعده غذایی دانست و افزود: مصرف انواع میوه ها نیز به اندازه 400 تا 500 گرم در روز توصیه می شود.

ذخیره آب طولانی مدت در ماه رمضان با مصرف میوه های گوشتی

این جراح کلیه و مجاری ادراری در خصوص توصیه های غذایی در ماه رمضان برای سحری گفت: با توجه به این که مصرف میوه در زمان سحر برای نگهداری و تامین آب بدن در طولانی مدت موثر است، بنابراین مصرف میوه های گوشتی مانند هلو و سیب که دیرتر آب خود را از دست می دهند، به عنوان ذخیره آب طولانی مدت هستند که برای سحری توصیه می شود.

اما اين دكتر توجه نكرد كه معده يك مخزن فلزي نيست و هلو و سيب خاصيتهاي ديگر هم دارند، هلو لينت مزاج مي دهد و سيب معده را تخليه مي كند،

وی خاطرنشان کرد: در ماه رمضان به ویژه در وعده سحری، باید از مصرف غذاهای شور و پر نمک و میوه های مضر مانند هندوانه (این میوه به علت ادرار آوری موجب از دست دادن آب بدن و تشدید تشنگی می شود، همچنین مصرف آن در مبتلایان به مشکلات روده ای به علت فیبر زیاد، زیان آور است) و پنیر شور پرهیز کرد.

اما اين دكتر نگفت چطور مليونها نفر با قرنها تجربه روزه داري معتقدند هندوانه كه مصرف مي كنند تشنگي انها در روز كمتر است

وحیدی تصریح کرد: در زمان افطار، افراد روزه خود را با یک تا دو لیوان آب ولرم و نه چای و هیچ نوشیدنی دیگر باز کنند و سپس به تدریج به مصرف لبنیات مانند دوغ و ماست و غذای اصلی بپردازند، زیرا مصرف همزمان این دو وعده با هم به دلیل وجود کلسیم در لبنیات و آهن در غذای اصلی، منجر به جذب غیرکامل این مواد می شود.

اما اين دكتر توضيح نداد كه چطور شخصي كه روزه بوده و شكمش خالي است بعد دوليوان اب ولرم
مي تواند دوغ و ماست بخورد با شكم خالي

پزشك متخصص مزبور كه ظاهرا تناسب غذاها با وضعيت بدن وووو را اطلاعي نداشته و ازتجربه روزه داران هم بي خبر است
توصيه عمومي به دستگاه سونو و نخوردن هندوانه و خوردن دوغ در اول افطار قبل غذا را به همه روزه داران توصيه مي نمايد
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

ابراز تاسف از «کار شرم‌آور برخی پزشکان»

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه جولاي 20, 2014 1:09 am

ابراز تاسف از «کار شرم‌آور برخی پزشکان»

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
پدر علم نفرولوژی ایران نسبت به «کار شرم‌آور برخی پزشکان و بیمارستان‌هایی که کلیه ایرانی‌ها را از طریق دلال‌ها به خارجی‌ها می‌فروشند»، ابراز تاسف کرد.

به گزارش «شفا آنلاین»، پروفسور برومند تصریح کرد: در نهایت تأسف باید بگویم در برخی بیمارستان‌ها شاهد پیوند کلیه ایرانی‌ها از طریق دلال‌ها و قاچاقچیان به بیماران خارجی هستیم. این مایه تاسف برای همه است. کار پزشکان و دست‌اندرکاران این ماجرا نیز شرم‌آور است.

این متخصص کلیه و مجاری ادراری در پاسخ به اینکه آیا برخوردها و ضوابط کنونی برخورد با متخلفان پیوند اعضاء از نظر قوانین کافی است یا خیر، گفت: در حال حاضر برخورد با این موارد به هیچ عنوان کافی نیست.

برومند با تاکید بر اینکه باید جلوی هر نوع تجارت سیاه در زمینه پیوند اعضا به خصوص کلیه گرفته شود، اظهار کرد: برای افزایش استفاده از اعضای بدن افراد مرگ مغزی نیاز به گسترش امکانات و فرهنگ سازی است. از طرف دیگر وزارت بهداشت کشورمان باید هر نوع پیوند اعضاء را برای افرادی که در ممالک خودشان امکانش را دارند، ممنوع کند وگرنه پیوند کلیه به خارجی‌ها فقط باید از گیرنده خارجی و تبعه همان کشور صورت پذیرد، نه اینکه کلیه یا سایر اعضای بدن یک ایرانی به بیمار خارجی پیوند زده شود.

او گفت: متأسفانه طی ماه‌های اخیر خبرهای ناگواری در این خصوص مطرح و در میان جامعه پزشکی نیز منتشر شده است که امیدواریم دست‌اندرکاران حوزه‌های نظارتی مربوطه هر چه سریع‌تر و با قاطعیت برای حفظ آبروی کشور و جامعه پزشکی اقدامات لازم را در این خصوص به‌ عمل آورند.

برومند با اشاره به نقش مهم وزرات بهداشت و انجمن بیماران کلیوی ایران در زمینه پیوند کلیه، ترویج پیوند از مرگ مغزی طی سال‌های متمادی و ساماندهی موضوع پیوند کلیه در کشور تصریح کرد: مشکلاتی که در زمینه تجارت سیاه کلیه وجود دارد مربوط به دست‌های ناپاک قاچاقچیان اعضای بدن است که به شیوه‌های مختلف به فکر رسیدن به مبالغ کلان از طریق این نوع تجارت در همه جای دنیا از جمله ایران هستند. بنابراین امیدواریم نهادهای نظارتی مربوطه با متخلفان و تبهکاران به شدت برخورد کنند تا شاهد این قبیل موارد معدود در کشور عزیزمان نباشیم.

به گفته نخستین رئیس مرکز دیالیز و پیوند کشور، در حال حاضر نگاه دنیا به تحولات چشمگیر در زمینه پزشکی ایران خیره مانده که این اتقاق مرهون تلاش‌های تمامی پزشکان و دست اندرکاران این حوزه بوده است.

وی تاکید کرد: نباید اجازه داد چند تبهکار و قاچاقچی اعضای بدن با همکاری اندک پزشکان متخلف که سودای به جیب زدن مبالغ کلان در کوتاه‌مدت را دارند با آبروی کشور و به خصوص جامعه پزشکی خدوم و زحمتکش بازی کنند.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

دهان شويه‌هاي حاوي الکل موجب ابتلا به سرطان دهان

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه جولاي 20, 2014 4:29 pm

دهان شويه‌هاي حاوي الکل موجب ابتلا به سرطان دهان


به گزارش خبرگزاري آريا، دانشمندان آلماني از مرکز تحقيقات همه گير‌شناسي موسسه لايبينيتز اعلام کردند مصرف دهان شويه‌هاي حاوي الکل نيز درست به مانند عدم رعايت بهداشت دهان و دندان٬ خطر ابتلا به بيماري کشنده‌اي همچون سرطان دهان را به ميزان 60 درصد افزايش مي‌دهد.

پيش از اين تنها دليل شناخته شده ابتلا به سرطان دهان٬ عدم رعايت بهداشت اين عضو از بدن عنوان شده بود.
بر اساس آمار منتشر شده از سوي سازمان بهداشت جهاني٬ ساليانه بيش از 600 هزار نفر به طيف گسترده مربوط به سرطان دهان دچار مي‌شوند. اين سرطان مي‌توان اعضايي همچون زبان٬ کف دهان٬ لثه و گونه را درگير نمايد.
به عقيده دانشمندان الکل موجود در اين دهان شويه‌ها با وجود اينکه درصد اندکي دارد٬ باعث فرسايش لايه‌هاي بيروني اعضا شده و در نتيجه اين اعضا را آسيب پذير‌تر مي‌سازد.

بنابراين ساير داروهاى شيميايي و لوازم بهداشتي حاوي الكل ولو مقدارناچيز موجب ابتلا به سرطان است و از ان بايد برهيز كنيم
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

قرص‌های مسکن‌ قاتلين بي سروصدا

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه جولاي 20, 2014 4:54 pm

قرص‌های مسکن‌ قاتلين بي سروصدا


به گزارش مشرق، چندی پیش اخباری بسیار وخیم و شگفت‌آور در مورد عواقب مصرف بی‌رویه داروهای آرام‌بخش و مسکن منتشر شد.

تحقیقاتی که اخیرا توسط "مراکز پیشگیری و کنترل بیماری‌ها"[1] انجام شده نشان می‌دهند که هم‌‌اکنون سالیانه 15/000 نفر بر اثر مصرف بیش از اندازه مواد مسکن و آرام‌بخش جان خود را از دست می‌دهند.[2]
این امر بدین معنا است که تلفات مصرف این نوع داروها بیش از تعداد مرگ و میرهای ناشی از اعتیاد به هروئین و کوکائین است. نکته جالب توجه اینجاست که در برخی ایالت‌های آمریکا آمار مرگ و میر ناشی از مسکن‌ها و آرامبخش‌ها بیش از تلفات سوانح رانندگی است.

Image
سالیانه 15/000 نفر در آمریکا جان خود را بر اثر مصرف مسکن‌ها از دست می‌دهند

تحقیقات چه می‌گویند؟

در سال 2007، روزانه تقریبا 100 نفر بر اثر مصرف بیش از اندازه مواد دارویی (overdose) در آمریکا جان خود را از دست دادند.[3] نرخ مرگ و میر 11/8 نفر به ازای هر 100/000 نفر در سال 2007، تقریبا دو برابر نرخ مرگ و میر در سال 1991 بود. از سال 1999، داروهای تجویز شده مسؤول بخش اعظمی از افزایش در نرخ مرگ و میر است.[4]

در سال 2009، تعداد 1/2 میلیون رجوع به مراکز درمان اورژانسی (که با رشد 98/4 درصددی نسبت به سال 2004 مواجه بود)، به علت سوءمصرف و یا استفاده اشتباهی از داروها بود. این در حالی است که تعداد موارد اورژانسی به خاطر مسمومیت ناشی از مواد غیرقانونی به مانند هروئین و کوکائین، 1 میلیون مورد بود.[5] ب

خش عمده‌ای از این مسمومیت‌ها و مرگ و میرها مربوط با دسته‌ای از آرام‌بخش‌ها به نام "مسکن درد اوپیوئیدی" (OPR) هستند که شامل داروهایی چون اوکسیکدون (oxycodone)، متادون (methadone) و هیدروکدون (hydrocodone) می‌باشند. داروهای OPR اغلب برای مصارف غیر پزشکی توسط بیماران یا نزدیکان آنها مصرف شده و یا در خیابان فروخته می‌شوند. در سال 2010، تقریبا 5 درصد از جمعیت از بالای دوازده سال آمریکایی از داروهای OPR برای مصارف غیرپزشکی استفاده می‌کردند.[6]

ستفاده غیرپزشکی از داروهای OPR سالیانه 72/5 میلیارد دلار هزینه برای شرکت‌های بیمه درمانی ایجاد می‌کند.[7]

Image
مسمومیت ناشی از سوء مصرف داروهای مسکن یکی از دلایل عمده مرگ و میر در آمریکا است

نتایج تحقیقات نشان می‌دهند که بین سال‌های 1999 تا 2008، میزان مرگ و میر ناشی از سوءمصرف مواد آرام‌بخش، فروش، و پذیرش درمانی بیماران تحت مسمویت سوءمصرف این داروهای مسکن به صورت موازی افزایش داشته‌اند (جدول پایین). نرخ مرگ و میر ناشی از مصرف بیش از اندازه در سال 2008، تقریبا چهار برابر سال 1999 بود. فروش داروهای OPR در سال 2010 تقریبا چهار برابر فروش در سال 1999 بود.

پذیرش درمانی بیماران تحت مسمویت سوءمصرف این داروهای مسکن در سال 2009 تقریبا چهار برابر سال 1999 بود. فروش داروهای OPR در سال 2010، به ازای هر 10/000 نفر 7/1 کیلو گرم بود. یعنی هر فرد در آمریکا به طور متوسط 710 میلی‌گرم داروهای مسکن "اوپیوئیدی" (OPR) خریداری می‌کنند.[8]

Image
جدول مرگ و میر، فروش و پذیرش‌های درمانی داروهای مسکن اوپیوئیدی (OPR)

سیستم درمانی آمریکا لبریز از مسکن‌های ضددرد است!

در اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990، پزشک‌هایی که حوزه فعالیت‌شان مرتبط با درد بود، مسکن‌های اوپیوئیدی را به عنوان یک روش درمانی کم‌خطر پذیرفته و به کار بستند. این نوع مسکن‌ها که از گیاه تریاک (افیون) مشتق شده‌اند درک درد را از طریق اتصال به حسگرهای مغزی، نخاع و دیگر جاهای بدن کاهش می‌دهند.

دکتر جین بالانتین (Jane Ballantyne)، یکی از متخصصین باسابقه درد و استاد دانشگاه واشنگتن، می‌گوید: "ما قانع شده بودیم که این مواد مخدر می‌توانند تأثیرگذار بوده و خطر اعتیاد نیز پایین خواهد بود."

Image
دکتر جین بالنتین
یکی از منتقدین جدی صنعت قرص‌های مسکن

اما با گذر زمان نظر کارشناسان به دو بخش تقسیم گردید. برخی به مانند بالانتین، در مورد استفاده فزاینده از اوپیوئیدها و نیز کارآیی مثبت این داروها هشدار دادند و برخی دیگر به مانند رؤسای "بنیاد درد آمریکا" (American Pain Foundation) ادعا نمودند که این داروها در معرض انتقاد غیرمنصفانه‌ای قرار گرفته‌ و باعث شده‌اند که بیماران احساس بزهکاری نموده و پزشکان نیز از تجویز این داروها واهمه داشته باشند.

با این حال علی‌رغم این مناقشات، فروش داروهای مسکن افزایش چشمگیری داشته است. سال گذشته، 8/5 میلیارد دلار داروهای مخدر در آمریکا به فروش رفتند. به گفته توماس فریدن (Thomas Frieden)، رئیس "مراکز کنترل و پیشگیری بیماری‌ها"، "هم‌اکنون، سیستم درمانی امریکا لبریز از مسکن‌های ضد درد است؛ داروهای خطرناکی که مردم را در دام خود گرفتار می‌کنند."[9]

داروی اکسی‌کونتین (OxyContin)، یک مسکن با محدوده توزیعی بسیار گسترده، در سال 2010 فروشی بالغ بر 3/1 میلیارد دلار داشته است. این در حالی است که میزان فروش این دارو در سال‌های 2006 و 2008 به ترتیب برابر با 752 میلیون و 2/5 میلیارد دلار بوده است.[10]

بر اساس گزارش "مؤسسه دارویی" (Institute for Medicine) درد یکی از مسائل عمومی بسیار مهم جامعه درمانی آمریکا محسوب می‌شود. بر اساس این گزارش سالیانه در حدود 560 تا 635 میلیارد دلار برای جامعه آمریکا هزینه در پی دارد یعنی به ازای هر یک آمریکایی در سال 2000 دلار صرف کاهش درد می‌شود.[11]

Image
صنعت قرص‌های مسکن جزو پول‌ساز‌ترین بخش‌‌های صنعت داروسازی است

آیا آمریکا دچار درد مزمن شده است؟

اخیرا به گزارش "مؤسسه دارو" (Institute of Medicine)، گزارش‌های پزشکی مداوم و هشداردهنده‌ای در حوزه کیفیت زندگی و درد مزمن منتشر می‌شوند. تعداد آمریکایی‌هایی که از دردهای روزمره رنج می‌برند در ده سال گذشته افزایش چشمگیری داشته است. بر اساس گزارش این مؤسسه در سال 2011، 116 میلیون آمریکایی از درد مزمن رنج می‌برده‌اند. تأثیر مخرب این مسأله به هیچ عنوان قابل اندازه‌گیری نیست. در ادامه این گزارش پیش‌بینی گردیده که در سال 2030 در حدود 170 میلیون نفر از جمعیت آمریکا دچار دردهای مزمن خواهند بود.

Image
تعداد آمریکایی‌هایی که از دردهای مزمن رنج می‌برند

دردهای روزمره و مزمن تأثیری قطعی و تعیین کننده بر کیفیت زندگی افراد دارند. زمانی که فدر دچار چنین مشکلی می‌شود دیگر نمی‌تواند از لذت‌های سادگی زندگی بهره‌مند گردد. اکثر افرادی که گرفتار دردهای مزمن هستند دچار افسردگی نیز می‌شوند و همین امر باعث پدید امدن یک دور تسلسلی می‌شود. ناراحتی‌های مزمن و محدود گشتن توانایی‌های در گذز زمان باعث افسردگی می‌شوند. افسردگی نیز به نوبه خود درد بیشتری را پدید می‌آورد.

اکثر مردم آمریکا از تمام توان و ظرفیت روانی خود استفاده می‌کنند. زمانی که فرد دچار درد مداومی است تمرکز طولانی مدت بر کارها بسیا سخت می‌گردد. این امر باعث می‌شود انرژی بدن به شدت تحلیل رود. این نوع اختلالات بر توانایی فرد برای خوابیدن نیز تأثیر می‌گذارند و همین امر دلیلی دیگر برای افزایش درد می‌شود.[12]

استفاده از داروهای مسکن تبدیل به یک پدیده مسری در جامعه آمریکا شده است

به گزارش "دفتر ملی سیاستگذاری مصرف دارو" (ONDCP) سوءاستفاده از داروهای تجویزی تبدیل به یک پدیده مسری شده است که تمام نسل‌های آمریکا در بر گرفته است. هر فرد، جوان یا پیر، در معرض اعتیاد به داروهای آرام‌بخش و مرگ ناشی از مسمویت با آنها است.[13]

در میان دانش‌آموزان آمریکایی، از هر ده ماده‌ای که مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند، شش ماده در رده داروهای تجویزی قرار دارند. هم‌اکنون تعداد افراد بالای دوازده سال که از داروهای تجویزی سوءاستفاده کرده‌اند نسبت به سال 1998 چهار برابر افزایش یافته است.

Image
مصرف مسکن تبدیل به یک پدیده مسری در جامعه آمریکا شده است

مطالعات نشان می‌دهند که در سال 2011 بیش از دو میلیون نفر از افراد 50 سال و به بالا، از داروهای تجویزی برای مقاصد غیر پزشکی استفاده نمودند. همچنین، تعداد افرادی که در این گروه سنی دست به سوءاستفاده دارویی زدند طی ده سال گذشته ده برابر شده است. تقریبا نمی از افرادی که از داروهای استفاده نادرست می‌کنند در اولین بار این کار خود را با نوعی داروی تجویزی انجام داده‌اند.

داروهای تجویزی، پس از ماری‌جوانا دومین ماده‌ای است که بیشترین میزان سوءاستفاده را دارا می‌باشد. در سال 2010، از هر 20 آمریکایی، یک نفر و در مجموع 12 میلیون نفر بدون برخورداری از نسخه از داروی تجویزی استفاده نموده‌اند.[14]

Image
نرخ برخی از دلایل مرگ و میر در آمریکا

اکسیکدون یکی از مرگ‌بارترین داروهای آرام‌بخش

به گفته مقامات بهداشتی آمریکا داروی آرام‌بخش اکسیکدون پس از سوانح رانندگی دومین علت مرگ و میر در کشور آمریکا است. به گزارش "مراکز پیشگیری و کنترل بیماری‌ها"، محققین با بررسی مرگ‌های نشای از استفاده بیش از حد از داروها بین سال‌های 2003 تا 2009، بدین نتیجه رسیده‌اند که نرخ مرگ و میر ناشی از داروهای تجویزی در این بازه زمانی 84/2 درصد افزایش داشته است.

Image
فرمول مسکن اکسیدون – یکی از خطرناک‌ترین قرص‌های آرامبخش

بیشترین میزان افزایش در مورد داروی مسکن اکسیکدون با رشدی بالغ بر 264/2 درصد گزارش شده. پس این دارو، مسکن قوی آلپروزولام با رشد 233/8 درصدی و متادون با رشد 79/2 درصد قرار دارند. این در حالی است که مصرف هروئین و کوکائین در سال‌های اخیر کاهش یافته است. بر اساس گزارش مذکور، "تا سال 2009، تعداد مرگ و میرهای ناشی از داروهای تجویزی در فلوریدا چهار برابر بیشتر از تلفات ناشی از سوءمصرف مواد غیرقانونی بوده است."[15]

بزرگترین گروه غیرانتفاعی فعال آمریکا در حوزه داروهای مسکن، تمام هزینه‌های خود را از شرکت‌های دارویی دریافت می‌کند

با وجود خطراتی که در بالا مورد اشاره قرار گرفت و نیز آماری که از جانب مراکز معتبر آمریکایی منتشر شده‌اند، داروهای مسکن هنوز یک حامی قوی به نام "بنیاد درد آمریکا" (American Pain Foundation) را کنار خود می‌بینند. این مؤسسه خود را به عنوان بزرگترین گروه حامی بیماران مبتلا به درد در آمریکا معرفی نموده است. آنچه که این سازمان غیرانتفاعی به آن اشاره‌ای نکرده است، مبالغی است که از شرکت‌های بزرگ داروسازی دریافت می‌کند.

Image
"بنیاد درد آمریکا" از بزرگترین گروه‌های فعال در حوزه مسکن‌ها

این بنیاد در حدود 90 درصد از بودجه 5 میلیون دلاری خود در سال 2010 را از صنایع داروسازی و تجهیزات پزشکی دریافت نموده و همواره مواضع این صنایع را منعکس می‌کند.[16] اگرچه این بنیاد هدف خود را برآورده ساختن نیازهای میلیون‌ها بیمار در حال رنج آمریکا اعلام کرده اما سوابق و مصاحبه‌های مقامات آن نشان می‌دهند که این بنیاد جانب آنهایی را می‌گیرد که می‌خواهند دسترسی به داروها ادامه داشته باشد نه آنهایی که از عوارض جانبی این داروها واهمه دارند.

برخی از اعضای هیأت مدیره این شرکت ارتباطات مالی گسترده‌ای با سازندگان دارویی دارند و این گروه علیه پیشنهادات در سطح ایالتی و یا فدال برای محدود ساختن استفاده از داروهای مخدر، لابی‌گری زیادی نموده است. همانگونه که در بالا نیز اشاره شد، فروش داروهای مسکن نسبت به سال 1999، چهار برابر شده است اما این بنیاد ادعا می‌کند که درد در سطح وسیعی بدون درمان رها گشته است.

Image
ویل راو
مدیر عامل ارشد بنیاد درد آمریکا

بنیاد درد آمریکا ادعا می‌کند که مبالغ دریافتی از صنایع داروسازی هیچ تأثیری در فعالیت‌های این گروه ندارد. ویل راو (Will Rowe)، مدیر عامل ارشد بنیاد، اخیرا اعلام داشته که مسأله خود داروهای مسکن نیستند بلکه اشکال از پزشک‌هایی ناشی می‌شود که این داروها را به طور مناسب تجویز نمی‌کنند. با این حال، منتقدن معتقدند که این بنیاد مستقر در بالتیمور حل و فصل این معزل بهداشتی را مشکل‌تر ساخته است. گری فرانکلین (Gary Franklin)، یکی از مقامات دولتی که بر سر اعمال محدودیت‌های جدید بر مسکن‌های با دوز بالا با این بنیاد مشاجره نموده بود، گفت: "اگر شما یک شرکت دارویی بودید، آیا هوشمندانه نبود که تصویری بیمار-مدارانه از خود ارائه بدهید؟" به گفته وی، کمک‌های مالی این بنیاد را تبدیل به شریک صنعت درد نموده است.[17]

در وب‌سایت بنیاد درد آمریکا مطالبی برای استفاده بیماران، سیاستگذاران و حتی روزنامه‌نگاران ارائه شده است. در این مطالب فواید اپوئیدها مورد اشاره قرار گرفته است. در این وب‌سایت اغلب مطالبی ارائه گشته‌اند که توسط خود شرکت‌های داروسازی منتشر شده‌اند. در حقیقت این بنیاد سعی دارد تا فواید این نوع داروها را زیاد و عوارض جانبی آنها را ناچیز و قابل چشم‌پوشی معرفی نماید.


فرهنگ مصرف قرص‌های مسکن در جامعه ما

همانگونه که بسیاری از خوانندگان نیز تأیید خواهند نمود، مصرف بی‌رویه قرص‌های مسکن هم‌اکنون تبدیل به یکی از عناصر نامطلوب فرهنگ پزشکی مردم ایران شده است. امروزه در هر خانه‌ای می‌توان به راحتی انواع قرص‌های مسکن را مشاهده کرد که با بروز کمترین علائم درد، بدون تأیید پزشک، مصرف می‌شوند. بنابراین یقینا میزان صدمات وارده بر اثر سوءمصرف این نوع داروها در جامعه ما نیز بالا است. جا دارد که به هشدارهایی که مکررا توسط نهادهای دارویی و بهداشتی کشور منتشر می‌شوند، توجه لازم را کرده و تغییری بنیادین در فرهنگ دارویی خود ایجاد نماییم. با توجه به تنوع روز افزون قرص‌های مسکن در بازار کنونی و آتی، عدم تغییر روند کنونی مصرف این نوع داروها می‌تواند آسیب‌های مالی و جانی زیادی وارد سازد.

منابع و مآخذ

[1] Center for disease control and prevention

[2] http://www.cdc.gov/mmwr/preview/mmwrhtm ... mm6043a4_w

[3] CDC. WONDER [Database]. Atlanta, GA: US Department of Health and Human Services, CDC; 2010. Available at http://wonder.cdc.gov.

[4] Warner M, Chen L, Makuc D. Increase in fatal poisonings involving opioid analgesics in the United States, 1999--2006. NCHS Data Brief. Hyattsville, MD: National Center for Health Statistics; 2009. Available at http://www.cdc.gov/nchs/data/databriefs/db22.htm.

[5] Substance Abuse and Mental Health Services Administration. Highlights of the 2009 Drug Abuse Warning Network (DAWN) findings on drug-related emergency department visits. The DAWN Report. Rockville, MD: US Department of Health and Human Services, Substance Abuse and Mental Health Services Administration; 2010. Available at http://oas.samhsa.gov/2k10/dawn034/edhighlights.htm

[6] Substance Abuse and Mental Health Services Administration. Results from the 2009 National Survey on Drug Use and Health: volume 1: summary of national findings. Rockville, MD: US Department of Health and Human Services, Substance Abuse and Mental Health Services Administration, Office of Applied Studies; 2010. Available at http://oas.samhsa.gov/nsduh/2k9nsduh/2k9resultsp.pdf

[7] Coalition Against Insurance Fraud. Prescription for peril: how insurance fraud finances theft and abuse of addictive prescription drugs. Washington, DC: Coalition Against Insurance Fraud; 2007. Available at http://www.insurancefraud.org/downloads ... version.pd

[8] http://www.cdc.gov/mmwr/pdf/wk/mm6043.pdf

[9] http://www.propublica.org/article/the-c ... ainkillers

[10] "Details for Oxycontin". Drugpatentwatch.com.

[11] http://painkillerawareness.org/?p=203

[12] http://painkillerawareness.org/?p=189#more-189

[13] http://www.whitehouse.gov/ondcp

[14] http://painkillerawareness.org/?p=24

[16] http://www.propublica.org/documents/ite ... p18/a41520

[17] http://articles.businessinsider.com/201 ... ainkillers
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

خطر ابتلا به سرطان با انجام حتي يک‌بار سي تي اسکن

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه جولاي 20, 2014 5:10 pm

خطر ابتلا به سرطان با انجام حتي يک‌بار سي تي اسکن


خبرگزاري آريا- تشعشع مورد استفاده در سي تي اسکن مي‌تواند به سلول‌هاي بدن و مولکولهاي DNA آسيب برساند که اين امر منجر به سرطان خواهد شد.
به گزارش خبرگزاري آريا، حتي يک بار انجام سي تي اسکن هم مي‌تواند بيمار را در معرض سرطان قرار دهد.
کودکاني که چندين بار سي تي اسکن انجام داده‌اند، سه برابر بيشتر از ديگران در معرض گسترش سرطان‌هايي مانند لوکمي (نوعي از سرطان خون) و مغز قرار دارند.
همچنين تصويربرداري‌هاي تشعشعي همراه با هورمون درماني منجر به سرطان سينه مي‌شوند.

شايع‌ترين سرطان‌هايي که در اثر مواجهه با تشعشع ايجاد مي‌شوند شامل سرطان ريه، سينه، تيروئيد، معده، و خون مي‌باشند.

براساس گزارش شوراي ملي محافظت و اندازه گيري تشعشعات از سال 1980 تا 2006 استفاده از سي تي اسکن شش برابر افزايش يافته است. ميزان دوز دريافتي از سي تي اسکن 100 تا 1000 بار بيشتر از روشهاي x-ray (تشعشعات اشعه ايکس) معمول مي‌باشند.

بر اساس مطالعه‌اي در بيمارستان نيويورک نزديک به يک سوم از بيماران که چندين بار سي تي اسکن انجام داده‌اند، تشعشعي معادل 5000 بار تصويربرداري با اشعه x دريافت کردند.

برخي آسيب‌هاي سي تي اسکن را معادل تشعشعات حاصل از انفجار بمب هسته‌اي در ژاپن در خلال جنگ جهاني دوم مي‌دانند.

بر اساس پيش بيني‌هاي متخصصين در آينده سه تا پنج درصد از سرطان‌ها در نتيجه انجام تصوير برداري‌هاي پزشکي خواهد بود.
سن و سال نقش مهمي را در احتمال خطر ابتلا به سرطان بدنبال انجام سي تي اسکن ايفا مي‌کند. به طوري‌که ميزان اين خطر براي يک فرد 40 ساله نصف يک فرد 20 ساله است. کميسيون بين‌المللي حفاظت پرتوي عنوان کرده است که خطر ابتلا به سرطان قبل از بيست سالگي در جنيني که در معرض 10 ميلي‌گري (mGy) تشعشع قرار گرفته، از 3 صدم درصد به 4 صدم درصد افزايش مي‌يابد.
بنابراين بايد تدابيري انديشيده شود تا کودکان حداقل استفاده از سي تي اسکن را داشته باشند.

توصیه:

اولا: به پزشكان تعليم شود كه براى سود حق ارجاع بيخودي سي تي ننويسند، سرويس دهندگان اين دستكاه براى سود موارد غير ضروري را انجام ندهند، و بخاطر سود با جان مردم بازي نكنند و درامد حاصله از اين موارد نابجا چرك و خون است نه رزق پاكيزه و نكب دنيا و عذاب اخرت دارد

ثانيا: به متخصصان و محققان توصيه تحقيق براى راهها و فناوريهاى جايگزين سالم را بنمايند

ثالثا: انهايي كه به اسم پزشك مشغول تجارت هستند به دانش طب رايج اكتفا نكنند كه بخاطر بي تشخيصي پزشك ناچار استفاده از وسايل و روشهاى پرخطر است
و با تكميل دانش طبي خود از طريق مكاتب و روشهاى طب جامع قوه تشخيص طبي پيدا كنند كه بيجا نياز به ارجاع به روشها و ابزارهاى خطير طب تجارى پيدا نكنند

pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

فاجعه در یک بیمارستان!

پستتوسط pejuhesh232 » جمعه آگوست 01, 2014 2:23 am

فاجعه در یک بیمارستان!

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
یکی از بینندگان «انتخاب» با ارسال مطلبی به نقل از یکی از کاربران شبکه های اجتماعی آورده است:

اینجا بیمارستان «الف» تهران.بخش ICU OPEN HEART

طبقه چهارم.بخش جراحی قلب باز

من دانشجوی ترم ۷ کارشناسی پرستاری دانشگاه تهران هستم

تا روز دوشنبه این هفته در این بخش کارآموزی داشتیم

بطور بسیار عجیب متوجه شدم که تمامی بیماران که از اتاق عمل بیرون می آیند دچار سوختگی در ناحیه sacrum (استخوان باسن) هستند

و این زخم سوختگی بسته به حال عمومی بیمار یا بسیار وسیع و عمیق شده یا در طولانی مدت و به سختی بهبود میابد

اکثر بیماران بدلیل وضعیت نامناسب جسمانی دچار عوارض بسیار وخیم این سوختگی میشوند.

اغلب بیماران هم دچار سوختگی در ناحیه پس سر میباشند.در حالت عادی و روال طبیعی جراحی قلب (هر نوع جراحی مربوط به ساختمان قلب یا عروق کرونر و یا نسج اطراف) نباید چنین سوختگی ای ایجاد شود.با پرس و جو از پرسنل بخش متوجه شدم این سوختگی احتمالا بدلیل نقص در دستگاه CUATER میباشد که این دستگاه با یک صفحه ی فلزی که در ناحیه استخوان sacrum (استخوان باسن) بیمار قرار داده میشود، به بیمار وصل میباشد.

علی رغم اینکه تمام اساتید جراحی قلب و متخصصین قلب این بخش از این شرایط آگاه هستند ولی باز اقدامی جهت رفع این مشکل صورت نمیگیرد.پرسنل پرستاری بخش هم به مراجع زیربط گزارش نمیدهند.

گویی جان بیمار در این بیمارستان هیچ ارزشی ندارد.

لطفا اطلاع رسانی کنید تا بلکه بتوانیم صدایمان را بگوش مراجع مربوطه برسانیم.

(توضیح: عکس به دلیل دلخراش بودن ، قابلیت انتشار پیدا نکرد)

عکس مربوط به ناحیه باسن بیماری میباشد که من دیروز مسئول پانسمان آن بودم و خودم از آن عکس گرفتم تا عمق فاجعه مشخص شود.به جرات میتوانم بگویم بیش از ۹۰ درصد و یا بهتر است بگویم ۱۰۰% بیماراتی که از اتاق عمل به بخش انتقال مییابند با این مشکل مواجه هستند

لطفا اطلاع رسانی کنید تا شاید بتوانیم صدایمان را به گوش مسئولان برسانیم.

توضیحات تکمیلی: در اتاق عمل برای جوش دادن و اتصال بافت های جراحی شده از وسیله ای الکتریکی بنام CUATER استفاده میشود که با ایجاد حرارت باعث جوش خوردن بافت های بریده شده و جراحی شده میشود.برای عبور جریان برق این دستگاه به بدن بیمار لازم است تا با یک صفحه ی فلزی مخصوص (الکترود) این جریان به بیمار متصل شود.

این صفحه ی فلزی در زیر باسن بیمار قرار داده میشود، اگر نقصی در این دستگاه وجود داشته باشد باعث ایجاد سوختگی های شدید میشود.در عکس بالا همانطور که مشاهده میکنید باسن بیمار به کلی سوخته است و با برداشتن لایه های مرده و نابود شده ی پوست باسن (بافت نکروزه) به راحتی چربی باسن قابل مشاهده است

و این حاکی از عمق سوختگی و عمق زیاد تخریب بافتی دارد.حفره ی تیره ی داخل بافت چربی کانالی ایجاد کرده است که احتمالا تا استخوان لگن ادامه دارد و همین احتمال ایجاد عفونت های شدید استخوانی را بالا میبرد
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

عوارض ثانويه داروهاى شيميايي

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه آگوست 26, 2014 1:16 am

عوارض ثانويه داروهاى شيميايي


هزینه ۵هزار میلیاردتومانی مردم برای عوارض دارو

عضو هیات مدیره سندیکای صنایع دارویی گفت: مردم هر سال حدود پنج هزار میلیارد تومان برای دارو عوارض پرداخت می کنند.

به گزارش ایرنا، دکتر علی منتصری در اختتامیه کنگره ملی روز داروسازی گفت: متاسفانه مردم کشورمان به اندازه ای که دارو مصرف می کنند به همان اندازه هزینه عوارض دارو را پرداخت می کنند.

وی گفت: براساس مطالعه ای علت مراجعه 27 درصد بیماری های مزمن به بیمارستان ها ناشی از عوارض داروها و علت هفت درصد مراجعین به کلینیک ها نیز ناشی از همین عامل بوده است.

دکتر منتصری گفت: این در حالی است که میزان هزینه مستقیم دولت در درمان کشور 30 هزار میلیارد تومان است که اگر این میزان با بخش خصوصی محاسبه شود به 40 هزار میلیارد تومان در سال می رسد.

عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی همچنین به نحوه آموزش در دانشکده های دارو سازی انتقاد کرد و گفت: متاسفانه دانشکده های داروسازی فرایند کار در داروخانه ها را به خوبی به دانشجویان داروسازی آموزش نمی دهند.

وی ادامه داد: این در حالی است که کشورهای دیگر این موضوع را مدنظر قرار داده و به آن عمل می کنند در حالی که کشور ما از آن غفلت کرده است.

وی تاکید کرد: داروساز می تواند هم مشاور خوبی برای بیمار و هم مشاور خوبی برای پزشک باشد. اما با اين ضعف اموزشي اين افرد نه تنها مفيد نبوده بلكه فقط عوارض بگير براى هر نسخه مي شوند.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

هزینه 10 هزار میلیارد تومانی سیگار در ایران

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه سپتامبر 06, 2014 2:50 pm

هزینه 10 هزار میلیارد تومانی سیگار در ایران

عضو جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات ایران تخمین زد: سالانه 10 هزار میلیارد تومان برای خرید سیگار و درمان بیماری های ناشی از آن در ایران هزینه می شود.

دکتر نصیر دهقان روز پنجشنبه در گفت و گو با ایرنا اظهار کرد: بر اساس آمار حاصل از تعداد افراد سیگاری، میزان مصرف روزانه سیگار آنها و قیمت فعلی سیگار، همچنین سالانه دو برابر هزینه خرید سیگار در کشور صرف درمان بیماری های ناشی از مصرف این ماده دخانی می شود.

وی برآورد کرد: طبق یک آمار حدود 20 میلیون نفر در کشور سیگار می کشند که از این تعداد بین 8.5 تا 10 میلیون نفر به عنوان افراد معتاد به مصرف نیکوتین شناخته شده اند.

دهقان با بیان اینکه افرادی که روزانه کمتر از پنج نخ سیگار می کشند به عنوان معتادان به مصرف نیکوتین به شمار نمی آیند، افزود: معتادان نیکوتین به طور متوسط روزانه بین هشت تا 10 نخ سیگار مصرف می کنند ولی در بین آنها افرادی نیز هستند که بین 40 تا 80 نخ سیگار در طول روز استفاده می کنند.

به گفته وی، نتایج تحقیقات نشان می دهد که هر نخ سیگار هشت دقیقه از عمر انسان را کاهش می دهد و در هر شش ثانیه یک نفر در جهان در اثر استعمال دخانیات جان خود را از دست می دهد.

سالانه حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان (روزانه ۳۰ میلیارد تومان سرمایه) صرف دود کردن سیگار در کشور ایران می‌شود. ۲ تا ۳ برابر این میزان، یعنی رقمی بین ۲۰ تا ۳۰ هزار میلیارد تومان نیز صرف هزینه‌های بهداشتی و درمانی مرتبط با مصرف دخانیات در ایران می‌شود، با توجه بدینکه سه برابر مبلغ هزینهٔ سیگار صرف درمان بیماری‌های آن می‌شود یعنی ۴۰ هزار میلیارد تومان صرف می‌شود تا بیماری خریداری شود،

شیوع مصرف سیگار در سال ۸۸ در افراد ۱۵ تا ۶۴ سال ۸۲/۱ درصد بود
و نسبت به كل جمعيت يك سوم ايرانيها سيكاريند

اما در سال ۹۰ مصرف سیگار کاهش یافت و در مقابل مصرف قلیان جای آن را گرفت و چند برابر شد، در نتیجه افزایش مصرف سیگار متوقف شده، اما قلیان جایگزین آن شده‌است. که ضرر قلیان بیشتر از سیگار می‌باشد.

هر وعده قلیان برابرمصرف یک پاکت سیگاربوده و قلیان، در هر بار مصرف، دود بسیار زیادتری را در مقایسه با کشیدن یک نخ سیگار ایجاد می‌کند بصورتی که مصرف یک نخ سیگار بین ۵۰۰ سی‌سی تا یک لیتر دود تولید می‌کند، اما استفادهٔ یک بار از قلیان ۱۰ تا ۲۰ لیتر دود تولید خواهد، دود استنشاق شده از قلیان، نه تنها همهٔ مواد سرطان زای دود سیگار را دارا است، بلکه مونوکسیدکربن بیشتری هم دارد. افراد سیگاری که به طور متداول ۸ تا ۱۲ نخ سیگار در روز مصرف می‌کنند، به طور متوسط با ۴۰ تا ۷۵ پُک که به مدت ۵ تا ۷ دقیقه به طول می‌انجامد، حدود ۵ تا ۶ لیتر دود استنشاق می‌کنند و این در حالی است که مصرف کنندهٔ قلیان در هر وعده مصرف که به طور متداول ۲۰ تا ۸۰ دقیقه طول می‌کشد، حدود ۵۰ تا ۲۰۰ پُک می‌زند که هر پک به طور متوسط حاوی ۱۵/۰ تا یک لیتر دود است. میزان و عمق دَم در حرکت دادن آب قلیان بسیار مهم است، حجم دودی که از طریق قلیان وارد بدن می‌شود، ۱۰ تا ۲۰ برابر دود ناشی از مصرف سیگار است.

به گفته مسئولان شرکت دخانیات درآمد مصرف سیگار در ایران در صورتی که واردات سیگار قانونی شود ۱۸ هزار میلیارد تومان خواهد بود.[۲۵] شرکت دخانیات ایران را می‌توان از سودآورترین شرکت‌های دولتی در بخش صنایع و معادن دانست.[۲۶] به گزارش خبرگزاری بی‌بی‌سی ایران در سال ۲۰۰۵ بعد از ژاپن و عربستان سعودی سومین مصرف کننده بزرگ سیگارهای آمریکایی در جهان است.[۲۷] حال آنکه مصرف سیگار در ایران در سال ۱۳۸۸، حدود ۱۵۰ درصد افزایش داشته‌است.[۲۶]
در ایران حداقل سالی ۱۱ هزار نفر به دلیل دخانیات فوت می‌کنند.


* نقش خانواده ها در ترک سیگار

عضو انجمن بین المللی تحقیقات تنباکو و سیگار با اشاره به اهمیت موضوع ترک سیگار اظهار کرد: در مسیر ترک سیگار همراهی کردن خانواده های افراد سیگاری به ویژه همسران آنها بسیار سازنده است.

دهقان با بیان اینکه افرادی که برای ترک سیگار به مراکز درمانی مراجعه می کنند در سه گروه آماده (20 درصد)، مردد (40 درصد) و غیرآماده (40 درصد) تقسیم بندی می شوند، افزود: نقش حامیان و اطرافیان افراد سیگاری در مسیر سوق دادن آنها از مرحله پیش آمادگی به مرحله آمادگی و رفع تردید آنها بسیار حائز است.

وی ادامه داد: در صورت همراهی مناسب خانواده ها، افراد سیگاری می توانند پس از ورود به مرحله تمایل، وارد مرحله ترک و پس از آن نیز وارد مرحله تداوم و جلوگیری از بازگشت شوند.

دهقان گفت: لازم است افراد سیگاری و خانواده های آنها از علایم و مسایل روانی که احتمال دارد در مراحل ترک سیگار پیش آید، پیش از ورود به مرحله ترک آشنایی کافی داشته باشند.

وی کم حوصلگی، اضطراب، افسردگی، پرخاشگری و کم خوابی را ازجمله شایع ترین علایم ترک سیگار عنوان کرد و افزود: خانواده ها با آشنایی با این علایم می توانند نقش حمایتی خود را تا پایان ترک ادامه دهند و برای رسیدن به نتیجه مطلوب در این مسیر صبر و تحمل زیادی نشان دهند.

* نقش موادغذایی در ترک سیگار

دهقان با تاکید بر اهمیت نقش رژیم غذایی در ترک سیگار اظهار کرد: هر ماده غذایی که منجر به اسیدی شدن محیط بدن شود مانند گوشت قرمز، نوشیدنی های کافئین دار، الکل، انواع فست فودها و غذاهای دارای چربی اشباع و بیش از حد شیرین تمایل به کشیدن سیگار را افزایش می دهد.

وی افزود: در مقابل غذاهایی که منجر به قلیایی شدن محیط بدن می شود مانند میوه و سبزی های تازه، کلم بروکلی، انواع حبوبات، جوی دو سر، زنجبیل، شیر، سیر و دارچین تمایل به کشیدن سیگار را کاهش می دهد؛ بنابراین لازم است به استفاده بیشتر از این مواد در مصرف روزانه مواد غذایی توجه شود.

* معرفی جایگزین های سیگار

عضو جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات ایران همچنین به معرفی جایگزین هایی برای سیگار در زندگی روزانه افراد سیگاری اشاره کرد و گفت: بر اساس مباحث مطرح شده در حوزه روان درمانی و رفتار درمانی افراد سیگاری، لازم است به معرفی جایگزین هایی برای سیگار به این دسته از افراد توجه شود.

دهقان با بیان اینکه از این طریق می توان سیکل معیوب مصرف مداوم و عادتی سیگار را شناسایی و با ارایه راهکاری جایگزین های مناسبی به آنها معرفی کرد، افزود: افزایش مصرف آب روزانه، انجام 20 تا 30 دقیقه ورزش و نرمش و به طور کلی تغییر سبک زندگی می تواند در این مسیر بسیار کمک کننده باشد.

وی ادامه داد: همچنین به تازگی روش های نوینی مانند رایحه درمانی و موسیقی درمانی برای ترک دادن افراد سیگاری در ایران (در بین 40 نفر به عنوان گروه شاهد) و استرالیا مورد بررسی قرار گرفته و نتایج آن مثبت گزارش شده است. بنابراین می توان از اینگونه روش ها نیز برای همراهی کردن با افراد سیگاری در ترک سیگار استفاده کرد.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

فاجعه در بيمارستان شرکت نفت تهران

پستتوسط pejuhesh232 » چهارشنبه سپتامبر 17, 2014 8:56 pm

فاجعه در بيمارستان شرکت نفت تهران


مدتی پیش، تعدادی از افراد که در اين بيمارستان تحت عمل جراحي قرار گرفتند، پس از عمل هرگز به هوش نيامده و ساعاتي بعد فوت کردند.

انتخاب نوشت: سپهر ملک احمدي نوجوان 13 ساله از جمله همين بيماران بود. وي از ناحيه قفسه سينه تحت عمل جراحي قرار گرفته بود و به گفته پزشک معالج عمل کاملا موفقيت آميز و بدون هيچ مشکلي به پايان رسيد اما این فرد هرگز به هوش نيامد.

در همين روز حتي بيماراني که تحت عمل زيبايي بيني نيز قرار گرفته بودند نيز به هوش نيامده و متاسفانه همگي از دنيا رفتند.

داروي تقلبي بيهوشي چيني علت اصلي مرگ اين افراد اعلام شده است.

مسئولین بیمارستان اظهارات ضد و نقیضی را به زبان آوردند و حتی منکر عمل زیبایی در این بیمارستان شدند، اما در نهایت یکی دیگر از مسئولین بیمارستان شرکت نفت، مرگ سپهر ملک احمدی را به دلایل مذکور تایید کرد.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

اكثر موارد دخالت طب رايج غير لازم يا بي فايده و يا مضر است

پستتوسط pejuhesh232 » جمعه سپتامبر 26, 2014 12:39 am

اكثر موارد دخالت طب رايج غير لازم يا بي فايده و يا مضر است


تمدن غرب، بیش از هر دستاورد دیگر به اکتشافات طبی و پزشکی خود می بالد و بسیاری از ما تنها با ملاحظه برخی از نتایج پزشکی جدید، نسبت به اصل ترقی و پیشرفت، متقاعد می شویم اما این امر ناشی از نا آگاهی نسبت به سه مقوله است:

1-طب سنتی و غنای شگفت انگیز آن

2- سرقت های پزشکی جدید از طب کهن و اسلامی و ثبت آن ها به نام خود که اغلب توفیق های آن، مرتبط با این سرقت هاست.

3- ضایعات و خطاهای فاحش پزشکی جدید

... خوشبختانه شما اصطلاح Iatrogenic را نشنیده اید ولی پزشکان، با آن آشنا هستند. این کلمه ی ده حرفی را در مقابل پزشکی قرار دهید. پاسخش احتمالا عبارت خواهد بود از دفاع فوری توام با مختصری وحشت. بیماریهای «یاتروژنیک» آن هایی هستند که در واقع، پزشکان، بیمارستان ها، داروها و دستگاه های درمان به وجود می آورند. واقعیت این است که وضع بیمار به دنبال اعمال یک اقدام پزشکی به طور موقت، بهتر می شود ولی غالبا همراه مشکل بزرگتری برای تندرستی بیمار است. بخشی از توضیح مساله به این واقعیت مربوط است که "75 تا 80 درصد همه بیمارانی که به پزشک، مراجعه و طلب کمک می کنند، بیماری هایی دارند که یا به هر صورت خوب می شوند و یا با قوی ترین داروهای امروزی هم قابل بهبودی نیستند" با این حال، پزشکان به جای آنکه بیماران را به محل کمک های پزشکی ابتدایی بفرستند، دست به عمل جراحی می زنند و داروهای مختلفی نسخه می کنند که برای بیمار، مشکلات بزرگتری می آفریند. مثلا بیشتر ما اکنون می دانیم که چه سود اندکی از دریافت اشعه ی X می بریم، حال آنکه زیان دراز مدت قرار داشتن در معرض تابش آن بسیار بیشتر است ... ... ... ...

... البته ناراحتی یا بیماری آن ها [افرادی که دارو مصرف می کنند] موقتا بهبود می یابد اما اثرات زیانبار دراز مدت دارو بر فیزویولوژی انسان، قطعا برجا خواهد بود. این پدیده در هیچ جا آشکارتر از آنتی بیوتیک ها نیست. این داروی به اصطلاح عجیب، برای تقریبا هر بیماری عفونی که وضعی بلاتکلیف دارد تجویز می شود. نتایج حاصل، فاجعه آمیز بوده اند. از آنجا که آنتی بیوتیک ها باکتری ها را یکسره می کشند، بسیاری از جانداران درون بدن ما را که برای حفظ تندرستی ما لازم اند نیز از بین می برند. برفک مهبلی، عفونت های قارچی روده، کمبود ویتامین و تعدادی از اختلالات دیگر، حاصل استفاده از آنتی بیوتیک هاست. استفاده کلان از این داروها سبب شده است دودمانهای مقاوم از آن ها به وجود آید که هم در مقابل کاربرد دارو همچنان زنده می مانند و هم در غیاب آن، یعنی در حالت عادیِ بدن انسان. ... ... ...

«میلتون سیلورمن» داروشناس پژوهشگر و «فیلیپ لی» ، در کتابشان به نام: "قرص، سود، سیاست" گزارش داده اند که: " اختلالات ثانویه ناخواسته ناشی از داروها بیش از سرطان پستان قربانی می دهد". به قول مولفان، مسیله چنان صادر شده است که اثرات ناخاسته داروها اکنون در ردیف ده علت عمده ی بستری شدن در بیمارستان ها در آمده است و به اندازه ی 50 میلیون روز بیماران بستری در سال را به خود اختصاص می دهد.

آگاهی از میزان کل ناتوانی های بزرگتر و شدید تری که حرفه ی پزشکی ایجاد می کند غیر ممکن است، ولی این را می دانیم که حتی وقتی بیمار در بیمارستان درمان می شود، از هر پنج نفر، یکی مبتلا به بیماری «یاتروژنیک» می گردد و یکی از 30 نفر از بیماران یاتروژنیک، سر انجام به وسیله ی بیماری وابسته به بیمارستان می میرد. فاجعه این است که در وهله اول بیماری، بسیاری از بیماران، اساسا دلیلی برای بستری شدن در بیمارستان وجود ندارد. (مثلا) یک گزارش کنگره، حاکی است که در سال 1974، پزشکان، 2/4 (دو ممیز چهار) میلیون عمل جراحی غیر لازم انجام داده اند که نتیجه اش، مرگ غیر لازم 11/900 (یازده ممیز 900) نفر به بهای معادل 4 میلیار دلار برای عموم بوده است. [رک.به: روشنفکران و شکست در پیامبری ص113تا117]

«هاری بنجامین» منتقد پزشکی جدید و مدافع طب کهن و اسلامی می نویسد:

حرفه پزشکی همواره برای تغییر شکل دادن به درمان، آمادگی کامل داشته و دارد. حتی این تغییر شکل، گاه با سرعت قابل ملاحظه ای به طور دایم از برابر چشمان ما در این روز ها می گذرد. مانند درمان به وسیله ی اشعه، درمان غده ای، شیمی درمانی و نظایر آن. این تغییر شکل سریع روش درمانی را باید بدین علت بدانیم که این روش ها فقط آن طور که در ابتدا تصور می شد، موثر و مفید واقع نمی شود و از این جهت در پی نوع جدیدتری می روند. بلکه عمق مطلب این است که علم پزشکی اصولا فاقد یک اصل اساسی است که حاکم بر قلمرو کلیه ی بیماری ها باشد. [درمان طبیعی ص69]

اگر کسی به بیمارستان یا به اتاق انتظار شلوغ و پرجمعیت پزشکان، سری بزند و یا آگهی پزشکان را در روزنامه ها و مطبوعات مطالعه کند، به خوبی متوجه می شود که مساله بیماری به دست علم پزشکی حل نشده است و در حقیقت چنین به نظر می رسد که این مشکل، روز به روز، بیشتر غیر قابل حل می شود. علت چیست؟ دلیل آن این است که دانش پزشکی همواره به جای آنکه علت بیماری ها را در داخل بدن افراد جستجو کند، آن ها را از خارج مورد بررسی قرار می دهد... در نتیجه با آنکه نیت و قصد آن کاملا صحیح است، حرفه ی پزشکی به اشتباهات خود ادامه می دهد و با تجویز داروهای سمی و تزریقات و به کار بردن چاقوی جراحی به هنگام معالجه، بر ستمکاری و شناعت خود می افزاید! بدین ترتیب گرچه این نوع پزشکی را «علم» خوانده اند، لیکن هیچگونه قاعده و اساسی که بر وضع بیماری در داخل بدن انسان حکمروایی کند و آن را از بین ببرد، وجود ندارد. در پزشکی رسمی همواره با روش معین و معلوم «آزمایش و اشتباه» عمل شده و هر روز گره ی محکمتری بر مشکل های دیگر زده می شود. آن چه به صورت روش درمان در یک دهه مورد توجه و استقبال واقع شده و به اصطلاح، مد روز می گردد، در دهه بعد ملغی می شود. [درمان طبیعی، ص25 و 26]

... تراست های دارو از پی پر کردن کیسه ی خود و تهی ساختن جیب مردم برای هر یک از علایم گوناگون بیماری ها، دارویی جدا ساخته و عامه ی پزشکان و توده ی مردم را به «درمان های علامتی» عادت داده اند و این به طور قطع و یقین یکی از گناهان بزرگ و نابخشودنی و مستحق اشدّ مجازات کیفری است. هریک از بیماری ها دارای علایمی فراوان است، مثلا در برخی از کتاب های پزشکی، برای بیماری اسکوربوت که در نتیجه کمبود یا فقدان ویتامین C در بدن بروز می کند، بیست علامت مختلف ذکر کرده اند و هیچ پزشکی امروز شک ندارد که با خوردن انواع سبزی ها مخصوصا کلم و تره تیزک و مرکبات از قبیل لیموترش و پرتقال و نارنج که سرشار از ویتامین C است، می توان تمام آن بیست علامت اسکوربوت را به طور کامل درمان کرد. این را درمان علتی گویند زیرا علت بیماری را از میان می برد بی اینکه به درمان علایم اسکوربوت نیاز باشد. در تازه ترین چاپ کتاب طب داخلی هاریسون نیز برای درمان اسکوربوت به همین مرکبات اشاره رفته است، حال اگر تشخیص علت بیماری اندکی مشکل باشد و یا اینکه پزشک باید کمی به خود زحمت دهد و با جستجو و بررسی دقیق آن را بیابد، سازندگان داروها، پزشک را از تجسس و تفحص دریافت علت بیماری بازدارند و با تبلیغات بسیار فریبنده، برای هر یک از علایم بیماری ها به ویژه علایم چشمگیر و دردناک و ناراحت کننده، داروهایی رنگارنگ بسازند و به وفور در اختیار پزشکان و بیماران قرار دهند و پزشکان را به این عادت دهند که پشت و روی نسخه را از نام داروها سیاه کنند. مثلا برای درمان همین بیماری اسکوربوت که به عنوان نمونه ذکر شد:


از نظر خونروی ها: یک دارو

برای دردهای استخوانی و مفصلی: یک دارو

برای التهاب و ورم لثه و لق شدن دندان ها: یک دارو

برای عفونت و چرکین شدن: یک دارو

برای ضعف مفرط بدن: یک دارو

برای درمان یبوست شدید بدن: یک دارو

برای درمان خستگی و کوفتگی بدن: یک دارو

و برای علایم دیگر این بیماری نیز داروهایی دیگر بسازند و بر بساط، بگسترانند. [در حالی که] این داروها همه دارای ترکیب شیمیایی و زیان بخش است و برای کبد و کلیه و جهازهاضمه و مراکز عصبی و خونساز، سم و زهر باشد، چون هیچ یک، علت اصلی بیماری را درمان نمی کند بیمار هر روز و هر ساعت مجبور است برای رفع علایم این بیماری داروهای مزبور را مصرف کند. سازندگان دارو ها روز و شب از این راه، مال و منال مردم را به یغما می برند. آیا این کار، گناهی بزرگ به شمار نمی رود؟ و آیا گناهکار، مستحق اشد مجازات کیفری نیست؟

ممکن است کسی اعتراض کند و بگوید: پزشک چرا زیر نفوذ تراست های دارو قرار می گیرد؟ و دارو هایی که آنها می سازند، برای بیماران تجویز می کند؟

پاسخ آن را از زبان یک پزشک لطیفه پرداز بشنوید:

او می گفت: از زمان حضرت آدم ابوالبشر تا اوایل قرن بیستم، پزشک دستور دارو می داد و دارو ساز، آن را می ساخت و به بیمار می داد. ولی از اوایل قرن بیستم به این طرف، دارو ساز دارو می سازد و پزشک، چاره ای جز این ندارد که داروهای ساخته شده ی لابراتورهای دارو سازی را برای بیماران تجویز کند. دانشجو نیز که در دانشکده ی پزشکی و در کتاب های داروشناسی جز این دارو ها را نخوانده و نشناخته و از استادان خود نشنیده و نیاموخته. بنا بر این ناچار است پس از رسیدن به مقام پزشکی، همین داروهای رایج را که ساخت لابراتورهای دارو سازی است، با وجود احراز زیان آن ها، در نسخه بیماران بنویسد. [دارو، مساله پزشکی قرن، ص142]

نوشته مهدي نصيري
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

ساخت داروی ابولا توسط چینی‌ها

پستتوسط pejuhesh232 » جمعه اکتبر 24, 2014 11:50 pm

ساخت داروی ابولا توسط چینی‌ها

به گزارش گروه اجتماعی مشرق،‌ یونایتدپرس نوشت: داروی JK-05 توسط گروهی از متخصصان شرکت داروسازی «سیهوآن» تولید شده است. این دارو اوایل ماه جاری میلادی (اکتبر 2014) تنها برای استفاده اضطراری مورد تایید قرار گرفت اما تولیدکنندگان آن معتقدند این دارو برای مصرف گسترده قابل استفاده است. گزارش‌ها حاکیست، این دارو یک ترکیب شیمیایی میکرومولکولی و حاوی پلیمراز RNA‌ ویروس ابولاست تا از تکثیر این ویروس جلوگیری کند.

Image

چندین داروی آزمایشی اخیرا روی مبتلایان به ابولا مورد آزمایش قرار گرفته اما در پنج سال اخیر داروی JK-05 در مراحل مختلفی بررسی شده و در طول آزمایش‌های متعدد عملکرد و تاثیر خوبی از خود نشان داده است.

مدیر این شرکت داروسازی گفت: بر این اعتقاد هستیم که می‌توانیم پیش از پایان سال جاری میلادی (2014) این دارو را برای بررسی‌های بیشتر به سازمان غذا و داروی چین بفرستیم.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

300 مليون كشته از عوارض مصرف انتي بيوتيك

پستتوسط najm134 » سه شنبه ژانويه 13, 2015 9:30 am

سیصد میليون كشته از عوارض مصرف آنتي بيوتيك

گزارشی تازه با برآوردی خوش‌بینانه از هزینه‌های حاصل از مقاومت میکروب‌ها در برابر آنتی‌بیوتیک و داروهای رایج، مرگ 100میلیون نفر را تا 15 سال دیگر پیش‌بینی می‌کند.
تصوير

نسیبه خانلرزاده: تا سال 2050 / 1429، بهای واقعی مقاومت میکروب‌ها در برابر آنتی‌بیوتیک، جان 300 میلیون نفر و یکصدهزار میلیارد دلار خواهد بود. این سناریو بخشی از گزارش تازه‌منتشرشده‌ای است که به آینده مقاومت میکروب‌ها در برابر داروها تا سال 2050 / 1429 می‌پردازد.
به گزارش ساینتیفیک‌امریکن، در این گزارش پیش‌بینی شده که تولید ناخالص ملی جهان تا سال 2020 / 1399 (یعنی شش سال دیگر)، نیم درصد کاهش می‌یابد، تا سال 2030 / 1409 به‌مقدار 1.4 درصد کمتر می‌شود و بیش از 100 میلیون نفر نیز دچار مرگ پیش از موعد خواهد شد.
گزارش بازبینی مقاومت باکتریایی (تحت هدایت جیم اونیل)، ازآن‌جهت قابل‌توجه است که گزارشی جهانی برای برآورد هزینه‌های مالی است. این گزارش از سیاست‌های بهداشتی فراتر می‌رود و با تکیه‌بر مباحث اقتصاد کلان، دولت‌ها را ترغیب می‌کند که هم‌اکنون اقدام کنند.

مایکل هد از موسسه فار در یونیورسیتی کالج لندن که امیدوار است درمانی برای ویروس ایدز بیابد، می‌گوید: «یکی از چیزهایی که نبود آن احساس می‌شود، هزینه‌های مالی این معضل است. واکنش دنیا به ویروس ایدز کند بود، اما وقتی مشخص شد هزینه‌هایی که این بیماری به دنیا تحمیل می‌کند چقدر زیاد است، همه دست به عمل زدند».

دکتر هد به‌تازگی هزینه‌های تحقیق و توسعه برای بیماری‌های عفونی در انگلیس را جمع زده و کل کسری سرمایه‌گذاری در تحقیق روی آنتی‌بیوتیک‌ها را اندازه‌گیری کرده است. او به نتیجه نگران‌کننده‌ای رسید: 102 میلیون پوند در مقایسه با 2.6 میلیارد پوند کل بودجه تحقیقاتی. تحقیق دیگری نشان می‌دهد که کمتر از 1 درصد از کل بودجه موجود تحقیقاتی در انگلستان و اروپا در سال‌های 2008 / 1387 تا 2013 / 1392روی پژوهش برای آنتی‌بیوتیک صرف شده است.

آینده تاریک

بنیاد RAND اروپا و KPMG، هر دو اثرات آینده مقاومت آنتی‌بیوتیکی را ارزیابی کرده و گونه‌های مقاوم به داروی میکروب‌هایی مانند کلبسیلا پنومونیه (از عوامل شایع ذات‌الریه)، اشریشیا کُلی (معروف به ای.کولی، از عوامل مسمومیت غذایی و اسهال)، استافیلوکوکوس آوریوس (یکی از 5 عامل شایع عفونت‌زا)، اچ‌آی‌وی (عامل بیماری ایدز)، سل و مالاریا و همچنین مشکلات بهداشت عمومی ناشی از آن‌ها را در این ارزیابی بررسی کردند. سناریوی رند، مدلی را بررسی کرد که در آن مقاومت آنتی‌بیوتیکی طی 15 سال تا 100 درصد افزایش می‌یابد اما نرخ ابتلا به بیماری ثابت می‌ماند. سناریو KPMG افزایش مقاومت تا 40 درصد بالاتر از سطح امروز و تعداد دو برابر سرایت‌ها را بررسی کرد.
بر اساس این شبیه‌سازی‌ها بیشترین میزان مرگ‌ومیر ناشی از مقاومت عامل مالاریا است، درحالی‌که مقاومت ای‌کولی با توجه به گستردگی و تعداد بسیار بالای موارد ابتلا، تقریباً نیمی از تمام خسارات مادی را به بار می‌آورد.

کوین اوترسون متخصص قوانین بهداشتی در دانشگاه بوستن می‌گوید: «شما می‌توانید مقاومت به آنتی‌بیوتیک‌ها را به‌صورت تصادف قطاری با سرعت اندک در نظر بگیرید که طی 35 سال آینده اتفاق می‌افتد. این گزارش مقدار احتمالی هزینه‌ای را نشان می‌دهد که اگر امروز دست روی دست بگذاریم، متحمل خواهیم شد».

اوترسون گزارش جدیدی را درباره مدل‌های تجاری جدید برای آنتی‌بیوتیک‌ها ارائه داده که در آن مشکلات مشوق‌های ناکافی بازار برجسته شده است. او می‌گوید: «اگر من با یک داروی قلبی جدید وارد بازار شوم، این دارو ده‌ها میلیارد دلار در یک سال سود خواهد داشت؛ اما اگر محصول خلاقانه جدیدی را تحت نام آنتی‌بیوتیک داشته باشیم، آن را برای شدیدترین موارد بیماری نگاه می‌داریم و در یک دهه اول، فروش معمولی خواهد داشت. درنتیجه سهم بازار برای آنتی‌بیوتیک‌های نوآورانه بسیار محدود است».

بررسی
راه‌حل جلوگیری از بروز این وضعیت در بازار، قطع ارتباط بین سرمایه‌گذاری و حجم فروش است. اوترسون توضیح می‌دهد: «به‌جای این‌که شرکت‌های داروسازی، پول سرمایه‌گذاری شده روی تحقیق و توسعه را با حجم فروش بازگردانند، دولت‌ها یا نهادهای بهداشتی، هزینه دسترسی به آن آنتی‌بیوتیک را می‌پردازند». اوترسون در حال کار روی گزارشی است که شیوه عملکرد این سیستم را نشان می‌دهد.

رویکرد دیگر، استفاده مجدد از داروهای قدیمی است. ارسولا تِرِتزباخِر از مرکز عوامل عفونت‌زدا در وین اتریش می‌گوید: «تولید آنتی‌بیوتیک‌های جدید زمان زیادی لازم دارد و ما نمی‌توانیم منتظر بمانیم. همزمان به این نتیجه رسیده‌ایم که باید استفاده از برخی داروهای قدیمی انتخاب‌شده را که چندین سال است از آن‌ها استفاده می‌شود، بهبود بخشیم». پروژه‌ای به نام AIDA که بودجه آن را اتحادیه اروپا تأمین می‌کند، در حال انجام آزمایش‌های بالینی روی 5 دارویی است که قبل از سال 1980 / 1359 تولید شده بودند.

تِرِتزباخِر از روند رفتن پول‌های عمومی به‌سوی شرکت‌های کوچک برای کمک در روانه کردن داروهای نوآورانه خود به‌سوی بازار خوشحال است. در ایالات‌متحده شرکت‌هایی همچون آچاوژن، سمپرا و تریاس از این طرح‌ها استفاده کرده‌اند. همزمان در اروپا هم چندین پروژه با پشتیبانی مالی اتحادیه اروپا، بنیاد ولکام و شراکت‌های بخش خصوصی- دولتی وجود دارند.

ریچارد اسمیت، اقتصاددان سیستم‌های بهداشتی از دانشگاه درمان‌های بهداشتی و استوایی انگلستان، یکی از اعضاء گروه RAND و مشاور KPMG است. او می‌گوید که ارقام اصلی گزارش نه‌تنها اغراق‌آمیز نیست بلکه بیشتر برآوردی خوش‌بینانه است. او می‌گوید: «این گزارش بهره‌وری کار و مسائل فشار کاری را در نظر گرفته است، اما ما نمی‌دانیم واکنش عمومی چه خواهد بود. بر اساس همه‌گیری و شیوع قبلی فهمیده‌ایم که اثرات رفتاری روی اقتصاد بسیار بدتر از اثر خود بیماری است».

گزارش چنین نتیجه گرفته که «نویسندگان به‌احتمال‌زیاد هزینه واقعی مقاومت آنتی‌بیوتیکی را دست‌کم گرفته‌اند» که دلیل آن نبود داده‌های قابل اتکا است.

اوترسون می‌گوید: «وقتی‌که تهدید را تشخیص می‌دهیم، دولت‌ها با انرژی و پول پاسخ می‌دهند». ایالات‌متحده به‌تازگی با اختصاص 5 میلیارد دلار برای جنگ علیه ابولا موافقت کرده است. او می‌افزاید: «این تهدید یعنی مقاومت به آنتی‌بیوتیک‌ها از ابولا نیز خطرناک‌تر است. اگر این گزارش به‌طور صحیح جهانی را که ما در 2050 در آن زندگی می‌کنیم پیش‌بینی کرده باشد، در آن صورت در حفظ دنیای خود، شکست بزرگی خورده‌ایم».
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

ارتودنسی و عوارض درمان آن

پستتوسط pejuhesh232 » جمعه ژانويه 23, 2015 1:17 am

ارتودنسی و عوارض درمان آن



نیازهای درمانی در افراد به‌ طورکلی به ۲ گروه درمان‌های انتخابی و درمان‌های ضروری تقسیم می‌شوند.

درمان‌های ضروری درمان‌هایی هستند که درصورت بی‌توجهی باعث درد، ناراحتی و به‌خطر‌افتادن سلامت کلی فرد می‌شوند. در طرف دیگر درمان‌هایی هستند که انتخابی بوده و فرد به‌دلیل اولویت خاص از ‌نظر کارایی بهتر، زیبایی یا پیشگیری از بروز بیماری‌های دیگر انجام می‌دهد.

Image

درمان ارتودنسی یکی از این درمان‌هاست که عمدتا برای زیبایی بیشتر، افزایش کارایی سیستم دندانی یا راحتی بیشتر در مراقبت‌های دندانی و جلوگیری از پوسیدگی و ناراحتی لثه انجام می‌شود. در کنار این فواید ممکن است نگرانی‌هایی در ارتباط با عوارض یا محدودیت‌های درمان ارتودنسی وجود داشته باشد.

آگاهی از عوارض ارتودنسی یا محدودیت‌ها و روش‌های جایگزین هنگام شروع درمان ارتودنسی ضروری بوده و فرد درمان‌کننده موظف است هم از جنبه اخلاقی و هم از جنبه حقوقی آن‌را به اطلاع بیمار برساند. در این نوشتار اشاره کلی به خطرات بالقوه درمان ارتودنسی خواهیم داشت.

خطای درمان کننده: مهم‌ترین عامل ایجادکننده عوارض نامطلوب درمان ارتودنسی به مهارت فرد درمان‌کننده ارتباط دارد. اگر فرد درمان‌کننده در این حیطه تخصص نداشته باشد امکان بروز خطا در مرحله تشخیص، طرح درمان، انجام درمان و نگهداری نتایج درمان وجود دارد.

متأسفانه این خطاها شایع‌ترین و غیرقابل جبران‌ترین مشکلاتی هستند که در درمان‌های ارتودنسی در جامعه دیده می‌شوند. این خطا‌ها عمدتا مربوط به عدم توانایی در برآورده‌کردن انتظارات بیمار، کشیدن نادرست دندان، به‌هم‌زدن نیمرخ بیمار، تبدیل‌کردن بیماری که با ارتودنسی قادر به بهبود وضعیت بوده به بیماری که نیاز به جراحی فک دارد، پوسیدگی دندان و بیماری‌های لثه و کوتاه شدن ریشه دندان‌ها به‌دلیل اعمال نیروی نامناسب است.

افرادی که دارای تخصص ارتودنسی هستند علاوه بر قید کلمه متخصص ارتودنسی در تابلو در مهر نظام‌پزشکی خود نیز همین کلمه را دارند. بررسی کامل‌تر تخصص و تجربه فرد با بررسی مدارک تخصصی فرد در سایت نظام پزشکی امکان‌پذیراست.

عدم درک انتظار بیمار: یکی از مهم‌ترین مسائل، شرح دقیق خواسته بیمار یا والدین بیمار است. اگر خواسته بیمار به‌طور صحیح ذکر نشود یا فرد درمان‌کننده مهارت لازم برای استخراج انتظار واقعی بیمار را نداشته باشد امکان رسیدن به نتیجه مطلوب کاهش می‌یابد.

یکی از محدودیت‌های درمان ارتودنسی آن است که برداشت افراد از زیبایی نسبی است به‌طوری که یک خصوصیت در افراد، زیبایی متفاوتی را تداعی می‌کند بنابراین کشف موضوع و امکان‌رسیدن به نتیجه‌ای که بتواند انتظارات واقعی بیمار را تامین کند اهمیت زیادی دارد.

گاهی محدودیت‌هایی در درمان افراد وجود دارد که امکان رسیدن به نتایج ایده‌آل را ناممکن می‌کند. این مسئله به نوع ناهنجاری، مهارت درمان‌کننده، ماهیت متفاوت پاسخ‌های درمانی در افراد و همکاری بیمار ارتباط دارد. کشف این محدودیت‌ها در ابتدای درمان و آگاه‌کردن بیمار صرفا با تجربه و دانش متخصص ارتودنسی امکان‌پذیر است.

خطر پوسیدگی و بیماری‌های لثه: با وجود وسایل ارتودنسی در دهان امکان گیر غذایی در اطراف وسایل ارتودنسی بیشتر شده و به تعداد پناهگاه‌های باکتری‌ها افزوده می‌شود، بنابراین بهداشت دهان و دندان اهمیت بسیار زیادی دارد. عدم رعایت صحیح بهداشت دهان و دندان که شامل مسواک، نخ دندان و برس بین دندانی برای بیماران ارتودنسی است می‌تواند باعث بروز پوسیدگی دندان، ناراحتی لثه یا تغییر رنگ دندان‌ها شود.

نگرانی عمده بیماران ارتودنسی از پوسیدگی زیر وسایل ارتودنسی است درصورتی که این نواحی خطر پوسیدگی بالایی نداشته و تنها اطراف آنهاست که با تجمع مواد غذایی در این نواحی و عدم رعایت بهداشت صحیح خطر بروز پوسیدگی جدی می‌شود. متخصصان ارتودنسی با درک اهمیت موضوع نخستین اقدامی که در هر جلسه ویزیت انجام می‌دهند کنترل وضعیت بهداشت و ارائه آموزش‌های لازم است. نخستین علامت بهداشت غلط دهان و دندان معمولا با خونریزی حاشیه لثه هنگام مسواک زدن آشکار می‌شود که در این موارد زنگ خطر به صدا درآمده و لازم است کنترل بهداشتی بیشتری برای فرد انجام شود.

Image

خطر برگشت درمان ارتودنسی: برگشت درمان‌های ارتودنسی در 2 گروه کلی به مشکلات فکی و جابه‌جایی دندان‌ها تقسیم می‌شود. مشکلات فکی درمان شده در دوران رشد با اتمام دوره رشد تغییری پیدا نمی‌کنند. این درمان‌ها معمولا زمانی انجام می‌شوند که بلافاصله بعد از آن درمان ارتودنسی ثابت انجام شود تا کنترل مناسب برای پیشگیری از خطر برگشت صورت گیرد.

با بالغ‌شدن فرد امکان تغییر در شکل کلی فک بالا و پایین در جهت مثبت یا منفی کاهش قابل ملاحظه‌ای پیدا می‌کند. حرکت و جابه‌جایی دندان‌ها در تمام سنین قابل انجام است. درمان صحیح و کامل ارتودنسی در 95درصد موارد برگشت عمده‌ای ندارد ولی تغییرات بسیار خفیف بعد از درمان ارتودنسی لازم و اجتناب‌ناپذیر است.

کوتاه شدن طول ریشه: هرچند احتمال تحلیل و کوتاه‌شدن ریشه در بیماران ارتودنسی بسیار کم و بین 3 تا 5 درصد موارد است ولی آگاهی از این مسئله ضروری است. حرکت دندان‌ها در استخوان با توجه به مکانیسم تحلیل و تشکیل استخوان شکل می‌گیرد. در این فرایند ممکن است در مقیاس میکروسکوپی، قطعات میکروسکوپیک ریشه هم برداشته شده و مجددا ساخته شود. اگر شرایط زمینه‌ای خاصی مثل بیماری آسم یا سابقه ضربه، شکستگی دندان یا اعمال نیروی ارتودنسی غلط وجود داشته باشد این مسئله توجه بیشتری می‌طلبد.

درد فک: تحقیقات متعدد نشان داده که ارتباطی بین درمان ارتودنسی و ایجاد یا رفع مشکلات فکی وجود ندارد. در بیمارانی که ابتدای درمان دارای مشکلات فکی هستند درمان ارتودنسی صحیح می‌تواند باعث بهبود مشکلات فکی شود ولی تنها عامل نیست و ممکن است نیاز به درمان‌های تکمیلی داشته باشد. با توجه به ماهیت مفصلی بودن ناحیه، امکان بروز مشکلات سایر مفاصل در مفصل گیجگاهی فکی نیز وجود دارد.


مدت زمان درمان: ممکن است طول دوره درمان از آن چیزی که پیش‌بینی شده کوتاه‌تر یا طولانی‌تر شود. درمان معمول ارتودنسی که به‌طور صحیح و کامل انجام می‌شود در اغلب موارد بین 18 تا 24 ماه خواهد بود. عمده‌ترین دلایل افزایش دوره درمان ملاحظه‌کاری در طرح درمان، بیماری‌های زمینه‌ای و عدم‌همکاری بیمار در مراجعه منظم و اجرای دستورات یا شکستگی وسایل طی درمان است. در این صورت ممکن است از کیفیت نهایی درمان نیز کاسته شود.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

كوجكترين هزينه طب تجاري بخاطر سودجويي از راه غيرطبيعي درمان

پستتوسط najm134 » چهارشنبه ژانويه 28, 2015 11:49 pm


كوجكترين هزينه طب تجاري بخاطر سودجويي از راه غيرطبيعي درمان و داروهاي شيميايي

انجام آزمایش روی حیوانات زنده و انسان ها دارای دیرینه تاریخی می باشد. حدود ۲۰۰۰ سال پیش روی برده ها و مجرم ها ازمایش انجام می دادند.

در عصر حاضر هم با وجود مشکلات اموزشی و اخلاقی و با وجود روشهای پیشرفته و انسانی، هنوز هم بطور گسترده در کلاسهای عملی بسیاری از رشته ها از حیوانات زنده برای اموزش و آزمایش استفاده می شود.

برمبنای آمار تقریبی، همه روزه بین 150-100 میلیون حیوان از موش گرفته تا خرگوش، سگ و گربه، خوک و بز و انواع میمون‌ها به طرق دردناک، شکنجه‌آور، غیرانسانی و غیر ضروری تحت آزمایشات مختلف پزشکی، شیمیایی، بیوشیمیایی و بیولوژیکی قرار می‌گیرند.


تاریخچه آزمایش بر روی حیوانات

دکتر رامک روشنایی
روشهای آزمایشهای تجربی در قرن ۱۷ توسط گالیله و بیکن کشف شدند. تا قبل از قرن ۱۷ کالبد شکافی حیوان زنده بطور محدود انجام می گرفت. قرن ۱۷ شروع پیشرفتهای علمی در زمینه طب و فیزیک و شیمی بود. بیکن اصرار زیادی روی استفاده از حیوان زنده در تحقیقات داشت. در آن زمان در انگلیس و فرانسه این کار بسیار مرسوم شد. آنها اعتقاد داشتند که حیوان درد را درک نمی کند؛ دکارت، فیلسوف فرانسوی، حیوانات را به ماشینی تشبیه کرد که فریاد آنها چیزی بیش از صدای تیک تیک ساعت معنا نداشت.
تصوير


در قرن ۱۹ با انقلاب صنعتی که رخ داد انجام آزمایشها شدت گرفت. محققان بطور تمام وقت در آزمایشگاه های مخصوص حیوانات به کار گرفته شدند. دو فیزیولوژیست فرانسوی به نامهای ماگندی و کلود برنارد روشهای جدید علمی با استفاده از حیوان را ابداع و متداول کردند.
تصوير

پیمان نامه هلسینکی که به دنبال افشای جنایات هولناک آلمانها در آزمایش بر روی انسان، در سال ۱۹۶۴ میلادی به تصویب رسیده و هرگونه آزمایش بر روی گونه بشر را بدون انجام آزمایشات اولیه بر روی حیوانات، در بعد بین‏المللی قدغن اعلام کرده است .

در حالی که صنعت داروسازی بسرعت به پیش می رفت و از آزمایش بر روی حیوانات بمنظور افزایش درآمد بهره می برد، فاجعه ی تالیدومید پیش آمد. تالیدومید، دارویی که برای کاهش آثار ناخوشی بامدادی (یا تهوع صبحگاهی در زنان باردار) تجویز می شد، باعث تولد بیش از ده هزار نوزاد ناقص شد
. این ماجرا کنگره ی آمریکا را بر آن داشت تا هرآنچه در توانش بود برای بازگرداندن اعتماد مردم به صنایع داروسازی انجام دهد. قرار بر آن شد که این اطمینان از راه تصویب قانونی برای الزامی شدن آزمایشات حیوانی به جامعه داده شود.

غافل از اینکه تالیدومید پیش از عرضه به بازار بر روی حیوانات آزمایش شده بود و در آنها باعث نقص های مادرزادی نشده بود و حتی پس از این قانون و وقتی دانشمندان پی بردند که دنبال چه تاثیری بگردند، نقص مادرزادی ناشی از تالیدومید بندرت در حیوانات مشاهده شد.

در میان پانزده نژاد موش، ده نژاد موش صحرایی، یازده نژاد خرگوش، دو نژاد سگ، سه نژاد همستر و هشت گونه نخستی (پریمات) و همچنین گونه های متفاوتی مانند گربه، آرمادیو، خوکچه هندی، خوکسانان و راسوهایی که تالیدومید برای روی آنها آزمایش شد، دشدیسگی تنها گهگاه دیده شد.

تصوير
هیچگاه به این موضوع اهمیت داده نشد که مدارک نیرومند و فراوانی وجود داشت که آشکارا نشان می داد مواد شیمیایی در گونه های متفاوت، بسیار متفاوت عمل می کنند.

بوسیله ی تصویب قانونی که به موجب آن باید بی خطر بودن و موثر بودن همه ی داروها قبل از عرضه به بازار در آزمایشهای حیوانی به اثبات برسد
، دولت آمریکا مفرّی ساخت برای پنهان شدن شرکت های داروسازی و همه ی صنایعی که در مورد سلامت محصولاتشان از نظر پزشکی تردید وجود دارد.

از آن زمان، هرگاه شکایتی طرح می شود، شرکت های داروسازی ادعا می کنند که طبق متن قانون رفتار کرده اند.

بدون شک، منافع هنگفت تجاری که صنایع از وجود این شکاف قانونی بدست می آورند، نقش بزرگی در ایجاد نوعی قداست و مصونیت از انتقاد و تغییر برای آزمایشات ناکارامد حیوانی بازی کرده است.

بسیاری از این آزمایشات هیچگونه نقشی در بهبود سلامتی انسان‌ها نداشته اکثراً به دلایل متفاوت بهره‌گیری‌های مادی و شغلی صورت گرفته و در موارد بسیار زیاد در سلامتی انسان نقش مخرب نیز ایفا می‌کنند.

چرا باید آزمایشات پزشکی برروی حیوانات قطع گردد؟
"دکتر زرین آذر"

تصوير

1- این آزمایشات غیراخلاقی و ظالمانه بوده با درد، شکنجه، آزار و اسارت و نهایتاً مرگ در وحشت و تنهایی موجوداتی بی‌دفاع همراه است.

بطور کلی عموم مردم در مورد شرایط زندگی و نگهداری حیوانات آزمایشگاهی و چگونگی انجام آزمایشات برروی آنها در بی‌اطلاعی مطلق نگه‌داشته می‌شوند. آنها تحت این تصور هستند که این حیوانات در شرایط انسانی و راحت نگهداری شده در هنگام آزمایشات مورد بی‌حسی و یا بی‌هوشی کامل قرار گرفته و درد نمی‌کشند.

محل نگهداری و چگونگی انجام آزمایش برروی این موجودات از چشم مردم مخفی نگه‌داشته شده و معمولا از اجازه ورود و بازدید عموم تحت عناوین مختلف از جمله "حفظ امنیت"، "خطر انتقال میکروب‌های بیماری‌زا" و امثالهم جلوگیری به عمل می‌آید.
تصوير
بطور مثال، بسیاری از مردم نمی‌دانند که ایجاد زخم و بریدگی با چاقو یا در مقابل گلوله و خمپاره قرار دادن، بریدن یا شکستن دست و پا، قطع کردن یا له کردن و بریدن دیگر اعضای بدن، شوک‌های مکرر الکتریکی در طول روز، تکه برداری، شکستن جمجمه، وصل کردن الکترودهای جریان برق به مغز نخاع و مخچه، تزریق مواد سمی، ایجاد تشنج، درد، حملات صرعی، خونریزی‌های داخلی، اسهال، استفراغ و بسیار عوارض دیگر بوسیله داروهای مختلف، اعمال گازهای اشک‌آور، گازهای سمی و مواد سرطان‌زا بر چشم و گوش در مورد میمون‌ها، خوراندن الکل و سایر مواد سمی غوطه‌ورکردن یا غرق کردن در آب، پرتاب وزنه‌های سنگین روی جوندگان برای قطع نخاع و ایجاد فلجی، و هزاران هزار فجایع مشابه اساس آزمایشات برروی حیوانات را تشکیل می‌دهد.

تصوير
شکی نیست که اگر مردم از ماهیت این آزمایشات با خبر بودند برای ممنوعیت آنها با ما هم صدا می‌شدند.

2- به دلیل تفاوتهای فاحش فیزیولوژیک، بیولوژیک، پسیکولوژیک، ژنتیک، آناتومیک و محیط زیستی بین انسان و دیگر حیوانات، نتایج آزمایش برروی حیوانات غیرقابل اعتماد است.
تجربه نشان داده که تکیه بر نتایج بدست آمده از آزمایش برروی حیوانات نه تنها کمکی به بهبود وضع سلامت انسان‌ها نکرده بلکه در بسیاری موارد نتایج غلط، انحرافی و خطرناک برای بشر به بار آورده است.

تصوير
3- شرایط ساختگی محیط آزمایشگاهی و ایجاد بیماری مصنوعیِ در حیوانات برای مطالعه آن هر چند هم که سعی در شبیه‌سازی آن به محیط زندگی انسانها و پروسه بیماری در آنها گردد بازهم مصنوعی و غیرقابل اعتماد است.
تصوير
بیماری‌های مختلف در میان گونه‌ها و انواع مختلف متفاوت بوده داراری اتیولوژی، تاریخ طبیعی، علایم بالینی و پروسه متفاوت بوده به درمان نیز پاسخی متفاوت می‌دهند.

حال آنکه مشاهده و تحقیق پروسه ایجاد و پیشرفت یا بهبود بیماری‌ها در جوامع انسانی و تحقیقات اپیدمیولوژیکی برروی جوامع، گروه‌ها و قومیت‌های متفاوت نتایج قابل اتکایی در مورد علل بوجود آورنده بیماری‌ها و گروه‌ها و دسته‌هایی که در ریسک کمتر یا بیشتر قرار دارند بدست خواهد داد.

این تنها راه قابل اعتماد برای آزمایش برروی بیماری‌های انسان‌هاست.حیوانات همچنین با زبان انسان تکلم نکرده قادر نیستند تأثیرات داروهای مختلف و مواد شیمیایی، بهبود یا عدم بهبود خود را با ما در میان بگذارند.

این خود سرچشمه بسیاری از اشتباهات و نتیجه‌گیری‌های نادرست و بی‌اطلاعی از بسیاری عوارض بدنی می‌گردد. که سپس می‌تواند در انسان‌ها عواقب غیر قابل جبرانی ببار آورد.

4- بسیاری از آزمایشات تکراری، بی‌معنا و بیهوده بوده به دلایلی غیر از دلایل شناخت و درمان بیماری‌ و یا به اصطلاح کمک به انسان‌ها انجام می‌شوند.

این دلایل عدیده بوده و از میان آنها می‌توان گرفتن کمک‌های مالی از دولت، از کمپانی‌های دارویی یا تکنولوژیکی و از مراکز تحقیقاتی یا دانشگاهی که از این نوع آزمایش‌ها پشتیبانی می‌نمایند، انتشار نتایج آزمایشی، صرفنظر از موضوعیت داشتن یا قابل استفاده بودن آن برای انسان، برای کسب پرستیژ، حفظ و نگهداری مشاغل و کرسی‌های دانشگاهی، نفوذ شبکه‌های پرورش یا اسارت حیوانات به منظور فروش آنان به آزمایشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی و بهره‌گیری‌های غول آسای مالی و پذیرش و مقاومت روش‌های جدید و آسان بدون روشهای جا افتاده و تکراری و... را نام برد.

5- انسان مرکز ثقل جهان نیست.
تصوير
بنظر می‌رسد که بخصوص در چند صد سال اخیر با غلبه علم و تکنولوژی بر تفکر و زندگی، بشر خود را مرکز جهان و کائنات تصور کرده بدین باور رسیده که از عقل و هوشی برتر نسبت به تمامی موجودات دیگر برخوردار است و براین مبنا به خود اجازه داده که با "موجودات پست‌تر از خود" هرگونه که خواست رفتار کند.

امروزه به درستی ثابت شده که انسان نه تنها مرکز کائنات نبوده بلکه از نظر هوش و درک و احساس در همین کره خاکی نیز تک و بی‌همتا نیست.

تحقیقات، مطالعات، تجربیات و مشاهدات فراوان افرادی که از نزدیک در ارتباط با حیوانات بوده و حتی در میان آنان زندگی کرده‌اند نشان می‌دهد که مغز این حیوانات از نظر عملکرد اگر بالاتر از مغز انسان نباشد هم ردیف آن است.


به عنوان مثال ثابت شده که دولفین‌ها دارای شخصیت، فرهنگ و جامعه بوده هر دولفینی قائل به فردیت شخص خود و تمیز خود از دیگران است. این مسئله مختص به دولفین‌ها نبوده و می‌دانیم که بطور کلی حیوانات دارای هوش، ادراک و احساس بوده از اجتماع و قوانین اجتماعی خاص خود برخوردارند.

6- ما انسان‌ها تنها موجودات روی زمین نیستیم. کره زمین خانه همه است.

همه موجودات دیگر مانند ما انسان‌ها حق حیات دارند. هر موجودی در این جهان صرفنظر از شکل و رنگ و اندازه نه فقط دارای حق حیات بوده بکله در تداوم چرخه حیات و اکوسیستم نقش مهمی بازی می‌کنند.

تصوير
کره زمین در کل خود یک ارگانیسم زنده، یک بدن است و هر یک از ما موجودات چه نبات، چه حیوان و چه کانی مانند سلولی از این بدن، همانگونه که هر سلولی در وجود ما جایگاه و عمل خاص خود را داشته بدون آن، اعمال حیاتی بدن دچار اختلال گشته و سرانجام به مرگ ارگانیسم می‌انجامد به همان شکل هر موجودی در چرخه اکوسیستم جایگاه خاص خود را داشته نقش خاصی را در هموستازی، بالانس و بقای کره زمین و موجودات دیگر برعهده دارد.

درک این نکته باعث تکریم و احترام به حیات در هر شکل آن، تواضع و فروتنی به جای اینکه خود را صاحب هرگونه حقی بدانیم، می‌گردد.

7- همه ما به هم وابسته‌ایم و توسط شبکه‌ای به نام حیات با یکدیگر در ارتباطیم.
تصوير

حیات ما بسته به حیات دیگر موجودات طبیعت است. هوایی که ما نفس می‌کشیم همان هوایی است که سگ و گاو و خرگوش و دیگر حیوانات تنفس می‌کنند آب و خاک نیز همان است. آنچه آنها بیرون می‌ریزند ما مصرف می‌کنیم و آنچه ما بیرون می‌ریزیم به مصرف آنها می‌رسد.

برخلاف تصور داروین که کل حیات و همه موجودات را در رقابت، جنگ و سبعّیت مداوم با یکدیگر می‌دانست، کل چرخه حیات در همکاری و همیاری با هم است که موجودیت می‌یابد.

همه ما برای ادامه حیات به هم وابسته‌ایم. ما به هوا و گیاهان و حیوانات و خورشید و آب وابسته‌ایم دیگر حیوانات هم به ما و به یکدیگر وابسته‌اند. سبعّیت ما تکرار و تداوم سبعّیت در جهان است و مهربانی ما تداوم مهربانی در جهان.

همه ما به هم وابسته‌ایم و درد و شکنجه هر موجودی درد و شکنجه ما، درد و شکنجه دیگر موجودات و درد و شکنجه زمین و حیات است.

8- حیوانات دارای حس و ادراک هستند، درد می‌کشند، ترس و وحشت را می‌شناسند و بجای بسر بردن در تنهایی در قفس‌های سرد آزمایشگاهی در خوف شکنجه‌گاه باید در محیط طبیعی خود در طبیعت زندگی کنند.

حیوانات مهربانی را می‌شناسند و در مقابل محبت عکس‌العمل مهربانانه و سپاسگزارانه نشان داده با انسان اُخت شده اعتماد نشان می‌دهند. هر انسانی که به شکلی در رابطه با حیوانات قرار می‌گیرد بدرستی بر این نکات صحه خواهد گذاشت.
تصوير

9- شفقت و مهربانی به حیوانات قلب های ما و جهان ما را مهربان تر و نرم خوتر می‌کند.
چه کسی است که نخواهد در جهانی سرشار از عدالت، در صلح و مهربانی، به دور از جنگ و کشتار و در کنار خانه و خانواده خود در سلامت و شادمانی زندگی کند. دیگر موجودات نیز همین گونه محیط زیست و زندگی را دوست دارند و خواهان آنند. خشونت، خشونت می‌آفریند. سبعّیت جنگ و ترس و ویرانی را دامن می‌زند. آزار و سبعّیت نسبت به حیوانات سکوت و تحمل در برابر آن آموزش خشونت و سبعّیت به جامعه و به کودکان ماست.

تصوير
10- درصد بسیار بزرگی از بیماری‌هایی که امروزه بشر بدان مبتلاست در اثر تغذیه نادرست و ناسالم و محیط زیست و تفکر بیماری‌زا بوجود آمده است. درصد بزرگتری از بیماری‌ها نیاز به دارو و درمان نداشته با استراحت و طی شدن پروسه بیماری، توسط بدن بهبود پیدا می‌کنند.
تصوير

بطور مثال در مورد شناخت و درمان بیماری‌های دیابت، فشار خون، چاقی، بالا بودن کلسترول، بیماری‌های قلبی، کبدی، روده‌ای و بسیاری بیماری‌های دیگر که ارتباط مستقیم با طرز تغذیه و نوع زندگی دارند به جای آزمایشات بیهوده با هزینه‌های سرسام آور و کشتار و شکنجه روزانه میلیون‌ها حیوان، باید به تعلیم و آموزش روش‌های درست تغذیه پرداخت.

برنامه‌های آموزشی تغذیه و روش زندگی سالم باید پزشکان و دست‌اندرکاران را نیز به اندازه بیماران در برگیرد زیرا متأسفانه کارشناسان امور سلامت نیز خود به جز درصد کوچکی، از این دست آموزش‌ها بی‌بهره نگاه داشته شده‌اند.

11- امروزه علم و تکنولوژی، گزینه های فراوانی به جای استفاده از حیوانات در امور آزمایشگاهی و آموزشی فراهم آورده است.

این روشها نه تنها انسانی‌تر و از نظر اقتصادی مقرون به صرفه‌تر می‌باشند بلکه به دلیل شباهت بسیار نزدیکتر به مدل‌های انسانی و شرایط واقعی بیماری‌ها و هم چنین پاسخ بدن به درمان‌های مختلف قابل اتکاء‌تر و حقیقی‌تر هستند.
تصوير

با تشکر از گروه "ایرانیان مخالف آزمایش روی حیوانات" و دکتر زرین آذر و دکتر رامک روشنایی و همه کسانی که در گردآوری و تهیه این مقالات نقش داشته اند.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

پزشکان سالانه هفت تا ده هزار میلیارد زیرمیزی می گیرند

پستتوسط pejuhesh232 » پنج شنبه فبريه 19, 2015 9:12 pm

پزشکان سالانه هفت تا ده هزار میلیارد زیرمیزی می گیرند


Image

وزیر بهداشت از زیرمیزی سالانه هفت تا ده هزار میلیاردی در نظام سلامت خبر داده است. با توجه به آمار پزشکان کشور، این اعداد به معنای این است که چیزی حدود ۳۵۰۰ پزشک، هر کدام سالی دو ـ سه میلیارد تومان رشوه می‌گیرند!
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

رها کردن جسد زن بیمار در گورستان؟!

پستتوسط najm134 » پنج شنبه آپريل 02, 2015 8:30 pm

رها کردن جسد زن بیمار در گورستان؟!

شایعه مردن یک زن بیمار در بیمارستان اندیمشک و رها کردن آن در قبرستان این شهر بازتاب زیادی داشت؛ هر چند مسئولان بیمارستان اندیمشک آن را تکذیب کرده و می‌گویند داستانی دروغین است.

ماجرای این شایعه تا جلسه شورای اسلامی شهر اندیمشک پیش رفت که اعضای شورای اسلامی شهر بر پیگیری موضوع تا روشن شدن نتیجه بسیار اصرار کردند.بر پایه این شایعه در هفته گذشته یک زن بیمار 40 ساله که در بیمارستان اندیمشک جان باخته در وضعیتی بسیار نامناسب در قبرستان شهر اندیمشک رها شده است.

بر اساس این شایعات زن جوان در بیمارستان امام علی (ع) اندیمشک بستری بوده اما پس از چند روز بستری در بیمارستان بدون اینکه کاملاً درمان شده و بهبود یابد در وضعیتی نامناسب به دلیل اینکه کسی حاضر به تحویل گرفتن وی نبوده در قبرستان این شهر رها شده است.

گفته شده این بیمار ابتدا به وسیله آمبولانس به خانه و سپس برای تعیین تکلیف به یک کلانتری انتظامی منتقل شده که به دلیل نداشتن مکانی برای نگهداری سرانجام در قبرستان اندیمشک در وضعیتی نامناسب رها شده است.

«رعنا میرعالی» عضو شورای شهر اندیمشک در این زمینه گفت: به عنوان نماینده مردم در شورا این حرکت را محکوم کرده و از دادستان به‌عنوان مدعی‌العموم درخواست رسیدگی هرچه سریعتر با خاطیان این ماجرا را دارم.

مدیر شبکه بهداشت و درمان اندیمشک با رد شایعات و برخی اظهارنظرها در خصوص مرگ یک زن بیمار گفت: این بیمار در بیمارستان امام علی (ع) بستری و تحت درمان کامل بوده و این بیمارستان قصوری نداشته است.

«احمد مجیدی» افزود: 15 آذرماه این زن به بیمارستان مراجعه کرده و به تشخیص پزشک دو واحد خون دریافت کرده است.وی با ارائه همه مستندات حضور این زن در بیمارستان امام علی(ع) اندیمشک افزود: این زن به هیچ وجه بستری نشده و ساعت 10 صبح روز 16 آذر از بخش اورژانس بیمارستان ترخیص شده است.

وی گفت: زن جوان از آنجا که پولی برای کرایه تاکسی نداشته با خودروی یکی از کارکنان بیمارستان تا در خانه منتقل شده است.

مجیدی گفت: طبق مستندات بیمارستان این زن در طول سال 11 بار به بیمارستان مراجعه کرده و حتی تحت عمل جراحی نیز قرار گرفته است.

وی با انتقاد از اظهارنظر صورت گرفته از سوی شورای اسلامی شهر اندیمشک در این خصوص افزود: زن جوان اصلاً در بیمارستان بستری نشده که در حق وی کوتاهی شده باشد.

وی علت حضور نداشتن در جلسه شورای اسلامی شهر اندیمشک در این رابطه را «نحوه نامناسب دعوت این شورا» عنوان کرد.

گفته می‌شود این زن بیمار چند روز پیش در خانه خود در اثر بیماری در گذشت.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

بیمارستان‌هایی که به قتلگاه معروفند

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 18, 2015 6:40 pm

بیمارستان‌هایی که به قتلگاه معروفند


Image

به گزارش«شیعه نیوز»، علیرضا دبیر در یکصد و پنجاه و دومین جلسه رسمی چهارمین دوره شورای اسلامی شهر تهران، به وزیر بهداشت و درمان و آموزش پیشنهاد کرد کارگروهی متشکل از یک عضو شورا، شهرداری تهران و وزارت بهداشت به منظور رسیدگی به مشکلات شهر تهران در این حوزه تشکیل شود.

وی با اشاره به اینکه تا کنون وزاری زیادی به شورای شهر آمده اند اما هنوز در عمل اتفاقی نیافتاده؛ از وزیر بهداشت خواست ساماندهی اماکن بهداشتی درمانی را در اولویت برنامه‌ها قرار دهد.

دبیر تصریح کرد: وجود دکتر ایازی یک فرصت برای هر دو طرف است و ما می‌توانیم با ساماندهی اماکن بهداشتی و درمانی شهر تهران و تعیین تکلیف پسماندهای بیمارستانی تاثیر زیادی در بهبود وضعیت بهداشتی شهر تهران داشته باشیم.

رییس کمیسیون برنامه و بودجه شورای اسلامی شهر تهران همچنین بر ضرورت ورود خیرین سلامت در حوزه بیمارستانی تاکید کرد و گفت: شما می توانید تصمیم گیر باشید و شورا هم می تواند با ایجاد تسهیلات در این راه به شما کمک کند.

دبیر اضافه کرد: بیمارستان فیروزآبادی و شهدای هفتم تیر در بین مردم به قتلگاه معروف است اما با ورود خیرین سلامت در حوزه بیمارستانی می توانیم وضعیت این بیمارستانها را بهبود دهیم.

رییس کمیسیون برنامه و بودجه شورای اسلامی شهر تهران در پایان مجددا بر ضرورت تشکیل کارگروه تاکید کرد و اظهار داشت: ما در بودجه به حوزه سلامت و بهداشت کمک زیادی کرده ایم و اگر یک عضو شورا در این کارگروه حضور داشته باشد نیازهای مردم شهر تهران در این حوزه به خوبی دیده می شود.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مقایسه درآمد پزشکان در ایران و غرب/ پزشکان میلیونی تا میلیار

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه مه 23, 2015 12:12 pm

مقایسه درآمد پزشکان در ایران و غرب/ پزشکان میلیونی تا میلیاردی!


بيداد طب تجاري در ايران:
دريافتي معاون درمان وزير محترم بهداشت كه متخصص قلب است از بيمارستان امام حسين (ع) در تابستان ۱۳۹۱ ماهانه بين ۶۱ تا ۸۳ ميليون تومان بوده است.
وجود يك گروه ۳ هزار نفري ماليات گريز در بين پزشكان، اگر اين رقم را كه چيزي حدود ۵/۲ ميليارد يورو و ۳ ميليارد دلار است بين اين تعداد پزشك تقسيم کنیم به درآمد ماهانه بين ۱۹۴ تا ۲۷۸ ميليون تومان فقط از طريق دريافت زيرميزي مي رسيم.
يشترين درآمد را متعلق به جراحان مغز و اعصاب دانست كه بين ۲۰۰ تا ۳۰۰ ميليون تومان در ماه است. متاسفانه بيشترين امار فوتي در بيماران اين جراحي است
اکنون این سئوال مطرح است در شرایطی که درآمد یک کارمند یا کارگر ایرانی به طور متوسط حتی یک پنجم درآمد همتای آمریکایی و اروپایی خودش نیست، چه طور درآمد یک پزشک متخصص ایرانی بین ۵ تا ۱۰ برابر همتای اروپایی و آمریکایی اوست؟



پایگاه خبری تحلیلی هدانا (HODANA.IR): در چند ماه گذشته گزارش ها و مصاحبه هايي منتشر شد كه درآمد پزشكان متخصص ايراني را با همكارانشان در ايالات متحده و اروپا مقايسه كرده بود.

دکتر مسعود پزشكيان وزير اسبق بهداشت و عضو كميسيون بهداشت و درمان مجلس از درآمد ۷ برابري متخصصين ايراني در مقايسه با پزشكان آمريكايي (نسبت به درآمد سرانه) سخن گفته و دکتر حسن طريقت منفرد که او هم سابقه وزارت بهداشت را دارد، عنوان کرده است كه درآمد يك ساعت كار در بخش خصوصی ايران برابر با ۲۰۰ ساعت كار پزشكان فوق تخصصي آلمان است. اما اين اظهارات با واكنش شديد دکتر سید حسن هاشمي وزير بهداشت، دولت یازدهم مواجه شد.

وي اين قبیل افراد را متهم به بيسوادی، منفی گرایی فرهنگی، كم اطلاعي و نگرانی از منافع خود كرد و جامعه پزشكي را به پاسخ دادن تشویق کرد. در همین ارتباط دکتر علیرضا زالی رئيس کل سازمان نظام پزشكی ایران گفته است که «درآمد بالای پزشكی سرابی بيش نيست»!

مقایسه درآمد پزشكان متخصص در آمريكا و اروپا

مطلع شدن از درآمد پزشكان غربي اصلا کار دشواري نیست. چرا كه سازمان های مسئول در اين كشورها درآمد سالانه پزشكان در رشته های مختلف را براي اطلاع عموم اعلام مي کنند. شفاف بودن درآمد اين پزشكان نقش بسزايي در برنامه ريزي سيستم هاي بهداشتي و درماني اين كشورها داشته و نسبت اين درآمد به درآمد ساير اقشار شاغل در سيستم بهداشتي درماني نظير پرستاران و همچنين نسبت به ساير گروه های كاری در اين كشورها به عنوان يك معيار براي عدالت اجتماعي محسوب مي شود.

نسبت درآمد پزشكان نسبت به ساير اقشار جامعه در كشورهاي سوسياليستي نظير آلمان و سوئد (منظور از سوسياليستي سيستم اقتصادی اين كشورهاست) در مقايسه با كشورهای كاپيتاليستی (سرمايه داری مطلق) نظير آمريكا معمولا كمتر است. نکته جالب اینکه درآمد پزشکان در کشور ما چندین برابر کشورهای سرمایه داری است در حالی که درآمد اقشار حقوق بگیر در ایران، از جمله کارگران خیلی خیلی کمتر از آن کشورهاست.

بر اساس گزارش اداره كار ايالات متحده كه در ۲۵ مارس ۲۰۱۵ (۵ فرودين ۱۳۹۴) منتشر شد، متوسط درآمد سالانه يك جراح در ايالات متحده ۲۴۰ هزار و ۴۰۰ دلار است كه معادل حدود ۶۵ ميليون تومان درآمد ماهانه مي شود. در همين گزارش درآمد سالانه يك متخصص داخلی ۱۹۰ هزار و ۵۳۰ دلار گزارش شده كه معادل حدود ۵۱ ميليون تومان ماهانه مي شود. درآمد متوسط سالانه برای پرستاران آمريكایی ۶۹ هزار و ۷۹۰ دلار در سال است كه معادل حدود ۱۹ ميليون تومان درآمد ماهانه برای اين گروه است. حقوق متوسط براي تمامي مشاغل در ايالات متحده ۴۷ هزار و ۲۳۰ دلار در سال است كه معادل درآمد ماهانه حدود ۱۳ ميليون تومان مي شود. بالاترين درآمد در ايالات متحده متعلق به مديران ارشد، پزشكان و روانپزشكان و كارمندان شاغل در شركت هاي نفتي بوده است.

بر اساس گزارش اداره سلامت عمومی بريتانيا در اكتبر ۲۰۱۴ (مهر ماه ۱۳۹۳) درآمد متوسط پزشكان در انگلستان در ۱۲ ماه قبل از گزارش حدود ۷۴۰۰۰ پوند در سال بوده كه معادل ماهانه ۳۰ ميليون تومان است. درآمد سالانه پرستاران و گروه مامایی در انگلستان سالانه حدود ۳۱۰۰۰ پوند در سال ۲۰۱۴ بوده است كه معادل ماهانه ۵ میلیون و ۱۲۰ هزار ميليون تومان مي شود. در همین حال میانگین درآمد سالانه تمامي مشاغل در بريتانيا حدود ۲۷۰۰۰ پوند معادل ۱۱ ميليون تومان است.

بر اساس گزارش اداره فدرال كار آلمان و اتحاديه ماربورگ پزشكان آلمان، درآمد متخصصان رشته هاي مختلف پزشكی بر اساس سابقه خدمتي و محل خدمت (بيمارستان دانشگاهي يا خصوصي) بين ۵۳۰۰ يورو (متخصصين بين ۱ تا ۳ سال سابقه) تا ۶۸۰۰ يورو (متخصص با سابقه ۱۳ سال كار) است. این میزان معادل ماهانه حداقل ۵ ميليون ۱۸۰ هزار تومان تا حداكثر ۲۴ ميليون تومان می شود. اگر اين متخصصان به عنوان رئيس گروه پزشكان متخصص انتخاب شوند حقوق آنها ماهانه بين ۶۶۰۰ يورو (با سابقه ۱ تا ۳ ساله در بيمارستان هاي خصوصي) تا حداكثر ۹۲۰۰ يورو (با سابقه بيش از ۱۳ سال كار در بيمارستان هاي دانشگاهي) است كه معادل حداقل ۲۳ ميليون تومان تا حداكثر ۳۲ ميليون تومان در ماه است. در نهايت اگر متخصصي بتواند به رتبه رياست كل يك بخش درماني با درجه پروفسوري برسد در اين صورت بطور متوسط حدود ۸۰ ميليون تومان درآمد ماهانه كسب مي كند. درآمد متوسط ماهيانه يك پرستار حدود ۲۳۰۰ يورو است كه معادل ۸ ميليون تومان درآمد ماهانه است.

درآمد پزشکان در اروپا

براساس آخرين گزارش فدراسيون پزشكان اروپا در سال ۲۰۱۴ حداكثر درآمد پزشكان شاغل در بيمارستان های فرانسه بين ۴۵۰۰ تا ۷۹۰۰ يورو (۱۲ تا ۲۵ ميليون تومان)، در ايتاليا بين ۴۵۰۰ تا ۱۲۰۰۰ (۱۲ تا ۴۲ ميليون تومان)، در دانمارك بين ۸۳۰۰ تا ۱۳۳۰۰ (۲۹ تا ۴۶ ميليون) و در اسپانيا بين ۲۴۰۰ تا ۴۳۰۰ يورو (۵/۸ تا ۱۵ ميليون تومان)است. همچنين متوسط درآمد سالانه دستياران پزشكي در امريكا ۵۵۳۰۰ دلار (حدود ۱۵ ميليون تومان ماهانه) است. درآلمان متوسط درآمد دستياران رشته پزشكي بر اساس سال تحصيلي وي بين ۴۰ تا ۵۴ هزار يورو در سال مي باشد كه معادل ماهانه ۵میلیون و ۱۱۰ هزار تا ۵ ميليون و ۱۵۰ هزار تومان می شود.

البته لازم به ذكر است كه از درآمدهای ذكر شده، بر اساس شرايط كاری، خانوادگي و طبقه مالياتي حدود ۱۵ تا ۴۰ درصد ماليات كم مي شود. همچنین با وجود نزديك بودن درآمد پزشكان به ساير افراد شاغل در سيستم بهداشتي - درماني و همچنين متوسط درآمد ساير مشاغل در سالهاي گذشته اعتراضاتي نسبت به اين اختلاف در رسانه هاي مختلف اين كشورها منتشر شده است. اعتراض نسبت به این تبعیض ها منجر به وضع قوانيني شده تا سقف درآمد پزشكان كاهش یابد. از طرف ديگر پزشكان نيز در كشورهاي غربي نارضايتي خود را از دريافت كم ابراز داشته اند. در آلمان بين ۱۰ تا ۵۳ درصد از پزشكان متخصص در رشته هاي مختلف از درآمد خود ناراضي بوده اند كه بيشترين گروه ناراضي ها در بين متخصصين گوش و حلق و بيني بوده و كمترين آنها را پاتولوژيست ها (متخصصين آسيب شناسي) تشكيل مي دادند.

درآمد پزشكان متخصص ايراني چقدر است

متاسفانه بر خلاف كشورهاي اروپايي و امريكا، هيچ آمار رسمي از درآمد متوسط و همچنين حداقل و حداكثر درآمد پزشكان متخصص در کشورمان از مراجع رسمي نظير وزارت بهداشت، سازمان نظام پزشكي، وزارت كار و یا اداره آمار وجود ندارد. گرچه برای پاسخ صريح و روشن به اين سئوال كه درآمد متخصصان ايراني نسبت به پزشكان ساير كشورها در چه سطحي است نياز به شفاف سازی در اين زمينه وجود دارد ولي سعي كرديم تا با استفاده از شواهد نسبتا متقن موجود، ميزان درآمد متخصصين ايراني را تخمين بزنيم.

كارانه پزشكان

ارقام متفاوتي از سوي دست اندركاران و صاحب نظران در خصوص كارانه پزشكان متخصص در بيمارستان هاي مختلف گزارش شده است. در نامه ای كه ۶ تن از نمايندگان اقتصاددان مجلس به رئیس جمهوری در خصوص تعرفه پزشكان منتشر شد، اين نمايندگان ضمن اعتراض به تبعيض درآمد پزشكان با ساير اقشار كادر درماني ذكر شده است: «دريافتي معاون درمان وزير محترم بهداشت كه متخصص قلب است از بيمارستان امام حسين (ع) در تابستان ۱۳۹۱ ماهانه بين ۶۱ تا ۸۳ ميليون تومان بوده است. همچنين در خبری كه یکی از خبرگزاري ها در فروردين ۱۳۹۴ گزارش کرد، حسن غفوري فرد وزير و نماينده سابق مجلس اذعان داشته كه «مدير يكي از بيمارستان ها خودش به من گفت كه من فقط ۴۵ ميليون تومان كارانه مي گيرم». دکتر ايرج خسرونيا رئيس جامعه پزشكان متخصص داخلي ايران نيز بيشترين كارانه ها را مربوط به جراحان قلب و مغز و اعصاب دانست كه مي تواند ماهانه تا ۷۰ ميليون تومان هم برسد. در مقابل اين رقم ها، معاون درمان وزارت بهداشت در خرداد ماه ۱۳۹۳ اعلام کرد كه استادان دانشگاه كه مطب ندارند و تمام وقت در بخش دولتي كار مي كنند كارانه زير ۱۰ ميليون تومان مي گيرند و علی جعفريان رئيس دانشگاه علوم پزشكي تهران، متوسط رقم كارانه هيئت علمي دانشگاه را ۵ ميليون و ۶۰۰ هزار تومان دانست. در سال ۱۳۹۲ حسن طريقت منفرد وزير سابق بهداشت، اعلام كرد كه درآمد كاركرد پزشكان در بخش دولتی براي ۱۵۰ ساعت كار ماهانه ۳۴ ميليون تومان است.

زيرميزي

عليرغم اينكه دريافت زيرميزي توسط برخي از پزشكان متخصص سالهاست رواج دارد اما هيچ وقت آمار دقيق از ميزان اين دريافت ها گزارش نشده است. این در حالی بود که دکتر سید حسن هاشمي وزير بهداشت، زيرميزي را در فروردين ۱۳۹۳ حدود ۷ تا ۱۰ هزار ميليارد تومان اعلام كرد (مبلغي حدود سه برابر ميزان اختلاس معروف ۳۰۰۰ ميلياردي). با تكيه بر تخمين ايرج نديمي نماينده مردم لاهيجان و سياهكل در مجلس مبني بر وجود يك گروه ۳ هزار نفري ماليات گريز در بين پزشكان، اگر اين رقم را كه چيزي حدود ۵/۲ ميليارد يورو و ۳ ميليارد دلار است بين اين تعداد پزشك تقسيم کنیم به درآمد ماهانه بين ۱۹۴ تا ۲۷۸ ميليون تومان فقط از طريق دريافت زيرميزي مي رسيم. بالطبع هرچه تعداد پزشكان زيرميزي بگير بيشتر باشد اين ارقام كمتر مي شود.

حقوق پايه ماهانه

بسياري از پزشكان متخصص كه در دانشگاه ها و يا ساير سازمان هاي دولتي يا غير دولتي نظير سازمان تامين اجتماعي كار مي كنند حقوق ماهانه چند ميليوني بر اساس سابقه كار و رده علمي دريافت مي كنند. اين ارقام به كارانه اضافه شده و به عنوان دستمزد نهايي پرداخت مي شود. ارقام اين دستمزدها نيز بطور شفاف در دسترس نیست.

درآمد مطب و كلينيک های خصوصي

در اين مطب ها معمولا تعداد زيادي بيمار ويزيت مي شوند كه علاوه بر حق ويزيت در بسياري از اين مطب ها درآمدزايي از طريق انجام آزمايشاتي نظير نوار قلب، نوار مغز، سونوگرافي و... نيز صورت مي گيرد. متاسفانه بررسي هاي انجام شده نشان مي دهد كه از درآمد متوسط مطب ها و كلينيك ها نيز هيچگاه گزارش شفافي منتشر نشده است.

با توجه به نكاتی که عنوان شد، تخمين درآمد نهايي يك پزشك متخصص در ايران به خاطر منابع متعدد درآمد و عدم شفافيت غير ممكن است.

دکتر ايرج خسرونيا در مصاحبه ای که داشته است، بيشترين درآمد را متعلق به جراحان مغز و اعصاب دانست كه بين ۲۰۰ تا ۳۰۰ ميليون تومان در ماه است. ايرج نديمي نماينده مجلس به وجود دست کم ۳۰۰ پزشك با درآمد ماهانه يك ميليارد تومان اشاره كرد. دكتر علي اصغر پيوندی رئيس هيئت مديره نظام پزشكي تهران نيز با تاييد وجود پزشكان متخصص با درآمدهاي چند صد ميليوني اظهار داشت كه نمي توان درصدی را براي اين تعداد پزشكان تعيين كرد. در تحقيقي كه توسط يك گروه در صدا و سيما انجام شده بود، گزارشي از ۲ هزار پزشك با درآمد بالاي ۵۰۰ ميليون تومان در ماه ارائه شد. در عین حال با آشفتگي اطلاعات موجود بطور قطعي نمي توان گفت كه درآمد متخصصين ايراني بيشتر يا كمتر از همتايان خارجي آنها است، ولی دو نكته با توجه به اطلاعات موجود قطعي است.

پزشكان متخصصي كه درآمدشان شامل كارانه، حقوق پايه، درآمد مطب و زيرميزي مي شود قطعا چندين برابر متخصصان اروپايي و امريكايي درآمد دارند.

عدم عدالت در پرداخت بين پزشكان و ساير كادر درماني و همچنين دستياران پزشكي حتي با اطلاعات داده شده توسط نظام پزشكي و وزارت بهداشت، كاملا مشهود است.

دريافتي متوسط پرستاران در آمريكا و آلمان يك سوم تا يك چهارم درآمد پزشكان است كه در ايران این رقم به شدت كمتر است. همچنين حقوق دستياران پزشكي در آمريكا حدود ۲۵ درصد درآمد يك متخصص و در آلمان حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد درآمد يك متخصص است. اين باعث مي شود كه يك پزشك در دوران دستياري زير خط فقر زندگي نكند و با دريافت تخصص خود سعي بر رفع محروميت هاي قبلي در اسرع وقت نداشته باشد.

در تمامي كشورهاي پيشرفته دنیا، درآمد پزشكان جزئي از بودجه كلي سلامت كشور محسوب مي شود و به اين خاطر است كه با شفافيت بايستي هر ساله اعلام شود. در حال حاضر پاشنه آشيل طرح تحول نظام سلامت در كشور، افزايش نامتقارن تعرفه هاي پزشكي است. در شرایطی که اساسا درآمد پزشكان نامشخص است. چگونه مي توان به دنبال عدالت در سلامت بود بدون آنكه درآمد بخش هاي مختلف سيستم بهداشتی - درماني قبل از انجام اصلاحات مشخص شده باشد؟ مهمترين قدم مي تواند شفاف سازي درآمد تمامی گروه هاي شاغل در سيستم بهداشتي - درماني از جمله پزشكان متخصص باشد، كاري كه به گفته حسن طريقت منفرد وزیر سابق بهداشت، سازمان نظام پزشكي مايل به انجام آن نيست.

اکنون این سئوال مطرح است در شرایطی که درآمد یک کارمند یا کارگر ایرانی به طور متوسط حتی یک پنجم درآمد همتای آمریکایی و اروپایی خودش نیست، چه طور درآمد یک پزشک متخصص ایرانی بین ۵ تا ۱۰ برابر همتای اروپایی و آمریکایی اوست؟ مگر نه اینکه اقشار دیگر جامعه از جمله حقوق بگیران باید دستمزدهای کلان پزشکان را بپردازند؟ مسئول این عدم تناسب حیرت انگیز و این شکاف بزرگ درآمدی کیست؟
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

سلطه طب تجاري بر نظام طبي ايران

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه ژوئن 28, 2015 11:50 am

سلطه طب تجاري بر نظام طبي ايران
گزارش از زبان وزير بهداشت


وزیر بهداشت گفت: بخش مهمی از ما پزشکان مردم را رها کرده و فقط از خودمان تعریف می‌کنیم. مواردی را از برخی همکاران دیده‌ام که واقعاً خجالت کشیده‌ام.

حسن قاضی زاده هاشمی، در همایش راهکارهای ارتقای شأن جامعه پزشکی در برج میلاد که که با امضای تفاهمنامه سازمان نظام پزشکی و مجمع انجمن های علمی پزشکی همراه بود، افزود: آرزو می‌کردم،‌وزیر نبودم و خاطر همه جمع باشد که دیگر در هیچ انتخاباتی کاندیدا نخواهم شد.

او خطاب به نمایندگان انجمن های پزشکی گفت: مردم در بخش های مختلف مشکلات بسیار زیادی دارند قبلاً که وزیر نبودم و فقط به عنوان یک چشم پزشک و رئیس انجمن چشم پزشکی فعالیت می‌کردم،‌نگاهم فقط حمایت از یک صنف بود ولی امروز که مشکلات مردم را می‌بینیم نظراتم تغییر کرده است.

وزیر بهداشت افزود: الان دیگر برای مهم نیست که جامعه چشم پزشکی درباره من چه قضاوتی می‌کند، عمل به مسئولیتهای اجتماعی و منافع کل مردم برای من مهم است زیرا در این مدت مسئولیت مواردی را از برخی همکاران دیده‌ام که واقعاً خجالت کشیده‌ام.

وی گفت: برای من مهم نیست که چه کسانی برای من کف می‌زنند یا هورا می کشند، یا بر عکس چه کسانی علیه من تیتر بزنند و حرف و حدیث راه بیندازند، دنیا بسیار زودگذر از این حرفهاست. ما هستیم و کارنامه ای که در پیشگاه ملت، شهدا و دنیای دیگری که به آن معتقدیم.

هاشمی افزود: ما همیشه فکر می‌کردیم خیلی با اخلاق هستیم اما اساتید ما از ما با اخلاق تر بودند، داشتن انصاف و رعایت حقوق شهروندی گوهرهای نایابی شده‌اند. فارغ التحصیلان جدید ما با اینآدرسهای غلطی که به آنها داده‌ایم که اگر می خواهید پولدار شوید حتماً باید در این رشته‌ها تحصیل کنید، با این وضع مطمئن باشید، در آینده مشکلات بشتری خواهیم داشت.

وزیر بهداشت ادامه داد: از شما همکاران می پرسم،‌خداوکیلی مردم در مراجعه به مراکزی که در آن خدمت می‌کنید، احنرام می‌شوند؟ آیا حقوق آنها رعایت می‌شود؟ خودتان قضاوت کنید، من در این ۲۲ ماهی که گذشت مکرر دیده‌ام که مردم واقعاً مستأصل هستند،‌بخشی از استیصال آنها از سر طمع و زیاده خواهی ما و از سر منعفت طلبی ماست.

وی گفت:‌ اگر ما مردم را نداشته باشیم، یک جای کار به بن بست خواهیم خورد،‌و هیچ کاری نمی توانیم بکنیم،‌تمام قدرتمندان و احزاب دنیا،‌همه در نهایت به سراغ مردم می روند،‌ولی ما مردم را رها کرده‌ایم و مرتب زیر یک سقف می‌نشینیم و از هم تعریف می‌کنیم،‌خودمان را هم خیلی مقدس می‌دانیم و بعد هم انتظار داریم که هر آنچه می‌خواهیم برایمان اتفاق بیفتد،‌این شدنی نیست.

وزیر بهداشت ادامه داد: وزارت بهداشت اکنون در مسیر درستی حرکت می‌کند، اعتباری که الان در اختیار وزارت بهداشت است، قابل مقایسه با قبل نیست، رضایتمندی مردم از بخش دولتی بیشتر شده است، ملاک ما مردم است، خیلی ها به از مردم حرف می‌زنند اما در واقع به جای مردم حرف می‌زنند.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

سلامت بشر و تهديدات بيولوژيکي آمريکا

پستتوسط najm111 » دوشنبه جولاي 20, 2015 9:27 pm

سلامت بشر و تهديدات بيولوژيکي آمريکا


هیچ شغل و حرفه ای بزرگتر از صنعت دارو نیست. حرفه مربوط به بیماری از هر صنعت دیگری در روی زمین سودآورتر است و این سود با هزینه کردن سلامت انسان بدست می آید.
تاریخچه مختصری از صنعت دارو در آمریکا به عنوان بزرگترین تولید کننده دارو: در اواخر قرن نوزدهم بعد از انقلاب صنعتی چند نفر ثروتمند که صاحبان شرکتهای بزرگی بودند دریافتند که ”صنعتی کردن” بهداشت و سلامت، کنترل بیشتر ثروت و قدرت را به دنبال دارد. بنابراین با ”حق ثبت اختراع” داروهای شیمیایی و مصنوعی، کار را توسعه دادند و دارو را انحصاری کردند.

”صنعتی کردن” دارو بدین معناست که بیمار را مشتری و دارو را کالا می داند و عوارض جانبی دارو ، خود یک بازار دیگری برای عرضه محصولات جدید خلق می کند. ”حق ثبت دارو” هم یعنی مولکولهای غیر طبیعی را برای استفاده در دارو ابداع کردن. چرا غیر طبیعی؟ چون قانونا مولکولهایی که در طبیعت وجود دارند را نمی توانند پتنت (patent) کنند.(۱)

(John Rockefeller (1839 –۱۹۳۷

برجسته ترین این افراد ثروتمند و طالب قدرت، جان راکفلر آمریکایی بود که همیشه می گفت : ”رقابت یک گناه است”.
Image

شرکت استاندارد اویل (Standard Oil) راکفلر در اوایل قرن بیستم در صنعت نفت تفوق پیدا کرد که مادر شرکتهای ExxonMobil و Esso در حال حاضر می باشد.

راکفلر، مورگان را که بانکدار و نماینده بانک راسشایلد (Rothschild) و انگلند (England) در امریکا بود را به درون سیستم خود آورد و این دو باهم فدرال رزرو آمریکا Federal Reserve Board را بوجود آوردند یعنی تمام معاملات مالی کشور را در دست گرفتند که هنور هم در قدرت هستند.

شرکت دارویی استرلینگ .Sterling Drug, Inc به عنوان بزرگترین شرکت در امپراتوری دارویی راکفلر با ۶۸ شعبه آن در سال ۱۹۶۱، ۲۳،۴۶۳،۷۱۹ دلار یعنی ۵۴٪ سود نشان دادند. Squibb اسکوییب دیگر شرکت دارویی راکفلر در سال ۱۹۴۵ یک سود حیرت آور سه رقمی ۵۷۶٪ را بوجود آورد.

وضعیت کنونی حرفه دارو : یک چهارم ۵۰ شرکت بزرگ اول در دنیا از لحاظ ارزش مالی یا شرکتهای دارویی هستند یا پتروشیمی. بنابراین مدل شغلی راکفلر موفق بوده چرا که دراین دو حیطه یعنی نفت و دارو سرمایه گذاری کرد. به عنوان مثال ارزش شرکت فایزر Pfizer به عنوان سومین شرکت بزرگ دنیا پس از مایکروسافت طبق آمار بانک جهانی در سال ۲۰۰۲، حدود ۲۶۵ بیلیون دلار یعنی برابر با تولید ناخالص ملی کشورهایی نظیر سوییس، سوئد یا اتریش در بازار بود.

فایزر صاحب ۸ مورد ثبت اختراع ۲۵ داروی شیمیایی مانند لیپیتور
است که فقط این حق ثبت موجب کسب ۳۲ بیلیون دلار از فروش آنها گردید.

چهارمین رتبه از آن اکسون موبیل است با ارزش حدود ۲۳۷ بیلیون دلار.
حال سهامداران و مدیران شرکت فایزر (شرکت دارویی ) و اکسون موبیل ( شرکت پتروشیمی) را با یکدیگر مقایسه کنید:


Image

Image


این دو، حلقه ای را تشکیل می دهند که عملیات روزانه بزرگترین شرکتهای دنیا را کنترل می کنند.

Image
ولی شخص اسرار آمیز مرکز حلقه چه کسی می تواند باشد؟


قبل از آن باید به نقش JP Morgan Chase در صنعت دارویی اشاره شود. این فرد به عنوان سهامدار و صاحب شرکت بزرگ داروسازی مرک Merck فعالیت می کند.

Image
حالا به حلقه بزرکتری می رسیم:

Image

با مراجعه به اسامی هیات رئیسه J P Morgan International Council ، شخص اسرار آمیز آشکار می شود:


Image

Image


خانواده راکفلر بیش از ۶۰ سال است که حرفه مرتبط به بیماری را با نگرش سوداگری از طریق نفوذ شخصی، کنترل بانکها، مالکیت شرکتهای بزرگ دارویی و پتروشیمی و حمایت های مالی از سیاستمداران مورد علاقه خود مدیریت می کنند.(۲)

Crony Capitalism
“کرونی کاپیبالیسم ” اصطلاحی است که معنی رفاقت تنگاتنگ دولت و سرمایه داران را می رساند.
در چین مردم به پزشک خانواده ماهیانه مختصری می دهند ولی وقتی مریض می شوند ماهیانه منوقف می شود تا موقعی که سلامتی خود را بازیابند. این سیستم سعی درتحصیل سلامت مردم دارد نه منافع شخصی.

در کاپیتالیسم شرکتهای دارویی در پیدا کردن بهترین درمانها با هم رقابت می کنند و آنها را با قیمتهای رقابتی می فروشند و سرمانه کسب می کنند.
در کرونی کاپیتالیسم ، انحصار گرایی و مونوپولی، شرکتهای محدود و بزرگی را خلق می کند بنام کارتل یا تراست که در تمامی مراکز قدرت ریشه می دوانند و در احزاب، پارلمان ، سیستمهای بانکی و دستگاه اجرایی رخنه می کنند.

در آمریکا از اوایل دهه ۱۹۳۰ خانواده راکفلر صنعت درمان را خصوصی کرد و دیگر کشورها نیز از آن تبعیت کردند. نتیجه آن، کنترل این صنعت توسط کارتلها شد یعنی کنترل:
– تمامی کتابهای درسی پزشکی
– تمامی تحقیقات علمی در مورد علل بیماریها
– تمامی تحقیقات علمی در مورد درست کردن داروها
– تمامی اطلاعات منتشر شده درباره مسائل پزشکی، چه در متون عمومی و چه در متون تخصصی
– تمامی قوانین داخلی و بین المللی که مشرف بر دارو است
– تمامی تولیدات، قیمت گذاریها و توزیع تمامی داروها و حتی ویتامینها و مواد معدنی
سود آنها مافوق تصور و عظیم است چون قیمت گذاری با هزینه ساخت دارو ارتباطی ندارد. آنها عملا در مورد علل امراض کند و کاو نمی کنند چون این یعنی بریدن سر مرغی که تخم طلا می گذارد. آنها پتنتها (patents) را می خرند و در اعماق دفن می کنند و بی وقفه به تبلیغات و دروغ پراکنی علیه این حقیقت که: ”بیشتر بیماریها خود-مصونیتی هستند” می پردازند.

بدین دلیل است که داروسازان بزرگ تحقیق بر روی آنتی بیوتیک پیشرفته جدید را متوقف کرده اند. دلیلی وجود دارد که آنها تکنولوژی هایی که به جنگ باکتری می روند مثل موسسه Bacteriophage Institute در شهر Tbilisi واقع در ایالت جورجیا را از بین می برند. (Bacteriophages یک نوع ویروس است که باکتریهای مخصوصی را می کُشد) . داروسازان بزرگ می دانند که تقریبا تمامی امراض با یک علت ناشناخته در حقیقت توسط resilient bacteria – mycoplasma’s بر گشت پذیر در محلهایی نظیر سیستم اعصاب مرکزی یا مفاصل بوجود می آید.(۳)
اطلاعات بیشتر در مورد راکفلر را را در این لینک می توانید پیدا کنید.


منابع:
1. http://therefusers.com/refusers-newsroo ... FvB7fTF8oY
2. http://www4.dr-rath-foundation.org/The_ ... itical.htm
3. http://www.unfictional.com/big-pharma-war-on-health
4. http://vactruth.com/2012/07/09/7-examples-pharma-fraud
5. http://rense.com/general72/fdasown.htm
6. http://healthimpactnews.com/2014/why-th ... h-murder-2
7. http://www.naturalnews.com/042580_India ... trials.htm
8. http://www.naturalnews.com/001890.html
9. http://www.naturalnews.com/043932_big_p ... _scam.html
10. http://www.globalresearch.ca/big-pharma ... reak/14430
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2067
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

از میزبانی بی نظیر عراقی ها تا بخیه کشی ما ایرانیها!

پستتوسط pejuhesh232 » پنج شنبه دسامبر 10, 2015 1:49 pm

از میزبانی بی نظیر عراقی ها تا بخیه کشی ما ایرانیها!


پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
معاون درمان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: بررسی ها نشان می دهد در بیمارستان خمینی شهر پزشک و پرستار مرتکب تخلف شده اند.

Image

به گزارش «انتخاب»، محمد حاجی آقاجانی در برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه دو سیما درباره ماجرای شکافتن بخیه های پسربچه چهار ساله در بیمارستان خمینی شهر به دلیل پول نداشتن اولیای کودک افزود: بنده به همراه دو گروه برای بررسی موضوع به استان اصفهان اعزام شدیم و در بررسی ها مشخص شد پزشک و پرستار متخلف هستند و بر این اساس، تصمیم به برکناری رئیس و مدیر بیمارستان گرفته شد.

وی گفت: پرونده پزشک و پرستار متخلف نیز به دادگاه نظام پزشکی ارجاع و نخستین جلسه دادگاه برگزار شد.

حاجی آقاجانی افزود: به دلیل بیمه نبودن کودک، هزینه بخیه زخم زیر چانه وی مبلغ 105 هزار تومان بوده است اما این ،‌ دلیل برخورد غیر قابل دفاع با این بیمار نیست.

وی گفت: نباید قبل از ارائه خدمات در مراکز درمانی وجهی از بیمار گرفته شود.

احمد خسروی وفا رئیس کل دادگستری اصفهان نیز در این برنامه با بیان اینکه پزشکی قانونی جراحت زخم پسربچه خمینی شهری را تأیید کرده و پزشک و پرستار مقصر شناخته شده اند گفت: بر اساس قانون مجازات خودداری از کمک به مصدوم و بند 2 ماده واحده این قانون، متخلفان به حبس از شش ماه تا دو سال محکوم می شوند.

وی افزود: دلایل کافی بر ضد پزشک و پرستار وجود دارد و به دو متخلف تفهیم اتهام شده است.
خسروی وفا گفت: پرونده با کیفرخواست اوایل هفته آینده به دادگاه ارسال و اواخر هفته آینده خارج از نوبت به این پرونده رسیدگی می شود.

وی افزود: پدر و مادر طفل از پزشک و پرستار شکایت کرده اند و این جرم جنبه عمومی دارد

این روزها در اکثر محافل سخن از پذیرایی بی نظیر ملت شیعه عراق از زوار حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) است .
پای سخن هر زائر که مینشینیم داستانها دارد از نحوه مهربانی همسایگان هم کیش و هم مذهبمان در عراق و در لا به لای این تعاریف اشک در چشمانشان حلقه میزند و بغض گلویشان را میفشارد و احساسات هر شنونده ای را بر می انگیزد.

واقعا سنگ تمام گذاشتند این مردم در میزبانی و مهربانی حسینی ...
خوش به حال آن ملت که چنین افتخاری را برای خود رقم زدند و در دفتر الهی شکوه و عظمتی را از خود ثبت کردند.

اما در میان این همه شور و مهربانی که از شعور حسینی نشأت گرفت خبری را شنیدم که بند بند بدنم را لرزاند !
اگر میشنیدم یک داعشی گلوی یک هموطنم را با چاقوی عداوت دریده آنقدر متاثر نمیشدم، چون صفت و خصلت گرگ دریدن است .

اما وقتی شنیدم بخیه های یک کودک خردسال را به دلیل عدم پرداخت هزینه از صورتش کشیدند ناخودآگاه آن صحنه از واقعه کربلا برایم تداعی شد که گوشواره از گوش فرزندان حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) کشیدند و گوشها را پاره کردند!


اینجا ایران است؟
براستی ما ایرانی هستیم؟
آیا ما بازماندگان غیورمردانی هستیم که هشت سال برای عزت و شرف ایران و ایرانی خون خود را نثار وطن کردند؟!

آقای رئیس جمهور ، عزای عمومی اعلام میکردید، که این جنایت نیاز به اعلام عزای عمومی داشت !

به چه دلیل عزای عمومی؟

عزای عمومی انسانیت
عزای عمومی مـــــروت
عزای عمومی شــــرف

خجالت کشیدم از نوشتن این چند سطر ولی اگر نمینوشتم در شرف ......

اما سخنی با مسئولین مربوطه !
ببخشید، حواسم نبود!
کسی خود را مسئول نمیداند !!

انالله و انا الیه راجعون
الاحقر
مسعود بحرینی
شیعه نیوز
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

فروش اجباری دارو به بیماران تالاسمی متوقف شد

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه دسامبر 26, 2015 5:00 pm

فروش اجباری دارو به بیماران تالاسمی متوقف شد


سازمان غذا و دارو در نامه ای به شرکت پخش دارویی که اقدام به فروش اجباری دارو به بیماران تالاسمی می کرد، خواستار توقف این روند شد.
به گزارش مشرق، هفته گذشته خبری منتشر کردیم مبنی بر اینکه بیماران تالاسمی را مجبور می کنند در کنار دریافت داروی «دسفرال»، یک قلم داروی دیگر که ایرانی است، تهیه کنند.

این خبری بود که محمدرضا مشهدی مدیرعامل انجمن تالاسمی ایران مطرح کرد.

به دنبال آن، در پیگیری ماجرا و صحت و سقم آن، به سراغ مسئولان سازمان غذا و دارو رفتیم که روابط عمومی این سازمان، خبر منتشره را تایید کرد.

Image

در پاسخ روابط عمومی سازمان غذا و دارو آمده است: بنابر گزارشات دریافتی، یکی از شرکت های پخش دارویی بدون هماهنگی به صورت داخلی، فروش و عرضه داروی «دسفرال» را منوط به خرید همزمان داروی «دسفناک» نموده بود که باعث اعتراض بیماران و دانشگاه های علوم پزشکی گردید.

لذا، جهت جلوگیری از ادامه این روند، با شرکت متخلف مکاتبه گردید.

محمدرضا مشهدی مدیرعامل انجمن تالاسمی ایران عنوان داشته بود که در هفته گذشته بسیاری از داروخانه ها بیمار را ملزم می کنند که در ازای دریافت سهمیه دسفرال، تعدادی داروی تولید داخل دریافت نمایند.

وی با بیان این مطلب که این عمل سه اشکال اساسی دارد، افزود: اول آنکه تحویل اجباری دارو با منشور حقوق بیمار و حق انتخاب بیمار مغایرت دارد. دوم آنکه هزینه این کار از بیت المال پرداخت می شود.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

دختری که داخل قبر زنده شد و مُرد!

پستتوسط pejuhesh232 » جمعه ژانويه 15, 2016 12:28 pm

دختری که داخل قبر زنده شد و مُرد!


دختری نوجوان با اشتباه پزشکان داخل تابوت گذاشته و دفن شد. خانواده دختر روز بعد سر وقت او آمدند و چیزی را که می‌دیدند، باور نمی‌کردند. دختر 16 ساله درخواست کمک کرد و سپس جان داد. این بار اما کاری از دست خانواده و اقوامش ساخته نبود.

به گزارش فرارو به نقل از دیلی میل، «نِیسی پِرِس» تنها 16 سال داشت که به اشتباه درون تابوت و سپس داخل یک گور بتنی گذاشته شد. اعضای خانواده‌اش به ناگهان صدای فریاد و ضربه‌های او را شنیدند. اقوام او جسد دختر جوان را خارج کردند و مشاهده کردند که شیشه بالای تابوت او شکسته شده و سر انگشتانش نیز کبود شده است.

پزشکان تلاش کردند تا دوباره نیسی را احیا کنند، اما پس از اینکه موفق نشدند نشانه‌های حیات را در او مشاهده کنند، دختر جوان مجدد به داخل گور برگردانده شد و در همان جای قبلی دفن شد.

سه ماه از بارداری خانم پرس می‌گذشت. او در «لا انترادا» در غرب هندوراس زندگی می‌کرد. خانم پرس نیمه‌شب بیدار شد تا دستشویی برود که از هوش رفت. گفته می‌شود که او پس از شنیدن صدای شلیک گلوله وحشت کرده و از هوش رفته است اما والدین او عقیده‌ای دیگر دارند. آن‌ها پس از اینکه مشاهده کردند از دهان خانم پرس کف خارج می‌شود، گفتند که ارواح خبیث وارد کالبد او شده‌اند.

اقوام نیسی پرس می‌گویند که کشیش‌ها تلاش کردند تا ارواح پلید را از کالبد نِیسی خارج کنند، اما او به تدریج تمام علائم حیاتی خود را از دست داد و به بیمارستان انتقال داده شد. پزشکان سه ساعت بعد مرگ او را تایید کردند.

خانم پرس با لباس عروسی‌اش که به تازگی با آن به خانه بخت رفته بود، دفن شد. همسر او «رودی گونزالس» یک روز پس از انجام مراسم خاکسپاری هم به سر خاک وی در گورستان عمومی لا انترادا رفت که ناگهان از داخل قبر همسرش، صدای ضربه و جیغ شنید. او دیگران را خبر کرد. اعضای خانواده خانم پرس با یک پتک بر قبر ضربه زدند تا تابوت او را خارج کنند. آن‌ها تلاش کردند تا خانم پرس را دوباره احیا کنند.

آقای گونزالس در گفت‌وگو با یکی از شبکه‌های محلی گفت: «قلب من شکسته شده بود، چرا که معشوقه‌ام به یکباره از کنارم رفت و مرا تنها گذاشت. من می‌خواستم در کنار او باشم. دستم را روی قبر او گذاشتم و بعد سر و صداهایی را شنیدم. انگار یکی داشت به سنگ می‌کوبید. بعد از آن هم صدای او را شنیدم. او کمک می‌خواست. دقیقا روز قبل ما او را دفن کرده بودیم. من نمی‌توانستم باور کنم. از شنیدن صدای او خوشحال و امیدوار شده بودم.»

یکی از کارگران گورستان به اسم «خسوس ویانوئِبا» می‌گوید که او هم صداهایی را شنیده است. او گفت: «من خودم را متقاعد کردم که این صداها از جای دیگری می‌آید. اصلا فکرش را هم نمی‌‎کردم که کسی زنده شده باشد. عصر آن روز، همسر خانم پرس پیش من آمد و به من التماس کرد که همسرش را از قبر خارج کنم. او حالت عجیبی داشت. خانواده خانم پرس به سرعت به آنجا رسیدند و او را خارج کردند. آن‌ها مدام نام نیسی پرس را فریاد می‌زدند.»

خانم پرس با یک کامیون باربری به نزدیک‌ترین بیمارستان در «سن پدرو سولا» برده شد. او همچنان داخل تابوتش بود. پزشکان تلاش کردند تا او را احیا کنند، اما تمام آزمایش‌ها نشان داد که خانم پرس از نظر پزشکی هیچ نوع علائم حیاتی ندارد.

پزشکان معتقدند که او احتمالا دچار وحشت‌زدگی شدیدی شده بود و فعالیت قلبی‌اش به طور موقت متوقف شده بود. فرضیه دیگر این است که او دچار «کاتاپلکسی» شده بود. فرد مبتلا به این اختلال گاه ناگهان دچار ضعف عضلانی شده و بی‌هوش می‌شود. این حالت معمولاً هنگام هیجانی شدن (مانند خندیدن، گریه کردن، جیغ کشیدن) روی می‌دهد. ممکن است خانم پرس داخل تابوت به هوش آمده باشد که احتمالا به دلیل کمبود اکسیژن تمام کرده باشد.

مادر خانم پرس پزشکان اولیه را مقصر دانسته و می‌گوید که آن‌ها گفتند که نیسی هیچ نوع علائم حیاتی ندارد. او گفت: «حتی روز بعد هم او را از تابوت خارج کردیم، رنگ پوستش عادی بود و بدنش بو نمی‌داد. او اصلا شبیه مرده‌ها نبود. وقتی گفتند دخترم زنده است، من خیلی خوشحال شدم و فکر می‌کردم بار دیگر دخترم را خواهم دید.»

Image Image Image
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

از عوارض طب تجاري تجويز راديولوژي و سونوگرافي غير لازم

پستتوسط pejuhesh232 » پنج شنبه فبريه 04, 2016 9:19 am

از عوارض طب تجاري تجويز راديولوژي و سونوگرافي غير لازم


به گزارش امروز خبرگزاری دانشجو درهمین رابطه،یک فعال دانشجویی با اشاره به تجمع اعتراض‌آمیز رادیولوژیست‌ها و رزیدنت‌های سراسر کشور در اعتراض به بخشنامه نسبت دادن سونوگرافی به رشته پرتیانولوژیست‌ها گفت: این تجمع از مقابل ساختمان وزارت بهداشت تا هتل لاله تهران برگزار شد.

یک فعال دانشجویی ، با اشاره به تجمع اعتراض آمیز رادیولوژیست و رزیدنت‌های سراسر کشور در اعتراض به بخشنامه نسبت دادن سونوگرافی به رشته پرتیانولوژیست‌ها گفت: رفتار یگان ویژه از ابتدای تجمع از مقابل ساختمان وزارت بهداشت تا هتل لاله تهران اصلاً اخلاقی نبود.

وی گفت: بخشنامه اخیر وزارت بهداشت موجب خواهد شد که بیمار بدون دلیل و نیاز به انجام سونوگرافی مجبور به گرفتن سونوگرافی شود و نکته خطرناک تر تصمیم‌گیری پزشک عمومی جهت تعیین تشخیص سونو نسبت به بیمار دارد.

وی خسارت وارد شدن به بیمه‌ها و اقتصاد سلامت را از مهمترین چالش‌های این بخشنامه دانست و گفت: تا قبل از ارائه این بخشنامه، سونوگرافی تنها از طریق رادیولوژیست‌ها ارجاع داده می‌شد و این در حالی بود که در مرحله اول نیاز به دیدن مریض نبود؛ اما اکنون پزشک معالج هم درمانگر است و هم خواهد توانست تصویربرداری در سونوگرافی را بر عهده گیرد و این به این معناست که یک پزشک معالج بدون دلیل خاص می‌تواند تعداد سونوگرافی‌ها را از حد معمول بالاتر ببرد.

این دانشجوی رادیولوژیست با بیان اینکه تا قبل از ابلاغ این بخشنامه پزشک معالج مریض را نمی‌دید و تنها دستور سونوگرافی را صادر می‌کرد، بیان داشت: بخشنامه جدید وزارت بهداشت کار را به جایی خواهد رساند که ارجاع بیش از حد بیمار جهت گرفتن سونوگرافی، بیمه‌ها را مجبور به پرداخت بیش از حد کند؛ که از این جهت اقتصاد سلامت به مشکل برمی‌خورد.

این فعال دانشجویی گفت: براساس قانون دیوان عدالت اداری، تعرفه گذاری بر سونوگرافی زنان ممنوع اعلام شده که این بخشنامه از این مورد عبور کرده است.

==============

به گزارش امروز آنا درهمین رابطه،احد صالحی، نماینده رادیولوژیست‌های تجمع کننده مقابل وزارت بهداشت اظهار کرد: اخیرا وزیر بهداشت بخشنامه‌‌ای را ابلاغ کرده که بر اساس آن به فوق تخصص پریناتولوژی اجازه سونوگرافی داده شده است که در قبال آن نیز هزینه‌ای را دریافت ‌می‌کنند، بر همین اساس ما نسبت به این بخشنامه معترض هستیم. قبلا فوق تخصص پریناتولوژی در مطب خود می‌توانست سونوگرافی انجام دهد و از این دستگاه به عنوان یک وسیله تشخیصی استفاده می‌کرد و حق دریافت هیچ مبلغی را نداشت در حالی که پس از ابلاغ این بخشنامه وضعیت تغییر کرده است.

وی افزود: وقتی پزشک به بیمار اعلام می‌کند که شما نیاز به سونوگرافی دارید و خود پزشک نیز سونوگرافی را انجام می‌دهد این موضوع «خود ارجاعی» محسوب می‌شود در حالی که قبلا فوق تخصص پریناتولوژی، بیماران را به رادیولوژیست ارجاع می‌دادند و ما سونوگرافی می‌کردیم.

این نماینده پزشکان رادیولوژیست ادامه داد: امروز طرح خود ارجاعی جایگزین زیرمیزی شده و این مساله حتی از زیرمیزی نیز بدتر است.

صالحی یادآور شد: تعداد رادیوژیست‌ها در سراسر کشور دو هزار نفر است در حالی که پزشکان زنان و زایمانی که مشمول این طرح شده‌اند حدود 60 نفر هستند و تاثیری در تعداد مراجعات به رادیولوژی‌ها ندارند اما ما به عنوان مدافع حقوق بیماران نسبت به این بخشنامه اعتراض داریم.(فوق تخصص پریناتولوژی به طب مادر و جنین اطلاق می‌شود. مادرانی که بارداری های پر خطر و یا احتمال زایمان زودرس دارند و همچنین ناهنجاری‌هایی در جنین تشخیص داده می شود به فوق تخصص پریناتولوژی ارجاع داده می‌شوند تا تحت مراقبت های فوق تخصصی به یک زایمان موفق دست پیدا کند. لازم به ذکر است فوق تخصص پریناتولوژی را تنها متخصصان زنان و زایمان می‌توانند دریافت کنند.)

============

مدیرکل حقوقی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: صبح شنبه با حضور مؤثر نیروی انتظامی هیچ تجمع غیرقانونی مقابل وزارت بهداشت برگزار نشد و در آینده با هرگونه تجمع غیرقانونی در مقابل وزارت بهداشت توسط دستگاه‌های ذی‌ربط برخورد قانونی خواهد شد.

به گزارش27دی خبركزاري فارس، جواد افشاری یک روز پس از حمله پلیس و نیروی ضد شورش به تجمع رادیولوژیست های سراسرکشورمقابل وزارت بهداشت دراعتراض به بخشنامه این وزارتخانه اضافه کرد: حضور در اجتماع بدون مجوز حتماً عکس‌العمل دارد که نهادهای مسئول انتظامی و امنیتی مسئولیت دارند و خارج از اختیارات وزارت بهداشت است ضمن اینکه این وزارتخانه تسلیم خواسته‌های غیرمنطقی نمی‌شود و مراجع و دستگاه‌های امنیتی با معترضین بدون مجوز رسمی بنا به تکلیف قانونی خود، برخورد خواهند کرد.

وی در ادامه افزود: اگر هر گروهی به‌حق یا ناحق بدون رعایت قاعده‌ای برای دستیابی به مطالباتشان وارد خیابان‌ها شوند منجر به ایجاد تنش و اغتشاش می‌شود و امنیت اجتماعی را به خطر خواهد انداخت که زیبنده نظام اسلامی نیست.

مدیرکل امور حقوقی وزارت بهداشت در پایان تأکید کرد که صبح شنبه با حضور مؤثر نیروی انتظامی هیچ تجمع غیرقانونی مقابل وزارت بهداشت برگزار نشد و در آینده با هرگونه تجمع غیرقانونی در مقابل وزارت بهداشت توسط دستگاه‌های ذی‌ربط برخورد قانونی خواهد شد


درهمین رابطه:

حمله پلیس و نیروی ضد شورش به تجمع اعتراضی رادیولوژیست های سراسرکشورمقابل وزارت بهداشت وبازداشت تعدادی از معترضین!

تجمع امروز26دی، رادیولوژیست های سراسرکشورمقابل وزارت بهداشت در اعتراض به بخشنامه وزارت بهداشت با حمله پلیس و نیروی ضد شورش روبروشد.

یکی از تجمع‌کنندگان در مقابل وزارت بهداشت می‌گوید: امروز بیش از هزار نفر نخبه، پزشک و رادیولوژیست مقابل وزارت بهداشت حضور پیدا کردند. در حالی که مسئولان و مدیران این وزارتخانه می‌توانستند با حضور در بین پزشکان معترض نسبت به آنان پاسخگو باشند اما متاسفانه شاهد بودیم که نه تنها سالن اجتماعات را برای ما در نظر نگرفتند بلکه یگان ویژه در این محل مستقر شد و تعدادی از پزشکان را بازداشت کردند و حتی تلفن‌های همراه تعدادی از پزشکان را ضبط کردند.

یک فعال دانشجویی ، با اشاره به تجمع اعتراض آمیز رادیولوژیست و رزیدنت‌های سراسر کشور در اعتراض به بخشنامه نسبت دادن سونوگرافی به رشته پرتیانولوژیست‌ها گفت: رفتار یگان ویژه از ابتدای تجمع از مقابل ساختمان وزارت بهداشت تا هتل لاله تهران اصلاً اخلاقی نبود.

به گزارش26دی فارس،امروز نیز جامعه رادیولوژیست‌های کشور پس از آنکه مذاکرات و نامه‌نگاری‌ها و ملاقات‌های آنها با مسئولان وزارت بهداشت بی‌نتیجه مانده است، به صورت خودجوش برای رساندن صدای اعتراض و خواسته‌شان به وزارت بهداشت مراجعه کرده‌اند که این گرد‌همایی با حاشیه‌هایی همراه بوده است.

یکی از تجمع‌کنندگان در مقابل وزارت بهداشت می‌گوید: پیش‌ از این وزارت بهداشت در مقابل اعتراض‌ها یا خواسته‌های پزشکان انعطاف بیشتری نشان می‌داد و حداقل پزشکان را به داخل وزارت خانه راه می‌داد و صحبت‌های آن‌ها را می‌شنید در صورتی‌که این بار رادیولوژیست‌ها با پلیس و نیروی ضد شورش روبه‌رو شدند. ما نه اخلال‌گر هستیم و نه بر هم زننده نظم عمومی، ما تنها یک خواسته صنفی داریم و برای درخواست از وزارت بهداشت در اینجا گرد آمدیم که متأسفانه با کم لطفی وزارت بهداشت و دخالت پلیس روبه‌رو شدیم.

مسئولان وزارت بهداشت حداقل می‌توانستند رسم مهمان‌نوازی را به‌جا آورده و رادیولوژیست‌هایی را که از راه‌های دور مثل خوزستان و بندرعباس و مشهد در اینجا حضور داشتند، بپذیرند و مشکلات و خواسته‌هایشان را بشنود، نه اینکه با بی‌محلی کار را به دست پلیس ضد شورش بسپارند.

وی از برخورد وزارت بهداشت با تجمع کنندگان ابراز تاسف کرد و گفت: امروز بیش از هزار نفر نخبه، پزشک و رادیولوژیست مقابل وزارت بهداشت حضور پیدا کردند. در حالی که مسئولان و مدیران این وزارتخانه می‌توانستند با حضور در بین پزشکان معترض نسبت به آنان پاسخگو باشند اما متاسفانه شاهد بودیم که نه تنها سالن اجتماعات را برای ما در نظر نگرفتند بلکه یگان ویژه در این محل مستقر شد و تعدادی از پزشکان را بازداشت کردند و حتی تلفن‌های همراه تعدادی از پزشکان را ضبط کردند.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

بيمارستان يا طويله وزارت بهداشت؟

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه آپريل 11, 2016 3:02 pm

بيمارستان يا طويله وزارت بهداشت؟


کرمانشاه- بیمارستان آیت الله طالقانی کرمانشاه یکی از مراکز درمانی با مراجعان بسیار زیاد است که با مشکلات بی‌شماری دست و پنجه نرم می‌کند.

خبرگزاری مهر - گروه استان‌ها: استان کرمانشاه با دارا بودن یک مرکزیت جغرافیایی برای غرب کشور عموماً پاسخ گوی نیازهای درمانی بخش عمده‌ای از مردم استان‌های غربی ایران است.

این موضوع در حالی است که کیفیت این خدمات درمانی چه از نظر ساختار فیزیکی محیط های درمان (بیمارستان ها) و چه از نظر تعامل نیروی انسانی بخش درمان (پزشکان و پرستاران) با مردم همواره مورد انتقادهای گسترده شهروندان است.

یکی از مهمترین مراکز درمانی استان کرمانشاه با بیش از ۴۰ سال قدمت، بیمارستان آیت الله طالقانی شهر کرمانشاه است که با توجه به دارا بودن بخش «تروما» اکثر مراجعات ناشی از حوادث و سوانح به این مجموعه درمانی اختصاص می یابد. به همین دلیل همواره شلوغی و ازدحام همراه با ناله دردناک مصدومان در آن آواهای آشنا و تکراری است.

گلایه های متعدد و نگرانی های پر تعداد شهروندان کرمانشاهی از کیفیت بسیار پایین خدمت رسانی به بیماران و همچنین ابراز نارضایتی از محیط نابه سامان آن چیزی است که در طول ایام تعطیلات نوروزی بارها به خبرگزاری مهر منتقل شده است.

Image

یکی از بیماران مراجعه کننده به بخش ارتوپدی این بیمارستان به مهر گفته است که او را بدون اطلاع و سوال و جواب‌های معمول قبل از درمان برای بخیه معمولی روی بند نخست انگشت سبابه‌اش بی‌هوش کرده اند! در حالی که به دلیل حساسیت به بی‌هوشی ساعت‌ها با حالت تهوع و استفراغ همراه بوده است.

نارضایتی بیماران از وضعیت بیمارستان طالقانی کرمانشاه

این بیمار مداوا شده در بیمارستان آیت الله طالقانی کرمانشاه می‌افزاید: اصلا توقع پوشاندن لباس مخصوص اتاق عمل را نداشتم اما هنوز در تعجب هستم که چرا مرا با کفش! روی تخت اتاق عمل بردند. آنجا همه نوع زخمی و مصدوم بود و کفش هم آلوده ترین چیزی است که می‌شود داخل اتاق عمل برد.

وی افزود: بعد از بی‌هوشی به بخش ارتوپدی مرا باز گرداندند در حالی که روی تخت های بخش ارتوپدی حتی یک متکا و ملحفه هم برای بیمار نیست.... به دلیل افت شدید فشار حالت تهوع داشتم اما حتی برای گرفتن یک فشار ساده هم کسی پیدا نمی شد. همراه من برای حالت تهوعی که داشتم مجبور بود در به در به دنبال کیسه فریزر باشد...

Image

به گزارش مهر اینها اظهارات بیماری است که خبرنگار مهر در طول درمان او قدم به قدم برای نگاشتن این گزارش اورا همراهی کرده است. تصاویر موجود در متن گزارش نیز با تلفن همراه خبرنگار مهر ثبت شده اند.

بیمارستانی که هنوز صدای رزمندگان ۸ سال دفاع مقدس در راهروهای آن به واسطه مرکزیت خدمت رسانی به جانبازان در آن سالها به گوش می‌رسد، امروز به تمام معنا ویرانه است که از سرویس بهداشتی تا تخت های آن وضعیت مشابهی دارند و این تشابه بیشتر در بوی تعفن و کثیفی و کهنگی است.

گفتگوی خبرنگار مهر با رئیس این بیمارستان اما نکات جدیدتری را واکاوی می‌کند.

رئیس بیمارستان معتقد است چون معدود پزشکان این مجموعه بیماران را به مطب‌های خصوصی خود ارجاع می‌دهند تا حدود زیادی درآمد مجموعه را کاهش داده و مدیریت بیمارستان قادر به برنامه ریزی برای نوسازی امکانات نیست.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جراحی زیبایی به آفت پزشکی تبدیل شده است

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه آپريل 24, 2016 9:05 pm

جراحی زیبایی به آفت پزشکی تبدیل شده است


سلامت نیوز: رئیس دانشگاه علوم پزشكی شیراز با بیان اینكه راینوپلاستی ( جراحی زیبایی ) به آفت پزشكی تبدیل شده است گفت : ما با همه احترامی كه برای همكاران پزشك در این حوزه قائل هستیم اما معتقدیم كه باید رویكردهای كاذب در این عرصه پایان یابد و به بداخلاقی ها در جراحی زیبایی خاتمه داد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایرنا ، دكتر محمد هادی ایمانیه روز دوشنبه در نشست خبری هفته سلامت در شیراز در جمع خبرنگاران اظهار داشت : متاسفانه جراحی زیبایی به الگویی نا خوشایند و برخاسته از سر چشم و هم چشمی و رقابت كاذب در جامعه ما تبدیل شده است ، بداخلاقی ها در این عرصه به حدی است كه همه را آزرده می سازد و در رقابتی غلط و نفس گیر همه به دنبال انجام آن هستند.


رئیس دانشگاه علوم پزشكی شیراز خاطر نشان كرد: متخصصان زیبایی و پزشكانی كه در این عرصه كار می كنند باید با درایت و تدبیر بیشتر به موضوع نگاه كنند، راینوپلاستی نباید به پدیده ای برای سر كیسه كردن مردم بدل شود ، این موضوع نباید دستاویزی برای كلاه گذاشتن سر مردم باشد ، بسیاری از جراحی های زیبایی هیچ نفعی برای جامعه و برای فرد متقاضی ندارد .


دكتر ایمانیه خاطر نشان كرد : اگر كسی مشكل مادرزادی داشته باشد یا در تروما و حوادث دچار آسیب شود جراحی زیبایی برایش توجیه پذیر است ، اما رینوپلاستی برای كسانیكه در رقابتی كاذب برای به دست آوردن زیبایی كاذب تلاش می كنند توجیهی ندارد.


وی با بیان اینكه بداخلاقی ها و زیاده طلبی ها در این عرضه به دانشجویان نیز سرایت كرده است گفت : این موضوع جای تاسف دارد ، در حالیكه ما در بسیاری از تخصصهای پزشكی دچار كمبود هستیم بسیاری از دانشجویان بخاطر عایدی كه این حوزه دارد ، ادامه تحصیل در این رشته ها را بر می گزینند ، عدم تناسب حرفه ای در مشاغل پزشكی با هجوم دانشجویان به سمت این تخصص ها در آینده مشكل ساز خواهد بود.


دكتر ایمانیه از متخصصان این حوزه و از پزشكان خواست تا با تغییر نگرشها و تغییر نگاهها به درخواست های زیبایی كاذب، راینوپلاستی را به جایگاه اخلاق بازگردانند .
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

خط برش و شكافت شكم مادر به صورت جنين رسيد

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه مه 10, 2016 6:59 pm

خط برش و شكافت شكم مادر به صورت جنين رسيد


باشگاه خبرنگاران جوان: چندی پیش در صفحات مجازی عکسی از نوزادی دست به دست شد که حین عمل سزارین، توسط ابزار پزشکی دچار جراحت شد.

ایرج حریرچی قائم مقام وزیر بهداشت در گفت و گویی در خصوص عکسی در فضای مجازی مبنی بر خطای پزشکی هنگام زایمان، توضیح داد: از زمان رخداد اطلاع دقیقی ندارم، اما اینگونه عوارض در تمام دنیا به صورت اندک دیده می شود.

قائم مقام وزارت بهداشت با تاکید بر نتیجه این اتفاق گفت: این نوزاد در حین عمل سزارین توسط ابزار پزشکی با جراحت در ناحیه صورت مواجه شده که به طور مشخص همچنان تاکید ما کاهش به کارگیری از روش سزارین در کشور است و این موضوع باید فرهنگ سازی شود.

وی افزود: اگر از جنبه ی ارگان های نظارتی به این موضوع بنگریم، از مسئول فنی بیمارستان و رئیس بیمارستان گرفته تا وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی وظایف ذاتی و عمومی بر گردن دارند که شامل آموزش کادر درمانی و انجام اقدامات سیستماتیک و جامع در جهت پیشگیری از این خطاها است.

Image

دکتر حریرچی بیان کرد: ارتقا آموزش تکنیک های جراحی و ارتقا توانایی های فردی کادر جراحی و از طرفی فرهنگ سازی زایمان طبیعی از جمله اقداماتی است که می تواند در کاهش هر چه بیشتر این عوارض موثر باشد.

وی افزود: یکی از کارهای مهمی که در دنیا انجام شده، تشویق کادر درمانی برای گزارش این موارد است تا به تبع آن علل و میزان شیوع آن بررسی شود اقدامات لازم پیشگیرانه صورت بگیرد. این در حالی است که در بسیاری از کشورهای دنیا وقتی خود فرد، خطا را گزارش می کند، رسیدگی با فلسفه و دید دیگری صورت می گیرد.

قائم مقام وزیر بهداشت اظهار داشت: اگر اشتباه توسط پزشکان حاذق صورت بگیرد، یک نوع رسیدگی انجام می شود و در مواقعی هم که خطای گروه درمانی خاص و عوارض از درصد استانداردهای مورد نظر بالاتر است در این صورت هم رسیدگی دیگری می طلبد. البته رابطه بیمار و پزشک هم رابطه اصلی و مستقل است که با معیارهای خودش بررسی می شود.

شایان ذکر است در مواردی که خطای پزشکی رخ می دهد برخورد با پزشک متخلف منوط به شکایت خانواده ی فرد از پزشک است.

گفتنی است؛ این اتفاق در یک بیمارستان خصوصی رخ داده است.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

قيچي جراح در شکم بيمار جا ماند!

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه ژوئن 11, 2016 11:23 am

قيچي جراح در شکم بيمار جا ماند!


قيچي جراح همداني در شکم بيمار قمي جا ماند!

Image

به گزارش سرويس اخبار باورنکردني آريا، خانمي ميانسال که در بيمارستان بعثت همدان جراحي شده بود، در اثر جا ماندن قيچي جراحي در شکمش دوباره عمل شد.
اين خانم شصت و سه ساله قمي که شانزده فروردين امسال به علت انسداد روده در بيمارستان بعثت همدان جراحي شده بود که پس از يکماه از عمل جراحي از درد شديد شکم رنج ميبرد .
به گفته فرزند اين بيمار در اين مدت در هر بار مراجعه به پزشک جراح وي علت درد شکم را عوارض جراحي عنوان ميکرد .
اين بيمار امروز به علت درد شديد به يکي از بيمارستانهاي قم مراجعه کرد که پس از معاينات پزشکي و عکسبرداري مشخص شد در عمل جراحي يکماه پيش قيچي جراحي در شکمش جامانده و باعث عفونت شده است که بيمار مورد جراحي قرار گرفت که پس از سه ساعت قيچي جراحي از شکم وي خارج شد.
بنا به گفته فرزندش حال بيمار هم اکنون رضايت بخش است.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

یک شب بستری در بیمارستان چند؟

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه ژوئن 13, 2016 10:31 pm

یک شب بستری در بیمارستان چند؟


به گزارش مشرق، تعرفه‌های قطعی خدمات تشخیصی و درمانی سال 95 در بخش های دولتی و خصوصی و عمومی در چارچوب مصوبه 9 خرداد ماه 1395 هیات وزیران به صورت رسمی در تاریخ 20 خرداد از سوی دولت اعلام شد.

Image

در این رابطه محمد آقاجانی - معاون درمان وزارت بهداشت ضمن توضیح جزئیات تعرفه‌های سال 1395 در یک برنامه تلویزیونی عنوان کرد: علیرغم مشکلات و تنگناهای مالی دولت در سال‌جاری، درصد پرداختی مردم در بیمارستان‌های وابسته به وزارت بهداشت تغییر نخواهد کرد.

وی عنوان کرد: در تدوین تعرفه‌های 95 راهبردهایی چون ویزیت سرپایی پزشکان برای کاهش خدمات بستری و خدمات پاراکلینیکی غیرضرور و لزوم ارتقاء طب بالینی، توجه به هزینه اقامت بیماران در بیمارستان، نظر به اهمیت کیفیت این خدمات برای مردم، افزایش پزشکان تمام وقت جهت حفاظت مالی از مردم در برابر هزینه‌ها و ارائه خدمات بهتر به آنان، عدم افزایش درصد پرداختی مردم در مراکز دولتی و حفظ فرانشیز 6% و 3 % برای خدمات بستری برای ساکنین شهرها و روستاها مورد توجه بوده است.

معاون درمان وزارت بهداشت افزود: تعرفه سالجاری منطبق با برنامه پنجم توسعه، مراکز درمانی را به سه گروه دولتی، خصوصی و عمومی غیردولتی تقسیم کرده است که رشد متوسط تعرفه در هر سه گروه 10 درصد است. در این ابلاغیه حق العلاج پزشکان (ضریب k) در هر سه بخش دولتی، خصوصی و عمومی 5 درصد رشد داشته است و به این ترتیب مبلغ ریالی ضریب k در بخش دولتی 92400 ریال و در بخش خصوصی 400،000 ریال خواهد بود.

وی ادامه داد: در سال 95 طبق تعرفه مصوب در بخش دولتی ویزیت پزشک عمومی 106,000 ریال، پزشک متخصص 132,000 ریال و پزشک فوق تخصص 160,000 ریال و در بخش خصوصی ویزیت پزشک عمومی 220,000 ریال، پزشک متخصص 345,000 ریال و پزشک فوق تخصص 430,000 ریال است. همچنین تعرفه یک شب اقامت در بیمارستان درجه یک دولتی در اتاق‌های عمومی 1،332،000 ریال، در بیمارستان عمومی غیردولتی 1،930،00 ریال و در بیمارستان خصوصی 3،600،000 ریال است. همچنین تعرفه خدمات پاراکلینیک (آزمایشگاه، رادیولوژی و ...) در بخش دولتی نسبت به سال گذشته 5 درصد و در بخش خصوصی 11،7 درصد رشد داشته است.

آقاجانی خاطرنشان کرد: اصل مهم در مورد این مصوبه رعایت دقیق قانون و تعرفه‌های ابلاغی از سوی دولت است و تمام موسسات پزشکی، بیمارستانها و مراکز تشخیصی و درمانی و کلیه صاحبان حرف پزشکی مکلفند تعرفه های ابلاغی را به دقت رعایت نمایند. ضمناً دریافت هرگونه وجهی بابت خدمات بستری خارج از صندوق بیمارستان و خارج از صورت حساب ممنوع است و سیستم‌های نظارتی حوزه سلامت بر اجرای تعرفه‌ها نظارت خواهند داشت. همچنین به منظور نظارت مردمی و جلوگیری از تخلفات احتمالی سامانه 1690 در سراسر کشور آماده دریافت گزارشات مردمی است.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

آرايش غليظ پرستاران شرط كار پرستاران ايراني+پرداخت حق آرايش

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه ژوئن 21, 2016 11:02 pm

آرايش غليظ پرستاران شرط كار پرستاران ايراني+پرداخت حق آرايش


گروه جامعه مشرق- این دیوارهای خوش رنگ و عطر و بوهای خوب که کمی انسان را از یاد مرگ غافل تر می کند، اگرچه تنها ارمغان حضور در بیمارستانهای شیک و نو نوار خصوصی پایتخت نیست اما هرچه هست، با برخی تصاویر و نماهای رنگ و رو رفته همتاهای دولتی شان حسابی متفاوت است.

بر خلاف آن فیلم های معروف دهه هفتاد که تا پرستار از اتاق عمل بیرون می آمد، کمی مقنعه اش را مرتب می کرد و خبر مرگ عزیزمان را با سر تکان دادن و نهایتا "متاسفم" اعلام می کرد، حالا نقش پرستاران برای اعلام خبرهای خوش و مشتلق گرفتن، بسیار پررنگ شده است؛ پرستارانی که هدف اصلی استخدام برخی از آنها، نگه داشتن و صد البته راضی نگه داشتن بیمار و همراهان و ملاقات کنندگان است از فضا و امکانات و مدیریت بیمارستان کاملا خصوصی!

«آرایش غلیظ» شرط ادامه کار در بعضی بیمارستان های خصوصی تهران. خبری غافلگیر کننده که ظاهرا چند ماه و اندک سالی است در برخی درمانکده های خصوصی رواج یافته است. ادعایی که حکایت از بروز تخلف در بعضی بیمارستان های خصوصی تهران دارد و اینکه برخی بیمارستان های بخش خصوصی در تهران، پرستاران خانم خود را با پرداخت مبالغی تحت عنوان «حق آرایش» آنهم خارج از پرداخت های قانونی و البته بدون اینکه ردی از این پرداخت در فیش حقوقی شان باقی بماند، مجاب به داشتن رنگ و لعاب های آنچنانی و اصطلاحا انجام آرایش های غلیظ می کنند تا شاید از این طریق بیماران بیشتری حاضر به طی کردن ادامه درمانشان در این بیمارستان ها شوند.

اگرچه طبق معمول، مسئولان بیمارستان‌های خصوصی مجری این ابتکار سخیف در مواجهه با این موضوع به شدت آن را تکذیب و هرگونه پرداخت خارج از فیش حقوقی آنهم تحت عنوان حق آرایش را به کلی کتمان می کنند اما پیگیری های خبرنگار مشرق، آنهم از پرستاران شاغل در این بیمارستان های خصوصی، حکایتی دیگر دارد.

البته نبود امنیت شغلی در بیمارستان های بخش خصوصی باعث شده تا کمتر کسی از نیروهای پرستاری حاضر به توضیح در این باره شود، مگر با قرار دادن شرط و شروط برای محفوظ ماندن نام خود و بیمارستانی که در آن کار می کند که البته مستندات آن نزد مشرق محفوظ است!

سرنخ را یکی از پرستاران مرد به دستمان داد؛ پرستاری جوان که از بعضی بریز و بپاش ها و پرداخت های چند میلیونی در محل کارش حسابی گلایه داشت. از اینکه وقتی صحبت از پرداخت اضافه کاری، شب کاری ها و کار در ایام تعطیل می شود، مسئولان بیمارستان دم از کمبود بودجه و نبود نقدینگی آنهم به خاطر بدهی بیمه ها می زنند، اما برای آرایش کردن خانم های پرستار پول دارند و حاضرند هر ماه مبلغی را برای خرید لوازم آرایش به پرستاران زن پرداخت کنند!

بیمارستانی که ماهانه 140 هزار تومان "حق آرایش" می دهد!

با نشانی های این مرد جوان، به یکی از بیمارستان های خصوصی می روم. ساعت ملاقات است و حضور در بخش های درمانی آزاد. این بار اما با حساسیتی بیشتر از وضعیت حجاب، پوشش و البته آرایش خانم های شاغل در بیمارستان پیگیری می کنم. کمی دقت کافی است تا متوجه شوی حرف های آن پرستار بیراه نیست.

به سراغ یکی از خانم ها می روم. حدودا سی و چند ساله است و دو سالی می شود که در این بیمارستان به عنوان پرستار مشغول به کار شده است. وقتی از پرداخت کمک هزینه ای تحت عنوان حق آرایش می پرسم، ناگهان رنگ رخسارش عوض می شود و سکوت می کند.

بعد از چند ثانیه مکث و با کمی اضطراب می گوید: چطور مگر؟! وقتی برای جلب اعتمادش می گویم یکی از نزدیکان من هم در یکی از بیمارستان های خصوصی کار می کند و آرایش کردن را یکی از شرایط ادامه همکاری با او قرار داده اند، سکوتش را می شکند و می گوید: اینجا هم همینطور است. ولی زرنگ تر از این هستند که این پول را تحت عنوان حق آرایش پراخت کنند و در فیش حقوقی هم بیاید، بلکه آخر هر ماه مبلغی را به عنوان پاداش پرداخت می کنند اما به این شرط اصلی که با آن لوازم آرایش بخریم و با ظاهری آراسته در محیط کار حاضر شویم.

Image


«اینجا تیپ زدن از شرایط مهم کار کردن است .به همین خاطر هم چون لوازم آرایش گران است و پرسنل نمی توانند با حقوق خود آنرا آنهم برای آرایش کردن در محیط کار تهیه کنند مسئولان بیمارستان خارج از فیش حقوقی مبلغی را برای تامین هزینه های مذکور به حسابشان واریز می کنند.البته مبلغ در بیمارستان های مختلف متفاوت است و در این بیمارستان ماهیانه 140هزار تومان بابت این کار به خانم ها پرداخت می‌کنند.»

خانم پرستار دیگری که دریک بیماستان خصوصی دیگر در تهران کار می کند هم با اینکه دوستش ما را به او معرفی کرده، ابتدا موضوع را کتمان می کند اما در نهایت با تاکید بر اینکه اگر این موضوع به گوش مسئولان بیمارستان برسد برایم بد می شود و حتی ممکن است شغلم را از دست بدهم حاضر به گفتگو می شود و حرف های اولش را عوض می کند .

او در این باره می گوید: "نزدیک به یکسال می شود که بعد از واریز حقوق ها مبلغی تحت عنوان پاداش به حسابمان واریز می شود اما هم ما هم مسئولان می دانند که کاربرد آن کجاست و باید صرف خرید چه وسایلی بکنیم. مبلغی که به ما می دهند ماهیانه 80 هزار تومان است"

وی در عین حال با کنایه می گوید: جالب اینجاست که وقتی صحبت از پرداخت اضافه کاری های شیفت شب یا روزهای تعطیل می شود، می گویند پول نداریم، بیمارستان بدهکار است و هزار و یک دلیل دیگر ولی آرایش کردن را جزئی از آراستگی می دانند که باید برایش هزینه کرد."

قانونی درباره پوشش پرستاران وجود دارد؟

در بخش های بیمارستان که قدم می زنم به یاد قانون عفاف و حجاب می افتم که از سال 84 تا به امروز بر زمین مانده و دستگاهی به جز نیروی انتظامی برای اجرای آن ورود پیدا نکرده است. گویی در بعضی بیمارستان های خصوصی پایتخت معیار و ملاک برای داشتن حجاب با آنچه شرع و قانون تعیین کرده متفاوت است!

بر اساس قانون راهكارهاي اجرايي گسترش فرهنگ عفاف و حجاب كه در 13 دي 1384 به تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي رسيده، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي موظف است در مواردی چون "نظارت بيشتر بر بيمارستان‌هاي خصوصي به منظور ترويج فرهنگ حجاب " اقداماتی را به اجرا گذارد در حالی که بسیاری از مسئولان ما از وجود چنین دستور صریحی بی اطلاع هستند.

از سوی دیگر، این وزارتخانه موظف شده است در موضوعات مهمی چون "الگوسازي مناسب براي جامعه پزشكي در زمينه گسترش فرهنگ عفاف و حجاب" اقدام کند که بررسی ها نشان می دهد کارنامه قابل قبولی در این حوزه وجود ندارد و در عین حال، مسئولان بالاتر نیز چنین دغدغه ای را برای وزارت بهداشت، ایجاد نکرده اند.

این موضوع را باید در کنار سخنان صریح سید مصطفی طباطبایی‌نژاد عضو سابق کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی گذاشت که چند سال قبل با انتقاد از وضعیت حجاب در کشور گفته بود: "وضعیت حجاب در بیمارستان‌ها، از وضعیت جامعه هم حادتر است!"

یک مسئول: بیمارستان های خصوصی به جای حق آرایش قانون ارتقا بهره وری را اجرا کنند

در دومین گام به سراغ قائم مقام سازمان نظام پرستاری می روم. محمد شریفی مقدم در گفتگو با خبرنگار گروه جامعه مشرق با شنیدن این موضوع صریحا اعلام می کند که "اولین بار است که این موضوع را می شنوم و خیلی برایم جالب است. اگر با مستندات متوجه شویم که بیمارستان های خصوصی چنین کاری می کنند، به علت آنکه کاملا غیر قانونی است، با متخلفین برخورد قاطع صورت می گیرد."

"بیمارستان های خصوصی به جای پرداخت حق آرایش قانون ارتقا بهره وری را اجرا کنند." این را قائم مقام سازمان نظام پرستاری می گوید و تاکید می کند: «مسئولان بیمارستان های خصوصی در پاسخ به اینکه چرا حاضر به اجرای قانون ارتقا بهره وری که از سال 89 به صورت کامل در بیمارستان های دولتی و تامین اجتماعی در حال اجراست نیستند،بار مالی و کمبود منابع را بهانه قرار می دهند. این یعنی حاضر به اجرای قانون نیستند اما حاضرند پرداخت های خارج از عرفی مانند حق آرایش داشته باشند!»

Image

شریفی مقدم مهمترین خواسته پرستاران بیمارستان های خصوصی را اجرای قانون ارتقا بهره وری کارکنان بالینی نظام سلامت می داند و می گوید:" با اینکه معاون قبلی وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی نیز بیمارستان های خصوصی را ملزم به اجرای این قانون کرده است اما مسئولان بیمارستان های خصوصی حاضر به اجرای قانون نیستند و پرستاران شاغل در این بخش نیز به دلیل عدم امنیت شغلی جرات شکایت به وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی را ندارند.

سهامداری برخی مسئولان مانعی برای نظارت وزارت بهداشت

"زور پرستاران شاغل در بیمارستان های خصوصی به روسای بیمارستان ها نمی چربد." دبیر کل خانه پرستار تنها دو راه برای احقاق حقوق پرستاران شاغل در بیمارستان های خصوصی متصور است؛ اولین راه شکایت شخص پرستار از بیمارستان نزد وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی است که به دلیل ترس از بیکار شدن هیچگاه صورت نمی گیرد و دومین راه هم استفاده وزارت بهداشت از اهرم های نظارتی خود بر بخش خصوصی است که متاسفانه به دلیل منفعت برخی مسئولان وزارت بهداشت هیچگاه عملی نمی شود."

به گفته شریفی مقدم بعضی مسئولان وزارت بهداشت از سهامداران بیمارستان های خصوصی نیز به شمار می آیند و این یعنی منتفی شدن استفاده از اهرم های نظارتی وزارت بهداشت در بخش خصوصی درمان.

آبان ماه سال 91 بود که سردار احمدی مقدم فرمانده سابق نیروی انتظامی با اشاره به اوضاع بد برخی از بیمارستان‌ها در تهران از نظر پوشش پرستاران، رسما اعلام کرد که "در این زمینه 60 بیمارستان تذکرات لازم را دریافت کرده اند". حدود 5 سال از آن آمار و تذکرها می گذرد و مشخص نیست این پیگیری و تاکیدات پلیس، تا چه حد کارساز بوده اما تا دیر نشده باید فکری به حال چرخه اقتصادی برخی بیمارستانها کرد که قرار است با رنگ کردن بیمار و پرستار، چرخشان بچرخد.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

فلج مغزي نوزاد بخاطر سودجويي

پستتوسط pejuhesh232 » چهارشنبه ژوئن 29, 2016 12:33 pm

فلج مغزي نوزاد بخاطر سودجويي


حتی تصورش هم برای یک مادر سخت است، اینکه 9 ماه دوران بارداری را برای دیدن لبخند‌های فرزندش سپری کند و یک اشتباه یا سهل‌انگاری تمام آرزوهایش را به باد بدهد و یک عمر حسرت به دل دیدن خنده‌ها و گریه‌هایش بماند.
به گزارش مشرق، همه چیز از یک هشتک در فضای مجازی شروع شد؛ هشتکی که حکایت از یک درد بزرگ دارد، درد یک مادر، مادری که

آرزو به دل مانده است، آرزو به دل خند‌ه‌ها و گریه‌های نوزاد پنج‌ماهه اش؛ امیر عباس پنج ماه است که فقط نگاه می کند، بی هدف و بی احساس...

دنبال هشتک را که بگیرید به داستان عجیبی می‌رسید. داستانی که امیر عباس پنج ماهه شخصیت اول قصه است.

مادر امیر عباس از سه روز جهنمی می‌گوید؛ روزهایی که در دفتر خاطرات هرکس زیباترین وقایع رقم می‌خورد. خاطراتی که همیشه شیرین‌ترین و به یاد ماندنی‌ترین لحظات زندگی هر زن و شوهری است. « لحظاتی که یک زن حس مادر شدن را تجربه، حس، زندگی می‌کند...»

اما این لحظات برای مادر امیر عباس یادگاری‌های خوبی نداشت. روزهایی شیرینی که به علت کوتاهی یا سهل‌انگاری یا از سر اتفاق و تقدیر، روزگار مادر را تلخ و تاریک کرد.

Image

مادر امیر عباس از پنج ماه قبل می‌گوید، از آن روز که با درد شدید زایمان به یکی از بیمارستان‌های مشهد ( البته خصوصی) مراجعه می‌کند و ادامه این ماجرا را به قلم خود این مادر می‌خوانید:

« در خیلی جاها دیدم که مامانا از زایمانشون تعریف میکنن‌ و از حساشون مینویسن تابعدا بچشون بخونه، منم می‌خوام بگمnt>، بگم و شما قضاوت کنین.
من در هفته سی و هفتم، ساعت دوازده شب به بیمارستان مراجعه کردم (دو هفته پیش رفته بودم مطب دکتر ولی معاینه نشدم و به‌من نگفتن که طبیعی یا سزارین و حتی تاریخ زایمان ندادن که من از منشی دکتر هم پرسیدم و گفتند هنوز زوده و حتماباید سی و هشت هفته باشی بعد.

ماما شیفت شب اومد و گفت نود درصد سزارینی صبرکن با دکترت تماس بگیرم ببینیم چی میگن، تماس گرفتن و اومد؛ ماما پیش من گفت برو خونه دردهاتو بکش صبح ساعت هفت دکتر میاد، بیا معاینه‌ کنه و ببرت سزارین و هم میتونی ساعت نه بری مطب اونجا معاینه بشی.

من اعتراض کردم گفتم شما میگی سزارین خب چرا درد بکشم الان سزارین کنید گفت: فکر کردی ساعت دوازده شب دکتر میاد بالاسر تو .»

روز دوم؛ بیمارستان

«رفتم خونه و تا ساعت شش صبح که دوباره رفتم بیمارستان و من رو بستری کردن و باوجود این‌همه درد کشیدن، نشد.

به‌ ماما گفتم گفتین سزارین من دیگه نمیتونم درد بکشم لطفا بگید دکتر بیاد گفت صبرکن میان، ماما شیفت شب شیفتش عوض شد و ماما شیفت صبح اومد باز هم اصرارکردم ولی بی‌فایده بود و گفتن حتما باید دکترت بیاد و معاینه کنه و تشخیص نهایی رو بدن...

بادکترم چندین بار تماس گرفته شد ولی دریغ از جواب دادن ایشون (یه مریض دیگه هم داشتن ک قلب بچشون دچار مشکل شد) تاساعت 9 که دکتر ازبیمارستان میرفتن مطبشون ماما برای چندمین بار زنگ زد و دکتر جواب داد و شرح حال من و اون خانومو گفتند.

دکتر برگشت و اون خانومو سزارین کرد ولی نیومد که منو معاینه کنه.
ساعت 10 صبح بود که من طاقت دردو نداشتم و خواستم یه کاری بکنن ولی بازم قبول نکردن سزارین بشم.

بعد چند ساعت متخصص بیهوشی اومد و با تمام تلاش پزشک و ماما زایمان انجام نشد.
ساعت حدودا هفت غروب بود که من به‌هوش اومدم و نمیدونستم چی‌شده و وقتی منو از اتاق عمل بردن بیرون صورت گریون خانواده‌‌ام رو دیدم و از حال مادرم و همسرم با دسته گل خشک شده تو دستش....
خلاصه به‌بخش منتقل شدم و هرچی خبر از بچم می‌گرفتم کسی جوابی نمی‌داد و می‌گفتن الان میارنش...

به هر حال چون خیلی درد داشتم، هربار می‌پرسیدم می‌گفتن الان بچتو میاریم، هرچی اطرافیانمو می‌فرستادم از حال بچه خبر بگیرن راه نمیدادن؛ ساعت نزدیک یک بود که زنگ زدم همسرم خبر بچه رو بگیرم، که دیدم همسرم تو خیابونه و داره داد می‌زنه و می‌گه: گفتن حال بچه خوب نیست باید بزاریمش دستگاه و سه میلیون دیگه باید بریزیم.
روزبعد سوال کردم گفتن بچه خسته شده تو زایمان! گذاشتیم دستگاه میاریمش تاشب تا فردا تا تا تا....»

روز سوم؛ دیدن امیرعباس

«روز بعد گفتن می‌تونی بچتو ببینی منم با وجود اینکه خیلی درد داشتم و نتونستم تا اون‌موقع سرپابشم، بلندشدم رفتم صورتموشستم خودمو مرتب کردم و به همه گفتم دارم میرم دیدن نفسم...

نشستم رو ویلچرو، منو بردن ان آی سی یو، ولی امیرعباسمو تو چه وضعیتی دیدم که کاش نمیدیدم، گریه کردم پرسنل دلداریم دادن، نتونستم بمونم و دوباره رفتم بخش.

(روزدوم که بستری بودم ماما خیلی اتفاقی اومد اتاقم که زنگ بزنه من دیدم از پشت سر و از اونجا که هرکی میومد خبر بچمو میگرفتم از ایشون هم خبرگرفتم تامنو دید اومد بالاسرمو دستمو گرفت و ازمن طلب حلالیت کرد و گفت نمیدونم کجای کارمون اشتباه بود که اینجور شد خواب ندارم همش به فکر توام، پرسیدم چقد بخیه خوردم گفت نمیدونم، دکتربرد اتاق عمل بخیه زد و سزارین کرد، دکتر هم که میومد برای ویزیت می‌گفت من خودم هم عذاب وجدان دارم خداروشکر مادرخودش خوبه.

عمل بماند که بعدها فهمیدم حتی ممکن بوده خودم به‌هوش نیام و چه اتفاقات باورنکردنی برایم افتاده.

خلاصه هفده روز پسرم بیمارستان بستری بود و حدود یک هفته بیشتر منو امیرعباس باهم بیمارستان بودیم، اون‌روزها دستش می‌پرید ولی من نمیدونستم تشنجه و از هرکی می‌پرسیدم بهم نمی‌گفتند که بچه دچار فلج مغزی شده، فقط دکتر نوزادان گفت اکسیژن بهش نرسیده موقع زایمان و اونموقع من نمیدونستم این یعنی چی ......»

روزهایی که تمامی ندارد...

و امروز پنج ماه ازاین واقعه می گذرد و مادر امیر عباس مثل همه مادرها برای فرزندش مادری می‌کند، مادری که آرزو به دل خیلی چیز‌هاست، آرزوی یک‌بار خندیدن، یا یک واکنش از سوی نوزادش، آرزو به دل خیلی چیزها، حتی گریه کردن امیر عباس، امیر عباس در این پنج ماهه تنها یک زندگی نباتی دارد. نه می‌خندد و نه گریه می‌کند و به هیچ حرکتی واکنش نشان نمی‌دهد.

مادرش اما، امیدوار است؛ همه خانه و زندگی را فروخته و برای بهبودی امیرعباس هزینه کرده، اما تا به امروز فایده‌ای نداشته است، و مادر بازهم امیدوار است که اگر خدا بخواهد و مسئولان کمک کنند بتواند از پیشرفت مشکلات امیرعباس جلوگیری کند و راهی برای بهبودی پسرش پیدا کند.

انعکاس مشکلات امیرعباس در فضاهای مجازی به سرعت انتشار پیدا کرد، تا آنجا که عده بی‌شماری از مردم با هشتک کمپین_حمایت_از_امیرعباس# از وزیر بهداشت و مسئولان و پزشکان خواستند تا به کمک این نوزاد 5 ماهه بیایند. درخواستی که تا به امروز با هیچ پاسخ و واکنش مثبتی روبه‌رو نشده است.

این مادر نسبت به اینکه شکایت به نتیجه نرسیده است، درخواست دیگری نیز دارد؛ اینکه پرونده امیر عباس مجددا و با دقت بیشتری بررسی و پیگیری شود و با پزشک یا هرکسی که در ماجرای امیر عباس مقصر بوده است برخورد و از تکرار چنین فجایعی جلوگیری شود.

Image

مادر امیر عباس اما؛ همچنان امیدوار است...
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

از نسخه پيچي تلگرامي تا كارانه هاي چند صدمليوني پزشکان

پستتوسط pejuhesh232 » چهارشنبه جولاي 13, 2016 10:11 pm

از نسخه پيچي تلگرامي با ويزيت نرخ رسمي
تا كارانه هاي چند صدمليوني پزشكان


استفاده از شبكه‌هاي اجتماعي و ويزيت‌هاي اينترنتي هم نمونه‌هاي ديگري از برخي تخلفات پزشكي است كه اگرچه مي‌تواند در برخي موارد ضروري با كمك به سرعت كار مفيد باشد اما به طور جدي دقت تشخيص بيماري را پايين مي‌آورد.

Image

به گزارش مشرق، بيمار روي تخت بيمارستان است و پزشك در خانه يا در پاويون بيمارستان مشغول استراحت. اين در حالي است كه گاهي اوقات شرايط بيمار به‌گونه‌اي است كه بايد بلافاصله پزشك براي تشخيص و تجويز بالاي سرش حاضر شود اما حالا كه نيست چاره‌اي نمي‌ماند جز اينكه پرستاران از نتيجه آزمايش، ‌نوار قلب يا عكس و اسكن تصويري گرفته و از طريق يكي از شبكه‌هاي اجتماعي مانند تلگرام يا اينستاگرام براي پزشك ارسال كنند تا پزشك از روي عكس يا نتيجه آزمايش و بي‌آنكه معاينه‌اي در كار باشد براي بيمارش نسخه بپيچد و درماني را تجويز كند.

اين روالي است كه با پا گرفتن شبكه‌هاي اجتماعي و فراگير شدن فضاي مجازي در بين برخي از پزشكان رواج يافته و حتي براي اين مدل نسخه‌پيچي و درمان ويزيت هم مي‌گيرند. اين بدين معناست كه برخي پزشكان حتي از سنت‌هاي رايج در طب مدرن يعني همان معاينه باليني بيمار هم چشم مي‌پوشند و اين مسئله موجب مي‌شود درصد خطا در تشخيص و درمان تا حد قابل‌توجهي بالا برود.

هنوز هم اگر به مطب پزشكان قديمي كه هنوز به اصول علمي و سنت‌هاي رايج در طب باور دارند و به قسمي كه خورده‌اند پايبند هستند سري بزنيد پيش از هر چيز ابتدا به شرح حالي كه از بيماري‌تان مي‌دهيد به دقت گوش مي‌كنند و بعد به سراغ معاينات باليني مي‌روند. گرفتن فشار خون، ‌چك كردن سيستم عصبي و ديدن رنگ سفيدي چشم اقدامات معمولي است كه پيش از اين با مراجعه به پزشك براي بيمار انجام مي‌شد.

نسل بعدي پزشكان پزشكاني بودند كه با ورود بيمار به مطب دفترچه‌اش را گرفته و فهرستي از آزمايشات و خدمات پاراكلينيكي را برايش تجويز مي‌كردند و دفترچه را به دستش داده و به خارج از مطب هدايتش مي‌كردند تا پس از آوردن نتايج اين همه عكس، ‌اسكن و آزمايش احتمالاً موفق به تشخيص و درمان شوند.

جديدترين نسل از پزشكان اما ديگر نه فقط به معاينات باليني پايبند نيستند كه به طور كلي ترجيح مي‌دهند بيمار را به حضور نپذيرند و با استفاده از ظرفيت شبكه‌هاي پيام‌رسان تلفن همراه در ارسال عكس و فيلم، ‌از اين طريق به طبابت بپردازند. اين روش علاوه بر استفاده در بيمارستان‌هاي خصوصي و دولتي و به خصوص در شيفت شب كه پزشكان حضور ندارند، ‌

حتي در مطب‌هاي خصوصي هم اجرايي مي‌شود و بيمار با ايميل كردن نتايج عكس‌هاي راديولوژي و نتايج آزمايشات و پرداخت ويزيت از طريق درگاه پرداخت اينترنتي براي دفعات بعدي و اغلب براي عمل جراحي قرار ملاقات مي‌گذارند. اين در حالي است كه حتي ممكن است پزشك آنلاين مورد نظر كه قرار است از طريق اينترنت به معاينه و درمان بپردازد، پزشك نباشد!

ياري وايبر و واتس‌اپ براي بيمارداري پزشك

پيش‌تر از اين هم كم نبودند پزشكاني كه به جاي حضور در بيمارستان با تلفن از حال بيمارشان خبر‌دار مي‌شدند و نتايج آزمايش‌ها و نوار قلب بيمار را با فكس براي‌شان ارسال مي‌كردند. حالا با پيشرفت تكنولوژي بديهي است كه اين پزشكان به جاي فكس و تلفن از تلگرام، ‌وايبر، ‌واتس‌اپ استفاده مي‌كنند.

دكتر احمد آريايي‌نژاد در گفت‌وگو با «جوان» درباره نسخه‌پيچي و درمان بيمار با استفاده از ارسال تصاوير مربوط به نتايج عكس و آزمايش در شبكه‌هاي اجتماعي مي‌گويد: استفاده از تكنولوژي براي افزايش سرعت اگر موجب كاهش دقت نشود و براي موارد اضطراري اشكالي ندارد چون چاره‌اي نيست.

به گفته وي به طور نمونه بيمار بدحالي در حال انتقال به بيمارستان است و پزشك هم دور از دسترس است در چنين شرايطي مي‌توان از اين ظرفيت براي درمان اضطراري استفاده كرد اما بايد پذيرفت كه اين مسئله دقت پزشك را پايين مي‌آورد.

بنا به تأكيد اين پزشك، ‌بخش مهمي از تشخيص و درمان بيماري با معاينات باليني و گرفتن شرح حال انجام مي‌شود با وجود اين اما برخي از پزشكان براي سود بيشتر ممكن است بيمار را به بيمارستان معرفي كنند يا برايش خدمات پاراكلينيكي و آزمايشات بي‌رويه تجويز كنند. استفاده از شبكه‌هاي اجتماعي و ويزيت‌هاي اينترنتي هم نمونه‌هاي ديگري از برخي تخلفات پزشكي است كه اگرچه مي‌تواند در برخي موارد ضروري با كمك به سرعت كار مفيد باشد اما به طور جدي دقت تشخيص بيماري را پايين مي‌آورد.

طبابتي كه طبابت نيست

رحمت‌الله توكل، قائم‌مقام سازمان بيمه سلامت ايران هم معتقد است حتي تجويز بي‌رويه تصويربرداري‌ نتيجه عدم صرف وقت كافي براي معاينه بيمار است در حالي كه 60 تا 70 درصد تشخيص بيماري در نتيجه گرفتن شرح‌حال از بيمار و حدود 20 درصد هم در نتيجه معاينه او است.

وي تأكيد مي‌كند: گرفتن شرح‌حال و معاينه، جزو مطالباتي است كه بيمار بايد نسبت به آن آگاه باشد و از پزشك درخواست كند. اما باعث تأسف است كه 30 درصد بيماراني كه به مراكز درماني مراجعه مي‌كنند، اصلاً نيازي به درمان ندارند، اما اين را هيچ‌كس به آنها نمي‌گويد.

حسين ميردهقان، مديركل نظارت بر درمان وزارت بهداشت در اين رابطه مي‌گويد: گاهي ويزيت و معاينه‌اي انجام مي‌شود ولي از طريق شبكه‌هاي اجتماعي براي تكميل اطلاعات و دريافت نظرات مشورتي استفاده مي‌شود كه از اين موضوع تا حدي مي‌توان گذر كرد.

وي تأكيد مي‌كند: به هيچ وجه ويزيت اينترنتي قانوني نيست. موارد سرپايي و بستري زماني كه صحبت از ويزيت و درمان مي‌شود چند اصل مهم است؛ اول اينكه بيمار بايد ارزيابي شود و شخصي كه اين كار را انجام مي‌دهد بايد صلاحيت حرفه‌اي انجام ويزيت و معاينه را داشته باشد.

شهريار خاقاني، مديركل نظارت بر تبليغات سازمان نظام پزشكي نيز در اين‌باره مي‌گويد: با شرح حال اينترنتي نمي‌توان به تشخيص رسيد، حتي براي اينگونه خدمات، تعرفه‌اي هم وجود ندارد. معاينه تلفني هم كه وجود دارد باز كمكي به پزشك و بيمار نمي‌كند و اين روش‌ها به معني طبابت نيست.

واکنش وزیر بهداشت به کارانه‌های نجومی پزشکان
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، تاکید کرد: در حوزه سلامت هیچ موردی از غیرقانونی بودن نداریم اگر قانون ایراد دارد باید اصلاح شود، در این حوزه پرداختی ها کاملا شفاف و روشن هستند، پزشکان و پرستاران به صورت طرحی به اقصی نقاط کشور اعزام شده‌اند و با ایجاد کردن درآمد برای سیستم، بخشی از درآمد به عنوان کارانه به آنها باز می گردد.

به گزارش مشرق، سیدحسن قاضی‌زاده هاشمی در واکنش به انتشار فیش‌های حقوقی میلیونی پزشکان، گفت: نباید این موضوع درکشور دامن زده شود زیرا مردم آگاه بوده و این موضوعات را مسایل سیاسی می‌دانند، متاسفانه هر از گاهی این مباحث مطرح شده که البته در چند روز اخیر به زشت‌ترین شکل ممکن اتفاق افتاده است.

وی ادامه داد: اینکه فیش حقوقی افراد را با شماره ملی و مشخصات آنها منتشر می‌کنند بدون آنکه در هیچ دادگاهی بررسی شده باشد اقدامی غیر اخلاقی، غیر انسانی و غیراسلامی است، اگر اعتراضی وجود دارد باید از طریق دستگاه قضایی وارد عمل شوند در غیر این صورت این اقدامات پسندیده نظام نیست و اعتماد و باور مردم را کاهش می دهد.

وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، تاکید کرد: در حوزه سلامت هیچ موردی از غیرقانونی بودن نداریم اگر قانون ایراد دارد باید اصلاح شود، در این حوزه پرداختی ها کاملا شفاف و روشن هستند، پزشکان و پرستاران به صورت طرحی به اقصی نقاط کشور اعزام شده‌اند و با ایجاد کردن درآمد برای سیستم، بخشی از درآمد به عنوان کارانه به آنها باز می گردد.

قاضی زاده هاشمی یادآور شد: میزان کارانه ها 30 تا 35 درصد است بدان معنا که اگر پزشکی 100 میلیون تومان کار کند، حدود 30 تا 35 میلیون تومان به وی باز می‌گردد که این در قالب حقوق نیست؛ به عنوان مثال اکنون حقوق یک جراح مغز و اعصاب حدود 2 میلیون و 100 هزار تومان است مابقی هر آنچه دریافت می‌کند در قالب کارانه ای است که خود ایجاد کرده است.

وی افزود: اگر پزشکی در بخش خصوصی فعالیت کند میزان کارانه‌ای که به وی تعلق می گیرد تا 100 درصد هم افزایش می یابد زیرا تعرفه بخش خصوصی بیش از دولتی است؛ زمانی انگلیس بهترین سیستم بهداشتی و درمانی را دارا بود اما در برهه ای از زمان اعلام شد که سیستم همسان سازی اجرایی شود که شاهد بودیم کشوری که زمانی نخبگان آن به گروه پزشکی سرازیر می شدند اکنون انتخاب گروه پزشکی به رده دهم به بعد رسیده است و پزشکی آن کشور به یکباره افول پیدا کرد.

قاضی زاده هاشمی یادآور شد: چرا حقیقت را نمی گویید درنقاط مرزی چه کسی حاضر است خدمات ارایه دهد؛ آیا فرزندان برخی ها حاضرند به این مناطق بروند؟ حال این یکجانبه سخن گفتن بدون اطلاع درست است؟باید دل جامعه پزشکی به چه چیزی خوش باشد.

وزیر بهداشت، درمان وآموزش پزشکی به خانه ملت گفت: این پزشکان اگر نباشند کشور را چه کسی می خواهد جمع کند اگر روزی این افراد کار نکنند فکر کردید چه اتفاقی خواهد افتاد؟ باید نگاه کرد که دنیا با این گروه از جامعه چگونه برخورد کرده است؛ در طول 20 سال گذشته این رویه ایجاد شده که از هر تریبونی در مورد پزشکان صحبت می‌کنند.

مراجعه بیش از هزار نفر به مراکز درمانی درپی وقوع ریزگردها
وی در ادامه به معضلات ریزگردها در کشور به ویژه مناطق غربی اشاره کرد و گفت: متاسفانه ریزگردها معضلی است که منشا خارجی دارد که البته تاحدودی موضوعات داخلی نیز در آن دخیل است.

قاضی زاده هاشمی افزود: دستگاه هایی که تحت مدیریت ما است قربانی حوادثی است که بعد از ورود ریزگردها به کشور اتفاق می‌افتد زیرا افراد اغلب دچار مشکلات تنفسی و قلبی می شوند و کودکان نیز در معرض آسیب قرار می گیرند در روزهای اخیر نیز در پی وقوع این ریزگردها بیش از هزار نفر به مراکز درمانی کرده اند.

وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، افزود: اکنون اورژانس و بیمارستان ها را در حالت آماده باش نگه داشته‌ایم تا به مردم کمک کنند این درحالی است که ما علت نیستیم و با معلول مواجه هستیم و برای چاره اندیشی آن دستگاه های دیگر باید وارد عمل شوند.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

اختلاف حقوق پرستار و پزشك در جهان تا سه برابر اما در ايران ت

پستتوسط pejuhesh232 » چهارشنبه جولاي 20, 2016 3:11 pm

اختلاف حقوق پرستار و پزشك در جهان تا سه برابر اما در ايران تا صدبرابر


قائم مقام سازمان نظام پرستاری با اعلام اینکه در 20 روز گذشته دو پرستار در تهران و بابل به دست پزشکان مورد ضرب و شتم قرار گرفتند گفت: به بیمارستان‌ها نامه‌نگاری کردیم که دستکم عذرخواهی کنند اما به این هم راضی نیستند.

به گزارش انتخاب، محمد شریفی‌مقدم در نشست خبری صبح امروز گفت:‌ در رابطه با قانون تعرفه‌گذاری خدمات پرستاری تمام اقدامات کارشناسی انجام شده و بهانه‌های ممکن گرفته شد اما در وزارت بهداشت و در دولت‌های مختلف عزمی برای اجرای این قانون وجود ندارد و اعتنایی هم نکرده‌اند.

وی ادامه داد:‌ وزارت بهداشت توپ را به زمین بیمه‌ها می‌اندازد در حالی که در جلسه‌ای که با بیمه‌ها داشتیم قرار شد بسته‌های خدمتی تهیه شود که ما آن را آماده کردیم اما دبیرخانه شورای عالی بیمه معتقد بود باید نامه‌ای هم از وزارت بهداشت در این رابطه صادر شود اما وزارتخانه اقدامی نکرد.

قائم مقام سازمان نظام پرستاری با انتقاد از تفاوت در برخورد با گروه‌های مختلف تیم درمانی گفت: ده‌ها هزار میلیارد تومان صرف نظام سلامت می‌شود و گویا قانون طرح تحول سلامت یک شبه تصویب شده و اعتبار ده‌ هزار میلیاردی به آن داده‌اند و تا کنون کسی نمی‌داند چه کسانی پای این طرح را امضا کرده است.

شریفی‌مقدم افزود: در این طرح فقط تفاوت در پرداختی‌ها وجود ندارد، متأسفانه طی 20 روز گذشته دو تن از همکاران پرستار در بابل و در بیمارستان شهدای تجریش تهران توسط همکاران پزشک کتک خورده‌اند در بابل توسط یک متخصص قلب و در تهران توسط یک رزیدنت جراحی مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌اند.

وی گفت: جامعه‌ای که فقط احساس نخبگی می‌کند دور از شأن انسانیت است که به همکار خود تعرض کند ما به شدت معترض هستیم در آستان تشنج قرار داریم و به این بیمارستان‌ها نامه‌نگاری کرد که حدالمقدور عذرخواهی کنند اما به این هم راضی نیستند ما هم یک حدی را می‌توانیم تحمل کنیم. به نظر می‌رسد پزشک‌سالاری در این سال‌ها موذیانه‌تر و حرفه‌ای‌تر شده است.

قائم مقام سازمان نظام پرستاری در رابطه با پرداخت‌های نجومی به پزشکان گفت:‌پرداخت‌ها می‌گویند قانونی شده است، درست است با 15 روش از جمله مقیمی، دریافتی‌هایشان را بیشتر کرده‌اند و تعرفه آنها را سه برابر کرده‌اند و در سال 93 در لابه‌لای طرح تحول سلامت مصوبه‌ای گرفته‌اند که اجازه پرداخت 700 میلیون تا یک میلیارد را هم دادند مگر می‌شود فردی هزار برابر از سایر همکارانش حقوق بگیرد در اینجا مقصر اصلی وزارت بهداشت است و شخص وزیر که اجازه این پرداخت‌ها را می‌دهد.

شریفی‌مقدم با بیان اینکه اطلاعات دقیقی به سازمان بازرسی داده نشده است، گفت: فقط در یک بیمارستان پزشکان بسیاری بالای 100 میلیون گرفته و به سازمان بازرسی گفته‌اند دریافتی بالای 70 میلیون نداریم و در نامه جهانگیری به رئیس جمهور آمده پرداخت‌های غیرمتعارف در دستگاه‌ها امری استثنایی است و به تعداد کمی محدود می‌شود آیا حقوق 100 و 200 میلیون متعارف است و اگر در یک بیمارستان 74 نفر بالای 100 میلیون می‌‌گیرند، استثناء است؟

وی افزود: اکنون قاطبه اعضای هیأت علمی در وزارت بهداشت بالای چند ده میلیون می‌گیرند در حالی که به نظر می‌رسد حقوق حدود 15 میلیون متعارف باشد، پس اغلب اعضای هیأت علمی حقوق غیرمتعارف دارند. اگر این حقوق‌های نجومی استثناء بود پس چرا با آن برخورد نکردند. گزارش‌های ارسال شده واقعی نیست و پرداخت‌های غیرمتعارف کوچک شمرده می‌شوند بنابر این آنچه سازمان بازرسی به دیوان محاسبات گزارش کرده واقعی نیست باید راست‌آزمایی شود و برای گزارش غلط برخورد انجام گیرد.

قائم مقام سازمان نظام پرستاری ادامه داد: وزارت بهداشت می‌خواهد پرداخت‌های غیرمتعارف مشمول مدیر زمان شود. سؤال اینجاست اگر پرداخت‌های غیرمتعارف موردی و محدود است، چرا برای برخورد با آن به زمان زیادی نیاز است؟

شریفی‌مقدم روش‌های پرداخت حقوق در نظام سلامت را در دنیا اینگونه توصیف کرد که یک روش حقوق ثابت است که 40 ساعت فرد کار کرده و دریافتی دارد که ما هم به این روش معتقد هستیم چرا که در همه جای دنیا تفاوت پرداخت بین پزشک و پرستار 1.5 تا 3 برابر است.

وی ادامه داد: روشی هم هست که با فیفور سرویس است یعنی حقوق ثابت ندارد، زمان ثابتی هم وجود ندارد بلکه به ازای خدماتی که ارائه می‌شود حدود 30 تا 40 درصد از آن دریافتی به پزشک تعلق می‌گیرد. اما در کشور ما روش ترکیبی وجود دارد هم حقوق ثابت و هم با توجه به خدمتی که انجام می‌شود‌،‌کارانه می‌دهند در نتیجه اختلاف 100 و گاهی هزار برابر پیش می‌آید در حالی که باید برای پرداخت‌ها سقف و کفی تعیین شود.

وی در پایان گفت:‌ اگر پرداخت‌های نجومی به پزشکان را به دلیل کمبود متخصص می‌دانند، در پرستاری هم کمبود داریم اما در پرستاری پذیرش را 3 برابر و به روش‌های مختلف متوسل شدند و اکنون هم 17 هزار پرستار بیکار داریم در پزشکی هم 20 هزار پزشک عمومی بیکار داریم که اگر درهای تخصص را به روی آنها باز کنند، کمبودها رفع می‌شود و نیازی به پرداخت‌های میلیونی وجود نخواهد داشت اما مسائلی پشت پرده است که بیشترین بار بیمارستان‌ها روی دوش پرستاران سنگینی می‌کند.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

كشتن بيمار با عمل جراحي ساده پوليپ

پستتوسط pejuhesh232 » پنج شنبه جولاي 28, 2016 10:58 am

كشتن بيمار با عمل جراحي ساده پوليپ


عباس کیارستمی، روز دوشنبه گذشته از دنیا رفت، اما نحوه ی مرگ او و نقل قول هایی که از سوی خانواده این کارگردان نامدار وجود دارد، تمامی اتهامات را به سمت جراح و پزشکان او نشانه می رود.

Image

به گزارش «انتخاب»؛ روز هفدهم اسفند، کیارستمی جهت عمل جراحی به بیمارستان مراجعه کرد، با این حال از نزدیکان خود تقاضا کرد که این موضوع رسانه ای نشود، چراکه تصور می کرد بعد از جراحی سه روز بستری است و نهایتا پس از طی روند درمان به طور کامل، مرخص می شود، اما این اتفاق نیافتاد؛ چرا؟

سیزده روز مانده به عید نوروز، کیارستمی جهت عمل پولیپ روده، به اعتبار دکتر میر در بیمارستان جم بستری شد. در این میان، دکتر میر برخلاف تعهد اخلاقی که بر دوشش است، بیمار را به فرزند خود می سپارد.

فرزند دکتر میر نیز با اطمینان از تبحر خود بدون انجام آزمایشات لازم از جمله پاتولوژی، کیارستمی را روانه اتاق جراحی می کند. «عمل موفقیت امیز بود» این خبری بود که دکتر احمد میر فرزند پزشکی که کیارستمی به اعتیار نام او خود را به تیغ جراحی سپرده بود، به خانواده کارگردان نامدار اعلام کرد.

«میر» این جمله کوتاه را گفت و به سرعت راهی سفر نوروزی خود به فرنگستان شد تا قدری به خاطر عمل «موفقیت امیزی» که داشت، ریلکس کند و به استراحت بپردازد. اما در نخستین روزهایی که میر تازه کشور را ترک کرده بود، از بیمارستان به او خبر رسید که کیارستمی دچار «عفونت و خونریزی» شده است.

به گفته ی یکی از اعضای خانواده کارگردان فقید، میر در مقابل بر موفقیت امیز بودن عمل تاکید می کند و مسئولیت را از دوش خود بر می دارد و در ادامه خانواده کیارستمی را به پزشک دیگری که ظاهر متخصص عفونی بوده پاس می دهد. البته این فرد هم مانند سلف خود اهمیتی به ماجرا نمی دهد و می گوید: «این بیماربا تشخیص عفونت بستری نشده که من او را تحت‌نظر بگیرم.». بنابراین او نیز راهی سفر تعطیلات نوروزی خود می شود، تا مبادا این فرصت را مانند دیگر تعطیلات ایام سال از دست دهد.

کیارستمی خود گلایه اش را نسبت به این وضع اینگونه مطرح کرد: « یکی از دوستام همین عمل رو انجام داد و روز پنجم در سالن سینما داشت فیلم می‌دید. قرار بود دکتر میر من رو عمل کنه. بعدا فهمیدم که پسرش من رو عمل کرده و تازه در شأنش نبودم و عمل رو سپرده به دستیار ٥٠ ساله‌‌اش! هرجا اعتماد می‌کنی، بکن ولی به اونایی که پدرشون مشهور بوده؛ نکن. خواستن و نتونستن. وقتی دکترم اخبار رو در روزنامه‌ها خوند و فهمید این بیمار خیابونی نبوده؛ دستپاچه شد و مصاحبه کرده و گفته گویا بیمارم شهرتی دارد و در خارج او را می‌شناسند»

کیارستمی به قدری از اتفاق پیش آمده دلچرکین بود که دکتر میر را که به عیادت او آمده بود، به حضور نپذیرفت و این پیغام را به جراح خود داد: «شأن من و شما نیست که دیگر با هم روبه‌رو شویم»

در هر حال، رسیدگی به یکی از مهمترین و شهیرترین کارگردان ایران به دست پزشکی کم تجربه اما متعهد سپرده می شود که در نبود تجربه دو پزشک دیگر نمی تواند خوب عمل کند. نهایتا، میزان عفونت به ‌اندازه‌ای می‌رسد که حتی عفونت و چرک از بخیه‌ها هم به بیرون نشت پیدا می‌کند.

با وخامت اوضاع، اخباری در مورد به کما رفتن و حتی مرگ کیارستمی به گوش رسانه ها رسید. شرایط نامناسب کیارستمی و رسانه ای شدن آن، پای قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت دولت را به ماجرا باز کرد.

او پس از اطلاع از وضعیت کیارستمی، به سرعت دستور رسیگی جدی داد. شرایط به قدری خطرناک و بد بود که چندین روز بعد و پس از عبور کیارستمی از بحران، وزیر ارشاد اعلام کرد «خود آقای دکتر هاشمی گفتند اگر من نمی رفتم آن شب، کار ایشان تمام بود»

شرایط کیارستمی با کمک دولت، بهبود پیدا کرد، اما او دیگر به پزشکان هموطنش اعتماد کافی نداشت، برای همین راهی پاریس شد تا درمان خود را در انجا ادامه دهد، با این حال، زخم هایی که او از اشتباهات یا قصور پزشکانش در تهران خورد، او را امان نداد و در آخر در فرانسه درگذشت.

قصور پزشکی در روند درمان کیارستمی، به گفته ی اعضای خانواده او، یکی از عوامل و شاید تنها عامل درگذشت این کارگردان صاحب نام بود. پزشکان کیارستمی، او را که سینماگری بین المللی و افتخاری وطنی بود، محل ندادند، وای به حال مردم ناشناسی که تن و جان خود را با اعتماد کامل به تیغ جراحی اینان می سپارند. (ناگفته نماند، کم نیستند پزشکان متعهدی که جانانه از بیمار خود پرستاری می کنند و انسانیت را در حق آنان تمام می کنند.)

این مردم بی نوا نه وزیر بهداشت را دارند که دستور رسیدگی ویژه دهد، نه رسانه ها را که با پوشش خبری افکار عمومی را از یک فاجعه پزشکی اگاه کند.

مشخص نیست، روزانه چند نفر به خاطر خطای پزشکی جان خود را از دست می دهند و صدایشان در نمی آید. عجیب اینجاست که اندک انتقادی نسبت به پزشکان با هیاهو و هوچی گری های انجمن های وابسته به آنان روبرو می شود که فریاد «ما مصعومیم» سر می دهند.

عجیب این است که در این آشفته بازار، وزارت بهداشت خود را حافظ منافع پزشکان می پندارد نه مردم. قائم مقام وزیر بهدشت روز گذشته گفت: «باید بگویم که پدر همکارمان که عمل آقای کیارستمی را انجام دادند از اساتید جراحی هستند و ۹۳ سال‌شان است و 15 سال است جراحی انجام نمی دهند.» این سخنان عذر بدتر از گناه است و محو کردن صورت مسئله. خب اگر کیارستمی مطمئن نبود، دکتر میر او را عمل نمی کند، همان موقع چمدان خود را می بست و به پاریس می رفت. برفرض هم اگر کیارستمی از عمل خود توسط فرزند دکتر میر اگاه بود(که نبود) فرار از مسئولیت جراحانش توجیه نمی شود.

شاید اگر وزیر بهداشت در مقابل سریال «در حاشیه» مهران مدیری که به درستی در حال انتقاد از پزشکان و جراحان بود، این اتفاقات و فجایع رخ نمی داد و امروز شاهد فوت غیرمنتظره کیارستمی و کیارستمی ها نبودیم.....
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

ابهام در فوت 3 بیمار دیالیزی در اهواز

پستتوسط pejuhesh232 » پنج شنبه آگوست 04, 2016 3:53 pm

ابهام در فوت 3 بیمار دیالیزی در اهواز


به گزارش مشرق، ایرج نظری معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی اهواز گفت: 3 بیمار دیالیزی در یکی از بیمارستان‌های شهرستان کارون به دلایل نامعلوم فوت کرد‌ه‌اند.

Image

وی ادامه داد: با توجه به اینکه هر سه نفر این بیماران در یک شیفت و یک ساعت فوت شده اند باید موضوع به طور دقیق بررسی شود .

نظری گفت: احتمال خرابی دستگاه و خطا در این موضوع بسیار ضعیف است؛ چراکه در شیفت‌های قبل و بعد بیماران به خوبی خدمات دریافت کرده‌اند و مشکلی هم نداشته ایم.

وی در پایان گفت: هر 3 بیمار دارای علایم مسمومیت مثل اسهال و استفراغ بوده‌اند که این موضوع نیز در دست بررسی است و باید تا روشن شدن علت دقیق این فوت از اظهار نظر در این مورد خودداری کرد.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

نمونه اي از انحرافات روش درماني طب رايج در ايران

پستتوسط pejuhesh232 » جمعه آگوست 12, 2016 1:10 pm

نمونه اي از انحرافات روش درماني طب رايج در ايران


پروفسور بریس گایه، فوق تخصص جراحی گوارش و پزشک معالج كيارستمي در بیمارستان Institut Mutualiste Montsouris پاریس:

1- مسئله دیگری که تنها عادت ایرانی‌ها نیست و در عربستان سعودی، آفریقای شمالی، یونان و ایتالیا هم مرسوم است، استفاده دیوانه‌وار از آنتی‌بیوتیک است. آمریکایی‌ها هم این کار را می‌کنند، با این تفاوت که بیمارانشان را به اینجا نمی‌فرستند، اما ما با بیمارانی از بقیه کشورهایی که نام بردم مواجه می‌شویم. بیمارانی که بدترین نوع میکروب‌ها را دارند و گاهی برای مقابله با این میکروب‌ها، از آنتی‌بیوتیک‌هایی استفاده ‌شده که برای درمان حیوانات استفاده می‌شود.

2- مسئله خون‌ریزی داخلی او هم مسئله بسیار پیچیده‌ای بوده و من تا به حال با موردی مثل چیزی که در گزارش خواندم مواجه نشده بودم. به نظر می‌رسد دلیل آن استفاده از داروی ضدانعقاد بوده است، ظاهرا عمل جراحی تقریبا هم‌زمان با استفاده از داروی پلاویکس انجام شده و تنها سه یا چهار روز پیش از عمل دارو را قطع کرده بودند. خب مشخص است این زمان کوتاه است و باید دست‌کم هشت روز زودتر آن را قطع می‌کردند. نمی‌دانم، واقعا نمی‌توانم بفهمم که چطور ممکن است بیماری از همه‌جا خون‌ریزی کند، این تقریبا غیرممکن است. احتمالا اولین هماتوم در همین زمان رخ داده است و او باز هم آماده خون‌ریزی بوده و این اتفاقی است که افتاده. جراحی روده به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند منجر یه خون‌ریزی در سینه شود. در معده ممکن است خون‌ریزی اتفاق بیفتد، آن هم با حالبی که قطع شده بود، اما خون‌ریزی در سینه...؟ وقتی در گزارش خواندم که در سینه و معده خونریزی اتفاق افتاده، حدس زدم که هماتوم اول در همان زمان رخ داده است.

3- مشخصا خطر جراحی روده، عفونت است. او به Peritonitis دچار شده بود و این اتفاق گاهی رخ می‌دهد، حدودا یک تا دو درصد. درعین‌حال آنها حالب را هم (بيجا) قطع کرده بودند که این در چنین عمل جراحی اتفاقی بسیار نادر است و ما شاید هر ١٠ سال یک بار با چنین موردی مواجه می‌شویم. (كه منجر به تجمع ادرار در كم بيمار و عفونت وي شده است)

4- به‌هرحال می‌توانم بگویم بدترین اتفاقی که برای او افتاده همان Peritonitis (التهاب صفاق) بوده. همان نشتی که آنها در ابتدا آن را ندیدند و بعدا متوجهش شدند، این هم اشتباه بوده است. از آن گذشته محل برش روده هم جای بحث دارد،

5- پولیپ به‌راحتی آسیب‌شناسی می‌شود و می‌توانیم بفهمیم خوش‌خیم بوده یا بدخیم، اما گاهی جراحی بدون اطلاعات کافی انجام می‌شود، عملی را که برای برداشتن یک غده بدخیم می‌کنند، برای یک غده خوش‌خیم انجام می‌دهند و بعد به بیمار گفته می‌شود، شانس آوردی که خوش‌خیم بود. اینجا ما اگر در تشخیص اولیه تردید داشته باشیم، گاهی تا هفت بار نمونه‌برداری می‌کنیم.

آخرین نکته‌ای که فکر می‌کنم برای شما مهم است، این است که وقتی پدرتان به اینجا رسید، من با او صحبت کردم. او هنگام ورود کمی گیج بود؛ یعنی کاملا گیج بود و ما او را به ICU منتقل کردیم. اما بعد بهتر شد و وقتی راجع به بیوبسی و نفروستومی به او توضیح دادم، او گفت: من خیالم راحت است و هیچ استرسی ندارم. می‌خواهم بدانید که این نکته مهمی بود. گفت به شما اطمینان دارم، گرچه مرا نمی‌شناخت. می‌خواهم بدانید که او خوشحال بود اینجاست. پدر خارق‌العاده‌ای داشتید؛ هنرمندی بزرگ.

نكته:

گذشته از انحرافات و ضعفهاي طب رايج و نگاه تجاري ان كه بر سودبردن بيشتر متتمركز است تا درمان، اما پايين بودن سطح سيستم طبي يك كشور هم مشكل را عميقتر مي كند، وقتي چنين مشكلاتي براي يك بيمار بسيار سرشناس با پزشكان و جراحاني نامدار رخ دهد؛ وضعيت درمان با اين طب براي عامه مردم مشخص است كه چطور خواهد بود.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جراحی بینی مرد 43 ساله را به کام مرگ کشاند

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه آگوست 27, 2016 10:24 pm

جراحی بینی مرد 43 ساله را به کام مرگ کشاند


Image

به گزارش مشرق، تلفن زنگ می‌خورد، صدایی لرزان با ته‌لهجه آذری گریه‌کنان، کلماتی را تکرار می‌کند. متوجه صحبت‌هایش نمی‌شوم، سعی می‌کنم آرامش کنم؛ ولی زن یک‌نفس التماس می‌کند، آقا! شما را به خدا کمکمان کنید...

یک سال است که برادرش در کما و روی تخت بیمارستان بستری است. دستش به هیچ جا بند نیست. یک سال است که پله‌های بیمارستان را بالا و پایین می‌کند و این دیگر کار هر روزش شده است.

برادرش 3 پسر کوچک دارد و او باید هر روز کودکان را برای دیدن پدرشان به بیمارستان ببرد. غم نبودن پدر از یک‌طرف و خرج و مخارج زندگی از طرف دیگر امانشان را بریده است.

به‌همه پزشکان به‌نام و معتبر هم سر زده شاید بتوانند برای برادرش کاری کنند، اما فایده‌ای نداشته است و همچنان روزشمار کما ادامه دارد.

بیمار خودش با پای خودش وارد اتاق عمل می‌شود؛ اما...

داستان از این قرار است که یک سال پیش مردی 43 ساله برای انجام عمل پلیپ بینی به یکی از بزرگ‌ترین و مشهورترین بیمارستان‌های دولتی تهران مراجعه می‌کند و با اصرار پزشک معالج همان روز برای انجام عمل بستری و بالاخره بیمار با پای خودش وارد اتاق عمل می‌شود.

آن‌طور که خواهر بیمار تعریف می‌کند چند ساعت پشت در اتاق عمل منتظر می‌مانند ولی خبری از برادر نمی‌شود، پیگیر می‌شوند که عمل کمی بیش از حد معمول به طول انجامیده است و پزشکان بازهم حرفی نمی‌زنند و خانواده به‌ناچار منتظر می‌مانند.

در نهایت پس از چندین ساعت برادر را در کما از اتاق عمل خارج و در بخش مراقبت‌های ویژه بستری می‌کنند.

به گفته خانواده این مرد، وی با کبودی‌های بسیاری در ناحیه سینه از اتاق عمل خارج می‌شود که می‌تواند ناشی از عمل احیا در اتاق عمل باشد؛ اما نکته دیگر بخیه‌ای است که در پشت سرش زده‌شده است؛ درصورتی‌که وی برای عمل پلیپ به اتاق عمل برده شده و معلوم نیست به چه دلیل دچار شکستگی سر شده و امروز دقیقا یکسال از آن زمان می‌گذرد و این مرد 43 ساله بی حرکت بر روی تخت بیمارستان خوابیده است.

پلیپ بینی چیست؟

خوب است بدانید که توده خاکستری و گاهی بی‌رنگ است که معمولاً از مخاط سینوس‌ها و گاهی از خود بینی منشأ می‌گیرد و در غالب موارد، پولیپ‌های بینی پایه‌دار و متعدد بوده و در داخل هر دو بینی ظاهر می‌شوند، هرچند که ممکن است فقط در یک بینی و به‌طور منفرد نیز دیده شوند.

فوت یک روز پس از تهیه گزارش

روزگذشته که برای نخستین بار با خانواده این بیمار ارتباط برقرار کردم، وی هنوز در کما و زنده بود. اما امروز خواهر این مرد در تماسی با خبرنگار فارس اعلام کرد که متاسفانه برادرش فوت کرده است.

خانواده وی از پزشک و تیم درمانی شکایت کرده‌اند، اما تا به امروز موفق نشده‌اند جواب مناسبی از این بابت بگیرند.

نماینده مجلس:‌ افزایش 5 درصدی خطاهای پزشکی از سال 93

هفته گذشته بود که همزمان با فوت مرحوم کیارستمی محمدنعیم امینی فرد سخنگوی کمیسون بهداشت و درمان مجلس در مصاحبه با خانه ملت درباره آمار مطرح‌شده مبنی بر 12 هزار پرونده خطای پزشکی در کشور، افزود: با توجه به حجم کار و مسئولیتی که در حوزه بهداشت و درمان مجلس وجود دارد این تعداد خطای پزشکی قابل‌پذیرش نیست اما قابل توجیه است.

نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی، با یادآوری تعدد پرونده‌های مرتبط با خطاهای پزشکی، ادامه داد: البته این تعداد پرونده خطای پزشکی سقف انتظاراتمان نبوده و باید تلاش کنیم این تخلفات را ریشه‌یابی کرده و در جهت رفع آن برآییم.

این نماینده مردم در مجلس، یکی از علت‌های بروز خطاهای پزشکی را کمبود نیروی انسانی خواند و تصریح کرد: متناسب با این کمبودها باید برنامه‌ریزی شود زیرا گاهی به جهت کمبود نیروی انسانی بار مسئولیت عده‌ای بیشتر می‌شود لذا باید تأمین کادر درمانی موردتوجه قرار گیرد.

سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، درباره افزایش 5 درصدی خطاهای پزشکی از سال 93 تا 94 به خانه ملت گفت: اگرچه یک رضایتمندی کلی در حوزه سلامت وجود دارد اما با آرمان‌ها فاصله‌داریم همچنین در طرح تحول سلامت افزایش قابل‌توجهی در ارائه خدمات داشتیم که باید این موضوع مورد تحلیل قرار گیرد که این میزان افزایش خطاهای پزشکی ناشی از افزایش فشار کاری ارائه‌دهندگان خدمت بوده یا نقص تجهیزاتی که نیاز است وزارت بهداشت این موارد را مورد ارزیابی کارشناسی قرار دهد.

آمار خطاهای پزشکی دلهره‌آور نیست؛‌ خطا یکی از ویژگی‌های انسانی است

در این‌بین واکنش وزارت بهداشت به مطلب خانه ملت که سخنان سخنگوی کمیسیون بهداشت مجلس را منعکس کرده بود جالب‌توجه و تأمل است.

وزارت بهداشت در مطلب انتقادی که در وبدا منتشر کرده، آورده است: «نویسنده مطلب مذکور اگرچه به رشد 5 درصدی پرونده خطاهای پزشکی در سال 94 نسبت به سال گذشته‌اش اشاره‌کرده و خواسته به شکلی غیرمستقیم اشاره‌ای به تأثیر منفی طرح تحول سلامت در میزان خطاهای پزشکی داشته باشد اما به این نکته ساده توجه نکرده که برای رسیدن به آمار دقیق می‌بایست افزایش میزان مراجعات را نیز در نظر بگیرد.»

در ادامه این مطلب آمده است: «سید موسی طباطبایی، رییس گروه برنامه‌ریزی اقتصاد و بیمه سلامت وزارت بهداشت آمارهای جالبی را در این خصوص ارائه می‌دهد: با توجه به اعداد و ارقام ثبت‌شده در سیستم ثبت اطلاعات، تعداد بستری در بیمارستان‌های دولتی در کشور در سال 93 حدود 7 میلیون و 400 هزار نفر بوده که این تعداد در سال 94 به 7 میلیون و 900 هزار نفر رسیده است. با یک حساب ساده می‌توان به این نتیجه رسید که تعداد بستری در بیمارستان‌های دولتی در سال 94 نسبت به سال قبل از آن نزدیک به 6.8 درصد افزایش داشته است.

در مطلب وبدا آمده است: «پس در مقابل این افزایش تعداد بستری در بخش دولتی، افزایش 5 درصدی خطاهای پزشکی رقم دلهره‌آوری نیست و از میانگین افزایش تعداد مراجعات کمتر است. اگرچه وزیر بهداشت بارها در گفتگوهای خود ذکر کرده است که به خطر افتادن و از دست رفتن جان حتی یک نفر هم برای ما مطلوب نیست اما خطا یکی از ویژگی‌های انسانی است و با تمام تلخی باید آن را پذیرفت.»

سخن آخر

حال باید دید وزارت بهداشت بازهم با تکذیب و رد این اتفاقات در صدد توجیه آن بر می‌آید یا اینکه فکری برای تشدید نظارت و برخورد قانونی با تخلفات احتمالی این حوزه و کاهش قصور و همچنین عوارض قابل پیشگیری درمان صورت خواهد داد.

«پیگیری‌های خبرنگار فارس برای دریافت پاسخ از مسئولان بیمارستان بی‌نتیجه ماند که درصورت دریافت پاسخ، در گزارش‌های بعدی منعکس خواهد شد.»
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

سودجويي وحشتناك با بيماري و رنج مردم

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه سپتامبر 24, 2016 2:49 pm

سودجويي وحشتناك با بيماري و رنج مردم


فرزانه طاهری، نویسنده و مترجم در روزنامه شرق نوشت: شاید تا زمان آماده‌شدن این متن و انتشار آن، پرونده پزشکی زنده‌یاد عباس کیارستمی به جایی رسیده باشد، اما مهم نیست، چون این پرونده جز آنکه زخم‌های کهنه بسیاری را باز کرد، شاید تلنگری بود و باشد بر همه ما که خیلی چیزها را ظاهرا فراموش کرده‌ایم. برای همین می‌شود هنوز نوشت، چون باید فکری به حال نظام درمانی کرد و به نقد واکنش‌های متقابل درباره مرگ کیارستمی پرداخت.

خیلی‌وقت بود می‌خواستم بنویسم. همان‌وقت که خبر مرگ غیرمنتظره کیارستمی دل من و ‌میلیون‌ها دیگر را آتش زد. و من از آنها نیستم که این عبارات را همین‌طوری خرج می‌کنند. اما هر بار که دست به نوشتن می‌بردم گلشیری و سیر منتهی به مرگش مثل دیواری در برابرم می‌ایستاد و بی‌آنکه خود بدانم، به بهانه‌ای نوشتن را به تعویق می‌انداختم. اما دیدم که باید بنویسم و نه برای اینکه از قافله‌ای عقب نمانم. باید با سر بروم در آن دیوار که گفتم و برسم به این مرگی که گفتم اجتناب‌ناپذیرنبودنش بر سوز دل می‌افزود.

پاییز ٧٨ بود، سرفه می‌کرد. عمه متخصص بیهوشی‌ام از یک پزشک فوق تخصص ریه از آمریکا برایمان وقت گرفت. رفتیم به بیمارستان. جواب آزمایش [با سدیمانتاسیون سه رقمی] و عکس را که دید، گفت عفونت ریه است، همان برونشیت مزمن سیگاری‌ها. یک دوره آنتی‌بیوتیک خوراکی تجویز کرد و گفت سیگار را ترک کن و تا نکردی برنگرد. نگفت آنتی‌بیوتیک‌ها که تمام شد برگرد. با اعتماد مطلق رفتیم دنبال کارمان. و مدام ضعیف‌تر شد. سیگار را کم کرد، اما ترک نکرد. سفری در پیش داشت به خارج از کشور و رفت. دو، سه روزی برای آزمایش و عکس بستری‌اش کردیم. سایه‌ای در ریه دیده شد. مرخصش کردند تا برای تشخیص اقدامات دیگری بکنیم. قرار شد برویم بیمارستانی برای نمونه‌برداری از آن سایه. از راه بینی. نخواست پیشش بمانم. بیرون ماندم. نمونه را بردیم پاتولوژی و رفتیم خانه نشستیم به انتظار جواب.

یک هفته، ١٠ روز. جواب را که گرفتم، هیچ نوع بدخیمی در نمونه نبود. پر درآوردم، از همان متخصص که این نمونه‌برداری را گرفته بود وقت گرفتم. وقتی با دیدن نتیجه گفت ولی ما به آن توده نرسیدیم و نمونه را از برنش‌ها برداشتیم، آب سردی بر سرم ریخت. گفتم شاید عفونت باشد فقط. آنتی‌بیوتیکی بدهید تا ببینید شاید در رادیولوژی بعدی این توده کوچک‌تر شود. (این را با دانش واپس‌نگر نمی‌گویم. به او گفتم. حتی گفتم برای روحیه بیمار هم خوب است.) پذیرفت. عکس‌های ریه همیشه همراهم بود، در صندوق عقب ماشین، مبادا ببیند. با خودش هرگز از وجود توده حرفی نزدم. گفتم که عفونت است و آزمایش‌ها و نمونه‌برداری برای این است که ببینند چه آنتی‌بیوتیکی باید بدهند. در محل کارم عکس‌های ریه‌اش را به شیشه پنجره می‌چسباندم و نگاه می‌کردم، نگاه می‌کردم. عکسِ بعد از اتمام آنتی‌بیوتیک‌ها را با قبلی مقایسه کردم و احساس کردم که سایه کمی کوچک‌تر شده است. رفتم پیش دکتر. گفت نه، نشده.

اعتمادم را به او از دست داده بودم، فقط به این دلیل که همان روز نمونه‌برداری نگفته بود به آن سایه ملعون نرسیده‌اند و من پس از یک هفته، ١٠ روز انتظار کشنده و آن شادی عظیم این خبر را می‌شنیدم، بس که لابد مطمئن بود سرطان است و برنش‌ها هم شاید درگیر شده‌اند. دوستی، فوق تخصص ریه دیگری را معرفی کرد. مطب شلوغ، از آنها که وقت‌دارهاش هم سه، چهار ساعت می‌نشستند. دو، سه هفته وقت گران‌بها تلف شده بود و هنوز به جایی نرسیده بودیم. گفت باید زیر اسکن از بیرون نمونه‌برداری کنند. گفتند باید سرنگ و دستکش و فلان و بهمان را بخری و بیاوری. چندین داروخانه رفتم تا آن سرنگ را که می‌خواستند پیدا کردم. بعدش رفتیم با هم و نمونه را به پاتولوژی دادیم. بعدش هم رفت جلسه هیأت دبیران کانون.

یکی، دو روز بعد، سردردهایش شروع شد. سردردی که امانش را می‌برید. هرکار می‌کردیم تسکین پیدا نمی‌کرد. یک هفته، ١٠روزی گذشت. قبلش با دوستان در آلمان مشورت کرده بودم.

می‌خواستم بدانم حالا که قرار است یک سالی در برنامه تبادل نویسنده در برلین باشیم، می‌شود جلوتر بیندازیم و درمان را آنجا انجام بدهیم؟ روز جوابِ آسیب‌شناسی توانش را در خود نیافتم و دو دوست رفتند و من در محل کار ماندم. آمدند. آبسه بود. دنیا را به من دادند. به دکترش زنگ زدم. گفت که بیایید نامه بستری‌شدنش را بگیرید. گفت که آبسه ریه هم مسئله ساده‌ای نیست و باید با آنتی‌بیوتیک تزریقی درمان شود. ١٠روزی باید بستری شود. درباره علت سردردش گفت ضعف عمومی است. رفتم خانه. قرار بود در جلسه هیأت دبیران باشد. در خانه چرخیدم. نامه‌ای برای آن دوستان به آلمان نوشتم و فکس کردم. با یک شکلکِ لبخند پایینش که سرطان نیست و همین‌جا درمانش می‌کنیم.

به اتاق خواب رفتم. حجمی که انتظار نداشتم روی تختخواب بود. به جلسه نرفته بود؟ صدایش زدم. انگار که از ته چاهی سر بیرون بیاورد، با صدایی بی‌حال گفت سرم درد می‌کرد، نرفتم. آوردمش به نشیمن. نگاهم می‌کرد اما انگار مات بود، در این جهان نبود. همه حرکاتش، حرف‌زدنش، نگاهش کند شده بود. دوستان هیأت دبیران که از غیبت بی‌سابقه‌اش نگران شده بودند، تلفن کردند و آمدند. گفتند همین امشب بستری‌اش کن. زنگی زدم به بیمارستان تا بدانم چقدر باید پول بدهم. پول را گفتم برادرم آورد. لباس خیس عرقش را عوض کردیم و به بیمارستان بردیمش. تا کارهای پذیرشش را بکنم، آخرین قلم زندگی را به دستش گرفت و بیانیه حاصل جلسه آن روز را امضا کرد. همان‌طور کُند و بی‌حال.

بستری‌اش کردم. سردرد امانش را بریده بود. صبحش دکتر آمد. عکس دیگری گرفتند. عکس را که زد به آن صفحه نور، دیدم آن سایه عکس‌های چند وقت گذشته دیگر نیست. مطمئن بودم، چون روزها و روزها عکس‌ها را بر شیشه پنجره اتاق کارم با هم مقایسه کرده بودم. گفتم. گفت نه، به اندازه قبل «دیفاین» نشده است. با همان ترس‌ولرز معهود ما نامتخصصان گفتم که حتی خط بیرونی محوی هم دیده نمی‌شود. زیر بار نرفت البته. گفتم این سردرد ١٠ روزه را چه کنیم؟ گفت می‌گویم متخصص داخلی بیاید و من ماندم و دربه‌در به جست‌وجوی متخصص داخلی. نیافتمش تا وقت خروج از بیمارستان که التماس‌کنان او را به سروقت بیمارم بردم. از نوع معاینه‌اش و آن گردن خشک فهمیدم شکش به مننژیت است. گفت باید مایع نخاع را آزمایش کنند و مرا از اتاق بیرون کردند. بعد هم گفت که اصلا بدون آزمایش هم می‌تواند از کدری مایع نخاع بفهمد که مننژیت است و باید تا صبح در همان حالت که بود بماند. یک‌نفره از عهده برنمی‌آمدم. دیروقت شب زنگ زدم به آن دو دوست. آمدند. ایستاده کنار تختش دست و پایش را بی‌حرکت نگاه داشتیم. در دل سیاه شب یک‌بار با همان کُندی دستم را به لب برد و بوسید و «ممنون» بی‌حالی گفت. ممنون؟ می‌گویم که چرا بعدها آرزو می‌کردم همان دستم شکسته بود و نمی‌رفتم داروخانه از پی داروخانه تا آن سرنگ را بگیرم برای نمونه‌برداری.

درمان را شروع کردند. آنتی‌بیوتیک‌ها را باید خودم تهیه می‌کردم. از داروخانه‌های خاص.

جدیدترین‌ها و قوی‌ترین‌ها را. سردرد اما امانش را بریده بود. از اداره بهداشت هم آمدند و بدون هیچ توضیحی برای من، اتاق را ایزوله کردند.

بردیمش برای اسکن مغز، با آمبولانس خصوصی که او را کَفَش خوابانده بودند. هوشیاری‌اش خیلی کمتر شده بود، اما وحشت چشمانش را از تکان‌ها و صدای آژیر و فریاد راننده در بلندگو هرگز فراموش نمی‌کنم. اسکن ١٤آبسه را در مغز نشان داد. از آن لحظه «متخصص»ها شاید می‌دانستند که دیگر امیدی نیست، من اما یک لحظه از خوش‌بینی‌ام کاسته نشد، اینکه «پروگنوسیس» چنین وضعیتی چقدر منفی است و جای هیچ خوش‌بینی ندارد، از دایره معلومات من بیرون بود.

حتی اسم آبسه مغز هم تا آن روز به گوشم نخورده بود، اما می‌دانستم، هنوز هم می‌گویم، و همه شواهد هم حاکی از همین است که آن نمونه‌برداری آبسه ریه را پاره کرده و عفونت به مغز رفته بود. سردردها یکی، دو روز بعد از نمونه‌برداری شروع شده بود. از یکی، دو پزشک در ایران که پرسیدم، گفتند به این سرعت به مغز نمی‌رود، اما برای چند پزشک متخصص در چند کشور اروپایی که تعریف کردم، بلافاصله، بی‌آنکه من حرفی بزنم، گفتند که بی‌تردید علتِ آبسه‌های متعدد در مغز همین بوده است. گفتند که بعد از این نوع نمونه‌برداری از ریه، به دلیل اینکه همیشه امکان آبسه‌بودن توده هست، حتما باید بیمار را زیر نظر در بیمارستان نگاه داشت، اما ما بعدش رفتیم خانه و ١٠ روز ماندیم تا جواب آسیب‌شناسی بیاید.

متخصص عفونی درجه‌یکی که لطف کرد و به آن بیمارستان آمد، پرونده را که دید، از رژیم بدون سدیم برای بیماری با این هوشیاری پایین فریاد کشید. بعد هم که نام آن آنتی‌بیوتیک‌های رنگ‌ووارنگ را خواند، گفت که یکی از اینها کافی است و چرا می‌فرستندت این‌همه داروی گران را بی‌دلیل تهیه کنی و بعد در گوشم گفت، تو که دکتر پارسا را می‌شناسی، چرا نمی‌بریش ایرانمهر؟

دکتر پارسا را می‌شناختم و همیشه نه‌فقط به دلیل حذاقتش که به دلیل انسانیت عمیقش مورد احترام من و همه دوستان بود. یک‌بار هم حتی در آن فاصله به مطبش رفته بودم تا با او هم مشورت کنم، اما آن‌قدر آدم‌های مغزعمل‌کرده و بچه‌ها با شکل‌های عجیب‌وغریب در اتاق انتظار بودند که خجالت کشیدم بدون نوبت بروم سراغش و سرم را انداختم و آمدم پایین. دوستان دکتر پارسا را آوردند و منتقلش کردیم. لابد با خوشحالی از دفع این شر ترخیصش کردند. در چند هفته بعدی دکتر پارسا یک آبسه را با جراحی درآورد و دو آبسه‌اش را هم تخلیه کرد.

برایم توضیح داد که مایع داخل آبسه‌ها تغییر کرده و این نشان می‌دهد که دیگر عفونی نیستند، اما ایمنی بیمار چنان پایین آمده که بدن پوسته‌های آنها را نمی‌تواند جذب کند و همان‌طور در مغز مانده‌اند. با کشیدن تصویر مغز و نشان‌دادن جای آبسه‌ها و فشاری که به دلیل سختی جمجمه بر مغز وارد می‌شد درواقع نشان داد، چنان‌که از او انتظار داشتم، مقام ويژه برای خود قائل نیست که برخی از [توجه داشته باشید، می‌گویم برخی] پزشکان برای خود قائلند و بیمار یا همراهانش را مشتی زبان‌نفهم می‌دانند که اصلا حق یا لیاقت ورود به این ساحت را ندارند. این قصه را کوتاه می‌کنم؛ خیلی طولانی‌تر از اینهاست تمام آن لحظات و اوج‌وفرودها که بر ما گذشت تا رسیدیم به آن روز نحس خرداد ٧٩، پس از شش هفته در دو بیمارستان. می‌خواهم دو، سه قصه کوتاه دیگر بگویم.

چهار سال پیش حوالی نیمه‌شب در پاریس، زمین خوردم و مچ دستم شکست. به اورژانس بیمارستانی دولتی در همان نزدیکی رفتم. نه کارت شناسایی همراهم بود، نه فرانسوی بودم، اما کسی مدرکی از من نخواست. فقط نامم را پرسیدند و نشانی و شماره تلفن گرفتند. همین. بیمارستان دوم که مرا به آنجا روانه کردند، چون ارتوپد خودشان نیامده بود هم به همین ترتیب. همان اطلاعات بیمارستان اول برایشان کافی بود. بی‌آنکه فورا پولی بگیرند، گچ گرفتند و روانه‌ام کردند تا چند روز بعد بروم باز عکس بگیرم. ماه‌ها بعد صورت‌حسابی به در خانه دخترم آمد. دست‌کم از آن زمان، چند نفری که این داستان را شنیده‌اند گفته‌اند یعنی می‌شد همه اطلاعات را غلط بدهی؟ گفتم بله، اما فکر کردم این اعتماد خیلی‌خیلی ارزشش از آن ٢٠٠، ٣٠٠ یورو بیشتر است؛ اعتمادی که در کشور خودمان انگار کیمیا شده.

قصه بعدی: یکی از نزدیکان را اورژانس به بیمارستانی دانشگاهی در نزدیکی خانه‌شان برد. رفتم به ملاقاتش. در بخش گوارش بستری بود. در اتاقی چندتخته. گفت که دکتری که نامش را بر بالای تختش زده بودند، یک بار آمده و گفته ببرندش آندوسکوپی. چند روز بعد هم آمده‌اند که دکتر باز آندوسکوپی نوشته. مقاومت کرده. در پاسخش که می‌خواسته بداند چه خبر است، از اتاق رفته‌اند. ١٤ روز آنجا بود و کلمه‌ای در توضیح وضعیتش به او نگفتند. گفت که یک روز دانشجوها، لابد با استادشان، آمده‌اند بالای سر زن افغان تخت بغلی که شش‌ماهه باردار بود و درد معده داشت. روی شکمش فشار می‌دادند. صدای این بیمار ما درآمده که این زن باردار است. تعجب کرده‌اند. بیچاره خودش جرئت حرف‌زدن نداشته. پرونده‌اش را حتی نخوانده بودند. به راهرو رفتم. دانشجویی را دیدم از همان دسته «این منم طاووس علیین شده»ها. گفتم حیوان خانگی‌تان را هم که می‌برید دامپزشک، یک دستی به سر و گوش حیوان می‌کشد. آخر اینها که احشام نیستند، آدم‌اند. نباید برایشان هیچ توضیحی بدهید؟ بیمار ما هم ترخیص شد، در بی‌خبری کامل. بعدها معلوم شد تومور پانکراس دارد. کمی بعد درگذشت.

و قصه‌ای دیگر: دوستی بلافاصله پس از مرگ یکی از نزدیکانش قرص‌هایی را که آماده کرده بود خورد. بردندش به بیمارستانی در همان نزدیکی. فقط حاضر شدند معده را شست‌وشو بدهند، اما گفتند باید برود به فلان بیمارستان و آنجا بستری شود. به من خبر رسید. گفتند بیمارستان دومی تا سه ‌میلیون نگیرد بستری نمی‌کند. یخبندان شدید بود، در شبی زمستانی. رفتم با پسرم و یکی از دوستان. پول را که می‌پرداختیم، بیمارمان تمام آن مدت بی‌هوش و خرخرکنان همان‌جا روی تخت، پشت پرده‌ای در اورژانس افتاده بود. تازه بعدش بردندش‌ آی‌سی‌یو. بعدا دکترش گفت ساعتی دیگر اگر می‌گذشت، فعالیت مغزش برگشت‌پذیر نبود.

خب، این قصه‌ها از انبوه قصه‌هایی است که با مرگ کیارستمی انگار سیل‌بندشان برداشته شد و در پناه این نامِ نامی همه از تجربه‌های قصور پزشکی یا خطاهای مسلم در حق خود و عزیزانشان گفتند و از مشکلات اساسی در نظام درمانی کشور. از اینکه شکایتی هم اگر شده یا آن‌قدر فرسایشی شده که عطایش را به لقایش بخشیده‌اند یا به جایی نرسیده یا نتیجه‌اش قدمی در راه اصلاح نظام درمانی نبوده است. در این غوغایی که برپا شد، پرسش‌هایی شاید برخی بسیار ساده، برایم بی‌پاسخ ماند. حالا منِ شهروند ساده غیرمتخصص می‌خواهم این پرسش‌ها را بیان کنم و حرف‌هایی را که شاید خیلی‌ها هم زده باشند من هم بزنم و یکی به این حرف‌هایم پاسخ بدهد؛ به آنچه «من» دارم می‌گویم و نه آنچه فلان و بهمان کس کرده یا گفته. همین!

* این چند هفته چه بسیار از قول مسئولان نظام درمانی کشور شنیدیم و خواندیم پزشکان قشر شریف و فرهیخته جامعه‌اند. جوانی‌شان را گذاشته و درس خوانده‌اند، رتبه‌های بالای کنکور بوده‌اند و از خواب و آسایش‌شان در راه بیماران گذشته‌اند. آمار خطاها و قصورهای احتمالی‌شان [که و البته ذکر می‌کنند و ما هم می‌پذیریم اجتناب‌ناپذیر است و همه‌جای دنیا اتفاق می‌افتد] به نسبت توفیقشان در بازگرداندن سلامت به بیماران کمتر از خیلی از کشورهای حتی پیشرفته است و با کلی بیمار و همراه بیمار با فرهنگ‌های متفاوت و گاه بسیار پرخاشگر یا متوقع سروکار دارند و... .

می‌گوییم قبول! اما آخر هرگز نباید فراموش کرد هر بیماری مهم‌ترین کس نزدیکانش است و اگر بمیرد، انگار دنیا برایشان مرده است. آخر در جهان کجا را می‌توان یافت که وقتی خطایی رخ می‌دهد، همه در دفاع از هم‌صنفشان به جای توضیح درباره آن خطا یا حتی خطای ادعایی، این‌همه مقدمه‌چینی کنند، از حضور پزشکان در جبهه‌های جنگ بگویند، از مرارت‌ها که کشیده‌اند و خلاصه منت بر سر مردم بگذارند. حتی از آن پزشکان یا کادر درمانی که زندگی مرفه بی‌دغدغه‌شان را در ممالک پیشرفته رها می‌کنند و داوطلبانه به ناامن‌ترین یا عقب‌مانده‌ترین جاهای دنیا می‌روند هم هرگز این جنس حرف‌ها را نمی‌شنویم. این چه خصلتی است؟ وظیفه پس چه می‌شود؟ رتبه بالا در کنکور جز باهوش‌بودن یا درس‌خوان‌بودن متضمن چه ویژگی‌هایی است؟ آی‌کیو [هوشبهر] قبول، اما در برنامه‌های آموزشی دانشکده‌های پزشکی ما ‌ای‌کیو [هوش عاطفی] و هوش اجتماعی چه سهمی دارد؟ چرا باید هر وقت پزشکی به زبانی که ما هم بفهمیم، نه زبانی مشحون از اصطلاحات رعب‌آور، به زبان سلیس فارسی، برایمان قضایا را توضیح می‌دهد به وجد بیاییم جز این است که خرق عادت است مواجه‌شدن با میزانی از هوش عاطفی در این عرصه؟

همه ما حتما با پزشکانی که علایق دیگر هم دارند سروکار داشته‌ایم؛ هنر، ادبیات، موسیقی و... و هوش عاطفی‌شان و خصال انسانی‌شان را با بقیه مقایسه کرده‌‌ایم تفاوت ماهوی رفتارشان را با رفتار آنهایی که انگار هدفشان شده است پول روی پول گذاشتن و برج بالای برج ‌ساختن؛ بی‌اعتنا به این جامعه و مشکلاتش، یادشان رفته که با «انسان»ها سروکار دارند. طلبکار هم هستند از آنهایی که دست‌کم خشتی از این برج‌هایشان دسترنج آنهاست.

* گفتم خیلی‌هامان می‌دانیم پزشکی علم صددرصدی نیست و خطا همه‌جا رخ می‌دهد. بحث این نیست! بحث مخفی‌کاری است. بحث زیرپا‌گذاشتن حق بیمار و نزدیکانش است، برای دانستن حقیقت در روند درمان. بحث سرپوش‌گذاشتن است، بحث قطع امید از اجرای عدالت است، روشن‌شدن حقیقت. بحث نقدناپذیری نظام درمانی است. بحث برخورد قبیله‌ای است. دیگر دغدغه در این پرونده انگار شده است پیداکردن مجرم در جایی دیگر. بحث این است که اگر این پرونده به سرانجام درست نرسید، مردمِ دیگر که این‌همه نگاه هم ناظر و نگران سرنوشتشان نیست، عطای شکایت را به لقایش ببخشند، مبادا خود بیمار یا نزدیکانش در جایگاه متهم قرار گیرند. [دیدید که؟ «مقصر کسی است که اجازه داد کیارستمی را به فرانسه ببرند»، «پرواز موجب مرگش شد» و... باور کنید از پزشکی از نزدیکان شنیدم که بهمن کیارستمی پدرش را کشت!] بگذریم که خواست بهمن و احمد کیارستمی هرگز بررسی علت مرگ نبوده است. به همین سادگی!

* حرفه من ترجمه است. به اندازه موهای سرم در مقاله‌ها و مصاحبه‌ها بدوبیراه به مترجمان و وضعیت ترجمه در ایران امروز شنیده‌ام. خودم هم کم از آشفته‌بازار ترجمه نگفته‌ام. حتی یک بار، باور کنید، حتی یک بار نشده از خواندن نقد یک ترجمه پر از غلط رگ‌های گردنم برآید که به مترجم‌ها توهین شده. خیر! من و خیلی‌های دیگر مثل من هرگز فضاحت بعضی مترجم‌ها را به خود نگرفته‌ایم چون حسابمان با خودمان پاک بوده.

(تجارت فردا، ش ١٢٥، «ماروپله قانون و سیاست») در تحليل دوم حتي صاحب سرمايه‌اي كه جمع آوري ثروت را از راه فساد و به ضرر سايرين دنبال كرده باشد تنها قرباني «ساختار»ها شده است، در اين تعريف «صاحب سرمايه» همواره مظلوم، پيشران منافع جمعي و خادم‌المله است! درواقع از آن تعريف علمي به يك معادل‌گيري عام پل زده شده است. برخلاف تحليل فردگراي جريان بازار آزاد در اينجا به يكباره «تمامي صاحبان سرمايه» نه دنبال منافع شخصي، بلكه تماما در پي خدمت به خلق هستند و هرچه تقصير هست به گردن «ساختارها» و از جمله اقتصاد دولتي است! مَخلص كلام، دست‌كاري واژه‌ها براي دست‌كاري ذهن يكي از كاركردهاي گفتمان‌ها (و راه توليد و مصرف جمعي قدرت از طريق زبان) است.

[٢] . استادان دانشگاه MIT و شيكاگو و نويسندگان كتاب مشهور «چرا ملت‌ها شكست مي‌خورند؟»

[٣] . Acemoglu, Daron, and James A. Robinson. "Economics versus politics: Pitfalls of policy advice.” The Journal of Economic
Perspectives ٢٧,٢ (٢٠١٣): ١٧٣-١٩٢.‏

[٤] . البته عجم اوغلو و رابينسون چون بحث‌هاي خود را براساس فردگرايي روش‌شناختي ارائه مي‌دهند، تمايل دارند تا نيروهاي اجتماعي را براساس «گروه‌هاي هم‌سود» تحليل كنند، اما به نظر مي‌رسد به‌كارگيري اصطلاح «آرايش نيروهاي اجتماعي» كه داراي ماهيتي جمع‌گرا و جامعه‌شناختي است، اصطلاحي رساتر و جامع‌تر براي توصيف منازعات اقتصاد سياسي باشد.

اگر هم‌صنف من بابت اشکالات ترجمه‌اش آماج نقد قرار گرفت اصلا وظیفه خود نمی‌دانم از او دفاع کنم اگر که تشخیص بدهم که نقد منصفانه بوده. اما اگر همین هم‌صنف من به دلیل انتخاب کتابی برای ترجمه گرفتاری پیدا کرد، حتما به دفاع از او برمی‌خیزم. این دفاعِ بجا از هم‌صنف را در یکی، دو نمونه ماجراها که در سال‌های اخیر بر پزشکان رفت ندیدیم. شاید هم برای برخی مایه افتخار باشد که اصلا روزنامه نمی‌خوانند! راستی، حتی اگر داوران هم‌صنفتان را که خود در ته دل می‌دانید خطاکار بوده تبرئه کنند، وجدانتان آزرده نمی‌شود؟

دیدم پزشک جراح کیارستمی حرف از افشانکردن اسرار بیمار زد. چرا هیچ‌کس نگفت که مقصود از اسرار بیمار و ضرورت حفظ آن سرپوش‌گذاشتن مکرر بر «عواقب ناخواسته» عمل برای نزدیک‌ترین کس به بیمار یعنی پسرش نیست و نباید باشد؟ ندیدم کسی از نظام درمانی اعتراض کرده باشد که در این میانه رئیس بیمارستان جم چرا از میزان بدهی بیمار می‌گوید؟ بر فرض هم که صحت داشته باشد، این جزء اسرار خصوصی بیمار نیست؟ یعنی لطف کرده‌اید و بیمار را قبل از تسویه‌حساب ترخیص کرده‌اید؟ چه خوب و نادر! و بر فرض که مهرجویی (برای نمونه) واکنش احساسی نشان داد که شاید برخی از ما هم این خشم و اندوه شدید و واکنش لحظه‌ای را نپسندیدیم اما می‌دانستیم، و خود هم بعدا تصریح کرد، که مقصودش پزشک یا پزشکانی خاص بود و می‌شد آن را گردی بر دامن همه پزشکان ندید، اما خیلی‌ها نخواستند چنین ببینید و هنوز هم بر طبل مهرجویی می‌کوبند؛ بر فرض محال هم که او اسراری داشت که پزشکی بی‌ربط [جز ربط مالی البته] می‌دانست، نشنیدم کسی اعتراض کند که این یعنی افشای اسرار، آقای دکتر! [که اگر دم بیمارستان جم دست و پایم شکست خواهش می‌کنم کسی مرا به ایشان نسپارد که اگر بهترین ارتوپد جهان هم باشند، به دلیل این واکنش سخیفشان، فاتحه اعتماد لازم میان بیمار و پزشک را خودشان خوانده‌اند و نشنیده‌ام که عذرخواهی هم کرده باشند.] چرا اعتراضی درخور ندیدیم که این یعنی وهن صنف پزشکان! چرا حتی دل بعضی خنک و قند در دلشان آب شد؟

کدورت خاطر جامعه پزشکی اتفاقا باید از قصورها باشد و اتفاقا باید فرصت را غنیمت بدانند و دست‌کم آنهایی‌شان که نمی‌دانند، بفهمند که عذرخواهی، پذیرش تقصیر، یا تن‌دادن به کیفر بابت خطاهای محرز شأن جامعه‌شان را بالا می‌برد نه کتمان. روی سخنم با داوران نظام پزشکی هم هست، که حتی اگر ذی‌نفع هم هستند امیدوارم چشم بر این سود آنی ببندند و سود درازمدت را از بررسی بدون تعلقات قبیله‌ای یا مالی بگیرند.

آقایان و خانم‌های پزشک یا اقوامشان (آخر این روزها دست‌کم در دوروبر خود می‌بینم بعضی از قوم‌و‌خویش‌ها را که یا خود پزشک‌اند یا مادر و خواهر و همسر و فرزندشان پزشک است و همگی رفته‌اند آن طرفِ به قول اصفهانی‌ها «جوق»)، کلاه‌تان را قاضی کنید، اگر اهل رمان و داستان و فیلم و... نیستید بیشتر بخوانید و ببینید تا بتوانید خود را جای دیگری بگذارید، ببینید با این فاجعه‌ای که بر احمد و بهمن کیارستمی رفته است، یک بار، حتی یک بار، در اظهارات رسمی خود پا از دایره متانت و منطق بیرون گذاشته‌اند؟ بنشینید و متن‌های خودشان را بخوانید، حرف‌های خودشان را بشنوید. به عوض اینکه مدام به حرف‌های بعضا نسنجیده یا احساسی دیگران بیاویزید تا از حرف اصلی تن بزنید، ببینید که چه خواسته‌اند و چه پاسخ شنیده‌اند! یا صراحتا بگویید که پزشکان همه بی‌استثنا باید مصونیت داشته باشند، یا بپذیرید که باید مرجعی منصف خطاها را بیابد و «علنی» کند، که این از آن اسرار است که باید برملا شود. من اگر جای شما بودم، به جای تعصب رگ‌برآمده قبیله‌ای این را می‌خواستم. حرمت حرفه‌ام و تقویت اعتماد را در این می‌دیدم نه در نشستن بر سریر قدرتی بلامنازع.

شنیده‌ایم که تیم اعزامی وزیر بهداشت یک‌ماهی پس از آنکه کیارستمی با پای خود به بیمارستان می‌رود به سر وقتش می‌رود. خوانده‌اید دیگر که وزیر بهداشت یا یکی دیگر از تیم اعزامی گفت که اگر نرفته بودند کار کیارستمی تمام شده بود؟ خب: در آن یک ماه بر آن آدم سرحال که عکسش را پیش از بستری‌شدن دیدیم چه گذشت که اگر تیم اعزامی نمی‌رسیدند همان موقع کار تمام بود؟ این‌همه مقام مسئول که مدام به این و آن تاخته‌اند که چرا پا از گلیم بی‌تخصصی خود درازتر می‌کنند و نظر می‌دهند، ‌کدامشان به تفصیل گفته‌اند که دقیقا چه اتفاقی در آن یک ماه افتاد؟ بهمن و احمد کیارستمی هم همین را پرسیده‌اند. بعد کار را به انداختن گناه بر گردن پرواز و پزشکان فرانسوی می‌کشانند و نبش قبر؟ آن فرانسه‌رفتن عین بیمارستان ایرانمهر گلشیری است. کار از کار گذشته بود وقتی بیمارستانش را عوض کردیم. چرا با بدنی انباشته از عفونت به فرانسه رسید؟

چرا پزشک فرانسوی (که هرچند طبعا در جریان پرونده هست اما برخلاف مدافعان ایرانی پزشکان که بدون هیچ اطلاعی حکم به تبرئه می‌دهند با‌ هزار اما و اگر نمی‌‌خواهد حرف صریحی بزند) دست‌کم این را می‌گوید که پیچیدگی‌های پس از عمل که اتفاق افتاده غیرمحتمل نبوده‌اند اما بسیار نادرند. دو پیچیدگی بسیار نادر به فاصله دو، سه هفته؟ چرا باید به دلیل حضور تیم اعزامی وزیر بهداشت بهمن کیارستمی بفهمد که زده‌اند لوله حالب را پاره کرده‌اند؟ فقط باید این‌قدر سمبه پرزور باشد تا این ابتدایی‌ترین حق به‌طور غیرمستقیم و با این‌همه تأخیر ادا شود؟

از خونریزی داخلی و سکوت و عفونت و سکوت و از غیبت جراح که جراحی کرد و به امان خدا رها کرد و خرابکاری‌اش را معلوم نبود چه کسی باید جمع کند، حرف بزنیم [جراحی که دلیل مراجعه کیارستمی به آن بیمارستان بوده، والا قرار بوده جای دیگری این عمل ساده را انجام دهد]. دربه‌در به دنبال متخصص عفونی بودند و ما مدام بگوییم که در تیم اعزامی متخصص عفونی هم بود. چرا تجاهل می‌کنید که بحث درباره قبل از این تاریخ است؟ وحدت ملی را با مصون‌کردن پزشکان از داوری و نقد نمی‌توان حفظ کرد، برعکسش است. نمی‌شود هرچه خواستیم بکنیم بعد انتظار داشته باشیم همه به فکر وحدت ملی باشند.

بعد یکی دیگر بگوید پرونده که فیلم نیست تماشاچی داشته باشد و نمی‌داند یا به روی خود نمی‌آورد که اتفاقا بعضی پرونده‌ها ملی است و باید تماشاچی داشته باشد و کیارستمی همان‌طور که روزگاری انگار با فیلم‌هایش یک‌تنه بار معرفی چهره دیگری از ما در جهان را بر دوش کشید، حالا با مرگش دارد زخمی کهنه را باز می‌کند تا هر نادیده‌گرفته‌مانده‌ای به فغان بیاید و آزمونی در برابر نظام پزشکی ایران قرار داده که اگر از آن سربلند بیرون بیاید، قطعا اعتماد مردم به پزشکان اگر هم خدشه‌ای برداشته ترمیم خواهد شد. اصلا هم قصد انتقام‌کشی از مثلا یک پزشک نیست؛ این شوک باید تبعات بیشتری داشته باشد، به صورت اصلاح برخورد و رفتار پزشکان با تمامی بیماران، اصلاح نظام درمانی [مقصودم چیزهایی از قبیل بحث تکلیف بیمارستان برای پذیرش بیمار بدحال و اورژانسی است]، قربانی‌نکردن بیماران به پای بدحسابی بیمه‌های درمانی و... کنارگذاشتن مناسبات قبیله‌ای، نقدپذیرشدن و لشکرکشی‌نکردن به محض نمایشی طنز از پزشک و پرستار [گردن از مو نازک‌تر روشنفکران هم بماند که اگر با اسم و رسم هم در رسانه ملی هولناک‌ترین تهمت‌ها را هم بهشان بزنند دستشان به جایی بند نیست].

نباید هربار که می‌خواهیم جمله‌ای در نقدتان بنویسیم، نقد یک شخص مشخص و یک مورد مشخص، مجبور باشیم مقدمه‌ای مطول بنویسیم و هر خط در میان هم تکرار کنیم که مثلا پزشکان خوب و دلسوز و فهیم و شریف فراوان‌اند و خیلی‌ها را در این مملکت با موفقیت درمان می‌کنند. واقعا لازم نیست، چون معلوم است که همین‌طور است و همه هم طبعا سپاسگزارند. انگار این وقتی میسر می‌شود که هر فرد خود را فرد ببیند و اتحاد صنفی را در اموری دیگر بیابد نه در رفع و رجوع یا کتمان خطای هم‌صنفان، نه در «بي‌گناه و بری از خطا» دانستن خود و هم‌صنفان. تقویت صنف با تقویت مسئولیت‌پذیری و اعتماد به نهادهای نظارتی بر صنفی که با جان و سلامت انسان‌ها سر و کار دارد میسر می‌شود، نه دفاع بی‌قیدوشرط و لاپوشانی و دفن‌کردن خطاها مگر وقتی در محفل‌های خودمانی قصه خطاها را برای گرم‌کردن مجلس تعریف می‌کنیم [دیده‌ام، همیشه هم از اینکه حتی چند ثانیه صرف همدلی با بیمار قربانی یا نزدیکانش نمی‌شود حیرت‌زده شده‌ام]. یا فجیع‌تر اینکه مسئولی دیگر بگوید «قربانی توهین به جامعه پزشکان بیماران خواهند بود»! منظور به نحو تکان‌دهنده و فجیعی روشن است!

یادم می‌افتد که بهمن فرمان‌آرا گفت وقتی پشت در آی‌سی‌یو بودند و جوانانی از دوستداران کیارستمی خشمگین به کادر درمانی اعتراض می‌کردند، به آنها گفته بود نکنید، بیمار ما در دست اینهاست! به نظر شما معنایش چیست؟ مگر نه اینکه دشمنشان یا قاتل فرزندشان را هم اگر به آنها بسپارید، باید به آن قسمي که خورده‌اند پایبند باشند؟ نه اینکه بگویم مطمئنم اعتراض آن جوانان می‌توانسته تأثیری در عملکرد کادر درمانی داشته باشد. می‌خواهم بگویم عمق فاجعه در این است که اصلا چنین احتیاط‌کاری و ملاحظه‌ای به ذهن خطور کند.

حرف آخر اینکه ١. همان‌طور که خطایی در یک صنف به پای همه افراد صنف نوشته نمی‌شود یا دست‌کم در نزد عاقلان چنین است، واکنش غیرمنطقی یک یا چند معترض را نباید به پای هر معترضی نوشت. ٢. اگر بخشی از واکنش‌ها به مثلا جراحان ناشی از تنگی معیشت بخشی از مردم است [باور کنید این را بسیار این‌روزها شنیده‌ام]، این را هم تعمیم ندهیم که هر که از خطاکاری برخی از پزشکان می‌گوید به مال و مکنتشان رشک می‌برد. دست‌کم درباره شمار زیادی از پزشکان من یکی با قوت تمام می‌گویم نوش جانشان! ٣. چرا تا بیمار بستری می‌شود انگار شخصیت و هویتش را هم با رخت‌های بیرونش آویزان می‌کند؟ اول برای همه از صدر تا ذیل می‌شود «تو». عزتش انگار پشت در بیمارستان می‌ماند، از نحوه جابه‌جاکردنش تا... نمی‌توانم بگویم کودک می‌شود، اصلا دیگر شخص نیست. هر قدر هم که سروکارداشتن با بیمار و با مرگ برای پزشک و کادر درمانی عادی شده باشد، باز نمی‌توانم این «هیچ‌شدگی» را بپذیرم. حتی به جنازه هم به نظرم باید احترام گذاشت.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مرگ در اثر تزریق آمپول

پستتوسط najm134 » يکشنبه نوامبر 06, 2016 8:43 pm

مرد ۵۲ ساله بر اثر تزریق در یکی از درمانگاه‌های دزفول جان باخت

عاون درمان دانشگاه علوم پزشکی دزفول اعلام کرد، یک مرد ۵۲ ساله یکشنبه گذشته در یکی از درمانگاه‌های دزفول پس از تزریق آمپول جان باخت.
Image
مهرداد کلانتریان در گفتگو با خبرنگار مهر افزود، بعد از تزریق آمپول فرد مورد نظر دچار ایست قلبی و تنفسی شده و با وجود احیا سریع قلبی تنفسی بیمار فوت کرده است.

او در ادامه با اشاره به این که پرونده ای جهت بررسی کارشناسی و رسیدگی قانونی تشکیل شده گفت، جزییات بیشتر درباره علت مرگ بررسی و ارائه خواهد شد.

خبرگزاری مهر همچنین از مرگ یک نوجوان ۱۳ ساله در یکی از درمانگاه های دزفول طی هفته های گذشته و مرگ یک زن ۴۴ ساله در یکی از بیمارستان های این شهر هنگام آنژیوگرافی قلب در شهریور ماه امسال خبر داد.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

اشتباه فاحش پزشکی این بار برای خواننده

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه نوامبر 14, 2016 7:01 pm

اشتباه فاحش پزشکی این بار برای خواننده
پس از عباس کیارستمی نوبت به شهاب مظفری رسید!


شهاب مظفری خواننده جوان کشورمان که چندی پیش تحت عمل جراحی قرار گرفت، اعلام کرد پزشکان به جای ریه، آپاندیس وی را جراحی کردند.

Image

پس از حاشیه‌های فراوان قصور پزشکی در جریان درمان عباس کیارستمی حالا شهاب مظفری هم می‌گوید اشتباه عجیب یک پزشک او را در بیمارستان بستری کرده است.

هفته گذشته شهاب مظفری خواننده موسیقی پاپ در بیمارستان بستری شد و به نظر نمی رسید که وضعیت او آنقدر وخیم باشد که جای نگرانی باشد، اما او حالا و پس از گذشت چند روز اعلام کرده که به خاطر دل‌درد شدید به درمانگاه رفته و پزشک آپاندیس او را عمل کرده است، در حالی که این درد هیچ ربطی به آپاندیس نداشته و به خاطر عفونت بوده است.

مظفری در ادامه نیز گفت: این اشتباه باعث شد که دوازده روز با درد بستری باشم و این در حالی است که تنها عفونت ریه داشتم.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

یادنگرفته ایم در اموری که تخصص نداریم بگوییم نمی دانم

پستتوسط pejuhesh232 » جمعه نوامبر 18, 2016 4:59 pm

یادنگرفته ایم در اموری که تخصص نداریم بگوییم نمی دانم


Image

شفقنا زندگی- نایب رییس اول مجلس شورای اسلامی، بی توجهی به اجرای قانون و تصمیم گیری های غیرکارشناسانه را مهم ترین دلایل آسیب های نظام سلامت دانست و گفت: متاسفانه مدت ها است که رابطه مناسبی بین پزشک و بیمار در جامعه ما وجود ندارد و حتی اجرای برنامه هایی نظیر طرح تحول نظام سلامت نیز نتوانسته این رابطه را بهبود و مشکلات نظام سلامت را اجرا کند. بنابراین اگر به قانون که در آن اجرای طرح پزشک خانواده و نظام ارجاع تاکید شده است توجه شود بسیاری از آسیب های حوزه سلامت رفع خواهد شد.

دکتر مسعود پزشکیان در گفت و گو با خبرنگار شفقنا زندگی، با تاکید بر اینکه رابطه خوبی بین پزشک و بیمار در جامعه ما وجود ندارد، اظهار کرد: متاسفانه مدت ها است که در کشور ما ارتباط بین پزشک و بیمار درست و مناسب نیست. این در حالی است که اگر مسئولان در چارچوب قانون عمل می کردند یعنی برنامه سطح بندی نظام ارجاع و پزشک خانواده اجرا می شد ارتباطات (پزشک و بیمار) به این گونه که امروزه وجود دارد، خدشه دار نمی شد. در واقع بی توجهی به اجرای قانون و عمل نکردن به اجرای آن موجب شده عوارض و صدمات سیاست گذاری های نادرست عرصه سلامت نیز متوجه مردم جامعه می شود.

در برابر ارائه خدمات سلامت پاسخگویی وجود ندارد

وی در ادامه با بیان اینکه در برابر ارائه خدمات سلامت به مردم پاسخگو وجود ندارد، تصریح کرد: متاسفانه در جامعه ما مشخص نیست در برابر خدماتی که ارائه می شود چه کسی باید پاسخگو باشد و اگر بیماری به دلایلی نظیر بی پولی و یا غیره سرویس سلامت دریافت نکرد و یا در نتیجه دریافت خدمات سلامت هزینه اضافی متحمل مردم شد، نمی دانیم چه کسی باید جوابگو باشد. بنابراین این بی برنامگی،‌عدم نظارت و نبود ساختارهای مناسب در ارائه خدمات سلامت برای گیرنده و ارائه دهنده خدمات، مشکلاتی است که متاسفانه در جامعه ما وجود دارد.

اجرای طرح تحول سلامت مشکلات را افزایش داده است

وزیر سابق بهداشت، با تاکید بر اینکه اجرای طرح تحول سلامت مشکلات سلامت جامعه را افزایش داد، گفت: متاسفانه طرح تحول سلامت تنها کاری که کرد این بود که هزینه پرداختی از جیب بیماران را کاهش دهد اما صدمه و آسیب های جدی دیگری به نظام سلامت وارد کرد قرار گرفتن پیشگیری در اولویت های آخر سیاست گذاری های سلامت، بدهکار کردن بیمه ها، افزایش قیمت سرپایی بیماران وهزینه بهداشت و درمان از جمله این آسیب ها است.

افزایش بی عدالتی نتیجه اجرای طرح تحول سلامت

دکتر پزشکیان همچنین خاطر نشان کرد: متاسفانه روشی که در اجرای طرح تحول نظام سلامت پیش گرفته شد غیرعلمی، غیرکارشناسی و غیرقانونی بود چرا که طرحی که برای یک نفر ۱۰۰ میلیون و برای دیگری یک میلیون درآمد داشته باشد اشتباه است، در هیچ جای دنیا فاصله درآمدها ۱۰۰ برابر متفاوت با شغلی دیگر نیست حتی این رقم به ۱۰ برابر هم نمی رسد. البته با وجود اینکه هم اکنون در بیمارستان ها، بیماران به خوبی درمان می شوند و ما نمی توانیم این موضوع را منکر شویم اما امکان ادامه این طرح در کشور وجود ندارد.

نایب رییس اول مجلس دهم با تاکید بر اینکه اجرای طرح تحول سلامت شکاف بین فقیر و غنی را در جامعه افزایش داده است گفت: هدف قانون اعمال عدالت در تمامی جهات است و تنها به بحث عدالت در پرداخت نمی توان توجه داشت. مثلا مگر هم اکنون امکانات سایر شهرها با تهران یکی است؟ حتی امکانات مراکز استان با شهرستان های همان استان ها نیز یکی نیست.این نبود عدالت سبب ایجاد شکاف در میان افراد مختلف جامعه می شود و به همین دلیل مسئولان حوزه درمان باید در اولین گام به فکر مناطق محروم باشند. بنابراین سلامت یک حق همگانی است و دسترسی عادلانه به خدمات درمانی باید از پیش نیازهای اجرای طرح تحول سلامت است.

رویکرد درمان نگری برنامه تحول سلامت

به گفته این نماینده مجلس دهم، درمانگرایی و تأکید بر نتایج کوتاه مدت از مهمترین آسیب‌هایی دانست که باید در اجرای طرح تحول سلامت مورد توجه باشد.

وی با بیان اینکه برای ارائه خدمات درمانی مناسب به مردم باید این خدمات را در سه سطح ارائه کرد، افزود: سطح اول در مراکز بهداشتی و درمانی که باید در دسترس همه باشد، سطح دوم کلینیک ها و بیمارستان های تخصصی که در مراکز شهرستان‌ها قرار می گیرند و سطح سوم نیز خدمات فوق تخصصی که در مراکز استانها و شهرهای بزرگ ارائه می شوند و همه اینها در گرو نظام ارجاع و پزشک خانواده است.

دلایل عدم اجرای طرح پزشک خانواده

وزیر سابق بهداشت در خصوص دلایل عدم اجرای طرح پزشک خانواده و نظام ارجاع اظهار کرد: در انجام هر کاری باید علم، دانایی و تجربه وجود داشته باشد به نظر من اگر کسی چیزی را که نمی داند بگوید نمی دانم بسیار بهتر از این است که کاری را انجام دهد و در نهایت اشتباه باشد. بنابراین هر کسی باید در تخصص خود صحبت و کاری را شروع کند. مثلا رشته تخصصی من جراحی قلب است اما در خصوص داخلی قلب صاحبنظر نیستم. مسایل مدیریتی، منابع و پرداخت های حوزه سلامت نیز باید علم خود را داشته باشد.

یادنگرفته ایم در اموری که تخصص نداریم بگوییم نمی دانم

دکتر پزشکیان ادامه داد: متاسفانه ما در کشور یاد نگرفتیم در حوزه ها و اموری که تخصص نداریم و بلد نیستیم بگوییم نمی دانم در نتیجه کار درست را غلط انجام می دهیم و به نتیجه نمی رسیم و کسی هم بازخواست نمی کند. بنابراین برای اینکه کاری را درست انجام دهیم باید افراد کارشناس و متخصص همان کار را بکار بگیریم و برنامه پزشک خانواده نیز از جمله برنامه هایی درست نظام سلامت بود که اجرای آن به دست افراد غیرکارشناس و غیرمتخصص افتاد در نتیجه نتوانستیم این برنامه قانونی را بعد از گذشت چند سال به خوبی اجرا کنیم.

اجرای دقیق قانون راهکار رفع مشکلات سلامت

وی در پایان با اجرای دقیق قانون و تصمیم گیری بر اساس مبانی کارشناسی را بهترین راهکار رفع آسیب های نظام سلامت و بهبود رابطه بین پزشک و بیمار در جامعه دانست و گفت: متاسفانه در کشور ما قانون نوشته می‌شود، اما شش ماه بعد قانون را تغییر می‌دهیم. حرف می‌زنیم اما روی حرف خود نمی‌مانیم. قول ثابت نداریم و برای همین دلیل است که ۳۷ سال از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته و در عین حال مدعیان دین، قرآن و عترت هستیم، اما نتوانستیم حرف و سخنی بزنیم که مشکلات کشور را در عرصه‌های مختلف رفع کند. در واقع ما در این مدت یا حرف درست را نتوانستیم بزنیم یا این‌که حرف زدیم اما عمل نکردیم.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

درآمدهای نجومی در تجارت با سلامت ايرانيان!

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه نوامبر 26, 2016 10:48 pm

درآمدهای نجومی در تجارت با سلامت ايرانيان!


صحبت های نایب رییس مجلس و وزیر اسبق بهداشت، درباره درآمدهای کلان برخی پزشکان بخش دولتی، دوباره با واکنش مدیران وزارت بهداشت مواجه شد.
به گزارش شفقنا به نقل از مهر، موضوع دریافت های نجومی برخی پزشکان وابسته به وزارت بهداشت، هر از چند گاهی با واکنش هایی همراه می شود که در این بین، عده ای چنین پرداخت هایی را نفی می کنند و برخی دیگر عنوان می کنند که پرداخت های نجومی در وزارت بهداشت وجود دارد.

اظهارات وزیر اسبق بهداشت

چندی پیش دکتر مسعود پزشکیان نایب رئیس اول مجلس شورای اسلامی و وزیر اسبق بهداشت، مهمان برنامه «دست خط» بود.

مجری برنامه در بخشی از گفتگو به طور صریح از پزشکیان پرسید: گفته بودید پزشکان متخصص ایران هفت برابر پزشکان متخصص امریکا درآمد کسب می کنند. درست است؟

پزشکیان شفاف پاسخ داد: بله. مقایسه سرانه باید شود. سرانه بهداشت و درمان در آمریکا ۸ هزار دلار است. درآمد حداقل و حداکثر ۱۵۰ الی ۶۰۰ هزار دلار در سال است. این میانگین را حتی در اینترنت اگر جست وجو کنید به راحتی دست تان خواهد آمد …

وی افزود: سهم پزشک از ۸ هزار دلار در سال ۱۵۰ الی ۶۰۰ هزار دلار است که ۳۰ درصد را از آنها مالیات می گیرند. حساب کنید چه میزان می شود! ببینید پزشکان ما در بیرون چه اندازه درآمد دارند! در دولتی های ما چه اندازه درآمد دارند. من الان می دانم در سیستم دولتی ما ۱۵۰ میلیون تومان تا ۱۹۰ میلیون تومان پول می ‌گیرند.

مجری پرسید: ماهیانه؟

پزشکیان گفت: بله، ماهیانه است. این میزان را به سال برسانید و با دلار و درآمد پزشکان در امریکا مقایسه کنید. اگر با سرانه مقایسه کنید که بیشتر خواهد شد. سرانه بهداشت و درمان ما هزار دلار نمی شود. ۳۰۰، ۴۰۰ دلار است

با این اوضاع زیرمیزی هم فراوان داریم، خصوصی ها را ببینید، چند نفر بالای میلیارد درآمد دارند درماه؟. پول یک سال امریکا را عده ای در عرض یک ماه در ایران در می آورند.

این سخنان که بارها از سوی مقامات ارشد سازمان نظام پرستاری و با ادبیات مختلف بیان شده بود این بار بر خلاف روال گذشته از زبان یک پزشک متخصص و ازقضا فوق تخصص قلب تکرار شد و مانند بمبی صدا کرد،

جایگاه ویژه دکتر پزشکیان در مقام نایب رئیس فعلی مجلس شورای اسلامی و کارنامه اجرایی او به عنوان وزیر بهداشت، بسیار گویا بود.

اظهارات یک کارشناس حوزه سلامت

دکتر شهرام یزدانی استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و از چهره‌های ماندگار پزشکی در واکنش به گزارش رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، گفت: ۶ سال قبل زمانی که دکتر امامی‌رضوی معاون سلامت وزارت بهداشت بود، تیمی تشکیل شد که این اعداد و ارقام با تکیه بر عدالت‌محوری و شرایط بومی کشورمان محاسبه شود. در آن زمان در کشور ما هم برای این کار خیز برداشته شد و هدف هم این بود که عدالت در درون رشته‌های پزشکی شکل بگیرد، هم عدالت در درون حرفه و بین رشته‌های مختلف ایجاد شود و هم بین رشته پزشکی با حرفه‌های دیگر سلامت عدالت برقرار شود. این پروژه به مدت ۳ سال هم ادامه پیدا کرد و تقریبا می‌شود گفت که تمام خدمات محاسبه شد ولی با تغییر دولت، این پروژه تکمیل‌نشده متوقف شد و در نهایت هیچ استفاده‌ای از آن نشد.

۲۵ هزار دلار متوسط درآمد سالانه پزشکان متخصص و عمومی عادلانه است

یزدانی، مبلغ ۲۵ هزار دلار را به عنوان متوسط درآمد سالانه پزشکان متخصص و عمومی عادلانه دانست و گفت: چون ما در کشورمان هیچ حد ذهنی نداریم که حتی حدود درآمد یک پزشک چقدر باید باشد. اما اگر ما هم در کشور خودمان بخواهیم روال مورد قبول جهانی را بپذیریم، با توجه به عدد سرانه تولید ناخالص ملی که حدود ۵ هزار دلار است، به عددی حدود ۲۵ هزار دلار می‌رسیم که این می‌تواند انتظاری باشد که ما از متوسط درآمد پزشکان باید داشته باشیم.

وی با طرح این سئوال که آیا این ۵ برابر و این ۲۵ هزار دلار، یک عدد مقدس تغییرناپذیر است، پاسخ داد: خیر. به عنوان مثال درآمد متوسط پزشکان آمریکایی چیزی حدود ۲۳۰ هزار دلار در سال است. اما در مقام مقایسه، ملاحظه می‌کنیم که در یک کشور توسعه‌یافته دیگر مثل ایتالیا این عدد، ۷۰ هزار دلار است. بنابراین مطلق این عدد، ثابت نیست.

یزدانی، نسبت دریافت سرانه ناخالص ملی بین پزشکان و افراد جامعه را دنیا عددی ثابت و حدود ۴ تا ۵ برابر عنوان کرد و گفت: کشورهای مختلف عملا درآمدها و ثروت‌های مختلف و درواقع GDP و GDP per capita مختلفی دارند. یعنی اینطور محاسبه می‌کنند که یک پزشک چند برابر سرانه تولید ناخالص ملی آن کشور، درآمد دارد. چون GDP per capita یا سرانه تولید ناخالص ملی در آمریکا حدود ۵۰ هزار دلار است ولی در کشور ما ۵ هزار دلار است. در واقع این دو عدد با هم قابل مقایسه نیستند. ولی وقتی به کشورهای مختلف اعم از توسعه‌ یافته و حتی توسعه‌ نیافته توجه می‌کنیم، می‌بینیم که وقتی درآمد پزشکان به سرانه درآمد ناخالص ملی کشور خودشان تقسیم می‌شود، به یک عددی در حدود ۴ تا ۵ می‌رسیم. در آمریکا درآمد پزشکان ۸/۵ برابر، در استرالیا ۳/۵ برابر، در کانادا ۵ برابر، در فرانسه ۴/۴ برابر، در آلمان ۴/۵ برابر و البته در ایتالیا ۳ برابر سرانه تولید ناخالص ملی آن کشورها است.

وی، توزیع درآمد بین رشته‌های مختلف حرفه پزشکی را نیز غیر عادلانه دانست و افزود: در کشورهای توسعه ‌یافته متوسط تفاوت درآمد بین متخصصین مختلف پزشکی، ۲/۵ برابر است. مثلا در کشور آمریکا سقف درآمد را یک متخصص ارتوپد با ۴۲۱ هزار دلار در سال دارد و کف درآمد را متخصصین اطفال با ۱۸۹ هزار دلار در سال دارند. یعنی همان ۵/۲ برابر تفاوت بین کمترین و بیشترین درآمد. پس در متخصصین که نگاه می‌کنیم، تفاوت حدود ۲/۵ برابر است. اما برای مقایسه بین متخصصین و پزشکان عمومی باز هم در کشور آمریکا متوسط درآمد متخصصین ۲۸۴ هزار دلار و متوسط درآمد پزشکان عمومی ۱۹۵ هزار دلار است. یعنی درآمد یک متخصص ۱/۵ برابر درآمد یک پزشک عمومی است. چیزی که در دنیا مبنای این تفاوت‌ها است، مطالعاتی تحت عنوان «کارسنجی و زمان‌سنجی» است. کارها براساس این مطالعات سنجیده می‌شوند که مثلا این کار به چقدر تلاش یا زمان و فاکتورهای دیگر نیاز دارد. بنابراین کارها و رشته‌ها تخصص‌های مختلف با معیارهای مشخص سنجیده می‌شوند که مثلا ارتوپدی ۲/۵ برابر اطفال می‌شود. در کشور ما گاهی شاهد هستیم که این ۲/۵ برابر گاه تا حد ۱۰۰ برابر بالا می‌رود، یا تفاوت بین درآمد یک متخصص و پزشک عمومی ممکن است ۱۰ برابر باشد. در واقع اعداد، بی‌محابا، لجام‌گسیخته و بدون دلیل و حجت با هم متفاوت شده‌اند و هیچ چرایی پشت آن نیست. اختلاف درآمد در بین حرفه‌های مختلف نظام سلامت درکشور ما عجیب و قریب و بی‌منطق است در آمریکا متوسط درآمد پزشکان ۱/۹ متوسط پرستاران است.

چهار فاکتور موثر در تامین عدالت بین رشته ای

۱- زمان مهمترین سرمایه هر فرد

یزدانی، فاکتور «کارسنجی و زمان‌سنجی» را به عنوان اولین و مهمترین عامل تعیین کننده اختلاف درآمد بین رشته ای عنوان کرد و گفت: در کشورهای توسعه‌یافته دنیا برای این منظور مطالعاتی انجام می‌دهند تحت عنوان مطالعات «کارسنجی و زمان‌سنجی». این مطالعات تلاش می‌کند که ارائه خدمت افراد مختلف را به‌طور عادلانه با همدیگر معادل کند. به‌عنوان مثال محاسبه می‌کنند که تلاش یک جراح وقتی که یک عمل آپاندکتومی انجام می‌دهد و آپاندیس ملتهب‌شده یک بیمار را از بدن او خارج می‌کند، در مقابل تلاش یک متخصص داخلی که یک بیمار دیابتی را ویزیت می‌کند، چقدر ارزش دارد و درمقابل یک خدمت پرستاری در بخش مراقبت‌های ویژه چقدر ارزش دارد. این مطالعات حتی ارائه خدمت حرفه‌های مختلف را هم با یکدیگر می‌سنجد. مثلا همان عمل آپاندکتومی را با اصلاح موی یک فرد در یک آرایشگاه هم سنجیده می‌شود. وقتی که قرار است کار من به عنوان یک پزشک عمومی، متخصص، پرستار و… ارزش‌گذاری شود،

وی ادامه داد: در این فاکتور به چند مسئله توجه می‌شود. اولین مسئله که پایه این مطالعات است، «زمان» است. زیرا مهمترین سرمایه‌ای که هرکسی در اختیار دارد که آن را خرج کرده و خدمتی ارائه دهد، «زمان» و عمر است که البته سقف معینی هم دارد. پس پایه این مطالعات زمان است. در مقایسه‌ها مثلا ۱۰۰ ساعت از خدمت X با ۱۰۰ ساعت از خدمت Y با هم سنجیده می‌شوند. اما این زمان به عوامل دیگری وزن می‌گیرند. به عنوان مثال اینکه کار انجام شده در یک زمان مشخص، چقدر «مهارت فنی» نیاز دارد.

۲- بار ذهنی و قضاوتی به کار ارزش و وزن می دهد

یزدانی، «بار ذهنی و قضاوتی» را عامل دوم دانست و گفت: نکته دیگر اینکه کاری که انجام می‌شود، چقدر «بار ذهنی و قضاوتی» نیاز دارد. مثالی میزنم. من ممکن است یک عمل جراحی خاص برای من به عنوان یک ارتوپد عمل روتینی شده باشد که من بتوانم همزمان با عمل جراحی با متخصص بیهوشی هم صحبت کنم و درواقع ذهنم جای دیگری باشد درحالی‌که کارم را هم به نحو احسن انجام می‌دهم. ولی گاهی من به عنوان یک متخصص داخلی یا اطفال درگیر یک مورد پیچیده در بیماری‌های اطفال هستم که نیاز به تشخیص درست و قضاوت صحیح دارد. یعنی درکل دنیا نیاز به تمرکز ذهنی وحل، یکی از معیارهایی است که به تعیین مبلغ برای یک واحد کار، وزن می‌دهد. در این میان ممکن است که جراحی ارتوپدی مهارت فنی بیشتری طلب کند و در این زمینه امتیاز لازم را بگیرد. این درحالی‌است که مورد داخلی یا اطفال ممکن است که به مهادت فنی کمتری نیاز داشته باشد ولی بار قضاوت بیشتری لازم داشته و درنهایت این موارد با هم معادل شوند.

۳- استرس روانی عامل ویژه در کار درمان

وی، سومین فاکتور برای سنجش را میزان «استرس روانی» بر شمرد و گفت: میزان بار روانی که توسط پزشک تحمل می‌شود عامل دیگراست، برای اینکه یک پزشک به عنوان یک انسان همیشه در معرض خطا قرار دارد، سال ۱۹۹۹ میلادی IOM (موسسه طب آمریکا) یک سندی را منتشر کرد با این عنوان که : «انسان، جایزالخطا است». با این وجود پزشکی که خطایی در کارش رخ داده، نهایتا عواقب قانونی آن را باید تحمل کند. پس یک بار روانی به او تحمیل می‌شود. این بار روانی ضریبی می‌شود که در سنجش تلاش پزشک موثر است. مثلا الان رشته‌هایی مثل زنان و زایمان، جراحی پلاستیک، ارتوپدی، بیهوشی و … به عنوان رشته‌هایی مطرح شده‌اند که بار روانی زیادی دارند چرا که این رشته‌ها مستعد بروز خطا بوده خطا در این رشته‌ها هم ممکن است که عوارض غیرقابل جبرانی در بر داشته باشد.

۴- تلاش بدنی و جسمی عامل آخر

یزدانی، مورد چهارم سنجش کار یک پزشک برای تعیین قیمت آن، «تلاش فیزیکی و بدنی» فرد دانست و گفت: در بعضی رشته‌ها ممکن است تلاش بدنی بیشتری نسبت به دیگر رشته‌ها وجود داشته باشد. همه این فاکتورها در فرمول‌هایی وارد می‌شوند و نهایتا به هر خدمتی بار ارزشی خاصی می‌دهند و به تبع آن، برای هر رشته درآمدهایی مشخص می‌شود. نکته مهمی که من در اینجا اشاره می‌کنم این است که وقتی همه این عوامل به شکل دقیق محاسبه شده و به آن ارزش داده می‌شود، در نهایت اختلاف درآمد بین دو رشته تخصصی مختلف پزشکی بیش از ۵/۲ برابر نمی‌شود.

خود تنظیمی درون حرفه ای با دو ابزار «سخت‌گیری در درون» و «حفظ چهره در بیرون» راه حل پیشنهادی

وی، ایجاد یک سیستم نظام‌مند و تعدیل بر درآمد پزشکان نه تنها شدنی، بلکه لازم دانست و گفت: اولین گام برای دست‌یابی به این هدف هم «اصلاح تعرفه‌ها» است. تعرفه‌های خدمات پزشکی باید معنی‌دار و براساس مطالعات کارسنجی و زمان‌سنجی تعریف شده باشند. البته باید هوشیار باشیم چون آفتی وجود دارد که از آن با عنوان SERVICE CREEP یا «خزش خدماتی» یاد می‌شود. خزش خدماتی یعنی وقتی کارسنجی و زمان‌سنجی برای خدمات انجام شد، طبیعتا برای برخی از خدمات تعرفه‌ای‌ بیشتر و برای بعضی دیگر از خدمات، تعرفه‌ای با قیمت کمتری معین شود. اینجاست که بلافاصله بخش زیادی از پزشکان بدون درنظر گرفتن ضرورت، به سمت خدماتی که بالاترین تعرفه‌ها را دارند، سوق پیدا می‌کنند. مثلا من به عنوان یک جراح ارتوپد برای درمان یک بیمار، می‌توانم از ۴ راه مختلف استفاده کنم و یا به تعبیری ۴ خدمت مختلف ارائه کنم. اینجا ممکن است من به جای اینکه بررسی کنم کدام‌یک از این ۴ خدمت برای درمان بیمار اثربخش‌تر یا کدام‌یک بی‌خطرتر است، مستقیما به سراغ آن خدمتی می‌روم که درآمد بیشتری را عایدم می‌کند و به این صورت، خزش خدماتی رخ می‌دهد. در دنیا برای مقابله با این پدیده، بررسی‌هایی انجام می‌دهند و نوعی پاداش منفی برای آن درنظر می‌گیرند.

خود تنظیمی وظیفه اصلی نظام های صنفی در دنیا

یزدانی، خود تنظیمی درون حرفه ای را با دو ابزار «سخت‌گیری در درون» و «حفظ چهره در بیرون» دو وظیفه مهم سازمان نظام پزشکی دانست و گفت: در مورد وظیفه اول، در درون حرفه هیچ نظام‌مندی و تنظیم قوی نداشته و سخت نگرفته‌ایم. اگر از من سئوال شود میزان تنظیم، پایش عملکرد و ممیزی در حرفه پزشکی کشور ما چقدر است، خیلی ساده پاسخ خواهم داد که در بخش سرپایی خصوصی، این نظارت صفر است. گفتن این صفر خیلی جرات می‌خواهد ولی واقعیت همین است. در بخش بستری خصوصی ۱۰ درصد، در بخش سرپایی دولتی ۱۵ درصد و در بخش بستری دولتی نهایتا ۳۰ درصد پایش عملکرد و ممیزی وجود دارد. ملاحظه می‌کنید که این میزان نظارت درون‌حرفه‌ای بسیار کم و به این معنی است که در کشور ما پزشک، فعال مایشاء است. پس اولین اشتباه ما، کم‌کاری در مورد سخت‌گیری درون حرفه‌ای است. درمورد وظیفه دوم که حفظ تصویر و چهره بیرونی حرفه است هم خیلی بد عمل کرده‌ایم. ما حتی در بدترین شرایط هم نباید اعتماد جامعه را مخدوش کنیم، چون اگر این اتفاق بیفتد، آن قرارداد اجتماعی و اعتماد اجتماعی از بین می‌رود. حق است اگر گفته شود حرفه‌ای که نمی‌تواند در درون، خودش را تنظیم کند، لازم است که از بیرون تنظیم شود. در این‌صورت این حرفه، دیگر حرفه نخواهد بود. دعاوی پزشکی از درون حرفه و نظام‌پزشکی ما خارج شده و در جای دیگر بررسی شود.
نظارت سخت گیرانه متولی بهداشت مهمترین راه حل موجود

یزدانی، مشکل عمده وضع موجود را عدم نظارت کافی و مفید در نظام سلامت دانست و گفت: وقتی گفته می‌شود «تولیت» که بر اساس اسناد ما برعهده وزارت بهداشت است، باید دانست که سه‌چهارم بضاعت این تولیت باید صرف رگولیشن و نظارت شود. حالا خودتان ببینید واقعا چقدر از بضاعت و نیروی وزارت بهداشت صرف امور نظارتی و تنظیمی می‌شود؟ قطعا بسیار کم. ما اصلا «تنظیم» نداریم. درصورتی‌که باید سه‌چهارم از بضاعت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دانشگاه‌های علوم پزشکی به عنوان نماینده وزارتخانه در استان‌ها باید صرف نظارت و تنظیم شود و یک‌چهارم باقیمانده صرف تحلیل اطلاعات و سیاست‌گذاری درست و… شود. اما بحث نظارت، تنظیم، پایش عملکرد و ممیزی بالینی باید «اصل» کار ما باشد و بسیار سخت‌گیرانه هم باید اعمال شود.

افشاگیری آخرین تلاش افراد خیر خواه برای حفظ اعتماد اجتماعی

وی، میزان دریافتی های پزشکان را به عدد بیان نکرد اما افشای فیش های حقوقی را به عنوان آخرین راهکار دلسوزان نظام سلامت صحیح دانست و افزود: وقتی این سخت گیری اعمال نمی‌شود، افرادی هم که قطعا نیات خیرخواهانه‌ای هم دارند، چاره‌ دیگری نمی‌بینند و دست به افشاگری می‌زنند.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

دلالي بيماران از مراكز دولتي به خصوصي و حذف طب كهن

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه دسامبر 10, 2016 8:40 pm

دلالي بيماران از مراكز دولتي به خصوصي و حذف طب كهن و اسلامی


به گزارش سرویس جامعه مشرق- سید علی ادیانی راد نماینده مردم قائم شهر ضمن تاکید بر اینکه فعالیت پزشکان و کارکنان ستادی بخش دولتی در مراکز درمانی بخش خصوصی غیرقانونی است و در صورت محرز شدن این موضوع باید پرداخت های غیر قانونی به این افراد متوقف شود، افزود: بر اساس تبصره 2 ماده 32 قانون برنامه پنجم توسعه، هرگونه پرداخت از منابع دولتی به کارکنان ستادی وزارتخانه های بهداشت و رفاه و تامین اجتماعی و سازمان‌های وابسته، هیات رئیسه دانشگاه‌های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمان کشور، روسای بیمارستان‌ها و شبکه‌های بهداشت و درمانی به دلیل فعالیت در بخش غیردولتی تشخیصی و آموزشی ممنوع است.

Image

وی با بیان اینکه قوانین موجود در این زمینه به درستی اجرایی نمی شود به خبرنگار مشرق گفت: همچنان عده ای از پزشکان با وجود فعالیت دربخش دولتی و دریافت کارانه های سنگین از دولت، بیماران را به مراکز خصوصی محل فعالیت خود هدایت می کنند.

این نماینده مجلس که از جمله بانیان طرح الزام دولت به اجرای عادلانه نظام پرداختها است، با تاکید بر اینکه قانون مناسب و کاملی در جهت حفظ منافع مردم وجود دارد، یادآور شد: متاسفانه این قوانین به خوبی اجرا نمی شوند و در این مورد خاص نیز به قانون عمل نشده است.

طب سنتی قربانی کم کاری دولت

ادیانی در بخش دیگری از این گفتگو با گلایه از کم کاری وزارتخانه های بهداشت و علوم در زمینه توسعه طب سنتی در کشور نیز گفت: درحال حاضر کمتر از 10 درصد از درمان های رسمی کشور در قالب طب سنتی صورت می گیرد در حالیکه در کشوری مانند چین بیش از 80درصد پروسه درمان در قالب طب سنتی است و طب مدرن تنها 20درصد از مجموع درمان های ارائه شده را شامل می شود.

این نماینده مجلس، توسعه طب سنتی را از تکالیف برنامه پنجم توسعه دانست که متاسفانه با وجود دارا بودن کمترین آسیب و عوارض به خوبی در کشور پیاده سازی نشده و نتوانسته است به سلامت و اقتصاد جامعه کمک شایسته ای کند.

وی ضمن اظهار تاسف از اینکه طی سال های گذشته داشته های علمی خود را در زمینه طب رها کرده ایم و تنها بر روی طب مدرن متمرکز شده ایم، گفت: در صورت فراگیر شدن طب سنتی و پوشش بیش از 80درصدی آن در جامعه، خدمت بزرگی به اقتصاد درمان و کاهش خروج ارز از کشور برای ورود داروهای شیمیایی صورت خواهد گرفت و شاهد کاهش چشمگیر عوارض ناشی از درمان صنعتی با داروهای شیمیایی در جامعه خواهیم بود.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

تایید مرگ فرزند یک کارگر بر اثر قصور پزشکی

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه دسامبر 31, 2016 12:27 pm

تایید مرگ فرزند یک کارگر بر اثر قصور پزشکی


کمیسیون پزشکی قانونی استان سنندج، کادر پزشکی را در مرگ پرسام عزیزی فرزند یک کارگر سنندجی که مردادماه براثر تزریق در بیمارستان فوت کرد، مقصر تشخیص داد.

به گزارش انتخاب؛ پرسام عزیزی فرزند یک کارگر سنندجی، کودک ده ساله‌ای بود که روز هفتم مرداد سال جاری در بیمارستان آموزشی درمانی بعثت سنندج، مقابل چشمان پدر و مادرش به دلایل نامعلوم فوت می‌کند.

پدر پرسام عزیزی،‌‌ همان روز‌ها گفت: فرزندم ده دقیقه بعد از تزریق آمپول بیهوش شد؛ او پس از بیهوشی به کما رفت و پانزده ساعت بعد جان خود را از دست داد.

او همچنین گفت: تشخیص پزشکان در گزارش بیمارستان «مرگ بر اثر خفگی» است اما آنچه مبهم است اینکه چرا پس از تزریق آمپول آنهم در یک مرکز درمانی آموزشی، باید فرزندم دچار خفگی شود و جان خود را از دست بدهد.

همان زمان پدر پرسام از تصمیم خود مبنی بر شکایت به مراجع قضایی خبر داد و حالا چند ماه دوندگی و شکایت به نتیجه رسیده است؛ نتیجه‌ای که گرچه برای پدر و مادر پرسام قانع کننده نیست ولی پزشک و رزیدنت را در مرگ پرسام رویهمرفته به میزان ۵۰ درصد مقصر تشخیص می‌دهد.

آقای عزیزی که کارگر یک شرکت تولید وسایل پزشکی است، می‌گوید: فرزندم را از دست دادم، اما با وجود اندوه فراوان از تلاش برای احقاق حق و عدالت دست برنداشتم؛ نمی‌خواستم کودکان دیگر، فرزندان دیگران به سرنوشت فرزند من دچار شوند، فرزندم روز قبل از مراجعه به بیمارستان در کلاس‌های درسی‌اش حاضر شده بود، هیچ مشکل حادی نداشت، فقط سرفه می‌کرد و احساس سرماخوردگی داشت؛ اما متاسفانه بیست و چهار ساعت بعد جنازه‌اش را تحویل گرفتم.

در گزارش اداره کل پزشکی قانونی استان کردستان که شانزدهم آذرماه ابلاغ شده، دلیل مرگ اینطور ذکر شده: نامبرده به دلیل تزریق آمپول دگزامتازون دچار یک واکنش دارویی آلرژیک غیرقابل پیش بینی شده. این گزارش تشخیص اولیه بیمارستان مبنی بر مسمومیت با ترکیبات مخدر را اشتباه توصیف کرده و دو تن از کادر درمانی بیمارستان را در مجموع، ۵۰ درصد در این مرگ مقصر دانسته است. این گزارش ۵۰ درصد مابقی را به زمینه مساعد بیمار و غیرقابل پیش بینی بودن واکنش دارویی اولیه نسبت داده است.

پدر پرسام گرچه از اشتباه دانستن تشخیص اولیه خرسند است، اما می‌گوید قصد دارند نسبت به رای صادره اعتراض کند. عزیزی می‌گوید: برای بررسی مجدد، پرونده را به پزشک قانونی تهران خواهیم فرستاد. عزیزی معتقد است بیمارستان و کادر درمانی‌اش صد درصد مقصرند.

این نتیجه نصفه و نیمه پس از ماه‌ها دوندگی، خانواده پرسام را راضی نکرده است، اما نشان ‌دهنده این است که سطح خدمات درمانی در دسترس کارگران و طبقات فرودست پایین است و بدون تردید بروز چنین حوادث دردناکی باید زنگ هشدار باشد برای مسئولین و سیاستگذاران تا به جای اصرار مداوم بر خصوصی سازی درمان، ارائه خدمات درمانی رایگان و باکیفیت برای کم درآمد‌ها و کارگران را در دستور کار قرار دهند.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

پزشكان رسمي و درآمد از طريق ايجاد شكستگي براى كلاهبرداري از

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه ژانويه 07, 2017 5:08 pm

پزشكان رسمي و درآمد از طريق ايجاد شكستگي براى كلاهبرداري از بيمه


یک پیمانکار تصادف‌های ساختگی از جزییات تکان دهنده این کسب و کار می گوید
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

شهروند| «دکتر قرص ترامادول ٢٠٠ را پودر کرد و داخل لیوان آب ریخت و به من داد؛
دکتر کسی است که دست، پا، دماغ و دندان را می‌شکند و به ازای هر شکستگی ٥٠هزارتومان دستمزد می‌گیرد.
بعد از ترامادول، با انسولین به ساق پایم لیدوکاین تزریق و بعد شروع به ماساژ دادن کرد تا انسولین پخش شود.
روی شکم دراز کشیدم، پای راستم را داخل شکم جمع کردم و زیر پای چپ یک بالش گذاشتم تا ضربه به استخوان نازک‌نی ساق پا وارد شود.
چشم‌هایم را بستند و یک حوله هم داخل دهانم گذاشتند؛ صورتم روی زمین بود و دست پیمانکار را محکم گرفته بودم، دیگر چیزی نمی‌دیدم ولی همه‌چیز را حس می‌کردم، داشتم خودم را برای ضربه آماده می‌کردم. سه بار میله را آرام روی پایم ‌زد که صدایش هنوز توی سرم است. سه ثانیه طول کشید و میله به پایم نخورد، دانستم موقع ضربه نهایی است و ضربه وارد شد.
طرف دست گذاشت روی استخوانم و گفت نشکست و..»

داستان نخستین تجربه خودت را ادامه بدهیم؛ ساعاتی قبل از مسافرت به همراه دو نفر دیگر خانه دکتر رفتید که شکستگی‌ها را ایجاد کند.
- بله، من دراز کشیده بودم و آرزو می‌کردم که‌ ای کاش این‌جا نیامده بودم اما راه برگشتی وجود نداشت چون ضربه اصلی را هم چشیده بودم.
بعد از چهار پنج ضربه استخوانم شکست و هنوز صدای چکشش در ذهنم است؛ صدایی تیز که در عمق وجودت، در نهایی‌ترین قسمت ذهنت می‌نشیند. این صدا آنقدر تیز است که به اتاق دیگر که آن دو نفر دیگر منتظر بودند، هم رفت. لحظه‌ای که «چیکه» اتفاق می‌افتد؛ در کمتر از دو ثانیه، کل لباست از عرق سرد خیس می‌شود. بعد پیمانکار یک‌مرتبه من را بغل کرد، سرم را بالا آورد و چند قطره آب داخل دهانم ریخت. جالب این‌که این‌جا هم نگذاشتند من وسایل کار را ببینم و خیلی سریع آنها را زیر فرش قایم کردند چون تمام مراحل را تصویر می‌کنی و برای ضربه دوم فشار عصبی بیشتری وارد می‌شود. مصدوم‌های زیادی را دیدم که موقع ضربه دوم می‌گفتند «غلط کردیم بگذار برویم» و من (باخودم) می‌گفتم «عزیزم چه‌کاری برایت انجام بدهم، تو که ضربه اصلی را تحمل کردی» پایم که شکست قفل در را باز کردند و من را داخل اتاق دیگر بردند.

نفر بعد هم می‌خواست پایش را بشکند؟
- نه، گزینه بعدی بینی بود چون قرار بود ما روی یک موتور بنشینیم.
من آمدم و از کنار در نگاه کردم. نخست پنبه و دستمال‌کاغذی روی چشم‌هایش گذاشتند و چسب زدند؛ نباید ضربه مستقیم مشت یا قفل با دماغ را ببیند چون ناخواسته جاخالی می‌دهد و امکان دارد قفل روی گونه‌‌اش بخورد.
به او هم ترامادول خورانده و لیدوکایین تزریق کرده بودند، پیمانکار دست‌هایش را گرفته بود و دکتر گفت که نفس عمیق بکش.
از راست با قفل کتابی ضربه زدند و نشکست،
بعد سمت چپ و مستقیم. پوست دماغ پاره، غضروف باز و یک تشت تا نصفه از خون پر شد ولی استخوان نمی‌شکست
که در نهایت با ضربه نهم که ناگهانی بود شکسته شد.

دکتر چه حال و روزی در این شرایط داشت؛ موقعی که ضربه می‌زد و شکستگی اتفاق نمی‌افتاد؟
- از حال و احساس دکتر برات بگویم. زمانی که میله را در دست می‌گرفت به اندازه یک‌ لیوان، عرق از سر و صورتش سرازیر بود،
همیشه به من می‌گفت: «حسین یک‌زمانی این ظرف من هم پر می‌شود، دیگر نمی‌توانم، این‌قدر استخوان این بچه‌ها زیر دست و پای من خرد شده‌ که دیگر دوام نمی‌آورم. با هر ضربه روانی‌تر می‌شوم.» دکترها هیچ سواد پزشکی هم ندارند ولی باید باتجربه و بی‌رحم باشند، مثلا اگر بیشتر از حد، ضربه وارد کنند استخوان دست یا پا خرد می‌شوند و باید پلاتین گذاشت. اینها حالت یک معتاد را دارند که از جنس‌کشیدن شرمنده هستند و از طرفی (عادت) به این کار هم هستند، همیشه عذاب‌ وجدان دارند.
این دکتر در بچگی من را بزرگ کرده بود و کامل می‌شناخت، لحظه اول که من را دید ٣٠ثانیه طول کشید تا بگوید سلام، فقط صورت همدیگر را نگاه می‌کردیم تا این‌که پرسید: «تو این‌جا چیکار می‌کنی حسین؟ تو کجا و این کارها کجا؟ مگه دانشجوی مهندسی نیستی؟»
دوستم را به اتاق دیگر بردند (با خنده می‌گوید به بخش) و حالا نوبت دست من بود.

به‌طور خلاصه گفتی که ساعت ١٢ ظهر خانه دکتر رفتید؛ دست‌وپای تو با دست و دماغ دوستت را شکستند و ساعت ٤ عصر از آن‌جا خارج شدید؟
- بله. به سمت شهری در خراسان جنوبی راه افتادیم. پیمانکار یک پژوپارس داشت.
این کار کلا سه بخش دارد؛ شکستگی، صحنه‌سازی و بعد از این دو مرحله نوبت به پیگیری‌های اداری و بیمه‌ای می‌رسد.
بخش اول با همه دردها، ترس‌ها و واهمه‌هایش تمام شد من هنوز که هنوز است صدای چیکه میله را فراموش نکردم و (اكر آنروز براى 12 مليون انجام دادم اما امروز) حاضر نیستم به بهای ٢٠٠میلیون این کار را انجام دهم.
ساعت ٨ صبح رسیدم و تا ساعت ١٠یک موتورسیکلت تهیه کردیم.
نحوه کار به سه صورت است: پیاده، با خودرو و با موتور؛
پیاده باید خودش را جلوی یک ماشین بیندازد،
موتورسوار باید موتور را به ماشین بزند
و با ماشین هم باید با سرعت ١٠٠کیلومتر با خودروی دیگری تصادف کرد یا مثلا از دره‌ای پرت شد یا سر پیچ با سرعت بچرخد که صحنه واقعی ساخته شود.
بهترین مورد موتورسیکلت است
و قولنامه‌اش باید به نام یکی از مصدومین باشد. موتور را دست دوم خریدیم.

با این دست و پای شکسته، شب در ماشین و جاده اذیت نشدید؟
- من دستم را با کمربند بستم و چون مورفین مصرف کرده بودیم، راحت خوابیدیم!.

بعد از این‌که موتورسیکلت را خریداری کردید چه شد؟
- منتظر گرگ‌ومیش شدن هوا شدیم
چون نباید کسی قبل از تصادف ما را با دست و صورت زخمی می‌دید.
خلاصه پیمانکار از صندوق ماشین دو سنباده، یکی نرم و دیگری زبر درآورد. یک قوطی آب‌میوه هم گرفت و قسمتی از بدنه‌اش را کند.
حالا نوبت زخم‌های ریز بود که معمولا جاهایی که استخوان هست صورت می‌گیرد مثل پیشانی، گونه، پشت ران و پشت گوش.
این زخم‌ها باید قبل از تصادف باشند که اورژانس مشکوک نشود چرا این زخم‌ها کهنه هستند؟
اول با سنباده زبر پیشانی سمت راست، دماغ و گونه چپ من را زخم کرد
بعد با تکه قوطی، زخم‌ها را عمیق‌تر کرد
و در مرحله بعد هم با سنباده نرم پوست، مو و خون زخم‌ها را یکی می‌کرد.
این کار را روی قوزک پا، ران و ساعدم هم انجام داد.
باید همه‌چیز طبیعی باشد چون اگر یک مرحله را به‌درستی انجام ندهی تمام این دردها و سختی‌ها بی‌حاصل می‌شود.
سه‌پشته سوار موتور شدیم.

نفر سوم چه شکستگی‌هایی داشت؟
- نفر سوم فقط یک‌سری زخم توی صورت، گردن و دست‌و‌پا داشت
چون قرار بود تصادف طوری باشد که به او آسیب زیادی وارد نشود.
خلاصه گشتیم و گشتیم تا یک صحنه مناسب پیدا کنیم.
پیمانکار هم سوار یک ماشین و پشت‌ سر ما از طریق تلفن هی استرس و فشار وارد می‌کرد که اگر امشب انجام نشود باید برگردیم به شهر خودمان. آخرش هم نشد چون از شانس بد زنجیر موتور پاره شد.

حالا ٣ مصدوم با سروصورت زخمی و دست‌و‌پاهای شکسته بودید.
- بله. به هر مصیبت و زحمتی که بود، موتور را به خانه بردیم (یکی از فامیل‌های پیمانکار، دانشجو بود و یک خانه داشت)،
فشار روحی به‌ اندازه فردی داشتیم که داشت بالای دار می‌رفت، چون نمی‌دانستیم قرار است چه بشود؟
قرار بود با سرعت ٧٠-٦٠کیلومتر به یک خودرو بزنیم و هرچیزی ممکن بود؛
امکان داشت با سر به جدول بخوریم و بمیریم، یا قطع‌نخاع شویم یا مثلا خودرو پشت سر از روی ما رد شود.
فقط کسی می‌تواند فشار، استرس و درد روحی‌ آن شب ما را بفهمد که قبلا تجربه کرده باشد، بدترین شب عمرم بود.

پس روز اول، کارتان انجام نشد و منتظر فردا ماندید؟
- بله شب وحشتناکی بود
و من گفتم می‌خواهم دندانم را هم بشکنم.
خلاصه کلی چکش زدند و دندان نشکست تا درد دندان هم به دست‌و‌پای شکسته و بدن تماما زخمی اضافه شود.
پیمانکار هم مدام تکرار می‌کرد که فردا آخرین فرصت است و اگر انجام ندهید، باید برگردیم،
می‌گفت، من گزینه‌های بهتری دارم که مثل شما بی‌جرأت نیستند؛
خیلی فشار عصبی وارد می‌کرد.
خلاصه ساعت ٥ صبح خون‌های خشک روی زخم‌ها را کَندیم و دوباره سنباده زدیم که دردش از مرتبه اول هم بیشتر بود.
بیرون آمدیم و باید خودرویی که درحال رانندگی به‌ صورت خلاف است، پیدا می‌کردیم.
تماس‌ها و فشارهای پیمانکار هم ادامه داشت.
دوستم با دست‌ و دماغ شکسته، راننده بود و با دو انگشت کلاج می‌گرفت،
من وسط با تلفن حرف می‌زدم
و یکی با زخم‌های کمتر پشت سر من بود.
چندین خیابان را گشتیم و موردی را پیدا نکردیم یا پیدا شد و راننده ما ترسیده بود.
باید شانس می‌آوردیم و راننده خودرو بیمه می‌داشت،
چون ما حاضر نبودیم از فرد پول بگیریم، هدف ما بیمه بود. ما حتی پولی را که راننده ضرر می‌کرد، به‌گونه‌ای که مشکوک نشود، به او می‌دادیم.
رفتیم داخل سینه یک خودرو که از پارک خارج شد، ولی راننده خودرو ترمز زد،
خودروی دوم را رد کردیم که پیمانکار تماس گرفت و گفت، برگردید تا برویم به شهرمان.
دوستم صدای تلفن را می‌شنید و یک‌مرتبه من متوجه شدم که پخش زمینیم.
شانس آوردیم که خودرویی پشت سر ما نبود.
مردم جمع شدند و هرکسی فیلم می‌گرفت یا برای خودش نظر می‌داد؛
می‌گفتند، اینها مست بودند، نگاه این جاده‌ها با جوان‌های مردم چه می‌کنند، وای به حال مادر این سه جوان...
خلاصه یک پیرزن داد زد که شما چقدر حرف می‌زنید یکی زنگ بزند اورژانس، نمی‌بینید این سه جوان دارند پرپر می‌شوند؟

- حسین درنهایت از پروژه اول خود به ١٣‌میلیون تومان درسال ٩١ می‌رسد
او بعد از تابستان‌ سال ٩١ به دانشگاه محل تحصیلش برگشت و کار را ادامه داد اما این‌بار درمقام پیمانکاری که سعی می‌کرد عادل باشد و رفتاری را که با او انجام شد، با مصدومانش تکرار نشود.
او تا دوسال بعد پیمانکاری را با سختی‌ها و جزییات مختص به‌خود انجام و دراین مدت تصادف ساختگی ٨نفر را به قول خودش مدیریت کرد!

یکی از رفیقانم داخل این کار بود و پول به دست می‌آورد؛ این‌که او چطور وارد این داستان شد، خودش قصه مفصلی دارد. اول خیلی با این کار مشکل داشتم، چون ترس و عذاب‌وجدان زیادی داشت. من رفیقی داشتم که شرایط مالی خوبی نداشت ولی چندان تحت‌فشار نبود. او از این کار لذت می‌برد، لذت‌بردن از این‌که تو داری یک کار غیرقانونی انجام می‌دهی و هرجایی هم که می‌نشست، با افتخار این کار را تعریف می‌کرد و می‌گفت، من درگیر یک خلاف بزرگ شدم.

آدم‌های درگیر این کار ، خوشبختانه یا متأسفانه آدم‌های اهل اندیشه نیستند . این افراد فقط به دلیل نیاز مالی و احساس قدرت‌کردن و دلایل اینچنینی دست به این کار می‌زنند.

پیمانکار به‌طورکلی چه کاری انجام می‌دهد؟
- به ‌قولی دلال است؛ هزینه کار را پرداخت می‌کند و مسائل اداری را دنبال می‌کند و درنهایت ٦٠ تا ٧٠‌درصد پول را برمی‌دارد.
یک‌هفته، دوهفته درگیر است و سود بیشتری نسبت به مصدوم می‌کند.
به صورت قطع ٦٠درصد پول دریافتی به پیمانکار می‌رسد و من حتی کسانی را می‌شناسم که ٧٠ تا ٧٥‌درصد پول را برمی‌دارند. پس پیمانکار با دلالی به سود زیادی می‌رسد و با یک هفته کار به ٣٠‌میلیون یا بیشتر می‌رسد، بدون این‌که آسیبی به خود برساند.

پیمانکار معمولا خودش قبلا مصدوم بوده، یعنی به‌عنوان مصدوم اقدام به صحنه‌سازی کرده؟
- ٩٥‌درصد پیمانکارانی که من می‌شناسم، قبلا این کار را انجام دادند.
دونوع حساب کتاب و پیمانکاری داریم:
یکی این‌که پیمانکار از اول شرط می‌گذارد که پول را که از بیمه گرفتیم، ٦٠درصد به من می‌رسد
و عده دیگری هم هستند که از قبل تعیین می‌کنند که مثلا ما به ‌ازای شکستن هر دست یا پا به تو ٣میلیون یا به ازای هر زخم درصورت یا بدن فلان مقدار پول می‌دهیم و خودش برای همین دست ١٢‌میلیون از بیمه می‌گیرد.
درنوع دوم اینطور نیست که پیمانکار پول را قبل از کار بدهد و اگر کار انجام شود و او به پول برسد، حق مصدوم را متناسب با قرارداد پرداخت می‌کند.
مصدوم هیچ‌وقت بیشتر از ٥٠‌درصد دریافت نمی‌کند ولی یکی مثل من که قبلا سختی‌های زیادی را تحمل کردم، هزینه‌ها را خودم انجام می‌دادم و ٥٠درصد یا بیشتر را به مصدوم می‌دادم.

یکی از معدودخلاف‌هایی که هنوز می‌توان از آن پول درآورد، همین صحنه‌سازی است.
جالب است که حتی وقتی فرد واقعا تصادف می‌کند و استخوان‌هایش داخل تصادف می‌شکند، قاضی می‌گوید که تو صحنه‌سازی کردی.

مراحل اداری چگونه است و چطور باید مقابل مأمور آگاهی، قاضی و دفتر بیمه نقش بازی کند ولی با همه این تجربه‌ها، از کارش کنار کشیده است، چرا؟
- الان دیگر استخوان نازک‌نی جواب نمی‌دهد و قاضی می‌فهمد.
باید گردن یا استخوان‌های اصلی را بشکنی که کار بسیار سختی است.
من الان نگران افرادی هستم که وارد این کار می‌شوند،
ازطرفی امکان دستگیری و جریمه‌های سنگین هم وجود دارد؛
خشونت، درد و رنجی در وجود تو نهادینه می‌شود که تا همیشه آزارت می‌دهد.
خیلی‌ها پیشنهاد دادند ولی انگار چیزی در وجود من می‌گوید که دیگر نباید تکرار شود. ترس هم وجود دارد.
همین تابستان گذشته در شهر ما چهار زن را دستگیر کردند؛ اینها با همدستی شوهرشان نطفه می‌کاشتند و پس از چهارماه با ضربه پای شوهر نطفه چهار- ٥ماهه را می‌کشتند و یک تصادف ساختگی هم ایجاد می‌کردند تا دیه یک انسان کامل بگیرند!!! که همه‌‌شان دستگیر شدند؛
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

زنده شدن نوزاد اعلام مرگ شده بعد دو روز در سردخانه

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه ژانويه 21, 2017 3:12 pm

زنده شدن نوزاد اعلام مرگ شده بعد دو روز در سردخانه


زنده شدن نوزاد مرده در قبرستان!

Image

نوزاد یک ماهه به دلیل نارسایی های شدید مادرزادی فوت کرد و مرگ وی به تایید پزشکان رسید. اما دو روز بعد در سردخانه زنده يافت شد.

مسئولان اداره بهداشت استان «آنهوی» به رسانه ها گفتند:این نوزاد یک ماهه با نارسایی های شدید مادرزادی متولد شده بود و روز دوشنبه گذشته در بیمارستان اطفال استان آنهوی حال او به شدت وخیم شد.

بنابر اعلام این مسئولان بیمارستان، والدین این نوزاد در این هنگام با پایان دادن به معالجات درمانی فرزندشان موافقت کردند و یک پزشک نیز مرگ او را اعلام کرد.

دو روز پس از اعلام مرگ نوزاد از سوی پزشکان و فرستادن جسد او به قبرستان، کارگران متوجه صدای گریه نوزاد از داخل سردخانه شدند.

یکی از کارگران قبرستان وقتی متوجه زنده بودن این نوزاد می شود، فورا او را به بیمارستان می رساند و پزشکان دوباره اقدامات درمانی را روی او آغاز می کنند. با این حال، این نوزاد همچنان شرایط جسمی وخیمی دارد.

پلیس در حال تحقیق درباره این رویداد عجیب است و پزشکی که مرگ نوزاد را تایید کرده بود نیز تعلیق شده است.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مرگِ ۲۵ درصد از بیمارانِ بخشِ مراقبت‌های ویژه

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه ژانويه 28, 2017 3:47 pm

مرگِ ۲۵ درصد از بیمارانِ بخشِ مراقبت‌های ویژه بر اثر عفونت‌های بیمارستانی


رییس انجمن علمی مراقبت‌های ویژه گفت: متاسفانه به صورت تقریبی می‌توان گفت که بیش از ۲۵ درصد مرگ و میرهای بیماران ما در بخش مراقبت‌های ویژه مربوط به عفونت‌ها است.

Image

علی امیر سوادکوهی؛ رییس انجمن علمی مراقبت‌های ویژه ایران در خصوص عفونت‌های بیمارستانی در بخش مراقبت‌های ویژه به خبرنگار ایلنا گفت: بیمارانی که وارد بخش‌های مراقبت‌های ویژه می‌شوند از نظر ایمنی بدن در سطح پایین‌تری قرار دارند و احتمال اینکه عفونت‌ها به بیماران سرایت کند؛ بسیار بالا است.

وی با تاکید بر ضرورت اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از انتقال عفونت‌های بیمارستانی در بخش‌های مراقبت‌های ویژه ادامه داد: یکی از مشکلاتی که ما در بخش‌های مراقبت‌های ویژه شاهد آن هستیم؛ انتقال عفونت‌ها است.

رییس انجمن علمی مراقبت‌های ویژه خاطرنشان کرد: عدم جداسازی جریان هوای بیمارستان با بخش مراقبت‌های ویژه یکی از دلایل افزایش عفونت‌ها محسوب می‌شود. ما در این بخش‌ها ضعف‌های ساختاری داریم که باعث سرایت عفونت می‌شود.

وی افزود: مدیریت بخش‌های مراقبت ویژه آنقدر سخت است که ما مجبوریم با این وضعیت کنار بیاییم. اگر می‌خواهیم به وضعیتی مانند بیمارستان‌های درجه یک جهان برسیم باید در ساختار بیمارستان‌ها تغییراتی را ایجاد کنیم.

سوادکوهی با اشاره به شایع‌ترین عفونت‌ها در بخش مراقبت‌های ویژه افزود: از شایع‌ترین عفونت‌ها در بخش‌های مراقبت‌های ویژه باید به عفونت‌های ادراری اشاره کرد که آمار بالایی را به خود اختصاص داده است و پس از عفونت ادراری می‌توان به عفونت‌های خونی و عفونت‌های ریوی اشاره کرد که از شایع‌ترین عفونت‌ها هستند.

رییس انجمن علمی مراقبت‌های ویژه ایران در پایان در مورد تاثیر عفونت‌ها در مرگ و میر بیماران گفت: عوامل مختلفی می‌تواند در مرگ و میر بیماران نقش داشته باشد و یکی از مهمترین علت‌های آن عفونت‌ها است.

وی افزود: اگر ما بتوانیم عفونت‌ها را کنترل کنیم؛ میزان مرگ و میر بیماران کاهش نیز می‌یابد. متاسفانه به صورت تقریبی می‌توان گفت که بیش از ۲۵ درصد مرگ و میرهای بیماران ما در بخش مراقبت‌های ویژه مربوط به عفونت‌ها است.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جراحی اشتباهی دست کودک اصفهانی

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه فبريه 04, 2017 11:59 pm

جراحی اشتباهی دست کودک اصفهانی


کودکی 2 ساله چند روز گذشته در یکی از بیمارستان های اصفهان از ناحیه دست چپ تحت عمل جراحی قرار گرفت و این موضوع اعتراض اولیای کودک را در پی داشت.

Image

اولیای کودک مدعی بودند که کودک 2 ساله آنها هنگام تولد از ناحیه تاندون دست راست آسیب دیده بود و براساس توصیه پزشکان باید در 2 سالگی تحت عمل جراحی قرار می گرفت.
این کودک روز گذشته در یکی از بیمارستان های اصفهان تحت عمل جراحی قرار گرفت که پزشک معالج به اشتباه دست چپ او را عمل کرد.

پس از پیگیری ها، روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با تایید این خبر، جوابیه ای صادر کرد.

روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در این جوابیه با اشاره به اینکه مورد یاد شده شکستگی نبوده و عکس و تصویر نداشته است، تصریح کرد: متاسفانه جراح در اتاق عمل اشتباه کرده است.

دانشگاه علوم پزشکی اصفهان اضافه کرد: عمل تاندونی بوده و امروز صبح تصحیح شده و دست مبتلا توسط همان پزشک، جراحی شده است.

روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با اشاره اینکه پزشک جراح، خطای خود را پذیرفته و جبران کرده است، اضافه کرد: این پزشک نیز از اولیای بیمار عذرخواهی نموده و اولیای بیمار نیز بر ناخواسته بودن این اشتباه اذعان کرده و پوزش جراح را پذیرفته اند .

در ادامه این جوابیه که در اختیار ایرنا قرار گرفت، آمده است: به رغم این امر، کلیه حقوق اولیای بیمار محفوظ است و هرگونه خسارت احتمالی با تشخیص مراجع ذیصلاح جبران خواهد شد.

دانشگاه علوم پزشکی اصفهان تاکید کرد: در این خصوص و برای ارتقای فرآیندهای بالینی و کاهش خطاهای احتمالی، کمیته کاهش خطای بالینی در بیمارستان مذکور تشکیل شده و این موضوع در معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در دستور کار قرار گرفته است.

این دانشگاه با اشاره به اینکه خطای بالینی حتی در یک مورد نیز مورد انتظار نیست، اضافه کرد: لکن واقعیت این است که‌ در هیچ جای دنیا، چنین امری قابل پیشگیری کامل نیست و تعداد خطای بالینی اگرچه رو به کاهش هست ولی هیچوقت خطای انسانی به صفر نمی رسد.

دانشگاه علوم پزشکی اصفهان افزود: ضمن درک اولیای بیمار، تلاش مضاعفی برای کاهش این موارد در دستور کار قرار دارد و امیدواریم هر روز شاهد کاهش خطای انسانی در امور پزشکی باشیم.
منبع: خبرگزاری ایرنا
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

داروى گران و تقلبی (روی يک نفر ازمايش شده!!)

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه فبريه 11, 2017 5:44 pm

داروى گران (يك مليون دلار) و تقلبي (روي يك نفر ازمايش شده!!)


یک استارتاپ ژن درمانی به نام Uniqure ادعا کرد که برای اولین بار توانسته تا یک داروی ژن درمانی برای درمان یکی از نادرترین بیماری‌های شناخته شده انسانی را پیدا کند.

این بیماری کمبود لیپوپروتئین لیپاز lipoprotein lipase deficiency نام دارد. این مشکل یک بیماری نادر ژنتیکی است که طی آن پانکراس به علت عدم تولید آنزیم مسئول شکستن چربی، متورم می‌شود.

این دارو پس از اعلام قیمت یک میلیون دلاری توسط کمپانی سازنده، با شکست مواجه شد.

دانشمندان دریافتند که این دارو تنها بر روی یک بیمار اثربخشی داشته است!!!.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

اختاپوس مافياي طبي در كمين ژن‌درمانی

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه فبريه 18, 2017 3:58 pm

اختاپوس مافياي طبي در كمين ژن‌درمانی


ژن‌درمانی در سال ۲۰۱۶= تحول پزشکی نوین

Image

نوشته حمید مقدسی

سال ۲۰۱۶ برای معدود بیماران خوش‌اقبال، دورانی بود که «ژن درمانی» از ایده به عمل تبدیل شد. این فناوری که از مدت‌ها قبل به عنوان روشی برای حذف بیماری‌ها از طریق اصلاح DNA مطرح شده، در سال جاری پیشرفت‌های زیادی را تجربه کرد و به یکی از انقلابی‌ترین و البته پرهزینه‌ترین روش‌های درمانی جهان تبدیل شد.

اما ژن‌درمانی چیست؟ طبق تعریف سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) هر فرایند درمانی که در آن یک ژن جایگزین به بدن فرد اضافه شده، یا یک ژن بیماری‌زا در بدن او غیرفعال شود، در زمره‌ی ژن‌درمانی جای می‌گیرد. برای این کار معمولاً از میلیارد‌ها ناقل حاوی رشته‌های DNA اصلاح شده، برای انتقال دستورات جدید به سلول‌ها استفاده می‌گردد.

این فرایند به نظر پیچیده می‌آید، و در واقعیت نیز همینطور است. ژن‌درمانی برای اولین بار در سال ۱۹۹۰ روی انسان آزمایش شد، اما اثرات جانبی وحشتناک آن باعث شد تا نظریه‌ی اصلاح ژن به آزمایشگاه‌های مخفیانه منتقل گردد، و البته تا به امروز نیز تمام مشکلات و عوارض آن رفع نشده است.

نمونه اي از تجارت با درد و رنج انسانها: در سال جاری برای نخستین بار شاهد عرضه‌ی رسمی و تأیید‌شده‌ی داروی ژن‌درمانی موسوم به Glybera بودیم، که می‌تواند یکی از نقایص ارثی در DNA را درمان کند، اما مشکل اینجاست که این دارو به مبلغ سرسام‌آور ۱ میلیون دلار به فروش می‌رسد، ضمن اینکه هنوز سؤالاتی در مورد نتایج و عوارض جانبی این ترکیب در بین جوامع علمی و پزشکی وجود دارد.


Image

اما دانشمندان هیچگاه دست از تلاش بر نداشته‌اند، و کارآفرینان حوزه‌ی زیست‌فناوری نیز به فعالیت خود ادامه می‌دهند تا اثبات کنند که بالاخره به ژن‌درمانی واقعی نزدیک شده‌ایم. در ادامه، تحولات این تکنولوژی را در سال ۲۰۱۶ مرور می‌کنیم.

اولین داروی کامل

رؤیای ژن‌درمانی این است که DNA معیوب را به گونه‌ای اصلاح کند تا فرد دیگر بیمار نباشد، و این کار با نوعی دارو انجام می‌شود. در سال ۲۰۱۶ دانشمندان ایتالیایی در مؤسسه «سن رافائل تلیتون» که در زمینه‌ی ژن‌درمانی فعالیت دارد، گزارشی را منتشر ساخته و از درمان ۱۸ کودک مبتلا به بیماری نادر اما مرگبار نقص ایمنی موسوم به ADA-SCID سخن گفتند.

آن‌ها مغز استخوان این کودکان را بیرون آورده، سپس ژنی را به آن افزودند که آنزیم ADA را در بدن آن‌ها تولید کند، و نهایتاً دوباره مغز استخوان را به جای اولیه بازگرداندند. نحوه‌ی انجام این عملیات در مقاله‌ای اختصاصی تشریح شده است.

این دارو در حال حاضر با نام Strimvelis شناخته شده و مالکیت آن متعلق به کمپانی Glaxo است، محصولی که توسعه و تست آن بیش از ۱۴ سال زمان برده. تأییدیه‌ی این دارو در ماه مه سال جاری در اروپا صادر شد.


نمونه هايي وحشتناك از طب تجاري: تضمین بازگشت پول

ژن‌درمانی چقدر هزینه دارد؟ این سؤال مدت‌هاست که ذهن اقتصاددانان حوزه‌ی سلامت و شرکت‌های سازنده را به خود مشغول کرده. اگر تولیدکنندگان بخواهند از درمان بیماری‌های نادر بوسیله‌ی این داروهای خاص و پرهزینه منفعت کسب کنند، قیمت نهایی سر به فلک خواهد کشید.

قطعاً شرکت‌های بیمه یا نهادهای دولتی هیچ‌گاه زیر بار این هزینه‌ی سرسام‌آور برای عموم مردم نخواهند رفت، و به همین دلیل فعالان این حوزه مجبورند راهکارهای دیگری بیابند.

به عنوان مثال، Glaxo می‌گوید برای درمان با استفاده از Strimvelis مبلغ ۶۶۵,۰۰۰ دلار دریافت خواهد کرد، اما خبر خوب اینکه برای اولین بار، این شرکت نتیجه‌ی ژن‌درمانی را تضمین می‌کند. به عبارت دیگر اگر بیماری فرد درمان نشود، آن‌ها تمام هزینه را به او باز خواهند گرداند.

گام بعدی: درمان هموفیلی

اگر ژن‌درمانی به حوزه‌ی بیماری‌های ارثی رایج‌تر قدم بگذارد، تأثیرات اقتصادی فوق‌العاده‌ای بر جای خواهد گذاشت. برای درک گوشه‌ای از پیامدهای اقتصادی و اجتماعی این روش، کافیست بیماری هموفیلی یعنی نقص در انعقاد خون را در نظر بگیرید.


Image

این بیماری تقریباً از هر ۵,۰۰۰ مَرد، یکی را مبتلا می‌سازد و هزینه‌ی درمان آن بی‌‌‌نهایت زیاد است. بیماران هموفیلی معمولاً از فاکتورهای جایگزین انعقاد خون استفاده می‌کنند که هر ساله بین ۲۰۰ هزار الی یک میلیون دلار برایشان هزینه دارد. بنابراین هموفیلی به منبع درآمد بی‌پایان شرکت‌هایی همچون Bayer تبدیل شده، که سالانه بیش از ۱۰ میلیارد دلار از این فاکتور‌ها را به فروش می‌رسانند.

اما در سال ۲۰۱۶ شرکت «اسپارک» در فیلادلفیا لرزه به اندام کمپانی‌های فوق انداخته و نشان دادند تنها با یک دوز ژن درمانی، می‌توان خونریزی بیماران هموفیلی را متوقف کرده و بیماری آن‌ها را به طور کامل درمان نمود.

بینایی مجدد

این موضوع را می‌توان یکی از جذاب‌ترین ایده‌های سال ۲۰۱۶ به شمار آورد. در ماه فوریه، پزشکانی در ایالت تگزاس تصمیم گرفتند با تزریق ژن جلبک‌های حساس به نور داخل چشم یک فرد نابینا، بیماری او را درمان کنند.

Image

این آزمایش یک ماه بعد انجام شد و برای نخستین بار، ژن کامل یک گونه‌ی زیستی دیگر در انسان به کار رفت. عملیات فوق اولین پژوهش در زمینه‌ی اپتوژنتیک، یعنی استفاده از نور و ژن‌درمانی برای کنترل سلول‌های عصبی محسوب می‌شود.

این شرکت اقدام به ساخت دارویی به نام RetroSense نمود که سریعاً از سوی کمپانی داروسازی Allergan خریداری شده و تحت انحصار قرار گرفت.

ویرایش ژن

امروزه ژن‌درمانی صرفاً روی افزودن ژن‌ها تمرکز دارد، یعنی جایگزینی یک ژن معیوب در DNA بیمار با نمونه‌ی سالم. اما اگر لازم باشد یک ژن نابهنجار را حذف کرده یا آن را بازنویسی نماییم، چه کار باید کرد؟ برای انجام این کار، باید روش‌های ویرایش ژن را به کار گرفت.

Image

دانشمندان در سال ۲۰۱۶ از پیشرفت‌های «کریسپر» (CRISPR) حیرت‌زده شدند، روشی انقلابی که دستکاری و تغییر DNA در سلول‌های زنده را با هزینه‌ای ناچیز ممکن می‌سازد، و به احتمال زیاد نسل جدیدی از روش‌ها و ابداعات ژن‌درمانی را به همراه خواهد داشت.

این روش درمانی در سال ۲۰۱۶ برای درمان دیستروفی عضلانی و نجات جان جوانی به نام «بن دوپری» به کار گرفته شد که شرح کامل آن را می‌توانید در این مقاله بخوانید.

انقلاب در عرصه سرطان

اگرچه در ابتدا از ژن‌درمانی به عنوان روشی برای درمان سرطان یاد نمی‌شد، اما در واقع با فرایند مورد بحث می‌توان تحولی در این حوزه ایجاد کرد. پزشکان و پژوهشگران از مهندسی ژنتیک برای برنامه‌ریزی مجدد سلول‌های ایمنی موسوم به «لنفوسیت تی» به منظور درمان انواع خاصی از سرطان استفاده می‌کنند.

Image

ین شیوه درمانی به سرعت جایگاه خود را در دنیای پزشکی پیدا کرده، اما در کنار عملکرد قوی، خطرات زیادی را نیز به همراه دارد. البته روش‌های نوین ویرایش ژن می‌توانند تا حد زیادی این خطر را کاهش دهند.

طی سال ۲۰۱۶ گروهی چینی دست به کار شده و توانستند نخستین مورد استفاده از سلول‌های دستکاری‌شده به روش CRISPR در انسان را به نام خود ثبت نمایند.

بعد از دانشمندان چینی تیمی از محققین آمریکایی تصمیم گرفتند از روش CRISPR برای تقویت سلول‌های لنفوسیت تی و درمان سرطان استفاده کنند، و بعداً مشخص شد «شان پارکر» میلیاردر و کارآفرین عرصه‌ی تکنولوژی سرمایه‌ی مورد نیاز این پژوهش را تأمین می‌کند.


تأییدیه ایالات متحده در سال ۲۰۱۷

با توجه به نتایج متعدد و امیدوارکننده‌ی ژن‌درمانی در سال ۲۰۱۶، می‌توان سال جاری را عرصه‌ی ارتباط بین ژن‌درمانگران و سازمان غذا و داروی آمریکا دانست. قطعاً تأیید دارو‌ها و روش‌های مورد استفاده در این رویکرد درمانی، برگ نوینی در صنعت زیست‌فناوری به شمار می‌رود.

از جمله مواردی که می‌توانند در سال جاری مجوز FDA را دریافت کنند، می‌توان به درمان نابینایی موروثی توسط شرکت اسپارک، داروی Strimvelis متعلق به Glaxo، و درمان سرطان توسط Novartis و Kite Pharma اشاره کرد.

بیم‌ها و امید‌ها

در سال ۲۰۱۶ دیدیم نوجوانی ۱۷ساله برای فرار از نابینایی دائمی، خطرات را به جان خریده و وارد برنامه‌ی آزمایشی ژن‌درمانی شد.

همچنین داستان مادری در ایتالیا را شنیدیم که اشتباهی مرگبار را انجام داد، و نوزاد پسر خود را برای درمان بیماری MLD به دست متخصصین ژن‌درمانی سپرد، اما از دختر کوچکش غافل شد. اکنون پسرش در شش‌سالگی کاملاً سالم است، اما دخترش در سال ۲۰۱۳ از دنیا رفت.

بنابراین باید اعتراف کرد زندگی بیماران خاص، امید و آرزو‌هایشان، داستان‌های تلخ و شیرینشان، همه با دارو‌ها و روش‌های درمانی گره خورده. حال با جهش ناگهانی ژن‌درمانی و نوید خاتمه‌ی بیماری‌های خاص و مهلک، حساسیت ماجرا بسیار بالا رفته و کار برای همه‌ی فعالان این عرصه سخت‌تر شده است.

امیدواریم سال ۲۰۱۷ خبرهای خوبی را در زمینه‌ی ژن‌درمانی و به ویژه رفع سلطه مافياى طب تجاري، و همكاني و بشردوستانه و اقتصادی‌تر شدن این روش درمانی در پی داشته باشد.

منبع: MIT Technology Review به نقل از دیجیاتو
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جزئیاتی از سقوط مرگبار چراغ اتاق عمل در زاهدان

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه فبريه 25, 2017 9:33 pm

جزئیاتی از سقوط مرگبار چراغ اتاق عمل در زاهدان


پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سقوط چراغ اتاق عمل به قیمت از دست دادن جان پدر ٦٣ ساله تمام شد. این مرد برای درمان آب مروارید چشم زیر تیغ جراحی رفته بود اما پس از این سقوط، ١٢ روز به کما رفت و جان خود را از دست داد. چراغ اتاق عمل دقایقی پیش از جراحی روی شکم این فرد افتاد و باعث عفونت روده‌های بیمار شد.

به گزارش انتخاب، «شهروند» با این مقدمه نوشت: ماجرا از اول دی‌ماه شروع شد. به توصیه پزشکان بیمار باید صبر می‌کرد تا آب مرواریدش برسد. دیگر وقتش شده بود. آن روز صبح از خانه بیرون زد. رفت کلینیک تا برای همیشه از شر آب مروارید چشمش خلاص شود و دوباره شفاف و خوب ببیند اما خبر نداشت که حادثه بدی در اتاق عمل انتظارش را می‌کشد؛ حادثه‌ای که هنوز هم معلوم نیست تقصیر کیست. روی تخت، چشم به سقف دوخته بود و هر از گاهی با چشمانش حرکت پرسنل اتاق عمل را دنبال می‌کرد. با آن ماسک‌های سبزی که همه آنها بر دهان داشتند، تشخیص پزشک معالج برایش سخت بود اما مهم نبود؛ یک جراحی ٣٠ دقیقه‌ای که دیگر این حرف‌ها را ندارد.

پزشک جراح بالای سرش آمد که کمی با او صحبت کند اما یک‌دفعه چراغ اتاق عمل افتاد روی شکمش. چراغ با آن وزنش از سقف سقوط کرد و به پایین افتاد. بر اثر این سانحه و بر اثر شدت ضربه از حال رفت اما با اقدامات پرسنل اتاق عمل، هوشیاری خود را به‌ دست آورد. اتفاق عجیب در این مرکز درمانی به همین جا ختم نشد چراکه بنا بر اظهارات فرزند این بیمار، وقتی او به دلیل جراحت و درد شکم درخواست توقف جراحی را داشت، پزشک جراح برخلاف میل بیمار او را بیهوش کرد و جراحی چشم را انجام داد.

«همراه پدر من بیمار دیگری هم در همان مرکز درمانی برای درمان آب مروارید تحت عمل جراحی قرار گرفت و پس از حدود ٢٠ تا ٣٠ دقیقه عملش به پایان رسید ولی پدر من حدود ٤ ساعت و ٣٠ دقیقه در اتاق عمل بود. طبق بررسی‌هایی که ما داشتیم مدت معمول جراحی آب مروارید حدود ٣٠ دقیقه است و مدت طولانی حضور پدر من در اتاق عمل غیر عادی است که جای سوال دارد.» اینها روایت پسر این بیمار است از اتفاقات آن روز؛ اتفاقی که پشت درهای بسته اتاق عمل افتاد. کسی به جز پرسنل حاضر در اتاق عمل به درستی از جزئیات آن حادثه خبر ندارد و البته بیماری که حالا دیگر در این دنیا نیست اما او پس از خارج‌شدن از اتاق عمل همه اتفاقات را برای اعضای خانواده و پسرش جزء به جزء تعریف کرده است.

با گذشت چند هفته از آن حادثه، پسر این بیمار که حالا چند روزی است پدرش را به دلیل همین حادثه از دست داده است، درباره جزئیات ماجرا می‌گوید: «پدرم پس از انجام عمل وقتی به هوش آمد ما را از این حادثه مطلع کرد و گفت که شکمش خیلی درد می‌کند اما پرسنل کلینیک این اتفاق را تکذیب کردند و گفتند که اینها هذیان است. پس از چند ساعت که پدرم به‌طور کامل به هوش آمد، آثار ضربه روی بدن و شکم او را دیدم و آن‌وقت بود که پرسنل کلینیک به وقوع حادثه سقوط چراغ اعتراف کردند.»

او ادامه می‌دهد: «پدرم از ناحیه شکم احساس درد می‌کرد، به همین دلیل در همان مرکز برای پدرم سونوگرافی انجام شد که به ما گفتند مشکلی ندارد و همان شب هم از بیمارستان مرخص شد. بعد از آن هم از چند نفر از مسئولان کلینیک و صاحبان شرکت وارد‌کننده چراغ اتاق عمل برای عیادت پدرم و دلجویی به منزل ما آمدند.»

او صحبت‌هایش را این‌گونه ادامه می‌دهد: «پس از چند روز درد شکم پدرم بیشتر شد و به پزشک متخصص مراجعه کرد. پس از انجام معاینات مشخص شد که روده کوچکش عفونت کرده است. پدرم بلافاصله در بیمارستان امام علی (ع) بستری شد و به دلیل وخامت حال و تنگی نفس شدید همان شب به اتاق عمل رفت. بعد از جراحی در بخش آی‌سی‌یو این بیمارستان بستری شد اما حالش هر روز بدتر می‌شد. عفونت وارد شکمش شده بود. کلیه‌هایش از کار افتاد، بعد هم ریه‌اش دچار مشکل شد تا جایی که با دستگاه نفس می‌کشید. علایم حیاتی او هر لحظه ضعیف‌تر می‌شد. تقریبا از هوش رفته بود. پزشکان زاهدان از پدرم قطع امید کردند اما ما هنوز امید داشتیم. پدرم را به بیمارستان پیامبران تهران آوردیم. فشار خونش خیلی پایین آمده بود. بعد از ٢ ساعت از بستری شدنش در همین بیمارستان از دنیا رفت.»

او اضافه می‌کند: «پدرم از اول دی‌ماه که این اتفاق افتاد تا ٢٥ دی‌ماه که از دنیا رفت خیلی اذیت شد. چند روز آخر که سطح هوشیاری‌اش خیلی پایین آمده بود. تقریبا ١٢ روز در کما بود.»

این پسر جوان حرف‌های دیگری هم درباره این حادثه دارد: «ما می‌خواهیم از کلینیک و شرکت واردکننده این تجهیزات شکایت کنیم اما چیزی که مهم است تکرارنشدن حوادثی از این دست است. تا جایی که ما اطلاع داریم شرکت واردکننده و نصاب این نوع چراغ اتاق عمل از کشور آلمان است. علت حادثه هم جدا شدن قسمت پرس‌شده این چراغ بوده است؛ یعنی چراغ‌ها درست نصب شده است. مشکل از خود چراغ‌هاست. شرکت واردکننده این چراغ‌ها به ما گفته ٨٠ تا از این چراغ‌ها را در کلینیک‌های مختلف در سطح کشور نصب و راه‌اندازی کرده است و هر لحظه ممکن است این حادثه تلخ برای دیگر هموطنان تکرار شود.»

این صحبت‌ها در حالی از سوی پسر متوفی مطرح می‌شود که محمودرضا میری رئیس دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در خصوص جزئیات این حادثه می‌گوید: «تاکنون شکایتی در خصوص این حادثه مطرح نشده است. هرچند این حادثه در یک کلینیک خصوصی رخ داده اما پرونده آن در شورای انتظامی نظام پزشکی سیستان ‌و بلوچستان و دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در حال پیگیری است. علاوه بر آن از پزشکی قانونی درخواست شده تا علت دقیق مرگ را به ما اعلام کند. همچنین بررسی علت سقوط چراغ سقفی اتاق عمل (چراغ سیالتیک) به عهده دفتر فنی دانشگاه علوم پزشکی گذاشته شده و نتایج این بررسی‌ها به‌زودی اعلام می‌شود.»

او درباره اقدامات انجام‌شده از سوی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در خصوص این حادثه هم گفت: «این چراغ در میان پزشکان به اسم چراغ «سیالتیک» شناخته می‌شود. بررسی‌های ما نشان می‌دهد که حادثه سقوط چراغ و برخورد آن با قسمتی از شکم بیمار پیش از آغاز عمل جراحی بیمار رخ داده و در پی آن متخصص جراح عمومی که در اتاق عمل حضور داشته بیمار را معاینه می‌کند تا مطمئن شود آسیب داخلی به مریض وارد نشده باشد. با توجه به اینکه در پی بررسی پزشک، بیمار در آن شرایط زمانی علایم حادی نداشته و علایم حیاتی وی طبیعی بوده، تصمیم به شروع روند جراحی چشم بیمار گرفته شده و این عمل پس از بیهوشی بیمار انجام شده است.»

او درباره علت طولانی‌شدن حضور بیمار در اتاق عمل هم گفت: «به نظر می‌رسد معاینه و بررسی شرایط بیمار جهت حصول اطمینان از وضعیت جسمی مساعد وی سبب طولانی‌شدن حضور بیمار در اتاق عمل شده که البته بررسی‌ها در این زمینه همچنان ادامه دارد.»

رئیس دانشگاه علوم پزشکی زاهدان درباره علت مرگ بیمار هم توضیح داده است: «بیمار به دلیل احساس ناراحتی از ناحیه شکم به پزشک مراجعه می‌کند که پزشک مربوطه متوجه وجود علایم غیرطبیعی در شکم وی شده و در نهایت بیمار را مورد عمل جراحی قرار می‌دهد. متخصص جراحی عمومی مربوطه که از جراحان بسیار باتجربه استان است، هنگام انجام جراحی متوجه می‌شود بخشی از روده بیمار «میکروزه» یعنی جریان خون آن مختل شده، فاقد علایم حیاتی بوده و از بین رفته و طبق قوانین، جراح آن قسمت را برداشته است اما عفونت وارد بدن بیمار شده بود و پس از انتقال به بیمارستانی در تهران فوت می‌کند.»
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

دررفتگي كتف منجر به كوما و مرگ

پستتوسط pejuhesh232 » جمعه ژوئن 30, 2017 1:16 am

دررفتگي كتف منجر به كوما و مرگ


تیم پزشکی که کتف پسر جوانی را جراحی کرده ‌بودند، در مرگ مغزی او مقصر شناخته شدند و با شکایت اولیای‌ دم، به پرونده این پزشکان رسیدگی می‌شود.

به گزارش پایگاه خبری تیک (Tik.ir) ؛ سجاد سرلک ۲۶ساله با این امید که پس از عمل جراحی کتف، زندگی بهتری خواهد داشت، مهر سال گذشته خود را به تیغ جراح سپرد؛ اما چند ساعت پس از عمل جراحی، ورق برگشت و او به‌جای اینکه از اتاق ریکاوری به بخش منتقل شود، به بخش مراقبت‌های ویژه (ICU) برده شد؛ به این دلیل که به علت قصور و سهل‌انگاری کادر درمانی و کمبود و نقصان دستگاه‌های آن بخش، دچار اختلال در اکسیژن‌رسانی شد. طبق مندرجات پرونده بالینی بیمارستان، سجاد به ‌دلیل دررفتگی مکرر شانه راست، بستری شده و پس از ۲۴ ساعت با بیهوشی عمومی به دست متخصص بیهوشی، تحت عمل جراحی شانه راست از سوی دکتر ارتوپد قرار گرفت. او پس از اتمام عمل جراحی، به اتاق ریکاوری منتقل شده تا پس از هوشیاری نسبی و تثبیت وضع بالینی به بخش منتقل شود. در آن اتاق بود که پس از مدتی، دچار ایست قلبی - تنفسی شده و به تشخیص پزشک، لوله‌گذاری داخل نای (پتوباسیون) و اقدامات احیای قلبی‌-ریوی برای او انجام شده بود. در ادامه نیز با توجه به وضعیت جسمانی، به بخش مراقبت‌های ویژه (ICU) منتقل شد و در همان روز نیز به خاطر کمبود امکانات در بیمارستانی که تحت عمل جراحی قرار گرفته بود، به بیمارستان دیگری منتقل شد تا در بخش ICU مجهزی بستری و تحت اقدامات درمانی قرار گیرد. با وجود اقدامات انجام‌شده، سجاد پس از هشت روز دچار مرگ مغزی شد و خانواده‌اش با اهدای اعضای بدن او به بیماران نیازمند موافقت کردند. بنابراین او به بیمارستان شریعتی منتقل شد. پس از برداشتن ۳۸ عضو و بافت، جسدش به پزشکی قانونی انتقال یافت تا تحت کالبدشکافی قرار گیرد و متخصصان پزشکی قانونی نظر خود را درباره علت مرگ اعلام کنند.

خانواده سجاد با طرح شکایتی، درخواست رسیدگی به موضوع را در دادسرای جرائم پزشکی تهران مطرح کردند تا درباره مرگ او که پس از جراحی کتف جان خود را از دست داده، مشخص شود آیا قصور پزشکی باعث این اتفاق شده است یا مرگ او بر اثر چیز دیگری بوده است.

جلسه کمیسیون پزشکی درباره علت مرگ سجاد که پرونده‌اش از سوی بازپرس شعبه نهم دادسرای ناحیه ۱۹ تهران به این کمیسیون ارسال شده بود، برگزار شد. جلسه با شرکت پنج کارشناس متشکل از یک متخصص پزشکی قانونی، یک پزشکی قانونی، دو متخصص بیهوشی و یک متخصص ارتوپدی برگزار شد. همچنین پدر و برادر متوفی و پزشک ارتوپد، پزشک متخصص بیهوشی، دو کارشناس بیهوشی و مسئول وقت بیمارستانی که عمل جراحی در آن انجام شده بود نیز در جلسه حضور داشتند.

کارشناسان کمیسیون پنج‌نفره پس از شنیدن صحبت‌های طرفین، بررسی سوابق و مدارک پزشکی، بحث و تبادل‌نظر و بررسی نظریه قبلی کمیسیون پزشکی، نظر خود را اعلام کردند. در نظریه آمده است: از‌آنجا‌که عمل جراحی شانه مطابق موازین علمی و فنی انجام شده، متخصص ارتوپدی معالج مرتکب قصوری نشده است؛ اما به تشخیص کمیسیون، مسئول اتاق ریکاوری به علت توجه ناکافی به شرایط و علائم حیاتی بیمار و تأخیر در تشخیص عارضه و انجام اقدامات احیا، مرتکب قصور شده است که قصورش جمعا به میزان ۲۰ درصد در فوت نام‌برده مؤثر بوده است (هرکدام به میزان ۱۰ درصد).

دکتر متخصص بیهوشی به علت توجه ناکافی به عملکرد پرسنل و کادر ریکاوری و مسئول‌بودن بخش ریکاوری و تأخیر در احیای بیمار، مرتکب قصور شده است که به میزان ۳۰ درصد در فوت تأثیر داشته است. همچنین پزشکی که مسئول فنی بیمارستان دیگری بوده، به دلیل نظارت ناکافی و نامناسب بر روند بستری در ریکاوری و دستگاه‌ها، به میزان ۳۰ درصد مرتکب قصور شده است. باقی‌مانده به میزان ۲۰ درصد به عواملی از قبیل نوع عمل جراحی و ریسک بیهوشی و وضعیت بیمار حین عمل مربوط است.

صفیه بهبودی*: طبق قوانین کیفری، قصور پزشکی جزء جرائم غیرعمد است و از طریق دادسرای ویژه جرائم پزشکی رسیدگی می‌شود. پس از تحقیقات در دادسرا و جمع‌آوری مدارک، برای کارشناسی به کمیسیون‌های تخصصی پزشکی قانونی ارجاع می‌شود که لزوما در کمیسیون‌های سه‌نفره، پنج‌نفره، هفت‌نفره، ۹‌نفره و در نهایت ۱۱‌ نفره می‌تواند مطرح شود که در هریک از این کمیسیون‌ها براساس نوع تصور واقع‌شده و متخصصان مربوطه اظهار نظر می‌کنند که درصد قصور یا عدم قصور را تعیین و پس از قطعیت کارشان به دادگاه جهت صدور رأی ارسال می‌شود که دادگاه نیز براساس نظریه کارشناسی رأی لازم را صادر می‌کند. حال می‌خواهیم ببینیم در اقدامات درمانی که از سوی پزشک و کادر درمانی انجام می‌شود، مسئولیت قانونی از کدام نوع است؛ آیا مسئولیت پزشک جنبه مدنی دارد یا مسئولیت جزائی نیز برای آن در نظر گرفته می‌شود؟ اصولا قصور پزشکی بر اثر بی‌احتیاطی،‌ بی‌مبالاتی،‌ نداشتن مهارت و رعایت‌نکردن نظامات دولتی به وجود می‌آید و باعث آسیب به بیمار می‌شود که مشمول مسئولیت مدنی است که همان پرداخت دیه و خسارت است.

ذکر این نکته لازم است که از نظر انتظامی نیز می‌تواند در نظام پزشکی رسیدگی و مشمول مجازات‌های انتظامی که کاملا صنفی و حرفه‌ای هستند، قرار گیرد و از توبیخ شفاهی تا محرومیت از طبابت براساس قوانین پزشکی را شامل می‌شود. اما در موارد خاصی قانون مسئولیت کیفری نیز برای پزشک تعیین کرده است. مواردی مانند سقط جنین جنات، صدور گواهی خطرات واقع- قصور پزشکی منجر به فوت بیمار که طبق قانون مجازات اسلامی، زندان و مجازات‌های جایگزین زندان و جزای نقدی می‌تواند باشد.
*شرق
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مصرف آنتی بیوتیک در ایران ۵ برابر اروپا

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه جولاي 24, 2017 2:17 pm

مصرف آنتی بیوتیک در ایران ۵ برابر اروپا


سلامت نیوز:دانشیار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، نسبت به روند رو به رشد مصرف بی رویه آنتی بیوتیک ها در کشور هشدار داد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از مهر، دکتر محمد سیستانی زاد در برنامه «نبض» که با موضوع مقاومت های میکروبی از شبکه خبر روی آنتن رفت، گفت: وقتی میکروب ها در بدن یک فرد مقاوم می شود، می توانند به افراد دیگر و حتی ایالت های دیگر منتقل شوند.

وی با بیان اینکه بر اساس توافقنامه های بین المللی همه کشورها باید بر اساس دوز مصرفی تعریف شده، میزان مصرف آنتی بیوتیک ها را گزارش می دهند، تصریح کرد: در اتحادیه اروپا از سال ۲۰۰۱ همه کشورها میزان مصرف آنتی بیوتیک را گزارش می دهند. بر اساس گزارش های سال ۲۰۰۶ میزان مصرف ۲۰ دی دی دی (واحد سنجش آنتی بیوتیک در هر فرد) بود که اکنون به ۱۵ دی دی دی رسیده است، این یعنی حدود ۲۰ درصد کاهش نشان می دهد.

سیستانی زاد اضافه کرد: در ایران، میزان مصرف ۱۰۲ تا ۱۰۳ دی دی دی است که نشان می دهد ۵ برابر اروپاست.

وی افزود: از سوی دیگر آمار نشان می دهد که اروپا روند کاهشی را تجربه کرده اما در ایران مصرف بی رویه آنتی بیوتیک رو به افزایش است.

این داروساز با بیان اینکه میزان مرگ در اثر ایدز در امریکا ۸۱۰۰ نفر است، اما مرگ در اثر مقاومت های میکروبی ۲۳ هزار نفر است، افزود: هزینه های مستقیم درمان عوارض مقاومت میکروبی در امریکا ۲۰ میلیارد دلار محاسبه شده و هزینه های غیر مستقیم آن نیز بیش از ۳۵ میلیارد دلار است.

سیستانی زاد، موثرترین راه های کاهش مصرف آنتی بیوتیک را فرهنگ سازی و نیز مقابله جدی با ارائه بدون نسخه عنوان کرد.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

هزینه‌های درمانی مردم پس از طرح تحول سلامت بیشتر شد

پستتوسط pejuhesh232 » چهارشنبه آگوست 23, 2017 4:11 pm

راهکار جدید پزشکان برای کسب سود بیشتر از بیماران
هزینه‌های درمانی مردم پس از طرح تحول سلامت بیشتر شد


به تازگی خبری منتشر شد که براساس آن پزشکان در برخی مراکز درمانی، برای دریافت سهم بیشتر از بودجه طرح نظام سلامت، به معالجات غیرضروری بیماران روی آورده‌اند.

سرویس اقتصاد مشرق - اواسط اردیبهشت‌ماه سال ۹۳ ، دولت سابق (یازدهم) برنامه‌ای را با هدف بهبود وضعیت بهداشت و درمان مردم اجرا کرد که به طرح تحول سلامت مشهور شد.

وزیر بهداشت با بیان اینکه پس از اجرای این طرح هزینه های درمان ۳۳ درصد کاهش یافتگفت: در گذشته ۳۸ درصد از هزینه بستری بیماران توسط مردم پرداخت می‌شد اما امروز با اجرای طرح تحول نظام سلامت این میزان به حدود ۵ درصد کاهش یافته است.

ادعای کاهش قیمت و هزینه درمان بیماران اگرچه در برخی موارد حقیقت دارد اما در بسیاری موارد دیگر با واقعیت تطابق ندارد. در این زمینه می‌توان به بررسی آماری دفعات مراجعه مردم به مراکز درمانی و هزینه‌های درمان برخی بیماری‌ها اشاره کرد.

سالانه چند نفر به بیمارستان و مراکز درمانی مراجعه می‌کنند؟

طبق برخی آمار اعلام شده، سالانه حدود ۸۰۰ میلیون بار مردم برای درمان بیماری‌های خود به بیمارستان‌ها و مراکز درمانی کشور مراجعه می‌کنند. از این تعداد، هفت میلیون برای درمان بیشتر نیاز به بستری پیدا می‌کنند و بقیه بصورت ویزیت و سرپایی مداوا می شوند. همچنین از کل هزینه بهداشت و درمان، حدود ۴۷ یا ۴۸ درصد مربوط به بستری و حدود ۵۲ یا ۵۳ درصد مربوط به مداوای سرپایی است.

نگاهی به هزینه‌های درمان، نشانگر این است که اگر شخصی برای مداوای یک بیماری ساده نظیر سرماخوردگی به پزشک مراجعه کند باید حدود ۲۰۰ هزار تومان هزینه نماید که این مسئله موجب شده بسیاری از مردم بخاطر هزینه‌های بالای درمان از خیر تحت نظر پزشک قرارگرفتن منصرف شوند.

همچنین مقایسه هزینه‌های بیماران بستری در سال ۹۳ و پیش از اجرای طرح تحول سلامت با سال ۱۳۹۵ نیز نشان دهنده افزایش شدید هزینه‌ها در این بخش است. براساس آمار، متوسط هزینه بستری یک بیمار پیش از آغاز طرح تحول سلامت ۵۶۰ هزار تومان بود که این رقم در سال ۹۵ به حدود ۱ میلیون و پانصد هزار تومان افزایش یافت که نشان از رشد تقریبا سه برابری دارد.

این میزان افزایش قیمت در حالیست که طبق برخی ارقام اعلام شده از سوی مسئولان، اجرای این طرح تا اردیبهشت ماه سال جاری در حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان بدهی برای کشور به همراه داشته است.

در واقع علاوه بر اینکه اجرای این طرح باعث افزایش هزینه‌های بستری و درمان بیماران شده است، بدهی سنگین چندین هزار میلیاردی را نیز برای کشور به همراه داشت.

روایت بانک مرکزی از افزایش هزینه‌های بهداشت و درمان در دولت روحانی

بانک مرکزی هرساله گزارشی را از وضعیت بودجه خانوار در سال گذشته منتشر می‌کند که در آن تمامی بخش‌های درآمدی و هزینه‌ای خانوارها مشخص و درصد هرکدام از بخش‌ها در هزینه‌کرد خانوار قابل محاسبه است.

طبق گزارش بودجه خانوار در سال ۹۵، سهم هزینه بهداشت و درمان هر خانواده نسبت به سال ۹۴ ، با رشد ۱۲.۷ درصدی به بیش از ۲ میلیون و ۳۱۵ هزار تومان در سال رسید. این در حالیست که در آغاز سال ۱۳۹۲ سهم هزینه های بهداشت و درمان در سبد خانوار ۱ میلیون و ۱۸۵ هزار تومان بود. در واقع هزینه های این بخش طی دولت روحانی با رشد بیش از ۹۵ درصدی، افزایش یک میلیون و ۱۳۰ هزار تومانی را تجربه کرده است.

افزایش هزینه های بهداشت و درمان در دولت روحانی در حالی روند افزایشی داشته است که در چهارسال گذشته نرخ ارز به قیمت تعمیق رکود،‌ ثابت نگه داشته شده و براساس اظهارات مسئولان دولتی بخشی از تحریم‌های این حوزه نیز برداشته شده است.

Image
قیمت ها به تومان است

براساس این جدول، سهم بخش بهداشت و درمان در دولت روحانی سال به سال روند افزایشی داشته است.
Image

آنچه از این نمودار برداشت می‌شود این است که هزینه های بهداشت و درمان خانوار ها پس از اجرای طرح تحول سلامت با افزایش بیش از 710 هزار تومانی مواجه شده است.

همانطور که پیش از این نیز گفته شد،‌ علاوه بر این میزان افزایش هزینه‌های بهداشت و درمان پس از اجرای طرح تحول سلامت، این سیاست تا کنون بدهی حدود ۳۰ هزار میلیاردی نیز برای کشور به همراه داشته است و علاوه بر آن میزان عظیمی از بودجه کشور نیز برای این طرح اختصاص یافته است که برخی خبرها از هزینه بیش از ۱۳۰ هزار میلیارد تومانی برای آن حکایت دارد.

از ابتدا بخشی از کارشناسان بر این باور بودند که عمده تمرکز این طرح بر مناطق برخوردار است و مناطق محروم از خدمات آن بهره زیادی نبردند. در واقع مجهز ها مجهز تر شدند و در طرف مقابل بودجه‌های تخصیص یافته به این طرح بسته به میزان جمعیت و نیاز اختصاص نیافته است.

از سوی دیگر، ضعف مدیریت در اجرای این طرح نیز موجب بروز اختلالات بسیاری در روند درمانی مردم شده است بطوریکه پزشکان برای کسب درآمد بالاتر علاج بیماران را با مشکل مواجه می‌کنند. در این زمینه می‌توان به ارسال نامه ای از سوی رئیس کل دادگستری استان لرستان به دانشگاه علوم پزشکی لرستان اشاره کرد که درآن به این موضوع اشاره و تصریح کرده است بر اساس گزارش هایی که به دستگاه قضایی واصل شده است، متاسفانه در برخی مراکز درمانی و بیمارستان ها برای دریافت سهم بیشتر از بودجه طرح نظام سلامت، معالجات غیرضروری توسط برخی پزشکان تجویز می شود که از لحاظ حقوقی اشکال دارد.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

سونامی مصرف داروي شيميايي در ایران

پستتوسط najm134 » چهارشنبه سپتامبر 27, 2017 2:17 pm

سونامی مصرف داروي شيميايي در ایران


تصوير
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

سود گرفتن پزشكان براى نوشتن دارو در نسخه بيمار

پستتوسط najm134 » جمعه اکتبر 06, 2017 12:25 pm

سود گرفتن پزشكان براى نوشتن دارو در نسخه بيمار


جوان به دریافت های سنگین برخی پزشکان پرداخته و در گزارشی پیرامون این اتفاق آورده است: «نسخ نجومي نخستين بار اواخر سال گذشته از سوي محسن سرخو، عضو هيأت مديره سازمان تأمين اجتماعي با رسانه‌اي كردن نسخه 6 ميلياردي يك پزشك عمومي مطرح شد و احمد ميدري، معاون رفاه اجتماعي وزارت كار و رفاه اجتماعي از نسخ 37 ميلياردي يك پزشك در طول يك سال خبر داد. چند روز پيش هم عليرضا عبدالله‌زاده، مشاور معاون رفاه اجتماعي وزارت رفاه در توضيحاتي ماجراي پزشكي را كه در سال 23 هزار نسخه به ارزش 37 ميليارد نوشته است با تفصيل بيشتري رسانه‌اي كرد.

يك روي اين ماجرا ضعف نظارتي سازمان‌هاي بيمه‌گر از جمله تأمين اجتماعي در بررسي نسخ پزشكان پيش از رسيدن به اين مبالغ نجومي است، اما روي ديگر اين ماجرا واقعيت‌هاي پشت پرده‌اي است كه اين بار عضو هيئت مديره انجمن داروسازان ايران آن را آشكار مي‌كند. اين واقعيت، اما از يك زخم كهنه در نظام سلامت حكايت دارد؛ ‌پورسانت‌ها و وعده تورهاي خارجي از سوي شركت‌هاي واردكننده دارو كه برخي پزشكان را مجاب مي‌كند براي بيمارانشان نسخه‌هاي ميلياردي از توليدات اين شركت‌ها تجويز كنند. از آنجايي كه اغلب اين داروها در حوزه پوست و مو و زيبايي است، تحت پوشش بيمه هم نيستند تا لااقل حداقل نظارتي بر اين نسخه‌پيچي‌ها صورت بگيرد، زيرا اينجا تمام پول نسخه از جيب بيمار مي‌رود.

در حالي كه در همه جاي دنيا مرسوم است براي شركت در كنگره‌ها و نمايشگاه‌هاي علمي دستاوردهاي دارويي و تجهيزات پزشكي، پزشكان شركت‌كننده خودشان هزينه‌هاي سفرشان را پرداخت مي‌كنند، در ايران اين امر به گونه‌اي ديگر رقم مي‌خورد و دفاتر نمايندگي كمپاني‌هاي دارويي و تجهيزات پزشكي در كشورمان تمامي هزينه‌هاي پزشكاني را كه مي‌خواهند در اين كنگره‌هاي بين‌المللي شركت كنند، پرداخت مي‌كنند؛ هزينه‌اي كه با تجويز داروها و استفاده از تجهيزات پزشكي با برندهاي خاص جبران مي‌شود.

خلاصه اينكه معضلات گريبانگير جامعه پزشكي تنها به فيش‌هاي حقوقي و كارانه‌هاي چند ده تا چند صد ميليون توماني محدود نمي‌شود. پديده تقاضاي القايي خدمات سلامت هم يكي از معضلاتي است كه از سال‌ها قبل گريبانگير جامعه پزشكي كشورمان شده است؛ امري كه موجب مي‌شود برخي پزشكان نمك‌گير شركت‌هاي دارويي و تجهيزات پزشكي شوند و در برابر سفرهاي خارجي يا پورسانت‌هاي قابل‌توجهي كه از سوي اين شركت‌ها دريافت مي‌كنند محصولاتشان را براي بيماران خود استفاده كنند. در برابر اين اما بيمار براي تهيه اين داروهاي گران و غير‌ضروري بايد هزينه‌هاي سرسام‌آوري را متحمل شود...

سيد‌علي فاطمي، عضو هيئت مديره انجمن داروسازان ايران در خصوص مبحث نسخ نجومي كه از سوي برخي پزشكان براي بيماران تجويز مي‌شود، با اشاره به وعده تور سفر‌هاي خارجي كه توسط شركت‌هاي وارد‌كننده دارو و تجهيزات پزشكي به پزشكان داده مي‌شود، تصريح مي‌كند: معمولاً براي نسخ پزشكان عمومي محدوديت‌هايي وجود دارد، اما متخصصان محدوديتي در تجويز اقلام دارويي ندارند و اگر ارتباطي بين برخي از متخصصان با شركت‌هاي وارد‌كننده دارو و محصولات پزشكي و آرايشي باشد در قبال تجويز اقلام دارويي و پزشكي آن شركت كه سود زيادي برايشان دارد، پزشك مربوط را از مزاياي مادي و غيرمادي و سفر‌هاي خارجي بهره‌مند مي‌كنند. به گفته وي در بعضي مواقع، عده‌اي از پزشكان يا متخصصان در قبال مزاياي مادي و غيرمادي كه برخي شركت‌هاي وارد‌كننده دارو و محصولات آرايشي و بهداشتي براي آنها در نظر مي‌گيرند، اقدام به تجويز اقلام دارويي شركت موردنظر براي بيماران مي‌كنند.

در حالي كه عليرضا زالي، رئيس سازمان نظام پزشكي پيچيدن نسخه‌هاي ميلياردي را به پزشكان متخصص سرطان و بيماري‌هاي صعب‌العلاج مرتبط دانسته و گفته بود «اينكه يك پزشك در حوزه شيمي ‌درماني، 37 ميليارد تومان نسخه مي‌نويسد، اين درست بوده چون نسخه بيماران شيمي‌ درماني بسيار ‌گران است» اما آنطور كه دكتر فاطمي مي‌گويد اين نسخه‌ها تنها در حوزه داروهاي شيمي درماني نيست. اين عضو هيئت مديره انجمن داروسازان ايران با تأكيد بر اينكه بايد سازمان نظام پزشكي و وزارت بهداشت روي نسخ تجويزي از سوي پزشكان نظارت بيشتري داشته باشند، بيان كرد: سود فروش دارو براي داروخانه يكسان است، اما نسخ نجومي بيشتر در اقلام پوستي و زيبايي ديده مي‌شود كه عمدتاً ضرورتي براي تجويز آن از سوي پزشك مربوطه وجود نداشته است، اما به دليل وعده‌هاي موجود بين پزشك و شركت وارد‌كننده دارو و محصولات اين نوع نسخ در داروخانه‌ها مشاهده مي‌شود.»
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

مشكلات پرستاران

پستتوسط najm134 » شنبه اکتبر 21, 2017 11:31 am

مشكلات پرستاران


بحث سختی کار پرستاران در ایران و مشکلات آن‌ها موضوع جدیدی نیست، اما اعلام خبر "مرگ ۱۶ پرستار در یک سال و نیم گذشته به دلیل فشار کاری بالا در ایران" باعث شده تا این مساله دو باره مورد توجه قرار گیرد.

علی محمد آدابی، رییس سازمان نظام پرستاری ایران نسبت به بی‌توجهی به مشکلات پرستاران هشدار داده و خواستار رسیدگی به وضعیت شغلی این قشر از جامعه ایران شده است.
رییس سازمان نظام پرستاری درباره این‌که چگونه این آمار تهیه شده است، توضیحی نداده است.
امید که خواهرش پرستار بیمارستان شریعتی است، درباره فشار کاری پرستاران به بی‌بی‌سی فارسی گفت: "خواهرم دو هفته پیش به علت فشار کاری دچار مشکل قلبی شد و یک شب در اورژانس همان بیمارستان بستری شد."

نخسین، پرستار یکی از بیمارستان‌های ایران است و درباره وضعیت شغلی خود اینچنین می‌گوید: "من پرستار مرد بخش هستم و چهار پرستار زن همکار من هستند. این چهار نفر باید ۳۰ مریض را ساپورت کنند و کل کارهای مریض‌های مرد بخش با بنده است، وقتی که شیفتم تمام می‌شود و به خانه می‌روم از خستگی نمی‌توانم زمانی را با خانواده بگذرانم. هر چه قدر هم که می‌گوییم از این وضعیت عذاب می‌کشیم و سختی کار ما زیاد است کسی محلمان نمی‌گذارد."

شغل پرستاری طبق ماده ۱۶ قانون سازمان نظام پرستاری مشمول قانون مشاغل سخت و زیان‌آور می‌شود، اما به گفته علی اشرف پناه، عضو شورای عالی نظام پرستاری ایران، این قانون به دلایل مختلف از قبیل کمبود بودجه و کمبود نیرو تا کنون عملی نشده است.

آقای اشرف پناه سال پیش با انتقاد از عملکرد وزارت بهداشت در این حوزه گفته بود پرستارانی که این حق از آن‌ها سلب می‌شود می‌توانند با مراجعه به کمیسیون اصل ۹۰ و دیوان عدالت اداری شکایت تنظیم کنند تا با این اهرم فشار وزارت بهداشت مجبور به اجرایی کردن این قانون شود.

سحر، پرستار یکی از بیمارستان‌های شهر رشت با تاکید بر فشار کاری می‌گوید: "پرستار ثابت شیفت شب هستم، فشار کاری بالا است و تا صبح پذیرش بیمار داریم. تنها دو نفر هستیم و به جای دو روز تعطیلی، تنها یک روز تعطیل داریم. می‌گویند به خاطر کمبود نیرو است، از لحاظ مالی هم وضعیت مناسبی نداریم و حقوق دریافتی ما منصفانه نیست."
پرستار دیگری از بیمارستانی در مهاباد گفت: "تعداد بیماران نسبت به پرستاران در بخش خیلی زیاد است، برای هر پرستار حدود ۱۲ تا ۱۵ نفر بیمار در بخش وجود دارد، فرصت خدماتی رسانی درست نیست و حتی امکان استراحت کافی هم وجود ندارد، حقوق ما هم نسبت به این حجم کار بسیار کم است."

مساله کمبود نیرو در این بخش به حدی است که محمد شریفی مقدم، قایم مقام سازمان نظام پرستاری با ارایه آماری در این باره گفته است: "۱۵۰ هزار پرستار در ایران وجود دارد که برای ارایه حداقل خدمات باید همین تعداد پرستار به مجموعه اضافه شود."

آقای شریفی مقدم با اشاره به اینکه شاخص موجود در ایران برای هر هزار نفر باید سه پرستار باشد، گفت "با این معیار باید ۲۴۰ هزار پرستار شاغل در مراکز درمانی داشته باشیم. این در حالی است که به دلیل شرایط، آمار مهاجرت پرستاران همچنان در حال افزایش است."

بحث حقوق و پرداخت‌ها به پرستاران نیز از دیگر دغدغه‌های آن‌ها است، ایرج حریرچی، قایم مقام وزیر بهداشت پیشتر درباره حقوق پرستاران به خبرگزاری‌ها گفته بود: "متوسط درآمد پرستاران با ۸۰ ساعت اضافه کار و کارانه ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان است."

این در حالی است که تعدادی از پرستاران با تاکید بر اینکه حقوق آن‌ها نسبت به وظایفشان کم است می‌گویند همین حقوق را نیز برخی مواقع سر ماه دریافت نمی‌کنند.
پرستاری با انتقاد از وضعیت حقوقی خود چنین گفت:‌ "حقوق‌ها را معمولا با تاخیر می‌دهند، برای نیروهای جدید نیز تا سه ماه حقوقی پرداخت نمی‌کنند. بعضی بیمارستان‌ها نیز تا ۶ ماه کارانه پرستار را نمی‌دهند، اما پرداخت برای پزشکان همیشه سر موقع است. حقوق پرستاران پایین است و قوانین موجود برای آنها اصلا رعایت نمی‌شود."

پرستاران تا کنون چندین بار در اعتراض به حقوق کم و فشار کار بالا و مشکلات این شغل تجمع کرده‌اند، نهادهای ذیربط هم در بسیاری موارد وعده داده‌اند تا شرایط بهبود یابد، اما پرستاران می‌گویند این وعده‌ها بی‌نتیجه مانده و این میان تنها پرستاران و بیماران هستند که بیش از همه ضرر می‌بینند.
نیکی محجو
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

تفاوت شرايط پزشكان و پرستاران = پزشكان تا 80 برابر حقوق / پر

پستتوسط najm134 » جمعه نوامبر 03, 2017 6:51 pm


تفاوت شرايط پزشكان و پرستاران = پزشكان تا 80 برابر حقوق / پرستاران تا مرگ بخاطر فشار كاري

مرگ ۱۶ پرستار بر اثر فشار کار زیاد

علی محمد آدابی، رئیس کل نظام پرستاری: سال گذشته 130 هزار دلار مستقیم و غیرمستقیم در بخش بهداشت کشور هزینه شده است در حالی که تنها درآمد نفتی ما 140 هزار دلار بوده است. هیچ جای دنیا درآمد یک کشور با هزینه درمان آن برابری نمی‌کند. پزشکان در ایران 20 تا 80 برابر مردم عادی درآمد دارند. این عدم تعادل درآمد باعث می‌شود نظام‌های سیاسی اجتماعی در جامعه نیز تحت تأثیر قرار گیرند. متأسفانه در سال گذشته ما 16 تن از پرستارانمان که بین 25 تا 45 سال بودند، به دلیل فشار کار زیاد از دست دادیم./ایلنا
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

کلاهبرداری با چشم و خون انسان!

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه نوامبر 11, 2017 12:40 pm

کلاهبرداری با چشم و خون انسان!


آفتاب‌‌نیوز :روزنامه آرمان نوشت: «آگهی‌هایی که در برخی کوچه‌‌ها مبنی بر خون‌فروشی یا چشم‌‌فروشی وجود دارد، قطعا دروغ و کلاهبرداری است. چنین پدیده‌هایی به‌هیچ‌وجه در کشور وجود ندارند و بیان آن شبیه جوک و فکاهی است.» این اظهارات را چندی پیش یک مقام مسئول در وزارت بهداشت انجام داد.

شاید در نگاه اول چنین آگهی‌هایی چشم ببینندگان را به خود خیره کنند، اما با بررسی دقیق‌تر می‌توان دریافت این کسب‌وکار شکل دیگری به خود گرفته، چرا که سودجویان قصد دارند به‌هرطریقی، ولو با بازی‌گرفتن احساسات شهروندان، درآمدی را به‌دست‌آورند و حال این مساله به‌شکل فروش اعضای بدن انسان به بیماران رقم خورده؛ معضلی که تنها با اطلاع‌رسانی و نظارت می‌توان مانع از پررنگ‌شدن آن در جامعه شد.

بازار فروش اعضای بدن داغ شده، به‌حدی که در میان تبلیغات، نه‌تنها فروش کلیه و کبد، بلکه چشم‌فروشی و خون‌فروشی هم جلوه‌گری می‌کنند، آن هم نه روی دیوارهای سطح شهر، بلکه در سایت‌های تبلیغاتی که محلی برای کسب درآمد شده‌اند و چنین آگهی‌هایی با بازدید زیاد در آنجا درج می‌شوند؛ آگهی‌هایی که بدون پشتوانه علم پزشکی صرفا با هدف کلاهبرداری منتشر می‌شوند و تنها با داشتن آدرس تلگرام می‌توان با فروشندگان وارد مذاکره شد. گرچه در این زمینه اطلاع‌رسانی شده، اما آیا تمامی دردمندان با توجه به شرایط بحرانی مطلع هستند و می‌توانند با تصمیم به‌موقع خود را از دام شیادان نجات دهند؟ آنچه در این میان برجسته است، علاوه بر اطلاع‌رسانی، ضرورت نظارت بر اقدامات مداخله‌گران در امور پزشکی است که باید با ردیابی مانع از فعالیتشان شد.

برای نمونه بارها شاهد درج آگهی‌هایی با این مضامین بوده ایم: «مغز استخوان و پلاکت، جوان سالم با گروه خونBمثبت. گروه خونی Oمثبت، قیمت توافقی. گروه خونی Aمثبت برای بیمار پیوند مغز استخوان، وزرشکار و بدون دود و دم و...» حال این تبلیغات به فضای مجازی نیز رخنه کرده و کسانی که به پیوند مغز استخوان و پلاکت خون احتیاج دارند، به فروشندگان در تلگرام پیام می‌دهند و با قیمت‌های توافقی بالاخره معامله جوش می‌خورد؛ معامله‌ای پوچ و بیهوده که تنها یک طرف ماجرا را به سود می‌رساند.

از سوی دیگر، آگهی چشم‌فروشی هم جای تامل دارد؛ چرا که از نظر علمی پیوند چشم تنها درصورت ملاحظات پزشکی امکانپذیر است. بنابراین وقت آن رسیده هشیارانه با چنین آگهی‌هایی برخورد کنیم و از صحت‌وسقم آن خبردار شویم.

مرداد سال93 شورای عالی پیوند اعضا تصویب کرد که از این پس جراحی پیوند اعضای بدن به اتباع غیرایرانی در هر شرایطی در ایران ممنوع است. همچنین جراحی پیوند در بیمارستان‌های خصوصی ممنوع اعلام شد. در آن زمان حسن قاضی‌زاده هاشمی، وزیر بهداشت با بیان اینکه دو مصوبه شورای عالی پیوند به‌نفع سلامت بیماران ایرانی است، عنوان کرد: با ممنوع‌شدن جراحی پیوند اعضا به اتباع غیرایرانی و همچنین مجازشدن جراحی پیوند فقط در بیمارستان‌های دولتی و دانشگاهی امیدواریم برخی تخلفات و سودجویی‌ها در این روش‌‌های درمانی در کشور از بین برود. از این رو ضوابط یک پیوند مشروع در ایران برقرار است.

واکنش به آگهی خون‌فروشی و چشم‌فروشی

چندی پیش معاون سابق درمان وزیربهداشت گفت: آگهی‌هایی که در برخی کوچه‌ها مبنی بر خون‌فروشی یا چشم‌فروشی وجود دارد، قطعا دروغ و کلاهبرداری است، چنین پدیده‌هایی به‌هیچ‌وجه در کشور وجود ندارند و بیان آن شبیه جوک و فکاهی است.

محمد آقاجانی افزود: پدیده خون‌فروشی سال‌هاست در کشور منتفی شده و کنار گذاشته شده؛ اهدای خون در ایران در پایگاه‌های سازمان انتقال خون به‌طور کاملا رایگان و داوطلبانه انجام می‌شود و سال‌هاست هیچ‌گزارشی مبنی بر خریدوفروش خون در هیچ‌جای کشور نداشته‌ایم.

او ادامه داد: البته همیشه احتمال کلاهبرداری و سوء‌استفاده افراد سودجو از عواطف مردم وجود دارد؛ ممکن است افراد شیادی باشند که با سوء‌استفاده از احساسات مردم به‌دنبال سودجویی باشند، اما در هیچ‌یک از بیمارستان‌ها و مراکز بهداشتی یا درمانی دولتی و خصوصی در کشور چنین پدیده‌ای وجود ندارد.

معاون سابق درمان وزیربهداشت بیان کرد: متولی اهدا و تامین خون بیمارستان‌ها، سازمان انتقال خون است و این سازمان به‌طور رایگان خون موردنیاز همه بیمارستان‌های دولتی و خصوصی را تامین می‌کند و همیشه ذخیره خونی کافی در کشور وجود دارد و هیچ‌نیازی به خریدوفروش خون یا تامین آن از مسیری دیگر وجود ندارد.

او اظهار کرد: درمورد فراورده‌های خونی به‌علت اینکه فرایندی برای تولید این محصولات در سازمان انتقال خون انجام می‌شود، این فراورده‌ها بر اساس تعرفه‌های مصوب دولتی در اختیار بیمارستان‌ها قرار می‌گیرد و البته هزینه این فراورده‌ها را بیمه‌ها پرداخت می‌کنند و هزینه‌ای از بیماران نیازمند به فراورده‌های خونی در بیمارستان‌ها گرفته نمی‌شود.

آقاجانی افزود: در موارد بسیار اندک و شاید انگشت‌شمار و استثنایی ممکن است در یک بیمارستان به‌علت نیاز به خون تازه برای بیمار از بستگان بیمار خواسته شود که خون اهدا کنند و این خون پس از انجام آزمایش‌های لازم برای فرد بیمار در آن بیمارستان استفاده شود که در این مورد نیز خدمات کاملا رایگان است و همان‌طورکه بیان شد، چنین مواردی بسیار استثنایی و انگشت‌شمار است.

معاون سابق درمان وزیربهداشت درباره انتشار آگهی چشم‌فروشی در یکی از معابر گفت: فروش چشم اصلا امکانپذیر نیست و اساسا پیوند چشم، آن هم از فرد زنده، امکانپذیر نیست و هر کس چنین ادعایی کرده، حتما فردی شیاد است که هیچ‌آشنایی با نظام سلامت ندارد و قصد شوخی داشته است.

او توضیح داد: در ایران و دنیا درمورد چشم فقط پیوند قرنیه وجود دارد که آن هم فقط از افراد مرگ مغزی انجام می‌شود؛ در ایران برای این کار بانک قرنیه وجود دارد و خارج از چارچوب بانک قرنیه و پیوند قرنیه از فرد دچار مرگ مغزی امکان انجام پیوند وجود ندارد.

آقاجانی اضافه کرد: نظارت‌ها در حوزه پیوند در ایران بسیار جدی و سختگیرانه است، پیوند عضو فقط در بیمارستان‌های دولتی آن هم تعداد معدود و کاملا مشخص از بین بیمارستان‌های دولتی انجام می‌شود و به‌هیچ‌وجه امکان پیوند عضو در مراکز و بیمارستان‌های غیردولتی و به‌صورت زیرزمینی وجود ندارد.

به‌گزارش ایرنا، او افزود: با توجه به اهمیت موضوع پیوند، چون بیم سوء‌استفاده در این حوزه وجود داشت، دوسال پیش شورای عالی پیوند به ریاست وزیربهداشت دو تصمیم مهم گرفت، اول اینکه پیوند عضو برای افراد خارجی را در ایران ممنوع کرد و دوم اینکه انجام پیوند عضو در بیمارستان‌ها و مراکز خصوصی ممنوع شد؛ این دو تصمیم شجاعانه‌ای بود که در دولت یازدهم اتخاذ شد تا جلو هرگونه دلالی و سوء‌استفاده از پیوند عضو در ایران گرفته شود و نتیجه‌بخش بود.

آگهی خون‌فروشی و چشم‌فروشی بی‌معناست

برای بررسی همه‌جانبه این موضوع سراغ محمدنعیم امینی‌فرد، عضو کمیسیون بهداشت مجلس رفتیم که دارای مدرک فوق‌تخصص پیوند قرنیه چشم است. او درباره آگهی چشم‌فروشی در گفت‌وگو با «آرمان» می‌گوید: در کشور بانک چشم داریم که مجهز به آخرین روش‌های تهیه اجزای مختلف پیوند قرینه است.

امینی‌فرد می‌افزاید: درواقع یکی از نقاط‌قوت ما در پزشکی منطقه پیوندهایی است که در ارتباط با چشم، قرنیه و سلبیه انجام می‌شود و از این جهت هیچ‌تقاضای برآورده‌نشده نداریم که از طریق این آگهی‌ها برطرف شود.

او با بیان اینکه آگهی چشم‌فروشی کاملا بی‌معناست، ادامه می‌دهد: عضو پیوندی چشم از جسدی که تازه فوت شده، تهیه می‌شود. همچنین در مورد پیوند سلول‌های بنیادی چشم هم سعی می‌شود عضو از چشم مقابل یا خویشاوندان نزدیک بیمار تهیه شود.

امینی‌فرد بیان می‌کند: اقلام مرتبط با پیوند چشم به سه‌دسته قرینه کامل، سلول‌‌های بنیادی و قرنیه سلبیه تقسیم می‌شوند که هرسه به‌طرق رسمی و با قیمت مناسب و کارشناسی در اختیار مردم قرار می‌گیرند. این عضو کمیسیون بهداشت مجلس در مورد خون‌فروشی هم می‌گوید: تمام اقلام خون به‌طور کامل توسط سازمان انتقال خون تهیه می‌شود.

او خاطرنشان می‌کند: 95‌درصد اقلام خون را سازمان انتقال خون می‌تواند با مراکز مجهزی که دارد، ارائه کند. همچنین ‌درصد پایین از اقلام خون به‌علت عدم صرفه اقتصادی معمولا به‌شکل فاکتورهای انعقادی از خارج کشور وارد می‌شوند و توزیع آن از طریق چرخه سالم با زنجیره فرد از طریق سازمان انتقال خون میسر است؛ پس عملا آگهی خون‌فروشی توجیه‌پذیر نیست.

امینی‌فرد عنوان می‌کند: برای مثال آگهی‌ فروش کلیه صحت دارد و بازار آن موجود است، اما این دو مورد خاص را به‌عنوان یک پزشک نمی‌‌پذیریم. این عضو کمیسیون بهداشت مجلس بیان می‌کند: عملا با توجه به این نکات باید بگویم آگهی‌های چشم‌فروشی و خون‌فروشی کلاهبرداری است.

از او درمورد نظارت و پیگیری این مساله می‌پرسیم که می‌گوید: این قبیل آگهی‌ها دخالت غیرمجاز در امور پزشکی است. از این رو وزارت‌بهداشت و سازمان نظام‌پزشکی موظفند با خاطیان برخورد کنند؛ حتی مدعی‌العموم هم می‌‌تواند در این زمینه اقامه دعوا کند.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

تیغ‌های زیباسازی چقدر در آن سوی آب قربانی می‌گیرند؟

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه دسامبر 26, 2017 4:35 pm

تیغ‌های زیباسازی چقدر در آن سوی آب قربانی می‌گیرند؟


بعضی‌ها شوخی‌شوخی عمل می‌کنند، اما پیامدهای جراحی می‌تواند جدی‌جدی آنها را بکُشد! با گزارش ویژه مشرق از قربانیان تیغ‌های زیبایی همراه شوید.
سرویس جهان مشرق- در دنیای جدید برای هر مشکلی راه‌حلی پیدا می‌کنند. مثلاً برای هر بیماری، قرص و شربتی تجویز می‌شود. یا برای یک پدیده اجتماعی به تحقیق علمی پیرامون عوامل آن و سپس چگونگی حل آن می‌پردازند. اما مشکل اینجا است که گاهی همین راه‌حل‌ها به مشکل تبدیل می‌شوند و دوباره باید به عنوان یک بیماری یا معضل به آن نگاه کرد. در این مدت که راه حلِ رفعِ مشکلاتِ این راه‌حل پیدا می‌شود، بسیاری از افراد قربانی می‌شوند.

Image

این البته انتخاب خود آنها است که با همه خطراتش ترجیح داده‌اند به اتاق عمل بروند. گسترش رسانه‌های تصویری که پیش از هر چیز نوعی تمرین ظاهرنگری است،‌ موجب شده جراحی‌های زیبایی بواسطه حرص مدلینگ ( و نه فقط سلامتی) با وجود خطراتش افزایش یابد. شاید گفته شود جراحی‌های ضروری برای سلامتی نیز قربانی می‌گیرد (بسیار بیشتر از جراحی زیبایی) اما نکته مهم اینجا است که:

۱- آیا همه کسانی که تن به تیغ زیباساز می‌دهند از ابتدا می‌دانستند که این راه‌حل ممکن است خود به یک مشکل برای آنها تبدیل شود یا نه؟

۲- آیا واقعاً نازیبا بودند یا بخاطر حرص بیش از حد، چشم‌وهمچشمی و یا استفاده اقتصادی از زیبایی به جراح زیبایی مراجعه کرده‌اند؟ یعنی آیا تمایل آنها به جراحی زیبایی اساساً به دلیل یک مشکل جسمانی است یا یک معضل اجتماعی؟ بدیهی است در حالت دوم خود فرد باید به دنبال راه‌حل دیگری مانند مراجعه به روانشناس برای افزایش اعتماد به نفس خود باشد و (اگر به هدف درآمدزایی به این اقدام رو آورده است) دولت، گروه‌های مردمی و اطرافیان فرد راهی برای پیشرفت اقتصادی سالم او پیدا کنند.

مرگ یک مدل آرژانتینی در سال ۲۰۱۰ میلادی نشان داد توسل به جراحی زیبایی فقط به دلیل نازیبایی نیست. در همان سال، ۱۰۰ هزار عمل زیبایی در بریتانیا انجام شد که گسترش شتابان آن را نشان می‌داد. پژوهشی با بررسی ۳۶۱ مرکز عمل زیبایی در این کشور نشان داد به جز در مورد عمل پروتز سینه، اکثریت مراکز نسبت به آزمایش‌های پزشکی پیش از عمل و نگهداری از بیمار پس از آن اهمال می‌کنند. حتی بیشتر مراکز جراحی فاقد تجهیزات مطمئن برای انجام آن بودند.

Image
آمارها می‌گویند عمل جراحی زیبایی یک جراحی جدی است با همه خطراتش، حتی اگر در مجهزترین بیمارستان‌ها انجام شود
خبر دیگری حدود یک ماه پیش منتشر شد از اقدام بیمارستانی در سولنا نزدیک استکهلم و وابسته به دانشگاه کارولینسکا حکایت داشت که برای بیمارانی که تحت عمل جراحی قرار گرفته‌اند، خط تلفنی ویژه برای اعزام آژانس و انتقال وی به بیمارستان در نظر گرفته شده است. این تصمیم پس از آن اتخاذ شد که دست‌کم 40 نفر از بیماران پس از عمل زیبایی به مشکلات تنفسی، شکستگی صورت و آسیب‌های عصبی دچار شده‌اند.

آمار مرگ و میر
خبر خوب اینکه درصد مرگ و میر بر اثر جراحی‌های زیبایی کاهش یافته اما خبر بد اینکه تعداد آن رو به افزایش است زیرا تعداد کل عمل‌های زیبایی در حال رشد است. برای مثال طبق گزارش انجمن جراحان پلاستیک آمریکا در سال ۲۰۱۵ میلادی ۱۵.۰۹ میلیون جراحی زیبایی و ۵.۸ میلیون جراحی ترمیمی (reconstructive procedures) تنها در ایالات متحده انجام شده که نسبت به سال ۲۰۰۰ میلادی ۱۱۵% رشد را نشان می‌دهد، یعنی بیش از دوبرابر طی ۱۵ سال رشد داشته است.

این بدان معنا است که مرگ بر اثر جراحی زیبایی پایان نیافته است، به ویژه برای کشورهایی که نظارت صحیحی بر مراکز انجام این عمل‌ها ندارند زیرا عمده مرگ‌ها بخاطر شرایط بیمار قابل پیش‌بینی است و فقط کافی است آزمایش‌های دقیق پیش از عمل در چندین مورد صورت گیرد. در واقع پزشکانی که تأییدیه ندارند، بیش از عموم جراحان به مرگ بیمار خود کمک می‌کنند. آمار نشریه «جراحی پلاستیک و ترمیمی» نوشته است به طور متوسط ۱ نفر از هر ۵۰ هزار فردی که تن به عمل زیبایی می‌سپرند طی چند روز پس از آن می‌میرند (یعنی بیش از ۴۰۰ آمریکایی در سال) اما دکتر آرتور پری در کتب خود آورده وقتی پزشکان بدون تأییده را در نظر بگیریم به آمار ۱ نفر در هر ۱۱ هزار می‌رسیم.

همان‌گونه که گفته شد، تعداد مرگ و میر افزایش یافته اما نرخ مرگ و میر بهبود یافته است. پژوهش مؤسسه ملی بهداشت آمریکا نشان می‌دهد در سال‌های ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۸ میلادی از هر ۵۲۲۴ نفری که در آمریکای شمالی زیر تیغ جراح زیبایی رفته‌اند، یک نفر طلوع خورشید چند روز بعد را ندیده است یعنی 10.2 در هر ۵۰ هزار که خیلی بدتر از وضعیت کنونی یعنی ۹.۵ نفر در هر ۵۰ هزار است. جالب اینکه در همان دوره ۸.۲ نفر از هر ۵۰ هزار موتورسوار جان باخته‌اند و این یعنی عمل زیبایی در آمریکا خطرناک‌تر از موتورسواری بود.

دلایل مرگ و میر پس از عمل جراحی
تحقیقی که در مورد سال‌های ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۸ میلادی در آمریکای شمالی انجام شده بود، دلایل عمده مرگ و میر را این‌گونه بیان می‌کند: ضعف سلامت بیمار، برداشت بیش از حد چربی، تزریق بیش از حد داروی بیهوشی و نهایتاً انجام چندین عمل در یک جلسه. در همان زمان هشدار داده شد که با وجود این خطرات، تمایل بی‌دلیل و بیش از حد به جراحی‌های زیبایی تا حدودی عجیب است و به نظر می‌رسد مردم با دیده تفننی به آن می‌نگرند. این هشدار را دکتر اچ‌ دی‌ جانگ از دانشکده پزشکی جفرسون در فیلادلفیا مطرح نمود و اضافه کرد: «فرآیند جراحی زیبایی بسیار عمیق‌تر و طولانی‌تر از آن چیزی است که مردم در ظاهر فکر می‌کنند. این پژوهش در واقع برای هشدار به جامعه پزشکی منتشر شده است تا مانند یک چراغ زرد راهنمایی و رانندگی نسبت به سرعت بیش از حد رواج این عمل‌ها هشدار دهد.»

Image

شاید خیلی از کسانی که عمل زیبایی انجام می‌دهند تصور می‌کنند «اکنون آن‌قدر درآمد دارم که به برخی فانتزی‌های زندگی هم فکر کنم و خب چه خوب است که مثل فلان دوستم در باشگاه به تغییر سایز بدنم اقدام کنم یا خود را شبیه فلان مدل درآورم». اما واقعیت این است که او دارد ریسک ابتلا به بیماری‌هایی را به جان می‌خرد که حتی فکر هم نمی‌کرده ممکن است ارتباطی با جراحی پلاستیک با پروتز داشته باشد:

۱- آمبولی ریه: حدود نیمی از مرگ‌ومیرها پس از عمل جراحی به این مشکل مربوط است. کافی است یکی‌دو لخته خون شریان‌های ریه را مسدود کند که اگر فوراً رسیدگی نشود یا سهل‌انگارانه با آن برخورد شود، در کمال ناباوری به مرگ منتهی می‌شود. گاهی عمل در نقاط دیگر بدن مانند انجام پروتز در پشت پا یعنی جایی که تصور می‌شود کمترین خطر را دارد، به گرفتگی چربی در عروق می‌انجامد. در برخی مواقع رفع این گرفتگی‌ها خود به عمل جراحی مجدد نیاز دارد.
لخته‌شدن خون در عروق ریوی، شایع‌ترین عامل مرگ و میر پس از جراحی زیبایی است

۲- مصرف بیش از حد داروی بیهوشی و مخدر: این اتفاق مخصوص جراحی زیبایی نیست اما نکته مهم اینجا است که فردی که تن به تیغ می‌سپارد باید بداند این عمل نیز مانند همه جراحی‌های دیگر با خطر overdose یعنی تزریق بیش از حد داروی بیهوشی یا مخدرهای تسکین‌دهنده روبرو است. این داروها در موارد متعددی نیز به تهوع و استفراغ می‌انجامد و همچنین مواردی که ضعف رشته‌های عصبی نیز گزارش شده است.

۳- مشکلات قلبی و تنفسی: عمل زیبایی در سنین بالا که به ویژه برای افراد علاقمند به مدلینگ گاهی به عنوان یک ضرورت شغلی مطرح می‌شود، ممکن است بخاطر وضعیت سلامتی فرد به مشکلات تنفسی و قلبی ختم شود. برخلاف انتظار، این مشکلات نیز می‌تواند به مرگ فرد در دو-سه روز بعد از عمل جراحی منجر شود. عمل در سنین بالای چهل سال یعنی دقیقاً همان زمانی که خانم‌ها احساس می‌کنند باید به طریقی زیبایی خود را حفظ کنند، خطرات بیشتری دارد و حتماً باید در بیمارستان‌های مجهز انجام شود تا در صورت بروز مشکلات دیگر، بخش مربوطه در دسترس باشد.

۴- عفونت و خونریزی: فاضل فتاح، رئیس وقت انجمن جراحان پلاستیک بریتانیا در سال ۲۰۱۱ اعلام کرد خونریزی و عفونت از پیامدهای تلخ این‌گونه عمل‌ها است در حالی که بیماران تصور می‌کنند کار ساده‌ای در پیش دارند. او صراحتاً گفت: «یک بیمار باید پیش از عمل نسبت به موازنه هزینه و فایده آن بیاندیشد.»

جمع‌بندی
جدا از آنچه گفته شد، به نظر می‌رسد جراحی زیبایی در کشورهایی مانند ایران از خطرات دیگری نیز در امان نباشد. با حفظ احترام به پزشکان شرافتمند یادآور می‌شود نقص احتمالی در سامانه‌های نظارتی فقط محدود به بررسی دانش و تجربه پزشک، احتمال عدم امکان اعتماد به تأییدیه پزشکی، عدم تناسب تجهیزات محل جراحی و انجام‌نشدن آزمایش‌های پیش از عمل و قناعت به اظهارات شفاهی بیمار نمی‌شود، بلکه ورود گسترده مواد بی‌کیفیت چینی برای پروتز و غیر آن که به سود اقتصادی پزشک است، ممکن است به مرگ بیمار ختم شود در حالی که از همه چیز بیخبر است. برخی مواد پروتز مانند سیلیکون مایع در ایالات متحدخ ممنوع شده است اما ممکن است در جای دیگری هنوز اثرات شوم خود را نشان نداده باشد.

در هر صورت، هر فردی قبل از اینکه بر روی تخت جراحی زیبایی بخوابد، باید بداند این یک جراحی جدی است و بعد، یک تفریح فانتزی. آن‌قدر جدی که حتی در مهد خود یعنی غرب نیز هنوز قربانی می‌گیرد چه برسد به جاهایی که جراحی زیبایی را وارد کرده‌اند، به ویژه اگر این واردکردن بیش از هر چیز یک تأثیرپذیری فرهنگی باشد تا مبتنی بر دانش پزشکی، یعنی عمده افراد متمایل به آن صرفاً از روی علاقه به آن رضایت بدهند نه با هدف سلامتی خود. این وضعیت ناشی از تبلیغات پرسروصدایی است که از آن سوی آب منتشر می‌شود و در ژورنال‌های مدلینگ و مسابقات تلویزیونیِ زیبایی ترویج می‌شود، بدون هیچ‌گونه احساس مسئولیتی نسبت به پیامدهای آن در جوامع دیگر و بدون اطلاع‌رسانی کامل از عواقب وخیمی که ممکن است سلامتی و حتی زندگی فرد را نابود کند.
کاش دست‌کم علاقمندان به جراحی زیبایی، سه گزارش یواس‌ای‌تودی را خوانده باشند که شش سال پیش برای بررسی سه عامل اصلی افزایش مرگ و میر آمریکایی‌ها بر اثر عمل زیبایی منتشر شد: تخصص اندک پزشکان، ارزان و سریع‌شدن عمل زیبایی و نقص در قوانین برای سخت‌گیری بر پزشکان، مراکز عمل جراحی و بیماران.

منبع
https://facebody.net/en/blog/46-plastic ... gery-death
http://www.bbc.co.uk/news/health-12415412
https://books.google.com/books?id=hJRWA ... SA&f=false
https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/10627013
http://dryoho.com/dr-yoho/clinical/deat ... ic-surgery
http://www.webmd.com/beauty/news/200001 ... dy-shows#1
https://www.svt.se/nyheter/inrikes/plas ... -att-andas
https://www.usatoday.com/story/money/20 ... ed/1759839
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

خطر دفن شدن زير آوار؛ در کمین مراجعان به مطب آقای پزشک

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه ژانويه 02, 2018 9:56 am

خطر دفن شدن زير آوار؛ در کمین مراجعان به مطب آقای پزشک

Image

یک پزشک در ساختمانی مخروبه و قدیمی در دل شهر تهران که با دیوار نوشته‌هایی نظیر «خطر مرگ» و «ما هیچ مسئولیتی در قبال جان شما نداریم!» پر شده، در حال طبابت است.
به گزارش مشرق، همین نزدیکی‌هاست، وسط شهر تهران، جایی پر رفت و آمد و شلوغ، درست جلوی چشم مسئولان، از دور که نگاه کنی ساختمانی مخروبه با شیشه های شکسته و در پنجره از جا در رفته است، یک ساختمانی قدیمی دو طبقه که بیشتر شبیه جایی است که قرار است تخریب شود و به جای آن یک بنای نو بسازند یا لااقل بعید است کسی در آن زندگی کند، اما نزدیک تر که میروی داستان جور دیگری می ‌شود.

بازهم چشمت به تابلویی می‌خورد که روی آن نوشته است «مطب پزشک»، آنهم متخصص از نوع قلب و عروق، با خودت می گویی شاید این تابلو برای قبل از تخریب و به این روز افتادن بنای مطب باشد، کنجکاو می‌شوی و بازهم جلوتر می‌روی، کافی است سرکی به داخل ساختمان مخروبه بکشی و با این نوشته روی دیوار مواجه می‌شوی «مطب دایر است».
سری که می‌چرخوانی با یک نوشته دیگر مواجه می‌شوی که با رنگ قرمز روی کچ های نیمه‌ریخته دیوار نوشته است« خطر مرگ»! و تو بازهم کنجکاو تر می شوی که اگر مطب دایر است این خطر مرگ نوشته شده روی دیوار چیست! از آن بدتر اینکه با کلیشه روی دیوار حک شده است«این ملک در حال تخریب است! لطفا از تردد در آن خودداری کنید»
با ترس وارد ساختمان می‌شوی، بوی گل نم‌خورده را به راحتی می‌توانی احساس کنی، گچ‌های دیوارهای ریخته و یک جاهایی هم به آجر رسیده است، تیر آهن زنگ زده سقف هم خطر مرگ را دوباره برایت گوشزد می‌کند، به آرامی پایت را به پله اول می رسانی، سری به بالا می‌چرخوانی و مسیر رفتن را با چشم دنبال می‌کنی، با احتیاط قدم‌هایت را به پله دو و سوم و چهارم می رسانی، دیوارها همچنان پر است از علائم هشدار که می گوید تو نباید وارد این ساختمان بشوی!

Image

اما برای رسیدن به مطب آقای پزشک و فهمیدن راز این ماجرا چاره‌ای جز رفتن نداری، راهت را در این دالان مرگ ادامه می‌دهی اما حس ترس و وحشت فروریختن ساختمان رهایت نمی‌کند، از کنار دیوارهای خراب و پنجره‌های شکسته و سقف نیمه ریخته می گذری و خودت را به طبقه اول یا همان مطب پزشک می رسانی.
انتظار نداری که واقعا مطب دایر باشد، ولی با کمال تعجب منشی را می‌بینی که پشت یک میز قدیمی بزرگ نشسته است و بی خیال از این ترس و دلهره ها کارش را انجام می‌دهد، فضای مطب بسیار سنگین است و تو هنوز همان حسن غریب و وحشت را در دلت داری؛ نزدیک تر میروی و از منشی سوال می کنی که امروز آقای دکتر هستند؟ منشی هم که ظاهرا ساعتهاست بیماری را ندیده است، صدایی صاف می‌کند و می گوید: منتظر باشید می‌آیند!
رو صندلی قدیمی اتاق انتظار، منتظر و ضطرب می‌مانی، بازهم میخواهی سر از کار این پزشک عجیب در بیاوری، سری میچرخوانی با نوشته‌هایی چون تزریقات و پانسمان و... بمواجه می‌شوی که همگی نشان از فعال بودن این مطب دارد.

Image

از منشی پزشک علت این نوشته‌ها و اینکه چرا با وجود قدیمی بودن ساختمان، همچنان در آن مطبی در حال فعالیت است را جویا شدم که او در جواب می‌گوید: این پزشک سال‌هاست که در این ساختمان طبابت می کند و از صاحب ملک حق سر قفلی خود را می‌خواهد اما مالک ساختمان این موضوع را نمی‌پذیرد، از آنجایی که دادگاه نیز به نفع پزشک رای را صادر کرده است، او با نوشتن این مطالب و شکستن شیشه‌ها و باز کردن آب بر روی پشت بام سعی در تخریب ظاهر ساختمان را دارد تا کسی جرأت نکند به این پزشک و ساختمان مراجعه کند.
بیش از این نمی‌توانی منتظر بمانی و ترجیح می دهی از بیرون مطب بقیه ماجرا را پیگیری کنی. آرام از مطب خارج می‌شوی، در راه برگشت نوشته دیگری میخکوبت می کند«مالک ساختمان هیچ مسئولیتی در قبال ریزش ساختمان و آسیب جانی به افراد ندارد!»
و تو تنها جانت را بر می‌داری و می‌گریزی!

سازمان نظام پزشکی: به ما مربوط نیست!
رضا لاری‌پور مسئول روابط عمومی سازمان نظام پزشکی در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در خصوص طبابت پزشک در این ساختمان قدیمی می‌گوید: این مسئله هیچ ارتباطی به نظام پزشکی ندارد. نظام پزشکی تنها مسئولیت بررسی پروانه پزشکان است و نظارت بر محل طبابت آن‌ها به این سازمان مربوط نمی‌شود، یک پزشک می‌تواند وسط خیابان به طبابت بپردازد و این موضوع به ما ارتباطی پیدا نمی‌کند!

ویزیت به قیمت خطر مرگ!
هر چند دلیل دعوای بین مالک و پزشک مشخص نیست اما طبق اعلام سازمان نظام پزشکی یک پزشک می‌تواند در هر مکانی طبابت کند.

Image

حال اینکه آیا آن مکان می‌تواند خطری برای بیماران داشته باشد یا خیر، موضوعی است که به گفته مسولان سازمان نظام پزشکی به آنها مربوط نبوده و نمی توانند آن را بررسی کنند، اما وجود چنین مکانی برای طبابت نه تنها در شأن هیچ پزشکی در این شهر نیست بلکه باعث سوالی می شود که در صورت ریزش احتمالی ساختمان و به خطر افتادن جان بیماران چه کسی پاسخ‌گو خواهد بود؟

Image

از آنجا که نظارت و بازرسی از مطب‌ها و مراکز خدمات درمانی یکی از وظایف مهم معاونت درمان دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور به‌شمار می‌رود، امید است با روی کار آمدن مسئولان جدید وزارت بهداشت، معاونت درمان جدید این وزارتخانه با توجه بیشتر به موضوع نظارت بر مراکز ارائه دهنده خدمات درمانی خصوصأ مطب‌های پزشکان، از بروز چنین مشکلاتی پیشگیری به‌عمل آورد.
«تلاش‌های ما برای گرفتن پاسخ از روابط عمومی معاونت درمان وزارت‌بهداشت بی‌نتیجه بود و مسئول این روابط عمومی حاضر به پاسخگویی و شفاف‌سازی در این خصوص نشد.»
منبع: فارس
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

آیا افغان‌ها درست آنتی بیوتیک مصرف می‌کنند؟

پستتوسط pejuhesh232 » پنج شنبه فبريه 22, 2018 12:39 pm

آیا افغان‌ها درست آنتی بیوتیک مصرف می‌کنند؟


Image

محمدآجان طره‌خیل، باشنده کابل را در یکی از مرکزهای درمانی نسبتاً مشهور این شهر دیدم. دختر پنج ماهه‌اش سینه‌پهلو کرده ‌بود. دکترها برای مداوای این بیمار سه نوع آنتی‌بیوتیک تجویز کرده ‌بودند.

او گفت: "سه نوع پیچکاری/آمپول همین حالا تجویز کردند. شب گذشته آمپول هزار میلی تزریق کردند. امروز هم آمپول‌های پنج‌صد میلی. برای یک دختر پنج ماهه و به خاطر سینه‌پهلو این مقدار دارو زیاد نیست؟ چه کسی باید بررسی کند؟"

به گفته‌ای آقای طره‌خیل طی چند روزی که دخترش بیمار بوده، حدود پنج‌هزار افغانی (حدود ۸۰ دلار) مصرف کرده‌است.

پولی را که او بابت خرید دارو و چند قلم آنتی‌بیوتیک مصرف کرده، بخش بسیار کوچک و ذره‌ای از ده‌ها میلیون دلاری است که افغان‌ها سالانه برای خرید آنتی‌بیوتیک می‌پردازند.

Image
آقای کامه‌وال گفت: "تعداد اقلامی را که ما در سال ۲۰۱۶ ثبت کردیم، ۳۱۳ قلم داروی آنتی‌بیوتیک وارد افغانستان شده که آمار بلندی است."

یک نهاد نظارت بر محصول‌های بهداشتی-درمانی در افغانستان می‌گوید سالانه میلیون‌ها دلارآنتی‌بیوتیک وارد افغانستان می‌شود.

به گفته رئیس اداره تنظیم امور دارویی و محصول‌های بهداشتی افغانستان با این‌که واردات آنتی‌بیوتیک در مقایسه با قبل کاهش یافته اما واردات همچنان بالاست.در سال گذشته میلادی، بیش از ۴۳ میلیون دلار آنتی‌بیوتیک و در سال ۲۰۱۵ حدود ۶۰ میلیون دلار وارد افغانستان شده است. قاچاق دارو را هم اگر در نظر بگیریم، بدون شک این رقم بیشتر از این خواهد بود.

نورشاه کامه‌وال، رئیس اداره تنظیم امور دارویی و محصولهای بهداشتی با اشاره به کاهش ۳۰درصدی واردات آنتی‌بیوتیک به افغانستان، تاکید می‌کند که واردات آنتی‌بیوتیک افغانستان زیاد است.

آقای کامه‌وال گفت: "تعداد اقلامی را که ما در سال ۲۰۱۶ ثبت کردیم، ۳۱۳ قلم داروی آنتی‌بیوتیک وارد افغانستان شده که آمار بلندی است."
Image
مقام‌ها می‌گویند که دکترها فایده و سود خود را در تجویز بیشتر آنتی‌بیوتیک می‌دانند، بدون توجه و تعهد به عواقب ناگوار آن برای بیماران

آنتی‏بیوتیک دارویی است برای بیماری‎هایی که عامل آن باکتری‌ است، نه ویروس؛ اما گفته می‌شود در افغانستان برای بیماری‌های ویروسی نیز تجویز می‌شود. به این ترتیب بیمار ممکن است از درمان تجویز شده راضی باشد بی‌آنکه بداند آنتی‌بیوتیک بر ویروس اثری ندارد و او هزینه‌ای را پرداخته که ضرورت نداشته است.

آن‌چه که در حال حاضر تمام جهان را نگران ساخته افزایش میزان مقاومت باکتری‌های در برابر آنتوبیوتیک‌ها است.

مقاومت به آنتی‌بیوتیک یعنی باکتری‌های بیماری‌زا که برای مبارزه با آنان آنتی‌بیوتیک استفاده می‌شود، به این داروها مقاومت پیدا می‌کنند و دیگر نمی‌توان با آنها مبارزه کرد.

از مهم‌ترین عوامل این نوع مقاومت دارویی، مصرف خودسرانه و یا بیش از حد آنتی‌بیوتیک‌ها است.

دکتر اجمل الکوزی به من گفت که برخی از دکترها فایده و سود خود را در تجویز بیشتر آنتی‌بیوتیک می‌دانند، بدون توجه و تعهد به عواقب ناگوار آن برای بیماران.

به گفته‌ی آقای الکوزی اکثر داروخانه‌ها یا از خود دکترها است یا با داروخانه‌ها ساخت‌وباخت دارند. این داروخانه‌ها در برابر هر نسخه به دکترها پول می‌پردازند. از طرف دیگر برخی از شرکت‌های دارویی در مقابل تجویز دارویی مشخص، برای دکترها امتیازاتی قائل می‌شوند.

Image
آن‌چه که در حال حاضر تمام جهان را نگران ساخته افزایش میزان مقاومت باکتری‌های در برابر آنتوبیوتیک‌ها است.

آنتی‌بیوتیک‌ها جزو داروهای پرمصرف و نسبتاً گران است.

سازمان جهانی بهداشت ۱۴ تا ۲۰ نوامبر را هفته جهانی آگاهی از آنتی‌بیوتیک نامگذاری کرد؛ هفته‌ای که در آن بیشتر به پیامدهای مقاومت آنتی‌بیوتیکی پرداخته شود.

در شماری از کشورها علیه استفاده نامناسب از این دارو برنامه‌های ویژه‌ای برگزار می‌شود؛ اما به نظر می‌رسد این نگرانی در افغانستان جدی گرفته نشده؛ تا جائی‌که برخی از مردم بدون تجویز دکتر آنتی‌بیوتیک مصرف می‌کنند.

شیراحمد رحمانزی، یکی از دارو فروشان شهر کابل به بی‌بی‌سی گفت که آنتی‌بیوتیک به پیمانه‌ا‌ی وسیع در افغانستان استفاده می‌شود؛ حتی برخی از بیماران بدون توصیه دکتر به داروخانه مراجعه کرده و آنتی‌بیوتیک استفاده می‌کنند.

اکنون سوال این است که برای کنترل واردات نسبتاً زیاد آنتی‌بیوتیک و استفاده بی‌رویه آن، حکومت افغانستان چه کار کرده؟

وزارت صحت عامه می‌گوید که به‌طور "شاید و باید" در این زمینه نظارتی نشده؛ اما با ایجاد شورای دائمی پزشکی این موضوع با جدیت بررسی می‌شود؛ شورایی که طرح ایجاد آن روی میز کابینه افغانستان است.

Image
وحید مجروح

وحید مجروح، سخنگوی وزارت صحت عامه افغانستان گفت که شورای موقت پزشکی ایجاد شده و طرح ما برای تاسیس شورای دائمی پزشکی به کابینه حکومت افغانستان ارائه شده که بزودی تصویب خواهد شد.

با این حال، به نظر می‌رسد در زمینه مصرف درست و مناسب دارو در افغانستان، حکومت و مردم راه درازی در پیش دارند. این امر نیازمند دانش کافی و تعهد دکتران و آگاهی مردم است؛ امری که بعید به نظر می‌رسد در زمان کوتاه بدست بیاید.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

اجساد اهدایی در آمریکا در بازار آزاد به فروش می‌رسند

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 07, 2018 4:41 pm

رویترز: اجساد اهدایی در آمریکا در بازار آزاد به فروش می‌رسند


شفقنا- رویترز در گزارشی مفصل به یکی از وحشتناک‌ترین تجارت‌ها در ایالات متحده پرداخته است؛ تجارت مرگ.

Image

به گزارش سرویس ترجمه شفقنا، رویترز می‌نویسد کسانی که در آمریکا اجساد مردگان خود را به بیمارستان‌ها، مراکز درمانی و آموزشی اهدا می‌کنند تا در راه پیشرفت علم پزشکی و آناتومی صرف شود، هرگز نمی‌دانند که اجساد عزیزانشان سر از بازار سیاه قاچاق اعضای بدن انسان درمی‌آورد.

برخی شرکت‌های کفن و دفن در آمریکا نیز از وضعیت مالی خانواده‌های ضعیف و متوسط سوءاستفاده کرده و در ازای اهدای جسد، تمام مراسم را رایگان انجام می‌دهند؛ غافل از آنکه اعضای قابل استفاده اجساد در بازار سیاه اعضای بدن انسان به فروش می‌رسد و سود هنگفتی به جیب دلالان می‌رود.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

گزارشی تکان‌دهنده از جراحانی که سر جان مردم معامله می‌کنند!

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه مه 22, 2018 12:59 pm

گزارشی تکان‌دهنده از جراحانی که سر جان مردم معامله می‌کنند!


چکیده :شماره‌حساب نصف زنانشان را دارم، خیلی از پزشکان‌ برای اینکه ردی از خود به‌جا نگذارند، یا به صورت نقدی پول می‌گیرند یا شماره کارت نزدیکانشان را به ما می‌دهند؛ همسر، فرزندان یا منشی‌های هر جراح به صورت میانگین در ماه حدود ۲۰‌میلیون تومان رشوه از شرکت‌های تجهیزات پزشکی دریافت...

با صدای بلند ارقام را می‌خواند «هفت‌ میلیون، چهار ‌میلیون، ۹‌ میلیون، شش‌ میلیون تومان» فیش‌های بانکی را یکی‌یکی نشان می‌دهد، جلوی شماره‌حساب مقصد برخی از فیش‌ها نام پزشکان بنامی ثبت شده است و جلوی برخی اسم کسانی دیگر. این مبالغ واریزی یکی از شرکت‌های تجهیزات پزشکی به حساب جراحان است؛ جراحانی که از شرکت‌های تجهیزات پزشکی درخواست رشوه می‌کنند تا بیمارستان را مجاب کنند ابزار مورد نیاز اتاق عمل و وسیله‌هایی را که در بدن بیمار کار گذاشته می‌شود، از آنها بخرند. برگه‌های بایگانی‌شده انتقال وجه را یکی‌یکی ورق می‌زند و این‌طور ادامه می‌دهد: «خیلی از پزشکان برای اینکه ردی از خود به‌جا نگذارند، شماره‌حساب نزدیکانشان را می‌دهند. دکتر… شماره‌حساب همسرش را داده، این یکی شماره‌حساب منشی‌اش را داده، این شماره‌حساب پسر دکتر… است».

شرکت‌های تجهیزات پزشکی ادعا می‌کنند ناچار به پرداخت این مبالغ هستند؛ زیرا اگر به جراحان رشوه ندهند، کالایشان را نمی‌خرند و ورشکست خواهند شد.
همین ترس باعث فرار از اعلام اسامی پزشکان رشوه‌بگیر از سوی شرکت‌های تجهیزات پزشکی شده است. تخلفاتی که گویا به گوش برخی از مسئولان هم رسیده است، اما دانستن و ندانستن‌ آنها به نظر تأثیری بر اصل ماجرا نداشته است.

ایرج فاضل، رئیس سازمان نظام پزشکی ایران، با بیان اینکه درباره این‌گونه تخلفات اخباری به گوشم رسیده است، به «شرق» می‌گوید: «هرگونه سهم‌خواهی در زمینه پزشکی برخلاف مقررات، آیین‌نامه‌ها و اخلاق پزشکی است. دادگاه‌های نظام پزشکی مرجع رسیدگی به این مسائل هستند و طبق قانون به پزشک متخلف حکم خواهند داد». بااین‌حال، صاحبان شرکت‌‌های تجهیزات پزشکی ادعا می‌کنند مسئولان از موضوع خبر دارند، اما تاکنون اقدامی در این زمینه انجام نداده‌اند. برای پی‌بردن به موضوع، سراغ چند نفر از پزشکان متخلف که شرکت‌های تجهیزات پزشکی فیش‌های بانکی آنها را در اختیارم گذاشته‌اند، رفتم که هیچ‌یک از آنها تلفنی حاضر به مصاحبه نشدند. در ادامه برای پیگیری‌های بیشتر به شرکت‌های تجهیزات پزشکی رفتم.

برای پیگیری موضوع، به دفتر یکی از همین شرکت‌ها رفتم؛ صاحب شرکت می‌گوید هر اطلاعاتی بخواهید به شما می‌دهم تا شاید با رسانه‌‌ای‌‌شدن آن، جلوی رشوه‌گرفتن جراحان را بگیریم. چند زونکن بزرگ از کمد گوشه اتاق کارش بیرون می‌آورد، برگه‌های انتقال وجه به حساب پزشکان را که داخل آن بایگانی کرده است، ورق می‌زند: «فکر می‌کنم فیش‌ها گویای همه‌چیز باشد و نشان می‌دهد این مبالغ به حساب کدام پزشک و برای چه واریز شده است. اشخاصی که این مبالغ به حساب آنها واریز شده، نه تاجر هستند و نه من ملک و ماشینی از آنها خریده‌ام. آنها پزشک هستند و من یک وارد‌کننده تجهیزات پزشکی هستم و به‌‌جز مراودات کاری در زمینه تجهیزارت پزشکی، ارتباط دیگری با آنها نداشته‌ایم. در این چند سال تمام تلاشم را کردم و حتی با بیمارستان‌های کوچک نیز کار کردم و به آنها پیشنهاد دادم به‌جای اینکه پزشکانشان با من وارد مذاکره شوند، با خودشان به صورت مستقیم کار کنم، حتی گفتم به آنها تخفیف خواهم داد، اما قبول نکردند». این گفته‌های صاحب یکی از شرکت‌های وارد‌کننده تجهیزات پزشکی است؛ مردی که سال‌‌ها در این زمینه فعالیت داشته است، اما به گفته خودش، در این چند سال تعداد انگشت‌شماری از جراحان از او درخواست رشوه نکرده‌‌اند.

با پوزخند می‌گوید: «شماره‌حساب نصف زنانشان را دارم، خیلی از پزشکان‌ برای اینکه ردی از خود به‌جا نگذارند، یا به صورت نقدی پول می‌گیرند یا شماره کارت نزدیکانشان را به ما می‌دهند؛ همسر، فرزندان یا منشی‌های هر جراح به صورت میانگین در ماه حدود ۲۰‌میلیون تومان رشوه از شرکت‌های تجهیزات پزشکی دریافت می‌کنند». فیش ۱۲‌میلیون‌تومانی را که به حساب یکی از جراحان بنام واریز کرده است، نشان می‌دهد: «فقط به حساب یکی از آنها ماهی ۱۲میلیون تومان واریز می‌کنم. اینها جدای از حقوق و کارانه‌ای است که بیمارستان به آنها می‌دهد. شاید ماهیانه چندصد‌میلیون درآمد داشته باشند، اما نگاهشان به بیماران مادی است. خیلی از پزشکان ادعا می‌کنند ۱۰ تا ۱۲میلیون حقوق می‌گیرند، اما این‌طور نیست. یک روز فیش حقوقی یکی از پزشکان جراح را نگاه می‌کردم که در آن ۲۲۰‌ میلیون تومان ثبت شده بود که جمع حقوق، کارانه و مزایای دیگر بود. در ظاهر شاید حقوقش ۱۰‌میلیون بوده باشد، اما از کارانه‌ای‌ که از بیمارستان می‌گیرند، حقوق‌شان در ماه به چندصد‌میلیون هم می‌رسد. این فقط درآمدشان از بیمارستان است، جدای از پول‌های دیگر که شاید از بیمار یا تجهیزات پزشکی و… می‌گیرند. نمی‌گویم همه جراحان این کار را انجام می‌دهند، اما تعداد جراحانی که رشوه یا به قول خودشان «آفر» نمی‌گیرند، انگشت‌شمار است. جراحانی را نیز می‌شناسم که وقتی متوجه می‌شوند بیمارشان شرایط مالی خوبی ندارد، هزینه عمل از آنها نمی‌گیرند، اما تعدادشان خیلی کم است».

اما جراحان فقط از این شرکت رشوه نگرفته‌اند، رشوه‌گرفتن از شرکت‌‌های تجهیزات پزشکی تقریبا به یک رویه تبدیل شده است. صاحب یکی دیگر از این شرکت‌‌ها با تأیید این سخنان به «شرق» می‌گوید «بعضی وقت‌ها پزشکان به صورت مستقیم از ما پول نمی‌خواهند؛ به جای آن از ما می‌خواهند آنها را به سفر بفرستیم، سفرهایی که گاه چند برابر آفری است که دریافت می‌کنند. ما می‌توانیم پزشک را برای کنگره‌های علمی یا بازدید از کارخانه به کشورهایی که از آن کالا وارد می‌کنیم بفرستیم اما در بسیاری از موارد آنها خانواد‌ه‌شان را نیز همراه خود می‌برند یا در برخی موارد به جای سفر کاری و علمی از ما می‌خواهند آنها را به سفر تفریحی بفرستیم. البته پزشکانی که میزان خریدشان از شرکت‌‌های تجهیزات بالاست، با مسافرت قانع نمی‌شوند و از شرکت‌ها می‌خواهند پول آفر را به حسابی که به آنها می‌دهند واریز کنند. درباره برخی ست‌های جراحی نیز همین اتفاق می‌افتد؛ بیمارستان بعضی از ست‌های جراحی که هزینه بالایی دارد و معمولا کمتر پیش می‌آید از آنها استفاده کنند را از شرکت‌ها اجاره می‌کنند که معمولا پزشک نیمی از پول اجاره را از شرکت می‌گیرد تا بیمارستان را مجاب کند ست را از آن شرکت اجاره کند».

همه می‌دانند حتی وزیر بهداشت

فیش‌ها را داخل زونکن مرتب می‌کند و می‌گوید «همه کسانی که در این زمینه فعالیت دارند، این موضوع را می‌دانند. خاطرم هست یک روز به ملاقات رئیس یکی از این بیمارستان‌‌ها که برادر یکی از نامزد‌های ریاست‌‌جمهوری در سال‌های گذشته بود، رفتم و از وضع موجود شکایت کردم. ایشان در پاسخ به من گفتند اگر دوست ندارید، می‌توانید با پزشکان این بیمارستان کار نکنید. این موضوع را حتی با وزیر بهداشت نیز مطرح کردم که ایشان ادعا کردند درباره آن اطلاعی ندارند و حتما به آن رسیدگی خواهند کرد اما هیچ کاری در این زمینه انجام ندادند. خیلی جالب است؛ فاکتور‌ها را که نگاه می‌کنم می‌بینم برای عملی که با چهار ‌میلیون تومان وسیله‌‌گذاری می‌توان آن را انجام داد ۱۲‌ میلیون تومان پول وسیله از بیمار می‌گیرند چون مقدار زیادی از آن به جیب پزشک می‌رود درحالی‌که این اتفاق به راحتی قابل حل است. اگر سیستم خرید مجزا باشد و به پزشک جراح اجازه داده نشود با شرکت تجهیزات پزشکی ارتباط داشته باشد».

کالای چینی به جای جنس مرغوب

به گفته صاحب این شرکت تجهیزات پزشکی تخلفات پزشکان به همین‌جا ختم نمی‌شود: «یک روز یکی از پزشکان که عضو هیئت علمی دانشگاه و سهام‌دار یکی از بیمارستان‌های معروف پایتخت و جراح بنامی است، از من دعوت کرد به دفترش بروم. فکر کردم می‌خواهد درباره بالابردن قیمت آفر با من صحبت کند اما در کمال ناباوری از من خواست پیچ‌های چینی را به جای یک برند آلمانی فاکتور کنم و سودش را با هم شریک شویم که من این کار را قبول نکردم. برای بیشتر جراحان کیفیت و خدمات اهمیتی ندارد؛ برای آنها فقط میزان پولی که به دست می‌آورند اهمیت دارد. یکی از جراحان هست که هر وقت یاد کارش می‌افتم، حالم از شغلی که دارم به‌هم می‌خورد. صحبت از چهار سال پیش است. این پزشک بیماران را برای خرید وسیله‌ نزد من می‌فرستاد؛ از من وسیله‌ای خریداری می‌کردند که وقتی شخصی‌ ای‌سی‌ال زانویش پاره می‌شود با آن داخل زانوی بیمار را شیو می‌کنند. همه بیمارانی که برای خرید می‌آمدند، شرایط مالی خوبی نداشتند. یادم هست یکی از بیمارانش کارگر بود و برای ۲۰۰‌ هزار تومان شناسنامه‌اش را گرو گذاشت. بعد از مدتی وقتی برای مذاکرات کاری به دفتر کارش رفتم، در کمدش را باز کرد؛ حدود ۶۰ عدد از آن دستگاه‌ها به صورت آکبند داخل کمدش بود. به من گفت اینها را چند تومان از من می‌خری؟ هرکدام از وسیله‌های قبلی که بیماران خریداری می‌کردند را برای چند نفر استفاده کردم و اینها به صورت آکبند و دست‌نخورده باقی مانده؛ اگر بخواهی با نصف قیمت به خودت می‌فروشم».

این نوع تخلفات تقریبا تجربه و روایات مشترک بیشتر صاحبان تجهیزات پزشکی است. یکی دیگر از وارد‌کنندگان با تأیید رشوه‌گرفتن جراحان و تخلفات غیرمعمول می‌گوید «یک پزشک در تبریز هست که همیشه به اقوام خود سفارش می‌کنم به مطب او نروند. چند سال پیش این پزشک برای خرید استنت دارویی به من مراجعه کرد که به او گفتم تاریخ مصرفشان تمام شده است.

در کمال ناباوری به من گفت اشکال ندارد؛ نصف قیمت آنها را به من بفروش با مسئولیت خودم آنها را در بدن بیماران کار می‌گذارم. استنت وسیله‌ای برای بازنگه‌داشتن شریان‌های کرونر قلبی یا سایر عروق بدن مثل عروق کاروتید مغزی است که تنگ یا بسته شده‌اند. فنر‌های دارویی به‌تدریج از خود موادی آزاد می‌کنند که جلوی بسته‌شدن مجدد استنت را تا حدی می‌گیرند؛ بنابراین باعث کاهش میزان بروز تنگی مجدد عروق کرونر و کاهش نیاز به انجام مجدد آنژیوپلاستی یا جراحی باز قلب در ماه‌های پس از آنژیوگرافی می‌شوند. شما این را در نظر بگیرید که این وسیله به خوبی کار نکند؛ آن وقت چه اتفاقی خواهد افتاد که متأسفانه برای این پزشک اصلا مهم نبود».

قیمت‌های غیرواقعی به‌دلیل رشوه به پزشکان

به گفته مدیران شرکت‌های تجهیزات پزشکی، پزشکان حداقل ۲۰ درصد و حداکثر ۵۰ درصد از مبلغ تجهیزاتی را که برای عمل نیاز دارند، از این شرکت‌ها دریافت می‌کنند. یکی از وارد‌کنندگان تجهیزات پزشکی دراین‌باره به «شرق» می‌گوید: «به‌خاطر همین مسائل است که شرکت‌های تجهیزات پزشکی وسیله‌های خود را با قیمت بالا ثبت می‌کنند، چون می‌دانند که باید مبلغی از آن را به‌عنوان آفر به پزشکان پرداخت کنند و اگر به جراحان رشوه ندهیم، کالاهایمان به فروش نمی‌رسد، چون این کالاها را شرکت‌های مختلفی وارد یا تولید می‌کنند و شرکت‌ها باهم در رقابت هستند و مجبور هستیم این مبلغ را واریز کنیم، چون اگر ما این کار را نکنیم شرکت‌های رقیب این کار را انجام خواهند داد، مگر اینکه شرکت‌ها همه باهم متحد شوند و این مبلغ را پرداخت نکنند که تاکنون این اتفاق نیفتاده است و شرکتی که بخواهد جلوی پزشکان بایستند ورشکست خواهد شد.

شاید در کل کشور فقط ۱۰ بیمارستان دولتی وجود داشته باشد که این موضوع برای مدیرانش اهمیت دارد و اجازه نمی‌دهند جراح در خرید تجهیزات عمل دخالت کند و به‌جای آن خودشان وسیله‌های مورد نیاز را خریداری می‌کنند و از شرکت تخفیف می‌گیرند؛ این بیمارستان‌ها معمولا با شرکت‌های مختلف تماس می‌گیرند و هرکدام که به آنها تخفیف بیشتری بدهند از آنها خرید می‌کنند و جراح حق ندارد با شرکت ارتباط داشته باشد. مدتی پیش یکی از بیمارستان‌ها توانست از یکی از شرکت‌ها حدود ۶۰ درصد تخفیف بگیرد و برای بیمارستان درآمدزایی کند، هرچند این نشان می‌دهد تجهیزات بسیار گران‌تر از ارزش واقعی قیمت‌گذاری شده‌اند، اما جای شکرش باقی است که این مبلغ به جیب بیمارستان می‌رود تا شاید صرف بیمارانی شود که پول کافی برای درمان ندارند».

اما به اعتقاد برخی دیگر از صاحبان شرکت‌های تجهیزات پزشکی، خرید کلی بیمارستان‌ها نیز می‌تواند بیماران را متضرر کند، به این خاطر که نظارتی بر کیفیت کالا‌ها وجود ندارد و شرکت‌ها معمولا در این شرایط اجناس بی‌کیفیت خود را برای بیمارستان‌ها ارسال می‌کنند. یکی از فروشنده‌های تجهیزات پزشکی دراین‌باره می‌گوید: «برخی بیمارستان‌ها به‌خاطر اینکه آفر را حذف کنند، از همه شرکت‌ها استعلام قیمت می‌گیرند و هر شرکتی که بیشترین تخفیف را به آنها بدهد، خرید کلی را از آنجا انجام می‌دهد.

این طرح از یک لحاظ خوب است، آن‌هم اینکه جراحان نمی‌توانند درخواست آفر کنند، اما این باعث شده است بیماران فدا شوند، به این دلیل که شرکت‌ها به‌جای آفر به بیمارستان تخفیف می‌دهند، اما اجناس غیراستاندارد به بیمارستان می‌دهند، چون جراحان و کارشناسان اجناس را بررسی نمی‌کنند و بیمارستان به‌صورت کلی اجناس را خریداری می‌کند، بیشتر شرکت‌ها نیز اجناس نامرغوب خود را ارسال می‌کنند؛

برای مثال به‌جای اجناس ایرانی، اجناس پاکستانی را که خیلی ارزان و بی‌کیفیت هستند، با لیبل ایرانی ارسال می‌کنند و هنگامی که پزشک با آن وسیله‌ها کار می‌کند، متوجه می‌شود تجهیزات کیفیت لازم را ندارند و گاهی سر عمل وسیله‌ها می‌شکنند. برخی از اجناس تولید داخل نیز کیفیت لازم را ندارد البته نسبت به قیمتی که دارند جنسشان قابل‌قبول است، اما قابل رقابت با برخی کالاهای خارجی نیستند».

رشوه به پزشکان از چه زمانی شروع شد

به گفته فروشندگان تجهیزات پزشکی، چند سالی است که جراحان شروع به گرفتن رشوه از آنها کرده‌‌اند؛ یکی از فروشندگان تجهیزات پزشکی می‌گوید: «به اعتقاد من بازدید از کارخانه‌ها و حضور در کنگره‌های بین‌المللی حرکت مثبتی بود، اما متأسفانه از سال ۸۸ به بعد سال‌به‌سال سفر‌ها کم‌رنگ‌تر شد و جراحان درخواست‌های دیگری مثل آفر را مطرح می‌کردند، به‌طوری‌که جراحان این روز‌ها آفر نقدی را حق خود می‌دانند. جراحان از برخی شرکت‌ها که تازه شروع به فعالیت کرده‌اند، به‌صورت نقدی آفر دریافت می‌کنند و اجازه نمی‌دهند به حساب آنها پولی واریز کنند، اما با شرکت‌های قدیمی‌تر که به آنها اعتماد دارند، شماره حساب می‌دهند و از آنها می‌خواهند پول را به حسابشان واریز کنند. من تقریبا در همه بیمارستان‌های کشور کار کرده‌‌ام و متأسفانه باید بگویم تعداد کمی از پزشکان آفر دریافت نمی‌کردند. قبل از قیمت‌گذاری شرکت شرایط خیلی بدتر از این بود، هر شرکتی اجناسش را هر قیمتی که دوست داشت می‌فروخت؛ برای مثال شرکت‌ها یک ست را ۱۴‌ میلیون به فروش می‌رساندند و حدود پنج، شش‌ میلیون آن را به پزشک جراح می‌دادند، بعد از قیمت‌گذاری قیمت همان ست به سه ‌میلیون تومان رسید و قیمت اجناس چینی و کره‌ای به زیر نصف رسید و قیمت اجناس آمریکایی و اروپایی تقریبا نصف شد. این نشان می‌داد که قیمت‌گذاری‌‌ها درست انجام نشده بود، با این کار آفر جراحان نیز خیلی پایین آمد».

رزیدنت‌‌ها هم رشوه می‌گیرند

«جدیدا رزیدنت‌ها هم یاد گرفته‌اند آفر بگیرند. آنها ۱۰ درصد سهم خود را برمی‌دارند و بقیه آن را به استادشان می‌دهند؛ یعنی دانشجو از بدو شروع آموزش می‌بیند که چطور باید کار کند». این گفته‌های یکی از وارد‌کنندگان تجهیزات پزشکی است. او می‌گوید «مدتی پیش یکی از رزیدنت‌ها با من تماس گرفت و می‌گفت برای یکی از بیماران که نیاز به پیچ‌گذاری نداشته‌ است، چند پیچ در کمرش کار گذاشته است. با حالتی این جملات را می‌گفت که خوشحال باشم که بدون اینکه بیمار نیاز به عمل داشته باشد، برای خرید تجهیزات به من سود رسانده است. خب این بیمار بیچاره که به او مراجعه کرده است، هرگز کمرش مثل روز اول نخواهد شد؛ اما او به‌راحتی و بدون توجه به این مسئله او را عمل کرد. متأسفانه هیچ نظارتی روی کار آنها وجود ندارد. مدتی پیش یکی از دوستانم که در آمریکا جراح ارتوپد است، به ایران آمد و من او را با چند نفر از جراحان داخل کشور معرفی کردم. از آنها سؤال کرد شما چند عمل تعویض مفصل زانو انجام می‌دهید؟ در پاسخ به او گفتند بین ۲۰ تا ۳۰ نفر. دوستم تعجب کرد و گفت به من اجازه نمی‌دهند در سال بیش از ۲۰ عمل تعویض مفصل زانو انجام دهم. چطور شما در ماه این میزان عمل می‌کنید؟ زمانی به ما اجازه عمل داده خواهد شد که سه جراح دیگر آن را تأیید کنند.

قیمت‌گذاری

به گفته صاحبان شرکت‌های تجهیزات پزشکی در قیمت‌گذاری تجهیزات پزشکی هر شرکتی که آشنا داشته باشد، می‌تواند تجهیزات را با قیمت بالاتری به ثبت برساند. متأسفانه قیمت‌گذاری‌ در یک روند ناسالم صورت می‌گیرد. صاحب یکی از این شرکت‌ها می‌گوید «متأسفانه سیستم بیمار است، کیفیت تولیدات داخلی مقبول است و تا‌به‌حال نشنیده‌ام کالایی که در ستون فقرات کار گذاشته‌‌‌اند، برای بیماری مشکل خاصی ایجاد کرده باشد. شاید در مقابل مشابه خارجی ۱۰ درصد بیشتر در بدن بیمار دچار ایراد شود. البته چند وقت پیش یکی از پزشکان به من نشان داد که کیج گردنی که در داخل ساخته می‌شود، درست روی گردن قرار نمی‌گیرد و قوس لازم را ندارد؛ اما چون در بیمارستان‌های دولتی برای حمایت از کالای داخلی نمی‌توانند نمونه خارجی آن را خریداری کنند، مجبور هستند آن را در بدن بیمار کار بگذارند. البته این موضوع را با بیمار در میان می‌گذارند که اگر می‌خواهد نمونه خارجی آن در بدنشان کار گذاشته شود، باید در بیمارستان خصوصی عمل کنند. بخشنامه‌ای به بیمارستان‌های دولتی ابلاغ شده است که تا زمانی که از یک کالا تولید داخلی آن در بازار موجود باشد، بیمارستان حق ندارد نمونه خارجی آن را خریداری کند. این در حالی است که در برخی موارد نمونه ایرانی گران‌تر است، مانند پیچی که در ستون فقرات به کار می‌رود، نمونه ایرانی ۵۰۰ ‌هزار و نمونه ترکیه‌ای و چینی آن ۲۵۰‌ هزار تومان است. به ‌طور مثال اجناس ایرانی دو برابر اجناس ترکیه‌ای یا کره‌ای هستند».

تعداد جراحان رشوه‌بگیر اندک است

بااین‌حال برخی از مسئولان بر این باورند که تعداد پزشکان رشوه‌بگیر اندک است؛ به گفته کاظم عباسیون، نایب‌رئیس جامعه جراحان ایران، تعداد جراحان رشوه‌بگیر انگشت‌شمار است. او دراین‌باره به «شرق» می‌گوید «هنگامی که این اتفاق می‌افتد، دو طرف مسئول هستند. شرکت‌های تجهیزات پزشکی حق ندارند به پزشکان پول بدهند تا پزشک از شرکت آنها وسایل مورد نیاز عمل را خریداری کند. درباره این موضوع شنیده بودم که برخی پزشکان بیمار یا بیمارستان را مجاب می‌کنند از شرکت خاصی خرید کنند و آن شرکت برای پزشک پورسانتی در نظر می‌گیرد؛ اما به نظر من این یک نوع دزدی است. البته فکر نمی‌کنم این موضوع همه‌گیر باشد و تعداد انگشت‌شماری از پزشکان این کار را انجام می‌دهند که من پیشنهاد می‌کنم شرکت‌های تجهیزات پزشکی آنها را به ما معرفی کنند تا ما بتوانیم با‌ آنها صحبت کنیم و تذکر دهیم؛ چون برخورد با پزشکان متخلف کار نظام پزشکی و وزارت بهداشت است. البته به اعتقاد من نهادی که می‌تواند جلوی این تخلفات را بگیرد، وزارت بهداشت است. اگر این نهاد قوانین درستی در این زمینه وضع کند، همه مجبور به اجرای آن می‌شوند».
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

نوجوان آمریکایی پیش ازاهدای اعضای بدنش هوشیاری خود را بازیاف

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه ژوئن 05, 2018 12:51 pm

نوجوان آمریکایی پیش ازاهدای اعضای بدنش هوشیاری خود را بازیافت


به نظر پزشكان (حتى اگر متخصصان امريكايي باشند) براى غيرقابل برگشت بودن شخص دركوما و پيشنهاد اهداء اعضاء = فورا عمل نكنيد، نوجوان آمریکایی پیش ازاهدای اعضای بدنش هوشیاری خود را بازیافت وي اكنون راه می‌رود و حرف می‌زند و حتی کتاب می‌خواند و مسئله ریاضی حل می‌کند.

Image

یک پسر ۱۳ ساله در ایالت آلاباما که در کما بود، پس از این که پدر و مادرش فرم اهدای اعضای بدنش را امضا کردند، هوشیاری خود را باز یافت.

ترنتون مک‌کینلی در ماه مارس در تصادف رانندگی دچار ضربه مغزی شدیدی شده بود و هفت جای جمجمه‌اش شکسته بود.

پزشکان به پدر و مادر این نوجوان ۱۳ ساله گفته بودند که او خوب نخواهد شد و اعضای بدن او قابلیت پیوند زدن به پنج کودکی دارد که به پیوند عضو نیاز دارند.

یک روز پیش از آن که دستگاه تنفس مصنوعی ترنتون خاموش شود، نشانه‌های هوشیاری در او ظاهر شد.

جنیفر رایندل، مادر او گفته روی پسرش هفت عمل جراحی جمجمه‌بری (کرانیوتومی) انجام شده و او دچار نارسایی کلیه و ایست قلبی هم شده است.

مادر او گفت یک بار قلب پسرش برای ۱۵ دقیقه از حرکت ایستاد که در آن زمان پزشکان گفته بودند ترنتون هرگز به وضعیت عادی بر نخواهد گشت.

خانم رایندل به شبکه خبری سی‌بی‌اس گفته است او پس از این که شنید اعضای بدن پسرش به نجات جان پنج کودک منجر خواهد شد، موافقت خود را برای اهدای اعضای بدن پسرش اعلام کرد.

روز بعد که قرار بود آخرین نوار مغزی برای تعیین زمان خاموش کردن دستگاه تنفس مصنوعی گرفته شود علایم حیاتی این نوجوان قوت گرفتند و به همین خاطر پزشکان از این کار صرف نظر کردند.


ترنتون می‌گوید چیزی از تصادف یادش نیست
اینک روند بهبودی ترنتون اگرچه به کندی، آغاز شده است.

او لحظه برخورد سرش با کف بتونی خیابان را به یاد می‌آورد اما بعد از آن را به یاد نمی‌آورد.

او هنوز از دردهای عصبی و حملات ناگهانی رنج می‌برد و باید عمل جراحی روی جمجمه‌اش انجام شود تا شکاف آن را ببندند.

مادر ترنتون گفته است پسرش راه می‌رود و حرف می‌زند و حتی کتاب می‌خواند و مسئله ریاضی حل می‌کند. او می‌گوید این یک "معجزه" است.

ترنتون گفته است موقعی که بی‌هوش بود، خیال می‌کرد در بهشت است.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مرگ ۹۳ بیمار تالاسمی بدلیل نبود دارو و مصرف داروی بی‌کیفیت

پستتوسط najm134 » جمعه ژوئن 15, 2018 1:55 pm


مرگ ۹۳ بیمار تالاسمی بدلیل نبود دارو و مصرف داروی بی‌کیفیت


دعواي بين بيمه و متوليان درمان؛ مرگ ۹۳ بیمار تالاسمی بدلیل نبود دارو و مصرف داروی بی‌کیفیت
رییس انجمن تالاسمی از مرگ ۹۳ بیمار تالاسمی بدلیل عارضه قلبی ناشی از عدم دریافت دارو و تزریق داروی بی‌کیفیت خبر داد.
میثم رمضانی (رییس هیات مدیره انجمن تالاسمی) در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا با اعلام این خبر گفت: در سال گذشته حدود ۸۷ نفر از بیماران تالاسمی جان خود را از دست دادند، فروردین امسال هم ۷ نفر از آنها فوت شدند. به جز یک مورد، مابقی بیماران تالاسمی فوت شده به دلیل عارضه قلبی جان خود را از دست دادند که به دلیل این است؛ بیمار به دلایل مختلف دارو مصرف نکرده یا دارویی که مصرف کرده عملا کارآمد و موثر نبوده است و نتوانسته نیاز بیمار را برطرف کند.
وی خاطرنشان کرد: وقتی درصد بالایی از افراد مبتلا به تالاسمی به دلیل عارضه قلبی جان خود را از دست می‌دهند، بی‌شک این موضوع ناشی از عدم تزریق دارو یا بی‌کیفیتی دارو بوده است.
رمضانی با بیان اینکه اولین خط درمان یک بیمار تالاسمی تزریق خون است، گفت: یک بیمار تالاسمی برای اینکه زنده‌ بماند باید خون تزریق کند. با تزریق هر واحد خون چیزی حدود ۳۰۰ تا ۳۵۰ میلی‌گرم آهن در بدن تجمع می‌شود، بالا رفتن میزان آهن ابتدا روی کبد و سپس بر قلب تاثیرات منفی می‌گذارد. کبد می‌تواند با تجمع آهن مقابله کند اما قلب نمی‌تواند و دچار عارضه می‌شود.
رییس هیات‌ مدیره انجمن تالاسمی ایران با بیان اینکه در سال گذشته با نوسانات توزیع داروی وارداتی مواجه بودیم، تصریح کرد: در سال گذشته دارو در دفعات متعددی در دسترس بیماران تالاسمی نبود و در حال حاضر نیز سه ماه است که اصلا داروی دسفرال نیست و موجودی آن صفر مطلق است. مقادیر محدودی داروی دسفرال نیز به دلیل افزایش قیمت دلار در گمرگ است.
رمضانی درباره عدم توزیع مناسب دارو توضیح داد: در سال گذشته مراکز درمانی به شرکت‌های توزیع کننده بدهکار بودند و نمی‌توانستند؛ بدهی‌های خود را پرداخت کنند، مراکز درمانی نیز مدعی بودند که بیمه هزینه‌های لازم را پرداخت نکرده‌است. از بیمه ها که جویا می‌شدیم مدیران بیمه نیز ادعا داشتند که وزارت بهداشت به آنها بدهکار است و در نتیجه مشخص نشد؛ چه کسی باید این هزینه‌ها را پرداخت کند و ضرر این سردرگمی متوجه بیماران است.
وی با بیان اینکه بسیاری از بیماران تالاسمی در حال حاضر در دهه سوم زندگی خود هستند و تشکیل خانواده‌ داده‌اند، اضافه کرد: عدم مسئولیت‌پذیری و عدم مدیریت مسئولان باعث می‌شود تا جان این بیماران به خطر بیفتد. از میان بیماران تالاسمی در کشور حدود ۱۸ هزار نفر دارو مصرف می‌کنند و از این میان نیز ۱۲ هزار نفر داروی خارجی مصرف می‌کنند، فکر نمی‌کنم کشورمان آنقدر منابع مالی نداشته باشد که نتواند این هزینه را تامین کند.
رییس هیات مدیره انجمن تالاسمی خاطرنشان کرد: سهمیه‌ای برای واردات در نظر می‌گیرند تا بتوانند به تولید داخل قوت ببخشند، متاسفانه شرکت‌های داخلی میزان تعهدشان پایین است و مدام ماده اولیه را از کشورهای مختلف تامین می‌کنند.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

افزایش «۹۷۰۰۰» درصدی قیمت یک دارو در آمریکا

پستتوسط najm134 » دوشنبه جولاي 16, 2018 7:00 pm

افزایش «۹۷۰۰۰» درصدی قیمت یک دارو در آمریکا/بیماران در مرکز سرمایه‌داری دنیا چه وضعیتی دارند؟


بسیار جالب است که بدانیم که چگونه دارویی که در سال‌های دهه ۱۹۳۰ برای نخستین بار تولید شد، در عرض کم‌تر از دو دهه(۲۰۰۰ تا ۲۰۱۸) از قیمتی معدل یک قهوه‌ساز به دو برابر قیمت یک هوندا سیویک ۲۰۱۸ رسیده است.

Image
متن زیر، چکیده‌ای از گزارش مفصل حیرت‌آور شبکه آمریکایی CNN در ۲۹ ژوئن ۲۰۱۸ به قلم خبرنگار تحقیقاتی، «وین دِرَش» است.

شاید برخی از مخاطبان محترم با خواندن این تیتر، بلافاصله بگویند «مگر در ایران وضع بهتر است!» یا «پس حتما همه جای دنیا خراب است و فقط ایران خوب است!» یا به طور خلاصه «خودمان بدتریم» و از این دست نظرات که در جای خود محترم (البته قابل بحث و استدلال) است. هدف از گزارش‌هایی از این دست که هر از چندی در مشرق منتشر می شود، در وهله اول این است که بگوییم الگوی سرمایه‌داری که متاسفانه بسیاری در داخل کشور متعصبانه سنگ آن را به سینه می زنند، خود با مشکلات و چالش‌های عدیده‌ حاصل از روابط ظالمانه حاکم بر آن دست و پنجه نرم می کند. ثانیا، تاکید بر این نکته است که نسخه‌ای که آمریکا و متحدان غربی آن دهه‌هاست که به دنبال تحمیل آن بر همه جای دنیا هستند، امروز در شرایطی است که مشکلات(بلکه فجایع) آن به صورت عیان و واضح درآمده است و بنا بر برآوردهای اقتصاددانان و تحلیل‌گران شناخته شده در خود آمریکا، خیلی زودتر از آن چه که تصورش می‌رود، نتیجه بحران ذاتی نظام سرمایه داری که بر اصل مصرف گرایی شدید و تحصیل سود بی حد و مرز بنا شده، به صورت فروپاشی اقتصادی خود را نشان خواهد داد که آخرین نمونه آن، پیش‌بینی «بیل گیتس» (ابرسرمایه دار آمریکایی و مالک شرکت مایکروسافت) از وقوع بحرانی بسیار بدتر از بحران سال ۲۰۰۸ است. [۱]

سی ان ان- ......وقتی قیمت داروی «EpiPen»، دارویی ضروری برای درمان واکنش‌های آلرژیک شدید، اوج گرفت، فضای اینترنت را خشم فرا گرفت.

«مارتین شکرلی» (Martin Shkreli)، صاحب شرکت «فارما برو»، که قیمت داروی ایدز را ۵.۰۰۰ درصد بالا برد، "منفورترین مرد آمریکا" خوانده شد. اشک‌های او زمانی که به هفت سال زندان محکوم شد، کم‌ترین همدلی در کسی ایجاد نکرد.

ولی ما به ندرت چیزی درباره کالبدشکافی جهش قیمت‌ها (در بازار دارو) می شنویم، به ویژه وقتی در یک دهه گذشته، پیش چشم نهادهای نظارتی فدرال و انجمن‌های پزشکی، قیمت‌های سیر صعودی داشته است.

Image
........بسیار جالب است که بدانیم که چگونه دارویی که در سال‌های دهه ۱۹۳۰ برای نخستین بار تولید شد، از ۴۰ دلار در هر ویال(واحد عرضه داروهای تزریقاتی) در سال ۲۰۰۰ به «۳۹.۰۰۰» دلار در هر ویال در ۲۰۱۸ رسیده است ...یعنی جهش از قیمت یک دستگاه قهوه‌ساز به قیمت یک اتوموبیل نوی خوب با روکش صندلی تمام چرم!

جهش شدید قیمت داروی «آکثار» (Acthar) خانواده‌ها، پزشکان، داروخانه‌ها و بیمارستان‌ها را در آمریکا مستاصل کرده است ...و موجب شده که پای برخی از والدین کودکان بیمار برای شهادت درباره موضوع به کنگره باز شود.

در جریان تحقیقات کنگره آشکار شد که «مدیکِر» (برنامه ملی بیمه درمان) حدود ۲ میلیارد دلار برای پوشش نسخه‌های آکثار بیماران بزرگسال پرداخت کرده است و شرکت تولیدکننده این دارو هم میلیون‌ها دلار برای تجویز این داروی فوق گران به پزشکان (رشوه) پرداخت کرده است.


Image
قیمت هر ویال «آکثار» دو برابر قیمت یک هوندا سویک ۲۰۱۸ در بازار آمریکاست!

Image
من خودم نخستین بار ماجرا را در انجمن صرع شنیدم؛ پسر خود من دچار اختلال تشنج کنترل نشده است. والدین کودکان بیمار، وقتی از هزینه تهیه آکثار و تلاش‌های خود برای تامین این دارو با من حرف می زدند، معمولا گریه می کردند.

تصورش را بکنید که یک ویال دارو در دست شماست که به اندازه خودروی مینی ون شما قیمت دارد، دستان شما در تلاش برای زمین نریختن این اکسیر گرانبها می لرزد، در حالی که باید بر خود مسلط باشید تا این آمپول را در دهان کودک تشنج کرده خود که جیغ می کشد، خالی کنید.


تلفات «اُوردوز» با مواد در یک سال، بیش از تلفات آمریکا در جنگ ویتنام

آیا آمریکا به «حشیشستان» دنیا تبدیل می‌شود؟

........به آسمان رفتن قیمت این ارو، شرکت تولیدکننده آن، «کوئستکور و مالینکروت»، را صاحب عایدات افسانه‌ای کرده است. خبیثانه‌تر این که، این شرکت، حق تولید انحصاری نسخه بدیل این دارو، به نام «Synacthen» را هم خریده است تا مطمئن شود با ورود رقیب به بازار، انحصار آکثار در بازار نمی شکند.

قیمت اعجاب‌آور این داروی صرع، باعث شده که در بسیاری از مراکز درمانی ایالات متحده، حتی مراکز درمانی مشهوری چون بیمارستان جانز هاپکینز، در وهله نخست آن را تجویز نمی کنند، چون تهیه ان برای بسیاری از بیماران تقریبا ناممکن است.

Image
دکتر «الی میزراهی»، رییس انجمن صرع آمریکا می گوید قیمت بالای آکثار، یک دغدغه همیشگی در آمریکاست. پرداخت ده‌ها هزار دلار برای یک ویال دارو، در درازمدت امکانپذیر نیست:

" این یک دغدغه است چون مانعی بر سر راه درمان محسوب می شود. من می خواهم بدانم چرا قیمت یک دارو این قدر بالاست و اصولا چه کارهایی برای کاهش قیمت آن انجام گرفته است"

Image Image
Image

کودکان مبتلا به صرع، مهم‌ترین مصرف‌کنندگان این داروی فوق گرانقیمت هستند

دکتر «جان ماتینگر»، متخصص مغز و اعصاب در بیمارستان کودکان کلمبوس نیز می گوید به خاطر قیمت نجومی، برای بسیاری از متخصصان مغز و اعصاب «آکثار» یک انتخاب درمانی برای تجویز به بیماران نیست.

پزشک دیگری که از ترس تلافی شرکت مالینکروت در برابر بیمارستانی که او در آن کار می کند، حاضر نیست هویتش منتشر شود، به سی ان ان گفت:

" این مستاصل‌کننده است چون هرگز نمی خواهم قیمت بالای یک دارو، محدودیتی در توانایی درمان من برای کودکان ایجاد کند. به دلیل قیمت بالای آکثار، تایید آن در بیمه‌ها طولانی می شود که خود مانعی در برابر رسیدن هر چه زودتر بیمار به درمان است. اگر قیمت این قدر بالا نبود، شرکت‌های بیمه خیلی سریع‌تر نسخه‌ها را تایید می کنند و شما می توانستید آن را سریع‌تر به بیمار خود برسانید. "

شرکت تولیدکننده دارو، کوئستکور، در سال ۲۰۱۰ با ۱۰۰.۰۰۰ دلار حقوق انحصاری تولید آکثار را خرید. به فاصله کوتاهی، این شرکت قیمت را از ۴۰ دلار در هر ویال به ۷۵۰ دلار رساند. ظرف یکی دو سال، قیمت دو برابر شد. سپس در ۲۷ آگوست ۲۰۰۷، در عرض یک شب، قیمت از ۱۶۰۰ دلار به «۲۳.۰۰۰» دلار در هر ویال رسید.

این جهش دیوانه‌وار در قیمت باعث شد که بنیاد صرع (جامعه صرع امریکا)، آکادمی مغز و اعصاب آمریکا و انجمن ملی مراکز صرع، نامه‌ای تند و تیز به رو. سای شرکت بنویسند و جواب بخواهند. در این میان، بنیاد صرع به معنای واقع کلمه شوک‌زده بود.

تولیدکننده قبلی آکثار در اواسط دهه ۱۹۹۰ تقریبا کل محصولات خود را به خاطر وجود مشکلات جدی در خط تولید، از قفسه‌ها جمع کرده بود. ولی بنیاد صرع از صاحبان شرکت خواست که دست‌کم به عرضه دارو برای بیماران خردسال ادامه دهد. حالا هم بنیاد صرع در خط اول مبارزه برای معقول ماندن قیمت داروست.

استراتژی افزودن ده‌ها هزار دلار به قیمت هر ویال آکثار، توسط مدیرعامل شرکت کوئستکور، «دان بیلی» (Don Bailey) طراحی شد، کسی که بیشتر سابقه کاری او تا قبل از آن، نه در حوزه دارو که در پیمانکاری صنایع نظامی و شرکت «کومارکو» بود.

Image

«دان ام بِیلی»، مدیرعامل کوئستکور که قیمت داروی انحصاری شرکتش را یکشبه هزاران درصد بالا برد

......از سال ۲۰۰۷ و آن جهش نجومی در قیمت، انجمن‌ها و موسسات و اشخاص زیادی از این شرکت شکایت کرده‌اند که با سوء استفاده از انحصار تولید، با درد و رنج کودکان مبتلا به صرع و تشنج، عایدات سرشار برده است.

یکی از شاکیان این شرکت، شهرداری شهر «راکفورد» در ایالت ایلینوی است. این شهرداری که یک قرار داد تامین هزینه درمان برای کارکنان خود دارد، اکنون با یک بدهی ۵۰۰.۰۰۰ دلاری بابت پوشش هزینه داروی آکثار برای کودکان بیمار دو تن از کارکنان خود مواجه است. در بخشی از شکایت شهرداری راکفورد آمده است:

" داستان این که یک برند دارویی با سابقه ۶۵ ساله توانست قیمت را از ۴۰ دلار در هر ویال به ۳۵.۰۰۰ دلار در هر ویال در ۲۰۱۵ برساند، شاید داستان بدترین نوع انحصار و بی‌عدالتی در تجارت در تاریخ آمریکا باشد. "[۲]

[۱] http://www.businessinsider.com/bill-gat ... ing-2018-2

[۲] https://edition.cnn.com/2018/06/29/heal ... index.html
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

پشت پرده ام‌ آر آی

پستتوسط najm134 » شنبه جولاي 28, 2018 8:09 am

پشت پرده «ام‌ آر آی»


گزارش «شهروند» از تجارتی پرسود میان بعضی پزشکان و گروهی از مراکز تشخیصی - درمانی
پشت پرده «ام‌آرآی»
برخی پزشکان در قالب قراردادهای نانوشته با مراکز پاراکلینیک برای هر بیماری که به این مراکز می‌فرستند، ‌درصد می‌گیرند

زهرا جعفرزاده| فارسی‌اش می‌شود «تصویرسازی تشدید مغناطیسی»؛ «ام‌آرآی»، همان که چند سالی است عضو ثابت خانواده مراکز تصویربرداری شده و در نسخه بیشتر بیماران با مشکلات عضله‌ای و ارتوپدی جاخوش کرده است. ایرانی‌ها اما خودشان را محدود به این واژه‌ها و معنی آنها نمی‌کنند، هر قسمتی از بدنشان که درد بگیرد، هر جایشان که مشکلی پیدا کند، زودتر از خود پزشک، نسخه می‌پیچند، نوع بیماری را تشخیص می‌دهند، دوا تجویز می‌کنند و خودشان را در صف نوبت‌دهی آزمایشگاه و سونوگرافی و تصویربرداری و... می‌بینند. حالا از چند ‌سال پیش «ام‌آرآی» به لیست روش‌های تشخیصی‌شان اضافه شده. آنها به ام‌آرآی علاقه دارند و این روش تشخیصی پیشرفته را بهترین راه برای اطلاع از دردشان می‌دانند، حتی اگر بابت هر بار ام‌آرآی، بالای ١٠٠‌هزار تومان پرداخت کنند، اما باز هم از پزشک درخواست ام‌آرآی می‌کنند. پزشکان اما این درخواست را بی‌پاسخ نمی‌گذارند. از آن سو مراکز پاراکلینیک (تشخیصی – درمانی)، همان‌ها که خدمات بالینی پزشکی را انجام می‌دهند، از این فضا، نهایت استفاده را کرده‌اند. آنها تنها به این ارجاع‌های گاه و بیگاه از سوی پزشکان، اکتفا نکرده‌اند و با قراردادهای نانوشته‌ای میان خود و برخی از پزشکان، تجارت پرسودی را رقم زده‌اند. پزشک ام‌آر‌آی تجویز می‌کند، بیمار را به مرکز مورد نظرش می‌فرستد و آخر ماه، برای هر نفری که به این مرکز فرستاده، ‌درصدی می‌گیرد. اقدامی که به گفته داریوش طاهرخانی، عضو شورایعالی سازمان نظام پزشکی، براساس آیین‌نامه‌های انتظامی، تخلف است و قابل پیگیری.

Image

اما تخلف‌ها تنها به این موضوع محدود نمی‌شود. برخی از پزشکان، دستگاه ام‌آر‌آی چند‌ میلیارد تومانی را می‌خرند و در فلان بیمارستان یا مرکز مستقرش می‌کنند. بعد از آن است که مقصد بیشتر بیماران همان مرکز یا بیمارستان می‌شود. تجویزی که به گفته یکی از مدیران مرکز تصویربرداری در ٧٠ تا ٩٠‌درصد موارد، ضروری نیست و با یک رادیولوژی ساده بسیاری از بیماری‌ها یا مشکل قابل تشخیص است. تمام آنهایی که در مراکز ام‌آر‌آی فعال هستند، از این ماجرا باخبرند و تعدادی از آنها که وارد این تعامل شده‌اند، از رابطه مالی می‌گویند که به‌هرحال بر روی درآمدشان تأثیر گذاشته: «پزشکانی که همیشه بیمارانشان را به مرکز خاصی برای آزمایش یا رادیولوژی و ام‌آر‌آی می‌فرستند، بابت هر بیمار‌ درصدی می‌گیرند. این هم به صورت یک قرارداد نوشته شده نیست، خود مرکز، در پایان هر ماه، پول را داخل بسته می‌گذارد و برای پزشک موردنظر می‌فرستد.» این را مدیر یکی از همین مراکز ام‌آر‌آی که خودش هم وارد این معامله شده به «شهروند» می‌گوید. کسی که سال‌ها در بخش پاراکلینیک مشغول به کار است و خودش از این تعامل با پزشکان سود می‌کند: «خودم سال‌هاست با پزشکان در ارتباط هستم تا برایمان بیمار بفرستند. البته این تعامل تنها برای ام‌آر‌آی نیست، در بخش آزمایشگاه و سونوگرافی هم ما این روابط را داریم، کلاً در سیستم درمان روش به این صورت است که منشی برخی از پزشکان، تعاملی با مراکز پاراکلینیک برقرار می‌کنند و از این طریق، برای همان مرکز مورد نظر، بیمار می‌فرستند. یعنی بیمار هر خدمت پاراکلینیکی که بخواهد بگیرد را از همان محل مورد نظر دریافت می‌کند و در مقابل آن مرکز بابت هر بیمار، ‌درصدی را به پزشک می‌دهد، مثلا برای هر بیمار بین ١٠ تا ٢٠‌هزار تومان می‌دهند.» او از تجربه‌هایش در این مرکز می‌گوید، از بیمارانی که واقعا نیازی به ام‌آر‌آی ندارند اما به توصیه و تجویز پزشکان نسخه در دست می‌آیند و در صف‌های طولانی انتظار می‌کشند. می‌گویند پزشک سرش شلوغ است، به‌جای رفت‌و آمدهای زیاد بیمار، یک بار ام‌آر‌آی تجویز می‌شود و ریشه بیماری مشخص.

اما مدیر همین مرکز می‌گوید که روش‌های تشخیصی چند مرحله دارد، ابتدا یک گرافی ساده است، بعد رنگی و درنهایت می‌رسد به سی‌تی‌اسکن یا ام‌آرآی. اما حالا همه از همان ابتدا به مراکز ام‌آر‌آی هدایت می‌شوند: «برخی از پزشکان نمی‌خواهند برای معاینه بیماران وقت بگذارند، دلیل دیگر، همان روابط و مسائل مالی است. این موضوع برای آزمایش خون هم صدق می‌کند، از‌ سال ٩٣، تعرفه سونوگرافی و آزمایشگاه، ٢٠٠‌درصد افزایش داشته و بیمار ناچار است هزینه زیادی را تنها برای چند آزمایش پرداخت کند.» یکم مردادماه بود که یکی از اعضای کمیته خود مراقبتی، به معضل کم بودن زمان ویزیت بیمار اشاره کرد. حمیداله بهادر، گفته بود که به‌طور استاندارد پزشک عمومی حداقل ۸ دقیقه و پزشک متخصص ۱۵ دقیقه زمان برای ویزیت بیمار باید اختصاص دهد درحالی‌که گاهی در برخی مراکز پزشکی در ساعت حدود ۲۰ بیمار ویزیت می‌شوند. ایرج خسرونیا، رئیس انجمن متخصصان داخلی هم دراین‌باره به «شهروند» می‌گوید: «برخی پزشکان در ٥ ساعت، ٥٠ بیمار را ویزیت می‌کنند.» شلوغی مطب‌ها خود ماجرای دیگری است. به گفته خسرونیا، تعدادی از پزشکان شهرت زیادی پیدا کرده‌اند و از همه جای کشور مراجعه‌کننده دارند، اما باید توجه کرد که اگر ٢٠‌هزار پزشک در تهران وجود داشته باشد، شاید فقط ‌هزار مطب شلوغ باشند و ١٩‌هزار مطب دیگر، وقت کافی داشته باشند. بیماران خودشان هم گاهی در پروسه چشم و هم‌چشمی قرار دارند.

صف‌های طولانی و شلوغ ام‌آرآی

حالا خیلی‌ها بیمه تکمیلی دارند، بیمه‌ای که هزینه ام‌آر‌آی را به صفر رسانده، اما رایگان بودن ام‌آر‌آی، دلیل موجهی برای تجویز فراوان آن نیست: «پزشک براساس تخصصش روش تشخیصی را تجویز می‌کند، شاید بیمار درخواست‌های زیادی داشته باشد، اما نمی‌شود به آنها پاسخ داد.» بیماران با مشکلات ستون مهره‌ای، کمر و گردن، مشتریان پر و پا قرص مراکز ام‌آر‌آی هستند، مشتریان دستگاه‌هایی که به گفته مدیر این مرکز ام‌آر‌آی، قیمت برخی از آنها به ٨ تا ١٣‌میلیارد تومان می‌رسد: «ما در این مرکزی که هستیم از ٨صبح تا ٤ بامداد روز بعد، ٥٠ تا ٨٠ بیمار را ام‌آر‌آی می‌کنیم، مرکز به صورت ٢٤ ساعته فعال است و تنها برای ٤ ساعت دستگاه خاموش می‌شود. برخی از مراکز در یک روز ١٢٠ بیمار هم دارند، هر بیمار به‌طور متوسط ١٠ تا ١٥ دقیقه معطل می‌شود و شاید یکی از دلایل اقبال مردم از این دستگاه، همین سرعت آن باشد.» به گفته او، برخی مراکز در تهران، همیشه وقت‌شان پر است، مثل مرکز تصویربرداری بابک در بیمارستان پارس. مرکزی که تحت پوشش بیمه نیست و سهامداران آن پزشکان خود بیمارستان پارس هستند. او می‌گوید که ام‌آرآی، مافیایی دارد.

دستگاه‌های انحصاری

خانم «شین» پرستار مرکز تصویربرداری یکی از بیمارستان‌های خصوصی، هم همه اینها را تأیید می‌کند و به «شهروند» می‌گوید: «برخی پزشکان بیمارستان‌ها، سهامدار هستند و دستگاه ام‌آر‌آی را آنها خریده‌اند، همین هم می‌شود تا فقط ام‌آر‌آی همان مرکز را قبول داشته باشند، یعنی اگر بیمار به مرکز دیگری برود، آن را نمی‌پذیرند.» او می‌گوید که برخی پزشکان کاسبی خوبی از مراکز پاراکلینيک به هم زده‌اند. یک ام‌آر‌آی غیرضروری با مقداری دارو و چند تصویربرداری دیگر، کلی پول می‌شود: «این موضوع تنها برای ام‌آر‌آی نیست، الان شما با هر مشکلی به درمانگاه مراجعه کنید، برایتان سرم می‌زنند، ممکن است از شب تا صبح نزدیک به ٢٠٠ سرم تزریق شود و آن درمانگاه هر شب، نزدیک به ٢‌میلیون تومان تنها از طریق سرم به دست آورد.» او در مرکز پرمراجعه‌ای برای ام‌آر‌آی فعال است، اما می‌گوید ٩٠‌درصد بیماران واقعا احتیاجی به این کار ندارند: «وقتی یکی از پزشکان به مرخصی می‌رود، میزان ام‌آر‌آی ما پایین می‌رود، چرا که مثلا آن پزشک، آمار بالایی از بیماران ام‌آرآیی را در مرکزمان دارد، زمانی هم که دستگاه جدید خریده می‌شود، میزان ارجاع بیمار بیشتر هم می‌شود، به‌هرحال باید هزینه خرید آن دستگاه تأمین شود.» ام‌آر‌آی ضرری به بیماران وارد نمی‌کند، مگر این‌که تزریقی باشند: «ام‌آرآیی واقعی است که تزریقی باشد، انواع و اقسام بیماری و ناراحتی‌ها را هم تشخیص می‌دهد، اما معمولا یک روش تشخیصی پیشرفته و برای اطمینان بیشتر از یک بیماری مانند سرطان مورد استفاده قرار می‌گیرد، اما نکته اینجاست که خیلی از بیماری‌ها را می‌توان با سونوگرافی مشخص کرد، اما باز هم به ام‌آر‌آی ارجاع داده می‌شود.» به گفته او، با ورود دستگاه‌های ام‌آرآی، سونوگرافی خیلی افت کرده است: «به‌هرحال ام‌آرآی، روش دقیقی برای تشخیص است و در جراحی‌ها خیلی کمک می‌کند، مثلا جای یک غده را به خوبی مشخص می‌کند و کاری که با جراحی انجام می‌شود را می‌توان از طریق ام‌آر‌آی بدون جراحی انجام داد.» پرستار این مرکز تصویربرداری از بیمارانی می‌گوید که با دستگاه ام‌آر‌آی سلفی می‌گیرند: «مردم این دستگاه را دوست دارند، برخی‌شان لباس مخصوص را که تنشان می‌کنند، با دستگاه عکس می‌گیرند.»
مریم، دستگاه ام‌آر‌آی را دوست ندارد، با آن هم عکس یادگاری نگرفته، اما وقتی در تصادفی، مچ پایش آسیب دید و با تصویر ام‌آر‌آی به پزشک یکی از بیمارستان‌های تأمین‌اجتماعی مراجعه کرد، متوجه شد که واقعا هم نیازی به این کار نداشته: «پزشک به من گفت که مشکل پیچ‌خوردگی پایم، با یک عکس ساده هم قابل تشخیص بود اما وقتی بعد از تصادف به اورژانس یک بیمارستان خصوصی رفتم، به من گفتند باید ام‌آر‌آی بگیرم.»
مرتضی اما جزو بیمارانی است که از پزشک درخواست ام‌آر‌آی کرده: «گردن
م درد می‌کرد و خودم به پزشک اصرار کردم که برایم ام‌آر‌آی بنویسد، او هم نوشت. می‌خواستم مطمئن بشوم، مشکلی ندارم با این‌که پزشک این اطمینان را داده بود.»

تهران ١٧٠ دستگاه ام‌آر‌آی دارد

تهران، پنج برابر لندن دستگاه ام‌آر‌آی دارد. این را ١٠‌سال پیش رئیس وقت مرکز مدیریت بازرگانی و تجهیزات پزشکی وزارت بهداشت اعلام کرد که نتیجه یک بررسی بود. با این حال اما رئیس فعلی اداره کارشناسی واردات تجهیزات پزشکی همین وزارتخانه آن را رد می‌کند و رئیس انجمن رادیولوژی ایران می‌گوید که این مقایسه درست نیست، چون نظام سلامت ایران نظام ارجاع ندارد و انگلستان دارد. اما این‌گونه به نظر می‌رسد که از ١٠‌سال پیش، وزارت بهداشت نسبت به رشد قارچ‌گونه مراکز ام‌آر‌آی نگران شد. در همان گزارش بود که ابراهیم متولیان به‌عنوان مسئول وقت تجهیزات پزشکی در وزارت بهداشت اعلام کرده بود که از میان تمام روش‌های تشخیصی و تصویر‌برداری سی‌تی‌اسکن، پزشکی هسته‌ای، رادیولوژی، آنژیو‌گرافی، ماموگرافی، سونوگرافی، دانسیتومتری، تصویر‌برداری دندان و رادیوتراپی، روش تصویر‌برداری از طریق ام‌آر‌آی از بیشترین توزیع نامناسب در سطح کشور به‌خصوص در شهر تهران برخوردار است. این درحالی است که به ازای هر دستگاه ام‌آر‌آی در ایران ٧٠٠‌هزار نفر بهره‌مند می‌شوند اما مثلا در کشور کانادا از هر دستگاه ام‌آر‌آی یک‌میلیون نفر و در کشور سوئد، یک‌میلیون و ٢٠٠هزار نفر بهره‌مند می‌شوند. براساس اعلام وزارت بهداشت در‌ سال ٨٥، بیش از ٢٠٠ درخواست به صورت مشخص برای راه‌اندازی مرکز تصویربرداری «ام‌آرآی»، به وزارت بهداشت رسید، درحالی‌که تعداد دستگاه‌های ام‌آر‌آی در کل اتحادیه اروپا با بیش از ١٣ کشور و ٣٠٠‌میلیون نفر جمعیت در حدود ٣٠٠ دستگاه است. به گفته متولیان، میزان استاندارد این دستگاه‌ها به ازای هر ٥/١‌میلیون نفر یک دستگاه است، یعنی در تهران تنها به ١٥ دستگاه ام‌آر‌آی نیاز است.
تهران به ١٥ دستگاه ام‌آر‌آی احتیاج دارد و جلال جلال شکوهی، رئیس انجمن رادیولوژی به «شهروند» می‌گوید که تنها در پایتخت ١٧٠ تا ١٨٠ دستگاه و در کل کشور ٢٧٠ تا ٣٠٠ دستگاه وجود دارد. با این حال او معتقد است که شاید در مقایسه با کشورهایی مانند استرالیا، کانادا و انگلیس، تعداد دستگاه‌های ام‌آر‌آی تهران زیاد باشد، اما در قیاس با کشورهایی مانند آلمان، آمریکا، کره‌جنوبی و حتی ترکیه، تعداد دستگاه‌های ما کم است، چون شرایط نظام سلامت ما شبیه این کشورهاست. او می‌گوید که برای هر ٥٠٠‌هزار نفر یک دستگاه ام‌آر‌آی لازم است. بنابراین اگر جمعیت استان تهران را ١٣‌میلیون نفر تصور کنیم، تهران با این عظمت تنها به ٢٦ دستگاه نیاز دارد نه ١٧٠ تا ١٨٠ دستگاه. دستگاه‌هایی که با عادی‌ترین کیفیت، ٥‌میلیارد تومان خریده می‌شود. این وضع حاکی از صدور بی‌رویه مجوز ورود دستگاه ام‌آرآی، بدون توجه به میزان جمعیت و توزیع جغرافیایی آن است.
هرچند جمال تولی، رئیس اداره کارشناسی واردات تجهیزات پزشکی وزارت بهداشت تأکید می‌کند که معاونت درمان وزارت بهداشت، کار صدور مجوز براساس سطح‌بندی را عهده‌دار است و در این زمینه به توزیع جغرافیایی آن توجه می‌کند. او به «شهروند» می‌گوید: «ورود هر یک از این دستگاه‌ها باید از طریق نمایندگی صورت بگیرد و درنهایت از طریق سامانه‌های سازمان تجارت و گمرک دستگاه وارد کشور شود. این‌طور نیست که هرکس بخواهد دستگاه‌های این‌چنینی را وارد کند، چرا که باید هم مجوز آن از معاونت درمان وزارت بهداشت گرفته شود و هم از سوی همین معاونت مشخص شود این دستگاه در چه محلی باید قرار داده شود.» براساس اعلام این مسئول در وزارت بهداشت، سطح‌بندی معاونت درمان، برای توزیع عادلانه و یکسان این دستگاه در کشور است، البته این موضوع تنها محدود به دستگاه ام‌آر‌آی نیست و دستگاه لیزر و سی‌تی‌اسکن و هفت دستگاه دیگر را هم شامل می‌شود.

تحمیل هزینه‌های بالا به بیمه‌ها با تجویز بی‌رویه ام‌آر‌آی

دست‌های پنهان مراکز تصویربرداری را محمد شریفی‌مقدم، قائم‌مقام سازمان نظام پرستاری تأیید می‌کند. او از تعامل دو سویه مراکز پاراکلینیک و برخی پزشکان خبر دارد و به «شهروند» می‌گوید: «می‌توان گفت که در این حوزه مافیایی وجود دارد اما برای ثابت کردنش باید سندی ارایه داد. به‌هرحال زد و بند در این حرفه زیاد است، نه‌تنها در بخش ام‌آر‌آی که در بخش‌های دیگر. سازمان‌های بیمه‌گر باید بر این هزینه‌کردها اشراف داشته باشند.» شریفی‌مقدم به موضوع دیگری هم اشاره می‌کند، آن هم محدودیت‌هایی است که دولت برای بیمه‌ها ایجاد کرده: «تیرماه امسال هیأت دولت در مصوبه‌ای، برای بیمه محدودیت‌هایی ایجاد کرد، یعنی برای دفترچه‌های بیمه سقف ریالی تعیین شده و بیمار بیشتر از یک مبلغ مشخص نمی‌تواند از بیمه‌اش استفاده کند، اینها بیشتر شامل حال خدمات سرپایی می‌شود.»
قائم‌مقام سازمان نظام پرستاری می‌گوید که چون در کشور بیمه‌ها دولتی هستند، ارایه‌دهنده و هزینه‌کننده خدمات یک نفر هستند. از این‌رو، نظارت کافی صورت نمی‌گیرد: «برخی خدمات به دلیل بیمه بودن، به میزان زیادی تجویز می‌شود، خدماتی که ٩٠درصدش را بیمه پرداخت می‌کند. همین هم می‌شود تا با تجویز زیاد این خدمات، هزینه‌های فراوانی به نظام سلامت تحمیل شود. مثلا همین ام‌آر‌آی که هزینه بالایی به بیمه‌ها وارد می‌کند.» با این‌که قائم‌مقام سازمان نظام پرستاری به اعمال برخی محدودیت‌ها برای استفاده از دفترچه‌های بیمه اشاره می‌کند، اما محمد فروزان‌فر، رئیس اداره نظارت و ارزیابی اداره کل درمان غیرمستقیم سازمان تأمین‌اجتماعی این موضوع را تأیید نمی‌کند و می‌گوید: «بیماران در استفاده از دفترچه‌های درمانی به‌جز موارد رعایت اندیکاسیون‌های علمی برای تجویز دارو و گرفتن برخی خدمات پاراکلینیک مثل ام‌آر‌آی محدودیتی ندارند.» او در یک مصاحبه مکتوب با «شهروند» از نظارت سازمان تأمین‌اجتماعی بر نسخه‌ها خبر می‌دهد و این را اضافه می‌کند: «سازمان تأمین اجتماعی براساس وظیفه‌ای که در خرید خدمات تشخیصی درمانی دارد از طریق شوراهای علمی – تخصصی دفاتر اسناد پزشکی استان‌های کشور با استفاده از پزشکان متخصص و فوق تخصص با برگزاری جلسات منظم نسبت به بررسی موارد تجویزی پزشکان برای بیماران در حوزه‌های مختلف اقدام و نتایج بررسی‌های خود را از طریق دفاترش به پزشکان اعلام می‌کند.» به گفته او، تعداد درخواست خدمات تشخیصی توسط پزشکان امری نسبی است که با توجه به میانگین‌های استانی و منطقه‌ای قابل تجزیه و تحلیل است.
سازمان تأمین‌اجتماعی با پزشکان متخلف برخورد می‌کند. این برخورد یا به صورت تذکر است یا قطع همکاری یا گرفتن جریمه و معرفی به نهادهای ذیصلاح قانونی. این را فروزان‌فر می‌گوید و تأکید می‌کند که بیشترین میزان تجویز ام‌آر‌آی در کشور، از سوی جراحان متخصص مغز و اعصاب و پزشکان متخصص ارتوپد صورت می‌گیرد.
هدایت بیمار به مرکز خاص، تخلف است
نظام سلامت با مافیای ام‌آر‌آی مواجه است؟ این سوالی است که از داریوش طاهرخانی، عضو شورایعالی سازمان نظام پزشکی پرسیده می‌شود و او به «شهروند» می‌گوید: «نمی‌شود به‌طور قطعی در این‌باره صحبت کرد، اما می‌توان گفت که براساس آیین‌نامه انتظامی نظام پزشکی، ارجاع بیمار به یک مرکز خاص تخلف است.» او ادامه می‌دهد: «یک پزشک چه درخصوص نسخه‌های دارویی و چه در مورد خدمات پاراکلینیکی، نباید بیمار را به یک مرکز خاص هدایت کند. همان‌طور که بیمار در انتخاب پزشک، مختار است، در انتخاب مرکزی که خدمات پاراکلینیک انجام می‌دهد هم آزاد است.» با همه اینها این مسئول در سازمان نظام پزشکی، اعتقادی به دست‌های پنهان در ماجرای ام‌آر‌آی ندارد و معتقد است که میزان عرضه و تقاضا در این بخش، تعادلی ندارد، دلیل آن هم صف‌های طولانی برای ام‌آر‌آی است: «این‌که می‌گویند برخی پزشکان تجویزهای بی‌رویه می‌کنند، نیاز به اثبات دارد. این موضوع باید از سوی سازمان‌های بیمه‌گر و وزارت بهداشت مشخص و اعلام شود. آنها هستند که باید عملکرد پزشکان را ارزیابی کنند و بگویند تجویز ام‌آرآی، ضروری بوده یا خیر. بنابراین نباید به صرف ادعای برخی افراد و بدون ارایه گزارش رسمی از مراجع ذیصلاح به قضاوت این موضوع پرداخت.»
به گفته او، تنها وزارت بهداشت به‌عنوان متولی درمان است که می‌تواند عملکرد علمی پزشکان را مورد ارزیابی قرار دهد و درنهایت اگر پزشکی، در موارد غیرضروری، درخواست ام‌آر‌آی یا هر خدمت پاراکلینیک دیگری کرده باشد، آن فرد را شناسایی و به سازمان نظام پزشکی معرفی کند: «سازمان‌های بیمه‌گر هم با توجه به ارزیابی ماهانه نسخه پزشکان، اگر با مواردی برخوردند که میزان تجویز روش‌های تشخیصی با استاندارد فاصله داشت، می‌توانند موضوع را به سازمان نظام پزشکی اعلام کنند.» برخی می‌گویند پزشکان برای کوتاه کردن مسیر تشخیص، ام‌آر‌آی را تجویز می‌کنند، یعنی چون زمان کافی برای شنیدن شرح حال بیمار ندارند، ترجیح می‌دهند از این روش‌های تشخیصی پیشرفته استفاده کنند. طاهرخانی درباره این موضوع هم توضیح‌هایی می‌دهد: «این اقدام با اصول علمی فاصله دارد. گرفتن شرح حال بیمار، نخستین قدم است. پزشک پس از اخذ شرح حال، تشخیص‌های مختلف را در ذهنش طبقه‌بندی می‌کند و درنهایت از روش پاراکلینیک کمک می‌گیرد تا به تشخیص صحیح برسد چرا که ممکن است راه دشواری برای رسیدن به تشخیص وجود داشته باشد.»
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

قطار مردگان تشنه‌لب در بیمارستان‌های لندن جنجال آفرید!

پستتوسط najm134 » سه شنبه آگوست 14, 2018 8:33 am

قطار مردگان تشنه‌لب در بیمارستان‌های لندن جنجال آفرید!


Image
[color=#FF0000]روزنامه تلگراف چاپ لندن برای اولین بار پرده از رازی برداشت که به نظر می‌رسد قطره‌ای از دریای واقعیت مدیران بی‌لیاقت و البته اتوکشیده انگلیس باشد. موضوعی که دقیق نشان داد که یک انگلیسی حتى به انگلیسی هم رحم نمی‌کند!
آنقدر به بيماران اهمال مي شود حتى براى آب خوردن دادن كه منجر به مرك مي كردد آن هم مرگ 1000نفر در ماه فقط به خاطر تشنگی[
/color]
این روزنامه در گزارش خود آورده است که عدم اعتنای پرستاران به بیماران بیمارستان به حدی رسیده است که هرماه ۱۰۰۰ نفر فقط براثر تشنگی روی تخت بیمارستان از دنیا می‌روند و هیچ اعتنایی به آن‌ها نمی‌شود.
موضوعی که شاید فکر می‌کردیم فقط در اتیوپی یا صحرای غربی آفریقا با آن مواجه باشیم.

این افراد که به علت جراحات و شبیه آن به‌شدت با کاهش مایعات بدن روبرو بوده‌اند به علت عدم رسیدگی تشنه‌لب از دنیا رفتند. به‌نحوی‌که خود گزارش تصریح می‌کند که در برخی موارد فقط اگر پرستار چند لیوان آب می‌داده که بخورند کافی بوده و حتی نیاز به تزریق مایعات هم نبوده است.
اگر پرستاران به وظایف خود عمل کنند
در ادامه این گزارش اضافه می‌کند سازمان‌های نظارتی بیمه در انگلیس اضافه کرده‌اند که اگر پرستاران به وظایف خود عمل کنند ، قطعاً سالیانه جلوی مرگ ۴۰ هزار نفر در بیمارستان‌های آن کشور گرفته خواهد شد.
در بخش پایانی این گزارش آمده است که این‌ها فقط آمار مرگ‌ومیر ناشی از کمبود آب و غذا در بیمارستان‌ها است و در کمال تعجب ادامه می‌دهد، هرسال ده‌ها هزار تن در بیمارستان‌های انگلیس به خاطر تشخیص اشتباه دکترها فوت می‌کنند که خود آمار دهشت‌آوری است.
اطلاعات محرمانه‌ای در مورد پزشکی در نظام دولتی اروپا
دوستان ما در ۲۰۲۵ در گفتگو با برخی جراح‌های بیمارستان‌های اروپا به اطلاعات بسیار محرمانه‌ای در مورد پزشکی در نظام دولتی اروپا دست پیدا کردند که نشان می‌دهد این مرگ‌های ناشی از تشنگی و تشخیص اشتباه و مانند آن، به‌احتمال بسیار بالا کاملاً عمدی و طبق قراردادهای مخفی و زیرمیزی بین شرکت‌های بیمه و روسای بیمارستان‌ها اتفاق می‌افتد.
قراردادهایی که پول کلانی را به جیب رئیس بیمارستان واریز می‌کند و از آن‌طرف عملاً بیمه را از شر ادامه حمایت از بیمار آسوده‌خاطر می‌سازد.
منبع: Telegraph
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

Re: طب تجاري

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه فبريه 26, 2019 10:26 pm

انفجار دستگاه مانومتر و فوت بیمار در سمنان


انفجار مانومتر کپسول اکسیژن در بیمارستان کوثر باعث شد یک بیمار فوت کند.

Image

به گزارش «تابناک» به نقل از خبرگزاری صدا و سیما، دکتر گوهری معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی سمنان درباره این حادثه گفت: این حادثه ساعتی پیش در حین انتقال یک بیمار 50 ساله از اتاق عمل به بخش ICU رخ داد.

وی در تشریح این حادثه گفت: این بیمار بیست و چهارم بهمن، با سابقه بیماری دیابت، قلبی و نارسایی مزمن کلیوی به علت خونریزی شدید گوارشی به بیمارستان کوثر مراجعه کرد و تحت درمان قرار گرفت.

گوهری افزود: به علت شدت خونریزی، بیمار کاندید جراحی تشخیصی شد ولی در اتاق عمل به علت مشکل قلبی با تشخیص پزشکان و رضایت همراهان بیمار، عمل جراحی کنسل و بیمار برای انتقال به ICU آماده شد.

معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی سمنان گفت: درحین انتقال، مانومتر کپسول اکسیژنی که به بیمار متصل بود دچار حادثه و این انفجار سبب فوت بیمار شد.

وی با بیان اینکه کارشناسان برای بررسی حادثه در محل حضور داند گفت: علت انفجار نیاز به کارشناسی دارد و غیر از متوفی به کسی آسیب نرسیده است.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

دکتر همیشه هم محرم نیست!

پستتوسط najm134 » جمعه مارس 08, 2019 12:55 am


دکتر همیشه هم محرم نیست!

حفظ حریم شخصی و شرعی بیماران در زمان حضورشان در بیمارستان‌ دغدغه بسیاری از افراد به خصوص زنان است که به رغم قانون‌های وضع شده در این باره، بازهم مواردی گزارش می‌شود که از عدم رعایت این موازین در بیمارستان‌ها حکایت دارد.

Image
گروه خانواده؛ عطیه‌همتی: «دکتر همیشه محرم نیست» این، جمله کلیدی و مهمی‌ست که بسیاری از زنان و حتی مردانی که مجبور بودند مدتی را در بیمارستان بگذرانند آن را به ما می‌گویند. گله‌ای که در چندین مورد مستقیم و غیرمستقیم همواره مطرح شد و هیچ وقت هم جواب درستی به آن داده نشد. از نبود سونولوژیست‌های خانم در زمان‌های اضطراری مانند شب‌ها، گله از لباس‌هایی که بیمارستان برای پوشش در اختیار بیماران قرار می‌دهد تا حضور بی‌مورد افراد مختلف زمان زایمان زنان و حتی برخی خواسته‌های غیرمتعارف از زنان بعد از زایمان از جمله این موارد است.

در سال 77 به این منظور قانونی به نام «قانون انطباق امور اداری و فنی موسسات پزشکی با موازین شرعی» با قید دو فوریت به تصویب مجلس پنجم رسید و بعد از آن به دولت نیز ابلاغ شد. با وجود بهبود شرایط بعد از تصویب این قانون هنوز با گذشت 20 سال مواردی گزارش می‌شود که بدیهی‌ترین نکات پیرامون حریم شخصی و شرعی بیمار در آن رعایت نمی‌شود. از طرفی مسوولین وزارت بهداشت همواره میان صحبت‌هایشان اعلام کردند که برای اجرایی شدن قطعی این قانون با کمبود پزشک، رادیولوژیست و سونولوژیست خانم مواجه هستند.

برای پرداختن پیرامون این دغدغه با «معصومه بازرگان» مدیر سابق بیمارستان حضرت زینب (ع) شیراز و از اعضای اصلی تنظیم این قانون و بعد از آن بازرس اجرایی این قانون در استان فارس به عنوان یکی از نمونه‌ترین استان‌های کشور که توانستند این قانون را در این استان بزرگ اجرایی کنند گفتگو کردیم.

شما از جمله کسانی هستید که در زمان تنظیم قانون انطباق امور اداری و فنی موسسات پزشکی با موازین شرعی حضور داشتید. آن زمان که این قانون تنظیم شد به چه چیزهایی دقت کردید؟

در اردیبهشت ۷۷ این قانون به تصویب مجلس و شورای نگهبان رسید و به مراکز پزشکی و درمانی ابلاغ شد. دانشگاه علوم پزشکی شیراز از همان سال کمیته‌ای برای اجرای قانون انطباق تشکیل داد. در این کمیته افراد صاحب‌نظری دعوت شدند که می‌توانستند راجع به این موضوعات نظر بدهند. من هم آن موقع مدیر بیمارستان زنان و زایمان زینبیه شیراز بودم. این کمیته ماهی یکبار تشکیل می‌شد. ما در این جلسات مصوباتی داشتیم که ابلاغ و پیگیری می‌شد. تا اینکه سال ۸۹ برای من ابلاغی زدند که مسئول نظارت این قانون در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی استان فارس باشم. من از تیرماه ۸۹ به عنوان بازرس مشغول کار شدم.

بعد از بازرس شدن به چه نکاتی در بیمارستان‌ها دقت کردید؟

بر اساس آئین‌نامه قانون انطباق، شاخص‌هایی را برای بیمارستان‌ها مشخص کردیم که بر مبنای آنها بیمارستان‌ها را مورد ارزشیابی قرار بدهیم. در طی بازدید‌هایی که انجام می‌دادیم به این دقت می‌کردیم که ببینیم به چه شکل می‌توانیم به رعایت حقوق شرعی بیماران، به خصوص خانم‌ها نزدیک شویم.

در این بازرسی‌ها به چه مواردی بیشتر دقت می‌کردید و سعی کردید مشکلات را چطور و با چه پیشنهاداتی حل کنید؟

اولین وهله این بود که بررسی کنیم مسئولین بیمارستان‌ها خودشان چقدر نسبت به رعایت این قانون حساس هستند؟ آیا بیمارستان بخش‌های خاصی برای بانوان دارند؟ آیا مراقبت‌هایی که برای بانوان نیاز است، توسط بانوان انجام می‌شود یا آقایون هم در آن دخالت دارند؟ توجه به تعداد پزشک‌های آقا و خانم نسبت به مراجعه کننده‌های آقا و یا خانم چقدر است؟ در مورد باقی گروه‌های درمانی مانند فیزیوتراپ، رادیولوژی و آزمایشگاهها بسیار سختگیری داشتیم که حتما برای خانم‌ها از خانم و برای آقایون، از متخصصین آقا استفاده شود. چون می‌دانستیم این ظرفیت وجود دارد. اگر مشاهده می‌کردیم که مثلا رادیولوژی یک خانم را آقا انجام داده، یادداشت می‌کردیم و از امتیاز آن بیمارستان کم می‌کردیم و در نتیجه ممکن بود، خدماتی که قرار بود دانشگاه علوم پزشکی به آن بیمارستان بدهد لغو می‌شد.


Image
در مورد بخش زنان و زایمان نیز خیلی سختگیری داشتیم که حتی ورود خدمه مرد در این بخش مطلقا ممنوع است. اگر به ما گزارش می‌شد که یک آقای خدمه وارد این بخش شده، به هیچ عنوان نمی‌پذیرفتیم. حتی مواردی وجود داشت که ممکن بود یک خانم سنگین وزن باشد و نیاز باشد از یک مرد کمک بگیریم. ما بیمارستان‌ها را ملزم کردیم از شیوه‌ای برای انتقال مریض استفاده کنند که نیاز به حضور آقا نباشد. برای ورود به بخش زنان و زایمان گفتیم یا باید آیفون در بخش زنان و زایمان باشد که مشخص شود، قرار است چه کسی وارد این بخش شود یا اینکه یک نیروی انتظامات خانم در آنجا حضور داشته باشد. برای اتاق عمل هم لباس‌هایی طراحی کردیم که مقنعه‌های کلاه‌دار بود که علاوه بر موی سر گردن مریض هم پوشانده می‌شد. گان‌های پشت باز گله همیشگی زنان و حتی بیماران مرد بود که ما بیمارستان‌ها را ملزم کردیم، از یک گان دوربرگردان استفاده کنند که کاملا برای خانم‌ها پوشش داشت و الان اتاق عمل‌های استان فارس ملزم به استفاده از همین گان‌ها هستند.

استفاده از دکتربیهوشی آقا در اتاق عمل، گله بسیاری از خانم‌هاست و حتی دوست دارند که دکتر بیهوشی آنها هم خانم باشد. باتوجه به اینکه تعداد متخصص بیهوشی خانم زیاد نیست. چاره این کار چیست؟

Image
باتوجه به نوع پوششی که برای مریض مشخص کردیم که دیگر عریانی سابق را ندارد، حل این مساله راحت‌تر شد. باید بگویم که تعداد متخصصین بیهوشی خانم واقعا کم است. ما این مساله را این‌طور حل کردیم که متخصص بیهوشی همراه با یک کارشناس بیهوشی در اتاق عمل حضور پیدا می‌کند. دستورات را به کارشناس بیهوشی خانم می‌دهد و کارشناس آن‌ها را اجرا می‌کند. البته ما در شیراز بیمارستانی به نام حضرت زینب داریم که کاملا زنانه است و اصلا متخصص بیهوشی آقا آن‌جا نداریم.

باتوجه به اینکه قانون در سال ۷۷ تصویب شده‌است به نظر شما این قانون بعد از گذشت ۲۰ سال جامعیت لازم را دارد؟

قانون قانون است. اگر مشکلی هست، مقصر ما هستیم که درست اجرایی‌اش نکردیم. به طور مثال باید اورژانس‌ها را طوری مدیریت کنیم که حریم شخصی بیمار در آن‌جا هم حفظ شود.

زمان بازرسی‌های شما، از طرف بیمارستان یا کادر پزشکی، مواردی وجود داشت که به دغدغه‌های شما خرده بگیرند؟ مثلا بگویند که ما دنبال درمان هستیم شما دنبال چه چیزهایی هستید؟ یا طوری رفتار کنند که انگار اجرا کردن این قانون را لازم ندانند؟

بله، این رفتارها هم بوده، هم هست و هم خواهد بود. نمی‌شود توقع داشت که هر قانونی همیشه صد در صد اجرا شود. اما خوشبختانه رئیس دانشگاه علوم پزشکی شیراز پشتیبان این قانون بودند و در صورت تخلف خیلی جدی با افراد برخورد می‌کردند. اما بله بعضی به شوخی و جدی یا پشت سر حتی ما را مورد تمسخر قرار می‌دادند. برای بعضی پذیرش این موضوع سخت بود. ما اجرایی شدن این قانون در شیراز را راحت بدست نیاوردیم.

با این حال بیماران چطور می‌توانند گله‌های‌شان را درباره اجرایی نشدن قانون انطباق مطرح کنند؟ چون این قانون در برخی بیمارستان‌ها ممکن است رعایت نشود و این موضوع خاطره بدی را در ذهن بیماران و همراهان آن‌ها می‌سازد؟

برای همه امور پزشکی ما اداره بازرسی و شکایت در بیمارستان‌ها داریم که بیماران می‌توانند به آنجا مراجعه کنند و به آن‌جا شکایت کنند. اما کتمان نمی‌کنم که برای این موضوع پشتیبانی رئیس بیمارستان و مسئولین وزارت بهداشت خیلی مهم است و رعایت این موضوع برای خیلی‌ها علی‌السویه است. در شیراز اینطور است که ما ماهی یکبار کمیته انطباق را برای بیمارستان‌های بزرگ و دوماه یکبار برای بیمارستان‌های کوچکتر تشکیل می‌دادیم که بیمارستانها مشکلات‌شان را برای اجرای قوانین انطباق با ما در میان می‌گذارند. مثلا موردی داشتیم که آن‌ها را ملزم کرده بودیم که اطراف تخت بیماران بستری شده، باید پرده کشیده شود که حریم خصوصی بیمار حفظ شود تا در صورت کار روی بدن بیمار کسی شاهد عریانی بدن افراد نباشد. مسوولین بیمارستان اعلام کردند که ما از لحاظ بودجه برای تامین پرده مشکل داریم. آن‌ها مشکلات‌شان را با ما مطرح کردند. ما هم درباره این موضوع کمک‌شان کردیم.

بسیاری از خانم‌ها پیش از زایمان و یا حضور در بیمارستان استرس این موضوع را دارند که ممکن است در بیمارستان مواردی از نظر شرعی برایشان اتفاق بیفتد که ناراحت کننده باشد. اگربخواهید به این بیماران و به این مادرانی که چنین دغدغه و نگرانی دارند توصیه‌ای داشته باشید چه می‌‌‌گویید؟

جدای از مسائل شرعی، رعایت همه این موارد اصلا حق بیمار است. از آنها می‌خواهیم روی این مسائل که واقعا حق آنهاست پافشاری کنند. چطور وقتی پولی می‌دهیم و جنسی را می‌خریم دقت می‌کنیم همه معیارهایی را که می‌خواهیم داشته باشد و بعد خرید می‌‌کنیم. اینجا هم همین است مردم برای این امور هزینه می‌دهند، یا اینکه بیمه پول آن را پرداخت می‌کند و افراد باید در ازای این موضوع خدمات درست دریافت کنند. بیمارستان‌ها موظف هستند که این خدمت را که بر پایه قانون انطباق است، درست انجام دهند. اگر هرکدام از ما به سهم خودمان بخواهیم در صورت انجام نشدن این قانون، آن را پیگیری و شکایت کنیم شاید یکباره کن‌فیکون نشود اما به مرور نظارت بر این موضوع روز به روز بهتر خواهد شد و من خودم به شخصه این تفاوت را در چندسال اخیر نسبت به سال‌های قبل می‌بینم. وقتی درجه و ستاره بیمارستان از یک به دو می‌رسد، تعرفه‌هایشان هم تغییر می‌کند و بنابراین مجبورند خواسته‌هایی را که گروه نظارت دارد، اجرا کنند.

Image
اگر مردم این خواسته‌ها را با مسوولین بیمارستان مطرح کردند و تاثیری نداشت، باید چه کنند؟

بله، این امر هم ممکن است. ما در همه جا سلسله مراتب داریم. من به عنوان بیمار اگر در اتاق خودم خطایی دیدم باید به رئیس بیمارستان بگویم. در قدم بعد باید با آن دانشگاه علوم پزشکی که حامی بیمارستان مذکور است حرف بزنم. نمی‌شود که همینطور دست روی دست گذاشت. ما می‌دانیم که مجلس و شورای نگهبان نیز پیگیر این قانون هستند که اجرا شود. عده‌ای می‌گویند این موارد، اولویت وزارت بهداشت نیست. بله چون برای خیلی از ما این دست مسائل عادی شده‌است. اوایل که ما این کار را شروع کردیم عده‌ای به ما گفتند مگر باید اینطوری باشد؟ پزشک محرم است. پزشک محرم اسرار است نه محرم جنسیتی به این شکل رایج! الان که الحمدلله این همه پزشک و رادیولوژیست آقا و خانم داریم باید دیگر این موضوع حل شود. به نظرم مردم باید این موضوع را جدی بگیرند. اینطور نیست که مریض وارد بیمارستان شود هرکسی که روپوش سفید پوشیده به او محرم است. اگر ما خودمان به عنوان بیمار، حساس شویم و حق خودمان را مطالبه کنیم، مسوولین هم موظف به رسیدگی می‌شوند.

Image

خاطره‌ای از دوران بازرسی‌تان از بیمارستان‌ها برای اجرایی شدن این قانون دارید؟

یکبار در یکی از بیمارستان‌های خصوصی، یکی از بیماران خانم را دیدم که در یکی از راهروها با لباس خانگی نامناسب داشت بعد از زایمان قدم می‌زد. به آن بنده‌خدایی که از طرف بیمارستان کنار من حضور داشت گفتم این خانم مگر مریض بیمارستان نیستند؟ گفت چرا. گفتم پس چرا با لباس دیگری در بیمارستان قدم می‌زند؟ مگر شما لباس بیمارستان ندارید؟ گفت چرا ولی این خانم حاضر به پوشیدن این لباس نشده‌است. گفتم اینطوری که نمی‌شود. آن روزها کادر بیمارستان هم خیلی موافق این کار ما نبود و بالاجبار با ما همراهی می‌کرد. یکباره آن مسوول برای اینکه به ما بفهماند که این کار ما شدنی نیست و بگوید ما به چنین افرادی سرکار داریم بلافاصله رفت سراغ بیمار و با تندی به او گفت، بازرس آمده و می‌گوید که این چه لباسی است این خانم پوشیده؟ آن خانم‌ هم با فریاد بلند داد زد: که به این‌ها چه ربطی دارد. من لباس کثیف و زشت بیمارستان را نمی‌پوشم. من گفتم خانم محترم اینکه می‌گوییم لباس بیمارستان را بپوشید، برای حفظ سلامتی خود شماست. به هرحال هرکجایی وارد می‌شوید باید قوانین آنجا را رعایت کنید، بیمارستان خصوصی و دولتی هم ندارد و شما باید آن را رعایت کنید. اینجا بیمارستان است. شما اگر کسی هم به منزل شما بیاید با این لباس می‌آیید؟ شما این لباس را هرجایی نمی‌پوشید. به هرحال این دست موارد وجود دارد و باید با زبان نرم و عدم خشونت و محترمانه همه را به رعایت قانون دعوت کرد. این را هم بگویم قانون انطباق، قانون این کشور است و باید در همه مراکز اجرا شود.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

نسخه‌نویسی در ازای پول و خدمات جنسی

پستتوسط najm134 » سه شنبه ژوئن 18, 2019 12:57 pm

ساقی‌های یقه‌سفید؛
نسخه‌نویسی در ازای پول و خدمات جنسی: افشای توزیع مخدر توسط 53 پزشک و متخصص آمریکایی



Image

350 هزار نسخه برای فروش حدود 32 میلیون قرص حاوی مواد مخدر توسط شبکه‌ای از پزشکان و کادر پزشکی در اختیار بیماران قرار می‌گرفته است.

سرویس جهان مشرق- ظاهراً پرونده‌های جدید در نظام پزشکی آمریکا روز به روز داغتر می‌شود. این بار نوبت به پزشکانی رسید که به صورت غیرقانونی برای بیمارهایشان (بخوانید مشتری‌هایشان) مواد مخدر تجویز می‌کرده‌اند و برخی از آنها در قبال این نسخه اعلا، خدمات جنسی دریافت می‌کرده‌اند!

بنجامین گلسمن دادستان سنسیناتی می‌گوید این یکی از بزرگترین پرونده‌های تجویز مخدر به شمار می‌آید. میلیون‌ها قرصِ مخدر در نسخه‌های این پزشکانِ متخلف عملاً فروخته شده است و بهتر است این پزشکان را به قول دادستان شرق کنتاکی، «ساقی‌های یقه‌سفید» بنامیم.

طبق مندرجات اولیه پرونده، ۳۵۰ هزار نسخه برای فروش حدود ۳۲ میلیون قرص حاوی مواد مخدر توسط شبکه‌ای از پزشکان و کادر پزشکی در اختیار بیماران قرار گرفته است. ۳۱ پزشک، ۷ متصدی داروخانه، ۸ پرستار متخصص و ۷ نفر دیگر از کادر درمانی که مدرک و مجوز داشته‌اند، پایشان گیر است.

هنوز اسمی از این پزشکان بیرون نیامده است اما ظاهراً پزشکان، دارای مأموریت از یک ارگان فدرال بوده‌اند که دستگیر شده‌اند.

یکی از دستگیرشدگان، پرستار متخصصی است که به روی خودش نیاورده تجویز فنتانیل و اکسیکدون چه فاجعه‌ای به بار می‌آورد. دیگری مطبی در تِنِسی داشته با شعار «سخت کار کن، سختتر بازی کن» اما نسخه‌ای که تجویز می‌کرده، بسیار اعتیادآور بوده است. در عوض، مشتریانش باید پول یا خدمات جنسی به او ارائه می‌دادند! یک دکتر دیگر نیز همان غرب تِنِسی متهم است که اگر مشتری حاضر به ارائه خدمات جنسی بوده، برایش «جنس» فراهم می‌کرده است.

Image

اَمی هِس دستیار اجرایی مدیر اف‌بی‌آی در مورد پرونده تاریخی پزشکان و کادر درمانیِ متخلف گزارش می‌دهد.
یکی که کمی از این کارها عذاب وجدان داشته، حاضر نبوده خودش چنین چیزهایی را در نسخه بنویسد؛ در عوض نسخه سفیدامضا در اختیار کادر درمانی قرار می‌داده تا به بیمارانی که مشتری هستند، رسیدگی کنند!

از آن جالبتر دکتری است در کنتاکی که برای افراد در فیسبوک نسخه می‌نوشته و به تدریج آنها را به خانه می‌کشانده تا خدمات مورد نظر خود را دریافت کند. یک دکتر جالب نیز در آلاباما بوده که به عکسِ این روند را اجرا می‌کرده است: ابتدا با فاحشه‌ها رابطه داشته و سپس اجازه می‌داده در کلینیک و منزل وی از مواد مخدرِ دارویی بهره ببرند.

بیشتر دستگیرشدگان در آلاباما، کنتاکی، اوهایو، تنسی و ویرجینیای غربی فعالیت می‌کرده‌اند که برخی از این ایالات‌ها آمار بالای مرگ و میر معتادان را نیز به خود اختصاص داده‌اند. آسوشیتدپرس گزارش کرده است سالانه بیش از ۷۰ هزار مرگ بر اثر مصرف بیش از حد مواد مخدر در ایالات متحده رخ می‌دهد، یعنی ۲۱.۷ نفر در هر ۱۰۰ هزار.

منابع

https://www.bloomberg.com/amp/news/arti ... -crackdown

https://www.cnbc.com/2019/04/17/60-doct ... llers.html

https://www.drugabuse.gov/related-topic ... eath-rates
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

ادعای دروغی به نام "بیکاری پزشکان"/ پزشکانی با درآمد یک میلی

پستتوسط najm134 » چهارشنبه اکتبر 30, 2019 11:01 am


ادعای دروغی به نام "بیکاری پزشکان"/ پزشکانی با درآمد یک میلیارد تومان در ماه!

صنف پزشکان یکی از اقشار پردرآمد کشور طی سال‌های اخیر بوده است؛ بنابر برخی مستندات، طرح ادعای "بیکاری پزشکان" برای مقابله با افزایش ظرفیت رشته‌های پزشکی و اصلاحات لازم در نظام سلامت کشور باشد.


Image

به گزارش خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاری تسنیم؛ در پی طرح ادعای مسئله "کمبود پزشک" در کشور شاهد واکنش‌های مختلفی از سوی صنف پزشکان بودیم، برخی با نادیده گرفتن آمارهای سازمان جهانی بهداشت و نظرات کارشناسان حوزه سلامت، مسئله کمبود پزشک را نادرست خواندند.

برخی نیز با پیش کشیدن مسئله بیکاری پزشکان سعی در وارونه نشان دادن ماجرا داشتند؛ طبق آخرین اظهارنظر انجام شده توسط دبیر شورای عالی نظام پزشکی، بسیاری از پزشکان، حرفه خود را رها کرده و در حیطه‌های دیگر مشغول به کار هستند اما حقیقت چیست و آیا با وجود کمبود پزشک در کشور، برخی پزشکان بیکار هستند؟!

پزشکانی با درآمد یک میلیارد در ماه!


اطلاع از درآمد واقعی پزشکان در ایران برخلاف کشورهای غربی بسیار دشوار است و اطلاع دقیقی در این زمینه وجود ندارد؛ شاید به همین دلیل اظهارنظرهای متناقض از قبیل درآمدهای نجومی این قشر و حتی بیکاری برخی پزشکان در جامعه وجود دارد؛ در ادامه به برخی از مواضع اعلام شده درباره درآمد پزشکان کشور اشاره شده است.

ایرج خسرونیا؛ رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران، بیشترین درآمد را مربوط به جراحان قلب و مغز و اعصاب دانسته که می‌تواند تا 70 میلیون تومان در ماه هم برسد اما حسن طریقت منفرد؛ وزیر اسبق بهداشت در سال 1392 درآمد پزشکان در بخش دولتی برای 150 ساعت کار ماهانه را 34 میلیون تومان اعلام کرد؛ ایرج ندیمی، نماینده پیشین مجلس در سال 94 به وجود حداقل 300 پزشک با درآمد ماهیانه یک میلیارد تومان اشاره کرد است همچنین طی مطالعات پژوهشی یک پایان‌نامه دکتری در سال 1393، دکتر فوق تخصص جراحی پلاستیک و دکتر فوق تخصص قلب با درآمد سالیانه 8 میلیارد تومان، بیشترین درآمد را نسبت به مشاغل دیگر داشتند.

در برابر این اظهارات، قائم مقام معاونت آموزشی وزارت بهداشت معتقد است در آینده پزشکان بیکار زیادی خواهیم داشت! همچنین علیرضا زالی، رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران نیز مدعی شده تعداد پزشکان بیکار در ایران بیشتر کشورهای دیگر است!

در سال 1396 مطالعه‌ای تطبیقی در موسسه عالی پژوهش سازمان تأمین اجتماعی درباره میزان درآمد کادر پزشکی به تفکیک گروه‌های درمانی انجام شده است؛ اطلاعات ٤٣ کشور دنیا با کمک سایت‌های معتبر بررسی و درآمد کادر درمانی مشخص شده است؛ طبق این پژوهش، سرانه درآمد پزشکان ایرانی، نسبت به میانگین درآمد پزشکان در آسیا بیشتر بوده است اما همچنان درآمد بالای پزشکان در ایران از سوی برخی از مسئولان نفی می‌شود؛ مهم‌تر از دانستن درآمد پزشکان در کشور، پی بردن به قدرت خرید این قشر در کشور است.

پزشکان ایرانی با بالاترین قدرت خرید در جهان


قدرت خرید بیانگر توان خرید مردم از کالا یا خدمات متفاوت در جامعه است؛ با احتساب نرخ برابری قدرت خرید، می‌توان گفت درآمد پزشکان ایرانی در رتبه تخست و بالاتر از درآمد پزشکان کشورهای توسعه یافته از قبیل آمریکا، هلند، استرالیا، بلژیک، آلمان، کانادا، سوئد، نروژ و ... قرار می‎گیرد.

این بدان معناست که قدرت خرید پزشکان ایرانی به نسبت سایر کشورها بسیار زیاد است و پزشکان ایرانی با یک دلار توان خرید کالا و خدمات بیشتری را در ایران دارند؛ در کنار این موضوع باید به مسائل کیفی از قبیل قدرت خرید پزشکان، میزان درآمد آنها به نسبت سایر اقشار جامعه و مالیات آنها نیز توجه کرد؛ میزان قدرت خرید در پزشکان متخصص در ایران به مراتب بیشتر است و فاصله بیشتری با سایر کشورهای جهان دارد؛ طبق تحقیق پارسا‌ نسب در سال 1388 درآمد پزشکان متخصص ایران نسبت به چند کشور مورد مطالعه و براساس تطبیق با قدرت خرید و میانگین درآمد سالانه پزشکان متخصص، به صورت زیر بوده است:


Image

طبق آمار سازمان بیمه سلامت، هزینه بستری این سازمان در سال 1392 حدود 2115 میلیارد تومان بود که این هزینه در سال 1395 به 7317 میلیارد تومان رسید! همچنین دستمزد پزشکان در سال 1392 حدود 587 میلیارد تومان بوده است که این رقم در سال 1395 نیز این دستمزدها به 2 هزار و 528 میلیارد تومان رسید.


Image

نمودار شماره 2-مقایسه هزینه بیماران و درآمد پزشکان 1392-1395

تعرفه پزشکان طی سه سال از 1392 تا 1395 به طور میانگین 3.2 برابر شده است؛سه برابر شدن تعرفه‌های پزشکان از جمله عوامل اصلی شکست طرح تحول در کاهش هزینه‌های مردم و ورشکستگی بیمه‌های درمان بوده است.

بر این اساس، می‌توان نتیجه گرفت که درآمد پزشکان در ایران نه تنها کم نیست بلکه به نسبت درآمد پزشکان در سایر کشورها، رقم بالاتری است همچنین میزان «اختلاف درآمد پزشکان با سایر اقشار» در ایران به نسبت سایر جوامع عدد بزرگتری را نشان می‌دهد که حاکی از اختلاف بیشتر است؛ از انگیزه‌های اصلی ماندن پزشکان در ایران و حتی بازگشت محصلین پزشکی به داخل کشور، درآمد خوب و قدرت خرید بالا به نسبت سایر کشورها است.

تعارض منافع پزشکان، مانع هرگونه تغییر

طبق اظهارات وزیر بهداشت، اجازه تربیت پزشک در مراکز غیردولتی صادر نشده است و تنها برای برخی از رشته‌های پیراپزشکی، پیشنهاداتی در حال بررسی است؛ از سوی دیگر طبق اعلام ایرج حریرچی، معاون کل وزیر بهداشت کشور کمبود جدی در زمینه پزشک وجود دارد.

اما علت چیست و چرا با وجود نیاز شدید کشور به تربیت پزشک، هیچ اقدامی انجام نمی‌شود؟

برای پی بردن به چرایی عدم افزایش ظرفیت رشته‌های پزشکی باید به "تعارض منافع" موجود در مسئولان این حوزه توجه کرد؛ تصمیم‌گیری درباره ظرفیت رشته‌های پزشکی توسط خود پزشکان در وزارت بهداشت انجام می‌شود و بالطبع تصمیمات اتخاذ شده در راستای منافع خود آنها تلقی می‌شود.

بالا رفتن ظرفیت رشته‌های پزشکی برای پزشکان فعلی به معنای کاهش درآمد این صنف در آینده نزدیک است و طبیعتا مخالف هرگونه افزایش ظرفیت دانشجو در رشته‌های پزشکی هستند!

از سوی دیگر برخی پزشکان برای توجیه عدم نیاز جامعه به پزشک، مدعی نبود زیرساخت و توزیع نامناسب شده‌اند؛ یعنی در صورت بیکاری برخی پزشکان، بیکاری ارادی به حساب می‌آید یعنی با پرداختن به شغل‌های دیگر، درآمد بهتری داشته و پزشکی را کنار گذاشته‌اند.

دلیل این موضوع شرایط کار آماده برای فارغ‌التحصیلان رشته پزشکی است؛ پزشکانی که به تازگی فارغ‌التحصیل شده‌اند صرفاً تنها با ثبت مشخصات خود در وزارت بهداشت می‌توانند با درآمدی حداقل 15 میلیون تومانی به فعالیت مشغول شوند؛ در حال حاضر مطلوب جامعه جذب و تربیت بیش از حد نیاز نیست و افزایش ظرفیت‌ها باید متناسب با نیاز کشور باشد؛ این موضوع با ارائه راهکارهایی از جمله تربیت نیروهای بومی در هر منطقه و گرفتن تعهد خدمت از پزشکان محقق خواهد شد.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

Re: طب تجاري

پستتوسط pejuhesh232 » جمعه مارس 06, 2020 12:49 pm

آخرين تحقيقات درباره پشت پرده وباي كروناى جديد و آنفلونزاي خفاشي


به گزارش خبرگزاری صداوسیما؛ نشریه گلوبال ریسرچ در مقاله ای به قلم پروفسور مایکل چاسدوفسکی درباره شیوع ویروس کرونا در سراسر جهان نوشت:

آیا کووید -19 یک بیماری همه گیر جعلی و ساختگی است؟ چه کسی در پشت پرده ی این ویروس قرار دارد؟
ویروس کرونا چه تاثیری از جنبه بی ثباتی اقتصادی، اجتماعی و ژئوپولتیک در سراسر جهان دارد؟



در پی تصمیم سازمان جهانی بهداشت برای اعلام وضعیت اضطراری بهداشت عمومی در تاریخ سی ام ژانویه سال ۲۰۲۰, تبلیغات رسانه‌ای و انتشار اطلاعات نادرست درباره گسترش ویروس جدید کرونا، باعث ایجاد فضایی از ترس و تردید در سراسر جهان شده است. کارزار وحشت آفرینی همچنان ادامه دارد. ترس و تردید ادامه دارد. دولت‌های ملی و سازمان جهانی بهداشت مشغول گمراه کردن مردم هستند.

بنابر اعلام روزنامه نیویورک تایمز، حدود ۸۴ هزار نفر در حداقل ۵۶ کشور جهان به ویروس کرونا آلوده شده اند و حدود ۲۹۰۰ نفر هم بر اثر ابتلا به بیماری کووید - ۱۹ جان خود را از دست داده اند. چیزی که این رسانه‌ها در بیان آن کوتاهی می‌کنند این نکته است که ۹۸ درصد موارد ابتلا به ویروس کرونا در سرزمین اصلی چین رخ داده است. سازمان جهانی بهداشت در تاریخ ۲۸ فوریه اعلام کرد کمتر از پنج هزار نفر از مبتلایان به کرونا در خارج از چین بسر می‌برند.

جدید‌ترین برنامه رصد شیوع آنفلوآنزا در آمریکا - که در مرکز پیشگیری و کنترل بیماری در آمریکا انجام می‌شود - نشان می‌دهد تا ۱۸ ژانویه ۲۰۲۰ , پانزده میلیون مورد از ابتلا به آنفلوآنزا در آمریکا گزازش شده است که از این تعداد ۱۴۰ هزار نفر در بیمارستان‌ها بستری شدند و ۸۲۰۰ نفر هم جان خود را از دست دادند.

داده‌های مربوط به همه گیری بیماری کووید -۱۹:
سازمان جهانی بهداشت در تاریخ ۲۸ فوریه گزارش داد که تعداد مبتلایان به ویروس کرونا در سراسر جهان ۸۳ هزار و ۶۵۲ نفر است که از این تعداد, ۷۸ هزار و ۹۶۱ نفر در سرزمین اصلی چین به این ویروس آلوده شدند. تعداد مبتلایان تأیید شده به این ویروس در خارج از چین ۴۶۹۱ نفر گزارش شده است.
سازمان جهانی بهداشت همچنین دو هزار و ۷۹۱ مورد مرگ بر اثر ابتلا به کرونا را گزارش کرده است که از این تعداد فقط ۶۷ نفر در خارج از چین فوت کردند. این آمار و ارقام تأیید می‌کنند که بخش زیادی از شیوع بیماری کرونا محدود به سرزمین چین است.
همچنین تازه‌ترین گزارش‌ها نشان می‌دهد شیوع کرونا در چین به شدت تحت کنترل قرار دارد. در تاریخ ۲۱ فوریه سال ۲۰۲۰ , کمیسیون بهداشت ملی چین گزارش داد که ۳۶ هزار و ۱۵۷ فرد مبتلا به کرونا درمان و از بیمارستان‌ها ترخیص شدند.
گزارش‌های منتشر شده از چین تأیید می‌کند که شماری از مبتلایان درمان شدند و درحال بهبود یافتن از عفونت کرونا هستند. هم اکنون تعداد مبتلایان به کرونا درحال کاهش است.
براساس اعلام اداره ملی محصولات پزشکی در چین، بیمارستان‌ها از داروی ضد ویروس موسوم به «فاویلاویر» استفده می‌کنند. این دارو به عنوان دارویی گزارش شده است که کمترین عوارض جانبی را روی بیماران مبتلا به کرونا دارد.

اجازه دهید اندکی آمار‌ها را دقیق‌تر بررسی کنیم:
جمعیت جهان هفت میلیارد و ۸۰۰ میلیون نفر است.
جمعیت چین یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون نفر است.
اگر جمعیت چین را از جمیت کل جهان کم کنیم به عدد شش میلیارد و چهارصد میلیون نفر می‌رسیم. تعداد کل مبتلایان تأیید شده در خارج از چین چهار هزار و ۶۹۱ نفر است و تعداد فوتی‌ها ۶۷ نفر است. اگر نسبت این آمار جهانی به کل جمعیت جهان (من‌های چین) را محاسبه کنیم به رقم ۴۶۹۱ مبتلا از بین شش میلیارد و ۴۰۰ میلیون نفر می‌رسیم. چنین رقمی هرگز یک همه گیری جهانی محسوب نمی‌شود. ابتلای ۶۴ نفر در آمریکا از جمعیت حدود ۳۳۰ میلیون نفری آمریکا نیز هرگز یک همه گیری تلقی نمی‌شود.

اما چرا باید چنین تبلیغاتی انجام شود؟ پاسخ این است که باید علیه چینی‌ها، نژاد پرستی ایجاد شود.
کارزار عامدانه علیه چین شروع شد. رسانه‌های غربی و نیز رسانه‌های دولتی از موج احساسات نژاد پرستانه علیه قومیت چینی به عنوان یک ابزار استفاده می‌کنند.
سانی بنک (واقع در حومه شهر بریسبان) , رانکورن (حومه بریسبان) و «ایت مایلز پلینز» جزو شهر‌هایی در ایالت کوئینزلند استرالیا هستند که درصد زیادی از چینی تبار‌ها در آنجا زندگی می‌کنند. وزارت بهداشت ایالت کوئینزلند در توصیه‌ای به مردم اعلام می‌کند که کلیه چینی تبار‌ها (از جمله کسانی که در استرالیا متولد شدند و هرگز به چین سفر نکردند) به مثابه یک خطربرای بهداشت و سلامت تلقی می‌شوند و ممکن است ویروس کرونا را به سفید پوستان استرالیایی (غیر چینی ها) انتقال دهند. از مردم خواسته می‌شود که به رستوران‌های چینی نروند. همین پدیده درسراسر آمریکا نیز در جریان است.

جنگ اقتصادی بر ضد چین:
راهبرد‌های آمریکا شامل استفاده از ویروس کرونا برای منزوی کردن چین است با وجود آنکه واقعیت نشان می‌دهد اقتصاد آمریکا شدیدا به واردات از چین وابسته است. اخلال کوتاه مدت در اقتصاد چین را می‌توان عمدتا به مسدود شدن موقت کانال‌های تجاری و حمل و نقل نسبت داد. اقدام سازمان جهانی بهداشت در اعلام وضعیت اضطراری برای بهداشت عمومی جهان با انتشار اطلاعات دروغین و مسدود کردن سفر‌های هوایی به چین همراه شده است.

ترس و وحشت در وال استریت:
شوک و ترس در بازار‌های بورس جنبه دیگری از ماجرایی است که انتشار اطلاعات دروغین پیشتاز آن است. ترس ناشی از ویروس کرونا باعث سقوط بازار‌های مالی در سراسر جهان شده است.
براساس گزارش‌ها، حدود شش تریلیون دلار از ارزش بازار‌های بورس از بین رفته است. افت بازار‌های بورس تا این لحظه حدود ۱۵ درصد یا بیشتر است.
از دست رفتن پس انداز‌های شخصی (برای مثال برای مردم عادی آمریکا) درحالی است که به ورشکستگی و زیان‌های شرکت‌ها اصلا اشاره نکردیم.

این مسئله فرصتی بسیار مناسب برای دلالان سازمانی از جمله شرکت‌های فعال در بیمه‌های پوششی است. بحران مالی باعث شده است که حجم قابل توجهی از پول و ثروت مردم به جیب معدودی از موسسات مالی سرازیر شود. تحلیلگران درحالی سقوط بازار‌های مالی را به کرونا ربط دادند که کمتر از ۶۴ مبتلا به کرونا در آمریکا ثبت شده است. در یکی از تحلیل‌ها آمده است افت بازار‌های مالی جای تعجب ندارد، چون ویروس کرونا خیلی سریع گسترش پیدا کرده است.

* آیا پیش بینی سقوط بازار بورس در ماه فوریه امکان پذیر بود؟
اگر تصور شود که بحران مالی صرفا ناشی از «عوامل بازار» بوده است که در واکنش به انتشار ویروس کرونا صورت گرفت، ساده لوحی است. بازار به شیوه‌ای بسیار دقیق تحت نفوذ بازیگران قدرتمندی قرار گرفت که از ابزار‌های بورس بازی در بازار‌ها - مثل ابزار‌های مشتقات مالی و فروش استقراضی – استفاده می‌کنند. هدف پنهانی دراقدام، جمع آوری ثروت است. این مسئله فرصتی طلایی برای کسانی بود که از اطلاعات خاص برخوردار بودند و می‌دانستند که سازمان جهانی بهداشت به زودی تصمیم خواهد گرفت در تاریخ ۳۰ ژانویه وضعیت اضطراری بهداشت عمومی را در سراسر جهان اعلام کند.

* آیا از قبل اطلاعی درباره همه گیر شدن بیماری کووید-۱۹ و عواقب احتمالی آن وجود داشت؟
مرکز امنیت سلامت در بالتیمور آمریکا ویدئویی تهیه کرد که مربوط به شبیه سازی شیوع ویروس کرونا است. در این مدل سقوط ۱۵ درصدی بازار‌های بورس شبیه سازی شده بود. به گفته‌ی سازمان دهندگان و حامیان مالی این رویداد، شامل بنیاد بیل و ملیندا گیتس و نیز مجمع جهانی اقتصاد، هیچ «پیش بینی» انجام نشد بلکه «شبیه سازی» در ماه اکتبر انجام شد و عنوان آن ویروس کرونای جدید ۲۰۱۹ بود. این شبیه سازی حدود دو ماه قبل از شیوع کووید -۱۹ صورت گرفته بود!

مدل شبیه سازی جان هاپکینز درباره همه گیری و کاهش ۱۵ درصدی یا بیشتر از ارزش بازار‌های بورس تا حد زیادی با کاهش واقعی در بازار بورس در اواخر ماه فوریه مطابقت دارد. بسیاری از جنبه‌های این شبیه سازی با اتفاقاتی که پس از تصمیم سازمان جهانی برای اعلام کردن وضعیت اضطراری رخ داده بود، همخوانی دارد. چیزی که ما باید به آن پی ببریم این است که حامیان مالی مدل شبیه سازی جان هاپکینز، بازیگرانی قدرتمند در عرصه بهداشت و سلامت و اقتصاد هستند یعنی بنیاد گیتس در زمینه بهداشت و سلامت جهانی تخصص دارد و مجمع جهانی اقتصاد هم در زمینه اقتصاد تخصص داد.

ذکر این نکته اهمیت دارد که سازمان جهانی بهداشت ابتدا اسم مخففی را برای این بیماری انتخاب کرده بود که در مدل شبیه سازی همه گیری جان هاپکینزبکار گرفته شد و آسم ان ویروس جدید کرونا بود، اما بعدا این اسم را به کووید -۱۹ تغییر دادند.

فساد و نقش سازمان جهانی بهداشت:
چه چیزی باعث شد که تدروس آدهانوم گبریسوس مدیر کل سازمان جهانی بهداشت در سی ام ژانویه اعلام کند که ویروس جدید کرونا یک وضعیت فوق العاده بهداشتی را در سراسر جهان ایجاد کرده است؟
مدارک و اسناد نشان می‌دهد که مدیر کل سازمان جهانی بهداشت در خدمت منافع حامیان مالی و شرکت‌های بزرگ و قدرتمند است.
به گفته‌ی ویلیام انگال (یکی دیگر از خبرنگاران و مقاله نویسان گلوبال ریسرچ) , مدیر کل سازمان جهانی بهداشت روابط دیرینه‌ای با خانواده کلینتون و بنیاد کلینتون ایجاد کرده است. وی همچنین روابط نزدیکی با بیل و ملیندا گیتس در بنیاد گیتس داشته است. بنیاد گیتس در کنار مجمع جهانی اقتصاد از حامیان مالی پروژه شبیه سازی ویروس جدید کرونا در ماه اکتبر بودند. تدروس آدهانوم گبریسوم در مقام وزیر بهداشت اتیوپی، همچنین رئیس صندوق جهانی مبارزه با ایدز، سل و مالاریا بود که بنیاد گیتس آن‌ها را ایجاد کرده بود. این صندوق جهانی مملو از فساد و تقلب و رسوایی‌هایی در این زمینه‌ها است.

در طول سه سال مبارزه انتخاباتی تدروس آدهانوم گبریسوس برای تصدی ریاست سازمان جهانی بهداشت، وی متهم بود که در مقام وزیر بهداشت اتیوپی سه مورد همه گیری بزرگ درباره وبا را لاپوشانی کرد و دیگران را در این باره گمراه کرد و از عنوان اسهال شدید به جای مالاریا نام برد. وی این اتهامات را رد کرده بود.
مدیر کل سازمان جهانی بهداشت دستور پویش گسترده‌ای برای تولید واکسن صادر کرده است. شرکت‌های متعدد داروسازی هم اکنون روی تولید واکسن کرونا کار می‌کنند. جالب است که ذکر کنیم در زمان مدیریت سابق سازمان جهانی بهداشت یعنی دکتر مارگارت چان، وی در جریان شیوع آنفلوآنزای خوکی در سال ۲۰۰۹ (اچ وان ان اوان) گفته بود تولید کنندگان واکسن پتانسیل تولید چهار میلیارد و ۹۰۰ میلیون واکسن برای آنفلوآنزای خوکی را در طول یکسال دارند. در سال ۲۰۱۹ خبری از آنفلوآنزای اچ وان ان وان نبود. طبق گزارش پارلمان اروپا، این طرح یک کلاهبردای برای جمع کردن پول بود.


مرحله بعدی همه گیری کووید -۱۹ چیست؟ آیا جعلی و ساختگی است یا واقعی است؟
فعلا موارد زیر در جریان است:
* کارزار تبلیغاتی علیه چین هنوز تمام نشده است.
* کارزار وحشت آفرینی درباره همه گیری این بیماری در خارج از چین هم خاتمه نیافته است.
* بحران مالی همچنان ادامه دارد.
* اگر روابط عادی تجاری (و حمل و نقل) بین چین و آمریکا به زودی به حالت عادی بازنگردد، انتقال کالا‌های مصرفی صادر شده از چین به آمریکا در خطر قرار خواهد گرفت. این امر به نوبه خود ممکن است باعث بروز بحران در بخش تجارت خرده فروشی در آمریکا شود یعنی محصولات تولید چین بخش اعظم خریده‌های خرد در آمریکا را تشکیل می‌دهند.
* از دیدگاه بهداشت و سلامت عمومی، چشم انداز مطلوبی برای از بین بردن ویروس کووید-۱۹ وجود دارد. هم اکنون هم شاهد پیشرفت در این مورد هستیم.
* تا تاریخ ۲۸ فوریه، برای بقیه کشور‌های جهان به جز چین، حدود سه هزار مورد تأیید شده از ابتلا وجود دارد شیوع این بیماری ادامه دارد.
این گزارش می‌افزاید: کارزار سازمان جهانی بهداشت برای تولید واکنس کرونا در ۲۸ فوریه مورد تأیید مدیر کل این سازمان قرار گرفت. وی گفت در سراسر جهان این تلاش‌ها در حال انجام شدن است و بیش از ۲۰ مورد از تلاش برای تولید واکسن در سراسر جهان درحال انجام شدن است و چندین دارو نیز مراحل آزمایشات بالینی را طی می‌کنند.
نیازی به بیان نیست که تصمیم سازمان جهانی بهداشت سود مالی بزرگ دیگری برای پنج شرکت برتر تولید واکسن در جهان حاصل می‌کند که شامل گلاکسو اسمیث کلاین، نووارتیس، مرک، سانوفی و فایزر هست که ۸۵ درصد تولید بازار واکسن را در اختیار دارند.
این شرکت‌ها وارد عرصه تولید واکسن شدند تا با ویروس مرگبار کرونا مقابله کنند. شرکت سانوفی هم اکنون با دولت آمریکا همکاری می‌کند تا واکسنی برای این ویروس جدید تولید کند و امیدوار است که با استفاده از تجربه شیوع ویروس سارس در سال ۲۰۰۳, روند تولید واکسن را سرعت ببخشد.
شرکت مرک هم در سال ۲۰۱۹ ازمحل تولید واکسن درآمد هشت میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلاری بدست آورد این بخش (تولید واکسن) از سال ۲۰۱۰ به بعد شاهد رشد ۹ درصدی سالیانه است.
شرکت گلاکسو اسمیث کلاین با «ائتلاف ابتکار عمل آمادگی در برابر بیماری‌های همه گیر» در برنامه تولید واکسن فعالیت می‌کند که در سال ۲۰۱۷ در مجمع جهانی اقتصاد تاسیس شده بود. از «ائتلاف ابتکار عمل آمادگی در برابر بیماری‌های واگی» ر به عنوان سازمانی مهم و کلیدی برای تولید واکسن کرونا نام برده میشود. بنیاد بیل گیتس، بنیاد «ولکام تراست» (انگلیس) و مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۱۷ این ائتلاف را تشکیل دادند. کشور‌های هند و نروژ که عضو این برنامه هستند وعده دادند کمک مالی به آن ارائه کنند. هم بنیاد بیل گیتس و هم مجمع جهانی اقتصاد از شرکای برنامه امنیت ملی هاپکینز در ماه اکتبر ۲۰۱۹ و شبیه سازی شیوع بیماری کرونا بودند. اکنون همین شرکت‌ها رهبری تولید واکس نبرای کووید -۱۹ را در دست دارند.


نتیجه گیری نهایی:
بیماری کووید -۱۹ یا همان کرونای جدید سال ۲۰۱۹ به مثابه فرصتی چند میلیارد دلاری برای شرکت‌های بزرگ داروسازی است.
این ویروس همچنین بشریت را در وضعیت بی ثبات اقتصادی، اجتماعی و ژئوپولتیک قرار داده است.

---------
تشخيص واقعيت گزارشهاى منتشره در اينترنت توسط
يك سايت معتبر جهاني خاص براى اين موضوع

https://www.snopes.com/
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

Re: طب تجاري

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه دسامبر 14, 2021 11:12 am

نصف دانش آموزان مدارس كشور ايران را داراى مشكل رواني مي داند؟؟!!؟؟


از ۱۳ میلیون دانش آموز در سراسر کشور، پنج میلیون دانش آموز از نظر سلامت روانی مشکل دارند = برايش در مجلس اخسرا بودجه تصويب شد اين يعني محصلان نيمي از جمعيت ايران؟؟!!!؟ / آيا اين آمار راست است؟
اگر نيمي از دانش اموزان كل كشور مشكل رواني داشته باشند احتمالا خانواده هايشان هم طبق اين نگاه طبي مشكل رواني دارند / يا اينكه شكل از مكتب طب تجاري رايج حاكم است كه هر چه بتواند براى خودش بيمار بيشتر تعريف مي كند
https://www.baharnews.ir/news/279528

پاسخ :
براى مردم عوام ما هرچه چيزي را نشناسند هم جدي تر گرفته هم بيشتر هزينه كرده و به اساني و بهتر باور مي كنند
و هرچه بدانند و اشناتر باشد كمتر بهره برده فلذا اشكالي ندارد نسخه اش را بفروشد و نگويد چيست
همين كه پزشك رسمي دارويي را به عنواني مي دهد حتما ضمانت تاثير هم دارد و براى شفاجو بهترا ست از خريد گياهان از عطاري
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

Re: طب تجاري

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه دسامبر 14, 2021 7:39 pm

پشت پرده قاچاق معکوس و کمبود دارویی


پشت پرده قاچاق معکوس و کمبود دارویی/ سوءاستفاده از دلار ۴۲۰۰ به داروخانه‌ها هم رسید/ مجوز‌های میلیاردی داروخانه‌ها از دست سرمایه‌داران خارج می‌شود؟

به دلیل تخصیص ارز ۴۲۰۰ به انسولین، قیمت آن یک پنجم قیمت واقعی می‌شود و حتی کمتر و چون نظارت به طور احسن وجود ندارد و اصلاً سیستم نظارتی نمی‌تواند روی تمام اجزای زنجیره‌ی تأمین نظارت بسیار دقیقی داشته باشد، لذا در بازار شاهد قاچاق معکوس و کمبود دارویی هستیم.

Image

مساله خرید و فروش مجوز داروخانه‌ها در سطح استان‌های مختلف و هزینه‌های سر به فلک کشیده آن، مشکلات بسیاری برای داروسازان جوان ایجاد کرده است. یکی از نشانه‌های اصلی وجود انحصار در مشاغل مختلف، سختی ورود به آن و قیمت میلیاردی مجوز‌هاست. مجوز داروخانه نیز به قیمت‌های بسیار بالایی خریدوفروش می‌شود.

به گزارش تابناک اقتصادی؛ انحصار و مجوز‌های میلیاردی داروخانه‌ها سبب شده است که بسیاری از داروخانه‌های موجود به دست سرمایه‌داران بیفتد و داروسازان جوان نیز عملا آرزوی تاسیس داروخانه را داشته باشند. با وجود این، با تلاش‌های داروسازان جوان و حکم دیوان عدالت اداری، بالاخره پس از مدت‌ها، آیین‌نامه مجوز تاسیس داروخانه اصلاح و انحصار آن برداشته شد. در همین مورد با دکتر موسوی، کارشناس حوزه سلامت به گفت‌وگو نشستیم.

موسوی در آغاز سخنان خود، با اشاره به آثار مخرب بالا بودن هزینه اخذ مجوزها، عنوان کرد: از گذشته تاکنون با وجود قوانین انحصارگرانه در کسب مجوز تاسیس داروخانه‌ها، خرید و فروش مجوز داروخانه‌ها بعضاً تا چند میلیارد تومان می‌رسد که قیمت مجوز به تنهایی بخشی از هزینه‌های تاسیس داروخانه محسوب می‌شود که باید این هزینه را از محل درآمد‌های داروخانه تامین کند و وقتی این هزینه مجوز حذف شود، از هزینه‌ی تاسیس داروخانه کم خواهد شد.

نکته‌ی بعدی هزینه‌-فرصت افرادی است که سال‌ها در صف انتظار گرفتن مجوز داروخانه نشسته اند تا بتوانند داروخانه تأسیس کنند، بنابراین این افراد همتشان رسیدن هرچه زودتر به درآمد است، که قاعدتا به هزینه‌ی داروخانه اضافه می‌شود، به این شکل که دارو‌هایی که قیمت آن‌ها دقیق توسط سازمان غذا و دارو تعیین نمی‌شود و در بسیاری از مکمل‌ها و مواد آرایشی و بهداشتی که عملاً نظارتی روی فروش آن‌ها نیست، به قیمت بالاتر فروخته می شود و دارو‌هایی که باید با نسخه داده شود، آزاد به فروش می‌رسد، یا در برخی از دارو‌ها مثل انسولین که به یک میزانی با ارز ۴۲۰۰ تومانی و با هزینه‌ی پایین به دست داروخانه رسیده که به دست مصرف‌کننده برسد، ولی این دارو از شبکه‌ی توزیع خارج شده و در بازار سیاه با قیمت چندین برابر فروخته می‌شود.
پشت پرده قاچاق معکوس و کمبود دارویی
وی در ادامه افزود: از آنجا که ارز ۴۲۰۰ به واردات تعلق می‌گیرد، واردات انسولین از سال قبل بیشتر شده، در حالی که کمبود آن نیز بیشتر شده است. به دلیل تخصیص ارز ۴۲۰۰ به انسولین، قیمت آن یک پنجم قیمت واقعی می‌شود و حتی کمتر و چون نظارت به طور احسن وجود ندارد و اصلاً سیستم نظارتی نمی‌تواند روی تمام اجزای زنجیره‌ی تأمین نظارت بسیار دقیقی داشته باشد، لذا در بازار شاهد قاچاق معکوس و کمبود دارویی هستیم. یکی از ریشه مشکلات تأمین دارو همین داروخانه‌ها هستند. وقتی تاسیس داروخانه بسیار سخت و باهزینه زیاد انجام شود، مطمئناً انگیزه‌ی او برای سوءاستفاده از این ارز ۴۲۰۰ و دارو‌های ارزان و بحث خروج از زنجیره و فروش آزاد آن بیشتر است.

دکتر موسوی ادامه داد: این‌که ما گفته شود که داروخانه‌ها زیان‌ده هستند و به داروخانه‌ی جدید مجوز داده نشود، حرف انحصارطلبانه‌ای است. شبیه این است که برای بقالی‌ها مجوز داده و گفته شود که سوپرمارکت‌ها باید این قدر فاصله داشته باشند و تا حاشیه‌ی سود آن‌ها به خطر نیفتد، در حالی که کسی حاشیه‌ی سود او کم است تعطیل کرده و کار دیگری شروع می‌کند و آنکه حاشیه‌ی سود او مناسب است و می‌تواند به مردم خدمات بهتری ارائه کند باقی می‌ماند.

اساسا این‌که ما بخواهیم حاشیه‌ی سود افراد را ملاک مجوز قرار دهیم حرف انحصار‌طلبانه‌ای است و دسترسی مردم است که مهم است. اصلی‌ترین اتفاقی که با آیین‌نامه جدید داروخانه برای داروسازان رخ می‌دهد؛ خروج مجوز‌ها از دست سرمایه‌داران، دسترسی بهتر مردم به خدمات دارویی و رقابت داروخانه‌ها در ارائه خدمت به مردم است. بدون آیین نامه جدید، انحصار و مجوز‌های میلیاردی داروخانه‌ها سبب شده بود که بسیاری از داروخانه‌های موجود به دست سرمایه‌داران بیفتد و داروسازان جوان نیز عملا آرزوی تاسیس داروخانه را داشته باشند.

کارشناس حوزه سلامت درباره منطق ایجاد حاشیه‌ی سود ایمن برای بعضی از کسب و کار‌ها گفت: بازار خودرو نمونه‌ی کاملی از انحصار و عدم رقابت بازار است؟ ایجاد حاشیه‌ی سود ایمن، یک بازار انحصاری ایجاد می‌کند که باعث کاهش کیفیت شده و عملاً رقابت از بین می‌رود. در حالی که وقتی اقتصاد ارتقا کیفیت پیدا می‌کند که ما مجوز ورود را تسهیل کنیم تا بالتبع بنگاه‌های بی‌کیفیت از بازار خارج شوند و آن کسی در بازار بماند که کیفیت داشته باشد. سوپرمارکت‌ها تا موقعی که فروشگاه‌های زنجیره‌ای نبودند بسیار بی‌کیفیت بودند و جواب مشتری را بدرستی نمی‌دادند و همه محصولات در پشت ویترین قرار داشت و وقتی محصولی میخواستی؛ مجبورت می‌کرد که محصول دیگری نیز خریداری کنی، در حالی که هم اکنون با ورود فروشگاه‌های بزرگ، رفتار سوپرمارکت‌ها به کلی تغییر کرده و همه چیز را جلو ویترین قرار داده و با سلیقه خودت هرچه لازم داری انتخاب می کنی و خریدت را انجام می‌دهی و الان آن رفتار گذشته به کل از بین رفته است.

وی در ادامه با اشاره به داروخانه‌های زنجیره ای، افزود: داروخانه‌های زنجیره‌ای نیز باید به زودی ایجاد شوند. در حال حاضر یک سری مخالف داروخانه‌های زنجیره‌ای هستند، حال اینکه داروخانه‌های زنجیره‌ای برند ایجاد کرده و فرد کیفیت خود را در برند خود می‌آورد. اما اگر بخواهیم کیفیت خدمات را با حفظ انحصار ارتقا دهیم، این عملی نشدنی است و در نتیجه کیفیت در سطح پایین مانده و تغییر چندانی نخواهد کرد.

موسوی در پاسخ به اهمیت درگاه واحد صدور مجوز‌ها، اظهار داشت: درگاه ملی مجوز‌ها با این شرط خوب است که شفاف همه‌ی مراحل صدور مجوز‌ها اعلام شود، یعنی در واقع کسی که بخواهد کسب و کاری راه بیندازد، بیاید مجوز خود را آن‌جا ببیند که این پنج تا مجوز را لازم دارد و این هم روند آن است و برود و بگیرد. این طور نباشد که بخواهد با یک سیستم غیر شفافی سروکله بزند تا بعد از دو سال به او مجوز‌های او را بدهند. از این نظر، این خیلی اتفاق خوب و مثبت و رو به جلویی است.

وی در پایان با بررسی اهمیت ارسال داروی بیماران خاص درب منزل ایشان، تشریح کرد: دارویی که از تأمین کننده می‌خواهد به دست مصرف کننده برسد، از یک یا دو واسطه همچون شرکت پخش و خود داروخانه، عبور می‌کند. گاهی برای برخی از این دارو‌ها ارز ۴۲۰۰ تومانی یا یارانه‌ی دیگری مثل بیمه‌ها داده شده است، لذا در این سری از دارو‌ها انگیزه‌ی خروج وجود دارد، تا با فروش در بازار آزاد، آن یارانه‌ای که به آن تخصیص داده شده است، برای خود بردارند؛ بنابراین باید یک سیستم ثبتی تشکیل شود و بیماران خاص و بیماران با دارو‌های گران قیمت در آن ثبت شده باشند و این دارو‌ها درب خانه‌ی آن‌ها ارسال شود. هم اکنون، خرید و تحویل دارو حضوری برای بیماران خاصی که در معرض کرونا هستند، ضرورت و توجیهی ندارد و باید برایشان ارسال شود، درحال حاضر اسنپ آمادگی آن را دارد و این سیاست ارسال دارو هم به رفاه حال بیماران و هم به کاهش خروج دارو از زنجیره کمک می‌کند و اقدام رو به پیشرفتی است.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

Re: طب تجاري

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه مارس 15, 2022 9:15 pm

خالي بندي است يا كيلويي حرف زدن مسؤولان طبي كشور است؟!؟



به گزارش خبرگزاری ایمنا، ایرج حریرچی درباره تعداد پزشک عمومی و متخصص در کشور، گفت: در حال حاضر ۴۲ هزار و ۸۲۲ پزشک عمومی، ۳۹ هزار و ۸۹۲ پزشک متخصص، ۱۴ هزار و ۳۱۴ رزیدنت در حال تحصیل برای تخصص و ۲۰۰۵۱ نفر دندان‌پزشک در کشور مشغول به کار هستند. بر این اساس مجموعا بیش از ۱۱۷ هزار و نفر شاغل در کشور پزشک و دندان‌پزشک عمومی، متخصص، فوق تخصص و یا در حال تحصیل برای تخصص داریم.

https://www.imna.ir/news/337432

وزیر بهداشت : نصف پزشکان ما در کرونا شهید شدند .؟؟!!!؟
https://t.me/tebeslami14/10613


اعتراف بزرگ بوریس جانسون نخست وزیر بریتانیا :
واکسن‌ها از ابتلا و انتشار کرونا جلوگیری نمی‌کنند.
نخست‌وزیر بریتانیا اعتراف کرد که واکسن‌های کرونا آنطور که در ابتدا تبلیغ شده بود، کار نمی‌کنند.

منبع :
https://nationalfile.com/uks-boris-john ... -covid-19/

اين امر بر خلاف آنجه در راديو تلويزيون ايارن تكرار مي شود كه واكسن بزنيد تا ابتلا به كرونا قطع بشود و افراد واكسن نزده موجب ابتلاي ديكران هستند؟!؟ در حاليكه وقتي واكسن زده مي شود تا دو ماه اين شخص مبتلا كننده مي تواند باشد

تجربه مهران رجبی از اربعین امسال در عراق :

نه ماسکی هست نه هیچی

بیمارستان کربلا خالی از بیمار کرونایی

همه با ظروف مشترک آب می‌خوردن
کسی سرفه نمیکند .

دوسال هست اربعین در عراق این چنین برگزار میشود

ويديو مصاحبه در بين الحرمين كربلا
https://t.me/tebeslami14/10426

رئیسی سخنگوی ستاد کرونا :
1- چون فاز چهار (برای تمام انواع واکسنها) نگذشته، تعهدی وجود ندارد که واکسن مشکلی نخواهد داشت .

2-کشورهایی که واکسن میخرند خودشان باید (به شرکت سازنده) تعهد بدهند که نکته ای (و حق شکایت و اعتراضی) متوجه (شرکت) سازنده نیست .

منبع :
https://www.irna.ir/news/84208188
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

بعدي

بازگشت به آلوده شناسى


Aelaa.Net