ثوم

مدير انجمن: pejuhesh237

ثوم

پستتوسط pejuhesh237 » يکشنبه دسامبر 30, 2012 8:56 pm

بسم الله الرحمان الرحیم
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

ثوم

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه فبريه 12, 2013 11:34 pm

ثوم
گياهى است از خانوادۀ Liliaceae نام علمى آن Allium sativum مى‌باشد

هندى :لهسن

فارسی: سير گويند و برى او اسقورديونست

عربی: ثوم الحيه

یونانی: اسقورديون

انگلیسی: garlic

فرانسه: Ail و Ail cultive

آلمانی:

ایتالیائی:
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

معرفی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 6:21 pm

Image

و بستانى دو قسم می باشد :

يكى بسيار دندانه و يكى منحصر بيك دندانه و بقدر پياز كوچكى و او كمتر است

و جبلى او را به فارسى موسير گويند و برگش عريضتر از برگ نرگس و گلش بنفش

و بيخش يك عدد و بي دندانه و بزرگ مقدار و در بوى مانند بستانى

و بهتر از همه بستانى مشهور پر دندانه است کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص68-69


متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

برّى و بستانى و جبلى مى‏باشد. و جبلى آن از جهت مخلل نمودن بهتر و بدون مخلل اين قسم كم مستعمل

و تازه همه اقسام بهتر از كهنه و نوعى ديگر مركب ميان ثوم و كراث است كه آن را كراثى نامند..کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 274


گياهى است پايا و قسمت زيرزمينى‌اش متورم كه ريشكها از آن بيرون آمده

و اين تورم همان سير است كه معمولا مصرف مى‌شود، هر غدۀ متورم سير  ١٢ - ١٠  دندۀ سير دارد

كه روى همۀ آنها را پوششى سفيدرنگ يا صورتى پوشانيده است.

برگهاى آن نوارى برنگ سبز تيره، گلها كوچك، صورتى يا مايل به سبز كه به صورت يك چتر

در انتهاى ساقه استوانه‌اى گل‌دهنده به ارتفاع  ۶٠ - ۵٠  سانتى‌متر ظاهر مى‌شود.

دانه‌هاى آن سياه است.

به‌طور كلى دو نوع سير هست سير سفيد و سير صورتى.

براى تكثير سير دنده‌هاى سير را از غدۀ آن جدا كرده در اوايل پاييز مى‌كارند.

فقط در مناطقى كه زمينهاى آن در دورۀ زمستان خيلى مرطوب مى‌شود ناچار سير در اوايل بهار كاشته مى‌شود.

و ضمنا در مواقعى كه كشت پاييزه به دليلى انجام نشده باشد براى عدم فوت وقت مى‌توان به‌هرحال سير را در اوايل بهار كاشت. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 1 ص 115-116
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

محل رویش

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 6:22 pm

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

اجزائ مصرفی و سمی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 6:22 pm

همه اجزائ ان استفاده میشود.

هیچ جزئ ان سمی نیست.

سير بادشكن، ضدعفونى‌كننده است و سابقا حكما معتقد بودند خوردن سير بدن را در مقابل بيمارى‌هاى عفونى محافظت مى‌كند.

نرم‌كنندۀ سينه، كرم‌كش و ضد كرم، مدر، آرام‌بخش و محرك و مقوى و تونيك است

چينى‌هاى قديم سير را به عنوان تقويت‌كنندۀ احشا و تصفيه‌كننده

و به عنوان عاملى كه براى طحال مفيد است مورد توجه قرار مى‌دادند

. و سير را به عنوان مادۀ مسكن و آرام‌بخش براى معده و كليه مى‌شناختند

و معتقد بودند كه در مورد مسموميتهاى غذايى سير به عنوان ترياق و ضد سم اثر بسيار نيكويى دارد

براى معالجۀ سرماخوردگى و التهابهاى زكامى بينى و در ضعفهاى ناشى از آفتاب‌زدگى مى‌خوردند.

سير را در روغن له مى‌كردند و روى آبسه‌ها و محل نيش حشرات و مار و عقرب مى‌گذاردند.

دو دانشمند معروف Cavallito و Bailey در سير (آليسين) را يافتند كه روغن بى‌رنگى است

و خاصيت بازدارندۀ رشد باكترى روى باكترى‌هاى گرام پوزيتيو و گرام نگاتيو دارد

. تجربيات جالبى براى معالجۀ سل با سير روى خوكچه آزمايشگاهى به عمل آمده است.

سير فشارخون بالا را پايين مى‌آورد و موجب اتساع شريانها و رفع تصلب شريانها مى‌شود. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 1 ص 117
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

طبع گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 6:23 pm

در آخر سيم گرم و خشك کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص68-69

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و با رطوبت فضليه و حرارت او شبيه به حرارت غريزى است و برّى آن در چهارم گرم و خشك.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 274
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

منع مصرف

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 6:23 pm

.و مضر بواسير و زنان حامله و شيرده و صاحبان خنازير و زحير و مولد صفراى بسيار تند
و مضعف باصره و مهيج امراض ناهبه و مبخّر کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص68-69
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

خواص و کاربردهای گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 6:24 pm

و با رطوبة فضيله و محلل و مدرخيص و بول و عرق و مفتح و جالى و جاذب

و مجفف رطوبات معده و مفاصل و حرارت او شبيه به حرارت عزيزى و ملطف

و رقيق كنندهء خون و با قوهء ترياقيه و خوردن او با مراعات زمان و مزاج


و حد اعتدال حافظ صحت و رافع مضرت آبهاى مختلف و هواى وبائى و تعفن آن است

و جهة گزيدن هوام و سگ ديوانه و تصفيهء حلق و صوت و قطع اخلاط غليظه

و قولنج ريحى و نسيان و ربو و سپرز و رياح تهيگاه و در مرطوبين محرك باه

و مولد منى و در محرورين مجفف آن و معطش و جهة تبهاى كهنه و قروح شش

و درد معده و مفاصل و رفع كرم شكم و زلوى در حلق مانده و رفع تشنگى كه از بلغم

و سدّهء ماساريقا باشد و تقطير البول و نيكوئى رنگ رخسار و تلطيف غذاهاى غليظه

و جهة ضيق النفس و فالج و رعشه و تحليل اورام و حصاة گرده و با شراب جهة سمّ افعى

و دوام او باعث سقوط موى سفيد و روئيدن موى سياه و با انجير و سداب

و مغز گردكان قويتر از فادزهر و مطبوخ او با زيره و برگ صنوبر جهة تقويه دندان

و با شير گوسفند و بعد از آن با روغن تازه و بعد از آن با عسل سرشته باشند

در تحريك باه بيعديل و اكثار او و عدم مراعات مزاج و سن و فصل محرق خون

و مضر شش و مصلح او پختن اوست در آب

و با قليلى نمك و اضافه نمودن روغن بادام و كره و استعمال گشنيز و سكنجبين

و آب انار ترش شيرين و امثال آن و نشستن در طبيخ برگ و ساق آن جهة احتباس حيض

و اخراج مشيمه و طلاى او با عسل جهة بثور ليّنه و قوبا و قروح رطبهء سر و نخاله او جهة بهق

و جرب متقرح و با برگ انجير سياه و زيره جهة گزيدن ابن عروس و با جند

و روغن زيتون جهة سم زهر عقرب و با سرکه جهة تحليل رطوبة غليظه و ورم اعضأ

و ضماد پختهء او با شير جهة گشودن دمل و تضميد محرق او با عسل جهة ازالهء رنگ خون منجمد

در تحت پلك چشم و با روغن بان جهة داء الثعلب و روغنى كه در او سير مكرر جوشانيده باشند

جهة جمود خون در اطراف بدن و شقاق كه از برودت باشد و جهة مفاصل و قولنج بلغمى

و سحج شرباً و ضماداً نافع و غرغرهء با سركه ء ترشى سير جهة اخراج زلوئيكه در حلق مانده باشد

و جهة ذبحه مفيد و مضمضهء طبيخ او با كندر جهة درد دندان بارد مفيد و بدلش بياز عنصل و سير صحرائى

و طلاى او با نوشادر جهة برص و بهق و با زفت جهة داخس و خشونه ناخن و كجى آن و طبيخ او كشندهء قمّل است. کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص68-69

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:


فودنج جبلى جهت قتل شپش و صيبان كه به فارسى رشك نامند مفيد.

المضار: اكثار آن و عدم مراعات مزاج و سن و فصل مصدع و محرق خون و مضر چشم

و بواسير و زنان حامله و صاحبان زحير و خنازير و مولد صفراى بسيار تند و مضعف باه و مهيج امراض نايبه،

و اكتحال با آب آن جهت كمنة الدم و غرغره با سركه مخلل آن يعنى پرورده در آن جهت اخراج زلوى در حلق مانده

و ذبحه و مضمضه به طبيخ آن با كندر جهت درد دندان بارد و تأكل آن و تقويت لثه

و به دستور نگاه داشتن آب مطبوخ آن با چوب صنوبر و كندر در دهان جهت وجع اسنان حادث از برودت

و احتقان بدان جهت عرق النساء و ماليدن مشوى آن بر دندان جهت تسكين وجع ريحى و رطوبى آن مفيد

و به دستور با عسل و با سركه جهت تحليل رطوبات غليظه و ورم اعضا

و با روغن گاو جهت سحج انفع و خوردن آن در روغن بريان كرده

و طلا كردن جرم آن و يا روغن آن و يا آن هر دو جهت تجفيف قروح رطبه سر

و طلاى رماد آن با عسل جهت بهق و برص و داء الثعلب و كمنة الدم و

و به دستور تدهين بدان و ليكن اين ضعيف است نسبت به آن

و خاييدن برگ آن و بعد از آن مضمضه به نبيذ ريحانى زايل كننده رايحه آن است

و گفته‏اند اگر جهت فالج تا چهل روز هر روز درست خام آن را بلع نمايند

بدين طريق كه روز اول يك دانه و روز دويّم دو دانه و روز سيّم سه دانه همچنين تا چهل روز كه روز چلهم چهل دانه شود

و باز به دستور روزى يك دانه كم نمايند تا به روز هشتادم باز به يك دانه رسد در بين ان شاء الله تعالى زايل گردد

و محتاج به دواى ديگر نگردد و چون بلادر را در زمين دفن نمايند تا پوسيده گردد

و در آنجا سير را غرس نمايند تا قوّت گيرد پس برآورده آن را معجون سازند تقويت عظيم بخشد

و موى ريش سفيد شده سياه رويد و ترياق الثوم و منافع آن و دهن و مخلل و معجون آن در قرابادين ذكر يافت.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 274
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

نسخه ها

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 6:25 pm

و با رطوبة فضيله و محلل و مدرخيص و بول و عرق و مفتح و جالى و جاذب

و مجفف رطوبات معده و مفاصل و حرارت او شبيه به حرارت عزيزى و ملطف

و رقيق كنندهء خون و با قوهء ترياقيه و خوردن او با مراعات زمان و مزاج


و حد اعتدال حافظ صحت و رافع مضرت آبهاى مختلف و هواى وبائى و تعفن آن است

و جهة گزيدن هوام و سگ ديوانه و تصفيهء حلق و صوت و قطع اخلاط غليظه

و قولنج ريحى و نسيان و ربو و سپرز و رياح تهيگاه و در مرطوبين محرك باه

و مولد منى و در محرورين مجفف آن و معطش و جهة تبهاى كهنه و قروح شش

و درد معده و مفاصل و رفع كرم شكم و زلوى در حلق مانده و رفع تشنگى كه از بلغم

و سدّهء ماساريقا باشد و تقطير البول و نيكوئى رنگ رخسار و تلطيف غذاهاى غليظه

و جهة ضيق النفس و فالج و رعشه و تحليل اورام و حصاة گرده و با شراب جهة سمّ افعى

و دوام او باعث سقوط موى سفيد و روئيدن موى سياه و با انجير و سداب

و مغز گردكان قويتر از فادزهر و مطبوخ او با زيره و برگ صنوبر جهة تقويه دندان

و با شير گوسفند و بعد از آن با روغن تازه و بعد از آن با عسل سرشته باشند

در تحريك باه بيعديل و اكثار او و عدم مراعات مزاج و سن و فصل محرق خون

و مضر شش و مصلح او پختن اوست در آب

و با قليلى نمك و اضافه نمودن روغن بادام و كره و استعمال گشنيز و سكنجبين

و آب انار ترش شيرين و امثال آن و نشستن در طبيخ برگ و ساق آن جهة احتباس حيض

و اخراج مشيمه و طلاى او با عسل جهة بثور ليّنه و قوبا و قروح رطبهء سر و نخاله او جهة بهق

و جرب متقرح و با برگ انجير سياه و زيره جهة گزيدن ابن عروس و با جند

و روغن زيتون جهة سم زهر عقرب و با سرکه جهة تحليل رطوبة غليظه و ورم اعضأ

و ضماد پختهء او با شير جهة گشودن دمل و تضميد محرق او با عسل جهة ازالهء رنگ خون منجمد

در تحت پلك چشم و با روغن بان جهة داء الثعلب و روغنى كه در او سير مكرر جوشانيده باشند

جهة جمود خون در اطراف بدن و شقاق كه از برودت باشد و جهة مفاصل و قولنج بلغمى

و سحج شرباً و ضماداً نافع و غرغرهء با سركه ء ترشى سير جهة اخراج زلوئيكه در حلق مانده باشد

و جهة ذبحه مفيد و مضمضهء طبيخ او با كندر جهة درد دندان بارد مفيد و بدلش بياز عنصل و سير صحرائى

و طلاى او با نوشادر جهة برص و بهق و با زفت جهة داخس و خشونه ناخن و كجى آن و طبيخ او كشندهء قمّل است
. کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص68-69

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:


فودنج جبلى جهت قتل شپش و صيبان كه به فارسى رشك نامند مفيد.

المضار: اكثار آن و عدم مراعات مزاج و سن و فصل مصدع و محرق خون و مضر چشم

و بواسير و زنان حامله و صاحبان زحير و خنازير و مولد صفراى بسيار تند و مضعف باه و مهيج امراض نايبه،

و اكتحال با آب آن جهت كمنة الدم و غرغره با سركه مخلل آن يعنى پرورده در آن جهت اخراج زلوى در حلق مانده

و ذبحه و مضمضه به طبيخ آن با كندر جهت درد دندان بارد و تأكل آن و تقويت لثه

و به دستور نگاه داشتن آب مطبوخ آن با چوب صنوبر و كندر در دهان جهت وجع اسنان حادث از برودت

و احتقان بدان جهت عرق النساء و ماليدن مشوى آن بر دندان جهت تسكين وجع ريحى و رطوبى آن مفيد

و به دستور با عسل و با سركه جهت تحليل رطوبات غليظه و ورم اعضا

و با روغن گاو جهت سحج انفع و خوردن آن در روغن بريان كرده

و طلا كردن جرم آن و يا روغن آن و يا آن هر دو جهت تجفيف قروح رطبه سر

و طلاى رماد آن با عسل جهت بهق و برص و داء الثعلب و كمنة الدم و

و به دستور تدهين بدان و ليكن اين ضعيف است نسبت به آن

و خاييدن برگ آن و بعد از آن مضمضه به نبيذ ريحانى زايل كننده رايحه آن است

و گفته‏اند اگر جهت فالج تا چهل روز هر روز درست خام آن را بلع نمايند

بدين طريق كه روز اول يك دانه و روز دويّم دو دانه و روز سيّم سه دانه همچنين تا چهل روز كه روز چلهم چهل دانه شود

و باز به دستور روزى يك دانه كم نمايند تا به روز هشتادم باز به يك دانه رسد در بين ان شاء الله تعالى زايل گردد

و محتاج به دواى ديگر نگردد و چون بلادر را در زمين دفن نمايند تا پوسيده گردد

و در آنجا سير را غرس نمايند تا قوّت گيرد پس برآورده آن را معجون سازند تقويت عظيم بخشد

و موى ريش سفيد شده سياه رويد و ترياق الثوم و منافع آن و دهن و مخلل و معجون آن در قرابادين ذكر يافت
.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص274


حرارت سير شبيه به حرارت غريزى است و بازكنندۀ انسداد مجارى و خشك‌كنندۀ رطوبتهاى معده و مفاصل و رقيق‌كنندۀ خون است.

مدر است و قاعده‌آور و معرق، ضد سم است، پوست را زخم مى‌كند.

خوردن آن در صورتى كه منطبق با مزاج باشد و در حد اعتدال خورده شود براى سلامتى بدن مفيد است.

توصيه اين است كه پخته و يا با سركه خورده شود (سيرترشى) .

سير براى تصفيۀ آواز، حلق، نفس‌تنگى، فراموشى، فلج، لقوه، رعشه و اكثر بيماريهاى عصبى مفيد است.

دردهاى مفاصل، سياتيك، نقرس، درد لگن خاصره و امثال اينها را تسكين مى‌دهد.

و براى قطع اخلاط غليظه، دفع بادهاى تهى‌گاه، خارج ساختن زالوى در حلق مانده، براى اخراج اقسام كرم معده و كرم كدو مفيد است.

در سردمزاجان براى تقويت نيروى جنسى و افزايش توليد اسپرم نافع است.

در گرم‌مزاجان تشنگى ايجاد مى‌نمايد و براى تبهاى كهنه، زخمهاى ريه، درد معده، قطره قطره ادرار كردن،

درخشانى رنگ چهره و تحليل ورمها و خرد كردن سنگ كليه مفيد است.

ضماد مخلوط سير كوبيده با پيه يا با روغن زيتون براى تحليل تومورهاى سرد اثر قوى دارد و اين ضماد به (خردل شيطان) معروف است.

در مقابل سم گزيدن مار و رتيل و حشرات سمى ضد سم خوبى است.

ادامۀ خوردن آن موجب ريختن موى سفيد و روييدن موى سياه است.

اگر با انجير و سداب و مغز گردو خورده شود، پادزهر قوى است. پختۀ آن با زيره براى تقويت دندان مفيد است.

اگر سير را با شير گوسفند پخته و با روغن حيوانى سرخ كنند و با عسل شيرين كرده و حلوا درست كنند در تحريك نيروى جنسى و انعاظ بسيار مؤثر است.

در صورت عدم رعايت مزاج و سن و فصل، خوردن سير مضر است، سردرد مى‌آورد

و براى چشم و ريه و بواسير و زنان حامله و اشخاصى كه شكم‌روش دارند مضر مى‌باشد و نيروى جنسى را ضعيف مى‌كند.

توصيه براى رفع اين مضرات خوردن پختۀ آن است در آب با كمى نمك و اضافه كردن روغن بادام يا روغن حيوانى و خوردن آن با گشنيز

و سكنجبين و آب انار ترش و شيرين. غرغره آب سير با آب سركه براى اخراج زالوى در حلق مانده مفيد است.

تنقيه با آب دم‌كردۀ سير براى سياتيك و ماليدن سير پخته به دندان براى تسكين درد دندان نافع است.

ضماد سوختۀ آن با عسل براى رفع خون‌مردگى زير پلك چشم نافع است.

با خوردن چند قطره اسانس آنژليك نيز بوى سير رفع مى‌شود و يا نيم ساعت پس از مصرف آن اگر يك عدد سيب را رنده كرده

و يا يك قاشق عسل بخورند و يا پس از خوردن سير برگ جعفرى را بجوند بوى سير رفع مى‌شود.

خوردن سير براى اشخاصى كه دستگاه جهاز هاضمۀ آنها تحريك مى‌شود، مجاز نيست.

براى تهيه جوشانده سير  ٣٠ - ٨  گرم آن را در يك ليتر آب يا شير مى‌جوشانند.

تهيۀ سكنجبين سير

دانه‌هاى سير  ١٨٠  گرم، اسيد استيك آبدار  ۵٠٠  گرم، قند  ٧۵٠  گرم، سير را خرد كرده در  ٢۵٠  گرم اسيد استيك آبدار مدت چهار روز در ظرف بلورى مى‌خيسانند

و با فشار صاف مى‌كنند و ما بقى اسيد استيك را روى تفاله مى‌ريزند و پس از چهار روز با فشار صاف مى‌كنند

و دو صاف شده را مخلوط مى‌كنند. وزن آنها بايد در حدود/ ۵٠٠  گرم باشد سپس قند را با آن مخلوط كرده و به هم مى‌زنند تا حل شود.

مقدار خوراك اين سكنجبين  ٣٠ - ٢٠  گرم روزانه است. و براى كنترل سياتيك نافع است. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد ص 117-119


ترياق الثوم [معروف بدواى شافيه‏]
در احاديث وارد است كه ترياق معروف است بدواى شافيه و اين ترياقى است كه حضرت جبرئيل ع از براى حضرت موسى ع آورده در حالتى كه فرعون ضيافت آن حضرت ع و قوم او كرده بود و در جميع طعامهاى سم داخل كرده موسى ع بقوم خود پيش از خوردن طعام به هر يك بقدر سر سوزنى ازين ترياق خورانيده از آن طعامهاى مسموم متضرر نشدند و اين ترياق نافع است از براى سرفه كهنه و تازه و لقوه كهنه و تازه و فالج كهنه و تازه و از براى دبيله و كزاز و ريح شوكه و درد چشم و ريح سبل و از براى شعر منقلب و از براى درد پاى مزمن از بلغم خام و از براى ضعف معده و از براى ام الصبيان و از براى فزع زنان ابستن در خواب و سلى كه شروع به تقيح كرده باشد و زرداب بطن كه علت استسقا از آن حادث ميشود و از براى كزيدن جانوران سمى و كزيدن مار و عقرب و از براى جميع سموم و اعظم و اكبر ترياقات است‏
صنعت آن‏
بكيرند سير بستانى مقشر يك جزو و آن را شكسته نرم كوبيده هر مقدار كه خواسته باشند و در پاتيلى كرده برافروزند در زير آن آتش ملايم و بريزند بر آن روغن كاو آن مقدار كه از سر سيرها بركردد و باتش ملايم به‏پزند تا روغن را جذب كند و چون ديكر روغن را جذب نكند شير كاو و يا شير بز تازه دوشيده بدستور روغن بر روى وى كنند و باتش ملايم پزند تا شير را جذب كند پس بكيرند شهد سفيد خوشبوى مصفى و بجوشانند و كف آن را بكيرند تا ديكر چيزى از موم و رغوه و عكر در آن نماند پس آن سير را در آن بريزند برافروزنده در زير آن آتشى بسيار نرم تا باهستكى بقوام آيد پس بكيرند ده درم شونيز پاك كرده و بكوبند از غير پختن و پنج درم فلفل و مثل آن مرزنجوش و هر دو را نرم بكوبند و همه را داخل كنند در آن سير مطبوخ با عسل و غيره و بكردانند آن را مانند خبيص يعنى چنكال حالكونى كه بوده باشد بر آتش پس فرود اورده آن را سرد كرده در ظرفى كنند و محافظت نمايند از غبار و باد و ظرفى را كه اين معجون در آن ميكنند بايد كه از سمن بقرى چرب نمايند معجون را در آن كنند و آن را در جو و يا در خاكستر دفن كنند و چهل روز بكذارند كه مزاج كيرد و اين دوا هرچند كهنه‏تر شود بهتر ميكردد و شربتى ازين ترياق يك نخود است در ساعتى كه برسد باين كس اذيتى شديد و در حديث شريف وارد است كه چون يك ماه از ساختن اين دوا بكذرد پس آن نافع است از براى ضربان دندآنها و جميع امراض كه بحركت درآمده باشد از بلغم بعد از آن‏كه فراگرفته شود از آن بر ناشتا مقدار و نصف جوزى و چون در آيد بماه دويم از ساختن آن پس آن را نيكو است از براى حمى نافض و بايد كه فراگرفته شود از آن وقت خواب مقدار نصف جوزى و آن نافع است در نهايت نفع از براى هضم طعام و هر مرضى كه بوده باشد در چشم و چون درآيد بماه سيوم پس آن نيكو است از براى مره صفرا و بلغم محترق و هيجان هر علت كه بوده باشد از صفرا وقتى كه فراگرفته شود صبح ناشتا و چون در آيد آن را ماه چهارم پس آن نيكو است از براى ظلمت چشم و نفسى كه ميكيرد مرد را و حركت ميكند و ميكيرد درد شب وقت خواب و چون درايد آن را ماه پنجم فراگرفته شود روغن بنفشه يا روغن كنجد و فراگرفته شود ازين دوا مقدار نصف عدسى و حل كرده شود بروغن مذكور و سعوط كرده شود بان از براى صداع مطبق يعنى صداع دائمى كه نبوده باشد آن را نوائب و چون بيايد آن را ماه ششم فراگرفته ميشود از آن قدر عدسى و سعوط كرده ميشود بان از براى صاحب شقيقه با روغن بنفشه در جانبى كه در آن جانب مرض است و بايد كه سعوط كرده شود بان بر ناشتا اول روز و چون درآيد ماه هفتم نافع است از براى رياح اذن هرگاه بچكانند در كوش حالكونى كه حل كرده باشند مقدار عدسى از آن در روغن كل سرخ اول روز و وقت خواب چون درايد بر آن ماه هشتم نافع است از براى مره صفرا و مرضى كه در آن خوف اكله است آشاميده شود با آب و ماليده شود با هر روغنى كه خواسته باشند بر موضع مرض بر ناشتا اول طلوع افتاب و چون درآيد بر آن ماه نهم نافع است باذن اللّه تعالى از براى سدد بسيارى خواب و هذيان در خواب و ترس و فزع است وقتى كه فراگرفته شود با روغن تخم ترب بر ناشتا و وقت خواب مقدار عدسى ازين دوا و در نسخه ديكر بجاى سدر سدد است چون درايد بر آن ماه دهم نيكو است از براى مره صفرا كه حادث ميشود صاحب آن را مليله و تب باطنى و اختلاط عقل چون بكيرند از آن عدسى با سركه و سفيده تخم مرغ و بياشامند بر ناشتا با هر روغنى كه خواسته باشند و وقت خواب و چون بكذرد بر آن ماه يازدهم نافع است از براى مره سوداوى كه حادث ميشود صاحب آن را فزع و وسواس چون فراگرفته شود از
آن مقدار نخودى با روغن كل سرخ و آشاميده شود بر ناشتا مقدار نخودى و آشاميده شود وقت خواب پس بايد آن مقدار نخودى كه وقت خواب مى‏آشامند بغير روغن باشد و چون برسد آن را ماه دوازدهم مى‏باشد نافع از براى فالج كه تازه حادث شده باشد و فالج كهنه چون فراگرفته شود از آن مقدار نخودى و بايد كه وقت خواب رنك نمايند هر دو پاى او را بزيت كه نمك طعام در آن داخل كرده باشند و شب ديكر هم مثل شب اول پرهيز كنند از سركه و شير و آنچه از شير فراگرفته باشند و از بقول و ماهى و غير اينها هرچه خواسته باشند بخورند و چون برسد بماه سيزدهم نافع است از براى دبيله و خنده بى‏سبب و بعبث مرد با ريش خود بازى كردن چون بكيرند از آن مقدار نخودى و در آب سداب تازه حل كرده اول شب بياشامند چون برسد اين دوا بماء چهاردهم مى‏باشد نافع از براى تمام سموم و اكر بوده باشد كه آشاميده باشد سمى بايد كه بكيرند تخم بادنجان و كوفته باب و بر روى آتش بجوشانند پس آن را صافى نموده بياشامانند ازين دوا مقدار نخودى يك مرتبه يا دو مرتبه تا سه مرتبه يا چهار مرتبه با آب نيم كرم و از چهار مرتبه تجاوز نكنند و بايد كه بياشامند آن را نزد سحر و چون برسد اين دوا بماء پانزدهم پس بدرستى كه نافع است از براى تخمه و بلغم خام و از براى ابرده و ارواح هرگاه فراگرفته شود از آن مقدار نصف بندقه و با خرما بجوشانند آن را وقتى كه به رختخواب روند و بياشامند در آن شب آشاميدنى‏ و نه فرداى آن طعام بسيارى خورند و چون برسد اين دوا را ماه شانزدهم فراگرفته ميشود از آن نصف عدسى پس حل كرده ميشود با آب باران تازه كه از آن روز كه از آن شب كرفته باشند و يا باب تكرك پس كشيده شود در چشم صاحب عمى عتيق يا حديث صبح و شام و وقت خواب چهار روز متوالى پس بدرستى كه برى ميشود از عمى و چشم آن روشن ميكردد و اكر در اين چهار روز روشن نكرديد پس تا هشت روز بدستور مذكور بان اكتحال نمايند و ديده نشده كه برسد بهشت مكر آنكه شفا يافته باذن اللّه عز و جل و چون برسد اين دوا را ماه هفدهم نافع است باذن اللّه عز و جل از براى جذام چون بكيرند از آن مقدار يك بندقه با روغن پاچه كاو و به روغن پاچه كوسفند وقت خواب و صبح ناشتا و بكيرند از آن حبه و با روغن پاچه كاو بان تدهين جسد نمايند و دلك نمايند بان بدن را دلكى شديد و بكيرند از آن مقدارى قليل و بان سعوط نمايند با دهن زيتون يا با روغن كل سرخ بوده باشد سعوط بان اخر روز در حمام و چون برسد اين دوا بماه هژدهم نافع است باذن اللّه عز و جل از براى بهق آن‏چنان به قى كه بوده باشد شبيه برص الا آنكه چون تيغ زنند موضع آن را خون بيرون آيد و بايد كه فراگرفته شود از براى اين مرض ازين دوا اين مقدار نخودى و آشاميده شود با روغن بندق يا روغن بادام تلخ يا حب الصنوبر بعد از طلوع صبح و سعوط كرده شود ازين دوا مقدار حبه با يكى از ادهان مذكوره و دلك كرده شود با اين دوا با نمك طعام جسد او را و راوى كويد كه سزاوار نيست كه تغير داده شود اين ادويه از حدهائى كه قرار داده شده و كذاشته شده كه ذكر يافته پيش ازين بجهت آنكه اكر مخالفت كرده شود هر اينه ميكردد مخالف عمل انها و نفع نميدهند بچيزى از آن و هرگاه برسد اين دوا را ماه نوزدهم فراگرفته ميشود حب الرمان شيرين پس فشرده ميشود و بيرون اورده ميشود از آن آب پس آشاميده ميشود ازين آب با شحم حنظل مقدار يك حبه پس آشاميده شود ازين دوا با آب كرم كه موجب شفا است از سهو و نسيان و بلغم سوخته و تبهاى كهنه و تبهاى تازه بهم رسيده چون ناشتا آن را بياشامند و چون ماه بيستم شود از ساختن اين مى‏باشد نافع باذن اللّه عز و جل از براى كرى كوش چون بخيسانند كندر را در آب پس بكيرند آب آن را و حل كنند در آن مقدار دانه عدس متوسطى ازين دوا و بچكانند در كوش او پس اكر شنيد بهتر و الا سعوط كنند صبح روز ديكر از آن آب مقدار عدسى ريزند بر يافوخ آن باقى مانده از سعوط را و مبرسم كاه سنكين شود بر آن مرض و دراز كردد كردن و دراز كردد زبان او بايد فراگيرد حب العنب حامض و بخورد آن را پس بياشامد ازين دوا پس بدرستى كه ميكردد منتفع بان و موجب تخفيف مرض او ميشود و هر چندان اين دوا كهنه‏تر ميشود مى‏باشد بهتر و بايد كه فراگرفته شود از كهنه‏تر از آن مقدارى كمتر توضيح وجه تسميه اين دوا بشافيه بلفظ تانيث كه دال است بر جمعيت به سبب اشتمال اين دواست بمنافع بسيار
[امراضى كه اين ترياق در درمان آنها مفيد است‏]
فالج‏

بكسر لام باصطلاح اطبا استرخاى تمام نصف بدن است از سر تا بقدم و اين اصطلاح موافق است با لغت عرب زيرا كه عرب ميكويد فلجت الشى‏ء فلجتين يعنى آن را منشق نمودم بدو نصف و بعض اطبا كفته كه فالج استرخاى يكى از دو شق بدن است سواى سر و صاحب كامل الصناعة بر اين قول است و قدماء اطبا فرق ميان فالج و استرخا نكرده شيخ رئيس رح كفته كه هرگاه فالج را بمعنى استرخا بكيريم مطلق پس مى‏باشد از آن قسمى كه بوده باشد عام هر دو شق بدن سواى اعضاى راس كه اكر عام باعضاى راس نيز باشد شكته مى‏باشد همچنان كه مى‏باشد قسمى از آن مخصوص است به يك انگشت و كفته كه‏
لقوه‏
بفتح لام و كسر لام نيز علتى است كه منجذب شود به سبب آن يك شق از وجه بسوى جهت غير طبيعى پس برايد نفخه و بزاق از دهان از يك جانب و نيك نباشد ملاقات هر دو لب و منطبق نكردد هر دو پلك يك چشم بيكديكر
دبيله‏
بعضى كفته‏اند كه دبيله بلفظ تصغير هر ورمى است و اكر عارض كردد از داخل آن موضعى كه ريخته شود در آن ماده پس آن را دبيله كويند و آن مخصوص است باسم ورم و از دبيلات آنچه بوده باشد ماده آن حار مخصوص است باسم خراج املى كفته كه دبيله ورم كبير مستدير الشكل است كه جمع كردد مده در جوف آن و بعض اطبا كفته‏اند كه دبيله دمل بزركى است كه آن را دهانهاى بسيار باشد و آن را بفارسى كفكيرك كويند و بعض ديكر از اطبا كفته‏اند كه دبيله معرب دبيله در فارسى بمعنى كيسه است يعنى دمل دو كيسه و آن قسمى از دمل است كه آن را يك بيله باشد كه در ميان آن مده جمع مى‏باشد و در ميان آن بيله بيله ديكر مى‏باشد كه در آن ماده غليظى مى‏باشد خراج و دمل ورمى را كويند كه جمع شود ماده آن در يك پيله و اين قول اقرب بصواب است‏
[كزاز]
و كزاز بضم كاف كفته ميشود بر تشنجى كه ابتداى آن از عضلات ترقوه باشد پس موجب تمدد آن عضلات كردد بسوى قدام يا بسوى خلف يا بهر دو جانب و كاهى كفته ميشود كزاز بهر تمددى كه بهر عضوى كه باشد و كاهى اختصاص داده ميشود لفظ كزاز از تمدد آنچه بوده باشد به سبب برد مجمد از داخل يا از خارج خواه بوده باشد از يك جانب يا از دو جانب‏
[شوكه‏]
و شوكه صاحب قاموس كفته كه مرضى معروف است و آن ورم صفراوى است كه حادث شود بر بالاى جسد صاحب بحر الجواهر كفته كه الشوكه حمره تعلق الجسد و الوجه و كفته كه مراد از شوكه اينجا ريحى است كه حادث شود از كزيدن عقرب و امثاقل آن و بعضى مترجين اين حديث كفته كه تعريف مذكور درين حديث از براى سبل خلاف آن معنى است كه مشهور است ميان اطبا زيرا كه درين حديث تفسير شده‏
رنج سبل‏
بانكه رنجى است كه برويد شعر زايد در پلك چشم و شيخ الرئيس كفته كه سبل غشاوه‏ايست كه عارض ميكردد چشم را از انتفاخ عروق ظاهره در سطح ملتحمه و قرنيه و از انتساج چيزى ما بين آن عروق كه مانند دخان است علامه شيرازى در شرح قانون كفته كه اطبا تحقيق كلام در سبل ننموده‏اند حتى آنكه شيخ الرئيس با جلالت قدر نيز حقيقت سبل را آنچه بوده باشد حق بيان كرده و حق آن است كه سبل عبارت است از اجسام غريبه شبيه بعروق و غشاى رقيق غريب كه متولد شوند در چشم از قدّس سره ميفرمايند كه نيست مخالفت ميان تفسيرى كه از براى سبل در حديث وارد شده و آنچه اطبا در تعريف سبل اورده‏اند چه از لوازم سبلى كه اطبا تعريف نموده‏اند آن است كه بان موى زايد در پلك رويد پس آنچه در حديث وارد شده تعريف بعرض عام و آنچه اطبا ذكر كرده تعريف ماهيت آن است پس نيست مخالفت ميان اين دو قول‏
[خام‏]
و خام بلغمى است كه هنوز نضج نيافته صاحب بحر الجواهر كفته كه بلغم غير طبعى مختلف القوام است در وقت و غلظت و اطلاق كرده ميشود نيز بر چيزى كه مرتب باشد در قاروره كه بوده باشد رقيق الاجزاء غير ملين و در حديث است (و المسل الذى بالقيح و هو الماء الاصفر فى البطن) بعض از مفسرين ياخذ بالنفخ خوانده و كفته مراد از آن قولنج مرامرى است و اين قول در نهايت بعد است بلكه مراد حضرت ع سبلى كه شروع كرده باشد به تقيح پيش از آنكه شروع بامدن مده كرده باشد چه هرگاه در سل مده‏

برايد علاج‏پذير نيست و آن حضرت ع تعريف قيح نموده كه آن آب زردى است كه از باطن برآيد كه در فارسى آن را خونابه كويند و بدانكه سل در لغت بمعنى هزال است و در طب بمعنى قرحه رثه است و لازم آن است حمى دقيه و تسميه قرحه رئه باسم سل بجهت آن است كه لازم آن است هزال و بعضى از اطبا كفته‏اند كه اطلاق كرده ميشود سل برحمى دق شيخوخيه و بر قرحه رئه و صاحب قاموس كفته سل بكسر سين و بضم سين و سلال بر وزن غراب قرحه‏اى است كه حادث شود در رئه يا بعقب ذات الجنب و عقب ذات الرئه يا بعقب زكام و نزلات و سعال طويل و لازم آن است حمى هاويه يعنى تب ملايم‏
[نهشه‏]
و نهشه عبارت از لسع هوام است و در بعضى نسخ اين حديث عند المضيف است يعنى نزد محل ضيافت و در اكثر نسخ عند المضيق است يعنى نزد محلى ضيق يعنى در تنك ناى تا بركرداند زمان صبيان را و اين اولى است‏
[شدخ‏]
شدخ در قاموس اورده (الشدخ كالمنع الكسر فى كل رطب و قيل يابس) و خبيص حلوائى است متخذ از خرما و سمن و مره حمرا يا عبارت است از دم فاسد محترق يا رياحى كه موجب احمرار بدن كردند
[سدد]
سدد در بعضى نسخ بدو دال مهمله است و در اكثر نسخ براى مهمله بعد از دال مهمله است‏
[سدر]
سدر بفتح و به تحريك در لغت بمعنى تحير بصر است و در طب مرضى است كه باقى ماند انسان با حدوث آن مبهوت و بيابد در سر خود ثقلى عظيم و در چشم ظلمت و بسا باشد كه بيابد در كوش طنين و دوى و بسا باشد كه با او عقل زائل كردد و چون لازم اين مرض است تحير بصر مسمّى باين اسم ساخته‏اند آن را و سدد جمع سده و سده عبارت از اخلاط لزجه غليظه است كه متشبث كردند در مجارى و ركهاى تنك پس باقى ماند در آن مجارى و عروق و مانع نفوذ غذا در انها و خروج فضلات از انها كردند و اطلاق كرده ميشود نيز بر آنچه مانع بعضى از انها باشد دون بعضى علامه شيرازى كفته بدانكه انسداد نزد اطبا غير سده است زيرا كه انسداد او را اطلاق ميكنند بر مسام جلد و افواه عروق هرگاه منضم شوند و كاهى اطلاق كرده ميشود بر صلاباتى كه برويند بر سر جراحات بمنزله قشر و در بعضى نسخ اين حديث بلبله است كه جمع آن بلابل الصدر است يعنى شدت هم و وسواس و در بعضى نسخ مليله است بميم و ياى مثناة تحتانية بعد از لام و آن حرارتى است كه عارض بدن كردد و نرسد بحد حمى و در بعضى نسخ اين حديث من القابله است بباى موحده يعنى شب اينده و در بعضى نسخ من القايله بياى مثناة تحتانيه يا بهمزه است يعنى كرد اين فعل را نزد قيوله نيز و قول آن حضرت كه يشرب هذا الدواء يعنى پيش از آب بادنجان و بعد از آن يا بان كه حل كرده باشند در آن‏
[ابرده‏]
ابرده بكسر همزه و راى مهمله علتى است كه غلبه سردى و رطوبت مرد از جماع سست كردد و همزه آن زائد است مولانا محمّد باقر مجلسى در بحار الانوار كفته كه قول آن حضرت ع كه لا يشرب فى الليله سزاوار آن است كه نياشامد ازين دوا در شب بل اكتفا كند بر يك مرتبه و بعضى كفته كه مراد آن است كه لا يشرب الماء فى الليل و مخفى نماند بعد ازين تفسير مولانا ميفرمايد كه مخفى نماند بعد قول اوّل بجهت آنكه حضرت فرمودند انه يشرب به عند مضجعه و لا يشرب فى الليلة و لا من الغد حتى يطعم طعاما كثيرا پس چون آن حضرت فرمودند كه بياشامد در آن شب ازين دوا وقتى كه بخوابكاه رود معنى ندارد آنكه نياشامد در آن شب ازين دو وقتى كه بخوابكاه رود معنى ندارد آنكه نياشامد در آن شب ازين دوا بلكه معنى آن است كه نياشامد در آن شب آب و معين است برين معنى آنكه آن حضرت فرمودند كه نياشامد تا آنكه غذاى بسيار نخورد يعنى چون بعد از غذا آب نوشيدن از براى بدرقه غذا ضرورى است بعد از غذاى بسيار آب از براى بدرقه غذا بنوشند و عجب است از فضل مولانا و بسيارى مهارت آن در حديث كه قول اول را ترجيح دهد برين قول ثانى با وجود بى معنى بودن تفسير ثانى و برد به تحريك بمعنى صقع است كه آن را بفارسى تكرك نامند يعنى اين را در آب تكرك حل كرده بياشامد و قول آن حضرت فرموده بدهن الزيت زيت الزيتون بجهت اين مفيد فرموده كه اطلاق كرده ميشود زيت بر هر روغنى كه بطريق عصر كرفته باشند و اكر چه از غير زيتون باشد جالينوس كفته هر چيزى از ادهان كه بعضى بكيرند و اكر چه از غير زيتون باشد پس بدرستى كه آن را زيت كويند بطريق استعاره قول آن حضرت كه فرموده‏اند كه الا ان بشرط موضعه معنى آن است كه بهق و برص مى‏باشند متشبه بيكديكراند تيغ زده شود به تيغ حجام يا بمثل تيغ حجام پس اكر خون برايد بايد دانست كه بهق است و نيست برص حقيقى و هرگاه بوده باشد برص حقيقى بيرون مى‏آيد از آن آبى سفيد و قول آن حضرت من الحنظلة باين عبارت است در نسخهاى او كه يافتم و ممكن است كه مراد از حنظله دواى شافيه باشد كه از راه تلخى آن را حنظله كفته يا بمعنى ادخال دواى حنظله است باهم در آب رمّان يا آنكه مراد آشاميدن آب انار يا حنظله است اولا و بعد از آن نوشيدن دواى شافيه و قول آن حضرت كه ينفع بماء تنبوين يعنى كندر را بابى بخيسانند و در كوش بچكانند اكر نفع كرد بهتر و الا سعوط كنند آن را در بينى او
[ترياق ثوم مسمى بدواى نافعه‏]
ترياق ثوم مسمى بدواى نافعه در حديث وارد است كه جبرئيل امين ع از براى حضرت محمد مصطفى ع آورد و مسمى و معروف بدواى محمديست ع و اين كرفته ميشود از براى برخى از مرضها مكر آنكه نفع ميدهد آن را و نبايد كه يك سعوط سر مو از آنچه وارد شده زياده و كم نمود
صنعت آن‏
بكيرند از سير مقشر چهار رطل و بريزند در طبخير و بريزند بر آن چهار رطل شير كاو تازه دوشيده و برافروزند زير آن آتش بسيار ملايم برفق تا شير را سير مقشر بياشامد يعنى بخود كشد پس بريزند بر آن چهار رطل روغن كاو و بجوشانند تا سير روغن را جذب كند و نضج يابد پس بريزند بر آن عسل سفيد خوشبوى مصفى چهار رطل و برافروزند در زير آن آتش بسيار ملايمى پس بيندازند در آن وزن دو درهم قراض كوبيده و بمسواط برهم زنند بضربى شديد تا زمانى كه منعقد كردد پس چون كرديد منعقد و نضج يافت و مختلط كرديد بان قراض بايد كردانيد آن را در سبوچه سبز و حال آنكه بوده باشد آن دوا كرم و سر آن را كرفت و دفن كردد در جويا در خاك پاك طيب تمام ايام صيف و چون برسد زمستان فراگيرند از آن يك نخود بزرك بر ناشتا پس بدرستى كه اين دوا جامع است از براى هر چيزى خواه حقير باشد و خواه جليل كوچك و خواه بزرك و اين دوا مجرب معروف است ميان مؤمنين و قراض بابونه است‏
[ترياق ثوم ديگر نافع جميع سموم‏]
ترياق ثوم ديكر كه جميع سموم را نافع است و از براى باه بى‏نظير است و منى بيفزايد
صنعت آن‏
نزد اطبا بكيريد سير مقشر آن مقدار كه خواسته باشند و با شير كاو به‏پزند چون ديكر شير را جذب نكند در روغن كاو بجوشانند چون ديكر روغن بخود جذب نكند در عسل سفيد مصفى به‏پزند و برهم زنند تا چون جيص كردد در ظرف چينى نكاه دارند شربتى يك درم‏
[دهن ثوم صميم قديم و جديد را نافع است‏]
دهن ثوم صميم قديم و جديد را نافع است و ثقل سامعه و دوى و طنين بارد حادث از رياح بارده را نافع است‏
صنعت آن‏
بكيرند روغن كنجد و در ظرف مسى بغير قلعى بجوش اورند و يك عدد سير را با انبر آهنى كرفته در آن بكردانند كه سير سرخ شود

پس سير را دور كرده روغن را در شيشه نكاه دارند و در وقت حاجت سه قطره از آن را در كوش بچكانند
[دهن الثوم المركب كه آن را دهن الراهب نامند]
دهن الثوم المركب كه آن را دهن الراهب نامند كويند كه اين تركيب يكى از راهبان صالح است و باين مصدر افعال عجبيه كشته و مداوا ميكرد باين روغن پيران زمين كرد او اين روغن مجرب است در هر مرض بارد و اعاده باه مايوسين ميكند و مزيل تعقد عصب است و وجع ظهر قديم و جديد و بواسير و تقطير البول و جميع امراض بارد را مفيد است و سدها ميكشايد و رنك را سرخ ميكرداند كسى كه آن را در زمستان استعمال نمايد نميكردد محتاج باتش و پوشيدن پوستين‏
صنعت آن‏
ثوم مقشر يك جزو فرفيون عاقرقرحا از هريك ثلث جزوى فلفل سداب از هريك ربع جزوى مجموع را نيم‏كوفته و با نه وزن جملكى زيت به‏پزند تا ثلث بماند پس بمالند و بپالايند در شيشه نكاه دارند
لعوق ثوم پيران و سرد مزاجان را موافق بود و اخلاط لزجه از سينه پاك كند
صنعت آن‏
بكيرند ثوم باليده فربه پاك كرده مقدار يكمن و با نيم من آب و نيم من روغن طبخ دهند تا مهرا شود پس بپالايند و با يكمن عسل بقوام اورند شربتى پنج درم لعق نمايند
مخلل ثوم طريقه آن مثل طريقه مخلل پياز است‏
صنعت آن‏
هر قدر كه خواهند سير يك دانه را كرفته و مقشر نموده بخلال چوبى سوراخ سوراخ نموده در سركه تند بيندازند و بكذارند تا برسد و آن كاه استعمال نمايند و اكر چند دانه قرنفل و چند دانه فلفل سياه و يا سرخ دران اندازند ميكردد الذ و اقوى و نافع است از براى رياح و تقويت هاضمه و رفع رطوبت معده و قراقر آن‏
[معجون ثوم‏]
معجون ثوم تاليف استحق كثير المنافع است و بنهايت مبهى مبرودين و مرطوبين است و بجهت رفع رطوبات و جميع امراض بارده رطبه چون فالج و نسيان و سكته و رعشه و ضيق النفس و لكنت زبان و سرفه رطوبى فساد اواز و تحليل رياح و سدر و تقويت معده و جكر و امراض معده و رحم مكر اختناق رحم و جهت احتباس حيض و بول و نيكو كردن رو و برانكيختن باه مجرب است و طلا كردن روغن آن بر بدن جهت رفع اذيت سرما و شقاق برد و منع اثار و بر قضيب جهت تهيج باه مفيد و قوتش تا چهار سال باقى ميماند و شربتش تا دو مثقال و مزاجش كرم در سيوم و خشك در اول است‏
صنعت آن‏
بكيرند سير تازه پاك كرده يك رطل و يك رطل نيم شير تازه دوشيده بجوشانند تاثير را جذب كند پس يك رطل و نيم عسل مصفى بقوام اورده زنجبيل سفيد فلفل قرنفل دارفلفل دارفلفل دارچينى كبابه چينى جوزبوا عاقرقرحا خولنجان از هريك دو مثقال زعفران يك مثقال روغن كل سرخ ده مثقال و اكر اخذ روغن آن خواهند قبل از آنكه با عسل بجوشانند و روغن آن را بكيرند و بعد از آن با عسل بجوشانند
[معجون سير به نسخه شفائى‏]
معجون سير به نسخه شفائى لقوه و فالج و صرع و رعشه و بواسير و بهق و برص را نافع است معده را قوت دهد و اشتهاى طعام اورد و بلغم دفع كند و رنك رو را نيكو كرداند و قوت بيفزايد حرارت غريزى برافروزده و پيران را بغايت مفيد بود
صنعت آن‏
سير پاك نيم من در يكمن شير كاو به‏پزند تا مهرا شود و سه چهار يكمن عسل و سى درم روغن كاو بر سر آن بريزند با يكديكر ممزوج كنند و آن آتش فرو كيرند و اين داروها كوفته بيخته بان بسرشند قرنفل جوزبوا بسباسه فلفل مصطكى قاقله هليله كابلى دارچينى زنجبيل از هريك ده درم عود خام از هريك پنج درم شربتى مقابل يك كردكان کتاب قرابادین کبیر ص 838-840
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

تحقیقات و تجربیات برای نتایج کاربرد درمانی ثوم

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 6:27 pm

شمه ‏اى از فعاليتهاى تحقيقاتى جديد كه درباره سير در جهان انجام مى ‏شود، شرح زير كه بازگوكننده گوشه‏اى از اين فعاليتها است

و ضمن آن به تلاش وسيعى كه براى دست‏يابى به خواص سير مى‏شود، اشاره دارد در اينجا ذكر مى ‏شود.


بوى سير در تمام قسمتهاى مختلفه بيمارستان دانشگاهى جورج تاون بيش از مقدارى بود كه براى دكتر گاراگزى‏ رئيس بخش بيماريهاى عفونى بيمارستان قابل تحمل باشد،

ولى به ‏هرحال چون اين بو به توصيه خود او در جريان مصرف سير ايجاد مى ‏شد ناچار تحمل مى‏ كرد.

در بشقابهاى كوچك بلورى آزمايشگاه سير ديده مى ‏شد. پوست دنده‏ هاى سير به مقدار زيادى در سطل آشغال ريخته شده بود

و بوى سير در فضاى آزمايشگاه چنان پيچيده بود كه بى ‏اختيار آب از چشمان همه سرازير مى‏كرد.

زيرا در اين آزمايشگاه نمونه‏هاى خون و ادرار انسان از نظر وجود علايم عفونت بررسى مى ‏شد و حتى در اطاق انتظار بيماران نيز بوى قوى سير فضا را پر كرده بود.

پزشك اين بيمارستان كه متخصص معروف آنتى‏بيوتيكها بود براى بررسى آثار مصرف سير براى رفع عفونتها به جاى آنتى ‏بيوتيكهاى صناعى چنان مشغول بود

كه گويى از حس بويايى خود مرخصى گرفته است.

سير ماده گياهى است كه انگلها و منشأ عفونتها را فرارى مى‏دهد ولى به‏هرحال بوى مطبوعى ندارد و اين بيمارستان نيز بوى بد گرفته است.

در اين موقع بى ‏اختيار دكتر ونسان گاراگزى‏ مدير بخش بيمارى‏هاى عفونى بيمارستان و استاد دانشكده پزشكى دانشگاه جورج تاون،

خطاب به دكتر ادوارد رئيس بخش ميكروب‏شناسى بيمارستان گفت واقعا بوى خيلى تندى است؟

دكتر ادوارد كه معمولا شخصا به بازار و سوپرماركت مى‏رود و براى انتخاب و خريد سير اقدام مى‏ كند،

سيرها را پس از پوست كندن كوبيده و عصاره آن را روى باكترى ‏هاى‏ بيمارى ‏زا در ظرفهاى آزمايشگاه مى‏ ريخت

چون مشاهده كرده بود كه چطور پس از ريختن سير سريع باكتريها از بين مى ‏رفتند.

در جواب سؤال دكتر گاراگزى گفت كه بله صحيح است آقاى دكتر گاراگزى سير بوى تندى دارد ولى چه مى‏ شود كرد

زيرا همين بوى تند سير است كه اين‏طور سريع باكترى ‏ها را كشته است و به محض تماس عصاره سير با باكترى‏ هاى بيمارى ‏زا طورى نابود شده ‏اند

كه گويى باكتريها در محلول كشت حل شده ‏اند. هر دو پزشك در مكتب پزشكى جديد درس خوانده بودند

و عادت داشتند كه فقط به آثار داروهاى شيميايى مصنوعى اعتماد داشته باشند و تكيه كنند

و حالا مشاهده آثار شفابخش و ميكروبكش مواد غذايى معمولى طبيعى مانند سير براى آنها درعين‏ حال تعجب‏انگيز و لذت‏بخش بود.

تصور اينكه اين‏گونه آثار شفابخش منحصر به سير نيست و در تمام سبزى‏ها و ميوه‏ها و دانه‏ها و خلاصه تمام مواد خوراكى معمولى طبيعى

و همچنين اغلب گياهان اين‏گونه آثار وجود دارد و در نتيجه چه گنجينه وسيع و بى ‏انتهايى از انواع مواد شفابخش طبيعى به آسانى در دسترس بشر قرار دارد،

براى آنها لذت ‏بخش‏ترين دست‏آوردهاى تحقيقاتى به شمار مى‏رفت و اين كه با خوردن انواعى از خوراكى ‏هاى طبيعى درعين‏ حال كه انسان رفع گرسنگى مى ‏كند

اگر از انواع مناسبى انتخاب شده باشد و با روش مناسبى تهيه و مصرف گردد از حمله اغلب بيمارى‏ها مصون مى‏ماند خود از بزرگترين دست ‏آوردها مى ‏باشد.

آثار سير در ناراحتى ‏هاى مغزى‏


روزى دكتر گاراگزى به مقاله‏اى در يك مجله پزشكى چينى به نام‏Chinese Medical Journal برخورده در اين مقاله ديده است

كه پزشكان چينى در ايالت چانگشا به علت نداشتن امكانات و بودجه براى خريد و تدارك يك نوع آنتى‏بيوتيك به نام آمفوترى‏سين‏ ،

از كاربرد يك روش قديمى مرسوم در چين استفاده كرده و به جاى آنتى‏بيوتيك مذكور، براى معالجه بيماران مغزى داراى عفونت شديد ،

ناشى از مننژيت، سير به صورت خوراكى و تزريقى مصرف كرده‏اند. از 16 بيمارى كه به اين طريق مداوا شده ‏اند و سير به آنها داده شده بود،

يازده مورد جان سالم بدر بردند و شفا يافتند يعنى اثر شفابخشى سير در اين بيمارى شديد حدود 68 درصد بوده است.

خوب، بد نيست و نتيجه خوبى به دست آمده بوده و با توجه به اينكه اين عفونت‏ معمولا داخل نخاع‏ و مغز ايجاد مى ‏شود

و در اين حالت حتى عده‏اى از قوى‏ ترين آنتى‏ بيوتيكها نيز نمى ‏توانند از سد خونى مغز عبور كرده و در آنجا به باكترى حمله نمايند،

نتيجه به دست آمده از مصرف سير در انهدام باكترى بيمارى‏زا بسيار جالب و اميدبخش بوده است. معنى اين دست‏ آورد اين است

كه سير و يا لااقل ماده فعال موجود در سير پس از ورود در جريان خون و در مايع نخاعى به داخل مغز راه يافته و به دشمن حمله نموده و باكترى را منهدم كرده است،

درحالى ‏كه هيچ نوع عوارض جانبى قابل توجهى از آثار سير برخلاف آثار جانبى شديد آنتى ‏بيوتيكهاى شيميايى ديده نشده است.

دكتر گاراگزى كه تحت تأثير اين دست‏يافته ‏هاى چينى‏ها در مورد مصرف سير قرار گرفته بود به دنبال يافتن آثار ديگرى از اين نوع به مجلات پزشكى متعدد ديگرى رجوع نموده

و به مقالات علمى و تجربيات علمى ديگرى برخورده است كه در آنها از آثار شفابخش سير در معالجه سل حكايت مى‏كرد كه نظير مننژيت آن نيز يك عفونت قارچى است.

در حقيقت در دوران قبل از كشف آنتى‏بيوتيك سير داروى انتخابى پزشكان بر ضد سل بوده است.

پس از چند قرن مدير يك مؤسسه بزرگ درمانى سل در دابلين‏ نتايج بسيار درخشانى از مصرف سير به صورت خوراكى،

بخور و ماليدن به سينه چون مرهم در معالجه سل به دست آورد و در همان اوان در شهر نيويورك يك پزشك معروف بيمه،

كاربرد 54 نوع روش مختلف معالجه سل را مقايسه نمود و نتيجه گرفت كه معالجه با سير از ساير روشها موفقيت‏ آميزتر بوده است.

دكتر گاراگزى كه درعين‏حال دانشجوى دوره تاريخ پزشكى نيز بود خوب مى‏دانست كه سير شهرت تاريخى گسترده‏اى در معالجه بيمارى‏ ها داشته است.

مصريان قديم سير را پرستش مى‏كردند. پلى ‏نى (Pliny پدر)، طبيعى‏دان معروف ايتاليايى كه در قرن اول قبل از ميلاد مسيح مى‏ زيسته سير را براى معالجه بيش از 61 بيمارى توصيه مى‏ كرده است

و حتى لوئى‏پاستور، دانشمند معروف ميكروب‏شناس، در 1858 عصاره سير را در ظرف كشت باكترى‏ها ريخت و مشاهده كرد كه كليه باكترى ‏ها از بين رفتند.

طى سالهاى متمادى محققان در اطراف آثار سير در خون مطالعه كرده و نشان داده‏اند كه سير در كاهش فشارخون و مبارزه با انعقاد خون مفيد است.

درعين‏ حال‏ دكتر گاراگزى اطلاع داشت كه محققان در دانشگاه جورج واشنگتن تأييد نموده ‏اند كه در سير ماده‏اى وجود دارد كه در رقيق كردن خون مؤثر است

و ده‏ها و صدها مقاله و گزارش علمى درباره نيروى قوى آنتى‏بيوتيك سير منتشر شده است كه در همه آنها عامل مؤثر در سير را ماده‏اى به نام آليسين مى‏دانند.

آليسين منشأ بوى تند سير است و در حال حاضر تلاشى آغاز شده كه اين ماده را به صورت داروى شيميايى تهيه و به كار برند.

كه البته به‏ طورى كه بحث خواهد شد از نظر علمى كار با نتيجه‏اى نيست.

آليسين بايد در خود سير خورده شود تا آثار قوى شفابخش خود را ظاهر كند نه در خارج سير.

با اطلاع از همه اين تجربيات مع هذا دكتر گاراگزى شخصا علاقه خاصى براى بررسى آثار سير روى دسته‏اى از باكترى ‏ها به نام مايكوباكتريا داشت.

اين گروه خاص باكترى تا به حال به قدر كافى از نظر آثار سير روى آنها در تجربيات آزمايشگاهى دانشمندان وارد نشده بود.

كسى چه مى‏داند بايد مورد به مورد آزمايش شود. زيرا تنها اثر سير روى دسته‏اى از باكترى‏ ها كافى نيست قبول كنيم كه روى تمام انواع باكترى ‏ها مؤثر است.

شايد سير در مورد اين گروه از باكترى(Mycobacteria) آثار شفابخش و باكترى ‏كشى نداشته باشد.

دكتر گاراگزى و دكتر دلاها و همكارش مى ‏دانستند كه مرگ ‏و مير انسانها در اثر حمله ميكروبهاى قارچى روز به روز به ميزان نگران‏ كننده‏ اى افزايش مى ‏يابد.

سل روز به روز در امريكا در حال گسترش است و اغلب به اشخاص مبتلا به بيمارى‏AIDS با علايم كاهش مصونيت و مقاومت شديد، حمله مى‏ كند.

عفونت ديگرى كه اشخاص مبتلا به‏AIDS را قربانى مى‏ كند ناشى از يك قارچ ديگرى به نام علمى‏Mycobacterium Avium كه به انگليسى‏Fungal bug ناميده مى‏ شود

مى‏باشد كه قبلا فقط در پرندگان ديده مى ‏شد. عفونتهاى قارچى در 15- 10 سال گذشته در امريكا دو سه برابر شده است. چرا؟

كسى نمى‏داند. ولى دكتر گاراگزى و همكارانش مرتبا نمونه‏ هاى خون اين بيماران را در آزمايشگاه تحت مطالعه قرار مى ‏دهند

و اگر آن طورى كه پزشكان محقق چينى معتقدند سير بر ضد قارچهاى بيمارى ‏زا مؤثر باشد مسلما بايد تحقيقات گسترش يابد.

و به همين دليل بود كه رئيس بخش بيمارى‏هاى عفونى بيمارستان دانشگاه جورج تاون در واشنگتن دى‏سى،

از نظر دقت كار و وسواسى كه داشت شخصا براى خريد و انتخاب سير به بازار مى ‏رفت.

هدف بررسى آثار سير روى انواع قارچهاى بيمارى‏زا مى‏باشد. دكتر دلاها همكار دكتر گاراگزى سيرها را پوست كنده و ده دنده آن را آسيا مى‏ نمايد

و ماده فعال آن يعنى آليسين را استخراج و پس از تمهيدات شيميايى خاص آن را نهايتا به صورت عصاره منجمد سير درمى ‏آورد.

سپس هفده گونه مايكوباكتريا را در ظروف استريل آزمايشگاهى ريخته و روى آنها از عصاره سير با غلظتهاى متفاوت تأثير مى ‏دهد.

البته تعدادى نيز ظروف استريل به عنوان شاهد بودند كه در آنها گونه ‏هاى مختلف باكترى كشت داده شده، ولى سير روى آنها ريخته نمى ‏شد.

سپس محققان كنار نشسته و منتظر مى‏ شدند كه آثار سير را روى رشد باكترى ‏ها ببينند.

البته باكترى‏هايى كه در ظروف آزمايشگاهى بدون سير كشت داده شده بودند به رشد و تكثير خود ادامه مى‏ دادند

ولى در محيطهاى كشت باكترى‏ها كه سير روى آنها ريخته شده باكترى‏ها رشدى نداشته و مى‏ مردند و روشن مى ‏شود

كه سير آسيب شديدى به گونه‏ هاى مختلف باكتريهاى قارچى از جمله باكترى سل وارد مى ‏سازد.

در حقيقت سير ضد سل خيلى قوى است ولى بر ضد باكترى(M .Avium) AIDS كمتر اثر داشت.

اين آزمايشها، تجربيات و نظريات پزشكان سنتى قرنها پيش جهان را تأييد مى‏كند.

ولى اين تجربيات باز هم براى دانش جديد دنيا كافى نيست و دانشمندان را راضى نمى‏ كند.

محققان قبول دارند كه سير مؤثر است ولى مى‏خواهند بدانند كه چطور اين اثر وجود دارد و ابعاد قدرت و توانايى اين شفابخشى چيست؟

و چه بر سر باكترى‏ها مى‏آيد كه پس از برخورد با سير رشد آنها متوقف شده و مى ‏ميرند.

چطور اين ماده آليسين پس از خرد كردن سير از آن جدا مى‏شود و اثر باكترى‏كشى خود را روى باكتريها وارد مى‏سازد.

و چطور روى سلولهاى باكترى‏زده بدن و مغز چينى‏هاى مبتلا به مننژيت اثر كرده است.

شايد نظير آنتى‏بيوتيكهاى متداول معمول در پزشكى مدرن، ماده عامل سير هم ديواره سلول مايكو باكتريا را شكافته و داخل شده و مرگ آن را فراهم مى‏ سازد.

دكتر گاراگزى مى‏گفت كه اى كاش جواب اين سؤالها را مى‏دانستيم و اينها مهمترين سؤالهايى هستند كه سرانجام بايد پاسخ آنها را بيابيم.

اما ساير مطالعات و تحقيقات بين المللى كه در مورد سير انجام شده و صدها مدارك تحقيقات جديد كه مورد بررسى قرار گرفته است خواص و كاربرد بسيار متعددى را نشان مى‏دهد.

در كتابخانه ملى پزشكى واقع در شهرBethesda در ايالت مريلند امريكا يكى از پربارترين مجموعه مراجع پزشكى در تحقيقات سير وجود دارد.

در حدود 125 گزارش تحقيقاتى ديده مى‏شود كه تنها در 1983 منتشر شده است.

براى محققان پزشكى قطعى است كه سير در تأخير ابتلا به حمله ‏هاى قلبى، سرطان و حمله‏هاى ناگهانى مغزى و تعداد زيادى از عفونتها اثر مسلم دارد.

در سال 1944 يك شيميدان به نام‏Chester J .Cavallita نشان داد كه ماده‏اى كه منشأ بوى تند سير است و به نام‏Allicin مى‏باشد يك نوع آنتى‏ بيوتيك قوى است.

آزمايشها نشان داد كه اثر سير خام حتى قوى‏تر ازPenicillin وTetracycline است.

صدها بررسى و مطالعات همه روشنگر اين واقعيت هستند كه طيف ميكروب‏كشى سير از وسيعترين طيفها بوده و از اين نظر بر ضد ليست درازى از ميكروبهاى بيمارى‏ها است

نظير سل، اسهال ساده، اسهال خونى، حصبه و مسموميتهاى غذايى ناشى از سم كلستريديوم بوتولينوم كه عوارض شديد

درد شكم، سرفه‏هاى شديد، اتساع مردمك، اختلال هضم و غيره دارد و به نام‏Botulism معروف است و نظاير آن مؤثر مى‏باشد.

سير از نظر ميكروب‏كشى، قوى‏تر و مؤثرتر از هر نوع ماده ضد ميكروب كه تا حال شناخته شده مى‏باشد. سير در آن واحد ضد باكترى، قارچ، انگل و ضد ويروس است.

ماده آليسين سير وقتى كه سير بريده شود يا كوبيده و له شود تشكيل مى‏شود و اگر در اثر پختن با حرارت زياد ماده آليسين از بين برود خاصيت ميكروب‏كشى سير نيز از بين مى‏رود

ولى بديهى است ساير خواص شفابخش آن كماكان باقى است. در تعداد زيادى از كشورها سير رسما به عنوان ضد باكترى در معالجه بيمارى‏ها كاربرد دارد.

در ژاپن سير را بدون حرارت كوبيده و از آن ماده‏اى بنام‏Kyolic تهيه مى‏كنند كه نظير آنتى‏بيوتيك در پزشكى مصرف دارد.

در شوروى سابق سير بنام پنى‏سيلين روسى‏ معروف است. و تا آنجا مصرف آن مرسوم است كه طبق گزارشى در يك شيوع بيمارى آنفلوانزا يك بار حدود 500 تن سير مصرف شده است.

در روسيه خود پياز سير براى معالجه سرماخوردگى، سياه‏سرفه و سرفه‏هاى شديد و اختلالات روده‏اى مصرف بسيار وسيعى دارد.

در لهستان سير و فرآورده‏هاى آن براى كنترل و معالجه ناراحتى‏هاى كليه، سوءهاضمه، ذات الريه و تفروز (نوعى ناراحتى كليه‏ها) در كودكان تجويز مى‏شود.

جديدا پزشكان چينى همان‏طور كه اشاره شد از سير به مقدار زياد(highdose) براى معالجه عفونت قارچى(Cryptococcal Meningitis در بيمارى مننژيت كه اغلب هلاك‏كننده است استفاده كرده ‏اند.

در بيست و يك مورد اين بيمارى، در مدت 5 سال، پزشكان فقط براى كنترل بيمارى، سير تجويز نمودند، بين بيماران شش بيمارى بكلى معالجه شده است و 5 بيمار تا حدودى بهبودى حاصل كرده‏اند.

سير بر ضد عفونتهاى قارچى از جمله عامل بيمارى سل مى‏جنگد و ظاهرا ميكروب را منهدم مى ‏كند.

در اين مورد محققان چينى معتقدند و نتيجه گرفته‏اند كه قسمتى از معالجه و اثر سير مربوط به اين است كه سير سيستم دفاعى بدن را تحريك و تقويت مى ‏كند

و از آن طريق نيز بدن به كنترل بيمارى فايق مى ‏شود.

محققان پزشكى در فلوريدا نتايج تحقيقات خود را چنين گزارش مى‏ كنند.

در يك گزارش تحقيقى طارق عبد الله محقق پزشك و همكارانش در مركز تحقيقات پاناماسيتى در فلوريدا نشان داده ‏اند

كه مصرف سير خام و سير ژاپنى به نام‏Kyolic كه عصاره سرد سير است هر دو نوع به مقدار قابل ملاحظه‏اى قدرت سيستم دفاعى بدن را بالا مى‏ برد

و بدن قادر خواهد بود كه در مقابل حمله ميكروبها مقاومت نمايد. سيستم دفاعى بدن خط اول يا خط مقدم جبهه جنگ بين بدن و ميكروبها است.

نه نفر از بين پزشكان براى آزمايش، مقدار زيادى سير خام خوردند.

دكتر عبد الله روزى دوازده و پانزده عدد دنده سير خورد و نه نفر از عصاره سير ژاپنى(Kyolic) مصرف كردند و نه نفر ديگر هيچ نخوردند.

سپس سلولهاى مدافع طبيعى خون اين گروه‏هاى مختلف در آزمايشگاه با سلولهاى سرطانى مخلوط شدند.

سلولهاى مدافع طبيعى خون كه از گروههاى مصرف‏كننده سير گرفته شده بودند 140 تا 160 درصد بيشتر از آنهايى كه سير نخورده بودند سلولهاى سرطانى را منهدم كردند.

دكتر عبد الله معتقد است كه نتيجه تحقيقات نشان مى‏دهد كه سير نه فقط براى بيمارى‏هاى عفونى و سرطان بلكه براى بيمارى‏AIDS نيز مؤثر است

زيرا با احتمال زياد قدرت سيستم دفاعى بدن را افزايش مى‏دهد. به اين جهت برنامه تحقيقى وسيعى براى آثار سير در كنترل‏AIDS طرح كرده است.

با اينكه دكتر عبد الله به اين نتيجه رسيده است كه حتى مقدار كم سير خام نيز در افزايش دفاع بدن مؤثر است.

ولى او هميشه سير را به مقدار زياد توصيه مى‏كند. در گزارش ديگرى مى‏ گويد از سال 1973 كه مرتبا هر روز چند عدد سير خام با غذا خورده‏ام مبتلا به سرماخوردگى و انفلوانزا نشده‏ ام.

سير به عنوان داروى قلبى‏

در سال 1987 آقاى‏Dr Benjamin Lau و همكارانش در دانشگاه كاليفرنيا ( Californias Loma Linda university )

نتايج درخشانى از مصرف كردن‏Kyolic (عصاره سير كه با روش ژاپنى تهيه مى‏شود) به دست آورده‏اند.

در گزارش آمده است كه اگر روزى يك گرم از عصاره فوق (اين يك گرم عصاره از حدود 30 گرم با حدود نه دنده متوسط سير گرفته مى‏شود) خورده شود

مقدار زيادى كلسترول يا به عبارت صحيح‏تر جزءLDL كلسترول خون و ترى‏گليسريد كاهش مى‏يابد.

در گزارش پزشك فوق آمده است در آزمايشى كه او كرده اين رژيم در حدود 70- 60 درصد مقدارLDL كلسترول را كاهش داده است و قسمت مفيد كلسترول يعنى‏HDL افزايش پيدا كرده است.

جنبه جالب آزمايشهاى فوق اين است كه در چند ماه اول كه رژيم سير طبق اين دستور گرفته مى‏شود مقدار كلسترول بالا مى‏رود ولى پس از آن در مدت 6- 4 ماه كاهش مى‏يابد.

توجيه دكتر لو اين است كه افزايش كلسترول در يكى دو ماه اول به اين علت است كه كلسترول از داخل نسوج خارج شده و داخل خون مى‏شود كه از آنجا دفع شود.

پزشكان هندى در مراكز تحقيقات پزشكى عينا نتيجه فوق را گرفته ‏اند. Dr. M. Sucur

به 200 بيمار كه ميزان كلسترول خون آنها خيلى بالا بود رژيم خوردن سير تازه، خام، پوست‏ كنده توصيه نمود پس از 25 روز در تمام آنها مقدار كلسترول محسوسا كاهش يافته است.

دوز مصرفى آنها روزانه 15 گرم يعنى حدود 5 دنده سير بوده است.

دكتر سوكور معتقد است همين‏كه كلسترول كاهش يافت از آن به بعد ديگر كافى است روزانه 2 عدد سير خام براى نگهدارى سطح كلسترول خورده شود

در اين آزمايشها يادآورى مى‏شود كه رژيم سير توأم با رژيم پياز نيز بوده است يعنى روزانه مقدارى نيز پياز خورده شده است

حال آيا سير و پياز اگر توأم خورده شوند آثار سير را افزايش مى‏دهد يا خير هنوز معلوم نيست.

آزمايش خون اشخاص فوق كه رژيم سير و پياز داشتند نشان داده است كه فاكتور انعقاد خون آنها ماده(Fibrinogen) كاهش يافته يعنى خون آنها در مدت زيادترى منعقد مى‏شود

و اين عاملى است كه بر ضد حمله‏ هاى قلبى مؤثر است.

در يك تلاش تحقيقاتى ديگر براى بررسى آثار سير در جلوگيرى از حمله‏هاى قلبى‏Dr Eric Block رئيس گروه شيمى در دانشگاه ايالتى نيويورك در آلبانى

ماده‏اى به نام(ajoene) در سير كشف كرده است كه در آزمايشهاى لابراتوارى اثر مقابله با انعقاد خون از خود نشان داده است اين اثر كاملا شبيه اثر معروف داروى قديمى به نام‏

آسپيرين مى ‏باشد كه در اين قبيل موارد تجويز مى ‏شود.

و در تحقيقات اين دانشمندان نشان مى‏دهد كه به عنوان يك داروى ضد انعقاد خون‏Antithrombotic agent ، ماده‏ajoenc حد اقل داراى قدرتى برابر آسپيرين است.

در آزمايشى همين‏كه دكترBlock مقدار يك دوز از ماده‏ajoene به خرگوشى خوراند تراكم پلاتلتهاى‏ خون خرگوش به قدر يك درصد كاهش يافت.

دكترBlock معتقد است كه سير به عنوان يك ماده ضد انعقاد خون كه داراى عوارض جانبى خيلى محدودى است ممكن است در آتيه خيلى مورد توجه قرار گيرد.

سير دارويى براى كاهش فشارخون‏

از قرنها پيش سير به عنوان داروى مؤثرى براى كاهش فشارخون شناخته شده است. در چين از روزگاران كهن از سير براى اين هدف استفاده مى ‏شود

و دولت ژاپن سير را رسما به عنوان ماده كاهش‏دهنده فشارخون مى‏شناسد. در امريكا ابتدا در 1921 دانشمندان از سير به عنوان ماده ضد فشارخون بالا استفاده كردند.

سير فشارخون را در جانوران آزمايشگاهى كاهش مى‏دهد. در مورد كاهش فشارخون انسان نيز تجربيات متعددى اين خاصيت را نشان مى‏دهد.

اين آزمايشها در مجله پزشكى انگليسى به نام‏Lancet گزارش شده است و همين‏طور در مطالعات كلينيكى متعددى در روسيه و بلغارستان نشان داده شده است.

دانشمند معروف بلغارى به نام‏Dr .V .Petkov كه كارشناس فيزيولوژى در آكادمى علوم بلغارستان مى ‏باشد پس از انجام مطالعات

و آزمايشهاى متعدد اظهارنظر مى ‏كند كه سير در مورد انسان فشارخون سيستوليك را 30- 20 و فشار دياستوليك را 20- 10 كاهش مى ‏دهد.

سير دارويى براى ريه‏ ها

دكترDr .Irwin Ziment سالهاست كه سير را به عنوان داروى نرم‏ كننده سينه و فرونشاندن التهاب و كاهنده احتقان(decongestant) در موارد سرماخوردگى ‏هاى‏

معمولى و به عنوان تنظيم‏ كننده بلغم و خلطآور در موارد برونشيتهاى مزمن تجويز مى ‏كند.

دكترZiment كه خود كارشناس داروشناسى معروفى است استدلال مى‏كند كه سير همان كارى را انجام مى‏دهد كه داروهاى ضد احتقان و سينه‏اى تجارتى انجام مى‏دهند

البته بدون عوارض جانبى. و خاصيت تندى سير معده را تحريك كرده و موجب مى‏شود كه ريه‏ ها ترشح كنند و باعث رقيق شدن بلغم و اخلاط و خروج آنها گردند.

دكتر زيمنت معتقد است مصرف مرتب سير باعث پيش‏گيرى برونشيتهاى مزمن مى‏ شود زيرا موجب مى‏ شود كه اخلاط رقيق شده به‏ طور منظم دفع شوند.

پزشكان لهستانى از عصاره سير براى معالجه كودكانى كه از ناراحتى‏ هاى مكرر برونشيتهاى حاد و مزمن و همچنين آسم برونشيتى رنج مى ‏برند استفاده مى‏ كنند.

سير به عنوان ضد سرطان‏

در بين طيف و گروه مواد ضد سرطان، سير ستاره آنهاست. از سالها قبل و شايد از 1952 يعنى از حدود 40 سال قبل پزشكان روسى از سير

و عصاره سير بر ضد تومورها در انسان استفاده مى‏ كرده‏ اند و نتايج موفقيت‏ آميزى داشته‏ اند. در مورد جانوران آزمايشگاهى نشان داده شده است

كه مصرف سير تازه جانوران را در برابر ايجاد و توسعه تومور مصون نگاه مى‏دارد و حتى در برخى از آزمايشها مصرف سير رشد و توسعه تومور ايجادشده را متوقف كرده و حتى برعكس نموده است.

كارشناسان ژاپنى در آزمايشى دوبار به فاصله يك هفته سلول‏هاى تومور را به موش تزريق كرده ‏اند. موشهايى كه در رژيم غذايى آنها سير تازه مصرف مى‏ شود

مقاومت بيشترى در برابر تزريق دوم از خود نشان دادند.

مصرف سير تازه در رژيم غذايى انسان در يك آزمايش موجب شده است كه سرطانهاى پستان بهبود يابد. در اين مورد كارشناسان اين شفابخشى را مديون ماده‏Allicin موجود در سير مى ‏دانند.

دانشمندان ژاپنى در آزمايشهاى متعددى با كمال تعجب مشاهده كرده‏اند كه سير و يا عصاره سير به عنوان يك ضد اكسيدكننده قوى در بدن انسان عمل مى ‏كند.

در مورد موشها در حقيقت تزريق عصاره سير نشان داده است كه خاصيت ضد اكسيدكننده بودن سير حتى از ويتامين‏E نيز بيشتر است.

آزمايشها و تجربياتى كه در سال 1987 در امريكا انجام شده نشان مى‏دهد كه مصرف سير در جانوران آزمايشگاهى در مورد دفع سرطانهاى مثانه و دفاع در برابر

سرطانهاى مثانه بسيار مؤثر بوده است.

اين تصور و فكر كه هركس سير بيشترى بخورد قابليت دفاع بدنش در برابر سرطان بيشتر مى‏شود از مقايسه بين ساكنين دو شهر چينى در ايالت شاندونگ سرچشمه گرفته است.

ساكنين يكى از اين دو شهر يعنى مردم شهر گنگشان هر روز در حدود 20 گرم سير با غذاى خود مى‏خوردند (يعنى در حدود 7 دنده سير)

و نرخ ابتلاى به سرطان هاضمه در آنها 45/ 3 در هر صد هزار نفر است. و در نزديكى اين شهر در شهر ديگرى به نام كيكسيا ساكنين شهر توجهى به خوردن سير ندارند

و بندرت با غذاى خود سير مى‏خورند. مردم اين شهر با نرخ 40 در هر صد هزار نفر مبتلا به سرطان هاضمه شده و مى‏ميرند.

يعنى ساكنين شهرى كه سير نمى‏خورند حدود 12 برابر بيشتر در معرض خطر سرطان هاضمه قرار دارند.

در بيمارستان‏M .D .Anderson و در انستيتوى‏Tumor Institute در هوستن در ايالت تكزاس امريكا دانشمندان تركيبات گوگردى سير و پياز را مورد آزمايش و بررسى قرار داده

و دريافتند كه مصرف اين مواد گوگردى، موشها را از خطر ابتلاى به سرطان كولون نجات مى‏ دهد.

در مورد نحوه تأثير چنين توجيه مى‏كنند كه اين مواد گوگردى موجود در سير و پياز مانع تبديل مواد

شيميايى به مواد سرطانزا مى ‏شود. بر مبناى اين تحقيقات انستيتوى ملى سرطان امريكا تركيبات گوگردى سير را در صدر ليست

مواد شيميايى كه بالقوه از بروز سرطان جلوگيرى مى‏ نمايد جاى مى ‏دهد.معارف گياهى ؛ ج‏1 ؛ ص119-130
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

بعدي

بازگشت به ث


cron
Aelaa.Net