غرفه باسخ به مسائل معارف الهي بازديدكنندكان

مجمع گفتگوی پژوهشگران وآموزشگران علوم فقه آئین الهی

مدير انجمن: najm115

سؤالاتي درباره خمس

پستتوسط aelaa.net » يکشنبه آگوست 04, 2013 3:07 pm

سوال 1:
این حقیر قطعه زمینی را برای ساخت منزل مسکونی به صورت شراکتی سال قبل خریداری کردم، اکنون سال خمسی من رسیده است، با توجه به اینکه من قسمتی از زمین را با پول مخمس که جداگانه داشتم پرداخته، و ما بقی را از در امد طول سال خریداری کرده ام، و از موقع خرید تا حال قیمت زمین هم افزایش یافته است، خمس ان را چطوری محاسبه کنم

جواب:
اكر خانه مورد نياز شماست و ملك اضافي نيست، مشمول خمس نمي باشد.[شمارة ثبت: (1471) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال2:
در سال خمسی قبل من مبلغ 5 میلیون اضافه بر مصارف سال كذشته و مخارج سال جاري داشتم، خمس ان را پرداخت کردم، پول مخمس با درامد طول سال مخلوط کردم، و حالا امسال موقع سال خمسی ام مبلغي اضافه بر مقدار مخمس سال قبل دارم، برای محاسبه خمس امسال ایا باید خمس كل مقدار اضافه آمده محاسبه شود، یا خمس مقدار مازاد بر مخمس سال قبل؟

جواب:
اكر در مصرف قصدش مصرف درامد سال بوده، و همه درامد سالش مصرف نشده تا به مخمس برسد
بس مازاد بر مال مخمس را مورد محاسبه قرار مي دهد

ضمنا اكر واهمه از خمس دادن مجدد از مال مخمس داريد
آنرا با درامد سال مخلوط نكنيد
و مال مخمس را در حساب جدا بكذاريد
و بعد از تمام شدن ذخيره درامد جاريتان از مخمس استفاده كنيد[شمارة ثبت: (1472) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال3:
با توجه به سوال 2 و اینکه در طول سال قبل با این پولهای مختلط مایحتاج زندگی مثل برنج و روغن و امثالهم خریداری کرده ام و حال مقداری اضافه امده است ایا اینها مشمول خمس می شوند؟

جواب:
اكر هزينه مصارف سال جاري را داريد، و به اين مواد اضافي نياز نداريد؛ خمس ارزش اين مواد را محاسبه مي كنيد
و اكر عليرغم موجوديتان و درامد سال جاري؛ باز به همين مواد براى تامين مايحتاج سالتان نياز داريد؛ مشمول خمس نمي شود[شمارة ثبت: (1473) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال4:
در ضمن وسایلی مانند اچار و ابزار هم خریده ام که در طول سال قبل استفاده نشده اند، ایا مشمول خمس می شوند؟

جواب:
اكر اين وسايل معمولا مورد نيازتان است، بلا استفاده بعضي از آنها يا كلش؛ براي مدتي ولو بيشتر از سال؛ سبب مشموليت خمس نمي شود[شمارة ثبت: (1474) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

افطار روزه بخاطر شدت كرما

پستتوسط aelaa.net » دوشنبه آگوست 05, 2013 1:49 pm

سؤال:
شخصی که مقید و مومن به امر روزه می باشد امسال در کاری به کار گرفته شده است که در درجه نزدیک 50 مشغول به کار در بیابان بوده است و اجبارا هم در طول روز بدون سر پناهی باید به کارش ادامه می داده است و اکثر سحر ها بلند شده است و سحری خورده است ولی با توجه به شدت کار و گرمای طاقت فرسا در بعضی موارد به ساعت 10 نکشید مجبور به افطار و بعضی از اوقات هم در ادامه روز مجبور به باز کردن روزه اش شده است و با توجه به حکم مصرف آب در حال شدت هم کفایت از فشار گرما نمی کرده است، سوال ایشان این است تکلیفش برای جبران روزه هایی که موفق به گرفتنش نشده چه می باشد؟

جواب:
1- هر روزه اي را كه تا غروب نتوانسته امساكش را نكهدارد و افطار نموده و معذور بوده واقعا؛ قضا مي نمايد[شمارة ثبت: (1505) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال:
آیا فرقی بین آن روزهایی که سحری خورده است و آن روزهایی که استثنا سحری نخورده است و در طول روز، روزه اش در دوحالت باز کرده است می باشد؟

جواب:
2- سحري خوردن جزو واجبات روزه نيست كه دخالت در حكم روزه داشته باشد.

3- تشخيص اينكه افطارش بجا بوده يانه به خودش مربوط است، اما بشرطي كه حكم را دانسته و روش صحيح مقاومت در برابر كرما را بداند.

4- كرماي شديد با افطار خوردن برطرف نمي شود، و در اين شرايط روزه كرفتن نياز به تدبيراتي همجون نوع خوراك و نوشيدني متناسب در سحر و نيز وسايل بوششي خنك كننده مانند لباس مناسب و كلاه حصيري و خيس نكهداشتن ووو دارد.

5- ملاك معذور بودن شرعي در افطار روزه: ضرر داشتن قطعي يا بي طاقت شدن است، اما سخت بودن يا كرسنكي و تشنكي زياد عذر نيست.[شمارة ثبت: (1475) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

سؤالاتي درباره قراءآت قرآني

پستتوسط aelaa.net » چهارشنبه آگوست 14, 2013 3:42 pm

بسمه تعالی

سلام علیکم

عليك السلام

ضمن تشکر از شما می خواستم چند سئوال از شما بپرسم

جواب:
بيشتر اينها سؤالي نيست كه درايميل بكنجد و جوابش نياز به تفصيلاتي دارد
و شما نمي توانيد بجاي تحصيل رسمي با سؤال متفرقه ايميلي بجايي برسيد


سوال:
1- برخی معتقدند که ترتیب سوره در مصحف حاضر توقیفی است نه اجتهادی کدام نظر صحیح است ؟

جواب:
بله برخي معتقدند اما اينكه عده اي بيرو نظريه اي هستند علامت صحتش نيست
مؤمن عارف اهل مسير صحيح؛ اول راه و منبع صحيح را بيدا مي كند و سبس از آن طلب معارف مي كند
نه اينكه برود ببيند جقدر حرف در هر زمينه هست و يكي يكي بررسي كند تا بطلانش معلوم شود و اخر به مطلب حق برسد، اين روش بيراهه است و عمر نوح هم كفاف نمي دهد

حزب كودتاجي بعد بيامبر صلى الله عليه وآله كه خلافت را غصب كرد در زمان عثمان مصحف را جمع كرد
و خودشان هم اقرار دارند كه برخلاف ترتيب نزول و انجه بيغمبر صلى الله عليه وآله بر مولا علي عليه السلام املا كرده اند ترتيب مصحف عثماني را جيده اند،
عثمانيان براي اينكه مصحف عثماني با بكيرد نظريه "توقيف بر ترتيب عثمان" را اوردند،
معلوم است كه مصحف عثمان اكر بخواهد بابرجا بماند ترتيبش بايد توقيفي باشد و الا ديكر مصحف عثمان نيست
افرادي كه از اين مسلك متاثرند طبيعي است قايل به اين نوع توقيف باشند
[شمارة ثبت: (1476) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال:
2- اینکه در روایت آمده است قرآن را همان گونه که مردم می خوانند بخوانید دلالت بر چه چیزی دارد؟
آیا باید بر طبق روایت حفص از عاصم خواند که مشهور است
یا نه می توان بر قرائات دیگر نیز خواند؟
اینکه مرحوم صاحب عروة می نویسد مطابق سیاهی به چه معنا می باشد ؟


جواب:
منظور كلماتي است كه احيانا در اين مصحف نيست ولذا فرموده اند همين متن را دنبال كنند
جون ان هم دانش لازم را مي خواهد تا روايت صحيح و دقيق را بشناسد،
هم همه تحمل نكهداري مطالب را ندارند و ممكن است طوري نقل كنند سبب جوسازي عليه مؤمنين بشود
ولذا تا وقت ظهور قائم عليه السلام مردم مرخصند كه به همين متن اكتفا كنند

و منظور مطابق سياهي همين است يعني نوشته مصحف عثمان

اما در ترتيب مصحف يا قراءات مربوط به اين متن بايد به فرموده معصوم عليه السلام: "اقرؤا القرآن كما انزل" عمل كنند

و در قراءات هم روايتها يك قاري در همه ايات قرآني ترجيح ندارد
ولذا آن روايتهايي كه در هر موضع قرآن صحيحتر و به تلاوت خازانان وحي عليهم السلام نزديكتر است را بايد بخوانند
كه اينها در يك قرائت از قراءات معروف جمع نيست
[شمارة ثبت: (1477) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال:
3- ویژگی های لهجه ی فصیح چیست

جواب:
ويزكيهاي بسياري دارد كه در جنبه هاي تجويدي و لغوي و صرفي و نحوي ظاهر مي شود
و جيزي نيست كه در يك جواب سؤال بكنجد
و نياز به يكدوره تحصيل لغت فصيح دارد
كه شخص اين علوم را ولو قبلا تحصيل كرده باشد؛ باز از نو طبق روش فصيح ياد مي كيرد

كتابي در اين زمينه منتشر شده كه حاوي سطح ابتدايي نحو بر اساس لغت فصيح است،
حاوي متن كتاب قطر الندى (كتاب درسي اولين رتبه در علم نحو در مدارس علمي سراسرجهان اسلام) و به زبان عربي است،
اين كتاب نمونه ابتدايي اين مبحث در نحو است،
و كتب سطوح ديكر و رشته هاي ديكر مثل مباحث صرف و لغت و تجويد ان منتشر نشده است

اما همه اين مباحث در دروس لغت فصيح يا زبان عربي محمدي صلى الله عليه وآله
براي دانشجويان آموزشكده علوم تلاوت كلام وحي به تفصيل ارائه مي شود
و متون درسيش هم در اختيار دانشجويان قرار مي كيرد
[شمارة ثبت: (1478) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال:
4- چرا بعد از قرائت حفص از عاصم قرائت ورش از نافع متداول میان مسلمین است ؟

جواب:
جون فعلا و در عصر ما
اكثريت مسلمانان از مصحف بروايت حفص استفاده مي كنند
و بزركترين اقليت بعد اكثريت مسلمين برخي مردمان هستند كه در شمال افريقا هستند و روايت ورش در ميانشان متداول است
و در سالهاي اخير عربستان سعودي و وهابيان تلاش تبليغي بسياري براى از رواج انداختن قرائتهاى ديكر و جايكزين كردن روايت حفص دارند

و بعد ان روايت ابوعمرو بصري است كه در شرق و مركز افريقا مطرح است،

شرح اين مطالب و جكونكي رواج يكي در دوره اي در جايي و از رواج افتادن بقيه را در تاريخجه قراءات در تالار قراءات اورده ايم
خلاصه اينكه رواج و عدم رواج به معني ترجيج و اعتبار يا عدم آنها نيست
موفق باشيد
[شمارة ثبت: (1479) منبع: المسائل الإنترنتية]
با تشکر
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

رسم و نقش و مجسمه سازي

پستتوسط aelaa.net » چهارشنبه سپتامبر 18, 2013 5:56 am

سؤال:
بسم الله الرحمان الرحیم
بنده چون کارم معلمی است و علاقه به نقاشی دارم و به خصوص خلقت و زیبایی خداوند مثلا تنوع رنگها در برگ های یک درخت و با نقاشی دقت افزایش پیدا کرده و بیشتربه خلقت خداوند و قدرت عظیم او در این جهان می شویم و به خصوص به هنر اموزان هم تاکید می کنیم چون کار ما تعلیم است و این نقاشی گاهی منظره و گل و درخت و گاهی تصویر انسان است و ناچار به گذراندن دوره های پایه ای مثل گل و چهره انسان می باشیم ایا این گونه اموزش دیدن و اموزش دادن نقاشی اشکال دارد

جواب:
عليك السلام
در تعاليم مكتب وحي و فقه اهل بيت عليهم السلام بلكه بقيه مسلمين اين اجماع وجود دارد كه:
هر كونه رسم و نقاشي و نقش و كنده كاري و مجسمه سازي ذوات ارواح از انسان و حيوان مورد نهي شرع شريف است
خصوصا كه جنبه احترام و تقدس داشته يا زمينه آن در محيط باشد،
مانند قديم كه همه جا شايع بوده و امروزه نيز كه در غرب (مسيحيان) و شرق (مانند هند و بلاد مجاور آن) هنوز هستند كساني كه نقوش يا مجسمه هايي از انسان يا حيوان را مي برستنديا تقديس و احترام مي كنند.
اما همين موارد در جايي كه شائبه اخترام و تقدس ندارد (مثل اينكه روي فرشي است كه زير با و محل رفت و آمد است) اشكالي ندارد
فلذا بنظر مي رسد كه اين جهت (احترام و زمينه تقدس) علت تحريم و نهي بوده است،
از اين رو مي بينيم كه نسبت نقاشي غير ذوات ارواح (مثل منظره كوه و دشت و درخت و آب) به نقاشيهاي ذوات ارواح نسبت اكثر به اقل است.
بنابراين در مواردي كه اين عنوان را دارد يا زمينه اش هست حتما اجتناب كند،
و اما در مواردي كه آن اثر احترام و ارزشي نداشته و زمينه جنين تقدس و احترامي هم نيست، جه بسا اشكالي نداشته باشد،
ولي به احترام آن نهي رسيده از شرع؛ در همين موارد مباح هم بقدر ضرورت اكتفا كند،
و اكر بتواند آنرا طوري رسم كند كه زمينه احترام در آن اثر منتفي باشد بهتر است،
مثل رسم صورت بطور ناقص يا در حالت وارونه آويزان كه هنر نقاشي او اثبات شده ولى زمينه احترام در جنين نقاشي منتفي است.

اما موضوعي كه اشاره كرديد:
علاقه به نقاشی و به خصوص خلقت و زیبایی خداوند مثلا تنوع رنگها در برگ های یک درخت و با نقاشی دقت افزایش پیدا کرده و بیشتربه خلقت خداوند و قدرت عظیم او در این جهان می شویم....
بايد بكويم كه:
واقعيتش اين است كه اين امر انكيزه اصلي و عمده شما و يا ديكران نيست و بيشتر تيتر قشنك مذهبي است براى جلوه كار،
و الا اكر واقعا بخاطر تدبر در افرينش بود و عظمت خداوند، ايات الهي بسياري هست كه بسيار با عظمت وشكوه هستند اما كسي انها را در نقاشيها نمي كشد
مثل كهكشانها و كرات و تمام انجه امروز تصاوير شكفت اورش با تلسكوب فرازميني برداشته شده است
ايا معلمهاى نقاشي ترسيم اين مناظر مبهوت كننده كه جلوه خالق هستي است را درس مي دهند؟
ايا در امتحانات نقاشي جزو ضرورتهاى اموزشي است؟
يا جلوه هاى عظمت خداوند در اجزاء فرو ميكروسكوبي مثل ذرات غبار و اتم و فوتونهاى نوري يا سلولهاى بدن تا برسد به هسته ان ووو
ايا جقدر در نقاشيهاى نقاشان جا دارد؟
و جقدر در اموزشها و نمره دادن و امتحانات وو...؟
آيا تنها برتره اشخاص كشيدن؛ كه بعد خلاصه مي شود در برتره يك زن؛ و بعدش هم در وضعيت تبرج ووو... فقط از ايات الهي است
يا بلبل و برنده و حيوانات ديكر؟ آيا درصد كشيدن سك بيشتر است در نقاشيها يا درصد كشيد طاووس؟
اكر اين نمونه ها رواج دارد بخاطر سليقه هاست، و يا منافع مادي و نمره اوردن، همانطور كه اشاره كرديد، و يا زمينه مطرح شدن بيشتر و بذيرش بالاتر...
بس وقتي انكيزه هاى مختلف مادي را لحاظ مي كنيم از: عادت و رواج و مقبوليت و مشهوريت و عنوان و مقام و رتبه و جايزه و فروش اثر و اجرت وووو
مي بينيم سهم آيت عظمت خداوند خيلي كم و ناجيز است
كشيدن و نقاشي و طراحي و نقش و نمونه هايي كه كفتم از مناظر شكفت آسمان و صحنه هاي عظيم عالم بالا تا جلوه هاى فرو ميكروسكوبي همه و همه از موضوع نهي شرع بيرون بوده و مجاز و بسنديده است.
اكر كسي آيات خداوند الهي را به قدر جايكاهش توجه مي كند و به همان اندازه در نقش و رسم خود مي آورد، و نقاشي ذوات ارواح (بجز مسوخ) هم مي كشد، و در محيطي و موردي نيست كه جنبه تقدس داشته باشد اين نقاش معتدل و صحيحي است.[شمارة ثبت: (1480) منبع: المسائل الإنترنتية]

موفق باشيد
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

Re: غرفه باسخ به مسائل معارف الهي بازديدكنندكان

پستتوسط aelaa.net » پنج شنبه اکتبر 17, 2013 2:51 am

سؤال:
سلام عليكم - در صفحه ٥٨٢از اىمه معصوم ع نقل شده كه موسي ع با هفتاد پيغمبر كه عباي قطواني پوشيده بودند بر درهاي روحا گذاشتند و ذكر لبيك عبدك وابن عبدك لبيك
سوال اول روحا كجاست ؟

جواب:
عليك السلام
1- روحاء محلي است ميان مكه و مدينه = حدود هشتاد كيلومتري مدينه.[شمارة ثبت: (1508) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال:
چرا دراين مكان اين ذكر را ميفرمودند ؟

جواب:
2- اين موضع از مواضع مباركه در اين مسير بين الحرمين (حرم رسول الله - حرم الله) است.
مستحب است حجاجي كه از ميقات مسجد شجره محرم مي شوند لببك كفتن شان را تا اينجا ادامه دهند، و يا در اينجا تجديد كنند.[شمارة ثبت: (1509) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال:
ايا نكته نهفته اي در فرمايش موالي ع وجود دارد كه بندگان بايد مورد توجه قرار دهند؟

جواب:
3- مقصود از حديث درباره حضرت موسى عليه السلام يا حديث ديكري كه درباره انبياء ديكر عليهم السلام در اي زمينه آمده است = توجه دادن به اين نكته مي باشد كه حج خانه خدا مخصوص امت آخر الزمان نبوده و انبياي امم كذشته نيز حج بيت الله را بجاي مي آورده اند.[شمارة ثبت: (1510) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال:
معجزات وايات بينات موسي ع نسبت به ساير انبيا بيشتر و ملموس تر بوده به رغم ان دربعضي جاها سفاهت قوم بني اسراييل بر موسي ع معلوم ميشود چرا پس اين قوم نسبت بر ساير اقوام برتري داده شد - يا علي مدد

جواب:
4- معجزات هر زمان براي اهل آن زمان ملموسترين اعجاز بوده اند و به زمان حضرت موسى عليه السلام محدود نمي شود.

5- بييشتر معجرات وقتي بكار برده مي شود كه انكار و ترديد باشد؛
و هر جه انكار و ترديد شديدتر معجزه جشمكيرتر ظاهر شده است؛
و اين بخاطر شدت لطف و رحمانيت خداوند است جهت نجات يافتن هرجه بيشتر بندكان از جهالت و ضلالت.

6- قوم حضرت موسى عليه السلام كه در زمان حضرتش برتري داده شدند؛ كساني بودند كه بالاخره از راههاي كمراهي و بيراهه دست شسته و بيروي حضرت موسى فرستاده خداوند را نمودند
و طبيعي است كه بر ديكر مردمان زمانشان كه كمراه بوده اند فضيلت داشته باشند هر جند خودشان از نظر مسير كمال كاستيهاي فراواني داشته اند.

7- اين فضيلت مخصوص بيروان حضرت موسى در زمان او و نيز بيروان واقعي او و جانشينان حضرتش و انبياي بعدي بس از او؛ در بقيه مدت دوران حضرت موسى مي باشد، و ربطي به يهود زمان ما ندارد
و با شروع دوران حضرت عيسى عليه السلام اين فضيلت به ايمان آورندكان به حضرت عيسى اختصاص داده شده است.
و با شروع دوران حضرت محمد صلى الله عليه وآله اين فضيلت به ايمان آورندكان به حضرت رسول الله اختصاص داده شده است و ايشان بر ساير مردم جهان فضيلت داده شده اند.[شمارة ثبت: (1481) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

برده هاي نقاشي وقايع كربلا يا غزوات حضرات

پستتوسط aelaa.net » سه شنبه نوامبر 12, 2013 8:13 pm

سؤال:
درباره پرده هاي نقاشي وقايع كربلا يا غزوات حضرات؛ مي بينيم تصاويري مخلوط و كنار هم وجود دارد كه ربطي به يك واقعه ندارد، يا در برخي تصاويري هست مثل شخصي با لباس سربازان انكليسي قرن كذشته، مي خواستم ببينم مطلب از جه قرار است؟ آيا بخاطر تحريف يا اشتباه است؟ يا دليل ديكري دارد؟

جواب:
1- وظيفه ديني هر مؤمن و بايسته عقلي هر فرهيخته؛ حفظ ياد و پيام آن وقايع در ميان مردم است.

2- توصيف وقايع ذكر شده براى مردم؛ اولين قدم ضروري اين امر است.

3- هر چه اين توصيف عميقتر و وسيعتر و محسوستر باشد؛ توجه و تاثر و يادگيري از آن بيشتر خواهد بود.

4- فلذا اين امر سبب مشاركت متخصصان و اهل رشته ها و مهارتها و هنرهاي مختلف در اين برنامه مي گردد:
عالم ديني: با بيان روايت جامع و تبيين نكات آن جهت معرفت بيشتر و وسيعتر و عميقتر.
منبري و استاد مؤمن دانشگاه: با شرح و توصيف و تحليل آن در جهت اثبات و تحكيم عقيده.
روضه خوان و مداح و شاعر و اديب و خواننده (با نواهاي حزين): جهت محسوس كردن بيشتر ابعاد وقايع و توصيف آن در عمق احساسات و عواطف مردم.

5- تا اينجا در بُعد شنيداري و سمعي فعاليت داشته} اما ايفاي اين رسالت و امر مهم در جهت سمعي و شنيداري محدود نشده؛ و با حضور تصوير و نقاشي و فيلم؛ به بُعد بصري و ديداري نيز مي رسد، چه اينكه اين روش؛ سبب بيشتر محسوس شدن وقايع و نيز بهتر نقش بستن آنها در ذهن مخاطب و ماندگارتر شدن آنها در ياد و خاطره ايشان است.

6- و اينجاست كه نقش نقاشان و رسامان و طراحان و فيلمسازان و ايفا كنندگان نقشها و تعزيه خوانها و نقالان معلوم مي گردد،
و با توجه به اينكه صنعت فيلم تاريخچه كوتاه و نو رسي دارد؛ فلذا اين پرده هاي نقاشي وقايع ديني بوده اند كه در طول قرنهاي بسيار؛ در جهت ارتقاي معرفت و بينش عمومي نقش مهمي داشته اند.
البته برخلاف پرده هاي نقاشي كه در جهت انجام وظيفه همراه با رعايت امانت در نقل وقايع غالبا موفق بوده اند؛
متاسفانه صنعت فيلم و سريال (ولو به اسم دين) غالبا در جهت تحريف و تضعيف دين و وقايع ديني و سست كردن عقايد ديني مردم بكار گرفته شده است،
و لذا مي بينيم كه به اسم وقايع كربلا چگونه افكار غربزده و شيوه ها و الكوهاي تئاتر غربي را وارد كرده و وقايع را دگرگون و محرف نموده اند،
و يا با طرح محرف وقايع در قالب ذهني فاسد طراحان و عاملان فيلم (مثل همه وقايع را مربوط به خواهشهاي جنسي و عشق غربي كردن)،
و يا آميختن آنها با عقايد منحرف طايفه گري عجم و عرب،
و يا ضعيف اجرا كردن نقشهاي مثبت واقعه و قوي اجرا كردن نقشهاي منفي،
و پراكندن عقايد ملحدان و منكران دين؛ در لابلاي ديالوگهاي فيلم (در حاليكه در وقايع اصلي مطرح نبوده و گفته نشده است)
و در حقيقت به اسم رسالت ديني؛ ماموريت تاريخي حزب شيطان از كفار و مشركان و ملحدان و امويان و منافقان را ايفاد كرده و آن خيالات فاسده را ميان اهل ايمان پخش كرده اند.

7- نكته مهمي كه بايد در مطالعه نقاشيهاي روضه و مقتل خواني توجه شود اينكه:
(براي سهولت نگهداري و حمل و نقل اين نقاشيها؛ و نيز بزرگ بودن تابلو و توجه بيشتر مخاطب)
در يك تابلو چندين واقعه را كنار هم مي كشيده اند، و در حقيقت آنها را با فشردگي در يك تابلو جا مي داده اند؛
و اين نقال و تعزيه خوان بوده كه وقايع را در كتابهاي مقتل و روضه خوانده يا شنيده؛
و هر يك را به ترتيب تاريخي خود مطرح كرده و توصيف مي نموده است،
اما امروزه براي كسي كه سواد اين رشته را ندارد؛ و همينطوري تابلو را نگاه كرده و تفسير مي كند
نتيجه اش اين مي شود كه يا آنها را نامربوط تصور كرده؛ يا به نقد و تحليل بي ربطي مبتلا مي شود.

8- داستان حضور رومي يا (به تعبير متأخر فرنگي) در نقاشيها و اقوال و اشعار تعزيه و نقالان؛
اساس درستي داشته؛ و مستند اصليش معتبر است،
در منابع تاريخي ثبت شده كه شخصي رومي نصراني اهل روم شرقي (بيزانس) غلام معاوية و منشي مخصوص او و متولي امور خصوصي وي بوده است،
در زمان يزيد هم اين نزديكي افزايش يافته و نديم مجلس شراب او هم بوده، بلكه همواره در مجالس يزيد حاضر و مثل يك مشاور به او نزديك بوده است.
نام وي "سِر جون" بوده و در نقلها به نام "سرجون نصراني يا رومي" ذكر شده است.
اين عنصر رومي در پشت صحنه وقايع كربلا هم نقش قابل توجهي داشته از جمله:
در موضوع كنترل اوضاع كوفه بعد پيوستن مردم به مسلم بن عقيل؛
گفته شده اين سرجون بوده كه به يزيد توصيه كرده است كه ابن زياد را والي كوفه نمايد،
در واقعه اسارت اهل بيت حسيني (عليهم السلام) به شام و مجلس يزيد هم اين سرجون حاضر بوده
و مطالب و سخناني نيز از او نقل شده است.
از اين رو طبيعي است كه در متون ثبت وقايع مربوط به نهضت حسيني؛ و نيز اشعار و تعزيه نامه ها و نقاشي ها و پرده هاي ديني نيز حضور سرجون در برخي صحنه ها منعكس شده باشد.

9- البته عجيب نيست كه برخي از نقاشان از نحوه لباس روميان 1400 سال قبل بي اطلاع بوده باشند
ولذا لباس سرجون را به شكل غربيهاي زمان خود نقاش (قرون متاخر مثل انكليسيها) كشيده باشند،
و اين امر سبب شده تا در السنه برخي نقالان و يا بعضي نقلهاي بعدي (خصوصا اگر نقال يا شاعر اصل تاريخ را نداند؛ و از روي نقاشي بخواهد توصيف كند) بجاي نام بردن از سرجون رومي يا نصراني بكويد "مرد فرنكي"
اما در هر صورت اشكالي در صحت محتواي نقش وارد نمي كند، تا كسي بخواهد كل اين اثر يا اصل واقعه را زير سؤال ببرد.

10- پر واضح است كه در هر صنف از عالم و هنرمند و نقاش و مداح؛ سطوح مختلف دانش و مهارت و توانايي وجود دارد؛ و محصول كار همه يكسان نمي باشد،
در درياي بيكران خادمان حسيني نيز افراد از اين نظر متفاوتند،
اما اين امر سبب وهن و بي ارزشي كار افراد غير زبردست نمي گردد،
و هر خدمتي كه در چهارچوب معارف اصيل عاشوراي حسيني خالصانه (و فارغ از بهره برداريهاي باندهاي سياسي يا تحريفات الحادي غربي) ارائه شود مقبول و سعيشان مشكور است.
فلذا تنها اين سخنان برترين خطبا؛ يا نواي هنرمندترين مداحان؛ يا اثر بهترين نقاشان نيست كه در تعليم و نشر معارف حسيني تاثير داشته، بلكه كار خالصانه سطوح ديگر نيز به سهم خود مفيد و مؤثر بوده
و مخاطبان فرهيخته اين آثار غالبا به معنا و پيام آنها متوجه و مشغول شده
نه در جزئيات فني لفظ و يا نوا و يا نقش.
وفقنا الله وسائر المؤمنين والمؤمنات لحق معرفة مولانا الحسين وعزائه و زيارته و خدمته، آمين رب العالمين.

http://aelaa.net/Fa/viewtopic.php?f=212 ... 682#p47682[شمارة ثبت: (1482) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

حجامت

پستتوسط aelaa.net » چهارشنبه نوامبر 20, 2013 8:28 am

سؤال:
1- آيا حجامت كه سبب زخمي شدن بدن و ريختن خون مي كردد؛ كار صحيحي است؟

جواب:
حجامت كار بسيار مفيدي است و حكماي طب كهن و اسلامي و حتى قبل از اسلام براى آن خواص بسياري ذكر كرده و كتابهاي متعددي نوشته اند،
در تعاليم اسلام و فرمايشات حضرت رسول الله و ساير معصومين عليهم السلام نيز بر آن بسيار تاكيد شده است،
و در تجربه مليونها نفر در طول قرنها؛ خواص درماني آن نيز بطور بيوسته تجربه و به ثبت رسيده است،
بلكه اطباي جديد هم در اين موضوع تحقيق بسيار كرده؛ و صحت اين عمل و فوايد آنرا تاييد و تاكيد نموده و مقالات و كتابهاي متعددي نيز نوشته اند،[شمارة ثبت: (1483) منبع: المسائل الإنترنتية]


سؤال:
2- آيا بهتر نيست كه بجاي حجامت؛ خون اهداء شود؟

جواب:
خواص حجامت كه در نواحي خاصي انجام مي شود؛ با اهداء خون بدست نيامده؛ و در اهداي خون فوايد اعجازآميز حجامت وجود ندارد،
بجز اين؛ اهداء خون براي همه ميسر نبوده، و تنها افراد خاصي؛ در شرايط جسمي خاصي؛ مي تواند بدان اقدام نمايند،
در حاليكه حجامت براي همه افراد از كودك تا كهنسال ميسر بوده و در هر شرايطي از جمله ضعف و بيماري نيز قابل اجرا بلكه سبب درمان است، [شمارة ثبت: (1484) منبع: المسائل الإنترنتية]


سؤال:
3- آيا فقط حجامت در كتف ها و شانه ها انجام مي شود؟

جواب:
انجام حجامت منحصر به كتفها و شانه ها نبوده، و مواضع بسياري محل حجامت مي باشد،[شمارة ثبت: (1485) منبع: المسائل الإنترنتية]


سؤال:
4- انجام حجامت در سر جه صورتي دارد؟

جواب:
حجامت در سر هم از انواع حجامت است و فوائد بسياري دارد كه در كتب طبي قديم و جديد مسطور است،[شمارة ثبت: (1486) منبع: المسائل الإنترنتية]


سؤال:
5- آيا انجام حجامت در كتفها و يا سر؛ محدود به انجام آن در خفاء است؟ يا به صورت علني و آشكار هم صحيح است؟

جواب:
انجام حجامت در كتفها و يا سر؛ محدود به صورت مخفي (مثل در اتاق عمل اختصاصي بزشك) نبوده،
و انجام آن در اماكن مكشوف و به صورت آشكار نيز مانعي ندارد،
فقط بايد از نظر مراقبتهاي بهداشتي رعايتهاي لازمه بشود.[شمارة ثبت: (1487) منبع: المسائل الإنترنتية]


سؤال:
6- آيا در انجام حجامت شرط است كه زمان خاصي انجام نشود؟ يا در زمان خاصي انجام بشود؟

جواب:
در انجام عمل حجامت شرط زماني وجود ندارد،
اما با توجه به جوشش بيشتر خون در ليالي و ايام بدر (13و14و15) توصيه به عدم انجام حجامت شده
و لذا از 16 و 17 ماه مراكز حجامت بسيار فعال بوده و شلوغتر از مواقع ديكر است.
و در صورت انجام در اين سه روز؛ احتياطات لازم طبي بابد تدارك شود[شمارة ثبت: (1488) منبع: المسائل الإنترنتية]


سؤال:
7- آيا در روز عاشورا يا شب نوزدهم ماه مبارك رمضان يا ديكر ايام مصائب معصومين عليهم السلام؛ عمل حجامت جايز است؟

جواب:
انجام حجامت در اوقات مذكوره منع طبي يا شرعي نداشته، بلكه با توجه به توفيقات احوال و اعمال مذكوره؛ داراي ثواب و اجر تذكر مصايب نيز مي باشد.[شمارة ثبت: (1489) منبع: المسائل الإنترنتية]


سؤال:
8- اكر شخصي كه معتقد به امام علي و امام حسين عليهما السلام است؛ در وقت حجامت يا حين حجامت يا بعد حجامت؛ متذكر زخمها و جراحتها و ضربتهايي كه بر ابدان مباركه ايشان وارد شده بكردد؛ و حالش منقلب شود و كريه كند يا نام حضرات را ببرد؛ آيا حجامت و يا اين تذكر جايز است؟

جواب:
تذكر مصائب حضرات معصومين عليهم السلام و انقلاب حال و بكاء و شيون و ضجه و نام ايشان بردن در وقت حجامت يا در حين آن يا بعد آن؛ اشكالي ندارد
و حجامت هم با اين احوال و اذكار اشكال بيدا نمي كند؛
بلكه سبب مي شود تا عمل طبي او؛ افزون بر آثار سلامتي؛ ابعاد معنوي و عبادي نيز بيدا كرده؛ و توفيق عزاداري همراه با حال مواسات در مصايب ايشان نيز نصيب وي كردد،[شمارة ثبت: (1490) منبع: المسائل الإنترنتية]


سؤال:
9- آيا در صحت و جواز عمل حجامت و نتيجه طبي بردن از آن؛ نيت و قصد حجامت و داشتن هدف طبابت شرط است؟

جواب:
در صحت و جواز عمل حجامت و نتيجه طبي بردن از آن؛ نيت و قصد حجامت و داشتن هدف طبابت شرط نبوده، و كافي است كه در مواضع حجامت عمل حجامت (خراش سطحي و بيرون آمدن خون به قدر لازم) انجام شود[شمارة ثبت: (1491) منبع: المسائل الإنترنتية]


سؤال:
10- اكر بدون نيت حجامت و يا هدف طبي؛ يا به قصد ديكري عمل حجامت از او سر زند؟ آيا خاصيت طبي دارد؟ آيا اين عمل جايز و صحيح است؟

جواب:
نيت و يا هدف طبي در جواز و صحت عمل حجامت و داشتن خاصيت آن شرط نبوده ؛
مهم نفس عمل حجامت در مواضع حجامت است، يعني كافي است خراش سطحي در مواضع حجامت و بيرون آمدن خون به قدر لازم اتفاق بيافتد و نيت كردن يا اسم حجامت بردن لازم ندارد.
فلذا اكر بدون نيت و يا هدف نيت و يا به قصد يا عنوان ديكري اكر اين نحوه عمل شبيه حجامت (ولو به اسم ديكري باشد) اكر از او سر بزند يا براي او انجام شود، اين عمل جايز و صحيح بوده، و خاصيت طبي هم دارد[شمارة ثبت: (1492) منبع: المسائل الإنترنتية]


سؤال:
11- آيا شخصي كه معتقد به امام علي و امام حسين عليهما السلام است؛ در عزاداراي ايشان متذكر زخمها و جراحتها و ضربتهايي كه بر ابدان مباركه ايشان وارد شده بكردد؛ و حالش منقلب شود و كريه كند و نام حضرات را ببرد؛ بدون نيت و هدف حجامت؛ بلكه از روي مواسات با اهل بيت عليهم السلام؛ در مواضع حجامت عملي انجام دهد كه شبيه حجامت است؟ آيا اين عمل جايز و صحيح است؟ آيا خاصيت طبي دارد؟

جواب:
شخصي كه معتقد به امام علي و امام حسين عليهما السلام است؛ اكر در عزاداراي ايشان متذكر زخمها و جراحتها و ضربتهايي كه بر ابدان مباركه ايشان وارد شده بكردد؛ و حالش منقلب شود و كريه كند و نام حضرات را ببرد؛ و بدون نيت و هدف حجامت؛ بلكه از روي تاثر و يا مواسات با اهل بيت عليهم السلام؛ در مواضع حجامت عملي انجام دهد كه شبيه حجامت است، اين عمل جايز و صحيح است و افزون بر اثر معنوي و اجر اخروي؛ خاصيت طبي نيز دارد.[شمارة ثبت: (1493) منبع: المسائل الإنترنتية]

سؤال:
12- افرادي مسلمان يا كافر؛ بخاطر بيسوادي يا غربزدكي و فريفتكي طب تجاري؛ ضمن انكار صحت و جواز عمل حجامت يا شبيه آن (كه خاصيت حجامت دارد) اقدام به استهزاء و يا مخالفت و جوسازي و اتهام عليه افراد فرهيخته و مؤمن ملتزم به حجامت و شبيه حجامت مي نمايند، آيا رويكرد افراد منكر در صحت و جواز عمل حجامت و شبيه حجامت شرط است؟ آيا بايد به آن توجه شده؟ و كلا در انجام يا عدم حجامت و شبه حجامت؛ جكونكي رويكرد ديكر افراد؛ دخالتي دارد؟

جواب:
جواز و صحت انجام عمل صحيح حجامت و شبه حجامت (كه خاصيت حجامت دارد) كه مباني عقلي و علمي و ديني و تجربي محكم و مفصلي دارد؛ مشروط به باور يا موافقت و يا خوشامد ديكران نمي باشد،
و جهالت و انكار و مخالفت و استهزاء و جوسازي و اتهام زني آنها نبايد در عزم افراد فرهيخته و مؤمن براي التزام يا استمرار به حجامت و شبيه حجامت خللي ايجاد نمايد
و ضمن ادامه و التزام؛ با سعه صدر و بيان علمي رفع جهالت منكران نموده و به آنها آكاهي ببخشد.[شمارة ثبت: (1494) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

در مورد نماز و روزه قضاي ميت و سهم الأرث

پستتوسط aelaa.net » پنج شنبه آپريل 17, 2014 12:42 pm

سؤال:
از فروش یک زمین که ارث پدری همسرمرحومم بود سهم ما شده ... تومان، با توجه به اینکه یک پسر و یک دختر دارم؛ این مبلغ را چگونه تقسیم کنیم؟ و ایا بنده می توانم یک میلیون از این پول را برای نماز و روزه همسرم بدهم؟

جواب:
1- اگر ميت وصيت كرده باشد كه برايش قضا بجاي بياورند؛ تا ثلث اموالش بايد صرف تأمين اين امر بشود، و بقيه ارثيه محسوب شده و مورد تقسيم ورثه قرار مي گيرد.
2- سهم الارث زني كه فرزند دارد مشخص است، اما جون اين امور تنها با مسئله پرسيدن يكي از ورثه حل نمي شود، و ممكن است محل اختلاف بشود؛ فلذا بعد از اداي بدهيهاى او (از جمله مهريه) و انجام وصيتش؛ براى تقسيم ارثيه؛ و تعيين سهم الإرث، بهتر است نزد شخصي كه بقيه ورثه هم قبول داشته (عالم محل و يا دفاتر حقوقي معتبر) بروند تا حرف و اختلافى بعدا پيش نيايد.
3- وقتي سهم الارث دريافت كرديد، مال خودتان است و مي توانيد به هر مصرفي برسانيد از جمله استيجار شخصى براى نماز و روزه متوفى. [شمارة ثبت: (1495) منبع: المسائل الإنترنتية]

سؤال:
اطلاع دارم که همسر مرحومم نماز و روزه قضا دارد برای انجام آن به عهده چه کسی از اعضای خانواده است و اینکه ایا بنده می توانم برای همسرم این را انجام دهم؟

جواب:
نماز و روزه اي كه از روي عمد و بي اعتنايي ترك نشده باشد (مثل ايام مرض فوت)، قضاي انها بر بسر بزركتر واجب است، جه اينكه خودش بجاي بياورد يا از مال خودش كسي را اجير كند كه بجا بياورند و اكر شخص ديكري قضا نمايد؛ به همان قدر قضا؛ از عهده بسر بزركتر برداشته مي شود. [شمارة ثبت: (1513) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

Re: غرفه باسخ به مسائل معارف الهي بازديدكنندكان

پستتوسط aelaa.net » پنج شنبه مه 15, 2014 4:11 pm

سؤال:
مؤمنين مي برسند:
براى مهمترين حاجت همگي ما؛
چگونه دعا كنيم؟
چه چيزى را بخواهيم؟

جواب:
با ختومات كبيره و توسلات عظيمه
و صدقات كثيره و قربانيهاى عديده
بطور پيوسته
از خداوند متعال بخواهيد
فرج حضرت مولا صاحب الامر (منه السلام)
و فرج محبين ايشان
با دفع و طرد با ذلت دشمنان و حاسدان و موذيان و منكران،
و رفع حصر كامل و آزادى شامل و امنيت مستمر براى همه همراهان و علويان
تا حريت و سهولت برگزارى مدارس تعليم و مجالس نشر معارف الهى در وسعت جهانى
و برگزاري نماز جماعت مغرب عمومى در صحن قبله رضوى و همه مشاهد الهى
و امكان ديدار و حضور با عزت و رفعت و آسايش همه مواليان مولا از همه بلاد عالم
ان شاء الله و آمين رب العالمين
[شمارة ثبت: (1496) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

عمل استفتاح

پستتوسط aelaa.net » جمعه مه 16, 2014 4:12 pm

سؤال:
عمل استفتاح جه عملي است؟ آثار آن چيست؟ محدوديت زمانى دارد؟

جواب:
1- همان عملى است كه در ماه رجب با روزه كرفتن ايام البيض، و خلوت در روز بانزدهم
و بجاى آوردن اعمالي كه به نام "ام داوود" معروف بوده
و در كتب ادعيه و اعمال از جمله اقبال الأعمال و مصباح و مفاتيح آمده
انجام مي شود
دعاي مفصل آخر اين عمل هم؛ به دعاى استفتاح معروف است.

2- اين عمل را حضرت امام صادق عليه السلام؛ به ام داوود؛ مادر رضاعي خودشان تعليم فرمودند
تا براى نجات فرزندش "داوود" برادر رضاعى حضرت
كه در زندان منصورلعين به زنجير كشيده شده؛ و بيم از بين رفتنش بوده.
بجاى آورد،
بعد از انجام اين عمل توسط ام داوود؛
فرزندش داوود بطرز معجزه آسايي؛ آزاد و رها شده؛
و به زندكي عادى خويش باز مي كردد.

3- موضوع انجام اين عمل؛ اكر جه براى نجات مضطرين؛ بطور خاص مفيد و مؤثر است
اما نجات بخشي اين عمل محدود به محبوسين و محصورين نبوده
و براى رفع هر كرفتاري سخت؛ و باز شدن دربهاى نصرت و موفقيت بسيار مجرب است.

4- بلكه در فتح ابواب معنويات؛ و حصول فتوحات نورانيه نيز مؤثر مي باشد
بطوريكه بزركان اهل معرفت (كه توفيق اتصال به ناحيه مقدسه داشته اند)
مانند مرحوم آيت الله سيد علي قاضى تبريزي
به خواص اصحاب خويش؛ آنرا توصيه مي نموده اند.

5- اكرجه ماه رجب بهار اين عمل و از بهترين مواسم انجام آنست
اما انجام اين عمل محدود به ماه رجب نمي باشد
و در ايام البيض و نيمه هر ماه قمرى قابل اتيان است

وفقنا الله جميعا لطاعته و مرضاته
و نجانا الله جميعا من الهموم والأحزان و حصر الأعداء وظلم الطغاة
وفتح الله علينا ابواب النصر والفتح والرفعة والكرامة والنورانية
بجاه محمد وعلي وعترتهما الهادية المهدية

شرح عمل و دعاى استفتاح را در اينجا مطالعه نماييد
viewtopic.php?f=172&t=540&p=8847&hilit=%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%AD#p8847

تلاوت دعاي استفتاح 1435 را از اينجا دريافت كنيد

http://aelaa.net/Ersaal/6/DoaayeEsteftaahRajab1435.mp3
http://aelaa.net/Ersaal/6/SajdeEsteftaahRajab1435.mp3[شمارة ثبت: (1497) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

اضطرار حضرت مولا صاحب الأمر منه السلام

پستتوسط aelaa.net » شنبه مه 17, 2014 4:42 pm

سؤال:
بسم الله الرحمن الرحيم
اللهم صل علي محمد وعلي والهما الطيبين الطاهرين
سلام عليكم

سوال:
احتراما يكي از دلايل فاصله زماني طولاني بعثت نبوت حضرت موسي ع تنبيه الهي براي بني اسراييل بوده است

ايا غيبت مولا ع بدليل معصيت شيعيان بوده كه اين غيبت هم نوعي تنبيه الهي محسوب مي شود؟


عليك السلام

جواب:
1= هميشه در طول تاريخ
هر وقت غيبت انبياء و اوصياء الهي اتفاق افتاده است
بخاطر تقصير معرفت و كوتاهي انجام وظيفه معتقدين بوده است

اتفاق غيبت صغرى و كبرى هم بخاطر همين جهت بوده است
شرحش در آثار منتشره قبلا بيان شده است

در مرسولات صوتي اوليه ياد مولا و نيز راه آسمان ووو مطالب مهمي هست استفاده نماييد
[شمارة ثبت: (1502) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال:
يكي از القاب مولا ع مضطر است چرا ايشان مضطر است؟

وچرا حتي دربين محبين وشيعيان مرتقب و خاىف هستند؟

درصورتي كه صلاح مي دانيد راهنمايي فرماييد.
يا مهدي مدد


‪جواب:


2- جرا حضرتش مضطر نباشد؟!
حتى اكر حضرتش شخصي معمولي بود؛
با وجود اين همه منكر و ظالم در جهان امروز؛ باز هم حضرتش در شرايط اضطرار بود
الان مكر نمي بينيد حتى مواليان معمولي او در اكثر كشورها؛ در شرايط اضطرار نسبي و بعضا اضطرار شديد هستند

3- و هر جه معرفتشان بيشتر و وابستكيشان به حكومتها و ووو كمتر باشد
در اضطرار بيشتري مي افتند
جه برسد به حضرتش كه قله معرفت بلكه حقيقت معرفت الهي است

بس هر كسي كه اندك انكارى نسبت به حضرتش داشته باشد؛
وقتى حضرتش را واقعا به حقيقتش ببيند
به قدر دوريش از حقيقت حضرت؛ منكر حقيقت حضرتش شده
و در صدد آسيب و هتك و قتل حضرتش بر مي ايد
الا اينكه شفاعت حضرت مشمول وي كرديده
و قصورش به عنايت حضرتش جبران؛ و در زمره محبينش بذيرفته كردد

4- ديكر جه برسد به اينكه حضرتش داراى ماموريتي الهي و جهاني است
و همه رؤوس شياطين او را مي شناسند
و مي دانند كه سرانجام زوالشان با ظهور حضرتش و طلوع تام نور حقيقتش مي باشد
فلذا به دنبال او هستند
و با تمام توان در صدد هتك يا آسيب يا فتك حضرتش مي باشند

و در همين ايام اشغال اخير عراق جندين مورد اتفاق افتاده
كه نيروهاى امريكايي بطور ناكهاني و شبانه منطقه اى را محاصره شديد كرده
و جستجوي خانه به خانه از شخصي به نام مهدي با تعاريف مخصوص و غير معمولي داشته اند

و اين تعقيب مخصوص نيروهاى امريكايي و هر دولت كافر،
يا نيروهاي ناصبي و هر سازمان و حكومت ضد نيست،
بلكه دولتهاى ديكر هم اكر بشناسند بي تفاوت نيستند

جه اينكه برخي تنها در غيبت حضرت توان حكومت دارند؛
و ظهورحضرت؛ روز زوال حكومتشان است
اينها جشم ديدن حضرش را ندارند

5- اما اين آه و ناله ها و اظهار ارادتها
كه شما در ميان مواليان سراغ داريد
جيزي از اضطرار حضرتش نمي كاهد
جه اينكه:
* برخي از اين اظهارات و احساسات؛ صرفا براى رفع حوايج دنيوي و اخروي بوده؛ و بخاطر تامين اينها متضرعند

* بسياري از اينها هم وابسته به حكومتها و مراكز و فرق و مسلكي بوده؛
بطوريكه در جارجوب التزامات و رنك و لعاب آنها؛ به امام زمان معتقدند
و اكر بنا باشد امام زمان بيرون آن فضاها يا برخلاف آنها باشد؛ اولين منكران حضرتش هستند

همانطور كه در احاديث ظهور تشريح شده
كه ياران سيد خراساني كه جمعيتي بسيار عظيم هستند و از ايران به همراه سيد خراساني به عراق مي ايند
اما در مواجهه با حضرتش انكار امامتش كرده
و عليرغم نصيحت و اظهار حجت و دلائل الهي و مهلت انذار؛
حضرت را نبذيرفته و همه شان در مصاف با حضرت هلاك مي شوند

* در حقيقت بيشتر اين افراد
يك نقاشي مخصوصي از حضرت براي خودشان ترسيم كرده اند
و در جهارجوب ان به حضرتش معتقدند
و اكر برخلاف ان باشد؛ منكر و دشمن حضرتش هستند

* اكر تعداد مؤمنين بدون شرط؛ و صادقين استوار؛ به عدد مخصوص برسد حضرتش قيام مي فرمايد

خداوند ما را تسليم حقيقي حضرتش بفرمايد
و به حق معرفت او نائل كرداند
و به كمال تبعيت از او موفق بدارد
آمين رب العالمين
[شمارة ثبت: (1498) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

استارتر غیرحلال پنیر

پستتوسط aelaa.net » دوشنبه ژوئن 09, 2014 9:41 am

سؤال:
بنده مقلد آیت الله .... هستم و ایشان در مورد مایه پنیری که از معده حیوان (ذبح شده با روش غیر شرعی) باشد فرموده اند حرام است.
شما فرمودید در سایت؛ که rennet غیر حلال است.
لطفا علت آنرا نیز توضیح دهید که چیست و چرا حلال نیست؟
تا در صورت لزوم بتوانم به طور صحیح از دفتر مرجع خویش استفتاء کنم.

جواب:
1- موضوع ماهيت و منبع استحصال اين افزودني بر همگان معلوم است
و اهل علم از كافر و مسلمان و سني و شيعه از اين امر مطلع هستند

2- در موضوع برسش احكام از عالمان ديني؛ بستكي دارد سؤال كننده دنبال جه جيزي باشد؟
دنبال مجوز كرفتن
يا
دنبال تكليف ديني خويش دانستن و در هر حال عمل كردن؛ حتى اكر خلاف ميل و رغبتش بوده يا برايش محدوديتهايي ايجاد كند

3- آنهاييكه دنبال مجوز كرفتن هستند
مسائلي كه حتى ماهيتش واضح است را نيز به صورت كلي و يا مبهم طرح مي كنند
آن هم با لحني كه عالم ديني باسخ دهد كه
جون نمي دانيد و از بازار مسلمانان و توليد آنها تهيه كرده ايد اشكالي ندارد
بعد مي آيند و اين جوابيه را در موردي بكار مي برند كه
اشكال داشتن ماده يا روشش مسلم است
و محصول هم توليد كشور كافر است (كه از اجزاي نجس العين يا ذيح غير شرعي استفاده مي كند) و محصولش در بازار مسلمان فروش مي رسد،
يا
توليد كننده اي در بازار مسلمانان كه به دنبال رعايت احكام شرعي نبوده و همه انكيزه اش سود و تقليد از بازار و توليد كننده كافر است و ماده فوق را از كشور كافر وارد نموده و در محصولش بكار مي برد،
اين جنين موردي ديكر مصداق جوابيه (آن سؤال انجام شده از) عالم ديني نيست،
و نوعي سوء استفاده از باسخ عالم دين است

4- همانطور كه نوشته ايد
فتواي مذكور بر حرمت و عدم استفاده آن ماده است،
فلذا ديكر جاي سؤال مجدد نمي باشد،
اما جهت اطلاعتان مي كويم:

5- ماده (Rennet) ‚(Pepsin)‚(Renin) (Presure) از معده خوك و حيوانات ديكر تهيه مي شود، و جزو استارترهاي غير حلال پنير است.
از آنجا كه استحصال اين ماده از خوك در بلاد كفر رايج است،
و خوك هم نجس العين است، فلذا اين ماده نيز نجس بوده و مصرف آن نيز حرام است.
و در صورت استحصال آن از حيوانات حلال كوشت مرده يا ذبح نشده يا ذبح شرعي نشده؛ نيز بايد اجتناب شود،

فلذا ماده وارداتي فوق اكر در محصولات توليدي كشور مسلمان هم بكار برود، همان حكم سابق را دارد،
و محل فراوري (بلد مسلمان) يا عامل فراوري (كاركر مسلمان) سبب تغيير حكم نجاست و حرمت آن ماده نمي شود.

بنابر اين اكر از هر عالم ديني سؤال كنيد:
اكر ماده نجس العيني را مي شناسيم، و بدانيم اين ماده در محصولي بكار رفته است، آيا به صرف اينكه محل ساخت يا فروش آن در كشور مسلمان است،آيا سبب حلال بودن مصرف آن مي شود؟
حتما آن عالم ديني باسخ مي دهد: بايد اجتناب كنيد

6- اين ماده متاسفانه در محصولات بسياري از كارخانجات لبني صنعتي داخل ايران بكار مي رود
فلذا مؤمنين در وقت تهيه محصولات؛ مواد تركيبي آنرا بدقت بررسي نمايند
بلكه آنهايي كه ملتزمند كه تنها طيبات مصرف كنند؛
از محصولات كارخانجاتي كه بروش صنعتي و با تقليد از بلاد كفر (و بدون اهميت به احكام شرعي) توليد كرده و يا واردات داشته اجتناب كنند،
و تنها از محصولات كارخانجات توليد كننده به روش صحيح و پاک؛ يا توليد خانگي استفاده نمايند

روش های آسان تهيه پنير در خانه اینجا بطور مشروح بیان شده است:
viewtopic.php?f=309&t=9813

7- البته شنيده شده است كه
بخاطر مقاومت برخي مسلمانان مقيم بلاد كفر در برابر محصولات غير طيبات و نخريدن آنها،
برخي كارخانجات خارجي براى حفظ مشتريان مسلمان
اقدام به توليد همان محصولات با اجزاي بدست آمده از منبع كياهي نموده و نوع كياهي rennet را نيز عرضه كرده اند،
در اين موارد روي محصولات اين ويزكي قيد شده است،

اما بايد بدانيم كه به صرف احتمال وجود جنين ماده اي نمي توان همه موارد rennet را بر آن تطبيق نمود،
بلكه تنها وقتي مصرفش مجاز است كه از منبع كياهي بودن آن مطمئن شويم[شمارة ثبت: (1499) منبع: المسائل الإنترنتية]

موفق باشيد
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

Re: غرفه باسخ به مسائل معارف الهي بازديدكنندكان

پستتوسط pejuhesh232 » چهارشنبه جولاي 23, 2014 9:21 pm

باعرض سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و تشکر از تقویم های مختلفی که در سایتتان برای استفاده از عموم گذاشتید ، در رابطه با تقویم شرعی دو سوال از خدمت شما دارم درصورت امکان خواهشمندم پاسخ دهید

سوال:
اولین سوال اینکه منظور از خروج دابه الارض چیست ؟

جواب:
عليك السلام
2- دابة الأرض كه در قرآن كريم اشاره شده، و به عقيده همه مسلمانان موجودي است كه در وقت ظهور حضرت مهدي عليه السلام آشكار مي شود،

4- و عظمت آن جنان فوق العاده است كه آثار و حضور او در حد كره زمين منعكس مي شود و مثل ساير موجودات نيست كه در نقطه اى براى دور وبرش فقط محسوس باشد

5- كلمه دابة يعني جنيده و در لغت عربي كاربردهاي انساني و ساير موجودات دارد
در قرآن كريم هم كاربردهاى متعدد از جمله انسان هم دارد
بجز آية دابة الارض، در موارد ديكري هم نسبت به انسان بكاربرده شده است
إن شرّ الدواب عند الله الصمّ البكم الذين لا يعقلون = الانفال 22 = كه مقصود منكران حق هستند
وَكَأَيِّن مِن دَابَّة لَا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُهَا وَإِيَّاكُمْ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ = كه درباره كشتن فرزندان از ترس فقر است

6- در كلام خازنان وحي عليهم السلام تبيين شده است كه مقصود از آن حضرت مولا علي عليه السلام است
كه در وقت ظهور بازكشت مي كنند و شرح آن مفصل در احاديث شريفه آمده است

7- از نكات مرموز مطرح كردن اين حقيقت در كلام وحي با وازه دابة الارص؛ مي تواند اين باشد :
اشاره به ويزكي توضيح شده فوقا در بند جهارم .
[شمارة ثبت: (1511) منبع: المسائل الإنترنتية]


سوال:
و دومین سوال اینکه در رابطه با شب قدر که شب نزول ملائکه و روح اعظم است منظور از روح اعظم آیا یکی از چهارملک بزرگ جبرئیل ، میکائیل ، اسرافیل و عزرائیل است ؟ یا روح اعظم یک ملک دیگر است ؟ و اینکه آیا اگر ملک دیگری است مقامش از جبرئیل بالاتر است ؟ باکمال تشکرو تبریک آغاز سال اهل حق

جواب:


1- الروح يا روح اعظم يا روح القدس اعظم ملائكة است و از جهار ملك بسيار بالاتر است


موفق باشيد
==========
برخي از احاديث مربوط به روح القدس كه در اصول كافي با ترجمه اش مي توانيد مطالعه كنيد:

روح القدس (روح الامين) أعظم من جبرئيل


قال الامام صادق عليه السّلام : الّروح اعظم من جبرئيل، ان جبرئيل من الملائكة و انّ الروح هو خلق اعظم من الملائكة، اليس يقول الله تبارك و تعالي تنزّل الملائكة والروح

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ يَحْيَي الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي الصَّبَّاحِ الْكنَانِيِّ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عـَنْ قـَوْلِ اللَّهِ تـَبَارَك وَ تَعَالَي وَ كذلِك أَوْحَيْنا إِلَيْك رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما كنْتَ تَدْرِي مَا الْكـِتـابُ وَ لَا الْإِيمانُ قَالَ خَلْقٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَعْظَمُ مِنْ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكائِيلَ كانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص يُخْبِرُهُ وَ يُسَدِّدُهُ وَ هُوَ مَعَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ
الاصول الكافي الجلد 2 الصفحه 17 رواية 1

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ أَسْبَاطِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ سـَأَلَهُ رَجـُلٌ مـِنْ أَهْلِ هِيتَ وَ أَنَا حَاضِرٌ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ كذلِك أَوْحَيْنا إِلَيْك رُوحاً مِنْ أَمـْرِنـا فَقَالَ مُنْذُ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِك الرُّوحَ عَلَي مُحَمَّدٍ ص مَا صَعِدَ إِلَي السَّمَاءِ وَ إِنَّهُ لَفِينَا
الاصول الكافي الجلد 2 الصفحه 18 رواية 2

عـَلِيُّ بـْنُ إِبـْرَاهـِيـمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَي عَنْ يُونُسَ عَنِ ابْنِ مُسْكانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قـَالَ سـَأَلْتُ أَبـَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يَسْئَلُونَك عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمـْرِ رَبِّي قـَالَ خَلْقٌ أَعْظَمُ مِنْ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكائِيلَ كانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ هُوَ مَعَ الْأَئِمَّةِ
وَ هُوَ مِنَ الْمَلَكوتِ
الاصول الكافي الجلد 2 الصفحه 18 رواية 3

عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الْخَزَّازِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبـَا عـَبـْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ يَسْئَلُونَك عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي قَالَ خَلْقٌ أَعْظَمُ مِنْ جـَبـْرَئِيـلَ وَ مـِيـكـَائِيـلَ لَمْ يـَكنْ مَعَ أَحَدٍ مِمَّنْ مَضَي غَيْرِ مُحَمَّدٍ ص وَ هُوَ مَعَ الْأَئِمَّةِ يُسَدِّدُهُمْ
وَ لَيْسَ كلُّ مَا طُلِبَ وُجِدَ
الاصول الكافي الجلد 2 الصفحه 18 رواية 4

مـُحـَمَّدُ بـْنُ يَحْيَي عَنْ عِمْرَانَ بْنِ مُوسَي عَنْ مُوسَي بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ مـُحـَمَّدِ بـْنِ الْفـُضـَيـْلِ عـَنْ أَبـِي حـَمـْزَةَ قـَالَ سـَأَلْتُ أَبـَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْعِلْمِ أَ هُوَ عِلْمٌ يـَتـَعـَلَّمـُهُ الْعـَالِمُ مِنْ أَفْوَاهِ الرِّجَالِ أَمْ فِي الْكتَابِ عِنْدَكمْ تَقْرَءُونَهُ فَتَعْلَمُونَ مِنْهُ قَالَ الْأَمـْرُ أَعـْظـَمُ مِنْ ذَلِك وَ أَوْجَبُ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ كذلِك أَوْحَيْنا إِلَيْك رُوحاً مِنْ أَمـْرِنـا ما كنْتَ تَدْرِي مَا الْكتابُ وَ لَا الْإِيمانُ ثُمَّ قَالَ أَيَّ شَيْءٍ يَقُولُ أَصْحَابُكمْ فِي هَذِهِ الْآيَةِ أَ يُقِرُّونَ أَنَّهُ كانَ فِي حَالٍ لَا يَدْرِي مَا الْكتَابُ وَ لَا الْإِيمَانُ فَقُلْتُ لَا أَدْرِي جُعِلْتُ فـِدَاك مـَا يـَقـُولُونَ فـَقـَالَ لِي بـَلَي قـَدْ كانَ فِي حَالٍ لَا يَدْرِي مَا الْكتَابُ وَ لَا الْإِيمَانُ حـَتَّي بـَعـَثَ اللَّهُ تـَعـَالَي الرُّوحَ الَّتـِي ذُكـِرَ فـِي الْكـِتَابِ فَلَمَّا أَوْحَاهَا إِلَيْهِ عَلَّمَ بِهَا الْعـِلْمَ وَ الْفـَهـْمَ
وَ هـِيَ الرُّوحُ الَّتـِي يُعْطِيهَا اللَّهُ تَعَالَي مَنْ شَاءَ فَإِذَا أَعْطَاهَا عَبْداً عَلَّمَهُ الْفَهْمَ
الاصول الكافي الجلد 2 الصفحه 19 رواية 5

مـُحـَمَّدُ بـْنُ يـَحـْيَي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْعـَلَاءِ عـَنْ سـَعـْدٍ الْإِسْكافِ قَالَ أَتَي رَجُلٌ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع يَسْأَلُهُ عَنِ الرُّوحِ أَ لَيْسَ هُوَ جـَبـْرَئِيـلَ فـَقـَالَ لَهُ أَمـِيـرُ الْمـُؤْمِنِينَ ع جَبْرَئِيلُ ع مِنَ الْمَلَائِكةِ وَ الرُّوحُ غَيْرُ جَبْرَئِيلَ فـَكرَّرَ ذَلِك عَلَي الرَّجُلِ فَقَالَ لَهُ لَقَدْ قُلْتَ عَظِيماً مِنَ الْقَوْلِ مَا أَحَدٌ يَزْعُمُ أَنَّ الرُّوحَ غَيْرُ جَبْرَئِيلَ فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع إِنَّك ضَالٌّ تَرْوِي عَنْ أَهْلِ الضَّلَالِ يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَي لِنـَبـِيِّهِ ص أَتـي أَمـْرُ اللّهِ فـَلاتـَسـْتـَعـْجِلُوهُ سُبْح انَهُ وَ تَعالي عَمّا يُشْرِكونَ يُنَزِّلُ الْمَلائِكةَ بِالرُّوحِ وَ الرُّوحُ غَيْرُ الْمَلَائِكةِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ
الاصول الكافي الجلد 2 الصفحه 19 رواية 6

الْحـُسـَيـْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْمُعَلَّي بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عـَنِ الْمـُفـَضَّلِ بـْنِ عـُمـَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ عِلْمِ الْإِمَامِ بِمَا فِي أَقْطَارِ الْأَرْضِ وَ هـُوَ فِي بَيْتِهِ مُرْخًي عَلَيْهِ سِتْرُهُ فَقَالَ يَا مُفَضَّلُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَك وَ تَعَالَي جـَعَلَ فِي النَّبِيِّ ص ‍ خَمْسَةَ أَرْوَاحٍ رُوحَ الْحَيَاةِ فَبِهِ دَبَّ وَ دَرَجَ وَ رُوحَ الْقُوَّةِ فَبِهِ نَهَضَ وَ جـَاهـَدَ وَ رُوحَ الشَّهـْوَةِ فَبِهِ أَكلَ وَ شَرِبَ وَ أَتَي النِّسَاءَ مِنَ الْحَلَالِ وَ رُوحَ الْإِيمَانِ فَبِهِ آمـَنَ وَ عـَدَلَ وَ رُوحَ الْقُدُسِ فَبِهِ حَمَلَ النُّبُوَّةَ فَإِذَا قُبِضَ النَّبِيُّ ص انْتَقَلَ رُوحُ الْقُدُسِ فـَصـَارَ إِلَي الْإِمـَامِ وَ
رُوحُ الْقـُدُسِ لَا يـَنـَامُ وَ لَا يَغْفُلُ وَ لَا يَلْهُو وَ لَا يَزْهُو وَ الْأَرْبَعَةُ الْأَرْوَاحِ تَنَامُ وَ تَغْفُلُ وَ تَزْهُو وَ تَلْهُو وَ رُوحُ الْقُدُسِ كانَ يَرَي بِهِ
الاصول الكافي الجلد 2 الصفحه 17 رواية 3

أحمد بن محمد عن البرقي عن أبي الجهم عن أسباط عن أبي عبد الله الامام الصادق عليه السلام قال: قلت: تُسْئَلُونَ عَنِ الْشَّيءِ فَلاَ يكونُ عِنْدَكمْ عِلْمُهُ؟ قال: رُبَّمَا كانَ ذلِك . قلت:كيفَ تَصْنَعُونَ؟ قال: تَلَقَّانَا بِهِ رُوحُ الْقُدُسِ
بحارالانوار، الجلد 25، كتاب الامامه، الصفحه 56، الحديث 19

بعض أصحابنا عن محمد بن عمر عن ابن سنان عن عمار بن مروان عن المنخل عن جابر عن أبي جعفر عليه السلام قال: سَأَلْتُهُ عَنْ عِلْمِ الْعَالِمِ
فقال: يا جَابِرُ اِنَّ فِي الاْنْبِياءِ وَ الاْوْصِياءِ خَمْسَةَ اَرْوَاح: رُوحُ الْقُدُسِ، وَ رُوحُ الاْيمَانِ وروح الحياة وروح القوة، وروح الشهوة،
فَبِرُوحِ الْقُدُسِ يا جَابِرُ عَرَفُوا مَا تَحتَ الْعَرْشِ اِلي مَا تَحْتَ الثَّري
بحارالانوار، الجلد 25، كتاب الامامه ، الصفحه 55، الحديث 15

الصَّلَاةِ عَلَى حَمَلَةِ الْعَرْشِ وَ كُلِّ مَلَكٍ مُقَرَّب :
اللَّهُمَّ وَ حَمَلَةُ عَرْشِكَ الَّذِينَ لَا يَفْتُرُونَ مِنْ تَسْبِيحِكَ، وَ لَا يَسْأَمُونَ مِنْ تَقْدِيسِكَ، وَ لَا يَسْتَحْسِرُونَ مِنْ عِبَادَتِكَ، وَ لَا يُؤْثِرُونَ التَّقْصِيرَ عَلَى الْجِدِّ فِي أَمْرِكَ، وَ لَا يَغْفُلُونَ عَنِ الْوَلَهِ إِلَيْكَ وَ إِسْرَافِيلُ صَاحِبُ الصُّورِ، الشَّاخِصُ الَّذِي يَنْتَظِرُ مِنْكَ الْإِذْنَ، وَ حُلُولَ الْأَمْرِ، فَيُنَبِّهُ بِالنَّفْخَةِ صَرْعَى رَهَائِنِ الْقُبُورِ.
وَ مِيكَائِيلُ ذُو الْجَاهِ عِنْدَكَ، وَ الْمَكَانِ الرَّفِيعِ مِنْ طَاعَتِكَ.
وَ جِبْرِيلُ الْأَمِينُ عَلَى وَحْيِكَ، الْمُطَاعُ فِي أَهْلِ سَمَاوَاتِكَ، الْمَكِينُ لَدَيْكَ، الْمُقَرَّبُ عِنْدَكَ
وَ الرُّوحُ الَّذِي هُوَ عَلَى مَلَائِكَةِ الْحُجُبِ. وَ الرُّوحُ الَّذِي هُوَ مِنْ أَمْرِكَ، فَصَلِّ عَلَيْهِمْ، وَ عَلَى الْمَلَائِكَةِ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِمْ مِنْ سُكَّانِ سَمَاوَاتِكَ، وَ أَهْلِ الْأَمَانَةِ عَلَى رِسَالَاتِكَ وَ الَّذِينَ لَا تَدْخُلُهُمْ سَأْمَةٌ مِنْ دُءُوبٍ، وَ لَا إِعْيَاءٌ مِنْ لُغُوبٍ وَ لَا فُتُورٌ، وَ لَا تَشْغَلُهُمْ عَنْ تَسْبِيحِكَ الشَّهَوَاتُ، وَ لَا يَقْطَعُهُمْ عَنْ تَعْظِيمِكَ سَهْوُ الْغَفَلَاتِ. الْخُشَّعُ الْأَبْصَارِ فَلَا يَرُومُونَ النَّظَرَ إِلَيْكَ، النَّوَاكِسُ الْأَذْقَانِ، الَّذِينَ قَدْ طَالَتْ رَغْبَتُهُمْ فِيمَا لَدَيْكَ، الْمُسْتَهْتَرُونَ بِذِكْرِ آلَائِكَ، وَ الْمُتَوَاضِعُونَ دُونَ عَظَمَتِكَ وَ جَلَالِ كِبْرِيَائِكَ وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ إِذَا نَظَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ تَزْفِرُ عَلَى أَهْلِ مَعْصِيَتِكَ سُبْحَانَكَ مَا عَبَدْنَاكَ حَقَّ عِبَادَتِكَ.
فَصَلِّ عَلَيْهِمْ وَ عَلَى الرَّوْحَانِيِّينَ مِنْ مَلَائِكَتِكَ، وَ أَهْلِ الزُّلْفَةِ عِنْدَكَ، وَ حُمَّالِ الْغَيْبِ إِلَى رُسُلِكَ، وَ الْمُؤْتَمَنِينَ عَلَى وَحْيِكَ وَ قَبَائِلِ الْمَلَائِكَةِ الَّذِينَ اخْتَصَصْتَهُمْ لِنَفْسِكَ، وَ أَغْنَيْتَهُمْ عَنِ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ بِتَقْدِيسِكَ، وَ أَسْكَنْتَهُمْ بُطُونَ أَطْبَاقِ سَمَاوَاتِكَ. وَ الَّذِينَ عَلَى أَرْجَائِهَا إِذَا نَزَلَ الْأَمْرُ بِتَمَامِ وَعْدِكَ وَ خُزَّانِ الْمَطَرِ وَ زَوَاجِرِ السَّحَابِ وَ الَّذِي بِصَوْتِ زَجْرِهِ يُسْمَعُ زَجَلُ الرُّعُودِ، وَ إِذَا سَبَحَتْ بِهِ حَفِيفَةُ السَّحَابِ الْتَمَعَتْ صَوَاعِقُ الْبُرُوقِ. وَ مُشَيِّعِي الثَّلْجِ وَ الْبَرَدِ، وَ الْهَابِطِينَ مَعَ قَطْرِ الْمَطَرِ إِذَا نَزَلَ، وَ الْقُوَّامِ عَلَى خَزَائِنِ الرِّيَاحِ، وَ الْمُوَكَّلِينَ بِالْجِبَالِ فَلَا تَزُولُ وَ الَّذِينَ عَرَّفْتَهُمْ مَثَاقِيلَ الْمِيَاهِ، وَ كَيْلَ مَا تَحْوِيهِ لَوَاعِجُ الْأَمْطَارِ وَ عَوَالِجُهَا وَ رُسُلِكَ مِنَ الْمَلَائِكَةِ إِلَى أَهْلِ الْأَرْضِ بِمَكْرُوهِ مَا يَنْزِلُ مِنَ الْبَلَاءِ وَ مَحْبُوبِ الرَّخَاءِ وَ السَّفَرَةِ الْكِرَامِ الْبَرَرَةِ، وَ الْحَفَظَةِ الْكِرَامِ الْكَاتِبِينَ، وَ مَلَكِ الْمَوْتِ وَ أَعْوَانِهِ، وَ مُنْكَرٍ وَ نَكِيرٍ، وَ رُومَانَ فَتَّانِ الْقُبُورِ، وَ الطَّائِفِينَ بِالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ، وَ مَالِكٍ، وَ الْخَزَنَةِ، وَ رِضْوَانَ، وَ سَدَنَةِ الْجِنَانِ. وَ الَّذِينَ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ، وَ يَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ وَ الزَّبَانِيَةِ الَّذِينَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ ابْتَدَرُوهُ سِرَاعاً، وَ لَمْ يُنْظِرُوهُ. وَ مَنْ أَوْهَمْنَا ذِكْرَهُ، وَ لَمْ نَعْلَمْ مَكَانَهُ مِنْكَ، و بِأَيِّ أَمْرٍ وَكَّلْتَهُ. وَ سُكَّانِ الْهَوَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ الْمَاءِ وَ مَنْ مِنْهُمْ عَلَى الْخَلْقِ فَصَلِّ عَلَيْهِمْ يَومَ يَأْتِي كُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَ شَهِيدٌ وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ صَلَاةً تَزِيدُهُمْ كَرَامَةً عَلَى كَرَامَتِهِمْ وَ طَهَارَةً عَلَى طَهَارَتِهِمْ اللَّهُمَّ وَ إِذَا صَلَّيْتَ عَلَى مَلَائِكَتِكَ وَ رُسُلِكَ وَ بَلَّغْتَهُمْ صَلَاتَنَا عَلَيْهِمْ فَصَلِّ عَلَيْنَا بِمَا فَتَحْتَ لَنَا مِنْ حُسْنِ الْقَوْلِ فِيهِمْ، إِنَّكَ جَوَادٌ كَرِيمٌ.
[شمارة ثبت: (1500) منبع: المسائل الإنترنتية]


سوال:
باعرض سلام و تشکر بخاطر پاسخ مبسوط و کاملتان ، یک سوال دیگر که در رابطه با ماه مبارک رمضان برای اینجانب مطرح میباشد این است که آیا این درست است که در ماه مبارک رمضان تمام شیاطین در غل و زنجیر هستند ؟ با تشکر

جواب:
عليك السلام
بله نص صريح احاديث شريفه مي باشد

البته اين امر منافاتي با فعال بودن
نفس اماره خود شخص
و يا عادت او بر غفلت و معصيت
و يا تاثير رفيق ناباب ندارد
كه با هر يك از اين موارد شخص بي شيطان؛ سراغ معصيت برود
اعاذنا الله من جميع ذلك

و اين موارد را ديكر خود شخص بايد مراقبت كند با كمك خداوند
نمي شود كسي دستي خودش سم بخورد و بكويد جرا مسموم شدم

خداوند همه مان را حفظ كند
و توفيق و تاييد الهي بر حفظ قلب و جوارح از غفلت جه برسد به معاصي؛ عطايمان فرمايد

[شمارة ثبت: (1501) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

Re: غرفه باسخ به مسائل معارف الهي بازديدكنندكان

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه جولاي 26, 2014 12:29 am

سوال:
سلام علیک
با دعا برای توفیقات بیشتر برای شما .
در رابطه با فطریه سوال می شود کسانی که سید امی هستند فطریه شان را می شود به سادات نیازمندی که از پدر سید هستند پرداخت نمود?

جواب:
عليك السلام
بله مي توان زكات فطره سادات مادري را به سادات بدري داد.
[شماره ثبت: (1512) منبع: المسائل الإصفهانية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

Re: غرفه باسخ به مسائل معارف الهي بازديدكنندكان

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه آگوست 05, 2014 7:21 pm

سؤال:
آيا در زمان حيات والدين از حقوق واجبه آنها مانند نماز و روزه و...كه خود آنها قادر به انجام آن هستند؛ و يا اعلام مي دارند به دلايلى قادر نيستند (به علت بيماري يا...) آيا در قضاي آنها، چيزي برگردن فرزند ارشد و يا ساير اولاد ايشان هست؟ يا خير؟ لطفا توضيح كامل بفرماييد؟

جواب:
هر كسي تا نمرده است و به حالت اغماء نرفته؛ توانايي انجام نماز خودش را اداء و قضاء دارد؛ ولذا به عهده ديگري نيست، بلكه كسي (حتى فرزند ارشد) نمي تواند از طرف او بجاي آورد، روزه هم در صورتي در زمان توانايي قضا شده؛ و معذور نبوده؛ و هيچ وقت قضاي آنرا توانا نبوده، بايد خودش براى قضايش كسي را استيجار نمايد، و اگر ناتوان بوده كفاره اش به عهده خود اوست، و اگر بميرد و به عهده اش چيزي از اين موارد باشد؛ تأديه آنها را از اصل ماترك او صرف مي كنند، و آنچه بر فرزند ارشد است؛ فقط قضاي نماز و روزه فوت شده در مرض وفات است. [شمارة ثبت: (1520) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

Re: غرفه باسخ به مسائل معارف الهي بازديدكنندكان

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه آگوست 05, 2014 7:23 pm

سؤال:
در احاديث از رسول اكرم صلی الله علیه واله آمده است كه فرموده اند (به مضمون) : اگر مشكل نبود (براي امتم) نماز عشا را تا نيمه شب به تاخير مي انداختم؟ الحال آيا نماز عشا را تاخير بياندازيم خوب است يا خير؟

جواب:
اولا: هيچ وقت كلام معصوم علیه السلام را بدون مأخذ؛ و از السنه عوام نقل نكنيد، ثانيا: سؤال درباره احاديث شريفه را با ذكر دقيق متن اصلي آن بپرسيد، ثالثا: آنچه در احاديث شريفه رسيده است: استحباب تأخير آن تا ربع و ثلث شب است، و تأخير بيش از آن بيرون فضيلت است؛ و به تضييع نزديك مي شود، اما نيمه شب كه ديگر وقت اداء (بي تضييع) نيست؛ و داخل در وقت تضييع نماز است. [شمارة ثبت: (1519) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

وام بانكي

پستتوسط aelaa.net » سه شنبه سپتامبر 09, 2014 3:32 pm

سؤال:
سلام علیک. خدمت شما سوالی در مورد وام گرفتن داشتم.
شخصی پولی در بانک پس انداز کرده و از امتیاز پول خود به دیگران وام می دهد و از پولی که داده شده 12٪ خودش می گیرد و 2٪ هم قرض الحسنه می گیرد .
10 میلیون را 5/1 میلیون امتیاز میگیرد و 20 میلیون را 5 میلیون 400 هزار تومان میگیرد .
ما هم برای گرفتن یه وسیله نقلیه به پول نیاز داریم می خواستیم بدانیم که آیا با این شرایط تعین شده گرفتن وام اشکالی دارد یا خیر ؟

جواب:

عليك السلام

* نظير اين سؤالات قبلا برسيده شده و باسخ داده ايم مي توانيد در اين غرفه و تالارها باسخ بركزيده آنها را مطالعه كنيد

* يك نكرش غلط در ذهن عامه وجود دارد كه ناشي از بي دقتي و عادت طولاني مدت با مؤسسات مالي ربوي است
و آن اينكه به صورت و واقعيت معامله بانتكي توجه نمي كنند
كه برخي ممكن است حرام و برخي ممكن است حلال باشد
و همه حيز را تبديل به درصد دريافت و برداخت كنند
با اين نكرش سفاح و نكاح يكي است جون هر دو تمتع جنسي است در حاليكه اني دو مقوله نفاوت كلي دارد، يك باك و مشروع و ديكري آلوده و ممنوع است
فلذا به حساب مبلغ مورد تبادل؛ نبايد اكتفا شود

* در صحت و مشروعيت دريافت انواع وامها از بانكها جند جهت بايد ملاحظه و رعايت شود:

1- شروط موضوع وام، از نظر وام دهنده توسط وام كيرنده رعايت شود،
مثلا اكر براى ايجاد شغل و كسب است يا براى تعمير خانه يا تامين مسكن است صرف همان امر واقعا بشود
نه به آن اسم كرفته شود؛ و صرف خريد وسيله نقليه يا لوازم خانكي و يا كار ديكري ولو ضروري بشود

2- همان مقدار ارزشى كه وام كرفته، آنرا در بازبرداخت بس بدهد،
مثلا يك مثقال طلا يا يك كيلو كندم وام كرفته همان مقدار ارزش را بازبرداخت كند
از آنجا كه بول و اسكناس ارزش واقعي نداشته و برحسب قدرت خريد آن و بستوانه آن ارزش دارد،
از اين رو اكر وام به صورت بول است،
بولي كه در وقت وام كرفتن دريافت مي كند بايد در وقت بازبرداخت همان ارزش را داشته باشد تا بريئ الذمه شود،
فلذا در بلادي كه مبتلا به تورم هستند و سالانه بقدر درصد تورم از ارزش بول آنها كاسته مي شود،
بايد اين جهت را در بازبرداخت ملاحظه كنند،
و شخص وام دهنده بول بازبرداختي را راضي بوده و او را برئ الذمه كند،
ازين رو اكر درصد افزوده شده در هنكام بازبرداخت بيشتر از مقدار كاسته شده از ارزش بول (درصد تورم) نباشد،
دادن و كرفتن آن؛ زيادتر دادن و ربا نبوده
بلكه به اندازه بازبرداخت كردن است،
و براى جزئيات بقيه هم يكديكر را بريئ الذمه كنند كافي است.

3- جون اين وامها در قالب عقود شرعي كه در قرارداد و فرم بانكي مندرج است انجام مي شود؛
فلذا بايد اين عقود واقعا اجرا شود و صوري نباشد [شمارة ثبت: (1521) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

حضور در رواق دار الحجة حرم رضوی عليه السلام

پستتوسط aelaa.net » پنج شنبه اکتبر 02, 2014 3:04 pm

سؤال:
اگر خانمی عذری داشته باشد آيا می تواند هر روز به رواق دار الحجه مشهد رضوى (كه نزديكترين محل به قبر شريف است) برود یا نه؟

جواب:
جون مرقد شريف در بقعه مستقلي جدا و از نظر بنهان است؛ و اين رواق هم بسيار وسيع است و داراي قسمتهايي است كه كنار و دور بوده و حتى ديوار بقعه مرقد هم رؤيت نمي شود، فلذا اين قسمتها مي تواند بحكم ساير رواقهاى حرم بوده و براى حضور غير طاهر محذور نباشد
اما از طرفي جون بقعه مرقد هميشه بسته بوده؛ و كل اين بقعه به منزله ضريح بوده؛ و اصلا براى همين در انجا اجتماع مي شود؛ كه نزديك به قبر شريف است؛ نه اينكه رواق مستقل يا مجاور است، فلذا نمي تواند شرط طهارت در رواق دار الحجه كلا ملغا باشد؛ فلذا در ان نواحي نزديك ديوار بقعه مرقد كه آن ديوار رؤيت مي شود؛ شرط طهارت را حتما رعايت كنند،
و حضور در قسمتهايي كه كنار و دور بوده؛ و حتى ديوار بقعه مرقد هم رؤيت نمي شود؛ جه بسا براى فاقد طهارت (در فرض سؤال) با رعايت نظافت و تطهير و وضو منعي نداشته باشد،
اما بجهت يك ساختمان يكبارجه بودن رواق دارالحجه؛ بهتر است كه افراد مذكور از رواقهاى قسمت بالا كه هم جداى از حرم است؛ و هم ضريح بيداست استفاده كنند،
البته كسي كه در طول ايام اقامت ؛عدم طهارتش استمرار داشته؛ مي تواند روز اخر حركت يكبار به داخل حرم و يا رواق دارالحجة و نزديك ديوار بقعه مرقد مشرف شود؛ بشرط تنظيف و تطهير و انجام غسل و وضو؛ و زيارت را فورا انجام دهد، و هر وقت احساس فقدان طهارت ناشي از تطهير نمود؛ فورا از حرم بيرون بيايد. [شماره ثبت: (1559) منبع: المسائل الإصفهانية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

تفاوت رواقها در حكم حضور شخص فاقد طهارت

پستتوسط aelaa.net » پنج شنبه اکتبر 02, 2014 3:07 pm

سؤال:
در جوابيه هاى قبلي در موضوعي شبيه اين آمده است كه رواقها هاى متصل به حرم تا جايي كه ضريح بيداست جزو منطقه محذور و مشروط به طهارت است، در جوابيه رواق دارالحجه (رضوى) مرقوم نموده ايد كه براى زيارت شخص حائض مي تواند به رواقهايي كه ضريح بيداست برود، موضوع جطوري است؟ موضوعش مختلف است؟

جواب:
آنكه در جوابيه هاى قبلي (891) كفته شده تا آنجا كه ضريح بيداست؛
درباره فضاهاي الحاقي و وسيع شده حرم است كه ولو قبلا جدا بوده اما الان به حرم ملحق شده بس تا انجا كه ضريح بيداست جزو محيط داخل حرم است
مثل رواق بالاسر مبارك در قسمت مردان (مسجد بالاسر و رواق دار الإخلاص)، و رواق بشت سر مبارك در قسمت بانوان كه عنوان و نام و تابلو رواق مستقل (دار الفيض) دارد اما الان جزو فضاي افزوده شده حرم است و دربي بين ان و حرم ندارد، يا رواق بشت بالاسر مبارك (دار الشكر) در قسمت زنانه، كه ولو ضريح در آن بيدا نيست اما جزو حرم و حضور در آن مشروط به طهارت است.
اما اكر ان رواقهاى بالايي كه واقعا مستقل است و با دربهاىي به حرم متصل مي شود، كه از آن ضريح بيداست حضور در اين رواقها اشكالي ندارد، مثل رواق بائين باى مبارك در قسمت زنان (دار السعادة)، و بيدا بودن ضريح در وقت باز بودن درب؛ سبب نمي شود كه جزو حرم باشد.
اين موضوع بيدا بودن ضريح از منفذ دربها ووو در برخي مشاهد مي تواند حتى تا بيرون صحن و داخل خيابان هم ادامه داشته باشد؛
مثل حرم حيدري عليه السلام اما سبب نمي شود داخل خيابان جزو منطقه محذور براى فاقد طهارت قرار كيرد.
درباره رواقهاى بيش روي مبارك (دار الحفاظ) در قسمت مردان، و رواق بائين باي مبارك (حاتم خاني) در قسمت زنان؛ اكر جه مستقل هستند، اما بجهت برداشتن ديوارهاى اتصال آن با حرم شريف، (هرجند دربهايي جايكزين شده) به حكم حرم انور بوده و مشروط به طهارت است. [شماره ثبت: (1560) منبع: المسائل الإصفهانية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

مراقبت بر طهارت در زيارت

پستتوسط aelaa.net » پنج شنبه اکتبر 02, 2014 3:08 pm

سؤال:
درباره زيارت اضطراري حائض (يكبار)، و نيز كل اوقات عادت در رواقهاي حرم، جزو شروط "مراقبت بر طهارت" ذكر شده، مي خواستم ببينم جطوري بدانيم رعايت شده است يا نشده است،

جواب:
1- درباره زيارت اضطراري داخل حرم براى كسي كه در كل ايام اقامت باك نبوده و قبل بركشتن مجاز است يكبار بارعايت شروط مشرف شود و زيارت كند، و نيز براى زيارت كل اوقات عادت در رواقهاي حرم، مى تواند هر بار مشرف شود و زيارت كند، اما بار عايت شروط و جهاتي.
2- شروط و جهات لازم المراعات: با تنظيف و تطهير و انجام غسل (براى اضطراري) و وضو (براى بقيه موارد در ايام عادت) و رعايت اعتصام و مراقبت بر حفظ طهارت بقدر آن مشرف شده و زيارت كند،
3- كافي است بعد از تنظيف و تطهير و انجام غسل (براى اضطراري) و وضو (براى بقيه موارد در ايام عادت)، رعايت اعتصام كند، يعني طورى از وسايل مناسب (مثل پاپاك) استفاده كند كه آثار عادت به بيرون سرايت نكند،
تا وقتي اعتصام او محفوظ و نقض نشده و وضو هم داشته باشد، مي تواند به حضورش ادامه دهد. [شماره ثبت: (1561) منبع: المسائل الإصفهانية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

شرايط امام جماعت

پستتوسط aelaa.net » پنج شنبه اکتبر 02, 2014 3:14 pm

سؤال:
شرايط لازم براى امامت جماعت چيست؟

جواب:
تنها عدالت و ظاهر الصلاح بودن شرط در امامت جماعت نيست،
بلكه بنابر نص شريف كلام خازنان وحى عليهم السلام؛ جهات متعددى لازم است كه درباره امام جماعت ملاحظه بشود:
1- شخص مجهول الهوية كه دين و احوال او معلوم نيست نباشد.
2- طيب و پاكى مولد؛ فلذا ولد الزنا نبايد باشد.
3- سفيه نبوده و عاقل باشد.
4- بالغ باشد.
5- مرد باشد.
6- مختون باشد.
7- وابسته به ظلمه و حكام جور و طالب تقرب به آنها نباشد.
8- دنباله رو حق باشد اگرچه سبب ذلت و گرفتاريش باشد، نه اينكه همراهى باطل كند بخاطر عزت دنيوى.
9- حريص به دنيا نباشد.
10- طالب رياست باطله نباشد.
11- براى گفتن اذان و برپا كردن نماز توقع مزد نداشته باشد.
12- بر او حد جارى نشده باشد.
13- گيج و خواب آلود نباشد.
14- مبتلا به (حديث نفس و با خود سخن گفتن و ذهن آشفته و بسيار مشغول) نباشد.
15- داراى صلاحيت اعتقادى باشد: مرتد و منكر هيچيك از احكام مسلمه حلال و حرام و ضروريات نبوده، و بيگانه از فرهنگ و تعاليم دينى نباشد، مؤمن و اهل معرفت بوده و مقصر و غالى نباشد.
16- داراى التزام دينى و عدالت باشد، لاابالى نبوده، و از ارتكاب محرمات و كبائر و تجاهر به فسق و فجور پرهيز داشته باشد.
17- شارب خمر نباشد (ولو مخفيانه).
18- قرائت او صحيح و فصيح باشد، و با وجود قاريتر و فصيحتر، امامت وى ترجيح داشته؛ مگر اينكه از نظر صلاحيت اعتقادى و دانش و فقاهت دينى برترى داشته باشد.
19- شغل امام جماعت؛ بافنده و حجام و دباغ نباشد. مگر در صورت نبود واجد شرايطى غير اينها.
20- عدم اكراه مامومين از اقتداى به او.
21- بر ارتكاب مكروهات نماز عادت نداشته و حتى الإمكان از آن پرهيز كند.
22- اگرچه بسنده كردن امام جماعت بر حداقل شرايط و اعمال لازم براى صحت انجام نماز؛ براى صحت جماعت او كافى است،
اما از التزام به آداب و مستحبات نماز؛ بقدر توانايي خود و مأمومين؛ رويگردان نباشد.

 بجز لزوم وجود شرايط سابق الذكر؛ جهات ديگرى هم هست كه در امامت جماعت حتى الإمكان رعايت مى شود، از جمله:
23- عالم به وظايف و معارف دينى بوده، و هركه داناتر باشد و افقه و اعلم باشد در امامت جماعت اولويت دارد بر غير او، و با حضور او مانع از امامت غير اوست.
24- از نظر تكليف اجراى نماز نسبت به مأمومين، جزو معذورين و كمتر از ايشان نباشد، مثل نماز نشسته خوان در امامت براى نماز ايستاده خوان، يا بسيار مريض و عليل براى افراد سالم، و يا متيمم براى متوضي، مگر در صورت عدم وجود واجد الشرايط، يا ترجيح داشتن از نظر صلاحيت و التزام ديني.
25- مبتلا به عيوب و نقايص بدنى آشكار (مانند كرى يا كورى يا جذام يا برص و يا آثار زخم و ضايعات فاحش در صورت) نباشد، مگر اينكه كسى كه از نظر صلاحيت دينى و صحت قرائت و دانش ديني امتيازى بر شخص واجد شرايط عارى از نقايص بدنى مذكور داشته باشد، يا مامومين نظير خودش مبتلا باشند.
26- بدنش حتى در مواضع غير عورت (از جمله سر) برهنه نباشد.
27- بعد از وجود مراكز تجمع مسلمين و مؤمنين و بلاد و محيطهاى با فرهنگ اسلامى؛ براى هجرت و توطن در آنها ابا نداشته و براى اقامت و توطن در بلاد عارى از تعاليم دينى اصرارى نداشته باشد، و يا بعد از توطن و هجرت به آنها به بلاد عاريه باز نگردد، مگر براى حفظ مسلمين و اهل ايمان و تبليغ دين و ماموريتى در مصلحت مسلمين و يا ضرورت و اضطرار معيشت زندگى، يا امامت مأمومينى نظير خودش.
28- طورى جماعت برگزار و امامت شود، كه صورت جماعت از ابتدا تا انتها حفظ شود، و بخاطر تفاوت وظيفه نماز امام يا مامومين (مسافر يا مقيم؛ و قصر يا تمام بودن) صورت جماعت به هم نريزد، فلذا براى آنها كه شكسته نماز بجا مى آورند كسى كه شكسته نماز مى خواند امامت كند، و براى آنها كه تمام مى خوانند كسى كه تمام نماز مى خواند امامت كند، مگر اينكه امام جماعت (متفاوت التكليف) از نظر التزام دينى و عدالت و ورع و تقوى، يا دانش و فقاهت دينى، و يا صحيحتر و فصيحتر بودن قرائتش امتيازى داشته باشد، كه در اين صورت كسى كه نمازش شكسته است امامت جماعت مامومين مقيم (با تكليف نماز تمام) نموده، اما بعد از سلام در ركعت دوم دست يكي از ماموين واجد شرايط امامت جماعت را گرفته و بجاى خود براى امامت بياورد، تا دو ركعت ديگر با امامت او استمرار يافته و صورت جماعت حفظ شود، و خود وى هم تا فراغت مامومين از جاي نمازش بلند نشود. و در صورت اقتداى ماموم با نماز شكسته در جماعت كسانى كه نمازشان تمام است و امام هم نمازش تمام است، در ركعت دوم سلام مى دهد، اما خوب است كه برخاسته و نماز واجب دو ركعتى ديگرى (ولو قضاء) را با ركعت سوم و چهارم جماعت مقيمين همراهى كند.
29- اولويت صاحب مسجد داراى شرايط بر غير او، مگر او اذن دهد و شخص افضل را به امامت جماعت بخواند.
30- اولويت امام راتب مسجد بر غير او حتى اگر افضل باشد، مگر وى بخواهد.
31- اولويت مالك و صاحب منزل در صورت واجد شرايط بودن؛ بر غير او، مگر به خواست وى باشد.
32- امام جماعت واجد شرايط مسن تر اولويت دارد؛ مگر امام جوانتر در شرايطى همچون صلاحيت و التزام ديني و يا فقاهت يا تلاوت ترجيح داشته باشد.
[شمارة ثبت: (1558) منبع: المسائل اليمانية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

علل خودكشي و وظيفه والدين

پستتوسط aelaa.net » شنبه نوامبر 15, 2014 7:09 pm

سؤال:
سلام علیکم
با عرض معذرت چند سوال از خدمت حضرتعالی داشتم :

1- اگر کسی با خودکشی از دنیا برود بازماندگان او چه کاری برای تخفیف عذاب او می توانند انجام دهند؟

2- در فامیل ما متاسفانه بین جوانان یک بی دینی و تنفر از اوضاع حاضر و میل زیاد به مادیات و ثروت دیده می شود که روزبه روز نیز بدتر می شوند و حتی باعث شد که چند روز پیش پسر عمویم خودکشی کند. با توجه به اینکه این روحیه خودکشی در چند نفر دیگر از افراد فامیل مشاهده شده ما چه کاری می توانیم برای این افراد انجام دهیم؟ اینها حرف ما را هم قبول ندارند و بنده فکر کردم که یک جلسه جوانان در فامیل تشکیل دهیم که فقط خود جوانان از دختر و پسر شرکت کنند و شخصی را برای آنها بیاوریم که ابتدا حرف اینها را بشنود و کم کم به زبان خودشان انها را به راه اورد می خواستم نظر حضرتعالی را در این باره بدانم و لطفا بنده را راهنمایی فرمایید

3- اگر قرار شد شخصی را برای این جلسه اتنخاب کنیم چه ویژگی هایی داشته باشد.

جواب:
عليك السلام

1- اكر شخص مسلمان از دنيا رفته مي شود براي او استغفار و طلب معفرت كرد
اما اكر قبل از مرك منكر خدا و رسول و امام و دين بوده است؛ براى او بر حسب سليقه و رغبت او عمل مي شود و نه استغفار مي كنند و نه طلب مغفرت

2- اين بي دنني ها جند منشا دارد كه در ابتلاي به همه آنها غالب اولياي خانواده هاي مبتلا خودشان مقصر و سهيم هستند
و بدون باور علل كه بطور خلاصه اشاره مي كنم و تصميم جدي براى التزام خودشان و منع انحراف فرزندان؛ كاري نمي شود كرد
اين بيماري خطيري است و در صورت وجود زمييه موارد مشابه؛ بايد بعد از رعايت جهات لازم؛ از مشاوره متخصصان متدين نيز كمك كرفت.

3- خودكشي سه نوع است:
الف: خودكشيهاى عهد عتيق كه ناشي از كم ظرفيتي و سختي شرايط فرد براى قليلي از افراد اتفاق ندرتا مي افتاد.

ب: خودكشيهاى ناشي از رفاه و راحتى و تربيت غيرصحيح كه والدين به اسم محبت فرزند را "نازولي ببه" بار مي اورند،
از كودكي كرفته كه مبادا لحظه اى كريه كند، و همه جيز فراهم باشد، و هر جه تو خواستي ووووو،
وقتي اين بجه نوجوان و با جوان شده و وارد اجتماع مي شود؛ جامعه كه مثل والدين نادان او رفتار نمي كند و به او بكويد هرجه تو بخواهي؛
فلذا هرناخواسته جزيي روزمره براى او يك شكست و ناكامي است؛
و جون كذراندن با مشكل و نحوه عبور از مشكلات ووو به اموخته نشده؛ جند حادثه جزيي مثل نمره نياوردن يا باسخ نه شنيدن از يك دوست يا ترك او يا .... براى او سبب مي شود دنبا را تاريك ديده و خود را در اخر خط ببيند و به خودكشي اقدام كند.

ج: از علل مهم رواج خودكشي تبليغات شيطان برستها به اين عمل ناشايست است؛ كه به عنوان يك هنر و كار خوب انرا ترويج مي كنند.
اكر والدين هم ارتباط خوب با فرزندان داشته و روزانه از ابتداي تولد در ارتباط و كار روي فرزند و تربيتش وقتي بكذارند؛
نه اينكه دنبال از سرواكردن او با اسباب بازي يا فيلم و يا مهد كودك و مدرسه ووو باشند، و مراقبت لازم را بنمايند
در اين قسم از مبتلايان مي بينند كه فرزندشان نحوه اصلاح موي سر را تغيير داده برخي نمادهاى شيطان برستي در حركات و رفتار و وسايل و لباس او بيدا شده و وووو حرفهايي را مي زند وو
مقدماتش را مي ديدند و قبل از ريشه دواندن انحراف انرا برطرف مي كردند

4- فرهنك توجه به ماديات جيز جديدي نيست و امروزه هم قويتر نشده است؛
بلكه امكانات امروزي سبب سرعت رواج هر جيزي است؛ هم معنويات و هم ماديات،
اما اينكه شخص فقط به ماديات توجه دارد؛ مقدماتي دارد كه
خانواده ها آنرا فراهم مي كنند يا در اتفاق افتادن تدريجي ان سهيم و يا مانع نشده و بي تفاوت هستند
فلذا در نتيجه ان هم با عمل ان شريك هستند؛
مكر خانواده هايي كه به اين علل اشنابوده و دنبال معرفت و التزام به وظيفه بوده و براساس آن سعي لازم را كرده باشند، كه در اين صورت غالبا محفوظند
و البته ممكن است بخاطر برخي نارسائيها استثناء مبتلا به نتيجه منفي هم باشند.

5- يكي از ريشه هاى اساسي انحرافات؛ همرنك جامعه رها و ول بودن است
و مسير و روش زندكي خود را از اطراف و رسانه الوده كرفتن است،
در حاليكه شخص اهل معرفت از منبع صحيح معارف الهي لازم خود را بدست اورده و همواره درصدد التزام و عمل روي انهاست؛
و نه تنها به اينكه بقيه جه مي كويند و جه مي كنند و در رسانه الوده شان جه جيزي رواج داشته؛ ندارند
بلكه از انها برهيز مي كنند.

6- اكر شما در يكي از كشورهاى لائيك بسر مي بريد كه الحادي و ضد دين بودن رسانه و تبليغات و نظام اموزشي ان امري بديهي است،
در اين كشورها خانواده هاي فرهيخته بسياري هستند كه اثار مخرب جوامع و حكومتهايشان را شناخته و خودشان شخصا متكفل اموزش و تربيت فرزندانشان هستد،
الان روش هوم اسكولينك (اموزش خانكي) از روشهاي اموزش در اين كشورهاست،
اكر يك غير مسلمان اينقدر بصيرت و انكيزه و عزم و تلاش دارد، يك مؤمن با آن همه تعاليم مكتب وحي جطور بايد باشد؟

اكر شما در يكي از كشورهاى مسلمان نشين اما با سيستم لائيك غربزده يا شرقزده هستيد
كه صرف اينكه مسلمانان در ان اكثريت هستند نبايد خاطر شما را از جهت رسانه و نظام اموزشي ان كشور جمع و راحت كند و نبايد فرزندتان را به امواج الوده رايج بسبريد.

و اكر حتى شما در يك از كشورهاى مسلمان نشين ولو با نشان و شعار اسلامي هستيد؛
نبايد خود را بي مسؤوليت دانسته و فرزندتان را در فضاي رايج ان رها كنيد؛
جه اينكه اكثر اين كشورها از نظر فكري ووو تحت تاثير و سلطه نظام جهاني الحادي هستند
وقتي در يك كشور مثل ايران كه 35 سال است با انقلاب اسلامي بر عليه نظام سلطه الحادي شروع كرده؛ و شبانه روز شعار (مرك بر امريكا و اسرائيل) ان بيشتر از ذكر خدا تكرار مي شود
و امروزه رودروترين كشور با اسراييل و امريكاست، و اميد همه مبارزان با دشمنان اسلام است،
اما با همه اينها مي بينيم
بخاطر عدم بصيرت و ساده لوحي برخي دولتها (ولو مؤمن و معتقد) و منحصر بودن برائت از مشركين انها در بعد سياسي
جه اشتباهات بزركي را به مدت طولاني مرتكب مي شوند و تنها بعد كذشت 35 سال متوجه مي شوند؟
مثل اموزش علوم انساني غربي و الحادي به مدت 35 سال انرا ترويج و تدريس و هزينه كرده اند
و تازه امروزه به فكر بيراهه رفتن افتاده اند، و تازه عمده متوليان هنوز هم توجه نكرده و باور ندارند كه تصحيحي بشود،

و يا با حركت كردن 35 سال در جهت كنترل نسل و اخته كردن مردان ايراني و فاقد رحم نمودن زنان ايراني؛
ان هم با كمك مالي صندووق بين المللي (كشورهاى دشمن از جمله اسرائيل)
و اين همه سال كه علماء تذكر دادند كسي توجهي نكرد،
و متصديان ساده لوخ اين رشته؛ يكبار با خود نكفتند كه اين كشورهاى غربي و اسراييل كه ما را تحريم كرده اند حتى در ضروريات انساني؛ جطور هزينه مليون دلاري مي كنند در جهت كنترل جمعيت ايران؟ به حدي كه جمعيت سير منفي بيدا كرده است،
و الان هم بعد از جهار دهه تبليغات و سير در جهت منافع استكبار جهاني و اسرائيل و عادت كردن به اين رويه اخته سازي؛
تبليغات صحيح به عدم امتناع از افزايش نسل تاثيري ندارد
آيا از اين نمونه ها نبايد عبرت كرفت؟
و زمام دنيا و اخرت خود و خانواده را به جو و رسانه و نظام اموزشي رايج حتى در اين كشورها نسبرد؛
و هر كسي خودش هم تلاش كند و راه و منبع صحيح را بشناسد
و هر موضوعي را براساس ارزشهاى الهي و تعاليم مكتب وحي بدست اورده و اموزش داده و فرزندانش را تربيت كند،
نه اينكه همنيطور جشم بسته؛ انها را به جنين متصديان ضعيفي بسبارد.

7- حلال و طيب با ذكر خدا تهيه و حال خوب مصرف كردن؛
نه اينكه هرجه بيشتر و خوشمزه تر و اسانتر و هرجه در بازار هست مصرف كردن،
و فقط اكر متدين است دنبال اين است كه بهانه اى بيدا كند و بكويد سگ بز است ان شاء الله،
و يا مجوزي براى حلال كردنش از هرجا بيدا كند، كه مهم مصرف كردن و مطابق ميل رفتار كردن است.
اين رويه باطل بوده و بجز اسيبهاى سلامتي جسمي؛ به روان و ايمان شخص هم لطمه مي زند،
وقتي به او مي كويند و خودش هم در رسانه مي بيند كه مثلا
كشتار بازار داخلي مسلمان جقدر بي التزام هستند در ذبح و جدا كردن اجزاي احرام؛
انوقت جطور كوشت وارداتي منجمد كشور غير مسلمان را توقع دارد كه طبق قرار داد عمل كند؟
نوار بسم الله احتمالا روشن باشد؟ و رو به قبله شايد باشد و نحوه بريدن ووو ملتزم باشد؟ و كوشتهاى كشتار خودشان غيرشرعي كه ميته است را به اسم ذبح اسلامي بار نزند؟
و يا در كشتار صنعتي مرغ داخلي وقتي ذبح صحيح در خيلي موارد انجام نمي كيرد و رويه شايع مخلوط كردن مرغهاى مرده در حال انتقال به كشتاركاه را جشم بر هم مي كذارد؟
ديكر مرغ منجمد وارداتي خارجيش جطور بايد باشد؟
و يا سوسيس و كالباس با اجزاي الوده و بست و غيرحلال وووو؟
و يا مصرف ماهيهاى بي فلس و كوسه ووو؟
يا زلاتين حيواني وارداتي غيرحلال كه در شيريني و دارو و خوراكي ووو زده مي شود؟
و يا خوراك دام كه بودر خون و اجزاي حيواني به انها مي دهند
و يا در شير محصول دامداريهاى صنعتي بجز هورمون و داروهاى شيميايي و انتي بيتويكها؛ جرك و خون فراوان است
ولي بخاطر تببلي و عدم كنترل شكم تا تحقيق و تهيه لبنيات و كوشت حلال؛ انجه در بازار است را مصرف مي كند
و منتهاي تلاش او يك مجوزي از جايي بيدا كردن است نه اطمينان از باك و حلال بودن مواد مصرفي؟

جطور مي خواهد با اينكه مصرف غذا در فضاي خوب بركزار نمي شود؛ حال و رويكرد خوب از ان بدست ايد؟
و زن خانه مي خواهد تمام حالات بد و نارضياتيهاي خودش از زندكي از ديرامدن يا نبودن جيزي يا نافرماني فرزندان را سر سفره مطرح كند؟
و يا مرد خانه حسابرسي امور خانه و يا مشكلات شغليش را سر سفره مطرح كند،
و نمي توانند صبر كنند يك لقمه خوش از كلوي افراد بايين برود بعد جنجالش را ببا كنند،
كه با اين رويكردها غذاي طيب را تبديل به جرك و خون كند تا بايين برود،
و يا با حال بد و روي بي ميلي غذايي درست كند،
يا باديدن فيلم و اخبار تلويزيون حاوي كشتار و ترور و صحنه قتل ووو ببيند وقت ناهار خوردن
جطور اين خوراك نتيجه و حال خوب بدهد.

8- و يا اينكه براى او مهم اين باشد كه محل سكونتي و يا بولي هر طور شده بدست اورد
حالا ملك غصبي و مصادره اى باشد و يا بول از راه غير صحيح باشد برايش مهم نباشد

9- عادت به ديدن فيلمهاي داراي صحنه جنايت و بازي با نرم افزاريهايي كه كشتار بيشتر سبب اوردن امتياز بيشتر است؛
جرا بايد حال منفي از جمله خودكشي ببار نياورد

10- اكر براى والدين فقط مهمترين جيز رفتن به مهدكودك و مدرسه باشد؛ اما حالا در ان فضا جقدر الوده مي شود مهم نباشد
بقدري كه بازدارنده والدين باشد؛ دوست او كيست سركرميهايش جيست و شيوه زندكي خانواده اّنها جكونه است؟
اينها هم متافذ تاثير روي فرزند است و نمي شود نتايج انحراف ريشه دوانيده جندين ساله را با يك جلسه هفتكي جبران كرد

11- والديني كه خود معترف است كه فرزندان منحرفند... بي دين شده اند... نه تنها هيج التزامي به دين و ارزشهاى نوراني ندارند... بلكه بسيار دور و حتى بعضا دشمن انند؛
جطور راه حلش را شنيدن حرفهاى انها مي داند؛ مثل اينكه شايد اننها هم حرفي داشته باشند،
زبير بسرعمه حضرت مولاعلي بود و سالها در كنار بيامبر خدمت كرده بود، و جزو جند نفر امتناع كننده از بيعت با غاصبان خلافت بود و اينقدر نزديك بود كه در دفن مخفيانه حضرت زهرا حضور داشت؛ اما بخاطر تحت تاثير بودن از فرزند عاقبتش همان شد كه همه مي دانيد جهنم.
كاهي والدين با اينكه مي دانند فرزند منحرف شده اما بخاطر ضعف اراده تحت تاثير فرزند بوده و كانه او را توجيه مي كنند.
هر كسي صلاحيت كار مشاوره اي روي جنين افرادي را داشته باشد
روش مناسب را بر حسب هر فرد هم مي داند
مهم اين است كه والدين او را مي خواهند براى كمك و مديريت تلاش خودشان يا براى تلاش بجاي خودشان
اكر براى بجاى خودشان باشد؛ مي خواهند خيلي اميدوار نباشند

12- و بالاترين علت انحراف؛ نظام سلطه منحرف و ضد دين است؛ جه در سطح بين المللي و جه منطقه اى و يا حتى بعضي جاها محلي؛
شخصي امد خدمت حضرت امام كاظم عليه السلام و عرض كرد فرزندم نماز نمي خواند؛ حضرت فرمود علتش حكومت فاسد و ظالم هارون است؛ اكر ان صحيح بود فرزند تو هم صحيح بود،
البته وقتي اين عامل بيشتر مؤثر است كه ان خانواده تحت تاثير ان نظام سلطه بوده و در جان و دل و رفتارشان از او تبري و فاصله نداشته باشند.

13- اولين شرط نتيجه بخشي هركونه اقدام اين است كه
والدين به نكات فوق از جان و دل معتقد بوده و با تمام وجود حاضر باشند وقت و هزينه بكذارند،
همانطور كه اكر بزشك مي كفت فرزندشان به سرطان مبتلاست؛
حاضر بودند هزينه جندين مليوني را با هر نحوي شده قرض كنند حتى با فروختن زندكيشان؛ و برنامه درماني نيم بند رايج با همه رايجها و ناكاميهايش را اجرا كنند؛
باى اين كار هم همان عزم را داشته و همان مايه را بكذارند
نه اينكه باور حقيقي نداشته؛ و با يك جلسه مجاني هفتكي بخواهند كسي برايشان معجزه كند
بدون يك برنامه التزام خانوادكي در تمام زندكي و خانواده؛ نه يك برنامه بيروني يكساعته مجاني
كار به نتيجه موفق نمي رسد

14- البته اصل نتيجه بخشي و عاقبت امور بدست خداوند است
و دعا و تضرع و توسل همراه با توكل و عقيده و برنامه صحيح و بذل و تلاش با تمام وجود سبب نتيجه موفق است باذن الله تعالى. [شمارة ثبت: (1522) منبع: المسائل الإنترنتية]

محفوظ و موفق باشيد
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

نکات زیارت پیاده اربعین

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه دسامبر 07, 2014 8:00 am

سؤال:

هو الله العلى الأعلى

السلام على ابي عبدالله الحسين الشهيد و اهل بيته و اصحابه

سلام عليكم و رحمة الله و بركاته و تحياته

با آرزوى توفيق و سلامتى براي شما عزيز بزرگوار،

با عنايت و مهلت مولا صاحب الزمان (منه السلام) توفيق شده است كه در اين ايام با بركت؛ سفر زيارت نصيب شود، و با دوستان فرداشب عازم زيارت عتبات عاليات بشويم، و اين زيارت هاى شريفه را به نيابت شما بزرگوار نيت كرده ام انجام دهم، باشد كه مورد مقبول درگاه مولا صاحب الأمر (منه السلام) بيافتد، و مهمترين حاجتم (فرج مولا صاحب العصر منه السلام و فرج محبين ايشان و ... الى آخر) به بركت اين ايام محقق شود، و همه ما توفيق و سعادت بهره مندى در اين حاجت مهم را داشته باشيم، جهت هرچه بيشتر بهره بردن و كسب فيض و نورانيت در اين سفر، براى همه دوستان و اين حقير سراپا تقصير؛ از شما عزيز بزرگوار عاجزانه التماس دعاى خير دارم.

در سفر تشرف پياده براى زيارت (از نجف تا كربلا) بهترين ذكر براى مؤمن چه چيز است؟ كه زبان و جان و دل را به آن مشغول كنيم؟ هرچند دعا و ادعيه و ذكر هاى زيادى هست، اما مي خواستم بپرسم؛ حضرتعالى چه چيز را سفارش مي فرماييد؟ از بذل محبت و توجه شما عزيز بزرگوار كمال تشكر و قدردانى را دارم، در پناه حضرت مولا منه السلام باشيد، ان شاء الله، التماس دعا.



جواب:

عليك السلام

1- از نيت خير شما؛ و نيابت تان در طاعات و زيارات متشكرم، خداوند دعاهاى خير شما را براى همه اهل حق مستجاب فرمايد.

2- اصل نيابت از طرف حضرت صاحب الأمر علیه السلام باشد، و نيت براي اين نيابت؛ را از طرف فقير يا هر كه دوست داريد قرار دهيد.

3- سفر كلّا زحمت دارد، چه برسد در فصل سرما، چه برسد در مملكتى مثل ايران با كمبود امكانات و خدمات؛ و مشكلات در عبور مرز، و افراد ضعيف روحيه؛ و سودجويي برخي رانندگان؛ و...، و آنطرف هم در عراق مشكلات ناامني؛ و ترافيك جمعيت؛ هرچند خدمتگزاران با سخاوت و احسان هم بسيار است، فلذا كساني كه به اين سفر مي روند؛ بايد شرح اين مشكلات را قبلا بدانند، و خودشان را نيز براى سفرى با انواع زحمتها مهيا كرده؛ و آمادگي مواجه شدن با آنها را داشته باشند، و قلبا از تحمل اين مشكلات در راه سفر زيارت لذت ببرند، نه اينكه ناراحت بشوند؛ چه برسد به شِكوه و نارضايتي زباني و.... كه سبب از بين رفتن اجر مى شود.

4- مهمترين نكته و عمل و طاعت در سفر زيارت؛ مراقبت بر احوال خود و همسفران است، فلذا مراقبت كنيد تا ذهنا و خيالا و قلبا محفوظ باشيد؛ از ناراحت شدن و اعتراض و شكوه و چرا ... و اگر... و شايد... و هر گونه نارضايتي؛ ... ان شاء الله.

5- همچنين خدمت به زوار؛ و خصوصا همسفران؛ از هر طاعتي بيشتر ترجيح دارد، و نيز هر خدمتي كه در اين جهت كمك كند؛ تا اينكه خود و همسفرانتان هرچه بهتر بتوانيد چنين مراقبتي را داشته؛ و آسوده تر سفر كرده، و از تشرف پياده به زيارت؛ بيشتر بهره ببريد. و همينطور مداومت بر ذكر خداوند، و ساير اعمال و طاعات (از تلاوات و زيارات و ادعيه و نمازها)؛ كه بر حسب شرايط و ميسور بودن براى زائر مى باشد، و شرحش در كتابهاى: آيين زيارت و مناسك ديدار حق؛ و زيارت عاشوراء تامه؛ و ساير كتب منتشره در اين زمينه؛ آمده است. [شمارة ثبت: (1523) منبع: المسائل الإنترنتية]

همگي محفوظ و موفق باشيد
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

پیاده به زیارت در اربعین

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه دسامبر 07, 2014 8:10 am

سؤال:
فضيلت زيارت حضرت امام حسين علیه السلام در اربعين كه معلوم است، فضيلت زيارت پياده هم كه معين است، آيا خصوصيت دارد زيارت پياده اربعين حسيني علیه السلام؟ آيا مى شود پياده رفتن براى زيارت حضرت امام حسين علیه السلام را در وقتي ديگر بجاى آورد؟ به عذرهايي مثل شلوغي بسيارى جمعيت و يا فصل سرما و ناتواني شخص و معذور بودن از جهت تامين مرخصي شغلي وو....


جواب:

1- در كلام خازنان وحي علیهم السلام براى زيارت اربعين حسيني علیه السلام بطور خاص توصيه به تشرف به صورت پياده نشده است.

2- مستند تشرف پياده در اربعين حسيني علیه السلام؛ فضيلت زيارت حضرتش در اين موسم و عموم فضيلت تشرف پياده براى زيارت حضرات معصومين علیهم السلام بخصوص حضرتش مي باشد.

3- تشرف پياده براى زيارت؛ محدود به يكي از حضرات معصومين علیهم السلام يا موسم زيارتي خاصي نمي باشد، ولذاست كه مي بينيم شيعيان عراق و كشورهاى عربي و نيز هند و پاكستان و افغانستان؛ در اوقات مختلف سال و براى زيارت ساير معصومين علیهم السلام (مثل حضرت امام رضا علیه السلام) نيز مشرف مي شوند، در عراق بخصوص سالي هفت هشت بار مردم به زيارت پياده حضرات معصومين علیهم السلام مشرف مي شوند (عاشوراء و اربعين و نيمه شعبان به سوى كربلا، و در وفات ولادت پيامبر صلی الله علیه وآله و نيز ولادت مولا علي علیه السلام و غديرخم و ولادت امام حسين علیه السلام به سمت نجف، و در ايام زيارتي امامين جوادين به سوي كاظمين علیهماالسلام، و در ايام زيارتي امام رضا علیه السلام به سوي مشهد، و در ايام زيارتي امامين عسكريين علیهما السلام به سوي سامراء).

4- و اما اينكه تشرف پياده در زيارت اربعين بيشتر از همه متداول بوده و شهرت داشته و رسانه اي شده است، بخاطر عموميت بيشتر اين موسم در عراق است، و به دليل مركزيت عراق و عتبات مقدسه در الگودهي به شيعيان ساير كشورهاى جهان؛ سبب شده است تا اين امر بطور كلي مورد توجه و اقبال همه شيعيان جهان قرار گيرد، و نيتجتا تا به امروز؛ فراتر از 22 مليون نفر هرساله به زيارت پياده اربعين حسيني علیه السلام مشرف مي شوند. عليرغم وضعيت حاد و بسيار خطير امنيتي عراق كه شركت در آن را به نوعي مواسات مخاطره آميز و جانبازي در راه معرفت الهي تبديل نموده است.

5- دلايل عموميت و رواج بيشتر تشرف پياده در موسم اربعين حسيني علیه السلام ميان شيعيان عراق چند جهت است:

الف: از روي مواسات: با حضرت امام حسين علیه السلام و خاندان و ياران در واقعه عاشورا و بعد آن؛ از سيلي ها و زخمها و زنجيرها و ضربتها و..؛ كه با اعمالى مانند خود مضروب نمودن در سينه زني و زنجير زني؛ و خود مجروح نمودن با شمشيرزنى و سنگ به سينه زني؛ انجام مي شود.

و چون در سفر اربعين به كربلا حضرات خاندان اهل بيت حسيني علیهم السلام حضور داشته اند، و مصائبي كه در آغاز سفر و در راه اسارت كوفه و شام كشيده اند؛ فلذا شيعيان از روي مواسات با حضرت زينب سلام الله علیها و ساير اهل بيت علیهم السلام؛ و براى همه رنجهاي اين سفر از پياده رويها و زحمتهاي ديگر آن؛ با تشرف پياده براى زيارت اربعين؛ با ايشان مواسات مي نمايند.

ب: در دوران صدام لعين؛ افزون بر محدوديتها و ممانعتهاي مختلف براى هر نوع عزاداري حسيني علیه السلام و اعدامها و زنداني نمودنها و آزار و شكنجه ها وو..، در سال 1397 هـ.ق با انتشار نيروها و تانكها و خودروههاى نظامي؛ راه كربلا را بستند و زائران را شهيد و مجروح نمودند، و عليرغم اين ممانعتها؛ مردم عراق هر طور بود از راههاي فرعي و بطور مخفي خود را براى زيارت اربعين حسيني علیه السلام به كربلا رساندند، و اين روش تا زمان سقوط صدام ادامه داشت، اين واقعه و اصرار و التزام پيوسته مردم عراق؛ سبب شد كه تشرف پياده براى زيارت در اين موسم اهميت خاصي پيدا كرده، و اين امر بعد از سقوط صدام ملعون (كه موانع برطرف شده بود) با وسعت بسياري برگزار شده، و تا كنون استمرار روزافزون داشته است.

ج: وسعت شركت شيعيان در تشرف پياده زيارت اربعين؛ سبب بيشتر رسانه اي شدن اين امر گرديده؛ و انعكاس وسيع جهاني آن موجب آشنايي و معرفت مردم بسيارى شده و بر شهرت و رواج آن افزوده است.

د: هميشه مردم عراق و روستاها و شهرها و قبايل و عشاير مسير زوار كربلا از شمال و جنوب عراق؛ در طول مسير حدودا هزار كيلومتري هر طرف؛ با برپايي مضيف و ميهمانخانه و يا نشستن سر راه زوار؛ و پذيرايي هر كسي بر حسب وسع خودش؛ (از سفره هاي اشرافي رؤساي قبايل گرفته؛ تا اطعام ساير مردم با غذاي مطبوخ و يا توزيع رطب و خرما و جاي و ميوه و آب و ديگر خدمات از استراحتگاه و درمان و ماساژ و تعمير و تامين لباس و كفش و انواع امدادها و خدمات) همواره زوار پياده حضرات علیهم السلام را پذيرايي؛ و بدين نحو مواسات مالي نيز نموده اند، كه برحسب آخرين آمار؛ در سال گذشته سه مليون مضيف و محل پذيرايي؛ در مسير جاده هاى منتهي به كربلا از هر سوي عراق؛ و سيصد هزار مضيف در منطقه كربلاي قديم و جديد؛ مشغول خدمت بوده اند، و هزينه بذل شده از سوي اهل حق در راه پذيرايي زوار؛ فزونتر از پنج مليارد دلار (پانزده هزار مليارد تومان) بوده است، فلذا به قدر وسعت و رونق بيشتر موسم اربعين؛ اين خدمات و احسانها نيز وسعت و فزوني داشته؛ و سبب شده تا فزوني و كثرت تداركات و مراكز پذيرايي و امداد؛ موجب پيوسته شدن مراكز پذيرايي و خدمات به زوار در طول مسير گرديده، و نتيجتا امكان شركت جمعيت بيشتري در اين موسم شود.

هـ: افزوني فراتر از 20 مليوني زائران پياده اربعين حسيني علیه السلام؛ و انعكاس جهاني اين موضوع در سالهاي اخير؛ سبب شده تا در جهت توجه به اين موضوع؛ تاثير تبليغي مضاعفي بر روي افكار عمومي جهان داشته؛ و موجب رساندن پيام اهل حق به جهانيان؛ و هدايت بسياري از مردم در سرتاسر جهان؛ و نيز تقويت عزم و جديت بيشتر شيعيان در اين امر گردد، اين موضوع سبب شده است تا تشرف پياده به زيارت در موسم اربعين؛ جنبه خاصي پيدا كرده، و بر اين اساس نسبت به التزام بر آن؛ بسياري تاكيد داشته باشند. ازين رو اقبال به سفر پياده اربعين؛ در ميان مردم جهان نيز بيشتر گردد.

6- با همه اين تفاصيل؛ و ضمن تاكيد بر ويژگي خاص موسم اربعين براى تشرف پياده به زيارت؛ اما بايد معلوم باشد كه شركت در برنامه زيارت پياده؛ محدود به اين موسم نبوده؛ ولذا زيارت پياده در ساير مواسم زيارتي؛ نه تنها هيچ منعي نداشته؛ بلكه مى توان بخاطر عذري (مانند ضعف بنيه و مزاج و مصادف شدن موسم زيارتي اربعين با ايام سرما و برف و باران) يا حتى بدون عذر نيز؛ در موسم ديگري از ايام زيارتي سال؛ در زيارت پياده شركت كنند. فلذا اگرچه تحمل مشقتهاي سفر مانند سرما و بيماري جزو آداب سفر زيارت بوده؛ و فضيلت عظيم و فراوانى دارد، اما از آنجا كه برخي از مردم (مانند بيماران و يا افراد حساس به سرما و كهنسالان يا بانوان يا خردسالان) بخاطر ضعف مزاج در اين شرايط آسيب ديده؛ بطوريكه يا بي طاقت شده و يا توان حفظ حال مناسب اين سفر در ايشان ضعيف گرديده؛ و يا توفيق بهره شان از زيارت كم شود، فلذا اين افراد مي توانند برنامه تشرف پياده به زيارت را در يك موسم زيارتي ديگر؛ اما در فصل غيرسرما و باران و برف؛ برنامه ريزي كنند.

7- نكته مهم ديگري كه در اين موضوع بايد توجه بشود آنست كه: اگرچه زيارت حضرات علیهم السلام در هر زماني شايسته بوده و فضيلت دارد؛ اما مواسم زيارتي كه در تعاليم مكتب وحي تاكيد شده است؛ اولويت دارد، فلذا زائران مشاهد مشرفه اين نكته را توجه داشته؛ و در برنامه ريزي هايشان سعي كنند كه در مواسم زيارتي خاص مشاهد؛ مشرف شوند، از شب جمعه و اوقات حج و عمره گرفته تا نيمه شعبان و ليالي قدر و عاشوراء و اربعين و ميلاد نبوي صلی الله علیه و اله و ساير ايامي كه بخصوص زيارت همه حضرات علیهم السلام يا يكي از ايشان توصيه شده است.


در خاتمه: خودم و همه زائران را به مواظبت بر آداب اين سفر معنوي و مواسات نورانى توصيه مى كنم:

الف: سعي بر افزوني و توسعه و تعمق در معرفت الهي (كه با حق معرفت حضرات معصومين علیهم السلام محقق است) داشته باشند.

ب: مراقبت بر اداى فرائض يوميه در اول اوقات آنها؛ و نيز ساير واجبات و پرهيز از محرمات بنمايند.

ج: بر منع تاثير خستگي و مشكلات سفر از كاهش شوق و رضايت و تسليم؛ و پيراستگي ذهن و خيال و دل از هرچه نالايق اين محضر نورانى است، و حفظ حال مناسب حضور حضرات معصومين علیهم السلام؛ بطور پيوسته مراقبت كنند.

د: رعايت تواضع و ادب در رفتار با ساير زوار؛ و پرهيز از خودنمايي و طرح تمايز مليتي و يا شخصيتي؛ و دورى از هر گونه بهره برداري صنفي و قومي و سوء استفاده هاى حزبي و سياسي؛ و اجتناب شديد از رفتارهايي مانند رفتارهاى رايج در فعاليتهاى انتخاباتي (پخش شعار و پلاكارد و عكس اشخاص)، و زنهار از هر گونه اموري كه بيرون از دايره خالص ذكر و معرفت الهى باشد.

هـ: بالاترين اجرها براى "خدمت به زوار: و توفيق بيشترشان به اين سفر و آداب آن مى باشد؛ مانند انواع خدمات به همه زائران؛ و به خصوص كساني كه در اثر عوارض سفر در زحمت افتاده اند.

و: تذكر و يادآورى مصائب اسراي اهل بيت علیهم السلام در سفر كوفه و شام.

ز: ياد خداوند با مداومت بر اذكار شريفه؛ و انجام تلاوات و زيارات و ادعيه و مناجاتها بقدر ميسور، و اشرف از همه اين نمونه ها؛ مراقبت از ذهن و خيال و دل؛ براى منع خطور هرچيز؛ و فراهم شدن زمينه براى تحقق ياد حقيقي خداوند مى باشد. [شمارة ثبت: (1524) منبع: المسائل الإنترنتية]

وفقنا الله و ايّاكم لخالص الأعمال الصّالحة وقبولها عند الله تعالى. آمين ربّ العالمين و الحمدلله ربّ العالمين.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

اولويتهاى اعمال در محدوديتهاى اوقات

پستتوسط aelaa.net » پنج شنبه جولاي 16, 2015 12:09 pm

سؤال:
سلام علیک، با عرض تسلیت به مناسبت ضربت خوردن و شهادت حضرت مولی الموحدین علی بن ابی طالب علیه السلام خدمت حضرات مقدسه معصومین علیهم السلام خصوصا حضرت
صاحب الزمان منه السلام و همه ی شیعیان و محبین اهل بیت علیهم السلام و حضرت عالی و با آرزوی این که در شب های قدر فرج حضرت مولا منه السلام به زودی های
زود مقدر گردد و بهترین خیرات رقم بخورد و برای شما هم سلامتی و عافیت و طول عمر با عزت و توفیقات بیشتر عنایت گردد

سوالی هم بود خدمت شما عرضه می شود
با توجه به فضیلت تلاوت هزار مرتبه سوره قدر در این شب های نورانی و حدود 2 ساعت و نیم زمانی که می خواهد فی المجلس به جا آورده شود
و از آن طرف با توجه به حضور عموم مؤمنين در مجالس عمومى و حسینیه ها و تكايا و مساجد؛ براى عموم عملا این مقدار زمان حاصل نمی شود که فی المجلس انجام بگیرد، آیا راهکاری برای توفيق این فیض می باشد
حدود اذان مغرب ساعت 8:30 می باشد،
برنامه احياء ليالي قدر در مجالس علويان در بلاد مختلف؛ حدود دو ساعت بعد مغرب است
در شهر ما شب 21 ماه مبارک از ساعت 10:15 دقیقه و شب و در شب 23 ماه مبارک رمضان از ساعت 9:45 شب كه در مساجد و حسینیه ها و تكايا برگزار می شود
و برنامه احياء به صورتی برنامه ریزی شده است که حدود يكساعت و نيم قبل از فجر هر شهر تمام شود
مثلا در شهر ما ساعت 3 سحر به اتمام می رسد
و لذا نه قبل و نه بعد مجلس؛ 2 ساعت و نیم وقت نیست که فی المجلس این سوره شریفه تلاوت گردد لذا این سوال مطرح گردیده است
ريز برنامه های شب های قدر در مجالس علويان در بلاد مختلف
1 - تلاوت قرآن در اول جلسه
2 - بعد 70 مرتبه استغفار
3 - مرتبه صلوات 100
4 - دعای افتتاح
5 -دعای جوشن کبیر
6 - فرصتی بیست دقیقه ای برای به جای آوردن اذکار و یا نمازهای مستحبی و استراحت
7 - زیارت امام حسین علیه السلام
8 - و ادعیه های مختلف شب های قدر
9 -حدود 30 دقیقه بیان معارف الهي و یا خواندن مقتل حضرت مولا علي عليه السلام
10 - مصیبت خوانی کوتاه مداحان
11- و دعاء رفع مصحف (قرآن بر سر كذاشتن)

جواب:
عليك السلام

1- اعظم الله اجورنا بمصيبة مولانا اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب عليهما السلام

از تسليت شما متشكرم

2- براى برسيدن مطالبي كه مربوط به برنامه ريزي جهت امور محدود به اوقات و مناسبتهايي است كه نياز به ترتيب امور قبل از وقت دارد
جند روز قبل از موعد انجام آنها اقدام كنيد، ضمن بيكيري در فواصل،
جون بنحوي كه اقدام كرده ايد غالبا به وقت خودش نتيجه حاصل نمي شود
به جند جهت:
الف: مشكلات اتصالات و قطعيهاى طولاني و مستمر نت ووو در برخي بلاد
و نيز محدوديتهاي موجود كه ايميلهاى حاوي برنامه كاهي عمدا بسيار دير و بعضا بعد وقت مي رسد
ب: مواجه شدن با ترافيك و تراكم كارهاى در نوبت خصوصا در ايام مخصوص
ج: مواجه شدن با زمان انقطاع مرجع باسخكويي سؤالات در اين اوقات از ارتباطات و باسخكوييها؛ بخاطر مناسبتهاى مثل شب قدر
و اينها جز عوارض جسمي ووو ايشان است

3- قبلا در جوابيه ها باسخ داده شده است
كه برنامه مجالس عمومى؛ متناسب با شرايط عموم و بقدر مواردي كه عموم افراد دنبال بجاى اوردنش هستند بايد باشد
بقيه برنامه ها برحسب عزم و تصميم فردي اشخاص و توانايي و توفيقشان است كه در برنامه عمومى وارد نبايد بشود

البته برنامه هاى رسيده براى اين اوقات مباركه؛ بعضا در عرض يكديكر بوده و نمي شود همه انها طولا بجا اورده شده و يا جمع شود
ولذا شخص ناكزير از انتخاب و برنامه ريزي شخصي است

4- يا برخي اعمال محدود به اين شب نيست كه حتما در محدوديت وقت در برنامه ليلي قدر كنجانده شود
مثلا دعاى جوشن كبير؛ محدود به ليالي قدر نيست
و كافي است در سه شب از ماه مبارك خوانده شود
بس شخصي كه قصد انجام برنامه هاى ديكري مثل صلاة قيام (شامل صد ركعت شبها)، يا هزار سور قدر، يا صد بار سوره دخان، و نيز تلاوتهاى ديكر اين شبها، يا دعاهاى ماثوره اين شبها و عموم ليالي ماه مبارك را دارد
دعاى جوشن را براى شبهاى ديكر مي كذارد
اينكه دعاى جوشن در مجالس عامه ناس؛ جزو برنامه عمومي شده؛ بخاطر اين است كه عامه مردم همين شبها را فقط در مجالس حاضر مي شوند، فلذا براى اينها در اين شبها مقرر و رايج كرده اند
اما شخص با انكيزه مى تواند انرا براى شبهاى ديكر بكذارد؛ و وقت انرا براى اعمال انتخابي (اضافه بر برنامه عموم) بكذارد

5- يا مثلا اكر جلسه عمومى دعاى ابوحمزه مي خوانند،
او هم مى خواهد بخواند ولى ضمن جمع با اعمال انتخابي ديكر،
مى تواند به اعمال انتخابيش مشغول شود، تا اينكه به زمانى مجلس برسد كه (بقدر اينكه دعاى ابوحمزه را به تنهايي بخواند)،
قبل از اخر وقت ابوحمزه، و در اينجا همراه مجلس؛ ابوحمزه را خودش سريعتر مي خواند (نه به تفصيلي كه خواننده عمومى دعا مي خواند)،
بدين روش؛ هم در مجلس ابوحمزه شركت كرده، هم دعاى ابوحمزه خوانده، هم اعمال انتخابي را در فضاي روحاني مجلس بجاى اورده است.

6- و همنيطور اكر شخص قصد انجام صلاة قيام يا هزار سوره قدر و صد سوره دخان را دارد،
به نحو فوق در جنين مجلسي مي تواند اقدام نمايد.

7- البته براى حفظ اجتماع مؤمنين و منع از تفرق افراد؛
و هم اينكه كاهي افراد در تنهايي سست شده؛ و در مجلس عمومي بيشتر موفق مي شوند
متصديان بركزاري مجالس؛ مى توانند كوشه اى از انتهاى مجلس را بقدر اين افراد؛ اختصاص داده،
و يا اكر اختصاص داده نشده؛ شخص خودش بدانجا برود،
بطوري كه هم شخص جزو جمعيت باشد نه در جاي جدايي، هم از فضاي معنوي مجلس استفاده كند، هم مزاحم مجلس و سبب تفرق حواس جمع نباشد،

8- اين دسته از افراد زودتر از وقت شروع عمومي مجلس بيايند،
و با انجام افطارى مختصر، در كوشه مزبور مشغول اعمال انتخابي خود بشوند، و در وقت منظور؛ به جمع ببيوندند.

9- اين روش (انجام اعمال انتخابي در مجلس عمومى) در صورتي قابل عملى است كه يا اعمال مزبور نشسته باشد،
و يا اينكه در اعمال داراى قيام مثل نوافل؛ نبايد مساحت مجلس مزبور خيلي كوجك باشد،
مثلا در يك محل كمتر از شصت هفتاد مترى نمي شود كوشه اى به نماز ايستاد و سبب تفرق حواس نشد،
در اين موارد در اتاق جداكانه اكر فراهم بود، و الا در مكان شخصيش موارد انتخابي را بجاى اورده و سبس در وقت مورد نظر به مجلس عمومى ملحق مي شود

10- دستورالعملهاى وارده براى اعمال اين شبها، همه جرو يك حديث و به عنوان برنامه يك شخص در يكشب نرسيده،
و محصول احاديث بسياري است كه براى افراد مختلفي بوده؛ كه جه بسا هر كدام از اعمال يا جند عمل براى يك شب منظور بوده است نه همه انها براى يكشب،
فلذا مؤمنين معمولا ناكزير از انتخاب مى باشند

11- اما با همه اينها؛ امكان جمع اعمال هرجقدر بيشتر (از محاسبه و جمع زمان اعمالهاى مختلف) وجود دارد،
و نبايد انرا غير ممكن و دور از دسترس دانست،
ولي اين امر مرهون جند جهت است:
- توفيق الهى
- تحصيل مقدمات توفيق؛ از مراقبت و اعمال مناسب توفيق شدن؛ در روز و ساعات قبل ان
- سختكير بودن بر صرف اوقات و مراقبت دقيقه ها -
و اينكه بسيارى از اوقات قابل توجه در حد ساعات؛ مى تواند در فواصل اعمال و لابلاي انها؛ و با اندك مشغوليتى از دست برود
- سريع و بيوسته بجاى اوردن اعمال،
- برهيز از انصراف حواس ولو لحظه اى به اطراف و غير برنامه خود،
مجموعه ثانيه هاى از دست رفته؛ غالبا به ساعت و ساعات منتهى مي شود
- طى الزمان؛
اين امر اكرجه بطور ملكه مستقر و بنحو مستمرش؛ از مراتب عاليه اهل معنى است،
ولى بطور موردي ان (با عنايت الهى و تلاش مؤمنين و رعايت نكاتي مثل انجه بيان شد) امكان نصيب شدن و بهره منديش براى موفقين اهل جديت هست،
و اين امر مجرب مجرب است،
و با رعايت موارد مزبور در عمل؛
شخص مي بيند اين توفيقات را؛ كه تدريجا به او عنايت مي شود،
ابتدا از نتايج مديريت زمان و مصرف بهينه ان،
سبس اتساع زمان؛ بطوريكه به اعمالي موفق مي شود؛ كه قبلا جمع انها برايش ميسر نبود،
يعني براى او زمان وسعت مي يابد، ضمن اينكه در اطراف او زمان بقدر معمول مي كذرد،
البته از شرايط مهم اين امر كتمان است، كه درباره برنامه و تجربه اش احدي مطلع نشود.
و مداومت بر اين نكات و توفيق اتساع زمان؛ سبب بهره مندي بيشتر و بيشتر شخص مى كردد، ان شاء الله،
شخصى مي كويد: در طواف بيت الله به شخص محترمى برخورد كردم با خودم كفتم همراه ايشان بشوم تا از نورانيت ايشان نيز بهره ببرم
مي كفت او حافظ قرآن بود و من هم حافظ بودم، او شروع كرد به تلاوت قرآن از ابتدا و من آيه به آيه كوش مي دادم ضمن اينكه مراقب بودم حساب تعداد اشواط طواف را نكهدارم مي كفت شوط هفتم كه طواف تمام شد او قرآن را ختم كرده بود و من آيه به آيه اين ختم تلاوت را شنيده بودم!
با اينكه ختم تلاوت در نحوه سريع حداقل هشت ساعت وقت مي برد، و طواف در شلوغترين موسم و كندترين حركت و دورتين شعاع دايره طواف؛ كمتر از يكساعت است. [شمارة ثبت: (1525) منبع: المسائل الإنترنتية]

خداوند همه ما را از موفقين و فائزين قرار دهد،
و هو الموفق المعين
آمين رب العالمين

موفق باشيد
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

حكم نماز واجب؛ قضاء؛ مستحب براى شخص عليل

پستتوسط aelaa.net » جمعه جولاي 31, 2015 7:57 pm

سؤال:

​بسم الله الرحمان الرحیم، سلام علیکم و رحمة الله، طاعات و عباداتتان مقبول حقتعالی
از حضورتان سوال داشتم، خواهشمندم راهنمایی ام بفرمایید

1- بنده دیماه سال 1391 تصادف نمودم و پای چپم از چند ناحیه (لگن، زانو و​​ ساق) دچار شکستگی شده و مدتی فیکساتور خارجی و هم اکنون فیکساتور داخلی به استخوانهای لگن و زانو بسته شده است؛ بنا به وضعیت جسمانی ام در حال حاضر و اینکه به تدریج با فیزیوتراپی و.. توانایی های حرکتی ام تا حدی برگشته در انجام فریضه نماز با تحمیل فشار موفق به انجام سجده کامل در نماز به شکل وضعیت قرار گرفتن پیشانی برمهر و کف دو دست و سر انگشتان شست پا بر زمین شده ام.
اما چون ادای نماز به صورت کامل قیام رکوع و سجود کامل؛ باید بدن متحمل فشار زیادی بر دو دستم برای از زمین بلند شدن و زانوی پای چپم برای انجام سجده که اینها خود باعث دردهایی در ناحیه کتف و هر دو پا می شود؛ من در ادای نماز قضا و مستجب دچار مشکل شده ام که آیا ادای نماز قضا و مستجبم باید به صورت فریضه باشد یا بنده اجازه دارم نماز قضا و مستجبم را به صورت نشسته و سجده بر مهری که بر پایه مستقر است انجام دهم؟
ناگفته نماند که قبل از اینکه مصدع اوقات شوم در ​كتاب آئين برگزيده قسمت نماز قضا بررسی نمودم اما رفع ابهاماتم نشد

​جواب:
عليك السلام
وضعيت طبيعي حركات نماز را كه آشنا هستيد
تكليف مؤمن؛ انجام نماز به صورت طبيعي در شرايط طبيعي است
در شرايط اضطراري؛ بقدري كه براى او ممكن و ميسر است؛ هرجه نزديكتر به وضعيت طبيعي بجاي اورد
و مي تواند صورت و وضعيتي را كه قادر نيست؛ و يا براى او ضرر قطعي دارد؛ يا مشقت بسيار دارد؛ ترك كند
بشرطي كه مشكل او طوري است كه در غير نماز هم اين محدوديت را رعايت مي كند
نه مثل بعضي از انهاييكه باها يا كمر شان درد مي كند؛ و همه جا مي روند و بلند و كوتاه مي شوند و سربا هم مي ايستند و با اين و آن حرف مي زنند؛ اما وقتي به مسجد و نماز مي شود همه صندلي دارند؛ و مهر به بيشاني مي كذارند؛ يا ركوع و سجود اشاره اى مي كنند

​اين تكليف براى اداء نماز واجب است

اما براى قض​اى نماز واجب جديد (كه مثلا نماز صبحش قضا شده كه قبل از نماز واجب بعدي بجا اورده مي شود)؛ در اين مورد هم مثل نماز اداء رفتار مي كند

​اما​ براى نماز قضاء كذشته قديم؛ بس انرا به تاخير مي اندازد به وقت سلامت از اين وضعيت؛ مكر كسي طوري عليل شده باشد، كه اميد خوب شدن و انجام به صورت طبيعي ندارد؛ بس مي تواند به همين وضعيت مانند نماز واجب بجاي اورد

​اما نماز مستحبي؛ به هر قدري كه راحت است بجاى مي اورد
​مكر نماز مستحبي كه با نذر يا قسم يا عهد بر خود واجب كرده باشد، كه مثل حكم نماز قضاء عمل مى كند،
بس اكر وقت انجامش فوري است؛ مانند حكم مربوط به نماز واجب عمل مى كند،
و اكر براى انجامش فرصت دارد؛ بس انرا به تاخير مي اندازد به وقت سلامت از اين وضعيت؛
مكر كسي طوري عليل شده باشد، كه اميد خوب شدن و انجام به صورت طبيعي ندارد؛ بس مي تواند به همين وضعيت بجاي اورد؛ مانند حكم نماز واجب عمل مى كند. [شمارة ثبت: (1526) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

حكم نجاست الكل مواد تنظيفي سطوح

پستتوسط aelaa.net » جمعه جولاي 31, 2015 8:03 pm

سؤال:
2- در مورد نجاست و طهارت اقسام الکل سوالی از خدمتتان داشتم
در تالار پاسخ برگزیده قسمت پاکی و پاکیزگی در جواب سوال اینکه:
آیا الکل صنعتی که در انواع ادکلن ها و عطرها و برخی رنگها و داروها و غیره بکار می رود، پاک است یا خیر؟
در جواب آمده :
بنابر نظر متخصصین و حصول علم و وثوق از نظر ایشان الکلها اقسامی دارند: بعضی مسکر بعضی مهلک و غیره اینها، آنچه در داروها و عطر و ادکلنها و لوازم آرایشی و بعضی از نوشیدنی ها به عنوان حلال و غیر ان بکار می رود از قسم الکل مسکر می باشد، و آنچه در ساخت بعضی رنگها بکار می رود اگر به نحوی سمی بوده که قبل از اسکار مهلک بوده، ولذا اسکار آن معلوم نمی باشد، و یک قسم که به اصطلاح علم شیمی الکل محسوب می شود، و بعضی از اجزای مواد قندی و حتی میوه ها را تشکیل می دهد، قسم اول پاک نبوده قسم دوم محکوم به طهارت، و قسم سوم به حالت ضمنیت با ماده اصلی آن، نیز پاک می باشد مگر اینکه جداگانه استخراج و نتیجه اسکار از مصرف منتوج آن حاصل شود که نجس می باشد.

مشکلی که برای اینجانب پیش آمده مربوط به مواد بهداشتی از قبیل شوینده ها پاک کننده و جرم گیرها و شیشه پاکنها و اسانس داخل مواد شوینده مثل نرم کننده لباس می باشد
که آیا الکل های بکار رفته در این مواد جزو قسم دوم یعنی سمی و مهلک می باشد ومحکوم به طهارت است یا خیر؟
و اگر الکل بکار رفته در این موارد از نوع نجس بوده آیا سطوحی که با این مواد پاک شده است (مثل شیشه ها و...) چه حکمی پیدا می کند.

​جواب:
در تالار باسخ بركزيده نام نوع الكل مسكر و الكل سمي معرفي شده است
به راهنماي تركيبات ساخت ان محصولات مراجعه كنيد و ببينيد جه الكلي مصرف شده اس​ت؛ طبق حكم خودش عمل كنيد
اكر سطوح مربوطه در معرض تابش افتاب يا آتش بوده و برانها تابيده است؛ تماس با انها ديكر نجس نمي كند [شمارة ثبت: (1527) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

تشخيص مصرف خيرات و تبرعات

پستتوسط aelaa.net » جمعه جولاي 31, 2015 8:12 pm

سؤال:
سلام وقتتون بخیر طاعاتتون قبول در گاه حق
سوال من در مورد صدقه ی جاریه است می خواستم بدونم اگر کسی به نیت صدقه جاریه به این مراکزی که مسئول مدرسه سازی و مسجد سازی و...هستند و شماره حساب ارائه می دهند برای کمک و مشارکت در ساخت و ساز اینگونه مکانها پول واریز کند ولی مطمئن نباشد که این پول در این راه هزینه می شود یا نه،ثواب صدقه ی جاریه برایش محسوب می شود یا نه؟
و سوال دوم اینکه مصادیق صدقه ی جاریه به نظر شما چه مواردی است که فرد بتواند در این راه هزینه کند؟
با تشکر
یا علی


جواب:
عليك السلام

1- هميشه اينطور نيست كه ان مراكز معلوم نباشد جه مصرفي مي كنند،
البته در بسيارى از موارد اين مشكل هست؛ كه بخش عمده هزينه ها صرف امور و تشريفاتي قبل از هدف مورد نظر خيرات (مثل كارمند و و ساختمان و دستكاه دريافت كننده ووو...) مي شود. همجنانكه معروف است كه يك سوم موجودي صندوقهاى صدقات كه در خيابانها نصب است، به ماموريني داده مي شود كه انها را جمع اوري مي كنند، يا نحوه مصرف نذورات ضريح رضوى عليهم السلام (كه عليرغم نيازمندي ميليونها زائر به محل اقامت و وسايل رفاهي ضروري و اطعام) اما صرف تشريفات و تزيينات فاقد اولويت مي كردد.

در هر صورت؛ شخصي كه مي خواهد نتيجه بكيرد؛ بهتر است كه به جايي بدهد كه بداند صرف هدف مورد نظرش مي نمايند.

2- موضوع مصرف و نحوه بهره برداري آن و شدت ضرورت، و خُدايي تر بودن مصرف؛ در نتيجه بردن از اين انفاق و خيرات تاثير دارد،
فلذا بعد از احراز جهت اول؛ موردي انتخاب شود كه اين جهات (مذكور در اين بند دوم) در آن هرجه بيشتر رعايت شده است،
مثلا بسيار فرق مي كند كمكها صرف توسعه مدرسه اى بشود كه مي خواهند در آن سالن تثاتر درست كنند، يا آلات ورزشي و تفريحي انرا نو يا متعدد نمايند،
با موردي كه بناست در روستاي دورافتاده اى مدرسه بسازند؛ آن هم در حد ديوار و سقف؛ براى اينكه كودكان مجبور نباشند براى درس بياده به روستاى ديكر بروند، يا مثلا محلي كه حمام ندارد و مردم سالها حمام نرفته اند،
و همجنين فرق مي كند صرف توسعه مسجدي در شهرى بزرك بنمايند؛ كه مثلا كاشيكاري و نماي سنك مرمرش را درست كنند و برايش مناره بسازند، با جايي كه مسجد اصلا نيست در حالي كه نمازكزار هست، و نياز به ساخت جاي ساده و تميز و مجهز به وضوخانه مى باشد.

3- جهت سوم: به قدري كه اصل انفاق و خيرات مهم است، مباشرت خود شخص در انجام آن انفاق نيز ارزشمند است،
در تعاليم مكتب وحي آمده است كه: كسي كه بدست خود انفاق مى كند؛ در دست خداوند صدقه اش را مي كذارد، ولذا حضرات معصومين عليهم السلام، با اينكه فرزندان و ياران و خدمتكاران داشته اند؛ اما خودشان شخصا در اين امر مباشرت مي نمودند، فلذا ارزش اين جهت نبايد مغفول بماند.

4- ازين رو؛ ما نيز بر همين نهج شريف عمل نموده، و برنامه اى براى بذيرش اموال انفاق و خيرات نداشته؛ و خود اشخاص را راهنمايي مى كنيم؛ تا در جاهاى مناسبتر و ضروريتر بدست خودشان صرف كنند.

5- از ضروريترين مصارف؛ امر دين و معنويت مردم است،
و از ميان مصارف ديني؛ موضوع يادكرفتن ضروريات ديني (صحت نماز و تلاوت و معرفت الهى) است،
عليرغم فراواني مراكز ديني؛ و وفور برنامه هاى دينى كوناكون؛ اما اين ضروريترين امر لازمه مسلماني و ايمان مردم؛ بسيار مورد غفلت است،
و مى بينيم كه غالب مردم (حتى افراد متدين و سالها اهل نماز جماعت و استماع منابر دينى) در اين امر مهم كاستي داشته و نياز به كمك دارند.

6- فلذا مناسبترين و خُدايي ترين مورد مصرف؛ كه انجامش بدست خودتان هم ميسر است،
اينكه حداقل در محل و منزل خودتان مجلس توسلي اقامه كنيد؛ كه در آن تصحيح و تدقيق اذان و نماز و تلاوت و آموزش معرفت الهى بشود،
و اكر خودتان هم براى امر تدريس و اموزش ان امادكي نداريد؛ شما مجلس را اقامه كنيد، معلم آن از ميان مؤمنين و مؤمنات بيدا مي شود. ان شاء الله

7- البته اين مثال برحسب كمترين هزينه بيشنهاد شد،
و در صورتي كه برنامه شخص و محدوده نذر و صدقات و خيرات وى مشخص باشد؛ برحسب آن؛ و به صورت دقيقتر مى شود راهنمايي كرد.

خداوند توفيق انجام عمل خير؛ و ايجاد بناي خير ماندكار؛ به شما عنايت فرموده، و آنرا از شما قبول نمايد. [شمارة ثبت: (1528) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

تلاوت أُنس

پستتوسط aelaa.net » سه شنبه آگوست 04, 2015 11:00 pm

سؤال:

 بجز برنامه تلاوت ترتيبى و ختم قرآن كريم ماهانه، و تلاوتهاى توصيه شده در شرع شريف به مناسبت اوقات مختلف سالانه؛ و نيز قرائت در فرايض و نوافل و تعقيبات روزانه، افزون بر اينها؛ شوق داريم كه با سور و آيات قرآنى؛ ارتباط بيشترى داشته؛ بلكه به بركت آنها توفيق انس مخصوص با صاحب كلام يعنى حضرت حق متعال داشته باشيم.
 در بسيارى از سور و آيات قرآنى؛ به مناسبت شأن نزول آيات الهى؛ و وظيفه ابلاغ و رسالت حضرت رسول اللهى ؛ مى بينيم كه يا خطاب آيات شريفه به كافران و ملحدان و مشركان و منافقان و فاسقان و ظالمان و..... همه بيگانگان از محضر حق (تعالى شانه) مى باشد، و يا فضاى آيات و سور شريفه؛ تهديد و وعيد و بيم و انذار الهى نسبت به آنها؛ بخاطر پندار و گفتار و كردار ايشان است.
 در اجوبه نفيسه؛ برگرفته از تعاليم مكتب وحى؛ آموخته ايم كه: تلاوت قرآن كريم بايد همراه با تذكر معانى؛ و رعايت حال فضاى آيه شريفه؛ و خطاب الهى به مناسبت آن باشد.
 با اين اوصاف؛ از آن سور و آيات كه در آنها ذكر اغيار و بيگانگان؛ و ياد آنها و پندار و گفتار و كردارشان (كه برهم زننده خلوت أُنس با حضرت محبوب حقيقى؛ الله تعالى است) بوده، و مقتضاى تلاوت آن سور و آيات؛ ارتباط با فضاى خوف و خشيت الهى؛ و برائت (از دشمنان) و استعاذه (به حق تعالى) مى باشد؛ نمى توانيم بهره انس (شيرين) با خداوند داشته باشيم، اين مانع براى افرادى (كه تذكر و حضور قلب عميقى در وقت تلاوت دارند) شديدتر شده؛ و حالت سخت و سنگينى به ايشان دست مى دهد، و در صورت ابتلاى به عوارض جسمى قلبى؛ چه بسا اصل تلاوت نيز براىشان دشوار مى گردد.
 با توجه به نكات بالا؛ سؤالات بنده اين است كه:
1- افزون برتلاوت روزانه و ماهانه و سالانه؛ آيا مى توان چنين تلاوت انتخابى و برگزيده اى داشت؟
2- آيا سوره هايى در قرآن كريم هست كه خالى از صحبت و ياد بيگانگان (كافران و ملحدان و مشركان و منافقان و فاسقان و ظالمان و تبهكاران و دشمنان.....)؛ و زجر و بيم و انذار و هشدار و عذاب آنها؛ و فضاى غضب و قهر و خشم الهى باشد؛ تا بتوان با آن سوره هاى قرآنى (و آن نوع كلام آسمانى و چنان سخن نرم خداوندى) بيشتر با حضرت حق أُنس (دلنشين) گرفت؟
3- آيا اين گزينش و انتخاب را مى توان در تلاوت آيات سرتاسر قرآن كريم إعمال نمود؟

جواب:

1- همانطور كه خداوند متعال؛ فرستاده خود حضرت محمّد مصطفى (صلى الله عليه وآله) را به "بشير (بشارت دهنده)" و "نذير (هشدار و بيم دهنده)" توصيف فرموده، آيات شريفه قرآنى نيز از هر دو دسته (بشارت و إنذار) مى باشند.

2- هرچند با توجه صَرف بيشتر اوقات حضرت رسول الله (صلى الله عليه وآله) به مواجهه با بيگانگان جهت انصراف از باطل؛ و بيرون آمدن آنها از تاريكى و ظلمت؛ آياتى كه سخن از بيگانگان و دشمنان و گمراهان بوده و داراى فضاى بيم و انذار است؛ بيشتر به نظر مى آيد.

3- البته در تربيت نفوس هم؛ مطالعه هر دو دسته آيات لازم بوده، چه اينكه "خوف" و "رجاء" دو بال هدايت و پرواز انسان است.

4- كسى كه تلاوت ترتيبى همه آيات قرآنى را داشته، و انتخاب او در تلاوت ناشى از إعراض نبوده؛ پس همانطور كه تلاوت انتخابى به مناسبتهاى مختلف در اوقات و مقامات (زمانى و مكانى) مختلف داشته؛ و عمل وى بسيار هم پسنديده بوده؛ و برآن مأجور نيز مى باشد، همچنين مى تواند تلاوتى انتخابى و گزينشى بر حسب معانى و موضوعات آيات نيز داشته، و سور و آياتى را بر نحو فوق الذكر هم انتخاب و تلاوت نمايد.

5- اما درباره وجود چنين سوره هايى بايد بگويم: بله، به قدرى كه الآن حضور ذهن است؛ اقلا 9 سوره قرآنى هست كه خالى از ذكر: وعيد و عذاب و انذار و فضاى خشم و غضب الهى بوده، و داراى فضاى انس موصوف مى باشد، همچنين اقلا پنج سوره قرآنى است كه افزون بر اين جهت؛ حتى از ياد بيگانگان (كافران و ملحدان و مشركان و منافقان و فاسقان و ظالمان و تبهكاران و دشمنان و.....) نيز فارغ بوده، و داراى فضاى انس مطلوب بطور تام و تمام است.

6- اين 9 سوره از اين قرار است: {الحمد - الجمعة - الحجرات - قريش - الضحى - الشرح - القدر - النصر - التوحيد} كه پنج سوره اخير همان سوره هاى با فضاى انس مطلوب و تام و تمام است.

7- البته همانطور كه مى دانيد، معدود بودن اين موارد؛ بخاطر تمركز سؤال بر سوره هايى است كه تمام آياتش داراى اوصاف مذكوره باشند، اما آيات شريفه با آن اوصاف؛ پس بسيار مى باشند، كه در سرتاسر سوره هاى قرآن منتشرند، بلكه سوره اى از سوره هاى قرآن نيست كه خالى از آيات موصوفه باشد، كه با تأمل در معانى و تحقيق موارد؛ مى توان به مجموعه آن آيات مباركه دست يافت.

8- شايان ذكر است كه اگرچه موارد مطلوب (در درجه اول) در آيات شريفه خالى از عذاب و انذار و ياد بيگانگان بوده،
و سپس (در درجه دوم) آيات حاوى بشارات و سخن با محبوبان الهى (انبياء و اوصياء و اولياى الهى) و نيز مؤمنان و صالحان و مخلصان و بندگان حق؛ مى باشد،
اما همه موارد در اين آيات خلاصه نشده، بلكه برخى ديگر از سور مباركه قرآنى نيز مى توانند از همين قسم محسوب شوند؛
و با اينكه در آنها اشارتا سخن از بيگانه اى هست، اما فضاى كلى سوره ايجابى و بشارت آميز است، و اما آن ذكر بيگانه؛ در جهت تقويت بشارت است، مثل سوره شريفه "الكوثر" كه سرتاسر اين سوره مباركه؛ بشارت و أُنس است، و اگر از "شانئك" و "الأبتر" هم سخنى مى شود، براى تحكيم بشارت و عطاى عظيم الهى است، كه "بدگوى؛ ناچيز و بى نسل و ثمر است"، و اين خود نوعى بشارت بوده؛ كه با "سرانجام دشمن" بيان شده است.
يا سوره "العصر" كه اگرچه در آغازش سخن از زيانكارى بشر است، اما در ادامه "استثناء كردن" مؤمنان و صالحان و صابران است، بلكه سخن از زيانكارى عموم بشر براى بيان انحصار موفقيت در ايمان و عمل صالح و صبر بوده، و براى نشان دادن اهميت اين بشارت عظيم و منحصر به واجدان آن (يعنى مؤمنان صالح و صابر) است.

9- خداوند همه ما را از انس تام و تمام با حق تعالى و كلام او بهره مند فرمايد. [شمارة ثبت: (1529) منبع: المسائل الإنترنتية]

تلاوت أُنس:
viewtopic.php?f=36&t=10430&p=52712#p52712
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

نماز جماعت

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه نوامبر 08, 2015 7:02 pm

سوال:
سلام علیک
یک سوال در رابطه با نماز جماعت می باشد در سوالات جماعت که در سایت
بارگزاری شده بود موضوعش در رابطه با مامومین و تکلیفش مشخص شده بود
ولیکن در رابطه با امام جماعت نبود
سوال این است
در صورتی که صفوف نماز جماعت تشکیل گردد و در حین نماز کلیه صفوف تکمیل
گردد ولی تعدادی دیگر به جمعیت برای شرکت در نماز جماعت افزوده شوند ولی
برای قرار گرفتن در صفوف جا وجود نداشته باشد ولی امام جماعت با توجه به
فضای مناسب در پیش رو می تواند با یک حرکت به طرف جلو فضای زیادی برای
پیوستن آنها به نماز جماعت ایجاد کند آیا امام جماعت مجاز به این کار می
باشد ؟
اگر امام جماعت مجاز به این حرکت باشد
کدامیک از مامومین (آنهایی که قبلا اقتدا کرده اند و یا آنهایی که تازه
رسیده اند) باید پشت سر امام جماعت قرار گیرند آیا تفاوتی در حکم می کند
که کدامیک پشت سر امام جماعت را بعد از حرکتش پر نمایند؟
با تشکر

جواب:
عليك السلام
مانعي ندارد تقدم امام جماعت،
و اصل اين است كه صف اول بدنبال او؛ و بقيه صفوف بدنبال ايشان تقدم نمايند [شمارة ثبت: (1530) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال:
با تشکر
از ارسال جوابیه سوال امام جماعت
سه سوال دیگر پیرامون نماز جماعت رسیده بود خدمت شما ارسال می نمایم

1 - اگر در مکانی نماز جماعت برپا می گردد و قبله نسبت به مکان برپایی
نماز جماعت زاویه دار می باشد یعنی صاف نمی باشد و بانوان در کنار آقایان
در آن طرف پرده قرار دارند و صف اول بانوان هم طولانی می باشد و در اثر
این طولانی بودن انتهای صف آنها نسبت به مکان جلوتر از ابتدای صف اول
آقایان می باشد (البته نسبت به قبله دقیقا در یک صف کاملا صاف قرار
دارند) آیا قرار گرفتن بانوان در انتهای صف اول که به ظاهر مکان این حالت
را ایجاد می کند اشکالی پیدا می کند؟

2 - اگر در جایی نماز جماعت برپا گردد ولی برای قرار گرفتن برای بانوان
فقط در پشت سر آقایان جا می باشد قرار گرفتن بانوان در صف اول پشت سر
آقایان ثواب صف اول پشت سر امام جماعت را دارد؟

3 - اگر در سفر و یا مکانی اتفاقی به همراه همراهان قرار گرفتیم و نماز
جماعت برپا گردید و امکان این که بانوان نیز در صف اول قرار بگیرند وجود
داشته باشد ولی با توجه به شرایط پرده نیست که حائل بین آنها باشد آیا می
توان در انتهای صف آقایان یکی از محارم و یا حلال یکی از بانوان بایستد و
با کمی فاصله که اتصال بین آقایان و بانوان قطع نشود آن بانویی که محرم
یا حلال او در انتهای صف آقایان می باشد در ابتدای صف بانوان بایستد و
بقیه بانوان در کنار او قرار گیرند؟


جواب:
عليك السلام

1- جواب سؤال اوّل:
اكر اتصال بانوان به امام جماعت مستقيما باشد
مثلا برده بين مردان و زنان دقيقا بشت سر امام جماعت و ميان كتف او باشد
در اين صورت صفوف زنان وابسته به مردان نبوده و مستقلا متصل است
اما نبايد طوري باشد كه تقدم زنان بر مردان مشهود باشد
و در هر صورت نبايد صف اول زنان مساوي يا متقدم بر امام جماعت باشد
و بهتر است امام جماعت در نقطه اى بايستد كه سمت تمايل قبله است و صف اول مردان هم بشت سر او منعقد شود تا صف اول زنان متقدم بر صف اول مردان نشود تا تسويه صفوف هم رعايت شده باشد [شمارة ثبت: (1531) منبع: المسائل الإنترنتية]

2- جواب سؤال دوم:
ثواب شركت در صف اول نماز؛ براى زنان و مردان؛ هر يك بر حسب خود ايشان است، و محل نماز بانوان در هر قسمتي واقع باشد صف اولش ثواب صف اول دارد [شمارة ثبت: (1532) منبع: المسائل الإنترنتية]

3- جواب سؤال سوم:
در اين فرض؛ صف اول بانوان متاخر از صف اول اقايان منعقد شود،
و نصب برده كار سختي نيست و غالبا محقق است و كافي است يكي از جادرهاى اضافي را را فاصله قرار دهند
و انعقاد صف بانوان بشت سر صف اقايان منعي ندارد، و نبايد اصراري بر تساوي دو صف باشد، و از قرار كرفتن صف بانوان بعد صف اقايان امتناعي نشود
و اكر صف بانوان بعد از صف اقايان باشد، عدم وجود برده اشكالي ندارد

بنابرانجه در باسخ سؤال دوم فوقا كفته شد؛ كه صف اول بانوان برحسب موضع و موقعيت محل نماز ايشان است، نبايد براى تشكيل صف اول بانوان مساوي صف اقايان به تكلف بيافتند، و براى بهره مندي بانوان از ثواب صف اول؛نيازي به ايجاد صف اول بانوان مساوي صف اول اقايان نيست [شمارة ثبت: (1533) منبع: المسائل الإنترنتية]

موفق باشيد
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مبعوث شدن انبیاء علیهم السلام در غیر خاورمیانه

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه نوامبر 08, 2015 8:12 pm

سوال:
سلام علیکم

اميدوارم كه در سايه عنايت حضرت مولا سلامت باشيد. سؤالي مدتي پيش برايم پيش أمد كه بصورت اتفاقي يكي از دوستان هم همين موضوع را إبهام داشت ميخواستم اگه امكانش هست يه توضيحي بفرماييد
س:چرا تمامي أنبياء الهي در يه يك منطقه حدودا خاور ميانه مبعوث شده أند و بطور مثال با وجود قدمت بسيار طولاني سرزمينهايي مانند چين پيامبري وجود نداشته است البته دانش بنده در حد مطالعه درس معرفت ظاهره انبياء عليهم السلام است و شايد اين شبهه به دليل عدم دانش اينجانب از وجود پيامبراني در ان سرزمينها باشد كه راهنمايي بفرماييد
متشكر
يا علي

جواب:
عليك السلام

1- انبياى الهي (عليهم السلام) فقط درخاورميانه مبعوث نشده اند
و سرتاسر نقاط مسكون زمين در تمام ادوار يا انبيايي از ميان همان مردم مبعوث شده اند يا اينكه رسولانى به آن اقوام فرستاده شده اند

2- فلذا تعداد انبياء و اوصياء الهي صد و بيست و جهار هزار نفر ذكر شده است، در حاليكه آنجه به نام در قرآن كريم ياد شده 25 نفر است، و با آنانكه با توصيف اشاره شده اند صد نفر نمي شوند

3- جون در تعاليم مكتب وحى (قرآن كريم و كلام معصومين) بيشتر قصد يادآورى به شواهد هدايت و بصيريت يا عبرت، مخاطبان آن زمان بوده، فلذا طبيعى است كه بيشتر از نامهاى انبياء و مثالهاي اقوام و امتهايي ياد شود كه براى مخاطبان آن زمان؛ آشنا و شناخته شده باشند

4- اما اكر دروس معرفت الهى لااقل در سطوح عمومى هفتكانه اش طي شود، و يا بيشتر از آن معارف الهى مطالعه شود، سخن از انبياء و فرستادكان الهى در نواحى غير خاورميانه يا سفر و حضور مستمر حضرات معصومين و حجج بزرگ الهى عليهم السلام هر عصر در اقصى نقاط كره زمين؛ هم شده است

5- در برخي از آثار منتشره (مانند تجلى حق در كعبه) شمه اى از احوال سخنان انبياء و اوصياى الهي در ميان هندوان كه محل ماموريتشان هند تا خاور دور بوده است نقل شده است.

6- و آنجه امروزه در آثار باقيمانده از تعاليم مكتب وحى؛ داريم، بخش بسيار كمى از آنجه حضرات عليهم السلام بيان فرموده اند، كه بيشتر آنها در اثر هجمه و فشار دشمنان حق از بين رفته است.

7- و آنجه هجمه دشمن را در طول تاريخ براى انزوا و مخفى كردن و حذف اهل حق موفق كرده، و سبب محو و مهجورى بيشتر آثار معارف الهى شده است:
قلت و كمي ياران حق در هر زمان بوده است؛ (كه شامل اين زمان نيز مي شود)
و اين بخاطر عدم اهتمام جدي عامه مؤمنين به تعلم و يادگيرى و ثبت و نقل و حفظ و نشر معارف الهى است،
جنانجه در اين زمان كه شرايط زمان و اسباب و امكانات فوق العاده براى عامه ناس فراهم و دسترس است، اما مى بينيم كه جقدر بي اهتمام به اين موضوع هستند،

وقتي يك تصحيح نماز ضرورى (كه جند روزه بايد برطرف شود و هر روزي تاخير شود مهمترين اعمال ديني او صحيح نمي باشد) اما جند ساله هم آنرا رفع نمي كنند،
در حاليكه اكر بنا بود اين شخص برود و بناهنده ذليل كشور خارجي بشود؛ در مدت كوتاهى كل زبان ان محل (كه بيكانه از فارسي است) را فرا مي كرفت
ولى وي در درست ادا كردن جند فقره كوتاه (كه به زبان عربي است و با زبان فارسي هم اشتراكات فراوان دارد و نسل اندر نسل با آن مانوس بوده) سالها مانده است،
ديكر جه برسد به معارف ضرورى دين او (سطوح معرفت الهى و وازكان شناسي) كه دوره عمومى آن دوساله در كنار تحصيل و شغل قابل طي شدن است؛ اما بعد سالها يا اصلا بهره اى نبرده يا در درسهاى روزهاى اوليه آن مانده است.
جه برسد به توسعه تعلم در معارف الهى و فراتر از مباحث مقدماتى و ضروري رفتن، و كجا برسد اين همت كوناه به اينكه حافظ علوم و حاملىن براى نسلهاى بعدى باشد.

آرى اين علت (قلت اعوان دين و نقصان همت بيروان) بوده است كه همواره از هزاران سال قبل تا كنون استمرار داشته
و اين نقيصه تنها در دوران جاهليت كهن نبوده، كه امروزه در دوران مدرن بيشتر است،
جه اينكه مي بينيم ساعاتي كه هر شخص براى گپ زدن؛ چت كردن؛ وبگردى؛ وووو روزانه مى كذارد، دهها برابر زمانى است كه به تعلم و تعليم و حفظ و تدوين و نشر معارف الهى مى بردازد. [شمارة ثبت: (1534) منبع: المسائل الإنترنتية]

وفقنا الله تعالى لحق معرفته وحفظ معارفه و نشر علومه.
آمين رب العالمين
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مواسم زيارت حسيني عليه السلام

پستتوسط najm111 » يکشنبه فبريه 14, 2016 8:17 am

سؤال:
آيا مواسم زيارت حضرت امام حسين (عليه السلام) به همان مواردي كه در ميان مردم مشهور بوده و يا در مثل كتاب مفاتيح الجنان ذكر شده؛ محدود مي شود؟

جواب:
1- برخي مواسم در ميان عامه مردم متداول نبوده و در آن كتاب نيز ذكر نشده است

2- آنجه در تعاليم مكتب وحى براى بيان مواسم زيارت حسيني (عليه السلام) آمده؛ جنين است:

2.1- زيارت حضرت ابي عبد الله الحسين سيد الشهداء (عليه السلام) محدوديت زماني ندارد

2.2- در هر زمان كه زيارت حضرتش با معرفت و آداب مربوطه ميسر شود؛ فضيلت داشته و بدان توصيه شده است

2.3- اما از ميان ايام هفته؛ روز دوشنبه و شب جمعة تاكيد شده است

2.4- واز ايام شهور سال؛ ليالي قدر و عيدين (فطر و قربان) و ماه ذى القعدة و عرفة و عاشوراء و اربعين و ماههاى ربيع الثاني و جمادى الأولى، و جمادى الآخرة و اول و نيمه رجب و سوم و نيمه شعبان سفارش شده است.

2.5- زيارت حضرتش در همه اين مواقع (فوق الذكر)؛ فضيلت خاص داشته، و براى هر كدام از اين اوقات؛ زيارت و سلام و دعاى مخصوص هم وارد شده است.

3- و افضل از اين مواقع نقل شده؛ ايام و ساعات غربت و خلوتي آن مشهد شريف مى باشد، كه با زيارت در آنها؛ خاصان اهل ايمان؛ به آثار و بركات و نتايج ممتاز نائل مى شوند

وفقنا الله زيارته مع حق معرفته و كمال الآداب لمحضره، زيارة عن مشاهدة ومخاطبة، مقبولة مأجورة، و رزقنا الله نصرته و الحشر معه و شفاعته و صحبته فى الدنيا والآخرة.
[شمارة ثبت: (1535) منبع: المسائل الإنترنتية]
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2067
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

جواب سؤالاتي درباره ساخت كرم ولازم آرايشي

پستتوسط إشراف » يکشنبه آگوست 25, 2019 11:27 am

سؤال1:
بنده مدتی است مشغول کرم سازی هستم، الان کرم بدون الکل با پایه لانولین درست می کنم
با دمجوش و عرقیات و روغن های گیاهی و به اصرار خانم ها که کرم سفید کننده می خواستند از اکسید آهن و اکسید دوزنگ برای اینکار استفاده کردم
در مورد اکسید آهن در ترکیب کرم سفید کننده از مرکز آموزش سوال کردم جوابیه آن را خدمتتان ارسال می کنم

جواب1:
اكسيد و زنكار آهن يا خبث الحديد و مشتقات اصلي آهن بذاته منجس (نجس كننده) نيست، اما براى نمازكزار وارد شده است كه اكر تماسي داشته مواضع تماس را به آب مسح كند، اكر ماده مزبور ظاهر باشد و در اثر تركيب مضمحل نشده باشد و با عين آن تماس بيدا شود و قبل از وضو نماز آن مواضع را نشسته باشد؛ بس مواضع تماس (آن كرم) را با آب مسح كند و بعد وضو بكيرد، [شمارة ثبت: (1536) منبع: المسائل الإنترنتية]

سؤال2:
اکسید آهن در چربی لانولین کامل حل می شود و رنگ کرم را تغییر می دهد . از کجا بفهمم کاملا مضمحل شده؟ ببخشید چون این مسئله برای همه خیلی مهم است بنده عکس دو رنگ از کرم را ارسال می کنم، بعد خانم ها مجددا سوال کردند که ما وضو می گیریم و کرم مصرف می کنیم و موقع نماز ممکن است فراموش کنیم بشوییم یا اصلا اگر نخواهیم بشوییم مشکل دارد یا خیر؟ بنده دوباره از مرکز آموزش سوال کردم و ایشان فرمودند از بخش پاسخ سوال بپرسید.

جواب2:
حل شدن مهم نيست، اضمحلال مهم است، اضمحلال يعني كه اثر اوصاف اصلي (رنك و بو و طعم) باقي نمانده باشد، اينطور كه نوشتيد رنك را تغيير داده و رنك خودش را به كرم داده يعني اضمحلال اتفاق نيافتاده است، فلذا مصرف كننده براى نماز قبل وضو مواضع بكاربرده را با آب مسح كند، توي نماز كه نمي خواهد كرم بمالد؟!؟ و براى نماز هم كه صورتش را مي شويد و وضو مي كيرد؟!؟ بس مشكلي ندارد، براى غيرنماز هم هرجه بمالد اشكالي ندارد، و امروزه خانمها خصوصا شهرنشين براى تماس با آب مشكلي ندارند و مرتبا دوش مي كيرند، جاى تعجب است كه براى يك مسح با آب در مواضع مصرف كرم (موردسؤال) مشكل دارند؟!
كسي كه عادت دارد كرم بمالد مال بازار و دارای الكل؛ و حاوی گليسرين كه مشتق حيواني است غالبا؛ که در اكثر كرم ها هست، بجز كولاجن و ژلاتين و بسياري مواد ديگر كه از خوك و سگ است و در لوازم آرايشي و ماتيك موجودند و در جعبه رنگي داخل كيفي همراه زنها هست فلذا اول ببيند اگر از آنها استفاده مي كند و حالش ندارد قبل وضو خود را طاهر كند؛ ايراد كرم ساخت شما بهانه است، و اگر ملتزم است و از همه اينها پرهيز مي كند و فقط از طاهر قطعي استفاده مي كند = آنوقت براى كرم با تركيب مشتقات آهني نوشته شده است صورتش را قبل نماز بشويد و بعد وضو بگيرد؛ و يا بعد نماز خودش را چرب كند، والحمد لله رب العالمین [شمارة ثبت: (1537) منبع: المسائل الإنترنتية]

سؤال3:
خدا قوت با توجه به این سوال و جوابیه آن (كه در تالار پاسخ برگزیده امده)
سؤال: با توجّه به مطالبي كه در مورد بعضى از موادّ آرايشى زنان بيان مطرح است؛ كه در ساخت آنها از چيزهاى نجس و حرام استفاده مى شود: الف) نماز خواندن با اين مواد آرايشي چه حكمى دارد؟ ب) بودن اين مواد آرايشى بر روى صورت در غير نماز چه حكمى دارد؟
جواب: در بعضى از آنها الكل (مسكر)؛ و در بعضى از آنها چربي سگ و خوك بكار برده مى شود، در غير نماز استفاده از محصولات قسم اول ممكن است ممنوع نباشد، ولي استفاده از محصولات قسم دوم جايز نيست، و استفاده از همه آنها در نماز مانع نماز است، و در صورت آلودگي به آن؛ براى گذاردن نماز بايد از آن پاك و مطهر شود. [شمارة ثبت: (٨٦٩) منبع: المسائل القمّيّة]

چند سوال هست که مرتب مطرح می شود و بنده نیز به خاطر کرم سازی مرتب مورد سوال قرار می گیرم و از آنجایی که مسئله مربوط به احکام دینی می باشد بر خود لازم دیدم مزاحم اوقات شریفتان شوم و سوالم را مطرح کنم

۱- در بعضی از کرمها از پایه های دیگر مثل کلد کرم و اسرین استفاده می کنم که در ترکیباتشان الکل وجود دارد . همچنین از عصاره الکلی گیاهان مختلف نیز استفاده می کنم.البته بنده کرمها را با حرارت غیر مستقیم درست می کنم آیا در اثر گرم شدن و ترکیب عصاره الکلی با کرم؛ باز همان حکم الکل را دارد؟
سوال این جاست که اگر مصرف کردیم و قبل وضو دست و صورت را بشوییم کافی است؟
یا مثل جایی که نجس است باید سه بار آبکشی شود و آب کر باشد؟
اگر آب شستشو به بدن و لباس پاشید حکم آنها چیست؟
اگر کرم به دست و صورت مالیدیم و بعد روسری و چادر پوشیدیم و مقداری از چربی یا رطوبت کرم که روی پوست است با لباس تماس پیدا کرد لباس نجس می شود؟

۲- در ترکیبی رژ لب ها از رنگ های خوراکی که در شیرینی پزی ها استفاده می شود بکار می برم (رنگهای میوه ها و مواد دیگر را امتحان کردم رنگ نمی دهند ) حکم این رنگهای مورد استفاده چیست؟ البته می دانم که از نظر پاکزیستی مناسب نیستند.
ممنون از اینکه راهنمایی می فرمایید متشکرم

پاسخ سؤالات ارسالی شما در ذیل است:

سؤال4:
۱- در بعضی از کرمها از پایه های دیگر مثل کلد کرم و اسرین استفاده می کنم که در ترکیباتشان الکل وجود دارد . همچنین از عصاره الکلی گیاهان مختلف نیز استفاده می کنم.البته بنده کرمها را با حرارت غیر مستقیم درست می کنم آیا در اثر گرم شدن و ترکیب عصاره الکلی با کرم؛ باز همان حکم الکل را دارد؟

جواب4:
آنكه فقط ازاله عين كرم و پماد و شستن مواضع آغشتن قبل وضو كافي است مربوط به موارد خالي از تركيبات نجس؛ و فقط مشتمل بر عنصرآهن است
اما در فرض مورد سؤال؛ در صورت استفاده از الکل مسکر در ترکیب مواد آرایشی، باعث نجس شدن آنها می گردد.
حرارت دادن باعث طهارت اين کرمنجس شده (از الکل مسکر مخلوط با آن) نمی شود. [شمارة ثبت: (1538) منبع: المسائل الإنترنتية]

سؤال5:
2- سوال این جاست که اگر مصرف کردیم و قبل وضو دست و صورت را بشوییم کافی است؟
یا مثل جایی که نجس است باید سه بار آبکشی شود و آب کر باشد؟

جواب5:
با آغشته کردن دست و صورت به مواد نجس، ابتدا باید ازاله عین نجاست نمود، سپس محل نجس شده را آبکشی نمود؛
و برای طهارت، دو بار شستن موضع تنجس پس از ازاله عين نجاست کافیست. [شمارة ثبت: (1539) منبع: المسائل الإنترنتية]

سؤال6:
3- اگر آب شستشو به بدن و لباس پاشید حکم آنها چیست؟

جواب6:
در شستشو با آب کثیر مثل آب کر و جاری (مثل لوله كشي شهري)، اگر عین نجاست در آب پاشیده شده نباشد اشکالی ندارد [شمارة ثبت: (1540) منبع: المسائل الإنترنتية]

سؤال7:
4- اگر کرم به دست و صورت مالیدیم و بعد روسری و چادر پوشیدیم و مقداری از چربی یا رطوبت کرم که روی پوست است با لباس تماس پیدا کرد لباس نجس می شود؟

جواب7:
با فرض فوق که کرم با ترکیبات نجس درست شده است؛ با آغشته شدن لباس به آن، لباس نجس می شود، مكر اينكه كرم جذب بوست شده باشد بطوريكه مواد كرم يا رطوبتش قابل انتقال نباشد. [شمارة ثبت: (1541) منبع: المسائل الإنترنتية]

سؤال8:
5- در ترکیبی رژ لب ها از رنگ های خوراکی که در شیرینی پزی ها استفاده می شود بکار می برم (رنگهای میوه ها و مواد دیگر را امتحان کردم رنگ نمی دهند) حکم این رنگهای مورد استفاده چیست؟ البته می دانم که از نظر پاکزیستی مناسب نیستند.

جواب8:
رنگهای خوراکی مصنوعی، اگر فاقد خبائث (مانند اجزاء مردار و خوک و مانند آن) باشد و در آنها از مواد نجس استفاده نشده باشد، پاک هستند.

توضیحات:
رنگهای خوراکی مصنوعی دو دسته است:
1- آنچه از نفت و زغال سنگ استخراج می شوند و اصل منبع استخراج آنها پاک است، و به صورت ارزان و فراوان از صنایع نفتی در دسترس عموم قرار می گیرند از جمله در داخل ایران،
2- آنچه از خارج (توليد كافر) وارد مي شود و يا در داخل توليد مي شود اما از منابع حیوانی مانند خوک استخراج می شود که این نوع رنگها نیز با مشخصات با علایم اختصاری آن بر روی بسته بندیهایش معلوم است.
آنچه در بازار ایران عرضه می شود به سه نوع (پودر، مایع، ژله ای) عرضه می شود، که در این نوع ارائه ها نیز بايد بررسي شود كه مواد نجس آمیخته نشده باشد،
و نظر به رواج كاربرد نجس در نوع مايع و نيز منشا حیوانی (خوک و گاو غیر مذکی) داشتن مواد ژله ای (ژلاتین) وارداتی از بلاد كفر، اين نوع رنگها نجس بوده ولذا از رنگهای نوع ژله ای و یا مایع استفاده نشود.

نكاتى از جمع بندي سؤالات:
اكرجه ابتداى مراسلات سائل كفته شده بود مواد نجس مصرف نمي كند و كرم خاص و طاهر است اما در خلال سؤالات بعدذي معلوم شد كه:
اولا: اطلاع كافي از منابع و تركيبات مواد مصرفي خود ندارد
ثانيا: احكام مربوطه نجاسات و متنجسات در خوراكيها و لوازم آرايشي را نداشته و در حد مطالعه تاسخ بركزيده هم مطلب را ملتزم نشده است،و فقط در حد سؤال كردن بعد از ساخت مواد مراجعه دارد
ثالثا: كرمهايي را با الكل كه نجاستش معروف است قبلا ساخته و عرضه كرده است، و راهكارهاي غلط و بي نتيجه مثل گرم كردن الكل براى تطهير استفاده مي كند!!!؟؟ كه تاثيري در تغيير نجاست الكل نداشته و همجنان نجس بوده وآميخته با آن هم نجس مي شود.

اين نكات به همه ما مى آموزد كه حتى سازنده شخص آشنا و حرف طيبات و طهارات بزند،
اما هر مصرف كننده سه جيز را بايد بداند و احراز كند:
1- دانستن احكام طهارت و نجاست
2- شناخت نجاسات و مشتقات امروزيش
3- اطلاع دقيق از تركيبات و فرايند توليد، و عدم ملاحظه توليد كننده هر كه مي خواهد باشد ولو امام شنبه شهر باشد

مكر اينكه خود شخص دنبال طهارت يا طيبات واقعي نباشد و همينطور فرماليته دنبال مجوزي باشد
[شمارة ثبت: (1542) منبع: المسائل الإنترنتية]
والحمد لله رب العالمین
إشراف
Site Admin
 
پست ها : 85
تاريخ عضويت: دوشنبه ژانويه 25, 2010 11:00 am

سوال درباره آمین گفتن سنیان در نماز

پستتوسط pejuhesh232 » جمعه سپتامبر 20, 2019 3:58 pm

سوال:
این آمین که بعد از تلاوت سوره حمد می گویند بر چه اساسی است؟
آیا بر اساس سندی از پیامبر صلوات الله علیه و آله می گویند؟ یا خودشان ساخته اند؟ و یا سندش نا معتبر است؟ و یا یک نوع تحریف است؟
چون که از نظر معنا که مشکلی ندارد بالاخره سوره حمد یک دعا و بهترین دعایی است که نزد حق تعالی انسان عنوان می کند و با تنزیه و تقدیس حق تعالی و اقرار به عبودیت و توحید دعایی می کند که بالاترین نوع دعا برای بشریت است و در آخر همه می گویند آمین‎

جواب:
آمين كفتن در آخر سوره حمد در نماز از حضرات معصومين نهي شده و مبطل نماز است
و كفتن آنها بدعت است،
هرجند به اسم اينكه ما تلاوت با تذكر و توجه انجام مى دهيم و اينجا نهايت دعاي براى هدايت است و به قصد استجابت است
اما وقتي نكاه مي كنيم در سرتاسر قرآن كه مي خوانند سؤالهاي خداوند يا دستورهاي امر واجب الهي براى استغفار و تسبيح و حمد الهي هست كه براى قاري تلاوت با تذكر اينجاها بايد باسخ بكويد اما هيج واكنشي نداشته ب يتفاوت رد مي شوند اينجا كه دعا هست و خودشان دعا كرده اند و امين را ديكري بايدذ بكويد نه خودشان انوقت متذكر مي شوند كه جايش نيست آمين كفتن مال بيرون ماز است كسي دعا مي كند و ديكران آمين مي كويند در نماز سخن با حق تعالى مي شود و باسخ به دعوت يا امر الهي در حين تلاوت؛ نه باسخ به ديكران
و در هر صورت نهي شده و مبطل نماز است‎

درباره علت اين تفاوتها بين سني و شيعه در حديث شريف حضرات معصومين \اسخ داده اند:
شيطان آنها را جون كمراه از مسير حق كذارده و منكر برائت و ولايت شده اند؛ فلذا خيالش راحت است كه بجايي نمي رسند هرجه تلاوت كنند و نماز طولاني بخوانند
اما مواليان اهل بيت بخاطر اعتقاد به برائت و ولايت و التزامشان؛ شيطان خودش را ناكام مي داند فلذا خودش و همه نيروهايش را بسيج كرده تا نسبت انجام اعمال ديني اصلا و كما و كيفا سست و ضعيف باشند
اما اهل معرفت با دانستن اين راز ضمن منفعل و مجذوب و فريفته نشدن به اعمال سنيان؛ كاستيهاى اعمال خودش را توجيه و ماله كشي نكرده و تقصير خود را معترف و بطور جدي دنبال رفع اشكال و تصحيح و ارتقاي كيفيت عمل خود است
و اول اين انحراف تسويل نفس و تسويف آنست

فلذا مي بينيم حتى بعد هزار صحبت وقتي مي خواهد بكويد مصمم شده است مي كويد دعا كنيد ووو ان شاء اللله بتوانيم ..... ووو
در حاليكه براى هيج كار ضروري خودش اينطور نمي كويد و بطور قطعي برنامه خودش را مي كويد كه امروز ظهر ناهار مي خورم و بعدش اين كار مي كنم خيلي ملتزم آداب باشد بعد از اينكه تداركات لازم را فورا تهيه ديد و قطعي اعلامش كرد يك ان شاء الله آخرش بكويد

هيج وقت كسي نيم كويد دعا كنيد ان شاء الله بتوانم امروز ناهار بخورم اما براى صحت نماز و يا يادكرفتن و يا التزام ديني مي كويد
اين تفاوت جديت و واقعيت تصميم اوست هر وقت مثل ناهرر خوردن و فلان وسيله زينتي و آرايشي خريدن تصميمهاى ديني و معرفتيش را ذكر كرد آنوقت ممكن است بخواهد راست بكويد و مصمم باشد و ميزان التزام افراد را از همين تدارك مقدمات كار و قاطعيت تصميم و تعبيرشان مي شود فهميد‎ [شمارة ثبت: (1543) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابيه ثواب استماع تلاوت

پستتوسط pejuhesh232 » پنج شنبه دسامبر 16, 2021 3:50 pm

سلام علیکم

سؤال پرسيده اند كه:

1- آيا مى توانيم از اين نوار ختم تلاوت هفت ساعته (تا وقتي قادر به همراهي سرعت خواندن اين قاري بشويم)
از اين نوار براى شنيدن تلاوت استفاده كنيم؟
2- و آيا شنيدن تلاوت قرآن ثواب و فضيلتي دارد؟
3- و آيا مى شود ثواب شنيدن تلاوت را هديه روح درگذشتگان كرد؟
4- شنيدن تلاوت چه آدابي دارد؟

جواب:
1- بله
از آن نوار ختم قرآن هفت ساعته حتما مي شود استفاده كرد.،
و استماع تلاوت؛ فوريترين و دم دست ترين كاربرد آنست،
خيلي افراد كه شاغلند و لازمه شغلشان حرف زدن با ديگران نيست لااقل در ساعاتى و فرصتهايي قابل توجه
يا در حين رفت و برگشت در اتوبوس و تاكسي و يا رانندگي
و حتى آنها كه در خانه اند و فرصتهايي را تنها هستند وضمن مشغوليتها و كارهاى خانه
يا مي توانند ساعتي را در اتاقي فارغ باشند
همه اينها در صورتي كه تنها هستند با پخش تلاوت
و الا با استفاده از گوشي مي توانند بهره ببرند

وقتي حتى اهل غفلت يا اهل غير تلاوت از وسايل روز براى سرگرميهايش با گوشي ساعتها استفاده مي كنند

چطور اهل تلاوت و ذكر خداوند از وسايل روز براى انس با كلام خداوند استفاده نكنند؟!؟
نبايد از آنها كمتر باشيم

2- بلكه اولين كاربرد كلام وحي و قران كريم كه توسط خداوند تعليم شده است:
براى استماع كلام وحي است،
خداوند در قرآن كريم فرموده است، {وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}

و خداوند بشارت "رحمت الهي" را در شنيدن تلاوت (با سكوت و توجه و گوش فرادادن) مرحمت فرموده است

و همه ما از زندگان و مردگان بيش از هر چيز به رحمت الهي نيازمنديم

و اگر رحمت الهي در زندگي ما شاملمان بشود
چقدر زندگي آسانتر و موفقتر و آرامتر و اميدوارتر و خوشتر مي شود

3- بله
مي شود ثواب استماع تلاوت را به محضر انبياء و اوصياء الهي و معصومين عليهم السلام و اموات مؤمنان خاصتا ذوى الحقوق هديه نمود

و يا جمع نمودن بين هر دو اهداء
نتيجه مضاعف براى خود و اموات كرفت


ثواب استماع را به محضر انبياء و اوصياء الهي و معصومين عليهم السلام اهداء نمود
و
ثواب اهداء به محضر آن حضرات را
به يك يا جمع اموات مؤمنان خاصتا ذوى الحقوق هديه نمود

و يا اينكه
به نيابت از آن حضرات استماع نمود
و ثواب نيابت
را به ميت مورد نظر يا درگذشتگان ذوي الحقوق و يا اجداد و جدات و مرحومان كل خاندان هديه نمود

نكته:
هر عمل صالح و تقربي با نيت خالص (بدون ريا و تظاهر) بجا آورده مي شود اگر از كسي نيابت شود و يا به روح كسي هديه شود در عالم واقعيت و معنا
چند نسخه و كپي از آن توليد مي شود

نسخه اول: براى خود عامل در نامه عملش گذارده مي شود بطور خودكار حتى اگر به نيابت ديگري باشد يا براى اهداء به ديگري
نسخه دوم: براى آن كسي كه به نيابتش بجا آورده است
نسخه سوم: براى آن روحي كه هديه مي كند
فلذا با اين دانش و توجه و دقت
مي شود از يك عمل چند برابر نتيجه كرفت

4- شرط اصلي در استماع تلاوت:
سكوت و انصات (سكوت براى كوش دادن به صدايي) سكوت با توجه به صداى تلاوت
كه لازمه اش 1- سكوت 2- و به جيز ديكري فكر نكردن 3- و حرف نزدن با ديگري است

شرط تكميلي و فضيلتي استماع تلاوت:
طهارت وضو است
كه حتى الإمكان مراعات شود
و لااقل حتما براى شروع وضو داشته باشد
و در ادامه بقدر ميسور تجديد كند

5-ولو از نظر سرعت خواندن و همراهي با قاري در تلاوت
هنوز توانا نشده
ولذا به استماع تلاوت روي آورده
و فقط استماع تلاوت مى كند
اما بقدري كه برايش ممكن است از جملات و آيات
در تلاوت هم سعى بر همراهي كند
مجموعا موارد تلاوت موفق شده خيلي مي شود
و به فضيلت تلاوت هم نائل مي شود

وفقنا الله تعالى لأفضل الاعمال الصلاة و تلاوة القرآن و الزيارة والاذكار
آمين رب العالمين
[شمارة ثبت: (1544) منبع: المسائل الإنترنتية]


لینک ختم تلاوت مصحف هفت ساعته از احد دیبان:
https://www.youtube.com/watch?v=LM1boUyeatI
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه احترام مصحف

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:20 pm

سؤال:

اگر قرآن را در کنار کوچه ببینیم که بر زمین افتاده و حتک حرمت به قرآن شده شخصی که قرآن را دیده و آن را بر میدارد چه وظیفه ای دارد در حالیکه قرآن تمام برگ برگ شده و وضعیت خوبی نداشته؟


جواب:

آنها را برداشته تميز و تكريم (مثل تعطير) مي نمايد و به ثواب تكريم مصحف نائل مي شود،

ا​گر مصحف بوسيله تعمير صحافي قابل استفاده مي شود انرا به صحافي برده و با صحافي آن به ثواب تعمير مصحف هم نائل مي شود،

و با استفاده شخصي يا ​گذاردن در مسجدي و محل عبادتي، به ثواب تلاوت ان هم نائل مي شود. [شمارة ثبت: (1545) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه مصرف گوشت شکار

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:40 pm

سؤال:

آیا خوردن گوشت شکار حلال است ؟چون در آیه 2 سوره مائده گفته شده که بعد از احرام می توانید شکار کنید؟


جواب:

اگر حیوان حلال گوشت باشد و با آداب مربوطه شکار شود، حلال است و دليل حليتش هم آيات مربوط شكار است، آيات رفع منع شكار بعد از بيرون امدن از احرام بيانكر رفع ممنوعيت شكار در وقت احرام است نه مستند حليت مصرف شكار، در باب شكار بايد اطمينان از صحت شكار داشته باشيد [شمارة ثبت: (1546) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه نوع مصرف گوشت قربانی

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:41 pm

سؤال:

گوشت قربانی حج بایستی برای چه موردی مصرف شود؟

جواب:

1- خود حاجي مصرف مي كند 2- به ديكر حجاج اطعام مي كند 3- به فقرا انفاق مي كند. و مى تواند ولو مقدار كمي را به دو مصرف ديكر عمل نموده و عمده اش را به فقرا مصرف نمايد،

از آنجا که انجام قربانی حج محدود به منطقه منا و ملحقات آن می باشد؛ بهترین راه مصرف آن این است که در همان محل طبخ و صرف اطعام مؤمنین شود، در منا کسانی هستند که با گرفتن اجرت، گوشت قربانی را همانجا در ساعتی طبخ نموده و با نظارت صاحب قربانی اطعام می شود؛ اين امر در كناره هاى منى و نزديك محل قربانيهاست، نه كنار
​چادرها. [شمارة ثبت: (1546) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه وضو

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:42 pm

سؤال:

در آیه 6 سوره مائده در مورد گرفتن وضو و شستن دست گفته شده (فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق ) می خواستم بدانم که آیا برای شستن دست باید از پایین به بالا شست و این مورد نیز مثل بعضی از موارد که در شیعیان اشتباه انجام می شود هست اگر در غیر این صورت هست چرا در آیه گفته الی المرافق لطف کنید این مورد را برایم توضیح دهید؟


جواب:
(الی المرافق) در آیه شریفه؛ فقط برای بیان حد و نهايت شستن دست و مقدار آن می باشد نه جهت شستن [شمارة ثبت: (1547) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه تشرف به حج همراه با خدمت با کاروان

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:44 pm

سؤال:

هر سال هلال احمر برای حج تعدادی پزشک را برای ویزیت حجاج اعزام می کند، من نیز خودم یک مرتبه همراه آنها به حج رفته ام ولی حجم کار زیاد هست و فقط زمانهای محدود با شرایط خاص وقت برای زیارت و اعمال هست و خودم می بینم اگر بخواهم باز هم همراهشان بروم ممکن است نتوانم به اعمال زیارت اهل بیت (علیهم السلام) و حج طبق چیزی که از طرف مجموعه به ما آموزش داده اند برسم

هم چنین از طرفی هم اگر همراهشان بروم ما در این مراکز فقط بایستی تعداد داروی خاص که هیئت پزشکی همراه خود آورده است برای بیماران تجویز کنیم و با شرایط آنجا و عدم دسترسی بیماران به عطاری، داروی گیاهی را نمی توان تجویز کرد وچون در فر آوری داروهای شیمیایی از الکل استفاده می شود لذا می بینم که اگر به حج بروم بایستی این داروهایی را برای بیماران تجویز کنم در نتیجه در سالهای آتی برای حج اصلا ثبت نام نکرده ام.

با توجه به موارد فوق می خواستم نظر شما و مسولیت شرعی خودم را بدانم که آیا من بایستی برای حج ثبت نام بکنم یا خیر؟

جواب:​
​​1- رفتن به عمره و حج از طريق خدمت كاروانها يا امور طبي توفيقي است
2- تجويز داروها مي تواند حساب شده باشد و مواردي كه اثار خطير دارد و يا ا​گر​
الكل و زلاتين دارد​ به زائر كفته شود،
3- و عمده طبابت تصحيح روش مصرف بيمار است و رعايت رهيز و توصيه به روشهاي صحيح درمان طبيعي، شما مي توانيد مطالعات خود را توسعه داده و براى درمان موارد مراجعات درمانكاههاى حج راهكارهاى طبيعي درمان قبلا تدارك ديده و انها را در ويزيتهايتان بكوييد ضمن ارائه داروي رايج با ذكر اشكالاتش، ديكر خود بيمار است كه انتخاب مي كند و به عهده شما نيست.
4- نيروهاى خدماتي به مقدار ضروريات اعمال عمره و حج و زيارت موفق مي شوند، و خدمت زوار ثوابش كمتر نيست، هرجند با هماهنكي و ​پیگیری
مي توانيد بعد اعمال و مدت خدماتي هم روزهايي را بمانيد و زيارت كنيد.
5- در هر صورت فرصت استفاده از زيارت همراه با خدمات مانعي براى ثبت نام و رفتن آزاد نبوده، كه بخواهيد آنرا بخاطر اين و اين را بخاطر آن ترك كنيد. [شمارة ثبت: (1548) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه احترام مصحف

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:46 pm

سؤال:

اگر قرآن از دست کسی یا از بلندی به زمین افتد برای جبران حریم قرآن؛ آن شخص چه کاری بهتر است انجام دهد؟

جواب:

استغفار نموده و مصحف را تكريم مى نمايد. بجز بوسيدن مثلا معطر مي نمايد. [شمارة ثبت: (1549) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره "عجل فرجهم" در انتهای صلوات

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:46 pm

سؤال:
​ایا گفتن لفظ " وعجل فرجهم " در انتهای صلوات کامله {اللهم صل علی محمد وعلی والهما الطیبین الطاهرین} مانعي دارد؟
یا فقط این لفظ در انتهای همان صلوات که عامه مردم می فرستند باید باشد؟​

جواب:
دعاي تعجيل فرج در هرجايي ذكر آل محمد بشود مستحب است و ادامه صلوات كامله نه تنها منعي داشته ​بلکه
مستحب است اما اين دعا تعجيل فرج است نه بخشي از صلوات. [شمارة ثبت: (1550) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره بازاریابی شبکه ای

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:48 pm

سوال:
بازاریابی شبکه ای یا همان کوئست از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
کارشان به این صورت است که توسط شرکتی محصولات خود را خریداری کرده و سپس به صورت خانگی یا دوستان بفروش میرسانند وعلاوه بر هزینه ای که در قبال فروش بدست می اورند سودی را هم شرکت در ازای فروش به آنها می پردازد و این از طرف قراردادی است که خود شرکت با بانک ملت دارد و از این طریق پورسانت به حسابشان واریز می شود و چنانچه افرادی را به گروه خود اضافه نمایند پنج تا ده درصد علاوه بر پورسانت به آنها تعلق می گیرد و هرفرد بتواند افراد بیشتری را جذب و وارد نماید به ازای هر فرد تعداد پور سانت بیشتری میگیرد
پنج تا ده درصدکارشان بصورت هرمی انجام می شود

جواب:
1- معاملات و شركتهاي كوئيستي و هرمي ظاهري فريبنده داشته
و چه بسا با استفاده از قوانين شرعي و صحيح و متعارف بين المللي و بطور داوطلبانه و خودخواسته انجام مي گيرد
اما برخلاف سود معاملات اوليه؛ ماهيتش؛ در ادامه به حالت تحميل و خريد به غير رضايت؛ و نوعي مرهون كردن خريدار به خريدار كردن ديگري منتهى شده؛
و يا فروش جنسي كه ارزش واقعيش كمتر از ثمن مورد معامله است و اين معامله نااگاهانه و بي اختيار به صورت ناخواسته به خود گرفته،
و سود هر فعال در اين معاملات به گرفتار كردن مشتريهاي ديگر مي انجامد،
ولذا اين نوع معاملات و شركتها در باطن؛ فاقد اصول شرعي معاملات بوده و به ضرر مشتريان مي گردد نتايج واقعي ان نوعي كلاهبرداري و غبن (خسارت ديدن) است.

2- چند سال قبل؛ و در ابتداي بروز اين شركتها روش معامله شان (كه با استفاده از قواعد شرعي) معرفي شده بود؛ پاسخ به عدم منع اين نوع كار با اين شركتها بر اساس صحت اين عقود و معاملات؛ داده شد،
اما در بررسي عملكرد اين شركتها؛ عدم التزام عملي انها به اصول شرعي معاملات ملاحظه شد و در جوابيه ديگري؛ طي شرح مفصلي اشكال انها را بيان كرده و ماهيت اين شركتها را نشان داده شد، و توصيه به پرهيز از آنها شد، در حاليكه هنوز اين شركتها رسميت داشتند؛و در وقتي كه از نظر قوه قضائيه و حكومت مجاز بودند؛ اشكال انها نوشته شد، البته بعد از چند ماه؛ حكومت هم به نتيجه رسيد كه اين شركتها وسيله سوء استفاده از مردم هستنند، ولذا اين شركتهاي هرمي ممنوع اعلام شده و با انها برخوردهاي قضایي و انتظامي و حتى امنيتي شد. و تا الان هم ممنوع بوده و این شرکتها و بازاریابهای آنها مجرم شناخته می شوند و با انها برخورد مي شود.

3- فلذا اگرچه به اقتضاي قاعده و روش صحيح عقود معاملات شرعى (كه بطور اسمي استفاده مي شود)؛ چنان برنامه اى هم بايد بي اشكال باشد، اما از انجا كه شيوه و عملكرد اين شركتها واقعيتشان مشكلدار بوده
و وسیله سوء استفاده هستند و در عمل مستلزم ارتكاب خلاف قواعد معاملات شرعي است، از عضويت و همكاري و حتى معامله با اين شركتها برهيز شود،
لزوم اجتناب از اينها شدت مى گيرد وقتي که اين شركتها و شبكه ها وابسته به کفار حربی و یا موجب منفعت برای آنها شده و یا پوششي براى نفوذ و رخنه ميان مسلمين باشد.

4- در فرض سؤال به نظر مي رسد؛ اين شركتها به نوعي ديگر بازگشته اند،
و براى دور زدن منع قانوني؛ عنوان هرمى آنها را حذف كرده و فقط با عنوان شبكه اى كار مي كنند،
اما روش عمل و معامله آنها و بازاريابهايشان با شركتهاي هرمي يكسان است،
خاصيت هرمي هم امري است كه (بخاطر سود وعده داده شده و فعاليت بازاريابان) خودبخود در عمل اتفاق مي افتد،
فلذا چون تغييري در "موضوع" رخ نداده؛ از اين رو "حكم" هم با قبل و صورت اوليه (هرمي رسمي) يكي است.

5- خريد و فروش محصولات سالم و حلال و بي ضرر به قيمت عادله و يا مورد رضايت و با اختيار طرفين؛
و فروش محصولات از طريق بازاريابان؛
و دادن سود و مزد به آنها؛ منعي نداشته
و جزو روش معمول معاملات صحيح است،
و استفاده از اينترنت براى معاملات هم منعي ندارد،
و اينها ظاهرا همه اش از امور معمولي است،
پس چه امتيازي در اين معاملات از طريق اين شركتهاست كه وجودشان را اثبات مي كند؟
يا بايد اشكالي در جنس باشد؛ يا در قيمت آن؛ و يا در تحويل ثمن و مثمن. [شمارة ثبت: (1551) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره صلوات فرستادن در حدیث کساء

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:51 pm

سوال
با توجه به اینکه در کتاب شریف تعقیبات نماز و همچنین فایل صوتی شبهای جمعه که درباره اداب تلاوت نکاتی را بیان کرده است که در پاسخ به آیات قرانی، مومن باید خودش را مخاطب آن کلام نورانی ببیند و متناسب با ان پاسخ بدهد؛ ایا جایز است در هنگام تلاوت حدیث شریف کساء بعد از قرائت آیه تطهیر؛ صلوات فرستاده شود؟

جواب:
​صلوات فرستادن اشكالي ندارد [شمارة ثبت: (1552) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره حجاب در زیارت بعید

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:52 pm

سوال:
در کتاب مناسک دیدار حق صفحه 158 بند 9 آن درباره داشتن حجاب بانوان در نماز و زیارت توضیحاتی داده شده است
و اینکه در نماز (که ملاقات خداست) و زیارت (که دیدار با امام مورد زیارت است) پوشیدن بهترین لباسها جزو اداب است
و از جمله ان داشتن حجاب برای بانوان است...
ایا هنگامی که خانمی در منزلش از راه بعید امام علیه السلام را زیارت می کند و مثلا زیارت عاشورا می خواند
باید شرط داشتن حجاب را رعایت کند؟

جواب:
در فرض مذكور واجب نيست؛ هر چند استحباب دارد. [شمارة ثبت: (1553) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره پوشش در نماز برای بانوان

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:54 pm

سؤال:

الف- آیا در نماز، دامن به تنهایی می تواند حجاب نماز را حفظ کند یا باید در زیر دامن لباس دیگری پوشید؟

ب- ایا کف دستها در هنگام قنوت باید پوشیده باشد، در صورتی که در مورد حجاب فقط تا مچ اشاره شده؟

​​

جواب:

الف- نوع لباس باید طوری باشد که بدن را بپوشاند و نازک و بدن نما نباشد و برجستگیهای بدن را آشکار نکند، و بر روی لباس با استعمال چادر ​يا جلباب (لباس سرتاسري بدون حجم نمايي) ​ پوشش کافی ایجاد می شود.

​فلذا مناسب بودن دامن ​بستگي به پوشش بالاتر دامن دارد، كه اگر طوري بلند باشد كه روي دامن و قسمت باسن قرار گيرد و بپوشاند كه در قيام و ركوع و سجود حجم نما نباشد، دامن اشكالي ندارد براى نيم تنه پايين استفاده شود و نیاز به پوشيدن چيزي زير دامن نيست، البته بايد دامن طوري باشد كه كاملا پاها را بپوشاند و در حركت نماز ساق و قدم آشكار نشود.



ب- در نماز پوشاندن جمیع اعضای بدن حتی قدم ها و دستها و کف دستها و همچنین سر و موها و گردن واجب است مگر صورت به همان مقداری که در وضو شسته می شود،

اما در غیر نماز، در مقابل نامحرم پوشش نداشتن کفین اشکالی ندارد و تا مچ را می پوشانند. [شمارة ثبت: (1554) منبع: المسائل الإنترنتية]


-----------------------------------
سؤال ​و جوابيه ​مشابه (الف – ب)که قبلا پرسیده شده:

​​سؤال: ما يجب ستره على المرأة في الصلوة؟

جواب: يجب عليها ستر جميع بدنها حتى القدمين واليدين وكذلك الرأس ومنها الشعر والرقبة؛ إلاّ الوجه، وذلك بمقدار ما تغسله في الوضوء. [شمارة ثبت: (1059) منبع: المسائل الغروية}



سؤال: ما هو الحكم في كشف المرأة للوجه والكفين؟

جواب: لا بأس به. [شمارة ثبت: (334) منبع: المسائل الخراسانية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره لمس اسماء متبرکه در حیض

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:56 pm

سؤال:

الف- آیا در ایام حیض سجده روی مهری که نام معصومین (علیهم السلام) نوشته شده باشد اشکالی دارد؟

ب- در این حالت سجده بر مهری که هیچ چیزی روی آن نوشته نشده و تربت کربلا است اشکال دارد؟

جواب:

الف- ​تماس بدن حائض ​با اسماء حضرات معصومين عليهم السلام اشكال دارد.

ب- ​اين تربتهاى معمولي كه در دسترس عموم است ​اشکالی ندارد​، اما اگر كسي تربت خالص و اصلي قبر مطهر را داشته باشد (همانكه تغيير رنگ و يا ماهيت مي دهد در ايام عاشورا)​ پس در تماس با آن رعايت طهارت لازم است، از جمله طهارت از حيض. [شمارة ثبت: (1555) منبع: المسائل الإنترنتية]

=============================

سؤال ​و جوابيه ​مشابه (الف – ب) که قبلا پرسیده شده:

سؤال: در ايام عادت، ذكر گفتن با تسبيح تربت و سجده نمودن بر مهر تربت جايز است؟

جواب: اشكالى ندارد. [شمارة ثبت: (708) منبع: المسائل الاصفهانية]

​ چون مفروض همين تربتهاى معمولي بوده است و الا حكمش مثل جوابيه بالاست.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره طهارت در ایام حیض

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:57 pm

سؤال:
​ در ایام حیض نمی دانستم که باید وضو بگیرم و قرآن بخوانم و الان فهمیدم حکمش چیست؟

​​جواب:
​استغفار كند​ [شمارة ثبت: (1556) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه احترام مصحف در ایام حیض

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:59 pm

سؤال:
​ دختر بنده مشغول به تحصیل در جامعة القران برای حفظ قرآن می باشد. با توجه به اینکه گفته شد که همراه داشتن قران در ایام حیض اشکال دارد برای اینها در این ایام چه حکمی دارد و چکار باید بکنند؟

​​جواب:
​براى گذشته استغفار ​نمايند، و براى آينده از نسخه ديجيتالي مثل موبايل و تبلت استفاده كنند، و در هر صورت حفظ و تكرار و تمرين سوره هاى سجده واجبه را به ايام طهارت موكول كنند، و در ايام فقدان طهارت از تلاوت و تكرار آنها پرهيز نمايند، خصوصا آيات سجده [شمارة ثبت: (1557) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره وورد به مسجد در ایام حیض

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:00 pm

سؤال:

الف- برای مراسم ختم اموات وقتی که از حیض پاک می شویم بدون غسل به مسجد برویم حرام است؟

ب- اگر خونریزی نداشته باشیم باز هم رفتن به مسجد حرام است ؟

​​جواب:

الف- جایز نیست

ب- در ایام حیض، چه خونروی باشد و چه نباشد، رفتن در مسجد جایز نیست [شمارة ثبت: (1558) منبع: المسائل الإنترنتية]

----------------------------


سؤال ​و جوابيه ​مشابه که قبلا پرسیده شده:

سؤال : زن حائض پس از آنكه از خون پاك شده است ولى هنوز غسل نكرده،

​الف: ​ مى تواند در حرم و مسجد وارد شود؟

​ب: ​ مقاربت با او جايز است؟

جواب: فرض اول جايز نبوده، فرض دوم جايز است. [شمارة ثبت: (1043) منبع: المسائل الخراسانية
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره رنگ کردن مو در ایام حیض

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:01 pm

سؤال :
خانمی که روزه است می تواند موهای خود را رنگ کند یا خیر؟

​​جواب:
اشکالی ندارد​، نهي ​از خضاب مربوط به ايام حيض است [شمارة ثبت: (1559) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره ایام حیض

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:03 pm

سؤال :
بنده ​سه روز بین ایام عادتم اصلا خونریزی ندارم پاک پاک هستم و نمی دانم باید چکار کنم

از یک معلم قرآن پرسیدم گفت آن هم جزء پریودید حساب می شود ولی من همیشه آن دو سه روز نگران هستم که نمازم چطور می شود؟

​​جواب:
​قطع خونروي در میان ايام عادت مانع رعايت احكام عادت نيست، از روز اول عادت تا 10 روز به حکم حیض می باشد و نماز و روزه ندارد.

​ مگر اينكه قبل از ده روز كاملا پاك شود. و براى رفع نگراني نحوه تغذيه و مصرف خود را از نظر طبي و مزاج تصحيح كند تا عادت متعارف داشته باشد.​ [شمارة ثبت: (1560) منبع: المسائل الإنترنتية]


-------------------------
سؤال ​و جوابيه ​مشابه که قبلا پرسیده شده:

سوال: تقريبا 2 سال است که عادت ماهيانه ام از 7 روز به 10 روز تبدیل شده است، ولي مدتي است که مثلا 5 روز عادت هستم و 2 روز پاک هستم و بعد از اين دو روز دوباره خونريزي دارم. مي خواستم ببينم حکم نماز و روزه ام در اين 2 روز چگونه است؟

​​
جواب: تمام اين 9 روز بلكه از روز اول عادت تا 10 روز بحكم حيض مي باشد. و نماز و روزه ندارد.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره تشخیص ایام استحاضه

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:04 pm

سؤال :
بنده برای تشخیص استحاضه از پنبه های صنعتی استفاده کرده ام چه ضرری داشته؟

و اگر اشتباه در میزان استحاضه پیش آمده حکم آن چطور می شود که اینطور عمل کردیم؟

​​
جواب:

​استفاده از پنبه صنعتي موجب تشديد حكم مي شود يعني ممكن است احكام مربوط به صورت و تكليف شديدتر است را براى موارد خفيفتر تلقي كند، و خود را بيش از تكليف در زحمت بياندازد،

مثلا با استفاده از پنبه صنعتي؛ استحاضه قليله را ممكن است استحاضه متوسطه يا كثيره تصور كند

ولذا توضيح شد كه استفاده از پنبه طبيعي بنمايد،

اما پنبه صنعتي اگرچه تصور غلط و شديدتري را مي دهد اما منجر به ترك حداقل تكليف ​او نمي گردد،

ولذا در فرض فوق تكليفي اضافي ندارد. [شمارة ثبت: (1561) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره حکم کاشت ناحن

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:05 pm

سؤال :
درمورد کاشتن ناخن که می گویند باید غسل جبیره بکنند چه حکمی دارد؟ غسل جیبره چگونه است؟

​​
جواب:

1- ​اگر مقصود از كاشتن ناخن؛ بجاي ناخن اصلي براى شخص فاقد ناخن طبيعي بوده كه به علت شكنجه يا بيماري يا آسيبي افتاده باشد، و ناخن جديد جوش خورده و بجاى ناخن قبليش بشود، به حكم ناخن طبيعي اوست و اشكالي ندارد


2- ​اما اگر مقصود نصب طولاني مدت (بيش از فواصل اوقات نماز) روكش ناخن و ناخن هاى مصنوعي براى زينت است كه بايد اوقات غسل و وضو آنها را بردارد و به وظيفه اش عمل نمايد​


​3- ​وضو و غسل جبيره ​​موضع آن موارد اضطراري و غير اختياري است كه براى مصلحت ​سلامتي بدن ضرورت باشد آب به موضع جراحت نرسد يا براى درمان شكستگي و يا جراحت ناچار از جبيره قسمتي از مواضع بدن است، و اين حكم اضطراري شامل مواردى مانند چسباندن ناخن مصنوعي نمي شود، و در اين موارد که مانعی روی اعضای وضو و یا غسل باشد، ابتدا باید مانع را برطرف کرد، و برداشتن ناخن مصنوعی نیز امکانش وجود دارد، فلذا آن را باید بردارد و وضو گرفته يا غسل کند،


​​​توضيحات اموزشكده طب جامع براى دانشجويان در اين موضوع:​

البته بانوان فرهيخته به فرض دوم مبتلا نمي شوند

1- ​چون​ فردی که ناخنهای طبیعی دارد تحت تاثیر ​تبليغات تجار لوازم آرايشي و جو بازار آن قرار نگرفته، و اقدام به کاشت ناخن مصنوعی طولاني مدت (بيش از فواصل اوقات نماز) نمی کند؛

چه اينكه به خوبي مي داند که این کار عوارض و ضررهای طبی برای بدن و ناخنهای طبيعی (او که خداوند به او عطا فرموده) دارد، هم به جهت مسدود کردن راه تنفس و نظافت ناخن، و هم به کار بردن مواد شیمیایی صنعتی مضر که در چسب به کار رفته و در جنس این ناخنهای مصنوعی است و باعث لطمه و ضرر به بدن خود می شود


2- در انجام وظایف دینی، مرتکب ضایع کردن فرایض وضو و غسل می شود؛ چرا که ناخن و چسبهای به کار رفته در چسباندن آن به ناخن طبیعی، مانع رسیدن آب به اعضای وضو و غسل می شود


​3- سازندگان و مروجان اين ناخنها توجهي به سلامت شخص ندارند چه برسد ملاحظه آسيبهاى معنوي و فقدان آثار نماز و غسل و وضو،

و اهل ايمان به صرف اينكه چیزی به عنوان زیبایی و يا مُد عرضه مى شود، مصالح سلامتي تن و روان خود را رها نمى كند، و چون ارزش سلامتي خود و نورانیت طهارت غسل و وضو را درک نموده؛ اموری را که براى سلامتي و معنوييش نقص و یا مانع ايجاد می کند را مرتکب نمی شود. [شمارة ثبت: (1562) منبع: المسائل الإنترنتية]

​والحمد لله رب العالمين
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه تلاوت قرآن با موبایل

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:06 pm

سؤال:
در مورد خواندن قرآن با موبایل، آیا از لحاظ احکام پوشش مانند احکام مصحف مکتوب است؟ ​و باید پوشش دستکش داشته باشیم؟

جواب:

الف- آنچه بر حائض جایز نیست {لمس صفحات مصحف شریف و اسامی خداوند (بدون پوشش)} می باشد،
فلذا با دست یا اعضای بدن، صفحه مصحف و اسامی خداوند را که پوششی ندارند، مستقیم لمس ننماید، و اگر روی صفحه مصحف، پوششی باشد مانند یک برگ طلق شفاف، و یا اسامی خداوند دارای پوششی مانند پرس در پلاستیک باشند و یا روی آن برچسب باشد اشکالی ندارد، و یکی از این موارد، می تواند پوشش دستکش برای حائض باشد که مستقیم صفحه مصحف را لمس ننماید،
نه اینکه شرط مصحف خواندن پوشیدن دستکش برای حائض و داشتن پوشش روی دست او باشد.

ب- با توجه به اينكه نسخه هاى دیجیتالی مصحف و نيز مصاحفى كه روي رايانه و موبایل و تبلت است، با صفحات مونيتور آنها محفوظ است فلذا تماس بدني در ايام فقدان طهارت نيازي به پوشش اضافي يا دستكش ندارد. [شمارة ثبت: (1563) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه پرداخت زکاة فطره

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:08 pm

سؤال:
بعد از پرداخت زکاة فطره به شخصی نیازمند متوجه شدیم که از اهل تسنن است؛
و امکان پس گرفتن آن از ایشان هم وجود ندارد؛ آیا باید مجدد پرداخت کنیم؟

جواب:
اگر فقير بوده و مستحق واقعي؛ بخاطر سني بودن پس نمي گيرند.
اگر ناصبي نبوده است و مقدار داده شده به مقدار مقرر مذكور است نه طبق رايج؛ پس همان فطريه كه داده است مجزي است و نياز به پرداخت مجدد ندارد. [شمارة ثبت: (1564) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره نماز قضا برای والدین

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:09 pm

سؤال:

1- اگر ما نماز و روزه قضا داشته باشیم و بخواهیم برای والدین خود که فوت شده اند نماز و روزه قضایشان را بجا آوریم آیا می توانیم؟


جواب:
اگر موجب تاخير قضاي نمازهاي خودش نمي شود، مانعي ندارد و الا قضاي نمازهاي واجب خودش اولويت دارد [شمارة ثبت: (1565) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره غسل جمعه در ایام حیض

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:10 pm

سؤال:

اگر زنی در دوره حیض باشد بایستی همانند دوران طهارت التزام به انجام غسل جمعه داشته باشد؟

جواب:
مانعي از انجام غسل جمعه نيست ولى تا حيض برقرار است اين غسل جمعه طهارت از حدث اكبر نمي آورد. و مي تواند با غسل حيض بعد پاك شدن؛ قضاي غسل جمعه را نيز بجاي آورد. [شمارة ثبت: (1566) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره استفاده از گلهای شهرداری

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:14 pm

سوال:
مادرم مبتلا به سرطان سینه می باشد که در حال حاضر شفاجوی کلینیک طب جامع است .
برای ایشان گلی بهاری، به نام گل همیشه بهار تازه تجویز شده است.
با توجه به خاصیت درمانی این گل و فصل رویشش، که فقط در فصل بهار می باشد.
چیدن این گل از فضای سبز بلوار که در مناطق خاصی توسط شهرداری کاشته شده است و عمر کوتاهی نیز دارد چه حکمی دارد ؟‎

جواب:
جون اين نوع كلها را بسيار انبوه مي كارند و فروان مراقبت باغباني جناني صرفش نمي شود
فلذا معمولا در حد يكي دوشاخه جيدن را جون اجازه مي دهند ظاهرا منعي ندارد
و بيشترش بايد اجازه كرفته يا از كلخانه ها خريداري شود

===============
عجيب است كه وقتي هزينه هاى مليوني درماني شان به تهيه جند كل فراوان در طبيعت و ارزان در كلخانه ها خلاصه شده
اينقدر خاصه خرجي مي كنند و جنين مسير براي تهيه اش انتخاب مي كنند
جز اينكه بايد مطمئن باشند سمباشي نشده باشد و الودكيهاى ديكر مثل دود خيابانها و محيطهاى شهري بران ننشسته باشد [شمارة ثبت: (1567) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره طهارت بعد از انجام سونوگرافی

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:17 pm

سوال:
سلام علیکم
بنده تمام صفحات پاسخ برگزیده را دنبال کردم و خواندم ولی سوالم نبود
برای سونوگرافی واژینال زنان
چون دستگاه وارد رحم میشود و ترشح ایجاد میشه روزه و وضو باطل است؟
و همچنین به علت اینکه ترشح ایجاد می شود،
حکم آن برای نماز خواندن و روزه گرفتن چیست؟
بعد از آن باید غسل کرد؟ و چه غسلی باید نمود؟

متشکرم

جواب:
اگر ادخال وسيله طبی بدون همراه كردن مايع باشد مضر به روزه نيست،
اگر موجب تلذذ و انزال ترشحات بسيار و حالت اوج نباشد؛ غسل هم ندارد و وضو هم باطل نمی شود؛
و الا مبطل وضو و مستلزم غسل است
و استخدام غير طبی به قصد تلذذ موجب ابطال روزه و قضاء و كفاره است [شمارة ثبت: (1568) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه آداب دفن جنین سقط شده

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:19 pm

سوال:
سلام علیکم
جنینی 9 ماهه در شکم مادر فوت شده
پدرش جفت را با پیگیری زیاد گرفته است
این را باید کنار نوزاد دفن کنند؟
برای جنین کامل هم از ... پرسیدم گفتند نوزاد تازه متولد شده مرده داشتیم که آداب کامل غسل و کفن و دفن انجام شده ولی برای جنین مطلبی نبوده است
می خواستم ببینم این هم باید همان طور با آداب کامل غسل و کفن و نماز انجام شود؟


جواب:

عليك السلام
جفت را هم در همان خاك مي توانند دفن كنند

اما جنين وقتي از 120 روز سنش بكذرد مثل يك انسان مولود حكم غسل و كفن و تجيز و دفن دارد و يكي است
فقط كودكان تا به سن تمييز نرسيده اند نماز ميت كذاردن بر آنها واجب نيست اما كسي بخواهد نماز ميت بر انها بكذارد منعى ندارد [شمارة ثبت: (1569) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره رنگ کردن مو با رنگ های شیمیایی

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:20 pm

سوال:
آیا رنگ‌کردن مو با رنگهای بدون آمونیاک خارجی اشکال شرعی دارد؟
اگر مواد نجس در ترکیبات آن باشد بعد از رنگ کردن با شست و شو پاک می شود؟

جواب:
به صرف بدون آمونیاک بودن سبب حلال بودن و یا مجاز بودن مصرف آن نمی شود؛ بلکه محتویات و روش استحصال آن را از نظر طهارت و یا ضررهای قطعی باید بررسی نمود

در صورت استفاده از مواد نجس در مواد آرایشی نظیر رنگ مو
اگر مواردي نجسي كه در رنگ كردن مو بكار برده شده طوري است كه جزو رنگي كه بر مو باقى مى ماند نبود و در فرايند شستن ازاله می شود مو پاك مى شود و اشكالى ندارد
با آغشته کردن مو يا هر جاي بدن به مواد نجس، ابتدا باید ازاله عین نجاست نمود، سپس محل نجس شده را آبکشی نمود؛
و برای طهارت، دو بار شستن موضع تنجس پس از ازاله عين نجاست کافیست.

توضیح:
1- عنوان بدون آمونیاک بودن در ساخت مواد آرایشی رنگ مو؛ تبلیغات شرکتهای تجاری برای فروش است و از مواد شیمیایی دیگر استفاده می نمایند که آنها هم بدون عوارض نیستند
و مانند این در تبلیغات مواد صنعتی خوراکی و بهداشتی بسیار است که با اطلاع عموم از ضرر ماده ای در آن؛ مواد دیگری را جایگزین می کنند و با تبلیغات جدیدی بازاریابی می کنند و بعد مدتی با آشکار شدن ضررهای ماده جدید؛ دوباره با برند و عنوانی دیگر و با ترکیبی دیگر ارائه می دهند و این سالهاست که در جریان است.

2- در بازار تجاری مرتب برندهای مختلف وارد می شود که از نظر ترکیبات متفاوتند و نمی شود با یک سوال کلی و مبهم در تبلیغات این برندها (آمونیاک نداشتن) حکم کلی درباره آنها را پرسید؛ و اگر کسی می خواهد استفاده کند خودش باید بررسی دقیق مواد به کار رفته در هر یک از آنها را بکند و تشخیص مصداق دهد.

3- استفاده از مواد نجس در مواد آرایشی شایع است ( استفاده از الکل مسکر؛ چربیها و ژله های با منشأ حیوانی نجس؛ استفاده از جفت و کبد جنین انسان و خون ووو) و اگر هم یک ضرر شیمیایی آن را کم کنند (مانند کم کردن ضرر آمونیاک) دلیل بر طاهر بودن و یا بی ضرر بودن مواد شیمیایی در آنها نمی شود

4- اگر بنا به استفاده از رنگهای شیمیایی دارید؛ در کشورهایی که محصولات آرابشی برای مسلمانان تولید می کنند برندهای با مارک حلال (Halal) را تولید کرده اند مانند مالزی؛ اندونزی؛ ترکیه ووو که با جستجو در اینترنت مشخص هستند و در بازار داخل ایران نیز یافت می شوند
مضاف بر اینها؛ در برندهای حلال از جمله تاکید بر اینکه بدون هیچگونه مواد حیوانی هستند نیز وجود دارد و برای کسانی که کاملا رژیم گیاهی دارند و یا از محصولات حیوانی پرهیز دارند تهیه می شود.

5- درباره مواد آرایشی؛ راهنمایی برای استفاده از مواد طبیعی و معرفی کتاب در این زمینه نیز در مرسولات بنیاد حیات اعلی منتشر شده است و توصیه در بکارگیری روشهای طبیعی و سالم بجای محصولات آلوده و شیمیایی که ضررهای مواد شیمیایی و یا آلوده شدن به مواد نجس را نداشته باشد. [شمارة ثبت: (1570) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوالات مشابه:
viewtopic.php?f=41&t=18#p110
سؤال: با توجّه به مطالبي كه در مورد بعضى از موادّ آرايشى زنان بيان مطرح است؛ كه در ساخت آنها از چيزهاى نجس و حرام استفاده مى شود: الف) نماز خواندن با اين مواد آرايشي چه حكمى دارد؟ ب) بودن اين مواد آرايشى بر روى صورت در غير نماز چه حكمى دارد؟

جواب: در بعضى از آنها الكل (مسكر)؛ و در بعضى از آنها چربي سگ و خوك بكار برده مى شود، در غير نماز استفاده از محصولات قسم اول ممكن است ممنوع نباشد، ولي استفاده از محصولات قسم دوم جايز نيست، و استفاده از همه آنها در نماز مانع نماز است، و در صورت آلودگي به آن؛ براى گذاردن نماز بايد از آن پاك و مطهر شود. [شمارة ثبت: (869) منبع: المسائل القمّيّة]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره حکم روغن خراطین و حلزون

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:21 pm

سوال:
استفاده از روغن زالو و خراطین و یا حلزون که برای مشکلات پوستی استفاده می شود
از نظر طهارت مشکل دارند؟
روغن به این صورت تهیه می شود که کرمها روده شویی و خشک می شوند و بعد برای مدتی در روغن قرار می گیرند
و سپس صاف می شود و از این روغن استفاد می کنند.

جواب:
در صورت استفاده نکردن از مواد نجس (مانند الکل مسکر و یا اجزای ناپاک مانند ژلاتین حیوانی نجس)؛ پاک هستند. [شمارة ثبت: (1571) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره چهلم متوفی

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:23 pm

سوال:
سلام علیکم و رحمة الله
خداقوت و طاعات و عبادات و عزاداری هایتان قبول باشد
ببخشید یک سؤال داشتم از خدمتتان
برای حساب کردن چهلم متوفی، آیا از روز فوت او حساب میشود یا از روز به خاک سپردن و دفن او ؟
متشکرم


جواب:
محاسبه از فوت است
چهلم یعنی 40 روز بعد فوت
در اربعين هم چهل روز بعد عاشوراست بدون احتساب عاشورا [شمارة ثبت: (1572) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره شستشوی رحم در ایام روزه

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:24 pm

سوال:
سلام علیکم
بنده به یکی از پزشکان زنان طب سنتی جهت چکاپ مراجعه نمودم و بعد از معاینه رحم تشخیص دادند که نیاز به شستشو دارد . روش شستشو با استفاده از سرنگ در دهانه واژن گذاشته میشه و بعد از وارد کردن مواد ، محتویات آن همراه با عفونت های رحم خارج می شود
آیا در هنگام روزه داری ،انجام این شستشو باعث باطل شدن روزه می شود ؟

متشکرم

جواب:
برهيز شود مبطل است [شمارة ثبت: (1573) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره تتو

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:31 pm

سوال:

سلام علیکم

خدمتتان سوالی دارم
در پاسخ برگزیده در جوابیه مربوط به انجام تتو آمده است که انجام آن اگر برای بدن ضرر نداشته باشد اشکالی ندارد

آیا تتو کردن در صورت نداشتن ضرر برای بدن به طور کلی بلا اشکال است؟ و اگر حکم زیبایی برای بانوان حساب شود حکمش چگونه است؟

اگر برای ابرو استفاده شود هم جزو زیبایی محسوب می شود؟ و فرد تتو کرده حتما بایدبرای داشتن حجاب کامل ابروهایش را بپوشاند ؟

اگر چنین باشد در هنگام انجام اعمال حج که بانوان باید قرص صورت شان پیدا باشد آن وقت باید چه کار کنند ؟

و اینکه تتو اعم از تتو کامل یا ناقص یا حاشور یا هر نوع جدید که باشد جز این حکم واقع می شود ؟

جواب:
انجام تتو كه به شرط عدم ضرر؛ در باسخ بركزيده بلامانع كفته شده است
محدود به موارد تزيين معمولي و اصلاحات جزئي است
كه مقصود سائل بوده است

اما انجه در بازارفعلي رايج است بطور بي نهايت و هر تغييري بيرون موضوع جوابيه است
جرا كه ان افراد متدين نيستند كه سؤال كنند
فلذا مقداري كه در حذ ارايش جزيي معمول بانوان (در دروه عدم افراط و انحراف) بوده است انجامش بوسيله اين روش اشكالي ندارد
اما تغييرات تصرفات و در سطح و نقشش و نما و شكل بدن و زينتهاي طبيعي بشرط برهيز از جهات زير اشكالي ندارد
1- تصرفات بدني مثل تراشيدن كلي ابرو
2- تشبه به مردان و نيز نقشهاى شيطاني
3- بوشاندن بوست بدن با نقشها مثل لباس ووو
و انواع تصرفات شايع شده كه انحرافي است

ذكر اصطلاحات در مورد تتو و طرح سؤال صحيح نيست
هر موردي بايد سير انجام و نتيجه اش مشروحا بيان شود تا حكمش معين شود
البته اكر باسخ بالا معلوم نباشد
و صرف طرح سؤال بدون اينكه سؤال مشخص باشد و مقدار و مقصودش دقيقا معين باشد
بي فايده و قبلا هم كفته شده كه جواب داده نمي شود

اينكه تذكر شد مبهم است بخاطر اين است كه موضوع سؤال شما اشاره دارد به جيزي است كه بايد بوشانده شود
اما در مقام بيان مقدار تتو و نوعش ننوشته ايد جقدر و جطور
جون اصلاح ابرو بوسيله تتو مي شود از رفع نقصهاي شكل ابرو باشد تا مقداري تكميل و مرتب كردن و يا قوس مطلوب دادن تا به صورت وضعيت ارايش غليط جشم و ابرو ةةةة
اكر در حد رفع عيوب و تكميل قوس مطلوب انجام شود اشكالي ندارد و بوشانذنش هم لازم نيست جه احرام جه غير احرام
و اكر به مدلهايي از قوس ابرو كه مي رود در حد ارايش غليظ و يا به حد ارايش غليظ جشم ابرو اينها هم اشكال دارد هم بعدا بايد بوشانده شود و براى احرام هم رفع شود [شمارة ثبت: (1574) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

ترتیب اعمال مسجد کوفه

پستتوسط najm111 » شنبه مه 07, 2022 3:36 pm

سؤال:
در مفاتيح الجنان و كتب ادعيه در ترتيب اعمال مقامات مسجدكوفه تفاوت هست آيا ترتيب معينى دارد؟
ديده شد بعضا اعمال مقام دكة القضاء و بيت الطشت بعد مقام ابراهيم و خضر انجام مى شود و بعضا آخر مقامات؛ وجه اين تفاوت ترتيبها چيست؟
آيا همه مقامات مذكوره در احاديث و روايات در برنامه نقل شده مفاتيج الجنان وجود دارد؟
آيا چه ترتيبى ترجيح دارد؟

جواب:

1- نماز و اعمال در محرابها و مقامهاى و مواضع مختلف مسجد كوفه با يك دستور العمل و بطور يكجا همه با هم وارد نشده است.

2- انجام هر فريضه ثواب هزار نماز و انجام هر نافله ثواب پانصد نماز دارد و نشستن در مسجد بدون نماز و عبادت و تلاوت و ذكرهم ثواب عبادت دارد
و حداقل اعمال در مسجد كوفه دو ركعت نماز و در هر جاى آن مى توان بجاى آورد

3- مقام وسط مسجد كوفه كه به مقام مصلاى نبوى (صلى الله عليه وآله) در شب معراج معروف است افضل مواضع مسجد است و دو ركعت حداقل عمل را در اين مقام ترك نكند.

4- بقيه مقامات به مناسبتهاى مربوطه آنها مواضع نورانى است كه نماز و عمل مربوطه در آنها شايسته است

5- در هر روايت برخى از مقامات را نقل كرده است و هر بار يكى از حضرات عليهم السلام در برخى از آنها نماز يا عمل خاصى داشته اند كه محدثان و علماء مجموعه اين روايات را جمع آورى نموده و بكجا به عنوان اعمال مسجد كوفه نقل كرده اند

6- تقدم برخى مقامها مثل مقام ابراهيم عليك السلام نزديك باب الثعبان به مناسبت ورود غالب به مسجد از اين درب و استحباب انجام فورى نماز تحيت هر مسجد لدى الورود سبب شده كه نماز در اين مقام براى وارد شونده از اين درب چه در عمل حضرات يا در تعليم عمل به اصحاب توصيه اش وارد شود، و نظير همين رجحان در مقامات نزديك دربهاى غربى و شمالى نيز وجود دارد اگر كسى از آنها وارد شود.

7- توالى انجام اعمال در برخى از مقامات به مناسبت مجاورت يكديگر است،
مثلا كسى كه از باب ثعبان وارد شده و انجام نماز در نزديكترين مقام به ورودي مسجد يعنى مقام ابراهيم عليه السلام را بجا مى آورد بعد به مقام مجاور يعني مقام خضر عليه السلام مى رود،
و يا وقتى كه به مقامات وسط مى رسد آنها را دنبال هم بجا مى آورد، و يا به مقامات ضلع جنوبى كه مى رسد و از سمت غربى شروع مى كند يك به يك تا آخر به مقام امام صادق عليه السلام مي رود.

8- شروع از مقام ابراهيم و بعد به خضر و بعد به دكة القضاء و بيت الطشت براساس همان شروع از نزديكترين مقام به ورودي مسجد و ادامه اش خضر از باب مجاورت و هكذا دكة القضاء و بيت الطشت كه موضع بروز آيت الهى و متعاقب دكة القضاء است بعدش است
و آنها كه اين دو را آخر مى روند به ملاحظه تقديم مقامات اصلى محل عبادت حجج الهى است و اين دو مقام كه از باب ظهور آيات الهى است را بعد آنها مى روند

9- مقامات و محرابهايى هست كه در مفاتيح الجنان مطرح نيست مثل:
خانه عبادت حضرت ادريس عليه السلام كه در ضلع جنوبى است و قديم درب به بيرون داشته كه مى شود همان محاذات در داخل و ملاصق ديوار قبلى نماز خواند، چون شروع مسجد كوفه از زمان حضرت آدم عليه السلام بوده و محل توبه او در اينجا نيز مقام مشخص دارد پس ساير حجج الهى ذريه او از جمله ادريس هم در اين مسجد تشريف آورده و نماز و عبادت داشته اند همانطور كه در حديث مولا عليه السلام ذكر شده است
عن الاصبغ بن نباتة قال: بينا نحن ذات يوم حول أمير المؤمنين (عليه السلام) في مسجد الكوفة، إذ قال: يا أهل الكوفة، لقد حباكم الله عز وجل بما لم يحب به أحداً، ففضل مصلاكم، وهو بيت آدم، وبيت نوح، وبيت إدريس، ومصلّى إبراهيم الخليل، ومصلّى أخي الخضر ومصلاي (عليهم السلام)
كما اينكه مقام ابراهيم ومقام امام سجاد عليهما السلام غير از مقامهاى رايج آن نيز هست
مقام امام حسن عليه السلام
مقاماتى كه مصلاى حضرت امام مهدي عليه السلام بوده و مقام خاص مقام خاص حضرت امام مهدي عليه السلام و اينها غير از مشاهد آثار مهدوي عليه السلام در غير مقامات معروفه است
و اينها شمه اى از مواضع مباركه اين مسجد عظيم است

10- اگر اولويتى در ترتيب بخواهد رعايت شود (بدون ملاحظه نزديكترين و مجاور هم رفتن)
چه بسا ترتيب براساس شانيت و زمان حجج الهى صاحب هر مقام ترجيح داشته باشد
فلذا نتيجتا به اين ترتيب مى شود:
اول مقام وسط مسجد است كه مصلاى نبوى (صلى الله عليه وآله) در شب معراج نيز هست
بعد مقام جبرئيل عليه السلام
و بعد مقام مصلاى توبه آدم عليه السلام
بعد مقام ادريس عليه السلام
و بعد مقام نوح عليه السلام
و بعد مقام بروز آيت الهى فار التنور
و بعد مقامهاى ابراهيم عليه السلام ضلع قبلى و ورودي مسجد
و بعد مقام خضرعليه السلام
و بعد مصلاهاى حضرت مولا علي عليه السلام
و بعد مواضع بروز آيات الهى در دكة القضاء و بيت الطشت
و بعد مقام امام حسن عليه السلام
و بعد مقام امام سجاد عليه السلام
و بعد مقام صادق عليه السلام
و بعد مقام خاص حضرت امام مهدي عليه السلام

و البته همانطوركه بالاتر بيان شد شروع از مقام ابراهيم عليه السلام براى وارد به مسجد از باب الثعبان
و انجام اعمال مقامات برحسب مجاورت و نزديكتر به هم بودن هم مناسب است:
مقامات شمالي سبس مقامات مياني و سپس مقامات جنوبي مسجد تا به مرقد مسلم منتهى شود. [شمارة ثبت: (1574) منبع: المسائل الإنترنتية]

والحمدلله رب العالمين
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2067
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

قبلي

بازگشت به مجمع علوم فقه آئین الهی


Aelaa.Net