اشكالات روشهاى آموزش قرآن در ايران

اشكالات روشهاى آموزش قرآن در ايران

پستتوسط barresi.telawat » سه شنبه آگوست 19, 2014 11:39 pm

.
در کل 1 بار ویرایش شده. اخرین ویرایش توسط barresi.telawat در چهارشنبه آگوست 20, 2014 1:51 am .
barresi.telawat
 
پست ها : 218
تاريخ عضويت: سه شنبه آگوست 19, 2014 10:20 pm

Re: اشكالات روشهاى اموزش قرآن در ايران

پستتوسط barresi.telawat » چهارشنبه آگوست 20, 2014 1:29 am

اشكالات روشهاى آموزش قرآن:


1- یادگیری از طریق روش قیاسی (عدم استفاده از نمونه شنیداری):

يادگيري تلفظ صحيح و دقيق الفاظ كلام وحي دو مرحله دارد:
مرحله اول: ابتدا ازطريق روش سماعي (شنيداري) قسمت مورد نظر را از قويترين و دقيقترين نمونه آموزشي در مغز خود بايد ثبت و حك نمايد.
مرحله دوم: سپس در مرحله بعد؛ از طريق روش قياسي (قواعد تجويد) آن موارد آموخته شنيداري را با اصطلاح علمي شناخته و بطور فني دقت و كيفيت آنها را ارتقا مي دهد.
اگر مرحله اول خوب انجام نگيرد، دانشجو به نتيجه مطلوب نرسيده و در صورت رسيدن هم اين نتيجه با زحمت بسيار اتفاق مي افتد. دانشجوياني كه زبان مادريشان عربي نيست؛ به اين روش نياز شديدي داشته و با اين روش هم سرعت يادگيريشان و نيز دقت آن بالا مي رود، وبالعكس بدون اين روش؛ آموزش خود را سختتر و غير فصيحتر مي نمايند.
اگر مرحله دوم را جلو انداخته (مانند آنچه كه در ايران شايع است) و قبل از ضبط (قويترين و دقيقترين نمونه آموزشي) توسط مغز (از طريق شنيداري)؛ به قواعد تجويد مراجعه كند، در اين صورت فرايند فراگيري بسيار طول كشيده و يا اينكه فراگيري آن سخت تلقي شده، و نوعا آنچه يادگرفته مي شود هم دقيق نبوده، و در مقام اداي آن نيز با زحمت انجام مي شود،

2- استفاده از نمونه های شنیداری غیرعرب زبان و عرب غير فصيح:

بزرگترين عامل فراگيري غلط تلاوت كه منجر به غلط يادگيري و تمرين پر غلط مي شود كه اصلاحش بسيار سخت است، استفاده از نمونه هاى تعليمي تلاوت كه برگزيده ترين نمونه نباشد، و گوش دادن به تلاوتهاى ضعيف هر چند از قاريان مشهور و زيبا، در دوره مقدماتي فراگيري تلاوت و قبل از تمكن در تلاوت صحيح است

به همین منظور شخص بايد مواظبت نمايد كه: از اغلاط و اشتباهات رايج در ميان اهل تلاوت امروز پرهيز كند، از اين رو در انتخاب الگوهاى آموزشي و تمريني؛ بايد دقت بسيار نمايد، چه اينكه ضعفها و اشتباهات ظريفي كه در بيشتر تلاوتهاي قاريان نامدار جهان (حتى مشهور) وجود دارد؛ در صورت كاربردشان در حوزه آموزش و تمرين؛ تبديل به اشتباهات و نواقص عميقي در آموخته دانشجو شده؛ كه تصحيح آن بعدا بسيار مشكل است، ولذا از همان ابتدا بايد در امر انتخاب "الگوى آموزشي" اهتمام داشته و بر آن مواظبت نمود.

از اين رو بايد از استفاده آموزشي تلاوتهاى كساني كه زبان اصلي و مادريشان عربي نبوده؛ يا عربي غير فصيح و كشورهاى غير حجاز بوده پرهيز نمود، و حتى در حجاز هم واقعا آن قاريي باشد كه حجازي اصيل يا چندين نسل ساكن حجاز بوده، و بر لغت فصيح تربيت شده باشد، نه اينكه هر كه در آنجا امروزه ساكن بوده يا نوارش آنجا متداول است، واجد شرايط است.

نكته مهمتر اينكه ضعفهاي شخصي افراد كه به علت ناواردي است، قابل تصحيح است؛ برخلاف اين ضعفهاي حاصله در تعليم كه به سختي و تقريباً در حد غير قابل اصلاح است، چون شخص تمرين ضعف يا اشتباه كرده است.

لذا گوش كردن احياني به اذانها و تلاوتهاي غير نمونه برتر اشكالي ندارد، ولي گوش كردن پيوسته و به عنوان تمرين و سرمشق مشكل ساز است.
ممكن است شخصي چون بهترين سعي را كرده ممتاز هم باشد، ولي اگر ضعفي خيلي غير محسوس داشته باشد هرچند اين ضعف ظاهراً براي شخص متعلم معلوم نيست، ولي چون از طريق شنوايي مغز آن را ضبط مي كند بدون تشخيص يا ضعف، همان ضعف را ضبط و بعد در اثر تمرين بر اين نمونه ناخواسته اين ضعف منتقل مي شود. مانند غلط"غيرالعمل" بجاي " خيرالعمل" در برخي اذانهاي مصري و ايراني كه مانند ويروس مسري منتشر شده است آنقدر كه مجبورند بگويند نه اين غلط نيست!!! خودش يك نحوه تلفظ است!!!يا گوش شما كه اشكال مي كني اينطوري برداشت مي كند

3- عدم تمکن لازم در ادای دقيق و قوي کلمات و قواعد تجویدی و پرداختن به تفتیات:

ابتدا بايد شخص تلاوت صحيح و دقيق را از نمونه صحيح و دقيق طبق علم قراءات ياد گرفته، بعد كه اين را متمكن شد و اشكال تجويدي هم نداشت آن وقت نغمات را توجه و كار كند
زبان عربي قاری باید زبان مادري و اصلي او باشد چرا که يكي از مصيبتهايي كه قراء و و از جمله ايرانيها مبتلا هستند اينكه هنوز غوره نشده مويز مي خواهند بشوند، هنوز تلفظ اداي حروف را يا دقيق ياد نگرفته اند، يا قوي نيستند يا ملكه شان نشده است مي روند دنبال تفننيات...
مكرر شنيده شده در جلسات مسابقات بين المللي ايران، داور بين المللي ايراني، كه حتماً شيخ القراء ايرانيهاست وقتي آيه را معمولي مي خواند (نه در وقت مجود) غلط واضح و آشكار مي خواند بلكه :
اشكالات اساسي و اوليه - مشكلات اختلاف اساسي حروف فارسي و عربي و عدم اشتراك - اشتباهات رايج در لحن فارسي هنگام اداي كلمات عربي - اغلاط تلفظ و اداي حروف عربي - ضعف اداي حروف و ملكه نبودن؛ اينها از اوليات تجويد و تلاوت است كه از عالم كبيرالسنّ تا شيخ القراء تا برنده مسابقات جهاني مبتلا هستند و نوبت اهتمام و فراگيري اين مطالب قبل از ياد گرفتن يرملون و اوليات تجويد است چه برسد به تفننيات! براي همين است كه پيدا كردن يا تعيين نمونه براي تمرين تلاوت خيلي محدود مي شود.
barresi.telawat
 
پست ها : 218
تاريخ عضويت: سه شنبه آگوست 19, 2014 10:20 pm

آسیب شناسی آموزش قرآن در مدارس ايران

پستتوسط barresi.telawat » چهارشنبه آگوست 20, 2014 1:45 am

آسیب شناسی آموزش قرآن در مدارس ايران



این تحقیق به سؤالات زیر پاسخ می دهد:
الف) علل و عوامل افت تحصیلی درس قرآن (در مدارس ايران) چیست؟
ب) شیوه های قابل اجرا برای جلوگیری از افت تحصیلی درس قرآن کدامند؟

1- تعدّد شیوه ها و روش های تدریس معلمان قرآن:

ـ1-1 فقدان شیوه ها و روش های علمی هماهنگ و یکسان در تدریس:
معمول است که با تألیف و انتشار کتب جدید درسی مانند: فارسی، ریاضی، علوم و … کتابی به عنوان (راهنمای روش تدریس) برای معلمان درس مربوطه تدوین می شود و در اختیار آنان قرار می گیرد. همچنین کلیه معلمان درس مربوطه موظفند یک دوره ضمن خدمت را بگذرانند که در این دوره شیوه تدریس صفحه به صفحه، شامل: اهداف، مفاهیم و روشهای تدریس هر صفحه آموزش داده می شود.
ولی متأسفانه، در رابطه با درس قرآن پایه های مختلف تحصیلی، این امر انجام نپذیرفته است. البته بحمد اللّه برای اولین بار در پایه اول دبستان، شاهد اجرای این هدف بوده ایم.

2ـ1ـ عدم توجه به دو مهارت از اصول یادگیری (شنیدن و گفتن):
یکی از علل مهم عدم موفقیت درس قرآن این است که آموزش قرآن در پایه سوم دبستان با سواد آموزی (یعنی خواندن و نوشتن) آغاز می شود و این روش با اصول تعلیم و تربیت منافات دارد. (زبان آموزی مقدمه سواد آموزی است)

3ـ1ـ تفکیک آموزش قرآن به اجزای مختلف: روخوانی، روان خوانی، تجوید سطح یک و دو؛ دارای معایبی به شرح زیر می باشد:

الف) هنگامی که فقط از روخوانی و روان خوانی صحبت به عمل می آید، عملاً به قرآن آموزان می آموزیم که تجوید را یاد نگیرند و رعایت نکنند.

ب) با توجه به فارسی بودن لحن روخوانی و روان خوانی، زبان آموزی به شکل صحیح انجام نگرفته و در اصطلاح روان شناسی «از عوامل منع در یادگیری، تأثیر یادگیری گذشته در آینده می باشد». قرآن آموزان، در مراحل بعدی که با لحن عربی مواجه می شوند، با اشکال روبرو شده و اصلاح این معضل که به دست خود معلمان ایجاد گردیده، امر دشواری می باشد.

ج) تقسیم آموزش قرآن به روخوانی و روان خوانی و تجوید سطح یک و دو، به لحاظ زمانی طولانی بوده و مدت زیادی را به خود اختصاص می دهد و به همین دلیل بسیاری از قرآن آموزان رفته رفته از ادامه راه خسته می شوند.

د) آموزش قرآن با لحن فارسی، دارای دو اشکال بزرگ دیگر نیز می باشد: یکی آن که قرآن آموزان نمی توانند به آسانی با نوارهای استاتید قرآن ارتباط برقرار کنند؛ زیرا لحن نوار عربی است و با یادگیری آنان متفاوت است.
دومین اشکال آن است که در پایه سوم دبستان، دانش آموزان با صداها و حروف و قواعد قرآنی روبرو می شوند که در پایه اول دبستان در درس فارسی آموخته اند (مانند صداهای اَ ـ اِ ـ اُ ـ آ ـ ای ـ او و تشدید و …) که در نتیجه هیچ جاذبه و جذابیتی ندارد.

4ـ1ـ استفاده نکردن از نوار به عنوان یک رسانه آموزشی به وسیله معلمان در کلاس های قرآن:
ـ رسانه آموزشی: به آن دسته امکاناتی گفته می شود که تدریس بدون آنها امکان پذیر نبوده و ناقص می شود، مانند: کتاب درسی، راهنمای تدریس و ….
درس قرآن از دروسی است که بایستی دارای حداقل چهار رسانه آموزشی باشد:
الف ـ کتاب درسی
ب ـ کتاب راهنمای تدریس
ج ـ نوار درسی
د ـ لوح ها و چارت های آموزشی.

وسایل کمک آموزشی: آن دسته از وسایل و امکاناتی که به امر تدریس کمک و یاری می رساند، مانند: عکس، فیلم، گچ، تخته و ….

5 ـ 1 ـ تکیه بسیاری از معلمان بر قاعده گویی و روش سخنرانی در آموزش قرآن به جای تمرین و تکرار مستمر توسط دانش آموزان می باشد.

6 ـ 1 ـ عدم توجه به هدف آموزش قرآن که شامل: حیطه های شناختی (افزایش معلومات) روان حرکتی (افزایش مهارت)، عاطفی (ایجاد نگرش و تغییر رفتار) و رضایت بسیاری از معلمان به یادگیری سطحی. (به معنای انباشتن اطلاعات در ذهن دانش آموزان)

بسیاری یادگیری را معجزه ای می دانند که به راحتی اتفاق نمی افتد.

1-7- بها ندادن به نمره این درس و نداشتن جایگاه مناسب در بین امتحانات و دیگر دروس:
معمول است که تمامی دانش آموزان در پایان سال به راحتی نمره قابل قبولی از معلمان هدیه می گیرند و متأسفانه این گونه اظهار می شود که اگر به دانش آموزان نمره ندهیم، باعث زدگی و دلسردی آنان از آموختن قرآن می شود. (این تفکر کاملاً غیر منطقی و عامیانه می باشد)

1-8- عدم توجه به ارزشیابی تشخیصی و ارزشیابی پایانی در زنگ قرآن و عدم حصول یادگیری آیات دروس گذشته، به دلیل پرسش کم و ناقص از تمامی دانش آموزان.
ارزشیابی تشخیصی: به سؤالاتی که قبل از تدریس درس جدید به منظور مشخص شدن نقطه شروع درس از دانش آموزان پرسیده می می شود، می گویند.
ارزشیابی پایانی: شامل پرسشهایی می شود که پس از پایان درس جدید با انگیزه و هدف حصول اطمینان از فراگیری دانش آموزان انجام می گیرد.

1-9- ایراد کتب قرآن درسی کلیه پایه های تحصیلی، از نظر رسم الخط و کتابت در این است که حروف و اعراب این کتب با رسم الخط قرآن های رایج یکسان نبوده و در واقع، آمیخته ای از سه نوع رسم الخط (عربی، فارسی و اردو) می باشد و در نتیجه دانش آموزان به دلیل دوگانگی رسم الخط در خواندن قرآن با ناتوانی روبرو می شوند.


2- اصول برنامه ریزی های آموزش و پرورش در رابطه با درس قرآن:
نگرش و دیدگاه مسؤولان امر در قسمت های ستادی و اجرایی آموزش و پرورش، دارای نواقصی است که به اختصار بیان می گردد:

1 ـ 2 ـ درس قرآن تنها درسی است که در بین دروس به جای یک معاون آموزشی، دو معاون بر آن نظارت می کند. (معاون آموزشی و معاون پژوهشی) و این معما پیوسته حل نشده است که چرا با وجود دو نفر مسؤول، توجه شایسته به این درس مبذول نمی شود.

2 ـ 2 ـ عدم تخصص اغلب متولیان آموزش درباره روش های تدریس قرآن، تأثیر منفی در برنامه ریزی و نظارت خواهد داشت، به عنوان مثال:

الف) اغلب معلمان محترم راهنمای تعلیماتی به دلیل عدم تخصص در زمینه امور قرآنی، مانند: تدریس قرآن، این درس را کمتر مورد بازدید قرار می دهند.
ب) برخی از مسؤولان درس قرآن را جزء دروس دیگر، مانند: فارسی، ریاضی و … به حساب نیاورده و جزء امور فوق برنامه و پژوهشی تلقی می نمایند.
ج) تدریس قرآن توسط مربیان پژوهشی در دوره ابتدایی، دارای چند اشکال اساسی و مهم می باشد، از آن جمله:

1 ـ آنان مانند معلمان ابتدایی، دارای تخصص زبان آموزی نبوده و در نتیجه از بنیه علمی کمتری برخوردارند.
2 ـ بدلیل کثرت امور پژوهشی و فوق برنامه در مدارس مانند: مراسم ها، جلسات و … زنگ درس قرآن، تحت الشعاع قرار می گیرد.
د) م توجی به دوره ابتدایی به عنوان پایه و اساس آموزش قرآن و مخصوصاً معلمین دوره ابتدایی به عنوان تنها متخصصین امر زبان آموزی و سواد آموزی.
هـ) مشخص نبودن متولی امر نظارت بر تدریس قرآن از طرف ادارات آموزش و پرورش نواحی و مناطق به عنوان مثال:

1 ـ در بعضی از مدارس معلم ابتدایی، خود به امر تدریس قرآن اقدام می نمایند و طبیعتاً نظارت آن به عهده آموزش ابتدایی می باشد و برخی دیگر از مدارس مربی پرورشی اقدام به تدریس قرآن می نمایند و طبیعتاً نظارت آن بر عده واحد مقاطع تربیتی ادارات است.

2 ـ در دوره های تحصیلی راهنمایی و دبیرستان مرز و محور کار مربیان و دبیران قرآن به صورت مشخص تبیین نشده و اغلب به نوعی موازی کاری دچار می شوند.

3 ـ دبیران قرآن می بایستی دینی را هم تدریس نماید و یا بالعکس که این عدم توجه مسئولین به تخصصی بودن هر یک از آنهاست.

و) هر ساله به طور معمول دوره های ضمن خدمن قرآن برای فرهنگیان برزار می گردد که دارای اشکال اساسی می باشد:
سرفصل های ارائه شده جهت تدریس مدرسین بیشتر جنبه افزایش معلومات داشته و به جای ایجاد مهارت در امر روش های تدریس و آموزش تخصصی آنان فقط تکیه بر قواعد تجویدی که بیشتر جنبه تئوری داشته عنایت دارد.

در مجموع علل و عومل متعددی در افت تحصیلی درس قرآن دانش آموزان تأثیر دارد که باعث می شود آنان پس از گذراندن دوره های مختلف تحصیلی و حتی اخذ دیپلم و مدارک و مدارج بالاتر توان لازم را در جهت تلاوت صحیح و بدون غلط قرآن که حداقل یادگیری این درس می باشد بدست نمی آورند.

نویسنده:رضا نباتی
منبع:نشریه بشارت، مرداد و شهریور 1379، شماره 18
barresi.telawat
 
پست ها : 218
تاريخ عضويت: سه شنبه آگوست 19, 2014 10:20 pm

Re: اشكالات روشهاى آموزش قرآن در ايران

پستتوسط najm111 » پنج شنبه دسامبر 31, 2020 9:38 am

درباره موضوع اشكالات كتابهاى فارسي تجويد و يا توضيحات فارسي معلمان قرآن ايراني

اشكالات كتابهاى فارسي تجويد و يا توضيحات فارسي معلمان قران ايراني

مطلب مهم كه حتما تصحيح كنيد
توضيحات مطالب تجوريدي است
كه با بركردان و معادل نويسيهاى ايراني و فارسي ياد نكيريد
كه بسيار غير دقيق و حتى بعضا غلط است
و اين يكي از مشكلات اموزشهاى رايج در ايران و كتابهايي است كه ايرانيهاى متاخر مي نويسند
و يكي از دلائل مضاعف التزام به روش شنيداري
و عدم تعليم و تعلم از متون فارسي و معلمان قران ايراني جديد در اصطلاحات تجويدي همين جهت است

خصوصا كه كتابنويسهاي تجويد در ايارن زياد شده و هيج حساب و كتابي ندارد استاد قرائت و تجويد و مؤلف اين كتاب شدن
و غالبا با يك سفر خارجي مي شوند قاري بين المللي و اشكالي هم ندارد اما تا تحصيلات علمي از متون معتبر نداشته باشند و با اسناد مسلسل تلاوت مجاز نشده باشند نبايد مرجع تبيين قواعد اين علم كه اصلش مبتني بر عربيت است باشند بدون اينكه از اين جهت واجد شرايط باشند

و هر دانشجويي خواست اصطلاحات تجويد و تلاوت ياد بكيرد تعاريف و اصطلاحات را متون معتبر تجويد به عربي را بايد ياد بكيرد (ولو همراه با شرح فارسي باشد)

اكر بخواهيم اصطلاحات فارسي رايج شده براى تعريف اصطلاحات تجويد را اشكالش را بكوييم خودش يك كتاب است
مثلا تفخيم را مي كويند = درشت كفتن = و اين معادل غلط است و ادرس غلط مي دهد به متعلم و ييكي از علل ضعف تلاوت ايرانيها عليرغم تلاش بسيارشان همين تعريفات فارسي از اصطلاحات تجويدي عربي است

مثال اشتباهات رايج در تلاوت (در کتابهای فارسی تجوید و یا توضیحات فارسی معلمان قرآن ایرانی):

[b]تفخیم راء:[/b] در تفخيم راء توسط قرآن آموختگان نوجوان بسيار شنيده مي شود كه در هنگام تفخيم راء به قصد تفخيم راء انرا مضموم يا حرف واو تلفظ مي كنند، كه اين نه تفخيم است بلكه جايگزين كردن با يك غلط تلفظ است
از آنجا كه اين اشكال به صورت اپيدمي است معلوم مي شود مربوط به ضعف فردي نبوده و ناشي از اموزش غلط است توسط آموزشياران غير وارد رايج و حاكم بر سيستم تلاوت كشور
يا استفاده كنندگان از توضيحات و تشريحهاى مباحث براساس تعريفهاى سليقه اى معلمان يا متصديان ناشي آموزش تلاوت و تجويد رايج و حاكم
كه با تعبيراتي جعلي براى تقريب مطالب به ذهن مستمع؛ از خودشان بكار مي برند و آنها را بجاي تعريفهاى دقيق و حساب شده علمي اين رشته مي كذارند،
بجاي اينكه تفخيم را درست توضيح و معرفي كنند = فخامت يعني ابهت و جلالت و با شكوه بودن = تفخيم يعني با شكوه و فخامت و جلالت ادا كردن؛ اين ترجمه و توضيح تفخيم است
اما ناشیانه بجاي توضيح لغوي و اصطلاح علمي اصلي؛ تعاريف ضعيف و سست جايگزين مي كنند
و مثلا می گویند تفخيم يعني درشت ادا كردن!!!
با اين روش غلط؛ اموزگار ناتواني خودش در توضيح دقيق تفخيم را پوشانده است و تعليم را آسان نكرده است
جون تعبير جعلي "درشت ادا كردن" گويا نيست و فهمیدن مفهوم تفخيم از اين تعبير ميسر نيست
فقط اصطلاح دقيق علمي (تفخيم) را با تعيير ناشيانه و غير دقيق "درشت ادا كردن" عوض كرده است
و الا درشت گفتن چيزي نيست كه فهمش بديهي باشد
و اگر اين تعريف را با صدا و تلفظ تفخیم معرفي مي كند كه ديگر فهميدن تفخيم به تعريف او كاري ندارد
و اين اموزش توضيحي متني نيست و آموزش شنيداري است كه مي توان با ان اصطلاح چيني را هم بشناساند
پس ديگر چه جاي عوض كردن اصطلاح و تعريف تفخيم،
توصیف صدای خ:
يا مثلا صداي خ را به خرخر كردن توصيف مي كنند!!! ،
خوب اي ناشي ابن الناشي
خرخركردن كه امري نيست كه بتواند تلفظ فصيح خ را نشان دهد
حيوانات هم در حال خفه شدن و بي اختيار هم اينطور صدا از گلويشان بيرون مي آيد
و تلفظ خ را كه فارسها هم بلد هستند و تشبيه خرخر كردن لازم ندارد
با تعريف تجويد مي خواهند خ در زبان وحي را توصيف كنند
گويا آموزش الفبا و صداي حروف را براى ساكنان مريخ توضيح مي دهد،
و اين جور تعريف و اصطلاحاتهاي غير دقيق و گاهي غلط بسيار است در روش آموزش رايج تجويد
و همه اين مصيبتها هم توسط همين قراء تازه به دوران رسيده كه با يك سابقه شركت در مسابقات بين المللي
بجاي بزرگان قرائت و تجويد و علوم عربيت نشسته و جعل اصطلاح و تعريفات مي كنند
و تلويزيون هم دستشان است و بر اين اشتباهات دامن مي زنند
najm111
Site Admin
 
پست ها : 1988
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

Re: اشكالات روشهاى آموزش قرآن در ايران

پستتوسط barresi.telawat » دوشنبه آپريل 04, 2022 7:55 pm

اصطلاح حروف همآوا يكي از موجبات تشديد رواج اين اغلاط در ميان فارسها مي شود
چون برخي اينها اصلا همآوا نيستند
ولي فارسهاي غير فصيح بخاطر عدم دقت انها را مثل هم تصور كرده و مثل هم تلفظ مي كنند در تلفظ عاميانه
براى تصحيح بگوييد اصطلاح هم آوا بكار برديد چون رايج است
ولي واقعيتش اين است كه...،
هر حرفي كه متفاوت است نوشتنش جه فارسي چه عربي چه هر زبانی يعني كه تلفظش هم متفاوت است
درفارسي غ داريم
مُغ
قَلب
اما عوامانه تلفظ مثل هم مي كنند
و تصور شده است هماواست
بنابراين حروف فارسي بيشتر از حروف تفاوت تلفظ دارد نه اينكه هم اوا واقعيت دارد و تلفظ كمتر از عربي دارد

قاعده اش اين است:
هر حرفي كه متفاوت است نوشتنش چه فارسي چه عربي چه هر زبان يعني كه تلفظش هم متفاوت است
اصطلاح هم اوا دركلاسهاى تجويد رايج است فلذا اول صحبت براى توجه شايع بكار برده شد و در ادامه تدقيق شد و بيان شد اصلا هم او وجود ندارد

حروف حلقي رامی شود گفت هم اواست
اما غ ق
يا ث يا س يا ص
اينها هم اوا نيستند چون مخارج مختلف دارند علاوه بر صفات
كلاسهاى تجويد فارسها ايران
ولي كلاس تجويد واقعي بكاربرده نمی شود

اين اغلاط اموزي كه بخاطر اصطلاحات مجعول ملعمان فارس زبان تجويد در سالهاى اخير وارد شده قبلا هم در كلامخواني مطرح شده است
مثل تعريف كردن تفخيم= درشت گفتن ووو
هماوا هم يكي از آنهاست

در حقيقت: هماوا درنظر انها غلط تلفظ مي كنند = و درس تصحيحي كه بخش عمده اشتباهات به ان مربوط مي شود براى همين تصور غلط هماوايي است
اكروقتي تعبير به هماوا مي شود ما كه غلط مي دانيم بخاطر رواج و تصويراين برداشت غلط است كه در درس تصحيح اول اين نكته را تفهيم مي كنيم كه اين حروف هماوا نيست

و اينقدر اين اشتباه شايع شده در قرن اخير و دوره پهلويها كه فكر مي كنند اينحروف اصلا فارسي نيست ولذا شروع كرده اند تغيير بدهند و حروف متشابه را جايگزينش كنند
طاق> تاق / اطاق >اتاق وووو
در اين دوسه ساله اخير مي بينيم مجريهاى تلويزيون هرجه حرف غين است بجايش تركيب غلطي راجايكزين مي كنند = تغيير را مي كوئند تئقير!!!؟
barresi.telawat
 
پست ها : 218
تاريخ عضويت: سه شنبه آگوست 19, 2014 10:20 pm

Re: اشكالات روشهاى آموزش قرآن در ايران

پستتوسط barresi.telawat » دوشنبه آپريل 04, 2022 7:57 pm

يكي از غلطهاى شايع ميان انها كه خوب تلاوت مي كنند كه اين غلط ناشي از تعليم تجويد فارسهاست
تفخيم راء را بصورت صدايي مشوب به واو بيان مي كنند
كه اين تفخيم تعليمي فارسهاغلط است
barresi.telawat
 
پست ها : 218
تاريخ عضويت: سه شنبه آگوست 19, 2014 10:20 pm


بازگشت به الگوي تعليمي و آموزشي


cron
Aelaa.Net