آلودگی سازه

مدير انجمن: najm134

آلودگی سازه

پستتوسط najm134 » شنبه مارس 27, 2010 12:11 pm

عناوين گزارشاتي كه تا كنون در اين باره منتشر شده است: آلودكي ساختمانها بخاطر مواد رنك روغني - آلودگی بصری در معماری شهر تهران - سیستم بیمارستانهاي تهران حتی با زلزله ۳ ریشتری از كار می‌افتد - مشكل پيچيدن باد در ساختمان‌هاي بلند ايران
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

آلودگی سازه

پستتوسط najm134 » سه شنبه آپريل 13, 2010 6:33 am

آلودكي ساختمانها بخاطر مواد رنك روغني
جديدترين تحقيقات پژوهشگران آلماني حاکي از آن است که در بيش از 15 درصد رنگ‌هاي ساختماني، سرب وجود دارد. رنگ‌هاي روغني که براي رنگ‌کردن ديوارهاي داخلي خانه استفاده و بعد از مدتي ورقه ورقه مي‌شوند، حاوي ترکيبات سربي هستند که اين ترکيبات با گذشت زمان مي‌تواند وارد بدن شوند و ايجاد مسموميت کنند. همچنين بعضي از وسايل زينتي خانه مانند آباژورها و تزيينات فلزي نيز مي‌توانند حاوي مقدار کمي سرب باشند که آثار اين سرب در درازمدت به صورت سرگيجه، حالت تهوع، سستي عضلاني، کم‌هوشي و خستگي نمايان و در بعضي مواقع به مرگ منجر مي شود .
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

آلودگی سازه

پستتوسط najm134 » سه شنبه آپريل 13, 2010 6:35 am

سرب در رنگهاي ساختماني
جديدترين تحقيقات پژوهشگران آلماني حاکي از آن است که در بيش از 15 درصد رنگ‌هاي ساختماني، سرب وجود دارد. رنگ‌هاي روغني که براي رنگ‌کردن ديوارهاي داخلي خانه استفاده و بعد از مدتي ورقه ورقه مي‌شوند، حاوي ترکيبات سربي هستند که اين ترکيبات با گذشت زمان مي‌تواند وارد بدن شوند و ايجاد مسموميت کنند. همچنين بعضي از وسايل زينتي خانه مانند آباژورها و تزيينات فلزي نيز مي‌توانند حاوي مقدار کمي سرب باشند که آثار اين سرب در درازمدت به صورت سرگيجه، حالت تهوع، سستي عضلاني، کم‌هوشي و خستگي نمايان و در بعضي مواقع به مرگ منجر مي شود .
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

آلودگی سازه

پستتوسط najm134 » سه شنبه آپريل 13, 2010 6:41 am

آلودگی بصری در معماری شهر تهران
اینجا تهران است. با انبوه مغازه هایی كه خیابان ها را از بالا تا پائین تصاحب كرده اند، با انواع خودرو هایی كه شبانه روز در حال گذر از خیابان های متعدد هستند.
اینجا تهران است. با انبوه مغازه هایی كه خیابان ها را از بالا تا پائین تصاحب كرده اند، با انواع خودرو هایی كه شبانه روز در حال گذر از خیابان های متعدد هستند. اینجا تهران است با بالای شهر و جنوب شهرش، از شرق به غرب ساختمان ها سر از خاك برآورده اند. در این جنگل انبوه آدم و ماشین و ساختمان بر بلندترین نقطه شهر كه بایستی ردی غلیظ از دود وآلودگی هم بر فراز شهر بزرگ می توان مشاهده كرد. اینجا تهران است با آشناها و غریبه هایش. با ته لهجه شیرین مردمانی كه از همه جای این خاك گرد هم جمع شده تا شهر بزرگ و بزرگ تر شود. اینجا تهران است و اگر بخواهید رد آشنایی را پیگیری كنید در ازدحام آدم و ماشین راه چندان ساده ای پیش پایتان نخواهد بود. اینجا تهران است كه بزرگ شده و در هجوم این همه ازدحام از این سو به آن سو می گریزد. قدم كه به خیابان بگذارید می توانید به اطرافتان خوب دقیق شوید. در اینجا كه وهمی عجیب سرتاپای آن را فراگرفته و چونان اژدها از دامنه های البرز تا دشت های پایین دست گسترش پیدا كرده ، چهره شهر شكلی تكراری و خاكستری به خود گرفته است. در بسیاری از نقاط شهر یا باید به زندگی در كنار همین یك رنگ اكتفا كنید، یا آنجا كه منظر شهری دچار تغییراتی شده حضور انبوه و ملال آور انواع و اقسام تابلوها و رنگ های متعدد آنقدر عجیب است كه به جای ایجاد آرامش شما را به نوعی ملال روز افزون نیز دچار می كند. تصويرمنظر شهری در پایتخت مغشوش است. در سالهای اخیر نیز كه بر حجم انبوه تبلیغات شهری افزوده شده این منظر چنان دستخوش دگرگونی شده كه دیگر نمی توان نسبت به آن بی تفاوت بود. این اغتشاش بصری در پایتخت علاوه بر معماری منازل به معماری خیابان ها نیز سرایت كرده و در بیان دلایل آن نیز می توان به مواردی اشاره كرد. كارشناسان و مدیران شهری نیز با پذیرش این مشكلات در طراحی شهر به مواردی در این زمینه اشاره می كنند. «احمد دنیامالی» معاون فنی و عمرانی شهردار تهران در این زمینه می گوید:« مشكل بزرگی كه الآن در تهران داریم، اغتشاش بصری است كه مردم از نظر روحی و روانی با آن مواجه هستند؛ لذا در نظام طراحی پل ها كاری كه باید انجام دهیم و اخیراً در طرح هایی مثل بزرگراه آسیا شروع كرده ایم، تغییر نگاه طراحی است به گونه ای كه وقتی كسی از كنار آن پل ها عبور می كند، تصویر خوبی از آنها در ذهنش باشد. كاری كه در سطح شهر تهران انجام می دهیم باید كاملاً با كاری كه در بیابان انجام می شود، متفاوت باشد و این مشكل بزرگی است كه این شهر با آن مواجه بوده است. در سطح شهر اجازه نداریم به خاطر فعالیت های عمرانی مردم را به زحمت بیندازیم. اگر سازه هایی را كه در تهران ساخته می شود، تحلیل كنیم شاید در بسیاری جهات هم ضعیف باشند، اما واقعیتی كه هست، بسیاری از سازه هایی كه ما ساخته ایم از نظر شكل ظاهری «اور دیزاین» بوده و در ذهن مخاطب جلوه می كند. »دنیامالی با بیان این كه چون مسئله ترافیك و مشكلات ساخت و ساز را در سطح شهر تهران داریم باید به سمت پیش ساختگی و نصب سریع و آسان برویم. وی به یك مورد مصداقی در شهر تهران اشاره كرده كه عمر طراحی آن به پایان رسیده و می افزاید: «عمر تعداد زیادی از پل های موجود فلزی از نگاه طراحی به انتها رسیده و تلاش می شود كه بیش از یك صد پل در تهران بازنگری شود در حالی كه بحث مقاوم سازی نیز در آنها مورد توجه قرار دارد. یكی از نكات برجسته ای كه باید در این زمینه لحاظ شود این است كه این پل ها نباید به هم شباهت داشته باشند. اگر در معماری و طراحی پل ها دقت كنیم و هر كدام ویژگی های طراحی خاص خود را داشته باشد، هم به عنوان یك اله مان شهری كاركرد خواهند داشت و هم زیبایی های بصری برای مخاطبان ایجاد می كنند. باید بپذیریم كه در شهر باید به روح و روان مردم هم توجه داشته باشیم و توجه به این مقوله برای مردم و آرامش بصری آنها مهم است.» بحث زیبا سازی شهری و طراحی مدلی مناسب در منظر شهری موضوعی است كه مدتهای بسیاری است كه در رسانه ها و از سوی كارشناسان متعدد به آن پرداخته می شود. با وجود آشفتگی كنونی در طراحی شهری تهران و نیز با توجه به محدودیت هایی كه در این زمینه در این شهر وجود دارد قدرت تغییرات به اندازه فراوانی كاهش پیدا می كند. با این حال به صرف محدودیت های موجود نمی توان نسبت به همان اندك تغییرات بی تفاوت بود. دو سال پیش رسانه ها به نقل از مدیران شهری خبر از طرح جامع زیبا سازی در پایتخت دادند. در خبر های آن زمان پیرامون چگونگی تدوین چنین طرحی آمده بود كه سازمان زیباسازی با ایجاد گروه های مطالعاتی و تحقیقاتی و با كمك از مراكز علمی و هنری و كارهای تحقیقاتی طرح جامع زیباسازی شهر تهران را در دست بررسی و تدوین دارد كه در این طرح اصول زیبا شناختی شهری و زیباسازی تهران در شب و روز تدوین خواهد شد. قرار بود با تدوین طرح جامع زیباسازی تهران در واقع یك سند و راهكار مدون برای رسیدن به استانداردهای زیباسازی شهری داشته باشیم تا مسئولان سازمان زیباسازی شهر تهران با استفاده از آن، این استانداردسازی را انجام دهند. چنان كه اعلام شده بود در این طرح بیش از ۸۰ درصد از كارهای سازمان زیباسازی با كمك شوراهای هنری و علمی انجام می شود و با استفاده از تمام ظرفیت های علمی و هنری شهر به سمت ایجاد شهر قابل سكونتی هستیم. آنگونه كه از زبان مسئولان شهری اعلام شده بود با استفاده از این طرح جامع سلایق متعدد در انجام فعالیت های زیباسازی كنترل شده و همه در جهت انجام یك برنامه حركت خواهند كرد. نتیجه چنین رویكردی می توانست ایجاد فضایی پرنشاط و قابل زندگی در محیط خشن شهری باشد كه با بی توجهی، به شهری پردغدغه و نازیبا تبدیل شده است. به گفته كارشناسان روش های قدیمی و سنتی دیگر در زیباسازی شهری با بزرگی و وسعت تهران جوابگو نیست و نمی توان با این روش ها به نتایج قابل قبولی رسید در حالی كه با استفاده از روش های جدید و علم روز و تكنولوژی جدید باید فضای شهری را به سمت ایجاد آرامش و احساس رضایت شهروندان پیش برد. با این حال معلوم نیست آن برنامه جامع در زیباسازی شهر تهران عملاً به كجا انجامید. هر چه هست شهر ما هنوز در پشت چهره ای خاكستری پنهان شده و انبوه مناظرمغشوش در اطراف ما فراوان دیده می شود. كافی است به تابلوهای مغازه ها در یك خیابان نگاه كنیم، چنان اغتشاشی در طراحی سر در مغازه ها وجود دارد كه انسان قادر نیست برای مدتی طولانی به آنها خیره شود. كارشناسان بر این باورند كه طراحی فضاهای شهری با تمامی تسهیلات و تجهیزات، محیط مناسبی را برای زندگی و فعالیت شهری فراهم می آورد و اثاثیه و تجهیزات خیابانی در هویت بخشیدن به یك مكان، به ایجاد یا اصلاح فضاهای شهری مؤثرند. بر این اساس پروژه های احیای فضاهای شهری، چه بزرگ، چه كوچك و چه به شكل طرح های پیاده سازی یا تعریض پیاده روها، فرصت هایی برای طراحی مجدد و همه جانبه اثاثیه خیابانی فراهم می آورند. وجود هدف و انعطاف پذیری در طرحهای شهری كه در برنامه استراتژیك مد نظر است، موجب استفاده بهینه از منابع شهرها برای توسعه و تأمین نیازهای شهرها در آینده می شود. «دكتر وازار مرادی مسیحی» شهرساز و صاحب نظر در این حوزه درباره رویكرد استراتژیك در شهرسازی می گوید: « در مورد برنامه ریزی استراتژیك تعاریف بسیاری وجود دارد و به اعتقاد برخی شیوه ای سیستماتیك برای ایجاد و برقراری پیوستگی بین اقدامات اولویت دار با در نظر داشتن ضعف و قوت و همچنین فرصت ها و تهدیدات است.» مرادی، استراتژی را به عنوان الگویی هدایتی برای اقدامات و تصمیمات مستمر دانسته ومی افزاید: «اگر بخواهیم از منابع به مؤثرترین شكل استفاده كنیم، باید تصمیمات درستی برای استفاده مؤثر از منابع موجود و اجرای دقیق استراتژی عملی تعیین شده اتخاذ شود.مدیریت استراتژیك، تصمیمات و فعالیت های یكپارچه برای توسعه استراتژی های مؤثر، اجرا و كنترل یا ارزشیابی نتایج آنهاست.»
این كارشناس، تفاوت عمده میان برنامه ریزی استراتژیك و مدیریت استراتژیك را زمان دانست و می گوید: «برنامه های استراتژیك با دیدی بلندمدت از آینده بر اساس شناسایی نیروهای محركه كلیدی و مدیریت استراتژیك در كوتاه مدت سازمان های مربوط به خود را هدایت می كند.» مرادی همچنین معتقد است مفاهیم برنامه ریزی استراتژیك و ساختاری در كشور ما در یكدیگر ادغام شده در حالی كه برنامه ریزی استراتژیك رویكردهای متفاوتی چون اقتصادی، اجتماعی و هماهنگ كننده دارد و برنامه ریزی ساختاری رویكردهای كالبدی و فیزیكی را دنبال می كند. وی وجود هدف و انعطاف پذیری در تهیه برنامه ها و طرح های شهری را ضروری دانسته و می گوید: «توجه به این فاكتورها موجب برنامه ریزی انعطاف پذیر و استفاده بهینه از منابع شهرها برای توسعه و تأمین نیازهای شهرها در آینده می شود.»
داوود پنهانی
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

آلودگی سازه

پستتوسط najm134 » سه شنبه آپريل 13, 2010 6:46 am

سیستم بیمارستانهاي تهران حتی با زلزله ۳ ریشتری از كار می‌افتد
مدیرعامل شركت شهر سالم گفت: به استناد اظهارات رئیس سازمان مدیریت بحران شهر تهران؛ سیستم بیمارستان‌ها حتی با زلزله ۳ ریشتری از كار می‌افتد. تصوير
غفاری امروز به هنگام بررسی طرح «ایمن سازی بیمارستان‌ها و مراكز درمانی در شهر تهران» با بیان این كه تنها تعدادی از بیمارستان‌ها بر اساس آیین‌نامه ۲۸۰۰ ساخته شده‌اند، تصریح كرد: به اعتقاد من در بحث مقاوم سازی توجه به پدافند غیر عامل بسیار مهم‌تر و جدی‌تر از بحث مقاوم سازی لرزه‌ای است.
وی در تشریح وضعیت بیمارستان‌ها ادامه داد: به استناد اظهارات آقای حسینی رئیس سازمان مدیریت بحران شهر تهران؛ بیمارستان ها در شرایطی قرار دارند كه سیستم آنها در صورت بروز زلزله ۳ ریشتری از كار می‌افتند.

مدیر عامل شركت شهر سالم تأكید كرد:بر اساس این طرح شهرداری تهران می‌تواند با احداث یك بیمارستان خوب در شهرك حكیمیه ، در رابطه با استانداردهای یك بیمارستان نمونه و مقاوم در برابر بحران نمونه سازی كند. خبرگزارى فارس
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

آلودگی سازه

پستتوسط najm134 » سه شنبه آپريل 13, 2010 6:50 am

مشكل پيچيدن باد در ساختمان‌هاي بلند ايران
عضو هيات علمي مركز تحقيقات ساختمان و مسكن گفت: پيچيدن باد و زوزه آن دراطراف ساختمان‌هاي بلند بستگي به نحوه طراحي آن دارد.
مهندس ژاله طالبي روز شنبه درگفت وگو با خبرنگار علمي ايرنا با اينكه متاسفانه درخصوص رفع اين مشكل در ساختمانهاي بلند در كشور مطالعه‌اي صورت نگرفته افزود: اين امر نه تنها نيازبه مطالعه علمي دارد بلكه قسمت اعظم آن به نحوه طراحي ، طراحان در ساختمان برمي‌گردد.
وي اظهار داشت: طراحان ايراني بايد قبل از طراحي يك ساختمان موقعيت جغرافيايي منطقه را در نظر بگيرند و سپس اقدام به طراحي كنند كه متاسفانه در برخي موارد اين مسئله رعايت نمي‌شود.
عضو هيات علمي مركز تحقيقات ساختمان و مسكن درادامه با اشاره به برخي ديگراز مشكلات در ساختمان‌هاي بلند اضافه كرد: متاسفانه ضوابط معماري كه همه جنبه‌هاي طراحي در آن رعايت شده باشد در كشور ما وجود ندارد و اين مسئله باعث آسيب رساندن به صنعت ساختمان‌سازي كشور مي‌شود.
وي گفت: سايه‌اندازي ساختمان‌ها روي همديگر، هدر رفتن انرژي و عدم رعايت نكات ايمني و امنيت ساختمان‌ها دربرخي موارد از جمله مشكلات و نواقص ساختمان‌هاي بلند است كه بايد مورد توجه و مطالعه كارشناسان ذيربط قرار گيرد.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

وقوع زلزله در تهران چه مناطقی را بیشتر تخریب می کند

پستتوسط aelaa.net » چهارشنبه جولاي 20, 2011 2:44 am

در شرایطی که با رشد فزاینده بروز سوانح طبیعی در جهان روبرو هستیم و شاهد بروز زلزله با شدت 9 ریشتری در ژاپن می باشیم،
نگرانی ها در خصوص کشور سانحه خیز ایران و شهر حساس تهران بیشتر می شود.
تصوير

بر اساس مطالعات و تحقیقات صورت گرفته، شهر تهران در انتظار زلزله ای قریب الوقوع به سر می برد و ساکنان شهر برای آن باید آمادگی لازم را داشته باشند.
شهر تهران با جمعیتی حدود 7 میلیون و 800 هزار نفر بر اساس نقشه درشت پهنه بندی خطر لرزه ای کشور در پهنه خطر بسیار زیاد زلزله قرار گرفته است. این در حالی است که بر اساس مطالعات انجام شده توسط مشاوران ایرانی و نیز آژانس همکاری های بین المللی ژاپن(جایکا) و مرکز مطالعات زلزله و زیست محیطی تهران، در صورت وقوع زلزله در تهران حدود 480.000 ساختمان به شدت آسیب دیده و حدود 220 میلیارد دلار خسارت مستقیم به شهر وارد خواهد شد.
تصوير

از لحاظ جغرافیایی و زمین شناسی شهر تهران در یک گستره طبیعی واقع شده که چندین رشته گسل فعال و نقاط لرزه خیز پراکنده در آن وجود دارد. از میان بسیاری از گسل‌‌های فعال در منطقه، محتمل‌ترین گسل‌‌های خطرناک عبارتند از:

زمین شناسی و گسل های مناطق مختلف تهران
Image

- گسل مشا (طول: حدود 200 کیلومتر)

- گسل شمال تهران (طول: حدود 90 کیلومتر)

- گسل جنوب ری (طول: حدود 20 کیلومتر)

گسل های مشا، ری و شمال در نقشه تهران

گسل های شمال، ری ، مشا در نقشه تهران نقشه گسل های تهران

Image
هرچند که آمار تلفات و خسارات وارده به پیکره تهران بر اساس مطالعات جایکا در اوایل دهه 80 و بر اساس آمار نفوس و مسکن سال 75 است؛ ولیکن از آنجا که تاکنون مطالعه ای جامع تر از آن در خصوص لرزه خیزی تهران صورت نگرفته است؛ تنها مرجع قابل استناد آماری همین مطالعات جایکاست. اما مسلما با تدابیر شهرسازی و مقاوم سازی و نوسازی های صورت گرفته در دهه اخیر قطعا وضعیت کنونی نسبت به آمارهای جایکا اندکی بهبود یافته است.

خسارت وارده به ساختمان ها بر اثر زلزله و ویژگی‌های آسیب برای مدل زلزله گسل ری به شرح زیر است:
در صورت فعال شدن گسل ری، تعداد ساختمان های آسیب‌دیده در کل شهر تهران، 480.000 واحد برآورد گردید که در این صورت نسبت کل خسارت، 55% خواهد بود. باید توجه داشت که منطقه 15 بیشترین تعداد ساختمان های آسیب‌دیده را داراست. تعداد کل ساختمان ها نیز در این منطقه، به نسبت بیشترین است. نسبت خسارت در مناطق 11، 12، 16 تا 20 مقدار بسیار بالایی در حدود 80% است. دلیل این نسبت بالای خسارت، وجود بسیاری از ساختمان های آسیب‌پذیر و جنبش لرزه‌ای نیرومند (شدت 9 در مقیاس اصلاحی مرکالی) در این مناطق است. نسبت خسارت در مناطق 1 تا 5 که در بخش شمالی شهر تهران قرار دارند به طور نسبی کم و تقریباً 30% می‌باشد.

درصد تخریب ساختمان های تهران بر اثر زلزله گسل ری
Image


مدل گسل شمال تهران
در صورت فعال شدن گسل شمال تهران، تعداد ساختمانهای آسیب دیده در کل شهر تهران، /000/310 واحد برآورد شد. نسبت کل خسارت 36% می‌باشد. نسبت خسارت در مناطق 1 تا 5 که در بخش شمالی شهر تهران قرار دارند در حدود 50% است. نسبت خسارت در بخش جنوبی شهر کمتر از 30% است. در مورد مدل گسل شمال تهران، شدت زلزله در بخش شمالی شهر زیاد است در حالی‌که ساختمانهای آسیب‌پذیر در منطقه اکثریت ندارند. در مورد مدل گسل ری، شدت زلزله در بخش جنوبی شهر زیاد است در حالی‌که ساختمانهای آسیب‌پذیر نیز غالب هستند. علت تفاوت نسبت خسارت در بخش‌های جنوبی و شمالی شهر همین امر است.

درصد تخریب ساختمان های تهران بر اثر زلزله گسل شمال تهران
Image
مدل گسل مشا
با فرض فعال شدن گسل مشا، نسبت خسارت برای اکثریت مناطق شهری تقریباً 10% است به استثنای منطقه12 که در آن نسبت خسارت 30% است. تعداد ساختمانهای خشتی و چوبی ـ آجری در این منطقه بیشتر از سایر مناطق است و همین امر دلیل نسبت بالای خسارت است.

درصد تخریب ساختمان های تهران بر اثر زلزله گسل مشا
Image

برآورد زیر براساس بررسی محتوای مطالعات آسیب پذیری تهران توسط جایکا می باشد.
حجم تخریب (واحد) پراکندگی درصد تخریب تخریب در کل
 مدل گسل ری: 480.000 جنوب 80% و شمال حدود 30% 55%
 مدل گسل شمال تهران: 310.000 شمال 50% و جنوب 30% 36%
 مدل گسل مشا: - منطقه 12 ، 30% 10%

در سناریوی زلزله برای تهران در بدترین حالت زلزله مدل گسل ری در شب است با بدون امدادرسانی که 382.822 نفر تلفات انسانی در شهر تهران خواهد داشت و در بهترین حالت زلزله مدل گسل مشا در روز است با امدادرسانی کامل 12.377 نفر تلفات انسانی در شهر تهران خواهیم داشت.

جدول تلفات انسانی در اثر زلزله گسل ری با تفکیک مناطق 22 گانه تهران
شب و روز، در 4 حالت امداد رسانی مختلف(بدون امدادرسانی، امداد رسانی مردمی، امداد اضطراری توسط امدادگران، توسط حرفه ای ها)تلفات انسانی بر اثر زلزله گسل ری
Image

آسيب زلزله تهران براى كشور
تمرکز حدود 15 % جمعیت کشور (25% جمعیت شهرنشین کشور)
25% تولید ناخالص ملی
(GDP) 31% صنایع
و 33% تولید صنعتی کشور،
60% تولید ماشین آلات صنعتی،
41% صنعت ساختمان کشور،
30% تولید مواد غذایی
(15% مواد پروتئینی و لبنیاتی)،
39% دانشگاه ها و مراکز پژوهشی
و نهایتا 29% دانشجویان
و نیز حضور بخش عمده دولتمردان کشور
در این شهر آسیب پذیری آن را از اهمیت فوق العاده ای برخوردار ساخته است،
به طوری که می توان گفت هرگونه آسیب بر پیکره این شهر آسیبی جبران ناپذیر به کل کشور خواهد بود.

لازم به ذکر است که در خصوص آمادگی و واکنش در برابر زلزله تهران با هشیاری مسئولین امر تلاش هایی قابل تقدیر اما ناکافی صورت گرفته است. شهرداری تهران، سازمان پیشگیری و مدیریت بحران را تاسیس نمده که با رویکرد ناحیه محوری در زمینه پیشگیری از خسارات و تلفات زیاد در زلزله فعال است. تعداد زیادی از مراکز مطالعاتی در این زمینه روی طرح های پژوهشی فعال هستند. رشته های دانشگاهی بازسازی پس از سوانح در دانشگاه شهید بهشتی و تهران تاسیس شده و کادر متخصصین مورد نیاز برای مدیریت بحران پرورش می یابد. بافت های فرسوده با مشوق های دولتی درخال نوسازی هستند. مانورهای زلزله و مدیریت بحران هر از چندی برپا می شود و تجارب لازم در آنها کسب می شود. کشور ما و مدیران بحران آن تجارب زیادی در بازسازی پس از سانحه، از بازسازی جنگ تحمیلی، زلزله منجیل و رودبار، زلزله بم، زلزله لرستان و ... دارند و این امر برای ما که از 6 کشور نخست سانحه خیز جهان هستیم بسیار ضروری و مورد نیاز است.
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

چقدر از ارتفاع آسمانخراش های دنیا بی استفاده می ماند؟

پستتوسط najm134 » سه شنبه مه 27, 2014 12:19 pm

آسمانخراش ها در دنیا نماد قدرت اقتصادی یا رونق یک کشور یا یک شهر محسوب می شوند اما درصد قابل توجهی از ارتفاع این برج ها عملاً بلااستفاده باقی می ماند؛ یعنی اینکه بیشترین استفاده از سطوح، طبقات و ارتفاع پایین تر این آسمان خراش ها می شود تا ارتفاع بالاتر آنها. تصوير
به نوشته روزنامه واشینگتن پست، به نظر می رسد در ساختن آسمانخراش ها نوعی چشم و هم چشمی هم در میان سازندگان یا سفارش دهندگان آنها دیده می شود. موسسه ای با عنوان شورای ساختمان های بلند مرتبه و زیستگاه های شهری آمار و اطلاعاتی را منتشر کرده که نشان می دهد ارتفاع قابل توجهی از بلندترین ساختمان های دنیا بی استفاده می ماند. به طور کلی یک سوم این برج ها کارایی خاصی ندارد.
دراین لیست نام برج الخلیفه در دوبی در صدر قرار دارد. شاید باورکردنی نباشد اما 244 متر یا 29 درصد از 828 متر ارتفاع این برج بلندمرتبه درواقع کارآیی ندارد. مرتبه دوم در اختیار برج زیفنگ در نانجینگ چین است که 133 متر یا 30 درصدش استفاده ای ندارد. 131متر یا 36 درصد برج بانک آمریکا نیز همین طور است.
برج العرب در دوبی که درسال 1999 ساخته شده است با 36 درصد یا 134 متر ارتفاع بی استفاده در ردیف بعدی قراردارد. به ترتیب برج یک امارات در دوبی با 113 متر یا 36 درصد؛ برج نیویورک تایمز 99 متر یا 31 درصد؛ برجی شماره دوی امارات در دوبی با 97 متر یا 31 درصد؛ برج روز ریحان در دوبی با 96 متر یا 29 درصد؛ برج پیناکل در گوانگژو با 96 متر و 26 درصد و در نهایت برج بانک مینژنگ در ووهان با 94 متر یا28 درصد ارتفاع بلااستفاده در رده های بعدی قرار گرفته اند.
منبع: روزنامه واشینگتن پست
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

مسکن مهر، قتلگاه محرومان

پستتوسط pejuhesh232 » پنج شنبه اکتبر 16, 2014 12:28 am

مسکن مهر، قتلگاه محرومان


رییس پژوهشگاه زلزله تاکید کرد: واحدهای مسکن مهر قتلگاه محرومان کشور محسوب می‌شود به این دلیل که علم شهرسازی در این بخش رعایت نشده است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، محسن غفوری آشتیانی رییس پژوهشگاه زلزله در نشستی که به مناسبت هفته ایمنی در برابر زلزله و بلایای طبیعی در محل سازمان نظام مهندسی ساختمان برگزار شد، اظهار کرد: موفقیت در بهبود و کیفیت ایمنی ساختمان‌ها نیاز به همکاری و تلاش مشترک دارد.
رییس پژوهشگاه زلزله افزود: ساخت و ساز در کشور ما نیازمند یک نگرش جامع و یکپارچه است.

وی افزود: ساخت و ساز و سرمایه‌گذاری باید در راستای یکدیگر قرار گیرد، در حالی که امروز متاسفانه این دو مساله در یک راستا نیستند.
غفوری آشتیانی با بیان این‌که میزان آسیب پذیری در کشور در برابر زلزله بسیار بالا است، تصریح کرد: حاکمیت ساخت و ساز در کشور ما بسیار ضعیف عمل کرده است.
رییس پژوهشگاه زلزله تاکید کرد: ما نیاز به یک مدیریت کلیدی و اساسی داریم چرا که میزان ریسک پذیری کشور در برابر کلیه سوانح بالا است.
وی خاطرنشان کرد:‌ مدیریت ریسک در برابر سوانح باعث بهبود ایمنی، رفاه و آرامش مردم می‌شود و افزایش کیفیت ساخت و ساز پایدار را در پی دارد و از سرمایه‌های اقتصادی محافظت می‌کند.

مسکن مهر قتلگاه محرومان محسوب می‌شود

غفوری‌ آشتیانی در ادامه درباره وضعیت کیفیت واحدهای مسکن مهر اظهار کرد: این واحدها قتلگاه محرومان کشور محسوب می‌شود به این دلیل که علم شهرسازی در این بخش رعایت نشده است.
رییس پژوهشگاه زلزله با اشاره به این‌که رشد سریع و توسعه ناسازگار در کشور به سرعت افزایش یافته است، افزود:‌ توسعه ناسازگار شهرها با سطح خطرپذیری بالا و ناسازگاری در طراحی و ساخت از دیگر موارد کمبود علم شهرسازی به شمار می‌رود.
وی با بیان این‌که کشور ظرفیت جبران خسارت‌های بزرگ را ندارد، تصریح کرد: در صورت بروز زلزله سه میلیون و 515 هزار واحد مسکونی تخریب خواهند شد.
غفوری آشتیانی در ادامه گفت: زلزله بم نشان داد آن گونه که باید از زلزله‌های گذشته درس بگیریم، چیزی نیاموخته‌ایم و همچنان در صورت بروز زلزله خرابی‌ها و خسارت‌های ناشی از زلزله همچنان وجود دارد.
رییس پژوهشگاه زلزله در پایان با بیان این‌که مسائل ابتدایی مهندسی هنوز به صورت کامل آشنا نیستیم، تصریح کرد:‌ عدم به کارگیری صحیح و استفاده از دانش فن‌آوری‌ها در کشور وجود ندارد.

به گزارش خبرنگار ایسنا، در پایان جلسه تفاهم نامه همکاری مشترک میان سازمان نظام مهندسی ساختمان و انجمن مهندسی زلزله ایران امضا شد که این تفاهم نامه به منظور برگزاری دوره‌های آموزشی و سمینارهای علمی توسط انجمن مهندسی زلزله ایران در مراکز آموزشی سازمان‌های نظام مهندسی ساختمان در سراسر کشور و همچنین همکاری های مشترک در جهت تحقق سیاست‌های کلی نظام در زمینه پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از زلزله فی مابین سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور و انجمن مهندسی زلزله ایران در تاریخ 23 مهر ماه 1393 امضا و مبادله شد.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

توقف ادامه ساخت مسجد ۵۰ میلیارد تومانی ولی عصر

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه جولاي 11, 2015 5:59 pm

توقف ادامه ساخت مسجد ۵۰ میلیارد تومانی ولی عصر


به گزارش مشرق، مجتبی شاکری عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران به همراه جمعی از خبرنگاران از مسجد در حال ساخت ولیعصر واقع در ضلع جنوبی تئاتر شهر بازدید کرد. اجرای این پروژه که از سال 83 آغاز شده و تاکنون با هزینه بیش از 30 میلیارد هنوز به اتمام نرسیده است گند و مناره ندارد.

گنبد و مناره‌ که نماد اصلی یک مسجد به شمار می‌آید در طراحی ثانویه این مسجد در پی اعتراض برخی هنرمندان مبنی بر تحت‌الشعاع قرار گرفتن بنای تئاتر شهر ، حذف و اما و اگرها درباره این مسجد آغاز شد. شاکری که پیش از این بازدید دیگری از پروژه داشت، خواستار توقف اجرای پروژه و تغییر در آن به گونه‌ای که گند و مناره به مسجد اضافه شود،‌ شد اما همچنان کار در این پروژه ادامه داشت.

Image

شاکری در حاشیه این بازدید در پاسخ به پرسش خبرنگار تسنیم مبنی براینکه در این پروژه شورای شهر و شهرداری به دلیل عدم نظارت و تغییر طرح اولیه بدون مصوبه شورای شهر مقصران اصلی هستند، اظهار داشت: این کار در دوره‌ قبلی شورای شهر صورت گرفته است و تصویری که در حال حاضر داریم این است که به طور حتم فرآیند، کار درست نبوده است.

وی ادامه داد: اگر فرآیند کار اطمینان‌آور بود شورای شهر باید پیش از اجرا پیوست‌های فرهنگی و اجتماعی آن را می‌دید، درباره آن نظر می‌داد و بودجه تعیین می‌کرد این در حالی است که برای بودجه ریزی پروژه‌‌ها،‌ پیوست‌های فرهنگی،‌اجتماعی، زیست محیطی و غیره را می‌خواهیم تا آن را بپذیریم.

عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران تصریح کرد: قطعاً پیوست‌های فرهنگی و اجتماعی در طراحی اولیه سازه مطرح بوده ضمن اینکه طرح اولیه این پروژه متعلق به آقای نقره‌کار بوده است. وی قطب معماری ایرانی_اسلامی در دانشگاه علم و صنعت است و مساجد متعددی ازجمله مسجد قبا و مسجدالرسول(ص) را طراحی کرده است اما به هر ترتیب تغییراعمال شده در طراحی پروژه باید مجدداً باید در شورای شهر به تصویب می‌رسید و تأیید می‌شد.

وی با تأکید بر اینکه مسجد باید نشانه‌های معماری ایرانی و اسلامی را دارا باشد،‌ تصریح کرد: با بررسی گذشته این مسجد به این نتیجه رسیدم که کار باید متوقف شود. یکی از معیارهای مسجدسازی‌، انسی است که مردم با مساجد دارند و از همان ابتدا که وارد مسجد می‌شوند ارتباطی با آن برقرار می‌کنند اما وقتی به این مسجد ورود پیدا می‌کنیم یک سازه خشن عمودی که نشانه‌ای از مسجد ندارد را مشاهده می‌کنیم.

شاکری خاطرنشان کرد: به نظر می‌رسد که این فرآیند، درست نبوده ولی به عقیده بنده نباید به چنین بنایی که نشانه‌ای از معماری اسلامی ندارد، تن بدهیم بر همین اساس هم خواستار توقف اجرای پروژه شدیم البته دانشمیر (طراح دوم این پروژه) نسبت به مواردی که ذکر می‌شد مقاومت می‌کرد اما در شورای شهر باید میراث فرهنگی را پاس بداریم و مسجدی که با این هزینه و به عنوان قطب مسجد تهران مطرح است، باید مولفه‌های لازم را داشته باشد.

Image

وی در پاسخ به پرسش دیگر تسنیم مبنی براینکه بنابراین شورای شهر اجازه نمی‌دهد این مسجد بدون نمادهای اسلامی و ایرانی به بهره برداری برسد، گفت: بنده به دانشمیر نیز گفتم پرونده خود را نسبت به این مسجد پرونده‌ای قرار ندهید که در آینده افرادی نسبت به آن قضاوت منفی داشته باشند. خودتان ببینید چطور می‌توان سازه را به گونه‌ای طراحی کرد که بتوان مناره و گنبد را در آن قرار داد. بنای ما براین است که اجرای کار متقوف شود تا طراحی جدید ارائه شود.

عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران در ادامه گفت: در بازدید قبلی 50 میلیارد هزینه برای این مسجد مطرح بود در واقع در بازدید قبلی اعلام کردند تا تکمیل این پروژه 50 میلیارد هزینه خواهد شد که این هزینه رقم قابل توجهی است.

وی در پاسخ به پرسش دیگر خبرنگار تسنیم مبنی براینکه مساحت پروژه قابل توجه است ولی بخشی که برای شبستان در نظر گرفته شده ( 700 متر برای بخش آقایان و 500 متر برای بانوان) بسیار ناچیز است، گفت: این نکته نیز یکی از پرسش‌هایی بود که برایمان مطرح است، بالاخره به نظر می‌رسد تئوری اولیه‌ای که برای ساخت مسجد وجود داشته بیشتر جنبه مجموعه فرهنگی و هنری و ورزشی بوده یعنی عنوان مسجد مدنظر نبوده است. در حال حاضر نیز به نظر می‌رسد با توضیحاتی که ارائه شد بخش قابل توجهی از مساحت پروژه به کارگاه‌ها و سالن‌هایی اختصاص دارد که کاربردهای دیگری دارد.

شاکری در پاسخ به پرسش دیگر تسنیم مبنی براینکه این نگرانی وجود دارد که کاربری‌های سالن‌های داخل مجموعه، مسجد را تحت الشعاع قرار دهد، گفت: موارد دیگری وجود داشته که عنوان مسجد برای یک بنا گذاشته شده اما فضاهای تفریحی، ورزشی، مطالعاتی و آموزشی و غیره آن مسجد را تحت الشعاع قرار داده که نمونه آن مجموعه فرهنگی امام رضا ابتدای خیابان گرگان است. بنابراین این نگرانی برای این پروژه نیز وجود دارد.

وی در پاسخ به این پرسش که برای رفع این نگرانی چه تدبیری اندیشیده شده است،‌ گفت: تا طراحی جدید تصویب شود اجرای پروژه ادامه پیدا ‌نمی‌کند.

عضو شورای شهر تهران تصریح کرد: یکی از نکات مهمی که در شهرداری وجود دارد این است که پیوست‌های فرهنگی، اجتماعی پروژه‌ها را ارائه نمی‌دهد در حالی که در نقطه صفر باید پیوست‌های مذکور وجود داشته باشد. در حال حاضر طرح آسمان آبی زمین پاک یا خط سفید پیوستی ندارند و ما به عنوان عضو شورای شهر نمی‌دانیم چه کاری قرار است انجام شود.

وی در پاسخ به پرسشی مبنی براینکه در این پروژه شهرداری چقدر مقصر است، گفت: بالاخره این پروژه محصول یک فرایندی است که در شهرداری شکل گرفته در حالی که باید طبق مدل ایرانی و اسلامی عمل می‌کرد در عین حال شورای شهر نیز باید براین امور نظارت می‌کرد.

شاکری در پاسخ به پرسش دیگر خبرنگار تسنیم مبنی براینکه با هزینه 50 میلیاردی که قرار است برای این پروژه صرف شود چه تعداد مسجد دیگر می‌توان ساخت، گفت: در مقیاس محله‌ای هر مسجد حدود یک و نیم میلیارد هزینه لازم دارد و برای مسجد در سطح منطقه حدود 5 میلیارد نیاز است با هزینه‌ای که برای این پروژه شده 10 مسجد در مقیاس محله می‌توان ساخت.

رضایی سرپرست کارگاه از جانب پیمانکار،‌ نیز در جریان این بازدید اظهار داشت: پس از ریزش بخشی از تئاتر شهر و تخریب تالار قشقایی به دلیل گودبرداری این مسجد، جمعی از هنرمندان در حیاط تئاتر شهر تحصن کرده و خواهان توقف این پروژه شدند، پس از آن سازمان میراث فرهنگی نیز وارد شد و با این استدلال که این مسجد در حریم تئاتر شهر قرار دارد و ممکن است با ساخت این مسجد از ثبت ملی خارج شود، موجب توقف کار شد.

وی با بیان اینکه تخریب این پروژه و اجرای طرح به صورت دیگری 5 میلیارد تومان هزینه دارد، ادامه داد: ساخت مسجد امضا و تاییده سازمان میراث فرهنگی را داشت امابعد از تخریب بخشی از تئاتر شهر،سازمان میراث فرهنگی نیز مدعی شد. اگر اجازه داده می‌شد طرح اولیه اجرا شود، طی دو سال و با مبلغ 5 میلیارد تومان این مسجد را می‌ساختیم.

رضایی افزود: بعد از اجرا نشدن طرح نقره کار، ساخت مسجد چندسالی متوقف شد و نهایتا در ابتدای مدیریت قالیباف بر شهر تهران، رضا دانشمیر(طراح پردیس ملت) برای طراحی این مسجد به مدیریت پروژه معرفی شد و این تغییر طرح در حالی رخ داد که تا طبقه هم کف این مسجد با طرح نقره کار ساخته شده بود.

سرپرست کارگاه پروژه مسجد ولیعصر(عج) با بیان اینکه شورای شهر دوسال پیش به نحوه ساخت این مسجد انتقاد کرده بود و خواستار تغییر طرح این مسجد شد؛گفت: طرح پیشنهادی برای اصلاح طرح فعلی به سازمان امور مساجد و شهرداری ارائه شده اما تاکنون پاسخی از آنها دریافت نشده است و در حال حاضر در حال انجام تکمیل پروژه تأسیساتی این مسجد و نازک کاری هستیم.

Image

وی در مورد تغییر شکل محراب این مسجد که موجب انتقاد اعضای شورای شهر بود، گفت: محراب قبلی از جنس ام دی اف بوده اما قرار شده کتبه‌های قرآنی نصب شود و محراب از این حالت خارج شود. علاوه بر این شیب پروژه به سمت قبله است و به این سمت اوج می‌گیرد بنابراین کرنش کردن این مسجد مقابل تئاتر شهر صحت ندارد.

به گزارش تسنیم،‌ یکی دیگر از انتقادات وارده به طراحی این پروژه این بود که گفته می‌شد قرار است از بام این مسجد برای مشاهده تئاتر خیابانی استفاده کرد که رضایی در این باره گفت: شیب بام پروژه که به صورت پلکانی طراحی شده را از 70 سانت به 90 سانت تبدیل کردیم و برای جلوگیری از بالا رفتن احتمالی شهروندان از این بنا،‌ آبنمایی در قسمت پایینی مسجد طراحی کرده‌ایم.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

زلزله بیاید، تهران آتش می‌گیرد!

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه دسامبر 27, 2015 9:10 am

زلزله بیاید، تهران آتش می‌گیرد!


پدر علم زلزله با بیان این مطلب که 11 هزار کیلومتر لوله گاز در شهر تهران وجود دارد، گفت:همچنین 700 هزار علمک گاز با فشار در لوله‌ها در سطح شهر پراکنده است که اگر اتفاقی بیفتد، این گازها باید بسوزد و شهر تهران آتش می‌گیرد.

به گزارش میزان بهرام عکاشه، درباره وضعیت کنونی زلزله در ایران به ویژه تهران اظهار کرد: مطالعه تاریخ زلزله شناسی و زلزله نگاری نشان دهنده آن است که ایران همیشه زلزله خیز است، در واقع زلزله پدیده ای نیست که طی چند سال اتفاق بیفتد و تمام شود بلکه به جرات می‌توان گفت از صدها هزار سال پیش زلزله خیز بوده و هست.

وی در ادامه گفت: بارها اعلام کردیم که تهران شاهد زلزله بالای 7 ریشتری خواهد بود.

پدر علم زلزله با بیان این مطلب که ما سه تهران داریم، افزود: تهران با ۲۲ منطقه، تهران حاشیه و تهران متروپل که اگر زمین لرزه‌ای به بزرگی ۷ تا ۸ ریشتر رخ دهد، بیش از ۱۵ میلیون شهروند صدمه خواهند دید.

وی از بی‌توجهی به بحث زلزله‌خیز بودن در تهران گلایه کرد و گفت: از یک طرف نقشه‌های تخلیه اضطراری را می‌بینم اما از طرف دیگر، ساخت و سازهایی غیراستاندارد را مشاهده می‌کنم که با آن نقشه‌ها مغایرت دارند و همه این‌ها باعث می‌شود که احساس کنم کسی به فکر نیست.

عکاشه در ادامه با بیان این مطلب که زلزله تهران سبب بروز فاجعه ملی خواهد شد، گفت: بررسی‌های صورت گرفته که نشان دهنده آن است که 83 درصد شهرهای ما برای زلزله‌های خیلی خطرناك آسیب‌پذیر هستند. در واقع حدود 16 درصد متوسط است، متاسفانه تنها یک درصد از شهرهای ما در مقابل زلزله ایمن هستند.

پدر علم زلزله شناسی با بیان این مطلب که ژاپن پس از زلزله توکیو خود را در برابر این حادثه ایمن ساخت، گفت: ما در کشور بارها مطرح کرده‌ایم که شاهد زلزله در تهران هستیم، به طوری که براساس آن‌ها همواره هشدار دادم، در سال 1376 شورای عالی امنیت ملی از من درخواست کرد که مستندات خود راجع به بحث زلزله در تهران و خطرات ناشی از آن را ارائه کنم.

عکاشه در ادامه با اشاره به این مطلب که ستاد بحران باید خود را از تجهیزات روز دنیا برخوردار کند، گفت: همچنین از آخرین آموزش‌ها در این عرصه استفاده کند تا در شرایط بحران شاهد کمترین تلفات و خسارات باشیم. در مجموع ستاد مديريت بحران بايد بيش از پيش، گوش به زنگ زلزله تهران باشد.

وی در خاتمه با بیان این مطلب که 11 هزار کیلومتر لوله گاز در شهر تهران وجود دارد،گفت: همچنین 700 هزار علمک گاز با فشار در لوله‌ها در سطح شهر پراکنده است که اگر اتفاقی بیفتد، این گازها باید بسوزد و شهر تهران آتش می‌گیرد.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

اسلام زدايي از چهره عمارتي پايتخت اسلامي

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه مه 07, 2016 5:26 pm

اسلام زدايي از چهره عمارتي پايتخت اسلامي



گروه گزارش ویژه مشرق - چهره شهر تهران به عنوان پایتخت جمهوری اسلامی ایران چهره ماست و ما را آنگونه‌ می‌شناسند که تهران هست. همه شهرهای مهم جهان چهره‌ای از ملت خود را نمایش می‌دهند و آنگونه که می‌خواهند خود را به رخ جهان می‌کشند.

اما در این میان تهران قصه غریبی دارد. شهری که در زمان تهران ناصری در اوج بود و مهمترین ساختمان در آن روزگار همان ساختمان مساجد جامع بود. مساجد جامعی که چندصباحی بود در همسایگی خود مساجد شاهی (معروف به مسجد شاه) را به عنوان نماد تدین حکومت پذیرفته بودند. در این دوره اگرچه التقاط فرهنگی آغاز شده بود اما از آنجا که موج آن هنوز معماری را دربر نگرفته بود؛ ساختمان‌ها و خانه‌ها همچنان فرم درون‌گرا و محجوب داشتند و چشم خویش را به یکدیگر نمی‌دوختند.

Image
مسجد شاه عباسی اصفهان

Image
مسجد امام خمینی (مسجد شاه سابق) تهران

قاجار غروب کرد و با آغاز دوره پهلوی اول، حصارهای تهران ناصری تخریب شد و تهران جدیدی سر برآورد. تهرانی که دیگر مسجد مهمترین ساختمان آن نبود، در جریان تجددخواهی رضاخان، حالا دیگر با کنار زدن مسجد، سالار ساختمان‌های شهر ساختمان شهربانی شد و در شهرهای مهم دیگر نیز تکرار شد. سرآغاز باز شدن چشم خانه‌ها به خیابان و ساختمان‌های دیگر را باید دوره پهلوی اول دانست که تجدد و کشف حجاب، پنجره‌های خانه را به مثابه چشم خانه‌ها به خیابان و خانه‌های دیگر بازکرد و از خانه نیز کشف حجاب شد.

Image Image
در دوره پهلوی ساختمان‌های شهربانی جای مساجد را به عنوان نمادهای شهری گرفتند

در دوره پهلوی دوم نیز بر همان طریق تهران توسعه یافت و در امتداد قصه غربزدگی ما تهران جولانگاه معماران غربی شده بود و تحت تاثیر آمدوشد این معماران، تهران نیز کاملا چهره‌ای غربی به خود گرفت. البته غربی‌شدن تهران نه از روی نظم و پایه‌های درست بلکه به شیوه‌ای تقلیدی و سخیف صورت گرفت. به گونه‌ای که حتی خانه‌های کوچک درهم‌ریخته و آشفته و روی‌هم انباشته امروز را باید محصول طرح‌های توسعه شهری آن دوره دانست.

در دوره انقلاب بدلیل عدم برنامه‌ریزی جدید معماری و شهرسازی و تحولات عمیق سیاسی و جنگ هشت ساله،‌ روال غلط دوره پهلوی ادامه یافت و چهره شهر دچار هرج و مرج بیشتری شد. از سویی دیگر دانشگاه‌ها نیز همچنان بر سیاق معماری غرب تافتند و منش معماری مدرن را تا حد اشباع به دانشجویان معماری آموختند و نسل‌های جدید معماری که از پی هم می‌آمد معماری معاصر ایران را در سه دهه گذشته در عمق التقاط و نابسامانی فروبرد. وخامت این موضوع تا آنجا بود که در بیانات مقام معظم رهبری تاکید بر خشونت و تصلب شهر تهران شد و ایشان معماری تهران را معماری وحشی به قدمت بیش از 50 سال خواندند. به این معنی،‌ اگرچه انقلاب اسلامی در شأن سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و بسیاری از هنرها به توفیق زیادی رسید. اما در معماری هرگز چنین توفیقی حاصل نشد. گویا معماری جمهوری اسلامی همچنان در 15 خرداد سال 1342 مانده است و تهران روزبه‌روز چهره‌ای عجیب‌تر به خود می‌گیرد.

مهمتر آنکه در نظام شهری ایران پس از انقلاب سلامی برخلاف انتظار، بانک جایگزین مسجد شد و بانک‌ها دیگر مهمترین ساختمان‌های شهر تهران شدند.

«بعضی‌ها در زمان جوانیِ ما - آن زمان که نهضت معماری غربی بر کشور ما تازه حاکم شده بود - می خواستند ساختمانهای قدیمی را خراب کنند و آنها را به ساختمانهای با سبک نو تبدیل کنند. همین ساختمانهای با پنجره و شیشه های زرگ از آن زمان شروع شد. بیشتر اینها خانه ی محکم قدیمی را خراب می کردند، که من تعجب می کردم. در مشهدِ ما این طور بود. یک خانه ی محکم و خوب، اما قدیمی - اتفاقاً حالا معمارها، مهندسان، آرشیتکتها و مطلعان ما می گویند برای کشور ما همان روش قدیمی درست است و این شیشه ها و پنجره های بزرگ و آفتابگیرهای آنچنانی، اروپایی است؛ چون آنها آفتاب را آرزو می برند و نمی بینند، ولی کشور ما کشور پُرآفتاب است؛ بخصوص بعضی از مناطقش. بنابراین، چه لزومی دارد؛ همان پنجره های کوچک و درهای چوبی خوب بود - را خراب می کردند و از تیرآهن و سیمان و درِ آهنی و شیشه های بزرگ و... استفاده می کردند. اینها کار هجو و غلطی است؛ کار عاقلانه ای نیست.» (بیانات رهبر انقلاب در دیدار دانشگاهیان سمنان ۱۳۸۵/۸/۱۸)

Image

سیطره برج‌های بانکی بر فضاهای شهری

از آنجا که بنیان بانک بر اقتصاد غربی است انتظار هم نمی‌رود که معماری ساختمان آن نیز مسلمان باشد. اگرچه بانک در دهه‌های قبل از انقلاب بر اساس موتیف‌ها و المان‌های معماری بومی ایران طراحی و اجرا شدند. (مانند ساختمان زورخانه بانك ملی که در 1325 توسط استاد ابوالحسن خان صدیقی ساخته شده و یا ساختمان صندوق پس انداز بانک ملی که به وسیله هِنریش‌، معمار آلمانی‌، در دهه اول 1300 ، در زمان رضاخان پهلوی ساخته شد و الگوی آن نیز پس از اندکی تغییر تثبیت و ماندگار شد.) اما پس از انقلاب این بانک‌ها کاملا چهره‌ای مدرن به خود گرفتند.

Image Image
ساختمان صندوق پس انداز بانک ملی

برج سپهر بانک صادرات ازجمله این بناهای مدرن است که پیش از انقلاب اجرای آن آغاز شد و در زمان اوایل انقلاب نیمه‌کاره بود و متعلق به شخصی بدهکار بود که به عنوان بدهی وی در اختیار بانک صادرات قرار گرفت.

Image
ساختمان برج سپهر بانک صادرات

تلاش برای مدرن‌ترشدن و جذاب‌تر شدن ساختمان بانک‌ها ادامه یافت و مبتنی بر سبک معماری بین‌الملل که مکعب‌های شیشه‌ای خود را به سراسر دنیا تحمیل کرد، بانک‌های کشور ما نیز از موهبت تحولات مدرن بی‌نصیب نماند و ساختمان‌هایی از جمله بانک تجارت و حتی بانک مرکزی جمهوری اسلامی نیز با همان سبک بین الملل و ساختمان مکعبی شکل شیشه‌ای قد بر افراشت.

Image
برج شعبه مرکزی بانک تجارت

Image
برج بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران

برج بانک قوامین نیز عجیب‌تر از همه، کپی ناشیانه‌ای از برج ساختمان شماره يک ليبرتي (ONE Liberty Place) در فیلادلفیای آمریکاست که امروزه ساختمان مرکزی بانک قوامین است.

Image
برج ساختمان شماره يک ليبرتي (ONE Liberty Place) در فیلادلفیای آمریکا و ساختمان مرکزی بانک قوامین ایران


معماری برج جام بانک ملت
در میان این بانک‌ها ساختمان برج جام بانک ملت از دیگر بانک‌ها گوی سبقت را ربوده است. این ساختمان در تقاطع میان بزرگراه همت و شریعتی قرار دارد و از مسافتی طولانی در بزرگراه همت آنچنان پیدا قد برافراشته است که به ضرس قاطع هرکس از این بزرگراه عبور کند ناگزیر از دیدن آن است.

Image
موقعیت جغرافیایی برج جام بانک ملت

برج جام توسط شرکت «حرکت سیال»، مهندس رضا دانشمیر و همسرش کاترین اسپریدونوف طراحی شده است. این دو معمار، پیش از این پردیس سینمایی ملت و مسجد ولیعصر (واقع در چهارراه ولیعصر) را طراحی و اجرا کرده‌اند که مشرق در گزارش‌های پیشین خود به این دو بنا نیز به تفصیل پرداخته است.

(مسجدی که به پای تئاتر شهر ذبح شد - مسجد ولی عصر(عج)؛ مکانی برای عبادت خدا یا سجده بر الهه‌های یونان - لیبرال معماری؛ حیازدایی از ام‌القرای جهان اسلام )

همانگونه که از اتودهای اولیه پیداست، تمرکز معمار آن از همان ابتدا بر روی سیال‌بودن در فرم و حرکت بوده است. معماری این برج کاملا ساختارشکنانه است و از آنجا که شکل‌گیری فرم آن بر اساس لایه‌هاست، می‌توان آن را اثری در سبک معماری فولدینگ قلمداد کرد. سبکی که در معماری اواخر قرن بیستم موجودیت یافت و در آن از فرم‌های نرم و منحنی استفاده می‌شود.

این سبک بر فلسفه‌ای استوار است که برای اولین بار، توسط فیلسوف فرانسوی، ژیل دلوز مطرح شد. فلسفه فولدینگ در ادامه فلسفه ساختارشکنی است که نوعی فلسفه پساساختارگرا به شمار می‌رود و مبتنی برچندگانگی معنایی و تکثرگرایی است. فلاسفه فولدینگ، گیاهی به نام ریزوم را الگو قرار می‌دهند که در زیر خاک رشد می‌کند، نه ریشه دارد، نه برگ و تنها شامل ساقه‌هایی است که بصورت نرم ومواج در دل یکدیگر پیچ و تاب می‌خورند. آثار سبک فولدینگ، معمولا متشکل از لایه‌هایی است که بصورت هم ارتفاع در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند و هیچ یک نسبت به دیگری دارای وجه تمایزی نیستند.

Image

اتودهای اولیه برج جام

Image
ساختار لایه‌ای در برج جام بانک ملت

اگرچه عوام آن را به نیم تنه پایین یک زن (بخصوص از منظر بزرگراه همت به شرق) تعبیر می‌کنند،‌ اما مقصود معمار از ابتدا حرکت و سرخوردن و تا خوردن لایه‌ها در دو بعد افقی و عمودی نسبت به هم بوده است.

Image
برج جام بانک ملت

طراحی برج جام در مجموع دارای هندسه‌ای سیال و موجی است، هندسه‌هاي سيال و موجي تقليدي است از هندسه‌هاي موجود در دامنه تپه‌ها، چراگاه‌ها و جنگل‌ها. این نوع هندسه، که فاقد محور و مرکز و سکون است، مناسب‌ترین هندسه برای حواس پنج گانه و ادراکات حسی – غریزی و حیوانی انسان‌ها و مناسب سیر در آفاق و عملکردهای مادی مانند راه‌هاي عبوري و پارك‌ها در فضاي شهري است.

Image
برج جام- حرکت لایه ها در دو بعد مبتنی بر هندسه آزاد و سیال

در نقطه مقابل هندسه‌های درون‌گرا، نظير بناهای ایرانی گذشته مثل خانه‌های کاشان، دارای محور و مرکز، آنهم با مرکزیت خالی (نقطه پایه پرگار) است، اين مركز با حضور انسان و عملکرد اختیاری و آگاهانه او در فضای معماری، معنای اصیل خود را باز می‌یابد، اين نوع هندسه مناسب‌ترین ايده‌هاي فضايي هندسي، در شهر برای ایجاد تذکر در انسان‌هاست.

در سنت اصیل معماری و شهرسازی دوران اسلامی، فقط راه‌ها و فضاهای عبوری دارای هندسه‌ای سیال، مواج و سیر در آفاق هستند. اما تجارت از نظر اسلام عین عبادت است. آنچنان که در حدیث آمده است، «‌الکاد علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله» از منظر اسلام کسی که در حال کسب و کار و تجارت برای خانواده خویش است مثل مجاهدی است که در راه خدا می‌جنگد. بنابراین در گذشته بازارها را مشابه مساجد می‌ساختند، ‌چراکه انسانی که در بازار به تجارت می‌پردازد، مثل مجاهدی در راه خداست و آن مکان نیز مکانی مقدس است که در آنجا به عبادت خدا پرداخته می‌شود. لذا به لحاظ فرمی،‌ مشابهت به عبادتگاه‌های اسلامی دارد. بر این اساس،‌ مسجد و خانه و بازار و مدرسه، همه محل تذکر و عبادت انسان مومن در نظر گرفته می‌شود و سایر عملکردها کاملاً درون‌گرا، دارای محورهای متقارن و تمرکزآفرین هستند.

به کار بردن هندسه سیال و سرگردان، در تناقض با چنین مبانی نظری عمیق و عریقی است که از گذشته در معماری ایرانی و اسلامی توسط معماران حکیم رعایت می‌شده است. پيامبر اكرم(ص) مي‌فرمايند: مهم‌ترين اصل حاكم بر هنر معماريِ آفرينش را اصل عدالت، يعني قرار دادن هر چيز در جاي مناسب خود، مطرح مي‌نمايد . يعني در معماريِ آفرينش، زمين هندسه مناسب خود و گياهان، حيوانات و پيكر انسان‌ها نيز، هندسه مناسب، عالمانه و با معناي خود را دارند؛ صورت‌ها و ظاهر عناصر طبيعي، پوچ، بي‌هدف و بی‌غايت نيستند، ظاهرها تجلي و نشانه باطن‌ها هستند.

چیزی که معماران امروز ایران متاسفانه نسبت به آن بی‌اعتنا هستند و تمایل به هندسه مواج و سرگردان و بدون غایت، در دور جدیدی پس از معماری شیشه‌ای مدرن بر بانک‌ها سیطره یافته است. آن‌هم ساختمان بانک که دست برقضا مهم‌ترین ساختمان در شهرهای دوره انقلاب اسلامی شده‌اند. تسلط این ساختمان بر شهر،‌ در تصویر زیر به وضوح مشخص است.

Image

سیطره برج‌های ساختارشکن و مدرن بانک‌های پس از انقلاب بر شهر تهران، نمادی است از استیلای غرب‌زدگی بر معماری پایتخت.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مسخ عمارت مساجد از نماي ديني به نماي لائيك

پستتوسط pejuhesh232 » جمعه ژوئن 17, 2016 3:42 pm

مسخ عمارت مساجد از نماي ديني به نماي لائيك


مسجد ولیعصر (علیه السلام) سرگذشت پرفراز و نشیب و عبرت آموزی دارد و از آنجا كه اين مسجد، مصداق و نماد تهاجم عمیق معماری مدرن و استیلای آن در معماری دوره اخیر است، نقد آن واجد اهمیت است. پیش از این که مسجد ساخته شود، در طول عملیات پی‌ریزی و ستونگذاری مسجد نیز مشرق در قالب مطلبی با عنوان «مسجدی که به پای تئاتر شهر ذبح شد» به نقد آن پرداخت و از بدعتی در ساخت مسجد گفت که معماری آن تعارضی ذاتی با مسجد دارد. اما افاقه نکرد و افسوس که مدیران شهری، پس از ساخت کامل آن و رویت حجم فیزیکی و فضاهای داخلی مسجد، از ساخت آن ابراز نارضایتی کردند و این روزها لزوم تغییر و اصلاح در فرم کالبدی آن را زمزمه می‌کنند.

Image

ر میان صاحبنظران، منتقدان و مدیران شهری، برخی بر تخریب کامل آن نظر می‌دهند و برخی دیگر نیز بر تغییر کاربری آن تاکید می‌کنند (که به دلیل وقف بودن زمین مسجد، این امکان وجود ندارد.) عده‌ای دیگر نیز رویکردی مسامحه‌آمیز را اتخاذ می‌کنند و رای بر کشیدن پوسته‌ای تزیینی و الحاق و کولاژ گنبد و مناره‌ به آن می‌دهند. به هر حال کار از کار گذشته است و حالا مسجد که قرار بود سنگری باشد برای حفظ ایمان جامعه، این روزها خانه‌ای است که به تسخیر معماری مدرن درآمده است و محل مناقشه‌ای است که شاید تصمیم نهایی آن، زمان طولانی را بطلبد و پس از سرگذشتی 33 ساله، بازهم در بلاتکلیفی بماند. شاید از اینروست که خودکرده را تدبیر نیست!

حکایت این مسجد از این قرار است که، در ضلع جنوبی پارک دانشجو زمینی به مساحت حدود 5000 متر مربع وجود داشت، مالکیت آن مورد اختلاف اهالی محل و شهرداری منطقه 11بوده و موقتاً به صورت پارکینگ مورد بهره برداری قرار می‌گرفت، بخشی از این زمین متعلق به مرحوم آقای مهندس مدد بود که وقف ساختن مسجد نموده بودند و اهالی محل با توجه به نداشتن مسجد محلی و ناهنجاریهای موجود در پارک فوق و اطراف تئاتر شهر، مصمم به ساختن مسجد در آن زمین بودند، اما شهرداری مایل به ساختن یک مجموعه تجاری و خدماتی بود.

از سال 1360، اهالی، ابتدا با برپا کردن یک چادر و سپس با مصالح بنائی و اسکلت فلزی یک مسجد موقتی ایجاد و به انجام مراسم مذهبی روزانه و سالیانه میپرداختند.

بعد از تلاش‌های مستمر اهالی و مراجعه مکرر به مسئولین کشوری، بالاخره در سال 1383، در زمان شهرداری محمود احمدی نژاد تصویب شد که در این محل یک مسجد و مجتمع فرهنگی دایر شود.

طراحی اولیه این مسجد به مرکز تحقیقات معماری اسلامی، دانشگاه علم و صنعت ایران و مدیریت عبدالحمید نقره‌کار، که دارای سابقه طولانی در طراحی مراکز مذهبی و زیارتی است، سپرده شد و طراحی آن به تصویب رسید. اما به توصیه برخی معماران، به‌ناگاه مدیران تصمیم بر تغییر طرح می‌گیرند و بدون دعوت از نقره‌کار و همکارانش برای دفاع از طرح خود، طرح اولیه را محکوم کرده و آن را به شرکت مشاور حرکت سیال فرم، (رضا دانشمیر و کاترین اسپیریدونوف) می‌سپرند. بعضی نیز در با رویکردی جنجالی و مغالطه آمیز، ناهماهنگی فرم بنا با تئاتر شهر را مطرح کرده بودند که در طرح اولیه اتفاقا بیشترین هماهنگی را از نظر جداره و ارتفاع داشت و تنها مناره و گنبد آن از کد ارتفاعی تئاتر شهر بلندتر بود.

قرار بود عبدالحمید نقره‌کار که سابقه‌ای طولانی در طراحی اماکن مذهبی دارد، مسجد ولیعصر را طراحی کند، اما به ناگاه اتفاق دیگری افتاد

پس از اعتراض کارشناسان معماری و فشار رسانه‌ها، برخی مدیران شهری که به دلیل ناهماهنگی بنا طرح قبل را رد کرده بودند، حالا دریافتند که طرح جدید بسیار ناهماهنگ‌تر شده و به نقطه‌ای سیاه در پرونده شهرداری بدل شده است. این پروژه حالا با اعتراض اعضای شورای شهر، و الزام مجریان به ارایه طرح اصلاحی جدید، از ابتدای سال جاری همچنان متوقف است؛ و پیمانکاران این پروژه همچنان منتظر دریافت طرح اصلاحی برای تغییرات معماری این مسجد هستند. جالب آنجاست که اعضای شورای شهر نیز صرفا فقدان گنبد و مناره برای مسجد را معضل می‌دانند و می‌گویند «مسجد بدون گنبد و مناره معنا ندارد». که این نیز فروکاست مسجد است به گنبد و مناره. خروجی این نگاه نیز مسجد را به فرمی عجیب و غریب‌تر بدل خواهد کرد و به اصطلاح عوام «شترگاوپلنگ» خواهد بود که شایسته شأن مسجد و خانه‌ی خدا نخواهد بود، چه برسد به آنکه مسجدی شاخص و الگو در قلب محور فرهنگی ام‌القرای جهان اسلام باشد.

در زیر به مقایسه و نقد معماری دو طرح اولیه و ثانویه (اجرا شده) این مسجد پرداخته می‌شود.

تشریح طرح اولیه مسجد ولیعصر

Image

Image

از آنجا که در دو محور مهم شمالی- جنوبی تهران، یعنی خیابان ولیعصر(عج)، از میدان تجریش، تا میدان راه آهن و محور شرقی – غربی تهران، یعنی خیابان انقلاب، از میدان امام حسین(ع) تا میدان انقلاب، هیچگونه نماد مذهبی شاخص در شأن پایتخت جمهوری اسلامی ایران وجود نداشت و از سویی دیگر شهرداری در آن زمان مایل بود در غرب تهران و نزدیک نهاد ریاست جمهوری، مسجد و مجموعه فرهنگی در مقیاس یک مسجد جامع، برای برگزاری مراسم ملی داشته باشد، بنابراین مقیاس این مجموعه، در حد یک مسجد جامع و مجموعه فرهنگی مرکز شهری، تعیین و مصوب شد.

Image

با توجه به برنامه مصوب و مكان‌يابي موجود به تشریح نقشه‌های ارائه شده‌ طرح اولیه پرداخته می‌شود:

1- برای هم‌آهنگی با ساختمان تأتر شهر، ارتفاع ساختمان مسجد تا زیر گنبدخانه آن، با ارتفاع تئاتر شهر مساوی گرفته شد و بدنه آن شبیه تئاتر شهر طراحی شد، تا این دو ساختمان با یکدیگر هم آهنگ و مکمل بوده و در مجموع وحدت داشته باشند.

2- اکثریت قریب به اتفاق ساختمان‌های جنوبی زمین مسجد نیز، دارای هفت طبقه ديوار پشت كرده به ساختمان مسجد بود، بنابراین کم کردن ارتفاع عناصر نمادین مسجد، موجب بی توجهی به شأن اجتماعی مسجد و حفظ حرمت و حریم آن می‌گردید.

3- از آنجا که از منظر اسلامی، مفهوم عبادت و عبادتگاه، مهمترین عنصر در فضای شهری محسوب می‌شود[1]، بنابراین به صورت بدیهی، سردر مسجد، مناره‌ها وگنبدخانه مسجد، باید در طراز بالاتری از تئاتر شهر قرار می‌گرفت و بدین صورت نیز طراحی ‌شد.

4- برای تداوم و گسترش پارک دانشجو، خیابان عریض ضلع شمالی زمين، در جهت توسعه پارک و فضاي سبز پیش بینی و طراحی شد.

5- حل بخشی از مشکل پارکینگ در منطقه فوق و به پیشنهاد مسئولین شهرداری، سه طبقه پارکینگ در زیرزمین پیش بینی شد.

6- در طبقه همکف، در غرب زمین و کنار خیابان ولیعصر(عج)، شبستان آقایان و بانوان در دو طبقه طراحی شد، تا از خیابان مزبور و خیابان انقلاب، ساختمان این مسجد به عنوان یک نماد برجسته و شاخص مذهبی تجلی بیرونی داشته و فضای ذکر معنوی و الهی برای اهالی و رهگذران ایجاد نماید.

7- در قسمت شرق زمین و در کنار خیابان شرقی، مجموعه فرهنگی – خدماتی در چهار طبقه طراحی شد. طبقه همکف به صورت پیلوت با مبلمان آزاد و سیار، جهت برگزاری نمایشگاه های متنوع و در عین حال در مراسم خاص برای گسترش شبستان مسجد در نظر گرفته شد.

8- در طبقه اول کتابخانه، در طبقه دوم کلاسهای آموزشی و در طبقه سوم سالن اجتماعات و مراسم، پیش بینی و طراحی شد.

Image


9- بین شبستان مسجد و مجموعه فرهنگی – خدماتی، حیاط نسبتاً بزرگی پیش بینی شد، این حیاط می‌توانست مزاحمت های همجواری را، میان فضای مسجد وفضاهای فرهنگی – خدماتی به حداقل ممکن برساند و در عین حال ضمن گسترش فضای سبز پارک دانشجو، با ایجاد سر درب ورودی جذاب و با شکوه پیوند مطلوب و مناسبی، بین این مجموعه و پارک فراهم نماید.

10- در طبقه منهای یک در زیر شبستان مسجد، فضای مناسبی برای فعالیتهای بسیج محلی و در زیر مجموعه فرهنگی – خدماتی و حیاط، سالن پذیرائی و آشپزخانه، چند واحد تجاری، وضوء خانه و سرویسهای بهداشتی طراحی شده بود.

11- در جهت سهولت رفت و آمد ماشین ها به پارکینگ و ایجاد واحدهای اداری و تحقیقاتی، مصوب شد یک قطعه خانه دو طبقه متروک، واقع در ضلع جنوبی زمین، که به خیابان جنوبی مجموعه نیز دسترسی داشت، خریداری وبرای ورودی و خروجی طبقات پارکینگ و ورودی قسمت اداری، تحقیقاتی و خدماتی از آن بهره برداری شود. ضمن آنکه ارتباط مضاعف و مناسبی با شبستانهای مسجد و مجموعه فرهنگی – خدماتی و حیاط مسجد نیز برقرار مینمود.

12- برای شبستان‌های مسجد سه ورودی پیش بینی شده بود، یک ورودی شاخص و معظم به سمت خیابان ولیعصر(عج)، یک ورودی عمومی در کنار حیاط مسجد، به سمت پارک و خیابان‌های اطراف و یک ورودی خدماتی در کنار قسمت اداری و سایر خدمات فرهنگی و هنری.
13- عملیات خاکبرداری و اجرائی مسجد، مطابق نقشه‌های ارائه شده، در اکثر قسمت‌ها تا طبقه همکف ادامه یافت، با این تفاوت که به دلیل اهمال شهرداری در خرید زمین جنوبی، بالاجبار قسمت اداری و تحقیقاتی مجموعه حذف و ورودی پارکینگ علی رغم توصیه‌ها و تذکرات مکرر این مشاور به خیابان شرقی منتقل شد.

در این مرحله و پس از تغییر شهردار تهران، کارفرما برای تسویه حساب به مشاور ابلاغ نمود، که عبدالحمید نقره‌کار و همکارانش نظارت ساختمان را بعهده بگیرد، اما در همان اثنا، به صورت نسبتاً محرمانه و بدون دعوت از نقره‌کار و همکارانش برای تشریح ایده‌ها و دفاع از اصول طراحی‌های انجام شده، غیاباً طراحی انجام شده و کار نیمه‌کاره، محکوم گردیده و کار به مشاور دیگری (حرکت سیال فرم) که فاقد هرگونه سابقه در طراحی مراکز مذهبی است سپرده شد.

طرح دوم:

Image

ارزيابي اصول ارائه شده در طرح جدید مسجد ولیعصر(علیه السلام):

طرح جدید بر‌اساس پیش‌فرض‌ها و مبانی غربی و غیر‌اسلامی، پیش‌بینی و متأسفانه تبدیل به فرآیندی غیر‌قابل قبول و مغایر بدیهیات اولیه طراحی مسجد و اصول نظری و احکام عملی آن طراحی و اجراء شده است که به چند نکته آن اشاره می‌نمائیم.

ابتداء فرض شده است که ساختمان تئاتر شهر یک اثر تاریخی و میراث فرهنگی است و باید شأن تاریخی و فرهنگی آن حفظ و تا فاصله‌ای دور حریم آن حفظ شود.

اولاً تئاتر شهر، یک اثر تاریخی نیست و در سال 1346 یعنی فقط یازده سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و توسط علی سردارافخمی طراحی و با حمایت فرح پهلوی ساخته شده است و با چنین سابقه زمانی، یک ساختمان، اثر تاریخی محسوب نمی‌شود و نمی‌تواند در فهرست بناهای تاریخی بگنجد. این ساختمان صرفا یک بنای معاصر است.

دوم، این ساختمان اگر چه زیبایی و کاربری قابل احترام و فرم دلنشینی دارد، اما یک میراث فرهنگی نیست، زیرا این ساختمان از نظر سبک، متعلق به دوران فرانوگرائی غربی است و از الگوی معابد یونانی و رومی تقلید نموده است و هیچ شباهتی با آثار ساخته شده در تمدن ایرانی، چه قبل از اسلام و چه بعدا ز آن ندارد.

Image

قوس‌های متقاطع و خارجی بنای تئاتر شهر، عناصری کاذب هستند، که در زیر سقف کنسول شده آن به سمت بیرون خم شده و نصب گردیده‌اند، تکرار چرخش این قوس‌ها، ساختمان را کاملاً برونگرا و تندیس‌گونه نموده است.

Image

در معماری ایرانی دوران اسلامی، ساختمان‌ها کاملاً درون‌گرا هستند و صورت بیرونی بنا، لباسی است بر تن فضاهای داخلی ساختمان، یعنی به انسان و محل حضور و بهره‌برداری انسانها اصالت داده می‌شود نه به کالبد بنا و نمای ساختمان به صورت خود بنیاد؛ لذا برونگرائی در ساختمان‌سازی، نوعی صورت‌پرستی و بت‌سازی تلقی می‌شود.

در این نوع از الگوهای غربی، به ورودی انسان‌ها، توجه خاصی نمیشود و عملاً انسانها را در مقابل ساختمان منفعل و تماشاچی می‌نماید. در سنت اسلامی و در مجموعه بیت ا... الحرام، دو نماد معمارانه مثبت و منفی ارائه شده است، نماد مثبت خانه کعبه است که دارای حجمی منظم، وحدت بخش، درونگرا، سکون آفرین و مناسب حضور انسان در فضائی آرامش بخش، تفکر برانگیز، تمرکز آفرین، برای حضور قلب و عبادت است.

در نقطه مقابل، نمادهای منفی یعنی بت‌واره‌های سه‌گانه هستند (جمرات)، که احجامی توپر، برونگرا، متکثر و مجسمه گونه می‌باشند، در این نوع ساختمان، اصالت به کالبد بنا داده شده و ساختمان به جای وسیله خود هدف می‌شود به همین دلیل آنرا نماد تجلی شیطان بر حضرت ابراهیم(ع) قرار داده اند، زیرا شیطان آنچه را که مادی و زمینی است تزئین می‌کند و انسانها را فریب می‌دهد[2]، به همین دلیل در مراسم حج تمتع، حاجیان از وقوفگاه مشعر (محل شعور و بصیرت)، باید سنگ‌هائی بردارند و بر نمادهای فریبنده‌ای، که مزاحم تکامل انسان و انجام فرائض الهی هستند، پرتاب نمایند. در این سنت الهی، برخلاف رويكردي در معماري غربي (يعني فرماليسم) خود معمار بت و معماری بت‌سازی تلقی نمی‌شود، بلکه معمار و معماری هر دو وسایلي در جهت تأمین نیازهای مادی و بستر‌ساز نیازهای روحی انسانها می‌شوند.

سوم،‌ در معماری ایران دوران اسلامی، مهمترین عنصر خارجی بنا، درب ورودی آن است، که همچون طاق نصرتی سر برآورده و پر گشوده، نهایت تواضع و مهمان‌پذیری را برای ورود انسانها به داخل بنا، به نمایش میگذارند، اصالت را به انسانهای مخاطب و به فضای درونی ساختمان میدهند که محل بهره‌وری مخاطبین اصلی بنا است.

Image

چهارم، در سنت و تمدن غربی است که ساختمان‌های مذهبی، اعم از معابد و کلیساها، کالبد خود را از بافت اطراف جدا نموده و با اشکالی که در یک محور و یا دو محور، قرینه می‌باشند، مانند مجسمه‌هائی، خود را به نمایش می‌گذارند.

با این پیش فرضِ غرب‌گرایانه است که طراح جديد مسجد تصور مي‌نمايد باید اطراف ساختمان تئاتر شهر را (که در دوران مدرن جای عبادتگاه را اشغال نموده است) پاک‌سازی نمود، و با اين پيش فرض مقلدانه، سر ساختمان مسجد را قطع مي‌نمايد و مي‌گويد كات! (cut)، تا این ساختمان مانند مجسمه‌ای خود بنیاد و بت‌واره، مورد نگاه از بیرون قرار گیرد و تماشاچیان را مسحور خود کند.

Image

بخش قطع شده مسجد و نمایان شدن تئاتر شهر و فرود مسجد در مقابل آن مشخص است

اما در سنت و تمدن دوران اسلامی، ساختمان‌های اجتماعی و مذهبی، خود را از بافت اطراف جدا نمی کنند و با کمترین مزاحمت های همجواری، (به دلیل داشتن فضاهای باز داخلی)، هم آهنگ با هم بوده و مکمل یکدیگر می‌شوند. شاعر معاصر، سهراب سپهری به جذابیت این موضوع اشاره می‌کند- با مضمون بازارهای گرم مسلمان- این گرما، جذابیت و گیرائی به دلیل هم آهنگی و ترکیبِ با شکوه ساختمانهای اجتماعی، در کنار یکدیگر و مکمل یکدیگر است.

بنابراین، پیش فرض مطرح شده در مورد حذف سر و آستانه طرح قبلی (گنبد، منارها و سردرب ها) و سربه خاک سپردن آن در طرح جدید، پیش فرض غرب گرایانه، صورت پرستانه و با نگرش بت گونه به معماری و ساختمان است. این نگرش قطعاً مغایر دیدگاه اسلامی است، که همه چیز را برای تکامل انسان می‌خواهد. در این نگرش ساختمان وسیله است و نه هدف، معماری آبادکردن محیط زیست انسانها است، نه بت سازی و جلوه فروشی معمار و معماری.

Image

پنجم، پیش فرض اشتباه دیگر، ایجاد تصور مغالطه‌انگیزی است درباره مرتفع دانستن ارتفاع طرح قبلی مسجد. در طرح اولیه، همانگونه که اشاره شد، ارتفاع بدنه ساختمان مسجد، هم ارتفاع بدنه خارجی تأتر شهر بوده و از نظر نمای خارجی نیز هم آهنگ با آن می‌باشد، عناصر معدودی از ساختمان، نظیر گنبد اصلی، منارها و سردر مسجد که با فاصله بعیدی از ساختمان تئاتر شهر، می‌باشد به میزان لازم و به عنوان یک نماد شهری و مذهبی، افراشته شده‌اند، تا مبتنی بر سنت اسلامی، عظمت و اولویت فضای عبادی مسجد نسبت به ساختمان‌های هفت طبقه مسکونی در اطراف آن و ساختمان تئاتر، حفظ شود. نه بالعکس ساختمان‌های مسکونی و تأتر نسبت به مسجد اولویت یافته و برجسته‌تر شوند. به اين نكته خداوند در سوره نور آيه 36 اشاره مي‌فرمايند: «فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ»، در خانه‌هايي (مساجد و زيارتگاه‌ها) خداوند رخصت داده است كه آنجا رفعت يابد و در آن ذكر نام خدا شود و صبح و شام، تسبيح و تنزيه ذات پاك او كنند.

برخی از اشکالات طرح جدید:

پیش فرض های منحرف و مغالطه آمیز قبلی، باعث شده است، طرح جدید (موجود) دارای اشکالات اساسي، بنیانی و غیر قابل اغماض باشد، که به برخی از بدیهیات آن اشاره می‌گردد:

1- در سنت صنفی و اخلاق حرفه ای، هیچ معماری بدون فرصت دفاع و اطلاع از راهبردهای معمار اولیه، به خود اجازه ورود و دخالت در کار دیگری را نمی‌دهد، متأسفانه در این کار، کارفرما، کارناشناسان کارفرما و معمارجدید، با زیر پا نهادن ارزش‌های اخلاقی و حرفه‌ای، بدون اطلاع معمار اولیه، به صورت محرمانه، کاری مغایر اخلاق حرفه‌ای انجام داده‌اند.

2- در سنت اسلامی، چه از نظر محتوایی و چه از بعد کالبدی، هر کس مجاز به طراحی و ساختمان مسجد نیست، از نظر محتوائی، قرآن و احادیث معتبر به این نکته اشاره می‌نمایند[3] و از نظر کالبدی نیز، ایده‌های فضائی – هندسی – نمادها و آرایه ها و احکام مسجدسازی، دارای اصول و قواعد نظری و عملی است که بدون آشنایی و تجربه قبلی، کسی قادر به طراحی آن به صورت مطلوب نیست[4]. در این مورد، با توجه به سوابق و تجربیات معمار جدید، ارتباط ایشان با مفهوم عبادت اسلامی و تجربه مسجد سازی، در کارنامه نظری و عملی ایشان ملاحظه نمی شود و انتخاب ایشان برای این کار، نه توجیه فرهنگی و منطقی دارد و نه توجیه علمی و تجربی. این اشکال به انتخاب کنندگان این معمار وارد است و نه خود معمار!

Image


3- معمار جدید در تحلیل مقطع شمالی – جنوبی تأتر شهر و طرح قبلی، با پیش فرض غلط بت گونه پنداشتن ساختمان تأتر شهر و حذف هر گونه ساختمان مکمل در اطراف آن، خطی مایل از زمین به سمت بدنه طرح قبلی مسجد می‌کشد و می‌گوید: cut (کات)، یعنی هر عنصری که بالای این خط است، باید بریده شود، (با این پیش فرض سر و دست‌های برافراشته مسجد را مانند گیوتین قطع می‌نماید) و سبک کار خود را عجولانه می‌یابد و می‌ گوید «سبک لنداسکیپ»، یعنی همه چیز در امتداد زمین یا زیرزمین باید قرار گیرد. چرا؟ چون ساختمان تئاتر، باید استیلا و سلطه بلامنازع بر همه عناصر اطراف خود داشته باشد، با این پیش فرض غلط، ساختمان جدید مسجد، بر اساس حیثیت و شأن درونی و حقيقي خودش طراحی نمی شود، بلکه مبتنی بر شأن اعتباري، فرضي در کالبد بیرونی تئاتر و به سمت آن، سر خود را بر زمین می‌گذرد و سجده می‌کند و سر ساختمان به زمین می‌چسبد.

در صورتیکه، در هستی شناسی اسلامی و در هنر و معماری آفرینش، اولاً هر ذره، سلول و هر عنصری، ضمن حفظ جایگاه، شأن و هویت مستقل خود، با سایر عناصر، تعامل تکاملی و مکمل برقرار می‌کند و بر این اساس نظامی احسن و پایدار برقرارمی شود و سیر از کثرت به وحدت، از ظاهر به باطن، از زمين به آسمان، از صورت به معنا، از دنیا به آخرت که مهمترین اصل در آفرینش هستی و در فلسفه هنر و معماری و شهرسازی دوران اسلامی است، تحقق می‌یابد.

Image

ضمن آنکه مسجد، محل اقامه نماز است و خدواند خانه خود را، محل قیام انسان‌ها (جعل‌الله الكعبه قياماً للناس) قرار داده است و در سنت اصیل و ارزشمند ما، همه ساختمانها از زمین قیام نموده اند و در آسمان شکفته می‌شوند، به خصوص ساختمانهای مذهبی و زیارتی. مانند پیکر خود انسان، که کف پای او بر زمین قرار می‌گیرد، بدن از زمین قیام می‌کند و سر انسان در آسمان، شکوفا می‌شود.

4- طراحی مسجد جدید، در مجموع دارای هندسه‌ای سیال و موجی است، هندسه‌هاي سيال و موجي تقليدي است از هندسه‌هاي موجود در دامنه تپه‌ها، چراگاه‌ها و جنگل‌ها. این نوع هندسه، که فاقد محور و مرکز و سکون می‌باشد، مناسب ترین هندسه برای حواس پنج گانه و ادراکات حسی – غریزی و حیوانی انسانها و مناسب سیر در آفاق و عملکردهای مادی مانند راه‌هاي عبوري و پارك‌ها در فضاي شهري است. در نقطه مقابل هندسه های درونگرا، نظير خانه كعبه، كه قبله‌گاه مسلمين و سلول بنيادي در طراحي مساجد است دارای محور و مرکز، آنهم با مرکزیت خالی (نقطه پایه پرگار) مي‌باشد، اين مركز با حضور انسان و عملکرد اختیاری و آگاهانه او در فضای معماری، معنای اصیل خود را باز می‌یابد، اين نوع هندسه مناسب ترین ايده‌هاي فضايي هندسي، برای عملكرد دعا و نیایش، تفکر، حضور قلب و سیر در انفس انسان‌ها يعني عملكرد اصلي شبستان‌هاي مساجد( اقامه نماز و شنيدن سخنراني ) است.

Image

پویایی فیزیکی و هندسی، مناسب سیر در عالم ماده و غرايز حيواني است، پویایی معنوی و روحانی انسان، با سکون و سکوت فیزیکی و هندسی آغاز می‌شود كه به مفهوم (فنای در بقا) در ادبيات عرفاني و مذهبي ما مطرح مي‌شود، این نوع هندسه، مقدمه تفکر، حضور قلب و نیایش است. در سنت اصیل معماری و شهرسازی دوران اسلامی، فقط راه ها و فضاهای عبوری دارای هندسه‌ای سیال، مواج و سیر در آفاقی هستند. سایر عملکردها و به طور خاص فضاهای مذهبی و فرهنگی نظير شبستان‌هاي مساجد، کاملاً درونگرا، دارای محورهای متقارن و تمرکز آفرین می‌باشند. به کار بردن هندسه سیال و سرگردان، آن‌هم در شبستان مسجد، یعنی حیوان پنداشتن انسان و طراحی چراگاه به جای نیایشگاه.

پيامبر اكرم(صلی الله علیه واله) مي‌فرمايند: مهم‌ترين اصل حاكم بر هنر معماريِ آفرينش را اصل عدالت، يعني قرار دادن هر چيز در جاي مناسب خود، مطرح مي‌نمايد[5]. يعني در معماريِ آفرينش، زمين هندسه مناسب خود و گياهان، حيوانات و پيكر انسان‌ها نيز، هندسه مناسب، عالمانه و با معناي خود را دارند؛ صورت‌ها و ظاهر عناصر طبيعي، پوچ، بي هدف و غايت نيستند، ظاهرها تجلي و نشانه باطن‌ها هستند.

5- طراحی یک ورودی حلزونی، سربسته، تاریک، خود پنهان، شبیه لانه‌ی حیوانات موذی و مضر برای یک مسجد، واقعاً از عمق بی خبری، از خود بیگانگی و بازیگری (کار لهو) و پوچی (کار لغو) آن حکایت می‌کند.

Image

در سنت معماری و شهرسازی اصیل دوران اسلامی، برجسته‌ترین و شاخص‌ترین نمای خارجی مسجد، ورودی‌های آنها است، زیرا ساختمان برای ورود انسان است و باید جذاب، باشکوه و میهمان پذیر باشد، در معماری دوران اسلامی، ورودیهای مساجد، مانند طاق نصرتی از، نمازگزاران استقبال می‌کنند و با حفظ حریم خود از فضای بیرون، با وضوح، استحکام، آرامش وامنیت، مؤمنین را به فضاهای داخلی دعوت می‌نمایند (نمونه‌ای از این نوع ورودی در تصویر شماره 10 قابل مشاهده می باشد)

Image

6- با بررسی آنچه از نمای بیرونی ساختمان و نقشه‌های موجود، دریافت می‌شود، کوچکترین نمادی، آرایه‌ای، عنصری که مشخص نماید این کالبد به چه منظوری ساخته شده است، قابل مشاهده نیست. گوئی در شهر انسان‌های گنگ، بی‌خبر، بی‌معنا و هدف، بدون جهت و غایت، در عالمی بی‌جهت پرسه می‌زنی. انحنائی که در سقف، جای گنبد نشسته است، به جای عمامه مسلمانان كه سر انسان را برجسته و شاخص مي‌نمايد، شبیه کلاه بسیار کوچکی است، که یهودیان در پشت سرهای خود سنجاق می‌کنند.

Image

در معماری اصیل دوران اسلامی، کالبد خارجی هر ساختمان، تجلی عملکرد انسانی و درونی آن است، شهر گفتمان و تعاملی صادقانه، صمیمانه، روشن، با معنا و شعور با انسانها برقرار می‌کند، ساختمانها، نقاب بر چهره ندارند، مجموع ساختمان‌های یک شهر، همچون هنر و معماری آفرینش، همه عناصر آن آیه و نشانه هویت درونی خود و هویت نظام احسن، تکاملی، وحدت بخش و غایت مدار هستند. معماری و شهرسازی دوران اسلامی مانند معماری آفرینش نه تنها نیازهای مادی (حسی – غریزی) انسانها را تأمین می‌نماید، بلکه رشد معنوی و روحی انسانها را نیز، با هنر معناگرای خود، بسترسازی می‌کند. به طور مثال گنبد نمادوحدت، درونگرايي، سير در انفس و خودسازي در مفهوم عبادت اسلامي است و منارهاي سر برآورده، با هندسه دايره خود، نماد برونگرايي، دعوت از همه مخاطبين و نماد جامعه سازي در مفهوم عبادت از منظر اسلامي است.

7- پیکر خارجی بنا، سنگین، بسته، خاموش، غریب و شبیه نهنگ به گل نشسته و فاقد حیات است، این ساختمان بر خلاف سنت معماری و شهرسازی دوران اسلامی، نه تنها هیچگونه تعامل هم‌افزا و مکمل با ساختمان تئاتر شهر و سایر ساختمانها و به خصوص محیط طبیعی و سرسبز پارك ایجاد نمی‌نماید، بلکه عنصری اضافی، مزاحم، بیگانه و متروک به نظر می‌رسد که باید آنرا حذف نمود ( نکته اینکه طرح قبلي براي هماهنگي بيشتر با تئاتر شهر و پارك دانشجو، براندازي شد).

مساجد در فرهنگ و تمدن اسلامي، خانه های خدا و خانه های قیام معنوی و روحانی انسانها هستند و باید تجلی گاه اسماء و صفات جمال و جلال الهی باشند. مساجد دوران اسلامی، همچون قلبی طپنده، مادری مهربان، پدری با عظمت، همه اجزاء و عناصر معماری شهر را در آغوش می‌گیرند و پناهگاه جذاب و امن انسانها می‌شوند. نه عنصری مطرود، سربسته، خودکامه و جسدي در خود غرق شده.

Image

8- آنچه از نقشه‌های موجود و قابل دسترس می‌توان دریافت، نشان می‌دهد که طرح ارائه شده فاقد بهره‌برداری از تجربیات عظیم معماری دوران اسلامي ایران است. معماري سنتي ما، هماهنگ با شرایط محیطی و اقلیمی است، در حالي‌كه طرح جديد فاقد پیش‌بینی تهویه‌های مطبوع و طبیعی (شمالی–جنوبی) و از کف به سقف و فاقد بهره‌برداری کافی از نور طبیعی و مناسب است، در مجموع فضاهای عملکردی و نیز سازه بنا، با حجم و کالبد بنا هم‌آهنگ و هم‌آوا نیستند و بر یکدیگر تحمیل شده‌اند و نیازها و عملکردهای متنوع و ضروری یک مسجدِ مرکز شهری، تأمین نشده است؛ ساختمانی است بسیار پرهزینه در ایجاد و نگهداری و بهره‌برداری، از نظر دستاوردهای جديد جهاني در علوم تجربی و مهندسی ساختمان در زمان معاصر، يعني معیارهای مهندسی ارزش و معماری پایدار، اين ساختمان کاملاً غیرعلمی، غیرمهندسی، بسیار پرهزینه و فاقد ارزش‌های پایدار در معماري و در ارتباط با محيط شهري و محيط زيست است.

دلايل ایجاد این نوع ضایعه‌های تأسف‌بار در بعضی از ساختمان‌های ملی و دولتی:

1 – تغییر غیرعلمی و غيرمنطقي امور با تغییر مدیران:

رقابت غیراخلاقی مدیران و مسؤولین اداری، اجرایی دولتی با برنامه و کار‌های مدیران قبلی، بدون رعایت مصالح اجتماعی و بیت‌المال و بدون رعایت حقوق مادی و معنوی مهندسان مشاور و بر خورد با آنها از مواضع غیر علمی و غیرحقوقی و قدرتمندانه، باعث تصمیمات زیانبار و تلف‌کردن نیروها و امکانات شده و می‌شود.

2- تقلید برخي از كارگزاران آموزشی و پژوهشی از فرهنگ و تمدن انحرافی غرب:

آنچنانکه طراح جدید مسجد می گوید، یکی از اساتید دانشگاه و مسؤولین با سابقه میراث فرهنگی، به مدت 7 ماه به ایشان مشورت داده و در نهایت کار ایشان را تأیید نموده است. به نظر میرسد مشکل اساسی ازفضاهای آموزشی و پژوهشی آغاز می‌شود، رویکرد ترجمه‌ای، خودباختگي و تقلید از فرهنگ غربی در روش‌ها و محتواهای درسی مشکل اصلی است.

با کمال تأسف باید گفت بعضی از اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها دچار جهل مرکب شده‌اند، نه فرهنگ معاصر غرب و رویکردهاي انحرافی آن را درست می‌شناسند و نه فرهنگ عمیق اسلامی را (و نه می‌دانند که نمی‌دانند). بحث تحول و ارتقاء علوم انسانی مطرح شده از طرف مقام معظم رهبری را، به خصوص در مباحث میان دانشی نظیر رشته‌های هنری، معماری و شهر سازي، باید بسیار جدی گرفت و با اصلاح سرفصل دروس، ایجاد منابع و محتواهای درسی، مبتنی بر فرهنگ اصیل اسلامی و برگزاری کارگاه‌های دانش‌افزایی، رویکرد ترجمه و تقلید از فرهنگ و تمدن انحرافی غرب را به صورت بنیادی از مراکز آموزشی و پژوهشی، دگر‌گون كرد. فاجعه از اینجا آغاز می‌شود که مسؤولین مربوطه، دو واحد درسی" حکمت هنر اسلامی " را كه مي‌توانست مبناي تحول ساير دروس باشد، از درس اصلی به درس اختیاری تبدیل نموده‌اند و عملاً باعث حذف اين درس بنيادي و نظري شده‌اند و در بعد عملی نيز اکثر دانشکده ها، حتی طراحی یک مسجد یا فضای مذهبی زیارتی را به دانشجویان ارائه نمی‌نمایند. بايد حكمت نظري و حكمت عملي اسلام را در محتواي دروس و روش‌هاي طراحي جاري ساخت و بر اساس آن‌ها فرايندهاي معماري و شهرسازي را ارزيابي نمود.

3- سپردن مدیریت‌ها به افراد غیر‌متخصص و غیر‌متعهد.

شهرداری تهران، برای توسعه و اجرای ساختمان‌های فر‌هنگی و هنری، شرکتی را ایجاد نموده که معلوم نیست خصوصی است یا دولتی، در این نوع شرکتها معلوم نیست بر اساس چه ضابطه و قانونی افراد انتخاب میشوند و حقوق و مزایا می‌گیرند، کارها براساس چه معیاری به كدام مهندسان مشاور و پیمانکاران سپرده می‌شود...؛ بدیهی است در چنین فضایی، احتمال هر نوع سوء استفاده و سوء مدیریت و ضرر و زیان به بیت المال، قابل پیش بینی است.

Image

ضمن آنکه تنها تخصص مدیر آن مجموعه صرفا در تجربه سفرهای خارجی خلاصه می‌شود. بیان واقعیت فوق، پیش بینی هر نوع فاجعه مادی و معنوی را در اقدامات و ساختمانهای انجام شده محتمل می نماید. در حالیکه از ابتدای انقلاب تا امروز همه مسئولین نظام، رعایت دو بعد تفکیک ناپذیر تخصص و تعهد را در انتخاب مدیران اکیداً توصیه نموده اند. در حال حاضر متأسفانه اکثر مدیران دولتی و ملی، که در حوزهای معماری وشهرسازی كشور فعالیت می‌نمایند، نه تخصص معماری دارند و نه تخصص شهر سازی؛ بايد شعار شايسته سالاري مبتني بر تعهد و تخصص را در سطح كشور، به صورت جديدي تحقق‌پذير نمود.

4- لزوم نظارت جدی، نهادهای مسؤل بر طرح‌ها و اجرای آن‌ها:

نهاد‌های مسؤول در حوزه های مختلف و از جمله ساختمان‌های مذهبی نظیر سازمان رسیدگی به امور مساجد سازمان اوقاف، وزارت راه و شهرسازي، شورايعالي معماري و شهرسازي و سازمان نظام مهندسی کشور، باید از طریق قوانین و سازماندهی مناسب در انتخاب مشاورین، تأیید نقشه‌ها و نظارت بر اجرای صحیح آن حضور جدی‌تر و مؤثرتری داشته باشند.

با توجه به شرایط موجود آموزشی در دانشگاه‌ها و تهاجم بی‌امان رسانه‌ای و تبلیغاتی فرهنگ غربی (بخصوص برای دانشجویان) لازم است نظام مهندسی همانگونه که ابعاد علمی فارغ التحصیلان را مورد آزمون قرار می دهد، ابعاد فرهنگی و هنری آنها را نیز (بخصوص در مورد ساختمان‌هاي مذهبي) موردآزمون تخصصی قرار دهد تا در آینده شاهد آثار نابجا و نا‌شايست نباشیم. لازم است تا با اصلاح سرفصل دروس دانشگاهي و تأليف منابع و كتب اصيل اسلامي، از طريق اساتيد ذيصلاح براي فارغ‌التحصيلان و مهندسان مشاور قديم و جديد و كارشناسان و مديران اجرايي نهادهاي مربوطه، كارگاه‌هاي دانش‌افزايي و جلسات مباحثه و آزاد انديشي برقرار نمود.

Image

5- شناخت جايگاه و شأن اعضاء شوراهاي اسلامي شهر و روستا:

جایگاه شوراهای اسلامی شهرو روستا هنوز برای مردم شناخته شده نیست. عناصر اصلی شوراهای شهر یا مستقیماً باید دارای تحصیلاتی در رشته‌های معماری و شهرسازی باشند و یا به نحو غیر مستقیم، از طریق رشته‌های دیگر با مباحث معماری، شهرسازی، عمران، مدیریت شهری، محیط زیست و مباحث فرهنگی - اجتماعی در شهراسلامی، آشنایی کامل داشته باشند و در عین حال در عمل نیز با تقوی و متعهد باشند تا در انتخاب شهرداران (به دور از جریان‌های سیاسی و منافع شخصی) کسی را انتخاب کنند که مظهر تخصص در حوزه معماری و شهر سازی بوده و در عمل متعهد به ارزشهای اخلاقی، علمی، حقوقی و فرهنگی باشد و صرفاً رویکرد اقتصادی و یا تبلیغاتی نداشته باشد.

6- متأسفانه بسياري از مديران و تصميم‌گيران ما، تفاوت گرايش معماري و شهرسازي را با گرايش‌هاي مهندسي نظير عمران، مكانيك، برق و غيره نمي‌دانند. معماران و شهرسازان به كل رشته معماري و شهرسازي، و جهت و غايت انساني آن توجه دارند و به همين دليل بايد احاطه كلي و نقش مديريت به مجموعه تخصص‌هاي جزئي نظير عمران و مكانيك و برق و غيره، كه هر كدام جزئي از رشته‌هاي فوق را سامان مي‌دهند داشته باشند، به همين دليل واژه‌ معماري در زبان انگليسي (architect) به مفهوم رئيس سازنده‌ها است. متأسفانه در كشور ما اغلب مديران مربوط به معماري و شهرسازي، فارغ‌التحصيل رشته‌هاي عمران و مكانيك و برق هستند.

Image
نمایی از ورودی طراحی شده و در حال ساخت برای مسجد ولیعصر

7- لزوم رابطه متقابل، عالمانه و متعهدانه دانشگاه‌ها با مراکز قانونگذاری، برنامه ریزی و اجرایی:

متأسفانه اکثر رساله‌های دانشجویان تحصیلات تکمیلی و طرح‌های تحقیقاتی ملی و دولتی و مقالات به اصطلاح علمی پژوهشی، از بعد مسأله محور بودن، ضرورت و اولویت موضوع، روش تحقیق در مباحث میان دانشی (‌نظیر معماری و شهر سازی‌)، با نیازهای واقعی کشور و رویکرد فرهنگ و تمدن عمیق و اسلامی ما همراهی و هماهنگی ندارد.

رابطه نهادهای دانشگاهی با مراکز قانون‌سازی، برنامه‌ریزی و اجرایی، نهادینه و ساماندهی شده نیست. اشکال از دو طرف است، هم آموزش و پژوهش دانشگاه‌ها، اغلب کاربردی و در خدمت نیازهای کشور نیست و هم مراکز برنامه‌ریزی اجرایی، اهمیت لازم را به کار علمی تحقیقاتی نمی‌دهند.

باید رابطه‌ای مستحکم و منسجم بین دانشگاه‌ها ،اساتید متخصص و متعهد و ذیصلاح و مراکز قانون‌گزاری، برنامه‌ریزی و اجرایی برقرار شود تا فرهنگ و تمدنی در شأن اسلام و ایران را تحقق‌پذیر نماییم.

Image

8- تشبه به کفار، یعنی تقلید از آثار بیگانه و مغاير ارزش‌های الهی و اسلامی،

تشبه به کفار، که در دین ما حرام است و باید از تقلید سبک‌های منحرف غربی، جداً اجتناب نمود. از آنجا که هستی‌شناسی معاصر غرب با محروم نمودن خود از كلام الهي و معصومين(س)، شناختي مادی و حسی- غریزی به انسان دارد و با غفلت از فطرت روحي، الهي و بالقوه او، انسان را در جبر غرایز حیوانی خود تعریف میکند، بنابراین از منظر معرفت‌شناسی و انسان‌شناسي دچار شکاکیت و نسبی‌گرایی شده است يعني در حوزه زیبایی شناسی و فلسفه هنر، دچار بی‌معیاری، نسبی‌گرايي و متغير و ناپایدار دانستن ارزش‌ها، اصالت‌ها و معیارهای حسن‌شناسی شده است. با اصالت بخشيدن به بعد بالفعل و حيواني انسان‌ها، عملاً فلسفه هنر و سبك‌هاي هنــري آن‌ها به همین دلیل آثار هنــری، تجلی صفـات حیوانی انسان، نظير (غضب و شهوت) و حداکثر كارهاي بيهوده (لغو) و بازی و بازیگوشی با فرم‌ها و اشکال(لهو و لعب) شده است، اين رويكرد ضد تكاملي موجب ايجاد سبك‌هايي پوچ‌گرا (نيهيليستي)، هرج و مرج طلب (آنارشيستي) و زشت‌گرا (اگيلينیسم) و ظاهر پرستي (فورماليستي )، در آثار هنری و معماری و شهرسازی شده است.

اين حديث امام علي(علیه السلام) را بايد به عنوان سلوك معماری، همواره در نظر داشت كه مي‌فرمايند: «مردم سه دسته‌اند، دانشمند الهى، و آموزنده‌اى بر راه رستگارى، و پشه‌هاى دست خوش، باد و طوفان و هميشه سرگردان، كه به دنبال هر سر و صدايى مى‌روند. و با وزش هر بادى حركت مى‌كنند؛ نه از روشنايى دانش نور گرفتند، و نه به پناهگاه استوارى پناه گرفتند»[6].



[1]. وماخَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ (ما جن و انس را خلق نکرده ایم، مگر برای عبادت) (سوره: الذاريات، آيه:56)[1]

[2]. ربّ بِمَآ أَغْوَيْتَنِي لأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الأَرْضِ وَلأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ، إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ. «پروردگارا به آنچه مرا گمراه نمودي، آنچه را كه زميني است تزئين مي‌كنم و همه را گمراه مي‌كنم، مگر بندگان مخلص تو را»(سوره: الحجر، آيه: 39)[2]

[3]. إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ، « مساجد خدا را تنها كساني آباد مي‌كنند (مي‌توانند آباد كنند) كه ايمان به خدا و روز باز پسين داشته باشند». (سوره: التوبه، آيه: 18) [3]

[4]. پيامبر اكرم(ص) مي‌فرمايند: « اَلْعِلمُ إمامُ الْعَمَلِ وَالْعَمَلُ تابِعُهُ يُلهَمُ بِهِ السُّعَداءُ وَ يُحْرَمُهُ الأْشقياءُ» دانش پيشواى عمل و عمل پيرو آن است. به خوشبختان دانش الهام مى‏شود و بدبختان از آن محرومند. (الأمالى، طوسى، ص 488)[4]

[5]. پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله : بِالْعَدْلِ قامَتِ السَّماواتُ وَ الاَْرْضُ. «آسمان‏ها و زمين، با عدالت، پا برجا مى‏مانند». عوالى اللآلى، ج ۴، ص ۱۰۳

.[6] امام علی علیه السّلام فرمودند: «اَلنّاسُ ثَلاثَةٌ: فَعالِمٌ رَبّاني وَ مُتَعَلِّمٌ عَلي سَبيلِ نَجاةٍ وَ هَمَجٌ رَعاعٌ اَتْباعُ كُلِّ ناعِقٍ يَميلونَ مَعَ كُلِّ ريحٍ لَمْ يَسْتَضيئوا بِنورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَؤُوا اِلي رُكْنٍ وَثيقٍ». نهج البلاغه، قصار 147.


اسماعیل ارجمندی
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

بی هویتی شهری ناشی از بی هویتی ساکنان مسلمان و مسوولان

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه ژوئن 21, 2016 11:33 pm

بی هویتی شهری ناشی از بی هویتی ساکنان مسلمان ایرانی و همچنین بی هویتی مدیران و مسئولان


شفقنا زندگی- وقتی به نمای بیرونی شهر تهران نگاه می کنیم، نوعی درهم ریختی چشممان را آزار می دهد. این موضوعی است که در کلان شهرهای دیگر هم دیده می شود اما هنوز به این اندازه فراوان نشده است و بسیاری از صاحب نظران بیم آن را دارند که شهرهای دیگر هم به این نوع از بی هماهنگی مبتلا شوند.

دکتر جبار رحمانی استادیار انسان شناسی فرهنگی که در پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی فعالیت می کند بر این عقیده است که علل نابسامانی در شهری شدن ما غربی بودن این اتفاق نیست بلکه این اتفاق حاصل مدیریت نادرست مدیران شهری ماست. اگر آنچه که بی هویتی شهری نامیده شده،‌ بپذیریم،‌این بی هویتی ناشی از بی هویتی ساکنان مسلمان ایرانی این شهرها و همچنین بی هویتی مدیران و مسئولان آنهاست. اما در باب نسبت هویت قدیم و جدید شهرها،‌این مساله بستگی به شرایط فرهنگی و مهمتر از همه درکی است که از هویت جدید و قدیم در مردم و مسولانشان وجود دارد.

او همچنین در خصوص تغییرات هویت شهری تهران اظهار کرد: باید اشکال کار را نه در بطن الگوهای شهری، بلکه در عملکرد این مدیران دانست که این شهر هر روز بیشتر و بیشتر دچار نابسامانی فرهنگی و اجتماعی می شود

مشروح گفت وگوی خبرنگار شفقنا زندگی با دکتر جبار رحمانی را در زیر می خوانید:

* ساختار شهری کشور ما در حال چه تغییراتی است و این تغییرات چه تاثیری بر روی فرهنگ مردم دارد؟

رحمانی: موضوع شهری شدن،‌ یکی از فرآیندهای بسیار تعیین کننده تحولات جامعه ایرانی در نیم قرن اخیر بوده است. شهری شدن، را نباید صرفا به مثابه یک فرآیند توسعه فضایی در نظر گرفت، بلکه در اصل یک فرآیند اجتماعی است که ابعاد مختلفی با خود دارد. به همین دلیل متمایز و مجزا از زندگی مردم نیست، بلکه در تعاملی پویا با حیات اجتماعی قرار داد و به عبارت دیگر توسعه و رشد شهری شدن، خودش یک فرآیند فرهنگی و اجتماعی است. با توجه به اینکه شهری شدن به مثابه یک ارزش برتر در سیستم مدیریت اجتماعی ما تعریف شده، عملا اشکال دیگر حیات اجتماعی مانند روستا و عشایر نه تنها سرکوب می شوند بلکه از لحاظ ارزشی تخریب هم شده اند، در نتیجه صورت آشفته فرآیند توسعه شهری،‌عملا موجب کاهش ذخیره اجتماعی و فرهنگی ما شده است. مهمتر از همه آنکه فرآیندهای آموزش شهروندی که مقتضیات و ضروریات شهری شدن هستند،‌ به هیچ وجه متناسب با سرعت و گستره رشد اجتماعات شهری نیستند. به همین دلیل نوعی آشفتگی فرهنگی و سبک های زندگی در فضاهای شهری را مواجه هستیم که عملا هزینه های زیادی را بر جامعه وارد می کند. فارغ از آرمان گرایی در حوزه هویت ایرانی اسلامی ما باید بپذیریم که هویت ایرانی اسلامی ما همین چیزی است که در شهرها می بینیم.

* آیا ما در شهرسازی غربی ها را الگوی خود قرار داده ایم؟ نقش هویت اسلامی و ایرانی ما در چه وضعیتی قرار دارد؟

رحمانی: این پرسش در بطن خودش متضمن یک تقابل مفروض بین الگوی غربی و هویت اسلامی و ایرانی است. تجربه شهری شدن و مطالعات شهری از هرکجای جهان باشد، می تواند برای بهبود وضعیت ما بسیار مناسب باشد. ضمن اینکه همه این کژتابی هایی که تصویر شهری شدن در ایران ایجاد کرده،‌بیش از آنکه ناشی از الگوی غربی باشد، ناشی از عملکرد بد مدیران و سیاستگذاران شهری است. مدیریت نادرست و غلبه تصمیمات شخصی و گروهی بر تصمیم گیری علمی و منطقی این شکل درهم شهر ایرانی را ایجاد کرده است. من با هویت ایرانی و اسلامی آرمانی و انتزاعی کاری ندارم،‌اما در واقعیت موجود، هویت ایرانی اسلامی ما همان چیزی است که در این شهرها می توان دید. به هر حال در همه شهرهای ایران،‌اکثریت قریب به مطلق ساکنان،‌مدیران،‌مهندسان، معماران، و…، مسلمان ایرانی هستند. لذا هر آنچه را که شاهدیم از همین هویت درآمده است. گویی باید دنبال یک قربانی بود که گناه آشفتگی نظام های شهری را به گردن آن انداخت، اگر هم اینگونه است ،‌این قربانی الگوی غربی یا شرقی نیست، کنشگران مسلمان ایرانی هستند که این واقعیت از دل عملکرد آنها سربرآورده است.

* آیا در کشورهای دیگر نیز شهرها بی هویت شده اند؟ بهترین تجربه ها در حفظ هویت شهری و تاریخی مربوط به کدام شهرهای جهان است؟

رحمانی: مفهوم بی هویتی،‌یک مفهوم تخیلی است،‌زیرا در واقعیت نمی توان کسی یا اجتماعی را یافت که بتوان گفت بی هویت است. اما مساله نسبت هویت جدید و هویت قدیم است. اگر آنچه را که شما بی هویتی شهری نامیده اید،‌را بپذیریم،‌این بی هویتی ناشی از بی هویتی ساکنان مسلمان ایرانی این شهرها و همچنین بی هویتی مدیران و مسئولان آنهاست. اما در باب نسبت هویت قدیم و جدید شهرها،‌این مساله بستگی به شرایط فرهنگی و مهمتر از همه درکی است که از هویت جدید و قدیم در مردم و مسولانشان وجود دارد. اگر هویت سنتی، ‌در همان چند بنا و چند فرم معماری باشد،‌ ما آن را از دست داده ایم، و البته به سادگی هم می توان آن را مجددا ساخت. اما هویت در نوع زندگی و تفکر و احساس مردم ریشه داد،‌ لذا اگر قرار است هویت های سنتی باقی بمانند،‌باید فضاهایی لازم برای تداوم، تکرار و تجربه زنده و جاری از آنها وجود داشته باشد، لذا در شهر امروز ایرانی اگر نشانی از هویت های سنتی نیست، به دلیل آنست که مدیران فرهنگی و شرایط زندگی به گونه ای هستند که این هویت سنتی نه تنها طرد بلکه تخریب هم می شود. اما در همه حال شهرنشینان، هویت خود را دارند، زیرا انسان بی هویت را نمی توان یافت، هرچند ممکن است بر اساس سیستم ارزشی جامعه، یک نوع از هویت، نامناسب و یا منفی تلقی شود.

* چرا در شهرهای ما مخصوصا در پایتخت شاهد اینگونه بی نظمی فرهنگی هستیم؟ اشکال کار در کجاست؟ وضعیت شهرسازی در تهران را به لحاظ هویتی چطور می بینید؟

رحمانی: متاسفانه جامعه ما دچار دوگانگی های تقابلی خاصی در حیات فرهنگی اش شده است. به همین دلیل شکاف عمیقی میان زندگی رسمی و غیررسمی، زندگی فضاهای بیرونی و عمومی با زندگی فضاهای خصوصی و درونی وجود دارد. این شکاف، که البته در یک منطق دقیق با هم مرتبط هم هستند، همراه با فرمالیسم فرهنگی که در مدیران و سیاستگذاران فرهنگی جامعه وجود دارد، این وضعیت نابسامان را ایجاد کرده است. حداقل در سه دهه اخیر توسعه شهر تهران به دست متخصصان و مدیران متعهد و معتقد بوده است، لذا باید اشکال کار را نه در بطن الگوهای شهری، بلکه در عملکرد این مدیران دانست که این شهر هر روز بیشتر و بیشتر دچار نابسامانی فرهنگی و اجتماعی می شود. فقط نگاهی کوتاه به منطق ساخت و ساز مسکن در تهران نشان می دهد که وقتی در متولیان دولتی و حتی نخبگان اقتصادی، صرف منفعت پولی فقط مطرح است و هیچ معیار دیگری برای آن وجود ندارد، مشخص است که وقتی جایی مانند شهرداری قرار است بخش مهمی از بودجه اش از طریق فروش پروانه ساخت کسب شود یا بساز و بفروشهایی که جان و مال و خانواده مردم را در زیر سقف های سست و بیمایه مسکن های ساخته شده قرار میدهند،‌ چه انتظاری می توان از از سایر عرصه ها داشت. همان منطق غیراخلاقی ساخت و ساز، عملا وارد زندگی مردم هم می شود. به همین دلیل مسکنی که بنیادش بر نفع غیراخلاقی باشد، ساکنان آنومیک و نابهنجاری را هم تولید خواهند کرد. اشکال کار هم در مردم است و هم در مسئولان.هرکدام به نوبه خود و به سهم خود در این وضع و ایجاد آن شریک هستند.

* آیا اشکال در شهر نشینی ماست و یا در شهرسازی؟ چه کسانی در این زمینه ناموفق عمل کرده اند؟

رحمانی: مشکل از هر دوی آنهاست. هم شهرنشینان و هم شهرسازان. اما باید بین انواع مشکل و خطایی که وجود دارد، تفکیک قائل شد. برخی از مشکلات ناشی از عدم آگاهی است، اینکه شهرنشینان و شهرسازان، اطلاع و آگاهی لازم از مولفه ها و معیارهای مطلوب و استاندارد را ندارند، لذا به سبب همین جهل و عدم آگاهی،‌خطاهایی در رفتارها و استراتژی ها و سیاست گذاری ها رخ می دهد. اما نوع دیگری از خطاها، ناشی از عدم آگاهی نیست، لزوما همه شهروندان در همه حوزه ها، بی اطلاع از رفتارد درست نیستند، بلکه رفتار صحیح و معیار و هنجار درست را می دانند، اما به دلیل منافع شخصی،‌از انجام آن سرباز می زنند. در مدیران شهری هم این مساله هست که به هر دلیل غیر قانونی ای، مجوز یک ساخت غیر استاندارد یا تداوم یک پروژه غلط را صادر می کنند. که در پس این خطای دوم،‌ترجیح منافع شخصی و گروهی بر منابع عمومی و ملی است. به نظر می رسد مهم ترین مسائل را هم شهرنشینان و شهرسازان، باید از این ریشه دانست که از یکسو استانداردها را نمی دانند و مراکزی برای آموزش و آگاهی بخشی در این حیطه ها نداریم واز سوی دیگر در حیطه هایی که استانداردها وجود دارند، سیستم های پیگیری و تنبیه در موقع خطا وجود ندارد. به همین دلیل است که شما میتوانید مسکن غیر استاندارد بسازید و با اندکی جریمه،‌پایان کار آن را بگیرید. به همین سبب فضای شهری و شهرسازی در ایران (علی رغم متخصصان بسیار خوبی که داریم)،‌همانند یک باغچه ای شده که بدون باغبان و به صورت علف های هرز در حال رشد و گسترش است، و اندک گیاهان (بناهای) مفید را نیز از بی می برد. در نتیجه نیاز به یک برنامه جامع و همه جانبه هم برای ارتقای شهرنشینان و هم برای ارتقا و مهمتر از همه پیگیری قانونی و در صورت لزوم مجازات قانوی برنامه های شهرسازی و شهرسازان داریم.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

حيازدايي از عمارت

پستتوسط pejuhesh232 » جمعه جولاي 08, 2016 12:24 pm

حيازدايي از عمارت


مهمترین خصیصه لیبرال معماری، "حیازدایی" است که آن را به وسیله دیگر مولفه ها محقق می نماید. "لیبرالیسم" اگر رهایی از قیود است، لیبرال معماری رهایی از تناسبات و هندسه، عدم حفظ حریم و حدود، بی توجهی به اقلیم و محیط و طبیعت، عدم انسانواری، برونگرایی افراطی و سپس پلان آزاد و فرم آزاد را دربرمیگیرد؛ که همه این عارضه ها متاسفانه به وفور در معماری امروز ما و بخصوص در بناهای دولتی جمع شده و چشم را می آزارد.

گروه فرهنگی مشرق - معماری امروز ایران، متاثر از فرهنگ ایران امروز، صحنه یک محیط دو قطبی است، که یک قطب آن را شِق لیبرال فرهنگ مدرن تشکیل می‌دهد، و قطب دیگر را شِق اسلامی فرهنگ دینی. این دو قطب در همه ارکان و شؤون ایران سی سال اخیر، در حال تکوین و تنازع بوده‌اند، اما در دهه اخیر، به مدد کارفرماهای دولتی و شهریاران غربزده و مدرن اندیش، شق اسلامی آن رفته رفته رو به انحطاط و زوال گذارده است.

Image
پردیس سینما گالری ملت، تهران، اثر رضا دانشمیر

نه تنها معماری، که همه هنرها را باید در این محیط دو قطبی ارزیابی نمود، در غیر این صورت، نتایج بررسی‌ها و داوری‌ها گمراه کننده بوده و رهزن حقیقت خواهد شد.
اما پیش از هرچیز باید به این پرسش پاسخ گفت که، لیبرالیسم چیست و لیبرالمعماریِ متاثر از آن چه مولفه هایی دارد که به تنازع معماری دینی آمده است؟
لیبرالیسم، یک ایدئولوژی مدرن است که معنی دقیق آن «اباحه‌گرایی» است. اباحه گری یعنی مباح انگاری همه قیود و بویژه رهایی از قیدوبندهای دینی که این ایدئولوژی، ریشه در امانیسم یا پارادایم اصالت بشر دارد و اساسی‌ترین مؤلفه‌ آن «ایندیویژوآلیسم» یا اصالت فرد است. اصالت فرد در مقابل اصالت خداوند (تئوئیسم) قرار می گیرد. یعنی نشاندن انسان بر مسند خداوندگاری! چرا که با انقطاع از قیود دین، دیگر این انسان است که در کانون دایره کائنات قرار گرفته و باید پرستیده شود.
آن‌گاه که «خود انسان» مبنای همه چیز باشد، هسته‌ مرکزی و جوهره‌ لیبرالیسم بروز می‌کند و آن «لسه‌فر» است، یعنی «بگذار هر چه می‌خواهد بکند.» لسه‌فر، نفی حداکثری «منع» در زندگی اجتماعی و فردی بشر است. این نکته با جوهر دین در تعارض بنیادی است، و از این روست که "عرفی اندیشی" (یا همان سکولاریسم) عنصر ذاتی لیبرالیسم محسوب می‌شود.

با این تعبیر لیبرالیسم که یک اندیشه مدرن است؛ به تمامی و در همه شئون در تعارض و تضاد با اسلام قرار دارد. چرا که اسلام، اباحهگری را نفی نموده و قیود دینی (حرام، حلال، واجب، مستحب و مکروه) را برای انسان مفروض میکند.
اسلام در طرحی که برای نجات بشر و هدایت او عرضه میکند، "حیات طیبه" را به عنوان شیوهی مطلوب زندگی معرفی میکند و این حقیقتی است بر این شریفه که "فلنحیینه حیوه طیبه". چنین حیاتی برخلاف لیبرالیسم، که بر خوی "حیازدایی" و نفی همه قیود میزید؛ در ذات خود "حیا" را میپروراند.

Image
"خانه شیشه ای" اثر فلیپ جانسون، به عنوان الگوی لیبرال معماری در حیازدایی از "خانه"

Image
خانه شیشه ای؛ اثر فلیپ جانسون

Image
خانه شیشه ای؛ اثر فلیپ جانسون

بنابراین مهمترین خصیصه لیبرال معماری، "حیازدایی" است که آن را به وسیله دیگر مولفه ها محقق می نماید. "لیبرالیسم" اگر رهایی از قیود است، لیبرالمعماری رهایی از تناسبات و هندسه، عدم حفظ حریموحدود، بی توجهی به اقلیم و محیط و طبیعت، عدم انسانواری، برونگرایی افراطی و سپس پلان آزاد و فرم آزاد را در برمیگیرد؛ که همه این عارضه ها متاسفانه به وفور در معماری امروز ما و بخصوص در بناهای دولتی جمع شده و چشم را می آزارد.

Image
خانه طباطبایی ها، کاشان، اثر استاد علی مریم کاشانی

متقابلا در معماری ایرانی همیشه اصول لایتغیری وجود دارد که علیرغم وحدتِ اصول، کثرت و تنوع نیز در آنها موج می زند. این اصول، ابتدا به ساکن بر مفهوم کلی "حیا" دلالت دارند و در گام بعدی، شامل مفاهیمی چون رعایت "حریم و حدود"، رعایت "تناسبات و مردم واری"، رعایت "حیطه بندی"، رعایت اصل "سلسله مراتب" در همه شئون، رعایت مقوله "درونگرایی" و... است که همه اینها در گذشته از معبر "هندسه" عبور کرده و به شاهکارهای معماری ایرانی بدل می شد.

چگونگی پیدایش این محیط دوقطبی در حوزه معماری (یعنی لیبرالمعماری و معماریِ اسلامی-ایرانی)، مقوله دیگری است که برای رهیافتن به آن باید نگاهی گذرا به تاریخ معماری ایران داشت.

معماری ایران بجز در موارد معدودی که آنهم تنها به برخی بناهای سلطنتی بر میگشت، ریشه در همین آب و خاک داشت و از همان چشمه ارتزاق مینمود؛ تا آنجا که در عصر صفویه به اوج اعتلای خود رسید و این امر استمرار یافت تا آنکه به عصر قاجاریه رسید. رگههای التقاط از همانجا به محیط معماری نفوذ کرد که ناصرالدین شاه قاجار اولین گروه دانشجویان ایرانی را جهت تحصیل در رشته‎های مختلف به خارج از کشور اعزام نمود و پس از آن عدهای از آن تحصیلکردگان، به علاوهی تعدادی از اساتید غربی، برای تدریس دانش خود به دارالفنون(که توسط امیرکبیر تاسیس شده بود) روانه شدند. "میرزا مهدی خان شقاقی" را که از همان قماش بود، می‎توان با اطمینان اولین معمار تحصیلکرده ایرانی در غرب دانست که بعدها به ترویج معماری مدرن پرداخته و آن را رسما به ایران وارد نمود.

Image
میرزا مهدی خان شقاقی، اولین معمار تحصیل کرده در فرنگ

امروزه پس از گذشت چند نسل از دانشجویان معماری در دانشگاهها، از معماری باشکوه اسلامی-ایرانی، تنها نامی و حسرتی و خاطرهای بیش به جا نمانده؛ چنانکه حتی امروزه برخی مسوولین انقلابی را نیز به این باور رساندهاند که "اصلا چیزی به نام معماری اسلامی وجود ندارد!" و آنان نیز با شدّتوحدّت هرچه تمامتر بر سبیل "لیبرال معماری" می تازند.
البته معماری ایرانی (اگرچه به صورت التقاطی) حتی تا اواخر دوران پهلوی نیز به حیات خود ادامه داد و در اواخر پهلوی دوم نیز آخرین ضربههای مهلک را از جانب شبکه معماران بهایی در ایران متحمل شد؛ اما پس از انقلاب اسلامی و بویژه پس از جنگ تحمیلی نه تنها معماری اسلامی و دینی، که مبتنی بر حیا و عفت است، احیا نگردید بلکه با شیوع موج غربزدگیِ تحمیلیِ دولت و ترویج سازندگیِ افسارگسیخته! سبک زندگی آمریکایی و لیبرالیسم و به تبع آن لیبرال معماری ترویج شد و معماری دینی غبار غربت گرفت!

×اسماعیل ارجمندی
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

سلب معماري ديني از عمارت مساجد

پستتوسط pejuhesh232 » چهارشنبه جولاي 13, 2016 11:03 pm

سلب معماري ديني از عمارت مساجد


گروه جنگ نرم مشرق- آنچه که باید پیش از هر چیز بر آن تاکید ورزید؛ این است که معماری ما نمی تواند در امتداد معماری غرب قرار گیرد. چرا که از یک سو راه ما راه دیگری است و از سوی دیگر، قالب ها و تکنیک های معماری غرب، صرفا مختص فضاهای غربی است و به راستی تمدنی که سالهاست خدا را انکار می کند؛ چگونه می تواند الگوی مناسبی برای مساجد که خانه های خدایند، به ما ارمغان دهد؟

مگر نه آنکه آباد کردن و تعمیر مساجد در انحصار اهل ایمان است و این تعبیری است بر این شریفه، که "انما یعمر مساجد الله من امن بالله و الیوم الاخر و اقام الصلوة واتى الزکوة و لم یخش الا الله فعسى اولئک ان یکونوا من المهتدین"

هنوز یکسال از کلام آن فرزانه نمی گذرد که فرمود: تهران یک معماری وحشیِ مضطربِ بی نظمی دارد که از 40 - 50 سال پیش تا حالا ادامه دارد... (رهبر معظم انقلاب در دیدار برگزیدگان جشنواره فیلم مردمی عمار) و حالا شاهدیم که همان معماری وحشی، مسجدی را که خانه ی خداست، به کام خود کشانده و تسخیر می کند.

مسجد خاتم الاوصیا، از مساجد محلی مهم شرق تهران است که 92 شهید تقدیم به انقلاب نموده و قریب به 900 نمازگزار دارد و امام جماعت آن، حجه الاسلام مقدس، یکی از 14 امام جماعات برگزیده کل کشور است. اما حالا این مسجد دستخوش تحولاتی شده که برای همه نمازگزاران و اهالی ناخوشایند است. مسجدی ساده و بی تکلف خراب شد و به مدد معمار غربزده و مدرن اندیش آن، طرحی برای آن درانداخته شد که به اذعان عموم، بیشتر شبیه یک مجتمع تجاری است تا مسجد! هیچکدام از آن محسنات نیز عاملی نشد تا آنکه این طرح اجرا نشود.

آنان که موافق اجرای این طرحند، دل در گرو حرفهای معمــاری که می گوید استاد دانشگاه است و دکترای معماری دارد، بسته اند.


Image
طرح معماری مسجد خاتم الاوصیاء

مسجد حاضر که در خیابان دماوند (تهران نو) خیابان شهید رجبی(ایستگاه فرودگاه) قرار دارد، در شش طبقه و مساحت 2800 متر زیربنا اجرا می شود و هزینه ساخت آن از طریق خیرین و اهالی محل و نمازگزاران تامین می شود. طبقاتی از آن به حوزه علمیه ای که اکنون در ساختمان مقابل این مسجد ساکنند؛ اختصاص دارد.

استاد این حوزه علمیه می گفت؛ ما حرفهای زیادی داریم در حکمت آن کاشی های الوان و نقوشی پر از ترنج و اسلیمی و ختایی که تزیین آیات نور می شوند و آن گنبد نیل فامی که تمثیل توحید است و آن دو دستهای برآمده به سوی آسمان... اما هیچکس نظر ما را در مورد طرح مسجد جویا نشد. عدم استفاده از الگوی صحیح فرم و فضای مسجد، و مصالح متناسب با آن و همچنین عدم وضوح گنبد و مناره در فرم از ایرادهای جدی وارد به این طرح است و متاسفانه همانطور که دشمن در جنگ نرم، نشانه های اسلام را نشانه رفته، حالا هم در عرصه ی معماری، کمر به انحطاط و زوال این مفاهیم بسته و قصد دارد مسجد را، به قالبی تهی از معنا بدل کند. همانطور که ائمه معصوم (ع)، نشانه های ظاهری مومن را برمی شمرند، نشانه های بناهای ایمان نیز مثل همین گنبد و مناره و کاشی و آیات و ... باید در ظاهر حفظ شود.

Image
تصویر عملیات ساخت مسجد خاتم الاوصیاء

اهالی محل نیز دل خوشی از این طرح ندارند. آنها می گویند بیشتر شبیه مجتمع های لوکس تجاری است و حس و بوی مسجد را نمی دهد. رهگذر جوانی می گفت؛ مسجد فشنی شده است! استفاده از ورق کامپوزیت و شیشه مناسب شان مسجد نیست.

Image
تصویر عملیات ساخت مسجد خاتم الاوصیاء

Image

از آنجا که غربزدگی در معماری مسجد، از ابتلائات و عوارض این دوره از حیات انقلاب اسلامی است؛ ناگزیر از نقد معماری این مسجدیم. وگرنه ، طرح حاضر، آن قدر ضعیف است که ارزش نقد را ندارد . این طرح حتی در چارچوب مدرنیسم نیز، حرفی برای گفتن ندارد!

نقد معماری

از آنجا که طرح این مسجد مدرن است و فلسفه ی مدرنیسم با نفی خداوند و نفی عالم غیب شکل گرفته است، معماری مدرن نیز عاری از خداست و به خداوند ایمان ندارد. لذا طرح مسجدی که برآمده از مدرنیسم باشد؛ خطایی نابخشوده در طراحی مسجد که جایی برای بندگی خداست، می باشد.

نکته آنکه مدرنیسم به معنای نوشدن نیست. بلکه وضعیتی از سیر تمدن غرب است که با نفی دین و الحاد، و محوریت یافتن انسان به جای خدا، شکل می گیرد.

از نقد مدرنیسم که بگذریم، مهمترین نکته ای که در طراحی این مسجد مورد غفلت واقع شده، این است که طرح حاضر به شدت حجمی، فرم گرا و برونگرا است؛ در حالی که مساجد اصیل شیعی که حاصل 1400 سال عقبه ­ی فرهنگی و تلاش معماران مهذّب و مومن شیعه ایرانی بوده، واجد اصل "درونگرایی" است. این مسجد به وضوح اصل درونگرایی را نفی می کند.

مسجد نباید اهل خودنمایی و برونگرایی باشد و باید محیطی مناسب برای خلوت با خداوند باشد نه آنکه جلوتی برای خودنمایی نفس. فضای حاصل از قالب حاضر این مسجد ،معنای تظاهر و برونگرایی را بر انسان حمل می کند.

مصالح بکار برده شده، ترکیبی از شیشه و ورقهای کامپوزیت آلمینیومی است. شیشه هایی که امروزه به رفلکس مشهورند و بازتاب دهنده ی تصویر محیطند، مسجد را ناپایدار جلوه می دهد و با القای شکنندگی از ثبات و صلابت کافی بهره نخواهد برد. در حالی که شیشه های مساجد قدیم که در رنگهای سبز و زرد و آبی و قرمز، نقوش و تنوع رنگی بالایی را موجب می شد، تمثیلی بود بر حرکت از کثرت به وحدت، با این آیه (نشانی) که نور واحد سفید با عبور از این شیشه ها، به هفت رنگ اصلی تجزیه می شود و جلواتی از همان نور اصلی است، که در فضای داخل متکثر شده و حال آنکه نور در برون شیشه، نوری واحد و سفید است و این امر، همچون فرم گنبد، حرکت از کثرت به وحدت را تداعی می کند. شیشه های این نما، عاری از این معناست و بي ثباتي و بي قراري را القا مي كند و همراه با جداره ی شيشه اي گنبد و مناره ها، به احساس بي دوامي و ناپايداري طرح مي افزايد.

استفاده از ورق های فلزی در نمای مسجد، با یک اشتباه بزرگ همراه است. این مصالح از مصنوعات تکنولوژیک عصر ماست که تداعی گر روحیه ی پولادین، خشک، صنعتی و مادی همین عصر مدرن است. تنها فلزاتی که در معماری تزیینات و نمای مسجد به کار می رود طلا و نقره اند، چرا که این دو تجسد و صورت نورند. طلا همان نور جامد، متجسد و منجمد است و نقره نیز. سایر فلزات مثل آهن و فولاد هرگز در نما و تزیین به کار نمی رود؛ چرا که آنها همان ظلمت جامد و متجسدند!

از مصالح که بگذریم، در فرم، مکعبی بزرگ را می بینیم که قطاع هایی از آن، به اصطلاح معماران متجدد کات خورده است و جدا شده که این امر، خلوص بنا را از بین برده است.

فرم گنبد ترکیبی از نیم دایره و مکعب مربعی شیشه ای که، بدون هیچ دگردیسی و گوشه سازی و گریو و... بر روی هم سوار شده است. و دیگر نمی تواند تمثیلی باشد بر هجرتِ تعالی جویانه­ انسان از کثرت، به وحدت وجود حضرت حق!

مناره ی آن نیز، که برخلاف عمده ی مناره های شیعی، به صورت تک مناره است و تقلیدی است التقاطی از مناره های وهابی که با مدرنیسم در آمیخته و با مقطع مربع شکل، به صورتی ساده و بدون نقوش است و مزین به آیات الهی و نام خداوند و اهل بیت پیامبر (ع) نیست.

Image

ورودی بنا نیز، شکافی است در دل حجم که هیچ حس دعوت کنندگی ندارد! عموما در مساجد، ورودی به صورت ایوانی بلند و با شکوه ساخته می شد که نگاه انسان را به بلندای آسمان رهنمون می کرد و او را از جلوات مادی و فریبای دنیا می رهانید و حس حضور در محضر حق را در انسان ایجاد می نمود.

مسجد حاضر هیچ گونه تناسبی با بافت محله ندارد چراکه عموما بافت اطراف مسجد یا سنگی است و یا بافت فرسوده است و با هیچ بنایی در آن محله حس وحدت ایجاد نمی کند.

پلان داخلی و طرح محراب و نور و تزیینات داخل، نیز در طرح منتشر نشده و لذا قابل نقد نیست.

به ضرس قاطع می توان گفت که این طرح هیچ نکته ی در خور اعتنایی ندارد که بتوان به آن دل خوش داشت و جز این نیست که مسجدی از سر انانیت نفس است که به مدرنیسم غرب گرایش دارد ؛ نه آنکه بیت اللهی باشد، در خور مقام کبریایی حضرتش!
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مشهد؛ مرکز تمدن اسلامی یا نمایشگاه لیبرال‌ معماری؟

پستتوسط pejuhesh232 » پنج شنبه آگوست 04, 2016 4:31 pm

مشهد؛ مرکز تمدن اسلامی یا نمایشگاه لیبرال‌ معماری؟


گروه جنگ نرم مشرق- وجود شریف هشتمین گوهر تابناک امامت در ایران عامل آن شد که شهر مشهد مقدس که متشکل از حرم مقدس و حریم و بافت اطراف آن است، در سایه آن امام، کالبدی از یک شهر اسلامی را به خود بگیرد و معماری گذشته­ ما نیز در جهت جاری ساختن سیره اهل بیت در حرم مطهر امام رضا علیه السلام قرار گرفت. شیخ بهایی نیز در گذشته اسرار عالم بالا را دریافت و آن را در گرداگرد مزار امام هشتم تجلی داد. اما شهر مشهد امروز، چه نسبتی با حرم امام رضا علیه السلام دارد؟

شهرهای اصیل و با هویت در جهان طبق اصول شهرسازی و روند توسعه­ شهری هماهنگ و مطابق با هسته­ مرکزی و اولیه خود گسترش می‌­یابند. همه­ اجزای شهر چه در مرکز و چه در حومه، باید با هسته اولیه و بنیان اصلی شهر و همچنین با یکدیگر همخوانی داشته باشند. امام رضا علیه السلام تنها امامی است که در کشور ما حضور دارد و آنچنان نیست که شهری که آرامگاه یک امام در آن وجود دارد و مبدا پیدایش شهر است، هیچ تناسبی با آن نداشته باشد. همه شهر مثل ظرفی است که مظروفی گران‌قدر را در دل خود دارد. همچون صدفی که مرواریدی گران‌بها را احاطه دارد. بنابراین آنچنان‌که حرم یک امام باید متناسب با شان والای او باشد، همه شهر نیز باید نسبت خود را با حرم تعریف کند؛ حرم در نسبت با امام و شهر در نسبت با حرم.

لذا ممکن نیست که در شهر مشهد، محدوده آستان قدس شخصیت معماری ناب یک حرم را داشته باشد و شهری که به دور آن حلقه زده، مثل تهران، دبی، نیویورک و یا هر شهر دیگری زاییده معماری لیبرال‌ باشد. توریستی که پا به مشهد مقدس می­‌گذارد باید از همان بدو ورود به مرزهای شهر، تقدس و تفاوت این شهر را با سایر شهرها احساس کند و آرام آرام برای قدم نهادن به مرکز این تقدس و نورانیت آماده شود. لذا در نظام معماری و شهرسازی، حریم یک بارگاه تنها به محدوده رسمی و ثبت شده ملک آن حرم اطلاق نمی‌شود، بلکه سرتاسر آن‌ شهر حریم معنوی آن بارگاه محسوب می‌گردد و همه شهر باید در برابر آن بارگاه سر تعظیم فرود آرد.

Image

قدر مسلم حریم امام رئوف محدود به حرم نمی­‌شود؛ بلکه همه­ شهر مشهد حریم اوست و بافت قدیم شهر مشهد نیز بر همین سیاق شکل گرفته که آرام و فروتن در محضر حرم ادب کند تا حرم در کانون توجه قرار گیرد. چراکه شهری که حریم امام رضا علیه السلام است باید به تبعیت از سیره­ آن امام بزرگ، الگویی برای تمدن اسلامی باشد. اما مشهد امروزی بر تیغ تیز توسعه گردن نهاده و میراث گران‌بهای شیخ بهایی را نیز در شرف نابودی قرار داده است. مشهد امروز جولانگاه آسمان‌خراش‌های بی‌هویتی است که متکبرانه و گستاخانه بافت متواضع قدیم شهر را تحقیر می‌کنند و ادب حضور در حریم حرم رضوی را نیز برنمی‌تابند.

مشهد پایتخت معنوی ایران است و معماری آن باید لباسی باشد، برازنده قامت تمدن اسلامی و در شأن آستان قدسی امام معصوم علیه السلام. رهبر گرانقدر انقلاب نیز در حکم تولیت جدید آستان قدس رضوی تاکید دارند که: «آستان قدس ظرفیت فرهنگی عظیمی است که می‌تواند در فضای عمومی کشور و جهان اسلام اثرگذاری کند؛ شایسته است با کمک خبرگان فرهنگی، بیشترین بهره از این ظرفیت کم‌نظیر در ترویج معارف قرآنی و مکتب اهل‌بیت علیه السلام گرفته شود. »

و در خصوص معماری آن نیز تاکید می‌کنند که:‌ «مجموعه‌ فضاها و بناهای آستان قدس گنجینه‌ منحصر به فردی از هنر معماری اسلامی و ظرائف و لطائف علمی و هنری پر مضمون ملت ایران است؛ نگهداری و نگهبانی از این موزه‌ عظیم که در زمان تولیت فقید به نزدیک ده برابر گذشته ارتقاء یافته از جمله‌ وظائف بزرگ و شایسته‌ توجه است.»

Image

در این رابطه موانع زیادی برای تحقق منزلت معماری شهر مشهد وجود دارد؛ شهر مشهد در قدم اول به قوانین اجرایی و نظارتی مناسب نیاز دارد که برای تمام شرکت‌­ها و اشخاصی که در ساختن سیمای شهر نقشی دارند، چارچوب تعیین کند، تا طراحی و اجرای همه­ پروژه‌­ها تحت این قوانین پیگیری ونظارت شود. این امر موجب می‌شود که از کثرت نماهای برج‌های بی‌هویتی که روبروی حرم قد علم کرده‌اند، پرهیز شود و این شهر آشفته به وحدت در سیما و منظر رهنمون شود. چراکه متأسفانه شهری که باید مرکز معنوی کشورهای اسلامی باشد، هم از نظر کالبدی و هم از نظر کاربری چنان دچار ناهماهنگی و تنوع ناهمگون در اجزای خود شده است که بیشتر شبیه به توده‌ای از مراکز خرید و تفریح است تا شهر زیارتی! چیزی که نخستین علت آن فقدان قوانین کلی و بالادستی است که حرکت شهر را به سمت تعالی میسر و ممکن سازد.

مانع بعدی فقدان شرکت‌های طراح و معماری است که آداب طراحی معماری اسلامی در چنین شهری را بدانند و الگوی عموم آنها برای ساخت مجموعه‌های اقامتی و تجاری، معماری مدرن غرب که نه، معماری دست دوم هتل‌ها و شاپینگ‌سنترهای دبی، کویت و قطر است. عدم نظارت شهرداری مشهد، آستان قدس رضوی و شورای شهر نیز مزید بر علت شده است.

هرسال میلیون­‌ها مسافر داخلی و خارجی برای زیارت حرم مطهر و بازیابی معنوی خود به مشهد سفر می­‌کنند. اما چیزی که با آن مواجه می‌شوند با انتظاری که داشتند تفاوت دارد. با دیدن تابلوی "به مشهد الرضا خوش آمدید" دل‌ها متوجه و منقلب می­‌شود، اما کمی جلوتر آسمان‌خراش‌های کاخ­‌گونه که زاییده­ تفکرات لیبرال معماری هستند، دل و دیده را می‌رباید و از آن پس هم که: "هرآن‌‌چه دیده بیند، دل کند یاد!"؛ ساختمان­‌هایی که بدون هیچ اعتنایی به بارگاه امام هشتم علیه السلام خودنمایی کرده و گویی در کشاندن زائر به سمت خود رقابت می‌کنند. در واقع آن آسمان‌خراش‌ها دعوت به خود می‌کنند، نه دعوت به امام!

این مسأله متأسفانه در خیابان‌ها و محله‌های اطراف حرم که نقش مهمی در سیمای معنوی شهر و ایجاد آمادگی معنوی و حس حضور در محضر امام دارند نیز دیده می­‌شود. درست این است که با نزدیک تر شدن به حرم، بناها می­‌بایست با سادگی در نما و امتناع از قد برافراشتن، تواضع و تعظیم خود را نسبت به بارگاه امام هشتم علیه السلام نشان دهند و همگان را به او فرا بخوانند.

در زیر به معرفی مختصر برخی از پروژه‌­هایی که با نادیده گرفتن هویت مشهد مقدس در داخل و پیرامون شهر طراحی و ساخته شده‌اند یا دردست‌ ساخت می­‌باشند، پرداخته‌ایم :

ابتدا از بناها­ی قابل ذکر که در تخریب سیمای معنوی شهر مشهد نقش پررنگی داشته‌اند، می­‌توان به ساختمان­‌های قدبرافراشته در نزدیکی حرم مطهر امام رضا علیه السلام اشاره کرد. این بناها با شکستن خط آسمان حرم مطهر و ارتفاع نامتعارف، خود را به رخ آن می‌کشند و متاسفانه به بهانه‌های مختلف شاهد رشد روز افزون این ساخت و سازها در مجاورت حرم هستیم.

Image
Image
Image
Image

برج بين‌الملل تجاری ـ مسکونی ثامن الحجج علیه السلام

اين پروژه يکي از بلندترين ساختمان‌های شهر مقدس مشهد (20 طبقه) در زمینی به مساحت 2600 متر مربع و با طراحي پست مدرن در نزديکی بارگاه ملکوتی امام هشتم علیه السلام در خیابان امام رضا(ع) ساخته شده است.

پارکینگ طبقاتی آسمان

پروژه پارکینگ طبقاتی آسمان واقع خیابان هفده شهریور شهر مشهد با گنجایش بیش از 1500 خودرو، بزرگ‌ترین پارکینگ طبقاتی ایران است. این پروژه بزرگ که شامل 2100 فضای پارکینگ، مرکز تجاری، شهربازی بزرگ و ... با مشارکت بخش خصوصی ساخته شده است

طبقات منهای یک ، همکف و اول پروژه دارای کاربری تجاری است. طبقه یازدهم این مجموعه نیز جهت احداث مرکز تفریحی و شهربازی در نظر گرفته شده است. جمع زیر بناهای تجاری و تفریحی مورد اشاره 19350 متر مربع است. پروژه مزبور دارای 3 ورودی اصلی از خیابان های شهید شیرودی، شهید صدر و میدان 17شهریور است.

پروژه سپهر کوهسنگی

مجتمع تجاری اداری سپهر کوهسنگی، در مساحت زيربناي كل 15,162 مترمربع، با 14طبقه و 90 واحد اداری در حدود 80 درصد پیشرفت فیزیکی داشته و در مرحله­ فروش قرار دارد.

Image

پروژه ملاصدرا

برج اداری سپهر ملاصدرا در میدان احمدآباد مشهد واقع شده و در حال انجام اقدامات تکمیلی جهت بهره‌برداری است.

Image

پروژه پاژ

مرکز بین‌المللی مالی و اقتصادی مشهد در بلوار فردوسی نبش میدان جانباز واقع شده و دارای کاربری تجاری-اداری-اقامتی-ورزشی است. تاریخ شروع این پروژه مرداد سال87 بوده وتاکنون در حدود80 درصد پیشرفت فیزکی داشته است.

Image

برج تجاری اکسون

در خیل عظیم مجتمع‌های تجاری اداری شهر مشهد، پروژه عظیم تجاری اکسون به مساحت ۵۱۵۰ مترمربع و زیربنایی به مساحت ۸۰۰۰۰ مترمربع در ۱۶ طبقه با ارتفاع 65 متر در دست احداث است که کاربری آن، تلفیقی از واحدهای تجاری، انبار تجاری و پارکینگ بوده و فاصله بسیار کوتاه تا حرم مطهر امام رضا (ع) (1200 متر) دارد.

Image

مجتمع تجاری اداری گرندسنتر میثاق

مجتمع تجاری اداری گرند سنتر «میثاق» در زمینی به مساحت حدود ۷۲۷۵ متر مربع با زیر بنای ۷۰۰۰۰ متر مربع در ۳۶ طبقه با ارتفاع 145متر واقع در بزرگراه میثاق مشهد درحال احداث است. به گفته­ مجریان این طرح هدف از ایجاد مجتمع تجاری اداری گرندسنتر میثاق، ایجاد فضایی برتر به عنوان مجهزترین قطب گردشگری مشهد و مکانی برجسته برای خرید، تجارت، تفریح و سرگرمی است.

Image

تالار شهر مشهد

پروژه­ ساختمانی تالار شهر با زیربنای حدود 18.000 مترمربع در تابستان 94 به بهره­‌برداری رسید و بنابر ادعای طراحان آن، نماد اصلی ارتباطات اجتماعی و مردمی است که متاسفانه در طراحی آن هیچ بهره‌ای از معماری اسلامی به چشم نمی‌خورد.

Image

پروژه تفریحی اقامتی آفتاب مشهد

مجموعه گردش‌گری و تفریحی آفتاب (پارک طُرُق) یک طرح تفریحی گردش‌گری است که بناست در مسیر مشهد به تهران ساخته شود. این مجموعه دارای 1000 مترمربع عرصه و27000 مترمربع اعیان است و دارای مجوز هتل آپارتمان از اداره کل میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری خراسان رضوی است.

Image

پروژه تجاری اداری آرامش مشهد

پروژه آرامش از سری پروژه‌های شرکت توس گستر مشهد، با مساحت زمين 2552 مترمربع و با كاربري تجاری-مسکونی و زيربناي كل 16558 مترمربع دارای 15طبقه و در خرداد سال 93 آغاز به کار نموده است.

Image

پروژه­ ویلاژ توریست مشهد

این پروژه مشتمل بر 250 واحد تجاری در سه طبقه و با سطح کلی 15000 متر مربع و فضای شهربازی، هایپر‌مارکت، فضاهای نمایشگاهی و فضای تابستانی در انتهای بلوار وکیل آباد، ابتدای جاده ییلاقی طرقبه قرار گرفته است.

Image

برج آلتون

برج آلتون با مالکیت و مدیریت بخش خصوصی در زمینی به مساحت ۱۷۲۴ متر مربع و با زیربنای ۳۱۰۰۰ متر مربع در20 طبقه و طی مدت ۳۶ ماه احداث و در تیر ماه ۱۳۸۸ افتتاح گردید. این برج چند منظوره مدرن کاربری‌های تجاری اداری و پارکینگ دارد و با 80 متر ارتفاع، بلندترین پارکینگ طبقاتی ایران است. این برج دارای چشم انداز وسیع بر فراز بارگاه ملکوتی حضرت ثامن الجج علیه السلام از اضلاع شرقی و شمالی در همه طبقات پارکینگ و اداری است.

Image

مجتمع تجاری اقامتی آرمیتاژ طبرسی

اين مجموعه در زمینی به مساحت 2600 متر مربع و با زير بناي حدود 18000 متر در 13 طبقه و در مجاورت حرم مطهر امام رضا علیه‌السلام در حال احداث است. طبقات اين مجتمع مشتمل بر واحدهاي تجاري، اقامتی، پاركينگ، مجموعه تفريحي شهر بازي، فود كورت، سينمای 5 بعدي، كافي شاپ، سوپر ماركت، بانك و فروشگاه‌های بزرگ است.

Image

پروژه سپهر کوثر

برج مسکونی سپهر کوثر با زیر بنای52937 مترمربع با 23 طبقه در بلوار کوثر مشهد در حال اجرا است.

Image

مجتمع امیدسپهر

مجتمع مسکونی تجاری امید با زیربنای 85281 مترمربع در قالب 3 بلوک در خیابان شیرازی مشهددر حال ساخت است.

Image

پروژه ارمیتاژ گلشن

برج 34 طبقه آرمیتــــاژ گلشن در حاشیه بلوار هفت تیر به مساحت 4100 مترمربع و زیر بنای تقریبی 50000 مترمربع مرتفع‌ترین برج تجاری و اداری مشهد به ارتفاع 140 متر خواهد بود که عملیات اجرایی آن آغاز شده است. به گفته شرکت سازنده، این پروژه با موقعیتی در سایت جانمایی شده که در محورهای شهری هفت تیر و وکیل آباد به عنوان یک نشانه شهری جلوه خواهد کرد.

Image

پروژه شهر تمدن‌ها

پروژه بین‌المللی شهر تمدن‌ها با 120 اِلمان بین‌المللی در مقیاس و اندازه‌های دیدگاهی و یا نزدیک به واقعی در منطقه داغستان طرقبه با 126 هکتار در حال انجام است. این پروژه با سرمایه‌گذاری یک شرکت سرمایه‌گذاری چینی به نام هانلنگ " Hanlong و مشارکت طرف ایرانی در مشهد ایجاد می‌شود. از جمله فضاهای پروژه مذکور پارک مینیاتوری به متراژ حدود ۴۲۸۵۰۰ متر مربع ، شامل ماکت ها و اِلمان‌های کابردی به تفکیک اِلمان‌های جهان و ایران است.

معماری انقلاب اسلامی چه مختصاتی دارد؟

وینستون چرچیل نخست وزیر فقید انگلیس معتقد است: «ما شهرها را می‌سازیم و شهرها ما را می‌سازند» و شاید این مشهورترین عبارتی است که به سادگی نسبت ما و فرهنگ را با شهر و تمدنی که در آن زیست می‌کنیم، شفاف می‌سازد. شهر تجلی اندیشه و فرهنگ یک جامعه است و شهر آشفته حاصلی جز جامعه‌ای آشفته ندارد و بالعکس، جامعه‌ای پریشان، شهری پریشان می‌سازد!

همه اندیشه‌ها در تمدن‌سازی خویش، پی استقرار یک آرمان‌شهرند. شهری که قالب تجسم‌یافته و متعین از همه منویات آن اندیشه باشد و صورت و روگرفتی از آن را متجسد کند؛ مثل اندیشه اومانیسم که امروز در چهره شهری به نام نیویورک رخ می‌نماید. نیویورک کالبدی است برای روحی به نام انسان‌محوری!

انقلاب اسلامی نیز به عنوان یک اندیشه‌ نجات‌بخش برای احیای تمدن اسلامی و تحقق حیات طیبه شکل گرفت تا در مقابله با اندیشه انسان‌محور، درخت آرمان‌‎شهر خود را بنشاند و مدینه فاضله‌ اسلام ناب را به عالم عرضه کند. به راستی آرمان‌شهر اندیشه‌ای انقلاب اسلامی ایران کجاست؟ و چه کالبد و چهره‌‌ای باید از آن به نمایش گذاشته شود؟

فارغ از آرمان‌شهرها، هر دوره‌ای از ادوار حکومتی در طول تاریخ، سبک معماری ویژه خود را داشته‌اند و عمده حکومت‌ها در هر سرزمینی‌، به سیاق معماری ویژه خود بوده‌اند. ایران نیز در تمام ادوار حکومتی خویش سبک‌ معماری و شهرسازی خاص خود را داشته و حالا نوبت به دوره جمهوری اسلامی رسیده است که مکتب خود را در نظام معماری و شهرسازی و بر اساس اندیشه‌های متعالی خویش به نمایش بگذارد. آیا وقت آن نرسیده است که پس از 37 سال از عمر انقلاب، سبک ویژه آن را به تماشا بنشینیم؟ به راستی معماری انقلاب اسلامی چیست؟‌ و چه مختصاتی دارد؟
پاسخ به این پرسش شاید مهم‌ترین تکلیفی باشد که نهادهای متولی معماری بر عهده دارند؛ اگرچه روش پاسخ به آن چندان هم پیچیده نیست و بهتر است آن را در استمرار و امتداد گذشته و نقطه‌های مرجع و گنجینه‌های گران‌سنگ معماری گذشته جستجو کرد.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

حقایقی تلخی که وزیر مسکن گفت و بازتاب نیافت

پستتوسط pejuhesh232 » چهارشنبه آگوست 23, 2017 4:21 pm

حقایقی تلخی که وزیر مسکن گفت و بازتاب نیافت


در خبرها اعلام شد که شهر یزد به ثبت جهانی رسید. به گزارش "مهر" آقای عباس آخوندی وزیر مسکن و شهرسازی در این باره می‌گوید:
"ثبت تاریخی یزد به این جهت اهمیت دارد که ما داریم در هیاهوی تمدنی جدید به ارزش‌های تاریخی خود رجوع می‌کنیم و برگشت به خود داریم و بار دیگر تمدن و فرهنگ خود را بازخوانی می‌کنیم این الگویی است که ما باید آن را برای همه شهرها پی بگیریم زیرا این موضوع برای ما می‌تواند آرامش، امنیت، ثبات، تداوم فرهنگی و پیوستگی بیاورد. بسیار برای ما ارزش دارد که به گونه‌ای در میانه صحبت‌ها و گفتمان‌های مدرن، نگاهی نیز به سبک زندگی قبلی خود داشته باشیم."
وزیر مسکن در ادامه تاکید می‌کند: "یزد با دو شاخصِ کالبدی (معماری و شهرسازی) و سازگاری با طبیعت و خلاقیت از زمین به ثبت رسید. این اتفاق، فراتر از ثبت یک سکونتگاه است. آنچه باید مدنظر قراردهیم، بازخوانی فرهنگ و تمدن ایران‌شهری است. واقعیت این است که ما بعد از مشروطه، رسما با پدیده آثار مدرنیته که قدرت اغواگری از فن‌آوری پیامد آن است مواجه شدیم که این موضوع موجب از جاکندگی در همه حوزه‌ها شد.

با ورود مدرنیته و بعد از مشروطه، متأسفانه به راحتی فرهنگ، سبک زندگی، معماری و شهرسازی ایرانی از یاد رفت و اگرچه شاید در ابتدا این پدیده خوشایند بود؛ اما در نهایت به از جاکندگی و مشکلات عدیده‌ای منجر شد."

به گفته آقای آخوندی: "به عنوان نمونه، استفاده از انرژی برق جایگزین بهره‌گیری از انرژی زمین و طبیعت شد. هنگامی که وارد بحث سبک زندگی و سیستم فرهنگی می‌شویم، این «ازجاکندگی» همین مشکلاتی را ایجاد کرده که شاهد هستیم. در اطراف کشور ما همه جا جنگ، خونریزی و درگیری است. شاخص سازگاری با طبیعت به طور کامل کنار گذاشته شده است و عمدتا شاهد هستیم که بیشتر شهرهای ما از امکانات زیستی، انرژی و خلاقیتی که طبیعت دارد استفاده لازم را نمی‌برند و تصور بر این است که با انرژی برق می‌توان همه انرژی‌ها را جبران کرد. همه راهکارها در مطبوعات و رسانه‌ها عنوان می‌شود به غیر از راهکار سازگاری با طبیعت، در کاهش مصرف انرژی که اتفاقا راهکاری است که تجربه تاریخی نیز در مورد آن وجود دارد اما مغفول مانده است."

آقای آخوندی تاکید می‌کند: "متأسفانه مباحث معماری و شهرسازی، سبک زندگی و الگوی زیستی تمدنی نیز کنار گذاشته شده است. در حال حاضر، الگوی زیستی متفاوتی را شاهد هستیم و جنگل ساختمانی تهران نمونه‌ای است که جلوی دیدگان همه ما قرار دارد و هر روز می‌بینیم.

وقتی از بازخوانی تمدن ایران شهری صحبت می‌کنیم بدین‌مفهوم نیست که مانند هزارسال پیش زندگی کنیم و در این مورد ما قطعا نیازمند پیوستگی تاریخی و به روز بودن هستیم. در واقع، باید بافت‌های تاریخی با بافت‌های پیرامون هماهنگ باشد و حتما باید پیوستگی لازم ایجاد شده باشد."

بخش عمده سخنان آقای آخوندی را درباره ثبت تاریخی شهر یزد نقل کردیم چرا که هم رسانه‌های داخلی از کنار آن بی‌تفاوت گذشتند و هم در این انبوه نگاه‌های ساده گرایانه که در همه مسائل در کشور ما حاکم شده و تصور تبلیغاتی و تلویزیونی که فن‌آوری می‌تواند بدون نیاز به دخالت انسان، بدون نیاز به هم اندیشی انسان‌ها همه مسائلی را که خود بوجود آورده خود نیز حل کند، سخنان ایشان می‌تواند باب بحثی دیگر و بسیار ضروری را باز کند درباره "بازخوانی تمدن ایران شهری" و چگونگی ایجاد پیوستگی تاریخی میان دانش و دستاوردهای گذشته و بهره گیری خلاقانه که از دانش و تکنولوژی امروز می‌توان کرد. این تنها یک مسئله احساساتی یا خیالی و نوستالژیک نیست. مسئله‌ای مربوط به کارآیی نظام اقتصادی و اجتماعی و نقش و هدف انسان و درک از مفهوم خوشبختی و سعادت انسانی است.

امروز هر کس که از ضرورت توجه به طبیعت سخن گوید یا اهمیت تاریخ و دستاوردهای گذشته را یادآور شود رسانه‌های غرب و مقلدان آنها در ایران او را به "بومی گرایی" متهممی‌کنند. چند نام را هم ردیف کرده و در کنار هم می‌گذارند و می‌گویند اینها "بومی گرا" و مخالف تمدن و تکنولوژی بوده‌اند. در حالیکه امروز تصور سده نوزدهمی که تکنولوژیمی‌تواند همه مسائل را حل کند یا مسائل خود را حل خواهد کرد یا می‌تواند جایگزین امکانات طبیعت شود دیگر در محافل علمی هم به کلی رنگ باخته است. بازگشت به تجربه و دانش هزاران ساله بشریت، بازگشت به طبیعت و ضرورت سازگاری با آن همانطور که آقای آخوندی در مسئله معماری می‌گوید یک واقعیت بنیادین است.

یک نمونه ساده. جریانی به نام "گلف استریم" در اقیانوس‌ها وجود دارد که پیامدهای بسیار بر روی آب و هوا و از جمله اعتدال آب و هوا در اروپا دارد. بر اثر گرم شدن زمین و گازهای گلخانه‌ای و آب شدن یخ‌ها و غیره گفته می‌شود که این خطر وجود دارد جریان گلف استریم به‌ تدریج یا ناگهان متوقف شود. اگر چنین شود دمای قاره اروپا به 50 درجه زیر صفر سقوط خواهد کرد. یعنی چه؟ یعنی کشورهای اروپایی به بقیه جهان حمله می‌کنند تا سرزمین‌های آنها را تصرف کنند و خود را نجات دهند! اینکه آقای آخوندی می‌گوید یکی از منشا ستیزها در تغییر نوع زیست و سازگاری با طبیعت است سخن درستی است. چنانکه همین موضوع کمبود آب و سدهایی که مثلا در ایران یا ترکیه بسته می‌شود می‌تواند به جنگ در منطقه ما منتهی شود.

چرا مردم به محض آنکه یک روز، یک ساعت فراغت بدست می‌آورند، به پارک، به کوه، به جنگل، به رودخانه، به دریا، به طبیعت پناه می‌برند؟ این سبک زندگی ناسازگار با طبیعت بر روی جسم و روان انسان‌ها و پیشرفت و توسعه اقتصادی و اجتماعی فشار سنگینی وارد می‌کند. سبک دیگری از زندگی لازم است که دستاوردهای فن‌آوری را با سازگاری با طبیعت که عمیقا مورد توجه گذشتگان ما بوده است به شکلی خلاقانه، مسئولانه و صرفه جویانه پیوند زند.


متاسفانه تفکر تقلیدی و کلیشه‌ای که در ایران تحت عنوان "مدرنیته" حاکم شده است، هم با هر گونه خلاقیت و نوآوری و ابتکار مخالف است و آن را "بومی گرایی" معرفی می‌کند؛ و هم با هر نوع بازخوانی و بهره گیری از دستاوردهای تاریخ و تمدن ایران سر ستیز دارد و آن را بازگشت "سنت" می‌شناسد. پایه مادی و اقتصادی این تفکر حاکمیت دلال‌ها و واردکنندگان بر اقتصاد است. هر نوع ابتکار و خلاقیت ملی، هر نوع بازخوانی تاریخ و کوشش برای ایجاد پیوستگی میان تمدن گذشته و زندگی امروز، هر گونه اندیشه و تعمق در باره پیامدها و سمت و سوی علم و فن‌آوری از نظر آنان سدی است در برابر واردات کالا. اینان مشوق- و بیش از آن- تحمیل کننده یک نظم اقتصادی، یک سبک زندگی هستند که تنها بر مبنای کالا، تکنولوژی و اندیشه وارداتی می‌تواند به حیات خود ادامه دهد. مشکل حاکمیت کالای وارداتی فقط این نیست که اقتصاد ما را بر هم ریخته است؛ مشکل آن است که سبک زندگی و حتی مسیر اندیشه در کشور ما را تغییر داده، پیوند ما با دستاوردهای تاریخی گذشته کشورمان را برهم زده و ضرورت ابتکار و نوآوری را در ما خفه کرده است. سخنان آقای آخوندی درباره شهرسازی ایرانی به همین دلایل ناشنیده ماند!
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

برج میلاد در خطر«کج شدن» و فروریختن؟

پستتوسط pejuhesh232 » چهارشنبه آگوست 30, 2017 10:42 am

برج میلاد در خطر«کج شدن» و فروریختن؟

قرارداد بدون مناقصه با شرکتهای وابسته به نیروی انتظامی، گودبرداری نامناسب…


عضو کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر از احتمال ریزش و یا کج شدن برج میلاد در پی عدم ایمنی گود مجاور خبر داد.
محمد مهدی تندگویان در گفت‌وگو با ایسنا، درباره گود رها شده جنب برج میلاد با بیان اینکه فاز ۲ برج میلاد شامل مرکز تجارت جهانی، مجتمع تجاری، پارکینگ هتل پنج ستاره و فضای نمایشگاهی در نظر گرفته شده است گفت: حدودا دو هکتار برای اجرایی کردن فاز دو برج میلاد در نظر گرفته شده است که بر این اساس برای مرکز تجارت جهانی ۱۲۰ هزار متر مربع و مجتمع تجاری ۶۳ هزار متر در نظر گرفته شده است.

وی با بیان اینکه برای برج میلاد ۵۰۰۰ پارکینگ نیز پیش بینی شده بود که در این راستا از طراحان مختلف دعوت شد که نسبت به ارائه طرح‌های خود اقدام کنند، گفت: پس از بررسی‌های مختلف سرانجام طرح “زاها حدید” برای ساخت هتل برج میلاد در فاز دوم برنده شد؛ اما بنا به دلایلی شورای شهر طرح برنده شده را تایید نکرد.

عضو شورای شهر تهران با بیان اینکه در سال ۹۰ طراحی از سوی مهدی چمران رد شد و قراردادی با شرکت “مهرآفرین ناجا” بدون هماهنگی با شورا و بدون برگزاری مناقصه بسته شد، ادامه داد: شهرداری تهران ساخت کل فاز دو برج میلاد شامل هتل مجتمع تجارت جهانی، مجتمع تجاری، پارکینگ، هتل پنج ستاره و نمایشگاه را به شرکتی وابسته به نیروی انتظامی داد.
تندگویان با بیان اینکه در سال ۹۲ شورای شهر وقت متوجه این قرارداد می‌شود گفت: شورا با مدل واگذاری مخالفت می‌کند چرا که بر اساس تقسیم‌بندی‌های انجام شده فیمابین پلیس و شهرداری مقرر شده بود که بعد از اتمام کار ساخت، ۳۱ درصد سهام به ناجا و ۵۱ درصد سهام نیز در اختیار شهرداری بماند و مابقی درصد مانده نیز به بنیاد تعاون ناجا تعلق گیرد که در کل درصد شهرداری از فاز دو برج میلاد ۵۱ درصد و سهم نیروی انتظامی نیز ۴۹ درصد می‌شد. که شورای وقت مخالفت کرد و مانع ادامه کار شرکت پیمانکار شد.

وی با بیان اینکه شرکت مذکور برای ساخت هتل گودبرداری عمیقی انجام داده بود که پس از مخالفت شورای شهر با نوع و مدل قرارداد و واگذاری نیمه کاره رها شد، گفت: پس از اعتراض اعضای شورای شهر قرارداد با پیمانکار را لغو و مشارکت نیز ملغی می‌شود؛ اما هیچ کدام از طرفین مسئولیت گود رها شده کنار برج میلاد را نمی‌پذیرند.

نائب رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی با بیان اینکه متاسفانه گود کنار برج میلاد رها شده و تقریبا صاحبی ندارد گفت: بارها در این خصوص به شهرداری تهران تذکر داده‌ایم اما تا کنون شهرداری مجموعه‌ای را معرفی نکرده که حداقل ساماندهی ادامه پروژه را انجام دهد.

تندگویان با بیان اینکه از سال ۹۲ تا کنون گود برج میلاد رها شده است و این در حالیست
که عمر مفید نیلینگ چهار سال است و حالا این گود نیازمند استحکام سازی است، گفت: حالا ما با یک گود پرخطری مواجه هستیم که دقیقا در کنار برج میلاد قرار دارد و بار برج بر روی این گود سنگینی می‌کند. به طوریکه با اولین شکاف در گود، شاهد خواهیم بود که پایه‌های برج مقاومت خود را از دست داده و برج به درون گودال ۴۰ متری سقوط خواهد کرد و در خوشبینانه‌ترین حالت برج میلاد کج خواهد شد.

وی با بیان اینکه شهرداری منطقه دو بارها به سازمان سرمایه گذاری مشارکت شهر که این پروژه مشارکتی زیر نظر آنها است درباره وضعیت برج میلاد تذکر داده است، گفت: متاسفانه در نامه‌ای که شهرداری منطقه دو در تیرماه ۹۶ برای سازمان سرمایه گذاری مشارکت شهر تهران نوشته عملیات گودبرداری را بدون رعایت اصول و قواعد فنی و ایمنی دانسته و ضمن توقف هر گونه عملیات ساختمانی اعلام کرده که ممکن است این گود علاوه بر آنکه ایمنی ساختمان‌های مجاور را در معرض خطر قرار می‌دهد، معابر مجاور را نیز درگیر کند. اما متاسفانه هیچ عکس العملی از سوی شهرداری تهران در خصوص این مهم انجام نشده است.

تندگویان افزود: بارها در خصوص وضعیت گود رها شده برج میلاد هشدارهای لازم داده شده است اما متاسفانه شهرداری در این خصوص بی توجه است و هر گونه خسارت جانی و مالی در پی حادثه احتمالی در این محدوده متوجه شهرداری خواهد بود.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

اپیدمی بی‌هویتی در معماری امروز شهرها

پستتوسط najm134 » سه شنبه سپتامبر 05, 2017 4:49 pm

در برنامه راز مطرح شد؛
اپیدمی بی‌هویتی در معماری امروز شهرها/ چرا مزیت‌ها معماری ایرانی را فراموش کرده‌ایم/ از آشپزخانه‌های اپن تا ساختمان‌های شیشه‌ای
كزارشي از معماري بي هويت در دوران شهرداري قاليباف و شوراي شهر اصولكراها


دوشنبه شب سیزدهمین قسمت از برنامه تلویزیونی راز بروی آنتن شبکه چهارم سیما رفت. مهندس مهدی چمران استاد دانشگاه و رئیس شورای شهر تهران مهمان نادر طالب‌زاده بود.
سیزدهمین برنامه تلویزیونی راز به آسیب‌شناسی وضعیت معماری و شهرسازی ما اختصاص داشت. مهندس مهدی چمران استاد دانشگاه و رئیس شورای شهر تهران مهمان نادر طالب‌زاده بود. راز این بار دست روی حقوق طبیعی و انسانی مردم برای زندگی در خانه‌ها و شهرهای شان گذاشته بود. از آشپزخانه‌های اپن تا ساختمان‌های شیشه‌ای، از ساخت و سازهای شبانه تا یکی شدن اندرونی و بیرونی خانه‌ها... همه اینها مصادیقی از بی‌هویتی در معماری نوین ایران ماست. Image
متن مشروح این برنامه را در ادامه می‌خوانید:
طالب¬زاده: امشب خدمت آقای «مهدی چمران» هستم و می¬خواهیم درباره چند موضوع صحبت کنیم. یکی از نکات بسیار مهم که ما هم درگیر آن بودیم و درباره آن صحبت کردیم معماری و زیباشناسی در شهر است ولی همه تحت لوای یک مطلب خیلی مهمتر و آن هم مقام معظم رهبری امشب درباره آن بحث می¬کردند یعنی هویت ملی ما چیست و کم¬کارهایی که کردیم که نرسیم به آن درجه¬ای که امروز باید آنجا باشیم؟
اولاً شما آرشیتکت هستید یعنی معمار هستید و استاد دانشگاه هستید با بحث زیبایی¬شناسی آشنا هستید با دانشجویان در ارتباط بودید، همچنین یاد و خاطره شهید بزرگوار آقای دکتر مصطفی چمران را زنده می‌کنید. کل این تاریخ و سابقه همه دست به دست هم می¬¬دهد ولی گفتمان اینکه ما باید چه بکنیم برای اصلاح و درست کردن آن ضعف¬هایی که در معماری وجود دارد و ما از بحث هویت ملی شروع کنیم که هویت ما ملی ـ اسلامی ـ ایرانی، ما اگر امروز بخواهیم به معماری ببالیم باید برگردیم به 500 سال پیش، میدان نقش جهان در اصفهان، چه شده که نتوانستیم به آن حد برسیم و بحث کنیم که برسیم به یک معماریِ درستِ اسلامی ـ ایرانی؟ دارم با کسی صحبت می¬کنم که رئیس شورای شهر است و اینها باید خیلی زودتر در رسانه باز می¬شد با یک نگاه منتقدانه.

چمران: یکی از مسائلی است که همیشه مورد توجه من هم بود و روی آن کار کردم و خیلی هم تلاش کردم حتی یک زمانی که رئیس دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بودم و هنوز هم آنجا به عنوان یک فرد کوچکی کار آموزشی را به عهده دارم یادم است خدمت تعدادی از مقامات کشوری رفتیم از جمله مقام معظم رهبری که آن زمان رئیس¬جمهور بودند، رئیس مجلس شورای اسلامی آقای هاشمی بودند، رئیس صدا و سیما آقای محمد هاشمی بود، حتی وزیر امور خارجه و وزیر فرهنگ که بیاییم بحث هویت و معماری و به ویژه آموزش در دانشکده¬های هنری را جدی بگیریم. این خودش یک موضوع دیگری است، این را ما بتوانیم در کشورمان اصلاح و نهادینه بکنیم. برداشت من و چند نفر دیگر از دوستان از جمله آقای دکتر حجت ، آقای مهندس هاشم رهبری بود که فوت کردند، رفتیم و با این شخصیت¬ها صحبت کردیم که اگر شما می¬خواهید فرهنگ را رشد بدهیم بایستی به این دانشکده¬های هنری بها دهید و آنها را رها نکنید چون همین فارغ¬التحصیلان دانشکده¬های هنری هستند که می¬آیند بیرون صدا و سیما را اداره می¬کنند، مطبوعات و رسانه¬ها را اداره می¬کنند، می¬روند در نقاط مختلف و جاهای مختلف کارهایی می¬کنند که آن کارها روی جامعۀ ما تاثیرگذار است و می¬تواند هویت ما را شکل بدهد یا خدشه¬دار بکند، می¬تواند حتی سبک زندگی ما را تغییر بدهد.
مثال¬های زیادی هم در این زمینه می¬توانیم بگوییم از جمله رسانه ملی و صدا و سیما، بالاخره افرادی که اینجا کار می¬کنند از دانشکدۀ هنری صدا و سیما یا دانشگاه¬های دیگر مانند دانشگاه هنر یا هنرهای زیبا یا جاهای دیگر فارغ¬التحصیل می¬شوند و می¬آیند اینجا کار می¬کنند؛ بنابراین می¬بینیم در شکل¬دهیِ افکار عمومی و سبک زندگی ما چقدر این دانشکد¬ه¬های هنری و آموزش¬های هنری می¬تواند موثر باشد.
آن زمان بحثِ آموزش هنری را داشتیم که نشات گرفته از این هویت ماست که شما اشاره کردید. یعنی ما اگر کشورمان همه چیز داشته باشد اما هویت نداشته باشد، هیچ چیزی ندارد به چه چیزی می¬خواهیم خودمان را حفظ کنیم؟ آن چیزی که می¬خواهیم خودمان را حفظ کنیم هویت ماست و اگر دشمنان امروز می¬خواهند این هویت را از ما بگیرند و از درون تهی بکنند، راه درستی را در پیش گرفتند، این هویت را بایستی حفظ کنیم و یکی از نمونه¬ها و نهادهای زیبای هویت ما در معماری است و شهرسازی، ما در معماری¬مان می¬توانیم نمونه¬ها و شاخص¬های بسیار ارزنده¬ای از هویت ملیِ خودمان را ببینیم، هویتِ ایرانیِ اسلامی، هویتی که همین امشب مقام معظم رهبری تعبیر می¬کردند با سه شاخصه که اولش اسلامی است، دوم ریشۀ تمدن تاریخی ماست، ریشه در تاریخ ما دارد، ما یک ملت باستانی هستیم که دارای سابقۀ تاریخی و تمدنِ بزرگی هستیم ملتی نیستیم که چند ساله به وجود آمده باشیم، نه ما تاریخِ حالا می¬گفتند 2500 ساله ولی قطعاً بیش از 2500 سال، نزدیک 5 هزار ما تاریخ داریم.
بنابراین یک ریشۀ قوی داریم و این ریشه را باید بتوانیم حفظ کنیم و بعد هم چیزی که شاید ملت¬های دیگر نداشته باشند انقلابی بودن است که این انقلابی بودن باز در هویت ما و ساخت هویت ما بسیار موثر است. بنابراین ما در معماری¬مان هم این هویت¬مان را باید بتوانیم حفظ کنیم و اگر بتوانیم حفظ کنیم قطعاً در سایر نمودهای زندگی هم این هویت را بتوانیم به خوبی حفظ کنیم.
طالب¬زاده: یکی دغدغه ما که برای آن هم کاری نکردیم همین لباس، فرم لباس ایرانی خودمان را یک لباسی که تقلید لباس غربی است و هویت ملی ـ اسلامی مثلاً لباس مردانه حالا در لباس زنانه یک کارهایی شده که آن هم هزار نوع دخل و تصرف در آن شده، در همین قسمت نگاه می کنم به لباس مردان کرد، لباس¬های بلوچ، لباس¬های خاص خراسان نگاه می¬کنم می¬بینیم اینها یک لباس دارند، یک فرم دارند و با رنگ¬ها می¬توانند خوب بازی کنند، با شال¬شان با عمامه¬ای که روی سر قرار می¬دهند هر کدام از اقلیت¬های ایران که این امکان را دارند که با رنگ¬ها بتوانند بازی کنند، ما در شهر بزرگ نداریم و اصلاً گم شده است!
چمران: البته من این را اضافه بکنم که همین لباس¬ها لباس¬های ایرانی است نه اینکه ما لباس نداریم، یعنی همان لباس کرد، چون کرد یکی از اقوام اصیل ایرانی است همه اینها ایرانی است یا گیلک یا ترک یا بلوچ همه لباس¬های ایرانی است ما همۀ این تنوع را داریم بله شاید نتوانیم اینها را جمع کنیم و به یک لباس تبدیل کنیم، لباسی که خراسانی¬ها می¬پوشند، فرض کنید لباسی که لرها می¬پوشند، لباسی که مرکز ایران می¬پوشند، لباس¬های قدیمی¬مان را می¬توانیم بگوییم حفظ نکردیم ولی به خاطر اینکه اقوام مختلفی تشکیل کشور ایران را داده و یکی از خصوصیات ماست و از خصوصیات قابل افتخارِ ما هم است که همۀ این اقوام هم افتخار می¬کنند که ایرانی هستند، بنابراین ما لباسِ محلی داریم، منتها باید سعی بکنیم علاوه بر مناطق خودمان در سایر مناطق هم این لباس¬ها را حفظ کنیم و شاید نتوانیم به یک لباس ملی برسیم اما من این را قاطع نمی¬گویم چون روی آن مطالعه¬ای نکردم.

طالب¬زاده: این یک موضوع مهمی است امکانش باشد که من لباسی که فرم غربی است را نپوشم یک لباسِ فرمی از ملت¬هایی که داخل ایران داریم و ملت واحد هستیم ولی اصلاً اتفاق نمی¬افتد، مرسوم نیست در تلویزیون که باید الگوسازی بکنیم روی آن اصلاً کار نشده است، لباس خیلی مهم است و بعد این لباس¬های اصیلی که من در ایران می¬¬بینم که اقوام مختلف دارند خیلی راحت¬تر و درست¬تر است و رنگ¬های خیلی قشنگ¬تر است. خیلی انسان راحت¬تر است.
چمران: اصلاً فلسفه¬ای برای این کار داشته، همان عمامه¬ای که می¬بندند و دستاری که دارند، شالی که می¬بندند.
طالب¬زاده: ما این همه فستیوال می¬گذاریم برای فیلم، ولی یک فستیوال برای لباس نمی¬گذاریم این همه آدم خلاق در ارتباط با لباس داریم، درباره لباس کار کنیم.
در معماری ایران که الان آپارتمان و آپارتمان¬سازی به خاطر، آشپزخانه اُپن است که از غرب آمده حتی خانه 200 متری هم آشپزخانه¬اش اپن است نه اینکه آپارتمان 80 متری باشد فضا کم است آشپزخانه باز است. اصلاً شما بروید به آمریکا و اروپا ببینید چند درصد آشپزخانه¬های آنها اپن است، درهای آنجا بسته است و خانم خانه در آشپزخانه راحت است، چرا این سبک شد و ماند؟ یعنی ما از آمریکایی¬ها آمریکایی¬تر شدیم و از اروپایی¬ها اروپایی¬تر شدیم و یک فرمول نداریم که چگونه می¬شود امروز این آشپزخانه اپن را بست. یعنی چون ساختیم و اصلاً نقد هم نشد، صدها هزار واحد ساخته شد و اصلاً نقد نشد که چه کسی گفته اپن؟ یعنی کدبانوی منزل در معرض دید است، مانند حجاب است این اصلاً هیچ وقت بحث نشد حتی در رسانه هم بحث نشد.
چمران: کاملاً درست می¬فرمایید البته یکی از نمونه¬هایی بود از همان تقلید ما از معماری غرب، متاسفانه ما اوایل قاجار و اوایل پهلوی به تدریج معماری مدرن را و بعد دوران محمدرضا پهلوی، سخت به ایران آوردیم و در آموزش¬هایمان و در جاهای دیگر به عنوان یک سبکِ پسندیده دنبال کردیم و سعی نکردیم معماری خودمان را در همان روشی که جلو می¬رفتیم حفظ بکنیم، قطعاً ما امروز نمی¬توانیم معماریِ صد سال قبل یا 200 سال قبل را بسازیم و در آنجا زندگی بکنیم ولی می¬توانستیم همان معماری را تکامل ببخشیم از تکنولوژی روز استفاده کنیم و در همان حال و هوا و هویت خودمان جلو برویم و به سبک¬هایی برسیم که هم پاسخگوی زندگی امروز ما باشد و هم آن هویت ملی ما را حفظ کرده باشد. این کار نشد رفتیم از غرب تقلید کردیم و نتیجه¬اش هم همین است که شما می¬گویید این سبک¬ها و ساختمان¬هایی که امروز می¬بینیم و متاسفانه با صد تاسف، همه هم دنبال همین تقلیدیم حتی به شدت تبلیغ می¬کنیم. مثلا در روزنامه می¬نویسد ساختمان فلان چند طبقه به سبک رومی، در حالی که سبک معماری ما قویتر از رومی¬ها بوده، زمانی که ما گنبد داشتیم یا کارهای دیگری می¬کردیم آنها نمی¬توانستند آنها مجبور بودند با یک قوس یا یک طاق به گونۀ دیگری برخورد کنند، دهانۀ بزرگ را مانند ما نمی¬توانستند بپوشانند یا کارهای دیگری در معماری بعد ما امروز می¬گوییم اصلا می¬نویسم در تبلیغ¬مان، سبک رومی که یکی از کارهایی که ما آمدیم از دو سال پیش یا همین دوره در شهرداری گذاشتیم که اصلاً اگر سبک رومی را آوردند شما نما را تایید نکنید نه تنها رومی سبک¬های دیگری از جاهای دیگر دنیا آوردید که اصالت نداشت آن را تایید نکنید و نسازند. چون دلیلی ندارد بخصوص اینکه ناخودآگاه یک عده¬ای اِلمان¬ها یا آن نشانه¬های فراماسون¬ها و بعضی دیگر را بالای ساختمان، روی ساختمان و جاهای دیگر اینها را نصب می¬کنند و چیزهای بسیار بسیار پیش¬پاافتاده و عجیبی که متاسفانه مد شده است. مد شدنش هم یا معماران کردند یا بساز و بفروش¬ها و مقلدین متاسفانه مد شد و آمد و همه دنبال آن رفتند.

شما نگاه کنید مثلاً بالای ساختمان¬ها البته الان چند سالی است که فراموش شده است می¬¬آمدند یک قوسی مانند 8 می¬گذاشتند، این چه بود و برای چه می¬گذاشتند؟ الان هم خیلی جاها دارند و هنوز خیلی جاها است، کلیساها را که نگاه کنیم، کلیسایی که در خیابان شهید مفتح است یک فُرنتون جلویش دارد که همین قاب به صورت 8 را دارد، پست¬مدرن¬ها آمدند این را گرفتند در ساختمان¬شان تقلید کردند و گذاشتند ما از آنها تقلید کردیم آمدیم خواستیم آن را بگذاریم آن را ناقص گذاشتیم این 8 را خوابیده¬تر کردیم در جاده بهشت¬زهرا و دمِ صالح¬آباد که می¬رویم می¬بینید آن یک مقدار شیب دارد یعنی قوس واقعی¬اش هم به آن صورت نیست، یعنی یک تقلید ندانستۀ کورکورانه را انجام دادیم. مانند همین آشپزخانه اُپن که می¬فرمایید، من خانه 400 متری را هم دیدم که آشپزخانه بزرگ دارد، مثلاً آشپزخانه 5 متر در 7 متر است ولی اپن است و خانمی که آنجا دارد کار می¬کند مدام ناراحت است حتی اگر بی¬حجاب هم باشد باز ناراحت است برای اینکه می¬خواهد یک کارهایی آنجا بکند که باید حجاب خودش را داشته باشد، علاوه بر اینکه بوی غذا، چربی غذا همه اینها می¬آید روی وسایل خانه و اثرات خودش را می¬گذارد.
آنها اگر آمدند اُپن کردند در یک سوئیت در یک جای 30، 40 متری بوده نمی¬توانسته در بگذارد، مانند یک آبدارخانه¬ای بود، آشپزخانه هم دیگر نبوده یا اگر هم بوده کوچک بوده، غذا از بیرون می¬آورده آنجا گرم می¬کرده و بعد صرف می¬کرد. نه یک آشپزخانه بزرگ آن هم یک آشپز ایرانی که می¬خواهد پیاز داغ و سیر داغ درست بکند و آش رشته درست کند یا فلان غذا را درست کند. بخواهد برود در یک آشپزخانه اپن بپزد، اینها با هم سازگار نیست ولی متاسفانه همان بحث تقلید و از بین رفتن یا پشت پا زدن یا بد نگاه کردن به هویت معماری ما، این آثار زیانبار را داشته که امروز در جامعه ما می¬بینیم و باید اصلاح کنیم باید دنبال کنیم، روشنگری کنیم اصلاح بکنیم. کارش هم از دانشکده¬های معماری است ما در دانشکده می-گوییم و دنبال هم می¬کنیم و خوشبختانه دانشجویان هم می¬پذیرند که بله در خانه 200 متری آشپزخانه اپن معنی ندارد. ممکن است یک بخشی از آن را باز بگذاریم که باز قابل پوشش باشد اما اینکه همۀ آن باز باشد، کنار پذیرایی و به آن صورت این با زندگیِ دقیق ما سازگاری ندارد.
طالب¬زاده: این یک نمونۀ مستند است و صدها هزار واحد هم ساخته شده است این همینطور ماند و اصلاح نشد باید یک فرمولی ایجاد کرد که با این فرمول می¬شود اینها را اصلاح کرد این به نظرم از عهدۀ شهرداری برمی¬آید یا اینکه از این ظرفیت دانشگاه¬ها و اساتید معمار که ما اساتید معمار و خلاق در کشور کم نداریم. من از قبل انقلاب به این موضوع فکر می¬کردم. خیلی از معماران ما از ایران رفتند ما باید اینها را هم از داخل و هم از خارج جمع می¬کردیم و کمک می¬کردیم یک اصلاح¬گری روی این موضوع اسلامی ـ ایرانی باید صورت می¬گرفت، یک مسابقه¬ای، یک طراحی¬ای، مثلاً من در قم شنیدم که یک مسابقه طراحی برای معماری بود. اندرونی بیرونی و موفق هم شدند درست کردند با مِتُد خیلی بزرگ هم نیست ولی خانه-هایی که اندرونی و بیرونی دارد، الان کار کردند یا شنیدم در خارج از ایران مثلاً در غرب در کانادا آپارتمانی 20 طبقه ساختند که هر کدام یک حیاط کوچکی دارد.
طراحی با وسایلی که امروز است خیلی می¬تواند خلاقانه باشد همۀ آدم¬ها قبل از انقلاب یک حیاطی داشتند در تهران، کسی الان دیگر حیاط ندارد و نیاز ندارند به یک حیاط خلوت؟ در خوزستان سالها پیش برای شرکت نفت ساختمان ساختند؛ هر آشپزخانه یک حیاط خلوت داشت و هنوز هم است و خانم خانه نیاز به این حیاط خلوت دارد و کلاً در معماری امروز در آپارتمان¬سازی یک نوستالژی شد و از بین رفت و این مسئولیتش به فرهیختگان و اهل علم و هنر است. یعنی ترکیب علم و هنر که متاسفانه همینطور ساکت و صامت مانده است.
چمران: هم در آبادان است، هم نیوسایت اهواز من هم زمان جنگ زندگی کردیم. دقیقاً آشپزخانه¬اش یک حیاط خاصی داشت حتی درِ ورودی به خیابان یا کوچه داشت که وقتی سبزی می¬خرد و یا چیز دیگری می¬خرد می¬خواهد بیاید داخل از وسط اتاق عبور نکند که آشغال¬هایش بریزد مستقیم برود داخل حیاط یا بتواند کارهایش را انجام بدهد هنوز هم واقعاً آدم می¬رود آنجا می¬بیند چقدر اینجا راحت¬تر می¬شود زندگی کرد، آشپزخانه دارد، یک آبدارخانه کوچک دارند همۀ اینها را طراحی کردند، در بسته درست کردند، بله یک فضای کوچکی گذاشته بتوانند غذا بدهند و پذیرایی بکنند یعنی همان هنوز وجود دارد یعنی اگر ما بخواهیم از آنها تقلید بکنیم آن را ببینیم که آمدند ساختند و چیز خوبی ساختند و قابل استفاده است یا همین حیاط را ما در دانشگاه، دوستان را تشویق می¬کنیم.
همین پروژه¬ای که این ترم من داشتم اتفاقا یکی از محلات جنوبی شهر تهران بود. محلۀ امامزاده یحیی را گرفته بودیم و طراحی می¬¬کردیم و آنجا از نظر قوانین شهرداری بیش از 4 طبقه نمی¬توانند بسازند یعنی طرح تفصیلی، به دلایلی، ما تشویق می¬کردیم همین حیاط¬های فضایی را به وجود بیاورند، هر خانه¬ای برای خودش یک حیاط اختصاصی داشته باشد در عین اینکه به دیگر حیاط¬ها هم دید نداشته باشد و این کارها را می¬شود کرد تعداد زیادی از دانشجویان ما تز دادند همین محله امامزاده یحیی یکی از تزهای خوب کارشناسی ارشد را داشتیم که یکی یکی آمده بود کار کرده بود و این حیاط¬ها فضایی را به وجود آورده بود. یعنی هم آپارتمان را ساخته بود و هم آن آپارتمان با شرایط معماری ما سازگار بود و این بیرونی، اندرونی را ما دقیقاً در طراحیِ پلان¬های معماری رعایت می¬کنیم، اینطور نیست که همینطور وارد شوند بروند داخل پذیرایی و همه چیز خانه قابل رویت باشد، نه این در طراحی¬های درست حتی در خانه¬های کوچک رعایت می¬شود که ما بیاییم در فضایی قسمت زندگی عمومی را یعنی پذیرایی را از قسمت خواب و قسمت زندگی خصوصی جدا کنیم. حتی در یک خانه کوچک این قابل اجراست و عملی است و طراحی می¬شود منتها ما متاسفانه می¬توانیم بگوییم اکثرِ خانه¬ها و یا آپارتمان¬هایی که ما طراحی می¬کنیم به دست یک معمار خوب طراحی نمی¬شود. بیشتر آنها نقشه¬هایی است که یا تیپ است یا یک جاهایی با امضاء کردن و امضاءفروشی طراحی می¬شود و سازندگان آنها هم عموماً بساز و بفروش¬هایی هستند که متاسفانه همان¬ها این مسائل را مد کردند و در جامعه ترویج دادند یعنی حتی معماران را دنبال خودشان کشیدند که آنها هم بیایند و از آنها تقلید کنند به خاطر اینکه گفتند جامعه امروز این را دوست دارد و می¬پسندد، در حالی یک معمار یک مقدار قیاس بکنید با یک پزشک، یک مریضی می¬رود نزد پزشک مثلاً گلویش درد می¬کند به او بگویند بستنی نخور مریض هم بگوید من دوست دارم می¬خواهم بخورم پزشک هم بگوید چون دوست داری پس بخور، یعنی این راه آمدن با یک راه کج و کنار آمدن و اینجا تسامح خرج دادن کاری درستی نیست اینجا باید به عنوان یک هدایتگر بیاید و از آن علم خودش و از دانش خودش استفاده بکند و بگوید نه این راه درست نیست، من خودم اینطوری بودم و مقاومت می¬کردم و قبل از انقلاب خیلی خانه ساختم و در همه هم این بحث تقریباً بیرونی، اندرونی، محرم و نامحرم تا آنجایی که آن زمان عقل ما قد می¬داد رعایت می¬کردیم و امروز خوشحالم که در این شرایط می¬توانم به آنها افتخار کنم و ببالم.

طالب¬زاده: این مساله¬ای است که گروهِ علمی دانشگاهی باید مسئولیت به عهده می گرفت و هدایت می¬کرد در بحث معماری و بعد شهرسازی، بعد یک ولنگاری هم پیش می¬آید، مثلا برای آسایش و حقوق مردم وقتی بساز و بفروش پول می¬دهد حق ساختمان می¬گیرد در یک خیابان 10 یا 7 متری یک ساختمان چند طبقه درست می¬کند، یک سال و دو سال آسایش مردم آنجا از دست می¬رود. مردم هم چیزی نمی¬گویند انگار حق و حقوقی ندارند که اعتراض کنند! نصف¬شب آهن می¬ریزند، شب تا صبح بولدوزر کار می¬کند، بولدوزر که نباید شب کار کند، باید روز کار کنند و این غیرقانونی است که شب کار بکند، ولی اینها کار می¬کنند و مردم تا صبح نمی¬خوابند و بعد همه هم فکر می¬کنند نمی¬توانند کاری بکنند و فقط در دلشان فحش می¬دهند و روز بعد با عصبیت می¬روند سر کار. چندین ماه طول می¬کشد، اینها فرمول دارد و می¬شود حل کرد من نمی¬گویم فرمولش چیست، اینها باید حل می¬شد در خیلی از کشورها اولاً اینقدر ساخت و ساز نمی¬کنند چه خبر است؟! هر کوچه‌ای که دو خانه قدیمی دارد می¬گویم اینجا نمی¬شود رفت چون 6 ماه دیگر شروع می¬کنند به ساختن، ما هم کار داریم و تا صبح نمی¬توانیم بخوابیم، یک مدت بولدوزر 8 سیلندر دیزلی موتور تانک است می¬رود و می¬آید و تا صبح مردم دیوانه می¬شود و چیزی هم نباید بگوییم، یعنی اینجا بساز و بفروش و شهردار منطقه که معلوم نیست کجا هستند راحت هستند و این مردم اسیر این سروصدا هستند. اینها حقوق مردم است. خیلی جاهای دنیا اینها را حل کردند. مثلا بعضی کشورها می-گویند وقتی ساعت ترافیک صبح تمام می¬شود و بچه¬ها رفتند مدرسه آن ساعت به بعد کامیون¬ها می¬توانند بروند تا ساعت یک و نیم بعد تمام می¬شود، این را حل کردند هیچ جا شب تا صبح کسی را اسیر نمی¬کنند.
چمران: در ارتباط با اینکه یک گروه فرهیخته و عالم باید بنشینند و فکر کنند ما چند حرکت کردیم ولی هیچ کدام هم هنوز به موفقیتی نرسیدیم. یکی اینکه اولاً در مجلس و برنامه هم چهارم و هم پنجم گذاشتیم که وزارتِ مسکن و شهرسازی قدیم بیایند بنشینند و این اصول معماری و همین هویت معماری را تدوین کنند به عنوان قانون دربیاورند و بگویند این کار را هم کردند منتها چون معماری یک مقوله¬ای است که بخش عمده¬ای از آن از هنر سرچشمه می¬گیرد نمی¬شود آن را قانونمند کرد و بنابراین چیزهایی نوشتند و ارائه کردند ولی نشد اجرایی شود.
شورای عالی انقلاب فرهنگی در این بازنگری¬اش یک بحثی را به وجود آوردند در ارتباط با معماری و یک گروه کار تشکیل شد و این گروه کار 3 سال ما هر هفته یک جلسه داشتیم و روی این موضوع فکر کردیم البته به یک نتایجی رسیدیم در اصلاح سیستم آموزشی برای دانشگاه¬ها یک مقداری هم رشته¬های هنری و هم معماری و هم شهرسازی، کارهایی در این زمینه شد. انشاءالله بتواند نتیجه¬بخش باشد. من خیلی در آنها امیدوار نیستم چون ریشه¬ها را باز در آنجا زیاد نتوانستیم باز بکنیم. کارهایی در شهرداری انجام دادیم همین که بایستی بیایند و یک گروهی از اساتید دانشگاه را دعوت کردیم که در شهرداری بیایند مثلاً در شهرداری مناطق هفته¬ای دو سه روز باشند و ساختمان¬ها را نه فقط از نظر سطح زیربنا و اشغال، شهرداری¬ها آنها را خودشان بلد هستند بلکه از نظر طراحی و طراحیِ نما و ظاهر ساختمان و چیزی که انسان می¬بیند هم بررسی کنند و از چیزهای عجیب و غریب که ساختمان¬هایی که چگونه ساختند! که اگر به یک بچه کوچک بگوییم با گِل عروسک بساز، شاید بهتر از او می¬ساخت و این را جدی می-گویم. حتی نه تنها شهر خودمان شهرهای دیگر هم همین¬گونه است که تقلید می¬کنند از ما و متاسفانه ساختمان¬های نامناسبی می¬سازند. البته اینها حرکت¬هایی شده است انشاءالله امیدواریم که اینها به نتیجه برسد که واقعاً بایستی در آموزش و آن سیستم¬ها کار کرد تا تدوین شود در این زمینه.
در ارتباط با بحثی که فرمودید شب کار کردن درست است. ولی هنوز راهنمایی و رانندگی و شهرداری ما در این زمینه به یک تفاهمی برسند که چه بکنند. چون ما متاسفانه همۀ ساعات روز ترافیک داریم. یعنی بین ساعت 9 و 10 بیرون بروید اتفاقاً شلوغتر است، متاسفانه خیلی از جاهای شهر شاید نتوانند این کار را بکنند. باید بنشینند و به یک فرمولی در این زمینه دست بیابند. ولی کار کردن در شب ممنوع است، بله کامیون می¬تواند شب بیاید و خاک¬برداری کند و برود یکی از مشکلات بتن¬ریزی است، شب باید بتنی را بیاورد نمی¬تواند روز بیاورد چون کامیون¬های بزرگی است، این است که برای بتن¬ریزی کامیون را می¬آورد. مجبور است شب کار کند. بخصوص الان با این خرطوم¬ها می¬گذارند و بتن را شوت می¬کنند به طبقات بالا خود اینها سروصدای بیشتری را ایجاد می¬کند، بله این مشکل وجود دارد و این مشکل را شهرداری و راهنمایی و رانندگی و مردم نتوانند حل بکنند و کسی که آسیب می¬بیند همسایگان آن کسی است که ساختمان را می¬سازد و حتماً همۀ ما یک ساختمانی در همسایگی¬مان داریم و این زجر را کشیدیم.
طالب¬زاده: مثلا 25 تا کامیون صف کشیدند که بروند در یک کوچه کوچک آن هم برای یک ساختمان 8 طبقه که مجوز گرفته¬اند. انگار مردمی که شب خوابیدند حقوقی ندارند. هر شب باید عذاب بکشند. نمی¬دانند می¬توانند اعتراض بکنند یا نکنند! یا جمعه، چرا جمعه اینطوری کار می¬کنید؟! روز تعطیل روز استراحت مردم است برای اینها فرقی نمی¬کند. این چیزهایی است که به نظرم شهرداری مسئولیت دارد و فرهیختگان باید اینها را حل کنند.
چمران: حتی در قوانینِ آپارتمانی مثلاً یک آپارتمانی که دارد تعمیرات می¬کند نمی¬تواند بین ساعت2 تا 4 بعدازظهر کار بکند چون ممکن است عده¬ای استراحت بعدازظهر داشته باشند، روز جمعه نمی¬تواند نباید به او اجازه بدهند، یعنی قوانین فعلی که برای آپارتما¬ن¬نشین¬ها است و مصوبه است چنین اجازه¬هایی را نمی¬دهد. ولی در ساختمان¬سازی متاسفانه آن بحث ترافیک که روز نمی¬تواند برود و بیاید و بتن¬ریزی که اینها پشت¬سر هم می¬آیند و منتظر هستند بتن¬شان را خالی کنند و بروند، البته اینها یک خطرات دیگری هم دارد، اینهایی که خاک می¬آورند و می¬برند همه به سرعت می¬روند چون می¬خواهد در شب 4 بار برود و بیاید، بعد می¬برد در جاهایی که ممنوعه است خالی می¬کند چون می¬خواهد زود خالی کند و برگردد یعنی شما جاده اوشون بروید می بینید این طرف و آن طرفش همینطور زدند تخلیه ممنوع، شهرداری گشت گذاشته است آنجا که کسی شب¬ها خاک تخلیه نکند. یک دقیقه حواسشان نباشد کامیون همانجا خالی می¬کند و برمی¬گردد. البته راه¬هایی پیش¬بینی کردیم که این خاکها را ببرند یک جای خاصی تحویل بدهند امضاء بکند برگردد که این مسائل پیش نیاید. به هر حال این مشکلات را هم پشت سرش متاسفانه دارد و قاعدتاً بایستی راه چاره¬ای بهتری برای این اندیشید.
طالب¬زاده: مثلاً آزمایش شود ساخت و ساز در این منطقه را فلان ساعت انجام بدهیم بینیم چه می¬شود. عملاً و ایجابی باید یک کاری کرد موضوع حل شود. ما وقتی می¬خواهیم احساس کنیم ایرانی هستیم و یک تمدنی داریم می¬رویم در ساختمان¬های قدیمی که در بعضی از شهرها مانند کاشان و اصفهان وجود دارد، مهندسی¬ای که در بعضی مساجد و خانه¬های کاشان وجود دارد، تهویه هوا، عبور هوا و معماری زیبایی¬ای که دارد آدم آنجا قدم می¬زند، مثلاً در اصفهان بازاری که اطراف نقش¬جهان است و بعد مسجد امام آن شاهکار، اینها به انسان یک نیروی روحی می¬دهد و آدم افتخار می-کند که ایرانی است وقتی آنجا راه می¬رود انسان روحش باز می¬شود، همه اینها علم بوده و همه براساس علوم عرفانی بوده، شیخ بهایی کارهای بزرگی آنجا انجام داده است، چرا ما این فرمول¬های قدیمی را و مهندسین محترم چرا روی این موضوع کار نمی¬کنند؟ چرا مسابقات را اینجا برگزار نکردیم؟ که بحث تهویه و گردش هوا در یک ساختمان، برعکس کاری که در نیویورک در دهه 80 میلادی به بعد می¬بینید ساختمان عظیم شیشه¬ای یکباره بالا آمده و تهویه¬اش هم داخل شیشه¬هاست و اصلاً تهویه نیست. آدم در آن ساختمان¬ها مریض می¬شود، آن کوران هوا و آن جریان هوا که ما اینها را از 500 سال پیش علمش داشتیم چقدر می¬توانستیم روی این موضوع کار بکنیم.
چمران: در همان یزد و کاشان که همان معماری¬های قوی را داشتند.
طالب¬زاده: ما از معماری نیرو می¬گیریم. معمارها مهمترین آدم¬هایِ روزگار بودند. یعنی در جامعه کسی آرشیتکت بود یعنی مهمترین آدم بود. از دکتر مهمتر بود چون آدم با معماری زندگی می¬کند در یک فضایی که معماری¬اش درست است انسان می¬تواند تنفس بکند، ارتباط درست می¬تواند برقرار کند.
چمران: اصلاً همان¬ها فراماسونر را به وجود آوردند چون ماسیون یعنی همان بنایی و همان معماران آمدند فراماسونر را به وجود آوردند.
طالب¬زاده: ما با این تاریخی که داریم چرا با تعصب بیشتر، همان تعصبی که در جنگ داشتیم در مقابل دشمن و امروز داریم که هویت¬مان را حفظ بکنیم، معماران خیلی در صحنه کمرنگ حضور دارند، آن معماران نابغه ما کجا هستند؟ آن الگوی شهر اسلامی کجاست؟ کجای تهران یک الگو دارند درست می¬کنند که ما ببینیم؟ نمی¬بینیم، سوالم این است که الان 38 سال گذشت در ادامه مسیر معماری در بحث هویت ملی و اسلامی خیلی نقش مهمی دارد واقعاً نجا¬ت¬بخش است و الان این کمبود را چگونه باید جبران کرد؟
چمران: من خیلی تشکر می¬کنم از دید شما به همین بحث معماری که هم علم است و هم هنر است و هم عشق است. یعنی واقعاً فراتر از این است من معماران قدیمی را مانند مرحوم لرزاده یا همکاران او را که حالا یک آقایی بود که مسجد شهید مطهری حتی کار کرده بود و می¬دیدم کار کردنش را و البته با او کار کردم چون پسر او هم هم¬دورۀ من بود در دانشگاه و خود او یک کاشی¬کار و معمار بود که رسمی¬سازی و یزدی¬بندی و گوشه¬سازی و همه اینها را خوب بلد بود و عملاً هم می¬رفت کار می¬کرد. بنابراین من خیلی از او یاد گرفتم و از این معماران بزرگ هنوز هم در کارهای معمار مرحوم لرزاده را می¬بینم واقعا لذت می¬برم با اینکه یک معمار آکادمیک و دانشگاه¬دیده نبود ولی کارهایش بسیار بسیار اصیل و واقعاً آن علم معماری را به خوبی می¬دانست و دنبال می¬کرد.
ما باید این را دنبال کنیم من در ابتدا گفتم متاسفانه تقلید ما از غرب ما را منحرف کرد. اوجِ معماریِ اسلامی ما دورانِ صفویه بود در اصفهان، بعد از آن درست است کارهایی را ما کردیم در دوران زندیه و قاجاریه یا شبیه به او بوده یا کمی تغییر دادیم ولی نتوانستیم آن اوج را همان حالت را حفظ کنیم یا تکامل ببخشیم، ما باید در معماری امروزمان این کار را بکنیم و اجباراً باید بکنیم یعنی اگر نکنیم هویت معماری¬مان را و هویت¬مان را از دست می¬دهیم، سبک زندگی که مقام معظم رهبری هم اشاره فرمودند، آیا سبک زندگی ما درست است؟ بعد این را گفتند سبک معماری ما درست است این ارتباطش با هم خیلی نزدیک است.
من یک مثالی می¬گویم این مثال را همیشه برای همکاران و دانشجویان هم می¬¬گویم. من دانشجو بودم خیابان دکتر فاطمی تازه داشت شکل می¬گرفت. شمال خیابان دکتر فاطمی یکسری خیابان¬های موازی هم است، داشتند آنجا را می¬ساختند. من دانشجو بودم ولی کار هم می¬کردم. چون دانشجویان معماری باید از همان سال اول و دوم باید بروند کار بکنند البته الان نه، الان چون کار کم است پیدا نمی¬شود ولی آن زمان اگر کار نمی¬کردیم بلد نبودیم باید کار اجرایی می¬کردیم، آنجا یکسری خانه ساختند حالا یکسری معمارهای بساز و بفروش خاصی هم آمدند و ساختند که این خانه¬ها واقعاً نمونه¬ای از بی¬هویتی ماست. اولاً از نظر تکنیک ساخت و ارزش و ایستایی و مقاوم بودن بسیار بسیار ضعیف بود. خانه¬های دو طبقه یا حداکثر سه طبقه، دیوارهای مشترک 20 سانتی¬متری که روی آن می¬ساختند و دهانه¬های بزرگ و نما همه آهن و شیشه و باز روبروی آن هم یک ساختمان، خانه¬ای که شما اینطور می¬سازید تمام آنها شیشه است و همه ساختمان از بیرون دید دارد، پشت آن هم اتاق خواب یا اتاق پذیرایی است، دختری و خانمی که آنجا زندگی می¬کند تا چه مدتی می¬تواند پشت آن پرده باشد و آسمان را نبیند یا خورشید و آفتاب را نبیند؟ بالاخره یکبار باید کنار بزند و ببیند، و همان چند دفعه سبب می¬شود که مشکلی برایش نباشد اگر بدون حجاب موردنیاز مورد دیدِ دیگران قرار بگیرد وقتی کسی آنجا بزرگ شود شما دیگر سخت بخواهید به او تفهیم بکنید که بایستی یک چنین حجابی داشته باشی، حالا منظورم حجاب اسلامی نیست آن بحث را ندارم آن یک بحثِ فرهنگیِ قویتر از این است. نه حجاب شخصی آن چیزی که برای من است و دوست ندارم بیشتر از آن کسانی من را ببینند حتی آن را هم نمی-توانید رعایت بکنید، این خانه¬ها ساخته شد البته الان شاید تعداد کمی از آنها باقی مانده باشد و همه را خراب کردند من از همان زمان فکر می¬کردم این زندگی دارد زندگی ما را تغییر می¬دهد.
بله عده¬ای پولدار شدند من در دفتری که کار می¬کردم در کارگاه باید نظارت می‌کردم. یک نفر سرکارگر بود یکدفعه دیدم در خیابان وزرا یک بنزی دارد کنار من بوق می¬زند، بوق گاوی هم گذاشته بود. من نگاهش کردم نشناختم، گفت من همان فلانی هستم، گفتم چه شده؟ گفتم حالا معمار شدم از خانه¬هایی که آنجا ساختم معمار شدم. بله یک چاه دو متری توالت هم حفر می¬کرد، دستشویی هم یک طور دیگری، یک کارِ سرهم¬بندی که از نظر ایستایی صفر بود از نظر هویت، هویتِ ما را به شدت آسیب¬پذیر کردند و از بین بردند با اینگونه ساخت و سازها.
حالا امروز به گونه دیگری می¬گویند نمای رومی، شوتینگ و آشپزخانه اُپن و چراغ فلان و همۀ اینها شده است یک برند برای اینکه بخواهد یک ساختمان خوب را معرفی بکند و خوب بفروشد. می¬گوییم چرا این کار را می¬کنی؟ می¬گوید مردم خوب می¬خرند! با سلیقۀ مردم این سازگارتر است در حالی که این سلیقه را اینها برای مردم به وجود آوردند، این روی زندگی ما تاثیر مستقیم دارد، زندگی ما هم روی معماری تاثیر مستقیم دارد و این را در درجه اول در جاهای آکادمیک و بعد در شهرداری¬ها و بالاخره در رسانه ملی.
من واقعاً از این زمینه تشکر می¬کنم که آمدید و این مساله را باز می¬کنید برای مردم که مردم بدانند آشپزخانه اُپن یک کلاس بالاتر نیست یک چیزِ عقب¬افتاده و یک حالت خاصی از کمبودهاست. نه اینکه یک چیز خوبی باشد که ما بیاییم آن را دنبال بکنیم، برای مردم باز شود و بتوانیم سلیقۀ مردم را در این زمینه تغییر بدهیم یا اصطلاح بکنیم.
طالب¬زاده: ما چون فرهنگ داریم و تاریخ داریم. بعد دانشمندان بزرگ ترکیب علم و هنر داشتیم که نمونه¬هایش وجود دارد. یعنی امروز کسی بخواهد بیاید ایران و بگوییم ایران ما این است باید او را کجا ببریم؟ که آن روح ایرانی در آن باشد و آن نبوغ ایرانی در آن باشد. اولین چیز همان معماری-هاست که بگوییم این میدان برای 500 سال پیش است، این مسجد برای 500 سال پیش است، این کانال¬های آب که از رودخانه¬های شهر آوردند داخل شهر، یعنی در یک شهری هم که آب کم است شیخ بهایی آب را آورده بود در شهر و می¬گرداند، این چهارباغی که اولین بلوار است. یک کسی که¬ روح را می¬شناخت یعنی عارف بود، خداوند را نزدیک می¬دید و ناظر می¬دید اینها را برای آن شهر درست کرده است.
ما انقلاب کردیم یکی از مسائل مهم اینجاست. امروز می¬خواهیم یک پله بیاییم بالاتر اولین چیزی هم که خودش را نشان می¬دهد معماری است. یعنی یک خارجی می¬آید در تهران از معماری ما می¬فهمد اینجا چه خبر است و لازم نیست خیلی بررسی کنیم، یکی از نویسندگان برزیلی آمده بود در ایران در کنفرانس افق نو گفته بود چقدر شما بانک دارید؟!
چمران: شما خیابان طالقانی را بشمارید ببینید چقدر بانک داریم!
طالب¬زاده: تعجب کرده بود! بعد می¬گفت شما که تحریم هستید چقدر ساختمان¬سازی دارید؟ گفتم ما تحریم هستیم ولی باز ساختمان¬هایمان را می-سازیم، اگر تحریم نبودیم چه می¬کردیم! مرحله بعدی که ما می¬خواهیم بگوییم چه کسی هستیم من فکر کردم این کنفرانسی که می¬گذاریم و خارجی¬ها و منتقدین غربی می¬آیند داخل ایران اصلا کدام شهر این کنفرانس را برگزار کنیم که ما یک مقدار بیشتر ایران را در آنجا ببینیم؟ یکی از دوستان آقای شهیدی که در اصفهان هستند همیشه با او بحث داشتم که این کنفرانس¬ها را بیاوریم در اصفهان با شهرداری صحبت بکنیم آنجا یک مقدار بیشتر می¬توانیم احساس کنیم در ایران هستیم یعنی قدم که می¬زنند یک روحی از اسلامیت و ایرانیت در آنها دمیده شود. کاش برای تهران راه¬حلی پیدا می-کردیم ولی خیلی امیدی ندارم .که بخواهند کاری بکنند چون بحث ترافیک و آلودگی است اما ناامید نیستیم از اینکه مهندسین و معماران آزمایش کنند و امتحان بکنند که ما از این مساله بگریزیم و بیرون بیاییم و از این تله بیرون بیاییم.
چمران: من فقط این را بگویم که این کار فقط کارِ معماران نیست. کار مردم و معماران است. آگاهی مردم، بنابراین آگاهی¬بخشی به مردم ارزش زیادی دارد هم جلسات و گذاشتند کنفرانس¬ها و نشان داده به مردم که معماری ما این است و ما دارای این معماریِ قوی و این پیشینۀ محکم هستیم. اصلاً ما را به این می¬شناسند و ما به این افتخار می¬کنیم ما این را نباید از دست بدهیم از دست دادن این هویت یعنی از دست دادنِ یک پیشینه و تاریخِ طولانی و اصلاً از دست دادنِ استقلال و آزادی¬مان، من در این حد می¬بینم و از آن جهت هم بله معماران وظیفه دارند که این کار مهم را به دوش بگیرند و انشاءالله انجام بدهند از رسانه ملی و سایر رسانه¬ها هم نباید غافل شویم.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

صرف ١٤ مليارد تومان براي مرمت برج ازادی (شهياد)

پستتوسط pejuhesh232 » جمعه سپتامبر 22, 2017 1:47 pm

قاليباف = صرف ١٤ مليارد تومان براي مرمت برج ازادی (شهياد)
و جلوگيري از چكه كردن اب و عدم توجه به اصل مطلب يعني زلزله!


وبلاگ > ناطقی الهی، فریبرز - بنا به فرمایش رئیس محترم کمیته میراث شواری شهر تهران: مرمت برج آزادی به اتمام رسیده و دیگر این برج چکه نمی کند!

Image

بیش از ۱۴ میلیارد تومان برای مرمت برج آزادی توسط شهرداری تهران هزینه شده؟ مرمت اثار ملي بدون شك يكي از مهمترين كارهايي است كه يك كشور بايد براي حفظ اثار و هويت تاريخي خود انجام دهد، بدون توجه به وضعيت اقتصادي كشور بدليل اهميت انها، از انجايي‌كه اين اثار به نوبه خود منابع در امد زا براي كشور ميتواند بحساب ايد.
با توجه به اينكه ايران كشور لرزه خيز و بناهاي قديمي بدون توجه به ضوابط لرزه اي ساخته شده اند توصيه جدي بر ان است كه همواره در برنامه هاي پيش از مرمت و بازسازي حتما مقاوم سازي انها براي زلزله جهت كاهش هزينه ها لحاظ شود.

بعنوان يك اصل همواره تاكيد ميكنم كه با توجه به اينكه مقداري از كارهاي ترميم و مرمت در دل مقاوم سازي تواما ميتواند صورت بگيرد، بدون شك هزينه هاي كل پروژه بصورت جدي كاهش مي يابد.
صرف ١٤ مليارد تومان براي مرمت و جلوگيري از چكه كردن اب و عدم توجه به اصل مطلب يعني زلزله فرصتي بود كه از دست رفت.

از اين اتفاق نا ميمون كه رخ داد و گذشت اگر درسي حداقل بگيريم در اينده راه گشا خواهد بود و ان درس در جمله زير قابل جمع بندي است، " قبل از هر مرمت، بازسازي ، كارهاي اساسي ساختماني و نقاشي و ... توصيه جدي براي باز طراحي بنا و مقاوم سازي ان براي زلزله اجباري و توسط بانك ها در قالب وام هايي حمايت شود" كاهش خطرات زلزله بايد بلاخره از جايي شروع شود با حرف بجايي نخواهيم رسيد.

امانت به يک خانواده يهودي مقيم کاشان تعلق دارد که طبق رويه بسياري از يهوديان کاشان و همدان در دوره متاخر قاجاريه ابتدا جديدالاسلام و سپس بابي و بهایي شدند و با حمايت‌هاي مالي و سياسي خود گسترش بابي‌گري و بهایي‌گري را سبب شدند».
از دیگر سازه‌های طراحی شده به دست وی می‌توان به این موردها اشاره کرد:
• مرکز بهاییان در ویرجینیا آمریکا،[۱۶]
• مرکز بهاییان در تگزاس آمریکا،[۱۶]
• ساختمان مقر بیت العدل اعظم، از ساختمان‌های حول مقام اعلی، بارگاه باب در حیفا[۴]،
• دارالتبلیغ بین‌المللی (بهائي) از ساختمان‌های حول قوس مقام اعلی،
• محفظه آثار بهایی از ساختمان‌های حول قوس مقام اعلی،
• مشرق‌الاذکار در ساموآ
• مرکز مطالعات بهاییت – حیفا، اسرائیل – ۲۰۰۱ ( از مجموعه ساختمان های مقر بیت العدل اعظم)[۱۷]
• مرکز آموزش بین المللی بهاییت – حیفا، اسرائیل، ۲۰۰۱ ( از مجموعه ساختمان های مقر بیت العدل اعظم)[۱۷]
• یادمان ملی هولوکاست، اتاوا کانادا، ۲۰۱۴ [۱۷]

نظر معمار برج شهياد درباره تعمير
گر اجازه بدهید، بپردازیم به مسایلی که امروزه گریبانگیر برج آزادی است. در حال حاضر دست کم سه عامل به عنوان عوامل خطرزا برای برج آزادی مطرح شده؛ یکی نفوذ رطوبت حاصل از آبیاری چمن های میدان به پایه های بنا و احتمالا فونداسیون؛ دوم آلودگی شدید هوا ناشی از تردد خودروها و فعالیت کارخانجات بزرگ در غرب تهران؛ و سوم بار سنگین ترافیک در میدان آزادی و لرزشی که تردد خودروها ایجاد می کند. هر کدام از این عوامل را چقدر آسیب زا می دانید و مقاومت برج در برابر آن ها چقدر است؟
همه این عوامل خیلی مهم است. از آنجا که بخش های زیر زمینی میدان خیلی بزرگ است، صدمه دیدن عایق ها یعنی قیرگونی دیوارها و سقف ها و نفوذ رطوبت مساله ای جدی است که باید فورا به آن رسیدگی شود. چون نفوذ آب در طول زمان، بتن را ضعیف می کند.

من عکس هایی را از شهیاد دیده ام که نشان می دهد لای سنگ ها گیاه سبز شده و فکر می کنم هر ساختمانی هرچقدر که محکم باشد، اگر مدتی به آن نرسند - که در این ۳۰ سال گذشته این طور بوده - خراب می شود. در مورد رشد گیاهان در لابلای سنگ ها واقعا نگران هستم؛ چون ریشه گیاه سنگ ها را خرد می کند.
برای مرمت شهیاد باید توجه داشت که این بنا چطور طراحی شده و چه تکنیک هایی در ساخت آن بکار رفته است. این بنا سنگ هایی دارد که در قسمت پایین برج 3.2 متر طول و 1.6 متر ارتفاع دارند و کار دست سنگتراشانی است که به نظر من یک کار بی نظیری انجام داده اند. چون آن وقت که ما شهیاد را می ساختیم، هیچ کس برای پول کار نمی کرد و برای همه، این یک کار عاشقانه ای برای مملکت بود.

این سنگ ها با بتن و آهن ضد زنگ به هم چسبیده اند و پشت آنها یک سطح خشن است که روی آن نلغزند. ولی هر سنگی کنار سنگ دیگر با یک ماده قابل انعطاف بندکشی شده است. چیزی شبیه به لاستیک که قابل انعطاف است. ماده ای است به نام FlEXIBLE SEALANT . حالا اگر بخواهند در جریان مرمت از سیمان برای بندکشی استفاده کنند، این کار باعث شکستن سنگ ها می شود. به خاطر این که در گرمای تابستان و سرمای زمستان سنگ ها و بتن زیر آن ها مرتبا منبسط و منقبض می شوند و اگر درزها قابل انعطاف نباشد، همگی خرد می شوند.
این را هم بگویم آقای مهندس ایرج حقیقی که الان در ایران هستند و مهندس کارگاه برج بودند، یکی از بهترین کسانی هستند که در مورد مرمت شهیاد می توان به ایشان مراجعه کرد.

آلودگی هوا چطور؟
آلودگی هم مسأله مهمی است و وضع اسیدی هوا روی سنگ های برج اثر می گذارد. سنگ های شهیاد که مرمر جوشقان هستند، اصلشان آهکی است و از آلودگی هوا آسیب می بینند.
به نظر من راه حل اساسی این است که ترافیک اطراف میدان را کم کنند، اما نباید جریان رفت و آمد قطع شود. حتما باید اتومبیل از آن اطراف رد شود و زندگی در آن جا جریان داشته باشد تا بنا زنده بماند. ولی به نظرم تردد وسایلی مثل اتوبوس و کامیون و تعداد زیاد اتومبیل باید بررسی و محدود شود. ضمنا نباید کاری کنیم که اتومبیل ها یک مانع و دیواری در مقابل شهیاد بوجود بیاورند و مانع بشوند که مردم به سوی میدان بیایند. یعنی در طرح های شهری خیابان های میدان، باید سعی کرد مردم راحت به باغ وسط برسند.
در مورد لرزش ناشی از تردد خودروها که اشاره کردید، باید بگویم شهیاد آنقدر محکم ساخته شده که نباید پایه هایش با این حرف ها بلرزد. مهندس مشاوری که شهیاد را طراحی کرده، یک از بهترین ها در دنیاست.

بنا محکم است، ولی هر بنای خیلی محکم هم اگر زیرش خالی شود، می خوابد. من نمی دانم اطراف آنجا چه اتفاقی می افتد، اما فکر می کنم باید خیلی مواظب بود.
هدف معمار شهياد:
شهیاد را ساختم تا بگویم ایران از دوران سخت گذشته می گذرد و به آینده ای درخشان می رسد. در این تردیدی نیست.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

عمر مفید ساختمان در جهان 100 سال در ایران 30 سال !!!!

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه نوامبر 04, 2017 3:35 pm

عمر مفید ساختمان در جهان 100 سال در ایران 30 سال !!!!


یک کارشناس مسکن گفت: عمر مفید ساختمان‌ها در تهران به ۳۰ سال می‌رسد، این در حالی است که در کشور‌های توسعه یافته ۱۰۰ سال محاسبه شده است.
حمید رضا عباسیان کارشناس مسکن با اشاره به اینکه عمر مفید ساختمان‌ها در کشور‌های توسعه یافته حدود ۱۰۰ سال است، گفت: متأسفانه در ایران عمر متوسط ساختمان‌ها بین ۲۰ تا ۳۰ سال است که تقریباً ۳ برابر کشور‌های توسعه یافته پایین‌تر است.

وی در ادامه افزود: عدم رعایت کیفیت مناسب در ساخت وساز‌ها، به کار بردن مصالح ساختمانی بی‌کیفیت و نیز عدم به کارگیری شیوه اجرایی مناسب، باعث ساخت چنین واحد‌های مسکونی با عمر پایین می‌شود.

این کارشناس مسکن یاد آورشد: در حال حاضر استفاده از کارگران غیر متخصص در بسیاری از ساختمان‌ها و عدم آشنایی بر حوزه ساخت و ساز مشکلات عدیده ای را به وجود آورده است.

وی توضیح داد: تمامی مجریان ذی‌صلاح در حوزه ساخت و ساز باید پروانه کسب ازسازمان نظام مهندسی داشته باشند و متأسفانه این قانون در شهر تهران به صورت کامل اجرا نمی‌شود.
*باشگاه خبرنگاران جوان
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

تلاش برای تخریب بیشتر بافت تاریخی شیراز

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه نوامبر 07, 2017 12:24 pm

تلاش برای تخریب بیشتر بافت تاریخی شیراز


- یک کارشناس میراث فرهنگی: امروز در مجتمع بین‌الحرمین، مغازه‌های بسیار گران قیمت ۸۰ متری وجود دارد که پلاک‌های آن را از صاحبان‌شان ارزان خریدند و الان میلیونی می‌فروشند.

- «چیزی که الان تخریب می‌شود حدود ۵۰ هکتار دیگر از بافت تاریخی شیراز است.»

- «بافت فرهنگی شیرازهم در این منطقه ارزشمند است چون بسیاری از مفاخر سرشناس تاریخی شیراز در این منطقه به دنیا آمده و بزرگ شده‌اند.»

فیروزه رمضان زاده- پس از تعویق در اجرای احداث یک خیابان ۲۴متری در قلب بافت تاریخی شیراز چندی پیش، آگهی تملک ضلع شرعی آستان شاهچراغ در رسانه‌های داخلی منتشر شد.
بر اساس این طرح، با استناد به مصوبه شورای عالی وزارت راه و شهرسازی، تولیت آستان شاهچراغ، برنامه تملک اراضی ۵۷هکتار از مجموع بافت تاریخی ۳۶۰ هکتاری در اطراف آستان شاهچراغ را بدون توجه به موازین حفاظت از آثار تاریخی در بافت تاریخی شهر که ثبت ملی شده، در دستورکار خود قرار داده است؛ یعنی یک‌ششم از بافت تاریخی شیراز که دارای بناهای تاریخی و آثار باارزش ملی است برای ساختن هتل، زائرسرا، راه دسترسی به حرم، میدانگاه، پارکینگ، درمانگاه و دیگر خدمات از بین خواهد رفت.

Image
خانه پورنواب پیش از تخریب

در حالی که امام جمعه شیراز، تولیت آستان شاهچراغ، از سال‌ها پیش به شدت به دنبال اجرای طرح توسعه حرم شاهچراغ در بافت تاریخی شیراز بوده است، دوستداران میراث فرهنگی تمام تلاش خود را برای جلوگیری از اجرای بی‌ضابطه این طرح به کار گرفته‌اند.

آیت‌الله اسدالله ایمانی، نماینده ولی فقیه و امام جمعه شیراز با اشاره به اینکه بخش زیادی از بافت ۳۷۰هکتاری شیراز فرسوده است به روزنامه همشهری گفته: «بناهای فرسوده بافت تاریخی شیراز محکوم به نابودی هستند چون به مرکز اعتیاد و مواد‌مخدر، اجتماع قمه‌کش‌ها و انجام مسائل خلاف اخلاق و عفت عمومی تبدیل شده است.»

حسین کیانی، معاون اجرایی آستان شاهچراغ نیز به این روزنامه گفته است: «اتفاقی که در طرح ۵۷هکتاری قرار است بیفتد تنها برای رفاه زائرین و مجاورین حرم شاهچراغ است که آستان از خدمات عمومی حمایت هم می‌کند اما اگر خدمات جنبه انتفاعی داشته باشد هیأت امنا و متولیان آستان مقدس شاهچراغ هرگز اجازه این اقدام را نخواهند داد.»
اما در شرایطی که معاون اجرایی آستان شاهچراغ معتقد است این مجموعه «مذهبی» مسائل «اقتصادی» را دنبال نمی کند، در آگهی منتشرشده مرتبط با تملک اراضی و بناهای اطراف شاهچراغ محل دریافت پول واگذاری اراضی، «آستان شاهچراغ» اعلام شده است.

تخریب بافت تاریخی شیراز که به تعبیر محمدمنصور فلامکی، استاد دانشگاه و پدر مرمت نوین ایران «فاجعه تاریخی» نامیده شده و منحصر به ماه‌های گذشته نیست.
در سال ١٣٧٣ وقتی قرار شد در طرحی با نام «بین‌الحرمین»، حد فاصل محل دفن احمد، برادر علی‌بن موسی‌الرضا امام هشتم شیعیان، مشهور به شاهچراغ و سیدعلاء‌الدین حسین فرزند امام هفتم شیعیان، به هم متصل شوند تخریب بخشی از خانه‌های تاریخی شیراز هم شروع شد.

یکی از فعالان میراث فرهنگی ساکن ایران که نخواست نامش فاش شود در گفتگو با کیهان لندن می‌گوید: «اولین دوره‌های تخریب بافت تاریخی شیراز بعد از انقلاب به صورت سازماندهی شده مربوط به ساخت «مجتمع فرهنگی بین‌الحرمین» به بهانه بهسازی و توسعه فرهنگی اجتماعی بافت تاریخی شیراز است که در اوایل دهه ۷۰ در دولت‌های هفتم و هشتم عنوان شد و به جای مجموعه فرهنگی در اواسط دهه ۸۰ مغازه و مجموعه تجاری ساختند.»

Image
مجتمع تجاری «بین‌الحرمین»

در تیرماه سال ۱۳۸۷ هم بخش وسیعی از بافت تاریخی شیراز تخریب و به پارکینگ تبدیل شد.
این کارشناس میراث فرهنگی به سال ۸۸ و ۸۹ و مطرح کردن طرح «توسعه حرم شاهچراغ» اشاره می‌کند: «این طرح که از سوی مجموعه تولیت شاهچراع و امام جمعه شیراز مطرح شد بعدها به طرح «۵۷ هکتاری» معروف شد؛ بر اساس این طرح قرار بود ۵۷ هکتار از بافت اطراف شاهچراغ را تملک و تخریب کامل انجام دهند که با اعتراض دوستداران میراث فرهنگی بخش‌هایی از تخریب خارج شد و الان دارند سعی می‌کنند طوری مدیریت کنند که تک‌بناهای تاریخی موردی، خودشان تخریب شوند.»

تخریب بافت تاریخی و ساخت صحن «امام خمینی»
در تابستان ۱۳۹۳ پس از آغاز مجدد طرح توسعه حرم شاهچراغ خانه‌های بی‌دفاع بسیاری شبانه و یکی پس از دیگری تخریب شدند، از جمله شش خانه تاریخی و ارزشمند در محله اسکندری شامل خانه ٢۵٠٠ متری «پورنواب» متعلق به دختر فتحعلی‌شاه قاجار، بنایی با کاشی‌های رنگی و در‌ها و پنجره‌های چوبی و تزیینات تاریخی ، «حلی ساز» و چند خانه تاریخی دیگر.
کارشناس میراث فرهنگی در ادامه به کیهان لندن می‌گوید: «پس از مطرح شدن این طرح، آرام آرام شروع کردند به تخریب بعضی از محلات تاریخی از جمله محله اسکندری و در تخریب بافت پیشروی کردند و بخشی را به «صحن جدید» شاهچراغ تبدیل کرده‌اند ازجمله «صحن امام خمینی». اما اواسط حرم سیدعلا‌الدین حسین یا آستانه و شاهچراغ که از راه‌های دسترسی محلی بود به شدت تخریب و محدود شد.»

او یکی از دلایل انسداد بافت تاریخی اطراف حرم و ترافیک وسایل نقلیه را ساخته شدن مجتمع بین‌الحرمین می‌داند و توضیح می‌دهد: «از سال ۸۹ در دولت‌های نهم و دهم به بهانه ساخت صحن جدید، یکی از خیابان‌های محل دسترسی به حرم به نام «احمدی» را بستند برای شروع و گسترش طرح و همزمان خیابان عجیبی را با تخریب ده‌ها و شاید صدها خانه تاریخی ساختند و برای اینکه کسی نتواند اعتراض کند، همان موقع اسمش را هم گذاشتند خیابان «۹ دی» که از کنار مسجد نو و مجموعه شاهچراغ می‌گذرد و بافت تاریخی شیراز را به شدت خدشه‌دار کرده یعنی محدوده‌ای در غرب و شمال غربی شاهچراغ.»

خیابان «۹دی»!
او ادامه می دهد: «از همان موقع که این طرح مطرح شد ان‌جی‌او‌ها، دانشجویان، اساتید دانشگاه‌ها و فعالان مدنی اعتراض کردند که منجر به درگیری و حتی تهدید به برخورد فیزیکی شد، عده‌ای حتی جلوی لودر دراز کشیدند، نهادهای امنیتی، سپاه و نیروی انتظامی با برخورد و تهدید معترضان شروع کردند به خیابان کشیدن. مانند بقیه موارد، طرح ۵۷ هکتاری را هم به همین شکل پیش می‌برند.»

این کارشناس فرهنگی معتقد است: «از دو سال پیش آنها دوباره می‌خواستند طرح را ادامه دهند که شدت فشار ما و دوستان رسانه‌ای در آن زمان موضوع را کشاند به شورای عالی معماری و شهرسازی و این شورا برای بررسی بیشتر دستور توقف طرح را داد و این موضوع سر و صدای امام جمعه و تولیت شاهچراغ را درآورد که اینها حق ندارند در این موضوع مداخله کنند اما ظاهرا آنها چندی پیش با توجه به این آگهی اخیر می‌گویند مصوبه طرح را هم گرفته‌اند. هرچند پیگیری کردیم و اعضای شورای عالی شهرسازی و معماری به ما گفته‌اند که در جریان این آگهی نیستند چون شورای عالی شهرسازی و معماری این طرح را متوقف کرده بود تا جزییات و حریم‌اش اعلام شود»

او با اشاره به اینکه اعتراضات جلوی تخریب‌ها را از جایی به بعد تا امروز گرفت می‌گوید: «این اعتراضات در یک برهه زمانی بد نبود ولی الان بستگی دارد به اینکه چقدر می‌توانیم ذهن مسوولان مرتبط را حساس کنیم. با توجه به انتقال دولت و وزرا، دستگاه‌ها اقتدار کافی ندارند و این موضوع، نگران‌کننده است؛ رییس جدید سازمان میراث فرهنگی هم به حفاظت از آثار تاریخی علاقه ندارد و نگاه‌اش بیشترگردشگری‌محور است!»

او می‌افزاید: «در داخل بافت تاریخی شیراز بناهایی هستند از حدود هزار سال پیش تا امروز، تقریباً از اکثر دوره‌های تاریخی بناهایی داریم اما خود بافت به این شکل، بخش‌هایی از دوران صفویه، و بیشتر از دوره قاجار و پهلوی اول باقی مانده و آخرین تغییرات جدی آن مربوط به دوره پهلوی دوم و دهه ۴۰ است.»
وی کل مساحت بافت را حدود ۳۷۰ هکتار می‌داند که هسته مرکزی شیراز را تشکیل می‌دهد و شیراز قدیم تا بخشی از مجموعه‌‌ی دوره پهلوی در این بافت قرار دارد.
این کارشناس میراث فرهنگی اضافه می‌کند: «جالب است بدانید مثلاً مسجد نو یا مسجد شهدا بنایی بوده که در زمان سعدی، حاکم شیراز وقف می‌کند و به مسجد تبدیل می‌شود، در مجاورت این بنا، بناهایی از دوره زندیه بود که تخریب شدند، اما بناهایی که اخیراً تخریب شدند هم مربوط به دوره زندیه و حتی قبل‌تر بوده اند.»

تخریب یک ششم بافت تاریخی برای یک کاسبی خوب
در شهریورماه ۱۳۹۴ نیز تخریب‌کنندگان بافت تاریخی شیراز شبانه و از درون خانه‌ها اقدام به تخریب بناهای موجود در این بافت کردند و صبح ساکنان بافت تاریخی شیراز با زمینی بایر در حریم درجه یک مسجد عتیق شیراز روبرو شدند.
در سال گذشته نیز بیش از ۱۰ خانه‌ تاریخی در گذر سرباغ محله سنگ‌سیاه شیراز، به بهانه ساخت بازارچه صنایع‌دستی زیر چرخ لودرها و بولدوزرها تخریب شد.
کارشناس میراث فرهنگی در ادامه می‌گوید: «در نهایت چیزی که الان تخریب می شود حدود ۵۰ هکتار دیگر از بافت تاریخی است. جدا از بناهای شاخص مهم نظیر زورخانه تاریخی، حمام، مغازه و آب‌انبار که هر یک ارزشمند هستند، بافت فرهنگی شیراز هم در این منطقه ارزشمند است چون بسیاری از مفاخر سرشناس تاریخی شیراز در این منطقه به دنیا آمده و بزرگ شده‌اند. بعد از تخریب یکی دو تا محله دیگر درمجموع شاید ۲۸۰هکتار با بقیه تخریب‌های انجام شده باقی بماند که نسبت به ۵۷ هکتار تخریبی عملا ۶۵ هکتار خواهد شد یعنی چیزی حدود یک ششم بافت تاریخی را به خاطر این پروژه از بین می‌برند.»

این کارشناس می‌افزاید: «شاید در حین تخریب، تک‌بناهایی را نگه دارند اما در کل، هدف‌شان این نیست، به جای بافت‌های تخریب شده، فضاهایی مثل، هتل، رستوران، صحن، مغازه و زائرسرا می‌سازند؛ به هرحال این پروژه اقتصادی بزرگ، درآمد زیادی دارد. امروز در مجتمع بین‌الحرمین، مغازه‌های بسیار گران‌قیمت ۸۰ متری وجود دارد که پلاک‌های آن را بین متری بیست‌ سی هزارتومان تا این اواخر زیر ۱۰۰ هزار تومان از صاحبان‌شان خریدند و الان دارند بهترین جاها را متری بین ۶۰ تا ۱۲۰ میلیون می‌فروشند. چه کاسبی خوبی!»
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

دلایل علمی کشته شدن حدود ٥٠٠ نفر در زلزله کرمانشاه

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه نوامبر 26, 2017 11:52 pm

دلایل علمی کشته شدن حدود ٥٠٠ نفر در زلزله کرمانشاه


مهدی زارع، استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله طی یادداشتی با عنوان « چرا حدود ٥٠٠ نفر کشته شدند؟» در شرق نوشت:ارزیابی تفصیلی از منطقه زلزله‌زده ازگله سرپل ذهاب، به زمان بیشتری نیاز دارد، ولی عجالتا مختصری از مشاهدات در اولین روز بازدید از منطقه (شنبه ٢٧/٨/٩٦) را در اینجا می‌آورم.

١- ابتدا از شمال ناحیه زلزله‌زده، از جوانرود به سمت پهنه کانونی زلزله در شهرک ازگله و سپس از روستای امام عباس و روستای کوئیک و در نهایت شهر سرپل ذهاب بازدید کردیم.
به‌نظر می‌آید ساختمان‌هایی که حداقل‌های مهندسی را رعایت کرده بودند، سالم مانده یا آسیب کمی دیده‌اند.
گسترش خرابی‌ها به‌ویژه در مسکن مهر سرپل ذهاب و سایر ساختمان‌های جدیدالاحداث که ویران شده‌اند،
علاوه بر اینکه در معرض یک زلزله شدید با بزرگای ٧,٣ و در نزدیکی پهنه گسلش اصلی قرار گرفته‌اند، با کیفیت بد ساخت این بناها مرتبط است.
متأسفانه کیفیت بد مسکن مهر مجددا خود را نشان داد (زلزله ١٣٩١ ورزقان و ١٣٩٣ ورزقان نیز دو تجربه تلخ قبلی ما از عملکرد واحدهای مسکن مهر بودند). حدود صد نفر از ٢٥٠ کشته‌شده شهر سرپل ذهاب، مربوط به ساکنان مسکن مهر است
و بقیه در سایر بناهای بعضا نوساز ویران‌شده جان خود را از دست داده‌‌اند.
علاوه بر کیفیت بد ساخت، گسترش تخریب به محل ساختمان‌ها نیز بستگی دارد. واحدهایی که در سرپل ذهاب آسیب جدی دیده‌اند، روی زمین‌های کشاورزی با خاک نرم ساخته شده‌اند.
به‌نظر می‌رسد اثر تشدید خاک نرم و سطح بالای آب زیرزمینی باعث شده شدت امواج در سطح زمین بیشتر شده و این بناها خسارت بیشتری را متحمل شوند.
عامل دیگر مسئله حوزه نزدیک گسل و ایجاد مؤلفه حرکت شدید عمود بر گسل است؛ یعنی به‌نظر می‌رسد راستای گسترش گسیختگی گسله از کانون به سمت سرپل ذهاب بوده که باعث ایجاد یک جابه‌جایی جدی و شدید (در راستای شرقی- غربی) عمود بر گسل (با روند تقریبا شمالی- جنوبی) شده است و این پدیده‌ای است که به آن «جهت‌پذیری» می‌گوییم. طبیعتا بی‌کیفیت‌بودن ساختمان‌ها، هم در مسکن مهر و هم در ساختمان‌های نوساز دیگر و همچنین ساختمان‌های روستایی ضعیف و فرسوده، در کنار اثر خاک نرم و پدیده جهت‌پذیری نیز مهم بوده‌اند. جهت‌پذیری را می‌توان به‌عنوان فاکتور دیگری برای مشاهده بیشترین خرابی شدید در نزدیکی پهنه گسله توضیح داد. اثر توپوگرافی نیز - یعنی تشدید امواج لرزه‌ای در زلزله در لبه‌های قله‌ها و پاشنه‌های تپه‌ها و دره‌ها- در روستاهایی که در لبه ارتفاعات یا روی تپه‌ها قرار دارند، از دلایل خرابی‌های نسبتا گسترده‌تر، به‌ویژه در روستاهای امام عباس کوئیک در شمال سرپل ذهاب بوده‌ است.

٢- در اثر این زمین‌لرزه زمین‌لغزش‌های متعددی در منطقه رخ داده‌ است. مهم‌ترین و بزرگ‌ترین لغزش احتمالا در مله (Meleh) کبود در پنج‌کیلومتری شمال سرپل ذهاب رخ داده که در حدود پنج کیلومتر پهنا و حدود دو کیلومتر طول (در مسیر لغزش در دامنه کوه به‌سوی غرب) حجم عظیمی سنگ و خاک و واریزه و مواد دامنه‌ای جابه‌جا شده‌اند. روستای مله کبود درست در پای پنجه این لغزش قرار گرفته ولی ظاهرا آسیب جدی ناشی از ایجاد ترک و گسیختگی مربوط به لغزش ندیده است.

٣- علت اولیه بروز خسارت و خرابی در زلزله‌ای با بزرگای ٧,٣، وجود زمین‌ساخت فعال و قرارگیری پهنه رومرکزی در پهنه گسله زمین‌لرزه‌ای است؛ ولی آیا ساختمان‌ها باید در زلزله‌ای با بزرگای ٧.٣ در عمق ٢٣ کیلومتری به این شدت آسیب ببینند؟ جواب این است که اگر استانداردهای حداقلی در ساخت رعایت می‌شد، چه‌بسا میزان تلفات به کمتر از ٥٠ نفر می‌رسید و درنهایت عملا کسی نباید در چنین رخدادی کشته شود.

٤- در زلزله سرپل ذهاب ترکیبی از حضور مردم برای کمک‌رسانی و البته همچنان توزیع نامتوازن کمک‌ها (نواحی در دسترس‌تر، بهره‌مندتر و نواحی دوردست‌تر، محروم‌تر از کمک‌ها، مشابه زمین‌لرزه‌های ١٣٨٢ بم و ١٣٩١ ورزقان) مشاهده شد. ساختار مدیریت بحران در کشور (شامل نیروهای دولتی و مردمی که در این موضوع فعالیت می‌کنند) همچنان برای رویداد زمین‌لرزه‌هایی این‌چنین (حتی در شهری مرزی مانند سرپل ذهاب و حتی با جمعیت تحت‌تأثیر بسیار محدود) آمادگی ندارد. درعین‌حال باید از ایفای نقش مؤثر و منظم نیروهای انتظامی و هلال‌احمر به‌ویژه آنچه در روز ششم حادثه در منطقه برقرار بود، به نیکی یاد کرد.

٥- یکی از اولویت‌های مهم، بهداشت محل‌های آسیب‌دیده است. سوزاندن زباله‌ها یا دپوی آنها در کنار محل‌های اسکان اضطراری، هم صحنه‌های تأسف‌باری ایجاد کرده و هم سلامت مردم زلزله‌زده را تهدید می‌کند.

٦- استان کرمانشاه یکی از استان‌های با درصد بالای آمار بی‌کاران است. این زلزله به محل‌های کسب‌وکار هم‌وطنان در غرب کشور آسیب جدی وارد کرده است. به‌نظر می‌رسد یکی از اولویت‌های جدی دعوت از کارآفرینان برای سرمایه‌گذاری در این منطقه در مرحله بازسازی (برای «بازبهسازی بهتر» building back better) برای توسعه و ساماندهی کسب‌وکار در منطقه در زمان بازسازی است. ضمنا باید به جنبه‌های آسیب‌های روانی و اجتماعی به‌ویژه بر اثر احساس و مشاهده شوک در حین رخداد و سوگواری برای بازماندگان و اساسا به‌هم‌ریختگی زندگی اجتماعی بازماندگان توجه جدی کرد.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

بلایی که زلزله سر مسکن مهر آورد

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه نوامبر 27, 2017 12:49 am

بلایی که زلزله سر مسکن مهر آورد

خانه‌ای که روی گسل بنا شده بود/ مسکن مهر سرپل ذهاب با خاک یکسان شد


مدیر کل راه و شهرسازی استان کرمانشاه اعلام کرد هنوز آمار دقیقی از میزان خرابی ساختمان‌ها در دسترس نیست.

آفتاب‌‌نیوز :
مدیر کل راه و شهرسازی استان کرمانشاه اعلام کرد: با توجه به حجم بالای خرابی ها و درگیری نیروهای این اداره به منظور تسریع در عملیات آواربرادری هنوز آمار دقیقی از میزان تخریب ساختمان‌ها در دسترس نیست.

به گزارش آفتاب‌نیوز، مسعود شریفی در گفت‌وگو با ایسنا خاطرنشان کرد: نیروهای اعزامی اداره راه و شهرسازی به منظور رفع مشکل تردد نیروهای هلال احمر از همان ساعات اولیه در حال آواربرداری و باز کردن مسیرهای کوهستانی از جمله محور پاتاق در سر پل ذهاب، گردنه سیاه طاهر در محور ثلاث جوان رود، محور بایگان در شهرستان پاوه و هم‌چنین محورهای یاسوج به مریوان و روانسر به پاوه هستند که این مسیرها بیشترین ریزش را داشتند.

وی در ارتباط با عکس‌های مشاهده شده از وضعیت خرابی‌ مسکن مهر سر پل ذهاب بیان کرد:‌ ما در این شهرستان دو پروژه 500 واحدی و 250 واحدی مسکن مهر داریم که پروژه اول با توجه به قرار گرفتن آن بر روی گسل آسیب جدی دیده‌اند و این موضوع به دلیل پایین بودن کیفیت ساخت مسکن مهر نبوده بلکه تمام ساختمان‌ها و سازه‌های آن منطقه حتی اداره راه و شهرسازی این شهرستان که ساختمانی یک طبقه است آسیب دیده‌اند.

مدیرکل راه و شهرسازی در پایان به وضعیت بیمارستان شهدای سرپل ذهاب اشاره کرد و گفت: نیروهای ما به بیمارستان اعزام شده‌اند و در حال بررسی مشکل این بیمارستان هستند.

زلزله غرب ایران؛ پرسش‌هایی در مورد طرح مسکن مهر
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور ایران تأیید کرده است که بسیاری از خانه‌های تخریب شده در زلزله شب گذشته در غرب این کشور متعلق به ساختمان‌های مسکن مهر بوده است. او از وزیر راه و شهرسازی خواست تا با دقت این موضوع را بررسی کند که چرا خانه‌های نوساز تا این حد آسیب‌پذیر بوده‌اند.

کمیسیون عمران مجلس هم مامور شده تا با دقت بیشتری وضعیت ایمنی و کیفیت ساختما‌ن‌های مسکن مهر را بررسی و گزارش آن را در صحن علنی مجلس قرائت کند.
مسعود شریفی، مدیر کل اداره راه و شهرسازی استان کرمانشاه امروز به همین موضوع اشاره کرد: "ما در سر پل ذهاب دو پروژه ۵۰۰ واحدی و ۲۵۰ واحدی مسکن مهر داریم که پروژه اول با توجه به قرار گرفتن آن بر روی گسل آسیب جدی دیده است و این موضوع به دلیل پایین بودن کیفیت ساخت مسکن مهر نبوده بلکه تمام ساختمان‌ها و سازه‌های آن منطقه حتی اداره راه و شهرسازی این شهرستان که ساختمانی یک طبقه است آسیب دیده‌اند."

موضوع مسکن مهر، گل سرسبد برنامه‌های دولت محمود احمدی‌نژاد در کنار یارانه‌ها، یکی از پروژه‌های جنجالی دهه اخیر بود. موافقان، این پروژه را گامی بزرگ در فراهم کردن مسکن برای اقشار کم درآمد می دانند؛ اما مخالفان می‌گویند که "نصف کل پولهای چاپ شده در تاریخ ایران پای مسکن مهر ریخته شده" و مکان یابی پروژه و ساخت آن بر اساس استاندارد نبوده است.
حسن روحانی، رئیس جمهور ایران از این پروژه بعنوان "ساخت خوابگاه" نام برده و گفته بود: "نیازمندی‌های طرح مسکن مهر چطور تأمین می‌شود؟ پلیس، بهداشت، آموزش، آب، برق و گاز هیچ‌یک از اینها در نظر گرفته شده بود؟"
نگاهی به وضعیت پروژه های مسکن مهر در استان کرمانشاه و بخصوص سرپل ذهاب نشان می‌دهد که ساکنان این ساختمان‌ها از مدتها پیش به مشکلات این ساختمانها اعتراض کرده اند و از مسئولان خواهان رسیدگی بوده اند. آنها از جمله از مشکل آب و برق، عدم ساماندهی معابر، وضعیت نامناسب بهداشت محیط، مشکل آسانسور و کمبود فضای بازی انتقاد کرده بودند.
جهانبخش حیدری، فرماندار سرپل ذهاب اسفند پارسال خبر داد که دادستان کرمانشاه برای "حفظ جان شهروندان" حکم پلمب آسانسورهای ۲۴ بلوک ۵۷۶ واحدی شهید شیرودی و ۱۸ بلوک ۱۴۴ واحد مسکونی مسکن مهر کارمندان این شهرستان را صادر کرده است. او از تعاونی‌های مسکن مهر خواسته بود که سلامت و امنیت آسانسورها را مجددا بررسی و برای رفع نواقص اقدام کنند.
حسن روحانی رییس جمهور ایران در بازدید از استان کرمانشاه گفت: "وقتی به سرپل ذهاب رفتیم دیدیم که چگونه خانه‌های مردم که در کنار خانه‌های مسکن مهر بود حتی شیشه‌هایش هم نشکسته بود اما خانه‌های مسکن مهر تخریب شده بودند. البته برخی می‌گویند علت این بوده که آن خانه‌ها روی گسل قرار داشتند در حالی که گسل نقطه‌ای نیست بلکه یک مسیر است و اگر آن خانه‌هایی که مربوط به مسکن مهر بوده روی گسل قرار داشته خانه‌های مجاورش هم روی همان گسل قرار داشتند."
البته برخی نیز اینکه دیوارهای دور برخی ساختمان‌های مسکن مهر فرو ریخته اما کل ساختمان سرپا مانده را دلیلی بر این می‌دانند که در زلزله‌ای به این شدت، ساختمان از مقاومت کافی برخوردار بوده هر چند برخی نیز در رد این موضوع به آنهایی که کاملا فروریخته‌اند اشاره می‌کنند.

بر اساس آنچه تاکنون اعلام شده، حدود هفتاد درصد کشته شدگان زلزله ساکنان شهرستان مرزی و نود هزار نفری سرپل ذهاب بوده‌اند، شهرستانی که در جنگ ایران و عراق ویران شد و در واقع بیشتر شهر کنونی بعد از جنگ بازسازی شده است، اما زلزله بیمارستان (تاسیس سال ۱۳۷۰) و نصف مدارس شهر را ویران کرده است.
علی بیت اللهی دبیر کارگروه ملی زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی گفته که "هیچ دقتی در کار نظارت بر ساخت" ساختمانهای مسکن مهر صورت نگرفته و "اغلب مقررات ساختمانی در آنها رعایت نشده است." او گفته: "مقاوم سازی پروژه های مسکن مهر اکنون به چالشی برای وزارت مسکن تبدیل شده است."
او همچنین گفته که اگر زلزله‌ای با این مقیاس در اطراف کلانشهرها و مناطق با تراکم جمعیت بالا رخ بدهد، میزان تلفات بسیار بیشتر خواهد بود.
او اظهارات مسعود شریفی، مدیر کل اداره راه و شهرسازی استان کرمانشاه را زیر سوال برد و گفت: "واحدهای مسکن مهر کرمانشاه بر روی گسل قرار نداشته و علت تخریب جدی، پایین بودن مقاومت این ساختمان است."

"در زلزله اخیر بجنورد هم شاهد تخریب جدی واحدهای مسکن مهر بودیم و زلزله کرمانشاه هم نشان داد که مسکن مهر این منطقه هم در برابر زلزله مقاوم نیست."
"در مناطق زلزله زده شاهد این هستیم که در کنار بناهای خشت و گلی با تخریب کم، واحد‌های مسکن مهر که دو سال هم از ساخت آنها نمی‌گذرد به صورت جدی تخریب شده اند و این یک فاجعه است."

"قطعا علت تخریب جدی ساختمان‌های مسکن مهر استفاده از مصالح ساختمانی غیر استاندارد، شتابزدگی در ساخت، جانمایی و طراحی نادرست است."
او خواستار بررسی مقاوم‌سازی کل پروژه‌های مسکن مهر در ایران شد. علاوه بر این سازمان نظام مهندسی هم اعلام کرده نظارتی بر پروژه‌های مسکن مهر نداشته است.
با این حال برخی نیز طرح موضوع مسکن مهر پس از زلزله را بهره‌برداری سیاسی می‌دانند.

آنها معتقدند که در دولت آقای روحانی به اندازه دولت آقای احمدی نژاد مسکن ساخته نشده است و محدود کردن قربانیان به مسکن مهر بی‌انصافی است چرا که به گفته فرشید صالحی مدیر روابط عمومی اداره راه و شهرسازی استان کرمانشاه، "سقف هیچ خانه‌ای از پروژه‌های مسکن مهر پایین نیامده" و "طبق اعلام مدیر مسکن و ساختمان استان فقط دو نفر در داخل و خارج سایت‌های مسکن مهر سرپل‌ذهاب فوت کرده‌اند." البته برخی در صحت این آمار تشکیک کرده‌اند.

طرفداران طرح مسکن مهر همچنین معتقدند نوسازی ساختمان‌های روستایی در دولت آقای احمدی‌نژاد یکی از عواملی است که فاجعه این زلزله عمیق‌تر نشده و تلفات به حد زلزله‌های رودبار یا بم نرسیده است.
علاوه بر این می‌توان به این نکته اشاره کرد که تا به حال در غرب ایران زلزله‌ای بزرگتر از شش و نیم به ثبت نرسیده بود بنابراین شاید این باعث شده بود که استانداردهای مقاوم سازی در مقابل زلزله جدی گرفته نشود و مردم چندان نگران زلزله نباشند. شاید بتوان با اطمینان گفت که این فاجعه تا مدتها در خاطر مردم منطقه باقی خواهند ماند و آنها را در مورد زلزله هشیار نگه خواهد داشت.


خلیل آبادی، عضو شورای شهر تهران در گفت و گو با «انتخاب»:
در مدیریت گذشته شهرداری، بسیاری از مجوزها روی گسل صادر شد/ 120 ساختمان بلندمرتبه تهران بر روی گسل قرار دارند / تهیه آماری از وضعیت ایمنی ساختمان های شهر تهران
عضو شورای شهر تهران با بیان اینکه شهرداری تهران وسازمان نظام مهندسی به وظایفشان در نظارت بر ایمنی ساخت و سازها نظارت کافی نداشته اندف اظهار کرد: متاسفانه شنیده می شود که مدیریت گذشته مجوز ساخت 120 ساختمان بلندمرتبه بر روی گسل داده است.

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

عضو شورای شهر تهران با بیان اینکه شهرداری تهران و سازمان نظام مهندسی به وظایفشان در نظارت بر ایمنی ساخت و سازها نظارت کافی نداشته اندف اظهار کرد: متاسفانه شنیده می شود که مدیریت گذشته مجوز ساخت 120 ساختمان بلندمرتبه بر روی گسل داده است.
حسن خلیل ابادی در گفت و گو با خبرنگار سرویس شهری «انتخاب»، درباره وضعیت ایمنی ساخت و ساز در شهر تهران، اظهار کرد: موضوع ایمن سازی و پایداری ساختمان های چند وجهی است که شهرداری وظیقه نظارتی دارد اما متاسفانه در چند سال گذشته به خوبی به این وظیفه عمل نشده است.
وی با بیان اینکه سازمان نظام مهندسی به وظایف محوله خود در ساخت وساز به خوبی عمل نمی کند، تاکید کرد: متاسفانه مهندسان این سازمان بدون نظارت و مشاهده دقیق تنها امضا می کنند، این در حالیست که برخی از سازندگان علاوه بر عدم رعایت نکات ایمنی در طراحی و ساخت از مصالح غیراستاندارد نیز استفاده می کنند.
عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی ادامه داد: خوشبختانه از منظر قانون و مقرارات کمبودی وجود ندارد و در صورتی که رعایت شود، نگرانی درباره عدم رعایت نکات فنی و اصولی در ساخت و ساز وجود نخواهد داشت.

خلیل ابادی در پاسخ به اینکه آیا درباره مگامال ها هم نگرانی وجود دارد؟ اعلام کرد: نسبت به این پروژه ها نگرانی کمتر است، نگرانی ها بیشتر برای واحدهای مسکونی به خصوص واحدهای ریزدانه است که مالک با حداقل هزینه تلاش کرده، ملک خود را نوسازی کند.
وی درباره مجوزهای صادر شده در مدیریت گذشته بر روی گسل ها و اطراف آن نیز به خبرنگار ما گفت: بسیاری از مجوزها روی گسل صادر شده است شنیده ام، 120 ساختمان بلندمرتبه بر روی گسل ساخته شده است. لازم است بررسی شود که ایمنی این ساختمان ها در برابر زلزله چه میزان است و چه میزان می توان با اقدامات تکمیلی این ساختمان ها را در برابر زلزله ایمن کرد.
به گفته خلیل آبادی باید آمار دقیقی از وضعیت تمام ساختمان های اداری، خدماتی و درمانی شهر تهران نسبت به میزان ایمنی آنها در برابر زلزله تهیه شود و با اقداماتی این بناها ایمن و تقویت شود.

اظهارات تکان‌دهنده یک عضو سازمان نظام مهندسی
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
یک عضو سازمان نظام مهندسی با بیان این‌که تهران در برابر زلزله تسلیم محض است گفت: بساز و بفروش‌ها از کار می‌زنند؛ شهرداری‌ها برای منافع خودشان مقررات را نادیده می‌گیرند؛ سازمان نظام مهندسی به بنگاه تجاری تبدیل شده و در این شرایط وزارت راه و شهرسازی فقط روی بخش راه تمرکز کرده است.
احمدرضا سرحدی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: زلزله غرب ایران نمایی کلی از وضعیت حاکم بر ساخت وساز را نشان داد. آیین‌نامه‌هایی که در چارچوب وزارت راه و شهرسازی تصویب می‌شود به شدت ناکارآمد است و راه را برای تخلفات متعدد باز می‌کند. بعد، نظام مهندسی را متهم به صوری‌کاری می‌کنند که البته درست هم می‌گویند اما سوال این است که چه کسی این بستر را ایجاد کرده است؟ وقتی وزارتخانه برای مهندس ناظر آیین‌نامه می‌دهد که باید چهار یا پنج بار بر سر ساختمان برود و تاکید نمی‌شود که باید به طور دائم بر سر پروژه‌ها باشند، یا وقتی مجری ذی‌صلاح است ولی شهرداری جلوی آن را می‌گیرد، چرا وزارت راه و شهرسازی سکوت می‌کند؟

این عضو سازمان نظام مهندسی با اشاره به عملکرد شهرداری‌ها گفت: طبق ماده ۱۰۰ هرکس در محدوده شهرها بخواهد خانه بسازد باید از شهرداری مجوز بگیرد و عنوان می‌کند مامور شهرداری اگر تخلفی در بخش کیفیت بناها دید گزارش کند، اما این مقوله هیچ‌گاه اتفاق نمی‌افتد، جز این‌که موضوع اضافه بنا باشد. در این مرحله شهرداری همانند عقاب حاضر می‌شود و اگر کسی دو متر اضافه بسازد بالای سر کار می‌آید. اگر مهندس ناظر بنویسد ساختمان کیفیت لازم را ندارد اصلا شهرداری توجه نمی‌کند و اگر مهندس زیاد گیر بدهد او را به شورای انتظامی می‌برند و می‌گویند یا تایید کن یا برو! وقتی هم می‌گوییم چرا این کار را می‌کنید می‌گویند مسکن در رکود است.

سرحدی درباره سازمان نظام مهندسی هم با بیان این‌که این سازمان به بنگاه تجاری تبدیل شده است مدعی شد: هم‌اکنون اگر مهندسی در کل کشور بخواهد درست کار کند، مالک، نظام مهندسی، وزارت راه و شهرسازی و شهرداری جلویش می‌ایستند. شهرداری مهندسان متعهد را به کمیسیونی به نام "کمیسیون امن" می‌برد که هیچ جایگاه قانونی ندارد. آن جا یا وادارش می‌کنند نظر مالک را تامین کند یا پرونده‌اش را به شورای انتظامی می‌فرستند. شورای انتظامی هم که در خدمت مالک است؛ بنابراین مهندسی می‌تواند کار زیاد بگیرد که موی دماغ مالک و سازمان نظام مهندسی نباشد، چون نظام مهندسی دنبال درآمد است. به همین دلیل پنج درصد عوارض و کل پول حق نظارت را که هزاران میلیارد تومان است می‌گیرند و بلوکه می‌کند؛ بعد به صورت قطره چکانی هر سه ماه یا شش ماه بنا به پیشرفت کار ۱۰ درصد را آزاد می‌کنند.

وی افزود: نظام مهندسی در تمام استان‌ها پول‌ها را در سپرده کوتاه مدت و بلندمت می‌خوابانند و سودهای ۲۲ تا ۲۷ درصدی می‌گیرند؛ در واقع از پول‌هایی که متعلق به مهندس ناظر است در جهت منافع خود استفاده می‌کنند.

به گفته او نظام مهندسی به شدت انتفاعی شده‌اند؛ به طوری که در بعضی استان‌ها ملک خریده اند، در بعضی جاها ویلا می‌سازند و کسب و کار و تجارت می‌کنند.
این عضو سازمان نظام مهندسی تاکید کرد: در این وضعیت وزارت راه وشهرسازی به فکر ایجاد یک قانون جدید است. در واقع می‌گوید جلوی چیزی که خودم باعث آن شدم را در نظام مهندسی می‌گیرم و به شهرداری می‌دهم. شهرداری هم که متهم ردیف اول خلاف‌های ساخت وساز است؛ یعنی می‌خواهند گوشت را دست گربه بدهند و شهرداری را مامور کنترل ساختمان کنند.
سرحدی با بیان این‌که چهار عامل دخیل در امر ساخت وساز، جز سود به هیچ چیز دیگری توجه ندارند گفت: مالک از مصالح غیراستاندارد استفاده می‌کند تا سود بیشتری ببرد. از مهندس ناظری استفاده می‌کند که سر کار نیاید. رنگ و لعابی به ساختمان می‌زند که بتواند آن را به قیمت بالاتر بفروشد و وقتی هم خانه آماده می‌شود شناسنامه فنی ملکی ندارد و خریدار صرفا به رنگ و لعاب ساختمان توجه می‌کند؛ غافل از این‌که ساختمان از درون بی‌کیفیت است.

وی ادامه داد: شهرداری، ساختمان را نه به عنوان یک کالای ایمن بلکه یک حرکت اقتصادی برای کسب درآمد برای اداره شهر می‌بیند؛ بنابراین به کیفیت کار ندارد و پول و تراکم و قانون‌فروشی برایش مهم است. در واقع شهرداری، ساختمان را به شکل گاو شیرده نگاه می‌کند. برج‌سازی روی گسل، تخریب باغ‌ها و تخریب محیط زیست هم برایش مهم نیست.
این کارشناس مسکن با بیان این‌که بعد از ادغام بخش مسکن و راه، عمده تمرکز وزارتخانه بر روی بخش راه است، تاکید کرد: معتقدم در وزارت راه و شهرسازی به‌ویژه در دولت های نهم، ‌ دهم، یازدهم و دوازدهم به دلیل ادغام، فقط وزیر راه داریم. وزیر راه ۹۰ درصد وقت خود را معطوف به راه کرده که البته با توجه به گستردگی در حوزه هوایی، ریلی، آبی و جاده‌ای مسوولیت خطیری است؛ لذا شهر را به دست کارمندان درجه دو، سه و چهار وزارتخانه داده است که بسیار ناتوان و کم‌توجه ظاهر شده‌اند.
سرحدی اظهار کرد: عمده برج‌های تهران روی گسل است که دیر یا زود فعال خواهد شد و فاجعه‌ای به وجود می‌آید. این برج‌ها نه تنها تخریب می‌شود بلکه با توجه به عدم رعایت طرح‌های تفصیلی و جامع توسط شهرداری ها که در کوچه‌های باریک مجوز احداث ساختمان‌های ۱۰ طبقه داده‌اند، امکان خدمات‌رسانی به آنها هم وجود ندارد. طبق آمار ۶۰ تا ۷۰ درصد مدرسه‌ها و بیمارستان‌ها فرسوده هستند.

این عضو سازمان نظام مهندسی با بیان این‌که تهران در برابر زلزله تسلیم محض است گفت: دیگر نمی‌توان برای تهران هیچ کاری کرد. با این حال از همین امروز باید ساختمان‌ها را استاندارد با مصالح باکیفیت و مجریان ذی‌صلاح بسازند و نظارت‌ها از حالت قلابی به حالت واقعی برسد.
به گفته سرحدی، در مصالح ساختمانی، استانداردهایی که مورد قبول بین‌المللی و حتی استانداردهایی که در چارچوب مقررات ملی آمده است اجرا نمی‌شود. ما بتن، تیرچه، سیمان، آهن، میلگرد و سایر مصالح استاندارد نداریم و هیچ کنترلی روی این مسائل نیست. جنس قلابی داده می‌شود، هیچ دقتی در ساخت بتن صورت نمی‌گیرد و میل‌گردهایی که استفاده می‌شود با یک ضربه می‌شکند.

وی افزود: در بخش مقررات ملی و ضوابط ساخت و ساز هم با مشکلات اساسی مواجهیم. بعداز زلزله رودبار آیین‌نامه ۲۸۰۰ تصویب شد که به‌روز بود ولی هیچ عاملی که بتواند آن را کنترل و نظارت کند وجود ندارد. ما مقررات داخلی خوبی داریم ولی اجرا نمی‌شود و کسی هم متولی اجرا نیست. مقررات ملی فقط روی کاغذ آمده است؛ اگر هم اجرا شود به شکل صوری است و با یک امضا و تاییدیه که هیچ محتوایی ندارد مورد استفاده قرار می‌گیرد.
این عضو سازمان نظام مهندسی ساختمان با بیان این‌که عوامل اجرایی اعم از کارگر ماهر، استاد کار، تکنسین یا مهندس ماهر کمترین حضور را در ساخت وساز دارند گفت: از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۴ باید کلیه عوامل دخیل در ساخت وساز از کارگر تا تکنسین، کارت مهارت فنی اخذ می‌کردند اما هرگز این موضوع محقق نشد. بیش از ۹۰ درصد ساختمان‌ها در پایتخت بدون مجری ذی‌صلاح ساخته می‌شود. یعنی هرکس که پول داشته باشد می‌سازد.
سرحدی خاطرنشان کرد: در بعضی موارد خود مراجع رسمی با تصور این‌که با به‌کارگیری عوامل فنی و مصالح باکیفیت هزینه ساخت بالا می‌رود جلوی اجرای قانون را می‌گیرند! مثلا در مسکن مهر با این تصور که می‌خواستند مستضعف‌نوازی کنند هزینه را در قسمت فنی، مهندسی یا حتی بعضی موارد در سازه کاهش دادند. قبل از زلزله بم دیدیم که برای کمک به افراد محروم بسیاری از ساختمان‌ها شناژ نداشتند که نتیجه‌ی این اقدام را در فاجعه بم دیدیم.

صلاحيت مهندسين ايراني
مسکن مهر در برابر ۸ ریشتر زلزله مقاوم است
رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان استان قزوین اضافه کرد: بنابراین اگر پروژه بزرگ مسکن مهر را بخواهیم با توجه به اجرای پروژه های مشابه سنوات گذشته و همچنین دیگر استان ها بررسی کنیم، می توانیم به مسکن مهر نمره قبولی دهیم.
وی توضیح داد: پروژه های مسکن مهر بر اساس قیمت تمام شده ای که برای آن پیش بینی شده است، سعی شده در آن به مواردی که در زیر کار باقی می ماند و خیلی نمایان و هویدا نیست، بیشتر اهمیت داده شود و توجه بیشتری کنیم نظیر تأسیسات ساختمانی به طوری که تمام لوله های فاضلابی که در مسکن مهر استفاده شده پوش فیت بوده یعنی لوله های چسبی نیست و با این سیاست کار پیش رفته است.

Image

رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان استان قزوین تأکید کرد: البته این نکته نیز وجود دارد وقتی پروژه ای در اندازه 30 هزار واحد کار می شود، پنج درصد این پروژه نیز مشکل داشته باشد نماد زیادی دارد البته پروژه ها دارای بیمه کیفیت به مدت سه تا پنج سال است یعنی اگر خسارتی به آن وارد شود و اشکالی داشته باشد بیمه خسارت آن را پرداخت می کند.
وی یادآور شد: همچنین سازندگانی که این ساختمان ها را احداث کردند، ضمانت نامه دارند و در صورت خسارت، مکلف هستند یا خود این خسارت را ترمیم و برطرف کرده و یا بیمه خسارت را پرداخت کند.

Image

فرخزاد در خصوص مقاومت مسکن مهر در برابر زلزله اظهار کرد: مسکن مهر تا هشت ریشتر این مقاومت را دارد که ساکنان و مالکان آن فرصت داشته باشند و جان خود را نجات دهند ولی ممکن است آسیب هایی نیز به ساختمان وارد شد، مانند بقیه مواردی که در آیین نامه پیش بینی شده است و ما ساختمان های مسکن مهر را با آیین نامه ها و مباحث مقررات ملی ساختمان طراحی کردیم.
وی در خصوص نظارت بر احداث مسکن مهر نیز توضیح داد: در حوزه نظارت بر احداث مسکن مهر چند لایه نظارتی تعریف کرده ایم، یک لایه نظارتی مهندسان ناظر مقیمی است که خود نظام مهندسی حقوق آنها را پرداخت کرده و این افراد نزدیک 15 نفر می شوند، یکسری نیز مهندسان ناظری هستند که به صورت عمومی سر پروژه ها حضور می یابند و نزدیک یک هزار نفر می شوند که در چهار رشته مختلف نظارت دارند.
رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان استان قزوین خاطر نشان کرد: لایه دیگر نظارت بحث کنترل نظارت نظام مهندسی است که بر اساس ماده 35 قانون نظام مهندسی صورت می گیرد و همچنین شورای فنی استان نیز نظارت هایی را بر پروژه ها دارند.

Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image

تخریب ۹۰ درصدی مسکن مهر در زلزله سرپل ذهاب
اينجا حلب است يا ايران
اين ويرانه ها كار مهندسين ايراني متقلب است فقط زلزله آنها را افشا كرده است


Image
تخریب ساختمان ۶ طبقه در جوانرود کرمانشاه
تخریب یک هزار واحدهای مسکن مهر در زلزله مورموری ايلام

Image
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

تیجه رخداد زلزله کرمانشاه اعلام شد/ ایجاد پرتگاه بیش از ۳ مت

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه نوامبر 27, 2017 12:54 am

مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرساز اعلام کرد:
نتیجه رخداد زلزله کرمانشاه اعلام شد/ ایجاد پرتگاه بیش از ۳ متر


گزارش کارشناس وزارت راه و شهرسازی از نتایج اولیه زلزله استان کرمانشاه حاکی از آن است که در نتیجه این زمین لرزه پرتگاهی با ارتفاع بیش از سه متر، گسیختگی طولی و ممتد در امتداد بیش از چهار کیلومتر و در پهنای بیش از یک کیلومتر در سطح زمین ایجاد شده است.
آفتاب‌‌نیوز :
علی بیت اللهی - مدیر بخش زلزله و عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی - نتایج اولیه تحقیقات خود را اعلام کرد که بر اساس آن مشخص شد "جابجائی در جهت عمودی و ایجاد پرتگاه با ارتفاع بیش از سه متر، گسیختگی طولی و ممتد در امتداد بیش از چهار کیلومتر و در پهنای بیش از یک کیلومتر در سطح زمین، نتیجه رخداد زلزله کرمانشاه – سرپل ذهاب " بوده است.
به گزارش آفتاب‌نیوز، بر اساس اعلام بیت اللهی، زلزله سترگ و کم سابقه در سوی غربی استان کرمانشاه، نزدیک نوارمرزی با کشور عراق، از زوایای مختلفی قابل تحلیل و ارزیابی است. مطمئنا در روزهای آتی تیم های تحقیقاتی، اجرائی و امدادی حاصل مشاهدات خود را با هدف انتقال تجربیان و درس آموزی از این رخداد طبیعی، به اشتراک خواهند گذاشت. در همین ارتباط تیم کارشناسی و تحقیقاتی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، متشکل از متخصصان زلزله، ژئوتکنیک، سازه، تاسیسات، مصالح و بتن، شهرسازی، حمل و نقل و مدیریت بحران، روز بعد از رخداد زلزله ۲۱ آبان ماه با بزرگی ۷.۳ به منطقه اعزام و از دیدگاه های مختلفی ابعاد حادثه را بررسی کردند.

مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی افزود: یافته ارزشمند و مهمی که در این نوشتار بطور مجمل به آن پرداخته می شود، مشاهدات گروه زلزله و ژئوتکنیک مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی(با همکاری مستمر و نزدیک همکاران اداره کل راه و شهرسازی استان کرمانشاه) از گسیختگی نادر و طویل و عریضی است که در پی وقوع زلزله با بزرگی ۷.۳ در اطراف رومرکز آن بوقوع پیوسته، می باشد. در شکل های زیر اثرات این گسیختگی سطحی که بصورت کششی و گاه رانش زمین در منطقه بوده، قابل مشاهده است. میزان جابجائی قائم طرفین گسیختگی در برخی از نقاط به بیش از ۳ متر نیز بالغ می گردد. طول گسیختگی برداشت شده حدود ۴ کیلومتر و پهنای زون گسیختگی که بصورت خطوط کم و بیش موازی و طویل است بیش از یک کیلومتر ثبت شده است. چنین رخنمونی از گسیختگی های خاک و لغزش سطحی در زمین در زلزله های پیشین ایران نادر می باشد. بدیهی است که این گسیختگی ها در اثر جنبش نیرومند زمین پدید آمده که نمود آن در سطح زمین و در لایه های سطحی بصورت گسیختگی های کششی و کنده شدن سطح زمین و جابجائی و پرتاب سنگ ها است.
این زون گسیختگی که در بر دارنده حرکات کششی لغزش در دامنه های خاکی نیز می باشد در ۱۰ کیلومتری شماشرق شهر سرپل ذهاب (خط مستقیم) واقع شده است و در مجاورت روستای مله کبود سمت شمالشرقی آن واقع است که جهت بازدید و شناسائی از روستای مله کبود واقع در ارتفاع ۷۶۰ متری از سطح دریا، در جهت شمالشرق تا ارتفاع ۱۷۰۰ متری، طول مسیری تقریبی دو کیلومتری را بصورت پیاده باید پیمود. مختصات جغرافیائی نقطه مرکز این زون گسیختگی بطول جغرافیائی ۴۵.۹۰۹ و عرض ۳۴.۵۳۶ درجه می باشد(شکل ۲ ).

امتداد گسیختگی شمال غرب – جنوب شرق بوده که در راستای گسل های منطقه است. این زون در ناحیه ای واقع می گردد که جانمائی پسلرزه ها نیز منطبق با آن می باشد.

تا لحظه تدوین این نوشتار، حدود ۷۵۰ پسلرزه در منطقه رخ داده است که براساس گزارش مرکز لرزه نگاری دانشگاه تهران، موسسه ژئوفیزیک، نقشه توزیع آن در شکل ۳ نمایش داده شده است.

به گفته بیت اللهی، در سمت شمال غربی زون گسیختگی و به سمت روستاهای تپانی، نوشیروان و سراب ذهاب، دشت ذهاب واقع شده است که احتمال می رود پهنه گسلی ذهاب نیز حدفاصل این دشت و ارتفاعات شرقی آن نظیر ارتفاعات شاه نشین که در پیشانی آن قلعه یزدگرد نیز واقع شده، باشد.

درسمت جنوب شرقی و در مجاورت آبشار ریژاوو یا آبشار پیران (حوالی روستائی به همین نام) پرتگاه های مرتفعی وجود دارد که اثر گسل های با راستای شمال غرب – جنوب شرق منطقه و از ان جمله پهنه گسلس ذهاب را نشان می دهد(شکل ۴).

آنچه واضح است، منطقه مورد بحث در این نوشتار، یکی از عمده ترین کانون رهائی تنش تکنونیکی منطقه در زلزله ۷.۳ کرمانشاه – سرپل ذهاب بوده و در این منطقه علاوه بر گسیختگی های خاک، از جا در آمدن سنگ ها، کنده شدن و متلاشی شدن زمین علاوه بر گسیختگی هایی که حالت رانش زمین را متصور می سازند، مشهود است. همچنین امتداد طویل گسیختگی و انطباق آن با پخش شدگی پسلرزه ها و جهت گسله های شناخته شده منطقه نشان میدهد که گسل مسبب زلزله نیز در هیمن راستا جابجائی عمده داشته و بیشترین اثرات جنبش زمین نیز در این مناطق رخ داده است(شکل ۵).

با رخداد زلزله به بزرگی ۳/ ۷ در نواحی مرزی ایران و عراق، علاوه بر استان‌های غربی کشور همچون کرمانشاه، کردستان و ایلام، زلزله در تهران، استان لرستان و چندین استان دیگر کشور از یک طرف و در کشورهای کویت، ارمنستان، آذربایجان، گرجستان، عربستان، قطرو چند کشور دیگر بر طبق گزارش خبرگزاری ها نیز احساس شده است که بدون تردید معرف میزان انرژی آزاد شده در اثر زلزله کرمانشاه بوده، و اثر آن بر لایه های سطحی نظیر آنچه که در شکل های این نوشتار نشان داده شد، حیرت آور است.

Image
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

تاثير منفي سدسازي بزرگ بر افزايش رخداد زلزله

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه دسامبر 03, 2017 5:14 pm

تاثير منفي سدسازي بزرگ بر افزايش رخداد زلزله


Image
ناصر کرمیدانشگاه ترونهایم نروژ - اقلیم‌شناس

آیا بحران خشکیدگی (خشکسالی برگشت ناپذیر، نرمال جدید اقلیمی) می‌تواند عاملی هم افزا (سینرژیک) در تشدید آسیب پذیری فلات ایران در برابر زمین‌لرزه به شمار آید؟

گمان‌هایی وجود دارد که خشکیدگی پهناب‌ها و حتی لایه‌های زمین می‌تواند عاملی برای فعال شدن گسل‌ها باشد. اما این گمان‌ها در هیچ جای جهان بطور دقیق و مشخص محاسبه نشده‌اند و نمی‌توان بین زمین‌لرزه‌های بزرگ اخیر ایران و مناطقی از کشور که بیشتر در معرض خشکیدگی بوده‌اند ارتباط منطقی ایجاد کرد. پس فرض ارتباط مستقیم بین خشکیدگی و زلزله، به عنوان دو مؤلفه طبیعی، در ایران عجالتا قابل اثبات نیست.

اما اگر مؤلفه انسان به این دو اضافه شود فرضیات می‌تواند بسیار تغییر کند. برای مثال سدها از جمله عوامل افزایش امکان وقوع زلزله به شمار می‌آیند از آن جهت که با تغییر وزن صفحات زمین باعث تحرک گسل‌های خفته می‌شوند. اما موضوع این نوشته نه نقش مؤلفه‌های مرتبط با آب در تشدید امکان وقوع زلزله، بلکه تاثیر این مؤلفه‌ها در «آسیب پذیری» ایران در برابر زلزله است. بحث بر این الگوواره (پارادایم) بنیاد نهاده شده که خشکیدگی عرصه زیست در ایران را محدودتر کرده است و این محدودیت باعث شده ایرانیان افزونتر از گذشته ناچار به زیست در پیرامون گسل‌های پایکوهی شوند و از سوی دیگر در همین زیستگاه‌های متراکم هم ناچار به استفاده از مساکنی آسیب پذیرتر در برابر زلزله شده‌اند.

Image

برای روشن شدن بحث دو تصویر ضمیمه شده است. تصویر نخست پراکنش جغرافیایی پایتخت‌های ایران در طول تاریخ را نشان می‌دهد. این فرض وجود دارد که قاعدتا استقرار پایتخت در یک منطقه می‌تواند نشان دهنده مزیت جغرافیایی و اقلیمی آن باشد. می‌بینیم که عمده پایتخت‌های ایران در دوران باستان و پیش از ورود اسلام به ایران (خط قرمز) در جنوب ایران واقعند. از زابل تا شوش. در قرون میانه و متعاقب ورود اسلام به ایران (خط سفید) کم کم ستاره اقبال جنوب و شرق غروب می‌کند و به تدریج ایرانیان به عرض‌های بالاتر و سمت غرب رو می‌آورند. در دوران معاصر (خط سبز) دشت‌های پهناور جنوب و شرق کاملا از گستره تمرکز فعالیت‌های سیاسی و اقتصادی ایران دور می‌شوند و هر چه هست در پیرامون البرز رخ می‌دهد. از مشهد تا تبریز، و در میانه آن البته تهران.
شواهد نشان می‌دهند که خشکیدگی در ایران بلایی تازه نیست و به واقع هزاران سال است که این سرزمین سال به سال خشکیده‌تر می‌شود. ایرانیان به همین خاطر ناچار شده‌اند که در طول سده‌ها به تدریج به سمت غرب (به خاطر زاگرس) و به سمت شمال (به خاطر البرز و همچنین به خاطر فرار از تبخیر و تعرق فزاینده جنوب و دسترسی به بارش افزون‌تر) نقل مکان کنند.

در تصویر دوم، می‌بینیم که عمده جمعیت ایران بر روی دو قطاع مشهد-تبریز و تبریز-شیراز مستقر شده که به معنای تراکم جمعیت در پایکوه‌های کوهستانی و مناطقی است که حتی هم اکنون نیز فرآیند زمین زایی در آنها ادامه دارد و گسل‌های فعالشان هرازچندگاهی تکانی به خود می‌دهند. به نحوی که هر جا گسلی خطرناکتر است، ایرانیان بیشتر گرد آن جمع شده‌اند.
به واقع اجبار به جستجوی منابع پایدارترآب، ایرانیان را به سکونت در خطرناک‌ترین پهنه‌های کشور در برابر خطر زلزله وادار کرده است. اما این فقط یکی از ابعاد مسئله آب در ایران است. وقتی که عملا هشتاد درصد ایران به واسطه نبود آب غیر قابل سکونت است، سکونت در بیست درصد مابقی به ناچار بسیار پر اصطکاک و رقابت‌آمیز خواهد بود. از جمله به همین خاطر زمین به مهمترین و گرانترین مؤلفه در اقتصاد مستغلات در ایران تبدیل شده است. آنچنانکه حتی در شهرهای کوچک به تدریج مردم به سکونت در مجموعه‌های ساختمانی متراکم‌تر، با طبقات افزون‌تر ناچار شده‌اند. به واقع آن فرار چند هزار ساله از شرق به غرب و از جنوب به شمال حالا وارد مرحله تازه فرار از سطح افق به سطوح عمودی شده است.

مسکن مهر، فقط محصول دولت احمدی‌نژاد نیست. به واقع محصول این اقتضای ناگریز تاریخی و جغرافیایی است. بدون احمدی‌نژاد هم همچنان حتی در شهرهای کوچک مردم ناچار خواهند بود به زندگی در خانه‌های کوچک آپارتمانی با فضای محدود و متراکم خو کنند. نکته این است که چنین اقتضایی بازتاب مناسب خود را در سیاستگذاری‌های محیطی کشور نیافته است: جمعیت ایران نمی‌تواند روز به روز افزونتر دور البرز و زاگرس متراکم شود. آب، آب و آب. این مهمترین مؤلفه ای است که چشم‌انداز ایران را شکل می‌دهد.
با حفظ منابع آب در دشت‌های شرق و جنوب کشور (و در صورت امکان تأمین منابع آب جدید) و البته ایجاد مزیت‌های اقتصادی و اجتماعی مکمل باید ایرانیان را به بقا در نواحی دورتر از زاگرس و البرز تشویق کرد.

از سوی دیگر باید توجه کرد که مردم از دشت‌ها و دور از گسل‌ها به پایکوه‌ها آمده‌اند، اما همان طور خانه می‌سازند که در دشت‌ها می‌ساختند؛ و حتی بدتر و ناایمن‌تر و قطعا نامنطبق‌تر با اقلیم. جمعیت می‌تواند روی خط گسل مستقر شود. اما به شرط رعایت معیارهای سختگیرانه مرتبط و انتخاب الگوی مناسب ساخت و ساز. اینکه آن معیارها رعایت نمی‌شوند و این الگو شکل نمی‌گیرد خود بخشی مربوط می‌شود به همان اصطکاک فزاینده و ناپایداری و تنش سیاسی و اجتماعی ایران.

از دل تنش و ناپایداری دولتی مقتدر سر بر می‌آورد که مالک منابع اصلی درآمد و ثروت در ایران، یعنی نفت و آب و زمین است. این انحصار مطلق بر منابع ثروت شرایطی را پدید می‌آورد که تغییر و اصلاح آن بسیار دشوار است. در شرایط ناپایداری سیاسی، سرمایه اجتماعی به دشواری می‌تواند قوام یافته و شکل بگیرد. الگوی سکونت ترکیب پیچیده‌ای از دانش و فرهنگ و سبک زندگی است. در نبود سرمایه اجتماعی کافی چنین الگویی بعید است گسترش یابد.

ثبات، حضور توپ و تانک در خیابان نیست. وضعیتی است که منجر به رسوب دانش و فرهنگ در لایه‌های پایین‌تر جامعه، به عبارت دیگر قوام و تثبیت سرمایه اجتماعی، می‌شود. وگرنه این خواهد شد که تنش و ناپایداری و زوال و قهقرا زیر سایه همان تانک‌ها همه چیز را در بربگیرد. فهرست فجایع همین یکی دو سال را مرور کنیم. از آتش سوزی‌ها و زلزله تا همه آمارهای دهشتناک مربوط به قهقرای سرزمین. تعریف ثبات و پایداری در جغرافیا بسیار پیچیده‌تر از سیاست است.

خلاصه آنکه دوگانه آب و زلزله نشان می‌دهد که در چشم‌انداز جغرافیایی چقدر همه مؤلفه‌ها بر یکدیگر اثرگذارند و یکی را دیدن و آن مابقی را ندیدن چقدر گمراه کننده است.
مسئله اصلی این است که در مقطعی مهم از تشدید فرآیند خشکیدگی ایران عملا هیچ برنامه جامع ملی برای انطباق با این وضعیت تازه و مهار اثرات آن وجود ندارد. به واقع اگر مؤلفه انسان وجود نداشت، دوگانه آب-زلزله به عنوان دو هم افزای مصایب محیطی هرگز شکل نمی‌گرفت. این یک مثلث است که در قاعده آن مؤلفه انسان حضور دارد. زلزله یک پدیده طبیعی است. اما مصایب آن در ایران یک پدیده کاملا انسانی است.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

نمای خشک، راهی برای کاهش خسارت زلزله

پستتوسط najm134 » پنج شنبه ژانويه 18, 2018 11:41 am

نمای خشک، راهی برای کاهش خسارت زلزله


گفت و گو با منصور بهادری عضو شورای مرکزی سازمان نظام مهندسی ساختمان
نمای خشک، راهی برای کاهش خسارت زلزله/ دستمزد کم مسئولیت مهندس ناظر را منتفی نمی کند/ هفته آینده، انتشار گزارش نظام مهندسی درباره زلزله کرمانشاه
Image
خیلی از کارهایی که انجام می دهیم از ندانم کاری است و نه به خاطر غش و دزدی در کار.
عصر ایران؛ یوسف ناصری- با زمین لرزه 7 ریشتری استان کرمانشاه که در شهرستان ثلاث باباجانی رخ داد، برخی از بلوک های مسکن مهر در شهرستان سر پل ذهاب و شهرستان اسلام آباد غرب، به طور کامل فروریخت یا دچار آسیب های قابل توجه شدند.
بررسی آسیب های ایجاد شده در واحدهای مسکن مهر استان کرمانشاه، می تواند زمینه ای باشد برای این که در طرح های احتمالی بعدی، نواقص و کم کاری های موجود تکرار نشود.
به هر شکل در یک پروژه بزرگ که دولت با تمام قوا از آن پشتیبانی کرد و با چاپ پول بدون پشتوانه، تورم را برای کل مردم به ارمغان آورد و در عین حال بیش از چند سال از بهره برداری این واحدها نمی گذرد، آسیب دیدن مسکن مهر در اثر زلزله، می تواند درس عبرتی برای همگان باشد که حداقل از امکانات موجود بهتر استفاده کنیم و آسیب ها را ریشه یابی کنیم.


عصر ایران در گفت و گو با مهندس منصور بهادری(عضو شورای مرکزی سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور) چند و چون تخریب های اتفاق افتاده در بلوک های مسکن مهر در زلزله های آذربایجان شرقی، خراسان شمالی، ایلام و خصوصا استان کرمانشاه را بررسی کرده است.
بهادری پیش از برگزیده شدن به عنوان عضو شورای مرکزی سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور تا بهمن ماه سال 1395 رئیس سازمان مهندسی ساختمان استان ایلام بود و هم اکنون به عنوان منتخب معماران در شورای مرکزی سازمان نظام مهندسی ایران حضور دارد و از سمت استانی در سازمان نظام مهندسی ایلام استعفا داد. گفت و گوی عصر ایران با او در ادامه می آید.
***
*زلزله ای که در شهرستان ثلاث باباجانی استان کرمانشاه اتفاق افتاد تخریب هایی را ایجاد کرد. به طور ویژه تخریب مسکن مهر شهرستان سر پل ذهاب خیلی مطرح شد. اخیرا و بعد از وقوع این زلزله گفته اید تا زمانی که مصالح غیر استاندارد وجود دارد نتیجه مطلوبی در ساخت و ساز حاصل نخواهد شد.
از طرفی هم آقای نیکزاد که وزیر مسکن دولت آقای احمدی نژاد بودند بعد از انتشار عکس های متعدد و بحث های مطرح شده راجع به تخریب مسکن مهر سر پل ذهاب، یک بیانیه منتشر کرده و اعلام کردند که معاندان و مغرضان خرابی های ایجاد شده توسط تروریست های سوریه و بلایای طبیعی مصر را به جای مسکن مهر نشان می دهند.
شما که عضو شورای مرکزی سازمان نظام مهندسی ساختمان ایران هستید واقعیتی که در مورد مسکن مهر سر پل ذهاب، درک کرده و متوجه شده اید دقیقا چه هست؟

-ما اگر می خواهیم ساختمان ایمنی در اختیار بهره بردار قرار بدهیم باید مولفه های زیادی استاندارد باشند که آن ساختمان هم یک ساختمان استاندارد باشد. بحث آقای مهندس نیکزاد و مباحث دیگر باید در کنار هم قرار بگیرند و این را در معرض وجدان مردم و به قضاوت مردم بگذاریم و مردم، قضاوت کنند و نظر بدهند.
وقتی که ما می خواهیم یک ساختمان را بنا کنیم اولا باید ببینیم جنس زمینی که می خواهیم این ساختمان در آن احداث شود آیا شرایط مناسب دارد یا زمین کشاورزی بوده یا به بستر محکمی نرسیده ایم و این بنا را در آنجا احداث کرده ایم. استقرار، یک بخش این قضیه است.
پروژه های مسکن از سه طریق «دوجانبه»، «سه جانبه» و «خودمالکی» اجرا شده اند. در دوجانبه ها، وزارت راه و شهر سازی، متولی آن است. سه جانبه ها از طریق تعاونی ها بوده که وزارت کار و وزارت راه و شهر سازی بر آنها نظارت داشته اند.

Image
در پروژه مسکن مهر، تصدی گری دولت را داشته ایم. وزارت راه و شهر سازی فرآیندی را در نظر گرفته و انتخاب و تایید تعاونی ها، ناظر و انتخاب پیمانکار، بر اساس این فرآیند بوده است. وزارت راه و شهر سازی، تصدی گری داشته و این طور نبوده که حالت هدایتگر و نظارت گر داشته باشد.
ما باید نقشه های مسکن مهر را بررسی کنیم و ببینیم آیا طراحی های آن به درستی انجام شده یا نه. اگر درست انجام شده است، به مرحله بعد می رویم که نظارت است. می گوییم نقشه و طراحی درست داشته ایم ولی آیا نظارت به درستی انجام شده یا نه و آیا فردی که بر این پروژه نظارت داشته است دارای صلاحیت بوده یا نه.
در بخش اجرا هم، ما باید ببینیم افرادی که فعالیت داشته اند آیا صاحب صلاحیت بوده اند یا نه؟ قانون می گوید تمام دست اندرکاران صنعت ساختمان باید صاحب صلاحیت باشند. آیا کسانی که طرح را اجرا کرده اند، صلاحیت اجرای این پروژه را داشته اند یا نه.
یک بحث این است که آیا مصالحی که در آنجا استفاده شده است استاندارد هست یا نه؟ این که برخی می گویند سازه های مسکن مهر، سالم مانده و فقط «نما» و «میان قاب» ها فروریخته است، توجیه مناسبی نیست.
چرا که همین میان قاب ها[دیوارهای بیرونی و داخلی] وقتی فرو می ریزند، جان بهره برداران و ساکنان آن به خطر می افتد و کشته می شوند. وقتی دیوار روی عابر پیاده بیفتد یا روی فردی که داخل ساختمان سکونت دارد بیفتد، کشته می شوند یا حداقل آسیب می بینند.
دولت در پروژه های مسکن مهر، دخالت گسترده ای داشت. حتی آزاد کردن وام مسکن مهر به صورت پله ای انجام می شد و اگر پروژه، فلان درصد پیشرفت داشت بخشی دیگر از وام پروژه، تخصیص پیدا می کرد.
آزاد کردن وام با تایید وزارت راه و شهرسازی بود و در استان ها با تایید اداره کل راه و شهر سازی بود.
طبق ماده 35 قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان، نظارت عالیه بر تمامی ساخت و سازها به عهده وزارت راه و شهر سازی است. وقتی می بینند این فرآیند، یک فرآیند مشکل دار است و می بینند جزئیات ساخت به درستی اجرا نشده است، چرا عملیات ساخت را متوقف نکرده اند و چرا آزاد سازی وام اتفاق افتاده است.
*در بلوک های 6 طبقه ای مسکن مهر در سر پل ذهاب، عمدتا نمای ساختمان و دیوارهای بیرونی و داخل واحدها فروریخته است. یک مجتمع مسکن مهر دیگر هم در سر پل ذهاب بلوک های 4 طبقه ای داشته و آقای نیک کردار معاون استانداری کرمانشاه در مصاحبه ای که فیلم آن هم منتشر شده گفته 2 بلوک 4 طبقه ای کاملا فروریخته است.
زمین مسکن مهر به صورت 99 ساله اجاره داده می شد. وزارت راه و شهرسازی دستورالعملی را ابلاغ کرد که متقاضیان با پرداخت پول نقد، زمین را خریداری کرده و خودمالکی اتفاق بیفتد.
در مورد آن پروژه مسکن مهر4 طبقه ای سر پل ذهاب برخی تاکید بر خودمالکی بودن آن دارند. آیا با خودمالکی بودن قضیه فرق می کند؟

-ما دو شکل در خصوص زمین داشتیم. یکی این که دولت، زمین در اختیار تعاونی ها و انبوه سازان قرار می داد. یکی هم این که مالکین زمین داشتند و وام مسکن مهر به آنها می دادند.
در موضوع نظارت، فرقی نمی کند که قرارداد مسکن مهر به چه صورت بوده است. چون وزارت راه و شهر سازی بر همه این پروژه ها نظارت عالیه دارد. آزاد کردن وام پروژه ها با مجوز وزارت راه و شهر سازی بوده است.
وقتی در ساخت و ساز ایراد وجود داشته است وزارت راه و شهر سازی و اداره کل راه و شهر سازی کرمانشاه و آن ناظر نباید اجازه آزاد شدن وام را می دادند.
من از منظر دیگری می خواهم به این قضیه نگاه کنم. این صنعت ساخت و ساز که در مسکن مهر یا در خیلی از پروژه های بخش خصوصی داریم، یک صنعت و چرخه ساخت و ساز معیوب و منسوخ است.
این نوع رفتار با میان قاب ها و این نوع رفتار با ساختمان، اشکال دارد. در کدام کشور دنیا الان برای ساختمان 6 طبقه یا 8 طبقه از سفال یا آجر برای میان قاب استفاده می کنند؟ اصلا کشور ما، یک کشور بی آب است. برای تولید هر قالب آجر 12 لیتر آب مصرف می شود.
آیا ما باید این آب را در صنعت ساخت و ساز مصرف کنیم یا این که باید به سمت و سوی ساخت و ساز خشک برویم که با چند پیچ و مهره انجام می شود و اگر زلزله هم اتفاق بیفتد به مردم آسیب نمی رساند.

Image
*علاوه بر این که در دیوار چینی از بلوک سفال استفاده شده است در ارتباط با همین ساختمان های مسکن مهر سر پل ذهاب، تصویرهایی منتشر شده که سنگ نمای ستون ها فروریخته و مشخص شده که تکه های سفال را به جای سیمان به کار برده اند و از نخاله های ساختمانی استفاده شده.
-ما نباید تکه های سفال پشت سنگ بیندازیم که آب ملات را جذب کند. وقتی سنگ کاری می کنند برای این که خشک شود استاد کاران متقلب تکه های سفال را می اندازند یا سیمان خشک می ریزند که زود خشک شود.
*اگر تکه های سفال پشت سنگ نما ریخته نمی شد و از بتُن استفاده می شد حداقل سنگ نما و ستون ساختمان در زمان زمین لرزه فرو ریخت.
-درست است. ریختن دوغاب پشت سنگ در کشورهای دیگر منسوخ شده و به طرف نماهای خشک رفته اند. به این شکل که پشت سنگ، شاسی کشی می شود و سنگ ها پیچ و مهره می شوند. وقتی زلزله هم می آید اجسام الحاقی به نمای ساختمان، جدا نمی شوند.
یک سنگ در ارتفاع 6 طبقه روی یک انسان بیفتد حکم شمشیر و حکم یک جسم بُرنده دارد و بدن او را قیچی می کند. خیلی از الحاقاتی که در ساختمان داریم، خود آنها کُشنده تر از زلزله هستند.
*درباره بلوک مسکن مهر 4 طبقه ای که در این زلزله به طور کامل و همراه با سازه تخریب شده و فروریخته است، اطلاعات جدیدی کسب کرده اید که برای ما مطرح کنید؟
- پروژه ای با این حجم و مقیاس، نمی تواند ایراد طراحی داشته باشد. بخش عمده برمی گردد به اجرا و نظارت. بعد از بررسی این موارد، مشخص می کنیم در هر پروژه، فلان درصد پیمانکار مقصر بوده، فلان درصد ناظر مقصر است و فلان درصد طراح مقصر است.
از طرف دیگر وزارت راه و شهر سازی، بر این پروژه ها نظارت عالیه داشته است. اگر این پروژه ها اشکال داشته است وزارت راه و شهر سازی باید این پروژه ها را متوقف می کرد. وقتی که وزارت راه و شهر سازی این کار را انجام نداده است جای علامت سوال است.
*بعضی افراد که در دفاع از مسکن مهر صحبت و اظهار نظر کرده اند گفته اند بلوک های 6 طبقه چون مرتفع بوده در نتیجه دچار لرزش شده و سنگ نما و دیوارها فروریخته است.
این موضوع توسط بعضی افراد مطرح شده ولی برخی بلوک های 4 طبقه مسکن مهر به طور کامل فروریخته اند. در عین حال ساختمان های شخصی ساز کنار بلوک های مسکن مهر وجود دارند و آسیب ندیده اند. در این زمینه شما چه نظری دارید؟

-یک ساختمان چه طبقات زیادی داشته باشد یا برج باشد و چه یک طبقه باشد، باید تاب آوری داشته باشد در مقابل زلزله. این که می گویند این بلوک ها 6 طبقه بوده است، این اظهار نظری غیر کارشناسی است.
این نوع توجیه کردن، توجیه غلطی است که در تعارض منافع گیر افتاده اند. تعارض منافع یعنی این که یک فرد بین انتفاع شخصی و انتفاع اجتماعی، نهایتا انتفاع شخصی را انتخاب می کند.
این دوستان دچار این تعارض شده اند و منافع شخصی خودشان را به منافع عمومی، ترجیح داده اند و به این صورت اظهار نظر می کنند. این برمی گردد به تعهد حرفه ای که این تعهد در برخی افراد پیمانکار، طراح، ناظر و کارفرما رقیق و کمرنگ بوده است.
*در بلوک های آسیب دیده مسکن مهر شهر سر پل ذهاب، برخی از ستون های سازه به طور واضح کج شده و خمیده است. وقتی به بتُن آن دست می زنند خُرد می شود و ریزش می کند. این مشکل به سیمان و نحوه ساخت بتن برمی گردد؟
-ما می خواهیم محصول استاندارد تحویل بهره بردار بدهیم. عوامل زیادی در این زمینه موثر هستند که یکی از آنها مصالح استاندارد است.
دوم، نیروی کار ماهر است. افرادی که در ساخت مسکن مهر فعالیت داشته اند باید کارت مهارت فنی داشته باشند. چون فردی که آرماتور بندی می کند باید کارت مهارت حرفه ای داشته باشد.
*در این ستون هایی که دچار خمیدگی شده به جای سیمان از مصالحی مثل آهک استفاده شده که مقاومت آن کمتر شده؟
-از لحاظ ریالی، ارزش این تقلب را ندارد. خیلی از کارهایی که انجام می دهیم از ندانم کاری است و نه به خاطر غش و دزدی در کار.
آرماتور باید خم شود و زاویه 135 درجه داشته باشد. اگر زاویه آن بیش از این مقدار باز باشد مشکل ایجاد می کند. به همین دلیل وقتی زلزله می آید به درستی رفتار نمی کند. نیروی کار برای انجام این کار آموزش لازم را ندیده است.
خیلی از مهندسانی هم که از دانشگاه، فارغ التحصیل می شوند آموزش ندیده هستند. درست است که اسم مهندس روی آنها هست ولی واقعا مهندس حرفه ای نیستند که آماده ورود به بازار حرفه باشند. وقتی چنین فردی را آموزش نداده ایم با سرمایه مردم بازی می کند.
یکی از وظایف ما، بادوام کردن سرمایه های مردم است. از مهندسی که فقط حساب و کتاب می داند و جزئیات اجرا را نمی داند آیا می شود انتظار این را داشت که سرمایه های مردم، بادوام شود.

Image
*آقای محمدرضا حبیبی که عضو هیات مدیره نظام مهندسی کرمانشاه است گفته نرخ نظارت از متری 24 هزار تومان به متری 3 هزار تومان در مسکن مهر کاهش داده شد. همچنین گفته ملاتی که ساخته شده با درصد سیمان کم تهیه شده و بی کیفیت است.
در پروژه های مسکن مهر به هر حال مهندس ناظر وجود داشته است. این که دولت نرخ نظارت را از متری 24 هزار تومان به 3 هزار تومان کاهش داده آیا تبعات این کاهش نرخ باید به همین صورت که اتفاق افتاده رخ می داد و آیا مهندس ناظر باید مورد مواخذه قرار بگیرد یا قرار نگیرد که این ساخت بی کیفیت را تایید کرده است؟

-اگر این مبلغ کم هست این کار را نپذیریم. اما اگر مسئولیتی را قبول می کنیم و اسم ناظر یا اسم طراح، روی ما هست، باید با تعهدات و وظایف خودمان عمل کنیم. اخلاق حرفه ای ایجاب می کند به تعهدات خودمان عمل کنیم.
مبلغ کم دستمزد، مسئولیت ناظر را منتفی نمی کند. چون تعهد، اختیار کرده است. در مقابل یک مبلغ مشخصی، ایجاد تعهد شده است و به کم یا زیاد آن، کار نداریم. بنابراین ناظر موظف بوده است که کارش را درست انجام بدهد.
انبوه سازی که کار ساخت مسکن مهر را انجام داده و اهل این فن است می دانسته ساخت و ساز مسکن مهر با قیمت 300 هزار برای هر متر مربع ، سودآور نیست چرا با این قیمت این کار را انجام داده ولی از کیفیت دزدیده است.
* آن مهندس ناظر نظارت بر چنین پروژه ای را قبول نکند ممکن است بیکار بماند. اگر بیکار بماند چطور و این موضوع را چه کار کنیم؟
-من از منظر دیگر جواب می دهم. وقتی یک فرد، جراح نیست ولی من به او یک میلیارد تومان بدهم و بگویم آپاندیس من را عمل کن، آیا او باید این کار را انجام بدهد؟ او باید بگوید من تخصص این کار را ندارم و نمی توانم.
ما باید کار را به اهل آن و فرد باتجربه بسپاریم. بنابراین فردی که این مسئولیت را قبول کرده است باید پاسخگو باشد. این که مبلغ، پایین باشد یا مبلغ، بالا باشد اصلا رافع مسئولیت ما نیست.
*وقتی نرخ نظارت بر مسکن مهر توسط دولت آقای احمدی نژاد از متری 24 هزار تومان به متری 3 هزار تومان کاهش داده شده تا قیمت تمام شده مسکن مهر پایین بیاید، ما اگر منصفانه بررسی کنیم آیا می شود انتظار داشت که یک مهندس ناظر، با علاقه و جدیّت بر ساخت و ساز نظارت کند؟
-ما یک مسئولیت شخصی داریم و یک مسئولیت اجتماعی. در زمانی که به سرزمین و میهن ما حمله شود به مرز کشور می رویم و می جنگیم به خاطر مسئولیت اجتماعی است. نمی خواهیم که ناموس ما به خطر بیفتد.
در قضیه مسکن مهر نیز باید مسئولیت اجتماعی را در نظر بگیریم. چون قبول کرده است، در نتیجه مسئولیت اجتماعی دارد و باید پاسخگوی مسئولیت اجتماعی و ثروت ملی و جامعه بود.
وقتی یک فرد این تعهد اجتماعی و مسئولیت اجتماعی را پذیرفته است هر چند دستمزد کمتری دریافت کند ولی نمی تواند با جان ملت بازی کند.
*قبل از زلزله 7 ریشتری کرمانشاه، وقوع زلزله های مختلف در منطقه مورموری ایلام، ورزقان آذربایجان شرقی و بجنورد به واحدهای مسکن مهر این مناطق آسیب زده بود. شما در ایلام هستید. زلزله مورموری از توابع شهرستان آبدانان 6 ریشتری بود.
مورموری 55 کیلومتر با شهر آبدانان فاصه دارد. این که در آن زلزله، مسکن مهر آبدانان آسیب دید و معاون ستاد مدیریت بحران کشور اعلام کرد آسیب دیدن به خاطر مساله نظارت و اجرای نامناسب بوده است.
از تخریب هایی که در مسکن مهر آبدانان و ورزقان یا بجنورد اتفاق افتاد و آخرین موردش هم مسکن مهر سر پل ذهاب است چه نتیجه گیری ای می توان داشت؟

-ما نمی توانیم یک نسخه برای تمام پروژه های مسکن مهر بپیچیم. در برخی پروژه های مسکن مهر، من کارفرماها، پیمانکاران و ناظرینی دیده ام که بهترین کیفیت های ساخت و ساز را دارند.
در زلزله مورموری آبدانان، خسارت های مسکن مهر آنجا به این شکلی که در کرمانشاه اتفاق افتاده است، نبود.
*به هر حالت کسانی که در واحدهای مسکن مهر سکونت دارند در حال پرداخت قسط های وام هستند و تا سال های بعد باید این قسط ها را پرداخت کنند. الان ما وضعیت مسکن مهر در ایلام، کرمانشاه، خراسان شمالی و آذربایجان شرقی را بعد از زلزله می بینیم که این واحدها آسیب دیده اند. در برخورد با مسکن مهر چگونه باید رفتار کرد؟
-به اعتقاد من، همه پروژه های مسکن مهر مشکل ندارند. قیمت پایین هم نمی تواند رافع مسئولیت پیمانکار، طراح و ناظر باشد. اگر چه کاهش داده اند ولی در همان زمان جامعه مهندسی، برای آن 3 هزار تومان به شدت با هم رقابت می کردند.
در تمام دنیا حدود 10 تا 15 درصد از هزینه مربوط به خدمات مهندسی است.در مسکن مهر 3 هزار تومان برای هر متر، نسبت به 300 هزار تومان کل هزینه ساخت یک متر مربع، کمتر از یک درصد می شود.
این موضوع هم جای بحث دارد ولی من اعتقاد ندارم به خاطر کم بودن مبلغ ساخت مسکن مهر یا مبلغ نظارت، از کیفیت بدزدیم. ما باید این فرآیند طراحی و ساخت مسکن مهر را بررسی کنیم. باید ریشه یابی کنیم و بدون بررسی نمی شود فردی را مقصر بدانیم.
*شما در نظام مهندسی کشور آیا تصمیم گرفته اید برای وضعی که در مسکن مهر سر پل ذهاب و اسلام آباد غرب بعد از زلزله کرمانشاه به وجود آمده است بررسی و تحقیقات خاصی انجام بدهید و خودتان هم به عنوان یک نهاد صنفی این مشکل را بررسی کنید؟
-ما دو نوع تحقیق داریم. یکی این که تیم هایی از استان های مختلف به مناطق زلزله زده اعزام کرده ایم. مبنی بر این که آسیب شناسی کنیم در زمینه های طراحی، نظارت و اجرا چه مشکلاتی وجود داشته است. این بررسی باید انجام شود و به مهندسان خودمان آموزش بدهیم و راهکار ارائه کنیم.
یک بحث دیگر، حق و حقوق بهره برداران واحدهای مسکن مهر است. این حق و حقوق آنها محفوظ است. چنانچه مال و جان فردی به خاطر اهمال کاری ما به خطر افتاده است، ما باید پاسخگو باشیم.
عملکرد نادرست ما باعث به مخاطره افتادن جان و مال و زندگی حتی یک نفر شده و برای تبعات روحی و روانی و اجتماعی که برای هر فرد یا خانواده پیش می آید باید در دادگاه صالح پاسخگو باشیم.
*کانون زلزله 7 ریشتری استان کرمانشاه در شهرستان ثلاث باباجانی بوده و حداقل 30 کیلومتر با مسکن مهر شهرستان سر پل ذهاب فاصله دارد.
با توجه به این که برخی از بلوک های مسکن مهر کاملا ویران شده و برخی از بلوک ها عمدتا نمای ساختمان و دیوارها تخریب شده و از طرفی برخی واحدهای شخصی ساز در کنار بلوک های مسکن مهر کاملا سالم مانده اند، فعلا می توان نتیجه گیری کرد که کم کاری اتفاق افتاده و مشکل در کیفیت ساخت است؟

- بله. مشکل در کیفیت ساخت است. البته ما نقشه های هر کدام را باید بررسی و اظهار نظر کنیم. ما گزارش کاملی ارائه می کنیم که ایرادها به کجا برمی گردد.
*چه زمانی این نتایج مشخص می شود که واحدهای آسیب دیده مسکن مهر در طراحی مشکل داشته یا در نظارت و اجرا؟
-من فکر می کنم نتیجه بررسی خود را در هفته آینده در اختیار افکار عمومی قرار می دهیم. گزارش جامعی در اختیار افکار عمومی قرار خواهیم داد که علت این تخریب ها چه بوده و قصور از جانب چه کسانی بوده است.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

زلزله کرمانشاه؛ رسوایی مهندسی ساختمان در ایران

پستتوسط najm134 » سه شنبه فبريه 06, 2018 11:30 pm

زلزله کرمانشاه؛ رسوایی مهندسی ساختمان در ایران


عصر ایران؛ جعفر محمدی* – در تصاویر و فیلم های منتشر شده از زلزله کرمانشاه، خانه های تخریب شده ای دیده می شود که مربوط به مسکن مهر هستند و قاعدتاً مربوط به همین چند سال اخیر هستند.
هر چند می توانیم موضوع را صرفاً از منظر یکی از صدها مشکل بر جای مانده از دوران دولت احمدی نژاد بررسی کنیم – که در جای خود این گونه هم هست – ولی می خواهیم با نگاهی عمیق تر به موضوع بنگریم و سخن از رسوایی مهندسی ساختمان در ایران به میان آوریم.
درست است که بناهای مسکن مهر در زمان دولت احمدی نژاد ساخته شده اند ولی مگر نه این است که همه آنها را مهندسان این کشور ساخته و نیز بر ساخت شان نظارت کرده اند؟! همان مهندسانی که بعد از احمدی نژاد هم هستند و همچنان به کار ساخت و ساز مشغول؟!

Image
چگونه می توان پذیرفت بناهای قدیمی تر که تابع این همه مقررات ساختمانی نبوده اند، در زلزله سالم مانده اند ولی مسکن های مهر و غیر مهر که جدیدالاحداث بوده اند، آسیب های جدی دیده و حتی تلفات جانی هم بر ساکنان شان تحمیل کرده اند.
موضوع مسکن مهر نیست؛ ضعف ساختار مهندسی کشور است. در زلزله های قبلی هم مواردی از آسیب و تخریب بناهای نوساز گزارش شده است ولی گویا قرار نیست چاره ای برای این موضوع اندیشیده شود.
سال ها پیش در ترکیه زلزله ای آمد و بسیاری از ساختمان های نو فرویختند و مهندسانی که بر آن ساختمان ها نظارت کرده و مهر تایید بر بنایشان زده بودند تحت تعقیب قرار گرفتند؛ از آن به بعد مهندسان ترکیه فهمیدند که پایان کار یک ساختمان، آغاز مسؤولیت آنها برای یک عمر است.
اینک ایران درگیر چنین مشکلی است. چه کسی می تواند با اطمینان بگوید اگر زلزله ای به قدرت زلزله کرمانشاه ، شهری پرتراکم مثل تهران را بلزراند، هیچ کدام از خانه هایی که مهندسان ایران ساخت شان را تایید کرده اند، فرو نخواهد ریخت؟!
عجیب است که در این کشور، یک اجاق گاز یا یک لامپ کم مصرف چند هزار تومانی، گارانتی دارد و سازنده اش تا زمان مشخصی، در برابر آنچه ساخته و فروخته، مسؤول است ولی نه سازندگان و نه مهندسان ناظری که ساختمان های گرانقیمت می سازند و به مردم می فروشند یا بر ساخت شان نظارت می کنند، هیچ مسؤولیتی ندارند، حتی اگر آنچه ساخته اند بر سر مردم فرو بریزد و جانشان را بگیرد یا تا آخر عمر ویلچر نشین شان کند!
پیگری سریع، جدی و بدون اغماض پرونده خانه هایی که در چند سال اخیر با تایید مهندسی ساخته شده و فروریخته اند و نیز، تدوین و تصویب قانون مسؤولیت سازندگان ساختمان، دو مطالبه جدی و حیاتی مردمی است که روی کمربندی جهانی زلزله زندگی می کنند و حق دارند زنده بمانند.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

روستاهای هجیج و چشمه بل در اثر ساخت سد داریان بدتر از زلزله

پستتوسط pejuhesh232 » جمعه فبريه 09, 2018 11:56 am

آلودگی سازه – سد سازی رایج:
روستاهای هجیج و چشمه بل در اثر ساخت سد داریان بدتر از زلزله اخیر آسیب دیدند


Image
سلامت نیوز-*دکترحسین آخانی: زلزله در ایران نه تازه است و نه اتفاق آن به دوره و دولت خاصی تعلق داشته است. این کشور در خط زلزله است و برای حفظ جان مردم، دولت‌ها باید – تأکید می‌کنم باید – برنامه داشته باشند و برای آن از بودجه‌های عمومی هزینه کنند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری آنلاین، افراد را آموزش دهند، مقررات جدی برای رعایت استانداردهای خانه‌سازی‌ داشته باشند و نیروی تخصصی توانمند، دانشمند و مهندسانی مجرب تربیت کنند تا اگر زلزله رخ داد خسارات و تلفات آن کم باشد. کسی مانند آقای روحانی که سال‌ها در مجلس نماینده بوده‌اند، سال‌ها دبیر شورای‌عالی امنیت ملی بوده و ۴٫۵سال گذشته رئیس‌جمهور هستند حتما این را خوب می‌دانند. می‌دانیم کشوری چون ژاپن، که به‌مراتب از ما زلزله‌خیز‌تر است، در این زمینه پیشرفت‌های شگرفی کرده است که نشان می‌دهد مقاوم‌سازی‌ در مقابل زلزله شدنی است.

زلزله اخیر قصر شیرین هم مانند هر زلزله‌ای بسیار دردآور بود. غم‌انگیزتر تصاویر خانه‌های نوساخته شده مسکن مهر و تنها بیمارستان شهر بود که قاعدتا باید در ساخت آنها در مقابل زلزله دقت می‌شد. محاکمه و بازخواست کسانی که در ساخت و تأیید چنین ساختمان‎هایی دست داشته‌اند کوچک‌ترین انتظار مردم از دستگاه قضایی است. این هم مشمول آن ساختمان‌هایی ‌می‌شود که در این زلزله خراب شدند و هم آن‌هایی که برای خراب شدن در صف نوبت زلزله‌های بعدی هستند.

در زلزله اخیر شاید متهم بخشی از خسارت‌های مربوط به مسکن مهر تا حدودی مشخص باشد. دولت پیشین را می‌توان به هزار و یک دلیل متهم بسیاری از مشکلات امروز ایران دانست. به‌خصوص آنکه فعلا دو جناح حاکم در کشور با او موافق نیستند. ولی آیا این کار، داغ را از دل مصیبت‌دیدگان این زلزله دور می‌کند؟
راه دوری نرویم. فاصله هوایی محل زلزله تا سد داریان فقط ۱۰۰کیلومتر و سد سیمره ۲۰۰کیلومتر است. ده‌ها سد دیگر در همین محدوده یا ساخته شده و یا در حال ساخت هستند. فرد مطلعی به من می‌گفت که برای ساخت سد داریان ۲۷هزار میلیارد تومان هزینه شده است. همین ۹ آبان روزنامه اطلاعات تیتر اول خود را به ساخت ده‌ها پروژه عظیم سد‌سازی‌ اختصاص داده بود: «‌در ابرپروژه طرح ملی آب در قالب ۶۱ طرح و ۱۲۰پروژه در ۱۲ استان با اعتباری معادل ۶٫۲ میلیارد دلار و ۱۸هزار و ۶۰۰میلیارد تومان در حال اجراست. در اجرای این طرح ۸میلیارد دلار با هدف توسعه و عمران غرب کشور در حوزه آب از صندوق توسعه ملی برداشت شد و در اجرای این طرح ۲۰۰شرکت پیمانکار و ۴۱شرکت مشاور مشغول به‌کار شدند و ۲۵۹میلیون مترمکعب خاکبرداری و سنگ‌برداری انجام شده و ۱۳۰کیلومتر تونل به روش مکانیزه حفر شده است».

آقای روحانی روستای هجیج و چشمه بل در اثر ساخت سد داریان به‌مراتب بدتر از زلزله اخیر آسیب دیدند. انسان وقتی دریاچه پشت سد داریان – که هنوز آبگیری آن کامل نشده است را می‌بیند – مو به تنش سیخ می‌شود که چگونه می‌توان رودخانه را کشت و مردمانی که قرن‌ها در مسیر این رودخانه – از مصب تا انتهای آن در دشت‌های جنوب عراق و خوزستان – که امروز به کانون ریزگرد تبدیل شده‌اند، را نادیده گرفت. چرا برای ساخت خانه می‌فرمایید مردم بروند وام بگیرند و خودشان خانه‌های محکم بسازند ولی برای اختصاص هزاران میلیارد تومان برای ساخت این سدها، دستگاه مسئول ساخت این سدها نه به ضجه‌های مردم محلی گوش می‌کند و نه به صدها متخصص و دردمندی که می‌گویند دستگاه سد‌سازی‌ را متوقف کنید؛ دستگاهی که خاورمیانه را تهدید می‌کند. مگر جمعیت مرزنشین‌های ما در غرب کشور چند نفر است که می‌خواهید برایشان این همه سد بسازید؟

مگر توسعه فقط سد‌سازی‌ است؟ مگر در ارومیه ده‌ها سد نساختید؟ آیا با این روند برای مردم ارومیه جز آینده‌ای بیمناک، دستاورد دیگری هم می‌توان تصور کرد؟ آیا شما تصاویر نابودی صدها تن سیب را در ارومیه ندیده‌اید؟ چرا به جای سد‌سازی‌ به مردم در ساخت خانه‌های مقاوم کمک نمی‌کنید؟ چرا به جای سد‌سازی‌، صنعت نساجی و پوشاک را در منطقه توسعه نمی‌دهید تا بازار لباس و پارچه کشور در اشغال ترکیه در نیاید؟ چرا مردم منطقه باید اینقدر در فقر و فلاکت باشند که به کولبری بپردازند و هر از چند گاهی هم قربانی شوند؟ مگر پول صندوق توسعه ملی فقط برای سدسازان است؟ چرا آموزش، پژوهش، حمل‌ونقل عمومی و صدها راه دیگر برای توسعه پایدار در کشور به منابع این صندق دسترسی ندارند؟
شاید این نوشته من را آقای روحانی نخواند. ولی می‌دانم چند نفری از معاونان و مشاوران ایشان و وزرا حتما می‌خوانند. این نوشته را بدهید به آقای اردکانیان و از ایشان بخواهید این پروژ‌های سد‌سازی‌ در غرب کشور را متوقف کنند و دولت هم پول آنها را نه برای ساخت صنعت در اصفهان، اراک، یزد، سمنان و کرمان که برای همین مردم دوست داشتنی مناطق مرزی در غرب و شرق کشور خرج کنند تا بی‌توجهی به آنها باعث نشود ساکنان آن مناطق، چون ساکنان روستای هجیج، به تروریست‌های داعش و طالبان بپیوندند و یا با کولبری جانشان را به خطر نیندازند. مسکن مهر و متهم آن را هم به دادگاه تاریخ بسپارید ولی شما کاری کنید که در آینده مورد مهر تاریخ قرار گیرید.
سلامت نیوز: آقای روحانی روستاهای هجیج و چشمه بل در اثر ساخت سد داریان بدتر از زلزله اخیر آسیب دیدند
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

آلودگی سازه (سد سازي رايج)

پستتوسط najm134 » جمعه فبريه 23, 2018 2:26 pm

با کمبود آب، مهاجرت از تهران شروع می شود/ سدسازی را متوقف کنیم

فعال محیط زیست: با کمبود آب، مهاجرت از تهران شروع می شود/ سدسازی را متوقف کنیم

گفت و گو با خدیجه کاترین رضوی؛ فعال محیط زیست
با کمبود آب، مهاجرت از تهران شروع می شود/ سدسازی را متوقف کنیم/ آمریکا ۳۰ سال است سد نمی سازد / نباید در اصفهان، ذوب آهن ساخته می شد
عصر ایران؛ یوسف ناصری- در ماه های اخیر اصطلاح بحران آب در ایران به وفور به کار برده می شود. در این میان عوامل مختلفی را به عنوان ایجاد کننده بحران معرفی کرده اند. اگر چه که در این زمینه به طور کامل اشتراک نظر وجود ندارد.
برخی بر مصرف زیاد آب در بخش کشاورزی تاکید دارند و آن را عامل اصلی در بحران می دانند و برخی اقلیم خشک و کم باران و برخی هم رشد جمعیت و مهاجرت را به عنوان عوامل اصلی این بحران نام می برند.
عصر ایران در گفت و گو با دکتر خدیجه کاترین رضوی( از فعالان محیط زیست)، موضوع بحران آب و برخی مسائل مرتبط با آن را بررسی کرده است.
خدیجه کاترین رضوی متولد ۱۳۲۳ است و مادرش فرانسوی است. پدرش یکی از اولین دانشجویان ایرانی بوده که برای تحصیل در رشته پزشکی به فرانسه اعزام شده و با زنی فرانسوی که مسلمان شده بود ازدواج کرد.
بنا به گفته خدیجه کاترین رضوی، حکایت اسم دو بخشی او به این صورت است که در روز مبعث پیامبر اسلام به دنیا آمده و پدرش نام خدیجه را برای فرزندش انتخاب کرده است و مادر که فرانسوی بوده نام کاترین را.

خدیجه کاترین رضوی، در دانشگاه سوربُن پاریس، دکترای توسعه روستایی گرفته و در سال ۱۳۵۸ موسسه ای درحوزه محیط زیست را در ایران تاسیس کرد که نام بعدی و فعلی آن موسسه توسعه پایدار و محیط زیست(سنستا) است.
Image
یکی از اقدامات این موسسه، تهیه و اجرای طرح توسعه ناحیه ای در استان های محروم هرمزگان، کهگیلویه و بویر احمد و کردستان با همکاری صندوق کودکان سازمان ملل متحد و با مشارکت مستقیم مردم این مناطق محروم بوده است.
گفت و گوی عصر ایران با دکتر خدیجه کاترین رضوی را می خوانید.
***
*شما که در رشته توسعه روستایی دکترا گرفته اید چطور به سمت موضوعات مرتبط با محیط زیست و آب و توسعه پایدار رفته اید و حتی موسسه ای در این زمینه راه اندازی کرده اید و دغدغه آب و بحران آب کشور دارید؟
-فکر می کنم احتیاجی به درس خواندن و دانشگاه رفتن ندارد. هر ایرانی مسئولیت پذیری باید هم دغدغه آب داشته باشد و هم دغدغه توسعه پایدار داشته باشد و هم خودکفایی و هم استقلال. یعنی به آن سوی دریاها، دست دراز نکنیم. اصرار نداشته باشیم که حتما الگوهای آن طرف دریاها را اجرا کنیم.
ما دقیقا انقلاب کردیم که این چیزها را نداشته باشیم. واردات الگوهای آن سوی دریاها را نداشته باشیم. هر آدمی که یک ذرّه عِرق ملی داشته باشد باید این طور باشد و احتیاج ندارد که حتما دکترا داشته باشد یا نداشته باشد.
کسانی که دکترا می گیرند متوجه چیزی نیستند. چون شیفته دکترای خودشان می شوند. به همین دلیل کشور را داریم بر باد می دهیم.
*کارشناسان ایرانی اعتقاد دارند حتی در سال های کم بارش سالیانه در ایران ۴۲۰ میلیارد متر مکعب بارش داریم.
از طرف دیگر رقمی اعلام شده این است که کل مقدار مصرف آب در کشورمان و در همه بخش های کشاورزی، صنعت و معدن، خانگی و تجاری مجموعا ۸۹ میلیارد متر مکعب در سال است. با این مقدار بارش و با این مقدار مصرف در کل کشور، آیا جای نگرانی وجود دارد؟
– من از تجربه ۴۳ ساله کارم در این کشور صحبت می کنم و عشقی که به آب و خاک کشور دارم. ما در مدیریت آب، اشتباه کرده ایم. آن طور که شایسته است با آب مهربان نبوده ایم.
وقتی یک کشور خواست کارخانه ذوب آهن تاسیس کند خیلی باید دقیق تر از این باشد که در وسط کویر یا اصفهان، ذوب آهن به راه بیندازد. حتی کشورهایی مثل سوئد که در منطقه پُر آب اسکاندیناوی هستند این کار را انجام نمی دهند. کارخانه ذوب آهن در جایی مثل ساحل دریا باید تاسیس شود.
از اول اشتباه کرده ایم. دوم این که کشوری که ۷ هزار سال تجربه مدیریت حکمت آب را دارد قاعدتا نباید به صورت هیجانی سدهای بی رویّه تاسیس کند و نباید الگوهای کشوری را که حتی ۴۰۰ سال هم قدمت ندارد پیاده کند. در حالی که الان آن کشور سد تاسیس نمی کند ولی ما هنوز با افتخار سد می سازیم.
ما اگر حُرمت هویت خودمان را می داشتیم با این نوع مشکلات مواجه نمی شدیم.من نمی دانم چطور شهردار سابق تهران و شهرداری قبلی تهران اجازه داده اند که اینهمه خانه در این شهر ساخته شود. تحقیقات قبلی نشان می داده که ظرفیت شهر تهران حداکثر ۵ میلیون نفر است. این کاری که با تهران کردیم درست نبود. مردم هم متوجه نیستند و نمی دانند و با آنها به طور شفاف صحبت نمی کنیم.
ما می توانستیم با آن الگوی ایرانی خودمان زندگی کنیم و نه با جامعه مصرفی مدل آمریکایی که شدیم. اجداد ما هیچ وقت، نه در آب، اسراف می کردند و نه در غذا خوردن و نه در کشاورزی. آدم های متعادلی بودند.
ما باید الگوی دیگران می شدیم و نه این که الگوی آمریکایی را پیاده کنیم و حتی هویت خودمان را فراموش کنیم. مدت زیادی است که آقای دکتر کاوه مدنی[صاحب نظر در حوزه مدیریت آب و معاون فعلی سازمان محیط زیست] اعتقاد دارد ما از بحران آب عبور کرده ایم و به ورشکستگی آب رسیده ایم.
نوع رفتار ما همان ماجرای کلاغ و کبک است که کلاغ می خواست ادای کبک را درآورد ولی راه رفتن خودش را هم فراموش کرد. هنوز هم بزرگان ما می خواهند سد تاسیس کنند. در حالی که می بینیم سدهای فعلی، آب ندارند و می بینیم که تالاب ها خشکیده است.
وقتی ما به برخی بزرگان صحبت می کنیم و می گوییم چرا فلان موضوع را به مردم نگفتید، می گویند مردم نپرسیدند.
*شهر تهران از لحاظ ساخت و ساز و معاملات و تجارت توسعه پیدا کرده است. برخی از هموطنان ما حتی برای کارهایی مثل دستفروشی یا حمل بار در بازار قدیم به تهران آمده و مشغول کار هستند و درآمدی دارند.
آیا شما نظرتان این است که آمدن و مهاجرت به تهران ممنوع شود؟
-ما باید کشور متعادلی شویم. اصلاحات ارضی[مصوبه مجلس در سال ۱۳۳۸ شمسی]، ضعف کشورم است. چند سال بعد از آن هم ملی شدن مراتع و جنگل ها تصویب شد. قبل از اصلاحات ارضی، آب هدر نمی رفت.
با این کارها، نظام های مدیریت منابع طبیعی را فروختیم و چیزی جایگزین آن نکردیم. وظیفه دولت این نبوده که همه چیز را به تهران بیاورد. حالا اگر ما می خواهیم کار کوچکی در شهرستان ها انجام بدهیم فرماندار و استاندار جرات نمی کنند کاری انجام بدهند. چون اول مرکز باید موافق کند.

Image
این ضعف یک کشور است. درست نیست که استاندار تهران هم متوجه شود در فلان روستای کشور چه موضوعی مطرح است. اشتباه محض این است که همه چیز را در تهران متمرکز کرده ایم.
من در تهران به دنیا آمده و در آن بزرگ شده ام و دوستش هم دارم ولی اگر همه شهرستان ها و استان های ما اینقدر توسعه و رفاه پیدا می کردند اینهمه آدم به تهران هجوم نمی آورد.
رودخانه های جاجرود و کرج در اطراف تهران هستند و روی آنها سد تاسیس شده. در حالی که قبلا با آب آنها کشاورزی می کردند. الان هم می خواهند آب رودخانه طالقان را به تهران بیاورند. آب طالقان برای شستن ماشین بنده و امثال ما می آید. اما این کار باعث می شود کشاورزی از بین برود. این موضوع به مدیریت برمی گردد.
*علمی به وجود آمده که سازه بسازند و ساخت و ساز انجام شود. کشورهای غربی این علم را توسعه داده و رسانده اند به جایی که سد بسازند. ما خودمان بوده ایم که در اصفهان کارخانه ذوب آهن تاسیس کرده ایم. اما آیا نمی شد فرضا در کنار دریای عمان همان کارخانه ذوب آهن ساخته شود که شما الان دغدغه این مسائل را نداشته باشید؟
-الان ۳۰ سال است که در کشور آمریکا سد بزرگ ساخته نشده است.
* شما موضوعات مختلفی را مطرح کردید ولی همان سد زاینده رود اصفهان ۵۰ سال قبل ساخته شده.
-مگر من می گویم خوب است که ۵۰ سال قبل ساخته شده. اگر کارخانه ذوب آهن در کنار دریای عمان تاسیس می شد بهتر می بود و عاقلانه تر بود. اول باید ارزیابی زیست محیطی انجام می شد. الان بحث مشارکت مردم مطرح است.
جزیره آشوراده دریای خزر، آخرین نقطه ای است که ماهی خاویار دارد تخم می گذارد. خاویار یکی از درآمدهای ما بوده. می خواهند آنجا را به محل گردشگری تبدیل کرده و به کیش دوم یا کیش سوم تبدیل کنند.
بعد می شنویم در یزد که در منطقه خشک قرار دارد و آب کارون را به آنجا برده اند، ماهی خاویار را در حوضچه هایی تولید کرده اند. بنابراین در کشور ما جایی می لنگد.
تهران هم نباید اینقدر جمعیت داشته باشد. تهران نمی تواند اینقدر جمعیت را تحمل کند. نشست زمین در تهران اتفاق افتاده. اگر در تهران، زلزله رخ بدهد فاجعه قرن می شود. یعنی بدتر از حوادث اخیر آمریکا خواهد بود. در جاهایی که نباید در تهران می ساختند، ساخت و ساز انجام شده.
شهرداری می داند که آب کافی برای تهران وجود ندارد ولی باز مجوز ساخت برج ۲۰ طبقه داده است.

Image
*سد زاینده رود توسط شرکت های فرانسوی و کارخانه ذوب اصفهان هم توسط اتحاد جماهیر شوروی ساخته شده. آمریکا در این موارد خاص نقشی نداشته.
-آمریکا پدر بزرگ سد سازی های بزرگ است. اول آن کشور این نوع سد سازی را انجام داده و بعد بقیه کشورها از جمله فرانسه یاد گرفته اند. با این حال مدتی است که آمریکا فهمیده سد چه مشکلاتی ایجاد می کند اما ما هنوز در ایران سد می سازیم.
*در وضعیت فعلی استان تهران ۱۳ میلیون نفر جمعیت دارد. سدهایی از دهه های قبل تاسیس شده و آب استان تهران و برخی استان های دیگر مثل استان البرز را تامین می کند.
-اشتباه است که تامین می کند و نباید تامین کند. مترو هم ایجاد می کنیم و قنات ها را از بین می بریم. امروز ما متوجه عواقب کارهای خودمان نیستیم.
*این جمعیتی که به تهران مهاجرت کرده و در تهران زندگی می کنند به راحتی به استان ها و شهرهای خودشان برنمی گردند.
-الان به این راحتی نیست ولی شاید ۱۵ سال دیگر وقتی آب به طبقه سوم ساختمان ها نرسید تکلیف همه روشن می شود. من که زنده نخواهم ولی شما آن وضع را خواهید دید. ظاهرا این طور است که باید بحران ما را خفه کند و ما را به مرگ نزدیک کند تا متوجه شویم که اشتباه کرده ایم.
من با یک مسئول صحبت کرده و نگرانی های خودم را بیان کردم. اما در جواب من، گفت خانم رضوی ۵۰ سال دیگر کی مرده و کی زنده است.
تصمیم گیرنده این طور به من جواب داد. من اصلا فردی سیاسی نیستم. فقط از نظر منابع طبیعی، این بحث ها را مطرح می کنم. آن نوع جواب دادن نشان می دهد که فعلا تصمیم گیرنده ما، یا دوراندیشی نداشته یا آن دور اندیشی را فروخته است.
در صورتی که پیشینیان ما، دوراندیش بودند. الگوهای رفتاری ما و نظام های مدیریت منابع طبیعی ما، همه روی حساب و کتاب بوده. به هیچ وجه اسراف نمی کردیم. ژاپن که آب زیادی دارد ۲۰ بار آب را بازیافت می کند.
در یک جامعه مصرفی می بینیم با وجود بحران آب، مشغول شستن ماشین خودشان با آب لوله کشی هستند. ما اگر به این افراد بگوییم به خاطر شستن ماشین، آب را هدر ندهید می گویند پولش را می دهند.
*استان تهران ۱۶ درصد جمعیت ایران را تشکیل می دهد و ۱۸٫۷ درصد از کل آب شُرب مصرف شده کشور را مصرف می کند. استان خوزستان ۴ میلیون نفر جمعیت دارد اما ۱۵٫۸ درصد از آب شُرب کشور را مصرف می کند. خراسان رضوی هم ۶ میلیون نفر جمعیت دارد و ۷ درصد از کل آب شُرب مصرفی کشورمان را مصرف می کند.
درصد مصرف آب شُرب در استان ها متفاوت است. آیا در خوزستان که سرانه مصرف آب شُرب بیشتری دارند صرفا به خاطر گرما هست یا الگوی مصرف آب اِشکال دارد؟
-از نظر من الگوی مصرف کل کشور اِشکال دارد. من کاری به خوب یا بد انگلیس کاری ندارم. در آنجا آب زیادی وجود دارد ولی آنها مثلا هنگام ظرف شُستن، آب خیلی کمی مصرف می کنند.
ما وسواس وار نظافت می کنیم. چند بار ظرف ها را شستشو می دهیم . نظافت، خیلی خوب است ولی اگر سه روز آب را قطع کنند آن موقع قدر آب را می فهمیم. الان متوجه نیستیم که چه کار می کنیم.
شهر ما ساخته نشده که نیویورک شود. ما چرا باید نیویورک شویم. ما باید به شهرهای ایران رسیدگی کنیم که همه به تهران نیایند. در استان های مختلف کار ایجاد کنند. شهرهای ما در گذشته، محله داشتند و مدیریت داشتند. ما باید خودمان را به روز کنیم. نمی گویم دنده عقب برویم ولی به روز کنیم.
*کل مصرف سالیانه آب بخش های کشاورزی، صنعت و معدن و خانگی ۸۹ میلیارد متر مکعب بوده است. اما ۹۳ درصد در بخش کشاورزی مصرف شده. چرا ما اینهمه روی اسراف در بخش خانگی تاکید داریم و هدر رفتن آب در بخش عمده را به نوعی نادیده می گیریم؟
-باید ۹۰ درصد آب یک کشور برای غذا صرف شود. چرا باید دست خودمان را برای واردات دراز کنیم. اگر کشاورزی ما از بین برود و نفت هم تمام شود چه کار باید کرد؟ یک مسئول باید برای کشور، دوراندیشی داشته باشد.
*حتی اگر با روش های غیر بهینه بیش از ۹۰ درصد آب کشور در بخش کشاورزی مصرف شود اِشکال ندارد؟
-ما باید روش ها را بهینه کنیم ولی واردات از کشورهای دیگر، قابل قبول نیست. این که ما برویم در کشورهای دیگر کشاورزی کنیم و مثلا آب را در ایران ذخیره کنیم، راهکار اساسی نیست. به همین دلیل باید برگردیم به زمانی که می دانستند آب را چگونه مدیریت کنند.
البته من سهم مصرف آب بخش کشاورزی را اینقدر نمی دانم. ما عدد دیگری داریم. این ۹۰ درصد سهم بخش کشاورزی، صحیح نیست. کارشناسان واقعی، سهم بخش کشاورزی را محاسبه کرده اند. برخی با اعلام این عددهای غیر واقعی، می خواهند کشاورزی ما از بین برود.

Image
*روش آبیاری غرقابی آب زیادی مصرف نمی کند در بخش کشاورزی؟
-روش آبیاری را هم باید به روز کنیم. من نمی گویم آبیاری غرقابی خوب است. چند سال پیش، ما کارشناسانی از فیلیپین را به شمال ایران بردیم و توضیح می دادند حتی برای کشت برنج، لازم نیست از روش غرقابی استفاده کنیم.
من ۱۰ سال است که در استان کرمانشاه کارهای آموزشی انجام می دهم. در آنجا تلاش می کنیم که تنوع محصول وجود داشته باشد و به تک محصولی اعتقاد نداریم. الان در آنجا با یک باران، چهار تُن در هکتار گندم و جو برداشت می کنند.
در کشور ما ذرت نمی کاشتند. الان به چه دلیل باید در ایران ذرت بکارند؟ در کشور ما سویا نبوده. چرا باید سویا بکارند.
*عمده سویای مصرفی برای تولید روغن، از خارج از کشور وارد می شود. ذرت و سویا برای مصرف دام و انسانی کاربرد دارد. اگر ذرت و سویا در داخل کشت نکنند غذای دام ها و روغن خوراکی را از کجا تامین کنند؟
-در ایران سویا کشت نمی شده. ما باید کار دیگری انجام بدهیم. سویایی هم که از طریق واردات به کشور می آید دست کاری شده ژنتیکی است.
*مقامات وزارت نیرو در سال ۱۳۹۵ اعلام کرده اند که استاندارد مصرف سرانه آب در شبانه روز ۱۵۰ لیتر در شبانه روز است و برای سال ۱۳۹۳ در استان مازندران که بالاترین مصرف سرانه را داشته این رقم ۲۴۲ لیتر بوده است و خوزستان با ۲۳۷ لیتر در رتبه دوم بوده.
استان هرمزگان با سرانه ۲۰۸ لیتر در رتبه نهم بوده و استان گیلان هم سرانه ۱۷۷ لیتر داشته است. اعلام شده در شرایط خشکسالی سرانه آب باید ۱۰۵ لیتر باشد. به چه صورت می توان میزان مصرف آب در بخش خانگی را کاهش داد و یک مقدار از کل مصرف آب از این طریق کاهش پیدا کند؟
-ما اگر می خواهیم ایران را نجات بدهیم باید دوباره به هویت خودمان برگردیم. اگر می خواهیم بحث های بی فایده مطرح شود همین وضع ادامه پیدا خواهد کرد. در جایی خواندم که آلبرت اینشتین گفته وقتی ما با ابزاری به راهی برویم که به بن بست می خورد نمی توانیم راه درست را جلو برویم ما باید ابزارمان را تغییر بدهیم.
بنابراین تا زمانی که دولت ما با ابزار آمریکایی و اروپایی بخواهد ایران را درست کند، نمی تواند. باید برگردیم به خودمان. باید برگردیم ببینیم خودمان چگونه اقدام می کردیم.
*در حال حاضر چند سد و تعدادی چاه، آب مورد نیاز شهر تهران و استان البرز را تامین می کند. در سال ۱۳۹۵ نشستی در مورد استفاده بهینه آب در سنت های بومی ایران برگزار شده بود و شما از آب انبار و دانش بومی مربوط به آن دفاع کرده بودید.
در وضعیت فعلی که استان تهران ۱۳ میلیون نفر جمعیت دارد آیا صرفا باید بگوییم سد کارساز نیست؟
-معلوم است که کارساز نیست. چون دو، سه سال دیگر تهران آب ندارد. الان ما سدهایی در ایران داریم که آبی ندارند. آن وقت ما چه کار کنیم. به همین دلیل، من تا جایی که توان دارم دانش بومی را مستند می کنم. چرا که ۶۰ سال دیگر به این دانش بومی نیاز پیدا می شود. در دوران قدیم همه چیز حساب و کتاب داشته است.
ما باید فکر جدیدی و با ابزار هویتی خودمان داشته باشیم و نه امریکایی و نه انگلیسی. نباید به ما بگویند که در فلان کشور به این صورت اقدام کرده اند.
اولا تک تک ما باید آموزش ببینیم. ما وقتی به حمام می رویم در زمان استحمام، آب زیادی هدر می رود. متوجه نیستیم و احترامی قائل نیستیم. نسل های قبلی ما، به درستی زندگی می کردند. من چون پدرم همدانی بوده است همه اینها را می دانم.
ما اگر به هویت خودمان برنگردیم ورشکسته آب هستیم. ما باید در کشورمان، کشاورزی داشته باشیم. هر حرفی که می زنم با دلیل و برهان است. من ۱۰ سال کار کرده ام. به راحتی می توانیم با آب خیلی کم و در زمین دیم در هر هکتار ۵ تُن گندم تولید کنیم. من همه اینها را مستند کرده ام.
کشور ما، یک کشور خشک است و بارندگی زیادی نداریم. بر این اساس ما در سال های اخیر تلاش کردیم که دانش بومی را ثبت کنیم تا از بین نرود. البته بحث ما این نیست که به جای خودرو از شتر استفاده کنیم
*با همان روش آبیاری قطره ای می توان آب کمتری مصرف کرد و تولید بیشتری داشت؟
-خیر. من این روش را ابداع نکرده ام. یک روش جهانی است. ما زمانی که اولین سد را ساختیم آمریکا وجود نداشت. مشکلاتی که ما داریم قابل حل کردن است. به شرطی که مسئولان ما، ببینند در زمینه آب در کجا اشتباه کرده اند و اشتباه خودشان را قبول کنند.
ما با مدرنیسم نتیجه نگرفته ایم. ما ادای ژاپن را درآوردیم ولی نتیجه نگرفتیم. شروع به مونتاژ کردیم اما مثل کشورهای دیگر موفق نبودیم. ما ادای آمریکا را درآوردیم ولی نتیجه نگرفتیم.
با ادامه وضع فعلی، همین سراسیمگی و بدبختی را داریم. تالاب های کشورمان، خشک شده و رودخانه های ما حال مناسبی ندارند. وضع دریا و دریاچه ها را که می دانیم. ما به بیراهه رفته ایم.
ما باید اول هویت خودمان را محترم بشماریم و دانش خودمان را به روز کنیم. هر وقت احتیاج شد که از مدرنیسم استفاده کنیم با ارزیابی های درست این کار را انجام بدهیم.
در سال های اخیر شالیکاران ما در شمال کشور، زمین های کشاورزی را فروختند و در آن زمین ها ویلا ساخته شد. در صورتی که ما باید کاری می کردیم کشاورز ما زمین کشاورزی را نفروشد. حال کشاورز ما اینقدر بد بوده که زمین کشاورزی خودش را فروخته است.
من موقعیت داشتم که در خارج از ایران بمانم و زندگی کنم ولی من عاشق کشورم هستم و به ایران برگشتم. تداوم وضع فعلی درست نیست و نسل های بعدی که می آیند گناه دارند.
ما از رسانه ها انتظار داریم برای نجات کشور تلاش کنند. رسانه ها بدون این که ما را به جان هم بیندازند باید در این زمینه اطلاع رسانی کنند.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

سوگند خورده ایم که از فناوری های جدید استفاده نکنیم!

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه مارس 31, 2018 8:04 pm

زلزله ما را خواهد کشت
نه توکیو، نه دوبی، نه علم؛ سوگند خورده ایم که از فناوری های جدید استفاده نکنیم!


عصر ایران - گویی در این کشور، مسؤولان قسم جلاله یاد کرده اند که تا حد امکان از فناوری های جدید، اجتناب کنند؛ نمونه بارزش که به بحث زلزله مرگبار کرمانشاه مربوط می شود، بحث ساختمان سازی است.
ایران روی کمر بند جهانی زلزله است و هیچ روزی نیست که بخشی از این کشور، نلرزد و در کنار این لرزش های خفیف، گاه زلزله ای سهمگین نیز می آید و خانه ها را بر سر مردمان این سرزمین آوار می کند و عده ای را می کشد و زخم می زند.

Image
مناطقی که با رنگ قرمز مشخص شده اند بیش از بقیه نقاط در معرض زلزله های خطرناک قرار دارند

در چنین کشوری، قاعدتاً اولویت جدی و دلمشغولی مردم و مسؤولان باید این باشد که چگونه خانه سازی کنیم که در زلزله های مدام، جان سالم بدر ببریم؟
خوشبختانه در این باره، چرخ قبلاً اختراع شده و نیازی نیست آن را از نو بسازیم. در کشورهای توسعه یافته ای که همانند ایران زلزله خیز هستند، فناوری های جدیدی ابداع شده است که می توان با استفاده از آنها، بناهای جدید را سبک و در عین حال مستحکم و مقاوم در برابر زلزله ساخت.

Image
پایه لرزه ای برای مقاوم سازی در برابر زلزله

این فناوری ها نیز، مخفی و دور از دسترس نیستند و بسیاری از مراکز دانشگاهی و مهندسین ایران بر آنها واقف اند. امکانات اجرایشان نیز در ایران مهیاست. فقط می ماند عزم و شعور استفاده از این فناوری ها که مشخص نیست چرا تا بدین اندازه کمرنگ است و هنوز که هنوز است، دوست داریم آجر به بالای دیوار پرت کنیم و یا حداکثر با روش های 50 سال قبل، ساختمان سازی کنیم تا شاید روزی همان بناها به قاتل و گور خودمان تبدیل شوند!

همین دوبی را نگاه کنید! مسؤولان این شهر، فناوری احداث بنا با استفاده از چاپگرهای سه بعدی که جزو جدیدترین فناوری های مدرن دنیاست را اجرا کرده اند و چندی پیش یک ساختمان 250 متری کاربردی را به وسیله چاپگر سه بعدی در 17 روز ساختند.

Image
دوبی ؛ این بنای 250 متری در 17 روز توسط چاپگرهای 3 بعدی ساخته شده است.

حاکم دوبی نیز اعلام کرده است که با استفاده از این فناوری، تا سال 2030 میلادی 25 درصد از ساختمان های دبی به وسیله پرینت سه بعدی ساخته خواهند شد.
همین نگاه استقبال گرایانه به فناوری است که دوبی را از بیابانی خشک و بی آب و علف به شهری پررونق تبدیل کرده است.
یا هم اکنون در برخی کشورها، انبوه سازی مسکن با استفاده از "قطعات پیش ساخته کارخانه ای" آغاز شده است بدین گونه که در محل بنا، تنها قطعات و دیوار های پیش ساخته را روی هم سوار می کنند که هم سرعت بسیار بالایی دارد، هم ارزان تر است و هم در برابر زمین لرزه مقاوم تر.

Image
استرالیا ؛ ساخت خانه 9 طبقه با استفاده از فناوری قطعات پیش ساخته در 5 روز

اما در ایران که معضل مسکن به یک سرطان تبدیل شده است -برغم این که می دانند چنین راهکاری وجود دارد- از این راه ساده که می تواند حلّال مشکلات باشد استفاده نمی کنند و ترجیح می دهند به همان روش های ناکارامد قدیمی بسنده کنند.
ژاپن نیز مثال کلاسیک ساختمان های ضد زلزله است؛ این کشور مهد زمین لرزه های جهان است و زلزله های قدرتمند در این کشور، بسیار اتفاق می افتد. با این حال نه ساختمانی فرو می ریزد و نه آدم ها کرور کرور کشته و مجروح می شوند.
قطعاً زلزله های ژاپن مهربان نیستند؛ آنچه باعث شده زلزله در ژاپن دیگر کابوسی همیشگی نباشد این است که آنها ساختمان هایشان را با فناوری جدید (مانند سطوح لغزنده، سیستم تعلیق، کمپرسور هوا، ضربه گیر، اتصالات پلاستیکی و ...) می سازند؛ واقعاً به همین سادگی!

زلزله 9 ریشتری ژاپن
سوال این است که وظیفه دانشکده های مهندسی کشور در این باره چیست؟ آیا نباید واسطه انتقال فناوری و عامل بومی کردن آن در کشور باشند؟ یا این که مانند اغلب دانشکده های رشته های دیگر، صرفاً در حال تکرار درس های قدیمی اند؟

وظیفه وزارت راه و شهر سازی که متولی ساخت مسکن در کشور است چیست؟ چرا نباید مسؤولان این وزارتخانه به اندازه حاکمان دوبی تدبیر و خرد داشته باشند؟ چرا باید مسؤولان این وزارتخانه این همه بر بستن چشم و گوش شان بر روی فناوری های جدید اصرار داشته باشند؟ کدام یک از فناوری هایی که در ژاپن استفاده می شود و چند موردش را ذکر کردیم، توسط این وزارتخانه عریض و طویل اجرایی و الزامی شده است؟
چرا شوراهای شهر و شهرداری ها در دستورالعمل های ساخت و ساز شهری تجدید نظر نمی کنند و اجازه می دهند روی کمر بند جهانی زلزله و حتی روی گسل ها، ساختمان های نا ایمن ساخته شود؟ چرا الزام به استفاده از فناوری های جدید را مصوب و اجرایی نمی کنند؟

ساختمان های ژاپن روی سطوح لغزنده ساخته می شوند تا موقع زلزله، قدرت زمین لرزه در همان سطوح گرفته شود و ساختمان ها به جای تکان های شدید و ریزش، حرکت های گهواره ای می کنند ، بی آن که فرو بریزند

سازمان نظام مهندسی که بار علمی و نظارتی ساخت و سازها را بر دوش می کشد، چه می کند و چرا آن همه مهندس تحصیل کرده این سازمان، مطالبه استفاده از فناوری های جدید برای ساختمان سازی را در در دستور کار قرار نمی دهند؟
کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی که اعضایش نمایندگی مردم را بر عهده دارند چرا در برابر ادامه ساخت و سازها به روش های قدیمی سکوت کرده اند و چرا طرحی را برای الزامی کردن استفاده از فناوری های مدرن به صحن علنی نمی برند؟

آقایان و خانم های مسؤول!
چشم هایتان را باز و وجدان هایتان را بیدار کنید؛ به فکر افرادی باشید که در آینده ای نه چندان دور، زیر آوارها جان خواهند داد.
ایمن سازی کشور در برابر زلزله کار محالی نیست، فقط کافی است یک جست و جوی اینترنتی انجام دهید تا ببینید در دنیا چگونه ساختمان سازی می کنند. همان کار را انجام دهید تا خودتان، خانواده هایتان و مردم، مدام زیر آوار نمانند و قربانی نشوند.

*صاحب امتیاز و سردبیر عصر ایران
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

بیش از 310 گسل اصلی در کشور وجود دارد در حال حاضر، روی گسل‌ه

پستتوسط najm134 » سه شنبه مه 22, 2018 9:58 am


بیش از 310 گسل اصلی در کشور وجود دارد در حال حاضر، روی گسل‌های موجود در شهرها، ساخت و ساز می‌شود


ثبت بیش از ۲۲۰۰ زمین‌لرزه در دی‌ماه ۹۶/هشدار نسبت به فعال شدن گسل‌ شهرها/ریسک زلزله در ایران افزایش یافته است
دبیر کارگروه ملی زلزله با بیان اینکه بیش از 310 گسل اصلی در اقصا نقاط کشور وجود دارد، گفت: در حال حاضر، روی گسل‌های موجود در شهرها، ساخت و ساز می‌شود و در صورت فعال شدن این گسل‌ها، خسارات زیادی متحمل خواهیم شد.

علی بیت‌اللهی در همایش تخصصی پیشگیری از مخاطرات زلزله و لغزش لایه‌های زمین که امروز (چهارم بهمن‌ماه) در اهواز برگزار شد، اظهار کرد: بر اساس آمار سال گذشته، 22 میلیون واحد مسکونی در کشور وجود دارد که 12 میلیون واحد آن دارای اسکلت و حدود 10 میلیون واحد دیگر ساختمان‌های بنایی هستند. در طول تاریخ این نسبت متفاوت بوده است.
Image
رئیس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی عنوان کرد: تعداد ساختمان‌های بنایی در طول زمان افزایش یافت و با وجود کیفیت ساخت و ساز در کشور، ریسک زلزله در ایران افزایش یافته است که یک علت آن می‌تواند افزایش المان‌های تحت ریسک زلزله باشد که با افزایش ریسک زلزله، تعداد تلفات و میزان تخریب ناشی از زلزله نیز طبیعتا بیشتر می‌شود.
بیت‌اللهی با بیان اینکه گسل‌های ممتدی در کشور وجود دارد، گفت: بیش از 310 گسل اصلی در اقصا نقاط کشور وجود دارد که طول هر کدام از آنها حداقل بیشتر از 10 کیلومتر است و اگر از یک گسل دور شویم، قطعا به یک گسل دیگر نزدیک شده‌ایم.

ثبت بیش از ۲۲۰۰ زمین‌لرزه در دی ماه ۱۳۹۶ از سوی مرکز لرزه‌نگاری کشوری دانشگاه تهران

دبیر کارگروه ملی زلزله ادامه داد: نکته مهم، همگرایی توزیع مراکز جمعیتی با توزیع این گسل‌ها است. نیاکان ما در نقاطی که شکستگی زمین و گسل‌ها و رودخانه‌ها وجود داشتند، هسته‌های اولیه شهرها را تشکیل دادند. بنابراین این بر هم نشستگی گسل‌ها با مراکز جمعیتی، بسیار حائز اهمیت است.
Image
وی با اشاره به ارتباط میان کیفیت ساخت و سازها و استحکام سازه‌ها با میزان تلفات و تخریب ناشی از زمین‌لرزه‌ها بیان کرد: با زلزله‌هایی مانند بم و رودبار که آمار تلفات بالایی داشتند، جزو کشورهای آسیب‌پذیر دنیا تلقی شدیم.
رئیس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی اظهار کرد: در عرصه شهرهای کشور نیز گسل‌های ممتدی وجود دارند، که جزئی از حریم شهرها شده‌اند. مردم در حال ساخت و ساز روی این گسل‌ها هستند و در صورت فعال شدن گسل‌ها، خسارت بسیاری متحمل خواهیم شد.
بیت‌اللهی بیان کرد: موضوع زلزله در خوزستان مهم است. حدود 20 گسل اصلی و فعال در خوزستان وجود دارد که طول هرکدام حداقل بیش از 10 کیلومتر است و موجب وقوع زلزله‌های تاریخی شده‌اند.
وی با اشاره به زمین‌لرزه سال 840 میلادی در اهواز تصریح کرد: این زمین‌لرزه موجب تخریب گسترده شهر اهواز شد. در محدوده زاگرس در استان خوزستان، تأثیر این گسل‌ها بسیار بیشتر است. در مناطق مسجدسلیمان و ایذه نیز زلزله‌های بزرگ و ویرانگری داشته‌ایم.

منبع: خبرگزاری ایسنا
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

سقوط پل تازه ساخت ۱۴ میلیون دلاری در آمریکا

پستتوسط najm134 » سه شنبه مه 29, 2018 9:46 am

آلودكي سازه = تقلب در ساخت وساز در امريكا = همه جا تعهد و نظارت لازم است
سقوط پل تازه ساخت ۱۴ میلیون دلاری در آمریکا

فروریختن یک پل عابرپیاده در شهر «میامی» ایالت فلوریدا آمریکا یک کشته و چندین زخمی برجای گذاشت.
به گزارش مشرق به نقل از راشاتودی، یک پل عابرپیاده و در دست احداث در شهر «میامی» ایالت فلوریدا آمریکا روز پنج شنبه بطور ناگهانی فرو ریخت.
مقامات محلی تأیید کردند که در پی این حادثه یک نفر کشته و چندین نفر دیگر زخمی شدند. هنوز آمار دقیق مصدومان این حادثه اعلام نشده است.
طبق گزارش رسانه های محلی، این پل عابرپیاده در نزدیکی دانشگاه بین المللی فلوریدا واقع شده است.

Image
سقوط پل عابر در آمریکا
هدف از احداث این پل عابرپیاده، فراهم ساختن مسیری امن برای عبور دانشجویان از فراز جاده پرتردد نزدیک دانشگاه بود.
طبق برنامه، این پل ۵۴ متری اوایل سال ۲۰۱۹ مورد بهره برداری قرار می گرفت و در زمان حادثه همچنان در حال ساخت بود.

Image
سقوط پل تازه ساخت ۱۴ میلیون دلاری در آمریکا
طبق گزارش آسوشیتدپرس، در اثر این حادثه چندین وسیله نقلیه در زیر آوار ماندند.
منبع: مهر
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

سقوط اسکلت ساختمانی بر اثر طوفان در مشهد

پستتوسط najm134 » دوشنبه ژوئن 04, 2018 10:32 pm

سقوط اسکلت ساختمانی بر اثر طوفان در مشهد



سقوط اسکلت ساختمانی بر اثر طوفان در مشهد - بلوار وکیل آباد

Image
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

تاثير منفي سدسازي بزرك بر افزايش رخداد زلزله

پستتوسط najm134 » دوشنبه جولاي 16, 2018 6:40 pm


تاثير منفي سدسازي بزرك بر افزايش رخداد زلزله


هم افزایی آب و زلزله در آسیب‌پذیری فلات ایران
ناصر کرمیدانشگاه ترونهایم نروژ - اقلیم‌شناس

آیا بحران خشکیدگی (خشکسالی برگشت ناپذیر، نرمال جدید اقلیمی) می‌تواند عاملی هم افزا (سینرژیک) در تشدید آسیب پذیری فلات ایران در برابر زمین‌لرزه به شمار آید؟
گمان‌هایی وجود دارد که خشکیدگی پهناب‌ها و حتی لایه‌های زمین می‌تواند عاملی برای فعال شدن گسل‌ها باشد. اما این گمان‌ها در هیچ جای جهان بطور دقیق و مشخص محاسبه نشده‌اند و نمی‌توان بین زمین‌لرزه‌های بزرگ اخیر ایران و مناطقی از کشور که بیشتر در معرض خشکیدگی بوده‌اند ارتباط منطقی ایجاد کرد. پس فرض ارتباط مستقیم بین خشکیدگی و زلزله، به عنوان دو مؤلفه طبیعی، در ایران عجالتا قابل اثبات نیست.
اما اگر مؤلفه انسان به این دو اضافه شود فرضیات می‌تواند بسیار تغییر کند. برای مثال سدها از جمله عوامل افزایش امکان وقوع زلزله به شمار می‌آیند از آن جهت که با تغییر وزن صفحات زمین باعث تحرک گسل‌های خفته می‌شوند. اما موضوع این نوشته نه نقش مؤلفه‌های مرتبط با آب در تشدید امکان وقوع زلزله، بلکه تاثیر این مؤلفه‌ها در «آسیب پذیری» ایران در برابر زلزله است. بحث بر این الگوواره (پارادایم) بنیاد نهاده شده که خشکیدگی عرصه زیست در ایران را محدودتر کرده است و این محدودیت باعث شده ایرانیان افزونتر از گذشته ناچار به زیست در پیرامون گسل‌های پایکوهی شوند و از سوی دیگر در همین زیستگاه‌های متراکم هم ناچار به استفاده از مساکنی آسیب پذیرتر در برابر زلزله شده‌اند.

Image

برای روشن شدن بحث دو تصویر ضمیمه شده است. تصویر نخست پراکنش جغرافیایی پایتخت‌های ایران در طول تاریخ را نشان می‌دهد. این فرض وجود دارد که قاعدتا استقرار پایتخت در یک منطقه می‌تواند نشان دهنده مزیت جغرافیایی و اقلیمی آن باشد. می‌بینیم که عمده پایتخت‌های ایران در دوران باستان و پیش از ورود اسلام به ایران (خط قرمز) در جنوب ایران واقعند. از زابل تا شوش. در قرون میانه و متعاقب ورود اسلام به ایران (خط سفید) کم کم ستاره اقبال جنوب و شرق غروب می‌کند و به تدریج ایرانیان به عرض‌های بالاتر و سمت غرب رو می‌آورند. در دوران معاصر (خط سبز) دشت‌های پهناور جنوب و شرق کاملا از گستره تمرکز فعالیت‌های سیاسی و اقتصادی ایران دور می‌شوند و هر چه هست در پیرامون البرز رخ می‌دهد. از مشهد تا تبریز، و در میانه آن البته تهران.
شواهد نشان می‌دهند که خشکیدگی در ایران بلایی تازه نیست و به واقع هزاران سال است که این سرزمین سال به سال خشکیده‌تر می‌شود. ایرانیان به همین خاطر ناچار شده‌اند که در طول سده‌ها به تدریج به سمت غرب (به خاطر زاگرس) و به سمت شمال (به خاطر البرز و همچنین به خاطر فرار از تبخیر و تعرق فزاینده جنوب و دسترسی به بارش افزون‌تر) نقل مکان کنند.
در تصویر دوم، می‌بینیم که عمده جمعیت ایران بر روی دو قطاع مشهد-تبریز و تبریز-شیراز مستقر شده که به معنای تراکم جمعیت در پایکوه‌های کوهستانی و مناطقی است که حتی هم اکنون نیز فرآیند زمین زایی در آنها ادامه دارد و گسل‌های فعالشان هرازچندگاهی تکانی به خود می‌دهند. به نحوی که هر جا گسلی خطرناکتر است، ایرانیان بیشتر گرد آن جمع شده‌اند.
به واقع اجبار به جستجوی منابع پایدارترآب، ایرانیان را به سکونت در خطرناک‌ترین پهنه‌های کشور در برابر خطر زلزله وادار کرده است. اما این فقط یکی از ابعاد مسئله آب در ایران است. وقتی که عملا هشتاد درصد ایران به واسطه نبود آب غیر قابل سکونت است، سکونت در بیست درصد مابقی به ناچار بسیار پر اصطکاک و رقابت‌آمیز خواهد بود. از جمله به همین خاطر زمین به مهمترین و گرانترین مؤلفه در اقتصاد مستغلات در ایران تبدیل شده است. آنچنانکه حتی در شهرهای کوچک به تدریج مردم به سکونت در مجموعه‌های ساختمانی متراکم‌تر، با طبقات افزون‌تر ناچار شده‌اند. به واقع آن فرار چند هزار ساله از شرق به غرب و از جنوب به شمال حالا وارد مرحله تازه فرار از سطح افق به سطوح عمودی شده است.
مسکن مهر، فقط محصول دولت احمدی‌نژاد نیست. به واقع محصول این اقتضای ناگریز تاریخی و جغرافیایی است. بدون احمدی‌نژاد هم همچنان حتی در شهرهای کوچک مردم ناچار خواهند بود به زندگی در خانه‌های کوچک آپارتمانی با فضای محدود و متراکم خو کنند. نکته این است که چنین اقتضایی بازتاب مناسب خود را در سیاستگذاری‌های محیطی کشور نیافته است: جمعیت ایران نمی‌تواند روز به روز افزونتر دور البرز و زاگرس متراکم شود. آب، آب و آب. این مهمترین مؤلفه ای است که چشم‌انداز ایران را شکل می‌دهد.
با حفظ منابع آب در دشت‌های شرق و جنوب کشور (و در صورت امکان تأمین منابع آب جدید) و البته ایجاد مزیت‌های اقتصادی و اجتماعی مکمل باید ایرانیان را به بقا در نواحی دورتر از زاگرس و البرز تشویق کرد.

Image

از سوی دیگر باید توجه کرد که مردم از دشت‌ها و دور از گسل‌ها به پایکوه‌ها آمده‌اند، اما همان طور خانه می‌سازند که در دشت‌ها می‌ساختند؛ و حتی بدتر و ناایمن‌تر و قطعا نامنطبق‌تر با اقلیم. جمعیت می‌تواند روی خط گسل مستقر شود. اما به شرط رعایت معیارهای سختگیرانه مرتبط و انتخاب الگوی مناسب ساخت و ساز. اینکه آن معیارها رعایت نمی‌شوند و این الگو شکل نمی‌گیرد خود بخشی مربوط می‌شود به همان اصطکاک فزاینده و ناپایداری و تنش سیاسی و اجتماعی ایران.
از دل تنش و ناپایداری دولتی مقتدر سر بر می‌آورد که مالک منابع اصلی درآمد و ثروت در ایران، یعنی نفت و آب و زمین است. این انحصار مطلق بر منابع ثروت شرایطی را پدید می‌آورد که تغییر و اصلاح آن بسیار دشوار است. در شرایط ناپایداری سیاسی، سرمایه اجتماعی به دشواری می‌تواند قوام یافته و شکل بگیرد. الگوی سکونت ترکیب پیچیده‌ای از دانش و فرهنگ و سبک زندگی است. در نبود سرمایه اجتماعی کافی چنین الگویی بعید است گسترش یابد.
ثبات، حضور توپ و تانک در خیابان نیست. وضعیتی است که منجر به رسوب دانش و فرهنگ در لایه‌های پایین‌تر جامعه، به عبارت دیگر قوام و تثبیت سرمایه اجتماعی، می‌شود. وگرنه این خواهد شد که تنش و ناپایداری و زوال و قهقرا زیر سایه همان تانک‌ها همه چیز را در بربگیرد. فهرست فجایع همین یکی دو سال را مرور کنیم. از آتش سوزی‌ها و زلزله تا همه آمارهای دهشتناک مربوط به قهقرای سرزمین. تعریف ثبات و پایداری در جغرافیا بسیار پیچیده‌تر از سیاست است.
خلاصه آنکه دوگانه آب و زلزله نشان می‌دهد که در چشم‌انداز جغرافیایی چقدر همه مؤلفه‌ها بر یکدیگر اثرگذارند و یکی را دیدن و آن مابقی را ندیدن چقدر گمراه کننده است.
مسئله اصلی این است که در مقطعی مهم از تشدید فرآیند خشکیدگی ایران عملا هیچ برنامه جامع ملی برای انطباق با این وضعیت تازه و مهار اثرات آن وجود ندارد. به واقع اگر مؤلفه انسان وجود نداشت، دوگانه آب-زلزله به عنوان دو هم افزای مصایب محیطی هرگز شکل نمی‌گرفت. این یک مثلث است که در قاعده آن مؤلفه انسان حضور دارد. زلزله یک پدیده طبیعی است. اما مصایب آن در ایران یک پدیده کاملا انسانی است.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

منارجنبان خسته از تکان‌های شدید

پستتوسط najm134 » يکشنبه دسامبر 30, 2018 3:46 pm


منارجنبان خسته از تکان‌های شدید


یکی از معروفترین و بی نظیرترین آثار تاریخی اصفهان است، که نه فقط در ایران که در جهان شهره عام و خاص است. منارجنبان دو ساختمان دارد یکی ساختمان منارها که بر روی ساختمان مقبره پیر علامه "عمو عبدالله کارلادانی" بنا شده، تاریخی که بر روی قبر این پیر عارف حک شده است سال 716 هجری قمری را نشان می‌دهد کارشناسان نیز اعتقاد دارند که این بنا متعلق به قرن هشتم هجری است.

در این مکان ابتدا مقبر"عمو عبدالله کارلادانی" بنا شده و سپس برای جذب مردم به این مقبره با توجه به فاصله‌اش از شهر اصفهان تصمیم گرفته شده است که یکی از جذاب‌ترین بناها از نظر معماری یعنی منارهای جنبان بر فراز آن ساخته شود هرچند این موضوع یکی از حدسیات کارشناسان به حساب می‌آید، اما ظاهراً این حدس جدی به نظر می‌رسد.

در این زمینه مرتضی فرشته نژاد کارشناس مرمت و معماری آثار تاریخی که خود از 50 سال گذشته در جریان مرمت این بنا بوده است در خصوص وضعیت منارجنبان طی سالیان متمادی اینگونه توضیح می‌دهد: این دو منار پس از ساختمان مقبره ساخته شده و چون اصفهان تا کارلادان یک منزل راه بوده است و اینجا نیز قبرستانی مهم به حساب می‌آمده و قبر این پیر عارف هم در این قبرستان وجود داشته، احتمالاً این منارها را به این شکل ساخته‌اند که حرکت کند.

وی می‌افزاید: ضمن مرمت‌هایی که طی 50 سال گذشته انجام داده‌ایم متوجه شدیم دو درز انبساط بین ساختمان مناره‌ها و ساختمان مقبره موجود است. در آن زمان به دلیل اینکه هرکسی می‌توانست بالای مناره‌ها حضور پیدا کند و کنترلی نبود همواره داخل این درزها پر از سنگ و زباله بود تصمیم بر این شد که میان این درزها با ورقه‌های لاستیک پر شود تا مشکلی برای بنا پیش نیاید.

این کارشناس مرمت و معماری بناهای تاریخی معتقد است معمار سازنده لازم دیده که این درزها وجود داشته باشد تا زمانی که مناره‌ها حرکت می‌کند دچار فرسودگی مضاعف نشود، اما متاسفانه به دلیل حضور افراد از سراسر جهان و ایران برای تکان دادن این منار و اصرار برای اینکه هر فرد خودش این کار را انجام دهد این بنا را دچار چالش کرده بود، به همین دلیل 40 سال پیش تصمیم بر این شد که سیمیلاتور یا شبیه سازی تعبیه شود تا مردم با قرار گرفتن در آن حس حرکت‌های منار را داشته باشند و منار نیز آسیبی نبیند.

فرشته‌نژاد با انتقاد از اینکه متاسفانه طی سالیان گذشته هیچکس به مقبره پیر عارف در زیر این مناره‌ها توجه نکرده و امروز هم توجه نمی‌کند بلکه همه به دنبال تکان دادن منارها بوده و هستند، می‌گوید: منارجنبان اسباب‌بازی نیست و این منار فقط در زمان خودش جاذبه برای ورود افراد به این قبرستان داشته است و قرار بوده بازدید کنندگان را با پیر عارف دفن شده در این بنا آشنا کند اتفاقی که به طور کلی به فراموشی سپرده شده و این موضوع نیازمند فرهنگ سازی است.

وی با اشاره به اینکه تکان‌های متعدد به این بنا طی سالیان گذشته موجب شده تا در طول این سال‌ها مدام این بنا نیازمند تعمیر باشد، تاکید می‌کند: برای جلوگیری از تخریب بنا قرار بر این شد که یک بار پیش از ظهر و یک بار بعد از ظهر این بنا تکان بخورد این تصمیم بیش از 30 سال پیش اتخاذ شد، اما مسئولان وقت ایراد گرفتند که مسافران از شهرهای مختلف می‌آیند تا این بنا را تکان بدهد هرچه اصرار کردیم که به صلاح بنا نیست کسی گوش نکرد.

این کارشناس مرمت و معماری بناهای تاریخی با انتقاد از تکان‌های متعدد منارجنبان که موجب فرسایش بنا شده است، ادامه می‌دهد: این مناره‌ها برای تکان‌های متعدد طراحی نشده است و فرسایش آجرهای پشت بام و خود مناره‌ها شاهد این مدعا هستند جالب است بدانید که آجرهای این منارها بارها مورد مرمت واقع شده است.

فرشته‌نژاد با بیان اینکه تنها چیزی که سالیان متمادی است روی آن تاکید نمی‌شود شناخت پیر عارفی است که زیر این مناره‌ها قرار دارد، می گوید: طی 50 سال گذشته به اصطلاح معماران این منارها را پیاده و سوار کرده‌ایم چراکه دچار شکستگی شدید شده بودند. امروز هم همچنان به مسئولان امر که این منار زیر نظرشان اداره می‌شود می‌گویم که منارجنبان اسباب بازی نیست و باید از آن نگهداری کنید.

چندی پیش فیلمی در فضای مجازی منتشر شد که در آن عنوان می‌شد که آجرهای یکی از مناره‌های منارجنبان در حال سقوط است هرچند که در همان زمان مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اصفهان این موضوع را کذب محض دانست، اما به هر حال سخنان مرتضی فرشته‌نژاد به عنوان فردی که مرمت این بنا را طی ادوار مختلف دنبال کرده است نشان می‌دهد که این بنا بیش از پیش به نگهداری نیاز دارد و هرچند این فیلم کذب بوده است، اما منارجنبان باید از تکان‌های بیش از این معصون بماند.
ایسنا
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

Re: آلودگی سازه

پستتوسط pejuhesh232 » چهارشنبه فبريه 20, 2019 12:02 pm

ریزش مرگبار ساختمان هشت طبقه در استانبول


فروریختن یک ساختمان هشت طبقه مسکونی در شهر استانبول ترکیه چندین کشته و زخمی برجای گذاشت.

آفتاب‌‌نیوز :
به گفته استاندار استان استانبول در این حادثه که روز چهارشنبه ۱۷ بهمن روی داد، دست‌کم ۲ تن کشته و شش نفر زخمی شدند. به گفته مقامات شهر، ۴۳ نفر رسما ساکن این ساختمان بودند اما ساخت ۳ طبقه آخرغیرقانونی بوده و نام برخی ساکنان آن ثبت نشده است.

تاکنون سه نفر توسط تیم امداد، زنده از زیر آوار بیرون کشیده شده‌اند. عملیات جستجو و نجات برای یافتن دیگر ساکنان در جریان است و تمامی خیابان‌های منتهی به محل حادثه به دلیل ازدحام ماشین‌ها و مردمی که اطراف ساختمان تجمع کرده‌اند مسدود شده‌ است.

وزیر محیط زیست ترکیه به نمایندگی از رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری این کشور در محل حادثه حاضر شد.

Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

۱۰ مصدوم بر اثر ریزش سقف مسجد‌ی نوساز در ساوه

پستتوسط najm134 » چهارشنبه مارس 13, 2019 8:19 pm

10مصدوم بر اثر ریزش سقف مسجد‌ی نوساز در ساوه


سقف مسجد روستای ینگی قلعه از توابع بخش نوبران این شهرستان ریزش کرد. تاکنون این حادثه ۱۰ مصدوم خانم داشته که حال عمومی آنها رضایت‌بخش است. بنا به اذعان دهیار روستا، این مسجد نوساز بوده و اولین مراسم ختمی بوده که در آن برگزار شده است.

Image
معاون سیاسی فرماندار ساوه گفت: سقف مسجد روستای ینگی قلعه از توابع بخش نوبران این شهرستان ریزش کرد.

حسین معمارنیا در گفت‌وگو با فارس در اراک از ریزش سقف مسجد روستای ینگی قلعه از توابع بخش نوبران ساوه خبر داد و اظهار کرد: این حادثه ساعتی پیش در حالی اتفاق افتاد که مراسم ترحیم یکی از اهالی در حال برگزاری بود.

وی تصریح کرد: با وقوع این حادثه، اکیپ‌های اورژانس و هلال‌احمر در روستای ینگی قلعه حاضر شدند. وی افزود: تاکنون این حادثه ۱۰ مصدوم خانم داشته که حال عمومی آنها رضایت‌بخش است. بنا به اذعان دهیار روستا، این مسجد نوساز بوده و اولین مراسم ختمی بوده که در آن برگزار شده است.
Image
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

غفلت از بازار مسکن و ساختمان سبب شکل گیری بازار سوداگرانه

پستتوسط najm134 » چهارشنبه اکتبر 30, 2019 11:17 am


غفلت از بازار مسکن و ساختمان سبب شکل گیری بازار سوداگرانه


نشست تخصصی بهسازی لرزه‌ای ساختمان‌های متداول تهران

Image

نماینده مردم تهران در مجلس با بیان اینکه غفلت از بازار مسکن و ساختمان سبب سوداگری شده است، گفت: عمر مفید ساختمان در کشور یک سوم استاندارد‌های بین المللی است.

نقاط ضعف ساختمان‌ها با بهسازی لرزه‌ای رفع می‌شودبه گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، سید فرید موسوی امروز در نشست تخصصی «بهسازی لرزه‌ای نسبی ساختمان‌های متداول شهر تهران» افزود: ایران کشوری حادثه خیز و جزو ۱۰ کشوری است که بالاترین میزان ریسک پذیری را دارد. تهران نیز به موجب ویژگی‌هایی که دارد، شرایط حادتری دارد و مدیران شهری در شهرداری و شورای اسلامی شهر تهران با حساسیت خاصی پیگیر این مسئله هستند.
وی افزود: برغم دانش و تخصصی که در کشور وجود دارد، بعد از وقوع هر حادثه‌ای نگران می‌شویم. باید دلیل این مسئله را پیدا کنیم. عمر مفید ساختمان‌ها در کشور ۱۶ سال، یعنی یک سوم استاندارد‌های بین المللی است در حالی که در کشور‌های عضو اتحادیه اروپا ساختمان‌ها بیش از ۵۰ سال عمر مفید دارد.
موسوی با اشاره به هدر رفت منابع در حوزه مسکن، اظهار داشت: غفلت از بازار مسکن و ساختمان سبب شکل گیری بازار سوداگرانه در این بخش شد. وقتی نظارت و ابزار‌های کنترلی وجود ندارد، طبیعتاً ما باید در اینجا نگران فرسوده باشیم در حالی که بازار مسکن کار خودش را انجام می‌دهد.
رییس فراکسیون جوانان مجلس ادامه داد: فقط به عرضه فکر کردیم و تقاضا را مدیریت نکردیم و روند بازار مسکن همچنان همانگونه پیش می‌رود، در حالی که انگشت اشاره و اتهام را فقط سمت متخصصان و صاحب نظران معطوف کردیم.
موسوی در پایان یادآور شد: اگر بتوانیم بازار سوداگرانه مسکن را از نابسامانی خارج کنیم و نظارت بر آن را افزایش دهیم می‌توانیم بسیاری از مشکلات را با ابزار‌هایی که در اختیار داریم حل کنیم.

نجار، رئیس سازمان مدیریت بحران
باید جلوی امضا فروشی گرفته شود
رئیس سازمان مدیریت بحران کشور در نشست تخصصی بهسازی لرزه‌ای نسبی ساختمان‌های متداول شهر تهران، گفت: باید جلوی امضا فروشی گرفته شود.
اسماعیل نجار گفت: تهران یک مرکز کمیتی است؛ حادثه پلاسکو در تهران به یک حادثه بین المللی تبدیل شد، حال تصور کنید یک زلزله ۷ یا ۸ ریشتری در تهران رخ دهد، لذا باید پیش از وقوع حوادث آمادگی کسب کنیم.
معاون وزیر کشور تصریح کرد: اگر زلزله ۷ یا ۸ ریشتری در پایتخت رخ دهد قطعا ۲ میلیون نفر تحت تأثیر مستقیم و ۸ میلیون نفر ساکن تهران تحت تأثیر غیرمستقیم این حادثه قرار خواهند گرفت.
آقای نجار با اشاره به دو زلزله اخیر در کشور گفت: در زلزله کرمانشاه، دو بیمارستان سرپل ذهاب نتوانست دوام بیاورد. در زمین لرزه ورزقان هم همین اتفاق افتاد، بیمارستان افتتاح نشده دوام نیاورد و ویران شد، اما از سوی دیگر در سرپل ذهاب در منطقه فولادی شیشه یک ساختمان هم نشکست، مگر مصالح این منطقه از آسمان آمده است؟
وی با بیان این که نظام مهندسی همواره باید پاسخگو مسائل باشد، گفت: در بازدید از یک دانشگاه در سرپل ذهاب مشاهده شد که سازنده در ساخت آن با کمبود تیرآهن مواجه شد و به جای آن از ۶ میلگرد استفاده کرده است.
رئیس سازمان مدیریت بحران کشور تاکید کرد: چرا یک مرکز علمی با این کیفیت ساخته شده؟ نظارت ما کجا رفته است؟ چرا در برخی از مواقع امضا فروشی می‌شود؟
رئیس سازمان مدیریت بحران کشور گفت: در یک کارگاه چند کارگر را می‌آورند و آموزش عملی می‌دهند و بدون برگزاری گارگاه آموزشی تئوری و فنی، آن‌ها را برای کار راهی ساختمان‌ها می‌کنند.
نجار با بیان این مطلب که بیاییم از امروز قولی به یکدگیر دهیم، گفت: آقای مسئول از امروز هرچه می‌سازیم درست و اصولی بسازیم و نظارت بر ساخت و ساز‌ها وجود داشته باشد.

کرمی محمدی، رئیس سازمان مدیریت بحران تهران
نقاط ضعف ساختمان‌ها با بهسازی لرزه‌ای رفع می‌شود
رئیس سازمان مدیریت بحران تهران هدف اصلی تدوین دستور العمل بهسازی لرزه‌ای نسبی ساختمان‌های متداول شهر تهران را حفظ جان شهروندان هنگام وقوع زلزله دانست.
آقای کرمی محمدی امروز در نشست تخصصی تدوین دستورالعمل ساده بهسازی لرزه‌ای نسبی ساختمان‌های متداول شهر تهران گفت: با اجرای این دستورالعمل هزینه‌های مقاوم سازی ساختمان‌ها کاهش می‌یابد و می‌تواند با استقبال شهروندان مواجه شود.
وی با اشاره به تفاوت بهسازی و نوسازی ساختمان‌ها گفت: در بهسازی تلاش می‌شود تا نقاط ضعف ساختمان‌ها با هزینه کم‌تر و سرعت بیشتر برطرف شود.
کرمی محمدی افزود: در این دستورالعمل صرفا با اجرای تمهیدات کم هزینه، ساده و کارآمد می‌توان تاحد قابل توجهی از تخریب کامل ساختمان‌های متداول شهر تهران در هنگام وقوع زلزله جلوگیری کرد و به نوعی بدون هزینه‌های سنگین تخریب و نوسازی تا حد زیادی مقاومت این قبیل ساختمان‌ها برای حفظ جان شهروندان افزایش می‌یابد.
وی گفت: همانطور که از اسم نوسازی مشخص است در این موضوع ساختمان به طور کامل تخریب و از نو ساخته می‌شود، اما بهسازی یعنی اینکه، چون امکان تخریب و ساخت مجدد فراهم نیست، ساختمان مقاوم سازی می‌شود.
آقای کرمی محمدی گفت: در موضوع بهسازی تلاش می‌شود تا نقاط ضعفش ساختمان مورد نظر شناسایی و سپس برای رفع نواقص اقدام و ساختمان ایمن شود.
وی درخصوص اهمیت بهسازی گفت: بهسازی هزینه کمتری دارد و سرعت بیشتری هم دارد.
رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران گفت: ما نقاط ضعف در ساختمان‌سازی در تهران و کل کشور فراوان داریم و بجز بافت فرسوده در باقی ساختمان‌ها هم به دلایل مختلف ضعف زیاد داریم.
آقای کرمی محمدی خاطرنشان کرد: البته ما نمی‌گوییم لزوما ساختمان‌ها فرو می‌ریزد، اما شاید بعد از وقوع یک زلزله ۶.۵ ریشتری دیگر قابل استفاده نباشد.
وی گفت: فقط شهرداری مسئول ساخت و ساز نیست بلکه یک بخشی از صدور مجوز‌ها دست شهرداری است، اما سازمان متولی در این امر نظام مهندسی است.
رئیس سازمان مدیریت بحران شهر تهران افزود: از سوی دیگر کیفیت مصالح و سیمان و بتن ساخته شده و استفاده شده هم دست شهرداری و نظام مهندسی نیست و مسؤول آن سازمان استاندارد است.
آقای کرمی محمدی گفت: امروز شاهد آن هستیم که بتنی که باید به وسیله دستگاه میکسر در ستون ساختمان ریخته شود با بیل و فرغون ریخته می‌شود و این ساختمان در زمان وقوع زلزله تاب نخواهد داشت.
وی در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره اولویت نوسازی یا بهسازی گفت: اولویت اصلی و اساسی نوسازی است و بررسی پوشیده نیست که نوسازی بهتر است، اما به شرطی که بودجه لازم برای نوسازی وجود داشته باشد.
رئیس سازمان مدیریت بحران شهر تهران تصریح کرد: وقتی بودجه لازم برای نوسازی اختصاص پیدا نکرده است انجام بهسازی اولویت پیدا می‌کند.
آقای کرمی محمدی افزود: البته این یک راه حل مقطعی است برای اینکه اگر در سال‌های پیش رو قرار شد زلزله‌ای رخ بدهد حداقل سقف بر سر مردم خراب نشود؛ البته حتما در طول سال‌های متمادی و طولانی این راه حل مناسب نیست.
وی درباره اینکه گفته شده است ۲۲ هزار پلاک ناایمن در تهران وجود دارد آیا اطلاعات آن به دست شما رسیده است، گفت: اطلاعات ساختمان‌های ناایمن و پلاک‌های ناایمن موجود است، اما اعلام مشخصات این ساختمان‌ها فقط تشویش ایجاد می‌کند و به همین دلیل ما باید دنبال راه حل باشیم برای ایمن سازی آنها.
رئیس سازمان مدیریت بحران شهر تهران درخصوص نصب شتاب نگاشت در اطراف شهر تهران نیز گفت: ما ۲۲ شتاب نگاشت خریداری کردیم و این ۲۲ عدد تا پایان سال حتما نصب خواهد شد البته ۴ شتاب نگاشت هم در سمت جاده فیروزکوه نصب شده است.
آقای کرمی محمدی خاطرنشان کرد: البته اطلاعات شتاب نگاشت به مردم داده نمی‌شود، بلکه قرار است به اداره گاز هشدار دهد تا بموقع شیر‌های گاز بسته شود و از وقوع انفجار جلوگیری کند.
وی افزود: در کنار این موضوع ۱۰۰ شتاب نگاشت هم در سطح شهر نصب می‌شود تا وقتی زلزله رخ داد براساس نوع خاک منطقه وقوع زلزله به ما بگوید که چقدر تلفات داریم و چقدر تخریب خواهیم داشت.

کرمی محمدی، رئیس سازمان مدیریت بحران تهران
۱۳۰ دکل مخابراتی در تهران نصب می‌شود
رئیس سازمان مدیریت بحران تهران گفت: قرار است ۱۳۰ دکل مخابراتی بزرگ در شهر تهران نصب شود تا ارتباط پایدار را بعد از وقوع زلزله تامین کند.
آقای کرمی محمدی در ادامه نشست تخصصی تدوین دستورالعمل ساده بهسازی لرزه‌ای نسبی ساختمان‌های متداول شهر تهران گفت: البته این سیستم در مراحل طراحی اولیه قرار دارد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود افزود: یک سیستم دیگر با عنوان سامانه پیش‌بینی و هشدار سیلاب شهر تهران در دست طراحی است، زیرا در اطراف تهران رودخانه‌های زیادی وجود دارد که پتانسیل وقوع سیلاب را دارد.
رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران یادآور شد: هشت ایستگاه هواشناسی در ارتفاعات تهران نصب شده و قرار است ۱۰ ایستگاه دیگر هم نصب شود که وظیفه تشخیص وقوع سیلاب را دارند.
وی گفت: تلاش کردیم برای جلوگیری از وقوع سیلاب کانال‌های جمع آوری آب‌های سطحی شهر تهران تکمیل و پیش از ورود به فصل آبی این کانال‌ها لایروبی شود.
رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران یکی دیگر از مشکلات شهر تهران را موضوع فروریزش و فرونشست اعلام کرد و گفت: در تهران فروریزش اهمیت بیشتری دارد، زیرا یکباره رخ می‌دهد و به تاسیسات شهری آسیب‌های زیادی وارد می‌کند.
وی گفت: در کنار طراحی این سامانه‌ها؛ پویش شهر آماده را راه اندازی کردیم که بخش‌های مختلفی از جمله خانه‌های دوام دارد و همچنین قرار است به داوطلبان آموزش‌های دوره بحران داده شود.
آقای کرمی محمدی خاطرنشان کرد: یکی دیگر از اقدامات سازمان مدیریت بحران طرح مدرسه آماده است که در این طرح شناسه مدارس تهران جمع آوری شده است و یک هزار و ۶۸۰ مدیر مدرسه آموزش‌های لازم را دیده اند و به ۱۲ هزار و ۲۰۰ دانش آموز آموزش‌هایی ارایه شده است.
به گفته وی، همچنین ۱۱۰ پایگاه مدیریت بحران در شهر تهران وجود دارد که در ۲۲ پایگاه لوازم و تجهیزات مورد نیاز وجود دارد که تعدادی از سوله‌های مدیریت بحران به کاربری ورزشی تبدیل شده است و با پیگیری شورای شهر تهران تلاش می‌کنیم این پایگاه را به مدیریت بحران تبدیل کنیم.
همچنین مدیریت بحران شهر تهران در جمع استان‌های معین کل کشور است که باید با امکانات و بودجه بهتر در خدمت شهروندان تهرانی و هموطنانمان در تمام استان‌ها باشد.

کرمی محمدی، رئیس سازمان مدیریت بحران تهران
زندگی دو میلیون نفر از پایتخت نشینان در بافت فرسوده
نشست تخصصی تدوین دستورالعمل ساده بهسازی لرزه‌ای نسبی ساختمان‌های متداول شهر تهران برگزار و اعلام شد دو میلیون نفر از پایتخت نشینان در بافت فرسوده زندگی می‌کنند.
رئیس سازمان مدیریت بحران تهران با تاکید بر مقاوم‌سازی ساختمان‌های فرسوده تهران گفت: به همین منظور نشست تخصصی تدوین دستورالعمل بهسازی لرزه‌ای نسبی ساختمان‌های متداول شهر تهران برگزار شده است.
رضا کرمی محمدی اظهار داشت: شهرداری تهران در سال‌های ۸۷ تا ۸۸ ایده ابتکاری بهسازی لرزه‌ای نسبی ساختمان‌های متداول شهر تهران را مطرح کرد که این ایده در آن سال‌ها بایگانی شده بود، اما توانستیم دستورالعملی را برای اجرایی شدن این طرح تدوین کنیم.
وی افزود: در این طرح می‌توانیم بهسازی لرزه‌ای ساختمان‌های شهر تهران را با حداقل هزینه و حداکثر کارآیی به عنوان هدف اصلی انتخاب کنیم، طرحی که با پیشگیری از انهدام و فروریختن اساسی ساختمان‌های متدوال آسیب پذیر به افزایش قابل توجه امکان حفظ جان شهروندان تهرانی منجر می‌شود.
رئیس سازمان مدیریت بحران شهر تهران ادامه داد: کاهش هزینه کلی بهسازی ساختمان و حذف هزینه‌های جانبی آن تا حد امکان به منظور پوشش سطح وسیع تری از ساختمان‌های محدوده هدف از دیگر ویژگی‌های این طرح است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود افزود: در پایتخت حدود ۲ میلیون نفر در بافت فرسوده زندگی می‌کنند و از میان ۶۰ میلیون نفر جمعیت شهر نشین کل کشور ۱۹ میلیون نفر حاشیه نشین هستند.
آقای کرمی محمدی خاطرنشان کرد: در تهران نیز ۴.۵ میلیون نفر در مناطقی زندگی می‌کنند که اگر زلزله‌ای با قدرت ۶ تا ۷ ریشتر روی دهد، خسارت جدی خواهند دید.
رئیس سازمان مدیریت بحران شهر تهران با بیان اینکه اگر سه مولفه ناپایداری، ریزدانگی و نفوذپذیری در کنار هم به مقادیر مشخصی وجود داشته باشد، بافت فرسوده معنا پیدا می‌کند، افزود: در حال حاضر ۱.۹ میلیون نفر از شهر تهران در منطقه‌ای زندگی می‌کنند که بافت فرسوده است و ۲.۹ میلیون نفر از جمعیت شهر تهران در منطقه‌ای ساکن هستند که ناپایداری دارد یعنی ۵۰ درصد بلوک مورد نظر مسکونی بافتی ناپایدار دارد.
وی خاطرنشان کرد: در سازمان نوسازی شهر تهران اقدامات خوبی برای بافت فرسوده در حال اجراست، اما این اقدام کافی نیست و باید کار موازی دیگری هم انجام شود.
آقای کرمی محمدی تاکید کرد: کار موازی موضوع بهسازی لرزه‌ای نسبی ساختمان‌های متداول شهر تهران است که تلاش کردیم با کارشناسی پیش برود و این اقدام را می‌شود در سایر مناطق کشور هم اجرا کرد.
به گفته وی، اگر در تهران زلزله‌ای رخ بدهد در شب هنگام ۸ میلیون نفر و در طول روز ۱۲ میلیون نفر تحت تاثیر قرار خواهند گرفت و این بسیار مهم خواهد بود و با توجه به اینکه زلزله محتمل‌ترین خطر تهدید کننده تهران است به همین دلیل سامانه تخمین سریع خسارت و تلفات زلزله شهر تهران در حال آماده سازی است.
رئیس سازمان مدیریت بحران شهر تهران اظهار داشت: این سامانه به واسطه سنسور‌های نصب شده در بخش‌های مختلف شهر تهران می‌تواند به سرعت میزان خسارت و تلفات ایجاد شده را براورد کند.
وی یادآور شد: همچنین سامانه هشدار سریع وقوع زلزله در دست اجراست که به واسطه همان سنسور‌ها می‌تواند تنها چند ثانیه قبل از رسیدن زلزله به شهر تهران ما را خبر کند تا حداقل شیر‌های گاز و آب بسته شود.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

Re: آلودگی سازه

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه فبريه 01, 2020 7:43 pm

چرا عمر ساختمان ها در ایران پایین است؟


چرا عمر ساختمان ها در ایران پایین است؟ متوسط عمر ساختمان‌ها در کشور حدود ۳۰ سال و در کلانشهرها پایین‌تر از این عدد است، در حالی که عمر مفید ساختمان باید دست‌کم ۱۰۰ سال باشد.

Image

به گزارش مهر، در حال حاضر عمر ساختمان ها در کشور بین ۲۵ تا ۳۵ سال است، در حالی که در برخی از کشورهای دنیا عمر مفید ساختمانها بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ سال است؛ عدد و رقمی که با آمار داخلی فاصله بسیاری دارد.

عمر مفید ساختمان در ایران یک سوم استاندارد جهانی است. درحالی که هر روز بر تعداد ساختمان های با عمر بیش از ١٠٠ سال در دنیا افزوده می شود، عمر مفید ساختمان در ایران به طور میانگین ۳۰ سال عنوان می شود. حتی پیش‌بینی می‌شود که با ورود افراد فاقد صلاحیت و غیرمتخصص به بازار ساختمان‌سازی این رقم به کمتر از ٢٠‌سال هم نزول پیدا کند.

این زنگ خطر درحالی به صدا درآمده که ماده ۴ قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان هرگونه دخالت افراد فاقد صلاحیت را در امر ساخت‌وساز منع کرده است.

محمد احمدی رئیس هیئت مدیره انجمن طراح و ناظر ساختمان در گفتگو با خبرنگار مهر می گوید: اگر قانون، قانون باشد می باید برای همه قابل اجرا باشد. طبق ماده ۴ قانون نظام مهندسی، یک شخص حقیقی باید در قالب دفتر فنی مشغول کار شود، اما این امر اتفاق نمی افتد.

وی ادامه می دهد: همچنین توافقنامه های غیرکارشناسی در جهت تضعیف شرکت ها صادر می شود که با وجود نامه نگاری های متعدد پاسخی در قبال آنها دریافت نکردیم.

عمر بالا برای سازندگان، صرف اقتصادی ندارد

اقبال شاکری عضو کمیسیون عمران شورای اسلامی شهر تهران در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به دلایل عمر کوتاه ساختمان ها در تهران و کلانشهرها می گوید: از نظر عمومی مهمترین دلیل این امر، ارزش افزده ساخت و ساز در کشور است، به طوری که اصلا صرف نمی کند که به عنوان مثال ساختمانی عمر ۵۰ ساله داشته باشد.

وی می گوید: شما اگر بعد از ۲۰ سال هم یک ساختمان را تخریب کنید، باز هم به لحاظ اقتصادی کلی سود کرده اید و به نفع شماست؛ با این حساب عامل اصلی را باید در مسائل اقتصادی دنبال کرد. هر چه عمر ساختمان کوتاهتر باشد، سود حاصل از آن بیشتر می شود.

این عضو شورای شهر تهران می افزاید: یکی از اصلی ترین انتقادهای ما بحث هدر رفت و به اصطلاح پرت مصالح در ساختمان هاست که بسیار بالاست، اما متاسفانه در شرایط فعلی سودآوری ساخت و ساز آن قدر بالاست که این نوع اسراف اصلا دیده نمی شود و برای همه تبدیل به شوخی است.

شاکری ادامه می دهد: دومین مطلب مهم در این زمینه، مصالح نامرغوب، اجرای بد و عدم نظارت صحیح است؛ این سه عامل هم در کار ساخت و ساز باعث کاهش جدی کیفیت شده است.

آغاز مشکل/ هر کس می تواند در حوزه ساخت و ساز ورود کند

محمد سالاری رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر تهران نیز با انتقاد از عمر پایین ساختمان ها و کیفیت نامطلوب بسیاری از ساختمان های نوساز در گفتگو با خبرنگار مهر می گوید: ما در این زمینه مسئولیت سنگینی داریم، در واقع همه مجموعه های مرتبط مسئولیت خطیری دارند. متاسفانه ما هنوز شاهدیم در حوزه ساخت و ساز همه مردم بدون هیچ پیش نیازی می توانند ورود کرده و به ساخت و ساز اقدام کنند.

وی می افزاید: قسمت عمده سرمایه ملی در این حوزه به کار بسته می شود و قطعا ورود به آن نیاز به پیش نیازهایی دارد و باید توسط متخصصین این حوزه این امر صورت گیرد.

سالاری ادامه می دهد: الان بحث مجری های ذی صلاح پیش بینی شده اما عملیاتی نمی شود. البته این موضوع برای بناهای بالای ۲هزار متر عملیاتی می شود آن هم ناقص، از سوی دیگر مجریان به صورت تمام وقت در پروژه ها حضور ندارند. در زیر ۲هزار متر هم که اصلا مجری ذی صلاح نداریم. مجموع این ها می طلبد که ما اصلاحات جدی را در مقررات ملی ساختمان داشته باشیم.

بافت فرسوده مدرن را در مسکن مهر مشاهده می کنیم

این عضو شورای اسلامی شهر تهران در ادامه می گوید: مخصوصا در حوزه مسکن مهر متاسفانه عمر پایین ساختمان و مصالح نامرغوب را مشاهده می کنیم. ما در حوزه مسکن مهر شاهد ایجاد بافت های فرسوده مدرن هستیم. در شهر تهران هم متاسفانه شاهد هستیم که کیفیت واقعی ساخت و ساز هم به لحاظ مصالح استاندارد و هم تکنولوژی های نوین و هم نظارت درست و اجرای مناسب انجام نمی شود و به همین دلیل متوسط عمر ساختمان در کشور ما بسیار پایین است.

سالاری تاکید می کند: این موضوع یعنی ضایع کردن انرژی و سرمایه ملی کشور و نیروی متخصص که به نظر هم نمی رسد با توجه به سود فراوان در حوزه ساخت و ساز به این زودی ها رفع شود.

رئیس کمیسیون عمران و شهرسازی شورای شهر تهران اولین گام را برای اصلاح شرایط، بهره گیری از افراد متخصص در حوزه ساخت و ساز خواند و گفت: این فرهنگ باید نهادینه شود که ورود به حوزه باید فقط توسط مختصصان صورت گیرد.

وی ادامه می دهد: از سوی دیگر نظارت بر این متخصصان هم باید جدی باشد و با متخلف برخوردهای محکم تر صورت گیرد. نبود این ها باعث شده که کیفیت ساختمان ها بسیار پایین بیاید و عمر ساختمان های ما به یک هفتم و یک هشتم عمر مفید برسد.

سالاری تاکید می کند: اگرچه در سال های اخیر وضعیت از قبل بهتر شده است و این جا افتاده که اگر ساختمان خوب نسازند خریدار مناسب هم نخواهند داشت، اما تا رسیدن به نقطه مطلوب راه بسیاری در پیش است.

ساختمان سازی در کشور هنوز مدرن نشده است

مهیار فرنیا عضو هیئت مدیره نظام مهندسی تهران نیز در گفتگو با خبرنگار مهر در این باره می گوید: متأسفانه هنوز ساختمان سازی در کشورما به روش سنتی صورت می گیرد و استفاده از روش های مدرن هنوز نتوانسته به صورت جامع جابیفتد لذا عمده ساختمان سازی ها در ایران بومی و سنتی است.

این عضو هیئت مدیره نظام مهندسی تهران می افزاید: ما در تهران و در حوزه ساختمان سازی، شرکت های نوپایی داریم و قوانینی که توسط وزارت راه، شهرداری و نهادهای دیگر وضع می شود که باید براساس آنها، این شرکت ها را تقویت کنیم.

فرنیا ادامه می دهد: قانون نظام مهندسی در سال ۷۴ تصویب شد اما از آن زمان تاکنون شاهد آئین نامه های خلق الساعه هستیم خیلی از شرکت های حقوقی نمی توانند برنامه های بلند مدت داشته باشند. زیرا آئین نامه های جدید یک شبه صادر می شود. سوال من این است که چه کسانی از توسعه شرکت های حقوقی ساختمان آسیب می بینند؟

حسن قربانخوانی رئیس سازمان نظام مهندسی تهران نیز می گوید: ما ۸ هزار و ۶۰۰ پرونده ساخت و ساز در سال گذشته ارجاع دادیم این در حالی است که فقط ۱۵ هزار نیروی حقیقی در این حوزه وجود دارد. همین مقایسه نشان می دهد چقدر نیروی ما بیکار مانده است.

قربانخوانی با طرح این سوال که وضعیت اشتغال مهندسان ما چه می شود، می افزاید: یکی از ایرادات بزرگ ما بحث اجرای ساختمان است. هر کسی از هر صنفی اجازه دارد ساختمان بسازد الا مهندسان. باید برای برون رفت از این موانع اقدام کرد.

باید ناظران برتر معرفی شوند

«قوانین نظام مهندسی که مربوط به سال ۷۴ است»، موضوعی است که اقبال شاکری آن را از دایره اصلی برای کیفیت پایین ساختمان ها خارج می کند و می گوید: درست است که ما نیاز به قوانین جدید داریم اما همان قوانین سال ۷۴ هم متاسفانه رعایت نمی شود و نظارت ها درست و کیفی نیست.

رئیس کمیسیون عمران شورای شهر تهران می افزاید: نظارت شهرداری نظارت شکلی است نه ماهیتی. اصل نظارت با نظام مهندسی است که متاسفانه نظارت ها خوب انجام نمی شود، در بسیاری مواقع دقت نمی شود و مهندسان ناظر وارد جزئیات نمی شوند؛ انگار کنترل از راه دور است. البته آن ها برای مصالح نامرغوب نمی توانند کاری کنند و این به تولیدکنندگان ما باز می گردد. درواقع در این دور تعداد مقصر بسیار بالاست.

شاکری می گوید: برای بالا بردن استاندارد نظارت باید پول خوب پرداخت شود. ممکن است ساخت یک ساختمان ۴ سال طول بکشد، در این شرایط ناظر هم باید منتظر باشد.

وی با اشاره به بیکار شدن مهندسان ناظر نیز می افزاید: متاسفانه میزان ساخت و ساز در کلانشهرها بویژه تهران یک سوم شده و حتی کمتر از این میزان رسیده است. رونق در بازار مسکن به دولت بستگی دارد که امیدواریم با سیاست های درست این حوزه را از رکود خارج سازد.

خروج از بافت فرسوده نیاز به جهادی همه جانبه دارد

این روزها یکی از تاکیدات شهرداری و دولت، خروج از بافت فرسوده است. عبادالله فتح اللهی مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران می گوید نوسازی بافت های فرسوده به جهادی همه جانبه نیاز دارد و با صرف شعار دادن و ابراز احساسات نیز حل نخواهد شد. استمرار، توجه، نگاه سیستمی و مطالبه گری عمومی در حل معضلات و مشکلات نوسازی در بافت های فرسوده ضروری و حائز اهمیت است.

اما واقعیت این است که در کنار توجه به این موضوع و تمرکز بر آن نیاز است که ساختمان های جدید هم آن قدر کارآیی داشته باشند و عمر مفیدشان به میزانی باشد که خود آن ها تبدیل به بحرانی برای آینده نشوند.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

Re: آلودگی سازه

پستتوسط pejuhesh232 » جمعه مارس 06, 2020 1:27 pm

تعميرات عمارت كهن بطور ناشيانه


روزنامه ایران نوشت: اعتراض به مرمت مسجد شیخ لطف الله، «علی اصغر مونسان» نخستین وزیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور درعمارت آزادی را به میدان نقش جهان برد تا او در اظهارنظر رسانه‌ای بگوید: «هرکس می‌تواند درباره مرمت این مسجد نظر بدهد، اما کسی که کار را خوب بلد است، استادانی هستند که رشته آن‌ها مرمت آثار تاریخی است.»
حرف‌های مونسان باعث شد تا «ایران» با دو نفر از مرمتگران بنام اصفهان «هوشنگ رسام» و «علی اصغر نجف پور» به گفتگو بنشیند. این دو مرمتگر پیشکسوت اصفهانی بحث را با این سؤال از مسئولان وزارت میراث فرهنگی آغاز می‌کنند که چرا مرمت مسجد شیخ لطف‌الله را به یک «طاق زن» سپردند نه یک معرق تراش؟

چرا بین کاشی‌ها را کف مال کردند؟
هوشنگ رسام ۳۶ سال پیش به‌همراه استاد محمد مصدق‌زاده، رجبعلی حدادی و رمضان ابوذری گنبد شیخ لطف‌الله را به‌صورت موضعی مرمت کرد.
وی می‌گوید: «بسیاری از استادان معرق تراش اصفهان که در کار معرق تراشی تبحر دارند معتقدند که مرمت گنبد و بازسازی مسجد شیخ لطف‌الله به خوبی انجام نگرفته است.»
او می‌افزاید دلیل عدم مرمت اصولی شیخ لطف‌الله را می‌توان در میان مصاحبه رئیس و کارشناسان میراث فرهنگی اصفهان هم یافت. رسام، معرق تراشی را با کاشی تراشی و کاشی پزی متفاوت می‌داند و می‌گوید: «گنبد مسجد شیخ لطف‌الله با دیگر گنبد‌ها فرق دارد، گنبد‌های این مسجد برخلاف گنبد‌های دوپوسته مساجد دیگر، یک پوسته است.»
به گفته او، تزئینات روی گنبد مسجد شیخ لطف‌الله از آجر و کاشی پر شده است که به آن گنبد «معرق معقلی» می‌گویند.

رسام می‌گوید: «زمینه اصلی گنبد شیخ لطف‌الله «آجر» و اسلیمی‌ها، گل و بوته‌ها و... کاشی لعاب دار است. وقتی می‌خواهند کاشی بزنند گنبد را تقسیم می‌کنند و اسمش را «تَرک بندی» می‌گذارند.» گنبد مسجد شیخ لطف‌الله ۸ تَرک و نیم تَرک را دارد.
به گفته او، معرق معقلی مثل یک تابلو پازلی است. تکه‌های کاشی آنچنان در کنار هم قرار می‌گیرند که هیچ روزنه و فاصله‌ای بین این کاشی و کاشی کناری نیست. او تأکید می‌کند: «یک مو فاصله نباید بین کاشی‌ها و زمینه کار که آجری است باشد.» رسام می‌گوید: «اما بعد از مرمت یکی از تَرک (قاچ)‌های مسجد شیخ لطف الله، متوجه شدند بین کاشی نره‌ها (یک نوع کاشی که در گنبد مسجد شیخ لطف‌الله به کار رفته است) فاصله است. اسناد این فاصله هم وجود دارد؛ بنابراین آمدند گچ درست کردند و به اصطلاح بین کاشی را کف مال کردند. با این کف مالی درز‌ها پر شد، اما کار سفید از آب درآمد.»

Image

به گفته این استاد کهنه کار مرمت، به‌هیچ وجه نباید معرق را کف مال کرد. وقتی کار سفید شد، آمدند گچ‌های روی کاشی را با گونی پاک کنند، اما با گونی پاک نشد. بعد تمام کار را با «برس سیمی» تمیز کردند.
او می‌گوید اشکال بعدی همین جا اتفاق می‌افتد. رسام می‌گوید: «وقتی آجر‌ها توی کوره می‌روند یک لعاب طبیعی روی آن‌ها ایجاد می‌شود که این لعاب نباید از بین برود. وقتی برس سیمی روی کار کشیدند این لعاب از بین رفت و کار باز هم سفید شد. آن زمان متوجه شدند چه وضعیت بدی به وجود آمده است.»
پای مواد نانویی در این مرحله به روی گنبد مسجد شیخ لطف‌الله باز می‌شود. رسام می‌گوید: «آمدند و روی آن روغن نانویی (بَرزَک) کشیدند. این روغن باعث شد تا رنگ سفید تغییر کرد و نخودی و مات شد.
به گفته وی، مسأله به همین جا ختم نشد: «با این روغن مالی، راه نفوذ آب به آجر‌ها و تنفس را هم از بنا گرفتند؛ به‌همین دلیل است که برف دی ماه روی این بخش از گنبد مسجد نماند! چون روی بنا را روغن زدند!
یکی دیگر از مرمتگران که نمی‌خواهد نامی از او به میان بیاید به «ایران» می‌گوید: «بستن راه تنفس، باز کردن راه تخریب آن است. بنا اگر تنفس نکند ویران می‌شود همان اتفاقی که در یکی از آثار قزوین اتفاق افتاد.
به گفته وی، در مرمت نقاشی‌های چهلستون قزوین نیز از رنگ روغن استفاده کردند درحالی که طبق قوانین مرمت باید از آبرنگ استفاده می‌کردند. او می‌گوید: «مرمت باید قابل برگشت باشد، چون زمانی که یک اثر با آبرنگ، رنگ آمیزی می‌شود با آب از بین می‌رود، اما برای از بین بردن رنگ روغن از آستون استفاده می‌کنند که هم رنگ مرمتی را از بین می‌برد هم نقش اصلی را!»

اصل برگشت‌پذیری در مرمت!
ازنگاه رسام، اشتباهات در مرمت گنبد مسجد صفوی‌ها به‌همین جا ختم نمی‌شود. طرح‌های روی ترک‌ها با هم جفت نشده و سربند طرح‌ها بالاو پایین شده است!
رسام می‌گوید: «قبل از مرمت هر اثر تاریخی باید یک کارگروه تشکیل داد و یک طرح مطالعاتی نوشت؛ بنابراین مسئولان باید نقشه راه ترسیم می‌کردند. ابتدا باید ۱۰ نفر معرق تراش را دعوت و با آن‌ها مشورت می‌کردند.» به گفته وی، همیشه وقتی یک گنبد نیاز به‌مرمت داشته به «معرق تراش» مراجعه کردند نه طاق زن. اومی گوید: «کسی که گنبد مسجد را مرمت کرد یک طاق زن ماهر است نه معرق تراش.»

علی اصغر نجف پور کارشناس مرمت نیز در گفتگو با «ایران» مرمتگر گنبد شیخ لطف‌الله را یک طاق زن بسیار ماهر می‌داند و تعجب می‌کند که چرا او مرمت گنبد را پذیرفته است.
نجف پورمعتقد است؛ آنچه که از سوی میراث فرهنگی به رسانه‌ها گفته می‌شود دارای تناقض‌های فراوان است.
کارشناسان مرمت می‌خواهند بدانند دقیقاً چه اتفاقی در مرمت گنبد افتاده و از چه موادی استفاده کرده اند؟ هنوز کارشناسان به پاسخ سؤالات خود نرسیده‌اند. او می‌گوید: «مسئولان بدون شفاف‌سازی تنها می‌گویند مرمت مسجد شیخ لطف الله، بهترین مرمت دنیا است، این استاد کار بهترین استاد کار دنیاست.»
او می‌افزاید: «مسئولان به او گفتند ما از گچی استفاده کرده‌ایم که از سیمان محکم‌تر است. علم مرمت مبتنی بر یک سری مبانی نظری است. یکی از اصلی‌ترین اصول مرمت، اصل «برگشت پذیری» آن می‌باشد. یعنی هر زمان که تشخیص داده شد این مرمت اشتباه است یا راه‌های بهتری برای مرمت وجود دارد، مرمت انجام شده باید قابل حذف و شرایط قابل برگشت به قبل از مرمت باشد؛ بنابراین وقتی از گچی استفاده می‌شود که از سیمان محکم‌تر است به‌طور طبیعی اصل برگشت‌پذیری زیر سؤال می‌رود.»
او به لزوم ایجاد تیمی به‌عنوان تیم ناظر در مرمت‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: «این تیم در مرمت مسجد شیخ لطف‌الله به یک نفر محدود شد وآن یک نفر هم از کار کنار گذاشته شد.» او می‌پرسد: «چرا ناظر کار برکنار شده آیا به مرمت در حال انجام اعتراض داشته است؟» او عدم پذیرش کسی که در مناقصه دو بار برنده مرمت مسجد شیخ لطف‌الله می‌شود را هم از نکات پر ابهام مسجد شیخ لطف‌الله می‌داند.

برش
«فاطمه خطابخش» مدیر پایگاه میراث جهانی نقش جهان درباره علت ایجاد فاصله بین کاشی‌های گنبد هم می‌گوید: وقتی مراحل مرمت کل گنبد تکمیل شود همه کاشی‌ها سر جای خودشان برمی‌گردند و آن‌وقت دیگران می‌توانند درباره آن اظهارنظر کنند. در حال حاضر سایر کاشی‌ها از بستر جدا هستند و به خاطر همین بین آن‌ها با ترک مرمت و بندکشی شده فاصله وجود دارد.
او درباره استفاده از روغن برزک هم، استفاده از این روغن و تأثیر آن بر تغییر رنگ کاشی‌ها را رد می‌کند و می‌گوید: این تغییر رنگ به خاطر بندکشی است.
اگر از روغن برزک استفاده شده بود باید رنگ کاشی‌های ترک مرمت شده تیره می‌شد درحالی‌که اکنون رنگ آن روشن‌تر از سایر ترک‌هاست. ما تنها از یک تثبیت‌کننده بدون رنگ استفاده کرده‌ایم تا کاشی‌ها را از تخریب بارندگی‌ها حفظ کنیم.
خطا بخش در پاسخ به انتقاد از تغییر رنگ دو ترک مرمت شده هم می‌گوید: «تفاوت رنگ عنوان غلطی برای تفکیک کاشی‌های مرمت شده از مرمت نشده است؛ امیدواریم با تأمین اعتبار و اتمام ۱۴ ترک باقیمانده تمام کاشی‌ها مرمت شود و این شائبه تغییر رنگ هم در جامعه از بین رود.»
او درباره چرایی تغییر پیمانکار هم می‌گوید: «متأسفانه پیمانکاران شرایط مناقصه را در سایت مناقصات کشوری بخوبی نمی‌خوانند و وقتی ما شرایط را از آن‌ها می‌خواهیم آن شرایط را ندارند و ما می‌توانیم آن‌ها را رد کنیم.

به همین دلیل شکایت‌هایی پیش می‌آید و من با توجه به این شکایت‌ها موضوع را نزد استانداری و بازرسی مطرح کردم و آن‌ها قبول کردند که پروژه‌های شاخص میراثی حتماً ترک تشریفات شود.»
رحمت الله رضایت استادی که مرمت گنبد مسجد شیخ لطف‌الله را به عهده گرفته نیز درباره کف مالی بین کاشی‌ها می‌گوید: «ما لای بند‌ها را خالی کرده و گچ می‌مالیم، کف‌مال می‌کنیم تا بعد از شستن طبله نکند، پوسته نکند و اکنون گنبد ذره‌ای بار سنگین ندارد.»
تلاش‌های روزنامه ایران برای گفت وگو با معاون میراث فرهنگی و مسئولان استانی اصفهان به جایی نرسید. «فریدون اللهیاری» مدیرکل میراث فرهنگی اصفهان سؤالات روزنامه ایران را پرسش‌های فنی دانست که باید کارشناسان فنی سازمان به آن پاسخ بدهند. تماس با مدیر پایگاه میراث فرهنگی نقش جهان و معاون فنی میراث فرهنگی استان بی‌پاسخ ماند.

=======
به صرف اينكه فلان چسب بيشرفته ساخته اند؛ يا فلان مصالح نانو ابداع شده مجوز بكار بردنش در ساختمانهاى ارزشمند نيست اين مال ناداني جوزده هاى صنايع جديد است؛ نتيجه آني و كوتاه مدت آن؛ دليل صحت عملكرد آن نيست.
====
هفتاد سال قبل مسجداعظم قم را ساختند
بخاطر عظمت بنا اين نام پيدا كرد
انوقت تازه سيمان و تيراهن مد شده بود و علامت تمدن و مدرن بودن سازه هاى تيراهن و سيمان بود
ساختمان مسجد را هم با تيراهن و اجر و سيمان ساختند و تقريبا اولين ساختمان معظم ديني بوده با مصالح جديد ساخته شده بود
سالها بعد ما كودك بوديم مرحوم پدرمان به عنوان تعليقه بر اين ساختمان مي گفتند
بعد از ساختمان مسجد مهندسيني خارجي خيلي بلندمرتبه اي را آورده بودند نشان داده بودند بعد مرحوم آيت الله بروجردي ضمن اعجاب از بنا
از مهندسين خارجي پرسيده بودند چطور ديديد بناي مسجد را؟
مهندسان عاليرتبه خارجي كه تحصيلاتشان روي مصالح جديد بود و از صدسال قبلش در كشورهايشان فقط همينها را بكار مي بردند به اقاي بروجردي گفته بودند:
ما تعجب مي كنيم كه كشور شما كه تجربه معماري چند هزار ساله دارد چطور آن همه تجربه درخشان و مصالح و روش ساخت كه نتيجه اش طي هزارسال معلوم شده است و موجود است را رها مي كند و آمده ايد از روش ساخت و مصالحي كه هنوز صدسال تجربه اش را پس نداده استفاده مي كنيد و اين ساختمان معظم را با روش و مصالح جديد با ريسك انجام داده اند
نكته اين اظهار نظر قدمت تجارب خيلي قيمتي است كه قابل تعويض با نتايج كوتاه مدت براى ساخمانهاى معظم و ماندگار نيست و نبايد باشد


والحمدلله رب العالمين
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

ضعفهاى عمارت رايج

پستتوسط pejuhesh232 » چهارشنبه نوامبر 03, 2021 3:46 pm

آلودگي سازه: ضعفهاى عمارت رايج
ریزش مجتمع مسکونی 12 طبقه در فلوریدا حاوي 140 آپارتمان در 12 طبقه و كشته و مفقود شدن صدنفر از جمله 20 اسرائيلي در سواحل تفريحي ميامي


Image

العالم ـ آمریکا

بعد از فرو ریختن بخشی از یک ساختمان مسکونی ۱۲ طبقه در شهر تفریحی «سرفساید» نزدیک شهر میامی در ایالت فلوریدا در ساعات بامدادی روز پنجشنبه (به وقت آمریکا)، «جو بایدن» رئیس‌جمهور آمریکا با اعلام وضعیت اضطراری در فلوریدا موافقت کرد و دستور داد کمک‌های فدرال برای تکمیل تلاش‌های محلی و ایالتی ارائه شود.

کاخ سفید اعلام کرد این اقدام رئیس‌جمهور به وزارت امنیت داخلی و آژانس مدیریت امور اضطراری فدرال این امکان را می‌دهد که در زمینه کمک‌رسانی هماهنگی کنند.

در پی این حادثه، ۵۵ واحد آپارتمانی تخریب شد و طبق گزارش‌ها، گرچه ده‌ها نفر تخلیه شدند، هنوز بین ۵۱ تا ۹۹ نفر سرنوشت مشخصی ندارند و مفقود تصور می‌شوند.

طبق گزارش رویترز، گروه‌های امداد و نجات روز پنجشنبه عملیات جستجو برای یافتن افراد گرفتار شده در زیر آوار ناشی از فرور ریختن این ساختمان را شروع کردند.

به نوشته خبرگزاری «اسپوتنیک»، تاکنون مقامات از جان باختن دستکم یک نفر، زخمی شدن ۱۱ نفر که چهار تن آن‌ها بستری شده‌اند و نجات دستکم ۳۷ نفر از زیر آوار خبر داده‌اند.

به گزارش فارس، مقام‌های محلی در کنفرانس خبری پنجشنبه شب اعلام کردند حدود ۱۰۲ نفر مورد سرشماری قرار گرفته‌اند اما آمار رسمی از زخمی‌ها و قربانیان نامشخص است زیرا اوضاع همچنان ثابت نشده است.

«چارلز بورکت» شهردار سرفساید گفت که مدیر مجتمع به او اطلاع داده هنگام این حادثه فاجعه‌بار، مجتمع پر بوده و احتمال این که افراد زنده از زیر آوار خارج شوند، بسیار کم است.


بنابر گزارش های منتشر شده علت ریزش این ساختمان ۴۰ ساله در عرض چند ثانیه هنوز مشخص نیست اما به گفته مقام‌های محلی، این ساختمان از ناحیه سقف و بخش‌های دیگر در دست تعمیر بود.

https://fa.alalam.ir/news/5669343/%D8%B ... 8%B1%DB%8C

Image

فيلم لحظه فروريختن
https://www.youtube.com/watch?v=jyQAgI_DwWc

Image
Image
Image
Image


در فيلم لحظه فروريختن اگر دقت شود ابتدا گويا مشت و نيرويي عظيم به ميان ساختمان از بيرون وارده شده و توده غبارغليظ در ميان موجب ريزش بخش مركزي شده سپس بخش كناري فرو مي ريزد در وقت سحرگاه بوده است اللهم ارحمنا وآمنا من عذابك وسخطك

بررسي علل فني ريزش از نظر فني و مقالات علمي مهم است كه ساختماني بعد چهل سال در امريكا ريزش كند كه برجهاى بلند چندين طبقه به عمر صد ساله دارد و برقرار ند و در آن نظام كنترل مهندس و ساختمان انجا چه ضعفهايي را رعايت نكرده كه موجب سقوط 12 طبقه و 55 اپارتمان ويريي تفريحي شده است


توضيحاتي درباره علل ربزش ساختمان

گزارش مهندسان مشاور درباره سلامت ساختمان در سال ۲۰۱۸ را شهرداری سِرفساید در کنار یک رشته اسناد دیگر علنی کرد.
فرانک مورابیتو، مهندسی که آن گزارش را تهیه کرد، گفته بود که عدم تخلیه درست آب یک "مشکل سیستماتیک" است که از ایرادی "در اسناد اصلی پیمانکاری" نشات می گیرد.
او در آن گزارش به آنچه "آسیب عمده ساختاری" توصیف کرد اشاره کرده بود.

اکنون معلوم شده است که گزارشی در سال ۲۰۱۸ به وجود "ایرادی اساسی" در طراحی اولیه ساختمان هشدار می داد.

آن گزارش مهندسی که اکنون علنی شده می گفت که این ایراد مانع تخلیه آب از شالوده برج های ساحلی چمپلین می شود.

در آن گزارش آمده بود: "ناکامی ناتراوایی (ضد آب بودن) باعث خسارت عمده ساختاری به تخته سیمانی در زیر ساختمان می شود. جایگزین نکردن سیستم ناتراوایی در آینده نزدیک باعث خواهد شد ابعاد وخامت بتنی ساختمان رشد تصاعدی پیدا کند."

این مهندس همچنین به "ترک های فراوان... در ستون ها، تیرهای ساختمان و دیوارهای" پارکینگ اشاره کرده بود.
او در آن گزارش نمی گفت که این ساختمان ۴۰ ساله در معرض خطر قریب الوقوع فروریزی قرار دارد، اما خواستار تعمیر "به موقع" بتن ساختمان شد.

این ساختمان حاوی ۱۳۶ آپارتمان بود که ۵۵ دستگاه آن در ساعات نخست روز پنجشنبه ریخت و تلی از آوار به جا گذاشت.

طبق گزارش‌هایی که پیش از این منتشر شده، سه سال قبل از سقوط مرگبار مجتمع مسکونی فلوریدا، یک مشاور ساختمانی با اشاره به ترک‌خوردگی و فرسودگی ستون‌ها و دیوارهای محوطه پارکینگ این ساختمان ۱۳ طبقه و همچنین آسیب‌های وارد شده به سازه‌های بتونی زیر استخر آن، نسبت به لزوم تعمیر این موارد هشدار داده بود
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

توقف مرمت مشجد شيخ لطف الله

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه نوامبر 16, 2021 3:59 pm

توقف مرمت مشجد شيخ لطف الله


Image
توقف مرمت مشجد شيخ لطف الله / حتی از دور هم پیداست که سربندهای گنبد مسجد شیخ لطف‌الله با هم نمی‌خواند و ترک‌ها فاصله پیدا کرده است./ متأسفانه تمام ناکش‌هایی که در این قسمت وجود داشت، کور کردند و دیوار کشیدند و از آن زمان مسجد شیخ لطف‌الله مثل آدمی شده که دم دهان و بینی او را گرفته‌اند؛ معلوم است که عن‌قریب خفه می‌شود و می‌میرد؛ معلوم است که سقف این بنای نفیس ریزش می‌کند.

وی افزود: از وقتی این حرکت اشتباه را انجام دادند مدام کاشی‌ها ترک می‌خورد و روی آن را می‌پوشانند. بخشی از این زیرزمین را هم به کافی‌شاپ تبدیل کرده‌اند و برای آن آب و فاضلاب کشیده‌اند. اگر عباس بهشتیان زنده بود و این چیزها را می‌دید از غصه خودش را می‌کشت.

https://www.khabaronline.ir/news/1530977
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

طرحهاى مسكن سازي ملي: منزل ۵۰ متری برای خانواده‌ای ۱۱ نفره

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مارس 07, 2022 5:46 pm

طرحهاى مسكن سازي ملي: منزل ۵۰ متری برای خانواده‌ای ۱۱ نفره



مسئول گروه جهادی و موسسه خیریه ام‌المومنین حضرت خدیجه کبری(س) با اشاره به اینکه فعالیت این گروه جهادی در استان سیستان و بلوچستان متمرکز است، تصریح کرد: هم‌اکنون جهادگران ما در حال احداث دو باب منزل ۵۰ متری یکی برای خانواده‌ای ۱۱ نفره ساکن در شهرستان هیرمند و دیگری برای خانواده‌ای ۷ نفره ساکن روستای ناصرآباد شهرستان نیمروز هستند.


Image
معلوم نيست آغل است يا منزل؟
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

آسیب ۵۰ مدرسه بر اثر زلزله اندیکا خوزستان

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه سپتامبر 03, 2022 1:10 pm

[b]
آسیب ۵۰ مدرسه بر اثر زلزله اندیکا خوزستان
[/b]

Image
Image
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

ریزش برج مسکونی22 طبقه مجلل درحال ساخت

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه سپتامبر 03, 2022 2:54 pm

ریزش برج مسکونی22 طبقه مجلل درحال ساخت در پايتخت نیجریه ، ۱۰۰ نفر كارگران ناپدید شدند



الودكي عمارت = تقلب
ریزش برج مسکونی22 طبقه مجلل درحال ساخت در پايتخت نیجریه ، ۱۰۰ نفر كاركران ناپدید شدند
ارزانترين واحد اين برج 1.2 مليون دلار پيشفروش شده بود
https://www.irna.ir/news/84526619


تهران - ایرنا - رئیس خدمات اورژانس دولتی «لاگوس - Lagos»، پایتخت تجاری نیجریه، روز سه‌شنبه از کشته شدن دست‌کم ۶ نفر و ناپدید شدن یکصد نفر دیگر بر اثر ریزش یک برج مسکونی بلند مرتبه در دست ساخت در این شهر خبر داد.

به گزارش ایرنا، رویترز گزارش کرد ریزش ساختمان‌ها در نیجریه پرجمعیت‌ترین کشور قاره آفریقا، جایی که علاوه بر اجرای مقررات ضعیف، از مصالح ساختمانی نامرغوب نیز در این کشور استفاده می‌شود، به طور مکرر اتفاق می‌افتد.

Image

به گفته «اولوفمی اوکه اوسانینتولو - Olufemi Oke-Osanyintolu» از مقامات دولتی نیجریه، تلاش‌ها برای برای جستجو و نجات بازماندگان حادثه از روز دوشنبه آغاز شده است و عملیات امدادگران ادامه دارد.

ریزش برج مسکونی در نیجریه ، ۱۰۰ نفر ناپدید شدند

او از نجات ۴ نفر خبر داد و افزود: سه نفر دیگر هم که جراحات جزئی برداشته بودند در محل حادثه تحت مداوا قرار گرفتند.

به گفته شاهدان، به دنبال ریزش این ساختمان مسکونی مجلل و گرفتار شدن کارگران در زیر آوار بیش از یکصد نفر ناپدید شده‌اند.

Image

در شرایطی که خدمات اورژانسی از جمله بیمارستان‌ها هم وارد عمل شده‌اند، «محمد بوهاری» رئیس جمهوری نیجریه خواستار شدت‌بخشی به تلاش‌ها برای نجات بازماندگان شده است.

ریزش برج مسکونی در نیجریه ، ۱۰۰ نفر ناپدید شدند

Image
ساختمان مزبور بخشی از سه واحد برجی بود که توسط شرکت خصوصی «فورسکور هومز -Fourscore Homes » که در بروشورتبلیغاتی مشتری خود وعده «سبک زندگی بدون استرس، کامل با طعم هتل» را داده بود،‌ ساخته شده و ارزان‌ترین واحد آن به قیمت ۱.۲ میلیون دلار به فروش رفته بود. پیمانکار ساختمان پاسخگوی هیچ یک از شماره‌هایی که در بروشورش قید شده بود نیست.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm


بازگشت به آلوده شناسى


Aelaa.Net