آلودگي سيستم اداري

مدير انجمن: najm134

افشاگري از رانت‌خواري بازنشسته‌ها

پستتوسط najm134 » شنبه اکتبر 21, 2017 7:12 am

افشاگري از رانت‌خواري بازنشسته‌ها

این نامش رانت‌خواری و به‌نوعی ... است». اين را عيسي كلانتري، وزیر پیشین کشاورزی، درباره واگذاري بدون مناقصه طرح‌هاي كلان كشاورزي به مؤسسه جهاد نصر مي‌گويد. او معتقد است اين مؤسسه به‌واسطه آنكه مدیران وزارت جهاد کشاورزی امروز همگی از مدیران جهاد سازندگی سابق بوده‌اند، توانسته دست به چنين تخلفاتي بزند. او در قالب پرسش مطرح مي‌كند: «چون تصمیم‌گیران وزارت جهاد کشاورزی از مدیران جهاد سازندگی هستند، پیمانکاران بخش خصوصی باید نابود شوند تا منافع این کارها به اعضای جهاد نصر که خودشان نیز در آنجا هستند برسد؟». اشاره كلانتري به مؤسسه‌اي است كه در سايت رسمي خود، خود را مؤسسه عمومي غيردولتي خوانده كه در زمينه مطالعه، طراحي و اجراي تمام پروژه‌هاي عمراني و زيربنايي با اولويت بخش كشاورزي فعاليت مي‌كند. جالب آنكه اگر به صفحه نخست اين سايت نگاهي بيندازيم خواهيم ديد در تاريخ ٧/٧/٩٥، سه طرح «احياي ۵۵۰.۰۰۰ هكتار اراضي استان‌هاي خوزستان و ايلام»، «توسعه آبزي‌پرور» و «برق‌داركردن چاه‌هاي آب كشاورزي» را آغاز كرده كه حداقل طرح نخست را به گفته كلانتري، مي‌دانيم بدون مناقصه از آن خود كرده است. عيسي كلانتري، وزیر پیشین کشاورزی، دراين‌باره به ايسنا گفته: اینها رانت‌خوار هستند؛ همان‌گونه که نهادهای وابسته به برخی ارگان‌های نظامی از رانت استفاده می‌کنند، جهاد نصر هم در وزارت جهاد کشاورزی رانت‌خواری می‌کند. رانت‌خوار است که به قیمت نابودی بخش خصوصی تمام می‌شود. دولت و وزارت جهاد کشاورزی چه لزومی داشت که طرح ۵۵۰هزارهکتاری دشت‌های ایلام و خوزستان را به جهاد نصر واگذار کند که سهام‌داران آن همگی از بازنشسته‌های وزارت جهاد سازندگی سابق هستند؟

‌ردپاي مديران جهاد سازندگي سابق در تخلفات

او با طرح اين پرسش، خود پاسخ هم مي‌دهد: دلیل آن واضح است چون مدیران وزارت جهاد کشاورزی امروز همگی از مدیران جهاد سازندگی سابق بوده‌اند، اما این دلیلی براي چنین تخلفاتی نمی‌شود و نباید به این بهانه بخش خصوصی را نابود کنیم. چرا طرح‌ها بدون مناقصه به این نهاد واگذار شده و بخش خصوصی به‌راحتی دور زده می‌شود؟ البته چنین رانت‌هایی در وزارتخانه‌های دیگر نیز وجود دارد و دولت دوازدهم باید برای این مشکل فکری بکند. چرا باید این اتفاق بیفتد؟ چون تصمیم‌گیران وزارت جهاد کشاورزی از مدیران جهاد سازندگی هستند، پیمانکاران بخش خصوصی باید نابود شوند تا منافع این کارها به اعضای جهاد نصر که خودشان نیز در آنجا هستند برسد؟ این نامش رانت‌خواری و به‌نوعی ... است. البته چنین رانت‌هایی فقط در بخش پیمانکاری و اجرا نیست و در بخش تصمیمات دولتی نیز چنین مشکلاتی وجود دارد.

‌آقای روحانی باید تصمیم بگیرد

به گفته كلانتري، آقای روحانی باید تصمیم بگیرد، چراکه صحیح نیست کارکنان دولت که بازنشسته می‌شوند، منافع بخش‌های مختلف از جمله وزارت صنعت، فولاد، نفت و... به‌جای آنکه به جیب ملت برود به جیب بازنشستگان همان وزارتخانه‌ها سرازیر شود.

او مي‌افزايد: در صندوق‌های بازنشستگی رانت‌خواری می‌شود و حق بخش خصوصی را می‌خورند، اما این رویه اصلا صحیح نیست. وقتی می‌گوییم آستان قدس رضوی مالیات نمی‌دهد، چرا ۵۵۰ هزار هکتار از دشت‌های ایلام و خوزستان را با اعتبار ٥/١ میلیارد دلار بدون مناقصه، مزایده و رعایت هیچ‌گونه مقرراتی به جهاد نصر واگذار می‌کنیم و مقررات آن از سوی واگذارکنندگان دست‌کاری می‌شود.
‌دولت دوازدهم با

رانت‌خواری‌ها مبارزه کند

او با اشاره به خصوصي‌سازي‌هاي ناموفق در كشور تأكيد مي‌كند: شخص رئیس‌جمهور باید در دولت دوازدهم با این رانت‌خواری‌ها مبارزه کند تا خصوصی‌سازی به صورت واقعی انجام شود و صندوق‌های بازنشستگی که همان رانت‌خواری از دستگاه‌های دولتی است، جمع شوند، چراکه هم‌اکنون هیچ پیمانکاری در کشور وجود ندارد و بخش عمده‌ای از پیمانکاری‌ها را قرارگاه سازندگی گرفته است كه می‌توان به بخش‌هایی مانند راه و ساختمان اشاره کرد. بقیه آن را نیز چنین صندوق‌هایی گرفتند و حال سؤال اینجاست که بخش خصوصی واقعی باید چه‌کار کند؟ باید بازنشسته شود؟

وزير كشاورزي سابق ايران خطاب به رئيس‌جمهور مي‌گويد:‌ دولت باید با این مسئله به صورت جدی مبارزه کند، چراکه رانت‌خواری یعنی دزدی و این یعنی بدون مناقصه پروژه‌ها را به افراد خاص واگذارکردن، بدون مزایده اموال دولتی را به برخی اشخاص حقیقی و حقوقی خاص واگذارکردن. دراین‌میان دولت و شخص رئیس‌جمهور به‌عنوان کسی که منتقد آستان قدس رضوی بود که درست هم بود، باید با دستگاه‌های زیرمجموعه خود نیز برخورد کند. اگر دولت می‌خواهد با برخی دستگاه‌ها و ارگان‌های نظامی برخورد کند باید با چنین دستگاه‌های اجرائی زیرمجموعه خودش نیز برخورد کند.

‌ردپاي بازنشستگان در رانت‌خواري‌ها

او در قالب نمونه مي‌گويد:‌ زمانی با انحصار فولاد در ذوب‌آهن روبه‌رو بوديم. ذوب‌آهن، فولاد تولید می‌کرد و آن را به تعاونی بازنشستگان خودش می‌فروخت. آنها هم کیلویی ۱۰ تومان به آن اضافه می‌کردند و به بازار عرضه می‌‌کردند، اما این دقیقا همان رانت‌خواری و ... است. چرا باید تولیدات داخلی با این سودهای اضافه به بازار عرضه شود، مگر این بازنشستگان در گذشته رایگان برای دولت خدمت کرده‌اند و حالا مگر بدون جیره و مواجب هستند که در صندوق‌های بازنشستگی کار می‌کنند؟ شاغلان در آن بخش مانند معلمان، کارمندان، کشاورزان، مردم و... چه گناهی کرده‌اند که با قیمت‌های گران‌شده بیشتر باید مواجه شوند!؟ دولت باید با این تخلفات که من اسم آن را دزدی می‌گذارم جدی برخورد کند.

‌همكاري شرکت‌های وابسته به پرسنل وزارت کشاورزی در واردات و صادرات

كلانتري تصريح مي‌كند: هر اتفاقی که در صادرات و واردات محصولات کشاورزی رخ می‌دهد، شرکت‌های وابسته به پرسنل وزارت جهاد کشاورزی در آن دخیل هستند. به نظر شما گوشت و میوه را چه کسانی وارد و صادر می‌کنند؟ چه کسانی عوارض می‌گیرند؟ چه کسانی کود، سم و بذر کشاورزی تولید، وارد و توزیع می‌کنند؟ باید درهای رانت را در این بخش‌ها بست. چنین مسائلی تنها هزینه‌های اضافی را به بخش توليد تحمیل می‌کند و نهایتا منجر می‌شود به عدم قدرت رقابت‌پذیری در بازار و قاچاق یک محصول، چراکه نمونه خارجی ارزان‌تر تمام شده و نهایتا وارد کشور می‌شود. بنابراین چنین دکان‌بازارهایی باید تعطیل شوند. تا این اتفاق نیفتد، فساد از دستگاه‌های دولتی جمع نمی‌شود.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

کندی روند توزیع کمک‌ها به دلیل 'هرج‌ومرج' در منطقه زلزله‌زده

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه نوامبر 27, 2017 1:01 am

کندی روند توزیع کمک‌ها به دلیل 'هرج‌ومرج' در منطقه زلزله‌زده


گزارش ها از غرب ایران حاکیست که سه روز پس از زلزله یکشنبه شب بسیاری از مردم هنوز در انتظار دریافت کمک ها هستند و یک نماینده وضعیت کرمانشاه که در کانون خرابی ها قرار دارد را "بسیار نامناسب" توصیف کرده است.
زلزله ۷.۳ درجه ای یکشنبه شب ۳۱ آبان در مرز ایران و عراق باعث مرگ صدها نفر در ایران و مجروح شدن تقریبا ۱۰ هزار نفر شده است.
روز چهارشنبه گزارش ها حاکی از هرج و مرج در بسیاری از موارد به هنگام توزیع کمک ها بود.
وزیر کشور برای تشریح اوضاع به مجلس رفت و یک نماینده مجلس تصویر تیره ای از منطقه ارائه کرد. پلیس هم گفت که مامورانی را برای تامین امنیت روند توزیع کمک ها و جلوگیری از هرج و مرج مستقر می کند.

آمار رسمی از تعداد کشته ها نزدیک به ۵۰۰ نفر است اما بعضی مقام ها می گویند که رقم واقعی می تواند خیلی بالاتر باشد.
در سرپل ذهاب که بیشترین آمار کشته ها به آنجا مربوط می شود بسیاری از مردم به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفتند که هنوز کمک دریافت نکرده اند و برای برداشتن آوار برای خارج کردن وسایل و مایحتاج مورد نیاز از خانه هایشان به تجهیزات و کمک نیاز دارند.

به گزارش خبرگزاری ایسنا استاندار کرمانشاه روز چهارشنبه گفت که "در برآورد اولیه حدود ۴۰ هزار واحد مسکونی شهری و روستایی در زلزله اخیر خسارت دیده و یا تخریب شده‌اند".
با این حال گزارش ها حاکی از توزیع ۱۲ هزار چادر تا روز چهارشنبه است.

مقام های ایرانی کندی روند توزیع کمک ها را تا حدودی به هرج و مرج در منطقه زلزله زده نسبت دادند.
عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور ایران با حضور در مجلس گفت که ۳۶ هزار چادر - شامل همان تعدادی که تاکنون توزیع شده - به منطقه ارسال شده است.
او گفت بسیاری از خانواده هایی که در زلزله آسیبی ندیده اند به مراکز توزیع رفتند و تدارکاتی که برای آنها ارسال نشده بود را گرفتند. او گفت به دلیل فقدان نظم عمومی بعضی از محموله های کمک پیش از رسیدن به مقصد "مسدود" شد.

احمد صفری نماینده کرمانشاه در مجلس در این مورد به خبرگزاری ایلنا گفت: "وقتی یک وانت اقلام وارد منطقه می‌شود، سریع خالی‌اش می‌کنند. آنهایی که زورشان می‌رسد اقلام را به داخل چادر می‌برند اما آنهایی که سیاه‌پوش و داغدار هستند یا خجالت می‌کشند، گرسنه می‌مانند. برای مثال روستای قلمه‌ذهاب هشتاد خانوار دارد و هنوز هیچ چیز به دستشان نرسیده است. شرایط روستای بیامه علیا نیز همین است."

"یک عده از استان‌های همجوار آمده‌اند و مانع رسیدن امداد به مردم نیازمند می‌شوند البته این مشکل در بم هم وجود داشت، اما مدیریت شد. باید در مبادی ورودی و خروجی ایست و بازرسی وجود داشته باشد. کمک‌ها تحویل گرفته شود و بازرسی شود که فرد زمان بازگشت چیزی را با خود برنگرداند. افراد بی‌وجدان، به زور چادر گرفته و بعد آن‌ها را می‌فروشند."
اسکندر مومنی، جانشین فرماندهی پلیس (نیروی انتظامی) روز چهارشنبه در بازدید از منطقه گفت که نیروهای پلیس "امنیت توزیع کمک ها را تامین خواهند کرد."
همچنین گزارش شد که دولت در روز چهارشنبه وام هایی معادل ۱۰ هزار دلار برای کمک به بازسازی هر خانه تصویب کرد.

"بیش از هزار قربانی"
احمد صفری نماینده مجلس پس از بازدیدی از نقاط مختلف در ناحیه در مصاحبه با خبرگزاری کار ایران، ایلنا، گفت که "شاید فقط ۱۰ درصد روستاها چادر گرفته باشند."
او گفت: "روستاهایی هست که ۹۰ درصدشان از میان رفته است، وضع خیلی نامناسب است."
او در این مصاحبه از هلال احمر و صدا و سیما انتقاد کرد.

او گفت: "صداوسیما به گونه‌ای پوشش می‌دهد که انگار همه چیز برقرار است، رسانه ملی با پوشش خبری ناکارآمدش در حق کرمانشاه ظلم و خیانت کرد."
او در انتقاد از هلال احمر گفت: "هلال‌احمر هم بسیار دست‌پاچه عمل کرده است، انگار این بار اول است که چنین اتفاقی در کشور می‌افتاد. هلال احمر آنقدر بی‌نظم و تدبیر و بدون مدیریت عمل می‌کند که خود نیاز به ستادی برای رفع مدیریت بحرانش دارد. البته طبیعی است وقتی از هر شهرستانی ۸۰ درصد مدیران را بومی انتخاب می‌کنیم، نشان می‌دهد، فکر چنین روزی را نکردیم، چراکه اکثرا داغدار شده یا خانه خود را از دست داده‌اند، درنتیجه مدیریت بحرانی در شهرستان وجود ندارد."
او همچنین گفت که تعداد کشته ها می تواند خیلی بیشتر باشد: "مسئولان خبر ندارند، من خودم به روستایی سرزدم که گفتند بیست نفر را همان روز اول خودشان خاک کرده‌اند. این افراد جزو آمار جانباختگان به حساب نمی‌آید. به نظر من بیش از ۱۰۰۰ نفر جان خود را از دست دادند، فقط در یک کوچه در سرپل ذهاب هفتاد نفر کشته شده‌اند، در مسکن مهر بیش از ۲۵۰ نفر جان باختند."
به گزارش ایسنا امیر سرلشکر موسوی فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران هم گفت: "کار آوار برداری در شهرستان سر پل ذهاب به اتمام رسیده است اما در بعضی از روستاها به دلیل تخریب کامل، احتمال اینکه آمار تلفات بالا برود وجود دارد."

او گفت: "برای تخلیه مجروحین از محل زلزله تا محل فرود بالگردها، یک زنجیره زمینی تشکیل دادیم و ۵۰ فروند بالگرد بطور دائم یک پل هوایی بین منطقه زلزله زده و کرمانشاه را ایجاد کردند. همچنین بیمارستان ۵۲۰ ارتش بسیار فعال عمل کرد و پذیرای بیش از ۹۰۰ مجروح بود و همه نیروهای پزشکی اطراف را هم در آنجا مستقر کردیم و برای انتقال بیماران به تهران و شهرهای دیگر از هواپیماهای نیروی هوایی استفاده کردیم و با بالگردهای هوانیروز بیش از ۹۰۰ نفر را از طریق پل هوایی از منطقه به بیمارستان کرمانشاه و تهران منتقل کردند که این یک کار استثنایی بود."
روز چهارشنبه همچنین دو ورزشکار ایرانی مدال های خود را برای کمک به زلزله زدگان به حراج گذاشتند.
خبرگزاری تسنیم گزارش داد که ساره جوانمردی برنده ۲ طلای پارالمپیک، مدال طلای خود در بازی های پارالمپیک ریو را برای کمک به زلزله زدگان کرمانشاه به حراج گذاشت.
کیانوش رستمی وزنه بردار که او هم در المپیک ریو برنده مدال طلا شده بود اعلام کرد آن را حراج می کند. او اهل کرمانشاه است.
او گفت با این کار فقط مدال را به کسانی برمی گرداند که به آنها تعلق دارد.

زلزله در ساعت ۲۱ و ۴۸ دقیقه یکشنبه شب ۲۱ آبان ماه در ۳۰ کیلومتری شمال غرب سرپل ذهاب و ۳۲ کیلومتری جنوب غرب حلبچه رخ داد و حدود ۱۵۰ میلیون نفر در ایران و عراق آن را احساس کردند.

نماینده مردم کرمانشاه:
بیش از ۱۰۰۰ نفر جان‌باختند؛ اینجا قیامت است/ به روستای «قلمه‌ذهاب» و «بیامه‌علیا» کمکی نرسید/ فوت ۲۵۰ نفر در مسکن‌های مهر (آمار رسمي 2 نفر) / رسانه ملی با پوشش خبری ناکارمدش ظلم کرد


نماینده مردم کرمانشاه با انتقاد از مدیرات بحران در مناطق زلزله زده گفت:به روستای قلمه‌ذهاب و بیامه‌علیا هیچ کمکی نرسیده است و بیش از هزار نفر تا الان جانباختند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

نماینده مردم کرمانشاه با انتقاد از مدیرات بحران در مناطق زلزله زده گفت:به روستای قلمه‌ذهاب و بیامه‌علیا هیچ کمکی نرسیده است و بیش از هزار نفر تا الان جانباختند.
به گزارش «انتخاب»؛ احمد صفری، نماینده مردم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی با اشاره به بازدید‌ امروز خود از روستاهای حاشیه سرپل‌ذهاب، قصر شیرین و ثلاث باباجانی گفت: متاسفانه هنوزاقلام در همه روستاها توزیع نشده است، شاید فقط ۱۰ درصد روستاها چادر گرفته باشند. روستاهایی وجود دارد که نود درصدشان از میان رفته است، وضع خیلی نامناسب است.
به نوشته ایلنا، وی با انتقاد از نحوه پوشش خبری صداوسیما ادامه داد: صداوسیما به گونه‌ای پوشش می‌دهد که انگار همه چیز برقرار است، رسانه ملی با پوشش خبری ناکارمدش در حق کرمانشاه ظلم و خیانت کرد.

صفری هلال‌احمر را دچار ضعف مدیریتی دانست و گفت: هلال‌احمر هم بسیار دست‌پاچه عمل کرده است، انگار این بار اول است که چنین اتفاقی در کشور می‌افتاد. هلال احمر آنقدر بی‌نظم و تدبیر و بدون مدیریت عمل می‌کند که خود نیاز به ستادی برای رفع مدیریت بحرانش دارد. البته طبیعی است وقتی از هر شهرستانی ۸۰ درصد مدیران را بومی انتخاب می‌کنیم، نشان می‌دهد، فکر چنین روزی را نکردیم، چراکه اکثرا داغدار شده و یا خانه خود را از دست داده‌اند، درنتیجه مدیریت بحرانی در شهرستان وجود ندارد.

این نماینده مردم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: مدیریت بحران استان و کشور باید تیم‌های سه نفره منحصرا برای اسکان، آواربرداری، مدیریت توزیع پوشاک، مدیریت توزیع مواد غذایی تشکیل می‌دادند. بعد از هفتاد و دو ساعت شرایط تغییر نکرده است البته مردم کمی آرام شده‌اند اما گرسنه هستند. وقتی یک وانت اقلام وارد منطقه می‌شود، سریع خالی‌اش می‌کنند آنهایی که زورشان می‌رسد اقلام را به داخل چادر می‌برند اما آنهایی که سیاه‌پوش و داغدار هستند یا خجالت می‌کشند، گرسنه می‌مانند. برای مثال روستای «قلمه‌ذهاب» هشتاد خانوار دارد و هنوز هیچ چیز به دستشان نرسیده است شرایط روستای «بیامه علیا» نیز همین است.

صفری افزود: اینجا قیامت است و ریشه اساسی مشکلات هم نبود مدیریت بحران است. البته نسبت به روزهای گذشته شرایط بهتر شده است، آب معدنی و خوارکی رسیده است اما از نظر پوشاک، چادر و لوازم گرمایشی دچار مشکل هستیم و هوا نیز روز به روز سردتر می‌شود.

وی با تاکید بر اینکه تعداد کشته‌شدگان زلزله بیشتر از آمار اعلامی است، گفت: مسئولان خبر ندارند، من خودم به روستایی سرزدم که گفتند بیست نفر را همان روز اول خودشان خاک کرده‌اند این افراد جزو آمار جانباختگان به حساب نمی‌آید. به نظر من بیش از ۱۰۰۰ نفر جان خود را از دست دادند، فقط در یک کوچه در سرپل ذهاب هفتاد نفر کشته شده‌اند، در مسکن مهر بیش از ۲۵۰ نفر جان باختند.

این نماینده مردم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی با اشاره به بازدید خود از مناطق صفر مرزی ادامه داد: قصرشیرین شرایط خوب بود، اما به روستاها رسیدگی نشده بود و مردم برای گرفتن غذا و دارو کنار هلال‌احمر تجمع کرده بودند. البته خودمان نیز به خودمان رحم نمی‌کنیم. سال‌های ۵۹ در جریان درگیرهای داخل عراق به خانواده‌های کرد عراقی در خانه خود یک یا دو سال پناه می‌دادیم. اما امروز برادر به برادر رحم نمی‌کند، یکی در خانه زندگی می‌کند و دیگری کنار در خانه ویران شده نشسته و بی تفاوت از کنار هم می‌گذرند. نمی‌دانم آیا برخی به قیامت و آخرت اعتقاد ندارند؟ من امرروز به مردم هم گفتم دائم دولت دولت نگویید، ما کٌردیم غیرت، داریم باید هوای همدیگر را داشته باشیم.
صفری در انتها در پیشنهادی گفت: یک عده از استان‌های همجوار آمده‌اند و مانع رسیدن امداد به مردم نیازمند می‌شوند البته این مشکل در بم هم وجود داشت، اما مدیریت شد. باید در مبادی ورودی و خروجی ایست و بازرسی وجود داشته باشد کمک‌ها تحویل گرفته شود و بازرسی شود که فرد زمان بازگشت چیزی را با خود برنگرداند. افراد بی‌وجدان، به زور چادر گرفته و بعد آن‌ها را می‌فروشند.

هشدار استاندار کرمانشاه: از امشب آمار بی‌اساس را نمی‌پذیرم / متوجه نیستید بحران است و مردم بی خانمان شدند؟ / این همراه اول کی می خواهد مشکل تلفن را حل کند؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

Image
استاندار کرمانشاه گفت: از امشب آمار بی اساس را نمی پذیرم و میدانی نحوه توزیع چادر را رصد می کنم. هیچ خانواری نباید بدون چادر بماند.
استاندار کرمانشاه در جلسه ستاد بحران سرپل ذهاب خطاب به برخی مسئولین شهرستانی و استانی برنامه ریزی توزیع امدادها گفت: این نمی شود که بگویید امشب مشکل توزیع چادر تمام می شود و فردا هم باز این مشکل ادامه داشته باشد.
هوشنگ بازوند گفت: از امشب آمار بی اساس را نمی پذیرم و میدانی نحوه توزیع چادر را رصد می کنم. هیچ خانواری نباید بدون چادر بماند.
استاندار کرمانشاه پس از شنیدن برخی گزارش ها گفت: این چه شیوه گزارش دادن است؟ اینکه برق ۱۰ درصد وصل شده فردا ۵ درصد این چه سیستمی است؟ متوجه نیستید بحران است و مردم بی خانمان شدند؟ درصد یعنی چه؟ برق باید فوری برقرار شود.
وی گفت: حتی یک شب دیگر هم نباید این وضعیت ادامه پیدا کند. من با معاون اول رییس جمهور تماس می گیرم و می گویم وزارت نیرو قادر به حل بحران نیست. صورت جلسه کنید اگر تا ساعت مشخص برق وصل نشد تکلیف را روشن می کنم.

بازوند تصریح کرد: چرا وقتی مقامات کشور اینجا هستند حرف نمیزنید که مشکل داریم؟ الان یادتان افتاده؟ این یک بحران ملی است و وقتی رهبر انقلاب آن جملات را می گویند تکلیف روشن است.
استاندار کرمانشاه با اشاره به مشکل تلفن همراه گفت: این همراه اول کی می خواهد مشکل تلفن را حل کند؟ من با هر کدام از مدیرانم می خواهم تماس بگیرم نمی شود
pejuhesh232
 
پست ها : 8795
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

روایتی جالب از مقایسه تهران با یک شهر آمریکا

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه دسامبر 03, 2017 5:17 pm

روایتی جالب از مقایسه تهران با یک شهر آمریکا


Image

تا زمانی که انسان از کشورش خارج نشده، تصور دقیقی از نقاط قوت و ضعف کشورش ندارد؛ ولی به محضی که پایت را از کشورت بیرون می‌گذاری مقایسه‌ها ذهنت را درگیر خواهد کرد.
به گزارش مشرق، سارا بور بور طی یادداشتی با عنوان «قدر داشته‌های‌مان را بدانیم» نوشت: یادم هست ۵ سال پیش که بار سفر را برای ادامه تحصیل بستم و به کشور امریکا آمدم، تصور می‌کردم با کشوری مواجه خواهم شد که پیشرفت تکنولوژیکی‌اش، باعث شده از همه لحاظ از کشورم بالاتر باشد. اما این تصور دقیقا از لحظه ورود به آمریکا تغییر کرد؛ زمانیکه شب‌هنگام از فرودگاه به محل سکونت‌مان حرکت کردیم، تاریکی محض اتوبان‌ها تو ذوقم خورد؛ در صورتی که در تهران اغلب اتوبان‌ها و خیابانها در شب روشن است.

البته نبود گل‌کاری در اطراف اتوبانها هم مزید بر علت شد؛ با وجود گل‌کاری اطراف اتوبانها در تهران، این توقع را داشتم که اتوبانهای دنور هم مزین به گل شده باشند...
اگرچه در آمریکا افراد مالیات بسیار بیشتری را به دولت مرکزی و محلی می‌پردازند، لیکن همچنان برخی خدمات شهری مانند جمع‌آوری زباله‌ها رایگان نیست.
طبیعت خدادای شهر دنور باعث شده که این شهر پارکهای زیادی داشته باشد، لیکن اغلب هر مکانی که کمی درخت و سبزه داشته باشد، عنوان پارک به آن تعلق می گیرد. و این با چیزی که من در شهر عزیزم تهران دیده بودم کاملا متفاوت بود؛ اغلب پارکها گل‌کاری نشده‌ و وسیله ورزشی هم در آنها تعبیه نشده است. بعضاً برای استفاده از این پارک ها که همان طبیعت خدادای هستند، باید بلیط ورودی ۷ دلاری هم تهیه کنیم

اما عجیب‌تر اینکه سرعت انجام پروژه‌های عمرانی شهری از تهران بسیار کندتر است. به عنوان مثال اخیرا یک پروژه عمرانی در نزدیکی منزل ما در حال انجام است که می‌بایست یک چراغ قرمز را حذف کرده و با ایجاد پل و زیرگذر ترافیک را کاهش دهد. اگرچه این پروژه در مقایسه با پروژه‌های عمرانی تهران بسیار کوچکتر بوده و جمعیت منطقه نیز بسیار بسیار کمتر است، لیکن این پروژه تابحال بیش از یک سال و نیم طول کشیده و هنوز تمام نشده است! البته دیگر پروژه‌های عمرانی شهر دنور در چند سال گذشته هم اغلب به همین نحو طولانی بودند.

تعجب بیشتر اینجاست که در پروژه‌های عمرانی دنور، یکی از مهمترین شهرهای آمریکا، ماشین آلاتی به کار می‌رود که انجام کارها را بسیار ساده‌تر و سریعتر می‌کند و انتظار این است که این قبیل پروژه‌ها در اینجا بسیار سریعتر از تهران انجام شود. لیکن طولانی شدن بسیار زیاد این پروژه واقعا برایمان خسته کننده شده! از آن طرف، سرعت انجام پروژه‌های شهری چند سال گذشته در تهران اینقدر زیاد بود که در طول ۵ سال گذشته هر بار که به تهران بازگشتیم تغییرات محسوسی را مشاهده می‌کردیم.

البته می‌بایست اشاره کنم که فعالیتهای عمرانی در اینجا بسیار اصولی‌تر و با رعایت نکات ایمنی بیشتری انجام می‌گیرد، لیکن سرعت اجرای پروژه از شهر تهران بسیار کمترست. با خود فکر میکردم اگر قرار بود در حال حاضر، در اینجا یک اتوبان از شمال تا جنوب دنور احداث گردد، و یا تونل شهری احداث شود چه مقدار طول خواهد کشید؟!

حال که با خود می‌نگرم، می‌بینم که با وجود کاستی‌ها و مشکلات متعدد در تهران از قبیل آلودگی هوا، ترافیک شدید، کمبود پارکینگ و غیره، کارهای بسیار خوبی نیز انجام گرفته که شایسته تقدیر است؛ سرعت بالای احداث مترو، احداث اتوبان‌های طبقاتی و غیر طبقاتی، احداث تونل‌های شهری، افزایش محسوس فضای سبز و توسعه فعالیتهای محیط زیستی از قبیل تولید برق از زباله، از فعالیتهای ماندگار شهردار تهران بوده و حتی در مقایسه با پروژه‌های عمرانی شهر دنور آمریکا، مایه افتخار است.

از آنجا که فرموده‌اند «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق»، به نوبه خود قدردان زحمات شهردار ۱۲ سال گذشته تهران هستم و امیدوارم این زحمات، در لابلای دعواهای سیاسی گم نشوند.
pejuhesh232
 
پست ها : 8795
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مدیریت بحران زلزله کرمان بر عهده مدیری‌ست که کانادا زندگی می

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه دسامبر 10, 2017 4:24 pm

تاملی بر سخنان شگفت‌آور و ابهام آفرین اسماعیل نجار؛
مدیریت بحران زلزله کرمان بر عهده مدیری‌ست که کانادا زندگی می‌کند!


مدیرکل بحران استان که می‌بایست به اقتضای شغلش 24 ساعت هر روز در تمامی سال در دسترس باشد و به محض وقوع اتفاقاتی از قبیل زلزله، به یاری مردم بشتابد، آنقدر از خاک کشورمان دور است که اگر با جت شخصی هم به سمت میهنمان حرکت کند، به این زودی ها از راه نخواهد رسید؛ بماند که طی کردن این مسیر در بهترین حالت هم با یک پرواز ممکن نخواهد بود!
کد خبر:۷۵۱۵۴۴
تاریخ انتشار:۱۰ آذر ۱۳۹۶ - ۱۵:۲۰01 December 2017

هرچه درباره مدیرهای پروازی در کشورمان شنیده‌اید را فراموش کنید چراکه ظاهرا نسل جدید مدیرانی از راه رسیده اند که با یک پرواز نمی‌توانند فاصله منزل و محل کارشان را طی نمایند و آن سوی مرزهای هوایی کشورمان ساکنند!

به گزارش «تابناک»، ساعاتی پیش زلزله‌ای در کرمان به وقوع پیوست که با شنیدن خبرش، ترس وجود بسیاری از ایرانیان را در برگرفت. خبر وقوع زلزله 6.1 ریشتری که با توجه به فجایع رقم خورده در پی زلزله غرب کشورمان و رفع و رجوع نشدنشان، ترسناک جلوه می‌کند و به شدت نگران کننده است.

نگرانی هایی که با گذشت چند ساعت از ماجرا و بررسی هایی که حکایت از رقم نخوردن فجایع جانی و مالی در اثر این زلزله دارد، برطرف شده اما جایش را نگرانی بزرگ تری گرفته است؛ اینکه مدیر بحران استان در زمان وقوع زلزله در استان حضور نداشته و حتی در کشورمان نیز نیست!

داستانی که ظاهرا از زمان انتخاب این فرد به مدیریت بحران استان کرمان، روند هر روزه و دائمی ست نه اتفاقی، چراکه آقای مدیر ساکن کشورمان نیست. این را اسماعیل نجار، رئیس ستاد مدیریت بحران کشورمان به باشگاه خبرنگاران جوان گفته است.

نجار در پاسخ به برخی ادعاهای مطرح شده در رسانه‌های محلی در خصوص مرخصی طولانی مدت مدیر کل ستاد بحران استانداری کرمان گفت: «قرار نیست زلزله با مدیریت بحران هماهنگ کند، اما معاونان مدیر بحران استان کرمان می‌توانند پاسخگو باشند. خانواده مدیرکل در خارج از کشور سکونت دارند و محل زندگی آنها ایران نیست که همین امر باعث سفر مدیر بحران استان به خارج از کشور شده است.»
بدین ترتیب مشخص می‌شود که مدیرکل بحران استان که می‌بایست به اقتضای شغلش 24 ساعت هر روز در تمامی سال در دسترس باشد و به محض وقوع اتفاقاتی از قبیل زلزله، به یاری مردم بشتابد، آنقدر از خاک کشورمان دور است که اگر با جت شخصی هم به سمت میهنمان حرکت کند، به این زودی ها از راه نخواهد رسید؛ بماند که طی کردن این مسیر در بهترین حالت هم با یک پرواز ممکن نخواهد بود!

اتفاقی که اگرچه شبیه به یک شوخی تلخ و دردناک است، اما سخنان نجار ثابت می‌کند واقعیت دارد. اینجاست که چرایی انتخاب این مدیر مورد پرسش قرار خواهد گرفت. سوالی که نجار در پاسخ به آن می‌گوید: «ارتباط ما با مدیران بحران به صورت نقطه چین است و این افراد توسط استانداری برگزیده می‌شوند ضمن اینکه ما پیشنهاد دادیم که مسئول دیگری را برای این مجموعه انتخاب کنند.»

اظهاراتی که نشان می‌دهد رئیس ستاد مدیریت بحران کشور این مدیر پروازی را تعیین نکرده و احتی به این انتخاب به نوعی معترض است و پیشنهاد تغییر وی را هم داده است اما به همین پیشنهاد کفایت کرده و تلاشی برای تغییر این مدیر صورت نداده است؛ وضعیتی که ثابت می‌کند نجار نیز به سهم خود در مدیریت بحران کشور قانع است و دنبال تاثیر گذاری بیشتری نیست!

واقعیتی به مراتب تلخ تر از سکونت مدیر منصوب شده در کرمان، در قاره ای دیگر در آن سوی گیتی که خدا می‌داند در چند استان دیگر مشابه آن را می‌توان دید؛ وضعیتی که دقیق شدن در آن کافی ست تا به روال شدن اوضاع در مناطق زلزله زده در غرب کشور خدا را شاکر باشیم!!
pejuhesh232
 
پست ها : 8795
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

بیش از ۱۷۰۰ روستا در خراسان جنوبی به دلیل خشکسالی، خالی از س

پستتوسط najm134 » يکشنبه دسامبر 10, 2017 7:12 pm

بیش از ۱۷۰۰ روستا در خراسان جنوبی به دلیل خشکسالی، خالی از سکنه شده است


محمد شفیعی، مدیرکل دفتر روستایی و شوراهای استانداری خراسان جنوبی اعلام کرد که تا سال ۱۳۹۰ "یک هزار و ۷۰۳ روستا" در خراسان جنوبی به دلیل خشکسالی خالی از سکنه شده است و روند مهاجرت در این استان در حال افزایش است.
آقای شفیعی به روزنامه وطن امروز گفته است که آمار جدیدتر از مهاجرت روستاییان به شهرها در دست نیست، و در سرشماری نفوس و مسکن امسال قرار است این موضوع بررسی شود.
Image
به گفته وی، مهاجرت از روستاهای خراسان جنوبی "بسیار شدیدتر" از سایر استان‌های کشور است.
حسین امامی، مدیرعامل آب منطقه‌ای خراسان جنوبی هم با اشاره به مهاجرت از ۷۰ درصد روستاهای استان گفت: "۴۷ درصد روستاها به دلیل نبود آب خالی از جمعیت شده‌اند."
آقای امامی تاکید کرد که بارندگی کم و تبخیر بالا وضعیت خراسان جنوبی را "بحرانی" کرده است.
مدیر عامل آب منطقه ای خراسان جنوبی با اشاره به اینکه درحال حاضر ۲۳ دشت در محدوده "بحرانی و ممنوعه" در استان وجود دارد، اعلام کرد: "شهرستان‌های بشرویه، طبس، سرایان و فردوس به لحاظ بارندگی بیشترین مشکلات را دارا هستند."
به گفته کارشناسان، علاوه بر عوامل طبیعی، "توسعه کشاورزی سنتی، مصرف بی رویه آب‌های زیر زمینی و سو مدیریت" از جمله دلایل بحران آب در ایران است.
بر اساس گزارش ناسا، ایران در شمار ۴۵ کشوری است که دچار "خشکسالی شدید" شده و در معرض "بحران" هستند.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

ميزان واقعيت در اعلان افتتاح قطار قم کربلا؟!

پستتوسط najm134 » دوشنبه دسامبر 25, 2017 11:20 am

ميزان واقعيت در اعلان افتتاح قطار قم کربلا؟!


قطار قم کربلا؟!

پس از رسانه ای شدن خبر تاسف برانگیز دوبرابر شدن بلیط های اتوبوس و هواپیما برای زائران اربعین حسینی، آنچه بیش از آن باعث آزار می شود.
Image
به گزارش مشرق، محمد عبدالهی در کانال شخصی اش نوشت: پس از رسانه ای شدن خبر تاسف برانگیز دوبرابر شدن بلیط های اتوبوس و هواپیما برای زائران اربعین حسینی، آنچه بیش از آن باعث آزار می شود "بمب خبری شدن " افتتاح خط مستقیم قطار ایران ـ کربلا بود پروپاگاندایی پارادوکس که در لوای ظاهر خبری منت گذار و فریبنده اش، یک مسیر ترکیبی غلط انداز است که بخش کوچک و آغازین آن که تنها یک سوم کل مسیر است، مسافرت ریلی تا لب مرز عراق است آن هم با قیمت بسیار گران 190 هزار تومان و تاسف بار آنکه از مرز ایران تا مسیری طولانی داخل خاک عراق که یک سوم دوم است زائرین ایرانی مجبورند بلیط اتوبوس تهیه کنند و اسفناکتر آنکه باید مجددا در عراق (بصره) بلیط قطار دوم را تا کربلا تهیه کرده و سوار قطار عراقی نیز بشوند و یک سوم نهایی را با ناوگان ریلی عراقی به سرانجام برسانند و نهایتا افتخار و منت جریان سنگ انداز از طریق این پروپاگاندا بر سر زائران و ملت شریف ایران نیز باقی می ماند که آی خلائق! چه نشسته اید که ما برای رفاه حال زائرین اربعین حسینی، قطار ایران به کربلا را هم افتتاح کردیم، واقعا دیگر چه می خواهید!؟ خسته نباشید آقایان!
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

براى قطريها هندوانه هاي ايران ديگر شيميايي نيستند

پستتوسط najm134 » چهارشنبه ژانويه 03, 2018 8:22 am

براى قطريها هندوانه هاي ايران ديگر شيميايي نيستند


گزارش ميداني «شرق» از روند صدور كالا از «بندر بوالخير» به قطر

نويسنده: مهتاب قلي زاده

هرچه در نگاه نخست خنده دار است، با گذشت دقايقي گريه دارتر مي شود. ١١ مرد كامل، پير و جوان، رديف ايستاده اند و هندوانه دست به دست مي كنند؛ تقريبا سكوت است و صداي موج ها تنها سر و صداي اسكله. صورت هاشان خيس آب است. تن شان هم. اينجا «بوالخير» است؛ بندر بوالخير. دماي هوا ٤٩ درجه؛ رطوبت هوا حدود ٧٠ درصد. اين مردان ١٠ تُن هندوانه را دست به دست مي كنند و در لَنج بار مي زنند تا به «قطر» صادر شود. «اين روش صادرات كالاي ايران به كشورهاي عربي است».

نقطه پاياني
اين نقطه پايان سفر است. شوكه و ميخكوب به اين صحنه نگاه مي كنم؛ ١١ مرد در گرماي طاقت فرساي بوشهر ايستاده اند و تقريبا در هر دقيقه يك هندوانه را از كاميون وارد لَنج مي كنند. ٤٠ سال است كه ايران به كشورهاي عربي هندوانه و ميوه صادر مي كند و هنوز نتوانسته روشي مكانيزه يا حداقل امروزي تر براي بسته بندي و بارگيري محصولات خود پيدا كند. به تركيه فكر مي كنم؛ نه مرز زميني با قطر دارد و نه مرز دريايي اما بيشتر بازار شكوفاي اين روزهاي قطر را به چنگ آورده است. ايراني هاي صادركننده اما درگير مسائل ابتدايي صادرات اند. همه عوامل صادرات، از كارگر و صاحب لَنج گرفته تا راننده كاميون و نماينده هاي گمرك و سازمان بنادر و تجار، درگير «دستشويي»اند. جايي براي قضاي حاجت ندارند! يك سوله خشك و خالي براي خنك شدن ندارند. از شدت گرما و سختي حتي حرف هم نمي زنند. اين وضع صادرات و صادركننده هاي ايراني است. گذشته از بحث كيفيت توليد در كشور و شيوه هاي نگه داشتن مقاصد صادراتي كه در ادامه همين گزارش به آن پرداخته خواهد شد.
از مجموع ١١ بندري كه در بوشهر كار صادرات به كشورهاي عربي را انجام مي دهند، دو بندر دَيّر و بوالخير تنها به قطر كالا مي فرستند. خبرنگار «شرق» به «بوالخير» رفته است. اگر حدود ٤٥ دقيقه در جاده ساحلي، به جنوب شرقي شهر بوشهر برانيد به بندر بوالخير مي رسيد. اين بندر بيش از يك قرن و نيم است كه دروازه ورود و صدور كالا به ايران است. حالا آن روزها گذشته كه «رئيس غلامعلي خليلي بن علي»، تاجر مشهور اسلحه ايران اين بندر را در قرق داشته است. حالا بوالخير جايي است كه در آن لَنج هايي كه به «پاكستاني» مشهورند پهلو گرفته اند. كاميون هايي از شيراز و گچساران و كازرون و خيلي شهرهاي ديگر هندوانه، سيب زميني، كلم، خربزه، گوجه و كاهو مي آورند تا به قطر بفرستند.
قطري ها ساكت شده اند!
پس از بيش از ١٥٠ سال وضعيت اين بندر ناگوار و اسفناك است؛ خيس از گرما و رطوبت هوا به اين مردان نگاه مي كنم: شايد حق تركيه است كه از ما پيش باشد. به مردي كه با لهجه بوشهري زير لب آواز مي خواند نزديك مي شوم؛ «..سي بوشر هيشكي دلش/ مثه مو غمگين نبيده/ دل هيشكي مثه مو/ يه كاسه خين نبيده...» مي پرسم: «چه مدت است كه اين گونه صادرات مي كنيد؟»
-چهار پنج سالي مي شه. ولي فصل خاصي داره. از بعد عيد شروع مي كنيم و تا برج ٩ ادامه مي ديم.

از بعد از اينكه كشورهاي عربي قطر را تحريم كردند صادرات شما تغيير كرده؟
بله خيلي. در همين سال جديد هر هفته فقط يه لنجي مي فرستاديم ولي الان روزانه چهار پنج تا مي فرستيم.

و در هر لنج چقدر كالا جا مي شه؟
بستگي به تناژ لنج داره. ايني كه شما الان روش واسادي ١٠٠ تن داره. او لنج بغلي ٨٠ تن و كناريش ٧٠ تن داره. لنج قبلي هم كه جدا شد، ١٣٠ تني بود. ديگه كف كفش ٧٠ تُنيِ.

شما چه كالاهايي مي فرستين؟
سيب زميني، پياز، هندونه بيشتر، كدو، كلم، گوجه هم اين اواخر مي فرستيم.

چند ساعت طول مي كشه كه لنج ازاينجا برسه قطر؟
تا قطر... ١٤٠ مايلِ دريايي . ما حدود ٢٣ ، چهار ساعت طول مي كشه تا برسيم؛ اما ١٨ ساعت كفشه. هر ساعتي هفت ، هشت مايل را مي ره لنج.

چقدر به اين كارگرا پول ميدين؟
الان اين ١٠٠ تن رو كه تخليه كنن نهايت ميشه نفري ٦٠، ٧٠ تومن. پنج، شيش ساعت هم طول مي كشه. ١٠ تا ماشين ميان كه ميشه ١٠٠ تن بار. ما هم ماشيني حساب مي كنيم. ماشيني ١٥٠ هزار تومن. ١٠ تا بشه ميشه يك ميليون و ٥٠٠. اينها هم كه مي بينين، روزمزدن.

از بعد اينكه كشورهاي عربي قطر را تحريم كردند اوضاع شما چه تغييري كرد؟
ما قبلا اول مي رفتيم قطر بارمون رو خالي مي كرديم؛ بعد مي رفتيم دوبي بار مي زديم و برمي گشتيم؛ اما الان دوبي قبول نمي كنه ما از قطر بريم. برمي گرديم ايران و بعد از ايران مي ريم دوبي جنس مياريم.

اين رفت و برگشت چقدر براي شما هزينه اضافه داره؟
به جز استهلاك و پول كارگر و ناخدا و آشپز، حدود ١٢ تا ١٥ ميليون. اما خب الان وضع قطر خيلي بد شده است. مواد غذايي كه شيوخ مي دادن براي قطر ديگه نمي دن. ديگه هواپيما و لنج همه غذاي ايران مي برند براشون. اينا قبلا خيلي ما رو اذيت مي كردن. همين قطري ها. قبلا هفته اي يه بار هم كه جنس مي برديم، يا تحويل نمي گرفتند؛ يا مي گفتند اداره بهداشت قطر گفته كه ميوه ها و هندونه هاي ايران شيمياييه. مجبور مي شديم بارمون رو بريزيم تو دريا. همش ضرر مي داديم اما الان صداشون افتاده. ديگه هرچي هم كه ببريم مي گيرند و صداشونم در نمياد. الان بيشتر از يك هفته است كه روزي پنج، شش تا لنج از اينجا به قطر جنس مي برن. هر كدوم ١٢٠ تن هستن؛ مي شه حدود ٦٠٠ تن روزي.

ميزان صادرات مواد غذايي از بنادر به قطر
از مرد دور مي شوم. صداي گفت وگوي چند مرد ديگر را با هم مي شنوم؛ «هرچي ميوه مي فرستيم اونا ميدن گاو و گوسفندهاشون». نزديك مي شوم: «خب براي ما چه فرقي مي كنه كه اونا با كالاهاي ما چه مي كنن؟ مهم اينه كه پولش رو بگيريم ديگه». يكي از مردها مي گويد: فرقش اينه كه اگه كالاي خوب بديم بهشون پس فردا واسه جام جهاني هم از ما كالا مي گيرن. فرقش اينه كه اگه كالاي خوب بديم ميشن مشتري ثابت ما. نه اينكه اگه بحرانشون تموم شد، باز ايران رو ول كنن و برن سراغ عربا.
از محوطه دور مي شوم. اين سفر تمام شده است. پيش از آنكه به بوالخير بيايم از كارشناسان اداره کل بنادر و دريانوردي استان بوشهر، آمار دقيق صادرات ايران در روز به قطر را پرسيده بودم.
آماري كه همان لحظه پيش روي خودم به روز هم شد. از بندر دَيِّر كه بين سه تا چهار ساعت با بوشهر فاصله دارد، روزي ٣٠٠ تا ٣٥٠ تُن محصول، يعني سه شناور (لنج چوبي) به قطر مي رود. از بندر بوالخير هم ٧٠٠ تا ٨٠٠ تن كه حدود شش شناور مي شود، به قطر مي رود؛ اين ارقام يعني در روز حدود هزار و ٢٠٠ تن مواد غذايي شامل ميوه، تره بار و سبزيجات از ايران به قطر مي رود.

خاك ايران در قطر؟
يک منبع آگاه توضيح داده بود كه از جزيره نگين محصولات معدني ايران به قطر ارسال نمي شود. پيش از رفتن به سازمان بنادر، با بوشهري ها درباره محصولاتي كه از بوشهر به قطر مي رود، صحبت كرده ام. بيشتر آنها خبري را دادند كه پيش تر «تسنيم» و رسانه هاي مشابه آن، منتشرش كرده بودند. از نگين خاك مي فرستند، قطر. خاك حاصل خيز ايران و بوشهر را به قطر مي فرستند.
در بالاترين نقطه سازمان بنادر اما اتاقي دوار وجود دارد كه به آن برج نگهباني گفته مي شود.
جزيره مصنوعي نگين، از اين برج آشكارا ديده مي شود. حتي حركت ماشين ها براي جاده كشي روي آن واضح است. هنوز اسكله هاي آن آماده بهره برداري نيستند؛ اما روشن است كه كمك خوبي براي بندر بوشهر خواهد بود. همين وضوح نشان مي دهد كه اگر قاچاقي بخواهد انجام شود، از برج نگهباني و حتي از ساحل به آساني ديده مي شود؛ بنابراين فرضيه قاچاق يا حتي صادرات خاك از اين جزيره به قطر يا ديگر كشورهاي عربي به كل منتفي است.
لاي روبي هاي انجام شده از ساحل بوشهر از سال ١٣٣٠ به بعد در دريا به فضاي دورتري در دريا ريخته شده است و در گذر زمان اين جزيره مصنوعي را ايجاد كرده است.

ايران از فرصت قطر بهره مي برد؟
همه آنچه در بوشهر ديده شد، نشان داد كه به شكلي اسفناك، ابتدايي و ساده با مسئله صادرات كالا به قطر برخورد مي شود. به گواه تاريخ و گمانه هاي كارشناسي، موضوع صادرات، كيفيت محصولات، برندسازي و... مسائلي بسيار پيچيده و درهم تنيده است كه نمي توان آن را به يك نهاد يا سازمان خاص نسبت داد.
بررسي اين موضوع در حوصله اين گزارش نيست؛ اما پس از فروپاشي شوروي، زمان سقوط صدام حسين در عراق، زمان درگيري هاي ارمنستان و جمهوري آذربايجان و جنگ طولاني مدت در افغانستان، همه و همه حكايت از اين دارد كه ايران همواره فرصت اين را داشته كه از بازار كشورهاي همسايه به بهترين شكل ممكن بهره ببرد؛ اما هرگز اين اتفاق رخ نداده است. اكنون هم به روال سابق ايران از فرصت پيش آمده بهره نمي برد تا ميدان براي رقبايش باز باشد. واقعيت اين است كه ايراني ها اين بازارها را به خوبي فتح مي كنند و به شكلي احساسي و هيجاني واكنش هاي لحظه اي نشان مي دهند؛ اما پس از آن به دليل نداشتن ديد بلندمدت و اصلاح نشدن همه مواردي كه به آن اشاره شد، رقبا به آساني بازار را از ايران مي ربايند.




روزنامه شرق ، شماره 2888 به تاريخ 25/3/96، صفحه 1 (صفحه اول)
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

تنبیه یا تشویق برای مجریِ تور زلزله‌گردی

پستتوسط najm134 » چهارشنبه ژانويه 10, 2018 11:07 am


تنبیه یا تشویق برای مجریِ تور زلزله‌گردی؟


مدیرکل نظارت و ارزیابی خدمات گردشگری درحالی از برخورد با مجریِ تور زلزله‌گردی خبر داد که معاون گردشگری استان اصفهان معتقد است، با توجه به نیت خیرخواهانه و خلاقانه در اجرای این تور، باید مجری آن تشویق شود.
آفتاب‌‌نیوز :
همزمان با روزهای بحرانی امدادرسانی به زلزله غرب، فردی به تبلیغ تور زلزله‌گردی به قیمت ۱۳۵ هزار تومان اقدام کرد، بهانه هرچه بود، گردشگری یا کمک رسانی، به هر حال با واکنش‌هایی همراه شد. اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران اعلام کرد «با متخلفان و سودجویانی که به بهانه «گردشگری سیاه» به برگزاری تور بازدید از مناطق زلزله‌زده غرب ایران اقدام کرده‌اند، برخورد می‌کند»، به اعتقاد استادان گردشگری نیز بازدید از مناطق زلزله زده کرمانشاه «گردشگری سیاه» تلقی نمی‌شود و اجرای تورهایی به این انگیزه، مردود و مذموم شناخته شده است.

ولی تیموری - مدیرکل نظارت و ارزیابی خدمات گردشگری - نیز به ایسنا خبر داد که برخورد لازم با آژانس متخلف و هنجارشنکن به عمل آمده است.
او تاکید کرد: این تور با روح کُد اخلاق گردشگری مغایرت دارد و به هیچ وجه مورد تایید سازمان نیست.
مجری این تور که در اصفهان فعالیت می‌کرد، با پیگیری دفتر نظارت و ارزیابی خدمات گردشگری، شناسایی و ضمن متخلف خواندنش، به اداره‌کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اصفهان احضار شد و تذکرهای مربوطه را دریافت کرد که البته به حذف تبلیغ تور زلزله و ممانعت از اجرای آن منجر شد.
بنا به اظهارات مجری تور زلزله، هدف از این اقدام جلب مشارکت مردم و اعزام افراد خیّر و متمول به همراه حدود ۵۰ میلیون تومان اجناس غیرنقدی برای کمک به زلزله‌زدگان استان کرمانشاه بوده که نسبت به نحوه اطلاع‌رسانی و بازتاب نادرست آن در رسانه‌ها نیز معترض شده است.

با این حال دفتر نظارت و ارزیابی خدمات گردشگری اعلام کرده با توجه به ابعاد و آثار منفی خبر منعکس شده از تور زلزله، مقرر شده استان اصفهان از این موضوع به راحتی عبور نکند و صحت و سقم نظرات میرعامل آن شرکت را بررسی و تصمصیم قاطعی درباره آن بگیرد.

محسن یارمحمدیان ـ معاون گردشگری استان اصفهان ـ پس از بررسی‌هایی که انجام داده و احضارهای پی‌درپی مجری تور زلزله، به ایسنا گفت: وقتی از تهران (سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری) اطلاع دادند که چنین توری از استان اصفهان برگزار می‌شود، مدیر شرکت گردشگری مربوطه را احضار کردیم، توضیحات و مستنداتی ارایه کرد که نشان می‌داد نیت کاملا خیرخواهانه بوده و ۵۰۰ کارتن حاوی کمک‌های نقدی جمع‌آوری شده و پیشنهادهایی نیز از سوی بانیِ این کمک‌ها مطرح شد که خودشان هم در منطقه حضور داشته باشند تا در جریان نحوه‌ی توزیع کمک‌ها قرار گیرند که در پی آن قرار شد افراد متمول در محل وقوع حادثه حضور داشته باشند تا ضمن ابراز همدردی، کمک‌ مالی نیز انجام دهند.

او سپس این سوال را مطرح کرد که «چگونه ممکن است توری که با ۱۳۵ هزار تومان برگزار می‌شود، شرکت‌کنندگان آن قرار است در چادر اسکان داشته باشند و همه هزینه‌ها را هم خودشان پرداخت کنند، انگیزه کسب سود و درآمد داشته باشد؟» و در ادامه بیان کرد: اتفاقا ما معتقدیم خلاقیتی در جریان این تور واقع شده که در نوع خود جالب بوده، ولی متاسفانه شیطنت‌هایی، ماجرای آن را به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشانده است.
وی افزود: ما مدیر شرکت مجری این تور را احضار کردیم و تذکرهای لازم را دادیم و مانع اجرای این تور و حتی ادامه تبلیغات آن شدیم، ولی به نظر من به خاطر این خلاقیت باید این شخص تشویق شود. با این حال طبق دستور رسیده از سازمان و با وجود ارایه مستنداتی از نحوه کمک‌رسانی و اهداف خیرخواهانه، ولی ما مانع اجرای این تور شدیم.

معاون گردشگری استان اصفهان با پذیرش این نکته که زمان اجرای این تور مناسب نبود، اظهار کرد:‌ من از این اقدام دفاع نمی‌کنم، چون معتقدم نقدهای ظریفی به این عمل وارد است، به هرحال قشری که قرار بود به انگیزه کمک‌رسانی و همدردی در این مناطق حاضر شوند به خاطر شکاف طبقاتی، ظاهر متفاوت و شرایط روحی زلزله‌زده‌ها، اثر منفی بیشتری داشتند که با توجه به این نکته، زمان حاضر برای اجرای این تور به هیچ وجه مناسب و سنجیده نبود. ضمن این‌که در شرایط زمانی حاضر به هیچ یک از تورها اجازه اجرای چنین تورهایی را نمی‌دهیم.
وی گفت: قطعا نقدهایی به این تور وارد بود، اما می‌توانستیم آن را بدون زاویه مطرح کنیم. به نظر من قرار بود اتفاق مثبتی رخ دهد و افراد متمول با حضور در منطقه کمک‌های بهتری انجام دهند که خب حالا این شرایط دیگر وجود ندارد.

یارمحمدیان اظهار کرد: آژانسی که مجری این تور بود، سال‌ها است بدون تخلف در اصفهان فعالیت می‌کند و خوش‌سابقه محسوب می‌شود و تا پیش از این حتی یک ‌بار هم مورد تخلف نداشته و احضار نشده است، حالا هم اگر برخورد درستی نشود و سرکوب اتفاق افتد و ممکن است در هیچ زمینه‌ای خلاقیت صورت نگیرد.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

حقه پزشكان ايراني براى فرار از ماليات 800 ملياردي

پستتوسط najm134 » پنج شنبه ژانويه 18, 2018 1:23 pm

حقه پزشكان ايراني براى فرار از ماليات 800 ملياردي


نبرداختن ۶۰۰ میلیارد تومانی روپوش سفید‌ها از قانون با ترفند‌های ساده!
جامعه پزشکی می‌بایست رقمی نزدیک به 800 میلیارد تومان مالیات بدهد در حالی که دست آخر رقمی که پرداخت می‌کنند، نزدیک به 200 میلیارد تومان است؛ یعنی سهم 600 میلیارد تومانی پزشکان از فرار مالیاتی در کشور.
جامعه پزشکی می‌بایست رقمی نزدیک به 800 میلیارد تومان مالیات بدهد در حالی که دست آخر رقمی که پرداخت می‌کنند، نزدیک به 200 میلیارد تومان است؛ یعنی سهم 600 میلیارد تومانی پزشکان از فرار مالیاتی در کشور.
به گزارش «تابناک»، هرچه دولت مردان بر توسعه زیرساخت های ارتباطی و برنامه های متعدد توسعه‌ای در این عرصه تاکید دارند و به واسطه تغییرات حاصل آمده در این عرصه، تغییرات محسوسی در سبک زندگی مردم کشورمان دیده می‌شود، برخی از اقشار پردرآمد جامعه از شرایط ناراضی تر می‌شوند؛ امثال برخی از پزشکان که تمایلی به شفاف شدن درآمدهایشان ندارند.
پزشکانی که منشی های مطب هایشان یک جمله ثابت را در مکالمه با هر مریض تکرار می‌کنند: «لطفا نقدی پرداخت کنید چون کارتخوان خراب است!» جمله ای که معمولا به پیوست آن آدرس دستگاه های خودپرداز مجاور مطب بیان می‌شود تا بیماران یا همراهانشان را که به زندگی مدرن خو کرده و پول نقد همراه نمی‌برند، پول نقد به دست آورده و هزینه ویزیت را نقدا بپردازند.
اتفاقی عجیب که بروز آن در جامعه پزشکی که به نوعی سرآمد جامعه هستند، عجیب تر جلوه می‌کند و این سوال را به وجود می‌آورد که دلیل گریزان بودن پزشکان از تکنولوژی پرداخت آنلاین چیست و چگونه در روزگاری که بقالی ها و مکانیکی های بین راهی نیز چندین دستگاه پوز دارند و فروشندگان دوره گرد و حتی دستفروش های مترو این امکان را به مشتریانشان ارائه می‌دهند که با استفاده از کارت های بانکی، پرداخت وجه نمایند، دستگاه پوز بسیاری از مطب ها در بهترین نقاط اغلب شهرها خراب است؟
سوالی که پاسخ آن به ترس پزشکان از مشخص شدن درآمدهایشان باز می‌گردد. ترس از اینکه نهادها و افراد مختلف بتوانند سری به حساب بانکی پزشکان بزنند و دریابند که درآمد روزانه، ماهانه و سالانه ایشان چقدر است. درآمدی که اگر مشخص شود، عواقب بسیاری برای پزشکان به دنبال دارد و ممکن است ضرباتی جبران ناپذیر به برخی از پزشکان وارد نماید. به ویژه آن دسته از پزشکان که درآمدشان به زیرمیزی و آفت هایی از این دست آلوده است.
البته شفاف شدن درآمدهای مالی نگرانی اصلی آن دسته از پزشکان که از خودپرداز گریزانند نیست بلکه موضوعی که موجب شده برخی از این افراد دارای درآمد بالا از شفاف شدن درآمدشان حذر نمایند، مالیات است؛ مالیاتی که اگرچه کارمندان و کارگران توان گریز از آن ندارند و مردم عادی در تمام مبادلات روزانه خود آن، سهم آن را پرداخت می‌نمایند، اما برخی به روش های مختلف از پرداختش شانه خالی می‌کنند.
امثال پزشکانی که از منشی های مطب هایشان می‌خواهند به دروغ از خرابی دستگاه های پوز به مراجعان بگویند تا پول نقد از ایشان دریافت کرده و به این شیوه، مشتشان مقابل نهادهایی مانند سازمان مالیات بسته بماند. وضعیتی که موجب شده پرداختی مالیات توسط پزشکان، یک چهارم مقداری باشد که می‌بایست این قشر مالیات دهند. یعنی فرار 600 میلیارد تومانی پزشکان از پرداخت مالیات.
صحبت درباره درآمدی بسیار بسیار هنگفت است که تنها سهم مالیات آن 800 میلیارد تومان می‌شود اما یکی از برخوردارترین اقشار جامعه -یعنی پزشکان- از پرداخت آن شانه خالی می‌کنند، نه وزارت بهداشت و نه هیچ نهاد دیگری توجهی به قانون شکنی ایشان ندارد و تلخ آنکه رنجش بر دوش بیماران است؛ رنج دریافت وجه نقد توسط بیماران یا همراهان بیمار که به مطب پزشکان مالیات گریز مراجعه می‌کنند و هیچ کسی حامی شان نیست.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

سالانه چقدر رشوه در جهان رد وبدل می شود!؟

پستتوسط najm134 » چهارشنبه ژانويه 24, 2018 6:18 pm

سالانه چقدر رشوه در جهان رد وبدل می شود!؟


اینترفاکس:مرکز اطلاع رسانی سازمان ملل ،میزان سالانه رشوه در جهان را بیش از یک تریلیون دلار تخمین زد.
بر این اساس اقتصاد جهانی در رابطه با فساد مالی سالانه ۲.۶ تریلیون دلار دیگر را نیز از دست می دهد.

همچنین میزان رشوه در کشورهای در حال توسعه ده برابر بیشتر از کشورهای پیشرفته است.
کشورهای دانمارک ، نیوزلند و فنلاند به ترتیب مکان های اول تا سوم سالمترین اقتصاد جهانی را از حیث دریافت رشوه دارند. در این جدول روسیه ، اوکراین و ایران در مکان صد و سی یکمین کشور قرار دارند.

کشورهای سومالی ،سودان جنوبی و کره شمالی به ترتیب در جایگاه ۱۷۶ تا ۱۷۴ مین کشورهای فاسد جهان قرار دارند.

روز ۹ دسامبر به عنوان روز جهانی مبارزه با فساد گرامی داشته می شود و در همین خصوص سازمان ملل متحد خاطرنشان کرده است که هیچ منطقه ای از فساد مالی در امان نیست و رشوه معضلی جدی است که توسعه اجتماعی و اقتصادی هر جامعه ای را تضعیف می کند.
*ایسنا
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

حل مشکلات کشور با تعطیلی همایش ها

پستتوسط najm134 » سه شنبه فبريه 06, 2018 11:35 pm

حل مشکلات کشور با تعطیلی همایش ها

مسؤولانی که زیاد حرف می‌زنند
تاریخ جمهوری اسلامی ایران نشان داده است مشکلات با همایش حل نخواهد شد. به نظر نگارنده اگر می‌خواهیم مشکلات کشور حل شود در اولین گام باید همایش‌ها را تعطیل کنیم.
عصر ایران؛ مصطفی داننده- این روزها همایش‌های مختلفی در کشور برگزار می‌شود. همایش‌هایی که روسای قوا، وزرا، نمایندگان مجلس و ... در آن حاضر می‌شوند و سخنرانی می‌کنند.
شاه بیت تمام این سخنرانی‌ها انتقاد از وضع موجود است. رییس جمهور به عنوان شخص اول اجرایی کشور در نطق‌های خود از ریز و درشت اتفاقات و تحولات کشور انتقاد می‌کند.
روحانی می‌گوید شرایط راضی کننده و نیست و می‌خواهد شرایط بهبود پیدا کند.
رییس مجلس به عنوان رییس قوه قانون‌گذاری کشور منتقدانه سخن می‌گوید. نمونه بارزش سخنرانی لاریجانی در ایران خودرو بود. او به شدت از محصولات خودروسازی ایران انتقاد کرد.
دیگر مسؤولان کشور هم اینگونه هستند. وقتی به پای سخنرانی می‌آیند تبدیل به منتقدان اصلی شرایط کشور می‌شوند.
Image
در میان تمام این سخنرانی‌ها و نقدها، سوالی در ذهن ایجاد می‌شود. این افراد دقیقا از چه کسی انتقاد می‌کنند؟
این آقایان توجه نمی‌کنند که من روزنامه نگار، تو دانشجو، او کارمند، مسئولان کشور نیستند. مسئولان کشور خود کسانی هستند که در موقعیت نقد قرار گرفتند.
من نمی‌دانم رییس جمهور دقیقا از چه چیز انتقاد می‌کند. او به عنوان مسئول اجرایی کشور که رییس تمام شوراهای فرهنگی و اقتصادی نیز هست. چرا همان حرف‌هایی را می‌زند که مردم در نقد دولت و دستگاه‌های اجرایی و نظارتی می‌زنند.
ما رییس جمهور را انتخاب نمی‌کنیم که او هم نقد کند. ما رییس جمهور را انتخاب می‌کنیم که مشکلات کشور را حل کند. اگر رییس دولت منشاء مشکلات را می‌داند، چرا اقدام نمی‌کند؟ چرا برای حل آنها قدم بر نمی‌دارد؟
مجلس شورای اسلامی به عنوان قوه قانون‌گذاری کشور به راحتی می‌تواند با وضع قانون‌ درست، بسیاری از مشکلات کشور را حل کند. اتفاقا بسیاری از نقدهایی که می‌شود به خاطر قانون‌هایی که نیست. اگر مجلس وظیفه قانون‌گذاری یا نظارت خود را به خوبی انجام دهد بسیاری از مشکلات کشور حل خواهد شد.
کاش بسیاری از نمایندگان پارلمان به جای حرف زدن، قانون تصویب می‌کردند و خوب نظارت می‌کردند.
یکی از مشکلات مهم کشور، حرف زدن زیاد مسئولان است. مسئولانی که می‌دانند کشور مشکل دارد. فساد وجود دارد. نظارت ضعیف است و ... حرف را تعطیل کنند و به حل مشکلات کشور بپردازند.
چه اصراری است که رییس جمهور در همه همایش‌ها حضور پیدا کند و سخنرانی کند. ورزش، کشاورزی، سینمایی، اعتیاد، ازدواج، طلاق. واقعا رییس جمهور می‌خواهد (جدا از اینکه چه کسی باشد). آیا در همه زمینه‌ها تخصص دارد؟ قطعا نه. همین می‌شود که در همایش کشاورزی در مورد رابطه ایران و عربستان سخن گفته می‌شود.
تاریخ جمهوری اسلامی ایران نشان داده است مشکلات با همایش حل نخواهد شد. به نظر نگارنده اگر می‌خواهیم مشکلات کشور حل شود در اولین گام باید همایش‌ها را تعطیل کنیم. همایش‌هایی که جز خرج و اسراف چیزی برای کشور ندارد.
لطفا کمتر حرف بزنیم. کمتر همایش برگزار کنیم.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

توان مسئولان برای رفع آلودگی هوا = توصيه به دعا!!!

پستتوسط najm134 » سه شنبه فبريه 06, 2018 11:36 pm

توان مسئولان برای رفع آلودگی هوا = توصيه به دعا


تصوير
در حالی که شدت آلودگی هوا در هفته اخیر مدارس را در برای چندمین روز پیاپی در تهران و بعضی شهرهای دیگر تعطیل کرده، رئیس سازمان محیط زیست ایران می‌گوید که دولت چاره‌ای ندارد و "باید دعا کنیم که باد بوزد تا آلودگی از بین برود".
عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیط زیست ایران روز سه‌شنبه ۲۸ آذر ماه (۱۹ دسامبر) با اشاره به اینکه گازوئیل موجود در ایران ده برابر استاندارد آلوده کننده است، به خبرگزاری ایسنا گفت: "بیشتر آلودگی هوا مربوط به گازوئیل و ماشین‌ها است، دولت چاره‌ای ندارد. اگر جلوی خودروها را بگیریم تا هوا را آلوده نکنند حمل و نقل از بین می‌رود. گازوئیل‌ها هم غیراستاندارد است. بالاخره باید بین بد و بدتر یکی را انتخاب کرد."
اما بحث آلودگی هوا به "اولین اجلاس ملی گزارش پیشرفت‌ها و رفع موانع تحقق حقوق شهروندی" که در تهران برگزار شد هم کشیده شد و حسن روحانی، در ابتدای سخنانش در این اجلاس با ابراز تاسف از اینکه مدارس به دلیل آلودگی هوا تعطیل است، وزرای صنعت، نیرو، نفت، مسئول سازمان محیط زیست را خطاب قرار داد و گفت این مسئولیت سنگین همه است.
آقای روحانی گفت: "صنعت ما، نیروگاه ما، خودرو ما و بنزین و گازوئیل باید درست شود. وسایل گرم کننده خانه‌ها باید درست شود. همه باید دست به دست هم دهیم و حتی در روزهایی هم از ماشین شخصی استفاده نکنیم."
رئیس جمهوری ایران در ادامه آلودگی هوا را یک معضل جهانی خواند و با اشاره به آلودگی هوای دهلی و پکن گفت: "هی درباره آلودگی هوا نگویید پس دولت چه کار می‌کند، بگویید پس دنیا چه کار می‌کند."
محسن هاشمی‌، رئیس شورای شهر هم در آغاز سی و یکمین جلسه علنی شورای شهر تهران در انتقاد از آلودگی هوا، شعری از سهراب سپهری، شاعر معاصر خواند: "جای مردان سیاست بنشانید درخت تا هوا تازه شود."
محمدجعفر منتظری، دادستان کل ایران هم اعلام کرد که دخالت دادستانی کل ایران در موضوع آلودگی هوا به عنوان مدعی‌العموم نتیجه‌ای نداشته است.
آقای منتظری در حاشیه مراسمی در تهران به خبرنگاران گفت: "دادستان به عنوان مدعی العموم به این موضوع ورود کرده، مکاتبات زیادی صورت گرفته و جلساتی هم برگزار شده اما خروجی مناسبی نداشته است چون دست اندرکاران امر مقابله با آلودگی هوا یکی دو دستگاه نیستند. بلکه مجموعه‌ای هستند که باید با هم همکاری کنند."

#شما؛ آلودگی هوا برخی شهرهای ایران را تعطیل کرد
اما در این میان سرتیپ حسین رحیمی، رئیس پلیس تهران می‌گوید که "عملا فقط پلیس است که در رابطه با آلودگی هوا کار می‌کند و بقیه فقط شعار می‌دهند. پلیس طرح زوج و فرد از در منازل را شروع کرده و ماموران پلیس با استقرار در ۵۰۰ نقطه با خودروهای بدون مجوزی که در محدوده تردد کنند، برخورد می‌کند."
در جلسه امروز "کمیته اضطرار آلودگی هوای استان تهران" هم مقرر شد که طرح زوج و فرد از مقابل منازل، در یعنی در تمام سطح شهر اجرا شود و فروش طرح ترافیک تا پایان هفته ممنوع است.
به گزارش میزان، همچنین در این جلسه قرار شد که فعالیت‌های عمرانی و کارخانه‌های آلاینده متوقف شود و همچنین تردد کامیون‌ها به جز کامیون‌های حمل زباله و سوخت در سطح شهر تهران فردا ممنوع است.
در همین حال به اصناف توصیه شده که دو ساعت زودتر فعالیت صنفی خود را تعطیل کنند و از مدیران خواسته شده تا با مرخصی زنان و مادران شاغل در روز چهارشنبه موافقت کنند.
آلودگی هوا در هفته جاری مختص شهر تهران نبوده است و در شهرهای تبریز و ارومیه، هم مدارس به دلیل آلودگی هوا به تعطیلی کشیده شد.

تصوير

چهار روز تعطیلی پیاپی مدارس به دلیل آلودگی هوا

روابط عمومی آموزش و پرورش تهران اعلام کرد که مدارس تمام مقاطع تحصیلی استان تهران به جز پردیس، دماوند و فیروزکوه به دلیل آلودگی هوا فردا چهارشنبه ۲۹ آذر تعطیل است. این چهارمین روز است که آلودگی هوا مدارس تهران را به تعطیلی می کشاند.
در ارومیه هم وضعیت به همین شکل بوده است؛ امروز برای چهارمین روز پیاپی مدارس نوبت بعد از ظهر ارومیه (به استثنا مدارس نواحی روستایی یک و دو ارومیه) امروز تعطیلشد.
کمیته مدیریت کاهش آلودگی هوای کلانشهر تبریز هم بدلیل آلودگی شدید هوا و "آلودگی بیش از میزان استاندارد که بیش از ۱۷۰ پی اس ای است" مدارس تبریز را برای سومین روز متوالی تعطیل اعلام کرد.

با آلودگی هوا چه باید کرد؟ (مصاحبه مربوط به ۱۵ نوامبر ۲۰۱۶، ۲۵ آبان ۱۳۹۵است)

تصوير
#آلودگی_هوا
هم‌زمان با اظهارات مسئولان، معضل آلودگی هوا در نظرات کاربران شبکه‌های اجتماعی هم منعکس شده و چند روز است که هشتگ آلودگی هوا را داغ کرده است.
رامبد جوان، هنرپیشه و مجری سرشناس تلویزیونی عکسی از هوای آلوده را در صفحه اینستاگرام خود گذاشت و از مخاطبان خود پرسید: "وضعیت آلودگى هوا در شهر شما چگونه است؟"، بیش از ۶۷۶۹ نفر به این پرسش او پاسخ دادند و از هوای شهرشان نوشتند.

سوده، یک کاربر توییتر نوشته: "سوال اینه: در حالیکه شهرهایی که در کنترل آلودگی هوا موفق هستند به سمت پیاده‌مدار بودن و تقویت حمل و نقل عمومی میرن، چرا رویکرد شهر ما سواره‌مداره و اولویت ساخت پل صدر بیشتر از نوسازی ناوگان اتوبوس‌رانی و مینی‌بوس‌رانی فرسودمون می‌شه؟"
او همچنین بخشی از ویدئو یکی از اعضای سازمان غیر دولتی "نفس" را که مربوط به یک فیلم مستند بوده در توییتر خود منتشر کرده است:
مژگان بختیاری از ngo "نفس" توضیح میده که 10560 تن آلاینده از فقط 1200 مینی‌بوس فرسوده وارد هوای شهر و تن ما شده که معادل "بودجه 3 تا از پایه‌های پل صدر" هست
*بخشی از فیلم "آلودگی هوا" که سال گذشته به سفارش "موسسه تهران" و با همکاری گروه نفس در زمینه آلودگی هوا تهیه شد.

بعضی ها هم به مقایسه وضعیت در دوران محمود احمدی‌نژاد و محمدباقر قالیباف اشاره می‌کنند:
سمیر ابن بطوطه@SamirBinTuta
آلودگی هوا در دوران احمدی‌نژاد و قالیباف ناشی از اشکالات مدیریت شهری و در دوران روحانی و نجفی از پیامدهای طبیعی توپوگرافی فلات ایران است.
صدرا محقق روزنامه‌نگار هم در توییتی به آمار بالای مراجعه به اورژانس به دلیل آلودگی هوا و مشکلات تنفسی اشاره کرد:
سخنگوی اورژانس کشور با اشاره افزایش 10 درصدی تماس با اورژانس در روز سه شنبه نسبت به روز دوشنبه و افزایش 20 درصدی تماس‌ها نسبت به هفته پیش، به فارس گفت: آمار سکته قلبی در اورژانس‌های پیش بیمارستانی نیز طی هفته گذشته تا کنون 2 برابر شده است.
علت؟ آلودگی هوا.

بعضی از کاربران هم از اینکه هیچ اقدام عملی برای مقابله با آلودگی هوا از سوی مسئولان نشده است عصبانی هستند:
شوهرآهوخانم@Gavaazn
دو روزه جلسه اضطراری آلودگی هوا تشکیل میشه یه مشت مفت خور میشینن دور هم مدارس رو تعطیل میکنن و زوج و فرد ماشینا تمام.سالهاست همینه.هیچ ایده دیگه ای هم ندارن.

نادر فتوره‌چی@Nfatourehchi
معصومه ابتکار و قالیباف هردو 12 سال سابقه مدیریت عالی مرتبط با «آلودگی هوا» دارند.
آیا برنامه درازمدت ارائه دادند؟
اگر ارائه دادند:
این برنامه کجاست؟
نتایجش کی معلوم می‌شود؟
اگر ارائه ندادند:
دقیقا در 12 سال چه کار می‌کردند؟#جمهوری_ناکارآمدان#سروته_یک_کرباس
حاشیه نگاری بر سخنان رئیس سازمان محیط زیست؛
«باد» نه، برای رهایی از آلودگی‌های هوا باید دعا کنیم «توفان» بیاید!
الزاماتی که اگر اتخاذ شوند، می‌توان به کاهش آلودگی هوا در کلانشهرها تا حدودی دل خوش کرد اما به جای آن، کلانتری ترجیح می‌دهد ماجرا را جور دیگری دیده و پای انتخاب میان بد و بدتر را به آلودگی هوا باز کند؛ گویی آلودگی هوا قابل رفع نیست و تنها می‌بایست راه کم ضررتر را برگزید. نسخه ای از سر ناامید و استیصال که توسط مدیری تجویز می‌شود که چندماه بیشتر نیست سکاندار سازمان حفاظت محیط زیست کشورمان شده و چه بسا اگر مدت طولانی تری عهده دار این سمت باشد، همان را هم توصیه نکرده و...

در روزهایی که آلودگی هوا آسمان چندین شهر کشورمان را تیره و تار کرده و نفس جمعیت بزرگی را به شماره انداخته، معاون رئیس جمهور از انتخاب گزینه «بد» برای پرهیز از گزینه «بدتر» سخن می‌گوید و دست آخر آرزومند است «باد» بوزد!
به گزارش «تابناک»، عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و معاون رئیس جمهور که مدتی است با اظهارنظرها و تصمیمات عجیب در صدر اخبار جاخوش کرده، امروز بار دیگر خبرساز شد. این بار با سخنانی عجیب که در حاشیه اولین اجلاس ملی گزارش پیشرفت‌ها و راهکارهای رفع موانع تحقق حقوق شهروندی بیان کرد.
او در خصوص آلودگی هوا گفت: «مشکل ما در ارتباط با گازوئیل است که باید اصلاح شود. گازوئیلی که [دولتمردان؟! به مردم ارائه] می‌دهند ده‌ها برابر بیش از استانداردی که باید وجود داشته باشد، آلوده‌کننده است؛ وضعیت خودروهایمان را هم که می‌بینید. بیشتر آلودگی هوا مربوط به این دو موضوع یعنی گازوئیل و ماشین‌ها است.»
معاون رئیس جمهور در ادامه این گونه نتیجه گیری کرد: «دولت چاره‌ای ندارد؛ اگر جلوی خودروها را بگیریم تا هوا را آلوده نکنند، حمل و نقل از بین می‌رود. گازوئیل‌ها هم غیراستاندارد است. بالاخره باید بین بد و بدتر یکی را انتخاب کرد؛ باید دعا کنیم باد بیاید تا آلودگی‌ها را جابجا کند وگرنه می‌توانیم بدون خودرو و بدون سوخت زندگی کنیم؟» اظهارنظری عجیب که بیان آن از رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، عجیب ترش کرد و موجب شد به سرعت بازتاب یافته و انتقاداتی را متوجه وی کند.

تصوير
نخستین اشکالی که در این سخنان به چشم می‌خورد، تاکید ویژه معاون رئیس جمهور به کیفیت سوختی بود که دولت عرضه می‌کند. کیفیت پایین و غیراستاندارد سوخت های فسیلی که بر اساس چندین مصوبه می‌بایست به استاندارد یورو چهار ارتقا داده شده و تا فراهم آمدن امکان توزیع آن در سراسر کشور، در هشت کلانشهر بزرگ کشورمان توزیع شده و به کمک آن آلودگی هوا کاهش یابد.
برنامه‌ای که پیشتر دولت مردان مدعی شده اند در توزیع بنزین به مراحل نهایی خود رسیده و جز در تبریز و مشهد، در کرج، تهران، اهواز، اراک، شیراز و اصفهان به شکل صد در صد به اجرا در آمده است. این در حالی است که به گفته برخی دیگر از مسئولان، از جمله استاندار تهران، توزیع گازوئیل یورو چهار نیز در تهران به 90 درصد رسیده است.
همه اینها در حالی است که پایتخت در روزهای اخیر، آلودگی شدید را تجربه می‌کند که با توجه به سخنان معاون رئیس جمهور، از دو حال خارج نیست؛ یا اینکه مسئولان در خصوص توزیع صد در صدی بنزین یورو 4 و 90 درصدی گازوئیل با این استاندارد خلاف واقع گفته اند و یا نه، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست از قافله جامانده و اطلاعات نادرست دریافت کرده، تحلیل نموده و ارائه می‌دهد.
این در حالی است که اگر فرض را بر عدم صحت دولت مردان در خصوص پوشش کلانشهرهایی مانند تهران در توزیع کامل سوخت های با استاندارد یورو 4 قرار دهیم، این سوال پیش خواهد آمد که چرا مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست از این موضوع آگاهی ندارند؟ مگر غیر از این است که پایش محیط زیست استانی و وضعیت آلودگی هوای شهرها بر عهده این سازمان است و ایشان در این خصوص مسئول هستند؟
اگر از این ابهام بگذریم، اشکال دیگری که در سخنان کلانتری خودنمایی می‌کند، بی توجهی به کیفیت خودروها و میزان آلایندگی شان است که از دیرباز مورد انتقاد بسیاری بوده است. اینکه سوخت دارای استانداردهای بالا هم در فرایند احتراق در خودروهایی که آلاینده هستند، به آلودگی هوا منجر خواهد شد. گزاره ای که یادمان خواهد آورد قطعات کاهنده آلایندگی در خودروها مثل کربن کنیستر، هرگز مورد توجه هیچ مسئولی، از جمله مسئولان سازمان محیط زیست قرار نگرفته و هیچ تدبیری الزام آوری در کاهش آلایندگی خودروها و استانداردهای مربوط به آن اتخاذ نشده است.
وضعیتی که می‌توان آن را قصور چشمگیر مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست از دیرباز تا کنون دانست و از بی توجهی رئیس فعلی این سازمان به آن، متاثر و مغموم شد. انگار نه انگار که اگر خودروها آلاینده هستند، کوتاهی مجموعه‌ای که اکنون کلانتری سکاندارش است، از عوامل کلیدی‌اش بوده و رفع آن، نیازمند تدبیر کلانتری و همکارانش است. تدبیری از جنس الزام خودروها، به ویژه خودروهای حمل و نقل عمومی که گازوئیل می‌سوزانند (که بنا بر ادعای کلانتری کیفیتش بسیار از استانداردهای لازم دور است) به استفاده از فیلتر دوده یا معاینات فنی مرتب در دوره های کوتاه یا اقدامات مشابه.
الزاماتی که اگر اتخاذ شوند، می‌توان به کاهش آلودگی هوا در کلانشهرها تا حدودی دل خوش کرد اما به جای آن، کلانتری ترجیح می‌دهد ماجرا را جور دیگری دیده و پای انتخاب میان بد و بدتر را به آلودگی هوا باز کند؛ گویی آلودگی هوا قابل رفع نیست و تنها می‌بایست راه کم ضررتر را برگزید. نسخه ای از سر ناامید و استیصال که توسط مدیری تجویز می‌شود که چندماه بیشتر نیست سکاندار سازمان حفاظت محیط زیست کشورمان شده و چه بسا اگر مدت طولانی تری عهده دار این سمت باشد، همان را هم توصیه نکرده و حکم به تخلیه تهران و دیگر کلانشهرهایی دهد که در آنها خودروها تردد می‌کنند و آلاینده هستند و سوختی که مصرف می‌کنند هم استاندارد نیست و آلودگی به دنبال دارد!
سخنانی عجیب که در آخر به فرازی بسیار جالب توجه و به نوعی دردناک رسیده است. آنجایی که کلانتری چاره کار را در دعا کردن دانسته و توصیه کرده دعا کنیم «باد» بوزد بلکه آلودگی را جابجا کند. توصیه‌ای که شاید بد نیست آن را بسط داده و دعا کنیم نه باد، که توفان از راه برسد؛ توفانی که شاید با آمدنش دروغ را ببرد، پرده هایی که پشت آن‌ها برخی قایم شده و تصمیم های محرمانه و به زیان ملت می‌گیرند را بدرد، سرپوش هایی که مسئولان روی عملکرد خود می‌گذارند را کنار بزند و و دست آخر هوا را پاک کند؛ چه از آلودگی ناشی از سوخت های فسیلی و چه از نوع دیگر آلودگی هوا که با نام ریزگرد یک دهه است بر برخی مناطق کشورمان سایه افکنده و نفس مردم را تنگ کرده است. یا حتی آلودگی ناشی از وزش باد بر بستر خشک حوزه های آبریز مانند دریاچه ارومیه که حاوی نمک است و حیات را می‌زداید. دعا کنیم برای توفانی که ممکن است بتواند هوا را آنقدر پاک کند که سالهاست بسیاری از مردم آرزوی دیدارش را برای چند روز دارند اما بعید می‌دانند کابوس عملکرد مسئولان به تحقق رویایش منجر شود!

راهی برای مبارزه با آلودگی هوا وجود دارد؟
دیوید شوکمنسردبیر علمی بی‌بی‌سی
جستجو برای راه حل های مبارزه با هوای آلوده ایده‌های متنوعی، از بسیار ساده تا رادیکال گرفته و گاه عجیب و غریب را طرح کرده است.
یک مدرسه ابتدایی در لندن ممکن است به محصلان خود ماسک تنفس بدهد و شهرداری ناحیه‌ای در کورنوال ممکن است ساکنان خانه‌های اطراف خیابانهای پر رفت و آمد را تخلیه کند.
چهار شهر بزرگ پاریس، آتن، مکزیکوسیتی و مادرید در نظر دارند تا سال ۲۰۲۵ مصرف دیزل را ممنوع کنند.
اشتوتگارت در آلمان از هم اکنون تمام سوخت های دیزیل به غیر از انواع بسیار پیشرفته را در روزهای بسیار آلوده ممنوع کرده است.
در دهلی پایتخت هند، که معمولا در دود غلیظی حالت خفگی دارد، در اقدامی تجربی برای به حرکت درآوردن هوای آلوده شهر ممکن است از یک موتور جت استفاده شود.
سازمان بهداشت جهانی تخمین می‌زند حدود ۹۲ درصد از جمعیت جهان تحت تاثیر هوای آلوده هستند ولی این آمار کلی انواع آلودگی‌های گوناگونی را که در بوجود آوردن این وضعیت موثرند نشان نمی‌دهد.
برای اقشار فقیر روستایی، آلودگی هوا ناشی از دود آشپزی با چوب یا فضولات حیوانی در محیط داخل خانه‌هاست.
برای ساکنان زاغه‌ها در اطراف شهرهایی که به سرعت گسترش می یابند، ترکیبی از گازهای آلاینده حمل و نقل شهری، دوده و غبار ناشی از ساخت و ساز گسترده است.
در کشورهای پیشرفته، می‌تواند ترکیبی از گازهای آلاینده اتومبیل‌ها و آمونیا باشد که در ابعاد وسیع روی مزارع کشاورزی صنعتی پاشیده می‌شود و بوسیله باد به مناطق دیگر پخش می‌شود.
در شهرهای اروپایی که مردم تشویق شده‌اند برای کاهش تولید کربن خودروهای دیزل بخرند که مصرف سوخت کمتری دارند اکنون منبع جدید خطر گاز مضر دی اکسید نیتروژن و ذرات خرد آلاینده موسوم به ریزگردها هستند.
گام اول تشخیص این نکته است که هوا کجا آلوده می شود و دقیقا چگونه روی افراد تاثیر می‌گذارد. نتیجه چنین بررسی می‌تواند بسیار روشنگر باشد.
اطلاعات شخصی
دانشوران در دانشگاه لستر در تحقیقات خود از یک دستگاه دستی سنجش هوا استفاده می کنند تا در مقیاس فردی اطلاعات دقیقی جمع آوری کنند.
داوطلبی به نام لوگان ادی ۱۴ ساله، این دستگاه را که در یک کوله پشتی مخصوص جاسازی شده همراه خود می برد تا وضعیت هوا را در طول روز در تمام نقاطی که او در آن قرار دارد ثبت کند. در مسیر حرکت او یک نقشه الکترونیک با استفاده از رنگ‌های مختلف میزان خطر آلودگی در نقاط مختلف را نشان می‌دهد.

به عنوان مثال در یکی از چهارراه ها هوا خیلی بدتر از تخمین‌های سازمان بهداشت جهانی بود، ولی در یک خیابان فرعی در حد قابل توجهی تمیزتر بود. اما در بخش سرپوشیده ای از پیاده رو جلوی ردیفی از مغازه ها و جایی که یک اتومبیل با موتور روشن پارک شده بود آلودگی به شدت بیشتر از حد پیش بینی شده در این راهنماها بود.
با دیدن جزییات میزان تغییر آلودگی هوا دیدگاه لوگان از کیفیت هوا کاملا تغییر کرد و دوستانش به سرعت رفتار خود را بر مبنای این تجربه تغییر دادند.
او می گوید:"کسانی که متوجه این نکات شدند بعد از مدرسه دیگر کنار اتوبوس ها منتظر دوستانشان نمی‌مانند. از اتوبوس ها دور می‌شوند و این نشان می‌دهد که روی رفتار آنها تاثیر گذاشته است."
این دستگاه مانیتور (نظاره گر) شخصی یکی از مجموعه دستگاههایی است که در دانشگاه لستر برای تکمیل یک تصویر دقیق از نقاط به شدت آلوده و زمان آلودگی شدید هوا مورد استفاده قرار می گیرد.
در بسیاری از موارد ممکن است کوتاه مدت باشند و فقط در ساعات شلوغ رفت و آمد شهری و ترافیک و راه بندان سنگین به وجود بیاید.
از نظر پروفسور رولند لی از دانشگاه لستر، شناخت دقیق نقاط توقف، کاهش سرعت و گیر کردن خودروها در ترافیک می‌تواند به مدیریت رفت و آمد خودروها در سطح شهر به نحوی کمک کند که تاثیر گازهای آلاینده آنها بر افراد آسیب پذیر، خردسالان و سالمندان را به حداقل برساند.
او می افزاید:"یکی از کارهایی که همه می توانیم انجام دهیم بهبود شبکه حمله و نقل است تا ترافیک و راهبندان به جای مقابل مدارس ابتدایی و یا خانه های سالمندان به نقاط دیگر شهر که زیان کمتری می رساند منتقل شوند."
تمیز کردن موتور
اما در مورد یکی از منابع اصلی این مشکل یعنی خودروهایی که آلودگی پخش می کنند چه می توان کرد؟
در اروپا تحت فشار نهادهای تنظیم کننده مقررات خودروسازان به مرور طی چند دهه اخیر موتورهای خود را تمیز کرده اند، ابتدا مونواکسید کربن، بنزین و گازوئیلی که نسوخته وارد هوا می شود تحت کنترل قرار گرفت و اخیرا هم طراحی موتورهای جدید به شکلی است که گاز دی اکسید نیتروژن را به دام می اندازد.
طبق تازه ترین استاندارد اروپایی میزان تولید آلودگی خودروها به نسبت مدلهای قدیمی قاعدتا بسیار کمتر است. ولی پس از برملا شدن تقلب بزرگ شرکت فولکس واگن که با استفاده از یک نرم افزار سیستم کنترل سوخت خودروهای چندین مدل آن فقط هنگام آزمایش فنی به کار می افتاد، این اعتماد لطمه بزرگی خورده است.
مهندسان در دانشگاه باث از یک "جاده غلتان" و "راننده" روباتیک برای سنجش استفاده از خودروها در شرایط کاملا عادی استفاده می کنند تا آنچه را که از اگزوز خودرو خارج می شود دقیقا شناسایی کنند.
در عین حال هزینه ها و فواید تغییر سیستم کار موتور خودروها یا به اصطلاح تمیز کردن آنها را بررسی می کنند.
به عنوان مثال افزودن تجهیزاتی که می تواند جلوی خروج مواد آلاینده را بگیرد بر مصرف سوخت خواهد افزود که به معنای افزایش تولید دی اکسید کربن و در نتیجه تضعیف تلاش عمومی برای مقابله با تغییرات جو زمین است.
استانداردهای جدید هر چقدر هم که خوب باشند هنوز هم تعداد بسیار زیادی از خودروهای قدیمی در جاده ها در حرکتند. به همین خاطر در برخی از کشورها طرح های ملی تشویق به از دور خارج کردن خودروها ی قدیمی و فرسوده از طریق دادن مشوق های مالی و مالیاتی به رانندگان برای خرید خودروهای جدید به اجرا گذاشته شده است.
در بریتانیا نیز طرحی در همین زمینه مطرح شده که حامیان آن ائتلاف متناقضی است شامل فدراسیون کسب و کارهای کوچک، صلح سبز، اتحادیه رانندگان تاکسی داران دارای جواز رسمی و انجمن اولویت با لندن.
چالش مهم مثل همیشه، پیدا کردن هزینه تحقق این طرح و توافق بر سر این نکته است که از چه محلی این پول باید تامین شود: جیب مالیات دهندگان در شکل مشوقی که دولت آنرا بپردازد و یا خود مالکان خودروها باید آنرا بپردازند.
پروفسور کریس بریس، مهندس اتومبیل سازی در دانشگاه باث می گوید:"هر روشی را که در نظر بگیرید در نهایت به این ختم می شود که مردم یا در شکل پرداخت مالیات بیشتر و یا در شکل خرید اتومبیل جدید باید پول بیشتری بپردازند و نکته مهم این است که آیا بعنوان یک جامعه ما واقعا آمادگی پذیرش این را داریم؟"

تصمیم های سختی در پیش رو است
آیا والدین یک کودک مبتلا به آسم حاضرند برای خودرویی که کمتر آلوده می کند پول بیشتری بپردازند؟
آیا مجموعه مسکونی جدید برای خودورهای الکتریکی نقاط شارژ باطری خواهند داشت؟
آیا پولی که از طریق موتورهای دیزل که سوخت کمتری مصرف می کنند صرفه جویی شده واقعا آنقدر ارزش داشته که برای تامین هوای سالم برای عموم مردم هزینه شود؟
و خاطرتان باشد که این سئوالات همه مربوط به "جهان اول" هستند.
در شهرهای به سرعت در حال رشد آفریقا و بسیاری از بخش های آسیا چیزی به نام کنترل آلودگی هوا وجود ندارد چه رسد به اراده سیاسی و یا پول لازم برای مقابله با آن.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

آمار ورودی و خروجی كشور؛ اول زيارت بعد سياحت

پستتوسط najm134 » جمعه فبريه 16, 2018 7:23 pm

معاون گردشگری اعلام کرد:
آمار ورودی و خروجی كشور؛ ۴ میلیون نفر به زيارت رفتند/ زائران خارجی رکورد زدند /ایرانی‌ها بیشتر به کدام کشور سفر می‌کنند؟ اول زيارت بعد سياحت / توريست خارجي به ايران براى اثار باستاني كمترين سهم = يك دهم زائرين رضوي

معاون گردشگری کشور از سفر ۴ میلیون و ۲۲۹ هزار ایرانی در سال گذشته به خارج از کشور، به قصد زیارت خبر داد.
سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آمار مسافران خروجی سال ۹۵ را پیشتر ۹ میلیون و ۱۹۶ هزار نفر اعلام کرده بود، رقمی بحث‌برانگیز که حساسیت‌های مقام‌های کشوری را برانگیخت، تا آنجا که تصمیم دولت در لایحه بودجه سال ۹۷ برای افزایش تصاعدی نرخ عوارض خروج از ۳ تا ۶ برابر را به این آمار نسبت داده‌اند.
محمد محب خدایی ـ معاون گردشگری این سازمان ـ اکنون با تفکیک انگیزه سفر گردشگرانی که سال گذشته از کشور، خارج و یا به ایران سفر کرده‌اند، پرده دیگری از این آمارها برداشت و به ایسنا گفت: از میان ۹ میلیون و ۱۹۶ هزار ایرانی که سال گذشته به خارج از کشور سفر کردند، ۴ میلیون و ۲۲۹ هزار تن به عراق سفر کرده‌اند و کشورهای همسایه از جمله ترکیه و جمهوری آذربایجان و اروپا همچون فرانسه و ایتالیا، دیگر مقاصد سفر ایرانی‌ها در سال گذشته بوده است.
به گفته او، بیشترین خروج به سمت عراق و به قصد زیارت بوده که آمار آن نسبت به سال ۱۳۹۴ حدود دو میلیون و ۲۰۰ هزار نفر افزایش داشته است که پیاده روی اربعین را در این جهش آماری نمی توان بی تاثیر دانست.
زائران رکورد زدند: خدایی همچنین آمار گردشگران ورودی در سال گذشته را براساس انگیزه سفر تفکیک کرد و افزود: سال پیش، چهار میلیون و ۹۱۱ هزار گردشگر خارجی به ایران سفر کردند که از این تعداد حدود دو میلیون و ۳۰۰ هزار نفر با انگیزه زیارت به ایران سفر کردند.
به گفته او، یک میلیون و ۱۰۰ هزار تن دیگر با هدف کار و دیدار اقوام راهی ایران شدند و نزدیک به ۵۰۰ هزار نفر برای تجارت و فعالیت های بازرگانی سفری به کشورمان داشتند.
معاون گردشگری همچنین شمار گردشگرانی که سال گذشته سفر تاریخی و فرهنگی به ایران را داشتند ۴۲۹ هزار نفر اعلام کرد.

وی اضافه کرد: ۲۷۳ هزار نفر نیز با عنوان گردشگری سلامت و به قصد درمان و انجام امور پزشکی به ایران سفر کردند.

جمعیت گردشگران تفریحی و طبیعت گرد در سال ۱۳۹۵ نیز طبق اعلام محب خدایی، ۱۴۹ هزار نفر بوده است و ۹۵ هزار نفر هم برای آموزش و با انگیزه های دیگری به ایران سفر کردند.

به گفته معاون گردشگری، این آمار را پلیس مهاجرت به تفکیک به سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گرشگری ارائه کرده است.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

خوزستان، سرزمین اشتباهات عمرانی

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه مارس 24, 2018 2:01 am

خوزستان، سرزمین اشتباهات عمرانی
از نیشکر و سدگتوند تا انتقال آب کارون


جلگه حاصلخیز خوزستان حالا نه‌تنها آبی برای سیراب‌کردن مزارع و صنایع استان‌های دیگر ندارد که سطح گسترده‌ای از اراضی آن خشکیده است.
مشکلات امروزی خوزستان نتیجه اشتباهات بزرگی که در سال های اخیر یکی پس از دیگری رقم خورده اند.
به گزارش عصرایران، روزنامه شهروند در گزارشی به قلم مریم شکرانی به برخی مشکلات و مسائل در خوزستان پرداخته است.

در این گزارش می خوانیم: از فرودگاه که وارد شهر می‌شوی، بوی خاک نخستین تجربه رویارویی تو با آبادان است و بعد از آن تصاویر غبارآلود شهری است که پشت لایه‌های ضخیم گرد و خاک محو به نظر می‌رسد.

خودرو خبرنگارها مقابل هر داروخانه‌ای که می‌ایستد با یک جمله مواجه می‌شود: ماسک تمام شده است!
جایی نزدیکی پالایشگاه آبادان، حلقه‌های بزرگ دود به آسمان می‌رود و بوی بد گاز در فضا منتشر می‌شود و تنفس را سخت‌تر می‌کند. خودشان می‌گویند خیلی وقت است که از بوی «گس» کلافه‌اند. اهواز هم دست کمی از آبادان ندارد.

آن‌جا هم همه تصاویر شهر محو و تار است و دیگر آفتاب روی برگ‌های براق درختان نخل نمی‌درخشد.
وضع و حال کارون وخیم است و به گفته غلامرضا شریعتی، استاندار خوزستان، دبی آب کارون امسال نزدیک به نصف شده است. کارون بی‌حال همان رودخانه پرآب ١٠-١٥‌سال پیش است که به گفته اهالی منطقه، سیلابی می‌شد و با بالا آمدن آب رودخانه هزاران هکتار از مزارع اطرافش را آبیاری می‌کرد.

Image

کارونی که کشتی‌های تجاری را از میانه شهر اهواز عبور می‌داد و عده زیادی از عابران را به تماشا وامی‌داشت. مردی که دشداشه به تن دارد، خانه‌هایی را از فاصله حدود ٢٠٠ تا ٣٠٠ متری رودخانه نشان می‌کند و می‌گوید چیزی حدود ١٠‌سال پیش، تمام این خانه‌ها درست کنار آب کارون قرار داشتند، اما حالا کارون به اندازه تمام این فاصله خشکیده و کم‌عرض شده است.
با این‌حال، هنوز هم دست از سر کارون برنداشته‌اند و طرح‌های زیادی تعریف شده است که آب کارون را منتقل کند؛ طرح‌هایی که مردم شهر را بشدت عصبانی کرده است. آن‌قدر که حالا وقتی می‌خواهند با اجرای طرح ٥٥٠‌هزار هکتاری احیای دشت خوزستان و ایلام، اهواز را از شر ریزگردها نجات دهند، مردم اعتماد نمی‌کنند.
یکی از مجریان این پروژه به «شهروند» می‌گوید صدها ساعت بزرگان قوم و معتمدان محل و نمایندگان مردم را سر یک میز نشانده‌ایم تا راضی شوند موانع اجرای طرح را از میان بردارند. موانعی مانند زمین‌های کشاورزی‌شان یا نهرهای آب و... می‌گوید مردم از طرح‌های اشتباه و پرهزینه عصبانی هستند و دیگر اعتماد نمی‌کنند و همین باعث شده است به سختی راضی‌شان کنیم که برای اجرای این طرح ملی سنگ‌اندازی نکنند.

بعضی از پیمانکاران پروژه هم از حمله مردم عصبانی به مجریان این پروژه خبر می‌دهند و می‌گویند برای حفظ امنیت‌مان در این پروژه ادوات دفاعی حمل می‌کنیم.

٦٢‌درصد ظرفیت سدهای خوزستان بی‌آب مانده ‌است
سدسازی بی‌حساب و کتاب، خوزستان را خشکانده است. این جمله‌ای است که بارها از دهان نمایندگان مردم خوزستان در ساختمان بهارستان شنیده شده است. حالا بیشتر از ٦٢‌درصد ظرفیت سدهای خوزستان خشک مانده است. با وجود این، ساخت دو سد دیگر در خوزستان کلنگ خورده است. چیزی حدود ١٨ سد خوزستان را محاصره کرده است.
سدهایی که بنا به اعلام سازمان آب و برق خوزستان، ظرفیت‌شان به ١٤,٥‌میلیارد مترمکعب می‌رسد اما حالا بنا به اعلام همین منبع، تا پایان دی‌ماه امسال حدود ٩‌میلیارد مترمکعب از سدهای خوزستان خالی مانده و به‌عبارتی حدود ٦٢‌درصد از ظرفیت سدهای خوزستان آبگیری نشده است.
براساس اعلام همین منبع، میزان بارندگی‌ها در خوزستان امسال نسبت به مدت مشابه ‌سال گذشته ٦٣‌درصد و در حوضه کارون نیز در مقایسه با شرایط طبیعی ٧١‌درصد کاهش داشته است. در حوضه کرخه میزان بارندگی ٦٦‌درصد و در حوضه‌های زهره، جراحی و مارون ٧٠‌درصد کاهش داشته است.

Image

مدیران محلی خوزستان می‌گویند از مجموع حجم مفید سدهای خوزستان، ذخایر آب پشت سدها امسال نسبت به ‌سال گذشته،
۱/۳‌میلیارد مترمکعب کاهش داشته است و این میزان رقمی بسیار قابل توجه و بیانگر آن است که خوزستان در شرایط بحرانی و خاص قرار دارد.

با وجود این، عملیات ساخت دو سد دیگر از تیرماه امسال در خوزستان آغاز شده است. سدهای مارد و بهمنشیر که قرار است در پایین‌دست بهمنشیر در خوزستان و آبادان ساخته شود.
این موضوع درحالی رخ می‌دهد که براساس مطالعات انجام‌شده در‌ سال ١٣٣٩، موسسه عمران خوزستان اعلام کرده که خوزستان قابلیت ساخت ١٤ سد را دارد.

نیشکر کام‌مان را تلخ کرد
پروژه دیگری که خوزستانی‌ها از آن به شدت انتقاد دارند و آن را عامل بحران شهرشان می‌دانند، پروژه توسعه کشت نیشکر در این استان است.
براساس اعلام اداره کل محیط‌ زیست خوزستان، بیشتر از ٤٠‌درصد تالاب‌های خوزستان خشک و تبدیل به کانون ریزگردها شده ‌است. از این میان، خشک شدن تالاب شادگان ماجرای غم‌انگیزی دارد که حاصل اجرای یک طرح کارشناسی‌نشده است.

در زمستان ٦٨، طرح توسعه نیشکر و صنایع جانبی آن در خوزستان کلید خورد. این طرح بنا بود ٣٠‌هزار هکتار کشت نیشکر خوزستان را حدود ٣ برابر توسعه دهد و به ٨٦‌هزار هکتار برساند. مزارع نیشکری که در دو منطقه هفت‌تپه و گتوند و به ترتيب در اراضى آبخور دز و كارون توزيع شده بود در ٦ پروژه در شمال و جنوب اهواز تعریف شد.
مخالفت‌ها با این طرح از همان زمان شروع شد، اما دولت وقت تبلیغات پرسروصدایی برای آن شروع کرد. این پروژه منابع آب بالایی می‌طلبید. از این گذشته، برای آماده‌سازی این طرح ده‌ها‌ هزار هكتار اراضى شور كلاس‌هاى ٤ و ٥ استان را آب‌شويى کردند تا برای کشت نیشکر آماده کنند.

ميلياردها مترمكعب آب شيرين رودخانه‌ها به اراضى شور و قليايى سرازير و نمك استخراج‌شده اين عمليات وارد رودخانه و از آن‌جا به هورالعظيم و اروند رود منتقل شد كه مورد اعتراض و شكايت حكومت عراق قرار گرفت.

با طرح شكايت و رأى داورى بين‌المللى به توقف آلودگى مناطق مورد ادعاى عراق، دست‌اندركاران طرح نيشكر در يك اقدام غيرمسئولانه زه‌آب‌هاى ناشى از نمك‌كشى از خاك‌هاى شور يا به‌عبارتى نمك محلول آلوده را به تالاب شادگان در حساس‌ترين ناحيه استان خوزستان هدايت كردند. انجام چنين اقدامى، تير خلاص را بر جلگه حاصلخيز خوزستان زد؛ تالاب شادگان رفته‌رفته به معدن نمك تبديل شد.

در چنان شرايطى، چه عقل سليمى مى‌توانست بپذيرد كه در دشت خوزستان تنها حدود صد‌هزار هكتار اضافه اراضى به كشت تك‌محصولى كه بيشترين نياز آب را دارد و حساس‌ترين گياه به شورى است، اختصاص داده شود، درحالى‌كه با رشد جمعيت و در پايان يك جنگ هشت‌ساله، از يك طرف زيرساخت‌ها لطمه ديده و از طرف ديگر نياز به آب بيشتر براى ساير مؤلفه‌هاى مصرف ملى افزايش يافته است.

پروژه‌ها با ولع لجام‌گسيخته به اجرا درآمد و تخريب‌ها و شكست‌ها با تزريق بى‌حساب و كتاب پول مخفى نگه داشته شد، درحالى كه تخريب طبيعت ديگر نمى‌توانست پنهان بماند.

بزرگترین مخزن آب نمک ایران!
Image
گتوند هنوز هم خُلق خوزستانی‌ها را تنگ می‌کند. سدی که به گفته خودشان بزرگترین مخزن آب نمک ایران است. سد گتوند دیگر پروژه جنجالی خوزستان است که هزینه سنگینی به اقتصاد ملی و خوزستان تحمیل کرد.

سدی که گفته می‌شود هزینه احداث آن روزی یک‌میلیارد تومان آب خورده و در مجموع چیزی حدود ٤‌هزار‌ میلیارد تومان اعتبار صرف کرده است. حالا آب شیرین در سد گتوند ١٠ برابر شور می‌شود و تنها راه باقیمانده این است که این آب شور را با صرف هزینه‌های گزاف دوباره شیرین کنیم.
این نتیجه پروژه اشتباهی است که در زمان محمود احمدی‌نژاد به بهره‌برداری رسیده است.
عیسی کلانتری، وزیر پیشین کشاورزی و رئیس سازمان حفاظت محیط ‌زیست می‌گوید که گتوند درد بی‌درمان است و برای خارج‌کردن این سد از شبکه به دو تونل با قطر ٩ متر نیاز داریم تا آب این سد را به جایی دیگر منتقل کنیم.

اجرای این طرح علاوه بر هزینه ٨ تا ١٠‌هزار میلیاردی که دارد حدود ١٢‌سال زمان می‌برد. نابودی سد گتوند راهکار دیگری است که وزیر سابق کشاورزی اجرای آن را ناممکن می‌داند، چرا که اگر قرار باشد این سد تخریب و منفجر شود، کل خوزستان را آب خواهد گرفت.

محمد‌حسین کریمی‌پور، رئیس پیشین کمیسیون کشاورزی اتاق ایران هم معتقد است که برنامه نجات منابع آبی اهواز و حل مشکل سد گتوند، در صحنه عمل بیشتر شبیه یک پروژه تبلیغاتی است.

او می‌گوید: تنها راه نجات، خارج‌شدن این سد از شبکه است. به گفته او، ما با این کار تنها با یک ذخیره عظیم چند صد‌میلیون مترمکعبی آب شور که همانند یک بمب زیست‌محیطی غیرقابل کنترل است، مواجه خواهیم شد.

انتقال آب از کارون رو به مرگ برای کشاورزی!

در هر نقطه از خوزستان که پا می‌گذاری، مردم از طرح‌های انتقال آب خوزستان ناراضی‌اند. از این‌که آب شیرین کارون بی‌حال را به کرمان انتقال بدهند یا به اصفهان. آنها هیچ منطقی پشت انتقال آب کارون به استان‌های کویری نمی‌بینند.
به‌ویژه آن‌که نمایندگان شهرشان بارها گفته‌اند آب کارون را برای آبیاری باغ‌های پسته کرمان یا اراضی کشاورزی اصفهان می‌برند. این‌که آب شیرین کارون برای صنعتی‌شدن یزد استفاده شود. حرف آنها یکی است: چرا باید در کویر کشاورزی شود یا استان کویری قطب صنعتی شود؟

هدایت فهمی، کارشناس منابع آب وزارت نیرو هم این پرسش خوزستانی‌ها را منطقی می‌داند و به «شهروند» می‌گوید: پروژه‌های انتقال آب معمولا غیراقتصادی و هزینه‌بردار است و تنها برای تأمین آب آشامیدن مردم توجیه دارد اما انتقال برای مصارف کشاورزی و صنعتی توجیه ندارد.

او در واکنش به این‌که نمایندگان خوزستانی معتقدند انتقال آب خوزستان به سایر استان‌ها صرفا برای مصارف شرب نیست، تأکید می‌کند: این موضوع خلاف مصوبه شورای‌عالی آب است و باید جلوی مصارف غیرشرب را با طرح شکایت به نهادهای ناظر گرفت.

جلگه حاصلخیز خوزستان حالا نه‌تنها آبی برای سیراب‌کردن مزارع و صنایع استان‌های دیگر ندارد که سطح گسترده‌ای از اراضی آن خشکیده است.

در حاشیه بهمنشیر، اروند و کارون بیابان‌های وسیعی شکل گرفته است که به گفته محلی‌ها روزگاری نخلستان‌های سرسبز و پرباری بوده‌اند و لابه‌لای آن مزارع صیفی‌جات و سبزیجات و باغ‌های موز و مرکبات بوده است. زمین‌های مرده‌ای که حالا به وسعت ٥٠٠‌هزار هکتار در طرح احیای ٥٥٠‌هزار هکتار از اراضی خوزستان و ایلام قرار گرفته‌اند.
همین زمین‌ها کانون‌های اصلی ریزگرد در اهواز هستند و از ‌سال ٧٥ طرح احیای آن کلید خورده است اما کمبود اعتبار این طرح جبرانی را تا‌ سال ٩٢ به کندی پیش برده است و حالا شرکت مجری این طرح یعنی جهاد نصر با دستور دولت و تأمین اعتبار ١,٥‌میلیارد دلار تقریبا فاز یک را به پایان رسانده و درحال آغاز فاز دو این طرح است.

تخمین می‌زنند احیای این زمین‌های مرده چیزی نزدیک به ٥‌میلیارد دلار هزینه داشته باشد. به‌طور میانگین هر هکتار زمین مرده با رقم‌های فعلی و بدون احتساب نرخ تورم ١٧ تا ٢٠‌میلیون تومان هزینه برده است تا ریزگردهای خوزستان را به کنترل درآورد و البته افق ١٤٠٤ را برای پایان این پروژه ترسیم کرده‌اند و این تنها بخشی از هزینه سنگین و زمان طولانی است که برای جبران گوشه‌ای کوچک از پروژه‌های اشتباهی خوزستان در دستورکار قرار گرفته است.
pejuhesh232
 
پست ها : 8795
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

ماجرای پرواز پرحاشیه تهران به ارومیه چه بود؟

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه آپريل 17, 2018 10:57 am

ماجرای پرواز پرحاشیه تهران به ارومیه چه بود؟


نادر قاضی‌پور با انتقاد از پرواز هواپیمای تهران به ارومیه با وجود طوفانی بودن هوا در سمت ارومیه، گفت: متاسفانه هواپیمایی آسمان و وزارتخانه راه و شهرسازی از اتفاقی که برای مسافران بی‌گناه تهران- یاسوج رخ داد درس نگرفته و همچنان به راحتی با جان هم‌وطنان بازی می‌کنند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

به گزارش انتخاب؛ نماینده مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: طوفانی به سرعت نزدیک به 100 کیلومتر در ساعت در اکثر شهرهای ارومیه در جریان بود که این میزان از سرعت اجازه نشستن به هواپیماها را نمی‌دهد لذا باید بررسی شود که هواشناسی این اطلاعات را درست یا غلط به هواپیمایی داده و اصلا خلبان در جریان این شرایط جوی بوده است یا خیر.

وی با بیان اینکه هزاران پرواز هوایی در کشورهای مختلف به دلیل شرایط نامناسب جوی کنسل می‌شوند لذا پافشاری بر پرواز این هواپیما قابل توجیه نیست، اضافه کرد: باید ناهماهنگی پیش آمده را پیگیری و با مقصران برخورد جدی کرد چراکه حفظ جان انسان‌ها و هم‌وطنان بسیار مهم است با این وجود باید موضوع را پیگیری و بعد قضاوت کرد.

عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: طرف حساب اصلی مجلس و کمیسیون عمران در این خصوص آقای آخوندی است هرچند وی وزارتخانه متبوعش را رها کرده است اما این کوتاهی پیگیری خواهد شد.

پرواز دو شب گذشته هواپیمایی آسمان از تهران به ارومیه، درحالی به‌دلیل اعلام اشتباه وضعیت هوا تا نزدیکی‌های ارومیه نیز آمده بود بدلیل شرایط بد آب و هوایی و عدم امکان نشستن برروی باند به مهرآباد بازگشت. این پرواز نهایتا به تهران بازگشت و بعد از این اتفاق و به‌دلیل اعلام وضعیت اشتباه آب و هوا و انجام پرواز، اعتراض مسافرین را در پی داشت.

منبع : خانه ملت
pejuhesh232
 
پست ها : 8795
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

خودسوزي طلبكاران از اركانهاى دولتي = کارگر نیشکر هفت تپه

پستتوسط najm134 » يکشنبه آپريل 29, 2018 11:30 pm

خودسوزي طلبكاران از اركانهاى دولتي = کارگر نیشکر هفت تپه


خودکشی کارگر نیشکر هفت تپه “پس از ناامیدی از رسیدگی به مطالبات”
چکیده : یکی از کارگران شرکت نیشکر هفت تپه که مشکلات آنها سال‌های طولانی خبرساز بوده در پی ابراز ناامیدی از به نتیجه رسیدن مطالباتش خودکشی کرده است.

به گزارش ایلنا یکی از کارگران شرکت نیشکر هفت تپه که مشکلات آنها سال‌های طولانی خبرساز بوده در پی ابراز ناامیدی از به نتیجه رسیدن مطالباتش خودکشی کرده است.
علی نقدی حدودا ۵۰ ساله روز سه شنبه خود را با انداختن به کانال اصلی آب مزارع نیشکر کشت. همکاران این کارگر گفته‌اند که آقای نقدی پس از ۲۷ سال کار در این کارخانه از وضع خود ناامید بود.
یکی از همکاران نقدی گفت که او صبح سه شنبه برای پیگیری مطالباتش در زمینه حقوق و بیمه به بخش اداری مراجعه کرده بود. نقدی به همکارانش گفته بود “از این وضعیت خسته شده و می‌خواهد خودکشی کند تا شاید مسئولان شرکت به فکر مطالبات چندین ساله همکارانش بیفتند.”
یکی دیگر از همکاران نقدی به ایلنا گفت: “باور نمی‌کردیم آقای نقدی گفته‌های خود را عملی کند اما به‌صورت ناگهانی با جنازه در آب افتاده وی در کانال کشاورزی روبرو شدیم. تنها اقدامی که از دست‌مان برآمد خارج کردن جنازه از آب بود تا مبادا پیکر وی وارد پمپ شود.”
او شکایت کرد که مسئولان کارخانه هزینه دوران بازنشستگی آنها را به حساب تامین اجتماعی واریز نمی کنند و آنها را بلاتکلیف گذاشته اند.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

چه کسانی از طلاق سود‌های میلیونی می‌برند؟

پستتوسط najm134 » يکشنبه مه 06, 2018 9:52 pm

چه کسانی از طلاق سود‌های میلیونی می‌برند؟

شاید طلاق در ظاهر تجربه بسیار تلخ و نوعی شکست به شمار رود و خیلی‌ها از این اتفاق ناخشنود می‌شوند ولی در پروسه طلاق کسانی هستند که سود می‌برند، آن هم سود چندین میلیونی.

«آمار ازدواج از ۷۷۸ هزار و ۲۹۱ در سال ۸۵ به بیش از ۸۰۰ هزار در سال ۹۵ رسیده‌ است. سال ۸۵ جمعیت کشورمان حدود ۷۰ میلیون و ۴۹۵ هزار تن بوده و حالا جمعیت‌مان بیش از ۸۰ میلیون است! اگر ۱۰ درصد به جمعیت افزوده شده، باید همین اندازه تعداد ازدواج افزایش می‌یافته‌ ولی در واقع با کاهش هفت درصدی ازدواج روبه‌رو هستیم اما زمانی این آمارها برای‌مان تکان‌دهنده می‌شود که نگاهی به آمار طلاق بیندازیم.

تعداد طلاق از ۹۴ هزار و ۳۹ مورد در سال ۸۵ به تعداد بیش از ۱۷۰ هزار طلاق در سال ۹۵ افزایش یافته‌ است. این یعنی افزایش ۹۰ درصدی! این در حالی است که تهران به‌ عنوان بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین کلانشهر کشور با فاصله زیادی نسبت به سایر کلانشهرها درصد ازدواج به طلاقش از چهار در ۱۰ سال پیش به ۷/۲ رسیده‌ است. از دردسرهای ازدواج مثل چشم روی هم‌‌چشمی‌های خرید عروسی و تهیه جهیزیه و گرفتن وام که بگذریم، دردسرهای طلاق هم دست‌کمی از ازدواج ندارد. حالا مثل گذشته نیست که وقتی جان زن‌ها از دست شوهرشان به لب‌شان برسد بروند جلوی دادگاه و عریضه‌نویس شرح حال بد حال‌شان را تایپ کنند و ... حالا وضعیت فرق کرده‌است.

در بیشتر مواقع زمان عقد ذوق و شوق وصال در بالاترین حدش است. برخی آقا دامادها به قول معروف، جوگیر می‌شوند و به اینجای ماجرا فکر نمی‌کنند که اگر تب عاشقی فروکش کرد و خدای ناکرده و زبانم لال پس از چند سال نتوانستند یکدیگر را تحمل کنند چطور می‌توانند مهریه را پرداخت کنند؟ دیگر آن زمان گذشت که می‌گفتند مهریه را کی داده و کی گرفته!

آن زمان خانواده‌ها مهریه را تعیین می‌کردند که به عنوان مثال مهریه ۱۴ سکه و یک شاخه نبات و یک جلد قرآن باشد یا نهایت آن ۱۱۰ سکه و یک سفر حج! ولی حالا که قدیم نیست؛ مهریه را خود عروس و داماد مشخص می‌کنند که چقدر باشد. عروس خانم سال تولدش را پیشنهاد می‌دهد و آقا داماد هم که می‌خواهد عشقش را ثابت کند، بیشتر مواقع با کمال میل و شاید هم کمی تردید مهریه سنگین را قبول می‌کند.

باید سری بزنید به دادگاه‌های خانواده و ببینید چه خبر است! زوج‌هایی می‌آیند که از ازدواج‌شان یک‌ سال هم نمی‌گذرد. یکی از اختلاف فرهنگی به قاضی می‌گوید، دیگری حرف از خیانت به میان می‌آورد و یکی هم در سالن انتظار با صدای بلند از شوهرش می‌خواهد که مهریه‌اش را بدهد.

در این میان دلالان نان به نرخ روز خور هم سر و کله‌شان پیدا می‌شود. پول می‌گیرند و پروسه طلاق را از چند ماه به چند روز کاهش می‌دهند. پول را می‌گیرند و معلوم هم نیست چطور موفق می‌شوند طلاق را بگیرند؟

سود میلیونی طلاق

شاید طلاق در ظاهر تجربه بسیار تلخ و نوعی شکست به شمار رود و خیلی‌ها از این اتفاق ناخشنود می‌شوند ولی در پروسه طلاق کسانی هستند که سود می‌برند، آن هم سود چندین میلیونی.

سال‌ها پیش وضعیت مثل حالا نبود. اگر زوجی می‌خواستند از هم جدا شوند، همسایه و فامیل و دوست و آشنا جمع می‌شدند تا آنها را از این تصمیم منصرف کنند ولی اکنون ماجرا طور دیگری رقم می‌خورد. داور و وکیل و دوست و آشنا کاری ندارند که شاید بشود برای صرف‌ نظر از جدایی کاری کرد، پیشنهادی داد، نصیحتی کرد، کاری ندارند با این کارها. به‌ نظر می‌رسد در این برهه همه سرشان به زندگی خودشان گرم است و نهایت سری تکان می‌دهند به نشانه تاسف. بالاخره بعضی‌ها از همین راه نان درمی‌آورند و نان‌شان در گرو طلاق بقیه است.

با هم مرور می‌کنیم که برای طلاق یک زوج، چند نفر سود می‌برند یا واضح‌تر این که چقدر پول در جیب این و آن می‌رود. برای درخواست جدایی نمی‌شود مستقیم به دادگاه رفت بلکه برای درخواست باید به دفتر خدمات قضایی رفت. تعرفه درخواست طلاق، نفقه، مهریه ۱۶۰هزار تومان که با ارائه مدارک بیشتر و اسکن آنها این هزینه حتی به ۲۰۰ هزار تومان می‌رسد.

در گام بعدی پرونده به دادگاه می‌رود که قاضی زوج را به داور یا مشاور معرفی می‌کند. مشاور هم برای حل مشکل زوج مدعی چند جسله نوبت می‌دهد و برای هر ساعت مشاوره بین ۷۰ تا ۲۰۰ هزار تومان دستمزد می‌گیرد. مرد یا زن اگر در این مرحله به توافق و تفاهم نرسند، مجبورند وکیل بگیرند که فقط برای طلاق باید بین پنج تا ۲۰میلیون تومان به وکیل بدهند. اگر نفقه و مهریه هم در کار باشد، دستمزد سر به فلک می‌کشد. بین ۱۰ تا ۳۰درصد از میزان مهریه. به عنوان مثال اگر کسی مهریه‌اش ۱۲۰سکه باشد و پرونده‌اش منتهی به پرداخت مهریه در شعبه اجرای احکام شود، باید بر اساس توافقی که با وکیلش داشته بین ۱۸ تا ۶۰ میلیون تومان پرداخت کند.

احمد مومنی، وکیل دادگستری در دادگاه خانواده در رابطه با میزان دستمزد و هزینه‌هایی که درخواست‌کننده طلاق می‌دهد، می‌گوید:« حق‌الوکاله ما برای این‌گونه پرونده دز بیشتر مواقع توافقی و بین پنج تا ۱۰ درصد میزان مهریه است و حتی گاهی کمتر از این میزان توافق می‌کنیم ولی متاسفانه برخی وکلا هستند که این قاعده را به‌ هم‌ می‌زنند و حتی تا ۳۰ درصد دستمزد می‌گیرند. البته در این میان دلالان گوی سبقت را از برخی وکلا ربوده‌اند و با دریافت پول‌های میلیونی ظرف کمتر از یک هفته حکم طلاق توافقی را برای زن یا مرد می‌گیرند. این کار گذشته از این که آمار طلاق‌ بر مبنای تصمیم هیجانی را بالا می‌برد، صدمات زیانباری به جامعه وارد می‌کند.

گاهی در برخی پرونده‌ها می‌بینم زن و مردی اختلاف پیدا کرده‌اند و می‌خواهند در کمتر از یک هفته طلاق بگیرند و دلالان سریع وارد عمل می‌شوند و نمی‌گذارند این زوج حتی به مشاور مراجعه کنند. اغلب در این پرونده‌ها ورود روان‌شناس یا یک ریش سفید و حتی وکیل می‌تواند از بروز یک تصمیم هیجانی برای طلاق جلوگیری کند.»

از همه این خان‌ها که بگذریم هزینه دادرسی خودش به تنهایی دمار از روزگار محکوم پرونده درمی‌آورد. محکوم پرونده همان مرد عاشق‌پیشه است که باید سه درصد از میزان مهریه را به عنوان هزینه دادرسی پرداخت کند، یعنی باید برای مهریه ۲۰۰ سکه‌ای حدود ۱۰ میلیون بپردازد.

برای نمونه زنی که مهریه‌اش ۳۰۰ سکه است برای طلاق باید حدود ۲۰۰ هزار تومان هزینه به دفتر خدمات قضایی بپردازد، به‌ طور متوسط ۳۰۰ هزار تومان برای سه جلسه روان‌شناش یا مشاور و دستکم ۱۰ درصد از مهریه‌اش‌که حدود ۵۰ میلیون تومان می‌شود را به وکیل بدهد و در صورت نبود داور خانوادگی ۱۰۰ هزار تومان هم به داوری که قاضی معرفی می‌کند، بپردازد و با گرفتن حکم طلاق نزدیک به ۴۵۰ هزارتومان هم به دفتر ازدواج و طلاق بدهد که در مجموع ۵۱ میلیون تومان از دست می‌دهد.

آژانس و تاکسی و روزهایی که صرف رفت و آمد به دادگاه کرده به لیست اضافه نکرده‌ایم.

و اما مردان. ۳۰۰ هزار تومان هزینه مشاوره جداگانه و بیش از یک میلیون تومان زیان مرخصی‌های روزانه بابت دادگاه و مراجعه به وکیل و... دست کم پرداخت پنج میلیون تومان حق‌الوکاله برای فرار از پرداخت نفقه و فاش نشدن دارایی‌هایش، پرداخت سه درصد از مهریه به‌ عنوان هزینه دادرسی و دست آخر پرداخت کامل مهریه. یعنی مردی که مهریه زنش ۳۰۰ سکه است باید ۱۵ میلیون بابت هزینه دادرسی و هفت میلیون و ۳۰۰ هزار تومان برای هزینه دیگر بپردازد که مجموعش می‌شود ۲۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان به‌ علاوه پرداخت مهریه و در صورت عدم توانایی مالی پرداخت یک سکه کامل بهار آزادی به مدت ۳۰۰ ماه! به نظر صاحب‌نظران جامعه‌شناسی، دفاتر قضایی، مشاوران، روان‌شناسان، وکلا، سیستم قضایی، دفترهای ازدواج و طلاق و حتی دلالان بیشتر از زوج‌های مشکل‌دار از این جدایی سود می‌برند.

باید گفت در کشور از هر چهار ازدواج و در تهران از هر سه ازدواج یکی از آنها منجر به طلاق می‌شود و در این بین گذشته از خسارت‌های روحی و روانی و مالی زوجین، صدها تن از این شکست‌های تلخ سود می‌برند، حالا می‌خواهد این سودها قانونی باشد یا از طریق کارچاق‌کنی!»
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

خودسوزي طلبكاران از ارگانهاى دولتي=مرگ پیمانکار طلبكار شهرد

پستتوسط najm134 » يکشنبه مه 06, 2018 11:36 pm

خودسوزي طلبكاران از ارگانهاى دولتي = مرگ پیمانکار طلبكار شهرداری قم


مرگ پیمانکاری که در حیاط شهرداری قم خودسوزی کرد

استان وایر: یک پیمانکار قمی پس از مدت ها دوندگی وقتی از دریافت طلب خود ناتوان شد روز یک شنبه در حیاط شهرداری منطقه دوی قم اقدام به خودسوزی کرد و یک روز بعد بر اثر شدت سوختگی جان خود را از دست داد.
Image
این مرد ۵۳ ساله ای که روز یک شنبه در حیاط شهرداری منطقه 2 قم با بنزین اقدام به خودسوزی کرده بود اما .با وجود تلاش مردم برای خاموش کردن آتش به شدت دچار سوحتگی شد و با 90 درصد سوختگی به بیمارستان سوختگی امام موسی کاظم اصفهان منتقل شده بود
فریدون عابدینی، رییس بیمارستان سوانح و سوختگی اصفهان، در خصوص مصدوم منتقل شده از قم به ایسنا گفته است: «این فرد با سوختگی 95 درصد به این بیمارستان منتقل شده بود و شب گذشته جان خود را از دست داد.احتمال زنده ماندن بیماران با این درصد سوختگی در هیچ کجای دنیا وجود ندارد.»
سخنگو و رییس کمیسیون خدمات شهری شورای شهرقم، گفته برخی از اختلافات و موضوعات میان پیمانکار و شهرداری منطقه دو قم، دلیل خودسوزی این پیمانکار بوده است.
ایسنای قم نوشته که پمانکاری که اقدام به خودسوزی کرد از «پیمانکاران پروژه های شهرداری منطقه دو قم» بود و از شهرداری منطقه طلب داشت اما «پس از ماه ها دوندگی برای دریافتش به نتیجه ای نرسید و روز یک شنبه در شهرداری منطقه دو دست به خودسوزی زد.»

از بزرگترين كلاهبرداريهاى علني و بيشرمانه ارگانهاي دولتي قرارداد بستن با شركتها و پيمانكاران خصوصي و سپس عليرغم انجام قرارداد نپرداختن حق العمل آنها و سبب بيجارگي كارگران و كارمندان و نابودي سرمايه و ورشكستگي شركتها و ازبين رفتن سرمايه گذاران مي گردد؛ اين رويه ناجوانمردانه سالهاست برقرار است و حاكميت هيچ منعي نكرده و پيوسته اعتصابات و تحصنها و اعتراضات برگزار شده و فقط برخورد نظامي و تهاجمي با آنها شده و نمونه هايي از آن اقدامات خودسوزي ناشي از شدت ياس و بيچارگي
آخرش اين ظلمها اين حكومت را نابود مي كند

najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

چه کسانی از طلاق سود‌های میلیونی می‌برند؟

پستتوسط najm134 » چهارشنبه مه 16, 2018 5:19 am

چه کسانی از طلاق سود‌های میلیونی می‌برند؟

شاید طلاق در ظاهر تجربه بسیار تلخ و نوعی شکست به شمار رود و خیلی‌ها از این اتفاق ناخشنود می‌شوند ولی در پروسه طلاق کسانی هستند که سود می‌برند، آن هم سود چندین میلیونی.

«آمار ازدواج از ۷۷۸ هزار و ۲۹۱ در سال ۸۵ به بیش از ۸۰۰ هزار در سال ۹۵ رسیده‌ است. سال ۸۵ جمعیت کشورمان حدود ۷۰ میلیون و ۴۹۵ هزار تن بوده و حالا جمعیت‌مان بیش از ۸۰ میلیون است! اگر ۱۰ درصد به جمعیت افزوده شده، باید همین اندازه تعداد ازدواج افزایش می‌یافته‌ ولی در واقع با کاهش هفت درصدی ازدواج روبه‌رو هستیم اما زمانی این آمارها برای‌مان تکان‌دهنده می‌شود که نگاهی به آمار طلاق بیندازیم.

تعداد طلاق از ۹۴ هزار و ۳۹ مورد در سال ۸۵ به تعداد بیش از ۱۷۰ هزار طلاق در سال ۹۵ افزایش یافته‌ است. این یعنی افزایش ۹۰ درصدی! این در حالی است که تهران به‌ عنوان بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین کلانشهر کشور با فاصله زیادی نسبت به سایر کلانشهرها درصد ازدواج به طلاقش از چهار در ۱۰ سال پیش به ۷/۲ رسیده‌ است. از دردسرهای ازدواج مثل چشم روی هم‌‌چشمی‌های خرید عروسی و تهیه جهیزیه و گرفتن وام که بگذریم، دردسرهای طلاق هم دست‌کمی از ازدواج ندارد. حالا مثل گذشته نیست که وقتی جان زن‌ها از دست شوهرشان به لب‌شان برسد بروند جلوی دادگاه و عریضه‌نویس شرح حال بد حال‌شان را تایپ کنند و ... حالا وضعیت فرق کرده‌است.

در بیشتر مواقع زمان عقد ذوق و شوق وصال در بالاترین حدش است. برخی آقا دامادها به قول معروف، جوگیر می‌شوند و به اینجای ماجرا فکر نمی‌کنند که اگر تب عاشقی فروکش کرد و خدای ناکرده و زبانم لال پس از چند سال نتوانستند یکدیگر را تحمل کنند چطور می‌توانند مهریه را پرداخت کنند؟ دیگر آن زمان گذشت که می‌گفتند مهریه را کی داده و کی گرفته!

آن زمان خانواده‌ها مهریه را تعیین می‌کردند که به عنوان مثال مهریه ۱۴ سکه و یک شاخه نبات و یک جلد قرآن باشد یا نهایت آن ۱۱۰ سکه و یک سفر حج! ولی حالا که قدیم نیست؛ مهریه را خود عروس و داماد مشخص می‌کنند که چقدر باشد. عروس خانم سال تولدش را پیشنهاد می‌دهد و آقا داماد هم که می‌خواهد عشقش را ثابت کند، بیشتر مواقع با کمال میل و شاید هم کمی تردید مهریه سنگین را قبول می‌کند.

باید سری بزنید به دادگاه‌های خانواده و ببینید چه خبر است! زوج‌هایی می‌آیند که از ازدواج‌شان یک‌ سال هم نمی‌گذرد. یکی از اختلاف فرهنگی به قاضی می‌گوید، دیگری حرف از خیانت به میان می‌آورد و یکی هم در سالن انتظار با صدای بلند از شوهرش می‌خواهد که مهریه‌اش را بدهد.

در این میان دلالان نان به نرخ روز خور هم سر و کله‌شان پیدا می‌شود. پول می‌گیرند و پروسه طلاق را از چند ماه به چند روز کاهش می‌دهند. پول را می‌گیرند و معلوم هم نیست چطور موفق می‌شوند طلاق را بگیرند؟

سود میلیونی طلاق

شاید طلاق در ظاهر تجربه بسیار تلخ و نوعی شکست به شمار رود و خیلی‌ها از این اتفاق ناخشنود می‌شوند ولی در پروسه طلاق کسانی هستند که سود می‌برند، آن هم سود چندین میلیونی.

سال‌ها پیش وضعیت مثل حالا نبود. اگر زوجی می‌خواستند از هم جدا شوند، همسایه و فامیل و دوست و آشنا جمع می‌شدند تا آنها را از این تصمیم منصرف کنند ولی اکنون ماجرا طور دیگری رقم می‌خورد. داور و وکیل و دوست و آشنا کاری ندارند که شاید بشود برای صرف‌ نظر از جدایی کاری کرد، پیشنهادی داد، نصیحتی کرد، کاری ندارند با این کارها. به‌ نظر می‌رسد در این برهه همه سرشان به زندگی خودشان گرم است و نهایت سری تکان می‌دهند به نشانه تاسف. بالاخره بعضی‌ها از همین راه نان درمی‌آورند و نان‌شان در گرو طلاق بقیه است.

با هم مرور می‌کنیم که برای طلاق یک زوج، چند نفر سود می‌برند یا واضح‌تر این که چقدر پول در جیب این و آن می‌رود. برای درخواست جدایی نمی‌شود مستقیم به دادگاه رفت بلکه برای درخواست باید به دفتر خدمات قضایی رفت. تعرفه درخواست طلاق، نفقه، مهریه ۱۶۰هزار تومان که با ارائه مدارک بیشتر و اسکن آنها این هزینه حتی به ۲۰۰ هزار تومان می‌رسد.

در گام بعدی پرونده به دادگاه می‌رود که قاضی زوج را به داور یا مشاور معرفی می‌کند. مشاور هم برای حل مشکل زوج مدعی چند جسله نوبت می‌دهد و برای هر ساعت مشاوره بین ۷۰ تا ۲۰۰ هزار تومان دستمزد می‌گیرد. مرد یا زن اگر در این مرحله به توافق و تفاهم نرسند، مجبورند وکیل بگیرند که فقط برای طلاق باید بین پنج تا ۲۰میلیون تومان به وکیل بدهند. اگر نفقه و مهریه هم در کار باشد، دستمزد سر به فلک می‌کشد. بین ۱۰ تا ۳۰درصد از میزان مهریه. به عنوان مثال اگر کسی مهریه‌اش ۱۲۰سکه باشد و پرونده‌اش منتهی به پرداخت مهریه در شعبه اجرای احکام شود، باید بر اساس توافقی که با وکیلش داشته بین ۱۸ تا ۶۰ میلیون تومان پرداخت کند.

احمد مومنی، وکیل دادگستری در دادگاه خانواده در رابطه با میزان دستمزد و هزینه‌هایی که درخواست‌کننده طلاق می‌دهد، می‌گوید:« حق‌الوکاله ما برای این‌گونه پرونده دز بیشتر مواقع توافقی و بین پنج تا ۱۰ درصد میزان مهریه است و حتی گاهی کمتر از این میزان توافق می‌کنیم ولی متاسفانه برخی وکلا هستند که این قاعده را به‌ هم‌ می‌زنند و حتی تا ۳۰ درصد دستمزد می‌گیرند. البته در این میان دلالان گوی سبقت را از برخی وکلا ربوده‌اند و با دریافت پول‌های میلیونی ظرف کمتر از یک هفته حکم طلاق توافقی را برای زن یا مرد می‌گیرند. این کار گذشته از این که آمار طلاق‌ بر مبنای تصمیم هیجانی را بالا می‌برد، صدمات زیانباری به جامعه وارد می‌کند.

گاهی در برخی پرونده‌ها می‌بینم زن و مردی اختلاف پیدا کرده‌اند و می‌خواهند در کمتر از یک هفته طلاق بگیرند و دلالان سریع وارد عمل می‌شوند و نمی‌گذارند این زوج حتی به مشاور مراجعه کنند. اغلب در این پرونده‌ها ورود روان‌شناس یا یک ریش سفید و حتی وکیل می‌تواند از بروز یک تصمیم هیجانی برای طلاق جلوگیری کند.»

از همه این خان‌ها که بگذریم هزینه دادرسی خودش به تنهایی دمار از روزگار محکوم پرونده درمی‌آورد. محکوم پرونده همان مرد عاشق‌پیشه است که باید سه درصد از میزان مهریه را به عنوان هزینه دادرسی پرداخت کند، یعنی باید برای مهریه ۲۰۰ سکه‌ای حدود ۱۰ میلیون بپردازد.

برای نمونه زنی که مهریه‌اش ۳۰۰ سکه است برای طلاق باید حدود ۲۰۰ هزار تومان هزینه به دفتر خدمات قضایی بپردازد، به‌ طور متوسط ۳۰۰ هزار تومان برای سه جلسه روان‌شناش یا مشاور و دستکم ۱۰ درصد از مهریه‌اش‌که حدود ۵۰ میلیون تومان می‌شود را به وکیل بدهد و در صورت نبود داور خانوادگی ۱۰۰ هزار تومان هم به داوری که قاضی معرفی می‌کند، بپردازد و با گرفتن حکم طلاق نزدیک به ۴۵۰ هزارتومان هم به دفتر ازدواج و طلاق بدهد که در مجموع ۵۱ میلیون تومان از دست می‌دهد.

آژانس و تاکسی و روزهایی که صرف رفت و آمد به دادگاه کرده به لیست اضافه نکرده‌ایم.

و اما مردان. ۳۰۰ هزار تومان هزینه مشاوره جداگانه و بیش از یک میلیون تومان زیان مرخصی‌های روزانه بابت دادگاه و مراجعه به وکیل و... دست کم پرداخت پنج میلیون تومان حق‌الوکاله برای فرار از پرداخت نفقه و فاش نشدن دارایی‌هایش، پرداخت سه درصد از مهریه به‌ عنوان هزینه دادرسی و دست آخر پرداخت کامل مهریه. یعنی مردی که مهریه زنش ۳۰۰ سکه است باید ۱۵ میلیون بابت هزینه دادرسی و هفت میلیون و ۳۰۰ هزار تومان برای هزینه دیگر بپردازد که مجموعش می‌شود ۲۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان به‌ علاوه پرداخت مهریه و در صورت عدم توانایی مالی پرداخت یک سکه کامل بهار آزادی به مدت ۳۰۰ ماه! به نظر صاحب‌نظران جامعه‌شناسی، دفاتر قضایی، مشاوران، روان‌شناسان، وکلا، سیستم قضایی، دفترهای ازدواج و طلاق و حتی دلالان بیشتر از زوج‌های مشکل‌دار از این جدایی سود می‌برند.

باید گفت در کشور از هر چهار ازدواج و در تهران از هر سه ازدواج یکی از آنها منجر به طلاق می‌شود و در این بین گذشته از خسارت‌های روحی و روانی و مالی زوجین، صدها تن از این شکست‌های تلخ سود می‌برند، حالا می‌خواهد این سودها قانونی باشد یا از طریق کارچاق‌کنی!»
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

سرطان اد‌‌‌‌‌اری، یک قد‌‌‌‌‌م ماند‌‌‌‌‌ه تا «کما»

پستتوسط najm134 » پنج شنبه ژوئن 21, 2018 12:02 am

سرطان اد‌‌‌‌‌اری، یک قد‌‌‌‌‌م ماند‌‌‌‌‌ه تا «کما»


شفقنا- رضا سیف پور؛ مد‌‌‌‌‌رس د‌‌‌‌‌انشگاه در سرمقاله روزنامه مردم سالاری نوشت، «سرطان» بیماری عجیبی است. د‌‌‌‌‌رحالت عاد‌‌‌‌‌ی وقتی انسان بیمار می‌شود‌‌‌‌‌. مکانیسم د‌‌‌‌‌فاعی بد‌‌‌‌‌ن بطور خود‌‌‌‌‌کار فعال شد‌‌‌‌‌ه و تلاش می‌کند‌‌‌‌‌ تا عامل بیماری را خارج کرد‌‌‌‌‌ه و یا برآن فائق آید‌‌‌‌‌. حتی د‌‌‌‌‌ر موارد‌‌‌‌‌ پیشرفته‌تر اگر این امکان برایش وجود‌‌‌‌‌ ند‌‌‌‌‌اشته باشد‌‌‌‌‌ به کمک نیروهای کمکی یا همان ترکیبات د‌‌‌‌‌ارویی تلاش می‌کند‌‌‌‌‌ تا نهایتا عامل بیماری را منهد‌‌‌‌‌م سازد‌‌‌‌‌ اما د‌‌‌‌‌ر سرطان اوضاع یک تفاوت اساسی د‌‌‌‌‌ارد‌‌‌‌‌.د‌‌‌‌‌ر این حالت بد‌‌‌‌‌ن خود‌‌‌‌‌ به جنگ خود‌‌‌‌‌ برخاسته است.سلول‌ها یکی پس از د‌‌‌‌‌یگری تغییر حالت می‌د‌‌‌‌‌هند‌‌‌‌‌ و خود‌‌‌‌‌ د‌‌‌‌‌ر قامت یک مهاجم به جنگ سلول‌های مجاور می‌روند‌‌‌‌‌ و اینگونه این خود‌‌‌‌‌ بد‌‌‌‌‌ن است که با خود‌‌‌‌‌ می‌جنگد‌‌‌‌‌ و حتی د‌‌‌‌‌ر موارد‌‌‌‌‌ بسیاری کاری از د‌‌‌‌‌ست نیروهای کمکی برنمی‌آید‌‌‌‌‌ چون به شکل عجیبی بد‌‌‌‌‌ن تصمیم گرفته خود‌‌‌‌‌ش،خود‌‌‌‌‌ش را نابود‌‌‌‌‌ کند‌‌‌‌‌. این وضعیت نامناسب ممکن است به د‌‌‌‌‌لیل برخی تحریکات بیرونی و یا اختلالات ساختاری رخ د‌‌‌‌‌هد‌‌‌‌‌.

Image
اگر بپذیریم «سازمان»‌ها هم همانند‌‌‌‌‌ بد‌‌‌‌‌ن انسان کار می‌کنند‌‌‌‌‌ هیچ بعید‌‌‌‌‌ نیست د‌‌‌‌‌ر موارد‌‌‌‌‌ی، سازمان‌ها هم د‌‌‌‌‌چار مشکل شوند‌‌‌‌‌. د‌‌‌‌‌ر این شرایط، یک سازمان پویا و سالم فورا به کمک «مکانیسم کنترل» به فکر د‌‌‌‌‌رمان خود‌‌‌‌‌ و رفع نواقص پیش آمد‌‌‌‌‌ه می‌افتد‌‌‌‌‌ و چه بسا از مکانیسم‌های کمکی و مشاوران کارآمد‌‌‌‌‌ استفاد‌‌‌‌‌ه کند‌‌‌‌‌ تا مشکل را رفع نماید‌‌‌‌‌ با اینحال د‌‌‌‌‌ر موارد‌‌‌‌‌ی هم ممکن است، سازمان خود‌‌‌‌‌ به جنگ خود‌‌‌‌‌ بر‌خیزد‌‌‌‌‌! همچون بد‌‌‌‌‌نی که د‌‌‌‌‌چار بیماری سرطان شد‌‌‌‌‌ه است. د‌‌‌‌‌ر این شرایط اوضاع متفاوت است و ممکن است نه تنها منجر به مرگ سازمان شود‌‌‌‌‌، بلکه جامعه و سازمان‌های د‌‌‌‌‌یگر را هم د‌‌‌‌‌چار چالش‌های جد‌‌‌‌‌ی سازد‌‌‌‌‌.

با این توضیح خوب است نگاهی به سازمان‌هایی که می‌شناسیم بیاند‌‌‌‌‌ازیم.د‌‌‌‌‌ر اغلب موارد‌‌‌‌‌ وقتی به اد‌‌‌‌‌ارات مان نگاه می‌کنیم، اثرات این خود‌‌‌‌‌ د‌‌‌‌‌رگیری سازمانی و تبعات آن بیماری د‌‌‌‌‌رونی را می‌بینیم. کارکنانی با کمترین انگیزه کاری و افت شد‌‌‌‌‌ید‌‌‌‌‌ بهره‌وری نیروی کار (بهره‌وری نیروی کار حد‌‌‌‌‌ود‌‌‌‌‌۲۵ د‌‌‌‌‌قیقه د‌‌‌‌‌ر یک شیفت‌کاری)، بیکاری گسترد‌‌‌‌‌ه و عد‌‌‌‌‌م توانایی جذب نیروی متخصص توسط اد‌‌‌‌‌ارات (فقط حد‌‌‌‌‌ود‌‌‌‌‌۲۷د‌‌‌‌‌رصد‌‌‌‌‌ کل جمعیت ایران د‌‌‌‌‌ارای شغل هستند‌‌‌‌‌)، عد‌‌‌‌‌م امکان شایسته‌سالاری و شایسته‌گماری و حتی حذف افراد‌‌‌‌‌ شایسته و توانمند‌‌‌‌‌ د‌‌‌‌‌ر ناکارآمد‌‌‌‌‌ی سیستمی‌، گسترش رشوه‌خواری و مفاسد‌‌‌‌‌ اد‌‌‌‌‌اری سازمان یافته (رتبه ۱۳۰ د‌‌‌‌‌ربین کشورهای سالم جهان)، توسعه نیافتگی سیستم اد‌‌‌‌‌اری بخصوص د‌‌‌‌‌ر بخش تکنولوژی اطلاعات و د‌‌‌‌‌ولت الکترونیک (رتبه ۱۰۷ د‌‌‌‌‌ر بین کشورهای جهان)، عد‌‌‌‌‌م شفافیت اد‌‌‌‌‌اری و د‌‌‌‌‌ه‌ها عارضه ساختاری د‌‌‌‌‌یگر که نشان از وخامت حال این بیمار د‌‌‌‌‌ارد‌‌‌‌‌. این د‌‌‌‌‌رحالی است که نظام اد‌‌‌‌‌اری د‌‌‌‌‌ر هر کشوری بد‌‌‌‌‌لیل ارتباط مستقیم و رو د‌‌‌‌‌ر رو با آحاد‌‌‌‌‌ جامعه و لایه‌های مختلف اجتماعی از اهمیت و اعتبار خاصی برخورد‌‌‌‌‌ار است و به د‌‌‌‌‌لیل اینکه حجم عظیمی از خد‌‌‌‌‌مات د‌‌‌‌‌ولت از طریق همین اد‌‌‌‌‌ارات به انجام می‌رسد‌‌‌‌‌، برخورد‌‌‌‌‌اری از یک نظام اد‌‌‌‌‌اری منسجم، سالم، پویا، کارآمد‌‌‌‌‌، شفاف و پاسخگو همواره از د‌‌‌‌‌غد‌‌‌‌‌غه‌های د‌‌‌‌‌ولتمرد‌‌‌‌‌ان و سیاستگذاران محسوب می‌شود‌‌‌‌‌ و با این رویکرد‌‌‌‌‌، د‌‌‌‌‌ولت‌ها سعی می‌کنند‌‌‌‌‌ تا با مطالعات علمی و تد‌‌‌‌‌وین قوانین و مـقررات لازم و انجام اصلاحات اد‌‌‌‌‌اری بر توانمند‌‌‌‌‌ی‌های نظام اد‌‌‌‌‌اری خود‌‌‌‌‌ افزود‌‌‌‌‌ه و از نارضایتی‌های عمومی بکاهند‌‌‌‌‌. نکته مهمتر اینکه تنها یک نظام اد‌‌‌‌‌اری سالم و پویا است که باعث رونق اقتصاد‌‌‌‌‌، بهبود‌‌‌‌‌ شاخص‌های زند‌‌‌‌‌گی، ارتقای سطح آموزش عمومی، احیا و گسترش فرصت‌های کسب و کار و سلامت جامعه می‌شود‌‌‌‌‌.

با همه اینها، متاسفانه علی‌رغم تصویب قوانین مختلف و چاره‌جویی‌های متفاوت عملا حال سیستم اد‌‌‌‌‌اری ما خوب نیست. این یعنی آنکه بد‌‌‌‌‌ن بیمار د‌‌‌‌‌ر برابر د‌‌‌‌‌اروهای تزریقی مقاومت می‌کند‌‌‌‌‌ و از این رو بیم آن می‌رود‌‌‌‌‌ که به «کما» برود‌‌‌‌‌. اگر سیستم اد‌‌‌‌‌اری بیمار ما به کما برود‌‌‌‌‌ هزینه بسیاری برای کشور خواهد‌‌‌‌‌ د‌‌‌‌‌اشت که نارضایتی عمومی‌، عد‌‌‌‌‌م توانایی حل مشکلات ساد‌‌‌‌‌ه و کوچک و تبد‌‌‌‌‌یل آنها به یک بحران، گسترش ناامید‌‌‌‌‌ی و خد‌‌‌‌‌ای نکرد‌‌‌‌‌ه هرج و مرج از اولین تبعات آن است. پس تا حال این پیکر وخیم‌تر نشد‌‌‌‌‌ه باید‌‌‌‌‌ چاره‌ای تازه اند‌‌‌‌‌یشه کرد‌‌‌‌‌ و اولین قد‌‌‌‌‌م آن هم شاید‌‌‌‌‌ پرهیز از شعارهای عوام‌پسند‌‌‌‌‌ همچون «جوان‌گرایی» و «تجربه‌گرایی» و یا تقسیم منافع اد‌‌‌‌‌اری! براساس «جناح» و «قومیت» باشد‌‌‌‌‌. به نظر می‌رسد‌‌‌‌‌ د‌‌‌‌‌یگر زمان آن رسید‌‌‌‌‌ه که به جای همه اینها، براساس یک مکانیسم د‌‌‌‌‌قیق، سالم و تعریف شد‌‌‌‌‌ه، به سه اصل اساسی «شایسته‌سالاری»، «شایسته‌پروری» و «شایسته‌گماری» تکیه کنیم و باالگوبرد‌‌‌‌‌اری از سیستم مد‌‌‌‌‌یریت علمی تحولی اد‌‌‌‌‌اری را د‌‌‌‌‌ر سیستم ‌اد‌‌‌‌‌اری کشور پایه‌ریزی کنیم. تنها د‌‌‌‌‌ر این حالت است که می‌توان به تد‌‌‌‌‌اوم حیات سایر بخش‌ها همچون اقتصاد‌‌‌‌‌ آموزش و فرهنگ امید‌‌‌‌‌وار بود‌‌‌‌‌.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

قبليبعدي

بازگشت به آلوده شناسى


cron
Aelaa.Net