قنطوريون صغیر

مدير انجمن: pejuhesh237

قنطوريون صغیر

پستتوسط pejuhesh237 » شنبه نوامبر 02, 2013 12:25 pm

بسم الله الرحمان الرحیم
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

قنطوريون صغیر

پستتوسط pejuhesh237 » شنبه نوامبر 02, 2013 12:25 pm


قنطريون صغير

نام هاى ديگر:قنطوريون - قنطريون- كريون- لوفاى صغير- جنتوره- قنطوريون دقيق- كريون.


قنطوريون صغیر:كه آن را قنطوريون دقيق Centaurium minus

گياهى است از خانوادۀ Centianaceae نام علمى آن Centaurium minus Moench.

و مترادفهاى آن Erythraea centaurium) L. (Pers. و Centaurium umbellatum Gilib.

فارسی: لوفاى خرد و كريون

عربی:قنطریون صغیر ، مراه الحنش

یونانی:و به يونانى قنطوريون طوليطون به معنى قنطوريون دقيق و قنطوريون طرمقرون يعنى قنطوريون صغير

و بعضى آن را مليسون مشتق از مليس كه به معنى آب ايستاده است نامند جهت آنكه اكثر منبت آن كنار آبهاى ايستاده است.

انگلیسی:Gentaury و Feverwort

فرانسه:: H. au centaure , Herbe a la fievre , Gentianelle , petite – Centauree

آلمانی:Echtes Tausendguldenkraut

ایتالیائیCacciafebbre , Centaurea minor , Biondella, Erba da febbre

:
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

معرفی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » شنبه نوامبر 02, 2013 12:33 pm

Image
Image
Image
Image
شبيه به فودنج و ساقها از هم جدا و بي شاخ و زياده بر شبرى
و گلش بنفش مايل به سرخى

و مانند گل شب بو و از آن كوچكتر

و برگش شبيه به برك سداب

و ثمرش شبيه به گندم و بسيار تلخ

و بيخش كوچك و بى منافع و قوتش تا ده سال باقيست کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص-210-211

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و ساير اجزاى آن مستعمل و تازه آن اندك خوشبو و شاخ‏هاى آن سفيد مايل به زردى

و از نباتات ربيعى است و در آخر ربيع مى‏رويد .کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 641

قنطوريون صغير گياه كوچكى است دوساله، ساقۀ آن چهارگوش مى‌باشد. برگهاى آن متقابل دوتا دوتا بدون دمبرگ با ساقه چسبيده قسمت پايين برگ كمى گرد و قاشقى است.

رنگ برگ سبز روشن و برگهاى پايين ساقه گروهى است و چند برگ از يك نقطه نزديك خاك بيرون مى‌آيند.

گلها سفيد مايل به صورتى كه در انتهاى شاخۀ گل‌دهنده به‌طور گروهى ظاهر مى‌شوند.

تكثير اين گياه با كاشت تخم آنكه كاملا رسيده باشد صورت مى‌گيرد. بذر را در اواخر اسفند تا اواخر فروردين مى‌كارند و به سرعت جوانه مى‌زند

و پس از مدت كوتاهى قابل بهره‌بردارى است. سرشاخه‌هاى گلدار گياه در تابستان چيده شده در بسته‌هايى مى‌ريزند

كه بتدريج در سايه خشك شود و رنگ آن عوض نشود.

میوه اش به صورت پوشینه ای دراز ، محصور در کاسه گل و محتوی دانه های کوچک و شفاف است.

گونۀ ديگرى از اين گياه نيز در ايران مى‌رويد و از داروهاى تب‌بر و مقوى معده است و به علت اهميت به شرح آن مى‌پردازيم.

نام علمى اين گياه Centaurium roxburghii) G. Don(Druce و مترادفهاى آن: Erythraea roxburghii G. Don و Chironia centaurioides Roxb.

مى‌باشد. گياهى است خيلى كوچك علفى كه بلندى آن از  ٢٠  سانتى‌متر نيز كمتر است.

برگها كوچك باريك دراز در طول مجرد ساقه. گلهاى آن صورتى زيبا با دم‌گل بلند.

واريته‌اى از اين گياه به نام C. r Var macrantha Blatter در بلوچستان در جادۀ مرزبان ديده شده است. در هندوستان نيز انتشار دارد.

کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 6 ص82- 80

E.canchalahuen Roem. * Erythraea chilrnsis pers. ، گیاهی یکساله ،زیبا ودارای گلهائی به رنگ زرد و مجتمع به صورت نوعی گرزن چتر مانند است .

در هند و شیلی می روید و ریشه اش به عنوان مقوی مصرف می گردد.

در ریشه اش ، ژانسیوپیکرین یافت می شود بعلاوه دارای آماروژانتین و ژانسی زین است.كتاب گياهان دارويي دكتر علي زرگري جلد سوم ص 468
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

محل رویش

پستتوسط pejuhesh237 » شنبه نوامبر 02, 2013 12:33 pm

رقيق منبتش نزديك آبها. کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص-210-211

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و در بطايح (مرداب ) مى ‏رويد کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 641

اين گياه در اغلب مناطق جهان انتشار دارد در غالب نواحى اروپا، شمال افريقا و در جنوب غربى آسيا در ايران مى‌رويد.

در برخى نقاط نيز پرورش داده مى‌شود. در ايران در مازندران، درّه هراز، جنوب چالوس، بابلسر و در گيلان در لاهيجان، لنگرود، رشت،

و در تنكابن و در آذربايجان در يام، ميشوداغ كوه شاهو بين اهر و كاليبار و در قره‌داغ و كرمانشاه در نزديكى طاق بستان

و در اراك: در رزوند، نهاوند، بروجرد، لرستان و در خرّم‌آباد و بيشه و درود و در خراسان

و در اطراف تهران در كوههاى توچال و پس‌قلعه ديده مى‌شود.کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 6 ص 80


هریک از دو گیاه زیر اثر درمانی مشابه گیاه قبلی را دارند و در نواحی مختلف ایران بشرحی که ذکر شد می رویند.

C. Pulchenllum (sw.) Druce ،Erythraea pulchella (sw.) Fries در اصفهان ، کرمان ، رازمان ، نواحی شمالی ایران ، کرج ، ارومیه ، فارس ،

خراسان : بین قوچان و لطف آباد می روید.

C. tenuiflorum (Hoff. Et Link) Frisch. ، در نواحی جنوبی ایران مانند بندر عباس و بلوچستان می روید .

* C. spicatum (L.) Fren. ، Erythraea spicata (L.0 pers . که در اروپا ، خاورمیانه ، شمال افریقا و امریکای شمال می روید .كتاب گياهان دارويي دكتر علي زرگري جلد سوم ص 468-467
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

اجزا مصرفی و سمی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » شنبه نوامبر 02, 2013 12:34 pm

قسمت مورد استفاده این گیاه ، کلیه اندامهائی هوائی مخصوصا سرشاخه گلدار آن است .
هيج جزء آن سمي نيست.

برای مصارف درمانی ، اعضای هوایی گیاه را موقعی جمع آوری می کنند که گلها از بین نرفته باشد .

معمولا پس از قطع ساقه گل دار ، قسمت های ضخیم آنرا جدا می سزند و بقیه را در معرض خشک شدن در مقابل نور خورشید قرار می دهند.

از نظر درمانی ، اثر مقوی تلخ دارد.


وجود ژانسی زین ، ژانسیوپیکرین و آماروژانتین amarogentine نیز در ان ذکر شده است (Merck Indx N . 1927.)

خواص درمانی – دارای اثر اشتها آور ، مقوی ، مقوی معده ، صفرابر ، تب بر و بطور خفیف ملین است.

باصرف اعضای هوایی این گیاه ، ضعف مزمن معده و دستگاه هضم و ناراحتیهای ناشی از آن نظیر پبوست ،

نفخ و حتی بواسیر ، تب های مخاطی ، بروز دانه های جلدی ، اگزما و غیره معالجه می شود.

بررسی های Dr.H.Leclerc نشان داد که اعضای هوائی این گیاه نه تنها یک مقوی خوب بحساب می آید

بلکه حرکات ضروری و ترشحات دستگاه هضم را تقویت می کندو ضمناً اثرآرام کننده در بعضی سوئ هضم ها ی دردناک همراه با تخمیرات و نظایر آن دارد.

مصرف آن برای درمان ناراحتی پهای کبد و کلیه و همچین رفع عوارضی نظیر زردی ، کم خونی دختران جان ،

خیزاندامها ، نقرس و حتی بیماریهای قند توصیه شده است.

در استعمال خارج ، له شده برگ و گلهای تازه گیاه اثر التیام دهنده و بهبود زخمها و جراحات دارد ضمناً سابقا بین مردم چنین شهرت داشته است

که اگر شیره تازه گیاه را با مقداری عسل مخلوط کرده بر روی پلک چشم قرار دهند ، بطور محسوس باعث بهبود روشنائی آن می گردد.

مردم ایتالیا ، از اعضای این گیاه برای بورکردن رنگ مو استفاده به عمل می آوردند.

. .كتاب گياهان دارويي دكتر علي زرگري جلد سوم ص -467
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

طبع گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » شنبه نوامبر 02, 2013 12:35 pm

در اوايل سيم و گرم و خشك
و لطيفتر از كبير و ساق و برگ و گل او قويتر از عصارهء او
و مجفف بيلذع و در جميع افعال قويتر از قسم كبير کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص-210-211
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

منع مصرف

پستتوسط pejuhesh237 » شنبه نوامبر 02, 2013 12:35 pm

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

خواص و کاربرد های گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » شنبه نوامبر 02, 2013 12:36 pm

و طبيخ او كه دو مثقال او را با هفتاد مثقال آب جوشانيده باشند

كه به نصف رسيده باشد با شكر و امثال او را بنوشند

مسهل مرة السودا و مرة الصفرا و زرداب و بلغم

و رافع ضرر سموم و هوام خصوصاً عقرب

و صرع و قولنج و درد مفاصل و امراض بلغمى

و مفتح سدهء جگر و صلابت سپرز و منقى دماغ

و اعضا و با ماء الاصول رافع عرق النسا

و افراط عمل او مؤدى باسهال دمويست

و ضماد تازه او جهة قروح خبيثه و التيام جراحات

و با پيه جهة ورم زخمهاى تازه و كهنه

و با آرد ترمس جهة مفاصل و با آرد جو جهة دردهاى حاره

و شرب عصارهء او با طبيخ حلبه جهة امراض سينه

و طلاى عصاره او با سركه جهة درد سري كه از آفتاب

و شرب خمر به هم رسيده باشد نافع

و چون موى سر را به نوره رفع نموده

و عصارهء او را با سركه طلا نمايند جهة رفع قرحه سر و رويانيدن موى مجرب است

و با شراب(حلال:حل کننده) جهة گزيدن زنبور و با بول سگ جهة ثاليل

و با عسل جهة رفع شپش و رشك و با شير دختران جهة ورم پلك چشم و درد آن

و با آب كاكنج جهة سطبرى پلك و جرب

و با آب رازيانه و شير جهة(2) دردهاى كهنهء چشم و آثار قرنيه و شعيره مفسد

و چون پلك را بر گردانيده عصارهء او را با آب انار بمالند و در حال رفع جرب او می كند

و با آب مرزنجوش جهة ريح سيل و قطور او با روغن خیرى و امثال آن جهة ضربان گوش

و آب برگ شفتالو جهة کرم او و با آب ترب و مانند آن جهة ثقل سامعه

و با روغن نرگس و خردل و سركه جهة ورم گوش و كرى

و سعوط او با سركه و آب عنصل جهة قروح بينى

و رعاف خصوصا با اندك زاج و كافور و آب يخ

و مضمضه او با گلاب جهة رايحهء كريهة دهان و قلاع متعفن

و طلاى او با آب جهة شقاق لب و غرغرهء او با آب بارتنگ

و غلب الثعلب و عوسج جهة ورم لوزتين و خناق

و با طبيخ جوز السرو جهة دندان متحرك نافع

و هر گاه عصارهء او موجود نباشد اصل او را مهرا پخته آب انرا بقوام آورند

و حمول عصارهء تازهء او مدر حيض و مخرج جنين و نطول

و بخور او رافع كزاز و مضر امعا

و مصلحش صمغ و كتيرا

و قدر شربتش از تازهء او تا دو درهم

و از خشك تا سه درهم و در حقنه تا پنج درهم

و از عصارهء او يكدرهم و بدلش به وزنش افسنتين

و نيم وزن او بابونه و نيم مثل او تربد

و نزد بعضى بوزن او پرسياوشان و نيم وزن او برگ حناست

و حقنه طبيخ او در روغن كنجد جهة درد كمر و عرق النسا و قولنج بیعدیل

و ضماد گل او در تسكين و درد عقرب گزيده

و رفع ضرر كزيدن افعى قوى الاثر و روغن كه آب او را با روغن زيتون بجوشانند

تا روغن بماند مسخن عصب و مقوى بدن و رافع اعيا و فالج و بهق

و عسر ولادت و رياح و دردهاى مزمنه است

و شربت او را كه آب او را با شكر به قوام آورند در جميع امورمذكوره مفيد است.کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص-210-211

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:


لطيف‏تر و قوى‏ تر از نوع كبير در جميع افعال و ساق و برگ و گل آن قوى‏تر از عصاره آن و مجفف بى‏لذع

و مفتح و مسهل و منقى و جاذب از اعماق بدن و مفاصل و امثال ادويه چينى را منفعت بسيار است

و با شراب جهت نفث الدم و ذات الجنب بارد و با ماء الاصول جهت اوجاع ظهر و مفاصل

وعرق النساء و نطول با آب مطبوخ آن دافع كزاز و به دستور بخور آن

و احتقان با آب مطبوخ پنج درم آن با روغن كنجد و به دستور به رماد آن جهت عرق النساء و اوجاع ظهر و قولنج بيعديل براى آنكه مخرج

اخلاط مراريه و سوداويه و بلغميه لزجه است و افراط عمل آن موذى به اسهال الدم.

ضماد تازه آن جهت الزاق و اندمال و ختم جراحات كبار تازه و كهنه رديه و عسرة الالتحام و نواصير و تليين اورام صلبه

و منع انصباب مواد به اعضا به سبب قبض و تجفيف بى‏لذع كه دارد

و با آرد جو جهت حاره آنها و گل آن ضماداً و شرباً جهت لسع افعى و عقرب نافع

و عصاره آن در قوّت قبض و تحليل و تجفيف و غيرها قريب به ساير اجزاى آن

و طريق اخذ آن آنست كه اگر تازه باشد بگيرند درخت سبز تر و تازه آن را با ثمر و بكوبند و آب آن را بگيرند

و در ظرف خزفى در آفتاب گذارند و به چوبى پاكيزه بر هم زنند

و اگر در يك روز خشك نگردد شب سر آن را بپوشند زيرا كه شبنم مانع انجماد و انعقاد عصارات است

و روز ديگر به دستور در آفتاب گذارند و به چوب پاكيزه بر هم زده باشند تا آنكه غليظ و منجمد و منعقد گردد

و اگر تر و تازه آن به هم نرسد بيخ خشك كبير آن را نيم كوفته پنج روز در آب بخيسانند پس بجوشانند

و نيكو بمالند و مكرر صاف نمايند پس به آتش ملايم طبخ دهند و برهم زده باشند تا منعقد گردد

و به همين نهج عصاره هر چه را خواهند اخذ نمايند.

طبيعت آن‏: قريب به ساير اجزاى آن.

نيز قريب بدانها بلكه در بعضى مواد اقوى. آشاميدن آن جهت امراض مذكوره نافع.

سعوط آن با سركه و آب عنصل جهت قروح بينى و حبس رعاف خصوصاً با اندك زاج و كافور و آب يخ

و اكتحال عصاره رقيق آن با عسل جهت بياض و اندمال قرحه عين

و عصاه آن را با آب انار بر آن بمالند در حال رفع جرب آن نمايد

و مضمضه آن با گلاب جهت رايحه كريه دهان و قلاع متعفنه آن آشاميدن آن با طبيخ حلبه جهت امراض سينه

حمول عصاره تازه آن مدر حيض و مخرج جنين.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 641-642
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

نسخه ها

پستتوسط pejuhesh237 » شنبه نوامبر 02, 2013 12:37 pm

و طبيخ او كه دو مثقال او را با هفتاد مثقال آب جوشانيده باشند

كه به نصف رسيده باشد با شكر و امثال او را بنوشند

مسهل مرة السودا و مرة الصفرا و زرداب و بلغم

و رافع ضرر سموم و هوام خصوصاً عقرب

و صرع و قولنج و درد مفاصل و امراض بلغمى

و مفتح سدهء جگر و صلابت سپرز و منقى دماغ

و اعضا و با ماء الاصول رافع عرق النسا

و افراط عمل او مؤدى باسهال دمويست





خوردن اين گياه انسداد مجارى را باز مى‌كند، مسهل، پاك‌كننده و خشك‌كننده است و جاذب بلغمهاى لزج مخاطى از اعماق بدن

مى‌باشد. اگر  ١٠  گرم از شاخه و برگ و گل آن را در  ٣۵٠  گرم آب بپزند تا به نصف برسد و پس از آن، آن را خوب بمالند كه عصارۀ آن خارج

شود و سپس صاف نمايند و با شكر مخلوط كرده بياشامند براى تنقيه دماغ و اعصاب و صرع و سختى تنفس و اخلاط خونى از سينه و

تسهيل خروج صفرا و زردآب و سودا و بلغم لزج و تسكين درد مفاصل و باز شدن انسداد كبد و طحال و رفع سختى طحال و دفع ضرر سموم

گزندگان بخصوص عقرب بسيار نافع است.

و ضماد تازه او جهة قروح خبيثه و التيام جراحات

و با پيه جهة ورم زخمهاى تازه و كهنه



اگر ضماد آن با پيه تهيه شود از شكافتن و باز شدن و پريشان شدن جراحتهاى بزرگ تازه و كهنه جلوگيرى مى‌نمايد

و ورم آنها را تحليل برده و التيام مى‌دهد.

و با آرد ترمس جهة مفاصل و با آرد جو جهة دردهاى حاره

و شرب عصارهء او با طبيخ حلبه جهة امراض سينه

و طلاى عصاره او با سركه جهة درد سري كه از آفتاب

و شرب خمر به هم رسيده باشد نافع

و چون موى سر را به نوره رفع نموده

و عصارهء او را با سركه طلا نمايند جهة رفع قرحه سر و رويانيدن موى مجرب است

و با شراب(حلال:حل کننده) جهة گزيدن زنبور و با بول سگ جهة ثاليل

و با عسل جهة رفع شپش و رشك و با شير دختران جهة ورم پلك چشم و درد آن

و با آب كاكنج جهة سطبرى پلك و جرب

و با آب رازيانه و شير جهة(2) دردهاى كهنهء چشم و آثار قرنيه و شعيره مفسد

و چون پلك را بر گردانيده عصارهء او را با آب انار بمالند و در حال رفع جرب او می كند

و با آب مرزنجوش جهة ريح سيل و قطور او با روغن خیرى و امثال آن جهة ضربان گوش

و آب برگ شفتالو جهة کرم او و با آب ترب و مانند آن جهة ثقل سامعه

و با روغن نرگس و خردل و سركه جهة ورم گوش و كرى

و سعوط او با سركه و آب عنصل جهة قروح بينى

و رعاف خصوصا با اندك زاج و كافور و آب يخ

و مضمضه او با گلاب جهة رايحهء كريهة دهان و قلاع متعفن

و طلاى او با آب جهة شقاق لب و غرغرهء او با آب بارتنگ

و غلب الثعلب و عوسج جهة ورم لوزتين و خناق

و با طبيخ جوز السرو جهة دندان متحرك نافع

و هر گاه عصارهء او موجود نباشد اصل او را مهرا پخته آب انرا بقوام آورند

و حمول عصارهء تازهء او مدر حيض و مخرج جنين و نطول

و بخور او رافع كزاز و مضر امعا

و مصلحش صمغ و كتيرا

و قدر شربتش از تازهء او تا دو درهم

و از خشك تا سه درهم و در حقنه تا پنج درهم

و از عصارهء او يكدرهم و بدلش به وزنش افسنتين

و نيم وزن او بابونه و نيم مثل او تربد

و نزد بعضى بوزن او پرسياوشان و نيم وزن او برگ حناست

و حقنه طبيخ او در روغن كنجد جهة درد كمر و عرق النسا و قولنج بیعدیل

و ضماد گل او در تسكين و درد عقرب گزيده

و رفع ضرر كزيدن افعى قوى الاثر و روغن كه آب او را با روغن زيتون بجوشانند

تا روغن بماند مسخن عصب و مقوى بدن و رافع اعيا و فالج و بهق

و عسر ولادت و رياح و دردهاى مزمنه است

و شربت او را كه آب او را با شكر به قوام آورند در جميع امورمذكوره مفيد است
.کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص-210-211

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:


لطيف‏تر و قوى‏ تر از نوع كبير در جميع افعال و ساق و برگ و گل آن قوى‏تر از عصاره آن و مجفف بى‏لذع

و مفتح و مسهل و منقى و جاذب از اعماق بدن و مفاصل و امثال ادويه چينى را منفعت بسيار است

و با شراب جهت نفث الدم و ذات الجنب بارد

و با ماء الاصول جهت اوجاع ظهر و مفاصل وعرق النساء


اگر جوشاندۀ  ١٠  گرم آنكه با كمى قند شيرين شود بخورند به عنوان تب‌بر براى قطع تب نافع است

و اگر با ماء الاصول خورده شود براى درد پشت و درد مفاصل و سياتيك بسيار مفيد است


و نطول با آب مطبوخ آن دافع كزاز و به دستور بخور آن

و احتقان با آب مطبوخ پنج درم آن با روغن كنجد و به دستور به رماد آن جهت عرق النساء و اوجاع ظهر و قولنج بيعديل براى آنكه مخرج

اخلاط مراريه و سوداويه و بلغميه لزجه است و افراط عمل آن موذى به اسهال الدم.


و اگر  ١٨  گرم گياه با روغن كنجد دم كرده و اماله شود براى تسكين سياتيك و درد پشت بى‌نظير است زيرا اخلاط صفراوى و سوداوى و

بلغمى لزج را خارج مى‌سازد و دردها را تسكين مى‌دهد. البته در اين مورد نبايد اسراف شود زيرا ممكن است موجب اسهال خونى شود

ضماد تازه آن جهت الزاق و اندمال و ختم جراحات كبار تازه و كهنه رديه و عسرة الالتحام و نواصير و تليين اورام صلبه

و منع انصباب مواد به اعضا به سبب قبض و تجفيف بى‏لذع كه دارد

و گل آن ضماداً و شرباً جهت لسع افعى و عقرب نافع

ضماد ساقه‌هاى گلدار و برگ آن براى التيام جراحات و زخمهاى تازه و كهنه و نرم كردن ورمهاى سفت و غده‌هاى سفت ركتوم در ناحيه

بواسير بسيار مفيد است.

و عصاره آن در قوّت قبض و تحليل و تجفيف و غيرها قريب به ساير اجزاى آن

و طريق اخذ آن آنست كه اگر تازه باشد بگيرند درخت سبز تر و تازه آن را با ثمر و بكوبند و آب آن را بگيرند

و در ظرف خزفى در آفتاب گذارند و به چوبى پاكيزه بر هم زنند

و اگر در يك روز خشك نگردد شب سر آن را بپوشند زيرا كه شبنم مانع انجماد و انعقاد عصارات است

و روز ديگر به دستور در آفتاب گذارند و به چوب پاكيزه بر هم زده باشند تا آنكه غليظ و منجمد و منعقد گردد

و اگر تر و تازه آن به هم نرسد بيخ خشك كبير آن را نيم كوفته پنج روز در آب بخيسانند پس بجوشانند

و نيكو بمالند و مكرر صاف نمايند پس به آتش ملايم طبخ دهند و برهم زده باشند تا منعقد گردد

و به همين نهج عصاره هر چه را خواهند اخذ نمايند.

طبيعت آن‏: قريب به ساير اجزاى آن.

نيز قريب بدانها بلكه در بعضى مواد اقوى. آشاميدن آن جهت امراض مذكوره نافع.

سعوط آن با سركه و آب عنصل جهت قروح بينى و حبس رعاف خصوصاً با اندك زاج و كافور و آب يخ

و اكتحال عصاره رقيق آن با عسل جهت بياض و اندمال قرحه عين

و عصاه آن را با آب انار بر آن بمالند در حال رفع جرب آن نمايد

و مضمضه آن با گلاب جهت رايحه كريه دهان و قلاع متعفنه آن آشاميدن آن با طبيخ حلبه جهت امراض سينه

حمول عصاره تازه آن مدر حيض و مخرج جنين
.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 641-642




به‌طور كلى مقدار خوراك قنطوريون صغير از گرد گياه خشك  ۴ - ١  گرم و در جوشاندۀ آن تا  ١٠  گرم است.

براى تهيۀ عصارۀ قنطوريون صغير شاخه‌هاى گلدار و خشك آن را گرفته و  ٨  برابر آن نيز آب مقطّر جوش آماده مى‌كنند.

ابتدا شاخه‌هاى گلدار گياه را با  ۶  واحد از آب جوش مخلوط كرده و  ١٢  ساعت دم مى‌كنند و سپس آن را با فشار صاف نموده و مى‌گذارند

كه ته‌نشين شود و تفالۀ آن را در  ٢  واحد آب جوش باقيمانده ريخته و دم مى‌كنند و صاف مى‌نمايند.

دو صاف شده را مخلوط كرده در حمام ماريه  ١ تا حد عصارۀ نرم قوام مى‌آورند و حفظ مى‌كنند.

مقدار خوراك از اين عصاره براى رفع تبهاى نوبه‌اى و ساير ناراحتى‌هاى ياد شده  ۵ - ٣ / ٠  گرم در هر بار است.

در فرانسه معمول است  ۶٠ - ۵٠  گرم از سرشاخه‌هاى گلدار خشك قنطوريون صغير را در يك ليتر سركه سفيد مدت  ١٢  ساعت خيس

مى‌كنند و سپس دم‌كرده و صاف مى‌نمايند و يك گيلاس از آن را قبل از هر غذا مى‌خورند براى رفع كهير مفيد است.

ماء الاصول: شربتى است كه معمولا از تركيب تعدادى از ريشه‌هاى گياهان مختلف تهيه مى‌شود و براى بيمارى‌هاى مختلف تركيبات مختلف دارد.

در زير روش تهيه يكى از انواع آن را كه متناسب با بيمارى‌هاى مذكور در اين بخش است، شرح مى‌دهيم.

ماء الاصول: تخم رازيانه  ١٨  گرم، تخم كرفس  ١٨  گرم، انيسون  ١٨  گرم، پوست ريشۀ رازيانه  ٢٢  گرم، پوست ريشۀ كپر  ٢٢  گرم، ريشۀ كرفس  ٢٢  گرم،

ريشۀ شيرين‌بيان  ١۴  گرم، مويز بدون دانه  ١٧٠  گرم، انجير سفيد  ٢٠  عدد، تخم كاسنى  ١۴  گرم، نخود پوست گرفته شده نيم‌كوفته  ۴۵  گرم،

جو پوست گرفته  ٣٠  گرم، پرسياوشان  ١۴  گرم. اجزائى كه بايد كوبيده شود نيم‌كوب كرده و مجموع را در  ۴  ليتر آب بپزند تا تبديل به  ٢  ليتر شود

و آن را صاف نمايند براى مصرف آماده است.

مقدار خوراك آن هربار 170 گرم است كه ممكن است با معجون گل سرخ خورده شود. ماء الاصول براى تسكين درد مفاصل و اعتدال بخشيدن به مواد بلغمى بدن مفيد است

واريته‌اى از اين گياه به نام C. r Var macrantha Blatter :اين گياه تلخ بسيار مقوى معده و تب‌بر است. در گزارش ديگرى آمده است كه

ريشۀ گياه خنك‌كننده و ضد روماتيسم است. . کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 6 ص 83 -81-82
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

تحقيقات و تجربيات براي نتايج كاربرد درماني

پستتوسط pejuhesh237 » شنبه نوامبر 02, 2013 12:37 pm

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

بعدي

بازگشت به ق


Aelaa.Net