عاقرقرحا

مدير انجمن: pejuhesh237

عاقرقرحا

پستتوسط pejuhesh237 » يکشنبه ژانويه 13, 2013 10:25 am

بسم الله الرحمان الرحیم
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

عاقرقرحا

پستتوسط pejuhesh237 » يکشنبه ژانويه 13, 2013 10:26 am

عاقرقرحا

گياهى است از خانوادۀ Compositae تيرۀ فرعى Radiae نام علمى آن: Anacyclus pyrethrum DC. و مترادف آن Anthemis pyrethrum L.

فارسی:«عاقرقرحا» و «تاغندست»

عربی:عاقرقرحا

یونانی: تفسير قوريون يونانى و مشتق از عقر و تقريح است

انگلیسی: Pellitory of Spain (ريشۀ گياه) و Pellitory

فرانسه:Pyrether و Pyrethre d'Afrique و Salivaire و Comomile ā grandes fleurs

آلمانی:ALEXANDERFUSS-SPEICHELWURZ-BERTRAM

ایتالیائی:piretro

pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

معرفی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه آگوست 16, 2013 6:56 pm

Image
Image
Image
Image
Image

و آن نباتيست در شكل و شاخ و برگ و گل شبيه به بابونهء بزرگ

و با زغب و سفيد و مفروش برزمين

و بيخش قريب بشبرى و به سطبرى انگشتى و تند و محرق

و گويند او بيخ طرخون جبلى است

و جمعى برآنند كه بيخ طرخون جبلى مسمى بعود القرح است

و آن در شام بسيار و نباتش شبيه به شبت و گلش زرد

و دندانه دار مثل گل بابونهء می باشد .کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم ص –180


متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

شاخ‏هاى آن بسيار از يك بيخ رسته و بر سر شاخ‏هاى آن قبه ‏هاى مستدير به شكل بابونه

و گل آن تمام زرد به خلاف بابونه كه شاخ‏هاى آن ايستاده و برگ‏هاى گل آن سفيد

و ديسقوريدوس گفته كه به يونانى آن را فوريون به معنى عاقرقرحا نامند:

نبات آن شبيه به شبت و اكليل آن نيز مانند آن و گل آن زرد شعرى دندانه ‏دار و اين صفت عودى است كه آن را عود القريح جبلى نامند

و در شام كثير الوجود و بر سر وادى برده به هم مى ‏رسد و اين را ثمرى است كه من آن را ديده‏ ام

و بيخ آن به طول يك شبر و به ضخامت انگشتى و قايم مقام عاقرقرحا است

در بعضى افعال و خواص و انطاكى گفته كه عاقرقرحا بعضى از آن مغربى است

و ماهيت آن را به نحوى كه شيخ ابن بيطار ذكر كرده بيان نموده و اولًا ذكر يافت

و بعضى شامى كه آن را عود القريح نامند و آن بيخ طرخون جبلى است

و به قسمى است كه ديسقوريدوس بيان كرده و در سرطان مى ‏رسد

و بدان كه اصح اقوال در ماهيت آن قول اول است و مستعمل بيخ آنست

و بهترين آن حاد سوزنده زبان است كه به حجم يك انگشت و سنگين و چون بشكنند اندرون آن سفيد باشد

و گفته‏ اند مغربى آن اقوى از هندى آنست.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 541




توضيح: گياه ديگرى را كه از نظر خواص ريشۀ آن شبيه عاقرقرحا مى‌باشد ديوسكوريدس مورد توجه قرار داده است.

اين گياه كه برگهاى آن شبيه عاقرقرحا و مانند شبت است، به يونانى در يادداشتهاى ديوسكوريدس «فوريون» نامبرده شده كه به معناى

عاقرقرحا مى‌باشد. نام اين گياه در كتب تحقيقى معتبر «عود القريح» ذكر شده است.

در سوريه مى‌رويد و نام ديگر آن كه در كتب طب سنتى آمده «اصل طرخون جبلى» است.

تشابه خواص بيخ اين گياه با عاقرقرحا موجب شده است كه در عده‌اى از مدارك گياه عاقرقرحا با نام «اصل طرخون جبلى» نيز آورده‌اند،

در صورتى كه اصل طرخون جبلى ريشۀ گياه ديگرى است به نام عود القريح.


عاقرقرحا گياهى است علفى، چندساله، خيلى كوتاه، بلندى آن از يك وجب هم كمتر است.

شبيه بابونه است و برگهاى آن داراى بريدگى‌هاى عميق و باريك و پوشيده از كرك است.

طبق گل آن كه در تابستان ظاهر مى‌شود نسبتا بزرگ است.

دو نوع گل دارد، گلهاى لولۀ آن زردرنگ و گلهاى زبانه‌اى و مادۀ آن روى آنها سفيد و زير گلها بنفش است.

ريشه يا بيخ آن كه در طب سنتى مستعمل است، دراز به طول  ٢۵ - ٢٠  سانتى‌متر و به ضخامت يك انگشت مى‌باشد.

طعم آن سوزندۀ زبان و گرم است. نوع افريقاى شمالى آن كه در الجزيره مى‌رويد از نوع هندى آن مرغوبتر است. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 5 ص 128-129
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

محل رویش

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه آگوست 16, 2013 6:57 pm

در مغرب كثير الوجود .کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم ص –180

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

عود القريح جبلى :و در شام كثير الوجود و بر سر وادى برده به هم مى‏ رسد .کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 541

اين گياه بومى افريقاى شمالى و الجزيره مى‌باشد و در ساير مناطق از قبيل هند، جنوب اروپا و اسپانيا نيز انتشار دارد. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 5 ص 129
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

اجزاءمصرفی و سمی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه آگوست 16, 2013 6:57 pm

قسمت مورد استفاده اين گياه ريشه ان است ريشه پيرتر كه به صورت قطعاتي به درازاي 8 تا 10 و به قطر نيم سانتيمتر در بازرگاني عرضه مي شود.

قسمت انتهايي ريشه ان كه درواقع ناحيه يقه به حساب ميايد داراي اثر قطع برگهاي قاعده ساقه گياه است.

بوي انها در صورت خشك بودن، معطر ولي محرك مخاط بيني و طعم انها تند و ناپسند است. بر اثر جويدن انها نيز ترشحات براق افزايش مي يابد.

از ريشه اين گياه با انكه اثر نيرو دهنده دارد كمتر در مصارف داخلي استفاده به عمل ميايد زيرا اولا بايد درنهايت احتياط مصرف شود

و ثانيا اگر مصرف ان حتي به مقادير كم ادامه يابد عوارض مسموميت نظير احساس كسالت عمومي تهوع دل پيچه اسهال و سردردهاي شديد به وجود خواهد امد.

اين عوارض غالبا در اعراب كه قطعات ريشه گياه را به طور مداوم مصرف ميكنند ديده مي شود.

جويدن ريشه اين گياه با احساس گرمه سوزن زدگي و زياد شدن ترشحات بزاق همراه است به علاوه اثر قرمز كننده و تحريك كننده پوست بدن و مخاط را دارد.

معهذا جويدن مقادير كم ان براي تنظيم ترشحات غدد بزاقي و رفع هيپروتروفي لوزه ها غالبا معمول مي باشد. گرد ريشه گياه به شدت عطسه اور است.


در استعمال خارج: تنطور الكل و تنطور اتردار ان جهت رفع درد دندان بكار مي رود و براي اين كار نيز تامپون اغشته به ان در محل دردناك حفره دندان گذاشته مي شود.

تنطور اين گياه در فرمول برخي اليكسيرها وارد ميگردد.

از گرد ريشه اين گياه براي دفع حشرات مخصوصا شپش استفاده به عمل مياورند.

نسخه براي مصارف دندانپزشكي:

تنطور پيرتر 4 گرم ترياك 4 گرم اسانس ميخك 4 گرم كافور 2 گرم

دردندان پزشكي پنبه اغشته به مخلو ط مواد مذكور را در حفره دندان جهت ضدعفوني كردن و تسكين درد جاي ميدهند.كتاب گياهان دارويي دكتر علي زرگري جلد سوم ص 129-130


عاقرقرحا در هند به عنوان مولد بزاق، محرّك قلب، مسكّن درد دندان، تسكين‌دهندۀ درد روماتيسم مصرف دارد.

.براى تهيه روغن عاقرقرحا در حدود  ٣٠  گرم عاقرقرحاى خشك را گرفته و در  ۴۵٠  گرم آب ريخته جوش مى‌دهند.

تا آنكه در مجموع  ٣٠  گرم بماند، بعد آن را صاف كرده با  ۶٠  گرم روغن زيتون مخلوط نموده و به كار مى‌برند.

گرد عطسه‌آور عاقرقرحا: ريشۀ عاقرقرحا، دانۀ مويز ج، زنجبيل، دار فلفل از هركدام به‌طور مساوى گرفته هريك را جداگانه نرم كوبيده

و ساييده، مخلوط مى‌كنند. اين گرد از داروهاى عطسه‌آور قوى است.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

طبع گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه آگوست 16, 2013 6:58 pm

و عاقرقرحا را قوة تا هفت سال باقيست

و در آخر سيم گرم و خشك .کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم ص –180


متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و شامى آن در سيّم و بعضى گمان كرده ‏اند كه بارد است.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 541
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

منع مصرف

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه آگوست 16, 2013 6:58 pm

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

خواص و کاربردهای گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه آگوست 16, 2013 6:59 pm

و مفتح و محلل و مقوى باه مبرودين

و مسهل بلغم و مدر بول و حيض و عرق و شير

و جهة درد سينه و سرفه و لكنت زبان و لقوه و فالج و رعشه و كزاز

و مفاصل و امثال آن و استسقا و درد دندان شرباً و ضماداً نافع

و طلاى او با نوشادر بر كام و دهان مانع سوزانيدن آتش از غرايب اثر اوست

و چون بر دندان كرم خورده بگذارند مي ريزاند

و ضماد او با روغنها جهة بيحسى اعضا و لذت جماع

و مضمضهء طبخ او با سركه جهة سستى لهاة و زبان و حركة دندان

و نفوخ او جهة گشودن سدهء دماغ و تواتر نزلات مفيد

و مضر ريه و مصلحش مويزج و كتيرا

و قدر شربتش تا يك درهم است

و بدلش دار فلفل است

و روغن او كه با عصارهء او ترتيب دهند

و يا يك وقيه خشك آن را كوبيده در يک رطل آب بجوشانند(+تا بدو وقیه رسد و با روغن زیتون بجوشانند.)

تا آب بسوزد و صاف نمايند محلل و مدر عرق و دافع تبهاى بارده

و ضماد او جهة جميع امراض بارده و تقويه باه شرباً و ضماداً نافع است

و سعوط او جهة صرع و درد سر و شقيقه مفيد. کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم ص –180


متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

ماليدن آن با روغن زيت جهت كزاز و خدر و استرخاى مزمن

و به دستور جلوس در طبيخ آن و ذرور و دلوك آن بر يافوخ باعث تسخين دماغ و مانع توالى نزلات

و صرع حادث از خلط غليظ نافع

و به دستور مضغ آن خصوصاً با مصطكى و يا زفت و نفوخ آن در بينى مفتح سده مصفات و خيشوم

و سعوط آن با روغن گل جهت شقيقه و صداع شديد بلغمى

و چون در سركه بخيسانند و در زير دندان موجع گذارند وجع آن را تسكين دهد

و چون بخايند و يا به زير زبان بپاشند جلب رطوبات نمايد و لكنت را زايل سازد

و چون طبيخ آن را در دهان نگاه دارند دندان متحرك را مستحكم گرداند

و ماليدن سوده آن بر بدن ادرار عرق آورد و تعليق عاقرقرحا به تنهايى و يا با فاوانيا جهت صرع اطفال نافع و اگر به موى سگ سياه يك رنگ بندند بهتر است

لعوق آن با عسل جالى و زايل كننده درد سينه و سرفه كهنه بارد بلغمى و برودت و بلغم از معده و زياده كننده باه مبرودين و مرطوبين

و آشاميدن نيم‏ درم آن مسهل بلغم به عنف و چون پيش از نوبه تب و نافض با زيت بر تمام بدن بمالند آن را زايل گرداند و عرق آورد

و استرخاى اعضا را برطرف سازد كسى كه اراده نمايد كه انزال او سريع شود به دستور چون با عسل بسرشند

و طلا نمايند و چون با آرد باقلا بسرشند و به خريطه آلوده، قضيب و بيضه را در آن اندازند و يك روز كامل رها كنند كه در آن باشد اعانت بر جماع مبرودين نمايد

خصوصاً كسى كه در بيضه خود بسيار از سردى دريابد

بدل: در امراض كبد و در امراض معده راسن و اگر آن هر دو به هم نرسد زنجبيل نصف وزن آن و يا فلفل به دستور

و در غرغره‏ها فودنج جبلى يك وزن و نيم آن و در اوجاع حلق قاقله .کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 542
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

نسخه ها

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه آگوست 16, 2013 7:00 pm

و مفتح و محلل و مقوى باه مبرودين

و مسهل بلغم و مدر بول و حيض و عرق و شير

و جهة درد سينه و سرفه و لكنت زبان و لقوه و فالج و رعشه و كزاز

و مفاصل و امثال آن و استسقا و درد دندان شرباً و ضماداً نافع




انسداد مجارى را باز مى‌كند و براى لقوه، فلج، رعشه، كزاز، سستى و رخوت، لكنت زبان، درد سينه و دندان، درد مفاصل، سياتيك،

استسقاء و تقويت نيروى جنسى سردمزاجان مفيد است. مسهل بلغم، مدّر، قاعده‌آور است و ترشح شير و عرق را افزايش مى‌دهد.


و طلاى او با نوشادر بر كام و دهان مانع سوزانيدن آتش از غرايب اثر اوست .

اگر گرد عاقرقرحا را با نوشادر نرم مخلوط كنند و بسايند و بر كام و دهان بمالند، مانع سوختن دهان از آتش مى‌شود

و اين وسيله‌اى است كه بازيگرها براى نمايش از آن استفاده مى‌كنند.


و چون بر دندان كرم خورده بگذارند مي ريزاند

و ضماد او با روغنها جهة بيحسى اعضا و لذت جماع


و مضمضهء طبخ او با سركه جهة سستى لهاة و زبان و حركة دندان

و نفوخ او جهة گشودن سدهء دماغ و تواتر نزلات مفيد

و مضر ريه و مصلحش مويزج و كتيرا

و قدر شربتش تا يك درهم است

و بدلش دار فلفل است

و روغن او كه با عصارهء او ترتيب دهند

و يا يك وقيه خشك آن را كوبيده در يک رطل آب بجوشانند(+تا بدو وقیه رسد و با روغن زیتون بجوشانند.)

تا آب بسوزد و صاف نمايند محلل و مدر عرق و دافع تبهاى بارده

و ضماد او جهة جميع امراض بارده و تقويه باه شرباً و ضماداً نافع است

و سعوط او جهة صرع و درد سر و شقيقه مفيد
. کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم ص –180


متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

ماليدن آن با روغن زيت جهت كزاز و خدر و استرخاى مزمن


ماليدن آن با روغن زيتون براى كزاز، بى‌حسّى عضلات و اعضا و سستى مزمن نافع است


و به دستور جلوس در طبيخ آن و ذرور و دلوك آن بر يافوخ باعث تسخين دماغ و مانع توالى نزلات

و صرع حادث از خلط غليظ نافع

و به دستور مضغ آن خصوصاً با مصطكى و يا زفت و نفوخ آن در بينى مفتح سده مصفات و خيشوم

و سعوط آن با روغن گل جهت شقيقه و صداع شديد بلغمى



جويدن آن خصوصا با مصطكى و همچنين دميدن گرد آن در بينى انسداد مجارى بين بينى را باز مى‌كند

و ريختن قطرۀ آن كه مخلوط با روغن گل سرخ باشد در بينى براى سردرد و شقيقه‌درد شديد بلغمى مفيد است.



و چون در سركه بخيسانند و در زير دندان موجع گذارند وجع آن را تسكين دهد

و چون بخايند و يا به زير زبان بپاشند جلب رطوبات نمايد و لكنت را زايل سازد

و چون طبيخ آن را در دهان نگاه دارند دندان متحرك را مستحكم گرداند




اگر آن را در سركه بخيسانند و در دندان دردناك بگذارند، تسكين‌دهنده است و اگر آن را جويده و يا گرد آن را زير زبان بپاشند

رطوبتهاى موضع را خشك كرده و لكنت زبان را كاهش مى‌دهد.



و ماليدن سوده آن بر بدن ادرار عرق آورد و تعليق عاقرقرحا به تنهايى و يا با فاوانيا جهت صرع اطفال نافع

و اگر به موى سگ سياه يك رنگ بندند بهتر است

لعوق آن با عسل جالى و زايل كننده درد سينه و سرفه كهنه بارد بلغمى و برودت و بلغم از معده و زياده كننده باه مبرودين و مرطوبين




اگر از گرد آن با عسل مخلوط و انگشت‌پيچ درست كنند و بخورند درد سينه را تسكين مى‌دهد

و سرفه كهنه بلغمى سرد را آرام مى‌سازد و براى تقويت نيروى جنسى سردمزاجان مفيد است.


و آشاميدن نيم‏ درم آن مسهل بلغم به عنف و چون پيش از نوبه تب و نافض با زيت بر تمام بدن بمالند آن را زايل گرداند و عرق آورد

و استرخاى اعضا را برطرف سازد كسى كه اراده نمايد كه انزال او سريع شود به دستور چون با عسل بسرشند


خوردن  ٢  گرم آن مسهل بلغم است و اگر روغن آن را قبل از هم‌بسترى بر قضيب بمالند، محرّك است

و در صورتى كه بخواهند انزال را سريع مى‌كند

و طلا نمايند و چون با آرد باقلا بسرشند و به خريطه آلوده، قضيب و بيضه را در آن اندازند


و يك روز كامل رها كنند كه در آن باشد اعانت بر جماع مبرودين نمايد

خصوصاً كسى كه در بيضه خود بسيار از سردى دريابد

بدل:در امراض كبد و در امراض معده راسن و اگر آن هر دو به هم نرسد زنجبيل نصف وزن آن و يا فلفل به

دستور و در غرغره‏ها فودنج جبلى يك وزن و نيم آن و در اوجاع حلق قاقله
.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 542

عاقرقرحا مضر ريه است از اين نظر بايد با كتيرا و مويز خورده شود.

مقدار خوراك آن تا  ۴  گرم و جانشين آن در بيمارى‌هاى كبد آب‌دار فلفل و عسل است

و در بيمارى‌هاى معده جانشين آن راسن است و اگر هيچ‌يك نباشد جانشين آن نصف وزن آن يعنى  ٢  گرم زنجبيل و فلفل است.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

تحقیقات و تجربیات برای نتایج کاربرد درمانی عاقرقرحا

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه آگوست 16, 2013 7:00 pm

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

بعدي

بازگشت به ع


Aelaa.Net