اشنان

مدير انجمن: pejuhesh237

اشنان

پستتوسط pejuhesh237 » شنبه جولاي 21, 2012 1:11 am

بسم الله الرحمان الرحیم
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

اشنان

پستتوسط pejuhesh237 » چهارشنبه فبريه 06, 2013 8:24 am


بضم همزه و سكون شين معجمه و فتح نون و الف و نون در آخر لغت عربي است

و آن را حرض بضم حا و سكون راء مهملتين و ضاد معجمه و غاسول نيز نامند براى آنكه ثياب را بدان مى‌شويند

و در ايران در دامغان آن را شپشو در شيروان الددوك و در كرمان الدورك مى‌نامند نام آسمانى بى‌برگ نيز به آن داده شده است.

نوع بدون برگ را به لاتينى:‏salecornia herbacea s .perennis
mill, s. stricta willd

فرانسه:‏s .herbacee ,salicorne commune

انگليسى:‏samphire ,glasswort

آلمانى:‏glasschmalz

ايتاليايى:‏SALICORNIA ERBACEA

عربى: خريس و قلى‏Qalli

نوع برگ دار را به لاتينى:‏salsola kali

فرانسه‏:soude couchee ,kali ,soude

انگليسى:‏kali ,saltwort

آلمانى:‏sodapflanze ,kalisalzkraut

ايتاليايى:‏Erba cali ,soda

عربى: حرض‏Hhurd و شوك احمر

اشنان را به لاتينى:sEidlitzia rosmarinus وsalsola soda به اسامى اشنون، اشنوم، اشنيان، بلار و بلال مى‏گويند.

اشنان و اشنان القصارين را در گياه‏شناسى:salsola kaki و غاسول را:fruticosa salicornia مى‏خوانند.

اشنان را در لاتينى:salsola kali و در فرانسه:soudede foulons مى‏گويند.

اشنان معرب از فارسى است و آن را به تازى: حرض (horz) خوانند.

اشنان به دو گياه به نامهاى:anabasis وsalicornia گفته مى‏شود و در شام آن را الخمام مى‏گويند.

نيز به نام علمى:arthrocnEmum glaucum مى‏نامند. و از خانواده رمراميه‏chEnopodiacEaE مى‏باشد.

همدرد در كتاب ادويه در فهرست اشنان را به نام:haloxylon myltiflorum نوشته است.

در هريرود آن را:anabasis Erispoda bEnth Et hook f مى‏گويند و براى تهيه قليايى به نام بريلا بكار برده مى‏شود.

ابو حنيفه گويد: آن را حمض، حرض، غاسول و اشنان قصّارين مى‏نامند.

اشنان را كنستو و نستواك و به هندى لانابوتى و به فارسى غاسول مى‏گويند.

نوعى كه شبيه به سرگين گنجشك است را كرمك و قاقلى مى‏نامند و بسيار لطيف است.

رومى: اروقلس،

يونانى: مرسيون،

فارسى: اشنان گازران، چوغان، كاگل و كرمك،

هندى: كطول


اشنان بحرى كه در كتب قديم با نامهاى «قلى» و «غاسول» و «اشنان گازران» نيز آمده است.

به فرانسوى‏Salicorne وSalicorne commune وSalicorne herbacee

و به انگليسى‏Glasswort گفته مى‏شود.

گياهى است از خانواده اسفناج‏Chenopodiaceae نام علمى دو گونه آن يكى‏Salicornia herbacea L .

مترادف آن‏S .annua Eng . و ديگرى‏Salicornia fruticosa L . و مترادفهاى آن‏S .arabica L . وS .europaea L .var fruticosa L . مى‏باشد.

pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

معرفی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه آگوست 05, 2013 6:42 pm

Image

Image

Image

Image
گياهيست بی برگ و شاخهاى ريزه شبيه به كرمهاى خشك شده

و گارزان به آن جامه میشويند

سفيد او را خرؤ العصافير

و سبز آن را غاسول نامند

و آن غير ابوقانس است

و مؤلف تذكره اشتباه در او ذكر كرده است کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص26

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق بخشي از تحفه بود:

انواع است يكى رطب و آن كياهي است بى‌برك و شاخهاى آن باريك به جاى برك رسته و در انها چيزها شبيه بكره مى‌باشد

و هميشه تر و تازه و پرآب و كياه آن بزرك و چوب آن سطبر و مى‌سوزانند آن را و آتش آن بسيار كرم و تند و رائحۀ دود آن كريه

و طعم آن مائل بشورى و قدرى معتدى از آن را جمع نموده و زمين را مقدارى حفر نموده در انها آتش مى‌دهند

با ني و خار و هيمه سوخته از ان آبى جدا كشته در ان جمع شده منجمد مى‌كردد

مانند قرصى و يا قطعهاى بزرك و يا كوچك و آن عبارت از قلى است و دواب آن را بسبب شورى نمى‌خورند

بلكه بو كرده از ان درمى‌كذرند و نيز نوع ديكر از رطب آن مى‌شود كه كياه آن تا بدو ذرع

و شاخهاى آن باريك و پوست درخت آن مائل بسرخى و برك آن ريزه و ضخيم

و رنك يك طرف آن سبز مائل ببنفشى و طرف ديكر آن سبز و تيره و با رطوبت بسيار و رنك ان سياه

و بر هرچه بمالند آن را سياه مى‌كرداند و طعم آن با شورى و حدت و زير درخت آن هميشه تر مى‌باشد .کتاب مخزن الادویه طبع قدیم جلد 1صفحه 137


اشنان درختچه‏ اى از تيره اسفناجيان، خاص نواحى گرم و كويرى و داراى برگهاى‏ متناوب با گلهاى منفرد و يا دوتايى (دوقلو) است.

داراى دو نوع: بدون برگ كه داراى شاخه‏هايى باريك و گره‏دار و برگ دار كه برگهاى آن كوچك و كلفت است، مى ‏باشد.

نوع بدون برگ: گياهى است كه يكساله و داراى ساقه گره‏دار و ناهموار به ارتفاع 10 تا 45 سانتى‏متر

و حتى بيشتر از مشخصات آن اين است كه ظاهر بدون برگ و رنگ سبز يا سبز مايل به قرمز دارد.

برگهاى آن داراى وضع متقابل در محل بندهاى ساقه و حالت رشد نيافته مى‏باشد كه در تمام طول ساقه،

در محل بندها، به صورت 2 غلاف پيوسته به هم ظاهر است.

گلهاى آن در ماههاى مرداد تا مهر پديد مى‏آيد. ميوه‏اش كوچك و محتوى دانه پوشيده از تار است.

نوع برگ‏دار: گياهى است يكساله به ارتفاع 30 تا 60 سانتى‏متر، بى كرك و يا كرك‏دار است.

ناحيه رأس برگها و براكته‏هاى گياه خاردار است. برگهاى آن حالت گوشتدار و تقريبا ساقه آغوش دارد.

انواع مختلف دارد: يك نوع آن رطب كه گياهى بى برگ و شاخه‏ هاى آن باريك است

و نوع ستبر آن را كه مى‏سوزانند آتشى بسيار گرم و بوى تند و دود ناخوشايندى دارد، مزه آن شور است و از آن اشخار مى ‏سازند.

نيز نوع ديگرى از رطب كه به اندازه دو ذرع بزرگ مى‏شود داراى پوستى مايل به سرخى،

برگى ريز و ضخيم كه رنگ يك طرف آن سبز مايل به كبود و طرف ديگر آن سبز تيره با رطوبت زياد و سياهى است

كه به هر چه بمالند آن را سياه مى‏كند. از گياه تازه اشخار تهيه مى‏كنند و نوع سبز را غاسول مى‏نامند و لباسها را تميز مى‏كند.


البكرى گويد: اشنان گياهى بدون برگ است و داراى شاخه‏هايى باريك و تنه‏اى ضخيم است.

وقت سوختن از آن بوى بدى به مشام مى‏رسد.

اشنان داراى دو نوع است، سفيد كه آن را چلغوز گنجشك مى‏نامند و بسيار لطيف است و سبز رنگ مى‏باشد.

از جنس شوره گياه است و از آن اشخار قليا سازند به اين طريق كه آن را بسوزند چون سوخته شود

آب بر او زنند جرم آن منعقد شود و اشخار كنند و بدان جامه شويند.

داراى طعمى شور است و به دليل داشتن سوداى زياد به چيزى ماليده شود آن را سياه كند.

ساقه‏هاى آن گره‏دار و شور است. باديه نشينان آن را به جاى صابون به كار مى برند.

صاحب مخزن الادويه توضيح داده كه اشنان چندين نوع است.

يك نوع آن بى برگ است و ساقه ‏هاى باريك و گره‏دار به جاى برگ دارد و آن را:svaE dafruticosa گفته اند.

اين گياه هميشه مرطوب، تازه و بزرگ و تنه آن كلفت و گره‏دار است.

صاحب مخزن طريقه سوزاندن و تهيه خاكستر قليايى از آن را بيان نموده است.

نوع ديگر آن داراى تنه سرخ رنگ با برگهايى كه يك طرف آن سبزرنگ و طرف ديگر آن ارغوانى است

و آن را:chEno podium atriplicis گفته ‏اند، مى‏ باشد و آب آن براى درست كردن رنگ سياه مورد استفاده قرار مى‏گيرد.

اين گياه در مناطق سند و مولتان زياد ديده مى‏شود و براى تهيه ظروف سفالى و نقش آنها از آن استفاده مى‏كنند.

يك نوع ديگر آن داراى برگهاى سفيد است و آن را خرد العصافير وchEnopodium album نوشته‏ اند.

و نوع ديگر كه در ايران آن را غاسول مى‏گويند با لاك حل كرده از آن مداد تهيه مى‏نمايند.

دكتر وات در كتاب فرهنگ صناعت اقتصادى هند، انواع زير را نوشته و گفته است كه از اينها قلى يا ماده قليايى‏alkali گرفته،

در صنعت استفاده مى‏شود:

1-arthrocnEmum indicum (moq)

2-caroxlson foEtidum (moq)

3-caroxylon griff (moq)

4-salecrnia brachiata (roxb)

5-salsola kali (wild)

6-suaEda fruticosa (forsk)

7-suaEda indica (moq)

8-suaEda nudiflora (moq)

دائرة المعارف بزرگ طب اسلامى، ج‏1، ص: 200[/size]
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

محل رویش

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه آگوست 05, 2013 6:42 pm

.منبت آن شوره‌زارها و خرابها و زمينهاى خشك کتاب مخزن الادویه طبع قدیم جلد یک ص 134

در غالب نواحى اروپا، آفريقا و آسيا نيز پراكنده است.

نوع بدون برگ: نواحى مختلف البرز، اطراف تهران، ورامين، مردآباد، بندرگز، اراك، تراميس و تبريز است.

نوع برگ دار: در غالب نقاط ايران مخصوصا نواحى شمالى البرز، كرج، آذربايجان، اروميه و بلوچستان مى‏ رويد.

در اطراف بجنورد به فراوانى يافت مى‏شود. بيشتر در شنزارها، خرابه‏ ها و زمينهاى خشك مى‏ رويد.دائرة المعارف بزرگ طب اسلامى، ج‏1، ص: 204


در ايران گونه ‏هاى متنوعى از آنها مى‏رويد كه نام علمى و محل رويش تعدادى از آنها به شرح زير مى‏باشد:

1.Salsola arbusta Pall .. و مترادف آن‏Salsola arborscens L .f .

. اين گياه را در بلوچستان با نامهاى محلى «نرّوك»، «رندوك»، «رندو» و «نرّوند» مى ‏شناسند.

درختچه‏اى است كوچك. برگهاى آن خطّى، كمى دراز، متناوب. خيلى پرشاخه كه به مصرف تعليف شتر مى‏رسد.

اين درختچه در مناطق خشك و شوره‏زار ايران بين راه شاهرود و گرگان، همدان و در شمال بلوچستان و زاهدان ديده مى‏شود.

2..S .aurantiaca Bge . اين گياه نيمه‏چوبى است و پوشيده از كرك مى‏باشد.

در شوره ‏زارهاى اطراف تهران در دامنه‏هاى البرز در گنداب. در راه بين تهران و قزوين.

بين كاشان و قم. در اصفهان در كوه زوفا و در كوه صفه جلفا و در آذربايجان و در فارس بين نيريز و شيراز و سروستان ديده مى‏شود.

3.S .dendroides Pall . و مترادفهاى آن‏S .verrucosa M .B . وS .Georgica Bge . وS .foetida Pauls وS .vermiculata M .B . مى‏باشد.

اين‏ درختچه در سواحل شمال ايران در شنزارهاى ساحلى در فرح‏آباد سارى ديده مى‏شود.

داراى مقدار زيادى پروتيد است و به مصرف تعليف دام مى‏رسد.

4.S .richteri Karel . و مترادفهاى آن‏S .arborescens var richteri Moq . وS .arbuscula var angustifolia Fenzl . مى‏باشد.

اين درختچه بين شاهرود و ميامى و طبس و بيابان بين انارك و چوپانان ديده مى‏شود.

5.S .nitraria Pall . و مترادف آن.S .spissa M .B . درختچه كوچكى است كه بين نظنز و كاشان و در راه چوپانان در كوير ديده مى‏شود.

6.S .soda L . گياهى است يكساله با شاخه‏هاى كوتاه و متناوب و برگهاى آن گوشتى نيمه‏استوانه‏اى. ميوه آن درشت و متورم.

اين گياه در سواحل بحر خزر و در آذربايجان در اطراف تبريز ديده مى‏شود.

7..S .sogdiana Bge . گياهى است يكساله بدون كرك. ساقه آن كمى ضخيم.

برگهاى آن خطى كمى دراز و گوشتى. اين علف شوره در اراضى شور شمال ايران در بين كرمان و يزد ديده مى‏شود.

8..Salsola kali L . اين گياه در كتب طب سنتى با نام «حرض» و «شوك احمر» آمده است.

به فرانسوى‏Kali و به انگليسى‏Saltwort گفته مى‏شود. گياهى است يكساله ساقه‏ هاى آن بدون كرك

و يا كمى كرك‏دار با يك ساقه مركزى قايم مشخص و برگهاى آن ريز و كوچك گوشتى و بدون دمبرگ كه نوك آن تيز و خاردار است.

اين گياه تقريبا در كليه مناطق ايران در كرج. در دامنه‏هاى شمالى البرز- آذربايجان در تبريز و در بلوچستان مى‏رويد.

در بلوچستان با نامهاى محلى «گل چاه» و «جاقون» شناخته مى‏شود و از علوفه شتر است.

9..S .foetida Del . گياهى است چوبى و به رنگ مايل به قهوه‏اى پوشيده از غبار آردى خاكسترى.

برگهاى آن متناوب، خيلى ريز و كمى گوشتى است. اين گياه در بلوچستان مى‏رويد و با نامهاى محلى شناخته مى‏شود.

در شمال بلوچستان در سيبى با نام «حاشك» ناميده مى‏شود و از علوفه شتر است.

در نظير آباد در سيبى آن را «لاتا» هم مى‏گويند و از آن قليا مى‏گيرند و براى تعليف شتر و بز به كار مى‏رود.

و در درّه حريرود آن را «شورا» و «شوراگ» نامند.


1. گونه‏S .herbacea گياهى است يكساله، كوچك (40- 10) سانتى‏متر و خيلى پرشاخه.

شاخه‏ها بندبند. برگها ريز و رشدنكرده و شاخه‏ها به رنگ مايل به قرمز است.

اين گياه معمولا در خرابه‏ها و در اراضى شور و خشك مى‏رويد. گياه تازه مصرف غذايى دارد

و با سركه مثل خيارشور و يا مانند لوبياى سبز مى‏پزند و مى‏خورند.

در ايران در اطراف تهران، ورامين، دامنه‏هاى البرز، مردآباد كرج و در بندر گز و در آذربايجان به‏طور خودرو ديده مى‏شود و اغلب كنار درياها مى‏رويد.


2. گونه‏S .fruticosa به ارتفاع 40- 30 سانتى‏متر و با شاخه‏هاى متعدد و برگها بدون دمبرگ، باريك، كوتاه

و رشدنكرده به عرض يك ميلى‏متر و به طول 6- 5 سانتى‏متر به رنگ سبز مات.

گلهاى آن به رنگ مايل به سبز. اين گياه در غرب ايران در دشتهاى شور اراك و در جنوب غربى بلوچستان مى‏رويد.

به گياهان ديگرى از خانواده اسفناج ولى از جنس‏Seidlitzia نيز اشنان گويند كه نام دو گونه معروف آنها در اينجا ذكر مى‏شودSeidlitzia rosmarinus (Bge .)

Ehrenb.
كه مترادف آن‏Suaeda rosmarinus Bge . مى‏باشد.

درختچه بيابانى است از خانواده‏Chenopodiaceae نامهاى محلى آن «اشنان» و «اشنون» و «اشنيان» و در سبزوار «زالك» و مانند علف شوره‏ها «حرض» و «غاسول» گفته مى‏شود.

اين گياه داراى برگهاى متقابل، گوشتى، دراز و نازك است. ساقه‏هاى آن صاف سفيدرنگ مى‏باشد،

در كويرهاى نمك و شوره‏زارهاى اميران مى‏رويد.

در شاهدشت كرج، در دامغان تا سبزوار، كويرهاى مركزى بم، بياضه، اطراف يزد، كرمان و فارس ديده مى‏شود. از نظر كاربرد داراى خواصى مشابه علف شوره است.

2..Seidlitzia florida (M .B .) Bge . گياهى است يكساله با برگهاى ضخيم و شيره‏دار.

ساقه افراشته با شاخه‏ هاى ساده و برگها متقابل. گلها كوچك و در قسمت پايين در لابلاى برگها ظاهر مى‏شود.

اين گياه در دامنه ‏هاى البرز، اطراف تهران، مردآباد كرج، بين قزوين و تهران، در آذربايجان نزديك خرابه‏هاى رشديه،

در اصفهان اطراف مورچه ‏خوار، در غرب در اراك در بخش جاپلق، در استپ شوره‏زار ويسم، در جنوب شيراز، كوه سياهه و قهوه‏ خانه ديده مى‏شود. معارف گياهى، ج‏5، ص: 263
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

اجزاءمصرفی و سمی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه آگوست 05, 2013 6:43 pm

همه اجزاء استفاده مي شود،

هيج جزء آن سمي نيست

از گياه تر و تازۀ اين بتمامه بدستور مزبور نيز قلي بعمل مى‌آورند

و سفال گران در سند بعد از طبخ ظروف سفالى كه رنك آنها سرخ مى‌باشد

برك آن را ماليده بر انها مى‌مالند سياه مى‌گردند کتاب مخزن الادویه طبع قدیم جلد یک ص 134

متن معارف گیاهی مراجعه شد و مطالب آن موافق بخشي از کتاب مخزن الادویه بود

در هند از علف شوره گونه‏S .Kali براى دفع كرم استفاده مى‏شود

و از گياه گونه‏S .foetida نيز به عنوان ضد كرم و كرم‏كش مصرف مى‏كنند

و خاكستر آن را براى رفع ناراحتى پوست و خارش روى پوست مى‏مالند. البته چون گياه بدبو است خوردن آن مشكل است.

چون برگهاى گياه اشنان لكه را پاك مى‌كند براى شستن لباس استفاده مى‌شود

و به همين علت در بعضى كتب آن را اشنان گازران و يا غاسول نيز ذكر مى‌كنند.

به‌طور كلى سابقا از اشنانها سود گرفته مى‌شد و از خاكستر گياه براى توليد سود   استفاده مى‌شده است.

براى اين كار علف شوره‌ها به خصوص انواع درختچه آن را در گودالى ريخته و روى آن نى و خار ريخته آتش مى‌زدند

مايعى از گياه خارج مى‌شد كه پس از سرد شدن منجمد شده و به صورت قطعاتى درمى‌آمد كه آن را «قلا» يا «قليا» مى‌ناميدند

كه در صنعت شيشه‌گرى و صابون‌سازى مصرف مى‌شده است و به اين علت است كه نام اين گياهان را به انگليسى Glasswort گويند.

در سند هندوستان مرسوم بود، ظرفهاى سفالى را كه بعد از پخته شدن قرمز مى‌شده با ماليدن برگهاى علف شوره به رنگ سياه درمى‌آوردند.

انواعى از گياه را كه داراى برگها و ساقه‌هاى سفيد است «خرء العصافير» نامند. از اين گونه بيشتر براى شستن لباس استفاده مى‌شده است.

سابقا منبع عمده و شايد منبع اصلى توليد مادۀ سود بوده است.

از نظر شيميايى مادۀ سود كه از گياه اشنان گرفته مى‌شود كربنات خنثى سديم است كه در طبيعت مخلوط با ساير مواد وجود دارد.

درحال حاضر سود خالص را به‌طور صنعتى تهيه مى‌نمايند و سود صنعتى به شكل گرد سفيد

و يا به صورت دانه‌هاى بلورين است كه اگر بلورهاى آن در مقابل هوا قرار داده شود

آب خود را از دست داده به صورت گرد درمى‌آيد. اين گرد كاملا و بخوبى در آب حل مى‌شود.

سود يا كربنات سديم تجارتى در مصارف خانگى براى پاك كردن و تميز كردن لوازم آشپزخانه و براى شستن لباس وجوش شيرين،

فسفات دو سود، بنزوات دو سود، ساليسيلات دو سود و.سود محرّق   يا NaoH كه از تركيب اكسيد سديم با آب حاصل مى‌شود

همان طور كه از نامش پيداست سوزاننده است

پوست را مى‌سوزاند و به اصطلاح طب سنتى خورنده يا اكال است

و در توليد صنعتى صابونهاى سخت و در صنعت تصفيۀ نفت و ساير صنايع كاربرد دارد.

در شوروى از محلول غليظ حاوى  ۴٠  درصد آلكالوئيد به صورت سولفات براى از بين بردن انگل‌هاى گياهى استفاده مى‌شود.

در شيروان ايران براى تيزابى كردن كشمش بكار مى‌رود.

در كشورهاى عربى از خيسانده گرد و خاكستر آن به عنوان محرك، خارج‌كننده خلط و ضد انگل استفاده مى‌شود

به هر جهت بدون مشورت پزشك نبايد از آن استفاده شود. در برخى از روستاها براى تهيه صابون به علت داشتن قليائيات مورد مصرف دارد.کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 5 ص 264-265



نوع بدون برگ: ضد اسكوربوت بسيار قوى و داراى اثر مقوى، تسهيل كننده عمل هضم، تصفيه كننده خون و مدر است.

بعلاوه غذاى مناسبى براى مبتلايان به اوره خون و نفريت مى‏باشد.

مصرف آن در موارد ورم احشاء و طحال، مخصوصا در بيمارى مالاريا، اثرى مفيد ظاهر مى‏كند.

در بيمارى اسكوربوت، اگر شيره حاصل از گياه مصرف گردد عوارض آن به كلى رفع مى‏شود.

نوع برگ‏دار: اعضاى اين گياه داراى اثر ملين، ضد اسكوربوت و مدر است.

اشنان جلا دهنده، پاك كننده، باز كننده‏اى قوى، سوزاننده، مدرى قوى، مسهل،

حل كننده مواد غليظ در بدن و ماليدن مخلوط آن با عسل در چشم نافع زخمهاى چشم و دود نوع سبز آن فرار دهنده حشرات است.

مدر بول و حيض، مسهل اخلاط غليظ، ساقط كننده جنين و ماليدن آن از بين برنده گوشتهاى زياد زخمها است.

لباسهاى ابريشمى كه با صابون پاك نمى‏شود با اشنان پاك مى‏ شود.

گرد آن دندان را شفاف مى‏ كند و غير سمى است لكن مصرف زياد آن كشنده است.

خوراك 3 درهم آن جنين مرده را بيرون مى‏آورد و دفع كننده صفرا است.

نويسندگان عرب آن را براى خارش و ترشحات زخم خشك مفيد ذكر نموده و نيز آن را مدر حيض و مسقط جنين گفته‏ اند

و استعمال آب آن را بعد از غذا براى شستن دست و لباس ذكر نموده ‏اند. دائرة المعارف بزرگ طب اسلامى، ج‏1، ص: 204
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

طبع گیاه اشنان

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه آگوست 05, 2013 6:44 pm

در سيم گرم و در آخر دويم خشك کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص26


متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

منع مصرف

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه آگوست 05, 2013 6:45 pm

و مداومت او مفسد دندان کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص26

توجه: در حال حاضر مصارف طبى دارويى علف شوره‏ها به سبب خطرى كه مصرف زايد بر حد مجاز آن دارد به كلى كنار گذارده شده

و از آنها در مصارف صنعتى و به علاوه از تركيبات املاح سود به صورت دارو استفاده مى‏شود كه فوقا ذكر شده است.

گونه‏S .Kali مليّن و مدّر است و خوردن آن در حد مجاز و به مقدار محدود براى رفع عوارض كمى ويتامين‏C مفيد است. معارف گياهى، ج‏5، ص: 265
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

خواص و کاربردهای گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه آگوست 05, 2013 6:47 pm

و جالىو محرق و منقى و مفتح و مدّر قوى

و سه درهم سبز او مسهل زرداب

و يك درهم مدرحيض و نيم درهم مدر بول

و ده درهم او كشنده و پنج درهم او مسقط جنين زنده و مرده

و طلاى او بجهة بردن گوشت زياد و زخمها

و سنون او جهة جلاى دندان نافع

و مصلحش مغز تخم كدو و روغن بنفشه

و مضر مثانه و مصلحش عسل است. کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص26

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

نسخه ها

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه آگوست 05, 2013 6:48 pm

و محرق و منقى و مفتح و مدّر قوى

و سه درهم سبز او مسهل زرداب

و يك درهم مدرحيض و نيم درهم مدر بول

و ده درهم او كشنده و پنج درهم او مسقط جنين زنده و مرده

و طلاى او بجهة بردن گوشت زياد و زخمها

و سنون او جهة جلاى دندان نافع

و مصلحش مغز تخم كدو و روغن بنفشه

و مضر مثانه و مصلحش عسل است
. کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص26


مدّر است. مصرف 2 گرم از برگ و ساقه گياه مدّر قوى است و بازكننده انسداد و گرفتگى‏هاى مجارى مى‏باشد.

خوردن 10 گرم از گياه سبز مسهل زردآب و صفرا است و براى استسقا نافع است.

خوردن 4 گرم آن قاعده ‏آور است. ماليدن عصاره آن روى زخم براى از بين بردن گوشت زايد زخم مؤثر است چون سوزاننده است.

اشنان براى مثانه مضر است و از اين نظر بايد با عسل خورده شود

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود

قلع شكوفها و ميوه ها

اشنان و اندكى بوره را بسيار بجوشانند و به دستور قدرى اشنان را با خطمى و بوره بجوشانند

و موضع را ساعتى در هر آبى مكرر بگذارند پس به آب و صابون بشويند[/color].کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-

ص372-373


قلع رنگ سياهى

دو جزو اشنان و يک جزو اناردان را با سركه و آب بجوشانند و آنچنان گرم بوده موضع سياهی را در آن بگذارند

به حدى كه دست تاب گرمى او آورد پس به دست بمالند

و هرگاه اثرى باقى ماند به آب و صابون بشويند

و تصريح نموده اند كه هر اثری كه به آب صابون زايل نگردد به اين عمل رفع شود

و به دستور چون اشنان را با سركه بجوشانند و هر سياهى و الوان مختلف را به او بشويند بعد از آن به آب و صابون رفع آثار مى نمايد.[/color]

کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم- ص372

اثر مداد

شير تازه با نمك نيم كوفته مخلوط كرده به آن بشويند و پس از آن به صابون و اشنان

و متفق عليه است كه ترشى ترنج رفع رنگ مداد و ساير آثار ميدهد کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم- ص372

قلع رنگ خون

در حاوى ابن تلميذ مذكور است كه ترشى ترنج با نمك زايل كنندهء جميع الوان خونها است مگر خون بكارت و اين فرقى غریبی است

و به دستور چون موضع را به خاكستر آلوده به آب اشنان بشويند رفع اثر خونها مى كند

و به دستور چون سرگين كبوتر را بجوشانند و به آب او بشويند از مجرباتست کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم- ص372

در ضماداة و كمادات و نطولاة و قطورات

ايضا جهة داء الثعلب مجربست

موى بز سرخ سوخته صدف سوخته گوگرد بالسويه به روغن زيتون سرشته

اول موضع را با پياز و اشنان با پياز عنصل بسيار ماليده بشويند پس صاف نموده ضماد نمايند.کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم- ص355
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

تحقیقات و تجربیات برای نتایج کاربرد درمانی اشنان

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه آگوست 05, 2013 6:48 pm

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

بعدي

بازگشت به الف


cron
Aelaa.Net