آبنوس

مدير انجمن: pejuhesh237

آبنوس

پستتوسط pejuhesh237 » يکشنبه جولاي 08, 2012 7:57 pm

بسم الله الرحمان الرحیم
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

آبنوس

پستتوسط pejuhesh237 » شنبه فبريه 02, 2013 10:46 am

آبنوس : اين گياه نيز از خانوادۀ Ebenaceae و نام علمى آن Diospyros ebenum Koenig. مى‌باشد

آبنوس . (از یونانی ابنس و یا عبری هابن و یا آرامی آب نوسا) چوبی سیاه رنگ و سخت و سنگین و گرانبها از درختی به همین نام .(لغت نامه دهخدا)

به مد الف و كسر باى موحده و ضم نون و واو و سين مهمله معرب ابانس يوناني است

و به هندى نيز بدين اسم مشهور است و به رومي انكسينس



فارسی:«آبنوس» و «درخت آبنوس

عربی:

یونانی:سيفافينطوس

انگلیسی:Plaqueminier ebenier

فرانسه:Diospyros
آلمانی:
ایتالیائی:
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

معرفی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه آگوست 05, 2013 10:39 am

تصوير
Image
درختى است شبيه به درخت عناب

و ثمرش مثل انگور و زرد و با حلاوت

و برگش شبيه به برگ صنوبر و عريض تر از آن و خزان نمی كند

و تخمش مانند تخم حنا قسم هندى با خطوط سفيد

و قسم حبشى سياه و صلب و املس و بهترين اقسام است .کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص 10

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

شنيده شده كه چوب آن در هنكام بريدن درخت آن كم‌رنك مى‌باشد مدتي در آب مى‌اندازند رنكين سياه براق مى‌كردد

و نيز شنيده شده كه درخت كابهه بعينه شبيه بدرخت آبنوس است و فرق آن است كه آبنوس چون اكثر در كوهستان مى‌رويد

درخت آن بلندتر و چوب آن سياه‌تر مى‌باشد و كابهه چون در بساتين و غير كوهستان نيز مى‌رويد

درخت آن پهن و سياهي چوب آن اندك كمتر است و آن دو قسم مى‌باشد

يكى هندى و ديكرى حبشي و قسم حبشي آن سياه‌تر و صلب‌تر و املس‌تر و سنكين‌تر از هندى

و در وقت بريدن و تخته كردن از جوف چوب آن جابجا ركهاى رمل و سنكريزه‌ها برمي‌آيد

و شيشم نيز شبيه بآبنوس كمرنك باندك خطوط سفيد و ذو طبقات و درخت آن بسيار عظيم مى‌شود

به حدى كه تختۀ آن تابد و ذراع دست عريض ديده شده و بعضى اين را نوعى از هندى آن دانسته‌اند

و شايد چنين نباشد زيرا كه تختۀ چوب آبنوس سياه از يك شبر و نيم زياده ديده و شنيده نشده

و اين در صلابت بدان مرتبه نيست

و هر سه قسم را چون در آب اندازند فرو مى‌رود خصوص دو قسم اول

و طعمه چوب آبنوس اندك لذاع و كزنده و قابض زبان است و چون بسوزانند چوب تر و تازۀ آن را رائحۀ آن طيب باشد

و همين فرق ميان اصلي و غير اصلي آنست و خشك آن مشتعل كردد و مستعمل اطبا بيشتر حبشي

و بعد از ان هندى سياه‌رنك و صلب املس آنست كه مانند شاخ خراطي كرده باشند

و چوب آن را چون بشكنند اندرون آن كثيف و چون بسايند سائيدۀ آن اندك ياقوتي رنك بود

و مترجم كتاب ابو ريحان در صيديۀ خود كفته كه آن دو نوع است

يكى ملمع از سياهي و زردى و آن را از سواحل زنكبار و جزائر ايشان آورند و اهل زنكبار آن را ميكوا خوانند

و وصف درخت آن را قريب بدانچه ذكر يافت نوشته و نيز كفته كه در ان نواح نوع ديكر نيز مى‌شود لطيفتر از ان كه ذكر يافت

و اين نوع ملمع است از سرخي و سفيدى و سرخي آن برنك لك ماند و سفيدى آن بچوب صندل

و تخم آن مانند فلفل و از چوب آن دسته‌هاى كارد سازند و كمان كران در خانه كمان تركيب كنند

و نوع ديكر از ان در غايت سياهي باوصافى كه ذكر يافت نيز نوشته

و بعضى اهل هند كويند از جوف درختى كه بهندى آن را تيندو نامند نيز برمى‌آيد

و پوست آن درخت را چون بر آتش اندازند

از ان شرارها برايد و برك آن شبيه است ببرك ساذج هندى و ثمر آن بمقدار ليموى زردرنك مائل بسرخي

و بر سر آن مانند قمعي مدور و پوست آن صلب و مغز آن اندك شيرين و عفص

و تخم آن طولاني و زردرنك و صلب و منبت آن جبال راج محل و بيربهوم و مورنك و مضافات بنكاله و پنجاب و دكهن و زيربادات و غيرها است

و بهترين آن سياه و براق سنكين خوشبوى آنست كه در طعم ان لذع و قبض كمي باشد . کتاب مخزن الادویه طبع قدیم جلد یک صفحه 80-81)

گونه هاي مختلف:

درخت خرمندی که در جنگل‌های شمال ایران یافت می‌شود از خانواده آبنوس است.

آبنوس دروغی که شجرةالنحل، قصاص و قطیس نیز نامیده می‌شود، درختی است از پروانه‌واران (خرمالوئیان).

آبنوس کیانی درختی است از تیره پروانه‌واران (خرمالوئیان)، مخصوص نواحی معتدل


آبْنوس، يا اَبْنوس، آبِنوس و آبْنوز، از ريشة مصري هبن . در يوناني هبنس ، در لاتين ابنوس و در پهلوي اوانس ،

بر چندين گونه درخت از جنس ديوسپيروس متعلق به تيرة پروانه‌واران ، اطلاق مي‌شود.

در برخي از منابع ساسَم و ساسَب نيز ناميده شده است.

به اعتقاد مؤلف نخبه‌الدهر آبنوس همان سَلَم حجازي است (انصاري، 208).

در كتاب مقدس (حزقيال، 27:15) يَهُوَه، خطاب به شهر صور مي‌گويد: «شاخهاي عاج و هونيم را با تو معاوضت مي‌كردند».

بيشتر مترجمان و مفسران كلمة هُوِنيم را همان واژة مصري هبن مي‌دانند.

پوست اين درخت خاكستري تيره، مغز ان (يعني تنها قسمت مورد استفاده‌اش) معمولاً سياه‌رنگ و بخش بيروني‌تر چوب،

يا لاية زيرپوست آن، سفيد، خاكسري يا ميخكي روشن است.

در بعضي از انواع آن مغز چوب، قهوه‌اي تيره است و مي‌تواند داراي رگه‌هاي قهوه‌اي روشن، قرمز يا زرد باشد.

در تنسوخ نامه (نصيرالدين طوسي، 233) و بحرالجواهر (هروي، 11) آمده كه آبنوس در آب فرو مي‌رود،

اما ظاهراً فقط آبنوسي كه كاملاً اشباع شده، از آب سنگين‌تر است

. نسوج چوب آبنوس آكنده از صمغ قهوه‌اي تيره يا سياه‌رنگ سختي است.

همين صمغ احتمالاً موجب تُردي آبنوس مي‌شود و آن را براي خرّاطي و منبّت‌كاري مناسب مي‌سازد.

مرغوب‌ترين انواع آبنوس نوع سياه آن است كه بسيار آسان و خوب صيقل مي‌پذيرد

. ابن بيطار محكم‌ترين نوع آبنوس را آبنوس حبشي مي‌داند كه سخت و سياه و توپر است.

شكستة آن گزنده و قابض زبان است و چون بر آتش بگذراند بخاري خوشبوي از آن بر مي‌خيزد.

چون آبنوس تازه محتوي چربي است، وقتي نزديك آتش قرار گيرد، مشتعل مي‌شود (ص 8).

دانشمندان قديم ايراني و عرب آبنوس را همانند درخت عنّاب، تخم آن را مانند تخم حنا، ميوه‌اش را مانند انگور،

برگش را مانند برگ صنوبر و پهن‌تر از آن توصيف كرده‌اند و آن را از جملة چوبهاي گرانبها و داروهاي پزشكي دانسته‌اند،

ولي هر كدام از‌ آنان كه ذكري از آبنوس كرده‌اند، آن را متعلق به سرزمينهاي بيرون از مرزهاي ايران دانسته‌آند.

حدودالعالم‌ از جزيره‌الفضّه «اندر درياءِ اقيانوس مشرقي»، معجم‌البلدان از مُقِدشو در جنوب يمن (ياقوت، 4/602) و صيدنه از وَقْوان و

سواحل زنگبار و حبشه (بيروني، 38) به عنوان مناطق آبنوس خيز نام مي‌برد.

از اين ميان تنها اصطخري است كه مي‌گويد «از سيراف متاع دريا خيزد چون عود و عنبر و عاج و آبنوس و از آنجا به آفاق برند» (ص 134).

در نوشته‌هاي كهن فارسي و عربي از آبنوس بيشتر به عنوان يكي از مفردات دارويي ياد شده است.

پزشكان و داروشناسان ايراني و عرب از طريق آثار علماي يوناني به خواص پزشكي آبنوس پي برده بودند

«چوب آبنوس» يا «آبنوس» نامي بوده است كه برده‌فروشان به سياهان داده بودند. از اين رو، برده فروش را «فروشندة آبنوس» مي‌ناميدند.دانشنامهآبنوس شماره مقاله:35
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

محل رویش

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه آگوست 05, 2013 10:40 am

آبنوس درختي استوايي است كه در قارة آفريقا، و نيز در ماداگاسكار، هند، ژاپن، جزاير فيليپين،

آمريكاي شمالي و جنوبي مي‌رويد

و سياه‌ترين آبنوس، يعني گونة مرغوب آن، از سيلان و جزاير هند شرقي به دست مي‌آيد.

انواع آبنوس گاه تا ارتفاع 15 متر نيز رشد مي‌كند.دانشنامه شماره مقاله 35


اين گياه كه به صورت درختى بزرگ مى‌باشد بومى هندوستان و جزيرۀ موريس و زنگبار و حبشه و ماداگاسكار است. در ايران نمى‌رويد. معارف گیاهی میر حیدر جلد 3 صفحه 103-104.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

اجزاءمصرفی و سمی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه آگوست 05, 2013 10:40 am

هيج جزء آن سمي نيست.

قسمت مورد استفاده آن نيز گل،پوست و چوب ساقه و ميوه نارس و رسيده و دانه و روغن حاصل از ان است

ميوه نارس گياه طعم تلخ و ناپسند و اثر قابض دارد. ميوه رسيده آن داراي طعم شيرين ملايم است .

ازميوه نارس ان به عنوا قابض در اسهالهاي ساده استفاده به عمل ميايد.

ميوه رسيده ان اثر مدر دارد و در موارد كمي دفع ادرار و وجود سنگ در دستگاه دفع مصرف ميشود.

گل و ميوه به مصرف سكسكه اطفال ميرسد. چوب ان در ناراحتي هاي هضمي منشائ صفرا كه با سردرد و و تهوع همراه است

و پوست ساقه آن در ديسانتري اثر درماني ظاهر ميكند.

براي گلهاي آن اثر مقوي باه و براي ميوه اش اثر مذكور و مقوي قائل اند.

شيره ميوه نارس گياه بر روي زخم خاي تازه جهت درمان ان اثر داده ميشود و چون تان فراوان دارد تاثير سريع ظاهر ميكند

. از روغن دانه جهت اسهالهاي ساده و از پوست درختچه در رفع تب هاي نوبه ميتوان استفاده نمود.

دم كرده ميوه گياه به صورت غرغره جهت معالجه افت و هم جنين درمان گلو درد و التهاب مخاط دهان بكار مي رود..كتاب گياهان دارويي دكتر علي زرگري جلد دوم ص 291



از عبارت اصطخري دانسته نمي‌شود كه آيا سيراف خود آبنوس خيز بوده يا به اقتضاي بندر بودنش صرفاً مركز مبادلة اين چوب به عنوان

يكي از اقلام بازرگاني بوده است.

از گزارشهاي پيشينيان بر مي‌آيد كه در برخي از نقاط اران آن زمان، از آبنوس در ساختن برخي افزارها مانند كمان و دسته‌هاي كارد

استفاده مي‌شده است.

در اروپاي سدة 13م نيز در ساختن صندوقچه، نوشت‌افزار، دستة كارد، تختة شطرنج،

و از اواخر سدة 16م در تهية مبلمان بزرگ خانگي به ويژه به صورت روكش، از آبنوس استفاده مي‌شده است (لاروس بزرگ)،

اما چنين مي‌نمايد كه چوب آبنوس عمدتاً در ساختن وسايل كوچك مانند كليدهاي سياه پيانو، فلوت،

دستة چاقو، ماهوت پاك‌كن و به مقدار نسبتاً كمتري در ساختن گنجه‌هاي تجملي به كار رفته است.

اصولاً چون آبنوس چوبي مرغوب، نسبتاً كمياب و به همين دليل گرانبها بوده، عموماً براي مصارف زينتي به كار مي‌رفته است؛

حتي بر پاية برخي از اشارات تاريخي به عنوان نوعي هدية شايسته ميان ولايات رد و بدل مي‌شده است (فخر، 147).

آنجا هم كه آبنوس در ساختن چيزهايي مانند شبكة پنجره، پوشش سقف و روية ديوار به كار رفته،

بيشتر ارزش تزييني آن منظور بوده است.

آثار موجود در نمايشگاه هنر اسلامي مصر نشان مي‌دهد كه در سده‌هاي 7 و 8 ق/13 و 14م در روزگار مماليك مصر،

چوب آبنوس در تزيين و نقش و نگارهاي چوبي مانند منبر و جامه‌دان به كار مي‌رفته است.

برخي اشارات پژوهشگران گوياي آن است كه لااقل از دورة تيموري به بعد،

در ايران افزون بر عاج و استخوان و چوبهاي مختلف، از ابنوس نيز در خاتم‌بندي استفاده مي‌شده است.دانشنامه شماره مقاله35
.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

طبع گیاه آبنوس

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه آگوست 05, 2013 10:41 am

در اول سيم گرم و در آخر دويم خشك کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص 10

. نويسندة الابنيه آن را دارويي قابض، داراي طبعي گرم، (هروي، 38).دانشنامه شماره مقاله 35

بقول شيخ الرئيس و صاحب اختيارات بديعي گرم و خشك در دوم است

کتاب مخزن الادویه طیع قدیم جلد یک ص 80-81
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

منع مصرف

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه آگوست 05, 2013 10:41 am

تذكر: مصرف زياد اين گياه براى معده مضرّ است و مصلح آن صمغ عربى است.معارف گیاهی میر حیدر جلد 3 صفحه 103-104.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

خواص و کاربردهای گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه آگوست 05, 2013 10:42 am

و ملطّف و مدرّ بول و مفتّت حصاة و محلّل رياح و نفخ معده

و مفتح سدّهء سپرز

و اكتحال محكوك او به آب و ذرورش جهة بياض رقيق

و قرحه و بثور و دمعه و موى زياده و جرب وحكّه

و رمد يابس و حفظ صحت چشم

و رويانيدن مژگان

و نشارهء او جهة حبس خون زخمهاى تازه نافع

و محرق مغسول نشارهء او لطيف‌تر

و در افعال مذكوره اثر آن سريع‌تر

و طلاء مسحوق مطبوخ او در شراب محلّل خنازير است

و گويند بالخاصيّه اطفاى خون جارى میكند

و با سفيده تخم مرغ جهة سوختگى اتش

و بانفراده جهة تجفيف و گوشت آوردن قروح خبيثه

و منع جوششهاى پر آب و آبله كردن اعضا مجرّبست

و قدر شربتش تا سه درهم و مضرّ معده

و مصلحش عسل و بدلش چوب كنار است.کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص 10

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:


طريق احراق و غسل آن در قرابادين ذكر يافت و آشاميدن سفوف ثمر خشك آنكه تخم آن را دور نموده باشند

با آب جهت حبس اسهال و سيلان رحم و ودى و مذى و مني مرد و زن نافع.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم جلد یک صفحه 80-81)

و لطيف كننده و زداينده‌ى ريش‌هاى كهن را و تاريكى چشم را و غشاء رقيق را كه بر حدقه پديد آيد بزدايد.ذخیره خوارزمشاهی جلد 2 صفحه 191-192

نويسندة الابنيه آن را خردكنندة سنگ كليه و «نشانندة آبله‌هايي كه از سوختن پديد آيد» معرفي كرده است (هروي، 38).

جرجاني مي‌نويسد: «سونش او سپيدة چشم بردارد» (ص 613).

ابن بيطار در سدة 7ق/13م و حكيم محمد مؤمن در سدة 11ق/17م و عقيلي علوي خراساني در سدة 12ق/18م خواص طبي آبنوس را

مفصلاً برشمرده‌اند كه رفع نفخ معده، جلاي بصر، رفع سوختگي، شفاي زخمهاي بدخيم، بندآوردن خون زخمهاي تازه، رويانيدن مژگان،

رفع شبكوري و مداواي خنازير از آن جمله است. دانشنامه شماره مقاله 35
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

نسخه ها

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه آگوست 05, 2013 10:43 am

و ملطّف و مدرّ بول و مفتّت حصاة و محلّل رياح و نفخ معده

و مفتح سدّهء سپرز

و اكتحال محكوك او به آب و ذرورش جهة بياض رقيق

و قرحه و بثور و دمعه و موى زياده و جرب وحكّه

و رمد يابس و حفظ صحت چشم

و رويانيدن مژگان

و نشارهء او جهة حبس خون زخمهاى تازه نافع

و محرق مغسول نشارهء او لطيف‌تر

و در افعال مذكوره اثر آن سريع‌تر

و طلاء مسحوق مطبوخ او در شراب محلّل خنازير است

و گويند بالخاصيّه اطفاى خون جارى میكند

و با سفيده تخم مرغ جهة سوختگى اتش

و بانفراده جهة تجفيف و گوشت آوردن قروح خبيثه

و منع جوششهاى پر آب و آبله كردن اعضا مجرّبست

و قدر شربتش تا سه درهم و مضرّ معده

و مصلحش عسل و بدلش چوب كنار است
.کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص 10

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:


طريق احراق و غسل آن در قرابادين ذكر يافت و آشاميدن سفوف ثمر خشك آنكه تخم آن را دور نموده باشند

با آب جهت حبس اسهال و سيلان رحم و ودى و مذى و مني مرد و زن نافع.
کتاب مخزن الادویه طبع قدیم جلد یک صفحه 80-81)

و لطيف كننده و زداينده‌ى ريش‌هاى كهن را و تاريكى چشم را و غشاء رقيق را كه بر حدقه پديد آيد بزدايد.ذخیره خوارزمشاهی جلد 2 صفحه 191-192

نويسندة الابنيه آن را خردكنندة سنگ كليه و «نشانندة آبله‌هايي كه از سوختن پديد آيد» معرفي كرده است (هروي، 38).

جرجاني مي‌نويسد: «سونش او سپيدة چشم بردارد» (ص 613).

ابن بيطار در سدة 7ق/13م و حكيم محمد مؤمن در سدة 11ق/17م و عقيلي علوي خراساني در سدة 12ق/18م خواص طبي آبنوس را

مفصلاً برشمرده‌اند كه رفع نفخ معده، جلاي بصر، رفع سوختگي، شفاي زخمهاي بدخيم، بندآوردن خون زخمهاي تازه، رويانيدن مژگان،

رفع شبكوري و مداواي خنازير از آن جمله است
. دانشنامه شماره مقاله 35
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

تحقیقات و تجربیات برای نتایج کاربرد درمانی آبنوس

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه آگوست 05, 2013 10:43 am

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

بعدي

بازگشت به الف


Aelaa.Net