مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

مدير انجمن: مزارات

مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » يکشنبه آگوست 25, 2019 11:41 am

بسم الله الرحمن الرحیم
در کل 1 بار ویرایش شده. اخرین ویرایش توسط najm116 در يکشنبه آگوست 25, 2019 3:38 pm .
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به پيامبران

پستتوسط najm116 » يکشنبه آگوست 25, 2019 12:03 pm

نگاه صحيح به مزارات منسوب به انبياء الهی

1- نه رد كردن به اسم اينكه ما مي دانيم فلان پيامبر در فلسطين دفن است پس حتما اين مزار مجعول است = رويكردي كه در رايج هست

2- نه تاييد مطلق براى همه اين مزارات و كپي كردن احوالات پيامبر معروف از منابع احوالات پيامبران به ذيل احوال اين مزارات - هرچند براى شناختن صاحب اصلي اين نام مانعي ندارد با تاكيد روي اين وجه؛ آن احوالات بيان شود.

3- مزارات ايراني موجود به نام پيامبران چند جور هستند:
{1}. بعضي مدفن برخي پيامبران معروف هستند
{2}. بعضي مدفن پيامبراني به نام آن پيامبران معروف اما غير از انها
{3}. بعضي مقام جلوه و بروز پيامبران معروف بدون اينكه مدفن ايشان باشند
{4}. بعضي هم مدفن محترمين و امامزادگان و اولياي الهي است كه نام پيامبران داشته اند
كه در طي قرنها بخاطر بي اطلاعي تدريجي نسلها فقط نامشان را بلدند
و چون نامي از پيامبران است تصور كرده اند كه حتما منسوب به آن پيامبران است
و چون مزار به اين نام را منحصر در مدفن خود آن پيامبران معروف تصور كرده اند؛
تحت اين عنوان مطرح مي كنند

4- بكار بردن هر نام پيغمبري به معناي پيغمبر بودن نيست
بسيار امامزاده يا قبر شيخ و سيد محترم يا عارف و زاهدي هست كه نام انبياء داشته باشند ولى پيغمبر نباشند
اما بخاطر بيسوادي اهل محل فكر كرده اند جون نامش ادم است يا نوح است يا ايوب پس بيغمبر است
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به پيامبران

پستتوسط najm116 » يکشنبه آگوست 25, 2019 12:16 pm

استان آذربایجان شرقی

1.حضرت جرجیس علیه السلام- شهرستان جلفا

در روایت شیعی است: «بَعثَاللّه‌ جرجیس‌ الی‌ ملِكٍ بالشام‌» (قطب‌ راوندی‌، ص‌ 238)
حضرت جرجیس معروف در کتب پیامبری از از اهل روم را بسوى پادشاهى كه در شام مى بود كه او را ((داذانه )) مى گفتند و بت مى پرستيد مبعوث گردانیدو او را چهار بار کشتند اما پروردگار مجددا او را زنده نمود.(حیات القلوب)
مزار منسوب به حضرت جرجیس در شهرستان جلفا یا از صلحاست و یا پیامبر دیگری با نام جرجیس باشد چون در بین پیامبران تشابه اسمی بسیار به چشم می خورد
از این پیامبر و مرقد ایشان در کتب و منابع مطلبی نیافتم

سفرنامه برای زیارت مقبره جرجیس پیامبر نویسنده: حیدر صادقی - ۱۳۸۸/۰۲/۲۰
از سه راهی قره بورون محلی مابین جلفا و هادیشهر به سوی روستای گلفرج روانه می شویم پس از طی مسیری کوتاه به روستای سیلگرد می رسیم . پس از طی حدود یک ساعتی راه خاکی با اتومبیل به روستای گلفرج می رسیم از آنجا به بعد راه ماشین نیست. از دره ای عمیق عازم می شویم و پس از چند ساعت از طول دره زیبا به آبادیی بنام کلید داغی می رسیم این آبادی فقیر با ساختمانهای کوتاه و سنگ چین است.درمیان دره ها راه را ادامه میدهیم .
تا در میان دره ای سبز و پر از درختان زرشک ، آرامگاه ابدی پیامبر قرار دارد که در نزدیکی آبادی وئران باغ میباشد . که قبلا این مزار توسط عده ای از سود جویان به خیال یافتن خزانه ای ارزشمند همه ساختمانهای گلی آن نقطه ، حتی قبر جرجیس پیامبر را نیزتخریب نموده . سنگ قبر را به کناری انداخته و دیوار بالای سر را نیز خراب کرده اند . اکنون الحمدلله 250نفر از دانشجویان جهادگر در نوروز 94 اقدام به محرومیت زدائی و رفع غربت این مقبره نمودندو ساختمانی بر آن احداث نمودند
مقبره جرجیس معروف در کتب در موصل عراق است

مزارات منسوب به حضرت جرجیس علیه السلام:
1. مقبره جرجیس معروف در کتب در موصل عراق معجم البلدان، ج ‏5، ص 223؛ الإشارات إلی معرفة الزیارات، ص 63.
2. مقبره جرجیس نبی، در بیارجمند شاهرود
3.حضرت جرجیس علیه السلام شهرستان جلفا
4.زیارت گاهی منسوب به جرجیس نبی در شوشتر
5.اصل‌ وی‌ از لُد در فلسطین‌ بوده‌ و پس‌ از شهادت‌ نیز در آن‌جا دفن‌ شده‌ است‌ (یاقوت‌ حموی‌، معجم البلدان، ذیل‌ «موصل‌»).

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:

شهرستان جلفا، روستای دره شام ـ گلفرخ، کلید داغی
روستای کلید داغ از میان دره و راه پیاده رو به طرف مقبره جرجیس می رود تا نزدیکی روستای ویرانباغ
http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=38.91 ... 8%A8%D8%B1

Image
Image
آخرين ويرايش توسط najm116 on يکشنبه آگوست 25, 2019 4:16 pm, ويرايش شده در 2.
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به پيامبران

پستتوسط najm116 » يکشنبه آگوست 25, 2019 3:57 pm

استان آذربایجان شرقی

2. حضرت یونس علیه السلام- شهرستان مرند

وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ

حضرت یونس معروف در کتب با لقب «ذو النّون» که در قرآن هم یاد شده است واین پیامبر همان یونس معروف نمی باشد امکان دارد پیامبری با نام مشابه بوده باشد


آرامگاه احتمالی حضرت یونس پیامبر درمحله «دیبین» و قبرستان «میلان» شهر زنوز واقع است.
شهر زنوز در ۲۵ کیلومتری شمال مرند و ۱۰۰ کیلومتری شمال تبریز واقع شده‌است. گفته می‌شود آرامگاه حضرت یونس در شهر زنوز می‌باشد.
هرچند برای اثبات این مسئله جز به بعضی مطالب منقول و روایات سینه به سینه مردم اشاره نشده اما کسی هم آن را رد نکرده است.تنها مدرک مکتوبی که در این مورد وجود دارد کتاب”احسن التقاسیم” اثر مورخ معروف ابن مقدسی است که در سده سوم هجری نگاشته شده است. در این کتاب راههای جدا شده از مرند دو جاده عنوان شده که یکی به شهرستان خوی و دیگری به قلعه و آرامگاه حضرت یونس در منطقه زنوز ختم می شود.
در کتاب زنوز هم که مرحوم ابراهیم شهیدی آن را نگاشته است اشاراتی به این قبر شده است. به طوری که در این کتاب سابقه وجود آن تا ۵۰۰ سال گذشته به تفصیل توضیح داده شده است. در حاضر آرامگاه حدود نیم متر بلندتر از سطح زمین آجرکاری شده و درکنار خیابان قرار دارد!
در مورد گورستان میلان که آرامگاه حضرت یونس علیه السلام در آن واقع است مردم محلی و حتی مسئولان دولتی آنجا معتقدند محل دفن یک میلیون انسانی است که در یکی از جنگها هنگام عقب‌نشینی کشته شده‌اند و همگی در آنجا دفن هستند. نام میلان نیز برگرفته از میلیون است.
در مورد مرند و شهرهای اطراف آن مانند زنوز روایات بسیاری وجود دارد اما آنچه که در مورد سابقه شهر مرند قابل استنادتر است سفرنامه شاردن، سفرنامه مادام دیولافوا و سفرنامه تاورنیه است. طبق نوشته این کتابها بطلمیوس جغرافی‌دان یونانی که قبل از میلاد می‌زیسته از این شهر به نام ماندگار نام می‌برد و آن را یکی از آبادترین شهرها در تاریخ می‌خواند. همچنین در روایات باستانی ارامنه آمده است که کلمه مرند از یک لغت ارمنی به معنای تدفین برداشت شده است. مطابق نوشته‌های تورات مادر حضرت نوح علیه السلام در مسجد بازار مرند مدفون است. مردم این شهر نیز با استناد به شنیده‌های سینه به سینه که به آنها رسیده است بر این باورند که قبر مادر حضرت نوح در این مسجد است.

مزارت منسوب به حضرت یونس علیه السلام:

1.در شهرک حَلحولیه واقع در 4 کیلومتری شمال الخلیل در فلسطین، بقعه ای است که آن را مزار حضرت یونس (علیه السلام) می دانند
طی اهداف پشت پرده یهودی‌سازی مناطق مقدس/ تصرف تدريجي قبور انبياء و اوصياء الهي و از دست مسلمانان بيرون آوردن و به بهانه آنها مناطق اطرافش را از بخش فلسطيني غصب كردن ماجرای قبور ابراهيم و اسحاق و «یوسف» و يونس و راحيل ووومسجد النبی یونس در منطقه حلحول واقع در شمال الخلیل نیز وجود دارد و صهیونیست‌ها به بهانه وجود قبر حضرت یونس اقدام به یورش به این مسجد می‌کنند. این در حالی است که قبر حضرت یونس به دو منطقه دیگر نیز منسوب شده که شهر موصل عراق و بین شهرهای ادلب و حلب سوریه است.(منبع: معرفت به زمان 3رجب 1440 مجله حیات اعلی)

2. در روستای ساحلی «جِیِه» در جنوب لبنان نیز مقام و مقبره ای به حضرت یونس (علیه السلام) منسوب است. ساختمان این بقعه از سنگ و ملاط سیمان ساخته شده و حدود 100 متر مربع مساحت دارد و در یکی از اتاقهای آن، مقبره ای منسوب به حضرت یونس نبی (علیه السلام) به ارتفاع 1 متر قرار دارد.

3. مزار دیگری منسوب به حضرت یونس (علیه السلام) در شهر موصل در 400 کیلومتری شمال بغداد قرار دارد. این مقبره در داخل مسجدی قدیمی به نام «جامِعُ النَّبی یونس (علیه السلام)» ــ که «مسجد توبه» نیز نامیده می شود ــ واقع شده است.

4. در جنوب عراق نیز مزار دیگری منسوب به حضرت یونس (علیه السلام) وجود دارد. این بقعه در شهر کوفه و در خیابان مجاور رود فرات قرار دارد

5. در کشور لبنان نیز بقعه ای منسوب به حضرت یونس نبی (علیه السلام) قرار دارد. محل این آرامگاه حد فاصل بندر صیدا و شهرک دامور است در خان نبی یونس که مسیحیان معتقدند در آنجا یونس از مرگ نجات یافته است
و قدمت ساختمان فعلی این بقعه که از سنگ ساخته شده، به دوران قرون وُسطی می رسد. این عمارت به سبک بیزانسی ساخته شده، اما بعدها به مسجد تبدیل و مناره ای نیز بر فراز آن بنا گردیده است.

6.در شهر کفرکنا در فلسطین مقام یونس علیه السلام

7.در ناحیه بط قرب نصیبین که الان در مرز ترکیه و سوریه واقع است

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:

شهرستان مرند- روستای زنوز- محله دیبین –قبرستان میلان که در آن ساختمان و خیابان ساخته اند و مرقد ایشان در خیابان واقع شده است.بلوار اوهانی –خیابان شهید بهشتی
دسترسی به زنوز و نقاط جمعیتی پیرامون آن از محور مواصلاتی مرند-جلفا در فاصله 18 کیلومتری مرند امکان پذیر است و پس طی 11 کیلومتر مسیر زیبا و پیچ در پیچ احاطه شده در میان باغات و کوه های کم ارتفاع به نقطه ورودی شهر از ناحیه غربی آن خواهید رسید، مسیری که از آسفالت مناسب برخوردار است و برای سفر دلنشین خواهد بود.
گزینه های سفر های هوایی و ریلی نیز برای سفر به زنوز مناسب است. برای سفر با قطار می توان بلیط مرند و یا جلفا را تهیه کرد و در ایستگاه راه آهن مرند و یا ایستگاه الکی از قطار پیاده شده و به زنوز سفر کرد. فاصله ایستگاه مرند 30 کیلومتر و فاصله ایستگاه الکی 15 کیلومتر است . لیکن علیرغم فاصله نزدیک ایستگاه الکی؛ ایستگاه مرند از تسهیلات مناسب تری برخوردار است و ترجیح داده می شود.
برای کسانی که به غیر از مسیر جاده ای یا ریلی به استان آذربایجان شرقی مسافرت می کنند در صورت استفاده از مسیر هوایی فرودگاه تبریز مناسب ترین فرودگاه می باشد و فاصله 95 کیلومتری فرودگاه تا زنوز نیز از طریق جاده و خودرو میتواند طی طریق شود.

http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=38.58 ... 8%A7%D9%85

Image
Image
آخرين ويرايش توسط najm116 on جمعه ژانويه 31, 2020 12:50 pm, ويرايش شده در 3.
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به پيامبران

پستتوسط najm116 » يکشنبه آگوست 25, 2019 4:13 pm

استان آذربایجان شرقی

3- حضرت ارمیا علیه السلام- شهرستان هریس

نقل از کتاب حیات القلوب:
به سندهاى صحيح و حسن از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است كه: چون بنى اسرائيل معصيت بسيار كردند و تجاوز از امر پروردگار خود نمودند حق تعالى خواست بر ايشان مسلط گرداند كسى را كه ايشان را ذليل گرداند و بكشد، پس وحى نمود بسوى حضرت ارميا عليه‌السلام كه: اى ارميا! بگو بنى اسرائيل را كه چيست آن شهرى كه آن را برگزيده ام از ميان شهرها و در آن شهر درختهاى نيكو كشته ام و از هر درخت غريب زبونى آن را پاك كرده ام، پس متغير شد احوال آن شهر و به عوض درختهاى نيكو درخت خرنوب كه زبون ترين درختها است از آن شهر روئيد؟
و بر بنی اسرئیل بخت النصر را غلبه داد که ایشان را هلاک کند
در کتب و منابعی هم که در مورد قبور انبیا تحقیق شده است از این پیامبر مدفون در ایران و مقبره شان مطلبی نیافته فقط همان مطالب و کتب که از سایت به آن اشاره شده است. و این مقبره حضرت ارمیای معروف که داستانش در حیات القوب می باشد نیست و امکان دارد پیامبری با نام مشابه باشد.

حجت‌الاسلام سید شهاب‌الدین حسینی در گفت‌وگو با فارس در تبریز، با بیان اینکه 33 پیامبر خدا در 15 استان ایران مدفون هستند، اظهار داشت: دو پپامبر الهی نیز در شهرستان هریس و جلفا در استان ‌آذربایجان‌شرقی مدفون هستند.
مدیرکل اوقاف و امور خیریه آذربایجان‌شرقی ادامه داد: قبر حضرت ارمیای نبی (علیه السلام) در شهرستان هریس، بدوستان غربی، روستای جیقه است.
آرامگاه ارمیای نبی در روستای جیقه(جیغه) و امامزاده روستای ولیو در همان محل تخریب شده خود بازسازی شدند.
روستاهای جیغه و ولیلو از روستاهایی هستند که در زلزله ۲۱ مرداد ماه سال ۱۳۹۱ صد درصد تخریب شده بودند.


مزارت منسوب به حضرت ارمیا علیه السلام:

1.مزاری منسوب به ارمیا (علیه السلام) در 60 کیلومتری شمال شرقی دوبلین ــ پایتخت ایرلند جنوبی ــ وجود دارد
که محقق معتقدند همان ارمیای معروف می باشد

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:
شهرستان هریس، بدوستان غربی، روستای جیقه
مسیر از شهر هریس بعد به روستای منیق و روستای صومعه هریس و شیخ سوار و بعد از آن به روستای جیغه می رسیم
http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=38.31 ... 9%82%D9%87


Image
Image
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » دوشنبه سپتامبر 02, 2019 1:23 pm

استان اردبیل

حضرت زرتشت نبی علیه السلام

پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمودند:
مجوس پیامبری داشتند که او را کشتند و کتابی داشتند که پیامبرشان در پوست دوازده هزار گاو نوشته و آورده بود که آن را سوزاندند.[ ثقة الاسلام کلینی، الکافی، ج 4، ص 14، به نقل از نرم افزار نور 2]

کتاب حیات القلوب:
و در حديث معتبر منقول است كه: زنديقى از حضرت صادق عليه‌السلام سؤ الى چند كرد و مسلمان شد، پس از جمله سؤ الهايى او آن بود كه: آيا مجوس پيغمبرى بر ايشان مبعوث شد؟ بدرستى كه من مى بينم كه ايشان كتابهاى محكم و موعظه هاى بليغ و امثال شافيه دارند و اقرار به ثواب و عقاب دارند و شريعتى چند دارند كه به آنها عمل مى كنند.
حضرت فرمود: هيچ امتى نيست كه رسولى بر ايشان مبعوث نشده باشد، حق تعالى پيغمبرى فرستاد بر مجوس با كتابى، پس انكار كردند او را و كتاب او را.
پرسيد: پيغمبر ايشان كى بود؟ مردم مى گويند: خالد بن سنان بود.
فرمود: خالد عرب بدوى بود و رسول نبود و اين سخنى است كه مردم مى گويند.
گفت: پس زردشت رسول ايشان بود؟
فرمود: زردشت امر باطلى چند براى ايشان آورد و دعوى پيغمبرى كرد، بعضى به او ايمان آوردند و بعضى انكار او كردند پس او را از شهر بيرون كردند و درندگان صحرا او را هلاك كردند

حضرت زرتشت (علیه السلام) از پیامبران الهی است. نام آن حضرت در قرآن کریم نیامده، ولی دین او با عنوان «مَجوس» در نام برده شده است.(1) «مَجوس» در انجیل برنابا 5 بار آمده است.(2) در روایت های اسلامی آمده است که «زرتشتیان پیامبری داشتند که او را کشتند (3) و کتابی داشت (اَوِستا) که سوزاندند».(4) در شریعت اسلام بر زرتشتیان نیز همانند سایر اهل کتاب جِزیهِ مقرر گردیده و در بسیاری از احکام شرعی، احکام یهود و نصارا بر آنان جاری گردیده است.(5)
تاریخ بعثت حضرت زرتشت (علیه السلام) بین سده 6 تا 18 ق.م تخمین زده شده است. ایرانیان قدیم آتش را به عنوان تجلّی الله ی «آگنی» ستایش می کردند و خورشید و دیگر اجرام نورانی آسمانی را می پرستیدند و به الهه نیک و بد اعتقاد داشتند. خداوند در چنین اوضاعی حضرت زرتشت یا به تلفظ صحیح تر «زاراتوشترا» را مبعوث فرمود و او به تبلیغ آیین الهی پرداخت، ولی نتوانست دین خود را در میان قبیله اش ــ میدیا در آذربایجان ــ نشر دهد. پس به بلخ رفت و در گشتاسب شاه آیین او را پذیرفت و دین زرتشت در سراسر ایران رواج یافت و در زندگی و سعادت مادّی و معنوی مردم تأثیری عمیق بخشید.(6) ارکان توحیدی دین زرتشت پس از شهادت آن حضرت به فراموشی سپرده شد.
بنای آتشکده و تقدیس آتش از جمله معماهای دین زرتشت است که با هیچ توجیهی نمی توان آن را از آیین الهی زرتشت برشمرد. در دوره های اولیه ی زرتشتی تا دوره ی هخامنشیان از پرستش در مقابل آتش خبری نبود، بلکه این روش بعدها از آناتولی گرفته شد. در زمان ساسانیان پرستشگاه هایی ساخته شد و موبدان در آن آتش افروختند و از آن به نام فروغ آسمانی برای قرن های مدید نگه داری کردند، چنان که یکی از معجزات الهی در بدو تولد پیامبر گرامی اسلام، خاموش شدن آتشکده ی فارس بود. زرتشتیان تقدیس آتش را یکی از اصیل ترین ارکان آیین زرتشت و مظهر نورانیّت خدا می دانند، اما پرستش آتش، اعاده ی پرستش الهه ی آگنی است که پیش از اسلام در ایران رواج داشته است.(7)
اگرچه در اوستا به شهادت زرتشت (علیه السلام) در هجوم دوم تورانیان به شهر بلخ اشاره نشده، ولی با استناد به کتاب های دینی و سنّت کهن زرتشتی، این پیامبر ایرانی در همین جنگ در آتشکده بلخ به دست یک تورانی به نام «بِراترکرش» در روز خرداد از ماه اردیبهشت به سن 77 سالگی به شهادت رسیده است.(8)
شهر بلخ در شمال کشور افغانستان قرار دارد، اما بلخ قدیم که روزگاری پرجمعیت بوده، در حومه ی بلخ جدید واقع شده است. دیوارهای مخروبه ی حصار شهر تاریخی بلخ که مساحتی معادل 35 کیلومتر مربع دارد، تا نیمه در شن فرو رفته است (9). چنان که ذکر شد، محتمل است که حضرت زرتشت (علیه السلام) در همین محوطه باستانی به شهادت رسیده و مدفون شده باشد، اما متأسفانه هیچ نشانی از مزار مطهر او در این مکان وجود ندارد.
پی نوشت ها
1ــ حج/17.
2ــ انجیل برنابا، 1/6ــ 6؛ 1/16، 5، 8.
3ــ طوسی، تهذیب، 113/4؛ 159/6، 175؛ 567/13؛ 96/11ــ 97.
4ــ مجلسی، بحارالانوار، 96/11.
5ــ طوسی، تهذیب، 188/10؛ 69/39؛ طوسی، استبصار، 270/4؛ 190/1.
6ــ محمدطاهر، العقائد الوثنیه فی الدیانه النصرانیه، تنیر، مقدمه سیدعبدالرحیم خلخالی، 1ــ3.
7ــ همان.
8ــ محمد معین، مزدیسنا و ادب فارسی، 122/2.
9ـ ویل دورانت، تاریخ تمدن، مشرق زمین گاهواره تمدن، 132؛ امید عطائی فرد، پیامبر آریایی، 447.
منبع: رامین نژاد؛ رامین، (1387)، مزار پیامبران، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی، چاپ اول.
براساس اسناد تاریخی و از آنجایی که زرتشت در بلخ به وسیله ترکها کشته شد این امر که بلخ آرامگاه زرتشت باشد منطقی به نظر می رسد و با سبلان هیچ ارتباطی ندارد. زیرا در بلخ زرتشت دین خویش را اعلام نموده و رسالت خود را ابلاغ نمود. در متن اوستا بلخ به عنوان یک مکان مقدس شناخته شده است.
ولیکن می تواند این زرتشت پیامبر در کوه سبلان پیامبری با نام مشابه دانست یا معبد و مقام ایشان دانست ولیکن در کتاب معجم البلدان به قبور حضرت حامد (گائوماته زرتشت) و حضرت هود پیامبر(سپیتمه جمشید) در زیر این سنگ اشاره شده است. گویند سنگ محراب محل عبادت زرتشت بوده است .

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:

کوه سبلان، محراب داشی یا حرم داغی - آرامگاه زرتشت نبی چند تن از انبیای الهی نیز در کنار ایشان مدفون هستند.
سنگ معروف داشی یا سنگ محراب در قسمت شمالی قله سلطان و در مسیر جبهه ی اصلی به قبور حضرت حامد (گائوماته زرتشت) و حضرت هود پیامبر(سپیتمه جمشید) در زیر این سنگ اشاره شده است. گویند سنگ محراب محل عبادت زرتشت بوده است .
پناهگاه دکترپور ایران یا پناهگاه شرقی در پائین قله قرار دارد تا این پناهگاه عده ای پیاده و عده ای با لندرور از شابیل می آیند
لذا از روستای شابیل می توان با ماشین های مخصوص رفت و سپس چند متری پیاده تا زیر قله و محل سنگ محراب بروند

http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=38.26 ... 8%A7%D8%A8
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » دوشنبه سپتامبر 02, 2019 1:38 pm

استان اصفهان

1.حضرت اشعیا علیه السلام- اصفهان؛ مسجد شعیا و امامزاده اسماعیل

مرکز آموزش: احوالاتي كه از منابع معتبر در احوالات يك پيامبر به اسم مثلا اشعيا يا شعيا نقل مي شود؛ ذكرش خوب است؛ اما نمي شود آنرا به همه پيامبراني كه به اسم اشعیا يا شعيا بوده اند نسبت داد كه اين احوالات مربوط به اين پيامبر است؛ بلكه برخي احوالات نشانه هايي دارد كه صريح است در اينكه مثلا اين شعياي مدفون در اصفهان نبوده است
مثل واقعه درخت و يا شعياي صاحب كتاب جزو كتب و اسفار مقدس بني اسرائيل

موطن حضرت شعیای نبی علیه السلام (معروف) در سرزمین فلسطین بوده، و در محلّه ی گلبار اصفهان، قبری به آن حضرت منسوب است. مزار منسوب به حضرت شعیا (علیه السلام) در مسجد شَعیا و در کنار ضریح امامزاده اسماعیل (علیه السلام) قرار دارد و بر آن ضریحی چوبی و نفیس قرار داده شده است. در جانب شمالی ضریح منسوب به آن حضرت، کتیبه ای سنگی مربوط به عصر صفویه نصب گردیده و بر آن این جمله ها حک گردیده است: «وَ وَجَدْنا فی کتابِ اَصِفا اَنَّ اَوَّلَ مَسجِدٍ کبیرٍ بُنِیَ بِاصفهان، مَسجِدُ شَعیاءِ وَ بَناهُ ابوعباس المُغتی فی زَمَنِ عَلی صلواتُ الله علیهِ و آلب اَرسلان بَعد نَیِّف وَ خَمس مِأه بَعدَ ما عَلیها بِقوةٍ وَ قَدْ اَمَرَ بِعمارتِهِ فی عامِ احَدَ عَشَرَ وَ مِأه بَعدَ اَلفَ وَ بعبارةٍ اُخری هِیَ مَرقَدُ شَعیاءِ النَّبی (علیه السلام). علی تقی الامامی 1112».(1) (و در کتاب اَصفا (2) یافتیم که اولین مسجد بزرگی که در اصفهان بنا شد، مسجد شعیاست و آن را ابوعباس مغتی در زمان [امام] علی ــ که درود خدا بر او باد ــ ساخت و آلب ارسلان [نیز] بعد از پانصد سال و اندی [آن را مرمت کرد] و پس از آن نیز پابرجا بود و در سال هزار و صد و یازده هجری دستور بازسازی آن داده شد و به عبارت دیگر، آن [مسجد] مرقد حضرت شعیای پیغمبر (علیه السلام) است.
بر بالای ضریح منسوب به حضرت شعیا (علیه السلام) پارچه های مخمل سبز رنگ گسترده شده و بر روی آن این جمله ها نقش گردیده است: «اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا شَعیاءَ النَّبی وَ رَحمَه اللهِ وَ بَرَکاتُهُ» و «السلام علیک یا صَفِیَّ الله». با توجه به مسافت بین موطن حضرت شعیای نبی (علیه السلام) در فلسطین و مدفن منسوب به آن حضرت در اصفهان نمی توان این انتساب را با قاطعیت تأیید کرد و مدفون در آن بقعه مبارکه، پیامبر دیگری به نام شعیا (علیه السلام) می باشد چراکه شباهت نام پیامبران زیاد می باشد.
پی نوشت ها :
1ــ ولی الله فوزی، پیامبران در ایران، 128.
2ــ کتاب اَصفا، تفسیری است که ملاحسن فیض کاشانی نوشته است.
منبع: رامین نژاد؛ رامین، (1387)، مزار پیامبران، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی، چاپ

تحقیقات میدانی :
مجموعه امام زاده اسماعیل و آرامگاه شعیای نبی در میانه ی شرقی خیابان هاتف (قدیمی ترین بخش شهر اصفهان) شامل یک چهارسوق، آرامگاه و مسجد شعیای نبی ، امام زاده اسماعیل ، مناره سلجوقی و مدرسه علوم دینی است. این مکان از بقایای الیهودیه قدیمیست و شکل گیری اولیه این بنا مربوط است به بنای آرامگاه شمعیا یا شعیای نبی که از پیغمبران قوم یهود بوده است. (معنای کلمه شعیا : بشنو ای خدا )

مزارت منسوب به حضرت اشعیا علیه السلام:

1.اِشعیا [ی نبی]علیه السلام در غاری در تقوع مدفون اند. شهرک تقؤع در 15 کیلومتری جنوب غربی بیت المقدس واقع است.
2.و محل غاری در تلمود به آن اشاره شده، امروزه بر ما معلوم نیست.

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:

اصفهان در شرق خيابان هاتف و روبروي امامزاده جعفر، مسجد شعيا و امامزاده اسماعيل واقع شده است.

http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=32.66 ... 9%8A%D9%84
در کل 1 بار ویرایش شده. اخرین ویرایش توسط najm116 در دوشنبه سپتامبر 02, 2019 5:40 pm .
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » دوشنبه سپتامبر 02, 2019 1:50 pm

استان اصفهان

2-یوشع نبی علیه السلام -شهر اصفهان

يوشع در كاظمين يا تخت فولاد اصفهان آن يوشع جانشين حضرت موسى نيست

مزاری منسوب به حضرت یوشع (علیه السلام) در قبرستان تخت فولاد اصفهان وجود دارد. قرن ها قبل از اسلام، زمانی که بُختُ النَّصر قوم یهود را از فلسطین کوچانیده و به آزار و اذیت آن ها پرداخته بود، کوروش، پادشاه هخامنشی ایران، یهودیان را از اسارت بابل نجات داد و آن ها را به ایران کوچ داد و تعدادی از آنان را در اصفهان ساکن گردانید. این یهودیان برای خود شهری به نام «یهودیّه» احداث کردند که در محل «جوباره» فعلی اصفهان واقع بوده است و هنوز تعدادی از یهودیها در این منطقه زندگی می کنند. چنان که گفته می شود، دو تن از پیامبران و پیشوایان مذهبی آنان با نام های «شَعیا» و «یوشع» در اصفهان به خاک سپرده شدند. «شعیا» در محل فعلی امامزاده اسماعیل در محله گلبار اصفهان و «یوشع» در تخت فولاد در اراضی لِسانُ الارض مدفون است. مردم اصفهان «یوشع» مدفون در لِسانُ الارض را «یوشع نبی» می دانند و او را به عنوان یکی از پیامبران بنی اسرائیل می شناسند؛ این پیامبر را نباید با یوشع بن نون وصی حضرت موسی اشتباه کرد؛ زیرا مرقد یوشع بن نون علیه السلام در جبال لبنان در منطقه طیبه قرار دارد.

اما در منابع یهودی اشاره نشده که «یوشع» ــ از پیامبران یهود ــ در اصفهان مدفون باشد.
اصفهان در عصر باستان دوقبرستان داشته است. بر اساس طبق متون تاریخی پیشینه قبرستان تخت فولاد به پیش از اسلام می رسد و در طول تاریخ به نامهای لسان الارض و مزار بابا رکن الدین نیز خوانده شده است.
بخش غربی تخت فولاد که مزار با با رکن الدین است و لسان الارض که در شمال شرق آن قرار دارد کهن ترین بخشهای این مکان است.
بر سنگ مزار آن حضرت، این نوشته به چشم می خورد: «بِسمه تَعالی، هَذَا مَرقَدُ یوشِعِ النَّبی علیهِ السَّلامِ وَ یَدُلُّ علی هَذا الْقَولِ المُحَقِّقُ الخوانساری رضوانُ اللهِ تَعالی عَلَیهِ فی رَوضاتِ الجَنَّاةِ فی اَحوال العُلَماءِ وَ السَّاداتِ مِنْ جُملَةِ ذلِکَ مَسجِدُ لِسانِ الارضِ الّذی هَوَ فی مَشرقِ مَزارها المَعروف بِتَختِ فولادِ قَریباً مِنْ قَبرِ الفاضِلِ الهِنْدی رَحْمَهُ الله وَ فی قبلةِ ذلکَ المسجد، صورةُ قبرٍ اشْتَهَر کونُها مَرقدُ شَعیاءَ النَّبیَ عَلَیهِ السَّلام المَبعوث اِلی طائِفَةِ الیهودِ الَّذینَ سَکَنُوا تِلکَ الْبَلدَةِ وَ مِنَ الْمُشْتَهَر عَلی اَفواهِ اَهلِ البَلَدِ فی وَجْهِ تَسمیةِ ذلکَ بِلِسانِ الارضِ اَنَّهُ تَکلَّمهُ مَعَ الامامِ الحَسنِ المُجتَبی علیه السَّلام اَیامِ نُزُولِهِ بِاصفهان مَعَ عَسکرِ الِاسلامِ وَ فتحِ اَهلِ الاسلامِ ذلکَ المَقامِ وَ هَکذا قالَ مُحَدِّثُ القُمی رَحمةُ اللهِ تعالی عَلیهِ فی تَتِمَّةُ الْمُنْتَهی مثل هَذا الکَلام ... به سعی و اهتمام هیئت امناء مسجد لسان الارض مورخه 1365/8/11 مطابق با یکشنبه بیست و هشتم صفر المظفر 1407 هجری قمری»
(بسمه تعالی، این مرقد یوشع پیغمبر ــ علیه السلام ــ است و محقق خوانساری ــ که رحمت خدا بر او باد ــ [در کتابش] روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات بر این قبر دلالت می کند و نیز به مسجد لسان الارض که در سمت شرقی مزارش ــ معروف به تخت فولاد ــ در نزدیکی قبر فاضل هندی ــ که رحمت خدا بر او باد ــ است و در سمت قبله ی آن مسجد، قبری است که به قبر شعیای پیغمبر ــ علیه السلام ــ که بر طایفه ای از یهودیان ساکن در آن شهر مبعوث بوده، شهرت یافته است و در وجه تسمیه آن به «لِسانُ الارض» نزد مردم شهر این گونه شهرت یافته که در ایام ورود امام حسن مجتبی ــ علیه السلام ــ به اصفهان به همراه لشکر اسلام و گشوده شدن آن منطقه توسط مسلمانان، این زمین با او سخن گفته است و محدث قمی نیز در کتاب ــ تَتَمَّةُ المُنتَهی ــ مشابه همین مطلب را گفته است...). بر تابلوی فلزی که در کنار مزار نصب شده، چنین نوشته شده است: «مزار یوشع النبی (علیه السلام)»
در دوران مختلف تحولات سرزمینی و عمرانی و یا تخریبی متعددی در این گورستان به دست بخش خصوصی و یا ادارات دولتی مسئول و یا غیر مسئول صورت گرفته است که گاه شکل جغرافیایی آن را تغییر داده است. به هر جهت آثار بسیاری را از میان برده است؛ که از جمله مکانی بوده است که قبر حضرت یوشع علیه السلام در آن قرار داشته است.
در دوره ی حکومت سلاطین آل بویه بر فراز این مزار، ساختمانی بنا کردند که در دوره ی صفویه تجدید بنا و تکمیل گردید. در جریان جنگ عراق و ایران، ساختمان قبر حضرت یوشع (علیه السلام) خراب شد و در سال 1365 ش سنگی مرمرین بر روی قبر نصب گردید.
( منبع: ولی الله فوزی، پیامبران در ایران)

مزارت منسوب به حضرت یوشع علیه السلام:

1.در کتاب یوشع (علیه السلام) آمده است که «یوشع بن نون ــ بنده خداوند ــ در حالتی که 110 ساله بود، وفات نمود و او را در حدود میراث خود در «تِمْنَثِ سِرَحْ» که در کوه اِفریم به طرف شمالی کوه گَعَشْ است، دفن کردند».
تِمْنَثِ سِرَحْ» یکی از روستاهای شمال فلسطین در نزدیکی مرز با لبنان است و اعراب مسلمان آن را «کَفَرْ حانُون» و «یوشع نبی» می نامند. این مکان در شمال دریاچه ی طبریه و 22 کیلومتری شمال صَفَد و در حاشیه ی غربی دشت سرسبز «اَلْحُولا» قرار دارد. در دامنه ی کوه های اِفرائیم، بقعه و مقبره منسوب به حضرت یوشع نبی (علیه السلام) در میان درختان انجیر و کاکتوس به چشم می خورد. مؤلف خِطَطِ جبل عامل آورده است که «[روستای] یوشع قریه ای است که در آن مزار منسوب به یوشع بن نون ــ وصی موسی (علیه السلام) ــ است و از جهت شرق، مشرف بر الحولَه (الحولا) است... بر کوهی که به جبل عامل می رسد و به آن جهت به اسم او نامیده می شود و ساکنان آن جا به کار مَشهدِ [یوشع] اهتمام دارند و خادمان آن پنجاه نفر از آل لَغول هستند
2. بر مقبره ی دیگری منسوب به حضرت یوشع (علیه السلام) در غاری در کوه های اطراف بندر تریپولی در شمال لبنان استان طرابلس واقع شده است. روی مقبره، صندوقی از سنگ نهاده شده و پارچه ی سبز رنگی بر آن کشیده اند. در دهانه ی این غار، مسجدی با سنگ و ملاط سیمان ساخته شده و منبری بر آن قرار داده اند. آن قبّه ای نهاد، شیخ ناصیف بن نصار بود».
3.مزاری منسوب به حضرت یوشع در قبرستان شونیزه بغداد
4.در مسجد براثا هم مزار حضرت یوشع علیه السلام هست که صورت قبر مشخص نمی باشد
5.هروی و شماری از مورخان مدفنی از حضرت یوشع در روستای کفل حارس در جنوب غربی نابلس در فلسطین ذکر کرده‌اند.
اهداف پشت پرده یهودی‌سازی مناطق مقدس/ تصرف تدريجي قبور انبياء و اوصياء الهي و از دست مسلمانان بيرون آوردن و به بهانه آنها مناطق اطرافش را از بخش فلسطيني غصب كردن
رژیم صهیونیستی از برخی مناطق مقدس در کرانه باختری به عنوان دستاویزی برای تجاوز به شهرک های فلسطینی استفاده می‌کند. به عنوان مثال مقامی که برای یوشع بن نون مشخص شده، دستاویزی شده تا اسرائیلی‌ها توجیهی برای یورش به منطقه کفل حارس واقع در شمال سلفیت داشته باشند. این در حالی است که روایت اصلی نشان می‌دهد که قبر این پیامبر در منطقه اشغالی طبریا قرار دارد.(منبع:معرفت به زمان3رجب 1440 مجله حیات اعلی)
6. منابع دیگری مرقدی از وی را در قبرستان تخت فولاد در اصفهان دانسته‌اند.
7. در دوره کنونی مقامی به نام یوشع در شهر سلطه در نزدیکی شهر امان، پایتخت کشور اردن(ويقع قرب مدينة السلط في الأردن، وهو عبارة عن مسجد حديث فيه قبرٌ يُنسب للنبي يوشع بن نون فتى النبي موسى) قرار دارد.
8. ضریح نبی خدا، حضرت یوشع در معرة النعمان که شهری است در استان ادلب در کشور سوریه منبع :بکری، ابو عبید، المسالک و الممالک، ج ‏1، ص 459، بیروت، دار الغرب الاسلامی، 1992م؛ بغدادی، صفى الدین عبد المؤمن بن عبد الحق، مراصد الاطلاع على اسماء الامکنة و البقاع، ج ‏3، ص 1288
9.صرفه. صَرَفه که در نزدیکی شهر صیدون منبع: معجم البلدان، ج ‏3، ص 402؛ مراصد الاطلاع على اسماء الامکنة و البقاع، ج ‏2، ص 839.


آدرس و لینک ویکیمپیا:

آدرس: اصفهان فلکه دروازه شیراز -خیابان سجاد –تخت فولاد
http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=32.62 ... 8%A7%D9%85
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » سه شنبه سپتامبر 24, 2019 3:07 pm

استان اصفهان

3. حضرت دانیال علیه السلام- شهرستان گلپایگان، گلشهر


آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:

استان اصفهان –شهرستان گلپایگان – بخش جلگه- شهرگلشهر- آبادی ورزنه

http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=33.51 ... 8%A8%D8%B1
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » سه شنبه سپتامبر 24, 2019 3:10 pm

استان اصفهان

4. حضرت صالح علیه السلام- شهرستان گلپایگان، گلشهر

در26 کیلومتری شرق شهر گلپایگان و بر بالای قله ای مرتفع، قبرصالح پیغمبر که از پیامبران بنی اسرائیل می باشد، وجود دارد. از ویژگیهای صالح پیغمبر که بسیار مورد توجه مردم است و در دامنه کوه آن بیتوته و نذر ونیاز و مراسم تعزیه خوانی و مراسم سنتی مذهبی به عمل می آمده در قله کوه صالح پیغمبرعلاوه بر بقعه که دارای گنبد هرمی و کاشی کاری و یک اطاق است ،آب انباری وجود دارد که توسط آب باران وبرف پر می شود. صعود به آن با مشکلات فراوان همراه است و توسط کوهنوردان انجام می شود و افراد عادی خیلی سخت میتوانند صعود نمایند.همچنین در سالهای گذشته جاده ای ساخته شد تا زائرین بتوانند از این مکان مقدس زیارت نمایند

مزارت منسوب به حضرت صالح علیه السلام:

1.مقبره حضرت صالح در قبرستان وادی السلام و در کنار مزار منسوب به حضرت هود نبی (علیه السلام) قرار دارد.
2. در روستایی به نام «نبی صالح» واقع در 25 کیلومتری غرب رام الله در فلسطین نیز مزاری هست که اهالی روستا آن را به حضرت صالح (علیه السلام) نسبت داده اند.
3. ناصرخسرو در سفرنامه اش، مزار حضرت صالح (علیه السلام) را در عَکّا واقع در شمال غربی فلسطین نوشته است: «به شهرستان عَکّا رسیدم ... مسجد آدینه در میان شهر است ... در دست راست از بیرون، قبر صالح پیامبر [است]». سفرنامه ناصرخسرو، ص 135.
ابن جبیر نیز در سفرنامه اش از همین مقام و مقبره یاد کرده و نوشته است:
نزدیک محراب این مسجد، قبر صالح نبی - صلی الله علیه و آله و سلَّم و عَلی جمیع الانبیاء - قرار دارد که خداوند از برکت آن قبر مقدس این بارگاه را از آلودگی کافران پاک و مطهر و از پلیدی در امان نگه داشته است».. سفرنامه ابن جبیر، 369-370.
4.مقبره ی دیگری منسوب به حضرت صالح نبی (علیه السلام) در ناحیه ی «القَطیف» در قطر قرار دارد که قبری است به درازای سه متر و فاقد هر گونه کتیبه یا سنگ قبر است.
5.مجیرالدین حنبلی در کتابش آورده که «... حضرت صالح (علیه السلام) بعد از هلاکت قومش در فلسطین اقامت نمود و در آن جا وفات یافت و گفته می شود که قبر او در سرداب مسجد جامِعُ الاَبْیَض در رَمْلَه است، و خدا داناتر است».
منبع: رامین نژاد؛ رامین، ، مزار پیامبران، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی.
6. مزار دیگری در حومه ی بندر شَرمُ الشِّیخ در شبه جزیره ی سینا در شرق مصر قرار دارد که به حضرت صالح (علیه السلام) منسوب است. شاید این مکان به دلیل فاصله ی کوتاهش تا مسکن قوم ثمود مورد توجه قرار گرفته است. ساختمان این آرامگاه که نمایی سفید رنگ دارد، کوچک و فاقد تزیینات معماری بوده، بنایش از خشت و گل با اندودی گچی است و پلانی چند ضلعی دارد و گنبدی کوچک و ناموزون بر بالای آن دیده می شود. در اطراف این بقعه، ساختمان های کوچک و سنگچین متعددی ساخته شده است و قبرستان مسلمانان نیز در نزدیکی آن قرار دارد. مجیرالدین حنبلی، الانس الجلیل بتاریخ القدس و الخلیل، 23.
7.در شهر شبوه واقع در استان حضرالموت یمن. الاشارات الى معرفة الزیارات، ص 82.
8.در مکه به سند ابن فقیه همدانی، احمد بن محمد بن اسحاق، البلدان، ص 74، بیروت، عالم الکتب، چاپ اول، 1416ق؛
9.در شهر قِنَّسْرین‏ که شهر قدیمی بوده و آثارش اکنون در 40کیلومتری جنوب غربی شهر حلب واقع است. معجم ‏البلدان، ج ‏4، ص 403.

تحقیقات میدانی :
در تحقیقات میدانی و مصاحبه با افراد مقیم آنجا برخی معتقدند که ایشان عبدی صالح بوده است که بعدا به حضرت صالح معروف شده است

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:

استان اصفهان –شهرستان گلپایگان –شهر گلشهر –روستای تیکن بر سر کوه بسیار بلندی و با عظمتی که تقریبا ۲۸۰۶ متر ارتفاع دارد و در مراتع و صحاری گلپایگان و روستای تیکن واقع شده است و از چهار طرف دارای چند بیشه و منزلگاه می باشد.

http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=33.42 ... 8%A8%D8%B1
در کل 1 بار ویرایش شده. اخرین ویرایش توسط najm116 در يکشنبه ژانويه 26, 2020 10:36 pm .
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » چهارشنبه اکتبر 30, 2019 1:51 pm

استان اصفهان

5. حضرت یحیی علیه السلام - شهرستان گلپایگان روستای قالقان

مطالب از منابع و مقالات:
یا یحیی خُذِ الکتابَ بقوّة؛ ای یحیی، کتاب [تورات] را با قوّت و قدرت بگیر.
حضرت یحیی (علیه السلام) از پیامبران الهی است که بر بنی اسرائیل مبعوث گردید. نام آن حضرت در قرآن کریم 5 بار و در انجیل یوحنا 16 بار و در انجیل مرقس 12 بار و در انجیل لوقا 17 بار و در انجیل متی 9 بار آمده است. حضرت یحیی (علیه السلام) فرزند حضرت زکریای پیغمبر (علیه السلام) است.
که این مزار منسوب به حضرت یحیی علیه السلام همین یحیی معروف ذکر شده در قرآن نیست وممکن است پیامبری با نام مشابه بوده باشد.

مزارت مشابه اسمی:

1.مشهورترین مزار منسوب به یحیی، در مسجد جامع اموی دمشق است که بر این اساس، بدن یحیی در این مسجد به خاک سپرده شده و سر وی در مسجدی در محله زَبدانی دمشق دفن شده است.
2. برخی مسلمانان و مسیحیان معتقدند سر یحیای پیامبر، در مسجدی در ناحیه «سَباستِیه» در شمال بیت المقدس که یهودیان آنجا را به نام شومِرون می‌شناسند دفن شده و مسیحیان نیز برای پاسداشت حضرت یحیی، کلیسایی به نام «یحیای تعمید دهنده» در جوار مسجد ساخته‌اند
3.انطاکیه در ترکیه منبع: ابن العدیم، کمال الدین عمر بن احمد بن ابی جراد، بغیة الطلب فى تاریخ حلب، ج ‏1، ص 88، بیروت، دار الفکر، بی‌تا؛ آثار البلاد و اخبار العباد، ص 206.

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:
استان اصفهان – شهرستان گلپایگان – بخش کنار رودخانه –آبادی قالقان
http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=33.51 ... 8%A7%D9%85
در کل 1 بار ویرایش شده. اخرین ویرایش توسط najm116 در چهارشنبه اکتبر 30, 2019 1:54 pm .
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » چهارشنبه اکتبر 30, 2019 1:53 pm

استان اصفهان

6. حضرت انوش(علیه السلام)-اصفهان شهرستان قهدریجان

پس شيث عليه‌السلام در ميان مردم حكم كرد به صحيفه ها كه بر پدرش و بر خودش نازل شده بود و شيث با زوجه خود مقاربت كرد و او حامله شد به انوش، پس نور پيغمبر آخر الزمان صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منتقل شد به انوش، و چون متولد شد آن نور از او ساطع بود، و چون به حد وصايت رسيد، شيث امانتها را به او سپرد و به او شناسانيد بزرگى مرتبه آنها را، و وصيت كرد كه به فرزندان خود اعلام نمايد شرافت و جلالت اين وصيت را، و همچنين اين وصيت جارى بود و نور منتقل مى شد تا رسيد آن نور به عبدالمطلب و فرزندش عبدالله.(حیات القلوب)
در کتب از اینکه حضرت انوش در قهدریجان مدفون باشد مطلبی نیافتم ولیکن به جهت قدمت این شهر امکان دارد که درست باشد در تاریخ بیهقی هم جستجونمودم مدفن انوش علیه السلام را نیافتم

در مرکز فلات ایران, غرب کوه آتشگاه اصفهان و ۸کیلومتری جنوب شرقی نجف آباد, قبر پیامبر بزرگواری است که “انوش بن شیث بن آدم (علیه السلام) نام دارد.
قبر حضرت انوش (نوه ی حضرت آدم) در منطقه ای تاریخی به نام “پهران” قرار دارد که قبرستان بسیار بزرگی در حدود چندین هکتار بوده و در زمان حمله ی افغانها با خاک یکسان شده است. پهران در غرب به جوزدان ,شمال به قلعه سفید, شرق به قهدریجان, جنوب به فولادشهر ختم می شود.
در قدیم به نام “باغ انوش” شهره بوده وهمینک هم حاجتگاه بسیاری از شیفتگان آن حضرت است.
مقبره و بارگاهی ساده بر روی آن ساخته اند که می توان نوعی آرامش را در این زیارتگاه جستجو کرد.
قبرستان به مزارع کشاورزی تبدیل شد ولی قبر انوش(علیه السلام) به طور جالبی که داستانها و روایات خاصی در گفتار مردم منطقه دارد از تبدیل شدن به زمین کشت وکار، مصون ماند.
نکته ی جالب تر آن است که پدر روحانی از کشیشان مسیحی فرانسه چندین سال پیش بر اثر تحقیق و جستجو به زیارت قبر انوش(علیه السلام) آمده بود و به تمامی کوههای اطراف, آگاه بود گویا اینکه خود از اهالی این مکان بوده است.
خادم زیارتگاه وقتی از مترجم این کشیش سیاهپوست فرانسوی علت آگاهی وی را از کوههای اطراف و قبر حضرت انوش(علیه السلام) می پرسد، کشیش از تحقیقاتش و بخصوص کتاب عهد عتیق سخن به میان می آورد.

درکتاب "تاریخ مسعودى"نیز آمده است:،حضرت شیث بن آدم (علیه السلام) هنگامی که 105 ساله بود در حدود سه هزار و 769 سال پیش از میلاد حضرت مسیح (علیه السلام) ، پسرش حضرت انوش (علیه السلام) به دنیا آمد. بعد از تولد حضرت انوش (علیه السلام) حضرت شیث (علیه السلام) 807 سال دیگر عمر کرد و در سن 912 سالگی جان به جان آفرین تسلیم نمود و حضرت شیث (علیه السلام) اولین کسی بود که مردم را به یگانه پرستی دعوت می نمود .
در قسمت دیگری ازکتاب تاریخ مسعودی آمده است: حضرت انوش (علیه السلام) هنگامی که 90 ساله بود پسرش حضرت قینان (علیه السلام) به دنیا آمد و سپس صاحب نوه ای به نام "مهلائیل" یا "حلیث" شد و پس از این فرزند مهلاییل به نامه "یارد" یا "غنمیشا" به دنیا آمد که پدر "ادریس" پیغمبر است.
بعد از تولد حضرت قینان (علیه السلام) ، حضرت انوش (علیه السلام) 815 سال دیگر عمر کرد و صاحب فرزندان زیادی شد و در دو هزار و 864 سال پیش از میلاد سر انجام در سن 905 سالگی (طبق کتاب بحارالانوار جلد13 صفحه 593 )بدرود حیات گفت .
در این کتاب آمده است: حضرت انوش (علیه السلام) اولین کسی بود که به کمک و راهنمائی حضرت جبرائیل (علیه السلام) درخت خرما کشت نمودند . ایشان بعد از پدر خویش ( حضرت شیث بن آدم ابوالبشر (علیه السلام) ) وصی و جانشین پدر در امر نبوت و راهنمائی و هدایت بشر شد و وارد کشور ایران گردید و به هدایت خلق می پرداخت.
ایشان در سن 905 سالگی در قلعه فهران ( شهر قهدریجان 20 کیلومتری اصفهان ) بدرود حیات گفت ، شهر فهران(پهران) در زمان خود یکی از شهرهای بزرگ و یکی از مراکز تجارت نیز بوده است و رشته کوههای اطراف این شهر به نام رشته کوههای فهران معروف می باشد.

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:

استان اصفهان ـ شهرستان فلاورجان ـ بخش مرکزی ـ شهر قهدریجان.
http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=32.55 ... 8%AF%D9%85
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » چهارشنبه اکتبر 30, 2019 2:11 pm

استان تهران

1.حضرت لوط علیه السلام- رباط‌کریم
قال الله تعالى:كَذَّبَتْ قَومُ لُوطٍ المُرْسَلِيْنَ * إذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَلا تَتَّقُونَ * إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِيْنٌ * فَاتَّقُوا اللهَ وَأَطِيْعُونِ* وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى رَبِّ العَالَمِيْنَ * أَتَأْتُونَ الذُّكْرَانَ مِنَ العَالَمِيْنَ * وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَكُمْ ربُّكُمْ مِّنْ أَزْوَاجِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَومٌ عَادُونَ * قَالُوا لَئِنْ لَّمْ تَنْتَهِ يَا لُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ المُخْرَجِيْنَ * قَالَ إِنِّي لِعَمَلِكُمْ مِّنَ القَالِيْن ) (الشعراء: 160-168)
واژه «لوط» در اصل از لاطَ یلُوط گرفته شده و به معنی ارتباط قلبی است، بنابراین این پیامبر خدا كه پیوند محكم قلبی با خدا داشت، با نام لوط خوانده می‌شد
و حضرت لوط مدفن در رباط کریم شهر تهران همان حضرت لوط مذکور در قرآن نیست این مقبره پیامبری با نام مشابه و یا از صلحا می باشد.
مطالب درج از سایت:
بقعه لوط نبی(علیه السلام) در روستای محمد آباد شهرستان رباط کریم واقع شده است. البته درباره محل دفن حضرت لوط نبی(علیه السلام) مکان‌های مختلفی ذکر شده است که در این بین یکی از این مکان‌ها، مرقد لوط نبی را در تهران است که امکان دارد پیامبری با نام مشابه ایشان باشد.
آیت‌الله حسن زاده آملی در کتاب «هزار و یک نشان» قبر لوط پیامبر(علیه السلام) بقعه حاضر در روستای پیغمبررباط کریم را متعلق به حضرت لوط(علیه السلام) می‌داند. با این همه تفاصیل، مدتی است که بنای لوط نبی(علیه السلام) در ایران، و در شهرستان رباط کریم مورد بی‌مهری قرار گرفته و در حال تخریب است؛ بنایی که باید پیش از این ترمیم و بازسازی و توسعه می‌یافت.
و اکنون الحمدالله در حال بازسازی می باشد.

تحقیقاتی میدانی :
ازشهر تهران به طرف ساوه که می ریم روی بروی روستای رباط کریم چندین کیلومتر پیش می رویم به روستای پیغمبر می رسیم در آنجا تابلوی لوط نبی علیه السلام است که آخر روستا می باشد
مرقدی مظلوم و با معنویت خاصی بود خود بنده از حس خوب و انست که آنجا گرفتم پیشنهاد می کنم حتما به زیارت این مزار رفته و در مسیر می باشد

مزارت مشابه اسمی:
1.مزار منوّر حضرت لوط نبی (علیه السلام) معروف در کتب در روستای بنی نعمی واقع گردیده است. روستای بنی نعمی در 8 کیلومتری شمال شرقی الخلیل و در ارتفاع 951 متری از سطح دریا قرار دارد. این مکان در ابتدا آبادی بسیار کوچکی بود، پس از فتوحات اسلامی به «کَفَرْ بِریک» تغییر نام داد و از زمانی که قبیله ی مسلمانان «نَعیمیّین» در جنوب فلسطین استقرار یافت و طایفه ای از آن قبیله در ناحیه ی کفر بریک ساکن شد، این روستا به آن ها منسوب گشت و تاکنون به نام بنی نعیم شناخته می شود. در سال 612 ق، اَلملکُ المُعظَّم عیسی ایوبی قریه کَفَر بِریک و زمین های اطراف آن را بر حرم ابراهیمی وقف کرد.
در کنار حرم حضرت لوط (علیه السلام)، مسجدِ «یقین» قرار دارد و آن ابعاد 10×70 متر است. جغرافی دانان و سفرنامه نویسان مسلمان از این بقعه ی مبارکه و مسجد مجاور آن در آثارشان یاد کرده اند. از جمله ابن بطوطه (درگذشته به سال 779 ق) در سفرنامه اش چنین آورده است: «... تربت لوط (علیه السلام) در نزدیکی حرم ابراهیمی بر فراز تپه ای مُشرف به عورِ شام واقع شده است و بر روی قبرش عمارتی نیکوست با نمایی سفید رنگ... و در نزدیکی تربت لوط (علیه السلام)، مسجد یقین بر فراز تپه ی مرتفعی قرار دارد»
ابن بطوطه همچنین افزوده است که مزار فاطمه، بنت حسین بن علی (علیه السلام) در نزدیکی همین مسجد است و بر بالا و پایین قبرش دو لوح از سنگ مرمر است که با خطی زیبا بر آن نوشته اند: «بِسم الله الرحمن الرحیم. للهِ العِزَّةِ وَ البَقاءِ وَ لَهُ ما ذَرَأ وَ بَرَأَ وَ عَلی خَلقِهِ کَتَبَ الفَناءَ وَ فی رَسولِ اللهِ اُسْوَةٌ. هَذَا قَبْرُ اُمِّ سَلْمَه - فاطمه بنتِ مُحمد بن اَبی سَهلِ النَّقاش فی مِصر» و سه بیت شعر در مدح آن بانوی گرامی نوشته شده است.( رحله ابن بطوطه، 94-)
2.ابن بطوطه نیز آورده است که «می گویند در جنوب جامع اَبْیَضِ این شهر، سیصد تن از پیغمبران را دفن کرده اند».( مجیرالدین حنبلی، الانس الجلیل، 72.) اگرچه در روایت های اسلامی به مدفن حضرت لوط نبی (علیه السلام) تصریح نشده، ولی شواهد و قراین حاکی از آن است که حضرت لوط (علیه السلام) که پس از نزول عذاب بر شهر سدوم همه ی اموالش را رها کرده و از شهر خارج شده بود، نزد ابراهیم (علیه السلام) در الخلیل بازگشت؛ همان گونه که از نوجوانی یار و همراه آن حضرت بود.
3.همچنین نقل دیگری وجود دارد که گفته می‌شود قبر حضرت لوط در کشور عراق قرار دارد

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:
استان تهران، دهستان منجیل‌آباد، روستای محمدآباد پیغمبر، مقبره حضرت پیغمبر لوط علیه السلام
از تهران به طرف ساوه بعد از شهراسلام شهر به طرف رباط کریم می رویم روبروی رباط کریم جاده ای است فرعی که به طرف روستای پیغمبر می رود در روستای پیغمبر هم تابلوی مقبره حضرت لوط مشخص می باشد
http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=35.54 ... 8%A8%D8%B1
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » چهارشنبه اکتبر 30, 2019 2:15 pm

استان خراسان رضوی

1.حضرت شعیب علیه السلام - شهرستان قوچان

حق تعالى در سوره اعراف مى فرمايد: فرستاديم بسوى اهل شهر مدين برادر ايشان شعيب را، گفت:اى قوم!عبادت كنيد خدا را، نيست شما را خدائى بجز او، بتحقيق كه آمده است بسوى شما حجت واضحه از جانب پروردگار شما، پس تمام بدهيد كيل و ترازو را، كم مكنيد از مردم چيزهاى ايشان را و افساد منمائيد در زمين بعد از آنكه خدا آن را به اصلاح آورده است، اين بهتر است براى شما اگر ايمان و اعتقاد داريد. و منشينيد بر سر راهى كه تهديد كنيد و منع نمائيد از راه خدا كسى را كه اراده ايمان به خدا داشته باشد، و اگر خواهيد كه راه خدا را به مردم باطل بنمائيد. و به ياد آوريد وقتى را كه اندك بوديد پس خدا شما را بسيار گردانيد، و نظر كنيد كه چگونه بود عاقبت افسادكنندگان، و اگر بوده باشد كه طايفه اى از شما ايمان آورند به آنچه من فرستاده شده ام به آن، و طايفه اى ايمان نياورند، پس صبر كنيد تا خدا حكم كند در ميان ما و او، كه خدا بهترين حكم کنندگان است.
به جهت شباهت اسمی این پیامبر به شعیب معروف مطلبی از کتب در مورد ایشان پیدا نکردم

تحقیقات میدانی :

طی برنامه آگاهی و مسئولیت شماره بیست امروز به زیارت حضرت شعیب از پیامبران مدفون در ایران در استان خراسان رضوی روستای مزرج رفتیم.
جاده مشهد قوچان دو کیلومتری قوچان جاده ای سمت راست جدا می شود که تابلوی راهنما به طرف درگز نوشته است و جاده ای که به سمت شهر مرزی باجگیران می رود را ادامه می دهیم تا می رسیم به جاده فرعی که از این جاده(جاده باجگیران و درگز) جدا می شود، تابلو نوشته به سمت مزرج از آنجا 9کیلومتر رفته را به روستای مزرج می رسیم.
یک راه دیگر برای رسیدن به روستای مزرج است که وارد قوچان می شویم بلوار مدرس را تا انتها می رویم آنجا تابلوی روستای مزرج است.
ورودی روستای مزرج فلکه امام خمینی است
از فلکه خیابان سمت راست را ادامه می دهیم از دور بالای کوه مقبره حضرت شعیب علیه السلام پیدا است ولی خیلی دور است خیلی مشخص نیست
در دامنه کوه چند درخت است
همین خیابان را ادامه داده تا 6کیلومتر (که 5کیلومتر آن خاکی است)
می رسیم به یک پادگان که متروکه است و نامش پادگان خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله وسلم است
از دم پادگان تا درختان در دامنه دو کیلومتر جاده خاکی را ادامه می دهیم از اینجا به بعد دیگر جاده ماشین رو ندارد
پیاده از کوه بالا می رویم حدود پانزده دقیقه آرام اگر برویم به مقبره حضرت شعیب علیه السلام می رسیم
ساختمان مقبره در دست تعمیر بود
و فرش و امکانات نداشت و آب هم بالا نبود ولی پیش درختان آب بود و جای نشستن هم بود
و جای آرام و خنک و مصفایی بود
مقبره بسیار غریب که در روز جمعه هم زائری نداشت ولی معنویت بسیار خاص داشت
بعد که بالا رفتیم متوجه شدیم که راهی هست که ماشین هم تا دم مقبره بالا می رود
از بعد پادگان باید مسیر را ادامه داد تا پشت مقبره بالا می رود
از محلی ها هم پرسیدم فقط گفتند قبلاً روی مقبره اش شیث نوشته بودند
و دیگر مطلبی نمی دانستند

مزارت مشابه اسمی:

1. در غرب اردن
در 15 کیلومتری جنوب غربی شهر «سَلْط» در غرب اردن و فاصله 40 کیلومتری عمان ــ پایتخت اردن ــ در منطقه «بَلْقاء» و در میان نشیب و فراز تپه ها، مقبره ای منسوب به حضرت شعیب پیغمبر (علیه السلام) وجود دارد. این ناحیه به «وادی شعیب» مشهور است و وزارت اوقاف اردن برای سهولت دسترسی زوار، به تازگی راه منتهی به این مکان را تسطیح کرده و عمارت حرم منسوب به آن حضرت را توسعه داده و گنبدی موزون با نمایی سفید رنگ بر فراز قبر مطهر ساخته شده است.(12) ابعاد داخلی فضای روضه ی مبارکه ی حضرت شعیب (علیه السلام) 20×35 متر است و در نزدیکی یکی از دیوارهای آن، قبری است به ابعاد 1/5×3 و ارتفاع 1 متر که با سنگ های تراشیده سفید رنگ نماکاری شده است و بر روی آن پارچه ای گسترده است که این عبارت بر آن دیده می شود: «هَذَا قَبرُ نَبیِّ الله شُعیب علیه الصَّلاةُ وَ السَّلامِ».
در ضلع جنوبی آرامگاه، مسجد کوچکی است که بنای آن 50 سال قدمت دارد و متروک مانده، اما مسجد جدیدی در ضلع غربی آرامگاه با ابعاد 165×200 متر و نمازخانه زنانه به ابعاد 100×150 متر، متصل به مسجد ساخته شده است. انجام عملیات مرمت و نوسازی و توسعه حرم حضرت شعیب (علیه السلام) حدود دو سال طول کشید. مزار منسوب به حضرت شعیب (علیه السلام) در حومه ی سَلْط از آن جهت مورد توجه است که به منطقه ی باستانی شهر مدین که مسکن آن حضرت بوده، نزدیک است. در فاصله 10 کیلومتری شهر سَلط، روستایی به نام «اَغوار» هست و اهالی آن معتقدند که روستایشان در موقعیت همان شهر تجاری و آبادی مدین قرار گرفته است. مردم آن دیار، حکایت های فراوانی از دفینه ها و اشیای یافت شده در املاکشان به خاطر دارند و آن ها را بقایای خانه های اهل مدین می دانند.


2. دیگری در روستای قدیمی «حِطّین» در شمال فلسطین در عمق بیابان غربی مجاور دریاچه ی طَبَریّه واقع شده است.
قدیمی ترین سندی که به مزار منسوب به حضرت شعیب (علیه السلام) در حِطّین اشاره داشته، متعلّق به حدود 1000 سال پیش است که ناصرخسرو قبادیانی در سال 415ش / 438 ق آن مکان شریف را این گونه توصیف کرده است: «... [بعد از اِعبِلَین] به دیهی رسیدیم که آن را حَظیره می گفتند و بر جانب مغربی این دیه، درّه ای بود و در آن درّه، چشمه آب بود پاکیزه از سنگ ساخته و سقف سنگین (ساخته شده از سنگ) در زده و دری کوچک بر آن جا نهاده، چنان که مرد به دشواری در تواند رفتن و دو قبر نزدیک یکدیگر آن جا نهاده [است]، یکی از آن شعیب (علیه السلام) و دیگری از آن دخترش [صَفورا] که زن موسی [علیه السلام] بود. مردم آن دیه، آن مسجد و مزار را تعهد نیکو کنند از پاک داشتن و چراغ نهادن و غیره ...».(9) و در کتاب مسالک الابصار فی ممالک الامصار آمده است: «... قبر شعیب (علیه السلام) در روستایی است که به آن حِطّین می گویند...».(10). ابن جبیر نیز در سال 580 ق/ 1185م این مکان را از نزدیک دید و در سفرنامه اش ثبت نموده است.(11) حرم حضرت شعیب (علیه السلام) چندین بار مَرمّت و تجدید بنا شده است. در سال 582 ق/ 1187م صلاح الدین ایوبی در ناحیه ی حِطّین با سپاه صلیبی جنگید و آنان را شکست داد و به شکرانه ی این پیروزی بر فراز مزار منسوب به حضرت شعیب (علیه السلام) گنبدی ساخت و در کنار آن نیز مسجدی بنا نهاد و موقوفاتی برای آن قرار داد. پس از این واقعه، فرقه ای از مسلمانان که به «دَروزی» شهرت دارند و دوشادوش صلاح الدین در نبرد شرکت کرده بودند، تولیت آن مکان مقدس را برعهده گرفتند و به تدریج آن جا را به محل تدریس علوم دینی و کانون فعالیت های مذهبی خود تبدیل کردند و آن مکان تا به امروز همچنان در اختیار فرقه دروزیان فلسطین است.
در سال 1297 ق /1180م حرم حضرت شعیب (علیه السلام) توسعه داده شد و قسمت هایی از آن تجدید بنا گردید. حرم مطهر شامل مسجدی زیبا با شبستان های باز و رواق ها و صحن های متعدد و ستون های سنگی است و نمای تمام این ابنیه از داخل و خارج با سنگ های سفید رنگ تراشیده زینت داده شده است. ساختمان هایی نیز برای اقامت موقت زائران و استراحتگاه خدّام و قسمت های اداری حرم و حسابرسی موقوفات ساخته شده است.
یکی از ابتکارات تولیت حرم حضرت شعیب (علیه السلام) آن است که در آستانه ی ورود به روضه مبارکه، چندین دست لباس مردانه و زنانه تعبیه شده تا زنان و مردان غیر مسلمانی که برای زیارت به آن جا می آیند و احتمالاً پوشش مناسبی ندارند، از آن استفاده کنند.
اتاق مقبره ی حضرت شعیب (علیه السلام) ساده و فاقد تزئینات کاشی کاری است. در وسط اتاق قبری است که بر روی آن صندوقی نهاده و با پارچه های حریر پوشانده شده است.
عکس های قدیمی نشان می دهد که در گذشته، راه حرم سنگلاخ و ناهموار بوده و زائرین برای رسیدن به آن جا با استفاده از حیوانات بارکش و با پای پیاده به این حدود می آمده اند.
دَروزیان معتقدند که حضرت شعیب (علیه السلام) پس از نزول عذاب بر اهل مدین، به همراه مؤمنان و یارانش، حجاز را به سمت سرزمین مقدس فلسطین ترک کرد و در روستای کوچک «حِطّین» اقامت گزید و همان جا وفات یافت و در جانب غربی آن قریه مدفون گشت، اما حجّتی بر این ادعای دروزیان یافت نمی شود.

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:

استان خراسان رضوی –شهرستان قوجان – روستای مزرج (آدرس تفصیلی فوقا بیان شد)
http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=37.18 ... 8%A7%D9%85
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » چهارشنبه اکتبر 30, 2019 2:22 pm

استان خراسان رضوی

2.حضرت یونس علیه السلام ؛ گناباد

یونس (علیه السلام) در گناباد
در کتاب فرهنگ آبادیها و مکانهای مذهبی کشور از وجود مدفن یونس پیامبر در گناباد ذکری به میان رفته است.
اینجانب(نویسنده کتاب پیامبران در ایران ولی‌الله فوزی‌تویسركانی) نامه‌ای به امام جمعه محترم گناباد حجة‌الاسلام جناب آقای صادقی ارسال کردم تا نظر ایشان را در این موضوع استعلام نمایم، ایشان موضوع را به یکی از محققین به نام جناب آقای عباسعلی ذاکری (روحانی محترم منطقه یونسی) ارجاع نمودند و او در پاسخ، ضمن اعلام نتیجه بررسی و تحقیقات خود، طی نامه‌ای به اینجانب اعلام فرمودند که وجود مدفن چنین پیامبری در آن شهر مورد تأیید نمی باشد، در این نامه آمده است.
در رابطه با شرح حال و مدفن (حضرت یونس پیغمبر ) طی تحقیقات و مطالعاتی که تا کنون این حقیر نموده، از سه نفر که در حال حیات می باشند، شنیده ام که سابق در روستای جنت‌آباد بیرجند، پیرمرد روحانی به نام آقای ثقفی بیان داشته است که قبر یونس پیغمبر در محل یونسی در طرف غربی کال‌شور در تپه کناری می باشد. با ذکر تمام مشخصات، دو نفر دیگر هم نظیر همین مطالب را برایم نقل نمودند.
اما از آثار و علائم، قبر پیغمبری به نام یونس هویدا نیست، بلکه در تپه وسطی غربی کال‌شور آثار و علائم قبر امامزاده‌ای هست که کرارأ بعضی از مومنین در عالم رویا به این حقیقت نزدیک شده‌اند. این مقبره و قبر موجود به نام حضرت یونس پیغمبر طبق تحقیقات و علائم احتمالأ قبر شخصی است به نام (قطب‌الدین میرحاج انسی) که در شعر و شاعری به "انسی" تخلص داشته و روستا نیز در سابق به نام وی یعنی انسی بوده است که مشهور به "انسی موندیز" بود و در سالهای اخیر مشهور به یونسی شد. و این قطب‌الدین میرحاج انسی از نسل شاه نعمت‌الله ولی ماهانی و ساکن بیمرغ گناباد بوده و بعضی می‌گویند مقبره در بیمرغ قبر اوست.بعضی گویند قبر احمد بن موسی بن جعفر است که وفاتش در 523 قمری بوده و معاصر با سلطان حسین بایقرا می باشد. در کتابهایی درباره "انسی" تذکراتی داده شده است که از جمله آنها می توان به کتابهای زیر اشاره کرد:
آتشکده آذر بیگدلی، ریاض العارفین تالیف رضاقلی خان هدایت، طریق الحقایق میرزا معصوم نایب الصدر، ریحانة الادب مدری تبریزی و مجالس المومنین قاضی نورالله شوشتری ..
لذا مقبره مذکور قبر پیامبر نمی باشد
منبع:پیامبران در ایران نویسنده ولی‌الله فوزی‌تویسركانی
در منابع دیگر مورد تحقیق بنده در مورد این پیامبر مطلبی دریافت ننمودم

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:
شهرستان گناباد، بخش بجستان، شهر گناباد، دهستان یونسی، روستای بیمرغ
در نقشه این مقبره را پیدا نکردم لذا لینک امامزاده سلطان احمد را گذاشتیم که در همان محدوده است
http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=34.41 ... ad_bimorgh
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » چهارشنبه اکتبر 30, 2019 2:26 pm

استان خراسان شمالی

1.حضرت ایوب علیه السلام - شهرستان بجنورد، روستای ایوب


در روستای گرماب از توابع شهرستان بجنورد نیز مقام و مقبره ای منسوب به حضرت ایوب (علیه السلام) وجود دارد و به تازگی بر فراز آن ساختمانی احداث کرده اند.

تحقیقات میدانی :
به زیارت حضرت ایوب علیه السلام واقع در استان خراسان شمالی شهرستان بجنورد روستای ایوب رفتیم
جاده قوچان به بجنورد را که ادامه می دهیم بعد از شیروان تا نزدیک بجنورد ادامه می دهیم وقتی به پل پتروشیمی که چند کیلومتری بجنورد است رسیدیم بعد از پل سمت راست جاده ای جدا می شود که تابلو مرقد ایوب علیه السلام و آبگرم ایوب را دارد
60کیلو متر باید این جاده را ادامه داد تا به روستای ایوب برسیم از روستای ایوب چهار کیلومتر بالاتر مرقد حضرت ایوب علیه السلام است
این مسیر هم مسیر پر رفت و آمد بود و هم مصفا بود و همه جای مسیر تابلوی راهنما داشت.
پیش مرقد مطهر حضرت ایوب علیه السلام هم کانتینر کرایه می دادند هوا هم خنک بود.
مکانی مناسب برای شب ماندن بود
تابلویی که در حرم حضرت ایوب علیه السلام بود مطالبی نوشته بود که مربوط به همان ایوب معروف در کتاب حیات القلوب است
ولی از محلی ها که پرسیدم گفتند:
اینجا قدمگاه حضرت ایوب علیه السلام است که وقتی به اینجا می رسد بدنش کرم افتاده بود برای وضو عصایش را به زمین می زند و چشمه ای می جوشد
از این چشمه وضو می گیرد بعد غسل می کند در همین آب و بدنش سالم می شود
الان هم همان چشمه همین آبگرم است چون چشمه های آب گرم از آبهایی هستند که ولایت را نپذیرفتند نمی تواند خاصیت شفا داشته باشد
این نظر محلی های آنجا بود که نوشتم از صحت آن مستندی در دست نیست

مزارت مشابه اسمی:
1.مشهورترین بقعه ی منسوب به ایشان، در 10 کیلومتری جنوب شهر حلّه در کشور عراق قرار دارد. این منطقه که به نام «الرّانْجِیَّه» شناخته می شود، در حاشیه ی جاده ی اصلی حلّه به کوفه واقع است. 
2.در عمان بقعه‌ای در ۷ کیلومتری شمال غربی بندر سَلاله و در کنار جادۀ سلاله به «عِین جَرْزیز»، بر بلندای کوه «اِتّین» مرقدی منسوب به ایشان است.
3. در ترکیه شهر اورفا غاری است که گفته می‌شود ایوب در دوران بیماریش در آن زیسته است.که مورد زیارت است.
4.ودر ازبکستان مزاری در شهر بخارا قرار دارد که برخی آن را از ابداعات دورۀ تیموری می‌دانند. تیمور لنگ به سبب علاقه فراوانی که به وطن خود داشت، مزاری به نام حضرت ایوب و مزار دیگری به نام حضرت دانیال درست کرده است.
4.در ایران هم مقابری منسوب به ایشان است نظیر: مقبره‌ای در روستای گرماب از توابع شهرستان بجنورد ؛
5.قزوین، بخش الموت، روستای بالاروچ
6. استان مازندران، شهرستان تنکابن، شهر عباس‌آباد، روستای پرچور

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:
استان خراسان شمالی –شهرستان بیرجند- روستای ایوب
http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=37.88 ... 8%A7%D9%85
در کل 1 بار ویرایش شده. اخرین ویرایش توسط najm116 در پنج شنبه نوامبر 14, 2019 6:06 pm .
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » چهارشنبه اکتبر 30, 2019 2:33 pm

استان خوزستان
1.حضرت دانیال علیه السلام – شهر شوش

کتاب حیات القلوب:
پس بخت النصر رفت بسوى بابل و در آنجا شهرى بنا كرد و در آن شهر اقامت نمود و چاهى كند و دانيال را با شير ماده اى در آن چاه افكند، پس آن شير گل آن چاه را مى خورد و دانيال شير آن را مى خورد تا آنكه مدتى بر اين حال ماند، پس خدا وحى فرمود بسوى پيغمبرى كه در بيت المقدس بود كه: اين خوردنى و آشاميدنى را براى دانيال ببر و سلام مرا به او برسان
آن پيغمبر گفت: پروردگارا! در كجا است دانيال؟
وحى به او رسيد كه: دانيال در چاهى است در فلان موضع از بابل.
پس پيغمبر بر سر آن چاه رفت و گفت: اى دانيال!
فرمود: لبيك، صداى غريبى مى شنوم!
گفت: پروردگارت تو را سلام مى رساند و اين خوردنى و آشاميدنى را براى تو فرستاده است؛ و آنها را به چاه فرو فرستاد. پس آن حضرت گفت: الحمدلله الذى لا ينسى من ذكره، الحمدلله الذى لا يخيب من دعاه، الحمدلله الذى من توكل عليه كفاه، الحمدلله الذى من وثق به لم يكله الى غيره،

الحمدلله الذى يحزى بالاحسان احسانا، الحمدلله الذى يجزى بالصبر نجاه، الحمدلله الذى يكشف ضرنا عند كربتنا، و الحمدلله الذى هو ثقتنا حين تنقطع الحيل منا، و الحمدلله الذى هو رجاونا حين ساء ظننا باعمالنا يعنى: ((حمد مى كنم خداوندى را كه فراموش نمى كند هر كه او را ياد كند، سپاس مى كنم خداوندى را كه نااميد نمى كند كسى را كه او را بخواند، حمد مى كنم خداوندى را كه هر كه بر او توكل كند كفايت امور او مى كند، سپاس مى گويم خداوندى را كه هر كه بر او اعتماد كند او را به ديگران وا نمى گذارد، حمد مى كنم خداوندى را كه جزا مى دهد به نيكى جزاى نيك، سپاس خداوندى را سزاست كه جزا مى دهد به صبر كردن، نجات از مخاوف و مهالك دنيا و عقبى، حمد خداوندى را رواست كه برطرف مى كند بدحالى ما را نزد كربت و شدت ما، حمد مى كنم خداوندى را كه محل اعتماد ماست هرگاه گسسته شود چاره ها از ما، حمد مى كنم خداوندى را كه اميدگاه ماست در هنگامى كه بد شود گمان ما به سبب كرده هاى ما)).
حضرت دانیال پیامبری پر آوازه است که پیروان ادیان الهی به زیارت آن حضرت می شتابند
آن جناب به ظهور حضرت مهدی علیه السلام بشارت داده است
و در زمان ظهور آن حضرت، از یاران ایشان خواهد بود.
آن حضرت فرزند یوحنا در 586 یا به قولی 606 پیش از میلاد به دست بخت النصر و یا نبوک النصر به اسارت در آمد و او را با گروهی به بابل فرستادند و چون از اطاعت فرمانروای بابل سر باز زد او را نزد شیران درنده افکندند؛ اما ایشان از میان آن حیوانات تندرست بیرون آمد.
آن جناب بعد از هلاک بخت النصر به بیت المقدس و از انجا به اهواز رفت و در شوش دیده از جهان فرو بست. پیکر مطهر حضرت دانیال را در اتاقکی روی تپه ای قرار دادند و در اتاق را مهر و موم کردند. مورخان اتفاق نظر دارند که جسد حضرت دانیال علیه السلام تا سده اول اسلام در همین جایی که الان مرقد مطهرشان است روی تختی در بقعه ای قرار داشت و هر وقت در ان سرزمین قحطی پیش می امد پیکر مطهر ایشان را از بقعه بیرون می اوردند و زیر اسمان قرار می دادند بی درنگ باران فرو می بارید.
به هنگام فتح شوش توسط مسلمانان، ابوموسی اشعری وارد بقعه ای شد که جسد مطهر حضرت دانیال (علیه السلام) در آن قرار داشت و با کمال شگفتی دید که مردی با قامت بلند در آستان آرمیده است. پرسید که این مرد کیست؟ گفتند که دانیال نبی (علیه السلام) است (3ــ تاریخ حبیب السیر، 135/1.) و می دانیم که این جسد از 300 سال پیش در این وضعیت قرار دارد. ابوموسی اشعری جسد حضرت دانیال (علیه السلام) را تر و تازه دید و پرسید که چگونه این پیکر در طول قرن ها هیچ تغییری نیافته است؟ گفتند که جسد پیامبران هرگز نمی پوسد و درندگان گوشت پیامبران را نمی خورند. ابن اثیر نقل می کند که به هنگام مشاهده جسد، در رگ هایش خون تازه بود.( 4ــ ابن اثیر، تاریخ کامل.) پس ابوموسی نامه ای به خلیفه نوشت و از او کسب تکلیف کرد و خلیفه که تاکنون با چنین موضوعی مواجه نشده بود، با صحابه پیامبر مشورت کرد. پس امام علی (علیه السلام) فرمود که «بدن حضرت دانیال را کفن نموده و حُنوط به دست او بگذارید، سپس حفره ای در میان جوی آبی که از نزدیکی شهر می گذرد، ایجاد کنید و او را میان آن حضره دفن نموده و آن را مستحکم نمایید و آب نهر را دوباره روی قبر عبور دهید و بر بالای آب از آن مسجد و مشهد گردانید که اوست دانیال یکی از انبیای بنی اسرائیل».(5ــ علیرضا ابوالمشهدی، زندگانی حضرت دانیال نبی (علیه السلام)، 4، 41.)
. بقعه ی دانیال پیغمبر (علیه السلام) در ساحل غربی رود شائور و رو به روی تپه ی ارگ شوش واقع شده است. گنبد بنا به سال 1249 ش / 1287 ق به دست مرحوم حاج شیخ جعفر شوشتری احداث شد. در 25 طبقه و بر قاعده ای مُدوَّر که دور تا دور آن ها را حجره ها و ایوان هایی ساخته اند و بقعه در انتهای حیاط دوم قرار گرفته بنا شد و فرزند او نیز در سال 1282ش / 1330ق دو گلدسته به آن افزود.(6) این بقعه دو حیاط دارد. در زیر گنبد، ضریحی فلزی مزیّن به آب طلا و نقره دیده می شود. پی دیوارهای اتاق روضه مبارکه قطور و قدیمی هستند. کف اتاق و دیوارها تا ارتفاع 1/80 متری به طرز زیبایی با سنگ مرمر پوشانده و قسمت بالاتر نیز تا سقف آیینه کاری شده است. زیر ضریح، سردابی است با سنگ های زرد قدیمی که هیچ گونه نوشته ای بر روی آن ها وجود ندارد. مَضجع شریف حضرت دانیال پیامبر (علیه السلام) از سنگ مرمر ساخته شده است و حدود 60 سانتی متر ارتفاع دارد و بر روی آن کتیبه ای نو ساخته به خط نستعلیق دیده می شود.. بر سنگ قبر حضرت دانیال (علیه السلام) حدیثی منسوب به امام علی (علیه السلام) روایت شده است که «مَنْ زارَ اخی دانیال کَمَنْ زارَنی» (هر کس برادرم دانیال را زیارت کند، گویی مرا زیارت کرده است). همچنین اشاره شده که حضرت دانیال (علیه السلام) به دستور حضرت علی (علیه السلام) کفن شده و در این محل دفن گردیده است.

قال أبو بكر بن أبي الدنيا حدثنا أبو بلال محمد بن الحارث بن عبد الله بن أبي بردة بن أبي موسى الأشعري، حدثنا أبو محمد القاسم بن عبد الله، عن أبي الأشعث الأحمري، قال: قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: إن دانيال دَعا ربه عز وجل أن تدفنه أمة مُحمد.[1]

كما ورد عن ابن أبي الدنيا بإسناده إلى عبد الله بن أبي الهذيل، أن بختنصر سلط أسدين على دانيال بعد أن ألقاه في جُب - أي بئر - فلم يفعلا به شيئاً. فمكث ما شاء الله تعالى ثم اشتهى ما يشتهي الآدميون من الطعام والشراب، فأوحى الله إلى إرميا وهو من أنبياء بني إسرائيل وهو بالشام أن أعد طعاماً وشراباً لـ دانيال . فقال: يارب أنا بالأرض المقدسة، و دانيال بأرض بابل من أرض العراق، فأوحى الله إليه أن أعد ما أمرناك به فإنا سنرسل من يحملك ويحمل ما أعددت، ففعل وأرسل إليه من حمله وحمل ما أعده حتى وقف على رأس الجب، فقال دانيال من هذا، قال أنا أرميا فقال: ما جاء بك، قال: أرسلني إليك ربك، قال: وقد ذكرني ربي، قال: نعم، فقال دانيال: الحمد لله الذي لا ينسى من ذكره، والحمد لله الذي يجيب من دعاه، والحمد لله الذي من وثق به لم يكله إلى غيره، والحمد لله الذي يجزي بالإحسان إحساناً، والحمد لله الذي يجزي بالصبر نجاة، والحمد لله الذي هو يكشف ضرنا وكربنا، والحمد لله الذي يقينا حين يسوء ظننا بأعمالنا، والحمد لله الذي هو رجاؤنا حين تنقطع الحيل عنا

وقد عثر عليه الصحابة حين فَتح تستر. قال يونس بن بكير عن محمد بن إسحاق عن أبي خالد بن دينار، حدثنا أبو العالية قال: لما أفتتحنا تستر وجدنا في بيت مال الهرمزان سريرًا عليه رجلٌ ميت عند رأسه مصحف له ، فأخذنا المصحف فحملناه إلى عمر بن الخطاب فدعا له كعبًا فنسخه بالعربية، فأنا أول رجلٍ من العربقرأه، قرأته مثل ما أقرأ القرآن. فقلت لأبي العالية: ما كان فيه، قال: سيرتكم وأموركم ولحون كلامكم وما هو كائن بعد، قلت: فما صنعتم بالرجل، قال: حفرنا بالنهار ثلاثة عشر قبرًا متفرقة فلما كان بالليل دفناه وسوينا القبور كلها لنعميه على الناس لا ينبشونه، قلت: وما يرجون منه، قال: كانت السماء إذا حبست عنهم برزوا بسريره فيمطرون، فقلت: من كنتم تظنون الرجل، قال: رجل يقال له دانيال، قلت: منذ كم وجدتموه قد مات، قال: منذ ثلاثمائة سنة، قلت: ما تغير منه شيء، قال: إلا شعرات من قفاه. إن لحوم الأنبياء لا تبليها الأرض ولا تأكلها السباع.[2]

یکی از پیامبران بنی اسرائیل (قرن هفتم پیش از میلاد) است.
دانیال از قبیله یهودا و تبارش به پسر چهارم از همسر اول یعقوب بر می‌گردد.
دانیال به زبان عبری به معنای «خدا حاکم من است» می‌باشد.
در سال ۶۰۶ پیش از میلاد وی را به دربار «بخت النصر» پادشاه بابل به اسارت بردند.
در سال سوم سلطنت یهویاقیم پادشاه یهودا، نبوکدنصر پادشاه بابل با سپاهیان خود به بيت المقدس و فلسطين حمله کرد و آن را محاصره نمود. خداوند اجازه داد که او یهویاقیم را به اسارت گیرد و ظروف مقدس خانه خدا را غارت کند. او کسانی را که اسیر کرده بود با خود به معبد خدای خویش در بابل برد و ظروف را در خزانه معبد گذاشت.
نبوکد نصر به وزیر در بار خوداشفناز دستور داد از میان شاه زاد گان و اشراف زاد گان بني اسرائيل اسیر شده چند تن را انتخاب کند و زبان و علوم بابلی را به آنان یاد دهد. این افراد می بایست جوانانی باشند بدون نقص عضو، خوش قیافه، با استعداد، تیز هوش و دانا تا شایستگی خدمت در دربار را داشته باشند. پادشاه مقرر داشت که در طول سه سال تعلیم و تربیت ایشان هر روز از خوراکی که او می خورد و شرابی که او می نوشد به آنان بدهند و پس از پایان سه سال آنها را به خدمت او بیاورند. در بین افرادی که انتخاب شدند چهار جوان از قبیله یهودا به اسامی دانیال، حننیا، میشائیل و عزریا بودند که وزیر دربار نام های جدید بابلی به آنها داد او دانیال را بلطشصر، حننیا را شدرک، میشائیل را میشک و عزریا را عبد نغو نامید.
ولی دانیال تصمیم گرفت از خوراک و شرابی که از طرف پادشاه به ایشان داده می شد نخورد زیرا باعث می گردید او شرعا نجس شود پس از وزیر دربار خواست غذای دیگری به او دهند هر چند خدا دانیال را در نظر وزیر دربار عزت و احترام بخشیده بود ولی او از تصمیم دانیال ترسید و گفت وقتی پادشاه که خوراک شما را تعیین کرده است ببیند که شما از سایر جوانان هم سن خود لاغر تر و رنگ پریده تر هستید ممکن است دستور دهد سرم را از تن جدا کنند دانیال این موضوع را با ماموری که وزیر دربار برای رسیدگی به وضع دانیال، حننیا، میشائیل و عزریا گمارده بود در میان گذاشت و پیشنهاد کرد برای امتحان ده روز فقط حبوبات و آب به آنها بدهد و بعد از این مدت آنان را با جوانان دیگر که از خوراک پادشاه می خورند مقایسه کند و آنگاه در مورد خوراک آنها نظر دهد آن مامور موافقت کرد و به مدت ده روز ایشان را امتحان نمود. وقتی مدت مقرر به سر رسید دانیال و سه رفیق او از جوانان دیگر که از خوراک پادشاه می خورد ند سالم تر و قوی تر بود ند. پس مامور وزیر دربار از آن به بعد به جای خوراک و شراب تعیین شده، به آنان حبوبات می داد.
خداوند به این چهار جوان چنان درک و فهمی بخشید که ایشان توانستند تمام علوم و حکمت آن زمان را بیاموز ند از این گذشته او به دانیال توانایی تعبیر خواب ها و رویاها را نیز عطا فرمود.
وقتی مهلتی که پادشاه برای تعلیم و تربیت آن جوانان تعیین کرده بود به پایان رسید وزیر در بار ایشان را به حضور پادشاه آورد. نبوکدنصر با هر یک از آنها گفتگو کرد. دانیال، حننیا، میشائیل و عزریا از بقیه بهتر بودند پس ایشان را به خدمت گماشت. پادشاه هر مساله ای را که مطرح می کرد، حکمت و دانایی این چهار جوان را در پاسخ دادن به آن، ده مرتبه بیش از حکمت تمام جادو گران و منجمان آن دیار می یافت.

اولین واقعه‌ای که سبب شهرت دانیال نبی گردید تعبیر خواب نبوکد نصربود.
دانیال به دلیل اینکه از عهده تعبیر خوابی که پادشاه دیده بود بر می آید، به مقام والایی در حکومت بابل منصوب می شود. حوادث زندگی دانیال و خواب هایی که او تعبیر می کند به هم ربط دارند. یکی از رویا هایی که حضرت دانیال می بیند رویایی است که درباره قدرت های بزرگ جهان من جمله امپراطوری پارس است. تعدادی دیگر از رویا ها درباره حکومت های گونا گون می باشد. این رویا ها حکایت از رویداد هایی می کند که تا زمان روی کار آمدن منجی آخر الزمان (علیه السلام ) به وقوع خواهد پیوست. منجی آخر الزمان عادل خواهد بود. در تاریخ بشر هیچ رویدادی خارج از قدرت خداوند رخ نداده است و در آینده نیز رخ نخواهد داد. در این کتاب دانیال بار ها و بار ها می خوانیم که خداوند بر اوضاع جهان مسلط است(دنیا در تسلط خدای متعال است و او حکومت بر ممالک دنیا را به هر که اراده کند می بخشد).

اطلاع از خواب نبوکد نصر و تعبيرش
نبوکد نصر در سال دوم سلطنتش خوابی دید.این خواب چنان او را مضطرب کرد که سرا سیمه بیدارشد و نتوانست دو باره به خواب رود. پس همه منجمان، جادو گران، طالع بینان و رمالان خود رااحضار کرد تا خوابش را تعبییر کنند. وقتی همه در حضورش ایستادند گفت (خوابی دیده ام که مرا مضطرب کرده،ازشما می خواهم آن رابرای من تعبییر کنید.) آنها به زبان آرامی به پادشاه گفتند: پادشاه تا به ابد زنده بماند خواب تان رابگویید تا تعبییر ش کنیم. ولی پادشاه جواب داد حکم من این است اگر شما به من نگویید چه خوابی دیده ام و تعبیر ش چیست دستور می دهم شما را تکه تکه کنند و خانه هایتان راخراب نمایند. ولی اگر بگویید چه خوابی دیده ام و تعبیر ش چیست به شما پا داش و انعام می دهم وعزت وافتخار می بخشم حال بگویید چه خوابی دیده ام وتعبیرش چیست ؟ ایشان باز گفتند اگر شما خوابتان رابرای ما تعریف نکنید چطور می توانیم تعبیرش کنیم؟
پادشاه جواب داد: مطمئنم دنبال فرصت می گردید که از حکم من جان سالم بدر ببرید. ولی بدانید اگر خواب را نگویید حکم من درمورد شما اجرا خواهد شد. شما با هم تبانی کرده اید که به من دروغ بگویی به امید اینکه با گذشت زمان این موضوع فراموش شود. خواب مرا بگو یید تا من هم مطمئن شوم تعبیری که می کنید درست است.
حکیمان در جواب پادشاه گفتند: در تمام دنیا کسی پیدا نمی شود که بتواند این خواسته پادشاه راانجام دهد. تا به حال هیچ پاد شاه یا حاکمی ازمنجمان و جادو گران و طالع بینان خود چنین چیزی نخواسته است.آنچه که پادشاه می خواهد نا ممکن است.هیچکس جز خداوند نمی توا نند به شما بگوید چه خوابی دیده اید.
پادشاه وقتی این راشنید چنان خشمگین شد که فرمان قتل تمام حکیمان بابل را صادر کرد.دانیال و یارا نش هم جزو کسانی بود ند که می با یست کشته شوند. اما دانیال نزد اریوک رئیس جلادان که مامور اجرای فرمان بود رفت و با حکمت و بصیرت در این باره با او سخن گفت.دانیال پرسید: چرا پادشاه چنین فرمانی صادر کرده است.آنگاه اریوک تمام ماجرا را برای دانیال تعریف کرد.
پس دانیال بحضور پادشاه رفت و از او مهلت خواست تا خواب او را تعبیر کند. سپس به خانه رفت و موضوع را با یاران خود حننیا، میشائیل و عزریا در میان نهاد.او از ایشان خواست که به درگاه خداوند بزرگ دست دعا بلند کنند تا آنها را در این امر یاری نماید و حقیقت را بر آنها آشکار نماید وبه آنها نشان دهد که پادشاه چه خوابی دیده وتعبیرش چیست،مبادا با سایر حکیمان کشته شوند.
همان شب در رویا آن راز بر دانیال آشکار شد واو خداند بزرگ را ستایش نمود، گفت: بر نام خدا تا ابد سپاس باد. زیرا حکمت و توانایی از آن اوست، وقتها و زمانها در دست اوست و اوست که به حکیمان فهم و حکمت و به دانایان دانایی می بخشد.اوست که اسرار عمیق و نهان راآشکار می سازد.او نوراست و آنچه را که در تاریکی مخفی است، می داند.ای خدای بزرگ،از تو سپاس گذارم، زیرا به من حکمت و توانایی بخشیده ای و دعای ما را اجابت کرده، مرا از خواب پادشاه و معنی آن آگاه ساخته ای. آنگاه دانیال نزد اریوک که از طرف پادشاه دستور داشت حکیمان بابل را بکشد رفت و گفت: حکیمان بابل رانکش، مرا نزد پادشاه ببر تا آنچه را می خواهد بدا ند به او بگویم.
پس اریوک با عجله دانیال را بحضور پادشاه برد و گفت: من یکی از اسیران یهودی را پیدا کرده ام که می تواند خواب پادشاه را بگوید. پادشاه به دانیال گفت:آیا تو می توانی بگو یی چه خوابی دیده ام و تعبیرش چیست ؟ دانیال جواب داد: هیچ حکیم و منجم، جادو گر و طالع بینی نمی تواند این خواسته پادشاه را به جا آورد. ولی خدایی وجود دارد که راز ها را آشکار می سازد. او آنچه را که در آینده می باید اتفاق بیافتد از پیش به پادشاه خبر داده است. خوابی که پادشاه دیده این است:ای پادشاه وقتی در خواب بود ید خدایی که راز ها را آشکار می سازد شما را آنچه که در آینده اتفاق خواهد افتاد آگاه ساخت تا از آن درس عبرت بگیری اما این خواب از آن جهت که از دیگران دانا ترم بر من آشکار نشد، بلکه از این نظر بر من آشکار شد تا پادشاه از تعبیر آن آگاه شود.
ای پادشاه در خواب مجسمه بزرگی را دیدی که بسیار درخشان و ترسناک بود. سر این مجسمه از طلای خالص، سینه و بازو هایش از نقره، شکم و ران هایش از مفرغ، ساق هایش از آهن، پاها یش قسمتی از آهن و قسمتی از گل بود. در همان حالی که به آن خیره شده بودی سنگی بدون دخالت دست انسان از کوه جدا شد و به پاهای آهنی و گلی آن مجسمه اصابت کرد و آنها را خرد نمود. سپس مجسمه که از طلا و نقره و مفرغ و آهن و گل بود فرو ریخت و به شکل ذرات ریز در آمد و باد آنها را مانند کاه پرآ کنده کرد بطوری که اثری از آن باقی نمایند. اما سنگی که آن مجسمه را خرد کرده بود کوه بزرگی شد و تمام دنیا را در بر گرفت.

تعبیر خواب نبوکد نصر توسط دانیال
ای پادشاه شما شاه شاهان هستید زیرا خدای بزرگ به شما سلطنت، قدرت، توانایی و شکوه بخشیده است. او شما را بر تمام مردم جهان و حیوانات و پرند گان مسلط گردانیده است. سر طلایی آن مجسمه شما هستید. اما وقتی سلطنت شما به پایان رسد، سلطنت دیگری روی کار خواهد آمد که ظعیف تر از سلطنت شما خواهد بود پس از آن سلطنت سومی که همان شکم مفرغی آن مجسمه باشد روی کار خواهد آمد و بر تمام دنیا سلطنت خواهد کرد. پس از آن سلطنت چهارم به ظهور خواهد رسید و همچون آهن قوی خواهد بود و همه چیز را در هم کوبیده خُرد خواهد کرد. همان طور که دیدی پا ها و انگشت های مجسمه قسمتی از آهن و قسمتی از گل بود این نشان می دهد که این سلطنت تقسیم خواهد شد بعضی از قسمت های آن مثل آهن قوی و بعضی مثل گل ضعیف خواهد بود. مخلوط آهن و گل نشان می دهد که خانواده های سلطنتی سعی خواهند کرد از راه وصلت با یکدیگر متحد شوند ولی همان طور که آهن با گل مخلوط نمی شود آنها نیز متحد نخواهند شد.
در دوران سلطنت آن پادشا هان خدای بزرگ سلطنتی برقرار خواهد ساخت که هرگز از بین نخواهد رفت و کسی بر آن پیروز نخواهد شد، بلکه همه آن سلطنت ها را در هم کوبیده مغلوب خواهد ساخت و خودش تا ابد پایدار خواهد ماند.(منظور حکومت آخر الزمان حضرت مهدی (عج )خواهد بود) این است معنی آن سنگی که بدون دخالت دست انسان از کوه جدا شد و تمام گل،آهن، مفرغ، نقره و طلا را خُرد کرد. به این وسیله خدای بزرگ آنچه را که در آینده اتفاق خواهد افتاد، به پادشاه نشان داده است. تعبیر خواب عین همین است که گفتم
آنگاه نبوکد النصر(پادشاه) در برابر دانیال خم شده او را تعظیم کرد و دستور داد برای او قربانی کنند و بخور بسوز انند.
پادشاه به دانیال گفت: براستی خدای شما خدای خدایان و خداوند پادشاهان و آشکار کننده اسرار است، چون او این راز را بر تو آشکار کرده است.
سپس پادشاه به دانیال مقام والایی داد و هدایای ارزنده فراوانی به او بخشید و او را حاکم تمام بابل و رییس همه حکیمان خود ساخت. آنگاه پادشاه در پی درخواست دانیال، شدرک و میشک و عبد نغو را بر اداره امور مملکتی گماشت، اما خود دانیال در دربار نبوکد النصر ماند.

مجسمه طلا و کوره آتش
نبوکد نصر مجسمه ای ازطلا به بلندی سی متر و پهنای سه متر ساخت و آن را در دشت "دورا"در سرزمین بابل بر پا نمود. سپس به تمام امیران، حاکمان، والیان، قاضیان، خزانه داران، مشاوران، وکیلان و سایر مقامات مملکت فرستاد که برای تبرک نمودن مجسمه اش بیایند.
وقتی همه آمد ند و در برابر آن مجسمه ایستادند جارجی در بار با صدای بلند اعلام کرد: ای مردمی که از نژا دها، قوم ها و زبان های گونا گون جمع شده اید فرمان پادشاه را بشنوید: وقتی صدای آلات موسیقی را شنیدید همه باید به خاک بیفتید و مجسمه طلا راکه نبوکد نصر پادشاه بر پا کرده سجده کنید. هر که از این فرمان سر پیچی نماید بی درنگ به داخل کوره آتش انداخته خواهد شد.
پس وقتی آلات موسیقی نواخته شدند همه مردم ازهر قوم، نژاد و زبان که بود ند به خاک افتاد ند و مجسمه را سجده کردند.
ولی عده ای از بابلیان نزد پادشاه رفتند وعلیه بني اسرائيل زبان به اعتراض گشوده، گفتند: پادشاه تا ابد زنده بماند فرمانی از پادشاه صادر شد که وقتی صدای آلات موسیقی شنیده شود همه باید به خاک بیفتند و مجسمه طلا را بپرستند واگر کسی این کار را نکند به داخل کوره آتش انداخته شود. چند بني اسرائيلي به نامهای شدرک ، میشک و عبد نغو ، یعنی همان کسانی که بر اداره مملکتی بابل گماشته اید از دستور پادشاه سر پیچی می کنند و حاضر نیستند خدایان شما را بپرستند و مجسمه طلا را که بر پا نموده اید سجده کنند.
نبوکد نصر بسیار غضبناک شد و دستور داد شدرک، میشک و عبد نغو را بحضورش بیاور ند. وقتی آنها را آورد ند پادشاه از ایشان پرسید: ای شدرک، میشک و عبد نغو آیا حقیقت دارد که نه خدایان را می پرستید و نه مجسمه طلا را که بر پا نموده ام؟ حال خود را آماده کنید تا وقتی صدای آلات موسیقی را می شنوید به خاک بیفتید و مجسمه را سجده کنید. اگر این کار را نکنید بی درنگ به داخل کوره آتش انداخته خواهید شد.آن وقت ببینم کدام خدایی می تواند شما را از دست من برهاند.
شدرک، میشک و عبد نغو جواب دادند: ای نبوکد نصر ما را باکی نیست که چه بر سر مان خواهد آمد. اگر به داخل کوره آتش انداخته شویم، خدای ما که او را می پرستیم قادر است ما را نجات دهد. پس ای پادشاه او ما را از دست تو خواهد رها نید. ولی حتی اگر نرهاند بدان که خدایان و مجسمه طلای تو را سجده نخواهیم کرد.
نبوکد نصر به شدت بر شدرک، میشک و عبد نغو غضبناک شد و دستور داد آتش کوره را هفت برابر بیشتر کنند و چند نفر از قوی ترین سر بازان خود را احضار کرد تا شدرک، میشک و عبد نغو را ببندند و در آتش بیندازند. پس آنها را محکم بستند و به داخل کوره انداختند.آتش کوره که به دستور پادشاه زیاد شده بود آنچنان شدید بود که سر بازان مامور اجرای حکم پادشاه را کشت به این ترتیب شدرک، میشک و عبد نغو دست و پا بسته در میان شعله های سوزان افتادند.
ناگهان نبوکد نصر حیرت زده از جا برخاست و از مشاوران خود پرسید: مگر ما سه نفر را در آتش نینداختیم ؟ گفتند: بلی پادشاه چنین است. نبوکد نصر گفت: ولی من چهار نفر را در آتش می بینم دست و پای آنها باز است و در میان شعله های آتش قدم می زنند و هیچ آسیبی به آنها نمی رسد چهارمی شبیه خدایان است. آن گاه نبوکد نصر به دهانه کوره آتش نزدیک شد و فریاد زد: ای شدرک ، میشک و عبد نغو ای خدمت گذاران خدای متعال بیرون بیا یید پس ایشان از میان آتش بیرون آمد ند.
سپس امیران،حاکمان، والیان و مشاوران پادشاه دور ایشان جمع شدند و دیدند آتش به بدن آنها آسیبی نر سا نیده مویی از سرشان نسوخته، اثری از سوختگی روی لباسشان نیست و حتی بوی دود نیز نمی دهند.
انگاه نبوکد نصر گفت: ستایش بر خدای شدرک، میشک و عبد نغو که فرشته خود را فرستاد تا خدمت گذاران خود را که به او توکل کرده بودند نجات بدهد. آنها فرمان پادشاه را اطاعت نکردند وحاضر شدند بمیرند ولی خدایی را جز خدای خود پرستش و بندگی نکنند.
پس فرمان من این است: از هر نژاد، قوم و زبان هر کس بر ضد خدای شدرک، میشک و عبد نغو سخنی بگوید تکه تکه خواهد شد وخانه اش خراب خواهد گردید،زیرا هیچ خدایی مانند خدای ایشان نمی تواند این چنین بندگانش را نجات بخشد. پادشاه به شدرک،میشک و عبد نغو مقام والا تری در سرزمین بابل داد.

خواب دوم نبوکد نصر
نبوکد نصر پادشاه این پیام را برای تمام قوم های دنیا که از نژاد ها و زبان های گو نا گون بودند، فرستاد: با درود فراوان، می خواهم کارهای عجیبی را که خدای متعال در حق من کرده است برای شما بیان کنم. کارهای او چقدر بزرگ و شگفت انگیز است.
من نبوکد نصر در ناز و نعمت در قصر خود زندگی می کردم.یک شب خوابی دیدم که مرا سخت به وحشت انداخت. دستور دادم تمام حکیمان بابل را احضار کنند تا خوابم را تعبیر کنند. وقتی همه منجمان، جادو گران، فال گیران و طالع بینان آمدند، من خوابم را برای ایشان تعریف کردم، اما آنها نتوانستند آن را تعبیر کنند. سرانجام دانیال مردی که نام خدای من بلطشصر بر او گذاشته شده و روح خدایان مقدس در اوست و بحضور من آمد و من خوابی را که دیده بودم برای او باز گو کرده، گفتم:
ای بلطشصر، رئیس حکیمان می دانم که روح خدا یان مقدس در توست و دانستن هیچ رازی برای تو مشکل نیست به من بگو معنی این خوابی که دیده ام چیست:
درخت بسیار بلندی دیدم که در وسط زمین روییده بود.این درخت آنقدر بزرگ شد که سرش به آسمان رسید بطوری که همه دنیا می توانستند آن را ببینند. برگ هایش تر و تازه و شاخه هایش پر بار بود و میوه کافی برای همه مردم داشت. جانوران صحرایی زیر سایه اش آرمیده و پرندگان در میان شاخه هایش پناه گرفته بودند وتمام مردم دنیا از میوه اش می خوردند.
سپس در خواب دید م که فرشته مقدسی از آسمان به زمین آمد و باصدای بلند گفت: درخت را ببرید وشاخه هایش را قطع کنید،میوه و برگ هایش را برزمین بریزید تا حیوانات از زیر آن و پرندگان از روی شاخه هایش بروند. ولی کنده درخت و ریشه های ان را در زمین باقی بگذارید و آن را با زنجیر آهنی و مفرغی ببندید و در میان سبزه های صحرا رها کنید. بگذارید شبنم آسمان او را تر کند و با حیوانات صحرا علف بخورد بگذارید برای هفت سال عقل انسانی او به عقل حیوانی تبدیل شود،این تصمیم بوسیله فرشتگان مقدس اعلام شده است تا مردم جهان بدانند که دنیا در تسلط خدای متعال است و او حکومت بر ممالک دنیا را به هر که اراده کند می بخشد، حتی به پست ترین آدمیان.ای بلطشصر این بود خوابی که دیدم. حال به من بگو تعبیر ش چیست. تمام حکیمان مملکت من از تعبیر این خواب عاجز مانده اند ولی تو می توانی آن را تعبیر کنی زیرا روح خدایان مقدس در توست.
آنگاه دانیال که به بلطشصر معروف بود در فکر فرو رفت و مدتی مات و مبهوت ماند. سرانجام به او گفتم: بلطشصر نترس تعبیر ش را بگو.
او جواب داد ای پادشاه کاش آنچه در این خواب دیده ای برای دشمنانت اتفاق بیفتد نه برای تو، آن درختی که دیدی بزرگ شد وسرش به آسمان رسید بطوری که تمام دنیا توانستند آن را ببینند و برگهای تر و تازه وشاخه های پر بار و میوه کافی برای همه مردم داشت و حیوانات صحرا زیر سایه اش آرمیده وپرندگان در میان شاخه هایش پناه گرفته بودند.ای پادشاه ان درخت تویی،زیرا تو بسیار قوی و بزرگ شده ای و عظمت تو تا آسمان و حکومت تو تا دور ترین نقاط جهان رسیده است. سپس فرشته مقدس را دیدی که از آسمان به زمین آمد وگفت: درخت را ببرید و از بین ببرید، ولی کنده و ریشه های آن را در زمین باقی بگذارید و آن را با زنجیر آهنی و مفرغی ببندید و در میان سبزه های صحرا رها کنید. بگذارید با شبنم آسمان تر شود و هفت سال با حیوانات صحرا علف بخورد.
ای پادشاه آنچه در این خواب دیده ای چیزی است که خدای متعال برای تو مقرر داشته است. تعبیرخواب چنین است: تو از میان انسانها رانده خواهی شد و با حیوانات صحرا به سر خواهی برد و مانند گاو علف خواهی خورد و از شبنم آسمان تر خواهی شد.هفت سال بدین منوال خواهد گذشت تا بدانی دنیا در تسلط خدای متعال است و او حکومت بر ممالک دنیا را به هر که اراده کند می بخشد.اما چون گفته شد کنده و ریشه ها در زمین باقی بماند، پس وقتی پی ببری که خدا بر زمین حکومت می کند آنگاه دو باره برتخت سلطنت خواهی نشست. پس ای پادشاه به نصیحت من گوش کن. از گناه کردن دست بر دار و هر چه راست و درست است انجام بده و به رنج دید گان احسان کن تا شاید در امان بمانی.
تمام این بلاها بر سر من که نبوکد نصر هستم آمد.دوازده ماه بعد از این خواب یک روز بر پشت بام قصر خود در بابل قدم می زدم و وصف بابل می گفتم چه شهر بزرگ و زیبایی من با قدرت خود این شهر را برای مقر سلطنتم بنا کردم تا شکوه و عظمت خود را به دنیا نشان دهم.
سخنان من هنوز تمام نشده بود که صدایی از آسمان گفت:ای نبوکد نصر پادشاه، این پیام برای توست: قدرت سلطنت از تو گرفته می شود.از میان انسانها رانده می شوی و با حیوانات صحرا بسر می بری و مانند گاو علف می خوری. هفت سال بدین منوال می گذرد تا بدانی دنیا در تسلط خدای متعال است و او حکومت بر ممالک دنیا را به هر که اراده کند می بخشد.
در همان ساعت این پیش گویی انجام شد. من از میان انسانها رانده شدم. مانند گاو علف می خوردم و بدنم با شبنم آسمان تر می شد. مو هایم مثل پر های عقاب دراز شد و ناخن هایم چون چنگال پرند گان گر دید.
در پایان هفت سال، من که نبوکد نصر هستم وقتی سرم را بلند کردم و به آسمان چشم دوختم عقلم به من بازگشت.آنگاه خدای متعال را پرستش کردم و آن وجودی ابدی را که سلطنت می کند و سلطنتش جاودانی است، ستایش نمودم. تمام مردم دنیا در برابر او هیچ شمرده می شوند. او در میان قدرت های آسمانی و در بین آدمیان خاکی آنچه می خواهد می کند. هیچکس نمی تواند مانع او شود و یا او را مورد باز خواست قرار دهد. وقتی عقلم به سرم بازگشت شکوه و عظمت سلطنت خود را باز یافتم. مشاوران و امیرانم نزد من باز گشتند و من بر تخت سلطنت نشستم و عظمتم بیشتر از پیش شد.
اکنون من، نبوکد النصر، فر مانروا ی خداوند بزرگ را که تمام اعمالش درست و بر حق است حمد و سپاس می گویم و نام او را به بزرگی یاد می کنم. او قادر است آنانی را که متکبرند، پست و خوار سازد.

ضیافت بلشصر
یک شب بلشصر پادشاه ضیافت بزرگی ترتیب داد و هزار نفر بزرگان مملکت را به باده نوشی دعوت کرد.وقتی بلشصر سر گرم شراب خواری بود، دستور داد که جام های طلا و نقره را که جدش نبوکد نصر از خانه خدا در اورشلیم به بابل آورده بود بیاورند.وقتی آنها را آوردند پادشاه وبزرگان وزنان وکنیزان پادشاه در آنها شراب نوشیدند و بتهای خود را که از طلا و نقره و مفرغ و آهن، چوب و سنگ ساخته شده بود را پرستش کردند.
اما در حالی که غرق عیش و نوش بودند، ناگهان انگشت های دست انسانی بیرون آمده شروع کرد به نوشتن روی دیواری که در مقابل چراغ دان بود. پادشاه با چشمان خود دید که آن انگشت ها می نوشتند واز ترس رنگش پرید و چنان وحشت زده شد که زنوا نش به هم می خورد و نمی توا نست روی پاها یش بایستد. سپس فریاد زد: جادو گران، طالع بینان و منجمان را بیاورید هر که بتواند نوشته روی دیوار را بخواند و معنی اش را به من بگوید، لباسارغوانی سلطنتی را به او می پوشانم، طوق طلا را به گردنش می اندازم و او شخص سوم مملکت خواهد شد.اما وقتی حکیمان آمدند، هیچکدام نتوانستند نوشته روی دیوار را بخوانند و معنی اش را بگویند.
ترس و وحشت پادشاه بیشتر شد بزرگان نیز به وحشت افتاده بودند.اما وقتی ملکه مادر از جریان با خبر شد، با شتاب خود را به تالار ضیافت رساند و به بلشصر گفت: پادشاه تا به ابد زنده بماند ترسان و مضطرب نباش در مملکت تو مردی وجود دارد که روح خدایان مقدس در او است. در زمان جدت نبوکد نصر اونشان داد که از بصیرت و دانایی و حکمت برخوردار است و جدت او را به ریاست بزرگان بابل منصوب کرد.این شخص دانیال است که پادشاه او را بلطشصر نامیده بود.او را احضار کن زیرا او مرد حکیم و دانایی است و می تواند خواب ها را تعبیر کند،اسرار را کشف نماید و مسائل دشوار را حل کند. او معنی نوشته را به تو خواهد گفت.
پس دانیال را بحضور پادشاه آورد ند. پادشاه از او پرسید آیا تو همان دانیال از اسرای بني اسرائيل هستی که نبوکد نصر پادشاه از سرزمین یهودا به اینجا آورد؟ شنیده ام روح خدایان مقدس در توست و شخصی هستی پر از حکمت و بصیرت و دانایی. حکیمان و منجمان من سعی کردند آن نوشته روی دیوار را بخوانند و معنی اش را به من بگویند. ولی نتوانستند. درباره تو شنیده ام که می توانی اسرار را کشف نمایی و مسائل مشکل را حل کنی اگر بتوانی این نوشته را بخوانی و معنی آن را به من بگویی، به تو لباس ارغوانی سلطنتی را می پوشانم، طوق طلا را به گردنت می اندازم و تو را شخص سوم مملکت می گردانم.
دانیال جواب داد:این انعام را برای خود نگه دار یا به شخص دیگری بده ولی من آن نوشته را خواهم خواند و معنی اش را به تو خواهم گفت.ای پادشاه خدای متعال به جدت نبوکد نصر، سلطنت و عظمت وافتخار بخشید. چنان عظمتی به او داد که مردم از هر قوم ونژاد و زبان از او می ترسید ند. هر که را می خواست می کشت و هر که را می خواست زنده نگه می داشت، هر که را می خواست سر افراز می گرداند و هر که را می خواست پست می گرداند. اما او مستبد و متکبر و مغرور شد، پس خدا او را از سلطنت بر کنار کرد و شکوه و جلالش را از او گرفت از میان انسان ها رانده شد و عقل انسانی او به عقل حیوانی تبدیل گشت. با گور خران به سر می برد و مثل گاو علف می خورد و بدنش از شبنم آسمان تر می شد تا سرانجام فهمید که دنیا در تسلط خدای متعال است و او حکومت بر ممالک دنیا را به هر که اراده کند می بخشد.
اما تو ای بلشصر که برتخت نبوکد نصر نشسته ای با اینکه این چیزها را می دانستی ولی فروتن نشدی. تو به خداوند بزرگ بی حرمتی کردی و جام های خانه او را به اینجا آورده، با بزرگان و زنان وکنیزانت در آنها شراب نوشیدی و بت های خود را که از طلا و مفرغ و آهن و چوب و سنگ ساخته شده اند که نه می بینند و نه می شنوند ونه چیزی می فهمند، پرستش کردی ولی آن خدا را که زندگی و سرنوشت در دست اوست تمجید ننمودی. پس خدا آن دست را فرستاد تا این پیام را بنویسد: منا،منا، ثقیل، فرسین. معنی این نوشته چنین است منا یعنی شمرده شده. خدا روزهای سلطنت تو را شمرده است و دوره آن سر رسیده است. ثقیل یعنی وزن شده. خدا تو را در ترازوی خود وزن کرده وتو را ناقص یافته است. فرسین یعنی تقسیم شده. مملکت تو تقسیم می شود و به ماد ها و پارس ها داده خواهد شد.
پس به فرمان بلشصر، لباس ارغوانی سلطنتی را به دانیال پو شا نید ند، طوق طلا را بر گردنش انداختند واعلان کردند که شخص سوم مملکت است.
همان شب بلشصر، پادشاه بابل کشته شد و داریوش مادی که در آنوقت شصت ودو ساله بود بر تخت سلطنت نشست.
بعد از فتح بابل به دست کورش تمام اسرای بني اسرائيل آزاد شدند و به سرزمین خود مراجعه کردند حضرت دانیال (علیه السلام) به همراه بادشاه ايراني فاتح بابل به ایران آمد و مورد تکریم قرار گرفت و در سه نفر بودند که می توانستند با پادشاه در رابطه باشند یکی از این سه نفر حضرت دانیال (علیه السلام) بود که باز از بین این سه نفر حضرت دانیال (علیه السلام)مستقیماَ با پادشاه در ارتباط بود.

دانیال در چاه شیران
طولی نکشید که دانیال بدلیل دانایی خاصی که داشت نشان داد که از سایر وزیران و حاکمان با کفایت تر است. پس پادشاه تصمیم گرفت اداره امور مملکت را به دست او بسپارد.این امر باعث شد که سایر وزیران وحاکمان به دانیال حسادت کنند،ایشان سعی کردند در کار او ایراد و اشتباهی پیدا کنند ولی موفق نشدند، زیرا دانیال در اداره امور مملکت درستکار بود و هیچ خطایی و اشتباهی از او سر نمی زد. سرانجام به یکدیگر گفتند: ما هرگز نمی توانیم ایرادی برای متهم ساختن او پیدا کنیم. فقط به وسیله مذهبش می توانیم او را به دام بیا ندا زیم. آنها نزد پادشاه رفتند و گفتند: پادشاه تا ابد زنده بماند ! ما وزیران، امیران،حاکمان، والیان و مشاوران پیشنهاد می کنیم قانونی وضع کنید و دستور اکید بدهید که مدت سی روز هر کس در خواستی دارد تنها از پادشاه بطلبد و اگر کسی آن را از خدا یا انسان دیگری بطلبد در چاه شیران انداخته شود. ای پادشاه درخواست می کنیم این فرمان را امضا کنید تا همچون قانون لازم الاجرا و تغییر ناپذیر شود. پس داریوش پادشاه این فرمان را نوشت و امضا کرد.
وقتی دانیال از صدور فرمان پادشاه آگاهی یافت رهسپار خانه اش شد. هنگامی که به خانه رسید به بالا خانه اش رفت و پنجره ها را که رو به بيت المقدس بود، باز کرد و دعا نمود. او مطابق معمول روزی جند بار نزد خدای خود دعا می کرد (نماز می گذارد)و او را پرستش می نمود.
وقتی دشمنان دانیال او را در حال دعا و درخواست حاجت از خدا دیدند، همه با هم نزد پادشاه رفتند و گفتند: ای پادشاه آیا فرمانی امضا نفرمود ید که تا سی روز کسی نباید درخواست خود را از خدایی یا انسانی، غیر از پادشاه، بطلبد و اگر کسی از این فرمان سر پیچی کند، در چاه شیران انداخته شود؟ پادشاه جواب داد: بلی، این فرمان همچون قانون لازم الاجرا و تغییر نا پذیر است.
آنگاه به پادشاه گفتند این روزی سه مرتبه دعا می کند و به پادشاه و فرمانی که صادر شده اعتنا نمی نماید. وقتی پادشاه این را شنید از اینکه چنین فرمانی صادر کرده، سخت ناراحت شد و تصمیم گرفت دانیال را نجات دهد. پس تا غروب در این فکر بود که راهی برای نجات دانیال بیابد. آن اشخاص به هنگام غروب دو باره نزد پادشاه باز گشتند و گفتند: ای پادشاه، همانطور که می دانید، طبق قانون ماد ها و پارس ها، فرمان پادشاه غیر قابل تغییر است.
پس سر انجام پادشاه دستور داد دانیال را بگیرند و در چاه شیران بیاندازند. او به دانیال گفت: خدای تو که همیشه او را عبادت می کنی تو را برهاند. سپس او رابه چاه شیران انداختند، سنگی نیز آوردند و بر دهانه چاه گذاشتند. پادشاه با انگشتر خود و انگشتر های امیر ان خویش آن را مهر کرد تا کسی نتواند دانیال را نجات دهد. سپس به کاخ سلطنتی باز گشت و بدون اینکه لب به غذا بزند یا در بزم شرکت کند تا صبح بیدار ماند. روز بعد صبح خیلی زود بر خواست و با عجله بر سر چاه رفت و با صدایی اندوهگین گفت: ای دانیال، خدمتگزار خدای زنده، آیا خدایت که همیشه او را عبادت می کردی توانست تو را از چنگال شیران نجات دهد ؟
آنگاه صدای دانیال به گوش پادشاه رسید: پادشاه زنده بماند! آری، خدای من فرشته خود را فرستاد و دهان شیران را بست تا به من آسیبی نرسانند، چون من در حضور خدا بی تقصیرم و نسبت به تو نیز خطایی نکرده ام. پادشاه بی نهایت شاد شد و دستور داد دانیال را از چاه بیرون آورند. وقتی دانیال را از چاه بیرون آوردند هیچ آسیبی ندیده بود، زیرا به خدای خود توکل کرده بود.


آنگاه به دستور پادشاه افرادی را که دانیال را متهم کرده بودند آوردند و ایشان را به چاه شیران انداختند. آنان هنوز به ته چاه نرسیده بودند که شیران پاره پاره شان کردند. سپس پادشاه این پیام را به تمام قومهای دنیا که از نژادها و زبانهای گوناگون بودند نوشت: با درود فراوان ! بدین وسیله فرمان می دهم که هرکس در هر قسمت از قلمرو پادشاهی من که باشد، باید از خدای دانیال بترسد و به او احترام بگذارد؛ زیرا او خدای زنده و جاودان است و سلطنتش بی زوال و بی پایان می باشد. اوست که نجات می بخشد و می رهاند. او معجزات و کارهای شگفت انگیز در آسمان و زمین انجام می دهد.اوست که دانیال را از چنگال شیران نجات داد.

بشارت به ظهور منجی در پیشگویی های دانیال

در سده دوم پیش از میلاد بود که ظهور نجات بخشِ قوم خدا در اذهان و افکار بني اسرائيل توسعه یافت و دانیال نبی به دنبال رنج‏ های پیا پی قوم یهود، پایان زجر ها را نوید داد: «و در ایام این پادشا هان، یهوه خدای آسمان ‏ها سلطنتی را که تا ابد جاوید می ‏ماند، بر پا خواهد نمود و این سلطنت به قومی دیگر غیر از بنی اسرائیل منتقل نخواهد شد، بلکه تمامی آن سلطنت‏ ها را خرد کرده، مغلوب خواهد ساخت و خودش برای همیشه پایدار و جاودان خواهد ماند».
و در جای دیگر از این کتاب آمده است:
«در آن زمان امیر عظیمی که برای قوم تو قائم است بر خواهد خواست و چنان زمان ننگی خواهد شد که از حینی که بین امت بوجود آمده است تا امروز نبوده است و در آن زمان هر یک از قوم تو که در دفتر مکتوب یافت شود رستگار خواهد شد».
«وآنانی که بسیاری را به راه عدالت رهبری می نمایند مانند ستار گان خواهند بود تاابدالاباد».
در برخی کتاب های شیعیان آمده است که در زمان ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) چهار پیغمبر در رکاب آن حضرت شمشیر خواهند زد و رجعت خواهند کرد که یکی از آن پیامبران حضرت دانیال نبی (علیه السلام) است که فرماندهی سپاه امام مهدی (علیه السلام) را که به سوی شرق حرکت می کند به عهده خواهد داشت و پیروزی های بزرگی نصیب خود خواهد کرد.

وفات دانیال نبی
دانیال نبی در شوش سکونت گزيد و در همان شهر در سن ۸۳ یا ۸۵ سالگی دار فانی را وداع کرد. به رسم بزرگان آن زمان جسد آن بزرگوار را در آرامگاهش قرار می دهند.
آرامگاه دانيال نبی در ساحل خاوری رود خانه شاوور و رو به روی (تپه ارگ) کاخ آپادانا بنا شده است. بنای آرامگاه دارای دو حياط است که دور تا دور آن، ايوان ها و حجره هايی ساخته اند. بر روی بنا گنبدی مخروطی شکل با فرم پله ای ساخته شده که از معماری بومی منطقه الهام گرفته است.
در آرامگاه پيامبر بنی اسرائيل پی های بنا قديمی و قطورند. در تزئينات بنا از کاشی کاری هم بهره گرفته شده است. این بنا در شهر شوش و در نزديکی کاخ هخامنشيان به يادگار مانده است.
در بالای سر جسد مومیایی دانیال نبی، جعبه ای قرار داشته است که هر کس احتیاج به پول داشته است از آن جعبه به قرض می برده و بعد از اینکه مشکلاتش برطرف می شده دو باره قرض را عودت می داده است اما اگر آن قرض را بر نمی گرداند مشکلی بزرگ تر گرفتار آن می شد این وضعیت ادامه داشت تا سال ۱۶ هجری قمری یعنی سالی که فتح ايران توسط سپاه اسلام در جنگ شوشتر فرمانده سپاه اسلام در حین باز گشت جسد دانيال را می بیند و از مردم سؤال می کند مردم که از مقام و مرتبه حضرت آگاهی نداشته اند می گویند چیزی نیست که به درد شما بخورد این جسد هر وقت ما احتیاج به باران داشته باشیم جسد را از آلونک بیرون می آوریم و به حکم خداوند باران می بارد و هر وقت آن را داخل می بریم باران تمام می شود. فرمانده سپاه اسلام به خلیفه وقت نامه می نویسد که جسدی در شیشه ای بلورین در منطقه شوش پیدا شده است خلیفه از شناسایی آن عاجز می ماند به نزد حضرت علی (علیه السلام) می روند و جریان را سوال می کنند. حضرت علی (علیه السلام) می فرماید که این جسد برادرم حضرت دانیال می باشد و دستور می دهد که به روش مسلمین غسل می کنند و سپس کفن کنند و رو به قبله دفن نمایند.این اتفاق در سال ۱۶ هـ.ق اتفاق افتاد.
بعد از پیامبر بزرگوار اسلام تنها پیامبری می باشد که رو به کعبه دفن می باشد زیرا تمام پیامبر قبل از او رو به قدس دفن هستند و همچنین دستور آب رودخانه را از روی قبر عبور دهند تا نگهبانی باشد برای قبر تا دست کسی به آن نرسد.
همچنین حضرت علی (علیه السلام)حدیثی می فرماید که « من زار اخی دانیال کمن زارنی یعنی هر کس برادرم دانیال را زیارت کند مرا زیارت نموده است »
همچنین حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) می فرماید: من لم یقدر علی زیارتی فلیزر قبر اخی دانیال.
یعنی هر کس قادر به زیارت من نیست زیارت کند قبر براردم دانیال را.
در جای دیگر بار پیامبر می فرماید: من دل الی دانیال فبشروه بالجنه.
یعنی هر کس مردم را دلالت بدهد به زیارت دانیال به بشارت بهشت را می دهم.
البته باید گفت که از سایر امام نیز در خصوص این بزرگوار احادیثی نقل شده است.

با توجه به احادیث فوق الذکر و مطالبی که در بالا آمده است زیارت حضرت دانیال (علیه السلام) ثواب چند ین زیارت را دارا می باشد ۱- ثواب زیارت یکی از پیامبران الهی، ۲- ثواب زیارت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله)، ۳- ثواب زیارت حضرت علی (علیه السلام)،۴- ثواب زیارت یکی از یاران حضرت مهدی صاحب الزمان و فرمانده (سرزمينهاي شرقي) حضرتش در وقت ظهور (علیه السلام ).
باید گفت که این بزرگوار مورد توجه سایر ادیان و همچنین سایر فرق اسلام نیز می باشد.سالانه تعداد زیادی از مردم سایر نقاط ایران حتی جهان اعم از مسلمان و غیر مسلمان به زیارت ضریح این بزرگوار مشرف می شوند.

پانویس

۱. ↑ داستان بر گرفته از کتاب بیست و هفتم از مجموعه ۳۹ کتاب عهد عتیق(کتاب دانیال)
۲. ↑ دانیال نبی، باب دوم، آیه۴۴
۳. ↑ دانیال نبی- باب ۱۲
۴. ↑ دانیال نبی- باب۱۲- بند های ۱-۵-۱۰-۱۳
۶. ↑ مستدرک سفینة البحار، جلد۳،ص۳۵۱
۷. ↑ تاریخ انبیاء،ج۲

وی به همراه عده‌ای از قوم یهود به ایران مهاجرت نمود و در شوش ساکن شد و در آنجا درگذشت.
دانیال نمازهای روزانه را همچنان به سمت بيت المقدس می‌خواند و به همین دلیل حكومت ايرانيان او را به لانه شیرها انداختند. ولی دانیال سالم از لانه شیرها خارج شد، دشمنان او به لانه شیر انداخته شده و نابود گردیدند.
آرامگاه دانیال نبی در ساحل شرقی رودخانه شاوور و روبرویتپه ارگ قرار دارد؛ و دارای گنبدی ارچین است.

کتاب دانیال
یک کتاب در کتاب مقدس عبری است که جزو عهد عتیق به شمار می‌رود. این کتاب بخشی از کتوویم(مکتوبات) به شمار می‌رود. در عهد عتیق مجموع بیست و هفتم به کتاب دانیال اختصاص دارد که توسط خود دانیال نوشته شده و مشتمل بر ۱۲ فصل است.
شش فصل اول کتاب به حوادث زندگی دانيال و خواب هايی که او تعبیر می کند، ربط دارد. نيمه دوم کتاب ، از فصل هفتم تا فصل دوازدهم ، به خواب ها و رؤيا های دانيال اختصاص دارد که خود نگاشته است. رؤيايی که در فصل هفت آمده ، درباره قدرت های بزرگ جهان ، من جمله امپراطوری پارس ، است. رؤيا های فصل هشت تا دوازده درباره حكومت های گو نا گون می باشد. اين رؤيا ها حکایت از رويداد هايی می کند که تا زمان روی کار آمدن (منجی آخر الزمان) بوقوع خواهند پيوست .

در منابع تاریخی دو دانیال مورد گفتگو است: و نقل خواندمير هم ذيلا مي اوريم
خواندمير در حبيب السير از دو دانيال سخن مي دارد و مي نويسد:
دانيال اکبر همان پيغمبرى است، که از جمله آل يعقوب می باشد. و قبل از دانيال مدفون به شوش بوده است
و در باره دانيال اکبر گويد که وي روزي در اثناء قرائت تورات به آيتی رسيد که از تخريب بيت المَقدِس خبر می داد در خواب به وی نمودند که ويران کننده بيت المَقدِس يتيمی است در بابل به نام بختنّصّر؛ دانيال با مال بسيار بدانجا رفت و بختنّصّر را در کوچه بيمار يافت و به خانه برد و پرستاری کرد تا بهبود يافت. سپس او را به وصول مرتبه بلند سلطنت و ظفر بر بنی اسرائيل نويد داد و جهت خود امان نامه اي طلبيد. چون کار بختنّصّر بالا گرفت و به پادشاهی نشست پس از سخاريت (سناخريب ) با آگاهی از طغيان اسرائيليان بدانجا لشکر کشيد و بيت المَقدِس را گرفت و ويران ساخت. دانيال اکبر پس از اين واقعه وفات يافت.

دانيال اصغر مدفون به شوش كه شرحش قبلا بيان شد
پس از دانيال اکبر؛ دانيال بن حزقيل – که در اعداد انبياء عالي شان انتظام دارد – روي کار آمده
پس از درگذشت دانيال اکبر دانيال بن حزقیل امان نامه اي را که بختنّصّر به دانيال اکبر داده بود، نزد او برد و اهل بيت دانيال اکبر را از خشم وي بر کنار داشت.
اما بختنّصّر خود دانيال را با ديگر اسيران به بابل برد و پيوسته بر علو مقام وی می افزود تا محسود همگنان افتاد و بختنّصّر را گفتند که وی سر مخالفت دارد و بختنّصّر دانيال را زندانی کرد و سپس خوابی هولناک ديد که از پس بيدار شدن به يادش نمانده بود و دانيال آن خواب را با ياد وي آورد و تعبير به گفت و بار ديگر اکرام و نوازش ديد. ديگر بار حسودان به دشمنی وی همداستان شدند و او را نزد بختنّصّر به خداي يگانه پرستي متّهم ساختند و از او اجازت خواستند تا معبودي عظيم بسازند. و بختنّصّر رضا داد. پس آن گروه بتی عظيم ساختند از معدنيّات و تاجی از زر مرصع به گوهر بر سر وی نهادند و آتشی بلند افروختند و خلق را به پرستش آن دعوت کردند و هر کسی را که گردن ننهاد در آتش افکندند و از آن جمله دانيال و سه تن ديگر از اهل بيت دانيال اکبر را بی رخصت بختنّصّر در آتش انداختند. بختنّصّر از بام قصر به آتش نگريست، پنج تن را در آن ميان ديد که هر يکي از آنان مانند مرغان دو بال داشت و چهار تن ديگر را سايه مي کرد. از ديدن آن بيم زده شد و فرمان داد تا آنان را از آتش برآرند. دانيال با ياران به سلامت نزد او رفت و بختنّصّر را معلوم گشت که آن کسی که بال داشت فرشته بوده است و از عنايت يزدان در حق دانيال متنبّه گشت و به اعزام و اکرامشان پرداخت. پس از بخت نصر فرزندش به جای او نشست و چون او درگذشت ديگری بر تخت سلطنت تکيه زد و دانيال را اجازت داد تا با اسيران بنی اسرائيل به بيت المَقدِس رود. آن گاه صاحب حبيب السير متذکر می شود که مقبره دانيال در شوش در زمان ابوموسی اشعری پیدا شده است و بدين ترتيب دانيال بن حزقيل نزد وي همان دانيال پيغمبر دانسته شده است. (حبيب السير کتابخانه خيام ج ۱، صص ۱۳۳ – ۱۳۶).


مزارت مشابه اسمی:
1.مرقد مطهر دانیال نبی علیه السلام در منطقه حضیره در شهر موصل عراق
2. زیارتگاهی به نام دانیال نبی نیز در کوه پیغمبر، در حدود 82 کیلومتری شمال غربی شهر جاجرم
3.مزاری منسوب به حضرت دانیال علیه السلام در شهرستان گلپایگان، گلشهر
4. مزاری منسوب به حضرت دانیال علیه السلام در شهرستان شاهرود، شهر میامی، روستای سوداغلن-کالپوش
5. مزاری منسوب به حضرت دانیال علیه السلام مدفون در آبیک قزوین
6. مزاری منسوب به حضرت دانیال علیه السلام شهرستان تنکابن، سلمانشهر
7.آرامگاه دانیال نبی در سمرقند یکی از چند مقبره منسوب به دانیال است. برخی می گویند که پیکر وی توسط مسحیان به اینجا آورده شده است. تیمور لنگ بقایای حضرت دانیال را از شوش به سمرقند برده است. در سمرقند مقبره‌ای وجود دارد به طول 18 متر که منسوب به دانیال نبی است
8.مسجد جامع «دانیال نبی» یکی از قدیمی‌ترین مساجد مصر در شهر اسکندریه است این مسجد جامع در خیابانی به همین نام در اسکندریه و در مرکز این شهر واقع شده است و برخی به اشتباه آن را محل دفن دانیال نبی(ع) از پیامبران بنی اسرائیل می‌دانند.علت نام‌گذاری این مسجد به چنین نامی به دلیل انتساب آن به «شیخ محمد بن دانیال موصلی» یکی از شیوخ شافعی‌مذهب است که اواخر قرن هشتم هجری به اسکندریه سفر کرده و در این شهر به تدریس اصول دین و علوم اسلامي بر اساس مذهب شافعی(از مذاهب چهارگانه اهل‌ سنت) اشتغال داشته است.

آدرس: استان خوزستان- شهر شوش -خیابان امام خمینی- آرامگاه دانیال نبی

لينك ویکی مپیا

http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=32.19 ... 9%88%D8%B4
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » يکشنبه نوامبر 03, 2019 1:26 pm

استان خوزستان

2.حضرت حزقیال علیه السلام - شهرستان دزفول، خیابان شریعتی آرامگاه بابا حزقیل

حق تعالى در قرآن مجيد فرموده است (أَلَمْ تَرَ‌ إِلَى الَّذِينَ خَرَ‌جُوا مِن دِيَارِ‌هِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ‌ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّـهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّـهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ‌ النَّاسِ لَا يَشْكُرُ‌ونَ) (1) ((آيا نظر نمى كنى بسوى قصه آن جماعتى كه بيرون رفتند از خانه هاى خود و ايشان چند هزار كس بودند براى حذر از مرگ پس خدا به ايشان گفت: بميريد، پس زنده گردانيد ايشان را بدرستى كه خدا صاحب فضل و احسان است بر مردم و ليكن اكثر مردم شكر او نمى كنند)).
شيخ طبرسى قدس الله روحه فرموده است: ايشان گروهى بودند از بنى اسرائيل كه گريختند از طاعونى كه در شهر ايشان بهم رسيده بود؛ و بعضى گفته اند از جهاد گريخته اند؛ و بعضى گفته اند كه ايشان قوم حزقيل بودند كه سومين خليفه هاى موسى عليه‌السلام بود (حیات القلوب)
مناظره امام رضا علیه السلام با جاثلیق نصرانی:
جاثلیق گفت: زیرا احیاکننده مردگان و شفادهنده کوران و مبتلا به پیسی، معبود و شایسته پرستیدن است، پس عیسی خود پروردگار است.
امام فرمود:
یسع نیز اعمال مانند کارهای عیسی انجام می‌داد، او بر آب راه می‌رفت و مرده را حیات می‌بخشید، و نابینا و بیمار پیسی را شفا می‌داد، ولی امّتش وی را خدا ندانسته و هیچ کس وی را پرستش نکرد، و حزقیل پیامبر نیز همچون عیسی بن مریم مرده زنده کرد؛ سی و پنج هزار نفر را پس از گذشت شصت سال از مرگشان، زنده کرد.
ولی پیامبر مذکور در حیات القلوب نمی تواند این پیامبر باشد
آرامگاه بابا حزقيل ( حزقيل نبي)
حزقیل یا حزقیال (عبری:יחזקאל) به معنی خداوند نیرومندی می بخشد (به کسر و نیز فتح حاء و سکون زاء و کسر قاف و یاء الفى و لام آخر) کلمه مرکب است از “حزق” و از “ایل” و به معنى قوت الله می باشد. حزقیال از خانواده صادوق و از پیامبران بنی اسرائیل بود. در سال ۶۲۷ قبل از میلاد ولادت یافت.
حزقيل فرزند بوزي كاهن بود كه در يهوديه متولد گرديد، در سال 598 قبل از ميلاد، بخت النصر او را به اسيري گرفت و در زمين هاي كلدانيان ساكن كرد، او به مدت 22 سال يعني از سال 595 تا 573 قبل از ميلاد، پيغمبري كرد. ايشان در ميان يهود، ساحب مقامي رفيع بود و تمام مشايخ بزرگ از او فرمانبرداري مي كردند، ايشان سواي مقام و مرتبت علمي و پيامبري ، در كار بنايي مهارت تام داشت.
طبق نوشته متن تذکره الاخیار، حزقيل پدر دانيال پيغمبر است، منتهي نه آن دانيال پيغمبر كه معروف به دانيال اكبر است. مرقد حزقيل نبي در مركز شهر دزفول و در پاركينگ خيابان شريعتي است.
در تذكره الاخيار آمده است :
ديگر از بقاع الخيري كه در محوطه ولايت واقع شده بقعه شريفه متبركه حزقيل پدر دانيال پيغمبر است. كه در محله مسجد من(از) محلات نعمتي خانه دزفول واقع شده . الحال در ميان خانه اي از خانه هاي محله مزبور مدفن او اتفاق شده . صندوقي كه بر سر مرقد بوده باقي مانده ، الحال او را ابو دانيال گويند كه اكثر و اغلب به زيارت او قيام مي نمايند.
لازم به توضيح است به دليل توسعه آستانه متبركه بنا وجهه تاريخي و اصيل خود را از دست داده است. بقعه بنايي ساده و آجري شامل حياطي كوچك و ايواني با طاق ساده نو ساز تير ‌آهني ميباشد. بر فراز بنا گنبدي رك از نوع شش ترك مشاهده ميشود كه كاملا نوساز و بتوني مي باشد.

مزارت مشابه اسمی:
1. بنابر اعتقاد بني اسرائيل؛ ذي الكفل لقب حزقيل (حزقيال) نبي علیه السلام بوده كه در بقعه كفل حله عراق مدفون است. وي جزو اسراي پادشاه بابل بوده، كه سرزمين و حكومت بني اسرائيل را در فلسطين نابود كرده، و ايشان به بابل به اسارت برد (حدود ششصدسال قبل ميلاد مسيح علیه السلام)، ‎و از افراد سرشناس ايشان در آن بقعه پنج تن مدفونند: 1- باروخ (استاد حزقيل)، 2- يوشع (نه يوشع بن نون معروف) 3- عزرا (اما نه آنكه ناقل تورات است) 4- يوسف الريان 5- يوحنا الديلمجي مدفونند كه از حاملان تورات و تدوين كنندگان تلمود بابلي قديم (كتاب شريعت بني اسرائيل) بوده اند.‎
براي مرقد در كفل بنايى عظيم بوده است:
در نقل سياحان و مورخين قرن پنجم هجري توصيف شده كه: اين مزار از روبرو شصت برج داشته، بين هر برج كنيسه اي، و ميانه آنها كنيسه اعظم؛ كه محل قبر حزقيل؛ و همه محل اعتكاف و عبادت بوده‎ و در يكي از زواياي آن غاري بنامالياهو بوده است، و در آنجا تابوت عهد و نيز اسفار پنجگانه تورات بخط حزقيال نگهدارى مى شده است.(منبع کتاب زیارتگاه کفل انتشارت حیات اعلی)
‎و به نقلی از معجم البلدان حضرت حزقیل علیه السلام را گروهی از یهودیان در سرزمین بابل کشتند. یاقوت‌ حموی مدفن او را بَرمَلاحه، منطقه‌ای در بابل نزدیک حلّه، دانسته اند(امروزه شهر كفل مركز بخشدارى الكفل در استان بابل عراق بوده و در وسط راه حله به كوفه قرار دارد. نام اين شهرك در معجم البلدان حموى (برملاحه) است)

2.همچنین علی‌ بن ابی‌بکر هروی، درکتاب الاشارات الی معرفة الزیارات، ذیل «داوردان»، نوشته است که اهالی داوردان در همان جایگاهی که با دعای حزقیل زنده شدند، دیری ساختند که به دیر هزقل معروف شد. این دیر، که بین بصره و عسکر مُکْرَم قرار دارد، همان جایی است که داستان مذکور در قرآن، در آن روی داده است.

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:
استان خوزستان، شهر دزفول، محدوده محله مسجد و مجاور محله چولیان در خیابان دکتر علی شریعتی از چهار راه شریعتی که به سمت چهار راه آفرینش می روید حدود 100 پایین تر وارد کوچه ای شوید. بیست متر که وارد کوچه شدید در سمت راست خود جنب مسجد سيد نورالله ، آرامگاه حزقیل نبی علیه السلام است
http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=32.38 ... 8%A8%DB%8C)-%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%82%D9%88%D9%85-%DB%8C%D9%87%D9%88%D8%AF
در کل 1 بار ویرایش شده. اخرین ویرایش توسط najm116 در جمعه نوامبر 08, 2019 10:44 am .
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » جمعه نوامبر 08, 2019 10:43 am

استان خوزستان

3.حضرت شعیب نبی علیه السلام :شهرستان شوشتر

از آن‌جایی که بقعة شعیب نبى در حسام آباد بر اثر خواب و سپس طبق آشکار شدن مدفونین به شعیب نبى ، بدون نبشته سنگ قبر قدیمى منسوب شده است، لذا نمى‏تواند مدرکى جهت مدفون بودن آن پیامبر عظیم‏الشأن در این مکان دانست. خصوصاً مدارک معتبرى نیز خلاف ادّعاى فوق را ثابت مى‏کند. از اینرو اینجانب به طور قطع معتقدم که شخصیّت مدفون در بقعة حسام آباد خوزستان، یکى از سادات جلیل‏القدر حسنى است که با دو خواهر خود در آن‌جا وفات یافته و مدفون شده است، و نسب شریف او از قرار زیر است:
جناب شعیب بن ابى الحسین احمد الناصر بن ابى الحسین یحیى الهادى بن الحسین بن القاسم الرسى بن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل الدیباج بن ابراهیم الغمر بن الحسن المثنى بن الامام الحسن .
وى پنج خواهر به اسامى فاطمه صالحه، زینب، خدیجه، کلثم، فاطمه صغرى‏ داشته است که جملگى از زنان عابده و صالحة عصر خویش بودند. تولّد امامزاده شعیب را باید در ربع اوّل قرن چهارم هجرى و به احتمال قوى وفات او نیز در آخر همین قرن دانست. خاندان وى به مجد و شرف، صداقت و تقوى‏، شجاعت و دیانت، امامت و سرورى شیعیان، مشهور و معروف بودند. و اکثر آنان در منطقة خوزستان، اهواز، بهبهان و... مى‏زیسته‏اند که شرح حال مختصرى از آنان در پیوست اشاره شده است.
بنابراین، ملاحظه شد، هیچ یک از مورخان قبر شعیب را در دزفول یا شوشتر اشاره ننموده و تنها مرحوم علّامه حرز الدّین ضمن بررسى اقوال مختلف در مرقد شعیب نبى مى‏نویسد: «حدثنى بعض الثقات من الاهواز ان شعیب قبرین فى ناحیة الاهواز و...» این‌که بعضى از مطمئنین برایم نقل کردند که در اهواز دو قبر به شعیب نبى منسوب است و سپس خواب مذکور و چگونگى آشکار شدن جسد متوفى همراه دو تن از بانوان را ذکر مى‏نماید و سرانجام با چنین الفاظى آن رد مى‏نماید:
اقول: و قبر شعیب فى الاهواز مستبعد جدّاً، حیث ان مساکن القوم فى بین المقدّس و نواحیه، و انتقاله الى تلک البقاع بعید جداً لکبر سنّه و عجزه و کف بصره.
جدا از این در منابع دیگر هم پیامبر دیگر با نامی مشابه حضرت شعیب در این منطقه وجود ندارد.
بنابراین وجهى براى مزار شعیب نبى در حسام آباد خوزستان نخواهد بود و هیچ دلیلى نیز این مدعا را تأیید نکرده و با وجود اتّفاق نظر مورخان به مدفون بودن آن حضرت در خیار، اردن، دفن وى در حسام آباد از اساس بى مورد و عدم مداقه در مدارک مستند تاریخى است، بلکه به طور یقین این‌جا مدفن یکى از سادات عالی مقام مى‏باشد که شرح حال مختصر او خواهد آمد.
در اوایل قرن چهارم هجرى فرزندان و نوادگان احمد الناصر در اهواز و خوزستان سکنى گزیدند و ریاست علمى و معنوى و قضایى شهر را بدست گرفتند و مورد احترام و عزّت و افتخار مردم خوزستان و اطراف بوده و آنان را بزرگ مى‏شمردند.
احمد الناصر، مکنى به ابوالحسن و ملقب به الناصر الدین اللَّه بود. وى سیّدى جلیل القدر است.
مادر او، زنى نجیب و پاکدامن بود و از عابدات الصالحات محسوب مى‏شد. نام وى را فاطمه دختر حسن بن القاسم بن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل بن ابراهیم الغمر بن الحسن المثنى بن الامام الحسن نوشته‏اند.
تعداد فرزندان‏: وى داراى پنج دختر به اسامى فاطمة الصالحه، زینب، خدیجه، کلثم، و فاطمة الصغرى‏ بود که جملگى از زنان صالحه، عابده، فاضله عصر خویش بودند.
احمد الناصر داراى 13 فرزند ذکور بود که بعضى از آن‌ها در خوزستان و اهواز مى‏زیسته‏اند و برخى دیگر در دیگر شهرهاى اسلامى زندگى مى‏کردند اما فرزند زادگان آنان بعداً به خوزستان مهاجرت کردند که اسامى آن‌ها همراه با توضیحات اجمالى ذیلاً بیان مى‏گردد.
فرزند اول احمدالناصر شعیب است؛ وى همراه برخى از برادران خود در خوزستان مى‏زیست و نسلى از او باقى نماند.
نتیجه: از آن‌جایی که سه تن از برادران امامزاده شعیب، به اسامى عبداللَّه، داوود، اسماعیل و جمع کثیرى از برادرزادگان وى در این شهر و اطراف مى‏زیسته‏اند، بنابراین به طور قطع قبر فعلى در حسام‌آباد خوزستان از آن شعیب بن احمد الناصر لدین اللَّه الحسنى است که وفات وى را در اواخر قرن چهارم هجرى باید دانست. (منبع :مزارات ایران و جهان اسلام:محمد مهدی فقیه بحرالعلوم)

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:

استان خوزستان -شهرستان شوشتر- دهستان شعیبه- شمال روستاى حسام آباد

http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=31.93 ... 4%D8%A7%D9%8
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » جمعه نوامبر 08, 2019 10:49 am

استان خوزستان

4.حضرت جرجیس علیه السلام:شهرستان شوشتر

در كتاب «فرهنگ آبادي‌ها و مكان‌هاي مذهبي كشور» از مدفن جرجيس پيامبر در شهر شوشتر ذكري به ميان آمده است.
در جنوب غربي شوشتر روستايي به نام جرجيس است كه در جوار آن بقعه اي به نام ‌جرجيس نبي وجود دارد. که در سنوات اخیر این روستا به علت اسکان جعمیت درشهرکها خالی از سکنه شده ولی بقعه ای مرکب از اتاقی به سبک رومی و مزار وجود دارد که مربوط به یکی از اساتید یا پیغمبر ینی اسرائیل می باشد(و متاسفانه قریبا حفاری غیر مجاز در بقعه مذکور به وقوع پیوسته است). چون محل مذکور در نواحی دانشگاه جندی شاپور قدیم قرار دارد چنین به نظر می رسد که (بقعه مذکور) قبر جرجیس بن جبرئیل بن بختیشوع (از خاندان مسیحی مشهور) می باشد و از مردم جندی شاپور است که از اطبای بزرگی برخاسته اند.
جرجیس در سال 148 ه.ق رئیس بیمارستان جندی شاپور بود و برای معالجه منصور، خلیفه عباسی، به بغداد فراخوانده شد و در سال 152ه.ق به علت بیماری به جندی شاپور عودت نمود. او اول کسی است که به امر خلیفه به ترجمه آثار طبی به زبان عربی همت گماشت. در غیاب او فرزندش بختیشوع در سال 185ه.ق ریاست جندی شاپور را به عهده گرفت.
در اطراف اين بقعه بقاع ديگري نظير روبين، حزقيل، شعيب، شمعون، اسحاق، ادريس و مردخاي وجود دارد.

-منبع : پژوهشي در زندگي پيامبران در ايران، ولي الله‌فوزي تويسركاني، دفترا نتشارات اسلامي

مدفن جرجيس پيغمبر که در کتب است در اين مكان محل ترديد است و به احتمال زياد مقبره ايشان در موصل عراق است و یا شاید این پیامبر، پیامبر دیگری با نام جرجیس باشد چون در بین پیامبران تشابه اسمی بسیار به چشم می خورد.و یا همان مطلب فوق قابل استناد باشد.
-منبع : پژوهشي در زندگي پيامبران در ايران، ولي الله‌فوزي تويسركاني، دفترا نتشارات اسلامي

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:

استان خوزستان- شهرستان شوشتر- بخش مرکزی-روستای جرجیس

http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=32.05 ... 8%A7%D9%85
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » جمعه نوامبر 08, 2019 10:55 am

استان خوزستان

5.حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام:سوسنگرد


مطلبی در منابع و کتب در مورد این مزار نیافتیم

این مکان به اعتقاد مردم قدمگاه حضرت ابراهیم است

مزارت مشابه اسمی:

1.در جنوب بیتْ لَحم شهر کوچکی چون روستاست که به مسجد ابراهیم (علیه السلام) و یا مسجدالخلیل معروف است و در آن قبور ابراهیم، اسحاق و یعقوب (علیهم السلام) و همسرانشان وجود دارد.
2. و ابن‌ بطوطه‌ (ص‌ ۱۰۱) از محلی‌ به‌ نام‌ بُرص‌ میان‌ حله‌ وبغداد (برس‌ یا برس‌ نمرود، در محل‌ بابل‌ کنونی‌) در عراق یاد کرده‌ که‌ گقته‌اند زادگاه‌ ابراهیم‌ بوده‌ است‌. از حرّان‌ هم‌ به‌ عنوان‌ مولد
ابراهیم‌ یاد شده‌ است. با این همه‌ غالب‌ محققان‌ معاصر برآنند که‌ اور، مولد و محل‌ رشد ابراهیم‌ بوده‌ است.

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:

استان خوزستان – شهرستان سوسنگرد – روستای هویزه
http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=31.45 ... 8%B2%D9%87
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » دوشنبه نوامبر 11, 2019 8:47 pm

استان خوزستان

6.حضرت روبیل علیه السلام:

مرحوم سیدعبدالله جزائری یکی از علمای شوشتر (متوفی 1173 ه.ق) در فصل نهم تذکره شوشتر می‌گوید: مقامات بسیاری از انبیا بنی اسرائیل در حوالی شوشتر و دزفول یعنی نزدیک رودخانه دزفول معروف هستند مانند: اسحاق، شمعون، یعقوب، لاوی، جرجیس و روبیل.
در کتاب الغدیر آمده که قبر روبیل پسر حضرت یعقوب در مصر است.
برگرفته از کتاب پیامبران سرزمین ما ،عباس صالح مدرسه ای

7. حضرات اسحاق و اسماعیل علیهما السلام:

در مورد این مرقد مطلبی پیدا ننمودم ولیکن در استان خوزستان – شهرستان دزفول ـ روستای قلعه عبده شاه، شهرک انقلاب قبرستانی دارد به نام اسحاق ابراهیم و در آن مقبره امامزادگان اسحاق و ابراهیم (علیهما السلام) هستند که نمی دانیم اینان منسوب به پیامبران هستند یا امامزاده
آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:
استان خوزستان –شهرستان دزفول -در جاده دزفول به هفت تپه –شهرک انقلاب –قبرستان اسحاق اسماعيل
http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=32.19 ... B%8C%D9%85

8.حضرت صالح پیامبرعلیه السلام:شوشتر

در استان خوزستان در شهرستان شوشتر هم مزاري منسوب به نام صالح پیغمبر(علیه السلام) هست

9.حضرت ارمیای نبی علیه السلام: شمال شهر خرمشهر

آستان ارمیای نبی (علیه السلام) در شهرستان خرمشهر، بخش مرکزی، شهر خرمشهر واقع شده است.
در مقاله‌اي در روزنامه جمهوري اسلامي مورخ 15/9/79 از مدفن پيامبري به نام ارمياي نبي در شمال خرمشهر ياد شده است.
آخرين ويرايش توسط najm116 on چهارشنبه نوامبر 13, 2019 8:34 pm, ويرايش شده در 2.
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » دوشنبه نوامبر 11, 2019 9:03 pm

استان زنجان

حضرت قَیدار عليه السلام

مرحوم علامه مجلسی در صفحات 106 و 107 در جلد پانزدهم بحار الانوار در ذکر اجداد گرامی پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله اورده است که حضرت قیدار جد سی ام حضرت رسول اکرم است.

حضرت قَیدار (علیه السلام) فرزند حضرت اسماعیل ذبیح الله و نوه ی حضرت ابراهیم خلیل (علیه السلام) است. نام آن حضرت در قرآن کریم نیامده، اما در تورات از او به عنوان دومین فرزند حضرت اسماعیل (علیه السلام) و «سَروَر» و «صاحبِ امّت» یاد شده است.(1)
حضرت ابراهیم(علیه السلام) وقتی نور نبوّت را در صورت اسماعیل نظاره کرد، به او فرمود: «به به، گوارا باد بر تو ای اسماعیل! خداوند تو را به نور پیامبرش محمد مخصوص گردانیده است و من از تو در این‌باره عهد و پیمان می‌گیرم». پس اسماعیل این عهد را گرفت و به آن پایبند بود تا با هاله دختر حارث ازدواج نمود و قیدار از او متولد شد و نور رسول خدا در چهره او نمایان شد. اسماعیل آن نور را در چهره او دید و تابوت (امانات) را به وی داد و او را به دین و سنت خداوند توصیه نمود. به او فرمان داد که این نور را جز در پاک‌ترین زنان به ودیعت نسپارد.(2)
3. قیدار(علیه السلام) بزرگ قوم و گروه خود بود. قیدار ویژگی­های منحصر به فردی در مورد شکار کردن، تیراندازى، صلابت، قوّت و شجاعت، دلیری در جنگ و فروتن بودن داشت.(3)
4. وقتی قیدار یک روز به شکار رفت، وحوش و درندگان و پرندگان صحرا از هر مکانى با او ملاقات کردند و به زبان آدمی به او گفتند: اى قیدار! عمر تو گذشت، آیا نزدیک نشده که راجع به نور محمّد فکرى کنى که آن‌را به نسل بعد تحویل دهى؛ آن نور براى چه به تو به امانت سپرده شده؟!
قیدار(علیه السلام) با غم و اندوه به منزل خود برگشت و به خداى ابراهیم قسم خورد که هیچ‌گاه غذایی نخورد، با زنى همبستر نشود تا (از طرف خدا) راجع به آنچه که از زبان وحوش و طیور شنیده بود دستورى براى او صادر گردد، دائماً در بیابانى مى‌‏نشست، تا این‌که ناگاه خدا ملکى از ملائکه هوا را به شکل مردى از اهل زمین نزد او فرستاد، قیدار فردی را به خوش‌‏ صورتى و خوش هیکلى و خوش اخلاقى او ندیده بود، آن ملک پایین آمد و بر قیدار سلام کرده نزد او نشست و گفت: اى قیدار تو به قوت و شجاعت آراسته شدى و شهرها را در سیطره خویش درآوردی و نور محمّد(ص) به تو منتقل گردید و پسرى از غیر نسل اسحاق(علیه السلام) نصیب تو خواهد شد، اگر براى خداى ابراهیم(علیه السلام) نذر و قربانى نمایى و از خدا درخواست کنى تا شخصی که شایسته همسری با تو است معلوم شود، از این‌که نسبت به حاجت خود سستی نمایی بهتر است. آن فرشته این دستور را داد و به طرف مقام خود بالا رفت. پس قیدار، در همان ساعت از جاى خود برخاست. قیدار موهای بلند و صورتی زیبا و با جمال و کمال و نورانى داشت. در آن روز تعداد هفتصد قوچ از قوچ‌هایى که از حضرت ابراهیم(علیه السلام) به ارث برده بود را براى قربانى حاضر و آماده کرد. هر قوچى را که قربانى می‌کرد آتش قرمز و بدون دودى با زنجیرهاى سفیدى از آسمان می‌آمد و آن قوچ قربانى شده را می‌گرفت و به سوى آسمان بالا می‌برد، قیدار همچنان به قربانى کردن ادامه می‌داد تا این‌که ندا کننده‌ای از آسمان ندا داد: اى قیدار! همین مقدار قربانى کردن تو را کفایت کرد؛ زیرا که خدا دعاى تو را مستجاب و قربانى تو را قبول کرد. همین حالا با شتاب نزد درختى که وعده‌گاه است برو و نزد آن بخواب و آنچه که در خواب دیدى به آن عمل کن. قیدار آمد تا نزد آن درخت رسید و پاى آن درخت به خواب رفت، شخصى به خواب او آمد و گفت: اى قیدار! این نورى که در پشت تو می‌باشد همان نورى است که خدا به وسیله آن، همه درها را باز کرد و همه دنیا را فقط به خاطر وجود آن آفرید.
بدان که؛ خدا یکی از دختران جوان عرب را حامل آن نور خواهد کرد، پس تو زن پاک و پاکیزه‌اى را از عرب براى خویشتن برگزین که نام او «غاضره» باشد. پس قیدار از خواب با خوشحالى بیدار شد و به سوى منزل خود رهسپار گردید، پیک‌هایی را روانه کرد تا زنى را از عرب براى او خواستگارى نمایند که نامش غاضره باشد. قیدار تنها به آنها که فرستاده بود اکتفا نکرد، بلکه خود بر اسبى سوار شد در حالى که شمشیر را از غلاف کشیده بود و مشغول جستجوى قبیله‌هاى عرب بود، بر قومى وارد می‌شد و (از نزد آنان) به سوى قوم دیگر حرکت می‌کرد تا این‌که بر پادشاه حرمین که از فرزندان ذهل بن عامر بن یعرب بن قحطان بود وارد شد، ذهل را دخترى بود که او را غاضره می‌گفتند و از زیباترین زنان بود، قیدار با آن زن ازدواج کرده او را به محل زندگی خود آورد و با او هم‌بستر شد و آن زن به حمل (پسر قیدار) حامله گردید، آن‌گاه نور محمّدى(ص) از صورت قیدار ناپدید شد همین‏که قیدار نگاه کرد دید آن نور در صورت غاضره جایگزین شده پس آن‌حضرت را از مشاهده این موضوع بسیار خوشحال شد.(4)
کتاب اَشَعیای نبی (علیه السلام)، درباره ی مساکن قبیله ی قیدار این گونه سخن گفته است: «بیابان و شهرهایش و دیار سکونت قیدار، آواز خود را بلند سازند و متمکّنان در صخره، تَرَنُّم نموده، از سر کوه ها گلبانگ زنند [و] وصف عظمت خدا نموده، حمد او را در جزایر آشکار سازند».(5) فقرات دیگری از کتاب اشعیای پیغمبر (علیه السلام)، مسکن قبیله ی قیدار را در عربستان ذکر کرده و پسران (نسل) قیدار را «پهلوانان و تیراندازان» خطاب نموده است.(6) در کتاب اِرمیای نبی (علیه السلام) نیز از قوم و قبیله ی قَیدار نام برده شده و از آنان به عنوان «پسران شرقی» تعبیر نموده است.(7) در کتاب زبور داوود نبی (علیه السلام) نیز از قیدار نام برده شده، آن جا که داوود (علیه السلام) خود را بر دلبستگی به دنیا ملامت می کند و می فرماید: «وای بر من که در مشک مُتمَکّن و در چادرهای قَیدار ساکن می باشم».(8) با استناد بر این منابع، قبیله ی مشهور قیدار در شمال شبه جزیره ی عربستان سکنا داشته و چادرنشین بوده اند. در تاریخ یعقوبی آمده که حضرت اسماعیل نبی (علیه السلام) دوازده پسر داشت و بزرگ ترین آن ها حضرت قیدار بود که پس از پدر، مردم را به توحید دعوت می کرد (9)، اما تورات از نِبایوت (در عربی: نابت) به عنوان «اول زاده» نام برده و قَیدار (علیه السلام) را دومین فرزند اسماعیل (علیه السلام) ذکر کرده است.(10).
درباره ی زندگی حضرت قَیدار (علیه السلام) اخبار چندانی در دست نیست و هیچ خبری مبنی بر مهاجرت یا سفر حضرت قیدار (علیه السلام) از عربستان به سمت ایران ثبت نگردیده است، اما مزار مشهوری در شهرستان قیدار واقع در 80 کیلومتری جنوب زنجان قرار دارد که به عنوان مزار حضرت قَیدار نبی (علیه السلام) شناخته شده و 62 نفر از علمای طراز اول، آن را تأیید کرده اند.(11) علّامه سید شهاب الدین مرعشی نجفی (رحمه الله) که از علمای بزرگ علم انساب در عصر حاضر به شمار می رود، در پاسخ استعلامی که در خصوص انتساب این بقعه مبارکه به حضرت قیدار (علیه السلام) چنین مرقوم فرموده اند:
«باسمه تعالی، نظر به فرمایش عده ای از محققین در این امور، مسلّم می باشد که مدفون در آن مزار شریف، جناب قَیدار جدّ رسول مکرَّم ــ صلی الله علیه و آله و سلم ــ می باشد. شهاب الدین الحسینی المرعشی النجفی».
قدیمی ترین سند درباره ی این بقعه، سنگ نوشته ای عربی متعلق به سال 719 ق است که با خط ثلث جلی بر آن چنین مکتوب است:
«بلغارخاتون اَمَرَ بتجدید هَذَا المقامِ المبارک، اَلخاتونُ المُعَظَّم زَیَّدَ عَظَمَتَها بَلَغَها فی الدنیا وَ الاخره. فی رَبیع الاخَر سَنَه تِسعَ عَشَرَ وَ سَبعمائه ... مُبارک محمد».(12) (این بقعه ی مبارکه به دستور بلغارخاتون تجدید بنا گردید. بانوی بزرگواری که خداوند بر عظمت او بیفزاید و در دنیا و آخرت، او را اجر دهد. در ربیع الاخر سال 719 ... مبارک محمد). بر اساس این سند، قدمت مزار حضرت قیدار (علیه السلام) بیش از 700 سال است؛ چرا که بلغارخاتون آن را تجدید بنا کرده است و بنای اولیه می بایست بسیار قدیمی تر باشد.
نقل کرد اند که شبی بلغارخاتون در خواب می بیند که باید مرقدی برای حضرت قیدار (علیه السلام) بنا کند. تا سه شب این خواب تکرار می شود. در صبح روز چهارم دستور می دهد تا به سوی قبر مطهر پیامبر خدا حرکت کنند. از همان روز کار احداث مرقد شروع می شود که مطابق با سال 719 ق است.(13)
سنگ تعمیری دیگری بر دیوار گنبد حرم نصب شده که نشانگر آن است که گنبد مطهر در سال 751 ق به دست استاد تیمورخان سلطانیه ای احیا گردیده است. عبارت این کتیبه بدین مضمون است: «اخراجات تعمیر روضه ی مقدس و گنبد منور حضرت قَیدار نبی (علیه السلام)، راسخ جلیل بن مرحوم شیخ ابراهیم. استاد تیمورخان سلطانیه ای، سنه 751».(14)
این بنا ابتدا بر روی سه ردیف سنگ تراشیده از آجر ساخته شده و ترکیب کلی آن از دو چهار طاقی چسبیده به هم تشکیل شده است. چهار طاقی نخست به عنوان هشتی با پوشش گنبدی ساخته شده که سقف آن بر چهار جِرز ساخته شده است. در حدّ فاصل دو جرز از سمت غرب، در ورودی بقعه قرار گرفته که این قسمت نیز به یک چهار طاقی دیگر متّصل است. در ارتفاع یک متری اطراف دیوار داخلی، کاشی هایی شش گوش، به رنگ فیروزه ای، سفید، سیاه، بنفش قرار گرفته اند. بر فراز بقعه، گنبدی دو جداره نشسته که جدار نخستین، سقف بقعه را تشکیل می دهد و از قسمت درون با گچبری زیبا پوشیده شده و اسماء الحسنی به خط نستعلیق بر آن نوشته شده و تصاویری از گُل و بوته و لَچَک و تُرنج و درخت و تصاویر خیالی فرشتگان همراه با پرندگان بسیار زیبا آن را زینت داده است. این گچبری ها که تاریخ آن متعلق به قرن 11ق است، در گذشته به رنگ آبی و طلایی بوده و به مرور از بین رفته است.(15) ضریح چوبی و مُشَبَّکی بر روی مزار حضرت قیدار (علیه السلام) قرار دارد. فضای داخل بقعه، کوچک است و می بایست برای توسعه ی آن تدبیری اتخاذ شود. در داخل صحن مبارکه، 38 حجره برای استفاده طلاب علوم دینی ساخته شده است. کاشی کوچکی بر بالای درب شرقی صحن، تاریخ بنای آن را سال 1319 ق نشان می دهد و قسمتی از دیوارهای اطراف نیز در سال 1380 مرمت گردیده است بنای آن چنین نوشته است: «عمل استاد محمد باقر 1319».(16) عمارت حرم قیدار نبی (علیه السلام) در سال . در مجاورت ضلع شرقی حرم مطهر، مسجدی با ده ستون سنگی و طاق های جناقی شکل و دو مناره ی کوچک ساخته شده و بر سنگ 1383 ش به علت اوضاع نامساعد جوّی و بارندگی های شدید، خسارت های فراوانی دید و در پی آن مقرّر شد که با مشارکت سازمان میراث فرهنگی و اداره ی اوقاف و امور خیریّه ی استان، این بقعه که با شماره 321 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده، مرمت و حریم آن نیز توسعه داده شود. به همین منظور، تعدادی از اراضی و منازل مجاور خریداری و آماده ی الحاق به محدوده ی حرم مطهّر گردیده است. (منبع: رامین نژاد؛ رامین، مزار پیامبران، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی).
پی نوشتها:
1ـ تورات، سفر تکوین، 13/25ــ 16.
2_ مسعودى، على بن حسین، اثبات الوصیة، ص 97، انصاریان، قم، 1426ق.
3_ همان.
4_ همان، ص 97 – 98.
5ــ کتاب مقدس، کتاب اشعیاه، 11/42ــ 12.
6ـ همان، 16/21ــ 17.
7ـ کتاب مقدس، کتاب ارمیا، 28/49.
8ــ کتاب مقدس، مزامیر داوود، مزمور 5/120.
9ــ تاریخ یعقوبی، 321/2.
10ــ سفر تکوین، 13/25ــ 16.
11ــ مقاله «حضرت قیدار در سرزمین ایلخانان»، روزنامه ی همشهری، 80/7/4.
12ـ هوشنگ ثبوتی، بناهای آرامگاهی استان زنجان، 175.
13ــ همان، مقاله ی «حضرت قیدار در سرزمین ایلخانان».
14ــ هوشنگ ثبوتی، بناهای آرامگاهی استان زنجان، 178.
15ــ همان، مقاله ی «حضرت قیدار در سرزمین ایلخانان».
16ــ مشاهدات مؤلف در تاریخ 82/2/1.

آدرس و لینک نقشه ویکی مپیا:

استان همدان- شهرستان خدابنده- روستای خدابنده( قیدار نبی) که در 88 کیلومتری جنوب شرقی زنجان و 42 کیلومتری شهرستان باستانی سلطانیه قرار دارد-در روستای خدابنده از میدان امام حسین به طرف میدان معلم مسجد جامع شهر است جنب مسجد جامع حرم حضرت قیدارنبی می باشد

http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=36.11 ... 8C-(%D8%B9

Image
Image
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » چهارشنبه نوامبر 13, 2019 8:18 pm

استان سمنان:

1.حضرات سام و لام علیهما السلام - سمنان، شمال شرقی سمنان


سيم و لام: طبق اعتقادات مردم سمنان و همچنين طبق مفاد كتيبه موجود، دو نفر از فرزندان نوح به نام‌هاي سام‌النبي و لام النبي در محلي در نزيكي سمنان دفن شده‌اند.
بقعه پيغمبران سمنان در 18 كيلومتري شمال شرقي سمنان بر فراز كوه مرتفعي قرار دارد.
براي رسيدن به اين بقعه هم از روستاي «درجزين» در نزديكي سنگسر و هم از جاده اصلي سمنان به دامغان (پليس‌راه) مي‌توان انتخاب مسير كرد. اين جاده خاكي و سنگلاخ است.
طبق اعتقادات مردم سمنان و همچنين طبق مفاد كتيبه موجود، دو نفر از فرزندان نوح به نام‌هاي سام‌النبي و لام النبي در محلي در نزيكي سمنان دفن شده‌اند.

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:

بقعه پيغمبران سمنان در 18 كيلومتري شمال شرقي سمنان بر فراز كوه مرتفعي قرار دارد. براي رسيدن به اين بقعه هم از روستاي «درجزين» در نزديكي سنگسر و هم از جاده اصلي سمنان به دامغان (پليس‌راه) مي‌توان انتخاب مسير كرد. اين جاده خاكي و سنگلاخ است.
http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=35.72 ... 8%A7%D9%86

Image
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » پنج شنبه نوامبر 14, 2019 3:25 pm

استان سمنان:

2. حضرت ارمیا علیه السلام - شهرستان شاهرود، شهر میامی، روستای ارمیا

شهرستان شاهرود، در حومه شهر میامی، در روستای ارمیان قبري منسوب به نام بيامبر"ارمیا" وجود دارد
در مسیر شاهرود به سبزوار (۶۰ کیلومتری شاهرود) و در روستای «ارمیان» که چند کیلومتر از جاده دورتر است، قبر ارمیای نبی قرار گرفته است که مورد احترام همگان است.

در مسیر شاهرود به سبزوار (۶۰ کیلومتری شاهرود) و در روستای «ارمیان» که چند کیلومتر از جاده دورتر است، قبر ارمیای نبی قرار گرفته است که مورد احترام همگان است.
جهت غربی-شرقی از شاهرود به سمت میامی در کیلومتر حدودا 50 ، یک تابلوی سبزرنگ که بر روی آن نام دو روستای ارمیان و جودانه نوشته شده راهی در جهت شمال-جنوب باز می‌کند که به یک دو راهی ختم می‌شود که یکی به جودانه می‌رود و دیگری به ارمیان و قدس که روستایی است در شرق ارمیان. کمی در این جاده روستایی که پیشتر بروی، دوباره، ارمیان راه خود را جدا می کند، جاده به دو جانب می‌رود یکی به قدس و دیگری به ارمیان.
علی‌اکبر عامری عضو شورای اسلامی و از کهنسالان روستای ارمیان در گفت وگو با خبرنگار ایسنا-منطقه سمنان درباره بنای فعلی ارمیای نبی(علیه السلام) می گوید: بنای قدیمی این بقعه متبرکه که مورد احترام مردم است از سنگ و گل بود اما بعد از انقلاب دانشگاه شاهرود به بازسازی این بنا پرداختند و ساختمان فعلی را که بزرگتر از بنای پیشین نیز هست را ساختند .
وی ادامه داد: تنها بخشی که از بقعه مربوط به بنای قدیمی است همین صندوق چوبی است که بر روی مقبره قرار دارد .
این عضو شورای روستای ارمیان با بیان اینکه بر روی صندوق چوبی، نوشته هایی کنده‌کاری شده وجود دارد افزود: این بقعه مورد احترام مردم منطقه است و کسانی بوده‌اند که با توسل به ارمیای نبی(علیه السلام) به حاجات خود نیز رسیده‌اند و از همین رو مردم منطقه احترام خاصی برای این بقعه متبرکه قائل‌اند .
وی در پاسخ به پرسشی در خصوص وجود اسنادی در خصوص این بقعه و انتساب آن به ارمیای نبی به داستان اختلاف بین دو روستای مجاور اشاره و خاطرنشان کرد: سال‌ها پیش و در جریان بازسازی و مرمت این بقعه، برخی از مردم روستای قدس که در مجاورت ارمیان هستند معترض بودند که بیشتر اعتباری که داده می‌شود برای این بقعه در ارمیان هزینه می‌شود اما در روستای قدس هزینه‌ای نمی شود لذا مسوول پروژه از متولیان و هیات امنای بقعه خواست که اسناد و مدارکی در خصوص ارمیاء نبی و این بقعه متبرکه پیدا کنیم لذا بعد از تحقق و جستجو سرانجام به سندی در کتابخانه حضرتی مشهد دسترسی پیدا کردیم که در خصوص ارمیای نبی(علیه السلام ) بود و در آن آمده بود که ارمیاء از خراسان به سمت این منطقه آمده و دشمنانی که در پی او آمده‌اند رد وی را تا این محدوده می‌گیرند و در این منطقه رد وی را گم می‌کنند .
وی با بیان اینکه در آن کتاب بر شهادت ارمیا از طریق اره تصریح شده اظهار کرد: گفته می‌شود که رد ارمیا نبی را تا یک درخت پی می‌گیرند و لذا می گویند ارمیا در این درخت پنهان شده از این رو یک اره دو سر می‌آورند و آنقدر درخت را اره می‌کنند که دنده های درخت خونی می‌شود .
این کهنسال ارمیانی با بیان اینکه آبی که این درخت چنار را سیراب می‌کند از دو کیلومتر آن‌طرف‌تر به سمت این بقعه می‌آید گفت: ما مردم ارمیان باور داریم که آب این چشمه که در همه سال‌های خشکسالی نیز خشک نشده از دو کیلومتر آن طرف‌تر به برکت این پیامبر می‌آید .
البته این پیامبر نامی شبیه به ارمیا نبی داشته اند

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:

آدرس: استان سمنان ،شهرستان شاهرود، شهر میامی، روستای ارمیا

http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=36.35 ... 8%A8%DB%8C

Image
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » پنج شنبه نوامبر 14, 2019 4:15 pm

استان سمنان:

3.حضرت جرجیس علیه السلام - شهرستان شاهرود، بیارجمند، خوارتوران

همجنين در شهرستان شاهرود روستاهاي ديگري مشتمل بر بقاعي منسوب به نام بيامبران وجود دارد
بقاعي منسوب به نام: حضرت جرجیس (علیه السلام) در شهرستان شاهرود، بیارجمند، خوارتوران

طبق تحقیقات و مطالعات در مناطق و مکان های مذهبی، این پیامبر مدفون در بخش بیارجمند شهرستان شاهرود روستای ناهر یا نهر 120درجه و 193کیلومتری شاهرود قرار دارد
روستای ناهر دامنه شمالی کوهی به نام کوه پیامبر در جنوب روستای زمان آباد واقع می باشد(منبع: گیتی شناسی ایرانی)

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:

استان سمنان –شهرستان شاهرود-روستای ناهر(نهر)
http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=35.53 ... 9%87%D8%B1

Image
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » جمعه نوامبر 29, 2019 3:18 pm

استان سمنان:

4. حضرت دانیال علیه السلام - شهرستان شاهرود، شهر میامی، روستای سوداغلن

بقاعي منسوب به نام: دانیال پیغمبر (علیه السلام) در شهرستان شاهرود، روستای كالپوش

طبق تحقیقات روستای سوداغلن و کالپوش دو روستا در نزدیکی هم در استان سمنان منطقه شاهرود بخش میامی می باشند که در همان محدوده سوداغلن کالپوش مزاری منسوب به دانیال نبی علیه السلام می باشد
(منبع: گیتی شناسی ایرانی)در مورد مدفون در این مزار مطبی در کتب نیافتم

آرامگاه دانیال پیامبر(علیه السلام) در شهرستان میامی، منطقه کالپوش، روستای سوداغلن، کنار روستای حسین آبادواقع شده است ولی بنی اسدی در کتاب خود قبر او را در روستای باغچه میامی می آورد.(روستای باغچه چند کیلومتری این مرقد واقع است)
این آرامگاه در بالای کوهی سرسبز بادرختان بلند و با توجه به قرار گرفتن درکنار دشت شقایق و دشت شاد همواره مورد توجه گردشگران قراردارد.

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:

آدرس:استان سمنان ـ شهرستان شاهرود میامی–بخش کالپوش دهستان رضوان ـ روستای نام نیک روستای سوداغلن
http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=37.19 ... 8%A8%D8%B1
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » جمعه ژانويه 17, 2020 3:31 pm

استان فارس

1.حضرت شیث علیه السلام - شهرستان فیروزآباد، روستای مهکویه سفلی


نام دیگر شیث بن آدم، هبة الله است. او فرزند و جانشین حضرت آدم بود. حضرت شیث سومین فرزند حضرت آدم بوده است. حضرت آدم حدود 34 فرزند داشته است که هابیل و قابیل از اولین فرزندان این پیامبر بزرگوار بوده اند. در روایتی از امام محمد باقر علیه السلام آمده است: آدم علیه السلام بعد از کشته شدن هابیل، بسیار گریست و به درگاه خداوند شکوه کرد. خداوند به او وعده پسری داد تا جای هابیل را بگیرد. آن گاه به او فرزندی عطا کرد که آدم او را شیث نام گذاشت. خداوند به آدم وحی کرد که: «این پسر بخششی است از جانب پروردگارت، پس نام او را «هبة الله» بگذار.» و آدم علیه السلام نیز چنین کرد. آدم به هنگام وفات، مأمور شد شیث را جانشین و وصی خود معرفی نماید. او نیز تمامی فرزندان خود را جمع نمود و شیث را به جانشینی خود منصوب نمود.
پیامبر مدفون در این مزار حضرت شیث معروف نمی باشد
مهکویه سفلی، روستایی از توابع بخش میمند شهرستان فیروزآباد در استان فارس ایران است
اطلاعاتی از این پیامبرو مقبره ایشان در منابع پیاده ننمودم

مزارت مشابه اسمی:

1.مشهورترین مزار منسوب به حضرت شَیث (علیه السلام)، در شهر موصل واقع در شمال عراق است. این مقبره در سال 1057ق ظاهر گردید و بنایی بر فراز آن ساخته شد. در سال 1206 ق مسجدی به نام «جامعُ النَّبی شَیث (علیه السلام)» در کنار آرامگاه بنا گردید امروزه این بقعه در حاشیه ی غربی رود دجله و در خیابان ذوالنّورَین قرار گرفته است.
2.در روستایی به نام «شیث نبی (علیه السلام)» واقع در حاشیه ی شمالی درّه ی بُقاع در لبنان نیز مزاری منسوب به شیث (علیه السلام) قرار دارد. روستای شیث نبی (علیه السلام)، منطقه ای شیعه نشین است و مردم در مناسبت های مذهبی همچون ایام عاشورای حسینی در این محل گرد می آیند. شیعیان ضمن سیاهپوش ساختن ساختمان مسجد و آرامگاه، در این محل به مراسم عزاداری می پردازند. در داخل این مسجد، محدوده ای حصارکشی شده وجود دارد که با پارچه ی سبز رنگی متمایز شده و هیچ گونه نشان یا سنگ مزاری در آن مکان به چشم نمی خورد، اما گفته می شود که مزار حضرت شیث نبی (علیه السلام) به احتمال در این قسمت قرار گرفته است. در کنار این مجموعه، قبرستان مسلمانان نیز دیده می شود.
3.در حومه ی شهرستان اراک در استان مرکزی نیز آبادی کوچکی به نام «روستای شیث» (در لهجه ی محلی: شیز) وجود دارد و در نزدیکی این روستا، ناحیه ی تپه مانندی هست که مردم محلی، آن را مزار حضرت شیث نبی (علیه السلام) می دانند.
4.مقبره ای نیز در ناحیه ی «اَربِل» واقع در غرب دریاچه ی طبرّیه در شمال فلسطین است .
5.همچنین در اردن مزاری به آن حضرت منسوب شده است، ولی شهرت چندانی ندارد.
6. کوه ابوقبیس در مکّه المکرمه


آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:
آدرس فارس ،شهرستان فیروزآباد، روستای مهکویه سفلی
مزار را در روستا نیافتیم محدوده روستا را ایجاد نمودیم
http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=29.01 ... 9%81%DB%8C
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » جمعه ژانويه 17, 2020 3:55 pm

2.حضرت نوح علیه السلام - شهرستان ممسنی، روستای جاوید حجت‌آباد

اهالی صاحب این مزار را به تصور اینکه مرقد نوح پیغمبر است بیش از حد زیارت و اعتقاد دارند. ولی شخصیت مدفون در این بقعه متعلق به سیدجلیل القدر نوح بن عبدالمطلب بن محسن بن محمد بن جعفر بن علی بن محمد بن علی بن عبدالله بن احمد اشجرانی بن علی العریضی بن امام جعفر صادق (علیه السلام) است که با نه واسطه نسب به امام جعفرصادق (علیه السلام) می رساند، او دارای سه برادر دیگر به اسامی زید، اسماعیل و علی بوده که ظاهراً در نورآباد و نواحی آن می زیسته اند
امامزاده نوح (علیه السلام) در بخش مرکزی شهرستان نورآباد و ممسنی، هشت کیلومتری شهر نورآباد، دهستان جاویدماهوری، روستای حاجت آباد واقع شده است. این زیارتگاه دارای بقعه ساده و کوچکی است که در ریشه کوه روی سکوی به ارتفاع چهارمتر واقع شده است. حدود 5000 مترمربع وسعت اطراف این بقعه است که تسطیح شده است. حرم به صورت مربع می باشد که هرضلع آن 282 سانتی متراست و چهار شاه نشین دارد، ضریح فلزی نقره ای دارد و روی درب ضریح نوشته شده: ضریح مطهر امامزاده نوح نبی الله که به همت هیئت امنا و کمک های مردمی و با نظارت اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان ممسنی به سال 1379 شمسی ساخته و نصب گردید
منابع:آستان امامزادگان و بقاع متبرکه استان فارس و اداره اوقاف استان فارس
آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:
استان فارس-بخش مرکزی شهرستان نورآباد و ممسنی، هشت کیلومتری شهر نورآباد، دهستان جاویدماهوری، روستای حاجت آباد
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » جمعه ژانويه 17, 2020 4:02 pm

3.زیارتگاه حضرت خضر نبی علیه السلام

حضرت خضر از فرزندان سام بن نوح و پسر خاله ى ذوالقرنين است. نامش بليا بن ملكا و كنيه اش ابوالعباس و لقبش خضر مى باشد. در وجه نامگذارى حضرت خضر نوشته اند: هر جا گام مى نهاد، زمين از قدومش سر سبز (خضر) مى شد؛ از اين رو او را «خضر» ناميدند. بعضى نام او را يسع و برخى الياس گفته اند و از همين جا اين تصور پيدا شده كه ممكن است الياس و خضر نام يك نفر باشد، ولى مشهور و معروف ميان مفسران و راويان حديث همان نام اول (بليا يا ملكان) است (بحارالانوار، ج13، ص286 و 303.)
همه ى مورخان بر اين باورند كه حضرت خضر آب زندگى (حيات) نوشيد و عمرى جاودانه يافت. در روايتى از امام رضا(عليه السلام) آمده است كه فرمود: «همانا خضر از آب حيات نوشيد و تا زمانى كه نفخ صور مى شود، نخواهد مرد... .» . (كمال الدين، ج2، ص385؛ بحار الانوار، ج13، ص299.)

قدمگاه خضر نبی (علیه السلام)-کوار
این زیارتگاه در کیلومتر ۴۵ جاده شیراز – جهرم و در دامنه کوه اکبرآبادکوار قرار دارد و دسترسی به آن با هر وسیله نقلیه ای امکان پذیر است.
درونی ترین قسمت زیارتگاه محل تلاقی سه سنگ عظیم است که زیارتگاه اصلی می باشد. سنگ سوم عمود بر راستای قبله می باشد و روی آن علامت یک دست به صورت کنده کاری مشاهده می شود و کلمه جلاله «الله» نیز درون دست دیده می شود.
البته سند معتبری وجود ندارد که نشان دهنده قدمت و دلیل این علامت ها باشد

جایگاه‏‎های مختلفی در سرزمین‎های اسلامی به خضر منسوب است. در عراق مکان‎های بسیاری به مقام خضر مشهورند و گاهی بیش از ۱۵۰ مقام برای خضر شناخته شده است

1.ضریح منسوب به مقام حضرت خضر – معره النعمان
2.مزار امام خضر: در منطقه اصطبلات، در جنوب سامرا، گنبدى وجود دارد كه نزد اهالى، به مقام خضر يا امام خضر، شناخته مى‌شود و قبرى در آن، به چشم نمى‌خورد.
3.زیارتگاه مقام خضریاخدرعلیه السلام: این زیارتگاه در ابتدای شهرشوشتر و درکنار جاده اهواز شوشتر واقع است. مجموعه ای مرکب از دو حیاط و سه بقعه وایوان های وابسته به آنهاست.
4.یکی از مقامات مسجد کوفه، مقام خضر است.
5.در ضلع جنوبی مسجد سهله نیز مقام خضر قرار دارد. در روایتی این مسجد، محل دیدار موسی و خضر بوده است.
6. در بغداد هم مکانی مشهور در کنار دجله نزدیک پل باب المعظم به نام مقام خضر الیاس معروف است.
7. در مصر،
8.اردن، محل ملاقات حضرت موسی با حضرت خضر (علیهماالسلام)
از مشاهد مشرفه پیامبر خدا حضرت موسی (علیه السلام) در این بقعه ها آن است که وقتی موسی در دوران سرگردانی قومش آمد تا با بنده صالح خداوند حضرت خضر (علیه السلام) ملاقات کند، با جوانی به نام یوشع بن نون (علیه السلام) همراه شد و نزدیک صخره به خضر (علیه السلام) پیوست ، همان طور که قرآن مجید در سوره کهف داستان آن را بیان کرده است .
این صخره نام قدیمی شهر تاریخی " کرک " است که کتاب مقدس از آن یاد کرده است و در ۱۰ کیلومتری جنوب موته قرار گرفته است
یکی از این مقام ها در منطقه ای است که به نام " ماحصل " خوانده می شود که در ساحل دریاست. آنجایی که حضرت خضر کشتی را سوراخ می کند و در این جایگاه مقامی ساخته شده است که از سنگ های آن کاملا روشن است که این جایگاه جدا قدیمی است و بنای آن چندین بار تجدید شده است و در هر عصری بر آن چیزی اضافه شده است .
جایگاه دوم در " عجلون " است ، آنجایی که حضرت خضر آن کودک را می کشد و در این جایگاه ساختمانی دارای قوس های متعدد ساخته شده است که در آن بنا تخته سنگی های بزرگی به کار رفته است که این طاق های قوسی اکثراً تخریب شده و تنها بعضی از این قوس ها باقیمانده است .
9.فلسطین، جایگاه سوم در " بیت الرأس " است ، آنجایی که اهل آن قریه به آنان غذا ندادند و دیواری را که می خواست فرو بریزد از نو ساخت و بر پا داشت.
که در این جایگاه نیز سنگی های بزرگی و پراکنده دیده می شود که درغربت به سر می برد و آن مقام در مدینه ناصره در فلسطین قرار گرفته است.
10.سوریه نیز مقام‎هایی به نام خضر معروف است. حضرت خضر نبی(علیه السلام) در مسجد اموی همواره نماز می گذاشته است مکان نماز ایشان در سمت شرقی قبله (جنوب شرقی) نزدیک مناره شرقی بوده است. اکنون نزدیک به محراب اصلی مسجد و به موازات مقام هود بر دیوار قبله عنوان «هذا مقام خضر النبی» بر تابلویی سبز دیده می شود
11.مقام خضر در ادلب
12. تلعفر
13.در کنار شهر قم کوهی وجود دارد که از فراز آن می‌توان همه شهر را با یک نگاه طی کرد. این کوه با قدمت سه هزار سال به حضرت خضر(علیه السلام) منسوب است.
14.قدمگاه خضر نبی در هفت کیلومتری شرق آبادان در ساحل رودخانه بهمنشیر و اروندکنار روبروی روستای طرة الحضر (گذرگاه خضر) قرار دارد در سال ۹۲۰ (ه. ق) و به عبارتی ۵۰۰ سال پیش بنا گردیده و به قدمگاه حضرت خضر نبی (مقام خضر) معروف است

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:

استان فارس-روستای کوار –دامنه کوه کوار اکبرآباد

http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=29.20 ... 8841/Kavar
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » يکشنبه ژانويه 19, 2020 9:52 am

استان قزوین

چهار انبیاء علیهم السلام - قزوین

مرکز آموزش: در وسط شهر قزوين هم زيارتگاهي هست مربوط به چهار پيغمبر
اكر علما يا مؤمنين قزوين اين مزار را حفظ كرده اند بخاطر نسبت ان به انبيائي است كه نزد محليها سينه به سينه معروف بوده اند


مزار حضرت «سَلام»، «سَلوم»، «سَهولی» و «اَلقیا» که به چهار انبیا مشهور گردیده اند، در شهر قزوین واقع است. اسامی ایشان در قرآن کریم و هیچ یک از کتاب های آسمانی نیامده است. هیچ یک از این نام ها از لغات فارسی نیست و به کلمات عبری بسیار شباهت دارد. از جمله نام «سَلوم» در کتاب عُزَیر نبی (علیه السلام) با تلفظ «شَلّوم» درباره اشخاص دیگری آمده (1) و محتمل است که «اَلقیا» نیز تلفظی از نام «اِلقانا» باشد که در کتاب سَموئیل پیامبر (علیه السلام) به کار فته است.(2) متأسفانه هویت و زندگی نامه ی مدفونین در این بقعه چندان بر ما روشن نیست. در این مجموعه، مزاری منسوب به حضرت صالح بن امام حسن مجتبی (علیه السلام) وجود دارد.
یگانه نوشته ای که درباره ی این بقعه به دست آمده، تذکره ای است که یکی از علمای قزوین به نام مرحوم حاج سیدمحمد تقی حسینی راجع به پیغمبریه نوشته و تلخیص آن بدین گونه است:
«بسم الله الرحمن الرحیم. تذکره ای است درباره ی انبیای بنی اسرائیل ــ سلام الله علی نبینا و علیهم. انبیای چهارگانه در بلده ی قزوین مدفون اند. و مدرسه ی پیغمبریه در آن شهر برپاست و همواره بنی اسرائیل به زیارت ایشان آمده اند. شاید که ورود عیسی ــ علی نبینا و علیه السلام ــ به این سرزمین برای ایشان بوده است یا ورود ایشان برای زیارت مقام عیسوی بوده (3) که آن مقام در مسجد جامع آن شهر است. در وسط مسجد، نزدیک منبر مُحَجَّر.(4) اسمای انبیا ــ علیهم السلام ــ در بعضی مَسفورات آن بلد این است: سلام، سلوم، سهولی، القیا. مشهد شریف ایشان از وُفورِ روح و نور و قضای حاجات و اجابت دعوات در کمال ظهور است و مرجع نزدیک و دور و کرامت های آن مشهد شریف نزد این داعی ــ محمدتقی بن امیر مؤمن الحسینی عَفِیَ اللهُ عَنهُما ــ در صغر و کبر در کمال شهود مشهود بوده است و روز به روز بر کرامت های آن افزوده است و تفاصیل آن ها به تحریر نیاید و هر متوسلی به آن کرامت ها برسد و مشاهده نماید؛ آن جا که عیان است، چه حاجت به بیان است و در شفای مرضی به توسل ایشان شفاها دیده شده است که به تحریر نیاید و تفصیل نشاید. چون شیخ المشایخ جعفر نجفی شیخ المجتهدین به زیارت انبیا مشرّف شد، نوشته ای بر سر صندوق ایشان را که به خط تورات و به اسلوب عبری بود، خواند و فرمود: این خط در احوال پیامبران است، شاید مضمون آن معلوم شود (5) و حاج عبدالوهاب از معروفین فقهای قزوین اهتمام تمام در تعمیر مشهد شریف مبارک داشت که به این نیت و همت، روزگار به سر برد و در سفر زیارت در نجف اشرف مدفون گردید».(6) مرحوم میرزا مسعود شیخ الاسلام در دوره ی قاجاریه اقدام به ساخت عمارتی با شکوه بر فراز قبور منسوب به چهار انبیا کرد، اما در اثنای جریان مشروطه ترور شد و کار ناتمام او را فرزندش میرزا حسن شیخ الاسلام به پایان رساند.
سید محمدعلی گلریز در کتابش نقل کرده که «...از خُدّام پیغمبریّه که یکی از آن ها سید و چشمش نابینا [بود] و دیگری که آقای عبدالحسین حکمی که... می گفت از 35 سال پیش اتاقدار مقبره ی شیخ الاسلام است، پرسیدم: درباره ی این مقبره از پیشینیان چه شنیده اید؟ سید پاسخ داد: آنچه از مُعمّرین شنیده ایم، این نقطه رودخانه بوده و در کنار آن آسیابی قرار داشته است. دو نفر از پیغمبرها که سلام و سلوم نام داشته اند و مردم را دعوت می کرده اند، به این آسیاب پناه می آورند. [احتمالاً] آسیابان یا مردم آن ها را می کشند و کنار رودخانه دفن می کنند. سهولی و القیا که برای پیدا کردن آن ها می آیند، در همین مکان بیمار شده و بدرود زندگی می گویند. آن ها را هم پهلوی آن دو تن دفن می کنند. معروف است که آن ها در سردابی مدفون اند. برخی اشخاصی که توانسته اند به سرداب بروند و جنازه ها را ببینند، نقل کرده اند که سرهای آن ها به طرف مشرق و پاهایشان رو به مغرب (برعکس مسلمین) بوده است. حکمی که مردی دقیق تر و مطّلع تر به نظر می رسید، می گفت: آن طور که ما شنیده ایم، این پیغمبران در زمان شاهپور بوده اند. شیخ الاسلام هنگام بنای این جا دستور داد اطراف بقعه را برای شفته ریزی کندند در هفت ذرع عمق... چراغ روغنی پیدا شد؛ این بود که شیخ الاسلام دیگر نگذاشت بکنند و از [همان] جا شَفتِه ریختند...».(7)
بقعه چهار انبیا در دو طبقه ساخته شده که طبقه ی پایینی آن سرداب است و در طبقه ی فوقانی، ضریحی فولادی نوساز با لعاب طلا و نقره مزیَّن به آیات قرآنی و نقوش زیبا بر روی یک سنگ قبر که به صورت نمادین نصب شده، دیده می شود. داخل روضه و ایوان ورودی بقعه توسط استاد رضا گلدوز به طرز زیبایی آیینه کاری شده و بر روی یکی از آینه های ایوان در قابی گچی به خط ثلث نوشته اند: «در این مکان مقدس چهار نفر از انبیای عظیم الشأن الهی به نام های سَلام، سَلوم، سَهولی، اَلقیا ــ (علیهم السلام) ــ و مدفن امامزاده صالح بن الحسن المجتبی ــ علیهما السلام ــ می باشد. ». در ارتفاع 3 متری دیوار روضه مبارکه نیز کتیبه ای گچ بری شامل سوره جمعه بر دیوار نقش بسته و در پایان آن آمده است: «اَللهمَّ تَقَبَّل مِنْ بانِیِ هَذِهِ البُقْعَه الشَّریفةِ حضرةِ مُستطاب حاج میراز مسعود شیخ الاسلام. سنه 1323».(8) مدرسه ای در کنار بقعه وجود دارد و کتیبه ای بالای درب آن نشان می دهد که وزیر اعظم شاه عباس دوم صفوی به سال 1045 ق بنای آن جا را به اتمام رسانده است. شگفت آور آن که در این کتیبه هم نامی از پیغمبریه برده نشده و آن جا را به نام «مقام شریف» یاد کرده است.(9) (منبع: رامین نژاد؛ رامین، مزار پیامبران، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی).
پی نوشتها:
1ــ کتاب مقدس، کتاب عزرا، 42/2؛ 2/7؛ 24/10، 42.
2ــ همان، کتاب اول سموئیل، 1/1، 4، 8، 19، 21، 23.
3ــ خبر مستندی مبنی بر سفر حضرت عیسی (علیه السلام) از سرزمین فلسطین به ایران وجود ندارد.
4ــ منبری که از سنگ تراشیده شده است.
5 ــ متأسفانه مسفوراتی که شرح حال چهار انبیا (علیهم السلام) بر آن مکتبوب بوده، اکنون مجهول المکان است و از آن اثری نیست.
6ــ ولی الله فوزی، پیامبران در ایران، 144ــ 145؛ سید محمد علی گلریز، مینودر یا باب الجنه قزوین، 634.
7ــ سید محمدعلی گلریز، مینودر یا باب الجنه قزوین، 647.
8ــ یادداشت های مؤلف در سفر زیارتی مورخه 1382/1/31.
9ــ سیدمحمّد علی گلریز، همان، 634.
تحقیقات میدانی :
به شهر قزوین زیارت چهار انبیاء علیهم السلام رفتیم. شهر قزوین خیابان پیغمبریه که وسط شهر است و معروف هم می باشد. چهار پیامبر بنی اسرائیل به نامهای سلام، سلوم، سهولی، القیا در این مقبره بود و امامزاده صالح ابن حسن مجتبی علیه السلام هم در این مقبره بود.

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:
شهرستان قزوین بخش مرکزی، خیابان طالقانی ، سبزه میدان ،خیابان پیغمبریه
http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=36.26 ... 7%D8%A1%29
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » جمعه ژانويه 31, 2020 12:19 pm

استان قزوین
2.حضرات ایوب و یوشع علیهما السلام- شهرستان قزوین، بخش رویارالموت، روستای بالاروچ

تحقیقات میدانی :
در ادامه پیگیری درس آگاهی و مسؤولیت شماره 20 به زیارت ایوب و یوشع نبی علیهما السلام در روستای بالاروچ رفتیم
بالاروچ یا روچ علیا روستائی از توابع بخش رودبار الموت واقع در استان قزوین است
از تنکابن جاده سه هزار _الموت را به سمت قزوین آمدیم که جاده 60کیلومترش خاکی است و گردنه های زیادی دارد
که به نظرم این مسیر با ماشین مناسب و کسانی که دوستدار محیط طبیعی هستند خوب است چون طبیعت های متفاوت و زیبا دارد
100کیلومتر در این جاده پیش می رویم،پس از طی گردنه و مسیر خاکی در جاده الموت سمت چپ تابلوی روستای بالاروچ است
۶کیلومتر به سمت دامنه کوه حرکت می کنیم به روستای زیبای بالاروچ می رسیم
بقعه متبرکه پیامبران ایوب و یوشع علیهم السلام مشخص است بر بالای تپه ای است
در حرم دو مقبره بود که در میان اهالی روستا به امامزادگان زکریا و ایوب از نوادگان امام سجاد علیه السلام،معروف بود
در زیارتنامه هم نوشته بود
السلام علیک ایها السید النجیب یا زکریا بن الرضا بن علی بن حسین علیهماالسلام و السلام علیک ایها السید النجیب یا ایوب بن الرضا بن علی بن حسین علیهماالسلام
و اهالی محل همه معتقد بودند که ایشان دو برادر از نوادگان امام سجاد علیه السلام هستند
آنچه در این مرقد را اهالی به نام های زکریا و ایوب نوادگان امام سجاد علیه السلام می شناختند که با توجه به اینکه نوشته بود فرزندان رضا ابن علی ابن حسین علیهما السلام، اشتباه است و در فرزندان امام سجاد علیه السلام، رضا نداریم البته این طور که بنده مطالعه کردم به استناد شیخ مفید لذا همان دو پیامبر باید باشد و اشتباه ثبت نمودند

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:

شهرستان قزوین، بخش رویارالموت، روستای بالاروچ
http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=36.38 ... 8%A7%D9%85
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » پنج شنبه آپريل 16, 2020 3:28 pm

استان گلستان

1.حضرت صالح علیه السلام - شهرستان گرگان، آق قلا، روستای آق قنبر


تحقیقات میدانی :


در استان گلستان به زیارت حضرت صالح -در شهرستان گرگان، آق قلا، روستای آق قنبر رفتیم
آدرس:
شهر آق قلا که شهری معروف و بزرگ و نزدیک گرگان و بین گرگان و بندر ترکمن است
از کمربندی شهر آق قلا به طرف روستای آق قنبر که می رویم دوکیلوتر که جلو رفتیم و دوکیلوتر مانده بود به روستای آق قنبر
سمت راست جاده تپه‌ای بود بالای تپه ساختمانی سفید در ابعاد دو در سه متر با گنبدی کوچک نقره ای رنگ بود که مقبره حضرت صالح بود
و اطراف این ساختمان تا پائین قبرستان اهالی آنجا بود که عمری بودند از بهاییان و یهودیان هم میانشان بود.
و اعتقادشان بر این بود که اینجا قدمگاه صالح پیامبر است و نه قبر ایشان همه
داخل ساختمان قبری بود برجسته روی آن پارچه ای سفید انداخته بودند که به آن پارچه تکه های پارچه رنگی دوخته بودند
و یک تنه درخت خشک هم بالای سر قبر بود
فضای معنوی مقبره خیلی زیاد بود
آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:

استان گلستان - شهرستان گرگان، آق قلا، روستای آق قنبر
http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=37.01 ... 8963823/fa
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » پنج شنبه آپريل 16, 2020 3:36 pm

استان گلستان

2.حضرت یعقوب علیه السلام - شهرستان گرگان، آق قلا ـ روستای صحنه علیا

در استان گلستان در شهرستان گرگان، آق قلا ـ روستای صحنه علیا
هم مزاري منسوب به نام: حضرت یعقوب (علیه السلام) هست
در كتاب «فرهنگ آبادي‌ها و مكان‌هاي مذهبي كشور» از وجود مدفن يعقوب پيامبر در گرگان نام برده شده است

در کتاب «فرهنگ آبادی‌ها و مکان‌های مذهبی کشور» از وجود مدفن یعقوب پیامبر در گرگان نام برده شده که اطلاعات صحیحی در وجود ندارد این مورد.
نویسنده کتاب پیامبران در ایران ولی‌الله فوزی‌تویسركانی می نویسد: اینجانب نامه ای را به امام جمعه گرگان و برخی محققین ارسال کردم و از آنها درخواست نمودم تا در صورتی که اطلاعاتی مبنی بر صحت موضوع دارند به این جانب منعکس نمایند. اما هیچگونه سند، مدرک و اطلاعات خاصی واصل نگردید و در کتابهای تاریخی هم مدرکی دال بر موضوع نیافتم.
منبع: کتاب پیامبران در ایران ولی‌الله فوزی‌تویسركانی

تحقیقات میدانی:

گزارش زیارت یعقوب نبی علیه السلام در منطقه ترکمن استان گلستان
روستای یامپی (یا صحنه علیا)در استان گلستان قرار دارد و جزء شهرستان آق قلا مي باشد، در حدود هفت کیلومتری جنوب غربی شهرستان آق قلا و پانزده کیلومتری شمال مرکز استان قرار گرفته است. اگر از یامپی خطي مستقيم به طرف جنوب بكشيم مارا به فرودگاه بین المللی گرگان مي رساند و اگر عكس آن عمل كنيم به روستای صحنه سفلی و به سمت غرب به يكي از روستاهای شهرستان بندرترکمن بنام اسلام تپه(شاه تپه قدیم) و از شرق به روستای حاجی قره خواهد برد. راه ارتباطی روستا آسفالته بوده و از سمت شمال به جاده آق قلاـ بندرترکمن وصل می گردد . یعنی از در جاده آق قلا -بندر ترکمن روبروی روستای صحنه سفلی جاده فرعی است به سمت یامپی پنج کیلومتر از جاده را طی می کنیم به روستای صحنه علیا(یامپی) می رسیم
در نقشه اسم این روستا یامپی است نه صحنه علیا
در خیابان اصلی روستا که در امتداد خیابان ورودی روستا است به مغازه سوپر مارکت صحنه می رسیم روبروی مغازه خیابان فرعی است به سمت قبرستان روستا می رود در قبرستان بالای تپه ساختمان کوچک سفید رنگ با گنبد کوچک ایزوگام شده می باشد که مقبره حضرت یعقوب علیه السلام است و به قدمگاه حضرت یعقوب علیه السلام معروف می باشد

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:

استان گلستان - شهرستان گرگان، آق قلا، روستای صحنه علیا (یامپی)
http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=36.93 ... 8%A7%D9%85
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » پنج شنبه آپريل 16, 2020 3:45 pm

استان گلستان

3.حضرت خالد بن سنان علیه السلام - شهرستان گنبد کاووس، کلاله روستای گچی سو

مرکز آموزش: همچنين از مزارات استان گلستان؛ مزاري معروف به خالد نبي در همان نواحي تركمني است

مطالب از منابع و مقالات:

حضرت خالِد بن سَنان (علیه السلام) از پیامبران عرب زبان و مبلّغ دین عیسوی بوده است. نام آن حضرت در قرآن کریم و هیچ یک از کتب آسمانی نیامده اما در متون اسلامی از او یاد شده است. در زیارت «اعمال امّ داوود» به نقل از امام صادق (علیه السلام) آمده است: «اللهُمَّ صَلِّ علی... خالِدٍ». حضرت خالد (علیه السلام) فاصله ی زمانی کوتاهی تا دوران بعثت پیامبر گرامی اسلام داشته است، به گونه ای که دختر او به نام «مِحیاه» در کهولت سن به خدمت پیامبر گرامی اسلام رسید و رسول خدا در ابتدای ملاقات با او فرمود: «مَرحبا ای دخترِ برادرم... سپس ردای خود را برای او گسترد و او را نزدیک خود نشانید و فرمود: این دختر پیامبری است که قومش او را ضایع کردند».(1)
درباره ی مدفن آن حضرت اخبار متفاوتی ذکر شده است. برخی روایت ها حاکی است که حضرت خالد (علیه السلام) بر مردم سرزمین یمن مبعوث بوده و در همان جا نیز وفا یافته و مدفون گردیده است، اما مکان قبر آن حضرت در یمن بر ما معلوم نیست.
مقبره ای منسوب به آن حضرت در 90 کیلومتری شمال گنبد کاووس در ناحیه ی ترکمن صحرا قرار دارد. این بقعه در کوه های شمالی روستای «گَچی سو» و «اوقچی» و در محدوده ی دهستان «تَمران» بر فراز ارتفاعات «گُبْچه داغ» از رشته کوه های گرگان واقع شده است.(2) شیخ اسماعیل حقی بروسَوی (متوفای 1137ق) در تفسیر آیه ی 6 سوره ی یس در روح البیان چنین نوشته است: «وَ یُقالُ انَّ قَبَرَهُ بِناحیَهِ جُرجان عَلی قُلَّه جَبَلٍ یُقالُ لَهُ خُدا» (و گفته می شود که قبر او در ناحیه ی جرجان بر قله کوهی است که آن را کوه خدا می نامند).(3) مردم ناحیه ی ترکمن صحرا این کوه را به نام «کوه قدرت» نیز می شناسند. بقعه ی حضرت خالد نبی (علیه السلام) قبلاً عمارتی کوچک و خشتی بوده که حدود 30 سال پیش بازسازی شده است.
بر فراز این بقعه، گنبدی گچی به رنگ سبز دیده می شود و تابلویی بر بالای درب ورودی نصب گردیده که بر روی آن نوشته اند: «بقعه ی متبرکّه ی حضرت النَّبی خالدِ بن سَنان». داخل روضه ی مبارکه، دو ستون فلزی وجود دارد و مقبره منسوب به آن حضرت در فاصله ی بین ستون ها واقع شده است. سنگ قبری را که به تازگی تعبیه شده، در کنار آن به حالت عمومی قرار داده اند. بر روی سنگ مزار آن حضرت این عبارت ها حک کردیده است: «السَّلام علیک یا حضرت النبی
خالِدبن سَنان. خالد فرزند سنان (علیه السلام)؛ طایفه: عرب غیثی؛ اصل نسب: اسماعیل ذبیح الله؛ محل تولد: کشور یمن (عَدَن)؛ وفات: 528 میلادی، 82 سال قبل از بعثت و 42 سال قبل از تولد حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله)».
بر روی تپه های مجاور حضرت خالد نبی (علیه السلام) دو بقعه ی دیگر به نام های «مزار عالِم بابا» و «مزار چوپان آتا» قرار دارد که مورد احترام مردم آن نواحی هستند.(4) گفته می شود که این دو از یاران حضرت خالد (علیه السلام) بوده اند، اما سند قابل قبولی در این باره وجود ندارد.
آثار باستانی متعددی نیز در دشت های اطراف بقعه به چشم می خورد. این آثار سنگی که به صورت میل تراشیده شده اند، نشانگر قدمت تاریخی منطقه هستند.

پی نوشت ها :
1ــ مجلسی، بحارالانوار، 450/14، صدوق کمال الدین، 370ــ371.
2ــ این اسامی، محلی و به زبان ترکمنی است.
3ــ عبدالرحمن تنگلی طانا، شرح احوال حضرت خالد نبی (علیه السلام)، ترجمه موسی جرجانی، 19 به نقل از تفسیر روح البیان، اسماعیل حقی، 375/2؛ تذکره هیئت امنای بقعه متبرکه حضرت النبی خالد بن سنان، گردآوری عبدالجلیل آخوند جعفر بای (1 برگ).
4ــ «عالم بابا» به معنای «پدر دانشمند» و «چوپان آتا» به معنای «چوپان بزرگ» است.
منابع:
-رامین نژاد؛ رامین، (1387)، مزار پیامبران، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی.
- شرح احوال حضرت خالد نبي، عبدالرحمن آخوند تنگلي طانا، ترجمه : موسي جرجاني، چاپ و نشر : موسسه فرهنگي انتشاراتي مختوم قلي فراغي، گرگان 1385
- پيامبران سرزمين ما ، عباس صالح مدرسه ‌اي ، قم ، در راه حق 1380
- پژوهشي در زندگي پيامبران در ايران، ولي الله‌فوزي تويسركاني، دفترا نتشارات اسلامي
- بناهاي آرامگاهي، پژوهشگاه فرهنگي و هنر اسلامي
- از آستارا تا استارباد؛ دکتر منوچهر ستوده

حیات القلوب:
به سندهاى معتبر از امام محمد باقر و امام جعفر صادق عليهما‌السلام منقول است كه: روزى حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله نشسته بودند ناگاه زنى به خدمت آن حضرت آمد پس آن حضرت او را مرحبا فرمود و دستش را گرفت و او را بر روى رداى خود در پهلوى خود نشانيد و فرمود: اين دختر پيغمبرى است كه قومش او را ضايع كردند، و او خالد بن سنان نام داشت و عبسى (1) بود، و ايشان را بسوى خدا خواند و به او ايمان نياوردند و آتشى هر سال در ميان ايشان بهم مى رسيد و بعضى از ايشان را مى سوخت - و به روايت ديگر هر روز بيرون مى آمد(2) - و هر چيز كه نزديك آن بود از حيوانات ايشان و غير آن مى سوخت و آن آتش را ((نار الحرقين ))(3) مى گفتند، در وقت معينى بيرون مى آمد از غارى كه نزديك ايشان بود، پس خالد عليه‌السلام به ايشان گفت: اگر من اين آتش را از شما برگردانم به من ايمان خواهيد آورد؟
گفتند: بلى.
و چون آتش پيدا شد آن حضرت استقبال آن نمود و آتش را به قوت تمام برگردانيد و از پى آن رفت تا داخل آن غار شد با آتش، و قوم او بر در آن غار نشستند و گمان كردند كه آتش او را سوخته است و بيرون نخواهد آمد از غار، پس بعد از ساعتى بيرون آمد و سخنى مى گفت كه مضمونش اين است كه: اين است كار من و امر من و آنچه مى كنم از جانب خدا است و به قدرت اوست، بنو عبس (يعنى قبيله او) گمان كردند كه من بيرون نخواهم آمد اينك بيرون آمدم و از جبين من عرق مى ريزد؛ پس گفت: اكنون ايمان مى آوريد به من؟
گفتند: نه آتشى بود كه بيرون آمد و برگشت.
پس فرمود: من در فلان روز خواهم مرد، چون بميرم مرا دفن كنيد و بعد از چند روز گله اى از گورخر بر سر قبر من خواهند آمد و در پيش ايشان گورخر دم بريده اى خواهد بود و بر سر قبر من خواهد ايستاد، در آن وقت قبر مرا بشكافيد و مرا بيرون آوريد و هر چه خواهيد از من بپرسيد كه خبر خواهم داد شما را از آنچه بوده و خواهد بود تا روز قيامت.
چون آن حضرت فوت شد و او را دفن كردند و رسيد به روز وعده اى كه او كرده بود و به همان نحو كه فرموده بود، گله وحشيان به همان علامت كه فرموده بود ظاهر شدند و بر سر قبر او ايستادند و قوم او آمدند و خواستند كه او را از قبر بيرون آورند پس بعضى گفتند: در حيات او ايمان نياورديد به او بعد از فوت او چگونه ايمان مى آوريد؟ اگر او را از قبر بيرون آوريد در ميان عرب ننگى خواهد بود براى شما. پس او را به حال خود گذاشتند و برگشتند.
و او در ميان زمان حضرت عيسى عليه‌السلام و حضرت محمد صلى‌الله‌عليه‌وآله بود، و اسم آن دختر ((محياه )) بود.(1)
مؤلف گويد: اين احاديث معتبرتر است از حديثى كه پيش گذشت كه خالد پيغمبر نبود، و ذكرش در دعاى ام داود نيز مؤ يد اين احاديث است، والله يعلم.
و در حديث معتبر منقول است كه: زنديقى از حضرت صادق عليه‌السلام سؤ الى چند كرد و مسلمان شد، پس از جمله سؤ الهايى او آن بود كه: آيا مجوس پيغمبرى بر ايشان مبعوث شد؟ بدرستى كه من مى بينم كه ايشان كتابهاى محكم و موعظه هاى بليغ و امثال شافيه دارند و اقرار به ثواب و عقاب دارند و شريعتى چند دارند كه به آنها عمل مى كنند.
حضرت فرمود: هيچ امتى نيست كه رسولى بر ايشان مبعوث نشده باشد، حق تعالى پيغمبرى فرستاد بر مجوس با كتابى، پس انكار كردند او را و كتاب او را.
پرسيد: پيغمبر ايشان كى بود؟ مردم مى گويند: خالد بن سنان بود.
فرمود: خالد عرب بدوى بود و رسول نبود و اين سخنى است كه مردم مى گويند.

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:

استان گلستان- شهرستان گنبد کاووس، کلاله روستای گچی سو، گورستان و زیارتگاه خالد نبی

http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=37.74 ... B%8C%D8%AD)%D8%A1
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » پنج شنبه آپريل 16, 2020 3:50 pm

استان گیلان

3.حضرت قادر پیغمبر علیه السلام:


دهکده باباولی ( در مسير دیلمان به آسيابر)
در روستاى بابا ولى ديلمان، بنايى چهارگوش قرار دارد که در ضلع‌هاى شمالى، شرقى و جنوبى آن، ايوان‌هاى ستون‌دار چوبينى وجود دارد. اين بقعه، همانند بسيارى از آرامگاه‌هاى شمال ايران، نقاشى‌هاى مذهبى دارد و پوشش بام آن از سفال است.
بعد از فوت بزرگی به نام ولی که بابا ولی صدا میزدند- او از بزرگان خاندان ال تقی بود – تغیر نام برای این روستا رقم زده شد و باباولی اسم این روستا شد و تا الان در این نام باقی مانده است.
گرچه بر این اتفاق اسناد معتبری وجود ندارد اما از طریق دهان به دهان بین بزرگان باباولی و دیلمان تعریف شده است.و اینگونه می گویند که “ولی” فردی با وقار،باهوش وخوش رفتار بوده است و بعد از این که اسلام در دیلمان فرا گیر شد ومردم دیلمان و حومه با یافتن اجساد جنگ جویان عرب که بعضی از آن ها را سادات نیز نامگذاری کردند و به زیارتگاه یا تکیه گاه انتخاب کردند .
اهالی محل باور دارند تا آن زمان قبرستانی در باباولی وجود نداشته است وتمامی مردگانش در اطراف باباولی مثل روستا های ایشکوه واسیابرک تدفین میشدند.
در مورد باباولی روایت است که شخصی در تالشکول دارای حرفه سنگ بری بود سنگ قبر بزرگی به ابعاد ۱۵۰×۴۷×۱۲سانتیمتر ساخت و آن را به باباولی انتقال داد ودر کنار درخت داغداغان گذاشت که روایت شده است مردی از مردان اعراب که بسیار قوی و درشت هیکل بود در جنگ کشته شد ودر زیر درخت داغداغان دفن گردید و به نام قادر(توانمند یا قدرت مند)نامبردار گشت و آن را به نوادگان پیغمبر نسبت دادند گرچه روایت است او نیز یکی از پیامبران الهی بوده ودر این مکان دفن شده است ولی سندی جهت تایید این موضوع یافت نشده است.

آدرس:

استان گیلان، ديلمان، لاهيجان، آرامگاه باباولى (قادر پيغمبر)
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » پنج شنبه آپريل 16, 2020 3:55 pm

استان مازندران

1.حضرت ایوب علیه السلام - شهرستان تنکابن، شهر عباس‌آباد روستای پرچور

مرکز آموزش: در استان مازندران در شهرستان تنكابن، شهر عباس آباد روستای پرچورهم مزاري منسوب به نام: ايوب پيامبر ذكر شده است

تحقیقات میدانی:
به زیارت حضرت ایوب نبی علیه السلام در روستای پَرْچِوَر رفتیم
روستای پرچور در جنوب غربی شهرستان عباس آباد واقع است
در استان مازندران شهرستان تنکابن دهستان لنگارود

آدرس:
از خیابان شهدا شهر عباس آباد به طرف جاده عباس آباد کلاردشت می رویم بعد از طی پنچ کیلومتر از سر خیابان شهدا، سمت راست به فرعی می رسیم سر خیابان فرعی تابلوی روستای پرچور را داردوارد فرعی می شویم پس از طی مسافتی به پل فلزی باریکی می رسیم که پل روی رودخانه لنگارود است
بعد از پل، مسیر را ادامه می دهیم تا به روستای پرچور می رسیم
در روستای پرچور با تابلوی راهنمای گلزار شهدا به سمت مقبره با صفای حضرت ایوب علیه السلام می رسیم
هم فضای معنوی خوبی داشت و هم از لحاظ فضای طبیعی در جنگل ها قرار داشت
در تابلوی زیارت نامه در حرم نوشته بود
السلام علیک یا حضرت ایوب بن موجر بن رازخ بن عیصی بن اسحاق علیه السلام
مختصات57.081657,36.081657
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » پنج شنبه آپريل 16, 2020 3:59 pm

استان مازندران

2.حضرت دانیال علیه السلام - شهرستان تنکابن، سلمانشهر

مرکز آموزش: در استان مازندران در شهرستان تنكابن، سلمانشهر در دهكده دانیال هم مزاري منسوب به نام دانیال نبی (علیه السلام) ذكر شده است

تحقیقات میدانی:

زیارت دانیال نبی علیه السلام واقع در استان گیلان شهر سلمانشهر روستای دانیال رفتیم
حرم حضرت دانیال علیه السلام در خیابان امامزاده است و به مسجد معروف است.
اهالی محل دقيقا شناختی نداشتند ولی از افراد مسن که پرس و جو نمودم
گفتند:
از خیلی قدیم این مقبره بوده است
و چهار بار تجدید بنا گردیده است
اولین بنا چوبی بوده است بعد از آن بنای سنگی و بنای بعدی آجری و اکنون هم در حال تعمیر و توسعه بود
در تاسوعا و عاشورا مراسم های خیلی بزرگ آنجا برگزار می گردد از شهرهای اطراف می آیند که نزدیک 600کیلو فقط گوشت طبخ می شود
سادات موسوی روستا متولی امر حرم هستند و از قدیم نسل در نسل از این حرم نگهداری می نمودند
شجره نامه و یکسری وسایل داشته که قبل از انقلاب تیمسار نصیر آنها را می برد
روی مقبره کلاه خودی از طلای سفید بوده که آن را هم می برند
روی قبر نوشته شده بوده دانیال ابن حزقیل علیه السلام
و یادآور شدند که معجزاتی داشته است ولی در میان قدیمی ها بیشتر بوده است و در نسل جدید چیزی را بیان نکردند

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:
آدرس:از طرف چالوس 22کیلومتر بعد از نمک آبرود به سلمانشهر می رسیم. در سلمانشهر به فلکه 17شهریور که رسیدیم به خیابان دریاکوچه را به سمت جنوب پیش می رویم به میدان شهید ابوطالب جعفری می رسیم بعد از آن باز به سمت جنوب حرکت می کنیم تا به خیابان 71گلستان می رسیم ادامه این خیابان وارد روستای دانیال می شویم
مختصات 36.679871,51.185744
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » پنج شنبه آپريل 16, 2020 4:12 pm

استان مازندران

3.آرامگاه حضرت خضر علیه السلام (قدمگاه خضر) آمل

تحقیقات میدانی:

خیابان رسالت روبروی بیمارستان ۱۷شهریور داخل کوچه ای بود
ساختمان مقام کوچک دارای گنبد مخروطی شکل و آلمینیومی و دربش بسته بود از بیرون تصاویر را گرفتم
روبرویش پارکینگ کوچکی بود که صاحب پارکینگ چندین سال بود آنجا بود و قبلاً هم منزلش روبروی مقام بود
می گفت محال است کسی اولین بار به زیارت اینجا بیاید و دست خالی برگردد
و معجزاتشان را چند نمونه بیان کرد و گفت می خواهیم معجزاتشان را مستند تبدیل به کتابی بنماییم
سه مورد مرگ مغزی را توضیح داد که شفا گرفتند
یک مورد جوانی تصادف با موتورسیکلت نموده بود و در همین بیمارستان ۱۷شهریور نزدیک مقام بستری می شود ولی پزشکان اعلام می کنند که کاملا مغز از بین رفته است و مرگ مغزی اعلام می کند،پدر جوان از دکتر جراحی مغز می خواهد او را جراحی کند پزشک قبول نمی کند و می گوید فایده ای ندارد و بعد پدرش متوسل می شود و بعد می آید بالای سر پسرش و می گوید بلند شو تو دیگر خوب شدی و با تعجب پسر چشمانش را باز می کند
و یک پروفسور (نامش را نمی دانست) از آمریکا وقتی تصاویر قبل از بهبودی را می بیند این را معجزه بزرگ می نامد و هر سال از آمریکا به ایران می آید به دیدار این پسر می آید
و یک مورد دیگر بچه خانمی به کما رفته بود و این مرد به او می گوید به این مقام برود و دعا کند،خانم می گوید چندین بار رفته ام
بعد مرد می گوید عابری را دیدیم که تازه از اینجا گذر می کرد از او خواستیم چون اولین بارش است که به این مقام برود و برای این بچه دعا کند و آن عابر می رود و دعا می کند و در عین ناباوری بچه از عصر همان روز هوشیاریش بالا می رود و تا هفته بعد مرخص می شود
دو مورد کسانی که بچه دار نشده بودند
و گفت سه شنبه به سه شنبه مردم نذرهایشان را می آورند که هفته قبل نیت کرده و هفته بعدش حاجت گرفته اند
و گفت سه شنبه ها عصر بیایید اینجا و خودتان ببینید چه معجزاتی مردم دیده آمد و برایتان تعریف کنند
و در زمان رژیم قبلی به اینجا دار الشفا می گفتند به خاطر معجزاتی که در شفای بیماران می دیدند
و گفت قدمت این مکان به هزار سال پیش بر می گردد که در سایت نوشته شده مربوط به سدهٔ ۹ ه.ق است

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:

استان مازندران -شهر آمل -خیابان رسالت روبروی بیمارستان ۱۷شهریور داخل کوچه ای بود
مختصات36.468401,52.353403
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » پنج شنبه آپريل 16, 2020 4:17 pm

استان مرکزی

1.حضرت اشموئیل علیه السلام- جاده بوئین زهرا (نزدیک ساوه)

حیات القلوب:
حق تعالى فرموده است (وَاذْكُرْ‌ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَ‌سُولًا نَّبِيًّا وَكَانَ يَأْمُرُ‌ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِندَ رَ‌بِّهِ مَرْ‌ضِيًّا) (سوره مريم: 54 و 55) يعنى: ((ياد كن اسماعيل را در قرآن بدرستى كه صادق الوعد بود يعنى وفاكننده بود به وعده خود و او پيغمبر مرسل بود و امر مى كرد اهل خود را به نماز كردن و زكات دادن و نزد پروردگار خود پسنديده بود.((
و در حديث معتبر از حضرت امام رضا عليه‌السلام منقول است كه: حق تعالى براى اين او را صادق الوعد ناميد كه با شخصى در مكانى وعده كرد و يك سال از براى انتظار وعده او در آن مكان ماند و از آنجا حركت نكرد.( علل الشرايع 77: معانى الاخبار 50: عيون اخبار الرضا 2/79.)
و به سندهاى معتبر بسيار از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است كه: اين اسماعيل كه حق تعالى او را صادق الوعد ناميده است غير از اسماعيل فرزند ابراهيم خليل عليه‌السلام است بلكه پيغمبرى بود از پيغمبران كه خدا او را به قوم خود مبعوث گردانيد و قوم او گرفتند او را پوست سر و روى مبارك او را كندند. پس حق تعالى ملكى را بسوى او فرستاد و گفت: پروردگار عالميان تو را سلام مى رساند و مى فرمايد كه: ديدم كه قوم تو با تو چه كردند و مرا فرستاده است بسوى تو كه هر چه حكم در باب ايشان بفرمائى من او را بعمل آورم.
اسماعيل عليه‌السلام گفت: نمى خواهم در دنيا از قوم خود انتقام بكشم و مى خواهم در اين بليه صبر كنم و تأسى نمايم به حسين بن على عليه‌السلام فرزند پيغمبر آخرالزمان صلى‌الله‌عليه‌وآله تا از مرتبه ثواب آن حضرت بهره اى داشته باشم.
«علامه مجلسی» از حضرت امام رضا، روایت می‌کند که فرمود: «حضرت «سموئیل» «صادق‌الوعد» معرفی شده است. این «سموئیل» یا «اسمائیل» غیر از «اسمائیل» فرزند «ابراهیم» (علیه‌السّلام) است و او پیغمبری بود که «شموئیل» یا «سموئیل» هم می‌گفتند
و در نقلی دیگر از کتاب حیات القلوب:
أَلَمْ تَرَ‌ إِلَى الْمَلَإِ مِن بَنِي إِسْرَ‌ائِيلَ مِن بَعْدِ مُوسَىٰ إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ ((آيا نظر نمى كنى در قصه اشراف بنى اسرائيل بعد از موسى در وقتى كه گفتند به پيغمبرى از براى ايشان كه: برانگيز از براى ما پادشاهى كه جنگ كنيم در راه خدا)).
این پیامبر در آیه فوق حضرت اشموئیل بوده است که در زمان جالوت بوده است.
خداوند برای قوم سرکش قوم بنی اسرائیل انبیای فراوانی فرستاد و آن قوم لجباز بسیاری از آنان را به شهادت رساندند و به انکار رسالتشان پرداختند و بدین سبب به عذاب الهی دچار گشتند. بنی اسرائیل پس از یوشع بن نون وصی حضرت موسی علیه السلام گرفتار اختلاف شدند و از این رو شوکت خویش را از دست دادند و به دست ستمکارانی چون جالوت گرفتار آمدند. جالوت مردانشان را کشت و زنانشان را به اسارت گرفت و اموالشان را به غارت برد. در این هنگام به پیشگاه پیامبرشان نالیدند و از او خواستند تا از خدا بخواهد پادشاهی برای انها بفرستد تا با او در راه خدا بجنگند. حضرت اشموئیل طالوت را که در دانش و نیروی جسمانی سر آمد بود به پادشاهی برگزید گروه زیادی با او رهسپار جنگ با جالوت شدند طالوت به انها خبر داد تا به نهر آبی می رسند که تنها می توانند به اندازه کف دستی از ان بنوشند اما شصد هزار نفر از اب نوشیدند و تنها 313 نفر هیچ ابی حتی به اندازه کف دستی ننوشیدند. وقتی به سپاهیان پر شما ر جالوت رسیدند عده ای گفتند ما نمی توانیم با اینان مقابله کنیم ولی عده ای دیگر گفتند چه بسا گروه اندکی که به اذن خدا بر گروه بسیاری پیروز می شوند داود سنگی در فلاخن خویش گذاشت و جالوت را با آن هلاک کرد و بدین روی سپاهیان طالوت پیروز شدند

در ایران نیز مزاری منسوب به حضرت سموئیل (علیه السلام) وجود دارد. این بقعه در 11 کیلومتری شهرستان ساوه و در روستای کوچکی در جاده بوئین زهرا واقع است. جالب است که نام مدفون در آن بقعه حضرت «اِشْمُوئیل» ثبت شده که تلفظی عبری از نام آن حضرت است. قدمت ساختمان فعلی به دوره ی صفویه می رسد اما قسمت شرقی آن به دستور ناصرالدین شاه قاجار به بقعه افزوده شده و سنگ نبشته ای به خط نستعلیق بر دیوار نصب گردیده که مبیّن حضور شاه قاجار و همراهانش در آن جاست. بقعه ی منسوب به حضرت اشموئیل (علیه السلام) بنایی آجری است و پی دیوارها از سنگ تراشیده ساخته شده است و بر فراز بقعه، گنبدی سفید رنگ به چشم می خورد. در زیر گنبد، ضریحی آهنی و جدید به رنگ سبز بر روی قبر منسوب به آن حضرت نصب گردیده است. اطراف این بقعه، محصور نیست، اما مردمی که در مجاورت آن زندگی می کنند، محوطه ی آن را درختکاری نموده و به حرمت آن مکان شریف اهتمام دارند. نهر آبی در نزدیکی بقعه جریان دارد که به «آب چکّه بار» معروف است.
در کتاب سموئیل نبی (علیه السلام) که دو قسمت از کتاب مقدس را تشکیل می دهد، هیچ اشاره ای به خروج حضرت سموئیل نبی (علیه السلام) از اراضی مقدس فلسطین نشده است و انتساب چنین مقبره ای به آن حضرت در ایران، امری غریب و دور از ذهن است ولی ممکن است مدفون در آن بقعه، یکی از صلحا و بزرگان دینی یهود و یا پیامبر دیگری باشد که با حضرت سموئیل نبی (علیه السلام) که در سرزمین فلسطین مدفون گردیده، تشابه اسمی داشته باشد. (منبع: رامین نژاد؛ رامین، مزار پیامبران، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی).

مزارت مشابه اسمی:

1.شهرک راماه در 6 کیلومتری شمال غربی بیت المقدس و بر سر راه بیت المقدس به رام الله قرار دارد. بر روی تپه ی کم ارتفاع و سرسبز روستای «نبی سموئیل»، عمارت حرم مطهر حضرت سموئیل نبی (علیه السلام) دیده می شود. این بنای سنگی در سه طبقه ساخته شده است که شامل سرداب مطهر و مسجد و مناره ای سنگی و شش ضلعی است. بر تابلو راهنمای فلزی که در سمت راست ایوان ورودی حرم نصب گردیده، عبارت: «قَبرُ النَّبی ساموئل» نوشته شده است و ترجمه ی معادل آن نیز به زبان های عبری و انگلیسی دیده می شود. پس از ورود به ایوان و داخل شدن به فضای مُسقّف، در سمت چپ، یک راه پلّه سنگی که یک طرف آن نرده کشی شده است، زائران را به سمت سرداب مطهر و مقبره ی حضرت سموئیل نبی (علیه السلام) هدایت می کند. در زمان تسلط اعراب مسلمان در این منطقه، مقبره ی حضرت سموئیل با پارچه های سبزرنگ و قالیچه های زیبا پوشانیده شده بود، اما پس از اشغال فلسطین، یهودیان ضمن حضور نظامی در اطراف حرم مطهر، نمادهای اسلامی را محو کردند و بر روی مزار آن حضرت پارچه هایی آویختند که بر آن ها مضامین عبری نوشته شده بود. در سال 1142 ق/1730 م ترکان مسلمان عثمانی کلیسا را به مسجد تبدیل کردند و طاق های زیبای سنگی برای حرم ساختند و برای آن مناره ای بنا کردند. در سال 1296 ش/ 1336 ق/ 1917 م خسارت هایی به نمای خارجی ساختمان حرم وارد آمد که چند سال بعد مرمت شد. حرم مطهر حضرت سموئیل نبی (علیه السلام) در منطقه ی مسلمان نشین و در محدوده ی تحت اختیار تشکیلات خودگردان فلسطین در جنوب رام الله قرار دارد و زائران آزادانه برای زیارت به این ناحیه می آیند. اعراب مسلمان از گذشته های دور، روزی را به نام «روز سموئیل نبی» نام گذاری کرده، در اطراف حرم آن حضرت خیمه برپا می کنند و ضمن اقامه ی نماز و قرائت دعا به زیارت آن حضرت مشرّف می شوند. یهودیان نیز در سالروز وفات آن حضرت در 25 ماه ایار (هشتمین ماه در گاه شماری یهود) مطابق با 24 اردیبهشت / 14 مه که آن را «روز سامُوئیل» می دانند، به زیارت حضرت سموئیل (علیه السلام) می آیند.

تحقیقات میدانی:

به زیارت اشموئیل نبی در ساوه رفتیم از کنار جاده بوئین زهرا به ساوه ده کیلومتری ساوه جاده ای فرعی است که تابلو هم دارد در این جاده بیست کیلومتر می رویم تا به مقبره حضرت اشموئیل می رسیم
اهالی آنجا اعتقاد زیادی به این مرقد داشته اند و معجزات زیادی دیده اند و همچنین می گویند هرساله توریست های مسیحی و یهودی هم به زیارت اینجا می آیند و موردی که صحبت نمودم خودشان معجزاتی دیده بودند از جمله اینکه بچه دار نمی شدند بعد از ده سال با یکبار متوسل شدن به این حضرت به حاجت خود رسیده اند

آدرس و ینک نقشه ویکیمپیا:

آدرس: استان مرکزی -شهرستان ساوه، بخش مرکزی جاده بوئین زهرا ،روستای ورده ، روستای ده سید، روستای پیغمبر، آرامگاه اشموئیل نبی

http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=35.22 ... B%8C%D9%84
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » پنج شنبه آپريل 16, 2020 4:19 pm

استان مرکزی

2.حضرت شیث نبی –روستای شیز

در حومه ی شهرستان اراک در استان مرکزی نیز آبادی کوچکی به نام «روستای شیث» (در لهجه ی محلی: شیز) وجود دارد و در نزدیکی این روستا، ناحیه ی تپه مانندی هست که مردم محلی، آن را مزار حضرت شیث نبی (علیه السلام) می دانند..
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » پنج شنبه آپريل 16, 2020 4:27 pm

استان هرمزگان

1.حضرات خضر و الياس علیهما السلام: جزيره هرمز


مقام حضرت خضر در باورهای ساکنان منطقه خلیج فارس

میناب: کوهستک منطقه ای صیادی در شهرستان میناب است، در پایان تابستان هر سال، ده روز پیش از آغاز صید، صیادان گوسفندی تهیه می کنند و در زیارتگاه ابوالقاسم
در پای کوه سیاه نزدیک کوهستک قربانی می کنند. همان جا از گوشت گوسفند غذا تهیه می کنند. بخشی از غذا به بالای کوه برده می شود که سهم زیارت ابوالقاسم است. قسمت دیگری از غذا را نیز به دریا می برند، چون اعتقاد بر این است که این غذا سهم خضر و الیاس نبی است و موجب افزونی رزق و روزی صیادان خواهد بود . در این زیارتگاه تنها مردان حضور دارند و زنان و کودکان اجازه ورود به این محل را ندارند.
مردم میناب در زمان اجرای مراسم سوگواری سید الشهداء نیز به خضر (علیه السلام) توجه دارند و عَلَمی را به یاد او بر می دارند. علم خضر نبی به رنگ سفید است (پژوهش های مردم نگاری میناب، 1374: 74-75).
جزیره قشم: در آبادی های جزیره مانند قشم، باسیدو و پی دشت زیارتگاه هایی منسوب به خضر و الیاس نبی قرار دارند که مردم محل، این اماکن را محل گذر این دو قدیس می پندارند. جزیره نشینان نیز خضر و الیاس را زنده و نگهبان دریاها و پشتیبان صیادان و ملاحان می انگارند. در باور عامه، خضر (علیه السلام) همه جا و در همه حال حضور دارد. هنگامی که دریا متلاطم می شود و بیم شکستن و غرق شدن کشتی ها و مرگ ماهی گیران در دریا می رود، زنان مردانی که به دریا رفته اند، در زیر چارطاقی این زیارتگاه ها گرد می آیند و دست به دعا بر می دارند و خضر و الیاس نبی را به یاری مردانشان می خوانند. هنگامی که دریا از صیادان روی بر می گرداند و تورهای صیادان از ماهی اندک می گردد، زنان به زیارت خضر یا «پاخضر» می روند و از او برای برکت تورهای ماهی گیران مدد می طلبند (بلوکباشی، 1385: 49-50).
جزیره هرمز: زیارتگاه خضر نبی به صورت گنبدی شکل است و در نزدیکی کارخانه سنگ شکن جزیره قرار دارد. مردم معتقدند خضر نبی را چندین بار در این محل در حال نمازگزاردن دیده اند. افراد حاجتمند به این مکان می روند و نیازهای خود را از درگاه خداوند طلب می کنند. زیارتگاه خضر در نزدیکی سنگ الیاس واقع است. سنگ الیاس در داخل دریاست و با ساحل فاصله کمی دارد (تصویر زیر).
در فصل هایی که صید ماهی کاهش می یابد، صیادان گوسفندی نذر می کنند و به زیارت خضر می برند، در آنجا طواف می دهند و قربانی می کنند و از گوشت آن غذایی
تهیه می کنند و به افرادی می دهند که برای زیارت خضر (علیه السلام) نبی آمده اند، سپس مقداری از گوشت گوسفند را روی سنگ الیاس می گذارند تا پرندگان گوشت خوار آن را بخورند و بدین ترتیب صید ماهی افزایش یابد. عده ای می گویند الیاس خدمتگزار خضر بوده است.
عده ای نیز بر این باورند که سنگ الیاس در حال رشد است و الیاس نبی خود نوک آن را می چیند تا زیاد بزرگ نشود و اگر روزی آب این سنگ را بپوشاند، قیامت فرا می رسد (فلسفی میاب و دیگران، 1379: 59 و 60).
بوشهر:چند مکان زیارتی با نام «خواجه خضر» در استان بوشهر قرار دارد:
الف) قدمگاهی در کنار دریا و پشت بار انداز اداره کشتیرانی که امروزه جزو محوطه سازمان بنادر است؛
ب) قدمگاهی در بندر ریگ؛
ج) قدمگاهی در شمال قریه حاج حیدری در بندر دیلم؛
د) قدمگاهی بین روستای مظفری شمالی و جنوبی بندر دیلم.
خضر نبی در باور مردم بوشهر پیامبر جاویدان است که بر روی دریاها سفر می کند و غرق شدگان را نجات می دهد. نام دیگر خضر در نظر اهالی این منطقه، خضر زنده یا خواجه خضر زنده است (حمیدی، 1380: 289).
علاوه بر موارد فوق باید به کارکرد آیینی «نمک خضر» (3) نزد صیادان استان بوشوهر نیز اشاره کرد. ایشان نمک خضر را نزد خود نگه می دارند تا روزی و صیدشان افزایش یابد (اطلاع شفاهی همکار محترم آقای علیرضا حسن زاده؛ نیز نک: حسن زاده، 1381: 648).
این نکته قابل توجه است که به دلیل اهمیت جایگاه خضر نزد ساکنان منطقه خلیج فارس، در این منطقه - به ویژه در جزیره قشم، بندرعباس و بوشهر - افراد، اماکن تاریخی، محلات، روستاها و حتی کوه های متعددی با نام خضر وجود دارند. باید توجه داشت کاربرد نام خضر در شهرهای مرکزی ایران بسیار اندک است.
شاید بتوان یکی از معروف ترین نام های خاص در این منطقه را «قلعه زائر خضر خان» (4) دانست که از اماکن تاریخی شهر اهرم در استان بوشهر است (اطلاع میدانی نگارنده از ساکنان محل).
نتیجه گیری
خضر پیامبری است که با آب ها ارتباط دارد و اغلب زیارتگاه هایش در ایران، کنار چشمه ها، نهرها و کرانه های خلیج فارس و دریای خزر قرار گرفته است. اما در مقایسه، تعداد زیارتگاه ها در شهرهای کناره خلیج فارس بیشتر است. نگارنده احتمال می دهد ساکنان نواحی خلیج فارس «آب حیاتی» را که خضر و الیاس نبی در طلبش به ظلمات رفتند و از آن نوشیدند در آب های گرم مناطق جنوب به ویژه خلیج فارس جست و جو می کنند، آبی که رزق و روزی صیادان در آن نهفته است. به همین دلیل خضر، پیر دریانوردان، در هنگام طوفان بر دریا ظاهر می شود. از طرف دیگر جایی که خضر می نشیند سبزه می روید، بنابراین خضر با دنیای نباتی هم پیوند دارد.
خضر و الیاس کارکرد آیینی یکسانی دارند و نمادی برای نجات گم گشتگان اند و مردم منطقه بناهای یادبودی از این دو قهرمان دینی - فرهنگی در کناره های دریاها یا رودخانه ها ساخته اند. خضر و الیاس مقبره ندارند و زیارتگاه های آنان قدمگاه است؛ زیرا هر دو زنده اند و محل عبور آنان در کناره های دریا مورد احترام ساکنان است.
در پایان باید گفت که با توجه به اعتقادات مردم، تعداد زیارتگاه ها و نام های خاص افراد ساکن در نواحی خلیج فارس، خضر نبی در باورهای مردم این منطقه نسبت به مناطق کویری و خشک ایران اهمیت بیشتری دارد.

پی نوشت ها :
عضو هیئت علمی پژوهشکده مردم شناسی سازمان میراث فرهنگی وگردشگری تهران.
1. در نقاط مختلف استان هرمزگان در زمان خشکسالی، برای طلب باران مراسم «الله بده بارون» رایج است. جالب است بدانیم در ترانه هایی که در هنگام برگزاری این مراسم در روستای کروئیه خوانده می شود از پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) و حضرت علی (علیه السلام) استمداد می شود. این مطلب در مورد اعتقادات مردم در ارتباط با آب و انبیا و اولیا اهمیت ویژه ای دارد (بناوند، 1385: 64-69).
2. درباره روایتی که شیخ صدوق از امام رضا (علیه السلام) درباره خضر نبی نقل نموده است، نک: دانشور، 1375: 39.
3. در دهستان «محمد آباد مسکون» اگر محصول کره کم باشد، مایه ماست را عوض می کنند و از خانه دیگری می گیرند و افراد آن خانه هم برای اینکه برکت از آنها دور نشود، در ازای مایه ماست نمک می گیرند که این نمک را متعلق به خضر می دانند. اگر محصول کره زیاد شود بر این باورند که خضر نظر کرده است و برایش نذری می دهند (دانشور، 1375: 47-48).
4. زائر خضر خان اهرمی از شخصیت های مبارز ضد استعماری در دوره قاجار به شمار می آید.
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » پنج شنبه آپريل 16, 2020 5:00 pm

استان همدان

1.حضرت حَیَقوق نبی علیه السلام - تویسرکان

حضرت حیقوق (علیه السلام) از پیامبران الهی است. نام آن حضرت در قرآن کریم نیامده، اما امام رضا (علیه السلام) از او با عنوان «حَیقوق نبی» نام برده اند.
از کتاب حیات القلوب:
پس حضرت رضا علیه السلام به راءس الجالوت فرمود: آيا مى شناسى حيقوق پيغمبر را؟
گفت: بلى، مى شناسم.
فرمود: آيا اين سخن او در كتاب شما هست كه حق تعالى بيان حق را ظاهر گردانيد از كوه فاران و پر شد آسمانها از تسبيح احمد صلى‌الله‌عليه‌وآله و امت او، و سواران او در دريا جنگ خواهند كرد چنانچه در صحرا جنگ خواهند كرد و كتاب تازه خواهند آورد بعد از خراب شدن بيت المقدس، و مراد به آن كتاب قرآن است، آيا مى دانى اين سخن را و ايمان به آن دارى؟
راءس الجالوت گفت: بلى، اين سخن حيقوق عليه‌السلام است و ما انكار سخن او نمى كنيم.( 1- عيون اخبار الرضا 1/161؛ توحيد شيخ صدوق 424؛ احتجاج 2/411.)
و در دعاى ام داود كه براى عمل روز پانزدهم ماه مبارك رجب است از حضرت صادق عليه‌السلام مروى است كه: اسامى جمعى از پيغمبران هست، چنانچه فرموده است كه: ((اللهم صل على هابيل و شيث و ادريس و نوح و هود و صالح و ابراهيم و اسماعيل و اسحق و يعقوب و يوسف و الاسباط و لوط و شعيب و ايوب و موسى و هارون و يوشع و ميشا و الخضر و ذوالقرنين و يونس و الياس و اليسع و ذى الكفل و طالوت و داود و سليمان و زكريا و شعيا و يحيى و تورخ و متى و ارميا و حيقوق و عزيز و عيسى و شمعون و جرجيس و الحواريين و الاتباع و خالد و حنظلة و لقمان)). (5) (منبع: حیات القلوب علامه مجلسی)

نام آن حضرت 2 بار در کتاب مقدس با تلفظ «حَبقوق نبی» آمده در احادیث و کتب اسلامی نـام ان بـزرگوار حـیقوق و در کتب‌ یهود‌ و عهد‌ عتیق،حبقوق،با حرف«با»ضبط شده‌ است.حبقوق در زبان عربی یعنی«در آغوش‌ کشیده‌‌ شده‌ وسبب نامیدن او بـه ایـن اسـم،این بوده است که‌‌ در‌ کودکی‌ بر اثر شـدّت مـرض از دنیا رفت،اما وقتی‌ حضرت الیاس(علیه السلام)او را در آغوش‌ کشید‌ و دعا‌ کرد و زندگی دوبارهء او را از خدا طلبید،زنده شد.
و کتاب او نیز به نام «کتاب حَبقوق» یا «کتاب حِباکوک» در مجموعه کتاب مقدس جای گرفته است. حضرت حیقوق (علیه السلام) معاصر حضرت دانیال پیغمبر (علیه السلام) و موطنش سرزمین فلسطین بود و هنوز هم منطقه ای به نام «کَفَر یاکوک» در جنوب غربی دریاچه جَلیله به او منسوب است. حضرت حیقوق (علیه السلام) پس از حمله ی بُختُ النَّصر به فلسطین و ویرانی معبد سلیمان به همراه حضرت دانیال نبی (علیه السلام) به اسارت به بابل آمد. آن هنگام که حضرت دانیال (علیه السلام) به دستور کوروش شاه به محبس شیران افکنده شد ‌(3)، حضرت حیقوق (علیه السلام) به فرمان خداوند برای او آب و غذا برد. درباره ی سالهای پایانی عمر حضرت حیقوق (علیه السلام) و مدفن او در روایت های اسلامی و کتاب مقدس سخنی به میان نیامده، اما دو مکان در فلسطین و ایران به عنوان مدفن آن حضرت معرفی شده است.
در «سِفر یوحاسین» نوشته یاکوب سیکلی آمده است که «... ما از روستای شعیب به کَفَر یاکوک رفتیم، جایی که حِباکوک پیغمبر در آن مدفون است و امروزه یاکوک نامیده می شود و بر فراز مقبره ی او عمارتی بزرگ است».(4) روستای کفر یاکوک در غرب دریاچه ی جلیله در فاصله ی 12/5 کیلومتری طبریه قرار دارد و اگرچه امروزه خالی از سکنه است، ولی به عنوان یک منطقه باستانی و تاریخی شناخته می شود. این ناحیه به صورت تپه ای سرسبز با نخل های زیبا است. در عین حال، هیچ نشانی از مزار حضرت حَیقوق نبی (علیه السلام) در آن جا یافت نمی شود؛ بنابراین، مزار منسوب به آن حضرت در ایران بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. این بقعه در شهر تویسرکان در استان همدان قرار دارد و از کوچه باغی که از خیابان امام حسین (علیه السلام) به سمت ارتفاعات مُشرِف بر شهر منشعب می شود، می توان به حرم مطهر حضرت حیقوق (علیه السلام) مُشرَّف شد. ساختمان این آرامگاه 12 متر ارتفاع دارد و شامل یک برج مدوَّر هشت سطحی به ارتفاع 7 متر و سقفی مخروطی شکل به بلندای 5 متر است و قدمت 900 ساله آن به دوره سلجوقیان می رسد. بر روی هر یک از هشت سطح خارجی دیوار بقعه، طاق نماهایی باریک و کشیده ساخته شده و قسمت فوقانی هر طاق به طرز زیبایی با کاشی های شش ضلعی معروف به «ستاره ی داوود» کاشی کاری شده است. تابلویی بر بالای درب حرم نصب گردیده که بر روی آن این عبارت ها نوشته شده است: «السلام علیک یا عَبدَ الصّالح یا نبی الله فی اَرضِه. بارگاه مطهر حضرت حیقوق (علیه السلام) [که] از پیامبران الهی می باشد که 1200 سال قبل از بعثت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) که در عصر حضرت دانیال (علیه السلام) می زیسته [است]. مدفن شهرستان تویسرکان».
حرم حضرت حیقوق (علیه السلام) از طرف داخل گچ اندود است. در وسط بقعه، صندوقی به ارتفاع تقریبی 1 متر وجود دارد و این عبارت بر آن نوشته شده است: «حیقوق نبی از انبیای قوم بنی اسرائیل از نسل حضرت موسی (علیه السلام) است. پدرش ــ شوعالیت ــ و مادرش ــ شونامیت ــ سراینده مراسم مذهبی در معبد حضرت سلیمان (علیه السلام) بوده است. اواخر سلطنت پوشیاهو می زیسته که پس از خرابی معبد توسط کلدانیان به [سال] 586 قبل از میلاد با حضرت دانیال نبی [علیه السلام] و سایرین به اسارت به بابل آمد و پس از چندی آن حضرت به آپادانا مهاجرت کرده و در همین سرزمین دعوت حق را لبیک گفته است. مجسمه و تصاویری از این حضرت در مجموعه موزه واتیکان وجود دارد».(5)
قبلاً به واسطه ابهاماتی که درباره ی هویت شخص مدفون در این بقعه وجود داشت، توجه چندانی به آن نمی شد تا این که مرحوم آیه الله خالصی زاده در زمان رضاشاه توسط انگلیسی ها از عراق به ایران تبعید شد و سال ها در نهاوند و تویسرکان اقامت کرد و آن عالم بزرگوار بود که مردم را متوجه معنویت این مکان شریف ساخت. در سال 1341 ش / 1382 ق این بقعه متبرکه مورد دستبرد سارقان قرار گرفت و در فاصله 1 متری از صندوق مطهر از طرف چپ درب ورودی، نقبی پایین زده بودند. مرحوم آیه الله تالهی و ولی الله فوزی ــ مؤلف کتاب پیامبران در ایران ــ ضمن حضور در محل، سرداب حرم حضرت حیقوق را از نزدیک دیدند. پس از آگاهی مسؤولان، درب حرم قفل شد و ژاندارمری شهرستان تویسرکان عهده دار حفاظت آن جا گردید. اداره ی باستان شناسی پس از چند روز، محل حفر شده را مسدود کرد و دیگر در این باره هیچ اقدامی از سوی دولت و اهالی بومی صورت نگرفت. در حفریات باستان شناسی سال 1368 ش بقایای حصاری با پلان مربع شکل با چهار برج در کنار بقعه یافت شد که از بنای حرم قدیمی تر به نظر می رسید.(6) اما در اوایل بهار سال 1372 ش حادثه مهمی روی داد که سبب رونق و آبادانی این بقعه نورانی گردید. حادثه از این قرار بود که سارقان میراث فرهنگی به طمع یافتن اشیای عتیقه برای بار دوم به بقعه دستبرد زدند و در کف حرم تونلی حفر کرده و سقف سرداب مطهر را شکافته بودند، اما معلوم نبود که چیزی از این مکان سرقت شده باشد.
پس از این حادثه مقرر گردید که سازمان میراث فرهنگی کشور تحقیقاتی در این زمینه انجام دهد و تمهیدات لازم برای جلوگیری از تکرار این گونه حوادث به عمل آورد. پس از چند روز تلاش و جست و جو، قبر مطهر در سرداب نمایان شد و برخی افراد از جمله امام جمعه تویسرکان و همچنین ریاست دانشگاه آزاد اسلامی تویسرکان و چند نفر دیگر، جسد مطهر آن پیامبر خدا را از نزدیک زیارت کردند.
استاد محمد حسین ترک ــ استادکار سازمان میراث فرهنگی ــ اولین کسی بود که به قبر مطهر رسیده و با برداشتن چند آجر، دریچه ای در آن ایجاد کرده بود. او مشاهدات خود را این گونه بیان کرده است: «ابتدا کارگر من به دستور من بالای قبر را 30 × 30 سانت شکافت. به مجرد شکافتن، نور خیره کننده ای به چشم خورد که تمام محوطه قبر را روشن کرد، در صورتی که آن جا قبلاً تاریک و ظلمانی بود. قسمتی از صورت آن حضرت را دیدم و دست به سر و صورتش کشیدم».(7)
حجت الاسلام غلامحسین هدایتی نژاد ــ امام جمعه تویسرکان ــ نیز مشاهدات خود را این گونه مکتوب نموده است: «... قریب یک متر و نیم پایین تر از کف مرقد مطهر، سردابی است با آجرهای پخته چهار ضلعی. ابعاد این سرداب حدود یک متر و نیم در دو متر و نیم با سقفی نسبتاً کوتاه [است]. در قسمت قبله آن، یک طاقچه و گنجه مانندی وجود دارد. در ناحیه جنوب شرقی سرداب ــ نزدیک به درب ورودی فوقانی ــ قبر مطهر واقع شده است. قبر در زمین بکر کننده شده و نمای روی آن آجر چهارضلعی می باشد. گوشه ای از قبر را باز نموده بودند ــ برای تحقیق ــ که پس از کنار زدن لایه خاک نرمی که روی جسد مطهر بود، استخوان سر پیدا شد، صحیح و سالم. رنگ استخوان جمجمه سفید و در ناحیه راست جمجمه، قسمتی قرمز رنگ با لکه های ریز سیاه دیده می شد. وضعیت جسد و سر در داخل قبر به عکس مسلمین بود، یعنی به شانه چپ دفن شده بود. قبر وضعیتی طبیعی داشت و هیچ اثری از دست خوردگی نه از اطراف و نه از سقف در آن به چشم نمی خورد و به احتمال قوی، عواملی که به آن دستبرد زده بودند، نتوانسته اند قبر را پیدا نمایند لذا از گزند حوادث به دور مانده است. البته مسایل دیگری هم مشاهده می شد و به ذهن خطور می کرد که جهت رعایت اختصار فعلاً به همین چند سطر اکتفا می شود. به امید احیای این مرقد مطهّر به گونه ای که مؤمنین و علاقه مندان از دور و نزدیک به زیارتش مشرّف و از برکاتش بهره مند گردند. ان شاء الله». (8)
آقای محمد علی برنا ــ ریاست وقت دانشگاه آزاد تویسرکان ــ نیز مشاهدات خود را این گونه ثبت کرده است: «بسم الله الرحمن الرحیم. از اعظم توفیقات الهیه که شامل این حقیر گردید، آن بود که شب سه شنبه، اردیبهشت ماه 72 هجری شمسی در خواب دیدم که آثار بدن حضرت حیقوق نبی (علیه السلام) مکشوف گشته و بنده با برخی از دوستان اهل ایمان مشغول تجدید دفن و مرمت لحد ایشان می باشیم. البته بنده به این خواب چندان توجهی ننمودم. صبح همان روز این جانب که مسؤول دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرستان تویسرکان بودم و دانشگاه نیز در جنب بارگاه حضرت حیقوق [علیه السلام] قرار دارد، طبق معمول به سر کار رفته و مشغول انجام وظیفه بودم که یکی از برادران فرمانداری تویسرکان به سراغ این جانب آمد و از ظاهر شدن جسد پاک حضرت حیقوق (علیه السلام) خبر داد. [ما] موتور سیار برق دانشگاه را به محل بارگاه بردیم و داخل سرداب را ــ که قبر مطهر در آن قرار داشت ــ سیم کشی نموده، روشن کردیم. با عده ای از برادران از جمله حجه الاسلام غلامحسین هدایتی نژاد ــ امام جمعه محترم تویسرکان ــ جسد حضرت حیقوق نبی (علیه السلام) را زیارت کردیم. جسد در قبری به طول تقریبی 2/20 متر قرار داشت. تمامی جسد را لایه بسیار نازکی و نرمی از خاک پوشانده بود و سقف با آجر طاق زده شده بود و چون از ناحیه پشت سر قبر را شکافته بودند، تمام جمجمه ی مبارک قابل رویت بود. آثار سرخی و سیاهی مانند رگ های ممتد بر روی جمجمه کاملاً دیده می شد و خالی سیاه رنگ در ناحیه عقب سر قرار داشت. این جانب بیش از نیم ساعت در کنار بدن شریف توقف نمودم. فضا کاملاً معنوی و دارای آرامش و معنویت مخصوصی بود. در آن جا چند رکعت نماز به جا آورده و دست خود را زیر سر مبارک ایشان قرار دادم و دقایقی دعا کردم».(9)
پس از این واقعه، گزارشی تصویری از حرم و سرداب و بدن مطهر حضرت حیقوق (علیه السلام) تهیه و از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد. بحمدالله این جانب (مؤلف) موفق شدم نسخه ای از این فیلم را بر روی لوح فشرده تهیه و ضمن زیارت آن، یک قطعه عکس از محلّ حفّاری سارقین به عنوان سند تاریخی این بقعه به دست آورم.
پی نوشت ها :
1ــ صدوق، توحید، 428؛ مجلسی، بحارالأنوار، 308/10؛ 163/14.
2ــ کتاب مقدس، کتاب حبقوق، 1/1؛ 2/1.ناسخ التواریخ
3ــ همان، کتاب دانیال، 16/6.
4ــ تلمود، 228.
5ــ ولی الله فوزی، پیامبران در ایران، 61ــ62.
6ــ حسن زنده دل و دستیاران، مجموعه کتاب های راهنمای جهانگردی، استان خوزستان، 75ــ76.
7ــ ولی الله فوزی، پیامبران در ایران، 68.
8ــ همان، 66ــ67.
9ــ ولی الله فوزی، پیامبران در ایران، 65ــ66.
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » پنج شنبه آپريل 16, 2020 5:03 pm

2.استان همدان

حضرت حَجَی علیه السلام

مزاری منسوب به حضرت حجی (علیه السلام) در ایران واقع شده است.
بر ضریح مطهر آن حضرت، تذکره ای آویخته اند
و در آن شرحی از نبوت آن پیامبر خدا را با این عبارت ها مکتوب کرده اند: «بسمه تعالی. السلام علیک یا نبی الله و رحمة الله و برکاته. حَجَّی یا حَکَّی علی نبینا و آله و علیه السلام از انبیاء محترم بنی اسرائیل و آن حضرت قبل از حضرت زکریای اول و بعد از حضرت مُرْدخای علی نبینا و آله و علیهما السلام در عهد داریوش دوم، چهار هزار و نهصد و شش سال بعد از هبوط حضرت آدم و ششصد و هفتاد و پنج سال قبل از حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیهما السلام به نبوت و دعوت از جانب پروردگار مبعوث گردید و کتاب نبوت آن حضرت مشتمل بر دو فصل است که در تورات صفحه 1366 به بعد ذکر شده است و کلمات آن تماماً مربوط به ترغیب و واداشتن بنی اسرائیل به تعمیر مسجدالاقصی می باشد و آنچه از تاریخ برمی آید و یهود هم به آن قائل اند این است که این پیغمبر محترم و مُردخای در زمان بُختُ النَّصر به عنوان اسارت به ایران آمده و در شهرستان همدان مدفون گردیده اند. مورخه رجب یک هزار و هشتاد و پنج».
پس از گذر از کوچه پس کوچه های خیابان باباطاهر در شهرستان همدان به «مسجد پیغمبر» که مزار منسوب به حَجَّی (علیه السلام) را در خود جای داده، می رسیم. گفته می شود که این مسجد، قدمتی بیش از 500 سال دارد.
مسجد پیغمبر دارای رواق های متعدد و ستون های قطور سنگی می باشد و ضریح منسوب به حضرت حجی (علیه السلام) در گوشه آن واقع شده است. ابعاد این ضریح چوبی و مشبک 2/20×2×1/50 متر است و تزیینات چندانی ندارد. در میان ضریح مطهر، قبری وجود دارد به ارتفاع 30 سامتی متر که روی آن با پارچه های مخمل پوشانده شده است؛ عطردانی سنگی و قدیمی نیز بر روی قبر قرار داده اند.(منبع: رامین نژاد؛ رامین، مزار پیامبران، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی)
پی نوشت ها :
1ــ کتاب مقدس، کتاب حجی، 1/1، 3، 12، 13؛ 10/2، 13، 14، 20؛ انجیل برنابا، 21/187؛ 11/185 و...
2ــ انجیل برنابا، 21/187.
3ــ انجیل برنابا، 11/186، 13.
4ــ تلمود، 228.
5ــ انجیل برنابا، 1/10ــ3.

مزارات مشابه اسمی:

1.در نوشته های رابی سلیمان بن شمعون به سال 1422 م / 820 ش آمده است که «من در کتابی یافتم که... در کوه زیتون غاری است که حَجَّی پیغمبر و رَبَّان یوحَنَّان زَکی در آن مدفون اند».کوه زیتون که در حومه شرقی بیت المقدس قرار گرفته، مدفن بسیاری از پیامبران الهی (علیه السلام) است و به نوشته ی انجیل برنابا در همین مکان بود که جبرئیل بر حضرت عیسی (علیه السلام) فرود آمد، در حالی که او برای چیدن زیتون به بالای کوه آمده بود. امروزه تمامی ارتفاعات کوه زیتون با عمارت های مختلفی همچون کلیسا و کنیسه و آرامگاه پوشانده شده و بسیار مورد توجه زائران و گردشگران است. مزاری منسوب به حضرت حجی (علیه السلام) در این کوه وجود دارد

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:

استان همدان –شهر همدان، میدان امام خیابان باباطاهر ،بازار فلسطین، مزار پیغمبر (همدان)
http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=34.80 ... 8%A8%D8%B1
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » پنج شنبه آپريل 16, 2020 5:07 pm

استان همدان

3. آرامگاه حضرت خضر علیه السلام

بقعة این امامزاده در روستاى خضر در شمال شرقى شهر همدان، بر فراز تپّه و مجاورت آبادى به همین نام که امروزه به شهرک مدنی تغییر نام پیدا کرده قرار دارد.
بقعه خضر همدان، دارای کتیبه خط کوفى قرن هفتم یا هشتم هجرى مشتمل بر اشعار فارسى است. در سال 1369 براى تعیین حریم بقعه در تپّه‏اى که بناى امامزاده بر آن احداث شده، گمانه‏هایى زده شده است. تپّه خضر، گورستان مردم روستاست و به شمارة 1077 و در تاریخ 28/03/1354 به ثبت آثار ملّی و تاریخى رسیده است.
خُفته در مزار: دربارة شخص مدفون در بقعه دو قول است، برخى معتقدند که اینجا تنها قدمگاه حضرت خضر نبى‰ مى‏باشد، چنان‌که مرحوم مصطفوى باستان‌شناس معروف، تنها از این مکان به بقعه خضر یاد مى‏کند و هیچ اشاره به امامزاده بودن مزار نمى‏کند.
عدّه‏اى دیگر مزار کنونى را متعلّق به امامزاده مى‏دانند، منتهى از نسب شریف او هیچ اطّلاعى ندارند. و این همان چیزى است که امروزه به آن مشهور و معروف است.
ابن طباطبا از اعلام قرن پنجم، از جمله واردین به شهر همدان را إسحاق الأحنف بن عیسى بن محمّد الأکبر بن علی العریضى بن امام جعفر الصادق ‰ بر شمرده و قایل است که او داراى پنج فرزند نسل دار به اسامى عیسى، ابراهیم، موسى، طاهر و محمّد بوده است.
ابو الحسن عمرى، امام فخر رازى، علّامه مروزى و علّامه عمیدى نیز همین قول را ذکر نموده‏اند.
او همچنین پسر عموى این امامزاده را به نام ابو الحسین عیسى بن ابراهیم بن عیسى النقیب بن محمّد الأکبر بن علی العریضى را ساکن در همدان دانسته و قایل به تداوم نسل او در این شهر شده است.
علّامة نسّابه عمیدى، از اعلام قرن نهم هجرى، عبداللَّه الأحنف بن عیسى النقیب بن محمّد الاکبر بن على العریضى بن امام جعفر صادق ‰ برادر اسحاق احنف را ساکن شهر همدان ذکر نموده و مى‏نویسد: او داراى 13 پسر بود که من جمله آن‌ها خضر، اسحاق، حسین، عبداللَّه، عیسى، حمزة، طاهر و على بودند که به عریضیتون مشهور هستند. بنابراین معلوم مى‏گردد که امامزاه خضر بن عبداللَّه الأحنف بن عیسى النقیب بن محمّد الاکبر بن علی العریضى بن امام جعفر صادق ‰ که با چهار واسطه به امام ششم نسب مى‏رساند، در همدان سکونت داشته است.
او سیّدى جلیل القدر، شریف و از خانواده نقابت و سیادت و کرامت بود. ظاهراً وفات سیّد خضر در ربع آخر قرن چهارم هجری بوده است.
منبع :مزارات ایران و جهان اسلام مولف محمد مهدی فقیه بحرالعلوم

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:

استان همدان، شهرک آیت اله مدنی، سر راه روستای شورین
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am

Re: مزارات منسوب به نام پيامبران در ايران

پستتوسط najm116 » پنج شنبه آپريل 16, 2020 5:10 pm

استان همدان

4. حضرت مردخای علیه السلام

آرامگاه مردخای و برادر زاده‌اش در همدان در نزدیکی میدان امام خمینی و در خیابان شریعتی واقع است‌.
استر و مردخای‌
ملکه استر همسر خشایارشاه به همراه عموی خود در این مقبره مدفون هستند. کتاب استر در تورات بیانگر روایت آنها در اکباتان میباشد.
ایـن‌ ‌ ‌دو‌ نـبیّه و نبی، نامشان همیشه همراه یکدیگر است زیرا هم عصر و بنا به‌ قولی‌ عـموزاده یـکدیگر بـودند. استر با از دست دادن والدینش تحت سرپرستی مردخای قرار گرفت.
شهر همدان‌ برای‌ یهودیان بسیار بـا اهمیت است چون مقبره این دو بزرگوار در آنجا‌ قرار‌ دارد و همه ساله به هنگام زمـستان و برپایی‌ جشن‌ پوریم‌ زیـارتگاه یـهودیان می‌باشد(لوئِب، 224). در قاموس‌ کتاب‌ مقدس آمده که مردخای به معنی شخص کوچک و یا پرستندة مریخ است. او‌ از‌ اسرای یهود و از خانوادة شاول‌ بود‌ که به‌ بابل‌ کوچانده‌ شد (ص 79). در جای دیگر آمده‌ که‌ مردخای از نـام خدای بابل ماردوک گرفته شده است (دائرة المعارف دین‌ و اخلاق‌، جلد 10، ص 505). مردخای فرزند بن‌ یائر ابن شمعی ابن‌ قیس‌ بنیامین بود (استر، 2/ 7 ـ 5). چون نسبتش‌ به‌ شائول می‌رسید پس به طبقه بالای جامعه تـعلق داشـت (کتاب دوم پادشاهان، 24‌/ 14‌). وی در زمان داریوش به‌ پیامبری‌ مشغول‌ شد.
در قاموس‌ کتاب‌ مقدس (ص 49) آمده که‌ استر‌ از ریشه فارسی به معنی ستاره و از عبری به معنی درخت است او دختر‌ ابی‌حایل‌ (Abi Hail) بود که در پانصد‌ ق. م. پسـر‌ عـمویش مردخای‌ او‌ را‌ سرپرستی می کرد. در‌ جای دیگر اشاره شد که استر کاملاً از نام الهه بابلی ایشتر گرفته شده و نبرد‌ ماردوک‌ و ایشتر نماد بهار و روشنایی با تاریکی‌ و زمستان‌ را‌ نشان‌ می‌دهد‌. جـشن پوریـم نیز‌ که‌ در نیمه دوم آخرین ماه زمستان برگزار می‌شود کاملاً نشان دهنده غلبة خدای خورشید و بهار یعنی‌ ماردوک‌ بر‌ زمستان است. به هر حال علی‌رغم نگرش‌ منفی‌ که‌ بعضی‌ها‌ مـانند‌ هـرتسفلد‌ در کـتاب هنرشناسی ایران، و جاست‌رو در دائرة المعارف دیـن و اخـلاق (505/10 و نـیز فرهنگ کتاب مقدس، 269) به وجود تاریخی این دو دارند، اما شواهد بسیاری نشان‌ از واقعیت آن دو در زمان خشاریارشاه می‌دهد (لوی، ص 263). هرتسفلد دربارة آثار عصر سـاسانیان و بـناهای سـابق یهودیان که در ایران باقی مانده می‌نویسد که مـزار اسـتر در همدان از‌ آثار‌ یهود است که قدیمی‌ترین قسمت آن زیرزمین آرامگاه است که دهانة کوچکی در آن قرار دارد و در رأس گنبد آن دو یادگار چوبی که یـکی قـدیمی و مـربوط به دوران‌ مغول‌ و دیگری تقلید جدیدی از اصل آن می‌باشد که آن اصـل فروخته شده است بانی این مقبره مادر دو برادری بود که هر دو‌ ملقب‌ به جمال الدوله بودند و یکی‌ وزیر‌ مـالیه سـلطان ارغـون خان بود. این آرامگاه در سال 1602 میلادی ساخته شد. دکتر لوی اشاره مـی‌کند کـه چهار قرن قبل از ارغون شاه‌، فردی‌ بنام ربی بنیامین اهل‌ تودیلا‌ صحبت از مقبره استر می‌کند و مـی‌گوید کـه 1500 سـال است مورد اعتقاد مردم می‌باشد و این سندی است بر حقیقت وجودی آن دو کـه پس از مـرگ خـشایارشاه از شوش به‌ همدان‌ مهاجرت کردند (ص 266). البته، هرتسفلد احتمال دیگری هم می‌دهد. از نظر او شوشندخت، دخـتر رأس الجـالوت و هـمسر یزدگرد ساسانی (399 ـ 420 م.) در یکی از مقابر دفن شده است (نتصر، «استر‌ و مردخای‌»، 259/8).
اگر‌ چه مردخای کـتابی در عـهد عتیق ندارد ولی گویا کتاب استر به دست او نوشته شده است‌. تا قرن دوم مـیلادی بـعضی از فـقهای یهود رسمیت کتاب استر‌ را‌ رد‌ می کردند و مسیحیان اولیه در آن شک داشتند. (فرهنگ کتاب مقدس، 269؛ دائرة المـعارف دیـن و اخلاق، 349‌/7).
آرامگاه مردخاي و برادر زاده‌اش در همدان در نزديكي ميدان امام خميني و در خيابان شريعتي واقع است.
منابع
بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان (بخش‌ مربوط‌ به ایران)، ترجمة آذرتاش آذرنـوش، انـتشارات سروش، 1364.
رامـیار، محمود، بخشی از نبوت اسرائیلی و مسیحی، بی‌نا‌، 1352‌.
فوزی‌، ولی‌الله، ، دارالفکر، 1372 ق.
کـتاب مـقدس، بـی‌تا، بـی‌نا.
لوی‌، جیب، تاریخ یهود در ایران، تهران، 1334
مستوفی، حمدالله، نزهة القلوب.
هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، انتشارات اساطیر، 1377.
یاقوت حموی، مـعجم البلدان‌.
یعقوبی‌، احمد، تاریخ یعقوبی، ترجمه ابراهیم آیتی، 1362
مهدوی زاده،علی؛پیامبران بنی اسرائیل در ایران

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:
استان همدان –شهر همدان -میدان امام خمینی - خیابان شریعتی
najm116
 
پست ها : 530
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 12, 2018 11:16 am


بازگشت به بلاد ايران


cron
Aelaa.Net