بطيخ

مدير انجمن: pejuhesh237

بطيخ

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه آگوست 02, 2012 9:48 am

بسم الله الرحمان الرحیم
.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

بطيخ

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه فبريه 08, 2013 4:51 pm


گياهى است از خانوادۀ Cucurbitaceae ، نام علمى آن Cucumis melo L. مى‌باشد.

بطيخ: لغة رومي است

فارسی:خربزه

عربی:

یونانی: فافس

انگلیسی:Melon

فرانسه:Melon ، طالبى را Cantaloup يا Melon Cantaloup گويند ،نوع ديگر «دستنبو» يا «دست‌انبويه» است كه در بعضى از مناطق غرب ايران

شمامه می گویند به فرانسوى آن را Shemma و Melon Jaune odorant

نوع ديگر «دستنبو» يا «دست‌انبويه» است كه در بعضى از مناطق غرب ايران

آلمانی:

ایتالیائی:
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

معرفي گياه

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه اکتبر 04, 2013 9:46 am

Image
Image
Image
Image

و بهترين او شيرين كم آب نازك بی جرم است و بهترين ناشيرين او مليون است كه خربزهء كرمک نامند

و مثل ساير اقسام سريع الاستحالهء بخلط غالب معده و سريع التّعفن نيست کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص49-50


متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين تفاوت:

معلوم و معروف است و انواع مى‌باشد بخارائي و سمرقندى و دارائي و غير اينها از اصناف جيذه و كرمك كه هليون نامند

و پائيزه از اصناف پست و متوسط آن و غير اينها از اصناف بسيار كه تفصيل آن طولى دارد

و بالجمله هرچند شيرين‌تر و لطيفتر و نازكتر باشد جوهر آن بهتر است و هرچند تفه‌تر و غليظتر باشد زبونتر کتاب مخزن الادویه طبع قدیم جلد یک ص 225
بوتۀ خربزه شبيه بوتۀ خيار است و مثل خيار خزنده و يكساله مى‌باشد. برگها پهن، پرزدار و خشن و پيچك‌دار و گلهاى آن زرد مى‌باشد.

گلها يك پايه است. گلهاى نر روى اولين ساقه‌ها و گلهاى ماده بعد از آن روى ساقه‌هاى جوانتر ظاهر مى‌شوند. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 2 ص112
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

محل رويش

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه اکتبر 04, 2013 9:46 am

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

اجزاء مصرفي و سمي گياه

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه اکتبر 04, 2013 9:47 am

هيج جزء آن سمي نيست.

همه اجزاء استفاده مي شود.

جوانه‌هاى گل خربزه داراى يك مادۀ عامل تلخ است كه قى‌آور و استفراغ‌آور است.

در چين مرسوم است جوانه‌هاى گل خربزه را چيده و بو داده و به صورت گرد در ظروف سربسته چينى نگه مى‌دارند

و هر وقت كه براى پاك كردن شكم در موارد سنگينى معده و يا در موارد مسموميتها كه احتياج به قى و استفراغ باشد،

از اين گرد به عنوان قى‌آور استفاده مى‌نمايند.

اين گرد همچنين براى معالجۀ يرقان و زخمهاى داخل بينى به كار مى‌رود.

در مورد زخمهاى بينى كمى از آن در داخل بينى فوت مى‌كنند.

تخم آن براى كمك به هاضمه و تسكين سرفه به كار مى‌رود

در هند و چين از دم ميوۀ آن كه خشك كرده و به صورت گرد درمى‌آورند مخلوط با اجزاى ديگرى به عنوان ضد قى

و براى تسكين آشفتگى مصرف مى‌شود

گرد پوست خربزه براى زود پختن گوشت مصرف مى‌شود. سابقا در ايران مرسوم بود كه از گرد ريشۀ خربزه به عنوان قى‌آور استفاده مى‌شود.

و براى اين كار در حدود  ٨ - ٧  گرم گرد ريشه مصرف مى‌شده است و مى‌خوردند .

در فيليپين از كوبيدۀ تخم خربزه براى درمان سرطان و افزايش ترشحات عادت ماهيانه استفاده مى‌كنند و مى‌خورند.

در هند از تخم خربزه به عنوان مدرّ مصرف مى‌شود

و در افريقا كوبيدۀ تخم خربزه را در آشى كه با غلات بخصوص يولاف درست مى‌كنند ريخته و براى سقط جنين مى‌خورند. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 2 ص 114
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

طبع گياه

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه اکتبر 04, 2013 9:49 am

ناشيرين او سرد و در دويم تر و شيرين او به قدر شيرينى مايل به حرارت

و موافق صفراوى و سوداوى و در برودت و حرارت معتدل

و تخم او در اول گرم و در دويم تر و مليّن و مبهّى کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص49-50

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و گرمك آن در گرمي و ترى معتدل کتاب مخزن الادویه طبع قدیم جلد یک ص 225
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

منع مصرف

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه اکتبر 04, 2013 9:49 am

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

خواص و كاربردهاي گياه

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه اکتبر 04, 2013 9:50 am

و مرطّب دماغ و بدن و مفتح سدّه و جلاى او زياده از ساير اقسام و مجموع اصناف خربزه مدّر بول

و مخرج حصاة و جالى و سريع النفوذ و ملطف و مرطب و مدر عرق و شير

و مسهل آنچه به او رسد و مصلح حال گرده و قروح باطنى و جالى آن و مرخّى احشاء

و سريع الاستحاله به خلطى كه در معده باشد و مصلحش سركه و آب انار ترش

و ناشتا خوردن او مورث تبهاى صفراوى و بر بالاى طعام موجب تخمه

و با اغذيهء كثيفه مثل پنير باعث سدد و بهترين اوقات تناول نمودن او ما بين دو طعام است كه طعام اول از معده منحدر شده

و ضماد گوشت خربزه جهة تسكين ورم و درد چشم و اورام صلبه و با بوره جهة کلف و آثار

و ضماد مجموع او جالى جلد و جهة کلف و بهق و ضماد پوست او جهة منع نزلات و ورم دماغى خصوصا جهة اطفال

و آشاميدن دو درهم پوست خشك او جهة اخراج حصاة و انداختن او در ديگ باعث زود پختن گوشت به غايت آزموده

و يك مثقال تا دو مثقال از ريشهء خربزه مغثى قوى و ضماد او با عسل جهة قروح شهديه نافعست

و تخم او مفتح سّده جگر و مدر بول و منقى گرده و مثانه و امعاء

و جهة سرفهء حار و درد سينه و خشونت زبان و حلق و تبهاى حاره و مركبه و تشنگى و حرقة البول

و جهة بدرقه شدن ادويه به جگر و مجارى بول و تسكين حرقة و خشونة قضيب كه از جهة حصاة به هم رسيده باشد

و ضماد كوبيدهء غير مقشّر او بغايت جالى بشره و جهة كلف مجربست

و گويند مضر سپرز و مصلحش عسل است و قدر شربتش از دو درهم تا پنج درهمکتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص49-50

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:


و جهت استسقا و يرقان نافع خصوصا كرمك آن و درد موى و صفراوى

مورث رمد خصوصا در بلدان و امزجۀ حاره و اكثار تناول آن مسهل آنچه باو رسد از اخلاط موجوده در معده و مصلح حال كرده

و قروح باطني و جلاى آن و مرخي احشا

و بخور پوست و تخم آن باهم جهت ورمى كه از سرمازدكي و برف در چشم بهم‌رسيده باشد

بغايت نافع همچنين چون بسبب شدت سردى هوا بول در مجراى احليل يخ بسته باشد

خصوص كه تخم آن را ناشسته با ريشهاى آن در پوست آن كذاشته خشك نموده باشند چنانچه رسم بعض اهل ايران است.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم جلد یک ص 225
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

نسخه ها

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه اکتبر 04, 2013 9:51 am

و مرطّب دماغ و بدن و مفتح سدّه و جلاى او زياده از ساير اقسام و مجموع اصناف خربزه مدّر بول

و مخرج حصاة و جالى و سريع النفوذ و ملطف و مرطب و مدر عرق و شير

و مسهل آنچه به او رسد و مصلح حال گرده و قروح باطنى و جالى آن و مرخّى احشاء

و سريع الاستحاله به خلطى كه در معده باشد و مصلحش سركه و آب انار ترش

و ناشتا خوردن او مورث تبهاى صفراوى و بر بالاى طعام موجب تخمه

و با اغذيهء كثيفه مثل پنير باعث سدد و بهترين اوقات تناول نمودن او ما بين دو طعام است كه طعام اول از معده منحدر شده

و ضماد گوشت خربزه جهة تسكين ورم و درد چشم و اورام صلبه و با بوره جهة کلف و آثار

و ضماد مجموع او جالى جلد و جهة کلف و بهق و ضماد پوست او جهة منع نزلات و ورم دماغى خصوصا جهة اطفال

و آشاميدن دو درهم پوست خشك او جهة اخراج حصاة و انداختن او در ديگ باعث زود پختن گوشت به غايت آزموده

و يك مثقال تا دو مثقال از ريشهء خربزه مغثى قوى و ضماد او با عسل جهة قروح شهديه نافعست

و تخم او مفتح سّده جگر و مدر بول و منقى گرده و مثانه و امعاء

و جهة سرفهء حار و درد سينه و خشونت زبان و حلق و تبهاى حاره و مركبه و تشنگى و حرقة البول

و جهة بدرقه شدن ادويه به جگر و مجارى بول و تسكين حرقة و خشونة قضيب كه از جهة حصاة به هم رسيده باشد

و ضماد كوبيدهء غير مقشّر او بغايت جالى بشره و جهة كلف مجربست

و گويند مضر سپرز و مصلحش عسل است و قدر شربتش از دو درهم تا پنج درهم
کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص49-50

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:


و جهت استسقا و يرقان نافع خصوصا كرمك آن و درد موى و صفراوى

مورث رمد خصوصا در بلدان و امزجۀ حاره و اكثار تناول آن مسهل آنچه باو رسد از اخلاط موجوده در معده و مصلح حال كرده

و قروح باطني و جلاى آن و مرخي احشا

و بخور پوست و تخم آن باهم جهت ورمى كه از سرمازدكي و برف در چشم بهم‌رسيده باشد

بغايت نافع همچنين چون بسبب شدت سردى هوا بول در مجراى احليل يخ بسته باشد

خصوص كه تخم آن را ناشسته با ريشهاى آن در پوست آن كذاشته خشك نموده باشند چنانچه رسم بعض اهل ايران است
.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم جلد یک ص 225

از نظر خواص معتقدند كه دماغ را مرطوب مى‌كند و براى چاق كردن بدن مؤثر است و براى يرقان و استسقا مفيد است.

مدر است، قاعده‌آور و ترشح شير را نيز زياد مى‌كند.

براى اخراج سنگ مثانه مفيد است. اسراف در خوردن آن مسهل و براى كليه نافع است.

اگر ناشتا خورده شود ايجاد تبهاى صفراوى مى‌كند و اگر بعد از طعام خورده شود موجب ترش كردن غذا مى‌شود

و بهترين وقت خوردن آن بين دو طعام است. ضماد گوشت خربزه براى تسكين ورم و درد چشم و ورمهاى سخت نافع است.

خوردن  ٨  گرم از گرد پوست خشك آن براى خرد كردن سنگ مثانه مفيد است

و اگر در ديگ انداخته شود موجب تسريع در پختن گوشت مى‌شود. ١٠ - ۵  گرم از ريشۀ آن قى‌آور است.

تخم آن : بازكنندۀ گرفتگى‌هاى كبد و زيادكنندۀ ترشح ادرار است.

كليه و مثانه را پاك مى‌كند و ملين است و نيروى جنسى را افزايش مى‌دهد.

براى سرفه‌هاى گرم، درد سينه، خشونت زبان و حلق، تبهاى گرم، تشنگى، سوزش مجراى ادرار و التيام زخم

و خراش حادث در مجراى آلت مرد كه در اثر عبور سنگ مثانه ايجاد شده باشد، بسيار مؤثر است.

مضر طحال است كه از اين نظر بايد با عسل و بنفشه خورده شود.

مقدار خوراك مغز تخم آن از  ٢٠ - ٨  گرم است.

بخور پوست و تخم آن باهم براى تحليل ورمى كه از سرمازدگى و برف در چشم ايجاد شده باشد بسيار مؤثر است.

براى اين مطلب بهتر است كه تخم و ريشۀ آن را يكجا در پوست گذارده خشك كنند و از جدا كردن تخم و تميز كردن آن خوددارى شود.کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 2 ص 114
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

تحقيقات و تجربيات براي نتايج كاربرد درماني

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه اکتبر 04, 2013 9:51 am

نظرى به تحقيقات جديد علمى دربارۀ خواص درمانى خربزه و طالبى :

در يك تحقيق جالب جديد كه توسط پژوهشگران آرژانتينى و آلمانى به عمل آمده نشان داده شده است

كه طالبى درست در رديف پياز و سير و زنجبيل خاصيت ضد انعقاد خون دارد.

محققان مقدارى از پلاتلتهاى   خون خود را گرفته با كمى گوشت آبدار و شيرين طالبى كه در ماشين مخلوط كن آشپزخانه كاملا له شده بود

مخلوط نموده و مشاهده كردند كه در طالبى عاملى وجود دارد كه شديدا مانع .روى‌هم انباشته شدن غير طبيعى پلاتلتها مى‌شود

و در نتيجه از انعقاد و لخته شدن خون كه عامل حمله‌هاى قلبى است جلوگيرى مى‌نمايد.

توضيح: پلاتلتها يك ديسكهاى گرد يا تخم‌مرغى شكل به قطر  ۴ - ٢  هزارم ميلى‌متر هستند كه در خون جانوران ذى فقار و انسان وجود دارد.

پلاتلتها به تعداد  ٢٠٠  هزار تا  ٣٠٠  هزار در هر ميلى‌متر مكعب خون انسان سالم يافت مى‌شود

و خالى از هموگلوبين هستند. پلاتلتها عامل بسيار مهم بند آمدن خون و انعقاد خون هستند

و اگر تعداد آنها خيلى بيش از حد نرمال شود علايم بيمارى‌هايى مى‌باشند كه بايد درمان شوند.

در آزمايش فوق همين اشخاص كه پلاتلت خون خود را براى بررسى داده بودند

پس از خوردن چند آسپيرين مجددا از آنها خون گرفته شد مشاهده گرديد كه پلاتلتها باز خيلى كمتر تمايل به انباشته شدن

و ايجاد لخته از خود نشان دادند. و نتيجه گرفته شد كه اگر آسپيرين و طالبى باهم خورده شود يك ضد انعقاد خون نيرومندترى تشكيل مى‌گردد.

ماده شيميايى ضد انعقاد خون در طالبى را محققان با نام آدنوزين   تشخيص دادند.

و آدنوزين همان تركيب شيميايى طبيعى است كه در پياز و سير وجود دارد و به آنها خاصيت ضد انعقاد خون مى‌دهد.

بنابراين طالبى يكى ديگر از خوراكى‌هايى است كه براى رقيق كردن خون و كاهش خطر حمله‌هاى قلبى مى‌تواند كمك كند.

طالبى به عنوان ترياق سرطان

در بررسيهاى اپيدميولوژى كه ضمن آن رژيمهاى مختلف غذايى از نظر آثار مبارزه با سرطان مقايسه مى‌شوند،

طالبى در رديف ساير گياهان و مواد خوراكى ضد سرطان مانند مركبات و سبزى‌هاى سبز و نارنجى خواص ضد سرطانى از خود نشان مى‌دهد.

مثلا در سال  ١٩٨۵  در پژوهشى كه روى  ١٢٧١  نفر از ساكنين ايالت ماساچوست امريكا در سنين حدود  ۶۶  سال به عمل آمده مشاهده شده است

كه بين آنها عده‌اى كه بيشترين مقدار ميوه‌ها و سبزى‌هاى زرد و نارنجى و طالبى مى‌خورده‌اند كمترين نرخ ابتلاء به سرطان را دارا بوده‌اند.

و در حقيقت آن عده‌اى كه از همه بيشتر مى‌خوردند كمتر از  ٣ / ٠  درصد خطر سرطان آنها را تهديد مى‌كرده است.

دانشمندان اين خاصيت طالبى را مديون مقدار زيادى مواد شيميايى ضد سرطان كاروتنوئيد كه در طالبى يافت مى‌شود، مى‌دانند. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 2 ص 115-116-117
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

بعدي

بازگشت به ب


cron
Aelaa.Net