اشق

مدير انجمن: pejuhesh237

اشق

پستتوسط pejuhesh237 » شنبه جولاي 21, 2012 1:08 am

بسم الله الرحمان الرحیم
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

اشق

پستتوسط pejuhesh237 » شنبه فبريه 02, 2013 11:31 pm

اشق :ضم همزه و فتح شين معجمه و قاف

بلغت مصرقنا و شق و كلخ و بهندى كاندر نامند

فارسی: كلبانى،«اوشق» ، «وشق» ، «اوشه» و «وشا» در شيراز «بدران»

عربی: اشج و وشج بتشديد جيم و وشق و لزاق الذهب

یونانی:اثانقون بثاى مثلثه بعد از همزه و امونياقن نيز بعضى كفته

انگلیسی:Gum ammoniac

فرانسه:صمغ او Gomme ammoniaque

آلمانی:

ایتالیائی:
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

معرفی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » چهارشنبه آگوست 14, 2013 6:39 pm

Image

و آن صمغى است مايل به زردى نبات او شجرى و كوچك

و ساقش باريك و مرغب و مايل به سفيدى

و گلش ما بين سرخى و ازرقى و منابت او بلاد سردسير

و گويند ضمع نبات اشتر غاز است . کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص25

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق بخشي از تحفه بود:

شيخ الرئيس كفته كه هو صمغ الطرثوث و ربما يسمى لزاق الذهب لان الكواغذ و الكراريس تذهب به

و كفته‌اند نرم مى‌كرداند ذهب را مانند تنكار و بغدادى كفته غلط كرده كسى كه آن را صمغ طرثوث دانسته

و آن صمغ درختى است صغير مستقيم النبات و بيشتر منابت آن بلادى است كه حرارت و برودت بر ان غالب باشد

مانند شام و ديار ربيعه

و ماليقى نوشته كه ديسقوريدوس در ثالثه نوشته كه صمغ درختى است شبيه بقثاء در شكل

منبت آن بلادى است مسمى بلينوى در موضعي كه آن را فورنى خوانند و درخت آن را اغاشوليس نامند و مختار

و بهترين آن آنست كه خوشرنك و بي‌سنك‌ريزه و چوب و چرك و خالص و قطعۀ آن شبيه بكندر و متكاثف و رائحۀ آن شبيه برائحۀ جندبيدستر

و طعم آن تلخ باشد و آنچه بدين صفت بود آن را بورسما خوانند

و آنچه در ان خاك و يا سنك‌ريزه باشد فتراما كويند و كاه از موضعي كه آن را امافق نامند نيز مى‌آورند

و انطاكي كفته درخت آن ما بين نبات و شجر و كوچك و ساق آن باريك و مزغب مائل بسفيدى و كل آن ما بين سرخي و زرقت است

و در جبال كرخ مى‌باشد نه شام و صمغ آن زردرنك و بزدن تيغ حاصل مى‌كردد

بهترين آن سفيد نرم صاف خالص سريع الانحلال آنست و مغشوش بسكبينج مى‌نمايند

و فرق بزردى رنك مغشوش آن است و بحلتيت نيز و فرق ببوى آن است و خالص آن دانهاى بزرك متكاثف صلب تلخ قريب ببوى جند مى‌باشد

و صاحب اختيارات بديعى نوشته صمغ نباتي است كه آن را بشيرازى بدران خوانند.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم جلد یک ص 135-136
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

محل رویش

پستتوسط pejuhesh237 » چهارشنبه آگوست 14, 2013 6:39 pm

از اين گياه سه گونه مى‌رويد كه از آنها صمغ اوشق گرفته مى‌شود كه از خانوادۀ Umbelliferae مى‌باشند و نام علمى آنها به شرح زير مى‌باشد.

 ١ . Dorema ammoniacum D. Don. و Dorema ammoniacum Don. . در ايران در جنوب در يزد خاست، در شرق در كوه كهرود، در بلوچستان در بزمان، در غرب كرند و در باباخداداد، در حريرود نام اين گياه «كندال» و «كما» و «اوشق» مى‌باشد.

 ٢ . Dorema aucheri Boiss. . در كوه الوند، در اصفهان، در جنگلهاى بلوط كهكيلويه، كرند غرب، در كوه دنا، در كوه رزوند و اشتران‌كوه و در بادقيس با نام محلى «كماى اسب» و در مناطق غرب ايران با نام «زو» شناخته مى‌شود.

 ٣ . Dorema aureum Stocks. كه در بلوچستان مى‌رويد و نام محلى آن«اوشوينار» است. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد6 ص322-323
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

اجزاءمصرفی و سمی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » چهارشنبه آگوست 14, 2013 6:40 pm

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

طبع گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » چهارشنبه آگوست 14, 2013 6:42 pm

و در دويم گرم و در آخر اول خشك .کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص25

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

گرم در اول دوم و بعضي در سوم و اسحق 'گرم و خشك در دوم گفته کتاب مخزن الادویه طبع قدیم جلد یک ص 136
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

منع مصرف

پستتوسط pejuhesh237 » چهارشنبه آگوست 14, 2013 6:45 pm

و اكثار آن مورث بول الدم و ادرار خون کتاب مخزن الادویه طبع قدیم جلد یک ص 137
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

خواص و کاربردهای گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » چهارشنبه آگوست 14, 2013 6:45 pm

و محلل و ملطف و جاذب از عمق بدن و جالى

و مفتح سدهء جكر و سپرز و افواه عروق

و مسهل بلغم غليظ و زرداب و مفتت حصاة و مخرج جنين

و كشندهء كرم رودهء و با قوهء مجفّفه و مدر فضلات حتى خون

و با سركه آشاميدن جهة سپرز و با مأ الشعير جهة ربو و عسر نفس انتصابى

و با عسل جهة صرع و تنيقه رطوبات سينه و عسر بول

و رفع ضرر ادويهء و مسله و درد تهیگاه و وركين و درد كمر و عرق النساء

و تحليل رياح و فالج و حذر

و ضماد او جهة تليين صلابات و مفاصل

و با سركه جهة ورم و جگر و سپرز و رياح تحت آن و بهق و کلف

و خنازير و جرب و رياح انثيين و اورام بلغمى و با نطرون

و روغن حنا جهة اعيأى امتلائى و مواد بارده

و اكتحال او جهة رمد و بياض و جرب

و شعيره و رطوبه چشم و مرهم او جهة بردن گوشت زياد

و رويانيدن گوشت تازه و غرغرهء او با آب جهة تحليل رطوبات

و بلغم دماعى و خناق سوداوي و بلعمى نافع

و مضر معده و گرده و مصلح او اول انيسون و ثانى زوفا

و قدر شربتش از نيم مثقال تا يك مثقال و بدلش سكپنج يا جاوشير يا برموم.کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص25

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

آشاميدن آن با عسل جهت صرع و فلج و خدر و تشنج رطب امتلائي

اقويا را از يك مثقال تا دو درم و متوسطين را يك درم و ضعفا را ربع درمى

و يا قريب بدان جهت آنكه اسهال بلغم مى‌نمايد و دفع مى‌سازد آن را

و همچنين آشاميدن مقدار يك مثقال آن با ماء الشعير و تحسي بدان با ماء العسل جهت صرع

و مقدار كرسنه دو چهار و نيم اوقيۀ عسل مصفى و يا طبيخ زوفى و يا طبيخ انجدان براى تشنج رطب امتلائى نافع

و غرغرۀ محلول آن با آب كرم جهت امراض مذكوره و سائر امراض دماغى بارد رطب مانند دوار و سدر

و استرخا و لقوه و امثال اينها و خفقان سوداوى و بلغمي نافع براى آنكه جلب مى‌نمايد

و فرود مى‌آورد بلاغم و رطوبات بسيارى از دماغ و اعصاب دماغي و حنك و حنجره بسوى دهان و تحليل مى‌دهد آنها را

طلاى آن با سركه جهت شعيرۀ پلك چشم و اكتحال آن براى تليين خشونت اجفان

و جرب و جلاى بياض و شعيره و جلب رطوبات و قروح غائرۀ عين و دفع ظلمت بصر مفيد

و آشاميدن يك مثقال آن با ماء الشعير بطريق لعوق اندك‌اندك جهت ربو و عسر نفس

و انتصاب آن و خناق بلغمي و تنقيۀ قروح حجاب و دفع مرۀ سودا و تنقيۀ

و با عسل و زفت جهت تحليل تحجر مفاصل و با سركه و بوره و

و با زيت جهت كلف و بهق و آثار جلد و ضماد آن با عسل جاذب خار و پيكان بظاهر جلد بسبب قوت جذبي كه دارد السموم

شيخ الرئيس كفته خوردن آن با طلا كه نوعي از شراب است و مرمكي فادزهر سموم است خصوص سمي كه ان را طفسيقون نامند

و حمول آن جهت اخراج جنين و ادرار حيض و اختناق رحم و تدهين آن جهت طرد هوام و چون مخلوط بسعد

و زيت نموده نزديك هوام برند مى‌كشد آنها را و مرهم آن جهت تحليل اورام و نضج آنها و خوردن كوشت فاسد زائد

و رويانيدن كوشت صالح جيد مفيد و بالجمله منافع بسيارى دارد هم مفردا و هم مركبا با ادويۀ و نسخ مراهم آن در قرابادين ذكر يافت
کتاب مخزن الادویه طبع قدیم جلد یک ص 137
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

نسخه ها

پستتوسط pejuhesh237 » چهارشنبه آگوست 14, 2013 6:47 pm

و محلل و ملطف و جاذب از عمق بدن و جالى

و مفتح سدهء جكر و سپرز و افواه عروق

و مسهل بلغم غليظ و زرداب و مفتت حصاة و مخرج جنين

و كشندهء كرم رودهء و با قوهء مجفّفه و مدر فضلات حتى خون

و با سركه آشاميدن جهة سپرز و با مأ الشعير جهة ربو و عسر نفس انتصابى

و با عسل جهة صرع و تنيقه رطوبات سينه و عسر بول

و رفع ضرر ادويهء و مسله و درد تهیگاه و وركين و درد كمر و عرق النساء

و تحليل رياح و فالج و حذر

و ضماد او جهة تليين صلابات و مفاصل

و با سركه جهة ورم و جگر و سپرز و رياح تحت آن و بهق و کلف

و خنازير و جرب و رياح انثيين و اورام بلغمى و با نطرون

و روغن حنا جهة اعيأى امتلائى و مواد بارده

و اكتحال او جهة رمد و بياض و جرب

و شعيره و رطوبه چشم و مرهم او جهة بردن گوشت زياد

و رويانيدن گوشت تازه و غرغرهء او با آب جهة تحليل رطوبات

و بلغم دماعى و خناق سوداوي و بلعمى نافع

و مضر معده و گرده و مصلح او اول انيسون و ثانى زوفا

و قدر شربتش از نيم مثقال تا يك مثقال و بدلش سكپنج يا جاوشير يا برموم.کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص25

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

آشاميدن آن با عسل جهت صرع و فلج و خدر و تشنج رطب امتلائي

اقويا را از يك مثقال تا دو درم و متوسطين را يك درم و ضعفا را ربع درمى

و يا قريب بدان جهت آنكه اسهال بلغم مى‌نمايد و دفع مى‌سازد آن را

و همچنين آشاميدن مقدار يك مثقال آن با ماء الشعير و تحسي بدان با ماء العسل جهت صرع

و مقدار كرسنه دو چهار و نيم اوقيۀ عسل مصفى و يا طبيخ زوفى و يا طبيخ انجدان براى تشنج رطب امتلائى نافع

و غرغرۀ محلول آن با آب كرم جهت امراض مذكوره و سائر امراض دماغى بارد رطب مانند دوار و سدر

و استرخا و لقوه و امثال اينها و خفقان سوداوى و بلغمي نافع براى آنكه جلب مى‌نمايد

و فرود مى‌آورد بلاغم و رطوبات بسيارى از دماغ و اعصاب دماغي و حنك و حنجره بسوى دهان و تحليل مى‌دهد آنها را

طلاى آن با سركه جهت شعيرۀ پلك چشم و اكتحال آن براى تليين خشونت اجفان

و جرب و جلاى بياض و شعيره و جلب رطوبات و قروح غائرۀ عين و دفع ظلمت بصر مفيد

و آشاميدن يك مثقال آن با ماء الشعير بطريق لعوق اندك‌اندك جهت ربو و عسر نفس

و انتصاب آن و خناق بلغمي و تنقيۀ قروح حجاب و دفع مرۀ سودا و تنقيۀ

و با عسل و زفت جهت تحليل تحجر مفاصل و با سركه و بوره و

و با زيت جهت كلف و بهق و آثار جلد و ضماد آن با عسل جاذب خار و پيكان بظاهر جلد بسبب قوت جذبي كه دارد السموم

شيخ الرئيس كفته خوردن آن با طلا كه نوعي از شراب است و مرمكي فادزهر سموم است خصوص سمي كه ان را طفسيقون نامند

و حمول آن جهت اخراج جنين و ادرار حيض و اختناق رحم و تدهين آن جهت طرد هوام و چون مخلوط بسعد

و زيت نموده نزديك هوام برند مى‌كشد آنها را و مرهم آن جهت تحليل اورام و نضج آنها و خوردن كوشت فاسد زائد

و رويانيدن كوشت صالح جيد مفيد و بالجمله منافع بسيارى دارد هم مفردا و هم مركبا با ادويۀ و نسخ مراهم آن در قرابادين ذكر يافت

کتاب مخزن الادویه طبع قدیم جلد یک ص 137

[امراضى كه اشق در درمان آنها موثر است‏]

امراض الراس الدوار و السدر و الصرع و الفالج و الاسترخاء و اللقوة و التشنج و الخدر

شيخ الرئيس و ديكران كفته‏اند غرغره با اشق محلول در آب كرم فرود مى‏آورد بلاغم بسيار از دماغ و اعصاب دماغى بسوى دهان و تحليل

ميدهد رطوبات و بلغم را از دماغ لهذا نافع است امراض دماغى بارد رطب را و از آن جمله دوار و سدر و فالج و استرخا و لقوه و آنچه جارى

مجراى اينها است و آشاميدن يك مثقال آن با ماء الشعير و تحسّى بدان و همچنين با ماء العسل جهت صرع و با عسل جهت فالج و فالجى

كه بان ميل ميكند كردن بسوى پشت و همچنين براى تشنج رطب و امتلائى خدر جهت آنكه اسهال بلغم مى‏نمايد و مواد انها را دفع

ميسازد و شيخ الرئيس كفته كه مقدار آشاميدن از آن اقوبا را يك مثقال و متوسطين را يك درم و ضعفار اربع دومى و قريب بان و آشاميده

مى‏شود از آن مقدار كرسنه در چهار و نيم اوقيه عسل مصفى و كاهى آشاميده مى‏شود در طبيخ زوفا يا طبيخ انجدان پس نفع مى‏بخشد

تشنج رطب امتلائى را و مقدار شربت مقدار شربت آن براى خدر دو درم است‏


فصل در نسخ مراهمى كه اشق اصل و عمود است در آنها

مرهم جهت بردن كوشت زائد و رويانيدن كوشت تازه بنهايت مفيد است‏

صنعت آن‏

بكيرند اشق دو مثقال و نيم كوفته در سركه انكورى بخيسانند و در هاون سنكى بدسته بمالند و صافى نمايند

پس بكيرند موم زرد غير مستعمل و در روغن كنجد كداخته اشق را داخل كرده در هاون بدسته بمالند تا هموار شود

و استعمال نمايند

[مرهم اشق نافع جهت قروح خبيثه‏]

مرهم اشق قروح خبيثه را نافع بود و كوشت فاسد را بخورد و قروح كوش را بنهايت مفيد است‏


صنعت آن‏

اشق كندر از هريكى شش درم زنجار عراقى سه درم بوره ارمنى پنج درم با عسل مصفى بطريق معمول مرهم سازند بر زخم كذارند

و در قروح كوش فتيله را بان الوده كرده در كوش فتيله را بان الوده كرده در كوش كذارند و اكر فتيله بر موضع زخم نرسد در ماء العسل حل

كرده رقيق نموده در كوش چكانند

[مرهم اشق تاليف والد ماجد آن مرحوم قدّس سره‏]

مرهم اشق تاليف قدوة الاطبا السيد السند والد ماجد آن مرحوم قدّس سره جهت جميع جراحات حديثه و قديمه مزمنه نافع‏

صنعت آن‏

اشق كثيرا از هريك چهار درم و نيم كوفته بيخته بسركه انكورى خيسانيده در هاون بدسته بمالند تا هموار شود كافور قيصورى دم‏الاخوين

مرداسنك كلنار فارسى اقاقيا حضض مكى شنجرف توتياى كرمانى مغسول از هريك يك مثقال كوفته پخته سه مثقال موم غير مغسول را در

بيست مثقال روغن كدو كداخته ادويه بان سرشته دو عدد سفيده تخم مرغ داخل كرده در هاون سنكى بدسته بمالند تا هموار شود و بكار برند

مرهم اشق ديكر فضول رديه و لحم زائد را بخورد

صنعت آن‏

بكيرند اشق يك اوقيه و نيم و در سركه انكورى بخيسانند تا حل شود پس در هاون سنكى بدسته بمالند تا مثل لعوق كردد و زنجار مصنوع

از سركه نه از نوشادر زيرا كه زنجار مصنوع از نوشادر متقرح است نرم سوده داخل نمايند تا بكردد مثل قوام مسكه و استعمال نمايند

[مرهم اشق منقول از مجربات حكيم على گيلانى‏]

مرهم اشق منقول از مجربات حكيم على كيلانى جهت انضاج دماميل عسره الانضاج و خنازير و تحليل اورام صلبه‏

صنعت آن‏

اشق كبريت زرد خالص تخم ابخره زراوند طويل مقل ازرق اجزاء متساوى مقل و اشق را در روغن زيتون بكذارند

و با قيراطى كه از موم زرد و روغن زيتون ساخته باشند بياميزند و ادويه را بان ممزوج كرده نيكو بمالند تا مرهم شود

و نوشته كه ما كاهى اشق و مقل را با عصاره برك خطمى سرخ حل ميكنيم و ادويه را بان خلط ميكنيم در تحليل صلابات رحم

و امثال آن بغايت نافع است و قوى العمل و جهت اذابت و تحليل اورام طحال بجاى عصاره برك خطمى سركه انكورى تند مينمائيم

و مجملا اين مرهم نظير خود ندارد جهت تحليل رياح محتبسه و اكثر قروح و جروح مثل زخم كلوله و غنباره و شمشير و كارد و امثال اينها نيز مفيد است.کتاب قرابادین کبیر ص 628
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

تحقیقات و تجربیات برای نتایج کاربرد درمانی

پستتوسط pejuhesh237 » چهارشنبه آگوست 14, 2013 6:47 pm

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

بعدي

بازگشت به الف


Aelaa.Net