لسان الحمل

مدير انجمن: pejuhesh237

لسان الحمل

پستتوسط pejuhesh237 » يکشنبه ژانويه 20, 2013 10:31 am

بسم الله الرحمان الرحیم
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

لسان الحمل

پستتوسط pejuhesh237 » يکشنبه ژانويه 20, 2013 10:41 am



گياهى است از خانوادۀ Palntaginaceae نام علمى آن Plantago major L. است. گونۀ ديگرى به نام Plantago asiatica L.

در برخى مدارك به عنوان مترادف بارهنگ يا لسان الحمل كبير ذكر شده است.

Plantago lanceolata L. . اين‌گونه در كتب طب سنتى با نام «لسان الحمل صغير» ذكر مى‌شود. و فارسى آن «بارهنگ نيزه‌اى» است.


ديسقوريدوس آن را كثيرة الاضلاع و ذو سبعة الاضلاع ناميده

و لسان الحمل كبير را به فرنگى بيشاك ميسور و صغير را بيشاك مينور نامند

فارسی:به فارسى بارتنك و به تركى باغ ير پاغى -رمحاج ولک در گیلان

عربی:لسان الحمل -

یونانی:اوفغلس

انگلیسی: «لسان الحمل كبير» Plantain و Larger plantain

فرانسه:«لسان الحمل صغير» Plantain lanceole و Herbe ā cinq coutures و Oreille de Lievre ،«لسان الحمل كبير»Plantain majeur و Grand plantain

آلمانی: Schafeszunge-GrosserWegerich-Roter-Wegerich-Breiter-Wegerich-

ایتالیائی: Petacciola-Centonervi-Cinquenervi-Plantaggine maggiore
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

معرفی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه آگوست 06, 2013 7:14 pm

Image
Image
Image



و از جنس مرماحوز( نوعی از مرو) است

و صغير و كبير می باشد

صغير او را برگ كوچك و باريك و ملاست بيشتر

و ساقش پراكنده و مايل به طرف زمين

و گلش در طرف ساق و زرد

و تخمش سياه كوچك و ساق قسم کبیر او به دستور پراكنده

و مايل به سرخى و قريب به زرعى می شود

و تخمش ريزه تر از تخم صغير

و گلش مانند او و بيخ هر دو سست

و با زغبیة و نهايت سطبرى ان تا به قدر انگشتى

و منافع كبير زياده بر صغير و از مطلق آن مراد صغير است .کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص231



متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

كبير را برگ شبيه به زبان گوسفند و سبز طولانى و اندك عريض

و ساق آن به قدر ذرعى و پراكنده و مايل به طرف زمين و سرخ رنگ املس

و از وسط نبات آن ساقهاى باريك بلند رسته بر سر آن .کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 703

لسان الحمل کبیر:

گياهى است چندساله به بلندى  ۴۵ - ١٠  سانتى‌متر بدون ساقه. برگها تخم‌مرغى پهن، ضخيم،

دراز و داراى  ٩ - ٣  رگبرگ كاملا مشخص صاف يا پوشيده از كرك كه به شكل گروهى مستقيما از ريشه از محل يقه از خاك بيرون آمده‌اند.

گلها خوشه‌اى و در انتهاى يك پايۀ گل‌دهنده گرز مانند ظاهر مى‌شوند.

ميوۀ آن داراى دو خانه است و در هر خانه  ٨ - ۴  دانۀ تخم‌مرغى كوچك وجود دارد. اغلب قسمتهاى اندام گياه نظير برگ، ريشه و تخم آن مصارف دارويى دارد.

تكثير بارهنگ از طريق كشت تخم آن در زمين اصلى صورت مى‌گيرد و روش كاشت آن شبيه اسفرزه است كه در آن بخش ذكر شده است.

«لسان الحمل صغير»

اين گياه چندساله است و بدون ساقه مى‌باشد. برگهاى آن دراز نيزه‌اى نوك‌تيز كه داراى  ۵ - ٣  رگبرگ مشخص است.

ميوۀ آن به شكل كپسول و كمى دراز است كه در آن  ٢  دانه قرار دارد. دانه‌ها كمى دراز، و ليز است و در طرف داخل دانه داراى شيارى مى‌باشد.

Plantago media L. كه به فرانسوى Plantain moyen گفته مى‌شود.

گياهى است چندساله بدون ساقه برگها همه از ريشه خارج شده‌اند و در هر دو سطح پوشيده از كرك،

تخم‌مرغى و داراى  ٩ - ۵  رگبرگ مشخص هستند.

دو گونۀ فوق از نظر خواص خيلى شبيه بارهنگ رسمى و از نظر شكل بوته نيز با كمى اختلالات مشابه مى‌باشند.

گونۀ ديگرى از گياهان اين خانواده كه از نظر خواص مشابه بارهنگ است

ولى از نظر شكل كمى متفاوت است به نام Plantago coronopus L. مى‌باشد.

به فرانسوى Pied de corbeau و Plantain corne de cerf و به انگليسى Crow foot و Hart's horn گفته مى‌شود.

اين‌گونه در كتب طب سنتى با نام «اوذينه» آمده است.

گياهى است يكساله و دو ساله و در برخى مناطق چندساله بدون ساقه و كم‌وبيش پوشيده از كرك.

برگها دراز، مثلثى، با بريدگى كه همه از ناحيۀ يقه ريشه بيرون آمده‌اند.کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد6 ص 333-335
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

محل رویش

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه آگوست 06, 2013 7:15 pm

محل رویش گونه های مختلف:

Plantago media L :اين گياه در آذربايجان و اطراف رشت مى‌رويد.

لسان الحمل کبیر:بارهنگ در اطراف تهران، رى، كرج و در گيلان در لاهيجان،

در آذربايجان در تبريز، سراب، سهند،و در كردستان، خراسان، اصفهان، بلوچستان ديده مى‌شود.

اين گونه بارهنگ در اروپا، شمال افريقا، امريكاى شمالى و هند انتشار دارد.

لسان الحمل صغير:اين گياه در ايران در منطقۀ تهران، كرج، شميرانات و در گيلان در رشت، لاهيجان،

و در ساحل آستارا و در آذربايجان در تبريز در كنار شهرها و در اطراف اردبيل، خوى

و در خراسان در مناطق مرزى حريرود و در اراك و تفرش، لرستان، خرم‌آباد، ملاير، مسجدسليمان،

شيراز، كرمان، بلوچستان، زابل و سيستان ديده مى‌شود در اروپا و همچنين در هند نيز انتشار دارد.

.گونه Plantago coronopus L. اين گياه در ايران در مراتع و چمنزارهاى بوشهر، در آبادان، مسجد سليمان و بلوچستان ديده مى‌شود

فلورا ايرانيكا معتقد است كه دو گونه فرعى از اين گياه يكى به نام علمى Plantago coronopus Sub coronopus در گرگان، لرستان

(پشت‌كوه) ، مهران، بختيارى، قصرشيرين، اهواز، بوشهر، برازجان بلوچستان و جزيرۀ هرمز مى‌رويد

و دومى به نام علمى Plantago coronopus sub commutata) Guss. (Pilger در لرستان، پشت‌كوه، ايلام مهران، بين دهلران

و شوش و در فارس، بوشهر، دشت ارژن، كازرون، لار، جزيرۀ قشم و حاجى‌آباد نزديك طارم انتشار دارد.

 گونه Plantago crassifolia Forsk. كه مترادف آن P. maritima L. مى‌باشد.

نام اصلى اين‌گونه سابقا P. maritima گفته مى‌شد. اين‌گونه به فرانسوى Plantain maritime گفته مى‌شود.

و از نظر شكل كم‌وبيش شبيه ساير گونه‌هاست.

اين گياه بيشتر در سواحل شنزار مى‌رويد. در ايران در غرب تهران در مردآباد كرج،

در آذربايجان غربى در ساحل درياچه در نقاط شور ساحلى، در افشار در كنار آبهاى معدنى احمدآباد، در مركز در كوه قهرود و در مناطق

مرزى حريرود در شرق ديده مى‌شود. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 6 ص 334-337
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

اجزاءمصرفی و سمی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه آگوست 06, 2013 7:15 pm

همه اجزاء استفاده مي شود،

هيج جزء آن سمي نيست


معمولا در بازار زير عنوان بارهنگ مخلوطى از چندگونه و عمدتا P. major و P. lanceolata و مقدارى نيز از ساير گونه‌هاى فوق عرضه

مى‌شود. از نظر تركيبات شيميايى و خواص گونه‌هاى فوق كم‌وبيش شبيه هستند و همۀ آنها از نظر زراعى علف هرز مراتع محسوب

مى‌شوند ولى از نظر دارويى داراى خواص مفيدى مى‌باشند.

در هند برگهاى تازۀ بارهنگ بخصوص گونه P. lanceolata داراى خاصيت ضد باكترى است

و روى زخمها و جراحتها و نقاط ملتهب مى‌گذارند، خيلى مفيد است

اين كار را مرسوم است كه در گيلان، شمال ايران نيز مى‌كنند و از له شدۀ برگ بارهنگ براى التيام زخم استفاده مى‌كنند.

آقاى دكتر H. Leclerc نيز در تجربياتى نشان داده است كه اگر برگ تازۀ بارهنگ را چند ساعت در آب جوشيده گذارند

و قطعات آن را روى زخمها بيندازند در التيام زخم تسريع مى‌شود.

در هند از برگهاى گونۀ P. major نيز به همين ترتيب استفاده مى‌شود

و از دانه‌هاى بارهنگ به عنوان تونيك و محرك و براى معالجۀ اسهال خونى تجويز مى‌شود، بعلاوه از برگها و ريشۀ بارهنگ نيز به عنوان تب‌بر مصرف مى‌شود.

در فرانسه مرسوم است از برگها يا ريشۀ بارهنگ  ١٠٠ - ۵٠  گرم گرفته در يك ليتر آب جوشانده

و براى قطع اسهال  ٣  فنجان در روز مى‌خورند قابض و آرام‌بخش است.

در مناطق مختلف كشورهاى خاور دور از تخم، برگ، ريشه و خلاصه از تمام قسمتهاى بارهنگ به عنوان دارو استفاده مى‌شود

و مصرف آن تا حدى توسعه دارد كه در اغلب مناطق به‌طور پرورشى نيز توليد مى‌شود و در مزارع بزرگ كاشته مى‌شود.

تخم بارهنگ كه در آب ريخته شود، لعاب توليد مى‌كند و براى نرم كردن سينه و به عنوان تب‌بر معرّق ، مدّر

ضد اسهال خونى ، ضد روماتيسم . استفاده مى‌شود.

و براى رفع اختلالات كليه به كار مى‌رود و از گياه بارهنگ براى معالجۀ كوليك، مالاريا، سرفه و آسم برونشيتى استفاده مى‌شود

. و براى رفع اختلالات كليه و قطع خونريزى و در موارد بيمارى‌هاى مثانه و سوزاك مفيد است.

در استعمال خارجى از برگهاى آن براى التيام زخم، قطع خونريزى، التيام زخمهاى مزمن، معالجۀ ويتلا به كار مى‌رود

برگهاى له شدۀ بارهنگ را روى جوشها و ناراحتى‌هاى جلدى و ورم صورت

كه در اثر آبسه لثه و پيله دندان ايجاد شده مى‌گذارند فروكش مى‌كند.

از عصارۀ برگهاى گياه كه داغ شده باشد براى پاك كردن برفك دهان بچه‌ها استفاده مى‌شود .

Ch'iu در كتابش مى‌نويسد كه «طبق يك گزارش در شوروى سابق پس از اينكه برگهاى بارهنگ چند روز در سرما و يخچال نگهدارى شد،

توليد مادۀ محرّك مى‌كند كه با تزريق زيرجلدى عصارۀ برگها در معالجۀ زخمهاى غدّه‌اى در لوله‌هاى برونش

و در موارد خنازير و ساير بيمارى‌هايى كه در اثر Tubercule bacillus ايجاد مى‌شوند

و همچنين براى معالجۀ انواعى از بيمارى‌هاى چشم آثار مفيد دارد. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 6 ص 336-337
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

طبع گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه آگوست 06, 2013 7:16 pm

در دويم سرد و خشك کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص231


متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و تخم و بيخ آن را يبوست زياده از برگ و برودت كمتر و برودت به سرحد تخدير و يبوست آن به حد لذع نرسيده.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 703
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

منع مصرف

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه آگوست 06, 2013 7:16 pm

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

خواص و کاربردهای گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه آگوست 06, 2013 7:17 pm

و برگ و تخم او الطف و جالى و رادع و قابض

و مقوى جگر و مفتح و حابس نزف الدم جميع اعضا

و پخته برگ و بيخ او با نمك و سركه و عدس رافع اسهال دموى

و عصارهء او مسكن تشنگى و جهة فساد هضم و دق و سل

و نفث الدم و سدهء سپرز و جگر و ضعف آن و سدر

و رفع صرع و تبهاى حاره و ربو و جوشش دهان و لثه

و قرحهء ريه و قى الدم و سدهء گرده و حرقة البول

و سيلان حيض و خون بواسير

و ضماد و ذرور او جهة التيام زخمها و ورم آن و سوختگى اتش

و داء الفيل و قروح خبيثه و ساعيه و آكله و نار فارسى

و قطور اب او جهة درد گوش حار و امراض چشم

و حمول او جهة درد رحم و اختناق او و نواصير

و ضماد برگ او منقى چرك زخمها و التيام دهندهء تازهء آن

و رادع اورام حاره و شرى

و با نمك رافع سميت زخم سگ ديوانه گزيده

و با سفيداب جهة باد سرخ

و مضمضه طبيخ او و طبيخ بيخ او جهة امراض دهان نافع

و گويند مضر ريه است و مصلحش عسل

و عصارهء او مضر سپرز و مصلحش مصطكى

و قدر شربت از آب او دو مثقال تا نيم رطل و بدلش حماض بستانيست

و گويند بالخاصية(+چون) سه عدد پنج آن را با چهار وقيه

شراب ممزوج به آب بنوشند رافع تب غب

و چهار عدد آن رافع تب ربع است

و تخم او در افعال مانند عصارهء او

و بوداده او قابض و مغرى و مقوى امعاء و رافع زحير

و قدر شربتش تا سه درهم است

و عرق بارتنک در تقوية قوة ماسكه بيعديل

و در ساير افعال ضعيفتر از عصارهء اوست.کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص231


متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و بثور عدسيه آن و تقويت لثه مسترخيه و داميه

و با آب برّى آن جهت رفع قلاع دهان و قطور

و طلاى آب برگ آن جهت رمد حار مفيد

و ساييده مى‏شود شيافات چشم در آب آن و داخل ادويه عين كرده مى‏شود.

تخم آن حابس نزف الدم و آشاميدن عدس مطبوخ با برگ آن بدل سلق جهت ربو

و بيخ و برگ و تخم آن مفتح سده كبد و گرده و مثانه

و در ادويه مفتحه آنها داخل كرده مى‏شود و جهت قروح امعا

و آشاميدن عدس مطبوخ با برگ آن به جاى برگ چغندر جهت استسقاى حار

و آشاميدن آب برگ آن با طلا جهت درد گرده و مثانه

و آشاميدن عصاره آن نيز جهت حميات حاده نافع.

و تعليق بيخ آن بر گردن نيز جهت خنازير مؤثر.

و به روغن بادام و يا روغن گل چرب كرده

و يا در آب جوش نموده آن نيز رافع مغص و حابس نزف الدم اسافل بدن.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 703-704
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

نسخه ها

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه آگوست 06, 2013 7:18 pm

و برگ و تخم او الطف و جالى و رادع و قابض

و مقوى جگر و مفتح و حابس نزف الدم جميع اعضا

و پخته برگ و بيخ او با نمك و سركه و عدس رافع اسهال دموى


و عصارهء او مسكن تشنگى و جهة فساد هضم و دق و سل

و نفث الدم و سدهء سپرز و جگر و ضعف آن و سدر

و رفع صرع و تبهاى حاره و ربو و جوشش دهان و لثه

و قرحهء ريه و قى الدم و سدهء گرده و حرقة البول

و سيلان حيض و خون بواسير


و ضماد و ذرور او جهة التيام زخمها و ورم آن و سوختگى اتش

و داء الفيل و قروح خبيثه و ساعيه و آكله و نار فارسى

و قطور اب او جهة درد گوش حار و امراض چشم

و حمول او جهة درد رحم و اختناق او و نواصير

و ضماد برگ او منقى چرك زخمها و التيام دهندهء تازهء آن

و رادع اورام حاره و شرى

و با نمك رافع سميت زخم سگ ديوانه گزيده

و با سفيداب جهة باد سرخ

و مضمضه طبيخ او و طبيخ بيخ او جهة امراض دهان نافع

و گويند مضر ريه است و مصلحش عسل

و عصارهء او مضر سپرز و مصلحش مصطكى

و قدر شربت از آب او دو مثقال تا نيم رطل و بدلش حماض بستانيست

و گويند بالخاصية(+چون) سه عدد پنج آن را با چهار وقيه

شراب ممزوج به آب بنوشند رافع تب غب

و چهار عدد آن رافع تب ربع است

و تخم او در افعال مانند عصارهء او

و بوداده او قابض و مغرى و مقوى امعاء و رافع زحير

و قدر شربتش تا سه درهم است

و عرق بارتنک در تقوية قوة ماسكه بيعديل

و در ساير افعال ضعيفتر از عصارهء اوست
کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص231

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و بثور عدسيه آن و تقويت لثه مسترخيه و داميه

و با آب برّى آن جهت رفع قلاع دهان و قطور

و طلاى آب برگ آن جهت رمد حار مفيد

و ساييده مى‏شود شيافات چشم در آب آن و داخل ادويه عين كرده مى‏شود.

تخم آن حابس نزف الدم و آشاميدن عدس مطبوخ با برگ آن بدل سلق جهت ربو

و بيخ و برگ و تخم آن مفتح سده كبد و گرده و مثانه

و در ادويه مفتحه آنها داخل كرده مى‏شود و جهت قروح امعا

و آشاميدن عدس مطبوخ با برگ آن به جاى برگ چغندر جهت استسقاى حار

و آشاميدن آب برگ آن با طلا جهت درد گرده و مثانه

و آشاميدن و يا احتقان به تخم و يا عصاره آن جهت قرحه امعا و حبس خون بواسير

و آشاميدن عصاره آن نيز جهت حميات حاده نافع.

و تعليق بيخ آن بر گردن نيز جهت خنازير مؤثر.

و به روغن بادام و يا روغن گل چرب كرده

و يا در آب جوش نموده آن نيز رافع مغص و حابس نزف الدم اسافل بدن
کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 703-704


تخم آن موجب قطع خونريزى مى‌شود و خوردن عصارۀ آن براى سل و خونريزى سينه، قرحه ريه و تنگى نفس مفيد و مؤثر است.

خوردن عدس پخته با برگ بارهنگ به جاى برگ چغندر براى استسقاى گرم

و برگ پختۀ آن با نمك، سركه و عدس براى اسهال خونى

و خوردن يا تنقيۀ عصارۀ تخم آن و يا لعاب تخم آن براى زخمهاى روده و قطع خون بواسير

و خوردن عصارۀ ريشه آن براى تخفيف تبهاى گرم نافع است.

ريشه و برگ و تخم بارهنگ به‌طور كلى قابض است و اثر نرم‌كننده دارد. خون را تصفيه مى‌كند

و براى اسهالهاى ساده اثر مفيد دارد.

در مورد تحريكات در نزله‌هاى مزمن و ناراحتى‌هاى آسم مرطوب اثر آرام‌بخش دارد.

مضمضه كردن دم‌كردۀ ريشۀ آن با آب برگ آن براى كاهش ورم مخاط دهان و تسكين درد دندان مفيد است

و از قطرۀ آن براى كاهش درد گوش كه از حرارت باشد استفاده مى‌شود.

آشاميدن فرآورده‌هاى دارويى بارهنگ بخصوص تخم آن در موارد خونرويهاى ريوى، وجود خون در اخلاط، بيمارى كبدى، زردى و برگرداندن غذا

و جوشاندۀ تخم بارهنگ در رفع بيمارى‌هاى التهاب كليه، مثانه و مخصوصا وجود خون در ادرار مفيد است.

مقدار خوراك از تخم آن تا  ١٢  گرم است. برگهاى له شدۀ تازۀ بارهنگ اگر جوشانيده و روى ناراحتى‌هاى جلدى پوست قرار داده شود

و مرتبا تجديد شود اثر معالج در رفع سوداهاى دردناك دارد، حتى اگر چركين شده باشد.

جوشاندۀ برگ بارهنگ مخلوط با گل نفله  ١ و گل گندم 2به صورت مايع شست‌وشوى حمام چشم در رفع ورم ملتحمه بسيار مؤثر است.

براى تهيۀ مايع شست‌وشوى حمام چشم  ١٠  گرم برگ بارهنگ را در  ١۵٠  گرم آب جوش دم مى‌كنند و اگر گل نفله و گل گندم نيز اضافه شود مؤثرتر است.

براى بيمارى‌هاى سينه برگ بارهنگ را گرفته خوب شسته روى يك پارچه تميزى پهن مى‌كنند،

تا خشك شود بعد آن را خرد كرده و شيرۀ آن را مى‌گيرند و هموزن آن عسل اضافه كرده مدت  ٢٠  دقيقه دم مى‌كنند. مصرف اين دم‌كرده براى بيمارى‌هاى سينه بسيار مفيد است.


اگر برگ بارهنگ را كوبيده و با وازلين به نسبت 10 درصد برگ بارهنگ بقيه وازلين مخلوط شود پمادى درست مى‌شود

كه ماليدن آن براى زخمهاى چرك‌زا و دردناك مفيد است و به سرعت از تشكيل چرك جلوگيرى مى‌شود.

براى تهيه جوشانده ريشه بارهنگ حدود  ١٠٠ - ٨٠  گرم ريشه را گرفته تميز كرده در يك ليتر آب مى‌جوشانند

و پس از صاف كردن روزى  ۴ - ٣  فنجان مى‌خورند. ممكن است به جاى ريشه  ١٠٠  گرم برگ بارهنگ مصرف شود.

اگر به جاى آب براى جوشانيدن ريشه يا برگ بارهنگ سركه رقيق مخلوط با آب مصرف شود مى‌توان

در هر ساعت يك قاشق سوپ‌خورى و يا يك فنجان در موقع خون آمدن از سينه خورد.کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 6 ص 336-339
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

تحقیقات و تجربیات برای نتایج کاربرد درمانی لسان الحمل

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه آگوست 06, 2013 7:18 pm

عضو هیات جامع طب ایرانی اسلامی در گفت‌و‌گو با ایمنا:


بارهنگ برطرف‌کننده صرع است ،عرق بارهنگ در تقویت نیروی بدن بی‌نظیر است




خبرگزاری ایمنا: بارهنگ از جمله گیاهان دارویی است که ضمن فوای بسیار برطرف‌کننده صرع است

و عرق آن نیز در تقویت نیروی بدن بی‌نظیر است.

سید محمد موسوی، عضو هیات جامع طب ایرانی اسلامی بارهنگ را دارای طبع سرد دانست و گفت:

بارهنگ قطع‌کننده خونریزی تمام اعضای داخلی بدن، بینی و نیز برطرف‌کننده صرع است.

وی با اشاره به اینکه بخور و یا ضماد آن بر پیشانی و سینه نیز بسیار مفید است، افزود:

استفاده از قطره بارهنگ در گوش، تسکین‌دهنده درد است

و جوشانده ریشۀ آن رافع درد دندان، زخم‌های دهان و تقویت لثه‌های سست شده است.

همچنین قطره و مالیدن آب برگ آن برای چشم درد مؤثر است.

این درمانگر و محقق طب سنتی همچنین بیان داشت: تخم بارهنگ حبس کننده خونریزی

و مصرف برگ آن با عدس پخته شده برای رفع آسم مفید

و استعمال عصاره آن برای سل و خونریزی بینی و سوزش ادرار، بواسیر و حیض مؤثر است.

وی به طور کلی ریشه و برگ و تخم آن را باز کننده گرفتگی‌های مجاری کبدی، کلیه و مثانه دانست و افزود:

در ترکیبات مناسب رفع کننده عطش، اسهال خونی، درد کلیه و مثانه و تب است.

ضماد آن نیز با نمک برای رفع سمیت گزیدگی سگ هار مفید است.

موسوی با اشاره به اینکه گفته شده بارهنگ برای ریه مضراست، مصلح آن را عسل دانست و افزود:

حتی گفته شده عصاره بارهنگ برای طحال نیز مضر است.

وی مقدار خوراک داروئی آن را از آب برگ ده مثقال تا نیم رطل کرد و خاطرنشان کرد:

عرق بارهنگ در تقویت نیروی بدن بی‌نظیر و البته در فعل و انفعالات از عصاره برگ آن ضعیف‌تر است.ایمنا
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

بعدي

بازگشت به ل


cron
Aelaa.Net