احوال مسائل ديگر ايران و جهان

ارائه موضوعي شمارگان منتشره از{گاهنامه معرفت به زمان}

مدير انجمن: نبض زمان

Re: احوال مسائل ديگر ايران و جهان

پستتوسط 00343179 » دوشنبه فبريه 26, 2024 7:46 am

آيا انحراف در اواخر نهضتجنكل بيدا شد؟


http://fna.ir/5f9hu

برخلاف محتواي تحليل مندرج در آدرس فوق
ارتباطات ميرزا كوجك خان و نهضت جنكل در دوره بلشويكها كمتر مطرح شده است
و تبيلغات اين 42 سال بعد انقلاب فضايي را ايجاد كرده كه
ظرفيت هضم كردن اين موضوع براى عامه مردم كم است

بخاطر نفوذ در هيئت مديريت نهضت جنكل
در اواخر نهضت جنكل؛ حرف انقلاب سرخ و حكومت سرخ بركزار كردن در شعارهاى جنكل مطرح شده است

خاطرات صدرالأشراف را بخوانيد كه ماموريت براى امور قضايي كيلان داشته و ارتباط مستقيم با ميزرا وووو

http://dl.karaketab.com/ram/khaterat_sadral_ashraaf.pdf

اين خاطرات نكات بسيار مفيدي دارد و از جنبه هاى مختلف آموزنده دارد
00343179
 
پست ها : 2947
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

Re: احوال مسائل ديگر ايران و جهان

پستتوسط 00343179 » دوشنبه فبريه 26, 2024 7:48 am

تنها 12 کشور جهان از جمله ایران نرخ ارز دوگانه دارند + داده نمایی


سودان جنوبي - مالديو -اريتره - بروندي - باناما - سوريه - غنا - سالوتومه - ارمنستان - قرقيزستان - عراق - سوريه

توخود حديث مفصل بخوان از اين مجمل

https://ir.sputniknews.com/20211201/%DA ... 28302.html
00343179
 
پست ها : 2947
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

Re: احوال مسائل ديگر ايران و جهان

پستتوسط 00343179 » سه شنبه فبريه 27, 2024 7:32 pm

دومين بار است كه امريكا و اسرائيل سكوي برتاب ماهواره و موشك ايران را از دور منفجر مي كنند


نوبت اول در ازمايش موشك قاره اى كه طهراني مقدم شهيد شد
نوبت دوم در برتاب ماهواره ايراني

هدف ترامپ از انتشار آن عکس، مسخره کردن ایرانی‌ها و به رخ کشیدن قابلیت آمریکا برای خرابکاری در چنین آزمایش‌هایی باشد.

به نوشته ان‌پی‌آر، این عکس به شدت توجه افرادی که مسیر حرکت ماهواره‌ها را دنبال می‌کنند، جلب کرد. این افراد با توجه به نوری که از ماهواره‌ها ساطع می‌شود، حتی مسیر ماهواره‌های جاسوسی را نیز دنبال می‌کنند و با محاسبات ریاضی تشخیص می‌دهند که هر ماهواره در هر لحظه در حال رصد کدام نقطه از زمین است.

http://fna.ir/5ihfs
00343179
 
پست ها : 2947
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

Re: احوال مسائل ديگر ايران و جهان

پستتوسط 00343179 » سه شنبه فبريه 27, 2024 7:36 pm

ادامه رزمايشهاى شب و سحر بدافند ضدهوايي در مراكز اتمي ايران؟!؟


https://www.entekhab.ir/fa/news/652989
00343179
 
پست ها : 2947
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

Re: احوال مسائل ديگر ايران و جهان

پستتوسط 00343179 » سه شنبه فبريه 27, 2024 8:16 pm

جوانكرايي در دولت سيزدهم ركورد زد = منصوب كردن طفل 10 ساله به عنوان مشاور شهردار


https://www.farsnews.ir/semnan/news/14001007000316
00343179
 
پست ها : 2947
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

Re: احوال مسائل ديگر ايران و جهان

پستتوسط 00343179 » شنبه مارس 02, 2024 9:08 pm

برزیده: به رهبری گفتم «قرار ما چیز دیگری بود»


http://www.ensafnews.com/323472

یک مثال میزنم: موضوع تفکیک جشنواره بین المللی فجر از بخش داخلی آن، برای من خیلی اهمیت داشت و خیلی هم موضوع داغی بود؛ برای همین وقتی سینما پرس تماس گرفت پاسخ دادم و توضیح دادم که چرا «این اتفاق بدی است» و «چقدر مهم است که ما جزو پانزده-شانزده جشنواره سینمایی جهان باشیم». بعد از آن دوستانم به اعتراض با من تماس گرفتند که چرا این طور گفتی؟ مطلب را برایم فرستادند و دیدم حرف‌هایم کاملا برعکس منتشر شده است.

یک بار هم ۲۰:۳۰ مصاحبه‌ای با من کرد وکاملا برعکس آنچه گفتم آن را تدوین کرد. در چیدمان عکس‌ها و نوع تدوین من را کنار کسانی قرار دادند که حرفم کاملا برعکس فهمیده می‌شد.

رسانه‌ای مثل سینما پرس که همه ریش‌هایشان تا روی نافشان بلند است و آدم احساس می‌کند که اینها دارند پا جای پای پیامبر می‌گذارند، آنقدر امین نیستند که حرف ساده و طبیعی من، که با آگاهی به اینکه با سینما پرس مصاحبه می‌کنم و به قصد تاثیر گذاری آن را می‌گویم و نه ایجاد دلخوری، حتی این حرف‌ها را هم بر نمی‌تابند.

به قول دکتر شریعتی «آنها که باید نوازشم کنند سیلی‌ام می‌زنند». البته ما داریم وظیفه‌مان را انجام می‌دهیم و احساس خسران نمی‌کنیم؛ اما به هرحال دلمان می‌شکند. جدا از این، احساس می‌کنیم یک ظلمی وجود دارد. یک تعمدی وجود دارد در ظلم به آدم‌هایی که حس می‌کنند خودی نیستند. حالا این دایره‌ی خودی و ناخودی آنقدر بسته شده که منِ حسنِ برزیده که بچه‌ی جنگ و انقلابم و جانبازم و موضوع فیلم‌هایم مشخص است، من هم از دایره خودی‌ها خارجم. من در این دایره که این دوستان ترسیم کردند قرار نمی‌گیرم؟ من اصراری ندارم اما اگر من در این دایره قرار نمی‌گیرم بقیه کجا قرار می‌گیرند؟ بقیه‌ای که اصلا نشده یا سنشان اجازه نداده تا در جنگ و…حضور داشته باشند، کجا قرار می‌گیرند و با آنها چه برخوردی می‌شود؟

پس من هر حرفی بزنم سیاسی است. یعنی من اگر راجع به فقه هم حرف بزنم سیاسی است. مثلا بگوییم شما به راحتی و با این جرم‌ها -که حتی در صدر اسلام هم جدی گرفته نمی‌شد- آدم‌ها را اعدام می‌کنید؛ مثلا طرف دزدی کرده یا حرف سیاسی زده، نه اسلحه دست گرفته و نه چیزی، یا غیر مستقیم برایش پرونده‌سازی می‌شود که این حرفی که زده باعث شده عده‌ای بیایند در خیابان و کشته شوند، شما اعدامش کردید!

این موضوع که یک بازیگر حق دارد راجع به موضوعات سیاسی حرف بزند؟
بله به نظر من حق دارد اندازه سواد و فهمش حرف بزند، و البته می‌توان نقدش کرد. اگر حرف بی‌ربط می‌زند باید نقد جدی شود. آدم‌ها حق دارند حرف بزنند. به نظر من ما همه چیز را سیاسی کرده‌ایم. مثلا حجاب یک بحث کاملا فقهی است. من حسن برزیده به عنوان یک مسلمان که ترجیح می‌دهم همسر و دختر خودم حجاب داشته باشند، فارغ از اینکه چقدر به حرف من گوش می‌دهند، معتقدم حجاب نباید اجباری باشد. می‌پرسند چرا؟! چون فقه، اسلام، پیامبر و ائمه می‌گویند. در جواب می‌گویند این حکم حکومتی است. می‌پرسیم مگر حکومت اسلامی نیست و براساس فقه اسلامی حرکت نمی‌کند؟ می‌گویند چرا اما ما حاکم هستیم و تصمیم می‌گیریم که حتما باید حجاب اسلامی باشد. برایش حد جاری می‌کنیم، شلاق می‌زنیم و… اینکه یک موضوع اجتماعی است، سیاسی می‌شود و حتی یک نفر می‌تواند مرا تکفیر کند.


وقتی حرفی می‌زنیم که با حرف رهبری منطبق نیست، می‌گویند سیاسی است. در مورد پیامبر و بقیه ائمه هم همینطور است. من با قداست مشکلی ندارم. من به ائمه و پیامبر علاقه قلبی دارم، اما ربطی به جمهوری اسلامی و مسائل حکومتی ندارند. خیلی از مردم که ممکن است با جمهوری اسلامی و حکومت زاویه داشته باشند، عاشق ائمه هستند و عباداتشان را درست انجام می‌دهند. این وقتی به مشکل می‌خورد که نظام آن را سیاسی می‌کند. این سیاسی نیست. می‌گوییم مردم فقیر و گرسنه‌اند دارند، در زباله دنبال غذا می‌گردند، می‌گویند «شما می‌خواهید آبروی نظام را ببرید. شما براندازید! می‌خواهید آبروی اسلام را ببرید!» یعنی ما نباید هیچ بگوییم، چون هرچه بگوییم سیاسی است؟!
از این رو من با این حرف شما موافق نیستم که کسی که هنرمند است باید فقط در زمینه حرفه خودش حرف بزند. امام یک جمله معروف دارد که می‌گوید: «آن کارگر و کشاورزی که دارد کار می‌کند هم می‌تواند امر به معروف کند». این دیگر قواعد دینی است، سلیقه‌ای نیست. دعوای ما عقیدتی است.

من می‌گویم اگر این اسلام که من می‌شناسم پیاده شود همه‌ی جوان‌ها و نسل‌های بعد از من عاشقش می‌شوند. اصلا ما عاشق انقلاب شدیم و در آن حضور پیدا کردیم چون شعارهای انقلاب خیلی شعارهای قشنگی است. کی با شعار مبارزه با بی‌عدالتی و فقر زدایی و اینکه ثروت مملکت به طور عادلانه تقسیم شود مشکل دارد؟ چه کسی با اینکه حق رای داشته باشیم و نماینده‌مان را خودمان انتخاب کنیم و اینکه سلطنت نباید موروثی باشد و….مشکل دارد؟ اینها شعارهای انقلاب بود. من پای اعتقاد آن زمانم هستم.

شبیه عده‌ای که این روزها دارند برای زمان شاه به به و چه چه می‌کنند نیستم و نمی‌خواهم باشم، چون به نظرم احمقانه است. البته طبیعی است که مردم مقایسه می‌کنند. وقتی سیاسی می‌شود مقایسه می‌کنند. مردم مشکلات واعتقادات و فساد و دزدی و امنیت و… را مقایسه می‌کنند

بخشی از صحبت‌های من با رهبری دقیقا همان چیزهایی بود که شما نمی‌گویید. اگر شما می‌گفتید من نمی‌گفتم. من به رهبری گفتم «دارم حرف کوچه و بازار را به شما می‌گویم. بخشی هم حرف شهدا و جانبازهاست». نود درصد حرف‌های من پخش نشد و ثبت نشد که بشود آن را پوشش داد و شما منعکس کنید. از شما می‌خواهم حرفها را منعکس کنید تا شنیده شود و مخاطب قضاوت کند و نقدهای مربوط به آنها شنیده شود، تا اگر دچار اشتباهی هستیم اصلاح شود. خوشحال می شوم که از این طریق -یعنی شنیدن حرف‌ها- بخشی از سوال‌های ذهنی من پاسخ داده شود. من در جلسه‌ای که با رهبری هم داشتم پاسخ نگرفتم. واقعیت این است که پاسخی وجود ندارد به نظرم.
مثلا سوال من این است که «چرا رهبر نباید با همه اقشار جامعه به یک اندازه تعامل داشته باشد؟ چرا حتما خانم‌ها باید حجاب خاصی داشته باشند؟» جواب این بود که «خودشان رعایت می‌کنند»؛ خب این پاسخ قانع کننده‌ای نیست. با هم رو راست باشیم.
گفتم «چرا عده‌ای در فقر و بدبختی دست و پا می‌زنند و عده‌ای دارند میلیاردها می‌دزدند؟»؛ ردیف بودجه‌ها را ببینید. اغلب این ردیف بودجه‌ها دزدی است. چرا چهار پنج جا داریم که پول می‌گیرند تا فعالیت فرهنگی کنند، اما ارشاد گردش مالی حتی یکی از آنها را ندارد؟ چرا میلیاردها تومان برای تولید واکسن بودجه می‌گذاریم، اما واکسن تولید نمی‌شود و آدم‌ها می‌میرند؟ کسی هم پاسخگو نیست و بعد مسئول اول آن می‌شود معاون رئیس جمهور؟!
قرار این باشد که هر مسئولی امتیاز گرفت اموال او بررسی شود. علی ابن ابی‌طالب بعد از مدت‌ها که حکومت را از او غصب کرده بودند، در اولین خطبه‌‌اش به عنوان حاکم در نهج البلاغه به مردم می‌گوید: شماها حق دارید امروز اموال علی ابن ابیطالب را محاسبه کنید و روزی که از حکومت می‌رود محاسبه کنید. صحبت من با آقایان این است که اگر شما اصل دین را اجرا کنید کافیست. هرکسی که اصل دین را اجرا می‌کند. شما دوست دارید
00343179
 
پست ها : 2947
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

Re: احوال مسائل ديگر ايران و جهان

پستتوسط 00343179 » شنبه مارس 02, 2024 9:08 pm

برادر شهید رجایی درگذشت


http://www.ensafnews.com/323713
00343179
 
پست ها : 2947
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

Re: احوال مسائل ديگر ايران و جهان

پستتوسط 00343179 » شنبه مارس 02, 2024 9:11 pm

ما علوم انسانی خوانده ها در ایجاد احساس یأس و بسته بودن افق ها نقش بسیار موثری بازی می کنیم


نشست مجازی «شکاف میان ذهن و زبان عالمان و فعالان سیاسی و مسائل ایران» توسط انجمن ایران شناسی و تاریخ دانشگاه میبد برگزار شد.
دكتر محمدجواد غلامرضا کاشی استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در آن سخنراني داشت
وى در نقد "حرافي به اسم روشنفكري" و "علوم انساني خلاصه در حرف درماني" و غير مفيد بودن نتيجه عملى اين علوم سخن كفت، كه مطالب مفيدش جنين است

در سه، چهار دهه اخیر فعالان سیاسی ما همیشه یک افتخار را نسبت به فعالان، روشنفکران و عالمان سیاست در قبل از انقلاب به خودشان نسبت می دادند و آن اینکه ما علوم انسانی خوانده ایم و عالمان و فعالان قبل از انقلاب به ندرت علوم انسانی خوانده بودند؛ یعنی بیشتر یا مهندس و یا پزشک بودند. البته بودند کسانی که علوم انسانی هم خوانده بودند ولی به هر حال اینها خیلی معدود هستند. یعنی شاید دکتر شریعتی یکی از چهره های معدودی بود که علوم انسانی خوانده بود.
شما حجم کثیری از آثار مکتوب را در قبل از انقلاب می بینید که همه آنها را مهندسان و پزشکان نوشته اند، ولی بعد از انقلاب رشته های علوم انسانی در ایران گسترش خیلی زیادی پیدا کرد و هم فعالان سیاسی و هم دانشمندان حوزه علوم انسانی یک دفعه فضا را اشغال کردند؛ از سطوح عالی بگیرید تا سطوح خبرنگاران و ژورنالیست ها همه علوم انسانی خوانده بودند و با ادبیات و زبان علوم سیاسی آشنا بودند.
گسترش شگفت انگیز علوم انسانی این احساس یا فرصت برای فخرفروشی را ایجاد کرد که کنش گران دوران جدید بگویند، فعالان و روشنفکران قبل از انقلاب تعهدات ایدئولوژیک داشتند ولی استعداد شناخت ایران را نداشتند؛ مسلح به نظریه و نظریات نبودند، ساده اندیش بودند و به همین خاطر فجایعی آفریده اند. در واقع نسل جدید کنش گران بعد از انقلاب معتقدند آنچه اتفاق افتاد حاصل ساده اندیشی کسانی بود که علوم انسانی نخوانده بودند و اما خوشبختانه بعد از انقلاب با عده ای مواجه هستیم که در شاخه ای از علوم انسانی تخصص دارند و مدعی هستند که ما ایران را خوب و به طور تخصصی می شناسیم.

انتظار می رفت این تخصص چراغ راهی باشد که ما از ساده اندیشی های قبل از انقلاب رها شویم، بهتر عمل کنیم و نتایج بهتری بگیریم. ولی واقعا بعد از چهار دهه می توان پرسید که این نظریه ها، تئوری ها، تفسیرها، کتاب ها و مقالات بی شماری که از حوزه علوم انسانی در آمد و معطوف به شناخت شرایط ایران بود، در عمل واقعا چقدر دستشان پر است؟! ما الآن چقدر ایران را بهتر شناخته ایم؟ چقدر در عمل موفق تر عمل کرده ایم؟ چقدر توانسته ایم بن بست های عملی عرصه سیاست را بشکنیم؟ واقعا گاهی اوقات این روند برعکس شده است. یعنی می بینیم در ارزیابی ها و داوری ها گفته می شود که انگار نسل قبلی عامل مؤثرتری در تغییر شرایط بودند؛ حتی اگر ما نتایج آنچه کرده اند را نپذیریم.
نسل امروز از ما که متخصصات علوم انسانی هستیم راهکار می پرسند، اما ما چیز بیشتری از آنها نداریم! همان چیزهایی که عوام مردم می گویند را ما هم می گوییم. اینجاست که یک احساس یأس، ناامیدی و بسته بودن همه افق ها پیش می آید. ما علوم انسانی خوانده ها در ایجاد احساس یأس و بسته بودن افق ها نقش بسیار موثری بازی می کنیم و گویی گاهی اوقات ساده اندیشی های فعالان قبل از انقلاب مؤثرتر از فعالیت های ما بود.
وی با طرح این پرسش که «ایران شناسی» به چه معنا است؟ اظهار کرد: ایران به منزله یک واقعیت از دست ما می گریزد. در چنین وضعی می توانیم ادبیات مفصلی تولید کنیم، در تیراژ ۳۰ هزار نسخه کتاب چاپ کنیم و ۲۰ بار هم تجدید چاپ شود و در حلقه کوچک دانشجویان و استادان آن را بخوانیم. اما اگر نتوانید در واقعیت نقش مؤثر ایجاد کنید، تلاش بیهوده می کنید. پس واقعیت کجا است؟! چرا از دست ما می گریزد؟ ایران کجا است؟ ایران چیست؟ چرا از دست ما می گریزد؟ آیا در نهایت واقعیت در چنگ نظریه هایی که ما می سازیم می افتد یا نمی افتد؟
آیا در مورد علوم انسانی هم می توان با همان حدّ توفیق علوم طبیعی نظریه سازی کنیم؟ علوم انسانی، که به یک معنا شاید دو قرن بیشتر عمر نداشته باشد، ادعایش این بود که با همان دقت علوم طبیعی و به نحو جهان شمول می توانند از واقعیت های انسانی نظریه سازی کنند و با همان دقت و توفیق در واقعیت های انسانی تصرف کنند، اما چندی بیش نگذشت که معلوم شد این جوری نیست.
جامعه شناسان مثل ما علوم سیاسی ها آنقدر درگیر خود واقعیت های حادثی نیستند. مثل اینکه من پیش بینی کنم دو یا شش ماه دیگر در ایران فلان اتفاق می افتد! مرتب پیش بینی هایی می کنیم و مرتب شکست می خوریم. منظور من فقط در ایران نیست، بلکه در سطح جهانی این امر صادق است. ما می بینیم که به سرعت سر علوم سیاسی به سنگ خورد و واقعا چند دهه بیشتر دوام نیاورد و معلوم شد واقعیت امر سیاسی را با آن قاطعیت و بر حسب مدل های عام جهان شمول نمی توان شناخت.

صاحب نظران سیاست باز هم یک گام جلوتر آمدند و به این نتیجه رسیدند که با این روش جدید هم واقعیت به تصرف در نمی آید. بنابر این به سراغ تحولات بین رشته ای آمدند. همه اینها برای این بود که در علوم انسانی همیشه واقعیت از ما می گریزد و انگار همیشه دست ما از اینکه بتوانیم واقعیت را تصرف کنیم، کوتاه است.
علوم انسانی نزدیک ۵۰ سال است که دچار یک بحران شده و متفکران بسیاری در حال بحث هستند که چه طور می توانیم علوم انسانی را از بحرانی که در آن وجود دارد نجات دهیم.
طبعا کسانی که می خواهند بومی سازی کنند هیچ کمکی نمی کنند، چون آنها هم می خواهند نظریه سازی کنند، تفاوتشان فقط در این است که من یک مقاله می نویسم در آن دو حدیث و آیه می آورم و در مورد حکومت خوب نظریه پردازی می کنم و دیگری بوردیو و فوکو را کد می کند و راجع به حکومت خوب در ایران نظریه می سازد. در واقع جنگ بین مقاله ها راه افتاده است؛ در حالی که باید رنجی را در واقعیت کم کنیم.

در واقع اگر فعالان و روشنفکران امروز یا فعالان و روشنفکران پیش از انقلاب حسرت می خورند که چرا این همه نظریات جهانی را می آوریم، اما نمی توانیم سنگی را از سنگی برداریم و بعد به شریعتی و آل احمد ارجاع می دهند، به این خاطر است که روشنفکر آن دوران قطع نظر از اینکه واقعیت را چطور تفسیر می کرد و توضیح می داد، درگیر منطق واقعیت بود. بر مبنای یک حس تعهد و مسئولیت انسانی، دینی و یا هر چیز دیگری، علی الاصول با واقعیت درگیر بود و می خواست چیزی را در مناسبات عینی خودش جا به جا کند و صورت هایی از نسبت با واقعیت را سامان می داد. برای او مهم نبود که این صورت های واقعیت چقدر با یافته های علوم انسانی تطبیق می کند. اینجا مهم این است که او هوش عملی را دارد و آن را با یک نظام آگاهی تجهیز می کند و البته بند و بسطی هم دارد و می تواند در واقعیت تصرف کند.

«ادای روشنفکری در آوردن» جای حل مشکلات را گرفته است

کاشی تصریح کرد: چیزی که امروز ما را از راه حل دور می کند این است که هیچ تصرفی در واقعیت نمی توانیم کنیم و از تصرف در واقعیت عاجز هستیم. اصلا هوش عملی برای تعقیب چیزی در حیات اجتماعی و سیاسی نداریم. آدم های تحلیلگری شده ایم که حرف های قلمبه ای هم می زنیم ولی واقعا از آلامی که مردم دارند رنج نمی کشیم و درد نداریم.

وی تصریح کرد: من تعبیر «سخن گفتن» و «ادای روشنفکری در آوردن» را به جای حل مشکلات گذاشته ام. لفاظی های کلامی که مشکلی را در واقعیت کم نمی کند.

اگر دردی نداشته باشیم و راجع به آلام بشری بحث های عمیق فلسفی کنیم به هیچ کاری نمی آید، جز اینکه مجهولاتی را با هم مبادله کنیم.

ما در این وادی افتاده ایم که انگار نظر ورزی کردن درباره واقعیت ایران، خدمتی به ایران کردن است. اینها فقط انباشت کلمات بیهوده است. ما باید بپذیریم واقعیات علوم انسانی مسبوق هستند به انتخاب های اخلاقی که در برقراری نسبت با آنها انتخاب کرده ایم.

اغلب روشنفکران ایرانی قبل از انقلاب هیچ جایگاهی در ساختار ندارند. از اول انقلاب روشنفکران زیادی صاحب منصب شدند. البته اینها به تدریج از دایره نظام رانده شدند ولی باز در دوم خرداد به داخل نظام وارد شدند. یعنی شما باز هم بخش های زیادی از روشنفکران و متفکران ایرانی را می بینید که یا به عنوان صاحب منصب و یا به عنوان پژوهشگر حضور دارند. بخش زیادی از پروژه های پژوهشی به همین روشنفکران داده شد.
بحث بر سر این است که چرا وقتی روشنفکران کاره ای بوده اند نتوانسته اند منویات خودشان را عملی کنند؟ نمی شود «حرف درمانی» کرد. چرا آن همه سواد و دانش چیزی به هوش عملی آنها اضافه نکرد؟ اصلا یکی از عوامل فروپاشی پهلوی تحصیل کرده های خارج رفته بود. هرچه پهلوی به متخصصان خارج رفته نزدیک شد، ارتباط او با ساحت اجتماعی گسیخته شد. ولی کسانی که در واقعیت آن روز تغییری ایجاد کردند هیچ جایگاهی در ساختار سیاسی نداشتند.
00343179
 
پست ها : 2947
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

Re: احوال مسائل ديگر ايران و جهان

پستتوسط 00343179 » شنبه مارس 02, 2024 10:32 pm

شروع سال2022 و پیش بینی ها برای سال 2022: چیزی وحشتناک تر از جنگ در انتظار ما است؟



https://ir.sputniknews.com/20220101/%D9 ... 51010.html
00343179
 
پست ها : 2947
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

Re: احوال مسائل ديگر ايران و جهان

پستتوسط 00343179 » شنبه مارس 02, 2024 10:40 pm

توقعات 2022

در اغاز سال ميلادي مسيحي منجمين بيش بينيهايي را براساس دلالات فلكي مي نمايند
البته رايج بازار بيشكوييهايي غير علمي و غير مستند است با رنك و لعاب عامه بسند
اما در ميان منجمان حرفه اي تحليلهاى فلكي مستند هم ارائه مي شود
كه از ميان مهمترين انها:

✔شروع تفكك و تلاش اتحاديه اروبا و ايالات متحده است
✔ حمله به بويين رئيس جمهور روسيه و بدحال شدن بايدن و هلاك او
✔ كاهش حدت وشدت كرونا و تبديل شدن به بيماري زمستانه شديد
✔ شروع سيركاهش نزولي دلار در جهان
حذف بن سلمان از صحنه قدرت با اقدام رؤساي ديني سعودي
✔ شروع خروج سعودي از يمن
✔ حكومت فدرالي يمن و بازسازي
✔ حمله سخت نظامي به تاسيسات ايران و باسخ سخت ايران
✔ امسال سال شورشهاى عليه حكومتهاست و در كشورهايي كه زمينه اش هست اتفاق مي افتد
✔ زلزله ويرانكر در اسرائيل و زلزله در عراق و سوريه و تركيه و ايران
✔ باسخ شديد سوريه به حملات اسرائيل

والله العالم بوقائع الامور
00343179
 
پست ها : 2947
تاريخ عضويت: چهارشنبه نوامبر 24, 2010 8:32 pm

قبليبعدي

بازگشت به بايگانى موضوعى گاهنامه معرفت به زمان


Aelaa.Net