توجه به حضرات معصومين (علیهم السلام)

مدير انجمن: najm134

توجه به حضرات معصومين (علیهم السلام)

پستتوسط najm134 » سه شنبه دسامبر 24, 2013 11:04 pm

بسم الله الرحمان الرحیم
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

توجه به امام حسين عليه السلام

پستتوسط najm134 » سه شنبه دسامبر 24, 2013 11:05 pm

نظر بولس سلامه درباره حضرت على (علیه السلام)
او در مقدمه كتاب خود «عيد الغدير ملحمة العربية» مى‏نويسد: اگر سؤال كنند چرا در مورد على شعر سرودى با آنكه تو مسيحى هستى؟ در جواب می ‏گويم: هر يك از ابيات كتاب جواب سؤال توست و هر كدام بيانگر فضلى از فضايل اوست. و على مردى است كه همه مسلمين او را به عظمت‏ياد مى‏كنند، و مسيحى‏ها هم او را به بزرگى و زهد تقوى ياد مى‏كنند. و احاديث او را در مجالس خود ذكر مى‏كنند. و من در روى زمين كسى را در مقابل غم و اندوه و ستم ستمگران، با صبرتر از على نيافتم، كل زندگى اين مرد مشوب به غصه‏هاى متعدد بود، على عليه السلام از آن روزى كه چشم خود را در كعبه باز كرد. تا وقتى كه چشمش را در مسجد بست، درگير با مشكلات و مصائب بود و ...، ولى در برابر همه آنها صبر كرد.

بعد مى نويسد: اگر شيعه بودن عبارت است از حب اهل بيت نبى من شيعه هستم، سپس خطاب به حضرت على عليه السلام می گويد: شعر من در ساحل بيكران تو يك سنگريزه است، اما اين سنگ به خون حسين خضاب شده است پس اين هديه ناقابل را به خاطر امام حسين عليه السلام از من قبول كن.


«پولس سلامه» حقوقدان و شاعر و نویسنده صاحب‎نام و صاحب ملحمة الغدیر و قصیده عاشوراء و منظومه علی و الحسین است.

او كه از مشهورترین شاعران و ادبای كلاسیك لبنان بود، نخستین بار تركیب و قالب حماسه‎سرایی برای روایت یك حادثه تاریخی را در ادبیات معاصر عربی عرضه كرد و با سرودن اثر مشهورش «حماسه غدیر» نام خود را در عشق و ارادت به امیر مؤمنان جاودانه ساخت.

این شاعر مسیحی عر‌ب‌‌زبان در بخشی از اشعار خود می‎گوید: «حق چنان در من مسیحی جوشید كه از شدت محبتش مرا شیعه علی خواندند، ‎ای آسمان گواه باش و ‎ای زمین شهادت بده كه من علی را دوست می‎دارم.»

وی در منظومه‎ای پیرامون حادثه كربلا به سبك حماسه غدیر از آغاز حركت امام حسین(ع) شروع می‎كند و مراحل مختلف حادثه و مقتل حضرت را به تفصیل شرح می‎دهد و از كشته شدن حضرت علی‎اكبر و عبدا... بن حسن تا شهادت قمر بنی‎ هاشم و اسارت آل‎ا... را چون یك راوی مقتل و ذاكر مصیبت اهل بیت روایت می‎كند و در بخشی از این مجموعه می‎نویسد:

«آن‎چنان گریستم كه بالشم از اشك خیس شد و در قلمم پژواك ناله‎ها مویه كرد، من مسیحی را حسین به گریه انداخت و قطرات اشك از افق چشمانم تابید و درخشید. هرگز حال آن‎كه از دور به آتش می‎نگرد با حال آن‎كه بر روی هیزم می‎سوزد یكسان نیست، نه فرزدق زین‎العابدین چون من گفته [و درد و داغی كه من می‎كشم و می‎سوزم دریافت] و نه متنبّی به شیوه من سروده است.»

«پولس سلامه» شاعر مسیحی عرب، کتاب «عیدالغدیر» را در سال ۱۴۰۶ قمری، ۱۹۸۶ میلادی منتشر کرد؛ اما این کتاب طی این سال‌ها همواره نه تنها به خاطر اشعار زیبای آن، بلکه به خاطر موضوع خود و مقدمه شیوایی که سراینده بر آن نگاشته است، نگاه ده‌ها خواننده از مسلمان و مسیحی و عرب و عجم را به سوی خود جلب کرده است.

پولس سلامه در این کتاب نزدیک به پنجاه قصیده آورده است که همه آنها فرازهایی در تاریخ را از پیش از تولد پیامبر اسلام(ص) تا پایان واقعه کربلا و ذکر حال اسیران شام و کوفه بیان می‌کنند. اما قصیده نخست نیایش به درگاه الهی است و با عباراتی در وصف امام علی(ع) به پایان می‌رسد. قصیده پایانی کتاب نیز که حکم نتیجه را دارد با نیایش به درگاه الهی آغاز می‌شود و با ذکر دیدگاه‌های شاعر در باره بنی امیّه ادامه می‌یابد. آنگاه شاعر امام علی(ع) را مخاطب قرار داده و ضمن شکوه از بیماری که او را در طول سرودن قصائد خانه‌نشین و بستری ساخته بوده است، صبر خود را در مصائب، نوعی اقتدا به حضرت عیسی(ع)، پیامبر اسلام(ص) و امام علی و امام حسین ـ علیهماالسلام ـ می‌داند.

پولس سلامه در مقدمه کتاب و پیش از درج قصیده‌ها می‌نویسد که برخی از شخصیت‌های بزرگ دینی مسلمان تحت تأثیر داستانی منظوم که از او در مجله «الادیب» به چاپ رسیده بوده است از وی خواستند که حماسه‌هایی در باره تاریخ اسلام و عرب بنگارد.

او در ادامه می‌افزاید: «جهان عرب، امروزه به شناختن و پیروی کردن از قهرمانانِ خود محتاج است اما آن دلاوری، توانایی و شایستگی که در علی(ع) گرد آمده است در سایر قهرمانان عرب یافت نمی شود. همچنان که هیچ کس شجاعانه‌تر از حسین(ع) در برابر ظالمان قیام نکرده است و چرا چنین نباشد که اولی پرورده محمد(ص) و دیگری جگرگوشه محمد(ص) است.»

بنا به گفته شاعر، او پیش از سرودن منظومه خود به مطالعه منابع تاریخی پرداخته و برای پرهیز از پیشداوری، بیشتر آثار مورخان اهل سنت را مورد استناد قرار می‌دهد. تألیف این کتاب مجموعا شش ماه به طول انجامیده است که سه ماه آن صرف مطالعه در تاریخ اسلام و سه ماه دیگر صرف سرودن اشعار گردیده است. با توجه به تعداد قصیده‌ها می‌توان گفت که شاعر دست کم در هر دو روز یک قصیده سروده است! قصائد از نظر وزن یکسان و از نظر قوافی متنوع است. با توجه به بیماری جسمی شاعر می‌توان به او حق داد که در پایان منظومه خود سروده است:

اگر بیماری ناتوانم نساخته بود، «مُتنَبِّی» و «بُحْتُری» به گرد من نمی‌رسیدند!

شاعر در باره گمانه‌زنی‌های خوانندگان کتاب چنین می‌گوید:
«چه بسا کسانی اعتراض کرده بگویند: این مرد مسیحی را به سرودن حماسه‌ای اسلامی چه کار؟! ـ در پاسخ می‌گویم: البته، من مسیحی‌ام اما تاریخ به همه جهانیان تعلق دارد. من مسیحی‌ام، اما نه از روزنی تنگ، بلکه از افقی گسترده‌تر به جهان می‌نگرم »

من مسیحی‌ام، اما در برابر عظمت مردی خم می‌شوم که میلیون‌ها انسان در سراسر کره زمین هر روز نام او را پنج بار فریاد می‌کنند. مردی که در فرزندان حوّاء از او والاتر و جاودانه‌تر و به یادماندنی‌تر نیست. او که از ظلمات جاهلیت طلوع کرد با بیرقی که در آن با حروف نورانی نوشته بود: «لا اله الا اللّه »!

ممکن است کسی بگوید که چرا از بین اصحاب پیامبر اسلام(ص)، علی(ع) را انتخاب کرده‌ام و برایش حماسه سروده‌ام. شعرهای من خود پاسخی به این پرسش است. این شعرها تنها بیان اندکی از عظمت مردی است که مسلمانان با عباراتی چون «رضی اللّه عنه، کرَّم اللّه وجهه و علیه السلام» از او یاد می‌کنند؛ مسیحیان در مجالس خود سخنان حکمت آمیز او را مثال می‌زنند و در برابر تقوای او فروتنی می‌ورزند؛ زاهدان ...، متفکران ...، سخنوران ... هر یک به نوعی به او اقتدا می‌کنند ... همین که صدها نفر در تاریخ برای علی(ع) مقام خدایی قائل شدند، گرچه خود گمراهی بزرگی است، اما از بزرگی این شخصیت و میزان شیفتگی مردم نسبت به او حکایت دارد.

آنگاه می‌افزاید: اگر عشق ورزیدن به علی(ع) و اهل بیت طاهرین و شوریدن بر ستم و غمناک شدن به خاطر مصائب امام حسین(ع) و فرزندانش در طول تاریخ، شیعه گری است، آری من شیعی‌ام! ...

ای ابوالحسن! [علی(ع)]، شعر من در ساحلِ دریای تو سنگ ریزه‌ای بیش نیست. اما این سنگ ریزه با خون گرانبهای حسین تو رنگین شده است، پس این شعر حماسی را بپذیر و از رفرف بهشتِ جاوید به مردی ناتوان که قلمش را به نام تو شرف بخشیده است، بنگر!»

در این کتاب علاوه بر روز غدیر، جهاد مهم امام علی(ع)، مسأله خوارج و نیز داستان ازدواج آن حضرت به شعر در آمده است، اما «یوم الغدیر» از زیباترین و بهترین قصاید این کتاب است.

شاعر در پانوشت‌های اشعار با نقل از آثار مورخانی چون ابوالفداء، مسعودی، طبری، ابن اثیر و ابن خلکان و ... توضیحاتی درج کرده است تا مطالب برای غیر مسلمانان و کسانی که با تاریخ اسلام آشنایی کافی ندارند، مفید باشد.

سلامه در ابیات پایانی این کتاب می‌نویسد:
«من شیفته دلاوری، الهام، عدالت و اخلاق پسندیده‌ام. آری اگر علی پیامبر نبود ولی خُلق او پیامبرانه است. ای خدای من: تو پروردگار جهانیانی! رحمت پدروار خود را به جهانیان برسان و ثواب آنچه را که دستم نگاشته است نیز به من برسان که چشمانم اشکبار است. این کتابی است برای بهترین مردمان پس از طه (یعنی حضرت محمد(ص)) که آفرینش، انسانی چون او ندیده است. ای آسمان! شاهد باشد و ای زمین! فروتنانه اعتراف کن که من ذکر «علی»(ع) گفته‌ام!»

این شاعر و نویسنده معروف مسیحى لبنانی، دربـاره نهج‌البلاغه مى‌گوید: نهج‌البلاغه اثر جاودانه‌اى است كـه انسـان را به شناخت اندیشه بزرگ علـى ابـن طـالـب (عـلیـه السـلام) وادار مـى‌سـازد و هیـچ كـتـابـى جـز قـرآن بــر آن بــرتــرى ندارد
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

توجه به امام حسين عليه السلام

پستتوسط najm134 » سه شنبه دسامبر 24, 2013 11:08 pm

دکتر انطوان ضو در باره امام علی (ع) و امام حسین (ع) از نگاه مسیحیان شرق گفت: مسیحیان یک دیدگاه خاص درباره حضرت علی و امام حسین دارند و آنها را به شکل منحصر به فرد دوست دارند، ما حضرت علی را خوب می شناسیم و در باره علم ایشان زیاد خوانده ایم و خیلی از سخنرانی های ایشان را حفظ کرده‌ایم، فکر روشن و فراگیر ایشان محدود به دوران خودش نمی شود بلکه شامل همه ادوار هم هست، امام علی ما را مبهوت و متحیر ساخت، لذا ما مسیحان به شدت تحت تاثیر آموزه های امام علی قرار گرفتیم، ایشان برای ما مسیحیان منزله بولس پیامبر است ، ایشان مرجعیت فکری هستند و این مرجعیت نه تنها برای مسلمانان بلکه برای همه جهانیان و بخصوص مسیحیان جهان هم هست.
تصوير
و اما درباره امام حسین، آن مرد بزگوار که در راه رهایی از ظلم و ستم و تحقق عدالت به شهادت رسیدند، مردی که در راه یاری حق و برادری و محبت به شهادت رسیده اند، این مرد بزرگوار در راه دفاع از حقوق همه انسانها به شهادت رسیده اند، بنابراین باید بگوییم که امام حسین امام مسلمین و امام مسیحیان و در اصل امام انسانها هستند، ایشان امام فقیران و امام مستضعفان و امام شکنجه دیدگان هم هستند، ما برای آن مردی که آن همه ظلم و ستم به خود دیده اند و این همه شکنجه ،اتهام و خیانت را تحمل کردند احترام خاصی قائل هستیم و ایشان را تعظیم و تحسین می کنیم، ایشان از دیدگاه ما به شهادت واقعی دست پیدا کرده اند، شهید واقعی که نه به خدا و نه به انسان ها به خاطر شهادتش منت نمی گذارد، ایشان خود را قربانی دیگران کرده اند، و این همان نقطه مشترک بین امام حسین و حضرت مسیح است. هدف این دو بزرگوار نجات انسان ها بوده است، ما امروزه به شدت نیازمند فکر حسینی و فکر مسیحی هستیم برای اینکه مردم دوباره برای همدیگر احترام بگذارند وبا هم به شکل دوستانه و برادرانه به زندگی خود ادامه دهند، چیزی که می خواهم به اطلاع شما برسانم این است که لبنانی ها و بخصوص مسیحیان درباره امام علی و امام حسین نوشته های به یادماندنی اعم از غزل و شعر و نثر از خودشان بر جای گذاشته اند،
تصوير
وی در ادامه توصیف دیدگاه مسیحیان به امام علی (ع) و امام حسین (ع) افزود: ما طور دیگر به امام علی و امام حسین نگاه می کنیم، ما می خواهیم امام علی و امام حسین را از اسارت آزاد کنیم، چون ما باید این دو بزرگوار را به شکل جدید و به زبان نو در زمانه خودمان معرفی کنیم، می بایست بچه های خودمان را با فکر امام علی و امام حسین آشنا کنیم، امام حسین نه تنها مظلومانه جان خود را از دست داده اند بلکه ایشان در روزگار ما هم مظلوم هستند چون ما نتوانستیم ایشان را خوب معرفی کنیم، امام حسین فقط به خاطر مسلمین به شهادت نرسیده اند بنابر این می بایست ایشان را از اختلاف و فتنه های منسوب به مسلمانان که هیچ ربطی به جوهر اسلام هم ندارد خارج کنیم، چرا امام علی را جور دیگر معرفی نکنیم و ایشان را دوباره زنده نکنیم و به زبان امروزه درباره ایشان حرف نزنیم، دوران اسب و جنگ به پایان رسیده است بنابراین باید امام علی و امام حسین را به شیوه جدید و سازگار با زبان امروزه معرفی کنیم، و در این راه می بایست مسلمانان و مسیحیان با هم همکاری کنند تا بتوانیم این میراث و فکر ارزشمند و گرانقیمت را حفظ و معرفی کنیم، همچنین اعتقاد دارم که مسلمانان باید با مسیحیان بیشتر آشنا بشوند و مسیحیت را همین طوری که هست ببینند و نه آنطور که خودشان تصور می کنند، ما خواستار ادغام اسلام و مسیحیت نیستیم چون اعتقاد داریم که هر یک ساختار خودش را دارد، ولی همگی ما خدای یکتا را می پرستیم و سرنوشت یکسان داریم، ما در انسانیت برادر هستیم، همگی ما نمایندگان خدا در زمین هستیم لذا باید همدیگر را یاری کنیم، آن چیزهایی را که در مورد آن اتفاق نظر داریم سرلوحه خود قرار و به زندگی مشترک ادامه می دهیم، و آن چیزهایی را که در مورد آن اختلاف داریم به دست علما می سپاریم که آن را تجزیه و تحلیل و در مورد آن گفتگو کنند و تلاش کنند تا نظرات را به هم نزدیک کنند، من اعتقاد ندارم که بین اسلام و مسیحیت اختلاف اساسی و ریشه ای وجود داشته باشد بلکه باید بگویم که این اختلافات به نادانی بعضی از علما که دین را خوب نمی شناسند و آن را به درستی تفسیر نمی کنند باز می گردد. در اینجا من می خواهم بگویم که ما باید بحث کنیم چگونه می توانیم در مورد اتفاقاتی که در کشورهای ما رخ می دهد به موضع مشترکی از دیدگاه اسلام ومسیحیت برسیم، تصوير

این روحانی مسیحی لبنانی بار دیگر به موضوع امام علی (ع) و امام حسین (ع) بازگشت و به ذکر تاریخ غمناک کاروان اسرای عاشورا و ارتباط آن با جامعه مسیحی در خاورمیانه پرداخت و گفت: امام علی(ع) و امام حسین(ع) در میراث ما از طرفداری مردمی گسترده برخوردار بودند و هستند، در اینجا می خواهم به دو نکته اشاره کنم، نکته اول مسئله فرزندان و کودکان کاروان اسرای واقعه کربلا هست، وقتی کاروان کودکان در حال طی کردن مسیر طولانی که برای آنها تعیین شده بود تا به دمشق برسند، و بیشتر این راه در بادیه و صحرا قرار دارد، وقتی شب شد به نزدیکی یک صومعه رسیده بودند که اطراف دمشق قرار دارد و دور تا دور آن پر از درخت و حوضچه آب بود، و به همین دلیل تعدادی زیادی از عابران ابراز علاقه می کردند تا در اطراف این صومعه شب را بگذارنند، وقتی کاروان کودکان کربلا به آن صومعه رسیدند نزدیکی شب بود لذا از راهب این صومعه خواستند تا شبشان را آنجا سپری کنند و راهب صومعه این اجازه را به آنها داد، یک ساعت گذشت که رئیس صومعه از راه رسید ووقتی با چهره های مملو از غم کودکان و آن حال و وضعشان و سر مقدس امام حسین(ع) که روی نیزه بود، مواجه شد از آنها پرسید: شما کی هستید؟ چی شد که به این روز افتادید؟ اینجا چی کار می کنید؟ کودکان ماجرای کربلا را برای راهب تعریف کردند، چگونگی به شهادت رسیدن امام حسین(ع) را برای راهب تعریف کردند، راهب از چیزهایی که شنید گریه اش گرفته بود، ایشان خود را در غم فرزندان حسین شریک دانست و از مصیبت امام حسین(ع) بسیار غمگین شد و اشک ریخت، و به مسئولین کاروان اسرا گفت که سر امام حسین نباید در اینجا بر فراز نیزه بماند بلکه باید داخل کلیسا شب را بگذارند و فردا وقتی می خواهید عازم شوید آن را با خود ببرید، کاروان اسرا و کودکان وقتی به شهر بعلبک در لبنان رسید، در آن زمان بعلبک شهری بود که اهالی آن کمتر مسلمان بودند و می شود گفت یک شهر مسیحی نشین بود، وقتی این کاروان وارد بعلبک شد با چشمان گریان و دلهای غمگین از آنها به گرمی تمام عیار استقبال کردند، این میراث ما هست، ما اینجوری و به دور از فلسفه امام حسین را دوست داریم، دوستی امام حسین در وجدان ما وجود دارد، در اینجا هم می خواهم به یک نکته اشاره کنم که سه سال پیش وقتی اسقف اعظم مارونی لبنان به زیارت صومعه احمر و بعلبک رفت، شیعیان از ایشان استقبال خیلی گرم و بی نظیر به عمل آوردند، کودکان در اطراف خیابان صف ایستادند و با گل ایشان را بدرقه کردند، ایشان برای ساعت نه شب قرار شام داشتند ولی به خاطر گرمی استقبال و ازدحام جمعیت ساعت یازده شب به محل ملاقات رسیدند! اسقف اعظم علت این استقبال بسیار گرم را از من پرسید که من در پاسخ به ایشان گفتم در وجدان ما مسیحیان عشق امام حسین وجود دارد، ما وقتی شیعیان احزاب و یاری در بعلبک نداشتند از امام حسین(ع) و خانواده و فرزندانش به گرمی و هر آنچه لایقش بودند استقبال کردیم و شیعیان الآن آن خوبی و حس برادرانه را که به آنها و امام ایشان داشتیم دارند جبران می کنند، آنها اعتقاد دارند که این حس برادری و همزیستی هیج وقت نخواهد مرد و کما فی السابق در وجدان مردم زنده هست، وقتی به محله های لبنانی که تعدد مذاهب دارد می روید آن را به وضوح می بینید، آنجا مسلمان با مسیحی زندگی می کند و مسیحی با مسلمان زندگی می کند، اگر این همزیستی مشترک نبود ما هم به اینجا نمی رسیدیم، متاسفانه سیاست های خارجی تلاش کردند تا بین ما فتنه بیاندازند ولی من به شما می گویم که هم زیستی مشترک در وجدان ما مسیحیان و مسلمانان وجود دارد و به امید خدا عوامل فتنه به اهداف شوم شان دست نخواهند یافت،بگذارید باز هم در این جا بگویم که سقوط دولت سوریه یک تهدید جدی برای همزیستی به حساب می آید، تقسیم کشور عراق هم یک تهدید جدی برای این همزیستی به حساب می آید، من اعتقاد دارم که این مرحله از خشونت ونابودی پایان خواهد یافت و سرانجام این جهان عزت و سربلندی خود را دوباره به دست خواهد آورد.
تصوير

وی در ادامه افزود: امام علی(ع) وحضرت مسیح(ع) وامام حسین(ع) برای خودشان زندگی نکرده اند بلکه خود را وقف انسانیت کرده اند. پیغمبر چه کسی است؟ پیغمبر انسانی است که با خدا زندگی می کند و می خواهد اراده خدای یکتا را به برادران خود انتقال دهد، چرا ما هم پیغمبر نباشیم؟ پیامبران از خیر و صلح سخن گفتند چرا ما هم از اینها سخن نگوییم؟ آدم های پرهیزگار که بعضی ها دارند ضریح آنها را ویران و منهدم می کنند، آنها زندگی خود را فدای انسانها کرده اند، چرا ما هم مثل آنها زندگی نکنیم؟ افراد شروری که می خواهند فرهنگ ما را دچار تحریف کنند هیچ ارتباطی با ما ندارند، آنها ابزاری هستند که می خواهند سیاست های خارجی را در کشورهای ما اجرا کنند، ما فقط آنها را برای برگشت به راه درست و راست دعوت می کنیم.
دکتر انطوان ضو درباره همزیستی مشترک مسیحیان و مسلمانان با اشاره به این تجربه در ایران گفت: تجربه همزیستی مسلمانان و مسیحیان تنها محدود به لبنان نمی شود، شما در ایران مسلمانان و مسیحیان و یهودیان با هم به خوبی زندگی می کنید، یهودیان در پارلمان ایران نماینده دارند، ما هیچ وقت نشنیدیم که مسیحیان در ایران در معرض ظلم و ستم واقع شده اند و تا جایی که اطلاع داریم آنها در ایران زندگی با ژعزت و شرافتمندانه دارند، آنها حقوق و همچنین واجبات خود را دارند، آنها متعلق به تمدن اسلامی فارسی ایران هستند، ما در برابر واژه فارسی عقده نداریم، ما عرب هستیم اما ناسیونالیست نیستیم، ما مردم را با خوب و بد بودنشان و نه با نژادشان می شناسیم، هرکس در این سرزمین زندگی می کند اعم از کرد و ارامنه و سریانی و عرب برای ما یک آدم شرقی است، عرب ها در مورد ایران واژه کشور همسایه را به کار می برند، اما ما این واژه را قبول نداریم، ما متعلق به این شرق و این سرزمین هستیم، ما متعلق به تمدن ایران و تمدن عرب هستیم، سرزمین ما از دریای مدیترانه شروع و به کشور چین ختم می شود، ما در شرق گفتگوی تمدن ها را داریم و نه جنگ تمدن ها را، بنابراین سیاستمداران و اصحاب رسانه های واقعی باید درک داشته باشند و مردم ما را به خوبی توجیه کنند که آنها نسل محبت و همزیستی و خوبی هستند و نه نسل شر و جنگ و کشت و کشتار.

انطوان ضو در با اشاره به این که تعالیم انبیا و اندیشه های حضرت مسیح(ع) و امام علی (ع) باید مبنای عدالت جهانی باشد گفت: من اعتقاد دارم که فکر امام علی (ع)و فکر حضرت مسیح(ع) و ائمه اطهار و فکر همه پیامبران و همه آدم های پرهیزکار باید مبنای پیش ساخت تمدن محبت و عدالت در شرق و کل جهان باشد، جهان ما از گشنگی و درد و ظلم و ستم رنج می برد، جهان جوری شده است که تعدادی از جهانیان نان شب دیگران را به جیب می زنند، ثروت مردم به جای آن که به کفاف نیازمندان برسد به دست بعضی ها می رسد که برای ما اسلحه صادر می کنند تا به جان همدیگر بیافتیم، در این بین باید بپرسیم که مسلمانان و مسیحیان کجا هستند، مسلمانان فقط در قبال مسلمانان وظیفه ندارند و همین طور مسیحیان، ما امت خدا هستیم و می بایست برای دیگران فانوس و الگو باشیم ما باید نگران گرسنگان و محرومان و مستضعفان جهان باشیم، ما باید نگران آنهایی باشیم که از فقر و نادانی وبیماری رنج می برند، چرا دست به دست هم ندهیم و همدیگر را یاری نکنیم، ما بیشتر از نصف انسان های این جهان هستیم، ما در این راه کوتاهی کردیم، ما مسلمان واقعی و یا مسیحی واقعی نیستیم، چون ما در برابر شر ایستادگی نکردیم و راه را برای دیگران باز کردیم تا انسان و تمدن و دین را نابود کنند، حضرت مسیح(ع) می فرمایند که شما نور جهان هستید و شما نمک جهانیان هستید، ما باید با محبت خود و اهتمام ورزیدن به فقرا و مستضعفان نور جهان باشیم، مسلمانان هم نور جهان هستند و نمک جهانیان، وقتی به این منزلت رسیدیم یعنی لیاقت نمایندگی خدا در زمین را داریم و آن گاه خدای یکتا می تواند به ما افتخار کند.

دکتر انطوان ضو در خصوص مشترکات فرهنگی اسلام و مسیحیت و لزوم کار بیشتر در معرفی این میراث مشترک ادامه داد:در ابتدا می خواهم به سینمای ایران در دوران انقلاب اسلامی تبریک بگویم چون واقعا پیشرفت های چشمگیر داشته ودر سطح بین المللی به خوبی درخشیده است، روابط ایران و لبنان هم در طول این سالیان خوب و در حال پیشرفت بوده است ، ولی در زمینه روابط فرهنگی و روابط تمدن ها و بخصوص در مورد فرهنگ عاشورا کوتاهی هایی داریم، بعضی مردم ادعا می کنند که عاشورا یک فرهنگ ایرانی است که به ما منتقل شده است، در مقابل ما می گوییم فرهنگ عاشورا از جبل عامل لبنان نشات گرفته است، بگذارید عمیق تر به موضوع بپردازیم و به دوران امام حسین برگردیم، از شما می خواهم کتاب "رنج های حضرت مسیح" را مطالعه بفرمایید، کسی که تاریخ تمدن ها را می شناسد پی خواهد برد که گریه و شعر و واقعه کربلای حسینی در مسیحیت به وضوح دیده می شود، همان موسیقی و شعر و همان ادبیات در مسیحیت وجود دارد، و به همین دلیل می بینیم که یک شاعر صوفی به نام خانم رابعه عدوی که در کوفه بود و یک شاعر دیگر به نام الدلیاتی که در موصل بود، این دو شاعر و بدون اینکه با هم آشنایی داشته باشند از همان الفاظ در توصیف عرفان استفاده می کردند، بنابراین باید بگوییم که عاشورا همان مسیحیت است و مسیحیت نیز همان عاشوراست، این همان فرهنگی هست که باید به دیگران آموزش دهیم، یکی از علمای فرقه سریانی در عراق که متخصص موسیقی سریانی هم بود به من گفت که موسیقی سریانی همان موسیقی ای هست که مسلمانان در عزاداری عاشورای حسینی به کار می برند، لذا باید بدانیم که خداوند متعال ما را به هم نزدیک می کند، و در کنار خداوند، تمدن نیز ما را به هم نزدیک می کند، آن میراثی که از تمدن داریم حاصل تلاش همه اقشار بشری است، به عنوان مثال همین تمدن عربی که داریم ایرانیان و مسیحیان و رومانیایی ها و یونانی ها نیز در شکل گیری آن نقش بسزایی ایفا کرده اند.
وی به ارائه راه کارهایی برای زنده کردن فرهنگ عاشورا و فرهنگ حسینی می پردازد و می گوید: من اعتقاد دارم که مسلمانان و بخصوص فرهیختگان اهل تشیع باید یک تیم تحقیقاتی را شکل بدهند، و آن تیم باید عاشورای حسینی را با تمامی جزییات بررسی کند، این تیم نباید به آن عاشورایی که در ایران و یا در جبل عامل شاهدش هستیم بسنده کنند بلکه باید به خود کربلا بروند، باید بدانند طبیعت جغرافی و فرهنگی و اجتماعی حاکم در آن دوران چگونه بود، البته نباید اسیر آنجا باشیم و نباید امام حسین(ع) را آنجا رها کنیم بلکه باید ایشان را دوباره زنده کنیم و ا خود به دنیای سینما وتلویزیون بیاوریم تا همه دنیا را از آموزه های ایشان مطلع بسازیم، همین طور که در موسیقی و تمدن و فرهنگ شریک بودیم چرا الآن همدیگر را یاری نکنیم و یک فرهنگ و تمدن جدید نسازیم که در همه دنیا بدرخشد؟ جهان ما نیازمند خورشید و نور است، بگذارید نورتان تاریکی دیگران را روشن کند و اعمال نیک شما را ببینند، در نتیجه می خواهم بگویم که ما باید به شکل عمیق تر به مسئله بپردازیم، عاشورای حسینی برای ما نباید فقط ده روز از گریه و سینه زنی باشد بلکه عاشورای حسینی باید نقطه شروع باشد تا اسلام ناب و درست را برای دیگران معرفی کنیم، ما اهل مرگ و فرهنگ مرگ نیستیم و اعتقاد داریم روزی ما در پناه خداوند محفوظ است، ما اهل زندگی و نجات هستیم و اعتقاد داریم که شهیدان نمی میرند بلکه در پناه خداوند متعال زنده و عزیز هستند، ما اعتقاد داریم که امام حسین(ع) وحضرت مسیح(ع) خود را قربانی ما کرده اند، لذا ما باید پیغام ایشان را دریافت و تلاش کنیم تا مثل آنها باشیم، هر یک از ماها باید حسینی و هر یک از ما باید مسیحی باشد، آدم حسینی با اینکه مثل من سیاه پوش است اما قلب او پر از محبت و مهر و صلح و غفران است، آدم حسینی و آدم مسیحی باید اینجوری باشد، ما باید از عمق اسلام آگاه باشیم باید از عمق مسیحیت آگاه باشیم

دکتر "آنطوان ضو" 73 ساله در سال 1958 به دنیای رهبانیت مسیحی وارد شد. دروس اولیه خود را در آموزشگاه رهبانی در بعبدا در بیروت پشت سر گذارد و در سال 1965 به عنوان کاهنی دست یافت. سپس در ادامه تحصیلات عازم رم شده و مدرک دیپلم در رشته باستان‌شناسی، لیسانس در فلسفه و علوم لاهوتی و دکترای خود در رشته عقاید لاهوتی را از دانشگاه انجلیکان رم دریافت کرد و سپس برای تدریس به دانشگاه حکمت بیروت بازگشت و در کلیساهای بسیاری در لبنان در خدمت کلیسای مارونی لبنان بوده است.

وی در بسیاری از رویدادهای دینی و فرهنگی لبنان حضوری فعال داشته است. از موسسین موسسه بین‌المللی قدس، رئیس جنبش فرهنگی در آنطالیاس از سال 1982 تا 1988 بوده است و از 1992 تا کنون رئیس دبیرخانه کمیته اسقف های مارونی لبنان برای گفتگوی اسلام و مسیحیت است.دفاع وی از مردم مظلوم فلسطین و مخالفت گسترده با سیاست های رژیم صهیونیستی در فلسطین،لبنان و خاورمیانه از مواضع مشهور وی شناخته می شود.

آنطوان ضو

وی تالیفات زیادی دارد که از جمله آنها اسقف های مشرق،تاریخ رهبران درخشان،اسقف های مارونی(در دوجلد) و حوادث سال 1960 در لبنان و سوریه است. او اکنون در کلیسای مار انطار در عجلتون در منطقه کوهستانی شرق بیروت به وعظ و ارشاد مسیحیان مشغول است. در این منطقه جلسات علمی و گفتگوهایی را در بین گروهی از علما و استادان مسیحی اداره می کند و جمعی از نخبه های علمی و فرهنگی مسیحیان مارونی لبنان به شمار می روند.
تصوير
علمای مسیحی در شرق به شکل عام و علمای مسیحی لبنانی به شکل خاص نگاه ویژه ای به تاریخ و فرهنگ اسلامی دارند و در این میان دیدگاه منحصر به‌فردی در باره امام علی(ع) و نهضت عاشورا و امام حسین (ع) دارند و در این خصوص تا کنون نوشته ها و سخنرانی های متعددی از خود بر جای گذارده اند و این در حالی است که مسیحیان شرق معتقدند روند واقعه عاشورا و شهادت امام حسین(ع) و یارانش و نیز اسارت خاندان اهل بیت در برهه ای از این واقعه به جامعه مسیحی در منطقه لبنان و سوریه گره خورده است و همین امر بستری مناسب برای همزیستی مسلمانان و مسیحیان در خاورمیانه ایجاد کرده است.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

واقعه كربلا و روز عاشورا از ديدگاه انديشمندان بزرگ جهان

پستتوسط najm134 » سه شنبه دسامبر 24, 2013 11:10 pm

واقعه كربلا و روز عاشورا از ديدگاه انديشمندان بزرگ جهان


* "پرفسور ادوارد براون" مستشرق معروف نيز درباره مصيبت امام حسين(ع) در كربلا مي گويد: "يادآوري واقعه كربلا كه در آن سبط رسول بعد از تحمل آزار و عطش به شهادت رسيد كافي است تا در سردترين و سست ترين افراد اثر گذارد و حتي كساني را كه به امور حماسي و حزن آور اعتنا و توجهي ندارند به خود آورده و روح آنان را به مدارج كمال بالا برد، به حدي كه درد و مرگ براي آنان چيزي بي ارزش و سست شود."

او همچنين مي گويد: "آيا قلبي پيدا مي شود كه وقتي درباره كربلا سخني به گوش او مي رسد، مالامال حزن و اندوه نگردد، حتي غير مسلمانان هم نمي توانند پاكي روحي را كه اين جنگ اسلامي در برداشت انكار كنند."

* "چارلز ديكنز" نويسنده انگليسي نيز درباره قيام عاشورا اينگونه مي نويسد: "اگر مقصود حسين (ع) جنگ در راه خواسته هاي دنيوي خود بود، من نمي فهمم چرا خواهران و كودكانش را همراه خود برد، پس عقل چنين حكم مي كند كه او به خاطر اسلام فداكاري خويش را انجام داد."

* "توماس ماساريك" نيز در مقايسه اي بين امام حسين (ع) و حضرت عيسي(ع) مي گويد: "مصايب مسيح نسبت به مصايب حسين (ع) مانند پر كاهي است در برابر كوهي بزرگ."

* "جستيس آ.راسل" شاعر انگليسي نيز منظره غم انگيز عاشورا را چنين ترسيم مي كند: "آنها دهان مبارك امام را باچوبهاي خود نواختند.اي پيكري كه زير سم اسبان لگدكوب شدي! تو همان بدني بودي كه بينندگان را مسحور مي ساختي.

خوني كه از رگهاي مباركت ريخته و خشك شده، معجوني آسماني است كه تاكنون هيچ سم اسبي با چنين رنگ الهي رنگ نشده است.

اي زمين برهنه و باير كربلا كه در روي تو نه علفي است و نه چمني! براي ابد آهنگ حزن و آه بر تو پوشيده باد چون كه در سرزمين تو بدن پاره پاره مقدس پسر فاطمه افتاده است آن كه روح خويش را به خداوند تقديم نمود."

* "نيبلت" نيز در ترسيم شب عاشورا چنين مي نويسد: "آن شب، هنگامي كه آتش اردوها در اطراف او در بيابان شعله مي زد، امام پيروانش را جمع كرد و در يك سخنراني طولاني فرمود: كساني كه با من بمانند فردا شهيد خواهند شد.

سپس عمل بسيار زيبايي انجام داد كه نشانه آگاهي كامل او از ضعف بشري و قدرت روح فداكاري وي و علامت قلب رئوف آن بزرگوار بود.

به پيروان خود فرمود: هر كس جرات و قوت ايستادگي و شهادت را در خود نمي بيند در تاريكي به طور ناشناس و بدون خجالت برود.

صبح روز عاشورا كه ابرهاي ارغواني در آسمان شرق جمع مي شد، ? 72?نفر با ايمان دور امام را گرفتند و همگي آماده مرگ و شهادت بودند."

* "گيبون" مورخ انگليسي نيز پيرامون واقعه عاشورا مي نويسد: "با آن كه مدتي از واقعه كربلا گذشته و ما هم با صاحب واقعه هم وطن نيستيم، مع ذلك مشقات و مشكلاتي را كه امام حسين (ع) تحمل نمود احساسات سنگدل ترين خواننده را برمي انگيزد، چنان كه ي* "موريس دوكبري" مورخ آمريكايي درباره عزاداري واقعه عاشورا نيز مي نويسد: "اگر تاريخ نويسان ما حقيقت روز عاشورا را درك مي كردند، اين عزاداري را غير عادي نمي پنداشتند.

پيروان حسين (ع) به واسطه عزاداري براي امام خود مي دانند كه نبايد زير بار ذلت، پستي و سلطه استعمار بروند، زيرا شعار امام و پيشواي آنان تن ندادن به ظلم و ستم بود.
حسين (ع) در راه شرف، ناموس، مردم، بزرگي مقام و مرتبه اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زير بار استعمار و ماجراجويي يزيد نرفت. پس بياييد ما هم شيوه او را سرمشق خود قرار داده و از ظلم يزيد و يزيديان و بيگانگان خلاصي يابيم و مرگ با عزت را بر زندگي با ذلت ترجيح دهيم. و اين است خلاصه تعاليم اسلام.

ملتي كه از گهواره تا گور تعاليمش اين چنين است پيداست كه داراي چه مقام و مرتبه اي خواهد بود. چنين ملتي داراي هر گونه شرف و افتخار است، چون همه افراد آن سرباز حقيقت و عزت و شرف است."

* "بولس سلامه" شاعر مسيحي نيز مي گويد: "شبهايي كه بيدار بودم و با درد و رنج مي گذراندم و افكار و تخيلاتم مرا به ياد گذشتگان مي كشاند و در تاريخ گذشته دو شهيد بزرگ امام علي (ع) و سپس امام حسين (ع) سير مي كردم، يك بار براي مدتي طولاني به جهت علاقه اي كه به آن دو بزرگوار داشتم گريستم و سپس شعر علي و حسين را سرودم."

* "گابريل دانكيري" نيز درباره وحشي گري سپاه يزيد مي گويد: "سربازان يزيد در آن روز "عاشورا" چنان وحشي گري از خود نشان دادند كه تا آن روز كسي نظير آن را به خاطر نداشت.

آنها حتي به كودكان شيرخوار و خردسال هم رحم نكردند و سر خونين حسين(ع) را به دمشق بردند و يزيد پنداشت كه ديگر با اين پيروزي خواهد توانست از دنيا لذت ببرد. اما خاطره آن هر سال و تا به امروز، در ميان سيل اشك و نوحه خواني ها و مرثيه ها تجديد مي گردد."

* "جرج جرداق" نويسنده و محقق مسيحي مي نويسد: "يزيد وارث همه بديهاي اسلاف خود بود و از آنها نيز فزون داشت. از هر نوع شرارت و فساد و اعمال شيطاني كه ديگر مردان بدكار و بي آبرو داشتند، يزيد بهره مند بود... كسي از اخلاق انساني بي بهره تر از يزيد نبود... و در مقابل، هيچ كس در خلق انساني كاملتر از حسين بن علي (ع) نبود، كه در آن واقعه شهيد شد.

در يزيد همه صفات زشت و ننگين و رياست طلبي و سودجويي و خونريزي و بي ارادگي وجود داشت. و در طرف مقابل يعني فرزندان علي (ع) همه صفات عالي و ستوده انساني، از قبيل خلق كريم و شجاعت و آزادگي و شهادت، به كمال معنا وجود داشت."

* "دكتر ژوزف" مورخ فرانسوي نيز چنين مي گويد: "شيعيان در ايام عزاداري به ذكر مصيبت و گوش فرا دادن به مصايب حسين (ع) مي پردازند، و مي كوشند كه فضايل خاندان نبوت و رنجهاي آنان را به نيكوترين وجهي بيان كنند."

* "كلودين رولو" مفسر روزنامه لوموند، درباره امام حسين (ع) و واقعه عاشورا مي نويسد: "شيعيان هر سال در ماه محرم به تذكر واقعه كربلا و مصيبت امام حسين (ع) كه نمادي از دليري، عدالت عليه تجسم پليدي و نيروي شقاوت است، مي پردازند و ستمكاران عصر را به يزيد و اشقيا تشبيه مي كنند."

* "مهاتما گاندي"، معمار استقلال هند و رهبر ملي مردم اين كشور براي آزادي هندوستان از سلطه انگلستان نيز پيرامون امام حسين (ع) و واقعه كربلا مي گويد: "من براي مردم هند چيز تازه اي نياوردم، فقط نتيجه اي را كه از مطالب و تحقيقاتم درباره تاريخ زندگي قهرمان كربلا به دست آورده ام، ارمغان ملت هند كردم.

اگر بخواهيم هند را نجات دهيم واجب است همان راهي را بپيماييم كه حسين بن علي پيمود."

* "ساور جيني نايد" شاعر هندي، عزاداري عزاداران حسيني را در هر سال موجب زنده نگه داشتن واقعه جانسوز كربلا مي داند و قيام حسيني را استوار نمودن دين بزرگ حضرت محمد (ص) ذكر مي كند كه امام حسين(ع) عشق نهايي خود به خدا را با شهادتش ثابت كرد.

او مي گويد: "شب شهادت حسين (ع) مريدانش با پيراهنهاي سياه و پاي برهنه با چشمان اشك بار به ياد واقعه جانسوز دور هم جمع شده با بيان اتفاقات آن واقعه سراپا مي گويند: حسين...

"اي حسين! چرا هزاران هزار دوست تو اين طور اشك مي ريزند؟اي مقدس عالي مقام! آيا اينها براي فداكاري بي نظير تو نيست؟ زيرا پرچم دين بزرگ پيامبر (محمد (ص) را برافراشتي و در مقابل شگفتي جهانيان عشق عجيب خود را به خدا ثابت كردي."

* "ايرونيك" مورخ آمريكايي مي گويد: "كشته شدن حسين (ع) سرگذشتي است كه به علت ناگواري و هولناكي آن واقعه، دوست ندارم سخن را در موردش طولاني كنم زيرا در اسلام كاري زشت تر از آن به وقوع نپيوسته است.

اگر چه كشته شدن اميرمومنان (ع) مصيبت بسيار بزرگي به شمار مي آمد، ليكن سرگذشت حسين (ع) كشتار فجيع و مثله كردن و اسارت را دربرداشت كه از شنيدن آن بدن انسان به لرزه مي افتد زيرا كه از مشهورترين مصيبت هاست."

* "ماربين" محقق آلماني مي گويد: "حسين تنها كسي است كه در ? 14?قرن پيش در برابر حكومت جور و ظلم قد علم كرد.او اول شخص سياستمداري بود كه تا به امروز احدي چنين سياست موثري را اختيار ننموده است. حسين (ع) شعار هميشگي را سر مي داد كه من در راه حق و حقيقت كشته مي شوم ولي دست به ناحق نمي دهم...

"حسين (ع) ديد حركات بني اميه كه سلطنت مطلقه داشتند و دستورات اسلام را پايمال مي كردند نزديك است پايه هاي استوار و مستحكم اسلام را در هم بريزد و اگر بيش از اين مسامحه كند، نام و نشاني از اسلام و مسلمين باقي نخواهد ماند، لذا تصميم گرفت تا در برابر حكومت ظلم و جور بايستد..." ماربين مي افزايد: حسين (ع) با قرباني كردن عزيزترين افراد خود و با اثبات مظلوميت و حقانيت خود، درس فداكاري و جانبازي به جهانيان آموخت و نام اسلاميان را در تاريخ ثبت و در عالم بلندآوازه ساخت..
* "جرجي زيدان" نيز درباره امام حسين(ع) مي نويسد: "منظره سر بريده حسين (ع) همه را متاثر و محزون ساخت... وقتي چشمان يزيد به سر بريده افتاد، سر تا پا بلرزيد و دانست چه عمل فجيعي مرتكب شده است."

* "نيكلسون" نيز پيرامون واقعه كربلا چنين مي نويسد: "حادثه كربلا مايه پشيماني و تاسف امويان شد، زيرا اين واقعه شيعيان را متحد كرد و براي انتقام خون حسين (ع) هم صدا شدند
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

توجه به امام حسين عليه السلام

پستتوسط najm134 » سه شنبه دسامبر 24, 2013 11:12 pm

نمونه هايي چنين در ميان مسيحيان شرقي كه از نزديك با شيعيان مرتبط بوده اند- در كشورهايي چون لبنان، عراق، ايران و سوريه- فراوان ديده مي شود.
انطوان بارا روزنامه نگار و نويسنده سوري الاصل در كتاب «الحسين في الفكر المسيحي» به خوبي اين رابطه عاطفي و عاشقانه را تشريح كرده و چنان از تمسك به مصباح هدايت و كشتي نجات سخن مي گويد كه گويي يك مسلمان شيعي معتقد است نه يك مسيحي آشكار. اگر سخن از تحليل تاريخي يا گزارش حوادث باشد قلمفرسايي يك متفكر مسيحي چندان غريب نيست اما دلبستگي عاطفي آسان به نظر نمي رسد. بولس سلامه شاعر مشهور عرب كه نزار قباني بعد از درگذشتش وي را آخرين بازمانده بنيان هاي مستحكم ادب برشمرد چنين رابطه اي با سالار شهيدان دارد. فرزندش رشاد سلامه- سياستمدار لبناني- مي گويد صبحگاهي به سراغ او كه سال ها در بستر بيماري افتاده بود رفتم و ديدم بالش او خيس و نمناك است، گمان كردم ظرف آب را ريخته ولي ديدم ظرف آب در كنارش نيست، سبب را پرسيدم، پاسخ داد: ديشب به فصل شهادت حسين بن علي رسيدم و تا صبح مقتل كربلارا مي سرودم. چنين است كه او مي گويد: «انا المسيحي ابكاني الحسين»؛ «من مسيحي را حسين به گريه انداخت.»
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

توجه به امام حسين عليه السلام

پستتوسط najm134 » سه شنبه دسامبر 24, 2013 11:13 pm

جوزف هاشم اديب و شاعر و وزير سابق اقتصاد كه اتفاقا از سادات هم هست و به اين نسبت و رابطه با سلاله پيامبر افتخار مي كند (بسياري از خانواده هاي شيعه كه در دوران عثماني و در پي قتل عام و جنايات گسترده آنان نتوانستند بگريزند يا پنهان شوند تقيه كردند يا براي حفظ جان خود ديانت مسيحي را برگزيدند و در نسل هاي بعد به مرور از دين و مذهب پيشين فاصله گرفتند. از اين خانواده ها برخي چون آل هاشم يا خاندان حسيني در ميان مسيحيان همچنان مشخص هستند) چنان از قيام سيد الشهدا و فاجعه كربلامي سرايد و چنان با شور و حماسه مي خواند كه بسياري از شاعران و نويسندگان شيعه بايد از اين مثال درس بياموزند؛ زيرا به راستي روح شيعي حماسه، عدالتجويي، مقاومت وعزت حسيني در كلام مردانه او بيشتر به چشم مي آيد.
خاك لبنان گذشته از ويژگي هاي طبيعي خود كه گويي پاره اي از سپهر معنويت و ايمان است، به طور خاص سعادت اين را داشته كه مسير عبور سر مطهر سيد الشهدا عليه السلام و اسيران خاندان رسالت باشد. گويي از همان زمان شعاع نور حسيني در محيط منطقه تابيده و داغ غم آن كاروان بر دل و جان اهلش نشسته است كه امروز مسجد راس الحسين و مقام سيده خوله دختر آن حضرت در بعلبك زيارتگاه مردم شيفته و مشتاق است.
اگر از نوشته هاي پراكنده و مقالات متنوعي كه نويسندگان و دانشمندان مسيحي معاصر در موضوع حادثه كربلاو امام حسين عليه السلام نوشته و مي نويسند (مانند مقاله اي كه چند سال پيش در روزنامه همشهري از دكتر جرج خوام رئيس دانشكده الهيات مسيحي لبنان با نام «مقايسه اصحاب سيد الشهدا عليه السلام و حواريون حضرت عيسي عليه السلام» منتشر كرديم) بگذريم در ميان شاعران و نويسندگان نامدار و معاصر لبناني چندين نفر در اين موضوع آثار ارزشمند و مستقلي منتشر كرده اند كه در اينجا به چند تن از برجسته ترين آنان اشاره مي كنيم.

جوزف هاشم (وزير سابق و اقتصاددان و اديب برجسته): اشعار گوناگون درباره اهل بيت دارد و در مقالات و نوشته هاي گوناگون درباره معارف شيعي مخصوصا نهج البلاغه سخن گفته است. وي با دلبستگي عاطفي فراوان از سالار شهيدان مي سرايد و در اشعار و نوشته هايش روحي حماسي و پرشور از مقاومت و جهاد به چشم مي خورد. علاوه بر اشاره هاي متعدد به ماجراي غدير و اظهار ارادت فراوان به امير مومنان و سيد الشهدا عليهماالسلام در قصيده اي پر شور از زينب كبري و مصيبت كربلاسخن گفته است. وي در قصيده اي با نام »ذكري اهل البيت« چنين سروده است:
»اي دختر اسلام از قلم من مپرس كه اگر بخواهد از اهل بيت سخن بگويد چون زبانم به نغمه در مي آ يد من هاشمي هستم و از آن خاندان پاكم و خون آن خاندان در رگهايم جاري است كه خداوند طهارتشان بخشيد و تاج وحي بر سرشان نهاد و با «يذهب الرجس» عصمتشان را با قرآن گره زد.
و خداوند اهل بيت را براي قرباني شدن برگزيد تا امت ها را بيامرزد و وجودشان مشعل هدايت به سوي حق باشد، دختران پيامبر از مصيبت بر سر و سينه مي زدند و مي ناليدند و آن گاه كه زخم هاي پياپي بر حسين فرود آمدناله هاي زينب برخاست. هفتاد زخم بر او زدند اما كينه شان تمام نشد و هفتاد سر از بدن جدا كردند اما مستي گمراهي شان قرار نيافت. اي ننگ بر نيزه اي كه سر حسين بر آن برخاست و اركان امت خود را تا قيامت برافراشت. نه، تو فقط امام شيعيان خود نبودي بلكه تو پيشواي تمام انسان ها هستي كه در زمين جايگاه مومنان را عزت دادي. اي مردم به نسبت پيشواي خود صعود مي كنيد و هر كه به راه اهل بيت رود سود مي كند، به راهشان در دنيا و آخرت متوسل شويد و هدايت يابيد كه هرگز حق با غير ايشان بر پا نمي شود!
(علويات، ص 56)
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

توجه به امام حسين عليه السلام

پستتوسط najm134 » سه شنبه دسامبر 24, 2013 11:15 pm

سليمان كتاني (نويسنده دلداده اي كه در كنار آثار ادبي مختلف خود 9 جلد كتاب ارزشمند درباره معصومين عليه السلام از پيامبر اكرم و حضرت فاطمه زهرا تا امام موسي كاظم تاليف كرد اما مرگ او اجازه نداد كارش را كامل كند) وي تا پايان عمر با شور و عشقي وصف ناپذير از اسلام ناب محمدي سخن گفت و بر ارزش هاي انساني و موضع حق پافشاري كرد. او كتابي هم پس از رحلت بنيانگذار جمهوري اسلامي نوشت. او در كتاب امام حسين عليه السلام پس از تحليل مفصلي از شرايط تاريخي پس از رحلت پيامبر و زندگي سيدالشهدا عليه السلام با نثري شاعرانه و بياني ادبي از حادثه كربلامي نويسد و در نخستين فراز از كتاب چنين مي گويد: «قيام حسيني جز انقلابي معنوي براي درهم كوبيدن ظلم و جهالت نبود، ديروز برادرش حسن الگويي سپيد عرضه كرده بود و امروز او الگويي سرخ ارائه مي كرد و هر دو الگو از مصدري واحد مشتق شده بودند كه مصدر بزرگ تري براي برپا ساختن جامعه اي جامعه اي استوار بود؛ جد او و پدرش چنين خواسته بودند و اساس وصيت و امامت چنين بود و امامت دروني او قيامي سرخ را از او مي طلبيد.»
وي كتاب خويش را با اين كلمات پايان مي دهد:
«قهرمانانه و مردانه، تيغ سپيد به دستي و تهديد سرخ به دست ديگر، پيكار كرد تا آن گاه كه از پاي در افتاد و از خون سرخش نه تنها سيراب شد بلكه آن را براي مردي به امانت گذاشت كه بيش از دو هزار سال ديگر مي آمد تا قلم خود را از آن مركب رنگين كند و حماسه اي ديگر جز ايلياد بزرگ او بنگارد و بياني زنده از حماسه اي انساني باشد كه اينك كربلاآن را روايت مي كند.»
(«الامام الحسين عليه السلام في حله البرفير» ، ص 183)
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

توجه به امام حسين عليه السلام

پستتوسط najm134 » سه شنبه دسامبر 24, 2013 11:15 pm

ادمون رزق (اديب و حقوقدان برجسته و نماينده سابق و وزير در سه دولت لبناني): او كه به مناسبت هاي گوناگون همچون عيد غدير و عاشورا درباره اسلام تشيع و نوشته و سخن گفته است، حرز آيه الكرسي را به همراه تصوير حضرت مريم به گردن مي آويزد و مطالعات اسلامي گسترده دارد. يكي از سخنراني هاي او بعد از زيارت نجف و كربلاست كه با بياني شاعرانه از استفاده هاي معنوي خود از اين سفر مي گويد. وي كه سال ها به شكل فعال و منظم در مجالس عاشورايي مدرسه عامليه شركت كرده در يكي از مقالات خود مي نويسد:
«در زندگي بشر روزهاي اندكي هستند كه تمام تاريخ را يكجا مجسم مي كنند و عاشورا يكي از آن روزهاست. آنچه عاشورا مجسم مي كند فقط تاريخ شيعه نيست بلكه تاريخ شهيدان و تاريخ شهادت است كه باعث مي شود يادش در جان ها عمق و امتداد يابد و هر انساني آگاهانه با آن همدلي كند. ايمان حسين و وفاداري اصحابش و قيام آنان بر عليه ظلم و سخاوتمندي و جانبازي اهل بيت ارزش هايي هستند كه در كربلامجسم شده اند و مصيبت كربلااز مرزهاي زمان و مكان گذشت و بر آستانه ارزش هاي انساني نشست و الگو و نمونه اي شكوهمند شد- نه تنها براي شيعيان بلكه براي همه مردم- تا سال به سال از آن درس بياموزند و الهام بگيرند.»
(مشاركه في الاسلام، ص 30)
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

توجه به امام حسين عليه السلام

پستتوسط najm134 » سه شنبه دسامبر 24, 2013 11:16 pm

جرج شكور (شاعر و استاد برجسته ادبيات و وصي ادبي سعيد عقل شاعر برجسته عرب، صاحب دو كتاب «ملحمه الامام علي» و «ملحمه الامام الحسين»): وي كه كتاب مستقلي در ذكر تاريخ امير المومنان دارد در مجموعه ديگري به شكل تاريخي، قيام سيد الشهدا عليه السلام را به شعر روايت مي كند. آغاز اين قصيده چنان شورانگيز است كه يكي از شعراي لبنان به او مي گويد يك بيت قبل از آن بياور تا كسي فكر نكند تو شيعه هستي! او در اين كتاب پس از اشاره اجمالي به تاريخ اسلام و قضيه غدير خم از قيام امام حسين مي سرايد وپس از بيان سير حركت حضرت به سوي كربلامي گويد:
«در كربلاعمر خويش را در قالب حماسه اي ريختي كه به خون نگاشته شد و كتاب ها در شرح آن نوشتند. قيام كردي و جنگيدي و آن گاه كه غروب كردي هيچ ستاره اي نماند جز آنكه بر تو گريست و همچنان مي گريد. از كينه سرت از تن جدا كردند و سرهاي يارانت را بريدند و چنان بر نيزه بر افراشتند گويي نخل هايي است كه ميوه داده و بانوان و دختران نوحه گر از آتش آه مي سوختند و اشك بر گونه هايشان نقش مي زد. چنان كه دل راه وجاده بر حالشان مي سوخت تا وقتي به دربار ظلم رسيدند و يزيد وحشيانه با چوب به سر مبارك حسين عليه السلام مي زد. آنجا بود كه فرياد زينب چون تير و نيزه بر سرش فرود آمد كه: »اي يزيد، هر چه كني و هرچه ديگران را به دنيا بفريبي بدان كه نمي توان براي اهل بيت قيمت تعيين كرد. هر چه بكوشي نمي تواني چراغ نام ما را خاموش كني، ياد ما در دل عاشقان جاودانه خواهد ماند و تخت حكومتت را خواهدلرزاند.«
(ملحمه الحسين، ص 26)
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

توجه به امام حسين عليه السلام

پستتوسط najm134 » سه شنبه دسامبر 24, 2013 11:23 pm

جرج زكي الحاج (شاعر و نويسنده و استاد دانشگاه): قصيده مستقلي با عنوان »يا ابن الكرام« دارد و در ساير آثار خود بر موضع فكري و سياسي مقاومت و ارزش هاي ظلم ستيزي مكتب شيعه تاكيد مي كند. وي در بخشي از قصيده زيباي خود چنين مي سرايد:
»اي سرور شهادت، شعر چه ارزشي دارد اگر حامل پيام ارزش ها نباشد، اين گونه ياد و نام تو نه تنها فخر قهرمانان است بلكه اي حسين، تو در خاطر خداي جا داري ... و اي كربلا، خاك معطر تو به خون پاكي آبياري شد كه با عزت و شرافت كودكاني از آن مي رويند كه در فلسطين سر بر مي آورند. در وجود هر كودكي يك حسين مقاوم هست كه با هر متجاوز به حق مي ستيزد. فروغ پيروزي ميان قطرات اشك در چشم اين كودكان مي درخشد. آفرين بر تو يا حسين، اينان كودكان و نوادگان تواند كه در ايستادگي و قيامشان جاودانه شده اي و پيامت در جگرهايشان حك شده است.
در تو مي نگرم كه ميان ميدان ايستاده اي؛ چون قهرماني كه از بهشت آمده و فراتر از انسان ها همه با شر و نادرستي مي ستيزد. چونان شير ايستادي و چون گرگان گرسنه و شغالان گردت را گرفتند. آفرين بر مرگي كه عظمت دين را در خود دارد. آنان دغدغه اي جز سلب خلافت نداشتند اما تو نگران دين بودي. در يك دست شمشير داشتي و در يك دست قرآن. در تمام روزگار نام تو رمز ايثار وشهادت شد و نام آنان رمز كفر، و اي حسين، امروز ياد تو در دلهايمان چون آيات الهي جاودانه است.
(قصيده الحسين، ص 22)
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

توجه به امام حسين عليه السلام

پستتوسط najm134 » سه شنبه دسامبر 24, 2013 11:24 pm

شاد سلامه (حقوقدان وفعال سياسي): او در فضاي تربيت و تعليم پدري رشد يافته كه هر سال در روز عاشورا فرزندانش را گرد مي آ ورد و برايشان مقتل مي خواند يا از اشعار خود درباره امام حسين عليه السلام قرائت مي كرد. (وقتي يك مسيحي در روز عاشورا در خانه اش و براي خانواده خود مجلس امام حسين برگزار مي كند معلوم است فرزندانش چه ديدگاه و گرايش فكري خواهند داشت.) او علاوه بر اهتمام به نشر آثار پدر خود نيز نوشته ها و سخنراني هايي در مناسبت هاي اسلامي از جمله عيد غدير و ايام محرم دارد؛ از آن جمله، اين عبارات است كه در مجلس عاشورايي ايراد كرده است: »من از يك طرف قلبا خود را در مصيبت امام حسين و اهل بيت اطهار او و ياران و اصحاب پاكش شريك مي دانم و از طرف ديگر در مقابل عظمتي كه در متن اين مصيبت براي حق و اصلاح و براي پايداري ايمان نهفته است سر تعظيم فرود مي آورم.
در كربلابانگي برخاست و با خون حسين آبياري شد كه گوش قلب ها آن را مي شنود و عقل و فكر را مدهوش مي سازد و با آن موعظه همدلي مي كند. از اين روي آن مصيبت بزرگ به صاف ترين سرچشمه ارزش هاي انساني تبديل شد و كلام قاطع و قول فصل و رد كردن محكم را رعدگون ماندگار ساخت كه «هيهات من الذله» و «مثلي لايبايع مثلك.»
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

سیاه پوشی کليسا به عشق امام حسين(علیه السلام)

پستتوسط najm134 » سه شنبه دسامبر 24, 2013 11:31 pm

همواره شنيده شده که بسياري از پيروان دين مسيحيت نيز عشق و علاقه خاصي به سيد و سالار شهيدان، أبا عبدالله الحسين عليه السلام پيدا کرده اند از همين رو در مراسم عزاداري هاي مختلف آن حضرت شرکت مي کنند.
تصوير
اما امسال براي اولين بار در اقدامي جالب يکي از کليساهاي شمال عراق به احترام حضرت امام حسين عليه السلام،‌ در طول ماه محرم الحرام پرچم هاي سياه رنگي را نصب کرده اند.

گفتني است بر روي اين پرچم ها، عبارت هاي مختلفي همچون «السلام عليک يا أبا عبدالله»، «السلام عليک يا أبا الحسن يا أبالفضل العباس» و غيره نوشته شده است.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

اتوبوسی درانگلیس با یک شعار عاشورایی

پستتوسط najm134 » سه شنبه دسامبر 24, 2013 11:34 pm

شعار عاشورایی "روزی که حسین برای دفاع از حقوق شما ایستاد" بر روی اتوبوسی در لندن نوشته شده است.
همزمان با روزهای آغازین ماه محرم اتوبوسی دو طبقه در خیابان‌های لندن در حال جابجایی مسافران است که شعار "روزی که حسین برای دفاع از حقوق شما ایستاد" بر روی آن نوشته شده است.

تصوير
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

عزاداراي اربعين در مقابل ساختمان دولتي امريكا

پستتوسط najm134 » جمعه ژانويه 03, 2014 10:27 am

اخبار رسیده از ایالات متحده آمریکا حاکی از آن است که تعدادی از پیروان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام در ایالت "سان فرانسیسکو" آمریکا، روز گذشته به مناسبت أربعین حسینی علیه السلام، مقابل یکی از اصلی ترین ساختمان های دولتی این ایالت تجمع کردند.

گفته می شود این شیعیان در تجمع خود پرچم امام حسین علیه السلام را برافراشته و شعار "لبیک یا حسین" سر می دادند.


تصوير

قابل ذکر است در این تجمع تعداد زیادی از نمایندگان سازمان ها و مؤسسات مختلف دینی، فرهنگی و مذهبی نیز حضور داشتند.

هدف از برگزاری این مراسم، بزرگداشت روز أربعین حسینی علیه السلام بوده است. شیعیان تعدادی از ایالت های همجوار "سان فرانسیسکو" نیز در این مراسم شرکت کرده بودند.

در این تجمع به یاد امام حسین علیه السلام و دیگر شهدای کربلا نیز روضه ای به زبان انگلیسی خوانده شد تا علاوه بر شیعیان، شهروندان آمریکایی که این تجمع را نگاه می کرده و زیر نظر داشتند نیز متوجه مطالب بیان شده، شوند. حاضرین در این تجمع، همزمان با روضه، گریه کرده و برای شهدای کربلا اشک می ریختند.

تصوير

سید "نبی رضا عابدی" امام جماعت مسجد "سبأ" در شهر "سان هوزیه" طی اظهاراتی در این مراسم گفت: در روایات آمده که امام زین العابدین علیه السلام فرموده اند «سيأتي زمان يکون فيه نداء الحسين في کل مکان» ترجمه: زمانی خواهد آمد که فریاد حسین در همه جا شنیده خواهد شد.
پیش از سید عابدی، شیخ "أحمد بیاتی" نیز دقایقی به سخنرانی پرداخت و گفت: باید اعتراف کنیم که در رساندن پیغام امام حسین علیه السلام به گوش شهروندان آمریکایی و شهروندان دیگر کشورهای جهان کم کاری کرده ایم.

تصوير
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

حسينيه و موكب مسيحيان عراق براي بذيرايي زائران حسيني اربعین

پستتوسط najm134 » جمعه ژانويه 03, 2014 10:33 am

در این تصویر تابلوی محل هیئت و حسینیه مسیحیان عراق، در استان "واسط" دیده می شود.
تصوير
گفتنی است، آنان با برپایی این حسینیه تلاش کرده اند علاوه بر نشان دادن حزن و اندوه خود به مناسبت شهادت سید و سالار شهیدان، حضرت أبا عبدالله الحسین علیه السلام و یارانشان در روز عاشورا، همچنین به زائرانی که قصد سفر به کربلای معلی را دارند، در مسیر خدمت رسانی کنند.

نام هیئت مسيحيان عراق، "عیسی بن مریم علیه السلام" است. همان طور که در تصویر نیز دیده می شود، آنان در گوشه تابلوی این هیئت، تصاویری از حضرت عیسی و حضرت امام حسین علیه السلام - در حالی که حضرت علی اصغر علیه السلام را بر روی دستانش گرفته - قرار داده اند.

شایان ذکر است، چند روز پیش نیز خبری تحت عنوان "وقتي کليسا هم به عشق امام حسين(ع) سياه پوش شد" منتشر کردیم و در آن از سیاه پوش شدن یکی از کلیساهای عراق به مناسبت أربعین حسینی علیه السلام خبر دادیم.

قابل ذکر است بر روي پرچم های نصب شده در کلیسای مسیحیان عراق، عبارت هاي مختلفي همچون «السلام عليک يا أبا عبدالله»، «السلام عليک يا أبا الحسن يا أبالفضل العباس» و غيره نوشته شده بود.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

حزن حسین(ع) در جمع عزاداران شیعه و سنی در استان الانبار عراق

پستتوسط najm134 » يکشنبه ژانويه 12, 2014 7:36 pm

مشاور اطلاع رسانی استانداری الانبار گفت: این اولین بار در تاریخ استان است که هیات عزاداری امام حسین(ع) به مناسبت سالگرد شهادت امام حسین (ع) برگزار می شود. در این عزاداری علمای اهل تسنن و شیعه و افراد سرشناس استان الانبار شرکت کردند.
خبرگزاری فرانسه روز شنبه گزارش داد: در استان الانبار عراق که اکثریت سنی دارد، برای اولین بار عزاداری سالگرد شهادت حضرت امام حسین(ع) برگزار شد.

این خبرگزاری نوشت: اهالی منطقه البغدادی که در 150 کیلومتری مرکز الانبار قرار دارد روز جمعه هیات عزاداری برای احیای واقعه عاشورا به راه انداختند.

محمد فتحی مشاور اطلاع رسانی استانداری الانبار گفت: این اولین بار در تاریخ استان است که هیات عزاداری امام حسین(ع) به مناسبت سالگرد شهادت امام حسین (ع) برگزار می شود. در این عزاداری علمای اهل تسنن و شیعه و افراد سرشناس استان الانبار شرکت کردند.

شرکت کنندگان در این مراسم که بین آنها شماری از زنان حضور داشتند در حالی که لباس سیاه به تن داشتند پارچه هایی در دست داشتند که روی آنها نوشته شده بود: هیات عزاداری شهید کربلا ، سلام بر ابا عبدالله .

شرکت کنندگان در این عزاداری که به مدت دو ساعت طول کشید این شعارها را سر می دادند: "به خدا قسم حسین را فراموش نمی کنیم" و "چگونه آب بنوشم درحالی که حضرت عباس تشنه است".

برخی از شرکت کنندگان که پارچه های سبز بر روی دستان خود قرار داده بودند به نشانه اندوه بخاطر شهادت امام حسین(ع) بر سینه های خود و برخی دیگر به بدن های خود زنجیر می زدند.

عبدالرحمن المرعاوی یکی از شیوخ سنی الانبار در گفت وگو با خبرگزاری فرانسه با تاکید بر اینکه بین سنی و شیعی تفاوتی نیست گفت: این مراسم تنها خاص برادران شیعه نیست زیرا که امام حسین بخاطر اسلام فداکاری کرد و ما در این جا حضور یافتیم تا با دیگر عراقی ها در این مراسم شرکت کنیم.

حاج ابو ولید 45 ساله نیز گفت:مردم عراق یکپارچه هستند و برگزاری این مراسم پیام بسیار محکمی برای سیاستمداران عراقی است تا اختلافات خود را فراموش کنند و به سوی سازندگی عراق گام بردارند.

عمار علی که شیعه است به خبرگزاری فرانسه گفت:اهالی منطقه البغدادی در برگزاری این مراسم و پخش مواد غذائی بین مردم به ما کمک کردند.

شیخ جلال الکبیسی امام مسجد الطیف و عضو گروه علمای عراق نیز گفت: شیعیان حق دارند مراسم عزاداری را در هر جای عراق برگزار کنند و ما علمای الانبار با برگزاری این مراسم مخالفتی نداریم.

استان الانبار از سال 2003 میلادی پایگاه القاعده و سازمان های تندرو بود تا اینکه عشایر این استان با همپیمانی با یکدیگر و تشکیل نیروهای معروف به بیداری،توانستند افراد القاعده را در سال 2007 از این استان اخراج کنند.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

دفاع شیخ الازهر از توسل شیعیان به اهل بیت (علیهم السلام)

پستتوسط najm134 » چهارشنبه آگوست 27, 2014 12:56 am

دفاع شیخ الازهر از توسل شیعیان به اهل بیت (علیهم السلام) و علیه فتاوی وهابیون

به گزارش «شیعه نیوز»، "علی جمعه" مفتی اعظم سابق مصر در اظهاراتی تلویزیونی گفت: اولیاء درخواست کسانیکه به آنها توسل می‌جویند را می‌شنوند و سپس برای سخن خود احادیثی از صحیح بخاری نقل کرد. تصوير

وی افزود: عبارت "مدد یاحسین" [علیه‌السلام] شرک به خدا نیست و گوینده آن اعتقاد به یگانگی خدا دارد و کسی که از [امام] حسین [علیه‌السلام] کمک می‌خواهد شریکی برای خدا قائل نشده بلکه او را واسطه قرار داده است.

وی زیارت ضریح‌های متبرکه را دلیل عشق نه شرک به خدا توصیف کرد و گفت که در احادیث سنت نیز این موضوع وارد شده است و توسل به ضریح برای تقرب به خداست و این برای مسلمانان جائز است.

این مفتی مصری در پایان اظهار داشت که خداوند در این مورد میفرماید: " يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ" که با این سخن ما را به توسل دستور می دهد.

شایان ذکر است که "علی جمعه " سابقه خوبی د رمبارزه با وهابیت و فتواهای ساختگی آن دارد.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

علاقه خاص خارجی‌ها به حرم امام‌رضا (علیه السلام)

پستتوسط najm134 » پنج شنبه ژانويه 29, 2015 12:21 am

علاقه خاص خارجی‌ها به حرم امام‌ رضا (علیه السلام)

در حرم امام‌رضا (ع) در مشهد بیشتر مواقع گردشگران خارجی غیرمسلمان امکان وارد شدن به مسجد تاریخی و پربازدیدکننده «گوهرشاد» را ندارند؛ اما حرم جذابیت‌های دیگری دارد که ساعت‌ها وقت گردشگران را می‌گیرد، از تماشای معماری و نحوه زیارت کردن و نماز جماعت خواندن مردم گرفته تا چادرهای سفید گلداری که سر خودشان کرده‌اند.
به گزارش شيعه آنلاين، دیدن حرم امام‌رضا (ع) برای بیشتر گردشگران خارجی سراسر جذابیت است، فرای تصور ایرانی‌ها. از معماری بناها گرفته تا چادر سر کردن و نماز جماعت خواندن.
ایسنا در ادامه نوشت: خیلی مرسوم نیست گردشگران خارجی غیرمسلمان وقتی به ایران سفر می‌کنند صرفا به قصد دیدن حرم امام‌رضا (ع) به مشهد بروند؛ اما شده خارجی‌هایی که به شیراز و ری رفته‌اند شاه‌چراغ و حرم عبدالعظیم را هم ببینند و یا در مسیر بازدیدشان از توس، نیشابور و جاده ابریشم در بخش شمال شرقی ایران، ذهن کنجکاو و ماجراجویشان را به سمت حرم امام‌رضا (ع) هم ببرند.
خارجی‌های غیرمسلمان فقط می‌توانند بخش‌های خاصی از زیارتگاه‌ها را ببینند؛ مثل موزه، کتابخانه، صحن‌ها، حیاط و معماری‌های بیرونی و کمتر پیش می‌آید به حریم زیارتگاه‌ وارد شوند؛ اما با این حال همه آنچه می‌بینند برای‌شان جذاب است.
در حرم امام‌رضا (ع) در مشهد بیشتر مواقع گردشگران خارجی غیرمسلمان امکان وارد شدن به مسجد تاریخی و پربازدیدکننده «گوهرشاد» را ندارند؛ اما حرم جذابیت‌های دیگری دارد که ساعت‌ها وقت گردشگران را می‌گیرد، از تماشای معماری و نحوه زیارت کردن و نماز جماعت خواندن مردم گرفته تا چادرهای سفید گلداری که سر خودشان کرده‌اند.
سیدعلی نبوی، رییس انجمن صنفی راهنمایان تور در استان خراسان رضوی که در بیشتر مواقع گردشگران خارجی را هنگام دیدن حرم امام‌رضا (ع) همراهی می‌کند و به تازگی هم با آن گروه گردشگران خارجی که با قطار از اروپا به مشهد رفته بودند این بازدید را انجام داده است، به خبرنگار گردشگری ایسنا می‌گوید: بیشتر گردشگران خارجی که به مشهد سفر می‌کنند دوست دارند حرم امام‌رضا (ع) را ببینند. به گفته خودشان، همه آنچه در این حرم می‌بینند آنقدر جذاب است که آن‌ها را هیجان‌زده می‌کند.
او اضافه می‌کند: خیلی از گردشگران خارجی پس از دیدن حرم امام‌رضا (ع) گفته‌اند، جایی در ایران با این همه جاذبه ندیده‌اند. این جمله را بارها از گردشگران خارجی شنیده‌ام.
نبوی ادامه می‌دهد: البته گردشگران خارجی امکان دیدن تمام بخش‌های حرم را ندارند و فقط جاهای خاصی را می‌توانند ببینند. در بازدیدهای آن‌ها به استناد آنچه تا به حال ابراز کرده‌اند، چند نکته بسیار جذاب وجود دارد؛ عظمت و شکوه معماری، حضور مردم برای زیارت که کمتر چنین چیزی را دیده‌اند و صف‌های نماز جماعت.
این راهنمای تور می‌گوید: بیشتر خانم‌های خارجی پوششی را که برای ورود به حرم باید داشته باشند دوست دارند. از نظر آن‌ها چادر سر کردن نوعی جذابیت است و بیشتر مواقع از آن استقبال می‌کنند و مشکلی با این موضوع ندارند.
او همچنین به همکاری‌های بخش بین‌الملل حرم امام‌رضا (ع) اشاره می‌کند و می‌گوید: این بخش همکاری مناسبی با گردشگران خارجی دارد و امکانات قابل توجهی را ارائه می‌دهد، مثلا در این بخش حرم، راهنمایانی مسلط به زبان‌های انگلیسی، اسپانیولی، فرانسوی، ایتالیایی، ژاپنی و... حضور دارند که در بازدیدها گردشگران خارجی را همراهی می‌کنند که این موضوع در نظر بسیاری از گردشگران خارجی مخصوصا آن‌هایی که با زبان‌های رایج دنیا صحبت نمی‌کنند، بسیار قابل توجه است.

تصوير تصوير
تصوير تصوير
تصوير تصوير
تصوير تصوير
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

عشق و علاقه مسیحیان به امام حسین علیه السلام

پستتوسط pejuhesh232 » چهارشنبه اکتبر 28, 2015 11:36 pm

عشق و علاقه مسیحیان به امام حسین علیه السلام


Image

راستی چه سرّی است در وجود مطهّر امام حسین(ع) که دل هر عاشقی را شیفته خود می‌کند و حتّی غیر مسلمانان هم ایشان را دوست دارند. در این مجال اندک، با هم همراه می‌شویم و سری به آیین‌های عزاداری ارامنه و زرتشتیان در عزای امام حسین(ع) می‌زنیم و سه پرده دلنشین از علاقه و محبّت غیرمسلمانان به سیّدالشّهدا(ع) را به تجربه می‌نشینیم.

ادای احترام کشیش به امام(ع)
صدای شیعه: در محلّه ارمنی‌نشین «تهران»، کلیسای بزرگی قرار دارد که در مسیر یکی از مساجد خیابان «کریم‌خان» واقع شده و من در رفت و آمدهای روزمرّه‌ام، به ارامنه بسیاری برخورد کرده‌ام که هر کدام ویژگی‌های خاصّی دارند و از آنجایی که شنیده بودم ارامنه هم برای محرّم برنامه‌هایی اجرا می‌کنند و در ماتم شهادت امام حسین(ع) با مسلمانان هم‌نوا هستند، به کلیسا رفتم تا در مورد ارامنه‌ای که احیاناً نذری یا مراسم خاصّی برای محرّم دارند، پرس‌وجو کنم.
وقتی به وارطانیان، کشیش کلیسای «ویلا» علّت ورودم را به کلیسا می‌گویم، با اشاره به اینکه محرّم و عاشورا مختصّ مسلمانان شیعه نیست، می‌گوید: حسین(ع) متعلّق به همه انسان‌های آزاده و عدالت جوست.

وی ادامه می‌دهد:
عاشورا فرهنگ ظلم ستیزی در برابر دشمن است و حسین(ع) کشته راه انسانیّت و حق است و اگر چه در آن زمان، به ایشان ظلم شد، امّا نهضت عاشورا نافرجام نماند و امروز از این قیام همه انسان‌های دربند ستم، الگو می‌گیرند.

وارطانیان تصریح می‌کند:
عاشورا قیامی سترگ است که هرگز از دل و جان تاریخ پاک نمی‌شود و تا همیشه ماندگار خواهد ماند.
وی ادامه می‌دهد:
من به ساحت سومین امام شیعیان، ادای احترام می‌کنم و هر سال اگر روز عاشورا مصادف با یکی از روزهای خاصّ کلیسا باشد، ناقوس‌ها به احترام ایشان به صدا در نمی‌آیند و ما هم در غم کربلا و شهادت حسین(ع) با شیعیان هم‌نوایی می‌کنیم.
وارطانیان با اشاره به نذری‌هایی که ارامنه در ایام محرّم می‌دهند، خاطرنشان می‌کند: بسیاری از ارامنه تهران، روزهای تاسوعا و عاشورا نذری می‌دهند و این نذری را به روح شهدای کربلا هدیه می‌کنند.
این کشیش در ادامه، من را با یانیس، یکی از ارامنه که نذری‌های بسیاری در ایام محرّم میان مردم توزیع می‌کند، آشنا کرد و گفت: یانیس و خانواده‌اش ارادت خاصّی به سیّدالشّهدا(ع) دارند. از او خداحافظی می‌کنم و راهی خانه یانیس می‌شوم.

یانیس شفای خود را از امام حسین(ع) می‌گیرد
کوچه‌ها را یک به یک طیّ می‌کنم و مقابل خانه یانیس می‌رسم، زنگ می‌زنم. زنی میانسال در را به رویم باز می‌کند و خودش را مادر یانیس معرفی می‌کند.
این زن به همراه تنها فرزندش در این شهر زندگی می‌کند و اعضای خانواده آنها، سال‌ها پیش ایران را به مقصد «کانادا» ترک کرده‌اند.
وقتی از او در مورد حال و هوای محرّم و عزاداری امام حسین(ع) می‌پرسم، بی‌اختیار اشک‌هایش سرازیر می‌شود و می‌گوید:
هرچه دارم پس از خدا، از عنایت امام حسین(ع) است. اگرچه من مسیحی هستم؛ امّا در قلبم ارادت ویژه‌ای به امام شما دارم.
وی بدون مقدّمه، کتابچه زیارت عاشورای کوچکش را برمی دارد و ادامه می‌دهد:
این کتابچه تمام زندگی من است و هر وقت دلتنگ می‌شوم، آن را مرور می‌کنم و دلم آرام می‌شود.
هنوز گفت‌وگوی من و آن زن ادامه دارد که یانیس هم از راه می‌رسد. پسری جوان که خودش را 22 ساله و دانشجوی دندان‌پزشکی معرفی می‌کند.
از وی درباره ارادتش به سیّدالشّهدا(ع) می‌پرسم که می‌گوید:
عشق به امام حسین(ع) در قلب من انتها ندارد و همیشه در روحم، علاقه‌ای آتشین نسبت به ایشان، احساس می‌کنم.
وی ادامه می‌دهد:
من هرگز کرامت امام حسین(ع) را نسبت به خودم فراموش نمی‌کنم. بگذارید شرح ماجرا را بگویم.
سه سال پیش، به بیماری ناشناخته‌ای دچار شدم که همه پزشکان تظاهرات بیماری‌ام را سرطان تشخیص دادند. مدّت‌ها در بستر بیماری بودم و همه امیدها نسبت به بهبودم، به صفر رسیده بود. یادم هست مصادف با ایّام محرّم، باز هم در بیمارستان بستری شدم. مقابل بیمارستان تکیه‌ای بود که عزاداری امام حسین(ع) در آنجا برگزار می‌شد. یک روز، همراه یکی از بیماران که نمی‌دانست من مسیحی هستم، بدون مقدّمه به من گفت: چرا به امام حسین(ع) متوسّل نمی‌شوی و شفایت را از ایشان نمی‌خواهی؟ بیمار ما که شفا گرفت.

یانیس ادامه می‌دهد:
نمی‌دانم چرا، ولی ترجیح دادم نگویم که مسیحی‌ام و بی‌اختیار دلم شکست و با خودم گفتم: امام حسین، امام مسلمانان شیعه است و مسیحی را چکار با مسلمانان؟ امّا همین قدر بگویم که در این فکر و خیال‌ها خوابم برد. در عالم رؤیا، مردی مهربان و نورانی به سراغم آمد و مرا به اسمم صدا کرد. پرسیدم شما که هستید؟ که در جوابم گفت: «من متعلّق به همه انسان‌ها هستم. من تنها امام شیعیان نیستم.» آن وقت به من اشاره کرد که برخیز. گفتم: نمی‌توانم و باز تکرار کرد: «برخیز یانیس که آنچه در دل داشتی، برایت مقرّر شد.»

این جوان مسیحی در حالی که اشک پهنه صورتش را پرکرده است، تصریح می‌کند:
از خواب پریدم و احساس شعفی ویژه داشتم.خودم را حرکت دادم و سبکی زیادی را حس می‌کردم. حال خوبی داشتم و واقعاً به عنایت امام حسین(ع) شفا گرفته بودم.
یانیس ادامه می‌دهد: یک روز پس از آن ماجرا، از بیمارستان مرخص شدم؛ در حالی که هیچ اثری از بیماری در من نبود و همه پزشکان از این اتّفاق شگفت‌زده شده بودند. از آن روز تاکنون، محرّم‌ها عزای سیّدالشّهدا(ع) در این خانه برپا می‌شود و نذری می‌دهیم.

مادر یانیس نیز که عشق و اعتقاد خاصّی به امام حسین(ع) دارد، می‌گوید: هر سال شب عاشورا نذری شله زرد می‌پزم و همسایگان محلّه نیز به من کمک می‌کنند. نذری‌ها را میان دسته‌های عزاداری که در میدان «هفت تیر» تجمّع می‌کنند، توزیع می‌کنیم.
از یانیس و مادر مهربانش خداحافظی می‌کنم تا در فرصتی کوتاه، به یکی از هیئت‌های مخصوص مسیحیان در ایّام محرّم سری بزنم.

هیئت ثارالله مسیحی‌ها
یکی از نکته‌های جالب توجّه در هم‌نوایی ارامنه با شیعیان، در عزای امام حسین(ع)، تشکیل «هیئت ثارالله» است که در آن 700 عزادار از اقلّیت‌های مذهبی مسیحی و زرتشتی، زیر چادر هیئت گرد هم می‌آیند و در عزاداری سالار شهیدان، به سینه‌زنی می‌پردازند.

ادموند طوفانیان یکی از مؤسّسان و بانیان این تکیه می‌گوید:
در سال‌های گذشته، جوانان و نوجوانان ارمنی به اتّفاق دوستان مسلمانشان به هیئت‌های مذهبی مسلمانان می‌رفتند. آنان در دسته‌ها و تکایای شیعیان سینه‌زنی می‌کردند و بسیاری از اعضای هیئت نمی‌دانستند که جوان مسیحی کاتولیکی در کنارشان برای امام آنها سوگواری می‌کند؛ امّا در سال 1378 باخبر شدیم حدود چهارصد نفر از جوانان ارامنه در این مراسم شرکت می‌کنند. از همان سال بر آن شدیم هیئتی راه بیندازیم و خیل جوانان مسیحی علاقه‌مند امام حسین (ع) را گردهم آوریم.

وی در خصوص مشکلات این طرح می‌گوید:
ابتدا طرح ما ابهام زیادی بین جامعه ارامنه و حتّی مسلمانان به وجود آورد. پس از توجیه آنان در خصوص اهداف راه‌اندازی هیئت، تکیه ثارالله را در مرکز شهر برپا کردیم.
وی در خصوص استقبال مردم می‌افزاید:
خیلی از مسلمانان پس از شنیدن این خبر، خوشحال شده و برای تأسیس هیئت، تمایل نشان دادند؛ امّا نکته جالب توجّه در برگزاری مراسم عزاداری این هیئت، حضور واعظ مسلمان است. معمولاً وعّاظی به این هیئت دعوت می‌شوند که به شرح فرهنگ عاشورا و اهداف انسانی امام حسین(ع) می‌پردازند.

برگزاری مراسم، مانند مسلمانان است. مدّاح، نوحه می‌خواند و جمعیّت زیادی که زیر چادر گرد هم آمده‌اند، پس از سینه‌زنی، زمانی که میدان هفتم‌تیر در مرکز شهر ازدحام خود را از دست داده، به شکل دسته عزادار از چادر بیرون می‌آیند. جمعی از عزاداران در بیرون چادر به انتظار ایستاده‌اند. جوان بلندقامتی که علامت را به دوش می‌کشد، بی‌قرار دست بر طاق شال‌ها می‌کشد.
نوجوانان کُتل‌ها و پرچم‌ها را برمی‌گیرند و چند گام پیشتر می‌ایستند. هر سال بر شمار مشتاقان امام حسین(ع) افزوده می‌شود. در این بین که جمعیت داخل چادر، سینه‌زنی و نوحه‌خوانی جمعی را آغاز کرده‌اند، با هم‌آویی تک‌خوان از چادر بیرون می‌آیند و در صفوفی منظّم، راهشان را در خیابان «بهار شیراز»، مرکز اقلّیت‌های دینی، پیش می‌گیرند. زنان نیز در پی دسته روانند و سینه‌زنان با هیئت حرکت می‌کنند. پس از مراجعت دسته به هیئت ثارالله، عزاداران نذری‌های هموطنان مسیحی‌شان را میل می‌کنند.

طوفانیان در این‌باره می‌گوید:
چای، قند، برنج، گوشت و تمامی هزینه‌های هیئت را مسیحیان علاقه‌مند به امام حسین(ع) تأمین می‌کنند. از سال 1379 نام هیئت در فهرست تکایای عزاداری تهران ثبت شده است و هر سال بر شمار عزاداران افزوده می‌شود.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

عزاداری اهل سنت برای امام حسین(علیه السلام)

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه نوامبر 03, 2015 7:32 pm

عزاداری اهل سنت برای امام حسین(علیه السلام)


به گزارش شیعه آنلاین ، امروزه نیز اهل سنت، یا خود به عزاداری امام حسین علیه السلام می پردازند و یا با شیعیان در عزاداری شرکت می کنند؛ چنانچه دکتر علی الوردی در کتاب خود با عنوان دراسة فی طبیعة المجتمع العراقی به این اشتراک شیعه و سنی در عزای حسینی اشاره می کند و می نویسد:

کم دیده نمی شود که محله سنی نشین با محله شیعه نشین در بعضی مجالس حسینی مشارکت می کنند و گاهی نیز در تقدیس مراقد و امامان شیعه این مشارکت دیده می شود.(15)
اهل سنت امروزه، شمار فراوانی از جمعیت مسلمانان را تشکیل می دهند. از این رو، به دست آمدن نظرگاه آنان در خصوص مسأله ای چون عزاداری امام حسین علیه السلام مهم تلقی می شود و می تواند به وحدت نظری و عملی مسلمانان کمک کند. از سویی دیگر، با توجه به تبلیغ وسیع وهابیت در نفی عزاداری و به ویژه عزاداری سید الشهداء، به دست آوردن سیره عالمان و بزرگان اهل سنت و گذشته تاریخی این موضوع در میان ایشان، جایگاه والایی می یابد.

نخستین گزارشی که از اعتراض و گریه یکی از بزرگان صحابه پس از شهادت امام حسین علیه السلام و اسارت اهل بیت علیه السلام ثبت شده، اعتراض و گریستن زیدبن ارقم در مجلس ابن زیاد است. هنگامی که ابن زیاد با چوب دستی بر لب و دندان امام علیه السلام می زد، زید با اعتراض گفت: چوب دستی ات را بردار، به خدا شاهد بودم که رسول خدا مابین دو لب حسین را می بوسید و سپس گریست. ابن زیاد او را تهدید به مرگ کرد. پس زید فریاد زد: ای مردم! شما از این پس جزو بردگانید؛ پسر فاطمه را کشته اید و پسر مرجانه را امارت داده اید... .(1)

به جز زیدبن ارقم، از کسانی که گریستن و عزاداری ایشان بر حسین بن علی علیه السلام ذکر شده می توان به حسن بصری اشاره کرد که پس از شنیدن خبر شهادت امام حسین علیه السلام به شدت گریست و گفت: امت ذلیل، امتی است که پس دختر پیامبرش را می کشد.(2)

هم چنین از امام شافعی می توان نام برد. شافعی با وجود طعن مخالفان، از ابراز محبت به اهل بیت علیه السلام ابا نمی ورزید.(3) وی در قصیده ای، به مدح اهل بیت علیه السلام و ابراز اندوه از شهادت امام حسین علیه السلام می پردازد. نیز می توان از رثای خالدبن معران، یکی از تابعین و مرثیه احمد بن منصور بن علی قطیعی درباره امام حسین علیه السلام یاد کرد.(4)

باید به این نکته اشاره کرد که بسیاری از فقهای سنی مذهب اهل کوفه، به ویژه ابو حنیفه از سرسخت ترین طرفداران قیام های علویان بودند. ابوحنیفه و بسیاری دیگر از فقها هم در جریان قیام زیدبن علی بن حسین علیه السلام (5) و هم در جریان قیام حسنیان به رهبری محمد نفس زکیه و ابراهیم ابن محمد، به حمایت آنان برخاستند و به نفع آنان فتوا صادر کردند.(6)

احمد بن حنبل، عالم بلند پایه اهل حدیث، در تعدیل مذهب عثمانیه و پذیرش فضایل امام علی علیه السلام نقش موءثری دارد و حنبلی ها که به سختی با مراسم عاشورای حسینی مبارزه می کردند، با نشر فضایل اهل بیت علیه السلام از شدت تعصبشان کاسته شد. در این راستا می توان از سبط ابن جوزی و یحیی بن سلامه حفصکی که قصیده ای در مدح دوازده امام و قصیده ای دیگر در رثای اباعبدالله الحسین علیه السلام دارد، نام برد.(7)

هم چنین می توان به کسانی چون ابن صباغ مالکی، شمس الدین محمد بن طولون، قندوزی حنفی و فضل الله بن روزبهان که همگی آنان سنی های معتدلی هستند، اشاره کرد.

عبدالجلیل رازی، از عالمان قرن ششم و صاحب کتاب النقض، در مقابل نویسنده سنی مذهب دیگری که به عزاداری امام حسین علیه السلام خرده گرفته بود، به دفاع از آن برمی خیزد و می نویسد:« بزرگان و معتبران ائمه از اصحاب امام مقرم بوحنیفه و امام مکّرم شافعی و علما و فقهای طوایف فریقین، خلفاً عن سلف، این سنت را رعایت کرده اند».(8)

اطلاعاتی که وی از عزاداری امام حسین علیه السلام در میان اهل سنت می دهد، بسیار ارزش مند است. وی از شخصیت های برجسته زیادی از اهل سنت چون خواجه بو منصور در اصفهان و خواجه علی غزنوی حنفی در بغداد نام می برد که، در روز عاشورا با شور و هیجان فراوانی به سوگواری امام حسین علیه السلام می پرداخته اند.(9) وی هم چنین به مجلس «شهاب مشّاط» در بغداد اشاره می کند.

در همین دوره باید از عبدالرحمن جامی(817 898 ه.ق) حنفی مذهب یاد کرد که علاقه بسیاری به خاندان عترت داشته و اشعاری در این باره سروده است.(10) او هنگام دیدار از کربلا اشعاری در وصف امام حسین علیه السلام می سراید:
کردم ز دیده، پای سوی مشهد حسین
هست این سفر به مذهب عشاق فرض عین (11)

به جز این موارد می توان از برخی عالمان حنفی نام برد که کتاب هایی در رثای امام حسین علیه السلام نگاشته اند: محمود بن عثمان حنفی رومی نویسنده مقتل الامام الحسین ابن علی ابن ابیطالب رضی الله عنهما فی کربلاء(12)

قادر بخش بن حسن علی حفنی نگارنده جور الاشقیا، علی ریحانة سید الانبیاء(13) و شیخ علی انور بن علی اکبر حنفی نویسنده کتابی با عنوان شهادة الکونین فی مقتل سیدنا الحسین السبط.(14)

امروزه نیز اهل سنت، یا خود به عزاداری امام حسین علیه السلام می پردازند و یا با شیعیان در عزاداری شرکت می کنند؛ چنانچه دکتر علی الوردی در کتاب خود با عنوان دراسة فی طبیعة المجتمع العراقی به این اشتراک شیعه و سنی در عزای حسینی اشاره می کند و می نویسد:

کم دیده نمی شود که محله سنی نشین با محله شیعه نشین در بعضی مجالس حسینی مشارکت می کنند و گاهی نیز در تقدیس مراقد و امامان شیعه این مشارکت دیده می شود.(15)

پی نوشت:

1. تاریخ طبری، بیروت لبنان، ج4 ص349؛ تذکرة الخواص، سبط این جوزی، قم، شریف رضی، 1471 ق، ص 231.
2. تذکرة الخواص، ص 240.
3. مناقب ابن شهرآشوب، ج4، ص 124.
4. همان، ص 141.
5. مقاتل الطالبین، ج1، 1414ق.
6. همان، ص 314.
7. تأملی در نهضت عاشورا، رسول جعفریان، قم انصاریان، ج2، 1381 ش، صص 282 - 283.
8. کتبا النقض، عبدالجلیل قزوینی رازی، به سعی سید جلال الدین محدث، تهران، 1331ش، ج1، ص 402.
9. همان، صص 402405.
10. کلیات دیوان جامیف عبدالرحمان جامیف تصحیح، شمس بریلوی، تهران، هدایت، ج1، 1362، ص 27.
11. همان، ص25.
12. هدیة العارفین، اسماعیل باشا بغدادی، بیروت، دارالفکر، 1402ق، ج2، ص 412.
13. نزهة الخواطر و بهجة المسامع و النواظر، عبدالحی بن فخر الدین حسنی، حیدر آباد دکن، دائرة المعارف العثمانیه، چ2، ج8، ص 307.
14. همان، ص 328.
15. تاریخ النیاحة، ج2، ص 47 به نقل از دارسة فی طبیعة المجمتع العراقی، ص 236.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

سخنان علامه طباطبایی درباره امام رضا علیه السلام

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه مارس 22, 2016 6:04 pm

سخنان علامه طباطبایی درباره امام رضا علیه السلام



امام رئوف:

علامه طباطبایی می‎فرمودند: «همه امامان علیهم السلام لطف دارند، اما لطف حضرت رضا علیه‎السلام محسوس است.» و در نقلی دیگر، بیان می‎کردند: «همه امامان معصوم علیهم السلام رئوف هستند، اما رأفت حضرت امام رضا علیه السلام ظاهر است.»
و نیز می‎فرمودند: «انسان هنگامی که وارد حرم رضوی علیه السلام می‎شود، مشاهده می‎کند که از در و دیوار حرم آن امام رأفت می‎بارد.»

در پناه امام علیه السلام
علامه طباطبایی وقتی به مشهد، مشرف می‎شد، از وی تقاضا می‎کردند که در خارج از مشهد چون طُرقبه و ... به دلیل اعتدال هوا، سکونت داشته باشند و گهگاهی برای زیارت مشرف گردد. ایشان ابداً قبول نمی‎کرد و می‎فرمود: «ما از پناه امام هشتم به جای دیگری نمی‎رویم.»

ما اینجا کاره ای نیستیم
یکی از شاگردان علامه طباطبایی می‎گوید: ... هیچ به خاطر ندارم که از اسم هر یک از ائمه علیهم‎السلام بدون ادای احترام گذشته باشند. در مشهد که همه ساله مشرف می‎شدند و تابستان را در آنجا می‎ماندند وقتی وارد صحن حضرت رضا علیه السلام می‎شدند، بارها که در خدمتشان بودم و می‎دیدم که دست‎های مرتعش را روی آستانه در می‎گذاشتند و با بدن لرزان از جان و دل آستانه در را می‎بوسیدند، گاهی از محضرشان التماس دعا درخواست می‎شد می‎گفتند: «بروید از حضرت بگیرید؛ ما اینجا کاره‎ای نیستیم؛ همه چیز آنجاست!»

زمین صحن را ببوس
زمانی نویسنده مشهوری بوسیدن ضریح امامان علیهم السلام و این قبیل احترام نهادن‎ها را تشنیع می‎کرد. وقتی سخن او را به مرحوم علامه در حرم رضوی علیه السلام عرض کردند، ایشان فرمود: «اگر منع مردم نبود، من از دم مسجد گوهرشاد تا ضریح، زمین را می‎بوسیدم.»

و روزی در صحن حرم امام رضا علیه السلام شخصی به علامه [که اصلاً اذن نمی‎داد کسی دست ایشان را ببوسد] عرض کرد:«از راه دور آمده‎ام و می‎خواهم دست شما را ببوسم.» علامه فرمود: «زمین صحن را ببوس که از سر من هم بهتر است!»

Image

من هم یکی از این شلوغ ها
یک بار علامه می‎خواستند به روضه رضوی علیه السلام مشرف شوند. به ایشان عرض شد: « آقا! حرم شلوغ است؛ وقت دیگری بروید! » فرمودند: «خوب، من هم یکی از شلوغ‎ها!» و رفتند. مردم هم که ایشان را نمی‎شناختند تا راهی برایشان بگشایند و در نتیجه، هر چه سعی کردند دستشان را به ضریح مبارک برسانند، نشد و مردم ایشان را به عقب هل دادند. وقتی بازگشتند، اطرافیان پرسیدند: «چطور بود؟» فرمودند: «خیلی خوب بود! خیلی لذت بردم!»

حرم امام رضا علیه السلام
ایشان هر ساله به مشهد مشرف می‎شد حتی در پنج شش ماه آخر عمر با همه کسالتی که داشت به مشهد مشرف شد.
یکی از بستگان نزدیک ایشان می‎گفت: «با آغوش باز با آن کهولت سن و کسالت، جمعیت را می‎شکافت و با علاقه ضریح را می‎بوسید و توسل می‎جست که گاهی به زحمت او را از ضریح جدا می‎کردیم...»

ایشان می‎گفت: «من به حال این مردم که این طور عاشقانه ضریح را می‎بوسند، غبطه می‎خورم...»

طبیب الاطباء
حجت الاسلام معزّی نقل می‎کند که یک بار در ایام طلبگی به مشهد رفته بودم و در صحن‎های حرم رضوی علیه السلام قدم می‎زدم و به بارگاه امام می‎نگریستم اما داخل رواق‎ها و روضه نمی‎رفتم. ناگهان دست مهربانی بر روی شانه‎هایم قرار گرفت و با لحنی آرام فرمود: «حاج شیخ حسن! چرا وارد نمی‎شوی؟» نگاه کردم و دیدم علامه طباطبائی است. عرض کردم: «خجالت می‎کشم با این آشفتگی روحی بر امام رضا علیه السلام وارد شوم. من آلوده کجا و حرم پاک ایشان کجا!»

آن گاه مرحوم علامه فرمود: «طبیب برای چه مطب باز می‎کند؟ برای این که بیماران به وی مراجعه کنند و با نسخه او تندرستی خود را بیابند. این جا هم دارالشفای آل محمد ـ علیهم السلام ـ است. داخل شو که امام رضا علیه‎السلام طبیب الأطباء است.»

فرزند ایشان نقل می‎کردند: در سال آخر حیاتشان به دلیل کسالتی که داشتند و بنا به تأکید و توصیه پزشکِ مخصوص نمی‎خواستیم که ایشان به مشهد مقدس بروند. ولی ایشان اصرار داشتند و رفتند. پس از مراجعت از مشهد، به ایشان گفتم سرانجام به مشهد رفتید، فرمود: «پسرم جز مشهد کجاست که آدم بتواند دردهایش را بگوید و درمانش را بگیرد؟»
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

محقق و نویسنده مسیحی: حسین(علیه السلام) وجدان تمامی ادیان اس

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه اکتبر 16, 2016 1:00 am

محقق و نویسنده مسیحی: حسین (علیه السلام) وجدان تمامی ادیان است


«آنتوان ­بارا» محقق و نویسنده مسیحی گفت: حسین(ع) تا پایان دنیا وجدان تمامی ادیان است؛ او می خواست وجدان های غرق در گناه را بیدار سازد و از گودال گناهان آزاد و رها کند.
به گزارش شفقنا به نقل از مهر، آنتوان ­بارا محقق و نویسنده مسیحی و سوری الاصل مقیم کویت است که پژوهش های فراوانی در حوزه قیام عاشورا مانند «حسین در اندیشه مسیحی» و «زینب فریاد فرمند» دارد. وی معتقد است شباهت های زیادی میان عیسی(ع) و امام حسین(ع) وجود دارد و روایت عاشورا در انجیل نقل شده است. متن زیر مشروح گفتگوی مهر با این پژوهشگر مسیحی است؛

Image

*شخصیت بزرگ مردان تاریخ دارای ابعاد گوناگونی است، چه بُعد از ابعاد شخصیتی امام حسین(ع) شما را جذب کرده که سالها از عمر خود را به تحقیقات پیرامون این شخصیت بزرگ شیعی و حرکت تاریخ ساز او صرف نموده اید؟

تمامی جنبه ها و ابعاد شخصیتی امام حسین(ع) از زمان مبارزه اش تا آن هنگام که به سرزمین کربلا قدم نهاد مرا شیفته خود ساخت.

تمامی جنبه ها و ابعاد شخصیتی امام حسین(ع) از زمان مبارزه اش تا آن هنگام که به سرزمین کربلا قدم نهاد مرا شیفته خود ساخت. در واقع؛ جنبه شخصیتی مشخصی را نمی توان مد نظر قرا داد؛ چراکه شخصیتی مثل شخصیت امام حسین(ع) جنبه های مختلفی را در خود دارد و کنکاش پیرامون چنین شخصیتی، همانند جستجو و یافتن سوزنی است در فراخنایی بسیار عمیق و ژرف؛ زیرا شخصیت امام حسین(ع) دریای بیکرانی است که می توان با سیر و کنکاش در آن، عبرت ها و درس های بسیار گرفت و آموخت.

با این حال می بایست برخی از جنبه های شخصیتی ایشان را مورد توجه قرار داد؛ از جمله آنکه ایشان تمامی امور وسوسه برانگیز دوران خود را نپذیرفتند و ناچیز انگاشتند؛ به ویژه در زمان حکومت یزید، چراکه حسین (ع) می توانست با پذیرش پست و مقام و جاه و مالی که یزید به ایشان پیشنهاد داده بود، از تمامی آنچه بر او گذشت در امان بماند. این سخن را بیان داشتم به این دلیل که برخی درآغاز، چنین برداشتی از جنبش و قیام حسین (ع) داشتند؛ ازجمله گروه های مرجئه و چاپلوسان و منافقان مزدور که تلاش نمودند تا این حرکت و قیام را درجهت دست یافتن به تاج وتخت بیان دارند. نمونه های این نگرش را در این روزها می توان در شبکه های ماهواره ای عربی دید، این شبکه ها سعی داشته اند تا این قیام را حرکت سرکشانه و خودسرانه ای بر علیه دولت و برای رسیدن به قدرت جلوه دهند.

اما شخصیت رسالت گونه نواده پیامبر (ص) دریافت که این انحراف و کج روی که در آن دوران رخ نمود، با گذشت زمان و در آینده دامنه وسیعتری خواهد یافت و در نتیجه نسل ها و فرزندان اسلام این حقیقت را بصورت تحریف شده دریافت خواهند داشت. و این مورد سبب از بین رفتن تمامی جانفشانی ها و تلاش های صحابه و مردان صدر اسلام در زمان پیامبر (ص) و حتی تا دوران مولا امیرالمومنین علی (ع) می گشت. بر این اساس امام حسین(ع) بر آن شدند تا در دوران یزید دست به قیام بزند؛ زیرا تمامی منابع تاریخی یزید را شخصی نادان ارائه داده اند؛ ابله به معنای واقعی کلمه، آنچنانکه عرب ها به معاویه لقب (زیرک و سیاستمدار) داده بودند، البته این لقب به خاطر ترفندها و حیله هایش بود نه به دلیل هوش و زیرکی.

امام حسین(ع) همواره از یک اصول و قانون مشخصی پیروی نمودند و از آن عدول ننمودند؛ آنچنانکه فرمودند: من انسان جاه طلب و اخلالگر و مفسد و ظالم نیستم و خروج و قیام من برای اصلاح امت جدم است و می خواهم امر به معروف و نهی از منکر نمایم. بنابراین حسین(ع) برای قیام دوهدف را مد نظر داشتند: نخست؛ اصلاح امت جدش و بعد امر به معروف و نهی از منکر. و اگرچه امور وسوسه برانگیز زیاد بود اما ایشان هرگز از این دو اصل عدول نکردند. چرا؟ برای اینکه ایشان از زمانی که چشم به جهان گشودند جامه شهادت را به تن داشتند، و لطف خداوند او را آماده ساخت تا این نقش بسیار ارزشمند را در تاریخ امت اسلام ایفا نماید.

آنچه بیان داشتم شاخص ترین جنبه شخصیتی حسین (ع) بود، یعنی پایبندی او به اصول و گرایش نیافتن به این گروه و آن گروه. با وجود اینکه افراد بسیاری سعی داشتند با پند و اندرز امام را از قیام منصرف کنند، اما امام حسین(ع) نپذیرفت. یکی از این افراد برادرش محمد بن حنفیه بود که گفت: خروج و قیام نکن. البته محمد حنفیه با دید مادی و دنیایی به این قیام نگریسته بود. در مقابل، حسین (ع) با دید معنوی و روحی و عقیدتی به این مقوله نظر داشتند.

پس حق طلبی و پایبندی به اصول، سرخط اصلی شخصیت امام حسین (ع) است و اگر چنین نبود چنان جانفشانی های نمی کرد.

*شما به عنوان یک نویسنده و روشنفکر مسیحی در کتاب خود نوشته اید، امام حسین(ع) گوهر جاودان و همیشگی ادیان است. از نگاه شما چه شاخصی از ابعاد وجودی امام حسین (ع) شما را بر آن داشت که در تحقیقات خود به چنین نتیجه ای برسید؟

عبارت گوهر جاودان را که اشاره کردید، دقیقا همان عبارتی است که در کتاب ذکر کردم. همچنین گفتم که حسین(ع) تا پایان دنیا وجدان تمامی ادیان است، چرا؟ برای اینکه قیام حسین (ع) به خاطر عقیده جدش رسول اکرم(ص) بود، و حسین (ع) براساس وجدان جمعی امت اسلام رفتار و عمل می کرد، و چون ایشان با چنان شکل جانسوز نماینده وجدان امت اسلام بوده اند، در نتیجه نماینده وجدان تمامی ادیان است. بر اساس روایت مسیحیان حضرت عیسی(ع) آمد تا خودش را در راه بشریت قربانی کند، و مفهوم از جان گذشتگی و قربانی شدن مفهوم سنتی و طبیعی آن نیست که انسان ها در ذهن دارند؛ بنابراین آیا جنبش امام حسین (ع) طبیعی بود؟

خیر. بلکه جنبش او همانند آتشفشانی در جان تمام امت اسلام لرزش و تکانی بسیار سهمگین برجای نهاد. و امام حسین (ع) می خواست با این تکان روحی و روانی و وجدانی، وجدان های غرق در گناه را بیدار سازد و از گودال گناهان آزاد و رها کند. از سویی؛ چیزی نمانده بود که اقدامات دولتمردان در آن دوران، اعتقادات دینی نوپا را از بین ببرد. و همچنین بزرگان صدر اسلام جانفشانی ها و ازخودگذشتگی های بسیاری در راه اسلام داشتنند و بهای سنگینی را برای برقراری آن پرداختند؛ اما پس از مدتی گروهی آمدند که در پی قدرت بودند، و دل و جان و عقل و وجدان مردم را، به فساد کشاندند.

بنابراین عنوان(وجدان ادیان تا پایان دنیا) نمادی است که نشان دهد؛ جنبش حسین (ع) از سوی خداوند است و اینکه قیام او همانند نهضت پیامبران(ع) بوده است. آن زمان که حسین (ع) فرمودند: «اگر خدا بخواهد کشته خواهم شد، واز آن روز(روز عاشورا) که قلم الهی آن را رقم زده است گریزی نیست.»

امام حسین(ع) از سوی خداوند مامور انجام چنین کاری شدند، و آن جنبش و قیام مشیت و خواست الهی است. مشیت و خواست الهی ای که بسیاری در آن دوران نادیده اش گرفتند. و همین مشیت الهی بود که ابراهیم (ع) را برآن داشت تا در برابر نمرود قد علم کند، نمرود و در مقابل، او را در آتش افکند تا بسوزد. و همینطور یحیی(ع) را برآن داشت تا در برابر هیرودوس بایستد و خطاب به او بگوید: همسر برادرت بر تو حلال نیست. و بدین ترتیب سنت ها و شریعت گذشته آن قوم را درهم شکست و همین مشیت و خواست الهی بود که عیسی(ع) را بر آن داشت تا خطاب به أحبار(عالمان یهودی) بگوید: شما شیطان صفت هستید و از نسل دزدها و پست فطرتان و باز همین مشیت الهی است که محمد(ص)؛ جوان تهی دست و فقیر و یتیم را برآن داشت تا رسالت محمدی را بر دوش بکشد و آنرا به شرق و غرب جهان برساند. و با این رسالت خسرو پرویز و قیصر روم را به چالش بکشاند. هیچ شخصی این مفاهیمی که بیان شد را نفهمیده بود، و نفهمیده بود که قیام حسین(ع)، همانند کار پیامبران و افراد برگزیده خدا است.

*ما در تحقیقات خود پیرامون شخصیت و حرکت کاروان حسینی به این باور رسیده ایم که اگر حرکت و شهادت امام حسین(ع) نبود، راه سعادت برای ابد به روی بشر بسته می ماند، با توجه به تحقیقاتی که جنابعالی در خصوص حرکت کاروان ایشان به انجام رسانده اید آیا چنین برآیندی از حرکت امام را شما هم دریافت کرده اید؟

با شما هم نظر هستم؛ و بنده بخش کاملی را در کتاب به این موضوع اختصاص داده ام، و در فصل های دیگر کتاب نیز به این مساله پرداختم و اشاره نمودم. همچنین بیان داشتم که اگر جنبش امام حسین نمی بود؛ تاریخ نگاران برای نگارش تاریخ اسلام به عنوان یک اعتقاد دینی، چیزی نمی یافتند و اگر این قیام خونین حسین(ع) نمی بود، تاریخ توان نگارش چنین برگ سفید و درخشانی را برای نسل های آینده نداشت. افراد بسیاری از من انتقاد کردند که چرا گفته ام: آغاز اسلام محمدی است و ادامه یافتن آن حسینی و اینکه انقلاب و قیام حسین (ع) حسینی است و ادامه یافتن آن زینبی.

از زمان پیامبر (ص) تا دوران امام علی(ع)، هرکدام از افراد اهل بیت(ع) رسالتی را از سوی خدا بر دوش داشته اند، امام حسین(ع)، امام حسن (ع) و بانو زینب و فاطمه زهرا(س)؛ هرکدام از این بزرگواران نفش مشخصی را برای هدایت امت محمد(ص) ایفا نمودند. اما نقش حضرت زینب(س) این بود که راه برادرش را ادامه دهد و پرچم او را همچنان برافراشته دارد. و نقشی که حضرت زینب (س) در آن بحبوحه و گیرودار ایفا نمودند کمتر از آنچه حسین(ع) انجام دادند، نبوده است. و زینب (س) نقش تکمیل کننده ای در قیام داشته اند. بنابراین اسلام بر پیامبر (ص) فرود آمد و حضرت علی (ع) آنرا تفسیر و تبیین نمود، و قیام کربلا مرحله پایانی نزول اسلام است و حضرت زینب (س) در این مسیر، حسین (ع) را یاری نمود.

چرا که حضرت زینب (س) برای چنین روزی آماده شده بودند تا در مبارزه همراه و شریک برادرش باشد. و از سویی؛ زینب (س) برادرش را از دوران خردسالی دوست می داشت، و اگر گاهی حسین (ع) دیر به خانه می آمد؛ بی صبرانه در انتظار او می نشست. و زمانی که زینب(س) با عبدا…بن جعفر پیوند زناشویی بست، میان امام علی (ع) و عبدا…بن جعفر پیمانی بسته شد که در آن ذکر شده بود: زینب آزاد است هرگاه که بخواهد همراه برادرش حسین باشد، بدون آنکه از همسرش اجازه بگیرد. و هنگامی که واقعه عاشورا به وقوع پیوست؛ با وجود آنکه زینب(س) می توانست بدون اجازه همسر با برادرش همراه شود؛ با این حال نزد همسرش آمد و از او برای رفتن اجازه خواست. و دلیل رفتار زینب (س) تربیت رسالت گونه اوست.

بنابراین هریک از افراد اهل بیت(ع) رسالت و ماموریت مشخصی را بر عهده داشتند، و مردم این مسائل را درک نمی کنند. چرا؟، برای اینکه به مشیت الهی در تغییر روند و سرنوشت اولیا و برگزیدگان خدا اهمیت نمی دهند. مشیتی که ابراهیم خلیل(ع) را در آتش نمرود سوزاند، و سر یحیی را به دست سالومه دختر هیرود رساند، و مشیتی که حضرت مسیح(ع) را کشت. و بر اساس همین مشیت، قریش و کفار حضرت محمد (ص) را مورد آزار و اذیت قرار دادند؛ به گونه ای که محمد(ص) فرمودند: هیچ پیامبری به اندازه من مورد آزار و اذیت قرار نگرفت. پس این سرنوشت و تقدیر آنها بوده است، انسانها باید این مساله را خوب بفهمند و درک کنند.

*خداوند تمامی انبیاء الهی (ع) را به گونه های مختلف به کربلا آورده و پیرامون حرکت امام حسین(ع) آنان را آگاه نموده است، به نظر شما این رفتار الهی چه هدفی را دنبال می کرده؟ از زمان هبوط حضرت آدم(ع) بر زمین، خداوند تمامی انبیای الهی(ع) را به گونه های مختلف رهسپار سرزمین کربلا کرده و آنان را نسبت به قیام و حرکت امام حسین(ع) آگاه نموده و بعضاً برای ایشان روضه امام حسین(ع) خوانده شده است. نقل است که حضرت مسیح (ع) زمانی که با حواریون خود از کربلا گذر می کرد، زمانی درنگ کرد و مُشتی از خاک کربلا را بر گرفت و بویید و بر مصیبت حسین بن علی(ع) گریست. به نظر شما خداوند چه هدف و برنامه ای از این رفتار را دنبال کرده است؟

حادثه کربلا پایان تمام جانفشانی ها و از خودگذشتگی هایی بود که پیامبران، پیش از این آغاز نموده بودند. این موضوع که حضرت عیسی (ع) حادثه کربلا را دیده اند، درست است. و در سندهای تاریخی ذکر شده است

برای اینکه حماسه عاشورا پایان تمامی جانفشانی ها در تاریخ ادیان است. اگر در قرآن بنگریم، در آن کلمه (ادیان) ذکر نشده است و تنها کلمه (دین) به کار رفته است؛ همانند آیه: دین شما برای خودتان و دین من برای خودم. قرآن یک دین کلی واحدی را بیان کرده است. بنابراین آن دین واحد از سوی خدا بواسطه سه پیامبر آمده است. در واقع، حادثه کربلا پایان تمام جانفشانی ها و از خودگذشتگی هایی بود که پیامبران، پیش از این آغاز نموده بودند. این موضوع که حضرت عیسی (ع) حادثه کربلا را دیده اند، درست است. و در سندهای تاریخی ذکر شده است. من نیز به طور مشروح و مفصل به آن پرداخته ام.

تمامی این مسائل بر اساس حکمت الهی صورت پذیرفته است؛ حکمت و قدرت الهی قادر است که چنین معجزه ای را خلق کند. من نیز بر این باورم که حضرت عیسی(ع) درسرزمین کربلا حضور یافتند. چرا که حسین (ع) همانند مسیح (ع) از جنس شهید و شهادت بود و اگر چه حسین(ع) پیامبر نبود، اما با جانفشانی ها و شهادتش به مقام عیسی(ع) نزدیک شد و این نگرش برگرفته از ادبیات ما مسیحیان است.

در نتیجه دیدار پیامبران از سرزمین کربلا درست است، اگر چه برخی آن را نادرست دانسته اند و گفته اند که شاید اتفاق نیفتاده باشد. اما این دیدارها از کربلا اتفاق افتاده است و در برخی از منابع مستند و قابل اعتماد بیان شده است. پس، عجیب نیست که حضرت عیسی (ع) در کربلا حضور یابد و آن شهادت خونبار را از نزدیک لمس کند و ببیند؛ چرا که تاریخ ادیان، هرگز شهادتی همانند شهادت حسین(ع) را به چشم خود ندیده است.

تیر و ضربه شمشیر بر بدن، بریدن سر، راه رفتن با سم اسبها بر پیکر مبارکش، در واقع این یک مرگ غیر طبیعی بود. و از طرفی؛ شخصی را که اینگونه به شهادت رساندند نوه ی پیامبر اکرم(ص) بوده است. خداوند افرادی چون حسین (ع) را برگزیده است تا آنها به بشریت نشان دهند که برای تحقق مساله ای پر اهمیت، جانفشانی ها کردند و در این راه خانواده و بهترین یارانشان را فدا نمودند.

امام حسین (ع) می دانست که با ۷۰ نفر نمی تواند در برابر ارتش ۳۰ هزار نفری یزید، پیروز شود. با این حال با رضایت درونی و طیب خاطر به این مرگ و شهادت روی آورد. و این حکمت خداوند بود تا این شهادت در تاریخ جاودانه بماند. حکمت در این نهفته است که وقتی کسانی از امام حسین(ع) خواستند که زنان و دختران را با خود همراه نکند، ایشان نپذیرفتند و اصرار داشتند که در این سفر حضور داشته باشند، تا بدین طریق شاهد قابل اعتمادی برای روایت واقعه باقی بماند. چون امام با بصیرت رسالت گونه خویش دریافته بود؛ حضور بانوان بخش تکمیل کننده قیام او خواهد بود. برای اینکه غالبا اعراب عادت داشتند مردها را به دم تیغ دهند و سرهایشان را از تن جدا کنند و بر سر نیزه ها بگذارند، تا پاداش دریافت کنند. همان کاری را که با یاران حسین(ع) کردند.

و به همین دلیل حضرت زینب (س) اصرار داشتند در این قیام و خروج همراه حسین (ع) باشند. و اگر چه برخی از دوستان و یاران نزدیک امام حسین(ع)؛ مثل محمد بن حنفیه و عبد ا…بن جعفر سعی داشتند که امام را از رفتن منصرف کنند و یا حداقل از همراه نمودن بانوان و دختران باز دارند. اما باید توجه داشت که اگر ایشان به تنهایی به سرزمین کربلا می رفتند، هیچ شخصی از حقیقت این قیام آگاه نمی یافت. زیرا یزید گروه های خبری زیادی در اختیار داشت که کارشان دروغ پراکنی و نفاق بود و به صورت رسانه های امروزی عمل می کردند. به این افراد گروه مرجئه می گفتند که واقعیت ها را وارونه به مردم نشان می دادند؛ سفید را سیاه و سیاه را سفید می کردند. لذا زمانی که حضرت زینب (س) در پیشاپیش کاروان اسرای کربلا به سمت دمشق می رفت، مردم به آنها توهین کردند و گفتند: ای شورشیان فاسد شما می خواستید یزید را از تاج وتخت بر کنار کنید؟! پس کشتن شما مباح است.

اما حضرت زینب با آن خطبه و سخنرانی ای که ایراد کرد اندیشه مردم را تغییر داد و دلها را به سوز آورد و حقیقت را برای مردم آشکار ساخت و مردم فهمیدند که این گروه اسیر، شورشی و فاسد نیستند، بلکه اهل بیت پیامبر (ص) هستند. و اگر زینب (س) و بانوان نبودند؛ امام زین العابدین(ع) نیز به شهادت می رسید. و بدین ترتیب از نسل پیامبر شخصی باقی نمی ماند. زمانی که تصویر کلی آنچه رخ داد را می بینیم، حداقل، حکمت و علت آن برای ما آشکار می شود.

*شما در جایی گفته اید که حضرت مسیح(ع) به بنی اسراییل فرمود، هر کس امام حسین(ع) را دریابد به یاری او بشتابد. به نظر شما در امروز، یعنی در سال ۲۰۱۴ میلادی، یک فرد مسیحی بطور خاص و جهان مسیحیت بطور عام، چگونه می تواند یاری دهنده امام حسین (ع) باشد؟

بله، حضرت عیسی (ع) فرمودند: هر شخصی که در روزگار او بود. و این بدین معناست که در آغاز به همه، بنی اسرائیل گفته می شد. زیرا حضرت عیسی(ع) از سوی خدا برای هدایت بنی اسرائیل برگزیده شد. و عیسی (ع) از مردم خواستند که با او در مبارزه همراه باشند. و منظور از مبارزه؛ مبارزه با شمشیر و سرنیزه نبود، و هدف عیسی (ع) این بود که مردم و یارانش همانند او با پند واندرز و با پایبندی به اصول اعتقادی در این صحنه حضور یابند؛ اصولی که اعتقادات را از انحراف باز می دارد.

خبر واقعه عاشورا در انجیل ذکر شده است؛ در عهد قدیم می خوانیم، کشتاری در کنار رود فرات رخ خواهد داد. و همانطور که می دانیم واقعه عاشورا در کنار رود فرات به وقوع پیوست.

خبر واقعه عاشورا در انجیل ذکر شده است؛ در عهد قدیم می خوانیم، کشتاری در کنار رود فرات رخ خواهد داد. و همانطور که می دانیم واقعه عاشورا در کنار رود فرات به وقوع پیوست. در ادامه آمده است: یورش و حمله کنید و زره برتن کنید….، و تمامی این توصیف ها مفهومی را در بر دارند، بنابراین سخنانی که از زبان پیامبر گفته می شود مفهوم نمادینی را در بردارد.

بله؛ حضرت عیسی از حادثه کربلا آگاه بوده و از آن خبر داده است. وقتی عیسی(ع) به دیدار سرزمین کربلا آمد می دانست که بر اساس حکمت خداوند، شهیدی در مرحله سوم رسالت خواهد آمد و با جانفشانی های خود مرحله سوم رسالت را به پایان خواهد رساند، و چنان جانفشانی ای از خود بروز داد که شهرتش آفاق را در نوردید.

در نتیجه، از سومین اعتقاد پاسداری نمود، و علاوه بر این، پاسدار دو اعتقاد برآمده از دو رسالت پیشین بود.

برای اینکه تمامی آن سه مرحله، جزء مراحل سه گانه دین کلی واحد هستند.

من در کتابم فصل کاملی را به این موضوع اختصاص دادم، این بخش از کتاب جنجالی را میان خوانندگان بوجود آورد. در این کتاب پیرامون سخنان عیسی(ع) و حسین (ع) سخن گفتم. سخنان این دو بزرگوار بسیار با یکدیگر شباهت دارد. برای نمونه می توان به سخنان عیسی(ع) در زمان شکنجه اشاره نمود و یا سخنان حسین (ع) خطاب به سپاه دشمن، و یا آن هنگام که حسین (ع) به یارانش فرمود: مرا را رها کنید و بروید. عیسی (ع) نیز به حواریون گفت: مرا رها کنید و بروید. تمامی این سخنان بیانگر این است که این شخص آمده تا از خود گذشتگی و جانفشانی کند. در این مساله یاری اهمیتی ندارد. و یاری رساندن به وجدان هر فرد باز می گردد. چراکه حضرت عیسی(ع) و حسین(ع) از یارانشان خواستند تا صحنه را ترک کنند، اما آنها در صحنه ماندند.

منظور از عبارت ( در روزگار بودن) این است که هرگاه اصول حسین(ع) را فهمیدی و دریافت داشتی به آن عمل کن. بنابراین اگر شخصی پس از گذشت ۱۴ قرن، از واقعه کربلا دفاع کند و پیرامون آن بنویسد و آنرا تبیین و تفسیر نماید، انگار که در سرزمین کربلا حضور داشته و در کنار حسین(ع) مبارزه کرده است. منظور همین است که بیان داشتم. البته در زمان واقعه عاشورا یاری رساندن به حسین (ع) دشوار بود. و از سویی؛ ادیان برای بکارگیری در تمامی دوران هاست، و اختصاص به دوره مشخصی ندارد. همچنین سخنان پیامبران و برگزیدگان برای تمامی دوران ها کاربرد دارد.

از جمله مسائل شگفت انگیز در شهادت امام حسین (ع) و حضرت عیسی(ع)، صحنه به شهادت رسیدن آنهاست، که بسیار دردآور و غم انگیز بوده است. چراکه بر سر لباس و جامه آن دو نیز درگیری رخ داد

از جمله مسائل شگفت انگیز در شهادت امام حسین (ع) و حضرت عیسی(ع)، صحنه به شهادت رسیدن آنهاست، که بسیار دردآور و غم انگیز بوده است. چراکه بر سر لباس و جامه آن دو نیز درگیری رخ داد.

مثلا، بر سر پیراهن و تن پوش عیسی در گیری بوجود آمد، و امام حسین نیز مورد اهانت قرار گرفتند. و در حالی که زیر سم اسبها و ضربات سهمگین شمشیر و نیزه بود، سپاهیان حتی از تکه شلوار و انگشتر امام (ع) نگذشتند و انگشت مبارکش را بریدند. و این موارد پیش از بریده شدن سر مبارکشان به دست شمر ملعون، انجام شد.

در واقعه عاشورا دو گروه حضور داشتند: گروهی که امام را یاری نمودند؛ همانند حر بن یزید ریاحی، و گروهی که دست از یاریش برداشتند.

در مورد عیسی(ع) نیز همینگونه بوده است. لذا بنده تلاش کردم تا مقایسه ای میان عیسی(ع) و حسین (ع) انجام دهم. و در کتابم فصل زیبایی را با عنوان، آیا عیسی(ع) از واقعه کربلا خبر داده است؟ گنجانده ام. و این بخش از کتاب سرو صدای زیادی را در میان خوانندگان بوجود آورد. و برخی در پاسخ به سخن من گفتند: حضور عیسی در کربلا ممکن نیست. و من پاسخ دادم: که این کار بر اساس حکمت و قدرت خداوند است. و جنبه انسانی و زمینی ندارد که تحقق آن غیر ممکن باشد. و خداوند به چشم برهم زدنی عیسی(ع) را به سرزمین کربلا آورد تا از نزدیک شاهد سومین مرحله دین کلی واحد باشد. در نتیجه هیچ شخصی نمی تواند این موضوع و رویداد را نادیده بگیرد و یا حتی نپذیرد.

*شما در کتاب خود گفته اید، اگر حسین بن علی(ع) از آن ما بود، به نام او در هر کوی و برزن بیرقی بر می افراشتیم و جهانیان را بنام او بسوی مسیحیت فرا می خواندیم. به نظر شما مسلمانان و شیعیان در خصوص امام حسین(ع) چه باید می کردند که نکردند، و چه قصوری از جانب آنان شما را به بیان این جمله واداشت؟

شما مسلمانان شأن و منزلت امام حسین(ع) را خوب نمی شناسید و پاس نمی دارید. چرا؟ بنده در کتابم بیان داشتم که نباید زنده نگاه داشتن حماسه عاشورا، تنها به آئین های مذهبی محدود شود

علاوه بر این عبارت؛ بنده جمله دیگری را در همین مورد و در مصاحبه دیگری بکار بردم. و بیان داشتم که: شما مسلمانان شأن و منزلت امام حسین(ع) را خوب نمی شناسید و پاس نمی دارید. چرا؟ پرسش این است که شیعه چه وظیفه ای در قبال حسین (ع) دارد؟ بنده در کتابم بیان داشتم که نباید زنده نگاه داشتن حماسه عاشورا، تنها به آئین های مذهبی محدود شود. البته این موارد خوب است. مثل؛ سینه زدن و سوگواری…، اما هر انسان مسلمان و غیر مسلمان می بایست دستورالعمل ها و رفتارهای حسین (ع) را در زندگی خویش و خانواده و جامعه اش وحتی جهان به کار گیرد. چرا؟ تا اینکه حق و حقانیت بر پا شود و بساط ظلم برچیده گردد.

برای اینکه حسین(ع) نماد مظلومیت بود. و همین امر باعث شد تا گاندی بگوید: حسین شیوه مظلومیت را به من آموخت تا اینکه به پیروزی دست یابم. اما چگونه انسان مظلوم و بی پناه می تواند پیروز باشد؟ و چگونه مظلومیت به پیروزی تغییر می یابد؟ بنابراین میان مظلومیت و پیروزی تطابقی وجود دارد و بکارگیری آن دستورالعمل ها پیروزی را به ارمغان خواهد آورد. آیا اینگونه نیست؟

برداشت من این است که نباید تنها به گریه و سوگواری پرداخت، بلکه باید در زمینه گسترش این دستورالعمل ها و فرهنگ حسینی در تمامی جهان تلاش کرد.

این گونه اقدامات باعث می شود که مردم جهان به ویژه غربی ها و دنیای مسیحیت آگاه شوند که شخصی همانند پیامبرشان مسیح(ع) وجود دارد که در اندیشه و از خودگذشتکی و دفاع از دین و اعتقادات به عیسی(ع) شباهت داشته است. برای اینکه اعتقادات نیز مانند هر پدیده ی دیگری دستخوش تحریف و انحراف می شود. و هنگامی که حسین (ع) احساس کرد که انحراف و کج روی آغاز شده است، جنبش خود را آغاز کرد تا آن تکان روحی و وجدانی را به وجود آورد.

من قیام حسین را نبرد در نظر نمی گیرم، و آنرا حماسه انسانی و اعتقادی می دانم. حماسه حسین (ع) برای تمامی دورانهاست و در هر زمانی کاربرد دارد

من قیام حسین را نبرد در نظر نمی گیرم، و آنرا حماسه انسانی و اعتقادی می دانم. و تفاوت آن با دیگر حماسه ها، مثل شاهنامه فردوسی و … در این است که این حماسه ها ساخته خیال نویسنده است، که شاید عقل وخرد آن را بپذیرد و یا نپذیرد و می تواند جنبه سرگرمی داشته باشد. اما خواندن این حماسه ها به غیر از لذت هنری نتیجه دیگری نخواهد داشت. اما حماسه حسین (ع) برای تمامی دورانهاست و در هر زمانی کاربرد دارد، وهمچنین درسهای فراونی در خود دارد.

در اینجاست که انسان در بوته آزمایش قرار می گیرد، در اینکه بتواند این درسها را بفهمد و به کار گیرد ، و نگاهی سطحی به حماسه حسین (ع) نداشته باشد، و تنها به زنده نگاه داشتن سالانه حماسه عاشورا اکتفا نکند. برای نمونه؛ انسان در تلاش است که از جایگاه اجتماعی و دست آوردهای مادی خویش حفاظت نماید، اما حسین (ع) اینگونه نبودند، و تمامی این موارد را نادیده گرفت، وقیام کرد. و اگرچه در نبرد شکست خورد؛ اما با این قیام، اسلام، نبردهای بعدی خود را با پیروزی پشت سر گذاشت و با پیروزی پشت سر خواهد گذاشت. این همان فلسفه حماسه کربلا است.

در پاسخ به مطلب آخر، که وظیفه شیعیان در قبال حماسه عاشورا و حسین چیست؟ باید بگویم؛ بنده در سن ۲۳ سالگی شروع به نگارش این کتاب نمودم، و این نخستین کتاب من از مجموع ۱۵ جلد کتابی است که در زمینه های مختلف ادبی نوشته ام. البته پیش از نوشتن کتاب ، مقتل حسین (سوگنامه) مقرم را خواندم؛ چون سابقه ذهنی ای در این زمینه نداشتم. در آغاز با مداد به حاشیه نویسی در کتاب مقتل پرداختم، برخی افراد، نوشته های من در حاشیه کتاب را دیدند و گفتند که این نوشته ها رویکرد و نگاه تازه ای را در خود دارد؛ نگاه شخصی مسیحی که در میان مسلمانان زندگی می کند و هویت زندگی اش اسلامی است و هوای حسین(ع) را در سر دارد. مرا تشویق کردند تا این کار را ادامه دهم.

شرق شناسان در پرداختن به حماسه عاشورا نگاهی کاملا مادی به آن داشته اند. و برخی مسلمانان نگاه درستی به آن نداشته اند. ازسویی برادران شیعه به این حماسه تا حدودی نگاه عاطفی دارند

اگر توجه نماییم، شرق شناسان در پرداختن به حماسه عاشورا نگاهی کاملا مادی به آن داشته اند. و برخی مسلمانان نگاه درستی به آن نداشته اند. و افرادی همانند ابن تیمیه؛ قیام حسین(ع) را باعث گسترش فساد دانسته است، البته نمی دانیم ابن تیمیه از کدام فساد سخن می گوید؟! بنابراین باید نگاهی عینی و بی طرفانه به این مساله داشت. ازسویی برادران شیعه به این حماسه تا حدودی نگاه عاطفی دارند. در زمانی که کتاب من چاپ شد، در معرض تهدید و عکس العمل های مبالغه آمیز و تندی قرار گرفت، البته من از این مطلب خرسند و خشنودم. و پس از گذشت ۱۲ سال ازچاپ کتاب، که رنج های بسیاری را در بر داشت؛ تا به امروز نتوانسته ام خودم را از جادوی شخصیت حسین(ع) رها سازم.

تصمیم گرفتم که این کتاب نخستین اثر ادبی من باشد. و اکنون پس از گذشت ۳۷ سال این توان را در خود نمی بینم که کتابی همانند این اثر بنویسم، و ایمان دارم که این کتاب به لطف خدا و برکت حسین و اهل بیت(ع)دستاورد بزرگی به همراه داشت. و با وجود آنکه نگارنده آن ۲۳ سال داشت؛ خوانندگان گمان می کردند که شخص ۹۰ ساله ای آنرا نوشته است. شگفت انگیز تر آنکه کتاب من به دادگاه فرا خوانده شد. وبر اساس یک دلیل مضحک حکم صادر کرد. اتهام من جمله ای بود که در باره عثمان بن عفان نوشته بودم؛ وجالب آنکه بنده این عبارت را بدون کم وکاست از کتاب (انقلاب حسین (ع) و نتایج اجتماعی آن) نوشته محمد شمس الدین گرفته بودم.

مفاد اتهام این بود که نویسنده کتاب، عثمان را به مسخره و طعنه گرفته است. و در قانون آمده است که محقق و پژوهشگر می تواند به کتابهای موجود در کتابخانه ها استناد کند بدون آنکه نظری و دخل و تصرفی در آن داشته باشد. و بنده نیز همین را انجام دادم اما با این حال کتاب آقای شمس الدین در کتابخانه ها خوانده می شود، و از آن سو بر علیه کتاب بنده حکم ممنوعیت چاپ صادر کردند.

*در گفتگویی که پیش از این داشتیم، بین ظهور حضرت مهدی(عج) و بازگشت حضرت مسیح(ع) و حرکت امام حسین(ع) پیوندی بر قرار کردید و اشاره نمودید که ارتباط تنگاتنگی میان این سه برقرار است و که اگر کسی بخواهد ظهور را بشناسد و در جهت تحقق آن گام بردارد ابتدا باید امام حسین(ع) را بشناسد و در انتظار بازگشت حضرت مسیح(ع) باشد. این سه مقوله اگر چه از نظر فاصله زمانی با یکدیگر قرار دارند اما بیکدیگر بسیار شبیه‏ اند شما این وجه تشابه را در چه می بینید؟

قطعا عنایت و توجهات خداوند این وجه تشابه را بوجود آورده است، و هر انسانی با توجه به اعتقادات و دین خود برداشت جزئی و یا کلی از آن دارد. ما نمی توانیم به تدبیر الهی اشراف کامل داشته باشیم؛ و تنها به اندازه خوانش خود برداشت هایی خواهیم داشت. در نتیجه باید این مسائل را بپذیریم و به جزئیات و اختلاف ها نگاه همه جانبه داشته باشیم؛ نگاهی که برخاسته از ایمان است. و منظور از ایمان همان جنبه ایمانی است که در وجود تمامی پیامبران و اولیا خدا و برگزیدگانش بوده است. آنها آمدند تا بر شأن و منزلت انسان بیفزایند. همچنین جنبش و نهضت پیامبران شبیه به یکدیگر بوده است؛ چراکه انسان را به پرستش خداوند یگانه و برقراری حق فراخواندند.

بنده به عنوان یک مسیحی بر این باورم؛ که در آن زمان حضرت مسیح (ع) و حضرت مهدی(عج) بشریت را از گودال و حضیض گناهان و فساد و ستم بیرون خواهند کشید و رها خواهند ساخت

براساس اندیشه و اعتقاد ما مسیحیان و همچنین مسلمانان؛ زمانی که جور و ستم و فساد تمامی جهان را در برگرفت، مهدی (عج) خواهد آمد. البته در همین دوران نشانه های ظهور قابل لمس است. ولی جز خدا، شخصی زمان دقیق آن را نمی داند. و بنده به عنوان یک مسیحی بر این باورم؛ که در آن زمان حضرت مسیح (ع) و حضرت مهدی(عج) بشریت را از گودال و حضیض گناهان و فساد و ستم بیرون خواهند کشید و رها خواهند ساخت. بشریتی که در پی منافع مادی، دین آسمانی خود را نادیده گرفت و در پاسداشت آن سستی به خرج داد.

اما بر این باورم که این دسته از کارها، ساخته انسانها ی شیطان صفت است که بشریت را گمراه ساختند و آنها را از گوهرهای با ارزشی که در کتابهای آسمانی آمده است دور ساختند.

بنابراین تمامی آن جانفشانی ها و ازخودگذشتگی های پیامبران برای این بوده تا عقیده و اندیشه درست را به انسانها منتقل کنند و آنها را چه در دنیا و چه در آخرت به سرمنزل مقصود برسانند. در مقابل، انسان به دنیا روی آورده، وهمین دنیا خواهی، فساد و حق کشی و عصیان را به ارمغان می آورد.

این مسائل درس و عبرتی برای بشریت درخود دارد و بواسطه ی حضور این اولیا و برگزیدگان خدا رها و آزاد خواهند گشت.

در رابطه با حکومت الهی باید بگویم: ما به عنوان انسان نمی توانیم تصور کلی ای برخلاف آنچه در کتاب های آسمانی ذکر شده است، داشته باشیم. همانطور که لحظاتی پیش بیان داشتم؛ رویای ما برای رسیدن به آن حکومت الهی و اینکه پایان امور ما در زمان ظهور مهدی(عج) و مسیح(ع) چه خواهد بود؛ همه ی این مسائل نیاز به آمادگی ها و زمینه هایی دارد که در دین مسیحیت و اسلام ذکر شده است.

و هر دو بر این مورد تاکید دارند که پیش زمینه ظهور، فراگیر شدن ستم و بی عدالتی در جهان است. همانگونه که امام علی فرمودند: چقدر راه حق بی رهرو است؛ چراکه رهروان آن اندک است. این سخن بیانگر این مساله تردید ناپذیر است که شخصی در راه حق قدم نخواهد نهاد.

و اگرچه امام این سخن را در زمان خود گفتند؛ با این حال این سخن برآمده از آینده نگری و ژرف نگری ایشان به رویدادهاست. همانگونه که دیگر افراد خاندان نبوت چنین بصیرت و آینده نگری داشتند. کافیست سخنان امام حسین(ع) را به یاد بیاورید و یا حضرت زینب (س) که در پیشاپیش کاروان اسرا به سوی دمشق رهسپار شد؛ ایشان در آن زمان سخنی به برادرزاده اش گفتند که نشان از آینده نگری و اشراف به امور است، زینب (س) فرمودند: آینده سرشار از ذکر نام ما خواهد شد و بارگاه ما برتری خواهد یافت. پرسش اینجاست؛ حضرت زینب چگونه می دانستند که پس از گذشت ۱۴ قرن، رویدادها به این سو پیش خواهد رفت؟! این خود دلیلی بر سخن بنده است. بنده دو سال پیش برای مراسم اربعین به کربلا رفتم و ۲۴ میلیون زائر را دیدم، و این خود گوشه ای از آن آینده نگری زینب (س) و برادرش حسین(ع) را نشان می دهد.

آنها می دانستند که دلها با این حماسه ارتباط برقرار خواهند کرد و نام آنها گرامی داشته می شود و بارگاه آنها جایگاه والایی می یابد. و در هرجا که گام های مبارکشان پا نهاده؛ بارگاهی خواهد شد، که دسته دسته انسانها به دیدارش خواهند شتافت؛ انسانهایی که از سر سوز و اشتیاق بی تاب دیدار این کرامات فراوان هستند. و چنانچه انسانی این احساس را تجربه نکرده باشد، هراندازه برایش سخن بگویی، این سوز و اشتیاق را نمی فهمد و احساس نمی کند.

آنکه در روز اربعین رهسپار بارگاه حسین (ع) است؛ وجود خود را به دست فراموشی می سپارد و از وادی مادیات رخت می بندد، و در پی این است که حق جو شود، به شخصی ستمی نمی کند، و اگر به خاطر او ستمی به شخصی شده است، شب هنگام آسوده سر بر بالین نمی نهد، و با تمام وجود رهسپار می شود، و در راه به این می اندیشد؛ که چرا عاشورا شکل گرفت؟ چرا حسین(ع) از جان خود و خانواده و یارانش گذشت؟ چرا؟ آیا این حماسه در پاسخ به فرمان خدا نبوده است؟ و چه پاسخ شگفت انگیزی! و حسین (ع) گل سرسبد بوستان نبوت؛ در پاسخ به این فرمان پروردگار آن حماسه را آفرید، در قرآن آمده است، همگی سبکبار و گرانبار شتاب کنید و با نیروی بدنی و مالی خود در راه خدا جهاد کنید، اگر بفهمید، این کار برای شما بهتر است.

و این شتاب و آمادگی برای جانفشانی، زمینی نبود، بلکه با آن درسی به انسانها داد، و در این اقیانوس متلاطم حرص و طمع و آز که راه خدا را از اندیشه انسان پاک می سازد و می زداید؛ حسین ( ع)، برج هدایت گری را در این میان برافراشت تا انسانها راه خدا را بیابند ودر گودال گناه و لغزش فرو نیفتند و از گزند مارهای کشنده ی این مسیر در امان بمانند.

بنابراین همه ی اینها حکمت خداوند است. اما اینکه آن ظهور چگونه خواهد بود؟ تنها خدا می تواند به آن پاسخ دهد. وهمانگونه که قبلا گفتم؛ ما تصور میکنیم که چگونه خواهد بود. در آن زمان عیسی(ع) و حسین (ع) ابزارهایی را در اختیار خواهند داشت که بشر به چشم خود ندیده است. و همانگونه که در جشنواره چهارم امنیت بیان داشتم؛ در این رویداد بزرگ(ظهور مهدی و عیسی) ستارگان و افلاک و نیروهای مغناطیسی زمین با آنها همراه خواهد بود.

همچنین تمامی ناشناخته های بشر تا به امروز. علاوه بر این، فرشتگان با گونه های فراوانشان و حتی انسانهای خیرخواه؛ همگی تحت فرمان عیسی(ع) و مهدی(عج) هستند. تا بدین وسیله عدالت را برپا سازند و ستم را ریشه کن کنند. این ستمی که انسان با شیوه های گوناگون و با بهره گیری از دانش و فیزیک و تکنولوژی، ساخته است.

بنابراین این موضوع را به دست حکمت الهی می سپاریم، با این وجود، در برابرش تسلیم هستیم و تمامی دیدگاه های متفاوت را می پذیریم؛ چراکه این تفاوت حکمتی را در بر دارد؛ و این دیدگاه ها هیچ گاه محور مرکزی اعتقادات را رد نمی کند.

همانگونه که بیان داشتم؛ هر کار و اثری پیرامون قهرمان کربلا، باعث خواهد شد که بسیاری از مفاهیم فرهنگ حسینی به انسانها منتقل شود و بر آگاهی آنها بیفزاید. و همانطور که امام علی (ع) گفتند: انسان دشمن هرآنچه که نمی داند است. و در جای دیگر فرمودند: با نادان نشست و برخاست نکن، و از هر دو بر حذر باشید، چه بسیار افراد نادانی که با دانا نشست و برخاست کردند و او را به هلاکت و بدبختی کشاندند. لذا عدم آگاهی در این امور پسندیده نیست. و حتی انسان با ساختن فیلم و نوشتن کتاب و… می تواند تلاش کند تا از اندیشه حسین واصولش و نهضتش دفاع کند.

حتی اگر این کار پس از ۱۴ قرن صورت گیرد؛ همانگونه که من برای نوشتن پیرامون حسین(ع) رنج و مشقت را تحمل کردم، و شخصیتی غیر از حسین(ع) را انتخاب نکردم، وفکر نمی کردم روزی کتاب من چاپ شود و اثر مثبت و یا منفی داشته باشد. با این حال من به این موانع و سختیها می بالم و افتخار می کنم، چون در راه حسین(ع)؛ ستاره درخشان و بزرگ اسلام و بشریت است. برای شما آرزوی موفقیت و کامیابی دارم.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

امام حسین (علیه السلام) متعلق به همه ادیان و اعصار است

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه نوامبر 20, 2016 4:08 am

رییس انجمن آشوری های سوریه:
امام حسین (علیه السلام) متعلق به همه ادیان و اعصار است


رییس انجمن آشوری های سوریه گفت: امام حسین(علیه السلام) یک شخصیت فرا اسلامی و متعلق به همه ادیان و عصرهاست.
به گزارش شفقنا به نقل از ایرنا، فؤاد سادا در حاشیه عزاداری روز عاشورا در حرم حضرت رقیه (س) در گفت و گو با ایرنا افزود: امام حسین(علیه السلام) برگردن همه ادیان حق دارد و پیروان همه ادیان و مذاهب از ایشان خصایل نیکو را الگو می گیرند.
وی اضافه کرد: غیرمسلمانان نیز به خاطر تاثیری که امام حسین(علیه السلام) در تمام شئون زندگی آنها داشته است، حضور در مجلس عزای ایشان را وظیفه و افتخار خود می دانند.
تصوير
سادا اظهار داشت: در سوریه چیزی به نام جنگ دینی و مذهبی و حتی اختلاف مذهبی نداریم، این بحران ناشی از حضور مزدورانی است که توسط صهیونیست ها و با پول برخی کشورهای عربی اجیر شده اند.
وی گفت: هدف این توطئه استعماری در همه کشورهایی مانند سوریه، مصر، لیبی، عراق، یمن و دیگر کشورها، تجزیه سرزمین ها و ملت ها درراستای اهداف صهیونیسم جهانی است.
رئیس انجمن آشوری های سوریه افزود: ملت و ارتش سوریه با پشتیبانی کشورهای دوست و مقاومت اسلامی، این توطئه را در سوریه به شکست خواهند کشاند.
سادا اظافه کرد: ما غیر از ایستادگی و مقابله با این توطئه و تندروی ها که دارای منشا خارجی است و از حمایت خارجی برخوردار است راهی نداریم.
روز چهارشنبه شماری از سران عشایر و رهبران اقلیت های دینی و مذهبی سوریه با حضور در حرم حضرت رقیه(س) در مراسم عزاداری و مقتل خوانی عاشورا شرکت کردند.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

لطف امام حسین(علیه السلام) در زیرات پیاده به یک زن کانادایی

پستتوسط najm134 » سه شنبه اکتبر 16, 2018 7:28 am

وقتی یک زن کانادایی در زیارت پیاده اربعین مورد لطف امام حسین(علیه السلام) قرار می‌گیرد


مهدی امینی مستندهای متفاوتی را درباره راهپیمایی بزرگ اربعین کارگردانی کرده است. او خاطراتی خواندنی از تجربه مستندسازی اربعین دارد.


به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، مهدی امینی مستندساز است. او تجربه مستندسازی از راهپیمایی بزرگ اربعین را دارد و تاکنون دو مجموعه مستند «جامانده‌ها» و «نامه به حضرت سیدالشهدا» را پیرامون این راهپیمایی میلیونی تولید کرده است. فیلم مستند بلند «جامانده‌ها» به کارگردانی و تهیه کنندگی او در دومین سوگواره جهانی عبرات برگزیده شده و موفق به کسب دیپلم افتخار شده است.

امینی از تجربیات مستندسازی در مسیر کربلا سخت گفت و تاکید کرد: در راهپیمایی اربعین هیچ تفاوتی بین فقیر و غنی نیست. راهپیمایی اربعین جلوه‌ای از روز قیامت است به این معنی که همه در روز قیامت محشور می‌شوند و با هر نژاد، اندیشه و دینی به سوی پروردگار می‌روند. راهپیمایی اربعین نیز چنین است. در آن از همه قشر آدم با هر فرهنگ و اندیشه‌ای می‌بینید. کسی را می‌بینید که پول قرض کرده است و به کربلا آمده است و در مقابل کسی را می‌بینید که مولتی میلیاردر است و شاید حتی مسلمان هم نباشد. در حقیقت همه طیف آدم‌ها در یک ردیف قرار می‌گیرند و به سوی یک حقیقت می‌روند. این موضوع ویژگی اصلی اربعین است که همه را می‌آورد و در یک صف قرار می‌دهد. در آن جا بین آدم‌ها نیز هیچ فرقی وجود ندارد؛ از یک طفل شیرخواره گرفته تا یک پیرمرد قد خمیده 90 ساله. هیچ فرقی بین افراد نیست و همه به یک سو می‌روند.

وی ادامه داد: البته در این مقایسه، راه‌پیمایی روز اربعین یک تفاوتی با روز قیامت دارد و آن هم این است که در روز قیامت همه نگران هستند در حالی که در روز اربعین همه با انرژی هستند و هیچ کس خلاهای روحی، بیماری‌های جسمی و مشکلاتش را حس نمی‌کند. یک پیرمردی که در حالت عادی باید چند نفر دست او را بگیرند تا بتواند راه برود، برای زیارت امام حسین علیه‌السلام مشتاقانه حرکت می کند و اصلا احساس ضعف نمی‌کند. خاطرم هست که در یکی از تصویربرداری‌ها در مرز مهران، پیرمردی 90 ساله را دیدم که به تنهایی مسیر برگشت را طی می‌کرد. وقتی با او صحبت می‌کردم می‌گفت که اکثر مسیر را پیاده رفته است و هیچ احساس ضعفی هم نداشته است. دقت کنید که معنویت عشق به امام حسین علیه السلام و محبت به ایشان مانند اکسیری است که هر درد و رنجی را از بین می‌برد و به نوعی داروی هر دردی است.

این کارگردان و مستندساز جوان کشور، به پذیرایی مردم عراق در این زمان اشاره کرد و گفت: دقت کنید که در حالت عادی وقتی یک نفر چیزی را به شما می‌دهد، کمی انتظار از شما دارد و شاید خود را یک بالادستی شما احساس کند اما در عراق و در مسیر پیاده‌روی اربعین، خدماتی که از سمت مردم عراق داده می‌شود واقعا همراه با التماس است. این‌گونه نیست که بگویند همینی که هست و دیگر هیچ. هر کس هر چیزی که در توان دارد را خالصانه عرضه می‌کنند و حتی برای این کار التماس می‌کنند. گویا که به زائران اباعبدالله بدهکار هستند و می‌خواهند دین‌ خود را ادا کنند. آنان اعتقاد دارند که وقتی شما زائر امام حسین(ع) این خدمات را از من دریافت می‌کنید، علاوه بر برطرف شدن نیاز شما، خلا من پر می‌شود. در حقیقت او خودش را بیش‌تر از شما نیازمند دریافت این خدمات می‌داند چرا که اعتقاد دارد این کار یک امتیاز ویژه‌ای برای خود او است. شما در هیچ جای دنیا چنین چیزی را نمی‌بینید.

او در بخش پایانی صحبت های خود به بیان یک خاطره از یک گروه خارجی که برای حضور در راهپیمایی اربعین حضور داشتند اشاره کرد و گفت: من سال گذشته در مسیر پیاده‌روی اربعین همراه با یک تیم از مسافران خارجی بودم. در بین این گروه یک خانم کانادایی حضور داشت که مسلمان هم نبود. او در بین مسیر راهش را گم کرده بود و از دوستان خود جدا افتاده بود و در نهایت آنان را در کربلا پیدا کرده بود. فرض کنید که یک شخص خارجی در مسیری که دو سه روز پیاده‌روی دارد تنها شده است، زبان عربی بلد نیست و از دوستانش دور افتاده است. با این اوصاف، وقتی در کربلا از او پرسیدم که آیا احساس اضطراب یا احساس غربت داشتید؟ در پاسخ من گفت که اصلا احساس تنهایی نکردم. این قدر عشق به امام حسین(ع) در این مسیر و افرادش وجود داشت که جای خالی دوستانم را حس نمی‌کردم. این‌ها صحنه‌های تکرار نشدنی است که فقط در اربعین رخ می‌دهد و در جای دیگری اتفاق نمی‌افتد. در مقابل وقتی با بسیاری از اعضای این گروه خارجی حرف می‌زدم، بسیار تعجب می‌کردند. می‌گفتند که اوضاع اقتصادی این مردم از نوع لباس پوشیدنشان، خانه‌هایشان و ... مشخص است اما دار و ندارشان را در طبق اخلاص ریخته‌اند و در راه امام حسین(ع) انفاق می‌کند.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

کشیش ایالت جورجیا: برای بوسیدن خاک مقدس به کربلا آمده ام

پستتوسط najm134 » يکشنبه نوامبر 11, 2018 4:32 pm

کشیش ایالت جورجیا: برای بوسیدن خاک مقدس به کربلا آمده ام



پدر “مالخاز سونگیو لاشفیلی” یکی از کشیش های ایالت جورجیا در آمریکا که برای مشارکت در زیارت اربعین امام حسین(ع) به کربلا آمده تاکید کرد: عدالت و صلح با جانفشانی مرد بزرگی به نام امام حسین(ع) پیروز شدند.
وی تصریح کرد: “ذبیح الفرات” که در انجیل ذکر شده، همان امام حسین (علیه السلام) است.
“لاشفیلی” با بیان اینکه برای بوسیدن خاک مقدس به کربلا آمده ام، گفت: برای تمامی مردمی نماز خواندم؛ چرا که این مکان را الهام بخش و شوق انگیز یافتم.

Image Image
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

سفیر کانادا در عراق: امام علی(عليه السلام) نماد انسانیت است

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه دسامبر 08, 2018 11:07 pm

سفیر کانادا در عراق: امام علی(عليه السلام) نماد انسانیت است


به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ «پول گیبارد» سفیر جدید کانادا در عراق به زیارت بارگاه ملکوتی امیرمومنان حضرت علی(عليه السلام) شتافت.

Image

وی پس از زیارت ضریح مطهر، از بخش های مختلف این حرم بازدید کرد و با مسئولان این عتبه مقدس به گفت وگو پرداخت.

سفیر کانادا در عراق تصریح کرد: از زمانی که مسئولیت جدید خود به عنوان سفیر کانادا در عراق آغاز کرده ام، این اولین بار است که این مکان مقدس را زیارت می کنم.

وی افزود: از اینکه در این مکان حضور دارم به شدت خرسند بوده و احساس وصف ناپذیری دارم. این حرم مطهر سرشار از انسانیت و آرامش است.

سفیر کانادا اظهار داشت: وقتی دیدم مردم در فضایی معنوی و مملو از آرامش به زیارت پرداخته و مسئولان نیز به ارائه خدمات به آنها می پردازند، به این نتیجه رسیدم که چنین فضایی فقط برای شخصیت ها و نمادهایی فراهم می شود که به انسانیت شهره هستند و امام علی(عليه السلام) یکی از این افراد است.

وی تأکید کرد که امام علی(عليه السلام) نماد انسانیت به شمار می آید.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

تشرف علما و پژوهشگران مسیحی به زیارت حرم مطهر امام علی(علیه

پستتوسط najm134 » دوشنبه ژانويه 21, 2019 11:33 am


تشرف علما و پژوهشگران مسیحی به زیارت حرم مطهر امام علی(علیه السلام)


جمعی از علما و کارشناسان مسیحی کشورهای مختلف جهان به زیارت حرم مطهر امام علی(ع) مشرف شدند.
به گزارش خبرگزاری اهل بیت (علیهم السلام) ـ ابنا ـ جمعی از علما و کارشناسان مسیحی که در زمینه پژوهش اسلامی مشغول به فعالیت هستند، حرم مطهر امام علی(ع) را زیارت کردند.

این علما و پژوهشگران مسیحی از کشورهای فرانسه و برزیل و دومینیکن و مصر و عراق بودند.

این افراد پس از زیارت بارگاه ملکوتی امیرمومنان علی(علیه السلام) از آثار تاریخی در این حرم مطهر بازدید کردند.

این هیأت مسیحی با استقبال مسئولان روابط عمومی عتبه علوی مواجه شده و مسئولان، شرح مفصلی از ابعاد تاریخی و معنوی این بارگاه مطهر ارائه کردند.
Image Image
Image Image
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

از لندن تا کربلا در جست‌ و جوی ایمان

پستتوسط najm134 » چهارشنبه مارس 13, 2019 8:45 pm

از لندن تا کربلا در جست‌ و جوی ایمان


به گزارش «شیعه نیوز»، یک دختر جوان انگلیسی، یک شال سبز روی سرش انداخته و در ایوان حرم امام حسین علیه‌السلام در حال عکس گرفتن از جمعیت پرشور زائرین اربعین است. دوربین که به سمتش می‌چرخد، چشم‌های خیسش معلوم می‌شود و کلماتی که میان بغض می‌گوید توی صدای جمعیت عزادار گم می‌شود.

Image
این استوری«امیلی گرت ویت»، عکاس و مستندساز انگلیسی در فضای مجازی دست‌ به‌ دست می‌شود و به یاد همه می‌اندازد که محبت حسین علیه‌السلام نه مرز می‌شناسد و نه مسلمان و غیرمسلمان بودن. سر و کارش با قلب آدم‌هاست و جوششی که از دل آن‌ها به چشم‌هایشان می‌نشیند.

امیلی این روزها به کشورمان سفر کرده تا هم به گفته خودش در میان تصاویر غیردقیقی که از ایران در رسانه‌ها وجود دارد،‌ تصویری واقعی از زیبایی‌ها و فرهنگ این کشور به دنیا نشان دهد و هم در کنار آن مستندش را اکران کند و عکس‌هایی که از اربعین گرفته را در یک نمایشگاه به نمایش بگذارد. در روز افتتاحیه نمایشگاهش قرار مصاحبه‌ای با او می‌گذاریم و امیلی با روی خوش پاسخگوی سؤالاتمان می‌شود.

چطور شد تصمیم به حضور در راهپیمایی اربعین گرفتید؟

سال 2017 یکی از گروه‌های مستندساز ایرانی از من دعوت کرد که برای ساخت مستندی درباره پیاده‌روی اربعین به این مراسم بیایم. خیلی زود با این گروه مثل یک خانواده شدیم. با توجه به اینکه سال اول بیشتر مسیر پیاده‌روی را با ماشین طی کردم، سال بعد تصمیم گرفتم دوباره به پیاده‌روی اربعین بروم و در این مسیر کنار مردم قرار بگیرم تا ارتباط نزدیک‌تری با آن‌ها پیدا کنم.

خیلی‌ها در این مسیر به مقصد نهایی که حرم امام حسین(ع) هست توجه می‌کنند؛ اما من فکر می‌کنم مسیری که تا مقصد طی می‌شود هم خیلی مهم است.

درباره فیلمی که در ایوان حرم امام حسین (ع) استوری کردید و بغضی که داشتید برایمان بگویید.

یک تصوری وجود دارد که این تجربه‌های مذهبی منحصر به مسلمانان است. اما درنهایت همه ما انسان هستیم. افراد مختلف، عقاید متفاوتی دارند اما احساسات مشترکی را تجربه می‌کنند. در این مورد به‌خصوص، ‌من و «فرزان»، ‌همراه ایرانی‌ام، به مدت دو هفته و نیم در حال سفر بودیم و صحنه‌های زیادی در طول پیاده‌روی دیده بودیم و اتفاقات زیادی را تجربه کرده بودیم. ما در بین میلیون‌ها نفر از مردم در یک فضای پر از صلح به کربلا رسیده بودیم و آن بغض من،‌ احساسی بود که بعد از تمام این‌ها داشتم. این میزان دلدادگی و عشق آدم‌ها به یک شخصیت متحیر کننده است.

فرزان‌ از من فیلم گرفت و من آن را در اینستاگرامم استوری کردم چون من مسلمان نیستم و می‌خواستم به مردم نشان بدهم که به خاطر قرار گرفتن در آنجا و آن موقعیت ممنونم چون می‌دانم خیلی‌ها دوست داشتند آنجا باشند.

اگر بخواهید در یک جمله پیاده‌روی تا حرم امام حسین(ع) را تعریف کنید چه می‌گویید؟

تمرکز من بیشتر روی جنبه‌های فرهنگی این ماجراست. و به نظر من جمله و پیامی که باید از این رویداد به بقیه معرفی شود، پیام صلح است.

مراسمی که پیام و نماد آن صلح باشد را به شکل پیاده‌روی اربعین در جایی دیگر از دنیا هم دیده‌اید؟

در دنیا تصویر بسیار نادرستی از عراق و جامعه مسلمین وجود دارد. اربعین می‌تواند متضاد این تصویر نادرست را به دنیا معرفی کند. من جایی از دنیا یک تجمع 25میلیونی از افراد را ندیدم که با نگاه صلح و محبت کنار هم جمع شده باشند و در محبت به یک امر، هیچ اختلاف‌نظر و درگیری باهم نداشته باشند.

در یکی از برنامه‌های‌تان گفته بودید امام حسین (ع) دروازه ورود شما به ایمان شد. در این مورد بیشتر توضیح می‌دهید؟

من تا قبل از پیاده‌روی اربعین در تجربه مشابهی حضور نداشتم و آنجا بود که متوجه شدم که به‌عنوان یک ژورنالیست،‌ آگاهی و درک زیادی از «ایمان» ندارم. من 25 سالم است و همیشه در حال سفر هستم اما اربعین یک تجربه حیاتی و منحصربه‌فرد برای من بود و باعث شد با ایمان به‌عنوان یک وجه از زندگی آشنا شوم و در مورد آن بیشتر جست‌ و جو کنم.

به‌عنوان یک عکاس، شما باید بتوانید با مردمی که از آن‌ها عکس می‌گیرید ارتباط برقرار کنید. دفعه قبل که در اربعین حضور داشتم این اتفاق برایم نیفتاد اما دفعه دوم یعنی پارسال این کار را انجام دادم و یک تغییر بزرگ در آنچه از این پیاده‌روی درک کردم اتفاق افتاد؛ چون احساس من بسیار به آن‌ها بسیار نزدیک شد و توانستم ایمان را بیشتر لمس کنم.

بعدازاین تجربه، آیا دوست دارید با امام حسین و عزاداری شیعیان برای ایشان بیشتر آشنا شوید؟

من خیلی دوست دارم یک مستند درباره محرم از قبل از عاشورا تا اربعین بسازم؛ یعنی کل مسیر عزاداری مردم از ابتدا تا انتها را روایت کنم. نمی‌خواهم آن را خیلی جزئی کنم و قرار است کاملاً بی‌طرف باشم و مستندهایی درباره دنیای اطرافم بسازم. امام حسین (ع) بخش اصلی و محوری این مسیر است اما من قبلاً گفته‌ام که تمرکز اصلی‌ام روی روایت‌های انسانی و مستندسازی از مردمی است که پیرو امام حسین (ع) هستند و جمعیت‌ها و افرادی که عزاداری‌ها و پیاده‌روی را حمایت می‌کنند.

حضور و مشارکت زنان در طول پیاده‌روی اربعین چگونه بود؟

در سال 2018، پنجاه‌وهفت درصد افرادی که در پیاده‌روی اربعین شرکت می‌کردند، زنان بودند بااین‌وجود در گزارش‌های رسانه‌های خارجی و عکس‌هایی که از مراسم منتشر شده بود، به‌ندرت حضور این زنان را می‌بینید. زنان در این مراسم غذا می‌پزند و بدون هیچ چشم‌داشتی به زائرها محبت می‌کنند و همزمان از بچه‌هایشان هم مراقبت می‌کنند.

موکب‌ها زنانه و مردانه هستند اما درواقع موکب‌های زنانه، زنان و بچه‌ها هستند و بچه‌هایی که تازه به دنیا آمده‌اند و کودکان هم در این موکب‌ها حضور دارند که نگه‌داری از آن‌ها در عین پذیرایی از مهمان‌ها و رسیدگی به امور مختلف مشکل است. به نظر من این خیلی مهم است که این استقلال زنان و مدیریتی که دارند دیده شود و در رسانه‌ها انعکاس داده شود. اربعین واقعاً فرصت بسیار خوبی است برای اینکه رسانه‌ها دقیق نگاه کنند و ببینند زنان مسلمان واقعاً چگونه هستند.

در این سفر میلیون‌ها نفر از کشورهای مختلف حول محبت امام حسین (ع) دورهم جمع شده‌اند. آیا در سفرهای قبلی،‌ تجربه مشابهی داشته‌اید؟

فضاهایی که من قبلاً حضور داشتم رویدادهایی بوده است که هزاران نفر از مردم حضورداشته‌اند مثل تجمعات اعتراضی،‌ مسابقات ورزشی یا فستیوال‌های موسیقی. بیشتر این تجمع‌ها با خشونت یا اعتراض همراه است. اما در پیاده‌روی اربعین بیشتر از 25 میلیون نفر حضور دارند و درحالی‌که بزرگ‌ترین اجتماع جهان است،‌ در آن آرامش موج می‌زند و مردم با طمأنینه و در کمال امنیت به‌ طرف کربلا حرکت می‌کنند. این اولین باری بود که من در یک رویداد با حضور این تعداد از مردم شرکت می‌کردم و از آن مهم‌تر این‌که این مراسم،صرفاً یک جمع از مردمی که دورهم جمع شده‌اند نیست بلکه 25 میلیون نفر همدل و دارای احساسات و اعتقادات مشابه است که یک عشق مشترک دارند.

این رویداد بزرگ نمادی از صلح است چون میلیون‌ها نفر از کشورهای مختلف دورهم جمع می‌شوند و عراقی‌ها در کمال محبت و احترام و با آغوش باز از آن‌ها پذیرایی می‌کنند

با توجه به تصویری که از کشور عراق وجود دارد، وقتی تصمیم به این سفر گرفتید و بعد از آن،‌ چه بازخوردهایی از سمت خانواده و دوستان‌تان دریافت کردید؟

من حمایت زیادی از طرف خانواده و دوستانم داشتم. خانواده‌ای دارم که فوق‌العاده روشنفکر هستند و همیشه دوست دارند درباره فرهنگ‌هایی که من در سفرهایم با آن آشنا شده‌ام بیشتر بدانند.

در اروپا و در کشور من به خاطر بایکوت اربعین توسط رسانه‌ها، مردم چیز زیادی در مورد آن نمی‌دانند و خیلی‌ها وقتی اسم عراق می‌آید، به یاد داعش و ویدیوهایی که از این گروه منتشر شده می‌افتند و شاید به همین خاطر بترسند که به این کشور سفر کنند. به همین خاطر بعضی مردم ممکن است فکر کرده باشند من بی‌احتیاط بودم که به این سفر رفتم، اما در عکس‌ها و استوری‌ها و پست‌های اینستاگرامی من دیدند که بسیاری از مردان و زنان در امنیت کامل کیلومترها از نجف یا بصره به سمت کربلا حرکت می‌کنند تا به حرم امام حسین برسند. بعد از روایتی که از عراق منتشر کردم،‌ خانواده و دوستانم با دیده شک به روایتی که رسانه‌های از عراق به‌عنوان یک کشوری که صرفاً درگیر جنگ است نگاه می‌کنند.

در جهان زندگی مسلمانان خوب تصویر نشده و خیلی‌ها نگاه خوبی به این کشورها ندارند. علت اصلی آن این است که رسانه‌های دنیا تمایلی ندارند خوبی‌های مسلمانان را به نمایش بگذارند. من برای اینکه تصویری درست به جهان نشان دهم تمام تلاش خودم را خواهم کرد.

از بین عکس‌های‌تان کدام‌یک را بیشتر دوست دارید؟ در مورد آن توضیح می‌دهید؟

اسم او سعید است و یک مرد 35 ساله عراقی است که پنج سال از عمرش را به‌عنوان نیروی داوطلب در جنگ با داعش شرکت کرده است. امسال بعدازاینکه چندین بار از ساق پا و شانه‌اش ترکش و گلوله خوردند، به خانه برگشته است. سعید حدود 100 نفر از داعشی‌ها را دستگیر و بازجویی کرده است و از آن‌ها پرسیده است: «اعتقادات شما چیست» و هر بار آن‌ها پاسخ داده‌اند که « ما به چیزی اعتقاد نداریم» پدر و پدربزرگ سعید نیز در برابر صدام حسین جنگیده‌اند و خانواده‌اش مبارزان شناخته‌ شده‌ای هستند. او می‌گفت: «نیروهای عراقی داوطلب ما بسیار قوی هستند و توسط رهبران مذهبی ما که دستور جهاد به ما داده‌اند،‌هدایت می‎شوند. حتی الآن من آماده‌ام درصورتی‌که به من نیاز باشد به میدان جنگ برم. دو ساعت به من زمان بدهید،‌ من آنجا خواهم بود»

به نظرم این موضوع خیلی مهم است که مردم بدانند اکثریت کسانی که از این مراسم حمایت می‌کنند یا وظیفه تأمین امنیت آن را بر عهده‌دارند، کسانی هستند که اخیراً از جنگ‌ برگشته‌اند. سال 2017 وقتی من در خانه‌ها، و در طول سفر مردان زیادی را نمی‌دیدم و برعکس در سال 2018 تفاوتی که مشاهده کردم بسیار واضح بود و تعداد زیادی از مردانی را دیدم که در این مراسم شرکت داشتند. به نظر من سعید یکی از زیباترین مثال‌ها از مهربانی و محبت مردم عراق است.

نکته خاصی هست که در خصوص این سفر بخواهید باکسانی که مصاحبه شما را می‌‎خوانند در میان بگذارید؟

یک موضوعی هست که خیلی دوست دارم در مورد آن صحبت کنم و آن میزان زیادی پلاستیکی هست که توسط شرکت‌کنندگان در این مراسم مصرف‌ شده و در طول مسیر پیاده‌روی اربعین انباشته می‌شود. می‌خواستم درخواست کنم یک کمپین داشته باشیم برای اینکه میزان ظروف یک‌بار مصرف مورد نیازمان را کمتر کنیم. مثلاً همراه خودمان یک لیوان و قاشق و چنگال و چاقو داشته باشیم تا لازم نباشد از نوع یک‌بار مصرف آن استفاده کنیم. درحالی‌که ما در طول پیاده‌روی برای یکدیگر بسیار احترام قائلیم این احترام را برای محیط زیست هم قائل شویم؛ مخصوصاً اینکه عراقی‌ها با یک ایمان و اعتقاد منحصربه‌فرد هر چیزی که از دست‌شان برمی‌آید را فراهم می‌کنند و این مسئولیت بر عهده ماست که از محیط‌زیست محافظت کنیم.
najm134
 
پست ها : 2050
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

Re: توجه به حضرات معصومين (علیهم السلام)

پستتوسط pejuhesh232 » پنج شنبه مارس 21, 2019 5:52 pm

کشیش کاتولیک آفریقای جنوبی از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) می‌گوید


کریستوفر کلوهسی در کتاب خود با عنوان "فاطمه دختر پیامبر(س)" نکاتی درباره حضرت زهرا(س) می‌گوید.

Image

ه گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، تاریخ بشریت افرادی را به خود دیده است که نه‌تنها در زمان خود بلکه در تمام زمان‌ها و مکان‌ها انقلابی را در رفتارها و اندیشه‌های مردم به‌سوی ارزش‌های انسانی و معارف وحیانی ایجاد کرده‌اند؛ این افراد به عنوان نخبگان بشری با دارا بودن ویژگی‌های برتر انسانی، توانستند در تمام ابعاد وجودی به‌گونه‌ای رشد یابند که برترین انسان‌ها در حسرت آن به‌سر می‌برند. حضرت زهرا(س) نمونه‌ای از این افراد برجسته دوران است. اگر قصد داشته باشیم شخصیت ایشان را سوای از منظر دینی، از زاویه نگاه یک زن موفق تاریخ مورد ارزیابی قرار دهیم، باز می‌بینیم از بهترین الگو محسوب می‌شوند.

عبودیت، صبر، شجاعت، ظلم‌ستیزی، برجستگی‌های علمی و معرفتی همراه با فصاحت کلامی به همراه تقید به عالی‌ترین ارزش‌های اخلاقی و رفتاری از این بانوی بزرگوار اسلام چهره‌ای ساخت که نه‌تنها مورد توجه مسلمانان بلکه مورد توجه تمام آزادگان و حق‌طلبان عالم قرار گرفت.

کریستوفر کلوهسی، عضو هیئت علمی مؤسسه مقدس مطالعات عربی اسلامی در ایتالیا، دکترای فلسفه و محقق در زمینه اسلام و تشیع و همچنین کشیش کاتولیک آفریقای جنوبی است. وی در سال 2018 کتابی با عنوان "فاطمه دختر پیامبر(س)" نوشت.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

توجه به حضرات معصومين (علیهم السلام)

پستتوسط najm137 » پنج شنبه مارس 17, 2022 10:01 pm

امام حسین عليه السلام در روایات و احادیث سنيان


در کتب روايي اهل سنت، روايات فراواني در مورد فضايل اهل‌بيت (ع) وجود دارد که در اين نوشتار به 12 روايت که در مورد فضيلت و عظمت امام حسين (ع) است، پرداخته مي‌شود.

1. حسين (ع) سيد جوانان اهل بهشت‏
پيامبر اکرم فرمود: «الْحَسَنُ وَ الْحُسَينُ سَيِّدا شَبابِ اهْلِ الْجَنَّةِ» و طبق نقلي ديگر فرمود: «وَ انّ حَسَنَاً وَ حُسَيْنَاً سَيِّدا شَبابِ اهْلِ الْجَنَّة» يعني حسن و حسين دو آقاي جوانان اهل بهشتند. (سنن ابن ماجه، 1/56 ، الجامع الصغير 1/7 و 152، صواعق 185 و 189، ترمذي 13/191و192، خصائص نسائي 48، مقتل خوارزمي 92)

2. حسين (ع) محبوب پيامبر اسلام (ص)
از روايات و تواريخ استفاده مي شود که پيامبر اسلام (ص) على، فاطمه و حسنين (ع) را از همه مردم و نزديکان خود بيشتر دوست مى‏ داشت و دوستى آنها يک دوستى ساده پدر نسبت به فرزند نبود بلکه ريشه آن بر علائق و مبانى عميق فکري و روحي، و اتحاد و اتصال ناگسستنى معنوى استوار بود. چنانکه مي فرمود: «حُسَيْنٌ مِنّى‏ وَ انَا مِنْ حُسَيْنٍ» (حسين از من است و من از حسين هستم)
همچنين در تعبيرات ديگري فرمود: «انَّهُمْ مِنّى‏ وَ انَا مِنْهُمْ» ايشان از من هستند، و من از ايشان هستم. و در جاي ديگر فرمود: «انَا سِلْمٌ لِمَنْ سالَمْتُمْ، وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبْتُمْ» من در صلح و سازشم با هر کس که با شما در صلح و سازش باشد، و در جنگ و نبردم با هرکه با شما در جنگ باشد. ( ابن ماجه 1/65، سنن ترمذي 13/248)
ما وقتى اين روايات را مطالعه مى‏کنيم و از شدت علاقه و دوستى پيامبر (ص) به امام حسين (ع) آگاه مى‏شويم، نبايد فراموش کنيم که گوينده اين کلمات و الفاظ پيغمبر خدا (ص) است؛ يعني کسى که در دوران زندگانى خود با گزاف گويى و سخنان دور از حقيقت و مدح بيجا مبارزه داشت؛ به تعبير ديگر گوينده اين مطالب کسى است که سخنان و کارهايش براى بشريت، حجت و شريعت است و آنچه فرموده ترجمان حقيقت است‏. و ما ينطق عن الهوي ان هو الا وحي يوحي (نجم/3و4)
در جاي ديگر پيغمبر اعظم (ص) در حق امام حسن (ع) و امام حسين (ع) فرمود: «اللَّهُمَّ انّى‏ احِبُّهُما فَاحِبَّهُما وَ احِّبَّ مَنْ يُحِبُّهُما» يعنى خدايا من آن دو را دوست مى‏دارم، پس آنها را دوست بدار، و هر کس را که آنها را دوست مى‏دارد دوست بدار. (الاستيعاب 1/376 )
همچنين نقل کرده ‏اند که پيامبر اکرم (ص) مى‏ فرمود: «احَبُّ اهْلِ بَيْتى‏ الَىَّ الْحَسَنُ وَ الحُسَيْنُ» يعني محبوبترين اهل بيتم نزد من حسن و حسين اند. ( ترمذي 13/194، مصابيح السنة 2/281 )

3- حسين (ع) ريحانه پيغمبر (ص)
پيغمبر اعظم (ص) فرمود: «انَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَينَ هُما رَيْحانَتاىَ مِنَ الدُّنْيا» حسن و حسين دو ريحانه من از دنيا هستند.
در بعضى ديگر از روايات وارد شده که فرمود: «الْوَلَدُ رَيْحانَةٌ وَ رَيْحانَتىّ الحَسَنُ وَ الحُسَينُ» فرزند ريحانه است و دو ريحانه من حسن و حسين اند. همچنين در حديث ديگر فرمود: «انَّ ابْنىَّ هذَيْنِ رَيْحانَتاىَ مِنَ الدُّنيا» يعنى اين دو پسر من، دو ريحانه من از دنيا هستند. (بخاري 2/188، ترمذي 13/193، اسد الغابة 2/19)

4- حسين شبيه‏ ترين اهل بيت (ع) به پيغمبر (ص)
بخارى و ابن اثير روايت کرده‏اند که وقتى سر حسين (ع) را نزد عبيداللَّه بن زياد آوردند سر مطهر را در طشتى قرار داد و با شمشير يا چوب دستى خود بر آن چشم و بينى نازنين مى ‏زد و از نيکويى و زيبايى آن حضرت سخن مي گفت. در اين هنگام انس گفت: (حسين) شبيه‏ترين ايشان (يعنى اهل بيت) به پيغمبر (ص) بود. (صحيح بخاري 2/188)

5- دوستى حسين (ع) بر همگان واجب است‏
از يعلى بن مره روايت کرده ‏اند که حسن و حسين (ع) به سوى پيغمبر (ص) آمدند در حاليکه از يکديگر در تشرف بمحضر جدّ بزرگوار خود پيشى مى‏جستند، يکى از آنها قبل از ديگرى رسيد پيغمبر اکرم (ص) دست به گردنش انداخت و او را به سينه خود چسبانيد و بوسيد، سپس آن يکي را بوسيد و بعد فرمود: «انّى‏ احِبُّهُما فَاحِبُّوهُما» من ايندو را دوست مى‏ دارم پس دوست بداريد ايندو را. ( ذخاير العقبي 123 )
همچنين ترمذى، و احمد روايت کرده‏اند: "انَّ رسُولَ اللَّه (ص) اخَذَ بِيَدِ حَسَنٍ وَ حُسَيْنٍ فَقَالَ: مَنْ احَبَّنى‏ وَ احَبَّ هذَيْنِ وَ اباهُما وَ امَّهُما کانَ مَعى‏ فى‏ دَرَجَتى‏ يَوْمَ الْقِيامَةِ " يعنى رسول خدا (ص) دست حسن و حسين (ع) را گرفت و فرمود: هر کس مرا دوست بدارد و اين دو و پدر و مادرشان را دوست بدارد، روز قيامت با من در درجه من خواهد بود. (ترمذي 13/176، کنزل العمال 6/216، صواعق 185)

6. درجه والاي امام حسين (ع)
ابن مردويه روايت کرده که پيغمبر اکرم (ص) فرمود: «فِىْ الْجَنَّةِ دَرَجَةٌ تُدْعَى‏ الْوَسيلَةُ فَاذا سَأَلْتُمُ اللَّهَ فَسْأَلُوا لِىَ الْوَسيلَةَ قالُوْا: يا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ يَسْکُنْ مَعَکَ فيها؟ قالَ: عَلِىٌّ وَ فاطِمَةُ وَالْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ.»
يعنى در بهشت درجه‏اى است که وسيله خوانده مى‏شود، هرگاه از خدا سؤال کرديد پس سؤال کنيد براى من وسيله را گفتند: يا رسول اللَّه چه کسى با تو در آن درجه ساکن مى‏ گردد؟ فرمود: على و فاطمه و حسن و حسين (ع) (کنزل العمال 6/217، اسد الغابه 5/523)

7. حسين (ع) با پيغمبر (ص) در يک مکان‏
احمد، طبرانى و ابن اثير از على (ع) و حاکم در مستدرک از ابى سعيد روايت کرده‏ اند که پيغمبر (ص) به فاطمه (س) فرمود: «يا فاطِمَةُ، انّى‏ وَ ايّاک، وَ هذا الرَّاقِدَ يَعْنى‏ عَلِيًّا وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسينَ يَوْمَ القِيامَةِ لَفِى مَکانٍ واحِدٍ.»
يعنى اى فاطمه من و تو و اين که خوابيده (يعنى على) و حسن و حسين روز قيامت در يک مکان مى‏ باشيم. (کنزل العمال 6/216)

8. يارى حسين (ع) از واجبات است‏
انس بن الحارث بن نبيه از پدرش که يکى از صحابه و از اهل صفه است روايت کرده که گفت: شنيدم پيغمبر اکرم (ص) در حالى که حسين (ع) در دامانش بود مى ‏فرمود: «انَّ ابْنى‏ هذا يُقْتَلُ فى‏ ارْضٍ يُقالُ لَهَا الْعِراقُ فَمَنْ ادْرَ کَهُ فَلْيَنْصُرْهُ.»
يعنى به درستيکه اين پسرم در زمينى که به آن عراق گفته مى ‏شود کشته مى‏ شود؛ پس هر کس او را درک کند بايد او را يارى کند.
و نيز سيوطى از بغوى و ابن السکن و باوردى و ابن منده و ابن عساکر از انس بن حارث روايت کرده است: «انَّ ابْنى‏ هذا يُقْتَلُ بِارْضٍ مِنَ الْعِراقِ يُقالُ لَها کَرْبَلا فَمَنْ شَهِدَ ذلکَ مِنْهُم فَلْيَنصُرْهُ.» به درستيکه اين پسرم در زمينى از عراق که به آن کربلا گفته مى‏ شود کشته مى‏شود؛ پس هر کس شاهد بر آن باشد بايد او را يارى کند. (کنزل العمال 6/223)

9. حضرت قائم آل محمد (عج) از فرزندان حسين (ع) است.
حذيفة از پيغمبر (ص) روايت کرده که فرمود:
«لَوْلَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيا الّا يَوْمٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذلِکَ الْيَومَ حتّى‏ يَبْعَثَ رَجُلًا مِنْ وُلْدِى‏ اسْمُهُ کَاسْمِى فَقالَ سَلْمانُ: مِنْ اىِّ وُلْدِکَ يا رَسُولَ اللَّه؟ قالَ: مِنْ وُلْدى‏ هذا وَ ضَرَبَ بِيَدِهِ عَلَى الْحُسَيْنِ.»
يعنى اگر باقى نماند از دنيا مگر يک روز خدا طولانى سازد اين روز را تا بر انگيزد مردى از فرزندانم را که همنام من است پس سلمان عرض کرد: از کدام فرزندان تو است يا رسول الله؟ فرمود: از اين فرزندم و دستش را بر حسين زد. (ذخائر العقبي 136)

10. حضرت قائم (عج) نهمين فرزند حسين (ع) است.
از سلمان روايت است که گفت: نزد پيغمبر (ص) رفتم در حالى که حسين بر زانوى او نشسته بود و حضرت به او روى مى‏ کرد و دهانش را مى‏ بوسيد و مى‏فرمود: تو آقا پسر آقا و پدر آقايانى، تو امام پسر امام و پدر امامانى، تو حجت پسر حجت و پدر حجت‏ هاى نه گانه‏اى که از صلب تو هستند، نهمين ايشان قائم آنها است. ( مقتل خوارزمي 146، ينابيع المودة 445)

11. پيامبر (ص) حسين (ع) را دعا مي کرد.
طبرانى از واثله روايت کرده که پيامبر اکرم (ص) در حق على، فاطمه، حسن و حسين (ع) چنين دعا کرد: «الَلّهُمَّ انَّکَ جَعَلْتَ صَلَواتِکَ وَ رَحْمَتَکَ وَ مَغْفِرَتَکَ وِ رِضْوانَکَ عَلى‏ ابراهيمَ و آلِ إِبْراهيمَ اللَّهُمَّ انَّهُم مِنّىِ وَ انَا مِنْهُم فَاجْعَلْ صَلَواتِکَ وَ رَحْمَتَکَ وَ مَغْفِرَتَکَ وَ رِضْوانَکَ عَلَىَّ وَ عَلَيْهِم يَعنِى عَلِيّاً وَ فاطِمَةَ وَ حَسَناً وَ حُسَيناً»
يعنى خدايا صلوات، رحمت، مغفرت و خوشنودى‏ات را بر ابراهيم و آل ابراهيم قرار دادى خدايا ايشان يعنى على، فاطمه، حسن و حسين از من‏اند، و من از ايشان هستم؛ پس صلوات ، رحمت ، آمرزش و خشنودى‏ات را بر من و بر آنها قرار بده. (کنزل العمال 6/217)

12. حسين (ع) از اولين کساني است که وارد بهشت مي شود
حاکم و ابن سعد روايت کرده‏اند که پيغمبر (ص) به علي (ع) فرمود:
«انَّ اوَّلَ مَنْ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ انَا وَ انْتَ وَ فاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ قالَ عَلِىٌّ: فَمُحِبُّونا؟ قالَ: مِنْ وَرَائِکُمْ»
يعنى اول کسى که داخل بهشت مى‏ شود منم و تو و فاطمه و حسن و حسين (عليهم السلام). على (ع) عرض کرد: پس دوستداران ما (چه مي شود)؟ پيغمبر (ص) فرمود: از پشت سر شما وارد مى ‏شوند. ( کنزل العمال 6/216، صواعق 151)

لینک خبر:

http://www.afghanpaper.com/nbody.php?id=168070
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

توجه به حضرات معصومين (علیهم السلام)

پستتوسط najm137 » پنج شنبه مارس 17, 2022 10:03 pm

آنچه بزرگان جهان (از ملل و اديان مختلف) درباره امام حسین عليه السلام گفته اند


حرکت امام حسین (ع) و واقعه کربلا آنچنان عالمگیر است که بسیاری از اندیشمندان شناخته شده جهانی ورای عقیده و ایدئولوژی، نتوانسته‌اند به سادگی از آن چشم‌پوشی کنند و تدبر در آن، ایشان را به دیدگاه‌هایی رسانده که گزیده‌ای از آنها تقدیم می‌شود:

گاندي:
من نهضتم را مديون حسين بن علي (ع) هستم و من چيز تازه اي براي مردم هندوستان به ارمغان نياورده ام.

چارلز ديکنز (نويسنده انگليسي):
اگر منظور امام حسين(ع) جنگ در راه خواسته‌هاي دنيايي خود بود، من نمي‌فهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند. پس عقل چنين حکم مي کند که او فقط به خاطر اسلام فداکاري کرد.

جرجي زيدان، نويسنده لبناني:
پس از رحلت پيامبر(ص)، حب جاه و مال بر فضايل اخلاقي فائق آمد و افکار و آراي آل علي(ع) در ميان چنان مردمي بي اثر ماند. چنانکه مردم کوفه به خاطر جاه و مال بيعتي را که با امام حسين(ع) بسته بودند، در هم شکستند و به اين نيز اکتفا نکرده و او را کشتند.

توماس مان، متفکر آلماني:
اگر بين فداکاري مسيح و حسين(ع) مقايسه شود حتماً فداکاري حسين پرمغزتر و باارزش تر جلوه خواهد نمود. زيرا مسيح روزي که آماده براي فدا شدن گرديد زن و فرزند نداشت و در فکر آنان نبوده که بعد از او به چه سرنوشتي دچار خواهند آمد. امام حسين(ع) زن و فرزند داشت و بعضي از آنها کودک خردسال بودند و احتياج به پدر داشتند.

کورت فريشلر، مورخ بزرگ آلماني:
امام حسين(ع) در فداکاري قدم را از حدود فدا کردن خود برتر نهاد و فرزندانش را هم فدا کرد... تصميم ثابت حسين(ع) براي فداکاري مطلق نه ناشي از لجاجت بود نه معلول هوا و هوس و او با پيروي از عقل مصمم شده بود که به طور کامل فداکاري کند تا اينکه مجبور نشود بر خلاف عقيده و آرمان والاي خود به وسيله سازشکاري با يزيد بن معاويه و زندگي ادامه دهد. مي دانيم که حسين(ع) خود را براي کشته شدن آماده کرده بود. و او عزم داشت خويش را فدا نمايد چرا توقف نکرد تا به قتلش برسانند و چرا دائم اسب مي تاخت و شمشير مي انداخت... حسين(ع) دست روي دست گذاشتن و توقف براي کشته شدن را دور از مردانگي و جهاد در راه عقيده و آرمان خود مي دانست. در نظر حسين(ع) در همانجا توقف کردن و گردن بر قضا دادن تا اين که ديگران نزديک شوند تا او را به قتل برسانند خودکشي محسوب مي شود. يک مرد دلير و با ايمان خودکشي نميکند.

توماس کارلايل، دانشمند بزرگ انگليسي:
بهترين درسي که از تراژدي کربلا مي گيريم اين است که حسين و يارانش ايمان استوار به خدا داشتند. آنان با عمل خود روشن کردند که تفوق عددي در جايي که حق و باطل روبرو مي شوند اهميت ندارد. پيروزي حسين(ع) با وجود اقليتي که داشت موجب شگفتي من است.

تندن انديشمند هندي:
قيام کربلا معدل بشريت را بالا برد و سطح آن را ارتقا بخشيد .

آنتوان بارا (دانشمند مسيحي سوري):
اگر بگويم حسين (ع) چراغ اسلام است کم گفته ام، اگر بگويم که او زره اسلام است کم گفته ام، بهترين جمله اي که مي توانم بگويم اين است که او وجدان تمام اديان در تمام تاريخ است .

واشنگتن ايروينگ(مورخ آمريکايي):
براي امام حســـين ممکن بود که زندگي خود را با تسليم شدن به اراده يزيد نجات بخشد،ليکن مسووليت پيشوايي مسلمين اجازه نمي داد که او يزيد را به عنوان خليفه بشناسد.
او به زودي خود را براي قبول هر ناراحتي و فشاري به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بني اميه آماده ساخت، در زير آفتاب سوزان سرزمين خشک و در روي ريگهاي تفتيده…
روح حســـين فنا ناپذير است؛اي پهلوان من و اي نمونه شجاعت و اي شهسوار من، حســـــين!

پرفسور ادوارد براون (شرق شناس انگليسي)
آيا قلبي پيدا مي شود که وقتي درباره کربلا سخن مي شنود آغشته به حزن و اندوه نگردد؟
حتي غير مسلمانان نيز نمي توانند پاکي روحي را که اين جنگ اسلامي در تحت لواي آن انجام گرفت انکار کنند… هر کس اندکي حس در نهاد خود داشته باشد نمي تواند از اين غصه غم انگيز متاثر نشود.

موريس دوکبري (انديشمند فرانسوي)
حســـين براي شرف و ناموس مردم و بزرگي مقام مرتبه اسلام از جان و مال و فرزندان گذشت و زير بار استعمار و ماجرا جويي يزيد نرفت، پس بياييد ما هم شيوه او را سر مشق قرار داده از زير دستي يزيديان نوعي رهايي يابيم و مرگ با عزت را بر زندگي با ذلت ترجيح دهيم، زيرا مرگ با عزت و شرافت بهتر از زندگي با ذلت است.

پرفسور ماربين (فيلسوف و خاورشناس آلماني):
من معتقدم که رمز بقا و پيشرفت اسلام و تکامل مسلمانان به خاطر شهيد شدن حســــين و آن رويدادهاي غم انگيز مي باشد و يقين دارم که سياست عاقلانه مسلمانان و اجراي برنامه هاي زندگي ساز آن به واسطه عزاداري حيسني بوده است.
مادامي که اين روش و خصلت در ميان مسلمانان وجود دارد هرگز آنها تن به خواري نمي دهند و تحت اسارت کسي نمي روند.

سر پرسي سايکس (خاور شناس انگليسي):
حقيقتا آن شجاعت و و دلاوري که اين عده قليل از خود بروز دادند به درجه اي بوده است که در تمام قرون متمادي هر کسي که آن را شنيد بي اختيار زبان به تحسين و آفرين گشود.
اين عده مردم دلير غيرتمند، نامي بلند و غير قابل زوال براي خود تا ابد باقي گذاشتند.

کورت فريشلر (مورخ مشهور آلماني و نويسنده کتاب امام حسين و ايران):
تصميم ثابت حســـين براي فداکاري مطلق نه ناشي از لجاجت بود، نه معلول هوي و هوس؛ او با پيروي از عقل مصمم شده بود که به طور کامل فداکاري کند تا مجبور نشود بر خلاف عقيده و آرمان والاي خود با سازش کاري با يزيد بن معاويه به زندگي ادامه دهد.

لینک خبر:

http://www.afghanpaper.com/nbody.php?id=168073
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm


بازگشت به برای آئین اعلی


Aelaa.Net