مازريون

مدير انجمن: pejuhesh237

مازريون

پستتوسط pejuhesh237 » يکشنبه ژانويه 20, 2013 3:20 pm

بسم الله الرحمان الرحیم
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

مازريون

پستتوسط pejuhesh237 » يکشنبه ژانويه 20, 2013 3:34 pm



گياهى است از خانوادۀ Thymelaeaceae نام علمى آن Daphne mezereum L.

و مترادفهاى آن Thymelaea Praecox Gilib. و Thymelaea mezereum Scop. مى‌باشد.

ديوسكوريدس اين گياه را «كاملايا» ناميده است. كلمۀ Daphne اصطلاح يونانى براى درخت برگ بو مى‌باشد كه به جنس مازريون منتقل شده است


مازريون: معرب از مازريتون فارسي است

فارسی:«مازريون» و «هفت برگ». نام محلى آن در ارتفاعات نوشهر «مرخا» مى‌باشد.

عربی:«زيتون الارض»

یونانی:«خامالا» و «خاماليوس»

انگلیسی: Mezerum و Mezereon و February daphne وDwarf laurel و Spurge olive

فرانسه:Daphne و Bois de Garou و le Daphne morillon و Mezereon و Bois joli و Bois gentil

آلمانی:

ایتالیائی:

 ١ . گونه Daphne oleoides Schreb. یا Daphne oleoides Lam. var Kurdica Born. .

این‌گونه در ایران با اسامى محلى شناخته مى‌شود. در جبال بارز كرمان با نام «توربید» و «توربیت»

و در لرستان با نام «الف» و در برخى مناطق نیز «تورونگ» گفته مى‌شود.


pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

معرفي گياه

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه سپتامبر 20, 2013 9:42 am

Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
نباتش بقدر درخت سماق و شيردار

و برگش شبيه به برگ زيتون و باريكتر

و قسمي را برگ باريك و رقيق مايل به سفيدى و بزرگ

و قسمي را برگ مايل به زردى و كوچك و ضخيم

و قسمى سياه لون و شيرو زبونترين او سياه و غير مستعمل است و سفيد او بهتر از زرد کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص238



متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و سبب اطلاع بر مازريون را ملا احمد تبتى در تاريخ الحكماى خود چنين نوشته كه از جمله اتفاقات عجيبه آنست كه مستسقى بود

در بصره كه جميع اطبا از معالجه آن عاجز آمده بالاتفاق گفتند كه اين قابل علاج نيست

چون اين حكايت شنيد اميد از حيات خود منقطع گردانيده گفت مرا بگذاريد كه چند روز كه حيات دارم آنچه خواهم بخورم

و به گرسنگى نميرم اطبا گفتند تو به هر چه ميل دارى بخور كه بعد از آن هيچ كس مانع تو نخواهد بود

پس آن مرد گفت مرا بر سر كوچه بريد كه آنچه خاطر من خواهد از جماعتى كه در كوچه‏ها مى‏گردند

و چيزهاى خوردنى و حلاوى مى‏فروشند بخرم و بخورم چنان كردند.

اتفاقاً اول بار نظر او بر شخصى افتاد كه ملخ پخته مى‏فروخت.

طبيعت ملهمه او ميل به آن كرد از آن ملخ پخته قدرى صالح خريده تناول نمود بعد از ساعتى شروع به اسهال كرد

و چندان آب زرد متعفن از شكم آن مستسقى بيرون آمد كه گمان هيچ احدى نبود كه اين مقدار آب در بدن آدمى تواند بود

امّا بعد از آن بالكليه از آن مرض نجات يافت چنانكه هيچ كس او را نمى‏توانست شناخت

چون اين خبر به اطبايى كه مدّتى در معالجه او اوقات صرف نموده و از علاج مأيوس شده دست از معالجه برداشته بودند

رسيد حيرت ايشان زياده شد چه ملخ بالطبع قابض است نه مسهل

بالاخره يكى از آن اطباء كه حدت ذهن او نسبت به ساير طبيبان ديگر زياده و قوى بود بايع ملخ را طلبيده

از وى پرسيد كه تو اين ملخ را از كجا صيد كردى و چطور زمينى بود و در آن زمين چه گياه بود

گفت من اين ملخ را از جايى صيد كردم كه در آن موضع غير از مازريون هيچ درخت ديگر نبود

و خوراك اين ملخان همان مازريون بود پس آن طبيب چون اين حكايت شنيد خاطرش از آن فارغ شد

چه خاصيت مازريون اسهال رطوبات رقيقه است غايتش آنكه چون قوّت اسهال آن بسيار قوى‏تر است

چنانكه اگر به وزن يك درهم تنها از مازريون به شخصى دهند يحتمل كه آن اسهال آرد كه حبس آن ممكن نباشد

و بنا بر خطرى و غايله‏اى كه دارد مازريون را تنها بدون مصلحات استعمال نمى‏نمايند

و عند الضرورت با مصلحات امتزاج نموده استعمال مى‏نمايند

و آنجا دو طبخ يافته يكى در شكم ملخ و ديگر در آب كه ملخ فروش نموده و كسر كيفيت آن شده

و به اصلاح و اعتدال آمده و لهذا از آن اين عمل بى‏خطر و غايله به ظهور آمد

و اين از الهامات جناب بارى است تقدس و تعالى مر طبيعت را.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 721


مازریون درختچه‌اى است كوتاه كه بلندى آن تا  ۵ / ١  متر مى‌باشد در حد درختچه سماق.

برگهاى آن بیضى دراز از دو سر باریك، رنگ زیر برگ سبز غبارى است كه سفید به نظر مى‌رسد.

گلهاى آن قرمز ارغوانى و بندرت سفید، معطّر كه به‌طور مجتمع در امتداد قسمت انتهایى محور شاخۀ گل‌دهنده

در اواخر زمستان و اوایل بهار ظاهر مى‌شود و برگها معمولا پس از ظهور گلها مى‌رویند.

این درختچه به سبب گلهاى زیبا و در عین حال زودرس خارج فصل كه دارد، در گل‌كارى و باغچه كاشته مى‌شود.

میوۀ آن قرمز كوچك تخم‌مرغى‌شكل و سمّى است. تكثیر آن از طریق قلمه‌هاى تابستانى نارس است كه در ماسه و پیت  ١ كاشته مى‌شود و ریشه مى‌دهد.

آن را از طریق كاشت تخم نیز تكثیر مى‌كنند. این گیاه در اروپا و آسیا به‌طور خودرو مى‌روید.

در ایران در مناطق مختلف شمال غرب كشور و در جنگلهاى طالش و كلاردشت و دینوچال و گلندرود و زیر آب به‌طور وحشى دیده مى‌شود

و ضمنا در شهرها براى گل زیباى آن پرورش داده مى‌شود. معمولا به قطعات پوست نازك درختچه دافنه «گارو» گفته مى‌شود.

خیلى سخت است در سطح آن خالهاى سفید كوچكى دیده مى‌شود، رنگ چوب داخل آن زرد مایل به سفید است

از گونه‌هاى مختلف دافن چند گونه دیگر كه در طب سنتى مستعمل است در ایران مى‌روید كه به ذكر دو گونۀ معروف مبادرت مى‌شود:

 ١ . گونه Daphne oleoides Schreb. یا Daphne oleoides Lam. var Kurdica Born. .

مشخصات

درختچه‌اى است به بلندى یك متر با شاخه‌هاى پوشیده از كرك خزى پرپشت.

برگها چرمى همیشه سبز پوشیده از كرك به ابعاد  ١٢ - ٣ * ۴۵ - ١٠  میلى‌متر. گلها سفیدرنگ.

میوۀ آن نیز سرخ‌رنگ است. این‌گونه در ایران در سپیددشت لرستان، قلعه دختر و در سیرجان و جبال بارز كرمان مى‌روید.
.معار ف گياهي جلد 5
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

محل رويش

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه سپتامبر 20, 2013 9:43 am

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

اجزاء مصرفي و سمي گياه

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه سپتامبر 20, 2013 9:44 am

.شیره درخت آن سمی قتال است که استعمال آن به صورت شربت ممنوع است .کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 721
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

طبع گياه

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه سپتامبر 20, 2013 9:44 am

همه او در چهارم گرم و خشك و ساير اجزا در سيم کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص238[


متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

منع مصرف

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه سپتامبر 20, 2013 9:45 am

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

خواص و كاربردهاي گياه

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه سپتامبر 20, 2013 9:46 am

و برگش مسهل قوى ماء اصفر و اقسام كرم

و مواد سوداوى و بلغمى و رافع استسقاى زقى و لحمى و يرقان و ضعف گرده

و طلاى او جهة بهق و برص

و با عسل جهة تنقيهء چرك زخمها و رفع خشك ريشه ء آن

و با موم و روغن جهة جرب متقرح

و با سركه جهة ورم سپرز مفيد و مضر محرورين و اطفال و ضعيف البنيه

و دو درهم غير مدبر او كشنده و بدون تدبير

و مصلح به غاية مضر جگر و مقيى و مورث غم و كرب

و قدر شربتش با مصلحات از شش قيراط تا نيم درهم

و شير گياه او محرق و اكّال و كشنده

و ضماد او در بهق و برص جايز است

و طريق تدبير آنست كه برگ قسم كبير او را دو شبانه روز در سركه بخيسانند

و سه بار سركه را تغيير دهند پس شسته خشك كنند

و نيمكوب كرده با روغن بادام چرب نموده در اسهال مواد سوداوى و بلغمى تربد

و افتيمون و هليله زرد و گلسرخ و رب سوس و زيره و نمك هندى

و در اسهال ماء اصفر ايرسا و توبال النحاس و اسارون

و عصارهء غافث و افسنتين و سنبل و مصطكى و امثال آن اضافه نمايند

و شرب او با آب عنب الثعلب و آب رازيانه و خيار شنبر اولى است

و اگر يك وقيهء آن را در سه رطل آب بجوشانند تا بثلث رسد

و آب صاف او را با يك وقيه روغن بادام شيرين بجوشانند تا روغن بماند

و از آن روغن از يك مثقال تا سه مثقال بنوشند بيغايله است.کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص238


متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

جالى و منقى و مقشر و بسيار حريف تند

مضمضه به طبيخ آن خصوصاً سياه آن مسكن درد دندان

و چون بر پارچه‏اى از برگ آن فلفل سوده ماليده بر دندان گذارند نيز مسكن وجع آنست و گاه مى‏خيسانند

بيست درهم آن را در دو سير شراب و دو ماه مى‏گذارند پس مى‏آشامند جهت استسقا و تنقيه نفاس

و آشاميدن طبيخ آن جهت عسر البول شديد مفيد

و بعضى گفته‏اند مسهل سودا و اخلاط بلغميه نيز است خصوصاً كه با دو وزن آن افسنتين بجوشانند و بياشامند

و بعضى يك مثقال آن را با دو مثقال افسنتين و با عسل مطبوخ به قوام آورده سرشته شياف ساخته برمى‏دارند

و واجب است كه به حسب اراده اسهال ماء اصفر و هر يك ضم نموده بياشامند

آشاميدن آن با شراب جهت نهش هوام.

بدل آن‏: سه وزن آن ايرسا و دو دانگ وزن آن مقل اليهود

و دو درهم از غير مدبر آن خصوصاً زرد و سياه آن قتال به قى و اسهال و كرب و غشى، تدبير آن قى فرمودن‏

به شير گاو تازه دوشيده مكرر با جلاب و ميبه خوشبو و آب سرد بر بدن ريختن و بعد از آن مرقهاى چرب آشاميدن

و مبردات قوى و مثروديطوس و ترياق طين مختوم بهترين مداواى آنست

و چون با آرد جو و زيت و آب سرشته به موش و سگ و خوك بخورانند

و جوارش و دوا و حبوب و روغن و سكنجبين و سفوف و اقراص و معاجين برگ آن در قرابادين كبير مذكور شد.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 721-722
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

نسخه ها

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه سپتامبر 20, 2013 9:47 am

و برگش مسهل قوى ماء اصفر و اقسام كرم

و مواد سوداوى و بلغمى و رافع استسقاى زقى و لحمى و يرقان و ضعف گرده

و طلاى او جهة بهق و برص

و با عسل جهة تنقيهء چرك زخمها و رفع خشك ريشه ء آن

و با موم و روغن جهة جرب متقرح

و با سركه جهة ورم سپرز مفيد و مضر محرورين و اطفال و ضعيف البنيه

و دو درهم غير مدبر او كشنده و بدون تدبير

و مصلح به غاية مضر جگر و مقيى و مورث غم و كرب

و قدر شربتش با مصلحات از شش قيراط تا نيم درهم

و شير گياه او محرق و اكّال و كشنده

و ضماد او در بهق و برص جايز است

و طريق تدبير آنست كه برگ قسم كبير او را دو شبانه روز در سركه بخيسانند

و سه بار سركه را تغيير دهند پس شسته خشك كنند

و نيمكوب كرده با روغن بادام چرب نموده در اسهال مواد سوداوى و بلغمى تربد

و افتيمون و هليله زرد و گلسرخ و رب سوس و زيره و نمك هندى

و در اسهال ماء اصفر ايرسا و توبال النحاس و اسارون

و عصارهء غافث و افسنتين و سنبل و مصطكى و امثال آن اضافه نمايند

و شرب او با آب عنب الثعلب و آب رازيانه و خيار شنبر اولى است

و اگر يك وقيهء آن را در سه رطل آب بجوشانند تا بثلث رسد

و آب صاف او را با يك وقيه روغن بادام شيرين بجوشانند تا روغن بماند

و از آن روغن از يك مثقال تا سه مثقال بنوشند بيغايله است
.کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص238


متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

جالى و منقى و مقشر و بسيار حريف تند

مضمضه به طبيخ آن خصوصاً سياه آن مسكن درد دندان


مضمضمه جوشانده آن بخصوص نوع سیاه آن مسکن درد دندان می باشد.

و چون بر پارچه‏اى از برگ آن فلفل سوده ماليده بر دندان گذارند نيز مسكن وجع آنست و گاه مى‏خيسانند

اگر بر قسمتی از برگ آن کمی فلفل سائیده گذاشته و بر دندان قرار دهند مسکن درد دندان است

بيست درهم آن را در دو سير شراب و دو ماه مى‏ گذارند پس مى ‏آشامند جهت استسقا و تنقيه نفاس

و آشاميدن طبيخ آن جهت عسر البول شديد مفيد

و بعضى گفته‏اند مسهل سودا و اخلاط بلغميه نيز است خصوصاً كه با دو وزن آن افسنتين بجوشانند و بياشامند

و بعضى يك مثقال آن را با دو مثقال افسنتين و با عسل مطبوخ به قوام آورده سرشته شياف ساخته برمى‏دارند

و واجب است كه به حسب اراده اسهال ماء اصفر و هر يك ضم نموده بياشامند

آشاميدن آن با شراب جهت نهش هوام.

بدل آن‏: سه وزن آن ايرسا و دو دانگ وزن آن مقل اليهود

و دو درهم از غير مدبر آن خصوصاً زرد و سياه آن قتال به قى و اسهال و كرب و غشى، تدبير آن قى فرمودن‏

به شير گاو تازه دوشيده مكرر با جلاب و ميبه خوشبو و آب سرد بر بدن ريختن و بعد از آن مرقهاى چرب آشاميدن

و مبردات قوى و مثروديطوس و ترياق طين مختوم بهترين مداواى آنست

و چون با آرد جو و زيت و آب سرشته به موش و سگ و خوك بخورانند

و جوارش و دوا و حبوب و روغن و سكنجبين و سفوف و اقراص و معاجين برگ آن در قرابادين كبير مذكور شد
.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 721-722




نیز مسهل زرد آب و رافع استسقاء و یرقان است جهت تقویت اعمال کلیوی نافع است.

مخصوصاً برگ تازه آن که به هنگام گل کنده شده باشد در سرکه خیسانده و خشک کرده

و مقدار شش قیراط (2/34 گرم) آن را در یک رطل و نیم (457 گرم) آب جوش دهند تا یک سوم بماند و صاف نموده بیاشامند

دانه های کچلی را بطور کلی ریشه کن میکند.

اگر آن را با فودنج کوهی جوشانده و با داروهای مناسب تهیه نمایند برای رفع استسقاء و اسهال و عسر البول شدید

و مسهل سوداوی اخلاط بلغمی مفید است

ضماد آن برای حل کردن ورمهای طحال و شربت آن برای گزیدگی حشرات سودمند است

و مقدار مصرف آن در مواقع لزوم از شش قیراط(2/34گرم)تا نیم درم (1/75گرم) است.

ضماد همه اجزاء آن با عسل برای پاک کردن زخمهای چرکی و خشک نمودن جرب مجرب است.

مالیدن برگ آن برای بهق و کک ومک نافع است برای گرم مزاجان و اطفال و اشخاص ضعیف در فصل گرما و مناطق گرم مضر

و بدون تدبیر برای کبد زیان بخش بوده و موجب دل پیچه و گرفتگی اعصاب قلب است .

دو درهم از غیر مدبر آن مخصوصاً نوع زرد و سیاه آن کشنده و همراه با علامات استفراغ و اسهال و دل پیچه و غشی است.

شیره: مالیدن آن معالج امراض پوستی مثل برص و بهق و غیره میباشد.




[طريق مدبّر نمودن مازريون‏]
طريق مدبّر نمودن مازريون آنست كه بكيرند برك قسم كبير آن را و دو شبانه‏روز در سركه بخيسانند و دو سه بار سركه را تغيير دهند پس شسته خشك كنند و نيم كوفته بروغن بادام كرده در اسهال مواد سوداوى و بلغمى تربد مدبر افتيمون پوست هليله زرد كل سرخ ربّ السّوس زيره كرمانى نمك هندى و در اسهال ماء اصفر ايرسا توبال النحاس اسارون عصاره غافث افسنتين سنبل الطيب مصطكى و امثال آن اضافه نمايند و شرب آن با آب عنب الثعلب و آب رازيانه و خيارشنبر اولى است‏
جوارش مازريون محمد بن زكريا مستسقى را نافع‏
صنعت آن‏

مازريون مدبر چهار درم ريوند چينى تربد سفيد مدبر لك مغسول مصطكى سنبل الطّيب ورق كل سرخ از هريك دو درم اجزا را كوفته و بيخته با سه وزن ادويه آب به شيرين بسرشند شربتى از دو درم تا سه درم‏
فصل در ذكر نسخ حبوب مازريون
حبّ مازريون استسقاى زقى را نافع بود
صنعت آن‏

مازريون مدبّر دو درم كل سرخ رب السوس از هريك يك درم كوفته و بيخته باب عنب الثعلب سرشته حب سازند و در سايه خشك نمايند شربتى از يك مثقال تا دو مثقال با آب كرم‏
حبّ مازريون ديكر استسقاى بارد را نافع است‏
صنعت آن‏

مازريون مدبر سكبينج از هريك نيم درم نمك هندى سركين كبوتر از هريك دانكى كوفته و بيخته حب سازند جمله يك شربت است‏
حبّ مازريون ديكر كه از آن قويتر است‏
صنعت آن‏

مازريون مدبر نيم درم سكبينج يك درم شيح محرق ثلث درم فرفيون كثيرا از هريك ربع درم نمك هندى برك سداب اشق سركين كبوتر از هريك دانكى كوفته و بيخته حب سازند جمله يك شربت كامل است‏
حبّ مازريون بنسخه حكيم صالح خان ره مسهل ماء اصفر است‏
صنعت آن‏

مازريون سفيد مدبّر ده مثقال غاريقون هشّ سفيد پنج مثقال عصاره غافث تخم كاسنى مقشر ريوند چينى از هريك سه مثقال تخم كرفس يك مثقال نيم كوفته و بيخته بسركه انكورى پانزده مثقال سرشته حب سازند
[حبّ مازريون مشهور بحب ماى اصفر]
حبّ مازريون مشهور بحب ماى اصفر اول حتى از حبوب مركبه كه ابن جزله در منهاج ذكر كرده اينست ماى اصفر را كه عبارت از استسقا است نافع است‏
صنعت آن‏
مازريون مدبر صبر سقوطرى زرد بيخ سوسن آسمانگونى كه ايرسا است از هريك پنج درم لك ريوند چينى عصاره غافث عصاره افسنتين سنبل الطيب انيسون از هريك دو درم كوفته و بيخته باب رازيانه تازه سرشته حبوب سازند هر حبّى بقدر نخودى شربتى نيم درم باب كاسنى تازه‏
[حبّ مازريون مشهور بحب سلامه استسقا را نافع باشد و قولنج بگشايد]
حبّ مازريون مشهور بحب سلامه استسقا را نافع باشد و قولنج بكشايد و اخلاط غليظه و فضول بلغميّه از بدن پاك كند
صنعت آن‏
تربد سفيد ده درم حب النّيل سه درم شبرم مازريون كثيرا از هريك دو درم و نيم اجزا كوفته و بيخته مقل دو درم در آب كندنا خيسانيده بسرشند و حب سازند جمله يك شربت است و اين همان حب مازريون بنسخه شفائى است‏
حبّ مازريون نافع بجهت استسقا
صنعت آن‏

مازريون مدبّر دو دانك كثيرا تربد سفيد افتيمون پوست هليله زرد ورق كل سرخ زيره كرمانى مدرّ بربّ السوس از هريك يك درم نمك هندى يك دانك كوفته و بيخته باب عنب الثعلب و آب رازيانه تازه سرشته حب سازند
حبّ مازريون ديكر آب زرد براند و استسقا را نافع باشد
صنعت آن‏

مازريون مدبّر دو دانك ايرسا توبال النّحاس اسارون مر صاف سكبينج كثيرا پوست هليله زرد تخم كرفس بستانى عصاره افسنتين عصاره غافث سنبل الطيب از هريك يك درم نمك هندى مصطكى از هريك يك دانك كوفته و بيخته بروغن بادام شيرين چرب كرده با آب عنب الثعلب و آب رازيانه تازه سرشته حب سازند
حبّ مازريون ديكر نافع بجهة استسقاى زقى‏
صنعت آن‏

مازريون مدبّر تربد سفيد افتيمون از هريك يك درم انيسون تخم كرفس پوست هليله زرد از هريك نيم درم كوفته و بيخته بكلاب سرشته حب ساخته در سايه خشك نمايند شربتى نيم درم‏
حبّ مازريون ديكر كه همان نفع بخشد
صنعت آن‏

مازريون مدبر نيم درم روسنحتج دو دانك فرفيون يك دانك نيم نمك هندى سركين كبوتر از هريك دانكى حب سازند اين جمله ضعيف را دو شربت و قوى را يك شربت بود
حبّ مازريون ديكر از محمد بن زكريّا
صنعت آن‏

ريوند چينى عصاره غافث تخم كاسنى از هريك سه درم غاريقون پنج درم مازريون مدبّر چهار درم مغز بادام يك درم كثيرا دو دانك حب سازند شربتى دو درم‏
حبّ مازريون ديكر بنسخه شفائى كه همين نفع بخشد
صنعت آن‏

تخم مازريون مدبّر مغز بادام شيرين مقشر از هريك نيم درم شكر يك نيم درم كوفته و بيخته حب سازند جمله يك شربت كامل است و اكر بادام تلخ باشد بهتر است‏
حبّ مازريون ديكر خداوند استسقاى زقى را نافع باشد
صنعت آن‏

ريوند چينى عصاره غافث تخم كرفس از هريك سه درم غاريقون مازريون مدبّر از هريك ده درم و در نسخه شفائى وزن غاريقون پنج درم و مازريون نه درم است و اكر حرارت در مزاج باشد عوض تخم كرفس تخم كاسنى نمايند اجزا كوفته و بيخته حب سازند شربتى يك مثقال و اكر مازريون را نيز پنج درم نمايند بيغايله است‏
حبّ مازريون ديكر استسقاى زقى را نافع است‏
صنعت آن‏

تربد سفيد عصاره غافث تخم كرفس از هريك سه مثقال غاريقون هش سفيد پنج درم مازريون مدبّر نه مثقال باب كرفس حب سازند
دواء المازريون استسقا و امراض سوداوى و بلغمى را نافع باشد
صنعت آن‏

مازريون مدبّر يك درم‏

زيره كرمانى نمك هندى پوست هليله زرد از هريك نيم درم افتيمون تربد سفيد مدبّر از هريك يك اوقيه كوفته و بيخته شربتى دو درم‏
[دواء المازريون تاليف ابقراط]
دواء المازريون تاليف ابقراط بلغمهاى غليظ لزج و سودا را از همه اندامها فرود اورد و جميع امراض بلغمى و سوداوى را نافعست و استسقا را مفيد
صنعت آن‏
مازريون مدبر يك درم افتيمون اقريطى تربد سفيد تراشيده بروغن بادام شيرين چرب نموده از هريك يك درم زيره كرمانى نمك هندى پوست هليله زرد از هريك پنج درم مجموع را كوفته و بيخته در شيشه نكاه دارند و در وقت حاجت دو درم آن را بكار برند حبيش بن حسن كفته كه قوة اين دوا تا دو سال باقى ميماند
روغن مازريون استسقا را نافع باشد
صنعت آن‏

مازريون يك چهار يك در سه من آب بجوشانند تا به نيمه آيد و سه اوقيه روغن بادام در آن اندازند و بجوشانند تا آب برود و روغن بماند شربتى يك درم با شير شتر و در تحفة المؤمنين هم‏وزن مازريون روغن بادام است و شربتى دو درم كفته‏
سكنجبين مازريون استسقاى زقى را نافعست‏
صنعت آن‏

برك مازريون يك اوقيه در ده استار سركه و نيمن آب صاف يك هفته بخيسانند پس بجوشانند و صاف كنند و با يكمن قند سفيد بقوام اورند و اكر آب سفرجل پنج اثار اضافه نمايند و عوض آب كلاب كنند بهتر است‏
سفوف مازريون نافع از براى استسقا
صنعت آن‏

كل سرخ شش درم مغز تخم خيارين تخم خرفه مقشر از هريك دو درم عصاره غافث افسنتين از هريك يك درم سنبل الطيب مصطكى از هريك نيم درم لك مغسول ريوند چينى بيخ سوسن از هريك دو درم برك مازريون مدبر سه درم زعفران يك درم رازيانه يك درم نيم شربتى سه درم با شش مثقال شربت بزور سرشته بنوشند
[قرص مازريون‏]
قرص مازريون غب غير خالص و حميات مركبه و سوء القنيه و استسقا را زمانى كه درد سر و خشكى و تشنكى و خشكى طبع باشد سود دارد
صنعت آن‏
بكيرند مازريون مدبر آرد جو پوست هليله زرد شكر طبرزد اجزا مساوى كوفته و بيخته بدستور مقرر اقراص سازند شربتى يك مثقال با جلاب يا شراب بنفشه بياشامند
[قرص مازريون ديگر]
قرص مازريون در استسقاى كرم و اخراج ماء اصفر و در حميات مركبه چون استعمال نمايند اخراج صفرا و بلغم نمايد و سده بكشايد
صنعت آن‏
تخم كاسنى ده درم برك مازريون مدبر دو درم غاريقون هش سفيد كل سرخ منزوع الاقماع مغز تخم خيار عصاره غافث از هريك دو درم نيم و در قرابادين قادرى مازريون و غاريقون و عصاره غافث از هريك يك درم و چهار دانك اورده و باقى بر اين است ادويه كوفته و بيخته جمله را ده قرص سازند شربتى يك قرص تا دو قرص باب كاسنى تازه و شراب ورد مكرر و شراب پوست بيخ كاسنى بياشامند
[قرص مازريون استعمال كرده ميشود در استسقاى سرد بجهة اخراج ماى اصفر]
قرص مازريون استعمال كرده ميشود در استسقاى سرد بجهة اخراج ماى اصفر و در حميات بارده از براى اخراج بلغم و مفتح سدهاى بارده‏
صنعت آن‏
بكيرند ورق مازريون مدبر يك جزو ملح هندى زرق الحمام از هريك نيم جزو مجموع را كوفته و بيخته بدستور مقرر اقراص سازند شربتى يك مثقال‏
[قرص مازريون اخراج ماى اصفر بقوت كند و حميّات مركبه و علل كبد را نافع است‏]
قرص مازريون اخراج ماى اصفر بقوت كند و حميّات مركبه و علل كبد را نافع است و اين قرص را در هفته يك مرتبه بخورانند هرگاه دانند كه قوت وفا ميكند
صنعت آن‏
ريوند خطائى عصاره غافث تخم كاسنى از هريك سه درم غاريقون هش سفيد پنج درم تخم كرفس يك درم نيم ورق مازريون مدبر ده درم مجموع را كوفته باب خالص سرشته اقراص سازند شربتى يك مثقال تا دو درم باب كاسنى تازه بنوشند
قرص مازريون از بياض مجربات ميرزا محمد باقر حكيم باشى ولد حكيم عماد الدين محمود
صنعت آن‏
تخم كاسنى ده درم عصاره غافث تخم مازريون يا برك مازريون مدبّر غاريقون از هريك يك درم دو ثلث درمى مغز تخم خيار كل سرخ منزوع الاقماع از هريك دو درم نصف درمى كوفته و بيخته اقراص سازند
معجون مازريون آب زرد براند و استسقاى زقى را بغايت نافعست‏
صنعت آن‏

مازريون مدبر تربد پوست هليله زرد از هريك ده درم پوست بليله دو درم امله زنجبيل از هريك چهار درم فلفل سياه پنج درم كوفته و بيخته بعسل كف كرفته سه وزن ادويه بسرشند و يك مثقال آن را با شير شتر بدهند و اكر بدون شير شتر استعمال نمايند شربتى سه درم و در قرابادين قادرى وزن مازريون يك اوقيه است‏
معجون مازريون ديكر مشهور بمعجون ماى اصفر
صنعت آن‏

مازريون مدبر تربد مدبّر پوست هليله زرد فلفل سياه از هريك پنج درم پوست بليله دو درم امله زنجبيل از هريك چهار درم كوفته و بيخته با عسل مصفى بسرشند و بدستور نسخه قبل استعمال نمايند
معجون مازريون ديكر كه با شير شتر بياشامند
صنعت آن‏

مازريون مدبر هفت مثقال پوست هليله زرد تربد سفيد مدبر از هريك نه مثقال پوست امله زنجبيل از هريك سه مثقال پوست بليله يك مثقال و سه ربع مثقال فلفل سياه سه مثقال ادويه كوفته و بيخته با سه وزن ادويه عسل كف كرفته بسرشند شربتى يك مثقال تا دو مثقال با شير شتر بياشامند.کتاب قرابادین کبیر ص 1194
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

تحقيقات و تجربيات براي نتايج كاربرد درماني

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه سپتامبر 20, 2013 9:47 am

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

بعدي

بازگشت به م


cron
Aelaa.Net