قنّب

مدير انجمن: pejuhesh237

قنّب

پستتوسط pejuhesh237 » چهارشنبه ژانويه 16, 2013 9:50 pm

بسم الله الرحمان الرحیم
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

قنّب

پستتوسط pejuhesh237 » چهارشنبه ژانويه 16, 2013 9:53 pm


گياهى است از خانواده Cannabinaceae نام علمى آن: Cannabis sativa L. مى‌باشد كه از نظر استخراج الياف آن كاشته مى‌شود.

داراى واريته‌هاى مختلفى است كه معروف‌ترين آنها واريتۀ هندى آن: Cannabis sativa var indica مى‌باشد

كه شاخ و برگ و رزين آن به عنوان منبع استخراج بنگ و حشيش مورد توجه است.

عده‌اى از گياه‌شناسان گونه Cannabis sativa L. را مترادف با: Cannabis indica Lam.

مى‌دانند و مترادف ديگر آن را نيز: Cannabis orientalis Chinensis Lam مى‌گويند.

و به سريانى: قنبيرا

رومى: كتانى

هندى : بهنك به خفاى ها و به اصطلاح ورق الخيال و جزو اعظم و حشيش و حشيشة الفقرا

و نشاط افزا و فلك تاز و عرش نما و حبة المساكين و شهوت انگيز و مونس الهموم و چتر اخضر و زمرد رنگ و بركلك شيرازى

و امثال اينها نامند و ديسقوريدوس قنابس و قنابوس نيز ناميده

فارسی: به كسر اوّل و تشديد نون و فتح آن، معرَّب از كنب فارسى است.

برگ او را بنك و اسرار و ورق الخيال [و حشيش‏] گويند و پوست ساق او را كنب

و تخم او را شاهدانه

و شكوفه و غبار زغبى او را چرس نامند

عربی: قنّب.تیل

یونانی: وديفرونس

انگلیسی: Hemp -Gallow-grass

فرانسه: Chanvre-Chanvre Commum

آلمانی: Risen-Hanf.Echter-Hanf

ایتالیائی: Canape.Canapa
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

معرفی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 7:28 am

Image
Image
Image
Image
Image
Image

برگش مركب القوى

و برى و بستانى می باشد

و بري را برگ مايل به سفيدى و پوست او باز نمی شود و

تخمش شبيه به حب السمنه و قويتر از بستانى است.کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص-211

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين تفاوت:

و هر يك برّى و بستانى و جبلى مى ‏باشد و برّى و جبلى اقوى از بستانى ‏اند و بستانى فى الحقيقت قنب است

زيرا كه پوست آن جدا مى‏گردد و درخت آن بلندتر تا به پنج ذرع و ساق آن مجوف

و شاخ‏هاى آن باريك و بر آن برگ‏هاى پنج يا شش يا هفت تا نه و اكثر فرو مى باشد

و بسيار سبز رنگ و با خشونت و گل آن سفيد رنگ باريك

و تخم آن مدور و آن را شهدانج و به فارسى شاهدانه نامند و برّى و جبلى آن را درخت كوتاه‏تر از بستانى

و لحاى آن خوب جدا نمى ‏گردد و به دشوارى اگر قليلى به عمل آيد بكار امور مذكوره نمى ‏آيد

و شاخ‏هاى آن شبيه به خطمى و سياه رنگ و برگ آن نيز مانند برگ بستانى و از آن خشن‏تر

و سياهى آن كمتر از بستانى و سفيدى بر آن غالب و گل آن سرخ و ثمر آن مانند فلفلى شبيه به حب السمنه

و بعضى خود حب السمنه دانسته ‏اند

و بيخ آن را مغاث و شيخ ابن بيطار گفته قنب دو نوع مى‏ باشد برّى و بستانى و نوع ثالثى كه آن را قنب هندى نامند

و نديدم من آن را مگر در مصر و آن را حشيشه نامند و در بساتين زراعت مى ‏نمايند و بسيار مسكر است

يك درم آن زياده بر آن از حد سكر بدر برده به رعونت و اختلاط عقل و جنون منجر مى‏ سازد و بسا است كه هلاك مى‏ گرداند

و بالجمله انواع رديه آن بسيار است از مجنن و غير آن.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 638


مشخصات شاهدانه از گياهان يكساله و ليفى است و دو پايه‌اى مى‌باشد داراى ريشه عمودى و ساقه بلند با  ۴ - ٢  متر ارتفاع.

برگهاى آن داراى قسمتهاى جدا شده است كه تعداد برگچه‌هاى آن  ٧ - ۵  و گاهى تا  ٩  عدد مى‌شود.

برگچه‌هاى هر برگ به شكل برگهاى مستقل و همه از يك نقطه مركز مركزى كه رگبرگها مى‌باشد خارج مى‌شوند.

هر برگچه بيضى‌شكل باريك دراز و نوك‌تيز با كناره‌هاى داراى دندانه ريز منظم است.

گلها دو پايه‌اى و بدون گل‌برگ هستند. گلهاى نر به صورت خوشه روى پايه‌هاى نر كه باريكتر از پايه‌هاى ماده است قرار دارند

و گلهاى ماده به شكل سنبله در كنار برگچه‌ها ظاهر مى‌شوند.

ميوه آن فندقۀ كوچك به رنگ خاكسترى تيره بدون آلبومن و در درون آن يك تخم واقع شده است.

گياه شاهدانه به خاكهاى خيلى غنى و قوى احتياج دارد.

مقاومت به خشكى آن كم است به آب زياد نياز دارد تكثير آن از طريق كاشت

تخم آن در فروردين‌ماه پس از رفع سرماى زمستان انجام مى‌شود.

وقتى كه منظور برداشت الياف باشد پايه‌هاى نر بى‌درنگ پس از گل كردن برداشت مى‌شود

و پايه‌هاى ماده پس از اينكه دانه‌هاى قسمت پائين گياه بسته شد شروع به برداشت مى‌شود.

در بعضى ارقام براى تسريع در لقاح و گرده‌گيرى گياه پايه‌هاى نر گلدار گياه، روى پايه‌هاى ماده تكان داده مى‌شوند..کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد ص 364-363-362
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

محل رویش

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 7:28 am

.نباتى است معروف و در اكثر بلاد به هم مى‏رسد مانند هند و كشمير و بنگاله و زنج و روم و فارس و عراق و غيرها

و گفته ‏اند به ترتيب مذكور هر يك اقوى از ديگرند و عراقى و بنگالى از همه ضعيفتر و بعضى فارسى را اقوى از رومى گفته‏ اند .کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 638

گونه‌هاى مختلف گياه شاهدانه در هندوستان و چين مى‌رويد و ضمنا در اين مناطق دنيا كشت مى‌شود.

در ايران در شمال ايران در بندر گز و در خراسان و در اراك و در بلوچستان مى‌رويد. و در ساير نقاط اغلب كشت مى‌شود.کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 1 ص 362
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

اجزائ مصرفی و سمی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 7:28 am

.همه اجزاء استفاده مي شود.

فراوده های این گیاه که به اسامی مختلف در بازار ها عرضه میگردد عموما موادی سمی و دارای اثرات زیان بخش و غیر قابل جبران هستند .

زنان و اطفال نسبت به ان حساسیت بیشتری دارند .

در مناطق خاور دور بيشترين كاربرد شاهدانه در چين و هندوچين است.

[استوارت]مى‌نويسد كه در چين تمام قسمتهاى مختلف گياه شاهدانه در طب سنتى چين به عنوان دارو كاربرد دارد.

از تخم شاهدانه به عنوان تونيك، نيروبخش، قاعده‌آور، مسهل و ملين، نرم‌كننده، مدر، مسكن و ضد جانور و انگل معده و مخدر استفاده

مى‌شود. مصرف زايد بر حد مجاز آن خطرناك است. يعنى از مسكنهايى است كه طبق معمول اسراف در خوردن آن خطرناك است.

تخم شاهدانه در موارد زكام و ناراحتى‌هاى پس از زايمان و قى و استفراغ شديد مصرف مى‌شود

و در استعمال خارجى روى تاولها و زخمها و به‌طور كلى زخم سر و كچلى مى‌اندازند.

[ماسون و تئوبالد]مى‌گويند كه گياه شاهدانه ارزش زيادى براى معالجه كزاز دارد.

گياه شاهدانه مسكن واقعى و موثرى براى درد شكم و معالجه سوءهاضمه با علائم درد و براى سرطانها و زخمها اثر شفابخش دارد

به علاوه براى معالجه ميگرن   و نورالژى و روماتيسم و درد اعصاب مفيد است

در شبه‌جزيره مالايا برگهاى آن را مى‌كشند و دود مى‌كنند براى رفع مسموميت مفيد است

از تخم آن پس از اينكه به ترتيب خاصى تهيه و به صورت دارو آماده شد براى پايين‌افتادگى رحم

و كمك به وضع حمل و به عنوان تب‌بر استفاده مى‌شود


 ١ . بنگ: از سرشاخه‌هاى گلدار يا مخلوطى از برگ و سرشاخه‌هاى گلدار پايۀ مادۀ شاهدانه كه به حالت سبز چيده مى‌شود

به عنوان بنگ استفاده مى‌شود. اين برگ و سرشاخه‌ها چون داراى رزين هستند به صورت توده فشرده

و به هم پيوسته و چسبيده‌اى درمى‌آيد كه در بازار عرضه مى‌شود و از آن براى دود كردن

و همچنين براى ساختن انواع مشروبات سكرآور استفاده مى‌شود.

2. گنجه: كه از بنگ قوى‌تر است و منحصرا از گلهاى پايه ماده گياه پس از عمل گرده‌گيرى و لقاح استفاده مى‌شود.

اين گلها داراى رزين بيشترى از بنگ هستند.

 ٣ . چرس (يا حشيش) : از سرشاخه‌هاى گياه كه رزين دارد در اثر مالش روى پارچه خشنى، رزين گرفته مى‌شود كه آن را چرس گويند.

چرس معمولا رزين خامى است كه از پايه‌هاى ماده و گلهاى تلقيح نشده گياه تهيه مى‌شود.

چرس معمولا به صورت خالص در بازار عرضه نمى‌شود و ماده تجارتى يا چرس تجارتى مخلوطى از چرس، كره، عسل، مواد معطر مانند

دارچين، كمى آرد، گاهى گرد بعضى از گياهان خانوادۀ سولاناسه و. . . (براى تشديد قدرت تخدير)

و در برخى موارد متأسفانه براى اينكه افزايندۀ نيروى جنسى و محرك باه باشد،

مقدارى از ماده‌اى به نام كانتاريدكه گرد حشره‌اى است و خيلى خطرناك مى‌باشد به آن اضافه مى‌شود.

در بعضى مناطق مرسوم است كه سرشاخه‌هاى گلدار شاهدانه هندى را با بعضى تخمها نظير تخم گشنيز

و تخم كاهو در آب مخلوط كرده و خوب صلايه نموده مايع سكرآورى به نام (بنگ آب) به دست مى‌آورند و مى‌خورند.کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد ص -366-364-363-362
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

طبع گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 7:31 am

برگش مركب القوى در سيم سرد و خشك و با حرارة لطيفه و برودت كثيفه

و شاهدانه در اول سيم گرم و خشك

و روغن شاهدانه كه به دستور روغن بادام گيرند گرم و خشك کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص-211

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و تخم آن گرم و خشك در سيّم و پوست آن سرد و خشك و در غايت ردائت (تباه گشتن و فاسد شدن)

و لحاى (پوست بیخ گیاه و ریشه‌های نازک آن) سرد و خشك به اعتدال.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 638
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

منع مصرف

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 7:33 am

شدت اثر این مواد نیز اگر صبح ناشتا و یا هنگام شب قبل از مصرف یک غذای سبک مورد استفاده قرار گیرد بیشتر است

و قهوه شدت اثر انها را زیاد میکند ولی الکل ان را کاهش میدهد. مشروبات اسیدی نیز حالت مستی ان را از بین می برد .

حشیش و فراورده‌های آن با تاثیری که بر روی دستگاه عصبی می نمایند باعث تحریک هوش و ادراک و جنبش و حساسیت می گردد با مصرف آنها تصورات واهی و حالات مضحک

به شخص درس می دهد که در آغاز ایجاد سر و صدا می کند و قههقه می زند و در خود احساس سبکی مخصوص می‌نماید اشیا

و محیط اطراف خود رااز آنچه واقعیت است احساس می کند.

مانند اینکه مقداری آب را وسعت پهناوری از آن تصور می نماید رفتار غیرعادی از او می کند و به بیان مطالبی می نماید که اصولا به یکدیگر ارتباط ندارد

بروز حالات مذکور بر حسب آنکه شخص و کدام یک از فرآورده های نامبرده را مصرف کرده باشد و دارای چه نوع تغییری یکی باشد تفاوت می کند.

حشیش و فرآورده های آن اثر قوی بائ ندارند مگر آنکه کانتارید و موادی نظیر آن مخلوط داشته باشند این فرآورده ها به صورت.وارد کردن در توتون

کارتون و غیره. ایجاد یک حالت نشاط خواست توام با ایجاد هیاهو می کنند و اگر مقدار زیادی بکار روند تدریجا تحریکات شدید مغزی و لرزش های عصبی و خواب عارض میگردد

و مرگ براثرفلج اعمال قلب پیش می آید.کتای داروهای گیاهی دکتر زرگری ص 435 جلد 4
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

خواص و کاربردهای گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 7:35 am

و شكوفه و غبار زغبى او را چرس خوانند

و مسكر و به سبب جزو حار مفرح و مشهّى و مبهى بالعرض

و بعد از تحليل جزو حاره و بقاى جزو بارده مخدر

و مضعف حواس و جگر و معده و مورث فساد رنگ رخسار

و استسقا و بلادت و كسالت و جنون و تكدر روح دماغى

و اكثار او قاطع باه و مجفف منى و شيرينيها مقوى فعل او

و ترشيها مفسد آنست

برّی:و قطور عصارهء او كشندهء كرم گوش

و سعوط او منقى دماغ

و شستن سر با طبیخ او رافع ابريه و قمل موى سر

و ضماد مطبوخ بيخ او رافع او رام حاره و مسكن درد آن

و قدر شربتش از يك درهم(+تا دو درهم)

و محلل رياح و مسكن غثيان و مدر بول و قابض طبع و مجفف منى

و بو دادهء او را ضرر كمتر است

و اكثار او باعث قرحهء احشا و مصلحش(+خشخاش) و سكنجبين است

و ذرور كنب پوسيده را جهة جراحات مجرب دانسته‌اند

و جهة درد اعصاب و صلابت رحم و درد گوش و رفع اورام صلبه نافع

و شرب او قاطع باه است. کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص-211

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

خوردن برگ آن ناشف رطوبات معده و حابس بطن و مدر بول و وذى را نافع و ممسك و مجفف منى

و پوست آن قاطع باه و مجفف منى و ضماد طبيخ بيخ برّى آن

و ضماد برگ آن جهت تحليل اورام حاره و جمره و تسكين اوجاع اعضاى عصبانى كه در آن كيموسات فاسده مانده باشد مفيد

و چون برگ خشك آن را نيم كوفته و اندك آبى بر آن پاشيده و گرم كرده بر برگ بيد انجير گرم كرده‏

گذاشته بر خصيه بندند جهت قيله الماء و تحليل اورام آن نافع.

مقدار شربت آن‏: يك درم و زياده بر آن خصوصاً از انواع رديه آن كشنده،

مصلح آن قى نمودن با روغن گاو و آب گرم تا آنكه در معده هيچ نماند

و آشاميدن شراب حماض بسيار مفيد و تخم آن مسكن غثيان و محلل و پراكنده كننده رياح

و مولد خلط ردى قوى الاسخان و مبخر و قابض بطن و ممسك و مجفف منى.

المضار: مصدع و مظلم بصر و مضر معده،

مصلح آن خشخاش و سكنجبين شكرى و شراب ليمو و گويند آب سرد و برف و شراب فواكه حامض است

و دهن شاه‏دانج كه مانند روغن بادام گيرند جهت درد گوش و اعصاب و تحليل اورام صلبه و صلابت رحم قطوراً و تمريخاً نافع

و آشاميدن آن مجفف منى است.

بدان كه اهل هند خصوص فقراى ايشان ولوع بسيارى به آشاميدن آن دارند و به گمان فاسده خود معتقد آنند

كه عمر را طويل و خيال و فكر را زايد مى‏ گرداند چنانچه مقوله بعضى از فقرا كه خود را كامل و واصل مى ‏دانند اين است كه بيت‏

بنگى زديم و سر انا الحق شد آشكار ما را به اين گياه ضعيف اين گمان نبود


و اكثرى از اين طايفه هر صبح و شام برگ آن را ساييده و در آب حل كرده صاف نموده يك قدح مى‏ آشامند

و هر كه از امثال ايشان واردشان مى‏ گردد به او نيز تواضع مى ‏نمايند

و بعضى خشك نموده اندك بريان كرده زمانى طويل آن را مضغ مى‏ نمايند

به تنهايى و يا با كنجد مقشر و يا ساييده با شكر سفوف مى‏نمايند و طرب و فرح بسيار مى ‏كنند

جهت آنكه در ابتدا و اوايل حال قواى بهيمى ايشان را به حركت مى‏ آورد

و انواع اطعمه كثيره مى ‏خورند و متلذذ مى‏ گردند انهضام مى‏يابد و بدن ايشان فربه مى‏شود به كثرت اجتماع رطوبت

پس ثانياً مبتلا به اكثر امراض صعبه مى‏ گردند مانند ضعف هاضمه و كثرت رياح و قراقر بطن و سوء القنيه و تهبج اطراف و صورت و تغيّر رنگ

بشره و امثال اينها و ضعف باه و سقوط اسنان و بخر و كسالت و جبن و خيالات فاسده شيطانيه و سوء فكر و انداختن خود و جهال را به

سوى عقيده و اباحت و زندقه و ترك عبادات و غيره و بعضى از آن معاجين مى‏ سازند و مى ‏خورند

و بعضى براى اصلاح و تقليل يبس آن در شير جوش مى‏دهند و آن شير را ماست مى‏سازند و كره آن را گرفته در تراكيب استعمال

مى‏نمايند و بعضى سرشير آن را گرفته استعمال مى ‏نمايند نيز دهن آن را به انواع ديگر اخذ مى‏ نمايند

و بعضى كه بسيار قوى مى‏ خواهند قدرى از چرس آن را داخل تراكيب مى‏كنند مانند معجون شرزه‏خانى كه مشهور به شيرزادخانى

است كه از دكهن ساخته احياناً مى‏آورند كه يك حبه آن سكر بسيار مى‏ آورد

و جزو اعظم آن روغن بنگ و چرس و ادهان و جواهر بيخهاى قوى مخدر مسكر ديگر است.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 638-639
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

نسخه ها

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 7:35 am

و شكوفه و غبار زغبى او را چرس خوانند

و مسكر و به سبب جزو حار مفرح و مشهّى و مبهى بالعرض

و بعد از تحليل جزو حاره و بقاى جزو بارده مخدر

و مضعف حواس و جگر و معده و مورث فساد رنگ رخسار

و استسقا و بلادت و كسالت و جنون و تكدر روح دماغى


به علت مركب القوى بودن برگ آن درعين‌حال كه فرح، سرور، نشاط، نيكويى رنگ رخسار و سكر مى‌آورد، مخدر نيز هست

و پس از آن سستى مى‌آورد، بعد از آنكه آثار قسمت گرم آنكه نشاط است زايل شد آثار قسمت سرد آنكه تخدير و سستى است

ظاهر مى‌شود و اشتهاى غذا و نيروى جنسى را از بين مى‌برد و نهايتا موجب غم، تكدر، تاريكى ديد چشم، جنون، ماليخوليا، ترس

بسيار و استسقا مى‌گردد

و اكثار او قاطع باه و مجفف منى و شيرينيها مقوى فعل او

و ترشيها مفسد آنست


شیرینی ها عمل آن را تشدید و ترشی ها آن را از بین می برند

برّی:

و قطور عصارهء او كشندهء كرم گوش

و ريختن چند قطره از عصارۀ برگ و روغن آن در گوش براى تسكين درد گوش نافع اس

و سعوط او منقى دماغ

. انفیه برگ صحرائی آن پاک کننده دماغ

و شستن سر با طبیخ او رافع ابريه و قمل موى سر

عصاره برگ آن براى از بين بردن شپش سر

و ضماد مطبوخ بيخ او رافع او رام حاره و مسكن درد آن

ضماد و برگ آن براى تحليل ورمهاى گرم و تسكين دردهاى عصبى مفيد است.

و قدر شربتش از يك درهم(+تا دو درهم)

و محلل رياح و مسكن غثيان و مدر بول و قابض طبع و مجفف منى

و بو دادهء او را ضرر كمتر است

و اكثار او باعث قرحهء احشا و مصلحش(+خشخاش) و سكنجبين است

و ذرور كنب پوسيده را جهة جراحات مجرب دانسته‌اند


و جهة درد اعصاب و صلابت رحم و درد گوش و رفع اورام صلبه نافع

و شرب او قاطع باه است
. کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص-211

تخم آن تهوع را تسکین بخشیده و حل کننده نفخ و قویاً اعضا را گرم می کند و قابض بطن و خشک کننده می باشد.



متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

خوردن برگ آن ناشف رطوبات معده و حابس بطن و مدر بول و وذى را نافع و ممسك و مجفف منى [/color]

. خوردن برگ آن رطوبتهاى معده را خشك مى‌كند و شكم را مى‌بندد و قبض مى‌كند

و ترشح ادرار را زياد مى‌كند و ترشح اسپرم را قطع مى‌نمايد

و پوست آن قاطع باه و مجفف منى و ضماد طبيخ بيخ برّى آن

و ضماد برگ آن جهت تحليل اورام حاره و جمره و تسكين اوجاع اعضاى عصبانى كه در آن كيموسات فاسده مانده باشد مفيد

و چون برگ خشك آن را نيم كوفته و اندك آبى بر آن پاشيده و گرم كرده بر برگ بيد انجير گرم كرده‏

گذاشته بر خصيه بندند جهت قيله الماء و تحليل اورام آن نافع.

مقدار شربت آن‏: يك درم و زياده بر آن خصوصاً از انواع رديه آن كشنده،

مصلح آن قى نمودن با روغن گاو و آب گرم تا آنكه در معده هيچ نماند.


مقدار خوراک داروئی آن یک درم(3/5گرم) و زیادتر از آن کشنده است

و مصلح آن قی نمودن با روغن گاو و آب گرم و مصرف ترشی زیاد است

و آشاميدن شراب حماض بسيار مفيد و تخم آن مسكن غثيان و محلل و پراكنده كننده رياح

و مولد خلط ردى قوى الاسخان و مبخر و قابض بطن و ممسك و مجفف منى.

المضار: مصدع و مظلم بصر و مضر معده، مصلح آن بريان نمودن


مصلح آن خشخاش و سكنجبين شكرى و شراب ليمو و گويند آب سرد و برف و شراب فواكه حامض است

از مضرات آن سردرد و تیرگی بینائی و مضر معده است که مصلح آن سرخ کردن است.

زیاده روی آن باعث زخم احشاء و مصلح آن خشخاش و سکنجبین شکری و شربت لیمو و آب سرد و برف

و شربت میوه های ترش می باشد

و دهن شاه‏دانج كه مانند روغن بادام گيرند جهت درد گوش و اعصاب و تحليل اورام صلبه و صلابت رحم قطوراً و تمريخاً نافع

و آشاميدن آن مجفف منى است.

روغن آن مانند گرفتن روغن بادام است. برای درد گوش و اعصاب و حل کردن ورم های سخت و سفت رحم

به صورت قطره و یا ضماد می باشد

بدان كه اهل هند خصوص فقراى ايشان ولوع بسيارى به آشاميدن آن دارند و به گمان فاسده خود معتقد آنند

كه عمر را طويل و خيال و فكر را زايد مى‏ گرداند چنانچه مقوله بعضى از فقرا كه خود را كامل و واصل مى ‏دانند اين است كه بيت‏

بنگى زديم و سر انا الحق شد آشكار ما را به اين گياه ضعيف اين گمان نبود


و اكثرى از اين طايفه هر صبح و شام برگ آن را ساييده و در آب حل كرده صاف نموده يك قدح مى‏ آشامند

و هر كه از امثال ايشان واردشان مى‏ گردد به او نيز تواضع مى ‏نمايند

و بعضى خشك نموده اندك بريان كرده زمانى طويل آن را مضغ مى‏ نمايند

به تنهايى و يا با كنجد مقشر و يا ساييده با شكر سفوف مى‏نمايند و طرب و فرح بسيار مى ‏كنند

جهت آنكه در ابتدا و اوايل حال قواى بهيمى ايشان را به حركت مى‏ آورد

و انواع اطعمه كثيره مى ‏خورند و متلذذ مى‏ گردند انهضام مى‏يابد و بدن ايشان فربه مى‏شود به كثرت اجتماع رطوبت

پس ثانياً مبتلا به اكثر امراض صعبه مى‏ گردند مانند ضعف هاضمه و كثرت رياح و قراقر بطن و سوء القنيه و تهبج اطراف و صورت و تغيّر رنگ

بشره و امثال اينها و ضعف باه و سقوط اسنان و بخر و كسالت و جبن و خيالات فاسده شيطانيه و سوء فكر و انداختن خود و جهال را به

سوى عقيده و اباحت و زندقه و ترك عبادات و غيره و بعضى از آن معاجين مى‏ سازند و مى ‏خورند

و بعضى براى اصلاح و تقليل يبس آن در شير جوش مى‏دهند و آن شير را ماست مى‏سازند و كره آن را گرفته در تراكيب استعمال

مى‏نمايند و بعضى سرشير آن را گرفته استعمال مى ‏نمايند نيز دهن آن را به انواع ديگر اخذ مى‏ نمايند

و بعضى كه بسيار قوى مى‏ خواهند قدرى از چرس آن را داخل تراكيب مى‏كنند مانند معجون شرزه‏خانى كه مشهور به شيرزادخانى

است كه از دكهن ساخته احياناً مى‏آورند كه يك حبه آن سكر بسيار مى‏ آورد

و جزو اعظم آن روغن بنگ و چرس و ادهان و جواهر بيخهاى قوى مخدر مسكر ديگر است
.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 638-639



روش تهيۀ عصارۀ گياه شاهدانه، سرشاخه‌هاى گلدار شاهدانه هندى  ١  واحد، الكل  ۶٠  درجه  ۶  واحد، آب مقطر  ١  واحد گرفته و طبق

روش معمول از آن عصاره تهيه كنند. مقدار خوراك اين عصاره  ۵  سانتى‌گرم تا  ۵  دسى‌گرم برحسب مورد در رفع حساسيتهاى شديد و

دردهاى روماتيسمى و نعوظ دردناك شبانه و بى‌نظمى و زيادى ترشح قاعدگى و در استسقا مصرف شود.


حب لوپولين: عصارۀ كنب هندى  ١٠  سانتى‌گرم، لوپولين  ٢٠  گرم. طبق معمول صد حب بسازند و  ٣ - ٢  حب

هر شب براى رفع ناراحتى قاعدگى دردناك و يا سردرد در هنگام قاعدگى ميل كنند. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 1 ص 366-367
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

تحقیقات و تجربیات برای نتایج کاربرد درمانی

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 7:35 am

.
کشف جدید دانشمندان درباره نقش شاهدانه در کاهش رشد تومور


محققان دانشگاه آنجلیای شرقی انگلیس و دانشگاه کمپلوتنس مادرید نشان داده‌اند که چگونه عنصر اصلی روانگردان شاهدانه می‌تواند

رشد تومور را در بیماران سرطانی کاهش دهد.

به گزارش سرویس پژوهشی ایسنا منطقه اصفهان، در این تحقیق سیستم‌های عامل سیگنال دهی ناشناخته‌ای کشف شده است

که مسؤول موفقیت دارو در کاهش دادن اندازه تومورها هستند.

طی این پژوهش نمونه‌های سلول سرطان پستان برای القای تومور در موش‌ها مورد استفاده قرار گرفتند

و سپس تومورها با دزهایی از ترکیت تتراهیدروکانابینول موجود در شاهدانه هدف قرار گرفتند.

این ترکیب با تاثیر بر گیرنده‌های سلولی موسوم به گیرنده‌های کانابینوئیدی، بر عملکرد ضد سرطانی آنها تاثیر مثبتی بر جای می‌گذارد.

به گفته محققان، این تاثیرات توسط فعالیت متقابل "GPR55" و "CB2" ، دو جزء گروه گیرنده‌های کانابینوئیدی، صورت می‌گیرد.

هدف قرار دادن این دو، بر سیگنال رسانی سلول‌های سرطانی تاثیر می‌گذارد.

از نظر محققان، این یافته گام مهم رو به جلو برای ساخت داروها و ابداع درمان‌های جدیدی به شمار می‌رود که در مبارزه با تومورها موثر واقع خواهند شد.

محققان هشدار داده‌اند که بیماران سرطانی نباید به طور خودسر از فرآورده‌های شاهدانه نظیر حشیش برای درمان خود استفاده کنند،

چرا که این آزمایشات با ترکیبات مجزا و با غلظت‌های دقیق آزمایشی صورت گرفته است.

امیدها بر این می‌رود تا در آینده‌ای نزدیک معادل مصنوعی این سیستم عامل‌ها با خاصیت ضد سرطانی ایجاد شود.

این پژوهش در مجله Biological Chemistry منتشر شده است.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

بعدي

بازگشت به ق


Aelaa.Net