عقرب

[pejuhesh237]

بسم الله الرحمان الرحیم

[pejuhesh237]

تحفه حکیم مومن
عقرب
به اصطلاح اكسيريان گوگرد است
و به عربى اسم كژدم و آن شيّاله و جرّاره و الوان می باشد
و آنچه در حين حركت دنباله را بلند دارد شياله نامند
و آنچه دنباله را كشد جرّاره و از شياله كوچكتر می باشد
و زبونترين اقسام او سياه پردار است
و بهترين او در مداوا زرد شياله
و به تجربه رسيده كه چون آجرهاى آب نديده را اندك آب پاشيده بر روى هم بگذارند خصوصا در تابستان عقرب بسيار ازو متكون می شود
و در آخر سيم سرد و خشك
و شكافته ان را بر موضع گزيدهء عقرب به بندند جذب سميت می كند
و آشاميدن برشته كردهء او جهة قرحهء سينه و رفع سم عقرب گزيده مفيد
و سوخته او با ادويهء مناسب جهة رفع سنگ گرده و مثانه و عسر بول بيعديل است
و اكتحال او را با فلفل و ادويهء حاره جهة بياض و ناخنه چشم حيوان و انسان مجرب دانسته‌اند
و با سرگين موش به قدر نصف او تقوية بصر
و طلاى او جهة ساقط كردن دانهء بواسير و رفع برص و بهق و نمش و کلف و قروح خبيثه قوى الاثر است
و روغن او كه زندهء او را بعد از بيست و شش ماه در روغن زيتون كه به ازاى هر عددى ده مثقال باشد انداخته چهل روز آفتاب گذارند
جهة عرق النسا و فالج و بواسير مجرب است
و طلاى برشته كردهء او بر روغن زيتون كه به حد سوختن نرسد
جهة رويانيدن موى داء الثعلب بيعديل
و بستن يك عدد عقرب قديد كرده بر ران زنى كه هميشه اسقاط جنين شود مانع سقوط مي گردد
و گزيدن عقرب بر غير عصب رافع فالج و از مجربات شمرده اند
آشاميدن او مضر ريه
و مصلحش گل ارمنى و تخم كرفس و شربتش تا نيم درهمست.

کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم ص -184