سکر

مدير انجمن: pejuhesh237

سکر

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه ژانويه 10, 2013 10:36 pm

بسم الله الرحمان الرحیم
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

سکر

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه ژانويه 10, 2013 10:40 pm

سكر:

هندى بلغت اشلوك سركرا و شكر سرخ مائل بسياهي را بوره و بلغت معروف بنكاله

شكر سفيد را چينى و بهندى كهاند و شكرترى و بوره

و شكر سرخ مائل زعفراني را كندوره و سرخ مائل بسياهي راكر نامند


فارسی: شكر

عربی:

یونانی:

انگلیسی:

فرانسه:

آلمانی:

ایتالیائی:
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

معرفي گياه

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه اکتبر 22, 2013 10:11 pm

Image

Image
و آن عصارهء نباتيست مثل نى و بی تجويف كه بعد از طبخ منعقد گردد

هرگاه بى تصفيه باشد شكر احمر نامند

و چون بار ديگر طبخ داده و صاف كرده در ظرفى ريزند كه درد او جدا گردد مسمى بسليمانی است

و چون طبخ ديگر داده در قالب صنوبرى ريزند او را فانید گويند و اگر در طبخ ثالث مبالغه نموده باشد ابلوچ خوانند به فارسى قند مكرر گويند

و هرگاه در قالب مستطيل مساوى الطرفين ريزند

معروف به قلم است و چون طبح ديگر داده و در شيشه ريزند موسوم به نبات قراري است

و چون با آب طبخ داده و با كفچه بسيار بر بهم زنند تا منعقد گردد و به ريسمان كشنه مخصوص باسم فايند خزاينى و سنجري است

و چون در طبخ ثالث به قدر عشر او شير تازه اضافه نموده بجوشانند تا منعقد آن را طبرزد نامند

و اكثر قسم صلب قند مكرر را مخصوص اين اسم دانسته‌اند کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم –ص 149-150-

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

شكر سفيد از سفيد آن و سرخ از سرخ آن بعمل مى‌آورند:

بدين نحو كه قصب آن را كرفته مقشر نموده آب آن را كرفته بچرخ و يا بكوبيدن و آن آب را طبخ مى‌نمايند تا منعقد كردد

و در بعضى اماكن قصب آن خوب و نرم و نازك و بلند و در بعضى اماكن سخت و كم آب مى‌شود

و شكر سفيد را چون به آب حل كنند و خوب تصفيه نمايند بطبخ و داخل نمودن شير و يا سفيدۀ بيضۀ مرغ و منعقد سازند

در قالب شيشه و يا غبر آن و در ان چوبهاى باريك تراشيده كذارند و يا بريسمان ريزند و بكذارند تا منعقد كردد و مرة بعد اخرى

يعني هر مرتبه آنچه از شيرۀ آن انعقاد نيافته باشد باز بقوام آورده در ان قالب ريزند تا هر مقدار كه خواهند تا آنكه قالب پر كردد

آن را سكر سليماني و بفارسي نبات نامند

و اكر در تصفيۀ آن زياده مبالغه نمايند و كمال تصفيه آنست كه عند الطبخ و جوش ديكر چرك و كف بر سر نياورد

و در قالب شيشه ريزند آن را نبات قرارى و سنجرى خوانند

و اكر بعد از تصفيه با شير در حين انعقاد بر ان كف شير يا سفيدۀ بيضۀ مرغ زنند و بكفچه بسيار برهم زنند تا منعقد كردد

و بريسمان كشند آن را فانيز خزائي و سنجرى كويند

و اكر آن را بكفچه و يا بچوبى خوب برهمزنند كه كف برآورد و آن را بر روى پارچۀ كرپاس پاكى اندكى نم كرده

و يا بر روى بورياى تر كرده از كفچه اندك‌اندك جدا جدا بريزند

كه حبابى شكل و جوف آنها متخلخل باشد آن را فانيذ و بهندى بتاسه نامند

و اكر بران كف سفيدۀ بيضۀ مرغ و يا كف شير زنند و نيز از معجون‌سازى برهمزنند كه خوب سفيد كردد

و از آتش بركرفته آن را اقراص و يا قلمهاى باريك سازند

و مقدار بند انكشتى ببرند و بكذارند تا سرد و بسته كردد آن را فانيذ و نيز بفارسي شكرپنير نامند

و اكر آن را بعد از تصفيه بنحو مذكور و قرب انعقاد برداشته بدست خوب بكشند تا تار بندد و مكرر چنين كنند در بين كشيدن هر دفعه بتختۀ پاكيزه

و يا بوتد چوبى بزنند تا خوب سفيد كردد پس اقراص سازند آن را ناطف نامند و اكر بران كنجد مقشر بريان كرده بپاشند آن را ناطف سمسمى

و بفارسي حلواى كنجد و بهندى ريورى خوانند

و اكر در ان مغز بادام و پسته و يا كردكان بريان داخل نمايند آن را حلواى مغزى كويند و اكر آن را مانند كيسو ببافند بفارسي كيسك نامند

و بعضى در حلواى مغزى ربع وزن شكر عسل نيز داخل مى‌نمايند براى زيادتي شكنندكي آن

و اكر در تصفيۀ شكر مبالغه زياده نمايند و چون بحد انعقاد رسد

در قالبهاى صنوبرى شكل كه بطرف باريك آن سوراخى باشد ريزند و مدتى بكذارند كه خوب منعقد و خشك كردد

و رطوبت و چرك آن از ان سوراخ تراوش نمايد

آن را فانيذ سنجرى و بفارسي قند سفيد نامند و اكر در قالب مستطيل كه در هر دو طرف آن متساوى باشد ريزند آن را قلم نامند

و اكر آن قند را باز صاف نمايند و بدستور باز منعقد سازند در ان قالبهاى صنوبرى و يا طولاني و يا مدور آن را ابلوج

و بفارسي قند مكرر و بهندى اوله يعني مانند دانۀ تكرك نامند


و بعضى آن را طبرزد كويند بعضى كفته‌اند كه اكر در طبخ آن بقدر عشر وزن شكر سفيد شير تازه دوشيده در ان ريزند

و صاف كرده بقوام آورند و در قالب ريزند آن را طبرزد نامند

و از شكر سرخ بعد از تصفيه بطريق مزبور نبات و قند و ناطف و غيرها نيز مى‌سازند و ليكن بلذت و لطافت شكر سفيد نيست.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 508
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

محل رويش

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه اکتبر 22, 2013 10:11 pm

.منبت آن اكثر بلاد هند و مصر و چين و بتاويه و در خوزستان در عمان کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 507
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

اجزاء مصرفي و سمي گياه

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه اکتبر 22, 2013 10:11 pm

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

طبع گياه

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه اکتبر 22, 2013 10:13 pm

و آب نيشكر در اول گرم و در آخر تر

و شكر سرخ در دويم گرم و در اول تر و سليمانى در آخر اول گرم و در اول تر و طبرزد

و نبات قريب الاعتدال بهترين اقسام است و هر چه صاف تر است حرارتش كمتر است

و هر چند كهنه شود خشكى در او غالب میشود[size=85] کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم –ص 149-150-[/size]

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:


در دوم كرم و در اول خشك

و لطيف‌ترين همه اقسام قند مكرر پس نبات قرارى پس قند پس نبات است کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 508
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

منع مصرف

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه اکتبر 22, 2013 10:13 pm

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

خواص و كاربردهاي گياه

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه اکتبر 22, 2013 10:14 pm

و آب نيشكر : ملين طبع و حلق و سينه و شش و جالى رطوبة و جهة سرفه و احتباس بول

و حرقه او نافع و مولد خون معتدل و مورث نفخ

و صمغى كه مثل نمك بر نيشكر ظاهر میشود جهة جلاى باصره نافعست

و انواع شكر صالح الغذا و مسمن و جالى و ملين طبع و اعضاى تنفس و مقوى ارواح و قوى و جگر

و محلل رياح امعا و مبهى و سريع النفوذ بعمق بدن و مانع پيرى

و مولد خون صالح و باعث استحكام اعصاب و استخوانها و رافع خلط سوداوى و امراض آن و در تغذيهء مرضى سريع الاثر

و با آب گرم و روغن بادام جهة بحة الصوت و تسكين قولنج و باد و مثل او روغن كه نیم گرم بنوشند جهة رفع سدهء جوف

و تنقیهء زنان صاحب نفاس نافع و بجهة عسر بول مجرب و مداومت خوردن نبات در روزى بقدر يكوقيه رافع سرفه

و خشونت آواز وسينه و درد آن و ارتعاش و خفقان كه از كثرت جماع باشد و اكتحال او جهة جلاى بياض چشم

و لحم زايد و با مرواريد و سرگين سوسمار جهة سلاق و جرب مجرب و ماليدن نوع صلب او بر پلك چشم رافع جرب

و ضماد او با كبريت و قطران و سندروس و نوشادر جهة قوبا و برص و ساير آثار قريب الفعل و ذرور او جهة بردن گوشت زياد جراحات

و رويانيدن گوشت تازه و بخور اقسام او جهة رفع زكام بغايت مؤثر و مضر صاحبان سل و اسهال و مغص صفراوى مزاج

و مولد خون صفراوى خصوصاً كه در حين گرسنگى مفرط استعمال كنند و اقسام كهنه او محرق خون و مفسد اخلاط

و مصلحش بادام و شير تازه و ترشيها و آب انارين و شيرهء به و طبايشر و كاهو و امثال او و بدلش در تقويه باه

و تليين و ترطيب مثل او ترنجبین و در تسكين قولنج عسل و قدر شربتش تا سى درهم است.کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم –ص 149-150-

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و آشاميد جلاب آن با كلاب و آب سرد جهت ابتداى حميات محترقه و بدستور جلاب آن مطيب بكلاب

و يا غير مطيب با آب سرد و يا نيم‌كرم جهت اغذيۀ مرضي در ابتدا بقدر حاجت هركاه حاد باشد نافع جهت آنكه جالى است

و با كرۀ تازه جلاى آن زياده و منقى قروح و سخه و حك و خاريدن اجفان بنبات و قلم دمشقى و ابلوج صلب جهت رفع جرب آن و جلاى بياض

و نبات و طبرزد از براى محرور المزاج و قلم سليمانى و متعصر مطبوخ بدون سفيد كردن كه اندك سرخ رنك باشد براى مبرود المزاج

و كسانى كه در ابدان ايشان اخلاط غليظه باشد بهتر

و آب تازۀ نى‌شكر در اول كرم و در آخر آن تر جهت تليين طبع و حلق و سينه و شش و جلاى رطوبت آن و جهت سرفه و احتباس بول

و قرحه نافع و مولد خون معتدل و مورث نفخ و نزول آب در خصيه اكثار آن و مكيدن آن ناشتا جالى معده و بعد انهضام طعام ملين طبع

و اخراج كنندۀ ثقل بآساني و بالاى طعام مولد بلغم و نفخ و قراقر و نقوع آن در كلاب جلاى آن زياده و چون آب معصور آن را چند جوش خفيفي داده نيمكرم بياشامند

جهت سرفۀ بارد و تصفيۀ صوت و صمغى كه مانند نمك بر نيشكر ظاهر مى‌كردد جهت جلاى باصره نافع. کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 508-509
.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

نسخه ها

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه اکتبر 22, 2013 10:15 pm

و آب نيشكر : ملين طبع و حلق و سينه و شش و جالى رطوبة و جهة سرفه و احتباس بول

و حرقه او نافع و مولد خون معتدل و مورث نفخ

و صمغى كه مثل نمك بر نيشكر ظاهر میشود جهة جلاى باصره نافعست

و انواع شكر صالح الغذا و مسمن و جالى و ملين طبع و اعضاى تنفس و مقوى ارواح و قوى و جگر

و محلل رياح امعا و مبهى و سريع النفوذ بعمق بدن و مانع پيرى

و مولد خون صالح و باعث استحكام اعصاب و استخوانها و رافع خلط سوداوى و امراض آن و در تغذيهء مرضى سريع الاثر

و با آب گرم و روغن بادام جهة بحة الصوت و تسكين قولنج و باد و مثل او روغن كه نیم گرم بنوشند جهة رفع سدهء جوف

و تنقیهء زنان صاحب نفاس نافع و بجهة عسر بول مجرب و مداومت خوردن نبات در روزى بقدر يكوقيه رافع سرفه

و خشونت آواز وسينه و درد آن و ارتعاش و خفقان كه از كثرت جماع باشد و اكتحال او جهة جلاى بياض چشم

و لحم زايد و با مرواريد و سرگين سوسمار جهة سلاق و جرب مجرب و ماليدن نوع صلب او بر پلك چشم رافع جرب

و ضماد او با كبريت و قطران و سندروس و نوشادر جهة قوبا و برص و ساير آثار قريب الفعل و ذرور او جهة بردن گوشت زياد جراحات

و رويانيدن گوشت تازه و بخور اقسام او جهة رفع زكام بغايت مؤثر و مضر صاحبان سل و اسهال و مغص صفراوى مزاج

و مولد خون صفراوى خصوصاً كه در حين گرسنگى مفرط استعمال كنند و اقسام كهنه او محرق خون و مفسد اخلاط

و مصلحش بادام و شير تازه و ترشيها و آب انارين و شيرهء به و طبايشر و كاهو و امثال او و بدلش در تقويه باه

و تليين و ترطيب مثل او ترنجبین و در تسكين قولنج عسل و قدر شربتش تا سى درهم است.کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم –ص 149-150-

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و آشاميد جلاب آن با كلاب و آب سرد جهت ابتداى حميات محترقه و بدستور جلاب آن مطيب بكلاب

و يا غير مطيب با آب سرد و يا نيم‌كرم جهت اغذيۀ مرضي در ابتدا بقدر حاجت هركاه حاد باشد نافع جهت آنكه جالى است

و با كرۀ تازه جلاى آن زياده و منقى قروح و سخه و حك و خاريدن اجفان بنبات و قلم دمشقى و ابلوج صلب جهت رفع جرب آن و جلاى بياض

و نبات و طبرزد از براى محرور المزاج و قلم سليمانى و متعصر مطبوخ بدون سفيد كردن كه اندك سرخ رنك باشد براى مبرود المزاج

و كسانى كه در ابدان ايشان اخلاط غليظه باشد بهتر

و آب تازۀ نى‌شكر در اول كرم و در آخر آن تر جهت تليين طبع و حلق و سينه و شش و جلاى رطوبت آن و جهت سرفه و احتباس بول

و قرحه نافع و مولد خون معتدل و مورث نفخ و نزول آب در خصيه اكثار آن و مكيدن آن ناشتا جالى معده و بعد انهضام طعام ملين طبع

و اخراج كنندۀ ثقل بآساني و بالاى طعام مولد بلغم و نفخ و قراقر و نقوع آن در كلاب جلاى آن زياده و چون آب معصور آن را چند جوش خفيفي داده نيمكرم بياشامند

جهت سرفۀ بارد و تصفيۀ صوت و صمغى كه مانند نمك بر نيشكر ظاهر مى‌كردد جهت جلاى باصره نافع. کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 508-509
.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

تحقيقات و تجربيات براي نتايج كاربرد درماني

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه اکتبر 22, 2013 10:15 pm

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

بعدي

بازگشت به س


cron
Aelaa.Net