سوسن

مدير انجمن: pejuhesh237

سوسن

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه ژانويه 11, 2013 12:32 pm

بسم الله الرحمان الرحیم
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

سوسن

پستتوسط pejuhesh237 » جمعه ژانويه 11, 2013 12:32 pm

سوسن:معرب از سوساني سريانى است

گياهى است از خانوادۀ Liliaceae و داراى گونه‌هاى مختلفى است كه به طور وحشى مى‌رويند و ارقام پرورشى نيز دارند كه در گلكارى

بسيار مورد توجه مى‌باشند.

نام علمى معروف‌ترين آنها كه در طب سنتى به عنوان دارو مستعمل مى‌باشند عبارت‌اند از:

 ١ - lilium tigrinum Ken-Gawl. اين سوسن به فرانسوى Lis tigre و به انگليسى Tiger lily، Ogre lily و Crumple lily گفته مى‌شود.

 ٢ . Lilium monadelphum M. B. است و واريته‌اى از آن به نام L. monadephum var szovitsianum مى‌باشد كه مترادف آن L. szovitsianum است.

 ٣ . . Lilium martagon L.(سوسن مارتاگون ) اين سوسن به انگليسى Martagon lity و Turk's cap lily و Turban lily و به فرانسوى Lis martagon گفته مى‌شود.


4. سوسن سفيد به نام علمى . Lilium candidum L. اين سوسن را به انگليسى Bourbon lily و Madonna lily و White lily و به فرانسوى Lis candide و Lis blanc گفته مى‌شود.


 ۵ . Liliulm lancifolium Thunb. و مترادف آن L. speciosum مى‌باشد. به انگليسى Speciosum lily و به فرانسوى Lis specieux گفته مى‌شود.

فارسی: «سوسن» و «گل سوسن»

عربی: سوسن ابیض

یونانی:

انگلیسی: Lily-white

فرانسه: Lis

آلمانی: lilie-weisse

ایتالیائی: gijlio della madronna
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

معرفی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه سپتامبر 09, 2013 6:39 pm

Image
Image

و برى و بستانى و هر يك از آن سفيد و كبود می باشد

و بيخ اقسام او متعدد و با تدوير و طولانى و سفيد و خوشبو شبيه ببوى بنفشه

و لهذا اعوام او را بيخ بنفشه نامند

و گل سوسن سفيد با عطريت قوى و غير سوسن آزاد است چه او اسم فارسى زنبق است

و اشتباه جماعت از عدم فرق اقسام اوست

و ايرسا بیخ قسمى از كبود برى و صلبى است

و گلش بسيار كوچكتر از سوسن كبود بستانى

و بيخش يك عدد پهن و دراز و پر گره و در حرف الف مذكور شد.کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم –ص -159

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و بستاني را بلاطيني ايربدى دوميسيتنكا و صحرائي را ايربدى سالومتيكا

و نوع ديكر صحرائي را و تال ترا ايربدى سالوتنيكا و بفرنكي بستاني را اوراايربس دومنسيكا و بريرا او را ابريس سلوسير

و سوسن زرد صحرائي را تمركابيس نامند و كويند سفيد را سوسن آزاد نامند

و ازرق را سوسن كبود و صحرائي الوان مى‌باشد :

زرد و ازرق و ازرق را آسمان كونى كه معرب آن آسمان جوني است

و زرد را خطائي كويند و شاخ آن بلند مى‌باشد و بركهاى آن باريك بلند و بر بالاى ساق آن شاخهاى باريك سه

و يا پنج و برانها كل آن و بركهاى كل آن پنج عدد و بعد از شكفتن منحني مى‌كردد


و ايرسابيخ قسمى از سوسن كبود برى و جبلي است كه آسمانجوني كويند

و كل آن بسيار كوچك‌تر از سوسن كبود بستاني است و بيخ آن يك عدد و پهن و دراز و پركره

و بدان كه سوسن آزاد سوسن ابيض است كه زنبق نامند درين زمان و سوسن ابيض را اطلاق بر سه قسم كل سوسن مى‌نمايند

اول بر سوسن بستاني معروف و سوسن بستاني دو قسم است يكى سفيد خوش‌بو و دوم بنفسجي و اين كمبوتر از انست

و بركهاى اين نيز بلند و از صحرائي بلند تر و اندك عريضتر و بيخ آن مدور طولاني شبيه بپياز با ريشهاى بسيار

و زنبق در كتب قدما اسم ياسمين ابيض است و روغن آن را روغن زنبق مى‌كفتند

و قسم سوم كل آن كوچكتر از ان و بوى آن كمتر و در روز چندان بوى ندارد و شب بسيار بويا مى‌كردد

و لهذا اين را بفارسي كل شب‌بوى مى‌نامند و شب انبوى نيز و بعربي كويند خزاما است بخا و زاى معجمتين

و در بلاد هند خصوص بنكاله كثير الوجود است هرچند در اصل اين اسم خيرى برى است

و ليكن درين زمان بر هر دو اطلاق مى‌نمايند و بعضى شب‌بو را كل مريم مى‌كويند و در سنبل نيز ذكر يافت کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 531


 ١ . lilium tigrinum Ken-Gawl: اين سوسن داراى پياز سفيد شلجمى شكل و پهن است كه قطر آن در حدود  ٧  سانتى‌متر است.

بلندى گياه تا  ١  متر و ساقۀ آن پوشيده از موهاى كركى مى‌باشد.

گلهاى آن به رنگ نارنجى مايل به قرمز داراى نقطه‌هاى كوچك ارغوانى قهوه‌اى است.

اين سوسن بومى چين و ژاپن است و در ساير نقاط عالم انتشار دارد. در ايران در گلكارى‌ها كاشته مى‌شود.

از مشخصات اين گونه اين است كه در كنار برگها وصل به ساقه تيره‌رنگ گياه نيز پيازهاى كوچكى ) Bulbille( مى‌رويد و تكثير آن از طريق كاشت اين پيازهاى كوچك نيز با مراقبتهاى زراعى خاص امكان‌پذير است.

٢ . Lilium monadelphum M. B.اين سوسن داراى پياز تخم‌مرغى زردرنگ است و گلهاى آن زرد گوگردى كوچك با گلبرگهاى كمى خميده،

پوشيده از نقطه‌هاى ريز قهوه‌اى قرمز، بلندى گياه  ٨ / ١ - ٢ / ١  متر مى‌باشد.

اين سوسن اگر در مناطق بدون سرماى زمستان كاشته شود، لازم است كه از خاك بيرون آمده و مدت 8 هفته در سردخانه نگهدارى شود تا دوران استراحت گياهى را سركند

و براى رشد و گل دادن بقيه سال آماده شود.


٣ . Lilium martagon L: گلهاى آن به رنگ قرمز شرابى مايل به ارغوانى، قسمتى از گلبرگها سفيد با لكه‌هاى منظم به رنگ ارغوانى و قهوه‌اى.

پياز آن زردرنگ است. بلندى گياه  ٢ - ١  متر با ساقه‌هاى به رنگ سبز تيره است.

گلهاى آن داراى بوى نامطبوعى مى‌باشد كه در تابستان ظاهر مى‌شوند. تكثير آن با كاشت پيازهاى كوچكى كه در اطراف پياز اصلى بيرون مى‌آيند انجام مى‌شود.

در مراكز تحقيقات براى به دست آوردن ارقام جديد از تخم آن نيز استفاده مى‌كنند.


4. سوسن سفيد به نام علمى . Lilium candidum L.گلهاى آن درشت، سفيد و خيلى معطّر است و معمولا در گروههاى  ٨ - ۶  تايى ظاهر مى‌شود.

پياز آن تخم‌مرغى و زردرنگ است، بلندى بوتۀ آن  ٨ / ١ - ٢ / ١  متر مى‌باشد.

اين سوسن قديمى‌ترين سوسنى است كه شناخته شده و شايد تاريخ شناسايى آن به هزاران سال قبل برمى‌گردد.

تكثير آن با كاشت پيازهاى كوچكى است كه در اطراف پياز مادر ايجاد مى‌شود.

۵ . Liliulm lancifolium Thunb.پياز اين سوسن زرد و ارغوانى و قهوه‌اى است. گلهاى آن درشت، معطّر است و رنگ متن گلبرگها سفيد

و در قسمت مركز گلبرگها لكه‌هاى وسيع قرمز و نقطه‌هاى قهوه‌اى وجود دارد. بلندى گياه  ٨ / ١ - ١  متر است.

گلهاى آن در اواخر تابستان و اوايل پاييز ظاهر مى‌شوند. تكثير آن نظير ساير گونه‌ها با كاشت پيازهاى كوچك كه در كناز پياز مادر ايجاد مى‌شود انجام مى‌گيردکتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 7 ص 136-137-138-139-140.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

محل رویش

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه سپتامبر 09, 2013 6:40 pm

Lilium monadelphum M. B.: اين سوسن بومى قفقاز است.

در ايران نيز به‌طور وحشى در كوه جلفك گيلان در شمال ايران ديده مى‌شود.

تكثير آن با كاشت قسمتى از پياز و يا با كاشت ورقه‌هاى گوشتين پياز آن امكان‌پذير است.

  Lilium martagon L: اين گل در تمام اروپا و آسيا انتشار دارد و در ساير مناطق دنيا نيز كاشته مى‌شود.


. Liliulm lancifolium Thunb.: اين گل بومى جنوب ژاپن است و از آنجا به ساير مناطق عالم وارد شده است.کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 7 ص 138-139-140
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

اجزائ مصرفی و سمی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه سپتامبر 09, 2013 6:40 pm

هيج جزء آن سمي نيست.

همه اجزاء استفاده مي شود


.در كره از پياز گونه L. lancifolium براى پيشگيرى ابتلاء به سرفه، آسم و دردهاى عصبى استفاده مى‌شود

. به‌طور كلى مسكّن است و براى ناراحتى‌هاى مجارى ادرار مفيد مى‌باشد.

در چين و كره فلسها و ورقه‌هاى گوشتى پياز گونه L. tigrinum را به عنوان تونيك براى معالجۀ بيمارى‌هاى ريه به كار مى‌برند .

در هند و چين براى رفع اختلالات زنانگى توصيه مى‌شود

در چين پيازچۀ كنار ساقه و برگهاى گياه را در سركه رقيق خيسانده و براى رفع اختلالات روده‌اى مى‌خورند.

گلهاى خشك آن را با روغن يا الكل مخلوط كرده، مانند پماد به اكزماى بچه‌ها مى‌مالند.

گلهاى گونه سوسن سفيد L. candidum كه معطّر است ضد اسپاسم و ضد تشنج مى‌باشد.

از اسانس آن براى ساختن عطرهاى قوى و تند شرقى استفاده مى‌شود.

پولن اين گلها يعنى گردۀ تلقيح گل به عنوان ضد صرع مصرف مى‌شود.

پياز سوسن سفيد قابض، لعاب‌زا، مدّر و براى نرم كردن سينه مفيد است و به‌طور كلى نرم‌كننده است.

از جوشاندۀ پياز سوسن در شير يا در آب براى رفع استسقا مى‌خورند.

از ضماد آن در استعمال خارجى براى التيام زخمها و التهاب پوست تجويز مى‌شود.

در هند براى گونه‌هاى L. martagon و L. tigrinum خواص دارويى يكسانى قائل هستند.

از پياز آنها براى برطرف كردن بيمارى‌هاى قلبى و رفع درد در ناحيۀ قلب و معالجۀ آنژين سينه‌اى  ١ استفاده مى‌شود.

ضمنا پياز گونه‌هاى فوق براى نرم كردن سينه مفيد است و به عنوان مدّر و قاعده‌آور تجويز مى‌شود.

گلهاى آن بادشكن است و براى قوى كردن عضلات مژه‌ها در موارد بيمارى آستيگميا  ٢ مفيد مى‌باشد [اشتاين متنر].

در مورد خواص واريته‌هاى وحشى ايران گزارشى در دست نيست ولى احتمالا خواص گل و پياز آنها كم‌وبيش شبيه بقيه است.

در چين از گونه‌هاى سوسن به نام Lilium brownii F. E. Br. ex Spae در سطح وسيعى به عنوان دارو استفاده مى‌شود.

اين گونه بومى چين و ويتنام است ضمنا پرورش داده مى‌شود.

پيازهاى گياه را در ماههاى تابستان تا اوايل پاييز برداشت كرده و ورقه‌هاى پياز را به عنوان دارو مصرف مى‌كنند.

معمولا اين ورقه‌ها را جدا كرده و خشك نموده و با گوگرد دود مى‌دهند.

اين ورقه‌ها خاصيت مسكّن و تونيك دارد و مخصوصا براى تسكين سرفه و ناراحتى‌هاى ريه تجويز مى‌شود،

ضمنا براى ناراحتى‌هاى مجارى ادرار نيز مفيد است

آقاى دكتر لوئى اين دارو را مسكّن اعصاب مى‌داند و براى معالجۀ بيمارى‌هاى ريه، سنگينى گوش، گوش‌درد

و ناراحتى‌هاى اعصاب تجويز مى‌نمايد.

ضمنا براى بيمارى پايى هو كه بيمار مبتلا به آن نمى‌تواند آرام بگيرد نيز توصيه مى‌شود.

دكتر استوارت معتقد است كه به علاوه بادشكن و نرم‌كنندۀ سينه مى‌باشد

و براى تسكين دردهاى عصبى پس از وضع حمل مفيد است و در استعمال خارج نيز براى زخم و ورم نافع است.

گلهاى آن را خشك كرده و گرد آن را با روغن يا الكل مخلوط و روى تاولهاى بچه‌ها و يا روى بريدگى و كوفتگى مى‌اندازند.

استوارت ضمنا معتقد است كه از پيازچه‌هايى كه كنار شاخه‌ها و برگهاى اين سوسن درمى‌آيد

پس از اينكه در سركه رقيق خيس شد براى ناراحتى‌هاى روده‌اى مصرف شود، بسيار نافع است. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 7 ص 138-139-140
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

طبع گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه سپتامبر 09, 2013 6:41 pm

و قوة اقسام سوسن مركب از حرارة محلله و ارضيه لطيفه و قوة مجففه و قابضه است کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم –ص -159

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

در اول كرم و در ترى و خشكي معتدل

و كويند سفيد بستاني كرم و خشك در دوم

و بعضى در سوم كفته‌اند و برى آن از بستاني كرم‌تر و خشك‌تر کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 531
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

منع مصرف

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه سپتامبر 09, 2013 6:42 pm

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

خواص و کاربردهای گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه سپتامبر 09, 2013 6:42 pm

و مدر حيض و در جميع افعال مثل امراض رحم و اندمال زخمها و رفع چرك او و بواسير

و درد جگر و امراض شش و سپرز و خنازير ضعيفتر از ايرسا

و ضماد او با سركه و آرد جو جهة ورم حار انثيين

و رايحهء او محلل رياح دماغى و محرك شهوة زنان و در تنوع قريب به زعفران

و طبيخ او كه با خمس او سركه و عسل در ظرف مس بحد انعقاد جوشانيده باشند جالى و مجفف بيلذع

و جهة جراحت اطراف عضل نافع و مثل روغن ايرساست

و در جميع افعال و خوردن او جهة قولنج ایلاوس صفراوى

و جهة امراض رحم و درد عصب شرباً و ضماداً مفيد

و خائيدن بيخ او جهة رفع بوى خمر

و ضماد برگ او و خوردن تخم او جهة گزيدن هوام نافع

و قدر شربت از جرم او تا دو مثقال

و از مطبوخ و روغن او تا يك اوقيه است

و قسمى از سوسن كه در تحت درختان مي رويد گلش زرد و كوچك و بيخش بسطبرى انگشتى و خوشبو

و با تلخى است قويتر از سوسن سفيد و كبود وضعيفتر از ايرسا و گلش گرمتر از همه

و ضماد مطبوخ بيخ او با شراب محلل اورام بلغمى و جهة درد دندان نافعست

و بغدادى گويد اين قسم عدس المر است. کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم –ص -159

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و در رفع سموم ملذوعه و خصوص عقرب ضعيف‌تر از سائر اقسام

و لهذا بايد با چيزى كه قوت جلاى آن را زياده كرداند مانند عسل استعمال نمايند

و طلاى آن با عسل جهت بهق و برص و جرب متقرح و قروح رطبه

و بدستور با آرد جو و شستن رو به آب آن جهت رفع كلف و نمش نافع

و بدستور تمريخ و تدهين بدان و آشاميدن يك اوقيه و نيم آن مسهل و ترياق بيخ و كزبره و فطر و تمريخ

و تدهين بدان جهت تليين اعصاب و صلابت و برآمدكي رحم

و آشاميدن لخم آن جهت ضرر هوام نافع

و مضمضه بطبيخ بيخ آن جهت وجع دندان خصوصا برى آن

و قطور آن در كوش جهت درد آن و آشاميدن آن جهت حدت ذهن و ضيق النفس و نفس الانتصاب

و وجع حلقوم و غلظت و صلابت طحال

و با ماء العسل جهت اسهال ماء اصفر و استسقا و جلاى مثانه از رطوبات لزجه و تسكين عطش

و بدستور بيخ آن و روغن بيخ آن جهت درد كوش و عصب و تدهين اعضا بدان خصوصا كه بريان نموده

و سائيده با روغن كل مخلوط نموده بمالند

و ذرور بيخ خشك آن جهت ظفره و كوشت زائد در اجفان

و مطبوخ بيخ آن در روغن كل جهت سوختكي آتش و امراض رحم شربا و تدهينا

و با سركه در ظرف مس جهت قروح مزمنه و جراحات

و استشمام كل آن مقوى و مفرح قلب و دماغ و محلل رياح دماغي و ابخرۀ آن و از زعفران قويتر است

درين امر و لهذا جهت غشي بهتر از زعفران است براى آنكه انبساط آن قليل و امساك آن بسيار است

بخلاف زعفران كه انبساط آن كثير و امساك آن قليل است

و شراب آن جهت لسع جميع هوام سمي نافع

و ضماد كل و برك آن جهت جراحات

و ضماد مطبوخ آن با شراب اورام فجه كه جمع و پخته نكردد نافع و جمع و پخته كرداند

و ايرسا در حرف الالف ذكر يافت و جوارش و دهن و شراب آن در قرابادين مذكور شد و سوسن احمر دل‌بوس است.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 531-532
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

نسخه ها

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه سپتامبر 09, 2013 6:43 pm

و مدر حيض و در جميع افعال مثل امراض رحم و اندمال زخمها و رفع چرك او و بواسير

و درد جگر و امراض شش و سپرز و خنازير ضعيفتر از ايرسا

و ضماد او با سركه و آرد جو جهة ورم حار انثيين

و رايحهء او محلل رياح دماغى و محرك شهوة زنان و در تنوع قريب به زعفران

و طبيخ او كه با خمس او سركه و عسل در ظرف مس بحد انعقاد جوشانيده باشند جالى و مجفف بيلذع

و جهة جراحت اطراف عضل نافع و مثل روغن ايرساست

و در جميع افعال و خوردن او جهة قولنج ایلاوس صفراوى

و جهة امراض رحم و درد عصب شرباً و ضماداً مفيد

و خائيدن بيخ او جهة رفع بوى خمر

و ضماد برگ او و خوردن تخم او جهة گزيدن هوام نافع

و قدر شربت از جرم او تا دو مثقال

و از مطبوخ و روغن او تا يك اوقيه است

و قسمى از سوسن كه در تحت درختان مي رويد گلش زرد و كوچك و بيخش بسطبرى انگشتى و خوشبو

و با تلخى است قويتر از سوسن سفيد و كبود وضعيفتر از ايرسا و گلش گرمتر از همه

و ضماد مطبوخ بيخ او با شراب محلل اورام بلغمى و جهة درد دندان نافعست

و بغدادى گويد اين قسم عدس المر است. کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم –ص -159

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و در رفع سموم ملذوعه و خصوص عقرب ضعيف‌تر از سائر اقسام

و لهذا بايد با چيزى كه قوت جلاى آن را زياده كرداند مانند عسل استعمال نمايند

و طلاى آن با عسل جهت بهق و برص و جرب متقرح و قروح رطبه

و بدستور با آرد جو و شستن رو به آب آن جهت رفع كلف و نمش نافع

و بدستور تمريخ و تدهين بدان و آشاميدن يك اوقيه و نيم آن مسهل و ترياق بيخ و كزبره و فطر و تمريخ

و تدهين بدان جهت تليين اعصاب و صلابت و برآمدكي رحم

و آشاميدن لخم آن جهت ضرر هوام نافع

و مضمضه بطبيخ بيخ آن جهت وجع دندان خصوصا برى آن

و قطور آن در كوش جهت درد آن و آشاميدن آن جهت حدت ذهن و ضيق النفس و نفس الانتصاب

و وجع حلقوم و غلظت و صلابت طحال

و با ماء العسل جهت اسهال ماء اصفر و استسقا و جلاى مثانه از رطوبات لزجه و تسكين عطش

و بدستور بيخ آن و روغن بيخ آن جهت درد كوش و عصب و تدهين اعضا بدان خصوصا كه بريان نموده

و سائيده با روغن كل مخلوط نموده بمالند

و ذرور بيخ خشك آن جهت ظفره و كوشت زائد در اجفان

و مطبوخ بيخ آن در روغن كل جهت سوختكي آتش و امراض رحم شربا و تدهينا

و با سركه در ظرف مس جهت قروح مزمنه و جراحات

و استشمام كل آن مقوى و مفرح قلب و دماغ و محلل رياح دماغي و ابخرۀ آن و از زعفران قويتر است

درين امر و لهذا جهت غشي بهتر از زعفران است براى آنكه انبساط آن قليل و امساك آن بسيار است

بخلاف زعفران كه انبساط آن كثير و امساك آن قليل است

و شراب آن جهت لسع جميع هوام سمي نافع

و ضماد كل و برك آن جهت جراحات

و ضماد مطبوخ آن با شراب اورام فجه كه جمع و پخته نكردد نافع و جمع و پخته كرداند

و ايرسا در حرف الالف ذكر يافت و جوارش و دهن و شراب آن در قرابادين مذكور شد و سوسن احمر دل‌بوس است.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 531-532



[جوارش سوسن تاليف اطباى روم‏]
جوارش سوسن اين جوارش از تاليف اطباى روم است ضعف معده و كبد و ابتداى استسقا را نافعست‏
صنعت آن‏
انجدان سياه يك رطل رازيانه نانخواه تخم كرفس از هريك چهار اوقيه بيخ سوسن اسمانكونى نيم رطل فلفل سياه دو اوقيه كوفته و بيخته با سه وزن ادويه عسل مصفّى بسرشند شربتى دو درم تا دو مثقال طبّى‏
صنعت دهن سوسن‏
تازه بكيرند سوسن ابيض منقى دو اوقيه روغن كنجد تازه هژده اوقيه در شيشه كرده در افتاب بكذارند تا روغن قوة آن را جذب كند
دهن السوسن المركب‏
يحيى بن عيسى بن جزله كويد كه اين دهن يابس است در درجه ثالثه ملطف و ملين و مقوى اعضا است نافعست از براى اعيا موافق است پيران را و مفيد است از براى امراض عصب حادثه از سردى و قروح سر و دوى و طنين كوش را و ترياق بنج و كشنيز تر و فطر است و نافع است از براى دردهاى رحم و هرگاه ثفل آن را بچشم كشند تحليل ميدهد آب نازل در چشم را
صنعت آن بنسخه ابن جزله‏

حبّ بلسان سليخه قسط تلخ مصطكى رومى زعفران از هريك يك اوقيه قرنفل قرفة الطّيب از هريك نيم اوقيه و سى عدد كل سفيد سوسن كه نه كل و زردى ميان كل را دور كرده باشند در يك رطل و نيم روغن كنجد داخل كرده در شيشه نموده در سايه بكذارند در موضع معتدل تا فراگيرد قوة دواها را روغن كنجد پس بپالايند و ثفل آن را على‏حده در شيشه نكاه دارند و روغن آن را على‏حده در شيشه ديكر و سر آن را محكم ببندند در نسخه منهاج الدكان مكان قرفه جوزبواست و در نسخه ديكر مكان روغن كنجد زيت طيب است‏
دهن سوسن بنسخه سيّد اسمعيل كه در زخيره در مرض فالج ذكر كرده‏
صنعت آن‏
سليخه قسط تلخ حبّ بلسان زعفران مصطكى از هريك يك اوقيه قرنفل قرفة الطّيب از هريك نيم اوقيه ادويه را سواى زعفران نرم كوفته همه را در شيشه نكاه دارند يكمن زيت بر روى آن كرده سيعدد كل سوسن سفيد پاك كرده اضافه نموده چهل روز در افتاب كذارند
[دهن سوسن بنسخه شفائى برودت معده و اختناق رحم را سود دارد]
دهن سوسن بنسخه شفائى برودت معده و اختناق رحم را سود دارد و كرده و مثانه سرد را كرم كرداند
صنعت آن‏
سليخه حبّ بلسان قسط تلخ از هريك ده درم قرفه قرنفل مصطكى از هريك پنج درم كل سوسن سيعدد زعفران ده درم زردى از سوسن براورند و با يك رطل و نيم رطل روغن كنجد در شيشه كنند و داروها كوفته بر روى آن كنند و نزديك افتاب در سايه چهل روز بكذارند پس بيرون اورند و روغن را در ظرف على‏حده نكاه دارند
[شراب سوسن مسمى به مى سوسن‏]
شراب سوسن اين شراب را مى سوسن مى‏نامند نافعست از براى ضعف معده و كبد و از براى غشى حادث از استفراغ مفرط و از براى خلفه و خروج خون و از براى ضعف قلب‏
صنعت آن‏
كل سوسن آزاد چهار صد عدد قمع و زردى ميان انها دور كنند و پهن كنند بر چادرى پاكيزه تا خشك شود پس بكيرند قسط هندى و قرنفل قصب الذّريره از هريك دو اوقيه مجموع را نيم كوفته پس بكيرند ظرف زجاجى و يك صف از كل سوسن در آن پهن كنند و صف ديكر آن را ادويه و هم‏چنين تا تمام شود و يك شبانه روز بكذارند بران پس بريزند از مثلث جيد شانزده رطل پس بكيرند زعفران نيم اوقيه و مشك تبتى دو مثقال و با قدرى مثلث حل سازند و داخل نمايند در ادويه پس بيندازند بران ميعه سائله چهار اوقيه و روغن بلسان يك اوقيه و سر ظرف را يك ساعت واكذارند بران كاغذى پاكيزه و بر بالاى كاغذ پارچه كتانى بندند و بر بالاى آن كل بكيرند بطين حركه بسبوس جو خمير كرده باشند و در سايه در موضع شمالى شش ماه بكذارند پس بكار برند و در نسخه حكيم معصوم بجاى مشك عنبر بوزن مشك داخل است‏
صنعت آن شراب سوسن مسمى بمى سوسن بنسخه محمود بن الياس كه در حاوى صغير ذكر نموده‏
بكيرند كل سوسن اسمانجونى چهارصد عدد و اقماع كلها و زردى ميان انها را تمام دور كرده بر پارچه پهن نمايند و در سايه بكذارند تا كلها خشك شود پس بكيرند قسط تلخ قصب الذريره قرنفل حماما سنبل الطّيب مصطكى از هريك ده درم ملح اندرانى سليخه از هريك سى درم عود بلسان كوبيده سى درم پس در شيشه يا در ظرف چينى ته بالاى كل داده را بكنند و يك شبانه روز بكذارند كه كلها سرخ كردد روز دويّم شراب انكورى شانزده رطل بر روى وى كنند پس بكيرند زعفران پنج درم مشك تبتى جيد دو مثقال و در اندك شرابى حل كنند و در آن داخل نمايند و آن شيشه را در سايه بكذارند در جائى كه اطراف شيشه باز باشد و باد شمال بان برسد و سر شيشه را بكاغذ پاكى يك‏يك ته بكيرند پس بر بالاى آن كتانى ببندند و همچنان واكذارند تا شش ماه پس استعمال نمايند و كفته كه اين شراب مسكر و حرام نيست زيرا كه نمك جزو اين شراب است و شراب را منتقل بسركه ميسازد.
کتاب قرابادین کبیر ص 1032
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

تحقیقات و تجربیات برای نتایج کاربرد درمانی

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه سپتامبر 09, 2013 6:43 pm

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

بعدي

بازگشت به س


Aelaa.Net