حزابرّى

[pejuhesh237]

بسم الله الرحمان الرحیم

[pejuhesh237]

حزابرّى
فارسی: دينارويه
عربی:
یونانی:
انگلیسی:
فرانسه:
آلمانی:
ایتالیائی:

[pejuhesh237]

و خراة نيز گويند دو قسم می باشد و از جملهء سداب برّى شمرده اند

يك قسم او را در مازندران جعفرى گويند برگش شبيه به برگ كرفس

و به قدر برگ گشنيز و تخم او سبز و خوشبو و بهترين اقسام و گرمتر از بستانى

و جهة رياح و ادويهء قتالهء بارده و سم عقرب و تقوية هاضمه و مجفف منى است

و قسم ديگر را ساقش باريك و بقدر زرعى و پر كرده

و برگش شبيه به برگ سداب و با زغب و خوشبو و طعم او تلخ

و تخمش شبيه به انجدان و زوفرا عبارت از تخم اوست کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص88

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و صاحب اختيارات بديعى نوشته كه برك آن شبيه ببرك جزر و طعم آن قريب به طعم رازيانه

و تخم آن سبز رنك و خوش‌بو و خوش طعم نزديك بتخم كزر در شكل و بر جامه بچسپد و بشيرازى آن را خودوسك نامند کتاب مخزن الادویه طبع قدیم جلد یک ص 354

[pejuhesh237]

.

[pejuhesh237]

.

[pejuhesh237]

در سيم گرم و خشك و نايب مناب جاوشير است کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص88

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود

[pejuhesh237]

.

[pejuhesh237]

و مقوى معده و جگر و محلل رياح و هاضمه و مفتح سدهء جگر و سپرز

و مسخّن گرده و مسمن او و مقوى و منقى مثانه و مجارى بول و رافع خمار

و بوئيدن او جهة زكام و رطوبات دماغى و برودت دماغ

و ضماد او جهة تسكين درد و ورم بواسير

و طلاى گل او و برگ او با عسل جهة جراحات و آكله

و ضماد جميع اجزاى او با شراب يا روغن بنفشه جهة رفع سم هوام

و نيم درهم او با اندك شراب جهة گزيدن هوام شرباً نافع است

و جالينوس بالخاصيه او را جهة سعال يابس مفيد مي داند

و تخمش در افعال قويتر از اكثر اجزاى اوست

و مضر سر و مجفف منى و مصلحش بادرنجبويه

و بدلش سدابست هرگاه از اجزاء ديگر حزا يافت نشود

و قدر شربتش تا سه درهم و از تخم او يا يك مثقال.کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص88

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و بدستور خوردن آن و ادهان آن كويند بواسير را زائل كرداند و رنك روى را نيكو سازد کتاب مخزن الادویه طبع قدیم جلد یک ص 354

[pejuhesh237]

و مقوى معده و جگر و محلل رياح و هاضمه و مفتح سدهء جگر و سپرز

و مسخّن گرده و مسمن او و مقوى و منقى مثانه و مجارى بول و رافع خمار

و بوئيدن او جهة زكام و رطوبات دماغى و برودت دماغ

و ضماد او جهة تسكين درد و ورم بواسير

و طلاى گل او و برگ او با عسل جهة جراحات و آكله

و ضماد جميع اجزاى او با شراب يا روغن بنفشه جهة رفع سم هوام

و نيم درهم او با اندك شراب جهة گزيدن هوام شرباً نافع است

و جالينوس بالخاصيه او را جهة سعال يابس مفيد مي داند

و تخمش در افعال قويتر از اكثر اجزاى اوست

و مضر سر و مجفف منى و مصلحش بادرنجبويه

و بدلش سدابست هرگاه از اجزاء ديگر حزا يافت نشود

و قدر شربتش تا سه درهم و از تخم او يا يك مثقال.کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص88

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و بدستور خوردن آن و ادهان آن كويند بواسير را زائل كرداند و رنك روى را نيكو سازد کتاب مخزن الادویه طبع قدیم جلد یک ص 354

[pejuhesh237]

.