خلاف

[pejuhesh237]

بسم الله الرحمان الرحيم

[pejuhesh237]

خلاف

فارسی:بيد ساده

عربی:

یونانی:

انگلیسی:

فرانسه:

آلمانی:

ایتالیائی:

[pejuhesh237]

شامل بيد مشك و بيد برّى و بيد موله است و از مطلق او بيد برِّى مراد است

و گل او كه بعد از برگ بهم می رسد و رنگش زرد و بقدرى خوشبو

و ثمرش مثل خوشه كه از ساق شاخهاى او ميرويد و كتب بيد نامند

قسم نر او بي گل است و صفصاف اسم خلاف برّيست كتاب تحفه حكيم مومن-طب قديم-ص107


متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

درخت آن عظيم و رنك چوب آن سفيد اندك رخو و برك آن باريك و بلند تا بشبرى کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 397

[pejuhesh237]

و در اكثر مواضع يافت میشود و بهترين آن آن بود كه در كنار آبها روئيده باشد كتاب تحفه حكيم مومن-طب قديم-ص107



متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود

[pejuhesh237]

.

[pejuhesh237]

گلش در دويم سرد و در اول تر

و برگش در اول خشك

و ثمرش در اول تر و سرد و بيد موله در افعال ضعيفتر از اوست كتاب تحفه حكيم مومن-طب قديم-ص107


متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

با اندك قوت قبضى و لذعى و تجفيفي کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 397

[pejuhesh237]

.

[pejuhesh237]

و مفتح سدّهء جگر و ملطّف و رافع خفقان و تشنگى و جهة ضعف معدهء حار و تبهاى محرقه و صفراوى

و جميع امراض حاره و رمد و صداع نافع و عرق او الطف از جرم و شكوفهء او

و خاكستر چوب او جهة نزف الدم و با سركه جهة ثاليل و نمله و ورم پستان و ورم اعضاى ظاهرى مفيد

و جرم برگ او قابض و رادع و عصارهء او مسهل بلغم و صفرا و سودا و مدر بول

و جهة سدّهء جگر و يرقان و صلابت سپرز و صرع و منع لرز تبهاء و اختناق رحم و مفاصل و نقرس و گزيدن عقرب

و ادويه ء سمّيه و قطور او در گوش جهة پاك كردن چرك او بسيار مفيد و مضر تهيگاه

و مصلح او گلاب و شكر و قدر شربتش بيست درهم است كه با شكر بنوشند

و طريق آشاميدن آب او در دستورات مذكور است و صمغ او مقوى باصره و جالى و ثمرش جهة اسهال دموى مجربست

و جلوس در طبيخ برگ و شاخ او جهة رفع فساد اعضا به غايت مؤثركتاب تحفه حكيم مومن-طب قديم-ص107

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

ان ملطف و مقوى دماغ و قلب حار

و در افعال مذكوره اقوى از عرق برك آن و جرم برك آن قابض و رادع

و خوابيدن بر فرش آن جهت رفع حرارت كبد و قلب

و ثمر آن جهت ضربه كه بر حدقه رسيده باشد ضمادا و جهت نزف الدم و بدستور

ضماد برك تازۀ آن و آشاميدن آن جهت اسهال دموى

و عرق آن جهت خفقان حار و حمى جدرى و حميات حارۀ حاده و حمى دق

و صمغ آنكه از برك آن بيرون مى‌آيد جالى و مقوى باصره و زخمهاى شرى و آبله و اورام حاره

و بدستور ضماد آب برك تازۀ آن بدل آن ريباس و بهتر از آب كاسني و ماء الشعير است

جهت اكثر امراض و آشاميدن بيست درهم آن جهت رفع سدۀ كبد نافع

و عرق آن در حرف العين و روغن كل آنكه بدستور دهن ورد ترتيب دهند بارد

و مجفف و منشف و مسكن صداع طلاء و مانع صعود ابخرۀ حاره

و سورت خون نيز شربا و در سائر افعال قائم مقام روغن كل است.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 398

[pejuhesh237]

و مفتح سدّهء جگر و ملطّف و رافع خفقان و تشنگى و جهة ضعف معدهء حار و تبهاى محرقه و صفراوى

و جميع امراض حاره و رمد و صداع نافع و عرق او الطف از جرم و شكوفهء او

و خاكستر چوب او جهة نزف الدم و با سركه جهة ثاليل و نمله و ورم پستان و ورم اعضاى ظاهرى مفيد

و جرم برگ او قابض و رادع و عصارهء او مسهل بلغم و صفرا و سودا و مدر بول

و جهة سدّهء جگر و يرقان و صلابت سپرز و صرع و منع لرز تبهاء و اختناق رحم و مفاصل و نقرس و گزيدن عقرب

و ادويه ء سمّيه و قطور او در گوش جهة پاك كردن چرك او بسيار مفيد و مضر تهيگاه

و مصلح او گلاب و شكر و قدر شربتش بيست درهم است كه با شكر بنوشند

و طريق آشاميدن آب او در دستورات مذكور است و صمغ او مقوى باصره و جالى و ثمرش جهة اسهال دموى مجربست

و جلوس در طبيخ برگ و شاخ او جهة رفع فساد اعضا به غايت مؤثركتاب تحفه حكيم مومن-طب قديم-ص107

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

ان ملطف و مقوى دماغ و قلب حار

و در افعال مذكوره اقوى از عرق برك آن و جرم برك آن قابض و رادع

و خوابيدن بر فرش آن جهت رفع حرارت كبد و قلب

و ثمر آن جهت ضربه كه بر حدقه رسيده باشد ضمادا و جهت نزف الدم و بدستور

ضماد برك تازۀ آن و آشاميدن آن جهت اسهال دموى

و عرق آن جهت خفقان حار و حمى جدرى و حميات حارۀ حاده و حمى دق

و صمغ آنكه از برك آن بيرون مى‌آيد جالى و مقوى باصره و زخمهاى شرى و آبله و اورام حاره

و بدستور ضماد آب برك تازۀ آن بدل آن ريباس و بهتر از آب كاسني و ماء الشعير است

جهت اكثر امراض و آشاميدن بيست درهم آن جهت رفع سدۀ كبد نافع

و عرق آن در حرف العين و روغن كل آنكه بدستور دهن ورد ترتيب دهند بارد

و مجفف و منشف و مسكن صداع طلاء و مانع صعود ابخرۀ حاره

و سورت خون نيز شربا و در سائر افعال قائم مقام روغن كل است.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 398

[pejuhesh237]

.