تفاح

مدير انجمن: pejuhesh237

تفاح

پستتوسط pejuhesh237 » يکشنبه دسامبر 30, 2012 10:49 am

بسم الله الرحمان الرحیم
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

تفاح

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه فبريه 12, 2013 8:52 pm


تفاح

گياهى است از خانوادۀ Rosaceae ، نام علمى آن در مدارك مختلفۀ علمى به شرح زير آمده است:

در مدارك گياه‌شناسان ايرانى نام علمى آن Malus orientalis Ugl. و نامهاى مترادف آن Malus pumila Grossh. و Pyrus malus L. .

در مدارك گياه‌شناسان اروپايى نام علمى آن را Malus communis L. و مترادفهاى آن Malus communis Desf. و Pyrus malus L. .

در مدارك گياه‌شناسان امريكايى Malus pumila Mill. و Pyrus malus L. var tomentosa Koch .

و در مدارك گياه‌شناسان هندى در عده‌اى از مدارك Malus pumila Mill. و مترادف آن Pyrus malus L.

و در عده‌اى ديگر Malus pumila Mill. و مترادف آن را Malus sylvestris Hort. non Mill. و Pyrus malus L. ذكر كرده‌اند.


فارسی: ميوۀ درختى است كه به فارسى «سيب» و درخت سيب و در مناطق مختلف جنگلى شمال كه اين درخت به‌طور وحشى

مى‌رويد با نامهاى محلى مختلفى ناميده مى‌شود از جمله در لاهيجان و رودسر «آسيب، هسى و هسيب» ،

در طوالش «سيف» ، در رامسر و شهسوار «ترش‌هسى و تلخ‌هسى» ، در مازندران «سه» ،

در آستارا و ارسباران و گلى‌داغى «آلما» ، در كردستان و سردشت «سيو» و سرانجام در مهاباد «سو» گويند.

عربی: «تفاح»

یونانی:

انگلیسی: Apple و درخت آن را Apple tree

فرانسه: Pomme و درخت آن را Pommier

آلمانی:

ایتالیائی:
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

معرفی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 8:58 pm

.Image

معروف است و شيرين و ترش و مز يعنى ميخوش چاشنى‏دار مى‏باشد.

بهترين آن شامى پس اصفهانى به درخت رسيده شاداب بزرگ لطيف آنست.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 260

سيب درختى است به ارتفاع متوسط، پوست تنۀ آن خاكسترى برگهاى آن ساده، بيضى كشيده،

روى برگ كركدار به ابعاد حدود  ۵ / ٣ - ۵ / ١ * ٨ - ٣  سانتى‌متر. گلهاى آن درشت به قطر  ۵ - ۴  سانتى‌متر،

رنگ گلها سفيد و پشت آنها صورتى است. ميوۀ آن گرد، انواع اهلى و پرورشى آن درشت آبدار

و انواع وحشى آن كوچك و مزه و طعم آن در بعضى ارقام شيرين و در بعضى ارقام ترش و در برخى ترش و شيرين است.

سيب اهلى در اغلب مناطق عالم كاشته مى‌شود بخصوص در مناطق كوهستانى و معتدل خوب رشد مى‌كند

تكثير سيب از طريق پيوند ارقام پرورش‌يافته مورد نظر روى پايه‌هاى سيب وحشى است.

معمولا، نوع پيوند شكمى و در تابستان در فاصلۀ  ٨ - ۶  سانتى‌مترى خاك انجام مى‌شود. . کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 2ص 166
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

محل رویش

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 8:58 pm

.سيب اهلى در اغلب مناطق عالم كاشته مى‌شود بخصوص در مناطق كوهستانى و معتدل خوب رشد مى‌كند.

در ايران به‌طور وحشى در جنگلهاى شمال ايران در ارتفاعات مختلف از جلگه تا قسمتهاى فوقانى جنگل حتى نواحى استپى انتشار دارد.

در دامنه‌هاى جنوبى البرز نيز مى‌رويد و به علاوه در دشت ارژن، نيريز، دژ شاهپور در كردستان،

در باختران، هرسين، بيستون و در لرستان در دورود انواع وحشى آن ديده مى‌شود.

انواع اهلى و پرورشى آن نيز در اغلب مناطق ايران كاشته مى‌شود. . کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 2ص 166
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

اجزائ مصرفی و سمی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 8:58 pm

همه اجزائ ان استفاده میشود

هیچ جزئ ان سمی نیست.


در هند: خوردن ميوۀ سيب براى جلوگيرى از يبوست مفيد است و ملين مى‌باشد.

دم‌كردۀ پوست درخت سيب به عنوان تب‌بر و در موارد تبهاى نوبه‌اى، تب مالاريا و تبهاى صفراوى تجويز مى‌شود.

ريشۀ آن طبق نظر در چين به عنوان ضد كرم و خنك‌كننده و خواب‌آور استفاده مى‌شود و در مدارك ديگر پوست ريشۀ آن عامل اصلى ذكر

شده است. برگ درخت سيب مدر است و از دم‌كردۀ آن براى رفع التهاب كليه و مثانه استفاده مى‌شود.

ميوۀ سيب ضد اسهال، ملين، مدر و آرام‌كننده است و توصيه اين است كه با پوست خورده شود.

سيب پخته ملين است و براى رفع بى‌خوابى مفيد است.

سيب مانع تشكيل اسيد اوريك در بدن مى‌شود و خوردن آن براى نقرس، روماتيسم و تصلب شريانها مفيد است.

عصارۀ سيب يا آب تهيه‌شده از فشردن سيب رسيدۀ شيرين در موارد سرماخوردگى، گرفتگى صدا و سرفه آثار نافع دارد.

در مقالۀ پزشكى كه در مجله‌اى به نام داروى امريكايى در سال  ١٩٢٧  منتشر شده آمده است كه سيب براى درمان انواع شرايطى

كه منجر به اسيدوز در بدن مى‌شود و همچنين براى نقرس، روماتيسم، زردى و انواع اختلالات كبد و كيسۀ صفرا

و بيمارى‌هاى اعصاب و پوست كه ناشى از نارسايى كار كبد باشد و ازدياد ترشى و حالات مسموميتهاى داخلى مختلفه مفيد است.

براى تهيۀ دم‌كردۀ برگ سيب مقدار  ١٢٠  گرم برگ سيب و براى دم‌كردۀ پوست درخت سيب مقدار

 ١٢٠  گرم پوست درخت سيب را در هزار گرم آبجوش در حدود  ١۵  دقيقه دم مى‌كنند و يك دو فنجان مى‌خورند.

ميوۀ سيب پخته ملين و خواب‌آور و آرامش‌بخش است. براى تهيۀ جوشاندۀ پوست خشك ميوۀ سيب ده گرم پوست

براى صد گرم آب كه در حدود  ١۵  دقيقه جوشيده شود مصرف مى‌شود. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 2 ص 168-169
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

طبع گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 9:00 pm

شيرين او در اول گرم و در دويم تر و ترش او در اول دويم سرد

و خشك و ترش شيرين او كه ميخوش نامند در حرارت و برودت معتدل و در اول خشك

و ربّ سيب ترش كه آب آن را بدون شيرينی این به قوام آورده باشند در آخر اول سرد و در رطوبت و پيوسته معتدل کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص63

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

منع مصرف

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 9:00 pm

.احتياطها:

-شراب سيب يا عصارۀ تخميرشدۀ سيب خاصيت طبيعى حل كردن لخته خون را سركوب مى‌كند بنابراين بايد از خوردن آن پرهيز شود

زيرا خوردن آن باعث مى‌شود كه خون آسيب‌پذير شده و احتمال لخته شدن در آن افزايش يابد.

ولى عصارۀ طبيعى سيب چنين اثر منفى ندارد.

-عصارۀ سيب حتى به مقدار كم ممكن است در برخى كودكان اسهال مزمن را تشديد كند.

محققان دانشگاه كونك‌تى‌كت اعلام نموده‌اند كه چند نفر از كودكان بيمار آنها در سنين  ٣١ - ١٣  ماهگى

پس از خوردن آب سيب عكس العمل نشان داده و علايم اسهال در آنها ظاهر شده است

و محققان اين‌طور فكر مى‌كنند كه شايد برخى كودكان نمى‌توانند مواد قندى سيب را كاملا جذب نمايند. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 2 ص 174
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

خواص و کاربردهای گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 9:02 pm

و مجموع او مقوى دل و دماغ و جگر و جهة خفقان و عسر النفس نافعند

و شيرين او مفرح و ملطف روح حيوانى و سريع الاستحاله به صفرائى كه در معده باشد

و با قوه ترياقيه و پختهء او جهة سرفهء یبسى و آب او با شراب و گوشت آب جهة رفع غشى مجرب

و آب او در معاجين مفرحه مقوى فعل آن و اکثار خوردن او باعث تبهاى مركبه و نسيان و مولد رياح

و مصلحش اغذيهء لطيفه است و ترش او قابض و مسكن عطش و موافق معده صفراوى

و پختهء او در خمير جهة اسهال و مصلح ادويهء سمّيه

و خشك كردهء او با آب انار و ادويهء مناسبه جهة تقوية معده

و اسهال صفراوى و تسكين قی نافع و اكثار او مضر بسینه

و مورث ذات الريه و رياح عروق و مصلحش گلقند و دارچينى است

و ترش شيرين او مولد خلط صالح و در افعال مثل ترش است و نارس او بي مزه و مولد خلط خام

و ضماد او در ابتداى اورام حاره نافع و سيب تلخ قابضتر از همه و عصارهء سیب

و عصاره برگ او جهة سموم مفيد و قدر شربتش تا هفت مثقالست

و شكوفهء او با ادويهء موافقه جهة رفع اخلاط متعفنه سينه

و با ادويهء مفرحه جهة تفريح مؤثر است

و گويند اقسام سيب هر گاه بخلط حار كه در معده باشد برسد دفع او می كند

و جهة غلبهء صفرا و غليان خون و اسهال صفراوى و قى آن و رفع غم و الم سوداوی نافع

و مضر اسهال دموى و شش و رب شيرين او در افعال قويتر از سيب شيرين است

و شربت سيب جهة سموم و وبا و تفريح قلب بسیار مؤثر و مرباى او در جميع افعال بهتر است از مفرد او. کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص63

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و رب و شراب آن در جميع افعال قوى‏تر از جرم آن و جهت تفريح قلب

و تقويت معده و كبد و دفع وسواس سوداوى و دفع سموم خصوص عقرب و دفع وبا بسيار مؤثر و مسكن حرارت

و مرباى آن نيز قريب بدان و بهتر است از جرم غير مرباى آن.

مشوى عفص در خمير گرفته آن جهت ذوسنطاريا كه اسهال دموى است و جهت صاحب سل و ذبول يعنى لاغرى

و ضماد آن بر چشم جهت تسكين درد و وجع آن نافع

و مز آن مولد خلط صالح و مسكن تشنگى و قى صفراوى و اسهال و در ساير افعال مانند ترش آن است

و حمى و مداومت خوردن آن مضر عصب و شراب و مرباى آن قريب النفع است بدان و با حرارت كمى و جهت وسواس سوداوى انفع از شيرين آن

و آشاميدن عصاره سيب رسيده و ضماد برگ آن جهت ردع اورام حاره در ابتدا مفيد

و مرباى آن يعنى گلقند گل سيب جهت ضعف دل و دماغ و برانگيختن شهوت باه نافع كه گل آن را با دو وزن آن شيره گلقند گل سرخ سرشته

مانند گل سرخ مرتب نمايند و اولى آنست كه محرور المزاج حامض و مز آن را تناول نمايد

و مبرود المزاج حلو آن را هر چند حلو آن مضر محرورين نيست و بلغمى مزاج شيرين عفص آن را

و چون از خوردن آن در خود ثقلى يابند بايد كه بالاى آن آب سرد ننوشند و طعام ترش نخورند

و همچنين بالاى هر ميوه تر و تازه بلكه امراق اسفيدباجات و مسخنات بنوشند و تا از معده منحدر نگردد طعام نخورند

و تفه آن هيچ يك را مناسب نيست و ردى است و جوارش و حلوا و خميره گل آن و رب و اشربه و عرق و مرباى آن در قرابادين ذكر يافت.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 260
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

نسخه ها

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 9:02 pm

و مجموع او مقوى دل و دماغ و جگر و جهة خفقان و عسر النفس نافعند

و شيرين او مفرح و ملطف روح حيوانى و سريع الاستحاله به صفرائى كه در معده باشد

و با قوه ترياقيه و پختهء او جهة سرفهء یبسى و آب او با شراب و گوشت آب جهة رفع غشى مجرب

و آب او در معاجين مفرحه مقوى فعل آن و اکثار خوردن او باعث تبهاى مركبه و نسيان و مولد رياح

و مصلحش اغذيهء لطيفه است و ترش او قابض و مسكن عطش و موافق معده صفراوى

و پختهء او در خمير جهة اسهال و مصلح ادويهء سمّيه

و خشك كردهء او با آب انار و ادويهء مناسبه جهة تقوية معده

و اسهال صفراوى و تسكين قی نافع و اكثار او مضر بسینه

و مورث ذات الريه و رياح عروق و مصلحش گلقند و دارچينى است

و ترش شيرين او مولد خلط صالح و در افعال مثل ترش است و نارس او بي مزه و مولد خلط خام

و ضماد او در ابتداى اورام حاره نافع و سيب تلخ قابضتر از همه و عصارهء سیب

و عصاره برگ او جهة سموم مفيد و قدر شربتش تا هفت مثقالست

و شكوفهء او با ادويهء موافقه جهة رفع اخلاط متعفنه سينه

و با ادويهء مفرحه جهة تفريح مؤثر است

و گويند اقسام سيب هر گاه بخلط حار كه در معده باشد برسد دفع او می كند

و جهة غلبهء صفرا و غليان خون و اسهال صفراوى و قى آن و رفع غم و الم سوداوی نافع

و مضر اسهال دموى و شش و رب شيرين او در افعال قويتر از سيب شيرين است

و شربت سيب جهة سموم و وبا و تفريح قلب بسیار مؤثر و مرباى او در جميع افعال بهتر است از مفرد او.
کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص63

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و رب و شراب آن در جميع افعال قوى‏تر از جرم آن و جهت تفريح قلب


و تقويت معده و كبد و دفع وسواس سوداوى و دفع سموم خصوص عقرب و دفع وبا بسيار مؤثر و مسكن حرارت

و مرباى آن نيز قريب بدان و بهتر است از جرم غير مرباى آن.

مشوى عفص در خمير گرفته آن جهت ذوسنطاريا كه اسهال دموى است و جهت صاحب سل و ذبول يعنى لاغرى

و ضماد آن بر چشم جهت تسكين درد و وجع آن نافع

و مز آن مولد خلط صالح و مسكن تشنگى و قى صفراوى و اسهال و در ساير افعال مانند ترش آن است

و حمى و مداومت خوردن آن مضر عصب و شراب و مرباى آن قريب النفع است بدان و با حرارت كمى و جهت وسواس سوداوى انفع از شيرين آن

و آشاميدن عصاره سيب رسيده و ضماد برگ آن جهت ردع اورام حاره در ابتدا مفيد

و مرباى آن يعنى گلقند گل سيب جهت ضعف دل و دماغ و برانگيختن شهوت باه نافع كه گل آن را با دو وزن آن شيره گلقند گل سرخ سرشته

مانند گل سرخ مرتب نمايند و اولى آنست كه محرور المزاج حامض و مز آن را تناول نمايد

و مبرود المزاج حلو آن را هر چند حلو آن مضر محرورين نيست و بلغمى مزاج شيرين عفص آن را

و چون از خوردن آن در خود ثقلى يابند بايد كه بالاى آن آب سرد ننوشند و طعام ترش نخورند

و همچنين بالاى هر ميوه تر و تازه بلكه امراق اسفيدباجات و مسخنات بنوشند و تا از معده منحدر نگردد طعام نخورند

و تفه آن هيچ يك را مناسب نيست و ردى است و جوارش و حلوا و خميره گل آن و رب و اشربه و عرق و مرباى آن در قرابادين ذكر يافت
.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 260

از نظر خواص مقوى دماغ و كبد چه از طريق خوردن يا بوييدن

و براى خفقان و سخت نفس كشيدن و تقويت دهانۀ معده خوب است و اشتهاآور مى‌باشد.

شيرين آن فرح‌آور و لطيف‌كنندۀ روح و پختۀ آن براى سرفۀ خشك نافع است.

آب آن با كمى سركه و آب‌گوشت براى رفع غش مجرب است و بخارپز آن در جميع خواص از جرم آن يعنى گوشت خام آن قويتر است

و براى تفريح قلب و تقويت معده و كبد و رفع سودا و وسواس و دفع سموم خصوصا سم عقرب نافع است.

مسكن حرارت است و مرباى سيب نيز همين خواص را دارد. اگر سيب مشوى يعنى سيبى كه در خمير گرفته زير آتش بگذارند

تا پخته شود را بخورند براى اسهال خونى بسيار مفيد است و براى اشخاص مبتلا به سل و تنگى نفس و لاغرى نافع است.

ضماد سيب كه بر چشم گذارده شود براى تسكين درد چشم نافع است.

اسراف در خوردن سيب نارس بهاره تب‌آور است و فراموشى ايجاد مى‌كند

و ايجاد ناراحتى‌هايى نظير نفخ و كشيدگى و درد عضلات و پريدن ناگهانى اعضاى بدن مى‌نمايد.

در اين موارد بايد از دارچين و غذاهاى لطيف استفاده كرد.

سيب ترش قابض است، قى و عطش را تسكين مى‌دهد و براى معده‌هاى صفراوى مفيد است

و پختۀ آن در خمير براى اسهال خونى نافع است.

آب سيب ترش با آب انار و داروهاى مناسب براى تقويت معده و اسهال صفراوى و تسكيل قى نافع است.

اسراف در خوردن سيب ترش مضر سينه است، براى اصلاح آن بايد از گل قند و دارچين و عسل استفاده كرد.

سيب ترش و شيرين اخلاط مفيد و صالح توليد مى‌كند و تشنگى و قى صفراوى را

تسكين مى‌دهد و در ساير خواص مانند سيب ترش است.

سيب خام نارس بى‌مزه مضر است و ايجاد ناراحتى و تب مى‌نمايد.

رب سيب ترش كه آب آن را بدون شيرينى قوام آورده باشند، كمى سرد و از نظر خشكى و رطوبت معتدل

و براى غلبه صفرا و غليان خون و اسهال صفراوى و قى صفراوى و رفع غم و دردهاى سوداوى نافع است.

مضر اسهال خونى و ريه و ادامۀ خوردن آن مضر اعصاب است.

ضماد برگ سيب براى ورمهاى گرم در ابتداى ورم مفيد است و شكوفۀ سيب با داروهاى مناسب براى رفع اخلاط متعفن مؤثر است

و مرباى شكوفۀ سيب يا به عبارت ديگر گل قند از گل سيب براى ضعف دل و دماغ و برانگيختن نيروى جنسى نافع است

براى اين كار شكوفۀ سيب را با دو برابر وزن آن شيرۀ گل قند گل سرخ مخلوط نموده و مى‌خورند.

توصيه مى‌شود كه گرم‌مزاجان هميشه سيب ترش بخورند يا ترش و شيرين و سيب شيرين را سردمزاجان بخورند.

البته سيب شيرين براى گرم‌مزاجان هم مضر نيست.

ويتامينهاى سيب بيشتر در پوست سيب قرار دارد بنابراين سيب اگر با پوست خورده شود (البته براى اشخاصى كه از نظر وضع معده

اجازۀ خوردن پوست سيب خام را داشته باشند) مفيدتر است.

در مناطق خاور دور در جوشانده‌هاى برگ سيب از پوست ميوۀ سيب به صورت خشك‌شده يا تازه نيز مى‌ريزند كه آن را مطبوع سازد.

مصرف سيب رسيده آبدار تازه براى ورم حاد روده اطفال و اسهال خونى تبهاى حصبه‌اى و امثال آنها نافع است.

پوست سيب خشك‌شده به صورت جوشانده براى رفع ورم مفاصل، روماتيسم، نقرس و ناراحتى‌هاى كليه كه منجر به كاهش ادرار

مى‌شود بسيار مفيد است، زيرا مدر است و دستگاه هاضمه را مرتب مى‌كند و دفع اسيد اوريك را تسهيل مى‌نمايد.


تهيۀ شربت سيب: سيب رسيدۀ اعلا را  ٣ - ٢  عدد قطعه‌قطعه كرده در مقدارى آب بجوشانند كه جمعا  ١٠٠٠  گرم به دست آيد

و آن را صاف كرده و به آن شكر بيفزايند و شربت سيب تهيه مى‌شود.

مصرف  ۵٠  گرم از اين شربت بسيار گوارا و ضدعفونى‌كننده فرح‌آور و خنك‌كننده است.. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 2 ص 170 -168-


[جلنجبين تفاح‏]
جلنجبين تفاح كه تفاح مربا و بفارسى كلقند كل سيب نامند ضعف دل و دماغ را سودمند بود و تقويت بخشد و باه را برانكيزاند
صنعت آن‏
برك كل سيب يكمن با دو من قند سفيد سرشته در شيشه كرده در افتاب نهند تا چهل روز و بكار برند
فصل در بيان جوارشات تفاحى‏
جوارش تفاح كه جهت تقويت احشا و معده و دماغ و هاضمه و تقويت قلب نافع است‏
صنعت آن‏
بكيرند يك رطل سيب شيرين كه پاك كرده باشند از پوست و دانه و با شراب ريحانى بجوشانند تا مهرّا شود و از پالايش بيرون كرده و نيم رطل قند سفيد و نيم رطل عسل سفيد مصفى داخل كرده بقوام آورند پس فلفل دارفلفل از هريك دو مثقال زنجبيل يك مثقال زعفران عود هندى از هريك پنج مثقال كوفته بيخته بان بسرشند و در نسخه ديكر زعفران نيم مثقال است و اين اصحّ است‏
[جوارش تفاح ديگر تاليف حكيم معتمد الملوك‏]
جوارش تفاح ديكر قلمى فرموده‏اند كه از تاليف بنده در كاه حكيم معتمد الملوك سيد علوى خان است نافع از براى خفقان و ربع و وسواس و ماليخولياى مراقى و مقوى قلب است‏
صنعت آن‏
بكيرند سيب شيرين پاك‏كرده از پوست و دانه و ريزه كرده در عرق فرنجمشك به‏پزند تا مضمحل شود پس از پالايش بكذارنند پس بكيرند امله منقى پانزده مثقال و يك شب در شير كاو بخيسانند پس روز ديكر آن را شسته‏
شسته با كلاب و عرق كاوزبان و عرق بيدمشك از هريك يك چهار يكمن تبريزى بجوشانند تا مهرا شود از پالايش بيرون كرده كل كاوزبان ابريشم مقرض دانه هيل صندل سفيد بادرنجبويه ورق كل سرخ كهرباى شمعى عود هندى پوست اترج پوست بيرون پسته از هريك دو مثقال عنبر اشهب زعفران مشك تبتى از هريك يك مثقال نبات سفيد شربت فواكه ترش از هريك يك چهار يكمن تبريز در سيب و انبه داخل كرده بقوام اورند و باقى ادويه كوفته بيخته بدستور مقرر بان سرشته جوارش سازند شربتى دو مثقال‏
جوارش تفاح مقوى‏
صنعت آن‏

بكيرند سيب شيرين شامى از پوست و دانه پاك كرده يك رطل و آن را در شراب ريحانى و يا مثلث با كلاب يا سركه بخيسانند يك شبانه‏روز پس باتش ملايم بجوشانند تا مهرا شود در پالايش بپالايند پس قند سفيد يا عسل مصفى يك رطل داخل كرده بقوام اورند عود هندى طباشير سفيد قرنفل دانه هيل صندل سفيد از هريك نيم درم زعفران دو دانك عنبر اشهب مشك تبتى از هريك نيم‏دانك كوفته بيخته بان بياميزند شربتى يك مثقال تا دو مثقال‏
[جوارش تفاح ديگر مقوى معده و دل و جكر]
جوارش تفاح ديكر معده و دل و جكر را قوت دهد و غشى و خفقان را سودمند بود و سوداوى مزاج را موافق باشد
صنعت آن‏
آب سيب ترش آب سيب شيرين از هريك دو نيم رطل كلاب قند سفيد و عسل مصفى از هريك دو رطل مجموع را باهم بقوام اورند و اين اجزا كوفته بيخته در آن بياميزند سنبل الطيب قرنفل دارچينى مصطكى كل كاوزبان عود هندى تخم بادرنجبويه از هريك چهار درم و در نسخه ديكر دو درم است مشك نيم درم شربتى پنج درم‏
جوارش تفاح به نسخه صاحب كامل الصناعة
صنعت آن‏
سيب شيرين شامى رسيده از پوست و دانه پاك كرده يك رطل و با شراب ريحانى جيد به‏پزند تا مهرا شود پس بكيرند عسل نحل جيد منزوع الرغوه يك رطل و سيب را ماليده و از پالايش كذرانيده و در عسل داخل كرده بقوام اورند پس بكيرند فلفل سياه دارفلفل از هريك دو درم زعفران شش درم زنجبيل چهار درم عود قمارى خام پنج درم كوفته بيخته بان بسرشند در سينى مس آن را پهن كرده به‏پزند هر قطعه سه درم تا سه مثقال و در برك اترج بكذارند و در وقت حاجت شربتى يك قطعه‏
[جوارش تفاح به نسخه ابن جزله‏]
جوارش تفاح به نسخه ابن جزله ضعف معده و قلب را نافع بود و مقوى هاضمه است و خفقان را سود دارد
صنعت آن‏
بكيرند سيب شيرين شامى اصفهانى پاك كرده از پوست و دانه و ثفلى كه در ميان آن است يك رطل و در شراب مثلث بخيسانند يك شبانروز پس بجوشانند تا مهرا شود پس نرم بكوبند و بپالايند و عسل سفيد مصفى بوزن آن در آن داخل كرده و ديكر بار بجوشانند تا بقوام آيد عود هندى زنجبيل قرنفل جوزبوا زعفران از هريك نيم درم و در نسخه ديكر بجاى آن ادويه اين ادويه داخل است زنجبيل اقاقيا نارمشك از هريك نيم درم و در نسخه ديكر بجاى آن ادويه اين ادويه داخل است زنجبيل اقاقيا نارمشك از هريك نصف مثقال عود هندى دارچينى از هريك ربع مثقالى زعفران نيم مثقال مشك تبتى خالص يك دانك جمله را جداجدا كوفته بيخته وزن كرده درهم بياميزند و بعسل مخلوط به سيب مقوم بسرشند و نكاه دارند شربتى از يك مثقال تا دو مثقال است‏
[فصل در بيان ساير تراكيب تفاحى‏]
حلواى تفاح مقوى معده و جكر و دل و مولد خلط صالح و معتدل است‏
صنعت آن‏
بكيرند سيب اصفهانى و پوست تخم آن را دور كرده به‏پزند تا مهرا شود و در وقت طبخ قدرى كلاب داخل نمايند پس نبات سفيد با عسل بقدرى كه مطلوب باشد داخل كرده به‏پزند تا منعقد كردد و مغز پسته بو داده بقدر احتياج داخل كرده در طبق چينى پهن كرده بكار برند
خميره كل سيب مقوى قلب و كبد و دماغ و مانع صعود بخار بدماغ است‏
صنعت آن‏
بكيرند كل سيب و با نصف آن قند سفيد كوبيده سرشته چهل روز در افتاب كذارند پس بكار برند
[ربّ تفاح حلو]
ربّ تفاح حلو با شراب و ماء اللحم جهت رفع غشى مجرب است‏
صنعتش آن‏
است كه آب آن را كرفته باتش ملايم بجوشانند تا بقوام آيد و نكاه دارند و در وقت حاجت بكار برند
[ربّ تفاح حامض‏]
و ربّ تفاح حامض كه بطريق ربّ تفاح حلوا پخته باشند در اول سرد و در رطوبت و يبوست معتدل است بجهت غلبه صفرا و غليان خون و اسهال صفراوى و رفع غم و الم سوداوى نافع است و ربّ سيب شيرين در افعال اقوى از سيب ترش است‏
[سكنجبين تفاحى‏]
سكنجبين تفاحى له قدس سره انفع است از سكنجبين ساده سكرى از براى حرارت قلب و خفقان حار و حميات محرقه كه از تعفن صفرا در حوالى قلب باشد
صنعت آن‏
بكيرند آب سيب شيرين اصفهانى دو رطل پس آن را در ديك سنكى كرده چهار جوش داده كف آن را بكيرند پس فرود آورده بكذارند تا سرد شود سر آن را بپوشانند سه چهار ساعت بكذارند تا دران ته‏نشين شود پس آب صافى بالاى آن را باهستكى بكيرند كه درد بان مخلوط نكردد و با دو رطل شكر سفيد فائق و يك اوقيه كلاب بجوشانند و قدرى سفيده تخم مرغ ممزوج باب بر بالاى آن بپاشند و كف آن را بكيرند پس چون ديكر كف برنياورد صافى نموده باز در ديك سنكى كرده سركه انكورى جيد نيم رطل داخل كرده بجوشانند به آتش ملايم تا بقوام آيد پس يك اوقيه ديكر سركه داخل نموده دو سه جوش ديكر داده از آتش فرود آورده بكذارند تا سرد شود در ظرف چينى يا زجاجى نكاه دارند شربتى يك اوقيه با شيره تخم خرفه مقشر
فصل در ذكر شرابهاى تفاح‏
شراب تفاح مطيب به نسخه ابن ماسويه‏

كفته كه اين شراب سرد و خشك است فم معده را قوت دهد و رنك رو را نيكو كرداند و بوى دهان را خوش كند و تنكى نفس و وسواس سوداوى و خفقان را سود دارد و حبس قى و اسهال كند
صنعت آن‏
بكيرند تفاح مز را يعنى سيب ترش شيرين و پوست تخم آن را دور كنند و پنج رطل آن را در هاون سنكى بدسته سنكى بكوبند پس پنج رطل نبات سفيد و عسل سفيد خوشبوى مصفى را با وى بياميزند و هر دو را به‏پزند پس دوازده رطل آب باران با وى بياميزند و ديكر باره جمله را نيك به‏پزند پس يك درم مشك تبتى خالص و سه درم عود قمارى و دو درم از هريك از سك و مصطكى رومى كوفته بيخته در آن كنند و بكفچه برهم زنند تا نيكو مخلوط شود دو شيشه كنند و سرش را بپوشند و يك ماه در افتاب بكذارند تا سطبر شود آن كاه در سبوى رنكين كنند و نكاه دارند و بوقت حاجت بكار برند
[شراب تفاح مقوى به نسخه سيد اسمعيل كه در ذخيره ذكر كرده‏]
شراب تفاح مقوى به نسخه سيد اسمعيل كه در ذخيره ذكر كرده ضعف قلب و امراض سوداوى را به نهايت نافع است‏
صنعت آن
بكيرند سيب شيرين شامى يا اصفهانى و پوست و تخم آن را دور كرده بكوبند و آب آن را بكيرند و در هر دو من آب آن يك من آب سفرجل اصفهانى و يكمن شراب ريحانى داخل كنند و همه را در ديك كنند پس بكيرند قرنفل يك مثقال عود قمارى خام دو درم كل كاوزبان بادرنجبويه فرنجمشك از هريك سه درم ورق كل سرخ دو درم همه را نيم‏كوفته در صره كتان كشادى كنند و در آن اندازند و باتش ملايم بجوشانند و صره را بدست بمالند تا ابها به نصف رسده پس صره را نيكو بمالند و شيره‏اش را برآورند و بفشارند از ابها و دور كنند و يكمن قند سفيد داخل كرده بقوام اورند و فرود اورده سرد كرده نكاه دارند شربتى دو اوقيه‏
[شراب تفاح مقوى ديگر]
شراب تفاح مقوى ديكر نيست مثل اين شراب دوائى در تقويت اعضاى رئيسه و دفع خفقان و تحريك شهوت طعام و اصلاح حال نفسا و حفظ جنين و دفع وسواس و خوف از براى كسى كه آن را سك ديوانه كزيده باشد و از براى جمله سموم صنعت‏

صنعت آن‏
بكيرند سيب شيرين شامى يا اصفهانى و پوست انها را بكارد چوبى جدا كنند و تخم انها را نيز تمام دور كنند بكوبند و هر رطلى از آن را با ده رطل آب باران آن مقدار بجوشانند كه سه ربع برود و ربعى بماند پس بپالايند و داخل كنند در آن سدس وزن آن آب اترج يا آب ليمو هركدام كه باشد پس بكيرند بازاى هريك رطل از آن انيسون پنج درم مصطكى چهار درم دانه هيل‏بوا جوزبوا بسباسه قرنفل از هريك دو درم و كوفته در كيسه كتان كشادى كرده در آن اندازند و دائم كيسه را بمالند تا بقوام آيد از آتش بركرفته سرد كرده كيسه را خوب بمالند و شيره آن را براورند و بفشارند و دور كنند شربت را در ظرف چينى يا زجاجى نكاه دارند
شراب تفاح مقوى ديكر
يعنى خمر آن كفته‏اند كه نيكوترين شرابها شراب سيبى است كه از سيب شامى با سيب اصفهانى فراگرفته باشند كرم و خشك است در درجه اول فم معده را قوّت دهد و خفقان و قى و اسهال را سود دارد و مقوى روح است‏
صنعت آن‏
سيب شامى رسيده را پوست باز كنند و از دانه پاك سازند سازند و پنج رطل آن را بكوبند و آب آن را بكيرند و پنج رطل قند را كوفته در آن داخل نمايند و دوازده رطل آب باران در آن اندازند و نيك برهم زنند و در ظرف ابكينه كرده يا در ظرف چينى كرده و پاره مشك و سه درم عود هندى و سك اصلى و مصطكى از هريك دو درم نرم كوفته بيخته در آن اندازند و سر ظرف را محكم نموده در افتاب بكذارند و بعد از يك ماه برآورده صافى نموده در افتاب بكذارند و بعد از يك ماه براورده صافى نمود بكار برند
شراب تفاح به نسخه ديكر
صنعت آن‏

آب سيب شيرين آب سيب ترش شراب ريحانى از هريك يكمن بجوشانند و در وقت جوشانيدن اين ادويه را نيم كوفته در پارچه كتانى بسته در آن اندازند عود قمارى دو درم قرنفل يك مثقال كاوزبان بادرنجبويه كل سرخ از هريك سه درم و لمحه بلمحه صره را بدست بمالند و بعد از فراغ از طبخ با دو رطل نبات سفيد بقوام آورند شربتى يك اوقيه‏
[شراب سيب حلو ساده جهت سموم‏]
شراب سيب حلو ساده جهت سموم و وبا و تفريح دل بسيار نافع است و مقوى معده و قلب است و نافع است از براى سوء مزاج حار و اشتها طعام آورد و اسهال صفراوى و قى صفراوى باز دارد و تهوع و غثيان را ساكن كرداند و از صناعت جالينوس است‏
صنعت آن‏
بكيرند سيب شيرين اصفهانى رسيده و پوست و تخم آن را دور كنند و آن را در هاون سنكى بدسته بكوبند و آب آن را بكيرند پس آب آن را در ديك سنكى يا مسى تازه قلعى كرده چند جوش خفيفى بدهند و كف آن را بكيرند پس فرود اورده زمانى بكذارند كه دران ته‏نشين شود پس بكيرند صافى آن را به‏نحوى‏كه در داخل نشود و ده من آب آن را بجوشانند تا بدو من رسد پس يكمن قند سفيد داخل كرده باتش ملايم بقوام آورند
صنعت شراب تفاح ساده به نسخه ديكر
بكيرند آب سيب شيرين سه من و آن را چند جوش داده بكذارند يك شب تا دران ته‏نشين شود با ثلث وزن آن آب قند يا عسل يا دوشاب انكورى يا سيلان رطب بقوام آورند و بعضى آب سيب را با شيرين بالمناصفه بقوام اورند
[عرق تفاح منقول از خط ميرزا رحيم حكيم‏باشى‏]
عرق تفاح منقول از خط ميرزا رحيم حكيم‏باشى كه قلمى فرموده كه نسخه اين عرق را ميرزا علاء الدّين كاشى از هند اورده از براى تقويت قلب و تفريح بى‏نظير است‏
صنعت آن‏
سيب شيرين از پوست و تخم پاك كرده پنج من تبريز سنجد يكمن و نيم صندل سفيد دو مثقال دارچينى سيلانى يك‏صد مثقال اشنه بيست و پنج مثقال دانه هيل سى و سه مثقال و دو دانك قرنفل ده مثقال چوب چينى جوزبوا بسباسه از هريك پنجاه مثقال جدوار خطائى مجرب يك مثقال و چهار دانك مصطكى بيست مثقال و دو دانك سورنجان پانزده مثقال و دو دانك مشك خطائى چهار دانك شقاقل بيست و پنج مثقال زرنباد هشت مثقال و دو دانك بيخ تفاح شانزده مثقال و دو دانك بيخ و چهار دانك زعفران سيزده مثقال و دو دانك درونج عقربى شش مثقال و چهار دانك عود هندى شش مثقال و چهار دانك عنبر اشهب يك مثقال بادرنجبويه شانزده مثقال و چهار دانك كلاب شش مينا عرق بيدمشك ده مينا اجزا را بغير از عنبر و مشك و مصطكى و سيب و سنجد سه شبانروز در كلاب و عرق بيدمشك بخيسانند و در وقت عرق كشيدن سيب و سنجد مصطكى و زعفران را داخل نمايند و مشك و عنبر را در پارچه كتانى بسته بدهان نيچه بسته عرق كشند
عرق تفاح به نسخه ديكر
صنعت آن‏

بكيرند سيب رسيده خوشبو را و پوست آن را جدا كرده با آب در ديك كنند پس سنبل الطيب كل كاوزبان بادرنجبويه عود قمارى خام زيره كرمانى صندل سفيد اشنه بسباسه اجزا مساوى نيم كوفته در كيسه نازكى بسته در آن اندازند و عرق كشند و اكر بجاى آب كلاب كنند بهتر است و اكر خواهند قدرى عنبر بدهان ينچه بندند و بعضى بيخ لفاح و بزر البنج نيز اضافه نموده‏اند
[مرباى تفاح در جميع افعال اقوى از سيب غير مربا است‏]
مرباى تفاح در جميع افعال اقوى از سيب غير مربا است نافع است از براى تقويت معده و قلب و نيكو كردن بوى دهان‏
صنعت آن‏
بكيرند سيب رسيده نيكو شامى و پوست آن را بكارد چوبى جدا كرده تخم و ثفل آن را به ثفل‏كش براورند و در آب قدرى كلاب به‏پزند چون نيكو پخته شود از آب بيرون اورده بكرپاس پاكيزه آن را خشك كنند تا ابى را كه جذب كرده است پس دهد پس نبات سفيد را در آب آن بقوام اورده سيبها را در آن اندازند و يك جوش ديكر داده فرود اورند و سرد كرده نكاه دارند و بعد از دو سه روز ملاحظه نمايند اكر سيب آب پس داده و شيره نبات رقيق شده باشد سيبها را براورده شيره را باز بقوام اورده سيبها را داخل نمايند و اكر خواهند بجاى نبات عسل سفيد مصفى كنند و در اخر قدرى مشك با كلاب سوده اضافه نمايند و وقت خوردن با ورق نقره تناول نمايند.کتاب قرابادین کبیر ص 826-827
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

تحقیقات و تجربیات برای نتایج کاربرد درمانی

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 9:03 pm

نظرى به تحقيقات جديد علمى در مورد خواص درمانى سيب

تحقيقات علمى جديد سيب را چون بسته‌اى جادويى مملو از داروهاى طبيعى .

شفابخش توصيه مى‌كنند و معتقدند كه سيب شايستگى اين شهرت

را كه با وارد شدن آن به بدن پزشك دور مى‌شود واقعا دارا مى‌باشد.

سيب به عنوان حافظ و حامى قلب

سيب به حفظ سلامت سيستم عروق قلبى كمك مى‌كند. ابتدا دانشمندان ايتاليايى و بعدا محققان ايرلندى

و پس از آن دانشمندان فرانسوى همه متفقا تأييد مى‌كنند كه سيب در كاهش كلسترول خون مؤثر است.

يك تيم از دانشمندان به سرپرستى دكتر سابله آمپلى   در دانشگاه پل‌ساباتيه   ، مؤسسۀ فيزيولوژى در تولوز   از اولين گروه‌هايى بودند

كه در آزمايشهاى خود دريافتند كه خوردن سيب باعث كاهش  ٢٨  درجه كلسترول خون در هامستر   سالم (نوعى موش آزمايشگاهى)

و خيلى بيشتر در حدود  ۵٢  درجه در جانورانى كه داراى كلسترول بالايى هستند، كلسترول خون را كاهش مى‌دهد.

اين بررسى‌ها دكتر آمپلى را تشويق و وادار نمود از گروهى متشكل از  ٣٢  نفر از دانشگاهيان مرد و زن خواهش كند بدون اينكه هيچ تغيير ديگرى در رژيم غذايى معمولى خود بدهند

هر روز  ٣ - ٢  سيب را براى مدت يك ماه اضافه بخورند، يك سيب در ساعت  ١٠  صبح و دومى در ساعت حدود  ۴  بعد از ظهر.

در آخر يك ماه مشاهده شد كلسترول خون  ٢۴  نفر يعنى  ٨٠  درصد آنها كاهش يافته است.

در نصف آن عده كاهش بيش از  ١٠  درصد بود و در يكى از آنها  ٣٠  درصد پايين آمده بود.

به علاوه سيب در بدن آنها طورى عمل كرده بود كه جزء مفيد HDL كلسترول خون افزايش يافته و جزء مضرّ و مخرّب كلسترول يعنى LDL كاهش يافته بود.

به عقيدۀ دكتر آمپلى رمز اين خاصيت سيب در وجود پكتين  ۵ سيب كه از الياف گياهى قابل حل است نهفته مى‌باشد.

پكتين نظير ماده‌اى است كه در ژله وجود دارد. پكتين خالص كه در ميوه‌ها وجود دارد يك عامل ضد كلسترول است.

ولى توجه شود كه تنها پكتين نمايانگر نيروى كلسترول‌زدايى سيب نيست و سيب صرفنظر از داشتن پكتين با ساير موادى كه دارد خود يك كاهش‌دهندۀ نيرومند كلسترول است

و حتى نيروى كلسترول‌زدايى آن از تمام پكتين كه از يك سيب خارج شده باشد نيز بيشتر است.

نظر دكتر آمپلى اين است كه پكتين موجود در سيب با ساير مواد مؤثر سيب و شايد با ويتامين C سيب در آويخته و واكنش نموده

و متفقا با نيروى بيشترى كلسترول را از خون خارج مى‌سازند.

مطالعات جديدى در فرانسه آغاز شده كه مكانيسم حمايت قلبى سيب را به‌طور علمى دريافته و توجيه و تشريح نمايند.

اثر سيب در قند خون

قدر مسلم اين است كه سيب براى بيماران ديابتيك و ساير اشخاصى كه در نظر دارند از سرعت افزايش قند خون خود بكاهند بسيار مفيد و مؤثر است.

سيب در ليست گليسميك ايندكس  ١ خوراكى‌ها درست در پايين ليست و در رديف لوبياى خشك كه يكى از مؤثرترين مواد غذايى تنظيم‌كنندۀ قند خون است قرار دارد.

(گليسميك ايندكس اندازه‌اى است كه تعيين مى‌كند و نشان مى‌دهد كه پس از خوردن غذا قند خون با چه سرعتى بالا مى‌رود) .

اين امر نشان مى‌دهد كه به رغم وجود قند طبيعى در سيب، خوردن سيب در افزايش سريع قند خون اثر نمى‌گذارد.

سيب در كاهش فشار خون نيز مؤثر است. محققان دانشگاه ييل  ٢ معتقدند سيب چنان در كاهش فشار خون مؤثر است كه حتى بوييدن آن نيز فشار خون را كاهش مى‌دهد.

دكتر گرى شوارتز  ٣ مدير مركز مطالعات فيزيولوژى روانى دانشگاه ييل گزارش داده است

كه عطر گونه‌هاى مختلف سيب روى عدۀ زيادى اشخاص كه مايلند فشار خون آنها كاهش يابد اثر آرام‌بخش مى‌گذارد.

سيب از خوراكى‌هاى رژيم لاغرى

خوردن سيب به‌طور كامل يعنى با پوست، سطح قند خون را براى مدتى بالا نگه مى‌دارد

و لذا پس از خوردن سيب كامل شخص بيشتر احساس سيرى مى‌كند تا اينكه به جاى خوردن خود سيب، معادل كالرى حاصل از يك سيب، عصارۀ سيب يا پورۀ سيب بخورد.

و اين خاصيت مورد استقبال اشخاصى است كه در رژيم لاغرى هستند. عصارۀ سيب خيلى سريع‌تر ترشح انسولين را تحريك كرده

و قند خون را پايين مى‌آورد و در نتيجه انسان زود گرسنه مى‌شود. بنابراين براى كاهش وزن بهتر است خود سيب به‌طور كامل و طبيعى خورده شود و نه آب سيب يا پورۀ سيب.

سيب به عنوان ضد ويروس و ضد سرماخوردگى

ويروسها در عصارۀ سيب مدت زيادى زنده نمى‌مانند. مطالعات انجام‌شده در كانادا نشان مى‌دهد

كه عصارۀ سيب براى غير فعال كردن ويروس پوليو 1در لوله آزمايشگاه آثار نيرومندى دارد.

در آزمايشى براى مقايسه آثار ويروس‌كشى عصارۀ سيب با عصارۀ  ١٨  نوع ميوۀ ديگر، عصارۀ سيب و عصارۀ انگور و چاى در بالاى ليست جاى داشتند

زيرا تقريبا صد درصد ويروسها را از بين مى‌برند. محققان همچنين دريافته‌اند اشخاصى كه بيشتر سيب مى‌خورند

كمتر به سرماخوردگى و ناراحتى قسمتهاى فوقانى جهاز تنفسى مبتلا مى‌شوند (منظور عفونتهاى مربوط به بينى، حنجره و برونشها و اين قسمتها مى‌باشد) .

محققان دانشگاه ايالتى ميشيگان معتقدند كه در واقع سيب يك خوراكى است كه سلامتى را از هر جهت تأمين مى‌كند.

در سال  ١٩۶٨  دانشمندان اين دانشگاه پروندۀ بهدارى  ١٣٠٠  نفر از دانشجويان دانشگاه را از نظر مقايسۀ دفعات بيمار شدن آنها در مدت  ٣  سال

و تعداد سيب كه برحسب عادت هر دانشجويى خورده است مطالعه نموده و دريافته‌اند دانشجويانى كه بيشتر علاقه‌مند به خوردن سيب هستند

و سيب زياد مى‌خورند  ٣٠  درصد كمتر از دانشجويانى كه اصولا سيب دوست ندارند و نمى‌خورند به بهدارى براى مداوا مراجعه كرده‌اند.

زيرا خيلى كمتر مريض شده و كمتر دچار ناراحتى‌هاى حنجره و ناى و برونشها و بينى و. . . شده‌اند.

سيب به عنوان ضد سرطان

خوردن سيب طبيعى تازه و رسيده به‌طور كامل و با پوست آثار ضد سرطان دارد.

توصيه‌ها:

-هر قدر سيب به‌طور كامل و طبيعى خورده شود (البته تا حد منطقى) به همان نسبت بيشتر احتمال مى‌رود كلسترول خون كاهش يابد.

البته اين خاصيت در اشخاص مختلف متناسب با فيزيولوژى و ساختمان شيميايى بدن هركس متفاوت است.

-به دلايل ناشناخته‌اى به نظر مى‌رسد كه پس از خوردن يك سيب كلسترول خون زنها بيشتر از مردان كاهش مى‌يابد.

-در اولين سه هفته‌اى كه سيب زياد خورده شود ممكن است كلسترول توتال كمى بالا برود ولى پس از آن بتدريج كاهش مى‌يابد

و از ميزان معمول نيز كمتر مى‌شود. در عين حال مطالعات فرانسوى‌ها نشان مى‌دهد كه خاصيت كاهش كلسترول سيب، براى تمام اشخاص عموميت ندارد.

-هميشه سعى شود كه سيب با پوست خورده شود (البته اگر وضع سلامت معده اجازه بدهد) و خوب جويده شود و سيب شيرين و رسيده و تازه باشد.

پوست سيب از نظر پكتين خيلى غنى است ولى در عصارۀ سيب مقدار خيلى كمى پكتين وجود دارد

در حدى كه نمى‌توان انتظار داشت كلسترول و فشار خون را كاهش دهد و قند خون را متعادل سازد. همچنين در عصارۀ سيب يا آب سيب عوامل شيميايى ضد سرطان بسيار كم است.. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 2 ص 170 174-
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

بعدي

بازگشت به ت


Aelaa.Net