اشنه

مدير انجمن: pejuhesh237

اشنه

پستتوسط pejuhesh237 » شنبه جولاي 21, 2012 1:09 am

بسم الله الرحمان الرحیم
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

اشنه

پستتوسط pejuhesh237 » چهارشنبه فبريه 06, 2013 8:00 am


اشنه‏:گياهى است از خانوادۀ خزه‌ها Bryaceae

اشنه: بضم همزه و سكون شين معجمه و فتح نون و هابه هندى چهريله و چريره و اكسير و سيخ نيز نامند .

هندى :چهريله، چهريرا و چهارچيلا اكسير و كفته‏ اند كه به هندى سيخ .

گونه‏اى از آن بحرى و به آن مشك بحرى (آبى) گويند.

رازى گويد او را به هندوى سپيلو گويند و به لغت سجزى ژاله گويند و ابو زيد صهار بخت در قرابادين خود او را به كربس تفسير كرده است

و بعضى كرباس پايه گفته‏اند .. و كربس پارسيان مرسام ابرص را گويند و

چنان است كه اين اشنه را به- انگشتان كربس تشبيه كرده‏اند

و در بعضى كتب عطر او را به اين طريق معرب داشته‏اند و بعضى او را پايه هم گويند ...


اشنه را به لاتينى‏sEtrara islandica ، به عربى: دواله، دواء المسك و حزاز و نوعى ديگر از آن را به فرانسوى‏sphagnEEs مى‏نامند.

و به فرانسوى‏usnEE ، به لاتينى‏usnEa . به عربى: شيبة العجوز و مسك القرور گفته‏اند.

به يونانى: ابرويقون و پريون، به فارسى: دواله، دوالك و دوالى و به قول گيلانى: ايدا اريد.

و به هندى: چريله و چريره مى‏گويند.

فرازى گويد: آن را به هندى: سيبلو و به لغت سجزى، ژاله مى‏گويند.

ابو نصر بن ابو زيد صهاربخت، در قرابادين خود آن را به كرپس، تفسير كرده است و بعضى به آن كرپاس پايه گفته‏اند.

به سانسكريت: شيلاكيا، شيلاورد و اسامى ديگر. به لاتينى‏PErmElia PErlata وpErforta و به انگليسى‏lichEn مى‏نامند.

اشنه قرمز را به فرانسوى:floridEEs ou rhodophycEEs مى‏نامند.

طحلب احمر در مصر (الطحلب) انواع بسيارى از نباتات را شامل مى‏گردد.

طحلب خضرا را كه در شام مى‏رويد به فرانسوى‏chlorophycEEs مى‏نامند.

طحلب زرقاء در شام مى‏رويد و به فرانسوى‏cyanophycEEx ou alguEs blEuEs مى‏نامند.

طحلب ارزق در مصر (الطحالب) و نوعى اشنه است كه در آن خانواده باكتريها و خانواده بزاق القمر مشمول است.

طحلب سمراء در شام، طحلب اسمر در مصر را به فرانسوى‏phEophycEEs ou alguEs brumEs مى‏نامند.

اشنه فرانسوى راalguE و اشنه رنگرزى را:orsEillE tinctoria مى‏نامند






مصرى :«شيبه» .

فارسی: دواله، دواله مشك، آلك، ذوالك، ملاگير،

عربی:قبرص، أشنه العجوز، شيبة العجوز، شفعة العجوز و مسك القرود و دواء المسك،

یونانی:ابرويون، ابريون

انگلیسی:Tree moss

فرانسه: Bryon گويند كه نوعى Lichen است و چون معطر مى‌باشد آن را Mousse odoriferante نيز مى‌نامند

آلمانی:

ایتالیائی:
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

معرفی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه آگوست 06, 2013 5:18 am

Image

Image

Image

Image


Image

Image

Image

Image

Image

و آن چيزيست شبيه به ريسمانهاى باريك پهن بهم پيچده

و بر شاخهاى درخت صنوبر و بلوط و ساير نباتات متكون میشود

و بهترين او سفيد و خوشبو و تازه و زبونترين او سياه است کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص25

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

حكيم مير عبد الحميد در حواشي تحفه نوشته كه در كتاب مفردات فرنكي ديده شده است

كه آن را بفرنكي موس كس اربرم كويند و قسم ديكر آبى نيز نوشته كه بر شاخهاى مرجان و استخوان ماهي

و اشجار ديكر زير آب مى‌پيچد و اين اشنه باريك‌تر است از ان و آن را موص كس مرين خوانند .کتاب مخزن الادویه طبع قدیم جلد یک ص 137-138
اشنه خزه‌اى است كه بر درخت صنوبر و بلوط و گردو و درختان ديگرى مى‌رويد، از Lichen ها مى‌باشد. سفيدرنگ آن مرغوب است و سياه آن خوب نيست.

خزه‌هايى كه به درخت بلوط و گردو مى‌پيچند و مى‌چسبند معطر و خوش‌بو مى‌باشند كه در شمال ايران آن را آلك يا دوالك نامند.

در «عرايس الجواهر» آمده است كه اشنه از عطرهاى بسيار مورد توجه و از اجزاى عنبر خوش‌بو مى‌باشد.

شكل ظاهرى آن مانند ريسمانهاى باريك و پهن است كه به هم پيچيده و بافته شده

و به شاخه‌هاى درخت بلوط و گردو و ساير درختان مى‌پيچد.

مرغوبترين آن، آن است كه هر دو روى آن سفيد و معطر باشد

حكيم مير عبد الحميد در حاشيه‌اى بر تحفه حكيم مؤمن اظهار نظر كرده است كه به لغت فرانسوى نوعى از اشنه را Muscus arboreus

نامند كه به معناى مشك درختى است.

نوعى از آن را كه به شاخه‌هاى مرجان و استخوانهاى ماهى و روييدنى‌هاى زير آب دريا مى‌پيچد به نام Muscus marine مى‌خوانند كه

طبق نظر ايشان از ساير انواع اشنه‌ها سردتر است و ضماد آن براى سوختگى اعضا بسيار مفيد مى‌باشد. . کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 3 ص 320-322
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

محل رویش

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه آگوست 06, 2013 5:18 am

چند گونه از آن در ايران مى‌رويد كه نام علمى آنها عبارت‌اند از:

 ١ . Bryum argenteum Hedw. روى صخره‌ها مى‌رويد.

 ٢ . Bryum caespiticeum Hedw. روى چوبهاى پوسيده مى‌رويد.

 ٣ . Bryum capillare روى خاك مى‌رويد.

 ۴ . Bryum cirrhatum روى صخره‌ها مى‌رويد.

گونه‌هاى فوق را W. Frey و H. Kurshner در جنگل گلستان شمال ايران ديده است. گونه‌هاى ديگرى نيز در شمال ايران روى درختان وجود دارد.کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 3ص 320
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

اجزاءمصرفی و سمی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه آگوست 06, 2013 5:19 am

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

طبع گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه آگوست 06, 2013 5:20 am

در اول گرم و خشك و آنچه از درخت بلوط به هم میرسد سرد ..کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص25

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

معتدل در كرمي و سردى و با قوت قابضه

شيخ الرئيس نوشته كه در ان برودت فاتر و قبضي باعتدال

و قومي كرم در اول و خشك در دوم و بعضي كرم و خشك در اول

و بعضي كفته بارد و شديد اليبس است و بتخصيص آنچه از درخت بلوط بهم رسد

و بالجمله مختلف مى‌كردد طبيعت آن باختلاف آنچه برو متكون مى‌شود کتاب مخزن الادویه طبع قدیم جلد یک ص 137-138
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

منع مصرف

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه آگوست 06, 2013 5:20 am

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

خواص و کاربردهای گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه آگوست 06, 2013 5:21 am

و مجموع آن با قوه قابضه و محلله و ملينّه

و مفتح سدهء رحم و مدّرحيض و منوّم قوى خصوصا با شراب

و مقوى باه و مفرح و مقوى معده و دل و جگر

و جهة رفع غثيان و خفقان و نفخ

و حفظ روح حيوانى و ازلهء اعيا و سنگ مثانه

و نشستن در طبيخ او جهة تسكين دردها

و ضماد مسحوق او با آب جهة تقويه اعضاى ضعيفه مثل بناگوش

و كنج ران و زير بغل و ما بين كتفين و رفع الم آنها

و جهة تليين صلابات و رفع اورام و تقوية جگر و رفع بدبوئى زير بغل

و با سركه جهة سپرز نافع و بغايت منوّم اطفال

و اكتحال او جهة تقويه چشم

و نقيع آنچه از درخت بلوط باشد جهة حرارت و حمره چشم مفيد

و مضر امعاء و مصلحش انسیون

و قدر شربتش تا سه درهم و بدلش قردمانا بوزنش

و بخور او جهة اختناق رحم مؤثر است.کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص25

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و مجموع آن با قوه قابضه و محلله و ملينّه خصوص صنوبرى آن و بسبب عطريتى كه دارد ملايم جوهر روح و مقوى آن

و بسبب قبضى كه دارد موجب متانت روح و به لطافتى كه دارد زود نفوذ بقلب مى‌نمايد

پس باين اسباب و بالخاصية مقوى قلب است امراض القلب و الدماغ و سائر الاعضاء

آشاميدن طبيخ آن موجب سرور نفس و تقويت روح حيواني و متانت و حفظ آن

و جهت خفقان و صرع و تقويت معده و باه و رفع غثيان و قئ و تفتيت حصاة و وجع كبد نافع بجهت تليين

و تحليل و قبض آن و معده را خوش‌بو كرداند و رفع بلت آن مى‌نمايد

و بخور آن جهت صداع و شقيقه و صرع و تكرار كرفتن دود آن در بينى جهت سكته و صرع و اختناق رحم

و نشستن در طبيخ آن جهت تسكين دردها و اورام حاره و صلابت مفاصل و وجع رحم و ادرار نمودن حيض

و اكتحال آن جهت تقويت چشم و قطور نقيع آنكه از درخت بلوط باشد جهت جمره و حرارت چشم

و ذرور آن جهت بدبوئي زير بغل و رويانيدن كوشت نرم بر جراحات

و بدستور طلاى آن جهت رفع بدبوئي زير بغل و چون در روغنهاى مناسبۀ دافعۀ اعيا حل نمايند

و يا بجوشانند و بمالند جهت رفع اعيا و تحليل اورام نافع مضر امعا مصلح آن انيسون

مقدار شربت آن تا سه درهم بدل آن قرومانا بوزن آن

و داخل خوشبوئيها مانند اركجه و غاليه و لخلخه و دواء المسك و اكحال و غيره مى‌نمايند

و تا آن را نخيسانند و نم نداشته باشد خشك آن كوبيده نمى‌كردد

و جوارش و عرق و دهن آن در قرابادين ذكر يافت . .کتاب مخزن الادویه طبع قدیم جلد یک ص 137-138
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

نسخه ها

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه آگوست 06, 2013 5:24 am

و مجموع آن با قوه قابضه و محلله و ملينّه

و مفتح سدهء رحم و مدّرحيض و منوّم قوى خصوصا با شراب

و مقوى باه و مفرح و مقوى معده و دل و جگر

و جهة رفع غثيان و خفقان و نفخ

و حفظ روح حيوانى و ازلهء اعيا و سنگ مثانه

و نشستن در طبيخ او جهة تسكين دردها

و ضماد مسحوق او با آب جهة تقويه اعضاى ضعيفه مثل بناگوش

و كنج ران و زير بغل و ما بين كتفين و رفع الم آنها

و جهة تليين صلابات و رفع اورام و تقوية جگر و رفع بدبوئى زير بغل

و با سركه جهة سپرز نافع و بغايت منوّم اطفال

و اكتحال او جهة تقويه چشم

و نقيع آنچه از درخت بلوط باشد جهة حرارت و حمره چشم مفيد

ريختن قطره‌اى از آب خيس‌كردۀ آن كه از بلوط باشد براى تسكين حرارت چشم مفيد است

و مضر امعاء و مصلحش انسیون

و قدر شربتش تا سه درهم و بدلش قردمانا بوزنش

و بخور او جهة اختناق رحم مؤثر است
.کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص25


اشنه براى روده‌ها مضر است و از اين نظر بايد با انيسون خورده شود مقدار خوراك آن تا  ١٢  گرم است.

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و بسبب عطريتى كه دارد ملايم جوهر روح و مقوى آن

و بسبب قبضى كه دارد موجب متانت روح و به لطافتى كه دارد زود نفوذ بقلب مى‌نمايد

پس باين اسباب و بالخاصية مقوى قلب است امراض القلب و الدماغ و سائر الاعضاء


قابض و محلل و ملين و معطر و خوش‌بو است. مقوى قلب مى‌باشد

آشاميدن طبيخ آن موجب سرور نفس و تقويت روح حيواني و متانت و حفظ آن

و جهت خفقان و صرع و تقويت معده و باه و رفع غثيان و قئ و تفتيت حصاة و وجع كبد نافع بجهت تليين

و تحليل و قبض آن و معده را خوش‌بو كرداند و رفع بلت آن مى‌نمايد


. خوردن دم‌كردۀ آن روح‌افزا و مفرح و براى خفقان، صرع،

تقويت معده، رفع دل‌آشفتگى، قى، خرد كردن سنگ مثانه و درد كبد نافع است. معده را خوش‌بو مى‌نمايد.


و بخور آن جهت صداع و شقيقه و صرع و تكرار كرفتن دود آن در بينى جهت سكته و صرع و اختناق رحم

و نشستن در طبيخ آن جهت تسكين دردها و اورام حاره و صلابت مفاصل و وجع رحم و ادرار نمودن حيض



بخور آن براى رفع سردرد و صرع و تكرار گرفتن بخور آن و استفاده از دود آن در بينى براى سكته، صرع، اختناق رحم

و نشستن در دم‌كردۀ آن براى تسكين دردها، تحليل ورمهاى گرم،درد رحم و آوردن عادت ماهيانه مفيد است.



و ذرور آن جهت بدبوئي زير بغل و رويانيدن كوشت نرم بر جراحات

و بدستور طلاى آن جهت رفع بدبوئي زير بغل و چون در روغنهاى مناسبۀ دافعۀ اعيا حل نمايند

و يا بجوشانند و بمالند جهت رفع اعيا و تحليل اورام نافع



و پاشيدن گرد آن براى رفع بدبويى زير بغل و رويانيدن گوشت بر جراحت نافع مى‌باشد.. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد3 ص 322-323




و داخل خوشبوئيها مانند اركجه و غاليه و لخلخه و دواء المسك و اكحال و غيره مى‌نمايند

و تا آن را نخيسانند و نم نداشته باشد خشك آن كوبيده نمى‌كردد

و جوارش و عرق و دهن آن در قرابادين ذكر يافت
.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم جلد یک ص 137-138


[امراضى كه اشنه در درمان آنها موثر است‏]

امراض الراس الصداع و الشقيقه و السهر و السكته و الصرع و اختناق الرحم‏

بخور كردن بان نافع است از براى صداع و شقيقه و چون بخيسانند آن را در شراب و بياشامند آن شراب را خواب عرق مى‏آورد

و تكرار كرفتن دود آن در بينى نافع است از براى سكته و صرع و در رحم براى اختناق آن و بوئيدن

و آشاميدن آن نيز نافع است از براى صرع‏

دستور كوبيدن اشنه‏

چون اراده كرده شود كوبيدن آن سزاوار آن است كه آن را باب تر كرده پس بكوبند تا كوبيده شود و الا خشك آن كوبيده نميشود

جوارش اشنه‏

منقول از حكيم جعفر نافع از براى بواسير و تقويت معده و دفع رياح و تقويت باه و تفريح مزاج‏

صنعت آن‏

اشنه سنبل الطيب بهمن سرخ بهمن سفيد قاقله كبار قاقله صغار زرنبار قرفه ساذج هندى دارچينى از هريك پنج درم كوفته بيخته

با سه وزن ادويه عسل مصفى سرشته معجون سازند شربتى از يك درم تا دو درم اكر در مزاج ضعف باشد دارچينى و چوب چينى از هريك دو ماشه تا چهار ماشه اضافه نمايند

[دهن اشنه‏]

دهن اشنه كرم است و جميع امراض بارده و اعيا را نافع است‏


صنعت آن‏
اشنه تازه خوب هشت مثقال در نيم من آب صاف يك شبانروز بخيسانند پس بجوشانند تا يك ثلث آب بماند خوب بمالند و صاف نموده روغن چنبيلى خوشبوى تازه چهار چند ادويه

داخل كرده بجوشانند باتش ملايم تا روغن بماند و آب بسوزد پس اين ادويه را نرم سوده داخل نمايند مشك خالص زياد شسته عطر كرنا كه بهار نارنج است از هريك سه مثقال عنبر

اشهب كافور خالص از هريك يك مثقال زعفران شش مثقال لادن عنبرى شسته شانزده مثقال در شيشه نكاه دارند و عند الحاجت بكار برند دهن اشنه ديكر كه همان منافع دارد صنعت

آن اشنه پنج استار قسط تلخ ده درم سليخه قصب الذريره از هريك سه درم مرماحوز دو درم ميعه سائله پنج درم روغن مورد ساده يك رطل و نيم و در نسخه ديكر بجاى روغن مورد

روغن كنجد يا زيت انفاق است بوزن روغن مورد ادويه را نيم كوفته در سركه انكورى بخيسانند و سه روز متوالى بكذارند پس صاف نمايند و روغن را در آن داخل كرده بجوشانند تا سركه

رفته روغن بماند در شيشه نكاه دارند تمريخ باين دهن نافع است از براى فالج و استرخا

[عرق اشنه ساده مفرح و مقوى قلب و باه و سريع النفوذ است‏]

عرق اشنه ساده مفرح و مقوى قلب و باه و سريع النفوذ است بقلب و موجب سرور و مقوى روح حيوانى و مزيل خفقان است‏

صنعت آن‏

بكيرند اشنه يك من و سه من آب داخل كرده عرق كشند بدستورى كه در اترج ذكر شد و ده مثقال آن را بنوشند.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 629
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

تحقیقات و تجربیات برای نتایج کاربرد درمانی اشنه

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه آگوست 06, 2013 5:25 am

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

بعدي

بازگشت به الف


cron
Aelaa.Net