دشمنان آئین اعلی در جمهوری آذربایجان

مديران انجمن: najm134, najm134, najm134

دولت آذربایجان از عزاداران حسینی انتقام گرفت

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه اکتبر 28, 2017 6:15 am

دولت آذربایجان از عزاداران حسینی انتقام گرفت


Image

«کمیته امور خانواده و مسایل زنان و کودکان» جمهوری آذربایجان، لایحه تدوین کرد که براساس آن والدینی که کودکانشان را به مراسم عزاداری عاشورا می برند، از حق سرپرستی کودک خود محروم شوند.
سرویس جهان مشرق- درپی برگزاری مراسم عظیم عاشورای حسینی در مرکز باکو و برگزاری آیین های پرشور عزاداری در گنجه و نارداران و لنکران و سایر مناطق جمهوری آذربایجان برغم تمامی تدابیر سال های اخیر حاکمیت برای محدود کردن این مراسم، دولت جمهوری آذربایجان تصویب قانونی را در دستور کار خود قرار داد که اجازه می دهد والدینی که فرزندانشان را به مراسم عزاداری حسینی می برند، از حق سرپرستی کودکان خود محروم شوند.

درپی فضاسازی سیاسی و رسانه ای علیه مراسم عاشورا در جمهوری آذربایجان و حضور کودکان و جوانان در این مراسم، «کمیته امور خانواده و مسایل زنان و کودکان» جمهوری آذربایجان، لایحه تغییر «قانون مراقبت در مقابل اطلاعات زیانبار برای سلامت و رشد کودکان» را تدوین کرد که براساس آن والدینی که کودکانشان را به مراسم عزاداری عاشورا می برند، از حق سرپرستی کودک خود محروم خواهند شد.

به گزارش پایگاه اینترنتی خبرگزاری «آزاد اینفورم» جمهوری آذربایجان، واحد مطبوعاتی «کمیته امور خانواده و مسایل زنان و کودکان» جمهوری آذربایجان اعلام کرد : «نظر این کمیته درباره حضور کودکان در مراسم عزاداری عاشورا به درستی در رسانه ها منعکس نشده است و این کمیته مخالف حضور کودکان در این مراسم هاست.»

«کمیته امور خانواده و مسایل زنان و کودکان» افزوده است : « با درنظر گرفتن خلأهای موجود در قوانین ، باید مسئولیت های قانونی والدین افزایش داده شود و قوانین براساس کنوانسیون های بین المللی تغییر داده شوند.»

«کمیته امور خانواده و مسایل زنان و کودکان» جمهوری آذربایجان افزوده است : « براساس فرمان شماره 2074 رییس جمهوری آذربایجان به تاریخ اول ژوئن 2016، لایحه قانون « مراقبت در مقابل اطلاعات زیانبار برای سلامت و رشد کودکان» تهیه شده است. این قانون، مراقبت از کودکان دربرابر اطلاعات زیانبار در کشور را تنظیم می کنند. برای حفظ کودکان درمقابل اطلاعات زیانبار، کنترل دولتی در این زمینه ضروری است. »

«کمیته امور خانواده و مسایل زنان و کودکان» جمهوری آذربایجان افزوده است : « تصویب قانون با درنظر گرفتن این موارد ، رعایت منافع کودکان در زمان تشکیل مراسم های دستجمعی را امکان پذیر خواهد کرد. این لایحه به ریاست جمهوری تقدیم شده است و انتظار می رود در آینده نیز در مجلس ملی مطرح شود.»

«کمیته امور خانواده و مسایل زنان و کودکان» جمهوری آذربایجان با تاکید بر لائیک بودن دولت این کشور افزوده است : « توجه به کودکان و تربیت آنها، وظیفه والدین است و دولت بر اجرای این وظیفه نظارت دارد. درچارچوب نظام حمایت از حقوق کودکان، جهت جلوگیری از ترک تحصیل و ضرر رساندن به سلامت کودکان ، دولت تدابیر مقتضی اتخاذ می کند. ارتکاب اعمالی که به سلامت کودکان زیان می رساند، ممنوع است و نقض صریح کنوانسیون حقوق کودکان محسوب می شود. براساس همین ماده، شرکت دادن کودکان در فعالیت هایی که برای سلامت و معنویاتشان مخاطره ایجاد می کند، ممنوع است. در غیر این صورت، از لحظه ثبت شدن نقض این قانون، ممکن است حقوق والدین ( حق سرپرستی کودکان) محدود یا لغو شود.»

Image

«کمیته امور خانواده و مسایل زنان و کودکان» جمهوری آذربایجان افزوده است : « این کمیته با همکاری سایر نهادهای دولتی ، بخصوص برای از بین بردن کلیشه های نادرست ، فعالیت های تبلیغاتی می کند و برای خانواده های تحت مخاطره، حقوق دان و روانشناس تامین می کند و برنامه های آموزشی ضروری را در مدارس و مراکز آموزش عالی اجرا می کند. هم اکنون، مراکز منطقه ای این کمیته، فعالیت های آگاهی بخش در این زمینه را تقویت می کنند. »
«کمیته امور خانواده و مسایل زنان و کودکان» جمهوری آذربایجان تاکید کرده است : « در (جمهوری) آذربایجان پیشرفته ، شرکت دادن کودکان در مراسم های دستجمعی که بر سلامت و رشد آنها تاثیر منفی می گذارد، ممنوع است. این کمیته خواهان رفتار مسئولانه درباره این مساله است.»

تلاش برای تدوین و تصویب قوانین محدود کننده حضور خانواده ها در مراسم های دینی شیعی در جمهوری آذربایجان، در حالی است که دولت و مجلس و نهادهای امنیتی و نیز کمیته دولی امور گروه های دینی و اداره مسلمانان قفقاز طی سال های گذشته، تدابیری جدی را برای مهار گرایش مردم جمهوری آذربایجان به احیای سبک زندگی شیعی در این کشور به کار بسته اند. بخصوص طی دو سال گذشته ، دولت جمهوری آذربایجان با اعلام سال چندفرهنگ گرایی در سال 2016 با همکاری سازمان های یهودی و صهیونیست و تداوم ویژه برنامه های آن تحت پوشش « سال همبستگی اسلامی» در سال 2017، تلاش منسجمی را برای انکار هویت شیعی جمهوری آذربایجان و «چندفرهنگی» و «چنددینی» معرفی کردن این کشور بکار بست.
دولت جمهوری آذربایجان همچنین در نوامبر و دسامبر 2105 با حمله نظامی به نارداران که تا آن زمان عظیم ترین تجمع عاشورایی جمهوری آذربایجان در مجاورت حرم بی بی رحیمه (س) ، خواهر گرانقدر امام رضا (ع) در نارداران برگزار می شد، طرح ویژه ای را برای از بین بردن زمینه تجمع عاشورایی در نزدیکی پایتخت جمهوری آذربایجان اجرا کرد. اما، تسخیر نارداران موجب شده است مردمی که تجمع عاشورایی در نارداران را تشکیل می دادند، طی دو سال اخیر خیابان های اطراف مسجد مشهدی داداش در باکو را به این تجمع اختصاص دهند. شکل گیری تجمع عظیم عاشورایی در مرکز باکو در خیابان های منتهی به مسجد مشهدی داداش ، برخورد دولت لائیک باکو با این تجمع را تقریبا غیرممکن کرده است.

طی یک هفته اخیر، برگزاری تجمع عظیم عاشورایی در خیابان های منتهی به مسجد مشهدی داداش باکو و نیز تجمع عظیم عاشورا در محوطه اطراف مسجد حضرت فاطمه زهرا (س) در منطقه یئنی گونشلی در حومه باکو و نیز تجمع عظیم تاسوعا و عاشورا در حرم امامزاده ابراهیم (ع) در گنجه ، واکنش های شدید و فضاسازی محافل لائیک و شیعه ستیز در باکو را درپی داشته است که تلاش برای تصویب قانون محروم کردن خانواده های دیندار از حق سرپرستی کودکانشان نیز در همین چارچوب آغاز شده است.

Image

این درحالی است که در دو سال گذشته مجلس جمهوری آذربایجان با تصویب قوانین زیادی، ممنوعیت های زیادی را برای برگزاری مراسم عزاداری حسینی از جمله نصب پرچم در خارج از مساجد، حضور عزداران در خارج از مساجد، برگزاری مجالس عزا در داخل منازل ، منبر رفتن علما و روحانیون تحصیل کرده در حوزه های علمیه خارج از کشور را وضع کرده و ده ها تن از روحانیون تحصیل کرده در حوزه های علمیه قم و نجف را دستگیر و زندانی کرده است. اما، مراسم های پرشکوه عاشورا در جمهوری آذربایجان نشان داد که تمامی تدابیر دولت لائیک باکو برای مهار و محدود کردن احیای اسلام در جمهوری آذربایجان بی تاثیر مانده است.
pejuhesh232
 
پست ها : 8748
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

دولتمردان آذربایجان در فقر شدید معرفتی بسر می برند

پستتوسط najm134 » شنبه دسامبر 02, 2017 5:25 pm

«وضعیت شیعیان آذربایجان» در گفت وگوی شفقنا با استاد هجرانی تبریزی: دولتمردان آذربایجان در فقر شدید معرفتی بسر می برند/ شیعیان محرومترین و محدودترین اقشار در آذربایجان هستند


Image
شفقنا- اعظم حاتمی: استاد هجرانی با اشاره به محدودیتهایی که در زمینه فعالیت مبلغین در آذربایجان است، گفت: شیعیان آذربایجان به دلیل فقر شدید معرفتی فاقد آزادی عقیده هستند و قادر به انجام عبادات و در برخی موارد عزاداری به صورت آزادانه نیستند.
استاد شیخ علی منیب معروف به هجرانی تبریزی سالیان زیادی در کشور آذربایجان به ترویج مکتب تشیع پرداخته است و هم اکنون به دلیل اخراج از این کشور فعالیتهای خود را از قبیل نوشتن تفسیر قرآن برای مردم آذربایجان و نیز سخنرانی به صورت ضبط و پخش از طریق فضای مجازی از ایران دنبال می کند.
این مبلغ بین المللی و عالم شیعه آثاری چون «روزه و تاریخ و احکام آن»، «احکام حج و تاریخ آن»، «ازدواج موقت دراسلام»، «حقایق پنهان در تاریخ اسلام»، «عقاید زشت وهابیت»، «تفسیر الطاف الرحمن»، «دعاهای سفر حج» همگی به دو زبان لاتین و کریل(زبان مردم روسیه) و «وای بر کم فروشان» و «مشعله های فروزان وحدت مسلمانان» هردو به زبان کریل، «سیره الامام امیرالمومنین(ع)» به عربی و لاتین، «امام زمان(ع) را اباصالح چرا» به زبان فارسی و آذری و «حیات نماز» به زبان آذری و روسی می باشد.

گفت وگوی خبرنگار شفقنا با استاد شیخ علی منیب معروف به هجرانی تبریزی را در ادامه می خوانید:

در ابتدا سابقه ای از دوران تحصیل خودتان بفرمائید.
بنده درس های ابتدایی را در تبریز خواندم و سپس به حوزه قم آمدم، بعد از چندماه به دلیل گرمای هوا به حوزه علمیه مشهد رفته و تحصیلات خود را ادامه دادم.
سال ۴۳ به همراه آقایان دکتر حسن روحانی، سیدرضا مرندی، مرعشی و موسوی تبریزی به قصد زیارت عتبات عالیات به کربلا مشرف شدیم. آقایان پس از زیارت به ایران بازگشتند اما بنده مدت ۷ سال در نجف ماندم و به تحصیل پرداختم، سال ۵۰ همزمان با روی کارآمدن صدام و اخراج ایرانی ها از عراق، به ایران برگشتم و در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل شدم.
در شهر قم دوره دارالتبلیغ را با موفقیت گذراندم و سپس به همراه آقایان تیزدست و شیخ عباسعلی تهرانی به عنوان رابطه العالم الاسلامیه به مراکش رفتیم و در دانشگاه کلیه الشریعه مراکش مشغول تحصیل شدیم.
با شروع انقلاب و قیام مردم قم و تبریزعلیرغم بیماری و انجام عمل جراحی به ایران برگشتیم و کم کم انقلاب شد و ما از بازگشت به مراکش منصرف و در قم در کنار آیت الله بهجت، آیت الله سبحانی و شیخ علی پناه اشتهاردی در حوزه و مسجد نو مشغول تدریس شدم.
چگونه آذربایجان را برای تبلیغ انتخاب کردید؟
در آن ایام از طرف یکی از مراجع تقلید آن زمان این پیشنهاد مطرح شد که آذربایجان تازه استقلال یافته و هیچ حوزه و کرسی درسی برای شیعیان نیست به گونه ای که دانشجویان جوان شیعه تحت تعلیم اساتیدی از اهل سنت قرار دارند بر این اساس لازم است که یک عالم شیعی برای تعلیم شیعیان آذربایجانی اعزام شود.
بنده با شروطی این پیشنهاد را پذیرفتم. این مرجع تقلید موقع رفتن، وکالت تام به من دادند و من به آنجا رفتم و پنج ماه آن جا ماندم.
بعد از گذشت این مدت برای انجام عمل جراحی سر، به ایران برگشتم. بعد از سه ماه که از انجام عمل گذشت، حین بازگشت به آذربایجان نزد حاج آقای شهرستانی رفتم گفتم که حاج آقا، از من خواستند برای ترویج مکتب شیعه به آذربایجان بروم اما کار و فعالیت، آنجا زیاد است اگر ممکن است شما هم دو نفری را برای فعالیت در این منطقه بفرستید. ایشان هم دونفر را با من همراه کردند اما بنا به دلایلی اجازه خروج از کشور را به بنده ندادند.
دلیل این برخورد را جویا نشدید؟
پیگیری کردم فقط گفتند که تشابه اسمی مانع خروج شما شده است، البته احساس می کردم که دلیل این امر موفقیت بنده در آذربایجان در جذب مردم و نیز تعلیم و هدایت افکار شیعیان بوده است چون من دارالتبلیغ، تخته سیاه و دوره تدریس دیدم و درمدت ده روز می توانستم به کسی که اصلا با الفبای قرآن آشنا نیست و الفبای فارسی را بلد است قرآن تعلیم کنم.
بعد از این ماجرا شروع به فعالیت برای شیعه کردم و به بندرعباس، بندر خمیر و لنگه، قشم، کیش و حتی هرمز که وسط دریا هست، رفتم.

مردم آذربایجان استقبالی از کار و فعالیت شما می کردند؟
فعالیتهای من تا حدی اثرگذار بود که توانسته بودم به رادیو و تلویزیون آنها هم نفوذ کنم اما چون مقام رسمی نبودم اینها دنبالم آمدند اما من نرفتم و کار را به نماینده ولی فقیه آن زمان در آذربایجان ارجاع دادم و گفتم که از ایشان بخواهید هرروز یا هفتگی بیاید و احکام بگوید.
بالاخره این مقام مذکور، چند جلسه ای به تلویزیون آذربایجان رفتند اما چون بیان خوبی نداشتند و آذری نمی توانستند صحبت کنند کار تعطیل شد من همان وقت می گفتم که کاش مثلا ایران به وقت باکو اذانی پخش کند چون آن زمان (دهه ۷۰)، شبکه سحر نبود.
لازم نیست که انسان حتما جزء نظام باشد، جزء نظام هم نباشد ما جزء این ملتیم و معتقدیم که اسلام باید پیشرفت کند.
بعد از گذشت دوسال و نیم که از بازگشت من به ایران گذشت، شروع کردم به تالیفات و نوشته هایی که قبلا هم داشتم. کم کم همین آقایان که مانع ورود مجدد من به آذربایجان شده بودند، احساس کردند که جای من آنجا خالی است چون شب های احیا و شب های قدر سخنرانی من بعد از همه مساجد شروع می شد یعنی حدود ساعت ۲۳:۳۰ تا بامداد.

این ماجرا مربوط به چه سالی می شود؟
سال های ۷۸٫

فرمودید که چاپ کتاب در آذربایجان ممنوع شده و شما خودتان کتاب را اینجا نوشته و بعد از تایپ منتشر می کنید. چه زمانی کتاب، قدغن شد؟
همان وقت که من می آمدم و می رفتم کتاب قدغن شد اما یک بار که آمده بودم ماه شعبان یا ماه رمضان می خواستم برگردم، دو کارتن کتاب پر کردیم که به همراه ببریم هر کارتن حدود ۲۰ کیلو است. فرودگاه رفتم بعد دیدم دو نفر همان جایی که بارها را تحویل می دهند بارشان را راحت تحویل دادند و با همدیگر صحبت می کنند اینها نگاه کردند به من و سپس از من در مورد این کارتن ها سئوال کردند و من گفتم که باکو می روم.
یک مرتبه دیدم پاسپورتشان را دادند به مسئولی که بارها را تحویل می گرفت و گفت اینها را به پاسپورت من بزنید. من بهت زده شدم پیش خود گفتم خواست خدا هرچه باشد، همان است.
کم کم متوجه شدم این فرد سفیر ایران است و یاد ماجرای گم شدن کفش ایشان در مسجد باکو افتادم ؛ در یکی از شبهای احیا در مسجد باکو سخنرانی داشتم جمعیت زیادی نشسته بود، موقع خروج کفش ایشان گم شد، من آنجا برای اینکه ایشان معطل نشوند، کفش خودم را دادم و البته بعد کفش پیدا شد، ایشان از آنجا، بنده را شناخته بود.
بالاخره در هواپیما، شماره خودشان را به من دادند تا در مواقع ضرورت با ایشان تماس بگیرم، بنده دوسه بار دیدنشان برای احوالپرسی رفتم و به وسیله ایشان توانستیم ویزای سه ماهه بگیریم؛ بعد کم کم دولت آذربایجان و کنسولگری دیدند من به اندازه ده نفر کار می کنم یعنی موقعی که داشتم می آمدم فرودگاه داخل همان اتوبوسی که به طرف هواپیما می رفت به تماسهای تلفنی پاسخ می دادم یا پاسخ به سئوال بود یا خداحافظی که مردم بدانند من میرم و برمی گردم.
اولین کتابی که نوشتم برای سال ۱۹۹۴ بود دیدم که ماه مبارک رمضان همه میخانه ها باز است همه کاباره ها باز است همه چیز هست جز روزه و اینها. اگر کسی روزه هست، انگشت شمار هستند.
همه آپارتمان ها نگاه می کردیم ماه مبارک رمضان یک چراغ موقع سحر روشن نبود اگرهم روشن بود استثنائی بود یا مثلا کسی نشسته تلویزیون نگاه می کند یا مثلا فراموش کرده است لذا تصمیم گرفتم جزوه ای در مورد ماه مبارک رمضان بنویسم لذا شروع کردم سه نفر طلبه را دور خودم جمع کردم من گفتم اینها نوشتند.
طلبه ها آذری بودند؟
بله طلبه ها آذری بودند. من در دانشگاه تدریس می کردم؛ بخاطر اینکه آقایان در دانشگاه کارشان نگرفته بود من روزی ۱۱ تا درس می گفتم.
دانشگاه کجا؟
دانشگاه اسلامی باکو. روزی ۱۱ تا درس می گفتم ۶ تا درس آنجا ۵ تا هم به صورت خصوصی در خانه خودمان که همان طلبه هایی که من آنجا برایشان تدریس می کردم و الان در مساجد نخجوان، روسیه و باکو روحانی هستند.
الان روزه و اعمال شب قدر ماه مبارک رمضان با همین کتاب هایی که نوشتم و منتشر کردم، خوانده می شود دعاهای بک یا الله، دعاهای روزانه ماه رمضان با همین کتاب ما خوانده می شود.
حتی جزوه ای که در مورد حج نوشتم، اساس مطالعه حجاج است به این صورت که من کتاب حج نوشتم و به حجاجی که به حج مشرف می شدند، کتاب هم برای هدیه و هم برای فروش می دادیم، بعد کم کم معاون شیخ الاسلام فهمید که این کتاب ما واقعا کتاب هست و هیچ چیز ندارد فقط حجاجی که می رفتند تکه کاغذی داشتند که با عکس و اینها راهنمایی ساده کرده بود لذا به من گفت شما اجازه بدهید این کتابتان را ما چاپ کنیم در همان اداره دیانت که به همه حجاج داده شود اما پولی بابت حق تالیف و امتیاز داده نمی شود من پاسخ دادم که ایرادی ندارد فقط این کتاب به دست حجاج برسد، کافی است.
این کتاب با عنوان راهنمای حج منتشر شد و الان حجاج آذربایجان با همین کتاب به حج مشرف می شوند. حتی شرح حال و بیوگرافی را خواستند از کتاب حذف کنند، من گفتم ایردی ندارد و حتی سی دی کتاب را به آنها دادم تا اگر چیزی خواستند حذف کنند.

در محتوا دخل و تصرفی کردند؟
در محتوا چند مورد دخل و تصرف کردند اما کتاب ما غالب بود بر اینکه آنها چنین کاری کنند؛ این کتاب الان جزء مناسک حج دولت آذربایجان است.

آیا تالیفات دیگری در باب احکام و عبادات داشتید؟
یک کتاب درباره روزه نوشتم و به تیراژ ۳۰۰۰ جلد چاپ کرده و به متروها، بانک ها و ادارات و حتی به طلبه ها دادیم که در ورودی مترو بایستند و توزیع کنند.
حتی بخشی را به طلاب دادیم که داخل اتوبوس و مینی بوس های برون شهری به مردم برای مطالعه بدهند در همان ماه روحانیون مسجد مرکزی باکو گفتند که امسال ماه مبارک رمضان تکان خورده و واقعا هم تکان خورده بود.
زمانی که به ایران می آمدم یک جزوه همراهم بود، کنار من یک پزشک نشسته بود، پرسیدم شما ماه رمضان موفق شدید یا نه؟ گفتند ما که نمی توانیم روزه بگیریم شرایط خیلی سختی دارد گفتم سخت نیست و جزوه را به ایشان دادم تا رسیدیم تهران، ایشان جزوه را تمام کرد چیزی هم ابتدای کتاب نوشت.
به ایران که رسیدم با جلب نظر آیت الله (سيد صادق) روحانی به تعداد ۱۰ هزار جلد منتشر کردیم و باکو بردیم؛ روحانیون باکو با این کتاب، ماه مبارک رمضان مردم را اداره می کنند.
کم کم شروع کردیم کتاب تاریخ حج و اولین کتاب نماز را نوشتیم و در سال ۲۰۰۰ چاپ شد. همینطور درباره وحدت مسلمانان کتابی نوشتیم که اگر همه مسلمانان بخوانند می توانند وحدت پیدا کنند و وحدتشان هم به این است که هرچه پیغمبر و خدا گفته به همان اجماع کنند.

این کتاب به زبان لاتین است؟
این کتاب هم به زبان لاتین و هم زبان کریل(زبان مردم مسکو) منتشر شده است.

کتابهایی که منتشر می کنید به چه صورت به دست مردم آذربایجان می رسد؟
کتابهای بنده در حال چاپ بود که به ایران بازگردانده شدم و دیگرنه خودم توانستم بروم و نه کتابها یعنی اصلا ورود کتاب به آذربایجان ممنوع شد مگر اینکه وهابی ها باشند که مثلا دویست هزار دلار پول بدهند یک کانتینر کتاب وارد کنند اما ما نمی توانیم.
این کتابها را به زائرانی که به ایران می آیند می دهیم که با خود همراه ببرند البته آنها هم می ترسند و تنها یک جلد می برند بنابراین کتاب هایی که ایران چاپ کردیم با این مشکل روبرو شده که امکان ارسال ندارد اما تفسیر قرآن را سعی کردیم که در آذربایجان چاپ کنیم.
کتاب تفسیر قرآن با عنوان «الطاف الرحمن»، کتاب چهار جلدی است که به زبان لاتین چاپ شده است اما به منظور استفاده افراد مسن آذربایجان یا کسانی که در روسیه ساکن هستند به زبان کریل که الفبای روسی است، چاپ کردیم.

این دوستان که با شما همکاری می کنند حق الزحمه شان به چه صورتی تامین می شود؟ کسانی که ترجمه می کنند.
این کتابها را خودمان ترجمه می کنیم حتی تایپ آن را هم خود ما انجام می دهیم.

آیا محدودیت هایی که برای شیعیان بوده در حال حاضر با توجه به اقداماتی که شما انجام دادید کاهش پیدا کرده یا نه؟ الان وضعیت مردم آنجا از نظر عبادات و بخصوص مناسک حج به چه صورت است ؟

از نظر مناسک حج مشکلی نیست اما از نظر تبلیغات دینی آزاد نیستند اولا مسجد ساختن باید حتما با اجازه شیخ الاسلام باشد آنها هم تا پولی نگیرند اجازه نمی دهند حتی برای چاپ تفسیر قرآن حدود ۵ میلیون پول می خواستند که فقط اجازه انتشار بدهند که ما سعی کردیم بدون پرداخت پول، این را چاپ کنیم.

یعنی تا اینجا که فرمودید برای قبل از اعمال این محدودیت هاست؟
بله قبل از این محدودیت هاست.

آثار تالیفی تان مجموعا به زبان آذری اجمالا چندتاست؟
۱۴ جلد کتاب است. از جزوه های ریز شروع شده تا رسیده به آخرین نوشته ای که داریم به اصطلاح تفسیرالطاف الرحمان است.

چه فعالیتهای دینی در باکو انجام می دادید؟
آنجا فعالیتم خیلی خوب بود مسجد ما خیلی خوب بود طلبه ها در مساجد دیگر فعالیت می کردند حتی خود شیخ الاسلام از من می پرسید که من چه کنم؟چه نکنم؟ حتی بعضی از مسائل را از من می پرسید حتی مثلا من خودم قبل از اینکه برنامه ای پیش بیاید می رفتم پیش شیخ الاسلام می گفتم شما مثلا برای نیمه شعبان چکار کردید و چکار می خواهید بکنید؟ اگر مطلبی برای سخنرانی نیاز داشت، من آماده و مهیا می کردم به ایشان می دادم.
آن زمان اگر به من اجازه می دادند یعنی واقعا محبت می کردند حتی خود حیدرعلی اف را خیلی ارشاد می کردم خیلی کارها می توانستم بکنم.

آیا مناسبتهایی که در ایران تعطیل هست، در آنجا هم هست؟ آیا نفوذ شما کارساز بوده؟
متاسفانه باید بگویم علیرغم رفت و امدهای سیاسی مسئولان به آذربایجان ولی عاشورای حسینی هنوز تعطیل رسمی نشده است اما اگر آنجا ملاقاتی با حیدر علی اف برای من می گذاشتند براحتی ایشان را قانع می کردم اما نشد.

شیخ الاسلام چه مقامی در آذربایجان است ؟
آقای شیخ الاسلام شکور پاشازاده است ایشان حدود ۵۰ سال است شیخ الاسلام آذربایجان و شیعه است اما آن گونه شیعه ای نیست که ما انتظار داریم چون آنها در دوران روس تربیت شدند و اگر هم درس خواندند، بخارا و سمرقند پیش اهل سنت درس خواندند. شیخ الاسلام بعد از رئیس جمهور است که از طرف ایشان منصوب می شود.

دولت بر چه مبنایی انتخاب می کند؟ بر اساس سوابق تحصیلی؟

تاکنون که اینگونه بوده حالا از این به بعد بر چه اساسی انتخاب شود معلوم نیست؛ هرکسی پول بیشتری بدهد حتی اگر معلوماتی هم نداشته باشد.
همین آقای شیخ الاسلام معلومات آن چنانی ندارد حتی من گاهی کتاب بردم به ایشان دادم ایشان گفت که ما هرروز از علی(ع) چیز تازه ای می شنویم اینها را ما اصلا نشنیده بودیم.
اما روزهای آخر که من آنجا بودم کارهای ما خیلی موفق بود مخصوصا وهابی ها که رفته بودند سعودی درس خوانده و آمده بودند مسجدی باز کرده بودند به نام ابی بکر.
بر اثر فعالیتهای تبلیغی که کردم این مسجد بسته شد و وهابی ها پراکنده شدند دولت هم خیانت اینها را فهمید و لذا الان وهابیت در دولت آذربایجان جایی ندارد مگر اینکه پول و رشوه بدهند.
مثلا اینها اوایل، ریش را زیاد می گذاشتند الان از این تعداد کم شده اما همان فکر وهابیت هنوز درونشان هست و فعالیت می کنند؛ سنی ها، نورچی ها که از ترکیه هستند فعالیت می کنند اما شیعه محدود و محروم است.
چرا شیعیان در آذربایجان محدود هستند؟
یک مقدار مربوط می شود به اینکه مقامات شیعه آنجا اساسی کار نکردند و فعالیت خود را محدود به پهن کردن سفره افطار کردند در حالیکه ترکیه دانشگاه های مختلفی در آنجا باز کرده است.
متاسفانه به حوزه متعرض می شوند و لذا در آنجا نمی توان حوزه علمیه بنا کرد اما اگر یک موسسه رسمی یا دانشگاه باشد چون مجوز رسمی گرفته، کاری ندارند.
در دانشگاه هم درس های امروزه مانند فیزیک و شیمی خوانده می شود و هم انسان می تواند تبلیغات کند ترکیه دانشگاه های مختلفی باز کرد با این توجیه که که اصلا با دین کاری نداریم فقط دانشگاه می خواهیم احداث کنیم که جوانان اهل مطالعه شوند اما جوان های شیعه از این طرف می رفتند در آن دانشگاه و از آن طرف سنی بیرون می آمدند.


این ها سنی با گرایش وهابی گری بودند؟
نه وهابی نبودند، نورچی بودند چیزی شبیه رهبانیت. آنها آمدند چنین دانشگاههایی را ایجاد کرده و در قالب آموزشهای درسی به تبلیغ و ترویج مکتب خود پرداختند.
اگر دولت و مسئولین ایران یا هر مرجعی می خواهد کاری اساسی انجام بدهد بهترین کار در آذربایجان یا در هر کشوری باز کردن موسسات رسمی است.
آموزشی؟
بله آموزشی. دانشگاه، کودکستان، دبستان. وقتی ایران بودم یکی از طلبه های آذربایجان از آنجا به من زنگ زد گفت: آقا فلانی که اسمش مالک است الان هم آخوند مسجدی است که من همانجا بودم گفت که مالک رفته در این موسسات ترکیه تدریس می کند، چرا؟ از نظر فقر و فلاکت. زنگ زدم مالک گفتم و علت را جویا شدم، گفت: ماهی ۱۰۰ دلار به من می دهند، من پول زندگی را ندارم.
من گفتم: مالک شما ۱۰۰ دلار را می گیرید اما بعد از چند ماه، عقیده ات تغییر می کند، نمی گذارند شما به عنوان یک شیعه راحت تدریس کنید. گفت: نه آقا انشاالله درست می شود، بعد از دو سه ماه زنگ زد که آقا من بیرون آمدم. گفتم: چرا؟ گفت: آنجا که من تدریس می کردم کم کم نوبت به این رسید که نماز جماعت هرروز ظهر خوانده می شد من که دستها را باز می گذاشتم، بچه ها هم که غالبا شیعه هستند اینها هم دستهایشان را باز می گذاشتند نماز می خواندند. از طرف دانشگاه به من گفتند برای اینکه وحدت حفظ شود شما هم دستان خود را ببندید که بچه های دیگر هم همرنگ هم شوند دستهایشان را ببندند نماز بخوانند. من دیدم چکار کنم؟ می توانم بخاطر فقر و اینها این کار را بکنم؟
گفتم: نه، بیا بیرون . لذا من مجبور شدم از همان ماه، ۱۰۰ دلار از طریقی برای ایشان بفرستم یا به کسی بدهم که به ایشان برساند.
مقصود این است که ما می بایست این کار را بکنیم ولی این کار را نکردند همین آقایانی که الان هستند باز هم این کار را نمی کنند و وظیفه خود را در این می بینند که سفیری بیاید و مهمان شود، ناهاری به آنها بدهند و هدیه ای به سفیر یا فلان وزیر بدهند و خوشحال برگردد اما چیزی نگوید.
چرا از طرف علما کاری برای تبلیغات صورت نمی گیرد؟
اعزام مبلغ صورت می گیرد اما هم دولت آذربایجان حساس است و هم از طرف مقامات رسمی ایران حساس هستند.
آیا تشتتی وجود دارد؟
تشتت سیاسی که نه؛ با ارتباطاتی که برقرار کردم هم با کنسول ایران در آذربایجان آشنا شدم به نحوی که گاهی در مراسم دعای کمیل ما شرکت می کرد و هم با نماینده ولی فقیه در آذربایجان ارتباط گرفتم و گفتم اگر کاری از من ساخته است، حاضرم انجام دهم که ایشان خیلی هم استقبال کرد.
در آخرین روزها که من آنجا بودم یک روز جمعه مسجد پراز جمعیت بود نماز عید فطر که می خواندم پشت سر من مردم گریه می کردند حتی به گریه آنها من خودم هم گریه می کردم، بعد از نماز و خطبه در حال بیرون آمدن از مسجد بودم که دو نفر کارت خود را به من نشان دادند و گفتند آقا شما باید اداره تشریف ببرید. گفتم برای چی؟ گفتند حالا تشریف بیاورید آنجا صحبت می کنیم.
من را اداره بردند. جایی بود که کسانی که به اصطلاح آنجا گرفتار می شوند بازداشت کرده و از آنجا تحویل دولت خود می دهند، من آنجا که رسیدم دیدم دو سه نفر من را می شناسند. گفتند: حاج آقا شما چرا اینجا آمدید؟ کسی گرفتار هست؟ گفتم نه، از خود من خواستند بیایم این جا بالاخره رفتیم درها بسته شد.
این جریان برای چه سالی است؟
۷ سال پیش یعنی سال ۸۸ تقریبا.

در ادامه چه اتفاقی افتاد؟
درها بسته شد. مامورین با احترام آمدند گفتند: آقا شما را جای عمومی -کسانی که اونجا گرفتار شدند تا به کشورشان تحویل داده شوند- بفرستیم یا به شما اتاق خصوصی بدهیم؟
گفتم که من اینجا ماندگار نیستم. ماموران رفتند و یکساعت دیگر برگشتند و گفتند ما اتاق خصوصی آماده کردیم. گفتم: نمی مانم.
نزدیک غروب آفتاب بود به سفیر زنگ زدم و با موبایل با رئیس اداره صحبت کرد بالاخره برنامه عوض شد به ما گفتند که به ما تعهد بدهید که فردا ساعت ۱۱ اینجا باشید و تعهد را امضا کردم و بیرون آمدم، در راه به سفیر زنگ زدم و تشکر کردم.
فردا ساعت ۱۰ صبح رفتم کنسولگری و با ماشین آنها رفتم اداره و از خدماتی که به این کشور کردم صحبت نمودم . یکمرتبه دیدم چشمان رئیس آن اداره، پر از اشک شد و گفت که شما منزل خود را عوض کنید.
قبول کردم و به باغ یکی از دوستان در بیرون شهر رفتم. بعد از مدتی رئیسعلی به کنسول گفته بود که من می خواستم ایشان بماند اما دستور از مقامات بالا رسیده که ایشان باید بروند.شما آماده شوید تا یک هفته هم به شما وقت دادم شما بروید.
خلاصه قبل از روز پنجشنبه وسایل را جمع کردم بدهی خود را پرداخت و وصیت کردم، همه کتاب هایم را تنظیم کردم و به طور رسمی از آذربایجان بیرون آمدم.

به غیر از شما اشخاص دیگری هم آنجا فعالیت می کردند؟
بله دو نفر دیگر بودند آقای بلاغی که از خوی آمده بود و یکی هم آقای محمدی که آنها را هم اخراج کردند حتی آقای محمدی برای اخذ اقامت، ازدواج هم کرده بود که آن را هم باطل کرده بودند.
این دو نفر گاهی به آذربایجان رفت و آمد می کنند اما هیچ فعالیت یا تبلیغی نمی توانند بکنند حتی مسجد هم نمی توانند بروند. اما من شعبان گذشته رفتم آنجا ۲۰ روزی که ماندم به واسطه به ما خبر دادند که شما تعهد بدهید که با مقامات رسمی نه از کشور خودتان نه از آذربایجان دید و بازدید نکنید، مساجد نروید، برای نماز جماعت نروید و سخنرانی نکنید، چون از آن طرف واسطه تعهد گرفته بودند من دیگر کاری نداشتم ولی به ایشان گفتم کاش شما می گفتید خود ایشان را بگذارید بیاید از خود ایشان تعهد بگیرید ممکن بود که همانجا که بخواهند تعهد بگیرند بگویم من همین الان برمی گردم.

یعنی عموما شیعیان وضعیت خوبی ندارند، درسته؟
بله، شیعه در آنجا خیلی محدود و محروم است، مردم نمی توانند پرچم امام حسین بر سردر منزل خود بزنند، مثلا ما می توانیم پشت ماشینهای خود «یا حسین» بنویسیم اما آذربایجان این کار ممنوع است اگر مثلا کسی بنویسد ۳۰۰ منات جریمه یا سه ماه زندانی می کنند؛ سینه زدن، زنجیر زدن فقط باید داخل مسجد باشد و بیرون نباید باشد حالا بگذریم شیعه ها همین سد را هم می شکنند و روز عاشورا نمی توان جلوی آنها را گرفت اما مسئله این است که محدود و محروم هستند باید در کنار این برنامه ۵۰ نفر هم گرفتار شوند حالا ۲ روز ۳ روز بازداشت و بعد آزاد می کنند.

یعنی عزاداری برای عاشورا یا فاطمیه نیست؟

برای فاطمیه به طور رسمی نیست، برای عاشورا هم محله های خاصی هست مثلا امامزاده ای هست یا یکی از آقایان آنجا دفن شده است مردم به عنوان زیارت شب عاشورا می روند، یا روز عاشورا آنجا عزاداری و سینه زنی می کنند اما در خیابان باکو اینکار قدغن است.
در منازل چطور؟
در منازل می توانند البته اگر مارک سیاسی به آن نزنند ولی اگر کسی شیطنت کند که اینها چنان می کنند ممکن است مارک سیاسی به آن بزنند و جلوگیری کنند.
با وجود اینکه جمعیت آذربایجان اکثریت شیعه هست، انتظار میرود که دولتمردان آنها هم شیعه باشند و شیعه آزادی بیشتری داشته باشد ولی چرا اینگونه نیست؟
دولتمردان آنها از نظر عقیده خودشان شیعه هستند یعنی به طور کلی شیعه بودن اهل بیت را قبول دارند اما این که شیعه باید چگونه باشد چه خدمتی باید کرد اینها را نمی دانند. اینها گمان می کنند که هم می شود نماز خواند هم می شود بی حجاب بود مثلا خیلی از زنها نماز می خوانند و رسما بی حجاب هم می گردند.
یعنی فقر معرفتی دارند؟
بله، فقر معرفتی دارند؛ رئیس جمهور، وزیر یا نماینده مجلس خیلی اطلاعات شیعی ندارند یعنی عرق شیعی زنده نشده که برای دین و اهل بیت دل بسوزانند لذا اگر کسی با فعالیتهای تبلیغی اینها را جذب کند من باور نمی کنم الهام علی اف این نتیجه را نگیرد که اگر در آذربایجان اجازه فعالیت داده شود که به طور معقول و شرعی فعالیت شود به آبادی آذربایجان، تقویت نیروها و سربازهای آذربایجان منجر خواهد شد.

از سال ۸۸ به این طرف علما و مبلغین دیگر هم محدود شدند؟

بله محدودیت هست. محدودیت برای خود آنها هم هست منتهی محدودیت به این صورت است که حتما باید کنار سخنرانی شان یک پرچم آذربایجان باشد ولو اینکه آذری صحبت می کنند گمان می کنم که این را باید تفهیم کرد که گریه کردن برای امام حسین برای مظلومیت امام حسین است و اگر دولت به ما کمک کند بهتر است چون شیعه ها جلوی وهابیت می توانند بایستند اما اگر وهابیت را در جایی زندانی و محدود کنید ما را هم در جای دیگر محدود کنید دیگر از دین و مذهب چیزی نمی ماند نه از آن دین و مذهب سلفی می ماند برای آذربایجان نه از دین اهل بیت و تشیع.

از دوستان شما هم کسی آنجا هستند یا همه دیپورت شدند؟

میشود گفت دیپورت شدند و اگرهم کسی بخواهد برود، کسی گزارش بکند که یک ایرانی مثلا آمده سخنرانی کرده دفعه بعد یا صاحب خانه را می گیرند محدود می کنند یا به خود آن شخص می گویند که شما چرا این کار را کردید؟

آیا ایران می تواند رایزن دینی اعزام کند؟
آذربایجان رایزن فرهنگی ایران هست. البته در حد سیاسی اگر کسی را بفرستند که بالاتر از مسئولی که آنجا هست باشد و نفوذ کلام داشته باشد شاید بتواند کاری صورت دهد.

انقلاب اسلامی دارای پیام و فعالیت جهانی است حالا چرا دولت ایران نمی تواند گره ای را باز کند درحالیکه قدرت و ظرفیتش را هم دارد؟
دیگر این را باید از خود دولت بپرسید.

نظر شخصی خودتون چیست؟
دولت می تواند با سیاست های خاصی کمک و حمایت کند یا کسی که آنجا فعالیت می کند را تقویت نماید.

آیا آیت الله العظمی سیستانی آذربایجان دفتری داشتند؟
بله دفتری داشتند از ایشان هم عذرخواهی کردند.

ایشان هم دیپورت شده است؟
دیپورت نشده بود عذز ایشان را خواسته بودند که اینجا را ترک کنید.
به نظر می رسد یکسری غفلتهایی نسبت به پوشش قضایای آذربایجان صورت گرفته و باید عزمی در داخل اتفاق بیفتد و این محدودیتها و مسائل در سطح دیپلماتیک حل و فصل شود.
حجاب در آذربایجان قدغن بود یعنی دخترها اگر باحجاب مدرسه می رفتند اجازه نداشتند. خیلی از طلبه های جوان، ایران یا سوریه درس خواندند، اینها فعالیت کردند حرف زدند سخنرانی کردند الان تعداد زیادی از اینها در زندان هستند و حبس های سنگین به آنها داده شده است. حالا ممکن است بگوئیم طلبه ای اگر ملایم تر صحبت می کرد شاید جرمش این نبود ولی اصل اینکه از حجاب حمایت می کند دردش را درمان کنید چرا در زندان زنجیرش می کنید.
الان آزادی حجاب آنجا هم چنان وجود ندارد؟
آزادی حجاب نه. اخیرا مجبور شدند اجازه می دهند که خیلی کار نداشته باشید.

مراکز آموزشی سخت گیرترند؟
بله مراکز آموزشی و ادارات هم همینطور، این ها اجازه نمی دهند. اصلا به خیر مردم و دولت آذربایجان نیست که جوان هایی که بخاطر متدین شدن زنها صحبت کرده اند در زندان نگهداری شوند. این ها خودشان رنج می بینند خانواده هایشان ناراحت می شوند، به دولت بدبین می شوند. اینها سیاست خوبی نیست.
آنجا هم شیعه هست؟
بله؛ آذری های زیادی از ایران هستند من خودم سیبری رفتم، اولین باری که روحانی آنجا رفته و اذان گفته شده و نماز شیعه خوانده شده، من رفته بودم به این صورت که مسجدی را ۱۲ روز اجاره کردیم پسرم اذان گفت و اذان شیعه پخش شد الان یک حسینیه در حال احداث است و یک مسجدی هم تازگی اجازه گرفته شده یا مثلا به شهر دیگری به نام تیور که حدود ۳ یا ۴ سال پیش از طرف آیت الله سید محمود شاهرودی رئیس قوه قضائیه وقت رفتم.
الان مساجدی که آذربایجان هست شیعیان جدا نماز می خوانند و اصولا نماز جماعتی برای شیعیان هست یا نه؟
خیلی از مساجد هست که مال شیعیان است. ۸۰-۹۰ درصد مساجد مال شیعیان است یک مسجد خاصی هست مثلا مسجد مرکزی که داخل شهر هست یا مثلا در شمیخیه مسجدی هست که ۷۰۰ سال سابقه دارد دو الی سه تا مسجدهای حساسی که هست اهل سنت هم انجا زندگی می کنند انجا نماز می خوانند بعد شیعیان نماز می خوانند یا اول شیعیان نماز می خوانند بعد سنی ها.
مساجد شیعه ها خاص است اما اگر سنی بخواهد آنجا نماز بخواند کسی کاری ندارد، اهل سنت هم مسجد خاص خود را دارند.
در ۸۰الی۹۰ درصد مساجد بدون تکلف نماز می خوانند؟
بله ۹۰ درصد مساجد بدون تکلف بدون اینکه دست بسته باشند شیعه ها نماز می خوانند تنها ۱۰ درصد که جاهای خاص سنی نشین است یا جایی که شیعه و سنی مشترک زندگی می کنند برای اینکه اختلافی پیش نیاید شیعه و سنی به نوبت نماز می خوانند.
امام جماعت چطور تعیین می شوند؟
از طرف شیخ الاسلام
شیعه هستند؟
بله شیعه یا سنی بالاخره باید از دفتر شیخ الاسلام تایید شوند که در این مسجد می توانند نماز بخوانند.
آیا نمی توان از ظرفیت مراجع تقلید برای شیعه شدن واقعی مردم آذربایجان بهره گرفت؟
تلاش کردیم اما نتیجه نمی دهد؛ لذا من بهترین کار را این دانستم که تفسیر قرآن را که می نویسم چند صباحی قسمتی از آن را با صدای خود ضبط کرده و از طریق شبکه های اجتماعی برای دوستان خود می فرستیم تا آنها نشر بدهند و لذا گاهی اوقات ۲۰۰۰ نفر بازدید می کنند.
از مجموع صحبتهای حضرتعالی اینگونه برداشت می شود که لفظ شیعه در آذربایجان دارای تعریفی غیر از آن چیزی است که ما از شیعه داریم؟
خیر؛ شیعه معنای متفاوتی نمی دهد فقط مساله اینجاست که ۱۰۰ سال، ۸۰ سال که روسها مسلط شدند، شیعه استحاله پیدا کرد و به عنوان مثال در مقوله حجاب، در حجاب گرفتن معذب هستند و رودربایسی دارند والا از نظر اعتقادی خیلی معتقد هستند.
شما چه آینده ای برای شیعیان آذربایجان پیش بینی می کنید؟ آیا امید به اصلاح عقیدتی مردم و دولتمردان آنها دارید؟
عقیده آنها خیلی خوب است و نیاز به اصلاح ندارد بلکه باید کارها و برنامه های بالا و نظام دولتی اصلاح شود و آن هم درگرو این است که هربار مسئولان ما به آنجا سفر می کنند، یک پیشنهادی کنند تا یک مشکل حل شود.
درواقع آنها از یک پشتیبانی از ناحیه مرجعیت و علمای شیعه می بایست برخوردار باشند که این رشته الان قطع شده است و نیاز به احیا و بازگشت دارد و این روند در ارتقاء سطح معرفتی تشیع در کشوری که استحاله پیدا کرده، روند رو به رشدی بوده که به لطف زحمات ایشان، این روند در حال بهبودی بوده که دوباره قطع شده و این نگرانی وجود دارد که رو به زوال باشد و نسلهای بعدی به دلیل فعالیت دیگر گروها و مسلکها دچار فقر شدید معرفتی شوند.
مردم شیعه دوست دارند که شیعه باشند و عبادت کنند و نماز بخوانند لذا ما باید دنبال آنها برویم و دیگر آنکه از طرف دولتی پیشنهاد مثبتی داشته باشند مثلا یک بار در مورد آزادی زندانیان اقدام کنند یک بار در مورد تعطیلی روز عاشورا پیشنهاد دهند.
najm134
 
پست ها : 2046
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

روحانیون شيعي جمهوری آذربایجان در بند نظام "لائيك و وهابيگرا

پستتوسط najm134 » چهارشنبه ژانويه 24, 2018 6:26 pm

روحانیون شيعي جمهوری آذربایجان در بند نظام "لائيك و وهابيگرا"


Image
در جدیدترین نمونه از حرکت‌های نظام مند باکو در پیگیری سیاست شیعه ستیزی، دادگاه جرایم سنگین باکو،دو روحانی سرشناس جمهوری آذربایجان را به زندان‌های طولانی مدت محکوم کرد.
به گزارش مشرق،‌ احیای سبک زندگی شیعی در جمهوری آذربایجان، دولت و جریان‌های ضددین را در این کشور به شدت نگران کرده و تحرکات گسترده حاکمیت باکو را در زمینه شیعه ستیزی به دنبال داشته است.

حجت الاسلام ذوالفقار میکائیل زاده به هفده سال و حجت الاسلام المان آقایف به سیزده سال زندان محکوم شدند. این دو روحانی سرشناس جمهوری آذربایجان در سال‌های گذشته نقش مهمی در احیای سنت حرکت دسته‌های پرشکوه عزاداران حسینی در لنکران، مرکز منطقه تالش‌نشین جمهوری آذربایجان داشته‌اند و اکنون دولت باکو بر این باور است که با صدور حکم دادگاه جرایم سنگین علیه این دو روحانی برجسته جمهوری آذربایجان با یک تیر دو نشان را زده است؛ هم با تشیع برخورد کرده است و هم با تالش‌ها.

این حکم دادگاه جرایم سنگین باکو علیه علمای شیعی در قالب رسیدگی به پرونده موسوم « نارداران 3» صادر شد. در این بیدادگاه، حاج ذوالفقار میکائیل زاده به 17 سال، فائق الله وردی اف به 13 سال، علی حسین اف به 12 سال و سه ماه، میهمان قلی اف به 13 سال، میهمان محمدوف به 12 سال و سه ماه، حاج المان آقایف به 13 سال ، الدار بنیادوف به 12 سال و سه ماه ، الخان حسن اف به 12 سال و سه ماه، حاج روزی اسماعیل اف به 15 سال ، جابر علی اف به 14 سال ، مبارز ابراهیم اف به 13 سال ، رامین سیف الله اف به 13 سال زندان محکوم شدند.

قابل تأمل اینکه دادستانی باکو برای این افراد، زندان‌های طولانی‌تری را درخواست کرده بود. پیش تر نیز دادگاه جرایم سنگین باکو در «پرونده نارداران 1» نیز برای حجت الاسلام طالع باقرزاده، رهبر جنبش اتحاد مسلمانان و عباس حسین ، از فعالان این گروه ، 20 سال زندان صادر کرده است و سایر محاکمه‌شدگان در این پرونده نیز هر یک به زندان از 10 تا 19 سال محکوم شده‌اند و در «پرونده نارداران 2» نیز حجت الاسلام الچین قاسم اف، معاون جنبش اتحاد مسلمانان و سایر متهمان این پرونده نیز در انتظار صدور احکام مشابهی هستند.
البته، برخلاف خواسته حاکمیت جمهوری آذربایجان، جلسات محاکمه‌های این افراد در دادگاه جرایم سنگین باکو در رسیدگی به پرونده‌هایی که در ارتباط با وقایع نارداران طی حدود دو سال گذشته تشکیل شده، بی اساس و مضحک بودن اتهامات وارد شده به فعالان شیعی یعنی «تروریسم»، «طراحی کودتا»،«ایجاد اختلاف دینی»،«نگهداری غیرقانونی سلاح»و«مصرف یا نگهداری و فروش مواد مخدر»،«شرارت» و سایر اتهامات گوناگون را عیان کرده است.

به همین علت، دولت جمهوری آذربایجان اجازه نداد معدود خبرنگارانی که ماجراهای این دادگاه را پیگیری می‌کردند، در جلسات دادگاه حضور یابند، اما هواگونه و سیّال بودن ذات اطلاعات و اخبار و مهمتر از آن «عزم جزم» فعالان شیعی جمهوری آذربایجان برای شکستن حصر اطلاعاتی خود، سبب شد تا حدودی اطلاع رسانی نسبتا خوبی درباره نمایش دادگاه جرایم سنگین باکو برای «تروریست و افراط گرا» معرفی کردن چهره‌های سرشناس شیعی جمهوری آذربایجان، انجام شود و به ثمر بنشیند. به همین علت، جریان‌های دادگاه‌های متهمان « پرونده‌های نارداران 1 ، 2 و 3 » و درخواست‌های دادستان‌ها و احکام قضات این پرونده‌ها به عاملی برای رسوایی نه تنها نظام قضایی جمهوری آذربایجان، بلکه کل نظام سیاسی این کشور تبدیل شده است و همین جلسات محاکمه فرمایشی نیز تقریبا بر تمام ناظران منصف و بی‌طرف مسجل کرده است که اتهام تروریسم و افراط گرایی در واقع به مردمی زده شده است که هیچ ارتباطی با تندروی و افراط گرایی ندارند.
در واقع، از نظر حکومت باکو جرم اصلی آنها تلاش برای احیای سبک زندگی شیعی و اجرای احکام و آداب و رسوم مذهبی دوستداران اهل بیت عصمت و طهارت (ع) است. برگزاری مراسم عزاداری حسینی در عاشورا و اربعین و به ویژه حضور گسترده زائران جمهوری آذربایجان در کربلا در ایام اربعین حسینی و مجالس خیرات و احسان در ماه‌های محرم و صفر و آیین‌های جشن و شادی در ایام ولادت ائمه اطهار (ع) از جمله رفتارهای شیعی است که طی سال‌های گذشته در مناطق مختلف جمهوری آذربایجان رونق گرفته است.

اما، نظام سیاسی باکو که خود را "چندفرهنگ گرا" معرفی می‌کند، این بازگشت به سبک زندگی شیعی را نمی‌پسندند و برنمی‌تابد. به همین خاطر، درپی نمود عینی سبک زندگی اسلامی در جمهوری آذربایجان که به ویژه امسال با وجود تمام تهدیدها و تمهیدات مقامات امنیتی ، کمیته امور دینی، اداره مسلمانان قفقاز و وزارت کشور و پلیس جمهوری آذربایجان در حضور گسترده مردم باکو در مراسم عاشورا و اربعین نمود یافت، واکنش‌های شدیدی را از سوی جریان‌های ضددین در جمهوری آذربایجان شاهد هستیم. در کنار تشکیل دادگاه‌های ظالمانه علیه روحانیون فعالان شیعی جمهوری آذربایجان، هتاکی‌ها و زیر سوال بردن مبانی اسلام و از جمله انکار مسلمات دین اسلام و مذهب تشیع در شبکه‌های تلویزیونی باکو از واکنش‌هایی است که «چندفرهنگ گرایان» باکو به گرایش مردمی به احیای مبانی و سبک زندگی اسلامی در جمهوری آذربایجان در دستورکار خود قرار داده‌اند.

از جمله، در ادامه موج واکنش‌های الحادی به حضور گسترده مردم جمهوری آذربایجان در مراسم عاشورا و اربعین امسال، پایگاه اینترنتی « a24 » جمهوری آذربایجان، (یکی از رسانه‌هایی که در این جمهوری به طور مستقیم تحت کنترل عوامل رژیم صهیونیستی اداره می‌شود)، به نقل از «الشاد میری»، مبلغ فرقه «نورچی» ترکیه در جمهوری آذربایجان در یکی از برنامه‌های شبکه «آپا تی وی» جمهوری آذربایجان، قرآن کریم را غیرمقدس و مهدویت را ساختگی قلمداد کرد و بسیاری از سایت های اینترنتی باکو این مطالب را بازنشر دادند.

به علت ارتباطات گسترده ای که میان "هلدینگ آپا" و زیرمجموعه‌های آن از جمله "آپا تی وی" و نیز سایر رسانه‌های باکو همچون سایت « a24 » با رژیم صهیونیستی وجود دارد و برخی از گردانندگان آنها نظیر خانم «وصاله ماهرقیزی»، مدیر « هلدینگ رسانه ای آپا» و «عزیز علی بیگلو»، سردبیر سایت « a24 » آشکارا رژیم صهیونیستی را در جمهوری آذربایجان تبلیغ می‌کند، ممکن است هتاکی و هجمه به عقاید اسلامی حرکتی قلمداد شود که عوامل صهیونیسم در باکو طراحی و اجرا کرده‌اند. حتی، ممکن است برخی از جمله دیپلمات‌های پیشین «باکو» در ایران نیز با استناد به نقش مستقیم صهیونیسم و نیز نوکران صهیونیسم در هتاکی به اعتقادات اسلامی و شیعی، دولت و حاکمیت لائیک جمهوری آذربایجان را تبرئه و اینطور وانمود می‌کنند که عوامل صهیونیسم با این حرکت‌ها سعی دارند دولت جمهوری آذربایجان را از پیکره جهان اسلام جدا کنند و به ویژه ایران را به باکو بدبین کنند.

به ویژه بنابر شیوه‌های باکو در برخورد با شیعیان که می‌توان این شیوه‌ها را مخلوطی از آموزه‌های «ماکیاولیستی – صهیونیستی» دانست، صدور احکام یا دستگیری روحانیون و فعالان شیعی جمهوری آذربایجان، «از قضا» با ایام سفر مقامات ایرانی به باکو هماهنگ و تقریبا همزمان می‌شود و باز هم «از قضا» حکم اخیر علیه روحانیون سرشناس لنکرانی و تالش نیز تقریبا با سفر آقای آذری جهرمی، وزیر ارتباطات ایران به باکو تقریبا همزمان شد تا یک بار دیگر به شیعیان جمهوری آذربایجان یادآوری کند که باید به این مراوادات باکو با تهران هیچ چشم امیدی داشته باشند و حتی باید به آن بدبین هم باشند، زیرا در هر سفری که میان تهران و باکو انجام می‌شود، بلایی جدید بر روحانیون و فعالان شیعی جمهوری آذربایجان وارد می شود و با افزایش مراودات و سفرهای دیپلماتیک و سیاسی میان باکو و تهران در «دوره بهبود روابط» ، شمار این بلایا و مصیبت‌ها نیز بیشتر هم خواهد شد! یعنی اگر در جریان سفر یک وزیر ایرانی به باکو ، برای روحانیون سرشناسی که متهم به «ایران گرایی» هستند، حکم زندان 17 سال صادر می‌شود، زمانی که باکو به تهران 500 میلیون دلار «وام» برای ساخت خط آهن رشت – آستارا بدهد، باید منتظر قتل عام فعالان شیعی در جمهوری آذربایجان باشیم!؟

علاوه بر این، واقعیت این است که مجموعه واکنش‌ها به سبک زندگی شیعی و تاکیدات مقامات باکو بر اینکه « سبک زندگی مردم جمهوری آذربایجان، چندفرهنگ گرایی است و نه تشیع»، موضع‌گیری‌هایی که مقامات دولتی و نمایندگان مجلس باکو علیه مراسم عاشورا داشتند و تصویب قوانین جدید علیه مراسم مذهبی شیعی و ممنوع کردن حضور فرزندان خانواده‌های دیندار در مراسم دینی و هتاکی‌های اخیر "الهیات چی"های رسانه‌های باکو علیه مقدسات دین اسلام و عقاید شیعی و اهانت به مسلمات دین اسلام و از جمله ، تاکید بر «مقدس نبودن قرآن» ، «دروغ بودن مهدویت» ، «خرافی بودن عقاید شیعه» و «وحشی‌گری و جهالت بودن مراسم عاشورا و محرم » و .... ، ساخت فیلم و سریال‌های اهانت آمیز علیه روحانیون و تمسخر مراسم عزاداری و گریه بر اباعبدالله الحسین (ع) و نیز جلوگیری از برگزاری جشن در مناسبت‌های شاد شیعیان و میلاد ائمه معصومین (ع) و به ویژه اخلال یا جلوگیری آشکار از جشن‌های میلاد امام علی (ع) ، امام حسین (ع) و نیمه شعبان در جمهوری آذربایجان با مطرح کردن بهانه‌های واهی و حتی مضحک نظیر وجود تهدیدات امنیتی یا احتمال مسمومیت آب تالار اجاره شده برای مراسم و... حکایت از این دارد که «آتئیست‌های کهنه » ، «آتئیست‌های معتقد»، « صهیونیست‌های آذری» و «نورچی‌های» حاکم بر باکو برای مقابله با تشیع در جمهوری آذربایجان هیچ حد و مرزی برای خود نمی شناسند. الشاد میری، « الهیات چی» آپاهلدینگ و شبکه های تلویزیونی و سایت های اینترنتی باکو برای زیر سوال بردن قداست قرآن می‌گوید : «فرق این کتاب با سایر کتاب‌ها چیست؟ اگر به زبان عربی نبود، چه می‌خواستید بگویید؟ ما اکنون در حال اجرای یک نظرسنجی هستیم که در آینده نزدیک نتایج آن اعلام خواهد شد. من آن را در کانال خودم منتشر خواهم کرد. تصور کنید که کتابی وجود دارد که به زبان آذری بر رویش نوشته است کتاب مقدس. کتابی که اکنون به آن مقدس می‌گویید، تورات است. در هیچ آیه‌ای از قرآن کریم، مقدس بودن این کتاب نیامده است. کاغذی که این کتاب در آن چاپ می شود، با سایر کاغذها چه فرقی دارد؟ آیا تنها فرق، در وجود الفبای عرب در این کتاب است؟ در این صورت، با این منطق، الفبای عربی مقدس است! خوب، در این صورت این سوال را مطرح می‌کنم : آیا زبان عبری که زبان تورات است، مقدس است؟ یا زبان آرامی که عیسی پیامبر به آن می‌نوشت، مقدس است؟ نخستین انجیلی که اکنون در اختیارمان است، به زبان یونانی است. آیا این زبان مقدس است؟ وقتی کتابی به عربی به دست انسان‌ها می‌دهید، اصلا نمی‌دانند که آیا قرآن است یا داستانی عشقی.» همین به اصطلاح کارشناس امور دینی رسانه‌های باکو، کینه و ناراحتی دشمنان اسلام از گسترش انتظار ظهور ولی عصر (عج) را با سوء استفاده از کمبود منابع و کتب اسلامی در جمهوری آذربایجان به این شکل ابراز می‌کند: « شیعیان ادعا می‌کنند که شش هزار حدیث درباره مهدی(عج) وجود دارد و 400 حدیث از منابع سنی است. من در این باره تحقیق کردم. در«مسند» احمد پیامبر (؟!)12 روایت، در «السنه » ابن مایجه 8 ، در «سنن» ابوداوود 8 و در «سنن» ترمیزی 3 روایت درباره مهدی وجود دارد. اینها ( شیعیان) 400روایت را از کجا درآوردند؟» البته، این به اصطلاح «الهیات چی» نورچی رسانه‌های باکو ناخودآگاه به تاثیرپذیری خود از آموزه‌هایی که از وهابیت اخذ کرده است، به طور غیرمستقیم اذعان می‌کند و می‌گوید : «سلفی‌ها، ابن قیم الجوزیه را به عنوان عالمی مشهور قبول دارند.واقعا هم همین طور است. او می‌گوید که تمام روایت‌های نوشته شده درباره مهدی ضعیف و ساختگی است، اما در این موضوع، آنقدر حدیث وجود دارد که با وجود ضعیف بودنشان، انسان را به درست بودنشان قانع می‌کند. این جمله دارای تضاد است. همه ( این احادیث) ضعیف و ساختگی هستند، اما آنقدر زیاد هستند که (می‌توان گفت) این همه دروغ امکان پذیر نیست!»

رصد دائمی و بررسی و مطالعه این قبیل دیدگاه‌های تبلیغ شده در رسانه‌های باکو نشان می‌دهد که تحت پوشش «چند فرهنگ گرایی»، "عقاید جدیدی" در حال ترویج داده شدن در جمهوری آذربایجان است تا مردم این کشور را از مذهب تشیع دور نگه دارد و بعضا نیز به صراحت به این سیاست اذعان می‌شود. از جمله، در مقاله‌ای که در 28 نوامبر 2015 در حمله نظامی به نارداران، مرکز تشیع در قفقاز در 26 نوامبر همین سال، روزنامه دولتی "آذربایجان" منتشر شد و خبرگزاری ترند و سایر منابع خبری و غیرخبری باکو نیز آن را بازنشر کردند، به صراحت گفته شده بود که اسلام دارای ظاهر عربی و منشأ فارسی برای جمهوری آذربایجان لازم نیست!!

در مجموع، تحولات جمهوری آذربایجان حکایت از این دارد که مردم این کشور سعی در احیای گذشته خود و زنده کردن سبک زندگی شیعی خود دارند و حکومت برای تداوم سبک زندگی آتئیستی برجای مانده از زمان شوروی و جا انداختن «چندفرهنگ گرایی صهیونیستی»، تلاش می‌کند. این چالش و تقابل میان مردم و دولت جمهوری آذربایجان، سبب شده است که دولت باکو ظلم شدیدی را بر مردم و به ویژه شیعیان این کشور اعمال کند. ظلمی که در جمهوری آذربایجان بر شیعیان می‌شود، حتی از ظلم به شیعیان و روحانیون بحرین نیز شدیدتر است. سرنوشت تلخی که برای روحانیون و فعالان شیعی جمهوری آذربایجان به علت برگزاری مراسم عزاداری محرم رقم زده شده است، این سوال را پیش می‌آورد که آیا مردم جمهوری آذربایجان حتی حق گریه کردن نیز ندارند؟ چرا، «چندفرهنگ گرایان» حاکم بر باکو حاضر نمی‌شوند در کنار برگزاری انواع و اقسام کنسرت‌های مبتذل و ترویج برهنگی و از خود بیگانگی در جمهوری آذربایجان، اجازه دهند عده‌ای نیز در مجالس عزاداری شرکت و گریه کنند؟
najm134
 
پست ها : 2046
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

واکنش حزب اسلام جمهوری آذربایجان به صدور احکام سنگین حبس علی

پستتوسط najm134 » سه شنبه فبريه 06, 2018 11:54 pm

واکنش حزب اسلام جمهوری آذربایجان به صدور احکام سنگین حبس علیه روحانیون این کشور


Image
حزب اسلامی جمهوری آذربایجان تاکید کرد: صدور احکام سنگین علیه دینداران و روحانیون سرشناس (جمهوری) آذربایجان بار دیگر رفتار مغرضانه و ناعادلانه دادگاه های جمهوری آذربایجان را به نمایش گذاشت.

به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ حزب اسلام جمهوری آذربایجان حکم دادگاه جرائم سنگین باکو را علیه دو روحانی سرشناس این کشور ناعادلانه خواند و خواستار لغو این حکم شد.
واحد مطبوعاتی حزب اسلام جمهوری آذربایجان با انتشار بیانیه ای صدور احکام سنگین علیه تعدادی از فعالان شیعی و بویژه دو تن از روحانیون سرشناس این کشور به نام های حجت الاسلام حاج ذوالفقار میکائیل زاده و حجت الاسلام حاج المان آقایف را به شدت محکوم کرد.
در بیانیه حزب اسلام جمهوری آذربایجان آمده است: صدور احکام سنگین علیه دینداران و روحانیون سرشناس (جمهوری) آذربایجان بار دیگر رفتار مغرضانه و ناعادلانه دادگاه های جمهوری آذربایجان را به نمایش گذاشت.
این احکام سفارشی بودن دادگاه های ترتیب داده شده علیه این دینداران را برای همگان اثبات کرد. رفتارهای این چنینی با روحانیون و عالمان دینی به قطع و یقین بر ضرر ملت جمهوری آذربایجان است.
حزب اسلام جمهوری آذربایجان با اشاره به اینکه احکام سنگین مبنی بر حبس طولانی مدت برای دو روحانی سرشناس و ده تن دیگر از فعالان شیعی این کشور در ایام مصادف با میلاد پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) صادر شد، افزوده است : مردم ما در چنین روزی از سویی تولد پیامبر مکرم اسلام(ص) و حضرت امام جعفر صادق(ع) را جشن می گیرند و ازسویی دیگر با شنیدن این احکام سنگین علیه روحانیون دینی در غم و غصه فرو می روند. ما امیدواریم که این بی حرمتی‌های که علیه دین و روحانیوین ما اتفاق می افتد به زودی از میان برداشته شود.
دادگاه جرایم سنگین باکو هفته گذشته، دوتن از روحانیون سرشناس جمهوری آذربایجان از شهر لنکران را به حبس های طولانی مدت محکوم کرد. به حکم دادگاه جرایم سنگین باکو حجت الاسلام حاج ذوالفقار میکائیل زاده به ۱۷ سال و المان آقایف به ۱۳ سال محکوم شده اند.
این دو روحانی مشهور جمهوری آذربایجان که به همراه ده تن دیگر از فعالان شیعی جمهوری آذربایجان به اتهاماتی نظیر تروریسم، افراط گرایی، در اختیار داشتن سلاح و مقاومت در مقابل امر پلیس محاکمه شدند، در سال‌های گذشته نقش مهمی در احیای سنت حرکت دسته‌های پرشکوه عزاداران حسینی در لنکران، مرکز منطقه تالش‌نشین جمهوری آذربایجان داشته‌اند.
najm134
 
پست ها : 2046
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

دو روحانی برجسته آذربایجان در زندان ماندند

پستتوسط pejuhesh232 » جمعه مارس 02, 2018 12:48 pm

دو روحانی برجسته آذربایجان در زندان ماندند
روحانی محبوس بخاطر نماز: اگر بی‌اخلاقی را تبلیغ می‌کردم من را حبس نمی‌کردید


Image

رهبر جنبش اتحاد مسلمانان و روحانی معروف به محبوس نماز امروز در دادگاه باکو و قره داغ محاکمه شدند.

به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ دادگاه باکو مدت زندان «حجت الاسلام طالع باقرزاده» رهبر جنبش اتحاد مسلمانان جمهوری آذربایجان را طولانی تر کرد.

دادگاه منطقه قرهداغ در حومه باکو، طالع باقرزاده را به علت در اختیار داشتن مینی سی‌دی در زندان، به پنج ماه حبس محکوم کرد که به این ترتیب، با افزوده شدن این پنج ماه به حکم مجازات قبلی، طالع باقرزاده ۱۸ سال زندانی خواهد بود.

پیش‌تر، رئیس جنبش اتحاد مسلمانان به ۲۰ سال زندان محکوم شده بود که ۱۷ سال و ۹ ماه و ۱۳ روز از آن باقی مانده است.

«فارض نمازلی» وکیل مدافع طالع باقرزاده گفت: وی در دادگاه تاکید کرد این قبیل حکم‌های سفارشی نخواهند توانست وی را از مبارزه‌اش منصرف کنند.

طالع باقرزاده در دفاعیات خود در دادگاه گفت: این پرونده ادامه غرض ورزی و سفارش سیاسی است. بسیاری از محکومان در زندان از این سی‌دی‌ها حافظه در اختیار دارند و مسئولان زندان نیز از آن باخبرند. در این کارت‌های حافظه، موسیقی و موعظه‌های دینی و ... وجود دارد.

روحانی برجسته جمهوری آذربایجان در زندان ماند

از سوی دیگر جلسه رسیدگی به شکایت پرونده «شیخ سردار حاجی حسنلی بابایف» معروف به "محبوس نماز" عضو مجلس روحانیان جمهوری آذربایجان و سردبیر سایت مائده آذ در دادگاه عالی جمهوری آذربایجان برگزار شد و حکم صادره قبلی همچنان به قوت خود باقی ماند.

رسیدگی به پرونده شیخ سردارحاجی حسنلی بابایف امروز سه شنبه به ریاست قاضی «گلزار رضایف» برگزار شد و در جلسه دادگاه عالی شیخ سردارحاجی حسنلی بابایف، جواد جواد اف وکیل وی و همچنین نمایندگان رسانه‌ای و فعالان سیاسی و اجتماعی حضور داشتند.

دادگاه دفاعیه جواد جواد اف وکیل شیخ سردار حاجی حسنلی بابایف را نپذیرفت.

شیخ سردارحاجی حسنلی بابایف در جلسه دادگاه با تاکید بر بی گناه بودن و غیر قانونی محبوس شدنش گفت: هیچ یک از دفاعیات وکلای من از زمان بازداشت تاکنون قبول نشده است، در زمان بازرسی‌ها علت بازداشت و حبس خودم را پرسیدم، به من گفتند به دلیل اقامه نماز جمعه و خطبه‌های آن محبوس شده ام، مثل قبل از این دادگاه هم انتظار خاصی ندارم زیرا هنوز هم علت حبس خود را درک نمی‌کنم، گاهی نماز جمعه، گاه خطبه‌ها و گاهی هم تحصیل در خارج را علت زندانی شدن من اعلام کرده اند، بدون شک اگر بت پرستی ، بی اعتقادی به خدا، و بی اخلاقی را تبلیغ می‌کردم من را حبس نمی‌کردید.

شیخ سردار بابایف تحقیقات و روند دادگاه را بر اساس استانداردهای قانونی ندانست و گفت: تصور کنید که شهادت شهروندان شاهد در دادگاه با همدیگر همخوانی ندارد اما دادگاه نه تنها اعتنایی به آن نمی کند حتی آنها را هدایت هم می کند.

در ادامه سخنرانی شیخ سردار قاضی سخنان وی را نیمه تمام قطع کرد و پس از شور حکم سه سال حبس محاکم قبلی را همچنان پابرجا اعلام کرد.

شیخ سردار حاجی حسنلی بابایف از روحانیون سرشناس جمهوری آذربایجان است که درپی شکایت فرمانداری شهر ماسالی از وی به اتهام برگزاری نماز جمعه با حضور صدها نمازگزار در چهارم اسفند ماه ۱۳۹۵ بازداشت و سپس در دوازدهم تیر ماه سال ۱۳۹۶در دادگاه ماسالی به سه سال حبس محکوم شد.
pejuhesh232
 
پست ها : 8748
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

شیعیانی که حق عزاداری در منزل خود را هم ندارند

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه سپتامبر 25, 2018 5:48 pm

شیعیانی که حق عزاداری در منزل خود را هم ندارند


دولت جمهوری آذربایجان خروج دسته‌ها از داخل مساجد، نصب پرچم‌های عزاداری در خیابان‌ها و برگزاری مجالس عزاداری در منازل شخصی و مدارس را ممنوع کرد.

Image

سرویس جهان مشرق - پایگاه اینترنتی «قفقاز اسلام» سایت رسمی اداره مسلمانان قفقاز نوشت: این اداره با صدور بیانیه ای تاکید کرد خروج دسته های عزاداری از مساجد و حضور دسته های سوگواران در خیابان های شهرها و روستاهای جمهوری آذربایجان ممنوع است.

اداره مسلمانان قفقاز همچنین به روحانیون و خطبای مساجد دستور داده است براساس متون واحدی که این اداره تهیه می کند، در مساجد سخنرانی کنند.

اداره مسلمانان قفقاز همچنین نصب پرچم های عزاداری در خارج از مساجد جمهوری آذربایجان را ممنوع کرده است.

برگزاری مجالس عزاداری در منازل مردم جمهوری آذربایجان نیز ممنوع شده است.


جیحون بایرام اف، وزیر آموزش جمهوری آذربایجان نیز به مدیران مدارس و متولیان مساجد این کشور دستور داد با حضور دانش آموزان در مراسم عاشورا بطور جدی برخورد کنند.

در صورت تخطی از این دستور العمل، مدیران مدارس سه هزار منات و متولیان مساجد دو هزار منات جریمه خواهند شد.

مبارز قربانلی، رییس کمیته دولتی امور گروه های دینی جمهوری آذربایجان نیز تاکید کرد عزاداری در جمهوری آذربایجان و برگزاری مراسم عاشورا باید در چارچوب فتوای اداره مسلمانان قفقاز برگزار شود.

همچنین، پایگاه اینترنتی «ریپورت» خبر داد مبارز قربانلی، رییس کمیته دولتی امور گروه های دینی تاکید کرد باید در جمهوری آذربایجان ، مجالس عزاداری محرم فقط در داخل مساجد برگزار شود و فتاوی مراجع دینی سایر کشورها نباید در جمهوری آذربایجان اجرا شود.

سیاووش نوروزوف، رییس "کمیته امور گروه های دینی و اتحادیه های اجتماعی" مجلس جمهوری آذربایجان نیز تاکید کرد: « نحوه برگزاری مراسم های ماه محرم در سایر کشورهای مسلمان ، هیچ ارتباطی به جمهوری آذربایجان ندارد و رویکرد به محرم باید در جمهوری آذربایجان ، نوگرایانه باشد.»

از سوی دیگر ، حجت الاسلام ایلقار ابراهیم اوغلو با انتشار ویدئویی در صفحه فیسبوک خود در واکنش به مخالفت عناصر لائیک و برخی نمایندگان مجلس و مقامات کمیته دولتی امور گروه های دینی جمهوری آذربایجان با حضور کودکان و نوجوانان در مجالس عزاداری ماه محرم تاکید کرد:

«شرکت در مجالس عزای امام حسین (ع) از نظر پرورش فکری ، افزایش آگاهی و دانش ، و همچنین از نظر گرفتن درس عبرت و منطبق کردن رفتار کودکان با والدین و تقویت نهاد خانواده و نیز از نظر حفظ و حراست از ارزش های ملی و معنوی و مهمتر از همه، تربیت و پرورش انسان های با شخصیت، تاثیری بی نظیر دارد..»

رهبر «جمعیت دینی جمعه» جمهوری آذربایجان افزود : « به همین علت، همانطور که ملت ما در طول اعصار متمادی از مکتب عاشورا بهره مند شده است و فرزندان مان از چشمه های این مکتب سیراب شده اند ، ان شاء الله با عنایت خداوند ، این سنت را حفظ خواهیم کرد و با کمک همین مکتب ان شاء الله وطن مان را نیز از بیگانگان آزاد خواهیم کرد..»
pejuhesh232
 
پست ها : 8748
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

قبلي

بازگشت به دشمنان آئين اعلى


cron
Aelaa.Net