راهنماى زیارت مساجد صعصعه، زید و سهله = روز سه شنبه

راهنماى زیارت مساجد صعصعه، زید و سهله = روز سه شنبه

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه نوامبر 30, 2024 8:50 pm

بسم الله الرحمان الرحیم


راهنماى زيارت مساجد مباركه صعصعه و زيد و سهله
مقام ليلة المعراج بيوت و مصلاى انبياء و اوصياء الهى،مشاهدآثارحجج الهى و مهدوى، بارگاه امام زمان عليهم السلام

.
.
pejuhesh232
 
پست ها : 8793
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

معرفی کتاب استجاره به مسجد سهله

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه نوامبر 30, 2024 8:53 pm

بسم الله الرحمان الرحیم


استجاره به مسجد سهله


كتاب نفيس

دستور جامع عمل استجاره به مسجد سهله

Image

با ذکر آداب و ادعيه و اذكار و فضائل و بركات مسجد سهله


کتاب عمل استجاره:
سؤال از معنا و روش و مکان و زمان و عمل استجاره
دستور جامع عمل استجاره

به همراه:

کتاب اصحاب استجاره و مسجد سهله

Image
در معرفت فائزین به برکات استجاره و مسجد سهله
شمه ای از آثار و برکات عمل استجاره و مسجد سهله


از اين آدرس در يافت نماييد:
viewtopic.php?f=264&t=10653&p=53359&sid=6d23f98584ee3f2a6fbb5168e10b0d0d#p53359
نسخه ششم - نشر 11 جمادی الاخری 1437
496 صفحه
26 Mb
----------------------
نظرات کاربران
viewtopic.php?f=100&t=10656&start=0


{مشاهد آثار مهدوی (علیه السلام) در راه مسجد سهله }



{مشاهد آثار مهدوی (علیه السلام) در مسير بين شط كوفه به مسجد سهله


چند مكان مربوط به چند واقعه است

تشرف شیخ محمد کوفی در کنار شط کوفه - کتاب استجاره به مسجد سهله ص 281
Image Image Image
Image Image Image
Image Image Image
Image Image


عمل اينجا = اشاره به واقعه + سلام به حضرت صاحب الزمان عليه السلام + دعاى براى خاتمه يافتن آنى دوران ستر و غيبت و ظهور جهانى فورى

سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله
و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته


{مشاهد آثار مهدوی (علیه السلام) در مسير نجف اشرف به مسجد سهله


چند مكان مربوط به چند واقعه است

عمل اينجا = اشاره به واقعه + سلام به حضرت صاحب الزمان عليه السلام + دعاى براى خاتمه يافتن آنى دوران ستر و غيبت و ظهور جهانى فورى

سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله
و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته


{مشهد اثر مهدوی (علیه السلام) مسير نجف به سهله}

چند مكان مربوط به چند واقعه است


در واقعه تشرف علامه مرعشی نجفی در مسیر نجف اشرف به سهله؛ . کتاب استجاره به مسجد سهله ص358

Image Image Image
Image Image Image
Image

عمل اينجا = اشاره به واقعه + سلام به حضرت صاحب الزمان عليه السلام + دعاى براى خاتمه يافتن آنى دوران ستر و غيبت و ظهور جهانى فورى

سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله
و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته



در واقعه تشرف آیت الله شیخ عبدالنبی عراقی - کتاب استجاره به مسجد سهله ص 259
Image Image Image
Image

عمل اينجا = اشاره به واقعه + سلام به حضرت صاحب الزمان عليه السلام + دعاى براى خاتمه يافتن آنى دوران ستر و غيبت و ظهور جهانى فورى

سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله
و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته



تشرف مولی عبدالحمید قزوینی در مسیر مسجد سهله به نجف اشرف - کتاب استجاره به مسجد سهله ص 334
Image Image Image
Image Image


عمل اينجا = اشاره به واقعه + سلام به حضرت صاحب الزمان عليه السلام + دعاى براى خاتمه يافتن آنى دوران ستر و غيبت و ظهور جهانى فورى

سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله
و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته




{مشاهد آثار مهدوی (علیه السلام) در سمت غربى مسجد سهله


چند مكان مربوط به چند واقعه است
در واقعه تشرف آیت الله شیخ عبدالنبی عراقی - کتاب استجاره به مسجد سهله ص 259
ابتدای تشرف سمت غزبی مسجد سهله و ادامه به یکی از مساکن حضرت در نخلستان سمت مسجد صعصعه

ImageImage
Image Image Image
Image Image Image

عمل اينجا = اشاره به واقعه + سلام به حضرت صاحب الزمان عليه السلام + دعاى براى خاتمه يافتن آنى دوران ستر و غيبت و ظهور جهانى فورى

سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله
و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته



{مشاهد آثار مهدوی (علیه السلام) در مسير مسجد سهله به مسجد کوفه


چند مكان مربوط به چند واقعه است

در واقعه تشرف شیخ محمد کوفی در مسجد سهله و در مسیر سهله به کوفه - کتاب استجاره به مسجد سهله ص 308
Image Image

عمل اينجا = اشاره به واقعه + سلام به حضرت صاحب الزمان عليه السلام + دعاى براى خاتمه يافتن آنى دوران ستر و غيبت و ظهور جهانى فورى

سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله
و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته
pejuhesh232
 
پست ها : 8793
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مسجد مبارکه صعصعة بن صوحان و مسجد مباركه زید بن صوحان

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه نوامبر 30, 2024 9:04 pm

مسجد مبارکه صعصعة بن صوحان و مسجد مباركه زید بن صوحان


=========================

Image

Image

Image


1- مسجد صعصعه یکی از مساجد مبارکه کوفه است؛ مساجد مبارکه کوفه 8 مسجد هستند (مسجد سهله، مسجد اعظم کوفه، مسجد زید، مسجد صعصعه، مسجد حمراء، مسحد بنی کاهل، مسحد غني، مسجد جعفي)؛ این مساجد مبارکه محل نماز و عبادت و حضور اهل بیت علیهم السلام واقع شده اند
مساجد مبارکه در مقابل مساجد ملعونه کوفه یاد می شوند؛ مساجد ملعونه مساجدی بودند که توسط اشرار بنا شده بودند برای ایجاد توطئه و با زوال حکومت بنی امیه آنها نیز زایل شدند

2- جناب صعصعة بن صوجان و زید بن صوحان از خواص اصحاب امیر المومنین علیه السلام بوده اند؛
سه برادر بوده اند: صعصة، زید، سیحان

3- وسعت مسجد سهله بقدري بوده كه در نقشه در كتاب استجاره اورده است (ص 55 به بعد) و مسجد صعصعه و زید جزو محدوده مسجد سهله می باشند
بخاطر عظمت اين مسجد؛ وجه الله هر زمان مقيم آن مي شده است
ولذا در زمان ابراهيم وقتي در اين سرزمين بودند قبل هجرت به شام اينجا مسكن داشتند كه اين موضع مقام ابراهيم بخشي بوده است كه محراب عبادت حضرت است
در گوشه مسجد مسكن گزيده و مقام ابراهیم موضع محراب عبادتشان بوده است
در زمان قبل ايشان و زمان ادريس هم همينطور
و حجج الهي هر زمان كه عبوري مي امدند زيارت و در جايي از مسجد بيتوته مي كردند
و زمان حضرت مولا علي عليه السلام
اين مسجد سهله مورد غفلت بوده و جناب صعصعة و زيد هم گوشه اى را مسكن گزيده و عبادت مي كرده و لذا به مسجد زيد و صعصعة معروف شده و وسط مسجد را هم عموم خواص و مردم اين محل مي امدند عبادت مي كردند
و در زمان ما كه عصر حضرت صاحب الامر است مسجد سهله و اطرافش محل اقامت و بيتوته است و جايجايش هم ديدارگاه حضرت و مشهد مهدوي است

4- اين اعمال مسجد زید و صعصعه توسط معصومين بيان شده است به عنوان اداب اين دو مسجد و سفارش كره اند و اين مي فهماند كه دو موضع مساجد صعصعة و زيد
مكان مهمي است از مسجد اصلي سهله
كه مثل مقامات سهلة توصيه به رفتن و عمل خاص شده
و خود حضرت مولا وساير ائمه تشريف آورده و نماز خوانده اند
و الا اين عمل در خانه ساير اصحاب انجام نداده اند
فلذا اگرچه تكريم صعصعة و زيد است
اما برنامه اين دومسجد فراتر از اين دوشخصيت است
و اين دوشخصيت انجا را حفظ و احيا كرده اند
و چه بسا صعصعه و زید بن صوحان به تعليم مولا امير المومنين اين مكان را انتخاب و احیا نموده اند

5- درس معرفتي و عملي از نماز مسجدين مباركتين زيد و صعصعة ابنا صوحان:
و اينكه حضرات مولاعلي و نيز ساير ائمه و صاحب الأمر عليهم السلام به اين دو مسجد مى آمدند نماز مى خواندند
1- علاوه بر فضيلت همه اماكن مساجد سهله از جمله اين مسجدين است
2- و تكريم اين اصحاب خاص و نشانه مربته اين دو شخصيت است
3- علاوه بر اينها
توجه حضرات به اين مسجدين
جبنه آموزندگي دارد براى همه ما بندگان
با اينكه خود حضرات مركز فيض عالم هستند
و وجودشان مسجد حقيقى است(تفسير آيه = وإن المساجد الله = مقصود از مساجد حضرات هستند)
و با اينكه حضرات قبله حقيقي عباد الله مى باشند
اما هيچ وقت اين مراتب عظيمه حضرات را مشغول نكرده
و مانند يك بنده نيازمند؛ از هر فرصتي براى استفاده معنوي ،و بدست آوردن توفيقات در آنها تلاش مي كند
و اين براى ما بندگان ايشان كه سرتا پا تقصير و نياز و احتياج هستيم
خيلي خيلي درس آموز است
كه ما چطور بايد باشيم
در استفاده از فرصتهاى زماني و مكاني

اين مناجاتهاى بعد نماز در اين دو مسجد؛ نقل از زيد و صثعصعة نيست
انشاء علماء و راويان نيست
بلكه لفظ حضرات ائمه عليهم السلام است
و با تامل مي بينيم جقدر در نهايت تذلل و عبوديت و تضرع اظهار شده است
و از نظر عملي براى ما كه مستحق حقيقي اين عبارات و بيان حالها هستيم بسيار آموزنده است
اللهم لاتجعلنا من الغافلين واجعلنا من الفائزين

6- فیلم از منظره هوایی مسحد سهله و زید و صعصعه
https://drive.google.com/file/d/1ay1Ctm ... p=drivesdk
5 دقیقه

Image

=========================
{مشهد اثر مهدوی (علیه السلام) مسجد صعصعه}
مرحوم نهاوندي در عبقري الحسان نقل كرده است
حاج شيخ عبدالحسين بغدادى فرمود: سـيـد حمّود بن سيد حسّون بغدادى , از اخيار و رفقاى ايشان و در كمال تدين و عفت نفس و بلند نـظـر, بـود و بـا آن كـه مـبتلا به شعار صالحين , يعنى فقر بود, با اين حال جهت تشرف به خدمت حـضرت ولى عصر ارواحنافداه تصميم گرفت كه چهل شب جمعه به زيارت حضرت سيدالشهداء (علیه السلام ) از بغداد به كربلا, برود.

به همين جهت حيوانى را براى اين امر خريدارى نموده و متحمل مخارج آن گرديده بود و خيلى وقـتـهـا مى شد كه بيشتر از يك قَمَرى نداشته (قمري از قمر به معني ماه واحد پول خرد زمان عثماني) , ولى به زاد توكل و توشه توسل بيرون مى آمد.
حق تـعـالى چنان محبت آن بزرگوار را در قلوب مردم انداخته بود كه اهل محموديه , كه اغلب ايشان اهل سنت و جماعتند, هميشه به انتظار آمدن ايشان بوده , و ديده به راه , به مجرد ورودش , گرد او جمع مى شدند و وى را تكريم نموده , آب و غذا براى خودش و علوفه براى مركبش مهيا مى كردند.
اهل اسكندريه كه همگى , سنيان متعصب مى باشند هم به اين شكل با ايشان , برخورد مى كردند.
زمـانـى كه يك چله آن بزرگوار به اتمام رسيد, در آخر, مردد شد كه اين شب , شب چهلم است يا شب سى و نهم , و آن شب مصادف با زيارت مخصوصه اميرالمؤمنين (علیه السلام ) بود.
وارد نـجف اشرف شده و شب چهارشنبه با جمعى از رفقا به مسجد سهله مشرف گرديد, تا آن كه روز چهارشنبه به سمت كربلا روانه شود.
اعمال مسجدسهله را بجا آورده با جماعتى به مسجد صعصعه مشرف شدند.
در آن جا دو ركعت نماز گذاردند و مشغول خواندن دعاى نوشته شده بر تابلو شدند.
رفقاى او به سجده رفتند و سيد دعاى سجده را براى ايشان خواند.
بعد هم خودش به سجده رفـت و بـه رفقا گفت : شما دعاى سجده را براى من بخوانيد.
آنها چون سواد نداشتند و خط روى سنگ هم ناخوانا بود, نتوانستند درست بخوانند.
جناب سيد كه قدرى تند مزاج بود, برآشفت و به رفقا تندى كرد و گفت: اين چه وضعى است؟
نـاگـهـان شعاع انوار كبريايى و لمعات جمال الهى در و ديوار مسجد را چون وادى مقدس طور و ذى طـوى پر نور و ضياء كرد.
نداى روح افزاى امام , چون نداى رب رحيم با موسى كليم , به گوش سـيـد و رفـقايش رسيد كه فرمود: ولدى حمود انا اتمم لك الدعاء (فرزندم حمود من دعا را برايت مـى خـوانـم ) و شروع به قرائت دعاى سجده نمود.


در آن حال در و ديوار مسجد به همراه او قرائت مـى كـردنـد و تـمام مؤمنين حاضر اين انوار و اسرار و قرائت اذكار را مى شنيدند و لكن , شخص را نمى ديدند.
سـيـد بزرگوار مى خواست سر از سجده بردارد و به دامان آن مسجود ملائكه دست توسل برآورد, ولـى عـقـل او را منع كرد و فرمايش امام را, كه تمام كردن دعا بود, به خاطر آورد.
خلاصه به هزار آرزو و انـتـظـار, سر از سجده بلند كرد.
در اين وقت جمال دل آراى آن امام مهربان را ديد كه تمام مسجد را مثل چراغى كه نورش به آسمان مى رفت , نورافشانى مى كند.
آن حضرت , با زبان گهربار خـود به سيد فرمود: شكر اللّه سعيك (خدا قبول كند).
اشاره به اين كه , اين عمل عظيم و مداومت بر زيارت حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) از تو قبول باد و به مقصود خود نايل گشتى .
اين مطلب رافرمود و غايب شد و آن نور هم ناپديد گشت .

افـرادى كـه هـمـراه سـيد بودند, دوان دوان به اطراف و اكناف رفتند, ولى هر جاى صحرارا نگاه كردند هيچ اثرى نيافتند.
عده اى در مسجد سهله بودند, از جمله شيخ محمد حسين كاظمى (ره ), مصنف كتاب هداية الانام ايشان همان جا انوارى را از مسجد صعصعه ديدند.
همگى بيرون دويدند و ديدند كه مؤمنين سراسيمه به دنبال آن ماه تابان مى دوند, لذا لباسهاى سيد را براى تبرك قطعه قطعه كردند و بردند, مگر قباى ايشان كه بجاى ماند.
به همين جهت , سيد حمود زيارت شب جمعه كربلا را ترك نكرد و بر آن مواظبت داشت .
تا چندى قبل كه وفات يافت .

نکات واقعه:
1- از اين واقعه تشرف معلوم مي شود كه بعد نماز مسجد صعصة دعايي در سجده هم داشته است
اين دعا در كتب ادعيه مثل مفاتيح ذكر نشده است
حتى در منابع ادعيه كتب حديث هم كه دسترس است درج نشده است

2- در منابع حديث دارد كه سجده طولاني بعد نماز نقل كرده است  كه حضرت داشته اند
اما دعايي نقل نكرده اند
ولي در اين واقعه طورى نقل مي كند گويا دعاى معروفي در سجده داشته و لوح سنگي هم در محراب بوده كه روي ان دعا حكاكي شده بوده است

3- احتمالا از فقره (اللهم انی اسئلک بعقد عزک ...) دعای سجده بوده است

توجه :
دعاى سجده بعد نماز مسجد صعصة
وجودش در ذكر برخي تشرفات معلوم شده است و حتى لوح سنگي داشته است
و قبلا تذكر داده شد كه
اگر چه دركتابهاي اعمال و ادعيه
سجده رفتن را ذكر نمي كنند و دعاى بعد نماز و دعاى سجده را يكسره مي آورند
اما وجود نقل قديميها كه اين لوح دعاى سجده نصب بوده است براى اثبات موضوع كافي است
و در خود دعاى منقول در كتابهاى اعمال هم شاهدش هست كه
دعاى فقره آخر بعد از اتمام دعاى مفصل با جمله "يا ارحم الراحمين" است
كه معمولا {يا ارحم الراحمين} در انتهاى دعاهاست
و فقره آخر دعاى بعد نماز صعصعة = دعاى مستقلي است
هم سياق هم مضمونش دلالت دارد كه به دعاى سجده متناسب است


عمل اينجا = اشاره به واقعه + سلام به حضرت صاحب الزمان عليه السلام + دعاى براى خاتمه يافتن آنى دوران ستر و غيبت و ظهور جهانى فورى

سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله
و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته




{مشهد اثر مهدوی (علیه السلام) مسجد صعصعه}
در وقایع تشرفات هست که حضرت هر هفته چند بار (دو یا سه بار) به این مسجد تشریف می آوردند

Image Image
Image Image

عمل اينجا = اشاره به واقعه + سلام به حضرت صاحب الزمان عليه السلام + دعاى براى خاتمه يافتن آنى دوران ستر و غيبت و ظهور جهانى فورى

سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله
و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته


===============

Image

Image

1- مسجد زید یکی از مساجد مبارکه کوفه است؛ مساجد مبارکه کوفه 8 مسجد هستند (مسجد سهله، مسجد اعظم کوفه، مسجد زید، مسجد صعصعه، مسجد حمراء، مسحد بنی کاهل، مسحد غني، مسجد جعفي)؛ این مساجد مبارکه محل نماز و عبادت و حضور اهل بیت علیهم السلام واقع شده اند
مساجد مبارکه در مقابل مساجد ملعونه کوفه یاد می شوند؛ مساجد ملعونه مساجدی بودند که توسط اشرار بنا شده بودند برای ایجاد توطئه و با زوال حکومت بنی امیه آنها نیز زایل شدند

2- جناب زید بن صوحان در جنگ با اصجاب جمل به شهادت رسیدند و مزارشان در بصره می باشد
جناب صعصعة بن صوجان و زید بن صوحان از خواص اصحاب امیر المومنین علیه السلام بوده اند؛
سه برادر بوده اند: صعصة، زید، سیحان

3- وسعت مسجد سهله بقدري بوده كه در نقشه در كتاب استجاره اورده است (ص 55 به بعد) و مسجد صعصعه و زید جزو محدوده مسجد سهله می باشند
بخاطر عظمت اين مسجد سهله؛ وجه الله هر زمان مقيم آن مي شده است
ولذا در زمان ابراهيم وقتي در اين سرزمين بودند قبل هجرت به شام اينجا مسكن داشتند كه اين موضع مقام ابراهيم بخشي بوده است كه محراب عبادت حضرت است
در گوشه مسجد مسكن گزيده و مقام ابراهیم موضع محراب عبادتشان بوده است
در زمان قبل ايشان و زمان ادريس هم همينطور
و حجج الهي هر زمان كه عبوري مي امدند زيارت و در جايي از مسجد بيتوته مي كردند
و زمان حضرت مولا علي عليه السلام اين مسجد سهله مورد غفلت بوده و جناب صعصعة و زيد هم گوشه اى را مسكن گزيده و عبادت مي كرده و لذا به مسجد زيد و صعصعة معروف شده و وسط مسجد را هم عموم خواص و مردم اين محل مي امدند عبادت مي كردند
و در زمان ما كه عصر حضرت صاحب الامر است مسجد سهله و اطرافش محل اقامت و بيتوته است و جايجايش هم ديدارگاه حضرت و مشهد مهدوي است

4- اين اعمال مسجد زید و صعصعه توسط معصومين بيان شده است به عنوان اداب اين دو مسجد و سفارش كره اند و اين مي فهماند كه دو موضع مساجد صعصعة و زيد
مكان مهمي است از مسجد اصلي سهله
كه مثل مقامات سهلة توصيه به رفتن و عمل خاص شده
و خود حضرت مولا وساير ائمه تشريف آورده و نماز خوانده اند
و الا اين عمل در خانه ساير اصحاب انجام نداده اند
فلذا اكرجه تكريم صعصعة و زيد است
اما برنامه اين دومسجد فراتر از اين دوشخصيت است
و اين دوشخصيت انجا را حفظ و احيا كرده اند
و چه بسا صعصعه و زید بن صوحان به تعليم مولا امير المومنين اين مكان را انتخاب و احیا نموده اند

5- درس معرفتي و عملي از نماز مسجدين مباركتين زيد و صعصعة ابنا صوحان:
و اينكه حضرات مولاعلي و نيز ساير ائمه و صاحب الأمر عليهم السلام به اين دو مسجد مى آمدند نماز مى خواندند
1- علاوه بر فضيلت همه اماكن مساجد سهله از جمله اين مسجدين است
2- و تكريم اين اصحاب خاص و نشانه مربته اين دو شخصيت است
3- علاوه بر اينها
توجه حضرات به اين مسجدين
جبنه آموزندگي دارد براى همه ما بندگان
با اينكه خود حضرات مركز فيض عالم هستند
و وجودشان مسجد حقيقى است(تفسير آيه = وإن المساجد الله = مقصود از مساجد حضرات هستند)
و با اينكه حضرات قبله حقيقي عباد الله مى باشند
اما هيچ وقت اين مراتب عظيمه حضرات را مشغول نكرده
و مانند يك بنده نيازمند؛ از هر فرصتي براى استفاده معنوي ،و بدست آوردن توفيقات در آنها تلاش مي كند
و اين براى ما بندگان ايشان كه سرتا پا تقصير و نياز و احتياج هستيم
خيلي خيلي درس آموز است
كه ما چطور بايد باشيم
در استفاده از فرصتهاى زماني و مكاني

اين مناجاتهاى بعد نماز در اين دو مسجد؛ نقل از زيد و صثعصعة نيست
انشاء علماء و راويان نيست
بلكه لفظ حضرات ائمه عليهم السلام است
و با تامل مي بينيم جقدر در نهايت تذلل و عبوديت و تضرع اظهار شده است
و از نظر عملي براى ما كه مستحق حقيقي اين عبارات و بيان حالها هستيم بسيار آموزنده است
اللهم لاتجعلنا من الغافلين واجعلنا من الفائزين

6- قبرستان در قبله مسحد سهله و صحن مسجد زید:
در بیرون مسحد سهله در سمت قبله قبرستانی است که اخیرا نشان قبور و صورت قبرها را برداشته اند و به صورت یک صحن درآورده اند
اينها كه در اين قبرستان دفن شده اند از اصحاب استجاره به مسجد سهله بوده اند و خوب است ياد بشوند و ترويح بشوند
در بناي جديد مسجد زيد قبرستان را به عنوان صحن اين مسجد بازسازي كرده اند و كار خوبي شده است اما مي توانستند صورت قبرها باقي بماند و اگر يكسان سازي شكل سنگها مي خواستند انجام دهند همان قطعه سنگ روي هر قبر را با نقش نام او منقش مي كردند

7- فیلم از منظره هوایی مسحد سهله و زید و صعصعه
https://drive.google.com/file/d/1ay1Ctm ... p=drivesdk

Image

{مشهد اثر مهدوی (علیه السلام) مسجد زید}
در واقعه تشرف علامه مرعشی نجفی در مسیر نجف اشرف به سهله؛ حضرت در مسجد زید نماز می خوانند. کتاب استجاره به مسجد سهله ص358

Image Image Image
Image Image Image
Image

عمل اينجا = اشاره به واقعه + سلام به حضرت صاحب الزمان عليه السلام + دعاى براى خاتمه يافتن آنى دوران ستر و غيبت و ظهور جهانى فورى

سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله
و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته
pejuhesh232
 
پست ها : 8793
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مسجد مبارک و معظَّم سهله

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه نوامبر 30, 2024 9:11 pm

مساجد معظمه روى زمين و مسجدسهله

1- مساجد معظمه هر كدام بدايت تاسيسي دارند:

1-كعبه و مسجدالحرام توسط حضرت آدم ابوالبشر و والد جميع الحجج الإلهية عليهم السلام
2- مسجد النبي مدينه منوره حضرت سيدالأنبياء والمرسلين محمدالمصطفى على الخلق اجمعين صوات الله عليه وآله
3- مسجد بيت المقدس توسط حضرت آدم ابوالبشر و والد جميع الحجج الإلهية عليهم السلام 40 سال بعداز بناى كعبه
4- مسجد كوفه توسط حضرت آدم ابوالبشر و والد جميع الحجج الإلهية عليهم السلام تاسيس شده اما در زمان شيخ الأنبياء والمرسلين حضرت نوح عليهم السلام قبله مسلمانان ومؤمنان شده است.
5- مسجد سهله توسط حضرت ادريس عليه السلام تاسيس شده و در زمان حضرتش نيز قبله مسلمانان ومؤمنان شده است.
6- مسجد براثا توسط حضرت ابراهيم خليل الرحمان عليه السلام

و در اين مساحد بجز باني و مؤسس؛ ساير حجج الهيه آن زمان و زمانهاى بعدي در آنها عبادت و نماز داشته اند
و مقامات موسوم به شخصيتهاى الهي در اين مساجد؛ نمونه اى از حضور حجج الهيه است نه همه موارد ثبت شده حضور ايشان

و البته مكانهاى مقدس محدود به موارد ياد شده و معروف نيست
همچنانكه مواضعي در دعاى سمات معرفي شده به عنوان مواضع تجليات الهي بر حجج الهي
مثل:
كوه طور = چند طور وجود دارد: طور ايمن (جبل اللوز) - طور ايسر (سينا) - طور زيتا....
كوه ساعير
كوه فاران (كوه حرا)
كوه نجف
وو...
ان شاء الله بهره ما از معرفت عبادت در اين امكنه مقدسه روزافزون شود
و توفيق عبادت و بيتوته و مقبوليت الهي در آنها را نائل بشويم

2- وسعت مسجد سهله بقدري بوده كه در نقشه در كتاب استجاره آكده است (ص 55 به بعد)
و مسجدين صعصعه و زید جزو محدوده مسجد سهله می باشند
بخاطر عظمت اين مسجد؛ وجه الله هر زمان مقيم آن مي شده است
ولذا در زمان ابراهيم وقتي در اين سرزمين بودند قبل هجرت به شام اينجا مسكن داشتند
كه اين موضع مقام ابراهيم بخشي از آن بوده كه محراب عبادت حضرت بوده است
در گوشه شمال غربى مسجد مسكن گزيده و مقام ابراهیم موضع محراب عبادتشان بوده است
در زمان قبل ايشان و زمان ادريس مؤسس مسجدسهله نيز هم همينطور
و حجج الهي هر زمان كه مي امدند براى زيارت و در جايي از مسجد بيتوته مي كردند
و زمان حضرت مولا علي عليه السلام
اين مسجد (سهله) مورد غفلت بوده
و جناب صعصعة و زيد هم گوشه اى را مسكن گزيده و عبادت مي كرده و لذا به مسجد زيد و صعصعة معروف شده
و وسط مسجد را هم عموم خواص و مردم اين محل مي آمدند عبادت مي كردند
و در زمان ما كه عصر حضرت صاحب الامر است مسجد سهله و اطرافش محل اقامت و بيتوته است و جايجايش هم ديدارگاه حضرت و مشهد مهدوي است
اعمال مسجد زید و صعصعه توسط معصومين (علیهم السلام) بيان شده است به عنوان آداب اين دو مسجد و سفارش كره اند و اين مي فهماند كه دو موضع مساجد صعصعة و زيد
مكان مهمي است از مسجد اصلي سهله
كه مثل مقامات سهلة توصيه به رفتن و عمل خاص شده
و خود حضرت مولا وساير ائمه تشريف آورده و نماز خوانده اند
و الا اين عمل در خانه ساير اصحاب انجام نداده اند
فلذا اگرچه تكريم صعصعة و زيد است
اما برنامه اين دومسجد فراتر از اين دوشخصيت است
و اين دوشخصيت آنجا را حفظ و احيا كرده اند
و چه بسا صعصعه و زید بن صوحان به تعليم مولا امير المومنين عليه السلام هر كدام كوشه اى از ين مكان را انتخاب و احیا نموده اند

3- از خانه و مقام ابراهيم بقدر صفه اى چهار در پنج جزو مسجد بني سهل قديم بوده
و اين مقامهاى چهار گوشه حدودا چهار متر در پنج متر بوده در چهار شبستان در چهار گوشه مسجد و
در دو سمت شرقى و غربي بينشان حجرات و ايوانك هايي بوده كه با برداشتن ديوارها بينشان همه يك شستان سرتاسري شده
و براى ضلع شمالي هم كه فضاى بي سقف بود كه بعدا ودر اين بناي اخير بر سبك اضلاع ديكر؛ شبستان سراسري ساختند
و اينكه دو قسمت است سرتاسري در ضلع غربي و شرقي؛ يكی پهن تر يكي باريكتر
مال حجره ها و ايوانهاست
كه حجره ها عريض و ايوان حجره ها باريك بوده
و حالا كه سر هم شده دو قسمت سرتاسري است عريضتر و باريكتر

4- در بنای جدید مسجد سهله در مواضع محرابها تصرفاتی شده است كه برحسب تصحيح قبله آحرين ساختمان
در مقامهای چهار گوشه مسجد محرابها در میانه ضلع قبله مقام بوده اند؛ يعنى قبل از تصحيح اخيرميان ضلع مى ايستادند و اكر كامل دقيق مسجدبه سمتقبله ساخته شود آنوقت قبله هم وسط ضلع قرار مى كيرد
با برداشتن دیوارهای چهار شبستان در چهار گوشه مسجد؛
محل محراب برخی مقامها نیز جابجا شده اند و بخاطر تدقيق قبله در بناى اخير؛ در آن تصرف شده و محرابها در سمت راست هر مقام نصب شده است؛
در مقام ابراهیم علیه السلام محراب در ساختمان قديمي مسجد در وسط اين مقام بوده است؛ چون ساختمان جديد ديوارها را برداشته اند
براى اينكه محراب وسط راهرو نباشد برداشته و كنار كنج ديوار گذاشته اند
و محراب به سمت راست و کنار دیوار جابجا شده است فلذا جای اصلی محراب (که محل نماز حجج الهی علیهم السلام بوده است) به محاذات محراب امروزی در میانه ضلع قبلی مقام می باشد
در مقام حضر علیه السلام نیز محراب در میانه ضلع قبله مقام بوده است و به سمت راست آن جابجا شده است
در مقام انبیا و صالحین علیهم السلام نیز محل محراب در میانه ضلع قبله مقام بوده است که جابجا شده است به سمت راست
در مقام ادریس علیه السلام محراب در میان ضلع قبلی مقام است و تصرفى نشده است
در مقام امام سجاد علیه السلام نیز محراب در میان صلع قبلی در بنای جدید باقی مانده است؛ و مساحت مقام نیز تقريبا به قدر مقام در قدیم می باشد؛ و تنها ارتفاع و سقف و درازاى آن افزوده شده است
مقام امام مهدی علیه السلام كه در راهرو بین مقام ادریس علیه السلام تا مقام خضر است و وسط ديوار قِبلى است مقام اصلي و قديمي مقام مهدي است
قبل از مقام فعلي كه سيد بحرالعلوم ايجاد كرد
در بنای مقام فعلی که توسعه داده شده؛ محدوده نزدیک محراب محدوده اصلی مقام است
وفاصله مقام سجاد قديم تا مقام مهدى قديم به فضاى جديد مقام مهدى افزوده شده
وبه همين قدر هم بر سمت راست مقام افزوده اند
و بيشتر مساحت فاصله بين مقام وسط تا مقام مهدي را نيز به مقام مهدي جديد افزوده اند
= اما اين انحرافها اشكال در قبله نيستبلكه در جهت تدقيق قبله است يعني كسي درمثامها و مانه مسجد بخواهد به قبله دقيق باستد بايد كمي متمايل به راست بايستد

5- عمل استيفاى همه مواضع مشاهد معظمه الهي

در احادیث شریفه از امام صادق علیه السلام به ابابصیر و نیز احادیث دیگر آمده است که:
حق تعالی هیج پیامبری را مبعوث نفرموده و به سوی مردم نفرستاده، الا اینکه در آن مسجد (سهله) نماز گزارده است
انبياء و اوصياء الهي معرفت به افضليت مقام وسط مسجد سهله داشته و در آنجا نماز گذارده اند
پس آنجا مقام همه انبياء واوصياء الهي است؛
جز اينكه 124هزار نبي و وصي الهي اگر در مسجد سهله با هم حاضر شوند همه نقاط مسجد را پوشش مي دهند و به قدومشان متبرك مي شود
و اگر در زمان خودشان همه با هم حضور پيدا نكرده باشند
در عصر حضرت خاتم الاوصياء حضور جمعي داشته اند
كما اينكه در مشاهدات اولياي الهي هم نقل شده است كه به جماعت حضرت صاحب الامر شركت كرده بودند
سلام الله عليهم اجمعين
فلذا نقطه اى از مسجد سهله نيست كه متبرك به قدوم حجج الهي اولين و آخرين عليهم السلام نباشد
و اين غنيمت است براى معتكفين و مجاورين
و حتى زائرين كه در فرصتها بعد اعمال مسجد به تدريج تمام نقاط مسجد را نماز بگذارند
همانطور كه در مشهد سامراء اين عمل تعليم شد
و اگر فرصت نماز در همه مواضع نيست
ختم و ذكري را تقسيم كنند بر همه مساحت مسجد
به قدر يك سجاده و در هر جا يكبار آن ذكر را بگويند
از ضلع قبلي مي شود شروع كرد از سمت راست
و بقدر سجاده اى كه بگذارد و رويش نماز يا سجده يا ذكر بگويد
و بعد سجاده را به فاصله كنارش منتقل و رويش عمل را انجام دهد
تا انتهاي سمت چپ رديف اول
و هكذا در فرصتهاى ديگر در رديف دوم و همنيطور تا برسد به ضلع شمالي مسجد
ختم و عملش از نظر زمان و عدد يكي است؛
فقط از بركت همه مواضع بهره مند شده است
مثل ختم سي هزاربار استغفار در موضع هر سجاده يكبار استغفار مي كند
يا ختم المستفاث بك يا صاحب الزمان ...
از گوشه غربي جنوبي ابتداى زاويه مقام ادريس تا گوشه شرقي جنوبي و انتهاى زاويه مقام خضر بطور رديفي مي رود تا برسد به انتهاى مسجد و آخرين سمت راست مقام ابراهيم و تا آخر گوشه شرقي مقام انبياء و صالحين مي رود
مدت انجام ختم استغفار و صلوات يكي است چه يكجا باشد چه متحرك در همه مساحات مسجد؛ اما با اين روش از نورانيت همه مواضع ولو بقدر ذكري بهره مند شده است

سؤال:
سؤال كرده اند براى عمل استيفاى همه مواضع مشاهد معظمه الهي؛
آيا در همه مشاهد معظمه الهي جاري است؟
جواب:
1- بله در همه مشاهد معظمه الهي مثل مسجد الحرام و مسجد النبي و حرم بقيع و حرمهاى نجف و كربلا و كاظمين و مشهد و سامراء و مساجد كوفه و سهله و بيت المقدس و براثا = امكان عملش هست

2- اگر چه برخي از مواضع اين امكنه بخاطر منع دشمنان قابل دسترسي نيست
و يا بخاطر زنانه مردانه به بقيه اش دسترسی نيست؛
اما با انجام در مواضع ممكنه بقدر ميسور؛ خداوند فرشته اى بر صورت او در بقيه امكنه بجاى او گمارده تا عمل او كامل شود؛ و از امكان اتصال اونلاين با امكنه دور از دسترس غفلت نشود

3- و بجز استغفار و صلوات و دو ركعت نماز و سجده؛
ادعيه مشتمل بر اسماء الهي مثل جوشن کبیر و دعای اسم اعظم (معروف به دعای مشلول) و استفتاح و مجير و ادريسيه (ختم و توسل چهل اسم ادریس) ووو هم
قابل تقسيم است كه هر اسمي را در موضعي بگويد؛
يا در مسجد سهله سلامهاى به حضرت صاحب الامر منه السلام مثل اذكار مفتاح و نيز زيارات حضرت را تجزيه كرده
و درهر موضع سلامي و نامي را متوسل شود كه زمانا آنقدر فرصت نمی خواهد و هم توسل به حضرت است و هم استيفاى همه مواضع آن مكان مقدس
وفقنا الله بذلك جميعا

6- مقام میان مسجد سهله:
سؤال شده در وجه انتساب مقام امام صادق علیه السلام در وادي السلام (و نیز محراب امام صادق علیه السلام در میان مسجد سهله)
در اول حکومت بني العباس مرکزشان در نزدیکی کوفه بود همان حدود هاشمیه نزديك کفل که سادات حسني مزارشان هست؛ بعد از شورشی که علیه منصور دوانیقی شد و مرکزش محاصره شد؛ طاغوت عباسی به نواحي بغداد فرار کرد که آن وقت شهري نبوده و آبادیهایي بود مثل براثا و بعد آنجا پایتخت ساخت که امروزه به بغداد معروف است در همان زماني که پایتخت عباسیان در هاشمیه کوفه بود حضرت امام صادق علیه السلام را احضار کرد که شرح مفصلی دارد سفري که حضرتش فراخوانده شده یودند و منصور طاغوت عباسی قصد سوء داشت و به اعجاز الهي حضرت نجات می یابند
و طاغوت عباسی بغداد را ساخت
و بعد از رهايي حضرتش از محدودیتهای حکومتي؛ حضرت امام صادق علیه السلام به کوفه آمدند و در مواضع مساجد مبارکه کوفه نماز خواندند ( مسجد سهله و مسد اعظم کوفه و مسجد بنی کاهل ووو)
همچنین روزي هم به زیارت سمت نجف آمدند که چند جا را زیارت کردند (موضع مرقد مولا امیر المومنین علیه السلام و مدفن راس الحسین در سمت بالاسر امیر المونین علیه السلام) و آخرین موضعش در وادي السلام بود که معرفي کردند اینجا موضع منبر قائم علیه السلام است در وقت ظهور؛ و در اینجا نماز خواندند و محل نماز حضرت امام صادق علیه السلام در همان موضع منبر حضرت قائم علیه السلام است و این مکان نیز از اماكني است كه سيد بحرالعلوم احیاء و تجدید بنا کرده است
و در ساختمان نوسازي دو محراب ساخته شد به عنوان دو نشان بر دو مطلب (منبر القائم - مصلای امام صادق عليهما السلام) که مردم هر دو مطلب را و هر دو جهت مربوط به این مكان را بشناسند و بعدها دیواری بین دو محراب ساختند؛
ولذا شبیه ماجرای دو محراب داشتن در وسط مسجد سهله است يكي بنام محراب وسط مسجد سهله که موضع نماز نبوي و جبرئیل در شب معراج و یکی هم به عنوان نشانی برای موضع نماز امام صادق علیه السلام
که بعدها نشان وسط مسجد سهله و فرود جبراییل و نماز نبي اکرم مندرس و خراب شد و فقط نشان نماز امام صادق علیه السلام باقي ماند
که روز بروز هم در حال توسعه و رشد و بزرگتر شدن است فلذا خيلي به جزئیات عارض شده این نشانه ها نباید توجه کرد که چه چيزي مي سازند متصدیان هر زمان و اصل مطلب را باید یاد گرفت.

7- فیلم از منظره هوایی مسحد سهله و زید و صعصعه
https://drive.google.com/file/d/1ay1Ctm ... p=drivesdk
pejuhesh232
 
پست ها : 8793
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

آداب ورود به مسجد سهله

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه نوامبر 30, 2024 9:32 pm

آداب ورود به مسجد سهله:

{مشهد آثار مهدوی (علیه السلام) بيرون درب ورودی اول مسجد}

واقعه تشرف شیخ محمد کوفی خدمت حضرت

عمل اينجا = اشاره به واقعه + سلام به حضرت صاحب الزمان عليه السلام + دعاى براى خاتمه يافتن آنى دوران ستر و غيبت و ظهور جهانى فورى

سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله، و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته

در فضای میان دالان اول و دوم خانه های خادمین مسجد سهله و مرافق بوده است؛
خاندان سهلاوی قدمت 400 ساله در خدمت به مسجد سهله داشتند؛ محل خانه شیخ حسین سهلاوی و فرزندش شیخ جواد سهلاوی در این مکان در نزد مقام حضر علیه السلام بوده است.


{مشهد آثار مهدوی (علیه السلام) قبل از ورود به دالان ورودى مسجد}

در برخی وقایع اينجا محل تشرف خدمت حضرت و اظهاركرامت اعجازى حضرتش بوده است
کتاب اصحاب استجاره به مسجد سهله ص 469
عمل اينجا = اشاره به واقعه + سلام به حضرت صاحب الزمان عليه السلام + دعاى براى خاتمه يافتن آنى دوران ستر و غيبت و ظهور جهانى فورى

سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله، و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته

ImageImage
ImageImage


از آنجا كه در اين مسجد شريف
علاوه بر عموم ملائكه و عموم حجج الهى
بطور خاص برخي از ملائكه وحجج الهى حضور يافته و مى يابند
فلذا بطورخاص هم بر ايشان درود فرستاده
و بعد از اذن دخول و قبل از ورود به مسجد
برآن حضرات سلام عرض نموده
و از ايشان براى كمال بهره مندى در اين زيارت استمداد مى طلبييم

سلام به حجج الهی (علیهم السلام) در ورود به مسجد سهله

اللهم انت السلام و منك السلام واليك السلام
السلام على جبرائيل امين وحي الله
السلام على ميكائيل مَلَك رحمة الله
السلام على اسرافيل الذي يَنفخ في الصُّور من هذا المكان ليوم القيامة
السلام على جميع انبياء الله والمرسلين الذين ما بُعِثوا للنبوة والرسالة إلا بعد صلاتهم في هذا المسجد العظيم فأكرمهم الله بنبوته ورسالته
السلام على ادريس أُنس الله الذي رفعه الله من بيته فی هذا المسجد الى السماوات مكانا عليّا
السلام على هودٍ الذي تَوَّجَهُ اللهُ بكرامته.
السلام على صالحٍ اَلممدود من الله بمعونته
السلام على خضر حيِّ الدارين الذي يكون بيته ومبيته في هذا المسجد حاليا
السلام على ابراهيم خليل الله الذي كان بيته ومصلاه في هذا المسجد قبل هجرته الى الشام
السلام على داوود الذي صلى فى هذا المسجد قبل خروجه الى محاربةِ جالوت فأظفره الله ببركة صلاته
السلام على محمدٍ حبيب الله الذي صلى في هذا المسجد ليلة المعراج فوفقه الله لِقُربِه و دنُُوّه؛ قاب قوسين أو أدنى إِقتِرابًا من العليّ الأعلى
السلام على مولانا اميرالمؤمنين علىّ المرتضى الذي صلى في هذا المسجد المعظم ووصّى خواص اصحابه بالصلاة والإعتكاف فيه
السلام على الأئمة الهداة الحسن والحسین والسجاد والباقر و الصادق الذین صلوا في هذا المسجد واستجاروا بالله من شر اضدادهم و طواغيت عصرهم فصانهم الله برحمته
السلام على مولانا صاحب العصر والزمان محمد المهدى القائم بامرالله الذى يواظب على زيارة هذا المسجد ليلا ونهارا
السلام على خاصته الذين يجتمعون في هذا المسجد؛ من ولاة عهده والأئمة من وُلده ومِن بعده وشركائه في أمره و معاونيه على طاعة الله الذين جعلهم حصنه وسلاحه ومفزعه وأنسه السلام على دُعاتِه و عُمّالِه و رجال الغيب والأبدال والأوتاد والسُياح والعُباد والمخلَصين والزهاد وأهل الجد والإجتهاد الذين يخدمونه في امره
السلام على جميع عباد الله الصالحين والمتعبدين والمعتكفين في هذا المسجد من الأولين والآخرين الى يوم الدين
السلام عليهم جميعا ورحمة الله وبركاته
pejuhesh232
 
پست ها : 8793
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مقام وسط سهله: مقام نبوى و جبرائيلى شب معراج +مقام امام صادق

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه نوامبر 30, 2024 9:52 pm

انجام عمل استجاره در وسط مسجد سهله (مقام ليلة معراج)
مقام جبرئيل و پيامبر صلى الله عليه وآله) + مقام امام صادق


السلام عليك با جبرائيل الذي أتيت بسيدالأنبياء والمرسلين ليلة المعراج الى هذا المسجد هنا للصلاة فيه
السلام علیک یا ابا القاسم محمد حبيب الله الذي صليت في هذا المسجد ليلة المعراج؛ فوفقك الله لِقُربِه، قاب قوسين أو أدنى، دنُوّاً وَاقترابا مِن العليّ الأعلى
السلام علیک یا أبا عبد الله جعفر الصادق
يا ساداتنا إشفعوا لنا عند الله في حاجاتنا بحق محمد وآله الطاهرین


توضيح: نسبت اين مقام به حضرت امام صادق عليه السلام
بخاطر محل بيتوته حضرتش در اين مقام در سفر احضار دوانيقى لعين از مدينه بوده است
و استجاره حضرتش در اين مقام از شر طاغوت زمان بوده است

عمل استجاره
ImageImage

توجه:
در فقره اخر دعاى استجاره كه چند صورت برای زن و مرد و برای جمع دارد؛
دعايش بر حسب موضوعش مختلف است
و تعبير خلاص در متن براى آزادي زنداني است
مثلا
براى گشايش برای مرد مي گويند: فرَج هذا الرجل وكقايةَ مهمّاته...
براى گشايش برای زن مي گويند: فرَج هذه المرأة وكقايةَ مهمّاتها ...
فلذا گشايش و رفع شدايد دعا كننده و براى جمع تعبير: فرجنا وكفاية مهماتنا... آورده است
و یا مثلا
براى شفاى بيمار مرد گفته می شود:
شفاء هذا الرجل و صحته و طول عمره في كرامة
برای شفای بیمار زن:
شفاء هذه المرأة و صحتها و طول عمرها في كرامة

Image
Image
Image
Image
Image

میان مسجد سهله بهترین و با فضیلت ترین جای مسجد سهله است
(ماند کعبه در وسط بیت الله الحرام)
و مصلای حضرت پیامبر در شب معراج و بالتبع محل حضور جبرییل (علیه السلام)؛
و نیز محل نماز سایر انبیاء و اوصیای الهی (علیهم السلام) و محل توجه آنهاست
فلذا سلام می دهیم به حجج الهی (علیهم السلام)

سلام به حجج الهی (علیهم السلام):

اللهم انت السلام ومنك السلام و اليك السلام
السلام على جبرائيل أمين وحي الله، وميكائيل ملك رحمة الله، واسرافيل سيّد الملائكة، ورضوان خازن الجنّةـ وحملة العرش الكرام
السلام على آدم صفوة الله، السلام على هابيل؛ اول مظلوم قتيل،على مواهب الله ورضوانه
السلام على شيث هبة الله، وعلى ذريته الطاهرين: انوش، وقَيْنَانَ، ومهلائيل، و يَرِدْ، واخنوخ (ادريس)، ومتوشلح، ولمك، حجج الله
السلام على نوح نجيّ الله، السلام على سام وصي نوح، وعلى ذريته الطاهرين: ارفخشد، وشالح، وعابر، وفالغ، وأرغو، وساروغ، وناحور، وتارح، حجج الله
السلام على هود وصالح و خضر والياس ولوط وشعيب وأيوب؛ انبياء الله
السلام على ابراهيم خليل الله و اسماعيل ذبيح الله، و اسحاق نبي الله و على الأنبياء والأوصياء من ذريتهم
السلام على يعقوب، ويوسف والأسباط، حجج الله
السلام على موسى كليم الله، و هارون والأئمة من وُلده، و داوود وسليمان وآصف، واليسع وذي الكفل ودانيال و اشعيا ويونس وعمران وزكريا ويحيى حجج الله
السلام على عيسى روح الله وأوصيائه حجج الله
السلام على الأوصياء من ذرية اسماعيل من قيدار الى هاشم وعبدالمطلب وابي طالب وعبدالله حجج الله
السلام على محمد حبيب الله سيد الأنبياء والمرسلين
السلام على سيد الأوصياء المعظمين عليّ وصي رسول الله وخليفته و اميرالمؤمنين
السلام على الأوصياء من ولده؛ الأئمة المعصومين الحسن والحسين وعلي ومحمد وجعفر و موسى وعلي ومحمد وعلي والحسن ومحمد حجج الله على الخلق اجمعين
السلام على مولانا الإمام محمد المهدي القائم بامر الله خاتم الوصيين.
السلام عليكم جميعا ورحمة الله وبركاته



{مشهد آثار مهدوی (علیه السلام) میانه مسجد}
از جمله وقایع: ذکر واقعه تشرف آیت الله مرعشی نجفی و همراهی با حضرت تا سهله و فیض صحبت با حضرتش در میانه مسجد و برخی پاسخهای حضرت به ایشان؛ کتاب استجاره کتاب استجاره ص 358
تشرف شیخ محمد کوفی خدمت حضرت
تشرف کشاورز بستان صاحبیه در صفه وسط صحن مسجد سهله در واقعه بستان صاحبیه - کتاب استجاره ص 180

عمل اينجا = اشاره به واقعه + سلام به حضرت صاحب الزمان عليه السلام + دعاى براى خاتمه يافتن آنى دوران ستر و غيبت و ظهور جهانى فورى

سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله
و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته


====================
درس معرفتى از
مركز عمل استجاره
كه دعاى بعد نماز آنست
و اهميت مضامين اين دعا
بخصوص فقره دعایی كه در قلب اين دعاست

اگركسي ولو بطور اجمال ( اقلا بقدري كه درراهنماى زيارت اونلاين سهله آمده است)
فضيلت و عظمت مسجدسهله را بشناسد
و ملائكه عظام و حجج الهى كرام عليهم السلام در هر مقام و مكان را توجه كند
و در عمل عظيم استجاره تامل نمايد
مي بيند كه:
مركز اين عمل عظيم؛ دعاى بعد از نماز آن است
و درمركز اين دعا و فقرات و مضامين آن
فقره اى است كه مشتمل بردعاى مهمى است
كه رمز و توضيح مشكلات آدمى در دنیا را معرفى مي كند
و كليد رفع مشكلات و حفاظت هر شخص از آن مشكلات
و رهايى از فتنه هاى دنيوي و اخروي؛ در استجابت همين دعاست.

در اين عمل تعليم شده است كه در اين فقره از خداوند بخواهيم:
و أَنْ تَحْجُبَ عَنّي فتنةَ الموكَّل بي ولا تسلطه عليّ فيُهلكُني
= خداوندا از من بپوشان آن فتنه اى را كه بر من موكل(فتح كاف) شده و ماموريت يافته
كه مرا گرفتاركند (چون هركسي به دنيا مى آيد همراهش ابتلاءات و فتنه هايى خاص برايش مقرر شده است)
همه گرفتاريهاى آدم در دنيا؛ وهمه فتنه هاي ماموريت يافته براى هرشخص؛ كه موكَّل (فتح كاف) به اوست
مانند سرنوشت يا موجودى واقعى دنبال شخص است كه او را مبتلا و كرفتار كند

حضرات عليهم السلام تعليم فرموده اند و مي فرمايند:
در وقت استجاره؛ براى رفع گرفتاريها و منع ابتلاءات
در اين استجاره اينطور عرض كن و از خداوند بخواه كه
اين فتنه موكّل (فتح كاف) ماموريت يافته را هدف قرار داده
تا مبادا تورا يافته و بر تو مسلط شود!

و لذا شخص مستحير در اين فقره عرض مي كند :
خداوند او را از من بپوشان مرا نيافته و مسلط نشود و الا مرا هلاك ميكند
ازين رو از خدا ميخواهيم اين فتنه موكل (فتح كاف) ماموريت يافته
كه به دنبال هدف قرا دادن من است را از من بپوشانى تا مرا نبيند و نيــابد
چه اينكه اگر مرا بيــابد ومسلط شود من هلاك مي شوم

نتايج:
1- و لذا اين دعا خيلي مهم است
بلكه جا دارد اين دعا درهمه جا و همه مواضع استجابت جزو مركز دعاهايمان باشد....
هرجا مثلا اينطور دعاكند
اللهم صل على محمد وآل محمد ....
با قسمها و اسمائى كه ياد گرفته بعدش بگويد
و أن تحجُبَ عني فتنةَ الموكَّل بي ولا تسلطه عليّ فيُهلكُني
و اگر براى جمع دعا مى كند بگويد:
و أن تحجُبَ عنا فتنةَ الموكَّل بنا ولا تسلطه علينا فيُهلكُنا
تا خداوند از شر فتنه ماموريت يافته براى هر كس محفوظ بماند
و اين راز تاثيرعمل استجاره است
كه اكر اين دعا مستجاب شود نتيجه استجاره بدست مي آيد ان شاء الله

2- مطلب ديگرى كه در مضمون و مفهوم توصيه به اين دعاست اينكه:
عليرغم اينكه سرنوشت وفتنه ماموريت هركسي به دنبال تنفيدماموريتش است
اما همين كه در تعليمات توصيه به اين دعا شده است
يعني اينكه امرى حتمي و لايتغيرنيست
و ضمن مقدرات سخت وآزمونهاى مهلك بودن؛
همين كه اختيار نهايي امور با دعاى استجاره قابل تغيير است
خودش يعني نهايت كاررا لطف الهى تعيين مي كند
كه مرهون تضرع به درگاه الهى است.

3- از اين رو است كه درتعاليم مكتب وحي آمده است
دردها و مشكلات تان را با استغفاردرمان كنيد
و تصدقات را موجب دفع بلايا شمرده اند

و الله هو الرحمان الرحيم بل هو ارحم الراحمين


زیارت رجبیه
جناب ابوالقاسم حسين‌بن‌روح كه نايب خاصّ حضرت صاحب‌الامر عليه السلام است روايت كرده كه آن‌ حضرت فرمود: در ماه رجب در هر زيارتگاهي از زيارتگاه‌هاي شريف كه باشي به اين زيارت صاحبِ ‌مزار را زيارت كن:
الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِي أَشْهَدَنَا مَشْهَدَ أَوْلِيَائِهِ فِي رَجَبٍ وَ أَوْجَبَ عَلَيْنَا مِنْ حَقِّهِمْ مَا قَدْ وَجَبَ وَ صَلَّى اللهُ عَلَى مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ وَ عَلَى أَوْصِيَائِهِ الْحُجُبِ اللهُمَّ فَكَمَا أَشْهَدْتَنَا مَشْهَدَهُمْ [مَشَاهِدَهُمْ‏] فَأَنْجِزْ لَنَا مَوْعِدَهُمْ وَ أَوْرِدْنَا مَوْرِدَهُمْ غَيْرَ مُحَلَّئِينَ عَنْ وِرْدٍ فِي دَارِ الْمُقَامَةِ وَ الْخُلْدِ وَ السَّلامُ عَلَيْكُمْ إِنِّي [قَدْ] قَصَدْتُكُمْ وَ اعْتَمَدْتُكُمْ بِمَسْأَلَتِي وَ حَاجَتِي وَ هِيَ فَكَاكُ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ وَ الْمَقَرُّ مَعَكُمْ فِي دَارِ الْقَرَارِ مَعَ شِيعَتِكُمُ الْأَبْرَارِ وَ السَّلامُ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ
أَنَا سَائِلُكُمْ وَ آمِلُكُمْ فِيمَا إِلَيْكُمُ التَّفْوِيضُ وَ عَلَيْكُمُ التَّعْوِيضُ فَبِكُمْ يُجْبَرُ الْمَهِيضُ وَ يُشْفَى الْمَرِيضُ ، وَ مَا تَزْدَادُ الْأَرْحَامُ وَ مَا تَغِيضُ إِنِّي بِسِرِّكُمْ مُؤْمِنٌ [مُؤَمِّمٌ‏] وَ لِقَوْلِكُمْ مُسَلِّمٌ وَ عَلَى اللهِ بِكُمْ مُقْسِمٌ فِي رَجْعِي بِحَوَائِجِي وَ قَضَائِهَا وَ إِمْضَائِهَا وَ إِنْجَاحِهَا وَ إِبْرَاحِهَا [إِيزَاحِهَا] وَ بِشُئُونِي لَدَيْكُمْ وَ صَلاحِهَا وَ السَّلامُ عَلَيْكُمْ سَلامَ مُوَدِّعٍ وَ لَكُمْ حَوَائِجَهُ مُودِعٍ [مُودِعٌ‏] يَسْئلُ اللهَ إِلَيْكُمُ الْمَرْجِعَ وَ سَعْيَهُ [سَعْيُهُ‏] إِلَيْكُمْ غَيْرَ [غَيْرُ] مُنْقَطِعٍ وَ أَنْ يَرْجِعَنِي مِنْ حَضْرَتِكُمْ خَيْرَ مَرْجِعٍ إِلَى جَنَابٍ مُمْرِعٍ وَ خَفْضِ عَيْشٍ مُوَسَّعٍ وَ دَعَةٍ وَ مَهَلٍ إِلَى حِينِ [خَيْرِ] الْأَجَلِ وَ خَيْرِ مَصِيرٍ وَ مَحَلٍّ فِي النَّعِيمِ الْأَزَلِ وَ الْعَيْشِ الْمُقْتَبَلِ وَ دَوَامِ الْأُكُلِ وَ شُرْبِ الرَّحِيقِ وَ السَّلْسَلِ [السَّلْسَبِيلِ‏] وَ عَلٍّ وَ نَهَلٍ لا سَأَمَ مِنْهُ وَ لا مَلَلَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ تَحِيَّاتُهُ عَلَيْكُمْ حَتَّى الْعَوْدِ إِلَى حَضْرَتِكُمْ وَ الْفَوْزِ فِي كَرَّتِكُمْ وَ الْحَشْرِ فِي زُمْرَتِكُمْ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ وَ صَلَوَاتُهُ وَ تَحِيَّاتُهُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ

اين زيارت اكر جه در ماه رجب سفارش شده تادر محاضر حججالهى خوانده شود، اما مضمون آن شكرانه زيارت حضرات است و در هر زمان مى توان بعد زيارت هر كدام از محاضر حجج الهى عليهم السلام آنرا خواند
pejuhesh232
 
پست ها : 8793
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مقام (خانه) ابراهیم خلیل الله

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه نوامبر 30, 2024 9:55 pm

مقام (خانه) ابراهیم خلیل الله
السلام علیک یا إبراهیم خلیل الرحمان
إشفع لنا عند الله في حاجاتنا بحق محمد وآله الطاهرین


Image

در بنای جدید مسجد سهله در مواضع محرابها تصرفاتی شده است
در مقامهای چهار گوشه مسجد محرابها در میانه ضلع قبله مقام بوده اند؛ با برداشتن دیوارهای چهار شبستان در چهار گوشه مسجد؛ محل محراب برخی مقامها نیز جابجا شده اند و در آن تصرف شده است؛
در مقام ابراهیم علیه السلام؛ محراب در ساختمان قديمي مسجد در وسط اين مقام بوده است؛ چون ساختمان جديد ديوارها را برداشته اند؛ براى اينكه محراب وسط راهرو نباشد برداشته و كنار كنج ديوار گذاشته اند و محراب به سمت راست و کنار دیوار جابجا شده است؛
فلذا جای اصلی محراب (که محل نماز حجج الهی علیهم السلام بوده است) به محاذات محراب امروزی در میانه ضلع سمت قبله مقام می باشد
pejuhesh232
 
پست ها : 8793
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

ضلع غربی مسجد = مشاهد آثار مهدوی (علیه السلام)

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه نوامبر 30, 2024 9:56 pm

{مشاهد آثار مهدوی (علیه السلام) در ضلع غربی مسجد}
میان فاصله بین مقام ابراهیم علیه السلام و مقام ادریس علیه السلام به محاذات مقام امام صادق علیه السلام
در واقعه ای حضرت بر پشت بام حجره در حال نماز مشاهده شدند و نیز حضرت در واقعه دیگر به جلوی حجره نیز تشریف می آوردند ص 231 کتاب استجاره
و این حجره محل اعتکاف شیخ جعفر مجتهدی در مسجد سهله نیز بوده است ایشان 8 سال در مسجد سهله معتکف بودند

عمل اينجا = اشاره به واقعه + سلام به حضرت صاحب الزمان عليه السلام + دعاى براى خاتمه يافتن آنى دوران ستر و غيبت و ظهور جهانى فورى

سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله
و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته
pejuhesh232
 
پست ها : 8793
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مقام (خانه) حضرت ادریس (أخنوخ) أُنْس الله (علیه السلام)

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه نوامبر 30, 2024 9:57 pm

مقام (خانه) حضرت ادریس (أخنوخ) أُنْس الله (علیه السلام)

السلام علیک یا ادریس (أخنوخ) أُنْس الله الذی رفعه الله مکانا علیا
إشفع لنا عند الله في حاجاتنا بحق محمد وآله الطاهرین


توضيح:
انبياء الهى يك القاب عمومي مثل نبي الله دارند
يك القاب خاص دارند مثل: صفوة الله براى حضرت آدم،
يا
نجي الله براى حضرت نوح،
يا
خليل الله براى حضرت ابراهيم
حضرت ادريس لقب خاصشان {أُنس الله} بوده است
بخاطر شدت حضرتش به خداوند و انس خداوند با حضرتش

Image

دعاي چهل اسم ادريس (عليه السلام)

حاوی 40 اسماء الهی و هر كدام از اين اسماء خودش ختم و اربعين ووو دارند
و اولياء الهي در اربعيناتشان از آن بهره مي برند

از اقبال الاعمال سید بن طاووس در دعاهای سحر ماه مبارک رمضان:
ورأيت في اسناد هذا الدعاء أنه الذي رفعه الله جل جلاله به إليه، وأنه من أفضل الدعاء ، وهو :
این دعایی است که خداوند حضرت ادریس علیه السلام را به واسطه آن رفعت داد و آن از افضل دعاها می باشد و چنین است:

سُبْحَانَكَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ =
1 يَا رَبَّ كُلِّ شَيْءٍ وَوَارِثَهُ
2 يَا إِلهَ الآلِهَةِ الرَّفِيعَ جَلاَلُهُ
3 يَا أَللهُ الْمَحْمُودُ فِي كُلِّ أَفْعَالِهِ
4 يَا رَحْمَانَ كُلِّ شَيْءٍ وَرَاحِمَهُ
5 يَا حَيَّ حِينَ لاَ حَيَّ فِي دَيْمُومَةِ مُلْكِهِ وَبَقَائِهِ
6 يَا قَيُّومُ فَلاَ يَفُوتُ شَيْءٌ مِنْ عِلْمِهِ وَلاَ يَؤُدُهُ
7 يَا وَاحِدُ الْبَاقِي يَا أَوَّل كُلِّ شَيْءٍ وَآخِرَهُ
8 يَا دَائِمُ بِغَيْرِ فَنَاءٍ وَلاَ زَوَالٍ لِمُلْكِهِ
9 يَا صَمَدُ فِي غَيْرِ شَبِيهٍ وَلاَ شَيْءَ كَمِثْلِهِ
10 يَا بَارُّ فَلاَ شَيْءَ كُفْوُهُ وَلاَ مُدَانِي لِوَصْفِهِ
11 يَا كَبِيرُ أَنْتَ الَّذِي لاَ تَهْتَدِي الْقُلُوبُ لِعَظَمَتِهِ
12 يَا بَارِئُ الْمُنْشِئُ بِلاَ مِثَالٍ خَلاَ مِنْ غَيْرِهِ
13 يَا زَاكِيُ الطَّاهِرُ مِنْ كُلِّ آفَةٍ بِقُدْسِهِ
14 يَا كَافِي الْمُوسِعُ لِمَا خَلَقَ مِنْ عَطَايَا فَضْلِهِ
15 يَا نَقِيُّ مِنْ كُلِّ جَوْرٍ لَمْ يَرْضَهُ وَلَمْ يُخَالِطْهُ فِعَالُهُ
16 يَا حَنَّانُ أَنْتَ الَّذِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَتُه ُ
17 يَا مَنَّانُ ذَا الإحْسَانِ قَدْ عَمَّ الْخَلاَئِقَ مَنُّهُ
18 يَا دَيَّانَ الْعِبَادِ فَكُلٌّ يَقُومُ خَاضِعًا لِرَهْبَتِهِ
19 يَا خَالِقَ مَنْ فِي السَّموَاتِ والأَرْضِينَ فَكُلٌّ إِلَيْهِ مَعَادُهُ
20 يَا رَحْمَانُ وَرَاحِمَ كُلِّ صَرِيخٍ وَمَكْرُوبٍ وَغِيَاثَهُ وَمَعَاذَهُ
21 يَا بَارُّ فَلاَ تَصِفُ الأَلْسُنُ كُنْهَ جَلاَلِ مُلْكِهِ وَعِزِّهِ
22 يَا مُبْدِيءَ الْبَرَايَا يَا مَنْ لَمْ يَبْغِ فِي إِنْشَائِهَا أَعْوَانًا مِنْ خَلْقِهِ
23 يَا عَلاَمَ الْغُيُوبِ فَلاَ يَؤُودُهُ مِنْ شَيْءٍ حِفْظُهُ
24 يَا مُعِيدًا مَا أَفْنَاهُ إِذَا بَرَزَ الْخَلاَئِقُ لِدَعْوَتِهِ مِنْ مَخَافَتِهِ
25 يَا حَلِيمُ ذَا الأَنَاةِ فَلاَ شَيْءَ يَعْدِلُهُ مِنْ خَلْقِهِ
26 يَا مَحْمُودَ الْفِعَالِ ذَا الْمَنِّ عَلى جَمِيعِ خَلْقِهِ بِلُطْفِهِ
27 يَا عَزِيزُ الْمَنِيعُ الْغَالِبُ عَلى أَمْرِهِ فَلاَ شَيْءَ يَعْدِلُهُ
28 يَا قَاهِرُ ذَا الْبَطْشِ الشَّدِيدِ أَنْتَ الَّذِي لاَ يُطَاقُ انْتِقَامُهُ
29 يَا مُتَعَالِي الْقَريبُ فِي عُلُوِّ ارْتِفَاعِ دُنُوِّهِ
30 يَا جَبَّارُ الْمُذَلِّلُ كُلَّ شَيْءٍ بِقَهْرٍ عَزِيزٌ سُلْطَانُهُ
31 يَا نُورَ كُلِّ شَيْءٍ أَنْتَ الَّذِي فَلَقَ الظُّلُمَاتِ نُورُهُ
32 يَا قُدُّوسُ الطَّاهِرُ مِنْ كُلِّ سُوءٍ لاَ شَيْءَ يَعْدِلُهُ
33 يَا قَرِيبُ الْمُجِيبُ الْمُتَدَانِي دُونُ كُلِّ شَيْءٍ قُرْبُهُ
34 يَا عَالِي الشَّامِخُ فِي السَّمَاءِ فَوْقَ كُلِّ شَيْءٍ عُلُوُّ ارْتِفَاعِهِ
35 يَا بَدِيعَ الْبَدَايِعِ وَمُعِيدَهَا بَعْدَ فَنَائِهَا بِقُدْرَتِهِ
36 يَا جَلِيلُ الْمُتَكَبِّرُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ فَالْعَدْلُ أَمْرُهُ وَالصِّدْقُ وَعْدُهُ وَقَوْلُهُ
37 يَا مَجِيدُ فَلاَ يَبْلُغُ الأَوْهَامُ كُلَّ ثَنَائِهِ وَمَجْدِهِ
38 يَا كَرِيمَ الْعَفْوِ وَالْعَدْلِ أَنْتَ الَّذِي مَلأَ كُلَّ شَيْءٍ عَدْلُهُ
39 يَا عَظِيمُ ذَا الثَّنَاءِ الْفَاخِرِ وَالْعِزِّ وَالْكِبْرِيَاءِ فَلاَ يَذِلُّ عِزُّهُ
40 يَا عَجِيبُ فَلاَ تَنْطِقُ الأَلْسُنُ بِكُلِّ آلاَئِهِ وَثَنَائِهِ

أَسْئلُكَ يَا مُعْتَمَدِي عِنْدَ كُلِّ كُرْبَةٍ وَغِيَاثِي عِنْدَ كُلِّ شِدَّةٍ بِهذِهِ الأَسْمَاءِ أَمَانًا مِنْ عُقُوبَاتِ الدُّنْيا وَالآخِرَةِ
وَأَسْئلُكَ أَنْ تَصْرِفَ عَنِّي بِهِنَّ كُلَّ سُوءٍ وَمَخُوفٍ وَمَحْذُورٍ وَتَصْرِفَ عَنِّي أَبْصَارَ الظَّلَمَةِ الْمُرِيدِينَ فِيَّ السُّوءِ الَّذِي نَهَيْتَ عَنْهُ وَأَنْ تَصْرِفَ قُلُوبَهُمْ مِنْ شَرِّ مَا يُضْمِرُونَ إِلى خَيْرِ مَا لاَ يَمْلِكُونَ وَلاَ يَمْلِكُهُ غَيْرُكَ يَا كَرِيمُ.
اَللَّهُمَّ لاَ تَكِلْنِي إِلى نَفْسِي فَأَعْجِزَ عَنْهَا وَلاَ إِلى النَّاسِ فَيَرْفَضُونِي وَلاَ تُخَيِّبْنِي وَأَنَا أَرْجُوكَ وَلاَ تُعَذِّبْنِي وَأَنَا أَدْعُوكَ.
اَللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَأَجِبْنِي كَمَا وَعَدْتَنِي.
اَللَّهُمَّ اجْعَلْ خَيْرَ عُمْرِي مَا وَلِيَ أَجَلِي اَللَّهُمَّ لاَ تُغَيِّرْ جَسَدِي وَلاَ تُرْسِلْ حَظِّي وَلاَ تَسُوءْ صَدِيقي أَعُوذُ بِكَ مِنْ سُقْمٍ مُصْرِعٍ وَفَقْرٍ مُدْقِعٍ وَمِنَ الذُّلِّ وَبِئْسَ الْخِلِّ
اَللَّهُمَّ سَلِّ قَلْبِي عَنْ كُلِّ شَيْءٍ لاَ أَتَزَوَّدُهُ إِلَيْكَ وَلاَ أَنْتَفِعُ بِهِ يَوْمَ أَلْقَاكَ مِنْ حَلاَلٍ أَوْ حَرَامٍ ثمّ أَعْطِنِي قُوَّةً عَلَيْهِ وَعِزًّا وَقَنَاعَةً وَمَقْتًا لَهُ وَرِضَاكَ فِيهِ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ
اَللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلى عَطَايَاكَ الْجَزِيلَةِ وَلَكَ الْحَمْدُ عَلى مِنَنِكَ الْمُتَوَاتِرَةِ الَّتِي بِهَا دَافَعْتَ عَنِّي مَكَارِهَ الأُمُورِ وَبِهَا آتَيْتَنِي مَوَاهِبَ السُّرُورِ مَعَ تَمَادّي فِي الْغَفْلَةِ وَمَا بَقِيَ فِيَّ مِنَ الْقَسْوَةِ فَلَمْ يَمْنَعْكَ ذلِكَ مِنْ فِعْلِي أَنْ عَفَوْتَ عَنِّي وَسَتَرْتَ ذلِكَ عَلَيَّ وَسَوَّغْتَنِي مَا فِي يَدِي مِنْ نِعَمِكَ وَتَابَعْتَ عَلَيَّ مِنْ إِحْسَانِكَ وَصَفَحْتَ لِي عَنْ قَبِيحِ مَا أَفْضَيْتُ بِهِ إِلَيْكَ وَانْتَهَكْتُهُ مِنْ مَعَاصِيكَ.
اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْئلُكَ بِكُلِّ اسْمٍ هُوَ لَكَ يَحِقُّ عَلَيْكَ فِيهِ إِجَابَةُ الدُّعَاءِ إِذَا دُعِيتَ بِهِ؛
وَأَسْئلُكَ بِكُلِّ ذِي حَقٍّ عَلَيْكَ وَبِحَقِّكَ عَلى جَمِيعِ مَنْ هُوَ دُونَكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَمَنْ أَرَادَنِي بِسُوءٍ فَخُذْ بِسَمْعِهِ وَبَصَرِهِ وَمِنْ بَيْنَ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ وَعَنْ يَمِينِهِ وَعَنْ شِمَالِهِ وَامْنَعْهُ مِنِّي بِحَوْلِكَ وَقُوَّتِكَ
يَا مَنْ لَيْسَ مَعَهُ رَبٌّ يُدْعى وَيَا مَنْ لَيْسَ فَوْقَهُ خَالِقٌ يُخْشى وَيَا مَنْ لَيْسَ دُونَهُ إِلهٌ يُتَّقى وَيَا مَنْ لَيْسَ لَهُ وَزِيرٌ يُؤتى وَيَا مَنْ لَيْسَ لَهُ حَاجِبٌ يُرْشَى وَيَا مَنْ لَيْسَ لَهُ بَوَّابٌ يُنَادى وَيَا مَنْ لاَ يَزْدَادُ عَلى كَثْرَةِ الْعَطَاءِ إِلاَّ كَرَمًا وَجُودًا وَعَلى تَتَابُعِ الذُّنُوبِ إِلاَّ مَغْفِرَةً وَعَفْوًا صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَافْعَلْ بِي مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَلاَ تَفْعَلْ بِي مَا أَنَا أَهْلُهُ فَإِنَّكَ أَهْلُ التَّقْوى وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ.


دعاى برگزيده از دعاهاى اسماء ادريسية
اَللَّهُمَّ سَلِّ قَلْبِي عَنْ كُلِّ شَيْءٍ لاَ أَتَزَوَّدُهُ إِلَيْكَ وَلاَ أَنْتَفِعُ بِهِ يَوْمَ أَلْقَاكَ مِنْ حَلاَلٍ أَوْ حَرَامٍ
ثمّ أَعْطِنِي قُوَّةً عَلَيْهِ وَعِزًّا وَقَنَاعَةً وَمَقْتاً لَهُ وَرِضَاكَ فِيهِ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ


در بنای جدید این مقام موضع محراب در میانه ضلع قبله مقام و مانند بنای قدیم می باشد و مانند سایر مقامات در آن تصرف نشده است

نکته:
1- از نكاتي كه در اعمال و ادعيه امكنه و مقامات حجج الهي عليهم السلام هست استفاده مى شود كه
حضور با طهارت و خلوص و توجه
و زيارت و عبادت در اين امكنه اصل برنامه است
نه حجم برنامه و تفصيل آنها
و خداوند با اصل ( حضور با طهارت و خلوص و توجه و زيارت و عبادت در اين امكنه) تفضلات عظيم مي فرمايد
همانطور كه در اعمال مقام ادريس مسجد سهله مي بينيد كه عمل مختصر دوركعت و دعاى كوتاه دو سطري جه نتيجه و فضيلت عظيم مرحمت مي فرمايد
1- دفع شرور و دشمنان و ايمني از ظالمان
2- جميع حوائج
3-در آخرت = رفعت به مقام حضرت ادريس كه در آسمانهاست و در قران كريم علو درجه اش را به مكان علي توصيف فرموده است
فلذا بايد قدر دانست و اينكه خداوند توفيق مي دهد
بشود ارتباط چه حضوري چه اتصالي (زیارت آنلاین) آنرا حاصل نماييم
خيلي منت گذاشته به چنين حضوري و در معرض چنين تفضل عظيم الهي
والحمدلله رب العالمين
و خلاصه توفيقات به كيلويي بودن اعمال نيست
و حضور در امكنه خاصه تجليات الهيه اينقدر ارزش دارد
كه اگر توفيق ارتباط و حضورش قسمت شود چه بركات عظيم دارد
ولذا اين معرفت را پيدا كرديم
هرچه بيشتر و پيوسته استفاده كنيم و دنبال ارتباط و حضور بيشتر در اين امكنه عظيمه باشيم
بلكه دنبال معرفت موارد بيشتر باشيم

از اهمیت مقام ادریس علیه السلام:
1- مقامات مسجد غالبا فقط محل نماز و عبادت بوده و توقف عبوري بوده است
2- بجز مقام خضر و ابراهيم و ادريس كه علاوه بر محل عبوري يا محل اعتكاف و عبادت بودن صاحبان آن مسكن آن حضرات هم بوده است
3- و اين مقام ادريس سهله بر مقام ادريس در كوفه فضيلت علاوه دارد چون مسكن حضرت ادريس هم بوده است
4- در ميان اين سه مقام كه مسكن حضرات صاحبان آنها بوده مقام ادريس يك فضيلت و امتيازعلاوه دارد كه محل رفعت به آسمان حضرت ادريس هم هست
5- و علاوه بر محل عروج و رفعت چون ايشان زنده هستند اما به ملاحظه مراقد حضرات محل رفعت ارواح شان هست پس اينجا فضيلتي نسبت به حضرت ادريس نوعي مرقد بودن بدون دفن هم دارد يعني ملائكه حاضر در مشاهد انبياء و اوصياء الهي در اينجا هم حضورپيدا مي كنند بجز مختصين به حضور دائم (محدقين) انها كه همواره و بيوسته چشم بر مقام دارند
6- و علاوه آن فضيلت خاص كه حضرت امام صادق براى اين مقام ذكر كرده اند دو ركعت نماز موجب رسيدن به مرتبه و مكان علي آسماني اوست
7- بنابراين مقام ادريس مسجدسهله يك محل عبادت صرف (عليرغم اهميت همين جهت) فقط نبوده واين همه خصائص و امتيازات مهم دارد كه بقدر توجه به اين ابعاد شخص زائر مي تواند بهره ببرد

2- اسماء ادریسیه:
خواندن اسماء ادریسیه با دعای آخرش در هر فرصت ممكن؛ چه ازمنه شريفه و مواقع استجابت و چه امكنه شريفه از حضرات وارد شده و  خيلي هم خوب است
اما گفتن هر يك از اسماء بطور جداگانه و با عدد خاص نياز به تشخيص مُشرِف روحي متمكن دارد كه تشخيص بدهد چه اسمي در چه شرايطي براى كسي مناسب است
و ضمن آداب و شرايط تعليم كردن؛ از نظر روحي هم مراقبت كند که شخص بخاطر عظمت اسماء حفظ شود و تعادلش را از دست ندهد
و ختومات خاصه غالبا اينطوري است و نبايد كسي تنهايي و سرخود مشغولشان شود ولو دستور العملش را هم پيدا كند
و بسيار موجب به هم ريختن تعادل فرد يا ديدن آسيبها و حتى از دست دادن جانش شده است.

3- اين فقره دعا خيلي آموزنده و پركاربرد است در زندگي روزمره
اَللَّهُمَّ سَلِّ قَلْبِي عَنْ كُلِّ شَيْءٍ لاَ أَتَزَوَّدُهُ إِلَيْكَ وَلاَ أَنْتَفِعُ بِهِ يَوْمَ أَلْقَاكَ مِنْ حَلاَلٍ أَوْ حَرَامٍ
ثمّ أَعْطِنِي قُوَّةً عَلَيْهِ وَعِزّاً وَقَنَاعَةً وَمَقْتًا لَهُ وَرِضَاكَ فِيهِ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ


اين فقره جزو دعاهاى بعد اسماء ادريسية است
كه از خداوند مي خواهد كه از قلب من بيرون كن و جدا كن؛ هر چيزي كه زاد و توشه من نمي شود براى سير به تو
و از آن روز ملاات تو نفعي نمي برم
كه چه حلال باشد چه حرام؛ و قوت صبر و اجتناب بر آن را به من بده؛ كه عزت و قناعت بورزم نسبت به آن
و رضايت تو را بدست بياورم اي رحيم ترين رحم كنندگان.

در زندگي امروزه خيلي چيزها هست كه انسان را مشغول مي كند از خداوند و به ضرر ماست؛
نه فقط زشتيها و بديها و محرمات؛ بلكه گاهي چيزهاى خوب ما را مشغول مي كند ولذا از خداوند مي خواهيم كه خودت اي خداوند مي داني چي به مصلحت من هست و چي نيست؛
تو هر چي براى من نفعي ندارد را كلا از دل من بيرون كن؛
تعبير براى بيرون كردن را با لغت خاصي تعبير فرموده؛ فرموده بگو {سَلِّ}: بيرون كشيدن شمشير از غلاف را مي گويند
مثل وقتي شمشير از غلافش بيرون مي كشند و كاملا جدا مي شود؛ اين ها را هم اينطور كامل بيرون كن؛
بيرون كشيدن اين اشياء موجب ضرر و آسيب نشود؛ همانطور كه وقتي شمشير از غلاف بيرون مي كشند غلاف آسيبي نمي بيند؛ و راحت بيرون كشيده مي شود؛
همين دعا را سرمشق قرار بدهيم ببينيم چه چيزهايي را مي شناسيم كه الان مشغولمان كرده و براى ملاقات و ديدار خدا نفعي ندارد؛ اینها چيست؟ غير از بديها و ووو
و ليست كند حتى بتواند آنها كه حلال و خوب است؛ اما نفعي براى ملاقات الهي ندارد در زندگي شخصيمان چيست
و بعد اين دعا را هم جزو قنوتها بگوييم و از خداوند بخواهيم آنهايي كه نفعي ندارد و در دل ما جا گرفته است؛ خداوند مي شناسد و ما هنوز نمی شناسيم؛ خداوند خودت اينها را از دل من بيرون بكش.
علاوه برآنها كه مي شناسيم و خودمان بيرون كنيم؛ آنها كه نمي شناسيم را از خداوند بخواهيم بيرون بكشد
در سجود و قنوت ها و بعد نمازها هر وقت استجابت؛ با تضرع بخواهد
ومقتا له = يعني نه فقط از دلم بيرون كن بلكه طوري كه آنرا ديگر دوست ندارم و دشمن بدارم
و بجاى آنها رضايت الهي را جايگزين كن.
pejuhesh232
 
پست ها : 8793
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مقام (خانه) حضرت خضر (علیه السلام)

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه نوامبر 30, 2024 10:00 pm

مقام (خانه) حضرت خضر (علیه السلام)
السلام علیک یا أبا محمد الخضر حي الدارین
إشفع لنا عند الله في حاجاتنا بحق محمد وآله الطاهرین


Image

1- در بنای قدیم مقام حضر علیه السلام محراب در میانه ضلع قبله مقام بوده است و در بنای جدید در آن تصرف شده و براى تدقيق قبله به سمت راست آن جابجا و در آنجا نصب شده است؛
برای انجام نماز و اعمال در محل محراب قدیم (که محل نماز حجج الهی علیهم السلام بوده است) محل آن میانه ضلع قبله مقام می باشد. اما جهت قبله و تمايل به راست رعايت شود

2- مسجد سهله خانه حضرت خصر عليه السلام بوده و هست و از تشرفات بر می آید که در مسجد حضور دارند مگر اینکه برای انجام ماموریتی و یا همراهی با حضرت صاحب الأمر منه السلام از مسجد خارج شوند
در محراب و مصلای حضرت خضر از حضرتش می خواهیم که دستگیری ما نمایند؛ و زیارتش می کنیم
توسل به حضرت خضر و طلب ملاقات ايشان از مقاصد اهل معرفت و التزاماتشان بوده است
بلكه اين اعتقاد و التزام ميان عامه مردم و قديميها به توسل به حضرت خضر و سعي بر ملاقات ايشان همواره بوده است

زیارت خضر (علیه السلام)
السلام على مُحَمَّد خاتَمِ النَّبِيّين السلام على أَخيهِ وَابْنِ عَمِّهِ الاْنْزَعِ الْبَطينِ عَلِىّ أَميرِ الْمُؤْمِنين السلام على فاطِمَة سَيِّدَةِ نِسآءِ الْعـالَمين
السلام على الْحَسَنِ الزَّكِىِّ السلام على الْحُسَيْنِ أَكْرَمِ الْمُسْتَشْهَدين السلام على أَوْلادِهِ الْمَقْتُولين وعِتْرَتِهِ الْمَظْلُومين السلام على عَلِي بْنِ الْحُسَيْنِ زَيْنِ الْعابِدين السلام على مُحَمَّدِ بْنِ عَلِىّ قِبْلَةِ الاْوّابين السلام على جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد أَصْدَقِ الصّادِقين السلام على مُوسَى بْنِ جَعْفَر مُظْهِرِ الْبَراهينِ السلام على عَلِي بْنِ مُوسى ناصِرِ الدّينِ السلام على مُحَمَّدِ بْنِ عَلِي قُدْوَةِ الْمُهْتَدين السلام على عَلِي بْنِ مُحَمَّد أَزْهَدِ الزّاهِدين السلام على الْحَسَنِ بْنِ عَلِي وارِثِ الْمُسْتَخْلَفين السلام على محمد المهدي القائم بأمر الله وَالْحُجَّةِ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعين ورحمة الله وبركاته
السلام عليك يا ابالعباس الخضر السلام عليك يا ولي الله ، السلام عليك يا حجة الله ، السلام عليك يا سر الله ، السلام عليك يا حبيب الله ، السلام عليك أيها العبد الصالح ، السلام عليك أيها المؤمن العابد، السلام عليك أيها الصابر الزاهد ، السلام عليك يا سيدي ومولاي أبا محمد الخضر حي الدارين ورحمة الله وبركاته
أقسم عليك بحق الزّهراء و بحق دماء أمير المؤمنين و بحق صفرة وجه أمير المؤمنين و بحق انين أمير المؤمنين انا توجهنا واستشفعنا وتوسلنا بك الى الله، وقدمناك بين يدي حاجاتنا يا وجيها عند الله، اشفع لنا عند الله بحق أمير المؤمنين الذي دعا به آدم فلبّاه واستجار به نوح في السفينة فأنجاه, واستجار به يونس في بطن حوته فإلى البر كلاه ، واستجار به إبراهيم يوم نار نمروده فنجّاه أن تقضي حوائجنا وتدفع البلاء عنا وتشفي مرضانا ومرضى المؤمنين
يا كهفي والسند ويا واحد يا أحد يا من هو الله أحد الله الصمد لم يلد ولم يولد ولم يكن له كفوا أحد. اسئلك بحق من اصطفيتهم من خلقك ولم تجعل خلقك مثلهم احدا أن تصلي على محمد وآله وتفعل بي ما أنت أهله,
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْئلُكَ بِالْوَحْدَانِيَّةِ الْكُبْرَى، وَ الْمُحَمَّدِيَّةِ الْبَيْضَاءِ ، وَ الْعَلَوِيَّةِ الْعَلْيَاءِ، وَ بِجَمِيعِ مَا احْتَجَجْتَ بِهِ عَلَى عِبَادِكَ وبالإسم الذي حجبته عن خلقك فلم يخرج منك إلا إليك, صل على محمد وآله واجعل لي من أمري فرجا ومخرجا وارزقني من حيث أحتسب ومن حيث لا أحتسب, إنك ترزق من تشاء بغير حساب.


نماز حضرت حضر علیه السلام:
نماز حضرت خضر که به صلاة لالف الحاجه (نماز براى هزار حاجت) نیز مشهور است
این نماز دارای برکات و آثار بسیار زیادی است که خواندن برای برآورده شدن حاجت بسیار مجرب است.
علمای زیادی هم گفته اند که با خواندن نماز حضرت خضر به بسیاری از حاجت های خود و حقایقی از حکمت الهی دست پیدا کرده ایم.
در مورد سند این نماز
سید بن طاووس در کتاب جمال الأسبوع برای شب جمعه نمازهای متعدی عنوان کرده است که از جمله‌ی آنها می توان به «نماز حضرت خضر(علیه السلام)» اشاره کرد.

طریقه خواندن نماز حضرت خضر
دو رکعت دارد و در رکعت اول: سوره حمد و 10 مرتبه سوره کافرون، و در رکعت دوم: سوره حمد و 10 مرتبه سوره توحید خوانده شود.
بعد از اتمام نماز به سجده بروید و اذكار زیر را بخوانید:
10 مرتبه : اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد
10 مرتبه : (سُبْحانَ اللَّهِ والحمدلله ولااله الاالله وَ اللَّهِ اکبر وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قَوِّهِ الابالله العلی العظیم )
10 مرتبه (رَبَّنا آتِنا فی الدنیا حَسَنَةً وَ فی الآخره حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ )
در این لحظه حاجت خود را از خدا بخواهید.


در معرفت و یاد حضرت حضر علیه السلام:
امام رضا (عليه السلام) فرمـود: خضر از آب حیات نـوشید پـس او زنده است تا نفخ صور دمیده شود.
 امام صادق (عليه السلام) فرمـود: بر هیچ تخته خشکیده ای نمی نشست مگر آنکه سبز مـی گشت و بر هیچ زمینـی بـیآب و علف قرار نمی گرفت مگر آن که سرسبز مـی گشت و به همیـن جهت خضر نامیده شـد.
همچنیـن گفته شـده که هر گاه به نماز مـی ایستاد اطرافـش سـرسبز مـی گشت.

از نكات ديگر:
حضور همه ساله در مراسم حج است.
حضرت امام رضا (عليه السلام) مـی فرماید:
«و انه لیحضر المـوسـم کل سنه فیقضی جمیع المناسک و یقف بعرفه فیومـن علی دعاء المـومنیـن» ترجمه: همه سـاله در مـراسـم حج حضـور مـی یابد و تمـام مناسک حج را نیز انجام می دهد، و در عرفات در کنار سایر حجاج خانه خدا مـی ایستـد و بر دعای مومنین آمین می گوید.

از بركات ارتباط با حضرت خضر حتى درحد ياد كردن
هر کجا نامـش برده شـود فـورا حاضر می گردد.
امام رضا (علیه السلام) در باره ایـن ویژگی می فرماید: «و انه لیحضر حیث ما ذکر فمـن ذکره منکـم فلیسلم علیه»؛
هر کجا از او یاد شود همانجا حاضر می شود، پـس هـر یک از شمـا به یـاد او افتـاد بـر او سلام کنـد.
و اين علامت لطف عام حضرت خضر است = حجج الهى ديگر ممكن است اكتفا به توجه به ياد كننده شان كنند ولي حاضرشدن و خودشان را رساندن به محلهايي كه يادشان مي شود و لو همزمان؛ اين لطف عام و شامل حضرت خضر به متوسلين را مي رساند

پس از اين خصوصيت ايشان استفاده كنيم
و اينقدر اين حضور خضر جدي و حتمي است كه حضرت امام رضا مي فرمايند تا نامش برديد به او سلام كنيد چون آنجا نزدتان حاضر شده است
فلذا چه در اين مقامات مرتبط با حضرت خضر و چه اينجا كه بطورخاص منزل و مسكن ايشان هم هست در هر زمان و هرجا بوديم و توسلي و ذكري از ايشان نموديم با توجه و رعايت شرايط باشد و سلام عرض كنيم
السلام عليك ياابالعباس يا ابا محمد الخضر حي الدارين وأُقسمك بوجه الله أن تشفع لنا عند الله في حاجاتنا و مهماتنا بجاه محمدوآله الطاهرين

نمونه ای از امداد حضرت خضر (علیه السلام)
مرحوم حاج شيخ علي مقدادي فرزند مرحوم آيتالله حاج شيخ حسعلى نخودکی اصفهانى نقل می کنند:
مرحوم پدرم، فرمودند:
(در وقتى كه در اصفهان تحصيل مى كردند) « در ایام دهه اول محرم، به منظور شرکت در مجلس مصیبت حضرت سید الشهداء علیه السلام به منزل عالم عارف مرحوم حاج سید حسین نایب الصدر خاتون آبادی رفته بودم.
مشیر السلطنه پیشکار ظلّ السلطان خدمت آقا بود. عرض کرد که جعبه جواهری متعلق به ظل السلطان در اطاق خوابش گم شده است او اکنون عده ای را زندانی کرده است و زجر می دهد، و می گوید که اگر نتوانم مال خود را حفظ و پیدا کنم چگونه می توانم اموال مردم را حفظ کنم؟ (ظل السلطان حاكم اصفهان خيلي ظالم بوده و شرح ظلم او معروف است)

چون مردم بی گناهی به خاطر این موضوع زیر شکنجه هستند. من به او گفتم به ظل السلطان بگوئید که اگر حاضر است دزد را نخواهد، من مال او را به او نشان خواهم داد.
فردای آنروز مشیرالسلطنه خدمت آقا آمد و عرض کرد که ظل السلطان حاضر شده است. به او گفتم ظل السلطان باید این موضوع را بنویسد و کتباً تعهد کند که دزد را نخواهد خواست، زیرا بعد از پیدا شدن جواهرات ممکن است بگوید دزد را هم می خواهم.
فردای آن روز مشیر السلطنه آمد و تعهد نامه ظل السلطان را به خط خود او آورد.
گفتم: به او بگوئید در خارج از شهر در فلان نقطه قنات متروکه ای است، در داخل چاه زمین را حفر کنند، جواهرات آنجا است. پس از یافتن جواهرات به فاصله چند روز مشیر السلطنه آمد و گفت: ظل السلطان می گوید: من دزد را می خواهم.
حتماً این شیخ با دزدها شریک بوده است، چون دیده اند که نزدیک است حقیقت بر ملا شود این حُقه را به کار برده اند، و چاره ای جز آنکه دزد را نشان دهند وجود ندارد.
مشیر السلطنه گفت من هرچه خواستم او را از این خواسته اش منصرف کنم موفق نشدم، و احساس کردم که به خاطر حمایت از شما ممکن است من نیز در مظان تهمت قرار گیرم. بنابراین بهتر است که شما خود نزد او تشریف بیاورید و با او صحبت کنید.
فردای آنروز من به ساختمان حکومتی نزد ظل السلطان رفتم و به او گفتم: شما فرزند ناصر الدین شاه، پادشاه این مملکت، و حاکم اصفهان می باشید، پس چگونه به خود اجازه می دهید که تعهد و امضاء خویش را نادیده بگیرید و آنرا بی اعتبار سازید؟

ظل السلطان گفت من این حرفها را نمی فهمم، من دزد را می خواهم. به او گفتم: من اول شرط کردم که نمی توانم دزد را به شما نشان دهم و شما هم قبول کردید، حال نیز می گویم که این کار از من ساخته نیست.

ظل السلطان گفت: من دستور می دهم که تو را فلک نمایند تا اقرار کنی که دزد کیست. سپس به فرّاشها دستور داد که چوب بسیار با سه پایه آوردند و آنگاه گفت: این شیخ را به حیاط ببرید و مضروب نمائید. کار که به اینجا رسید گفتم اگر قرار است من مضروب شوم، تو در این امر اُولی هستی.

لذا امر کردم (به موكلين نامرئى) که او را به حیاط باغ حکومتی بردند و به پایه ای بستند و شروع کردند به چوب زدن او. فرّاشها و خدمه ای که آنجا بودند جلو رفتند که ممانعت کنند اما خودشان نیز مضروب شدند. و پا به فرار گذاشتند.
بعداً یکی از محترمین اصفهان نقل کرد که مشیرالسلطنه گفت: ظل السلطان مدت نیم ساعت چوب می خورد و کسی جرأت نزدیک شدن به او را نداشت، تا آنکه موکّلین او را واگذاشته و رفتند.
آنگاه او را برداشتیم و به بستر منتقل کردیم. پس از یکساعت به هوش آمد و پرسید آن شیخ کجا است؟
گفتیم نمی دانیم کجا رفت. مشیرالسلطان می گفت: از آن به بعد هرگاه شخصی معمم و روحانی مراجعه می کرد، ظل السلطان می گفت با او مماشات کنید و کارش را انجام دهید.
به او می گفتیم: همه کس آن شیخ نیست. می گفت: آری، اما احتیاط کنید. »

توضيح
علت اينكه مرحوم حاج شيخ حسنعلى شرط كرده بودند با ظل السلطان دزد را نخواهد؛ چون قصدشان از مداخله بروش غيرعادي رفع شكنجه از عده اى بود كه بى گناه گرفتار شده بودند و حاكم هم به مقصودش گنجينه مسروقه اش مي رسيد
و محل مال مسروقه را به كشف نظر باطني معين كرده بودند نه اينكه دزد را بشناسند و بخواهند حمايتش كنند
و در موضوع  كشف دزد نمي خواستند دخالتي كنند و مجاز در اين نبودند
و الا بايد همه امور را به هم بزنند و بجاى حكومت و ووو دخالت بر خلاف معمول كنند

مرحوم حاج شيخ حسنعلى گفتند
من نیز همان ساعت مستقیماً از باغ حکومتی به قصد زیارت حضرت رضا علیه السلام عازم مشهد شدم و از یکی از آشنایان خواستم که به منزل ما برود و به مادرم خبر دهد.

فلذا از آن شهر رخت سفر بربستند. در بیست و چهار سالگی، تنها از اصفهان و پياده خارج شدند و به عزم مشهد مقدس قدم به راه گذاردند.
و این نخستین سفر ایشان به آن شهر منّور بود که به قصد زیارت مرقد مطهّر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام صورت پذیرفت.
در همان روزهای اول سفر راه را گم می کنند
و نزدیک غروب آفتاب، در کوه و بیابان سرگردان می شوند.
در این حال به ذیل عنایت حضرت ثامن الحجج علیه السلام متوسل می گردند و عرضه می دارند:
« مولای من! آگاهی که قصد زیارت ترا داشته ام ولی در این وادی سرگردان شده ام. ترا توانائی یاری و مددکاری من هست. از من دستگیری فرما. »
پس از دقایقی به خدمت با سعادت حضرت خضر علیه السلام تشرّف حاصل می کنند و راهنمائی می شوند و در کمتر از چند دقیقه هجده فرسنگ راه باقی مانده ميان بيابان اصفهان تا کاشان را، به مدد مولا، طی می کنند و وارد آن شهر می شوند.
اين واقعه در سال 1303هـ ق بوده است

واقعه در امداد حضرت خضر (علیه السلام)
مرحوم آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری فرزند آيت الله مرجع حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدي مجدد حوزه علميه قم نقل كرده اند:
مرحوم سلاسـ السّادات، حاج آقا فروغی در سخنرانی خود که درباره سرگذشت سفر «کربلا» داشتند، این داستان را گفتند که نوار آن موجود است و آن داستان را برای خود بنده هم بیان فرموده بودند. ایشان فرمودند

آن سالی که پیاده به کربلا مشرّف شدم، در موقع مراجعت از عتبات عالیات، از شهر مقدّس «کاظمین» به طرف «بغداد» حرکت کردم و از آنجا به طرف مرز «ایران» آمدم، مریضیِ من به شدّت عود کرد، کم کم مریض و ضعیف شدم و بعد علاوه بر بیماری مبتلا به خون دماغ شدم. در طول چند روز، قدرت و توان من تمام شد که دیگر قدرت راه رفتن نداشتم. وقتی که به یکی از روستاهای اطراف «کرمانشاه» رسیدیم، استخوان های بدنم نمایان شده بود، خیلی نحیف و ناتوان شده بودم و از طرفی هوا خیلی سرد و برف زیادی هم آمده بود که دیگر طاقت پیاده رفتن را نداشتم. قلعه ای بود که از آنجا الآغی را اجاره کردم. به فرسنگی یک ریال تا مرا چاروادار ببرد تا «سیاوشان» من با چاروادار شرط کردم یک لحاف بردارد برای من؛ زیرا بدن من خیلی ضعیف شده بود و او قبول کرد. در راه که بودیم، من به چارودار گفتم: آن لحاف را بده که از سرما بدنم یخ می زند. او گفت: همان گلیمی که روی الآغ است، بالا پوش قرار بده. من به او گفتم: بنا بود لحاف بردارید. گفت: ما به این گلیم، می گوییم لحاف و بنابراین من نیمی از گلیم که قسمتی از آن روی الآغ بود، به خود پیچیدم؛ ولی این نیم گلیم کهنه، جلوی سرما را نمی گرفت. لباس من فقط یک پیراهن و یک قبای نازک بود، عمّامه هم به سرم بود تا آمدیم دامنه کوه، سرما فشار آورد. گفتم: یک مکانی پیدا کن که بروم در آن پناه بگیرم تا صبح شود. گفت: من تمام بوته های این بیابان را کنده ام، می دانم هیچ پناهی اینجا نیست. گفتم: پس جایی را پیدا کن که شن باشد و من بروم داخل شن ها، والّا هلاک می شوم. در این فکر بودم که مرکز شنی پیدا کنم که داخل شن ها بروم، ناگهان دیدم در کنار جادّه روشنایی پیداست. به چاروادار گفتم: من را ببر نزدیک این روشنایی. به آن طرف رفتیم؛ ولی او نمی دید و من هم قدرت نداشتم با دستم به گردن الآغ اشاره کنم و او را به طرف روشنایی راهنمایی کنم. خلاصه الآغ رفت طرف روشنایی، دیدم دری باز است. در داخل آن اتاق در یک طرف، یک بخاری دیواری که هیزم در آن شعله می کشید، طرف دیگر اتاق سماور بزرگ شاهی مجلسی بود، به علاوه استکان ها ردیف چیده شده بود و یک پیرمرد خوش برخورد کمر بسته در آنجا بود. با خوش رویی کامل به طرف من آمد و مرا بغل گرفت و از روی الآغ پایین آورد و نزدیک بخاری نشاند و فوراً رفت یک مقداری نان و پنیر برای من آورد. کاملاً گرم شدم و اوّل طلوع فجر وضو گرفتم و نماز صبح را خواندم. پس از آن، همان پیرمرد مرا دوباره روی الآغ گذاشت. بعداً فهمیدم چرا چاروادار اصلاً این بساط مفصّل را ندید و دنبال روشنایی می گشت.

توضیح:
صاحب واقعه اين امداد توسط پيرمرد نورانى رابر حضرت خضر تطبيق كرده است
= اما وجه اين تطبيق را بيان نكرده
= كه آيا توسلي به حضرتش داشته يا خودشان را معرفي كرده اند؟
= چه اينكه ممكن است اين امداد توسط رجال الغيب شده باشد
و درميان ايشان هم افراد مسن هستند
اما از انجا كه واسطه نقل مرحوم آيت الله حائرى بوده اند كه صاحب تدقيق علمى بوده و همينطوري مطلبي را نقل نمي كنند و به اين عنوان ذكر نمي كنند
فلذا از اين جهت نسبت واقعه به حضرت خضر مقبول است

روزی حضرت خضر از بازار بنی اسرائیل می‌گذشت. ناگاه چشم فقیری به او افتاد و گفت: به من صدقه بده خداوند به تو برکت دهد!

خضر گفت: من به خدا ایمان دارم ولی چیزی ندارم که به تو بدهم. فقیر گفت: بوجه الله لما تصدقت علی؛ تو را به وجه (عظمت) خدا سوگند می‌دهم! به من کمک کن! من در سیمای شما خیر و نیکی می‌بینم. تو آدم خیّری هستی و امیدوارم کمکت را از من دریغ نکنی.

خضر گفت: تو مرا به امر عظیم (وجه خدا) قسم دادی و کمک خواستی ولی من چیزی ندارم که به تو احسان کنم. مگر اینکه مرا به عنوان غلام بفروشی.
فقیر گفت: این کار نشدنی است. چگونه تو را به نام غلام بفروشم؟ خضر بیان کرد: تو مرا به وجه خدا (خدای بزرگ) قسم دادی و کمک خواستی من نمی توانم ناامیدت کنم. مرا به بازار ببر و بفروش و احتیاجت را برطرف کن!

فقیر حضرت خضر را به بازار آورد و به چهارصد درهم فروخت. خضر علیه السلام مدتی در نزد خریدار ماند، اما خریدار به او کار واگذار نمی‌کرد.

خضر به او گفت: تو مرا برای خدمت خریدی، چرا به من کار واگذار نمی کنی؟ خریدار گفت: من مایل نیستم که تو را به زحمت اندازم. تو پیرمرد سالخورده ای هستی. خضر گفت: من به هر کاری توانا هستم و زحمتی بر من نیست. خریدار اظهار کرد: حال که چنین است این سنگها را از اینجا به فلان جا ببر! با اینکه برای جا به جا کردن سنگ ها شش نفر در یک روز لازم بود، ولی سنگ ها را در یک ساعت به مکان معین جابجا کرد.

خریدار خوشحال شد و تشویقش نمود و گفت: آفرین بر تو! کاری کردی که از عهده یک نفر بیرون بود. روزی برای خریدار سفری پیش آمد خواست به مسافرت برود، به خضر گفت: من تو را درستکار می‌دانم و می‌خواهم به مسافرت بروم، تو جانشین من باش. با خانواده‌ام به نیکی رفتار کن تا من از سفر برگردم و چون پیرمرد هستی لازم نیست کار کنی. کار برایت زحمت است.

خضر گفت: نه هرگز زحمتی برایم نیست. خریدار هم بیان کرد: حال که چنین است مقداری خشت بزن تا برگردم. خریدار به سفر رفت، خضر به تنهایی خشت درست کرد و ساختمان زیبایی بنا نمود. خریدار که از سفر برگشت، دید که خضر خشت را زده و ساختمانی را هم با آن خشت ساخته است. بسیار تعجب کرد و گفت: تو را به وجه خدا سوگند می‌دهم که بگویی تو کیستی و چه کاره ای؟

حضرت خضر گفت: چون مرا به وجه خدا سوگند دادی و همین مطلب مرا به زحمت انداخت و به نام غلام فروخته شدم. اکنون مجبورم که داستانم را به شما بگویم؛ فقیر نیازمندی از من صدقه خواست و من چیزی از مال دنیا نداشتم که به او کمک کنم. مرا به وجه خدا قسم داد، لذا خود را به عنوان غلام در اختیار او گذاشتم تا مرا به شما فروخت.

اکنون به شما می‌گویم هرگاه سائلی از کسی چیزی بخواهد و به وجه خدا قسم دهد در صورتی که می‌تواند به او کمک کند اما سائل را رد کند، روز قیامت در حالی محشور خواهد شد که در صورت او پوست، گوشت و خون نیست. تنها استخوانهای صورتش می‌مانند که وقت حرکت صدا می‌کنند (فقط با اسکلت در محشر ظاهر می‌شود. )

خریدار چون حضرت خضر را شناخت، گفت: مرا ببخش که تو را نشناختم و به زحمتت انداختم. خضر گفت: طوری نیست. چون تو مرا نگهداشتی و درباره‌ام نیکی نمودی. خریدار گفت: پدر و مادرم فدایت باد! خود و تمام هستی‌ام در اختیار شماست. خضر هم پاسخ داد: دوست دارم مرا آزاد کنی تا خدا را عبادت کنم.

اين نكته دارد
عظمت وجه الله = كه حرمتش مثل خضر نگه مي دارد وقتى اورا قسم مي دهند به آن جون مالي نداشته حاضر مي شود سائل را مجبور مي كند تا بغلامي بفروشدش

واقعه دیدار با خضر علیه السلام:
در تذکره الاولیاء؛ شیخ عطار در مقامات شيخ ورّاق آورده است:
 نقل است که شيخ وراق عمری در آرزوی خضر بود.
و هر روز به گورستان رفتی و باز آمدی و در رفتن و باز آمدن یک جزوی قرآن خواندی.
یک  روز چون از دروازه بیرون شد،
پیری نورانی پیش آمد و سلام کرد. جواب داد.
گفت: صحبت می خواهی؟
گفت: خواهم.
پیر با روان شد تا گورستان و در راه سخن با او می گفت و همچنان سخن گوی می آمد تا به دروازه رسید.
چون از نام و نشان او بازخواست گردید،
گفت: عمری می خواستی تا مرا ببینی. من خضرم.
امروز که با من صحبت داشتی ؛ از خواندن یک جزو قرآن محروم ماندی.
جایی که صحبت خضر چنین است، صحبت دیگران چون خواهد بود؟.
تا بدانی که عزلت و تجرید و تنهایی بر همه کارها شرف دارد.



{مشهد آثار مهدوی در ایوان بیرونی حجره سهلاوی (حجره متصل به مقام خضر (علیهما السلام)}
حجره مرحوم شیخ سهلاوی محل حضور بسیاری از اولیا الهی و ایوان بیرون آن محل حضور حضرت
و شرحش در ص379 کتاب شریف اصحاب استجاره ذكر شد
واقعه تشرف كه مرحوم شيخ جواد سهلاوی و شیخ جعفر مجتهدی و شهيد سيد عبدالكريم هاشمى نزاد به زيارت حضرت نائل شدند و ملا اقاجان زنجانی و سيد جسن خراساني و ديكران نديدند

عمل اينجا = اشاره به واقعه + سلام به حضرت صاحب الزمان عليه السلام + دعاى براى خاتمه يافتن آنى دوران ستر و غيبت و ظهور جهانى فورى

سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله
و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته



{مشهد آثار مهدوی در دو حجره بعد مقام خضر (علیه السلام)}
محل واقعه تشرف ملاکاظم خراسانی با حضرت: دو حجره بعد مقام خضر علیه السلام
تشرف او خدمت حضرت و عنایت حضرت به او و خوردن غذای نیمخورده حضرت و تاثیر آن در گشایش علوم برای او ؛ تشرف ملاکاظم خراسانی: ص 204 کتاب شریف اصحاب استجاره
مرحوم آخوند خراسانى تاقبل از آن توفيقات علمى نداشته و بعد از اين تشرف و خوردن نيمخورده حضرت نبوغ علمى در او ظاهرشده و صاحب آثار علمى مى كردد.

عمل اينجا = اشاره به واقعه + سلام به حضرت صاحب الزمان عليه السلام + دعاى براى خاتمه يافتن آنى دوران ستر و غيبت و ظهور جهانى فورى

سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله
و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته
pejuhesh232
 
پست ها : 8793
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مقام هود و صالح، انبیاء و مرسلین، اوصیاء و اولیاء و صالحین

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه دسامبر 03, 2024 6:33 pm

مقام هود و صالح (علیهما السلام)
مقام انبیاء و مرسلین و اوصیاء و اولیاء و صالحین (علیهم السلام)

السلام على هود الذي تَوَّجَهُ الله بكرامته.
السلام على صالح الممدود من الله بمعونته
السلام على داوود الذي صلى فى هدا المسجد قبل محاربته مع جالوت فاظفره الله بكرامته
السلام على جميع انبياء الله والمرسلين الذين ما بُعِثوا للنبوة والرسالة إلا صلوا في هذا المسجد العظيم
يا ساداتي إشفعوا لنا عند الله في حاجاتنا بحق محمد وآله الطاهرین


Image

نكته معرفتي در دعاى مقام انبياء و صالحين
= مفيد در آداب دعا و شرط مورد توجه خداوند شدن
فقره {از ابتدا = اللهم ....تا ...صوتا}:
مي فهماند كه اشتباهات و گناهان سبب مي شود صداي بنده به آسمان بلند نشود؛
فلذا در دعا خواندن نه فقط زير زباني نخواندن و عدم تلفظ؛ مانع مسموع واقع شدن است
و تلفظ كردن و صحت و دقت كه بايد در كفتن دعا باشد
ولي اينها كافي نيست؛
و بايد طوري باشد كه صداى ما بلند ظاهري فقط نباشد
و قدرت رفع به آسمان داشته باشد؛

كه اگر اين باشد ولو صدا بلند نباشد و نجوا و در دل هم باشد به نتيجه و به محضر حق مي رسد
فقط اين مادراني كه با اطفالشان اعمال بجا مي آورند ضمن نگهداري آنها
= شايد مستثنى باشند
و به بركت اين عمل (مادرانه و فرزند دارشان) صدايشان عليرغم تقصيرات عملى به محضر حق برسد
و وقتي رفع صوت به محضر حق نشود هم برسد
= چون دعا نرسيدن = نتيجه استجابت دعا در كار نيست؛
فلذا حضرت ابتدا براى برطرف شدن اين موانع؛
اعتراف و تضرع مي فرمايد تا دعايى (كه در جمله بعدي ذكرشده) به محضر حق برسد.
.
pejuhesh232
 
پست ها : 8793
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

ضلع شمالی مسجدسهله

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه دسامبر 03, 2024 6:35 pm

{مشهد آثار مهدوی (علیه السلام) ضلع شمالی مسجد}

واقعه آیت الله صافی و کرامتی که نصیب وی شد (عنايت و اطعام مهدوى عليه السلام) با خوردن غذای رسیده به عنایت حضرت و اثر ماندگار آن کتاب استجاره ص411

عمل اينجا = اشاره به واقعه + سلام به حضرت صاحب الزمان عليه السلام + دعاى براى خاتمه يافتن آنى دوران ستر و غيبت و ظهور جهانى فورى

سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله
و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته


محل خلوت و ذکر اهل عبادت و بيتوته نمونه سيره مرحوم آیت الله سید احمد کربلایی استاد آیت الله قاضی

واقعه دیدار آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی با آیت الله سید احمد کربلایی استاد آیت الله قاضی که آیت الله گلپایگانی اولین بار با آیت الله سید احمد کربلایی در اینجا آشنا می شوند و احوال ایشان کتاب استجاره ص 181

محل بيتوته مرحوم علامه آيت الله سيدمحمد علي موحد ابطحى
pejuhesh232
 
پست ها : 8793
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مقام امام سجاد=محمع رجال الغيب كاركزاران ناحيه مقدسه

پستتوسط إشراف » چهارشنبه فبريه 26, 2025 3:38 pm

مقام امام سجاد (علیه السلام)
محمع رجال الغيب كارگزاران ناحيه مقدسه،علیه السلام

السلام علیک یا علی بن الحسین السجاد زین العابدین
إشفع لنا عند الله في حاجاتنا بحق محمد وآله الطاهرین

Image

Image

Image

1- در بنای جدید؛ محل محراب مانند قدیم است؛ فقط درازى و طرفيين وسعت يافته و سقف آن مرتفع شده است.

2- نکته در دعاهای مقامات مسجد سهله خاصة مقام امام سجاد علیه السلام برای دفع شر و حفظ:
در ادعيه اعمال مسجد سهله در هر مقام فقره اى براى دفع شر و دفع دشمن و حفظ ووو هست؛ چون عمل استجاره بالله براى دفع ظالمين و اشرار است
اما در دعاي مفصل بعد سجدات اولي مقام امام سجاد علیه السلام فقرات با اين مضامين بيشتر آمده است
و اگر با توجه و نيت در هرفقره خوانده شود؛ مثلا وقتي در مقام دعا براى حفظ است شخص مورد نظر براى حفظ را نيت كند؛ و در وقت اشاره به ظالم ووو است اشخاص ظالمين را در نظر بياورد ووو تاثير و نتيجه اش بيشتر است
و اين دعاها با اين مضامين در غير مسجدسهله هم در وقت استجاره به خداوند که براى دفع شر اشرار مي شود از اين اعمال فيض برد و نتيجه گرفت
و چه بسا دليل اينكه در مقام سجاد اين استجاره تفصيلي وارد شده است
بخاطر اين است كه عمل امام سجاد عليه السلام در اين مقام اينطور بوده است و اينها بخشي از اعمال حضرت است
و يا بخاطر شرايط حضرت امام سجاد است بعد از عاشورا؛ كه متاسفانه كسي انرا براى مردم خوب تبيين نكرده است
و همه فكر مي كنند خوب وقتي بعد اربعين از كربلا كه برگشتند به مدينه؛ حضرت گوشه اى مشغول عبادت بودند تا آخرعمر؛ بله اينطرو بوده اما حضرتش در معرض تهديد بودند
وقتي يزيد لشكر كشيد و در مدينه كشتار كرد صحابه و آن فجايع و تجاوزها كردند و هزاران دختر به مورد تجاوز واقع شدند و در حرم نبوي كشتار كردند و جنايات وووو
بخاطر اينكه مردم مدينه بعد عاشورا همراهي با يزيد نكردند؛ نه اينكه مخالفتي
آنوقت وقتي مردم عادي جنيين مورد تعرض بودند؛ و حضرت امام سجاد و اهل بيت بيشتر مورد هدف بوده اند
و حضرت امام سجاد و اهل بيت بيشتر مورد هدف بوده اند و اصلا معجزه بوده است مصون ماندنشان
و در نقل است كه بعضا حتی حضرت خيمه در بيابان زده بودند و آنجا عبادت مي كردند و با كسي تماس نداشتند
و مجبور كردند كه حضرت زينب از مدينه بيرو ن بروند و تبعيد كردند به مصر؛ يا حضرت ام كلثوم و سكيه خواهران امام حسين را به شام احضار كردند و تا آخر عمر منقطعا آنجا بودند تا وفات كردند
فلذا حضرت سجاد در شرايط سخت و خطر شديد بودند و حالشان را مي شود از مضامين اين دعا و تضرعشان براى دفع دشمنان كمي متوجه شد

از فضائل و برکات مقام امام سجاد (علیه السلام):
1- در کلام خازنان وحی (علیهم السلام) وارد شده است که:
در آن مسحد (سهله) سنگی سبز رنگ از زبرجد (مخفی شده) است که در ان نقش صورت و تمثال هر نبی و وصی الهی هست و از خاک زیر آن سنگ؛ طینت پیامبران الهی گرفته شده است.
شیخ جواد سهلاوی خادم و مقیم مسجد سهله نقل نموده است که:
در وقت اشغال عراق توسط قوای بریطانیا؛ در مناطق قدیمه کوفه؛ از جمله مسجد سهله؛ اقدام به حفریات بسیار نمودندو از ناحیه مسجد سهله ذخیره بسیاری از اشیاء عتیقه و مسکوکات وو.. کشف مرده و به خارج عراق سرقت کردند؛ از جمله مواضع مسجد که حفر کردند مقام (محراب) امام زین العابدین علیه السلام بود؛ وقتی که اینجا را حفر کردند به تحته سنگ سبز رنگ بسیار بزرگی رسیدند؛ روی آن سنگ تصویرهای نقش بسته بود
جنازه هایی مشاهده شد که قامتهای بسیار رسا داشتند و مشخص بود به تاریخ قبل از اسلام مربوط بودند

همچنین به نقل از خاندان سهلاوی؛ در شصت هفتاد سال قبل؛ مقام امام سجاد (علیه السلام) را که حفاري كرده بودند اسكلت قامتهاى بلند حدود شش متر كشف شده است
كه از مرحوم آيت الله حكيم (که مرجع بودند و کلامشان نافذ بوده است) درباره آن پرسيده بوده اند؛ و ایشان گفته بودند اين بقيه اجساد صالحين دورانهاى قديم (زمان ادريس) بوده است رويش را بپوشانند

نکته:
اينكه انگليسيها از ميان مقامات و امكنه مختلف مسجد سهله فقط مقام امام سجاد عليه السلام را حفاري كرده اند معلوم مي شود كتابهاى حديث شيعه را جستجو كرده و هر جا مطلبي بوده كه مي توانسته اند در جهت منافعشان استفاده كنند در برنامه حفاريهايشان گذاشته اند و چون در كتب شيعه در مسجد سهله تنها اين موضع را با اين مطلب ذكر كرده مورد توجه قرار داده و حفاري كرده اند با اينكه آنها اصلا مسلمان نيستند و در تبليغاتشان هم مستمرا در جهت سست كردن عقايد مؤمنين به اسلام و قران و احاديث تلاش مي كنند
و خيلي ها را هم منجرف كرده اند بطوريكه اگر اين احاديث را بشنوند اصلا معرفت ندارند و انكار دارند اما آنها بي هيچ ترديدي ان احاديث را باور كرده و جدي گرفته ولو در جهت منافع مادي خودشان سوء استفاده كرده اند


2- مقام امام سجاد (علیه السلام): محل اجتماع رجال الغيب
در برخی از تشرفات نقل شده که این مکان محل عبادت و اجتماع رجال الغیب (اولیاء الله پنهان) است

الف - رجال الغيب از خادمان ناحيه مقدسه هستند
د- در معرفي رجال الغيب:
رجال الغیب به دلیل این که مستقیما حقایق را شهود می کنند، بدون این که دچار اشتباه شوند، معانی و حقیقت صورت های معانی را ادراک می کنند. آنها صاحب کشف هستند و هر صاحب کشفی نیز از آنها استفاده می کند و رجال الغیب هستند که اخبار اصحاب کشف و مؤمنان خالص را در جهان منتشر می کنند و احوال آنها را به جماعتی که اهلیتش را دارند می شناسانند. به این دلیل آنها به منزله وزراء و مأمورین امام زمان (منه السلام) هستند که به رفع حوائج معنوی و الهی مردم قیام می کنند. اما نه به گونه ای که شناخته شوند و دیگران آنها را بشناسند.

ب - آنقدر اهميت دارند كه در [b]دعاى عمل استفتاح (معروف به عمل ام داوود) [/b]
بعد نماز مخصوص در نیمه ماه رجب منقول از امام صادق علیه السّلام
بعد از صلوات بر محمد و آل محمّد صلّى اللّه علیه و اله، بر اوصیاء، سعداء، شهدا و ائمه هدى علیهم السّلام صلوات فرستاده
و چنین می فرماید:
اللّهم صلّ على الأبدال و الأوتاد و السّیّاح و العبّاد و المخلصین و الزّهاد و اهل الجّد و الاجتهاد واخصص محمدا وأهل بيته بأفضل صلواتك، وأجزل كراماتك، و بلغ روحه وجسده مني تحية وسلاما، وزده فضلا وشرفا وإكراما، حتى تبلغه أعلى درجات أهل الشرف من النبيين والمرسلين والأفاضل المقربين»
«خدایا!بر ابدال و اوتاد و سیاحین و بندگان شایسته و مخلصین و زاهدان و اهل کوشش و اجتهاد درود فرست.»
كه با صلوات بر ايشان در ان عمل استفتاح نتيجه گرفتن آن عمل را از خداوند مي خواهيم

ج- در دعاى حضرت امام رضا (عليه السلام) كه براى امام زمان و نزديكان و كارگزارانش هست
و در كتاب اخر جمعه كامل امده است حضرت رضا مفصلا در دو صفحه آنها را توصيف كرده و به آنها دعا كرده اند
از اللهم وشركاؤوه في امره..... تا آخر دعا
و فقره ارغواني شرح فداکاری آنهاست در راه مسير حق كه اينها چطوري به اين مرتبه رسيدند
(جهت الگو و نیز کسانی که آرزو دارند از خادمان ناحیه مقدسه شوند)
ترجمه:
بارخدایا و ( هم چنین یاران او) که در امر (قیام) او شریکند و یاری کنندگان او بر طاعتت هس_تند، (آن) کسانی که آنان را دژ (مس_تحکم) او و سلاح (برنده)اش و پناهگاه و (مایه) انس_ش گرداندی، (همان) کسانی که (به خاطر یاری او) از اهل و فرزندان (خود) بریدند،
و از وطن (و دیار خود) کنده شدند، و بسترهای (گرم) و نرم را ترک گفتند (و) داد و ستدهایشان را کنار گذاشتند، و به معیشت دنیویشان زیان رساندند، و بدون این که از شهرشان غایب گردند (دیگر) در محافل و انجمن هایشان دیده نشدند، و با اشخاص غریبه که آنان را در کار (قیام)شان کمک می کردند هم پیمان شده و با نزدیکانی که آنان را از قصد و همتشان باز می داشتند به مخالفت برخاستند، و پس از ( مدت ها) پشت کردن و جدایی در روزگارشان گرد هم آمدند، و پیوندهایی که آنان را با نعمت های زوال پذیر و زودگذر دنیا مربوط می ساخت را قطع کردند،

خداوندا آنان را در حفظ و امان خویش و در سایه حمایتت قرار بده، و شر و گرفتاری هر فردی از خلقت که قصد دشمنی با آنان دارد را از آنان برطرف کن، و به واسطه دعا و نیایش به درگاهت، کفایت و یاریت و تقویت و تأیید و نصرتت را نسبت به آنان افزایش ده، آن چنان یاری که به وسیله اش آنان را بر طاعت و فرمان برداریت یاری نمایی.و به حق (و به پاس حرمت) آنان (اندیشه و نقشه) باطل هرکس که اراده خاموش کردن نور (هدایت) تو را دارد نابود گردان، و بر محمد و خاندان پاکش درود و رحمت فرست، و به واسطه وجود مبارکشان تمام آفاق و اکناف و بلاد و سرزمین ها را از قسط و عدل و رحمت و فضل (خویش) لبریز کن، وبر حسب (و به اندازه) بزرگواری و جود و بخششت و به همان گونه (و همان اندازه) که بر بندگان برپا کننده قسط و عدل احسان و تفضل می کنی (خدمت) آنان را سپاس گزاری (و قدردانی) کن، و (به اندازه ای) از ثواب و پاداش خویش برایشان ذخیره فرما که به واسطه آن درجات و مراتبشان را بالا ببری، (زیرا) مسلماً تو هر چه را بخواهی انجام می دهی و به هرچه اراده کنی حکم می فرمایی، (این دعاها را) استجابت فرما ای پروردگار (و صاحب اختیار) جهان ها و جهانیان.

د- دعاى امام رضا (علیه السلام) هم سه بخش است:
يكسري دعا براى شخص حضرت است
يكسري دعا براى جانشينان و فرزندان و نزديكان شخصي حضرت
يكسري هم دعا براى كارگزاران و خادمان ناحيه مقدسه از جمله رجال الغيب و مرتبطين با ناحيه
و بعد دعاى براى متوسلين و خوانندگان دعا
فلذا فقط كارگرزاران و خادمان ناحيه در دعاى حضرت مطرح نيستند

هـ- در ميان اهل ختومات معروف است كه رجال الغيب در هر روز ماه قمري در سمتي از كره زمين اجتماع دارند
ولذا براى استمداد از رجال الغيب به ان جهت سلام بر ايشان كرده و از ايشان استمداد مي كنند

در جهت: مابین مشرق و جنوب =روزهاى=> اول و نهم و هفدهم و بیست وپنجم
در جهت: مابین مغرب و جنوب =روزهاى=> دوم و دهم و هجدهم و بیست و ششم
در جهت: جنوب =روزهاى=> سوم و یازدهم و نوزدهم و بیست و هفتم
در جهت: مغرب =روزهاى=> چهارم و دوازدهم و بیستم و بیست و هشتم
در جهت: مابین غرب و شمال =روزهاى=> پنجم و سیزدهم و بیست ویکم وبیست ونهم
در جهت: مابین مشرق و شمال =روزهاى=> ششم و چهاردهم و بیست و دوم و سی ام
در جهت: مشرق =روزهاى=> هفتم و پانزدهم و و بیست و سوم
در جهت: شمال =روزهاى=> هشتم و شانزدهم و بیست وچهارم
ماه قمري

در تقاويم قديم نجومي هم جدولي با جهات هشتگانه به اسم رجال الغيب مي نوشتند

(فقره سلام و استمداد از رجال الغیب؛ و نیز صلوات بر آنها از عمل استفتاح (ام داوود) رو به جهت مذکور خوانده شود)


6- توضیح در مورد اولیا و کرامات و طبقات خادمان ناحیه مقدسه:
در مطالعه كتب احوال اهل معرفت و ولايت به سه دسته مطلب بر مي خوريم
يكي: بيوگرافي عمومي ايشان
دوم: احوالاتي كه شرح تلاشها و استقامتها و نگرشهاي ايشان است كه آموزندگي عمومي داشته و مي تواند مشوق و راهنماي رهروان مسير حق باشد
سوم: آيات الهي كه بوسيله ايشان ظاهر شده و كرامت و تكريم الهي براى ايشان است

مهمترين مطالب قسم دوم است و عمده توجه رهروان بايد به آنها معطوف شده و بر آنها متمركز شود
كه اينها نيز دو قسم است
يكي حالتها و نگرشهاى عمومي كه براى همه مفيد و قابل عمل و تبعيت است
ديگري حالتها و نگرشهاي خاص كه بايد با اشراف لازم مورد پذيرش و تبعيت قرار گيرد
چه اينكه عليرغم موفقيتهاى فروان اولياي صغار؛ اما چونكه معصوم و اكمل بشر نيستند
فلذا ممكن است در مواردي به سطح خودشان نارسايي داشته باشند
پس همه موارد قابل پيگيري نيست و آن مشرف رهرو است كه راهنمايي مي كند كه كدام موارد مناسب هر شخص است

اما دسته سوم كه بايد درباره مطالعه آنها دقت شود:به اين نكات؛
كه در درسهاى سطح ششم تبيين شده است

1- اين كرامات را كرامت خداوند بدانند كه بدست آن شخص ظاهر شده است و بر آن جهت ظهور آيت الهي آنرا متمركز شوند نه وسيله بروز كرامت
همچنانكه بزرگترين سوره قرآن بقره است كه مربوط به واقعه گاو بني اسرائيل است كه با دم لاشه مرده آن؛ جوان كشته شده زنده گرديد به اذن الهي
و اين تذكر است كه خداوند از هرجا بخواهد ايت و اعجاز خود را ظاهر مي كند چه سنك كعبه باشد يا آتش كوه طور يا دم گاو مرده
و اگر كسي خواست مدعي بشود با دم گاو مرده همقدر شده است نه بيشتر
ولذا خود اولياء الهي مدعي نيستند و آنرا چيز نمي بينند

2- هدف از اظهار اين آيات الهي توسط خداوند؛ توجه خلق به خداوند است
نه مشغول شدن به مخلوق؛
هرچند حرمت و احترام او لازم است

3- اين آيات الهي براى زمان يا مكان يا شخصي كه بر دست او ظاهر شده؛
كرامت و تكريمي از جانب خداوند محسوب مي شود

4- همه كمالات منحصر در اشخاصي كه كرامات بر دست آنها ظاهر شده نيست
چه اينكه تمام تشكيلات كارگزاران ناحيه مقدسه در هر زمان هستند و حضور داشته و فعالند
و امور عالم بر دستشان اجرا مي شود
اما اينها غالبشان مستور و پنهان هستند و كسي آنها را نمي شناسد يا به اين عناوين نمي شناسد
و عدد ايشان در هر زمان (برخلاف تصور شايع) معدود نبوده بلكه بسيار است
و ايشان چند طبقه اند

طبقه اول: كارگزاران خاص = 313 نفر
كه خود ايشان نيز چند مرتبه اند
مرتبه 300 نفر رجال الغيب كه (از طرف مولا منه السلام) كارگزاران ماموريتهاى مختلف هستند

مرتبه بالاتر 7 نفر معروف به ابدال سبعه كه (از طرف مولا منه السلام) متصدي امور هفت اقليم زمين هستند

مرتبه بالاتر 4 نفر معروف به اوتاد اربعه كه (از طرف مولا منه السلام) متولي جهات اربعه عالم هستند

مرتبه بالاتر 2 نفر كه (از طرف مولا منه السلام) ناظر به بُعد نزديك و بُعد دور جهان هستي مي باشند

طبقه دوم: كارگزاران عام = ده هزار نفر

طبقه سوم: كارگزاران هر نقطه = جناب محيي الدين عربي نقل كرده است در هر شهر و هر موضع مسكوني زمين (چه اهلش مؤمن بوده جه كافر)
يكنفر بطور پنهان در آن حضور دارد كه خداوند بوسيله او رحمت و نعمت خود را به اهل آنجا مي رساند و به او زنده اند و هر گاه برود از ميانشان همه هلاك مي شوند

مگر مواضع خاصه شياطين كه خالي از رحمت الهي است و بقاء اهلش از روي انظار (انظرني الى يوم الوقت المعلوم) است

5- با اين نگاه اجمالي
مي توان حدس زد كه چقدر خداوند مظهر آيات الهي دارد
و غالب ايشان مستورند و كسي به آن عناوين ايشان را نمي شناسد مگر بعضي و آن بعد وفاتشان
و هركه حقيقتا جزو اهل كرامت باشد؛ با ظاهر شدن امر او يا مهلت عمرش سر مي آيد، يا آن توفيقات در او كاسته و يا مفقود مي شود، و يا او را از توفيقات بيشتر محروم مي كند
فلذا كسي (به فرض كه واقعا شناخته باشد) با اظهار بي وقت، به آنها لطمه مي زند

6- و براي اينكه سطح طبقات بالاتر را كمي حدس بزنيد
نمونه اى مي گويم
كه شخصيتهايى مثل مرحوم آيت الله حاج شيخ حسنعلى اصفهاني نخودكي و مرحوم شيخ جعفر مجتهدي تبريزيزى
با همه توفيقات عظيمه (كه كتابهاى متعدده منتشره درباره ايشان؛ مقدار ناچيزي از آنست)
اما مثل اينها با اين حال هنوز هم از طبقه سوم بوده اند
تو خود بخوان حديث مفصل از اين مجمل (درباره طبقه دوم و سوم)

فلذا مراتب عظمت الهي بسيار فراتر از آنچه تصور مي شود مي باشد
و ميدان توفيقات الهي بسيار بسيار وسيعتر از حد تصور عوام بلكه خواص مي باشد

7- و هر كه ناشناخته تر بماند و باشد رِندتر است و اين همان رندي است كه اهل معرفت در اشعارشان اشاره كرده اند
كه بسيار باشد كه نه تنها عامه ناس آنها را معمولي و از امور ساده عاجز مي دانند و خاطره دارند
بلكه حتى نزديكانشان آنهارا چنيين مي شناسند و امرشان بر آنها هم مكتوم است

في الأرض مجهولون و في السماء معروفون

8- و اينها تازه شمه اى از احوال بندگان درگاه حضرت ولايت كبرى منه السلام است
و مرتبت حضرتش فوق تصور است
و آنچه در مثل كتابهاي معتبر (مدينة المعاجز - اثبات الهداة - تفسير امام عسكري - الهداية الكبرى - مشارق الأنوار - صحيفة الأبرار وووو) بيان شده است
با همه عظمت اطراف و ابعادش
اما ذره بيمقداري است از خورشيد نورانيت آنها
و آنچه در احاديث از وقايع شرح شده غالبا آيات الهي است كه به لحاظ وجود منكري و يا مترددي براى رفع انكار و ترديدش ظاهر شده است
و كو تا برسد به آن ايات الهي كه به لحاظ اهل معرفت و كملين ظاهر شده است

9- و همه اينها جلوه اى از جلوات عظمت الهي است
و هيچگاه نبايد اين مجالي عظيمه (حضرات عليهم السلام) در عرض يا اينكه محدوده حقتعالى تصور شوند
كه فوق درك و تصور است

10- بنابراين
عليرغم اينكه اين كتابها مشحون است با شرح كرامات و موجب توجه مطالعه كننده مي شود
اما اهل معرفت به اين وقايع مشغول نبايد بشوند
جه برسد به اينكه تصور اشتباه كنند كه {رسيدن به كرامات، كمال است}
و بخواهد نفسشان به طمع اين امور بيافتد
و از حظوظ مادي بسوي حظوظ نفساني غير مادي برود
چون آن ولي الهي بعد فناي نفس خودبخود مورد عنايت واقع شده بي آنكه دنبال كند ولو كرامات از او ظاهر شده
اما اين شخص به شوق كرامات و مورد توجه بودنش و اعجاب نفس به داشتن كرامات؛ به فكر افتاده صاحب كرامت شود
خداوند توفيقات همه ما را مستمر فرموده و از توقف و انكار و تقصير و قصور و كمي همت و غفلت مصون بدارد

دقت شود:
آنجه در بيان مطالب قبلي آمد بطور مثال كه مرحوم نخودكي و مجتهدي از طبقه سوم و دوم هستند وهن شخصيت آنها نيست
جه اينكه شخصيت آنها فراتر از محتويات كتابهاى منتشره در احوالات ايشان است و آنها كه درست شناخته بودند آنها را احوالاتي از ايشان سراغ دارند كه در آن كتابها ذكر نشده و جندين برابر بزركترين كرامات و حالات منتشره است
و كميت مثال به ايشان توجه دادن عقول متحمله به وسعت مراتب كمال است
كه فكر نكند اكر شخصي توانست ناكهان ظاهر يا غايب شود يا مرده زنده كند بس اين امام زمان است و يا اين مرابت را مخصوص انبياء الوالعزم بداند
اين از غربت آنهاست كه اين كرامات تبديل به مشخصات مرتبه آنها شده است
و صرفا به اين مثالها اشاره شد براى توجه به عظمت مراتب ناشناخته
نه اينكه مراتب عاليه ايشان ناجيز بنداشته شود
هرجند از مشخصات عقول ضعيفه و محدود؛ قفل كردن روي اشخاص به عنوان بالاترين است
بس اكر بناشد كسي بالاترين نباشد و مربته بالاتري تصور شود بس ديكر او مهم نيست يا جيزي نيست يا معمولي است
و نكاهش عوض مي شود
براى همين است كه در تدبير نفوس به همين اكتفا مي شود كه
هر مطلبي را براى هر كسي نگويند و با نگفتن و كتمان هم ذهن او را از تحير و هم عقل او را از اشتباه و تقصير معروفت و رعايت حرمت حفظ مي كنند
اعاذنا الله جميعا من التقصير و الجهل و الإنكار و الجحود

سؤال:
یک سؤال هم در مورد مطلب عالیه ای فوق هست:
در طبقه کارگزاران خاص؛ 2 نفر (از طرف مولا منه السلام) ناظر به بُعد نزديك و بُعد دور جهان هستي مي باشند؛ (بُعد نزديك و بُعد دور جهان هستي) اشاره به چیست؟

جواب:
با كمي تامل سؤال مزبور نيز پاسخش واضح است
ارتباط طبقات به تقسيم بندي جغرافيايي:
1- تقسيم بندي بسيار جزئي: نقاط معموره كره زمين
2- تقسيم بندي جزئي: اقاليم سبعه جغرافيايي (كه در كتب جغرافياي قديم مناطقش معين است)
3- تقسيم بندي كلي: سمت هاى چهارگانه جنوب شرق غرب شمال كره زمين
4- تقسيم بندي بسيار كلي: مربوط به ابعاد فرو زميني و فرا زميني هستي كه شامل همه مراتب فروماده مثل دره و اتم و ووو شده همچنين شامل همه كهكشانها و عوالم نزديك و دور هستي مي گردد، تمام اينها در دو كلمه و دو عنوان ادنى (نزديك) و اقصى (دور) خلاصه شده و حاوي اجمالى ترين و وسيع ترين تقسيم بندي هستي مي باشد
اين توضيح براى فهم مطلب كافي است
اگر باز هم واضح نشد لازم نيست پيگيري كنيد
چون فهميدن اين مطالب براى همه الزامي نيست
و به اصطلاح: فهم واجب كفايي است!!


=================

سلام به رجال الغيب و كاركزاران ناحيه مقدسه

حوبست در همين جا سلام به رجال الغيب را بكوييم
متون درشتخط (نسخ) زير را خطاب به ايشان بخوانيم

وقتي مي خواهيد دعاى براى رجال الغيب راكه از رساله آخر جمعه نقل شده بخوانيد = چون در ادامه صلوات بر حضرت و فرزندانشان است فلذا مقدمتا اول اينطور دعا كنيد:

اللهم صل على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن القائم بأمر الله اللهم وصل على ولاة عهده والأئمة من بعده

+
اللهم وشركاؤه في امره...
تا آخر دعاء.

Image
Image

+
«اللّهم صلّ على الأبدال و الأوتاد و السّیّاح و العبّاد و المخلصین و الزّهاد و اهل الجّد و الاجتهاد »

+
السّلام عليكم يا رجال الغيب! ويا ذوات الأرواح المقدّسة المنوّرة المطهّرة، اغيثونى بغوثة، وانظرونى بنظرة، واجيبونى بدعوة، يا رقباء! ويا نقباء! ويا نجباء! ويا ابدال! ويا اوتاد! ويا خدام القطب! ويا أصحاب الغوث! اغيثونى بحُرمة سيّد المرسلين وخاتم النبيّين محمد المصطفى، و بحُرمة امام المتقين، علي المرتضى عليهما وآلهما الصّلاة والسّلام والتحيّة والاكرام، و بحُرمة الائمّة المعصومين صلوات اللّه وسلامه عليهم اجمعين .





شمه اى از احوال رجال الغيب كاركزاران ناحيه مقدسه

دیدار با خادمان ناحیه مقدسه:
مرحوم محمد علی جولای دزفولی
مرحوم میزا حسین کشیکپی

viewtopic.php?f=7&t=12290&p=82536#p75735

دیدار با خادمان ناحیه مقدسه:
حاج میرزا باقر و مرحوم غلامرضا تبریزی

viewtopic.php?f=7&t=12290&p=82536#p75735

================
دیدار با سرباز مولا: غبد الغفار خویی
viewtopic.php?f=7&t=12290&p=82536#p75735

ملاقات شيخ علي نوري قمشه اي با یکی از رجال الغیب
در اثر ختم اربعین رفتن پياده از تهران به حضرت عبدالعظيم همراه با طهارت و اذکار:

viewtopic.php?f=7&t=12290&start=0#p75737


از رجال الغیب: خادم مدرسه ای در قزوین
که هفته ای دو مرتبه در مدرسه خدمت حضرت مولا صاحب الامر (منه السلام) شرفیاب می شده است

viewtopic.php?f=7&t=12290&p=75735#p75738

واقعه دیدار سید عزیزالله (جدصاحب الذريعه) با یکی از رجال الغیب
و همراه شدن با ایشان به حج از کربلا تا مکه با سیر و طریق غیرعادی:

viewtopic.php?f=7&t=12290&p=75735#p75739


واقعه دیدار خادم مدرسه در کاشمر با يكي از ابدال
و بهره مندی از دستور العمل چهل روزه و رسیدن به مقامات معنوی:


viewtopic.php?f=7&t=12290&start=0#p75740
========================

دیدار عطار بصراوی با دو رجال الغیب
و خطور ذهنی که موجب محرومیت از دیدار حضرت مولا صاحب الامر (منه السلام) شد :


viewtopic.php?f=7&t=12290&start=0#p75740

از رجال الغیب و کارگزاران حضرت امام زمان (منه السلام): مرحوم حسین ساوجبلاغی
و کرامات ایشان در جنگ با روسها

viewtopic.php?f=7&t=12290&start=0#p75820

نمونه ای از امداد رجال الغیب به زائران رضوی علیه السلام:
viewtopic.php?f=7&t=12290&start=0#p75913

از رجال الغیب و خادمان ناحیه مقدسه: آقا تقی آذرشهری
viewtopic.php?f=7&t=12290&p=82533#p82533

ملاقات با یکی از رجال الغیب (سرباز امام زمان) و آزاد کرد تپه شهدا
در استان ايلام ارتفاعات ميمك قله 620 معروف به تپه شهداء
[b]
viewtopic.php?f=7&t=12290&p=82534#p82534

ملاقات جناب مقدس اشرفى با يكي از رجال الغيب
آيت الله حاجی ملاّ محمّد اشرفی مازندرانى = 1220- 1315 ق
viewtopic.php?f=7&t=12290&p=82535#p82535

دیدن حاج ابوالقاسم یزدی آن حضرت را در راه مکه و نشناختنش و معرفی یکی از خادمان ناحیه مقدسه
viewtopic.php?f=7&t=12290&p=82536#p82536

[b]از كارگزاران مستور ناحيه مقدسه و رجال الغيب در مييان مردم عليرغم شهرت شخصى و محلى
مرحوم آيت الله حاج شیخ غلامرضا یزدی

viewtopic.php?f=7&t=12290&p=82537#p82537

معرفت به رجال الغیب و کارگزاران ناحیه مقدسه:
viewtopic.php?f=7&t=12290&start=0
إشراف
Site Admin
 
پست ها : 85
تاريخ عضويت: دوشنبه ژانويه 25, 2010 11:00 am

دو مقام (محراب) امام مهدی (علیه السلام)+ توسلات و ختومات

پستتوسط إشراف » سه شنبه مارس 18, 2025 8:54 pm

مقام (محراب) امام مهدی (علیه السلام)
السلام على مولانا صاحب العصر والزمان محمد المهدى القائم بامرالله
السلام على ولاة عهده والأئمة من وُلده و من بعده وشركائه في أمره و معاونيه على طاعتك الذين جعلتهم حصنه وسلاحه ومفزعه وأنسه
السلام على دعاتِه و عمالِه والأبدال والأوتاد والسُياح و رجال الغيب
إشفعوا لنا عند الله في حاجاتنا بحق محمد وآله الطاهرین


1- مقام امام مهدی علیه السلام كه در راهرو بین مقام ادریس علیه السلام تا مقام خضر است و وسط ديوار قبلى است مقام اصلي و قذيمي مقام مهدي است قبل از مقام فعلي كه سيد بحرالعلوم خبر داد كه بدستور حضرت ايجاد شده است

2- در بنای فعلی که توسعه داده شده؛ محدوده نزدیک محراب محدوده اصلی مقام است

3- اين مقام معروف است كه در زمان سيد بحرالعلوم احياء و تعيين موضع شده است و قبل از ايشان اين نقطه به عنوان مقام حضرت معروف نبود
در بررسيهايي كه از خاندان سهلاوي رسيده است، جزئيات بيشتري را از اجدادشان نقل كرده اند
كه اينها حدود دويست سال و پنج نسل است كه خادم مسجد سهله اند از جدشان شيخ ابراهيم و بعد شيخ حسين و بعد شيخ جواد سهلاوي كه شمه اى از احوالشان در كتاب اصحاب استجاره نقل شده است

جزئيات بيشتري را از اجدادشان نقل کرده اند
درباره سرگذشت ساختن اين مقام در زمان بحرالعلوم كه
بنايي بوده است در آنوقت مسجد سهله مي آمده
و با شخصي ملاقات مي كند كه به او مي گويد وسايل بناييت را بياور و اين مواضع مقامها را تعمير كن من هزينه اش را مي دهم
و انوقت در حين كارش به او سر مي زده است
و نظارت به كارش مي كرده است
و اخر تعميرات به او مي گويد
اينجا محرابي بساز

مرحوم سيد بحرالعلوم كه مرتبا مسجد سهله مي آمده
و از دور ناظر كار بنا بوده است آخر كار به او مي گويد چي شده اينجا را مي سازي
گفته بود شخصي است مي آيد پول به من داده مقامات را تعمير كنم
و اخر كارهم گفته اينجا اين محراب بسازم به عنوان مقام مهدي (علیه السلام)
سيد بحرالعلوم كه حضرت را مكررا مي ديده و مي شناخته و حضور حضرت در كار بناء مقام را هم ديده بوده است
به ان بنا مي گويد
آنكه به تو مي گفت اينطور بساز و اينجا بساز؛ خودش امام مهدي است و آن بنا بعد از ان ديگر جضرتش را نمي بيند

و از اينجا مي شود كه سيد بحرالعلوم اينجا را به عنوان مقام مهدي مشهور مي كند
و توصيه به زيارتش مي كند
و چون عامه مردم خبر از ماجرا نداشتند فكر كرده اند كه سيدبحرالعلوم اينجا را ساخته و بدستور او بوده است
در حاليكه بدستور و اشراف خود حضرت ايجاد شده
و مرحوم بحرالعلوم در اواخركار مطلع شده
و آن را به مردم شناسانده و مشهور كرده و توصيه به زيارت و توسل در آنجا كرده است
رضوان الله عليهم

از بنا و سید بحرالعلوم و جد سهلاويها شيخ ابراهيم كه در زمان او بوده است اين واقعه را نقل كرده اند
و از شيخ ابراهيم هم شيخ حسين و از وى هم شيخ جواد سهلاوی و ساير سهلاويها نقل كرده و آنهاي ديگر كه در مسجد سهله بدنيا آمدند و تمام عمرشان در مسجد سهله خدمت كردند و در مسجد سهله هم وفات كردند.
محراب مقام صاحبالزمان در ابتدا محرابي بوده است شبيه محراب قدیم امام صادق (كه در تصاوير قديمي سغر ناصرالدين شاه هست) و مرتبا تكميل و تعظيم بنا شده است.


Image

Image

Image

Image



دستور العمل جامع نماز امام زمان
viewtopic.php?f=264&t=10191


استغاثه

Image

Image

دعای فرج

نسخه کامل دعا

Image

Image

تلاوت دعای فرج: 5 دقیقه
http://aelaa.net/Fa/Ersaal/3/Taqwim-ela ... niyye6.mp3

دعاي فرج كه هميشه در قنوت و براى حضرت دعا كردن
و بخصوص شبهاى رمضان و على الاخص درشبهاى قدر
و نیز در مشاهد آثار مهدوي خوب است


زیارت آل یاسین کامله:
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image



Image

بعضی نتایج و آثار و فضیلتهای دعا برای امام زمان
که در جلد اول کتاب مکیال المکارم
مرحوم آيت الله شهيد حاج سيدمحمدتقي فقيه احمدآيادي جد مادري علامه سيدمحمدعلي موحد ابطحي آورده شده است :
۱_ زیاد شدن نعمت
2_ اظهار محبت قلبی
۳_نشانه انتظار
۴ _زنده کردن امر ائمه اطهار
۵_رنجش و وحشت شیطان
۶. نجات از فتنه های آخرالزمان و ایمنی از دام های شیطان
۷. ادا کردن بعضی از حقوق آن حضرت بر ما
۸. تعظیم خدا و دین خدا و رسول خدا
۹. حضرت صاحب الزمان در حق او دعا می کند
۱۰_ رستگاری به شفاعت آن حضرت در قیامت
۱۱. رستگاری به شفاعت پیامبر اکرم و نائل شدن به شفاعت بزرگ
۱۲. وسیله به سوی خداوند متعال
۱۳. مستجاب شدن دعا
۱۴. ادای اجر رسالت پیامبر
۱۵. دفع بلا
۱۶. وسعت روزی
۱۷. آمرزش گناهان
۱۸. تشرف به دیدار آن حضرت در بیداری یا خواب
۱۹. بازگشت به دنیا در زمان ظهور
۲۰. برادری پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
۲۱. تعجیل در امر فرج صاحب الزمان
۲۲. پیروی از پیامبران و امامان
۲۳. وفا به عهد الهی
۲۴. آثار نیکی به والدین برای دعا کننده
۲۵. رعایت و اداء امانت
۲۶. اشراق نور امام در دل دعا کننده
۲۷. مایه طول عمر
۲۸. تعاون در نیکی ها و تقوی
۲۹. یاری خداوند متعال
۳۰. هدایت به نور قرآن مجید
۳۱. شناخته شدن نزد اصحاب اعراف
۳۲. ثواب تحصیل علم
۳۳. ایمنی از عقوبت های اخروی
۳۴. بشارت و مدارا هنگام مرگ
۳۵. اجابت دعوت خدا و رسول او
۳۶. قرار گرفتن در درجه امیرالمومنین علی علیه السلام
۳۷. محبوب ترین خلائق نزد خداوند متعال
۳۸. گرامی ترین خلائق نزد رسول خدا
۳۹. داخل شدن به بهشت به ضمانت رسول خدا
۴۰. مشمول دعای رسول خدا
۴۱. آمرزش گناهان و مبدل شدن سیئات به حسنات
۴۲. وسیله تایید خداوند در عبادت
۴۳. دفع عقوبت اهل زمین
۴۴. ثواب کمک و یاری مظلوم
۴۵. آثار تواضع و تجلیل بزرگ تر
۴۶. ثواب خونخواهی امام حسین علیه السلام
۴۷. تحمل احادیث پیچیده و دشوار
۴۸. درخشندگی نور او در قیامت
۴۹. شفاعت او درباره ۷۰ هزار تن از گناهکاران
۵۰. دعای امیر المومنان
۵۱. بی حساب داخل بهشت شدن
۵۲. در امان بودن از تشنگی قیامت
۵۳. جاودانگی در بهشت
۵۴. خراش صورت ابلیس
۵۵. تحفه و هدیه ویژه در قیامت
۵۶. خدمتگزاران بهشتی
۵۷. سایه گسترده خداوند
۵۸. ثواب خیرخواهی مومن
۵۹. حضور فرشتگان
۶۰. مباهات خداوند متعال
۶۱. استغفار فرشتگان
۶۲. بهترین مردم بعد از امامان
۶۳. اطاعت اولی الامر
۶۴. خرسندی خداوند متعال
۶۵. مایه خرسندی پیامبر اکرم
۶۶. محبوب ترین اعمال
۶۷. حکومت در بهشت
۶۸. به آسانی به حساب او رسیدگی می شود
۶۹. مونس مهربان در عالم برزخ و قیامت
۷۰. بهترین اعمال
۷۱. مایه زوال غم
۷۲. دعا در عصر غیبت بهتر از زمان ظهور امام زمان است
۷۳. دعای فرشتگان در حق او
۷۴. دعای حضرت سجاد علیه السلام برای دعا کنندگان
۷۵. تمسک به ثقلین
۷۶. چنگ زدن به ریسمان الهی
۷۷. کمال ایمان
۷۸. ثواب عبادت کنندگان
۷۹. تعظیم شعائر الهی
۸۰. ثواب کسی که در رکاب رسول خدا صلی الله علیه و آله شهید شده
۸۱. ثواب شهادت زیر پرچم حضرت قائم علیه السلام
۸۲. ثواب احسان به مولایمان صاحب الزمان
۸۳. ثواب گرامی داشت و اداء حق عالِم
۸۴. ثواب گرامی داشت شخص کریم
۸۵. محشور شدن در زمره امامان
۸۶.‌بالا رفتن درجات در بهشت
۸۷. ایمنی از سختی حساب در قیامت
۸۸.‌رستگاری به عالی ترین درجات شهدا
۸۹. رستگاری و شفاعت فاطمه اطهر.


کتاب مناسک دیدار حق
viewtopic.php?f=264&t=10169


از وقایع توسلات و تشرفات:
مرحوم سيد مشراقى نقل مى كردند
مرحوم آيت الله سيدعلى قاضى كثيرالتشرف و المشاهدة بودند نسبت به حضرت صاحبالامر منه السلام بطوريكه نمى شد تعبير كرد كه ايشان در واقعه ....خدمت حضرت مشرف شدند = اين قدر كثير و مكرر و بيوسته بود
آقا سیّد هاشم حدّاد نقل كرده اند: «آقای قاضی در قیام و قعود و در تغییر از حالتی به حالت دیگر خیلی می فرمودند: یا صاحب الزّمان! (و ييوسته توسل و توجه داشتند)
و یک بار (ازروى جهل به ارتباطات ايشان با حضرت) وقتی از ایشان پرسیدم: آیا شما خدمت حضرت ولیّ عصر ـ ارواحنا فداه ـ شرف یاب شده اید؟ فرمودند: کور است هر چشمی که صبح از خواب بیدار شود و در اوّلین نظر نگاهش به آقا امام زمان ـ عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف ـ نیفتد.»

درباره مراجعه مرحوم قاضى به حضرت حتى در امور جزئيه آیت الله نجابت نقل مى فرمودند
آقای قاضی خدا رحمت کند ایشان را یک خانه ای داشتند در نجف و یک خانه در کوفه،
می آمدند یک نماز در مسجد کوفه می خواندند یک نماز در مسجد سهله مقام امام زمان، در مسجد سهله دو سه ساعت سجده و قرآن می خواندند.
فرمودند از در مسجد (سهله) آمدم بیرون
دیدم گرسنه هستم. از آنجا دو راه بود به یک خانه ای که می خواستم بروم،
یک راه دور بود (رفتن به كوفه ازراه شرقى و از كوفه به خانه مزبور در حوالى شط) و از یک راه دیگر نخل، یعنی؛ نخلستان بود، (ميانبر از ميان نخسلتانها) راه رفتم، راه رفتم دیدم گرسنگی فشار می آورد دیدم راه به جایی ندارم.
گفتم عجب آقا را صدا بزنم یا ابا صالح یا اباصالح،
آقا آمدند فرمودند کجا می روی؟
گفتم خانه، گرسنه ام،
فرمودند بیا همراه من،
فهمیدم آقا هستند
پشت سر آقا با ادب رفتم
دیدم در خانه هستم
دیگر ما حرف نزدیم.


مرحوم آقاى حاج شيخ احمد مجتهدی تهرانی نقل كرده اند:
شبی در نجف اشرف در ایام تحصیل در نجف اشرف، و پس از اتمام نماز جماعت، پشت سر آیت الله سید اسد الله مدنی (شهيدمحراب) مشغول تعقیبات نماز بودم که دیدم آیت الله مدنی به شدت گریست. و شانه‌هایشان از شدت گریه تکان می‌خورد. دقایقی گریه شهید مدنی ادامه داشت. مسجد هم تقریبا خالی از جماعت شده بود . جماعت نمازگزار پس از خواندن نماز بی­درنگ مسجد را ترک کرده بودند و جز عده­ای اندک دیگر هیچ کس در مسجد نبود.
پس از آن که آیت الله شهید مدنی آرام شد، جلو رفتم پیش آیت الله مدنی و گفتم: ببخشید، اتفاقی افتاده که این طور شما به گریه افتاده‌اید؟
و علت گریه را پرسیدم.
مرحوم آیت الله مدنی ; فرمود: بعد از نماز، یکی به من گفت که وجود مبارک حضرت ولی عصر را زیارت کرده است و در این تشرف مقدس، امام زمان صلوات الله و سلامه علیه فرموده است:
« ببین! این شیعیان من پس از اتمام نماز، بی­درنگ سراغ کارهای خود رفتند و هیچ کدامشان برای فرج من دعا نکردند. سریع می‌روند دنبال کار خودشان و هیچکدام برای فرج من دعا نمی‌کنند. «انگار نه انگار که امام زمانشان غایب است!»
شهید بزرگوار آیت الله مدنی فرمود: من وقتی پیام جانسور امام زمان را شنیدم، به شدت متاثر شدم و گریستم.و من از گلایه امام زمان به گریه افتادم…
آیت الله مجتهدی در پایان یادآوری می کند که من پس از چندی متوجه شدم، وجود مقدس امام عصر به خود شهید آیت الله مدنی این گله را کرده است.»
در نوبت ديكرى كه مرحوم مجتهدي از اين واقعه بيشتر استفسار كرده بود
مرحوم شهيدمدني فرمودند: یک لحظه، امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را دیدم که به پشت سر من اشاره نموده و فرمودند:
آقای مدنی! نگاه کن!!! شيعيان من سریع می‌روند دنبال کار خودشان و هیچکدام برای فرج من دعا نمی‌کنند. «انگار نه انگار که امام زمانشان غایب است!»

توجه به نكات:
1- موضوع براى فرج حضرت؛ آنقدر مهم است كه مرحوم آيت الله شهيد فقيه احمدآبادى كتاب نفيس مكيال المكارم را بدستورو نامگذارى خود حضرت (در موضوع دعاى براى حضرت) تصنيف كرده اند؛

در اين واقعه (منقول از شهيدمدنى) علاوه بر تاكيد ضروروت التزام براى اين موضوع همچنين نكات ديگرى در اين واقعه هست:

2- شركت در نماز جماعت مرحوم مدنى مال خواص واهل معنويات بود
واگر اين تشخيص غفلت را حضرت براى آن جماعت توصيف و تذكر فرموده اند؛
وضعيت بقيه نماز جماعتها و ساير مؤمنين آيا چگونه است!!!

3- دعاهاى لفظى و فرماليته و شعارى (اللهم عجل...) كه درميان غالب شيعه رايج است
و تقريبا مي شود گفت كه هيچ اجتماعى از شيعه نيست كه در آن براى فرج حضرت دعا نشود
= و قطعا مامومين نماز جماعت مرحوم مدني هم اهل دعا براى حضرت بوده اند،
پس مورد تذكر حضرت چيست؟
براى اينكه امر معلوم شود
بايد توجه شود كه فرق است ميان دعا خواندن و دعاكردن
دعا خواندن كه روش مرسوم است و چه بسا ما در اوقات مخصوصه هفتگي وماهانه و سالانه ساعاتي طولاني ادعيه بسياري را بخوانيم مثل متن خواندن؛ كه اين امر:
*البته نفس عمل به آن؛ و اطاعت از سفارش حضرات؛ كه "اين دعا را در اين وقت بخوان؛ خودش فضيلت و ثواب دارد
*و بقدرصحت و دقت در خواندن و توجه و حضور قلب از آثار مادى و معنوى نيز بهره مند مى شويم
اما دعا كردن؛ با دعا خواندن متفاوت است
دعا كردن يعني "خدا را خواندن و صدا زدن و از خدا خواستن" كه اين بايد بطور واقعى و جديّ باشد
آن دعاهاى لفظى كه درميان غالب شيعه براى فرج حضرت رايج است، اكثرا از همين قسم دعاخواندن است
كه خواننده آن بخاطر التزام به سفارش حضرات براى دعاى جهت تعجيل فرج؛ جزو ملتزمين به اين سفارش محسوب شده وبه ثواب خواندن دعاى فرج و بركات دنيوى و اخروى آن نائل مي شود
اما دعايي كه مقصود حضرت است دعاكردن است كه لازمه اش خدا را خواندن و صدا زدن و بطور جدي و مضطرانه از او فرج حضرت را در خواست كردن است
مثل اينكه هرشخصي در اضطرار و شدت براى فرج خودش دعا مي كند
اين نحوه دعا كردن براى فرج حضرت فقط در ميان خواص اهل معرفت و توجه به حضرت داير است
و هنوز دعا كردن و در خواست جدي و مضطرانه عموميت پيدا نكرده است
و از آنجا كه امر ظهور و غليه حضرت موضوعي عمومى و جهانى است بايد اين نحوه در خواست كردن جدي و مضطرانه از خداوند عموميت پيدا كند
= اين نحوه دعارا بايد داشته باشيم تا مصداق دعاگوى براى حضرت باشيم و منظورنظر حضرت بشويم

4- از مطالب به مناسبت مبحث دعاى فرج و نقل اين واقعه:
معرفتى در باب مضمون دعاى فرج بيان مى شود
دعاى براى تعجيل فرج مال هزار سال قبل بود
و الان بعد 1100 سال تاخيردر فرج
بايد جهت ظهور فوري حضرتش دعا نمود

نمونه ياد و نام بردن حضرت مشتمل بر دعاى فوري و صريح
سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله
و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته


5- با مطالب معرفتي آموخته هر جلسه ابگريد شويد:
دعاى براى تعجيل فرج مال مردم هزارسال قبل بوده است
الان بعد تاخير بيش از 1100 ساله فرج حضرتش بايد اينطور دعا كنيم

نمونه دعاى فارسى مشتمل بر دعاى فورى و صريح:
خداوندا بعد 1185 سال تاخير در فرج حضرت صاحب الزمان = ديكر دوران ستر و غيبت حضرتش را خاتمه بده آنـًا = و حضرتش را بر همه طواغيت عالم ظاهر و غالب بفرما فورا و او را سريعا به مدد ما برسان

6- مضامين درخواست ظهور بطور فوري؛
كه با مقدمه صلوات و مؤخره استجابت شامل اسماء و آيات الهى

نمونه دعاى عربى با مقدمه و مؤخره توسل:
اللّهم صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَبِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ وَبِحَقِّهِمْ عَلَيْكَ
اَنْجِز وَعدَك في مولانا محمد القائم المهدي فَوْرًا،
وآت بظهوره على العالَم آنـًـا، وانْصُرهُ على طواغيتِ الأرض سريعًا،
واَخْتِم بغَيبَتِهُ عاجلًا، وأَنْهِ بِسَترَهُ مُعَجَّلًا،
وأسرع بغوثنا وغياث المؤمنين قريبًا قريبًا، كلمح بالبصر أو هو أقرب من ذلك،
اللّهم إِنّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي خَلَقْتَهُ مِنْ كُلِّكَ فَاسْتَقَرَّ فيكَ، فَلا يَخْرُجُ مِنْكَ إِلى شيء أَبَداً، أَيا كَيْنُونُ أَيا مَكْنُونُ، أَيا مُتَعالُ، أَيا مُتَقَدِّسُ، أَيا مُتَرَحِّمُ، أَيا مُتَرَئِّفُ، أَيا مُتَحَنِّنُ. إِنَّما أَمْرُكَ إِذا أَرَدْتَ شَيْئاً أَنْ تَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ.
آمين رب العالمين


تجديد و تكميل توضيح نكات معرفتى بيان شده به مناسبت واقعه مرحوم شهيد مدنى و دعاى براى حضرت منه السلام
1- پيوسته و اقلا بعد هر نماز براى حضرتش دعا بشود
2- بطور جدي و با حال مضطرانه از خداوند خواسته شود

3- فوريت در پايان دادن به دوران ستر و غيبت حضرت و ظهور و غلبه شان بر همه طواغيت عالم خواسته شود
خداوند رحمت كند مرحوم سيد محمد مشراقى را كه گاهى كلماتى داشت كه درباره خداوند صريح بود
و مى گفت به تبعيت از حضرت موسى كليم الله (كه در قرآن بيان شده است)
وقتى از كوه طور و ميقات برگشت با آن همه مقدمات گزينش بهترينها و برنامه هاى رفتن به طور ووو
اما وقتى برگشت ديد نه تنها مردم ترقى معنوى نكرده اند؛ بلكه كلا گوساله پرست شده اند!!!!
در اينجا يكى از آن خطابهاى موسوى كه ساير انبياء الهى جرأت گفتنش را ندارند را خطاب به خداوند گفت
(إن هي الا فتنتك = اين فتنه زير سر خودت است!!!)

مرحوم سيد مشراقى هم مى گفت خداوند از اين زرنگيها دارد كه
مثلا دعايي را فورا مستجاب كند (مثل دعاى حضرت يعقوب براى پيداشدن فرزندش يوسف) = بنابر احاديث وارده
اما تحققش عملا 40 سال طول بكشد!!!
بخاطر مصالحي كه بود (براى ابتلاي حضرت يعقوب و فرزندانش و نيز بروز هنرها و استعدادهاى يوسف و مقام و مرتبه عصمتش و نيز مديريت كشورداريش در مصر ووو)،
فلذا مؤمن هم بايد زرنگ باشد به تبعيت از خداوند
و طورى دعا كند كه جاى دنده عوض كردن (به اصطلاح ايشان) براى خداوند نگذارد
و درباره دعاى براى حضرت نكات زير را مى گفت

4- طورى دعا شود كه نوعى صراحت و تاكيد در دعاى براى اين موضوع باشد

5- خصوصا كه لفظ دعاى براى فرج و تعجيل در فرج = ممكن است نتيجه فوريت نداشته باشد
جون تعجيل جيزي كه بايد زودتر انجام شود = خوب هر وفت بناشد فرج برسد مقداري زودترش مي شود تعجيل فرج!!!!
تازه كلمه فَرَج يعني كشايش = خوب ممكن است مليونها بار كشايش حاصل شود اما ظهور كلي و نهايي رخ ندهد!!!!
از طرفي خود حضرت كه تنسليم ترين بنده خداوند هستند و در اصرار و بافشاري مثل ما بندكان معمولي دستشان براى اصرار و ابرام آزاد نيست
و وظيفه مانند ماهاست با هر عبارتي صربثحنر و درخوايتبي فوريتيتر و صريحتر بدون ملاحظه تسليم و صبر ووو درخواست كنيم
= بايد عرض كرد ظهوررا برسان فورا = جمله صريح در بن بست!!!
اقلا از نظر تعبير عرحه صريحتر و فوريتر و باحال شدت و اضطرار و الحاح

6- هرچند مقصود دعاى همه معصومين و مؤمنان در طول تاريخ حضرات بلكه چندين هزارساله حجج و انبياء الهى سابقين عليهم السلام همين فوريت بوده است

7- اما در عمل و اقلا در دوره 1185 ساله غيبت صغرى و كبرى
كه همه دعاها با اين لفظ (تعجيل فرج) بوده است = نتيجه فورى نداشته است

8- در اين الفاظ جايى بوده كه عليرغم 1185 سال دعاى تعجيل فرج و مستجاب شدن همه انها

9- اما عملا نه دوران غيبت وستر حضرت به پايان رسيده
نه ظهور و غلبه جهانى حضرت رخ داده است

10- چون مفهوم فرج به معنى گشايش است
و براى خداوند كارى ندارد كه گره كورى بر اين موضوع زده باشد
كه ضمن هربار مستجاب شدن اين دعا در طول 1185 سال؛
واقعا هربار گشايشي براى حضرت حاصل شود
اما آن هدف نهايي و ختم دوران غيبت وستر؛ و تحقق ظهور جهانى؛ رخ ندهد

11- چونكه لفظ (دعاى فرج) جاى ادامه چنين امرى (مستجاب شدن بى تحقق نهايى) را دارد؛
و براى اينكه بهانه اى باقى نماند پس لفظى بكار برده شود كه
اولا: صريح در فوريت و آنيت (فورًا آنــــًا) باشد
ثانيا: موضوع دعا هم بسيار صريح و متمركز و مشخص باشد
(بايان دوران غيبت و ستر و تحقق ظهور جهانى حضرت بر طواغيت جهان)
تا جاى استجابت دعا اما بدون نتيجه (تحقق هدف نهايى) باقى نماند
ثالثا: با لفظ غير تعجيل فرج هم دعا بشود
جرا؟
اگر چه اصطلاح عجله (شتاب) و تعجيل (شتاباندن) و عجِّل (بشتاب) همه مفهوم عرفى آن در زبان عربى {شتاب و فوريت} است
اما ريشه لغوى آن از زودرس بدنيا آمدن بچه شتر است؛
فلذا نوعى مفهوم "نارس" و "زودتر از وقت" بودن هم دارد
و اينجا هم به قول مرحوم سيد محمد مشراقى؛
جاى عذر تاخير در تحقق ظهور نهايى براى خداوند وجود دارد
كه مردم هى دعا با اين الفاظ مى كنند
و خداوند هم بگويد
"اينها تحقق زودرس و نارس را مى خواهند"
"اما من مى خواهم هيج نقص و نارسى در تحقق ظهور نباشد"
(فلذا به اين بهانه تاخير بياندازد)

12- ازين رو مرحوم مشراقى مى گفت
علاوه بر استفاده (تعبدا و تيمنا و تبركا) از ادعيه (با الفاظ تعجيل فرج) كه در مضامين ماثوره و وارد شده از حضرات
= همچنين دعاى براى حضرت با الفاظ بدون چنين درزهايى هم بشود
با لفظ آنى و فورى بودن+ صراحت در موضوع (ختم ستر و غيبت و ظهور و غلبه بر طواغيت عالم)
البته همه اين نكات را مرحوم مشراقى با لفظ شوخى و جدى آميخته مى گفت
كه مبادا به خداوند بر بخورد!!!
و به حساب حضرت موساى كليم الله مى گذاشت
و به تبع از نص قرآن كريم سابق الذكر. رضوان الله عليه
از اين كنايه هاى به خداوند بعضا در كلام حضرات پيدا مى شود
مثل دعاى بر عليه ابليس و لشكريانش كه در آخر زيارت سامرا توصيه شده است
و اشارت دارد به مسلط كردن آنها بر انسان و به خداوند يادآورى كردن وعده الهى در رفع سلطه آنها ووو
و ازاين كنابه هاى به خداوند در كلام و مناجات عارفان فراوان نقل شده
چون همه آنها كه تحت انوار جلال الهى نبوده كه پيوسته در خشيت و خوف باشند
برخي هم تحت انوارجمال الهى بوده و اين حال پيدا مى شده كه رُك و پوست كنده برخى مطالب را عرض كنند

مطالب جانبى درباره محل واقعه و صاحب واقعه (مرحوم شهيد مدنى)
1- نحوه نقل تشرف توسط شهيد مدنى مثل يكواقعه نادر بى سابقه نبوده است و گويا تشرفات مكرره داشته اند
رضوان الله عليهما (مرحوم مجتهدى و مدنى)

2- از اين واقعه نيز معلوم مي شود كه
حضرت درنماز جماعت مرحوم شهيد مدني شركت كرده بودند

3- همچنين مسجد محل برگزاري نماز جماعت مرحوم شهيد مدني درنجف اشرف از مشاهد آثارمهدوي (علیه السلام) است
= كه از فضلاي ايراني موجود و زنده در حوزه نجف مي شود محلش را شناخت

البته مرحوم شهيدمدنى اوقاتى كه مرحوم امام خميني به نماز جماعت نمي آمدند
بجاى ايشان در مدرسه بزرگ مرحوم آيت الله بروجردي نماز مى خواندند
اين مدرسه كه درتوسعه شرقى حرم عمده اش تخريب شده
و الان جزو فضاى باز و سايبانهاى شرفي بيرون صحن است
و بخشي هم به صورت حجره و مدرسه تحت بازسازي است

مقصود از محل نمازجماعت مرحوم مدني (در واقعه تشرف)؛ مسجدي است كه بطور معمول شبها آنجا اقامه جماعت داشتند؛ نه مدرسه مرحوم بروجردي

4- و از ديگر فضائل مرحوم شهيد مدني اينكه:
سالهای قبل از شهادت، در یکی از جلسات درس گفته بود:
من در دو موضوع نسبت به خود شک کردم.
یکی اینکه آیا من سید‌اسدالله هستم؟
دیگر اینکه آیا شهید می‌شوم یا نه؟
یک شب امام حسین علیه‌السلام را در خواب دیدم که
بالای سر من آمد و دستی به سر من کشید و این جمله را فرمود:
«یا بنی‌انت مقتول». «پسرم تو كشته می‌شوی» که جواب دو سؤال من در آن بود

5- واقعه شهادت مرحوم مدني:
ساعت یک و 45 دقیقه روز جمعه بیستم شهریور ماه سال 1360 پس از آن که آیت‌الله مدنی خطبه‌های نماز را به اتمام رساند و مراسم نماز جمعه پایان گرفت، رئیس دادگاه مدنی تبریز از آیت‌الله اجازه خواست که برای مامورین شهربانی که عازم جبهه‌های نبرد حق علیه باطل بودند به طور ارشادی مطالبی را بیان کند. در این هنگام آیت‌الله مدنی در جایگاه خود به طور انفرادی دو رکعت نماز را آغاز کرده بود که منافقی حدودا 20 ساله به نام مجید نیکو از میان جمعیت خود را به شهید مدنی رساند. مامورین که به وی ظنین شده بودند خواستند جلوی او را بگیرند ولی او اصرار داشت که به آقا نزدیک شود و چون با ممانعت مامورین مواجه گشت بازوی شهید مدنی را گرفت و نماز آقا را قطع کرد در این موقع مردم روی جوان مذکور ریختند و مهاجم شهید مدنی را در آغوش گرفت و هنگامی که مردم می‌خواستند او را از آیت‌الله مدنی جدا سازند ناگهان ضامن نارنجکی را که او در لباسش مخفی کرده بود کشید و نارنجک منفجر شد و بر اثر این انفجار آیت‌الله مدنی و چند نفر از اطرافیان ایشان به شهادت رسیدند. رضوان الله عليهم

======================
نحوه دعاى براى حضرت صاحب الامر منه السلام
كه توسط خود حضرت به خواص تعليم فرموده اند


بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین.
از مرحوم آیت الله سید نصرالله مستنبط در نجف اشرف نقل شده
که از مرحوم ثقه مومن، شیخ محمد کوفی شنیده اند که گفت:
امام الحجة المهدی مرا امر کرد و فرمود:
این چنین برایم دعا کنید–یعنی مومنین:

متن دعاى تعليمى حضرت
اللهم إنّ هذا دينُك قد أصبح باكيا لفقد وليّك، فصلّ على محمد و آل محمد و عجّل فرج (× وآت بفرج) وليّك رحمةً لدينك.
و هذا كتابُك قد أصبح باكيا لفقد وليّك، فصلّ على محمد و آل محمد و عجّل فرج (× وآت بفرج) وليّك رحمةً لكتابِك
و هذه عيون المؤمنين قد أصبحت باكيةً لفقد وليّك، فصلّ على محمد و آل محمد و عجّل فرج (× وآت بفرج) وليّك رحمةً لعيون المؤمنين.

ترجمه
خدایا [خدایا] این دین توست که گریان شده است در فقدان ولیّت.
پس بر محمد وآل محمد درود فرست و فرج ولیّت را نزدیک گردان از روی ترحم بر دینت.
و این کتاب (قران) توست که گریان شده است در فقدان ولیّت.
پس بر محمد و آل محمد درود فرست و فرج ولیّت را نزدیک گردان از روی ترحم بر کتابت.
و اینها چشمان مومنین‌اند که گریان شده‌اند در فقدان ولیّت.
پس بر محمد و آل محمد درود فرست و فرج ولیّت را نزدیک گردان از روی ترحم بر چشمان مومنین.

نكته:
دعاى مختصر و بسيار عميقى است
علاوه كه حضرت توصيه فرموده اند به آن

و مى توان آخرش آن الفاظ دعاى براى
ختم دوران ستر و غيبت حضرت آنًا
و غليه حضرت بر همه طواغيت جهان فورًا
رسيدن فرج مواليان آل محمد و مستضعفان سريعًا
را خواند

==================

https://www.aparat.com/v/TA8XW
مرحوم شیخ احمد کافی :
یک نفر از رفقا از یزد يه نامه ای به من نوشته؛
خيلى آدم دینی خوبیه، ازو عاشقان امام زمانه، از رفقای منه.
تو نامه اش چیزی نوشته بود خيلى حالمو چند روزه منقلب کرده؛
گرچه این پیغام خیلی داده شده بوسيله علما، ...زياد...
به مرحوم مجلسی گفته
به شیخ مرتضی انصاری گفته
به مرحوم آشیخ عبدالکریم يزدی گفته
به مرحوم آسيدابوالحسن گفته
به برخى از اوتاد ديگه گفته
این بنده خدا نوشته:
من چهل تا شبِ چهارشنبه از یزد حركت مى كردم میومدم قم مسجد جمکران،
توسلی داشتم و بر مى كَشتمو حاجتی داشتم.
نامه نوشته:
نوشته حاجاقا
شب چهارشنبه چهلمی، دو هفته قبل بوده.
مسجد جمکران خسته بودم،
گفتم يه ساعتی سر شب بخوابم، سحر پاشم برناممو انجام بدهم.
ميكه رو صحن حیاط هوا گرم بود، خوابیده بودم
یک وقت دیدم از در مسجد جمکران یک مشت طلبه ها ریختند تو،
گفتم چه خبره؟
گفتند: آقا داره مياد. حجت بن الحسن مياد
كفت: من خوشحال، دویدم رفتم جلو،
آقا را دیدم اما نتونستم جلو بروم.
كفتم : آقا آمده اند كه آمده باشند؟
خودش بلند فرمود: نه، برو به مردم بكو برام دعا كنند خدا فرجمو نزدیک کنه.
"به خدا قسم آی مردم، اين دعاهاتون اثر داره،
و الله مردم اين ناله هاتان اثر داره.
خود آقا به مرحوم مجلسی فرموده: مجلسی، به شیعه هام بگو برام دعا کنند.
هِی پیغام می ده آقا،
به خدا دلش خونه، دلش خونه، دلش خونه.
اما مصلحت درينه فعلا اين بسر فاطمه در بس برده غيبت باشه، ديكه تا كى نمدونم.
دلت اينجاست حالا مى خواهم دعا كنم؟ ،
الهى به پهلوى شكسته زهرا،
خدايا به صورت سيلى خورده زهرا،
الهى به جگر پاره پاره امام حسن ،
الهى به سر بريده حسين ،
قسمت مى دهم كه ديگه فرجش را نزديك كن .

بار الها رهبر اسلاميان كى خواهد آمد = شيعيان را غمگسار مهربان كى خواهد آمد
انتظار مصلحى دارد جهان ، اما نداند = مصلح كل رهنماى انس و جان كى خواهد آمد
شاعر ديگرى در جوابش مى گويد:
خستگان عشق را ايام درمان خواهد آمد = غم مخور آخر طبيب دردمندان خواهد آمد
آنقدر از كردگار خويشتن اميدوارم = كه شفا بخش دل اميدواران خواهد آمد
دردمندان ، مستمندان ، بى پناهان را بگوئيد = منجى عالم ، پناه بى پناهان خواهد آمد
صبر كن يا فاطمه ، اى بانوى پهلو شكسته مهديت با شيشه دارو و درمان خواهد آمد
----------------------------------
توسل به حضرت مولا صاحب الامر (منه السلام) با صدا زدن پیوسته نام حضرت
مرحوم آیت الله شيخ محمد ناصری نقل كرده اند:
حضرت آيت الله سيد محمد کشميري، استاد ما و از اولياي الهي و اوتاد بود.
ايشان چيزي از کسي قبول نمي کرد. مجتهدي مسلم و خيلي مورد توجه همگان، امّا کاملاً منزوي بود. و از خانه بيرون نمي آمد
و چيزي از بازار نمي خورد. خودش آردي در منزل تهيه مي کرد و به نانواي متديّني مي داد که براي ايشان اين نان را مي پخت.
خطّش خيلي زيبا بود. تابلو هايي را با عبارت «یا صاحِبَ الزّمان اَغِثنی؛ یا صاحب الزمان اَدرِکنی» مي نوشت و به پسرش (سيد مرتضى رضوى) مي داد. او هم آن تابلو ها را چاپ مي کرد و مي فروخت و پولش را به پدر مي داد. پدر هم زندگي خود را با آن اداره مي کرد.
آن وقت ايشان استاد اخلاق ما بود. من به خدمت ايشان مي رسيدم. خودشان مکرر به بنده مي گفتند: (در سفرهاى دينى به پاكستان و هند و كشمير) «به يک حمد خواندن، مرده زنده مي کردم».
يکي از دفعاتي که به ديدار ايشان رفته بودم، از ايشان اسم اعظم را خواستم. ايشان ندادند
ولي گفتند اگر اسم اعظم را مي خواهي به در خانه امام زمان (عليه السلام) برو
و از اين اسم شريف: «یا صاحِبَ الزّمان اَغِثنی؛ یا صاحب الزمان اَدرِکنی» نگذر.
اين اسم اعظم حق است، به آن توجه داشته باش.
به دنبالش اين ماجرا را براي بنده تعريف کردند که
سفري به خراسان رفته بودم. در مسير برگشت از تهران به قم رفتم تا يکي از آشنايان و بستگان را ببينم و بعد به عراق بازگردم. در نيمه شبي که هوا سرد بود، اتوبوس مرا جلوي صحن حضرت معصومه (عليها السلام) پياده کرد. من هم پياده شدم.
اما من پيرمرد هشتاد و پنج ساله با چمدان و ساک کجا بروم؟
من که آدرس را بلد نيستم و کسي هم نيست که از او نشاني را بپرسم.
مقداري ايستادم، ديدم خبري نشد.
با خودم گفتم ما که صاحب و ملاذ و ملجأ داريم.
بهتر است از ايشان استمداد کنم.
مي گفت ساک را به يک دست گرفتم و عصا و چمدان را هم به دست ديگر.
چشمانم را بستم و در پياده رو به طور مرتب مي گفتم: «یا صاحِبَ الزّمان اَغِثنی؛ یا صاحب الزمان اَدرِکنی»
مکرر اين اسم را تکرار مي کردم و را ه مي رفتم.
يکدفعه سنگين شدم و بعد از آن نگاه کردم
و ديدم بر در يک خانه ام. نگاه کردم، ديدم اسم همين اقوام ما بر در نوشته است.
در زدم، آمد و ديدم خودش در را باز کرد
و متحيرانه از من پرسيد، چطور و با چه آمدي؟
گفتم: آمدم ديگر و به داخل خانه رفتم
ايشان در ادامه گفته است:
اسم حضرت بقية الله (عليه السلام) اسم اعظم حضرت حقّ است.
در گرفتاري هاي روحي، معنوي، جسمي، مادي توجه و توسلاتان به اين اسم شريف باشد.
خدا شاهد است بنده (ناصرى) مکرر گرفتاري هاي مختلفي داشتم مخصوصا در فشار ها و ناراحتي هاي خارجي با اين ذکر نتيجه ي قطعي گرفته ام.
ذکر «یا صاحِبَ الزّمان اَغِثنی؛ یا صاحب الزمان اَدرِکنی» را يادداشت کنيد و در مواقع گرفتاري متوسّل و متوجه به حضرت بقيه الله ـ روحي له الفدا ـ بشويد ان شاء الله نتيجه ي قطعي خواهيد گرفت.
اين ذکر، ورد است عدد هم ندارد و لازم است در وقت توسل بوسيله آن يكسره ويكنفس و بيوسته و مرتب آن را تکرار کنيد و همين طور بگوييد تا رفع مشكل بشود.

=====================
نقل ديگرى از ماجراى عبدالغفار خوئى را نشر مى دهيم كه به روايت مرحوم حاج قدرت الله لطيفى از ارادتمندان ناحيه مقدسه و از اصحاب تشرفات؛ بلكه از راه يافتگان به بلاد مستوره خواص ناحيه مقدسه است،
در اين روايت؛ ضمن حاوي بودن كليات روايت مشهور؛ جزئيات بيشتري از وقايع را نيز دارد، كه ذيلا مى خوانيد:
واقعه در اواخر دوره قاجار بوده و عبدالغفار در مواجهه با نواصب كردستان؛ هشت نفرشان را كشته
و بعد همان وقت شبانه فرار می کند و می گوید: یا صاحب الزمان خودم را به شما می سپارم و لباسهای سربازی خودش را هم تعویض میکند و لباس کهنه تنش می کند و توی کوهها و بیابانها که می آمد و المستغاث بک یا صاحب الزمان می گفته،
ناگهان می بیند آقایی به او رسید و می گوید عبد الغفار چرا اینقدر ناراحتی؟ عبدالغفار مشكلش را عرض مى كند.
آقا می فرمایند: برو شیراز پیش آقا شیخ جعفر محلاتی ما سفارشت را به او می کنیم کار تو را اصلاح می کند.
شیخ جعفر محلاتی هم یکی از علماء بزرگ آن زمان بود که پدر مرحوم آشیخ بها الدین محلاتی که از مراجع تقلید بود و همین سال چهارم انقلاب به رحمت خدا رفت که در علی بن حمزه که یکی از اولادان حضرت موسی بن جعفر سلام الله علیه است طبق تاریخی که روی قبرش نوشته شده است او حدود ۶۰سال پیش به رحمت خدا رفته به هر حال آقا به او می فرمایند که
ناراحت نشو برو شیراز وقتی رفتی پیش آیت الله شیخ جعفر محلاتی ما سفارشت را به او می کنیم
او به خود می آید و می بیند که در شیراز است
و می پرسد که منزل آشیخ جعفر محلاتی کجاست؟ مردم نشانش می دهند.
شیخ جعفر هم شب خواب می بیند که حالا خواب بوده یا در عالم بیداری بوده اینها رو دیگه الان نمی شود در موردش بحث بکنیم حضرت به او سفارش می کنند که جوانی بنام عبدالغفار می آید پیش تو وقتی آمد از او کاملا پذیرایی کن
و یک حجره ای در مدرسه به او بده تا او شروع کند به درس خواندن و بی نهایت از او مراقبت کن.
توضيح: از اين روايت معلوم مى شود مهمان حجره طلبه شدن مربوط به قبل از مراجعه به مرحوم محلاتى است.
شیخ صبح مواظب بوده که ببیند او می آید؟ و یک وقت می بیند که آمد و سلام کرد و می گوید اسمم عبدالغفار است.
می گوید برای چه آمده ای؟
جریان را تعریف میکند.
شیخ به او می گوید:
سِرِّ تو باید مخفی باشد و فقط من بدانم و شما ،
در مدرسه یک حجره ای به او می دهند و شهریه ای هم برایش معین می کنند و به سبک طلاب در می آید کتاب درس هم به او می دهند و جامع المقدمات را و می گویند که: شروع کن به درس خواندن
عبدالغفار هم شروع می کند به درس خواندن .
این سرباز جوان شش سالی که آنجا درس می خوانده و یک کمی پیشرفت می کند به لحاظ علمی ،
یک شب خادم آنجا که پیرمردی بوده مریض می شود و حالت تردد (تكرر رفتن به دستشويى) پیدا می کند و خوابش نمی برد و می بیند که حجره عبدالغفار روشن است و نوری غیر عادی است و این نور چراغ نیست که روشن است
تا یک ساعت یا یک ساعت و نیم به اذان می شود و می بیند که عبدالغفار لباسش را پوشیده و آمد پشت در مدرسه
و خادم هم طبق برنامه هر شب درب را قفل کرده بود و عبدالغفار رفت بلافاصله خادم پشت سر او آمد
و می بیند که در قفل است و او نیست!
و متعجب می شود که موضوع چیست؟ و بعد هم نزدیکی های طلوع آفتاب می بیند که او آمد و رفت در حجره اش
و این موضوع سبب می شود که مسئله را پیگیری کند
و هر شب بعد از ساعت ۲ نیمه شب بلند می شده
و خادم می دیده که بله این برنامه هر شب اوست و می آید پشت در و با اینکه درها قفل است این می رود بیرون و بعد نزدیکی طلوع آفتاب می آید.
یک روز می آید در حجره اش و می گوید عبدالغفار کجا می روی شبها ؟
می گوید سبب سؤالت چیست؟
می گوید باید بگویی اگر نگویی فریاد می زنم و سرّ تو را برای همه طلاب فاش می کنم….
عبد الغفار می گوید: می گویم اما اگر این سرّ مرا به کسی بگویی بلا فاصله هم کور می شوی و بعدش هم معلوم نیست به چه سرنوشتی مبتلا شوی آنوقت خودت را باید ملامت کنی
می گوید: نه قول می دهم که به کسی نگویم می گوید ساعت ۲ نیمه شب که می آیم به پشت در
آنجا من می روم محضر مولایم حضرت صاحب الزمان صلوات الله علیه و آنجا با اصحاب و انصارش نماز صبح را می خوانم
و آنجا مطالبی را از یاران امام عصر صلوات الله علیه درس می گیرم و تا طلوع آفتاب مى مانم و بعد می آیم
و این سِرّ مرا بجز آقای آشیخ جعفر محلاتی کس دیگری نمی داند
حالا تو هم که متوجه شدی و به تو گفتم شرطش این است که به کسی نگویی
پس به هر حال آن هم به کسی نمی گوید تا از دنیا می رود
بعد از چند سالی که آن هم نمی دانم چقدر طول می کشد
آقای سرباز از دنیا می رود
مرحوم آیت الله شیخ جعفر محلاتی می آید و علما را جمع می کند و تشیع خیلی آبرومندی از او می کنند
و خودش غسل می دهد و خودش کفن می کند و در قبرستان بزرگ شیعه (درب سلم) هم دفنش می کنند
و ماجرایش را روی سنگ قبرش می نویسند
لذا آنهایی که ایمان دارند و می دانند ، می روند از قبرش حاجت می گیرند.
مرحوم حاج قدرت الله افزود:
غرض این است که این آقا یک همچنین آقای بزرگواری است ، ما با رفقا هروقت شیراز می رفتیمبه زيارت مرقد او نيز مى رفتيم.
این بار اما با یک اخلاص عجیبی رفتیم و حالم هم اون روز خیلی منقلب بود و یک جانمازی هم رفقا آورده بودند کنار قبرش انداختند
و بغل قبرش یک درخت توت خیلی بزرگی هم هست که توت هم داشت اتفاقا بچه ها و خانمها و زنها می آیند از آن توت به قصد شفا می خورند و خوب می شوند
و ما رفتیم آنجا و جانماز را پهن کردیم و دو رکعت نماز هدیه برایش خواندیم و صد تا هم ذکر دیگر برایش گفتیم
و از او خواستیم که در اون عالم ، ما که اینجا هر چه دعا می کنیم دعایمان به جایی نرسیده
تو اقلاً آنجا بیا و همت کن با اولیاء خدا و بندگان صالح خدا ، دعا کنید برای فرج آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف )
و بعد رفتم در سجده و شروع کردم صلوات فرستادن یک دفعه دیدم که روحش ظاهر شد
و به صدای بلند در گوشم گفت که
ما هم برای فرج آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) بسیار دعا می کنیم
و از جمله کسانی که در زمان ظهور حضرت رجعت می کنند و می آیند ، یکی از آنها من هستم
من می آیم رجعت می کنم در زمان ظهور مولا صاحب الزمان می آیم
و بشارت می دهم که خیلی خیلی ظهور حضرت مهدی علیه السلام نزدیک است ،

نكات تكميلى از روايات ديگر اين واقعه:
5- عبدالغفار گفته: ابتدا از خوي فرار کردم و از مرز گذشتم و به کربلا رفتم، مدّتي در آنجا ماندم سپس در نجف اشرف و بعد در کاظمين و سامراء مدّتها بودم. روزي به فکر افتادم که به ايران برگردم و در مشهد کنار قبر مطهّر حضرت عليّ بن موسي الرّضا (عليه السّلام) بقيّه عمر را بمانم. جون نكران بازكشت به ايران بوده متوسل به حضرت شده ولي در راه به شيراز رسيدم كه شرحش در روايت مرحوم لطيفى قبلا نقل شده رخ مى دهد.

6- شخصيت درجه اول شيراز در زمان واقعه و آنكه حضرت عليه السلام عبدالغفار را به ارجاع مى دهند؛ مرحوم آقاي حاج شيخ محمّد حسين محلاّتي (جدّ مرحوم آية اللّه حاج شيخ بهاءالدّين محلاّتي) = يعني زمان واقعه يك نسل قبل بوده است

7- در نماز جماعت با حضرت در كوه قبله شيراز بنج نفر از شيراز هم شركت داشته اند كه از خواص حضرت بوده اند و پنج روز اين نماز صبح در آنجا برگزار مى شده است، و عبدالغفار گفته: و من بر اهل اين شهر خيلي متاسّف بودم که چرا از اين همه جمعيّت فقط پنج نفر براي نماز پشت سر امام زمان (عليه السّلام) لياقت داشته و حاضر مي شوند.

8- متولي و خادم مدرسه شخصى بنام سيّد رنگرز بوده است.

9- عبدالغفار براى محل دفن خود وصيت كرده است كه درجايى دفن كنيد كه محل عبورمردم باشد مردم برايم طلب مغفرت كنند

10- يكي از علماء از شاكردان مرحوم مرجع آيت الله بروجردى مى گويد:
هروقت مشكلى پيدا مى كنم از قم سفرمى كنم مستقيم مى روم سرقبر عبدالغفار خوئى يك سوره ياسين مى خوانم
و بعدزيارات امامزادگان شاهجراغ و ميرسيد محمد وسيدعلاء الدين حسين؛ به قم برمى گردم،
بارها تجربه كرده ام به قم نرسيده مشكلم حل مى شود


====================
چهارمين مشهد اثر مهدوى (منه السلام) در مسجد جامع اصفهان

از درب بزرگ (شرقى) كه به ميدان امام على (عليه السلام) نزديكتر است وارد مي شويد
و بيان شد:
اين مسجد شريف در زمان حضرتين امام موسى كاظم و امام رضا عليهما السلام (156 هـ.ق) ساخته شده
و در عصور بعدى توسعه يافته است

اين مسجد عظيم؛ نورانى ترين مساجد اصفهان است
مرحوم سيد محمد مِشراقى مي گفتند: هر وقت شبها به اين مسجد مشرف شده ام مثل اينكه در مسجد سهله مشرف شده ام و حال و هواى آنجا را دارد و اين بخاطر تشريف فرمايي مكرر حضرت صاحب الامر منه السلام به اين مسجد شريف و تشرفات عديده مؤمنان است

تا كنون سه مشهد آثار مهدوى منه السلام در اين مسجد را كه مربوط به سه واقعه تشرف است معرفى شده است:
1- مشهد آثار مهدوى منه السلام در شبستان قبله و مكان منبر سمت غربى محراب
(اين محراب الان وجود ندارد و ظاهرا دزديده شده است)

2- مشهد آثار مهدوى منه السلام در صحن و صفه غربى

3- مشهد آثار مهدوى منه السلام در دالان شمالى و كنار درب بقعه علّامتين مجلسي

4- و امروز مشهد آثار مهدوى منه السلام در صحن مسجدجامع در سمت قبله مقابل ايوان قبله (شامل درب و مسير ورودي سمت غربى)

واقعه تشرف اين مكان:
آقاى مصطفى مصباح در كتاب بوستان مجلسى ص18 ازيكى از فضلاى حوزه عليمه اصفهان نقل كرده است
یکی از مکان های با شرافت که جمعی از اهل دل برای خواندن دعای ابوحمزه ثمالی از امام سجاد (علیه السلام) که بیش از پنجاه سال از تأسیس آن میگذرد (و اهل تهجد و عبادت شبهاى ماه رمضان) گرد هم جمع می شوند، مسجد جامع اصفهان است.
در این تجمع الهی (علاوه بر هزاران نفر از مؤمنات و مؤمنين اهل تعبد و تهجد) بعضی از علماء و صاحبدلان نيز شركت مي كردند.
مجلس دعا با (منبر و خوانش و) نوای خطیب توانا و دلسوخته امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ مهدی مظاهری برپا میشد
که ایشان در بین دعا اشعار عالم عامل مرحوم آية الله حاج شیخ محمد حسین غروی اصفهانی رحمه الله و سروده های مرحوم آیة الله سید حسن میرجهانی رحمه الله را زمزمه میکرد
که حال و هوای دیگری به مجلس دعا می داد و صدای یا بن الحسن با اشک و آه در فراق آن عزیز از همگان در دل شب بلند میشد
(اين واقعه خودش نمونه اى از بركات صدا زدن نام حضرت با توجه و تضرع است)

در یکی از شب ها که بیش از بیست سال از آن میگذرد بعد از تمام شدن مجلس دعا
طلبه ای که عاشق مولایش صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بود پیش این حقیر آمد
و در پایان صجبتش گفت: با تفأل به قرآن این جریان را برای بنده نقل کرد.
إِلَّا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ إِنَّ فَضْلَهُ كَانَ عَلَيْكَ كَبِيرًا (سوره اسراء آیه 87) {مگر رحمت و لطف پروردگار (از تو مدد کند) که فضل (و رحمت) او بر تو بزرگ و بسیار است.}
آن طلبه حوه علميه اصفهان با اشاره به توسلات و حال خوشش با امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در اين مسحد گفت تا به این نکته رسید که
در یکی از این شبها که جلسه دعای ابوحمزه (در ماه رمضان) برقرار بود خیلی به یاد مولا بقیة الله بودم و با دیدگان گریان مدام مولا را صدا میزدم
در آن لحظاتی که برقها را خاموش کردند و مرحوم آقای مظاهری دعای الهی عظم البلاء را با حال خوشی میخواندند تا اینکه به نام یا مولای یا صاحب الزمان رسیدند
و همگان از جا بلند شدند (به احترام حضرت)
ناگهان نور حضرتش که چشم را خیره میکرد از طرف قبله وارد مسجد جامع شد
و حالم را دگرگون کرد که قابل وصف نیست

مجرى برنامه بعد از بيان مطلب فوق سلام و دعا به حضرتش داده
و مقطع صوتي از مرحوم مظاهرى كه مربوط به مشابه اين موقعيتهاست نيز بخش شد
و بعد مقطع صوتى از نسخه كامل دعاى {اللهم كن لوليك...} نيز بخش شد

سبس به محل واقعه ديگر كه در همين صحن و روي صفه غربى است اشاره و نشان داده شد و سلام و دعاى به حضرت تجديد شد

بعد به محل واقعه مربوط به منبر در شبستان قبلى رفته و آنرا نيز بيان كرده
و نكته مهم آن كه توصيه حضرت به نقل واقعه حضور حضرت است و منصرغ نشدن ابيان ين وقابع بخاطر انكار و بدكويي منكران و مقصران را نيز عينا خوانده شد و سلام و دعا به حضرت در اين مكان شريف نيزتجديد شد

بعد به محل تشرف در دالان شمالى رفته و انجا نيز سلام و دعا به حضرت در اين مكان شريف نيزتجديد شد

------------------------------------------------
مطلبي از حضرتش درباره يك جمله از فقرات پاياني دعاى ندبه بيان شد كه
جزو كليدهاي موفقيت توسل به امام زمان عليه السلام است


1- و خود اين جمله بعد نحوه توسل به امام زمان عليه السلام (صدا زدن با نامهاى حضرت)؛
مورد توصيه حضرتش مى باشد
و چون به فقرات آخر دعاى ندبه مربوط مي شد؛ بعد انتهاى تلاوت اين فقرات بيان شد
تا هرچه متصلتر به دعاى ـخرجمعه باشد
تا مستمعين يادشان باشد و هروقت دعاى ندبه ياد شد و يا استغاثه داشتند به اين مطلب توجه كنند و آن جمله را تكميل استغاثه شان بگويند

2- مكررا بركات استغائه به حضرت به روش صدا زدن حضرت به اسماء مباركه شان را نقل كرده ايم
يا صاحب الزمان يا امام زمان يا ولي العصر يا صاحب العصر يا بن الحسن يا حجة بن الحسن يا محمد بن الحسن با محمد المهدى يا ابالغوث يا غوث الله يا ابا صالح يا فارس الحجاز.... ادركني و لا تدعنى فتهلكني

و هفته قبلى از مرحوم سيدالأوتاد سيد محمد كشميري
{يا صاحب الزمان اغثنى يا صاحب الزمان ادركني}
كه به منزله اسم اعظم حق توصيف فرموده بودند
نقل شد

در اين محضرنورانى:
از مرحوم حاج سید مهدی طباطبایی مشهدى {كه احيرا فوت كرده ند} نقل شد:
آقا سید جلال زنجانی که از علماء مشاهیر تهران بودند گاهی به مشهد مقدس برای زیارت حضرت رضا (علیه السلام) مشرف می شدند
و در منزل مرجع مرحوم آية الله سید یونس اردبیلی (مدفون به رواق دار السعادة)
https://fa.wikifeqh.ir/%D8%B3%DB%8C%D8% ... 9%84%DB%8C
https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%D9%8A ... 9%84%DB%8C
https://historydocuments.ir/?page=post&id=3468

و در منزل مرحوم آیة الله فقیه سبزواری (مدفون به قبرستان قتلگاه) به منبر می رفتند
و درس اخلاق هم می دادند و طلاب حوزه علمیه مشهد را نصیحت می فرمودند
و من در ایام نوجوانی ایشان را درک کرده بودم و از محضرشان استفاده زیادی می بردم

مثلاً یادم هست که
روزی در منزل مرحوم سید میرزا حسین سبزواری راجع به تقدیرات و زیاد شدن روزی و گشایش کارها مطالب و راه هایی بیان میفرمودند از جمله این که میفرمود
بهترین راه این است که
همیشه توسلتان را به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) داشته باشید
و خود را خدمتگزار آن حضرت بدانید
و برای آن وجود مبارک تبلیغ کنید.

سپس این واقعه را از علامه محمد باقر مجلسی رحمه الله در امر تبلیغ (براى امام ز مان عليه السلام) نقل فرمود:

علامه مجلسی رحمه الله در سنین نوجوانی که مشغول تحصیل علوم دینی بودند
عصرهای پنجشنبه به دهات نزدیک اصفهان می رفتند
و شب جمعه مشغول وعظ و تبلیغ میشده و با مردم نماز جماعت میخوانده
و سعی مینموده که در مساجد متروک برود تا آن مسجد را رونق بدهد
یا به دهاتی می رفت که مسجد نداشت تا به کمک اهالی آن محل مسجدی بنا کند
و فردای آن روز یعنی صبح روز جمعه به اصفهان برمیگشت
و کم کم مردم او را شناخته بودند که از روی اخلاص و ارادتی که به حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دارد این کارها و فعالیتها را انجام میدهد؛
لذا هر هفته مردم انتظار آمدنش را میکشیدند و از پذیرایی ایشان افتخار میکردند

در سالی از سالها از دهی برمی گشت
در بین راه که می آمد دعای ندبه را از حفظ میخواند و راه می پیمود

مرحوم مجلسی رحمه الله مقید بود که (در وقت توسل به روش استغاثه وصدا زدن حضرت) فقره ای از آخر دعاى ندبه را حتماً بخواند
و اگر کسی (در توسل به حضرت و صدا زدن ايشان) و موفق به خواندن تمام دعاى ندبه نشود
اما این فقره آخر دعاى ندبه ش را حتماً بخواند.
وانظر الينا نظرة رحيمة نَستَكمِلُ بِها الكرامة عِندَك.
يعنى: و به ما نظر كن نگاه رحيمانه تا با اين نگاهت نزد نو مراتب كرامت را كامل كنيم

دليلش براى تكرار اين جمله در این اتوسلات و استغاثه هاى به حضرت اين بود که
این نحوه دعا و صدا زدن حضرت با اين فقره دعا
مستند است به اینکه
یک نفر زمانی خدمت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) رسیده
و حضرت به او فرمودند:
این عبارت از دعای ندبه را (در آخر توسلاتتان) حتماً بخوانید و ترک نکنید.

خلاصه اینکه مجلسی رحمه الله در بیابان بود و تنها؛
در حين خواندن دعاى ندبه میرسد به این جمله در فقرات آخر دعای ندبه

توضيح:
{از ادامه واقعه و برداشت علامه مجلسى معلوم مى شود كه تكرار اين جمله در آخر توسلات
علاوه بر موفقيت توسل و مشمول عنايت حضرت شدن؛
همچنين موجب توفيق تشرف و نگاه رحيمانه حضورى حضرت
به شخص مستعد متوسل به حضرت نيز مى گردد}

مجلسی میگوید که
ناگهان در فکر رفتم و حزن عجیبی بر دلم نشست
با خودم گفتم:
من کجا و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) کجا؟
من چه لیاقتی دارم که امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را ببینم تا آن حضرت به من نگاه کند؟
با خود حدیث نفس میکردم می گفتم
تو در این بیابان چه توقعی داری؟

این حدیث نفس از یک ماجرایی که بین من و پدرم گذشته بود یادم آمد و آن این بود
که در کودکی دستم مجروح شده بود.
دُمَل ظاهر شده بود و چرک و خون داشت
میهمانی داشتیم به پدرم گفت چرا دست این بچه را نمی بندید چون هم حشرات روی آن می نشینند
و هم اطرافیان که نگاه میکنند حالشان به هم میخورد
توضيح: دستور نيستن زخم دمل
مستند به نكته طبي كهن است كه نبستن موجب مي شود دمل زودتر خشك وخوب شود
برخلاف بستن كه موجب جركين شدن و بزرگتر شدن دمل مى گردد
البته نبستن دمل منافاتي با مراقبت از الودگيها ندارد ولو مقدارى مواظبت لازم دارد

پس پدرم دستم را با پارچه کرباس .بست
تا این که دستم متورم شد و از شدت درد طاقتم را از دست داده و گریه میکردم.
پدرم مرا نزد طبیب حاذقی که نامش سید یحیی صدرالاطباء بود برد.
خواست پارچه روی دستم را باز کند ولی من ناراحت بودم.
صدر الاطباء :گفت چرا ناراحتی؟
گفتم مادرم سفارش کرده است که دستت را مقابل دیگران باز نکن چون اذیت میشوند و حالشان به هم می.خورد
صدرالاطباء :گفت مادر شما خوب گفته اند، نباید چرک و خون را نزد مردم باز کنی و موجب اذیت آنها شوی
ولی وقتی که نزد طبیب رفتی آن را باز کن تا آن را ببیند او میخواهد تو را معالجه کند تا خوب شوی
همین طور که به این قسمت خاطره رسیدم

بی اختیار بنا کردم اشک ریختن و گریه نمودن
و به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عرض کردم
یا بقیه الله شما از تمامی حالات روحی و درونی من باخبر هستید
آقاجان همه دردها و بدی ها را دارم
و محتاج یک نگاه طبیبانه و پرمهر و محبت شما هستم

آقا سید جلال :گفت علامه مجلسی رحمه الله محبت خاصی به فاطمه زهرا علیها السلام داشت
و میدانست که ائمه معصومین علیهم السلام ارادت خاصی به مادرشان فاطمه اطهر علیها السلام دارند

و همین طور که سرش پایین بود و اشک میریخت متوسل به فاطمه زهرا علیها السلام می شود
و در نظرش ظلم هایی که به آن حضرت شده بود مجسم میشود
و نگاه صحنه دیوار و درب سوخته میاندازد و اشک میریزد،

ناگهان دستی به روی شانه اش گذاشته میشود و با حزن و اشک می فرماید:
مجلسی کجا نگاه میکنی؟

علامه مجلسی رحمه الله بی اختیار روی بر می گردانند می بیند
حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است
و بی اختیار خود را به روی دست و پای حضرت می اندازد
و با اشک شوق عرض ادب می.کند.

بعد مطالبی بین علامه مجلسی رحمه الله و آن حضرت رد و بدل میشود از جمله اینکه
آن حضرت فرمودند:
به کارت (تبليغ براى امام زمان و احياى مساحد متروكه و جمع احاديث] ادامه بده.
و به همان کار و تلاش در امر تبلیغ از امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
و دفاع از مركز تشیع ادامه بده
که من از خدای تعالی خواستم عمر بابرکت نصیبت کند
و فلان حدیث که نسبت به سندآن تردید داری و دنبالش میگردی
در فلان کتاب مراجعه کن آن را خواهی یافت.

سید مهدی طباطبایی میگوید من از آن حدیث یادم نیست و مرحوم سید جلال زنجانی هم از این حدیث یادش نبود

خلاصه اینکه علامه مجلسی رحمه الله به آدرسی که داده شده بود مراجعه میکند
و این حدیث را با سند پیدا کرده
و با طیب خاطر در کتاب ارزشمند بحار الانوار نقل میکند

توضيحات:
1- وجه مناسبت ذكر واقعه عارضه دمل در كودكى:
اين حادثه دوران كودكى بسيار آزاردهنده براى مرحوم مجلسى بود
بطوريكه هر وقت يادش مي افتاده سبب رقت قلب و گریه اش مي شده است
و در آن مسيرو ميان راه و توسل
اين خاطره دردناك يادش آمده
و سبب تسريع بكاء و تضرعش شده است

2- احياى مساجد متروكه و بى رونق و كم رفت و آمد×
ولو با رفتن و دو ركعت نمااز خواندن (و چه بهتر به نيابت حضرت و هديه به مادرشان نرجس خاتون عليهما السلام)
يا مساجد مهجوره گرد و غبار كرفته با تنظيف آن
يا مساجد مخروبه با تعمير ولو در اقل ضروريات كه قابل استفاده شود
خودش از توسلات مجربه براى حاجات از جمله تشرفات است
مرحو حاج بهارعلى كه جزو اصحاب استجاره و مقيم به مسجد كوفه بود
و خدمت مرحوم قاضي مي رسيدند
وقتي كسي از او درخواست پذيرش در مسيرمعنوى مى كرد
ابتداء اين دستورالعمل را به او مي دادند كه جزوش احياى مساجد و اماكن عبادت بود
اولا: قصد پیاده مشرف شدن از مسجدكوفه (بعد انجام اعمالش) به مشهد مقدس را بنمايد
ثانيا: بدون زاد و توشه و متوكلا على الله به اين سفر برود
ثالثا: و از كسي تقاضاى مادى نكند
رابعا: و اگركسي تبرعا چيزي به او داد بقدر خوراك همانروز بردارد و بفيه را برفقيران انفاق كند
خامسا: ده به ه و شهر به شهر كه مي رود هرجا مسحد و حسينيه يا محل عبادتي بود توقف كند آنجا را غبار روبي و تميز كند و دور ركعت نماز تحيت بخواند و بعد به منزل بعدي برود.... و همينطور تا برسد به مشهد مقدس
اين برنامه برحسب تجربه معمولا يكسال طول مي كشيد.
و در مسير راه امتحانات و نيز حالات خوب براى طالب معنويت رخ مي داد
كه خودش سيري روحاني بود

3- فقره نقل واقعه فوق كه
راجع به نقل حديث و امداد حضرت درباره منبع و سند آن بود
اين نكته را دارد كه
علامه مجلسى هر حديثي را در بحارالأنوار درج نمي كرده است
(برخلاف شهرت مفصره كه او هر حديث را جمع كرده تا هرچه هست ولو بي اعتبار به نسل بعد برسد!!!
و اين واقعه بخوبي مي رساند كه علامه مجلسى چقدر تلاش مي كرد تا صحت حديث تاييد شود
و اين مورد از طريق توسل وتشرف خدمت حضرت بدست آمده است.

و اين بخش از واقعه هم مربوط به موردي است كه
حضرت ترديدش را برطرف كرده اند و منبعش را در كتابى از كتب علماى مذهب اهل بيت عليهم السلام ارجاع ميدهند

4- و با اين ارجاع حضرت (به كتابى از كتب علماى مذهب اهل بيت عليهم السلام)
اين درس را هم در حديث شناسى تعليم مي كنند كه
براى اعتماد به احاديث رسيده از اهل بيت عليهم السلام؛
صرف ذكر در منابع علماى شيعه كذشته كافي است
و لازم نيست كه تو عالم شيعى بعد 1400 سال بخواهي افراد واسطه نقل را بشناسى.

5- نتيجه:
روش توسل كه در اين واقعه تجربه شده:
اولا: خواددن دعاى ندبه از روشهاى توسل واستغاثه به حضرت و تشرف به حضور انورش است

ثانيا:دعاى ندبه از نمونه هاي توسل و استغاثه به حضرت به روش صدا زدن نامها و القاب حضرت است

ثالثا: بعد از هر توسل به حضرت و استغاثه باصدا زدن حضرت؛ تكرار جمله جزو فقرات آخر دعاى ندبه {وانظر الينا نظرة رحيمة نَستَكمِلُ بِها الكرامة عِندَك} همراه با توسل به حضرت زهراء و تجسم مصائبشان موجب به نتيجه رسيدن توسل و سبب عنايت حضرت عليهما السلام براى حاجت و حتى تشرف براى مستعدين است

والحمدلله رب العالمين
إشراف
Site Admin
 
پست ها : 85
تاريخ عضويت: دوشنبه ژانويه 25, 2010 11:00 am

بازبيني و رفع اشكالات و تكمييلات و ترتيبات شده است

پستتوسط إشراف » سه شنبه مارس 18, 2025 8:55 pm

بازبيني و رفع اشكالات و تكمييلات و ترتيبات شده است
إشراف
Site Admin
 
پست ها : 85
تاريخ عضويت: دوشنبه ژانويه 25, 2010 11:00 am


بازگشت به راهنمای زیارت اونلاین مشاهد الهی


Aelaa.Net