روز دوشنبه: مزارات وادی السلام و زیارت حرم نجف

مدرسه هندی حجره آیت الله قاضی و سيد بحرالعلوم

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه آپريل 13, 2024 8:33 pm

مدرسه هندی (مدرسه امام باقر)؛
در شارع طوسی در اولین کوچه بعد مسجد شیخ طوسی - اولین فرعی سمت چپ
مختصات مدرسه انتهای کوچه است: 31.997857,44.313981
بعد از "فندوق الرایه"

حجره مرحوم آیت الله قاضی در مدرسه هندى:
که آیت الله قاضی حجره داشتند- اینجا را یک هندی ساخته بوده و و بعد از ان جدیدا اسم انرا تغییر دادند به مدرسه امام باقر علیه السلام
مدرسه کوچکی است و این همه اولیا و شاگردان که خدمتشان رسیدند انجاست و بسیار ساده و ایت الله قاضی با این همه کرامات و اتصالشان با امام زمان اینجا بودند و از معروفین مثل ایت الله بهجت – علامه طباطبایی و سید عبدالکرم کشمیری و ایت الله قوچانی وو شاگردان ایشان بوده اند

محل حجره: در مدرسه که وارد می شویم اولین حجره سمت چپ در ضلع قبله و جنوبی مدرسه

حجره مرحوم بحرالعلوم در مدرسه هندى
مرحوم آيت الله بهجت:
مرحوم قاضى در مدرسه هندی بودند، جنب حجره‌ای که معروف بود که سید بحرالعلوم رحمه‌الله در آن حجره بوده‌اند.

این حجره حجره مرحوم سید هاشم حداد نیز بوده است و گاهی مرحوم قاضی می فرمودند که ان را خلوت نماید و در ان عبادت می کردند

مرحوم سید هاشم حداد:
مرحوم سيدهاشم از شاگردان لطيف مرحوم قاضي بودند

كه بعد تحصيل مقدمات عربي در همين حجره و مدرسه
مي روند كربلا مقيم مي شوند
آن مرحوم شغلشان در كربلا اهنكري بود
نعلبند بودند
در شرطه خانه كربلا شغلشان نعل كوفتن به اسبهاى شرطه بود
مرحوم قاضي هم وقتي كربلا مي رفتند بعدزيارت كاهي به خانه ايشان مي رفتند

 [حاج سیّد هاشم نعلبند از شاكردان مرحوم قاضي می‌فرمودند]:
«چندین‌ بار خدمت‌ آقای قاضی عرض‌ کردم‌: اذیّت‌های‌ قولی‌ و فعلی‌ اُمّ الزّوجه‌ به‌ من‌ به‌ حدّ نهایت‌ رسیده‌ است و من‌ حقّاً دیگر تاب‌ صبر و شکیبایی‌ آن را ندارم‌، و از شما می‌خواهم‌ که‌ به‌ من‌ اجازه‌ دهید تا زنم‌ را طلاق‌ بدهم‌. (ظاهرا اين زن جزو قباله دخترش بودهو جدا نمى توانسته زندكي كند!!)
 مرحوم‌ قاضی فرمودند: ”از این‌ جریانات‌ گذشته‌،
آيا تو زنت‌ را دوست‌ داری‌؟!“
 عرض‌ کردم‌: آری‌!
 فرمودند: ”آیا زنت‌ هم‌ تو را دوست‌ دارد؟!“
 عرض‌ کردم‌: آری‌!
 فرمودند: ”ابداً راه‌ طلاق‌ نداری‌!
برو صبر پیشه‌ کن‌؛ تربیت‌ تو به‌ دست‌ زنت‌ می‌باشد.
و با این‌ طریق‌ که‌ می‌گویی،‌
خداوند چنین‌ مقرّر فرموده‌ است‌ که‌ ادب‌ (الهى) تو به‌ دست‌ زنت‌ باشد.
باید تحمّل‌ کنی‌ و بسازی‌ و شکیبایی‌ پیشه‌ گیری‌!“

 من‌ هم‌ اطاعت كردم و از دستورات‌ مرحوم‌ آقای‌ قاضی ابداً تخطّی‌ و تجاوز نمی‌کردم‌،
و آنچه‌ این‌ مادر زن‌ بر مصائب‌ ما می‌افزود، تحمّل‌ می‌نمودم‌.
مدتى كذشت 
یک‌ شب‌ تابستان‌ که‌ چون‌ پاسی‌ از شب‌ گذشته‌ بود،
از بیرون‌ خسته‌ و فرسوده‌ و گرسنه‌ و تشنه‌ به‌ منزل‌ آمدم‌ که‌ در اطاق‌ بروم‌، دیدم‌ مادر زنم‌ کنار حوضچۀ عربی‌ داخل‌ منزل‌ نشسته‌ و از شدّت‌ گرما پاهایش‌ را برهنه‌ نموده‌ و پیوسته‌ دارد از شیر آب‌ حیاط‌ بالای‌ حوضچه‌، آب‌ روی‌ پاهایش‌ می‌ریزد.
تا فهمید من‌ از در وارد شدم‌، شروع‌ کرد به‌ بد گفتن‌ و ناسزا و فحش‌ دادن‌ و همین‌طور بدین‌ کلمات‌ مرا مخاطب‌ قراردادن‌.

 من‌ هم‌ داخل‌ اطاق‌ (نزد خانواده) نرفتم‌؛
یکسره‌ از پلّه‌های‌ بام‌، به‌ بام‌ رفتم‌ تا در آنجا بیفتم‌،
دیدم‌ این‌ زن‌ صدای‌ خود را بلند کرد
و با صدای‌ بلند به طوری که‌ نه‌ تنها من،‌ بلکه‌ همسایگان‌ می‌شنیدند،
به‌ من‌ سبّ و شتم‌ و ناسزا گفت‌،
گفت‌ و گفت‌ و همین‌طور می‌گفت‌ تا حوصله‌ام‌ تمام‌ شد.
بدون‌ آنکه‌ به‌ او پرخاش‌ کنم‌ و یا یک‌ کلمه‌ جواب‌ دهم‌،
از پلّه‌های‌ بام‌ به‌ زیر آمدم‌
و از در خانه‌ بیرون‌ رفتم‌ و سر به‌ بیابان‌ نهادم‌.
بدون‌ هدفی‌ و مقصودی‌
همین‌طور دارم‌ در خیابان‌هاى منتهى به بيابان می‌روم‌،
و هیچ‌ متوجّه‌ خودم‌ نیستم‌ که‌ به‌ کجا می‌روم‌؟
همین‌طور دارم‌ می‌روم‌.
در این‌ حال‌ ناگهان‌ دیدم:‌ من‌ دو تا شدم‌؛
یکی‌ سیّد هاشم‌ است‌ که‌ مادر زن‌ به‌ او تعدّی‌ می‌کرده‌ و سبّ و شتم‌ می‌نموده‌ است‌،
و یکی‌ من‌ هستم‌ که‌ بسیار عالی‌ و مجرّد و محیط‌ (به عالم) می‌باشم‌ و ابداً فحش‌های‌ او به‌ من‌ نرسیده‌ است‌،
و اصولاً به‌ این‌ سیّد هاشم‌ فحش‌ نمی‌داده‌ است‌
و مرا سبّ و شتم‌ نمی‌نموده‌ است‌.

آن‌ سیّد هاشم‌ (مادى)سزاوار همه‌ گونه‌ فحش‌ و ناسزاست‌؛
و این‌ سیّد هاشم‌ که‌ اینک‌ خودم‌ می‌باشم‌،
نه‌ تنها سزاوار فحش‌ نیست‌، بلکه‌ هرچه‌ هم‌ فحش‌ بدهد و سبّ کند و ناسزا گوید، به‌ من‌ نمی‌رسد.
در این‌ حال‌ برای‌ من‌ منکشف‌ شد که‌:
این‌ حالِ بسیار خوب‌ و سرورآفرین‌ و شادی‌زا (كه تجرد از بدن بود)
فقط‌ در اثر تحمّل‌ آن‌ ناسزاها و فحش‌هایی‌ است‌ که‌ وی‌ به‌ من‌ داده‌ است‌؛
و اطاعت‌ از فرمان‌ استاد مرحوم قاضی، برای‌ من‌ فتح‌ این‌ باب‌ را نموده‌ است‌؛
و اگر من‌ اطاعت‌ او را نمی‌کردم‌ و تحمّل‌ اذیّت‌های‌ مادر زن‌ را نمی‌نمودم‌،
تا ابد همان‌ سیّد هاشم‌ محزون‌ و غمگین‌ و پریشان‌ و ضعیف‌ و محدود بودم‌.

الحمد لله‌ که‌ من‌ الآن‌ این‌ سیّد هاشم‌ هستم‌ که‌ در مکانی‌ رفیع‌ و مقامی‌ بس‌ ارجمند و گرامی‌ می‌باشم‌،
که‌ گَرد خاکِ تمام‌ غصّه‌ها و غم‌های‌ دنیا بر من‌ نمی‌نشیند و نمی‌تواند بنشیند.

فوراً از آنجا به‌ خانه‌ بازگشتم‌،
و به‌ روی‌ دست‌ و پای‌ مادر زنم‌ افتادم‌ و می‌بوسیدم‌ و می‌گفتم‌:
مبادا تو خیال‌ کنی‌ من‌ الآن‌ از آن‌ گفتارت‌ ناراحتم‌؛
از این‌ پس‌ هرچه‌ می‌خواهی‌ به‌ من‌ بگو که‌ آنها برای‌ من‌ فایده‌ دارد!»

تذكر مهم:
البته درباره احوالات ايشان كتاب مستقل نوشته شده است
اما هرجه در ان كتاب و صفحات نت هست ممكن است مفيد نباشد
و ذكر مطالبي درباره اشخاص سبب نشود كه افراد انرا كليجستجوقرار دهند و هرجه هستند را تصور نكنند تاييد مي شود
ما انجه مفيد باشد نقل مي كنيم
بقيه اضافاترا هم كاري نداريم


Image
Image
pejuhesh232
 
پست ها : 8790
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مرقد و مسجد شیخ طوسی

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه آپريل 13, 2024 8:34 pm

شیخ طوسی
مختصات قبر شیخ طوسی رضوان علیه: 31.997151,44.315230

محمد بن حسن بن علی بن حسن (۳۸۵-۴۶۰ق)، مشهور به شیخ طوسی و شیخ الطائفه
از مشهورترین محدثان و فقیهان شیعه. وی نویسنده دو کتاب التهذیب و الاستبصار

او در خانه‌اش دفن کردند و طبق وصیت شیخ، این خانه، به مسجد تبدیل شد. مسجد شیخ طوسی (که جامع الشیخ الطوسی نیز نامیده می‌شود) امروزه از مساجد مشهور نجف است. این مسجد که در محله مشراق قرار دارد

Image
pejuhesh232
 
پست ها : 8790
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

سید بحر العلوم

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه آپريل 13, 2024 8:35 pm

قبر سید بحر العلوم در حجره ای کنار مسجد شیخ طوسی
و ورودی ان با ورودی مسجد یکی است
از فرزندان و خاندانشان نیز در این مقبره مدفونند

سید مهدی طباطبائی ملقب به بحر العلوم
سید بحرالعلوم ( قرن 12 – 13 هجری ) و صاجب تشرفات
و از اصحاب استجاره شرح درکتاب اصجاب استجاره ص 113

Image
pejuhesh232
 
پست ها : 8790
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مرقد سید مهدی قزوینی و علامه سید باقر قزوینی

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه آپريل 13, 2024 8:44 pm

مقبره:
اول کوچه از حرم به سمت صافی صفا از سمت پشت سر مبارک- در ابتدای کوچه مقبره سمت راست
مختصات:
31.996875,44.313011

سید مهدی قزوینی
از علمای جلیل القدر و چند تشرف از ایشان نقل شده و مشهور است که حضرت به خانه ایشان در حله آمده بودند؛
یکی در راه حله به کربلا در زیارت نیمه شعبان که حضرت همراهشان در جلوی انها میرفتند و هدایتشان میکنند و از دشمنان محفوظشان میکنند تا به دروازه کربلا می رسند
و یکی هم بعد از مشهد ذوالدمعه به بیت ایشان تشریف اورده بودند

مرحوم سيد مهدي قزويني كه واقعه تشرف در خانه اش خدمت حضرت و كنار قبر ذي الدمعة در مزارات حله بيان شد خواهر زاده علامه بحرالعلوم بوده است

شرح واقعه تشرف و مکان تشرف در جله:
مشهد اثر مهدوی و بيت آيت الله سيد مهدي قزويني؛
viewtopic.php?f=176&t=12275&start=10#p74057

و حضرت از كتاب فقهي كه نوشته است تجليل كردند مواهب الإفهام في شرح شرائع الإسلام، سبع مجلدات
كه كتاب مفصلي است بقدر جواهر الكلام است

مرحوم سيد مهدي قزويني بعد از زيارت بيت الله و حرمين حجاز در راه نجف نزديك سماوه رحلت كرد و مردم جنازه اش را تا نجف پياده تشييع كردند و در اين مقبره دفن شد
https://ar.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9 ... 9%86%D9%8A
سيدمهدي قزويني خواهر زاده بحرالعلوم
با سيد مهدي قزويني ديگر در نسل بعد اشتباه نشود اين =
https://www.wikiwand.com/ar/%D9%85%D8%A ... 9%86%D9%8A

علامه سید باقر قزوینی:
استاد و عموي سيد مهدي؛ سيد باقر قزويني كه مقامت عليه و تشرفات داشته
و اين سيدباقر در واقعه شيوع طاعون درعراق و نجف باق مانده و بيش از چهل هزار نفر را تجهيز و نماز و دفن كرده است
و طبق خبري كه مولاعلي به او دادند طاعون با فوت تو تمام مي شود و در شب عرفه وفات كرد
و در همان مقبره ال قزويني مدفون هستند هر دو
شرح تشرفات هر دو در عبقري الحسان هست

چطور عنايت كردند و جقدر به سيدباقر قزويني عنايت كردند؟ بخاطر استفاده از فرصتها:
سید باقر قزوینی:
در ایّام طاعون شدیدی که عارض شد در ارض عراق از مشاهد مشرّفه و غیر آن در سال 1186 و فرار کردند هر کس که در مشهد غروی بود، از علمای معروفین و غیر ایشان حتّی علاّمه طباطبایی (علامه سيد مهدي طباطبايي يعني علامه بحرالعلوم) و محقّق صاحب «کشف الغطاء» و غیر ایشان بعد از آنکه جمع غفیری از ایشان وفات کردند و باقی نماند الاّ معدودی از اهل نجف که یکی از ایشان بود مرحوم سیّد، می فرمود که: «من روز در صحن می نشستم و نبود در صحن و نه در غیر او، احدی از اهل علم مگر یک نفر معمّم از مجاورین عجم که در مقابل من می نشست
در این ایّام. ملاقات کردم شخص معظم مبجلی، در بعضی از کوچه های نجف اشرف و او را پیش از آن ندیده بودم و بعد از آن نیز ندیده ام با آنکه اهل نجف در آن روزها محصور بودند و احدی از بیرون داخل بلد نمی شد. پس چون مرا دید، ابتدا فرمود: «تو را روزی خواهد شد علم توحید بعد از زمانی.»

سیّد معظّم رحمه الله (سید مهدی قزوینی) نقل کرد برای من و به خط خود نیز نوشت که عمّ اکرمش (سید باقر قزوینی) بعد از این بشارت در شبی از شبها در خواب دید دو ملک را که نازل شدند بر او و در دست یکی از آن دو، چند لوح است که در آن چیزی نوشته و در دست دیگری میزان است. بلکه مشغول شدند به اینکه می گذاشتند در هر کفّه میزان لوحی و با هم موازنه می کردند؛ آنگاه آن دو لوح متقابل را بر من عرض می داشتند. پس من می خواندم آنها را و هکذا تا آخر الواح. پس دیدم که ایشان مقابله می کنند عقیده هر یک از اصحاب پیغمبر و اصحاب ائمه علیهم السلام را با عقیده یکی از علمای امامیّه از سلمان و ابوذر، تا آخر نوّاب اربعه و از کلینی و صدوقین و شیخ مفید و سیّد مرتضی و شیخ طوسی تا خال علاّمه او، بحر العلوم رحمه الله جناب سیّد مهدی طباطبایی و بعد ایشان از علماء را.
سیّد فرمود: در این خواب مطّلع شدم بر عقاید جمیع امامیه از صحابه و اصحاب ائمه علیهم السلام و بقیّه علمای امامیّه و احاطه نمودم بر اسرار از علوم که اگر عمر من، عمر نوح علیه السلام بود و طلب می کردم این قسم معرفت را، احاطه نمی کردم به عشری از معشار آن و این علم و معرفت بعد از آن شد که آن ملک که در دستش میزان بود، به آن ملک که در دستش الواح بود، گفت که: «عرضه دار الواح را بر فلان، زیرا که ما مأموریم به عرضه داشتن الواح بر او.»
پس صبح کردم در حالتی که علاّمه زمان خود بودم در معرفت!


نکته:
فلذا همانها كه كلمات الله هستند خودشان ظرفيت عطا مي كنند
براى كسي كه منقطع است در حضرات و همواره به فكر و دنبال تقرب و تحصيل معارف الهي و انجام وظيفه است
بقدر اينكه وجودش مملو است به او عنايت مي كنند
و هر طاعت طاعت و توفيق ديگري مي اورد
فلذا نبايد حقير بودن و فقير بودن خود را ملاحظه كرد و نبايد منصرف شد و به فضل انها اميدوار بود و تلاش كرد
پس با عنايت حضرات مي شود نتيجه معرفتي بقدر عمر نوح تحصيل معرفت را پيدا كرد و هيچ كاري را كوچك نشمارد
هر چه قدر كه به او داده اند و اگاه كرده اند را نقد كند بيشتر به او عطا مي كنند توفيقات مثل گنج است كه نشانه ندارد و زير هر كلوخ خرابه اي ممكن است پنهان باشد


نكات مهم عملكرد مرحوم سيد باقر قزويني در واقعه طاعون:

1- قديم وقتي جايي طاعون و وبا و بيماري همگير مي آمد (أعاذنا الله) ابتلا فراوانتر و شيوع وسيعتر و تلفات بسيار بيشتر از امروز بود، آمار تلفات هروز چند نفر در كل شهر نبود، هرمحله و هر كوچه بلكه هر خانواده تلفات داشت

2-چون تلفات بالا بود انتقال اموات به قبرستان بيرون شهر و دفن چه برسد غسل و كفن و دفن كاري فراتر از توان مردم شهر مي شد

3- و چون امكانات علاج ناچيز و محدود بود، تنها كار براى هر متمكن از رفتن بيرون شهر؛ ترك شهر و رفتن به نواحي غيرمبتلا بود، ولذا يكباره شهرها خالي مي شد، و هيچ كسي در شهر نمي ماند

4- افرادي كه در شهر مانده بودند غالبا بيمار و مبتلا يا از نظر جسمي وضعي داشتند كه بسيار ناتوان و دوام در برابر بيماري نشدني و قطع اميد كرده و يا از نظر جسمي يا مالي تمكن رفتن به بيرون شهر و نواحي ديكر را نداشتند

5- اين جهات سبب مي شد كه خانه ها و كوچه ها مملو از مردگان شود - وضعيتي كه وقتي مردم مبتلانشده شهر بودند انجام كار مردگان عملي شاق و طاقت فرسا بود و صبح تا شب بايد مشغول مي بودند تا بتوانند شايد به انتقال و كارهاى ديني و دفن اموات برسند

6- حالا در اين وضعيت كه طاعون همه گيرشده
و مردم شهر بخش مهمي فوت كرده اند و بخش ديگر مبتلا در خانه ها و نياز به كمك پرستاري (و در برخی بیماریها مانند وبا نیز اسهال شديد از ساده ترين عوارض آن بوده است كه با نبود اب لوله كشي و ضعف بيمار براى كشيدن آب از چاه اگر خانه اى بیماری داشته و حفظ طهارت خود وووو) و درمان ووو، و بخش ديگر يعني بقيه از شهر فرار كرده و رفته اند
يكنفر عالم برجسته نه شخص عادي ملاحظه سلامتي و خطر حتمى ابتلا به بیماری و مرگ بسيار محتمل را نكند
و در فضاي آلوده شهر جه بخاطر شيوع بیماری و جه بخاطر وضعيت حاد مبتلايان كه موجب تشديد الودگي محيط مي شود، و بدتر از همه رها شدن مردگان در خانه هاى بسيار و روي هم انبار شدن مردگان سر كوچه ها كه كسي ببرد،
جه وضعيت حادي ايجاد مي كند
آن وقت بماند به قصد انجام كار اموات، عملي كه شايد فقط در فوت والدين و خانواده اش آن هم اگر كسي نبود انجام مي داد
چقدر از نظر عملي شاق بوده و از نظر سلامتي هم بسيار خطير
و نوعي جانبازي خود را در دريا يا آتش انداختن بوده است عملي كه با غرق و سوختن چند دقيقه اي تمام نمي شود و تا برطرف شدن بیماری و پاك شدن محيط و بازگشت مردم جندين روز يا جندين هفته و ماه طول مي كشد. و جقدر عزم و ارداه و فداكاري و استقامت و مجاهدت لازم دارد+نفس تنها بودن با چندنفري در يك شهر بیماری و مصيبت زده

7- اين نگرش و فكر و معرفت و روحيه و عملكرد بوده است كه سبب توفيقات عاليه از جمله تشرفات مهدويه گرديده است

8- اين مواسات و خيرخواهي نسبت به آشنايان چه برسد به غريبه بلكه عموم هم نوع انساني بسيار ارزشمند بوده و عامل به آن توسط ناحيه مقدسه تقدير مي گردد

9- اگر اين خيرخواهي و خدمت به غريبه رواست به آشنا بلكه هم مسير معرفتي بسيار بجاتر و رواتر است، ديگر اگر معاهد هم باشند
10- وفقنا الله جميعا بما يحب و يرضاه بأفضل ما نرغبه و نتصوره
والحمدلله رب العالمين

Image
Image
Image
pejuhesh232
 
پست ها : 8790
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

شیخ محمد حسن نجفی (صاحب جواهر)

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه آپريل 13, 2024 8:49 pm

مرقد ایشان مقابل مرقد سید قزوینی است
اول کوچه از حرم به سمت صافی صفا از سمت پشت سر مبارک- در ابتدای کوچه مقبره و مسجد سمت چپ
مختصات:
31.996875,44.313011

محمدحسن شریف اصفهانی یا آیت الله محمدحسن نجفی (۱۲۰۲-۱۲۶۶ق) قرن 13
صاحب كتاب جواهرالكلام في شرايع الاسلام كتاب عمیق فقهي استدلالي در43 جلد است
و كساني كه مرجع شده اند و یا مي خواهند مجتهد شوند اين كتاب مرجع انهاست و ايشان معروف به صاحب جواهر هستند

کتاب ایشان عمیق ترین اثر فقهی و استدلالی است و کتاب ایشان مرجع عالی ترین دروس دینی و درس خارج فقه در حوزه های امروزه است؛ که یک دوره فقه استدلالی است.
و امام خمینی نیز فرمودند فقه ما فقه جواهری است؛ منظور کتاب ایشان است
آغا بزرگ طهرانی گفته اند: ایشان این امتیاز را داشت که شاگردان ایشان جمعی از سرشناسان بودند و بعد او مقام مرجعیت یافتند و عدد آنها زیاد و شمارش آنها زیاد است از جمله شیخ جعفر شوشتری و ملاعلی کنی و آیت الله کوه مره ای و استادان ایشان از جمله شیخ انصاری بوده اند

Image

Image

Image
pejuhesh232
 
پست ها : 8790
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

شیخ جعفر کاشف الغطا

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه آپريل 13, 2024 8:50 pm

در انتهای کوچه مرقد قزوینیها و صاجب جواهر
اولین کوچه از حرم به سمت صافی صفا از سمت پشت سر مبارک
مختصات:
31.997074878491468, 44.31258305692846

شیخ جعفر كاشف الغطاء
جعفر بن خضر بن يحيى الجناحي الحلّي النجفي (1156 ــ 1227 هـ)

از اصحاب استجاره به مسجد سهله

Image

Image
pejuhesh232
 
پست ها : 8790
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مراقد مولا علی و آدم و نوح و مدفن رأس الحسین علیهم السلام

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه آپريل 13, 2024 8:53 pm

کتاب مناسک دیدار حق
جلد دوم: آیین حج و زیارت
مشتمل بر شرح بر نامه ها و احكام و اعمال و آداب زیارت مشاهد الهی

Image

برای دریافت کتاب به این ادرس مراجعه نمایید:
viewtopic.php?f=264&t=10169#p49153

آداب و اعمال تشرف به حریم وجه اللهی:

هر گاه چشم زائر به قبه منوره يا ضريح انور افتاد در هر جا (بيرون شهر - داخل شهر - بيرون صحن - درب صحن - داخل صحن- داخل رواق) بگويد
السلام علیک یا أمیر المؤمنین یا أبالحسن یا علي بن أبیطالب
السلام علیک یا آدم صفوة الله
السلام علیک یا نوح نجي الله
السلام علیک یا أبا عبد الله الحسین
ورحمة الله و برکاته



Image

در وقت ورود و در صحنها و در رواق و در فواصل تا رسیدن به روضه منوره این اذکار گفته شود:بسم الله و بالله، وفي سبيل الله، و على ملة رسول الله،
الله اكبر الله اكبر، الله اكبر كبيرا، و الحمدلله كثيرا، و سبحان الله بكرة واصيلا،
الحمدلله على هدايته لدينه، والتوفيق لمادعا اليه من سبيله،



Image

Image

Image

Image

Image

Image

Image

زیارت: اظهار معرفت و عبودیت و تسلیم در حضور وجه الله
با زیارات جامعه و زیارات خاصه
نسخه جامع (زیارت جامعه کبیره کامله) و زیارت جامعه صغیره (امین الله کامله) در کتاب مناسک دیدار حق منتشر شده است و متن آن نیز در ذیل اورده شده است


زیارت جامعه کبیره کامله:


Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image


در زیارات خاصه مولا امیر المومنین علیه السلام؛ زیارت ششم از افضل زیارات می باشد که متن آن بعد زیارات جامعه در ذیل اورده شده است

نسخه کامل زیارت عاشورا و دعای علقمه را که بعد زیارت ششم خوانده می شود در کتاب زیارت عاشورای تامه منتشر شده است
کتاب زیارت عاشورای تامه را از این ادرس دریافت نمایید:
viewtopic.php?f=98&t=10179
قسمت سلام به امام حسین علیه السلام در دعای علقمه مربوط به مدفن راس الحسین می باشد و در آنجا خوانده می شود

خلاصه برگزيده زيارت ششم و هفتم :

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بابَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللّٰهِ النَّاظِرَةَ، وَيَدَهُ الْباسِطَةَ، وَأُذُنَهُ الْواعِيَةَ،
السَّلامُ عَلَى الْأَصْلِ الْقَدِيمِ، وَالْفَرْعِ الْكَرِيمِ . السَّلامُ عَلَىٰ صاحِبِ الدَّلالاتِ، وَالْآياتِ الْباهِراتِ، وَالْمُعْجِزاتِ الْقاهِراتِ ، وَالْمُنْجِي مِنَ الْهَلَكاتِ، الَّذِي ذَكَرَهُ اللّٰهُ فِي مُحْكَمِ الْآياتِ، فَقالَ تَعالىٰ: ﴿وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتٰابِ لَدَيْنٰا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴾.
السَّلامُ عَلَى اسْمِ اللّٰهِ الرَّضِيِّ، وَوَجْهِهِ الْمُضِيءِ، وَجَنْبِهِ الْعَلِيِّ، وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكَاتُهُ،
وَأَشْهَدُ أَنَّكَ جَنْبُ اللّٰهِ وَبابُهُ، وَأَنَّكَ حَبِيبُ اللّٰهِ وَوَجْهُهُ الَّذِي يُؤْتىٰ مِنْهُ،
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَصَلِّ عَلَىٰ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ عَبْدِكَ الْمُرْتَضىٰ، وَأَمِينِكَ الْأَوْفىٰ، وَعُرْوَتِكَ الْوُثْقىٰ، وَيَدِكَ الْعُلْيا، وَجَنْبِكَ الْأَعْلىٰ، وَكَلِمَتِكَ الْحُسْنىٰ،
السَّلامُ عَلَى اسْمِ اللّٰهِ الرَّضِيِّ، وَوَجْهِهِ الْعَلِيِّ، وَصِراطِهِ السَّوِيِّ، السَّلامُ عَلَى الْمَوْلُودِ فِي الْكَعْبَةِ الْمُزَوَّجِ فِي السَّماءِ،السَّلامُ عَلَى النَّبَاَ الْعَظِيمِ، السَّلامُ عَلَىٰ مَنْ أَنْزَلَ اللّٰهُ فِيهِ: ﴿وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتٰابِ لَدَيْنٰا لَعَلِيٌّ، حَكِيمٌ﴾، السَّلامُ عَلَىٰ صِراطِ اللّٰهِ الْمُسْتَقِيمِ، السَّلامُ عَلَى الْمَنْعُوتِ فِي التَّوْرةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ.



زیارت ششم مولا امیر المؤمنبن (علیه السلام):

الزّيارة السّادسة:

روى محمّد بن خالد الطّيالسي عن سيف بن عميرة، قال: خرجتُ مع صفوان بن مهران وجماعة من أصحابنا الى الغريّ بعدما خرج الصّادق (عليه السلام) فسرنا من الحيرة الى المدينة فلمّا فرغنا من الزّيارة أي زيارة امير المؤمنين (عليه السلام) صرف صفوان وجهه الى ناحية أبي عبد الله (عليه السلام) فقال لنا: تزورون الحُسين (عليه السلام) من هذا المكان من عند رأس امير المؤمنين (عليه السلام) من هاهُنا أومأ اليه الصّادق (عليه السلام) وأنا معه، قال سيف بن عميرة: فدعا صفوان بالزّيارة الّتي رواها علقمة بن محمّد الحضرمي عن الباقر (عليه السلام) في يوم عاشوراء ثمّ صلّى ركعتين عند رأس امير المؤمنين (عليه السلام) وودّع في دبرهما امير المؤمنين (عليه السلام) وأومأ الى الحسين صلوات الله عليه بالسّلام منصرفاً وجهه نحوه وودّع

قال صفوان: وردت ها هنا مع سيّدي الصّادق (عليه السلام) ففعل مثل هذا ودعا بهذا الدّعاء ثمّ قال لي: يا صفوان تعاهد هذه الزّيارة وادعُ بهذا الدّعاء وزُر عليّاً والحُسين (عليهما السلام) بهذه الزّيارة، فانّي ضامن على الله لكلّ من زارهما بهذه الزّيارة ودعا بهذا الدّعاء من قُرب أو بُعد انّ زيارته مقبولة، وانّ سعيه مشكور، وسلامه واصل غير محجوب، وحاجته مقضيّة من الله بالغاً ما بلغت.

رو کن به قبر شریف و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسُولَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا صَفْوَةَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَمينَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلى مَنِ اصْطَفاهُ اللهُ وَاخْتَصَّهُ وَاخْتارَهُ مِنْ بَرِيَّتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خَليلَ اللهِ ما دَجَى اللَّيْلُ وَغَسَقَ، وَاَضاءَ النَّهارُ وَاَشْرَقَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ ما صَمَتَ صامِتٌ، وَنَطَقَ ناطِقٌ، وَذَرَّ شارِقٌ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ،
اَلسَّلامُ عَلى مَوْلانا اَميرِ الْمُؤْمِنينَ عَلِيِّ بْنِ أبي طالب صاحِبِ السَّوابِقِ وَالْمَناقِبِ وَالنَّجْدَةِ، وَمُبيدِ الْكَتائِبِ، الشَّديدِ الْبَاسِ، الْعَظيمِ الْمِراسِ، الْمَكينِ الْاَساسِ، ساقِي الْمُؤْمِنينَ بِالْكَأسِ مِنْ حَوْضِ الرَّسُولِ الْمَكينِ الْاَمينِ، اَلسَّلامُ عَلى صاحِبِ النَّهْيِ وَالْفَضْلِ وَالطَّوائِلِ وَالْمَكْرُماتِ وَالنَّوائِلِ، اَلسَّلامُ عَلى فارِسِ الْمُؤْمِنينَ، وَلَيْثِ الْمُوَحِّدينَ، وَقاتِلِ الْمُشْرِكينَ، وَوَصِيِّ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمينَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلى مَنْ اَيَّدَهُ اللهُ بَجبْرِئيلَ، وَاَعانَهُ بِميكائيلَ، وَاَزْلَفَهُ فِي الدّارَيْنِ، وَحَباهُ بِكُلِّ ما تَقِرُّ بِهِ الْعَيْنُ، وَصَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَعَلى آلِهِ الطّاهِرينَ، وَعَلى اَوْلادِهِ الْمُنْتَجَبينَ، وَعَلَى الْاَئِمَّةَ الرّاشِدينَ الَّذينَ اَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ، وَفَرَضُوا عَلَيْنَا الصَّلَواتِ، وَاَمَرُوا بِايتاءِ الزَّكاةِ، وَعَرَّفُونا صِيامَ شَهْرِ رَمَضانَ، وَقِراءَةَ الْقُرْآنِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ، وَيَعْسُوبَ الدّينَ، وَقائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بابَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ اللهِ النّاظِرَةَ، وَيَدَهُ الباسِطَةَ وَاُذُنَهُ الْواعِيَةَ، وَحِكْمَتَهُ الْبالِغَةَ، وَنِعْمَتَهُ السّابِغَةَ، وَنِقْمَتَهُ الدّامِغَةَ، اَلسَّلامُ عَلى قَسيمِ الْجَنَّةَ وَالنّارِ، اَلسَّلامُ عَلى نِعْمَةِ اللهِ عَلَى الْاَبْرارِ، وَنِقْمَتِهِ عَلَى الْفُجّارِ، اَلسَّلامُ عَلى سَيِّدِ الْمُتَّقينَ الْاَخْيارِ، اَلسَّلامُ عَلى اَخي رَسُولِ اللهِ وَابْنِ عَمِّهِ وَزَوْجِ ابْنَتِهِ، وَالْمَخْلُوقِ مِنْ طينَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْاَصْلِ الْقَديمِ، وَالْفَرْعِ الْكَريمِ، اَلسَّلامُ عَلَى الَّثمَرِ الْجَنِيِّ، اَلسَّلامُ عَلى اَبِي الْحَسَنِ عَلِيٍّ، اَلسَّلامُ عَلى شَجَرَةِ طوُبى وَسِدْرَةِ الْمُنْتَهى، اَلسَّلامُ عَلى آدَمَ صَفْوَةِ اللهِ، وَنُوح نَبِيِّ اللهِ، وَاِبْراهيمَ خَليلِ اللهِ، وَمُوسى كَليمِ اللهِ، وَعيسى رُوحِ اللهِ، وَمُحَمَّد حَبيبِ اللهِ، وَمَنْ بَيْنَهُمْ مِنَ النَّبِيّينَ وَالصِّدّيقينَ وَالشُّهَداءِ وَالصّالِحينَ وَحَسُنَ اُولئِكَ رَفيقًا، اَلسَّلامُ عَلى نُورِ الْاَنْوارِ، وَسَليلِ الْاَطْهارِ، وَعَناصِرِ الْاَخْيارِ، اَلسَّلامُ عَلى والِدِ الْاَئِمَّةِ الْاَبْرارِ، اَلسَّلامُ عَلى حَبْلِ اللهِ الْمَتينِ، وَجَنْبِهِ الْمَكينِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ،
اَلسَّلامُ عَلى اَمينِ اللهِ في اَرْضِهِ وَخَليفَتِهِ وَالْحاكِمِ بِاَمْرِهِ، وَالْقَيِّمِ بِدينِهِ، وَالنّاطِقِ بِحِكْمَتِهِ، وَالْعامِلِ بِكِتابِهِ، أخي الرَّسُولِ وَزَوْجِ الْبَتُولِ وَسَيْفِ اللهِ الْمَسْلُولِ، اَلسَّلامُ عَلى صاحِبِ الدَّلالاتِ، وَالْاياتِ الْباهِراتِ، وَالْمُعْجِزاتِ الْقاهِراتِ، وَالْمُنْجي مِنَ الْهَلَكاتِ، الَّذي ذَكَرَهُ اللهُ في مُحْكَمِ الْاياتِ، فَقالَ تَعالى: ﴿وَاِنَّهُ في اُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيُّ حَكيمٌ﴾ اَلسَّلامُ عَلَى إسْمِ اللهِ الرَّضي، وَوَجْهِهِ الْمُضييِّ وَجَنْبِهِ الْعَلِيِّ وَرَحْمَةُ اللهِ، وَبَرَكاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلى حُجَجِ اللهِ وَاَوْصِيائِهِ وَخاصَّةِ اللهِ وَاَصْفِيائِهِ، وَخالِصَتِهِ وَاُمَنائِهِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ، قَصَدْتُكَ يا مَوْلايَ يا اَمينَ اللهِ وَحُجَّتَهُ زائِراً عارِفاً بِحَقِّكَ، مُوالِيًا لِاَوْلِيائِكَ، مُعادِيًا لِاَعْدائِكَ، مُتَقَرِّبًا اِلَى اللهِ بِزِيارَتِكَ، فَاشْفَعْ لي عِنْدَ اللهِ رَبّي وَرَبِّكَ في خَلاصِ رَقَبَتي مِنَ النّارِ، وَقَضاءِ حَوائِجي حَوائِجِ الدُّنْيا وَالْاخِرَةِ.


سپس خود را بر قبر شریف بیانداز و ببوس و بگو:

سَلامُ اللهِ وَسَلامُ مَلائِكَتِهِ الْمُقَرَّبينَ وَالْمُسَلِّمينَ لَكَ بِقُلُوبِهِمْ يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ، وَالنّاطِقينَ بِفَضْلِكَ، وَالشّاهِدينَ عَلى اَنَّكَ صادِقٌ اَمينٌ صِدّيقٌ، عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ، اَشْهَدُ اَنَّكَ طُهْرٌ طاهِرٌ مُطَهَّرٌ، مِنْ طُهْر طاهِر مُطَهَّر،
اَشْهَدُ لَكَ يا وَلِيَّ اللهِ وَوَلِيَّ رَسُولِهِ بِالْبَلاغِ وَالْاَداءِ، وَاَشْهَدُ اَنَّكَ جَنْبُ اللهِ وَبابُهُ، وَاَنَّكَ حَبيبُ اللهِ وَوَجْهُهُ الَّذي يُؤْتى مِنْهُ، وَاَنَّكَ سَبيلُ اللهِ، وَاَنَّكَ عَبْدُ اللهِ وَاَخُورَسُولِهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، اَتَيْتُكَ مُتَقَرِّبًا اِلَى اللهِ عَزَّوَجَلَّ بِزِيارَتِكَ، راغِبًا اِلَيْكَ فِي الشِّفاعَةِ، أبْتَغي بِشَفاعَتِكَ خَلاصَ رَقَبَتي مِنَ النّارِ، مُتَعَوِّذًا بِكَ مِنَ النّارِ، هارِباً مِنْ ذُنوُبِيَ الَّتِي احْتَطَبْتُها عَلى ظَهْري فَزِعًا اِلَيْكَ رَجاءَ رَحْمَةِ رَبّي، اَتَيْتُكَ اَسْتَشْفِعُ بِكَ يا مَوْلايَ، وَاَتَقَرَّبُ بِكَ اِلَى اللهِ لَيَقْضِيَ بِكَ حَوائِجي، فَاشْفَعْ لي يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ اِلَى اللهِ فَاِنّي عَبْدُ اللهِ وَمَوْلاكَ وَزائِرُكَ وَلَكَ عِنْدَ اللهِ الْمَقامُ الْمَحْمُودُ وَالْجاهُ الْعَظيمُ، وَالشَّأْنُ الْكَبيرُ، وَالشَّفاعَةُ الْمَقْبُولَةُ،
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَصَلِّ عَلى اَميرِ الْمُؤْمِنينَ عَبْدِكَ الْمُرْتَضى، وَاَمينِكَ الْاَوْفى، وَعُرْوَتِكَ الْوُثْقى، وَيَدِكَ الْعُلْيا، وَجَنْبِكَ الْاَعْلى، وَكَلِمَتِكَ الْحُسْنى، وَحُجَّتِكَ عَلَى الْوَرى، وَصِدّيقِكَ الْاَكْبَرِ، وَسَيِّدِ الْاَوْصِياءِ، وَرُكْنِ الْاَوْلِياءِ، وَعِمادِ الْاَصْفِياءِ، اَميرِ الْمُؤْمِنينَ، وَيَعْسُوبِ الدّينِ، وَقُدْوَةِ الصّالِحينَ، وَاِمامِ الْمُخْلِصينَ، الْمَعْصُومِ مِنَ الْخَلَلِ، الْمُهَذَّبِ مِنَ الزَّلَلِ، الْمُطَهَّرِ مِنَ الْعَيْبِ، الْمُنَزَّهِ مِنَ الرَّيْبِ، اَخي نَبِيِّكَ وَوَصِيِّ رَسُولِكَ، الْبائِتِ عَلى فِراشِهِ، وَالْمُواسي لَهُ بِنَفْسِهِ، وَكاشِفِ الْكَرْبِ عَنْ وَجْهِهِ، الَّذي جَعَلْتَهُ سَيْفًا لِنُبُوَّتِهِ، وَآيَةً لِرِسالَتِهِ، وَشاهِدًا عَلى اُمَّتِهِ، وَدَلالَةً عَلى حُجَّتِهِ، وَحامِلًا لِرايَتِهِ، وَوِقايَةً لِمُهْجَتِهِ، وَهادِيًا لاُِمَّتِهِ، وَيَدًا لِبَأسِهِ، وَتاجًا لِرَأسِهِ، وَبابًا لِسِرِّهِ، وَمِفْتاحًا لِظَفَرِهِ، حَتّى هَزَمَ جُيُوشَ الشِّرْكِ بِاِذْنِكَ، وَاَبادَ عَساكِرَ الْكُفْرِ بِاَمْرِكَ، وَبَذَلَ نَفْسَهَ في مَرْضاتِ رَسُولِكَ، وَجَعَلَها وَقْفاً عَلى طاعَتِهِ، فَصَلِّ اللّهُمَّ عَلَيْهِ صَلاةً دائِمَةً باقِيَةً،


سپس بگو:
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِيَّ اللهِ، وَالشَّهابُ الثّاقِبُ وَالنُّورُ الْعاقِبُ، يا سَليلَ الْاَطائِبِ، يا سِرَّ اللهِ، اِنَّ بَيْني وَبَيْنَ اللهِ تَعالى ذُنُوباً قَدْ اَثْقَلَتْ ظَهْري وَلا يَأتي عَلَيْها اِلاّ رِضاهُ، فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَكَ عَلى سِرِّهِ، وَاسْتَرْعاكَ اَمْرَ خَلْقِهِ، كُنْ لي اِلَى اللهِ شَفيعًا، وَمِنَ النّارِ مُجيرًا، وَعَلَى الدَّهْرِ ظَهيرًا، فَاِنّي عَبْدُاللهِ وَوَلِيُّكَ وَزائِرُكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْكَ.

سپس 6 رکعت نماز زیارت بخوان و دعا کن به آنچه می خواهی و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَميرَ الْمُؤمِنينَ، عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ،

سپس به مدفن راس الحسین (علیه السلام) برو (در مسجد الراس در سمت بالاسر مرقد امیر المؤمنین علیه السلام):
زیارت امام حسین (علیه السلام) و دعای علقمه

روى محمّد بن خالد الطّيالسي عن سيف بن عميرة، قال: خرجتُ مع صفوان بن مهران وجماعة من أصحابنا الى الغريّ بعدما خرج الصّادق (عليه السلام) فسرنا من الحيرة الى المدينة فلمّا فرغنا من الزّيارة أي زيارة امير المؤمنين (عليه السلام) صرف صفوان وجهه الى ناحية أبي عبد الله (عليه السلام) فقال لنا: تزورون الحُسين (عليه السلام) من هذا المكان من عند رأس امير المؤمنين (عليه السلام) من هاهُنا أومأ اليه الصّادق (عليه السلام) وأنا معه، قال سيف بن عميرة: فدعا صفوان بالزّيارة الّتي رواها علقمة بن محمّد الحضرمي عن الباقر (عليه السلام) في يوم عاشوراء ثمّ صلّى ركعتين عند رأس امير المؤمنين (عليه السلام) وودّع في دبرهما امير المؤمنين (عليه السلام) وأومأ الى الحسين صلوات الله عليه بالسّلام منصرفاً وجهه نحوه وودّع

محمّد بن خالد طیالسی از سیف بن عُمَیره روایت کرده: با صفوان بن مهران و جمعی دیگر از اصحاب خودمان به سوی نجف بیرون رفتیم ـ پس از بیرون رفتنِ حضرت صادق(علیه‌السلام) از حیره به طرف مدینه ـ زمانی که از زیارت امیرمؤمنان فارغ شدیم، صفوان صورت خود را به سوی اباعبدالله (علیه‌السلام) گرداند، آنگاه به ما گفت: از نزد سر مقدّس امیرمؤمنان، حسین(علیه‌السلام) را زیارت کنید که از اینجا امام صادق(علیه‌السلام) ایما و اشاره کرد به سلام بر آن حضرت و من در آن‌وقت خدمت آن حضرت بودم.
سیف گفت: صفوان همان زیارتی را خواند که علقمة بن محمّد حضرمی از امام باقر (علیه‌السلام) در «روز عاشورا» روایت کرده بود،
سپس دو رکعت نماز بالای سر امیرمؤمنان (علیه‌السلام) خواند (مدفن راس الحسین علیه السلام)
و پس از آن نماز، امیرمؤمنان را وداع کرد و اشاره کرد به سوی امام حسین (علیه‌السلام) درحالی‌که روی خود را به سوی او کرده بود و پس از زیارت او وداع گفت و از جمله دعاهایی که بعد از نماز خواند این بود (دعای علقمه)

نسخه کامل زیارت عاشورا و دعای علقمه را که بعد زیارت ششم خوانده می شود در کتاب زیارت عاشورای تامه منتشر شده است
کتاب زیارت عاشورای تامه را از این ادرس دریافت نمایید:
viewtopic.php?f=98&t=10179

سپس توجه کن به جانب قبر امير المؤمنين (عليه السلام) و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ، وَاَلسَّلامُ عَلى اَبي عَبْدِ اللهِ الْحُسَيْنِ ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ، لا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُما، وَلا فَرَّقَ اللهُ بَيْني وَبَيْنَكُما.


زیارت امین الله
Image

Image

Image
pejuhesh232
 
پست ها : 8790
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

زیارت حضرات آدم و نوح (علیهما السلام) و زیارت رجبیه

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه آپريل 13, 2024 8:54 pm

حضرات آدم و نوح (علیهما السلام) در مضجع امیر المؤمنین (علیه السلام) مدفونند
و بعد از زیارت مولا علی (علیه السلام) زیارت می شوند

زیارت حضرت آدم (علیه السلام):
السَّلامُ عَلَيْكَ يا صَفِيَّ اللّهِ * السَّلامُ عَلَيْكَ يا نَبِيَّ اللّهِ * السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَمينَ اللّهِ * السَّلامُ عَلَيْكَ يا حَبيبَ اللّهِ * السَّلامُ عَلَيْكَ يا خَليفَةَ اللّهِ في اَرْضِهِ * السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبَا الْبَشَرِ * السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى رُوحِكَ وَبَدَنِكَ * وَصَلَّى اللّهُ عَلَيْكَ وَعَلَى زوجتك حواء ام الْبَشَرِ وَعَلَى الطّاهِرينَ مِنْ وُلْدِكَ وَذُرِّيَّتِكَ * صَلاةً لا يُحْصِيها اِلاّ هُوَ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكاتُهُ.

زيارت حضرت نوح (عليه السلام):
السَّلامُ عَلَيْكَ يا نَجيَّ اللّهِ * السَّلامُ عَلَيْكَ يا صَفِيَّ اللّهِ * السَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِيَّ اللّهِ * السَّلامُ عَلَيْكَ يا حَبيبَ اللّهِ * السَّلامُ عَلَيْكَ يا شَيْخَ الْمُرْسَلينَ *السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَمينَ اللّهِ في اَرْضِهِ * صَلَواتُ اللّهِ وَسَلامُهُ عَلَيْكَ وَعَلى رُوحِكَ وَبَدَنِكَ وَعَلَى الطّاهِرينَ مِنْ وُلْدِكَ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكاتُهُ.

حضرت آدم (علیه السلام) طویل القامة بودند (قد بسیار بلند)؛ و کل حرم قبر آدم (علیه السلام) می باشد

کلام خازنان وحی (علیهم السلام):
1- در زیارت حضرت امیرالمومنین آمده است: السلام علیک و علی ضجیعیک آدم و نوح (علیهما السلام).

2- امیرالمومنین (علیه السلام) خطاب به حسنین (علیهما السلام) فرموده: مرا در فلان نقطه بگذارید قبری آماده خواهید دید که پدرم نوح برای من آماده کرده است.

3- امام باقر (علیه السلام): امیرالمومنین مدفون فی قبر نوح (علیهما السلام).
امام باقر (علیه السلام): انّ امیر المومنین دفن مع ابیه نوح (علیهما السلام).

4- قال الصادق عليه السلام : وأما البقعة الّتي فيها قبر أميرالمؤمنين صلوات اللَّه عليه، فإنّ نوحاً لمّا طافت السّفينة، هبط جبرئيل على نوح فقال :
إنّ اللَّه يأمرك أن تنزل مابين السّفينة والرّكن اليماني، فإذا إستقرّت قدماك على الأرض فأبحث تابوت آدم، فأحمله معك في السّفينة، فإذا غاص فابحث بيدك الماء، فادفنه بظهر النّجف، بين الذّكوات البيض والكوفة، فإنّها بقعة إخترتها له ولك يا نوح ولعليّ بن أبي طالب صلوات اللَّه عليه، وصيّ محمّد صلّى اللَّه عليه وآله.
ففعل نوح ذلك، ووصّى إبنه ساماً أن يدفنه في البقعة مع التّابوت الّذي لآدم .
فإذا زرتم مشهد أميرالمؤمنين، فزوروا آدم ونوح وعليّ بن أبي طالب (عليهم‏ السّلام) .

5- قال المسعودي : إن آدم ونوح وأميرالمؤمنين (عليهم‏ السّلام) في قبر واحد .

6- وروي عن الصادق (علیه السلام) أنّه قال : قبر علي (عليه السلام) هو في الغريّ، مابين صدر نوح ومفرق رأسه ممّا يلي القبلة .

7- قال الصادق عليه السلام : إذا زرت أميرالمؤمنين عليه السلام، فأعلم أنّك زائر عظام آدم وبدن نوح وجسم عليّ بن أبي طالب (عليهم‏ السّلام) . فإذا زرت جانب النّجف، فزر عظام آدم و بدن نوح و جسم عليّ بن أبي طالب (عليهم‏ السّلام)، فإنّك زائر الآباء الأوّلين ومحمّداً خاتم النّبيّين وعليّاً سيّد الوصيّين، وإنّ زائره تفتح له أبواب السّماء عند دعوته، فلا تكن عن الخير نوّاماً.


زیارت رجبیه
جناب ابوالقاسم حسين‌بن‌روح كه نايب خاصّ حضرت صاحب‌الامر عليه السلام است روايت كرده كه آن‌ حضرت فرمود: در ماه رجب در هر زيارتگاهي از زيارتگاه‌هاي شريف كه باشي به اين زيارت صاحبِ ‌مزار را زيارت كن:
الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِي أَشْهَدَنَا مَشْهَدَ أَوْلِيَائِهِ فِي رَجَبٍ وَ أَوْجَبَ عَلَيْنَا مِنْ حَقِّهِمْ مَا قَدْ وَجَبَ وَ صَلَّى اللهُ عَلَى مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ وَ عَلَى أَوْصِيَائِهِ الْحُجُبِ اللهُمَّ فَكَمَا أَشْهَدْتَنَا مَشْهَدَهُمْ [مَشَاهِدَهُمْ‏] فَأَنْجِزْ لَنَا مَوْعِدَهُمْ وَ أَوْرِدْنَا مَوْرِدَهُمْ غَيْرَ مُحَلَّئِينَ عَنْ وِرْدٍ فِي دَارِ الْمُقَامَةِ وَ الْخُلْدِ وَ السَّلامُ عَلَيْكُمْ إِنِّي [قَدْ] قَصَدْتُكُمْ وَ اعْتَمَدْتُكُمْ بِمَسْأَلَتِي وَ حَاجَتِي وَ هِيَ فَكَاكُ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ وَ الْمَقَرُّ مَعَكُمْ فِي دَارِ الْقَرَارِ مَعَ شِيعَتِكُمُ الْأَبْرَارِ وَ السَّلامُ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ
أَنَا سَائِلُكُمْ وَ آمِلُكُمْ فِيمَا إِلَيْكُمُ التَّفْوِيضُ وَ عَلَيْكُمُ التَّعْوِيضُ فَبِكُمْ يُجْبَرُ الْمَهِيضُ وَ يُشْفَى الْمَرِيضُ ، وَ مَا تَزْدَادُ الْأَرْحَامُ وَ مَا تَغِيضُ إِنِّي بِسِرِّكُمْ مُؤْمِنٌ [مُؤَمِّمٌ‏] وَ لِقَوْلِكُمْ مُسَلِّمٌ وَ عَلَى اللهِ بِكُمْ مُقْسِمٌ فِي رَجْعِي بِحَوَائِجِي وَ قَضَائِهَا وَ إِمْضَائِهَا وَ إِنْجَاحِهَا وَ إِبْرَاحِهَا [إِيزَاحِهَا] وَ بِشُئُونِي لَدَيْكُمْ وَ صَلاحِهَا وَ السَّلامُ عَلَيْكُمْ سَلامَ مُوَدِّعٍ وَ لَكُمْ حَوَائِجَهُ مُودِعٍ [مُودِعٌ‏] يَسْئلُ اللهَ إِلَيْكُمُ الْمَرْجِعَ وَ سَعْيَهُ [سَعْيُهُ‏] إِلَيْكُمْ غَيْرَ [غَيْرُ] مُنْقَطِعٍ وَ أَنْ يَرْجِعَنِي مِنْ حَضْرَتِكُمْ خَيْرَ مَرْجِعٍ إِلَى جَنَابٍ مُمْرِعٍ وَ خَفْضِ عَيْشٍ مُوَسَّعٍ وَ دَعَةٍ وَ مَهَلٍ إِلَى حِينِ [خَيْرِ] الْأَجَلِ وَ خَيْرِ مَصِيرٍ وَ مَحَلٍّ فِي النَّعِيمِ الْأَزَلِ وَ الْعَيْشِ الْمُقْتَبَلِ وَ دَوَامِ الْأُكُلِ وَ شُرْبِ الرَّحِيقِ وَ السَّلْسَلِ [السَّلْسَبِيلِ‏] وَ عَلٍّ وَ نَهَلٍ لا سَأَمَ مِنْهُ وَ لا مَلَلَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ تَحِيَّاتُهُ عَلَيْكُمْ حَتَّى الْعَوْدِ إِلَى حَضْرَتِكُمْ وَ الْفَوْزِ فِي كَرَّتِكُمْ وَ الْحَشْرِ فِي زُمْرَتِكُمْ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ وَ صَلَوَاتُهُ وَ تَحِيَّاتُهُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ
pejuhesh232
 
پست ها : 8790
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

تجدید بیعت و اظهار برائت از اضداد

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه آپريل 13, 2024 8:55 pm

Image

Image

Image

Image

برائت مختصر از دشمنان و اضداد حضرت مولا امیرالمومنین (علیه السلام)
صلى الله عليك يامولاي يا اخارسول الله ووصيه وأميره على امته يا ابالحسن يا علي بن ابيطالب
لعن الله من أنكر شأنك وحسدك و لَمَزك وآذاك وعاداك وغصب حقك؛ سيّما ابابكر و عمر و عثمان و معاوية وعمرو بن العاص و اصحاب السقيفة والجبابرة الثلاث عشر والطغاة الثلاثمأة ومن كان معهم و تابعهم،
ولعن الله من قاتلك سيّما المشركين والكافرين واليهود والمنافقين واصحاب الجمل وجنود الشام و خوارج النهروان وطلحة و زبير وعائشة واتباعهم؛
ولعن الله من قتلك سيّما ابن ملجم و وردان و قطام
ولعن الله من ناصبك سيّما الحجاج الثقفي؛ واتباع ابن تيمية والوهابية وسائر النواصب
لعنهم الله جميعا و عذبهم عذابا اليما



اظهار برائت از حجاج ثقفي:
كه وقتي نجف آمد براى بيرون آوردن بدن مطهر حضرت؛
سه هزار نقطه را حفاري كرد و جيزي نيافت و قبر حضرتش تا زمان امام صادق عليه السلام فقط برخواص معلوم بود و بر عامه مردم مستور بود
pejuhesh232
 
پست ها : 8790
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مدفن رأس الحسین (علیه السلام)

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه آپريل 13, 2024 8:56 pm

مدفن سر امام حسین (علیه السلام) در مسجد الراس در بالاسر حرم امیر المؤمنین (علیه السلام) قرار دارد

Image

زيارت سر امام حسين (علیه السلام) در مدفن رأس الحسین (علیه السلام) در بالاسر امیر المؤمنین (علیه السلام):

Image


سؤال
شده است از زيارتي كه در آن مصائب و اوصاف سر مقدس حضرت امام حسين عليه السلام ياد شده باشد
و در زيارت مرقد راس الحسين عليه السلام بشود آن مصائب را ياد نموده واز زيارت با آن سلامها و توجه در آن مستنير بشويم

جواب
صلى الله عليك يا اباعبدالله الحسين الشهيد يا ثار الله
السلام على رأسك الشريف
السلام على خَدّك التريب
السلام على شيبك الخضيب
السلام على جبهتك المضروبة بالاحجار
السلام على جبينك المجروح بالسهام
السلام على رأسك المنحور ظلما وعدوانا
السلام على رأسك المذبوح عطشانا
السلام على رأسك المجزوز من القفا
السلام على رأسك المرفوع على الرمح والقنا
السلام على رأسك الذي نطق على الرمح وتلا
السلام على راسك الذي وُضع في التنور والرماد
السلام على رأسك المُدَار به الصحاري و الفلوات
السلام على رأسك المُهْدَى الى الفجرة والطغاة
السلام على رأسك الذي لَعِب به أرجُلُ الأشقياء
السلام على ثغرك المقروع بالقضيب والعصا
السلام على رأسك الذي ظهر منه آيات الله في عديد المقامات وصار له كثير من المشاهد والمزارات
السلام على رأسك المدفون في مسجد عند مشهد أبيك عليّ المرتضى وزاره أئمة الهدى
السلام عليك وعلى ذَرّك وشَبَحِك و ظِلّك و نورك و روحك ونفسك وبدنك وجسدك ورأسك وجميع اعضائك وآثارك ورحمة الله وبركاته


نکات:
ذر = به معنى ذريه نيست مقصود وجود حضرت در عالم ذر از مراتب وجودي است
ذَرّك
وشَبَحِك
و ظِلّك
و نورك
و روحك
ونفسك
وبدنك
وجسدك
اينها اشاره به مراتب وجودي حضرت است در عوالم
عالم ذر
عالم اشباح
عالم ظلال
عالم انوار
عالم ارواح
عالم نفوس
عالم ابدان
عالم اجساد
اشاره به ان عوالم نيست
اشاره به وجود حضرت در هر يك از ان عوالم است

ثغر = سكون غين به معنى لب و دندانها
با غين مفتوح به معنى مرز كشور است
در اينجا سكون غين است

Image


در وسائل الشیعه و نیز مستدرك الوسائل يك باب براى آن مرقوم داشته ‏اند و در مستدرك از کتاب مزار محمد بن المشهدى نقل كرده و در مفاتیج الجنان نیز در قسمت زیارات امیر المؤمنین (علیه السلام) آورده است كه:
حضرت صادق (علیه السلام) زيارت كرد سر امام حسين (علیه السلام) را نزد سر امير المؤمنين (علیه السلام) و نماز گزارد نزد آن چهار ركعت و زيارت اين است‏:

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الصِّدِّيقَةِ الطَّاهِرَةِ سَيِّدةِ نِساءِ الْعالَمِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ يَا أَبا عَبْدِ اللّٰهِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ،
أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَيْتَ الزَّكاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَتَلَوْتَ الْكِتابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ، وَجاهَدْتَ فِي اللّٰهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَصَبَرْتَ عَلَى الْأَذىٰ فِي جَنْبِهِ مُحْتَسِبًا حَتَّىٰ أَتَاكَ الْيَقِينُ،
وَأَشْهَدُ أَنَّ الَّذِينَ خالَفُوكَ وَحارَبُوكَ، وَأَنَّ الَّذِينَ خَذَلُوكَ، وَالَّذِينَ قَتَلُوكَ مَلْعُونُونَ عَلَىٰ لِسانِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ، وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَرىٰ، لَعَنَ اللّٰهُ الظَّالِمِينَ لَكُمْ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ وَضاعَفَ عَلَيْهِمُ الْعَذابَ الْأَلِيمَ،
أَتَيْتُكَ يَا مَوْلايَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ زائِرًا عارِفًا بِحَقِّكَ؛ مُوالِيًا لِأَوْلِيائِكَ؛ مُعادِيًا لِأَعْدائِكَ؛ مُسْتَبْصِرًا بِالْهُدَىٰ الَّذِي أَنْتَ عَلَيْهِ؛ عارِفاً بِضَلالَةِ مَنْ خالَفَكَ؛ فَاشْفَعْ لِي عِنْدَ رَبِّكَ.


Image
Image


از دعاهاى بعد زيارت راس الحسين در اين مكان (مسجد الرأس = رواق ابوطالب حرم نجف)
اللهُمَّ إنَّكَ تَرى مَكاني وَتَسمَعُ كَلامي وَلا يَخفى عَلَيكَ شيءٌ مِن أمري
وَكَيفَ يَخفى عَلَيكَ ما أنتَ مُكَوٍّنُهُ وَبارِئُهُ،
وَقَد جِئتُكَ مُستَشفِعاً بِنَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحمَةِ وَمُتَوَسِّلاً بِوَصِيِّ رَسُولِكَ،
فَأسألُكَ بِهِما ثَباتَ القَدَمِ وَالهُدى وَالمَغفِرَةَ في الدُّنيا وَالآخِرةِ ».



بانوانى كه مجاورهستند و يا معاهد هستند
به زيارت اين محل بروند
و حتما كنار اين موضع (كه با چراغ سبز اخيرا مشخص شده) بروند
و همانند اينكه دركنار ضريح مراقد معصومين عليهم السلام قرار دارند
مؤدبب ايستاده و راس شريف را زيارت كنند
با زيارت ماثوره كه درمفاتيح هست
و نيز فقرات سلام مربوط به راس شريف كه در زيارت ناحيه مقدسه عاشورا وارد شده است
و سعى كنند زائران ديگر را هم توجه بدهند

Image


محراب طلايى نشانه محل مرقد راس الحسين عليه السلام

اگر دقت شود وسط محراب سوراخ و خالى است
اين سوراخ عمودى جاى كنده شدن كتيبه مرقد راس الحسين است
كه به اسم نگهداري در موزه!!!
(و در حقيقت براى محو نشان مرقد راس الحسين)
توسط متصديان حرم نجف كه تابع مقصره اند
آنرا كنده اند و جايش خالي مانده است

تصويركتیبه سنگي كنده شده (مرقد راس الحسين) از محراب طلايي
البته اين لوح اصلى با نام و نشان مرقد نيست = كه قبلا برداشته و سرقت شده است
اين لوح آخرين كتيبه بوده است كه آيه {آمن الرسول...} خاتمه سوره البقره؛ روي آن حكاكى شده
و اگرچه هيچ توضيحي براى نشان مرقد ندارد؛
اما چون بودنش در محل محراب طلايى و ذكر در منابع تاريخي؛ به عنوان نشانه مرقد راس شريف؛ خودش موجب دلالت به مرقد مى شده است
فلذا همين لوح را هم تحمل نكرده و آنرا از محراب كنده و برداشته اند
Image

اللهم العن المقصرة التي أزالت معالم مرقد راس الحسين عليه السلام وقلعت لوحه
وهتكت المرقد الشريف بجعله تحت اقدام المارة


امشب در زيارت اونلاين مسجدالراس اين مطلب مهم بيان شد
ساختمان قديم مسجد الراس نجف
قبل از اين تجديد بناى اخير محرابى هم بنام مقام امام صادق عليه السلام بوده است
و اين يكي از معالم ديني زيارتي فراموش شده در حرم نجف است


الان در شبكه خبر
كزارش داد
محراب مسجدالراس كه بازسازي شده است
كه شكسته بوده اند را رونماي كردند در نجف و نمايش داده مي شود
در انبارهاى حرم شكسته هايش بوده و انها را جمع و سرهم كرده اند
كاشيهايش زرين فام است
زرين فام يعني مطلا
ساخته قرن هفتم بوده
بلنديش دوسه متر است
بسيار نفيس است
بزركترين و نفيس ترين محراب جهان شمرده مي شود
و مي كويد نفيس ترين اثر موزه حرم نجف است
كزارش رسانه عربي اين رونمايي از محراب
https://www.alnaeem-news.iq/archives/200081

https://www.alnaeem-news.iq/wp-content/ ... -48-14.jpg
بيداست عمدا شكسته شده است
https://www.alnaeem-news.iq/wp-content/ ... -48-11.jpg
https://www.alnaeem-news.iq/wp-content/ ... -48-15.jpg
سازندگان اين محراب = آل ابي طاهر
كه از مصنوعات انها فقط هفت محراب باقي مانده است
كه يكي الان در نجف و بقيه در موزه هاى مهم جهان است
در دوره ايلخاني زمان حكومت عطاءالملك جوينى ساخته شده است

ان قطعه سنگ كه درسايت مربوط به محراب تصويرش هست مال محراب طلايي موجود در مسجدالراس است
اما اين محراب رونمايي شده محراب ديگري بوده است
كه احتمالا مربوط به محراب امام صادق مي ياشد
نكته:
اين تصادف اعلام وجود محراب امام صادق عليه السلام در ساختمان قبلي مسجدالراس توسط مركزآموزش
با بخش خبر رونمايي از اصل محراب در مراسمي از نجف = كه ما قبلا مطلع نبوديم
از بركات ملازمت بر احيا و رفع غربت از معالم ديني است
با برنامه معرفي مزارات و جلسات مداوم زيارت اونلاين و مواصلت معاهدان دوام حضور مي باشد
خداوند بركت اجتماعي هم مرحمت مي فرمايد


يكي از توابع اين رونمايي ازمحراب
شيوع اين تيتر در رسانه هاست
كه مسجدالراس در حرم نجف را مطرح مي كند
المحراب الأثري لمسجد الرأس الشريف يعود تاريخه إلى (800) عام مضى بعد ترميمه وصيانته
https://www.imamali.net/?id=316&sid=21569
نام مسجدالراس كه دردوره جديد مخفي شده
و به اسم رواق ابوطالب ووو شهرت داده بودند
= اين تلاشهاى منكرين بدست خودشان ابطال شد
اين مراسم در نجف شش روز قبل و در هفته عيدغدير بوده است
و جون تلويزيون ايران در نشر اخبار خيلي بروز است بعد جندين روز خبرش را الان شبكه خبر منتشر كرد
https://media.hawzahnews.com/d/2023/07/ ... 8926839000


مسجد الراس و مدفن رأس الحسین (علیه السلام):
مسجد الراس که به عنوان مدفن راس الحسين (علیه السلام) معروف بوده و موضع زيارتي هم داشته است
شرح مطالبش را از منابعي كه به تفصيل پرداخته اند در ذیل آورده می شود تا در پيگيريهاى محلي هم قابل استفاده باشد و خلاصه يا ترجمه نباشد

تصویر قبه مزار و مسجد راس الحسین در بالاسر مرقد امیر المؤمنین (علیه السلام) سال 1949 میلادی ( حدود 73 سال قبل)

Image

تصوير محل بازسازي شده فعلي با محو نشانه هاى قديم

و اينها تا اواخر دوره عثماني به صورت زيارتگاه برقرار بود و با ورود انگليسيها به عراق و ايجاد حكومت پادشاهي تغييراتي داده شد و به تدريج جدا و محو گرديد
تا صدسال قبل اينجا هم قبه داشته و هم صورت مرقد؛ و از وقت اشغال انگليسها در عراق نشان مرقد برداشته شد
و از وقت اشغال امريكاييها مسجد الراس كه اينجا داير و معروف بود تخريب شد به اسم توسعه حرم
و در زمان مرحوم رفسنجاني اينجا ساخته شد؛ و نجفيها خيلي خوشحال شدند و در نزد نجفيها و به رواق رفسنجاني معروف بود تا  اينكه اخيرا به اسم حضرت زهرا ناميده شده

اما در آثار علماء ذكر مسجد الراس و مدفن راس الحسین (علیه السلام) هست؛ امروزه با ساختن رواق بالاسر اين مكان احياء شده است هرچند نشانه هاى زيارتي آن محو گرديده و حتى ذكرش هم نيست
و لازم است كه زائران با اين معالم آشنا گرديده و زيارت كنند
و با تطبيق نقشه قديم حرم و اين مواضع امروزي نقاط آن مزارات را احيا نمود، زهي توفيق و سعادت؛

نقشه بلان دقيق حرم و موضع ساباط و نيز مسجدالرأس و تكيه بكتاشيه كه در توضيحات به آن اشاره می شود

Image

فضاي بين حرم و رواق جديد همان رواق بالاسر قديم است كه قبلا رواق زنانه بود
بقدر دوسه متر از ابتداى ورودي رواق جديد جاي مقبره هاى رواق بالاسر قديم است
سه چهار متر بعدي از ابتداى رواق جديد هم همان راهرو سرپوشيده قديم است


Image
پلان حرم با ابعاد بزرگ

و مصائب راس شريف در مرقدشان ادامه دارد؛  امروز لگد مال عابرين است؛
با پهن کردن سجاده در میانه اولین قبه جلوی محراب؛ مانع هتک حرمت شد
و اشكالي ندارد مهرشان روي سجاده بگذارند و از دستها تا پيشاني روي مرقد و سجاده قرار  گيرد؛ هم توفيق سجود بر مرقد است هم عابرين بيشتر رعايت كرده از رويش رد نمي شوند


ااعتقاد به مدفن راس الحسين مبتني بر شواهد متعدده اي است:
اولا حديث امام صادق عله السلام و معرفي ايشان موضعش را به اصحاب در سفر زيارتيشان به نجف اشرف
مواظبت علماء بر حفظ اين نشان تا قرن اخير و از جمله بزرگاني كه بر صحت آن تاكيد داشته اند مرحوم سيدبحرالعلوم است

و شبهه دفن در مكان ديگر بخاطر عدم امكان صحت نقل مواضع متعدد؛ مطلبي كه از لوازم تقصير معرفت است
و از ابتدائيات حداقلي حق معرفت عدم محدوديت حضرات عليهم السلام بلكه اولياي صغار به مكان خاص و توان حضور در چند مكان در اوقات واحده است

و در حديث زيارت عاشورا كه از امام صادق عليه السلام تعليم شده بطور حضوري در سفر زيارتيشان به حرم مولاعلي بوده است
و دليل زيارت كردن امام حسين از بالاي سر حضرت هم همين بوده است

اگر حضرت صادق (علیه السلام) مشهد حسيني در بالاسر مولاعلي را انقدر واقعي و مسلم مي دانسته اند كه چنان زيارت مفصلي عاشورا را از حديث قدسي نقل فرموده
و به ان زيارت كرده اند و در دعاي بعد نماز زيارت هم خطاب سلام به هر دو امام دارد مولاعلي و امام حسين؛
و حضرتش بر مدفون بودن راس الحسين در اين موضع تاكيدفرموده اند، ديگر جهل شيعه به ان تضعيفي ايجاد نمي كند

و ازاين لوازم عدم فقاهت بسيار است كه چيزي را خيلي معتقدند اما بدون تفقه به لوازمش توجه ندارند:
1= مثل تعقيبات رجبيه كه خيلي تاكيد و تعريف و مواظبت دارند اما عدم ولادت مولاعلي در رجب و ولادت امام هادي در رجب را كه از لوازم اعتقاد به ان تعقيب است منكرند
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِالْمَوْلُودَيْنِ فِي رَجَبٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الثَّانِي وَ ابْنِهِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ‏
اى خدا از تو درخواست مى‏ كنم به حق دو مولود در ماه رجب محمد بن على دوم و فرزندش على بن محمد كه برگزيده توست
یعنی دوتا امام را نام می برند که در ماه رجب بدنیا امدند و نامی از مولاعلی نمیبرند؛ و در ماه ماه رجب مرتب میخوانند اما در مفاد آن مععتقد و ملتزم نیستند

2= يا مثل مسح كردن سر و پاها در وضو كه نشانه تشيع مي دانند و قرائت حضرات اهل بيت در آيه وضو مطابق مسح كردن را تارك هستند
و قرائت سنيان مطابق وضوي سنيان را مي خوانند از دم تا دُم؛

3=يا مثل حديث ولادت كه مي گويد وز بيرن آمدن فاطمه بنت اسد و مولودش روز ترويه بود و فردايش عرفه و پس فردايش قربان؛
اما به ميلاد گرفتن در ذيحجه ملتزم نيست و در رجب طبق قول سنيان عيد مي گيرد
وازين نمونه هاى عدم تفقه بسيار است كه نشان مي دهد نه اصوليند نه اخباريند و فقط بي خبريند
در حاليكه اكر طبق اصول و تفقه در آيات و احاديث درايت شود لوازم اعتقاد به آن آيات و احاديث چيز ديگري غير از مسلك شايع مي شود

تذکر:
1- مسجدالرأس كلش شرايط طهارت مربوط به حرمها و مساجد را دارد

2- و موضع مدفن راس الحسين حتى با طهارت ؛رعايت حرمت شود
و از عبور و پاگذاردن و نشستن و پشت كردن و جلوتر نماز خواندن پرهيز گردد


روایات معرفی مدفن رأس الحسین (علیه السلام) در بالاسر امیر امومنین (علیه السلام):

الاول: الروايات الدالة على أن موضع أو مدفن الرأس بجوار مشهد أميرالمؤمنين عليه السلام
إنّ أهم ما ورد حول موضع أو مدفن الرأس الشريف عند أمير المؤمنين عليه السلام عبارة عن مجموعة من الروايات الواردة في الكتب المعتبرة، وهي كالتالي:

1ـ كتاب الكافي: وقد ذُكرت فيه روايتان، إحداهما تصرّح بدفن الرأس الشريف عند أمير المؤمنين عليه السلام ، وقد نقلها ابن قولويه في كامل الزيارات أيضاً.

2ـ كتاب كامل الزيارات: وقد ذكرت فيه جملة من الروايات الدالة بصريحها على أنّ الرأس قد دُفن عند أمير المؤمنين عليه السلام ، إلاَّ أنّ إحدى هذه الروايات تواجه مشكلة الرفع إلى المعصوم عليه السلام [6].

3ـ كتاب تهذيب الأحكام: وقد ذُكرت فيه روايتان، إحداهما تصرّح بدفن الرأس عند أمير المؤمنين عليه السلام أيضاً.

أولاً: الروايات الواردة في كتابي الكافي وكامل الزيارات

الرواية الأولى: الكافي: عن علي بن إبراهيم بن هاشم, عن أبيه, عن ((قال لي أبو عبد الله ـ وهو بالحيرة ـ: أما تريد ما وعدتك؟ قال: قلت بلى ـ يعني الذهاب إلى قبر أمير المؤمنين ـ قال: فركب وركب إسماعيل ابنه معه، وركبت معهما حتى إذا جاز الثوية ـ وكان بين الحيرة والنجف عند ذكوات بيض ـ نزل ونزل إسماعيل، ونزلت معهم, فصلى وصلى إسماعيل وصليت, فقال لإسماعيل: قم فسلّم على جدك الحسين بن علي. فقلت: جعلت فداك أليس الحسين بكربلاء؟ فقال: نعم، ولكن لما حُمِل رأسه إلى الشام سرقه مولى لنا، فدفنه بجنب أمير المؤمنين عليه السلام ))[7]. وقد رواها أيضاً ابن قولويه، عن أبيه، وكذلك عن الكليني.

الرواية الثانية: الكافي: عن عِدّة من أصحابنا، عن سهل بن زياد، عن إبراهيم بن عقبة، عن الحسن الخزاز، عن الوشاء أبي الفرج، عن أبان بن تغلب، قال: ((كنت مع أبي عبد الله عليه السلام ، فمرّ بظهر الكوفة، فنزل فصلّى ركعتين، ثم تقدم قليلاً فصلى ركعتين، ثم سار قليلاً فصلى ركعتين، ثم قال: هذا موضع قبر أمير المؤمنين عليه السلام . قلت: جعلت فداك والموضعين اللذين صليت بهما؟ قال: موضع رأس الحسين عليه السلام ، وموضع منزل القائم))[8].

وهذه الرواية أيضاً مذكورة في كتاب كامل الزيارات، إلاَّ أنّه ذكر بدل منزل القائم: ((منبر القائم))، وقد ذكرها بهذا الطريق: حدثني أبي ومحمد بن الحسن جميعاً، عن الحسن بن متيل، عن سهل بن زياد، إلى آخر الإسناد المتقدّم[9].

موضع منبر القائم در وادي السلام مقام مهدي است و در روایت دیگر منزل القائم مسجد سهله است

غير أنّ هذه الرواية ـ الثانية ـ تدل على موضع رأس الحسين، ولم تصرّح بالدفن كالرواية الأولى.

ثانياً: الروايات المختصة بكتاب كامل الزيارات

الرواية الأولى: كامل الزيارات: حدثني محمد بن الحسن ومحمد بن أحمد بن الحسين جميعاً، عن الحسن بن علي بن مهزيار، عن أبيه علي بن مهزيار، قال: حدثني علي بن أحمد بن أشيم، عن يونس بن ظبيان، قال[10]: ((كنت عند أبي عبد الله عليه السلام في الحيرة ـ أيام مقدمه على أبي جعفر ـ في ليلة صحيانة مُقمرة, قال: فنظر إلى السماء، قال: يا يونس، أترى هذه الكواكب ما أحسنها, أما إنّها أمان لأهل السماء، ونحن أمان لأهل الأرض. ثمّ قال: يا يونس، فمُرْ بإسراج البغل والحمار... ولمّا خرجنا من الحيرة، قال: تقدم يا يونس. قال: فأقبل يقول: تيامن، تياسر, فلمّا انتهينا إلى الذكوات الحُمر, قال: هو المكان. قلت: نعم. فتيامن ثم قصد إلى موضع فيه ماء وعين فتوضّأ, ثمّ دنا من أكمة فصلى عندها، ثم مال عليها وبكى, ثم مال إلى أكمة دونها، ففعل مثل ذلك, ثم قال: يا يونس، افعل مثل ما فعلت, ففعلت ذلك, فلما فرغت, قال لي: يا يونس أتعرف هذا المكان؟ فقلت: لا, فقال: الموضع الذي صلّيت عنده أولاً، هو قبر أمير المؤمنين عليه السلام , والأكمة الأخرى رأس الحسين بن علي بن أبي طالب عليهما السلام , إنّ الملعون عبيد الله بن زياد ـ لعنه الله ـ لما بعث برأس الحسين عليه السلام إلى الشام رُدّ إلى الكوفة، فقال: أخرجوه عنها؛ لا يُفتن به أهلها. فصيّره الله عند أمير المؤمنين عليه السلام , فالرأس مع الجسد والجسد مع الرأس))[11].

الرواية الثانية: كامل الزيارات: حدثني أبي، عن سعد بن عبد الله، عن الحسن بن موسى الخشاب, عن علي بن أسباط, رفعه, قال أبو عبد الله عليه السلام : ((إنك إذا أتيت الغري رأيت قبرين: قبراً كبيراً، وقبراً صغيراً. فأمّا الكبير، فقبر أمير المؤمنين عليه السلام , وأما الصغير، فرأس الحسين بن علي عليه السلام ))[12].

ثالثاً: روايات كتاب تهذيب الأحكام

الرواية الأولى: تهذيب الأحكام: عن أبي القاسم علي بن محمد، قال: حدثني عبيد الله بن خالد التميمي، قال: حدثني الحسن بن علي الخزاز، عن خاله يعقوب بن إلياس، عن مبارك الخباز، قال: ((قال لي أبو عبد الله عليه السلام : أسرجوا البغل والحمار ـ في وقت ما قدم وهو في الحيرة ـ قال: فركب وركبت حتى دخل الجرف، ثمّ نزل فصلى ركعتين، ثم تقدّم قليلاً آخر فصلى ركعتين، ثم تقدم قليلاً آخر فصلى ركعتين، ثمّ ركب ورجع، فقلت له: جعلت فداك، ما الأُولتين والثانيتين والثالثتين؟ قال: الركعتين الأُولتين موضع قبر أمير المؤمنين عليه السلام ، والركعتين الثانيتين موضع رأس الحسين عليه السلام ، والركعتين الثالثتين موضع منبر القائم عليه السلام ))[13].

وهذه الرواية واضحة الدلالة على أنّ الإمام عليه السلام قد زار موضع الرأس بعد زيارته لقبر أمير المؤمنين عليه السلام ؛ فيستفاد منها أنّ هناك موضعاً آخر للرأس الشريف غير الحنّانة؛ إذ لو كان الموضع هو الحنانة لزاره الإمام عليه السلام حين مروره على طريق الحيرة إلى الغري، قبل وصوله إلى قبر أمير المؤمنين عليه السلام ، وليس بعده ـ كما دلّت على ذلك الروايات التي تنصّ على أنّ الحنّانة هو موضع رأس الحسين عليه السلام ـ ويستفاد أيضاً من عبارة: ((ركب ورجع)) عدم الذهاب عكساً. وممّا يؤكّد قرب موضع الرأس هذا من القبر الشريف هو عدم ركوب الإمام الصادق عليه السلام بين الموقعين؛ لنصّ الرواية على أنّه: ((تقدم قليلاً)).

الرواية الثانية: وهي مروية في تهذيب الأحكام أيضاً، وتشابه في دلالتها رواية يونس المتقدمة، ولكن بإسناد مختلف، ودلالتها واضحة على دفن الرأس الشريف عند قبر أمير المؤمنين عليه السلام .

الرواية الثالثة: تهذيب الأحكام: عن محمد بن أحمد بن داوود، عن محمد بن علي، عن عمّه، قال: حدّثني أحمد بن حماد بن زهير القرشي، عن يزيد بن إسحاق شعر، عن أبي السخيف الأرجني، قال: حدثني عمر بن عبد الله النهدي، عن أبيه، قال: ((دخلت على أبي عبد الله عليه السلام ، فذكر حديثاً فحدثناه, قال: فمضينا معه ـ يعني أبا عبد الله عليه السلام ـ حتى انتهينا إلى الغري، قال: فأتى موضعاً فصلّى، ثمّ قال لإسماعيل: قم فصلِّ عند رأس أبيك الحسين عليه السلام . قلت: أليس قد ذُهب برأسه إلى الشام؟ قال: بلى، ولكن فلان مولانا سرقه فجاء به، فدفنه هاهنا))[14].

هذه هي أهمّ الروايات وأوضحها دلالة، وقد ذكرها المتأخرون من علمائنا في كتبهم، نقلاً عن الأجلاء المذكورين.

ذكر السيد بحر العلوم لبعض خواصّه ـ على ما حكي عنه ـ أنّ مسجد الرأس موضع رأس الحسين، وأنّ المسجد بُني عليه ولأجله. وقد أمر قدس سره بتشييده ثانياً[29]، وهي ترميمات وإصلاحات[30].

ذكر الميرزا النوري في مستدركه في باب استحباب زيارة رأس الحسين عليه السلام عند قبر أمير المؤمنين عليه السلام , ثلاث روايات, يذكر في الثالثة أنّ ابن المشهدي في مزاره يروي أنّ الإمام الصادق عليه السلام زار رأس الحسين عليه السلام عند أمير المؤمنين عليه السلام ، وصلى عنده أربع ركعات، ثم ينقل نصّ الزيارة، فلاحظ[33].


تاريخچه مسجد الراس و پيگيريهايي كه برايش شده است:


سمي بهذا الاسم لمقابلته موضع رأس الإمام علي(عليه السلام) و لأن رأس الحسين(عليه السلام) مدفون فيه كما ذهبت الى ذلك رواية عن الإمام الصادق(عليه السلام)
ذكر السيد عبد المطلب الخرسان في كتابه (مساجد ومعالم) الصفحة(21) أن مسجد الرأس يقع غرب عمارة الصحن الحيدري ملاصقا لضلعه الغربي، وهو من المساجد القديمة البناء،
ونقل عن الشيخ جعفر محبوبه انه بني مع الحرم العلوي كما يظهر من جدرانه،
ونسبه البراقي في تاريخ الكوفة الى الشاه عباس الأول(ت 1038هـ/1692م)،

وكان الميرزا حسين النائيني(طيب الله ثراه) يؤم الجماعة فيه،
ثم أعقبه السيد جمال الدين الهاشمي(قدس) في إمامة الجماعة فيه،
وكان المرجع الديني السيد محسن الحكيم(طيب الله ثراه) يلقي دروسه على طلابه فيه.
وذهبت الدكتورة سعاد في كتابها (مشهد الامام علي في النجف/ 153) الى ان بناء المسجد المذكور يرجع الى عصر الإيلخانيين كما تدل كتابات وجدتها في محرابه القديم،
وجدد في عهد الشاه عباس الأول، ثم في عهد السلطان نادر شاه حينما أمر بتذهيب قبة الضريح والمئذنتين،
أما نفقات عمارته فبلغت عشرين ألف نادري تبرعت بها رضية سلطان بيكم زوجة نادر شاه،
ورمم ايضاً في عهد السلطان عبد الحميد، وصنع له منبر رخامي، ودوّن عليه تاريخ الترميم وهو سنة (1306هـ/1888م).
وذكر الشيخ محمد حرز الدين في معارفه (3/242) ان هذا المسجد (جدد) بناه غازان بن هولاكو (ت730هـ/1330م) ويبدو ان ما ذكره جدير بالنظر،
ويساعد على قبوله ما ذكره ابن بطوطة حين زار النجف الأشرف سنة (726هـ/1326م) إذ قال: (وللعتبة باب آخر عتبته أيضا من الفضة يفضي إلى المسجد، وله أربعة ابواب عتبتها فضة)، وسبق ذكر ذلك في اثناء الحديث عن زيارته،

وذكر الشيخ محمد حرز الدين في كتابه(تاريخ النجف الاشرف 3/242 ـ 243) في أثناء ترجمة الميرزا هادي الخراساني المتوفى سنة (1285هـ/1868م) ـ الذي عرف عنه ولعه بالآثار ـ
ان السيد داود الرفيعي (كليددار حرم نجف) روى للميرزا هادي عن أبيه عن آبائه ان في المسجد المذكور إيواناً صغيراً مربعاً في الجدار القبلي بين محراب المسجد والساباط
فيه قبر
وعليه شباك من فولاذ ثمين وله باب صغير فيه قفل: (هو موضع قبر رأس الحسين بن علي أمير المؤمنين (عليهما السلام) كما دلت عليه الروايات،
ثم ان السيد ـ أي داود ـ أوقف الميرزا هادي، وكانت عليه أيضا قطعة ستار خضراء
وإلى جانب هذا الإيوان صخرة مربعة مكتوب عليها بخط كوفي
ومنه أن هذا المسجد عرف بمسجد الرأس ، بناه غازان بن هولاكو خان أقام لبنائه سنة كاملة ضاربا خيامه بين النجف الأشرف
ومسجد الحنانة في الثوية حتى أكمله) ـ
وعلق الشيخ محمد حسين حرز الدين في هامش الصفحتين المذكورتين على هذا القبر
بأن الاسماعيلية الهنود كانت تزوره، وبسبب كثرتهم فتحت إدارة الأوقاف العثمانية باباً له من تكية البكتاشية وسدت بابه الأول، ثم عادوا فسدوا هذا الباب وبقي المسجد مغلقا سنين عدة لحين تشكيل حكومة عربية في العراق، وقال: (وفي هذا الدور صار الكشف الثاني للقبور وبدأ التعمير الثاني للقبور سنة 1351هـ/1932م ودخلنا إلى المسجد من بابه الأول يوم 23 من ذي الحجة من تلك السنة فنظرنا الى رسم القبر فلم نجد شيئا سوى صخرة على الجدار القبلي طولها اكثر من ذراع وعرضها ذراع مكتوب عليها مستديرا آيات من القرآن الكريم منها قوله: (آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ)، وفي وسطها سطر كوفي تقريبا، ومساحة أرض المسجد أعلى من أرض الساباط بذراعين
والمفروض ان أرضه كانت ارض الوادي الأصلية وهي أسفل من بلاط الصحن اليوم بأربعة أذرع أو أكثر).

صخرة المسجد الثمينة:
وقال السيد عبد المطلب الخرسان في كتابه (مساجد ومعالم:23):
(هذه الصخرة عليها كتابة بالخط الكوفي، كانت موجودة في المكان الذي ذكره الشيخ حرز الدين،
وكانت صخرة أخرى على هيأة محراب مثبتة في محراب المسجد،
ولهاتين الصخرتين قيمة أثرية،
ففي عام 1965م جاءت بعثة من الآثار، وقد جلبوا معهم كاميرات حديثة لتصوير بعض الآثار،
وسألوني عن هاتين الصخرتين فدللتهم عليهما،
وسألتهم عنهما فأخبروني أن إدارة الآثار صوّرت هاتين الصخرتين عام 1937م،
وأن هاتين الصخرتين من الحجر المعروف بالحديد الصيني، وهما من نوع نادر منه حيث انهما ملونتان،
وعند هدم المسجد تم نقل الصخرتين الى المخزن لحفظهما من التصدّع).

كه بايد در موزه حرم علوي باشد و بررسي و تصوير و پيگيري شود

ونُقل عن الشيخ جعفر محبوبه أن مسجد الرأس شُيد ثانية؛ في أيام العلامة السيد بحر العلوم،
وأنه كان يقول لبعض خواصه انه موضع رأس الحسين(عليه السلام)،
وان المسجد بُني عليه لأجله.

Image
تصوير كتيبه اخير مسجدالراس

نوشته روي كتيبه كه مربوط به تجديد بناء مسجد الراس در قرن يازدهم است:
آيات كريمة از سورة البقرة بخط ثلث : (بِسْمِ الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بالله وَمَلاَئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ * لاَ يُكَلِّفُ الله نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ )،
ادامه نوشته ايات در وسط شكل محراب :
(وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلاَنَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ).

كتيبه در موزه حرم در معرض نمايش است
pejuhesh232
 
پست ها : 8790
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

قبليبعدي

بازگشت به راهنمای زیارت اونلاین مشاهد الهی


cron
Aelaa.Net