قبور بین قبرستان امروزی وادی السلام تا حرم علوی

قبور بین قبرستان امروزی وادی السلام تا حرم علوی

پستتوسط najm111 » دوشنبه نوامبر 21, 2022 6:31 am

بسم الله الرحمان الرحیم
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2009
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

بیت آیت الله سید مرتضی کشمیری

پستتوسط najm111 » دوشنبه نوامبر 21, 2022 12:12 pm

به جز قبور بزرگان از برخی مواضع و آثار بزرگان نیز یاد می شود

بیت آیت الله سید مرتضی کشمیری؛
مختصات:
31.992861,44.316286
در شارع طوسی در اولین کوچه بعد مسجد شیخ طوسی - اولین فرعی سمت راست
قسمت بیرونی خانه امروزه هتل "فندق فدک الزهرا" شده است
اندرونی = در سمت راست هتل واقع است
خانه آیت الله سید مرتضی کشمیری که از اساتید آیت الله قاضی و از مرتبطین با ناحیه مقدسه بودند

قسمت بیرونی بیت که الان هتل شده است و ادامه اش نیز اندرونی بیت بوده؛
اقای قاضی از ایشان نقل کرده بودند که گاهی در حرم امیر المومنین کل قران را در دو رکعت ختم میکردند یا در سجده میرفتند 6 ساعت – ایت الله نخودکی به پسر ایشان فرموده بودند اگر پدرت چیزی از امام معصوم نقل میکرد و ما قبول میکردیم یعنی اینقدر پدرت را قبول داشتیم
و فرمودند که امام زمان دعایی را به ایشان یاد داده بودند که برای گره گشایی و در کتاب استجاره نیز منتشر شده
و پسرشان معروف به سید الاوتاد و مدتی در این بیت ساکن بودند
و خودشان در بغداد مسموم شدند و اخر کار در کربلا مدفون شدند
و بعد اینجا بعدا اینجا ساکن میشوند

در اندروني خانواده شان ساكن بوده اند و و خود مرحوم كشميري غالب اوقات در قسمت بيروني بوده اند
قسمت اندروني همانست كه هنوز به صورت خانه است
قسمت بيروني همانست كه مسافرخانه شده و اين بخش اهميت دارد بخاطر حضور مرحوم كشميري در آن و نيز سكونت فرزندشان سيد محمد كه از اهل معنا بود

بیت اول علامه سید محمد علی موحد ابطحی:
اینجا منزل اول مرحوم علامه سید محمد علی موحد ابطحی هم بوده است؛

در این بیت:
مرحوم سید مرتضی کشميري - مرحوم سید محمد کشميري پسرشان که معروف به سید الاوتاد بود و بعد بدرشان در این بیروني سکونت داشت ومرحوم علامه سید محمد علی موحد ابطحی و زوجه اول مرحوم آیت الله خویی و سه دخترانشان که در وقت ولادت فرزند علامه حضور داشتند و شخصیتهایي دیگري از بانوان مثل دختر مرحوم سید جمال الدين گلپايكاني و والده مرحوم آیت الله صافي اصفهاني از اصحاب استجاره و مرحم ایت الله نجومی کرمانشاهي که در منزل روبرو ساکن بودند = رضوان الله
عليهم
سه دختر بزرگ مرحوم آیت الله خويي هم خودشان از بانوان متشخص نجف و همسر شخصیتهای حوزه نجف اشرف بودند


از اهداف بیان این مکانها و سیاحت نجف قدیم:
آشنایی با ساده زیستی علماست؛ که با کمترین امکانات و تحمل سختی ها توانستند بیشترین خدمات علمی را داشته باشند و شرایط درس خواندن و اقامت در اینجا ، ارزش تشرف زیارت امیرالمومنین علیه السلام و استفاده از محضر علما را کسب کنند و همه اینها با قناعت و ساده زیستی برایشان فراهم شده
و ما می خواهیم از اینها درس بگیریم و اینکه اگر بخواهیم کوچکترین فعالیتی انجام بدهیم چندین شرایط برایمان مهیا باشد ونباید خودمان را بند شرایط و امکانات کنیم
حتی بعضی از محله ها باپیشرفت امروزی نیز الان هنوز خاکی وو است و در قدیم در 50 سال قبل و حتی در قرنهای گذشته توانسته اند این همه خدمات داشته اند و درس بگیریم که دنبال راحت طلبی و تجملات نباشیم و این همه کارهای مختلف و شاگرد و خدمات داشته اند و اینها همه برای ما درس است

نگاه به امروز كوچه هاى نجف نشود كه بسياري نوسازي و يا چند خانه يكي شده يا تجهيز به امكانات رفاهي گرديده است
خانه ها چهل متر پنجاه متر بود و هنوز بعضا دست نخورده هست به شکل سابق
خنكيش از رفتن به سرداب در روزها و شبها از بشت بام رفتن تامين مي شد
هوا نجف داغ مي شد؛ شبها 53 درجه و تكان نمي خورد بدون هيج نسيمي
از عصر تا غروب چندين بار پشت بام را بايد اب مي باشيديم تا شب كه رختخواب بهن مي كنيم داغ نشود و نهايتاهم رختخواب تا چهاربنج ساعت از شب نمي گذشت مثل بتو برقي داغ مي ماند
غرض سياحت امروز باز نمي تواند ميزان شرايط قديم را برساند و انجه نوشتم مال بنجاه سال قبل بود
و همه در عين اين شرايط بسيار خوش بودند به مجاورت و نيز اشتغالات علمي و معنوي كه داشتند و گويا در باطن برزخي همان اماكن زندگي مي كردند
بهره مندي از بواطن عالم مادي مرهون مشغول نشدن به ظاهر مادي آنهاست
جه زحمتشٰ ، جه رفاه موقتش
و در صميم قلب آرزوي ماده و رفاه نباشد تا معنويت و باطن رو بگشايد
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2009
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

مدرسه هندی حجره آیت الله قاضی و سيد بحرالعلوم

پستتوسط najm111 » دوشنبه نوامبر 21, 2022 12:18 pm

مدرسه هندی (مدرسه امام باقر)؛
در شارع طوسی در اولین کوچه بعد مسجد شیخ طوسی - اولین فرعی سمت چپ
مختصات مدرسه انتهای کوچه است: 31.997857,44.313981
بعد از "فندوق الرایه"

حجره مرحوم آیت الله قاضی در مدرسه هندى:
که آیت الله قاضی حجره داشتند- اینجا را یک هندی ساخته بوده و و بعد از ان جدیدا اسم انرا تغییر دادند به مدرسه امام باقر علیه السلام
مدرسه کوچکی است و این همه اولیا و شاگردان که خدمتشان رسیدند انجاست و بسیار ساده و ایت الله قاضی با این همه کرامات و اتصالشان با امام زمان اینجا بودند و از معروفین مثل ایت الله بهجت – علامه طباطبایی و سید عبدالکرم کشمیری و ایت الله قوچانی وو شاگردان ایشان بوده اند

محل حجره: در مدرسه که وارد می شویم اولین حجره سمت چپ در ضلع قبله و جنوبی مدرسه

حجره مرحوم بحرالعلوم در مدرسه هندى
مرحوم آيت الله بهجت:
مرحوم قاضى در مدرسه هندی بودند، جنب حجره‌ای که معروف بود که سید بحرالعلوم رحمه‌الله در آن حجره بوده‌اند.

این حجره حجره مرحوم سید هاشم حداد نیز بوده است و گاهی مرحوم قاضی می فرمودند که ان را خلوت نماید و در ان عبادت می کردند

مرحوم سید هاشم حداد:
مرحوم سيدهاشم از شاگردان لطيف مرحوم قاضي بودند

كه بعد تحصيل مقدمات عربي در همين حجره و مدرسه
مي روند كربلا مقيم مي شوند
آن مرحوم شغلشان در كربلا اهنكري بود
نعلبند بودند
در شرطه خانه كربلا شغلشان نعل كوفتن به اسبهاى شرطه بود
مرحوم قاضي هم وقتي كربلا مي رفتند بعدزيارت كاهي به خانه ايشان مي رفتند

 [حاج سیّد هاشم نعلبند از شاكردان مرحوم قاضي می‌فرمودند]:
«چندین‌ بار خدمت‌ آقای قاضی عرض‌ کردم‌: اذیّت‌های‌ قولی‌ و فعلی‌ اُمّ الزّوجه‌ به‌ من‌ به‌ حدّ نهایت‌ رسیده‌ است و من‌ حقّاً دیگر تاب‌ صبر و شکیبایی‌ آن را ندارم‌، و از شما می‌خواهم‌ که‌ به‌ من‌ اجازه‌ دهید تا زنم‌ را طلاق‌ بدهم‌. (ظاهرا اين زن جزو قباله دخترش بودهو جدا نمى توانسته زندكي كند!!)
 مرحوم‌ قاضی فرمودند: ”از این‌ جریانات‌ گذشته‌،
آيا تو زنت‌ را دوست‌ داری‌؟!“
 عرض‌ کردم‌: آری‌!
 فرمودند: ”آیا زنت‌ هم‌ تو را دوست‌ دارد؟!“
 عرض‌ کردم‌: آری‌!
 فرمودند: ”ابداً راه‌ طلاق‌ نداری‌!
برو صبر پیشه‌ کن‌؛ تربیت‌ تو به‌ دست‌ زنت‌ می‌باشد.
و با این‌ طریق‌ که‌ می‌گویی،‌
خداوند چنین‌ مقرّر فرموده‌ است‌ که‌ ادب‌ (الهى) تو به‌ دست‌ زنت‌ باشد.
باید تحمّل‌ کنی‌ و بسازی‌ و شکیبایی‌ پیشه‌ گیری‌!“

 من‌ هم‌ اطاعت كردم و از دستورات‌ مرحوم‌ آقای‌ قاضی ابداً تخطّی‌ و تجاوز نمی‌کردم‌،
و آنچه‌ این‌ مادر زن‌ بر مصائب‌ ما می‌افزود، تحمّل‌ می‌نمودم‌.
مدتى كذشت 
یک‌ شب‌ تابستان‌ که‌ چون‌ پاسی‌ از شب‌ گذشته‌ بود،
از بیرون‌ خسته‌ و فرسوده‌ و گرسنه‌ و تشنه‌ به‌ منزل‌ آمدم‌ که‌ در اطاق‌ بروم‌، دیدم‌ مادر زنم‌ کنار حوضچۀ عربی‌ داخل‌ منزل‌ نشسته‌ و از شدّت‌ گرما پاهایش‌ را برهنه‌ نموده‌ و پیوسته‌ دارد از شیر آب‌ حیاط‌ بالای‌ حوضچه‌، آب‌ روی‌ پاهایش‌ می‌ریزد.
تا فهمید من‌ از در وارد شدم‌، شروع‌ کرد به‌ بد گفتن‌ و ناسزا و فحش‌ دادن‌ و همین‌طور بدین‌ کلمات‌ مرا مخاطب‌ قراردادن‌.

 من‌ هم‌ داخل‌ اطاق‌ (نزد خانواده) نرفتم‌؛
یکسره‌ از پلّه‌های‌ بام‌، به‌ بام‌ رفتم‌ تا در آنجا بیفتم‌،
دیدم‌ این‌ زن‌ صدای‌ خود را بلند کرد
و با صدای‌ بلند به طوری که‌ نه‌ تنها من،‌ بلکه‌ همسایگان‌ می‌شنیدند،
به‌ من‌ سبّ و شتم‌ و ناسزا گفت‌،
گفت‌ و گفت‌ و همین‌طور می‌گفت‌ تا حوصله‌ام‌ تمام‌ شد.
بدون‌ آنکه‌ به‌ او پرخاش‌ کنم‌ و یا یک‌ کلمه‌ جواب‌ دهم‌،
از پلّه‌های‌ بام‌ به‌ زیر آمدم‌
و از در خانه‌ بیرون‌ رفتم‌ و سر به‌ بیابان‌ نهادم‌.
بدون‌ هدفی‌ و مقصودی‌
همین‌طور دارم‌ در خیابان‌هاى منتهى به بيابان می‌روم‌،
و هیچ‌ متوجّه‌ خودم‌ نیستم‌ که‌ به‌ کجا می‌روم‌؟
همین‌طور دارم‌ می‌روم‌.
در این‌ حال‌ ناگهان‌ دیدم:‌ من‌ دو تا شدم‌؛
یکی‌ سیّد هاشم‌ است‌ که‌ مادر زن‌ به‌ او تعدّی‌ می‌کرده‌ و سبّ و شتم‌ می‌نموده‌ است‌،
و یکی‌ من‌ هستم‌ که‌ بسیار عالی‌ و مجرّد و محیط‌ (به عالم) می‌باشم‌ و ابداً فحش‌های‌ او به‌ من‌ نرسیده‌ است‌،
و اصولاً به‌ این‌ سیّد هاشم‌ فحش‌ نمی‌داده‌ است‌
و مرا سبّ و شتم‌ نمی‌نموده‌ است‌.

آن‌ سیّد هاشم‌ (مادى)سزاوار همه‌ گونه‌ فحش‌ و ناسزاست‌؛
و این‌ سیّد هاشم‌ که‌ اینک‌ خودم‌ می‌باشم‌،
نه‌ تنها سزاوار فحش‌ نیست‌، بلکه‌ هرچه‌ هم‌ فحش‌ بدهد و سبّ کند و ناسزا گوید، به‌ من‌ نمی‌رسد.
در این‌ حال‌ برای‌ من‌ منکشف‌ شد که‌:
این‌ حالِ بسیار خوب‌ و سرورآفرین‌ و شادی‌زا (كه تجرد از بدن بود)
فقط‌ در اثر تحمّل‌ آن‌ ناسزاها و فحش‌هایی‌ است‌ که‌ وی‌ به‌ من‌ داده‌ است‌؛
و اطاعت‌ از فرمان‌ استاد مرحوم قاضی، برای‌ من‌ فتح‌ این‌ باب‌ را نموده‌ است‌؛
و اگر من‌ اطاعت‌ او را نمی‌کردم‌ و تحمّل‌ اذیّت‌های‌ مادر زن‌ را نمی‌نمودم‌،
تا ابد همان‌ سیّد هاشم‌ محزون‌ و غمگین‌ و پریشان‌ و ضعیف‌ و محدود بودم‌.

الحمد لله‌ که‌ من‌ الآن‌ این‌ سیّد هاشم‌ هستم‌ که‌ در مکانی‌ رفیع‌ و مقامی‌ بس‌ ارجمند و گرامی‌ می‌باشم‌،
که‌ گَرد خاکِ تمام‌ غصّه‌ها و غم‌های‌ دنیا بر من‌ نمی‌نشیند و نمی‌تواند بنشیند.

فوراً از آنجا به‌ خانه‌ بازگشتم‌،
و به‌ روی‌ دست‌ و پای‌ مادر زنم‌ افتادم‌ و می‌بوسیدم‌ و می‌گفتم‌:
مبادا تو خیال‌ کنی‌ من‌ الآن‌ از آن‌ گفتارت‌ ناراحتم‌؛
از این‌ پس‌ هرچه‌ می‌خواهی‌ به‌ من‌ بگو که‌ آنها برای‌ من‌ فایده‌ دارد!»

تذكر مهم:
البته درباره احوالات ايشان كتاب مستقل نوشته شده است
اما هرجه در ان كتاب و صفحات نت هست ممكن است مفيد نباشد
و ذكر مطالبي درباره اشخاص سبب نشود كه افراد انرا كليجستجوقرار دهند و هرجه هستند را تصور نكنند تاييد مي شود
ما انجه مفيد باشد نقل مي كنيم
بقيه اضافاترا هم كاري نداريم


Image
Image
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2009
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

مرقد و مسجد شیخ طوسی

پستتوسط najm111 » دوشنبه نوامبر 21, 2022 12:25 pm

شیخ طوسی
مختصات قبر شیخ طوسی رضوان علیه: 31.997151,44.315230

محمد بن حسن بن علی بن حسن (۳۸۵-۴۶۰ق)، مشهور به شیخ طوسی و شیخ الطائفه
از مشهورترین محدثان و فقیهان شیعه. وی نویسنده دو کتاب التهذیب و الاستبصار

او در خانه‌اش دفن کردند و طبق وصیت شیخ، این خانه، به مسجد تبدیل شد. مسجد شیخ طوسی (که جامع الشیخ الطوسی نیز نامیده می‌شود) امروزه از مساجد مشهور نجف است. این مسجد که در محله مشراق قرار دارد

Image
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2009
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

سید بحر العلوم

پستتوسط najm111 » دوشنبه نوامبر 21, 2022 12:26 pm

قبر سید بحر العلوم در حجره ای کنار مسجد شیخ طوسی
و ورودی ان با ورودی مسجد یکی است
از فرزندان و خاندانشان نیز در این مقبره مدفونند

سید مهدی طباطبائی ملقب به بحر العلوم
سید بحرالعلوم ( قرن 12 – 13 هجری ) و صاجب تشرفات
و از اصحاب استجاره شرح درکتاب اصجاب استجاره ص 113

Image
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2009
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

مرقد سید مهدی قزوینی و علامه سید باقر قزوینی

پستتوسط najm111 » دوشنبه نوامبر 21, 2022 2:34 pm

مقبره:
اول کوچه از حرم به سمت صافی صفا از سمت پشت سر مبارک- در ابتدای کوچه مقبره سمت راست
مختصات:
31.996875,44.313011

سید مهدی قزوینی
از علمای جلیل القدر و چند تشرف از ایشان نقل شده و مشهور است که حضرت به خانه ایشان در حله آمده بودند؛
یکی در راه حله به کربلا در زیارت نیمه شعبان که حضرت همراهشان در جلوی انها میرفتند و هدایتشان میکنند و از دشمنان محفوظشان میکنند تا به دروازه کربلا می رسند
و یکی هم بعد از مشهد ذوالدمعه به بیت ایشان تشریف اورده بودند

مرحوم سيد مهدي قزويني كه واقعه تشرف در خانه اش خدمت حضرت و كنار قبر ذي الدمعة در مزارات حله بيان شد خواهر زاده علامه بحرالعلوم بوده است

شرح واقعه تشرف و مکان تشرف در جله:
مشهد اثر مهدوی و بيت آيت الله سيد مهدي قزويني؛
viewtopic.php?f=176&t=12275&start=10#p74057

و حضرت از كتاب فقهي كه نوشته است تجليل كردند مواهب الإفهام في شرح شرائع الإسلام، سبع مجلدات
كه كتاب مفصلي است بقدر جواهر الكلام است

مرحوم سيد مهدي قزويني بعد از زيارت بيت الله و حرمين حجاز در راه نجف نزديك سماوه رحلت كرد و مردم جنازه اش را تا نجف پياده تشييع كردند و در اين مقبره دفن شد
https://ar.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9 ... 9%86%D9%8A
سيدمهدي قزويني خواهر زاده بحرالعلوم
با سيد مهدي قزويني ديگر در نسل بعد اشتباه نشود اين =
https://www.wikiwand.com/ar/%D9%85%D8%A ... 9%86%D9%8A

علامه سید باقر قزوینی:
استاد و عموي سيد مهدي؛ سيد باقر قزويني كه مقامت عليه و تشرفات داشته
و اين سيدباقر در واقعه شيوع طاعون درعراق و نجف باق مانده و بيش از چهل هزار نفر را تجهيز و نماز و دفن كرده است
و طبق خبري كه مولاعلي به او دادند طاعون با فوت تو تمام مي شود و در شب عرفه وفات كرد
و در همان مقبره ال قزويني مدفون هستند هر دو
شرح تشرفات هر دو در عبقري الحسان هست

چطور عنايت كردند و جقدر به سيدباقر قزويني عنايت كردند؟ بخاطر استفاده از فرصتها:
سید باقر قزوینی:
در ایّام طاعون شدیدی که عارض شد در ارض عراق از مشاهد مشرّفه و غیر آن در سال 1186 و فرار کردند هر کس که در مشهد غروی بود، از علمای معروفین و غیر ایشان حتّی علاّمه طباطبایی (علامه سيد مهدي طباطبايي يعني علامه بحرالعلوم) و محقّق صاحب «کشف الغطاء» و غیر ایشان بعد از آنکه جمع غفیری از ایشان وفات کردند و باقی نماند الاّ معدودی از اهل نجف که یکی از ایشان بود مرحوم سیّد، می فرمود که: «من روز در صحن می نشستم و نبود در صحن و نه در غیر او، احدی از اهل علم مگر یک نفر معمّم از مجاورین عجم که در مقابل من می نشست
در این ایّام. ملاقات کردم شخص معظم مبجلی، در بعضی از کوچه های نجف اشرف و او را پیش از آن ندیده بودم و بعد از آن نیز ندیده ام با آنکه اهل نجف در آن روزها محصور بودند و احدی از بیرون داخل بلد نمی شد. پس چون مرا دید، ابتدا فرمود: «تو را روزی خواهد شد علم توحید بعد از زمانی.»

سیّد معظّم رحمه الله (سید مهدی قزوینی) نقل کرد برای من و به خط خود نیز نوشت که عمّ اکرمش (سید باقر قزوینی) بعد از این بشارت در شبی از شبها در خواب دید دو ملک را که نازل شدند بر او و در دست یکی از آن دو، چند لوح است که در آن چیزی نوشته و در دست دیگری میزان است. بلکه مشغول شدند به اینکه می گذاشتند در هر کفّه میزان لوحی و با هم موازنه می کردند؛ آنگاه آن دو لوح متقابل را بر من عرض می داشتند. پس من می خواندم آنها را و هکذا تا آخر الواح. پس دیدم که ایشان مقابله می کنند عقیده هر یک از اصحاب پیغمبر و اصحاب ائمه علیهم السلام را با عقیده یکی از علمای امامیّه از سلمان و ابوذر، تا آخر نوّاب اربعه و از کلینی و صدوقین و شیخ مفید و سیّد مرتضی و شیخ طوسی تا خال علاّمه او، بحر العلوم رحمه الله جناب سیّد مهدی طباطبایی و بعد ایشان از علماء را.
سیّد فرمود: در این خواب مطّلع شدم بر عقاید جمیع امامیه از صحابه و اصحاب ائمه علیهم السلام و بقیّه علمای امامیّه و احاطه نمودم بر اسرار از علوم که اگر عمر من، عمر نوح علیه السلام بود و طلب می کردم این قسم معرفت را، احاطه نمی کردم به عشری از معشار آن و این علم و معرفت بعد از آن شد که آن ملک که در دستش میزان بود، به آن ملک که در دستش الواح بود، گفت که: «عرضه دار الواح را بر فلان، زیرا که ما مأموریم به عرضه داشتن الواح بر او.»
پس صبح کردم در حالتی که علاّمه زمان خود بودم در معرفت!


نکته:
فلذا همانها كه كلمات الله هستند خودشان ظرفيت عطا مي كنند
براى كسي كه منقطع است در حضرات و همواره به فكر و دنبال تقرب و تحصيل معارف الهي و انجام وظيفه است
بقدر اينكه وجودش مملو است به او عنايت مي كنند
و هر طاعت طاعت و توفيق ديگري مي اورد
فلذا نبايد حقير بودن و فقير بودن خود را ملاحظه كرد و نبايد منصرف شد و به فضل انها اميدوار بود و تلاش كرد
پس با عنايت حضرات مي شود نتيجه معرفتي بقدر عمر نوح تحصيل معرفت را پيدا كرد و هيچ كاري را كوچك نشمارد
هر چه قدر كه به او داده اند و اگاه كرده اند را نقد كند بيشتر به او عطا مي كنند توفيقات مثل گنج است كه نشانه ندارد و زير هر كلوخ خرابه اي ممكن است پنهان باشد


نكات مهم عملكرد مرحوم سيد باقر قزويني در واقعه طاعون:

1- قديم وقتي جايي طاعون و وبا و بيماري همگير مي آمد (أعاذنا الله) ابتلا فراوانتر و شيوع وسيعتر و تلفات بسيار بيشتر از امروز بود، آمار تلفات هروز چند نفر در كل شهر نبود، هرمحله و هر كوچه بلكه هر خانواده تلفات داشت

2-چون تلفات بالا بود انتقال اموات به قبرستان بيرون شهر و دفن چه برسد غسل و كفن و دفن كاري فراتر از توان مردم شهر مي شد

3- و چون امكانات علاج ناچيز و محدود بود، تنها كار براى هر متمكن از رفتن بيرون شهر؛ ترك شهر و رفتن به نواحي غيرمبتلا بود، ولذا يكباره شهرها خالي مي شد، و هيچ كسي در شهر نمي ماند

4- افرادي كه در شهر مانده بودند غالبا بيمار و مبتلا يا از نظر جسمي وضعي داشتند كه بسيار ناتوان و دوام در برابر بيماري نشدني و قطع اميد كرده و يا از نظر جسمي يا مالي تمكن رفتن به بيرون شهر و نواحي ديكر را نداشتند

5- اين جهات سبب مي شد كه خانه ها و كوچه ها مملو از مردگان شود - وضعيتي كه وقتي مردم مبتلانشده شهر بودند انجام كار مردگان عملي شاق و طاقت فرسا بود و صبح تا شب بايد مشغول مي بودند تا بتوانند شايد به انتقال و كارهاى ديني و دفن اموات برسند

6- حالا در اين وضعيت كه طاعون همه گيرشده
و مردم شهر بخش مهمي فوت كرده اند و بخش ديگر مبتلا در خانه ها و نياز به كمك پرستاري (و در برخی بیماریها مانند وبا نیز اسهال شديد از ساده ترين عوارض آن بوده است كه با نبود اب لوله كشي و ضعف بيمار براى كشيدن آب از چاه اگر خانه اى بیماری داشته و حفظ طهارت خود وووو) و درمان ووو، و بخش ديگر يعني بقيه از شهر فرار كرده و رفته اند
يكنفر عالم برجسته نه شخص عادي ملاحظه سلامتي و خطر حتمى ابتلا به بیماری و مرگ بسيار محتمل را نكند
و در فضاي آلوده شهر جه بخاطر شيوع بیماری و جه بخاطر وضعيت حاد مبتلايان كه موجب تشديد الودگي محيط مي شود، و بدتر از همه رها شدن مردگان در خانه هاى بسيار و روي هم انبار شدن مردگان سر كوچه ها كه كسي ببرد،
جه وضعيت حادي ايجاد مي كند
آن وقت بماند به قصد انجام كار اموات، عملي كه شايد فقط در فوت والدين و خانواده اش آن هم اگر كسي نبود انجام مي داد
چقدر از نظر عملي شاق بوده و از نظر سلامتي هم بسيار خطير
و نوعي جانبازي خود را در دريا يا آتش انداختن بوده است عملي كه با غرق و سوختن چند دقيقه اي تمام نمي شود و تا برطرف شدن بیماری و پاك شدن محيط و بازگشت مردم جندين روز يا جندين هفته و ماه طول مي كشد. و جقدر عزم و ارداه و فداكاري و استقامت و مجاهدت لازم دارد+نفس تنها بودن با چندنفري در يك شهر بیماری و مصيبت زده

7- اين نگرش و فكر و معرفت و روحيه و عملكرد بوده است كه سبب توفيقات عاليه از جمله تشرفات مهدويه گرديده است

8- اين مواسات و خيرخواهي نسبت به آشنايان چه برسد به غريبه بلكه عموم هم نوع انساني بسيار ارزشمند بوده و عامل به آن توسط ناحيه مقدسه تقدير مي گردد

9- اگر اين خيرخواهي و خدمت به غريبه رواست به آشنا بلكه هم مسير معرفتي بسيار بجاتر و رواتر است، ديگر اگر معاهد هم باشند
10- وفقنا الله جميعا بما يحب و يرضاه بأفضل ما نرغبه و نتصوره
والحمدلله رب العالمين

Image
Image
Image
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2009
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

شیخ محمد حسن نجفی (صاحب جواهر)

پستتوسط najm111 » دوشنبه نوامبر 21, 2022 3:13 pm

مرقد ایشان مقابل مرقد سید قزوینی است
اول کوچه از حرم به سمت صافی صفا از سمت پشت سر مبارک- در ابتدای کوچه مقبره و مسجد سمت چپ
مختصات:
31.996875,44.313011

محمدحسن شریف اصفهانی یا آیت الله محمدحسن نجفی (۱۲۰۲-۱۲۶۶ق) قرن 13
صاحب كتاب جواهرالكلام في شرايع الاسلام كتاب عمیق فقهي استدلالي در43 جلد است
و كساني كه مرجع شده اند و یا مي خواهند مجتهد شوند اين كتاب مرجع انهاست و ايشان معروف به صاحب جواهر هستند

کتاب ایشان عمیق ترین اثر فقهی و استدلالی است و کتاب ایشان مرجع عالی ترین دروس دینی و درس خارج فقه در حوزه های امروزه است؛ که یک دوره فقه استدلالی است.
و امام خمینی نیز فرمودند فقه ما فقه جواهری است؛ منظور کتاب ایشان است
آغا بزرگ طهرانی گفته اند: ایشان این امتیاز را داشت که شاگردان ایشان جمعی از سرشناسان بودند و بعد او مقام مرجعیت یافتند و عدد آنها زیاد و شمارش آنها زیاد است از جمله شیخ جعفر شوشتری و ملاعلی کنی و آیت الله کوه مره ای و استادان ایشان از جمله شیخ انصاری بوده اند

Image

Image

Image
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2009
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

شیخ جعفر کاشف الغطا

پستتوسط najm111 » سه شنبه آگوست 01, 2023 4:48 am

در انتهای کوچه مرقد قزوینیها و صاجب جواهر
اولین کوچه از حرم به سمت صافی صفا از سمت پشت سر مبارک
مختصات:
31.997074878491468, 44.31258305692846

شیخ جعفر كاشف الغطاء
جعفر بن خضر بن يحيى الجناحي الحلّي النجفي (1156 ــ 1227 هـ)

از اصحاب استجاره به مسجد سهله

Image

Image
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2009
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am


بازگشت به نجف اشرف


cron
Aelaa.Net