اماکن مربوط به انبياء و اوصياء الهی عليهم السلام در اصفهان

مديران انجمن: مزارات, مزارات, مزارات

اماکن مربوط به انبياء و اوصياء الهی عليهم السلام در اصفهان

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه مه 30, 2020 5:38 am

بسم الله الرحمان الرحیم
pejuhesh232
 
پست ها : 8748
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مزار نبی الهی یوشع علیه السلام و قدمگاه و مصلای امام حسن

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه مه 30, 2020 5:43 am

مزار یوشع نبی علیه السلام و قدمگاه و مصلای امام حسن مجتبی علیه السلام - لسان الارض تخت فولاد


Image Image
Image

يوشع در كاظمين يا تخت فولاد اصفهان آن يوشع جانشين حضرت موسى علیه السلام نيست

مزاری منسوب به حضرت یوشع (علیه السلام) در قبرستان تخت فولاد اصفهان وجود دارد. قرن ها قبل از اسلام، زمانی که بُختُ النَّصر قوم یهود را از فلسطین کوچانیده و به آزار و اذیت آن ها پرداخته بود، کوروش، پادشاه هخامنشی ایران، یهودیان را از اسارت بابل نجات داد و آن ها را به ایران کوچ داد و تعدادی از آنان را در اصفهان ساکن گردانید. این یهودیان برای خود شهری به نام «یهودیّه» احداث کردند که در محل «جوباره» فعلی اصفهان واقع بوده است و هنوز تعدادی از یهودیها در این منطقه زندگی می کنند. چنان که گفته می شود، دو تن از پیامبران و پیشوایان مذهبی آنان با نام های «شَعیا» و «یوشع» در اصفهان به خاک سپرده شدند. «شعیا» در محل فعلی امامزاده اسماعیل در محله گلبار اصفهان و «یوشع» در تخت فولاد در اراضی لِسانُ الارض مدفون است. مردم اصفهان «یوشع» مدفون در لِسانُ الارض را «یوشع نبی» می دانند و او را به عنوان یکی از پیامبران بنی اسرائیل می شناسند؛ این پیامبر را نباید با یوشع بن نون وصی حضرت موسی اشتباه کرد؛ زیرا مرقد یوشع بن نون علیه السلام در جبال لبنان در منطقه طیبه قرار دارد.

اما در منابع یهودی اشاره نشده که «یوشع» ــ از پیامبران یهود ــ در اصفهان مدفون باشد.
اصفهان در عصر باستان دوقبرستان داشته است. بر اساس طبق متون تاریخی پیشینه قبرستان تخت فولاد به پیش از اسلام می رسد و در طول تاریخ به نامهای لسان الارض و مزار بابا رکن الدین نیز خوانده شده است.
بخش غربی تخت فولاد که مزار با با رکن الدین است و لسان الارض که در شمال شرق آن قرار دارد کهن ترین بخشهای این مکان است.
بر سنگ مزار آن حضرت، این نوشته به چشم می خورد: «بِسمه تَعالی، هَذَا مَرقَدُ یوشِعِ النَّبی علیهِ السَّلامِ وَ یَدُلُّ علی هَذا الْقَولِ المُحَقِّقُ الخوانساری رضوانُ اللهِ تَعالی عَلَیهِ فی رَوضاتِ الجَنَّاةِ فی اَحوال العُلَماءِ وَ السَّاداتِ مِنْ جُملَةِ ذلِکَ مَسجِدُ لِسانِ الارضِ الّذی هَوَ فی مَشرقِ مَزارها المَعروف بِتَختِ فولادِ قَریباً مِنْ قَبرِ الفاضِلِ الهِنْدی رَحْمَهُ الله وَ فی قبلةِ ذلکَ المسجد، صورةُ قبرٍ اشْتَهَر کونُها مَرقدُ شَعیاءَ النَّبیَ عَلَیهِ السَّلام المَبعوث اِلی طائِفَةِ الیهودِ الَّذینَ سَکَنُوا تِلکَ الْبَلدَةِ وَ مِنَ الْمُشْتَهَر عَلی اَفواهِ اَهلِ البَلَدِ فی وَجْهِ تَسمیةِ ذلکَ بِلِسانِ الارضِ اَنَّهُ تَکلَّمهُ مَعَ الامامِ الحَسنِ المُجتَبی علیه السَّلام اَیامِ نُزُولِهِ بِاصفهان مَعَ عَسکرِ الِاسلامِ وَ فتحِ اَهلِ الاسلامِ ذلکَ المَقامِ وَ هَکذا قالَ مُحَدِّثُ القُمی رَحمةُ اللهِ تعالی عَلیهِ فی تَتِمَّةُ الْمُنْتَهی مثل هَذا الکَلام ... به سعی و اهتمام هیئت امناء مسجد لسان الارض مورخه 1365/8/11 مطابق با یکشنبه بیست و هشتم صفر المظفر 1407 هجری قمری»
(بسمه تعالی، این مرقد یوشع پیغمبر ــ علیه السلام ــ است و محقق خوانساری ــ که رحمت خدا بر او باد ــ [در کتابش] روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات بر این قبر دلالت می کند و نیز به مسجد لسان الارض که در سمت شرقی مزارش ــ معروف به تخت فولاد ــ در نزدیکی قبر فاضل هندی ــ که رحمت خدا بر او باد ــ است و در سمت قبله ی آن مسجد، قبری است که به قبر شعیای پیغمبر ــ علیه السلام ــ که بر طایفه ای از یهودیان ساکن در آن شهر مبعوث بوده، شهرت یافته است و در وجه تسمیه آن به «لِسانُ الارض» نزد مردم شهر این گونه شهرت یافته که در ایام ورود امام حسن مجتبی ــ علیه السلام ــ به اصفهان به همراه لشکر اسلام و گشوده شدن آن منطقه توسط مسلمانان، این زمین با او سخن گفته است و محدث قمی نیز در کتاب ــ تَتَمَّةُ المُنتَهی ــ مشابه همین مطلب را گفته است...). بر تابلوی فلزی که در کنار مزار نصب شده، چنین نوشته شده است: «مزار یوشع النبی (علیه السلام)»
در دوران مختلف تحولات سرزمینی و عمرانی و یا تخریبی متعددی در این گورستان به دست بخش خصوصی و یا ادارات دولتی مسئول و یا غیر مسئول صورت گرفته است که گاه شکل جغرافیایی آن را تغییر داده است. به هر جهت آثار بسیاری را از میان برده است؛ که از جمله مکانی بوده است که قبر حضرت یوشع علیه السلام در آن قرار داشته است.
در دوره ی حکومت سلاطین آل بویه بر فراز این مزار، ساختمانی بنا کردند که در دوره ی صفویه تجدید بنا و تکمیل گردید. در جریان جنگ عراق و ایران، ساختمان قبر حضرت یوشع (علیه السلام) خراب شد و در سال 1365 ش سنگی مرمرین بر روی قبر نصب گردید.
( منبع: ولی الله فوزی، پیامبران در ایران)

مزارت منسوب به حضرت یوشع علیه السلام:

1.در کتاب یوشع (علیه السلام) آمده است که «یوشع بن نون ــ بنده خداوند ــ در حالتی که 110 ساله بود، وفات نمود و او را در حدود میراث خود در «تِمْنَثِ سِرَحْ» که در کوه اِفریم به طرف شمالی کوه گَعَشْ است، دفن کردند».
تِمْنَثِ سِرَحْ» یکی از روستاهای شمال فلسطین در نزدیکی مرز با لبنان است و اعراب مسلمان آن را «کَفَرْ حانُون» و «یوشع نبی» می نامند. این مکان در شمال دریاچه ی طبریه و 22 کیلومتری شمال صَفَد و در حاشیه ی غربی دشت سرسبز «اَلْحُولا» قرار دارد. در دامنه ی کوه های اِفرائیم، بقعه و مقبره منسوب به حضرت یوشع نبی (علیه السلام) در میان درختان انجیر و کاکتوس به چشم می خورد. مؤلف خِطَطِ جبل عامل آورده است که «[روستای] یوشع قریه ای است که در آن مزار منسوب به یوشع بن نون ــ وصی موسی (علیه السلام) ــ است و از جهت شرق، مشرف بر الحولَه (الحولا) است... بر کوهی که به جبل عامل می رسد و به آن جهت به اسم او نامیده می شود و ساکنان آن جا به کار مَشهدِ [یوشع] اهتمام دارند و خادمان آن پنجاه نفر از آل لَغول هستند
2. بر مقبره ی دیگری منسوب به حضرت یوشع (علیه السلام) در غاری در کوه های اطراف بندر تریپولی در شمال لبنان استان طرابلس واقع شده است. روی مقبره، صندوقی از سنگ نهاده شده و پارچه ی سبز رنگی بر آن کشیده اند. در دهانه ی این غار، مسجدی با سنگ و ملاط سیمان ساخته شده و منبری بر آن قرار داده اند. آن قبّه ای نهاد، شیخ ناصیف بن نصار بود».
3.مزاری منسوب به حضرت یوشع در قبرستان شونیزه بغداد
4.در مسجد براثا هم مزار حضرت یوشع علیه السلام هست که صورت قبر مشخص نمی باشد
5.هروی و شماری از مورخان مدفنی از حضرت یوشع در روستای کفل حارس در جنوب غربی نابلس در فلسطین ذکر کرده‌اند.
اهداف پشت پرده یهودی‌سازی مناطق مقدس/ تصرف تدريجي قبور انبياء و اوصياء الهي و از دست مسلمانان بيرون آوردن و به بهانه آنها مناطق اطرافش را از بخش فلسطيني غصب كردن
رژیم صهیونیستی از برخی مناطق مقدس در کرانه باختری به عنوان دستاویزی برای تجاوز به شهرک های فلسطینی استفاده می‌کند. به عنوان مثال مقامی که برای یوشع بن نون مشخص شده، دستاویزی شده تا اسرائیلی‌ها توجیهی برای یورش به منطقه کفل حارس واقع در شمال سلفیت داشته باشند. این در حالی است که روایت اصلی نشان می‌دهد که قبر این پیامبر در منطقه اشغالی طبریا قرار دارد.(منبع:معرفت به زمان3رجب 1440 مجله حیات اعلی)
6. منابع دیگری مرقدی از وی را در قبرستان تخت فولاد در اصفهان دانسته‌اند.
7. در دوره کنونی مقامی به نام یوشع در شهر سلطه در نزدیکی شهر امان، پایتخت کشور اردن(ويقع قرب مدينة السلط في الأردن، وهو عبارة عن مسجد حديث فيه قبرٌ يُنسب للنبي يوشع بن نون فتى النبي موسى) قرار دارد.
8. ضریح نبی خدا، حضرت یوشع در معرة النعمان که شهری است در استان ادلب در کشور سوریه منبع :بکری، ابو عبید، المسالک و الممالک، ج ‏1، ص 459، بیروت، دار الغرب الاسلامی، 1992م؛ بغدادی، صفى الدین عبد المؤمن بن عبد الحق، مراصد الاطلاع على اسماء الامکنة و البقاع، ج ‏3، ص 1288
9.صرفه. صَرَفه که در نزدیکی شهر صیدون منبع: معجم البلدان، ج ‏3، ص 402؛ مراصد الاطلاع على اسماء الامکنة و البقاع، ج ‏2، ص 839.


آدرس و لینک ویکیمپیا:

آدرس: اصفهان فلکه دروازه شیراز - خیابان سجاد – تخت فولاد - لسان الارض
http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=32.62 ... 8%A7%D9%85

لینک گوگل مپ:
https://goo.gl/maps/GVxXdXiDezVDsrFfA

مختصات
32.626833,51.690902

Image
Image


قدیمی ترین بخش گورستان تاریخی تخت فولاد، گورستان یا تکیه لسان الارض است که در گوشه جنوب شرقی این مجموعه تاریخی قرار دارد؛ و از این جهت که قدیمی ترین قبر یعنی قبر یوشع نبی یکی از بزرگان بنی اسرائیل را در خود جای داده، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

قدیمی ترین مأخذی که از لسان الارض یاد می کند، کتاب ذکر اخبار اصبهان تألیف حافظ ابونعیم اصفهانی است. وی در این کتاب که در حدود سالهای ۴۱۹ یا ۴۲۰ هجری تألیف شده است می نویسد: چون خدای بزرگ به آسمانها و زمین گفت ائتیا طوعاً او کرهاً قالتا ائتیا طائعین، زمین اصفهان خدای را اجابت کرد و فرمان پذیرفت پس اصفهان دهان و زبان دنیاست.

علامه آقا سید محمدباقر چهارسویی از علمای بزرگ اصفهان (مدفون در تکیه صاحب روضات تخت فولاد) و صاحب کتاب ارزشمند روضات الجنات وجه دیگری از تکلم زمین را ارائه می دهد و چنین می نویسد: «و من المشتهر علی افواه هل البلد فی وجه تسمیه ذلک لسان الارض انه تکلم مع الامام حسن المجتبی علیه السلام ایام نزوله باصبهان مع عسگر الاسلام و فتح اهل الاسلام ذلک المقام».
pejuhesh232
 
پست ها : 8748
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مزار حضرت شعیا (اشعیا) علیه السلام - خیابان هاتف

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه مه 30, 2020 6:19 am

مزار حضرت شعیا (اشعیا) علیه السلام


Image
Image Image

احوالاتي كه از منابع معتبر در احوالات يك پيامبر به اسم مثلا اشعيا يا شعيا نقل مي شود؛ ذكرش خوب است؛ اما نمي شود آنرا به همه پيامبراني كه به اسم اشعیا يا شعيا بوده اند نسبت داد كه اين احوالات مربوط به اين پيامبر است؛ بلكه برخي احوالات نشانه هايي دارد كه صريح است در اينكه مثلا اين شعياي مدفون در اصفهان نبوده است
مثل واقعه درخت و يا شعياي صاحب كتاب جزو كتب و اسفار مقدس بني اسرائيل


موطن حضرت شعیای نبی علیه السلام (معروف) در سرزمین فلسطین بوده، و در محلّه ی گلبار اصفهان، قبری به آن حضرت منسوب است. مزار منسوب به حضرت شعیا (علیه السلام) در مسجد شَعیا و در کنار ضریح امامزاده اسماعیل (علیه السلام) قرار دارد و بر آن ضریحی چوبی و نفیس قرار داده شده است. در جانب شمالی ضریح منسوب به آن حضرت، کتیبه ای سنگی مربوط به عصر صفویه نصب گردیده و بر آن این جمله ها حک گردیده است: «وَ وَجَدْنا فی کتابِ اَصِفا اَنَّ اَوَّلَ مَسجِدٍ کبیرٍ بُنِیَ بِاصفهان، مَسجِدُ شَعیاءِ وَ بَناهُ ابوعباس المُغتی فی زَمَنِ عَلی صلواتُ الله علیهِ و آلب اَرسلان بَعد نَیِّف وَ خَمس مِأه بَعدَ ما عَلیها بِقوةٍ وَ قَدْ اَمَرَ بِعمارتِهِ فی عامِ احَدَ عَشَرَ وَ مِأه بَعدَ اَلفَ وَ بعبارةٍ اُخری هِیَ مَرقَدُ شَعیاءِ النَّبی (علیه السلام). علی تقی الامامی 1112».(1) (و در کتاب اَصفا (2) یافتیم که اولین مسجد بزرگی که در اصفهان بنا شد، مسجد شعیاست و آن را ابوعباس مغتی در زمان [امام] علی ــ که درود خدا بر او باد ــ ساخت و آلب ارسلان [نیز] بعد از پانصد سال و اندی [آن را مرمت کرد] و پس از آن نیز پابرجا بود و در سال هزار و صد و یازده هجری دستور بازسازی آن داده شد و به عبارت دیگر، آن [مسجد] مرقد حضرت شعیای پیغمبر (علیه السلام) است.
بر بالای ضریح منسوب به حضرت شعیا (علیه السلام) پارچه های مخمل سبز رنگ گسترده شده و بر روی آن این جمله ها نقش گردیده است: «اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا شَعیاءَ النَّبی وَ رَحمَه اللهِ وَ بَرَکاتُهُ» و «السلام علیک یا صَفِیَّ الله». با توجه به مسافت بین موطن حضرت شعیای نبی (علیه السلام) در فلسطین و مدفن منسوب به آن حضرت در اصفهان نمی توان این انتساب را با قاطعیت تأیید کرد و مدفون در آن بقعه مبارکه، پیامبر دیگری به نام شعیا (علیه السلام) می باشد چراکه شباهت نام پیامبران زیاد می باشد.
پی نوشت ها :
1ــ ولی الله فوزی، پیامبران در ایران، 128.
2ــ کتاب اَصفا، تفسیری است که ملاحسن فیض کاشانی نوشته است.
منبع: رامین نژاد؛ رامین، (1387)، مزار پیامبران، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی، چاپ

تحقیقات میدانی :
مجموعه امام زاده اسماعیل و آرامگاه شعیای نبی در میانه ی شرقی خیابان هاتف (قدیمی ترین بخش شهر اصفهان) شامل یک چهارسوق، آرامگاه و مسجد شعیای نبی ، امام زاده اسماعیل ، مناره سلجوقی و مدرسه علوم دینی است. این مکان از بقایای الیهودیه قدیمیست و شکل گیری اولیه این بنا مربوط است به بنای آرامگاه شمعیا یا شعیای نبی که از پیغمبران قوم یهود بوده است. (معنای کلمه شعیا : بشنو ای خدا )

مزارت منسوب به حضرت اشعیا علیه السلام:

1.اِشعیا [ی نبی]علیه السلام در غاری در تقوع مدفون اند. شهرک تقؤع در 15 کیلومتری جنوب غربی بیت المقدس واقع است.
2.و محل غاری در تلمود به آن اشاره شده، امروزه بر ما معلوم نیست.

آدرس و لینک نقشه ویکیمپیا:

اصفهان در شرق خيابان هاتف و روبروي امامزاده جعفر، مسجد شعيا و امامزاده اسماعيل واقع شده است.

http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=32.66 ... 9%8A%D9%84
pejuhesh232
 
پست ها : 8748
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مرقد قينان نبي عليه السلام

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه مه 30, 2020 6:29 am

مرقد قينان نبي عليه السلام


سوال:
با ابلاغ سلام و صلوات به پیشگاه با عظمت دردانه خلقت حضرت محمد بن عبدالله صل الله علی و آله و سلم و أوصیاء حضرتش صلوات الله علیهم أجمعین؛ معروض می دارد:

مسجدی که در خیابان خاقانی کوچه بوعلی یا کوچه مسجد مهدویه واقع شده است و به نام مسجد مهدویه معروف شده است در گذشته‌ای نه‌چندان دور، حوالی سال ۱۳۵۰ ه‍.ش به این نام معروف و معرفی شد و در قبل از آن به نام مسجد قینان یا مسجد غریب، معروف بود؛ چون ما بین تعداد زیادی باغ قرار داشته و هیچ‌گونه ساختمانی نداشت و زمینی بود که تک درختی و اطاقکی در آن بود و‌ کودکانی که رحمت الهی می‌رفتند در این مکان خاکسپاری می کردند و خانواده‌ها به پختن کاچی در آنجا می‌پرداختند و نذر می‌کردند.

حوالي سال ۱۳۴۰ به بعد؛ مردم محلی در مسجد چادر زدند و شروع به جمع‌آوری کمک جهت ساخت مسجد نمودند و سرأنجام با کمک مردم و آقای سیدمصطفی أبطحي سدهي؛ امام جماعت مسجد؛ ساختمان مسجد شکل گرفت.
نکته قابل ذکر حضور آیت الله العظمی سید علي بهبهاني در حوالی سالهای ۴۸ یا ۴۹ در شب تولد حضرت صاحب الأمر ، عجل الله تعالی فرجه الشریف ، در این مسجد است و سخنران آن شب مرحوم شبخ محمد تقي بهلول بود که بنده در سن ۹ سالگی برای اولین دفعه ایشان را دیدم درحالیکه روزه دار بودند و من از ایشان سوال کردم هنوز که ماه رمضان نشده است چرا شما روزه دارید؟!
معلوم شد ایشان دائم روزه هستند.

به هرحال نکته مهم = قبریست که از قدیم در این مسجد وجود داشته و‌ همه اهالی محلی قدیمی می‌دانستند لکن اینکه قبر متعلق به چه کسی است اطلاع درستی در دست نیست اما ذکر دو مطلب حائز اهمیت است:
حکایت اول)
معماری که ساختمان مسجد را انجام داده بود شخصی به نام آقای ملا حسین کریمیان بوده است که بنده چند مرتبه این مطلب را از ایشان شنیدم که می گفت: « ما در حال خاکبرداری و گودبرداری جهت ستون ها بودیم در طرف چپ محراب کنونی مسجد در سالن بزرگ به قبری برخورد کردیم که آثار نورانیت و خاص بودن از آن هویدا بود.
اولین چیزی که به نظرم رسید خبر کردن مرحوم آقای أبطحي امام جماعت بود و چند نفر از دست‌اندرکاران مسجد را مرحوم آقای أبطحي پس از حضور در مسجد
دستور دادند روی قبر را بپوشانید و اطراف این موضوع صحبتی نشود و فعلا صلاح در این نیست و کسی خبر دار نشود.»

حکایت دوم)
در حوالی سال های ۱۳۶۵ که مشغول ساختمان جدید مسجد بودم روزی نانوایی جنب مسجد داخل آمد و گفت:« گروهی کلیسا درب مسجد ایستاده اند و با مسؤول مسجد کار دارند و نزدشان رفتم و در اولین نگاه متوجه شدم از خاخام های یهودی هستند.
ابراز داشتند برای زیارت آمده اند و چون سوال کردم گفتند: "یکی از پیامبران در این مکان دفن شده‌است. "
داخل شدند و حدود یک ساعت مشغول زیارت بودند و از روی کتاب هایی که در دست داشتند زیارتنامه می خواندند.

حکایت سوم)
مرحوم آقای حاج حسین افتخاری مسئول هیئت موسی بن جعفر علیهماالسلام محله مارنان از آن شیفتگان و عاشقان حقیقی حضرت سید الشهدا علیه السلام بود ؛
ایشان در رابطه با قبر موجود در مسجد و عظمت صاحب قبر می گفتند:
" من اگر ترس از مورد اتهام قرار گرفتن از طرف مردم را نداشتم که مرا دیوانه بپندارند، هر روز با پای پیاده به زیارت مسجد مهدویه می رفتم."

اما شخص مدفون هرکه باشد از اولیاء الله و از مردان خدا است.

گروهی در سال های اخیر قبر را متعلق به قینان بن انوش ابن شیث بن آدم می پندارند که البته قبول ان دشوار است.
این گروه دلیل خود را نام محله و همچنین وجود مقبره در نجف آباد روستای زازران، به نام أنوش بن شیث ابن آدم می دانند که پدر حضرت قینان محسوب می‌شود.
و عده‌ای نیز ایشان را از پیامبران بنی یعقوب می‌دانند.
والله أعلم.

جواب:
عليك السلام

١- از انتقال خاطرات ايشان متشكرم خداوند حفظشان كند

٢- اما اينكه عنوان قينان را به حرفهايي در سالهاى اخير نسبت داده اند = اينطور نيست
و اين عنوان از قديم مطرح بوده و قبرستان و محل مقدس بودنش هم كه مسبوق به سابقه است
مسجد ساختن آنجا متاخرا اتفاق افتاده و در ساختمان مسجد سابقه و اصالتي نبوده و اينطور نيست كه قبر در مسجد پيدا شده باشد بالعكس مسجد در آنجا احداث شده است
و شناخته بودن اين مقام نزد ساير ملل هم كه مطلبي قديمي است

٣- در حاليكه اسم اين محله از قديم به قينان معروف بوده (و اخيرا شده باغ درياچه) فلذا حرفى جديد نيست و شهرت قديمى اينجاست

٤- اينكه قينان كيست؟ و كدام قينان است؟ ووو
بحث ديگري است؛
و بخاطر اينكه براى قينان تصور ديگري داريم
نمي شود از ابتدا جاى ديگر به اسم قينان را منكر شد.
خصوصا كه

اولا ما سند قاطع و محكمي بر اينكه قبر قينان (قينن) نبي (نواده شيث) عليه السلام فلان جا است و جاى ديگر نيست نداريم

ثانيا وقتي ما در ميان چهارده معصوم عليهم السلام چهار حضرت به نام محمد و چهار حضرت به نام على داريم = در ميان صد و بيست و چهار هزار نبي و همين قدر وصي الهي؛ چند نفر ناميده شده به نامهاى معروفين انبيا و اوصياى الهي داريم؟

ثالثا: هر موضع موسوم به نام انبيا و اوصياى الهي عليهم السلام
لزوما به عنوان مرقد ايشان نيست
و ممكن است مقام حضور نوراني ايشان باشد
و به اعتبار انتساب به ايشان
شخصيتهاى معنوي ديگري در آنجا هم دفن شده باشند

٥- مرحوم سیّدمصلح الدین مهدوی كه از محققان معتبر بوده است
در کتاب مزارات اصفهان صفحه ۳۲۹ نوشته است:
حسین آباد، مارنان، قِیّنان، فرح‌آباد، سعادت‌آباد و هزارجریب و... (قسمت جنوبی رودخانه زاینده‌رود).
قِیْنان از مادی نایج سه سهم می‌برد و آن غیر از فینان (به فاء موحده) می‌باشد که از مادی نایج نیم سهم می‌برد.
قینان بر وزن فنجان است.
ابومنصور پسر بزرگ امید در وصف مارنان و قینان می‌کوید:
«صَقیاً لِقَریة ماربانانَ اِلی
باب الْمدینهِ مَقسمُ الانهار
قَینان رَیّان اَنیق زاهـــر
غَضَّ النّوائب جَنَة الزّوار»
(نقل از تاریخ اصفهان و ری، ص١١٠)
مرحوم مهدوى در ادامه نوشته است
در مسجد قینان علی المشهور قبر یکی از پیغمبران بنی‌اسرائیل (یا یکی از احبار آنان) قرار داشته
که اکنون اثری از قبر ظاهر نیست
و در سال‌های اخیر نام مسجد قینان را نیز تغییر دادند.!!!؟؟
بنابراين از قديم به قدمت نام محل اين مكان به مرقد قينان معروف بوده است هرچند ابتدا صورت قبر را محو كرده اند يا در اثر اهمال از بين رفته و اخيرتر هم حتى نام مسجد و بقعه را عوض كرده اند!!

٦- در محله قینان دو مسجد به نام قینان مشهور بوده است.
یکی به نام مهدویه واقع در خیابان خاقانی کوچه مهدویه می‌باشد که منظور مرحوم مهدوی همین مسجد است.
دیگر مسجد محمدیه واقع در خیابان نظر غربی کوچه قینان که اکنون تابلو آن به نام خلیفه سلطانی است.

٧- محله قِیْنان اکنون در جنوب پل مارنان و شمال محله جلفا و حد فاصل خیابان نظر شرقی، سه راه نظر و خیابان خاقانی و در شرق محله مارنان قرار دارد


اگر هنوز زنان مؤمنه معتقده (خصوصا سالمندان) در محله باشند
با ملاحظه شرايط كورونائى و بدون اجتماع
هر روزي پيش از ظهر يكى دونفر بروند و سوره اى يا نمازي بخوانند
بدون مطرح كردن عنوان و دليل و يا ترويج عنوان و موضوع
و اين برنامه را ادامه بدهند اهل اين محل خودبخود رونق پيدا مي كند و حتى تابلو هم نباشد و امام جماعت يا جمعه و شنبه هم در كار نباشند
بدون دخالت كسي برقرار مي شود
و اتفاقا كار بي عنوان و بي محور معنون و بدون حرف شخص خاص = قابل هدفگيرى نيست و نمى تواند بهانه حرفييا نقلي و منعي بشود = ان شاء الله
زاد الله في توفيقاتكن جمعاء

------------------------
دقت شود:
مستند مزار قينان نبي (عليه السلام) بودن مسجد مهدويه:
١- داشتن آن مسجد عنوان "قينان" نيست،
چون اسم محله يا ده در قديم قينان بوده و مسجدش هم مي شود مسجد قينان، و جيزي را ثابت نمي كند

٢- صرف مشابهت نام ده و محله (قينان) با نام نبى مذكور؛ دليل انتساب آن به ايشان نيست، و نمى تواند اين جهت (مشابهت نام) هم مستند باشد،
چه اينكه هر نام ديگري داشت مسجد آنجا به همان نام ده نسبت داده مي شود
خصوصا كه در آن ناحيه دو نام هم وزن بوده است: قينان (باقاف) - فينان (با فاء) كه خودش مى تواند قرينه اى براي وجه تسميه و انتساب به قينان و يا مغناى ديگري باشد

٣- همچنين مستند انتساب اين مسجد مزار؛ اسم سابق آن (مسجد قينان) نيست،
خصوصا كه مسجد ديگري در همان نزديكيها به همين نام معروف بوده است كه بالاتر معرفي شد

٤- بلكه چيزي كه تاكيد معنى دار بودن نام قينان براى اين مسجد را مى كند كه از باب انتساب به ده و محله نيست همين امر است كه اين مسجد بخصوص از ميان دو مسجد به اسم قينان منسوب به قينان نبي است

٥- و منبع آن هم روايات قديمي نسل به نسل متوارث است، مؤكد با تصريح است كه اينجا قبر قينان نبي عليه السلام است بحدي كه مرحوم مصلح الدين تعبير كرده است "در مسجد قينان على المشهور قبر يكي از بيامبران قرار داشته" نه اينكه يك نقل و دو نقل،
و اينكه دنباله اش تصريح نكرده است كه اين شهرت به قينان مربوط است يعنى كه قبر نبي بودنش را پذيرفته
و اينكه داخل پرانتز نوشته (يا يكي از احبار ايشان) به ملاحظه منكرين عبارتي را آورده و تعبيري كه آنها هم پبذيرند

چون ثابت بوده است از قديم كه يهوديان محل و اصفهان و بلاد ديگر اينجا را مي آيند زيارت مي كنند به عنوان پيامبرشان فلذا براى آنكه ثابتش نشده نوشته و احتمال داده شايد قبر يكي از علمايشان به اين نام باشد

و چون قديميهاى آنها بر زيارت انبياء مواظبت داشته و دارند فلذا مواظبت آنها بر زيارت اين قبر و نظيرش در قبور انبياي ديگر در بلاد ديگر ايران نوعي قرينه براى تاييد اين انتساب تلقي شده است
اما شهرت و انتساب اين محل به عنوان قينان نبي چيزي نبوده كه بدون اصلت و روايت پيوسته نسل به نسل باشد و امروز و جديدا بخواهد كسي از مشابهت اسمي محلي با نام انبياء نتيجه بگيرد
مثل اينكه كسي بخواهد هرجه اسحاق آباد و اسحاقيه در فهرست اماكن ايران هست را به صرف مشابهت نامي بدون وجود مستند و روايت قديمي به حضرت اسجاق نبي عليه السلام نسبت بدهد
برخلاف اينكه مزار ايشان موضعش مشخص است و در همه منابع اسلامي و اديان ديگر ماجراى وفات ايشان و مسكن ايشان و مدفن ايشان را نوشته اند و قبرشان هم مزار است
فلذا شواهد انتسابي براى مرقد قينان بودن از قديم به نحو توارث و التزام عملي بوده و تا به امروز رسيده است
و به همان مقدار هم كه بوده بي كم و بيش و افزودن يا تنقيصي حفظ و نقل شود و مثل رفتار امام جماعت نباشد كه وقتي در ساخت مسجد لوح قبر قديمي ظاهر مي شود بگويد مطرح نكنيد و مصلحت نيست
يا آنها كه نام مسجد را تغيير دادند تا ديگر به نام قينان مطرح نباشد به صرف اينكه خودشان نتيجه كرفتند اينجا بعيد است مرقد قينان باشد


٧- تجربه عملي قديميهاي مسلمان نسل به نسل در زيارت اينجا و توسل و نتيجه گرفتن و مشاهدات نوراني را هم نمي شود ناديده گرفت و هيچ شمرد

نتيجتا اين محل به عنوان مزار قينان نبي عليه السلام معروف بوده
اولا: به همين عنوان هم بايد حفظ شود
+
ثانيا: با نقل همان شواهدي كه بوده و هست = بي كم و زياد
حال چه قينان نوه شيث بن آدم عليهم السلام باشد
چه قينان نبي ديگر
چه مرقد قينان ولي الهي
يا محل منوري به اسم قينان
و قبرستان اطفال محل كه بوده و قابل انكار نيست و خودش مدفن افراد بي گناه و طفل معصوم كه نورانيت دارد
علاوه بر مشاهدات نورانيه اهل ايمان در اين محل
و در هر صورت كه عنوان مسجد دارد و محترم است
هرچند چون اينجا قبرستان و مزار بوده قبل از اينكه عنوان مسجد داده شود از نظر فقهي محل بحث است كه آيا كسي مي تواند زميني را كه مالك نيست صيغه مسجد شدن بخواند و به اسم مسجد نامگذاري كند؟ و آيا چنين موردي احكام شرعي مسجد را پيدا مي كند؟

و در هرصورت مكان محترمي است به شرحي كه فوقا نقل شده و مطالب ديگري كه نوشته نشده است
به همين صورت هم حفظ شود بدون حذف يا اخفاء يا اضافه كردن

و هركه در هر سطحي مقبولش هست استفاده كند به مدارج مختلف سابق الذكر

والحمدلله رب العالمين


------------------
پاسخ به سوالات و تصحیحات و تکمیلات درباره: قینان نبی علیه السلام
در این غرفه:
viewtopic.php?f=2376&t=11824
pejuhesh232
 
پست ها : 8748
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مصلای امام حسن مجتبی علیه السلام و مشهد مهدوی - مسجد لنبان

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه مه 30, 2020 6:31 am

مشهد مهدوی و قدمگاه و مصلای امام حسن مجتبی علیه السلام - مسجد لنبان



Image
Image Image

تصاویر پانورما از محوطه بیرون و داخل مسجد
https://goo.gl/maps/34rNoixMQC16hMG36
https://goo.gl/maps/wsJNET5JM23reoLU8
https://goo.gl/maps/wsJNET5JM23reoLU8

لینک گوگل مپ
https://goo.gl/maps/vpEobPHvU1YQv3Jy5

مختصات
32.651142,51.652200

آدرس: خیابان شهید بهشتی - خیابان لنبان - مسجد لنبان

از «علامه محمدتقی مجلسی» نقل است که امام حسن مجتبی علیه السلام به هنگام عزیمت به گرگان، مدتی را در اصفهان اقامت داشته و در این مسجد نماز گذارده‌اند این امر تقدس خاصی را به این مسجد بخشیده. همچنین مردم با توجه به ایمان و اعتقادات خویش، از دیر باز حوائج و خواسته هایشان را در عریضه‌ای می‌نوشتند و به نهر آبی که از میان آن می‌گذشته است می‌انداخته‌اند. هم اکنون نیز انجام این طریق تقاضای استجابت خواسته هایشان، در این مسجد رواج دارد. مشهور است که قبر یکی از پیامبران زیر شبستان این مسجد قرار دارد.

حسين‌علي كه از ساكنان قديمي محله لنبان است در خصوص بزرگاني كه به مسجد رفت‌وآمد داشته‌اند، مي‌گويد: اتاقي در مسجد منتسب به آيت الله نخودكي است. نقل است كه در زمان حيات اين بزرگوار در اصفهان خشك‌سالي بزرگي اتفاق مي‌افتد؛ مردم به اين عالم بزرگوار پناه مي‌برند؛ آيت الله در اين مسجد نماز مي‌خوانند و به آسمان مي‌گويند ببار و باران شديدي شروع به باريدن مي‌كند.

فقيهي در خصوص منبر مسجد مي‌گويد: منبری که در مسجد وجود دارد یکی از منبرهای نفیس اصفهان است که به منبر صاحب الزمان (منه السلام) شهرت یافته؛
بادكوره‌اي هم از ديدار امام زمان(منه السلام) و آیت الله نخودکی در زمان سكونت در اصفهان صحبت‌ مي‌كند و مي‌گويد: "مردم اين ناحيه معتقدند چوب منبر را مادی پر آبی که زیر مسجد بوده آورده. اينجا به عريضه نويسي هم اعتقاد دارند و عریضه‌های خود را در آب روان می‌اندازند."

همچنین نقل شده که: آيت الله انصاري براي گرفتن روزی حلال از امام زمان (منه السلام) به اين مسجد مي‌آمده است

از پاي منبر تا در چوبي قديمي شبستان، همان مسيري است كه قديمي‌هاي محله مي‌گويند"شیخ حسنعلی اصفهانی مشهور به شیخ حسنعلی نخودکی طي كرده تا با امام عصر (منه السلام) ملاقات كند."
pejuhesh232
 
پست ها : 8748
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

قدمگاه و مصلای امام حسن مجتبی علیه السلام - قهجاورستان

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه مه 30, 2020 6:32 am

قدمگاه و مصلای امام حسن مجتبی علیه السلام - قهجاورستان (قه - قجبرسون)


Image
Image

Image
Image


Image
تصوير هوايي مسجد مصلاي امام مجتبى عليه السلام در قجبرسّون
مربع زرد باقيمانده از موضع مسجد قديمي است
مربع سبز شبستان و يا صفه محراب قديمي است


آدرس: اصفهان - جاده فرودگاه - بزرگراه شهید اردستانی - بعد از پایگاه هوایی شهید بابایی - ورودی شهرستان قهجاورستان - خیابان سروش -

آدرس دیگر: اصفهان - جاده فرودگاه - بزرگراه شهید اردستانی بعد از فرودگاه اصفهان - بزرگراه شهرک صنعتی جی - جاده قهجاورستان - میدان کشاورز - بلوار غدیر - کوچه شهید شاهدی - کوچه اسد الهی -
انتهای کوچه به سمت چپ می رویم.

مختصات:
32.705059.51.841972

آدرس ویکی مپیا:
https://wikimapia.org/#lang=fa&lat=32.7 ... 8%A7%D9%85

لینک گوگل مپ:
https://goo.gl/maps/7qucogCEzvcQML1P9

-----------------------

قدمگاه امام حسن مجتبی علیه السلام:

قهجاورستان که نام محلی اش قجبرسون است و نام قديمش هم قُهِ بوده است‎ و مردم این منطقه و بحمدالله مردم مؤمن و اهل دعاى ندبه و هيئت ووو هستند.‎

مشخصات شهرستان:

درحال حاضرمساحت شهر پانزده کیلومتر مربع است وفاصله آن تا مرکز استان ۵ کیلومتر است.براساس آخرین سرشماری در سال۱۳۸۵جمعیت قهجاورستان ۶۸۵۴نفردر۱۸۷۷خانوار شامل ۳۵۵۸نفر مردو۳۲۹۶نفر زن می باشد که از این تعداد۵۰۴۷نفر شامل۲۶۸۱نفر مردو۲۳۶۶نفر زن باسواد و۱۱۸۸نفر شامل ۵۴۲نفر مردو۶۴۶نفر زن بی سواد بودن. که به دلیل ارائه تمامی خدمات ونزدیک بودن به اصفهان درسالهای اخیرجزء شهرهای مهاجر پذیر گردیده است.البته از علل مهم دیگرمهاجر پذیر شدن شهرمی توان همجواری باشهرک صنعتی جی ،منطقه کارگاهی سروش ،فرودگاه شهید بهشتی،پایگاه هشتم شکاری و… نیز اشاره کرد.

مذهب وزبان:

این شهر دارای مردمی شیعه ،خونگرم ، باصفا ، متدین ومذهبی است. شهر قهجاورستان درپیروزی انقلاب اسلامی وپس ازآن نقش به سزایی داشته،مردم درتمامی زمینه هاحضور فعال داشته اند که نمونه بارز آن تقدیم۲۷شهید جاویدالاثر،۲۰نفر جانباز،۴نفر آزاده می باشد که باتوجه جمعیت کم شهر درزمان جنگ،آمار قابل توجهی است.حضور فعال آحادمردم درکلیه عرصه های سیاسی ،مذهبی،ملی واجتماعی نیزکاملاًمشهود می باشد

آثار تاريخی:

شهر قهجاورستان ازقدمت تاریخی بسیار دیرینه ای برخوردار میباشد ولیکن متأسفانه آثار تاریخی بسیاری از گذشته تخریب وازبین رفته است.از آثار تاریخی به جا مانده می توان به موارد زیراشاره کرد:قنات دو طبقه مرکزی شهر،مسجد جامع بزرگ مرکزی شهر که قدمت آن به اوایل گسترش دین اسلام باز می گردد(طبق اسناد موجود زمان امام حسن(ع)) ،قدیمی ترین منزل موجود به نام منزل ارباب، چندین برج کبوترو…است.‎ امام جمعه و نماز جمعه هم دارد.

------------------------------

توضیحات راجع به قدمگاه امام حسن علیه السلام:

قدمگاه در محراب قدیمی دیوار قبله و وسط مسجد می باشد
و اينكه آن اتاق قدمكاه باشد بعيد است
به آدرس انحرافي شبيه است
چون اين مسجد به احترام اين قدمگاه ساخته شده
ولذا قاعدتا بايد محور مثل قبله و محراب مركزي آن قدمگاه باشد
و معرفي مكاني كه كوتاهترين طاق را دارد و بدتر در آن هيچ جاى دري تعبيه نشده و مثل تيغه اى است كه جديدا شكافته باشند متناسب با قدمگاه محور اين مسجد نيست
و معلوم مي شود متصديان يا متنفذان دوره اخير خواسته اند اذهان را منحرف كنند از اينكه جنين مسجد وسيع و با شكوهى براى احترام به قدمگاه حضرت ساخته شده


Image Image Image
Image Image Image
Image Image Image
Image Image Image

و از جمله قدمگاههاي معروف و ثبت شده حضرت امام مجتبى عليه السلام در استان اصفهان
مسجد معصوم شهر کوپا ، مرکز بخش کوهپایه اصفهان ،
مسجد پامنار بم کویه زواره ،
و صفه غربی مسجد جامع اردستان که هم اکنون نیز به نام صفه امام حسن مجتبی (عليه السلام) در محله بازار اردستان
مسجد امام حسن در روستای کهنگ – جنوبی ترین روستای شهرستان اردستان ، در دهستان برزاوند شمال كوهپايه
مي باشد


---------------------------

اهمیت زیارت قدمگاههای حضرات معصومین علیهم السلام:

1- و اين مزارات كه مهجور است و دچار بی معرفتی و بی اعتنايی و انكار حتى مؤمنان هست بر همه مزارات فرعی اولويت دارد.

2- و يكى از مصيبتهاى غربت حضرات معصومين عليهم السلام خصوصا در ايران عدم معرفت مردم به قدمگاههاى ايشان است خصوصا امروز كه مي بينيم قدمگاه براى حاكمان سياسی يا حتى افراد به نام
قدمگاه گمنام می سازند. اما نوبت به حضرات معصومين عليهم السلام كه می رسد؛ يا اصلا نمی دانند؛ يا اكر بدانند باب ترديد و انكار شروع می شود؛ و بسياری از اين قدمگاهها ناشناخته است و بسياری
هم كه نشانى دارد به خاطر بيسوادی افراد مسلط بر افكار جامعه و رسانه ها كه تكيه فهمشان تاريخ ناقص (آن هم از سنيهاى دوران گذشته ايران است) به تكيه آنها می گويند بود نبود كی گفت نگفت معتبر
نيست ووو

3- قدمگاه اينقدر مهم است؛ كه قدمگاه حضرت ابراهيم علیه السلام در وقت بازساختن كعبه را خداوند توصيه به حفظ فرموده و فرموده {وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى} با اينكه تمام آن مواضع كعبه و محل طواف
قدمگاه ابراهيم علیه السلام است اما به خاطر اهميت اصل اين موضوع يكجا كه نقشش روی سنگ هم فرورفته و مانده است به عنوان قدمگاه حفظ شده است.

و بالاتر خود كعبه كه خودش قدمگاه جلوه اعظم خداوند است و در وقت آفرينش زمين اينجا قدمگاه نزول و صعود آفريننده جزئيات آفرينش زمين بوده است و لذا ساختمان اصلی كعبه شبيه پاشنه پا هست و
در كتاب تجلی الهی تفصيلا بيان شده است. ‎

4- اولا بدانيد از بيشتر معصومين علیهم السلام قدمگاه در ايران بوده و هنوز هم هست و اين به خاطر تقصير و كوتاهی معرفت است كه عامه سفر حضرات علیهم السلام به نقاط مختلف زمين را مشروط به الاغ و قاطر و اسب و شتر و اعلام عمومی و ثبت در خاطره سنيان وووو می دانند؛ و كسانی كه معرفت مختصری داشته باشند در احاديث خوانده اند كه چطور حضرات علیهم السلام به جز اماكن معموره و معروفه به نقاط دور افتاده و ناشناخته زمين هم در ساعتی می رفته اند و به وظيفه امامت عمل می كرده اند.

5- و حفظ اين اماكن و استفاده از بركات معنويش آنقدر مهم است و ندانستن و نشناختن عذر نيست كه توسط مرحوم آيت الله كوهستانی از حضرت صاحب الزمان عليه السلام نقل شده است كه
در رؤيا به ايشان فرمودند چرا فلان مكان در مازندران كه قدمگاه حضرات علیهم السلام بوده است را نماز نمی خوانيد (احترام و استفاده معنوی نداريد)؟‎
و از ایشان از این جهت گله نمودند.
pejuhesh232
 
پست ها : 8748
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مشهد مهدوی در تکیه میرفندرسکی تخت فولاد

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه مه 30, 2020 7:38 am

مشهد مهدوی در تکیه میرفندرسکی تخت فولاد


Image Image
Image Image Image
Image

موضع ملاقات و حضور شخص از ناحيه مقدسه:
كنار باغچه پائين پاي قبر مير ابتدا و بالاسر باغچه شمالي

لینک گوگل مپ
https://goo.gl/maps/4FevtQiizSvQkgoT9

مختصات
32.630369,51.679563‏

آدرس: خیابان مصلی - نرسیده به خیابان شیخ مفید - کوچه واله - تکیه میرفندرسکی

------------------

کتاب اصحاب استجاره و مسجد سهله
شمه ای از آثار و برکات عمل استجاره و مسجد سهله
ارجاع زاد المسافرین و حوائج مهمه به دیدار در مسجد سهله


متن واقعه تشرف ملاقاسم رشتی طهرانی خدمت حضرت صاحب الامر منه السلام در تکیه میرفندرسکی نقل از کتاب اصحاب استجاره و مسجد سهله:
١٨ صفحه
برای مطالعه مطلب روی عکس ها کلیک کنید و در حالت بزرگنمایی مطالعه نمایید
Image Image Image
Image Image Image
Image Image Image
Image Image Image
Image Image Image
Image
pejuhesh232
 
پست ها : 8748
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مشهد مهدوی در منبر و محراب و شبستان قبله مسجد جامع

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه مه 30, 2020 7:40 am

مشهد مهدوی منبر و محراب و شبستان قبله مسجدجامع + دالان شمالي مسجد



Image

لینک گوگل مپ
https://goo.gl/maps/dNRA92W5BUsYk5oz5

مختصات
32.669719,51.685160

آدرس: میدان امام علی علیه السلام - مسجد جامع (عتیق)

---------------------
محل دقیق مشهد مهدوی علیه السلام:

سوال:
سلام عليك
مشهد مهدوي در مسجد جامع اصفهان آيا محراب قديمي ان كنارمنبر و داخل قسمت مسقف مگر نيست؟
نه در ايوان؟
از كجا محراب ايوان متداول شده؟

جواب زائر:
علیک السلام
قسمت درب ورودی مسقف را کلا با شیشه بسته اند
و نزدیکترین مکان به قسمت داخلی
زیر مأذنه ها می باشد
است
و کلا منبری در دیدرس نیست
البته دفعه بعدی باید دقت شود منبر از پشت شیشه مشخص می باشد یا خیر

تصحيح:
ديدرس نبودن و جلو نرفتن و هرجا نزديكتر ميسر بود توسل و نماز و دعا خواندن
مطلبي غير از تعيين غلط محل مشهد مهدوي است
ضمنا محراب و منبر زير ماذنه و منار نيست همان روبرو داخل شبستان است



ايوان قبلي كه انتهايش مشهد مهدوي در محراب و منبر ديوار قبلي است

https://www.flickr.com/photos/youngrobv ... otostream/

نه اين مكانهايي كه زائران به عنوان مشهد مهدوي در ايوان قبلي و كنار كتيبه سمت راست ورودي شبستان قبلي معين مي كنند

در اين سايت با اينكه تصاويري فراواني از مسجدجامع و شبستانها و محرابها و كتيبه هايش دارد
اما تصويري نيست كه ضمن نشان دادن ورودي شبستان قبلي از ايوان قبلي؛ محراب و منبر در شبستان قبلي را نشان دهد
بررسي كنندكان مي توانند دو تصوير زير از محرابهاى قديمي را در محل مسجد بررسي و مطابقت دهند كدام است
https://www.flickr.com/photos/youngrobv ... otostream/
https://www.flickr.com/photos/youngrobv ... otostream/
https://www.flickr.com/photos/youngrobv ... otostream/
https://www.flickr.com/photos/youngrobv ... otostream/

اين محراب ايوان قبلي نيست = محراب ايوان غربي است
https://www.flickr.com/photos/youngrobv ... otostream/
http://www.newslaw.net/

سايت اين تصاوير
https://www.flickr.com/photos/youngrobv ... otostream/


نقشه مسجد و قبله آن در قرن2
https://www.flickr.com/photos/youngrobv ... otostream/


نتيجه
از ايوان قبله بايد داخل شبستان قبله شد
آنجا در ديوار قبله محراب بلندي است كنارش هم منبر است و ناحيه منبر و محراب مشهد مهدوي است ظاهرا
اين محراب در شبستان قبلي و موضع مشهد مهدوي باشد

http://bayanbox.ir/view/6520383345423550047/1.jpg
Image

چون بين ايوان قبله و شبستان قبله ديوار شيشه فعلا هست كه مانع ورود به مشهد مهدوي از سمت ايوان قبله است
فلذا براى رسيدن به مشهد مهدوي شبستان قبله مسجدجامع از راهروها و شبستانهاى طرفين شبستان قبله بررسي و سعي كنيد
نقشه پلان مسجد جامع و شبستانها و راهروهايش
Image


یكي از وقايع ثبت حضور مولا صاحب الامر منه السلام در مشهد مهدوي مسجد جامع اصفهان
مرحوم آيت الله آقاي حاج ميرزا محمد علي گلستانه اصفهاني (ره ) فرمودند: عموي من ، آقاسيد محمد علي (ره ) براي من نقل كردند:
در زمـان مـا در اصـفهان شخصي به نام جعفر كه شغلش نعلبندي بود، بعضي حرفها رامي زد كه مـوجـب طـعـن و رد مـردم شـده بـود، مـثـل آن كه مي گفت : با طي الارض به كربلارفته ام .
يا مـي گفت : مردم را به صورتهاي مختلف ديده ام .
و يا خدمت حضرت صاحب الامر (منه السلام ) رسيده ام .
او هم به خاطر حرفهاي مردم ، آن صحبتها را ترك نمود.
تـا آن كه روزي براي زيارت مقبره متبركه تخت فولاد مي رفتم .
در بين راه ديدم جعفرنعلبند هم به آن طرف مي رود.
نزديك او رفتم و گفتم : ميل داري در راه با هم باشيم ؟ گفت : اشكالي ندارد، با هم گفتگو مي كنيم و خستگي راه را هم نمي فهميم .
قدري با هم گفتگو كرديم ، تا آن كه پرسيدم : اين صحبتهايي كه مردم از تو نقل مي كنند، چيست ؟ آيا صحت دارد يا نه ؟ گفت : آقا از اين مطلب بگذريد.
اصرار كردم و گفتم : من كه بي غرضم ، مانعي ندارد بگويي .
گـفـت : آقـا مـن بيست و پنج بار از پول كسب خود، به كربلا مشرف شدم و در همه سفرها، براي زيارتي عرفه مي رفتم .
در سفر بيست و پنجم بين راه ، شخصي يزدي بامن رفيق شد.
چند منزل كه بـا هـم رفـتـيم ، مريض شد و كم كم مرض او شدت كرد، تا به منزلي كه ترسناك بود، رسيديم و به خاطر ترسناك بودن آن قسمت ، قافله را دو روزدر كاروانسرا نگه داشتند، تا آن كه قافله هاي ديگر بـرسـنـد و جـمـعيت زيادتر شود.
ازطرفي حال زائر يزدي هم خيلي سخت شد و مشرف به موت گرديد.

روز سوم كه قافله خواست حركت كند، من راجع به او متحير ماندم كه چطور او را بااين حال تنها بـگذارم و نزد خداي تعالي مسئول شوم ؟ از طرفي چطور اين جا بمانم واز زيارت عرفه كه بيست و چهار سال براي درك آن ، جديت داشته ام ، محروم شوم ؟ بـالاخـره بـعد از فكر بسيار، بنايم بر رفتن شد، لذا هنگام حركت قافله ، پيش او رفتم وگفتم : من مي روم و دعا مي كنم كه خداوند تو را هم شفا مرحمت فرمايد.
ايـن مطلب را كه شنيد، اشكش سرازير شد و گفت : من يك ساعت ديگر مي ميرم ، صبركن ، وقتي از دنـيا رفتم ، خورجين و اسباب و الاغ من مال تو باشد، فقط مرا با اين الاغ به كرمانشاه و از آن جا هم هر طوري كه راحت باشد، به كربلا برسان .
وقتي اين حرف را زد و گريه او را ديدم ، دلم به حالش سوخت و همان جا ماندم .
قافله رفت و مدت زماني كه گذشت ، آن زائر يزدي از دنيا رفت .
من هم او را بر الاغ بسته و حركت كردم .
وقتي از كاروانسرا بيرون آمدم ، ديدم از قافله هيچ اثري نيست ،جز آن كه گرد و غبار آنها از دور ديده مي شد.

تـا يـك فـرسـخ راه رفـتـم ، اما جنازه را هر طور بر الاغ مي بستم ، همين كه مقداري راه مي رفتم ، مي افتاد و هيچ قرار نمي گرفت .
با همه اينها به خاطر تنهايي ، ترس بر من غلبه كرد.
بالاخره ديدم ، نـمي توانم او را ببرم ، حالم خيلي پريشان شد.
همان جاايستادم و به جانب حضرت سيدالشهداء (علیه السلام ) توجه نمودم و با چشم گريان عرض كردم : آقا من با اين زائر شما چه كنم ؟ اگر او را در اين بيابان رها كنم ، نزد خدا و شمامسئول هستم .
اگر هم بخواهم او را بياورم ، توانايي ندارم .
نـاگهان ديدم ، چهار نفر سوار پيدا شدند و آن سواري كه بزرگ آنها بود، فرمود: جعفربا زائر ما چه مي كني ؟

عرض كردم : آقا چه كنم ، در كار او مانده ام ! آن سه نفر ديگر پياده شدند.
يك نفر آنها نيزه اي در دست داشت كه آن را در گودال آبي كه خشك شده بود فرو برد، آب جوشش كرد و گودال پر شد.
آن ميت را غسل دادند.
بزرگ آنان جلو ايستاد و با هم نماز ميت را خوانديم و بعد هم او را محكم بر الاغ بستند و ناپديد شدند.
مـن هم براه افتادم .
ناگاه ديدم ، از قافله اي كه پيش از ما حركت كرده بود، گذشتم و جلوافتادم .
كـمـي گـذشت ، ديدم به قافله اي كه پيش از آن قافله حركت كرده بود، رسيدم .
وبعد هم طولي نكشيد كه ديدم به پل نزديك كربلا رسيده ام .
در تعجب و حيرت بودم كه اين چه جريان و حكايتي است ! ميت را بردم و در وادي ايمن (قبرستان معروف كربلا) دفن كردم .

قـافله ما تقريبا بعد از بيست روز رسيد.
هر كدام از اهل قافله مي پرسيد: تو كي وچگونه آمدي ! من قضيه را براي بعضي به اجمال و براي بعضي مشروحا مي گفتم وآنها هم تعجب مي كردند.
تا آن كه روز عرفه شد و به حرم مطهر مشرف شدم ، ولي با كمال تعجب ديدم كه مردم را به صورت حـيـوانات مختلف مي بينم ، از قبيل : گرگ ، خوك ، ميمون و غيره و جمعي را هم به صورت انسان مي ديدم !

از شـدت وحشت برگشتم و مجددا قبل از ظهر مشرف شدم .
باز مردم را به همان حالت مي ديدم .
برگشتم و بعد از ظهر رفتم ، ولي مردم را همان طور مشاهده كردم ! روز بـعـد كـه رفتم ، ديدم همه به صورت انسان مي باشند.
تا آن كه بعد از اين سفر، چندسفر ديگر مـشرف شدم ، باز روز عرفه مردم را به صورت حيوانات مختلف مي ديدم ودر غير آن روز، به همان صورت انسان مي ديدم .
به همين جهت ، تصميم گرفتم كه ديگر براي زيارتي عرفه مشرف نشوم .
چون اين وقايع را براي مردم نقل مي كردم ، بدگويي مي كردند و مي گفتند: براي يك سفر زيارت ، چه ادعاهايي مي كند.
لـذا من ، نقل اين قضايا را به كلي ترك كردم ،

تا آن كه شبي با خانواده ام مشغول غذاخوردن بوديم .
صـداي در بـلند شد، وقتي در را باز كردم ، ديدم شخصي مي فرمايد:حضرت صاحب الامر (منه السلام ) تو را خواسته اند.
بـه هـمـراه ايشان رفتم ، تا به مسجد جمعه رسيدم .
ديدم آن حضرت (علیه السلام) در محلي كه منبر بسيار بلندي در آن بود، بالاي منبر تشريف دارند و آن جا هم مملو از جمعيت است .
آنها عمامه داشتند و لباسشان مثل لباس شوشتري ها بود.

توضيح:
مقصود نوع عمامه رايج ميان شوشتريهاست
شالي به سر مي پيجند به صورت ضربدري و يكطرفش هم بر سينه مى انداختند
شبيه تصوير زير
Image
تصوير علامه شوشتري در لباس مذكور
داشتن ان افراد اين لباس را مممكن است به اصحاب حضرت در ناحيه شوشتر مربوطه كه ان اجتماع مربوط به ايشان بوده است
====
ادامه واقعه

به فكر افتادم كه دربين اين جمعيت ، چطور مي توانم خدمت ايشان برسم ، اما حضرت به من توجه فرمودند و صدا زدند: جعفر بيا.
من رفتم و تا مقابل منبر رسيدم .

فرمودند: چرا براي مردم آنچه را كه در راه كربلا ديده اي نقل نمي كني ؟ عرض كردم : آقا من نقل مي كردم ، از بس مردم بدگويي كردند، ديگر ترك نمودم .
حضرت فرمودند:
تو كاري به حرف مردم نداشته باش ، آنچه را كه ديده اي نقل كن تامردم بفهمند ما چه نظر مرحمت و لطفي با زائر جدمان حضرت سيدالشهداء (علیه السلام )داريم

نكات مهم:
1- از اين واقعه معلوم مى شود مسجد جامع اصفهان محل احتماع اصحاب و ملاقاتهاى حضرتش بوده و مي باشد و روحانيت خاص اين مسجد هم به همين دليل مى باشد علاوه بر مسجد بودن

2- وقايع مربوط به حضرت را ولو تجربه شخصي است نبايد كتمان كرد برخلاف آنچه مشهور است كه تشرفات را نبايد گفت و اگر واقعي است گفته نمي شود = نه خير توصيه حضرت به گفتن آنهاست البته ممكن است حضرت به او توصيه فرموده باشند نه هر كسي = بالاخره برخي مجاز هستند بگويند و تجربه ما هم از مرتبطين و بزرگان همين بوده است كه كتمان كلي نمى كرده اند ولذا منع كلي يك دروغ است
البته نحوه گفتن و مقدار و شخص مخاطب هرچه رعايت شود مزاحمت كمتر و زمينه عجب نفس و شهرت و مشغول كردن خود و ديگران ووو كمتر است

3- انسان نبايد به چند توفيق و عمل مغرور شود ولذا در مكاشفه و مشاهده روز عرفه افراد با سيرت انساني كم تعداد بوده اند اعاذنا الله من ذلك

4- از اين واقعه معلوم مي شود كه مرحوم جعفر نعلبند بيشتر از يك نعلبند بوده و بجز تشرف و اهليت اطلاع از مكان ملاقاتهاى حضرت صاحب مكاشفات هم بوده است ضمن بي هوايي و معمولي دانستن آنها و معمولي رفتار كردن

5- اگر قبر مرحوم گلستانه راوي واقعه در تخت فولاد مشخص شود شايد كنار يا اطرافش قبر مرحوم نعلبند هم پيدا شود


---------------------------------------
توجه:
تصويري كه براى عمامه شوشتري گذاشته شد شبيه اصلي است و عجالتا برحسب آنچه موجود بود درج شد
ولي عمامه مردم قديم شوشتر از سادات و غيرسادات كلا با عمامه روحانيون و علماى شوشتر و خوزستان تفاوت دارد فلذا با تصاوير اينها اشتباه نشود
و تصوير درج شده هم مربوطه به عمامه خانگي ايشان بود كه برخلاف عمامه بيرون رفتنشان بوده است
اينكه به اين نكته پرداخته شد بخاطرط زي و شكل لباس اصحاب حضرت و نوعي نشانه تاييد مي باشد كه ايشان برخلاف نظر حضرت نمي پوشيده اند هرچند لباس مورد تاييد حضرت منحصر به اين شكل نبوده و نيست

------------------------------------
قدمگاه حضرت در اين مشهد مهدوي

1- منبر: اگر آن منبر هنوز باشد
و اگر نباشد فاصله يكمتري سمت راست محراب معمولا موضع منبر است

2- يك متر جلوي پله هاى منبر

3- محراب: چون سنت حضرت است كه در هر مسجد وارد شوند نماز تحيت بخوانند پس قاعدتا محراب هم محل نماز حضرت مى باشد

4- مسير فاصله بين منبر و محراب: كه براى بالارفتن منبر طي فرموده اند

5- اما مسير ورود حضرت به شبستان قبله در واقعه ذكر نشده
و معلوم نيست كه بدون راه رفتن در محراب و شبستان ظاهر شده اند
يا از وروديهاى طرفين آمده اند
يا على القاعده از ايوان قبله وارد شده اند

------------------------
دالان شمالي مسجد كه به بقعه مجلسي مي رود بيرون درب مرقد مجلسي واقعه اى را روي لوح مرمر نوشته به ديوار نصب شده است كه اشاره به يكي از تشرفات است
Image

والحمد لله رب العالمين
pejuhesh232
 
پست ها : 8748
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مشهد مهدوي انتهاى مسجد خواجه اعلم ميدان امام علي عليه السلام

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه مه 30, 2020 8:16 am

مشهد مهدوي انتهاى مسجد خواجه اعلم ميدان امام علي عليه السلام اصفهان



Image
تصوير صاحب واقعه = آیت الله میرزا محمد باقر فقیه ایمانی

لینک گوگل مپ
https://goo.gl/maps/ArEw3BY1kLF8n2kq8
مختصات:
32.666666,51.685071

Image
Image
Image

آدرس: خیابان هاتف؛ نرسیده به میدان امام علی علیه السلام؛ پشت مسجد خواجه اعلم، جنب غذاخوری علوی

--------------------------------
متن واقعه تشرف آیت الله میرزا محمد باقر فقیه ایمانی خدمت مولا صاحب الامر منه السلام در حمام نو از کتاب آخر روز جمعه:
برای مطالعه مطلب روی عکس ها کلیک کنید و در حالت بزرگنمایی مطالعه نمایید
Image Image Image
Image

راهنمای تصویری مشهد مهدوی:
Image
Image
Image

Image Image Image

Image Image Image

Image Image Image

-----------------
مقبره ايشان در جنوب شرقی تکیه کازرونی

Image

Image Image Image

Image
Image
Image
Image


ان شاء الله با معرفي تفصيلي مشهد مهدوي اين ناحيه به زيارت آن موفق و آنجا را از مهجوريت بيرون آوریم

والحمدلله رب العالمين
pejuhesh232
 
پست ها : 8748
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مشهد مهدوى (عليه السلام) در سه راه پشت مسجد حکیم اصفهان

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه مه 30, 2020 9:50 am

مشهد مهدوى (عليه السلام) در سه راه پشت مسجد حکیم اصفهان



Image

راهنمای تصویری موقعیت مزار:

Image Image Image
Image Image Image
Image Image
Image

مرحوم سيد مصلح الدين مهدوى روايت كرده است:
نقل کرد معتمد امین آقای شیخ عبدالرزاق کتابفروش خوانساری اصفهانی؛
از قول عالم زاهد، ورع تقی، مرحوم آقا سید محمد بن سید زین العابدین رضوی خوانساری عمه زاده خود ؛
و این سید جلیل از علمای با تقوای اصفهان و زاهد و منزوی بود
که ایشان فرموده بودند
در زمانی که در اصفهان مشغول تحصیل بودم در مسجد حکیم حجره داشتم.
وقتی (براى) حصول مرادی (که ظاهراً تشرف به خدمت حضرت ولی عصر عجل اللّه تعالی فرجه بوده) چهل شب ختمی گرفتم
و اورادی و دعاهایی که می خواندم سی و نه شب انجام دادم
و چون در آن ایام؛ متکفل مخارج من و مادرم، عمویم بود؛ موقع شام منزل می رفتم
و پس از صرف شام به مسجد می آمدم جهت مطالعه و غیره و تا صبح در مسجد حکیم بودم.
در شب چهلم پس از آنکه شام صرف کردم؛ دیدم تقریبًا دو ساعت به وقت اوراد و اذکارم باقی است، و ضمنًا خسته هم بودم. گفتم کمی می خوابم و بعدًا به مسجد می روم، به همین منظور کمی استراحت کردم.
یک وقت از خواب بیدار شدم دیدم از وقت مقرر یک ساعت دیر شده است، به حالت اضطراب و تعجیل وضو ساخته؛ از منزل خارج شدم تاریکی و ظلمت همه جا را گرفته بود.‎
دم سه راه پشت مسجد حکیم؛
از آن راهی که از بازارچه نو به مسجد می روند؛
نرسیده به زمین قبرستان؛ که قبر مرحوم آقا شیخ محمد جعفر شیخ الاسلام (فرزند حاجى كلباسى) واقع شده است
سیّد جلیلی را با قد بلند و عمامه سیاه و کفش زرد مشاهده کردم
که مرا به اسم صدا فرمود و اظهار داشت: سید محمد کجا می روید؟
با مشاهده او؛ حالت اضطراب و تشویش به کلی از من رفع شده؛ و سلام عرض کردم، و اظهار داشتم: به مسجد می روم کاری دارم.
فرموده بودند: چرا تعجیل می کنید؟ هنوز زود است.
بعد سؤال می کنند: در مسجد چه کار دارید؟
ظاهرًا ایشان اظهار می کند: مقصود مهمی دارم،
که سیّد جلیل می فرمایند: مطلب شما برآورده شد (یا می شود).
مرحوم آقا سید محمد رضوی می گوید بعد پرسیدند: آقا میرمحمدعلی (عموی آقا سید محمد که متکفل مخارج ایشان بوده و او هم عالمی جلیل و زاهدی منزوی بوده است) چطور است؟
و ظاهراً از احوال یکی دو نفر دیگر هم احوالپرسی می کنند
و بدون خداحافظی از همدیگر جدا می شوند. ‎
مرحوم آقا سید محمد رضوی می گوید: هنوز دو قدم رد نشده بودم با خود خیال (فكر) کردم که: در این وقت شب این سیّد کی بود؟ و مرا از کجا می شناخت؟ و در این تاریکی؛ من چطور رنگ کفش او را تشخیص دادم؟! شاید مراد و مقصود من بوده است؟.
چون برگشتم دَم سه راه؛ به هر طرف که نگاه کردم؛ احدی را ندیدم.
و فی الجمله یقین کردم که همان آقا و مولای ما حضرت ولی عصر عجل اللّه تعالی فرجه الشریف بوده اند.
بنابر سير تواريخ اقامت وى در اصفهان و تاريخ رفتن وى به نجف اشرف در 15 سالكى و اينكه در ايام تكفل عمويش واقع شده است فلذا معلوم مى شود واقعه تشرف در همين سال قبل تشرف به نجف و در 14-15 سالكى وى بوده است.‎

موقعيت و مختصات محل تشرف :
32°39'44.3"N = 51°40'31.5"E‎

صاحب واقعه توفيق تشرف: مرحوم عالم جلیل آقا سید محمد رضوی خوانساری از علمای بزرگوار و مجتهدین، صاحب آثار علمی فراوان بود،
امام جماعت مسجد علی اکبر (واقع در محله سینه پائینی از توابع محله مسجد حکیم) بوده
و همچنین مورد وثوق و احترام عموم طبقات؛ بالاخص علما و اهل علم و مقدسین بوده است.
متوفای 8 ذی الحجه 1374هـ.ق.
و مدفون كنار قبر بدرش سيد زين العابدين خوانساري در تکیه سادات رضوی (جنب تکیه علّامه ابوالمعالی کلباسی) می باشد‎

Image

سيد محمد صاحب واقعه تشرف؛
از علمای محقق و ادیب؛ در سال 1293 هـ.ق در خوانسار متولد شد.
فرزند آیت الله سید زین العابدین رضوی خوانساری بود،
در ده سالگی به همراه بدرش برای تحصیل به اصفهان عزیمت کرد،
پدر فاضلش را در نوجوانى (1307 هـ.ق) از دست داد،
و در پانزده سالگی از اصفهان به نجف اشرف مهاجرت نمود.
وی از شاگردان شیخ محمد تقی آقا نجفی، آقا سید محمدکاظم یزدی، آخوند خراسانی، میرزا محمدعلی مدرس چهاردهی، شیخ الشریعه اصفهانی، سید ابوتراب خوانساری ، حاج میرزا حسین خلیلی، شیخ ابراهیم اردبیلی، سید محسن تبریزی، شیخ هادی تهرانی، شیخ علی گونابادی، میرزا محمدعلی رشتی چهاردهی، آقا رضا تبریزی، فاضل شربیانی، مامقانی، ملا محمد علی خوانساری، میرزا محمد تقی شیرازی، آقا سید محمد باقر حجت، سید محمد فشارکی و سید محمد بحرالعلوم بوده که از بعضی از آنان صاحب اجازه نیز بوده است.
وی پس از وصول به مقام اجتهاد به اصفهان مراجعت نمود و به تدریس و اقامة جماعت و ترویج دین پرداخت. در دوران حیات خود بیشتر به امر تألیف و تصنیف و ارشاد مردم می پرداخت
و آثار علمی زیادی را از خود به یادگار گذاشت. تعدادی از آثارش به نظم و نثر از قرار ذیل است که 34 عنوان چاپی و غیر چاپی در پشت جلد کتاب «سدرة المنتهی» نام برده شده است:‎
1- «درة البیضا در شرح و حاشیه عروة الوثقی»؛
2- « رسالة عملیة دعوت الحق» در دو جلد؛
3-« درر اللیالی فی زاد الایام و اللیالی»؛
4- «برهان المتقین» در دو جلد؛
5- «فریاد حسن»، جلد اول در روح؛
6-« مبشرات الفوآد در علایم ظهور» به زبان عربی؛
7- «رساله در صلوات و فضایل آن»؛
8-« منتخب در علایم ظهور»؛
9-« سدرة المنتهی» موسوم به« السبیل الاعظم فی الطریق الاقوام» در سه جلد؛
10- «طریق اقوام»؛
11- «حاشیه بر مکاسب شیخ انصاری»؛
12- «حاشیه بر خیارات شیخ انصاری»؛
13- «فریاد حسن»، جلد دوم؛
14-« الرفرف الاصول»؛
15- «حاشیه بر فرائد الاصول»؛
16- «گوهر الاعظم فی الاسم الاعظم»؛
17- «در عرفان فی سیر الی الله»؛
18-« سبع منازل»؛
19- «رساله در امتزاج علمی رمل و الجفر»؛
20- «رساله در جامع التنزیل فی تفاضل اهل العصمه»؛
21-« اکثر ابواب کتب الفقهیه»؛
22- «تذکرة المتقین در اعمال نوروز»؛
23-« اشعار جهان دارا»؛
24- «منظومه در علایم ظهور»؛
25- «تحویل الاحوال»؛
26-« اربعین» در فقه استدلالی؛
27-« شرح کفایة الاصول»؛
28- «نکت الرضویه»؛
29- «ضیاء الانوار فی علائم الظهور»؛
30-« شجرة العلم»؛‎
31- «شرح زیارت ناحیة مقدسه»؛
32-« کوکب الدری»؛
33- «مطارق الفروعیه و مراتق الفقهیه»؛
34-« الؤلؤ المنثور فی شرح زیارت عاشورا»؛
35- «مثنوی در 20هزار بیت»؛
36-«النخلة الرضویه»، فقه استدلالی؛
37-« دیوان رضوی»؛
38-« زادالآخرة»
39- «الایمان»؛
40-«الرحمن فی اسرار القرآن»؛
41-« رساله در بیان اقوال و تعداد اسم اعظم»؛
42- «رساله در بیانات منبری ماه رمضان»؛
43-« گلشن اسرار»؛
44-«رساله در ردّ کلمات نصاری»؛
45- «دورة اصول فقه»؛
46- «رساله در خواص ذکر توحید»؛
47-«رساله در رضاع».
همچنین دیگر آثار وی که در ضمن رساله اش، « النخلة الرضویه» آورده است عبارتند از:
48- « کتاب القضاء » ، شرحی است بر متنی شناخته نشده و در دوشنبه 29 ذی القعده 1335ق در نجف اشرف پایان یافته است؛
49-« صلاة الجمعة»؛
50-« مبطلات صوم»؛
51- «کتاب الغصب»؛
52-« کتاب النذر و العهد»،
53-«خلل الصلاة»؛
54- «کتاب الشرکة»؛
55- «کتاب الربا»؛
56- «کتاب الوقف».
همچنین وی دارای طبع شعر بوده و تخلص «فنائی» داشته است.
با نگاهی به آثار وی دیده می شود که تعدادی از آثار وی به صورت منظوم بوده و اشعار زیادی از وی به یادگار باقی مانده است.‎
و در انواع رشته هاى علم اسلامى از علوم قراني و كلام و تفسير و فقه و اصول و ادبيات و علوم غريبه متبحر بوده است‎
این محقق فرزانه در عصر پنج شنبه 8 ذی الحجه 1374 هـ.ق = مرداد1334 هـ.ش فوت و در کنار پدر خود به خاک سپرده شد.
یکی از فرزندان وی، سید بهاءالدین رضوی، عالم و ادیب فاضل متخلص به جهدی است که در دوران حیات پدرش به سال1363 هـ.ق وفات یافت. دیگری سید شهاب الدین رضوی، ادیب شاعر است.
pejuhesh232
 
پست ها : 8748
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

بعدي

بازگشت به شهر اصفهان و حومه


cron
Aelaa.Net