مشهداثرمهدوی منه السلام درمسجد آیت الله میرزاهاشم چهارسوقی

مدير انجمن: مزارات

مشهداثرمهدوی منه السلام درمسجد آیت الله میرزاهاشم چهارسوقی

پستتوسط najm155 » سه شنبه ژوئن 03, 2025 5:39 am

مشهد اثر مهدوی علیه السلام در مسجد مرحوم آيت الله آقا میرزاهاشم چهارسوقی اصفهانی

مرحوم حاج آقا میرزا مصطفی گوهریان ـ یکی از افراد متعبد و متوسل اصفهانى و از اصحاب مرحوم آیت الله حاج آقا رحیم ارباب
اين واقعه را برای ايشان و سايرين نقل کرده بود
من از ایام جوانی بسیار مشتاق زیارت جمال دل ربای یوسف فاطمه(علیه السلام) بودم و تنها حاجت و آرزویی که از خدای خویش داشتم
همین بود که جمال زیبای آن حضرت را ببینم.
به خاطر شدت اشتیاقی که داشتم در هر فرصت مناسبی که دعا مقرون به اجابت است، همین خواسته را از خدای متعال تقاضا می کردم؛
بعد از نمازهای واجب، در قنوت نمازها، در حرم های ائمه اطهار(علیهم السلام) و امامزاده ها، و در دل سحرها.
تا اینکه سال ها گذشت و اثری به دنبال آن همه پافشاری نیافتم.
احساس کردم که من لیاقت دیدار جمال زیبای آن عزیز فاطمه(علیه السلام) را ندارم.
چون دعاى من طورى بوده كه معنايش شامل ديدار همراه با شناختن حضرت حين ديداراست و اين مرتبه اى خاص بزرگان است و فوق لياقت افراد معمولى معتقد و متوسل به حضرت (مثل من) است

پس به فکرم رسید این گونه دعا کنم که،:
خدایا توفیق زیارت و درک محضر نورانی آن حضرت را نصیب من فرما ولو آنکه حین دیدار آن بزرگوار را نشناسم،
و پس از اتمام دیدار، متوجه بشوم که خدمت حضرت بقیة الله(علیه السلام) رسیده ام.
مدتی گذشت تا آنکه توفیق زیارت خانه خدا، مکه و مدینه نصیبم شد
و در آن مکان های مقدس نیز اجابت دعا و خواسته خود را از پروردگار مسئلت نمودم، به خصوص در کنار دیوار کعبه، پرده خانه خدای متعال را در آغوش گرفتم و برای نائل شدن به زیارت مقصود کعبه گریه و پافشاری نمودم.

پس از بازگشت از سفر مکه، یک شب در دل سحر در حالی که هنوز اذان صبح نشده بود،
از منزلم واقع در چهار سوق شهر اصفهان، بیرون آمدم تا برای اقامه نماز صبح به مسجدآمیرزامحمدهاشم در اول خیابان شاه (= امروز = طالقانی) بروم.
در اثنای راه وقتی به فضای باز چهار سوق رسیدم،
به طرف قبله ایستادم و سلامی به معصومین(علیهم السلام) نمودم،
سپس پشت به قبله به طرف قبرمطهر علی بن موسی الرضا(علیهماالسلام) سلامی عرض کردم
و پس از آن مجدداً به سمت قبله ایستادم و خدمت حضرت بقیة االله ـ ارواحنا فداه ـ سلام و عرض ارادت نموده، حاجت خویش را از پروردگار متعال خواستار شدم.
سپس به راه خود ادامه دادم و وارد مسجد آمیرزامحمدهاشم شدم.
هنوز دقایقی به اذان صبح باقی مانده بود و خادم مسجد به قصد تجدید وضو بیرون رفت
و من وارد شبستان مسجد شدم در حالی که هنوز فضای مسجد کاملاً تاریک بود و هیچ کس هم در شبستان مسجد نبود.
در گوشه ای از فضای تاریک مسجد مشغول عبادت بودم
که ناگهان از طرف جلوی مسجد که محراب و منبر قرار دارد
شخصی باجلالت و عظمت بسیار ظاهر شد
و مقارن با ظهور او فضای شبستان، کاملاً نورانی و مانند روز روشن شد.
در آن لحظات، طبق دعایی که کرده بودم آن چنان تصرّفی در وجودم شده بود که اصلاً به فکرم خطور نمی کرد که ایشان چه کسی هستند،
و حتی احتمال هم نمی دادم.
تا اینکه حضرت به سمت من تشریف آوردند و من که هنوز همه مسائل را عادّی می پنداشتم به آقا نگاه می کردم.
پس از سلام و تحیّت؛ دست مبارک خویش را جلو آوردند و با من دست دادند.
وقتی دست یداللهی حضرتش را گرفتم، احساس کردم که دست بشر معمولی نیست؛
زیرا که بسیار لطیف و فوق العاده نرم بود.
در این هنگام یک لحظه به فکرم خطور کرد که شاید ایشان مولای انس و جان و همان آقایی هستند که سال هاست در آرزوی دیدنشان دعاها و گریه ها کرده ام
ولی به محض ورود این فکر در ذهنم، امام(علیه السلام) که از فکر من کاملاً اطلاع داشتند،
دست مبارک خویش را از دست من درآورده و غایب شدند.
همینطور که ایستاده بودم یک مرتبه متوجه شدم کسی در جلوی من نیست و تنها هستم
و فضای مسجد هم کاملاً تاریک است.
در این لحظه بود که فکرم به کار افتاد و با قرائنی که وجود داشت
فهمیدم پس از سال ها انتظار به مراد خویش رسیده ام.
پس از غائب شدن آن حضرت،
مدتی حالم منقلب بود و به شدت گریه می کردم
که چرا امام(علیه السلام ) تشریف بردند و آن بزرگوار را از اول ملاقات نشناختم
و از محضرشان محروم شدم
اما ديدم دعاي من بر همين اساس بوده (تشرف بدون شناختن و شناختن بعد ديدار) و سطح لياقت من همين قدر بوده است؛
تازه حضرت عنايت فرموده و بيشترهم عنايت فرموده اند ولحظات آخر تشرف؛ همراه با شناخت حضرت بوده است
واز طرف دیگر آن قدر خوشحال بودم که پروردگار من پس از سال های متمادی دعا، انتظار و جست وجو
دعایم را در آن روز مستجاب نموده است و از منورين به نور حضرتش قرار داده است.

آن روز پس از بیرون آمدن از مسجد
از زیادی سرور و خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدم.
قدری شیرینی خریدم و به منزل بردم و آن روز را جشن گرفتم،
گرچه اهل منزل خبر از دليل نشاط روحی و سرور باطنی و ظاهرى من نداشتند.

درسی از این تشرف:
انسان اگر دعایی را سال ها بخواند و حاجتی را از خداوند متعال درخواست نماید بالاخره به حاجتش خواهد رسید،
ولو آنکه عمرش را در به دست آوردن آن سپری نماید.
در فرازی از «مناجات شعبانیه» می خوانیم: إلهی ما أظنّک تردّنی فی حاجهٍ قد أفنیت عمری فی طلبها منک.
پرورگار من، هیچ گاه گمان نمی برم که در حاجتی که عمر خود را در طلب آن از تو، فانی و سپری کرده ام، مرا ردّ نمایی.
پس اگر سال ها در طلب تشرف به خدمت سرور دو عالم، حضرت حجت بن الحسن المهدی(علیهماالسلام) بودیم،
بدانیم در نهایت به این لطف و تفضّل الهی نائل خواهیم شد،
و باید مطمئن به استجابت دعای خویش باشیم.

مرکز آموزش:
از مجربات قطعيه حتى براى افراد عادى مثل من و شماست كه
اكر كسي خالى از سوء ظن به خلق و حقتعالى
و با مراقبت بر طهارت قلب و جوارح ظاهريه
حتى يك اربعين چنين توجه و توسلى پيوسته به حضرتش داشته باشد
حتما و قطعا مود عنايت حضرتش قراركرفته و به زيارت حضرتش نايل شده ولو حضرتش را نشناسد
و اين عمل با اين مراقبت و لوازم مكرر در مكرر تجربه شده است
و آنقدر نتيجه اين عمل با شرايط وآدابش؛ قطعى و حتمى است كه
حتى برخى از بزرگان با بيان اين دستور العمل براى ضمانت نتيجه بخش بودن اين عمل مى كفت
اگر كسي نتيجه نگرفت (به او لعن كنند) يعنى اينقدر برايش قطعى بود


انجام زيارت و دعاى براى حضرت در مشاهد آثار مهدوى منه السلام:
سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله، و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته


سپس افضل زيارات امام زمان عليه السلام
كه در سرداب مقدس خوانده مى شود تلاوت شود

آن همه زيارت براى حضرت است
چرا اين زيارت معرفي و به آن حضرت زيارت شود؟
چون:
علاوه بر اينكه ماثور از حضرات است، حاوي بهترين مضامين در سلام و دعا براى حضرت، و توضيح وضعيت موالين در دوران غيبت، و دعاهايي كه براى حضرت و خودش مي كند، اين زيارت از نظر مضامين
ممتازترين زيارات حضرت است
چون که: از حضرات ماثور بوده، و مي شود گفت حاوى بهترين مضامين سلامها و دعاها براى حضرت و خود متوسلين (در موضوع ارتباط با حضرت) است، بيان حال مواليان از خواص در فراق حضرت و براى ظهور است


اين زيارت در سرداب مقدس سامراء جزو آداب آن مي باشد:

اللّٰهُ أَكْبَرُ اللّٰهُ أَكْبَرُ اللّٰهُ أَكْبَرُ، لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ وَاللّٰهُ أَكْبَرُ وَ لِلّٰهِ الْحَمْدُ، الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي هَدانا لِهَذا وَعَرَّفَنا أَوْلِياءَهُ وَأَعْداءَهُ، وَوَفَّقَنا

لِزِيارَةِ أَئِمَّتِنا، وَلَمْ يَجْعَلْنا مِنَ الْمُعانِدِينَ النَّاصِبِينَ، وَلَا مِنَ الْغُلاةِ الْمُفَوِّضِينَ، وَلَا مِنَ الْمُرْتابِينَالْمُقَصِّرِينَ . السَّلامُ عَلَىٰ وَلِيِّ اللّٰهِ وَابْنِ أَوْلِيائِهِ، السَّلامُ عَلَى الْمُدَّخَرِلِكَرامَةِ أَوْلِياءِ اللّٰهِ وَبَوارِ أَعْدائِهِ، السَّلامُ

عَلَى النُّورِ الَّذِي أَرادَ أَهْلُ الْكُفْرِ إِطْفاءَهُ فَأَبَى اللّٰهُ إِلّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ بِكُرْهِهِمْ، وَأَيَّدَهُ بِالْحَيَاةِ حَتَّىٰ يُظْهِرَ عَلَىٰ يَدِهِ الْحَقَّ بِرَغْمِهِمْ، أَشْهَدُ أَنَّ اللّٰهَ اصْطَفَاكَ صَغِيراً، وَأَكْمَلَ لَكَ عُلُومَهُ كَبِيراً، وَأَنَّكَ حَيٌّ لَا تَمُوتُ

حَتّىٰ تُبْطِلَ الْجِبْتَ وَالطَّاغُوتَ؛ اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ وَعَلَىٰ خُدَّامِهِ وَأَعْوانِهِ عَلَىٰ غَيْبَتِهِ وَنَأْيِهِ، و َاسْتُرْهُ سَتْراً عَزِيزاً، وَاجْعَلْ لَهُ مَعْقِلاً حَرِيزاً، وَاشْدُدِ اللّٰهُمَّ وَطْأَتَكَ عَلَىٰ مُعانِدِيهِ، وَاحْرُسْ مَوالِيَهُ وَزائِرِيهِ . اللّٰهُمَّ كَما

جَعَلْتَ قَلْبِي بِذِكْرِهِ مَعْمُوراً، فَاجْعَلْ سِلاحِي بِنُصْرَتِهِ مَشْهُوراً، وَ إِنْ حالَ بَيْنِي وَبَيْنَ لِقائِهِ الْمَوْتُ الَّذِي جَعَلْتَهُ عَلَىٰ عِبادِكَ حَتْماً، وَأَقْدَرْتَ بِهِ عَلَىٰ خَلِيقَتِكَ رَغْماً، فَابْعَثْنِي عِنْدَ خُرُوجِهِ ظاهِراً مِنْ حُفْرَتِي

مُؤْتَزِراً كَفَنِي حَتَّىٰ أُجاهِدَ بَيْنَ يَدَيْهِ فِي الصَّفِّ الَّذِي أَثْنَيْتَ عَلَىٰ أَهْلِهِ فِي كِتابِكَ فَقُلْتَ: ﴿كَأَنَّهُمْ بُنْيٰانٌ مَرْصُوصٌ﴾. اللّٰهُمَّ طالَ الانْتِظارُ، وَشَمِتَ مِنَّا الْفُجَّارُ، وَصَعُبَ عَلَيْنَا الانْتِصارُ، اللّٰهُمَّ أَرِنا وَجْهَ وَلِيِّكَ

لْمَيْمُون؛ فِي حَياتِنا وَبَعْدَ الْمَنُونِ؛ اللّٰهُمَّ إِنِّي أَدِينُ لَكَ بِالرَّجْعَةِ بَيْنَ يَدَيْ صاحِبِ هٰذِهِ الْبُقْعَةِ (المشهد االمهدوي في سامراء)، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ يَا صاحِبَ الزَّمانِ، قَطَعْتُ فِي وُصْلَتِكَ الْخُلَّانَ، وَهَجَرْتُ

لِزِيارَتِكَ الْأَوْطانَ، وَأَخْفَيْتُ أَمْرِي عَنْ أَهْلِ الْبُلْدانِ، لِتَكُونَ شَفِيعاً عِنْدَ رَبِّكَ وَرَبِّي وَ إِلَىٰ آبائِكَ وَمَوالِيَّ فِي حُسْنِ التَّوْفِيقِ لِي، وَإِسْباغِ النِّعْمَةِ عَلَيَّ، وَسَوْقِ الْإِحْسانِ إِلَيَّ .اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

أَصْحابِ الْحَقِّ، وَقادَةِ الْخَلْقِ، وَاسْتَجِبْ مِنِّي مَا دَعَوْتُكَ، وَأَعْطِنِي مَا لَمْ أَنْطِقْ بِهِ فِي دُعائِي مِنْ صَلاحِ دِينِي وَدُنْيايَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ، وَصَلَّى اللّٰهُ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينَ.


والحمد لله رب العالمين
najm155
 
پست ها : 29
تاريخ عضويت: چهارشنبه ژوئن 08, 2016 4:54 am

بازگشت به شهر اصفهان و حومه


Aelaa.Net