نقاط اتصال روابط ايران و امارات
منطقه آزاد تجاری دوبی همچنین به جمهوری اسلامی از یک سو و بازرگانان ایرانی از سوی دیگر اجازه میداد به امارات متحده عربی همچون دروازهای به سوی جهان نگاه کنند.
بسیاری از کالاها به امارات متحده عربی آورده و سپس به ایران منتقل میشد. همچنین وجود محدودیتهای اعمال شده از سوی جمهوری اسلامی در ایران، موجب شده بود که بسیاری از جوانان و خانوادههای ایرانی برای تفریح و خوشگذرانی به امارات بروند.
بر اساس برآوردهایی که در اواخر دهه ۲۰۰۰ صورت گرفت، یعنی در دورهای که ایران تحت تحریمهای بینالمللی از یک سو، و محدودیتهای داخلی از سوی دیگر قرار داشت، فقط ماهانه حدود ۵۰۰ پرواز مستقیم از شهرهای بزرگ ایران به دوبی انجام میشد.
همچنین بر اساس این برآورد، ایرانیها تا آن زمان بیش از ۵۰۰ هزار آپارتمان در دوبی خریده بودند.
این فقط ایرانیان داخل ایران نبودند که برای سرمایهگذاری به امارات میرفتند، بسیاری از ایرانیان ساکن خارج کشور از جمله ایرانیان کالیفرنیای آمریکا نیز به امارات به عنوان بازاری فوقالعاده پرسود نگاه میکردند.
واکسن مذهبی امارات در مقابل اسلامگرایی تكفيري و اسلام سياسياما این فقط سیاستهای اقتصادی امارات متحده عربی نبود که این کشور را تاحدودی در برابر سیاست «صدور انقلاب» ايران مصون کرده بود، بلکه مهار اسلامگرایی رادیکال در این کشور نیز، در دهههای بعد، به حاکمانش در این زمینه کمک کرد.
سیاست خاص مذهبی امارات، تلفیقی از اجرای قرائت صوفیانه از اسلام در کنار برخورد اقتدارگرایانه با هرگونه قرائت اسلام سیاسی و رادیکال است که همچون یک «واکسن مذهبی» برای امارات عمل کرده است.
اگر این سیاست نبود، امارات همچون برخی دیگر از کشورهای عربی در امواج اعتراضات موسوم به «بهار عربی» که اسلامگرایان در آن دست برتر را داشتند، متزلزل میشد.
در قرائت اماراتی از اسلام، حقوق اقلیتهای مذهبی محترم شمرده میشود و مساجد در کنار کلیساها و کنیسهها و حتی معبد هندوها همزیستی مسالمتآمیز دارند.
چند سال پیش که بسیاری از مسلمانان افراطی در کشورهای عربی و حتی کشورهای اروپایی به داعش میپیوستند، یک دیپلمات اماراتی با افتخار گفته بود که گروههای جهادی از جمله داعش در میان ساکنان امارات با استقبال مواجه نمیشوند و فقط حدود ۵۰ نفر از این کشور نزدیک به ۱۰ میلیون نفری به داعش پیوستند.
در کنار سیاستهای خاص تجاری و مذهبی، امارات در دوران هشت سالهای (۲۰۱۴ تا ۲۰۲۲) که محمد بنزاید نفر دوم اما عملاً مرد اول کشور بوده، نقش فعالتری در دیپلماسی و همچنین منازعات منطقهای و بینالمللی ایفا کرده که طبیعتاً ابوظبی در همین مدت، در جنگ یمن حضور داشت و تنشهای فراوانی با جمهوری اسلامی ایران تجربه کرد؛ از قطع روابط با قطر و انفجارهای مشکوک در نفتکشها ، تا انفجارهای اخیر در ابوظبی از سوی حوثیهای یمنی .
اما در بحبوحه همین تنشها، روابط تجاری ایران با امارات متحده عربی هرگز قطع نشد و حتی مقامهای مرزبانی و گمرکی دو کشور با هم دیدارهایی داشتند. حتی امارات در دوران شیوع کرونا دهها تن تجهیزات پزشکی به ایران ارسال کرد.
همچنین پس از یک دوره تنش، روابط امارات با قطر احیا شد و سفر پنج ماه پیش طحنون بنزاید برادر تنی محمد بنزاید و دست راست او به ایران، نیز تأییدکننده تلاش امارات برای بازسازی نسبی روابط با جمهوری اسلامی بود.
طحنون پیش از این سفر، به آنکارا رفته بود و در یک آشتی غافلگیرکننده با ترکیه، قراردادهای چندین میلیارد دلاری میان امارات و ترکیه منعقد شد.
قبل از آن نیز، امارات نسبت به دیگر کشورهایی روابط خود با رژیم بشار اسد در سوریه را قطع کرده بودند، پیشدستی کرد و سفارت خود در دمشق را بازگشایی کرد. سفر «تاریخی» بشار اسد به امارات در سال جاری نیز نمونه دیگری از سیاست تنشزدایی امارات در منطقه است.
هرچند که عادیسازی روابط میان امارات متحده عربی و اسرائیل، موجب خشم جمهوری اسلامی شده ، اما همان زمان اعلام خبر توافق این عادیسازی، برخی رسانههای جهان احتمال توافقهای اقتصادی میان شرکتهای اسرائیلی و ایرانی در امارات را مطرح کردند.
بر اساس برآوردها، اکنون بیش از نیم میلیون ایرانی در امارات متحده عربی زندگی میکنند و حدود هشت هزار شرکت ایرانی در دوبی فعالند. ریچارد کلارک، مشاور پیشین دولت آمریکا در امور مبارزه با تروریسم، در همان سال ۱۹۹۱ به اعضای کنگره اطمینان داد که این شاهزاده جوان (محمد بن زايدحاكم جديد امارات) «هرگز تهدیدی برای امنیت و صلح منطقه نخواهد بود». او همچنین تأکید کرد: «غیرقابل تصور است، اما حتی میتوانم بگویم که کشور او برای صلح عمل میکند.» سی سال از این ارزیابی ریچارد کلارک میگذرد و به نظر میرسد که ارزیابی او از محمد بن زاید تا حدودی دقیق بوده است.