غائله مهسائیه

ارائه موضوعي شمارگان منتشره از{گاهنامه معرفت به زمان}

مديران انجمن: نبض زمان, نبض زمان, نبض زمان

غائله مهسائیه

پستتوسط najm137 » دوشنبه ژانويه 23, 2023 6:45 am

آتش‌سوزی در زندان اوین و شعار (مرگ بر ديكتاتور) در خيابانهاى اطراف برعليه (آنكه زندان را مجهز به سيستم اطفاء حربق خودكار نكرده)


تصوير

در پی آتش‌سوزی در زندان اوین، فضای خاصی در حوالی این زندان مشاهده می‌شود و بوی گاز اشک‌آور در هوا به مشام می‌رسد. به گزارش خبرنگار شبکه شرق، در ساعاتی پیش و در پی بروز حادثه آتش‌سوزی در زندان اوین چند مرتبه صدای انفجار شدید از زندان شنیده شد و مسیرهای منتهی به زندان اوین بسته است.

مشاهدات خبرنگار شرق نشان می‌دهد که آمبولانس ها و ماشین‌های آتش‌نشانی به سمت زندان در حرکتند و بوی گاز اشک‌آور در اطراف زندان به مشام می‌رسد. همچنین بزرگراه مدرس از ورودی صدر بسته شده و در خیابان‌های اطراف اوین و سعادت آباد، مردم در خیابان‌ها ایستاده‌اند و ترافیک شدیدی ایجاد شده است.

پلیس اجازه توقف در نزدیکی اوین را نمی‌دهد و حرکت گروه‌های موتوری پلیس به سمت اوین مشاهده می‌شود. همچنین بوق شدید ماشین‌ها در اطراف زندان اوین به گوش می‌رسد. البته مرکز رسانه قوه قضائیه در همان دقایق ابتدایی بروز این حادثه اعلام کرد که پیگیری‌ها از سازمان زندان‌ها نشان می‌دهد در پی درگیری بین تعدادی از زندانی‌های محکومیت مالی و سرقت، یک کارگاه کارآفرینی زندان دچار حریق می‌شود.

بلافاصله پس از بروز درگیری و آتش گرفتن کارگاه خیاطی بند زندانیان محکومیت مالی و سرقت، انتظامات زندان برای کنترل درگیری وارد عمل شده و ایستگاه آتش‌نشانی مستقر در زندان نیز بلافاصله عملیات اطفاء حریق را آغاز کرده و هم اکنون آتش‌سوزی مهار و خاموش شده است.

===========

مصدومیت ۸ نفر در حادثه آتش‌سوزی زندان اوین

تهران - ایرنا - در پی آشوبگری و درگیری شامگاه شنبه (۲۳ مهرماه) در زندان اوین تهران که توسط عده‌ای از زندانیان بند اراذل و سارقین در این زندان رخ داد و منجر به آتش زدن انبار البسه زندان شد، با ورود نیروی‌های انتظامات زندان و نیروهای آتش نشانی حریق اطفا شد. یکی از نیروهای امدادی حاضر در صحنه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا افزود: آتش‌سوزی اکنون مهار شده و نیروهای آتش‌نشانی در حال ایمن‌سازی محیط هستند.
وی درباره آمار فوتی و مصدومان گفت: این حادثه تاکنون هیچ فوتی نداشته و آمار مصدومان نیز تاکنون هشت نفر است.

==========

دادستان تهران: درگیری در زندان اوین ارتباطی به اغتشاشات اخیر ندارد و اعلام کرد که اوضاع زندان اوین از ساعاتی پیش آرام شده است. به گزارش شبکه شرق، علی صالحی، دادستان تهران گفت: اوضاع زندان اوین از ساعاتی پیش آرام شده است و آرامش برقرار است. وی تاکید کرد درگیری امروز زندانیان هیچ ارتباطی با اغتشاشات اخیر ندارد و اساساً بند مرتبط با زندانیان امنیتی از بندهای سارقان و محکومان مالی که اآش و درگیری آنجا رخ داده جداست و با آن فاصله دارد.

=========

تا اراذل و اوباش در كشور وجود دارند اولويت به علت مفاسد بودن دارند.
طبيعى است كه آتش سوزى در جايى راه مى اندازند كه وسيله سوختن باشد نه در فضاهاى كه ديوار خالى و كف سيمانى و ميله ها و دربهاى آهنى است

اوین از زبان زندانی پیشین

یک زندانی سیاسی که چند ماه پیش از زندان اوین آزاد شده - و نخواست نامش فاش شود - در مورد موقعیت مکانی بندهای اوین و ترکیب جمعیتی آنها توضیح میدهد:

اندرزگاه ۷ و ۸ در کنار بندهای امنیتی ۲۴۰ و ۲۴۱ همه در شمالی‌ترین نقطه زندان اوین واقع شده است که از منتهی‌الیه شرق آن به سوی سالن ملاقات در نزدیکی خیابان درکه مسیری موجود است. در هفته‌های گذشته هم مانند دوران سال ۸۸ بندهای ۲۴۰ و ۲۴۱ در اختیار وزارت اطلاعات قرار گرفته تا بازداشتی‌ها را هم در انفرادی‌های کوچک که دستشویی داخلش دارند نگهدارند و هم سلول‌های بزرگتر چند نفره و حتی به تازگی در سالن‌های بزرگ روبروی انفرادی‌ها هم موکت پهن کرده‌اند؛ اگر فاجعه‌ای رخ داده باشد ممکن است متاسفانه آنها هم آسیب دیده باشند چون اینها همه کنار هم است.

انبار لباس‌ها، سراجی، نجاری و کارگاه‌های لباس که زندانیان روزها برای کار می‌روند همه ساعت ۴، ۵ عصر بسته می‌شود و هیچ‌کس به آنجا دسترسی ندارد؛ چون در زیرزمین و با فاصله از اندرزگاه واقع شده و اگر کسی خواهد به آنجا برسد باید از تعداد زیادی در قفل شده عبور کند برای همین من می‌گویم که روایت تمام رسانه‌های حکومتی دروغ است. از بالای منطقه زندان اوین به سمت پایین، اندرزگاه ۶ است که در یکی، دو ماه گذشته برای جا دادن بازداشتی‌های جدید دوباره مانند سال‌های ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ محل نگهداری زندانیان سیاسی شده است.

در همین مسیر به سمت پایین، سمت راست می‌ر‌سیم به بهداری، بند ۲۰۹، اندرزگاه ۴ و بند زنان که کنار هم است و پایینتر سمت چپ، مسیری است که به سمت بند ۲-الف که در اختیار سپاه پاسداران می‌رود.
پایین‌تر از آن هم اندرزگاه یک واقع شده است که بند قرنطینه است. زندانیان سیاسی تا یکی دو ماه پیش پخش بودند و همین الان هم همه یک‌جا جمع نشده‌اند و خیلی از زندانیان سیاسی در بند ۲۴۰ و ۲۴۱ نگهداری می‌شوند.

يايد اوباش توجيه شوند كه ايجاد آتش سوزى در محيط بسته بسيار مخاطره آميز است؛ مگر كه فكر كنند قوتى حريق بشود دربها را باز كنند تا همه بروند بيرون؟ اگرچه متصديان اعلام كرده اند آشوب امروز داخل زندان اوين ربطي به اغتشاشات اخير ندارد؛ اما اتفاقا در ساعاتي رخ افتاده كه قبلا فراخوان داده شده بوده است (عصرو شام شنبه) = و البته مى شود تصادفى باشد؟

دست غيبى براى حفظ مهدى رفسنجانى

در میان گمانه‌زنی‌ها، یاسر رفسنجانی، برادر مهدی هاشمی که دوره حبسش را گفته شده در بند هفت زندان اوین طی می‌کند، شنبه‌شب و ساعتی پس از وقایع زندان اوین، در شبکه اجتماعی «کلاب‌هاوس» گفت که مهدی هاشمی قرار بوده روز جمعه بعد از پایان مرخصی به زندان برگردد ولی «به او گفتند فعلا نیا». یاسر هاشمی در صحبت‌های خود این گمانه را مطرح کرد که تمدید مرخصی برادرش می‌تواند مربوط به آتش‌سوزی امشب بوده باشد. یاسر هاشمی گفت هم اعطای مرخصی به برادرش و هم تمدید ناگهانی آن، برای مهدی هاشمی غیرمنتظره بوده است.

================

لینک خبر:

https://www.sharghdaily.com/%D8%A8%D8%A ... B%8C%D9%86

https://www.irna.ir/news/84913009/%D9%8 ... B%8C%D9%86

https://www.sharghdaily.com/%D8%A8%D8%A ... 8%B1%D8%AF

https://twitter.com/Vahid/status/1581374481620037634

https://t.me/VahidOnline/49233

https://twitter.com/Vahid/status/1581399164591968256
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

غائله مهسائیه

پستتوسط najm137 » دوشنبه ژانويه 23, 2023 6:55 am

فضاحت جعل على الحساب: زير نويس شبکه اینترنشنال = تیتر فعلا این باشه ۴۰ کشته و صدها زخمی!!!؟


جالبتر = مجری اخبار تلويزيون ايران = از بس اخبار خارجی می بينند = اطلاعيه قوه قضائيه را 4 كشته را گفت 40 كشته

در حالیکه گزارش رسمی مرکز رسانه قوه قضائیه به رسانه‌های رسمی حاکی از فوت تنها ۴نفر از زندانیان اوین بر اثر استنشاق دود اعلام شده بود، بخش خبری تلویزیون صداوسیما امروز این عدد را ۴۰ نفر خواند! البته مجری پس از مدتی، این اشتباه خود را تصحیح کرد.

40 كشته 61 مجروح 4 نفر وخيم 70 نجات يافتند

============

لینک خبر + ویدیو:

https://t.me/VahidOnline/49233%E2%80%8F ... 6%E2%80%8F

https://aftabnews.ir/files/fa/news/1401 ... 64_761.mp4

https://www.hamshahrionline.ir/news/712 ... 8%A7%D9%86
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

غائله مهسائیه

پستتوسط najm137 » دوشنبه ژانويه 23, 2023 7:47 am

گزارش مجلس درباره علت فوت مهسا امینی


سه اشكال به نيروي انتظامی وارد كرده است:
1- اطلاع‌رسانی به‌هنگام و دقیق فرماندهی انتظامی از جزئیات این حادثه نداشته است
2- عذرخواهی پلیس تبعات اجتماعی را کاهش می‌داد
3- اصل كار گشت ارشاد = فرآیندهای اجرایی حفظ امنیت عمومی نیاز به اصلاح دارد
4- کارکنان و مأموران پليس در نحوه مواجهه و هدایت متهمان نياز به آموزش و نظارت دارند


۱- اطلاع‌رسانی به‌هنگام و دقیق فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا) از جزئیات این حادثه باعث روشنگری و تنویر بهتر افکار عمومی می‌شد و زمینه شایعات و روایت‌سازی جعلی و نامعتبر رسانه های دشمن از این واقعه و فرصت سوءاستفاده از این حادثه را کاهش می داد.
2- قطعاً اقناع افکار عمومی و به اقتضاء شرایط، عذرخواهی از قصور احتمالی از پیشگاه مردم که از جمله سنت‌های حسنه اسلامی است، موجبات کاهش تبعات تلخ اجتماعی را فراهم می نمود.
3- ضروری است آموزش کارکنان و مأموران در مواجهه و هدایت متهمان مورد توجه ویژه قرار گیرد و در شیوه اجرا و نظارت بر چگونگی اجرا، تجدیدنظر به عمل آید. امکان بروز خطای انسانی وجود دارد که باید با آموزش، نظارت و اصلاح فرایندها و ساختارها آن را به حداقل رساند.


گزارش مجلس درباره علت فوت مهسا امینی | عذرخواهی پلیس تبعات اجتماعی را کاهش می‌داد | فرآیندهای اجرایی حفظ امنیت عمومی نیاز به اصلاح دارد

کمیسیون شورا و امور داخلی کشور در گزارشی با تاکید بر این‌که «هیچ‌گونه» ضرب و جرح و برخورد فیزیکی در مواجهه، انتقال و استقرار مهسا امینی در محل پلیس امنیت عمومی صورت نگرفته است، تاکید کرد که فوت مهسا امینی براثر برخورد فیزیکی، ضرب و شتم یا اصابت هرگونه ضربه به وی نبوده است.

به گزارش همشهری آنلاین، علی حدادی سخنگوی کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها، گزارش این کمیسیون درباره حادثه فوت «مهسا امینی» را در جلسه علنی امروز به شرح زیر قرائت شد:

مقدمه:

در اجرای بند (۷) ماده (۴۵) قانون آیین‌نامه داخلی مجلس شورای اسلامی و متعاقب دستور مورخ ۲۵/ ۰۶/ ۱۴۰۱ رئیس محترم مجلس در خصوص بررسی حادثه فوت خانم مهسا امینی در مورخه ۲۵/ ۰۶/ ۱۴۰۱ در بیمارستان کسری، این کمیسیون ضمن تشکیل کمیته ویژه‌ای با دعوت از مسئولین ذی‌ربط از فرماندهی انتظامی تهران بزرگ (فاتب)، پلیس امنیت عمومی، بازرسی فراجا، پزشکی قانونی و اورژانس تهران، موضوع را مورد بررسی همه جانبه قرار داد که پس از استماع توضیحات و دریافت گزارش مکتوب آنان، مراتب زیر را به استحضار می‌رساند:

الف: گزارش فرماندهی انتظامی تهران بزرگ (موضوع نامه شماره ۱۴۰۱/ ۰۶/ ۷/ ۰۴/ ۱۷۱۶ مورخ ۲۶/ ۰۶/ ۱۴۰۱)

در ساعت '۱۸:۳۰ روز سه‌شنبه مورخ ۲۲/ ۰۶/ ۱۴۰۱، خانم مهسا امینی و همراهان خانوادگی وی (دو نفر دختر خاله، و برادر ایشان) به علت وضعیت ظاهری خانم ها از سوی پلیس امنیت عمومی (مستقر در خیابان سرو تهران روبروی پارک طالقانی) به سمت خودروی ون پلیس هدایت که وضعیت پوشش دو همراهِ خانم امینی در محل اصلاح و ترخیص و نام‌برده به همراه شش نفر دیگر به سالن اداره اجتماعی و آموزش بانوان پلیس امنیت عمومی منتقل می‌گردند که در ساعت '۱۹:۵۶ به صورت ناگهانی دچار کاهش هوشیاری شده که بلافاصله پزشک‌یار مستقر در یگان بر بالین وی حاضر و پس از دقایقی نیز عوامل اورژانس در سالن حضور می‌یابند و عملیات احیاء شروع و موفق به احیاء نامبرده گردیده که پس از آن بلافاصله با توجه به وضعیت بالینی فرد، با هماهنگی مرکز کنترل اورژانس ۱۱۵ تهران، توسط آمبولانس اورژانس به نزدیک‌ترین بیمارستان دارای آی‌سی‌یو مجهز (بیمارستان کسری در فاصله ۵۰۰ متری پلیس امنیت عمومی) انتقال داده می‌شود.

ب: گزارش اورژانس کشور (فرم گزارش مراقبت اورژانس ۱۱۵ کشور)

در ساعت '۱۹:۲۵ روز ۲۲/ ۰۶/ ۱۴۰۱ از مرکز پلیس امنیت اخلاقی با اورژانس ۱۱۵ تماس گرفته شد و گزارش بروز یک مورد حمله تنگی نفس در یک مرد ۳۵ ساله که دارای سابقه آسم بود، داده شد. در ساعت '۱۹:۳۴ موتورلانس بر بالین بیمار حاضر شد و بعد از اقدامات اولیه تصمیم بر اعزام بیمار گرفت. حدود ساعت '۱۹:۵۸ آمبولانس در حال اعزام مرد بیمار بود که از ساختمان روبروی محل اعزام، گزارش بروز یک مورد کاهش سطح هوشیاری (خانم مهسا امینی) داده شد. لذا فن ورز های (تکنسین) اورژانس بر بالین خانم امینی حاضر شدند و با توجه به معاینات اولیه و وخامت حال عمومی و نداشتن علائم حیاتی، بلافاصله عملیات احیا قلبی- ریوی (CPR) و لوله‌گذاری راه تنفسی و برقراری رگ محیطی برای تزریق و انجام احیاء قلبی-تنفسی و شوک را انجام دادند. بعد از انجام احیاء، بیمار به نزدیک‌ترین مرکز بیمارستانی (بیمارستان کسری) اعزام شد.

ج: گزارش بیمارستان کسری (پرونده پزشکی به شماره ۴۰۱۱۱۹۵۹/ ۲۶-۹۰-۲۲ مورخ ۲۳/ ۰۶/ ۱۴۰۱)

خانم مهسا امینی، ۲۲ ساله، در ساعت '۲۰:۳۰ روز بیست و دوم شهریور توسط خدمات فوریت های پزشکی (EMS) به اورژانس بیمارستان کسری منتقل شد. در شرح حال اولیه نوشته شده «بیمار در بدو ورود فاقد علائم حیاتی بود. انتوبه بود. میدریاز دوبل بود. بلافاصله عملیات احیای مجدد شروع شد و با موفقیت‌آمیز بودن احیاء، بیمار به آی‌سی‌یو منتقل شد».

در آی‌سی‌یو، بیمار با کمک داروهای اینوتروپ و نوراپی نفرین، فشارهای سیستولیک در حد ۸۰ تا ۱۱۰ داشت و تعداد ضربان قلب ۱۳۰ بود. سطح هشیاری بیمار نیز از همان ابتدا در حد ۳ بود. حدود سه ساعت بعد از مراجعه، مجدداً بیمار به علت ایست قلبی (اسیستول) احیاء شد که موفقیت‌آمیز بود.

لازم به ذکر است که در سابقه بیمار، ایشان در سال ۱۳۸۶ به علت تومور مغزی «کرانیوفارنژیوما» در بیمارستان میلاد عمل جراحی مغز شده بود. ضمناً به علت بیماری دیابت بیمزه و کم‌کاری تیروئید تحت درمان با داروهای دسموپرسین، هیدروکورتیزون و لووتیروکسین قرار داشت.

همچنین در بررسی‌های بیمارستان کسری در معاینه پزشکی قانونی که ۲۴ ساعت بعد از بستری انجام شده، به موارد زیر اشاره شده است:

«در اکوی اولیه انجام شده در شب بستری، EF=۲۰% بوده و متخصص قلب، نارسایی ناشی از گشاد شدن قلب (DCMp) را مطرح کرده است. در سی‌تی‌اسکن مغز انجام شده، شواهد نرسیدن اکسیژن و خون به مغز (ایسکمی مغزی) وجود دارد ولی شواهدی به نفع شکستگی جمجمه یا خونریزی مغزی (ICH) وجود ندارد. در سمت راست پیشانی اثر برش پوستی (اسکار) ناشی از جراحی مغز در کودکی دیده می‌شود. جواب تست‌های مخدر منفی بوده است. در معاینه ظاهری از سر و گردن و قفسه صدری و تنه، شواهد آسیب (تروما) رؤیت نشد.»

در مشاوره قلب مورخ ۲۲/ ۰۶/ ۱۴۰۱ گشادشدگی متوسط بطن چپ به همراه اختلال عملکرد شدید و همچنین گشادشدگی متوسط تا شدید بطن راست همراه با نارسایی خفیف دریچه سه لتی و میترال قلب گزارش شده است.

بیمار در حین بستری در بیمارستان، به علت تشنج میوکلونوس و با توصیه متخصص مغز و اعصاب تحت درمان با فنی توئین قرار گرفت و در مشاوره جراح مغز و اعصاب (نروسرجری) هم، به علت اِدِم منتشر مغز، توصیه شد تا فنی توئین ادامه یابد. در سی‌تی‌اسکن ریه، سفید شدگی (کانسولیدیشن) ریه چپ گزارش شد.

گزارش سی‌تی‌اسکن مغز در روز دوم توسط رادیولوژیست کاملا عادی گزارش شد و شواهدی از خونریزی یا شکستگی جمجمه و حتی شواهد ایسکمی گزارش نشد.
طبق مشاوره عفونی، به علت white lung ریه چپ، پنومونی ناشی از آسپیراسیون یا خونریزی ریه مطرح شد و آنتی بیوتیک وریدی آغاز شد.

طی حدود ۶۲ ساعت بستری، به تدریج کراتینین بیمار از ۱/ ۱ در روز اول به ۵/ ۳ در روز دوم و ۷/ ۴ در روز سوم رسید و به همین علت و به علت وجود اسیدوز، طی مشاوره و توصیه نفرولوژیست (فوق تخصص کلیه) بیمار کاندید دیالیز شد و شالدون فمورال تعبیه شد. منتها قبل از دیالیز، در ساعت '۱۴:۳۵ روز ۲۵/ ۶/ ۱۴۰۱ فوت کرد.

د: گزارش سازمان پزشکی قانونی (موضوع نامه شماره ۱۱۴۴۰۷ مورخ ۲۳/ ۰۷/ ۱۴۰۱)

شرح مختصری از گزارش علت فوت مرحومه مهسا امینی ارائه شده به مرجع قضایی که بر اساس پرونده بیمارستانی عمل جراحی مغز (کرانیوفارنژیومای) در بیمارستان میلاد در سال ۱۳۸۶، پرونده درمانی بیمارستان کسری در زمان منتهی به فوت، شرح معاینه ظاهری جسد و کالبدگشایی، نتیج آزمایش‌های سم‌شناسی و آسیب‌شناسی، تحقیقات قضایی و کمیته‌های کارشناسی متعدد تخصصی و فوق تخصصی تنظیم یافته است، به شرح ذیل اعلام می‌شود:

متوفیه پس از عمل جراحی تومور مغزی (کرانیوفارنژیومای) در ۸ سالگی دچار اختلال در محور مهم هیپوتالاموس-هیپوفیز و غدد تحت فرمان آن (از جمله آدرنال و تیروئید) شده است. به علت بیماری زمینه‌ای متوفیه تحت درمان هیدروکورتیزون، لووتیروکسین و دسموپرسین بوده است.

ایشان در تاریخ ۲۲/ ۰۶/ ۱۴۰۱ از ساعت '۱۹:۵۶ ناگهانی دچار افت هوشیاری شده و متعاقب آن بر زمین می‌افتد که با توجه به بیماری زمینه‌ای، متوفیه توانایی لازم جهت جبران و تطابق با وضعیت ایجاد شده را نداشته، لذا در شرایط مذکور دچار اختلال ریتم قلب و کاهش فشار خون و متعاقب آن کاهش سطح هوشیاری شده که به دلیل انجام عملیات احیای قلبی-تنفسی غیر مؤثر در دقایق حساس اولیه، دچار هیپوکسی شدید و در نتیجه آسیب مغزی شده است. علی‌رغم برگشت عملکرد قلبی متعاقب عملیات احیای پرسنل اورژانس، حمایت تنفسی انجام شده کارساز نبوده و با وجود انتقال ایشان به بیمارستان و زحمات کادر درمانی بیمارستان کسری، بیمار به علت نارسائی چند ارگانی (M.O.F) ناشی از هیپوکسی مغزی در تاریخ ۲۵/ ۰۶/ ۱۴۰۱ فوت می‌نماید.

لازم به ذکر است، با استناد به مدارک پزشکی بیمارستانی، بررسی سی‌تی اسکن مغز و ریه، نتایج معاینه ظاهری جسد و کالبدگشایی، آزمایشات آسیب‌شناسی، فوت نام‌برده ناشی از اصابت ضربه به سر و اعضا و عناصر حیاتی بدن نبوده است.

هـ: اظهارات خانواده متوفّیه

علی‌رغم دعوت مکرر و تماس متعدد تلفنی کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها و برخی نمایندگان محترم مجلس از خانواده مرحومه مهسا امینی برای حضور در کمیسیون، خانواده ایشان بر پیگیری از طریق مراجع قضایی تأکید داشته و در کمیسیون حضور نیافتند.

جمع‌بندی:
کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها ضمن ابراز همدردی با خانواده مرحومه مهسا امینی و اظهار تأسف از حادثه مذکور، مراتب تسلیت و تعزیت خود را به خانواده ایشان تقدیم می‌نماید. با توجه به محتویات پرونده، اعلامات مکتوب دستگاه‌های ذی‌ربط، توضیحات مسئولین مربوط، بازبینی فیلم کامل دوربین‌های مداربسته پلیس امنیت عمومی، صورتجلسات معاینه محلی و تحقیقات میدانی بازرسی ویژه فرماندهی انتظامی تهران بزرگ (فاتب)، اظهارات حاضرین در صحنه و سالن اداره آموزش پلیس امنیت عمومی، تعدادی از شهروندان، کسبه و راننده های خودروی مسافربر مستقر در محل، بررسی مستندات و ملاحظه مدارک مراتب زیر را به محضر ملت شریف ایران و نمایندگان محترم معروض می‌دارد:

هیچ‌گونه ضرب و جرح و برخورد فیزیکی‌ در مواجهه، انتقال و استقرار مرحومه خانم امینی در محل پلیس امنیت عمومی صورت نگرفته است. با توجه به گزارش پزشکی قانونی کشور (مبتنی بر سوابق بیمارستانی، انجام معاینه ظاهری، کالبد گشایی، نمونه‌برداری، انجام آزمایش‌های تخصصی) اعلام می‌دارد فوت نامبرده بر اثر برخورد فیزیکی، ضرب و شتم یا اصابت هر گونه ضربه به وی نبوده است. بر این اساس افرادی که قبل از روشن شدن ماجرا بدون تحقیق و بدون هیچ گونه امر مسلّمی، اظهارات عجولانه و خلاف واقع داشتند و احساسات مردم را جریحه دار کرده و زمینه سوءاستفاده معاندین نظام، آمریکا، رژیم غاصب و جعلی صهیونیستی و دنباله روهای آنها و اغتشاشگران را ایجاد کردند، در صورت عدم اصلاح مواضع، باید متناسب با خطایی که کردند مورد پیگرد قضایی قرار گیرند.

با توجه به اقدامات درمانی به عمل آمده نسبت به متوفیه از زمان وقوع حادثه تا موقع فوت نامبرده در بیمارستان، قصور یا تقصیری از ناحیه اورژانس کشور و بیمارستان کسرای تهران مشاهده نگردید.

در حد فاصل زمان شروع حادثه تا رساندن خانم امینی به بیمارستان دو نکته از نظر پزشکی اهمیت دارد:

میزان و کیفیت اثربخشی اقدامات درمانی انجام شده در حدفاصل زمان شروع حادثه (بر زمین افتادن خانم امینی) تا زمان حضور یکی از پرسنل اورژانس بر بالین وی (جمعاً به مدت "۰۷:'۱۰ دقیقه) قابل تامل است.

زمان صرف شده برای رفع موانع حرکت آمبولانس بدلیل ازدحام جمعیت در مقابل درب خروجی از محوطه ساختمان پلیس امنیت عمومی برای عزیمت به بیمارستان (جمعاً به مدت "۴۴:'۶ دقیقه) در روند درمانی نامبرده بی تاثیر نبوده است.

ملاحظات:

کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها ضمن اعلام اهمیت و نقش بی‌بدیل فراجا در تأمین امنیت جامعه و با تأکید بر تداوم اجرای وظایف قانونی فراجا در زمینه امنیت اجتماعی، موارد زیر را خاطر نشان می‌سازد:

۱- اطلاع‌رسانی به‌هنگام و دقیق فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا) از جزئیات این حادثه باعث روشنگری و تنویر بهتر افکار عمومی می‌شد و زمینه شایعات و روایت‌سازی جعلی و نامعتبر رسانه های دشمن از این واقعه و فرصت سوءاستفاده از این حادثه را کاهش می داد. قطعاً اقناع افکار عمومی و به اقتضاء شرایط، عذرخواهی از قصور احتمالی از پیشگاه مردم که از جمله سنت‌های حسنه اسلامی است، موجبات کاهش تبعات تلخ اجتماعی را فراهم می نمود.

۲- ضروری است آموزش کارکنان و مأموران در مواجهه و هدایت متهمان مورد توجه ویژه قرار گیرد و در شیوه اجرا و نظارت بر چگونگی اجرا، تجدیدنظر به عمل آید. امکان بروز خطای انسانی وجود دارد که باید با آموزش، نظارت و اصلاح فرایندها و ساختارها آن را به حداقل رساند.

۳- تجهیز پلیس امنیت عمومی به امکانات و ملزومات مورد نیاز برای انجام وظایف قانونی و مأموریت‌های محوله، نظیر لباس های دوربین دار ماموران یا نصب دوربین در خودروهای گشت از جمله ضرورت های قانونی (موضوع ماده ۴۴ آیین دادرسی کیفری) است.

۴- با هدف تسهیل و رعایت عفاف و حجاب، تعالی اجتماعی و تقویت سلامت و بنیان خانواده، تعریف و تعیین حدود حجاب شرعی موضوع تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی و نیز تبیین و تنویر مفاهیم مبهم مربوط به این مساله از اقدامات ضروری است و لازم است حسب روال قانونی و به منظور رعایت اصل «اجتناب از تداخل قوا» لایحه اصلاحی مربوط توسط قوه قضائیه تهیه و از طریق دولت به مجلس تقدیم گردد و مجلس با اولویت نسبت به تصویب آن اقدام کند.

۵- همچنین باید تاکید کرد که مهمترین راه ترویج معروفِ «حجاب و عفاف»، علاوه بر اجرای قوانین و ضوابط توسط ضابطین قوه قضائیه، راه های ایجابی است و مطالبه گری و سوال از دستگاه های مسئولی که مطابق مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی وظایف روشنی را بر عهده و در این زمینه کم‌کاری های متعددی دارند، باید توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای فرهنگ عمومی در دستور کار قرار گیرد و نظارت کمیسیون های فرهنگی، آموزش، تحقیقات و فناوری و اجتماعی مجلس شورای اسلامی در این زمینه پیشنهاد می شود.

۶- ساختار، روش‌ها و فرآیندهای اجرایی حفظ امنیت اجتماعی و عمومی نیاز به بررسی و اصلاح دارد که باید با جلسات مستمر با حضور تمامی نهادهای قانونی طرح ارتقای امنیت اجتماعی دنبال شود و کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها این امر را با جدیت پیگیری خواهد کرد.

چند نكته:
1- تذكر برخی موارد بطور كلی و بدون اينكه تصريح شود كوتاهی و نقصانی بوده اگرچه چيزی را عليه متصديان اجرا دلالت ندارد اما مطرح كردن اين موارد ولو بطور كلی در نتايج بررسی كميسيون حاكی از وجود نوعی اشكال در كار هست كه نمی خواسته اند تصريح كنند و الا اصول موفقيت پليس دهها بند می تواند باشد و اين اطلاعيه جاى شرح آن موارد نيست.

2- مطلب لزوم تجهيز دوربين لباس را مطرح كرده يعنی كه چنين تجهيزاتی نبود در حاليكه از روز اول همراهان مهسا نقل كرده اند كه داشته اند و حتى پليس به آنها تذكر داده جلو نياييد ووو اگرچه بعد تكذيب كردند اما در ادامه تصويرمهسا لحظه بازداشت از روبرو در رسانه هاى رسمی نشر شده كه حاكی از صحت گزارش شاهدان است حالا تكذيب آنروز نداشته براى عدم بازخواست فيلم دوربينهاى آنها از دستگيری تا سالن بازداشت است.

3- در بندها مطرح كرده است كه بايد حدود و تعريف حجاب معلوم شود ووو
كه اين بند خلاف است و مشكل مربوط به تعريف پوشش صحيح معلوم نبودن نيست كه بعد 1400 سال و 43 سال جمهوری اسلامی تازه درخواست شده تعريفش معلوم شود و اين بحث اصلی را منحرف كردن است بحث سر اين است كه بگير و به بند و بازداشت و اين حركات گشت ارشاد و قوه قضائيه وووو براى رفع كاستيهاى اين موضوع لازم است يا نه و يا شيوه هاى اجراى آن اصلاح شود بجاى اينكه اصل رويكرد گشت ارشاد با شرحی كه معلوم است را بايد مطرح می كرده بحث را برده روی اينكه بايد تعریف و حدود حجاب معلوم شود و خلاصه اطلاعيه اين كميسيون ضمن تكرار گزارش طبی رسمی خواسته برخی مطالب ضمنا بدون تصريح اعتراف كند ضمنا هم اشكال را به تعريف حجاب معلوم نبودن و دوربين نداشتن ووو منسوب كند.

تصوير

تصويری كه گفته می شود در لحظه مواجهه مهسا با گشت ارشاد از دوربين لباس گرفته شده است


وکیل خانواده مهسا امینی عنوان کرده است که ماموران پلیس به دوربین روی لباس‌شان مجهز بوده‌اند و خواستار بازبینی فیلم این دوربین‌ها شده است. وى گفت: «بر اساس شواهد متقن متوجه شدیم، ماموران گشت ارشادی که از آغاز مهسا را دستگیر کردند دارای دوربین نصب شده روی لباس‌های‌شان بودند. به‌طوری‌ که دخترخاله همراه مهسا که از ماموران خواهش می‌کرده مهسا را دستگیر نکنند با این خطاب ماموران مواجه شده که کنار بایستد تا تصویرش در دوربین پلیس منعکس نشود».

===========

لینک خبر:

https://www.hamshahrionline.ir/news/712 ... 8%B9%DB%8C
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

غائله مهسائیه

پستتوسط najm137 » دوشنبه ژانويه 23, 2023 8:06 am

واکنش تند یک نماینده به شکایت نیروی انتظامی از نمایندگان | گشت ارشاد جزو اصول دین و اصول قانونی اساسی نیست که قابل نقد نباشد


واکنش تند یک نماینده به شکایت نیروی انتظامی از نمایندگان | گشت ارشاد جزو اصول دین و اصول قانونی اساسی نیست که قابل نقد نباشد؛ نماینده میانه در مجلس شورای اسلامی شکایت نیروی انتظامی از چهار نماینده مجلس به دلیل انتقاد از گشت ارشاد را یک بدعت و برخلاف اصول قانونی اساسی دانست.

به گزارش همشهری‌آنلاین، سید مرتضی حسینی در جلسه علنی امروز (یکشنبه) در تذکری با اشاره به شکایت فرمانده نیروی انتظامی از چهار نماینده مجلس گفت: گویا نیروی انتظامی شکایتی از نمایندگانی داشته که از عملکرد گشت ارشاد انتقاد کرده بودند. این عمل یک بدعت و بر خلاف اصول ۸۴ و ۸۶ قانون اساسی است.

شکایت پلیس از ۴ نماینده مجلس | نامه سردار اشتری رسید؛ اسامی نمایندگان و جزئیات اتهام

وی ادامه داد: البته ما از فراجا حمایت قاطع می‌کنیم که با صبر و ایثار در برابر اغتشاشگران، براندازان و آشوبگران ایستادگی کردند و این یک ضرورت و راهبرد امنیتی است اما منافی برخی انتقادات به برخی عملکردها و رفتارها نیست. این نماینده مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: گشت ارشاد جزو اصول دین و اصول قانونی اساسی نیست که قابل نقد و بازنگری نباشد. الان به آن اندازه‌ای که دشمنان نظام از وجود گشت ارشاد بهره برداری می کنند، دلسوزان ارزش ها و انقلاب سودی نمی برند. وی افزود: حضرت امام(ره) ۴۰ سال پیش در فرمان ۸ ماده ای فرمودند که احدی حق ندارد با مردم رفتار غیر اسلامی داشته باشد.

ما از فراجا حمایت قاطع می‌کنیم که با صبر و ایثار در برابر اغتشاشگران، براندازان و آشوبگران ایستادگی کردند و این یک ضرورت و راهبرد امنیتی است اما منافی برخی انتقادات به برخی عملکردها و رفتارها نیست. گشت ارشاد جزو اصول دین و اصول قانونی اساسی نیست که قابل نقد و بازنگری نباشد. حضرت امام(ره) ۴۰ سال پیش در فرمان ۸ ماده ای فرمودند که احدی حق ندارد با مردم رفتار غیر اسلامی داشته باشد.

============

لینک خبر:

https://www.hamshahrionline.ir/news/712 ... 8%B4%D8%AA
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

غائله مهسائیه

پستتوسط najm137 » دوشنبه ژانويه 23, 2023 8:52 pm

چرا جامعه با وعده گفت‌وگو مجاب نمی‌شود؟


صداوسیما می توانست مهم ترین ابزار گفتگو در اختیار کسانی باشد که امروز با خشم و ناراحتی، از گفتگو عبور کردند و کف خیابان را برای مطالبات خود انتخاب نمودند. عصر ایران؛ سجاد بهزادی- رئیس قوه قضائیه به تازگی خطاب به منتقدین وضعیت کنونی گفته اند"سؤال، اعتراض، انتقاد یا ابهامی دارید بیایید با هم گفت‌وگو کنیم".

سخن رئیس دستگاه قضا سخنی صواب است؛ اما پرسش مهم تر این است که چرا بخش مهمی از جامعه کنونی ایران، اساسا از "گفتگو" عبور کرده است و دیگر با وعده گفتگوی سیستم حکم رانی و مسئولان آن مجاب نمی شود؟ در پاسخ به این پرسش چهار مسئله می بایست مورد واکاوی دقیق و شفاف قرار گیرد.

رابرت فراست شاعر آمریکایی می گوید: "نیمی از مردم جهان کسانی هستند که چیزهایی برای گفتن دارند ولی قادر به بیان آن نیستند. و نیم دیگر کسانی که چیزی برای گفتن ندارند، اما همیشه در حال حرف زدن هستند." بخش مهمی از جامعه کنونی ایران، احساس می کند حرف های زیادی برای گفتن دارد اما کمتر شنیده می شود و یا جایی نیست که بدون دغدغه انتقاد ویا اعتراض خود را فریاد بزنند.

گفته می شود صداو سیما بیش از ۳۰ هزار کارمند دارد و درصد کلانی از بودجه مملکت در اختیار این سازمان است. به قول وزیر ارتباطات دولت دوازدهم "مجلس انقلابی این همه برای صداوسیما پول می‌پاشد و تنها در یک مورد با مصوبه این مجلس ۱۵۰۰ میلیارد تومان معادل ۵۰ درصد بودجه توسعه در وزارت ارتباطات برای فعالیت در فضای مجازی به صداوسیما اختصاص داده شد." این مبلغ غیر از برداشتی است که صداوسیما از صندوق توسعه ملی دارد. صداوسیما می توانست مهم ترین ابزار گفتگو در اختیار کسانی باشد که امروز با خشم و ناراحتی، از گفتگو عبور کردند و کف خیابان را برای مطالبات خود انتخاب نمودند.

دوم: نگرانی از سخن گفتن و ناامیدی از وضعیت

مهاتما گاندی رهبر سیاسی و معنوی هند می گوید "اصلی بدیهی وجود دارد که اگر مانع حرف زدن کسی شوی او فریاد خواهد زد، اگر امید به آینده را از کسی بگیری او حال خود را هم به باد می‌سپارد." بسیاری از مردم ناامید و مضطرب هستند و خود را در آرامش نمی بینند و احساس می کنند بنای گفتگو ودیالوگ آنها با مسئولان بر مبنای عدالت و احترام نیست و امکان مطرح شدن عقاید وجود ندارد و می بایست تنها مطیع بود. از دیدگاه این بخش از جامعه، اگر انتقاد ویا اعتراضی از آنها سر بزند خیلی زود در صف دشمن قرار می گیرند. جامعه وقتی برای سخن گفتن احساس نگرانی داشته باشد، امید به آینده را از دست می دهد.

سوم: حقیقت در پشت غبارها

ژان ژاک روسو فیلسوف بزرگ قرن هیجدهم می گوید" گوش ندادن به حقیقت؛ حقیقت را تغییر نمی دهد." نمی توان جامعه را دعوت به گفتگو کرد اما درک درستی از مطالبات جامعه نداشت و ذائقه یک نسل را به رسمیت نشناخت. امروز جامعه ایران با نسلی هم آمیخته شده است که ارزش های رسمی کشور را خیلی راحت به چالش می‌کشد وحقیقت نزد آنها چیز دیگری است. شرط گفتگو با این نسل مداراست. ما باید خود را مطلق ندانیم و بپذیریم که ممکن است حدی از حقیقت، نزد همان نسلی باشد که به ارزش های رسمی کشور بی اعتناء است.

چهار: گوش ندادن

وینستون چرچیل از رهبران برجسته سیاسی جهان و یکی از رهبران مهم قرن بیستم می گوید "شهامت یعنی ایستادن و سخن گفتن. شهامت همچنین یعنی نشستن و گوش دادن." ما نه تنها گفتگو نمی کنیم ، بلکه شنیدن های ما نیز بی کیفیت است. ما سکوت را برای شنیدن فرا نگرفتیم و تحمل سخن مخالف در ما هر روز ضعیف تر می شود. برای اینکه سخن منتقد زودتر تمام شود و به او حمله کنیم بی تاب هستیم و در یک گفتگوی چند دقیقه ای، مدام سخن ها پاره می شود. نمی دانیم که شهامت و قدرت در نشستن و گوش دادن هم هست و نباید فقط رگباری سخن گفت. بگذاریم منتقد ما لب بر شکایت باز کند. اینطور نباشد به قول آن شاعر عاشق پیشه:

آنقدر بوسيدمش تا خسته شد
غرق در بوسۀ پيوسته شد
خواست لب بر شکايت باز کند
لب نهادم برلبش تا بسته شد

===========

سانسور برنامه زنده تلویزیون از عادل فردوسی‌پور تا حاج محمود کریمی

به تازگی برنامه زنده محمود کریمی درگیر سانسور شد اما این اتفاق پیش از این گریبان عادل فردوسی‌پور، رضا رشیدپور، احسان علیخانی و شخصیت‌های دیگر را هم گرفته بود و همین نشان می‌دهد تلویزیون ممیزی‌های خود را برای همه اعمال می‌کند و فرقی میان افراد و صحبت آن‌ها قائل نیست.

مهسا بهادری در خبر آنلاین نوشت: امروز برای همه ما دیدن برنامه زنده از دورترین نقاط دنیا امری عادی شده است و نمی‌توانیم تصور کنیم که این پدیده جالب تا آغاز دهه ۱۳۴۰ امری غیرممکن بود و تنها بعد از در مدار قرار گرفتن ماهواره‌های مخابراتی به تدریج در زندگی بشر جای خود را باز کرد.در ایران و در زمان ریاست لاریجانی بر صداوسیما اولین برنامه‌های زنده روی آنتن تلویزیون رفتند، برنامه‌ای که به سبب اتفاقات در لحظه و کنش‌های آنی طراوت، جذابیت و حتی حاشیه‌های بیشتری نسبت به برنامه ضبط شده دارد و دقیقا هم حساسیت بیشتری روی این نوع از برنامه‌ها وجود دارد، اما ماجرا این است که صداو سیما اجازه نمی‌دهد این جذابیت و کنش‌های لحظه‌ای مجریان و مهمانان برای مخاطب بماند و تیغ سانسور را بر می‌دارد و دائم با ضربه‌های متنوع بر پیکر برنامه‌ها می‌زند تا در نهایت برنامه‌ای مانند «نود» را از کنداکتور صداوسیما حذف کند.

به تازگی هم ممیزی به طرز عجیبی گریبان محمود کریمی، مداح معروف را گرفت. در گردهمایی ویژه ولادت پیامبر اکرم (ص) مراسمی در میدان ولیعصر تهران با حضور محمود کریمی برگزار شد و تلویزیون نیز به صورت زنده این مراسم را پوشش داد. این مداح درباره افراد کم‌ حجاب در هیئت‌ها و نزدیک بودن نظرش به سردار سلیمانی صحبت کرد که با استقبال و تشویق تجمع‌کنندگان در میدان ولیعصر روبه‌رو شد، اما تلویزیون ناگهان پخش برنامه را قطع کرد! البته این ماجرایی که برای محمود کریمی، اتفاق افتاد، اولین‌بار نبود، به همین دلیل نگاهی به اتفاقات مشابه این ماجرا انداختیم که در ادامه می‌خوانید.

تلویزیون به مداحان خود هم رحم نمی‌کند

سانسور در تلویزیون گریبان‌گیر مداحان تلویزیون حتی به میثم مطیعی هم رحم نکرده است و یکی از برنامه‌های این مداح را همزمان با ۲۲ بهمن قطع کرد، مداحی که هیچ یک از رویکردهایش ضد جمهوری اسلامی و ضد چهارچوب‌های تعریف شده صداوسیما نیست. ماجرا از این قرار است که با راهپیمایی ۲۲ بهمن و در پی پخش شعرخوانی میثم مطیعی در یک اجتماع مردمی، صدای او از آنتن تلویزیون قطع شد و این ماجرا حاشیه‌های زیادی را به دنبال داشت. میثم مطیعی هم بسیار از حذف اشعارش در پخش زنده تلویزیونی دلخور بود تا جایی که در صفحه شخصی خود در توئیتر چنین واکنش نشان داد:

«حق مردم نه زمین‌بازی و دست‌اندازی‌ست.
حق مردم نه چنین صنعت خودروسازی‌ست.
حق مردم…
قطع می‌شود…
آهنگ پخش می‌شود…
مجری: بله… می‌رویم به شهرستانها…
برمی‌گردند به شعرخوانی مصلیٰ!
اما ابیات مهمی ناشنیده می‌ماند…
خسته نباشید!»

محمدرضا باقری، مجری ویژه برنامه مراسم ۲۲ بهمن در تلویزیون، درباره قطع صدای میثم مطیعی در صفحه شخصی خود چنین توضیح داده است: «تصمیم به قطع شعرخوانی میثم مطیعی در ۲۲ بهمن، تصمیم شخصی یکی از مدیران میانی بوده و دستور پخش ادامه شعرخوانی را دکتر جبلی شخصا صادر کرده است. اینطور که گفته اند، رئیس صداوسیما از قطع برنامه به شدت شاکی شده و با مدیران سیما با تندی برخورد کرده است.»

اکبر عبدی هم سانسور می‌شود

در ویژه برنامه نوروزی که احسان علیخانی مجری آن بود، شبکه سه سیما میزبان یک والدین یزدی با چهار فرزندش بود و اکبر عبدی هم دربرنامه حضور داشت و سر شوخی را با مهمانان باز کرد و درباره یک موضوعی چندبار طرح موضوع کرد تا اینکه آن بخش از برنامه خیلی ناگهانی متوقف شد و علیخانی ناچار شد برای ادامه برنامه دیگر میزبان اکبر عبدی نباشد.

پرحاشیه‌ترین مجری تلویزیون

عادل فردوسی‌پور همواره یکی از جنجالی‌ترین و پرحاشیه‌ترین مجریان و چهره‌های فرهنگی کشور، بوده و هست، کسی که هم بارها پخش زنده برنامه‌اش متوقف شده، هم چندباری تصمیم به ترک برنامه یا به پایان رساندن زود هنگام آن گرفته است.

آخرین مواردی که برای این مجری رخ داد این بود که عادل فردوسی‌پور در سال ۹۷ و در روز برگزاری فینال از زمان محدود سفر رئیس فیفا به تهران این فرصت را پیدا کرده بود تا گفت‌وگویی صریح با اینفانتینو درباره موضوعات مختلف از جمله مسئله تغییرات در قوانین، بحث بازنشستگی و تغییر اعضای فدراسیون داشته باشد.۴ سال پیش در چنین روزهایی فردوسی‌پور می‌خواست با انتشار این مصاحبه مسئله قانون بازنشستگی را وارد راهی تازه کند، اما اجازه پخش آن را نگرفت.

رسانه‌های مجازی خبر از عدم پخش برنامه نود در تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۹۷ به دلیل پخش مستقیم بازی ملی اسپانیا و انگلیس دادند. اما برخی از رسانه‌ها نسبت به اختلاف عادل فردوسی پور و علی فروغی، مدیریت شبکه سه، گمانه‌زنی‌هایی را مطرح کردند.

شواهد حاکی از پخش شدن این برنامه در تاریخ ۳۰ مهر ۱۳۹۷ بود و همگان انتظار داشتند که این برنامه در ساعت مناسب خود پخش شود اما صدور اطلاعیه‌ای از سوی سرپرست روابط عمومی شبکه سوم سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با این شرح «با عنایت به رفتار غیر حرفه‌ای تهیه کننده و مجری برنامه نود در عدم پخش این برنامه بعد از بازی انگلیس-اسپانیا در دوشنبه گذشته و همچنین استمرار رفتار خارج از عرف ایشان در مصاحبه خلاف ابلاغ گروه ورزش، برنامه مذکور این هفته پخش نخواهد شد.» دلالت بر این موضوع داشت که این برنامه هفته بعد از آن نیز پخش نخواهد شد.

حتی در یکی از برنامه‌ها نیز عادل فردوسی‌پور خودش برنامه‌اش را نیم ساعت زودتر ترک کرد و دلیل را اینگونه اعلام کرد که دائم با مسئولین پخش در حال بحث کردن برای گرفتن زمان است و به همین دلیل برنامه‌اش را نیم ساعت زودتر به اتمام رساند.

رشیدپور و برنامه‌ای نیمه کاره

هرچند، فقط عادل فردوسی‌پور نبود که برنامه‌اش را نیمه‌کاره رها کرد بلکه رضا رشیدپور نیز یک‌بار این کار را انجام داد، ماجرا باز می‌گردد به ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷، رضا رشیدپور در برنامه‌اش یک دوربین مخفی‌ برای گرفتن وام و حواله از بانک مرکزی تهیه کرده بود که چندبار خواست این فیلم را پخش کند اما هربار عوامل پشت صحنه به یک بهانه مانع از انجام این کار شدند تاجایی که رشیدپور زنده و با زبان طنز روی آنتن گفت آقا پخش کنید، هرچه بادا باد، اما باز هم موفق به انجام کاری که مدنظرش بود نشد. به همین دلیل هم برنامه را ترک کرد و یکی دیگر از مجریان به جای او خداحافظی کرد.

البته ماجرا، پرداختن به مجریانی که برنامه خود را ترک کرده‌اند نیست، به همین دلیل گریزی می‌زنیم به برنامه «شب شیشه‌ای» رضا رشیدپور؛ که در اواخر دهه ۸۰ میزبان سیروس گرجستانی بود. این برنامه در میان صحبت‌های سیروس گرجستانی به صورت ناگهانی به پایان رسید. در آن برنامه مرحوم گرجستانی در حال صحبت درباره خاطره‌ای از مایکل جکسون بود که به صورت ناگهانی رشیدپور حرف او را قطع و ادامه تعریف کردن خاطره گرجستانی را به بهانه اتمام زمان، به برنامه‌ای دیگر موکول کرد. به احتمال قوی به علت تعریف این هنرمند از مایکل جکسون، خواننده آمریکایی، کارگردان، تصمیم به پایان دادن به برنامه و قطع صحبت‌های او گرفت.

منتقدی که زیر تیغ سانسور رفت

علی درستکار، منتقد سینما و تلویزیون، روزگاری اجرای برنامه‌های تلویزیونی را هم برعهده داشت. یکی از این برنامه‌ها، «این شب‌ها» بود، یکبار فردی در پیامی دین، اسلام و عاشورا را محل به سخره گرفتن انسان ها و راهکاری برای پیشبرد اهداف دانسته بود و درستکار نیز در برنامه «این شب‌ها» که در سال ۱۳۹۵ و از شبکه چهارسیما پخش می‌شد این پیام را قرائت کرد. درستکار پس از خواندن این پیام، شروع به توضیح درباره دلالان دین و افرادی که از اسلام برای پیشبرد اهداف خودشان استفاده می‌کنند توضیح داد و آن‌ها را مورد نکوهش قرار داد و این افراد را کاسب‌گران دین دانست. این برنامه که به صورت زنده پخش می‌شد همان لحظه با سانسور درگیر نشد اما از فردای آن شب کسی دیگر برنامه «این شب‌ها» و علی درستکار را روی آنتن تلویزیون ندید.

«فرمول یک» و فرمول عجیب تلویزیون

علی ضیا ویژه برنامه «فرمول یک» را برای نوروز روی آنتن شبکه یک سیما برده بود و امیرحسین رستمی نیز پس از سال‌ها در برنامه زنده حاضر شد و شروع کرد به انتقاد کردن درباره وضعیت معیشت مردم، این نقد تقریبا ۷ دقیقه ادامه داشت تا اینکه علی ضیا ناچار شد که به بهانه دیدن یک آیتم صحبت‌های رستمی را متوقف کند و بعد از آن نیز رستمی دیگر در برنامه حاضر نشد.

با این دسته بندی که نوشته شد تنها برنامه‌های مهران مدیری و رامبد جوان زیر تیغ سانسور نرفتند و دلیلش هم این است که برنامه آن‌ها زنده روی آنتن نمی‌رفت، طبیعتا تعداد برنامه‌هایی که حین پخش زنده ناگهان متوقف شدند بسیار بیشتر از این تعدادی است که اینجا نوشته شده اما این موارد مباحثی است که در خاطر همگان مانده و بازتاب‌های گسترده‌ای هم داشته است. حالا نکته ماجرا اینکه اگر قرار است در برنامه‌ای آزادی بیان وجود نداشته باشد و یا مبحثی هم مطرح می‌شود تلویزیون اجازه نمایش آن را نداشته باشد، چرا صداوسیما هزینه چندبرابری می‌کند و برنامه زنده می‌سازد؟

==============

چرا کار به "خیابان" می کشد؟ "جنگ روایت ها" ؛ از سگ کشی بهرام بیضایی تا حوادث اخیر ایران / رسانه ها را آزاد بگذارید

اگر همین امروز رسانه های داخلی مجاز شوند که حوادث زاهدان و سنندج و اردبیل و بقیه نقاط را از منظر غیر حکومتی بیان کنند و واقعیت را ولو به ضرر مامور نیروی انتظامی فلان شهرستان، روایت کنند، آیا دکان رسانه های خارجی تخته نمی شود؟

عصر ایران ؛ جعفر محمدی - 1. فیلم سگ‌کشی، از فیلم های تاثیرگذار بهرام بیضایی است که در سال ۱۳۸۰ اکران شد. فیلم داستان زنی است که همسرش به جرم کلاهبرداری در زندان است و کل فیلم داستان دو روایت متفاوت است:

در روایت نخست، مردی کلاهبردار قرار دارد که شاکیان او را به زندان انداخته‌اند و روایت دوم، روایت مردی است بی‌گناه که شریکش او را فریفته و به ناحق به زندان افتاده است. همسر این مرد، با هنرنمایی مژده شمسایی، روایت دوم را باور کرده و همسرش را به چشم یک قربانی می‌نگرد و تلاش می‌کند این روایت را به شاکی‌ها قبولانده و از آن‌ها رضایت بگیرد. زن چنان به همسرش "اعتماد" دارد، که حاضر نیست لحظه‌‌ای به این روایت شک کند و به لطایف الحیلی، چک‌ها را از شاکیان می‌گیرد، ولی در پایان متوجه می‌شود که روایت دروغ را باور کرده بود.

2. برای مخاطب سؤال پیش میاد که چطور چنین زن قدرتمندی، بدین سادگی فریفته می‌شود؟ جواب فقط یک کلمه است: اعتماد.
هیچ داستانی در زندگی تماماً منطقی نیست و "حفره‌هایی" غیرمنطقی دارد. اگر به زندگی خود نیز نگاه کنید، شاهد خواهید بود که بسیاری از اتفاقات زندگی‌‌تان، نقاط غیرمنطقی فراوانی وجود دارد. وقتی این روایت‌ها را برای دیگری تعریف می‌کنید، شنونده تنها با "اعتماد" به شما این داستان رو باور می‌کند و اگر عنصر اعتماد از بین رود، او با شک به روایت شما نگاه می‌کند.

3. در مورد وقایعی که این روزها رخ می‌دهد هم شما حداقل با دو روایت روبرو هستید: روایت حکومتی و روایت غیرحکومتی. هر دو روایت هم حفره‌هایی دارد که داستان را غیرقابل باور می‌کند، ولی مساله این است که آیا شما به راوی "اعتماد" دارید تا با این اعتماد این حفره ها رو پر کنید و یا خیر؟ (نوشته ای از علی آردم)

"جنگ روایت ها" عنوان دقیقی است که نویسنده یادداشت - که بخشی از آن را خواندید - بر آن نهاده است و آنچه در عمل می بینیم این است که جمهوری اسلامی در این جنگ با چالش های بسیار جدی و حیاتی مواجه است. یک علت مهم اش نیز نوع نگاهی است که در سپهر قدرت، به رسانه وجود دارد.

بسیاری از مسوولان جمهوری اسلامی، هنوز در فضای دهه 1360 و اوایل 1370 سیر می کنند؛ زمانی که نبض اصلی اطلاع رسانی در کشور در دست دو شبکه تلویزیونی، چند کانال معدود رادیویی و چند روزنامه انگشت شمار حکومتی بود: کیهان، اطلاعات، جمهوری اسلامی و رسالت.

رادیو بی بی سی نیز به عنوان مهم ترین رسانه خارجی آن سال ها، برد چندانی در میان عامه مردم نداشت و مردم، با اعتماد نسبی که به رسانه های داخلی داشتند، نیازهای خبری و تحلیلی شان را از منابع داخلی تامین می کردند. اعتبار رسانه ای در داخل به حدی بود که اگر کسی می خواست آنچه می گوید را مستند کند و بباوراند، می گفت: خودم در روزنامه خواندم یا دیشب تلویزیون می گفت.

اینک اما خبری از آن مرجعیت رسانه ای داخلی نیست و اغلب مردم برای آن که بدانند در شهر و کشور خودشان چه خبر است به جای مراجعه به رسانه های شهر و کشور خودشان، به رسانه های "آن ور آبی" مراجعه می کنند، حال فرقی ندارد که یک شبکه معظم تلویزیونی باشد یا یک کانال شخصی که بدون محدودیت های داخلی در جایی جز ایران به روز می شود.

علت اش نیز از حیز انتفاع انداختن رسانه است. کارکرد اصلی "رسانه" (Medium و جمعش Media) با توجه به کلمه هایی که به دقت هم در انگلیسی و هم در فارسی برای آن انتخاب شده، واسطه گری و رساندن است و مهم ترین عرصه این رسانایی هم، رساندن پیام حکومت به مردم و پیام مردم به حکومت است. مادام که این رسانایی، دو سویه باشد، با "رسانه" به معنای واقعی کلمه مواجه هستیم. یعنی رسانه همان طور که حرف حاکمان را به مردم می رساند، بدون لکنت زبان قادر باشد حرف مردم را نیز به حاکمان منتقل کند.

وقتی چنین ارتباط دو سویه ای برقرار باشد و مردم صدا و پیام خود به حاکمان را در رسانه بشنوند و ببینند به آن اعتماد می کنند. اما آنگاه که رسانه از خیابان دو طرفه به اتوبان یکطرفه ای تبدیل شود که فقط صدای حاکمان در آن شنیده می شود دیگر نامش رسانه نیست و "تریبون" است و دو اتفاق می افتد:

الف - مردم برای شنیدن صدای خودشان سراغ رسانه هایی که تحت کنترل یا اعمال فشار حاکمیت نیستند می روند. این رسانه ها در غیاب نقش آفرینی رسانه های داخلی، می کوشند بازتاب دهنده صدای مردم باشند تا اعتماد آنها را به دست آورند. چنین رسانه هایی ناگزیر در بیرون مرزها هستند و قاعدتاً پیگیر اهداف اسپانسرهایشان. با این حال، بسیاری از مردم، می کوشند حفره هایی غیر منطقی آنها را نادیده بگیرند و به همین که صدایشان را در آن می شنوند راضی باشند.

ب - از آنجا که پژواک صدای مردم در رسانه های خارجی، ناقص و همراه با انگ های سیاسی است و در داخل نیز رسانه ها یا نمی خواهند یا نمی توانند صدای واقعی مردم باشند و احزاب و نمایندگان در خوری هم ندارند و نیز حاکمان وقعی به صدای بازتاب داده شوده در رسانه های خارجی نمی نهند، خود مردم برای رساندن صدایشان به حاکمان در داخل کشور، می کوشند مستقیماً با حاکمان حرف بزنند و اینجاست که "خیابان" جای رسانه را می گیرد و مواجهه مردم و حاکمان، رو در رو می شود.

مثالی درباره نقش رسانه می زنند و می گویند رسانه مانند مفصل نرمی است میان دو استخوان سخت حاکمان و مردم و باعث می شود روابط شان منعطف شود و هر دو کارایی داشته باشند. وقتی عامل رسانه حذف شود و تقابل استخوان ها بی واسطه شود، درد و خشونت آغاز می شود و ای بسا به از کار افتادن آن اندام بینجامد. وقتی کار به خیابان می رسد، دقیقا چنین اتفاقی رخ می دهد و گفت و گوی رسانه ای که حتی در عیان ترین و بی سانسورترین اش، چون در قالب واژه می آید، نرم است، جای خود را به سختی می دهد.

چه باید کرد؟

"احیای رسانه" در ایران یکی از فوری ترین کارهایی است که باید انجام شود. این کار نه تنها بودجه ای نیاز ندارد بلکه به صرفه جویی بودجه ای هم می انجامد چرا که یکی از عناصر مهم این "احیا"، نعطیلی تریبون های متعددی است که نهادهای مختلف حکومت درست کرده اند و برغم هزینه های نجومی، خروجی شان شده است تشدید جو بی اعتمادی مردم ؛ نه تنها بی اعتمادی که بسیار دیده شده است این قبیل رسانه ها با درشت گویی های خود، مردم را بیش از پیش عصبی کرده و شورانده اند.

اساساً یکی از چالش های جمهوری اسلامی در جنگ روایت ها این است که مسوولان فکر می کنند اگر مدام شبکه تلویزیونی و ماهواره ای و خبرگزاری و روزنامه و سایت راه اندازی کنند، دست بالا را خواهند داشت و این اشتباه مهلکی است که در دهه های اخیر مرتکب شده اند و هزاران میلیارد تومان بودجه کشور را رسماً هدر داده اند.

معنای احیای واقعی رسانه به منظور داشتن دست بالا در جنگ روایت ها، این است که رسانه را به معنای واقعی کلمه در تهیه خبر و گزارش و انتشار آن و بازنشر بی سانسور صدای مردم آزاد بگذارند. به تظاهرات متعددی که در کشورهای اروپایی و آمریکایی برگزار می شود نگاه کنید: خبرنگاران با جلیقه های مخصوص خودشان در چند قدمی پلیس و معترضان و گاه در میانه آشوب و اغتشاش، در حال تهیه فیلم و عکس و گزارش هستند و پلیس هم کاری به کارشان ندارد. حال بگویید دیدن چنین صحنه ای در ناآرامی های ایران میسر است و خبرنگار و دوربین اش سالم به دفتر نشریه بر می گردند؟!

یا دیده‌اید که خبرنگاران داخل کشور مجاز باشند برای تهیه گزارش بی طرفانه از آنچه در دانشگاه شریف و زاهدان، سنندج، اردبیل و شهرهای دیگر رخ داد آزادانه به این مناطق بروند و با هر که خواستند گفت و گو کنند و نتیجه را حتی اگر خلاف روایت رسمی باشد بی سانسور برای مردم گزارش کنند؟ (چه بسا گزارش های واقعی، تایید کننده حرف های مسوولان باشد). نه که ندیده اید و تنها افرادی که "می توان" در این مناطق صدای آنها را بازتاب داد حداکثر استاندار و امام جمعه و رئیس شورای تامین استان و نظایر این ها است (همان یک سویه بودن جریان اطلاعات).

این قصه البته سر دراز دارد؛ ماجرای قتل ستار بهشتی که یادتان است؟ چقدر کوشیدند لاپوشانی کنند و رسانه ها را منع کردند و نهایتا هم معلوم شد که ستار بهشتی به مرگ طبیعی از دنیا نرفته و دو سال بعد، برای مامور پرونده اش سه سال حبس و دو سال تبعید و 74 ضربه شلاق بریدند. چه می شد از همان اول رسانه ها اجازه ورود پیدا می کردند و بدون این که هزینه ای از صندوق "سرمایه اجتماعی پلیس" خرج شود، همان اول واقعیت را توسط رسانه های داخلی بیان می کردند؟ حتماً باید قبل از محکومیت یک مامور خاطی، حیثییت پلیس کشور را هزینه می کردند و به بی اعتباری رسانه های داخلی می افزودند؟!

مثال های مختلف دیگری می توان آورد که اگر پای رسانه های داخلی را از ورود به آن عرصه ها قطع نمی کردند، رسانه های خارجی نمی توانستند میدانداری کنند؛ از ماجرای زهرا کاظمی و ندا آقا سلطان و انتخابات پرحاشیه 88 بگیرید تا ناآرامی های 96 و سقوط هواپیمای اوکراینی و امروز هم حوادث تلخ یک ماه اخیر که دل هر ایرانی را به درد آورده است. اگر جمهوری اسلامی می خواهد در "جنگ روایت ها" دست بالا را داشته باشد باید "استراتژی جلب مجدد اعتماد" را به طور جدی دنبال کند.

اتفاقاً حوادث کنونی، زمینه خوبی برای احیای این اعتماد است که از رهگذر احیای رسانه حاصل می شود. اگر همین امروز به رسانه های داخلی بگویند آزادند تصاویر ناآرامی ها و شعاردهی ها و دیوارنویسی ها را منتشر کنید، آیا دیگر نیازی می ماند که برای مطلع شدن از این ها، با انواع فیلتر شکن به سراغ رسانه های خارجی رفت؟

اگر همین امروز رسانه های داخلی مجاز شوند که حوادث زاهدان و سنندج و اردبیل و بقیه نقاط را از منظر غیر حکومتی بیان کنند و مثلاً با خانواده های قربانیان گفت و گو کنند و واقعیت را ولو آن که به ضرر مثلاً مامور نیروی انتظامی فلان شهرستان باشد روایت کنند، آیا دکان رسانه های خارجی تخته نمی شود؟

ممکن است گفته شود اگر اینگونه باشد چه فرقی است میان رسانه های داخلی و خارجی؟ اتفاقا همین پرسش، تایید کننده پیشنهاد حاضر است. چون اعترافی است به این که برغم بستن فضای داخلی رسانه ها، مردم در جریان شعارها و شلوغی ها هستند و اصل مطلع بودن فرقی نکرده است. حال باید پرسید وقتی فضای داخلی را می بندید و مردم همچنان مطلع هستند، لااقل نبندید که مردم از نگاه دقیق تر و دلسوزانه داخلی مطلع شوند نه از منظر رسانه های بریتانیایی و سعودی و آمریکایی که طبیعی است پیگیر منافع ممالک خودشان باشند.

اصلاً می خواهد بعدش چه اتفاقی بیفتد؟ فکر می کنید اگر یک رسانه داخلی برود و تحقیق کند و به این نتیجه برسد که فلان دختر خودکشی نکرده بلکه به قتل رسیده، نظام سرنگون می شود؟ مگر همین الان آن ور آبی ها همین را نمی گویند؟ نظام هم سرنگون شده است؟ اتفاقاً خوبی اش این است که اگر در تحقیقات رسانه ای مستقل ، حرف مسوولان ثابت شد، تلاش خارجی ها خنثی می شود و اگر خطای مسوولان به اثبات رسید، با مجازات فوری مسوولان خاطی، اعتماد به نظام تقویت می شود.

هر پرونده ای که این گونه و با حضور واقعاً آزاد رسانه های داخلی به سرانجام برسد، یک سکه اعتماد به قلک سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی انداخته می شود و بعد از مدتی، خواهید دید که در جنگ روایت ها، دیگر آن طرفی ها دست بالا را ندارند.

اما اگر همچنان فضای بسته رسانه ای ادامه یابد، مدام از این قلک شکسته شده سکه کم خواهد شد و رفته رفته حتی حامیان نظام هم به روایت های نظام شک خواهند کرد؛ و صادقانه بگویید مگر دستکم در یک و نیم دهه گذشته، چنین روندی طی نشده است؟!

آقایان و خانم های مسؤول!

رسانه ها را آزاد بگذارید و کاری به کارشان نداشته باشد، حتی اگر اشتباه کنند و حتی اگر بین شان افرادی بخواهند سوء استفاده کنند. کمی صبور باشید و بدانید که در گذر زمان، سره از ناسره شناخته خواهد شد و مردم به رسانه های راستگو اعتماد خواهند کرد و حتی در پی خبرهایی که مسوولان از آنها خوششان نمی آید، سرمایه اعتماد شکل خواهد گرفت، چرا که وقتی مسوولان بدانند رسانه ها بدون ترس و عقوبت، بر آنها نظارت دارند، کمتر جرأت خطا خواهند داشت.

«زدن تیر خلاص به پیکر نیمه جان "اعتمادعمومی" با ادامه محدودیت های رسانه ای و به جان خریدن تبعات دردناک و غیر قابل جبران آن و باختن همیشگی در جنگ روایت ها» یا «احیای اعتماد عمومی با آزادی واقعی رسانه»؟ انتخاب با شماست.

============

اولا اين وعده ها توخالى و دروغينی است كه وقت حاكميت شعار مرگ می شنود آنرا به حيله مطرح می كند و كمی اوضاع را بتواند كنترل كند فورا حرف داغ و درفش و اتهام گشاد تشويش اذهان عمومى و زير سؤال بردن اعتماد مردم به ارگانهاى حاكميتی ووو را مطرح می كند. در برنامه پريشب تلويزيون؛ كميسيون مجلس براى بررسی مهسا مثال مى زد كه در امريكا كسی كه كار پليس را زير سؤال برده 970 مليون دلار جريمه كرده اند ووو

ثانيا: حاكميت حتى شنيدن سؤالات و نقدها از مسؤولان و نمايندگان مجلس را ولو حرف توخالی و قرص مسكن فضاى جامعه باشد تحمل نمى كند و هنوز امور كاملا مستقر نشده شكايت پليس از چهار نماينده مجلس به جريان افتاده است.

ثالثا: سوابق حذف كلی منتقدين حتى از شخصيتهاى حاكميت در رده هاى عالى = قائم مقام رهبرى؛ تا رئيس خبرگان رهبری و رئيس تشخيص مصلحت نظام تا رئيس جمهور و نخست وزير و وزير ووو همه تجاربی عينی و مشهود است بر برنتابيدن انتقاد حتى در مراسلات و يا اظهارات خصوصي يا عمومى چه برسد علنى مثل تجمع جلوی مجلس و آرام ساكت نشستن براى كارگران معدن كه حقوق ششماه را دريافت نكرده اند چه برسد اعتراض كف خيابان و لو با سكوت باشد مثل تجمع سبزيها در 88 و همه فتنه خوانده شده و به دشمن بودن تعبير شده است.

رابعا: در حاليكه صداوسیما می توانست مهم ترین ابزار گفتگو در اختیار کسانی باشد که امروز با خشم و ناراحتی، از گفتگو عبور کردند و کف خیابان را برای مطالبات خود انتخاب نمودند.

خامسا: اختصاص اماكن براى بيان اعتقادات و اظهار نظرهاى منتقدين و حتى مخالفين كه مصون از جوسازی حاكميت به خطاب دشمن دشمن و فتنه فتنه و يا اتهام زنى قضايى به تشويش اذهان عمومى يا زير سؤال بردن ارگانهاى حاكميت و تعبير به اهانت به مقدسات و هرگونه تعقيب قضايى يا عواقب سوء اجتماعی و امنيتی و محفوظ از تجاوز لباس شخصيها و جوسازی رسانه اى عليه منتقدان اگر از روی ترس اشتداد فضا نيست و حيله بازی نيست اين موانع را رفع و شرايط را فراهم كنيد.

الا لعنة الله على القوم الظالمين

مردم هنوز يادشان نرفته با كمتر از اين محدوديتها و جوسازيها در سالهاى 56 و 57 چه بازخوردي در مردم داشت و همين ملت انقلابي هم شعار مرگ بر حاكميت دادن و هم بانكها و كيوسكها ووو را به آتش كشيدند و هم بي بي سي اخبارشان را نقل مي كرد
و هيچوقت در طول تاريخ انقلاب (شعار عليه حاكميت و پليس و تخريب اموال عمومى و پوشش بي بي سي) تقبيخ نشد = طبيعي است نظيرش تكرار شود اگر وضعيت واقعا اصلاح نشود
اين رويكرد دوگانه حاكميت كه اين رويكردها را براى سمت خودش بپذيرد و تجليل كند اما در نقد خودش تقبيح كند براى نسل جديد مفهوم نيست


چرا کار به "خیابان" می کشد؟ "جنگ روایت ها" / رسانه ها را آزاد بگذارید
بسیاری از مسوولان جمهوری اسلامی، هنوز در فضای دهه 1360 و اوایل 1370 سیر می کنند؛ زمانی که نبض اصلی اطلاع رسانی در کشور در دست دو شبکه تلویزیونی، چند کانال معدود رادیویی و چند روزنامه انگشت شمار حکومتی بود: کیهان، اطلاعات، جمهوری اسلامی و رسالت.

اینک اما خبری از آن مرجعیت رسانه ای داخلی نیست و اغلب مردم برای آن که بدانند در شهر و کشور خودشان چه خبر است به جای مراجعه به رسانه های شهر و کشور خودشان، به رسانه های "آن ور آبی" مراجعه می کنند، حال فرقی ندارد که یک شبکه معظم تلویزیونی باشد یا یک کانال شخصی که بدون محدودیت های داخلی در جایی جز ایران به روز می شود.

علت اش نیز از حیز انتفاع انداختن رسانه است. کارکرد اصلی "رسانه" (Medium و جمعش Media) با توجه به کلمه هایی که به دقت هم در انگلیسی و هم در فارسی برای آن انتخاب شده، واسطه گری و رساندن است و مهم ترین عرصه این رسانایی هم، رساندن پیام حکومت به مردم و پیام مردم به حکومت است. مادام که این رسانایی، دو سویه باشد، با "رسانه" به معنای واقعی کلمه مواجه هستیم. یعنی رسانه همان طور که حرف حاکمان را به مردم می رساند، بدون لکنت زبان قادر باشد حرف مردم را نیز به حاکمان منتقل کند.

در مورد وقایعی که این روزها رخ می‌دهد هم شما حداقل با دو روایت روبرو هستید: روایت حکومتی و روایت غیرحکومتی. هر دو روایت هم حفره‌هایی دارد که داستان را غیرقابل باور می‌کند، آیا دیده‌اید که خبرنگاران داخل کشور مجاز باشند برای تهیه گزارش بی طرفانه از آنچه در دانشگاه شریف و زاهدان، سنندج، اردبیل و شهرهای دیگر رخ داد آزادانه به این مناطق بروند و با هر که خواستند گفت و گو کنند و نتیجه را حتی اگر خلاف روایت رسمی باشد بی سانسور برای مردم گزارش کنند؟ (چه بسا گزارش های واقعی، تایید کننده حرف های مسوولان باشد). نه که ندیده اید و تنها افرادی که "می توان" در این مناطق صدای آنها را بازتاب داد حداکثر استاندار و امام جمعه و رئیس شورای تامین استان و نظایر این ها است.

[b]الان خبرنگار شبكه العالم ايران از جلوی مسجد الاقصى در فلسطين و چسبيده به ماموران عربی اسرائيلی گزارش تلويزيونی عليه صهيونيستها می دهد و هر روز هم تكرار می شود لااقل بقدر صهيونيستها جنبه داشته باشيد ولو موردی


اساساً یکی از چالش های جمهوری اسلامی در جنگ روایت ها این است که مسوولان فکر می کنند اگر مدام شبکه تلویزیونی و ماهواره ای و خبرگزاری و روزنامه و سایت راه اندازی کنند، دست بالا را خواهند داشت و این اشتباه مهلکی است که در دهه های اخیر مرتکب شده اند و هزاران میلیارد تومان بودجه کشور را رسماً هدر داده اند.

معنای احیای واقعی رسانه به منظور داشتن دست بالا در جنگ روایت ها، این است که رسانه را به معنای واقعی کلمه در تهیه خبر و گزارش و انتشار آن و بازنشر بی سانسور صدای مردم آزاد بگذارند. به تظاهرات متعددی که در کشورهای اروپایی و آمریکایی برگزار می شود نگاه کنید: خبرنگاران با جلیقه های مخصوص خودشان در چند قدمی پلیس و معترضان و گاه در میانه آشوب و اغتشاش، در حال تهیه فیلم و عکس و گزارش هستند و پلیس هم کاری به کارشان ندارد. حال بگویید دیدن چنین صحنه ای در ناآرامی های ایران میسر است و خبرنگار و دوربین اش سالم به دفتر نشریه بر می گردند؟!

این قصه البته سر دراز دارد؛ ماجرای قتل ستار بهشتی که یادتان است؟ چقدر کوشیدند لاپوشانی کنند و رسانه ها را منع کردند و نهایتا هم معلوم شد که ستار بهشتی به مرگ طبیعی از دنیا نرفته و دو سال بعد، برای مامور پرونده اش سه سال حبس و دو سال تبعید و 74 ضربه شلاق بریدند. چه می شد از همان اول رسانه ها اجازه ورود پیدا می کردند و بدون این که هزینه ای از صندوق "سرمایه اجتماعی پلیس" خرج شود، همان اول واقعیت را توسط رسانه های داخلی بیان می کردند؟

حتماً باید قبل از محکومیت یک مامور خاطی، حیثییت پلیس کشور را هزینه می کردند و به بی اعتباری رسانه های داخلی می افزودند؟!

مثال های مختلف دیگری می توان آورد که اگر پای رسانه های داخلی را از ورود به آن عرصه ها قطع نمی کردند، رسانه های خارجی نمی توانستند میدانداری کنند؛ از ماجرای زهرا کاظمی و ندا آقا سلطان و انتخابات پرحاشیه 88 بگیرید تا ناآرامی های 96 و سقوط هواپیمای اوکراینی و امروز هم حوادث تلخ یک ماه اخیر که دل هر ایرانی را به درد آورده است.

آقایان و خانم های مسؤول!

رسانه ها را آزاد بگذارید و کاری به کارشان نداشته باشد، حتی اگر اشتباه کنند و حتی اگر بین شان افرادی بخواهند سوء استفاده کنند. کمی صبور باشید و بدانید که در گذر زمان، سره از ناسره شناخته خواهد شد و مردم به رسانه های راستگو اعتماد خواهند کرد و حتی در پی خبرهایی که مسوولان از آنها خوششان نمی آید، سرمایه اعتماد شکل خواهد گرفت، چرا که وقتی مسوولان بدانند رسانه ها بدون ترس و عقوبت، بر آنها نظارت دارند، کمتر جرأت خطا خواهند داشت. «زدن تیر خلاص به پیکر نیمه جان "اعتمادعمومی" با ادامه محدودیت های رسانه ای و به جان خریدن تبعات دردناک و غیر قابل جبران آن و باختن همیشگی در جنگ روایت ها» یا «احیای اعتماد عمومی با آزادی واقعی رسانه»؟ انتخاب با شماست.


===========

لینک خبر:

https://www.asriran.com/fa/news/862274/ ... 9%88%D8%AF

https://www.asriran.com/fa/news/862354/ ... 9%85%DB%8C

https://www.asriran.com/fa/news/862318/ ... B%8C%D8%AF
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

غائله مهسائیه

پستتوسط najm137 » پنج شنبه ژانويه 26, 2023 6:24 pm

رفتار دوگانه تلويزيون حاكميت (يكی به نعل يكی به ميخ) در ترويج بى حجابى و ساختن تدرجی نسل آينده در فضاى بيرون از ارزشهاى ملى و اسلامى با استتار در كنار برخی انيميشنهاى رعايت شده


کیهان: برنامه‌های کودک تلویزیون بدحجابی را ترویج می کنند

اینکه برخی از افراد [آگاهانه یا ناآگاهانه] تمایل به طراحی حجاب شخصیت دختر و زن مجموعه‌شان با موی بیرون آمده از روسری و شال دارند، امر چندان عجیبی نیست. اما اینکه مدیران فرهنگی سیما در بخش کودک این نوع طراحی‌ها را بلااشکال تلقی کرده، به هیچ وجه قابل قبول نیست. کیهان نوشت: طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در «طرح جامع عفاف و حجاب»، صداوسیما یکی از 24 نهاد و سازمان مسئولی است که موظف شده برای ترویج عفاف و حجاب به فرهنگ ‌سازی بپردازد. نهادی که بی‌تردید به دلیلی جایگاه ویژه‌ای که در فضای فرهنگی کشور دارد، می‌تواند تاثیرگذاری بسیاری در این زمینه داشته باشد.

باید به حقیقت معترف بود که سیمای جمهوری اسلامی بعد از راه‌اندازی شبکه پویا و نهال با تغییر رویکردی کاملا مثبت در راه تولید محتواهایی با موضوع سبک زندگی ایرانی-اسلامی و حتی انقلابی برای نونهالان و کودکان گام برداشت. به ویژه اینکه در این راستا نباید از نقش مدیریتی محمد سرشار در این تغییر رویکرد مثبت غافل بود.

حمایت از ساخت پویانمایی‌های ایرانی و با کیفیت، ساخت نماهنگ‌های انقلابی و با زمینه وطن دوستی، نماهنگ‌هایی با محتوای دینی و اعتقادی و حتی با موضوع ترویج عفاف و حجاب، و همچنین ساخت نماهنگ‌هایی هویت بخش به کودکان عشایری و روستائی به علاوه فرهنگ ‌سازی در بخش تفکر اقتصادی کودک از جمله نتایج آن تغییر رویکرد است.

اما واقعیت این است که در میان انواع اشکال برنامه ‌سازی برای کودکان پویانمایی جایگاه مهم‌تر و جذاب تری برای این رده سنی دارد. آن‌وقت کارنامه صداوسیما در بخش ترویج عفاف و حجاب، در بخش پویانمایی دچار نوسان است...

مروّجان حجاب و مروّجان بدحجابی در پویانمایی‌های ایرانی

بررسی پویانمایی‌های پخش شده از برنامه‌های کودک شبکه‌های مختلف سیما (شبکه 2، 5، آموزش و پویا و نهال) نشان می‌دهد که حداقل یک دوگانگی غیرقابل انکار در زمینه طراحی حجاب شخصیت‌های کارتونی دختران و زنان وجود دارد.

اگر نگوييم كه هدف ترويج انحراف حجاب است اما براى زير سؤال نرفتن كنارش انيميشنهاى رعايت شده ارائه مى كند هم مسير انحرافی خودش را برود هم اگر زير سؤال رفت فورا به برنامه هاى رعايت شده تمسک كند در طراحی حجاب شخصیت‌های دختر و خانم داستان باید حتما بخشی از موهای جلو و پشت سر از زیر روسری و شال بیرون بیاید!

یعنی باید از یک‌طرف، از افرادی با دغدغه شخصی و اعتقاد راسخ به وجوب حجاب برای بانوان در جامعه اسلامی، که در پویانمایی‌های خود به ترویج حجاب و عفاف پرداخته‌اند نام برد. چنان‌که در این زمینه باید از تلاش قابل تقدیر سازندگان پویانمایی‌هایی چون «مهارت‌های زندگی» به کارگردانی فرخ یکدانه، «ساختمان گل‌ها» و «شهر موشکی» به کارگردانی حسین صفارزادگان در نشان دادن حدود پوشش و حجاب در خانه و کنار افراد محرم و در جامعه و در مقابل نامحرمان ستایش کرد. همچنین طراحی حجاب صحیح شخصیت مادر در پویانمایی «کوچولوهای کنجکاو» به کارگردانی آتنا مسلمی هم از جمله این آثار است.

اما در مقابل گروهی دیگر از انیمه سازان متاسفانه به دلیل عدم باور به لزوم پایبندی بانوان به داشتن حجاب به نوعی در آثار خود به ترویج بدحجابی می‌پردازند. چنان‌که برای این افراد کاملا پذیرفته شده که در طراحی حجاب شخصیت‌های دختر و خانم داستان باید حتما بخشی از موهای جلو و پشت سر از زیر روسری و شال بیرون بیاید!

آثاری که به چند نمونه آن در زیر اشاره شده است:

به طورمثال در پویانمایی «پهلوانان» به کارگردانی سیاوش زرین آبادی علی رغم موضوع خوب و ظلم‌ستیزانه‌ای که دارد، در زمینه طراحی حجاب دختران و زنان بسیار بد عمل شده است. دختران این سریال عمدتا به سبک سلبریتی‌ها شال بر سر دارند. در واقع این مجموعه پویانمایی در موضوع حجاب یک مروج تمام عیار بدحجابی برای مخاطبان دختر محسوب می‌شود.

همچنین در پویانمایی «پیامبران» به تهیه کنندگی صادق کریمیان و کارگردانی مشترک وحید هماتاش و سلمان خورشیدی هم این مسئله دیده می‌شود.با اینکه حجاب کامل نه تنها در تمام ادیان الهی که حتی در میان مشرکان هم از سوی بانوان رعایت می‌شده، اما اين برنامه ها با طراحی زنانی با حجاب‌های نصفه و نیمه؛ ارائه شده است؛ پارچه‌ای روی سر که قسمت جلویی مو در آن پیداست و زیر گلو نیز مشخص است.

اما بدتر از همه اینکه در بعضی از قسمت‌های این پویانمایی‌ها حتی همسران پیامبران (صلوات الله علیهم اجمعین) که جزء گروه مومنان هستند [همچون حضرت ساره] با همان حجاب کذایی انحرافي صداوسيما نشان داده شده‌اند.

عليرغم اينكه در اشعار فردوسى به رعايت بوشش و حجاب تصريح شده دراشعاری چون «دو پاکیزه از خانه جمشید- برون‌آوریدند لرزان چو بید- که جمشید را هر دو دختر بدند- سر بانوان را چو افسر بدند- ز پوشیده رویان یکی شهرناز- دگر پاک دامن به نام ارنواز» كه درباره حجاب دختران جمشید و «یکی دخت شاه سمنگان منم- ز پشت هژبر و پلنگان منم- بگیتی ز خوبان مرا جفت نیست- چو من زیر چرخ کبوداندکیست- کس از پرده بیرون ندیدی مرا- نه هرگز کس آوا شنیدی مرا» درباره حجاب تهمینه همسر رستم در شاهنامه؛ مادر آرش است در وقت ساختن انيميشن همين داستان تلويزيون ايران تحريف مي كند و آنرا با بدترین مدل حجاب در قسمت‌های مختلف این مجموعه طراحی و ارائه کرده‌است. متاسفانه همین رویکرد غلط در ترویج بدحجابی در پویانمایی‌های دیگری چون «شکرستان»، «ماه تی تی» هم دیده می‌شود. نوسانی که ناشی از خلاء قانون است.

موارد ذکر شده در بالا تنها چند نمونه از جلوه‌های عدم حدّ گذاری و تعیین خطوط قرمز در طراحی حجاب بانوان در پویانمایی‌ها برای مخاطب کودک است. البته اینکه برخی از افراد [آگاهانه یا ناآگاهانه] تمایل به طراحی حجاب شخصیت دختر و زن مجموعه‌شان با موی بیرون آمده از روسری و شال دارند، امر چندان عجیبی نیست. اما اینکه مدیران فرهنگی سیما در بخش کودک این نوع طراحی‌ها را بلااشکال تلقی کرده، به هیچ وجه قابل قبول نیست.

در واقع عدم قانون گذاری و تعیین خطوط قرمز برای سازندگان پویانمایی در صداوسیما در زمینه حدود حجاب در طراحی شخصیت دختران و زنان در محیط بیرون از خانه و جلوی نامحرم، از دلایل مهم ساخت آثاری است که در آن رسما بدحجابی ترویج می‌شود.

البته در گزارش اين انحرافات را به بی اطلاعی سازندگان و نبود قانون نسبت داده اما واقعيتش اين است كه حاكميت تلويزيون دولتی ايران در سلطه اتاق فكرى است كه به ارزشهاى ملى و اسلامى اعتقادى ندارند و بطور خزنده سالهاست در جهت انحراف اعتقادى و فرهنگي ملت ايران تلاش مي كنند هرچند برخى متصديان سطحى نگر و ساده لوح به نمايشهاى تظاهر به دينی و حتى تعصب دينی آن قانع شده و رعايت خط قرمز ثناگويی حاكميت را عذر و مطهر همه انحرافات آن مى دانند.

===============

لینک خبر:

https://www.asriran.com/fa/news/862238/ ... 9%86%D8%AF
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

غائله مهسائیه

پستتوسط najm137 » پنج شنبه ژانويه 26, 2023 6:35 pm

اولین ترکش‌های هک صداوسیما: معاون فنی عزل شد


رضا علیدادی، که با حکم علی‌عسکری، رییس سابق صداوسیما این سمت را عهده‌دار بود برکنار شد و علیرضا شریفی به عنوان سرپرست معاونت توسعه و فناوری رسانه منصوب شد.
به گزارش سایت دیده‌بان ایران؛ به نقل از روابط عمومی صداوسیما، متن حکم پیمان جبلی خطاب به علیرضا شریفی به عنوان سرپرست معاونت توسعه و فناوری به این شرح است:

"باسمه تعالی

برادر گرامی جناب آقای مهندس علیرضا شریفی،

سلام علیکم

نظر به مراتب تعهد، تجربه و شناخت سازمانی جناب عالی، به موجب این حکم به سمت "سرپرست معاونت توسعه و فناوری رسانه" منصوب می‌شوید.

انتظار می رود حداکثر تلاش خود را در جهت تحقق شرح وظایف مصوب این معاونت مبذول دارید و با تعامل و همکاری مؤثر با بخش های مختلف سازمان مأموریت های محوله را به انجام رسانید. از زحمات و تلاش های جناب آقای دکتر علیدادی در دوران تصدی این سمت تشکر می‌کنم و توفیقات روزافزون شما را از خداوند متعال خواستارم."

علیرضا شریفی فارغ التحصیل الکترونیک از دانشگاه صنعتی شریف است. وی قبلا در جایگاه قائم مقام معاونت فنی، قائم مقام و مدیرکل اداره فرستنده‌های رادیویی و مدرس دانشگاه صداوسیما نیز فعالیت کرده است.
۱۶ مهر ماه امسال بخش خبری ۲۱ شبکه‌های اول و خبر صداوسیما برای چندثانیه از دسترس خارج و توسط یک گروه هکری هک شده بود.

پیشتر هفتم بهمن ماه ۱۴۰۰ هم برخی شبکه‌های رادیو و تلویزیونی در صداوسیما برای لحظاتی هک شده بودند.

============

لینک خبر:

http://www.didbaniran.ir/%D8%A8%D8%AE%D ... 8%B4%D8%AF
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

غائله مهسائیه

پستتوسط najm137 » جمعه ژانويه 27, 2023 8:00 am

{عليرغم اعلام قوه قضائيه كه آتش‌سوزی اوین ربطى به غائله مهسائيه ندارد و در بند مجرمان خطرناك رخ داده است} بیگی نماینده تبریز: آتش‌سوزی اوین مربوط به اعتراضات در بند 209 (محبوسين غائله مهسائيه) است / اجازه بازدید نمایندگان مجلس از بازداشتگاه‌ها را نداده‌اند/ نگرانیم!


مردم و خانواده های بازداشتی‌ها نگرانی های به حقی دارند و از مجلسی‌ها انتظار دارند به این موضوع ورود کنند. احمد علیرضا بیگی، نماینده مردم تبریز و اذرشهر در مجلس یازدهم درباره آتش‌سوزی و اعتراضات در زندان اوین به «شبکه شرق» گفت: آتش سوزی زندان اوین تا جایی که می‌دانم مربوط به اعتراضاتی است که در بند ۲۰۹ زندان اوین صورت گرفته است.

بیش از دو هفته است که درخواست کرده‌ایم امکان بازدید نمایندگان مجلس را از بازداشتگاه‌ها و زندانهایی که بازداشت شدگان حوادث اخیر نگهداری می‌شوند به دلیل صیانت از حقوق ملت فراهم کنند و همچنان منتظریم. چرا که این مصوبه کمیسیون امور داخلی و شوراها است به دلیل مسئولیتی که در این باره بر عهده دارد، اما هنوز موفق نشده ایم.

مجلس هم به سمت تعطیل شدن ده روزه پیش می‌رود و حتما در این فرصت هم این اتفاق و بازدید در این فرصت محقق نخواهد شد.

در کمیسیون داخلی می‌خواستیم درجریان تجزیه و تحلیل انگیزه‌ها و افرادی که با انگیزه های مختلف در این تجمعات حضور داشتند قرار بگیریم و به خانواده‌ها اطمینان خاطری داده شود که از جهت نظارتی مجلس به تکلیفش عمل کرده و عمل می‌کند.

باید مسئولین اجرایی در این باره پاسخ دهند اما از بعد نظارتی مجلس در این باره هنوز گزارشی دریافت نکرده‌ایم که موضوع چه بوده است. ما هم دلنگرانیم. درست است که اعتراضات صورت گرفته و افرادی دستگیر شده‌اند و حتما باید به جرائم آنها رسیدگی شود. اما حتما انها هم دارای حق و حقوقی هستند که باید به این حقوق احترام گذاشته شود و از این حقوق صیانت شود و این وظیفه مجلس است.

به جهت سوابقی هم که در خصوص زندان‌ها وجود دارد حتما این نظارت مجلس مورد تاکید است و دلنگرانی مردم و خانواده های بازداشتی‌ها نگرانی های به حقی دارند و از مجلسی‌ها انتظار دارند به این موضوع ورود کنند.

اصرار داریم که بازدید نمایندگان از زندان‌ها و خصوصا بازداشتگاه های بازداشت شدگان وقایع اخیر صورت بگیرد. این محل نگرانی ما است که پس از دو هفته که این موضوع را در کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها تصویب کرده‌ایم و از دستگاه قضا خواسته ایم، اما محقق نشده است.

ممکن است این مطالبه گری ما مطلوب کسی نباشد و با شکایت های این چنین روبه‌رو شویم که مهم نیست. اما باید طبق تکالیف نمایندگی خود عمل کنیم و مردم هم باید اطمینان خاطر داشته باشند که نمایندگانشان برای استیفای حقوق آنها تلاش می‌کنند. اگر به این موضوع پاسخ داده نشود حتما اسباب نگرانی بیشتر مردم را فراهم خواهد کرد.

=================

لینک خبر:

https://www.asriran.com/fa/news/862319/ ... B%8C%D9%85
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

غائله مهسائیه

پستتوسط najm137 » سه شنبه ژانويه 31, 2023 7:06 am

مديران مدارس: دستورات به مدارس براى سلامتى وشادابى دانش آموزان و از همه بهتر و هوشيارانه تر بندسوم است


1- خواسته شده تا دیگر زنگ پایان مدرسه به‌طور جداگانه به‌صدا در نیاید و کلاس‌ها یک به یک تخلیه شود. اگر مدارس یک منطقه به صورت همزمان تعطیل می‌شوند، هماهنگی‌هایی برای ایجاد فاصله میان پایان کلاس‌ها صورت گیرد و بچه‌ها با هم وارد خیابان نشوند. = اينطورى منظمتر است و خيابان يكدفعه شلوغ و ترافيک نمی شود = خاطره كهنسال زنگ خوردن مدارس همان و يكدفعه درب قفسهاى باغ وحش باز شدن و با جيغ بيرون ريختن اصلاح شود

2- در بخشنامه‌ای که به‌طور مکتوب به مدارس فرستاده شده تاکید شده است. که فضای مدرسه شاد شود و از موسیقی شاد هم استفاده شود.

3- به ما اعلام شد که تصویر مقام رهبری در صورتی‌که احساس شود ممکن است مشکلی برایش پیش آید، حذف شود. = تصوير حاج قاسم بجايش بگذارند و كلا تكثير فراوان تصوير حاج قاسم از دوسه سال قبل در جهت كاهش همين حساسيتهاست

4- تمام این موارد به صورت تک به تک به مدیران اعلام شد و در این مدت مدیران زیادی به حراست آموزش و پرورش فراخوانده شده‌اند.حتی مرا چندین بار خواسته‌اند، درحالی‌که مدرسه ما خیلی آرام است و اتفاقی رخ نداده. اما فشارها را خیلی زیاد کرده‌اند.

5- گزارش‌های نادرست زیادی به حراست می‌شود و یک فضای ناامنی اجتماعی در مدارس شکل گرفته است. دیگر نمی‌توان به کسی اعتماد کرد.

6- اخیرا برای ما جلسه‌ای برگزار و اعلام کردند که در دو هفته آینده شرایط بسیار سخت می‌شود. درحالی‌که این اتفاق هم نیفتاد. = و اين نشانه وحشت اتاق فكر حاكميت و زياد خواندن صفحات معارضين است

7- در این مدت هم افراد زیادی مثل نیروهای انتظامی و لباس‌شخصی‌ها در مقابل مدارس دیده می‌شوند و در مسیر رفت‌وآمد دانش‌آموزان و کادر مدرسه آنها را دیده‌اند.

===========

لینک خبر:


https://www.etemadonline.com/fa/tiny/news-577892
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

غائله مهسائیه

پستتوسط najm137 » سه شنبه ژانويه 31, 2023 7:25 am

روایت یکی از آتش‌نشانان اعزامی به اوین در شب آتش‌سوزی: هر چه گفتیم اینجا جز ما و شما کسی نیست، گاز اشک‌آور نزنید گوش نمی‌کردند


میان جمعیت یکی از آتش‌‌نشان‌های شب‌گذشته هم هست. آمده جلوی زندان، پی چیزی. سر و صورتش تاول زده: «برای آتش دیشب است. دیشب جنگ بود اینجا. ما برای خاموش کردن آتش آمده بودیم. آنقدر اشک‌آور زده بودند که خودمان داشتیم خفه می‌شدیم. هرچه گفتیم اینجا که جز ما و شما کسی نیست، برای چه می‌زنید گوش نمی‌کردند. حتی دعوایمان شد.»

زن دیگری می‌گوید به بازداشتی‌ها و خانواده‌های‌شان فشار روانی وارد می‌کنند: «به من گفته‌اند برای آزادی پسرت وثیقه سنگین بیاور. من سندخانه شش‌میلیاردی آورده‌ام و فهمیده‌ام کار پسرم با وثیقه 100میلیونی هم راه می‌افتد. می‌دانید چه فشاری تحمل کردم تا سند را جور کنم؟»

«شوهر من جانباز است. هم خودش، هم برادرش که دو چشمش را در جبهه از دست داده و نابیناست. چندوقت پیش اتفاقی در بازار بوده و یکدفعه آنجا شلوغ شده و او را هم بازداشت کرده‌اند. فقط به این دلیل که لباس سیاه به تن داشته است. فقط یک‌بار تماس گرفته و گفته من سالمم. همین.»

یکی از آتش‌نشانان اعزامی به اوین گفت: دیشب جنگ بود اینجا. ما برای خاموش کردن آتش آمده بودیم. آنقدر اشک‌آور زده بودند که خودمان داشتیم خفه می‌شدیم. هرچه گفتیم اینجا که جز ما و شما کسی نیست، برای چه می‌زنید گوش نمی‌کردند. حتی دعوایمان شد.

دو شب پیش خبر انفجار و آتش‌سوزی در زندان اوین به خبر یک رسانه‌ها تبدیل شد. فاجعه‌ای که تا به امروز مرگ ۸ زندانی در آن تایید شده است. روزنامه هم‌میهن با خانواده‌های زندانیان که از آن شب پشت درهای اوین مستقر شده‌اند تا شاید خبری از عزیزان خود به دست‌ آورند، گفت‌وگویی داشته که بخش‌های مهم آن را در ادامه می‌خوانید:

زن سیاه‌پوش می‌گوید: «پسر این آقا هم جزو بنیاد نخبگان است. چقدر به بچه‌های‌مان گفتیم مهاجرت کنید. نرفتند. حالا به جای دانشگاه و شرکت، 12روز است که پسرم زندان است. می‌گویند تا دوهفته بازپرس اصلا پرونده‌ها‌ی‌شان را نگاه نمی‌‌کند.»

زن دیگری می‌گوید به بازداشتی‌ها و خانواده‌های‌شان فشار روانی وارد می‌کنند: «به من گفته‌اند برای آزادی پسرت وثیقه سنگین بیاور. من سندخانه شش‌میلیاردی آورده‌ام و فهمیده‌ام کار پسرم با وثیقه 100میلیونی هم راه می‌افتد. می‌دانید چه فشاری تحمل کردم تا سند را جور کنم؟»

«شوهر من جانباز است. هم خودش، هم برادرش که دو چشمش را در جبهه از دست داده و نابیناست. چندوقت پیش اتفاقی در بازار بوده و یکدفعه آنجا شلوغ شده و او را هم بازداشت کرده‌اند. فقط به این دلیل که لباس سیاه به تن داشته است. فقط یک‌بار تماس گرفته و گفته من سالمم. همین.»

میان جمعیت یکی از آتش‌‌نشان‌های شب‌گذشته هم هست. آمده جلوی زندان، پی چیزی. سر و صورتش تاول زده: «برای آتش دیشب است. دیشب جنگ بود اینجا. ما برای خاموش کردن آتش آمده بودیم. آنقدر اشک‌آور زده بودند که خودمان داشتیم خفه می‌شدیم. هرچه گفتیم اینجا که جز ما و شما کسی نیست، برای چه می‌زنید گوش نمی‌کردند. حتی دعوایمان شد.»

==============

لینک خبر:

https://www.etemadonline.com/%D8%A8%D8% ... B%8C%D9%86
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

قبليبعدي

بازگشت به بايگانى موضوعى گاهنامه معرفت به زمان


cron
Aelaa.Net