معرفت به زمان 1 جمادی الأولي 1440

قال أبو جعفر محمد الباقر عليه السلام: في حكمة آل داود: ينبغي للمسلم أن يكون مالكا لنفسه، مقبلا على شأنه، عارفا بزمانه (بأهل زمانه)، فاتقوا الله ولا تذيعوا حديثنا...
1- خويشتن دارى 2- تمركز در كار و وظيفه خويش 3- عارف به زمان (به أهل زمان)
هدف؛ آگاهي از احوال زمان و انجام مسؤوليت در برابر آن است، نقل گزارشي علامت تأييد (كليات؛ چه برسد جزئيات؛ يا تعبيرات آن) نيست، و صرفا جهت اطلاع از فضا و محيط موضوع مى باشد، نشر مطالب صرفا براى آگاهى و تأمل و تفكر و شناخت محيط و افراد و امكانات و موانع بوده، و همه براى حصول انگيزه كافي جهت تلاش براى مقصد اعلى است،

مديران انجمن: نبض زمان, نبض زمان, نبض زمان

Re: معرفت به زمان 1 جمادی الأولي 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 09, 2019 11:22 am

روسيه به شرق مى پيوندد


در سال‌های اخیر، فعال شدن سیاست خارجی روسیه در مناطق مختلف جهان، به ویژه در خاورمیانه، به واقعیتی انکارناپذیر تبدیل شده که منافع بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در حوزه‌های موضوعی مختلف را تحت تأثیر خود قرار داده است. در پیوند با این امر، روس‌ها ظاهراً تلاش گسترده‌ای نیز در عرصه فکری و آکادمیک برای ترویج رویکردهای خود به عرصه بین‌الملل سازمان داده‌اند؛ تلاش‌هایی که می‌تواند برای دیگر کشورها، از جمله ایران نیز به عنوان الگویی، در راستای توسعه قدرت منطقه‌ای مورد استفاده قرار گیرد.

در سال‌های اخیر، فعال شدن سیاست خارجی روسیه در مناطق مختلف جهان، به ویژه در خاورمیانه، به واقعیتی انکارناپذیر تبدیل شده که منافع بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در حوزه‌های موضوعی مختلف را تحت تأثیر خود قرار داده است. در پیوند با این امر، روس‌ها ظاهراً تلاش گسترده‌ای نیز در عرصه فکری و آکادمیک برای ترویج رویکردهای خود به عرصه بین‌الملل سازمان داده‌اند؛ تلاش‌هایی که می‌تواند برای دیگر کشورها، از جمله ایران نیز به عنوان الگویی، در راستای توسعه قدرت منطقه‌ای مورد استفاده قرار گیرد.
به گزارش «تابناک»؛ دکتر کیهان برزگر، استاد دانشگاه و مدیر مؤسسه مطالعات استراتژیک خاورمیانه، در یادداشتی با اشاره به روند فوق، به بیان تجربیات خود از تعامل با مراکز فکری و تئوریک روسیه پرداخته و از دل آن، توصیه‌هایی برای مراکز تصمیم‌گیر و سیاستگذار کشورمان مطرح ساخته است.

در این یادداشت آمده است: اخیرا در کنگره دویستمین سالگرد تأسیس مؤسسه شرق شناسی آکادمی علوم روسیه در مسکو دعوت شدم. مشاهدات و ارزیابی ام از اهداف و موضوعات ارائه شده در این کنگره و همچنین مشارکت در سایر کنفرانس های برگزار شده در روسیه از جمله نشست های سالیانه و منطقه ای "کلوپ والدای" در طول چند سال گذشته نشان مي دهد، روس ها خیز بزرگی برای پشتیبانی تئوریک و روشنفکری از مواضع جدید روسیه در معادلات سیاسی منطقه ای و جهانی برداشته و به نوعي به "ایفای نقش فعال در میدان های سیاست و اقتصاد شرق" اولويت داده اند. این تحول خود درس هایی برای حوزه روشنفکری و سیاستگذاری کشورمان دارد.

هدف اصلی برگزاری این کنگره این بود که نشان دهد مکتب شرق شناسی روسیه یک استثناست و اينكه ظرفیت های لازم را به عنوان یک موتور محرکه در تداوم توسعه جهانی و تقویت حوزه پژوهشی ـ تخصصی شرق داراست. بیانیه اولیه این کنگره می گوید: سه عنصر مکتب روسی شرق شناسی را متمایز می کند؛ نخست، روسیه خود هم از لحاظ جغرافیایی و هم از لحاظ فرهنگی در درون شرق قرار دارد و اینکه به رغم گسترش خواهی استعماری، شرق شناسی روسی همواره بر مبنای فهم از خود و موضوع گرایی و در قالب تجربه تاریخی اين كشور در اعصار مختلف مقياس شده است. دوم، علی رغم ظهور مکاتب متعدد «میان رشته ای» در شرق شناسی معاصر و ظهور تئوری های مختلف در روابط بین الملل، شرق شناسی روسی همچنان از لحاظ متدولوژیک یکپارچه مانده و در واقع سنتزی از پارادایم های پژوهشی روسیه پادشاهی و روسیه شوروی و پیدایش یک رویکرد جامع با بهره گیری همزمان از حوزه های نظری و عملی است. سوم و نهایتا مطالعات شرق شناسی روسیه همچنان قیاسی مانده و پویایی خود را هم در حوزه ملاحظات تجربی و واقعیات ملموس و هم در مدل های تئوریک حفظ کرده و از این لحاظ، تحت تأثیر چالش های ناشی از ظهور رشته های علوم سیاسی و اقتصاد قرار نگرفته که بر مبنای اصول سنگین تئوریک و علمی قرار دارند.

برگزاری این کنگره بزرگ پنج روزه با مشارکت اندیشکده ها و دانشگاه های مهم روسی متشکل از شرق شناسان جهان که به تبع حمایت دولت روسیه را هم داشته، نشان از عزم جدی مسکو و پژوهشگران روسی در تقویت نگاه به شرق با بهره برداری از موقعیت ژئوپلتیک اوراسیایی و تجربه اتصال تاریخی با ملیت ها و اقوام گوناگون است که با هدف تقویت و شناساندن مواضع منطقه ای و جهانی روسیه، به ویژه پس از موفقیت های اخیر در مدیریت بحران های خاورمیانه و تحریم های اقتصادی غرب صورت می گیرد. پنج نشست عمومی در دو روز و چهارده نشست تخصصی در طی سه روز بعدی نشان از مأموریت مهم مؤسسه شرق شناسی آکادمی علوم روسیه در شناساندن سابقه تاریخی و اهمیت شرق شناسی در نگاه روسی برای تقویت نگاه تئوریک مدل جدید روسی در عرصه جهانی است.

نگاهی به عناوین نشست های عمومی و بعضی از نشست های تخصصی خود نشانگر این امر است. عناوین نشست های کنگره عبارت بودند از: "روسیه و شرق: سرنوشت مشترک"، "شرق شناسی در عصر حاضر، مسیری به سوی آینده "شرق در سیاست جهانی: یک ثقل جهانی"، "اقتصاد شرق: یک رویکرد توسعه ای متفاوت"، و "شرق و غرب: به سوی اتحاد تمدن بشری." مهمتر شاید برگزاری نشست های تخصصی در قالب مباحث جمعیتی، فرهنگی، تاریخی ـ اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ـ استرات‍ژیک بودند که به نوعی سعی در شناساندن تجربه و نفوذ شرق شناسی روسی در مباحث تئوریک و عملی داشتند. عناوین چهارده نشست تخصصی این کنگره عبارت بودند از: "اسلام در دنیای مدرن: دکترین و جامعه"، "تمدن مغولستان در تمرکز مطالعات شرق شناسی روسیه"، "زبان ها و فولکلور قومیت های اعراب جنوبی"، "تبت شناسی و بودا شناسی"، "وضعیت جاری منازعه در دریای جنوبی چین"، "ژئوپلتیک، مسائل هسته ای و خاورمیانه"، "صلح و دولت سازی، آینده خاورمیانه"، "سیزدهمین کنفرانس عرب شناسان"، "200 سال مطالعات کلاسیک شرق شناسی در روسیه: منبع شناسی، آرشیو و باستان شناسی"، "دستاوردها و چالش های توسعه در اسرائیل"، "توسعه اقتصاد ابتکاری در خاورمیانه"، "روسیه و هند در چارچوب منطقه ای و جهانی"، "آلبانیایی های قفقاز در فضای تاریخی ـ فرهنگی اورآسیا" و "گذشته و آینده چین شناسی در روسیه."

شاید ادعای روس ها در پیشرو بودن مطالعات شرق شناسی بیهوده هم نباشد، به ویژه که در نظر بگیریم یکی از مهمترین اندیشکده های تخصصی غربی یعنی "چتم هاوس" انگلیس تنها صدمین سالگرد تأسیس خود را به زودی جشن می گیرد. به واقع، مسکو مرکز برگزاری کنفرانس های بزرگ و نشست های تخصصی در امورات منطقه ای و بین المللی شده، امری که تا چند سال گذشته سابقه نداشت. چند اندیشکده و مراکز مهم مطالعاتی در دانشگاه های روسیه در توسعه زمینه ای روشنفکری مدل جدید روسی نقش دارند با تمرکز بر اهميت ژئوپلتیک اورآسیایی و ضرورت ادغام منطقه ای روسیه مشارکت دارند. نشست های "کلوپ والدای" که سالیانه و با تمرکز بر موضوعات استراتژیک جهانی همچون آینده جهانی شدن و رشد پوپولیسم، اقتصاد شرق و منطقه گرايي، مسائل اتمی و خلع سلاح جهاني و غیره و به شکل تخصصی تر با تمرکز بر مسائل منطقه ای همچون پيشبرد راه حل های سیاسی و مدیریت بحران ها در شرایط پسا منازعه در سوریه و یمن و لیبی برگزار می شوند، به نوعی موتور محرک معرفي این نگاه جدید روسی است. حضور ولادیمیر پوتین در نشست های سالانه این کنفرانس در شهر سوچی و مشارکت و تبادل نظر آزاد و بعضا چند ساعته با حضار، خود نشان از حمایت و اعتقاد مسکو از ارائه این نوع بحث های روشنفکری است. در واقع، روس ها به اين نتيجه مي رسند كه براي حفظ جايگاه منطقه اي و جهاني خود نياز به ارائه قدرت نرم و فكري هم دارند.

مدل جديد روسي بیشتر خواهان ادغام و تقویت روابط با شرق برای تعادل همزمان روابط خود با غرب است. برخلاف دوران شوروی که شرق گرایی روسیه بر محور ایدئولوژیک استوار بود، اکنون گرایش به شرق و ادغام منطقه ای بر مبنای منفعت-محوری و تقویت پایه های قدرت استراتژیک این کشور و بر مبنای تنوع سازی روابط اقتصادی استوار است. تنوع اقتصادی هم از نگاه روس ها عمدتا تأکید بر تولید مواد خام ملی و توسعه آنهاست. هدف خصوصی سازی هم بيشتر کسب و جذب سرمایه است، نه الزاما پیروی از مدل لیبرال ـ دمکراسی غربی و وابستگی متقابل اقتصادی با محوريت اقتصاد بازار آزاد. بر این مبنا، روس ها به پویایی ها و ارزش های ادغام در اقتصادهای منطقه ای و محلی با تکیه بر اتصال های تاریخی-اجتماعی روسیه با ملت های پیرامونی توجه بیشتری می کنند. در نگاه روسیه، جهانی شدن تنها یک مدل و یکپارچگی و ادغام ابزار دستیابی به آن است. به عبارت دیگر، راه دستیابی به اقتصاد استراتژیک از نگاه روسی تقویت سیستم های ملی سیاسی و اقتصادی و رشد تولید، سپس ادغام در اقتصاد منطقه ای و نهایتا تنوع سازی در قالب اقتصاد بین المللی است. این یعنی روس ها نوعي نگاه نرم به بحث جهانی شدن دارند.

اما ترجمان این بحث روشنفکری و تئوریک از طریق شرق شناسی در حوزه سیاستگذاری روسيه، بيش از هر چيز تمايل مسكو بر محور عدم ائتلاف یا حتي اتحاد استراتژیک با کشورهاست. اكنون روسیه خواهان پیروی از نوعی سیاست "بی طرفی مثبت سيال" است که بر پایه آن به ایفای نقش آزادانه در تمامی میدان های سیاست منطقه ای و جهانی به نفع منافع و امنیت خود بپردازد. هر چند روسیه نفوذ زیادی در منطقه و جهان پیدا کرده، همزمان قدرت کافی برای اقناع سایر بازیگران برای پیروی از سیاست های خاص خود را ندارد. مثلا روسیه در بحران احتمالی بین ایران و اسرائیل در جنوب سوریه در ماه های اخیر، منافع خود را در این دید که دو طرف وارد منازعه گرم نظامی نشوند، وگرنه همان گونه که مقامات روسی از جمله پوتین و لاوروف اعلام کرده اند، روسيه مأموریت يا توان اعمال فشار بر ایران برای خروج از سوریه را ندارد. یا روسیه مراقب است نزدیکی روابطش با ایران نگرانی در جهان عرب ایجاد نکند و بر این مبنا در پی ترسیم خود به عنوان یک بازیگر خارجي بسیار قوی در منطقه نیست که کشورهای عربی از آن احساس ترس کنند و به سمت آمریکا بروند. بر همین مبنا، روسیه خواهان ورود به شکاف های درون-عربی مثلا سعودی و قطر یا بین ایران و سعودي يا ساير اعراب نیست. چون به طور طبیعی فرضیه جدید سیاست خارجی روسیه، یعنی بازیگری در تمام میدان ها، را به چالش می کشد و از قدرت میانجیگری روسیه می کاهد. بر همين مبنا، پوتين تنها رهبري بود كه در نشست گروه 20 در آرژانتين به محمد بن سلمان پس از جريان قتل خاشقجي روي خوش نشان داد.

هرچند ماشین تبلیغاتی آمریکا ضد روسی و بر پارادایم حفظ تحریم ها و فشارهاي سياسي برای تضعیف روسیه قرار دارد، این الزاما نگاه روسی را ضد غربی نمی کند و روسیه هم خواهان پر کردن كامل خلاهاي سياسي ـ امنيتي آمریکا در منطقه همانند دوران جنگ سرد نیست، بلکه بیشتر در پی تأمین منافع خود در یک قالب چندجانبه گراست. روسیه خواهان تیرگی روابط با اروپا هم نيست که از زمان بحران اوکراین ابعاد جدیدی یافته است. تا همین یک قرن پیش روسیه بیشتر یک کشور اروپایی در نظر گرفته می شد و در تمامی معادلات جنگ و صلح اروپایی حضوری فعال داشت. البته تضعيف ائتلاف آمريكا و اروپا كه جهت ضد روسي گرفته باشد در مواردي مورد توجه مسكو هست.

اکنون شرق شناسی روسی با هدف ارائه یک مدل جدید بهره برداری از اتصالات تاریخی-اجتماعی روسیه در منطقه و جهان برای تنوع سازی اقتصاد استراتژیک و بهره بردای از موقعیت ژئوپلتیک ارواسیایی برای ایفای یک نقش فعال در تمامی میدان ها است. بر همین مبنا، روسیه خواهان تقویت روابط با چین، هند، ایران و ترکیه و سایر کشورهای شرقی است. در یک کلام، مدل جدید روسی خواهان گفت وگو با همه بدون متعهد شدن، تقویت روابط دوجانبه اقتصادی، حفظ بازار فروش تسلیحات و انرژی هسته ای، تمام کننده روند صلح های سیاسی، تقویت حاکمیت دولت ها و غیره در جهت تأمین منافع و تقویت پایه های قدرت ملی خود است.
اما عنوان سخنرانی اینجانب در کنگره مسکو بر محور "تجربه ایرانی از شرق شناسی در سیاست جهانی" با اين نکته اصلی بود که در روند تکامل "دولت ایرانی" هم در حوزه تئوریک و هم در حوزه عملی، شرق شناسی یا شرق گرایی به شکل منطقه گرایی و با تمرکز بر رویکرد توسعه ای نمود پیدا کرده است. از اين لحاظ، ثقل جغرافیایی و ادغام اقتصادی با منطقه با بهره گیری از مشترکات تاریخی ـ اجتماعی نقطه اصلی تولید قدرت ملی شده است. از این لحاظ، سه لحظه تاریخی ایران، یعنی ایران باستان، دوران صفویه و انقلاب اسلامی که به نوعی بیانگر تمایل به "دولت امپراتوری" هستند، تنها به صورت ریتم های تاریخی در نگاه شرق شناسی ایران حاضر بودند و حوزه روشنفکری و سیاستگذاری ایران در نهایت گرایش به "منطقه گرایی" داشته که در روند تکامل خود تمایل به حفظ منافع ژئوپلتیک کشور با بهره گیری از تجربیات ویژه تاریخی خود صورت گرفته است.

به عبارت دیگر، ایران به دلیل محدودیت های استراتژیک موجود یا عدم برخورداری از اقتصاد بزرگ و قوی نخواسته یا نتوانسته در گذشته خود بماند، که این خود بحث به اصطلاح "گسترش خواهی" ایران در منطقه را مردود می کند. در نشست تخصصی کنگره شرق شناسی با عنوان "صلح و دولت سازی، آینده خاورمیانه" هم نکته اصلی ام این بود که چگونه تحولات بهار عربی مفهوم ثبات و جنگ را در نزد ملت های منطقه تغییر داده و جريان جاري بر محور "دولت گرایی جدید" با اولويت حفظ امنیت ملی شکل گرفته و اینکه ملت ها خواهان مسئولیت بیشتری از حکومت های خود هستند. این تحول خود گرایش به تقویت سیستم های ملی اقتصادی، سیاسی و امنیتی و گرایش به خوداتکایی دولت ها را در آینده منطقه اجتناب ناپذیر می کند.

نهایتا کنگره شرق شناسی و خیز جدید روس ها برای بازی در میدان هاي شرق، درس هایی برای حوزه روشنفکری و سیاستگذاری کشورمان هم دارد؛ نخست اینکه بهره برداری از موقعیت ژئوپلتیک و استفاده کاربردی از جغرافیا و اتصالات تاریخی برای ادغام سیاست و اقتصاد در نگاه گرایش به شرق روسیه تقویت می شود. ایران هم ظرفیت های مشابه ثقل جغرافیای و تاریخی با ملت های پیرامونی و به تبع به کارگیری رویکرد خاص توسعه ای خود را دارد. دوم، گرایش به شرق نباید در یک قالب کلی و با هدف ائتلاف سازی ارزیابی شود. چون هر کشوری ویژگی ها و برداشت های خاص و تاریخی خود را نسبت به حفظ منافع و امنیت داشته و به روابط دوجانبه اولویت می دهد. روسیه، چین، هند، ترکیه و ... ظرفیت ها و تجریه های مخصوص به خود را دارند. مثلا نگاه روسیه به ایران با نگاه چین به جایگاه کشورمان در دوره تحریم های جدید آمریکا به دلیل برداشت های متفاوت از جهانی شدن و وابستگی متقابل اقتصادی فرق می کند. روسیه این تحریم ها را ظالمانه دانسته و سعی در مقابله با آن دارد، اما چین از ترس از دست دادن رشد اقتصادی در ده سال آینده به دليل اقتصاد جهانی شده خود همچنان ملاحظه آمریکا را در تقابل با ایران می کند و به حرف هاي ترامپ اهميت مي دهد. سوم، بازی جدید روسیه در عرصه میدان های منطقه ای گسترش خواهی معمول یک قدرت بزرگ خارجی را ندارد و چون بر محور تعادل در روابط با همه کشورها است، پویایی های جدیدی به نقش فعال ایران در توازن منطقه ای مثل عرصه سیاسی سوریه می دهد. نهايتا اينكه جبر تاریخی به هر حال ایران را به سمت قوی تر شدن در منطقه سوق می دهد. اما لازمه شكل گيري و تداوم يك قدرت منطقه اي تقويت زمينه هاي تئوريك و فكري مستقل براي پشتيباني از حوزه سياستگذاري است. از این لحاظ، به کارگیری تجربه های گرایش به شرق روسیه با هدف تقویت اقتصاد استراتژیک از طریق تنوع سازی و ادغام منطقه ای برای افزایش اعیار قدرت ملی می تواند برای کشورمان هم مفید باشد.

نكته: سخنران ايراني نويسنده كزارش؛ ناشيكري كرده كه موضوع امبراطوري ايران را ولو به عنوان تاريخ ياداوري كرده است اينكار درجهت تبليغات دشمنان است؛ همجنين به رخ كشيدن موفقيتهاي ايران در سوريه و يا اشكالات كشورهاى شرق و احتياجشان به ايران بيشتر تشديد رقابت مى كند تا انسجام و همراهي
او بايد مي كفت اشتراكات متنوع سبب بيوستكي و همكرايي و خيرخواهي براى ارتباطش با كشورهاى شرق مي باشد اين اشتراكات رهاورد جندهزارسال تاريخ بشريت است مثل زبان با بسياري از كشورهاى شرق از جين تا عراق؛ يا مدهب و دين با برخي ديكر از كشورها؛ همجنان كه مواضع ضداستعماري سلطه و تعدي غرب با بسياري ديكر از كشورهاى ششرقي؛ و اهداف استقلال و بيشرفت و خودكفايي كه مبتني بر تبادل تجارب و تجارت ووو است با همه كشورهاى شرق او را شريك و همراه مي سازد همجنانكه تامين نيازهاى انرزي و معدن و صنعت و كشاورزي و خوراك وووو كشورهاى شرق در اولويت برنامه ايران است؛ اينها و بسياري ديكر مانند اينها مى توناد سبب انسجام شرق كردد
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 1 جمادی الأولي 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 09, 2019 11:23 am

.
احوال حاشيه خليج فارس (از عمان و دويلات خليج تا عربستان ويمن)

.
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 1 جمادی الأولي 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 09, 2019 11:24 am

پیدا و پنهان ماجرای برکناری عادل الجبیر


نظام سعودی عادل الجبیر را از مرکز توجهات دور کرد تا یکی از بارزترین عناصر دخیل در جنگ یمن، دشمنی با ایران و محاصره قطر را از انتقادها دور کند. اما در مقابل، ریاست وزارتی را به او سپرد که مخصوص امور خارجی این کشور است و جنبه اطلاعاتی بیشتری دارد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
Image
رسانه قطری العربی الجدید نوشت: عصر روز پنجشنبه خبرهایی مبنی بر ایجاد تغییراتی در کابینه حکومت سعودی شنیده شد، که در ظاهر نشان دهنده تغییراتی اساسی است، اما در واقع چیزی بیش از یک عملیات بازگرداندن اعتبار سیاسی به شخصیتهای حاضر در دولت سعودی نیست و چه بسا حکومت ریاض قصد دارد به این طریق به جهان نشان دهد که تغییراتی در حال وقوع در دولت عربستان است.

به گزارش «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: در واقع، این عزل و نصب ها در راستای کاهش فشارهای خارجی صورت گرفت که به دنبال مجموعه ای از رسوایی ها و شکستها، حکومت سعودی را نشانه گرفته بود، از جمله انها، پرونده ترور خاشقجی، جنگ یمن و سیاست خارجی عربستان در قبال همسایه های دور و نزدیک است.
اما این انتصابها و برکناریها طبعا از ابعاد داخلی محض هم به دور نیست و بخشی از آن، به راضی کردن شخصیتهایی بر می گردد که در دوره گذشته مورد غضب قرار گرفته بودند. بدین معنا، تغییرات مذکور به محاسبات داخلی قبیله ای مربوط به خاندان حاکم و دیگر توازنهای داخلی نیز باز می گردد.
برجسته ترین شخصیتی که طبق دستور ملک سلمان برکنار شد، عادل الجبیر بود. علاوه بر او، بازوی راست بن سلمان، ترکی آل شیخ از منصب خود بعنوان ریاست هیئت وزرش، به ریاست هیئت رفاه، منتقل شد.

در مجموع، لیست طولانی تغییر و تحولات در کابینه سعودی، شامل مجازات یا طرد کامل و زندانی شدن هیچ یک از وزرا نشد، این در حالی است که اغلب آنها در مسائل تجاوز به حقوق بشر در داخل و خارج از عربستان، نقش عمده ای داشته اند. علاوه بر اینکه بسیاری از شخصیتهایی که در مورد پرونده بن سلمان مظنون بودند، در مناصب خود باقی ماندند. در این میان، برجسته ترین وزرایی که برکنار شدند، یعنی جبیر، وزیر خارجه و العیسی، وزیر آموزش، به مناصبی منتقل شدند که اهمیتی برابر با مناصب قبلی انها دارد.
در حقیقت، نظام سعودی با ترویج عملیات تشکیل دوباره کابینه وزراء به ریاست ملک سلمان، قصد دارد اینگونه وانمود کند که یک تغییر واقعی در موسسات دولتی در این کشور بوقوع پیوسته است.
نظام سعودی عادل الجبیر را از مرکز توجهات دور کرد تا یکی از بارزترین عناصر دخیل در جنگ یمن، دشمنی با ایران و محاصره قطر را از انتقادها دور کند. اما در مقابل، ریاست وزارتی را به او سپرد که مخصوص امور خارجی این کشور است و جنبه اطلاعاتی بیشتری دارد.

العساف بعنوان وزیر خارجه عربستان منصوب شد، با وجود اینکه فاقد هر گونه کاردانی و خبرگی در زمینه دیپلماسی است و تنها دارای سابقه فعالیت در زمینه اقتصادی محض است! به نظر می رسد حکومت سعودی با این انتصاب قصد داشته است فردی سالخورده را در منصب وزارت خارجه بگمارد که ارتباط نسبی با خاندان سعودی دارد و در ادامه، قابل اعتماد تر است و شاید بتواند از سیاست های سابق ولی عهد، با قدرت بیشتری دفاع کند.

لازم به ذکر است که در بین تعدیل های صورت گرفته، هیچ اشاره ای به سرنوشت احمد العسیری و مستشار سابق، سعود القحطانی نشد.
به نظر نمی رسد این تغییرات نشان دهنده نیت نظام سعودی برای ایجاد تحولی در سیاستهای آن، یا تغییر افراد نزدیک به بن سلمان باشد؛ چرا که در مجموع دستورات ملک سلمان تنها مؤیّد تثبیت بیشتر قدرت در دست شخص پادشاه و پسرش، محمد بن سلمان و به حاشیه بردن دیگر شاهزاده های با نفوذ است؛ شخصیتهایی مانند شاهزاده متعب بن عبدالله و ولی عهد سابق، محمد بن نایف.

علاوه بر اینکه اوامر ملک سلمان مطلقا اشاره ای به سرنوشت شاهزاده خالد بن سلمان، سفیر عربستان در آمریکا نداشت؛ با توجه به اینکه گزارشها حاکی از دخالت خالد بن سلمان در ماجرای ترور خاشقجی است.
در پایان باید گفت این انتصابها و برکناریها به هیچ عنوان احتمال تغییر سیاستهای عربستان در قبال یمن، قطر و دیگر دولتهای منطقه را تقویت نمی کند، همانطور که نشان دهنده تغییری در رفتار آل سعود با فعالان حقوقی و معارضان داخلی نیست؛ بلکه تحولات پیش گفته تنها مشت آهنین بن سلمان را بیش از پیش بر مملکت سعودی مسلط می کند.
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 1 جمادی الأولي 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 09, 2019 11:26 am

پادشاهی که نشسته نماز می‌خواند و ایستاده می‌رقصد!


قیاس نماز خواندن ملک سلمان به صورت نشسته در مراسم سوگواری برادر بزرگترش و همچنین رقصیدن‌های ایستاده مشهور او خبرساز شد!
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 1 جمادی الأولي 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 09, 2019 11:29 am

رای الیوم:
ظاهرا داماد ترامپ به دنبال انداختن طناب دار بر گردن بن سلمان بوده!
اخبار شگفت انگیز در مورد ملک سلمان و بشار اسد در راه است


امارات سفارت خود در دمشق را بازگشایی کرد و به دنبال آن، بحرین اعلام کرد که سفارت این کشور در سوریه به فعالیت خود ادامه می دهد. علاوه بر این، ریاض نیز از طریق عمر البشیر از رضایت خود برای بازگشت دمشق به آغوش جامعه عربی خبر داد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
Image

بسام ابو شريف در رای الیوم نوشت: امارات سفارت خود در دمشق را بازگشایی کرد و به دنبال آن، بحرین اعلام کرد که سفارت این کشور در سوریه به فعالیت خود ادامه می دهد. علاوه بر این، ریاض نیز از طریق عمر البشیر از رضایت خود برای بازگشت دمشق به آغوش جامعه عربی خبر داد.
به گزارش «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: اغلب مجامع سیاسی از جمله واشنگتن، از این اقدامات سریع متعجب شدند و ترامپ تصمیم گرفت نیروهای خود را از سوریه خارج کند. اما باید در نظر داشته باشیم که این تصمیم، کاملا ظاهری بوده است و می توان آن را یک تحرک سیاسی، با عنوان نظامی نامید؛ چرا که خروج نیروهای آمریکای لزوما باید به معنای اعطای حق حاکمیت بر شرق فرات به دولت سوریه باشد، اما به دنبال این تصمیم، ترامپ با ترکیه توافق کرد تا نیروهای نظامی خود را در مرزهای سوریه و ترکیه مستقر کند. در واقع آمریکا به ترکیه چراغ سبز انتقال گروههای مسلح سوری وابسته به ترکیه، به شمال شرق سوریه را نشان داد.

این در حالی است که نیروهای آمریکایی پایگاه جدیدی در اردن و عراق برای خود برپا کرده اند و ترامپ اعلام کرد که در صورت نیاز، از پایگاههای خود در عراق برای دخالت در سوریه استفاده می کند. به این ترتیب، قدرت نظامی آمریکا همچنان بعنوان یک قدرت میدانی، امنیت و استقرار منطقه را تهدید می کند، اما تصمیم سیاسی برای خروج از سوریه، باب شکل جدیدی از معرکه را می گشاید.
پیش از این، در مورد نقش کوشنر در ترور خاشقجی نوشتیم! اما در مورد دلایل انتخاب ترکیه و کنسولگری عربستان در آن، بعنوان مکان انجام این جنایت نتوشتیم و اینکه ترکیه چطور توانست به مدارک مربوط به قتل خاشقجی در کنسولگری دسترسی پیدا کند، اگر واقعا از نقشه عربستان مطلع نبود؟ تنها یک پاسخ برای این سوالات وجود دارد: ترکیه به شکل سرّی از عملیات ترور خاشقجی که قرار بود در کنسولگری انجام شود، آگاه بود. اما چه کسی به ترکیه در این باره خبر داده بود؟ مدیر CIA به دستگاههای اطلاعاتی ترکیه در این باره اطلاع داد؛ کسی که برای نتیجه گیری تحقیقات نیز به ترکیه سفر کرد. ایا می توان گفت این سناریو، به منزله کمین ترکی آمریکایی بود تا اسرائیل بتواند به عربستان امر و نهی کند؟

اولین واکنش ترامپ به قتل خاشقجی، این جمله بود:«بدترین پوشش ممکن برای یک عملیات سرّی اتفاق افتاد». گویا او از این نقشه با خبر بود و به این شکل، افرادی که مأمور اجرای این وظیفه بودند را در مورد درست انجام ندادن آن، سرزنش کرد!

ملک سلمان، این معرکه را با دوری از واشنگتن، ترامپ و خانواده اش اغاز کرد؛ بویژه انکه متوجه توطئه کوشنر علیه محمد بن سلمان برای انداختن طناب دار بر گردن او شد و دریافت که وی تلاش می کند بن سلمان را به اجرا کننده نقشه های مالی و سیاسی خود در مورد اسرائیل تبدیل کند. سلمان دریافت که بدطینتی آمریکا فراتر از اینها رفته و وی با برقراری رابطه نزدیک با اردوغان، تنها به دنبال آسیب زدن به عربستان است. در ادامه، اقدامات ترکیه و آمریکا در متهم شناختن بن سلمان در جریان قتل خاشقجی، باعث شد سران جهان در نشست 20، با ولی عهد سعودی مانند یک جذامی برخورد کرده و رفتار توهین آمیزی با او داشته باشند؛ جز پوتین، رئیس جمهور روسیه که متوجه بازی ترکیه و آمریکا شده بود و رفتار خوبی با بن سلمان داشت؛ تا آنجا که ولی عهد سعودی تصریح کرد:اکنون دوست و دشمن خود را می شناسم.

سلمان می داند که معرکه اخوان المسلمین، یک نبرد برای سیطره بر کشورهای اسلامی است و این مهم، تلاقی نزدیکی با آرزوی اردوغان برای بازگشت به دوره عثمانی دارد. نقشه اردوغان به حد تردید در مورد توانایی عربستان در حمایت از حرمین شریفین می رسد و وی معتقد است که سعودیها باید وصایت حمایت از اماکن مقدس اسلامی را به اردوغان واگذار کنند! رئیس جمهور ترکیه قصد دارد با این حربه، نصف راه مطرح کردن خود به عنوان «سلطان جدید» را بپیماید.
ملک سلمان که به خوبی این خطر را احساس کرده است، با وجود کهولت سن، نشست دولتهای خلیج فارس را رهبری کرد و در ادامه، افرادی را بعنوان مستشار خود منصوب کرد که تحت ولایت کامل او هستند و قصد دارد به کمک آنها وارد معرکه خلافت اسلامی در وسیع ترین حدود آن، شود!
در مقابل، اردوغان سعی دارد ائتلاف خود با واشنگتن را برای همه علنی کند و مهارت خود در ائتلاف همزمان با آمریکا و سوریه را ثابت کند. بنابراین، ملک سلمان و اردوغان، سوریه را میدان مرکزی درگیری با یکدیگر می دانند.

سلمان روابط خود با سوریه را از سر می گیرد، اما پیش از این، سعی دارد با بیان درخواست خود از سوریه برای بازگشت به جامعه عربی، حسن نیت خود را ثابت کند، از این رو، وعده پرداخته هبه ای به ارزش نیم میلیارد دلار برای بازسازی آن را داده است.
شکی نیست که ملک سلمان اقدامات مثبت بیشتری را در قبال سوریه اتخاذ خواهد کرد تا به این وسیله قطر و ترکیه را به زحمت بیندازد؛ از جمله این اقدامات، همراهی با طرح روسیه برای استفاده از ابزارهای سیاسی حل بحران سوریه است.
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 1 جمادی الأولي 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 09, 2019 11:31 am

آیا بغداد و نجف درهای خود را به روی مخالفان بحرین می گشایند: تحلیل الاخبار


Image
شفقنا- الاخبار نوشت: عراق در سه هفته پایانی ماه گذشته شاهد نوعی جنبش فعال بحرینی در خود بود که در دو رویداد مهم خلاصه شد: اقامت شیخ عیسی قاسم در نجف اشرف و افتتاح دفتر سیاسی یکی از جریان های انقلابی بحرین در بغداد؛ دو رویدادی که توسط محافل آپوزیسیون بحرین مثبت و خوش بینانه خوانده شده است.

به گزارش سرویس ترجمه شفقنا، روزنامه الاخبار در مطلبی به قلم «مازن الزیدی» با اشاره به اینکه بین اعلام تاسیس دفتر سیاسی جنبش ۱۴ فوریه بحرین در بغداد و رسیدن آیت الله شیخ عیسی قاسم به شهر نجف اشرف تنها پنج روز فاصله بود، نوشت: در حالی که مخالفان بحرین هرگونه اهمیت سیاسی این دو رویداد و پست سر هم واقع شدن آن را انکار می کنند، اما ناظران و تحلیلگران دلالتهای سیاسی این موضوع را رد نمی کنند.با این حال یکی از مسئولان برجسته دفتر سیاسی ائتلاف ۱۴ فوریه بحرین می گوید: بین اعلام دفتر سیاسی این جنبس در بغداد و رسیدن شیخ قاسم به عراق هیچ ارتباط مستقیمی وجود ندارد اما ارتباط با او امری حتمی است و دلیل آن هم نقش و موقعیتی است که وی هم در سطح بحرین و هم در سطح منطقه داراست.
المازنی با اشاره به اینکه کنفرانس تاسیس دفتر سیاسی ائتلاف ۱۴ فوریه بحرین که در روز ۲۲ دسامبر گذشته در بغداد برگزار شد و بویژه اظهارات «نوری مالکی» رئیس ائتلاف دولت قانون در این کنفرانس، توجه محافل عراق و خلیج فارس را به خود جلب کرد، افزود: نوری مالکی در این اظهارات، رژیم بحرین را به کمک گیری از فدائیان صدام برای سرکوب معارضان و توسل به خشونت و انزوا در قبال شهروندانش متهم کرد؛ اظهاراتی که منامه را واداشت کاردار عراق در بحرین را احضار و آن دیدگاهها را مداخله ی آشکار در امور داخلی بحرین قلمداد کند.

Image

از سوی دیگر سخنان نوری مالکی در کنفرانس مخالفان بحرین، واکنش «انور قرقاش» وزیر دولت امارات در امور خارجه این کشور را نیز به همراه داشت و باعث شد تا وی در سخنانی ضمن محکوم کردن چنین رویدادی، مدعی شود که این رویداد، زمینه خطرناکی رای دخالت در امور داخلی بحرین است.

در سوی دیگر یکی از رهبران ائتلاف ۱۴ فوریه بحرین که خواسته است نامش فاش نشود، معتقد است: این کنفرانس درواقع تغییر کیفی فعالیت های مخالفان است زیرا آغاز اقدام سیاسی ما و همه مخالفان بحرین به شمار می رود. این موضوع دستاوردی برای همه مخالفان محسوب می شود که هرچند با یکدیگر اختلافات صوری داشته باشند اما در عمق راهبردی با هم متحد هستند.
این رهبر مخالفان بحرین درباره دلیل انتخاب بغداد می گوید: ما معتقدیم که عراق بیشتر از دیگر کشورهای عربی با مخالفان تعامل دارند. وی انتخاب لندن به عنوان محل برخی فعالیت های سیاسی همانند دیگر گروههای مخالفان بحرین را هم بعید نمی داند و به الاخبار می گوید: اما ما انگلیس را متحد خود نمی دانیم.
عضو ائتلاف ۱۴ فوریه بحرین، انتقال دفاتر این ائتلاف به عراق در پی تاسیس دفتر سیاسی این جنبش در بغداد را بعید نمی داند و ادامه می دهد: بله. ما اینجا حضور داریم. و تلاش می کنیم روابط و ائتلاف های خود با ملت، دولت و دیگر جریان ها، گروهها و احزاب را توسعه دهیم.
Image
این رهبر مخالفان بحرین می افزاید: هدف از این کنفرانس علنی کردن فعالیت ها بود و این موضوع در سایه حمایت عراق، بعد طبیعی به خود می گیرد و توسعه خواهد یافت و زمینه مناسب فعالیت های بزرگ آینده را فراهم می آورد.
Image
ورود شیخ عیسی قاسم به نجف پس از تاسیس دفتر ائتلاف ۱۴ فوریه
در خطی موازی با این رویداد و در تاریخ ۲۷ دسامبر گذشته، شیخ عیسی قاسم وارد شهر نجف پایتخت معنوی مرجعیت شیعه شد. این رویداد بی سر و صدا رخ داد و تا این لحظه هیچ اعتراضی از سوی مقامات بحرین برای انتقال دائمی به این شهر ثبت نشده است اما نزدیکان شیخ قاسم تاکید می کنند که وی قصد دارد در تبعیدگاه جدید و به دور از چشمان رسانه های محلی عراق به فعالیت های سیاسی ادامه دهد؛ قصدی که – دست کم تاکنون- حساسیتی از سوی مرجعیت نجف در قبال آن دیده نشده است زیرا قاسم فعالیت های اجتماعی خود را با دیدار حضرت آیت الله العظمی سیستانی و دیگر مراجع در دفاترشان آغاز کرد؛ این موضوع عرف نجف اشرف و استقبال از فعالیت اجتماعی،علمی و حتی سیاسی مهمان محسوب می شود.
اما آنچه که نباید در این زمینه نادیده گرفت این است که آیت الله العظمی سیستانی در طول بحران بحران بحرین هیچ گاه بیانیه ای مستقیما خطاب به رژیم این کشور صادر نکرد وتنها به بیانیه های هم دردی و همبستگی اکتفا کرده است. وی حتی به تصمیم مقامات بحرین درباره سلب تابعیت «حسین النجاتی» نماینده خود در بحرین در سال ۲۰۱۴ میلادی واکنشی نشان نداد؛ موضوعی که از سوی محافل مرجعیت دوری از دخالت مستقیم در بحران بحرین عنوان شده است.

۱۴ فوریه: بخشی از محور مقاومت هستیم
از سوی دیگر رهبر دفتر سیاسی ائتلاف ۱۴ فوریه در بغداد می گوید: کتفرانس اعلام دفتر سیاسی این جنبش در یکی از مهمترین اماکن بغداد یعنی هتل «الرشید» و با آگاهی طیف وسیعی از دولتمردان عراق برگزار شد و در زمینه برگزاری آن نیز با شماری از احزاب، گروهها وشخصیت های رسمی هماهنگی به عمل آمده بود.
Image
انگلستان و عربستان خود از مشکلات بحرین هستند
این رهبر جنبش ۱۴ فوریه با اشاره به این موضوع به الاخبار می گوید: ائتلاف ۱۴ فوریه از شماری از شخصیت های عراقی برای شرکت در این کنفرانس دعوت کرد و قرار بود هادی العامری رئیس ائتلاف الفتح، حیدرالعبادی رئیس ائتلاف النصر و قیس خزعلی رئیس گردان اهل حق نیز در آن شرکت کنند اما همزمانی آن با جلسه پارلمان باعث شد تا تنها ۳۹ نماینده به همراه شمار زیادی از بزرگان عشایر و دیگران در آن شرکت کنند.
این عضو مخالفان بحرین در ادامه ارتباط جریان خود با محور مقاومت را انکار نمی کند و ادامه می دهد: تمرکز سیاسی این ائتلاف، عمق این محور است وروابط ما به کل این محور ارتباطی راهبردی و عمیق است.
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 1 جمادی الأولي 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 09, 2019 11:32 am

.
احوال شامات (اردن، فلسطين، لبنان سوريه)

.
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 1 جمادی الأولي 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 09, 2019 11:37 am

یک روز، یک زندگی: داستان تراژیک یک پرستار در دل یک شهر
اذعان نیویورک تایمز از ارتکاب به جنایات جنگی رژیم صهیونیستی در غزه


Image
شفقنا- روز اول ماه ژوئن یک سرباز اسرائیلی به یک پرستار داوطلب جوان فلسطینی به نام روزان النجار شلیک کرد و او را کشت. مقامات اسرائیلی گفتند که سربازان این کشور تنها زمانی که چاره ای نداشته باشند، دست به اسلحه می برند. تحقیقات نیویورک تایمز اما نتایجی دیگر به دست می دهد. بر اساس بررسی بیش از هزار قطعه عکس و ویدئو و تحلیل دقیق و سه بعدی لحظه نهایی شلیک در تظاهرات منتهی به مرگ روزان و البته گفتگو با بیش از سی شاهد عینی که برخی شان از فرماندهان اسرائیلی بودند، تحلیلگران این روزنامه ادعای فرماندهان ارتش اسرائیل را به چالش کشیده اند. نکته ای روشنگر که می تواند راز مرگ فلسطینی های دیگری را نیز روشن کند.
به گزارش سرویس ترجمه شفقنا، گزارش این تحقیقات را که در آخرین روز سال ۲۰۱۸ در نیویورک تایمز منتشر شده، به قلم دیوید ام هالب فینگر می خوانیم:

Image
داستان چگونه آغاز شد؟
غزه. یک پرستار جوان که روسری پوشیده، به دل خطر می زند. تنها چیزی که می تواند او را محافظت کند، لباس سفید پرستاری اوست. در غبار حاصل از گازهای اشک آور و دود سیاهی که همه جا را گرفته، پرستار جوان تلاش می کند خود را به مردی که کنار مرز غزه روی زمین افتاده برساند و کمکش کند. در سمت مقابل سربازان اسرائیلی تفنگ هاشان را در دست گرفته و نشانه رفته اند.
دقایقی بعد تفنگی شلیک می کند و درام اسرائیل- فلسطینی جدیدترین چهره تراژیکش را پیدا می کند.

در طی چند روز کل دنیا از مرگ روزان النجار بیست ساله خبردار می شود، پرستاری که در جریان رسیدگی به یکی از مجروحان تجمع اعتراضی علیه محاصره نوار غزه، توسط یک سرباز اسرائیلی کشته شده است. روزان خیلی زود، حتی پیش از این که دفن شود، بدل می شود به یکی از نمادهای این درگیری ها.
هر دو طرف ماجرا از مرگ روزان النجار روایت هایی متفاوت ارائه می دهند. برای فلسطینی ها او یک شهید معصوم است که مرگش می تواند مثالی باشد بر این ادعا که اسرائیل حرمتی برای زندگی فلسطینیان قایل نیست. از زبان اسرائیلی ها اما روزان عضوی از تظاهرات خشونت باری است که علیه آنها بر پا می شود و همواره در چنین مواردی طبیعی است که قوه قهریه نیز به کار برده شود.
شاهدان فلسطینی در روایت داستان آن روز گفته اند که روزان در حالی که هر دو دستش را بالا برده بود، مورد شلیک مستقیم قرار گرفت. ارتش اسرائیل اما در توئیتر ویدئویی تدوین شده را بارگذاری کرد که این احساس را ایجاد می کرد که روزان خودش را سپر تروریست های پشت سرش کرده بود و برای محافظت از آن ها خودش را به کشتن داد.

نیویورک تایمز در تحقیقاتش به این نتیجه رسید که داستان مرگ روزان النجار در شامگاه اول ژوئن پیچیده تر از آن است که بتوان در تحلیل آن به این روایت های جانبدارانه استناد کرد. در واقع قتل این پرستار متعهد و جذاب از مناظری خلاف ادعاهای طرفین ماجرا را اثبات می کند. در عین حال مرگ او را اما از هر نگاهی می توان شهادتی تکان دهنده علیه استفاده اسرائیل از سلاح های جنگی در کنترل اعتراضات نامید. سیاستی که تاکنون جان بیش از دویست فلسطینی را گرفته است.
این ماجرا هم چنین نشان می دهد که اسرائیلی ها و فلسطینی ها چگونه در چرخه خشونتی رفع نشدنی و بی پایان گرفتار آمده اند. فلسطینی هایی که برای ویران کردن حصارهای مرزی جانشان را به خطر می اندازند، این را می دانند که در نهایت اتفاقاتی از این نوع به نفع جنبش مسلحانه حماس تمام خواهد شد که در حال حاضر غزه را در دست دارد. طرف اسرائیلی هم در این منازعات همواره بیش از این که دنبال یافتن راه حلی بر این درگیری ها باشد، در پی مهار اعتراضات و ساکت کردن معترضین بوده است.
روزان النجار در زندگی کوتاهش یک رهبر بالفطره بود که شجاعت نامعمولش پیش همسالانش گاه موضع گیری های منفی ایجاد می کرد. او که پرستاری را بدون تحصیلات این رشته و به نحو تجربی آموخته بود، یک زن تمام عیار بود ( با معیارهای جامعه ای چون غزه ) که علیه سنت های مردسالارانه شوریده بود. دختری شجاع که در عین شجاعت هایش علیه سنت ها، عاشق پدرش بود. دختری الهام بخش برای همسالانش، که انگار ترس را نمی شناخت.

نیویورک تایمز به این نتیجه رسیده که گلوله ای که روزان را کشت، از تفنگ یک تک تیرانداز اسرائیلی شلیک شده؛ رو به جمعیتی که در میانشان لباس های سفید پرستاری پر تعدادی وجود داشت. بازسازی این صحنه که از طریق آنالیز جز به جز صدها عکس و ویدئوی بازمانده از آن تظاهرات به انجام رسیده، آشکارا نشان می دهد که نه مردم حاضر در صحنه و نه نیروهای پزشکی در آن لحظه هیچ حرکتی که نشان از تهدید و خشونت داشته باشد، علیه پرسنل نظامی اسرائیل نشان نداده اند. به رغم این که اسرائیل بعدا اعلام کرد که قتل او عامدانه نبوده، اما صحنه تیراندازی نشان می دهد که شلیک با نهایت قساوت و بی پروایی انجام شده. اتفاقی که می توان عنوان جنایت جنگی را نیز رویش گذاشت، که البته تاکنون احدی بابت این ماجرا تنبیه نشده است.
آخرین روز زندگی روزان پیش از طلوع آفتاب آغاز شده بود. او در آن روز ماه رمضان، غذای سحری پدرش را آماده کرد و بعد هم لباسی را که برای برادر پنج ساله اش خریده بود، به او نشان داد. بعد با پدرش نماز صبحشان را خواندند. پدرش بعد از نماز دوباره به رختخواب رفت. ساعاتی بعد، وقتی پدر از خواب بیدار شد، روزان رفته بود.
در حوالی خانه النجار منطقه ای بایر وجود دارد که تاکنون صحنه چندین تظاهرات اعتراضی علیه محاصره غزه بوده است. در ماه های آخر عمر روزان تقریبا همه روزه در این مکان تظاهرات اعتراضی برگزار شده بود. به خصوص جمعه ها؛ که همه هفته هزاران نفر در این مکان گرد هم می آمدند. معترضین اغلب سنگ و کوکتل ملوتف به آن سوی مرز اسرائیل می انداختند و از آن سو هم بساط گازهای اشک آور و گاهی نیز تیراندازی به راه بود. خواسته معترضین ، شکستن محاصره یازده ساله، از میان برداشتن حصارهای مرزی و بازگشت به سرزمین مادری شان است که امروز اسرائیل نام دارد. محاصره غزه که از سمت جنوب نیز توسط ارتش مصر اعمال می شود، اقتصاد غزه را ویران کرده و حس زندانی شدن به دو میلیون نفر ساکنین غزه بخشیده است.
Image

شوخی با مرگ
در آن روز ابتدا همه چیز آرام به نظر می رسید. اما ناگهان معترضین با انرژی فراوان به سمت حصارهای مرزی هجوم آوردند. اسرائیلی ها نیز با گاز اشک آور از آن ها پذیرایی کردند. هنوز تیراندازی آغاز نشده بود و هنوز می شد شوخی کرد. روزان النجار رو به همکارش محمد عبدالعطا کرد و به شوخی گفت که «بیا بریم شهید بشیم. اصلا تو برو تیر بخور من هم میام کمکت می کنم ».
روزان حتی آن روز از یکی دیگر از اعضای تیم پزشکیشان پرسیده بود که «تو از مرگ می ترسی ؟ نترس آدم فقط یک بار می میره».

آشنای همه
برای نیروهای دفاعی اسرائیل روزان یک کابوس مجسم است: یک نماد فتوژنیک برای وطن پرستی، جوانی و اشتیاق به زندگی.
روز سی ام ماه مارچ، در اولین روز اعتراضات، روزان النجار به جوان ترین پرستار مجروحین تظاهرات بدل شد. او که تنها زن پرستار آن جمع بود، برای مردان جوان جین پوشی که سنگ به سوی اسرائیلی ها می انداختند، فرشته نجاتی بود که به سرعت باد بالای سر مجروحین حاضر می شد و زخم هاشان را پانسمان می کرد. او به مجروحین امید می داد و حتی در مواردی آخرین حرف های شهیدان را هم گوش می کرد.
ژورنالیست ها خیلی زود او را شناختند. روزان در رسانه های اجتماعی خیلی زود بدل شد به یک ستاره. ستاره ای که همه او را می شناختند.
طی هفته های بعد روزان بارها خود نیز مجروح شد؛ یک بار با شلیک یک تیر پایش زخم برداشت، یک بار لاستیک های سوزان باعث سوختگیش شدند، یک بار هم شلیک مستقیم گاز اشک آور بازویش را شکست. اما هر بار او خیلی زود به صحنه اعتراضات بازگشت. یکی از همکارانش می گوید: همه مان از شلیک سربازان اسرائیلی می ترسیدیم. اما او نه. او می گفت که از صدای تفنگ نباید ترسید. چون وقتی صدای شلیک را شنیدی، یعنی زنده ای. تیری که آدم را می کشد، صدایش شنیده نمی شود.
روزان النجار زنان غزه را تهییج می کرد که آنان نیز پرستاری را یاد بگیرند؛ این در حالی بود که جامعه مذهبی و محافظه کار غزه زنان را از کارهای خطرناک دور می کردند و چنین کارهایی را مختص مردان می دانستند. نجوا ابوعبدو، همسایه هفده ساله روزان که او نیز این روزها جزو پزشکیاران اعتراضات شده، می گوید که « دوست داشتم مثل روزان شوم، زن قوی و شجاعی که به همه کمک می کند ».
چنین شد که روزان ستاره داستان خودش شد.
یکی از همکاران او داستان آن روزها را چنین تعریف می کند: همه جا پر از گاز اشک آور بود. معترضین به سمت حصارهای مرزی هجوم می بردند و سربازان هم نارنجک های گاز اشک آور می زدند و معترضین را برمی گرداندند. این ماجرا مدام تکرار می شد. روزان که با لباس سفید و رژ سرخ لب هایش در میان جمعیت توی چشم بود، با اسپری چشم های سرخ کسانی را که گاز نمی گذاشت یک متری شان را هم ببینند، شستشو می داد. خیلی ها به کمک های او نیاز داشتند.
Image

داستان یک شهر
غزه همیشه پشت حصارهای مرزی محبوس نبوده. پیش از سال ۲۰۰۵ ساکنان این شهر می توانستند آزادانه به اسرائیل رفته و آن جا کار کنند. اما بعد از دومین انتفاضه بعد از بمباران و موشکباران های متوالی این شرایط پیش آمد و اسرائیل تصمیم گرفت دیوار حائلی دور غزه برپا کند. وقتی در سال ۲۰۰۷ در جریان یک جنگ داخلی حماس قدرت را در این شهر در دست گرفت، اوضاع سفت و سخت تر هم شد و اسرائیل دست به محاصره تنبیهی این شهر زد و سفر و تجارت با اهالی غزه را ممنوع کرد.
در سال ۲۰۱۷ بعد از سه جنگ با اسرائیل، رئیس جمهور فلسطین، محمود عباس تصمیم گرفت علیه حماس اقدام کند. او بنابراین برای ساعاتی برق شهر را قطع کرد و قوانین محدودکننده ای علیه این شهر به کار بست. این اتفاق برعکس، به نفع حماس تمام شد و جوانان غزه به یاری حماس آمدند و اعتراض باشکوهی علیه محاصره ترتیب دادند. حماس که قول داده بود تظاهرات مسالمت آمیز خواهد بود، معترضین را به عبور از حصارهای مرزی تهییج کرد. این آغاز تظاهراتی بود که بعدتر به کرات تکرار شد. رهبران مذهبی از مردم ادامه تظاهرات را می خواستند و چنین شد که اعتراض ها بدل شدند به نوعی نمایش ملی گرایی فلسطینی. مادران با کودکانشان می آمدند. چرخ های طوافی در مناطق نزدیک به مرز فلافل می فروختند. همه چیز رنگ و روی یک جشن ملی را گرفته بود. جوانان اما به آن سوی مرزها سنگ و بمب های دستی آتشزا می انداختند و در عوض خود را تبدیل می کردند به اهدافی آسان برای تک تیراندازهای اسرائیلی. این خونریزی ها بیش از همه به سود حماس بود که توجه و همدلی جهانی را به سوی این گروه جلب می کرد.

Image

برای اسرائیلی ها اما این اعتراضات نگران کننده بود. اول این که به رغم نام دیوار مرزی، این مرز از حصار کشیده شده بود و نه از دیوار؛ و بنابراین این هراس وجود داشت که تاب مقاومت در مقابل هجوم ناگهانی اهالی غزه را نداشته باشد. به همین دلیل به اهالی غزه هشدار دادند که به هر کسی که به حصار نزدیک شود، شلیک خواهد شد.

ادعاهای غیرواقعی
بعدتر مقامات اسرائیلی گفتند که در سیاست نظامی آن ها تیراندازی مستقیم تنها زمانی مجاز است که چاره ای جز آن وجود نداشته باشد. آن هم تنها در مقابل تهدیدات خشونت بار، بعد از هشدار و سپس گاز اشک آور و شلیک های هوایی این کار مجاز است. سخنگوی ارتش اسرائیل حتی گفت که برای هر شلیکی فرمان فرمانده لازم است و سپس در اظهارنظری خنده دار در توئیتر تاکید کرد که «ما دقیقا می دانیم هر گلوله ای به کجا خواهد خورد ». اما برخلاف تمام این ادعاها در همان روز اول اعتراضات بیست نفر کشته و صدها نفر مجروح شدند. بعد از آن در ازای تنها یک سرباز کشته شده اسرائیلی، در جبهه فلسطینیان صد و هشتاد و پنج نفر کشته شده اند. در میان این مقتولین دو زن و سی و دو کودک هم وجود دارند. و نیز چند روزنامه نگار، یک معلول که با ویلچر به صحنه تظاهرات آمده بود، و البته جوانانی که در حال فرار و دور شدن از حصارها، از پشت سر تیر خورده اند. در این بین پرستاران و پزشکیاران هم حکایت خودشان را دارند که یکی شان روزان النجار است.
Image

رویای تعبیر شده
روزان النجار که به جز دیداری کوتاه از مصر در سه روزگیش در سال ۱۹۹۷ پایش را از غزه بیرون نگذاشته بود، از کودکی آرزو داشت پزشک شود و اسباب بازی های مورد علاقه او در کودکی وسایل پزشکی بودند که به دست می گرفت و پدرش را که رابطه بی نظیری با او داشت، مداوا می کرد. این رابطه عاشقانه تا آخرین روز زندگی روزان هم ادامه داشت.
وقتی بمباران ها وموشکباران های سنگین غزه پیش آمد، روزان که از همان کودکی شجاعت نامعمولی داشت، تصمیم گرفت راهی پیدا کند برای کمک به مردم شهرش؛ و این جا بود که آن علاقه دیرین یادش آمد. اسلام اوکال، یکی از پرستاران حاضر در صحنه تظاهرات روزان را با شجاعتش به یاد می آورد: ما همیشه با او بحث می کردیم و می گفتیم اولویت اول تو باید امنیت جانی خودت باشد. اما او شجاع بود و آخرش هم کار خودش را کرد.

Image

تک تک معترضین غزه بی تردید خاطره ای از روزان دارند. او زیر شلیک مستقیم گلوله جان افراد بی شماری را نجات داده است. همکاران او می گویند که روزان تقریبا همیشه آن جا در صحنه بود و تمام مردان او را دختر یا خواهر خودشان می دانستند. پدرش می گوید که بارها از دخترش خواسته بود حداقل برای یک روز بیرون نرود و در منزل استراحت کند، اما روزان می گفت که « نه بابا، اون بیرون خیلی ها به من نیاز دارند ».
روزان النجار علاوه بر فعالیت داوطلبانه درمانی به نوعی یکی از سخنگویان معترضین هم بود. او دو ماه قبل از شهادتش در گفتگو با نیویورک تایمز گفته بود که « ما می خواهیم صدایمان را به گوش دنیا برسانیم. ما هر کدام مان برای خودمان یک ارتش هستیم و هدف ما آزادی است. هدفی که می دانم حتی بدون اسلحه هم به آن خواهیم رسید ».
پیام های فیسبوکی او هم معنادار بودند. او زمانی پست گذاشته بود که «لباس خون آلود پرستاری من بوی خوشبو ترین عطر دنیا را می دهد».
او چند هفته پیش از کشته شدنش، نگاهی پیشگویانه نیز به روزهای آینده انداخته بود: می گویند کمی مواظب خودت باش. می گویند جلوی شلیک ها نایست و خم شو. اما من می گویم گلوله به این دلیل مرا انتخاب خواهد کرد، چون من بلد نیستم و نمی خواهم خم شوم.
روزان هم چنین روزی نوشته بود: وقتی زندگی من به پایان برسد، می دانم که برای کسانی که مرا می شناسند، خاطره ای خوب خواهم بود.
مادرش امامی گوید او زندگی را دوست داشت: برخلاف خیلی ها که دوست دارند شهید شوند، او زندگی را دوست داشت و دلش نمی خواست کشته شود. او فقط شجاع بود…

جنایت جنگی
غروب شده. به نظر می آید اوضاع رو به آرامی است. یک سرباز اسرائیلی به روزان النجار نگاه می کند که در حال مداوای یک مجروح است. ناگهان صدای شلیک بلند می شود.
محمد شفیع، یکی از پرستاران تیر می خورد. دورتر از او روزان هم روی زمین افتاده. او هم تیر خورده. معترضین او را بلند کرده و از جلوی گلوله ها دور می کنند. روزان که دقایقی پیش در حال درمان آن ها بود، خودش زخمی شده. خون از سینه اش بیرون می زند.

نیویورک تایمز در بازسازی این صحنه به این نتیجه رسیده که تیر یکی از تک تیراندازان به روزان خورده. قوانین ارتش اسرائیل تاکید می کند که تک تیراندازها تنها به کسانی شلیک می کنند که رفتار خشن و تهدیدآمیز داشته باشند و مثلا به سربازان هجوم آورند. طبق قواعد جهانی لیک به تیم پزشکی، یا به غیرنظامیان در حکم جنایت جنگی محسوب می شود. شاید برای همین بود که ارتنش اسرائیل خیلی زود اعلام کرد که خانم نجار هدف تیراندازی نبوده و گلوله تصادفی به او اصابت کرده است. سخنگوی ارتش اسرائیل گفت که نه تنها او بلکه هیچ کدام از اعضای تیم پزشکی هیچ گاه هدف شلیک ها نبوده اند. اینان انگار فراموش کرده اند که در شب ماجرا که هنوز قتل روزان در دنیا سروصدا نکرده بود، گزارش عملیات واحدهای درگیر در آن منطقه به شلیک تیراندازان به چهار نفر اشاره کرده بودند- که در هر چهار مورد شلیک ها موفق بوده!

حتی اگر ادعای ارتش اسرائیل را بپذیریم، باز هم نمی توان چشم بر بی مبالاتی شلیک کننده بست. به گفته یکی از تک تیراندازان سابق آمریکایی «اگر تک تیرانداز احساس کند خطر اصابت گلوله به فردی دیگر وجود دارد، شلیک در چنین مواردی بی پروایی است و این خود در قوانین به عنوان جنایت جنگی شمرده می شود ».
پروفسور رایان گودمن، کارشناس دانشگاه نیویورک در زمینه قوانین جنگ که مشاور پنتاگون در زمینه جنایات جنگی است می گوید که « یکی از کلیدهای شناخت جنایت جنگی از سوی یک کشور رفتار تک تیراندازهای آن کشور است. اگر تک تیراندازی با علم به این که ممکن است شلیک او برای افراد غیرنظامی خطر داشته باشد و در همانحال دست به شلیک بزند، جنایت جنگی انجام داده است ». او می افزاید که « قوانین جنگ به هیچ فرد نظامی اجازه نمی دهند به سمت گروه های پزشکی و امدادی تیراندازی کند ».
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 1 جمادی الأولي 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 09, 2019 11:38 am

.
احوال افغانستان و تاجيكستان و ازبكستان

.
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

Re: معرفت به زمان 1 جمادی الأولي 1440

پستتوسط نبض زمان » چهارشنبه ژانويه 09, 2019 11:40 am

افتخار آفرینی دانشجویان افغانستان در کسب رتبه های برتر دانشگاه های ایران


Image
شفقناافغانستان – مدیرکل امور اتباع و مهاجرین استانداری قزوین در جمع دانشجویان افغانستانی از موفقیت دانشجویان افغانستان در کسب رتبه‌های برتر دانشگاه‌های ایران ابراز خشنودی کرد.
به گزارش شفقنا افغانستان؛ بهمن عشایری افزود: اعلام نتایج آزمون سراسری کارشناسی ارشد دانشگاه‌های ایران و کسب رتبه نخست در سه رشته و رتبه‌های چهارم و هفتم در دو رشته دیگر، به همراه بیش از ۱۰۰ رتبه دو رقمی از سوی دانشجویان تبعه افغانستان، برای افکار عمومی افغانستان، خشنودی و احساس شعف است.
او افزود: پیام تبریک سفارت جمهوری اسلامی ایران در کابل بابت این موفقیت دانشجویان افغانی ساکن در ایران به خانواده‌های دانشجویان و ملت و دولت افغانستان بیانگر شادی حقیقی یک ملت برای موفقیت ملت دوست و برادر است.

مدیرکل امور اتباع و مهاجرین استانداری افزود: اگر در افغانستان امکان علم‌آموزی وجود ندارد، ایران، این امکان را برای جوانان این کشور فراهم کرده تا بتوانند از دانش خود، برای عمران و آبادانی کشورشان استفاده کنند.

عشایری افزود: اگر ۱۹ هزار دانشجو و ۲۵ هزار فارغ التحصیل از جمعیت اتباع افغانستانی به کشور خودشان بازگردند، قطعاً می‌توانند در مدیریت و آبادانی کشورشان نقش مؤثری ایفا کنند.
او با بیان اینکه ایران به دنبال حفظ و پاسداشت کرامت انسانی مهاجران است گفت: تلاش بر این است که هیچ مهاجری از تحصیل باز نماند و هیچ محدودیتی برای ادامه تحصیل پناهندگان و مهاجران در هیچ رشته‌ای وجود ندارد.

در این نشست دانشجویان نیز خواستار رفع موانع شرکت در المپیادها، حمایت بنیاد نخبگان ایران از دانشجویان نخبه افغان، رسمیت بخشیدن به تشکل‌های دانشجویی افغانی و حمایت از ایده‌ها و طرح‌های آنان شدند.
۲۴ هزار دانشجوی خارجی در ایران تحصیل می‌کنند که ۱۹ هزار نفر از آنان، تبعه افغانستان هستند؛ وزارت علوم ۵۰۰ بورسیه در اختیار دولت افغانستان قرار داده است.
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

قبليبعدي

بازگشت به گاهنامه معرفت به زمان


cron
Aelaa.Net