معرفت به زمان 17 ربیع الاخر 1440

قال أبو جعفر محمد الباقر عليه السلام: في حكمة آل داود: ينبغي للمسلم أن يكون مالكا لنفسه، مقبلا على شأنه، عارفا بزمانه (بأهل زمانه)، فاتقوا الله ولا تذيعوا حديثنا...
1- خويشتن دارى 2- تمركز در كار و وظيفه خويش 3- عارف به زمان (به أهل زمان)
هدف؛ آگاهي از احوال زمان و انجام مسؤوليت در برابر آن است، نقل گزارشي علامت تأييد (كليات؛ چه برسد جزئيات؛ يا تعبيرات آن) نيست، و صرفا جهت اطلاع از فضا و محيط موضوع مى باشد، نشر مطالب صرفا براى آگاهى و تأمل و تفكر و شناخت محيط و افراد و امكانات و موانع بوده، و همه براى حصول انگيزه كافي جهت تلاش براى مقصد اعلى است،

مديران انجمن: نبض زمان, نبض زمان, نبض زمان

معرفت به زمان 17 ربیع الاخر 1440

پستتوسط نبض زمان » سه شنبه ژانويه 01, 2019 2:32 am

آلبانی از کجا وارد جغرافیای سیاست خارجی ایران شد؟


Image
این نخستین بار نیست که نام آلبانی در رسانه‌های فارسی به لابه‌لای خبرهای مهم راه پیدا می‌کند. از سال ۲۰۱۳ که گروهی کوچک از اعضای سازمان مجاهدین خلق، از عراق به این کشور فرستاده شدند، رسانه‌ها و سیاستمداران درون وبیرون ایران، نیم‌نگاهی هم به آلبانی دارند.
این کشور، در فاصله سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ و بعد از ماهها مقاومت رهبران سازمان مجاهدین خلق، به میزبان دور از انتظار سازمانی تبدیل شد که از سال ۲۰۰۳ و در پی سقوط صدام حسین در عراق، بزرگترین حامی‌اش را از دست داده بود و سال‌ها در عراق بعد از صدام، همگام آشفتگی خشونت‌بار این کشور، با مشکلات بسیاری روبه‌رو بود.


حالا در پی اخراج دو دیپلمات ایرانی - که به گفته مقام‌های آمریکایی یکی از این دو نفر سفیر ایران در آلبانی بوده - روابط دو کشور ناگهان با یک دست‌انداز بی‌سابقه روبه‌رو شده است. این اخراج، در ادامه اخراج‌های پیشین دیپلمات‌های ایرانی از هلند و بازداشت یکی از دیپلمات‌های ایران در اتریش و محاکمه‌اش در بلژیک، عملا به روندی تبدیل شده که در همگی به شکلی نام سازمان مجاهدین خلق نیز وجود دارد.

'اخراج دو دیپلمات ایرانی از آلبانی'
در عین حال این‌بار پای اسرائیل نیز در میان است؛ چرا که به گفته رسانه‌های محلی آلبانی، دیپلمات‌های ایرانی به دلیل اتفاقات مرتبط با بازی فوتبال آلبانی و اسرائیل (در چارچوب مقدماتی جام جهانی در سال ۲۰۱۶) از این کشور اخراج شده‌اند. در آستانه آن بازی، ۲۰ نفر به اتهام تلاش برای بمب‌گذاری دستگیر شده بودند.

آلبانی چگونه کشوری است؟
جمهوری آلبانی
پایتخت: تیرانا
۳ میلیون نفر جمعیت دارد
۲۸٧٤۸
کیلومتر مربع، مساحت کشور است
دین اسلام
زبان آلبانیایی
امید به زندگی مردان ٧٤ سال، زنان ۸۰ سال
درآمد ناخالص ملی (GNI) به ازای هر نفر ٤۳۲۰ دلار
منبع: بانک جهانی، سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و سازمان ملل

یکی از نخستین ویژگی‌های آلبانی که این کشور را از بسیاری کشورهای دیگر اروپا متمایز می‌کند، تعداد مسلمانان این کشور است که بر اساس برخی تخمین‌ها تا ۶۰ درصد جمعیت این کشور سه میلیونی را در بر می‌گیرد.
اما برای کشوری که در جنوب بالکان، همسایه چندین جنگ خونبار مذهبی-قومیتی در سا‌ل‌های پایانی قرن بیستم بوده، و در عین حال سابقه‌ای طولانی از حکومتی کمونیستی دارد، دامن زدن به هویت دینی، نه فقط جایی در سیاست خارجی این کشور ندارد، بلکه اصولا برای افکار عمومی این کشور نیز یک اولویت نیست.
مساله آلبانی، بیش از اسلام، آلبانیایی‌تبارهایی هستند که خارج از مرزهای این کشور - به ویژه در کوزوو - زندگی می‌کنند. مسلمان بودن مردم آلبانی به شکلی است که وقتی در سال ۲۰۱۲ در برابر این سئوال قرار گرفتند که آیا سنی هستند یا شیعه، از هر ۱۰ مسلمان آلبانیایی، شش نفرشان جواب دادند که "فقط مسلمان" هستند.

اما در عین حال با افزایش سرمایه‌گذاری‌های بنیادهای دینی - به ویژه نهادهای نزدیک به سلفی‌های عربستان سعودی - در اروپا، جمعیت مسلمان آلبانی نیز با تغییری روبه‌رو شد که از سوی برخی نخبگان اروپایی، "رادیکال شدن جوانان" توسط سلفی‌ها توصیف می‌شد. بر اساس گزارش‌ها، در جریان جنگ داخلی سوریه، حدود ۱۵۰ شهروند آلبانی به گروههایی مانند داعش یا جبهه النصره (زیر مجموعه القاعده) پیوستند.

Image
یکی از اولویت‌های سیاست خارجی آلبانی، تلاش برای به رسمیت شناخته شدن کوزوو به عنوان یک کشور مستقل از سوی باقی کشورهای جهان است و در بسیاری موارد، در کنار عوامل اقتصادی، نگاهی خاص به این موضوع نیز دارد. اکثریت جمعیت کوزوو که بخشی از کشور صربستان است، آلبانیایی‌تبار هستند و اساسا اعتراض‌های جدی که در نهایت به جنگ‌های پیاپی در یوگسلاوی سابق منجر شد، توسط همین آلبانیایی‌تبارها ترتیب داده شده بود که به تبعیض‌ها معترض بودند.
دولت آلبانی با همین نگاه در عرصه جهانی دو رویکرد موازی را همیشه دنبال می‌کند: نزدیکی به ایالات متحده آمریکا و همسویی با اتحادیه اروپا (و در نهایت عضویت اتحادیه اروپا). پیوستن به ناتو، یا ارائه درخواست رسمی برای عضویت در اتحادیه اروپا و پذیرفتن تمامی پیش‌شرط‌های این اتحادیه در زمینه اصلاحات قضایی و اداری، مبارزه با فساد و شفافیت انتخاباتی، همه از جمله گام‌های آلبانی است که همه در همین مسیر برداشته شده‌اند.

در این مسیر نیز آلبانی بسیار ثابت قدم است. تا جایی که شاید بخشی از ابتکارات دیپلماتیکش، به سوژه رسانه‌ها تبدیل شود. مثلا در پایتخت این کشور خیابانی به نام جورج دبیلو بوش وجود دارد. یا در یکی از شهرهای این کشور مجمسه آقای بوش نصب شده است. یا اینکه مجسمه‌ای از بیل کلینتون نیز در پریستینا، مرکز کوزوو نصب شده. یا بلواری که به نام دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری کنونی آمریکا در شهرستان کامزای آلبانی نامگذاری شده، یا مجسمه‌ای که از هیلاری کلینتون در یکی دیگر از شهرستان‌های این کشور به اسم سارانده نصب شده است.

این رابطه خاص و تلاش آلبانی برای نزدیکی بیشتر به واشنگتن از جمله موضوعاتی بودند که موجب شدند پذیرش سازمان مجاهدین خلق از سوی آلبانی که در پی درخواست دولت باراک اوباما رئیس‌جمهوری آمریکا انجام شد، برای برخی ناظران قابل درک توصیف شود. آلبانی اساسا در موقعیتی قرار نداشت که به چنین درخواستی پاسخ رد بدهد.
در کنار آمریکا، ‌اسرائیل نیز در روابط خارجی آلبانی بی‌نقش نیست. سابقه روابط خوب آلبانی و یهودیان اروپایی به پیش از تشکیل کشور اسرائیل باز می‌گردد. و از جمله در جریان جنگ جهانی دوم و کشتار عظیم یهودیان در اروپا (که به نام هالوکاست شناخته می‌شود)، آلبانی از جمله کشورهایی بود که نه تنها از یهودیان خود در برابر این کشتار محافظت کرد، بلکه به یهودیان رانده شده از دیگر کشورهای اروپایی نیز پناه داد.
علاوه بر این، بعد از اشغال کشور در سال ۱۹۴۳ توسط آلمان نازی، آلبانیایی‌ها نه تنها حاضر نشدند مدارک و اسامی یهودیان را در اختیار قوای اشغالگر بگذارند، بلکه سازمان‌های دولتی این کشور با صدور اوراق هویت جعلی تلاش کردند تا یهودیان آلبانی را محافظت کنند. یهودیان این اتفاقات تاریخی را فراموش نکرده‌اند.
اما در عین حال به رغم روابط نزدیک دو کشور - به ویژه در سالهای اخیر - و علی‌رغم وعده‌های مکرر تل‌آویو، هنوز اسرائیل حاضر نشده تا کوزوو را به رسمیت بشناسد؛ موضوعی که می‌تواند نشانه‌ای باشد از میزان اهمیت آلبانی برای اسرائیل در مقایسه با کشورهایی که خواستار الحاق دوباره کوزوو به صربستان هستند.


بازی اسرائیل و دیپلمات‌های ایرانی
ماجرای دیپلمات‌های ایرانی، هنوز موضوع مبهمی است که شاید در نهایت اطلاعات دقیقی هم درباره آن منتشر نشود. تا اینجای کار تنها نقاط ویژه‌ای از داستان وجود دارند که پیوند دادن آنها به همدیگر بیشتر به گمانه‌زنی‌ها دامن می‌زند تا فهمیدن اینکه واقعا چه اتفاقی افتاده است.

ایران می‌گوید که آنچه آلبانی گفته اتهامات بی‌اساس است و بخشی از یک پروژه گسترده‌تر که ازسوی واشنگتن و تل‌آویو هدایت می‌شود و هدفش برهم زدن روابط ایران و اروپاست.

به گفته رسانه‌های محلی، اخراج دیپلمات‌ها به دلیل نقش آنها در ماجراهای بازی فوتبال اسرائیل و آلبانی است که در چارجوب رقابت‌های مقدماتی جام جهانی برگزار شد. اسرائیل، تنها کشور خاورمیانه است که به جای بازی کردن در مقدماتی جام جهانی در آسیا (قاره‌ای که در آن قرار دارد) در رقابت‌های مقدماتی اروپا بازی می‌کند.

در آستانه آن بازی، نیروهای امنیتی آلبانی ۲۰ تن را به اتهام تلاش برای خرابکاری و حمله به اسرائیلی‌ها دستگیر کردند. در آن زمان صحبت از ارتباط مظنونین با داعش و گروههای جهادگرای تندرو بود.

نکته حاشیه‌ای دیگر در ارتباط با این اخراج، واکنش سریع جان بولتون، مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ بود. آقای بولتون از چهره‌های نزدیک به سازمان مجاهدین خلق در دولت دونالد ترامپ است که پیش از رسیدن به این مقام‌، بارها در مراسم سازمان مجاهدین خلق شرکت کرده و رهبران این سازمان را ستایش کرده است. آقای بولتون، نخستین منبعی بود که اصولا خبر اخراج دیپلمات‌های ایرانی را از آلبانی در توییترش منتشر کرد. او همچنین تنها منبعی است که تا این لحظه، یکی از دو دیپلمات را سفیر ایران در آلبانی خوانده است.
ضمن اینکه اخراج این دیپلمات‌ها با استقبال مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا نیز روبه‌رو شده است.
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

معرفت به زمان 17 ربیع الاخر 1440

پستتوسط نبض زمان » سه شنبه ژانويه 01, 2019 2:34 am

.
احوال جوامع سنيان جهان

.
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

توجه سنيان شرق به احیای 'حنفیت اوليه' برای مقابله با جریان ت

پستتوسط نبض زمان » سه شنبه ژانويه 01, 2019 2:34 am

توجه سنيان شرق به احیای 'حنفیت اوليه' برای مقابله با جریان تکفیری افغاستان


مهران موحد روزنامه‌نگار در کابل
پدیده تکفیر در حال حاضر یکی از ریشه‌برانداز‌ترین آفت‌هایی است که جهان اسلام به آن مبتلا شده و باعث آشفتگی و نفاق و شقاق در میان مسلمانان گردیده و همه روزه بی‌رحمانه مصیبتی بر مسلمانان تحمیل می‌کند.

در چند دهه اخیر، جریان‌های تکفیری در افغانستان، بیشتر از هر کشور دیگری در جهان اسلام، فرصت مناسبی برای رشد و گسترش یافته‌اند و در این مدت همواره این کشور را با چالش‌های گونه‌گون مواجه ساخته‌اند. با آن‌که نزدیک به دو دهه از سقوط رژیم طالبان می‌گذرد، اما پدیده تکفیر همچنان در افغانستان حضور کوشا دارد و هنوز هم توان این را دارد که زندگی ساکنان این آب و خاک را تباه کند و رنج‌آفرینی کند.
می‌توان راهکارهای مختلفی در سطوح گوناگون برای مقابله با این جریان خطرناک پیشنهاد داد. این نکته نیز قابل تذکر است که رویکرد نظامی و امنیتی برای مقابله با پدیده تکفیر به هیچ صورت کار‌ساز یا کافی نیست و می‌باید با تمرکز بر کارهای فکری و فرهنگی به حل ریشه‌ای این پدیده پرداخت.

اگر بخواهیم در سطح افغانستان به مقابله با پدیده تکفیر و افراط‌گرایی دینی بپردازیم، به نظر من یکی از راهکارها عبارت خواهد بود از احیای اسلام سنتی با بازگشت به حنفیت اصیل. به نظرم، سنت حنفی ظرفیت مهار این جریان را دارد، در پهلوی این‌که به جهت بومی بودن به آسانی می‌تواند مورد پذیرش مردم قرار بگیرد و مناقشه و حساسیتی برنینگیزد.

ایده‌آل طالبان چیست؟
'پدیده تکفیر در حال حاضر یکی از ریشه‌برانداز‌ترین آفت‌هایی است که جهان اسلام به آن مبتلا شده'

بنیان‌گذار مکتب حنفی کیست؟
بنیان‌گذار مکتب حنفی ابوحنیفه نعمان بن ثابت بن مرزبان (مرگ:۱۵۰ هـ ق) است که بعدها به امام اعظم ملقب گردید. هرچند تمرکز عمده ابوحنیفه بر نظریه‌پردازی فقهی است و از او در تاریخ اسلام به عنوان نخستین پایه‌گذار مذهب فقهی یاد می‌شود و بخش اصلی میراث فکری‌ای که از او به جا مانده تئوری‌های فقیهانه استند، ولی ابوحنیفه متکلم نیز بوده و سال‌های چندی اشتغال به علم کلام داشته است. به همین دلیل، شماری از صاحب‌نظران از او به عنوان "فقیه متکلم" در تاریخ اندیشه اسلامی یاد کرده‌اند.

هرگاه بخواهیم با دقت و تأمل، میراث فکری و فقهی امام ابوحنیفه را مورد مطالعه قرار دهیم به این نکته دست می‌یابیم که وی در کنار این‌که برخوردار از ذهنی وقاد و تیزبین بوده و جلوتر از زمانه‌اش حرکت می‌کرده، از ملامت ملامت‌گران هراسی به دل راه نمی‌داده و در فضای تنش‌آلود آن دوران، شهامت اخلاقی برملا کردن نظرات نا‌متعارفش را داشته است. به همین جهت، می‌توان گفت که ابوحنیفه شخصیتی جدل‌برانگیز در تاریخ اندیشه اسلامی است و نظریات خلاف‌آمد عادت او موافقان و مخالفان پرشماری برای او به وجود آورده است.

صاحب‌نظران معتقدند که تئوری‌سازی‌های فقیهانه متفاوتِ امام ابوحنیفه بیشتر ناشی از پیشفرض‌های کلامی‌اش می‌شود چرا‌که این نکته محرز است که پاره‌ای از گزاره‌های کلامی در تفسیر متون دینی تأثیرگذار است و به هر اندازه که شصی معتقد به گزاره‌های کلامی جزم‌گرایانه باشد، به همان پیمانه استنباط‌های فقهی‌اش نیز سختگیرانه و متعصبانه خواهد بود.

نوروز، موسم زور‌آزمایی حنفیت و سلفیت در افغانستان
'اصول دموکراسی' در تعالیم پایه گذار فقه حنفی آغاز نمایش فیلم 'امام اعظم' در تلویزیون تاجیکستان
افراط‌‌گرایی و بازی قدرت در افغانستان
رابطه ابوحنیفه با مذهب ارجاء
جریان "مرجئه" یکی از جریان‌های مهم در صدر اسلام است و روزگاری پیروان فراوانی داشته است. مسلماً ظهور و گسترش این جریان در برهه‌ای از تاریخ اسلام ناشی از انگیزه‌های سیاسی و ایدئولوژیک بوده است. ظاهراً گسترش این جریان در واکنش به تند‌روی‌های بی‌رویه "خوارج" صورت گرفته است. این جریان به ترویج بعضی از گزاره‌های کلامی بحث‌برانگیز دست زد از جمله این‌که ایمان از عمل جداست و می‌توان بدون عمل مؤمنانه هم مؤمن به شمار آمد و ارتکاب گناه کبیره زایل‌کننده ایمان نیست و ایمان حقیقتی است که زیادت و نقصان نمی‌پذیرد.
خوارج در زمان ابوحنیفه در اوج فعالیت‌های‌شان قرار داشتند و با ترویج اندیشه‌های تکفیری فتنه‌ها و آشوب‌ها برپا می‌کردند و بر آتش اختلافات داخلی میان مسلمانان هیزم می‌ریختند. ابوحنیفه به عنوان پیشوای قوم ناگزیر شد که راجع به این اندیشه‌ها موضع‌گیری کند و با آن‌ها در تقابل قرار بگیرد و به بازتعریف ایمان بپردازد و خط فکری ویژه خود را روشن کرد.
عمده مناظرات علمی ابوحنیفه با خوارج صورت گرفته و به همین دلیل، یکی از فرقه‌هایی که طعن و تشنیع فراوان در حق ابوحنیفه روا داشته فرقه خوارج است.

پاره‌ای از صاحب‌نظران معتقدند که ابوحنیفه نه تنها مرجئی‌مذهب بوده بلکه یکی از سران پرآوازه جریان مرجئه نیز بوده است. هرچند طرفداران امام ابوحنیفه در روزگاری که مرجئی بودن مرادف به کفر و زندیقی‌گری به شمار می‌رفته سعی بلیغ ورزیده‌اند تا او را از این اتهام سنگین تبرئه کنند.
شاید یکی از عواملی که باعث شده دیدگاه‌های کلامی ابوحنیفه در قیاس به استنباطات فقهی‌اش کمتر مورد توجه قرار بگیرد، شباهت‌هایی است که دیدگاه‌های کلامی‌اش با باورهای کلامی جریان مرجئه داشته و او را در معرض اتهام قرار می‌داده است. و گرنه تمرکز اصلی رساله‌های منسوب به ابوحنیفه همانند "الفقه الاکبر" و "العالم والمتعلم" بر مباحث کلامی است و بدین ترتیب حجم قابل توجهی از میراث مکتوب ابوحنیفه راجع به علم کلام است.

ابوحنیفه گفته است:" کسی که به زبان تصدیق بورزد اما قلب و عقلش منکر باشد، در نزد خداوند کافر است اما در پیشگاه مردم، مسلمان شناخته می‌شود چه این‌که مردم نمی‌دانند در دل این شخص چه می‌گذرد و بر آن‌هاست که بر ظاهر چنین شخصی حکم بکنند و نکوشند به اسرار درونی وی پی ببرند." (تقی الدین الغزی، الطبقات السّنیة فی تراجم الحنفیة، ص ۳۷).
به نظر می‌رسد که ابوحنیفه این سخن را در پاسخ به رفتارهای عرب‌های نژاد‌پرست در دوران اموی بر زبان آورده که با تازه‌مسلمانان برخورد تبعیض‌آمیز داشتند و با آن‌که آن‌ها اظهار مسلمانی می‌کردند مسلمانی‌شان را نمی‌پذیرفتند و از آن‌ها جزیه و خراج می‌ستاندند.
گویا ابوحنیفه وظیفه خود می‌دانست با استفاده از جایگاه علمی‌ای که به دست آورده بود به یاری هموطنان تازه‌مسلمان‌شده‌اش بشتابد و با طرح و ترویج دیدگاه‌های فقهی و کلامی‌اش از مظلومیت و محرومیت آن‌ها بکاهد.

در همین راستا می‌توان این دیدگاهش را فهم کرد که "ایمان پدیده‌ای تجزیه‌ناپذیر است و زیادت و نقصان نمی‌پذیرد". ابوحنیفه با طرح این دیدگاه در صدد این بود که میان مسلمانان- صرف‌نظر از نسب و نژاد‌شان- مساوات برقرار کند و تازه‌مسلمانان را با مسلمانان کهنه‌کار در یک مرتبه قرار دهد و جلو انحصار‌گرایی و امتیاز‌طلبی مسلمانان عرب را بگیرد.
یکی از نکاتی که امام ابوحنیفه با گفتار و رفتارش بر آن تأکید می‌ورزید این نکته بود که برای ایمان‌داری کافی است که انسانی "فی‌الجمله" به آنچه پیامبر اسلام آورده تصدیق و اقرار بورزد. ولی این‌که برداشت‌های دینی هر گروه ممکن است متفاوت باشد دخلی در ایمان و کفر ندارد و نمی‌توان شخصی را به خاطر این‌که برداشتی متفاوت از ما از متون دینی دارد از دایره دینداری بیرون کشید.
مثلاً به این روایت تاریخی توجه کنید: "ابوعثمان الآدمی نقل کرده که روزی ابوحنیفه و عمرو بن ابی‌عثمان شمزی در شهر مکّه با هم ملاقات کردند. عمرو از ابوحنیفه پرسید: نظرت را برایم بگو در مورد کسی که ادعا می‌کند که خداوند سبحانه خوردن گوشت خوک را حرام گردانیده اما دقیقاً مشخص نیست که شاید خوکی را که خدا حرام ساخته این خوک معروف نباشد (یعنی شاید خوکی که از شوی شرع حرام شده حیوان دیگری است به جز آن حیوانی که ما به عنوان خوک می‌شناسیم). ابوحنیفه گفت: چنین کسی مؤمن است. عمرو باز پرسید: هرگاه کسی اعتقاد داشته باشد که خداوند حج کعبه را فرض گردانیده ولی شاید آن کعبه کعبه‌ای نباشد که در مکّه قرار دارد (در برخی از روایات تاریخی آمده که شاید کعبه همان کعبه‌ای باشد که در خراسان است). ابوحنیفه پاسخ داد: این شخص مؤمن است. سپس عمرو پرسید:اگر شخصی بگوید که می‌دانم که پروردگار متعال، محمد را به پیامبری فرستاده اما نمی‌دانم که شاید محمد همان زنگی باشد. ابوحنیفه گفت: چنین شخصی مؤمن است." (ابوالحسن الاشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج ۱، ص ۲۲۱).
ابوحنیفه در خصوص شخصی که گناه کبیره مرتکب می‌شود چنین نظری دارد:"هیچ شخصی را از امت محمد به خاطر ارتکاب گناه کبیره نمی‌توانیم کافر بگوییم." (شرح الفقه الاکبر، ملا علی قاری، ۲۱۰). نقل قول دیگری هم در این زمینه وجود دارد که در منابع متعدد از زبان ابوحنیفه نقل شده به این صورت که، "هیچ‌یک از اهل قبله را کافر نمی‌پنداریم." (محمد بن حسن، موطأ، ص ۳۲۵).

'اصول دموکراسی' در تعالیم پایه گذار فقه حنفی
ضرورت بازگشت به حنفیت تحریف‌نشده
از همان سده‌های نخستی که اسلام وارد سرزمین‌های ما شد، مذهب فقهی-کلامی حنفی توانست به یکی از اصلی‌ترین جریان‌های فکری در این منطقه تبدیل شود. اگرچه بنیان‌گذار مذهب حنفی در عراق متولد شده بود اما به دلیل شیوه استدلال ویژه‌اش و به جهت این‌که عناصر تازه‌ای را وارد اجتهاد کرده بود تا فقه و فکر اسلامی پاسخگوی نیازمندی‌های جامعه‌های پیچیده و متمدن بیرون از سرزمین حجاز نیز باشد، به سرعت قادر شد در مناطقی از جهان اسلام رشد و گسترش پیدا کند که غیر عرب بودند و زندگی پیچیده‌تر و تکامل‌یافته‌تر داشتند و به پرسش‌ها و مشکلاتی مواجه بودند که در فضای بدوی مکه و مدینه خبری از آن‌ها نبود.

اگرچه پیروان و همفکران ابوحنیفه پس از مرگش توجه بیشتر به کوشش‌های فقهی ابوحنیفه و یارانش مبذول کردند، ولی در دوران سامانیان در منطقه ماوراء‌النهر یکی از شاگردان با واسطه ابوحنیفه به نام ابومنصور ماتریدی (م ۳۳۳ هـ ق) نظرات کلامی و عقایدی ابوحنیفه را پی گرفت و تدوین کرد و بسط و گسترش داد و بر آن چیزهایی افزود. آرای کلامی ابو‌منصور ماتریدی در اصول و کلیات از ابوحنیفه سرچشمه می‌گرفت، هر‌چند در جزئیات و نحوه استدلال ویژگی‌های خودش را داشت.

گسترش حنفیت در دوران حکمرانی سامانیان، در منطقه ما به اوج خود رسید. در این مرحله از تاریخ، مکتب حنفی یادگارهای خوبی از خود به به جا گذاشت و ظرفیت خوبی برای تعامل با تحولات و مستحدثات و ترویج کثرت‌گرایی دینی و مذهبی نشان داد و سهم خود را در شکل‌دهی و تکامل‌بخشی تمدن اسلامی به خوبی گزارد.

تا چند سده پیش، سنت حنفی جریان غالب در منطقه ما بود که در قیاس به اشعری‌گری و رویکرد اهل حدیث، عقل‌گرا‌تر بود و با اختلاط با آموزه‌های عرفانی از سرشت رواداری و مدارای بیشتر بهره‌مند بود. اما در سده‌های اخیر، نظر به عوامل سیاسی، سنت حنفی (فقه ابوحنیفه کابلی و کلام ابومنصور سمرقندی) مراکز اصلی‌اش را از دست داد و توان همگامی با تحولات روز را از کف نهاد و همین امر باعث شد که مکتب‌های رقیب جایش را به آسانی پر کنند. اهل حدیث و اشاعره با ترویج قشری‌گری و متن‌گرایی و با تکیه بر غیریت‌سازی و دیگر‌ستیزی صدای اعتدال‌گرایان را خفه کردند و زمینه را برای واگذاری تفسیر متون دینی به بنیاد‌گرایان مذهبی و دهشت‌آفرینان جهانی فراهم کردند. حنفیت تحریف‌شده‌ای که پس از شاه ولی‌الله دهلوی در شبه قاره هند به روی صحنه آمد نیز به یاری ظاهر‌گرایان شتافت و انگاره‌های سلفی و اشعری را به نام حنفیت به خورد مردم داد.

اکنون بیش از هر زمان دیگری نیاز به باز‌سازی مکتب کلامی- فقهی حنفیت در منطقه ما احساس می‌شود. اکثریت مطلق ساکنان افغانستان، حنفی‌مذهب استند و بخشی از این مردم حساسیت و تعصبی غیر‌‌معمول نسبت به حنفیت نشان می‌دهند. پس لازم است برای مهار جریان افراط‌گرایی دینی در افغانستان از ظرفیت‌های بومی بهره بگیریم و با اتکا به مرده‌ریگ فکری بازمانده از گذشتگان با تند‌روان مذهبی مقابله کنیم. این کار افزون بر این‌که راه را کوتاه‌تر می‌کند و جلو ضایع شدن وقت و نیرو را می‌گیرد، واکنش‌های منفی را نیز به حد اقل می‌رساند. با با‌زسازی سنت حنفی که ریشه‌ای کهن در این سرزمین دارد، زمینه برای پرورش اندیشه‌های میانه‌روانه دینی مهیا می‌شود و افکار خطرناک سلفی که گاهی به نام حنفیت ترویج و تبلیغ می‌شود شکست می‌خورد و از میدان بیرون می‌رود. معتقدم که در سنت نیز ظرفیت بستر‌سازی برای مفاهیم و ارزش‌های قابل دفاع مدرن وجود دارد. ما در کنار این‌که باید از دستاوردهای فکری امروزیان استفاده بهینه کنیم، سنت‌های فکری گذشتگان را نباید نادیده بگیریم و یکسره به کناری نهیم.

البته این را هم باید گفت که برای باز‌سازی حنفیت، ما موظفیم به سرچشمه مراجعه کنیم و منابع معتبر دست اول را مورد توجه قرار دهیم. متأسفانه مکتب فقهی-کلامی حنفیت به مرور زمان دچار تحریف شده و اصالت خود را از دست داده است و اگر ما بخواهیم به منابع متأخر مراجعه کنیم راهی به دهی نخواهیم برد و به مستمسکی برای مقابله با پدیده تکفیر دست نخواهیم یافت.
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

معرفت به زمان 17 ربیع الاخر 1440

پستتوسط نبض زمان » سه شنبه ژانويه 01, 2019 2:36 am

.

احوال وهابيان و تكفيريان


.
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

معرفت به زمان 17 ربیع الاخر 1440

پستتوسط نبض زمان » سه شنبه ژانويه 01, 2019 2:37 am

علت مطلوبيت " وهابیگری " براى غربيها


وهابیون و اخوان المسلمین دو رقیب درعربستان سعودی

راشیا تودی ترجمه رضا نافعی

محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی در گفتگو با روزنامه واشنگتن پست گفت که در طی جنگ سرد همپیمانهای غربی از عربستان سعودی خواستند که برای پیشگیری از نفوذ شوروی در کشورهای مسلمان در مساجد و مدارس اسلامی کشورهای دیگر سرمایه گذاری کند .

طلحا عبدالرزاق کارشناس امورامنیتی و راهبردی در دانشگاه انگلیسی " اِکستر" در گفتگو با راشیا تودی تاکید کرد که " وهابیگری " در تاملات راهبردی آن زمان، هم مطلوب عربستان سعودی بود و هم غربی ها. عبد الرزاق گفت: آنچه اصطلاحا وهابیگرائی خوانده می شود، برغم برخی از تعالیم رادیکالش، یک ایده ئولوژی سیاسی است که مخالف حضور فعال روحانیت در سیاست است. وهابیگری مردم را به توجه عمیق به ذات باری و به دوری از سیاست دعوت و تشویق می کند.

از آنجا که تلاش برای رسیدن به مدارج مطلوب الهی تلاشی است بی پایان، تصور وهابی ها این بود که علاقه مردم به سیاست علاقه ای پایدار نیست و مردم از سیاست خسته خواهند شد. در نهایت هر فعالیت سیاسی در اسلام بعنوان یک " شورش"، یک گناه بزرگ، محکوم خواهد شد. از این منظر "وهابیگری" وسیله ایست عالی برای کنترل توده های مردم در کشورهای اسلامی.
عبدالرزاق که کارشناس امور امنیتی است با تاکید یادآور شد که وهابیگری با سلفی گری کلاسیک یکی نیست.

عبدالرزاق گفت البته از منظر قدرت های غربی وهابیگری صادراتی عربستان امری مثبت بود، به این دلیل ساده که پیروان ایده ئولوژی های اسلامی دیگر مانند اخوان المسلمین از فعالیتهائی که علیه رژیم های مورد حمایت غرب صورت می گرفت فعالانه حمایت می کردند.
عبد الرزاق ، کارشناس انگلیسی-عراقی امور امنیتی در پاسخ به این پرسش که حمایت غرب از این جهان بینی بسیار محافظه کارانه تا چه حد است گفت:
از این منظر بسیار محتمل است که وهابیگری برغم خصلت اشکارا ضد دموکراتیک خود مورد حمایت باشد. امروز دیگر برای اغلب ناظران سیاسی روشن است که غرب علاقه ای به استقرار دموکراسی در جهان اسلامی ندارد. بن سلمان از جمله گفته است که اینک هزینه این کار را عمدتا " بنیاد های" سعودی تامین می کنند نه دولت عربستان.


گفتگوی 75 دقیقه ای ولیعهد با واشنگتن پست در 22 مارس، آخرین روز سفر او به واشنگتن، صورت گرفت.

موضوع دیگری که مورد بحث قرار گرفت این دعوی رسانه های امریکا در گذشته بود که بن سلمان ادعا کرده است " یارد کوشنر" مشاور برجسته کاخ سفید " در جیب اوست" وبه این وسیله در سیاست کاخ سفید اعمال نفوذ می کند.

بن سلمان این خبر را تکذیب می کند که با کوشنر – که داماد دونالد ترامپ است- در ماه اکتبر در ریاض دیدار کرده و گویا در این دیدار کوشنر به او چراغ سبز نشان داده که با شدت تمام دست به مبارزه با فساد در کشور بزند که به دستگیری بسیاری از شاهزادگان در عربستان انجامید. آنطور که بن سلمان می گوید دستگیری ها یک مسئله داخلی بوده که از سالها پیش در دست تدارک بوده است. وی گفت " این دیوانگی محض است" که او با کوشنر به مبادله اطلاعات محرمانه بپردازد یا در صدد براید با استفاده از او علائق عربستان را در دستگاه حکومتی ترامپ به پیش براند. بن سلمان اظهار داشت که مناسبات او در محدوده مناسبات دولتی قرار دارد ولی در عین حال اذعان کرد که او و کوشنر " بعنوان دوست با یکدیگر همکاری می کنند، یعنی مناسباتشان فراتر از فقط همکاری دو همکار است".
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

احوال موريانه هاى نفوذی در انقلاب و جمهوري اسلامى

پستتوسط نبض زمان » سه شنبه ژانويه 01, 2019 2:38 am

.
احوال موريانه هاى نفوذی در انقلاب و جمهوري اسلامى

.
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

معرفت به زمان 17 ربیع الاخر 1440

پستتوسط نبض زمان » سه شنبه ژانويه 01, 2019 2:39 am

هاشم‌زایی: باید درخانه به دنبال نفوذی‌ها بگردیم


چکیده : امروز باید در خانه به دنبال نفوذی‌ها باشیم.امروز اکثر ما فکر می‌کنیم که نفوذی کسی است که با شمشیر روبه‌روی ما می‌ایستد در حالی که نفوذی با چهره خودی جلو می‌آید. از نظر بنده نیروهای امنیتی باید در جست‌وجوی نفوذی‌ها طیف گسترده‌تری را مدنظر قرار دهند و در خانه به دنبال نفوذی‌ها باشد. در بعضی از تصمیمات خلق‌الساعه در زمینه‌ی مسائل مختلف نفوذی‌ها نقش دارند. بعضی از تصمیمات ممکن است از روی ناپختگی باشد، اما بعضی دیگر به دنبال نفوذ جریان‌های نفوذی است

کلمه – گروه خبر: هاشم زایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با اشاره به حضور جریان های نفوذی در داخل خانه، گفت: “امروز باید در خانه به دنبال نفوذی‌ها باشیم.امروز اکثر ما فکر می‌کنیم که نفوذی کسی است که با شمشیر روبه‌روی ما می‌ایستد در حالی که نفوذی با چهره خودی جلو می‌آید. از نظر بنده نیروهای امنیتی باید در جست‌وجوی نفوذی‌ها طیف گسترده‌تری را مدنظر قرار دهند و در خانه به دنبال نفوذی‌ها باشد. در بعضی از تصمیمات خلق‌الساعه در زمینه‌ی مسائل مختلف نفوذی‌ها نقش دارند. بعضی از تصمیمات ممکن است از روی ناپختگی باشد، اما بعضی دیگر به دنبال نفوذ جریان‌های نفوذی است.”

اظهارات این نماینده تهران در حالی بیان می شود که پیش از این نیز کلمه با انتشار گزارش‌های متعددی در این خصوص، هشدار داده بود که نیروهای نفوذی بیشتر در نهادهای نظامی و امنیتی و قضایی و انتصابی خانه کرده اند.

چند ماه پیش خبری مبنی بر بازداشت یک زوج وابسته به سپاه و چند نفر از وابستگان به نهادهای انتصابی منتشر شد که به مدت چند سال برای آمریکا جاسوسی می کرده و اطلاعات نظامی و موشکی ایران را در اختیار آنان قرار می داده اند.
پیش از این نیز، مسئول میز اسرائیل در وزارت اطلاعات و هم ردیف او در اطلاعات سپاه نیز جاسوس از آب درآمدند و اعدام شدند.


در چند سال گذشته، خبری در محافل سیاسی داخلی و بین المللی مطرح شد که یک جاسوس و نفوذی اسرائیل در بین نزدیکان حسن نصرالله بازداشت شده است. از همین طریق یک شبکه جاسوسی اسرائیل در ایران نیز لو رفت که نفوذ عمیقی در ایران و حتی در سطح بیت مقامات بالای کشور داشته است.
گفته می‌شود بیش از سی نفر از افراد با اتهام‌های اثبات شده در رابطه با همکاری مستقیم با اسرائیل بازداشت شده‌بودند، افرادی که بعضا در بند ۳۵۰ اوین نیز حضور داشته و به اتهامات خود پیش بقیه زندانیان اعتراف کرده بودند. این‌ افراد بیشتر وابسته به اطلاعات، سپاه و بسیج بوده‌اند.

بر اساس همین اخبار فردی در ازای دریافت حدود ۶۰ هزار دلار در یک سال اطلاعات و نقشه کل پادگان‌های سپاه در تهران را به اسرائیلی‌ها داده است.

از این دست اخبار بسیار است که تاکنون بارها منتشر شده و هشدارهای لازم نیز داده شده است پس همان طور که این نماینده مجلس اظهار داشته بهتر آن است که نیروی های امنیتی در خانه‌ی خود به دنبال نیروهای نفوذی باشند نه خانه‌ی روزنامه نگاران و فعالان محیط زیستی و اجتماعی و مدنی.
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

معرفت به زمان 17 ربیع الاخر 1440

پستتوسط نبض زمان » سه شنبه ژانويه 01, 2019 2:41 am

"اگر اتحاد به انحراف کشیده شود ما متضرر خواهیم شد و اتحاد نیز با شعار محقق نمی‌شود"
آیت الله مکارم شیرازی: گروهی در مراکز حساس نفوذ کرده‌ و به دنبال تضعیف حوزه علمیه و مرجعیت هستند
هشدار درباره فاصله گرفتن مسئولان حکومت از مردم


آیت‌الله مکارم شیرازی گفت: اخیرا گروه خاصی در راستای تضعیف حوزه و مرجعیت تلاش می‌کنند و این گروه متاسفانه در مراکز حساس نیز نفوذ کرده اند.
آفتاب‌‌نیوز :
این مرجع تقلید شیعیان عصر امروز در دیدار اعضای ستاد مرکزی چهلمین سالگرد پیروز انقلاب اسلامی که در دفتر این مرجع تقلید برگزار شد، اظهار داشت: خدا را شکر می‌کنیم که ۴۰ سال از عمر انقلاب گذشت و با وجود دشمنان و مخالفانی که قصدشان براندازی نظام اسلامی بود، از این مسیر عبور کردیم.
به گزارش آفتاب‎نیوز؛ او افزود: اینکه به ۴۰ سالگی رسیدیم نعمت کمی نیست، ما باید همان عواملی که سبب شد نظام اسلامی به وجود بیاید را باید تقویت کنیم و اگر غیر از این باشد موفق نخواهیم شد. اینکه ما باید چهلمین سال را جشن بگیریم خوب است، اما باید مراقب آسیب ها باشیم.

او خاطرنشان کرد: اتحاد مردم یکی از دلایل اصلی موفقیت انقلاب اسلامی بود و حضور ۹۸ درصدی ملت در تحکیم انقلاب اسلامی بسیار اثرگذار بود.
مرجع تقلید شیعیان اتحاد مردم را مهم و ارزشمند دانست و ادامه داد: امروز اگر این اتحاد به انحراف کشیده شود ما متضرر خواهیم شد و اتحاد نیز با شعار محقق نمی‌شود.
او تاکید کرد: دومین عامل پیروزی انقلاب اسلامی خلوص نیت مردم بود، سوم فداکاری مردم در جنگ تحمیلی ما را در گذراندن سختی‌ها یاری کرد و اگر این سه عامل وجود داشته باشد ما مطمئنا موفق خواهیم شد.

آیت‌الله مکارم شیرازی آسیب‌های موجود در کشور را مورد توجه قرار داد و عنوان کرد: یکی از آسیب‌ها تحزب است به معنی اینکه هر حزبی به معنی خود باشد و متاسفانه در گوشه و کنار بعضا این حزب‌گرایی‌ها و عدم توجه به منافع ملی دیده می‌شود که باید این تفکر از بین رفته و همه در این شرایط فوق‌العاده حساس دلسوزانه به انقلاب یاری برسانند.
او بیان کرد: آسیب دیگر این بوده که مسائل اسلامی کمرنگ شود، متاسفانه برخی از گروه‌ها به مسائلی همچون حجاب، مواد مخدر، مجالس آلوده و غیره حساسیتی ندارند و این سبب می‌شود که اسلام و جلوه های آن کمرنگ شود، در این صورت لفظ اسلامی از جمهوری اسلامی حذف شده و همان می‌شود که به امام خمینی (ره) پیشنهاد شد که ایشان نپذیرفتند.
این مرجع تقلید شیعیان تصریح کرد: آسیب دیگر تجمل گرایی و زندگی اشرافی بوده و این آسیب ما را از زندگی ساده امام خمینی(ره) و آن الگو دور می‌کند.
آیت‌الله مکارم شیرازی ابراز کرد: در دوران تحریم ساده‌زیستی بیشتر اهمیت پیدا می‌کند و اگر چنین نباشد موفق نخواهیم شد.

او یادآور شد: آسیب دیگر فاصله گرفتن مسئولان حکومت از توده مردم است، چرا که این مردم بودند که در مقابل رژیم طاغوت ایستادند و امروز نیز باید مسئولان بر مردم و مخصوصا مستضعفین تکیه کنند.
این مرجع تقلید شیعیان اضافه کرد: اخیرا یک آسیب خطرناک پدیدار شده و آن این است که گروه خاصی در راستای تضعیف حوزه و مرجعیت تلاش می‌کنند و این گروه متاسفانه در مراکز حساس نیز نفوذ کرده اند، ما باید بدانیم که حوزه و مرجعیت انقلاب را به پیروزی رسانده و در عراق نیز نقش مرجعیت در باز کردن گره‌ها مشهود است.
آیت‌الله مکارم شیرازی با بیان اینکه امروز شاهد شکست های پی در پی دشمنان در عرصه های مختلف هستیم مطرح کرد: در جنگ تحمیلی رزمندگان دائما با توسل به اهل بیت(ع) به جنگ با دشمنان می‌پرداختند و این بسیار مهم است که نباید فراموش شود.
منبع: شفقنا
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

معرفت به زمان 17 ربیع الاخر 1440

پستتوسط نبض زمان » سه شنبه ژانويه 01, 2019 2:41 am

چرا نمی‌شود به رحیم‌پور ازغدی اعتماد کرد؟


Image
رحیم‌پور ازغدی به‌ شدت سعی دارد جا پای زنده‌یاد دکتر علی شریعتی بگذارد اما چرا به راحتی نمی‌توان به او اعتماد کرد؟
به گزارش ایسنا، سید عبدالجواد موسوی در روزنامه اعتماد نوشت: رحیم‌پور ازغدی گاهی حرف حساب هم می‌زند؛ آن هم در تیراژی وسیع. با این حال کم‌تر کسی باورش می‌کند. سوال این است: چرا جناب رحیم‌پور ازغدی با وجود این همه مخالف‌خوانی با وضع موجود یخش نمی‌گیرد؟

۱- بزرگ‌ترین مشکل رحیم‌پور تلویزیونی است که از آن سخن می‌گوید؛ تریبونی که به زعم عده کثیری آغشته به اغراض سیاسی است و کمتر کسی باورش می‌شود این تریبون برای رضای خدا کاری انجام دهد. وقتی این تریبون به وفور در اختیار فردی قرار می‌گیرد تا هر چه دل تنگش می‌خواهد بر زبان بیاورد مخاطب بدبینی‌اش مضاعف می‌شود. چه کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است؟ گوینده این حرف‌ها قرار است رییس‌جمهور آینده کشور شود؟ کسی سفارش این بنده خدا را کرده؟ علاوه بر این پرسش‌های بی‌پاسخ تریبونی که رحیم‌پور از آن سخن می‌گوید تناقضات ساختاری جدی‌ای دارد؛ به گونه‌ای که علاوه بر بی‌معنا ساختن هرگونه سخنان تند و تیز و عدالت‌خواهانه، گاهی شکل هجو گونه‌ای به این سخنان می‌بخشد و سخن و صاحب سخن را در موقعیت کمدی رقت‌باری قرار می‌دهد. مثال می‌زنم: آقای رحیم‌پور از یک جامعه اخلاقی و انقلابی سخن می‌گوید؛ جامعه‌ای که در آن قناعت و ساده‌زیستی یک فضیلت محسوب می‌شود، ‌هنوز سخنان جناب رحیم‌پور به پایان نرسیده که تبلیغات محصولات لوکس و گرانقیمت با صدایی اغواگر از جعبه تلویزیون بیرون می‌زند و همه زحمات گوینده را به باد هوا بدل می‌کند. آقای رحیم‌پور از عدل علوی سخن می‌گوید و این که در یک جامعه عدالت محور چگونه هر چیزی در جای خود قرار می‌گیرد و در چنین جامعه‌ای منتقدان بی‌پروا سخنان‌شان را بر زبان می‌آورند اما هنوز زنگ صدای او در گوش شماست که چشم‌تان به یک مجری لوس و بی‌مزه می‌افتد که در مقابل یک مدیر میانی دست بسته نشسته و مشغول مدح و ثنای اوست.

۲- اما همه مشکل به صدا و سیما برنمی‌گردد. خود آقای رحیم‌پور هم کم مشکل ندارد. مهم‌ترینش این که متکلم وحده است. با عالم و آدم از موضع بالا سخن می‌گوید؛ آن هم از رسانه‌ای نسبتا فراگیر. به هیچ‌کس پاسخگو نیست. با هیچ کس مناظره هم نمی‌کند. چنان که صراحتا هم گفته خیلی‌ها را اصلا در شأن و مرتبه خود نمی‌داند. او این شأن و مرتبه را با کار پژوهشی و علمی به دست نیاورده. جامعه فرهنگی هم این جایگاه را به او نبخشیده. او این شأن و مرتبه را مدیون رسانه انحصارطلبی است که به منتقدان و مخالفان سیاست‌های رسمی کمتر مجال ظهور می‌دهد.
دوم این که رحیم‌پور به‌شدت سیاست زده است. اگر چه همواره سعی دارد در دایره آدم‌های مستقل قرار بگیرد و از موضعی فراجناحی سخن بگوید اما هم خودش خوب می‌داند و هم آنانی که تریبون در اختیارش قرار داده‌اند که این ادعا بیشتر به شوخی شبیه است. نمی‌توانی دعوی استقلال داشته باشی و از سر اتفاق همه طعنه‌ها و کنایه هایت به یک جناح خاص برگردد. نمی‌توانی بگویی دغدغه دین دارم اما برای حفظ ظاهر هم که شده از آن همه وهن آشکار رییس‌جمهور مورد علاقه‌ات نسبت به مفاهیم بنیادین تشیع بی‌خیال بگذری و اصلا به روی مبارک هم نیاوری اما نوبت به رییس‌جمهور بعدی که می‌رسد به هر بهانه‌ای رگ گردنی شوی و فریاد وااسلاما سر دهی.

۳- ممکن است بگویید رحیم‌پور این روزها در مقام پرده‌داری است که به شمشیر می‌زند همه را و دیگر چپ و راست برایش معنا ندارد. اجازه بدهید با شما مخالفت کنم و صراحتا عرض کنم: این بی‌پروایی به نظر تصنعی می‌آید. متاسفانه شجاعت به فرموده هر چه قدر هم شدید و غلیظ باشد لطفی ندارد. رحیم‌پور سال‌ها متجددان و متحجران را دو لبه یک قیچی می‌دانست که به قصد بریدن ریشه انقلاب به میدان آمده‌اند اما نوبت به مصادیق که می‌رسید متجددان را با اسم و رسم و شماره شناسنامه و آدرس دقیق محل سکونت می‌نواخت منتهی به متحجران که می‌رسید به گفتن کلی‌گویی‌هایی مثل انجمن حجتیه بسنده می‌کرد. حالا هم می‌گوید چپ و راست برای من فرقی ندارند اما تا به امروز کسی به خاطر ندارد حتی یک بار نام وزرای دولت مورد علاقه‌اش را با اخم و تخم به زبان آورده باشد اما تا دل‌تان بخواهد صراحتا نام دولتمردان اصلاح‌طلب را بر زبان می‌آورد و با شجاعت از لعن و طعن آنان سخن می‌گوید.

۴- رحیم‌پور به‌شدت سعی دارد جا پای زنده‌یاد دکتر علی شریعتی بگذارد. شریعتی هر چه بود و هر که بود به صدق شهره بود و شاید هم همان صدق بود که به سخنش قوتی حیرت‌انگیز می‌بخشید؛ قوتی که می‌توانست در دل عامی و روشنفکر نفوذ کند و پیر و جوان را چنان برانگیزد که حاضر شوند از جان خود برای تحقق آن شعارها بگذرند. برای اثبات صدق کار خاصی نباید کرد که به قول شاعر: گواه عاشق صادق در آستین باشد!

۵- رحیم‌پور حرف حساب کم ندارد. چنان‌ که در همین چند روز اخیر کلی حرف قابل تامل زده اما در روزگاری که دوغ و دوشاب بدجوری درهم آمیخته است و خیلی‌ها کلمه حق بر زبان می‌رانند و مراد باطل می‌کنند به این راحتی‌ها نمی‌توان به او اعتماد کرد. همه حرف همین است.

بازجوي دهه شصت اوين و تئورسین خودخوانده جريان زير زمين فيضيه براى اصلاح مراجع تقليد و حوزه هاى علميه ماموريت يافته است
اظهارات حسن رحیم پور ازغدی، علیه عملکرد حوزه‌های علمیه بار دیگر واکنش تند حوزویان را در پی داشت. او پیشتر در جلسه مشهوری که با شعار «استخر فرح» حاشیه ساز شده بود، نیز سخنان مشابهی بر زبان رانده بود.

ازغدی تا دو دهه پیش، فردی ناشناس بود. و جز بازجوي اوين رزومه مشخصي نداشت اما در دو دهه اخير و با كسترش سلطه جراينهاى امنيتي براى غالب بستهاى كشور؛ ازغدي هم متولي اموةر فرهنكي كشور و ايدئولوك جريان امنيتي مقرر شد و ناگهان با تریبون های بی حد و حصری که صداوسیما در اختیارش قرار داد، مشهور شد. مقدار جلسات و برنامه هايي كه از وي در تلويزيون بخش مي شود بيشتر از سخنرانيهاى روزمره رهبر حكومت مي باشد، وي اخيرا ماموريت اصلاح مراجع تقليد را بيدا كرده است اصولگرایان نیز تا توانستند او را بالا بردند تا او خود را در جایگاه تئورسین و ایدئولوگ بدون جانشین انقلاب ببیند. جالب اینجاست که با وجود انتقادات حوزویان از ازغدی از جمله دو مرجع تقلید، اصولگرایان یا سکوت کرده اند و یا دست به حمایت از ازغدی زده اند.

رحیم‌پور ازغدی: برخی جریان ها مانند حجتیه در حوزه فعالند اما کسی اعتراضی نمی کند؛ اما اگر نقدی به کسی وارد شود آتش‌فشان می‌شود / به تدریج هدف‌شان به جای دفاع از دین، دفاع از خودشان می‎شود / بارها به دین حملات سنگینی شده و آن‌ها سکوت و توجیه کردند / کلیسا نیز در دل سکولاریسم شکل گرفته/حوزه هنوز ایده‌آل نیست و باید اسلامی‎تر شود / در حوزه، برخی نیز سیاهی لشگر هستند
ازغدي در اين جور سخنرانيهايش اصطلاح سكولاريسم كه مربوط به جوامع و نظامهاى ضد ديني يا منهاي ديني است را براى حوزه علميه كه غير وابسته به حكومت است بكار مي برد؛ دين يعني حكومت و حوزه منهاي وابستكي حكومتي يعني حوزه سكولار!!!

حسن رحیم‌پور ازغدی گفت: جریان سکولار در دانشگاه افرادی هستند که بیان می‌کنند نباید برای علوم مبنا و غایت دینی قائل شد و نگاه آن‌ها تنها مادی و غیردینی است. در حوزه، ضددین نیست بلکه دین محدود شده است. اصل ادعای جریان سکولاریسم غرب‌پرست نیز همین است. دشمنان دین با این امر مخالف نیستند. کلیسا نیز در دل سکولاریسم شکل گرفته، مبانی‌اش با آن سازمان یافته و به عدالت و اخلاق اجتماعی در مردم کاری ندارد. این جریان فکری در داخل حوزه و دانشگاه وجود دارد. نگران عدالت، فاصله طبقاتی و به خطر افتادن ارزش‌های اخلاقی در جامعه و خانواده نیستند اما نگران خود هستند که فردی انتقادی نکند.

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
یک عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به این‌که «تداوم و پیشرفت کشور با وحدت حوزه و دانشگاه ارتباط دارد»،گفت: اصلاح جامعه و به ثمر رسیدن انقلاب بدون وحدت حوزه و دانشگاه معنی پیدا نمی‎کند که در گذشته این دو از هم جدا بودند، همبستگی و وحدت در حوزه و دانشگاه بسیار موثر است.

به گزارش «انتخاب»، حسن رحیم‌پور ازغدی در نشست «سکولاریسم در حوزه و دانشگاه» که در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: 27 آذر از 40 سال پیش به عنوان روز وحدت حوزه و دانشگاه نامگذاری شد و فلسفه بسیار کهنی در حوزه جامعه‌سازی، انسان‌پردازی و تمدن‌سازی جدید دینی داشت. این روز به مناسبت ترور شهید مفتح بود. در سال‌های دهه ۶۰ به محض پیروزی انقلاب، جواب منطق را با گلوله دادند یعنی خشونت تروریسم از طرف دشمنان انقلاب و نظام شروع شد و به سراغ روشنفکرترین روحانیون آمدند و آن‌ها را ترور کردند. اکنون جای امثال بهشتی و مطهری را چه کسانی گرفتند؟ ما تاسف می‌خوریم. اکنون نیز که در پایان دهه چهارم انقلاب قرار داریم و نسل جدیدی آمده است، برخی از آن‌چه در دهه ۶۰ و آغاز انقلاب از طرف نیروهای انقلابی در حوزه و دانشگاه بیان می‌شد، هنوز غریب است و از پشت و پهلو خنجر می‌زنند.
به نوشته ایسنا، وی با بیان این‌که «بیان حرف‌های بدیهیات زمان انقلاب در حوزه و دانشگاه هزینه داردن، عنوان کرد: در پایان دهه چهارم قضاوت‌های سطحی، ادبیات خشن، تکفیر، نبود اخلاق، ادب، منطق و پرخاشگری وجود دارد. اگر امثال مطهری، بهشتی و مفتح بودند و همان حرف‌ها را می‌زدند امکان ترور آن‌ها وجود داشت. هنوز این سخنان بعد از یک دوره و رفت و برگشت غریب است. در دهه 60 ابتدا این افراد را با توهین و تکفیر با زبان مذهبی و غیرمذهبی ترور شخصیت می‌کردند. بهشتی را که یکی از باسعه‌صدرترین علما بود را به این متهم کردند که فاشیسم و رهبر خشونت‌طلبان است. به مفتح نیز اتهامات زیادی وارد کردند.

وی ادامه داد: هنوز در مشهد، قم و برخی شهرهای دیگر مطهری را به اسم مذهب لعن می‌کنند که حرف‌های او از نظر آن‌ها انحراف از مذهب تلقی می‌شود. مسائل هنوز تمام نشده و دوباره در حال تکرار شدن است. دهه 60 موج سنگینی از تعابیر و پاسخ‎های غلط، ناقص و ادبیاتی اخلاقی، دینی و شرافتمندانه را به همراه داشت. این مسائل تمام نمی‌شود اما آن سخنان بارها و بارها تکرار می‎شود.
این استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: ۲۷ آذر از این جهت مهم است که شهید مفتح حوزوی و دانشگاهی است که از دین و روح اجتهاد دینی صحبت می‌کند اما از هر دو طرف ضربه خورد زیرا به دنبال وحدت حوزه و دانشگاه و کلید زدن تمدن جدید اسلامی بود. اگر انقلابیون و متدینین انقلابی دانشگاه و حوزه با هم گره نمی‌خوردند، انقلاب شکل نمی‌گرفت و امکان نداشت که جمهوری اسلامی تاسیس شود. توده‌های عظیم جوانان در این حلقه‌ها آموزش دادند که چگونه بیندیشند و چگونه به ابهامات وتهاجمات پاسخ دهند. جریانی بیش از 10 تا 20 نفر نبودند. نسل ما را چنین تیپ‌هایی آموزش دادند اما از هر دو طرف به نام مذهب و نیز روشنفکری ضربه می‌خوردند. اگر آن جمع و حرکت هماهنگ و پیوند تاریخی نبود، انقلاب پیروز نمی‌شد. در رای آن امام(ره) قرار داشت که خودش نیز از دو طرف مورد حمله بود. قبل از انقلاب فضا و گفتمان دانشگاه غیردینی و ضددین و در حوزه نیز فضا دینی و غیراجتماعی بود. دانشگاه سکولار از موضع غیردینی به عالم، آدم و علم نگاه می‌کند نه از موضع دینی و دیدش تا نوک دماغش است.

وی با اعتقاد به این‌که «رویکردهای سکولار در حوزه و دانشگاه از یک نوع نیستند اما یک نتیجه را دارند»، تصریح کرد: در فضای دانشگاهی قبل از انقلاب نگاه علمی و غیردینی بود. حوزه نیز در مشهد، قم، نجف و شهرهای دیگر سکولار هستند که حوزه دین، تمدن، سیاست و غیره را تفکیک کردند، سواد این کار و قدرت اجتهاد ندارند، ضعیف هستند و به تدریج هدف‌شان به جای دفاع از دین، دفاع از خودشان می‎شود. بارها مشاهده کردیم که به دین حملات سنگینی شده و آن‌ها سکوت و توجیه کردند. از دهه ۷۰ که جریان‌هایی در قم، مشهد و شهرهای دیگر نفوذ کرده و سکولاریزه کردند، مقاله می‎نویسند و حقوق بشر سکولار را به جای حقوق بشر اسلامی بیان می‌کنند. در حال حاضر نیز درون حوزه‌ها جریان‌هایی به طور علنی حضور دارند که طلبه‌ها نیز به دنبال آن‌ها بوده و تبلیغ می‌کنند. برخی جریان‎ها همچون حجتیه مدرن به شدت فعال هستند و توهین می‌کنند اما هیچ کس اعتراضی نمی‌کند اما اگر نقدی به کسی وارد شود آتش‌فشان می‌شود.

وی گفت: کل نظام حوزه و دانشگاه وسیله بوده و هدف توحید، عدالت، ساختن تمدن دینی اسلامی، دفاع از حقیقت، فضیلت و عدالت است، مابقی وسیله هستند. جریان سکولار در دانشگاه افرادی هستند که بیان می‌کنند نباید برای علوم مبنا و غایت دینی قائل شد و نگاه آن‌ها تنها مادی و غیردینی است. در حوزه، ضددین نیست بلکه دین محدود شده است. اصل ادعای جریان سکولاریسم غرب‌پرست نیز همین است. دشمنان دین با این امر مخالف نیستند. کلیسا نیز در دل سکولاریسم شکل گرفته، مبانی‌اش با آن سازمان یافته و به عدالت و اخلاق اجتماعی در مردم کاری ندارد. این جریان فکری در داخل حوزه و دانشگاه وجود دارد. در گذشته به امام(ره) توهین می‌کردند اما اکنون دیگر جرات این کار را ندارند. دوباره همان خطوط و مواضع به شکل جدیدی وجود دارد که نگران عدالت، فاصله طبقاتی و به خطر افتادن ارزش‌های اخلاقی در جامعه و خانواده نیستند اما نگران خود هستند که فردی انتقادی نکند. دشمن نیز در حال تلاش است تا وحدت حوزه و دانشکاه را دچار فروپاشی کند، از نظر آن‎ها نظام ساخته شده اما نباید ادامه پیدا کند. مقام معظم رهبری نیز هشدار دادند که ممکن است اسلام آمریکایی ایجاد شود.

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سخنران پیش از خطبه های نماز جمعه تهران؛ازغدی: انتقاد را سرکوب نکنید/ نماز جمعه تریبون تکرار و کلی گویی بی فایده نیست/ رهبری هم باید پاسخگوی اختیارات خودش باشد/نهادهای حکومت در سه قوه و منصوب، باید شفاف و مسئولیت پذیر باشند
سخنران پیش از خطبه های نماز جمعه تهران گفت: نماز جمعه تریبونی است که باید در آن خدمات حکومتی ها به مردم توضیح داده شود تا مردم سوء ظن پیدا نکنند.
به گزارش ایرنا، حسن رحیم پور ازغدی در سخنرانی پیش از خطبه های نماز جمعه این هفته تهران در مصلی تهران به مناسبت سالروز تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی، به دو قرائت از نماز جمعه اشاره کرد و افزود: نماز جمعه محمدی، علوی و انقلاب اسلامی با بقیه نماز جمعه ها متفاوت است. نماز جمعه تریبونی است که باید خدمات حکومتی ها به مردم توضیح داده شود تا مردم، سوءظن پیدا نکنند و مسئولان به جای پاسخگویی به برخی مفاسد نباید کاری کنند که اینگونه مسائل به کل سیستم و مسئولان تعمیم داده شود.
وی ادامه داد: در نماز جمعه به جای پاسخگویی، ناهیان از منکر، صاحبان حق، مظلومان و مستضعفان را متهم به تشویش اذهان عمومی، تضعیف نظام و ضد انقلابی گرایی نکنند و رهبری را پاسخگوی کارکرد چند میلیون کارمند و کارگزار حکومت در سه قوه نکنیم. وی با اشاره به قرائت بی خطر از نماز جمعه، گفت: نماز جمعه ای که دهه به دهه مخاطبانش را نتواند کمی و کیفی تجدید کند و با جامعه نتواند جوان شود، نماز جمعه ای است که در متن مشکلات، مطالبات و بدهی های اجتماعی مانده است، نماز جمعه ها نباید تبدیل شوند به تریبون تکرار و مکررات و کلی گویی بی فایده یا کم فاید، برخی نماز جمعه های ما این طور هستند و برخی نیستند.
رحیم پور ازغدی افزود: بین دو قرائت از دو نماز جمعه مراقب باشیم سراغ کدام طرف می رویم، نماز جمعه محل طرح مشکلات اجتماعی آن هم با راه حل اسلامی و انقلابی است. نباید بگذاریم کارگر بی کاری که قربانی اقتصاد است، بی جواب بماند. بلکه باید پناهگاهش نماز جمعه باشد. وی ادامه داد: خدمات و اشکالات مدیریت های حکومتی، حوزه و دانشگاه، باید در نماز جمعه شفاف، منطقی و اخلاقی، مطرح شود. حوزه، دانشگاه و مدیریت ها باید شجاع و مسئولیت پذیر باشند و قصور خود را بپذیرند، باید حکومت شفاف باشد، رهبری در یکی از مباحث درسی اخیر خود اعلام کردند تابع منطق امیرالمونین هستیم. تمام نهادهای حکومت در سه قوه و تمام نهادهایی که به طور خاص منصوب رهبری هستند، باید به لحاظ اقتصادی و مدیریت کاملا شفاف و مسئولیت پذیر باشند.
رحیم پور ازغدی گفت: اینکه چقدر پول، قدرت و اختیارات در دست شما بوده و چه مسئولیت هایی برای شما تعریف شده و چه کرده اید، یکی از این نهادها هم شورای عالی انقلاب فرهنگی است و این شورا هم باید پاسخگو باشد که در راس آن رئیس شورا که همیشه رئیس جمهوری است، باید پاسخگو باشد. دبیرخانه و اعضای حقوقی شورا پاسخگوی مسئولیت و اختیاراتی که دارند و اعضای حقیقی نیز باید پاسخگوی مواضعی که گرفتند و مواضعی که باید می گرفتند و نگرفتند، باشند.
وی تاکید کرد: همه باید جواب دهند که آیا در دوره مسئولیت به خودتان رسیدند یا به مردم و محرومان، رهبری هم باید پاسخگوی اختیارات خودش باشد که هست، نباید رهبری پاسخگوی کوتاهی های ما در نهادها در رسانه ها، رسانه ملی، نماز جمعه و سایر نهاهای حکومتی باشد. از جمله کوتاهی ها و قصورهایی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی به خصوص از سوی سران سه قوه و کسانی که مسئولیت حقوقی دارند، صورت می گیرد. این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: نماز جمعه انقلاب اسلامی، نماز جمعه امیرالمومنین است که خانمی به نام «سوده» از شهرستان خود می آید سر نماز جمعه، جلوی امیرالمومنین، زانو می زند و قبل از شروع نماز می گوید، یا امیرالمومنین اول به سوال من جواب بده و بعد نماز بخوان، مسئول شما در شهر ما آدم خشن و بی ادبی است و حق الناس را رعایت نکرده و پاسخگو نیست، امیرالمومنین قبل از خواندن نماز و گرفتن توضیح از مسئولان، وقتی از سخن این زن مطمئن می شود، نامه عزل آن مسئول را به آن زن می دهد و می گوید این نامه را به فلانی بده و بگو از پشت میزت بلند شو، این نماز و مدیریت علوی است.

رحیم پور ازغدی افزود: به روح مقدسی که در نسل جوان و سوم انقلاب و این جمهوری مظلوم جوانه می زند، احترام بگذارید، انتقاد را سرکوب نکنید، آزادی بیان و نهی از منکر و امر به معروف حکم شرعی، حکم الله، حق الناس و نیاز قطعی است، هزار سال غربت اسلام و مظلومیت شیعه را از یاد نبریم، با شتاب و بی فکر حرف نزنیم، بلکه باید یکدیگر را پیدا کنیم و با هم حرف بزنیم و حرف یکدیگر را بشنویم. نماز جمعه زنده جریان خون را در رگ های جامعه زنده نگه می دارد.

وی ادامه داد: بار سنگینی را از دهه 50 و 60 کشیدیم، استخوان های ما درد می کند، این رسالت باید به شانه فرزندان و نسل جدید منتقل شود، همه برای مردن به دنیا آمدیم؛ به جز اسلام و انقلاب، همه ما فرع هستیم و اسلام اصل است همه ما ذلیل و اسلام عزیز است و باید عزیز بماند ما می رویم اما اسلام می ماند باید فدا شویم و انقلاب بماند و نباید بگذاریم کسانی که به اسلام و مسئولیت ها آویزان شده اند، اسلام را فدای موقیعت خودشان کنند. رحیم پور ازغدی اضافه کرد: باید از نماز جمعه مراقبت کنیم تا عقیم، غیرمردمی و کلیشه ای نشود، نماز جمعه باید حلقه وصل دولت و مردم باشد، این جا تریبون است باید دوطرفه باشد. دادگاه اخلاقی، حق اللهی و حق الناسی است، نماز جمعه جای تکرار کلیات بی اثر نیست، محل پاسخ به ابهامات، شبهات و اشکلات جدید است نه تکرار مکررات.

وی ادامه داد: این جا تریبون پاسخگو کردن روسای سه قوه و معاونان، دولتی و غیردولتی ها است؛ محل شفاف سازی بیت المال است که از کجا می آید و کجا صرف می شود و اینکه هر کسی به اندازه اختیارات و مقدار پولی که دستش است، باید پاسخگو باشد. نماز جمعه سلاح روز را در دست می گیرد و امام جمعه برای امر به معروف و نهی از منکر، بازخوانی ارزش های توحیدی، عدالت اجتماعی و رصد کردن ساده زیستی ملازمان بیت المال که نشود بیت الحال است. نماز جمعه تریبونی است برای پاسخگو کردن دانشگاه ها که چقدر خرجتان شده و چه فایده ای به حال این ملت دارند و کدام یک از مشکلات جامعه را به روش علمی حل کرده اند.

سخنران پیش از خطبه های نماز جمعه گفت: نماز جمعه محلی برای پاسخگو کردن حوزه ها است، مدیریت حوزه های علمیه، مدرسان، تا مراجع تقلید همه باید پاسخگوی مسئولیت های معرفتی خود باشند. دوره کلیات و مکررات گذشته است. باید عبور کنیم از این عصر و باید در متن جامعه باشیم؛ جامعه رفت و شما جا مانده اید، دوران استثنایی تشیع است و شما در دنیا و آخرت مسئول هستید که چرا از دشمنان ملت عقب ماندید، بسیاری از سنگرهای فقهی و معرفتی خالی مانده است.
رحیم پور ازغدی تاکید کرد: فیضیه مظلوم باید پرچمدار آگاهی، عدالت و فقاهت زنده باشد، به گفته امام راحل (ره) باید مراقب خطر نفوذ در حوزه تا حد مرجع سازی باشیم. امام این صحبت را هم در وصیت نامه خود کرده اند و هم بارها قبل از آن از نجف تا قم و قم تا نجف گفته اند، مرجع پاپ نیست، مرجعیت نمایشی و ارثی نیست حوزه محافظه کار و روحانیت بی درد، روحانیت شیعه علوی نیست. وی ادامه داد: تمایل به اشراف گرایی خیانت به روحانیت شیعه است، عده ای معدود به جای کل حوزه و روحانیت پاسخ سئوالات و شبهات را می دهند. نماز جمعه باید قلب تپنده جامعه باشد که به مردم امید دهد و دشمنان مردم را مایوس کند، مغز بیدار جامعه باشد برای مشکلات مادی، معنوی، اخلاقی و عملی مردم مدام راه حل بدهد.


رحیم پور ازغدی گفت: امام جمعه باید در کنار کارگر محرومی که قربانی اقتصاد شده یا قربانی خصوصی سازی های بی حساب و کتاب و بی نظارت شده است، بایستد. هیچ امام جمعه ای نباید به کارگری که بیکار شده و خانواده اش گرسنه مانده، آن هم به دلیل نظارت غلط در مساله خصوصی سازی، بگوید اینها به نماز جمعه چه ربطی دارد، بروید حرف هایتان را در جای دیگر بزنید. وی افزود: تشریفات در نماز جمعه حرام است، در صف اول نماز جمعه جلوی دوربین نشستن فضیلت نیست. امنیت 99 درصد مسئولان در خطر نیست و احتیاج به محافظ و تشریفات ندارند، امنیت اسلام در خطر است. پاویون و وی آی پی نشین ها در سراسر کشور مضر به حال جمهوری اسلامی هستند.

رحیم پور ازغدی ادامه داد: مسئولان صالح و خدمتگزار در نماز جمعه بیایند و به انتقادات، شبهات و شایعات پاسخ دهند تا قربانی برخی مسئولان نشوند، مدیرانی که دروغ گفتند، وعده، امید و ترس های دروغ در دل ملت پروراندند و صداقت، شفافیت، شجاعت و مسئویت پذیری نداشتند، باید در این محفل مقدس به صراحت مورد خطاب و نهی از منکر قرار گیرند، نهضت نهی از منکر و امر به معروف را در فیضیه، قم، دانشگاه، جامعه و نماز جمعه سرکوب نکنید، عزل و نصب ها باید در نماز جمعه در سه قوه زیر ذره بین برود. عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در توضیح وظایف و اختیارات این شورا گفت: تعداد جلسات شورا در این دوران به شدت کاهش یافته و رکورد پایین ترین مصوبات در این سه سال اخیر بوده است. این درحالی است بعد از تصویب مصوبه ای در شورای انقلاب فرهنگی، باید مراحل اجرا را طی کند و اگر کسی حرفی برای گفتن دارد، باید در جلسات شورا حرف های خود را مطرح کند.

رحیم پور ازغدی گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی ابزار اجرایی ندارد. همچنین اشخاص بالادستی اهداف نورانی دارند اما حلقه وصل در اسناد پایین دستی وجود ندارد. وی با اشاره به تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 1363، گفت: رهبری گفتند هم دولت و هم مسئولان موظفند به فرهنگ عمومی مردم توجه کنند. رهبر معظم انقلاب در سال 1390 فرمودند که وظایف شورا دایره وسیع تری از دانشگاه و آموزش و پرورش است و موظف است در حوزه فرهنگ کل جامعه پاسخگو باشد. رحیم پور ازغدی ادامه داد: ایشان فرمودند وظیفه شورای عالی انقلاب فرهنگی تنها سیاست گذاری نیست، بلکه طراحی شیوه های اجرایی تصمیم ها در حوزه استراتژیک وظیفه دیگر اینها است.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص وظایف این شورا گفت: این شورا وظیفه دارد که سیاست ها و برنامه ریزی های علمی و فرهنگی را تدوین و کارآمد کند و مدیریت کلان کل دستگاه های آموزشی، پژوهشی، هدایت و ساماندهی آن و برنامه ریزی برای مقابله مبتکرانه با تحریم است اما برای اجرای اینها باید اختیاراتی به این شورا داده شود. رحیم پور ازغدی ادامه داد: رصد مستمر تحولات در برنامه های توسعه علم و فرهنگ، ارزیابی برنامه های علمی و فرهنگی، مدیریت برنامه های توسعه علمی و فرهنگی و سیاستگذاری و برنامه ریزی کلان برای وحدت حوزه و دانشگاه از دیگر وظایف این شورا است.

واکنش آیت الله مکارم به اظهارات رحیم پور ازغدی: چطور می‌شود به فردی اجازه دهید در نماز جمعه ضد حوزه حرف بزند و دروغ بگوید / دروغ از جامعه برچیده شود خیلی از کار‌های خلاف برچیده می‌شود

Image
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی نسبت به اظهارات اخیر سخنران قبل از خطبه های نماز جمعه تهران واکنش نشان داد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی نسبت به اظهارات اخیر سخنران قبل از خطبه های نماز جمعه تهران واکنش نشان داد.
این مرجع تقلید در انتهای درس خارج فقه خود در مسجد اعظم قم با اشاره به حدیثی ابراز داشت: ابوجعفر(ع) می فرماید: خداوند قفل هایی برای شرور قرار داده و کلیدهای این شرور، شراب است یعنی همه بدی ها و زشتی ها و نادرستی ها در انباری است که اینها قفلهایی دارد و دروغ از شراب هم بدتر است.
او با بیان اینکه عقل انسان، قفلی در برابر زشتی ها و بدی هاست، افزود: اگر عقل آدمی درست قضاوت کند دنبال دروغ و سرقت نمی رود، وقتی شراب بخوریم این قفل ها باز می شود و ممکن است مفاسد اخلاقی و انواع گناهان را انجام دهد.
آیت الله مکارم شیرازی در باب مجازات فردی که به سبب مستی مرتکب قتل شده است، گفت: برخی سئوال می کنند اگر کسی شراب بخورد و مرتکب قتل شود، آیا قصاص می شود؟ ما می گوئیم بله قصاص می شود.
او ابراز داشت: ابزار بسیاری از کارهای بد دروغ است، کم فروشی، دزدی، غارت اموال و کارهای خلاف و نظر به نوامیس مردم از جمله اعمال رذیله ای است که ریشه و منشا همه اینها دروغ است.
این مرجع تقلید خاطرنشان کرد: از مردم نظرخواهی کرده بودند و گفتند ۶۲ درصد مردم آمریکا معتقدند رئیس جمهورشان دروغ می گوید. به عنوان نمونه، ما ایرانی ها در صف اول مبارزه با تروریستها و تکفیری ها بودیم اما به دروغ گفتند ایرانی ها طرفدار تروریستها هستند و چه دروغی بزرگتر از این؟
او فضای مجازی را عامل رواج دروغ در جامعه دانست و تصریح کرد: اگر دروغ از جامعه برچیده شود خیلی از کارهای خلاف برچیده می شود. مخصوصا از زمانی که فضای مجازی به روی مردم گشوده شده، دروغ غوغا می کند. فضای مجازی فضایی برای دروغ گویان و تهمت زنندگان شده و با این دروغ ها افکار عمومی را مشوش می کنند.

آیت الله مکارم شیرازی گفت: مکرر شده است افرادی از خارج آمده و با ما ملاقات داشتند، سئوال کردیم آیا آن ایرانی که در رسانه ها دیدید با آنکه الان می بینید یکی است؟ می گویند در رسانه ها اینقدر ضد ایران سخن گفتند که دنیا را نسبت به ایران بدبین کنند.

او تاکید کرد: تصمیم بگیریم کمترین دروغی بر زبان ما جاری نشود حتی شوخی دروغ هم نکنیم. اگر مراقب زبان خود باشیم جلوی خیلی از خلاف ها گرفته می شود.
این مرجع تقلید در باب مسائل روز به سخنرانی پیش از خطبه های این هفته نمازجمعه تهران اشاره کرد و گفت: هفته گذشته در سخنرانی قبل از خطبه های نمازجمعه تهران، ضد حوزه های علمیه صحبت کردند، عجیب است نمازجمعه ای که ائمه جمعه فرزندان حوزه هستند، پایگاهی برضد حوزه شود. چطور می شود شما به فردی اجازه دهید ضد حوزه حرف بزند و دروغ بگوید.
او خطاب به طلاب حاضر در درس عنوان کرد: شما می دانید که در دروس حوزه، مرتب حرف های تازه و مطابق نیازهای روز زده می شود،اما این فرد عنوان می کند ۴۰ سال است حرف های تازه در حوزه زده نشده است، اینجا برخی گمان پیدا کردند که درون نظام هم افرادی بر ضد حوزه هستند.
آیت الله مکارم شیرازی با اشاره به تاسیس اولین حوزه علمیه توسط شیخ طوسی و فراز و نشیب های آن در طول هزارسال گفت: حوزه نباشد هیچ چیزی نیست؛ اما بدانید خدا و امام زمان حافظ حوزه هستند.

او در ادامه توجه حوزویان را به سه نکته جلب کرد و ادامه داد: نکته اول اینکه حوزویان دست اتحاد به یکدیگر داده و متحد شوند؛ نغمه خلافی در حوزه نباشد. دوم اینکه مسائل روز و مستحدثه را همه بدانند و پاسخ شبهاتی که از سوی وهابیت و غیر وهابیت مطرح می شود را بدانند.
این مرجع تقلید در توصیه سوم از حوزویان خواست که زی طلبگی و حوزوی را فراموش نکنند و تاکید کرد: در خانه ها، مسافرتها و در همه چیز زی طلبگی را فراموش نکرده و بهانه دست دشمن ندهید.
او یادآور شد: امید است خداوند توفیق دهد این میراث را حفظ کرده و بهتر از سابق تحویل آیندگان دهیم. در زمان آیت الله العظمی بروجردی ۴۰۰۰ نفر در حوزه بودند اما امروز ۶۰ هزار نفر مشغول درس و بحث در حوزه هستند. در آن زمان یک حوزه خواهران نبود اما امروز ببینید چقدر خواهران طلبه داریم که حتی برخی به مرحله درس خارج رسیده اند.

منبع:شفقنا
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

معرفت به زمان 17 ربیع الاخر 1440

پستتوسط نبض زمان » سه شنبه ژانويه 01, 2019 2:43 am

.
احوال مجلس و نگهبان و مصلحت

.
نبض زمان
 
پست ها : 1860
تاريخ عضويت: يکشنبه دسامبر 30, 2018 2:36 pm

قبليبعدي

بازگشت به گاهنامه معرفت به زمان


Aelaa.Net