تقريظ امام زمان عليه السلام:نقل از كتاب
نسخه جامع عمل استجاره
و
اصحاب عمل استجارة و مسجد سهلة
http://aelaa-net.tk/SAY/p/index.php?q=n ... ylp5Wnqm5iتصحيح كتاب ميرزاى نائينى طبق نظر مبارك امام زمان فقهاء بزرگ و اهل معرفت و بصيرت؛ همواره به تحصيل رضايت حضرت مولا صاحب الأمر ؛ و سعى در كشف نظر حضرتش در امور مختلفه (و بالأخص امور علميه و نظريه) اهتمام داشته و دارند، و بعد از انكشاف آن رأى الهى و نورانى؛ به طرق معتبره قطعيه (از طريق توسل و استجاره) به تكميل و تصحيح آثار علميه خود بر اساس آن مواظبت داشته و دارند، و به هيچ وجه بر تحقيق و نظر خود متصلب نبوده وملاحظه آثار اجتماعى آن را ننموده، بلكه بر طرح آن مصرّند، در اين زمينه بسيار بجاست كه از اقدام آيت الله ميرزا محمد حسين نائينى درباره كتاب علمى و مهم (تنبيه الأمة و تنزيه الملة) ياد كنيم، كه اين عالم عظيم كه استاد فقهاء و مجتهدين و مراجع بوده؛ و از اصوليين نامدار و صاحب مكتب و مبناى فكرى شمرده مي شود، و اين كتاب در كنار مواضع ايشان؛ ابعاد اجتماعى سياسي نيز داشته؛ و هر تغيير و اصلاحى فراتر از يك اثر علمى محدود در حوزه هاى علمى؛ انعكاس داشته است، اما آن مرحوم از بيان موجبات اين تغييرات و طرح مشروح آن واهمه اى نداشته اند، در اينجا اصل مطلب و موضوع اصلاح و شرح سبب آن را از بيان خود آن مرحوم نقل مى كنم كه در اول و آخر رساله مذكوره آورده اند، در اين فقرات مرحوم نائينى نظر مولا حضرت مهدى را درباره مشروطه و مقدار اهميت و يا عاقبت و سرانجام آنرا بيان كرده، و مبانى مراحل مختلف اين امور را نقل نموده، كه حضرتش بعض از مقدمات مثل قيام عليه ظلم و هجمه بيگانگان و رفع مظالم از اهل ايمان و حفظ بلاد ايشان را تأييد فرموده، أما تاسيس برخى قواعد بر آن مقدمات؛ و نسبت دادن آنها به عنوان نيابت ناحيه مقدسه را انكار فرموده، و اشاره به حذف آنها مى نمايند:
كلام مرحوم ميرزاى نائينى در اول رساله تنبيه الأمة: .... و چقدر مناسب است رؤیای صادقهای؛ که خود این اقلّ خدّام شرع انور؛ در همین خلال دیده؛ و متضمّن همین تشبیه است؛ ضمنا درج شود: چند شب قبل از این، در عالم رؤیا خدمت مرحوم آیة اللّه آقای حاجی میرزا حسین تهرانی(قدّس سره) نجل مرحوم حاجی میرزا خلیل (طاب رمسه) مشرّف و پس از التفات به رحلت ایشان و گرفتن طرفین رداء مبارکشان برای استفاده، و امتناع ایشان از جواب مسائل راجعه به عالم موت و نشئه برزخ و آخرت، و تمکین از جواب مسائل دیگر، سؤالاتی عرض شد و از لسان مبارک ولی عصر (ارواحنا فداه) نقل جواب فرمودند. بعد از ختم آنها عرض کردم: اهتمامات شما را در خصوص مشروطیّت چه فرمودند؟ حاصل عبارت جواب این بود؛ حضرت فرمودند: {مشروطه اسمش تازه است}، مطلب که قدیمی است، مثالی که متضمّن به تشبیه باب، که شرحش در نظرم نماند، ذکر فرموده، بعد به این عبارت گفتند: حضرت (امام زمان ) فرمودند: {مشروطه مثل آن است که کنیز سیاهی را که دستش هم آلوده باشد به شستن دست وادارش نمایند} انتهی. چه قدر این مثال مبارک تمام و منطبق است بر مطلب و سهل ممتنعی است! که به هیچ خاطر نرسیده، و بر صحّت رؤیا، علاوه بر قرائن قطعیّه دیگر، اماره واضح است. سیاهی کنیز اشاره است به غصبیت اصل تصدّی، و آلودگی دست اشاره به همان غصب زائد، و مشروطیّت چون مزیل آن است، لهذا به شستن ید غاصبانه متصدّی تشبیهش فرمودهاند.
كلام مرحوم ميرزاى نائينى در آخر رساله تنبيه الأمة: .... و خوب است بقیه همان رؤیای سابقه مرحوم آیت اللّه آقای حاجی میرزا حسین طهرانی (قدّس سره) را که متعلّق به همین رساله است، ذکر (نموده)، و رساله (را) بدان ختم کنیم. اول شروع در نوشتن این رساله، علاوه بر همین فصول خمسه ()، دو فصل دیگر هم (ششم) در اثبات نیابت فقهای عدول عصر غیبت، (هفتم) در اقامه وظائف راجعه به سیاست امور امّت و فروع مُرَتّب بر وجوه و کیفیات آن مَرتّب (مرتبه)، و مجموع فصول رساله، هفت فصل بود، در همان رؤیای سابقه بعد از آنچه سابقا نقل شد؛ از تشبیه مشروطیت به شستن دست کنیز سیاه؛ از لسان مبارک حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) حقیر سؤال کردم که رساله (تنبيه الأمة) که مشغول (نوشتن)ش هستم؛ (آيا) حضور حضرت (صاحب الأمر ) مطبوع (موافق طبع و ميل شريف) است یا نه؟ فرمودند: {بلی مطبوع است، مگر دو موضع!}. و به قرائن معلوم شد، که مرادشان از آن دو موضع؛ همان دو فصل {ششم (در اثبات نيابت عامه براى فقهاء در دوره غيبت) و هفتم (وظيفه شان در تدبير حكومت)} بود، و (از طرفى) مباحث علمیّه که در آنها تعرّض شده بود؛ با این رساله که باید عوام هم منتفع شوند، بیمناسبت بود، لهذا هر دو فصل را اسقاط و به فصول خمسه اقتصار کردیم. و قد ختم بید مصنّفه الفقیر الجانی محمّد حسین الغرویّ النّائینی من الواد المقدّس الغریّ علی مشرّفها أفضل الصّلاة و السّلام فی شهر ربیع الأوّل سنة ألف و ثلاثمائة و سبع و عشرین(1327) من الهجرة المقدّسة علی هاجرها و آله أفضل الصّلاة و السّلام.
توضيح: درباره دو فصل حذف شده؛ كه مورد تاييد حضرتش نبوده، از مرحوم سيد مشراقى سؤال شد، ايشان گفته بود:
{1}. اصل اينكه نتايج وظايف و مسؤوليتهاى امام زمان در زمان غيبت كبرى نبايد متروك واقع شود؛ مثل حفظ امنيت بلاد اهل ايمان و دفع تجاوز دشمنان و يا حفظ وحدت و همدلى جوامع مؤمنان، و دهها مورد ديگر، و همه مؤمنان به اين امور مكلفند، و هرچه معرفت دينى و توانايى شخص بيشتر باشد؛ مسؤوليت و وظيفه اش بيشتر است، و از آنجا كه تشخيص موارد؛ و نحوه انجام امور؛ نياز به دانش دينى و تخصصى هر موضوع دارد، ازبن روست كه اين تكاليف بيشتر از همه متوجه علماء است، كه بايد مردم را آگاه و دلالت و رهبرى نمايند، و اين امر محدود به شخص خاصى نيست، و اگر تعدد آراء علماء مطرح بود؛ براى حسن انجام و موفقيت امور بايد وحدت كلمه پيدا كنند و يكديگر را نفى و دفع نكنند، اين خلاصه اصل مطلب است، ولذاست كه موضوع فقهاء و مسؤوليتشان در زمان غيبت كبرى بطور شاخص مطرح است، بنابراين تبيين اصل اين مبحث قطعا مرفوض حضرتش نبوده است، چه اينكه تحقق مطالب فصول خمسه مرهون همين مطلب ششم است، و مطلب هفتم هم كه در تعيين و بيان وظايف محدوده اين امور و كيفيت تدبير و تنسيق اينهاست، و اين مبحث هم قطعا مرفوض حضرتش نبوده است؛ بعد از اينكه تاييد كليات فصول خمسه فرموده اند.
{2}. اما آنچه بنظر مى رسد موجب انكار و ردّ حضرتش نسبت به اين دو فصل شده؛ بيشتر نحوه عنوان دهى به اين مبحث و انتزاع منصب خاص به اسم نيابت حضرت (ولو به اسم نيابت عام) و ساختار آن مى باشد.
{3}. همچنانكه همه ما مى دانيم كه خداوند روزى رسان است و وظيفه رزّاقيت خلايق به عهده خداوند است، اما مؤمنان بلكه عموم بشر؛ در احسان نمودن به نيازمندان؛ مأمور و مكلفند، و اگر گرسنه اى جايى سراغ داشتند؛ و توانمندى بر سير نمودنش داشتند؛ بايد بدان قيام نمايند، با اينكه اصل اين كار مسؤوليت خداوند است؛ و اين بنده مؤمن؛ كار خداوند را به بركت نعمات الهى انجام داده؛ و سبب خداوند مى شود براى روزى رساندن به آن نيازمند، و لوجه الله و براى خدا اين كار را انجام مى دهد، اما در هر صورت قيام اين بنده مؤمن؛ لازمه اش طرح منصبى به اسم نيابت از خداوند نيست، خصوصا كه آنرا بخواهد اختصاص به خودش بداند؛ و به اسم آن هم تحكم به ديگران بنمايد، و همه كارها به اسم نيابت خداوند؛ و از طرف حضرت حق جلوه داده شود.
{4}. فلذا چه بسا اين جهات (كه خواسته يا ناخواسته در فصل ششم و هفتم كتاب تنبيه الأمه به خواننده القاء مى شده است) سبب شده تا حضرت امام زمان نسبت به نشر اين دو فصل اعراض نمايند، بخصوص نسبت پيدا كردن امور به نام حضرت؛ در وقتى كه تفاصيلش براى هر فقيهى (خصوصا بدون ارتباط) به تاييد حضرتش نرسيده باشد.
{5}. براى اطلاع از عوارض احتمالى اين مبحث به بخش خاتمه كتاب تنبيه الأمة و مطلب مربوط به (استبداد دينى) مراجعه شود.
تقریظ آیة اللّه آخوند ملّا محمد کاظم خراسانیبسم اللّه الرحمن الرحیم رساله شریفۀ «تنبیه الأمّة و تنزیه الملّة» که از افاضات جناب مستطاب شریعت مدار، صفوة الفقهاء و المجتهدین ثقة الاسلام و المسلمین، العالم العامل آقا میرزا محمد حسین النائینی الغروی- دامت افاضاته- است، اجلّ از تمجید و سزاوار است که ان شاء اللّه تعالی به تعلیم و تعلّم و تفهیم و تفهّم آن، مأخوذ بودن اصول مشروطیت را از شریعت محقّه استفاده و حقیقت کلمۀ مبارکۀ «بموالاتکم علّمنا اللّه معالم دیننا و أصلح ما کان فسد من دنیانا» را به عین الیقین ادراک نمایند. ان شاء اللّه تعالی.
فی شهر ربیع الأوّل سنة 1327 حرّره الأحقر الجانی محمد کاظم الخراسانی محل مهر مبارک
تنبیه الأمة و تنزیه الملة، ص: 34
تقریظ آیة اللّه ملّا عبد اللّه مازندرانیبسم اللّه تعالی شأنه بحمد اللّه تعالی و حسن تأییده رسالۀ شریفۀ «تنبیه الأمّة و تنزیه الملّة» چنان که مرقوم فرمودهاند، اجلّ از تمجید و برای تکمیل عقاید و تصدیق وجدانی مسلمین به مأخوذ بودن تمام اصول و مبانی سیاسیّه از دین قویم اسلام کافی و فوق مأمول است. فللّه درّ مصنّفه المحقق و جزاه عن الاسلام و اهله خیرا و کثّر فی الفقهاء و المجتهدین امثاله بمحمد و آله الطاهرین صلوات اللّه علیهم اجمعین.
فی شهر ربیع الأوّل سنة 1327 حرّره الأحقر عبد اللّه المازندرانی محل مهر مبارک
تنبیه الأمة و تنزیه الملة، ص: 35