واکسنی که شما را فلج میکند و میکُشد
بجز عوارض واكسنها بطور عموم
و عوارض خطير اين نوع واكسن
اصل ترويج اين واكسن بار ضداخلاقي دارد
چون اين بيماري ناشي از ولنگاري جنسي است
و ترويج اين واكسن يعني ولنگاري جنسي مشكلي نيست فقط واكسنش را بزن
انوقت در يك برنامه زنده شوي تلويزيون ترويج كنند كه هركسي بزند شركت در برنامه مي كند!!!!!
شواهد نشان میدهد واکسن HPV که «ماه عسل» آن را تبلیغ کرد، در کشورهای دیگر عامل بروز اختلالات خودایمنی، فلج و مرگ شده است.
سرویس جامعه مشرق - برنامه «ماه عسل» روز سهشنبه ۸ خرداد با دعوت از «یاسمن اشکی» و تعریف داستان زندگی وی، موضوع ویروس HPV را به طور عمومی مطرح کرد و از آنجایی که این برنامه مخاطبان زیادی دارد، موجب شد تا مسئله بیماریهایی که نتیجه عفونت با HPV هستند به موضوع بحث و جنجال زیادی در کشور تبدیل شود. جنجالبرانگیزتر، طرح موضوع واکسن HPV و ادعای نیاز مبرم برای تولید ملی این واکسن با طرح ادعاهایی ناصحیح و کاملاً اغراقآمیز درباره بروز قریبالوقوع یک «سونامی HPV» بود.
مشرق پیش از این در گزارشهای مفصلی به قسمت جنجالی برنامه ماه عسل پرداخته (از اینجا بخوانید) و همینطور ویروس HPV و بیماری مرتبط با آن در انسان را نیز خدمت مخاطبان محترم معرفی کرده است (از اینجا بخوانید) (خواندن این دو گزارش به درک بهتر گزارش حاضر کمک خواهد کرد). در گزارش پیش رو بیشتر درباره واکسن HPV و واکنش کشورهای مختلف به این واکسن توضیح داده خواهد شد و سپس نکاتی ساده و مبتنی بر «عقل سلیم» یادآوری خواهد شد که به نظر میرسد مغفول ماندهاند.
واکسن HPV چیست و چه کار میکند؟بنا به گزارشهای سازمان سلامت جهانی (که در ادامه بیشتر درباره آن خواهید خواند) اولین نمونه از واکسن HPV در سال ۲۰۰۶ تولید شد[۱] و از آن سال تا کنون، تنها دو واکسن مختلف برای HPV به طور گسترده در دنیا تأیید شده و استفاده میشود[۲]: «گارداسیل[۳]» (ساخت شرکت «مِرک» آمریکا) و «سرواریکس[۴]» (ساخت شرکت «گلاکسو-اسمیت-کلاین» انگلیس) که البته از گارداسیل، دو نمونه تولید میشود. هرکدام از این واکسنها (از جمله نمونههای مختلف گارداسیل) برای پیشگیری از ابتلا به دو یا چند نوع HPV تولید شدهاند، اما تمام آنها مدعیاند که دستکم از آلودگی به دو نوع ۱۶ و ۱۸ از ویروس HPV پیشگیری میکنند. این دو نوع، عامل بیشترین میزان ابتلا به سرطان گردن رحم در دنیا هستند.
در عین حال، «مؤسسه ملی سرطان» آمریکا که یکی از حامیان اصلی واکسن HPV است، توصیه میکند که حتی زنانی هم که واکسن HPV را دریافت میکنند، باید مرتباً آزمایشهای غربالگری سرطان گردن رحم را طبق روال قبل ادامه دهند، چراکه واکسنهای HPV از آلودگی به تمام HPVهایی جلوگیری نمیکنند که میتوانند منجر به سرطان شوند[۵]. روی هم رفته، حدود ۳۰ درصد از سرطانهای گردن رحم با تزریق هیچیک از واکسنهای HPV قابلپیشگیری نیستند. در مواردی که ادعا میشود واکسن HPV میتواند مانع از سرطان گردن رحم شود، تأثیر این واکسن را دستکم ۵ تا ۱۰ سال و نهایتاً ۱۵ سال تخمین میزنند.
طبق دستورالعمل، حتی در صورت تزریق واکسن نیز نباید اقدامات دیگر پیشگیری از سرطان گردن رحم را رها کرد.
از آنجایی که به گزارش خود مؤسسه ملی سرطان آمریکا، آزمایشهای پاپ اسمیر میتوانند اکثر سلولهای غیرطبیعی را پیش از تبدیل شدن به سلولهای سرطانی تشخیص بدهند[۶]، بنابراین میتوان نتیجه گرفت که دستکم بیش از ۵۰ درصد از سرطانهای گردن رحم با آزمایشهای مرتب پاپ اسمیر قابلتشخیص و پیشگیری هستند. از طرف دیگر، چنانکه گفته شد، ۳۰ درصد از این سرطانها نیز با تزریق واکسن HPV قابلپیشگیری نیستند. بنابراین واکسن HPV تنها میتواند در پیشگیری از چیزی حدود ۲۰ درصد از سرطانهای گردن رحم منحصراً نقش داشته باشد. البته با خواندن ادامه این گزارش به این نتیجه خواهید رسید که بهتر است عطای همین ۲۰ درصد و واکسن HPV را نیز به لقای آن ببخشیم.
«گارداسیل» رایجترین واکسنی است که برای پیشگیری از سرطان گردن رحم تجویز و تزریق میشود
پشت پرده تأیید واکسن HPVاولین نکتهای که باید در مورد واکسن HPV در نظر داشت این است که انحصار تولید این واکسن در اختیار آمریکا و انگلیس است. این واکسن را آن دسته از نهادهای رسمی آمریکا تأیید کردهاند که هرکدام به نوعی در پرونده صنایع داروسازی این کشور متهم هستند. موضوع کمپانیهای غولپیکر در صنایع داروسازی آمریکا و سودهای هنگفت آنها از تولید داروهای مختلف و سپس تبلیغ و ترویج آنها صرفاً با اهداف تجاری، موضوع بسیار باسابقه و مفصلی در فضای داخلی آمریکاست که قطعاً از حوصله این گزارش خارج است. با این وجود، یادآوری برخی اطلاعات در این زمینه برای تفسیر بحث کنونی، لازم به نظر میرسد.
شرکت گلاکسو-اسمیت-کلاین انگلیس (تولیدکننده واکسن سرواریکس) به نوبه خود سال ۲۰۱۲ به جرم کوتاهی در ارائه اطلاعات کافی به مصرفکننده، دادن رشوه به پزشکان و ارائه اطلاعات نادرست و گمراهکننده درباره ایمنی استفاده از یکی از داروهایش در آمریکا و برخی جرائم دیگر (نه لزوماً درباره واکسن HPV) مجبور شد مبلغ سرسامآور ۳ میلیارد دلار را (در پرهزینهترین پرونده پزشکی در این حوزه) به وزارت دادگستری آمریکا پرداخت کند[۷]. با این حال، موضوع اصلی این گزارش واکسن گارداسیل است که هم رواج بیشتری در دنیا دارد و هم نهادهای آمریکایی به شدت پشت آن ایستادهاند.
«مِرک» سازنده «گارداسیل»، سابقه پنهانکاری درباره عوارض احتمالی داروهایش را دارد.
شرکت مرک آمریکا (تولیدکننده واکسن گارداسیل) سال ۲۰۰۸ مجبور شد بیش از ۶۵۰ میلیون دلار بابت کلاهبرداری بیمهای و همچنین پرداخت رشوه در خصوص سه داروی تولیدیاش (که شامل گارداسیل نمیشد) به وزارت دادگستری آمریکا جریمه پرداخت کند[۸]. سه سال قبل از آن نیز، «ریموند گیلمارتین» پس از ۱۱ سال مدیریت شرکت مرک، روزی که محققان کنگره آمریکا سِیلی از اسناد مختلف را درباره اقدام این شرکت به ادامه تبلیغات گسترده با وجود اطلاع از نگرانیهای جدی درباره یکی از داروهایش منتشر کردند، استعفا داده بود[۹]. با این وجود، نباید این درگیریهای گاه و بیگاه میان کمپانیهای بزرگ دارویی در آمریکا و جهان با وزارتخانهها و یا کنگره این کشور را نشانی از وجود یک رویه متقن یا استاندارد مشخص یا مثلاً «عزم جدی دولت آمریکا برای تأمین و تضمین سلامت مردم در داخل و خارج از این کشور» تلقی کرد.
تحقیقات نشان داده که این واکسن موجب اوتیسم میشود، اما «لایحه ملی آسیب از واکسن کودکی» همچنان از داروسازان مقابل مردم حمایت میکند
شواهد نشان میدهد که این پروندههای حقوقی که عمدتاً با پرداخت جریمه (یعنی واریز مبلغی به حساب دولت) بسته میشوند و کسی پیگیر جبران خسارتهای وارده به مردم نمیشود، صرفاً بخشی از تجارت دارویی بدون در نظر گرفتن جان مردم است، واقعیتی که تنها یکی از اسناد آن، اعتراف مقامات آموزشی آمریکا به تأمین بودجه بیش از ۷۰۰ میلیون دلاری تحصیلات پزشکی در این کشور توسط کمپانیهای تولیدکننده دارو است[۱۰]. به عبارت دیگر، وقتی تولیدکنندگان دارو، تجویزکنندگان دارو را تربیت میکنند، نتیجه کاملاً مشخص است.
قدرت لابی دارو در آمریکا گاهاً حتی از لابی اسلحه نیز پیشی گرفته است.
البته کار تنها به مؤسسات آموزشی هم ختم نمیشود. یکی از آمارهای عجیب و غریب در آمریکا، رتبه اول لابیهای دارو در صرف هزینه در کنگره برای تنظیم و تعیین مقررات مربوط به حوزه تولید و توزیع دارو در این کشور طی سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۵ است[۱۱]. لابیهای دارو در این مدت بیش از ۸۰۰ میلیون دلار صرف لابیگری فدرال کردهاند و از این منظر از لابیهای قدرتمندی مانند لابی اسلحه نیز پیشی گرفتهاند. البته این هزینهها برای لابی دارو کاملاً توجیهپذیر است، چراکه به عنوان نمونه، کمپانی آمریکایی «فایزر[۱۲]» یکی از بزرگترین کمپانیهای داروسازی در دنیا به تنهایی در سال ۲۰۱۷ درآمد خالصی بیش از ۲۱/۳ میلیارد دلار داشته است[۱۳].
فایزر همان کمپانیای است که بارها به جرائم مختلف توسط وزارت دادگستری آمریکا جریمه شده است؛ از جمله حدود دو هفته پیش، زمانی که تلاش کرد تا با استفاده از یک نهاد به ظاهر خیرخواهانه، قیمت داروی بیماریهای قلبی خود را افزایش دهد[۱۴]، یا سال ۲۰۰۹ زمانی که به جرم تبلیغات غیرقانونی و پرداخت رشوه در مورد چهار عدد از داروهایش، بزرگترین جریمه تاریخ پروندههای کلاهبرداری بیمهای (تا پیش از جریمه ۳ میلیارد دلاری گلاکسو-اسمیت-کلاین) را به مبلغ ۲/۳ میلیارد دلار پرداخت کرد[۱۵].
کمپانیهای داروساز آمریکایی بارها به خاطر دادن رشوه به پزشکان برای تجویز داروهایشان مجرم شناخته شدهاند.
اگرچه تا کنون کمپانیهای متعددی در آمریکا به جرم پرداخت رشوه به پزشکان با هدف تجویز بیشتر داروهایشان، و در نتیجه افزایش درآمد، جریمه شدهاند[۱۶] که نشان میدهد سلامت عموم مردم به هیچ عنوان اولویت اول کمپانیهای بزرگ داروسازی نیست، اما چنانکه گفته شد، نباید باز و بسته شدن این پروندهها را به معنای اهمیت دادن دولت و کنگره آمریکا به سلامت مردم تلقی کرد. دلایل مختلفی وجود دارد که اثبات میکنند، دولت آمریکا نیز از روابطش با شرکتهای داروساز، به دنبال چیزی جز تیغ زدن این شرکتها نیست. لابیگری کمپانیهای دارویی در کنگره و مهر تأیید نهادهای دولتی آمریکا مانند «مرکز درمان و پیشگیری از بیماری[۱۷]» (آژانس فدرال دولت آمریکا و زیرمجموعه وزارت بهداشت و خدمات انسانی این کشور) و «سازمان غذا و دارو[۱۸]» (نهادی مشابه مرکز درمان و پیشگیری از بیماری) بر داروهایی که این کمپانیها بارها و بارها به خاطر خطرآفرین بودن آنها جریمه شدهاند، نشان میدهد که داد و ستد میان واشینگتن و کمپانیهای داروساز، تجارتی کاملاً پرسود برای هر دو طرف، اگرچه به قیمت تهدید سلامتی مردم، است.
اوتیسم، افسردگی و فلج تنها بخشی از عوارض احتمالی «گارداسیل» هستند«دیوید گراهام» از افشاگران سازمان غذا و داروی آمریکا معتقد است که داروی «وایوکس[۱۹]» تولید شرکت مرک (دارویی که مرک بیش از پنج سال اطلاعات درباره خطرات آن را مخفی کرده بود)، تا پیش از رسوایی بزرگ سال ۲۰۰۴ و جمعآوری این دارو از تمام بازارهای جهانی، منجر به بروز حملات قلبی در چیزی حدود ۱۴۰ هزار نفر تنها از مردم آمریکا و کشته شدن حدود ۵۵ هزار نفر در این کشور شده بود[۲۰]. جالب است بدانید، «جولی گربردینگ[۲۱]» از اعضا و سهامداران شرکت مرک، بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۹، همان دورهای که گارداسیل در آمریکا تأیید شد، مدیریت مرکز درمان و پیشگیری از بیماری دولت آمریکا را به عهده داشت.
«سازمان سلامت جهانی» که «گارداسیل» را تأیید کرده، به داشتن انگیزههای سیاسی و ملاحظات فراتر از سلامت عمومی عادت دارد.
در این میان، نهادهای بینالمللی نیز تفاوتی با نهادهای دولتی آمریکایی ندارند. به عنوان نمونه، یکی از سازمانهایی که واکسن HPV را تأیید و برای تمام کشورهای جهان نیز تجویز کرده، «سازمان سلامت جهانی[۲۲]» (زیرمجموعه سازمان ملل و مسئول امور سلامت عمومی) است[۲۳]. سازمان سلامت جهانی، خود، موضوع جنجالهای متعددی بوده که از جمله آنها واکنشهای ناکافی مقابل گسترش ویروس ابولا در غرب آفریقا[۲۴]، خودداری از تأیید عضویت تایوان تحت فشارهای سیاسی چین[۲۵]، و صرف هزینهای معادل ۲۰۰ میلیون دلار در سال برای سفر اعضایش (یعنی بیش از هزینهای که مجموعاً صرف مقابله با اچآیوی/ایدز، مشکلات روانی، سل و مالاریا میشود) است، اما صرفنظر از این رویههای جنجالی، نکته قابلتوجه درباره موضوع سرطان، برخی از جنجالهایی است که «آژانس بینالمللی تحقیقات درباره سرطان[۲۶]» (زیرمجموعه سازمان سلامت جهانی) تا کنون به پا کرده است.
سال ۲۰۰۲ «لورنزو توماتیس» مدیر سابق آژانس بینالمللی تحقیقات درباره سرطان (بین سالهای ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۳) مقالهای نوشت و در آن این آژانس را به کوچکنمایی خطرات مواد شیمیایی صنعتی متهم کرد[۲۷]، اتفاقی که موجب شد تا یک سال بعد، از ورود توماتیس به ساختمان آژانس جلوگیری به عمل بیاید[۲۸]. همان سال، ۳۰ دانشمند حوزه سلامت عمومی نامهای را امضا و از تضاد منافع (آژانس در تأمین سلامت عمومی مردم و همزمان، همکاری با صنایع بزرگ) و عدم وجود شفافیت در آژانس شکایت کردند. آژانس بینالمللی تحقیقات درباره سرطان در موارد دیگری نیز مورد انتقاد بوده[۲۹] که از جمله آنها، انتخاب جهتدار تحقیقات برای انتشار گزارشها و حذف هدفمند اطلاعات برای تأمین منافع خاص است[۳۰].
آیا واکسن گارداسیل ایمن است؟بر خلاف نهادهای دولتی آمریکا که گارداسیل را رسماً تأیید و حمایت میکنند و بر خلاف سازمان بهداشت جهانی که این واکسن را «بسیار ایمن» توصیف میکند، شواهد و قرائن خبر از اتفاقات ناگواری میدهد که تصور میشود بر اثر تزریق واکسن HPV برای دریافتکنندگان این واکسن رخ دادهاند. پیش از بررسی بخشی از این موارد، ارائه توضیحاتی تکمیلی درباره واکسن گارداسیل ضرورت دارد:
چنانکه درباره بسیاری از یافتههای علمی (نه تمام آنها) صادق است، اثبات یا رد یک فرضیه در حوزه علمی و به خصوص پزشکی، گاهاً با قاطعیت ممکن نیست و نظراتی که در اینباره اظهار میشود، بر مطالعاتی استوار است که در بهترین شرایط، یک «شبهواقعیت» را به دست دادهاند.
به عنوان نمونه، بسیاری از کارشناسان پزشکی در دنیا (از جمله «دایان هارپر» یکی از دستاندرکاران تحقیقات[۳۱] درباره واکسن HPV که معتقد است درباره گارداسیل تحقیقات کافی انجام نشده[۳۲]) برای رد تأثیرگذاری گارداسیل به بیان این مطلب متوسل میشوند که «واکسن گارداسیل تا امروز حتی جلوی یک مورد ابتلا به سرطان گردن رحم را هم نگرفته است.» اگرچه ممکن است در ابتدا به نظر برسد که چنین تناقضی میان ادعاهای شرکتهای سازنده واکسن HPV و نظرات دیگر کارشناسان حوزه پزشکی، بزرگتر از آن است که باورپذیر باشد، اما اندکی دقت میتواند به حل این تناقض کمک کند.
کارشناسان میگویند تأثیر «گارداسیل» در پیشگیری از سرطان گردن رحم حتی در یک مورد هم تا کنون اثبات نشده است.
تزریق واکسن به منظور جلوگیری از ابتلا به یک بیماری انجام میگیرد، اما واقعیت این است که فردی که واکسن میزند، ممکن است در صورت عدم تزریق واکسن هم هیچگاه به آن بیماری مبتلا نشود. این در حالی است که تحقیقات روی افرادی که واکسن را زدهاند، صرفاً بر این موضوع تمرکز میکنند که «فرد، واکسن زده و به بیماری مبتلا نشده است» در حالی که ممکن است هیچ رابطه علت و معلولیای در این میان وجود نداشته باشد. به عبارت دیگر، عدم ابتلای فرد به بیماری، لزوماً تأثیرگذاری واکسن را اثبات نمیکند. این خلأ اطلاعاتی، همان موردی است که کارشناسان به آن اشاره میکنند و معتقدند تحقیقات بیشتری باید انجام شود تا این اطمینان به وجود بیاید که عدم ابتلای یک فرد به یک بیماری (به خصوص بیماری غیرشایعی مانند سرطان گردن رحم) نتیجه مستقیم تزریق واکسن توسط وی بوده است.
در آن سوی سکه، مواردی هم که در ادامه به آنها اشاره میشود، ممکن است تماماً و مستقیماً با تزریق واکسن HPV در ارتباط نباشند، اما به هر حال، تعداد زیاد این موارد و واقع شدن آنها در کشورهای متعدد، قطعاً علامت سؤال بزرگی را به وجود میآورد که احتیاط در مورد تزریق واکسن HPV را ضروری میکند. در عین حال، باید توجه داشت که در این دعوای دوطرفه، قطعاً طرفی که ثروتمندتر و قدرتمندتر است (کمپانیهای داروسازی) به راحتی میتواند از ابزار رسانه و تبلیغات بهرهمند شود و روایت خود را بازگو کند و حرف خود را به کرسی بنشاند؛ طرف دیگر نیز مطابق معمول به تئوری توطئه متهم میشود (درباره «تئوری توطئه» این گزارش را بخوانید).
برخی از قربانیان عوارض «گارداسیل»
آنچه در ادامه میآید، نام تنها برخی از کشورهایی است که در آنها مواردی از عوارض جدی احتمالی واکسن گارداسیل گزارش شده است. اگرچه این فهرست تمام کشورهای درگیر و تمام موارد رخ داده در این کشورها را شامل نمیشود، اما برای طرح این سؤال کافی است که «آیا باید عجولانه و بدون تحقیق، واکسن HPV را برای عموم مردم تجویز کرد یا نه» :
آمریکا: اواسط سال ۲۰۱۳، وزارت بهداشت و خدمات انسانی آمریکا با پرداخت بیش از ۵/۸ میلیون دلار غرامت به ۴۹ قربانی تزریق گارداسیل موافقت کرد[۳۳]. فقط از سپتامبر سال ۲۰۱۰ تا سپتامبر سال ۲۰۱۱ در آمریکا، ۲۶ مورد مرگ بر اثر تزریق گارداسیل گزارش شد. سایر عوارض گزارششده عبارت بود از سکته، فلج، نابینایی، التهاب لوزالمعده، مشکلات گفتاری، از دست رفتن حافظه کوتاهمدت، و «سندرم گیلن-باره[۳۴]» (نارسایی حاد عصبی-عضلانی).
انگلیس: بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ گزارشها حاکی از بروز بیش از ۸۲۰۰ مورد عوارض واکسن HPV بود که از این تعداد، بیش از ۲۵۰۰ مورد، با در نظر گرفتن معیارهایی مانند بستری شدن و داشتن خطر جانی، «جدی» توصیف شده بودند[۳۵]. خانوادههای قربانیان موارد اینچنینی در انگلیس کمپینی تحت عنوان «انجمن دختران آسیبدیده از واکسن HPV» را تأسیس کردهاند[۳۶].
فرانسه: اواخر سال ۲۰۱۳، طبق شکایتنامهای که تنها در یک مورد صادر شد، دستکم ۱۰ دختر فرانسوی بعد از تزریق گارداسیل دچار اختلالات سیستم خودایمنی، از جمله لوپوس[۳۷]، سندرم گیلن-باره، ADEM (التهاب مغزی و نخاعی[۳۸])، «ایدیوپاتیک هایپرسامنیا» («بیشخوابی ناشناخته[۳۹]») و اماس شدند[۴۰].
اسپانیا: بعد از بارها شکایت درباره عوارض گارداسیل در اسپانیا، اواسط سال ۲۰۱۴ بالأخره پروندهای در این کشور شکل گرفت و مرک و برخی مقامات داخلی اسپانیا در این پرونده به دستکم ۱۰ جرم متهم شدند که شامل ارائه اطلاعات ناقص یا خلاف واقع درباره خطرات گارداسیل، بیتوجهی به قربانیان عوارض این واکسن و در نظر نگرفتن شواهد موجود درباره این عوارض احتمالی میشد[۴۱]. این پرونده در نتیجه ابتلای دختری ۱۳ ساله در اسپانیا به عوارضی مانند سرگیجه، خستگی مفرط و تشنج پس از تزریق گارداسیل بود که زندگی وی را کاملاً مختل کرده بودند.
در کنار این کشورها، آلمان، سوئد، هلند، ایرلند[۴۲]، اتریش[۴۳]، دانمارک[۴۴]، ژاپن[۴۵]، هند[۴۶]، کلمبیا، مکزیک و پرو نیز از جمله کشورهایی هستند که تزریق گارداسیل را ممنوع یا دستکم محدود کردهاند. جالب است بدانید رژیم صهیونیستی نیز به عنوان رژیمی که نگرانیهای جمعیتی برایش در اولویت بسیار بالایی از اهمیت قرار دارند، سال ۲۰۱۳ تحت فشارهای ساکنان سرزمینهای اشغالی[۴۷] و در نتیجه عوارض گارداسیل[۴۸]، به فکر توقف تزریق این واکسن به دختران و زنان افتاد[۴۹].
آیا «تولید ملی» واکسن HPV ضرورت دارد؟روحیه تولید داخلی روحیه خوبی است، اما باید ملاحظات دیگر را نیز در نظر داشت. اولاً سلامت عمومی جامعه موضوعی صرفاً درمانی و پزشکی نیست، بلکه بدون هیچ واسطهای به امنیت ملی کشور مرتبط است، بنابراین هرگونه تصمیمی در اینباره باید با نهایت دقت اتخاذ شود. علاوه بر اینکه تبلیغ برای یک «واکسن» جدید و ناشناخته (و نه مثلاً یک کرم آفتاب) در یک برنامه تلویزیونی، عجیب و سؤالبرانگیز است، تشویق و ترغیب به واکسیناسیون عمومی مردم با آن واکسن حتی میتواند دلیلی برای تحقیق و برخورد جنایی با فرد تبلیغکننده و بلکه برنامهای باشد که با سهلانگاری موجب فراهم شدن زمینه این تبلیغ شده است.
چرا باید واکسنی گرانقیمت و پرعارضه برای پیشگیری از بیماریای تولید شود که همین الآن راههای ساده و بیخطری برای پیشگیری از آن وجود دارد؟
از این گذشته، شکی نیست که تولید واکسن یکی از اختراعات سودآور و تحسینبرانگیز بشر بوده و تزریق واکسن برای بیماریهای شایع و خطرناکی مانند فلج اطفال نیز (به شرط اطمینان از سلامت و تأثیرگذاری واکسن) کاری منطقی است، اما واکسیناسیون عمومی مردم برای برخورد با بیماریای که با استانداردهای پزشکی، «نادر» محسوب میشود و پیشاپیش هم راههای مطمئن و بیعارضهای مانند غربالگری و آزمایش پاپ اسمیر برای پیشگیری و درمان آن وجود دارد، واقعاً چه اندازه قابل تجویز است؟
چنانکه با استفاده از عقل سلیم برمیآید، درباره برنامه «ماه عسل» و مهمانش و طرح موضوع واکسن HPV، این نکات تذکر است:
شکی نیست که برنامه زنده، حساسیتها و دشواریهای خودش را دارد، اما اتفاقاً به خاطر همین حساسیتهاست که باید قبل از دعوت از یک مهمان، تحقیقات کافی درباره وی و موضوعی که قرار است به آن پرداخته شود، انجام گیرد. این واقعیت درباره برنامهای مانند «ماه عسل» که مخاطبان بیشماری دارد، طبیعتاً چند برابر مهم است و از مجریای مانند «احسان علیخانی» که مهارت مجریگری خود را اثبات کرده نیز نهایت انتظار میرود.
اگر واکسن HPV برای پیشگیری از یک بیماری نادر است (چنانکه مهمان برنامه درباره بیماری خودش ادعا میکند)، طبیعتاً نیازی به واکسیناسیون عمومی مردم نیست؛ و اگر این بیماری، رایج است (که نیست)، طبیعتاً باید تا کنون درباره آن هشدار داده میشد و اینکه یک نفر غیرمتخصص به شکلی «غیبگویانه» و با کلمات پُرباری مانند «سونامی HPV» درباره این مسئله اظهارنظر کند، قطعاً قابلباور نیست.
با توجه به شواهدی که در این گزارش ارائه شد (و تحقیقاتی که خانم «اشکی» و دستاندرکاران «ماه عسل» باید انجام میدادند) مشخص است که واکسن HPV با واکسنهای عادی دیگری که امروزه کاملاً رایج و اثباتشده هستند، تفاوت زیادی دارد و بنابراین در خوشبینانهترین حالت میتوان این واکسن را «در مرحله آزمایشی» توصیف کرد. این یعنی تا پیش از انجام تحقیقات کافی، تحت هیچ شرایطی نباید عموم مردم را به استفاده از این واکسن تشویق کرد.
با توجه به شواهد بالا موضوع واردات واکسن HPV به هیچ عنوان نباید مطرح گردد. با این حال، اگر موضوعِ تولید داخلی این واکسن مطرح باشد، باید تحقیقات کامل و جامع در اینباره صورت گیرد و همه جوانب مسئله با انجام آزمایشهای کافی در نظر گرفته شود. در این صورت نیز، درخواست کمک از مردم برای تأمین بودجه این فعالیت تحقیقاتی کاری عجیب است، اما حتی اگر با این موضوع هم کنار بیاییم، بهتر است یک مقام رسمی و با بیان دلایل متقن و مستند، این درخواست را از مردم بکند، نه اینکه فردی با تعریف کردن داستان زندگی خود، یکباره یک شماره حساب بدهد و از مردم پول بگیرد.
با در نظر گرفتن اینکه هر واکسن HPV در آمریکا بیش از ۲۰۰ دلار هزینه دارد، اهداف تجاری پشت «گارداسیل» روشنتر میشود.
بار دیگر یادآوری میشود که تأیید یک دارو در آمریکا به معنای اثبات تأثیرگذاری یا بیعارضه بودن آن دارو نیست، چنانکه قبلاً در موارد متعددی از جمله وایوکس که در بالا به آن اشاره شد، اثبات شده است. بنابراین نباید رواج استفاده از یک واکسن در آمریکا را مبنایی برای تشویق کشورهای دیگر به استفاده از همان واکسن قرار داد، چنانکه بسیاری از کشورها اکنون از تجربه گارداسیل پشیمان هستند.
به نظر میرسد، حوزه فعالیت یاسمن اشکی عمدتاً مسئله آموزش جنسی باشد و نه پزشکی. میتوان پذیرفت که مسئله آموزش جنسی در ایران مغفول مانده است، اما برای حل این مشکل نباید مشکلات جدیدی را اضافه و مردم را با توصیف یک «سونامی خطرناک» نگران کرد. ترساندن خانوادهها از یک بیماری نادر که آن هم عموماً (صرفنظر از برخی استثنائات) بر اثر بیاحتیاطی یا سهلانگاری جنسی رخ میدهد و سپس تجویز واکسنی با عوارض معلوم و فواید نامعلوم برای حل مشکل، اگر زمینهساز افزایش ولنگاری جنسی نباشد، ایجاد تشنج بیمورد در جامعه و به خطر انداختن سلامت عمومی مردم است.
هزینه تزریق هر دوره واکسن در آمریکا (دو یا سه دوز) بیش از ۲۰۰ دلار است که این خود اهداف تجاری از تولید گارداسیل را روشنتر میکند. با این حال، نکته بحثبرانگیزتر این است که اوایل سال ۲۰۱۳ دو کمپانی مرک و گلاکسو-اسمیت-کلاین اعلام کردند هر دوز از واکسنهایشان را در کشورهای فقیر، با قیمتی کمتر از ۵ دلار (هر دوره کمتر از ۱۵ دلار) به فروش خواهند رساند[۵۰]. آیا واقعاً آمریکا و انگلیس نگران سلامت زنان و دختران در کشورهای فقیر هستند؟
در نهایت، در بسیاری از برنامههای تلویزیونی، انسانهایی معرفی میشوند که خودشان معتقدند در نتیجه یک معجزه، زندگی دوباره پیدا کردهاند. این افراد (با فرض اینکه ماجرای زندگیشان واقعی باشد) از نظر صنعت رسانه و سرگرمی، جذابیت دارند و گاهاً با اهداف متفاوت پزشکی، اجتماعی، رسانهای، یا حتی دینی دعوت میشوند تا داستان زندگیشان را برای همه مردم تعریف کنند. با این وجود، طرح درخواست از عموم مردم برای کمک به تولید یک واکسن به طور خاص به قصد تجویز عمومی آن برای کودکان و نوجوانان، موضوعی است که بدون شک از حوزه اختیار چنین افرادی خارج است و این اشخاص نباید با کمک امکانات عمومی کشور، فرصت پیدا کنند تا معضلی خارجی را مطرح یا برند خود را تبلیغ نمایند.
[۱] The Immunological Basis for Immunization Series Download
[۲] HPV vaccines Link
[۳] Gardasil Link
[۴] Cervarix Link
[۵] Human Papillomavirus (HPV) Vaccines Link
[۶] Pap and HPV Testing Link
[۷] GlaxoSmithKline to Plead Guilty and Pay $۳ Billion to Resolve Fraud Allegations and Failure to Report Safety Data Link
[۸] Merck to Pay More than $۶۵۰ Million to Resolve Claims of Fraudulent Price Reporting and Kickbacks Link
[۹] Merck CEO Resigns as Drug Probe Continues Link
[۱۰] Drug company sponsorship of education could be replaced at a fraction of its cost Link
[۱۱] Drug lobby second to none Link
[۱۲] Pfizer Link
[۱۳] Pfizer Reports Fourth-Quarter and Full-Year ۲۰۱۷ Results Provides ۲۰۱۸ Financial Guidance Download
[۱۴] Pfizer Used Charity to Mask Heart Drug Price Hikes, U.S. Says Link
[۱۵] Justice Department Announces Largest Health Care Fraud Settlement in its History Download
[۱۶] List of largest pharmaceutical settlements Link
[۱۷] Centers for Disease Control and Prevention Link
[۱۸] Food and Drug Administration Link
[۱۹] Rofecoxib Link
[۲۰] FDA: A shell of its former self Link
[۲۱] Julie Gerberding Link
[۲۲] World Health Organization Link
[۲۳] Human papillomavirus vaccines: WHO position paper, May ۲۰۱۷ Link
[۲۴] Split WHO in two: strengthening political decision-making and securing independent scientific advice Link
[۲۵] China Warns Taiwan of Continued Lockout From WHO Assembly Link
[۲۶] International Agency for Research on Cancer Link
[۲۷] The IARC Monographs Program: Changing Attitudes towards Public Health Link
[۲۸] Lashed by Critics, WHO's Cancer Agency Begins a New Regime Link
[۲۹] Beefing With the World Health Organization's Cancer Warnings Link
[۳۰] WHO cancer agency “left out key findings” in benzene review Link
[۳۱] Lead Developer Of HPV Vaccines Comes Clean To Warn Parents & Young Girls Link
[۳۲] HPV Vaccine Researcher Blasts Mandatory Marketing Link
[۳۳] U.S. court pays $۶ million to Gardasil victims Link
[۳۴] Guillain–Barré syndrome Link
[۳۵] Thousands of Teenage Girls Report Feeling Seriously Ill After Routine School Cancer Vaccination Link
[۳۶] UK Association of HPV Vaccine Injured Daughters (AHVID) Link
[۳۷] Systemic lupus erythematosus Link
[۳۸] Acute disseminated encephalomyelitis Link
[۳۹] Idiopathic hypersomnia Link
[۴۰] Gardasil: The Carnage Continues in France Link
[۴۱] Gardasil: Criminal complaint filed in Spain Link
[۴۲] Court told of ‘horrendous adverse effects’ of HPV vaccine Link
[۴۳] UK Media Publishes Truth About HPV Vaccine Destroying the Lives of “Thousands” of Girls Link
[۴۴] HPV Vaccines: A Danish Documentary Link
[۴۵] HPV Vaccines Exposed: Subterfuge in a Syringe? Link
[۴۶] HPV Vaccine Trials in India: Is Merck above the law? Link
[۴۷] Israel: Citizens Request Ban of HPV Vaccines Link
[۴۸] HPV Vaccine: Israel Health Ministry Considers Canceling Vaccination Due to Side Effects Link
[۴۹] Health Risks Push Ministry to Reconsider HPV Vaccine for Teen Girls Link
[۵۰] Cancer Vaccines Get a Price Cut in Poor Nations Link
پشت پرده تبلیغ یک واکسن وارداتی چیست؟چند روزی است که موضوع واکسن HPV به سوژه اصلی فضای مجازی تبدیل شده است، یک تبلیغ هوشمندانه که منجر به یک موج رسانهای شدید شد، اما واقعیت و پشت پرده این هیاهوی پیش آمده چیست؟
به گزارش مشرق، چند روز قبل بود که دختر جوانی با نام یاسی اشکی با شرکت در برنامه ماه عسل از سونامی یک بیماری خبر داد.
فارغ از اینکه یک فرد غیرپزشک و متخصص نباید در یک برنامه زنده تلویزیونی شرکت و مسائل تخصصی و فوق تخصصی را مطرح کند موضوع معرفی و تبلیغ یک واکسن وارداتی هم در نوع خودش جای تعجب داشت.
بماند از اینکه چه کسی تأیید میکند که سونامی بیماری در راه است و کدام فرد از وزارت بهداشت مسئول ایجاد این اضطراب و تشویش صورت گرفته در جامعه است.
البته مسأله اصلی اینجا شخص یاسی اشکی و یا هر فرد غیرکارشناس دیگر نیست و اینکه این شخص چه کسی است و در این جریان چه نقشی دارد هم برای ما مهم نیست. حتی موضوع تناقض گفتههای وی در مصاحبههای سالهای گذشتهاش هم در درجه دوم اهمیت قرار دارد.
هرچند که بسیاری از متخصصان معتقدند که درباره این بیماری و همهگیری آن بزرگنمایی شده و البته این واکسن هم به اندازه تبلیغی که میشود موثر نیست و این مورد در اولویت چندم سلامت قرار دارد.
پلان یک/ طرح سناریو در برنامه زنده تلویزیونی
نکته اول که باید به آن پرداخت موضوع مهمتری است. در ابتدا پس از دیدن برنامه آنچه به ذهن مخاطب هوشمند خطور میکند یک سناریو از پیش تعیین شده برای معرفی یک واکسن است.
برای اینکه به واقعیت این ماجرا پی ببریم لازم بود با دستاندرکاران برنامه ماه عسل صحبت کنیم. بعد از تماس همان طور که انتظار میرفت توپ به زمین وزارت بهداشت افتاد. مسئولان این برنامه اظهار کردند اشکی را وزارت بهداشت تأیید و به ماه عسل فرستاده است.
برای پیگیری ادامه ماجرا به سراغ وزارت بهداشت رفتیم، یکی از مسئولان وزارتخانه با تأیید این موضوع عنوان کرد که این یک تفاهم برای تولید واکسن است که بین وزارت بهداشت و انجمنی که خانم یاسی اشکی عضو آن است صورت گرفته و قرار است با کمکهای مالی این انجمن واکسن HPV تولید شود.
جزئیات تولید واکسن HPV در ایران
این فرد مطلع مطلب را هم افزود که هر مبلغی این فرد جمع کند همان اندازه هم وزارت بهداشت پرداخت خواهد کرد تا واکسن HPV به مرحله تولید برسد.
این مسئول وزارت بهداشت سخنرانی طولانی هم از ضرورت استفاده این واکسن برای 10 درصد از زنان جامعه داشت همچنین در سخنانش اذعان کرد که این مورد برای کسانی که رابطههای پرخطر جنسی داشتهاند بیشتر لازم است.
پلان دوم/ سناریوی جمعآوری پولهای مردم
پس از صحبت با این مقام مسئول چند سوال در ذهن ایجاد شد که با توجه به پروپاگاندای به وجود آمده در مورد این واکسن و موج ایجاد شده لازم هست که در اینجا به آن بپردازیم.
اول اینکه بنا به اذعان مسئولان وزارت بهداشت برای این واکسن رقمی معادل 150 میلیارد تومان نیاز است که بنا بر توافق انجام شده 75میلیارد تومان آن قرار است از طرف انجمن جمعآوری شود.
آقایان را ارجاع میدهیم به قصه کرمانشاه و در بهترین حالت که فضای احساسی جامعه درگیر و تحت تأثیر این حادثه غمبار بود؛ تمامی شماره حسابها و همت جمعی سلیبریتیها توان جمعآوری 20 میلیارد تومان را داشت؛ در این موضوع هم در خوشبینانهترین حالت رقم جمعآوری شده توسط مردم به همین عدد خواهد رسید.
وزارت بهداشت پاسخ دهد که مابقی 55 میلیارد تومان را چه کسی پرداخت خواهد کرد.
این سؤال دو پاسخ خواهد داشت:
اول اینکه پروژه به صورت نیمهکاره رها خواهد شد، یعنی 20 میلیارد تومان پرداخت شده از سوی مردم هم به سرنوشت خیلی از پولهای سرگردان در حساب سلیبریتیها دچار میشود
اما در حالت دوم اینکه وزارت بهداشت بگوید 55 میلیارد تومان را هم خودمان خواهیم داد و آن وقت این سؤال پیش میآید که وقتی 130 میلیارد تومان را خود دولت میخواهد پرداخت کند آیا برای جمع آوری تنها 20 میلیارد تومان این همه سر و صدا و هیاهوی موج رسانهای ایجاد کردید؟
پلان سوم/ سناریوی تبلیغ واکسن در فضای مجازی
اما دومین نکته اینکه وزارت بهداشت که چندین جلسه برای ضرورت استفاده از واکسن HPV گذاشته و مرتب در فضای مجازی در حال تبلیغ برای این واکسن است. آیا نمیتوانست پیش از این هزینه 150 میلیارد تومانی تولید واکسن را خود تقبل کند و مردم را از مرگ «آن طور که خودشان میگویند» نجات دهد؟ مگر وظیفه ذاتی وزارت بهداشت محافظت از جان مردم نیست و آیا جان مردم 150 میلیارد تومان هم ارزش ندارد؟
اما سوال دیگری وجود دارد که اگر مردم با توجه به پیشینه جمع اوری پول از طریق شبکه های مجازی و بی اعتمادی های ایجاد شده پیش قدم نشوند چه؟
مسئولان وزارت بهداشت که اغلب دنیا دیده بوده باید پاسخ این سوال را هم بدهند که آیا در همه دنیا مردم هزینه تولید واکسن را که یک امر حاکمیتی است میپردازند؟
نکته سوم اینکه بر فرض آنکه 150 میلیارد تومان هم جمع شد؛ آیا با وجود تحریمهای ظالمانه دولتهای متخاصم توانایی خرید و واردات تکنولوژی این واکسن را داریم؟ و اگر نداریم چند سال طول میکشد تا به آن دست یابیم؟
البته این سؤال را هم مسئولان وزارت بهداشت پاسخ دادند و گفتند 5 سال طول میکشد تا به فناوری تولید واکسن HPV دست یابیم و باز هم دو سوال پیشروی مخاطبان قرار میگیرد:
اول اینکه این واکسن سال 2006 در آمریکا تولید شده و چرا آقایان در این 12 سال به فکر سلامت مردم نیفتادند؟ و تا امروز نمیتوانستند این فناوری را وارد یا تولید کنند؟
و سؤال دوم اینکه تکلیف مردم در 5 سالی که باید منتظر بمانند تا واکسن HPV تولید شود چیست؟ مگر نه اینکه در تبلیغات مجازی این چند روز از بروز سونامی بزرگی یاد شده است!
پلان چهارم/ سناریوی فروش واکسن وارداتی تا 5 سال آینده
طبیعی است که با وجود موج ایجاد شده و اطلاعرسانیهای نادرستی که پیش آمده تقاضای استفاده از واکسن HPV چندین برابر خواهد شد.
معاون اجتماعی وزارت بهداشت هم دیروز با چندین تن از فعالان فضای مجازی برای معرفی این واکسن دیدار و گفتوگویی داشته و از آنها خواسته تا در این راه این وزارتخانه را حمایت کنند.
فارغ از اینکه همین بار روانی ایجاد شده در جامعه باعث هجوم مردم به مراکز درمانی برای تزریق واکسن خواهد شد.
نتیجه اینکه وقتی پنج سال تا تولید ملی این واکسن فاصله داریم، باید واردات آن را افزایش دهیم و مردم هم باید به صورت آزاد هزینههای میلیونی برای تزریق آن را بپردازند و قطعا سود سرشاری نصیب واردکنندگان و هلدینگهای دارویی خواهد شد.
پلان آخر/ بیمه سلامت hpv را پوشش دهد
در اینجا تنها یک راه باقی میماند و آن هم اینکه وزارت بهداشت که نگران سلامتی مردم است در پنج سال باقیمانده تا تولید این واکسن، نوع وارداتی آن را بیمه کند تا از جان مردم حفاظت شود.
مسئولان وزارت بهداشت همانطور که خود اذعان کردند باید تزریق این واکسن همهگیر شود و برای اینکه فرقی بین غنی و فقیر جامعه قائل نشویم پیشنهاد میشود مسئولان بیمه سلامت برای حفاظت از جان فقرا و کسانی که تمکن مالی ندارند این دارو را به لیست حمایتهای بیمهای خود اضافه کنند.
انشاءالله که روند تولید واکسن هم به خوبی پیش خواهد رفت و در پنج سال آینده به این فناوری دست خواهیم یافت.
افشای اسناد جدید در کذب بودن ادعاهای یاسمن اشکییک فوق تخصص ژنتیک ضمن ارائه اسناد جدید علمی در کذب بودن ادعاهای "یاسمن اشکی"، عوارض واکسن HPV و ممنوعیت تزریق آن در بسیاری از کشورها را تشریح کرد.
به گزارش مشرق، برنامه "ماه عسل" در برنامه هشتم خرداد خود، فردی به نام "یاسمن اشکی" را به برنامه دعوت کرد که مدعی ابتلا به بیماری ناشناخته با علائمی مشابه ایدز بود!
اشکی در این برنامه مدعی شده بود در 17 سالگی به بیماری "ژنتیکی" مبتلا شده که علائمش شبیه ایدز بوده و از 140 بیمار مشابه در یک کلینیک آمریکایی، تنها او زنده مانده(؟!!) و به دلیل تشابه بیماریاش با ایدز، "نذر" کرده تا زنده است «مردم ایران» را از خطرات «ایدز» و بیماریهای مقاربتی آگاه کند!
وی در این برنامه مدعی در پیش بودن سونامی سرطان دهانه رحم شده و از مردم خواستار تزریق واکسن HPV شده بود.
برای بررسی بیشتر صحت و سقم ادعای این خانم درباره سونامی سرطان دهانه رحم و لزوم تزریق واکسن HPV، با دکتر سهیلا آسوده؛ فوق تخصص ژنتیک و عضو باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان گفتوگو کردیم که در ادامه متن این گفتوگو تقدیم مخاطبان ارجمند شده است:
اخیراً خانمی به نام "یاسمن اشکی" با حضور در برنامه ماه عسل مدعی شدند به بیماری ناشناختهای مبتلا است و در نهایت از مردم خواست برای تزریق واکسن HPV اقدام و عجله کنند؛ چنین درخواستی از سوی یک فرد غیرمتخصص چه مبنای علمی دارد؟
این خانم مدعی شد که به بیماری ژنتیکی مشابه ایدز مبتلاست که در جهان ناشناخته است! همچنین مدعی شد که در بیمارستان "استنفورد" بستری و تحت درمان پزشکان بودند و پزشکان به دلیل عدم شناسایی بیماری وی، یک تیم تحقیقاتی برای وی و 144 نفر دیگر تشکیل دادند که بیماری خانم اشکی را بررسی کنند که در نهایت 144 نفر فوت کردند و فقط خانم اشکی زنده ماند و به طریقی معجزه برای وی رخ داد!
برای بنده که دارای دکتری ژنتیک هستم و طی 10 سال اخیر در حال مطالعات گسترده در حوزه ژنتیک بودهام، جای سؤال دارد که اسم این بیماری چیست که این فرد در برنامه زنده تلویزیون حتی نامی از آن نمیبرد و چرا تا به امروز ما در منابع مختلف علمی دنیا به چنین موردی برنخوردهایم!
یعنی اصلاً چنین بیماری که خانم اشکی مدعی ابتلا به آن است، در جهان وجود ندارد؟
چنین بیماری وجود خارجی ندارد و ادعای این خانم از اساس کذب است؛ برای من سؤال بود که بدانم خانم اشکی به چه بیماری مبتلا است؛ به همین دلیل اسناد بیمارستان استنفورد امریکا و مرکز تحقیقاتی این بیمارستان را از طریق سایت آنها بررسی کردم و تمامی مقالات 15 سال اخیر را جستوجو کردم تا متوجه شوم که تاکنون تحقیقی مبنی بر ادعای خانم اشکی وجود داشته یا خیر.
پس از جستوجو در بخش ژنتیک و در بخش سرطان متوجه شدم، هیچ تحقیقی در استنفورد بر روی بیماری مورد ادعای خانم اشکی وجود خارجی ندارد.
معمولاً هر بیماری که گزارش و تحقیق روی آن انجام میشود، در سایت دانشگاه و حتی بهصورت مقالهای علمی منتشر میشود که به طور مثال بر روی 145 نفر تحقیق شده اما نتوانستهاند نوع بیماری را کشف کنند و 144 نفر از این افراد فوت کردهاند؛ هیچ مقالهای و گزارشی در دنیا وجود ندارد که عنوان کند 145 نفر به چنین بیماری مبتلا بودهاند که 144 نفر از آنها فوت کردهاند؛ اصلاً چنین تحقیقی وجود ندارد و اساس این ادعای اشکی، کذب است.
درباره ادعای خانم اشکی مبنی بر در پیش بودن سونامی سرطان دهانه رحم چه توضحی دارید؟
درباره ادعای خانم اشکی مبنی بر در پیش بودن سونامی سرطان دهانه رحم در ایران، این سؤال مطرح میشود که خانم اشکی بهعنوانن یک فرد غیرمتخصص و بیسواد در این حوزه بر اساس چه مدارک و مستنداتی مدعی در پیش بودن چنین سرطانی در ایران شده است؟!
مطلب دیگر اینکه HPV یک "پاپیلو ویروس" است که ممکن است برخی خانمها را درگیر کند اما خانم اشکی گفت که همه باید از واکسن HPV استفاده کنند!
با توجه به اظهارات خانم اشکی در اعلام هماهنگی با وزیر بهداشت و انسیتو پاستور، جای این سؤال وجود دارد که انسیتو پاستور و وزارت بهداشت با کدام مجوز و توجیه منطقی، یک فرد غیرعلمی و غیرپزشک را به یک برنامه زنده پرمخاطب فرستادهاند تا چنین فردی، خبر از در پیش بودن سونامی سرطان دهد و از مردم درخواست کمک نقدی برای ساخت واکسن HPV کند!
اگر قصدِ تولید واکسن دارند، یک فرد علمی و متخصص با مجوز در برنامه تلویزیونی باید بهصورت رسمی آن را اعلام کند مضاف بر اینکه هیچ مستندی مبنی بر در پیش بودن سونامی سرطان دهانه رحم وجود ندارد؛ درست است که سرطان در ایران زیاد شده اما کشور ما نسبت به آمار جهانی حتی جزو 20 کشور نخست دنیا در فراوانی سرطان هم نیست.
واکسن وارداتی HPV اکنون در کشور وجود دارد و سال گذشته با قیمت حدود 260 تا 290 هزار تومان فروخته میشد.
این خانم در برنامه ماه عسل و با علم به این موضوع که این برنامه مخاطبان بسیار گستردهای را دارد، از مردم خواستار تزریق واکسن HPV میشود؛ آیا در دنیا واکسن HPV به عنوان یک واکسن ضروری و موثر شناخته میشود یا تزریق و استفاده از آن به دلیل عوارض مختلف از سوی بسیاری از کشورها ممنوع شده است؟
در آمریکا، انگلیس و اسرائیل و برخی کشورهای اروپایی استفاده از واکسن HPV به دلیل عوارض متعدد آن، ممنوع شده است و تزریق آن فقط در موارد خیلی خاص صورت میگیرد؛ متاسفانه پس از این برنامه و بهدلیل اطلاعات دروغی که توسط این خانم در برنامه زنده به مردم داده شد، فروش این واکسن وارداتی چندین برابر شده است.
دوستانم در آزمایشگاههای تخصصی به بنده اطلاع دادند که قبلا اگر به طور مثال در یک هفته، هفت نفر اقدام به تزریق این واکسن وارداتی میکردند، اکنون به قدری مردم ترسیدهاند که در یک روز بین هفت تا 10 نفر به آزمایشگاه مراجعه کرده و تقاضای تزریق این واکسن پرعارضه را کردهاند! حالا طوری شده که حتی اقوام و بستگان نیز هر روز با من تماس میگیرند و برای تزریق این نوع واسکن مشاوره میگیرند.
آیا شما به عنوان متخصص ژنتیک، تزریق واکسن HPV را توصیه میکنید؟
خیر! اصلاً کسی نباید بدون دلیل چنین واکسنی را تزریق کند.
تزریق این واکسن چه عوارضی دارد؟
این واکسن، سیستم ایمنی بدن انسان را مختل میکند و با خود تب و لرز به همراه دارد و بسته به هر فرد، عوارض متفاوتی را نشان میدهد.
باید این موضوع را درنظر داشته باشیم که در حال حاضر کشورهای غربی و آمریکایی در زمینه "پزشکی شخصی" پیشرفت کردهاند؛ به طور مثال اگر در فصل زمستان دو نفر از اعضای یک خانواده دچار سرماخوردگی شوند و به پزشک مراجعه کنند، پزشک به هیچ عنوان برای هر دو فرد، یک داردو تجویز نمیکند و تجویزها متفاوت است چون میگویند سیستم ایمنی بدن این دو نفر با اینکه هر دو از اعضای یک خانواده هستند، متفاوت است و باید به هر شخص، داروی متفاوتی داد و به این موضوع، پزشکی شخصی میگویند؛ به همین دلیل در حال حاضر بسیاری از داروها و واکسنها مانند HPV در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا ممنوع شده است.
معمولاً سرطان دهانه رحم، خانمهایی با رنج سنی 40 تا 45 سال به بالا را درگیر میکند و واکسن HPV در برخی موارد خاص برای دختران بین 9 تا 13 سال تجویز میشود نه اینکه به طور مثال این واکسن را برای خانمی با سن 25 تا 30 سال تجویز کنند چرا که اساسا در این سنین، واکسن کارایی ندارد.
پس در حالت طبیعی، نیازی به تزریق واکسن HPV نیست؟
خیر؛ تزریق این واکسن بههیچ عنوان برای افرادی که زندگی معمولی خود را دارند و مشکلی ندارند، توصیه نمیشود چون بدن به طور مثال طی 20 یا 25 سال با یک سیستم ایمنی خودش زندگی کرده، تقسیم سلولی انجام میدهد، سیستم ایمنی در برابر هر عفونت، سرماخوردگی، مواد خارجی و ... واکنش نشان میدهد، آن وقت اگر مواد غریبه بدون هیچ علت وارد بدن شود، بدن واکنش لازم را نشان میدهد.
جمعبندی شما از حضور چنین افرادی در برنامههای زنده تلویزیونی و طرح مطالب کذب چیست؟
نکته حائز اهمیت این است که چرا برای حضور چنین افردای در رسانه ملی، فیلترهای سخت گیرانه اعمال نمیشود و تحقیق لازم صورت نمیگیرد؛ تنها مطلبی که باعث شد من درباره ادعاهای خانم اشکی تحقیق کنم این بود که مردم ایران، مردم بسیار دلسوز و مهربانی هستند و حس نوعدوستی قویی دارند و دوست دارند سریعاً کاری انجام دهند به همین دلیل در ساعت اولیه برنامه ماه عسل پس از مطالب کذب این خانم، 600 میلیون تومان پول جمعآوری شد! مردم نباید هر ادعایی را از هر فردی باور کنند.
«ماه عسل» چگونه با ادعاهای «اشکی» از مردم کلاهبرداری کردسرویس سیاست مشرق - در روز سهشنبه ۸ خرداد، در دوازدهمین روز از ماه مبارک رمضان، برنامه بسیار پربیننده «ماهعسل» با اجرای احسان علیخانی، از فردی به نام «یاسمن اشکی» با سابقه یک دهه بیماری ناشناخته با علائمی مشابه ایدز دعوت کرد که بهتازگی و بعد از کنترل بیماری بسیار نادر و ناشناختهاش (که کنترل آن به تعبیر پزشک آمریکایی چیزی شبیه «معجزه» بود) به کشور بازگشته است
میهمان برنامه مدعی میشود در ۱۷ سالگی به بیماری «ژنتیکی» مبتلا شده که علائمش شبیه ایدز بوده و از ۱۴۶ بیمار مشابه در یک کلینیک آمریکایی، تنها او زنده مانده و به دلیل تشابه بیماریاش با ایدز، «نذر» کرده تا زنده است «مردم ایران» را از خطرات «ایدز و بیماریهای مقاربتی آگاه کند!
او در ادامه از خطر بیماریهای دستگاه تناسلی میگوید که بعضی از انواعش عامل سرطان است و مدعی میشود یک سونامی خطرناک طی ۱۰ سال آینده زنان و مادران ایرانی را تهدید میکند لذا باید کودکان ایرانی واکسن پیشگیری از ویروس این بیماری را دریافت کنند. به همین منظور و با همراهی برنامه ماهعسل، بهعنوان یک سلبریتی در حوزه آسیبهای اجتماعی معرفی و از مردم تقاضای کمک مالی میکند
چنین «پروندهای» در دنیای پزشکی که از بین ۱۴۶ نفر در یک مرکز تحقیقات پزشکی، به تنهایی زنده بیرون آمده و به قول خودش مشمول یک «معجزه» پزشکی شده است، دستکم باید نامش در چندین نشریه و وبسایت محلی آمریکایی که بهشدت دنبال چنین داستانهایی هستند، انتشار پیدا میکرد و اصولاً چنین مورد خاصی باید چندین مقاله را در ژورنالها و مجلات پزشکی به خود اختصاص میداد. نام خانم اشکی چه با نام کوچک «yasi» چه «Yasaman» و چه حتی «Jasmin» یا «Yasmin» در هیچ خبر و گزارش پزشکی به زبان انگلیسی نیامده و حتی مشخصات پروفایلی کاملی هم از این بیمار نادر و درمان «معجزه» آسای او در فضای گسترده سایبر و اینترنت موجود نیست.
نکته اینجاست که همه آنچه درباره او به زبان انگلیسی وجود دارد، درباره «یاسی اشکی»، دختر جوانی است که به همراه دوستانش یک موسسه و وبسایت «آموزش سلامت جنسی» را اداره میکنند و کلامی از «معجزه» ای که برای او اتفاق افتاده صحبت نمیشود.
خود او حتی در مصاحبهای که سال گذشته با روزنامه «شرق» به تاریخ ۳ خرداد ۹۵ داشت، هیچ اشارهای به داستان «بیماری» اش نمیکند و شیوه ورودش را به ماجرای «آموزش جنسی» چنین توضیح میدهد:
"وقتی که به آمریکا آمدم دو مسئله توجهم را جلب کرد؛ یکی اینکه آمریکاییها بهشدت بدلباس بودند و دیگر اینکه اطلاعات بالایی درباره بیماریهای مقاربتی داشتند. ماجرا این بود که یک هفته قبل از شروع کلاسها در دانشگاه جشنی برپا کرده بودند و برای ما تور دانشگاه گردی گذاشتند. من در لابی کلینیک دانشگاه با یک ظرف بزرگ پر از کاندوم مواجه شدم که بالایش بروشورهایی آویزان کرده بودند که عنوانش این بود: بروشور بیماریهای آمیزشی! و من فقط میتوانستم کلمه ایدز را بخوانم و نمیدانستم بیماری آمیزشی دیگری جز ایدز وجود دارد. این اولین شوک بزرگ من بود. تمام بروشورها را برداشتم و به خانه بردم با خواهرم سه روز داشتیم این بروشورها را میخواندیم. مدام به خودم نهیب میزدم که چرا زنان ایرانی درباره این بیماریها چیزی نمیدانند و بعد فهمیدم این مسئله درباره مردان هم صدق میکند. آن موقع بود که فهمیدم باید کار کرد... من در سیلیکون ولی (Silicon Valley) زندگی کردهام و کسی که آنجا باشد همه زندگیاش میشود تکنولوژی! از طرفی ما از ایران دور بودیم و البته هم میدیدیم که تکنولوژی چه تأثیر عظیمی روی جوامع مختلف گذاشته است. برای همین فکر کردم درباره موضوعی که در کشورم تابو است، میشود از تکنولوژی استفاده کرد؛ چون به وسیله آن نیازی به مکالمه رودررو نیست..."
یاسی در ادامه میگوید انجام این کار به تنهایی ممکن به نظر نمیرسید و من نیاز به کمک داشتم. برای همین با گروهی از دوستانم و «نرگس دره التاج» صحبت کردم و نرگس با اشتیاق به گروهی پیوست که حالا کنترل اس (Ctrl+s) نام دارد. تیم کنترل اس از حدود ۴۰ پزشک، دانشمند، پرستار و هنرمند تشکیل شده است. آنها داوطلبانه و با انرژی زیاد به صورت شبانه روزی به رشد کنترل اس میپردازند."[۱]
در این توضیحات، هیچ صحبتی از «بیماری نادر» خانم اشکی نیست.
وبسایت «pri.org» در گزارشی به قلم «شیرین جعفری» به تاریخ ۱۰ ژانویه ۲۰۱۸، عین همین داستان را درباره اشکی و دوستش «نرگس دُرّه التاج» مینویسد و باز هیچ اشارهای به بیماری شخص او نیست. [۲]
متن گزارش این وبسایت این گونه است:
" یاسی اشکی «۷» سال قبل ایران را ترک کرد و به آمریکا آمد تا درس بخواند. وقتی اولین بار به دانشگاه ایندیانا رفت، متوجه دو چیز شد"همه لباس خواب و دمپایی ابری تنشان میکردند (بدسلیقه بودند)... در کلینیک بهداشت، " یک جعبه پر از کاندوم و (...) و پر از جزوه درباره بیماریهای مقاربتی بود.
اشکی چند جزوه درباره بیماریهای مقاربتی برداشت. در چند روز آینده و بعد از اینکه او هم لباس خواب خود را پوشید، به سراغ جزوهها رفت، «من فکر میکردم همه چیز را میدانم... ولی خیلی کم میدانستم»."
در گزارشی به تاریخ ۲۷ آوریل ۲۰۱۸ در روزنامه آمریکایی «دیلی بیست» به قلم «لارن شارکی»، باز همین سابقه را برای ایشان ذکر میکند، با این تفاوت که خانم لارن شارکی از «شگفت زده» شدن خانم اشکی از «باز» بودن محیط دانشکدهاش در آمریکا میگوید و اینکه همین منبع الهام این خانم برای فعالیت در زمینه آموزش جنسی و بیماری مقاربتی بود. [۳]
اما نکته بسیار جالبتر اینکه همین خانم «یاسی اشکی» در تاریخ ۱۳ خرداد ۹۱ در گفتگو با وبسایت «رادیو زمانه» خود را به نوعی جانباز جنگی معرفی میکند. به متن گزارش رادیو زمانه دقت کنید:
"مدتی است که گروهی از دانشجویان ایرانیتبار کالیفرنیا در فیسبوک یک کمپین ضد جنگ به نام "چهار دقیقه" برای جلوگیری از جنگ علیه ایران و یا چهار دقیقه برای صلح راهاندازی کردهاند.
هدف آنها تشویق مردم جهان برای نوشتن نامه به میشل اوباما، بانوی اول ایالاتمتحده است و خواهان پادرمیانی او برای دست نگهداشتن دولت آمریکا از جنگ با ایران شدهاند...
درباره این کمپین و دامنه گسترش آن با یاسمن اشکی، یکی از بنیانگذاران این کمپین گفتوگو کردهام. یاسمن خود یکی از آسیبدیدگان جنگ ایران و عراق است و درعینحال در آمریکا دوره شیمیدرمانی خود را میگذراند.
وی در گفتوگو با رادیو زمانه اظهار دشت، فعالیتهای ضد جنگ او به تجربههای شخصی او برمیگردد و اینکه در کودکی هنگام حمله نیروهای هوای عراق به تهران خون او آلوده به مواد شیمیایی میشود. در اثر این آلودگی سیستم امینی بدن او نظم معمولی خود را از دست میدهد.
گفتهشده است که این نوع بیماریها تنها در جوامع جنگزده به چشم میخورد و درمان آن بسیار سخت و گاهی هم ناممکن است. "[۴]
تناقض بزرگی که در این مصاحبه گفته شد اینکه عراق طی جنگ ۸ ساله تحمیلی، هیچگاه تهران را بمباران شیمیایی نکرد، بلکه تهران موشکباران شد و استفاده از سلاح شیمیایی در مناطق مسکونی، مربوط به مناطقی در غرب کشور چون «سردشت» بود. در همین برنامه ماهعسل، اشکی ابتدا میگوید که دچار یک نقص ژنتیکی خود-ایمنی است. یک جستجوی ساده اینترنتی از سوی دست اندرکاران برنامه به راحتی اظهارات خلاف واقع و متناقض خانم اشکی را آشکار میساخت.
نحوه انتقال بیماری HPV طبق منابع علمی به قرار زیر است: " بیماری HPV از طریق تماس جنسی، اغلب طی تماس جنسی واژینال و مقعدی، منتقل میشود. این ویروس همچنین از طریق تماس جنسی دهانی نیز منتقل میشود. اچ پی وی هم در افراد دارای روابط جنسی نرمال و هم در همجنسگرایان قابلانتقال است، حتی زمانی که طرف مقابل هیچگونه علامتی ندارد و فقط ناقل است."[۵]
خانم اشکی «ادعا» میکند تا زمان افشای راز بیماریاش در ماهعسل، حتی پدر و مادرش هم از این بیماری سخت، صعب العلاج با دورههای درمانی طولانی و آثار بدنی و روانی که شرح آن از زبان خود ایشان در این برنامه شنیده شد، خبر نداشتند! او همه این داستانهای احساسی و غیرقابل اثبات را میگوید تا همه را بهضرورت واکسینه کردن علیه این بیماری و تزریق واکسن HPV به همه دختران نوجوان ۹ تا ۱۱ سال و همچنین جمع آوری کمک مالی برای پروژه تولید واکسن در داخل کشور، قانع سازد. این در حالی است که واکسن HPV با نامهای تجاری «Gardasil ۹» «Gardasil» و «Cervarix» از زمان اولین عرضه خود در ۲۰۰۶ تاکنون یکی از جنجالیترین داروها بوده است، چرا که آثار جانبی استفاده از این واکسن، باعث شده که در بسیاری از نقاط دنیا این واکسن را برنامههای واکسیناسیون خود کنار بگذارند و یا آن را یک داروی ممنوعه اعلام کنند.
با این حال ایشان مدعی است که به یک بیماری «خود-ایمنی» دچار بوده است که هیچ ویروس بیرونی عامل آن نبوده است. اینکه یک بیماری «خود-ایمنی» که ویروس هم عامل آن نبوده، چه ربطی به بیماری ویروسی مقاربتی به نام ایدز یا HPV دارد که این خانم «نذر» میکند درباره آن به تکتک ایرانیها اطلاعرسانی کند، سؤالی است که احسان علیخانی و مسوولان شبکه سوم سیما که این فرد را به رسانه ملی دعوت کردهاند، پاسخ دهند. قضیه وقتی جالب میشود که بدانیم که در کنار سایت فیلترشده «کنترل اس» که مربوط به اطلاعرسانی درباره بیماریهای مقاربتی است، وبسایت دیگر این خانم و دوستانش با عنوان «قایم باشک»، اصولاً بر محور آموزش جنسی به کودکان و نوجوانان با هدف جلوگیری از کودکآزاری است.
خانم اشکی در این برنامه خود میگوید که در ایران به دنیا آمده، در ایران به مدرسه، راهنمایی و دبیرستان رفته است و طبق گزارش وبسایت pri.org او ۷ سال پیش از ایران خارج شده است؛ اما لهجه خانم اشکی شبیه کسی است که از کودکی در یک محیط بیگانه بزرگ شده و زبان فارسی را به عنوان زبان دوم یاد گرفته است. او خود در این برنامه میگوید که در اوایل ۲۰ سالگی به همراه پدر و مادرش از ایران به آمریکا رفته است. با در نظر گرفتن آن ۷ سال، خانم اشکی اکنون باید چیزی در حدود ۲۷-۲۸ سال داشته باشد. اینکه او چگونه سنش به بمباران شیمیایی دوران جنگ (که در برخی شهرهای غرب کشور رخ داد) در سالها میانی دهه ۶۰ قد میدهد (آن طور که در گفتگو با رادیو زمانه ادعا کرده) معمای دیگری است که اشکی و میزبانش احسان علیخانی باید توضیح بدهند.
تصویر یکی از کلاسهایی که به گفته خانم اشکی، به نوجوانان مسائل جنسی آموزش داده میشود.
مشخص نیست در این کلاس با سنین مختلف از خردسال تا نوجوان و حضور همزمان دختران و پسران، بر چه مبنایی آموزش میبینند؟!
ادعای دیگرش این بوده که از ۱۷ سالگی دچار عفونتهای پی در پی شده و آن قدر مریض بوده که به مدت ۸ سال تب او قطع نشده بود! با این حال چون بیماریاش «تدریجی» بوده، هیچکدام از نزدیکانش متوجه بیماری او نشدهاند!؟ از سوی دیگر ادعا میکند که به واسطه تأثیرات بیماری ناشناس خود، توان راه رفتن، تکلم و حتی غذا خوردن را از دست میداده تا بدان حد که آرزو میکرد لااقل «ایدز» میداشت تا تکلیفش روشن میشد! باوجوداین علائم، هیچکدام از نزدیکان خانم اشکی از این بیماری او خبر نداشتند. این در حالی است که ایشان مدعی است که زمانی که به خانه پدر و مادرش در آمریکا بازگشته بود، روزی ۲۰ ساعت میخوابیده و توان بیرون آمدن از تخت را نداشته است.
اما گاف بزرگ این خانم وقتی است که میگوید بعد از آن که پزشکان متعددی در طی سالها در ایران و آمریکا او را دیدند و هیچ بیماری را در او تشخیص ندادند، یک روز یک پزشک اورژانس به او توصیه کرد که «شیمیدرمانی» انجام دهد (بدون اینکه هیچ علامتی از سرطان داشته باشد!) تا سیستم دفاعی بدن او که کار نمیکرد، «غیرتی» و «بیدار» شود!؟ او فراموش کرده که چند دقیقه پیشتر گفته بود که بیماری مادرزادی «خود-ایمنی» دارد که در آن سیستم دفاعی از کار نیافتاده، بلکه بسیار هم فعال است، لیکن بر علیه سلولهای خود بدن عمل میکند. او این را هم توضیح نمیدهد که اگر بیماری او در همه آن سالها تشخیص داده نمیشد، چطور او فهمیده بود که بیماریاش یک بیماری ژنتیکی «خود-ایمنی» است؟
اما نقطه اوج ادعاهای متعدد خانم اشکی آن جا بود که گفت در یک مرکزی تحت شیمیدرمانی، به مدت سه سال و نیم، قرار گرفت که در نوبت اول ۶۰ نفر و در نوبت دوم ۸۵ نفر که تحت همان شیمیدرمانی بودند، مردند و فقط او زنده ماند! آنگاه این سؤال مبهم بدون جواب میماند که آن «پزشک اورژانس» چطور به ۱۴۵ بیمار برای کار «پژوهشی و تحقیقاتی» دسترسی داشته که از اتفاق بیماری نادر و ناشناسی مثل یاسی اشکی داشتند (کار پژوهشی-درمانی با این حجم از بیمار ناشناخته و نادر، کار یک تیم از دانشمندان پزشکی در یک پروژه ملی است، نه یک پزشک اورژانس) و چه طور این پزشک، باوجوداین ناشناختگی برای همه آنها «شیمیدرمانی» لوکمیا (سرطان خون)، یعنی سختترین و سنگینترین نوع شیمیدرمانی را تجویز کرده بود. در شیمیدرمانی، هدف اصلی از بین بردن یا دستکم کوچکسازی تومورهای سرطانی است و داروهای شیمیدرمانی روی توده سرطانی اثر میگذارند. وقتی هیچ توده سرطانی در فردی تشخیص داده نشده است، دقیقاً با چه هدفی داروهای شیمیدرمانی به او تزریق میشود؟ این هم سؤال دیگری است که متخصصان باید درباره آن بیشتر توضیح بدهند.
تصویر دیگری کلاس های خانم اشکی با حضور همزمان دختران و پسران و البته حضور رده های سنی مختلف
همان طور که در ابتدای این گزارش گفته شد، به فرض که اصولاً خانم یاسی اشکی به چنینی بیماری ناشناختهای دچار بود و در بین ۱۴۶ نفر، تنها فرد زنده مانده بود، نام او به عنوان یک «معجزه» پزشکی باید در رفرنسهای علمی و پزشکی دنیا و ایران میپیچید و او به یک چهره معروف تبدیل میشد، اما دریغ از یک برگ سند برای اثبات این ادعا...
او بابت بیماری عجیبوغریب خود که «ایدز» نیست، «نذر» میکند که در خانه تکتک ایرانیها را بزند و بگوید "تو رو خدا از خودتون محافظت کنید تا ایدز نگیرید، وگرنه به سرنوشت من دچار میشوید. " بگذریم از اینکه هیچ عکس، فیلم، سند، شرح یا گزارشی هم از دوران ابتلای خانم اشکی به این بیماری «وحشتناک»، «کشنده» و «نادر» در برنامه ارائه نمیشود که پشتوانه ادعاهای خانم اشکی باشد؛ و قابل تأمل اینکه که سیر «داستان» خانم یاسی اشکی از ادعای ابتلا به یک بیماری با علائم ایدز آغاز میشود، با نذر برای آگاهسازی تکتک ایرانیان درباره «ایدز» ادامه میباید و به تبلیغ مشارکت مردمی در ساخت واکسن «HPV» ختم میشود، در حالی که کار اصلی خانم اشکی در بیرون استودیو آموزش «سلامت جنسی» و جلوگیری از «کودک آزاری» است. جالب آنکه در همین مدت کوتاه برنامه ماه عسل با اختصاص یک شماره حساب، مبلغ 600 میلیون تومان از مردم برای آنچه خانم اشکی ادعا کرده است، جمع آوری میشود:
شاید جالب باشد که بدانید که رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۱۳ به واسطه اثرات جانبی این واکسن، استفاده از آن را در این رژیم موردبازنگری قرارداد:
گزارش روزنامه صهیونیستی هاآرتز از بازنژگری در برنامه واکسن HPV
یا دولت ژاپن در همین سال ۲۰۱۸ از پروژه تولید واکسن HPV کنار کشید:
وزارت بهداشت هند هم در ژانویه ۲۰۱۸، واکسن HPV را از برنامه ایمنسازی عمومی خود حذف کرد:
و اینها تنها چند نمونه از دولتهایی بودند که در مواجهه با این واکسن، موضع مخالف گرفتند و جلوی اجرای واکسیناسیون را گرفتند.
نکته آخر اینکه به فرض که واکسن موردنظر واکسن بسیار ایمن، کارآمد و ثابتشده باشد، چرا باید یک شخص غیرمتخصص که (ظاهراً) رشته او مدیریت مالی است، به مردم ایران لزوم زدن این واکسن را یاد بدهد و برای این ماجرا تبلیغ نماید و پول جمع کند؟ چرا بهترین وقت آنتن، دریکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیون در ساعتی که بخش عمده خانوادههای ایرانی آماده نشستن پای سفره افطار هستند، باید صرف مطرح کردن فردی با سوابق مبهم، با داستانی قابل تشکیک و فعالیتهایی قابل بحث (که در صلاحیت او نیست) شود و چنین فردی بهیکباره، با یک داستان پرتناقض به یک «برند» در حوزه بهداشت و درمان تبدیل شود؟ حتی دوست و شریک کاری خانم اشکی، یعنی خانم «نرگس دُره التاج» که پزشک معرفی شده، تنها کارشناسی ارشد بهداشت عمومی یا MPH دارد که یک مدرک کلینیکی نیست.
نرگس دره التاج دوست و شریک کاری خانم اشکی
صفحه نخست سایت «قایم باشک»
به گزارش مشرق، برنامه "ماه عسل" در برنامه هشتم خرداد خود، فردی به نام "یاسمن اشکی" را به برنامه دعوت کرد که مدعی ابتلا به بیماری ناشناخته با علائمی مشابه ایدز بود که به تازگی و بعد از کنترل حداقلی بیماری به کشور بازگشته است!
اشکی در این برنامه مدعی شده بود در ۱۷ سالگی به بیماری "ژنتیکی" مبتلا شده که علائمش شبیه ایدز بوده و از ۱۴۰ بیمار مشابه در یک کلینیک آمریکایی، تنها او زنده مانده(؟) و به دلیل تشابه بیماریاش با ایدز، "نذر" کرده تا زنده است «مردم ایران» را از خطرات «ایدز» و بیماریهای مقاربتی آگاه کند!
ین فرد در ادامه از خطر بیماری دستگاه تناسلی میگوید که بعضی از انواعش عامل سرطان است و مدعی میشود یک سونامی خطرناک طی ۱۰ سال آینده زنان و مادران ایرانی را تهدید میکند لذا باید کودکان ایرانی واکسن پیشگیری از ویروس آن بیماری تناسلی را دریافت کنند!!
اما درباره ادعاهای متعدد خلاف واقع این فرد سؤالات و ابهامات جدی وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره شده است:
1-نام بیماری ژنتیکی که بقول ایشان شبه ایدز است، چیست؟
2-بیمارستان و پزشک معالج این فرد(اشکی) چه کسی بوده و پرونده سوابق ایشان کجاست؟
3-علت تناقض اشکار اظهارات اخیر یاسمین اشکی با اظهارات این فرد در مصاحبه خود با "رادیو زمانه" در ۱۳ خرداد سال ۹۱ چیست؟ وی در آن مصاحبه مدعی شده بود به مواد شیمیایی جنگی در حمله عراق به تهران آلوده شده و سیستم ایمنی او صدمه دیده!! (البته تهران هرگز بمباران شیمیایی نشد!)این حمله شیمیایی کی، کجا و چگونه بوده؟ ایشان چند ساله بوده و سوابق و مستندات پزشکی این بیماری کجاست؟
4-نام پزشک معالج، بیمارستان و پرونده وی در امریکا چیست!؟
5-پزشک اورژانسی که گفتند بیماری را اتفاقی در امریکا تشخیص داده کیست؟
6-پزشک پروژهای که در آن ۱۴۶ نفر شیمی درمانی شدند و همه فوت کردند و فقط ایشان زنده ماند کیست و پرونده و مستندات آن کجاست!؟
7-علت چرخش و تناقض آشکار ادعاهای اخیر یاسمین اشکی با اظهارات سال ۹۱ این فرد در مصاحبه با رادیو زمانه چیست؟
8-آیا بنیادهای سه گانه راه، قایم باشک، کنترل S مورد تایید مراجع ذیصلاح است؟
9-چرا رسانههای آمریکایی اینقدر علاقمند به این پروژه هستند؟
10- ارتباط یاسمین اشکی با برخی مراکز آمریکاییها چگونه است؟
11-آیا این فرد از جای خاصی هدایت می شود و یک سناریو مانند ۲۰۳۰ در مهد کودکها و مدارس و سازمانهای ما را اجرا میکند؟
12-چگونه وی و همکارانشان همه جا نفوذ دارند و به راحتی وزیر را میبینند و همه جا آموزشهای خاص مدنظر خود را میدهند!؟
13-آیا با وجود هزاران متخصص و استاد در کشور چنین افرادی با چنین سوابق و روابطی باید مجری آموزش جنسی و مقابله با بیماریهای STD و آزار جنسی باشند!؟
14-چرا صدا و سیما در دعوت مهمانان دقت لازم را ندارد؟ چرا یک کارشناس متخصص در برنامه دعوت نشده بود تا اینهمه تناقض و اشتباه علمی از آنتن زنده پخش نشود؟
15-آیا مسئله واکسن در کشورمان متولی ندارد که در برنامه ماه عسل برای ساخت واکسن، فردی که هیچ تخصصی در آن حوزه ندارد کمک مال جمع کند؟ آیا این روش درستی است!؟
16-وقتی ما در ساخت واکسنهای اصلی نوزادان مشکل داریم، باید برای واکسن اختیاری HPV باید از مردم پول جمع کنیم!؟
17-این واکسن تحت نظر پزشکان و فقط به افراد با رفتارهای پرخطر باید تجویز شود نه همه دختران و پسران ۹ سال به بالا؛ چه کسی مسئول موج ترس ایجاد شده به واسطه آمار دروغ ارائه شده توسط این فرد است!؟
18- اگر آموزش جنسی سبب کاهش آزار جنسی میشود، پس چرا در غرب شاهد بالاترین میزان آزار جنسی هستیم!؟
در نهایت باید گفت که ابهامات جدی در پشت اهداف این گروه وجود دارد و ضروری است متولیان امر به طور جدی ابعاد مختلف، سوابق ارتباطات و فعالیتهای آنها را بررسی و اعلام عمومی کنند.
به نظر میرسد یک سناریو پشت همه این ماجرا نهفته است چرا که این فرد در سال ۹۱ که موضوع مقابله با جنگ بوده، مدعی آلودگی شیمیایی جنگی میشود یعنی اشکی آسیبدیده جنگ است! اما در پروژه جدید که موضوع آموزش مقابله با آسیبهای جنسی بوده، ناگهان نوع بیماری او عوض و به بیماری ژنتیکی شبه ایدز مبتلا میشود!!
این هماهنگسازیها و ادبیات جاذب، احساسی، عاطفی و هنرمندانه مهمان، نشان از یگ پروژه و برنامه حساب شده و منسجم و هدفمند با آموزش دقیق و حسابشده برای جذب مخاطب و اثرگذاری و اجرای ماموریتی دارد که باید این موارد به طور جدی بررسی شوند.
قطعا آموزش فرهنگسازی در همه این موارد باید صورت گیرد اما توسط افراد متخصص متعهد و با رعایت فرهنگ و سبک زندگی مردم ایران.
لازم به یادآوریست، خبرگزاری اسرائیلی هاارتص در تاریخ ۳ سپتامبر ۲۰۱۳ اعلام کرد: "واکسیناسیون HPV برای ۵۲۰۰۰ دختر حدود ۸ ساله متوقف شده به دلیل خطرات ناشی از عوارض این واکسن! نیمی از زنان اسرائیلی میمیرند در حالی که از این واکسن استفاده کرده بودند.