طب تجاري

مديران انجمن: najm134, najm134, najm134

زنده شدن نوزاد پس از اعلام مرگ او پس از 12 ساعت

پستتوسط najm134 » جمعه آپريل 13, 2012 3:47 pm

یک نوزاد در آرژانتین پس از دوازده ساعت که از اعلام فوت وی می گذشت زنده شد.

به گزارش مونیتورینگ اخبار خارجی واحد مرکزی خبر،مسئولان بیمارستان به والدین این نوزاد دخترکه سه ماه زودتر از موعد مقرر به دنیا آمد اعلام کردند که وی فوت کرده است اما وقتی که آنها برای تحویل جسد مراجعه کردند دریافتند که نوزادشان نفس می کشد و زنده است.
آنالیا بوثر مادر این نوزاد گفت:زمانی که نوزاد به دنیا آمد من چیزی را به خاطر نمی آورم زیرا بیهوش بودم و مسئولان بیمارستان حتی او را به من نشان ندادند. تصوير
فابیان وارون پدر این نوزاد هم گفت:مسئولان بیمارستان اعلام کردند که نوزادم پس از تولد به علت نارس بودن درگذشته است و وقتی برای تحویل جسد وی برای خاکسپاری به بیمارستان مراجعه کردم آنها وی را درون یک سبد کوچک قرار داده و به من تحویل دادند و همسر من برای نخستین بار به نوزادمان در داخل سبد نگاه کرد و گریه می کرد و او پارچه روی نوزادمان را برداشت و دست کوچک او را لمس کرد اما در این هنگام ناگهان صدای گریه او ما را بهت زده کرد .
وی افزود:من یکبار دیگر به چهره نوزادمان نگاه کردم و دیدم که او حرکت می کند و نمرده است و پارچه را از صورت او کنار زدم تا مانع تنفسش نشود و انگار او از خواب بیدار شده بود و ما به سرعت او را به بخش مراقبت از نوزادان نارس منتقل کردیم .
گفتنی است به دنبال این حادثه مقامات پلیس تحقیقات را از کارکنان بیمارستان آغاز کرده اند.
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

يك مجروح بخاطر عدم بيش برداخت هزينه جراحي جان باخت

پستتوسط najm134 » جمعه ژوئن 15, 2012 9:10 am

مجروح تصادف بزرگراه همت به‌خاطر ۱۵ میلیون تومان هزینه درمان جان سپرد
حوادث - روزنامه ایران نوشت:

رقیه زن جوانی که پس از تصادف در بزرگراه همت در بیمارستان میلاد بستری بود، به دلیل خونریزی داخلی از دنیا رفت. رقیه تا لحظه مرگ نمی‌دانست که پسرش مهدی هم در تصادف جان باخته است.
رقیه دو سال پیش از همسرش جدا شده بود. مرد معتاد بود و از قبول مسئولیت همسر و دو پسرش سر باز می‌زد. پدر رقیه وقتی شرایط را این‌گونه دید دخترش را به همراه دو پسرش سهیل و مهدی به خانه‌اش برد تا اجازه ندهد دختر و نوه‌هایش در رنج و عذاب زندگی کنند، اما پس از گذشت دو سال سر و کله رضا پیدا شد. او مدام می‌گفت اعتیادش را ترک کرده است و می‌خواهد زندگی کند. رقیه با این حرف‌‌ها تصمیم گرفت یک بار دیگر شانسی به رضا بدهد اما برای صحبت کردن با رضا باید به تهران می‌آمد.
وی در پیام‌‌ها و تلفن‌هایش گفته بود در کمپی در تهران بستری است. رقیه می‌دانست پدر مخالف زندگی مجدد وی با رضا است و او بدون آن که اطلاعی به خانواده‌اش دهد با پسر 8 ساله‌اش مهدی به سمت تهران راه افتاد، اما شنبه شب در بزرگراه همت، اتومبیلی با آنها برخورد کرد و پس از مصدوم کردن آنها راننده متواری شد. مهدی در دم جان باخت و مأموران اورژانس بلافاصله رقیه را به بیمارستان میلاد تهران منتقل کردند. رقیه در بیمارستان با خانواده‌اش تماس گرفت و آنها را در جریان ماجرا قرار داد. او نمی‌دانست که مهدی هم فوت کرده است.
بلافاصله پدر و اقوام رقیه خودشان را به بیمارستان رساندند و در جریان ماوقع قرار گرفتند. دوشنبه شب وقتی پدر رقیه با مسئولان بیمارستان صحبت می‌کرد و می‌خواست آنها را متقاعد کند که یک شب دیگر او را در بیمارستان نگه دارند، حال رقیه تغییر کرد و در کمتر از 10 دقیقه از دنیا رفت.
پدر رقیه گفت: پس از این که به بیمارستان آمدیم متوجه شدیم که رقیه برای پیدا کردن شوهرش، بدون آن‌که خبری به ما بدهد به تهران آمده است. در تهران فهمیدم مهدی هم فوت کرده است اما ماجرا را از رقیه پنهان نگه داشتیم تا شرایط روحی‌اش بدتر نشود.
این مرد در ادامه گفت: لگن رقیه شکسته بود و دکتر پس از معاینه گفت باید عمل شود و هزینه آن 15 میلیون تومان است. ما این مبلغ را نداشتیم و هر چقدر تقاضا کردیم که وی را با هزینه کمتری عمل کنند آنها نپذیرفتند. در شهرستان زندگی می‌کنیم و بیمه هم نیستیم و همین مسئله برای ما مشکل ایجاد کرد. آنها از عمل سر باز زدند و هر چقدر اصرار کردیم که وی را به اردبیل منتقل کنند، گفتند باید تسویه حساب کنیم تا این که دوشنبه شب پیش مسئول بیمارستان رفتیم و از وی خواستیم یک شب دیگر رقیه را در بیمارستان نگه‌ دارند اما آنها گفتند هزینه آن شب را هم باید پرداخت کنیم. در بیمارستان به وی نرسیدند و وقتی پیش رقیه برگشتم متوجه شدم رنگ و رویش تغییر کرده است. پرستار‌‌ها را صدا کردم و آنها هم هرچقدر تلاش کردند نتوانستند رقیه را از شرایطی که در آن قرار گرفته بود، نجات دهند.
این پیرمرد که بشدت گریه می‌کرد، در ادامه گفت: حالا باید جنازه مادر و پسر را با هم به اردبیل ببرم. با مرگ رقیه مسئولیت بزرگی از دوش ما برداشته شد. آن هم این بود که نمی‌دانستیم با چه زبانی به رقیه بگوییم پسرش از دنیا رفته است.

سودجويي عامل فاجعه انساني
خبرنگار شوک برای بررسی صحت و سقم ادعای این پیرمرد در تماس با بیمارستان میلاد خواستار توضیح مسئولان شد اما هیچ کدام از آنها حاضر به پاسخگویی نبودند.
این در حالی است که قانون تصادفات در کشور تعریف شده است. طبق ماده 92 قانون برنامه چهارم توسعه و ماده 37 قانون برنامه پنجم توسعه، وزارت بهداشت موظف به درمان رایگان بیماران تصادفی است. منابع مالی درمان بیماران تصادفی از 10 درصد بیمه شخص ثالث - سرنشین - و مازاد تأمین می‌شود که این 10 درصد نیز توسط بیمه‌‌‌های تجاری اخذ و به حساب درآمد‌‌های اقتصادی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی واریز می‌شود.
اما از آنجا كه تامين هزينه توسط بيمه تشريفات اداري داشته، و بيمه ها در تسويه حساب مراكز درماني بعضا تاخير دارند و بيمارستانها هم مي خواهند هزينه درمان را نقد بدست آورند، لذا اين حوادث دلخراش، بدست كادر طبي كشور منجر به فجايع انساني مي كردد
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

سقط جنین اجباری زنان در چین

پستتوسط najm134 » چهارشنبه آگوست 08, 2012 5:48 am

مقامات چینی هنگامی که دیدند زنی با داشتن یک فرزند دومین کودک خود را هفت ماهه باردار است به خاطر نقض سیاست های تک فرزندی در چین این مادر باردار را مجبور کردند تا جنین هفت ماهه اش را سقط کند. انتشار تصاویر وحشتناک این زن جوان که به زور در ماه هفتم بارداری مجبور شد تا نوزادش را سقط کند، خشم مردم چین را برانگیخت.
گروه های ضد سقط جنین در چین، تصویر های مربوط به زن جوان و بدن آغشته به خون نوزاد سقط شده اش را در چین انتشار دادند و موجی از خشم و اعتراض در میان مردم چین را به وجود آوردند. «فنگ جيانمی» مادری که فدای سیاست های تک فرزندی چین شده، به رسانه های محلی گفت: «ابتدا یک ماده شیمیایی محرک مخصوص سقط جنین به من تزریق شد و سپس 36 ساعت بعد بچه ام مرده به دنیا آمد.»
مقامات مربوط به کنترل زاد و ولد در چین اعلام کردند: فنگ جیانمی در حال حاضر دارای یک فرزند است و نمی توانست فرزند دیگری داشته باشد. آنها گفتند: این زن جوان به خاطر عدم توجه به دستور کنترل تولد باید 4 هزار پوند جریمه هم پرداخت کند. این در حالی است که فنگ جیانمی قبلاً نیز به مسئولان گفته بود که هیچ پولی برای سقط جنین در بیمارستان ندارد و ظاهراً عده ای از همسایه هایش با جمع آوری پول وی را به بیمارستان سقط جنین اجباری منتقل کردند.
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

پزشکانی که جیبشان ته ندارد

پستتوسط najm134 » يکشنبه جولاي 07, 2013 6:59 pm

در شرایطی که هزینه‌های کمرشکن سلامت هر روز تعداد بیشتری از مردم را به زیر خط فقر می‌کشاند. پزشکانی هستند که فکر می‌کنند باید حقوق از دست‌رفته خود را در جیب کسانی جست‌وجو کنند که حاضرند هست و نیست خود را بدهند تا زنده بمانند.

به گزارش فارس، واژه زیرمیزی دیگر برای مردم واژه غریبی نیست. برای همه بیماران و همراهان آنها انگار دیگر یک رسم شده که پول جراحی و هزینه‌های بیمارستان در یک طرف و دستمزد پزشک به صورت جداگانه در طرفی دیگر باید پرداخته شود.

انگار برای برخی پزشکان، طبابت دیگر فقط حرفه‌ای مقدس و نجاتبخش نیست بلکه حرفه‌ای است برای گرفتن پولهای بیشتر آن هم از بیمارانی که نباید به جز درد بیماری درد دیگری داشته باشند.

به گفته این پزشکان واقعی نبودن سرانه و تعرفه‌های درمانی باعث دریافت زیرمیزی می شود اما این واقعیت را هم نباید نادیده گرفت؛ تعداد پزشکانی هم که با این شرایط نابسامان به معنای واقعی طبیب هستند و از بیمار پول اضافی نمی‌گیرند، کم نیستند.

زیرمیزی در شرایطی که پرداخت هزینه‌های درمانی از جیب مردم بسیار فراتر از قانون رفته و در عین حال هزینه‌های کمرشکن سلامت هر روز تعداد بیشتری از مردم را به زیر خط فقر می‌کشاند ظلم بزرگی است که آشکارا بر بیماران تحمیل می‌شود.

دکتر گفت برایم 3 تا سکه بخر هدیه بیار

محمد.م یکی از بیمارانی است که مجبور به پرداخت زیرمیزی شده، است. او می‌گوید: گرفتن زیرمیزی یا حق مطب یه امر عادی تبدیل شده البته برای بعضی از پزشکان، موارد مختلفی برایم پیش آمده که با همه الزامی که برای پرداخت حق مطب وجود داشت زیربار آن نرفتم چون همیشه به این فکر کرده ام، من دارم این پول را می دهم کسی که ندارد چه کارکند؟ با این حال در شرایطی برای خودم اتفاق افتاد که ناچار به پرداخت پول زیرمیزی شدم.

وی می‌افزاید: سال گذشته کلیه‌ام که پیوندی است، عفونت کرد و مجبور شدم آن را تخلیه کنم، دکتر گفت میدونی که کار پر زحمتیه؟ گفتم آره. گفت درست نیست من ازت پول بگیرم برای همین برام 3 تا سکه بخر هدیه بیار!!!

محمد می‌گوید: جراحی انجام شد و من سکه‌ها رونخریدم. روز معاینه بعد از جراحی به من گفت وقتی سکه‌ها روآوردی بگو تا یه شنت توی شکمت هست درش بیاورم(یه چیزی شبیه به فنر که برای جلوگیری از انسداد رگها میذارن). به هرصورت مجبور شدم سکه‌ها رو براش بردم و شنت رو درآورد. ظرف 5 دقیقه! از همه جالب تر اینکه یکی از سکه‌ها رو به خودم بخشید!!

زهرا.ش همراه بیماری است که می‌گوید: شوهرم تصادف کرده بود و استخوان پایش خورد شده بود. نیاز به جراحی داشت.من به دکتر گفتم هزینه زیرمیزی روتخفیف بده.با غرور گفت خانوم من 4ساعتی که روپای مریض شما کار می‌کنم اگه توی مطب باشم چند برابر گیرم میاد من وقتمو نمی‌تونم الکی واسه مریض شما هدر بدم.گفتم فرمایشتون درست، شما هم حق دارین ولی اگه میتونین کمکم کنین.چون خیلی شرایطم بده.به هم گفت 400 هزار تومان می‌گیرم.

تقصیر خودمان است که پزشکان ما را می‌چاپند

فرحناز. م زن بارداری است که به افزایش یک باره زیرمیزی زایمان معترض است. می گوید: من به دکترم قرار است 2 میلیون و 500 هزارتومان جداگانه دستمزد بدهم در حالی که دوست من فقط 600 هزار تومان داده است.

وی می گوید: اصلاً تقصیرخودمان است که بعضی‌ها این قدر ما رو می‌چاپند. نه اینکه پول برام خیلی مهم باشه ولی اعتقادم این است که دکتری که این قدر پول دوسته،اصلاً وجدان کاری نداره. من خودم به شخصه نمی‌تونم به همچین دکتری اعتماد کنم.

اگر پول بیشتری بدهی چیزی موقع عمل نمی‌فهمی


حامد. ک نیز می‌گوید: من شخصاً از این زیرمیزی‌ها که دیگر رومیزی شده به دکتر جراح و متخصص بیهوشی داده‌ام. جالب اینکه متخصص بیهوشی گفت اگه 70هزار تومان بدهی بیمارت کمی درد را احساس می‌کند(یعنی دوز دارو کم میشه) اگه 100 هزار تومان بدهی بیمارت چیزی موقع عمل نمی‌فهمه.

مهدی .پ که برای بیماری فرزندش به تهران آمده با لهجه ترکی می‌گوید: تقریباً دو ماه پیش در یکی از بیمارستانهای تبریز تابلویی نصب کرده بودند با این موضوع که هر دکتر و جراحی به هر دلیلی از بیماران پول خواست به مدیریت خبر داده شود.

به همین دلیل من نیز به دکتر مربوطه که برای عمل پسرم یک میلیون تومان خواسته بود موضوع تابلو را اشاره کردم. در جوابم گفت هر موقع کسی که آن را نوشته به ما پول بدهد منم از تو نمی‌گیرم.

حکایت زیرمیزی گرفتن به گفته بیماران دیگر از حد خود گذشته و به روی میزی تبدیل شده است.

طبق گزارش‌ها، برخی پزشکان علاوه بر هزینه‌های معمول بیمارستان، قبل از انتقال به اتاق عمل،مبالغی به عنوان هزینه معاینات قبل از عمل در خارج از بیمارستان یا با عناوین مختلفی همچون حق بیهوشی و ... از مراجعه کنندگان خود پول دریافت می‌کنند و تا این مبلغ به حساب آنها واریز نشود، برگه انتقال به اتاق عمل را امضا نمی‌کنند.این یعنی انتقال بیمار و انجام عمل جراحی منتفی می‌شود.

بیماران نیز یا از حق قانونی خود بی‌خبرند یا زمانی که دست به دامان قانون می‌شوند با وجود مراجعات متعدد به مراکز رسیدگی به شکایات، به نتیجه مشخصی نمی‌رسند.

سعید.ص می‌گوید: برای جراحی پدرم 5سال پیش ما هم مجبور به پرداخت زیرمیزی شدیم. بابت یک جراحی که دو روز فقط در بیمارستان بستری بود .به بیمارستان 900هزارتومان، 700هزارتومان هم بابت وسایل جراحی و به خود دکتر 2 میلیون و 400هزارتومان پول دادیم.یعنی دکتر رسماً یک میلیون تومان بیش از مصوبه گرفت و ما هم نتوانستیم کاری کنیم.

تا زیرمیزی دکتر را تهیه کردیم بیماری پیشرفت کرده بود

مریم .ب می‌گوید: دو سال پیش عمویم سرطان معده داشت و احتیاج داشت بخشی از معده اش برداشته شود و این عمل هم کار هر دکتری نبود. با اینکه عمویم بیمه تکمیلی داشت اما دکتر علاوه برآن مبلغ 6 میلیون تومان هم دستمزد می‌خواست که متأسفانه تا 6 میلیون تومان فراهم شود، بیماری پیشرفت کرده بود و کاری نمی‌شد کرد.من هیچ وقت از آن دکتر نمی‌گذرم.

آیا واقعا این دکتر برای 500 هزارتومان بیشتر گرفتن باید ما رو نصفه جون کنه؟؟؟

متاسفانه چند روز پیش من و همسرم نزد یکی از این دکترها رفتیم و به من گفت همسر شما ام اس داره و باید این تست ها رو انجام بدهید و اون هم تو این آزمایشگاهی که من می گم. من اون شب تا ساعت 12 شب 500 هزار تومان پول ریختم به حساب آزمایشگاه و نتیجه تستها رو فردای همان روز دوباره بردم پیش دکتر.دوباره ویزیت 50 هزار تومانی برای دیدن نتیجه آزمایش از من گرفت. در انتها هم گفت اشتباه کرده بودم و ام اس نیست.خوب من بدبخت از کجا باید پول بیارم تا تاوان اشتباه و کیسه دوختن این دکتر رو بدم؟؟ چرا هیچ مرجعی به اینها رسیدگی نمی کنه؟ آیا واقعا این دکتر برای 500 هزارتومان بیشتر گرفتن باید ما رو نصفه جون کنه؟؟؟یکبار برای نصبت دادن مریضی و یکبار برای هزینه های هنگفتی که بابت اشتباهش دادم؟؟اما اینطور شد که در آخر خداروشکر کردم که همسرم ام اس نداره.
وزیر بهداشت:قوانین زیرمیزی مربوط به 55 سال پیش است

البته در این میان نبود قانون مناسب برای برخورد با زیرمیزی از دلایلی است که وزیر بهداشت به آن اشاره کرده و می‌گوید: باید برای برخورد با پدیده زیرمیزی قوانین جدید تدوین شود چرا که قوانین مربوطه در کشور به 55 سال پیش برمی‌گردد که جوابگوی نیاز امروز نیست.

محمدحسن طریقت منفرد ادامه می‌دهد: پدیده زیرمیزی سال‌هاست که برای مردم نگرانی ایجاد کرده به همین دلیل درصدد هستیم قوانین مربوطه را کامل کنیم با تدوین قوانین جدید برخورد با این اختلالات محکم‌تر و عادلانه‌تر می‌شود.

وی می‌گوید: در قوانین جدید انتظاری که مردم از جامعه پزشکی دارند و همچنین توقعی که تولیت نظام سلامت از قشر پزشکی دارد. از نظر قانون مشخص می‌شود تا اقدامات مؤثرتر شوند. به نظر می‌رسد عدم پاسخگویی قانون باعث رواج این پدیده شده است.

وی می‌گوید: 55 سال است که از تدوین قانون اولیه گذشته و در آن بازنگری نشده است بنابراین وزارت بهداشت در حال تدوین قوانین جدید است که به زودی نتایج آن را اعلام می‌کند.

برخورد قهری با پزشکان متخلف جوابگو نیست


به نظر می‌رسد با وجود اینکه پدیده زیرمیزی در نظام سلامت بسیار رواج یافته اما علاوه بر نبود قوانین لازم، واقعی نبودن تعرفه‌های درمانی و عدم پرداخت‌های مناسب به پزشکان یکی از دلایل افزایش این پدیده غیراخلاقی باشد به طوری که علیرضا زالی رئیس کل منتخب سازمان نظام پزشکی کشور معتقد است پدیده زیرمیزی در حالی رواج دارد که مطالبات بیمه‌ای پرداخت نشده، کسورات بیمه‌ها افزایش یافته و تعرفه‌ها بسیار ناچیز هستند.

وی می‌گوید: برخورد قهری با پزشکان متخلف جوابگو نیست و برای برخورد با پدیده زیرمیزی لازم است تا صنعت بیمه پویا شود و با نگاه منطقی بتواند رضایتمندی پزشک و بیمار را جلب کند.

زالی می‌گوید: پدیده زیرمیزی نیازمند آسیب‌شناسی چندوجهی و نگاه تحلیلی است و واقعی شدن قیمت خدمات، افزایش منطقی تعرفه، توجه به واقعیت‌های اقتصادی نظام سلامت، توجه به نرخ‌های تورم و تأمین منابع بیش از گذشته از مباحثی است که باید برای کاهش این پدیده ایجاد شود.

وی بر قطع رابطه پولی بیمار و پزشک تأکید می‌کند و می‌گوید: به اعتقاد ما این موضوعات زمان‌بر نیستند بلکه با نگاه جهادی می‌توانیم دولت را وادار کنیم تا سرانه درمان را افزایش دهد.

گرفتن زیرمیزی مانند دست کردن در جیب مردم است


حسن امامی رضوی، معاون درمان وزارت بهداشت هم معتقد است پروانه پزشکی افرادی که حتی یک بار زیرمیزی می‌گیرند، باید لغو شود.

وی می‌گوید: گرفتن زیرمیزی از بیمار مانند دست کردن در جیب مردم و دزدی است و از نظر بنده پروانه طبابت هر پزشکی که یکبار زیرمیزی بگیرد باید ملغی شود هرچند که برای این کار خلاء قانونی داریم.

وی ادامه می‌دهد: برای کنترل زیرمیزی، بیمارستانها موظفند ابلاغیه دریافت انحصاری حق‌السهم‌های بیمارستانی در بیمارستان‌ها را اجرا کنند.

امامی رضوی ادامه می‌دهد: ممکن است برخی بیمارستانها این ابلاغیه‌ها را اجرا نکنند همچنین از سوی دیگر دریافت حق‌السهم خارج از تعرفه به صورت زیرمیزی دریافت می‌شود.

بنابراین علاج کار برخورد قانونی با متخلفان و زیرمیزی بگیران است اما فعلاً خلاءهای قانونی دارد چون از دید بنده به هر عنوان گرفتن زیرمیزی همان قدر قبیح، غیرقانونی و غیرشرعی است که دست کردن در جیب مردم.

به دلیل اینکه بسیاری از بیماران از حق قانونی خود برای شکایت بی‌اطلاع هستند و گاهی پزشکان برای دریافت زیرمیزی رسید نمی‌دهند مبالغ دریافت شده از سوی پزشکان به صورت زیرمیزی ثبت نمی‌شود و بازرسی‌های مداوم و شفاف در عملکرد پزشکان در بیمارستان‌ها به صورت کامل نیز انجام نمی‌شود.

پزشکان ماهر و معروف زیرمیزی می‌گیرند

به گفته سعید آقاجانی، رئیس اداره رسیدگی به شکایات دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی پزشکان و مراکز درمانی تابع این دانشگاه در سال 91 حدود یک میلیارد و 100 میلیون تومان از مردم زیرمیزی گرفتند.

وی ادامه می‌دهد: بسیاری از این شکایات مربوط به مراکز درمانی است که وجه زیادی از بیمار گرفته‌اند یا برخلاف تعرفه‌های درمانی از مردم دریافت‌های بیشتری داشته‌اند این در حالی است که 90 درصد مردم نمی‌دانند که می‌توانند شکایت کنند.

آقاجانی می‌گوید: چنانچه رقم دریافتی از سوی پزشکان و مراکز درمانی بالا باشد پرونده آنها را به تعزیرات ارسال می‌کنیم تا به شکایت شاکیان رسیدگی شود.

به گفته وی از سوی دیگر در مورد شکایاتی که از بیمارستان‌ها می‌شود بلافاصله طی مکاتباتی با بیماران وجه اضافی به آنها پرداخت می‌شود و چنانچه در مراکز درمانی پزشک مستقیماً زیرمیزی گرفته باشد به بیمارستان تذکر داده می‌شود و بیمارستان پزشک را موظف می‌کند پول بیمار را بپردازد.

وی می‌گوید: برای رسیدگی به تخلفات مطب‌ها هم سختگیری می‌کنیم چرا که اغلب بیماران در این مراکز تحت فشار قرار می‌گیرند تا پول بیشتری را پرداخت کنند. گاهی به صورت محرمانه پرونده 6 ماه پزشکان را در مطب‌ها بیرون می‌کشیم و عملکرد پزشک را بررسی می‌کنیم این در حالی است که پزشکان خلافکار از مهربانی مردم سوء استفاده می‌کنند. متأسفانه پزشکان ماهر و معروفی هستند که زیرمیزی می‌گیرند و بیماران برای اینکه درمانشان توسط این پزشکان انجام شود خود را مجاب می‌کنند که پول اضافی بدهند.

با وجود رواج پدیده زیرمیزی در نظام سلامت و انتقادهایی که از سوی مسئولان به آن می‌شود. هنوز راهکار جدی برای مقابله با آن اتخاذ نشده است با وجود اینکه مجلس نیز دست به کار شده و در پایان سال 91 از وزارت بهداشت خواسته‌ است تا اسامی پزشکان متخلف را در اختیارشان بگذارد اما نه از سوی وزارت بهداشت اقدامی مؤثر انجام شده و نه مجلس پیگیر این موضوع بوده است آنچه مسلم است بیماران تنها کسانی هستند که تاوان بی‌قانونی و بی‌اخلاقی نظام سلامت را پرداخت می‌کنند.
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

طب استعماري و تهدید نرم براي ملت ايران

پستتوسط إشراف » پنج شنبه سپتامبر 05, 2013 8:07 pm

بسمه تعالی
طب استعماري و تهدید نرم

مقدمه اول :
دلایل زیادی وجود دارد که نشان می دهد امروز طب استعماری تبدیل به تهدیدی جدی برای ملت ما شده است
آنچه در تشریح وضعیت فعلی ما قابل ذکر می باشد این است :

الف) گسترش روزافزون آمار بیماریها و پائین آمدن سن ابتلا به آنها :
• علت نیمی از مرگ و میرها قلبی است ، آمار فشار خون به 20% و سن سکته به 30 سال رسیده است.
• عامل 20% مرگ و میرها سرطان است (سومین علت مرگ) و از هر چهار خانم یکی به سرطان سینه دچار می شود و چشم انداز آن ابتلای 15 میلیون نفر از 75 میلیون جمعیت کشور است
• 50% مردان و70% زنان مبتلا به پوکی استخوان یا کمبود تراکم استخوان هستند، 2 میلیون نفر در معرض شکستگی خود به خود استخوان می باشند، سن طبیعی پوکی استخوان از 70 به 45 سالگی رسیده است و می گویند مفصل زانوی نیمی از زنان بالای 55 سال باید تعویض شود.
• آمار دیابت به 10% و سن ابتلا به آن که در دنیا 65-55 سال است در ایران به 45 رسیده و دومین علت قطع پا در کشور بعد از حوادث است.
• آمار ابتلا به ام اس به 000/50 نفر رسیده (در چند سال اخیر 10 برابر شده) در حالی که طبق آمار جهانی نباید در ایران بیش از 2000 مبتلا وجود داشته باشد. این درحالی است که هزینه ماهیانه درمان ام اس 5 میلیون تومان است و دولت سالیانه 60 میلیارد تومان یارانه بابت آن می دهد.
• سالیانه4000 نفر کلیه های خود را از دست می دهند و تعداد بیماران دیالیزی بیش از 6 برابر دستگاههای دیالیز است. در حال حاضر 15-10میلیون نفر درجاتی از بیماری کلیه را دارند که بیماری در آنها هنوز خاموش است. برابر اعلام وزارت بهداشت در 30 سال آینده به تعداد تختهای بیمارستانی موجود در کشور باید تخت دیالیز داشته باشیم ! این در حالی است که هزینه انجام یک پیوند برای دولت 150-100 میلیون تومان است
• سه میلیون زوج نابارور در کشور وجود دارد و از هر 5 ازدواج یک زوج دچار نا باروری می شوند

ب) سوء مدیریت و عدم نظارت :
نمونه های آن عبارت است از :
• واردات بیش از حد تجهیزات پزشکی: مثلاً تعداد دستگاههای ام آر آی در تهران از کل کشور انگلستان بیشتر است لذا 94% تصویربرداری ها غیرضروری است که این امر باعث تحمیل هزینه فراوان به مردم و تحمل عوارض ناشی از اشعه شده است
• ورود فرآورده های آلوده مانند فاکتور های خونی حاوی ویروس هپاتیت و ایدز از شرکت فرانسوی مریو که صدها نفر بیمار مبتلا به هموفیلی و تالاسمی مبتلا شده و جان خود را از دست دادند. وزارت بهداشت محکوم به پرداخت دیه شد ولی وقتی مقرر شد از شرکت مریو شکایت شود، وزارت بهداشت منکر وجود هرگونه مدرک برعلیه این شرکت شد در حالی که عراق با همه اوضاع نابسامان خود از این شرکت غرامت دریافت کرد
• واردات واکسنهای آنفولانزای مشکوک از شرکت های صهیونیستی نوارتیس و گلاکسو

ج) هزینه های خانمان برانداز:
• به گفته معاونت درمان سالیانه 700 هزار نفر در اثر پرداخت هزینه های درمان همه دارایی خود را از دست می دهند
مثلاً هزینه جراحی قلب در بخش خصوصی 50-30 میلیون تومان است
• هزینه هرنوبت IVF در مراکز دولتی 1.5 میلیون تومان است و زوجهای جوان برای تامین هزینه درمان باید همه دارایی خود را بدهند.
• هزینه درمان ام اس در ماه 5 میلیون تومان است


مقدمه دوم :
هر حرکت موثر توحیدی یک جنبه نفی دارد و یک جنبه اثبات (لااله الاالله) و جنبه نفی آن مقدم و بر جنبه اثبات و مهمتر از آن است (فمن یکفر بالطاغوت و یومن بالله.)
بنظر می رسد این یک اصل اساسی است و هیچ مصلحت اندیشی نمی تواند آن را تعطیل کند. اگر چنین بود پیامبران الهی اینقدر درگیر نمی شدند و حرکت اصلاحی خود را بدون ایجاد حساسیت در مخالفین به پیش می بردند.
ظاهراً نقطه ضعف اساسی علاقمندان طب اسلامی در دانشکده طب سنتی همین اصل مهم است که آنها طب غربی و مظاهر آن را خوب و مورد اعتماد می دانند و مدام صحبت از تعامل این دو مکتب درمانی با هم می کنند و بین آن دو رابطه گرگ و میش قائل نیستند. نتیجه اش این شده که آن استاد معتقد به طب اسلامی، آنچه را که پیشرفت های طب غربی می پندارد، جزء طب اسلامی بر می شمارد و قائل به کلام حضرت امام خمینی (ره) که آن را «طب استعماری» نامید نمی باشد و تهدید هایش را نمی بیند.

بحث:
اولاً:
اگر این آمار و ارقام دروغ است چرا توسط وزارت بهداشت و مسئولین آن اعلام شده و کسی هم آنها را رد نمی کند؟
پس اگر راست است باید وضعیت موجود را یک تهدید ملی و یک وضعیت بحرانی قلمداد کرد.

ثانیاً :
گسترش آمار بیماریها در روستاها که از هوای سالمی برخوردارند و پایین تر بودن سن ابتلا به بیماری ها در ایران نسبت به کشور های غربی نشان دهنده آن است که نمی توان علت این بحران را صرفاً استرس، کم تحرکی، چاقی و آلودگی هوا دانست و قطعاً باید عوامل دیگری را مضاف بر عوامل یاد شده جستجو نمود.

ثالثاً :
به نظر می رسد عوامل ذیل باعث شده تا وضعیت ما از نظر سطح سلامت و گسترش بیماریها و هزینه ها حتی از کشور های غربی بدتر باشد :

الف) مواد غذایی ناسالم :
تولید و مصرف وسیع فست فود و مواد غذایی که حاوی انواع نگهدارنده های صنعتی می باشند (نیتریت،
بنزوات سدیم و ...) و بنابر برخی گزارش ها میزان آنها در اغذیه ما حتی بیش از سایر نقاط دنیاست. و نیز مواد غذایی شبیه سازی شده مثل آبلیموی تهیه شده از کاه یا شیرهایی که بنا به اعتراف برخی مسئولین یک قطره شیر هم ندارند!
و جالب است که که دولت بعضاً برای تبدیل یک ماده غذایی مفید به مضر هزینه می کند، مثلاً شکر سرخ تهیه شده از نیشکر در خوزستان که ضد سودا و مفید برای مزاج است کیلویی 5000 تومان و نایاب می باشد در حالی که همین شکر وارد کارخانه شده بعد از افزودن مواد شیمیایی سفید کننده با حمایت دولت کیلویی1500 تومان عرضه می شود!

ب) استفاده وسیع از کود های شیمیایی در کشاورزی :
چندی قبل وزیر بهداشت اعلام کرد استفاده از این کودها در کشور بیش از حد مجاز است و باعث سرطان می شود. کافی است به این آمار دقت شود تا به عمق فاجعه پی ببریم:
« میزان واردات کود شیمیایی به کشور در اولین سال ورود (1325)، یازده تن بوده که الآن به 4 میلیون تن در سال رسیده»
تاسف بارتر این که دولت برای واردات این حجم کود شیمیایی یارانه هم می پردازد..

ج) مصرف بیش از حد داروهای شیمیایی :
میزان تجویز و مصرف دارو در ایران از کل اروپا بیشتر است ، استاندارد جهانی تجویز دارو در یک نسخه دو قلم است ولی در ایران بعضاً پزشک10 قلم دارو تجویز می کند و هیچ کس او را بازخواست نمی کند. تجویز داروهای کورتونی برای کوچکترین علائم مثل تب و سرماخوردگی به امری معمول تبدیل شده است . حذف طرح ژنریک نیز که از اوایل انقلاب برای مبارزه با سودجویی کارتلهای دارویی اجرا می شد نیز به این آشفته بازار دامن زده است

د) جراحی های غیر ضروری و سودجویانه :
کافی است به این آمار دقت شود که میزان جراحی قلب در ایران با چین که 60 برابر ما جمعیت دارد برابر است. یعنی مردم ما با صرف هزینه فراوان، سلامت خود را می فروشند و هرگز به سطح سلامت قبلی باز نمی گردند. وزیر بهداشت ما متخصص زنان است ولی همچنان زایمان طبیعی امری نادر و تاریخی است.

نتیجه:
با دقت در شرایط موجود متوجه می شویم که موضوع پزشکی و سلامت برای ما یک موضوع امنیتی و استراتژیک است و تداوم وضع موجود در آینده ای نزدیک مارا از پای در می آورد و دیگر نیازی به جنگ برای تسلیم شدن ما نیست
آسیب های های موجود در حوزه سلامت را در چهار سطح کلی می توان فهرست نمود :
1-جانی 2- مالی 3- فرهنگی 4- اعتقادی

درک صحیح وضع موجود ما را به این نتیجه می رساند که اولین و مهمترین وظیفه بسیج ، محافظت از جامعه در برابر این تهدید نرم است .
اول ای دل دفع شر موش کن وانگهی در جمع گندم کوش کن
در برابر سونامی سد سازی نمی کنند بلکه مردم را آگاه می کنند تا فرار کنند. ابتدا باید مردم را آگاه کرد تا تهدید های طبی و تغذیه ای آنها را هلاک نکند، حضرت امام خمینی (مبدع واژه طب استعماری) نیز فرمودند هرکجا دیدید مسئولین گوش نمی کنند بروید به مردم بگویید.

بر این اساس به نظر بنده محقق نمودن اهداف طب اسلامی که البته در اساسنامه به خوبی تبیین شده، در اولویت دوم فعالیت بسیج قرار دارد.
این که می بینیم وزارت بهداشت دل ما را به تاسیس چهار تا دانشکده طب سنتی خوش و سر اساتید طب سنتی را به آن گرم می کند، این که شاهدیم موسسه تحقیقات حجامت برای کسب مدرک طب اسلامی به ارمنستان می رود و این که نظاره گریم حوزه های علمیه ما نسبت به این موضوع کاملاً خواب هستند، ناشی از عدم درک شرایط تهدید آمیز فعلی است. در چنین شرایطی، تاسیس پژوهشکده طب اسلامی اگرچه امری مبارک است ولی بخاطر زمانبر بودن اهداف تعیین شده در اساسنامه مربوطه، از جامعه رفع تهدید نمی کند لذا یا باید اهدافی که اولیت دارد در اساسنامه درج شود و یا اگر پژوهشکده طب اسلامی این ظرفیت را در خود نمی بیند که وارد آن شود ، تشکیلات دیگری توسط بسیج برای این مهم راه اندازی شود تا به هر دو موضوع همزمان پرداخته شود.
مشکل امروز ما این نیست که از طب اسلامی یا طب سنتی برخوردار نیستیم، مشکل ما این است که وزارت بهداشت ما از نظر عملکرد و سیاستگذاری کاملاً وابسته است. وزارتخانه ای که اساس آن سکولارست با آمدن دولت اصولگرا و انتخاب وزیری که البته مومن و محجبه است مشکلش حل نمی شود. شخص آقای دکتر لنکرانی وزیر سابق و دکتر علویان معاون ایشان و نیز سایر معاونین بارها اعلام کرده اند که حریف مافیای حاکم بر سیستم پزشکی نمی شوند. و بدیهی است تا وضعیت چنین باشد مردم روی سلامت را نخواهند دید و سایر اقدامات روبنایی است.

نقش بسیج در این راستا:
1- به چالش کشاندن وزارت بهداشت:
قطعاً این که مقام معظم رهبری در مورد کرسیهای آزاد اندیشی فرمودند، 100 بار گفتم و انجام ندادید، حوزه بهداشت و سلامت را هم شامل می شود. در شرایطی که وزارت بهداشت کوچکترین حرکتی در این جهت انجام نمی دهد، جا دارد که بسیج جامعه پزشکی با برقراری این کرسیها، مسئولین وزارتخانه را به جد به چالش بکشد تا موظف شوند علت وضع موجود را توضیح دهند و بگویند برای رفع آن چه کرده اند؟ توضیح دهند که :
• چرا آمار پیشرفت بیماریها (بنا بر گزارش خودشان) بیش از هرجای دیگر دنیاست ؟
• چرا آمار جراحی قلب ما با چین برابر است ؟
• چرا فقط در ایران این تعداد دختر جوان مبتلا به ام اس داریم؟
• چرا سن بروز بیماریها در کشور ما پائیین تر است؟
• چرا آمار رشد جمعیت را در تنها کشور شیعی، به 1.3 در صد رسانده اند آن هم در کشوری که 6 برابر انگلستان خاک دارد و نصف وسعت اروپا در خاک آن جا می شود و رهبرش فرموده است تا جمعیت به 150 میلیون نرسیده آن را کنترل نکنید؟
• چرا شرکتهای دارویی آمریکا ما را تحریم نمی کنند و داروهای آنها به وفور با قیمت گزاف در داروخانه ها عرضه می شود؟
مسئولان وزارت بهداشت و مافیای حاکم بر نظام سلامت باید بدانند که دیگر نمی توانند هر سیاستی را به هر شکل که می خواهند و بدون هیچ مقاومتی پیاده کنند و پاسخگو هم نباشند.


2- آگاهسازی عمومی:
- مردم باید آگاه شوند که در معرض تهدید می باشند
- باید بدانند که وزارت بهداشت آنان بدون چون و چرا تابع سیاستهای سازمان جهانی بهداشت است و طبیعتاً همان مقدار که سازمان ملل در جهان صلح را گسترش می دهد، سازمان جهانی بهداشت که شعبه ای از آن است نیز سلامت را توسعه می دهد.
- نباید از آگاه شدن مردم ترسید. آگاهی آنان باعث می شود تا جلوی خیلی از سوء استفاده ها گرفته شود و حتی کارخانه های تولید ساندویچ و سس و روغن صنعتی و پفک مجبور به تغییر خط تولید خود شده تا ورشکسته نشوند.
- باید اصول تغذیه ای قرآنی و اسلامی برای همگان تبیین شود.
از آیه :«فالینظر الانسان الی طعامه» الهام می گیریم که شرط انسان بودن این است که بدانیم چه می خوریم. یعنی فقط چیزی را مجاز به خوردنیم که مفید بودنش بر ما روشن شده باشد در حالی که مردم خیلی هم که اهل دقت باشند، از مواد غذایی مضر پرهیز می کنند ولی اغذیه مشکوک را با این توجیه که نمی دانیم خوب یا بد است می خورند که این برخلاف معیار قرآنی است
- باید بدانند که سیستم پزشکی موجود برایشان ضمانت بخش نیست و ممکن است سلامت خود را همراه با همه دارایی خود از دست بدهند.

بنده در این شرایط، حتی مشغول شدن به امر درمان انفرادی بیماران را نیز در اولویت ندیدم لذا براساس احساس وظیفه مطب شخصی ام را نیز تعطیل کردم تا وقت بیشتری برای آگاه نمودن جامعه صرف کنم. طبیعتا در این راستا و در چارچوبی که بیان کردم از هر کمکی که از دستم بر آید دریغ نخواهم کرد.


والسلام
دکتر رضا منتظر
إشراف
Site Admin
 
پست ها : 52
تاريخ عضويت: دوشنبه ژانويه 25, 2010 11:00 am

تجارت سرطان!

پستتوسط إشراف » پنج شنبه سپتامبر 05, 2013 11:40 pm

بسم الله الرّحمن الرّحیم
وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین ولعنه الله علی اعدایهم اجمعین

تجارت سرطان!

نویسنده: «پاتریک رایتگان»


سرطان؛ آخر و عاقبت همه ما؟!

امروزه باید به سرطان به مثابه پدیده‌ای فراتر از یک بیماری صرف نگاه کرد. ده‌ها سال است که پزشکان، جراحان، پژوهشگران و … به بررسی و تحقیق در این باره پرداخته‌اند و این در حالی است که نه تنها از دامنه گسترش آن کاسته نشده که شاهد ابتلای بیش از پیش مردم، به ویژه در کشورهای توسعه یافته، به این بیماری می‌باشیم؛ اما جدای از این پدیده، سرطان هم اکنون به تجارتی بس سودآور مبدل شده، تا آنجا که زمینه فعالیت کارتل‌های بسیاری در بخش‌های دارویی، جراحی، تحقیقاتی و … را فراهم آورده است. هم اکنون در بریتانیا، حدود یک سوم بیماران این کشور را افراد مبتلا به سرطان تشکیل می‌دهند. دو نفر از هر پنج نفر در این کشور، یا از این بیماری رنج می‌برند و یا بدان مبتلا خواهند شد. در صورتی که این آمار رسمی را بپذیریم و بخواهيم با معيارها و الكوهاي زندكي مدرن بسر برده و از روش طب رايج براي درمان سرطان استفاده كنيم، یعنی ابتلای ۳۰ درصدی در سال ۱۹۸۰ (۴۰ درصد در حال حاضر و ۵۰ درصد در سال ۲۰۱۰)، در سال ۲۰۸۰، این رقم به ۱۰۰ درصد خواهد رسید!

بهبودی؟

بررسی‌های به عمل آمده در طی پنج سال، بیانگر آن است که میزان بهبودی سرطان‌های مختلف از طريق طب رايج بدین قرار است:
سرطان معده: ۵ درصد؛
سرطان شش، برونش و نای: ۵ درصد؛
سرطان سینه: ۵۰ درصد؛
سرطان مری: ۵ درصد؛
سرطان روده بزرگ: ۲۲ درصد؛
سرطان لوزالمعده: ۴ درصد؛
سرطان کبد: ۲ درصد.
در سال‌های اخیر هم هیچ گونه افزایش قابل توجهی در میزان بهبودی بیماران مبتلا به سرطان‌ مشاهده نشده است.
البته اين درمان موقت بوده و در بسياري موارد بيماري بازكشته است

تجارتی پرسود

اما از بعدی دیگر، تجارت سرطان پس از رقیب بزرگترش یعنی صنعت پتروشیمی، در رتبه دوم قرار دارد!!.
در طی بیست سال یعنی از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰، تنها در آمریکا، چنین تجارتی حدود یک تریلیون دلار (هزار میلیارد دلار) سود را به خود اختصاص داده است.
در صورتی که چنین سهمی را برای بریتانیا نیز قایل شویم، این رقم در این کشور، سالانه چیزی بین ۳ تا ۶ میلیارد پوند می‌باشد.
توجه به این آمار و ارقام، خود دلیلی برای درک این مساله است که چرا همواره کارتل‌های فعال در بخش‌های دارویی، جراحی، پرتو درمانی و تشریح جانوران، در رفتاری بی‌رحمانه، فقط بر روش رايج صحه كذاشته و هر گونه تلاش در راستای پرداختن به رژیم‌ها و شیوه‌های درمانی منطقی را نوعی بلای تهدیدکننده برای بشر معرفی می‌کنند!!!.

سرطانزاها

سرطان، محصول عوامل متعددی است که عملاً این عوامل خواسته یا ناخواسته، مورد غفلت بخش‌های درمانی و بهداشتی حرفه پزشکی قرار گرفته اند.
رژیم های غذایی تجویزی پزشکان، واکسیناسیون، آنتی‌بیوتیک‌ها، استروییدها، رادیوگرافی و عکس‌برداری‌های متداول، آفت‌کش‌ها، علف‌کش‌ها، حلال‌ها، رنگ‌ها، مواد شوینده و نیز مواد شیمیایی همچون فلوراید در آب‌های آشامیدنی، رادیودرمانی، آلودگی‌های ناشی از انرژی‌های برق و هسته‌ای و … همه و همه از عوامل اصلی ابتلا به سرطان محسوب می‌شوند.

حیوانات زبان بسته هم؟

اما این بیماری صرفاً به انسان‌ها خلاصه نشده است و حیوانات خانگی و در راس آن سگ‌ها را نیز به خود مبتلا ساخته است.
از میان جمعیت هفت میلیونی سگ‌های خانگی در انگلستان، سالانه چیزی بالغ بر یک میلیون سگ از سرطان و یا در نتیجه معالجه این بیماری از بین می‌روند
و این رقم، پنجاه برابر میزان ابتلای انسان‌ها به این بیماری است
که این میزان شدید ابتلا نیز چیزی جز نتیجه برنامه‌های واکسیناسیون تایید شده توسط دامپزشکان، استفاده از آنتی‌بیوتیک‌های حیوانی، اسپری‌های ضدکک، آفت‌کش‌ها و نیز غذاهای گوشتی کنسرو شده مخصوص این حیوان نیست.

امروزه سرطان به شدت در حال نابود ساختن انسان‌ها، سگ‌ها، گربه‌ها و … است.
در مورد حیوانات اهلی پرورش یافته در دامپروری‌ها هم وضع به همین منوال است و نشانه‌های ظهور این بیماری مشهود است؛
و تنها تفاوت آن با حیوانات خانگی، کشتار پیش از موعد آنها برای تامین غذای انسان‌هاست که بروز و گسترش آشکار آن را نامحسوس ساخته است.

سرطان و تغذیه

اما سرطان، بیش از هر چیز، یک مشکل ناشی از تغذیه است؛
رژیم غذایی مهلک زندكي مدرن بطور مثال بریتانیایی‌ها یعنی استفاده مفرط از گوشت، لبنیات، تخم‌مرغ، کربوهیدرات‌ها، نمک طعام و ترکیبات شیمیایی مختلف به همراه حجم زیادی میوه و نان سفید که همه و همه این غذاها و میوه‌ها، مملو از آفت‌کش‌ها و سموم مختلف هم می‌باشند؛ نسخه‌هایی برای ابتلای به سرطان هستند.

طبابت سرطانزا!

در سال ۱۹۹۹، شاهد هفتصد میلیون تجویز دارو توسط پزشکان بریتانیایی بودیم
که این تجویزها شامل انبوهی از واکسن ها‌، آنتی‌بیوتیک‌ها، استروییدها، داروهای مسکن، داروهای ضدالتهاب و… بوده
که همه و همه به مثابه هجومی عظیم علیه سیستم دفاعی بدن آدمی محسوب می‌شوند.

در جوامعی همچون بریتانیا، میزان استفاده از واکسیناسیون به ۹۸ درصد رسیده است.
این واکسن‌ها که عمدتاً حاوی ویروس‌ها و پروتیین‌های مشتق شده از حیوانات مختلف، متانول، جیوه، آلومینیوم، اسیدکربنیک و … می‌باشند؛
با تزریق، مستقیماً وارد خون شده؛ سپس به سلول‌ها و اندام اصلی بدن وارد می شوند و این در حالی است که سیستم دفاعی بدن، توان مقابله با آنها را ندارد.

هنگامی که مواد بیگانه‌ای از حیواناتی همانند سگ، میمون، گوساله، جوجه و … از طریق این واکسن ها وارد جریان خون بدن انسان می‌شود؛ این مواد احتمالاً ساختار ژنتیکی را با تغییراتی همراه می‌سازند و حتی به تکثیر و جهش در بدن می‌پردازند که در چنین شرایطی، سیستم دفاعی بدن نمی‌تواند بین سلول‌های خودی و غیرخودی تمایزی قایل شود.

سرطان با طعم آب خوردن!

استفاده از فلوراید در آب که برای نخستین بار به دست دولت‌های آلمان نازی و اتحاد جماهیر شوروی رواج یافت؛ هم اکنون در سراسر دنیا به یک شیوه رایج تبدیل شده است.
این ماده علاوه بر آن که ماده‌ای آرام‌بخش محسوب می‌شود؛ بسیار سمی، نابودکننده آنزیم‌ها و مقاوم در برابر سیستم‌ ایمنی بدن می‌باشد.
با مقایسه دو شهر بیرمنگام و منچستر در طی سال‌های ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۷ که در اولی از این ماده در آب آشامیدنی استفاده می‌شد و در دومی هیچ گونه استفاده‌ای از آن به عمل نیامد؛ مشخص شد که
همه ساله، مرگ هزار نفر از مردم بیرمنگام، در نتیجه‌ی استفاده از همین فلوراید موجود در آب آشامیدنی بوده است.

اشعه ایکس

همچنین استفاده معمول و بی‌دغدغه از اشعه ایکس(رادیوگرافی) در شناخت بیماری‌های مختلف که امروزه به راهکاری عادی در حرفه پزشکی تبدیل شده، خود از تهدیدکننده‌های اصلی سلامت بشر و از عوامل جدی ابتلا به سرطان است.
دکتر «جان گفتمن» در آغاز دهه هشتاد متذکر شد که مرگ سالانه دوازده هزار آمریکایی، نتیجه سرطان‌هایی است که محصول استفاده از اشعه ایکس بوده است.
همچنین وی در گزارشی اعلام نمود که سه چهارم سرطان‌های سینه، نتیجه استفاده از اشعه ایکس است
و این جدای از آن حجم عظیمی از افرادی است که از پرتودرمانی استفاده می‌کنند.
وی در ادامه این گزارش، به این مساله اشاره می‌کند که: «من بر این باورم، آن چه را که اساتید ما از آن به عنوان میزان کاملاً بی‌خطر استفاده از اشعه ایکس در معاینه لوزه‌ها، غدد لنفاوی و غده تیموس نام می‌بردند؛ بعد از گذشت سالیانی، به انبوهی از تومورهای تیروییدی تبدیل شد».

طبابت رايج درمان هایی برای زودتر مردن!

اما پزشکی جدید در برخورد با این بیماری چه راهکاری را اتخاذ نموده است؟

قدیمی‌ترین شیوه در برخورد با این بیماری، عمل جراحی بوده و هست.
عقیده بر این بوده که برداشت غده سرطانی به درمان بیماران می‌انجامد
و این در حالی است که در چنین رویکردی، به این حقیقت که «سرطان، بیماری است که نه یک قسمت از بدن که همه بدن را شامل می‌شود و غدّه سرطانی درواقع تنها بخشی از سرطان کلّی است» بی‌توجهی شده است.
تجربه به خوبی مشخص ساخته که برداشتن غده سرطانی به کمک عمل جراحی، به مثابه اعمال مجازات مرگ برای بیمار می‌باشد.

و اما شیمی درمانی نیز مستلزم استفاده از داروهای بسیار سمی شیمیایی است که بیمار را پیش از نابودی سرطان، از پای درمی‌آورد.
این گونه داروها که برای مقابله با رشد سریع سلول‌های سرطانی و غیرسرطانی طراحی شده‌اند؛ همه‌ی بدن را متاثر از خود می‌سازند که ریزش مو، حالت‌های تهوع شدید، استفراغ، اسهال، گرفتگی عضلات، ناتوانی جنسی، عقیم شدن، خستگی و درد مفرط، نابودی سیستم ایمنی و بالاخره گسترش سرطان و مرگ از پیامدهای آن است.
بر طبق آمار و ارقام ارایه شده توسط مقامات بهداشتی، تنها حدود دو درصد از کسانی که از شیمی‌درمانی استفاده می‌کنند؛ بعد از پنج سال استفاده از این شیوه، «زنده» هستند
و «زنده» در چنین ادبیاتی، یعنی آن که فقط از لحاظ بالینی «مرده» نیستند؛ امّا از یک زندگی فعّال و با نشاط بی بهره اند.

پس از کشف رادیوم، از این ماده در بخش‌های مختلف پزشکی استفاده شد و ویژگی‌های آن سبب شد که برخی پزشکان، دیوانه‌وار به استفاده از این ماده در درمان سرطان اقدام نمایند.
اگرچه این شیوه بعضاً با کوچک شدن غده‌های سرطانی همراه شد؛ اما شاهد افزایش هزار درصدی بهای این شیوه درمانی و خلق یک صنعت چندین میلیارد دلاری شدیم؛
صنعتی که سرسوزنی مبنای علمی ندارد.

اما آمار بازماندگان استفاده از شیوه‌های مختلف درمانی سرطان که پس از استفاده از این شیوه‌ها تنها تا مدتی به حیات خود ادامه داده‌اند؛ بدین قرار است:

عمل جراحی: ۲۲ درصد
پرتودرمانی: ۱۲ درصد
ترکیبی از عمل جراحی و پرتو درمانی: ۶ درصد
شیمی‌درمانی: ۶/۱ درصد
شیمی‌درمانی و شیوه‌های دیگر: ۵/۲ درصد

به رغم چنین حقایقی، نه تنها هیچ یک از این شیوه‌ها در عرصه صنعت سرطان متوقف نشده بلکه روز به روز بر حجم آنها افزوده شده است.

نکته آخر

بی شک، سرطان شیوه‌ای مقبول برای خودکشی آنهایی است که امید به زندگی را از دست داده‌اند
و این حالت، یعنی ناامیدی بیمار، خود، مهم‌ترین عامل گسترش بیماری در فرد مبتلاست،
اما رسوایی بزرگ چنین تراژدی غمناکی آنجاست که حتی زمانی که بیمار مبتلا به سرطان، امید زیادی برای بقا و مقابله با چنین عارضه‌ای دارد؛ در اثر درمان‌های مهلک و بی‌فایده سرطان، به دست پزشکان، از پای درمی‌آید.

منبع :
نشریه سیاحت غرب؛ آبان 1383 ؛ شماره 16
إشراف
Site Admin
 
پست ها : 52
تاريخ عضويت: دوشنبه ژانويه 25, 2010 11:00 am

گلایه برخی بیماران از ویزیت‌های پنج دقیقه‌ای پزشکان

پستتوسط najm134 » چهارشنبه اکتبر 30, 2013 12:22 am

مشکلات بخش سلامت در کشور ما یکی دو تا نیست. هربار به بهانه‌ای، بخشی از حقوق بیماران نادیده گرفته می شود. یک بار درد نبود دارو و گم شدن در چشم رهگذران خسته "ناصرخسرو" است، یک بار حکایت زیرمیزی و عرق شرم پدر از ناتوانی تامین آن و رگ گردنی که از درد، باد می‌کند. دیگر بار کم کاری پزشک در معاینه بیماران و نبود امکانات و فقدان متخصص و هزار و یک درد ریز و درشت دیگر.

در همه اینها یک وجه مشترک وجود دارد و آن، پایمال شدن حقوق بیماران است. به کلینیک فوق تخصصی سمنان رفتم و با بیماران مراجعه کننده به این کلینیک همراه شدم.

فرزانه شربتدار، شهروند سمنانی می‌گوید: هزینه‌های بیمارستانی آنقدر زیاد است که اکثر مردم توان مالی استفاده از خدمات درمانی بخش خصوصی را ندارند. متاسفانه بسیاری از مراکز درمانی، همه بیمه‌ها را نمی‌پذیرند که همین امر باعث بروز مشکلاتی برای مردم می‌شود. البته این کلینیک تقریبأ همه بیمه‌ها را قبول می‌کند و خوشبختانه اکثر پزشکان آن نیز فوق تخصص و متخصص هستند.

مجید حیدری، پدر یکی از بیماران پس از خروج از مطب پزشک تصریح می‌کند: در اتاق انتظار تعداد زیادی بیمار نشستند و همین امر باعث می‌شود که دکتر نیز وقت کمتری صرف معاینه کند.

وی می‌افزاید: هزینه بالای ویزیت باعث شده که اکثر مردم به بیمارستان‌ها و مراکز دولتی مراجعه کنند.

یکی از مراجعه کنندگان به کلینیک فوق تخصص سمنان در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنای منطقه سمنان با اظهار نارضایتی از زمان اختصاص یافته به بیماران از سوی پزشکان، عنوان می‌کند: زمان ویزیت آنقدر محدود است که بیمار نمی‌رسد همه مشکلات و ناراحتی‌های خود را برای پزشک تشریح کند.

وی با بیان این‌که پزشک از طریق توضیحات بیمار به راه‌های درمان می‌رسد، می‌افزاید: محدود کردن زمان درمان و ویزیت بیمار به 5 دقیقه ممکن است عواقب بد و جبران ناپذیری برای بیمار داشته باشد. اصلا برخی مواقع که از مطب خارج می‌شوی، متوجه می‌شوی خیلی چیزها را به پزشک نگفته‌ای. از این گذشته، اگر زمان بیشتری صرف شود بیمار با اطمینان خاطر بیشتری با پزشک صحبت خواهد کرد.

وی بیان می‌کند: پزشک با جان آدمی سر و کار دارد و بعید می‌دانم مسئله‌ای با اهمیت تر از این موضوع باشد و از این رو باید با نهایت دقت و حساسیت به گفته‌های بیمار و مراحل ویزیت توجه شود و بعید می‌دانم برای یک سرماخوردگی ساده هم این زمان 5 دقیقه‌ای مناسب باشد.

این شهروند سمنانی به مشکل تامین دارو اشاره و ادامه می‌دهد: مهمترین مشکل بیماران، در حال حاضر، مشکل تامین دارو است. هزینه‌های دارو بالا و برای قشر کم درآمد کمرشکن است. امیدواریم مسوولان برای این مشکل چاره‌ای بیندیشند. خیلی از داروها با قیمت آزاد محاسبه می‌شود یا آنقدر فرد باید "به این اداره و آن اداره رفت و آمد بکند که قید آن را بزند". گاهی از این داروخانه تا آن داروخانه، قانون متفاوت است و مکانی نیز بیان اعتراض وجود ندارد.

دکتر نوری پور، رییس بیمارستان امیر(ع)سمنان و فوق تخصص کودکان کلینیک فوق تخصصی سمنان با اشاره به تعداد زیاد مراجعه‌کنندگان، در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا تصریح می‌کند: تعداد مراجعه روزانه بیماران به این کلینیک زیاد است، از این رو ناچاریم که طوری زمان را مدیریت کنیم که بتوانیم همه بیماران را ویزیت کنیم.

وی در پاسخ به این پرسش خبرنگار ایسنا که آیا 4 تا 5 دقیقه، زمان مناسبی برای تشخیص بیماری و ویزیت بیماران است، افزود: قاعدتأ باید وقت بیشتری گذاشت اما از آنجا که اکثر بیماران قبلأ به این کلینیک آمده‌اند و با سابقه و پیشینه بیمار آشنا هستیم، در همین 4 تا 5 دقیقه می‌توانیم به تشخیص درستی از بیماری برسیم.

رییس بیمارستان امیر(ع)سمنان اضافه می‌کند: اگر نیاز باشد زمان بیشتری صرف می‌کنیم و اصولأ هر زمانی که نیاز باشد برای بیمار صرف می‌کنیم. البته تعداد مراجعه‌کنندگان زیاد است و برای همین ناچاریم که زمان معاینه را کم کنیم تا بتوانیم به همه بیماران و مراجعه‌کنندگان به کلینیک، خدمات ارایه دهیم. همه پزشکان سعی می‌کنند ضمن معاینه دقیق بیمار، طوری برنامه ریزی کنند که بتوانند پاسخگوی همه بیماران و مراجعه‌کنندگان باشند.

رئیس بیمارستان امیر المومنین سمنان خاطرنشان می‌کند: در مطب شخصی، زمان بیشتری صرف می‌شود چرا که هم تعداد مراجعان کمتر از کلینیک و بیمارستان است و هم بیماران در مطب شخصی 25 تا 30 هزار تومان هزینه صرف می‌کنند.

همچنین دکتر غلامرضا محمدی، یک متخصص کودکان در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا با بیان این‌که پزشکان ملزم به رعایت قوانین هستند و نظام پزشکی برای معالجه بیماران زمان مشخصی تعیین کرده است، تصریح می‌کند: البته این زمان بسته به بیمار و نوع بیماری ممکن است متفاوت باشد. زمان مناسب برای ویزیت هر بیمار توسط پزشک عمومی 15 دقیقه، متخصص 20 دقیقه و فوق تخصص 30 دقیقه پیش بینی شده است.

معاون پیشین دانشگاه علوم پزشکی سمنان تصریح می‌کند: البته بسته به نظر پزشک و وضعیت بیمار ممکن است این زمان تغییر کند و پزشکان نیز ملزم به رعایت آن هستند. بیماران در صورت رضایت نداشتن از این وضعیت، می‌توانند از طریق کارشناسان رسیدگی نظام پزشکی پیگیر مطالبات و حقوق خود باشند.
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

80 درصد هزینه های آزمایشگاهی را مردم می دهند

پستتوسط najm134 » يکشنبه ژانويه 12, 2014 8:21 pm

رئیس انجمن آسیب شناسی: 80 درصد هزینه های آزمایشگاهی را مردم می دهند
مشکلات مالی و کمبود سرمایه در آزمایشگاه های پزشکی کشور سبب شده تا آنها برای کسب درآمد و جلوگیری از ورشکستگی به ارائه خدمات غیر علمی و غیر استاندارد گرانقیمت روی بیاورند که این بسیار خطرناک است.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین و به نقل از روابط عمومی انجمن آسیب شناسی،موضوع نشست امروز انجمن در مورد شیوه های نوین دلالی آزمایشگاهها بود که باعث تشخیص دیر هنگام بیماری های خطرناکی همچون انواع سرطان و حتی مرگ بیماران به علت این اهمال کاری می شود.

در این نشست، فرید کرمی رئیس انجمن آسیب شناسی ( پاتولوژی) درباره مشکلات آزمایشگاه ها هشدار داد و گفت:متاسفانه بسیاری از روش های آزمایشگاهی جدید که از سوی برخی پزشکان و آزمایشگاه ها تبلیغ می شود، هیچ مبنای علمی ندارد و نه تنها هزینه های اضافه ای را به مردم تحمیل می کند بلکه سبب به تاخیر افتادن فرایند تشخیص و درمان بیماری های آنها هم می شود.

کرمی ادامه داد:غربالگری جنین ، برخی انواع تست های ژنتیکی، برخی انواع تست های پاپسمیر از جمله روش های تشخیصی گران قیمت و غیر علمی است که به مردم وعده داده می شود با یک آزمایش خون ساده می تواند هر نوع سرطانی را در بدن تشخیص دهد، در حالی که این پاتولوژیست تاکید می کند اصطلاح سرطان، به مجموعه ای وسیع از بیماری ها گفته می شود و تشخیص آن صرفا با آزمایش خون ممکن نیست.


کرمی با بیان اینکه استفاده از روشهای غیرعلمی سبب می شود تا مردم در میان روش های تشخیصی غیر علمی ، پس اندازشان را از دست بدهند و فرایند درمان را نیمه کاره رها کنند گفت:از آنجایی که تعرفه های دولتی غیر واقعی و کمتر از قیمت تمام شده آزمایش ها، است، آزمایشگاه ها مابه التفاوت قیمت را از مردم می گیرند و به همین علت سرمایه ای که آنها برای درمان کنار می گذارند ممکن است گاهی حتی در مرحله تشخیص تمام شود.

کرمی گفت: در حال حاضر 80 درصد هزینه های آزمایشگاهی را مردم از جیب می پردازند و پیش بینی می کند که این رقم در سال آینده به 85 درصد نیز برسد.

روش های القایی

رئیس انجمن آسیب شناسی با بیان اینکه وزارت بهداشت هیچ نظارتی بر آزمایشگاه های کشور ندارد ادامه داد: متاسفانه برخی کیت هایی که وارد کشور می شود به هیچ وجه مورد تایید متخصصان نیست که تنها برای کسب سود مالی بیشتر از آنها استفاده می شود و همین سبب تجویز روش های تشخیصی غیر علمی از سوی پزشکان می شود.

او به تجویز آزمایشهای غیرضرور از سوی برخی پزشکان اشاره کرد و گفت:در این روش های القایی گاهی بیمار به پزشک القا می کند که آزمایشش یا دارویی را برای تجویز کند که در روند درمان او هیچ کمکی نمی کند که استفاده از این روش ها مختص کشورهایی است که در حوزه سلامت توسعه یافته نیستند و نظارتی بر علمکرد پزشکان و آزمایشگاه های شان وجود ندارد.
کرمی گفت: متاسفانه مدتی است برخی آزمایشگاه ها حامی مالی کنگره های پزشکی می شوند و از این راه ، شیوه های تشخیصی غیرعلمی شان را تبلیغ می کنند و حتی برخی پزشکان را به سفرهای تفریحی می فرستند تا روش های آنها را برای بیماران شان تجویز کنند و وزارت بهداشت نیز در این زمینه نظارتی ندارد.

دلالی آزمایشگاه های تشخیص طبی

کرمی در مورد دلالی آزمایشگاه های تشخیص طبی که مدتی است اخبار آن منتشر می شود گفت:برخی آزمایشگاه های مرجع سلامت زیر نظر وزارت بهداشت ، به آزمایشگاه های تشخیص طبی مجوز کارهای تخصصی را داده اند که صرفا باید با حضور پاتولوژیست انجام شود درحالیکه آزمایشگاه های تشخیص طبی پاتولوژیست ندارد .

او ادامه داد: به این ترتیب گروهی از آزمایشگاه های تشخیص طبی ، نمونه های آزمایشی مردم را می گیرند و به عنوان واسطه آنها را به پاتولوژیست ها در آزمایشگاه ها یا بیمارستان های دیگر تحویل می دهند و برای همین نمونه ها گاهی دیرتر از زمانی که باید، به دست پاتولوژیست ها می رسد یا بدون کمک گرفتن از پاتولوژیست بررسی می شود که احتمال تشخیص اشتباه را بسیار بالا می برد.

کرمی افزود: برخی روش‌های ژنتیکی برای تشخیص بیماری‌های ژنتیک انجام می‌شود که پزشک متخصص باید اول فرد را معاینه کند و مشاوره ژنتیک انجام دهد. در مرحله بعد شجره‌نامه تهیه شود و بعد از برررسی به دنبال ژن معیوب باشیم اما امروزه شاهدیم که در ایران در هنگام ازدواج یک دختر و پسر مشاوره ژنتیک مطرح می‌شود.

او به دیگر دلالی آزمایشگاهها اشاره کرد و گفت:مشاوره ژنتیک بین دخترعمو و پسرعمو و حتی نسبت‌های دورتر و ممکن است پزشک درخواست کننده حتی پزشک متخصص نباشد و یکسری آزمایش را مثل تیراندازی بی‌هدف انجام می‌دهد و این آزمایش‌ها در ابتدای ازدواج باری می‌شود که به خانواده‌ها تحمیل می‌شود.

رئیس انجمن آسیب‌شناسی ایران گفت: متأسفانه خانواده‌ها هم فکر می‌کنند اگر مشاوره ژنتیک را انجام ندهند یک اتفاقی می‌افتد و بعد خودشان را نمی‌بخشند و مشاوره ژنتیک امروزه به عنوان مد در کشور انجام می‌شود اما بسیاری از این مشاوره‌ها جایگاه علمی ندارد.

او گفت: مثلاً آزمایش دیگری در کنگره زنان تبلیغ می‌شود که 400 تا 500 هزار تومان هزینه دارد تا فرد بفهمد که فلان بیماری تخمدان را دارد یا نه. که به جای آن می‌توان با یک آزمایش ساده و سونوگرافی که هزینه‌ای در حد 70 تا 80 هزار تومان دارد به این تشخیص دست یابد.

کرمی در پاسخ به پرسش خبرنگاران مبنی بر درجه‌بندی آزمایشگاه‌ها گفت: این بستر آن قدر معیوب است که درجه‌بندی آزمایشگاه‌ها در حال حاضر امکانپذیر نیست.

درجه ‌بندی آزمایشگاه‌ها

او یکی از مواردی را که در درجه ‌بندی آزمایشگاه‌ها باید لحاظ شود نیروی متخصص انسانی عنوان کرد و گفت: متأسفانه طبق یک دستورالعمل جدید که برای درجه‌بندی آزمایشگاه‌ها ابلاغ شده و توسط آزمایشگاه مرجع سلامت تنظیم شده، متخصص پاتولوژی و دکترای حرفه‌ای آزمایشگاه یکسان محسوب می‌شوند چرا که مدیر کل آزمایشگاه خود دکتری حرفه‌ای است که ما به این درجه‌بندی اعتراض کردیم.
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

مردم می‌ترسند از پزشکان شکایت کنند؟

پستتوسط najm134 » دوشنبه فبريه 03, 2014 12:52 am

قرار بود لیست پزشک‌های زیرمیزی‌بگیر که تخلفات بیشتری دارند در دوره آخر وزارت دکتر لنکرانی و دکتر وحید دستجردی تهیه شود. وظیفه وزارت بهداشت و درمان و سازمان نظام‌پزشکی این است که جلوی این افراد را بگیرد و خطای متخلفان را نپوشاند. زیرا این پزشک‌ها از دریافت‌های غیرمتعارف خود دفاع می‌کنند.
پریسا هاشمی در مطلبی در «تهران امروز» نوشت: تلخ‌ است. همه از آن فراری هستند. بیماری چیزی نیست که کسی با آغوش باز از آن استقبال کند. پزشکان‌، پرستاران و پرسنل بیمارستان‌ها هم شغل سختی دارند. کارشان آسان نیست. آنها هر روز ۶-۷ ساعت باید آه و ناله بیماران را تحمل کنند. وقتی یک ساعت به ملاقات یک بیمار می‌روی و اعصابت به‌هم می‌ریزد می‌فهمی که کارها در بیمارستان چه اعصاب پولادینی می‌خواهد. اما تمام این از خودگذشتگی‌ها نباید بهانه‌ای باشد تا از موقعیت بیمار و دل‌نگرانی‌های خانواده‌اش سوءاستفاده شود.در سال‌های اخیر متاسفانه برخی پزشک‌ها با شایعاتی همچون دستش شفا می‌دهد، پنجه‌اش طلاست، روی دستش دکتر نیست و… توانستند دکان خوبی را برای خود باز کنند و با گرفتن زیرمیزی‌های آنچنانی کل پزشک‌ها را در مظان اتهام بی‌اعتمادی مردم قرار دهند. در روزهای اخیر هم انتشار لیست برخی پزشکان که متهم به گرفتن زیرمیزی هستند ماجرا را بحرانی‌تر کرده است.

وزیر بهداشت نیز زمان می‌خواهد تا مشکل زیرمیزی را با ایجاد زیرساخت‌های اساسی پیگیری کند و می‌گوید که بعضی از پزشک‌ها جزو بهترین‌ها هستند و باید مورد احترام و الگوی مردم باشند. حتما به تخلفات پزشکی رسیدگی می‌کنیم ولی با زیرساخت‌های درست که برخوردی قاطع باشد نه سطحی و مقطعی. او می‌گوید: «حرف زدن در مورد پزشکان متخلف پشت تریبون که مورد تشویق قرار می‌گیرد، مشکل مردم را حل نمی‌کند. نمی‌توان با کارهای هیجانی امور این بخش را پیش برد بلکه در این بخش نیازمند قوانین هستیم.»

مثل اینکه این دانه درشت‌ها به قول قدیمی‌ها چپ پری دارند و کارشان به جایی رسیده که به گفته رسول خضری، حتی مسئولان نظارت بر درمان وزارت بهداشت را تهدید کرد‌ه‌اند. آنها از نفوذ، قدرت، لابی و پشتیبانی خود حرف می‌زنند که توانایی مقابله با این دانه‌درشت‌ها را از همه می‌گیرند. آنها حتی بیماران خود را هم تهدید می‌کنند که اگر شکایت کنند یا جایی درز پیدا کند دیگر آنها را معاینه نخواهند کرد. احتمالا اینها پزشک نیستند. از حرف‌هایی که می زنند و کارهایی که می‌کنند برمی‌آید که بیشتر به سمت اراذل و اوباش سوق پیدا می‌کنند تا پزشک.

مسئولان هم باید پاسخگو باشند

با انتشار لیست پزشکان زیرمیزی بگیر، خیلی‌ از مسئولان حمایت خود را از وزارت بهداشت و درمان که با همکاری سازمان نظام‌پزشکی صورت گرفته بود اعلام کردند. از جمله کسانی که به پشتیبانی وزارت بهداشت و درمان برخاست دکتر علیرضا مرندی وزیر اسبق بهداشت و عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس است که دفاع از زیرمیزی‌بگیران را کم‌عقلی می‌داند چون این افراد آبروی پزشک‌ را ‌برده‌اند. او می‌گوید: قرار بود لیست پزشک‌های زیرمیزی‌بگیر که تخلفات بیشتری دارند در دوره آخر وزارت دکتر لنکرانی و دکتر وحید دستجردی تهیه شود. وظیفه وزارت بهداشت و درمان و سازمان نظام‌پزشکی این است که جلوی این افراد را بگیرد و خطای متخلفان را نپوشاند. زیرا این پزشک‌ها از دریافت‌های غیرمتعارف خود دفاع می‌کنند.

دکتر مسعود پزشکیان وزیر بهداشت دولت هشتم و عضو کمیسیون بهداشت و درمان نیز در این مورد تاکید می‌کند: زیرمیزی گرفتن از بیماران به حدی گسترده شده که عوامل آن به همین راحتی از تخلف خود دست برنمی‌دارند. کسانی که ناظر بر این اعمال بوده‌اند نیز باید پاسخ بدهند که چرا تاکنون برخورد جدی با این پدیده شوم نکرده‌ و سکوت اختیار کرده‌اند. اگر کوتاهی هم صورت گرفته همه مسئولان را باید مقصر دانست. نظام‌پزشکی هم باید پاسخ بدهد که چرا تاکنون اقدام جدی نکرده و نسبت به این تخلف‌ها بی‌تفاوت بوده است. اگر چنین پدیده‌ای در آمریکا اتفاق بیفتد پزشک متخلف قطعا از طبابت محروم می‌شود. این پزشک‌ها بیمار را به چشم کالایی در نظر می‌گیرند و نباید آنها را پزشک نامید زیرا باعث بدنامی دیگر پزشک‌ها می‌شوند.

دکتر محمد رئیس‌زاده، رئیس سازمان بسیج جامعه پزشکی نیز می‌گوید که باید لیست مسئولان حوزه بهداشت و درمان و بیمه‌ای سال‌های گذشته را منتشر کرد زیرا آنها نخواستند تعرفه‌های درمانی واقعی شود. باید به پدیده زیرمیزی‌ پزشکان به صورت ریشه‌‌ای نگاه کرد و آسیب‌شناسی شود. سیستم‌های غلط و تصمیم‌گیری‌های اشتباه مسئولان گذشته بخش بهداشت باعث شده‌اند که پزشک‌ها به سوی زیرمیزی کشیده شوند. انتشار اسامی به جز این که ماجرا را به حاشیه ببرد نتیجه‌دیگری نخواهد داشت. نباید احساسات را در برخورد با این مسئله دخیل کرد بلکه باید دنبال راه‌حل ریشه‌ای بود.

۲۰۰-۳۰۰ درصد تورم در بخش سلامت


دکتر علی فتاحی هم در این مورد به تهران امروز می‌گوید: در سازمان نظام‌پزشکی، هیچ شاکی خصوصی در مورد افراد این لیست وجود ندارد و فقط شاکی حقوقی که همان سیستم نظارتی سلامت و بهداشت است (دانشگاه) از این افراد شکایت کرده‌ است.

معاون انتظامی سازمان نظام‌پزشکی با اشاره به انتشار لیست دانه‌درشت‌های زیرمیزی بگیر می‌افزاید: میل سازمان‌‌ها و آدم‌ها مهم نیست بلکه باید دید قانون چه می‌گوید. قانون اجازه این انتشار را نمی‌دهد. وقتی چیزی در رسانه‌ها اعلام شود بر قاضی، کارشناس و آنهایی که قرار است در این مورد تصمیم‌گیری کنند، تاثیر می‌گذارد و ممکن است تسلیم جو شوند. فرقی نمی‌کند که زیرمیزی باشد یا تخلف دیگر. قاضی و کارشناس باید با آرامش کار خود را دنبال کند و این جو باعث می‌شود که این آرامش به‌هم بخورد. قاضی مجبور است منتظر شود تا جو آرام شود و بعد تصمیم بگیرد زیرا قاضی که تسلیم این جوسازی‌ها نمی‌شود. اعتماد مردم هم با این فضاسازی‌ها از بین می‌رود. ۵۰ درصد درمان به دلیل اعتماد به پزشک پیش می‌رود. در پزشکی دارویی داریم به نام «دارونما» که فقط پزشک می‌داند که دارو نیست و آن را به مریضش می‌دهد و او خوب می‌شود. این دارو نیست که مریض را خوب می‌کند بلکه اعتماد و جنبه روانی‌ داروست که بیمار را بهبود می‌بخشد. این جوسازی باعث می‌شود که تمام این درمان‌ها هم با مشکل روبه‌رو شود. اگر این جوسازی به نفع مردم باشد ادامه دهند ولی این به نفع مردم نیست. ضمنا اگر در آرامش کار کنیم مظلوم‌نمایی‌ها صورت نمی‌گیرد. در همین لیست منتشر شده سه نفر در بررسی‌های ابتدایی تبرئه شدند. بهتر است بعد از صدور حکم قضایی این اسامی با صلاحدید قاضی رسانه‌ای شود.

او با اشاره به اینکه کاش اسامی این ۱۴ نفر به‌طور کامل اعلام می‌شد، تاکید می‌کند: اینطوری ۱۴ هزار نفر را در آن لیست قرار داده‌اند زیرا اسامی مشابه زیادی وجود دارد. ضمن اینکه اگر سه یا چهار بار این لیست انتشار پیدا کند قبح قضیه می‌ریزد آن موقع چه اتفاقی می‌افتد؟ باید نگاه کنیم که متخلف جسور‌تر شود. زیرا می‌گوید اسم‌ها که اعلام شد و اتفاقی هم نیفتاد. اعلام اسامی حکم بازدارنده نیست. بلکه باید از راه‌های قانونی با آن برخورد کرد. در مورد زیرمیزی گرفتن پزشک‌ها، تغزیرات، وزارت بهداشت و درمان و سازمان نظام‌پزشکی می‌تواند با این مسئله برخورد کند و هم در حال حاضر با افراد متخلف برخورد می‌شد. سازمان نظام‌پزشکی دو سه هفته در دادسرا روی این اسامی کار کرده و زیرمیزبگیری‌ها را به نتیجه رسانده است.

معاونت انتظامی سازمان نظام‌پزشکی در ادامه با اشاره به اینکه برخورد با متخلفان بستگی به میزان و شدت، نوع و تعداد تخلف و نوع برخورد هم فرق می‌کند، می‌گوید: از تذکر و توبیخ گرفته تا محرومیت می‌توان با این افراد برخورد کرد. در این مورد هم این ۱۴ نفر برای ما مهم نیست بلکه هر کس که قانون را رعایت نکند با برخورد قانونی روبه‌رو خواهد شد. ما در عرض ۲ ماه گذشته سه مطب پزشکی را در تهران تعطیل کرده‌ایم. آیا رسانه‌ای کردن آن دردی از مردم دوا می‌کند یا تاثیری در درمان آنها خواهد بود؟ همین که جامعه پزشکی از آن اطلاع داشته باشد کفایت می‌کند.

او در مقابل این سوال که مقصر این قضیه مگر خود پزشک‌های متخلف نبودند؟ پاسخ می‌دهد: اگر طی چند سال حقوق شما افزایش پیدا نمی‌کرد چه می‌کردید؟ نمی‌خواهم از عملکرد خلاف قانون این افراد دفاع کنم اما در کدام صنف خدماتی دارید که در عرض ۷-۸ سال گذشته نرخ دستمزد هیچ تفاوتی نکند؟ فقط گروه پزشکی است. ۲۰۰-۳۰۰ درصد تورم در بخش سلامت و جامعه داشته‌ایم. وقتی بنیاد درست نباشد به این کارهای خلاف کشیده می‌شود. این موضوع با بگیر و ببند حل نمی‌شود باید ریشه‌ای حل شود. اما این دلیل نمی‌شود که تعرفه تغییر نکرده پزشکان هر کاری دوست دارند را انجام دهند. البته اکثر پزشکان طبق قانون کار می‌کنند. همین پزشکانی که اسم‌شان در لیست قید شده هم مریض‌هایی که از لحاظ مالی مشکل دارند را به صورت مجانی جراحی می‌کنند.

دکتر فتاحی در پاسخ به این سوال که هزینه‌های درمان برای مردم هم زیاد شد، آیا با افزایش تعرفه‌های پزشکی مردم می‌توانند از عهده آن بر آیند، پیشنهاد می‌دهد: باید همه‌جانبه نگاه کرد. باید تعرفه، سرانه و نظارت همزمان با هم درست شود و بیمه‌ها را نیز باید توانمند کرد. متاسفانه قانون هدفمندی را ناقص اجرا کردیم. قرار بود از درآمد اجرای هدفمندسازی ۱۰ درصد به بخش سلامت اختصاص دهیم ولی این کار را نکردیم و باعث شده که این عوارض پیش بیاید. بیمارستان دولتی هزینه‌های خود را نمی‌تواند دربیاورد. تا کی می‌توانیم با این وضعیت پیش برویم؟ مردم ندارند، بیمه‌ها هم ندارند، بیمارستان‌ها هم توانمند نیستند. چه باید کرد؟

معاونت انتظامی سازمان نظام‌پزشکی در پاسخ به اینکه پزشکان به افرادی که بیمه تکمیلی دارند بیشتر پیشنهاد زیرمیزی‌ می‌دهند، می‌گوید: فکر نمی‌کنم برای این پزشکان در بیمار‌ آزاد و بیماری که بیمه تکمیلی دارد تفاوتی وجود داشته باشد. در اولین سالی که تعرفه‌گذاری در اختیار سازمان نظام‌پزشکی قرار گرفت، دریافت زیرمیزی به حداقل رسید و کمترین تخلف را در آن موقع داشتیم. وقتی تعرفه‌گذاری به بخش خصوصی انتقال پیدا کرد روز به روز شاهد تخلف بیشتری بودیم. آماری هم وجود ندارد که پزشکان چند درصد می‌گیرند. کل شکایت‌های کشوری تعرفه‌ای در سازمان نظام‌پزشکی ۵ درصد است.وی در پاسخ به این سوال که مردم برای شکایت برسر دوراهی قرار می‌گیرند که از پزشکی که درمان بیمارش در دست اوست شکایت کنند، یا بیمارش را نجات دهند؟ می‌گوید: بعد از اینکه بیمار آنها بهبود پیدا کرد می‌توانند تا یکسال به سازمان نظام‌پزشکی مراجعه کرده و شکایت کنند. در تغزیرات و دادگاه‌ها محدودیت زمانی وجود ندارد. آمار شکایت‌های درمانی در دنیا ۳ درصد است. در ایران این آمار تقریبا ۰٫۱ درصد است. مردم ما خوب و نجیب هستند که اهل شکایت نیستند و شرایط را درک می‌کنند.

پزشک‌هایی که رقم نجومی‌ می‌گیرند

سیامک مره‌صدق با بیان اینکه به صورت رسمی این اسامی پزشک‌های زیرمیزی‌بگیر اعلام نشده‌ است به تهران امروز می‌گوید: یکی از مسئله‌های دست چندم بخش سلامت زیرمیزی است. گرفتن تعرفه‌های خارج از عرف مربوط به تعداد معدودی در بخش‌های تخصصی و فوق تخصصی است. وجود همین تعداد معدود (دو سه درصد از پزشک‌ها) باعث شده که این معضل پای همه پزشک‌ها نوشته ‌شود. در کمیسیون بهداشت و درمان مجلس اصرار داشتیم که این از دانه‌درشت‌ها شروع شود علت آن این بود که این افراد تحریک کننده بقیه به‌ویژه پزشک‌های جوان هستند و حتی متاسفانه فرهنگ اشتباهی در گروهی از مردم جا افتاده است که پزشک‌هایی که رقم‌های نجومی می‌گیرند کارشان هم نجومی خوب است. مسئله اصلی یک فرهنگ اشتباهی است که بین مردم جا افتاده و همین دانه‌درشت‌ها باعث آن شدند که باید از بین برود.

عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه خواست کمیسیون این بوده که شروع برخورد با پزشکان زیرمیزی‌بگیر دسته چندم برخورد شود، می‌افزاید: این افراد سوءاستفاده از قداست حرفه پزشکی کرده‌اند و چنانچه از هیات علمی دانشگاه باشد باید برخورد شدیدتری با آنها شود زیرا برای دانشجویان بدآموزی دارند. مقام هیات علمی دارای یک مقام با ارزش‌های پاک است و آنها از این مقام سوءاستفاده می‌کنند. او با تاکید بر اینکه این حرکت باید تداوم داشته باشد، ادامه می‌دهد: امیدوارم این حرکت مقطعی و کوتاه مدت نباشد. در مدت کوتاهی از سوی وزارت بهداشت به سر و سامان برسد. البته جای تشکر دارد زیرا چیزی نزدیک به ۸ سال است که وزارت بهداشت و درمان می‌خواهد با این افراد برخورد کند. هر موقع که تصمیم جدی می‌گرفت حداکثر با برخورد با چند پزشک جوانی که در شهرستان‌ها و شهرهای کوچک زیرمیزی‌ می‌گرفتند این جریان تمام می‌شد و کاری به دانه درشت‌ها و پزشکان معروف و پربیماری که در شهرهای بزرگ مثل تهران هستند نداشتند. خوشبختانه در حال حاضر برخورد از دانه درشت‌ها شروع شده و این باعث می‌شود که کل این فرهنگ خطاکارانه نابود شود. حرکت مثبت وزارت بهداشت و درمان در چندماه اخیر برای برخورد با این مقوله، جای امیدواری دارد و عزم جدی وزیر در برخورد با تعرفه‌های غیرقانونی کاملا مشخص است.

دکتر مره‌صدق با اشاره به اینکه ضوابط مشخص است و مشکل قانونی در این مورد نداریم، می‌گوید: حتی تا لغو پروانه طبابت هم می‌توان در این مورد پیش رفت. خلأ قانونی برخورد با این صنفی که باعث خدشه به آبروی کل پزشک‌ها می‌شوند نداریم. به وزارت بهداشت هم اعلام کردیم که اگر خلأ قانونی در این مورد وجود دارد مطرح کند یا به صورت لایحه آن را ارائه دهد و حتی ما حاضریم با فوریت آن را به مجلس پیشنهاد بدهیم و تصویب کنیم تا وزارت بهداشت ابزار لازم را داشته باشد. او در پاسخ به این سوال که چرا هیچ بیماری از این افراد به سازمان نظام‌پزشکی شکایت نکرده‌ است می‌گوید: همان فرهنگ اشتباهی که قبلا به آن اشاره شد جواب سوال شماست. مردم فکر می‌کنند کار آنها خیلی خاص و پیچیده است و دیگران نمی‌توانند. من این را به ضرس قاطع می‌گویم که کیفیت خدمات سلامتی در بخش دولتی و خصوصی فرقی ندارد. حتی در بخش دولتی به دلیل حضور انترن‌ و رزیدنت‌ها رسیدگی به بیمار‌ها بیشتر است. منتهی متاسفانه از آنجایی‌که بیمارستان‌های خصوصی از پذیرش بیماران بدحال و پرخطر خودداری می‌کنند به نظر مردم می‌آید که توسط پزشک‌های این بیمارستان‌ها درمان ‌شوند زودتر و بهتر درمان می‌شوند.

عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این سوال که فکر نمی‌کنید به دلیل این است که باید حقی برای شکایت از پزشک به سازمان نظام‌پزشکی پرداخته شود؟ می‌افزاید: درست است که اگر بیماری بخواهد از پزشکی شکایت کند باید مبلغی را واریز کند اما چنانچه این شکایت به خاطر مسائل تعرفه‌های غیرقانونی باشد نیازی به پرداخت این مبلغ نیست. از این به بعد هم وزارت بهداشت و درمان به همراه سازمان نظام‌پزشکی به عنوان مدعی‌العموم وارد این جریان خواهد شد. یعنی حتی اگر کسی شکایت نکند وزارت بهداشت و درمان به عنوان شاکی به سازمان نظام‌پزشکی مراجعه کند و سازمان نظام‌پزشکی هم کسانی را که می‌شناسد به وزارت بهداشت و درمان معرفی کند تا اقدامات لازم صورت گیرد.

دکتر مره صدق با اشاره به اینکه دو نوع برخورد با این پزشکان صورت می‌گیرد، ادامه می‌دهد: یکی برخورد صنفی است که در چارچوب صنف پزشکی و توسط سازمان نظام‌پزشکی صورت می‌گیرد. برخورد دیگر معرفی به مراجع قضایی و سازمان تعزیرات است، که باید از سوی وزارت بهداشت و درمان صورت گیرد. در هر دو زمینه برخورد‌های بدون اغماضی با افراد متخلف صورت می‌گیرد.
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

میثاق شرکت های داروسازی در سال جدید میلادی

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه ژوئن 17, 2014 9:40 am

میثاق شرکت های داروسازی در سال جدید میلادی



چکيده:

با پايان سال گذشته ميلادي و در آستانه سال جديد مسيحي، نويسنده اين مقاله با يادآوري نقاط ضعف صنعت داروسازي و ابر شرکت‌هاي فعال در اين صنعت سودآور، ميثاق نامه‌اي آميخته به طنز را براي عمل به آن از سوي اين مؤسسات غول‌پيکر ارائه نموده است. خودداري از تبليغات اغواگر، عدم تجويز داروهاي غيرضروري، توجه به آثار جانبي زيانبار مصرف بي‌رويه انواع دارو، اهتمام بيشتر نسبت به معرفي آثار مصرف انواع داروهاي ضدافسردگي به ويژه در کودکان، عدم حمايت مالي از پزشکان در جهت نگارش مقالات علمي تأييدکننده داروهاي ساخته شده اين شرکت‌ها، جلوگيري از اعتياد کودکان به داروهاي ما در دوره کودکي و پرداخت رشوه به سازمان غذا و داروي آمريکا و کارشناسان معتمدان، مهمترين مواردي است که از سوي نويسنده براي پيوستن به اين ميثاق مشترک، ارائه گرديده است.


در سال گذشته ميلادي نيز ما به مبارزه خود در جهت شناساندن اقدامات نادرست و تبليغات اغواگرانه شرکت‌هاي بزرگ داروسازي ادامه داديم.


اما امروز که ما در پايان اين سال و آغاز سال جدید ميلادي هستيم، اين سؤال مطرح مي‌گردد که چه تعداد از فروشندگان دارو تصميم به تغيير روش کار خويش گرفته‌اند؟ و البته شايد آنها احتياجي به تغيير داروهاي توليدي خود ندارند، چرا که پس از خروج يک مارک در پايان عمر مفيدش، آنان با يک نام تجاري و فرمول جديد، دوباره در بازار حضور مي‌يابند. من اين ميثاق‌نامه را به عنوان دستور‌العملي براي شرکت‌هاي بزرگ داروسازي تدوين نموده‌ام تا در سال جديد ميلادي، با توجه به آن، ديگر شاهد کاستي‌هاي کنوني اين صنعت نباشيم:


1- ما به نمايندگان و بازاريابان خويش مي‌آموزيم درحالي که بيماران زيادي در مطب به دليل بيماري، حال و روز خوبي ندارند و مدت زماني طولاني نيز معطل گرديده‌اند، آنان به صورت شق و رق و بي توجه به بيماران، وارد دفتر پزشکان نشوند. به علاوه ما از آنان مي‌خواهيم که در صحبت‌هايشان از پزشکان با عنوان «يارو» و «ژيگول» ياد نکنند!


2- ما از ارائه داروهايي شيزوفرنيک نظير سروکويل و زيپرکسا به بيماران افسرده، عصباني، بدخلق، دمق و مسن با بمباران تبليغاتي و ادعاي بهبود آنان، خودداري خواهيم نمود. به علاوه، ما به مشتريان خويش خواهيم گفت که اين داروهاي خطرناک، مي‌توانند آثاري جانبي نظير افزايش شديد وزن، افزايش مقدار چربي، و بروز ديابت داشته باشد. البته ما تا پيش از افشاگري روزنامه «نيويورک تايمز»، همه تلاش خود را براي فروش بيش از پيش اين داروها، انجام مي‌داديم!


3- ما از فروش افسردگي به افرادي که مشکلات زندگي مشابهي نظير خستگي از سفر طولاني روزانه بين محل کار و محل سکونت در حومه شهر و يا غمگين شدن ناشي از تغيير آب و هوا دارند، خودداري خواهيم نمود.( شرکت‌هاي داروسازي به همه اين افراد، برچسب افسردگي زده تا داروهاي ضدافسردگي خود را به فروش برسانند.) ما به مخاطبان تبليغاتي خويش، اعلام خواهيم کرد که اين داروهاي خطرناک مي‌توانند عامل و نه جلوگيري‌کننده از بروز خودکشي در همه گروه‌هاي سني به استثناء افراد مسن باشند. لذا از تجويز سروکويل و زيپرکسا به هر بهانه‌اي، خودداري خواهيم نمود.


4- ما از تجويز داروي HRT براي زنان 49 تا 5/49 ساله‌اي که در آستانه سن يائسگي هستند، به دليل امکان ابتلاي آنان به بيماري‌هاي قلبي در صورت عدم وجود سابقه اين نوع بيماري در گذشته، خودداري خواهيم نمود. به علاوه، ما به ساير زنان در اين مورد، تذکر کافي را ارائه خواهيم داد.


5- ما از فروش و بازاريابي ساير جايگزين‌هاي موجود داروي HRT نيز خودداري خواهيم نمود. چرا که اين داروها نيز احتمال وقوع مرگ‌هاي ناگهاني و پوکي استخوان را افزايش خواهند داد.

البته بايد دانست که اين آثار جانبي در سالهاي اخير از سوي دندانپزشکان معالج مصرف‌کنندگان اين داروها، اعلام گرديده است.


6- ما از بازاريابي داروهاي جديد خواب‌آوري نظير «آمبيين» به عنوان داروهايي ايمن و غيراعتيادآور خودداري خواهيم کرد و به شهروندان آمريکايي خواهيم گفت که مجموعه گسترده اين داروها در سراسر کشور ما، يکي از عوامل اصلي تصادف‌هاي رانندگي و گيج و سردرگم شدن مسافران پروازهايي هوايي است که نمي‌دانند در کدام سوي اقيانوس قرار دارند. به علاوه، ما در جهت ممنوعيت فروش و مصرف داروي «آمبيين» براي کودکان، تلاش خواهيم نمود.


7- ما در اين سال، اتکاي خود بر آنتي‌بيوتيک‌هاي به دست آمده از منابع کشاورزي را متوقف مي‌کنيم. اين کار که براي سودآوري بيشتر شرکت‌هاي داروسازي صورت مي‌گيرد، مي‌تواند به وجود آورنده مقاومت در برابر آنتي‌بيوتيک‌ها و ناکامي در توليد آنتي‌بيوتيک‌هاي موفق در دهه‌هاي آينده گردد. به علاوه، چون اين قرص‌ها از فرآورده‌هاي کارخانه‌هاي کشاورزي توليد مي‌گردند، مصرف‌کنندگان با فهم اين مطلب، به دليل امکان ابتلا به بيماري، ديگر حتي حاضر به مشاهده اين قرص‌ها پيش از مصرف نخواهند بود.


8- ما سوء استفاده از مشکلات رفتاري دوران کودکي که با تجويز داروهاي ضدافسردگي، ضدروان‌پريشي، پايدارکننده‌هاي خلق و خوي و ساير داروهاي مشابه همراه گرديده، متوقف خواهيم نمود. علي‌رغم وجود اين واقعيت که داده‌هاي مردم‌شناسي ما، نشان مي‌دهد که مصرف اين داروها در 5 سالگي، مصرف مادام‌العمر آنها را تضمين مي‌نمايد، اما ما به دنبال آن هستيم که نسلي سالم را در آستانه ورود به مدارس ابتدايي، مهيا نماييم.


9- ما حمايت مالي از پزشکان در جهت چسباندن اسامي‌شان به مقالات منتشر شده در ژورنال‌هاي علمي دانش پزشکي را، متوقف مي‌نماييم. چراکه در حقيقت ما اين مقالات را در جهت تبليغ نام شرکت‌ها و داروهاي خويش، از صحنه خارج کردن رقبا و اطمينان بخشيدن به پزشکان تجويز‌کننده داروهاي شرکت‌هايمان مي‌نويسيم.


10- ما از پرداخت پول به سازمان غذا و داروي ايالات (FDA) در جهت بررسي و تأييد سريع داروهاي خويش، جلوگيري خواهيم نمود. لذا اگرچه پذيرش اوليه يک دارو بر فروش ما مؤثر خواهد بود، اما فقدان اطلاعات کلينيکي مي‌تواند نتايج ناخواسته ديگري را به همراه داشته باشد. به علاوه، به ياد داشته باشيد که آزمون داروي جمع‌آوري شده «ويوکس» بر روي ميمون‌هاي تحت آموزش، به بروز حملات قلبي در آنان، منجر نگرديده بود!


11- ما عوامل فروش محصولات، روانشناسان و بازاريابان همکار خويش را به همراه زيست‌شناسان و شيميدانان مرتبط با خود را، جايگزين خواهيم نمود. البته ما اطمينان داريم که اين کار هزينه زيادتري را بر ما تحميل خواهد نمود، اما به جاي توليد و عرضه يک داروي جديد به دنبال خروج يک داروي قديمي از بازار و يا توليد بيماري‌هاي جديد و برنامه‌هاي تلويزيوني در جهت فروش داروهاي جديد به مردم آمريکا، ما با داروهاي جديد، خواهيم آمد.


مي بينيد که ما با چه موضوع پيچيده‌اي سر و کار داريم!

□مارتا روزنبرگ
منبع: http://www.Commondreams.org

به نقل از: ماهنامه سیاحت غرب، شماره 48
pejuhesh232
 
پست ها : 8630
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

قبليبعدي

بازگشت به آلوده شناسى


Aelaa.Net