آلودگي سيستم اداري

مديران انجمن: najm134, najm134, najm134

استفاده خانوادگی سران دولت از بورسیه‌های غیرقانونی

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه آگوست 17, 2014 9:53 am

استفاده خانوادگی احمدی نژاد و وزرا از بورسیه‌های غیرقانونی

افشای خبر اعطای ۳ هزار بورسیه غیرقانونی توسط وزارت علوم دولت احمدی‌نژاد از سوی مجتبی صدیقی، رئیس سازمان امور دانشجویان وزارت علوم، کافی بود تا نمایندگان مجلس در پی استیضاح رضا فرجی‌دانا وزیر علوم، تحقیقات و فناوری دولت حسن روحانی برآیند.

به گزارش «تیک»، وزیر ارتباطات دولت گذشته از طراحان اصلی استیضاح به‌شمار می‌رود. او از جمله کسانی بوده که از این بورسیه‌های غیرقانونی استفاده کرده است.

پس از اعلام وصول طرح استیضاح وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در مجلس شورای اسلامی، فهرستی از اسامی دانشجویانی که به‌طور غیر قانونی از بورسیه‌ها استفاده کرده‌اند منتشر شد. خبرگزاری کار ایران قصد دارد در روزهای آینده اسامی افراد بیشتری را که به‌طور غیرقانونی از بورسیه تحصیلی استفاده کرده‌اند منتشر کند.

بورس نخبگان برای معدل ۱۳

در فهرست منتشر شده، نام پسر و داماد وزیر ارتباطات دولت گذشته به چشم می‌خورد. داماد این نماینده فعلی مجلس بورس ادامه تحصیل در آمریکا و پسر وی بورس ادامه تحصیل در کانادا گرفته است. همچنین فرزند وزیر علوم دولت سابق، با معدل ۱۳ از بورس نخبگان استفاده کرده و اکنون مشغول تحصیل در مقطع دکتراست.

خواهرزاده و داماد خواهر وزیرعلوم دولت احمدی‌نژاد نیز موفق به دریافت بورسیه شده‌اند. مطابق اسناد موجود، به همسر وی نیز مجوز فعالیت در یک مرکز آموزش عالی ویژه زنان در تهران داده شده است که مطابق قوانین موجود این امر یک تخلف قانونی به شمار می‌آید. نام یکی از مدیران رسانه منتسب به جریان اصول‌گرا هم، که این روزها با تمام توان پی‌گیر استیضاح وزیر علوم است، در این فهرست وجود دارد.

این مدیر رسانه‌ای هم‌اکنون در حال تحصیل در مقطع دکترا در رشته مطالعات منطقه‌ای دانشگاه تهران است که به دلیل سن بالا طبق قانون شرایط استفاده از بورس را ندارد.

این بورسیه‌ها در دوران وزارت کامران دانشجو اعطا شده است. محمد زاهدی وزیر علوم دولت نهم در حال حاضر رئیس کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی و از طراحان استیضاح وزیر علوم به‌شمار می‌رود.

محمدرضا رضوان‌طلب رئیس مرکز جذب اعضای هیئت علمی وزارت علوم آمار بورسیه‌های غیرقانونی دولت گذشته را ۳ هزار و ۷۰۲ نفر بیان کرده که پرونده هزار و ۸۰ نفرشان همچنان در ابهام است.
رضوان طلب به ایسنا گفته است: « طبق مقررات قبل از جایابی و شروع تحصیل دریافت‌کنندگان بورسیه دولتی، باید از مرکز جذب اعضای هیئت علمی هم درخواست تایید صلاحیت عمومی شود. اما این قانون در بسیاری از موارد رعایت نشده است.»

وی افزوده است: «در حال حاضر یک آمار ۳ هزار و ۲ نفر و یک آمار ۷۰۰ نفر وجود دارد که مشکل حدود هزار نفر آن‌ها تا کنون برطرف نشده و درمسیر برطرف شدن هم قرار نگرفته است. مشکل ۷۰ الی ۸۰ نفر غیر قابل حل است زیرا اظهاراتی کردند که با مدارک آن‌ها مطابقت ندارد، اما آن زمان بنا بر این شده بود که این افراد به سرعت بورسیه‌ای شوند و در بعضی موارد به محض بورسیه شدن فرد، هزینه بورسیه که ۳۰ الی ۴۰ میلیون تومان بوده به حساب دانشگاه مربوط واریز شده است.»

تهدیدهای متقابل فرجی‌دانا و نمایندگان

پیش از این نمایندگان مجلس برای رهایی انصراف از استیضاح کردن فرجی‌دانا وزیر علوم دولت روحانی از وی‌ خواسته بودند که دانشجویان ستاره‌دار و مدیرانی که در حوادث سال ۸۸ حضور داشته‌اند را اخراج کند. اما فرجی‌دانا حاضر به تمکین به این خواست نشد.

به‌گزارش منابع داخلی وزیر علوم قصد دارد در جلسه استیضاح خود، جزئیات پشت پرده مسائلی را که به این استیضاح منتهی شده است، اعلام کند.علی مطهری، نماینده اصول‌گرای مجلس وعضو کمیسیون فرهنگی نیز گفته است که وزیر علوم باید از این استیضاح استقبال کند زیرا حضور او در مجلس "باعث برملا شدن حقایق و خلاف‌های دولت گذشته خواهد شد".

به گفته حجت‌الله درویش‌پور، عضو کمیسیون آموزش مجلس، دست‌کم ده نفر از نمایندگان کنونی مجلس از دریافت‌کنندگان بورسیه‌های غیرقانونی هستند. او می‌گوید افشای این بورسیه‌ها یکی از دلایل فشار بر وزیر علوم است.

جواد هروی رئیس کمیته آموزش‌عالی مجلس٬ از اتمام بررسی پرونده بورسیه‌ها در تمامی دولت‌های پیشین خبر داد و به خانه ملت، گفت: از سال ۷۵که بورسیه‌ها انجام شده، مواردی از تخلف دیده می‌شود. طبق بررسی‌ها بیشترین تخلف در زمینه بورسیه‌ها مربوط به دولت دهم است .

وی تاکید کرد: بررسی پرونده بورسیه‌ها تا حصول نتیجه ادامه خواهد داشت و هیچ موضوعی نمی تواند خللی در آن ایجاد کند. به ثمر نشستن استیضاح وزیر علوم و روی کار آمدن وزیری دیگر تاثیری در پیگیری تخلف دانشجویان بورسیه نخواهد داشت.
pejuhesh232
 
پست ها : 8630
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

تقلب و كم فروشي دولتي

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه آگوست 17, 2014 9:56 am

سرعت کم اینترنت از کجا آب می‌خورد؟

یک کارشناس حوزه فناوری اطلاعات معتقد است: قطعی اینترنت و یا سرعت پایین آن دلایل متفاوتی از جمله متولیان ارائه دهنده اینترنت در کشور دارد.

به گزارش ایتنا از ایسنا، هومن افشار درباره کیفیت اینترنت در کشور، اظهار کرد: دلایل امنیتی از جمله عوامل اصلی به شمار می‌روند، به عنوان مثال در برهه‌ای خاص به دلیل حملات سایبری، اینترنت توسط مقامات و مسوولان قطع یا سرعت آن کاهش داده می‌شود.

وی با بیان اینکه متولیان اینترنت در کشور نیز از دیگر دلایل اصلی مشکلات موجود در حوزه اینترنت به شمار می‌رود، بیان کرد: بیشترین درصد پولی که بابت اینترنت پرداخت می‌شود به شرکت ارتباطات زیرساخت ایران و مخابرات تعلق دارد.

وی افزود: وظیفه شرکت زیرساخت ایران تامین پهنای باند اینترنت و شرکت مخابرات ایجاد لینک‌های درون و برون استانی است، همچنین این شرکت خدمات فنی و تجهیزاتی را در جهت ارائه اینترنت به کاربر اداری یا خانگی در اختیار بخش خصوصی قرار می‌دهد.

افشار ادامه داد: سومین متولی توزیع اینترنت شرکت‌های خصوصی هستند که اینترنت را به عموم مردم ارائه می‌دهند.

وی با بیان این مطلب که اینترنت در ایران به صورت انحصاری در اختیار شرکت ارتباطات زیرساخت ایران است، ادامه داد: یکی از دلایل مشکل‌ساز در این حوزه همین مساله است و این درحالی است که در سایر کشورها اینترنت در اختیار شرکت‌های خصوصی بوده و فضای رقابتی به وجود آمده در این زمینه بستر مناسبی را برای اینترنت به وجود آورده است.

این کارشناس حوزه فناوری اطلاعات اضافه کرد: در این شرایط کاربر حق انتخاب دارد که از چه شرکتی و از چه پهنای باندی خدمات دریافت کند علاوه بر انتخاب‌های متعدد برای کاربران، در رقابت ایجاد شده ناشی از این امر سطح کیفیت خدمات نیز افزایش می‌یابد و در این شرایط قیمت تمام شده اینترنت نیز کاهش خواهد یافت.

افشار اظهار کرد: در بحث اینترنت موردی با عنوان «ضریب sharing » مطرح می‌شود که متاسفانه در ایران وضعیت خوبی ندارد، در کشورهای دیگر پهنای باند بین ۸ نفر به اشتراک گذاشته می‌شود ولی در کشور ما گاهی این رقم به ۲۵ نفر می‌رسد، به این معنی که پهنای باندی که باید بین ۸ نفر توزیع شود بین ۲۵ نفر تقسیم می‌شود.

وی در تشریح سرعت کم اینترنت عنوان کرد: گاهی لینک‌های ارتباطی درون و برون استانی توسط شرکت مخابرات تامین و پر می‌شوند که در راستای آن سرعت اینترنت نیز کاهش می‌یابد، در این بازه زمانی باید تعدادی از کاربرها از اینترنت خارج شوند تا عده‌ای دیگر بتوانند از اینترنت با سرعت مناسب‌تری برخوردار باشند.

این کارشناس حوزه فناوری اطلاعات با اشاره به اینکه زیرساخت‌ها در اینترنت نقش مهمی ایفا می‌کنند، بیان کرد: به عنوان مثال فیبر نوری یکی از همین زیرساخت‌ها به شمار می‌رود.

وی افزود: نکته مشخص این است که اگر اینترنت کل کشور قطع شود، عامل اصلی قطع ارتباط شرکت‌ زیرساخت ایران است و این موضوع به پهنای باند برمی‌گردد، اما مثلا اگر نبود اینترنت تنها در خراسان باشد متولی این امر به طور قطع شرکت مخابرات خواهد بود، در این میان گاهی سرویس‌دهنده‌ها نیز مشکل دارند.

این کارشناس حوزه فناوری اطلاعات بهبود وضعیت اینترنت را در گرو چند مورد دانست و در ادامه گفت: نباید منحصرا پهنای باند در اختیار یک ارگان خاص باشد بلکه باید در بخش‌های خصوصی و به شکل رقابتی این موضوع مطرح شود در غیر این صورت حتی اگر دولت پهنای باند را تامین کند و متناسب با استانداردهای جهانی پیش برود باز هم قطعی و مشکلات اینترنت را خواهیم داشت.

وی افزود: در حال حاضر ایران یکی از کشورهایی است که بیشترین قطعی را در سال دارد، این میزان در سال گذشته بالاتر از ۱۰۰ مورد اعلام شده است.
pejuhesh232
 
پست ها : 8630
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

حمله به یکی از مساجد شیعه در سیستان توسط ناصبيها

پستتوسط najm134 » يکشنبه آگوست 17, 2014 3:20 pm

به گزارش شيعه آنلاين، اخبار رسيده از استان سيستان و بلوچستان حاکي از آن است که تعدادي فرد ناشناس به يکي از مساجد شيعه در منطقه سيستان حمله کرده و به مسجد آسيب رساندند.

به گفته شاهدان عيني آنها با استفاده از سلاح سرد (چاقو و قمه) به اين مسجد حمله کرده و قرآن هاي موجود در مسجد را به بهانه اينکه "قرآن حضرت فاطمه" (مصحف فاطمه) است، پاره پاره کردند.

گفته مي شود آنها در حالي اين اقدام تروريستي و وحشيانه را انجام مي دادند که با صداي بلند به همه دشنام مي گفته و فحاشي مي کردند.

يکي از شاهدان عيني همچنين مدعي شده که با گوش خود شنيده که يکي از افراد حمله کننده مولاي متقيان حضرت أميرالمؤمنين علي عليه السلام را نيز سب مي کرده است.

قابل ذکر است، اين افراد تروريست در حالي که شيعيان را بت پرست مي ناميدند، همچنين مهرهاي نماز را شکسته و به اطراف پرتاب مي کردند. آنها چند نمازگزار را نيز مورد ضرب و شتم قرار دادند.

شايان ذکر است، اين حمله وحشيانه دقايقي بعد از پايان سخنراني يکي از مبلغان اعزامي از پاکستان در اين مسجد، صورت گرفت.
najm134
 
پست ها : 2045
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

هداياي سران دولتها

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه آگوست 26, 2014 1:08 am

هداياي سران دولتها

ماجرای قالیچه اهدایی احمدی‌نژاد به بان‌کی‌مون

«قالیچه ایرانی از سوی دخترخانم نوجوان ایرانی به‌عنوان نماینده کودکان و نوجوانان هنرمند کشورمان به‌عنوان نماد فرهنگ و تمدن ملت ایران و صلح و دوستی به دبیر‌کل سازمان‌ملل‌متحد اهدا شد.»

Image

به گزارش شرق، این خبری بود که به همراه عکس‌هایش چهارم‌ مهر91 روی خروجی سایت‌های خبری قرار گرفت. حالا بعد از سه‌سال معلوم‌شده آن قالیچه‌ای که رییس دولت‌دهم به بان‌کی‌مون اهدا کرد، هدیه‌ای از کیسه خلیفه بود. کسی از پیرزن 60ساله بافنده فرش خبر نداشت که حق‌الزحمه‌اش بر زمین مانده بود و تولید‌کننده هم وجهی بابت آن نگرفته‌‌ بود. «اصغر تسلیمی» آن را یکی،دوسال قبل، به امانت نزد مرکز ملی فرش ایران سپرده بود تا در صورت موافقت، تسهیلات بگیرد و در حجم انبوه، تولید کند. ایده طراح این بود که قالیچه‌ها، هدایای دوستی روسای‌جمهوری ایران به شخصیت‌های سیاسی کشورهای دیگر شوند. در آخر اما نه‌تنها تسهیلاتی به تولید‌کننده داده نشد، بلکه تنها قالیچه بافته‌شده هم سر از اتاق کار بان‌کی‌مون یا مرکز هدایای سازمان‌ملل درآورد؛ آن‌هم بدون پرداخت هزینه طرح و بافت بافنده.

سال91 که رییس دولت قصد داشت برای نهمین و آخرین‌بار به نیویورک برود، تصمیم می‌گیرد فرشی با نقشه ایران به رییس سازمان‌ملل هدیه دهد. در بازار فرش ایران خبر پخش می‌شود و همه برای یافتن فرش موردنظر به تکاپو می‌افتند. دست آخر قالیچه موردنظر در مرکز ملی فرش ایران پیدا می‌شود. قالیچه‌ای را که به طور امانی به این مرکز واگذار شده‌ بود به نهاد ریاست‌جمهوری می‌برند و همراه تیم ریاست‌جمهوری سوار پرواز نیویورک می‌شود.

قالیچه منقوش به نقشه ایران و شعر «ایران‌ ای مرز پرگهر» در یک مراسم رسمی با حضور احمدی‌نژاد، الهام و ثمره‌هاشمی به بان‌کی‌مون اهدا می‌شود. «اصغر تسلیمی» تولید‌کننده اصفهانی این فرش می‌گوید: «سال 80 بود که توسط اداره صنعت، معدن و تجارت اصفهان (بازرگانی سابق) از دکتر فرجی، رییس وقت مرکزملی فرش ایران برای من وقتی گرفته ‌شد. آمدم تهران ایشان را دیدم و نمونه فرش را به ایشان نشان دادم. قرار شد برای تولید انبوه تسهیلات دهند حتی برگه‌های فرم تسهیلات را هم گرفتم و تکمیل کردم. بعد گفتند بروم و بقیه کار را از اصفهان پیگیری کنم.» تسلیمی می‌گوید: «مدتی گذشت و خبری نشد تا اینکه احمدی‌نژاد به سازمان‌ملل رفت. من تهران بودم که خانواده‌ام با من تماس گرفتند و گفتند از تلویزیون دیده‌اند که قالیچه من به بان‌کی‌مون هدیه شده ‌است. همه اقوام تماس می‌گرفتند و تبریک می‌گفتند حتی در بازار اصفهان هم برای این رخداد جشنی گرفتند.»

این تولید‌کننده فرش می‌گوید بعد از این قضیه برای پیگیری ماجرا به نهاد ریاست‌جمهوری نامه می‌نویسد، اما پاسخی نمی‌گیرد. «تسلیمی» می‌گوید: «مساله این بود که هیچ‌کس باور نمی‌کرد من پولی بابت این فرش نگرفته‌ام. نه شرکایم و نه حتی همسرم. همه معتقد بودند من پول کلانی گرفته‌ام و کتمان می‌کنم. همسرم هرازگاهی می‌گوید حقیقت را بگو، چقدر پول گرفتی؟» در نهایت، او امسال شخصا به منزل «احمدی‌نژاد» مراجعه می‌کند: «از ساعت سه‌عصر تا 10شب جلو در منزلش منتظر ماندم تا بالاخره آمد. محافظان ابتدا مانع شدند اما وقتی «احمدی‌نژاد» قالیچه‌ای که همراهم بود را دید، اجازه داد نزدیک‌تر بروم. داستان فرش را برایش تعریف کردم و گفتم هیچ‌کس باور نمی‌کند که پولی نگرفته‌ام. گفت می‌خواهی بنویسم با مهر و امضا که من پولی به شما نداده‌ام؟» گفتم: «دیگر فرقی برایم ندارد، چه کسی خسارت من را می‌دهد؟ احمدی‌نژاد گفت من نامه‌ای برای بانک کشاورزی می‌نویسم شما بروید آنجا پیگیری کنید. نامه هم نوشت از بانک هم تماس گرفتند اما در نهایت به من گفتند اگر اینطور که می‌گویی ورشکست شده‌ای، تسهیلاتی به تو تعلق نمی‌گیرد.»

«تسلیمی» می‌گوید: «از اداره صنعت و معدن اصفهان هم نامه‌ای به مرکز ملی فرش تهران ارسال شده و قضیه را استعلام کرده‌اند اما جوابی نیامده است.» «تسلیمی» در ادامه می‌گوید: «من با آقای فرجی رییس وقت مرکز ملی فرش تماس گرفتم و گفتم آیا می‌توانید رسیدی مبنی بر دریافت فرش به من تحویل بدهید اما او گفت که الان بازنشسته شده و سمتی ندارد. حتی گفت که از جریان ارسال فرش به آمریکا هم اطلاعی ندارد.» حالا پرسش این است که قالیچه امانی چرا و چطور سر از نهاد ریاست‌جمهوری در آورد. «مرتضی فرجی»، رییس وقت مرکز ملی فرش به کل منکر امانی‌بودن قالیچه است و به «شرق» می‌گوید: «آن‌را یک بافنده به مرکز هدیه کرد اما در زمان ریاست «محمدباقر علیخانی» برای سفر رییس دولت به نهاد ریاست‌جمهوری داده شد. از ایشان پیگیری کنید.» «علیخانی» اما نمی‌داند که این فرش دقیقا چطور سر از مرکز ملی فرش درآورده است. او به «شرق» می‌گوید: «احتمالا این قالیچه که خیلی پیش‌تر بافته شده ‌است، ‌متعلق به یکی از اتحادیه‌های تولید‌کننده فرش بوده که به مرکز ملی فرش داده شده و همان اتحادیه هم آن را به نهاد ریاست‌جمهوری داده است.»

او در پاسخ به این سوال که آیا قالیچه هدیه شده بود، می‌گوید: «نه. جایی در مرکز ملی فرش است که فرش‌ها را به‌‌عنوان نمونه کار ارسال می‌کنند و این مورد هم از سوی یک اتحادیه به ما داده شد.» این شبهه وجود دارد که قالیچه از سوی مرکز ملی فرش به نهاد ریاست‌جمهوری فروخته ‌شده ‌است. «علیخانی» اما این موضوع را تکذیب می‌کند و می‌گوید: «ما وجهی دریافت نکردیم. چون در آن زمان نهاد ریاست‌جمهوری به چنین قالیچه‌ای نیاز داشت ما این اتحادیه را معرفی کردیم و خودشان قالیچه را به نهاد فروختند.» او می‌گوید: «نهاد ریاست‌جمهوری همان زمان به تعداد محدود دیگری از این فرش‌ها نیاز داشت، ما همان زمان هم به تیم بافنده و هم به خیلی‌های دیگر سفارش دادیم، اما چون تیراژ محدود بود، کسی نپذیرفت.»

همه اینها در حالی است که تولید‌کننده قالیچه هدیه داده‌شده منکر همه این قضایاست. او می‌گوید نه کسی سراغ او رفته و نه پولی بابت قالیچه به او داده شده‌است. آن‌هم درحالی‌که نام و نام‌خانوادگی او پایین قالیچه، بزرگ بافته‌شده و دسترسی به او هم از طریق اتحادیه تولیدکنندگان فرش ممکن بوده‌است.

در نهایت اینکه پاسخ آخر رییس وقت مرکز ملی فرش بعد از شنیدن همه به توضیحات «شرق» این است: «اگر تولیدکننده آن قالیچه معترض است، به مرکز ملی فرش اعلام کند تا رسیدگی شود. ایشان با تلفن من تماس بگیرد به او پاسخ می‌دهم.» اگرچه تولید‌کننده قالیچه می‌گوید مراجعه‌اش به مرکز ملی فرش تاکنون بی‌نتیجه بوده‌است.
pejuhesh232
 
پست ها : 8630
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

برخی نمایندگان چهره مجلس را مشوه و دولت را معامله گر می‌کنند

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه سپتامبر 06, 2014 11:44 am

برخی نمایندگان چهره مجلس را مشوه و دولت را معامله گر می‌کنند


پس از استیضاح فرجی دانا، وزیر علوم و تحقیقات، دوباره زمزمه‌های استیضاح‌های بعدی وزرا به گوش می‌رسد که این اخبار از سوی برخی طیف‌های داخل مجلس تأیید و توسط طیف‌های دیگر تکذیب می‌شود.

به گزارش «تابناک»، یکی از انتقادات همیشگی دولت یازدهم از مجلس، تعدد سؤالات نمایندگان از وزراست، به گونه ای که مجید انصاری، معاون پارلمانی رئیس جمهور چندی پیش به صراحت از عملکرد مجلس در میزان سؤالات از وزرا انتقاد کرد. این در حالی است که مجلس شورای اسلامی ادعا می‌کند، میزان سؤالات از این دولت در مدت مشابه از دولت سابق کمتر است.

در همین راستا، احمد توکلی، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی در گفت‌و‌گو با تابناک به ماجرای استیضاح فرجی دانا و احتمال مطرح شدن استیضاح جدید پرداخته است.

وی نخست پیرامون موضوع استیضاح جدید در مجلس گفت: برخی از نمایندگان از عملکرد بعضی از وزرا ناراضی هستند؛ اما به نظرم در این برهه زمانی، استیضاح جدید راهکار خوبی در تعامل با دولت نیست؛ برای نمونه، امروز وضعیت اقتصادی کشور خوب نیست، ولی اگر همه ما دست به دست هم بدهیم، امید است از مشکلات اقتصادی در وضعیت اخیر بگذریم و معیشت مردم را از فشار خارج کنیم.

این نماینده مجلس در پاسخ به اینکه اگر مشکلات اقتصادی در کشور مهم است، چرا زمزمه‌های استیضاح وزیرانی غیر از حوزه مباحث اقتصادی به گوش می‌رسد، گفت: یکی از اشکالات در مجلس همین موضوع است که مردم احساس می‌کنند، توجه مجلس به مسائل واقعی زندگی مردم کم است و نمایندگان بیشتر به سراغ مسائل فرهنگی و سیاسی می‌روند. در حالی که مجلس باید فعال شود و پیگیری کند و نباید این تلقی در جامعه به وسیله تعدادی از نمایندگان تقویت و باعث دلزدگی بیشتر مردم از مجلس شود.

وی همچنین افزود: به عنوان پیش گیری عرض می‌کنم، باید به این مسائل توجه داشته باشیم که بدون کمک همه قوا نمی‌توانیم کشور را از پرتگاه نجات دهیم.

احمد توکلی در ارتباط با استیضاح وزیر علوم گفت: من تلاش خودم را کردم که این استیضاح اتفاق نیفتد، ولی متأسفانه آقای فرجی دانا به گونه ای رفتار کردند که مجلس نگران شد، ادامه روند موجود در دانشگاه‌ها نتایج بدی در کشور داشته باشد. رفتار آنان ناقض ثبات در دانشگاه بود و عملکرد ایشان این نظر را تقویت می‌کرد.

توکلی ادامه داد: مثلا معاون محترم آقای فرجی دانا دو بار در مورد مسأله بورسیه سراغ من آمد. من به ایشان عرض کردم، شما در برخورد با تقلب و تخلف در اعطای بورس به شدت مقابله کنید و ما از شما حمایت می‌کنیم و کسی مشکلی ندارد، ولی با برخوردهایی که صورت گرفت، شائبه شاخ و شونه کشیدن قوه مجریه با قوه مقننه بود. چون بنده مجلس را نماد جمهوریت نظام می‌دانم و خود آقایان همین ادعا را دارند؛ این رفتار که مجلس هرکاری کند ما بر سر اعتقاداتمان ایستاده‌ایم، چاره‌ای جز استیضاح برای مجلس نگذاشت.

وی در پایان درباره تعداد سؤال از وزرا که مورد انتقاد دولت است، گفت: من این انتقاد دولت از مجلس را تا اندازه‌ای وارد می‌دانم. در مجلس نمایندگانی هستند از قدرت قانونی خودشان به درستی استفاده نمی‌کنند. اینکه نماینده‌ای اختیار دارد، سؤال کند مسلما درست است، ولی اینکه این اختیار را چگونه اعمال می‌کنند قابل بحث است.

برخی نمایندگان هستند که برای تحمیل نظر بر وزار، سؤال و تحقیق و تفحص را امضا می‌کنند و بعد پس می‌گیرند. با این کار هم چهره مجلس را مشوه و هم دولت را به معامله‌گری وادار می‌کنند که البته هر دو این‌ها بد است. سؤال و استیضاح ابزار‌های قانونی است که به نمایندگان داده شده که برای حفظ مصلحت مردم به کار ببریم. اگر نماینده‌ای از گارگزاری ایرادی دارد که قابل اثبات است، ارائه دهد و از وزیر بخواهد آن را برطرف کند.

اما اگر نماینده بخواهد کسی را نصب کند، این تخلف است، زیرا نماینده حق انتصاب کسی را ندارد. البته دولت هم مشکل دارد، چون به این فشار‌ها تمکین می‌کند. اگر دولت تمکین نکند، این موضوعات به تدریج کم می‌شود.
pejuhesh232
 
پست ها : 8630
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

دشمني با حجابي كه در متن قرآن كريم توصيف شده است

پستتوسط najm134 » پنج شنبه اکتبر 16, 2014 11:51 pm

دشمني با حجابي كه در متن قرآن كريم توصيف شده است


به گزارش «شیعه نیوز»، حجت الاسلام رهبر امام جمعه موقت اصفهان در گفت و گو با خبرآنلاين درباره نمايش خانواده روحانيون در تلويزيون با پوشيه گفت: به نظر من هم اينگونه موارد غير عادي است. يعني اگر يک روحاني با يک نکته ها و رفتارهايي که افکار عمومي آن را رد مي کند و از نظر آن ها نوعي ارتجاع و يک نوع تنگ نظري و کار غير عادي است جالب نيست. خانواده روحاني هم بايد در کنار او يک پوشش و حجاب اسلامي در حد آن مقداري که شرع مقدس الزام کرده است داشته باشد. زياد تر از آن اگر باشد يک مقدار غيرعادي جلوه مي کند و با افکار عمومي و با فرهنگ عمومي ما در تضاد است و ممکن است موجب زير سوال بردن و نگاه هاي طنز آميز و تحقير آميز و برداشت ها متفاوتي درباره اين ها بشود. حجاب و پوشش بايد عادي باشد چراکه پوشش غيرعادي ممکن است تبعات منفي در جامعه داشته باشد.

وی که ریاست فراکسيون روحانيون مجلس هشتم را نیز بر عهده دارد، همچنين درباره تصويري که از روحانيون در فيلم ها و سريال ها نشان مي دهند: من معقتدم که آوردن روحاني و لباس روحانيت در فيلم و کارهاي هنري و امثال اين ها کار جالبي نيست. آن گونه که من احساس مي کنم ، به نظرم شان روحاني را پايين مي آورد. روحاني بايد، کار کند، هدايت کند، بايد در مردم باشد اما اينکه يک فردي بيايد لباس روحاني را بپوشد يا اينکه خود روحاني بخواهد در فيلم و سريال باشد با شئونات روحانيت مناسب نيست و من مايل نيستم که چنين کاري بشود اما شده است.

شیعه نیوز : جناب رهبر، در خصوص اظهارات جنابعالی نسبت به حجاب اسلامی پوشیه فقط این جمله رواست : اگر سخن گفتن نقره است، گاه سکوت طلاست !


نظرات:
اين آقا سواد روخواني و ترجمه قرآني اكر داشت
اين حرف را نمي زد
======
قوله تعالى: ﴿وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ﴾ يقتضي ستر وجوههن، وأنهن شققن أزرهن، فاختمرن أي سترن وجوههن بها امتثالاً لأمر الله في قوله تعالى: ﴿وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ﴾ المقتضي ستر وجوههن،
========
وقتي اين آيه نازل و مردان آيه را براى زنانشان نقل كردند صبحكاه كه زنان به مسجد آمدند همه صورتهاشان را با بارجه سياه بوشيده بودند

ابن حجر في فتح الباري: ولابن أبي حاتم من طريق عبد الله بن عثمان بن خيثم عن صفية ما يوضح ذلك، ولفظه: ((ذكرنا عند عائشة نساء قريش وفَضْلهن، فقالت: إنّ نساء قريش لفضلاء، ولكني والله ما رأيتُ أفضل من نساء الأنصار، أشدّ تصديقاً بكتاب الله ولا إيماناً بالتنـزيل، لقد أُنزلت سورة النور: ﴿وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ﴾ فانقلب رجالهن إليهن يتلون عليهن ما أنزل فيها، ما منهن امرأة إلا قامت إلى مرطها، فأصبحن يصلين الصبح معتجرات كأن على رؤسهن الغربان

---------
و اكر نقاب واجب هم نباشد؛ اما جاي وهن و تضعيف آن نيست آن هم توسط شخص معمم
بخصوص كه از سوي حكومت داراى منصب امام جماعتي شده و نظراتش فراتر از يك شخص عادي تفسير مي شود

و از كي سليقه افراد در مقابل متن قرآن حجت شده است
و مكر حجاب با نقاب كه از قديم در ميان زنان مسلمان سرتاسر جهان اسلام مطرح بوده و رواج داشته است؛ غير متعارف است؟
روكرفتن تنك با جادر بطوريكه فقط جشمها و بني بيدا باشند و ابروان و لبها بوشبده باشد
و يا بوشيدن نقاب
و يا بوشيه
كه راحت تر بوده از قديم تا به امروز در ميان ايرانيان متداول بوده
بخصوص در ميان خانواده هاى بسيارمذهبي و يا زنان طلبه و خاناوده هاى روحاني اصيل و سرشناس

و اصلا حجاب صورت با قرص صورت باز كذاشتن بدعتي بود كه بعد سقوط نظام طاغوت متداول شد
و آن هم بخاطر اين بود كه زناني كه قبلا بي حجاب بودند و محجبه مي شدند استفتا مي كرند كه جقدر لازم است بوشيده شود
حداقل لازم حجاب به آنها كفته مي شد
بعد كم كم توسط برخي جريانها قرص صورت بيرون كذاردن ترويج شد تا امروز كه حجاب قرآني غيرمتعارف و منفي جلوه داده مي شود

حجاب فريضه است
اما فريضه داوطلبانه
كه با تشويق و آكاهي بخشي زنان را بدان توجه مي دهند
نه امري كه با زور يا عنف باشد مثل روش افراطيها

و شكل حجاب هم آزاد است و محدود به سياه نيست و جادر سفيد يا هر رنك ديكر كه تبرج نباشد در اسلام آزاد است

و بالاترين حجاب نقاب و بوشيه است كه در قٍرآن كريم توصيف شده و به زنان بيامبر اكرم توصيه شده
اما بر عموم فرض نشده است

اكر به حجاب همسر امام خميني و برخي از مراجع و شخصيتهاى ديني بلكه عموم طلاب و متدينين توجه شود
جادر با روي تنك كرفته است كه فقط بيني و جشمها بيداست بدون ابروان و دهان
كه جيزي شبيه نقاب است

و اكر به حجاب بانوان خاندان برخي ديكر از مراجع و شخصيتهاى ديني بلكه عموم طلاب و متدينين توجه شود مي بينيد كه حجاب انها نقاب و بوشيه است.
najm134
 
پست ها : 2045
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

مردم‌آزاری برای روزی حلال

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه اکتبر 18, 2014 12:22 am

مردم‌آزاری برای روزی حلال

جام جم سرا: تخلیه چاه، لوله بازکنی، کلاس های تدریس خصوصی، رستوران و اغذیه فروشی، تاکسی سرویس شبانه روزی، قالیشویی، سبزی خردکنی و... از رایج ترین برچسب های تبلیغاتی است که اکثرا دور از چشمان صاحبخانه روی در منازل شهروندان نصب می شود، نمونه بارزی از تضییع حقوق شهروندی است که تقریبا هر روز با آن مواجه هستیم.

شرکت های خدماتی که این روش تبلیغاتی را برای معرفی کالاو خدمات خود انتخاب می کنند نه به درهای تازه رنگ شده منازل رحم می کنند و نه به زحمات صاحبخانه که هر چند وقت یکبار با کاردک، سطلی آب و انواع پاک کننده های شیمیایی به جان در خانه می افتد تا شاید بتواند به هزار زحمت از شر این برچسب ها خلاص شود.

البته فقط در منزل شهروندان نیست که دائم در تیررس برچسب های تبلیغاتی کوچک و بزرگ قرار گرفته چراکه در فضاهای عمومی شهری مانند چراغ های راهنمایی و رانندگی، باجه های تلفن، روی در و دیوار شهر و حتی در سازمان ها و ادارات و شرکت ها نیز ردی از این مزاحمت های دردسرساز دیده می شود.

مسئولان این سازمان می گویند فقط برای یک دوره پاکسازی این برچسب های مزاحم بالای یک میلیارد تومان هزینه می کنند آن هم در حالی که این کار هرچند وقت یکبار به صورت دوره ای باید تکرار شود.

نه این که قانونی برای برخورد و مجازات متخلفان وجود نداشته باشد، اتفاقا قانون محکمی نیز در این زمینه وضع شده است، اما نداشتن ضمانت اجرایی چنین قانونی از یک سو و مشخص نبودن متولی مشخص برای رسیدگی به چنین تخلفاتی موجب شده شهروندان به دلیل مشغله های زندگی، کمتر فرصتی برای طرح شکایت پیدا کنند و شرکت های خدماتی نیز با اطلاع از چنین روندی با خیالی آسوده از در و دیوارهای منازل مسکونی شهروندان به عنوان محل مناسبی برای تبلیغات خود استفاده کنند.

تبلیغات راحت و بی دردسری که شاید برای شرکت های خدماتی فقط هزینه ناقابل چاپ چند صد برچسب را همراه داشته باشد، اما در مقابل علاوه بر آلودگی بصری و مخدوش شدن نمای منازل شهروندان و زشت شدن چهره شهرمان، هزینه هنگفتی را هم به شهروندان و هم به شهرداری ها برای پاک کردن این برچسب ها تحمیل می کند.

هم اکنون بر اساس قانون، جریمه نقدی برای متخلفان پیش بینی شده، اما متاسفانه این قانون آنقدرها که باید کارساز نیست و به نظر می رسد زمان آن رسیده که قوانین بازدارنده محکم تری در این زمینه تصویب شود.
pejuhesh232
 
پست ها : 8630
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

ضعف و ناكارامدي برخي ادارات ارتباطات بين المللي

پستتوسط pejuhesh232 » پنج شنبه دسامبر 04, 2014 8:10 pm

ضعف و ناكارامدي برخي ادارات ارتباطات بين المللي


حضور شیعیان در کشورهای آسیای میانه می‌تواند برای ما یک فرصت باشد یا مثلاً در کشمیر که ایران از هیچ‌کدام از این ظرفیت‌ها استفاده نمی‌کند. پتانسیل حضور شیعیان در این مناطق چقدر می‌تواند اهمیت داشته باشد؟

چنانچه بخواهیم به مذهب تشیع به‌عنوان یک ژئوپلتیک نگاه کنیم، آن وقت حضور شیعیان در هر جایی، حتی اگر تعدادشان کم باشد، برای ما ظرفیت مهمی محسوب می‌شود. ضمن این‌که اگر از دیدگاه ژئوپلتیکی به این بحث نگاه کنیم، این یک واقعیت است که ایران در کانون این ژئوپلتیک نشسته است، نه‌تنها در منطقه، بلکه در کل جهان. سایر شیعیان در مناطق دیگر، اقمار این کانون به حساب می‌آیند. اگرچه شیعیان در منطقه آسیای مرکزی با دشواری‌هایی روبه‌رو هستند، اما باز هم این موقعیت برای ما ظرفیت‌ساز است. شیعیان بعضاً تحت فشار حکومت‌ها، خیلی آزادی فعالیت ندارند، نمی‌توانند در عرصه‌های سیاسی وارد شوند، هیچ‌کدام‌شان سازمان‌یافته و متشکل نیستند، حزبی ندارند. در ارکان قدرت جایی ندارند. ولی به رغم تمامی این کاستی‌ها، حضور حتی یک شیعه در هر نقطه یا شهر می‌تواند برای ما یک ظرفیت بزرگ باشد.

یک نگاه دیگر هم وجود دارد و آن این است که بالأخره کشوری که حاکمیت شیعه دارد و در دنیا مرکزیت دارد، وظیفه دارد به امور شیعیان رسیدگی کند. شیعیان در منطقه آسیای میانه در اقلیت هستند و رسیدگی به آن‌ها صورت نمی‌گیرد. نه از فرصت "بودن" آن‌ها در آن منطقه استفاده می‌شود و نه حتی پیگری احوال شیعیان آن‌جا انجام می‌گیرد. مثلاً چنانچه یک گروهی از شیعیان در هند در مراسم مذهبی کشته شوند، حتی بیانیه‌ای از ایران صادر نمی‌شود. این مسئله به چه دلیل است؟ آیا نیاز به برنامه و بودجه است یا نگاه ما در حوزه سیاست خارجی، نگاه دیگری است؟

متأسفانه در وزارت خارجه، آن نگاه "نهضتی" به جریان‌های اسلامی وجود ندارد. کسی حتی به دنبال شناسایی این‌ها نیست، چه برسد به این‌که موضعی گرفته شود یا حمایتی بشود. من در نگارش این کتاب، نه‌تنها به سراغ وزارت خارجه رفتم بلکه به بقیه نهادهای مرتبط نیز سر زدم که این امکان را برای من به‌وجود بیاورند که به صورت میدانی تحقیقات انجام دهم. متأسفانه هیچ‌کس حمایت نکرد. این برای دستگاه سیاست خارجی ما ضعف بزرگی محسوب می‌شود، در‌حالی‌که اگر هر کشور دیگری بود که دنباله و عقبه فرهنگی، تاریخی، تمدنی و مذهبی را در جای دیگری داشت، از آن استفاده می‌کرد.

دلیل این مسئله چیست؟ آیا این فرصت را چندان دندان‌گیر نمی‌دانند یا کم‌کاری می‌کنند و حوصله دردسر یا تنش با آن کشورها را ندارند؟

در مورد این منطقه اگر بخواهیم به‌طور کلی صحبت کنیم، مشکل از این‌جا ناشی می‌شود که عمده افرادی که به‌عنوان سفیر یا رایزن در این مناطق فعالیت می‌کنند، نسبت به این کشورها شناختی نداشتند. با ذهن کاملاً خالی رفتند یا حتی بعضی از آن‌ها به زور و اجبار رفتند. در وزارت خارجه، این منطقه جایگاه بالایی به نسبت کشورهای دیگر ندارد. حقوق و مزایای کم‌تری دارد و اعتبار کم‌تری برای سفرای ما به همراه می‌آورد. این افراد چون بی‌میل و علاقه و شناخت کافی رفته‌اند، نتوانسته‌اند کاری از پیش ببرند. نمونه‌های زیادی داریم، ما از نزدیک با بسیاری از این افراد کار کرده‌ایم. وقتی‌که برگشتند شاید آن موقع چیزی از منطقه یاد گرفته‌اند. این موضوع و نبود نگاه نهضتی در وزارت خارجه منجر به کم‌کاری و عدم پیشرفت در این حوزه بوده است.

اگر در وزارت خارجه سمتی با عنوان "اداره کل آسیای میانه" وجود داشت و شما مسئول این بخش بودید یا اختیارات تام داشتید که در آسیای میانه کاری انجام دهید، برنامه و اقدامات اولیه شما چه بود؟

در وهله اول سعی می‌کردم، نگاه فرهنگی و تمدنی داشته باشم و نه نگاه سیاسی. زیرا در موقعیتی که نگاه فرهنگی و تمدنی تقویت شود، ناخودآگاه آن کشورها به سمت ما می‌آیند. یعنی بدون این‌که کار سیاسی انجام گرفته باشد، می‌توانیم با سرمایه‌گذاری فرهنگی، در درازمدت بهره‌های سیاسی خود را ببریم. به عبارت دیگر، "قدرت نرم" خود را در آن منطقه تقویت می‌کنیم.

عواقب این کار چیست؟ یعنی زمانی‌که نگاه خود را فقط معطوف به کشورهای معروف و بزرگ دنیا کنیم و از کشورهای دیگر غافل باشیم، چه نتیجه یا آفتی در درازمدت برای ما به همراه دارد؟

همین منطقه را در نظر بگیرید. به‌طور مثال، ایران و ترکیه را با هم مقایسه می‌کنیم. هرچقدر ما در منطقه آسیای مرکزی فرصت‌سوزی داشته‌ایم، ترک‌ها به خلق و بهره‌گیری از فرصت‌ها پرداخته‌اند.

چند وقت پیش برنامه‌ای از تلوزیون ترکیه می‌دیدم: یک دانشجوی ازبک که در ترکیه داشت درس می‌خواند و برنامه به زبان انگلیسی پخش می‌شد. این فرد به توریست‌هایی که آمده بودند از ترکیه بازدید کنند، عکس سمرقند و بخارا نشان می‌داد و از آن‌ها می‌پرسید آیا این مکان‌ها را می‌شناسید، طبیعتاً 90 درصد آن‌ها جواب منفی می‌دادند و بعد شروع می‌کرد توضیح دادن درباره این دو شهر که سمرقند و بخارا در ازبکستان است و شما ادامه فرهنگ ترکیه را در این شهرها می‌بینید. یا این‌که ترکیه دوم را می‌توانید در آن‌جا ببینید. در‌حالی‌که چنین چیزی صحت ندارد. آن‌جا اگر قرار بود کشور دومی باشد، "ایران دوم" است نه ترکیه دوم.

درعین‌حال می‌بینیم که نه‌تنها هیچ سرمایه‌گذاری نکردیم، بلکه به خیلی از این کشورها پرواز مستقیم نداریم. یا هفته‌ای یک‌بار است و آن هم بعد از سه ماه جمع می‌شود. ما اصلا مراوده فرهنگی نداریم. در‌حالی‌که اگر بخواهیم در این مناطق سرمایه‌گذاری کنیم باید مراوده‌مان، مراوده مردمی باشد. هرچقدر بیش‌تر مردم کشور ما به این کشورها سفر کنند و بالعکس، آن وقت می‌توانیم در این کار موفق باشیم.

فایده اصلی این پروازهای مستقیم یا تبادل فرهنگی چه می‌تواند باشد؟

فایده این‌جاست که بواسطه این اقدامات، نفوذ ما گسترش پیدا می‌کند و منافع‌مان تامین می‌شود. الآن داریم سرمایه‌گذاری کلانی روی کشورهای عربی می‌کنیم که تنها وجه اشتراک‌شان با ما مذهب است، که آن هم یکسان نیست و اکثر آن کشورها سنی هستند. چرا ما در این کشورها سرمایه‌گذاری می‌کنیم؟ به همان دلیل می‌توانیم در منطقه قفقاز سرمایه‌گذاری کنیم که هم اشتراک مذهبی داریم، هم فرهنگی و هم تمدنی و هم تاریخی، به‌علاوه زبان‌مان هم یکی است. در مباحث اقتصادی هم فرصت‌های بی‌نظیری پیش رویمان است. اکثر این کشورها، کشورهای بکر و دست‌نخورده‌ای هستند. ببینید ترکیه و چین چقدر از لحاظ اقتصادی توانسته‌اند در آن‌جا نفوذ داشته باشند.

پس یک بخشی از محدودیت‌هایی که می‌بینیم، مقصرش خود ایران است. به‌عنوان نمونه اگر ما تبادلات تجاری یا فرهنگی یا سیاسی با برخی کشورهای این حوزه کم است یا نیست، به خاطر این است که خودمان مراجعه و پیگیری نکرده‌ایم. دلیل اصلی این نیست که ما را محدود کرده باشند.

بله، این اشکال صددرصد از خودمان است. محدودیت‌هایی که خود کشورهای آن حوزه ایجاد کرده‌اند وجود دارد، ولی عرض کردم چون افرادی که به آن کشورها می‌رفتند، بدون شناخت می‌رفتند، عملاً کاری نتوانستند بکنند. بعد از چهار سال به این‌جا برمی‌گردند، بدون این‌که در کارنامه‌شان یک اقدام مثبت باشد.

آیا برای اصلاح این موضوع، تنها وزارت خارجه چاره‌ساز است و با درست شدن وضعیت سفرا و آگاهانه اعزام کردن آن‌ها، موضوع حل می‌شود؟

صرفاً وزارت خارجه به بهبود اوضاع نمی‌تواند کمک کند. سازمان‌های مختلفی دخیل هستند، مثلاً سازمان "فرهنگ و ارتباطات" باید رایزن فرهنگی متخصص و کارشناس این حوزه را بفرستد. ضمن این‌که، در داخل کشور به‌دلیل تعدد مراکز تصمیم‌گیری، علی‌رغم قوی بودن اتاق فکر برخی از این مراکز، عملاً یک فکر واحد از کشور بیرون نمی‌رود.

بسیاری از اتباع کشورهای آسیای میانه می‌توانند در فضای محیطی روسیه تاثیرگذار باشند و همین الآن درصد زیادی از جمعیت روسیه را کسانی تشکیل می‌دهند که اصالتشان به کشورهای آسیای میانه برمی‌گردد. این موضوع برای ایران می‌تواند برگ برنده‌ای باشد؟

بله، دقیقاً. جدای از آسیای مرکزی، در مسکو، سه میلیون شیعه آذری زندگی می‌کنند، ولی هیچ‌کس سراغ این سه میلیون نفر نرفته است. بقیه مردم کشورهای آسیای مرکزی نه‌تنها در مسکو و نه فقط در سن‌پترزبورگ، بلکه در بسیاری از جمهوری‌ها مثل "تاتارستان" و "باشقیرستان" که جمهوری‌های نفت‌خیز و مهم در داخل روسیه محسوب می‌شوند، حضور خیلی گسترده‌ای دارند. جالب است بدانید که در آن مناطق و جماهیر نیز نوروز جشن گرفته می‌شود، بسیاری از واژه‌ها فارسی هستند، وقتی در خیابان‌های آن‌جا راه می‌روید کاملاً بوی فرهنگ ایرانی به مشام‌تان می‌رسد، یعنی واقعاً احساس غربت نمی‌کنید، درصورتی‌که در قلب روسیه دارید راه می‌روید. ولی متأسفانه هیچ‌کس اطلاعی از این‌ها ندارد. چند سال پیش، نوروز در باشقیرستان بودم، برگشتم مسکو به سفارت‌مان و به رایزن گزارش دادم که این‌جا دارند نوروز را جشن می‌گیرند (رایزنی که هفت، هشت سال آن‌جا بود) از این موضوع اظهار بی‌اطلاعی کرد. همان رایزن برگشت و شد رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات! حالا وقتی به رابطه‌مان با روسیه می‌رسیم، به خود می‌گوییم می‌توانیم از چه ابزاری استفاده کنیم و می‌بینیم هیچ ابزاری نداریم. در‌حالی‌که فرصت‌ها بی‌شمارند، ولی سراغ هیچ‌کدام نرفته‌ایم.

جهت دریافت متن کامل خبر به غرفه زیر مراجعه نمایید:
viewtopic.php?f=13&t=628&p=51836#p51836
pejuhesh232
 
پست ها : 8630
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

این فیلم 10 میلیاردی حاصل تصمیم اشتباه کدام مدیر بود؟

پستتوسط pejuhesh232 » پنج شنبه فبريه 19, 2015 9:50 pm

این فیلم 10 میلیاردی حاصل تصمیم اشتباه کدام مدیر بود؟


با عدم پذیرش رای حکمیت در پروژه سینمایی «لاله»، پرونده این فیلم سینمایی پرحاشیه در شرایطی به سازمان بازرسی کل کشور ارجاع داده شده که ظاهراً مدیران پیشین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنان از این پروژه دفاع می‌کنند؛ اتفاقی عجیب که آخرین بار امروز رخ داد و وزیر سابق ارشاد به یک باره انتقادی تندی درباره عدم تکمیل لاله مطرح کرد اما ظاهراً پیکان این انتقادات به شخص منتقد بازمی‌گردد.

به گزارش «تابناک»؛ سیدمحمدحسینی وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی امروز (پنجشنبه) گفت: «پروژه لاله اگر روال را عادی داشت تا الان كامل شده بود اما نمایندگان و رسانه ها نسبت به آن واكنش نشان دادند. بعد از این اختلافات فیلمنامه آن را دوباره مطرح كردند و متوجه شدند كه آسیب هایی كه می‌گفتند در این فیلم نیست و می تواند روند تولید این پروژه ادامه یابد و تا اواخر دولت دهم نیز حدود ۷۵ درصد آن تكمیل شده بود.

حسینی در خصوص توقف فیلم برداری این پروژه که درباره زندگی «لاله صدیق» دختر یک کارخانه‌دار است که به اتومبیلرانی می‌پردازد و در دوره‌ای نیز به دلیل دوپینگ در مسابقات محروم شده بود، نیز عنوان كرد: «پیست اتومبیل رانی كه برای فیلم برداری سكانس های آخر این فیلم در نظر گرفته شده بود، تخریب شده و آن را از بین برده بودند كه تا امروز نیز آماده نشد، البته ما با وزارت ورزش بسیار پیگیر بودیم اما متاسفانه در دولت قبل این اتفاق رخ نداد.»

Image
«لاله صدیق»، دختر یک کارخانه‌دار که در دولت قبل برای ساخت فیلم زندگی‌اش 7.6 میلیارد هزینه شد

وی گفت: «در دوران جدید نیز اختلاف حقوقی بین كارگردان و مدیران سازمان سینمایی پیش آمد و آن باعث وقفه کار شد و مثل اینكه كار به دادگاه نیز كشیده شده است، درنتیجه در پروژه لاله اختلاف حقوقی وجود دارد كه مسئولین ارشاد گفتند بنا بر این داریم تا این پروژه به سرانجام برسد. مبالغی از بیت المال برای ساخت این فیلم پرداخت شده كه اگر این پروژه تكمیل نشود این هزینه ها به هدر رفته و بهتر است این فیلم ساخته و آماده شود و چه در داخل كشور و چه در خارج از آن ارائه شود.»

گفته‌های تازه حسینی البته با انتقادهایی نیز درباره اکران فیلم‌های مرتبط با فتنه همراه بود؛ فیلم‌هایی که اتفاقاً همگی آنها در دولت پیشین و در زمان وزارت او ساخته شد و در حالی که حسینی و مدیرانش عنوان می‌کنند فیلم‌ها برخلاف سناریوی مصوب ساخته شده، کارگردان‌های این پروژه‌ها تاکید دارند مطابق با فیلمنامه اثرشان را خلق کرده‌اند و به عنوان نمونه درباره «آشغال‌های دوست داشتنی» (بنابر اذعان کارگردان اثر) مو به مو مطابق با سناریو در دولت پیشین فیلم ساخته شده و به همین دلیل نمی‌توان از مسئولیت ساخت این فیلم‌ها شانه خالی کرد و بر روی دوش مدیران بعدی انداخت.

با این حال سوای این نقدها، مهم‌ترین گفته‌های حسینی که عجیب به نظر می‌رسد و بیانش دور از انتظار بود، گفته‌های وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد درباره فیلم «لاله» به کارگردانی اسی نیک نژاد است؛ فیلمی که نه مضمونش یک اولویت ارزشی (نظیر «چ») بود که میلیاردها تومان از سرمایه وزارت فقیر فرهنگ و ارشاد را صرف تولیدش کرد و نه کارگردانش با آن سوابق، گزینه‌‌ مورد تایید بود و در واقع تولید «لاله» از اساس یک اشتباه بزرگ مدیریتی بود که حسینی و معاون سینمایی‌اش مرتکب شدند.

Image
یکی از خودروهای پروژه «لاله» در زمان مدیران وقت ارشاد به خدمت گرفته شد

پروژه «لاله» که تاکنون بیش از ۷ میلیارد تومان هزینه روی دست مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی سازمان سینمایی گذاشته و جزو میراث حسینی و شمقدری است، به واسطه ضعف در نگارش قرارداد توسط مدیران پیشین، حتی حقوقش نیز به طور کامل در اختیار دولت قرار نگرفته و به همین دلیل مدیران تازه، تعیین تکلیف این پروژه را به زمانی موکول کردند که حداقل وضعیت مالکیت این اثر مشخص شود و پس از تکمیل این پروژه، لااقل فیلم متعلق به سرمایه گذار یا همان وزارت فرهنگ و ارشاد باشد.

با این حال اسی نیک نژاد کارگردان «لاله» زیر بار نرفت و در نهایت قرار شد مطابق با قرارداد حکمیت تعیین کننده باشد اما رای حکمیت نیز با پذیرش نیک نژاد که با قراردادی سست، بخشی از حقوق و رایت فیلم را نیز در اختیار داشت، همراه نشد و در نهایت سازمان سینمایی برای آنکه تکلیف مالکیت این فیلم مشخص شود، پرونده را به سازمان بازرسی کل کشور ارجاع داد.

به گفته طباطبایی نژاد مدیر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، برآوردی که رضاداد انجام داده، یک و نیم میلیارد تومان تا پایان فیلمبرداری ۳۰ درصد باقی‌ مانده نیاز است که این رقم از طریق سازمان سینمایی به شکل اقساط در اختیار مرکز گسترش قرار خواهد گرفت؛ افزون بر اینکه بخش پست پروداکشن هم در اختیار مرکز گسترش است که طبق نظر مرکز، در ایران با خارج از کشور انجام خواهد شد. برآورد اولیه برای پست پروداکشن ۶۰۰ هزار دلار بوده که بر پایه آن، 3.3 میلیارد بودجه علاوه بر بودجه ۶.۷ میلیاردی تاکنون هزینه شده برای تکمیل این پروژه مورد نیاز است و هزینه تولید این پروژه 10 میلیارد تومان خواهد شد!

Image

بنابراین، برای بازگرداندن هزینه تولید این پروژه، نیازمند فروشی بیش از 20 میلیارد تومانی است که طبیعتاً این فروش حتی با واگذاری رایت خارجی این فیلم حاصل نخواهد آمد و شکست تجاری این پروژه قطعی است و فیلم نیز یک اثر ارزشی نیست که بتوان ادعا کرد برای تولید اثر ارزشی، گیشه اهمیت ندارد، هرچند حتی آنجا نیز گیشه اهمیت دارد، چرا که نشان می‌دهد مخاطب تا چه میزان با آثار ارتباط برقرار کرده است.

آیا نباید مدیران تعریف کننده چنین پروژه‌ای که تا پیش از این دولت، ۶.۷ میلیارد تومان پول صرف ساخت این مجموعه کرده‌اند، بابت این فاجعه و اعتباراتی که حق مستندسازان جوان و فیلم اولی‌ها بوده و به بعضی از ایشان کمتر از ۲۰ میلیون از این رقم نیز در شرایط عادی نمی‌رسد، پاسخگو باشند؟

آیا عجیب نیست که مدیران رقم زننده این ماجرا امروز نه تنها درباره این موضوع پاسخگو نیستند، بلکه اعتراض می‌کنند چرا این پروژه تکمیل نشده و در واقع خواستار هزینه چند میلیاردی لازم برای تکمیل این پروژه هستند؟! در این شرایط در واقع مدیران کنونی سینمای ایران باید 3300 میلیون تومان دیگر برای تکمیل فیلمی هزینه کنند که بعید است حتی همین 3300 میلیون تومان را نیز در گیشه بازگرداند و همین کمدی-تراژدی نشان می‌دهد پروژه «لاله» چه ظلم بزرگی به سینمای ایران بود.
pejuhesh232
 
پست ها : 8630
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

شغلی که سرتاپا تقلب است

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه مارس 17, 2015 1:25 am

شغلی که سرتاپا تقلب است


به گزارش مشرق، آنچه تفاوت بین این رتبه‌بندی‌ها در دانشگاه‌ها را تعیین می‌کند، فعالیت علمی استادان، تعداد کتاب‌هایی که نوشته یا تالیف کرده‌اند و پایان‌نامه‌هایی که با دانشجویان داشتند همه برای‌شان امتیازاتی دارد که موجب ارتقای آنها از رتبه‌ای به رتبه دیگر می‌شود. حالا همین موضوع بهانه خوبی برای فعالیت شرکت‌هایی شده که به جای استادان کتاب می‌نویسند و مقاله تولید می‌کنند. خیلی از این شرکت‌های ارتقای استادان، زیرزمینی‌اند و یک شماره تلفن بیشتر ندارند و تعدادی دیگرشان هم نام دارند و هم نشانی.

Image

در خیابان انقلاب همانجا که به کتابفروشی‌ها و دانشگاه تهرانش معروف است، در خانه‌های قدیمی که حالا دیگر بسیاری از آنها به دفتر انتشارات یا فعالیت‌های فرهنگی دیگر تبدیل شده‌اند، شرکت‌هایی هم هستند که کارشان تولید کتاب است اما انتشارات نیستند. آنها جمعی از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی را گردهم آورده‌اند تا برای استادان دانشگاه‌ها و دانشجویان دکتری، مقاله و کتاب بنویسند. بخشی از فعالیت‌های آنها هم در ارتباط با خدماتی است که به دانشجویان برای نگارش پایان‌نامه‌هایشان ارایه می‌کنند اما در سال‌های اخیر تعداد استادانی که به مشتریان دایمی این شرکت‌ها تبدیل شده‌اند هم کم نیستند. در خیابان انقلاب اگر دنبال کتاب یا جزوه‌ای باشی، کارت‌پخش‌کن‌ها، تبلیغاتی به دستت می‌دهند که روی آنها نوشته «مقاله آی.اس.ای در همه رشته‌ها»، «تالیف و ویراستاری کتاب»، «پایان‌نامه شما را کتاب می‌کنیم».

سرخط یکی از این آگهی ها را که بگیری به طبقه دوم ساختمانی می‌رسی که چهار اتاق، یک منشی و دو تایپیست دارد. منشی فهرستی از مشاوران برای رشته‌های مختلف را به دستت می‌دهد و می‌گوید: «‌ببینید رشته تحصیلی شما به کدام مشاور مربوط است، همان روزی که مشاور می‌آید، وقت بگیرید.» او البته بعد توضیح می‌دهد که «اگر نمی‌توانید بیایید می‌توانید درباره موضوع مقاله به مشاور ایمیل بزنید.» مشاوران موسسه در رشته‌های متنوعی فعالیت می‌کنند، از رشته‌های فنی و مهندسی گرفته تا انواع رشته‌های زیرمجموعه علوم انسانی.

درباره مقالات پزشکی می‌گویند که خودشان کار نمی‌کنند اما افرادی را می‌شناسند که در این زمینه می‌توانند مشاوره بدهند! روند سفارش کار به این صورت است که ابتدا حوزه‌ای که قرار است مقاله یا کتابی در آن نوشته شود را انتخاب می‌کنید، بعد از آن مشاور آن حوزه به شما موضوعاتی را برای نگارش مقاله پیشنهاد می‌دهد. آقای معینی، مشاور سی و چند ساله‌ای است که در حوزه علوم انسانی مشورت می‌دهد، وقتی می‌شنود که قرار است مقاله برای انتشار در یکی از مجلات با درجه آی.اس.آی نوشته شود، چند دقیقه وقت می‌خواهد تا جواب بدهد.

بعد در حالی ‌که یک فهرست چند صفحه‌ای را کنترل می‌کند، پنج موضوع را پیشنهاد می‌دهد: «تاثیر ماهواره بر میزان خشونت و قانون‌گریزی جوانان»، «تحلیل محتوای مسائل دینی در برنامه‌های تلویزیونی کودکان»، «بازنمایی نقش زنان در خانواده در سریال‌های تلویزیونی» و موضوعات دیگری که به گفته او به دلیل این‌که مبانی نظری و محتوایی تا اندازه‌ای آمده است، سریعتر نوشته می‌شود. هزینه نگارش مقاله و گرفتن تاییدیه برای انتشار در مجلات آی.اس.آی هم از یک ‌میلیون و ٥٠٠‌هزار تومان شروع می‎شود و باتوجه به نوع مقاله و رشته دانشگاهی و همچنین مجله‌ای که مقاله تاییدیه انتشار در آن می‌گیرد تا ٢‌میلیون و نیم و حتی ٣ میلیون تومان متغیر است.

معینی می‌گوید: « ٣٠‌درصد هزینه نگارش و انتشار مقاله را وقتی سفارش می‌دهید، ٢٠‌درصد را پس از این‌که مقاله تأیید شد، پرداخت می‌کنید و ٥٠‌درصد هم پس از انتشار نهایی دریافت می‌شود.» به گفته او، این مقالات در مجله‌های آسیایی و اروپایی که مورد تأیید وزارت علوم هستند، منتشر می‌شود.

کتاب‌نویسی از ٤ تا ٧‌میلیون تومان

در نقطه‌ای دیگر از خیابان انقلاب، در شرکتی که ریاست آن را یک استاد دانشگاه بر عهده دارد، علاوه بر مقالاتی که برای انتشار در مجله‌های آی.اس.آی تهیه می‌شود به شما پیشنهاد نگارش یا تالیف کتاب هم می‌دهند. البته این پیشنهاد تنها برای رشته‌های حوزه علوم انسانی است و در این شرکت کسی را پیدا نمی‌کنید که برای شما در فلان رشته پزشکی کتابی بنویسد. خانم «مینو. ک»، به ‌عنوان مشاور و مسئول ثبت سفارشات این شرکت می‌گوید که در این‌جا کتاب‌هایی که نوشته می‌شود همه تالیفی هستند.

او می‌گوید: «مشتریان کتاب‌ها بیشتر استادان دانشگاه‌ها و همین‌طور دانشجویان دکتری هستند. من نمی‌دانم که چرا عده‌ای اصولا با این موضوع مخالفت می‌کنند، ما در این شرکت درواقع برای بسیاری از این افراد نقش دستیار را ایفا می‌کنیم و این هیچ ایرادی ندارد چون اجازه نمی‌دهیم که مطالب کپی شود و همه ضوابط یک کتاب یا مقاله تالیفی را رعایت می‌کنیم، یعنی به منابعی که از آنها استفاده کردیم، ارجاع می‌دهیم.»

به گفته او، این کتاب‌ها و مقالات را تعدادی از دانشجویان قوی که از دانشگاه‌ها فارغ‌التحصیل شدند یا در مقاطع تحصیلات تکمیلی در حال ادامه تحصیل هستند، بر عهده دارند. قیمتی که این شرکت برای تالیف کتاب می‌دهد، بسته به نوع کتاب از ٤ تا ٧‌میلیون تومان در رشته‌های علوم انسانی متغیر است.

درباره مقالات هم هزینه تولید و انتشار مقالات در مجلات معتبر خارجی را جمعا ٢‌میلیون و ٥٠٠‌هزار تومان اعلام می‌کند و می‌گوید: «برای این‌که اطمینان داشته باشید، کل هزینه را پس از دریافت تاییدیه پذیرش پرداخت می‌کنید.» در همین دفاتر، خدمات متعددی هم به دانشجویان تحصیلات تکمیلی، یعنی همان‌ها که قرار است در آینده عضو هیأت علمی دانشگاه‌ها شوند و دانشجو تربیت کنند، ارایه می‌شود. مشاوران و پرسنل این دفترها قادرند در عرض کمتر از نیم‌ساعت یک کار کلاسی را به نام شما کنند یا حتی چند مقاله مرتبط با فلان درس را که پیشتر به صدها دانشجوی دیگر فروخته‌اند، به نام شما بزنند و به اصطلاح خودشان «کارِ شما را راه بیندازند.»

از پایان نامه‌سازی به کتاب‌سازی و مقاله‌سازی

در دهه‌های اخیر، همزمان با افزایش تعداد دانشجویان مقطع کارشناسی‌ارشد از یک سو و افزایش تعداد فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها، نوشتن پایان‌نامه برای این دانشجویان به شغلی البته کاذب برای تعدادی از این فارغ‌التحصیلان تبدیل شد. سفارش پایان‌نامه محرمانه بود و حتی پس از روز دفاع هم کسی نمی‌فهمید این پایان‌نامه حاصل کارِ خود دانشجو نبوده است. بعدها اما این

پایان نامه‎‌سازی آن‌قدر درآمدزا شد که تعدادی از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی که هنوز شغل ثابتی نداشتند، شرکت‌هایی زدند و پایان‌نامه‌نویسی برای دیگران شد شغل آنها. این در حالی است که اصولا نوشتن پایان‌نامه دانشجویی توسط دیگران مصداق بارز تقلب علمی است. حالا اما موضوع از سطح دانشجویان فراتر رفته و به استادان آنها رسیده است و تعدادی استادان دانشگاه‌ها که معلمان علم‌آموزی‌اند و دانشجویان، اخلاق علمی و حرفه‌ای را از آنها می‌آموزند، مشتریان ثابت همین شرکت‌های تولید مقاله و کتابند. چه اتفاقی افتاده، هم شماری از دانشجویان و هم شماری از استادان دانشگاه‌ها در عرصه‌های رقابت‌های علمی و تولید دانش سفارش مقاله و کتاب می‌دهند و به اسم خودشان منتشر می‌کنند، آیا اخلاق علمی در دانشگاه‌ها سقوط کرده است؟

دکتر «احمد شیرزاد»، استاد دانشگاه صنعتی اصفهان و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس ششم، رواج تقلب علمی و کتاب‌سازی و مقاله‌سازی در میان دانشجویان و دانشگاهیان را ناشی از عوامل مختلفی می‌داند، یکی از علت‌‎ها به گفته او توسعه برنامه‌ریزی نشده و بی‌هدف دوره‌های آموزش دکتری در ایران است.

به گفته او، افزایش ناگهانی دوره تحصیلات تکمیلی در سال‌های اخیر موجب شده، تعداد زیادی دانشجوی دکتری پذیرش و بعد فارغ‌التحصیل شوند، در حالی ‌که در دانشگاه‌ها برای آنها کاری وجود ندارد و این باعث شده صف طولانی پشت درهای دانشگاه‌ها برای عضویت در هیات‌های علمی شکل بگیرد.

او با یادآوری نخستین دوره‌های پذیرش دانشجویان در مقطع کارشناسی ارشد، در اواسط دهه ٦٠ به سیاست‌های سختگیرانه‌ای که در آن سال‌ها برای پذیرش دانشجو در مقاطع تحصیلات تکمیلی اتخاذ می‌شد، اشاره کرد و گفت: «شورای گسترش آموزش عالی، مجوز‌ها را سختگیرانه صادر می‌‎کرد و درواقع این مجوزها پس از ماه‌ها مذاکره صادر می‌شد. نتیجه این بود که کیفیت واقعا متفاوت بود و نتایج آن در بدنه آموزش عالی مشخص می‌شد. به مرور دانشگاه‌های دیگری به نظام آموزش عالی پیوستند، در دانشگاه هم تقاضا برای ادامه تحصیل در مقاطع تکمیلی بیشتر شد و از سوی دیگر دولت هم به زور به دانشگاه‌ها فشار می‌آوردند که دانشگاه‌ها دانشجو بگیرند، نتیجه این شد که افرادی وارد دوره‌های دکتری شدند که واقعا با هدف فعالیت دانشگاهی نیامدند.»

به گفته شیرزاد، افزایش تعداد فارغ‌التحصیلان بیکار در مقاطع لیسانس و فوق‌لیسانس هم تقاضا برای ادامه تحصیل در مقاطع دکتری را افزایش داده. درواقع افراد به جای این‌که با هدف فعالیت علمی و کمک به توسعه دانش، تحصیلاتشان را ادامه دهند، با هدف پیدا کردن شغلی بهتر و افزایش درآمد درس می‌خوانند.

شیرزاد می‌گوید: «در نظام آموزشی بسیاری از کشورهای جهان، دوره‌های کاردانی به مراتب در زندگی افراد می‌تواند مفید‌تر باشد در ایران اما تب مدرک‌گرایی و داشتن برگه‌ای که نشان‌دهنده هویت و شخصیت باشد، بالا گرفته است و یک نوع تازه به دوران رسیدگی فرهنگی در ایران به‌وجود آمده است که بخشی از پیامدهای آن همین کتاب‌سازی و مقاله‌نویسی است. در بسیاری از کشورهای جهان، اگر کسی علاقه‌مند به تحصیل است و می‌خواهد کار دانشگاهی کند، دکترا می‌گیرد و بقیه عمرش را در دانشگاه می‌گذراند و کار دانشگاهی می‌کند و سایر افراد هم بدون نیاز به چنین مدارکی در موقعیت اجتماعی خودشان محترم هستند و در این کشورها به‌ویژه دنیای غرب احترام افراد به مدارک محدود نمی‌شود.»

به گفته این استاد دانشگاه، جهت‌گیری غلط دولت گذشته از نوع دیگر نیز باعث شده که افزایش بی‌رویه و خارج از نرم جهانی را در تحصیلات تکمیلی داشته باشیم اما کسانی استادراهنما می‌شوند که خودشان به اندازه کافی مهارت پژوهشی ندارند. بعضی استادان که صلاحیت و مهارت دارند، تعداد دانشجویانی که جذب می‌کنند بیش از توانمندی‌هایشان است. الان استادانی هستند که ٣٠ دانشجو را راهنمایی می‌کنند و این معنایی ندارد جز این‌که کیفیت پایین می‌آید و نقش استادراهنما به حد یک نفر که از بالا مدیریت می‌کند، پایین می‌آید و کسی اصلا پایان‌نامه‌ها را نگاه نمی‌کند و دانشجویان به جای تولید علم، مقالات تالیفی ارایه می‌کنند که مجموعه کاغذ‌هایی است که به هم منگنه می‌شود.

روند رو به گسترش انتشار مقاله‌ها و کتاب‌هایی که به واقع ارزش علمی ندارند، نه فقط در ایران که پیامدهای جهانی برای جامعه علمی کشور داشته است. کم نیستند نشریات معتبر علمی که به دلیل سرقت علمی و تکرار آن از پذیرش مقالات علمی از ایران خودداری یا با دیده تردید به آنها می‌نگرند و نام ایران را در کنار نام کشورهایی می‌برند که مثل چین و ترکیه به دلیل سرقت‌های ادبی مکرر در محافل علمی، خوشنام نیستند. به گفته شیرزاد، برای مواجهه با مشکل کتاب‌سازی و مقاله‌سازی در ایران و رواج آن میان شماری از دانشگاهیان، ارتقای استادان باید ضابطه‌مند شود و وزارت علوم هم باید دید سیاسی را بردارد و اجازه دهد اهل علم نظر دهند. به گفته او، از سوی دیگر باید درباره تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی تجدیدنظر شود و بازار اشتغال بهبود پیدا کند چرا که برای مثال مهندسی که از دانشگاهی معتبر فارغ‌التحصیل و بابت مهارت حرفه‌ای‌اش ارزش‌گذاری می‌شود، به دنبال فوق‌لیسانس و دکتری نیست و جایی که رزومه‌های کاری مهم‌تر از رزومه‌های دانشگاهی است، تقاضا برای دریافت مدارک کاذب پایین می‌آید.

تالیف و باز هم تالیف

برای آدم‌هایی که دانشگاه مقصد نهایی نیست، انتشار مقاله و کتاب سفارشی مایه آبروریزی و ضداعتباری برای حیثیت علمی نیست. در منطق این گروه که البته تعدادی از آنها به عضویت هیأت علمی دانشگاه‌ها هم درآمده‌اند، آنچه مهم است این‌که سالی چند مقاله و کتاب به رزومه آنها اضافه شود، حالا این‌که این مقاله‌ها بازتولید مقالات دیگران یا تالیفی کم‌مایه از منابع دست اول علمی هستند، برایشان کمتر اهمیتی ندارد، چرا که رزومه حرف اول را می‌زند.

آن‌طور که «محمدجواد هروی»، نایب‌رئیس دوم کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی می‌گوید، یکی از دلایل گسترش شرکت‌هایی که برای استادان کتاب‌نویسی و مقاله‌نویسی می‌کنند، نوع نظام رتبه‌بندی آنها هم هست. نظامی که صرفا به تعداد مقالات و کتاب‌های منتشرشده به نام اساتید نگاه می‌کند و توجه زیادی به کیفیت آنچه ارایه شده، ندارد.

به گفته او، افرادی هستند که در ‌سال ٢٠ مقاله تولید می‌کنند اما وقتی به محتوای این مقالات نگاه می‌کنید، می‌بینید که همه آنها گردآوری است و هیچ ایده خلاقانه‌ای در آنها وجود ندارد، در حالی ‌که در یک نظام آموزشی سالم دانشگاهی ممکن است افراد سالی یک یا دو مقاله و هر چند سالی یک کتاب داشته باشند اما هر کدام از این آثار نتیجه مطالعات و پژوهش‌های مستقلی باشد و در نوع خود به یک اثر دست اول تبدیل شود نه مقاله و کتاب تالیفی که جز بازگویی چند باره مباحث از پیش گفته شده، نتیجه دیگری ندارد.

هروی می‌گوید: این ایراد به نظام رتبه‌بندی دانشگاه‌های ما هم بازمی‌گردد و صرفا به تعداد مقالات‌ ای اس‌ای نگاه کردن درست نیست، بلکه باید نظامی برای بررسی کیفی مقالات و کتاب‌ها وجود داشته باشد، به این معنا که چقدر این مقالات موثر بوده است. در حالی ‌که متاسفانه به تعداد مقاله توجه می‌شود و به اثرگذاری توجهی نمی‌شود و نتیجه می‌شود استاد که در حال تحصیل است، دانشجویان دکتری را به کار بگیرد و به کمک آنها مقاله تولید کنند.

به گفته هروی، نقطه نگران‌کننده ماجرا اینجاست که تعدادی از همین کتاب‌ها که اصولا از نوع کتاب‌های ضعیف و گردآوری شده هم هستند، توسط برخی مراکز تحقیقاتی هم منتشر می‌شوند یا تعدادی از سازمان‌های دولتی آنها را در شمارگان بالا خریداری می‌کنند و این یکی از مشکلاتی است که زمینه را برای فعالیت بیشتر افرادی که به این ترتیب سعی می‌کنند برای خود اعتبار علمی بسازند، فراهم می‌‎کند.

سقوط اخلاق پژوهش

رواج کتاب‌سازی و مقاله‌سازی در میان دانشگاهیان که البته در علوم انسانی به مراتب هم رایج‌تر از دیگر رشته‌هاست، نه‌تنها اعتبار علمی ایران را در محافل علمی جهان کاهش داده و مخدوش کرده، در نگاهی کلان‌تر نشان می‌دهد اخلاق علمی و پژوهشی در ایران آسیب‌دیده است و فعالیت شرکت‌ها و دفاتری که برای ارتقای استادان به آنها خدمات می‌دهند هم نشانه‌ای بارز که نشان می‌دهد اخلاق در پژوهش و فرآیند تولید دانش در ایران به چه روزی افتاده و چند صد پله سقوط کرده است که اگر چنین دفاتری مشتری نداشته باشند، این‌قدر پر تعداد نمی‌شود.

از سوی دیگر اگرچه در نظام آموزش عالی تقلب علمی مجازات‌هایی دارد و حتی افرادی که برای مثال پایان‌نامه‌ای جعلی را به نام خود ارایه کنند به دلیل تقلب علمی ممکن است از تحصیل محروم شوند اما واقعیت این است که در شرایطی که معیارهایی غیراز دستاوردهای علمی در نظام دانشگاهی در ارتقای علمی استادان و همچنین حضور آنها در پست‌های مدیریتی و مدیرگروهی نقش دارد، کتاب‌سازی‌ها و مقاله‌سازی استادان، آنها را برای از دست دادن جایگاه‌شان نگران نمی‌کند. از سوی دیگر، برخی استادان جوان برای تدریس از کتاب‌های مختلف استفاده می‌کنند و بعد از چند ‌سال به این باور می‌رسند، جزوه‌ای که این‌گونه به دست آورده‌اند و با آن تدریس کرده‌اند، اثر خودشان است و آن را در یک کتاب و به نام خودشان منتشر می‌کنند.

اگرچه کتاب‌سازی نه فقط در میان استادان دانشگاه که در سطوح و لایه‌های دیگری از نویسندگان و فعالان حوزه نشر هم رواج دارد اما ضربه‌ای که رواج این روحیه در میان دانشگاهیان به فرآیند آموزش می‌زند، پیامدهایی بسیار فراتر از آنچه در ظاهر به نظر می‌رسد، به دنبال دارد. کمترین هزینه آن نشان داده، راه انحرافی به دانشجویانی است که با آموزه‌های چنین استادانی قرار است استادان آینده دانشگاه‌های کشور باشند و بیشترین هزینه آن ضربه‌ای است که نظام علمی دانشگاهی از صدها جلد کتاب و هزاران مقاله‌ای می‌خورد که به نام تولید علم و دانش نوشته می‌شوند و آمار کمی تولید مقالات و کتاب‌های دانشگاهی را بالا می‌برند اما در عمل هیچ نقشی در تولید دانش ندارند.
pejuhesh232
 
پست ها : 8630
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

قبليبعدي

بازگشت به آلوده شناسى


Aelaa.Net