آلودگي سيستم اداري

مديران انجمن: najm134, najm134, najm134

افشاگري از رانت‌خواري بازنشسته‌ها

پستتوسط najm134 » شنبه اکتبر 21, 2017 7:12 am

افشاگري از رانت‌خواري بازنشسته‌ها

این نامش رانت‌خواری و به‌نوعی ... است». اين را عيسي كلانتري، وزیر پیشین کشاورزی، درباره واگذاري بدون مناقصه طرح‌هاي كلان كشاورزي به مؤسسه جهاد نصر مي‌گويد. او معتقد است اين مؤسسه به‌واسطه آنكه مدیران وزارت جهاد کشاورزی امروز همگی از مدیران جهاد سازندگی سابق بوده‌اند، توانسته دست به چنين تخلفاتي بزند. او در قالب پرسش مطرح مي‌كند: «چون تصمیم‌گیران وزارت جهاد کشاورزی از مدیران جهاد سازندگی هستند، پیمانکاران بخش خصوصی باید نابود شوند تا منافع این کارها به اعضای جهاد نصر که خودشان نیز در آنجا هستند برسد؟». اشاره كلانتري به مؤسسه‌اي است كه در سايت رسمي خود، خود را مؤسسه عمومي غيردولتي خوانده كه در زمينه مطالعه، طراحي و اجراي تمام پروژه‌هاي عمراني و زيربنايي با اولويت بخش كشاورزي فعاليت مي‌كند. جالب آنكه اگر به صفحه نخست اين سايت نگاهي بيندازيم خواهيم ديد در تاريخ ٧/٧/٩٥، سه طرح «احياي ۵۵۰.۰۰۰ هكتار اراضي استان‌هاي خوزستان و ايلام»، «توسعه آبزي‌پرور» و «برق‌داركردن چاه‌هاي آب كشاورزي» را آغاز كرده كه حداقل طرح نخست را به گفته كلانتري، مي‌دانيم بدون مناقصه از آن خود كرده است. عيسي كلانتري، وزیر پیشین کشاورزی، دراين‌باره به ايسنا گفته: اینها رانت‌خوار هستند؛ همان‌گونه که نهادهای وابسته به برخی ارگان‌های نظامی از رانت استفاده می‌کنند، جهاد نصر هم در وزارت جهاد کشاورزی رانت‌خواری می‌کند. رانت‌خوار است که به قیمت نابودی بخش خصوصی تمام می‌شود. دولت و وزارت جهاد کشاورزی چه لزومی داشت که طرح ۵۵۰هزارهکتاری دشت‌های ایلام و خوزستان را به جهاد نصر واگذار کند که سهام‌داران آن همگی از بازنشسته‌های وزارت جهاد سازندگی سابق هستند؟

‌ردپاي مديران جهاد سازندگي سابق در تخلفات

او با طرح اين پرسش، خود پاسخ هم مي‌دهد: دلیل آن واضح است چون مدیران وزارت جهاد کشاورزی امروز همگی از مدیران جهاد سازندگی سابق بوده‌اند، اما این دلیلی براي چنین تخلفاتی نمی‌شود و نباید به این بهانه بخش خصوصی را نابود کنیم. چرا طرح‌ها بدون مناقصه به این نهاد واگذار شده و بخش خصوصی به‌راحتی دور زده می‌شود؟ البته چنین رانت‌هایی در وزارتخانه‌های دیگر نیز وجود دارد و دولت دوازدهم باید برای این مشکل فکری بکند. چرا باید این اتفاق بیفتد؟ چون تصمیم‌گیران وزارت جهاد کشاورزی از مدیران جهاد سازندگی هستند، پیمانکاران بخش خصوصی باید نابود شوند تا منافع این کارها به اعضای جهاد نصر که خودشان نیز در آنجا هستند برسد؟ این نامش رانت‌خواری و به‌نوعی ... است. البته چنین رانت‌هایی فقط در بخش پیمانکاری و اجرا نیست و در بخش تصمیمات دولتی نیز چنین مشکلاتی وجود دارد.

‌آقای روحانی باید تصمیم بگیرد

به گفته كلانتري، آقای روحانی باید تصمیم بگیرد، چراکه صحیح نیست کارکنان دولت که بازنشسته می‌شوند، منافع بخش‌های مختلف از جمله وزارت صنعت، فولاد، نفت و... به‌جای آنکه به جیب ملت برود به جیب بازنشستگان همان وزارتخانه‌ها سرازیر شود.

او مي‌افزايد: در صندوق‌های بازنشستگی رانت‌خواری می‌شود و حق بخش خصوصی را می‌خورند، اما این رویه اصلا صحیح نیست. وقتی می‌گوییم آستان قدس رضوی مالیات نمی‌دهد، چرا ۵۵۰ هزار هکتار از دشت‌های ایلام و خوزستان را با اعتبار ٥/١ میلیارد دلار بدون مناقصه، مزایده و رعایت هیچ‌گونه مقرراتی به جهاد نصر واگذار می‌کنیم و مقررات آن از سوی واگذارکنندگان دست‌کاری می‌شود.
‌دولت دوازدهم با

رانت‌خواری‌ها مبارزه کند

او با اشاره به خصوصي‌سازي‌هاي ناموفق در كشور تأكيد مي‌كند: شخص رئیس‌جمهور باید در دولت دوازدهم با این رانت‌خواری‌ها مبارزه کند تا خصوصی‌سازی به صورت واقعی انجام شود و صندوق‌های بازنشستگی که همان رانت‌خواری از دستگاه‌های دولتی است، جمع شوند، چراکه هم‌اکنون هیچ پیمانکاری در کشور وجود ندارد و بخش عمده‌ای از پیمانکاری‌ها را قرارگاه سازندگی گرفته است كه می‌توان به بخش‌هایی مانند راه و ساختمان اشاره کرد. بقیه آن را نیز چنین صندوق‌هایی گرفتند و حال سؤال اینجاست که بخش خصوصی واقعی باید چه‌کار کند؟ باید بازنشسته شود؟

وزير كشاورزي سابق ايران خطاب به رئيس‌جمهور مي‌گويد:‌ دولت باید با این مسئله به صورت جدی مبارزه کند، چراکه رانت‌خواری یعنی دزدی و این یعنی بدون مناقصه پروژه‌ها را به افراد خاص واگذارکردن، بدون مزایده اموال دولتی را به برخی اشخاص حقیقی و حقوقی خاص واگذارکردن. دراین‌میان دولت و شخص رئیس‌جمهور به‌عنوان کسی که منتقد آستان قدس رضوی بود که درست هم بود، باید با دستگاه‌های زیرمجموعه خود نیز برخورد کند. اگر دولت می‌خواهد با برخی دستگاه‌ها و ارگان‌های نظامی برخورد کند باید با چنین دستگاه‌های اجرائی زیرمجموعه خودش نیز برخورد کند.

‌ردپاي بازنشستگان در رانت‌خواري‌ها

او در قالب نمونه مي‌گويد:‌ زمانی با انحصار فولاد در ذوب‌آهن روبه‌رو بوديم. ذوب‌آهن، فولاد تولید می‌کرد و آن را به تعاونی بازنشستگان خودش می‌فروخت. آنها هم کیلویی ۱۰ تومان به آن اضافه می‌کردند و به بازار عرضه می‌‌کردند، اما این دقیقا همان رانت‌خواری و ... است. چرا باید تولیدات داخلی با این سودهای اضافه به بازار عرضه شود، مگر این بازنشستگان در گذشته رایگان برای دولت خدمت کرده‌اند و حالا مگر بدون جیره و مواجب هستند که در صندوق‌های بازنشستگی کار می‌کنند؟ شاغلان در آن بخش مانند معلمان، کارمندان، کشاورزان، مردم و... چه گناهی کرده‌اند که با قیمت‌های گران‌شده بیشتر باید مواجه شوند!؟ دولت باید با این تخلفات که من اسم آن را دزدی می‌گذارم جدی برخورد کند.

‌همكاري شرکت‌های وابسته به پرسنل وزارت کشاورزی در واردات و صادرات

كلانتري تصريح مي‌كند: هر اتفاقی که در صادرات و واردات محصولات کشاورزی رخ می‌دهد، شرکت‌های وابسته به پرسنل وزارت جهاد کشاورزی در آن دخیل هستند. به نظر شما گوشت و میوه را چه کسانی وارد و صادر می‌کنند؟ چه کسانی عوارض می‌گیرند؟ چه کسانی کود، سم و بذر کشاورزی تولید، وارد و توزیع می‌کنند؟ باید درهای رانت را در این بخش‌ها بست. چنین مسائلی تنها هزینه‌های اضافی را به بخش توليد تحمیل می‌کند و نهایتا منجر می‌شود به عدم قدرت رقابت‌پذیری در بازار و قاچاق یک محصول، چراکه نمونه خارجی ارزان‌تر تمام شده و نهایتا وارد کشور می‌شود. بنابراین چنین دکان‌بازارهایی باید تعطیل شوند. تا این اتفاق نیفتد، فساد از دستگاه‌های دولتی جمع نمی‌شود.
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

کندی روند توزیع کمک‌ها به دلیل 'هرج‌ومرج' در منطقه زلزله‌زده

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه نوامبر 27, 2017 1:01 am

کندی روند توزیع کمک‌ها به دلیل 'هرج‌ومرج' در منطقه زلزله‌زده


گزارش ها از غرب ایران حاکیست که سه روز پس از زلزله یکشنبه شب بسیاری از مردم هنوز در انتظار دریافت کمک ها هستند و یک نماینده وضعیت کرمانشاه که در کانون خرابی ها قرار دارد را "بسیار نامناسب" توصیف کرده است.
زلزله ۷.۳ درجه ای یکشنبه شب ۳۱ آبان در مرز ایران و عراق باعث مرگ صدها نفر در ایران و مجروح شدن تقریبا ۱۰ هزار نفر شده است.
روز چهارشنبه گزارش ها حاکی از هرج و مرج در بسیاری از موارد به هنگام توزیع کمک ها بود.
وزیر کشور برای تشریح اوضاع به مجلس رفت و یک نماینده مجلس تصویر تیره ای از منطقه ارائه کرد. پلیس هم گفت که مامورانی را برای تامین امنیت روند توزیع کمک ها و جلوگیری از هرج و مرج مستقر می کند.

آمار رسمی از تعداد کشته ها نزدیک به ۵۰۰ نفر است اما بعضی مقام ها می گویند که رقم واقعی می تواند خیلی بالاتر باشد.
در سرپل ذهاب که بیشترین آمار کشته ها به آنجا مربوط می شود بسیاری از مردم به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفتند که هنوز کمک دریافت نکرده اند و برای برداشتن آوار برای خارج کردن وسایل و مایحتاج مورد نیاز از خانه هایشان به تجهیزات و کمک نیاز دارند.

به گزارش خبرگزاری ایسنا استاندار کرمانشاه روز چهارشنبه گفت که "در برآورد اولیه حدود ۴۰ هزار واحد مسکونی شهری و روستایی در زلزله اخیر خسارت دیده و یا تخریب شده‌اند".
با این حال گزارش ها حاکی از توزیع ۱۲ هزار چادر تا روز چهارشنبه است.

مقام های ایرانی کندی روند توزیع کمک ها را تا حدودی به هرج و مرج در منطقه زلزله زده نسبت دادند.
عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور ایران با حضور در مجلس گفت که ۳۶ هزار چادر - شامل همان تعدادی که تاکنون توزیع شده - به منطقه ارسال شده است.
او گفت بسیاری از خانواده هایی که در زلزله آسیبی ندیده اند به مراکز توزیع رفتند و تدارکاتی که برای آنها ارسال نشده بود را گرفتند. او گفت به دلیل فقدان نظم عمومی بعضی از محموله های کمک پیش از رسیدن به مقصد "مسدود" شد.

احمد صفری نماینده کرمانشاه در مجلس در این مورد به خبرگزاری ایلنا گفت: "وقتی یک وانت اقلام وارد منطقه می‌شود، سریع خالی‌اش می‌کنند. آنهایی که زورشان می‌رسد اقلام را به داخل چادر می‌برند اما آنهایی که سیاه‌پوش و داغدار هستند یا خجالت می‌کشند، گرسنه می‌مانند. برای مثال روستای قلمه‌ذهاب هشتاد خانوار دارد و هنوز هیچ چیز به دستشان نرسیده است. شرایط روستای بیامه علیا نیز همین است."

"یک عده از استان‌های همجوار آمده‌اند و مانع رسیدن امداد به مردم نیازمند می‌شوند البته این مشکل در بم هم وجود داشت، اما مدیریت شد. باید در مبادی ورودی و خروجی ایست و بازرسی وجود داشته باشد. کمک‌ها تحویل گرفته شود و بازرسی شود که فرد زمان بازگشت چیزی را با خود برنگرداند. افراد بی‌وجدان، به زور چادر گرفته و بعد آن‌ها را می‌فروشند."
اسکندر مومنی، جانشین فرماندهی پلیس (نیروی انتظامی) روز چهارشنبه در بازدید از منطقه گفت که نیروهای پلیس "امنیت توزیع کمک ها را تامین خواهند کرد."
همچنین گزارش شد که دولت در روز چهارشنبه وام هایی معادل ۱۰ هزار دلار برای کمک به بازسازی هر خانه تصویب کرد.

"بیش از هزار قربانی"
احمد صفری نماینده مجلس پس از بازدیدی از نقاط مختلف در ناحیه در مصاحبه با خبرگزاری کار ایران، ایلنا، گفت که "شاید فقط ۱۰ درصد روستاها چادر گرفته باشند."
او گفت: "روستاهایی هست که ۹۰ درصدشان از میان رفته است، وضع خیلی نامناسب است."
او در این مصاحبه از هلال احمر و صدا و سیما انتقاد کرد.

او گفت: "صداوسیما به گونه‌ای پوشش می‌دهد که انگار همه چیز برقرار است، رسانه ملی با پوشش خبری ناکارآمدش در حق کرمانشاه ظلم و خیانت کرد."
او در انتقاد از هلال احمر گفت: "هلال‌احمر هم بسیار دست‌پاچه عمل کرده است، انگار این بار اول است که چنین اتفاقی در کشور می‌افتاد. هلال احمر آنقدر بی‌نظم و تدبیر و بدون مدیریت عمل می‌کند که خود نیاز به ستادی برای رفع مدیریت بحرانش دارد. البته طبیعی است وقتی از هر شهرستانی ۸۰ درصد مدیران را بومی انتخاب می‌کنیم، نشان می‌دهد، فکر چنین روزی را نکردیم، چراکه اکثرا داغدار شده یا خانه خود را از دست داده‌اند، درنتیجه مدیریت بحرانی در شهرستان وجود ندارد."
او همچنین گفت که تعداد کشته ها می تواند خیلی بیشتر باشد: "مسئولان خبر ندارند، من خودم به روستایی سرزدم که گفتند بیست نفر را همان روز اول خودشان خاک کرده‌اند. این افراد جزو آمار جانباختگان به حساب نمی‌آید. به نظر من بیش از ۱۰۰۰ نفر جان خود را از دست دادند، فقط در یک کوچه در سرپل ذهاب هفتاد نفر کشته شده‌اند، در مسکن مهر بیش از ۲۵۰ نفر جان باختند."
به گزارش ایسنا امیر سرلشکر موسوی فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران هم گفت: "کار آوار برداری در شهرستان سر پل ذهاب به اتمام رسیده است اما در بعضی از روستاها به دلیل تخریب کامل، احتمال اینکه آمار تلفات بالا برود وجود دارد."

او گفت: "برای تخلیه مجروحین از محل زلزله تا محل فرود بالگردها، یک زنجیره زمینی تشکیل دادیم و ۵۰ فروند بالگرد بطور دائم یک پل هوایی بین منطقه زلزله زده و کرمانشاه را ایجاد کردند. همچنین بیمارستان ۵۲۰ ارتش بسیار فعال عمل کرد و پذیرای بیش از ۹۰۰ مجروح بود و همه نیروهای پزشکی اطراف را هم در آنجا مستقر کردیم و برای انتقال بیماران به تهران و شهرهای دیگر از هواپیماهای نیروی هوایی استفاده کردیم و با بالگردهای هوانیروز بیش از ۹۰۰ نفر را از طریق پل هوایی از منطقه به بیمارستان کرمانشاه و تهران منتقل کردند که این یک کار استثنایی بود."
روز چهارشنبه همچنین دو ورزشکار ایرانی مدال های خود را برای کمک به زلزله زدگان به حراج گذاشتند.
خبرگزاری تسنیم گزارش داد که ساره جوانمردی برنده ۲ طلای پارالمپیک، مدال طلای خود در بازی های پارالمپیک ریو را برای کمک به زلزله زدگان کرمانشاه به حراج گذاشت.
کیانوش رستمی وزنه بردار که او هم در المپیک ریو برنده مدال طلا شده بود اعلام کرد آن را حراج می کند. او اهل کرمانشاه است.
او گفت با این کار فقط مدال را به کسانی برمی گرداند که به آنها تعلق دارد.

زلزله در ساعت ۲۱ و ۴۸ دقیقه یکشنبه شب ۲۱ آبان ماه در ۳۰ کیلومتری شمال غرب سرپل ذهاب و ۳۲ کیلومتری جنوب غرب حلبچه رخ داد و حدود ۱۵۰ میلیون نفر در ایران و عراق آن را احساس کردند.

نماینده مردم کرمانشاه:
بیش از ۱۰۰۰ نفر جان‌باختند؛ اینجا قیامت است/ به روستای «قلمه‌ذهاب» و «بیامه‌علیا» کمکی نرسید/ فوت ۲۵۰ نفر در مسکن‌های مهر (آمار رسمي 2 نفر) / رسانه ملی با پوشش خبری ناکارمدش ظلم کرد


نماینده مردم کرمانشاه با انتقاد از مدیرات بحران در مناطق زلزله زده گفت:به روستای قلمه‌ذهاب و بیامه‌علیا هیچ کمکی نرسیده است و بیش از هزار نفر تا الان جانباختند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

نماینده مردم کرمانشاه با انتقاد از مدیرات بحران در مناطق زلزله زده گفت:به روستای قلمه‌ذهاب و بیامه‌علیا هیچ کمکی نرسیده است و بیش از هزار نفر تا الان جانباختند.
به گزارش «انتخاب»؛ احمد صفری، نماینده مردم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی با اشاره به بازدید‌ امروز خود از روستاهای حاشیه سرپل‌ذهاب، قصر شیرین و ثلاث باباجانی گفت: متاسفانه هنوزاقلام در همه روستاها توزیع نشده است، شاید فقط ۱۰ درصد روستاها چادر گرفته باشند. روستاهایی وجود دارد که نود درصدشان از میان رفته است، وضع خیلی نامناسب است.
به نوشته ایلنا، وی با انتقاد از نحوه پوشش خبری صداوسیما ادامه داد: صداوسیما به گونه‌ای پوشش می‌دهد که انگار همه چیز برقرار است، رسانه ملی با پوشش خبری ناکارمدش در حق کرمانشاه ظلم و خیانت کرد.

صفری هلال‌احمر را دچار ضعف مدیریتی دانست و گفت: هلال‌احمر هم بسیار دست‌پاچه عمل کرده است، انگار این بار اول است که چنین اتفاقی در کشور می‌افتاد. هلال احمر آنقدر بی‌نظم و تدبیر و بدون مدیریت عمل می‌کند که خود نیاز به ستادی برای رفع مدیریت بحرانش دارد. البته طبیعی است وقتی از هر شهرستانی ۸۰ درصد مدیران را بومی انتخاب می‌کنیم، نشان می‌دهد، فکر چنین روزی را نکردیم، چراکه اکثرا داغدار شده و یا خانه خود را از دست داده‌اند، درنتیجه مدیریت بحرانی در شهرستان وجود ندارد.

این نماینده مردم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: مدیریت بحران استان و کشور باید تیم‌های سه نفره منحصرا برای اسکان، آواربرداری، مدیریت توزیع پوشاک، مدیریت توزیع مواد غذایی تشکیل می‌دادند. بعد از هفتاد و دو ساعت شرایط تغییر نکرده است البته مردم کمی آرام شده‌اند اما گرسنه هستند. وقتی یک وانت اقلام وارد منطقه می‌شود، سریع خالی‌اش می‌کنند آنهایی که زورشان می‌رسد اقلام را به داخل چادر می‌برند اما آنهایی که سیاه‌پوش و داغدار هستند یا خجالت می‌کشند، گرسنه می‌مانند. برای مثال روستای «قلمه‌ذهاب» هشتاد خانوار دارد و هنوز هیچ چیز به دستشان نرسیده است شرایط روستای «بیامه علیا» نیز همین است.

صفری افزود: اینجا قیامت است و ریشه اساسی مشکلات هم نبود مدیریت بحران است. البته نسبت به روزهای گذشته شرایط بهتر شده است، آب معدنی و خوارکی رسیده است اما از نظر پوشاک، چادر و لوازم گرمایشی دچار مشکل هستیم و هوا نیز روز به روز سردتر می‌شود.

وی با تاکید بر اینکه تعداد کشته‌شدگان زلزله بیشتر از آمار اعلامی است، گفت: مسئولان خبر ندارند، من خودم به روستایی سرزدم که گفتند بیست نفر را همان روز اول خودشان خاک کرده‌اند این افراد جزو آمار جانباختگان به حساب نمی‌آید. به نظر من بیش از ۱۰۰۰ نفر جان خود را از دست دادند، فقط در یک کوچه در سرپل ذهاب هفتاد نفر کشته شده‌اند، در مسکن مهر بیش از ۲۵۰ نفر جان باختند.

این نماینده مردم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی با اشاره به بازدید خود از مناطق صفر مرزی ادامه داد: قصرشیرین شرایط خوب بود، اما به روستاها رسیدگی نشده بود و مردم برای گرفتن غذا و دارو کنار هلال‌احمر تجمع کرده بودند. البته خودمان نیز به خودمان رحم نمی‌کنیم. سال‌های ۵۹ در جریان درگیرهای داخل عراق به خانواده‌های کرد عراقی در خانه خود یک یا دو سال پناه می‌دادیم. اما امروز برادر به برادر رحم نمی‌کند، یکی در خانه زندگی می‌کند و دیگری کنار در خانه ویران شده نشسته و بی تفاوت از کنار هم می‌گذرند. نمی‌دانم آیا برخی به قیامت و آخرت اعتقاد ندارند؟ من امرروز به مردم هم گفتم دائم دولت دولت نگویید، ما کٌردیم غیرت، داریم باید هوای همدیگر را داشته باشیم.
صفری در انتها در پیشنهادی گفت: یک عده از استان‌های همجوار آمده‌اند و مانع رسیدن امداد به مردم نیازمند می‌شوند البته این مشکل در بم هم وجود داشت، اما مدیریت شد. باید در مبادی ورودی و خروجی ایست و بازرسی وجود داشته باشد کمک‌ها تحویل گرفته شود و بازرسی شود که فرد زمان بازگشت چیزی را با خود برنگرداند. افراد بی‌وجدان، به زور چادر گرفته و بعد آن‌ها را می‌فروشند.

هشدار استاندار کرمانشاه: از امشب آمار بی‌اساس را نمی‌پذیرم / متوجه نیستید بحران است و مردم بی خانمان شدند؟ / این همراه اول کی می خواهد مشکل تلفن را حل کند؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

Image
استاندار کرمانشاه گفت: از امشب آمار بی اساس را نمی پذیرم و میدانی نحوه توزیع چادر را رصد می کنم. هیچ خانواری نباید بدون چادر بماند.
استاندار کرمانشاه در جلسه ستاد بحران سرپل ذهاب خطاب به برخی مسئولین شهرستانی و استانی برنامه ریزی توزیع امدادها گفت: این نمی شود که بگویید امشب مشکل توزیع چادر تمام می شود و فردا هم باز این مشکل ادامه داشته باشد.
هوشنگ بازوند گفت: از امشب آمار بی اساس را نمی پذیرم و میدانی نحوه توزیع چادر را رصد می کنم. هیچ خانواری نباید بدون چادر بماند.
استاندار کرمانشاه پس از شنیدن برخی گزارش ها گفت: این چه شیوه گزارش دادن است؟ اینکه برق ۱۰ درصد وصل شده فردا ۵ درصد این چه سیستمی است؟ متوجه نیستید بحران است و مردم بی خانمان شدند؟ درصد یعنی چه؟ برق باید فوری برقرار شود.
وی گفت: حتی یک شب دیگر هم نباید این وضعیت ادامه پیدا کند. من با معاون اول رییس جمهور تماس می گیرم و می گویم وزارت نیرو قادر به حل بحران نیست. صورت جلسه کنید اگر تا ساعت مشخص برق وصل نشد تکلیف را روشن می کنم.

بازوند تصریح کرد: چرا وقتی مقامات کشور اینجا هستند حرف نمیزنید که مشکل داریم؟ الان یادتان افتاده؟ این یک بحران ملی است و وقتی رهبر انقلاب آن جملات را می گویند تکلیف روشن است.
استاندار کرمانشاه با اشاره به مشکل تلفن همراه گفت: این همراه اول کی می خواهد مشکل تلفن را حل کند؟ من با هر کدام از مدیرانم می خواهم تماس بگیرم نمی شود
pejuhesh232
 
پست ها : 8630
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

روایتی جالب از مقایسه تهران با یک شهر آمریکا

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه دسامبر 03, 2017 5:17 pm

روایتی جالب از مقایسه تهران با یک شهر آمریکا


Image

تا زمانی که انسان از کشورش خارج نشده، تصور دقیقی از نقاط قوت و ضعف کشورش ندارد؛ ولی به محضی که پایت را از کشورت بیرون می‌گذاری مقایسه‌ها ذهنت را درگیر خواهد کرد.
به گزارش مشرق، سارا بور بور طی یادداشتی با عنوان «قدر داشته‌های‌مان را بدانیم» نوشت: یادم هست ۵ سال پیش که بار سفر را برای ادامه تحصیل بستم و به کشور امریکا آمدم، تصور می‌کردم با کشوری مواجه خواهم شد که پیشرفت تکنولوژیکی‌اش، باعث شده از همه لحاظ از کشورم بالاتر باشد. اما این تصور دقیقا از لحظه ورود به آمریکا تغییر کرد؛ زمانیکه شب‌هنگام از فرودگاه به محل سکونت‌مان حرکت کردیم، تاریکی محض اتوبان‌ها تو ذوقم خورد؛ در صورتی که در تهران اغلب اتوبان‌ها و خیابانها در شب روشن است.

البته نبود گل‌کاری در اطراف اتوبانها هم مزید بر علت شد؛ با وجود گل‌کاری اطراف اتوبانها در تهران، این توقع را داشتم که اتوبانهای دنور هم مزین به گل شده باشند...
اگرچه در آمریکا افراد مالیات بسیار بیشتری را به دولت مرکزی و محلی می‌پردازند، لیکن همچنان برخی خدمات شهری مانند جمع‌آوری زباله‌ها رایگان نیست.
طبیعت خدادای شهر دنور باعث شده که این شهر پارکهای زیادی داشته باشد، لیکن اغلب هر مکانی که کمی درخت و سبزه داشته باشد، عنوان پارک به آن تعلق می گیرد. و این با چیزی که من در شهر عزیزم تهران دیده بودم کاملا متفاوت بود؛ اغلب پارکها گل‌کاری نشده‌ و وسیله ورزشی هم در آنها تعبیه نشده است. بعضاً برای استفاده از این پارک ها که همان طبیعت خدادای هستند، باید بلیط ورودی ۷ دلاری هم تهیه کنیم

اما عجیب‌تر اینکه سرعت انجام پروژه‌های عمرانی شهری از تهران بسیار کندتر است. به عنوان مثال اخیرا یک پروژه عمرانی در نزدیکی منزل ما در حال انجام است که می‌بایست یک چراغ قرمز را حذف کرده و با ایجاد پل و زیرگذر ترافیک را کاهش دهد. اگرچه این پروژه در مقایسه با پروژه‌های عمرانی تهران بسیار کوچکتر بوده و جمعیت منطقه نیز بسیار بسیار کمتر است، لیکن این پروژه تابحال بیش از یک سال و نیم طول کشیده و هنوز تمام نشده است! البته دیگر پروژه‌های عمرانی شهر دنور در چند سال گذشته هم اغلب به همین نحو طولانی بودند.

تعجب بیشتر اینجاست که در پروژه‌های عمرانی دنور، یکی از مهمترین شهرهای آمریکا، ماشین آلاتی به کار می‌رود که انجام کارها را بسیار ساده‌تر و سریعتر می‌کند و انتظار این است که این قبیل پروژه‌ها در اینجا بسیار سریعتر از تهران انجام شود. لیکن طولانی شدن بسیار زیاد این پروژه واقعا برایمان خسته کننده شده! از آن طرف، سرعت انجام پروژه‌های شهری چند سال گذشته در تهران اینقدر زیاد بود که در طول ۵ سال گذشته هر بار که به تهران بازگشتیم تغییرات محسوسی را مشاهده می‌کردیم.

البته می‌بایست اشاره کنم که فعالیتهای عمرانی در اینجا بسیار اصولی‌تر و با رعایت نکات ایمنی بیشتری انجام می‌گیرد، لیکن سرعت اجرای پروژه از شهر تهران بسیار کمترست. با خود فکر میکردم اگر قرار بود در حال حاضر، در اینجا یک اتوبان از شمال تا جنوب دنور احداث گردد، و یا تونل شهری احداث شود چه مقدار طول خواهد کشید؟!

حال که با خود می‌نگرم، می‌بینم که با وجود کاستی‌ها و مشکلات متعدد در تهران از قبیل آلودگی هوا، ترافیک شدید، کمبود پارکینگ و غیره، کارهای بسیار خوبی نیز انجام گرفته که شایسته تقدیر است؛ سرعت بالای احداث مترو، احداث اتوبان‌های طبقاتی و غیر طبقاتی، احداث تونل‌های شهری، افزایش محسوس فضای سبز و توسعه فعالیتهای محیط زیستی از قبیل تولید برق از زباله، از فعالیتهای ماندگار شهردار تهران بوده و حتی در مقایسه با پروژه‌های عمرانی شهر دنور آمریکا، مایه افتخار است.

از آنجا که فرموده‌اند «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق»، به نوبه خود قدردان زحمات شهردار ۱۲ سال گذشته تهران هستم و امیدوارم این زحمات، در لابلای دعواهای سیاسی گم نشوند.
pejuhesh232
 
پست ها : 8630
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مدیریت بحران زلزله کرمان بر عهده مدیری‌ست که کانادا زندگی می

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه دسامبر 10, 2017 4:24 pm

تاملی بر سخنان شگفت‌آور و ابهام آفرین اسماعیل نجار؛
مدیریت بحران زلزله کرمان بر عهده مدیری‌ست که کانادا زندگی می‌کند!


مدیرکل بحران استان که می‌بایست به اقتضای شغلش 24 ساعت هر روز در تمامی سال در دسترس باشد و به محض وقوع اتفاقاتی از قبیل زلزله، به یاری مردم بشتابد، آنقدر از خاک کشورمان دور است که اگر با جت شخصی هم به سمت میهنمان حرکت کند، به این زودی ها از راه نخواهد رسید؛ بماند که طی کردن این مسیر در بهترین حالت هم با یک پرواز ممکن نخواهد بود!
کد خبر:۷۵۱۵۴۴
تاریخ انتشار:۱۰ آذر ۱۳۹۶ - ۱۵:۲۰01 December 2017

هرچه درباره مدیرهای پروازی در کشورمان شنیده‌اید را فراموش کنید چراکه ظاهرا نسل جدید مدیرانی از راه رسیده اند که با یک پرواز نمی‌توانند فاصله منزل و محل کارشان را طی نمایند و آن سوی مرزهای هوایی کشورمان ساکنند!

به گزارش «تابناک»، ساعاتی پیش زلزله‌ای در کرمان به وقوع پیوست که با شنیدن خبرش، ترس وجود بسیاری از ایرانیان را در برگرفت. خبر وقوع زلزله 6.1 ریشتری که با توجه به فجایع رقم خورده در پی زلزله غرب کشورمان و رفع و رجوع نشدنشان، ترسناک جلوه می‌کند و به شدت نگران کننده است.

نگرانی هایی که با گذشت چند ساعت از ماجرا و بررسی هایی که حکایت از رقم نخوردن فجایع جانی و مالی در اثر این زلزله دارد، برطرف شده اما جایش را نگرانی بزرگ تری گرفته است؛ اینکه مدیر بحران استان در زمان وقوع زلزله در استان حضور نداشته و حتی در کشورمان نیز نیست!

داستانی که ظاهرا از زمان انتخاب این فرد به مدیریت بحران استان کرمان، روند هر روزه و دائمی ست نه اتفاقی، چراکه آقای مدیر ساکن کشورمان نیست. این را اسماعیل نجار، رئیس ستاد مدیریت بحران کشورمان به باشگاه خبرنگاران جوان گفته است.

نجار در پاسخ به برخی ادعاهای مطرح شده در رسانه‌های محلی در خصوص مرخصی طولانی مدت مدیر کل ستاد بحران استانداری کرمان گفت: «قرار نیست زلزله با مدیریت بحران هماهنگ کند، اما معاونان مدیر بحران استان کرمان می‌توانند پاسخگو باشند. خانواده مدیرکل در خارج از کشور سکونت دارند و محل زندگی آنها ایران نیست که همین امر باعث سفر مدیر بحران استان به خارج از کشور شده است.»
بدین ترتیب مشخص می‌شود که مدیرکل بحران استان که می‌بایست به اقتضای شغلش 24 ساعت هر روز در تمامی سال در دسترس باشد و به محض وقوع اتفاقاتی از قبیل زلزله، به یاری مردم بشتابد، آنقدر از خاک کشورمان دور است که اگر با جت شخصی هم به سمت میهنمان حرکت کند، به این زودی ها از راه نخواهد رسید؛ بماند که طی کردن این مسیر در بهترین حالت هم با یک پرواز ممکن نخواهد بود!

اتفاقی که اگرچه شبیه به یک شوخی تلخ و دردناک است، اما سخنان نجار ثابت می‌کند واقعیت دارد. اینجاست که چرایی انتخاب این مدیر مورد پرسش قرار خواهد گرفت. سوالی که نجار در پاسخ به آن می‌گوید: «ارتباط ما با مدیران بحران به صورت نقطه چین است و این افراد توسط استانداری برگزیده می‌شوند ضمن اینکه ما پیشنهاد دادیم که مسئول دیگری را برای این مجموعه انتخاب کنند.»

اظهاراتی که نشان می‌دهد رئیس ستاد مدیریت بحران کشور این مدیر پروازی را تعیین نکرده و احتی به این انتخاب به نوعی معترض است و پیشنهاد تغییر وی را هم داده است اما به همین پیشنهاد کفایت کرده و تلاشی برای تغییر این مدیر صورت نداده است؛ وضعیتی که ثابت می‌کند نجار نیز به سهم خود در مدیریت بحران کشور قانع است و دنبال تاثیر گذاری بیشتری نیست!

واقعیتی به مراتب تلخ تر از سکونت مدیر منصوب شده در کرمان، در قاره ای دیگر در آن سوی گیتی که خدا می‌داند در چند استان دیگر مشابه آن را می‌توان دید؛ وضعیتی که دقیق شدن در آن کافی ست تا به روال شدن اوضاع در مناطق زلزله زده در غرب کشور خدا را شاکر باشیم!!
pejuhesh232
 
پست ها : 8630
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

بیش از ۱۷۰۰ روستا در خراسان جنوبی به دلیل خشکسالی، خالی از س

پستتوسط najm134 » يکشنبه دسامبر 10, 2017 7:12 pm

بیش از ۱۷۰۰ روستا در خراسان جنوبی به دلیل خشکسالی، خالی از سکنه شده است


محمد شفیعی، مدیرکل دفتر روستایی و شوراهای استانداری خراسان جنوبی اعلام کرد که تا سال ۱۳۹۰ "یک هزار و ۷۰۳ روستا" در خراسان جنوبی به دلیل خشکسالی خالی از سکنه شده است و روند مهاجرت در این استان در حال افزایش است.
آقای شفیعی به روزنامه وطن امروز گفته است که آمار جدیدتر از مهاجرت روستاییان به شهرها در دست نیست، و در سرشماری نفوس و مسکن امسال قرار است این موضوع بررسی شود.
Image
به گفته وی، مهاجرت از روستاهای خراسان جنوبی "بسیار شدیدتر" از سایر استان‌های کشور است.
حسین امامی، مدیرعامل آب منطقه‌ای خراسان جنوبی هم با اشاره به مهاجرت از ۷۰ درصد روستاهای استان گفت: "۴۷ درصد روستاها به دلیل نبود آب خالی از جمعیت شده‌اند."
آقای امامی تاکید کرد که بارندگی کم و تبخیر بالا وضعیت خراسان جنوبی را "بحرانی" کرده است.
مدیر عامل آب منطقه ای خراسان جنوبی با اشاره به اینکه درحال حاضر ۲۳ دشت در محدوده "بحرانی و ممنوعه" در استان وجود دارد، اعلام کرد: "شهرستان‌های بشرویه، طبس، سرایان و فردوس به لحاظ بارندگی بیشترین مشکلات را دارا هستند."
به گفته کارشناسان، علاوه بر عوامل طبیعی، "توسعه کشاورزی سنتی، مصرف بی رویه آب‌های زیر زمینی و سو مدیریت" از جمله دلایل بحران آب در ایران است.
بر اساس گزارش ناسا، ایران در شمار ۴۵ کشوری است که دچار "خشکسالی شدید" شده و در معرض "بحران" هستند.
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

ميزان واقعيت در اعلان افتتاح قطار قم کربلا؟!

پستتوسط najm134 » دوشنبه دسامبر 25, 2017 11:20 am

ميزان واقعيت در اعلان افتتاح قطار قم کربلا؟!


قطار قم کربلا؟!

پس از رسانه ای شدن خبر تاسف برانگیز دوبرابر شدن بلیط های اتوبوس و هواپیما برای زائران اربعین حسینی، آنچه بیش از آن باعث آزار می شود.
Image
به گزارش مشرق، محمد عبدالهی در کانال شخصی اش نوشت: پس از رسانه ای شدن خبر تاسف برانگیز دوبرابر شدن بلیط های اتوبوس و هواپیما برای زائران اربعین حسینی، آنچه بیش از آن باعث آزار می شود "بمب خبری شدن " افتتاح خط مستقیم قطار ایران ـ کربلا بود پروپاگاندایی پارادوکس که در لوای ظاهر خبری منت گذار و فریبنده اش، یک مسیر ترکیبی غلط انداز است که بخش کوچک و آغازین آن که تنها یک سوم کل مسیر است، مسافرت ریلی تا لب مرز عراق است آن هم با قیمت بسیار گران 190 هزار تومان و تاسف بار آنکه از مرز ایران تا مسیری طولانی داخل خاک عراق که یک سوم دوم است زائرین ایرانی مجبورند بلیط اتوبوس تهیه کنند و اسفناکتر آنکه باید مجددا در عراق (بصره) بلیط قطار دوم را تا کربلا تهیه کرده و سوار قطار عراقی نیز بشوند و یک سوم نهایی را با ناوگان ریلی عراقی به سرانجام برسانند و نهایتا افتخار و منت جریان سنگ انداز از طریق این پروپاگاندا بر سر زائران و ملت شریف ایران نیز باقی می ماند که آی خلائق! چه نشسته اید که ما برای رفاه حال زائرین اربعین حسینی، قطار ایران به کربلا را هم افتتاح کردیم، واقعا دیگر چه می خواهید!؟ خسته نباشید آقایان!
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

براى قطريها هندوانه هاي ايران ديگر شيميايي نيستند

پستتوسط najm134 » چهارشنبه ژانويه 03, 2018 8:22 am

براى قطريها هندوانه هاي ايران ديگر شيميايي نيستند


گزارش ميداني «شرق» از روند صدور كالا از «بندر بوالخير» به قطر

نويسنده: مهتاب قلي زاده

هرچه در نگاه نخست خنده دار است، با گذشت دقايقي گريه دارتر مي شود. ١١ مرد كامل، پير و جوان، رديف ايستاده اند و هندوانه دست به دست مي كنند؛ تقريبا سكوت است و صداي موج ها تنها سر و صداي اسكله. صورت هاشان خيس آب است. تن شان هم. اينجا «بوالخير» است؛ بندر بوالخير. دماي هوا ٤٩ درجه؛ رطوبت هوا حدود ٧٠ درصد. اين مردان ١٠ تُن هندوانه را دست به دست مي كنند و در لَنج بار مي زنند تا به «قطر» صادر شود. «اين روش صادرات كالاي ايران به كشورهاي عربي است».

نقطه پاياني
اين نقطه پايان سفر است. شوكه و ميخكوب به اين صحنه نگاه مي كنم؛ ١١ مرد در گرماي طاقت فرساي بوشهر ايستاده اند و تقريبا در هر دقيقه يك هندوانه را از كاميون وارد لَنج مي كنند. ٤٠ سال است كه ايران به كشورهاي عربي هندوانه و ميوه صادر مي كند و هنوز نتوانسته روشي مكانيزه يا حداقل امروزي تر براي بسته بندي و بارگيري محصولات خود پيدا كند. به تركيه فكر مي كنم؛ نه مرز زميني با قطر دارد و نه مرز دريايي اما بيشتر بازار شكوفاي اين روزهاي قطر را به چنگ آورده است. ايراني هاي صادركننده اما درگير مسائل ابتدايي صادرات اند. همه عوامل صادرات، از كارگر و صاحب لَنج گرفته تا راننده كاميون و نماينده هاي گمرك و سازمان بنادر و تجار، درگير «دستشويي»اند. جايي براي قضاي حاجت ندارند! يك سوله خشك و خالي براي خنك شدن ندارند. از شدت گرما و سختي حتي حرف هم نمي زنند. اين وضع صادرات و صادركننده هاي ايراني است. گذشته از بحث كيفيت توليد در كشور و شيوه هاي نگه داشتن مقاصد صادراتي كه در ادامه همين گزارش به آن پرداخته خواهد شد.
از مجموع ١١ بندري كه در بوشهر كار صادرات به كشورهاي عربي را انجام مي دهند، دو بندر دَيّر و بوالخير تنها به قطر كالا مي فرستند. خبرنگار «شرق» به «بوالخير» رفته است. اگر حدود ٤٥ دقيقه در جاده ساحلي، به جنوب شرقي شهر بوشهر برانيد به بندر بوالخير مي رسيد. اين بندر بيش از يك قرن و نيم است كه دروازه ورود و صدور كالا به ايران است. حالا آن روزها گذشته كه «رئيس غلامعلي خليلي بن علي»، تاجر مشهور اسلحه ايران اين بندر را در قرق داشته است. حالا بوالخير جايي است كه در آن لَنج هايي كه به «پاكستاني» مشهورند پهلو گرفته اند. كاميون هايي از شيراز و گچساران و كازرون و خيلي شهرهاي ديگر هندوانه، سيب زميني، كلم، خربزه، گوجه و كاهو مي آورند تا به قطر بفرستند.
قطري ها ساكت شده اند!
پس از بيش از ١٥٠ سال وضعيت اين بندر ناگوار و اسفناك است؛ خيس از گرما و رطوبت هوا به اين مردان نگاه مي كنم: شايد حق تركيه است كه از ما پيش باشد. به مردي كه با لهجه بوشهري زير لب آواز مي خواند نزديك مي شوم؛ «..سي بوشر هيشكي دلش/ مثه مو غمگين نبيده/ دل هيشكي مثه مو/ يه كاسه خين نبيده...» مي پرسم: «چه مدت است كه اين گونه صادرات مي كنيد؟»
-چهار پنج سالي مي شه. ولي فصل خاصي داره. از بعد عيد شروع مي كنيم و تا برج ٩ ادامه مي ديم.

از بعد از اينكه كشورهاي عربي قطر را تحريم كردند صادرات شما تغيير كرده؟
بله خيلي. در همين سال جديد هر هفته فقط يه لنجي مي فرستاديم ولي الان روزانه چهار پنج تا مي فرستيم.

و در هر لنج چقدر كالا جا مي شه؟
بستگي به تناژ لنج داره. ايني كه شما الان روش واسادي ١٠٠ تن داره. او لنج بغلي ٨٠ تن و كناريش ٧٠ تن داره. لنج قبلي هم كه جدا شد، ١٣٠ تني بود. ديگه كف كفش ٧٠ تُنيِ.

شما چه كالاهايي مي فرستين؟
سيب زميني، پياز، هندونه بيشتر، كدو، كلم، گوجه هم اين اواخر مي فرستيم.

چند ساعت طول مي كشه كه لنج ازاينجا برسه قطر؟
تا قطر... ١٤٠ مايلِ دريايي . ما حدود ٢٣ ، چهار ساعت طول مي كشه تا برسيم؛ اما ١٨ ساعت كفشه. هر ساعتي هفت ، هشت مايل را مي ره لنج.

چقدر به اين كارگرا پول ميدين؟
الان اين ١٠٠ تن رو كه تخليه كنن نهايت ميشه نفري ٦٠، ٧٠ تومن. پنج، شيش ساعت هم طول مي كشه. ١٠ تا ماشين ميان كه ميشه ١٠٠ تن بار. ما هم ماشيني حساب مي كنيم. ماشيني ١٥٠ هزار تومن. ١٠ تا بشه ميشه يك ميليون و ٥٠٠. اينها هم كه مي بينين، روزمزدن.

از بعد اينكه كشورهاي عربي قطر را تحريم كردند اوضاع شما چه تغييري كرد؟
ما قبلا اول مي رفتيم قطر بارمون رو خالي مي كرديم؛ بعد مي رفتيم دوبي بار مي زديم و برمي گشتيم؛ اما الان دوبي قبول نمي كنه ما از قطر بريم. برمي گرديم ايران و بعد از ايران مي ريم دوبي جنس مياريم.

اين رفت و برگشت چقدر براي شما هزينه اضافه داره؟
به جز استهلاك و پول كارگر و ناخدا و آشپز، حدود ١٢ تا ١٥ ميليون. اما خب الان وضع قطر خيلي بد شده است. مواد غذايي كه شيوخ مي دادن براي قطر ديگه نمي دن. ديگه هواپيما و لنج همه غذاي ايران مي برند براشون. اينا قبلا خيلي ما رو اذيت مي كردن. همين قطري ها. قبلا هفته اي يه بار هم كه جنس مي برديم، يا تحويل نمي گرفتند؛ يا مي گفتند اداره بهداشت قطر گفته كه ميوه ها و هندونه هاي ايران شيمياييه. مجبور مي شديم بارمون رو بريزيم تو دريا. همش ضرر مي داديم اما الان صداشون افتاده. ديگه هرچي هم كه ببريم مي گيرند و صداشونم در نمياد. الان بيشتر از يك هفته است كه روزي پنج، شش تا لنج از اينجا به قطر جنس مي برن. هر كدوم ١٢٠ تن هستن؛ مي شه حدود ٦٠٠ تن روزي.

ميزان صادرات مواد غذايي از بنادر به قطر
از مرد دور مي شوم. صداي گفت وگوي چند مرد ديگر را با هم مي شنوم؛ «هرچي ميوه مي فرستيم اونا ميدن گاو و گوسفندهاشون». نزديك مي شوم: «خب براي ما چه فرقي مي كنه كه اونا با كالاهاي ما چه مي كنن؟ مهم اينه كه پولش رو بگيريم ديگه». يكي از مردها مي گويد: فرقش اينه كه اگه كالاي خوب بديم بهشون پس فردا واسه جام جهاني هم از ما كالا مي گيرن. فرقش اينه كه اگه كالاي خوب بديم ميشن مشتري ثابت ما. نه اينكه اگه بحرانشون تموم شد، باز ايران رو ول كنن و برن سراغ عربا.
از محوطه دور مي شوم. اين سفر تمام شده است. پيش از آنكه به بوالخير بيايم از كارشناسان اداره کل بنادر و دريانوردي استان بوشهر، آمار دقيق صادرات ايران در روز به قطر را پرسيده بودم.
آماري كه همان لحظه پيش روي خودم به روز هم شد. از بندر دَيِّر كه بين سه تا چهار ساعت با بوشهر فاصله دارد، روزي ٣٠٠ تا ٣٥٠ تُن محصول، يعني سه شناور (لنج چوبي) به قطر مي رود. از بندر بوالخير هم ٧٠٠ تا ٨٠٠ تن كه حدود شش شناور مي شود، به قطر مي رود؛ اين ارقام يعني در روز حدود هزار و ٢٠٠ تن مواد غذايي شامل ميوه، تره بار و سبزيجات از ايران به قطر مي رود.

خاك ايران در قطر؟
يک منبع آگاه توضيح داده بود كه از جزيره نگين محصولات معدني ايران به قطر ارسال نمي شود. پيش از رفتن به سازمان بنادر، با بوشهري ها درباره محصولاتي كه از بوشهر به قطر مي رود، صحبت كرده ام. بيشتر آنها خبري را دادند كه پيش تر «تسنيم» و رسانه هاي مشابه آن، منتشرش كرده بودند. از نگين خاك مي فرستند، قطر. خاك حاصل خيز ايران و بوشهر را به قطر مي فرستند.
در بالاترين نقطه سازمان بنادر اما اتاقي دوار وجود دارد كه به آن برج نگهباني گفته مي شود.
جزيره مصنوعي نگين، از اين برج آشكارا ديده مي شود. حتي حركت ماشين ها براي جاده كشي روي آن واضح است. هنوز اسكله هاي آن آماده بهره برداري نيستند؛ اما روشن است كه كمك خوبي براي بندر بوشهر خواهد بود. همين وضوح نشان مي دهد كه اگر قاچاقي بخواهد انجام شود، از برج نگهباني و حتي از ساحل به آساني ديده مي شود؛ بنابراين فرضيه قاچاق يا حتي صادرات خاك از اين جزيره به قطر يا ديگر كشورهاي عربي به كل منتفي است.
لاي روبي هاي انجام شده از ساحل بوشهر از سال ١٣٣٠ به بعد در دريا به فضاي دورتري در دريا ريخته شده است و در گذر زمان اين جزيره مصنوعي را ايجاد كرده است.

ايران از فرصت قطر بهره مي برد؟
همه آنچه در بوشهر ديده شد، نشان داد كه به شكلي اسفناك، ابتدايي و ساده با مسئله صادرات كالا به قطر برخورد مي شود. به گواه تاريخ و گمانه هاي كارشناسي، موضوع صادرات، كيفيت محصولات، برندسازي و... مسائلي بسيار پيچيده و درهم تنيده است كه نمي توان آن را به يك نهاد يا سازمان خاص نسبت داد.
بررسي اين موضوع در حوصله اين گزارش نيست؛ اما پس از فروپاشي شوروي، زمان سقوط صدام حسين در عراق، زمان درگيري هاي ارمنستان و جمهوري آذربايجان و جنگ طولاني مدت در افغانستان، همه و همه حكايت از اين دارد كه ايران همواره فرصت اين را داشته كه از بازار كشورهاي همسايه به بهترين شكل ممكن بهره ببرد؛ اما هرگز اين اتفاق رخ نداده است. اكنون هم به روال سابق ايران از فرصت پيش آمده بهره نمي برد تا ميدان براي رقبايش باز باشد. واقعيت اين است كه ايراني ها اين بازارها را به خوبي فتح مي كنند و به شكلي احساسي و هيجاني واكنش هاي لحظه اي نشان مي دهند؛ اما پس از آن به دليل نداشتن ديد بلندمدت و اصلاح نشدن همه مواردي كه به آن اشاره شد، رقبا به آساني بازار را از ايران مي ربايند.




روزنامه شرق ، شماره 2888 به تاريخ 25/3/96، صفحه 1 (صفحه اول)
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

تنبیه یا تشویق برای مجریِ تور زلزله‌گردی

پستتوسط najm134 » چهارشنبه ژانويه 10, 2018 11:07 am


تنبیه یا تشویق برای مجریِ تور زلزله‌گردی؟


مدیرکل نظارت و ارزیابی خدمات گردشگری درحالی از برخورد با مجریِ تور زلزله‌گردی خبر داد که معاون گردشگری استان اصفهان معتقد است، با توجه به نیت خیرخواهانه و خلاقانه در اجرای این تور، باید مجری آن تشویق شود.
آفتاب‌‌نیوز :
همزمان با روزهای بحرانی امدادرسانی به زلزله غرب، فردی به تبلیغ تور زلزله‌گردی به قیمت ۱۳۵ هزار تومان اقدام کرد، بهانه هرچه بود، گردشگری یا کمک رسانی، به هر حال با واکنش‌هایی همراه شد. اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران اعلام کرد «با متخلفان و سودجویانی که به بهانه «گردشگری سیاه» به برگزاری تور بازدید از مناطق زلزله‌زده غرب ایران اقدام کرده‌اند، برخورد می‌کند»، به اعتقاد استادان گردشگری نیز بازدید از مناطق زلزله زده کرمانشاه «گردشگری سیاه» تلقی نمی‌شود و اجرای تورهایی به این انگیزه، مردود و مذموم شناخته شده است.

ولی تیموری - مدیرکل نظارت و ارزیابی خدمات گردشگری - نیز به ایسنا خبر داد که برخورد لازم با آژانس متخلف و هنجارشنکن به عمل آمده است.
او تاکید کرد: این تور با روح کُد اخلاق گردشگری مغایرت دارد و به هیچ وجه مورد تایید سازمان نیست.
مجری این تور که در اصفهان فعالیت می‌کرد، با پیگیری دفتر نظارت و ارزیابی خدمات گردشگری، شناسایی و ضمن متخلف خواندنش، به اداره‌کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اصفهان احضار شد و تذکرهای مربوطه را دریافت کرد که البته به حذف تبلیغ تور زلزله و ممانعت از اجرای آن منجر شد.
بنا به اظهارات مجری تور زلزله، هدف از این اقدام جلب مشارکت مردم و اعزام افراد خیّر و متمول به همراه حدود ۵۰ میلیون تومان اجناس غیرنقدی برای کمک به زلزله‌زدگان استان کرمانشاه بوده که نسبت به نحوه اطلاع‌رسانی و بازتاب نادرست آن در رسانه‌ها نیز معترض شده است.

با این حال دفتر نظارت و ارزیابی خدمات گردشگری اعلام کرده با توجه به ابعاد و آثار منفی خبر منعکس شده از تور زلزله، مقرر شده استان اصفهان از این موضوع به راحتی عبور نکند و صحت و سقم نظرات میرعامل آن شرکت را بررسی و تصمصیم قاطعی درباره آن بگیرد.

محسن یارمحمدیان ـ معاون گردشگری استان اصفهان ـ پس از بررسی‌هایی که انجام داده و احضارهای پی‌درپی مجری تور زلزله، به ایسنا گفت: وقتی از تهران (سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری) اطلاع دادند که چنین توری از استان اصفهان برگزار می‌شود، مدیر شرکت گردشگری مربوطه را احضار کردیم، توضیحات و مستنداتی ارایه کرد که نشان می‌داد نیت کاملا خیرخواهانه بوده و ۵۰۰ کارتن حاوی کمک‌های نقدی جمع‌آوری شده و پیشنهادهایی نیز از سوی بانیِ این کمک‌ها مطرح شد که خودشان هم در منطقه حضور داشته باشند تا در جریان نحوه‌ی توزیع کمک‌ها قرار گیرند که در پی آن قرار شد افراد متمول در محل وقوع حادثه حضور داشته باشند تا ضمن ابراز همدردی، کمک‌ مالی نیز انجام دهند.

او سپس این سوال را مطرح کرد که «چگونه ممکن است توری که با ۱۳۵ هزار تومان برگزار می‌شود، شرکت‌کنندگان آن قرار است در چادر اسکان داشته باشند و همه هزینه‌ها را هم خودشان پرداخت کنند، انگیزه کسب سود و درآمد داشته باشد؟» و در ادامه بیان کرد: اتفاقا ما معتقدیم خلاقیتی در جریان این تور واقع شده که در نوع خود جالب بوده، ولی متاسفانه شیطنت‌هایی، ماجرای آن را به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشانده است.
وی افزود: ما مدیر شرکت مجری این تور را احضار کردیم و تذکرهای لازم را دادیم و مانع اجرای این تور و حتی ادامه تبلیغات آن شدیم، ولی به نظر من به خاطر این خلاقیت باید این شخص تشویق شود. با این حال طبق دستور رسیده از سازمان و با وجود ارایه مستنداتی از نحوه کمک‌رسانی و اهداف خیرخواهانه، ولی ما مانع اجرای این تور شدیم.

معاون گردشگری استان اصفهان با پذیرش این نکته که زمان اجرای این تور مناسب نبود، اظهار کرد:‌ من از این اقدام دفاع نمی‌کنم، چون معتقدم نقدهای ظریفی به این عمل وارد است، به هرحال قشری که قرار بود به انگیزه کمک‌رسانی و همدردی در این مناطق حاضر شوند به خاطر شکاف طبقاتی، ظاهر متفاوت و شرایط روحی زلزله‌زده‌ها، اثر منفی بیشتری داشتند که با توجه به این نکته، زمان حاضر برای اجرای این تور به هیچ وجه مناسب و سنجیده نبود. ضمن این‌که در شرایط زمانی حاضر به هیچ یک از تورها اجازه اجرای چنین تورهایی را نمی‌دهیم.
وی گفت: قطعا نقدهایی به این تور وارد بود، اما می‌توانستیم آن را بدون زاویه مطرح کنیم. به نظر من قرار بود اتفاق مثبتی رخ دهد و افراد متمول با حضور در منطقه کمک‌های بهتری انجام دهند که خب حالا این شرایط دیگر وجود ندارد.

یارمحمدیان اظهار کرد: آژانسی که مجری این تور بود، سال‌ها است بدون تخلف در اصفهان فعالیت می‌کند و خوش‌سابقه محسوب می‌شود و تا پیش از این حتی یک ‌بار هم مورد تخلف نداشته و احضار نشده است، حالا هم اگر برخورد درستی نشود و سرکوب اتفاق افتد و ممکن است در هیچ زمینه‌ای خلاقیت صورت نگیرد.
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

حقه پزشكان ايراني براى فرار از ماليات 800 ملياردي

پستتوسط najm134 » پنج شنبه ژانويه 18, 2018 1:23 pm

حقه پزشكان ايراني براى فرار از ماليات 800 ملياردي


نبرداختن ۶۰۰ میلیارد تومانی روپوش سفید‌ها از قانون با ترفند‌های ساده!
جامعه پزشکی می‌بایست رقمی نزدیک به 800 میلیارد تومان مالیات بدهد در حالی که دست آخر رقمی که پرداخت می‌کنند، نزدیک به 200 میلیارد تومان است؛ یعنی سهم 600 میلیارد تومانی پزشکان از فرار مالیاتی در کشور.
جامعه پزشکی می‌بایست رقمی نزدیک به 800 میلیارد تومان مالیات بدهد در حالی که دست آخر رقمی که پرداخت می‌کنند، نزدیک به 200 میلیارد تومان است؛ یعنی سهم 600 میلیارد تومانی پزشکان از فرار مالیاتی در کشور.
به گزارش «تابناک»، هرچه دولت مردان بر توسعه زیرساخت های ارتباطی و برنامه های متعدد توسعه‌ای در این عرصه تاکید دارند و به واسطه تغییرات حاصل آمده در این عرصه، تغییرات محسوسی در سبک زندگی مردم کشورمان دیده می‌شود، برخی از اقشار پردرآمد جامعه از شرایط ناراضی تر می‌شوند؛ امثال برخی از پزشکان که تمایلی به شفاف شدن درآمدهایشان ندارند.
پزشکانی که منشی های مطب هایشان یک جمله ثابت را در مکالمه با هر مریض تکرار می‌کنند: «لطفا نقدی پرداخت کنید چون کارتخوان خراب است!» جمله ای که معمولا به پیوست آن آدرس دستگاه های خودپرداز مجاور مطب بیان می‌شود تا بیماران یا همراهانشان را که به زندگی مدرن خو کرده و پول نقد همراه نمی‌برند، پول نقد به دست آورده و هزینه ویزیت را نقدا بپردازند.
اتفاقی عجیب که بروز آن در جامعه پزشکی که به نوعی سرآمد جامعه هستند، عجیب تر جلوه می‌کند و این سوال را به وجود می‌آورد که دلیل گریزان بودن پزشکان از تکنولوژی پرداخت آنلاین چیست و چگونه در روزگاری که بقالی ها و مکانیکی های بین راهی نیز چندین دستگاه پوز دارند و فروشندگان دوره گرد و حتی دستفروش های مترو این امکان را به مشتریانشان ارائه می‌دهند که با استفاده از کارت های بانکی، پرداخت وجه نمایند، دستگاه پوز بسیاری از مطب ها در بهترین نقاط اغلب شهرها خراب است؟
سوالی که پاسخ آن به ترس پزشکان از مشخص شدن درآمدهایشان باز می‌گردد. ترس از اینکه نهادها و افراد مختلف بتوانند سری به حساب بانکی پزشکان بزنند و دریابند که درآمد روزانه، ماهانه و سالانه ایشان چقدر است. درآمدی که اگر مشخص شود، عواقب بسیاری برای پزشکان به دنبال دارد و ممکن است ضرباتی جبران ناپذیر به برخی از پزشکان وارد نماید. به ویژه آن دسته از پزشکان که درآمدشان به زیرمیزی و آفت هایی از این دست آلوده است.
البته شفاف شدن درآمدهای مالی نگرانی اصلی آن دسته از پزشکان که از خودپرداز گریزانند نیست بلکه موضوعی که موجب شده برخی از این افراد دارای درآمد بالا از شفاف شدن درآمدشان حذر نمایند، مالیات است؛ مالیاتی که اگرچه کارمندان و کارگران توان گریز از آن ندارند و مردم عادی در تمام مبادلات روزانه خود آن، سهم آن را پرداخت می‌نمایند، اما برخی به روش های مختلف از پرداختش شانه خالی می‌کنند.
امثال پزشکانی که از منشی های مطب هایشان می‌خواهند به دروغ از خرابی دستگاه های پوز به مراجعان بگویند تا پول نقد از ایشان دریافت کرده و به این شیوه، مشتشان مقابل نهادهایی مانند سازمان مالیات بسته بماند. وضعیتی که موجب شده پرداختی مالیات توسط پزشکان، یک چهارم مقداری باشد که می‌بایست این قشر مالیات دهند. یعنی فرار 600 میلیارد تومانی پزشکان از پرداخت مالیات.
صحبت درباره درآمدی بسیار بسیار هنگفت است که تنها سهم مالیات آن 800 میلیارد تومان می‌شود اما یکی از برخوردارترین اقشار جامعه -یعنی پزشکان- از پرداخت آن شانه خالی می‌کنند، نه وزارت بهداشت و نه هیچ نهاد دیگری توجهی به قانون شکنی ایشان ندارد و تلخ آنکه رنجش بر دوش بیماران است؛ رنج دریافت وجه نقد توسط بیماران یا همراهان بیمار که به مطب پزشکان مالیات گریز مراجعه می‌کنند و هیچ کسی حامی شان نیست.
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

سالانه چقدر رشوه در جهان رد وبدل می شود!؟

پستتوسط najm134 » چهارشنبه ژانويه 24, 2018 6:18 pm

سالانه چقدر رشوه در جهان رد وبدل می شود!؟


اینترفاکس:مرکز اطلاع رسانی سازمان ملل ،میزان سالانه رشوه در جهان را بیش از یک تریلیون دلار تخمین زد.
بر این اساس اقتصاد جهانی در رابطه با فساد مالی سالانه ۲.۶ تریلیون دلار دیگر را نیز از دست می دهد.

همچنین میزان رشوه در کشورهای در حال توسعه ده برابر بیشتر از کشورهای پیشرفته است.
کشورهای دانمارک ، نیوزلند و فنلاند به ترتیب مکان های اول تا سوم سالمترین اقتصاد جهانی را از حیث دریافت رشوه دارند. در این جدول روسیه ، اوکراین و ایران در مکان صد و سی یکمین کشور قرار دارند.

کشورهای سومالی ،سودان جنوبی و کره شمالی به ترتیب در جایگاه ۱۷۶ تا ۱۷۴ مین کشورهای فاسد جهان قرار دارند.

روز ۹ دسامبر به عنوان روز جهانی مبارزه با فساد گرامی داشته می شود و در همین خصوص سازمان ملل متحد خاطرنشان کرده است که هیچ منطقه ای از فساد مالی در امان نیست و رشوه معضلی جدی است که توسعه اجتماعی و اقتصادی هر جامعه ای را تضعیف می کند.
*ایسنا
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

قبليبعدي

بازگشت به آلوده شناسى


Aelaa.Net