آلودگی حکومتی

مديران انجمن: najm134, najm134, najm134

آيت الله مجتهدي تهراني: خدا کند که شورای مساجد تعطیل شود

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه ژانويه 28, 2017 3:34 pm

آيت الله مجتهدي تهراني: خدا کند که شورای مساجد تعطیل شود


تعیین پیشنماز مساجد توسط عمله جات حكومت

Image

«اهمیت تعیین پیشنماز خوب برای مساجد»
خاطره‌ی مرحوم مجتهدی

مرحوم آیت الله شیخ احمد مجتهدی تهرانی در خاطره‌ای گفته بود:

داستانی از یکی از این پیشنمازهای امروزی برایتان تعریف کنم. به یکی از این پیشنمازهای پولی گفتند: «آقا، شما که نماز می‌خوانید، بعد از نماز، سریع نرو، کمی بایست و برای مردم سخنرانی و وعظ کن».

آن آقای پیشنماز گفت: «شما قراردادی که با من بسته‌اید فقط برای نماز بوده، برای منبرم با من قراردادی نبستید. منبر پول جداگانه می‌خواهد!».

اصولا پیشنمازهایی که دولت تعیین می‌کند اینگونه هستند. آخر پیشنماز هم دولتی شده است. یعنی ما هم مثل سنی‌ها، دولت و شورای مساجد برایمان پیشنماز تعیین می‌ند.

الان بعضی‌ها پیش من می‌آیند و درخواست می‌کنند که یک پیشنماز به آنها معرفی کنم، من در جواب می‌گویم: مگر خبر ندارید که دولتی شده؟ نمی‌توانم پیشنماز تعیین کنم. اگر من پیشنمازی را تعیین کنم، دستگیرم می‌کنند! من نمی‌توانم پیشنماز معرفی کنم. باید بروید شورای مساجد و از آنها پیشنماز بخواهید. آنها هم یک پیشنمازی که زلف دارد و موبایلش وسط نماز زنگ می‌زند، برای شما تعیین می‌کنند.

الان دیگر مثل سابق نیست که قم بروند و امثال آقای ضیاءآبادی و آیت الله خوانساری و … را بیاورند. قدیم برای آوردن پیشنماز به قم می‌رفتند و یک مجتهد عالی رتبه را می‌آوردند. اما الان بچه طلبه مغنی و لمعه را که می‌خواند، پیشنماز می‌شود!

خیلی دلم می‌خواهد با رهبری انقلاب یک قرار ملاقاتی بگذارم و این مطلب را به ایشان عرض کرده، بگویم: شما خبر دارید که قم دیگر صادرات ندارد! قدیم قم صادرات و واردات داشت. یک عده طلبه وارد قم می‌شدند، بعد از این که مجتهد می‌گردیدند به شهرستان‌ها می‌رفتند و امام جماعت می‌شدند. ما از بعد از انقلاب، که شورای مساجد تشکیل شد، دیگر شورای مساجد، امام جماعت را معین می‌کند و قم دیگر صادرات ندارد. به مجتهدین قم هم گفته شده که شما حق ندارید پیشنماز تعیین کنید. الان یک مرجع نمی تواند پیشنماز بفرستد. به آقای [آیت الله سیدمحمدرضا] گلپایگانی هم گفتند که شما حق ندارید پیشنماز و امام جماعت تعیین کنید.

این درددل را قصد دارم خدمت رهبر انقلاب بکنم. تا از این به بعد چهار پنج نفر از متمکنین یک محل به خدمت مراجع در قم بروند و یک مجتهدی که سی سال درس خواندن و زحمت کشیده، او را برای امامت جماعت بیاورند. چنین کسی هم هیچ وقت برای نماز و منبرش تقاضای پول نمی‌کند. اینها را بیاورید و او چون خودش مجتهد است، از پولی که مردم برای مراجع می‌دهند، می‌تواند اگر احتیاج داشت مصرف کند. کسی که مجتهد است که حرف پول نمی‌زند، ولی این پیشنمازهایی که شورای مساجد تعیین می‌کند، اینها می‌گویند: «من ماهی این قدر برای نماز می‌گیرم، ماهی این قدر برای منبرم می‌گیرم و ماهی این قدر برای …»

خدا کند این سخنان من به گوش رهبری انقلاب و مراجع برسد و شورای مساجد منحل شود تا مردم مثل قدیم پیش مراجع بروند و عالمی بیاورند که پول نخواهد، موبایل نداشته باشد که وسط نماز یا وسط منبر زنگ بزند و بلد نباشد آن را خاموش کند! [کتاب «در محضر مجتهدی»(جلد دوم). محمودی گلپایگانی، انتشارات لاهوتی]
pejuhesh232
 
پست ها : 8748
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

ماجرای بی‌توجهی احمدی‌نژاد به توصیه اوباما و یک هزینه‌میلیار

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه فبريه 11, 2017 4:17 pm

ماجرای بی‌توجهی احمدی‌نژاد به توصیه اوباما و یک هزینه‌میلیاردی


محمدجواد فتحی در گفت‌وگو با «خانه ملت»، با اشاره به ثبت لایحه تفصیلی ایران علیه آمریکا در دیوان بین‌المللی دادگستری، گفت: به نظر من این پرونده برای ایران نتیجه‌ای در بر نخواهد داشت، زیرا جمهوری اسلامی در برابر قانون آمریکایی‌ها که به دادگاه‌های این کشور اجازه می‌داد برای مصادره اموال ایران رأی صادر کند، اقدام متقابل کرد.

به گزارش آفتاب‌نیوز؛ نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی، ادامه داد: بر اساس قوانین بین‌المللی، دادگاه لاهه زمانی که دو کشور اقدام متقابلی را درباره یک مسأله علیه یکدیگر صورت دهند، به آن پرونده ورود نخواهد کرد و از نظر اصول دادرسی بین‌المللی، ورود دیوان دادگستری لاهه به پرونده‌ها، در مورد دعاوی دولت‌هایی است که اقدام متقابل نکرده‌اند.

وی افزود: بعد از آن که آمریکا، قوانین و دادگاه‌های داخلی خود را برای رسیدگی به دعاوی علیه ایران صالح دانست و عملاً پرونده‌های علیه جمهوری اسلامی را مورد پذیرش قرار داد، متأسفانه مجلس شورای اسلامی نیز در دوره‌های گذشته در یک اقدام متقابل، مصوبه را به تصویب رساند که بر اساس آن، دادگاه‌های ما هم می‌توانند علیه ایالات متحده اقامه دعوی کرده و پرونده‌ها را مورد رسیدگی قرار دهند.

فتحی ادامه داد: این اقدام متقابل مجلس ایران موجب شد که دیوان دادگستری لاهه صلاحیت خود را برای رسیدگی به این‌گونه پرونده‌ها از دست بدهد. از این رو اگر در شرایط کنونی ما اقدامی علیه آمریکا صورت دهیم، به دلیل وجود یک قانون متقابل، ایالات متحده نمی‌توانند از جمهوری اسلامی به لاهه شکایت کنند.

این نماینده مردم در مجلس دهم، ادامه داد: به نظر من مصوبه گذشته مجلس برای اقدام متقابل علیه آمریکا، قانون خوبی نبود، زیرا زمانی که علیه ایران در ایالات متحده اقامه دعوا می‌شود، آن‌ها می‌توانند به عنوان خسارت حکم به مصادره اموال کشورمان در آنجا دهند، اما در شرایط کنونی اگر ما بخواهیم برای مصادره اموال آمریکایی‌ها در داخل کشور حکم دهیم، اموالی وجود ندارد.

وی درباره شرایط اصلاح قانون مربوط به اقدام متقابل علیه آمریکا، گفت: در شرایط کنونی امکان اصلاح قانون مربوط به اقدام متقابل علیه آمریکا وجود ندارد، اما این مسأله قطعاً دارای ابعاد سیاسی خوبی برای کشور نیست، از طرف دیگر در شرایط کنونی راهکار قضایی مناسبی برای پیگیری اموال مصادره شده وجود ندارد و این مسأله تنها راهکار سیاسی داشت.

عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس ادامه داد: من به صورت یک نقل قول از وزیر امور خارجه شنیدم که متأسفانه دولت آمریکا در زمان اوباما در بحبوحه تصویب قانون مذکور، به رئیس‌جمهور و دولت وقت ایران اعلام می‌کند که ایران باید هرچه سریع‌تر سپرده‌های خود را از بانک‌های مذکور خارج کند، در غیر این صورت ما پس از حکم دادگاه نمی‌توانیم اموال مصادره شده را به ایران برگردانیم، اما متأسفانه احمدی‌نژاد در پاسخ می‌گوید که آمریکایی‌ها هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند.

بر اساس این گزارش، با ثبت لایحه تفصیلی ایران علیه آمریکا در دیوان بین‌المللی دادگستری توسط مرکز حقوق بین‌الملل نهاد ریاست جمهوری، گام مؤثر دیگری برای بازگرداندن اموال ملت ایران برداشته شده است.
pejuhesh232
 
پست ها : 8748
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مصادره مراسم پايتخت فرهنگي مشهد مقدس براى مطرح كردن هارون مل

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه فبريه 18, 2017 4:04 pm

مصادره مراسم پايتخت فرهنگي مشهد مقدس براى مطرح كردن هارون ملعون


سه شنبه 5 بهمن ماه سال جاری، مشهد مقدّس شاهد یک برنامه تحت عنوان «مشهد؛ پایتخت فرهنگی جهان اسلام» بود. در این محفل، که میهمانان داخلی و خارجی حضور داشتند، صرف نظر از برنامه موسیقی و حاشیه‌های دیگر آن، نماینده آیسسکو خانم امینه الحجری ضمن سخنانی در بیان اهمیت مشهد، جذبه معنوی این شهر مقدس را وجود مقبره امام رضا (علیه‌السلام)، هارون الرشید خلیفه عباسی، و ابوحامد غزالی معرفی کرد.

Image

کاش در همان مجلس که روحانیت معظّم حضور داشتند لا اقل کسی بلند می‌شد، و به این خانم تذکر می‌داد که هارون الرشید خلیفه عباسی دشمن اهل بیت علیهم السلام بود، و حضرت امام کاظم علیه السلام را به شهادت رساند، و مردم ایران، نه تنها او را باعث معنویت مشهد نمی‌دانند، بلکه بغض او را در دل دارند، و انتخاب مشهد به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام، نباید بهانه‌ای برای تعریف و تمجید از دشمنان اهل بیت علیهم السلام قرار گیرد.

هنگامی که این واقعه را مشاهده کردم به یاد خاطره‌ای افتادم. در رژیم گذشته، هیئتی از گروه رابطة العالم الإسلامی عربستان سعودی به ریاست ابوالحسن الندوی به ایران آمدند و بعد از برگشت، در کتابی با عنوان «إسمعی یا ایران» اشکالاتی را مطرح کرده بودند از جمله به مخفی‌بودن قبر هارون الرشید اشاره و از آن انتقاد کرده بودند، غافل از اینکه این خلیفه عباسی از مخالفان ولایت اهل بیت علیهم السلام و دشمنان آن بزرگواران می‌باشد و نزد مردم ولایتمدار ایران هیچ ارزشی ندارد، لذا قبر او مخفی و مورد بی اعتنایی همگان است. در آن زمان علما و بزرگان اعتراض نموده حتی یک از فقها و دانشمندان معاصر در ردّ کتاب او، کتابی نوشت و در آن آورده است: «قد عزف عن قبر هارون و الترحم عليه حتى أهل السنة ، فلم‌يقصده أحد تقرباً إلى الله تعالى، أو تقديراً لشخصيته في حين أن أكابر العلماء من أهل السنة ، كانوا ولا يزالون يزورون مرقد علي بن موسى الرضا - عليه السلام - في البقعة الهارونية، ويقدسون قبره ، ويروون عنه الكرامات، كما يزورون قبر والده الإمام موسى بن جعفر الكاظم- عليه السلام - في الكاظمية (بغداد) ، الذي أخذه هارون ظلماً، حتی اهل سنت هم از قبر هارون و دلسوزی بر او کناره‌ گرفته‌اند و هیچ کس به خاطر نزدیکی به خدا یا تجلیل از شخصیت هارون به قبر او نمی‌آید، علاوه بر اینکه بزرگان اهل سنت از قدیم و اکنون نیز مرقد مطهر علی بن موسی الرضا علیه السلام را در همان بقعه زیارت می‌کنند و مضجع او را مطهر می‌شمارند و از آن کرامات زیادی نقل می‌کنند، همان‌طور که قبر پدر بزرگوار او حضرت امام موسی کاظم علیه‌السلام را در کاظمین بغداد زیارت می‌کنند، همان امامی که مورد ظلم هارون واقع شده بود...»

✅امید است مسئولان و دست‌اندرکاران مخصوصاً علما و اندیشمندان، جلوی این نفوذ و رخنه و توطئه را هوشمندانه سدّ کنند.

در پایان، توجه خوانندگان عزیز را به سروده شاعر بزرگ عرب "دعبل" در وصف دو قبر واقع در طوس جلب می کنم که این شعر بر روی دیوار قسمت بالاسر مضجع شریف آن حضرت، نوشته شده است:

(قبران في طوس خير الناس كلهم
و قبر شرهم، هذا من العبر
ما ينفع الرجس من قرب الزكي و ما
على الزكي بقرب الرجس من ضرر)

و نیز سروده یکی دیگر از شعرای بزرگ درباره تفاوت وجود مبارک امام رضا علیه السلام و وجود دشمن آن حضرت هارون الرشید، و محبت مردم نسبت به امام و نفرت آنها از خلیفه ستمگر را یادآور می شوم:

دو قبر است در طوس نزديك هم‏
يكى مرقد پاك خير امم‏
سپهر وفا و مكان حيا
سرشته ز لطف و ز جود و كرم‏
امان الورى ضامن عاصيان‏
مه برج ايمان، ولىّ النعم‏
امام مبين رهبر مؤمنين‏
عديل نبى، فخر عُرب و عجم‏
امامى كه در رفعت قدر و شأن‏
بر افراشته فوق گردون علم‏
مؤيّد به او شرع پاك نبىّ‏
معظّم از او بيت و حجر و حرم‏
ولىّ خدا حجّت دين پناه‏
خجسته خصال و ستوده شِيَم‏
غلام دَرَش را نباشد نظر
به ملك سليمان و كاووس و جم‏
تواند كند زنده عظم رميم‏
به بوى وبه موى و به رويش قسم‏
مزارش بود ملجأ خاص و عام‏
وصالش بود رافع همّ و غم‏
على بن موسى الرّضا شاه دين‏
مهين پيشواى ملايك خدم‏
دگر قبر هارون ملعون كه هست‏
سر طاغيان، اصل شرّ و ستم‏
چو اين قُرب در صورت و ظاهر است‏
نشد قبر هارون از آن محترم‏
نگرديد از قرب رجس پليد
ز قدر امام زكىّ، هيچ كم‏
به هارون همه لعن و نفرين كنند
رضا را ببوسند خاك حرم‏
به پيغمبر و آل، دائم درود
به اعدايشان لعن حقّ دم به دم‏​
pejuhesh232
 
پست ها : 8748
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مقايسه مدت جلسات دولت ژاپن با مدت جلسات دولت ايران

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه فبريه 25, 2017 9:37 pm

مقايسه مدت جلسات دولت ژاپن با مدت جلسات دولت ايران


می‌توان گفت به قدری در دولت سابق حجم تصمیمات خلق‌الساعه و هیجانی زیاد بود که وقتی در این دولت خبری از این تصمیمات نیست، همه از دستاورد سخن می‌گویند و مصداق همان ضرب‌المثل وعده مرگ دادن برای راضی‌شدن به تب است!

روزنامه شرق: «پرویز کاظمی»، وزیر رفاه دولت نهم، در گفت‌وگوی بلندی با حسن سلمانی خبرنگار «دیده‌بان ایران»، به دوران دولت احمدی‌نژاد و رفتارها و نظرات او پرداخته است که خلاصه‌شده آن در ادامه می‌آید.

‌می‌توان گفت به قدری در دولت سابق حجم تصمیمات خلق‌الساعه و هیجانی زیاد بود که وقتی در این دولت خبری از این تصمیمات نیست، همه از دستاورد سخن می‌گویند و مصداق همان ضرب‌المثل وعده مرگ دادن برای راضی‌شدن به تب است!

‌ با عنایت به ارزش‌هایی که برایمان مقدس هستند آیا توانسته‌ایم مانند پیشوایان دینی قدرت جذب‌کنندگی داشته باشیم یا صرفا بر طبل دفع و انگ‌زنی و بیگانه‌سازی کوبیده‌ایم؟ ما اگر منافع کشور را در نظر بگیریم و روحیه ایثارِ اوایل انقلاب و دوران دفاع مقدس را در خود تجدید کنیم و همچنین بر قدرت جذب‌کنندگی خود بیفزاییم، قطعا فرایند آشتی ملی تسریع و تسهیل می‌شود؛ با چنگ‌انداختن بر صورت دیگری و خوشحال‌شدن از زمین‌خوردن طرف مقابل، آشتی ملی تحقق نمی‌یابد. باید وفاق و همبستگی دوران دفاع مقدس که ما با حداقل امکانات در برابر جهانی ایستادیم، بار دیگر در کشور تجدید شود تا تهدیداتی که از ناحیه اجانب متوجه ماست، خنثی شود.

‌ما از اخلاق فاصله گرفته‌ایم؛ ما باید مفاهیم دینی را عملیاتی کنیم؛ طبق آیه قرآن باید حرف‌های مختلف را شنید؛ این امر مستلزم آن است که آستانه تحمل را بالا ببریم و فضا را برای مخالف فراهم کنیم؛ اگر اخلاق را مبنا قرار دهیم، دیگر به حذف مخالف نمی‌اندیشیم و در این قاعده برای اصولگرا و اصلاح‌طلب استثنایی وجود ندارد.

‌حدود پنج تا شش ماه از دولت نهم گذشته بود که آقای احمدی‌نژاد در یکی از جلسات هیئت دولت اعلام کردند شما وزرا از امروز دیگر وزیران ایران نیستید بلکه وزیران کل جهان هستید و این دولت هم یک دولت جهانی است؛ خب شما ببینید ما که در داخل کشور با مشکلات ساختاری عدیده مواجهیم، فردی به عنوان رئیس دولت این نوع تفکر را به قوه مجریه القا می‌کند و این نوع تفکر وقتی از مرحله نظر می‌خواهد به عمل درآید، آسیب‌زا خواهد شد.

‌قطعا باید ما مدیریت جهانی داشته باشیم؛ اما ابتدا لازم است ظرفیت‌ها و شرایط موجود خود را بشناسیم؛ در هشت سال دولت احمدی‌نژاد متأسفانه انحرافات فکری عدیده‌ای در دستگاه‌های اجرائی کشور رسوخ کرد. همین که قطع‌نامه‌های شورای امنیت کاغذپاره قلمداد می‌شد و همین که با وجود نرخ رشد منفی اقتصادی در چشم ملت نگاه می‌کردند و از رشد نرخ اشتغال سخن می‌گفتند، خود بزرگ‌ترین انحراف بود.

‌رئیس دولت سابق با همان تصور کاذب مدیریت جهانی می‌گفت مجلس در رأس امور نیست؛ بعدها شاهد بودیم که این تصور کاذب به ادبیات او هم سرایت کرد و در نطقی گفت وزیر بهداشت یک هلو است! یا می‌گفت در زمان حضورم در سازمان ملل در نیویورک کودکی دوساله مرا به اسم کوچک صدا زده و گفته «محمود، محمود»! خب این قبیل موارد یا تحمیق مردم است یا از حقارت گوینده نشئت می‌گیرد.

‌آثار سوء این‌گونه تفکرات و تصورات و ادبیات به ملموس‌ترین شکل ممکن برای مردم عیان شد؛ رئیس دولت سابق با اعوجاج در مواضعش و با نطق‌های هیجانی‌اش، در حوزه‌های مختلف سدی برای پیشرفت کشور بود؛ وقتی امنیت فضای کسب‌وکار با این قبیل مواضع و نطق‌های هیجانی و تحریک‌کننده و نابخردانه تهدید می‌شد، دیگر تمایل و رغبتی برای کارآفرینان و سرمایه‌گذاران باقی نمی‌ماند. همین تفکرات و هیجانات کاذب بود که امنیت روانی و شغلی و امید به آینده را در وجود جوانان کم‌رنگ می‌کرد و موجب شد در دولت سابق سالانه ۱۵۰ هزار نفر از افراد نخبه و تحصیل‌کرده ایرانی از کشور خارج شوند.

‌جلسات کابینه ژاپن ۲۰ تا ۳۰ دقیقه است؛ این در حالی است که گاهی جلسات دولت سابق شش تا هفت ساعت به طول می‌انجامید و هیچ خروجی مشخصی هم نداشت؛ یا در سفرهای استانی دولت سابق کاری جز عوام‌فریبی صورت نمی‌گرفت؛ جمع کثیری از اعضای کابینه با صرف وقت و هزینه بی‌مورد به استان‌های مختلف می‌رفتند تا رئیس‌جمهور همان موارد و ردیف‌هایی را که در بودجه سالانه تخصیص یافته برای مردم بازگو کند! گاهی هم در این سفرها وعده طرح‌ها و پروژه‌هایی داده می‌شد که بررسی‌های لازم روی آنها صورت نگرفته بود و اصلا قابلیت عملیاتی‌شدن نداشت! وضعیت به گونه‌ای بود که گویی می‌خواهند رکورد مصوبات سفرهای استانی‌شان را در کتاب گینس ثبت کنند! یا در این سفرها شاهد بودیم که با گونی نامه‌های مردم را جمع‌آوری می‌کردند و محتوای اکثر این نامه‌ها نیز مطالبات و خواسته‌هایی بود که ترتیب‌اثردادن به آنها مغایر با قانون بود.

‌من در مصاحبه‌ای که پیش‌تر انجام دادم برخی از این موارد را مطرح کردم که آقای بقایی که از نزدیکان آقای احمدی‌نژاد است اعلام کرد من از دولت سابق حقد و کینه دارم؛ حال آنکه به هیچ وجه چنین نیست و من این موارد را از روی دغدغه‌مندی و با نگاه کارشناسی بیان می‌کنم.

‌قاطعانه می‌گویم احمدی‌نژاد با عنایت به منع صورت‌گرفته از جانب مقام معظم رهبری و همچنین کارنامه عملکردی‌اش که خسارت‌های ناشی از آن روز به روز بیشتر مشخص می‌شود؛ فردی تمام‌شده است.

‌رئیس دولت سابق زمانی گفته بود تیم فوتبال ما باید در جام جهانی جزء چهار تیم اول باشد؛ اصلا در آن سال تیم فوتبال ما به جام جهانی نرفت؛ خب این عدم شناخت از واقعیت‌های دنیا در مقوله ورزش است؛ شما در نظر بگیرید که این دوری از واقعیت در سایر موضوعات و مقوله‌ها نیز نمود داشت و موجد آثار زیان‌باری برای کشور بود.
pejuhesh232
 
پست ها : 8748
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مخالفت با پذيرش دولت ايران برنامه ملحدانه يونسكو

پستتوسط pejuhesh232 » جمعه مه 12, 2017 4:45 pm

مخالفت با پذيرش دولت ايران برنامه ملحدانه يونسكو


رهبر انقلاب در دیدار با معلمان و فرهنگیان؛
جمهوری اسلامی تسلیم سندهایی مانند سند ۲۰۳۰ یونسکو نخواهد شد/ از شورای‌عالی انقلاب فرهنگی گله‌مندم/ اگر حضور مردم باشد، دشمن هیچ غلطی نمی تواند بکند

رهبر انقلاب اسلامی با هشدار درخصوص جریانی که به‌دنبال از بین بردن جایگاه و ارزش آموزش و پرورش و سلب اعتماد از این دستگاه بسیار مهم است، خاطرنشان کردند: این جریان از خارج کشور هدایت می‌شود و تنها راه مقابله با آن، برطرف کردن نقاط ضعف آموزش و پرورش و زمینه‌های نفوذ است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای یکی از اشکالات آموزش و پرورش را، بیماری «دانشگاه‌گرایی» خواندند و گفتند: دانشگاه‌گرایی یک تفکر غلط و خطایی است که متأسفانه سایه‌ی آن از ابتدای ورود به محیط مدرسه تا پایان تحصیلات در آموزش و پرورش، بر سر دانش‌آموزان سنگینی می‌کند.

ایشان خاطرنشان کردند: در کشور نیازهای فوری و ضروری غیرمرتبط با تحصیلات دانشگاهی بسیار زیاد است و بر همین اساس، بنده سال‌ها است که بر موضوع اهتمام به هنرستان‌ها و مراکز فنی و حرفه‌ای و تقویت آن‌ها تأکید دارم.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به افراد زیادی که با تحصیل در هنرستان‌ها و مراکز فنی و حرفه‌ای و فراگیری مهارت‌های مختلف، اکنون صاحب شغل و زندگی هستند، این افراد را ثروت‌های ملی کشور دانستند و افزودند: ما نیازمند علم و تحقیق و پیشرفت علمی هستیم اما این موضوع بدین معنا نیست که همه‌ی دانش‌آموزان باید هدف خود را دانشگاه قرار دهند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به موضوع سند تحول آموزش و پرورش نیز اشاره کردند و با انتقاد از اجرایی نشدن این سند با وجود گذشت چندین سال از ابلاغ آن، گفتند: چرا سند تحول آموزش و پرورش تا به حال عملیاتی نشده است؟ تا چه زمانی باید منتظر آماده شدن نظام‌نامه‌های سند تحول بود؟

ایشان افزودند: من به‌طور جدی از وزیر محترم و مسئولان می‌خواهم که موضوع اجرایی شدن سند تحول را پیگیری کنند زیرا آموزش و پرورش نیازمند تحول عمقی و به‌دور از تغییرات ظاهری است.

رهبر انقلاب اسلامی همچنین به موضوع پذیرش سند ۲۰۳۰ سازمان ملل و یونسکو از جانب دولت اشاره کردند و با انتقاد شدید از این موضوع گفتند: این سند و امثال آن، مواردی نیستند که جمهوری اسلامی ایران تسلیم آن‌ها شود، و امضای این سند و اجرای بی‌سروصدای آن قطعاً مجاز نیست و به دستگاه‌های مسئول نیز اعلام شده است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: به چه مناسبت یک مجموعه‌ی به‌اصطلاح بین‌المللی که تحت نفوذ قدرت‌های بزرگ نیز قرار دارد، به خود حق می‌دهد که برای ملت‌هایی با تاریخ و فرهنگ و تمدن گوناگون، تکلیف معین کند.

ایشان با تأکید بر اینکه اصل این کار غلط است، خاطرنشان کردند: اگرچنانچه با اصل کار نمی‌توانید مخالفت کنید، صراحتاً اعلام کنید که جمهوری اسلامی ایران در زمینه‌ی آموزش و پرورش، دارای اسناد بالادستی است و احتیاجی به این سند ندارد.

رهبر انقلاب اسلامی با گلایه از شورای عالی انقلاب فرهنگی گفتند: این شورا باید مراقبت می‌کرد و نباید اجازه می‌داد که کار تا جایی پیش برود که اکنون ما مجبور به جلوگیری از آن شویم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: اینجا جمهوری اسلامی ایران است و در این کشور مبنا اسلام و قرآن است. اینجا جایی نیست که سبک زندگی معیوب و ویرانگر و فاسد غربی بتواند اعمال نفوذ کند. در نظام جمهوری اسلامی پذیرش چنین سندی، معنا ندارد.
رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز (یکشنبه) در دیدار هزاران نفر از معلمان سراسر کشور، آموزش و پرورش را زیرساخت اصلی علم و تحقیق در کشور دانستند و با تأکید بر لزوم اهتمام جدی مسئولان برای اجرایی کردن سند تحول آموزش و پرورش، گفتند: وظیفه‌ی آموزش و پرورش تربیت نسلی «با ایمان، با وفا، مسئولیت‌پذیر، دارای اعتماد به نفس، مبتکر، راستگو، شجاع، با حیا، اهل تفکر و اندیشه، عاشق کشور و نظام و مردم، و دوستدار مصالح کشور» است.
pejuhesh232
 
پست ها : 8748
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

در سال تحصیلی جدید حذف معلم قرآن از مدارس ابتدایی با انگیزه

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه اکتبر 29, 2017 10:15 am

در سال تحصیلی جدید حذف معلم قرآن از مدارس ابتدایی با انگیزه فرهنگی یا اقتصادی؟!


Image

آموزش و پرورش با اقدام جنجالی معلمان پرورشی را از تدریس قرآن در مقطع ابتدایی حذف کرد و گام دیگری برای تضعیف قرآن در مدارس برداشت.
به گزارش سرویس جامعه مشرق- مسئولان آموزش و پرورش در دولت دوازدهم دست به اقدام جنجالی دیگری زده اند و با حذف معلمان قرآن در مقطع ابتدایی، آموزش قرآن را از معلمان تخصصی مربوطه گرفته و به معلمان هر کلاس واگذار کرده اند.

Image

نقشه راه سند تحول بنیادین درباره آموزش قرآن
سند تحول بنیادین، آذرماه سال ۱۳۹۰ در هشت فصل مختلف به تایید رئیس جمهور رسید و به عنوان نقشه راه وزارت آموزش و پرورش برای دستیابی به اهداف تعلیم و تربیت در افق ۱۴۰۴تبیین شد. در بند اول از فصل هشتم این سند که به تببین اهداف عملیاتی و راه کارها پرداخته شده است، در مورد فعالیت های قرآنی در مدارس آمده است: «تقویت انس با قرآن در دانش آموزان و توسعه فرهنگ و سواد قرآنی با اصلاح برنامه ها و توانمند سازی معلمان در راستای تقویت مهارت روخوانی و روان خوانی در دوره ی ابتدایی، آشنایی با مفاهیم کلیدی قرآن در دوره متوسطه اول و آموزش معارف قرانی در متوسطه دوم بر اساس منشور توسعه فرهنگ قرآنی»
بر اساس این سند، آموزش و پرورش وظیفه برنامه ریزی و مهندسی آموزش عمومی قرآن کشور را بر عهده دارد و نکته حائز اهمیت در این سند قانونی تاکید بر انجام گرفتن تمامی فعالیت های قرآنی کشور مبتنی بر سیاست ها و برنامه های آموزش و پرورش است. به نحویکه در یکی از بندهای آن آمده است، تمامی فعالیت های قرآنی کشور که توسط نهادها، ارگان ها و سازمان های دولتی و مؤسسات قرآنی مردمی در حوزه آموزش عمومی قرآن کشور انجام می گیرد- مانند آموزش روخوانی و روان خوانی و ... - باید از سیاست ها و برنامه های آموزش و پرورش تبعیت کند.
با اینکه آموزش و پرورش به عنوان متولی و سیاست گذار آموزش قرآن در کشور تعیین شده است اما تصمیم اخیر این وزارتخانه برای حذف آموزش قرآن توسط مربیان پرورشی و حذف مربیان متخصص از آموزش قرآن خود فاصله زیادی با اصول سند تحول بنیادین دارد.

حذف معلم قرآن از مقطع ابتدایی
چند روز قبل، معاون پرورشی و فرهنگی وزیر آموزش و پرورش، در اتفاقی مهم و قابل تامل از حذف معلمان پرورشی برای آموزش قرآن در مقطع ابتدایی خبر داد. مهدی فیض با تاکید بر اینکه از سال تحصیلی جاری برای مدارس دوره ابتدایی، معلم مجزا که درس قرآن را تدریس کند بکار گرفته نخواهد شد، وظیفه تدریس قرآن در مدارس ابتدایی را از وظایف معلم هر کلاس دانسته و تاکید کرده بود که وظیفه آموزش قرآن در مقطع ابتدایی به عهده معلم هر کلاس است!

فیض ادامه داد: بهره بردار معلمان قرآنی در دوره ابتدایی، معاونت آموزش ابتدایی است .وی با بیان اینکه اکنون آموزش قرآن در کلاس درس برعهده معلمان قرار داده شده است و نیازی به استخدام معلم قرآن برای مدارس نیست، با تفسیری قابل تامل گفته بود: با این شیوه آمار معلمان قرآنی به تعداد معلمان مدارس ابتدایی خواهد بود.

فرشیدی: حذف معلم قرآن از مقطع ابتدایی باسند تحول بنیادین در تضاد است
در همین زمینه دکتر محمود فرشیدی وزیر پیشین آموزش و پرورش در گفتگو با مشرق، حذف معلمان پرورشی از آموزش قرآن در مقطع ابتدایی را ظلمی آشکار به آینده قرآنی کشور دانست و گفت:چنین تصمیمی اگر به منظور کاهش بار مالی آموزش و پرورش و شانه خالی کردن از زیر بار استخدام معلمان قرآنی صورت گرفته باشد، کاملا غیر منطقی و مخالف اصول آموزش و پرورش است.
وی با تاکید بر اینکه بعضی اوقات نگاه غیرکیفی مسئولان در آموزش و پرورش سعی در حل مشکلات به صورت غیر منطقی داشته است، گفت:حذف یک معلم از نظام آموزشی به دلیل کمبود نیروی انسانی و واگذاری تدریس آن درس به معلم دیگر، کاری اشتباه است و تفاوتی ندارد این اتفاق برای درس قرآن بیفتد یا ریاضی و فیزیک.

فرشیدی مشکل این روزهای نظام آموزشی را اولویت نداشتن دروس مرتبط با معارف انسانی نسبت به دروس مادر، برای مسئولان آموزش و پرورش دانست و گفت: اگر مدرسه ای فقط یک هفته معلم ریاضی و فیزیک نداشته باشد تمامی زیرمجموعه ها برای رفع مشکل به می شوند، اما کمبود معلم قرآن و پرورشی نه تنها برای مسئولان دارای اولویت نیست، بلکه با چنین تصمیمات غیر کارشناسی ممکن است نسبت به تضعیف قرآن در مدارس گام برداند.

وزیر پیشین آموزش و پرورش البته بر این باور است که اگر معلمان دروس تخصصی پس از گذراندن آموزش های ویژه و تخصصی تدریس قرآن ، آموزش قرآن در مدارس را برعهده بگیرند، تاثیر بهتری بر روند آموزش قرآن در مدارس خواهند داشت، گفت: وقتی دانش آموزی ببیند معلم ریاضی یا فیزیک قرآن نیز آموزش می دهد نگاه بهتری به آموزش قرآن پیدا می کند.
وی حذف معلمان متخصص آموزش قرآن از مقطع ابتدایی را منافی اهداف سند تحول بنیادین آموزش وپرورش دانست و تاکید کرد: هدف سند تحول بنیادین حذف نگاه صرفا علمی به مدرسه و دانش آموز بود.بر اساس این سند باید انسان تربیت و وارد جامعه شود و دانش آموز تمامی زوایای انسانی و اجتماعی را به طور کامل آموزش ببیند.

Image

فرشیدی غیر متخصص بودن معلمان مقطع ابتدایی در آموزش قرآن را پیش زمینه ای برای حذف تدریجی درس قرآن در مقطع دبستان دانست و گفت: با اینکار معلم، از یک سو به دلیل محدود بودن ساعت های آموزشی و از سوی دیگر به دلیل عدم علاقه و توانایی لازم برای تدریس قرآن، زمان تعیین شده برای این درس را به سایر دروس اختصاص می دهد و به مرور زمان قرآن در مقطع ابتدایی به حاشیه خواهد رفت.
حذف یکباره معلمان پرورشی از نظام آموزش قرآن در مقطع ابتدایی، دومین حرکتی است که آموزش و پرورش پس از کاهش ۳۰درصدی ساعت درس قرآن در مقطع متوسطه انجام داد و درست برخلاف سند تحول بنیادین و هم سو با سند ۲۰۳۰به سرانجام رسانده است.

این موضوع درست بر خلاف رویه ای است که نظام، از وزارت آموزش و پرورش توقع دارد چراکه از آنجا که چالش¬ های مرتبط با آموزش عمومی قرآن از سال¬های گذشته شناسایی شده بود، استراتژی و راه حلی به نام منشور توسعه فرهنگ قرآنی تصویب شد. بر اساس ماده اول مصوبه جلسه اول شورای توسعه فرهنگ قرآنی در سال ۸۸ «مسئولیت حوزه آموزش عمومی قرآن کشور بر عهده وزیر آموزش و پرورش است»، یعنی وزیر آموزش و پرورش باید اولین پاسخگوی این وضعیت و نفر اول برای توسعه آموزش عمومی قران در کشور باشد، موضوعی که با رویه فعلی، درست برعکس ان عمل شده است.
با این روند به نظر می رسد متأسفانه وزارت آموزش و پرورش که جایگاهی بنیادی در امر توسعه آموزش های قرآنی در کشور دارد، بعد از گذشت سالها هنوز قرآن را یک درس ساده و همچون ریاضی و ادبیات فارسی برای دبستانی ها می داند و آموزش آنرا نیز یک کار حاشیه¬ ای تصور می کند، موضوعی که درست بر خلاف سند تحول و موافق با روح و رویه هاییست که نسخه نویسان غربی برای جوامع اسلامی تجویز می کنند.
pejuhesh232
 
پست ها : 8748
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

بازی پرمناقشه در فهرست حمایت وزیر ارتباطات

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه نوامبر 11, 2017 12:53 pm

آثار مخرب در ذهن کودکان؛
بازی پرمناقشه در فهرست حمایت وزیر ارتباطات


در برخی از این بازی ها کاربران کودک و نوجوان نقش جنایتکاران خیالی را ایفاء می کنند و با حمله به عابران و رهگذران یا کشتن آنها امتیاز کسب می کنند .

به گزارش تهران پرس، بسیاری از بازی های رایانه ای وپلی استیشن آثار مخربی دارد که ما نیز نادانسته از آن ها استفاده می کنیم غافل از آنکه همین آثار مخرب در ذهن کودکان و نوجوانان و حتی جوانان ما اثرگذار است. پرخاشگری و خشونت از جمله موضوعات اساسی مطرح شده در بازی های ویدیویی و رایانه ای به شمار می آید. صحنه های پرخاشگرانه در این گونه بازی ها حاوی نوعی از عادی سازی پدیده خشونت و پرخاشگری در جریان بازی هاست.

در برخی از این بازی ها کاربران کودک و نوجوان نقش جنایتکاران خیالی را ایفاء می کنند و با حمله به عابران و رهگذران یا کشتن آنها امتیاز کسب می کنند و یا مثلا با ماشین ربایی از مردم در خیابان و دزدیدن مواد مخدر از قاچاق فروشان امتیاز کسب می کنند و یا برای قتل عام عابران جایزه می گیرد و صدای شکستن استخوان های آنها به جلوه های واقع گرای بازی اضافه می کند.

بازی اتومبیل‌دزدی بزرگ معروف به GTA

کمتر خانواده ای یافت می شود که نام gta را از زبان فرزندش نشنیده باشد. gta از جمله بازی هایی است که نمی بایست در دسترس گروه های سنی کودک و نوجوان قرار گیرد و والدین نسبت به این مسئله توجه ویژه داشته باشند. این بازی در اغلب کشورهای دنیا و در کشور ما برای اکثر گروه های سنی ممنوع می باشد اما در کشور اسلامی ما به راحتی در دسترس عموم بازی بازها قرار دارد.

Image

یک بازی با گرافیک عالی و سرگرم کننده و با هیجانی غیر قابل کنترل؛ قابل استفاده بر روی اغلب کنسول ها و pcها. از همان ابتدا، در اولین قسمت از این مجموعه، شاهد یک نوع انتقال سبک زندگی امریکایی به جهان بوده ایم. هر چند دوربین ازبالای شهر به نمایش صحنه ها می پرداخت اما دیالوگ ها، آیتم ها و رفتارهای خشونت بار در سراسر بازی مشهود است.

داستان بازی
داستان بازی روایتی از زندگی یک تبهکار است که با آزادشدن از زندان دنبال پول می رود و با انجام کار برای گروه های مختلف مثل گانگسترها ، قاچاقچیان ، ثروتمندان و... روزگار می گذراند. درکنار مراحل تعریف شده (سیر داستانی بازی) شخص آزاد است هر جایی برود، وارد اکثرساختمان ها شود، هر ماشینی را بدزدد، هر کسی را بکشد و هزاران رفتار مختلف دیگر.
در قسمت های جدید این بازی دوربین به همراه شخص دید افقی دارد و شخص در محیطی بسیار بزرگ و واقعی (مثلا چند شهر در امریکا) با توانایی های فوق العاده حتی قادراست به رستوران برود، ورزش کند، لباس بخرد، به اینترنت سری بزند، به افراد بازی تلفن کند و حتی به سلمانی رفته و یا نقش خالکوبی خود را عوض کند.
استفاده از همه نوع وسایل نقلیه (ماشین ، قطار ، هواپیما ، دوچرخه و...) هم به عنوان مسافر و هم به عنوان راننده، ورود به اکثر نقاط شهر، فروشگاه ها، خانه ها، هتل ها، سواحل دریا و... از جمله ویژگی های جذب کننده سری بازی های gta می باشد.

محیط بازی
محیط این بازی آنقدر گسترده و متنوع است که بازی باز حتی می تواند به تماشای تلویزیون یا مطالعه کتاب در خانه یا هتلی که خریده یا اجاره کرده بپردازد. با گشت وگذاری در خیابان های شهر در ساعات مختلف شبانه روز می تواند به کاواره ها و کلوپ های شبانه برود و ...
در این بازی مخاطب شخص انواع گانگسترها، قماربازها، باندهای مختلف خلاف کاری، اهالی سکس، مردم عادی و ... می باشند. در این بازی شخص با مردمی سروکار دارد که رفتارشان ویا لباس هایشان تعجب برانگیز است اما خجالت آور تر آنکه در دیالوگ های مردم با هم یا با شخص در هر جمله چندین فحش و ناسزا ردوبدل می شود آن هم از نوع زشت و رکیک. جالب اینکه یکی از رفتارها برای افزایش مهارت شخص در بازی داشتن دوست دختر و رابطه با زنان است. در این بازی شخص می تواند سکس را تا آخرین مرحله آن داشته باشد.
هماگونه که در تصویر بالا مشخص است محتوای آموزشی و پیام های مثبت این بازی در کمترین حد و محتوای خشونت آمیز، محتوای جنسی، بی ادبی و ناسزاگویی، تشویق به مصرف مشروبات الکلی و استعمال مواد مخدر و سیگار در بالاترین درجه در این بازی قرار دارد.

آثار مخرب بازی

- اعتیاد به بازی و جادوی میخ کوب کردن بازی باز برای بازی کردن آن هم برای مدت طولانی

- عدم احساس گرسنگی و تشنگی در طول بازی!!!

- احساس خستگی مفرط بعد از بازی

- افزایش روحیه ی پرخاشگری تا چند ساعت بعد از بازی و هم چنین در دراز مدت

- رواج رفتارها، دیالوگ ها، راه رفتن ها، لباس پوشیدن های عجیب و غریب در بین نوجوانان و جوانان مخاطب این بازی

- آشنایی با اصطلاحات، روحیات، رفتارها و روش های گروه های مختلف تبهکار در غرب

- تصاویر و گیم پلی های بسیار مستهجن در بازی

- ناسزاگویی و فحاشی های افراطی و بی جهت و عادی جلوه دادن آن

- ترویج زندگی بدون اخلاق و عواطف

- ترویج عادی بودن و عمومی بودن رفتارهای جنسی

- ترویج و تبلیغ زندگی بدون کانون خانواده

- ترویج بدرفتاری های اخلاقی وتاثیر در نا خودآگاه مخاطب

نقد محتوای بازی GTA

خشونت در بازی:

بازی بسیار خشونت آمیز ساخته شده است و مأموریت‌های بسیار زیادی در بازی وجوددارد که بازی‌ کننده می‌بایست در نقش هر کدام از سه شخصیت اصلی بازی به کشتن یاشکنجه و یا صدمه زدن به دیگران بپردازد. این خشونت بی حد و حصر بازی کننده را به قصاوت قلبی نزدیک می‌کند و در انجام این گونه فعالیت‌ها در بازی احساس لذت خواهد کرد.

نمایش دروغین آزادی:

Image

در بازی آزادی بسیار زیادی برای هر انتخابی داده می‌شود، برای انتخاب ماشین، خانه، خرید یک مرکز تجاری، اسلحه، لباس و کلا هر آنچه که در بازی می‌توان به مخاطب نمایش داد. این‌ها همه آزادی عملی را به مخاطب می دهد که او تصور خواهد کرد این‌ها همه حقایق جامعه‌ی غربی و لیبرال است و در واقعیت هم مسائل به همین شکل می‌باشد.

شوخی‌های مختص بزرگسال و روابط آزاد جنسی:
شخصیت‌های بازی به عنوان اساتید رذائل اخلاقی به قدری توسط سازندگان خوب پرداخت شده‌اند که باعث هم‌ذات‌پنداری مخاطب با آنها می شود. از سوی دیگر روابط جنسی در بازی به شکلی نامناسب و بی پرده طراحی شده است.

نمایش ضعف پلیس در برخورد با مجرمین:

انجام جرم و به طور کلی هر گونه خلافی در بازی به آسانترین راهی صورت می‌گیرد که این قضیه در ذهن مخاطبین کم سن و سال بسیار آسیب ایجاد می‌کند و موجب وقوع اتفاقات ناگواری خواهد شد؛ امّا بازدارندگی پلیس در مقابل این اتفاقات در حد و اندازه‌ای که باید باشد نیست و حتی ماهیت پلیس در بازی به سخره گرفته شده و زیر سوال برده می شود. وقتی به راحتی می توان از سدشان گذشت و با چند ترفند ساده می‌توان از دستشان فرار کرد.

دزدی و سرقت:

یکی از کارهایی که در این بازی می توان به راحتی انجام داد سرقت است. وسایلی همچون ماشین و موتور سیکلت از بیشترین وسایلی است که به راحتی می توان سرقت کرد. سرقت در این بازی آنچنان جایگاهی دارد که می توان به تنهایی یک ماشین و یا موتور را بدون آنکه کوچکترین دردسری داشته باشد سرقت کرد که در این مورد به بازی کننده چنین القاء می شود که در دنیای واقعی هم می توان به راحتی دزدی کرد.

قتل:

قتل نیز یکی از کارهای دیگری است که به راحتی می توان انجام داد. با ورود به هر مکانی و در هر زمان می توان هر کسی را به قتل رساند.

سرپیچی از قوانین و مقررات رانندگی:

زیر پا گذاشتن قوانین رانندگی از قوانین دیگری است که توسط بازی کننده در این بازی انجام می شود.

آشنایی با شاخص های رده بندی بازی ها

Image

ای‌اس‌آربی (Entertainment Software Rating Board) یکی از مهم‌ترین شرکت‌های رده‌بندی سنی بازی‌های رایانه‌ای می‌باشد. ESRB یا سازمان رده بندی سنی بازی ها، رده بندی های سنی مختلف دارد که هر کدام دارای ویژگی های خاصی هستند. این رده بندی ها کمک می کند کسانی که قصد دارند بازی مورد نظرشان متناسب با سن خود باشد قبل از خرید بازی از محتوای آن مطلع باشند. درجه خشونت و محتوای جنسی بازی ها در این رده بندی شاخص گذاری می شود. این رده بندی ها مخصوصاً برای والدینی که میخواهند بدانند که چه بازی ای برای فرزندشان مناسب است و بر روی رفتار و روحیه آن تاثیر مخرب ندارد را انتخاب کنند.

ESRA یا اسرا چیست ؟

Image

Entertainment Software Rating Association یا انجمن رده بندی بازی های رایانه ای مدل ایرانی همان ESRB است! اگر تا به حال یکی از بازی هایی که توسط ناشران ایرانی منتشر شده اند را خریداری کرده باشید متوجه نشان ESRA در گوشه بازی ها شده اید. رده بندی های این سازمان شامل +۳ سال، +۷ سال، +۱۲ سال، + ۱۵ سال ، +۱۸ سال و +۲۵ سال است.که همه آنها بر اساس ارزش های کشور خودمان تنظیم شده اند.

Image

صحنه ای از شکنجه در بازی
انتقاد منتقدین غرب از محتوا و خشونت جنسی این بازی
تمامی این انتقادات و نکات غیر اخلاقی بازی در حالیست که اخیرا وزیر محترم ارتباطات کشورمان از بهبود وضعیت بازی های آنلاین در یک ماه اخیر خبر دادند. جالب اینجاست که در ردیف پنجم فهرست بازی های مورد حمایت ایشان بازی gta قرار داشته و با افتخار از بهبود وضعیت این بازی در کشور می گویند!! جا دارد مسولین و تصمیم گیران کشور با دقت و آگاهی و وسواس بیشتری نسبت به محتوای بازی های خارجی اقدام به حمایت از این بازی کنند.
pejuhesh232
 
پست ها : 8748
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

رسوایی بزرگ برای دولت فرانسه؛ وزيرخارجه دلال خريد نفت از داع

پستتوسط najm134 » سه شنبه دسامبر 19, 2017 5:19 pm

رسوایی بزرگ برای دولت فرانسه؛ وزيرخارجه دلال خريد نفت از داعش


انتشار اسناد جدید رسوایی دولت فرانسه در حمایت از گروه‌های تروریستی تکفیری مثل داعش و جبهه النصره «لوران فابیوس» وزیر خارجه سابق این کشور را به دادگاه کشانده‌است.
Image

فرانسه سابقه طولانی در حمایت از گروه‌های تروریستی و تروریسم دولتی در جهان دارد اما طی هفت سال گذشته و با شروع موج جدیدی از تروریسم تکفیری در منطقه غرب آسیا، دولت این کشور از هیچ حمایت سیاسی، نظامی و مالی از این تروریست‌ها کوتاهی نکرد و بارها پاریس میزبان نشست‌های گروه‌های تروریستی فعال در سوریه، موسوم به «دوستان سوریه» بود. حال با شکست این تروریست‌ها در عرصه میدانی اسناد جدیدی از همکاری دولت فرانسه با تروریست‌های داعش و جبهه النصره منتشر شده که بر اساس گزارش‌ها، ممکن است «لوران فابیوس» وزیر خارجه سابق این کشور را به دادگاه بکشاند. فابیوس همان کسی است که در ایران نامش با پرونده خون‌های آلوده گره خورده و ده‌ها نفر از هموطنانمان را به کام مرگ فرستاده‌است.
گزارش‌های متعددی دربارهٔ این رسوایی جدید در رسانه‌های فرانسوی منتشر شده و انجمن ضد فساد فرانسه (شرپا) خواستار بازجویی از برخی مقامات سابق این کشور در پرونده مربوط به حمایت مالی شرکت‌های فرانسوی از تروریست‌های داعش و جبهه النصره در سوریه شده‌است. بر اساس گزارش رادیو بین‌المللی فرانسه، «شرپا» اعلام کرده که «لوران فابیوس» ودو تن دیگر از مقامات سابق این کشور باید در پرونده مربوط به پرداخت‌های شرکت صنعتی سیمان «لافارژ» به تروریست‌های داعش و جبهه النصره در سوریه مورد بازجویی قرار گیرند.
انجمن «شرپا» تنها یکی از ۱۲ شاکی علیه شرکت لافارژ است. این شرکت به «حمایت مالی از تروریست‌ها در ازای تداوم حضور در سوریه» متهم است. رسانه‌های فرانسه به نقل از منابع آگاه گزارش دادند که شرکت فرانسوی لافارژ در راستای تأمین امنیت کارکنان خود در سوریه، ماهانه بین ۸۰ تا ۱۰۰ هزار دالر به گروه‌های مختلف تروریستی پول پرداخت کرده که ماهانه ۲۰ هزار دالر از این پول به داعش پرداخت می‌شده‌است. بعد از انتشار گسترده اسناد مربوط به این رسوایی مقامات فرانسوی در یک فرار به جلو اعلام کرده‌اند تمامی تقصیرها متوجه شرکت لافارژ است و این شرکت اشتباهات غیرقابل قبولی را در سوریه مرتکب شده‌است. حال آنکه ماه گذشته گزارشی منتشر شد که نشان می‌داد دولت فرانسه از همکاری شرکت لافارژ با النصره، داعش و سایر گروه‌های شبه نظامی در شمال سوریه مطلع بوده و این شرکت را به ادامه همکاری ترغیب می‌کرده‌است. یکی از مقامات شرکت سیمان لافارژ در اظهارات خود یه دادگاه اعتراف کرده‌است که این شرکت برای ادامه فعالیت خود در سوریه در طول درگیری در این کشور، از حمایت دولت «فرانسوا اولاند» برخوردار بوده‌است. بر اساس این گزارش انجمن ضد فساد فرانسه تأیید کرده که از دادگاه خواسته‌است تا فابیوس و «اریک شووالیه» سفیر و «فرانک ژوئیه» فرستاده فرانسه در سوریه را مورد بازجویی قرار دهد. برخی رسانه‌ها به نقل از این انجمن اعلام کردند: اسنادی که بازرسان دربارهٔ این رسوایی داده‌اند دستگاه قضایی فرانسه را مجبور کرده‌است فابیوس و سفیر و فرستاده فرانسه به سوریه را به دادگاه احضار کند، تا از آنها به سبب آنچه در این اسناد و صورتجلسه‌ها و اظهارات «کریستین ارو» معاون رئیس‌شرکت لافارژ آمده‌است، بازخواست کند. کریستین ارو پیش از کناره‌گیری از سمتش، در نامه نگاری‌ها و صورتجلسه‌های داخلی این شرکت گفته بود هر شش ماه یکبار با سفیر ژوئیه دیدار و دربارهٔ کارخانه این شرکت در رقه گفت‌وگو می‌کرده‌ است.
najm134
 
پست ها : 2046
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

عليرغم شكايت مردم؛ مدرسه تقدیمی خیرین تبدیل به اداره دولتی ش

پستتوسط najm134 » چهارشنبه ژانويه 03, 2018 8:01 am


عليرغم شكايت مردم؛ مدرسه تقدیمی خیرین تبدیل به اداره دولتی شد

آموزشگاه «امیر علاقبند۲» که به دست بنیاد خیریه «برین» در شهرستان پردیس تاسیس شده با تغییر کاربری تبدیل به اداره آموزش و پرورش این شهرستان شده است.
Image
این مدرسه در پایان سال گذشته افتتاح شد و قرار بود در دو نوبت پذیرای ۶۰۰ دانش آموز باشد اما اکنون تبدیل به یک اداره دولتی شده است و حتی تابلوی آن نیز تعویض شده است.

اگرچه این مدرسه توسط خیرین ساخته و به اداره آموزش و پرورش تقدیم شده اما این تغییر کاربری امکان تحصیل دانش آموزان را سلب کرده است.

مسئولان آموزش و پرورش، با ارسال نامه‌ای به امضای مرتضی رئیسی، معاون وزیر و رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور به این اقدام اعتراض کرده است و حتی صدور این نامه نیز به تخلیه این مدرسه منجر نشده است.
najm134
 
پست ها : 2046
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

در زلزله 1357 طبس: شاه با خوشحالی به خواهرش گفت چقدر کشته شد

پستتوسط najm134 » سه شنبه ژانويه 09, 2018 8:15 am

در زلزله 1357 طبس: شاه با خوشحالی به خواهرش گفت چقدر کشته شدند؟

زمین‌لرزه مخرب طبس در بیست و پنجم شهریور ماه سال ۱۳۵۷ اتفاق افتاد/ بنا بر برخی آمار، ۲۵هزار نفر را به کام مرگ کشاند؛ آن ‌هم در شهرستانی که ۳۵هزار نفر بیشتر جمعیت نداشت. / زمان زلزله : حدود ساعت ۱۹ و ۳۶ دقیقه (بعدازظهر ۲۵) شهریور ماه سال ۱۳۵۷ ماه مبارك رمضان شب نيمه ماه هنكام افطار و ماه در كسوف كامل. / خسارت‌های عمده این زمین‌لرزه۷/۴ ریشتری در شعاع ۳۰ کیلومتری طبس بود که این زمین‌لرزه حتی در تهران به فاصله مستقیم ۵۴۰ کیلومتر و در مشهد به فاصله مستقیم ۳۸۰ کیلومتر نیز احساس شد / و شهری باستانی با قدمت ۴هزار ساله با خاک یکسان شد و تمام مکان‌های تاریخی شهر به کلی ویران گشت؛ زلزله‌ای مهیب که هنوز آثارش در برخی از نقاط طبس بزرگ دیده می‌شود. / پیامدهای اجتماعی زلزله زلزله‌های شدید و مرگبار همواره با تبعات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی گوناگونی همراهند ولی رخداد زلزله ویرانگر طبس خصوصا در کوران مبارزات انقلاب اسلامی، پیامدها و حاشیه‌های بیشتری را به همراه داشت و زمان بازسازی زلزله طبس نیز به زمان اوج انقلاب اسلامی و سپس، برقراری دولت موقت و سال‌های اول انقلاب اسلامی و سپس جنگ تحمیلی مربوط شد. در چنین شرایطی و بر پایه گزارش‌های موجود بازسازی کامل شهر طبس عملا تا سال ۱۳۶۱ و در زمانی که کشور در گیر جنگ تحمیلی هم شده بود، طول کشید. همه اینها موجب شد که زلزله طبس و بازماندگان آنها در شرایط بدی هم از نظر رخداد ناگهانی این سانحه مهم قرار گیرند و هم به دلیل موقعیت خاص سیاسی کشور، بازسازی این شهر جزو اولویت‌های اصلی قرار نگیرد. قابل ذکر است؛ در بازسازی طبس، چهره شهر کاملا تغییر یافت و امروزه متاسفانه اثری از میراث تاریخی و فرهنگی گذشته طبس جز در عکسها و یادهای مردمان بازمانده از زلزله باقی نمانده است. ولی قطعا مهمترین سرمایه ای که از بین رفت، جان اكثريت قاطع شهروندان طبس و هم میهنانان عزیزمان بود که در سالروز وقوع آن به روان همه آنها درود می‌فرستیم.
کیهان نوشت: چند روزی است که از زلزله کرمانشاه می‌گذرد و قلب مردم ایران داغدار است؛ اما در همین چند روز اخیر و در شبکه‌های اجتماعی به خصوص تلگرام، تصویری منتشر شده که حاکی از حضور محمدرضا پهلوی به همراه فرح دیبا در میان مردم زلزله‌زده طبس در سال 1357 است و به واسطه همین عکس، این چنین القا می‌کنند که شاه در زلزله طبس میان مردم رفت اما اصل ماجرا چه بوده است؟
بعد از حادثه خونین هفده شهریور پنجاه و هفت و کشتار گسترده مردم تهران در میدان شهدا (ژاله سابق)، رژیم پهلوی با انتقادات و مشکلات گسترده‌ای روبرو می‌شود به نحوی که هیچ‌کس از درون رژیم مسئولیت حادثه هفدهم شهریور را قبول نمی‌کند، در همین اثنا، زلزله طبس در بیست و پنجم شهریور اتفاق می‌افتد و بهترین فرصت برای رژیم پهلوی در جهت سرگرم کردن انقلابیون و مردم خشمگین به وجود می‌آید، اما اینکه شاه و دربار پهلوی چه استفاده از زلزله طبس کردند و چه تفکری درباره کشته شدن مردم ایران در زلزله طبس داشتند، موضوعی است که باید به آن اشاره شود.
«آلبرتو بلیجی» یکی از روزنامه‌نگارانی که شرحی درباره زندگی اشرف نوشته، در قسمتی از شرح حال اشرف، در کتاب «زندگی و عیاشی‌های اشرف» درباره گفت‌وگوی وی با محمدرضا درباره زلزله طبس اشاره می‌کند. بلیجی در ادامه از شادی «اشرف» از وقوع زلزله در «طبس» خبر می‌دهد و نوار مکالمه «اشرف» و «محمدرضا» که از طریق رابط خود در ساواک به دست آورده را بازگو می‌کند، جایی که اشرف در کمال شقاوت و بی‌رحمی حادثه زلزله طبس را به برادر تاجدارش تبریک می‌گوید:
«اشرف: داداش من برای شما یک خبر خوب دارم، یک مژده...
شاه: چیه این خبر؟ چی شده؟!
اشرف: (با هیجان) زلزله اومده، طبس با خاک یکسان شده...
شاه (با تعجب): این که مژده نداره!
اشرف: چرا مژده نداره داداش؟! کشتار آنقدر زیاده که هم مذهبی‌ها و هم کمونیست‌ها چه بخواهند چه نخواهند باید به آنها برسند...
شاه (کمی خوشحال): مگر چقدر کشته شدند؟
اشرف: خیلی، خیلی زیاد (با هیجان) داداش تو خوشحال نیستی؟
شاه (مأیوس): نه گمان نمی‌کنم با خبر این زلزله شورش متوقف بشه... ولی تو راست میگی، زلزله همه رو مشغول می‌کنه، ما می‌تونیم فوری دست به کار بشیم.
اشرف (با خوشحالی): دیدی گفتم داداش...
شاه: خبر کی به تو رسید؟

اشرف (با هیجان): همین الان، مژده هم دادم، شما هم باید به من مژدگانی بدهید.»
بعد از این خبر بود که محمدرضا شاه بعد از اعلام عزای عمومی همراه با دوربین‌های تلویزیونی به طبس رفت تا علاوه بر گمراه ساختن افکارعمومی، با نمایش صحنه‌های تلویزیونی دلجویی از زلزله‌زدگان، ضلع سوم مثلث شوم خود یعنی تزویر را نیز تکمیل نماید و مردم را برای مدتی از تظاهرات انقلابی منصرف کند و فرصتی برای تجدید قوا و تجدید آرایش سیاسی - نظامی فراهم نماید.
اما مراجع تقليد مشهد و تهران و قم و اصفهان و ساير بلاد از همان ابتداى انتشار خبر زلزله مهمترين ستادهاى امداد را تشكيل داده و طبق رويه آن زمان كه مردم با مراجع تقليد مرتبط بودند و در اين مواقع كليه امدادها و كمكها را از طريق ايشان مي رساندند به كمك مردم طبس شتافتند، حتى فرزند برومند آيت الله كلبايكاني و رئيس دفتر و مؤسسات خيريه و علميه ايشان در راه امداه زلزله زدكان طبس جان باخت حضرت امام خمینی - رحمه الله علیه - پس از این اقدام رژیم، از نجف پیامی صادر نموده و ضمن احساس همدردی با زلزله‌زدگان و فراخوان جهت کمک به آنها، به افشای ماهیت رژیم شاه پرداختند.
علما، روحانیون و مردم مبارز هم بلافاصله پس از زلزله در راه کمک‌رسانی به هم‌وطنان زلزله‌زده‌شان قدم گذاشتند. علما با انتشار اطلاعیه‌هایی به همدردی با اهالی جنوب خراسان پرداختند و با اعلام شماره حساب‌هایی (مثل حکومت) از مردم خواستند که کمک‌های خود را از این طریق به دست نیازمندان برسانند. به این‌ها اعزام هیات‌هایی از سوی علما برای کمک به زلزله‌زدگان را هم اضافه کنید. آیات عظام شیرازی، گلپایگانی، شریعتمداری، آشتیانی و قمی نمونه‌ای از علمای فعال در این زمینه‌ بودند. جالب است که از شهرهای دور و نزدیک به خصوص شهرهای نزدیک طبس بسیاری از مردم به محض شنیدن خبر زلزله از طریق منابعی مثل مساجد، کمر همت بستند و عازم آن شهر شدند.
جالب است که رسانه‌های خارجی هم روحانیون را نخستین گروه‌هایی خوانده‌اند که برای کمک‌رسانی عازم طبس شدند. حتی آنتونی پارسونز، سفیر وقت انگلیس نیز در خاطرات خود به نقش فعال روحانیون و دانشجویان مشهدی و دیگر داوطلبان مخالف رژیم در کمک به زلزله‌زدگان و تامین مایحتاج آن‌ها اشاره کرده است.(۱۱)
۱۱- غرور و سقوط، سر آنتونی پارسونز، ترجمه: دکتر منوچهر راستین، انتشارات هفته، ص ۱۲۲

غلامحسين سلاميان كه در زمان وقوع زلزله طبس جوان 20 ساله اي بود در گفت وگو با ما، خاطرات خود را از آن شب به يادماندني و پرالتهاب اينطور بازگو مي كند؛
بنده حقير نيز در زمره اين عزيزان هستم كه در روز 25 شهريور مطابق با 14 شوال در حالي كه دو هفته از ماه مبارك رمضان سپري شده بود غم بزرگي را در عنفوان جواني در حاليكه 20 سال بيشتر نداشتم با تمام وجود لمس كردم. زيرا در آن روز من كليه عزيزانم را از جمله پدر، مادر، برادر و خواهرانم و چندين نفر از اقوام نزديك حدود 97 نفر را در آن شب هنگاميكه بايد نور ماه چراغي براي روشن كردن خرابه ها مي شد تا مردم بازمانده بتوانند عزيزان خود را از ميان خروارها خشت و خاك پيدا كنند و مجروحين را نجات دهند ماه هم نقاب بر چهره گرفت و در ماه گرفتگي كامل غم مضاعفي بر دل همه گذاشت آنچه كه براي من به عنوان يك درس بزرگ و نشانه اي از عظمت و قدرت لايزال الهي بود حوادثي بود كه در آن شب ظلماني اتفاق افتاد.
نجات كودك 3 ساله اي بود كه به لطف خدا پس از 72 ساعت زنده از زير خروارها خاك بيرون آورده شد.

(انشاي يك نوجوان شاهد صحنه كه در آن سال شرح واقعه را در انشاى مدرسه اش نوشته)
بنام خدا موضوع انشا : تابستان را چگونه گذراندید ؟


تابستان سال 57 من کلاس چهارم دبستان را در بیرجند تمام کرده بودم بعد از تعطیل شدن مدرسه حدودا” تیر ماه بود که برای گذراندن تعطیلات به طبس رفتیم. آن سالها بدلیل شغل پدرم ، در بیرجند زندگی میکردیم و هر ساله تقریبا” اغلب تعطیلات را مخصوصا” عید نوروز و تابستان را به همراه خانواده به طبس می رفتیم ودر منزل خودمان واقع در میدان شاه آن زمان ایام را سپری میکردیم . شمال ما باغ گلشن طبس و دریای ما هم استخر آب روستاهای اطراف بود. .برادرم و خواهرم دوران دبیرستان خود را در طبس میگذراندند تا مادر بزرگ تنها نباشد . تابستان 57 خیلی قشنگ آغاز شد شاید زیبایی اش برای من این بود که وقتی به طبس رسیدیم پدرم به خاطر موفقیت در امتحانات برایم دوچرخه خریده بودند ، یادش بخیر آقای ضرابی یک کلام دوچرخه را با 320 تومان به پدرم فروخت ، مغازه ایشان دقیقا” کنار ساختمان مخابرات قبل از زلزله و دیوار به دیوار خانه ما بود ، و به عبارتی پشت مغازه های مسگر ها. هی .. یادش بخیر که چه صفایی داشت ، صبح زود صدای چکش مسگر ها بلند میشد و تا غروب ادامه داشت ، مخصوصا” تابستانها که بچه مدرسه ایها هرکدام قلم و چکشی بدست می گرفتند تا هم مشغول باشند و هم با حکاکی در سینی های مسین یادی از خود بجای گذاشته باشند .
شبهای باغ گلشن واقعا” زیبا بود ، اصلا آدم باور نمی کرد که در کویر است ،… بگذریم روزها می گذشت و می گذشت و ما باید با نزدیک شدن مدارس دوباره به بیرجند برمی گشتم ، روز 20 شهریور پدرم از بیرجند به طبس آمدند تا باتفاق به بیرجند برگردیم ، چند روزی بیشتر تا اول مهر باقی نمانده بود گفتتند سری به اقوام بزنیم و کم کم آماده برگشتن شویم ، حدودا” صبح روز 24 شهریور بود که برای خداحافظی از اقوام ساکن در اطرف طبس، از شهر خارج شدیم ، غافل از اینکه باید با طبسی های و فامیل ساکن در طبس خداحافظی کنیم ، مخصوصا” دختر عمه ام که آن روز اصرار داشت با ما همسفر شود ، ولی نشد ، های های گریه میکرد که دایی جان من هم می خواهم با شما بیایم . هیچ نمی دانستیم دیگر هیچوقت او را و حتی چهره معصومش را نخواهیم دیدید …. مادرش میگفت فردا، دایی بر میگردند و قرار است به امام زاده برویم ( امام زاده حسین بن موسی الکاظم) . به هر حال فردای آن روز با اصرار مادرم به طبس برنگشتیم، روز 25 شهریور قرار بود شام را در روستا و در نزد عموی مادرم باشیم که با اصرار ایشان حدود ساعت 5 غروب بود که به منزل ایشان رفتیم. هوا واقعا” گرم بود و از هر روز شاید گرمتر بود بر خلاف سایر روزها که اغلب طوفانی بود آن روز اصلا” طوفانی در کار نبود و روی همین اصل فرشی در ایوان پهن کردیم ومشغول صحبت بودیم دقایقی از ساعت 7 گذاشته بود ، آن وقتها در روستاها برق نبود و سر شب باید چراغهای توری را پر نفت می کردند که تا آخر شب که شب نشینی طول میکشید (به قول طبسی ها چراغانی) چراغ توری ، تاب آورد ، چراغ توری را تازه آماده کردند و آویزان بر زنجیر بلندی که به همین منظور از سقف بلند ایوان آویزان شده بود. هوا رفته رفته تاریک می شد ، در طبس ، چه در روستا ها و چه در شهر اغلب مردم معمولا چند تا مرغ و خروس و مرغابی و بو قلمون داشتند ، منازل اغلب بزرگ با حیاطهای بزرگ و حوض آبی هم در وسط حیاط بود که در آن ماهی نگهداری می شد.ما بچه ها در حیاط بازی میکردیم ناگهان فکر کردم چیزی در آب حوض افتاد ، و به سمت دریاچه رفتیم ماهی ها به سطح آب آمده بودند و هراسان بودند همزمان صدای بوقلمون ها پیشی گرفته بود و در پی آن سایر ماکیان همصدا شده بودند و بال بال میزدند و بی تابی می کردند. ، تقریبا” در چند لحظه ظاهرا” این صدا از تمام روستا بگوش میرسید ، خفاشها به طرز عجیبی از این طرف به آن طرف و از آن طرف به این طرف در پرواز بودند ، البته همه این اتفاقات شاید یک تا دو دقیقه شاید هم کمتر طول کشید ، خیلی دقت نداشتیم ، ولی آنقدر موضوع غیر عادی بود که توجه همه جلب شده بود. ناگهان یکی از بستگان که تجربه تلخ زلزله فردوس را به خاطر داشت فریا زد چراغ توری دارد تکان میخورد ممکن است زلزله باشد ، دقیقا” خاطرم هست هنوز هیچ کس هیچ عکس العمل خاصی را نشان نداد ه بود که صدای کوبید ه ای ( مثل جسم سنگینی که از پشت بام می افتد ) فضا را پر کرد و زمین به شدت شروع به تکان خوردن کرد ، چراغی که آویزان بود ابتدا حالت پاندولی داشت و لی در یک لحظه حا لت تقریبا” چرخشی بخود گرفته بود ، زلزله فرا رسید تقریبا” رو طاقچه ها واقعا” چیزی نماند و آنجه بر آن نهاده بودیم بر زمین افتاد. سبوهای آب که بر دیوارها تکیه داده شده بود افتاد و شکست ، ایوانها ترک برداشت ولی هنوز از طبس خبری نبود ، حدود ساعت 9 بود که یکی از اقوام که جان سالم از زلزله طبس بدر برده بود ، سراسیمه وارد شد …و فریاد زد .. طبس…طبس…….. و شروع کرد به فریاد و ناله و در جایش نشست… که … همه مردند…. همه رفتند… طبس خراب شد….. راستش در آن لحظه فقط گریه و ناله ….بود … پدرم فورا” جوانها را جمع کردند و گفتند سریعا” هرچه بیل و کلنگ و چراغ قوه دارید با خودتان بر دارید .تا برویم . یادم هست چندین دبه 20 لیتری هم آب برداشتیم و تقریبا” وانت پراز نیروی کمکی به راه افتایم هرچه به طبس نزدیکتر می شدیم موضوع را بیشتر حس می کردیم..پسلرزه ها ی زلزله کاملا” واضح بود چندین بار ماشین از جاده منحرف شد …. من خودم که حتی پسلرزه های 2 سال بعد زلزله طبس را شاهد بودم و در منطقه قاینات ( زلزله زیرکوه 1378) هم حضور داشتم .. چنان پسلرزه های را ندیدم … مثل آدمی که تب لرز دارد ،واقعا” زمین میلرزید ….. 40 یا 50 دقیقه طول کشید که به طبس رسیدم، شهر در غبار و تاریکی بود … فریاد و فغان همه جا را پر کرده بود…….البته هنوز دیوارهایی بر جا بود که بعدا” و در اثر پس لزره ها خراب شد… خیابان باغ گلشن تقریبا” مسدود بود ، هیچ جایی قابل شناسایی نبود ، یبشتر از روی درختها و آب انبارها می شد حدود آدرس را پیدا کرد. آب انبارها آگر چه آسیب دیده بود ولی پا برجا مانده بود ….. منزلمان که ادرس کاملا سر راستی داشت و دور میدان مرکزی شهر بود را با زحمت پیدا کردیم …. صدای ناله اجازه نمی داد از کجا شروع کنیم ….. دقایقی بعد از کند و کاو پیکر مادر بزرگم را یافتیم ، خدایش رحمت کند …لحظات سختی بود …. تا صبح کند و کاو ادامه داشت مرده و زنده …از زیر خروارها خاک بیرون کشیده میشدند……زمین حرارت داشت شب طوفانی شده بود و ماه گرفتگی بر شدت تاریکی و غربت افزوده بود…… دوست داشتیم به هر ناله ای پاسخ بدهیم ولی واقعا” امکان ناپذیر بود…. دیوارهای گلین و پهن بر سر هر جنبنده ای فرود آمده بود در اولین لحظات او را به دیار ابدی فرستاد و آنان که فریاد داشتند یا آنان بودند که در سردابها ( زیرزمین) بودند و یا آنان بودند که در مسیرهای رفت و آمد تقریبا” آوار کمتری را تحمل می کردند …..صبح نزدیک می شد و با طلوع فجر خرابی طبس نمایانتر می شد……نزدیک صبح بود که پس از تلاش فراوان پیکر دیگر بستگان هم تقریبا بدست آمد ، اغلب جنازه ها فقط از روی لباس شناخنه می شدند و گرنه قابل شناسایی نبودند……شاید اولین گروههایی که به امام زاده رسیدیم ما بودیم ….. تا مکانی را برای دفن اجساد بیابیم ….زمین طبس که قبلا” با بیل دستی قابل حفر بود ، آن روز با کلنگ کنده نمی شد ، گویی خاک غربال شده را غلطک کوبی نموده بودند…… به همین دلیل اغلب جنازه ها در گورستانهای جمعی دفن شد که به ماشین های سنگین حفر شده بود . …… باد سرد صبحگاهی کویر، بوی مرگ طبس را به چهار سوی عالم برد و روز بعد رادیو با اعلام خبر زلزله طبس، مردمی را روانه طبس نمود تا به فر یاد آسیب دیدگان برسند….. اگرچه افرادی حتی تا روزهای بعد از زلزله از مرگ نجات یافتند ولی تقریبا” بسیاری از ساکنان طبس در اولین دقایق جان باختند …… و چه راست می گفت عمه ام که فردا قرار است همه با هم به امام زاده برویم …..روحشان شاد و یادشان گرامی باد
….اگرچه از آن صبح سالیان سال میگذرد … امام زاده بازسازی شد و شهر عوض شد ولی چهره به خاک خفته طبس در آن روز برای بازماندگان زلزله فراموش نشدنی است… طبس را اگر هزاران بار زیباتر از قبل بسازند بازهم برای طبسیها ،آن طبس نمی شود

Image Image

تخريب ساختمانهاي سقف تخت و تير آهني و سالم ماندن بافت معماري كهن و طاقهاى اجري گنبدي


Image
Image
Image
Image
Image
Image

همه ديوارهاى ساخت جديد ويران شده! اما ديوارطولاني قديمي سمت جب تصوير بابرجاست!! و قسمت مياني كه در دوران جديد ترميم شده بود ويران كشته است!!!

Image

همه آب انبارها باقي مانده بود و طاقهاى اجري كهن نجات يافته و تنها خسارت جزيي ديده بود، البته خانه هاى خشتي سقف تخت و نيز كنبدي غيراصولي ويران شده بود و مثل ساختمانهاى كهن آجري و با معماري اصولي نبود

آشنايي با معماري كهن طبس

http://anthropology.tabasenc.ir/?cat=66

همين تفاوتها سبب توجه بسياري از مهندسان محقق همجون بروفسور نادرخليلي كشت و مطالعه روي سازه هاى كهن به عنوان مقاوم در برابر زلزله را شروع كردند

آیا زلزله طبس به دفن زباله های هسته ای ربطی دارد ؟

در کتاب خاطرات ایت الله سیدمحمد خامنه ای[برادر مقام معظم رهبری ] چاپ مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران آمده است :
“زلزله ی شدیدی رخ داد. به دنبال آن، چند نفر از آنجا به ما نامه نوشتند که این زلزله نبوده بلکه انفجار مربوط به زباله های اتمی ای بوده که آمریکایی ها و شاید اسراییل آنها را در حوالی شهر دفن می کردند. نحوه ی تخریب شهر شباهتی به زلزله نداشت و صدای زیاد و شعله ایجاد کرده بود.
علاوه بر آن عده ای آمریکایی آمده و آنجا مقیم شده بودند و محموله هایی را می آوردند و در فلان محل در طبس دفن می کردند. به احتمال قوی، این محموله ها زباله ها و زایده های اتمی بوده که منشا انفجار شد. آنها حتی دلیل می آوردند که آمریکایی ها مدت کوتاهی پیش از وقوع حادثه سوار ماشین هایشان شده و به شهر دیگری رفتند. اعمال و قراین دیگری هم بود از جمله سوختگی هایی که به برخی افراد در روز حادثه عارض شده بود و می گفتند از آثار رادیواکتیو است.
کنار مطالب بالا به مطالب دیگری از منابع دیگر نیز برخورد می کنیم از آن جمله:
در گزارشی مربوط به سه روز بعد از زلزله از قول یکی از علماى تبریز، آيت الله محمدعلی قاضی طباطبایی آمده: «از آن موقع که زباله‌های اتمی ۳۳ کشور دنیا را در کویر لوت و اطراف طبس دفن کردند، آنجا مرتبا زلزله می‌شود، چون‌‌ همان زباله‌ها منفجر می‌شوند. قبل از آن هم یک شهر چند هزار نفری را به کشتن دادند. این‌ها در نتیجه خیانت‌های آن‌ها است و بعدا اعلام می‌کنند اینجا سابقه زلزله وجود دارد، در صورتی که سابقه زلزله از‌‌ همان روزی است که زباله‌های اتمی را آنجا دفن کرده‌اند.» منبع: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱۱، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص ۳۷۹

در متن گزارشی مربوط به اوایل آذرماه سال ۱۳۵۷، درباره دفن زباله‌های اتمی در کویر ایران که عنوان «جامعه روحانیت طبس» در پایین آن به چشم می‌خورد، خطاب به امام به همین موضوع پرداخته شده: «همان گونه که مستحضر هستید در حدود یک سال قبل، ایران یک قرارداد اتمی با کشورهای امپریالیستی سوئد، آلمان غربی، آمریکا و اتریش به امضا رساند که بر اساس آن غربی‌ها بتوانند زباله‌های اتمی خود را در کویر مرکزی ایران دفن کنند. در رابطه با این موضوع یک شرکت خارجی در تاریخ ۱۸ فروردین سال ۵۷ در طبس و اطراف آن مشغول به کار شد… همه چیز عادی بود تا آنکه شامگاه شنبه ۲۵ شهریورماه پیش آمد که ناگهان در ساعت ۷/۵ به فاصله دو ثانیه طبس و توابع آن با خاک یکسان شد و ۲۷ هزار نفر انسان مظلوم حاشیه کویر قربانی یک توطئه بین‌المللی شدند. مردم طبس معتقدند که این حادثه یک حادثه طبیعی نبوده و بر اثر یک آزمایش اتمی [که] در کویر ایران انجام شده صورت گرفته است…»
• منبع:اسناد انقلاب اسلامی، ج۴، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۶۷۰ و ۶۷۱.
najm134
 
پست ها : 2046
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

قبليبعدي

بازگشت به آلوده شناسى


cron
Aelaa.Net