آلودگی سیاسی

مديران انجمن: najm134, najm134, najm134

شکست سیاست‌های غرب گرایانه در ترکیه

پستتوسط najm134 » يکشنبه مه 06, 2018 9:50 pm


شکست سیاست‌های غرب گرایانه در ترکیه

شکست سیاست‌های غرب گرایانه در ترکیه/ اردوغان تمامی شعارهای غربی خود را پس گرفت
Image
تنش و تیرگی در روابط ترکیه و غرب نشانگر شکست سیاست‌های غرب گرایانه در ترکیه است. با نگاهی به سیاست دولت رجب طیب اردوغان از زمان به قدرت رسیدن حزب او ( سال ۲۰۰۲) در ترکیه می‌توان به این مطلب پی برد.
سرویس جهان مشرق - این روزها شاهد تنش در مناسبات و رفتار ترکیه با کشورهای اتحادیه اروپا و آمریکا هستیم؛ تنشی که باعث پیدا شدن شکاف عمیق بین این کشور با غربی‌ها شده است. روزی نیست که اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه علیه رئیس‌جمهور آمریکا و سیاست‌هایش سخن‌رانی نکند و او را مورد هجمه قرار ندهد.
تنش و تیرگی در روابط ترکیه و غرب نشانگر شکست سیاست‌های غرب گرایانه در ترکیه است. با نگاهی به سیاست دولت اردوغان از زمان به قدرت رسیدن حزب او (از سال ۲۰۰۲) در ترکیه می‌توان به رویه رو به سقوط سیاست‌های دولت ترکیه در مواقعی که به سمت غرب متمایل بوده پی برد.

رجب طیب اردوغان باهدف رسیدن به رؤیای اروپایی شدن کشورش از همان ابتدا سیاستی هماهنگ با غربی‌ها به‌ویژه دولت آمریکا به کار گرفت؛ با این امید که در سایه حمایت‌های دولت امریکا (متحد دیرینه و استراتژیک خود در منطقه) بتواند به‌راحتی مسیر پیوستن کشورش به اتحادیه اروپا را هموار سازد. ولی از این نکته غافل بود که اتفاقات و تضاد منافع و هویتی بین ترکیه و غرب (اسلام و مسیحیت) تمامی رؤیاهای دولت او و سیاست‌های غرب گرایانه اش را نقش بر آب خواهد کرد.
اگر بخواهیم از سال ۲۰۰۲ تا به امروز روابط «کاخ سفید» و «کاخ آک سارای» را کالبدشکافی کنیم، به موارد بسیار زیاد و ویژه‌ای برخورد خواهیم کرد؛ لیکن اصلی‌ترین علتی که باعث گردید خود اردوغان هم به شکست سیاست‌های غربی گرایانه در منطقه و داخل ترکیه پی ببرد بحران سوریه بود.
با بروز اختلافات و فتنه‌ها در سوریه دولت ترکیه به حمایت از احزاب و گروه‌های سیاسی وابسته به القاعده در سوریه پرداخت و آشکارا خواستار روی کار آمدن این احزاب به‌جای حزب حاکم به رهبری بشار اسد شد. در ابتدا دولت ترکیه با اطمینان از برکناری اسد سخن می‌گفت و معتقد بود با توجه به شروع جنگ و ناامنی در سوریه «ائتلاف ناتو» به رهبری آمریکا دیر یا زود گزینه مداخله نظامی در سوریه را در دستور کار قرار خواهد داد. سیاست‌های ترکیه در قبال مسائل سوریه و حمایت از گروه‌های تروریستی تکفیری وابسته به القاعده و داعش مانند جبهه النصرهبه‌تدریج در سوریه به دردسری بزرگ برای آنان تبدیل شد. دردسری که صرف‌نظر از اشتباهات رهبران ترکیه در نوع محاسباتشان از تحولات سوریه و اعتماد و تکیه بیش‌ازحد این کشور به غرب و خصوصاً آمریکا در عرصه سیاست خارجی دامن دولت اردوغان را گرفت.
Image
حزب حاکم عدالت و توسعه باهدف تبدیل ترکیه به موفق‌ترین الگو در خاورمیانه با انتخاب سه اصل سکولاریسم، دموکراسی و بازار آزاد سعی کرد اهداف بلندپروازانه خود را پیش ببرد. در کنار این سه اصل ترک‌ها همواره رؤیای پیوستن به اتحادیه اروپا را در سر داشتند؛ رؤیایی که برای تحقق آن از سال‌ها قبل دست به یک سری اقدامات اساسی و حتی تغییر برخی قوانین کشور زده بودند تا بلکه بتوانند اروپایی‌ها را متقاعد نمایند. آن‌ها با اجرای اصلاحات سیاسی و قوانین داخلی تلاش کردند تا کشورشان را در مسیر پیوستن به اتحادیه اروپا قرار دهند؛ لیکن برای وصول به این آرزو هر چه قدر بیشتر تلاش کردند نتیجه‌ی برعکس دیدند و در اکثر موارد با بی‌مهری و اشکال‌تراشی مدام سران و دولتمردان اتحادیه اروپا مواجه شدند.
پس از کودتای نافرجام ۲۰۱۶ در ترکیه، رجب طیب اردوغان دست به یک سری تصفیه‌های گسترده در تمام سطوح دولتی، فرهنگی، آموزشی و اقتصادی زد که اعتراض غرب را در پی داشت. غربی‌ها به اختیارات و قدرت بیش‌ازحد رئیس‌جمهور که بعد از همه‌پرسی قانون اساسی به وی اعطاشده بود نیز معترض بودند. در نظر اروپایی‌ها (آلمان، هلند، اتریش ...) این رفتار و اقدامات اردوغان در تضاد آشکار با خط‌مشی و سیاست‌های غرب بود. فلذا اختلافات پنهان غرب با ترک‌ها و کینه‌های پنهان آن‌ها در طول زمان پس از برگزاری رفراندوم قانون اساسی رخ‌نمود. اکثر هم‌پیمانان غربی ترک‌ها معتقد بودند که بعد از کودتا، دولت اردوغان و حزب عدالت و توسعه به‌شدت قدرتمند شده و دموکراسی در ترکیه‌ را با ابهامات و چالش جدی مواجه خواهند کرد.
البته گرایشات شدید به مبانی دین اسلام در درون ساختار اجتماعی ترکیه یکی دیگر از علل اصلی شکست سیاست‌های غرب گرایانه ترک‌ها است. با جود تأسیس دولت و حکومت سکولار در سال ۱۹۲۳ میلادی، سیستم سکولار غرب‌گرا در داخل جامعه ترک از محبوبیت چندانی برخوردار نبود و ما رشد و شکوفایی احزاب و گروه‌های قدرتمند اسلام‌گرا را در ترکیه مشاهده می‌کردیم. البتهملی‌گراها و سکولارها همچنان در قالب احزاب متعدد در عرصه سیاسی این کشور در حال فعالیت بودند ولی در درون جامعه اسلام‌گرای ترکیه رغبت چندانی به این احزاب دیده نمی‌شد.
Image
اردوغان با آگاهی از این مطلب و با استفاده از اهرم اسلام‌گرایی دینی تلاش کرد نظر و آرای اکثریت مردم را به دست آورد. البته وی اگرچه توانست در سال‌های آغازین (۲۰۰۲) افکار عمومی را با خود همراه سازد؛ ولی به‌مرورزمان با شکست تمامی سیاست‌هایش در عرصه بین الملی و منطقه‌ای روبرو شد و چاره‌ای جز فرار به جلو برای خود ندید. شکست آرمان‌های اروپایی و سیاست‌های غرب گرایانه اردوغان او را در یک بن‌بست سیاسی قرار داد؛ فلذا وی سعی کرد با جایگزین کردن روسیه به‌جای آمریکا و اروپا تا حدی از تلخی عدم موفقیت خود در عرصه منطقه‌ای بکاهد.
تغییر پی‌درپی مواضع ترک‌ها (نوسان بین غرب و شرق) باعث به وجود آمدن حس بدبینی و عدم اطمینان به این کشور سیاست‌های اردوغان شد و متحدان غربی و حتی عربی که دنباله‌رو سیاست‌های غرب بودند به این کشور پشت کردند.
اکنون ترکیه در سیاست جدید خود به‌جای تشکیل ائتلاف‌های بین‌المللی به دنبال ایجاد ائتلاف منطقه‌ای با حضور همسایگان خود است. ترکیه به این نتیجه رسیده است که بحران‌های منطقه‌ای تأثیری بر کشورهای بین الملی ندارد و این ترکیه و همسایگان سوریه هستند که بهای آن را باید بپردازند.
تمامی چالش‌های امنیتی و سیاسی منطقه تأثیر مستقیم در ترکیه و ثبات سیاسی و امنیتی این کشور دارد. ترکیه به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند از هرج‌ومرج و بحران و ایجاد ناامنی در سوریه بدون پرداخت هزینه‌های متعدد امنیتی آن حمایت نماید؛ چراکه با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی و قومیتی (حضور نزدیک به بیست میلیون کرد در این کشور) اولین کشور تأثیرپذیر در بحران سوریه دولت ترکیه است. ترک‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که جایی در اتحادیه اروپایی مسیحی ندارند و سیاست‌های غرب نمی‌تواند آن‌ها را از چالش‌هایشان رهایی بخشد؛ بنابراین به دنبال‌ روی گردانی از غرب و یافتن متحدان جدید و استراتژیک هستند.
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

جزئیات راهبرد جدید آمریکا در سوریه

پستتوسط najm134 » سه شنبه مه 22, 2018 9:42 am


جزئیات راهبرد جدید آمریکا در سوریه؛ ایجاد ارتش جدید و خودمختاری برای کردها در شمال سوریه!


تصور حضور بلندمدت ایالات متحده در سوریه بیش از هر زمان دیگری در حال تقویت شدن است و به نظر می رسد واشنگتن راهبرد خود برای حفظ زمین بازی در این کشور را تدوین و آغاز کرده است. نخستین نشانه رویکرد جدید آمریکا، در سخنان جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا آشکار شد که تاکید کرد واشنگتن دیپلمات های خود را به مناطق تحت سیطره نیروهای دموکرات سوریه خواهد فرستاد تا در کنار نظامیان فعالیت کنند.
تصوير
تصور حضور بلندمدت ایالات متحده در سوریه بیش از هر زمان دیگری در حال تقویت شدن است و به نظر می رسد واشنگتن راهبرد خود برای حفظ زمین بازی در این کشور را تدوین و آغاز کرده است.
به گزارش تابناک، در همین زمینه خبرگزاری اسپوتنیک روسیه به نقل از رسانه های عربی و دیپلمات های غربی نوشته است: دولت آمریکا در نظر دارد راهبردی جدید درباره سوریه اتخاذ کند و نخستین نشانه رویکرد جدید آمریکا، در سخنان جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا آشکار شد که تاکید کرد واشنگتن دیپلمات های خود را به مناطق تحت سیطره نیروهای دموکرات سوریه خواهد فرستاد تا در کنار نظامیان فعالیت کنند.
انتظار می رود واشنگتن در دوره پیش رو اقدامات ملموسی را در مناطق شرق نهر فرات سوریه، که تحت کنترل نیروهای دموکرات سوریه است و مساحت آن حدود 28 هزار کیلومتر (سه برابر مساحت لبنان) است، اتخاذ کند و این منطقه را، به صورت دیپلماتیک به رسمیت بشناسد.
این درحالی است که دولت سوریه موضع خود را علیه نیروهای سوریه دموکراتیک تشدید کرده و آن‌ها را خائن می داند.
از سوی دیگر، روزنامه ینی شفق ترکیه نیز گزارش داد که آمریکا در حال فراهم کردن زمینه های تشکیل دولت فدرالی نیروهای حزب کارگران کردستان ترکیه (پ.ک.ک) در شمال سوریه به پایتختی شهر رقه است و در آینده ای نزدیک یک فرودگاه غیر نظامی نیز در این شهر می سازد
همچنین روزنامه الشرق الاوسط به نقل از منابع غربي فاش کردند که آمريکا درحال تدوين يک راهبرد جديد درباره سوريه است که شامل 10 بند اصلي مي‌شود و بر حمايت از نيروهاي سوريه دموکراتيک به عنوان جايگزيني براي دولت مرکزي متمرکز است.
براساس اطلاعات به دست آمده 10 اقدامي‌که آمريکا اتخاذ خواهد کرد شامل موارد زير است:
1- افزايش حمايت نظامي‌از نيروهاي سوريه دموکراتيک. دونالد ترامپ، رئيس‌جمهور آمريکا اواسط ماه ميلادي گذشته دستوري را براي ادامه مسلح کردن اين نيروها و افزايش تعدادشان به 25 تا 30 هزار تن امضا کرد.
2- آموزش نيروهاي سوريه دموکراتيک با تغيير نقش آن‌ها تا تبديل شدن به يک ارتش نظامي‌که مسئوليت حفظ امنيت و ثبات بعد از آزادي خاک سوريه از داعش را برعهده داشته باشند. همچنين برنامه آموزشي شامل نيروهاي پليس و نيروهاي امنيتي به ويژه در مناطقي است که باندهاي زيرزميني داعش در آنجا هستند. اين نيروها شامل 3000 تن هستند.
3- تقويت شوراهاي محلي مدني که بر مناطق آزاد شده از دست داعش حکمراني خواهند کرد.
4- بازسازي از طريق تشويق کشورهاي حاضر در ائتلاف ضد داعش براي فراهم آوردن منابع مالي و انساني جهت بازسازي شهرهاي ويران شده به گونه‌اي که شهر رقه به الگويي در خاورميانه تبديل شود.
5- تقويت خدمات‌رساني و ايجاد زيرساخت و استفاده از منابع طبيعي موجود که شامل منابع اصلي گاز، نفت، کشاورزي و آب مي‌شود. نيروهاي سوريه دموکراتيک کنترل مهم‌ترين ميادين گازي و نفتي و بزرگترين سدهاي سوريه را در دست دارند.
6- آموزش دستگاه‌هاي دولتي و قضايي. مسئله جالب توجه در اينجا اين است که سخنگوي دولت فرانسه روز پنجشنبه اعلام کرده بود که زنان فرانسوي عضو داعش که در کردستان سوريه بازداشت شده‌اند اگر نهادهاي قضايي آنجا قادر به تضمين محاکمه عادلانه آنها باشند، همانجا محاکمه خواهند شد. اين موضع خشم رجب طيب اردوغان، رئيس جمهور ترکيه را برانگيخته است.
7- فراهم آوردن حمايت هوايي از مناطق تحت کنترل همپيمانان محلي آمريکا در شمال و شرق سوريه و ابقاي پايگاه‌هاي نظامي‌که شامل پنج پايگاه در شرق رود فرات مي‌شود که حدود 2000 نظامي‌و کارشناس آمريکايي در آنجا کار مي‌کنند و اتاق‌هاي عمليات مشترکي را با نيروهاي سوريه دموکراتيک ايجاد کرده‌اند و نيز به رسميت شناختن ديپلماتيک اين مناطق. درحال حاضر کارشناسان آمريکايي مشغول گسترس فرودگاه الرميلان و ايحاد پايگاه نظامي‌ديگري براي استقبال از کارشناسان غير نظامي‌آمريکايي طي هفته‌هاي آينده هستند.
8- فشار واشنگتن براي مشارکت دادن نمايندگان سوريه دموکراتيک در روند سياسي ژنو.
9- حمايت از روند انتخابات کنوني در مناطق فدرالي اعلام شده تحت کنترل کردها در شمال سوريه. قرار بود سومين و آخرين مرحله انتخابات کردها به زودي برگزار شود اما يک مسئول کرد اعلام کرد که انتخابات به موعد ديگري موکول شده است و تماس‌ها براي تشکيل نهادهايي در مناطق فدرالي شامل دولت، وزارتخانه‌ها، پارلمان و سفارتخانه‌ها ادامه دارد.
10- فراهم آوردن حمايت نظامي‌ و سياسي و ديپلماتيک از مناطق شرق رود فرات، عفرين و منبج که تحت کنترل کردها و نيروهاي سوريه دموکراتيک هستند.
يک مسئول غربي اعلام کرد که هدف آمريکا از حمايت نيروهاي سوريه دموکراتيک در شرق رود فرات سه مسئله است: اول اينکه بر حضور ايران در سوريه تاثير بگذارد. دوم بهبود موضع مذاکره با دمشق و مسکو درباره حل بحران و سوم تقويت موضع کردها در مذاکرات با دمشق.
اين درحالي است که دولت سوريه موضع خود را عليه نيروهاي سوريه دموکراتيک تشديد کرده و آن‌ها را خائن دانسته است درنتيجه واشنگتن مجبور به دفاع از اين نيروها شده است.
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

آشوبهاى جعلي خاورميانه در يكصدساله اخير براى از بين بردن يهو

پستتوسط najm134 » سه شنبه مه 29, 2018 11:17 am

آشوبهاى جعلي خاورميانه در يكصدساله اخير براى از بين بردن يهوديان سنتي و تقويت يهود سياسي و صهيونيسم


یهودیان عراقی در راه بازگشت؛ ظلم صهیونیست‌ها به مهاجران
Image
«پس از سالها یهودیان عراقی از سرزمین های اشغالی راهی وطن خواهند شد.» این خبر دو بُعد می‌تواند داشته باشد اول نارضایتی از زندگی در سرزمین‌های اشغالی و دوم نقشه جدید برای شمال عراق.
سرویس جهان مشرق - روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» چندی پیش در گزارشی اختصاصی از قصد یهویان عراقی ساکن سرزمین های اشغالی و انگلیس جهت بازگشت به عراق خبر داد.
این روزنامه چاپ سرزمین های اشغالی در گزارش خود نوشته بود: شواهد حاکی از آن است که ده ها سال پس از مهاجرت یهودیان عراقی از کشور خود، آنها برای وطن اصلی خود دل تنگ شده و مصمم برای بازگشت به عراق می باشند.
هاآرتص در ادامه گزارش خود می نویسد: در پی شکست گروه تروریستی داعش در عراق و بهبود شرایط امنیتی در این کشور، یهودیان عراقی مشتاقانه به دنبال بازگشت به سرزمین مادری شان و در حال برنامه ریزی برای بازگشت به آن هستند.

Image
یهودیان عراقی در سرزمین‌ اشغالی

این روزنامه صهیونیستی با اشاره به اینکه برخی از یهودیان عراقی ساکن اسرائیل از تمدید گذرنامه عراقی خود سخن می گویند، ادامه می دهد: با اخباری که از بغداد، پایتخت عراق به گوش می رسد، برخی دیگر تلاش می کنند در سرزمین مادری خود املاکی خریداری کنند، اگرچه هنوز قضیه فرهود از ذهن یهودیان عراق پاک نشده است.
حادثه فرهود که در سال ۱۹۴۱ میلادی در بغداد رخ داد و اگرچه برخی از یهودیان علت این حادثه را ارتباط دولت وقت عراق به نخست وزیری «رشید عالی کیلانی» با رژیم نازی و نقشی که رادیو عربی برلین در تحریک یهودیان عراق ایفا کرد، می دانند، اما اغلب قریب به اتفاق یهودیان عراق تاکید می کنند، هدف این حادثه که اولین حادثه خشونت آمیز و خونین علیه یهودیان عراق شمرده می شد، واداشتن یهودیان این کشور به مهاجرت به فلسطین اشغالی و خروج از عراق بود.
روزنامه صهیونیستی هاآرتص در ادامه گزارش خود، در حالی که آشکارا مشخص بود، از یک سو، قصد یادآوری روزهای تلخ آن حادثه را به یهودیان عراق دارد و از سوی دیگر لحنی را در نوشتار خود به کار می برد، گویی نماینده این یهودیان است، می افزاید: یهودیان عراقی هنوز حوادث پرتاب بمب‌های دستی در محله های یهودی نشین بغداد را به یاد می‌آورند.

Image
درگیری یهودیان عراق و خروج آنان از عراق

برخی از یهودیان معتقدند که این اقدامات حاصل همدستی دولت عراق و سازمان ها و گروه های صهیونیستی و با هدف ایجاد رعب و وحشت در میان این یهودیان صورت می گرفته است.

Image
تصاویر قدیمی از یهودیان عراق

در این زمینه یهودیان عراق به تصمیم دولت وقت عراق در سال ۱۹۵۰ میلادی مبنی بر سلب تابعیت یهودیان این کشور و تسهیل سفر آنها به اسرائیل و صدور بیانیه هایی اشاره می کنند که آنها را به مهاجرت به اسرائیل دعوت می کرد.

Image
خروج یهودیان عراق

هاآرتص می نویسد: اغلب یهودیان عراق که بخشی از قشر ثروتمند و سرمایه دار و تاجر جامعه وقت عراق را تشکیل می دادند، بعد از تأسیس اسرائیل در سال ۱۹۴۸ میلادی به شکل گروهی این کشور را ترک کردند، در حالی که اندک یهودیان باقی مانده در بغداد نیز پس از تهاجم نظامی آمریکا به عراق و براندای رژیم بعث و صدام حسین در سال ۲۰۰۳ در این کشور وقتی با عملیات های ادم ربایی و ترور به دست گروه ها و افراد ناشناس مواجه شدند، از بیم جان و سرنوشت نامعلومی که انتظار آنها را می کشید، به امید یک زندگی جدید این کشور را ترک و به کشورهای دیگر از جمله کشورهای اروپایی و بخشی از آنها به فلسطین اشغالی مهاجرت کردند.
در این بین خبر شکست داعش در عراق تنها موجب شادی و خوشحالی در دل عراقی ها ایجاد نکرد، بلکه موج آن به خانه «ادوین شوکر»، یهودی عراقی الاصل ۶۲ ساله ساکن شهر لندن، در انگلیس هم رسید.
برای او این اتفاق گام دیگری در راه رسیدن به آرزویش جهت بازگشت به وطنش و زندگی در آن بود که ۴۵ سال پیش مجبور به مهاجرت از آن شده بود.
در این راستا و برای تحقق این آرزو، او دو سال پیش اقدام به خرید خانه جدیدی در شمال عراق کرده بود تا اولین یهودیی باشد که در این سال ها، در این کشور درگیر جنگ های خونین اقدام به خرید ملک می کند.

Image
یهودیان عراقی

وی در این باره در گفت و گو با روزنامه هاآرتص تاکید می کند که یهودیانی را می شناسد که سال ها پیش عراق را ترک کرده بودند، اما در سال های اخیر به وطن خود بازگشته اند.
اگرچه خرید ملک در شمال عراق توسط یک یهودی را نمی توان اتفاقی عادی و معمول خواند، اما این اتفاق و صحبت های وی تاکید می کند، باید در انتظار وقوع پدیده ای جدید میان یهودیان پراکنده در نقاط مختلف جهان از جمله فلسطین اشغالی باشیم، پدیده ای که هر روز دامنه آن وسیع تر از روز قبل می شود و آن ارتباط دوباره یهودیان عراق با وطن خویش علی رغم رانده شدن از آن است.
اما این پایان کار نیست، بلکه در این راستا، وبسایت خبری- تحلیلی المانیتور در گزارشی که افزایش حضور و فعالیت یهودیان طی سال های اخیر در شمال عراق و به طور مشخص منطقه کردستان می پردازد و سخنان یکی از این یهودیان به نام آراز شکری را نقل می کند: وجود یهودیان در عراق موضوع جدیدی نیست، بلکه قدمتی چندین هزار ساله دارد و در این بین خروج ما از عراق طی بیش از نیم قرن گذشته به دلایلی صورت گرفت که اکنون احساس می شود، آن دلایل یا از بین رفته اند یا در حال محو کامل هستند.

Image Image
اخراج یهودیان از عراق

در این بین آراز تاکید می کند که در اسرائیل شماری از خانواده های یهودی عراقی قصد بازگشت به وطن خود را دارند، چون درک می کنند که شرایط کنونی عراق با آنچه در سال های گذشته بر آن حاکم بوده، تغییر کرده است.
اما هاآرتص در بخشی از گزارشی که به بازگشت یهودیان عراقی به عراق منتشر کرده بود، تاکید می کند: این پدیده به شکلی خاص در میان یهودیان ساکن اسرائیل و انگلیس قابل ملاحظه است و اولین نشانه های آن در سال ۲۰۰۳ میلادی بعد از سقوط صدام حسین و رژیم بعث در عراق آشکار گردید و در طول تمام سال های گذشته کما بیش قابل ملاحظه بود تا سال گذشته، ‌ هنگامی که گزارش های امنیتی دولت عراق از کاهش حملات تروریستی و عملیات های انتحاری در این کشور و مشخصا بغداد خبر می دادند تا این پدیده جانی دوباره بگیرد و فعالیت خود را از نو شروع کند.

Image
تصویری از یهودیان عراق در سرزمین های اشغالی
تا قبل از تأسیس اسرائیل در سال ۱۹۴۸ میلادی در فلسطین اشغالی حدود ۱۵۰ هزار یهودی در کشور عراق زندگی می کردند. اقامت این یهودیان در عراق حاصل دیروز و امروز نبود، بلکه پیشینه آن به ۲۵ قرن قبل باز می گشت، اما اقدامات خشونت آمیزی که بین سال های ۱۹۴۸ تا ۱۹۵۱ میلادی علیه آنها صورت گرفت، آنها را وادار کرد، ریشه های تاریخی خود را در این کشور نادیده بگیرند و از کشور و وطن خویش مهاجرت کرده، آواره سرزمین های دیگر شوند.

دو مقوله بسیار مهم
نکته ای که باید درباره دو گزارش هاآرتص و المانیتور به آن توجه بسیار داشت و حائز اهمیت بسیار می باشد، این است که طی سال های گذشته به خصوص با آغاز انقلاب های عربی در منطقه در سال ۲۰۱۱ میلادی هر از چند گاهی اخبار و گزارش هایی منتشر می شد که از چشم داشت ها و طمع جدید رژیم صهیونیستی در عراق و نفوذ به این کشور از منفذهای منطقه کردستان سخن می گفتند. از طرفی خرید خانه در مناطق شمالی عراق این شبهه را تقویت می‌کند که نقظه و طرح جدیدی از سوی رژیم صهیونیستی در حال اجراست.

Image
سرمایه گذاری رژیم صهیونیستی بر روی اقلیم کردستان

بالطبع آنچه در این گزارش به آن اشاره شده تمایلات قلبی و خود جوش طیفی از یهودیان است که هزاران سال در عراق زندگی می کردند و تا زمان تاسیس رژیم صهیونیستی و اعلام موجودیت این رژیم بر فلسطین اشغالی در کمال صلح و آرامش زندگی مسالمت آمیزی را در کنار مسلمانان و دیگر اقلیت های دینی ساکن عراق سپری می کردند و کم نیستند، اسناد تاریخی که ثابت می کنند، بیرون راندن یهودیان عراق از این کشور همانند یهودیان دیگر کشورهای مسلمان منطقه توطئه ای صهیونیستی با هدف جذب یهودیان به سرزمین های اشغالی و افزایش جمعیت آنها در برابر اعراب فلسطینی بوده است.
لذا دلتنگی قومی که در کشوری ریشه ای ۲۵۰۰ ساله دارد، امری کاملا طبیعی است و با مشاهده آرام شدن اوضاع و از بین رفتن تهدیدات در محیط عزم بازگشت به وطن را کند.
آنچه بر عزم این یهودیان می افزاید، ظلم و ستم و تبعیض روا داشته شده بر آنها در جامعه صهیونیستی است و این امری کاملا اثبات شده و مبرهن است، به گونه ای که از زمان تاسیس رژیم صهیونیستی تاکنون هر سال شماری از یهودیان ساکن سرزمین های اشغالی به دلیل همین تبعیض ها و ستم ها به کشورهای زادگاه خود باز می گردند و یهودیان عراق، از جمله طیف هایی هستند که سال هاست، قربانی همین تبعیض ها و ستم های صهیونیستی هستند که پرداختن به آنها خارج از حوصله این گزارش است، اما اسناد آن تماما در دسترس و قابل رویت است.
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

غزه تا سال ۲۰۲۰ غیر قابل سکونت می شود

پستتوسط najm134 » پنج شنبه ژوئن 21, 2018 2:02 pm


غزه تا سال ۲۰۲۰ غیر قابل سکونت می شود


کمک‌های جهانی برای فلسطینیان نیز به سازمان فتح می‌رسد. سازمان فتح برای فشار به سازمان افراط گرای حماس سال گذشته پرداخت پول به اسرائیل را برای ارائه انرژی به فلسطینیان منطقه نوار غزه به شدت کاهش داد.

Image
به گزارش شفقنا به نقل از دیپلماسی ایرانی، مردم نوار غزه آن قدر نومید و مستاصل اند که به سیم خاردارهای مرزی نزدیک می شوند، با اینکه می دانند آن سوی مرز تک تیراندازانی نشسته اند و اجازه شلیک هم به آنها داده شده است. شرایط زندگی در نوار غزه تحمل ناپذیر شده است. گزارشی رسانه ای از شرایط زندگی در نوار غزه منتشر شده، تاکید می کند که زندگی در این منطقه غیرقابل تحمل شده است.
در یک گزارش سازمان ملل متحد تخمین زده می شود که تا سال ۲۰۲۰ میلادی نوار غزه به کلی غیرقابل سکونت خواهد شد. مارک فرینگز، نماینده بنیاد کنراد آدناوئر در آلمان، اما بر این نظر است که شرایط زندگی در نوار غزه هم اکنون نیز تحمل ناپذیر است.
مارک فرینگز که در رام الله در کرانه غربی رود اردن زندگی می کند و به طور منظم از آنجا به نوار غزه تردد دارد، وضعیت منطقه را به خوبی می داند. او در مصاحبه ای با دویچه وله نسبت به کمبود انرژی و آب آشامیدنی در نوار غزه هشدار داد. فرینگز می گوید که امکان بروز اپیدمی هایی چون وبا در نوار غزه وجود دارد.
کمبود آب آشامیدنی و انرژی
در سال ۲۰۰۰ میلادی ۹۸ درصد مردم نوار غزه به آب آشامیدنی دسترسی داشتند. در سال ۲۰۱۴ میلادی اما تنها ۱۴درصد مردم این منطقه موفق به تهیه آب آشامیدنی شدند. سازمان ملل متحد هشدار داده است که تنها منبع آب آشامیدنی در نوار غزه اگر با همین شیوه بی رویه و با اضافه برداشت بهره برداری شود، تا سال ۲۰۲۰ غیرقابل استفاده خواهد شد.
این وضعیت ناگوار به گونه ای در ارتباط با انرژی نیز صادق است. در حال حاضر روزانه چهار تا شش ساعت برق در نوار غزه موجود است. به این ترتیب بهداشت، آموزش و خدمات عمومی در این منطقه با مشکلات بسیاری روبه رو شده اند. اختلاف میان سازمان های فتح و حماس در مدیریت زیرساخت ها در غزه آمده است که حماس از سال ۲۰۰۷ غزه را در کنترل خود دارد. این سازمان از سال ها پیش با جنبش فتح در کرانه غربی رود اردن منازعه دارد.
کمک های جهانی برای فلسطینیان نیز به سازمان فتح می رسد. سازمان فتح برای فشار به جنبش حماس سال گذشته پرداخت پول به اسرائیل را برای ارائه انرژی به فلسطینیان منطقه نوار غزه به شدت کاهش داد. و به این ترتیب بود که مردم نوار غزه اکنون با کمبود برق روبه رو هستند.
جیمی مک گلدریک، نماینده سازمان ملل در منطقه فلسطین درباره زندگی هزاران نفر از افراد که در خطر قرار دارد می گوید: «فاکتورهای زیادی در این امر دخیل هستند. برخی از این شرایط به مسائل سیاسی و اینکه مردم در بیش از ۱۰ سال گذشته در شرایطی زندگی کرده اند که وضعیت مشخصی وجود نداشته است. با وجود محدودیت های ورود و خروج در غزه و مرزهای اشغال شده امکان عبور و مرور مردم وجود ندارد. آنچه در حال حاضر دیده می شود حسی از خستگی و ناامیدی در میان مردم است و این باعث شده که شرایط عمومی زندگی بدتر شود. شرایط زندگی فاجعه بار است. معضل اقتصادی بی نهایت است و سیستم در حال فروپاشی است. مردم دسترسی محدودی به آب پاکیزه دارند و باید آب را از بازار آزاد تهیه کنند چراکه سیستم لوله کشی به درستی انجام نشده است و دسترسی به آب تمیز وجود ندارد.
مساله دوم برق است. اساسا زندگی مردم به این انرژی بستگی دارد و مردم منطقه حداقل چهار ساعت در روز از این نعمت برخوردار نیستند. داریم به فصل گرما نزدیک می شویم و اوضاع بدتر خواهد شد. در بخش خدمات اجتماعی افرادی هستند که ماه هاست حقوق نگرفته اند. نرخ بیکاری بین جمعیت ۱۸ تا ۳۰ سال در حدود ۶۰ درصد است و بیکاری عمومی در بین مردم غزه حول و حوش ۴۰ درصد. جای تعجب نیست که حسی از خشم و انتقام در بین مردم وجود داشته باشد. من فکر می کنم اعتراضات مردم فرصتی برای نشان دادن این خستگی و خشم است.
آنچه می گویم به این معنی است که این منطقه بر اساس شرایط برای میلیون ها نفر از مردم غره غیرقابل زندگی است. سازمان ملل در گزارشی اعلام کرده که غزه تا سال ۲۰۲۰ برای بیش از ۲ میلیون نفر غیرقابل زندگی است. انگار برای مردم سایر مناطق دنیا عزه اصلا وجود ندارد. وقتی این جمعیت جوان بیکار را می بینید، جوانان دارای مهارت که توانایی انجام کار دارند اما بازاری برای جذب آنها وجود ندارد تاسف می خورید. اینجا هیچ ظرفیتی برای تولید وجود ندارد. مردم در شرایط سختی زندگی می کنند و حتی به امکانات بهداشتی اولیه دسترسی ندارند.»
منبع: دویچه وله/نویسنده: ماتیاس ون هوین/ مترجم: روزبه آرش
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

هزینه سیاسی "تراژدیِ تراریخت‌" را چه‌جریانی می‌پردازد؛ اعتدا

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه دسامبر 17, 2018 8:34 pm

هزینه سیاسی "تراژدیِ تراریخت‌" را چه‌جریانی می‌پردازد؛ اعتدال یا اصلاحات؟


اخبار نیمه‌رسمی از احتمال صدور مجوز برای "پنبه مونسانتو" آن هم بدون بررسی‌های علمی و «پشت درهای بسته» حکایت دارد. آیا مسئولان صدور مجوز به عواقب سیاسی این موضوع اندیشیده‌اند؟

خبرگزاری تسنیم / بیش از دو دهه از تجاری‌سازی اولین محصولات تغییریافته ژنتیکی (تراریخته) می‌گذرد اما ــ با توجه به ریسک بالای این محصولات در ابعاد سلامت انسان و همچنین ابعاد محیط زیستی ــ مصرف عمومی و تجاری این محصولات، هم در ایران و هم در کل دنیا با مقاومتهای بسیار سرسختانه توأم بوده است. کیفیت پایین و ریسک بالای این محصولات، موجب شده در سراسر جهان ــ حتی کشورهای عقب‌نگه‌داشته‌شده ــ این محصولات 1. از نمونه‌های طبیعی، 30 تا 40 درصد ارزان‌قیمت‌تر باشد. 2. عمدتاً به‌عنوان خوراک دام، و گاهی به‌عنوان سوخت زیستی، مصرف شود.

البته این شرایط یک خلأ مهم ایجاد کرده که ابرکمپانیهای تجاری دنیا از آن سوء استفاده می‌کنند: طی این دو دهه، کم‌توجهی در نظارت دقیق بر این محصولات در برخی مناطق دنیا ــ از جمله ایران ــ موجب شده، محصولاتی که مصرف دامی دارند بعضاً برای خوراک مردم نیز استفاده شود و استفاده از گپ 30 تا 40 درصدی قیمت، سود سرشاری را نصیب ابرکمپانیهای تجاری و سرشاخه‌های ذی‌نفوذ آنان در کشور کرده است. اسنادی در دست است که نشان می‌دهد در ایران نیز چنین تخلفاتی سابقه دارد.

در کشور ما قانون، تکلیف جوانب تصمیم‌گیری در این مسئله را تا حدود قابل قبولی روشن کرده است، از جمله قانون ایمنی زیستی و همچنین قانون برنامه ششم توسعه را داریم که سه دستگاه مهم کشور را به‌صورت ویژه مأمور بررسی ابعاد محصولات تراریخت کرده است؛ مرجع اول، وزارت بهداشت است که مسئولیت کنترل، شناسایی و برچسب‌گذاری اقلام وارداتی تراریخت، تا بررسی ابعاد سلامتِ درخواستهایی احتمالی برای تولید را به‌عهده دارد. دومین مرجع، یعنی سازمان حفاظت محیط زیست، باید ابعاد زیست‌محیطی این محصولات را بررسی کند؛ و سوم وزارت جهادکشاورزی است که ــ با توجه به مرجعیت فناورانه در این حوزه ــ شاید مهمترین مرجع بررسیهای فنی در این زمینه به‌شمار می‌رود. نهایتاً قانون، جمع‌بندی بحثهای کارشناسی این سه دستگاه را به شورای ملی ایمنی زیستی، واگذاشته که به محوریت معاون اول رئیس جمهور تشکیل می‌شود.

اظهارنظر اخیر رئیس شورای ملی ایمنی زیستی درباره تراریخت

روشن است که کوتاهی در بررسی ابعاد گوناگون مصرف عمومی این محصولات، ممکن است لطمات جبران‌ناپذیری بر سلامت جامعه و محیط زیست داشته باشد، به همین سبب، این موضوع طی سالهای اخیر به‌نحو شایسته‌ای مورد توجه نخبگان علمی و سیاسی کشور قرار گرفته و مسئولان امر از مجلس، دستگاه‌های نظارتی و اطلاعاتی، نیروهای مسلح، سازمان پدافند غیرعامل، رسانه‌ها، پزشکان و انبوهی از فرهیختگان کشور در این زمینه ورودهای بجا و مؤثر داشته‌اند.

از حق نباید گذشت که طی سال‌های پس از روی کار آمدن دولت اعتدال ــ از 1392 تاکنون ــ نیز علی‌رغم فشارهای ناشی از سود سرشار تجاری تراریخت، تلاشهای زیادی از سوی دولت انجام شد که جریان شبکه منسجم و ریشه‌دارِ تاجران تراریخت، مهار شود. از اخراج سردسته‌های این جریان از جایگاههای خاص ــ مثلاً سازمان برنامه ــ تا پیگیری معقول این موضوع توسط وزارتخانه‌های بهداشت، جهادکشاورزی، و سازمان محیط زیست (پیش از انتصاب رئیس پرحاشیه کنونی) را می‌توان برشمرد.

سرجمع این مقاومت نخبگان کشور موجب شده تا این جریان، از کشت برنج تراریخت منصرف شود. اما اطلاعات و اخبار رسمی نشان می‌دهد متولیان تجارت تراریخت 1. کمافی‌السابق به واردات روغنها و برخی اقلام تراریخت بدون برچسب‌گذاری ادامه می‌دهند؛ 2. بر کشت انواع تراریخت روی پنبه تمرکز کرده‌ و در فترت دستگاههای نظارتی، کشت غیرقانونی این محصول را در چندین نقطه از کشور آغاز کرده‌اند؛ 3. برای این امر مدعی‌اند که پنبه، حاصل فناوری داخلی است، اما بررسیهای کارشناسی نشان می‌دهد که در این پنبه از سازواره ژنی موسوم به MON531 استفاده شده که متعلق به ابرکمپانیِ یهودی صهیونیستی «مونسانتو» است، و هیچ فناوری داخلی در این محصولات به‌کار نرفته است؛ و نهایتاً 4. در کانونی که توسط این افراد سازماندهی شده فشار زیادی بر معاون اول رئیس‌جمهور وارد می‌شود که مجوز پنبه تراریخت را صادر کند.

نکته کلیدی این‌که در همه‌جای دنیا مقالات تخصصی ارائه‌شده در ژورنالهای رسمی علمی، مرجع کنترل و بررسیهای دانش و فناوری به‌شمار می‌رود. اما در زمینه پنبه، هیچ مقاله علمیِ داخلی که ابعاد مسئله را با متدهای علمی بررسی کرده باشد وجود ندارد.

این شرایط موجب بروز نگرانیهایی شده است. دانشمندان و نخبگان ایران اسلامی انتظار دارند اگر بررسی‌ای وجود داشته، به‌صورت شفاف در مراجع رسمی منتشر شود تا توسط دانشمندان مورد بررسی قرار گیرد. «تصمیم‌گیری پشت درهای بسته» این شائبه را به اذهان متبادر کرده که نکند فشارهای تاجران، کارگر افتاده و مقاومت دولت را در هم شکسته باشد.

این شرایط یک خطر برای جریان سیاسی فعلی حاکم بر دولت نیز خواهد داشت و در این وانفسای مشکلات، بار مضاعفی را بر دوش دولت خواهد گذاشت. آیا معقول است که تصور کنیم که مجلس، دادستانی، رسانه‌های جمعی یا نهادهای نظارتی دیگر، همگی زیرِ بارِ صدور مجوز، آن هم بدون بررسی علمی بروند؟! البته که خیر... قابل پیش‌بینی است که در صورت صدور مجوز با این شرایط غیرعلمی و غیرقانونی، مراجع رسمی کشور واکنش جدی خواهند داشت؛ و متعاقب آن، افکار عمومی یک نمره منفیِ بزرگ را به دولت اختصاص خواهند داد. در این شرایط به‌نظر می‌رسد با توجه به مسئولیت آقای دکتر جهانگیری در شورای ملی ایمنی زیستی، هزینه‌ای که جریان اصلاحات خواهد پرداخت، به‌مراتب بیش از جریان اعتدال باشد؛ گرچه تصمیم‌سازیِ برای این امر در کانونهای «اعتدالی» دولت صورت گرفته باشد.
pejuhesh232
 
پست ها : 8630
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مقصر اصلی نسل کشی ۸۰۰ هزار نفری در روآند

پستتوسط najm134 » پنج شنبه مارس 28, 2019 8:32 am

مروری بر سوابق کوفی عنان؛

مقصر اصلی نسل کشی ۸۰۰ هزار نفری در روآندا/ آزادی ۹۰۰ گروگان از دستان صدام حسین


Image
امروز کوفی عنان دبیر کل اسبق سازمان ملل درگذشت؛ مردی که در کارنامه کاری‌اش موفقیت‌های چشمگیر و البته شکست‌های فاجعه‌باری دیده می‌شود.

سرویس جهان مشرق - شبکه خبری الجزیره اعلام کرد «کوفی عنان» دبیر کل پیشین سازمان ملل متحد در سن ۸۰ سالگی درگذشت. وی که برای درمان، به سوئیس رفته بود، صبح امروز (شنبه) در ژنو درگذشت.

** کوفی عنان که بود؟
کوفی عنان و خواهر دوقلوی وی افوا عطا در ۸ آوریل ۱۹۳۸ در یک خانواده آریستوکرات در مستعمره انگلیسی ساحل طلایی (Gold Coast) به دنیا آمدند. هنری رجینالدو، پدر وی رئیس قبیله فانته (Fante) و همچنین فرمانده استان آسانته (Asante) بود. [۱] اگرچه وی با حکومت بریتانیا مخالفت می‌کرد اما یکی از خادمین وفادار تاج و تخت انگلستان بود. وی در کنار دیگر افراد برجسته در اولین جنبش استعمار زدایی شرکت نمود اما با دیدی تردیدآمیز و نگران به شور و شوق انقلابی قوام نکرومه می‌نگریست.

Image
تصویری از دوران جوانی کوفی عنان

در هر حال، تلاش‌های نکرومه باعث شد که کشور در سال ۱۹۵۷ با نام غنا از انگلستان استقلال یابد. در آن زمان کوفی عنان ۱۹ ساله بود. وی اگرچه نقشی در انقلاب نداشت اما به عنوان معاون "مجمع ملی دانشجویان" منصوب شد. در آن زمان بود که وی توسط یکی از شکارچیان ارشد بنیاد فورد شناسایی شده و برای برنامه‌ای با عنوان "رهبران جوان" معرفی گشت. بدین ترتیب از وی دعوت شد تا یک ترم را در دانشگاه هاروارد بگذارند. بنیاد فورد پس از مشاهده علاقه وی به آمریکا تصمیم گرفت که حمایت مالی از تمام دوران تحصیلی وی را بر عهده بگیرد. بدین ترتیب وی ابتدا در کالج مک‌آلستر (Macalester College) در مینه‌سوتا به تحصیل اقتصاد پرداخت و سپس تحصیلات عالی خود را در رشته روابط بین‌الملل در "مؤسسه تحصیلات عالی مطالعات بین‌المللی ژنو" به پایان رساند. پس از جنگ جهانی دوم، بنیاد فورد که توسط صنعتکار مشهور هنری فورد تأسیس شده بود تبدیل به یکی از ابزارهای غیررسمی سیاست خارجی آمریکا شده و رونمایی موجه برای فعالیت‌های سازمان سیا پدید آورد. [۲]

Image
تصویری از ساختمان مجلل بنیاد فورد، مؤسسه‌ای که کوفی عنان جوان توسط آن کشف گردید

دوران تحصیلات کوفی عنان در خارج (۱۹۶۱-۱۹۵۹) مصادف با سخت‌ترین سال‌های جنبش حقوق مدنی سیاه‌پوستان آمریکایی بود (یعنی آغاز مبارزات بیرمنگهام مارتین لوترکینگ). در نظر وی این حرکت نیز به مانند جنبش استعمارزدایی غنا بود اما بار دیگر از شرکت در آن اجتناب ورزید.[۳]

مرشدان آمریکایی وی که تحت تأثیر دستاوردهای آکادمیک و رفتارهای احتیاط‌آمیز سیاسی عنان قرار گرفته بودند درب‌های سازمان بهداشت جهانی را به روی وی گشودند و بدین ترتیب اولین شغل رسمی وی آغاز گشت. وی پس از سه سال فعالیت در این سازمان به عنوان کمیسر اقتصادی آفریقا در آدیس‌آبابا منصوب شد. با این وجود، وی به علت عدم برخورداری از شایستگی‌های کافی برای فعالیت در سازمان ملل به آمریکا بازگشت تا مطالعات خود را در رشته مدیریت در "مؤسسه تکنولوژی ماساچوست" (MIT) ادامه دهد (۱۹۷۲-۱۹۷۱). وی سپس تلاش نمود تا به عنوان مدیر توسعه توریسم به کشور بازگردد اما به علت مشکلاتی که با حکومت نظامی غنا داشت در سال ۱۹۷۶ به سازمان ملل بازگشت.

یک زندگی کاری موفقیت‌آمیز علی‌رغم شکست‌هایی فاجعه‌بار

وی در سازمان ملل عهده‌دار مناصب مختلفی شد که از آن جمله می‌توان به فعالیت در UNEF II (نیروی اضطراری حافظ صلح برای نظارت بر فرآیند آتش‌بس بین مصر و اسرائیل پس از جنگ اکتبر ۱۹۷۳) اشاره نمود. وی سپس مدیر پرسنل در دفتر کمیسریای عالی پناهندگان سازمان ملل شد.

وی در این زمان بود که با نانی لاگرگرن مستر (Nane Lagergren Master) همسر دوم خود آشنا شده و ازدواج نمود. نانی، یک وکیل سوئدی، و از اقوام رائول والنبرگ (Raoul Wallenberg)، فرستاده ویژه سوئد به بوداپست در دوران جنگ جهانی دوم بود. والنبرگ دارای روابط ویژه‌ای با یهودیان بوده و همچنین از اعضای OSS (سازمان سلف سیا) بود. ازدواج موفق کوفی عنان درب‌هایی را به روی وی باز نمودند که وی به تنهایی قادر به عبور از آنها نبود بالاخص درب سازمان‌های یهودی.

Image
ازدواج با نانی، وکیل سوئدی، راه صعود در نردبان روابط بین‌الملل را برای عنان هموار نمود


خاویر پرز دکوئیار، دبیر کل وقت سازمان ملل وی را به عنوان دستیار دبیر کل و مسؤول مدیریت و منابع انسانی و ایمنی و امنیت کارکنان (۹۰-۱۹۸۷) منصوب نمود. با الحاق کویت به عراق، ۹۰۰ کارمند سازمان ملل در این کشور باقی ماندند. کوفی عنان توانست طی مذاکره با رژیم صدام حسین این افراد را رهایی بخشد و بدین ترتیب وجهه بسیار خوبی در سازمان یافت. وی سپس به عنوان مسؤول بودجه (۹۲-۱۹۹۰) و عملیات‌های صلح‌بانی در زمان پطروس پطروس غالی (۹۶-۱۹۹۳) فعالیت کرده و مدت کوتاهی نیز فرستاده ویژه سازمان به یوگوسلاوی بود.

به گفته ژنرال رومئو دلایر (Romeo Dallaire)، فرمانده کانادایی نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در روآندا، کوفی عنان به درخواست‌های مکرر وی پاسخ نداده و مسؤول اصلی انفعال سازمان ملل در قبال نسل‌کشی ۸۰۰/۰۰۰ نفر از ساکنین این کشور است. [۴]

سناریوی مشابهی نیز در بوسنی و زمانی که ۴۰۰ تن از حافظین صلح توسط صرب‌ها گروگان گرفته شدند رخ داد. کوفی عنان درخواست‌های مکرر ژنرال برنارد خاویر (Bernard Janvier) را نادیده گرفته و اجازه داد تا کشتاری قابل پیشگیری به وقوع بپیوندد.

Image
ژنرال برنارد خاویر

Image
ژنرال رومئو دلایر


ژنرال‌هایی که شاهد قصور کوفی عنان در نجات جان افراد بی‌گناه بودند

در اواخر سال ۱۹۹۶، آمریکا انتخاب مجدد پطروس پطروس غالی را وتو نموده و توانست کاندیدای مورد نظر خود یعنی یک مقام ارشد از داخل خود سازمان را به سمت دبیر کلی برگزیند. این فرد کسی نبود جز کوفی عنان. شکست‌های وی در روآندا و بوسنی به جای تخریب عنان، تبدیل به نقاط قوت شدند زیرا وی به صورت داوطلبانه به آنها اعتراف نمود و قول داد که با اصلاح سیستم سازمان ملل از وقوع مجدد آنها جلوگیری نماید. بدین ترتیب وی در ژانویه ۱۹۹۷ به عنوان دبیر کل سازمان ملل برگزیده شد.

دبیر کل سازمان ملل متحد

کوفی عنان بلافاصله پس از انتصاب به عنوان دبیر کل سازمان ملل یک سمینار دو روزه را برای ۱۵ نفر از نمایندگان کشورها در سازمان ملل پشت درهای بسته برگذار نمود. میزبانی این نشست محرمانه را بنیاد برادران راکفلر (Rockefeller Brothers Fund) در "مرکز کنفرانس پوکانتیکو" (Pocantico Conference Center) بر عهده داشت. وی در این نشست، خارج از چارچوب رسمی سازمان ملل، اصلاحات مورد نظر خود را با نمایندگان کشورهایی که می‌دانست می‌تواند بر حمایت آنها حساب کند، مطرح نمود.

Image
ساختمان مرکز کنفرانس پوکانتیکو


"پیمان جهانی" مداخله‌گری در امور کشورها در پوشش سازمان ملل

مهمترین نوآوری کوفی عنان برنامه‌ای با عنوان "پیمان جهانی" (Global Compact) بود که عبارت بود از بسیج جامعه مدنی برای جهانی بهتر. بر اساس این برنامه، صاحبان سرمایه، اتحادیه‌ها و سازمان‌های غیردولتی گرد هم می‌آمدند تا در مورد حقوق بشر، استانداردهای کارگری و محیط زیست به بحث بپردازند. [۵]

این برنامه در عمل تلاشی بود برای تضعیف قدرت دولت‌های ملی و افزایش توان شرکت‌های چند ملیتی و سازمان‌هایی که تنها دارای ظاهری "غیر دولتی" بوده اما تحت حمایت مالی مخفیانه قدرت‌های بزرگ قرار دارند. کوفی عنان با تقویت لابی‌گرها به عنوان شرکای سازمان ملل، روح منشور سانفرانسیسکو را دفن کرد. هدف این سازمان جلوگیری از جنگ نه از طریق رسمیت یافتن حقوق برابر ملت‌های کوچک و بزرگ بلکه از طریق حمایت از همگرایی بین منافع خصوصی است. "پیمان جهانی" انحرافی است از منطق پذیرفته شده جهانی مبنی بر عام‌المنفعه بودن قوانین بین‌المللی، به سوی منطق انگلوساکسون که در آن منفعت عامه خیالی بیش نیست و مدیریت خوب نیز عبارت است از تجمیع بین بیشترین تعداد منافع ویژه.

Image
شبکه‌های محلی برنامه "پیمان جهانی"
سبز: شبکه‌های در حال ظهور
آبی: شبکه‌های محلی ایجاد شده[
/color]

دو دوره کوفی عنان (۲۰۰۶-۱۹۹۷) بازتاب واقعیت یافتن یک عصر تاریخی است که در آن جهانی تک قطبی و مطیع جهانی‌سازی هژمونی آمریکا به بهای از دست رفتن اقتدار دولت ملت‌ها و افرادی که نمایندگی آنها را بر عهده دارند، شکل می‌گیرند. این برنامه نیز به مانند برنامه‌های خیریه آمریکایی قصد دارد حس خوبی از خود ساطع نماید در حالیکه صاحبان آن در حال تحمیل بی‌عدالتی ساختاری هستند.

استراتژی برنامه "پیمان جهانی" به مانند "بنیاد وقف ملی دموکراسی" است که برخلاف عنوانی که دارد سعی می‌کند با دستکاری در فرآیند دموکراسی مقاصد سازمان سیا را به پیش برد. [۶] ذینفعان جهانی‌سازی در پیمان جهانی مشارکت می‌جویند تا موقعیت دولت-ملت‌ها را تضعیف نمایند. امروزه دیگر صلح هدف اولیه سازمان ملل نیست زیرا جهان تک قطبی پلیس خود را دارد یعنی آمریکا. بدین ترتیب سازمان نیز می‌تواند تمام انواع اعتراضات را در خود جذب نماید تا بی‌نظمی جهانی را به اثبات رسانده و توسعه تجاوزطلبانه و جهانی هژمونی آمریکا را توجیه نماید.

دکترین عنان

کوفی عنان طی سخنان خود در ۲۰ سپتامبر ۱۹۹۹ در مجمع عمومی با اشاره به تجربیات خود در روآندا و بوسنی اعلام داشت که کشورها در انجام وظیفه خود برای دفاع از مردم موفق نبوده‌اند. وی متعاقبا چنین نتیجه‌گیری کرد که حامیت دولت‌ها، اصل اساسی منشور سازمان ملل، مانعی در برابر حفاظت از حقوق بشر است. دکترین عنان توجیهی برای مداخله‌گری دولت‌ها بزرگ است که به وضوح در عملیات‌های سال ۲۰۱۱ در لیبی متبلور شد[۷] و راه را برای مداخله در امور سوریه نیز باز نموده است.

Image
[color=#8000FF]
عنان در سخنرانی مجمع عمومی سازمان ملل (۱۹۹۹) پرده از دکترین خود برداشت


برنامه نفت در برابر غذا

در دوران کوفی عنان و بین سال‌های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۳ برنامه نفت در برابر غذا به پیشنهاد وی در مورد عراق اجراء شد. هدف از این برنامه تضمین این امر بود که عایدات نفت تنها صرف نیازهای مردم عراق می‌شوند نه ماجراجویی‌های نظامی صدام. با این وجود تحت تحریم‌های بین‌المللی و نظارت مستقیم کوفی عنان این برنامه تبدیل به ابزاری برای آمریکا و انگلستان شد و آنها تا زمان حمله به عراق از این کشور اخاذی نمودند. [۸] مردم عراق سالیان متمادی دچار سوءتغذیه بوده و از نبود دارو رنج می‌بردند. چندین نفر از مقامات مرتبط با این برنامه آن را یک "جنایت جنگی" توصیف نموده و حتی از سمت‌های خود استعفاء دادند. در میان این افراد، هانس فون اسپانک (Hans von Sponeck) دستیار دبیرکل و دنیس هالیدی (Denis Halliday) این برنامه را عامل نسل‌کشی ۱/۵ میلیون عراقی شامل حداقل ۵۰۰/۰۰۰ کودک معرفی نمودند. [۹]

Image
Image
هانس فون اسپانک و دنیس هالیدی، دو تن از مقامات ارشد سازمان ملل که در اعتراض به انحراف برنامه نفت در برابر غذا استعفا کردند

بازگشت به خانه اول

پس از گذشت ده سال به عنوان دبیر کل سازمان ملل، کوفی عنان فعالیت‌های خود را در بنیادهای کم و بیش خصوصی ادامه می‌دهد.

در دسامبر ۲۰۰۷، انتخابات کنیا به صحنه مناقشات داخلی تبدیل شد. موای کیباکی (Mwai Kibaki) در انتخابات ریاست جمهوری رایلا اودینگا (Raila Odinga) نامزد تحت حمایت واشنگتن را شکست داد. گفته می‌شود که اودینگا دارای نسب فامیلی با اوباما، سناتور وقت، است. سناتور مک‌کین نتایج انتخاباتی را به چالش کشیده و دعوت به انقلاب پیامکی نمود. طی چند روز ۱/۰۰۰ نفر کشته و ۳۰۰/۰۰۰ آواره شدند. مادلین آلبرایت پیشنهاد داد که "مرکز صلح و حقوق بشر اسلو" میانجیگری نماید. مؤسسه دو نماینده اعزام داشت: مایونی بوندیک، نخست‌وزی سابق نروژو کوفی عنان یعنی دو عضو هیأت مدیره مرکز اسلو.

Image
کیباکی، رئیس‌جمهور منتخب کنیا، که با میانجیگری عنان تسلیم خواسته‌های آمریکا شد

در پی این "میانجیگری" رئیس‌جمهور منتخب تسلیم خواسته‌های آمریکا شد. وی با اجرای اصلاحاتی در قانون اساسی از بخشی از قدرت خود به نفع نخست‌وزیر چشم پوشید و اودینگا را نیز به عنوان نخست‌وزیر معرفی کرد. [۱۰] کوفی عنان به عنوان یک آفریقایی پیر عاقل، این تغییر رژیم را که توسط آمریکا تحمیل شده بود مشروعیت بخشید.

بعدها کوفی عنان دو مسؤولیت کلیدی بر عهده گرفت. اول، وی عهده‌دار ریاست "پانل پیشرفت آفریقا"، که این سازمان توسط تونی بلیر و پس از برگزاری نشست گروه هشت در گلنیگلز (Gleeneagles) با هدف تضمین پوشش رسانه‌ای وزارت توسعه بین‌المللی انگلستان تأسیس گشت. این سازمان فعالیت ناچیزی در راستای بهبود وضعیت آفریقا از خود نشان داده است. وی همچنین ریاست "اتحاد برای انقلاب سبز در آفریقا" را نیز بر عهده گرفت. هدف این سازمان حل مشکلات غذایی قاره سیاه از طریق بیوتکنولوژی است. در حقیقت این سازمان یک نهاد لابی‌گری است که توسط بیل گیتس و بنیاد راکفلر تأسیس گشته تا محصولات اصلاح شده ژنتیکی تولید شده توسط مونسانتو (Monsanto)، دوپونت (DuPont)، داو (Dow)، سیسنگنتا (Syngenta) و دیگر شرکت‌ها را توزیع نماید. بسیاری از کارشناسان مستقل معتقدند که استفاده از محصولات اصلاح شده ژنتیکی که قابل تولید مجدد نیستند علاوه بر مسائل زیست‌محیطی باعث می‌شود کشاورزان همیشه وابسته به تأمین کننده خود بوده و نوع جدیدی از استثمار انسانی شکل گیرد.

** طرح صلح کوفی عنان برای سوریه
در ۲۳ فوریه ۲۰۱۲، کوفی عنان به عنوان نمایندهٔ ویژه سازمان ملل متحد و اتحادیهٔ عرب مأموریت یافت تا با ارائهٔ طرحی به خشونت‌ها در سوریه پایان دهد. طرح صلح پیشنهادی عنان مشتمل بر ۶ ماده بود که در چارچوب آن عملیات نظامی علیه غیر نظامیان باید متوقف شود، نیروهای نظامی از مناطق شهری خارج شوند، اجازه برگزاری تظاهرات مسالمت‌آمیز به غیرنظامیان داده شود، زندانیان سیاسی آزاد شوند، روزانه ۲ ساعت، درگیری بین طرفین به منظور ارسال کمک‌های بشردوستانه به غیرنظامیان متوقف شود و بین طرفین درگیر به منظور حل بحران، گفتگوهای سیاسی صورت گیرد. طرح صلح پیشنهادی عنان برای پایان دادن به بحران سوریه توانسته‌ بود حمایت شورای امنیت سازمان ملل متحد (به اتفاق آرا) و کشورهای روسیه و چین را به دست آورد.

در چارچوب این طرح صلح مقرر شده‌ بود که پس از پایان ضرب‌الاجل توافق شده (۱۰ آوریل)، نیروهای درگیر، به عملیات نظامی و خشونت جنگی پایان دهند و ۲ روز پس از آن (۱۲ آوریل)، بین طرفین آتش‌بس رسمی و کامل اعلام شود. همچنین عنان در خصوص طرح صلح پیشنهادی‌اش گفته‌است: «در صورتیکه طرح آتش‌بس موفقیت‌آمیز باشد حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ ناظر صلح سازمان ملل متحد به منظور کنترل و نظارت بر برقراری روند صلح، به سوریه اعزام می‌شوند.»

که با بدعهدی تروریست‌ها و عدم همراهی آمریکا و برخی کشورهای منطقه طرح کوفی عنان با شکست مواجه شد و وی از این سمت استعفا داد.


منابع و مآخذ:
[۱] "Kofi Annan – The Man To Save The World?", Saga Magazine, November ۲۰۰۲. http://www.williamshawcross.com/index.php?page=annan

[۲] "Ford Foundation, a philanthropic facade for the CIA,” Voltaire Network, ۵ April ۲۰۰۴, and "Pourquoi la Fondation Ford subventionne la contestation," by Paul Labarique, Réseau Voltaire, ۱۹ April ۲۰۰۴. http://www.voltairenet.org/a۳۰۰۳۹

[۳] Who is Kofi Annan? The United Nations "Peacekeeper" Handpicked by the CIA, Thierry Meyssan, March ۳۱, ۲۰۱۲. http://www.globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=۳۰۰۵۷

[۴] Shake Hands with the Devil : The Failure of Humanity in Rwanda, by Roméo Dallaire, Arrow Books Ltd, ۲۰۰۴

[۵] http://www.unglobalcompact.org/aboutthe ... index.html

http://www.voltairenet.org/a۱۶۶۵۴۹ [۶]

[۷] "UN security council resolution ۱۹۷۳ in favour of a no-fly zone in Libya,” Voltaire Network, ۱۷ March ۲۰۱۱. http://www.voltairenet.org/a۱۶۸۹۴۱

[۸] "Annan: Génocide en Iraq et Paix en Syrie?," by Hassan Hamade, As-Safir (Lebanon), Réseau Voltaire, ۲۲ March ۲۰۱۲. http://www.voltairenet.org/a۱۷۳۲۰۳

[۹] "United Nations implications in war crimes,” by Silvia Cattori, Voltaire Network, ۲۳ March ۲۰۰۷. http://www.voltairenet.org/a۱۴۶۴۹۵

[۱۰] http://www.usatoday.com/news/world/۲۰۰۸-۰۱-۱۰-kenya-elections_N.htm
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

آلمان اعطای جایزه ادبی را به نویسنده‌ ضداسراییلی لغو کرد

پستتوسط najm134 » دوشنبه اکتبر 07, 2019 10:35 am

آلمان اعطای جایزه ادبی را به نویسنده‌ ضداسراییلی لغو کرد


یک نویسنده انگلیسی-پاکستانی به خاطر حمایت از جنبش تحریم اسراییل از دریافت یک جایزه ادبی محروم شد.

Image
به گزارش سرویس ترجمه شفقنا به نقل از الجزیره، کامله شمسی نویسنده مطرح انگلیسی-پاکستانی به جرم حمایت از جنبش جهانی تحریم محصولات اسراییلی موسوم به BDS از دریافت یک جایزه ادبی از آلمان محروم شد. مسئولان شهر دورتموند اعلام کردند از تصمیم خود برای اعطای جایزه ادبی Nelly Sachs به خانم کامله شمسی منصرف شده‌اند چون او از یک جنبش ضداسراییلی حمایت کرده است.

هیات انتخاب این جایزه اعلام کرد از حمایت خانم شمسی از جنبش تحریم اسراییل اطلاع نداشته است و نمی‌تواند به او جایزه ادبی مذکور را اعطا کند و برای سال ۲۰۱۹ هم هیچ نامزد دیگری معرفی نخواهد کرد.

این نویسنده در واکنش به اقدام شهر دورتموند اعلام کرد هیچگاه پیوستن به جنبشی که علیه نژادپرستی و آپارتاید اسراییل برپا شده را مایه شرمساری خود ندانسته و از آن دست نخواهد کشید.
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

قبلي

بازگشت به آلوده شناسى


cron
Aelaa.Net