آلودگی آموزشی

مديران انجمن: najm134, najm134, najm134

روش غلط اموزش انگليسي در مدارس ايران

پستتوسط pejuhesh232 » پنج شنبه آگوست 04, 2016 5:13 am

روش غلط اموزش انگليسي در مدارس ايران


اخيراً يک مقام مسؤول در وزارت آموزش و پرورش گفته: برگزاري کلاس هاي آموزش زبان خارجي به صورت فوق برنامه در مدارس دوره ابتدايي ممنوع است.

Image

در اين باره نکاتي چند قابل تأمل است:
1 - مسؤولان محترم وزارت آموزش و پرورش که در انديشه ايجاد محدوديت هاي آموزشي براي زبان هاي خارجي هستند، بهتر است اين بار کمي چشمان شان را بگشايند و هزاران مؤسسه آموزشي زبان هاي خارجي را در کشور ببينند تا بدانند که يادگيري زبان، يکي از نيازهاي آموزشي اين کشور است و آموزش و پرورش، "بايد" به اين نياز آموزشي پاسخ دهد.

مسؤولان اين وزارتخانه لابد متوجه اين امر بديهي هستند که کار دولت، خدمتگزاري به مردم است و بايد ببينيد که مردم چه مي خواهند تا آن را برآورده کنند نه اين که براي مردم تعيين تکليف و محدوديت نمايند.اکثريت مردم ايران، تمايل جدي دارند که فرزندان شان يک زبان خارجي و ترجيحاً "انگليسي" ياد بگيرند و اين ، "وظيفه مسلّم" وزارت آموزش و پرورش است که ساز و کار اجرايي کردن اين مطالبه عيان را فراهم کند.شايد گفته شود که بعد از پايان دوران 6 ساله دبستان، زبان انگليسي در مدارس آموزش داده مي شود و اين همان پاسخگويي به مطالبه مردم است.زبان انگليسي و سياست نابخردانه آموزش و پرورش!

اما واقعيت اين است که نظام آموزش زبان انگليسي در مدارس ايران، عقب افتاده ترين و ناکارآمدترين شکل ممکن را براي آموزش دانش آموزان به کار مي گيرد و با تأکيد صرف بر گرامرمحوري، نهايتاً فارغ التحصيلاني را تحويل جامعه مي دهد که نه مي توانند به انگليسي حرف بزنند، نه بنويسند ، نه بخوانند و نه حتي بتوانند يک فيلم انگليسي را تماشا کنند و متوجه شوند! انگليسي مدارس، فقط به درد تست زدن مي خورد تا دانش آموزان در کنکور رتبه بهتري کسب کنند و ديگر هيچ: "يک اتلاف وقت و سرمايه به معناي واقعي کلمه!" وانگهي، بر اساس پژوهش ها، ترديدي وجود ندارد که بهترين سن براي يادگيري زبان دوم و سوم ، دوران کودکي است و حتي بعضاً سنين زير مقطع ابتدايي نيز به عنوان دوره مناسب براي يادگيري زبان غيرمادري، عنوان مي شود (+).

بنابر اين، موکول کردن آموزش زبان خارجي به دوره دبيرستان، چيزي جز سوزاندن فرصت طلايي و تکرار نشدني دوران کودکي نيست و آموزش و پرورش ، نه متهم، که "مجرم" اين ماجراست.وانگهي در دوران دبيرستان، زبان عربي هم آموزش داده مي شود که اين امر مي تواند باعث ايجاد تداخل در آموزش دو زبان انگليسي و عربي شود.با توجه به اين مباحث، وزارت آموزش و پرورش بايد آموزش زبان انگليسي را در دوره ابتدايي به طور رسمي آغاز کند و در عين حال، روش کنوني تدريس زبان را تغيير دهد و از روش هاي جديد که کارآمدي شان اثبات شده است، استفاده نمايد.

2 - بعضاً گفته مي شود بگذاريد هر کس که به زبان خارجي نياز دارد ، همان موقع برود و ياد بگيرد. لذا لازم نيست که از دبستان آموزش زبان خارجي را آغاز کنيم چرا که شايد بسياري از افراد، اساساً در عمرشان نيازي به آن نداشته باشند.
در پاسخ بايد گفت که:

اولاً اين پيشنهاد به معني بر باد دادن فرصت بي بديل اوايل زندگي براي آموزش زيان خارجي است.
ثانياً زبان خارجي ، کالايي نيست که بتوان آن را فوراً تهيه کرد بلکه به فرآيندي طولاني نياز دارند.
ثالثاً نياز به زبان انگليسي، رو به گسترش است و کسي نمي تواند منکر اين موضوع شود؛ وانگهي اگر بحث نيازهاي آموزشي را به اين شکل مطرح کنيم، بايد بخش اعظم آموزش هاي مدرسه را تعطيل کنيم زيرا اکثر آموزه هاي آن، در زندگي به کار نمي آيد.

3 - نکته اي که برخي مخالفان آموزش زبان انگليسي در مدارس ابتدايي به آن اشاره مي کنند، اين است که آموزش زبان انگليسي محملي براي ورود فرهنگ غربي به کشور است.
اتفاقاً همين نگراني آنها، دليل موجهي براي آموزش زبان خارجي در مدارس است. هم اکنون مؤسسات و افراد مجاز و غير مجاز متعددي در سراسر کشور به کودکان، زبان انگليسي ياد مي دهند و متون و کتبي که مورد استفاده قرار مي دهند عمدتاً با فرهنگ ايراني تطابق ندارد. اگر آموزش زبان انگليسي در مدارس ابتدايي به صورت رسمي محقق شود، هم خانواده ها که به مدرسه اعتماد دارند، آسوده خاطر مي شوند و نيازي به فرستادن فرزندان خود به اين مؤسسه و آن مؤسسه نخواهند داشت و هم متون آموزشي همسو با فرهنگ ملي، توليد و عرضه مي شود.

4 - اگر در سال هاي گذشته، يادگيري زبان انگليسي امري نه چندان لازم بود، امروز بي ترديد يک الزام گريزناپذير است. کشوري که مي خواهد به طور جدي در مسير رشد علمي قرار بگيرد، نمي تواند يادگيري زبان علم را - که انگليسي است سر سري بگيرد. از سفرهاي خارجي و خواندن بروشور يک کالاي خارجي گرفته تا منوي تلفن هاي همراه و رايانه و اينترنت و ... ، همه و همه يادآور نياز مستمر ما به زبان انگليسي در دوران جديد است.

کسي که انگليسي نمي داند، درهاي بخش عمده اي از دانش بشري که در هزاران کتاب و سايت وجود دارد به رويش بسته است. همين الان يک موضوع را در نظر بگيريد و ببينيد چقدر متن بروز درباره آن به زبان فارسي وجود دارد و چند برابر آن به زبان انگليسي ؛ حال بماند مباحث متعددي که اساساً متن فارسي درباره شان وجود ندارد.
نياز به زبان انگليسي، روز به روز تشديد مي شود و محروم کردن کودکان ايراني از آموختن اين زبان، "ظلم آشکار" به آنها و آينده آنها و فرداي کشور است.

5- محققان ثابت کرده اند که يادگيري زبان دوم ( حتي در سنين زير سه سال) باعث تقويت توانمندي هاي مغزي افراد مي شود ، انعطاف ذهني را بيشتر مي کند و عملکردهاي شناختي را ارتقا مي دهد و حتي باعث مي شود در سنين کهنسالي، شانس ابتلاي افراد به "آلزايمر" کاهش يابد. (+) (+)با توجه به نکات فوق، اولاً ممنوعيت آموزش زبان هاي خارجي که از سوي برخي مسؤولان آموزش و پرورش اعلام شده، کاملاً نابخردانه است و انتظار مي رود وزارت آموزش و پرورش با نگاه منطقي به آينده اين موضوع را هر چه سريع تر اصلاح کند و ثانياً به خانواده ها پيشنهاد جدي مي شود، منتظر نظام کُند و تنبل نظام آموزشي رسمي نمانند و آموزش زبان انگليسي به فرزندان شان را به عنوان يک سرمايه گذاري بي بديل براي فرزندان خود در نظر بگيرند و در اولين فرصت، زمينه يادگيري زبان انگليسي شان را فراهم کنند.

کساني که انگليسي نمي دانند، کافي است دقيقه اي به اين بينديشند که اگر زبان مي دانستند، چه فرصت هاي بهتري در زندگي داشتند و اي بسا، سرنوشت شان هم به گونه اي ديگر رقم مي خورد.
قطعاً فرزندان مان در آينده ، از اين که به آموزش زبان شان اهتمام داشته ايم، قدردان ما خواهند بود.
pejuhesh232
 
پست ها : 8726
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

اجرای سندی علیه «توحید و یکتاپرستی» در آموزش و پرورش

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مارس 20, 2017 7:09 pm

اجرای سندی علیه «توحید و یکتاپرستی» در آموزش و پرورش


این سند بر خلاف اصل ۷۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی به مجلس جهت تصویب ارائه نشده است و همچنین در سند ملی ۲۰۳۰ چند مرتبه به اسناد بالادستی و هماهنگی آن با محتوای سند آموزش ۲۰۳۰ اشاره شده که معمولاً موارد استناد بی‌ربط است و حتی گاه مخالف نیز هستند.

Image

به گزارش مشرق، روزنامه جوان نوشت:دبیر کل کمیسیون عالی یونسکو در ایران اقرار کرده است که بخش‌هایی از سند ۲۰۳۰ با منافع و ارزش‌های ایران تضاد دارد و به رغم اینکه در ادامه بر الزام‌آور نبودن این سند تأکید کرده است، اما اسناد موجود نشان می‌دهد که این سند، چارچوب عمل جهانی برای آموزش در سطح جهان بوده که اتفاقاً تعهدآور نیز خواهد بود.

سال ۹۴ نشستی در یونسکو برگزار می‌شود و در آنجا در کشورهای عضو مطرح می‌کنند که سند آموزشی ۲۰۳۰ در این کشورها به جریان بیفتد تا خواسته‌های آموزشی سازمان ملل انجام شود.
۳۰ کارگروه تخصصی این سند با مدیریت دفتر یونسکو در ایران نیز بدون اطلاع‌رسانی به مجلس یا شورای عالی انقلاب فرهنگی سند ملی آموزش توسعه ۲۰۳۰ را آماده کرده و ناگهان در بیستم آذرماه امسال در مجموعه فرهنگی تلاش از آن رونمایی کردند و تازه از آنجا بود که برخی مسئولان نظام از بیرون از مجموعه هیئت وزیران متوجه تبعات این اقدام مهم شدند.

بعد از واکنش‌های موجود علیه این سند تحمیلی، تأکید بر مغایرت آشکار آن با اسناد بالادستی منطبق با «دیدگاه اسلامی» و با عنایت به «مسائل و مصالح ملی» (مجموعه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، سند نقشه جامع علمی کشور، سند مهندسی فرهنگی کشور و سند دانشگاه اسلامی) و در حالی که پیرو دستورالعمل تصویب نامه هیئت وزیران از شهریور ۱۳۹۵ دستگاه‌ها فعالانه مشغول برنامه‌ریزی برای تحقق کامل این سند در سطوح ملی و استانی شدند، وزیر علوم به عنوان یکی از شاخه‌های اجرایی در کارگروه اجرایی ۲۰۳۰ به زعم خود برائت‌جویی از سند کرد و گفت: «من قسم می‌خورم که آن را امضا نکردم و مغایرت‌های آن را نیز نمی‌دانم!» البته شاید هم آقای وزیر خلاف واقع نگفت و خود پای این سند را امضا نزده بود؛ چراکه تصویب نامه هیئت وزیران به امضای معاون اول ریاست جمهوری این گونه توضیح می‌داد که در جلسه ۲۱/۶/۹۵ در راستای هماهنگی و ارائه راهکارهای تحقق اهداف و تعهدات آموزش ۲۰۳۰ همسو با اهداف و تعهدات برنامه اهداف توسعه پایدار، کارگروه ملی ۲۰۳۰ با حضور بیش از ۲۰ نفر از مسئولان دستگاه‌های اجرایی اعم از معاونین وزرای علوم، بهداشت، آموزش و پرورش، کشور، معاون رئیس‌جمهور در امور زنان و خانواده، دبیر مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک از جانب وزیر دادگستری، معاون صداوسیما، رئیس بهزیستی و رئیس دانشگاه فرهنگیان تشکیل شده است.

مغایرت‌های سند استحاله ایران که وزیر آن را نمی‌داند!

اما بخوانید از مغایرت‌هایی که بر همگان روشن شده است و هنوز در میان غفلت، تکذیب و بی‌اطلاعی وزرا و مسئولان مربوطه در گردش است.

تهیه سند ملی ۲۰۳۰ جمهوری اسلامی ایران براساس سند آموزش سازمان ملل و با هدایت و نظارت دفتر یونسکو با فرموده رهبر معظم انقلاب که «شورای عالی انقلاب فرهنگی باید اتاق فرمان فرهنگی کشور یا ستاد عالی فرهنگی و علمی دستگاه‌های کشور باشد»، منافات دارد.

دو موضوع قابل اهمیت دیگر وجود دارد؛ اینکه این سند بر خلاف اصل ۷۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی به مجلس جهت تصویب ارائه نشده است و همچنین در سند ملی ۲۰۳۰ چند مرتبه به اسناد بالادستی و هماهنگی آن با محتوای سند آموزش ۲۰۳۰ اشاره شده که معمولاً موارد استناد بی‌ربط است و حتی گاه مخالف نیز هستند.

اسناد بالادستی چه می‌گوید!؟

آنچه در اسناد بالادستی نظام با توجه به دیدگاه‌های اسلامی و مصالح ملی تدوین شده از قبیل عدم ذکر مفاهیمی چون اعتقاد به خدا، وحی، معاد، نبوت و امامت، رهبری نظام اسلامی و ولایت فقیه، آزادی توأم با مسئولیت در برابر خدا، ارزش‌های انقلاب، حمایت از مستضعفان جهان، مبارزه با استکبار، مصادیق تقوای الهی، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، تولی و تبری، عفت، شجاعت، همه مباحثی که به حفظ عزت و اقتدار نظام اسلامی مربوط است، انسجام ملی، بیان تکالیف دینی، توجه به تمدن اسلامی ـ ایرانی، آرمانی بودن جامعه عدل مهدوی، خدامحوری نه انسان‌محوری، اهمیت پاکدامنی و ازدواج، استحکام خانواده، ارزش‌ها، نقش‌ها و مسئولیت‌های جنسیتی (دختران – پسران)، عدالت، قناعت و انضباط مالی و پرهیز از اسراف، معاش حلال، توجه به طبیعت به عنوان امانت الهی، مرزهای حلال و حرام در رفتارها، بزرگداشت ایام‌الله، تعظیم مجالس و اماکن مذهبی، انس با دعا و توسل، آموزش قرآن و ... به صورت کامل مورد غفلت قرار گرفته است.

اشکالات محتوایی سند ملی آموزش ۲۰۳۰

در ادامه مهم‌ترین اشکالات محتوایی سند ملی آموزش ۲۰۳۰ عبارتند از اینکه: در چارچوب عمل آموزش ۲۰۳۰ ذکر شده که هدف از آموزش در این سند «ابزاری جامع و حیاتی برای ترویج مردم سالاری، حقوق بشر، ارتقای شهروندی جهانی، بردباری و مشارکت مدنی و توسعه پایدار می‌باشد.» پس از این بی‌توجهی به اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران، آموزش مفاد حقوق بشر سازمان ملل (براساس مبانی فکری کاملاً سکولار) در کتاب‌های درسی مدارس و دانشگاه‌ها، ارائه «ملاک‌های توسعه سازمان ملل»، «آموزش‌های جنسی»، «ترویج فرهنگ صلح و نبود خشونت» در آموزش‌های «رسمی»، «غیررسمی» و «آزاد» و موارد بسیار دیگری که در این ستون نمی‌گنجد.

همچنین مطابق «سند ملی آموزش ۲۰۳۰ ج. ا. ا» دولت موظف است به طور مستمر و با فاصله‌های کوتاه، تمامی اطلاعات آموزشی از حیث منابع، محتواها، افراد آموزش‌دهنده و آموزش‌گیرنده و مکان‌های آموزشی را به سازمان ملل ارائه کند که این خود اطلاعات دقیق به سازمان ملل و از آن طریق به امریکا و مراکز براندازی نظام ارائه کردن است.

اقرار صریح دبیر کل کمیسیون عالی یونسکو به تضاد سند ۲۰۳۰ با منافع ایران

جالب است که به تازگی دبیر کل کمیسیون عالی یونسکو در ایران با اشاره به اینکه در برخی موارد این سند مغایرت‌هایی با منافع و ارزش‌های ایران وجود دارد، با صراحت اظهار داشته است: «اقرار می‌کنم که بخش‌هایی از سند ۲۰۳۰ با منافع و ارزش‌های کشور ما تضاد دارد.»
وی در حالی که وزارت آموزش و پرورش را متولی اجرای سند اجرای ۲۰۳۰ معرفی کرده، وزیر آموزش و پرورش را نیز برای اجرای این سند آزاد گذاشته و افزوده است: «اگر وزیر آموزش و پرورش مغایرتی با اسناد بالادستی مشاهده کرد، می‌تواند این سند را اجرا نکند.»
به رغم اینکه دبیر کل کمیسیون عالی یونسکو در ایران بر الزام آور نبودن این سند تأکید می‌کند، اما طبق تصویب نامه هیئت وزیران، هماهنگی و ارائه راهکارهای تحقق اهداف و تعهدات آموزش ۲۰۳۰ همسو با اهداف و تعهدات برنامه اهداف توسعه پایدار تعریف شده است.

اهداف توسعه پایدار متنی است که بر خلاف اهداف توسعه هزاره که بیشتر جنبه بیانیه داشته، اتفاقاً به شدت تعهدآور بوده و رؤسای دولت‌ها را ملزم به اقدام عملی در کشور خویش می‌کند.
حال با بیان گوشه‌ای از مغایرت هایی که ابراز بی‌اطلاعی وزیر از آن عذری بدتر از گناه است، چه کسی پاسخ می‌دهد براساس کدام قانون، اسناد ملی با دفاتر سازمان ملل تهیه، تصویب و جهت اجرا ابلاغ می‌شود؟
pejuhesh232
 
پست ها : 8726
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

تصویر خالکوبی مستهجن دیوید بکهام در کتاب درسی دبیرستانی‌ها

پستتوسط pejuhesh232 » جمعه ژوئن 09, 2017 11:27 am

تصویر خالکوبی مستهجن دیوید بکهام در کتاب درسی دبیرستانی‌ها


پس از ماجرای حذف مفاهیم مربوط به ایثار و شهادت از کتاب‌های درسی این بار موضوع استفاده از تصاویر معنادار در کتاب تفکر و سواد رسانه‌ای پایه دهم سؤالات و شائبه‌های متعددی را مطرح کرده است.

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، درس «تفکر و سواد رسانه‌ای» با هدف افزایش قدرت تحلیل، برنامه‌ریزی و نگاه تحلیلی به پشت‌پرده رسانه‌ها از سال 95 به‌عنوان کتابی مستقل به مجموع دروس دانش‌آموزان اضافه شد و براین‌اساس دانش‌آموزان در پایه دهم درس تفکر و سواد رسانه‌ای را مطالعه می‌کنند.

هدف اصلی از تألیف این کتاب آگاه‌سازی دانش‌آموزان در برابر فضای مجازی برای بهره بیشتر و استفاده مفید از این فضاست اما برخی تصاویر استفاده‌شده در کتاب تفکر و سواد رسانه‌ای آن‌قدر عجیب است که با تماشای آن نخستین سؤال این است که این تصاویر با چه استدلالی در کتاب درسی آن هم پایه دهم چاپ شده است.

به‌عنوان مثال در یکی از تصاویر این کتاب، خالکوبی روی دست دیوید بکهام فوتبالیست معروف نمایش داده شده و عنوان این درس کلیشه بدن است.

Image

حال این سؤالات مطرح است که آیا تیم تألیف کتاب تفکر و سواد رسانه‌ای، در تشخیص تصویر خالکوبی دچار غفلت شده است؟ یا با آگاهی از این تصویر تشخیص داده‌اند که باید در کتاب درسی دانش آموزان پایه دهم چاپ شود؟

آیا با استفاده از چنین تصاویری سطح سواد رسانه‌ای و قدرت تحلیل دانش‌آموزان پایه دهم افزایش می‌یابد؟ آیا تبعات منفی استفاده از این تصویر برای دانش‌آموزان بیشتر نخواهد بود؟

در همین رابطه عبدالرضا سپنچی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با انتقاد از نحوه تألیف کتاب تفکر و سواد رسانه‌ای گفت:‌ به‌جز یک نفر؛ بقیه این افراد مطالعات و دانش مرتبط با حوزه رسانه و ارتباطات نداشتند.

وی در بخش دیگری از سخنانش با انتقاد از تصاویر و عکس‌های استفاده‌شده در کتاب حاضر عنوان کرد: متأسفانه عکس‌ها و تصاویر استفاده‌شده در کتاب دانلودی است و اصلاً کار خلاقانه و عملی روی تصاویر کتاب استفاده نشده و این موجب مشکلات بسیاری دراین‌باره شده است. از سوی دیگر در برخی از صفحات کتاب استیکرهای تلگرامی استفاده شده که در شأن کتاب نیست.

حجةالاسلام محی‌الدین بهرام محمدیان رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی نیز در پاسخ به انتقادات از چاپ تصاویر باربی و خالکوبی در کتاب درسی دانش‌آموزان عنوان کرد: دستگاه تعلیم و تربیت در زمین سنگلاخ راه می‌رود و عده‌ای به‌جای هموار کردن راه ایجاد مزاحمت می‌کنند، بهتر است به‌خاطر یک دستمال، قیصریه را به آتش نکشیم و همچنین کسانی که می‌گویند چرا نام کتاب سواد رسانه‌ای را سواد اینترنتی نگذاشته‌اید یا اینکه چرا در صفحات کتاب «عکس باربی و خالکوبی مسی» را قرار دادید در صورتی که این افراد به پیام تصویر توجه نمی‌کنند.

Image

به گزارش تسنیم،‌ این سؤال مطرح است که اگر مسئولان آموزش‌وپرورش از چاپ این تصویر در کتاب‌ تفکر و سواد رسانه‌ای پایه دهم به‌دنبال ارائه پیام به دانش‌آموزان هستند تا دچار چنین آسیب‌هایی نشوند، به این مقوله توجه داشته‌اند که آیا این تصویر واقعاً مناسب چاپ در کتاب‌ درسی آن هم برای دانش‌آموزان پایه دهم است؟

مسئولان سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی، اشکالات کتاب تفکر و سواد رسانه‌ای را پذیرفته و معتقدند در سال نخست چاپ آن برخی اشکالات مشاهده می‌شود که پس از اصلاح، این کتاب در سال تحصیلی 97‌ــ96 میان دانش‌آموزان توزیع می‌شود حال باید دید که آیا در سال تحصیلی جدید حساسیت و دقت بیشتری در انتخاب تصاویر این کتاب اعمال خواهد شد یا جریان استفاده از تصاویر خاص و حذف مفاهیم مربوط به شهید و شهادت در کتاب‌های درسی همچنان ادامه دارد.
pejuhesh232
 
پست ها : 8726
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

تفاوت سیستم آموزشی ژاپن و ایران

پستتوسط pejuhesh232 » چهارشنبه آگوست 30, 2017 10:45 am

تفاوت سیستم آموزشی ژاپن و ایران


سیستم آموزشی ژاپن و ایران یکی از دلایل رشد فرهنگی اقتصادی ملتها همین سیستم آموزشی است.
1- در ژاپن از ابتدای تحصیل تا آماده ورود به دانشگاه ....کارگاه های مختلف فنی دارند طراحی با چوب-نقشه کشی ساختمان و نقشه کشی صنعتی –کارگاه برق الکترونیک –تعطیلات دوره های آموزشی-اردوگاه های مختلف دارند 15 روز کار در مزرعه برای یادگیری کار گروهی و کشاورزی-اردوی آموزشی در کارخانه های صنعتی -ساخت ربات در کارگاههای آموزشی و...

2- علاوه بر اینکه طی دوران تحصیل فن و حرفه می آموزند کار گروهی و تیمی هم بهشون یاد داده میشود

3- وقتی در مدرسه کتب تاریخی و فرهنگی آموزش داده میشه همزمان در مدارس دانش آموزان زنگهای خاصی هست که به نظافت محیط مدرسه میپردازند تا عملا فرهنگ لازم را کسب کنند و مدارسشان نیازی به نظافتچی و سرایدار نداره

4- غذا را در سلف سرویس مدرسه کنار معلمان با هم سرو میکنند غذایی شامل سبزیجات سالم-پروتئین مقوی-ویتامینها-پزشک مدرسه دارند روان پزشک دارند.

5- طی سال والدینشان را به مدرسه دعوت میکنند در آن جشن دانش آموزان اقدام به شستن پاهای والدین خود میکنند و احترام به والدین و قدردانی از آنان را عملا نشان میدهن

6- وقتی دانش آموز آماده ورود به دانشگاه میشود عملا هم کار جمعی و تیمی را یاد گرفته هم چند حرفه و فن مختلف بلد هست هم از نظر فرهنگی خوب تربیت شده حالا دانشگاه هم قبول نشود میتواند در یکی از حرفه ها و مشاغل صنعتی که تبحر دارد خود تبدیل به کارآفرین موفق شود و کلی شغل ایجاد کند

7- الان نرخ بیکاری در ژاپن به 2.7 درصد رسیده و در ایران با فرمول تقلبی (شاغل يعني دارنده دوساعت كار در هفته / بيكار كسي كه كمتر از اين ساعت كار در هفته دارد!!!) بیکاری 12.7 درصد و اگر نرخ بیکاری واقعی را حساب کنیم بالاتر از این مقدار هست شخصی که در سیستم آموزشی ژاپن درس خونده خودش بعدا تبدیل به کارآفرین موفق میشه یا جذب بازار کار میشه ولی در ایران همه منتظرند تا دولت براشون شغل ایجاد كند
اگر اين امتيازات در ژاپن هم نيست ولى ايران نياز دارد كه داشته باشد
pejuhesh232
 
پست ها : 8726
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

ماجرای حذف یک بیت از کتاب فارسی دوم دبستان

پستتوسط najm134 » سه شنبه سپتامبر 05, 2017 4:33 pm

ماجرای حذف یک بیت از کتاب فارسی دوم دبستان (حذف ياد شهدا و فرهنگ شهادت)

واقعيت برعكس جوسازي:
مدیرکل دفتر تالیف کتاب‌های درسی وزارت آموزش‌وپرورش ماجرای حذف بیتی را با مضمون شهید و شهادت از کتاب فارسی دوم دبستان شرح داد.
خبر حذف مفاهیم مربوط به ایثار و شهادت از کتاب فارسی دوم دبستان در فضای مجازی منتشر شد. براساس این تصویر بیت «در هر کجایت خون شهیدان پیوسته جاری است‌ ای خاک ایران» از درس‌ ای ایران زیبا کتاب فارسی دوم دبستان حذف شده است.

Image
در همین رابطه محمود امانی طهرانی مدیرکل دفتر تالیف کتاب‌های درسی وزارت آموزش‌وپرورش به تسنیم گفت: تصویر صفحه‌ای که به نمایش گذاشته شده است مربوط به کتاب قدیمی در سال ۸۱ است یعنی ۱۵ سال قبل شعر «ایران زیبا» از کتاب فارسی اول دبستان حذف می‌شود، اما در سال تحصیلی ۹۰ - ۹۱ گروه فارسی تصمیم می‌گیرد تا مجدد از این شعر در کتاب دوم ابتدایی استفاده می‌کند در حقیقت تلاش می‌شود از اشعاری استفاده شود که با سطوح شناختی دانش‌آموزان تناسب دارند.

وی افزود: مفهوم شهید و شهادت جزو طرح جامع کتاب‌های فارسی است و پیش‌بینی‌های لازم در این رابطه صورت گرفته است همچنین در سه نقطه دیگر کتاب در همین فصل به موضوع شهید و شهادت پرداخته شده و این موضوع مورد غفلت قرار نگرفته است.

مدیرکل دفتر تالیف کتاب‌های درسی وزارت آموزش‌وپرورش بیان کرد: در کتاب فارسی دوم دبستان قبلاً موضوع شهید و شهادت نبوده و هم‌اکنون اضافه شده است همچنین در دروس نوروز و پرچم اسم شهید و لاله به عنوان نشانه خون شهیدان آمده است.

امانی طهرانی مطرح کرد: شورای برنامه‌ریزی برای گنجاندن موضوع شهادت در دو جای دیگر کتاب فارسی دوم دبستان اقدام کرده است. همچنین برداشت شورا این بوده است که بیت «در هر کجایت خون شهیدان پیوسته جاری است‌ای خاک ایران» تشبیه و استعاره‌ای دارد که از سطح یادگیری عینی وارد سطح یادگیری انتزاعی می‌شود و این سطح از یادگیری در پایه دوم به لحاظ سطوح شناختی مناسب نیست.

وی تاکید کرد: این موضوع هیچ ارتباطی با سند آموزش ۲۰۳۰ ندارد و این موضوعات با طرح در فضای سیاسی از چارچوب علمی و تربیتی خارج می‌شوند.
najm134
 
پست ها : 2046
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

گزارش مجلس از اوضاع روابط جنسي در مدارس

پستتوسط najm134 » شنبه اکتبر 21, 2017 7:09 am

جهت عبرت و بصیرت والدين و خانواده هاي مخالف ازدواج فرزندان در اول بلوغ

گزارش مجلس از اوضاع روابط جنسي در مدارس


مرکز پژوهش‌های مجلس گزارشی با عنوان «ازدواج موقت و تاثير آن بر تعديل روابط نامشروع جنسی» روی وب‌سايت خود منتشر کرده است.
اين گزارش با استناد به نامه‌ای از وزارت آموزش و پرورش، مبنی بر نتايج تحقيق بر ۱۴۱ هزار و ۵۵۵ دانش آموز دختر و پسر دوره متوسطه در سال تحصيلی تهیه شده است.
بر اساس اين تحقيق، ۱۰۵ هزار و ۴۶ نفر دانش آموز يعنی ۷۴.۳ درصد دارای رابطه «با جنس مخالف» بوده‌اند.
در سال تحصیلی 1386-1387 از 141552 دانش آموز (دختر و پسر) دوره متوسط در کل کشور 24889 نفر (17.5 درصد) دارای روابط همجنسگرایی (لواط میان پسران) و همجنسگرائی میان دختران بودند.
سن روسپگیری به 15 سال به بالا رسیده است. تحقیقات دانشگاه شهید بهشتی نشان داده است که آمار روسپیگری بین زنان متاهل بیشتر از مجردهاست و 11 درصد روسپیان شهر تهران با اطلاع همسرانشان تن فروشی می کنند. ۸۰ درصد دختران مورد پرسش در چند دبيرستان دخترانه تهران گفته‌اند که رابطه با جنس مخالف را تجربه کرده‌اند.
بر اساس گزارش‌های آموزش و پرورش، ۴۰ درصد دانش‌آموزان رابطه با جنس مخالف را از ۱۴ سالگی شروع کرده‌اند.
ارتباطِ پيش از دانشگاه دختران و پسران نسبت به ۳۰ سال پيش، سه برابر شده و زمان شروع رابطه جنسی نيز به دوره راهنمايی رسيده است.

1- ازدواج به وقت از اول بلوغ و يا حتى نزديك آن (اگر طبق تعاليم وحي) انجام شود، نياز به پيشنهاد ازدواج موقت بين نوجوانان نيست!

2- همچنانكه سكوت و چشم فروبستن خانواده ها و تن دادن به وضع موجود؛ نشانه لاابالي گري آنهاست، و هرگونه رفتار خشن و فشار بجاي رويكرد صحيح؛ جز ناداني و جهل نبوده و غيرت و تدين نيست.

3- البته اين نوع گزارشها به هيچ معصوميت دختران و پسران خانواده هاي مؤمن را زير سؤال نمي برد، اما در هر صورت وضعيت و محيط مخاطره آميز آنها را نشان مي دهد كه حتى اگر به عنايت الهي محفوظ بمانند اما در رنج و فشار بوده اند و والدين ناآگاه و مانع از ازدواج در اول وقت؛ در آلودگي آنها و رنج اينها شريك محسوب مي شوند.
najm134
 
پست ها : 2046
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

انتقاد شدید از طرح یک سوال فقهی در کنکور

پستتوسط najm134 » شنبه اکتبر 28, 2017 7:18 am

انتقاد شدید از طرح یک سوال فقهی در کنکور

دکتر محمدعلی موحد چهره ماندگار و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی در یادداشتی با عنوان"استهزای دین است یا افسوسِ دانش؟" در روزنامه اطلاعات به بهانه نقد یک سوال کنکور، به موضوعی فقهی پرداخت.

وی نوشت:
کفاره کسی که با خوردن آب یا با خوردن خاک روزه خود را عمداً باطل کرده، چه تفاوتی با هم دارد؟
۱) «اولی باید برای هر روز یک مُد طعام به فقیر بدهد و دومی باید برای هر روز به شصت فقیر طعام دهد»
۲) «اولی نیاز به قضای روزه ندارد و دومی باید هم قضا کند و هم کفاره بدهد»
۳) «اولی در انتخاب نوع کفاره آزاد است و دومی باید کفارة جمع بدهد»
۴) «اولی باید دو ماه روزه بگیرد و دومی باید به شصت فقیر اطعام دهد»
***
این‌که در بالا خواندید، آخرین سؤال از بیست و پنج سؤال زیر عنوان «فرهنگ و معارف اسلامی» است (شماره ردیف ۷۵) که همین امسال ـ صبح پنجشنبه ۱۵ر۴ر۹۶ ـ در آزمون عمومی کنکور برای «گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی» [آزمون سراسری ورودی دانشگاه‌های کشور ـ سال ۱۳۹۶] مطرح گردیده است.

ظاهر امر دلالت دارد بر اینکه به نظر طرّاحان این سؤالات، که مدیران و مدبّران نظام آموزشی کشور و متولیان نظارت بر صحّت و سلامت آن نظام می‌باشند، اصلاح دانشگاه متوقف است بر اینکه دانش‌آموز پیش از ورود در ساحت مقدس دانشگاه باید با حداقلی از فرهنگ و معارف اسلامی آشنا باشد و این سؤالات نموداری از آن حداقل است.
این‌که گفتم «حداقل»، مبتنی بر این ملاحظه است که سؤالات برای «گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی» طرح شده است و نه برای مثلاً گروهی که بخواهد در علوم اسلامی توغل داشته باشد و متخصص و صاحب‌نظر در این علوم به شمار آید.
پس برمی‌گردیم به سؤالی که متن آن را در صدر مقال آوردیم: سؤال مبتنی است بر این فرض که ماهِ رمضان است و شخصی مسلمان در37درجه حرارت طبیعی بدن، که به لحاظ فیزیکی در کمال صحت و سلامت است، تصمیم می‌گیرد که عمداً روزه‌خواری کند.

این شخص محترم یک بشقاب خاک و یک قدح آب در جلوی خود دارد و می‌خواهد روزه واجب را با خوردن یکی از آنها بشکند و چون در عین ارتکاب به معصیتِ روزه‌خواری هم مقیّد به احکام شرع است و هم ذهنیّتی حسابگر دارد، می‌خواهد ببیند کدام یک بیشتر صرفه می‌کند: اول آب را بخورد بعد خاک را؟ یا بالعکس روزه را با تناول مُشتی از خاک بشکند و آنگاه قدح آب را سر بکشد؟ ارتکاب کدام یک از دو شقِ معصیت، برایش سهل‌تر و مقرون به صرفه‌تر خواهد بود؟
دانش‌آموزی که در برابر چنین مسأله‌ای قرار می‌گیرد، قاعدتاً باید در سلامت عقل چنین آدمی شک بکند؛ کسی که عالماً و عامداً می‌خواهد خاک بخورد تا به شرف عظیم روزه‌خواری نائل آید! همچو آدمی مسلماً دیوانه است و دیوانه مرفوع القلم است. شرع برای عقلاست و نه برای مجانین.
آری، آن شخصِ مفروض، آن معصیت‌کارِ سیه‌روزگار را دیوانه باید خواند؛ اما کسانی را که چنین مسائلی را به نام «فرهنگ و معارف اسلامی» قالب می‌زنند و آن را شرط ورود نوجوانان به دانشگاه قرار می‌دهند، چه باید نامید؟
چرا فقهای عصر کامپیوتر و الکترونیک دم برنمی‌زنند و اجازه می‌دهند این نوع مسائل به عنوان «فرهنگ و معارف اسلامی» مطرح شود و نسل جوان را بیش از آنچه هست، از دین و دانش بیزار گرداند؟
najm134
 
پست ها : 2046
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

5ر9 میلیون ایرانی بی سواد مطلق و کم سوادند

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه دسامبر 03, 2017 3:40 pm

مطابق آمار یونسکو
5ر9 میلیون ایرانی بی سواد مطلق و کم سوادند


سازمان جهانی یونسکو اعلام کرد: بیش از ۷۸۵ میلیون نفر از جمعیت جهان برغم همه تلاش‌ها بی‌سواد مانده اند.

در ایران قبل از انقلاب برنامه پیکار با بی‌سوادی در برنامه‌های دولت‌ها قرار داشت و پس از انقلاب با تاسیس سازمان نهضت سوادآموزی، موضوع آموزش بی‌سوادان جنبه مردمی و ملی گرفت.
بنا بر اعلام مسئولان سازمان نهضت سوادآموزی جمهوری اسلامی، در ایران ۹/۵ میلیون نفر جمعیت بی‌سواد در سنین مختلف وجود دارد که ۳/۵ میلیون از آنها بی‌سواد مطلق بشمار می‌آیند
و۱۳% از جمعیت فعلي ايران در وضعیت بی‌سوادی قرار دارند.
pejuhesh232
 
پست ها : 8726
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

واداركردن به خواندن قرآن با لهجه فارسي = تنبیه دانش آموزان

پستتوسط najm134 » سه شنبه دسامبر 19, 2017 5:02 pm


واداركردن به خواندن قرآن با لهجه فارسي = تنبیه دانش آموزان به دلیل عربی حرف زدن حتى در نواحي عرب زبان

شيوع "با لهجه فارسي قرآن خواندن" اتفاقي نيست و در مدارس آموزش داده مي شود حتى با اصرار و تنبيه
معلم یکی از مدارس دخترانه روستایی در خوزستان به دلیل عربی صحبت کردن دانش آموزان، آنها را تنبیه کرد. این روستا عرب نشین است.
به گزارش خبرنگار عصرایران، معلم پس از آنکه متوجه عربی صحبت کردن چند نفر از دانش آموزان در سر کلاس می شود، آنها را تنبیه و مجبور کرده جمله صحبت نکردن به عربی در کلاس درس را 100 باردر دفتر مشق خود بنویسند.
Image
این خبر و تصویری از صفحه دفتر مشق این دانش آموزان درشبکه های اجتماعی منتشر شده و واکنش هایی را به دنبال داشته است.
به دنبال این اتفاق، شمار زیادی از اهالی روستا به مدرسه و مسوولان مراجعه می کنند و خواستار پیگیری می شوند که با دخالت مسولان وعذرخواهی معلم، ماجرا به پایان می رسد.
این معلم قبل از این هم در کلاس درس قرآن نیز دانش آموزان را مجبور می کرد با لهجه فارسی قرآن بخوانند. این اقدام نیز با واکنش هایی روبه رو شده بود.
این اتفاق در مدرسه روستای عرب نشین بیت محارب در نزدیکی اهواز روی داده است. مردم این روستا، به زبان عربی صحبت می کنند.
تصویر منتشر شده از دفترمشق دانش آموزان که مجبور شده اند این جمله را بارها بنویسند
najm134
 
پست ها : 2046
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

۱۰ واقعیت که باید درباره نظام آموزشی آمریکا بدانید

پستتوسط najm134 » دوشنبه دسامبر 25, 2017 11:17 am

۱۰ واقعیت که باید درباره نظام آموزشی آمریکا بدانید


نظام آموزشی آمریکا امروزه دیگر کارایی لازم را ندارد به گونه‌ای که کارشناسان معتقدند این کشور نیاز به یک انقلاب اساسی در حوزه آموزش دارد.
آموزش‌وپرورش و به‌طورکلی نظام آموزشی در جهان کنونی ما یکی از اصلی‌ترین موضوعاتی است که در همه حال باید توجه ویژه بدان نشان داد و دلیل آن‌هم به‌طور روشن این است که دانش‌آموز یا دانشجو، ظرفیت و فرصتی است که در اختیار کشور قرار می‌گیرد و نیز، آینده کشور و تعیین سرنوشت آن در دستان این بخش از جامعه خواهد بود. بااین‌حال، وقتی به موانع و چالش‌هایی که در این راه وجود دارد نگاهی می‌اندازیم متوجه می‌شویم که برای فراهم نمودن زمینه برای این آینده‌سازان باید با مشکلات بسیاری دست‌وپنجه نرم کرد. مشکلات مذکور در کشورهای مختلف متفاوت است و راه‌های حل آنها نیز متفاوت است. در این گزارش قصد داریم به برخی از مهمترین مسائل نظام آموزشی ایالات‌متحده از نگاه کارشناسان مسائل آموزشی این کشور بپردازیم.
Image
نظام آموزشی آمریکا امروزه دیگر کارایی لازم را ندارد
به عقیده کارشناسان آموزش ایالات‌متحده، نظام آموزش رسمی کنونی این کشور که روزگاری و در دوره انقلاب صنعتی برای رفع نیازهای اقتصادی کشور طراحی‌شده بود، دیگر پاسخگوی نیازهای فعلی نیست. در نظر آنان، این نظام آموزشی درگیر مشکلات کوچک و بزرگ بسیاری است که دیگر نمی‌توان به برطرف کردن جزئی نقایص اکتفا کرد، بلکه باید انقلابی در آن اتفاق بیفتد. در زیر به برخی از این نقایص اشاره خواهد شد.
Image

۱- پایین بودن روزهای درسی
از میان ۵۰ ایالت آمریکا، ۳۰ ایالت مدارس خود را ملزم به داشتن تقویم ۱۸۰ روزه در سال می‌کند، مدارس ۲ ایالت بیش از ۱۸۱ روز کلاس دارند و مابقی بین ۱۷۱ تا ۱۷۹ روزه هستند. با این حساب، میانگین روزهای تحصیلی در ایالت‌های آمریکا ۱۷۵ روز خواهد شد که این به معنای آن است که دانش آموزان در غالب ایالت‌های آمریکا، بیش از آنکه وقت خود را در مدرسه بگذرانند خارج از آن هستند. هر چند برخی بر این باورند که این نسبت به معنای فرصت دادن بیشتر به دانش آموزان برای اثربخشی بیشتر آموزش است ولی بسیاری از کارشناسان معتقدند بار مالی تقویم‌های کلاسی طولانی‌تر بر دوش دولت و ایالت‌ها منجر به کوتاه‌تر شدن روزهای درسی شده است. این در حالی است که در کشورهای کره جنوبی (۲۲۵ روز آموزشی)، ژاپن (۲۲۳ روز آموزشی)، چین (۲۲۱ روز آموزشی)، انگلیس (۱۹۰ روز آموزشی) و کانادا (۱۸۸ روز آموزشی) که از آنها به‌عنوان کشورهای پیشرفته در این زمینه یاد می‌شود تعداد روزهای تحصیلی بیشتر است.

۲- درگیر نبودن والدین در آموزش کودکان به میزان کافی
این مورد شاید مهم‌ترین مانعی باشد که معلمان نمی‌توانند بر روی آن کنترل داشته باشند. زمانی که در کلاس درس سپری می‌شود به‌هیچ‌وجه برای آموزش آنچه موردنیاز همه دانش آموزان است کافی نیست. لذا آنها باید آموزش خارج از مدرسه داشته باشند. برای دانش آموزان با شرایط محروم اقتصادی و اجتماعی که غالباً سطح سواد والدینشان پایین است طبیعی است که این مسئله پیش آید اما مسئله درباره دانش آموزان سطوح بالاتر نیز روی می‌دهد. همچنین نگرانی بسیار والدین در خصوص شغل آینده فرزندانشان و عامل مالی، بر روی آنها اثر منفی گذاشته و این دانش آموزان بیشتر به مهارت‌هایی توجه نشان می‌دهند که شغل محور است و درآمد بیشتری در آینده برایشان به همراه خواهد آورد.
پروفسور میچو کاک، فیزیک‌دان مشهور آمریکایی-ژاپنی و از نظریه‌پردازان بزرگ فیزیک کنونی جهان معتقد است آمریکا بدترین سیستم آموزشی علوم را دارد
Image

۳- ناکارآمدی سرفصل‌های آموزشی در بازار کار جدید
شغل‌های موردنیاز در کسب‌وکار جدید، نیاز به مدارک دانشگاهی نداشته اما نیاز به مهارت‌هایی اساسی دارند. برخی این مهارت‌ها عبارت‌اند از منطق تصمیم‌گیری، آشنایی با وب مدرن، تکنولوژی‌های موبایل و مهارت‌های نرم‌افزاری. اگرچه این مهارت‌ها در ذهن برخی افراد ساده و پیش‌پاافتاده هستند، جالب است بدانید درصد بالایی از فارغ‌التحصیلان دبیرستانی آمریکا، حتی توانایی مناسب برای صحبت کردن در جمع یا نگارش مطلبی ساده را ندارند. درصد بسیار بالایی از فارغ‌التحصیلان آمریکایی توانایی‌های ابتدایی پاسخ دادن به یک مشتری را نیز دارا نیستند. آنها نمی‌دانند چگونه تماس یک مشتری را پاسخ دهند، به مشکلات او گوش دهند، اهمیت مشکلات را درک کرده و پس از آنالیز صحیح، راه‌حل مناسب را ارائه دهند. عموم دانش‌آموزان و دانشجویان آمریکایی، حتی برای مشاغل خدماتی ساده نیز آماده نشده‌اند. با توجه به این‌که این‌گونه شغل‌ها نیز به‌مرور در حال از بین رفتن هستند، تربیت دانش‌آموزان برای در اختیار گرفتن شغل‌های مدرن‌تر، نه‌تنها یک ضرورت اقتصادی است، بلکه اهمیتی حیاتی برای جامعه است.
Image
درصد بالایی از فارغ‌التحصیلان دبیرستانی آمریکا، حتی توانایی مناسب برای صحبت کردن در جمع یا نگارش مطلبی ساده را ندارند
Image
۴- کلاس‌های شلوغ
هراندازه کلاس درس کوچک‌تر باشد کیفیت یادگیری بالاتر خواهد رفت. نتایج یک پژوهش توسط مرکز ملی آموزش در ایالات‌متحده بیان می‌کند که ۱۴ درصد کلاس‌های درس در این کشور، ظرفیت بیش‌ازحد مجاز دارند. درزمانی که دانش آموزان بیش از هر زمان دیگری نیازمند توجه بیشتر برای یادگیری هستند، کلاس‌های شلوغ باعث دشوارتر شدن تدریس، پایین آمدن تأثیرگذاری معلمان، عدم دستیابی به اهداف آموزشی و مشکلات بعدی در زمینه ظرفیت تحصیل پس از مدرسه خواهند شد. این مسئله به‌طور عمده به دلیل مشکلات مالی در برخی بخش‌ها و ایالت‌های آمریکا به وجود آمده است. به‌عنوان مثال، بخش فیلادلفیا هزاران کارمند خود را تعدیل کرده و مسئولان آن هشدار داده‌اند که امکان دارد برخی کلاس‌ها تا ۴۰ دانش‌آموز داشته باشند. بااین‌حال، بسیاری از بخش‌ها مقرراتی در زمینه محدود کردن ثبت‌نام ندارند.

در برخی مناطق کلاس‌های درس در آمریکا با جمعیتی بسیار بیشتر از حد استاندارد برگزار می‌شود


Image
Image
۵- سویه منفی فناوری در آموزش
باوجود توجه به فرصت‌هایی که فناوری برای دانش آموزان به همراه می‌آورد، این پدیده کار معلمان را بسیار سخت‌تر کرده است. در دنیای امروز آموزش و سرگرمی در بسیاری جهات مترادف یکدیگر شده‌اند. والدین به‌محض اینکه فرزندانشان توانایی کار با صفحه لمسی را پیدا کنند به دنبال بازی‌های آموزشی برای آنها می‌روند و این، نگهداری آنها در کلاس درس و شرایط آن را برای معلمانشان دشوار می‌کند. باوجوداینکه تقلب کردن در کلاس‌های درسی مسئله جدیدی نیست، اما استفاده از فناوری بعد جدیدی به آن داده است و دانش آموزان با استفاده از آن، آسان‌تر تقلب می‌کنند و مشکل اینجاست که تصور نمی‌کنند کار اشتباهی انجام داده باشند. مسئله تغییر خصوصیات نسل جدید آمریکایی‌ها نیز موضوع دیگری است که بیان می‌کند دانش آموزان نسل جدید دیگر مانند چند دهه قبل به دنبال بیمه، بازنشستگی نسبتاً زودهنگام و یک شغل شرافتمندانه نیستند. بلکه چیزی که آنها و نیز احتمالاً آمریکایی‌های جدید به دنبال آن هستند ثروتمند شدن به هر طریق است و در این راه اهمیتی ندارند که چه قوانینی باید زیر پا گذاشته شود و یا چندین نفر را باید خرید.
Image
با تغییر منابع مطمئن درسی، دانش‌آموزان و دانشجویان در ایالات‌متحده دیگر به حرف‌های معلمان و استادان خود اطمینان ندارند

۶- ناتوانی در هماهنگ‌سازی آموزش با تفاوت‌های فرهنگی
در حال حاضر، سطح تنوع آموزش و محتوای درسی برای اقلیت‌های نژادی در آمریکا مانند اسپانیایی‌ها و سیاه پوست‌ها بسیار پایین است. علاوه بر محتوا، آمارها می‌گویند که تا سال ۲۰۲۴، اقلیت‌های نژادی در آمریکا بیش از نیمی از جمعیت کلاس‌های درس را تشکیل خواهند داد، درحالی‌که معلمان در اقلیت با همین سرعت تا آن زمان تنها ۲۰ درصد مربیان را تشکیل خواهند داد. یعنی سرعت رشد تعداد معلمان هم‌نژاد که در یادگیری دانش آموزان تأثیر فراوانی دارند بسیار کندتر از سرعت رشد تعداد این دانش آموزان است. مشکل تنوع محتوا مختص برنامه دانش آموزان عادی نیست. به گونه‌ای که از ابتدای آموزش، دانش آموزان پیشتاز طرح‌های آموزش فردی دریافت می‌کنند اما باوجوداین ایده صحیح، غالب این برنامه‌ها در مدارس دولتی نگاهی یکنواخت و غیر جذاب دارند و این مدارس نیازمند شناسایی بهتر گونه‌های مختلف یادگیری پیشتازان هستند.

۷- ثابت ماندن بودجه آموزشی و دانشگاه‌های گران‌قیمت
باوجود رشد اقتصادی ایالات‌متحده، این حوزه همچنان در دوران رکود به سر می‌برد، بودجه مدارس (مهدکودک تا کلاس دوازدهم) سال‌هاست که ثابت مانده است. گزارشی از مرکز اولویت‌های بودجه و سیاست‌گذاری نشان می‌دهد که ۳۴ ایالت به نسبت سال‌های رکود، تأمین مالی پایین‌تری در این بخش دارند. ازآنجایی‌که ایالت‌ها مسئول ۴۴ درصد بودجه آموزشی کل در آمریکا هستند، این رقم ناامیدکننده نشان‌دهنده استمرار سیاست‌های ریاضتی در این حوزه علیرغم اقتصاد در حال رشد است.این در حالی است که تحصیل، تنها در مدارس عمومی ۱۲ ساله رایگان است و پس از آن، همه حتی کسانی که در کالج‌ها و دانشگاه‌های دولتی درس می خوانند ملزم به پرداخت هزینه تحصیل هستند.
Image
تحصیلات دانشگاهی در آمریکا کلا پولی است و حتی در دانشگاه‌های دولتی نیز باید هزینه تحصیل پرداخت شود.

۸- استفاده از روش‌های آموزش قدیمی به وسیله معلمان
کلاس‌های امروزی در ایالات‌متحده مملو از دانش‌آموزان پیچیده‌ای است که تجربه‌های بسیار بیشتری نسبت به گذشتگان خود از جهان دارند. به‌عنوان‌مثال، دسترسی سریع کودکان به دنیایی که بیرون از محیط زندگی آنها در جریان است باعث می‌شود آنها دیگر کودکان ساده دیروز نباشند و بنابراین، معلمان کار ساده‌ای پیش رو نخواهند داشت. آنها با ذهن‌هایی روبه‌رو می‌شوند که با اطلاعات و ایده‌های تصادفی پرشده‌اند، شکل گرفته‌اند و نیازمند تقویت یا احیا می‌باشند. بسیاری از دانش آموزان از اینکه کلاس‌هایشان خسته‌کننده و خشک است ناراضی‌اند و معتقدند آموزش همیشه منافاتی با سرگرمی ندارد. شاید به همین دلیل است که دانش آموزان دیگر به معلمان و والدین خود به‌عنوان منبعی مطمئن نگاه نمی‌کنند و وقتی سؤالی از آنها می‌پرسند در اینترنت به دنبال آن می‌گردند تا به پاسخی که شنیده‌اند اطمینان یابند. مسئله دیگر، ضعف نوآوری در آموزش معلمان است؛ بدین معنا که اگر دانش آموزان در حال تغییر هستند، معلمان نیز باید تغییر کنند. به‌طور خاص، آموزش دولتی در آمریکا نیازمند معلمانی است که بهتر پاسخگوی نیاز دانش آموزان خاص باشند، ضرورت نقش یادگیری از راه دور را دریابند و خواهان تغییر در کلاس درس باشند. چالش دیگر، چالش سودمندی همزمان معلمان رسمی برای معلم و دانش‌آموز است. یکی از مشکلاتی که معلمان رسمی به وجود می‌آورند، عملکرد ضعیف آنان است که باعث زیان دیدن دانش‌آموز می‌شود. از سوی دیگر، اتحادیه‌های معلمان معتقدند باوجود تغییرات مستمر آموزشی ازجمله سیستم‌های ارزشیابی، قانون معلم رسمی لازم است تا از معلمان خوبی که ممکن است غیرمنصفانه برکنار شوند محافظت کنیم. بنا بر آمارها، از هر ۴ نفری که از دبیرستان فارغ‌التحصیل می‌شوند تنها یک نفر برای کلاس‌های انگلیسی، ریاضیات، علوم و خواندن آمادگی کافی دارد.

Image

۹- ضعف جایگاه اجتماعی معلمان
بنا بر پژوهش‌های صورت گرفته، میزان علاقه‌مندی آمریکایی‌ها به آموزش در حال کاهش است. ۳ اولویت کشور به ترتیب اقتصاد، ایجاد اشتغال و تروریسم هستند و باوجوداینکه کیفیت آموزش می‌تواند با این مسائل عمده در ارتباط مستقیم و یا حتی به هم وابسته باشند، همچنان آموزش در اولویت قرار ندارد. «استیون پاین»، از پژوهشگران حوزه آموزش در آمریکا با در نظر داشتن مشکل اصلی ایالات‌متحده معتقد است نادیده گرفتن شأن معلمان دشمن درجه‌یک آموزش است. در سال ۲۰۱۵، حقوق هفتگی معلمان مدارس دولتی ۱۷ درصد کمتر از کارمندان قابل‌مقایسه دیگر بود، درحالی‌که این رقم در ۱۹۹۴، ۱.۸ درصد ثبت شده است. این سقوط بیشتر از آنکه درباره معلمان تازه‌وارد باشد، مختص معلمان باتجربه بوده است.
Image
نشان طرح «هیچ کودکی نباید عقب بماند» (NCLB) که از سوی منتقدان با عنوان «هیچ کودک سفیدی نباید عقب بماند» از آن یاد می‌شود.

۱۰- سایه شوم نژادپرستی بر آموزش
عوامل فراوانی در بی عدالتی‌های آموزشی در ایالات‌متحده میان سفیدپوستان و دیگر نژادها از جمله سیاه‌پوستان، اسپانیایی‌ها، بومیان آمریکایی و آسیایی‌-آمریکایی‌ها دخیل‌اند که ثروت کمتر، سطح بهداشت پایین‌تر، سطح آموزش کمتر والدین، درگیری بیشتر با سیستم قضایی و شرایط بسیاری ازاین‌دست سبب می‌شود همواره سفیدپوست‌ها در آمریکا شرایط بهتری داشته باشند و فرصت‌هایی که برای آنان فراهم می‌شود برای نژاد سیاه و لاتین تبارها مهیا نشود. به‌طورکلی، انتظارات آموزشی از دانش آموزان سیاه‌پوست کمتر است و همین مسئله خود باعث پایین آمدن انتظارات دانش آموزان و دانشجویان، از بین رفتن نگرش مثبت به آموزش، فرصت‌های کمتر یادگیری خارج از مدرسه و نیز ارتباط کمتر والدین و فرزندان در موضوع مدرسه شده است. کودکان سیاه‌پوست توانایی کمتری در توسعه مهارت‌های واژگانی، بیانی، انطباقی، ریاضی، دانش رنگ‌ها، اشکال و ... به نسبت کودکان سفیدپوست دارند. تعداد مردودی‌های دانش آموزان سیاه‌پوست به‌طور میانگین معمولاً حدود ۳ برابر مردودی‌های دانش آموزان سفیدپوست است. هرگاه درباره ترک تحصیل دانش آموزان صحبت می‌شود، عمدتاً تمرکز بر روی مسائل مالی است. آمارها نشان می‌دهد ۳۸ درصد کسانی که ترک تحصیل می‌کنند زیرخط فقر قرار دارند که اکثریت این افراد از جامعه سیاه‌پوستان آمریکا هستند. همچنین بیش از نیمی از مردان سیاه‌پوستی که در دبیرستان‌های شهری شرکت می‌کنند دیپلم نمی‌گیرند. از میان این ریزش‌ها، حدود ۶۰ درصد به زندان می‌روند.
نژادپرستی همچنان در نظام آموزشی آمریکا مانع از پیشرفت بخش زیادی از سیاهان در این کشور می‌شود

نتیجه‌گیری
آنچه در موارد فوق بدان پرداخته شد، اشاره مختصری به ضعف‌های موجود در نظام آموزشی ایالات‌متحده بود. برخی از این ضعف‌ها مانند نابرابری و مسئله عدالت آموزشی میان اقشار مختلف مردم به‌ویژه سیاه‌پوستان و سفیدپوستان در آمریکا ریشه ساختاری دارند و برای حل آن باید عوامل بسیاری را تغییر داد و برخی از آنها نیز سطحی‌تر ولی همچنان هزینه‌بر هستند. برخی از این عوامل نیز به یکدیگر وابسته هستند که برای نمونه می‌توان به تبعیض آموزشی اشاره کرد که خود با عامل درگیر نبودن والدین با آموزش فرزندانشان در ارتباط است. آنچه به دلایل روشن در بالا بدان اشاره نشد ولی یکی از معضلات نظام آموزشی مدرن ایالات‌متحده می‌باشد تضادی است که میان باورهای مذهبی، سنتی و اخلاقی دانش‌آموزان با آنچه در کتاب‌های درسی خود مشاهده می‌کنند وجود دارد. یکی از شواهد موجود در این‌باره، انگیزه‌های والدینی است که زمینه‌های تحصیل دانش‌آموزان خود را در خانه فراهم می کنند. برای مثال در سال ۲۰۱۵، این مسئله در خصوص ۴۶.۹ درصد خانواده‌های آفریقایی- آمریکایی در درجه اول «آموزش مذهبی و اخلاقی دلخواه به کودک خود» بوده است که البته افزایش معناداری به نسبت سال‌های قبل‌تر نشان می‌دهد. نهاد آموزش به‌عنوان مهم‌ترین و برترین نهاد یک نظام جدید مانند آمریکا با بحران‌هایی جدی در این زمینه مواجه است که پرداختن به آن در این مقال نمی‌گنجد. نکته دیگر اینکه نقاط فوق، تنها نقاط ضعف نظام آموزشی این کشور نیستند و پژوهشگران با کنکاش و مطالعه بیشتر می‌توانند به ابعاد و عمق نقایص نظام آموزشی آن پی ببرند.

Image

منابع:
https://www.forbes.com/sites/courtneywilliams/۲۰۱۷/۰۸/۱۵/the-disconnect-between-education-and-entrepreneurship/amp
http://www.theedadvocate.org/۱۰-reasons-the-u-s-education-system-is-failing
http://www.theedadvocate.org/۳-issues-that-are-hurting-the-american-educational-system
https://www.zoomit.ir/۲۰۱۷/۸/۱۷/۱۹۰۶۵۹/disconnect-between-education-and-entrepreneurship
http://www.occupyharvard.net/u-s-education-system
https://www.dosomething.org/us/facts/۱۱-facts-about-education-america
http://www.collegiatetimes.com/opinion/ ... e/article_۹۵۱a۵۸۸۸-۹۷ce-۵۳۵۶-۹e۵۶-۹f۱da۷fd۴۰۷۳.html
https://www.usnews.com/news/blogs/data-mine/۲۰۱۵/۰۱/۲۸/us-education-still-separate-and-unequal
https://www.jstor.org/stable/۴۱۳۴۱۱۱۳?seq=۱#page_scan_tab_contents
http://yon.ir/XzBjb
https://www.theatlantic.com/education/archive/۲۰۱۶/۰۶/everything-in-american-education-is-broken/۴۸۸۱۸۹
http://theweek.com:۸۰/articles/۶۲۵۱۵۶/stunning-lack-diversity-americas-school-teachers
http://www.articlemyriad.com/problems-w ... nal-system
najm134
 
پست ها : 2046
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

قبليبعدي

بازگشت به آلوده شناسى


cron
Aelaa.Net