اقتصاد و اشتغال صحيح و سالم

بزرگترين اقتصادهاى جهان آينده: چين، هند، ژاپن

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه مارس 17, 2018 10:20 pm

بزرگترين اقتصادهاى جهان آينده: چين، هند، ژاپن


تحقیقات این مرکز مستقر در لندن نشان می‌دهد اهمیت رو به رشد اقتصادهای بزرگ آسیا در سال ۲۰۱۸ و پس از آن ادامه خواهد بود و این منطقه در بیش از یک دهه، آینده نقش پر اهمیتی خواهد داشت.
طبق گزارش مرکز تحقیقات اقتصادی و تجاری (CEBR)، چین تا سال ۲۰۳۲ آمریکا را پشت سر گذاشته و قدرت اقتصادی شماره یک جهان می‌شود.

تحقیقات این مرکز مستقر در لندن نشان می‌دهد اهمیت رو به رشد اقتصادهای بزرگ آسیا در سال ۲۰۱۸ و پس از آن ادامه خواهد بود و این منطقه در بیش از یک دهه، آینده نقش پر اهمیتی خواهد داشت.

بر پایه این تحقیقات، هند در سال میلادی آینده از انگلیس و فرانسه پیشی گرفته و پنجمین اقتصاد جهان از نظر دلاری می‌شود و تا سال ۲۰۲۷ به رتبه سوم صعود کرده و بالاتر از آلمان قرار می‌گیرد.

در سال ۲۰۳۲ سه اقتصاد از چهار اقتصاد برتر جهان –چین، هند و ژاپن- آسیایی خواهند بود و تا آن زمان چین از آمریکا به عنوان اقتصاد شماره یک جهان سبقت می‌گیرد. پیشروی هند متوقف نخواهد شد و در نیمه دوم قرن جاری رتبه برتر را تصرف می‌کند.

همچنین تا سال ۲۰۳۲ کره جنوبی و اندونزی وارد فهرست ۱۰ اقتصاد برتر جهان می‌شوند و جای ایتالیا و کانادا را می‌گیرند.
pejuhesh232
 
پست ها : 8630
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

حساب سكه و عابربانک سکه

پستتوسط pejuhesh232 » پنج شنبه آپريل 12, 2018 11:27 pm

حساب سكه و عابربانک سکه = گامي جهت رسميت ارز واقعي در كشور


مدیرعامل بانک ملی گفت: بانک ملی دستگاهی را فراهم کرده که براساس آن دارندگان کارت سکه می‌توانند با قراردادن کارت در دستگاه سکه تحویل بگیرند.

Image

به گزارش مشرق، محمدرضا حسین‌زاده در مراسم رونمایی از آخرین دستاوردها و تجهیزات بانک ملی در حوزه فناوری اظهارداشت: بانک ملی طرح کارت سکه را برای مردم به‌اجرا در آورده است.
وی افزود: در این طرح مردم می‌توانند در بانک کارگشایی حساب سکه افتتاح کنند و به‌جای نگهداری سکه در منزل، کارت سکه را نزد خود نگه دارند.
به‌گفته حسین‌زاده، بانک ملی دستگاهی را فراهم کرده که براساس آن دارندگان کارت سکه می‌توانند با قراردادن کارت در دستگاه سکه تحویل بگیرند (مشابه مراحل دریافت پول نقد از عابربانک).
مدیرعامل بانک ملی همچنین از صدور کارت هدیه سکه نیز در این بانک خبر داد.

«کارت بانک سکه»، «توریست کارت»، دستگاه‌های VTM و CSR و «ملی بازار» از جمله دستاوردهای بانک است که امروز رونمایی شد.
همچنین «ملی فاند»، «بانک آفیسر»، «شعبه نوجوان»، «چمدان سیار» و «رمز یک بار مصرف» در «ملی شو» از سوی بانک ملی رونمایی شد.


بانک مرکزی اعلام کرد؛
پیش فروش ۳۴ هزار قطعه سکه طی سه روز


تعداد سکه های پیش فروش شده طی سه روز در شعب بانک ملی ایران در آستانه ۳۴ هزار قطعه قرار گرفته است.
به گزارش مشرق، بانک مرکزی اعلام کرد: در روز نخست طرح پیش فروش سکه، ۱۲ هزار و ۱۹۸ قطعه سکه تمام بهار آزادی در ۶۱۸ درخواست به صورت قطعی پیش فروش شد. در دومین روز نیز درخواست پیش خرید ۱۴ هزار و ۱۰۶ قطعه سکه در قالب ۹۹۷ فقره سند ثبت شد.
در روز جاری به عنوان سومین روز طرح نیز شعب بانک ملی ایران تا یک ساعت پیش از پایان وقت اداری پیش فروش قطعی ۷ هزار و ۴۷۸ قطعه سکه را در قالب ۵۰۷ درخواست ثبت کرده اند و درخواست پیش خرید یک هزار و ۵۱۵ قطعه سکه نیز در صف قرار دارد.

در نتیجه طی سه روز نخست اجرای این طرح، پیش فروش ۳۳ هزار و ۷۸۲ قطعه سکه قطعی شده و این تعداد تا پایان وقت اداری دیروز از مرز ۳۴ هزار قطعه عبور خواهد کرد.
طرح پیش فروش سکه با پیش دریافت ۱۰ میلیون ریال در یک هزار و ۱۳۱ شعبه بانک ملی ایرانعملیاتی شده و تا اطلاع ثانوی ادامه خواهد یافت.
منبع: مهر
pejuhesh232
 
پست ها : 8630
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جايگاه رو به افزايش هند درجهان و بايسته های گسترش روابط با د

پستتوسط najm134 » دوشنبه آپريل 30, 2018 9:56 am

جايگاه رو به افزايش هند در جهان و بايسته های گسترش روابط با دهلی نو

ارتباط عميق تمدنی و فرهنگی از گذشته های دور تاکنون، حضور قدرتمند زبان فارسی در سده های پیشین در شبه قاره هند، حضور 150 میلیون مسلمان، جمعیت شیعه نزدیک به 30 میلیون، پارسيان ايراني تبار و... از بسترهای مهم گسترش روابط بين ايران و هند است.

سفر تاریخی حجت الاسلام والمسلمین دکتر «حسن روحانی» به هندوستان، صفحه جدیدی از روابط این دو کشور باستانی و تمدن ساز گشود.
یادداشت زیر به مناسبت این سفر، به جایگاه هند در جهان و بایسته های روبط دو کشور پرداخته است:

Image
پيشينه روابط
نزديكی‌هاي زباني، فرهنگي و نژادي ايراني و هندي در حداقل سه هزار سال رابطه مستمر تاریخی، دو تمدن را داراي روابط پردامنه‌اي كرده و در طول سده‌هاي طولانی نيز ادامه داشته است. ایران و هند تا سال 1948 مرزهای مشترک طولانی زمینی و دریایی و حوزه جغرافیایی و تاریخی مشترکی داشتند. در دوران نوين نيز ایران و هند پس از استقلال هند برقرار و پيمان دوستي‌اي با نام «صلح و دوستي ابدي» را امضا نمودند. روابط ایران و هند پس از انقلاب اسلامي با توجه به نقش متغیرهای مختلف تا پايان جنگ سرد، بهبود قابل توجهي را به خود نديد، اما با فروپاشی شوروی، بروز بحران افغانستان و اهمیت یافتن کشورهای آسیای مرکزی برای هندوستان بسترهايي براي نزدیکی بيشتر ایران و هند فراهم شد . در چند سال گذشته سفر نارندرا مودی، نخست وزیر هند به ایران در خرداد ماه سال ۹۵ (اولین دیدار نخست وزیر هند از ايران در ۱۵ سال گذشته)و امضا تفاهمنامه ای به ارزش ۵۰۰ میلیون دلار برای توسعه بندر «چابهار» و سرمایه گذاری برای احداث خط آهن ، توافق سه جانبه ایران، هند و افغانستان برای احداث کریدور حمل و نقل بین المللی در چابهار به گسترش روابط كمك كرد.

بايسته های گسترس روابط با دهلي نو
الف)جايگاه رو به افزايش هند در جهان:
از میانه قرن بیستم اهداف اقتصادی وزنی فزاینده در سیاست خارجی دولت‌هاي هندي کسب کرد و تغییر ائتلاف‌های نخبگان سیاسی در درون هند به‌گونه‌ای رقم خورد که تا اوایل دهه 1990، نهروئیست‌ها جایگاه مسلطشان را به نفع ائتلاف لیبرال‌ها و سپس ملی‌گرایان هندو از دست دادند. رشد ائتلاف نخبگان لیبرال و ملی‌گرایان هندو بر سیاست داخلی و خارجي هند با كاهش وزن اهداف ایدئولوژیکی و افزايش ضریب اهداف رفاهی در کنار حفظ جایگاه نسبی اهداف امنیتی شد و باحضور توسط ملی‌گرایان هندو تداوم یافت. در اين بين تغییرات محیط بین‌المللی سبب بازتعریف اهداف سیاست خارجی کشور در حوزه‌های مختلف ژئوپلیتیکی خارجی شد . در اين ميان جهان شاهد افزایش جایگاه هندوستان به‌عنوان قدرت اقتصادی و قدرت منطقه‌ای است. هندیان نیز با درک جایگاه و اهمیت استراتژیک روندهاي جهاني به تکاپو افتاده‌اند تا جایگاهی درخور، دست‌وپا کنند. در اين بين هند خواهان ایفای نقشی جهانی در تحولات بین‌المللی، احیای ارتباطات سنتی با کشورهای مختلف در حوزه هايي چون خاورميانه و آسیای مرکزی و فراتر از آن است و اين افزايش اهميت به یکی از مهم‌ترین اولویت‌های استراتژیک دولت هندوستان تبدیل‌شده است. در همين راستا هند تلاش کرده است تا با راه‌اندازی اندیشکده‌ها و نهادهای علمی جای پای این کشور را در جهان محکم‌تر سازد و به بررسی راهکارهای موجود برای گسترش حضور این کشور در مناطق نزديك تر به خود بپردازد.
در وضعيت كنوني نيز به نظر ميرسد هر چند بیشترین علاقه هندی ها معطوف به حضور در منطقه شرق و جنوب شرق آسیا و نیز منطقه شبه قاره و آسیای غربی و کشوهای همجوار خود مانند افغانستان و پاکستان باشد، اما بايد توجه داشت كه هندوستان از قدرت های اقتصادی جهان بوده و در حال گسترش این قدرت است. اين كشور بزرگترین دموکراسی جهان را داشته و با روابط دو جانبه و چند جانبه در مسائل منطقه ای مي تواند نقش بسیار مؤثر در حوزه بین المللی ایفا کند و از جناح‌های رقیب امتیاز گیرد. در سیاست خارجی واقع گرایانۀ هند در جهت نظم بخشی به آینده نظام بین الملل برای شکل دادن آیندۀ نظم جهانی اين كشور با استمرار وضعیت گذشته و استقلال در بازی‌ها به ايفاي نقش بسيار مهتري چشم دوخته است. گذشته از اين این کشور دارای مؤلفه‌های اصلی قدرت، یعنی گستردگی، جمعیت و قدرت نظامی است و اندیشه‌ی کسب حق وتو در شورای امنیت را در سر می‌پروراند. همچنین هند با عضویت در جنبش غیرمتعهد‌ها و گروه بریکس، حضور در مجامع بین‌المللی جايگاه رو به افزايشي هند در جهان كسب كرده است.
آنچه مشخص است هر چند جنوب آسیا در گذشته جایگاه مهمی در سیاست خارجی ایران نداشت، اما اگر به اهمیت هند در سیاست خارجی آینده‌ی ایران توجه کنیم، در واقع هند با جمعیتی بیش از یک میلیارد و دویست میلیون نفر، گستردگی سرزمینی بیش از دو برابر ایران و عضویت در باشگاه هسته‌ای، دارای توانایی بالایی در تأثیرگذاری منطقه‌ای و حتی جهانی است.
ب) جایگاه و اهمیت ایران از نگاه هند:
هند به ایران به مثابه قدرت بزرگ منطقه ای و تاثیر گذار بر تحولات منطقه ای و بین المللی نگاه می کند. همچنين در گذشته بسياري از احزاب هند از برنامه هسته ای ایران حمایت کرده اند و افکار عمومی هند نيز ديد مثبتي به ایران داشته است. به علاوه دو حزب مهم کنگره و بی جی پی ( از احزاب عمده و اصلی) نگاه مثبتی به ايران دارند. در واقع رهبران هندی با وجود چالش‌های يك دهه گذشته، همواره کوشیده‌اند سطحی از روابط با ایران را حفظ و با درک نقش ایران ضمن حفظ روابط با قدرت‌های بزرگ حاضر به چشم‌پوشی از روابط خود با تهران نباشند.
ج) حوزه هاي گسترده همکاری‌های منطقه‌ای، سیاسی، ژئوپلتیک و بین المللی دو كشور:
هندوستان و ايران در دهه هاي گذشته منافع مشترك فراوان منطقه‌اي داشته‌اند. آنها داراي منافع استراتژیک و قانونی در ثبات و امنیت افغانستان ، نقش مهمي در بازسازي و توسعه افغانستان، عضویت در پیمان شانگهای، هستند. به علاوه ایران و هند به عنوان دو قدرت منطقه ای در حال رشد، می توانند بسترهای همکاری استراتژیکی موثری در منطقه داشته باشند. چنانچه در حوزه‌ی آسیای مرکزی منافع مشترک فراوانی چون توسعه‌ی بندر چابهار و آسان‌تر شدن دسترسی آن‌ها به آسیای مرکزی، توسعه‌ی بندرهای ایران برای هندوستان در رویارویی با فعال شدن بندر گوادر پاکستان توسط چین و.. دارند.
بسترهای همكاري دفاعي – امنيتی
منافع اقتصادی و امنیتی پیوند نزدیکی با یکدیگر دارند. به عبارتی قدرت نظامی و نفوذ سیاسی از مؤئلفه‌هایی مهم هستند که به پیش برد اهداف اقتصادی هند در سیاست خارجی هند کمک می‌کنند. دراین‌بین هند از استقلال با چالش اسلام‌گرایی افراطی مواجه بوده و مقابله با جدایی‌طلبی، تروریسم، جرائم سازمان‌یافته فراملی از قبیل مواد مخدر و امتداد این نوع همکاری به عرصه‌های دیگر مد نظر دهلی بوده است. در واقع از آنجا که امنیت ملی هندوستان در جهت ایجاد منطقه‌ای امن و با ثبات، جلوگيري از رشد گروه‌های رادیکال چون داعش و... است هر دو کشور نسبت به پیشرفت تروریسم در خاورمیانه، در سوریه، عراق، افغانستان و سایر مناطق همسایگی خود نگرانی هایی دارند. لذا دو کشور می‌توانند همکاری‌هایی امنیتی و اطلاعاتی در حوزه‌های مدنظر چون مقابله با تروريسم و مواد مخدر داشته باشند. به علاوه در بعد دفاعی دو دولت تاکنون چندين دور گفتگوي استراتژيک در زمینه همكاري دفاعي امنيتي انجام داده‌اند و اكنون زمينه‌هاي همكاري براي دو كشور فراهم است.
بسترها و فرصت‌های اقتصادی
هند با جمعیتی بیش از یک میلیارد و دویست میلیون نفري چهارمین اقتصاد بزرگ دنیا و دومین کشور پرجمعیت جهان است. رشد اقتصادی حدود 8 درصدي باعث شده هندوستان، از مصرف کننده بزرگ انرژي در دنيا باشد و در آینده به سومين مصرف کننده بزرگ انرژي پس از امريكا و چين بدل گردد. لذا هندوستان همچنان به ایران به عنوان منبعی جهت تامین انرژی خود می‌نگرد و دو کشور می‌توانند در راستاي تنوع سازي بازارهاي صادراتي و وارداتي انرژي خود همكاري هايي بيشتري داشته باشند. گذشته از این ساختار اقتصادی دو کشور ایران و هند مکمل یکدیگر هستند و در بسیاری از زمینه‌ها نقش مکمل را دارد. لذا هر چند حجم مبادلات غيرنفتي دو کشور هندوستان و ايران در يك دهه گذشته فراز و نشيب هايي داشته است، اما شرایط نوین می‌تواند به همكاري دو کشور در بخش‌هاي گوناگون خودرو، فناوري اطلاعات و منسوجات ايران، تولید دارو، خدمات فنی و مهندسی و ... کمک کند. علاوه براين جدا از توجه به بسترهاي همكاري در اتحادیه اوراسیا، سازمان همکاری شانگهای و توافق چابهار کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی شمال-جنوب، سیستم حمل‌ونقل چندمنظوره (کشتی، ریل و جاده) 7200 کیلومتری برای اتصال اقیانوس هند و خلیج‌فارس به دریای كاسپين از طریق ایران از حوزه هاي مهم همكاري آينده است. در بعد ديگري بر اساس برخی برآوردها، مسیر چابهار به همراه کریدور می‌تواند تجارت را به مجموع 170 میلیارد دلار از هند به اوراسیا افزایش دهد.
بسترها و فرصت‌های فرهنگی
در واقع پيشينه روابط فرهنگی ایرانیان و هندی‌ها شناخته شده است. ارتباط عميق تمدنی و فرهنگی از گذشته های دور تاکنون، حضور قدرتمند زبان فارسی در سده های پیشین در شبه قاره هند، حضور 150 میلیون مسلمان، جمعیت شیعه نزدیک به 30 میلیون، پارسيان ايراني تبار و... از بسترهاي مهم گسترش روابط بين ايران و هند است.
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

شش اصل برای اینکه بدانید چطور پول پس‌انداز کنید

پستتوسط pejuhesh232 » چهارشنبه مه 16, 2018 1:05 pm

شش اصل برای اینکه بدانید چطور پول پس‌انداز کنید


ثروتمندترین افراد آنهایی نیستند که درآمدهای بالایی دارند، بلکه کسانی را می‌توان ثروتمند خواند که می‌دانند چطور مدیریت مالی داشته باشند.

ماریه کریمی: همه می‌دانند که پس‌انداز کردن برای آینده کاری هوشمندانه است. با این وجود برای بسیاری از ما سخت است که پس‌اندار کنیم.
به گزارش تجارت‌نیوز، ثروتمندترین افراد آنهایی نیستند که درآمدهای بالایی دارند، بلکه کسانی را می‌توان ثروتمند خواند که می‌دانند چطور مدیریت مالی داشته باشند.
در این مطلب به توصیه‌های ۶ عضو شورای مالی نشریه فوربس در این مورد پرداخته‌ایم:

۱- هزینه ۳ تا ۶ ماه را در یک صندوقِ دم دست برای مواقع اضطراری کنار بگذارید
هزینه‌های غیرمنتظره هر لحظه ممکن است پیش بیاید، پس باید آمادگی پرداخت آنها را داشته باشید. مهم است که علاوه بر حقوق بازنشستگی‌تان پس‌اندازی هم داشته باشید تا مجبور به استفاده از کارت اعتباری‌ خود نشوید.
مطمئن شوید این مبلغ که دست‌کم شامل حداقل هزینه ۳ ماه زندگی‌تان است، به راحتی برایتان قابل دسترس باشد.

۲- هم برای مواقع اظطراری کوتاه‌مدت و هم برای خریدهای طولانی‌مدت پس‌انداز کنید
در صورت وقوع یک مشکل مالی، میزان پول ایده‌آلی که باید در حساب پس‌اندازتان داشته باشید، هزینه ۳ تا ۶ ماه زندگی شماست.
همچنین باید برای هرگونه خرید کلان طی ۱۲ تا ۲۴ ماه پیش رو، پول کنار بگذارید. برای مثال، اگر برای خرید ماشین یا پیش‌خرید خانه پول پس‌انداز می‌کنید، باید از بابت هزینه‌ها خیالتان راحت باشد.

۳- از قانون ۲۰-۳۰-۵۰ پیروی کنید
سعی کنید مخارج‌تان را به ۳ دسته تقسیم کنید. نیمی از حقوقتان باید صرف هزینه‌های صد‌درصد ضروری مثل هزینه‌های منزل و خورد و خوراک شود.
۳۰ درصد دیگر از حقوق شما می‌تواند خرج مصارفی مانند تعویض تلویزیون، هزینه اینترنت، سرگرمی و تجملات بشود.
۲۰ درصد باقی‌مانده آن هم بین پس‌انداز بازنشستگی و پس‌انداز شخصی شما به صورت مساوی تقسیم می‌شود.

۴- برای مخارج کلانِ پیش‌رو، برنامه‌ریزی داشته باشید
علاوه بر پولی که برای روز مبادا کنار گذاشته‌اید، باید به تمام هزینه‌های هنگفت کوتاه‌مدت که برایش برنامه دارید، حواستان باشد.
از دست دادن حقوق بازنشستگیِ بدون مالیات و مواجه شدن با جریمه اقساط، به خاطر تعویض یا تعمیر خانه‌، ‌آخرین چیزی است که دوست دارید اتفاق بیفتد.
پیش از اینکه سرمایه‌تان را خرج کنید، بازه زمانی و بودجه مورد نیازتان را مشخص کنید و ببینید که آیا این سرمایه‌گذاری در زمان مورد نظر منطقی و معقول است یا خیر.

۵- اینکه چقدر به بازنشستگی نزدیک‌ هستید را در نظر بگیرید
افراد جوان هستند که باید هزینه ۳ تا ۶ ماه زندگی‌شان را برای موارد ضروری کنار بگذارند. این برنامه‌ایست تا دوره انتظار مورد نیاز، برای دریافت بیمه طولانی‌مدت معلولیت جسمی را تحت پوشش قرار دهد.
آن دسته از افراد که به دوره بازنشستگی نزدیکند باید هزینه ۱۲ ماه از مخارج زندگی‌شان را برای روز مبادا کنار بگذارند. این امر گزینه دیگری برای خرج نکردن حقوق اصلی‌تان در مواقع رکود اقتصادی و مالی است.

۶- برای پس‌اندازتان یک هدف خاص انتخاب کنید
به نظر می‌رسد زمانی که افراد هدف پس‌اندازشان را می‌دانند راحت‌تر پولشان را برای رسیدن به آن کنار می‌گذارند.
به جز پس‌انداز بازنشستگی یک فرد، داشتن پس‌اندازی برای روز مبادا، مهم‌ترین نکته بعدی است. اما نباید فراموش کرد که پولی هم برای لذت بردن از زندگی و سرگرمی کنار بگذارید.
تجربه سفری که برای آن پس‌انداز کرده‌اید، حسی کاملا بدون عذاب‌ وجدان و بسیار بهتر از سفری خواهد داشت که هزینه‌اش را از کارت اعتباری‌تان پرداخت می‌کنید.

منبع: فوربس
pejuhesh232
 
پست ها : 8630
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

بسوى اقتصاد سالم

پستتوسط najm134 » سه شنبه مه 22, 2018 9:53 am


تاسيس بانك اسلامي بريتانيايي كه براساس عقود اسلامي عمل كرده و سرمايه هاى بانك در راه هاى درامد نامشروع بكار نمي رود


در سراسر جهان تفاوت ذائقه و خواست مسلمانان با سایر ادیان موجب شده تقاضای جداگانه‌ و متفاوتی برای برخی از انواع کالا و خدمات شکل بگیرد، شکل‌گیری و رشد برند «حلال» در صنایع غذایی، و همچنین توسعه خدماتی همچون «توریسم حلال» از آن جمله است.

Image Image
Image Image
بر همین اساس گسترش تقاضای مسلمانان برای استفاده از خدمات بانکی مقید به عقود اسلامی موجب شده بانکداران اروپایی به فکر تجهیز باجه‌ها و شعبی برای ارائه خدمات اسلامی به مشتریان بپردازند.
علی طوسی کارشناس بانکداری بین‌الملل و استاد دانشگاه لیون فرانسه در این زمینه می‌گوید: «مدل بانکداری اسلامی در اروپا به‌عنوان یک نگرش جدید و در نوع خود جذاب مطرح است و در دهه‌های گذشته اهمیت و توجه فراوانی به آن کرده است و چه در عمل و چه در تئوری و آموزش آن را دنبال می‌کند و درصدد گسترش و توسعه آن هستند، حتی در کشورهایی مثل فرانسه هم که اجازه تاسیس بانکهای اسلامی داده نشده است در هر بانکی یک باجه اسلامی مشخص مدنظر گرفته شده است تا برای مسلمانان خدمات مالی ــ اسلامی را فراهم کنند، زیرا اغلب مسلمانان دغدغه‌مند در اروپا تمایلی ندارند که پولشان در مصارف نامشروع مثل کازینو، مشروب‌فروشی، پورنوگرافی و... هزینه و خرج بشود، بنابراین اجازه داده شده است که مسلمانان از طریق این باجه‌ها اقدام به سرمایه‌گذاری و سپرده گذاری مشروع بکنند.»
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

سرمایه ام کم است، چه کنم؟از استنفورد آمریکا تا شاگرد شیشه بُ

پستتوسط najm134 » دوشنبه ژوئن 04, 2018 10:42 pm

سواد زندگی (2) / خلاقیت و کسب و کار

سرمایه ام کم است، چه کنم؟! از استنفورد آمریکا تا شاگرد شیشه بُر آذربایجان


تمرین دانشجویان دانشگاه استنفورد آمریکا این بود: آنها به چند گروه تقسیم شدند. به هر گروه 5 دلار داده و گفته شد زمان اندکی در اختیار دارند تا با این پول اندک کار کنند و سودآوری کنند.

عصر ایران؛ سواد زندگی - از دیروز مباحث "سواد زندگی" را در عصر ایران آغاز کردیم و در اولین روز، از "سواد عاطفی" و روابط همسران با تاکید بر شناخت مغز زنانه سخن گفتیم (این لینک). امروز سراغ سواد کسب کار و توسعه مهارت های فردی و خلاقیت رفته ایم:

تینا سیلیگ، نویسنده کتاب "کاش وقتی 20 سالم بود می دانستم"* ، یک بار به دانشجویان خود در دانشگاه استنفورد آمریکا تمرین جالبی داده بود.

تمرین این بود: دانشجویان به چند گروه تقسیم شدند. به هر گروه 5 دلار داده و به آنها گفته شد زمان اندکی در اختیار دارند تا با این پول اندک کار کنند و سودآوری کنند.


5 دلار پول بسیار کمی بود. اما وقتی پای خلاقیت به میان بیاید، با کم ها هم می توان بیش ها را ساخت.

حالا ببینید دانشجویان چه کردند:

گروه اول) آنها تصمیم گرفتند کل آن 5 دلار را نادیده بگیرند . استدلال شان این بود که این پول محدود ، باعث می شود فکرشان محدود شود. بنابراین تصمیم گرفتند با "صفر دلار" کار کنند. فکر جالبی به سرشان زد. آنها آخر هفته به رستوران هایی که صف های طویلی در مقابل شان شکل می گرفت رفتند. هر کدام شان نوبت گرفتند و وقتی نوبت شان نزدیک شد ، به کسانی که حال و حوصله در صف ایستادن را نداشتند فروختند.

اعضای گروه، فقط به کسب درآمد نپرداختند، بلکه تجربه نیز اندوختند. تجربه اول شان این بود که اگر دانشجویان پسر در صف بایستند و دانشجویان دختر، جای آنها را بفروشند، موفقیت شان بیشتر می شود.
تجربه دوم این بود که در رستوران هایی که نوبت را با دستگاه "پیجر" در اختیار مشتریان قرار می دهند، سود بیشتری نصیب شان می شود زیرا پیجری که نوبتش رسیده را با پیجر مشتریان عوض می کردند و دوباره آن پیچر را با پیجر بعدی و همین طور الی آخر.

گروه دوم) آنها در محوطه دانشگاه - که دوچرخه سواران زیادی دارد - مستقر شدند. به دوچرخه سوارانی که رد می شدند پیشنهاد دادند باد لاستیک دوچرخه هایشان را به رایگان کنترل کنند. اگر باد لاستیک در حد متعارف بود، از دوچرخه سوار خداحافظی می کردند ولی در صورتی که کم باد بود، در ازای تنها یک دلار، باد کنند.

آنها به تجربه دریافتند که اگر قیمت باد کردن لاستیک را (همان یک دلار) اعلام نکنند، مشتریان، پول بیشتری می دهند.

گروه سوم) این گروه بر روی والدینی متمرکز شدند که برای دیدن فرزندان خود به استنفورد می آمدند و طبیعتاً با محیط بیگانه بودند. اعضای گروه نقشه هایی تهیه کرد که بر روی آن، رستوران ها با ماژیک مشخص شده بود تا این افراد بتوانند به راحتی رستوران ها را پیدا کنند.

گروه چهارم) راه اندازی تیمی برای عکاسی از دانشجویان، کاری بود که این گروه انجام داد.

گروه پنجم) اعضای این گروه راهی یک پارکینگ شدند و شستن خودروها را برای درآمد زایی انتخاب کردند.

گروه های دیگر هم هر کدام خلاقیتی کاملاً متفاوت به خرج دادند، اما دو گروه اول و دوم، بیشترین سود را به دست آوردند و تا 600 دلار سود کردند که در نوع خود یک رکورد محسوب می شود.

همان طور که می بینید نه فقط با سرمایه اندک که با دست خالی هم می توان کار و خلق سود کرد.
Description: سرمایه ام کم است، چه کنم؟! / از استنفورد آمریکا تا شاگرد شیشه بُر آذربایجان
داستان واقعی یکی از میلیاردهای خودساخته ایرانی هم بسیار آموزنده است. او که چندی پیش درگذشت، در آذربایجان غربی صاحب اموال و املاک و هتل و ... بود.
او در دوران نوجوانی، نزد یک شیشه بُر شاگردی می کرد. بسیار فقیر بود ولی ادامه زندگی در فقر و شاگردی را دوست نداشت. فکر کرد که با دست خالی چه می تواند بکند؟
سرانجام تصمیم اش را گرفت و یک روز بعد از پایان ساعت کاری اش، راهی کوچه و خیابان شد و به شیشه های خانه ها و مغازه ها نگاه کرد. او در هر خانه و مغازه ای شیشه ای ترک خورده یا شکسته می دید، وارد می شد و می گفت که اگر مایل باشند، بدون آن که زحمتی برای صاحب خانه یا مغازه باشد ، می تواند شیشه بیاورد و خودش نصب کند.

مردم از این ایده استقبال کردند زیرا کار کوچکی مانند تعویض شیشه شکسته یا ترک خورده، در میان کارهای روزمره شان گم می شد و حالا پسر نوجوانی می خواهد کارشان را راحت کند... کار پسر نوجوان، مدت های زیادی همین بود و این اول راه برای یک فرد خودساخته بود و در نهایت او توانست با جمع آوری سرمایه اولیه و البته استمرار "متفاوت فکر کردن" یکی از میلیاردرهای ایرانی شود.

فرد مشابهی نیز در چین، با دیدن تابلوهای کثیف مغازه ها، تصمیم گرفت با دریافت مبالغ اندکی، تیمی برای تمیز کردن تابلوها به مغازه ها بفرستد. او اینک مالک یک شرکت بزرگ و پردرآمد است که کارش تمیزسازی تابلوهاست چرا که اکثر مغازه دارها، وقت، حوصله یا امکان تمیز کردن تابلوهایشان را ندارند.

می بینید که با ایده های کوچک می توان درآمدهای بزرگ داشت. هرگز نگذارید سرمایه اندک تان شما را از پیمودن راه موفقیت باز دارد. اتفاقاً اگر "خوب فکر کنید" پایین بودن سرمایه می تواند خلاقیت را بیشتر به کار اندازد. از فکر های عجیب و غریب هم اصلاً نترسید. حداکثر ضرری که می کنید این است که کارتان نمی گیرد ولی خلاقیت تان که ادامه دارد.
یادتان باشد بسیاری از بزرگ ترین و گران ترین برندهای دنیا با سرمایه ای اندک شکل گرفته اند.

پی نوشت:
* این کتاب در ایران با ترجمه محمدرضا آل یاسین و توسط انتشارات هامون منتشر شده است و خواندنش را به همه توصیه می کنیم.
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

توسعه اقتصادی ژاپن و عوامل کلیدی آن

پستتوسط najm134 » جمعه ژوئن 15, 2018 1:57 pm

اقتصاد سالم:
توسعه اقتصادی ژاپن و عوامل کلیدی آن

●مقدمه
حركت از فقر به سمت رفاه، از بیسوادی به سوی تخصص و مهارت و از وابستگی فنی به سمت استقلال و پیشتازی در علوم، آرمان بسیاری از كشورهاست. استقلال اقتصادی، امنیت قضایی و سیاسی، حفظ استقلال و كیان كشور وتحقق عدالت اجتماعی، بدون تردید از اهداف توسعه كشور است، كه برای تعالی و الهی گونه شدن انسان‌ها، دنبال می‌شود.
لیكن نمی‌توان برای دستیابی به اهداف مذكور فقط یك "تصویر مقطعی از مسیر توسعه صنعتی" یك كشور را الگو قرار داده و طبق آن برنامه‌ریزی و سیاستگذاری كرد. زیرا برای خروج از سكون، ▪نهادهای بسیاری باید ایجاد شوند و نهادهای بسیاری باید تغییر كنند. عوامل سركوب انگیزه و موانع تحرك، باید شناسایی و رفع شوند. بدون شك توسعه در جایی رخ می‌دهد كه نهادهای ▪اجتماعی آن ظرفیت توسعه پذیری داشته باشند. لذا قبل از پیروی ساده‌لوحانه از الگوهای استعماری غربی، لازم است تا "ایجاد تحول فرهنگی و فكری" و "رونق تفكر اقتصادی" در اولویت استراتژی‌های توسعه قرار گیرند.
تجربه ژاپن در توسعه، گواه خوبی بر مدعای ماست. ژاپنی‌ها در برابر نفوذ فرهنگ و سلطه اجنبی، بسیار آگاهانه، كاملاً فعال و در راستای حفظ برتری ژاپن، عكس العمل نشان داده‌اند. غرور ملی ژاپنی‌ها، مطمئناً مهمترین عامل توسعه ژاپن است، كه بدون آن هیچ یك از موفقیت‌‌های ژاپن قابل كسب نبود. فرهنگ كار و توسعه، ساختار مدیریتی كارآمد و سیاست‌ها و برنامه‌های دولت، همه در جهت حفظ اقتدار ژاپن بوده است. در این بررسی خواهیم دید، كه اعتقاد و غرور ملی ژاپنی‌ها چگونه به خلق مزیتهای مطلق رقابتی برای ژاپن منجر شده است. علاوه بر آن به تصمیم‌گیری مدیران جهت داده و ضمن تقویت انگیزه حركت، روند رفع موانع و مقابله با بحران‌ها را تسهیل كرده است.

۱ـ سیر توسعه ژاپن

۱ـ۱ ژاپن در ابتدای راه
در آگوست ۱۹۴۵، پس از یك سری بمباران سراسری، بالاخره بمباران اتمی هیروشیما و ناكازاكی، ژاپن را به تسلیم واداشت. پس از این شكست، ژاپن با بیش از ۱۳ میلیون نفر بیكار مواجه بود. كمبود مواد غذایی به شدت وجود داشت. تورم به حدی بود كه حقوق افراد، مكفی مخارج جاری هم نبود، افراد برای سیر كردن شكم خود، اقدام به فروش دارایی‌های خود كرده بودند. برای كالاهای ضروری بازار سیاه درست شده بود. قیمت‌ها ۳۰ تا ۶۰ برابر قیمت رسمی دولت بود. در مورد برنج این رقم به ۱۵۰ برابر نیز می‌رسید. ژاپن اشغال شده بود و مردم ژاپن مسئول بازسازی اقتصاد خود و علاوه بر آن مسئول پرداخت خسارت به متفقین بودند. جنگ برای ژاپن، به جز ۸ میلیون كشته و زخمی به بهای ویرانی ۲۵% از دارایی‌های غیر نظامی و نابودی ۵/۴۱ درصد از ثروت ملی تمام شد.

۱ـ۲ ژاپن بازسازی شده
مجمع الجزایر ژاپن، با داشتن ۳/ درصد از سطح كره زمین (كه تنها ۱۷% آن مناسب كشاورزی است) و ۳/۲ درصد از جمعیت جهانی ، توانسته است با بهره‌گیری از بهره‌وری مطلوب نیروی انسانی مولد خود، بیش از ۲۴ درصد از تولید جهانی را به خود اختصاص دهد . در شاخص‌هایی چون تولید سرانه، نسبت جمعیت مولد، پزشك و تخت بیمارستان، تحقیق و توسعه و نفوذ در بازارهای جهانی، رتبه اول یا دوم جهان را در كنار آلمان یا آمریكا، در دست دارد . به رغم شهرنشینی بسیار متراكم، از جرم و جنایت نسبتاً به دور مانده است. نسبت سرقت ژاپن در مقایسه با آمریكا، چیزی كمتر از ۷/ درصد است! پیشرفت اقتصادی ژاپن چنان چشم‌گیر بوده است كه در مقطعی آمریكا را به انتقاد از سخت كوشی، كم مصرفی و حجم كلان پس‌انداز ژاپنی‌ها واداشت!

۲ـ عوامل رشد
آنچه تصویر ویران ژاپن سال ۱۹۴۵ را به ژاپن ابرقدرت اقتصادی امروز مبدل كرده است، فرآیندی است كه عده‌ای آن را معجزه اقتصادی نامیده‌اند. لیكن این معجزه، واقعیتی آموزنده برای كشورهایی است كه هنوز خود را در كاغذ بازی‌های نسخه‌های پرزرق و برق توسعه‌ی غرب، غرق كرده‌اند. ریشه‌های این معجزه را از دیدگاههای گوناگون مورد بررسی قرار داده‌ایم و در سه بخش آتی بیان كرده‌ایم؛ حقیقت این است كه شكل‌گیری تدریجی فرهنگ كار و توسعه، به مدیران و سیاستگذاران ژاپنی كمك كرد تا ضمن مدیریت صحیح منابع انسانی، منابع مادی و منابع مالی، بتوانند تصمیم‌گیری درستی در مواجهه با بحران‌ها و استفاده از فرصت‌ها داشته باشند همزمان ساختار و چارچوب نهادی لازم برای توسعه را، اندك اندك به وجود آورند.

۲ـ ۱ فرهنگ كار و توسعه

"فرهنگ هم می‌تواند عامل توسعه باشد و هم مانع توسعه" . به همین دلیل است كه "تا محیط فرهنگی و اندیشه عمیق لازم جهت توسعه اقتصادی، به هر شیوه و هر سیستم، هم در میان نیروهای مولد و هم رهبران اقتصادی ـ سیاسی یك جامعه حاكم نباشد، برنامه‌های كاغذی مدرنیزاسیون و .... نتیجه‌ای به بار نخواهد داد. نمونه كاملاً عینی این مدعا را در غالب كشورهای صادر كنندهٔ مواد خام، نظیر نفت، می‌توان مشاهده كرد. "غالب این كشورها تمام اندیشه اقتصادی خویش را مصروف چگونگی صدور (تخلیه) سرمایه‌های میهنی و مردمی خود به بازارهای جهانی كرده و حتی به رقابت با یكدیگر بر سر عرضه منابع خدادادی خود برخواسته‌اند، دست از تلاش برای انقلاب فرهنگ و اندیشه اقتصادی متكی به تولید كشیده و هیچ نیازی به آن نمی‌بینند، بدون آینده نگری و كاملاً ناآگاهانه با عنوان كردن سیاستهای به اصطلاح رفاه نمایشی و كاذب، چشم و گوش بسته با اتكاء به تئوری‌های اقتصاد استعماری، الگوی مصرف داخلی را به عوض تطبیق با امكانات تولیدی داخلی، براساس تولیدات شرق و غرب تنظیم كرده‌اند و گمان كرده‌اند كه این غربی‌ها هستند كه به منابع آنها وابسته‌اند". غافل از آنكه "حرص مصرف نمی‌تواند انگیزه توسعه باشد".

۲ـ ۱ـ الف: شكل‌گیری مكاتب فكری
این بی‌توجهی به نقش تعیین كننده ارزش‌ها و نهادها بر رفتار اقتصادی و بر توسعه اقتصادی یكی از عوامل اصلی توسعه‌نیافتگی كشورهاست. از زمان داروین، اعتقاد به این مطلب كه "محیط بر فرد مقدم است و لزوماً فرد خود را با محیط انطباق می‌دهد" منجر به این شد كه بدون توجه به ارزش‌ها و انگیزه‌ها، لازمهٔ تغییر و بهبود را تنها در آرایش محیط بدانند. لیكن امروزه تقریباً همهٔ علمای توسعه بر این باورند كه عقاید و ارزش‌های فرهنگی و مذهبی از عوامل مؤثر بر رفتار اقتصادی جوامع و توسعه‌اند. همان گونه كه "ترویج خرافات" مانع تفكر علمی اقتصادی است، در مقابل "میزان بالای انگیزه موفقیت" و همچنین "شدت احساس نیاز به قدرت و اكتساب" زمینه فعالیت‌های شدید اقتصادی را مهیا خواهند كرد.
امروزه تقویت و جایگزینی نگرش‌ها و باورهای مطلوب و سازندهٔ توحیدی و انسانی، از ضروریات فرهنگی و از لوازم توسعه اقتصادی است. لازم است بین توسعه فرهنگی و توسعه اقتصادی تعادل ایجاد شود، در غیر این صورت، با بی‌توجهی به توسعه فرهنگی، تن دادن سریع‌تر به حاكمیت نظام مادی جهانی، گریز ناپذیر است. ژاپنی‌ها با آگاهی كامل از این واقعیت كه اعتقادات، ارزش‌ها و نوع فرهنگ، تمام ابعاد زندگی جامعه را متأثر می‌كند، در طول تاریخ، علیرغم تهاجم فرهنگی كنفسیوس و بودا و غرب، همواره به حفظ ارزش‌ها و اصول فرهنگ اصیل خود (آئین شینتو) توجه كامل داشته و از میان آموزه‌های مكاتب دیگر، دست به انتخاب زدند و بهترین آموزه‌های هر یك را گلچین كرده‌اند.
مجموعه فرهنگی شكل گرفته در این بین، انگیزه‌های رفتاری و حركت‌های جمعی مردم را جهت داده است. این ارزشها و اصول، خصوصیات ویژه‌ای برای ژاپنی‌ها ایجاد كرده‌اند. خصوصیاتی چون: الگوی مصرفی ساده، میل به پس انداز بالا، وجدان كاری، جامعه متشكل گروه گرا، تسلیم ناپذیری در مقابل اجنبی و ... كه به شدت رفتار اقتصادی افراد را تحت تأثیر قرار داده است. آئین شینتو به عنوان مذهب این ملت، نقشی تعیین كننده، در مسیر توسعه داشته است.

●آئین شنیتو


مذهب در هر كشوری كه سابقه تاریخی طولانی دارد، ارزش‌ها و معیارهای اصلی حاكم بر آن جامعه را شكل می‌بخشد. آئین شینتو، به معنی راه و رسم برتر و مافوق بودن، تقدس سرزمین و امپراطور را برای ژاپن به ارمغان آورد. به شكلی كه امروزه نیز، امپراطور به عنوان سمبل وحدت و عاملی جهت تشكل و اتحاد در برابر آشوب‌های داخلی و تجاوزات خارجی عمل می‌كند. تقدس سرزمین به شكل افراطی‌اش تا برتری نژادی ژاپنی‌ها هم كشیده شده بود. دولت ژاپن هم، این آئین را به نقطه قوت مردم سرزمین ژاپن مبدل كرد و در سال ۱۹۱۳، به منظور تجمع تمام افراد و گروهها، طی تبلیغاتی وسیع اعلام كرد كه شینتو یك نهاد ملی با هویت تاریخی و معنوی است و هركس بدون توجه به ایدئولوژی و مرامش، به عنوان یك وظیفهٔ میهنی و نشانه‌ای از وفاداری و صداقتش به میهن، باید در معابد شینتو حضور یابد.

●آئین بودا


ژاپنی‌ها، از بودا آموختند كه هركس می‌تواند با تمرین و خودسازی و انضباط فردی، به تدریج به مرتبه بودا، نائل آید. اصول اخلاقی علمی، وجدان كار خیر و رفاه انسانها و مبانی اخلاقی خانواده، كوشش فردی و خودسازی در آئین بودا تأكید شده است. در مقابل، خودخواهی، اندیشه به خواسته‌ها و گرایشات فردی، مانعی برای درك حقیقت قلمداد می‌شود.

●آئین كنفوسیوس


نكته قابل توجه این است كه هم آئین بودا و هم آئین كنفوسیوس به وسیلهٔ فرهنگ و اعتقادات سنتی ژاپن (شینتو) بر محور تقدس سرزمین و امپراطور تعدیل و اصلاح شدند. ژاپنی‌ها از كنفوسیوس، حاكمیت اصالت عقل را گرفتند و با رهایی از خرافات و جمود فكری، خلاقیت و سازندگی لازم برای توسعه اقتصادی را در جامعه بنیان نهادند. طبق آئین كنفوسیوس، وظیفه انسان در برابر رحمات و نعمتهای خداوند، سعی و كوشش در شكرگزاری و جبران نعمتهای خداست. خود پسندی بزرگترین گناه است و ایثار و فداكاری و از خودگذشتگی حتی تا سر حد فدا كردن جان، در راه معبود لازم است. كلیه كارهای روزانه، خدمتی به خداوند و رهبران سیاسی كشور است. اجرای كامل تعهدات به خانواده، خیرخواهی، عدالت، دانش، آگاهی و وفاداری از اصول اساسی تعالیم كنفوسیوس است. در مقابل وفاداری فرزندان خانواده بزرگ ژاپن به امپراطور، حاكم نیز باید از طریق تعالیم اخلاقی حاكمیت كرده و خصوصیات او، الگویی برای مردمش باشد.
اصل احترام به خانواده، تكریم امپراطور و اصل مشهور "تفاهم و توافق" موجب ترویج فرهنگ تصمیم‌گیری بر مبنای مشاوره شده و از كشمكشها و ناآرامی‌ها در جامعهٔ به شدت طبقاتی ژاپن كاسته بود. بسیاری از مشاجرات، هنوز هم از طریق افراد میانجی حل و فصل می‌شوند. توجه به "تفاهم و توافق" مدیریت ژاپنی را در جهان منحصر به فرد ساخته است، به شكلی كه به صورت مكتبی در برابر مدیریت غربی، قد علم كرده است.

۲ ـ ۱ ـ ب: ویژگی‌های فرهنگی ژاپنی (ناشی از مكاتب فكری)

ژاپنی‌ها با حس ناسیونالیستی شدید خود همواره فرهنگ اصیل خود را در بر خورد با فرهنگ غربی حفظ كرده‌اند. برای پیشرفت و سربلندی كشور خود، آگاهانه و هدفدار از علم و تكنیك سود جسته‌اند.
ضمن داشتن تصویری روشن از خود (اصیل، یكتا و بی‌هتما) و با داشتن حس قوی همبستگی ملی، پذیرش سلطه اجنبی را حرام می‌دانند؛ و با انعطاف فكری و نو پذیری علمی، از میان همه جریانهای غربی به راحتی دست به انتخاب زده‌اند. همبستگی اجتماعی، دیدن سود فردی در تأمین منافع گروه، احترام به قوانین و مشاركت صمیمانه در كار، شركت‌های موفق ژاپنی را ایجاد كرده است كه در دنیای رقابت حرف اول را می‌زنند. الگوی مصرفی ژاپنی‌ها براساس تعالیم بودا، بر قناعت و اعتدال در مصرف استوار است، به این ترتیب درآمد مازاد دوباره به چرخه تولید باز می‌گردد.
الگوی كاری ژاپن برای تأمین سود نیست. ژاپنی‌ها از حرص مصرف نیست كه به دنبال كار رفته‌اند. در نظر آنها كار امری مقدس است و فعالیت تولیدی، عبادت خدا محسوب می‌شود. به همین خاطر، حتی سود ناچیز نیز، سرمایه‌دار ژاپنی را از تولید باز نمی‌دارد.
الگوی صادرات ژاپن مبتنی بر صادرات كالاهای ساخته شده و با ارزش افزوده بالاست و نه بر صادرات مواد اولیه. درآمد بالای ناشی از این الگو، دوباره برای رشد و توسعه كشور، هزینه می‌شود.
الگوی واردات مبتنی بر واردات مواد خام و مواد اولیه مورد نیاز صنایع این كشور است. اولویت در ذهن مدیران "تولید" است و نه سود كوتاه مدت، لذا الگوی اقتصادی حاصل، مبتنی است بر ۴ گزاره است: "واردات مواد خام از خارج" برای "تولید در وطن" به منظور "مصرف كالای ساخت وطن" و "صادرات كالای ساخت ژاپن" برای اعتلای نام ژاپن در دنیا.

تجربه ژاپنی‌ها خاطر نشان می‌كند كه "عامل توسعه، سیستم یا نوع خاصی از روابط تولید نیست، بلكه چگونگی اندیشه و فرهنگ اقتصادی نهفته در جامعه است.۲ـ ۲ شكل‌گیری ساختارها و نهادهای لازم برای توسعه
ژاپن امروز كه با درآمد سرانه بالاتر از آمریكا و ثبات سیاسی و اجتماعی، دومین اقتصاد بزرگ جهان است، در سال ۱۹۴۵، كشوری ویرانه از بمباران اتمی و سطح تولیدی بسیار اندك، به واقع تلی خاكستر بود. آنچه چنین تغییری ایجاد كرده است، تنها فرهنگ مردم ژاپن و یا تصمیمات دولتمردان پس از جنگ نبود، بسیاری از ساختارها و نهادهای لازم برای توسعه، پیش از آن در ژاپن وجود داشته است.

۲ـ ۲ـ الف: میراث ارزشمند دوران توكوگاوا

پیروزی شوگان‌ها (توكوگاوا) در سال ۱۶۰۰ به برقراری دوره‌ای از صلح و رونق اقتصاد انجامید. محیط صلح آمیزی كه توكوگاوا ایجاد كرد، محرك رشد اقتصادی بود. این رشد عمدتاً ناشی از رشد بخش كشاورزی ژاپن بود كه بر اثر تمهیدات حكومتی به یكی از پیشرفته‌ترین و مولدترین بخش‌های كشاورزی در جهان در دوره خود تبدیل شده بود. اهمیت علم و دانش برای طبقه سامورایی‌ها، آنها را به طبقه‌ای با سطح سواد بالا مبدل كرده بود، كه در دوره‌های بعدی علاوه بر آموزش، كار مدیریت حرفه‌ای را نیز بر عهده گرفتند. ساختارهای شكل گرفته در این دوره را می‌توان در "ساخت طبقاتی"، "نظام ارزشی متمركز"، "شخصیت فردی" و "انزوا طلبی" خلاصه كرد:
▪ساخت طبقاتی: دولت توكوگاوا برای ابقاء حكومت خود، یك نظام ماهرانه "نظارت و توازن" ایجاد كرد. حكومت، با احضار متناوب سران فئودال به پایتخت و طلب ارائه گزارش از آنها، كنترل شدید خود را اعمال می‌كرد. برای تسری دادن این سیستم نظارتی به سراسر كشور و در میان اقشار جامعه، یك ساخت طبقاتی موروثی (سامورایی، كشاورز، صنعت‌گر و تاجر) ایجاد كرد. این ساخت طبقاتی، اندك اندك زیرساختهای اساسی توسعه را شكل دادند. سامورایی‌ها با تشكیلاتی سازمان یافته، توانسته بودند، یك سیستم امنیتی و دفاعی قدرتمند بسازند. حتی كم اهمیت‌ترین طبقه، كه به عنوان طبقه‌ای پست اما لازم شناخته شده بودند (تجار) نیز در شكل دهی پیش زمینه‌های توسعه سهیم بودند و كم كم جای خود را در جامعه به عنوان یك طبقه مفید باز كردند؛ زیرا زمانی كه برای فروش مازاد برنج و دیگر محصولات كشاورزی نیاز به مبادلهٔ تجاری پیدا شد، تجار توانستند ضمن سازماندهی خانه‌های تجاری متشكل، جاده‌های زیادی نیز احداث كنند.

▪نظام ارزشی متمركز: به منظور تسلط سیاسی كافی حكومت، لازم بود كه یك نظام اداری سازمان یافته، با نیروهای متخصص ایجاد شود و علاوه بر آن عاملی وجود داشته باشد كه بین دولت، سپاهیان، حاكمین و توده مردم وحدت ایجاد كند. این عامل با تركیب ارزشهایی چون "احترام و پرستش والدین" و "وفاداری" به وجود آمد و تقویت شد. به این ترتیب نظام ارزشی مردم و كاركنان دولت، در چارچوب توجه به اهداف جمعی شكل گرفت و تمام كوشش‌های فردی در جهت منافع گروهی، ارزیابی و ارزشگذاری می‌شد. لذا شخصیت فردی خاصی را نتیجه می‌داد.

▪شخصیت فردی: نظام ارزشی هدایت شده ژاپنی‌ها، كودكان ژاپنی را براساس اولویت داشتن گروه بر فرد پرورش می‌داد. در این چارچوب، اگر كسی قادر نبود كه رفتار خود را در چارچوب قواعد اجتماع شكل‌دهی و تنظیم كند، به سخت‌ترین مجازات (طرد شدن از "گروه اجتماع") محكوم می‌شد. كودكان می‌آموختند كه باید به حفظ ارزش‌ها و نیازهای علمی توجه داشته باشند. كارفرما با نوجوانانی كه می‌خواستند فعالیت اقتصادی داشته باشند، همچون عضوی از خانواده خود رفتار می‌كرد؛ اما در صورتی كه فرد استخدام شده، رفتار جداً ناپسندی مرتكب می‌شد، نه تنها اخراج می‌شد بلكه نام او در "لیست سیاه" اتحادیه‌های صنفی سازماندهی شده، قرار می‌گرفت و فرد برای همیشه از ورود به آن حرفه محروم می‌شد.

اما، نه مجازات‌ها و محكومت‌ها، بلكه محیط آرام و صمیمانه كار باعث می شد هر فرد به نحو احسن به تعهداتش عمل كند. سخت كوشی و پركاری از مشخصه‌های ژاپنی‌هاست. آنها به منظور بهبود نتیجه كار خود در فراگیری شیوه‌ها و تكنیك‌های نوین تولید بسیار كنجكاوند. سخت كوشی، نشانه‌ای از ایثار و فداكاری در راه خداست و در مقابل قطع مصارف لوكس و غیر ضروری، وظیفهٔ دینی است. گوشه نشینی و بی‌تحركی بسیار مذموم است،‌ لذا نفس كار كردن بسیار مهم‌تر از این است كه چه نوع كاری انجام می‌شود. كنترل شدید و تشویق حكومت توكوگاوا بر حفظ ارزش‌ها، به نهادینه شدن این رفتار اقتصادی و حفظ وجدان كار منجر شد و بستر توسعه سریع ژاپن قرار گرفت.

▪سیاست انزواطلبی: زمانی كه كشورهای شرقی، قربانی تجاوزگری‌ها و استعمار غرب بودند، ژاپن با سیاست انزواطلبی مثال‌زدنی خود، ضمن ایجاد فرصتی برای ابقاء فرهنگ خود، به شكل دهی آرام زیرساختهای توسعه پرداخت. این سیاست فقط به بستن درها به روی خارجیان و یا اخراج همه اتباع خارجی محدود نبود، از منظر اقتصادی، سیاست انزوا، علاوه بر حمایت غیر مستقیم از صنایع دستی ژاپن، عاملی بود كه ژاپن را مجبور می‌كرد، كالاهایی را كه تا پیش از این وارد می‌كرده است، خود تولید كند. لذا مجبور بودند كه تكنیك‌ها و روش‌های نوینی بیاموزند و به فناوری‌های جدیدی دست یابند. به این ترتیب، در كنار تعالیم گزینش شده كنفوسیوس، همچون الگوی مصرفی صرفه جویانه و پس‌انداز بالا، رفتار تولیدی سازنده و حفظ وجدان كاری، به مدیریت ژاپنی آموخت كه چگونه می‌تواند به فناوری‌های نوین دست یابد.

▪خلاصه: دوران توكوگاوا علاوه بر نهادینه كردن رفتار اقتصادی و اخلاق كار، با ایجاد زیر ساختهایی چون سیستم امنیتی و دفاعی قدرتمند، جاده‌های ارتباطی، نظام نظارتی و نظام اداری متخصص و با پایه‌گذاری صنایع اساسی، كشور را برای ورود به مرحله جدیدی از تحولات اقتصادی، آماده كرد.

۲ـ ۲ـ ب: زیر ساختهای دوره میجی و رفع موانع توسعه
ضعف نظامی حكومت توكوگاوا در ایستادگی در مقابل خواسته‌های غرب، به انقلاب میجی منجر شد كه اصلاحاتی تمام عیار را به همراه داشت: ساختارهای تجویزی و خشك قدیمی مردود شد، ساختارهای دولتی مناسب، نظام حقوقی جدید و نیروهای مسلح قدرتمند ایجاد شد و از همه مهمتر این كه نظام اجباری آموزش همگانی برای همهٔ (بیش از ۹۰%) كودكان ژاپنی سطح اولیه آموزش را به ارمغان آورد.
به جرأت می‌توان گفت توسعه ژاپن بدون ایجاد زیرساختهای اساسی و بدون رفع موانع موجود در دوران میجی ممكن نبود. هر چند توسعه اقتصادی دوران میجی خود ناشی از صلح و آرامش دوران توكوگاوا بود، كه شبكه تعهدات برای همه بخشهای جامعه و توسعه صنایع روستایی را به ارمغان آورده بود. در دوره میجی رهبران ژاپن تنها راه "تحقق قدرت ملی و تأمین امنیت ژاپن" را در تقویت بینه اقتصادی یافتند و ۴ اقدام اساسی انجام دادند:
۱- ایجاد زیربنای ارتباطات؛
۲- تحول و گسترش آموزش؛
۳- وضع قوانین مناسب؛
۴- رفع محدودیت‌های موجود در بخشهای مختلف
ایجاد زیربنای ارتباطات و تحولات اساسی دولت همیشه در ایجاد صنایع اساسی و زیر بنایی پیشگام بوده و با ایجاد جو مناسب، زمینه‌سازی‌های لازم را برای ورود بخش خصوصی اعمال می‌نمود. هرگونه مشاركت و اقدام بخش خصوصی در توسعه صنایع كلیدی منتخب اعلام شده و استراتژیك، با همكاری مالی و فنی دولت روبرو می‌شد. دولت یك شبكه اطلاعاتی وسیع ایجاد كرده بود كه در این موارد در اختیار بخش خصوصی قرار می‌گرفت.
در مراحل اولیه دولت برای تسهیل صادرات، اقدام به احداث راه آهن كرد. پیرو این تصمیم بخش خصوصی در سال ۱۸۸۱ اولین راه آهن خصوصی را احداث كرد.
با ورود اولین كشتی تجار انگلیسی به سواحل ژاپن، توانایی حاكمان توكوگاوا در دفاع از امنیت كشور زیر سئوال رفته بود، لذا گسترش صنعت كشتی سازی و توسعه راه‌های دریایی در اولویت قرار گرفت.
برای جلوگیری از تسلط خارجیان بر امور مالی و بانكی به سرعت نظام مالی و بانكی پیشرفته‌ای ایجاد شد.
سیستم پستی و تلفن، احداث شد. ارتش از روی الگوی آلمان سازماندهی دوباره شد. نیروی دریایی به شكل نیروی دریایی انگلیس تغییر یافت و پارلمان و نظام مدیریت صنعتی و نظام پولی به اقتباس از اروپا دچار تحول شد.
▪رفع محدودیت‌ها و موانع توسعه: میجی تمام نهادها و سازمانهای مانع بر سر راه یك حركت سریع توسعه صنعتی را از بین برد. نظام طبقاتی موروثی گذشته از بین رفت. تحول طبقه سامورایی به طبقه مدیران، روحیه اشتیاق به خدمات عام المنفعه، معقولیت و اعتقاد به تعلیم را به سطوح بالای مدیریتی وارد كرد. محدودیت‌های رسمی و زائد اجتماعی (كه حتی در نحوهٔ لباس پوشیدن هم دخالت داشت) از بین رفت، نخبگان به سطوح تصمیم گیری سیاست ـ اقتصاد ـ اجتماع راه یافتند. بی‌سوادی ریشه كن شده بود و یك عزم ملی برای استقرار "نظام نوین اقتصادی ـ اجتماعی" دولت و مردم را هماهنگ و با قدرت، برای رفع موانع بسیج كرده بود. از آنجا كه حكومت معتقد بود، مدرنیزه شدن و توسعه فقط از طریق تحصیلات و دانش فنی بالا امكان پذیر است، تمام توان خود را برای ریشه كن كردن بی‌سوادی و استقرار آموزشی مدرن به كار گرفته بود.

▪تحول و گسترش آموزش: تا پیش از ۱۸۶۷، آموزش فقط برای طبقه سامورایی‌ها و فرماندهان، آن هم برای حفظ برتری طبقاتی، ثبات و امنیت بود. لیكن پس از مدتی، سامورایی‌ها آموزش را به عنوان وظیفه اخلاقی خود دانسته و در كنار مدارس دولتی، به آموزش علوم كاربردی علمی در مدارس خصوصی اقدام كردند. خیرخواهی و آگاهی مردم نیز آنها را وا داشته بود تا هركس به نوبه خود برای ارتقاء آموزش تلاش كند. حكومت میجی در سال ۱۸۷۱، وزارت آموزش و پرورش را تأسیس كرد و در ۱۸۹۷ نهادهای تربیت معلم بنیانگذاری شد. نظام آموزشی كه ابتدا از فرانسه و بعد از روی آمریكا تقلید شده بود به علت ترویج فرهنگ غربگرایی، به نظامی تغییر یافت كه مبنی بر حفظ ارزش‌های سنتی و اخلاقی بود. در این دوره، دانش‌آموزان در درجه اول برای آن تربیت می‌شدند كه شهروندان وفاداری نسبت به امپراطور و مفید برای جامعه باشند. در مدارج عالی‌تر نیز هدف از آموزش، تخصص یافتن برای خدمت گذاری در مقامات اداری، فنی، دولتی و صنعتی بود. این نظام جدید آموزشی اقتباس گرفته از الگوی آلمان بود. این نظام آموزشی برای احراز مقام مقدس معلمی، آموزش‌ها و آزمایش‌‌های، دقیق و ویژه‌ای دارد و به پرورش و تربیت كار آفرینان مبتكر اهمیت خاصی داده است.

▪توسعه آموزش حرفه‌ای: ساختار آموزش حرفه‌ای در ژاپن، در واقع شكل نوین ساختار استاد شاگردی است. همان طور كه شاگرد و استاد نسبت به هم متعهد بوده‌اند، شركت‌‌ها عهده‌دار آموزش حرفه‌ای كاركنان وكاركنان هم اعضای وفادار به منافع شركت هستند. امروزه گسترش آموزش نیروی متخصص به صورت متمركز و در چارچوب مجتمع‌های صنعتی صورت می‌گیرد. دولت میجی پس از صرف هزینه‌های سنگین برای اعزام دانشجو به خارج، دعوت از متخصیصن خارجی و تأسیس مؤسسات آموزش حرفه‌ای در داخل كشور، فهمید كه مزیت مطلق در آموزش حرفه‌ای، در بخش خصوصی است، لذا ساختار مدارس كارخانه‌ای را نهادینه ساخت.●ساختار مدیریتی
زمانی كه همه كشورها با شور و اشتیاق فراوان اقدام به برگزاری دوره‌ای MBA مدیریت می‌كردند، ژاپن تنها كشوری بود كه (همچون زمان برخورد با تهاجم فرهنگی غرب) هوشیارانه، زیر بار برگزاری این دوره‌ها نرفت و همچنان ساختار مدیریتی ارزشمدار خود را حفظ كرد و اندك اندك نواقص آن را برطرف كرده و مكتبی به عنوان مكتب مدیریت ژاپنی ایجاد كرد. این ساختار را از چند جنبه مورد بررسی قرار می‌دهیم؛
▪مدیران ژاپنی: مؤسسات ژاپنی را اساساً مدیرانی اداره می‌كنند كه از حقوق بگیران سابق هستند، به این ترتیب افراد برای كسب صلاحیت به منظور حصول به مقام مدیریت باهم رقابت سازنده دارند و مدیران خود را الگو قرار می‌دهند. این مدیران اغلب از احترام بالای اجتماعی برخوردارند. بیشتر این مدیران تحصیلكرده، فارغ‌التحصیل از دانشگاه توكیو (معتبرترین دانشگاه ژاپن) هستند، لیكن از همه مهمتر، شخصیت والا و كارایی این مدیران است. مدیران ژاپنی با نگرش برتر شمردن انسانها بر كار، همواره آموزش را در اولویت قرار می‌دهند. فلسفه مدیریت را در آموزش حرفه‌ای افراد، رونق مؤسسه و مشاركت در توسعه تمدن جهانی می‌دانند. به تجربه می‌دانند كه ارتباط مستقیم با كاركنان و تعیین و اعلام هدف كاری جزء ضروری مدیریت است. احساس مسئولیت مدیر نسبت به كاركنان، بسیار بیشتر از توجه او به سهامداران و مشتریان است. به همین خاطر است كه گفته شده است: "این شركت‌ها هستند كه برای نیروی كار فعالیت می‌كنند!".
سلسله مراتب كادرها: كاركنان طبق وظایفی كه دارند، در یك طبقه شغلی قرار می‌گیرند. این طبقه‌ها، هر كدام یك مشخصه اجتماعی و مورد قبول جامعه است. ارتقاء به طبقات بالاتر براساس شخصیت فردی و كارایی است و افزایش دستمزد نیز فقط در صورت دستیابی به مقام بالاتر در سلسله مراتب ممكن است.

▪كاركنان: از آنجا كه سهامداران فقط به دنبال سود كوتاه مدت هستند، مجمع عمومی سهامداران در بحث مدیریت، غالب اوقات جنبهٔ تشریفاتی دارد. برخلاف سهامداران، كاركنان به شكل گسترده‌ای حق مداخله در امور شركت را دارند و ضمن اختیار و آزادی عمل، در همه تصمیمات همفكری می‌كنند.
پس از پایان تحصیلات فارغ‌التحصیلان، براساس پویایی و انگیزه، وابستگی به روح خانوادگی، قدرت تشخیص و سرعت انتقال، خلاقیت و نوآوری به استخدام شركت‌ها در می‌آیند. این افراد با گذراندن آموزش حرفه‌ای، صفات فردی (تفاهم و میل به تكامل) را پرورش می‌دهند. انگیزه بالای كاری كاركنان باعث شده است، میزان غیبت حقوق بگیران تنها ۹/۱% باشد (این رقم برای سوئد ۸/۱۳% است).
▪شرایط كار (عوامل مشوق): اغلب مؤسسات ژاپنی از نظام دستمزد مشابهی استفاده می‌كنند. به جز در مواقع ركود اقتصادی، سالیانه ۶ ماه پاداش پرداخت می‌كنند (سالانه ۱۸ ماه حقوق). فرد ۵۵ ساله‌ای كه تمام زندگیش را در مؤسسه بوده است ۲۹ ماه حقوق بازنشستگی می‌گیرد، تمامی این عوامل باعث شده است تا مدت كار سالیانه كاركنان ژاپنی ۲۱۴۶ ساعت (در آلمان ۱۷۲۸ ساعت) باشد.

▪نظام اشتغال: در مؤسسات ژاپنی، اشتغال مادام‌العمر است، این امر نه تنها باعث كاهش بهره‌وری نشده است، بلكه به علت امنیت خاطر شغلی ایجاد شده از یك طرف و محیط صمیمانه كار، بهره‌وری را افزایش داده است. مدیر و كارمند نسبت به شركت تعهد اخلاقی دارند و كسانی كه تغییر شغل می‌دهند در جامعه، وفاداری پشتكار و روابط انسانی آنها مورد ظن و تردید قرار می‌گیرد.
▪نظام مزد: مزد بر مبنای سابقه كار پرداخت می‌شود و اختلاف دستمزدها ناشی از مقیاس مؤسسه، موقعیت در سلسله مراتب كادر و طبقه بندی مشاغل (كارمند، كارگر) است.

●ساختار دوگانه اقتصاد
در دوره میجی، سیاستهای اقتصادی اتخاذ شده ساختار دوگانه‌ای برای اقتصاد ایجاد كرد (شركت‌های غول پیكر در كنار شركت‌های كوچك). دولت میجی اولویت را به صنایع راهبردی داد، شركت‌های بزرگ خوشه‌ای (زای باتسوها) توسط بخش خصوصی و با حمایت‌های دولت شكل گرفت و در همهٔ بخشهای اقتصاد، با اقتدار شروع به فعالیت كردند. این سیاست، شركت‌های بسیار غول پیكری را در بدنه اقتصاد به وجود آورد.از طرفی، گرانی برنج در سال ۱۹۱۹، دولت را به اتخاذ سیاست غذای ارزان واداشت، عدم حمایت مناسب از كشاورزی، مهاجرت به شهرها را افزایش داد. این نیروی كار تخصص خاصی نداشتند. لذا به جهت سطح مهارتی پایین، در شركت‌های كوچك و متوسط مشغول به كار شدند و به شدت گسترش یافتند. افزایش رقابت در این بخش، باعث شد كه بهره‌وری، هماهنگ با صنایع كارخانه‌ای رشد یابد و صنایع كوچك و متوسط هم به عنوان صنایعی با قدرت رقابت بالا در كنار شركتهای بزرگ، در توسعه سهیم باشند.

●ساختار و نظام مالی
سطح بالای پس‌انداز ناشی از الگوی مصرفی ساده، باعث شده است، تا نظام مالی ژاپن، كاملاً موافق با وام بانكی باشد. لذا هر چند مؤسسات از نقدینگی مطلوبی برخوردار نیستند، اما این امر مانعی بر سر راه فعالیت‌های شركت‌ها نیست. رشد زیاد نظام مالی و امنیت مالی ایجاد شده در كنار حجم بالای اعتبارات تجاری، یكی از عوامل بسیار مهم توسعه ژاپن بوده است، كه همواره سرمایه‌گذاری‌های مؤسسات كوچك و متوسط در حال رشد را تأمین مالی كرده و سیستم گردش خون سالم را برای پیكره اقتصاد تضمین نموده است.
۲ـ ۳ مدیریت صحیح (منابع، بحران‌ها و فرصت‌ها)
فرهنگ، زیرساختها و ساختارهای مناسب توسعه، هرگز بدون تصمیم‌گیری صحیح در مدیریت منابع و مواجهه با بحران با استفاده از فرصت‌ها، موفقیتی در پی نخواهد داشت. البته صحیح هم نیست كه بخواهیم یكی را جایگزین دیگری كنیم، همانگونه كه بدن انسان هم به آب، هم به غذا و هم به اكسیژن نیاز دارد، توسعه اقتصادی هم نیازمند فرهنگ توسعه و هم نیازمند بسترهای لازم و مدیریت صحیح است و وجود هر سه در كنار هم لازم است.
همان طور كه بیان شد، دورهٔ میجی، در واقع دوران ساختن و ایجاد زمینه‌های لازم برای توسعهٔ خود اتكا بود، وضع قوانین و مقررات مناسب، تدوین و عمل به یك برنامه هدایت شده، انجام سرمایه‌گذاری‌های زیربنایی، رفع امتیازات ناعادلانه طبقه سامورایی‌ها و .... جو مناسب توسعه را ایجاد كرد. كار گروهی برای اقتدار كشور به عنوان موتور محرك توسعه، ماشین توسعه را در راهی كه دولت میجی همواره كرده بود به سرعت به راه انداخت.
البته فرصت‌ها و تهدیدها در تركیب با نقاط ضعف و قوت ژاپنی‌ها، آنها را وادار كرد كه سیاستهای خاصی را اتخاذ كنند و به اقدامات ویژه‌ای دست بزنند.

۲ـ۳ـ الف: سیاستگذاری‌ها تا قبل از جنگ جهانی دوم
دولت میجی، ایجاد و توسعه اقتصادی صنعتی را كه تا آغاز قرن بیستم، به سرعت رشد می‌یافت، آغاز و تقویت نمود. در كانون این اقتصاد صنعتی، شركت‌های خوشه‌ای بزرگ و یك پارچه صنعتی و مالی، قرار داشت، كه به عنوان شكلی از تشكیلات اقتصادی، حتی پس از جنگ نیز بر اقتصاد ژاپن مسلط بود. جنگ جهانی اول، با توسعه تقاضا برای صنایع نظامی و صنایع سنگین، موجب جهشی عظیم در اقتصاد صنعتی ژاپن شد به شكلی كه تا سال ۱۹۲۰، بخش صنایع كارخانه‌ای بیش از ۵۰% نسبت به سال ۱۹۱۴ رشد داشت. ژاپنی‌ها با بهره‌گیری از فرصت پیش آمده، از طریق انتقال تكنولوژی‌های پیشرفته‌تر به سمت صنایع جدیدی چون كالاهای برقی و هواپیما سازی و ... روی آوردند و به ارتقاء كیفیت محصولات پرداختند.

▪فقر منابع : ملی‌گرایی افراطی تجار بزرگ و افكار عمومی در كنار اقدامات خود سرانه نیروی زمینی، باعث شد، ژاپن سیاست اشغال كشورهای خارجی را در پیش بگیرد. هر چند اهداف توسعه طلبی، با گذشت زمان تغییر كرد، اما جست و جو برای منابع اقتصادی مطمئن، عاملی بود كه در اغلب تجاوزات ژاپن به دیگر كشورها نقش عمده را ایفا می‌كرد.
فقر نسبت به مواد اولیه، ضربه پذیری ژاپن را در مواقع بحران زیاد می‌كرد. برای رفع این نقطه ضعف، ابتدا با اتخاذ سیاست خوداتكایی به خود كفایی بالا در محصولات كشاورزی رسید. وابستگی شدید به منابع معدنی، ژاپن را وادار به استفاده از استراتژی‌ نیاز متقابل كرد، از آنجا كه ژاپن هم برای خرید مواد خام و هم فروش محصولات تولیدی خود به بازار بین‌المللی وابسته است، با سرمایه‌گذاری مستقیم و غیر مستقیم در كشورهای صادر كننده مواد اولیه، ضمن احداث صنایع تبدیلی و فراوری مواد اولیه (پتروشیمی در ایران، آلومینیوم در اندونزی) در عین در دست گرفتن كلید صنایع زیربنایی، این كشورها را هم برای خرید كالاهای ژاپنی و هم فروش مواد اولیه خود، در یك وابستگی متقابل قرار داده است.
برای جبران ضعف در تولید انرژی هم، ضمن تغییر ساختار صنعتی به سمت صنایع تكنولوژی‌بر، به سیاست صرفه جویی در انرژی و تنوع دادن به منابع انرژی (توسعه انرژی هسته‌ای) روی آورده است.

به این ترتیب، تفكر لزوم كنترل بر مواد خام حیاتی اقتصاد، انگیزه توسعه طلبی ژاپن و رفع ناامنی اقتصادی طی سال‌های ۴۰ ـ ۱۹۲۰ بود. اما این سیاست توسعه طلبانه به برخوردهای مكرر با قدرتهای غربی منجر شد و بالاخره وقتی ژاپن از اشغال دائم خود دست برنداشت بالاخره، آمریكا، تأمین نفت ژاپن را متوقف كرد. تداوم این برخوردها جنگ اقیانوس آرام ۱۹۴۱را در پی داشت.
۲ـ ۳ـ ب: سیاست‌های زیركانه در دوران اشغال
▪سیاست تسلیم: گفتیم كه تصمیم‌گیری مدیران در مواجهه با بحران‌ها، نقش تعیین كننده‌ای در توسعه دارد. وقتی در سال ۱۹۴۵، پیام تسلیم امپراطوری ژاپن قرائت شد، هیچ كس انتظار آن را نداشت كه ژاپن به این سرعت تسلیم شود. غرور ملی ژاپنی‌ها اجازه نمی‌داد تسلیم دشمنی شوند كه حتی از طریق زمینی به خاك آنها وارد نشده است. هنوز انگیزه ادامه جنگ وجود داشت (۵۰۰۰ افسر ارشد ژاپنی پس از قرائت بیانیه تسلیم، خودكشی كردند.) اما تسلیم ژاپن در واقع به نفع ژاپن تمام شد. زیرا از وارد شدن خسارات عمده به "زیر ساخت صنعتی كشور" جلوگیری كرده بود. لذا هزینه‌های "بازسازی" صرف "نوسازی" و تجهیز صنایع شد.
▪منحرف كردن اصلاحات اشغالگران: ژاپن به منظور "ایجاد نظم نوینی از صلح، عدالت و امنیت" و همچنین برای "استقرار دولتی مسئول و متمایل به صلح بر طبق اراده مردم" اشغال شد، هدف از اشغال تغییر دادن "ارزش‌ها و رفتار" ژاپنی‌ها در طرفداری از آمریكا بود، اما انزوا طلبی ژاپنی‌ها، وضعیتی خاص برای ژاپن ایجاد كرده بود، مشكل زبان پیچیده ژاپنی هم برای ارتباط مزید علت شده بود. به خاطر وضعیت خاص ژاپن، آمریكا مجبور شد سیاست اداره غیر مستقیم را اتخاذ كند و مدیریت اجرایی را به رهبران ژاپنی بسپارد، به این ترتیب، ژاپنی‌ها زیركانه، اصلاحات اشغالگران را به سمت دیگری سوق می‌دادند كه با قصد اشتغالگران، تفاوت اندكی داشته باشد.

▪حفظ وحدت ملی ژاپن: هر چند پیامد شكست ژاپن، اشغال به وسیله خارجیان بود، اما به دلایل مختلفی، بخت با ژاپن یار بود. اشغال ژاپن در انحصار آمریكا بود و برخلاف آلمان وحدت ملی كشور، مورد تهدید قرار نگرفت و به مناطق مختلف تحت اشغال تجزیه نشد. به این ترتیب "شركت سهامی ژاپن" همچنان، اعضای وفادار خود را با خود داشت.
▪عدم مقاومت مردمی جدی: از آنجا كه ژاپنی‌ها اساساً متعهد به ارزش‌ها و روابط انسانی‌اند، هنگامی كه كمك‌های وسیع آمریكا را می‌دیدند (هر چند به منظور اجرای سیاست‌های آمریكایی)، مقاومت مردمی در برابر حضور اشغالگران كاهش می‌یافت و حتی با آنها خوش رفتاری هم می‌شد. این روحیه عمومی یكی از عوامل تغییر نگرش اشغالگران نسبت به ژاپنی‌ها بود و باعث شد كه علیرغم كمبود شدید مواد غذایی و سرما، بخش وسیعی از جمعیت بی‌خانمان، با كمك‌های غذایی نیروهای اشغالگر، همچنان زنده بمانند.
▪عقبگرد در سیاست‌های آمریكا : چند عامل در تغییر سیاست‌های امریكا در دوران اشغال تأثیر داشتند: سفیر ایالات متحده، ژاپن را بیشتر هم پیمان طبیعی امریكا می‌دانست تا یك تهدید نیازمند تغییرات بنیادین؛ جنگ سرد آمریكا و شوروی اوضاع را وخیم كرده بود؛ لذا هر سیاستی كه موجب تضعیف ساختار جامعه و اقتصاد ژاپن بود، از بیم نفوذ كمونیست ترك شد. در مجموع تحلیل هزینه ـ فایدهٔ ژاپن برای آمریكا، اصلاحات را در جهت بهبود شرایط اقتصادی هدایت می‌كرد. مدیران ژاپنی نیز از این فرصت استفاده كرده و در تغییر اصلاحات به نفع ژاپن به شدت تلاش كردند.
با تلاش دولتمردان، اصلاحات اشغالگران در این كانال‌ها اجرا شد: (كه از یك طرف محیط مناسب رشد و از طرف دیگر انگیزه حركت دوباره را برای مردم ایجاد كرد.)
▪اصلاحات ارضی : تصمیم بر آن شد كه تمامی مالكین زمین‌های زراعی، زمین‌های خود را به دولت بفروشد، تا دولت زمین‌ها را بین زارعین تقسیم كند. این اصلاحات اساسی، باعث شد كه بسیاری از زارعین (۱/۹۲ درصد) خود مالك زمین زراعتی شوند و طبقه‌ای از زمین داران كوچك ایجاد شد. این امر نه تنها انگیزه و اراده زارعان را برای تولید بالا برد، با افزایش درآمد و سطح زندگی زارعان، تقاضای كل را افزایش داد.

▪انحلال زای باتسوها: شركت‌های بزرگ خوشه‌ای كه كارتل‌های قدرتمند اقتصاد ژاپن بودند، به بهانه حمایت آنها از جنگ و در اصل به منظور فروپاشی تمركز قدرت مالكان آنها، به زیر مجموعه‌های كوچكتر تقسیم شدند. اما عدم تغییر ساختار زیر مجموعه‌ها كارایی تولید را كاهش نداده و حتی باعث افزایش رقابت و بهبود كیفیت میان زیر مجموعه‌ها شد.▪اتحادیه‌های كارگری: تلاش برای تشكیل جامعه‌ای دموكراتیك، از طریق ایجاد جنبش‌های كاگری پیگیری شد، اما اتحادیه‌ها روز به روز اختلافات را دامن زده و اعتصابات زیادی شكل دادند. بالاخره سازمان دهندگان اعتصاب تصمیم گرفتند، از افراط گری‌های سیاسی جمعی دست بردارند و در عوض به كارفرمای خود، در شركتی كه به واقع به آنها هویت داده است، وفادار باقی بمانند. در مقابل كار فرمایان ضمن تأمین امنیت خاطر كاركنان و استخدام مادام العمر، در بهبود شرایط كار تلاش كنند.
▪نظام آموزشی : از آنجا كه نظام آموزشی قبلی به شدت بر ارزش‌های سنتی ژاپنی تأكید داشت، لازم بود تا یك نظام آموزشی برای شكل دهی نظام ارزشی غربی ایجاد شود. البته آمریكایی‌ها در كنار اصلاح نظام ارزشی، آموزش علوم، فنون و تكنیك‌های نوین را نیز در این نظام آموزشی گنجاندند كه یكی از عوامل اصلی پرورش نیروی كار ماهر برای توسعه به شمار می‌آید.

۲ـ۳ـ ج: جهش اقتصادی (پس از استقلال) فرصت‌ها و تهدیدها
پس از پایان دورهٔ اشغال و اعلام استقلال ژاپن، ژاپنی‌ها برای نوسازی كشورشان به سرعت دست به كار شدند. در سیاست‌های دوران اشغال تجدد نظر شد. محدودیت‌ها برداشته شد. نظام آموزشی، بار دیگر ارزش‌ها و سنتهای ژاپنی را در برگرفت. در بسیاری از موارد حتی منتظر نشدند تا قوانین با روال عادی اداری، رسماً تغییر كند، مقررات ضد انحصار را نادیده گرفتند و به سرعت اقدام به ایجاد كارتل‌های قدرتمند كردند. تا پیش از پایان جنگ كره، ژاپن دقیقاً سیاست اقتصادی خود را انتخاب كرده بود. از یك طرف مقابله با بحران‌هایی از قبیل زلزله مهیب، ۱۹۲۳، ركود سال ۱۹۲۰ و انقباض پولی دهه ۳۰ و جنگهای گوناگون، به ژاپنی‌ها طریقه "تصمیم گیری صحیح" در مقابله با بحران را آموخته بود و از طرف دیگر، ژاپنی‌ها برای دستیابی دوباره به اقتدار خود، لازم می‌دیدند كه از كوچكترین "فرصت" پیش آمده به بهترین نحو استفاده كنند.

چالش‌ها و فرصت‌های پیش روی ژاپن پس از استقلال از این قرار است:
جنگ كره : وقوع جنگ كره، آغازی برای سرمایه‌گذاری‌های سنگین و رشد معجزه آسای ژاپن بود كه تا دهه ۱۹۷۰ (با متوسط نرخ رشدی معادل ۱۰% در سال) ادامه داشت. ژاپن به سرعت مسئولیت تأمین تداركات نیروهای امریكایی را در جنگ بر عهده گرفت، این سیاست از یك طرف باعث ورود ارز به كشور و از طرف دیگر باعث صنعت خودروی ژاپن (ناشی از تجربه تعمیر خودروهای نظامی آمریكا) شد. در نتیجه ژاپن توانست، به این بهانه، جدیدترین فناوری صنعتی را وارد چرخه اقتصاد كند.
▪جو باز اقتصاد بین الملل : اقتصاد ژاپن به شدت به بازار بین‌المللی وابسته است؛ سال ۱۹۴۹ سال ركود اقتصادی جهان بود، اما پس از رشد ۳۴ درصدی تجارت جهانی، همزمان با جنگ كره، صادرات، اشتغال، تولید و سود ژاپن به شدت افزایش یافت. قسمتی از رشد ۷۰ درصدی تولید، ناشی از استفاده ژاپن از جو اقتصادی بین‌المللی بود. این محیط اقتصادی آزاد، ژاپن را كه تا حدودی یك دیر آمده بود، قادر ساخت كه جدیدترین فناوری‌ها را بدون تحمل كامل هزینه‌های "تحقیق و توسعه" خریداری كند. به علاوه می‌توانست با بهره‌گیری از رژیم تجاری گات، تولیدات فزاینده صنایع كارخانه‌ای خود را با حداقل محدودیت به فروش برساند.
از طرف دیگر رشد جهانی باعث افزایش تقاضا برای نفت شده بود، تقاضا برای نفتكش‌های عظیم ژاپنی افزایش یافت و صنعت كشتی سازی، رونق دوباره گرفت كه منجر به توسعه صنایع آهن و فولاد نیز شد.

▪شدت یافتن رقابت در عرصه بین‌المللی : در سالهای اولیه پس از استقلال، كالاهای ژاپنی به كیفیت پائین اما قیمت ارزان مشهور بودند. اما ژاپنی‌ها نمی‌توانستند این نگاه را به محصولات خود تحمل كنند. از طرف دیگر افزایش رشد تولیدات، رقابت را در صحنه جهانی شدت بخشیده بود. لذا تمام هم و غم ژاپنی‌ها بر كاهش ضایعات تولید در حد صفر قرار گرفت، نظام درست سر وقت و نظام كنترل كلی كیفیت برپا شد. فقط كالاهایی كه مطابق با استانداردها بودند اجازه صدور می‌یافتند و از این زمان، ارزش‌گذاری توانایی شركت‌ها، براساس "تحقق بهترین كیفیت" انجام می‌شد.
▪هزینه دفاعی اندك: با اعلام استقلال ژاپن، علیرغم اختلاف نظرها، هزینه‌های دفاعی حذف شد و امنیت و دفاع به عهده ارتش امریكا گذاشته شد. كم بودن سهم امور دفاعی از كل هزینه‌های دولت و روند كاهشی آن به سطح ۷ درصد در سال ۱۹۷۰، به دولت امكان داد تا فعالیت‌های خود را جهت احداث تأسیسات زیربنایی متمركز نماید كه نقش بسیار مهمی در رشد و توسعه ژاپن ایفا كرد.

▪بحران نفتی ۱۹۷۳: رشد پرشتاب ژاپن در سال ۱۹۷۳، متوقف شد. تجربه شوك نفتی، جهت‌گیری‌ها را به سمت تولید محصولات صنعتی نیازمند تكنولوژی پیشرفته، سوق داد و از توجه نسبت به صنایعی كه به مواد اولیه زیاد نیاز دارند كاست. استفاده از این تجربه ژاپن را به باكفایت ترین كشور در مصرف انرژی تبدیل كرده بود به شكلی كه در دومین شوك نفتی (سال ۱۹۷۹) ژاپن نسبت به دیگر كشورها وضعیت بهتری داشت .حتی صنعت خودروی ژاپن این بحران را به فرصت رشد تبدیل كرده بود. زمانی كه شوك نفتی، قیمت‌های بنزین را به شدت افزایش داده بود، ژاپن توانست با عرضه اتومبیل‌های فوق العاده كم مصرف (در مقایسه با اتومبیل های امریكایی) به سرعت بازار اتومبیل داخل آمریكا و اروپا را تصاحب كند و صنعت خودروی خود را توسعه دهد .

▪بحران كاهش ارزش دلار: كاهش ارزش دلار برای ژاپن به معنی كاهش صادرات و افزایش واردات بود، اما ژاپن با استفاده از نقطه قوت صنایع خود در انعطاف پذیری و توانایی كاهش هزینه‌های تولید از طریق صرفه جویی و افزایش كارایی، توانست همچنان در صحنه رقابت باقی بماند.
فشارهای امریكا برای محدودیت صادرات : ژاپن توانسته بود، به سرعت خود را به یك ابر قدرت اقتصادی تبدیل كند، در سال ۱۹۸۰ بیش از ۸۰% از رشد ژاپن ناشی از رشد صادرات بود كه قسمت اعظمی از آن به آمریكا صورت می‌گرفت. در داخل خاك امریكا، شركتهای ژاپنی به سرعت از رقبای آمریكایی خود پیشی گرفته بودند. رشد ژاپن انتقاد آمریكایی‌ها را در پی داشت! یك انتقاد عجیب ولی محوری آمریكا این بود كه ژاپنی‌ها بسیار سخت كوشند و این امر ضمن افزایش بهره‌وری، اوقات فراغت آنها را، كه در خلال آن می‌توانند مصرف كننده كالای آمریكایی باشند، محدود می‌سازد!

بالاخره گسترش مازاد تجاری ژاپن در مقابل آمریكا، به ایجاد منازعات و فشارهایی از طرف آمریكا برای محدودیت صادرات منجر شد. فشارهای امریكا دولت ژاپن را واداشت تا مردم را به طرف كالای آمریكایی تشویق كند و ارزش دلار را در برابر ین كاهش دهد، تا كالاهای آمریكایی ارزان‌تر تمام شوند. اما ژاپنی‌ها با زیركی تمام از ارزان شدن كالاهای آمریكایی استفاده كرده و برخی مستغلات استراتژیك آمریكا را خریداری كردند! (شركت فیلم كلمبیا را شركت سونی خریداری كرد). "سواری رایگان" ژاپن از آمریكا در مقابل دفاع آمریكا از ژاپن (بی مزد و منت)، سوء ظن آمریكایی‌ها را برانگیخته بود، ولی تنها توانستند ژاپن را به پرداخت قسمتی از هزینه جنگ خلیج فارس مجبور كنند.
▪وابستگی به واردات تكنولوژی خارجی : ژاپنی‌ها، از تسلط شركت‌های چند ملیتی بر اقتصاد كشور، هراس داشتند لذا با وضع قوانین كنترلی بر ورود سرمایه‌های خارجی، از نفوذ شركت‌های چند ملیتی به ژاپن جلوگیری می‌شد. از طرف دیگر دسترسی به تكنولوژی خارجی برای صنایع ژاپن حیاتی بود. سیاست ژاپن در این مورد با اولویت دادن به مبادلات تجاری كه به انتقال تكنولوژی تعیین شده كمك می‌كرد و همچنین با برقراری تعرفه‌های وارداتی تا حدی از این مشكل كاست.
نرخ پس‌انداز بالا، امكان اعطای تسهیلات هنگفت و سرمایه گذاری گسترده برای دسترسی به آخرین فناوری را فراهم می‌كرد. به این منظور، كم كم سرمایه گذاری بر روی "تحقیق و توسعه" خود را جایگزین واردات گسترده فناوری كرده و موجبات پیشبرد فناوری را برای ژاپن فراهم كرده است.

۲ـ۳ـ د: جهش اقتصادی، دیگر سیاست‌ها و اقدامات دولت
درست است كه ژاپنی‌ها در مواجهه با بحران‌ها و استفاده از فرصت‌ها، همواره هوشیارانه عمل كرده‌اند، اما تمام تصمیم‌گیری‌های دولتمردان در این زمینه، در جهت تحقق برنامه‌ها و سیاست‌های از پیش تعیین شده دولت بوده است: برنامه تجدید حیات اقتصادی (۵۳ ـ ۱۹۴۹)، برنامه ۲ برابر كردن درآمد ملی (۷۰ ـ ۱۹۶۱)، برنامه ۵ ساله جهت خودكفایی (۱۹۶۰ ـ ۱۹۵۶)، برنامهٔ توسعه اقتصادی اجتماعی (۷۱ ـ ۱۹۶۷)، برنامه پایه اقتصادی ـ اجتماعی (۱۹۷۷ ـ ۱۹۷۳)، برنامه مدیریت اقتصادی با دید بین‌المللی و ...
طی سالهای اولیه پس از جنگ اقدامات دولت در جهت سازندگی ژاپن جدید، بیشتر به رفع موانع محدود می‌شد. (حذف اقتصاد بازار سیاه و رفع مشكل تورم)، اولویت دادن به سرمایه گذاری در صنایع پایه‌ای مانند برق، فولاد، حمل و نقل دریایی و ذغال سنگ و حمایت دولت از آنها صنایع زیربنایی را رونق بخشیده بود. در جهت تحقق برنامه تجدید حیات اقتصادی، سیاست تشویق ذخیره سازی سرمایه جای خود را باز كرد و خون تازه در رگ اقتصاد دمید. تأسیس بانك توسعه بسیار كارآمد، سیستم مالیاتی پیشرفته و مشوق تولید، قانون تشدید اقتصادی شدن واحدهای اقتصادی، تخصیص ارز حمایتی، واردات سریع تكنولوژی و حمایت از صنایع داخلی، تولید را تا سال ۵۲ به شدت افزایش یافت و از اهداف برنامه هم فراتر رفت.
سیاست‌ها و اقدامات دوره رشد سریع ژاپن از عوامل مهم تسهیل كننده توسعه به شمار می‌آیند:
▪سیاست حمایت از صنایع داخلی : همانطور كه در بخش‌های گذشته اشاره شد، الگوی اقتصاد ژاپن براساس "فروش" محصولات داخلی (هم در بازار داخلی و هم در بازار خارجی) است. به منظور افزایش و تسهیل فروش اقدامات بسیاری انجام شد: احداث خطوط ارتباطی با دادن اختیار عمل به بخش خصوصی، تشكیل شركت‌های بازرگانی عمومی ژاپنی برای رهایی از تسلط خارجیان بر امور بانكی و تجاری، محدودیت واردات كشاورزی و افزایش بازدهی تولید، تثبیت قیمت‌ها در زمان رقابت بیش از حد و اعطای اعتبارات با ضمانت بانك مركزی از این جمله اقدامات است.

▪سیاست آزادسازی تجاری: (مگر در صنایعی كه به توان رقابتی لازم نرسیده‌اند) به منظور دسترسی آسان تر به تكنولوژی تولیدی و بازارهای "فروش" دولتمردان ژاپنی تلاش‌های زیادی برای عضویت در سازمان‌های بین‌المللی به خرج داده‌اند: عضویت در سازمان تجارت جهانی، صندوق بین‌المللی پول، بانك جهانی و OECD همه جهت افزایش فرصتهای صادراتی به كشورهای صنعتی صورت گرفت.
▪سیاست انگیزش مالیاتی : تحقیقات مالیاتی ژاپنی‌ها به شركت‌ها اجازه می‌داد كه عواید توزیع نشده آنها مرتباً افزایش یافته و ضمن گسترش كار خود، توان مقابله با شوك های اتفاقی را داشته باشند.
▪سیاست صنعتی: سیاست صنعتی ژاپن، در واقع یك بسته سیاسی كامل و بی‌نقص نبوده است. بلكه سیاستهای به كار رفته در جریان اجرا، اندك اندك تكمیل شده‌اند. مؤسسات ژاپنی دائماً و به طور فعال در برنامه‌ریزی سیاست‌های صنعتی هم فكری و همكاری داشته‌اند و به طور مستمر از نظرات و پیشنهادات و انتقادات آنها استفاده شده است.
▪برنامه‌ریزی دولت : برنامه‌های ژاپن ابتدا به تعیین مسیر دلخواه توسعه اقتصادی ـ اجتماعی می‌پردازد و با تبیین سیاست‌های دولت، دولت را از مداخله در فعالیت‌های اقتصاد منع كرده و وظیفه دولت را در رهبری مردم و بخش خصوصی در رفتار و خطی مشی‌ها قرار داده است. نكته جالب توجه این است كه در همهٔ برنامه‌های دولت اهمیت خاصی به تربیت نیروی انسانی متخصص داده شده است.
نقش اساسی برنامه‌های دولت در پیش بینی شرایط قابل دسترس است. در برنامه‌ها ضمن پیش‌بینی دقیق و تشخیص مشكلات احتمالی "آینده"، سیاست‌های میان مدت و بلندمدت تعریف شده و اولویت اهداف آنها مشخص می‌شود. این پیش‌بینی‌ها، برای بخش خصوصی و خانوارها نقش "راهنما" را دارند.

نتیجه
در این نوشتار از بیان ریز سیاستهای توسعه ژاپن خودداری كردیم، چرا كه معتقدیم،‌ تقلید چشم و گوش بسته از بسته‌های سیاستی اجرا شده در یك كشور نمی‌تواند نتیجه مشابهی، حتی برای كشورهای مشابه داشته باشد. آنچه می‌تواند در تجربه توسعه ژاپن برای دیگر كشورها آموزنده باشد در روشی است كه ژاپن برای "حركت مداوم و تكاملی" به كار برده است.
ژاپنی‌ها با آگاهی كامل از نقاط ضعف و قوت خود، عزم خود را برای دستیابی به هدف آرمانی كشور كه همان "برتری و اقتدار ژاپن" بود، جزم كرده و پیامد تصمیم‌گیری‌های خود را در مواجهه با چالش‌ها پیش‌بینی كرده‌اند. لذا با انگیزه قوی (غرور ملی)، بستر مناسب توسعه را ایجاد كردند و توانستند با هماهنگی و مدیریت صحیح منابع مادی، مالی و انسانی و با تصمیم‌گیری صحیح در مقابله با بحران و استفاده از فرصت‌ها به آرمان خود دست یابند. در این بررسی, علت توسعه ژاپن را در "انگیزه صحیح"، "رفع موانع"، "وجود بستر مناسب" و "تصمیم‌گیری صحیح" یافتیم.
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

ترکیه چگونه ۲۰ ساله بهشت سرمایه‌گذاران شد؟

پستتوسط najm134 » پنج شنبه ژوئن 21, 2018 12:30 am


ترکیه چگونه ۲۰ ساله بهشت سرمایه‌گذاران شد؟


ترکیه چگونه ۲۰ ساله بهشت سرمایه‌گذاران شد؟ اجاره ۴۹ ساله زمین به تولید

دبیرکل شورای مشترک بازرگانی ایران و ترکیه گفت: طرح مشوق سرمایه‌گذاری عمومی منجر به سرمایه‌گذاری‌های داخلی و خارجی در سراسر ترکیه شد و این کشور را به شکل امروزی خود رساند و جز ۱۵ اقتصاد برتر دنیا کرد.

به گزارش خبرنگار بازرگانی خبرگزاری تسنیم، بر اساس داده‌های مرکز آمار کشور ترکیه، اقتصاد این کشور با رشد 7.4 درصدی در سال گذشته و ثبت بهترین میزان در بین 20 کشور صنعتی جهان توانست به روند رشد مثبت خود طی 8 سال، علیرغم تنش‌های ژئوپولتیک منطقه‌ای، بحران مالی اروپا و تنش های داخلی ، ادامه دهد.
اقتصاد ترکیه با از سرگذراندن بحران اقتصادی در جهان، در سال 2010 توانست 8.5 درصد رشد داشته باشد. از آن سال تاکنون اقتصاد ترکیه به ترتیب 11.1، 4.8، 8.5، 5.2، 6.1، 3.2 و 7.4 درصد رشد کرده است.
بر اساس آمار ارائه شده در سال گذشته شاخص قیمت مصرف کننده و تولید ناخالاص داخلی 1 تریلیون و 693 میلیارد و 310 میلیون و 340 هزار لیر بوده که بخش خدمات با 382 میلیارد لیر بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده است.
رضا کامی دبیرکل شورای مشترک بازرگانی ایران و ترکیه در گفت و گو با خبرنگار بازرگانی خبرگزاری تسنیم، درباره راهی را که این کشور برای توسعه اقتصادی طی شده است، به گفتگو نشست.
کامی در ابتدای صحبت خود دلیل موفقیت ترکیه را طرح های، مشوق سرمایه‌گذاری و مدیریت توسعه سرمایه‌گذاری در سراسر این کشور می داند؛ مشروح این گفتگو را می توانید در ذیل مطلب مشاهده کنید.

Image

سؤال: کشور ترکیه برای حمات از تولیدات داخلی خود چه کرده است که طی مدتی در حدود 20 سال به یک کشور صنعتی و یک اقتصاد بزرگ در دنیا تبدیل شد؟

از سال 1995 طرح‌ها و سرمایه گذاری‌های صنعتی در ترکیه به صورت راهبردی آغاز شد و سال از 2000 این روند با سرعت بیشتری به کار خود ادامه یافت. در اکثر موارد، طرح مشوق سرمایه‌گذاری عمومی بود که منجر به سرمایه گذاری‌های داخلی و خارجی شد و ترکیه را به شکل امروزی خود رساند و جز 15 اقتصاد برتر دنیا کرد.

سؤال: این طرح مشوق سرمایه‌گذاری عمومی که منجر به انجام سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی در ترکیه شد، شامل چه مواردی می‌شود؟
در این طرح‌ها (مشوق سرمایه‌گذاری)، معافیت از مالیات بر ارزش‌افزوده، معافیت از عوارض گمرکی و کسور مالیاتی دیده شده است؛ که در این کسور مالیاتی بر اساس نوع و کیفیت تولیدات و زمان‌بندی‌های طرح توجیهی، تا 50 درصد مالیات اخذ نمی‌شود و در مناطق محروم این کشور معافیت مالیاتی تا صد در صد نیز افزایش می‌یابد.
از دیگر حمایت‌هایی که از تولیدکنندگان در این کشور صورت می‌گیرد، شامل پشتیبانی در حق بیمه تأمین اجتماعی و پرداخت بخش از سهم کارفرما با توجه به محل سرمایه‌گذاری از 7 سال تا 10 است.
اختصاص زمین برای سرمایه‌گذاری با شرایط بسیار سهل و در بعضی از مواقع واگذاری برای مدت‌های طولانی مدت صورت می‌گیرد که در هر مورد بر اساس منطقه فعالیت متفاوت است.
دولت همچنین برای حمایت از تولیدات داخلی، خود بخش از سود بانکی پرداخت وام‌های صنایع مختلف را پرداخت می‌کند.
بر اساس زمینه‌های کاری تولیدکنندگان مختلف دولت بخش از مالیات بر درآمد را بر اساس نوع فعالیت و منطقه که فعالیت می‌کند درصدی یا به‌طور کامل معافیت می‌دهد.
راهکار ترکیه برای توزیع سرمایه گذاری‌ها در کل کشور

سؤال: بر اساس چه معیاری دولت ترکیه تسهیلات و مشوق‌های سرمایه‌گذاری را به تولیدکنندگان پرداخت می‌کند؟
دولت ترکیه از لحاظ اقتصادی کشور خود را به مناطق توسعه‌یافته، نیمه توسعه‌یافته، درحال‌توسعه و عدم توسعه تقسیم‌بندی کرده است و میزان معافیت‌های مالیاتی در مناطق یاد شده و با در نظر گرفتن نوع تولید متفاوت است و در مناطق محروم به‌طور کامل معافیت مالیاتی وجود دارد.
دولت ترکیه با این معافیت مالیاتی و مشوق‌های که پرداخت می‌کند به دنبال آن است که مناطق مختلف خود توسعه دهد و بر این اساس توانسته‌اند به صورت عام کل کشور را در معرض سرمایه‌گذاری و تولید قرار دهند و منجر به این نشود که سرمایه‌های تنها به بخش از کشور برود.
همچنین سعی شده که مشوق‌های سرمایه‌گذاری را به شکلی ارائه دهند تا با پتانسیل‌های موجود در منطقه سرمایه‌گذاری صورت گیرد.
سعی می‌کنند با عدم تمرکز تولیدات در یک منطقه سطح کشور را در پوشش تولید خود قرار دهند و از مناطق محروم پشتیبانی و حمایت بیشتری انجام می هند تا در آن مناطق نیز تولید و کارآفرینی بیشتری انجام شود.
به‌طور مثال در منطقه «وان» که تولیدات صنعتی وجود نداشت، خود دولت شهرک‌های صنعتی را برای صنایع نساجی و تولید لباس ایجاد و با شرایط آسانی به تولید کننده واگذار کرده است و برندهای معروف ترکیه به‌صورت سفارشی در آن شهرک‌ها فعالیت می‌کنند تا مناطق محروم نیز توسعه یابند.
سوال: ترکیه برای جلوگیری از سرمایه گذاری مضاعف و توزیع سرمایه گذاری در سراسر کشور چطور عمل می کند؟
با وجود اینکه استانبول مرکز تولیدات پوشاک ترکیه است اما برای جلوگیری از تمرکز زدایی بخش از تولیدات برند های بزرگ در شهرهای دیگری مانند وان که به آن اشاره شد، انجام می شود.
بر این اساس تمام سطح کشور را در تولید دخیل کرده و مانع رقابت های ناسالم می شود، یعنی وقتی یک تولیدی معروفی در یک منطقه وجود دارد به جای اینکه یک برند دیگر در آن منطقه ایجاد و حتی منجر به رقابت ناسالم شود، با یکدیگر در قالب یک برند همکاری می‌کنند.

Image

سؤال: یعنی دولت مانع ایجاد برندهای متعدد در یک منطقه محدود می‌شود؟

خیر، اما از طریق اعطای مشوق‌های سرمایه گذاری این امر را کنترل می‌کند؛ برند دوم در صورتی که ببیند به صورت مستقل در آن منطقه فعالیت کند هزینه‌های بیشتری خواهد داشت و باید مالیات بیشتری بپردازد به همین دلیل ترجیح می‌دهد که با شرکت‌های دیگر برای تولید همکاری کند و در نهایت قیمت تمام‌شده کمترمی‌شود و بخش‌های مختلف کشور اشتعال ایجاد می‌شود.

سؤال: دولت ترکیه در چه مناطقی زمین برای سرمایه‌گذاری در اختیار تولیدکنندگان قرار می‌دهد؟
در تمام مناطق کشور ترکیه دولت زمین را برای سرمایه گذاری اختصاص می‌دهند و با مراجه به سازمان‌های دولتی می‌توان زمین مورد نظر را دریافت کرد.

واگذاری زمین و ساختمان به سرمایه‌گذار با اجازه ناچیز

سؤال: این زمین‌ها با چه شرایطی در اختیار سرمایه گذاران و تولیدکنندگان در کشور ترکیه قرار می‌گیرد؟
دولت ترکیه برای توسعه سرمایه‌گذاری در مناطق محروم این کشور، تمام ساختمان‌ها و سالن‌های مورد نیاز تولیدکنندگان را می‌سازد و انشعابات آب، برق و گاز در اختیار سرمایه گذاران قرار می‌دهد و به تولیدکنندگان با اجاره‌های بلند مدتی مانند 49ساله و با اجازه بهایی ناچیز، واگذار می‌کند و دولت بعد از طی این مدت طولانی که صنایع دچار فرسودگی شده‌اند اراضی خود را پس می‌گیرد.
مشوق‌های سرمایه‌گذاری در تمام مناطق این کشور وجود دارد اما میزان ارائه مشوق‌های سرمایه گذاری در مناطق محروم بیشتر است. باید توجه داشت که در این مدت 4 یا 5 برابر سرمایه‌گذاری انجام‌ شده، به‌دست می‌آید و بعد از این مدت که به دولت برگردانده می‌شوند تجهیزات آنها فرسوده شده و نیاز به بازسازی دارد.
در ترکیه شرایط سرمایه‌گذاری به نحوی شکل‌گرفته است که سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی برای سرمایه‌گذاری و ورود به این کشور علاقه‌مند می‌شوند.
بر اساس این برنامه‌ریزی‌هایی که برای ایجاد مشوق‌های سرمایه‌گذاری در ترکیه انجام‌ شده، این کشور از یک کشوری که به کشاورزی متکی بود امروز صنعتی شده است.
در بخش از کشور خودمان که با مشکلات کمبود آب مواجه است اجازه تأسیس صنایع فولاد آب‌بر داده شده است اما در ترکیه این نکات حتی برای سال‌های آینده قبل ارائه مجوز در نظر گرفته می‌شود.

سود تسهیلات بانکی در ترکیه
سؤال: میزان بهره بانکی برای تسهیلاتی که تولیدکنندگان در کشور ترکیه دریافت می‌کنند چند در صد است؟
میزان سود تسهیلات بانکی در این کشور از 6 درصد تا 11 درصد بر اساس منطقه سرمایه‌گذاری و نوع سرمایه‌گذاری انجام‌شده متفاوت است و همان‌طور که گفته شد در برخی از مناطق این کشور نیز دولت بخشی از سود تسهیلات را به‌جای تولیدکننده، پرداخت می‌کند.

Image

دلیل موفقیت اقتصاد ترکیه صنایع کوچک و متوسط است

سؤال: آیا صنایع بزرگ در کشور ترکیه مورد توجه و حمایت هستند یا صنایع کوچک و متوسط؟
بیشترین دلیل موفقیت کشور ترکیه، فعالیت صنایع کوچک و متوسط این کشور است، هرچند که نمی‌خواهم بگویم که این کشور صنایع بزرگ ندارد اما دلیل موفقیت اصلی آنها به خاطر گسترش بنگاه‌های اقتصادی کوچک و متوسط در این کشور است.
با توجه به اینکه ترکیه برنامه توسعه اقتصادی خود را در تمام مناطق کشور دنبال می‌کند عملاً امکان‌پذیر نیست که در تمام مناطق صنایع بزرگ احداث شوند به همین منظور سعی کرده‌اند صنایع کوچک و متوسط را در کشورشان توسعه دهند.
توسعه صنایع کوچک و متوسط در این کشور دو حُسن دارد، یک اینکه می‌توانند صنایع خود را در تمام نقاط کشور توسعه داده و آن را به یک منطقه منحصر نکنند و دوم در بخش تولید وسرمایه‌گذاری تمام مردم را درگیر این بخش کرده و درواقع با ایجاد واحدهای کوچک و متوسط اقتصاد مردمی ایجاد کرده‌اند.
در سرمایه‌گذاری‌های کلان، با توجه با اینکه عموم جامعه نمی‌تواند ورود پیدا کند و در نهایت منجر به اقتصاد سرمایه‌داری بخشی می‌شود در این کشور دنبال نمی‌شود.

99 درصد اقتصاد ترکیه خصوصی است

سؤال: بر اساس آمار اعلامی در کشورمان 68 درصد اقتصاد دست دولت است؛ بخش خصوص این کشور چقدر در اقتصاد کشورشان سهم دارند؟
تقریباً تمام اقتصاد ترکیه، یعنی حدود 99 درصد اقتصاد این کشور دست بخش خصوص است. بخش از کارخانه‌های قدیمی کوچک و بزرگی دولتی نیز که در این کشور وجود داشته به بخش خصوص واگذارشده است، حتی در بخش خدمات نیز مسئولیت‌های به بخش خصوص واگذارشده به‌طوری‌که مسئولیت‌های اجرای بنادر این کشور نیز دست بخش خصوص است.
حتی سومین فرودگاه استامبول که اکنون در دست ساخت بوده توسط بخش خصوصی با شرایط خاص خود در حال انجام است.

کارخانه محل کار دانشجویان ترک، قبل از فارغ التحصیلی مشخص است


سؤال: وضعیت نیروی کار، در کشور ترکیه چگونه است؟
اتاق‌های بازرگانی کشور ترکیه، دارای دانشگاه‌های تخصص و صنعتی است یعنی اتاق‌های بازرگانی نسل جوان را برای صنایع خاص تربیت می‌کند و دانشجویی که در حال علم‌آموزی است می‌داند برای چه کاری در آینده درس می‌خواند و قبل از پایان تحصیل محل کار وی در یک کارخانه و بخش مشخص، تعیین‌ شده است.
20 سال قبل ترکیه در زمینه حمل‌ونقل زمینی ترکیه حرفی برای گفتن نداشت و تنها کامیون‌های کوچی داشتند اما امروزه در حمل‌ و نقل زمینی در اروپا حرف اول را می‌زنند که این اتفاق‌های خوب در این کشور در نتیجه مدیریت برنامه ریزی و ارائه مشوق‌های سرمایه گذاری در این کشور به وجود آمده است.
ترکیه در قبال تسهیلاتی که می‌دهد از تولیدکنندگان تعهد نیز می‌گیرد

سؤال: آیا دولت ترکیه در کنار مشوق‌هایی که برای سرمایه‌گذاری می‌پردازد، نظارت‌های لازم را نیز بر تولید دارد؟
درست است که دولت ترکیه مشوق‌های زیادی برای تولید می‌دهد اما نظارت‌های سخت‌گیرانه‌ای را نیز بر حسن اجرا دارد اما در کشور ما مشاهده شده است که زمین و وام به یک سرمایه گذار داده می‌شود و دیگر رها می‌شود.
در صورتی که اکنون به شهرک‌های صنعتی ایران سری بزنید می‌بینید بخشی از صنایع موجود در آنها به حال خود رها شده‌اند و شرکت‌های ورشکست شده‌اند و خبری از تولید نیست.
ترکیه در قبال تسهیلات و مشوق‌هایی که به سرمایه‌گذاران می‌دهد از آنها تعهد می‌گیرد که در یک تاریخ مشخص باید تولید خود را با ظرفیت تعیین شده شروع کنند و به مقداری مشخص نیروی کار جذب کند.
گفتگو: ابراهیم نژاد رفیعی
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

ایرانیان ٦٠ تن طلا در ٦ ماه خریدند

پستتوسط najm134 » پنج شنبه ژوئن 28, 2018 6:22 am


ایرانیان ٦٠ تن طلا در ٦ ماه خریدند

روزنامه اعتماد درباره بازار سکه گزارش داده است:‌  چرا مردم به سمت بازار سکه رفته‌اند؟ دلیل نوسانات قیمت سکه در چند روز اخیر چه بوده و چه آینده‌ای را می‌توان برای بازیگران اصلی این بازار متصور شد؟ براساس اعلام مسوولان بانک مرکزی، مردم ایران از آذرماه گذشته تاکنون از طریق طرح پیش‌فروش سکه بیش ازهفت میلیون قطعه سکه تمام بهار آزاد ی خریده‌اند که معادل ٦٠ تن شمش طلا ست. سکه در اقتصاد ایران دارای چهار ویژگی است. نقد شونده است، قابلیت خروج از کشور را دارد، قیمت دلار در آن مستتر است و ارزش پول در آن حفظ می‌شود. تمامی این ویژگی‌ها سبب شده تا بازار سکه ریسک‌پذیری کمتری نسبت به سایر بازارها داشته باشد. فعالیت در چنین بازاری برای همه بازیگران جذاب است. چه آنها که قصد دارند ارزش دارایی‌های خود را حفظ کنند، چه کسانی که کسب و کارشان از این راه است و چه افرادی که فعالیت‌های سوداگرانه در بازار دارند. در شرایطی که انتظارات تورمی در اقتصاد ایران افزایش یافته، هوش اقتصادی آحاد اقتصادی حکم می‌کند که دارایی‌شان به سمت بازارهای کم‌ریسک حرکت کند که در غیاب بازار ارز، سکه جذاب‌ترین بازار برای حفظ دارایی‌هاست. در این میان اما یک خطر برای اقتصاد ایران در بلندمدت وجود دارد و آن اینکه با سرازیر شدن سرمایه‌ها به سمت بازار سکه، علاوه بر اینکه انتظارات تورمی افزایش می‌یابد، کاهش سرمایه‌گذاری در بخش تولید سبب خواهد شد تا در آینده، رکود بر اقتصاد کشور حاکم شود. جنس این رکود تورمی خواهد بود و ممکن است بار دیگر اقتصاد ایران در معرض تورم‌های بالا و رشدهای پایین قرار گیرد که معنی آن کوچک شدن سفره مردم خواهد بود.

راه آرامش بازار سکه
قیمت سکه ظرف سه ماه اخیر با روند صعودی مواجه شده است، هر چند در مقاطعی هم افت قیمت داشت اما چند هفته‌ای است که بار دیگر به شیب افزایش قیمت بازگشته است. روند صعودی افزایش قیمت سکه از اواخر سال گذشته شروع شد، جایی که سکه تمام به یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان رسید که تا آن زمان بالاترین رقم برای قیمت سکه تمام بود. با شروع سال جدید روند صعودی قیمت سکه ادامه پیدا کرد و قیمت سکه تمام به یک میلیون و ۹۰۰ هزار تومان رسید و پس از آن به دو میلیون تومان هم نزدیک شد. اما به دنبال سیاست جدید ارزی و تعیین دلار ۴۲۰۰ تومانی به عنوان تک نرخی، قیمت سکه هم به یک‌باره ۲۰۰ هزار تومان کاهش پیدا کرد. اما در دو، سه هفته اخیر حرکت قیمت سکه دوباره افزایشی شده و به کانال دو میلیون و پانصد هزار تومان وارد شده است. روز گذشته قیمت هر سکه بهار آزادی به قیمت ٢ میلیون و٤١٢ هزارتومان رسید، قیمتی که نسبت به روز دوشنبه، تغییری ٢,٤٢ درصدی معادل با افزایشی ٥٧ هزارتومانی را نشان می‌داد. حال سوالی که وجود دارد این است که این افزایش قیمت‌ها ناشی از چیست و آیا درآینده نیز شاهد این روند افزایشی خواهیم بود؟اگر بخواهیم عوامل موثر بر تغییر ارزش سکه را بررسی کنیم به طور کل می‌توان به نرخ بهره، قیمت دلار و نرخ تورم اشاره کرد.

نرخ بهره

با کاهش یا ثابت ماندن نرخ بهره و کاهش تدریجی ارزش پول نقد، افراد دیگر تمایلی به سپرده‌گذاری سرمایه‌های نقدی خود ندارند. بنابراین با کاهش تمایل به نگهداری پول نقد و از آنجا که طلا از ویژگی‌های ثبات ارزش حتی در شرایط جنگ، بحران و تنش‌های بین‌المللی برخوردار است، افراد تمایل به خرید آن پیدا می‌کنند که خود باعث افزایش قیمت طلا می‌شود. به صورت عکس، اگر نرخ بهره بانکی افزایش پیدا کند، افراد سپرده‌گذاری در بانک را جذاب دانسته و منابع خود را به سمت آن روانه می‌کنند. حال اگر به بازارهای جهانی نگاهی بیندازیم، پیش بینی می‌شود بانک مرکزی اروپا برنامه خود برای پایان دادن به خرید اوراق قرضه را تا اواخر امسال اعلام کند. اتفاقی که در صورت وقوع می‌تواند افزایش نرخ بهره را به دنبال داشته باشد، همچنین پیش‌بینی می‌شود فدرال رزرو امریکا در نشست چهارشنبه خود نرخ بهره را برای دومین بار در سال ٢٠١٨ میلادی افزایش دهد. در نتیجه اینکه روند سیاست‌های پولی و نرخ بهره امریکا و تصمیمات بانک‌ مرکزی اروپا طی ماه‌های آینده چگونه خواهد بود، می‌تواند تاثیر مهمی بر نوسانات قیمت ارز و قیمت جهانی طلا داشته باشد. نوساناتی که می‌تواند بازارهای داخلی را با بی‌ثباتی همراه کند. در بازارهای داخلی نیز روند تغییر نرخ بهره، و اینکه درآینده چه تصمیمی برای آن گرفته می‌شود می‌تواند ارزش سکه طلا را دستخوش تغییر کند.

قیمت دلار
قیمت طلا در بازارهای جهانی فلزات قیمتی، توسط دلار تعیین می‌شود، به نظر اکثر کارشناسان مهم‌ترین عامل افزایش ارزش طلا، ارزش دلار است که عوامل اثرگذار دیگر نیز از این عامل تاثیر می‌پذیرند. هنگامی که ارزش دلار کاهش پیدا می‌کند، مقدار زیادی پول از بازار خرید و فروش ارز وارد بازارهای کالایی می‌شود که در بورس معامله می‌شوند. در چنین شرایطی در بازار طلا نیز پول‌های بسیار زیادی ورود پیدا کرده که این خود می‌تواند دلیل اصلی افزایش قیمت در این بازار باشد.
از سوی دیگر تنزل ارزش دلار به کاهش ذخیره ارزی بانک مرکزی کشورهای مختلف منجر می‌شود و آنها برای جبران این مساله به دنبال افزایش ذخیره طلای خود می‌افتند که به رشد چرخش پول در بازار طلا و افزایش قیمت آن می‌انجامد. بنابراین هم بانک‌های مرکزی و هم سرمایه‌گذاران در جهت جلوگیری از کاهش دارایی‌های خود طلا را بهترین گزینه به جای دلار می‌دانند. طی ماه‌ها و هفته‌های گذشته ارزش دلار با نوساناتی همراه بوده است در نتیجه این تلاطمات، دیگر بازارها از جمله بازار سکه که عامل مهمی در تعیین ارزش قیمت دلار است، حال چون قیمت دلار روندی افزایشی داشته و تا زمانی که انتظار تغییرات ارزش دلار وجود داشته باشد، باید شاهد حاکم بودن بی‌ثباتی در بازار سکه بود. به طور مثال اعمال تحریم‌ها از سوی امریکا و انتظار کاهش فروش نفت و به تبع آن کاهش عرضه ارز، می‌تواند خود انتظارات افزایش قیمت دلار را بالا ببرد در نتیجه قیمت سکه نیز روندی افزایشی داشته باشد.

نرخ تورم
افزایش سطح قیمت‌ها و انتظار تداوم آن در آینده، تقاضا برای کالاهای فیزیکی را افزایش می‌دهد. زیرا در شرایط تورم این کالاهای فیزیکی هستند که‌ می‌توانند ارزش حقیقی پول نقد افراد را نگه دارند. سکه و طلا نیز به عنوان دارایی‌های فیزیکی و البته عرضه محدود آنها، در شرایط تورمی با حجم بالایی از تقاضا روبرو هستند. البته دیگر کالاها همانند مسکن نیز این پتانسیل را دارند تا پذیرنده افزایش تقاضا باشند ولی سکه به دلیل این ویژگی خود که با حجم کمی از منابع نیز قابل خرید و فروش است این پتانسیل را دارد که منابع خرد را نیز جذب خود کند در نتیجه مقصد بهتری برای تقاضاهای سوداگرانه و احتیاطی است. نگاه به روند گذشته افزایش قیمت‌ها چه در بخش تولیدکننده و چه مصرف‌کننده، حاکی از روند افزایشی است. در نتیجه انتظارات حاکم بر بازار، افزایشی است؛ لذا می‌توان افزایش اخیر قیمت‌ها در بازار سکه و طلا را تا حدودی ناشی از رشد شاخص قیمت‌ها دانست و اگر این روند همچنان افزایش پیدا کند آنچه بر بازار سکه و طلا سایه انداخته ادامه روند افزایش قیمت‌ها است. با توجه به مطالب بیان شده، مهم‌ترین تصمیمی که نهاد سیاست‌گذار بهتر است اتخاذ کند، ایجاد آرامش در بازار است. آرامشی که از طریق کنترل انتظارات می‌تواند از بی‌ثباتی‌ آینده جلوگیری کند. چرا که انتظارات از آینده روابط سیاسی کشور قیمت دلار را به‌شدت متاثر از خود کرده است، همچنین انتظار افزایش قیمت در آینده نیز خود به دلیل نامشخص بودن آینده متغیرهای اقتصادی، بر بازار حاکم است. لذا فرونشاندن این انتظارات از مهم‌ترین اولویت‌ها است.
در کنار این موضوع، تصمیم‌گیری در مورد تغییر نرخ بهره در جهت کنترل تورم و همچنین قیمت سایر دارایی‌ها از اولویت‌های پیش روی نهاد سیاست‌گذار است. البته امکان معاملات به صورت قراردادهای آتی سکه نیز از گزینه‌های پیش روی بانک مرکزی است که البته هماگونه که مشاهده شد به‌رغم پیگیری این سیاست، به دلیل ضعف در اجرا و مدیریت، با حجم بالایی از تقاضا روبه‌رو شد که درنهایت متوقف شد. لذا در ادامه می‌توان با درک شرایط حاکم براقتصاد به نحو بهتری از این ابزارها استفاده کرد تا بلکه التهابات از بازار خارج شود.
* اعتماد
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

ارزانترین خودرو جهان در راه ایران

پستتوسط najm134 » شنبه ژوئن 30, 2018 11:28 am


ارزانترین خودرو جهان در راه ایران


برخی معتقدند که پراید بسیار ارزان تر از قیمت کنونی اش ارزش دارد، زمانی که این خودرو حدود 7 میلیون تومان عرضه می شد گفته می شد قیمت تمام شده این خودرو 3.5 میلیون تومان بود.

Image

در صورت همکاری ایران با خودروسازان خارجی ارزانترین خودرو در ایران چه قیمتی می تواند داشته باشد؟
به گزارش اقتصاد نیوز، برخی معتقدند که پراید بسیار ارزان تر از قیمت کنونی اش ارزش دارد، زمانی که این خودرو حدود 7 میلیون تومان عرضه می شد گفته می شد قیمت تمام شده این خودرو 3.5 میلیون تومان بود. قلعه بانی مدیر عامل پیشین سایپا هم در آن سال ها قیمت تمام شده پراید را حدود 4.5 میلیون تومان عنوان کرده بود. حال اگر فرض بگیریم این عدد درست باشد ، قیمت تمام شده پراید چیزی در حدود 65 درصد قیمت این خودرو در بازار است با این محاسبات این خودرو باید امسال 12.5 میلیون تومان برای تولید کننده تمام شود. اما آیا می توان ارزان تر از پراید را هم در ایران تولید کرد.
هم اکنون تاتا نانو با قیمت 2500 دلار ارزان ترین خودرو در جهان است. یعنی قیمت این خودرو در حدود 8میلیون تومان است این بدان معنی است که قیمت این خودرو از پراید می تواند بسیار کمتر باشد.
اگر فرض بگیریم این خودرو به صورت کامل به ایران وارد شود حدود 14 میلیون تومان قیمت پیدا می کند ولی اگر این خودرو با ساخت داخل بالای 50 درصد در ایران تولید شود قیمت این خودرو میتواند چیزی در حدود 9 میلیون تومان باشد.
با این قیمت بسیاری از افراد قشر متوسط به پایین ایران می توانند صاحب خودرو صفر کیلومتر شوند.
اما «تاتا نانو» چگونه خودرویی است به گزارش اقتصادنیوز، تاتا نانو، یک خودروی شهری چهار سرنشینه است که توسط شرکت هندی تاتا موتورز و بیشتر برای بازار هند ساخته می‌شود. این خودرو بسیار کم مصرف است به گونه‌ای که در بزرگراه‌ها با یک لیتر ۲۶ کیلومتر و در داخل شهر با یک لیتر ۲۲ کیلومتر راه می‌پیماید. موتور تاتا نانو دو سیلندر است و با حجم 630 سی سی که کمتر از نصف حجم موتور خودرو پراید است حدود 40 اسب بخار قدرت تولید می کند این در حالی است که موتور 1300 سی سی پراید حدود 60 اسب بخار قدرت تولید می کند. طول تاتا نانو 3 متر است در حالی که پراید حدود 4 متر طول دارد عرض تاتا نانو 1.5 و ارتفاع آن 1.6متر است .در حالی که پراید 1.6 متر عرض و 1.5 متر ارتفاع دارد. با این اعداد مشخص ست که تاتا نانو از نظر اندازه از پراید کوچکتر و هم اندازه رنو 5 است. وزن پراید 870 کیلوگرم و وزن تاتا نانو 600 کیلوگرم است . با این وزن بنظر می رسد قدرت کشش پراید و تاتا نانو چندان تفاوتی با هم نداشته باشند .
این خودرو برای نخستین بار در نهمین نمایشگاه خودروی پراگاتی در شهر دهلی نو هند در دهم ژانویه ۲۰۰۸ رونمایی شد.نانو در زبان گجراتی یعنی زبان مدیران گروه تاتا به معنای کوچک است.
تاتا نانو از نظر کیفیت ساخت، خودرو بسیار ارزان قیمتی است و در ساخت تزئینات داخلی آن از مواد و پلاستیک ارزان قیمت استفاده شده است. از نظر ایمنی با توجه به فیلم تست تصادف، این خودرو وضعیت بهتری نسبت به خودرو پراید و همچنین خودرو ام وی ام 110 دارد. این خودرو توانسته است آزمون ایمنی در انگلستان را پاس کند.
شاید اگر این خودرو در ایران تولید شود بسیاری از مشتریان به جای خرید پراید یا ام وی ام 110 به سمت خرید این خودرو حرکت کنند تاتا نانو شاید برای خارج شهر گزینه چندان مناسبی نباشد ولی برای مسیر های داخل شهری با توجه به مصرف سوخت پایین گزینه مناسبی بنظر می رسد.
در چند سال گذشته برخی زمزمه ها از مذاکراتی بین خودرو سازان ایرانی و تاتا موتورز برای تولید یا فروش این خودرو در ایران شنیده شده است که تاکنون خبر قطعی از این موضوع منتشر نشده است.
بررسی‌های اقتصادنیوز نشان می‌دهد؛ ممکن است با توجه به افزایش مبادلات سیاسی اقتصادی ایران پس از رفع تحریم ها، شرکت های خودرو ساز ایرانی به سمت همکاری با تاتا موتورز هند برای تولید خودرو های ارزان تمایل پیدا کنند.البته در فضای موجود شرکت های ایرانی بیشتر تمایل دارند با شرکت های اروپایی، ژاپنی و کره ای همکاری کنند ولی این شرکت ها ارزان ترین خودرو هایشان بالای 7 هزار دلار قیمت تمام شده دارد.
گفتنی است تاتاموتور بزرگترین شرکت خودروسازی هند است. این شرکت متعلق به گروه صنعتی تاتا است. تاتا موتورز در سال ۱۹۴۵ توسط جهانگیر راتانجی تاتا، از پارسیان هند بنیان نهاده شد.
مشهورترین محصول این شرکت تاتا نانو است که به دلیل قیمت بسیار پایین و اقتصادی بودنش در جهان مشهور است. این خودرو تنها ده هزار روپیه معادل ۲۵۰۰ دلار آمریکا قیمت دارد.
تاتا موتورز در سال ۲۰۰۸ میلادی جگوار و لندرور را از فورد خریداری کرد و پس از آن هم با جنرال موتورز آمریکا برای خرید هامر وارد مذاکره شده که البته در نهایت هامر به شرکت دیگری فروخته شد.
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

قبليبعدي

بازگشت به پاكيزه شناسى


cron
Aelaa.Net