چون سرعت راه رفتن متفاوت است
و نقشه هاى گوگل بر حسب ساعتي پنج كيلومتر محاسبه مي كند مدت زمان مسيرها را،
و اين سرعت راه رفتن سريع است،
و آنچه مدت زمان ذكر شده سرعت زائر پیاده بنظر حدود سه كيلومتر در ساعت است
شبيه سرعت آهسته روزهاي سفر اولي ها در پياده كربلا
البته ممكن است كندي بخاطر سربالايي ها باشد
در هر صورت بايد مراقبت كرد بر سرعت مطمئن و بايدار
و الا اگر پاها روي وضعيت خودكار بگذاريد تدريجا شل شل رفته و حدود 2-3 كيلومتر در ساعت
بايد اساس تجارب عمومي و محلي باشد بين كربلا و نجف سه روز مي روند همين زنهاي مثل بانوان شرکت کننده در برنامه و مسنتر و گاهي يك بچه روي دوششان و يا يك جمدان روي سرشان بين كربلا نجف با احتساب وروديها به نجف و كربلا حدود 90 كيلومتر است يعني ميانگين سي كيلومتر در روز و سرعت نصف سرعت پياده روي نقشه گوگل
مسير پياده روي گوگل شش كيلومتر در ساعت است
و در عمل با سربالايي و سر پائينيها سي كيلومتر از اصفهان رفته اند
و كمترين سرعت براى كاروان هشتم مشتمل بر افرااد مسن
از صبح تا قبل غروب با احتساب توقفها و دوساعت ظهر ووو بيست و پنج كيلومتر بوده كه روز اول بوده و روز دوم هم سي كيلومتر بوده است
پس با توجه با اينها بايد برنامه ریخت نه پرسيدن اينكه چطور مي خواهي راه بروي
و يك قاعده اى مجرب در پياده روي هست كه
هر قدر كندتر از ميانگين برويد بيشتر خسته مي شويد غير از زمان دست دادن
✔ وآنجه بيان شد از رفتن نجف به كربلا براى معموليترين سرعتها يعني كم توانترينهاست و الا جوانان دو روزه و طلبه هاى زمان مرحوم علامه هفتاد سال قبل بعد نماز صبح از نجف حركت مى كردند و آخرشب به كربلا مي رسيدند، و آنوقت فقط سه منزلگاه ميان راه بود كه كاروانسراى كهنه قديمي شاه عباسي بود و فقط آبي آنجا فراهم مى بود و اين همه موكب يكسره متصل از نجف تا كربلا نبود، از اينها گذشته حتى براى افراد معمولي جامعه بدون قصد زيارت در پاركهاى شما كه بياده روي مي كنند اگر بيش از مسافت نباشد كمتر نيست.
✔ولى از همه مهمتر اين است كه قصد راه رفتن داشته باشيد، هر كه در پاركها مى چرخد قصد راه رفتن ندارد، در پاركها سه دسته هستند
يك عده كه به دنبا رسيدن مقصدش است و انجا فقط دارد عبور مي كند، اين قصد راه رفتن دارد،
دسته دوم كسي است كه براى پياده روى آمده و معلوم است متمركز در مسيرش است
و در اصفهان كه تا بيست كيلومتر طرفين زاينده رود پارك احداث شده از يكجا شروع مي كند و تا آخر پارك می رود و بر مي گردد از آنطرف تا آخر و به اينطرف مى ايد به محل شروع
نحوه راه رفتن هم مشخص است با اينكه مقصد مقدس ندارد و در بيابان هم نيست كه از ترس نرسيدن به ابادي مورد نظر بخواهد درست راه برود،
آمده براى پياده روى و براى نتيجه گرفتن طبق قاعده اش دارد راه مي رود.
و قسم سوم هست كه آمده گردشي كند اين جزو پیاده روها نيست، حساب گردش كردن و چرخيدن در پارك با حساب پياده روي جداست
ولذا پا از پا بر نمي دارد و هنوز چند قدم نرفته دنبال جايي است كه مناسب نشستن باشد،
در پياده رفتن به زيارت هم"
اولا بايد قصد جدي پیاده رفتن داشته باشد نه گردش كردن،
ثانيا متمركز باشد در مقصدش و مشغوليت ذهنيش اين باشد و پشت سرش هى نگاه نكند كه نكند الان ماشين فلاني برسد كه بناست ابميوه بياورد،
و يا تابلو كيلومتر شمار جاده بخواهد ببيند و يا شمارشگر مسافت گوگل مرتب نگاه نكند و چون بنا دارد اين راه برود،
متمركز است و البته طبق قاعده اش هم مي رود لااقل مثل همانكه صبح زود دارد پياده به سر كار مي رود بوقت برسد يا پياده روي جدي دارد.
✔ و در اين كاروان هشتم ماشاء الله كسانى هستند كه اصلا باور نمي شد شركت كنند بخاطر شرايط جسمى، اشخاصي كه بخاطر سانحه مدتها ویلچر مى نشستند،
يا بخاطر سانحه كوفتگي شديد مدتها مبتلا بودند،
يا بخاطر وضعيت جسمى و زانوها از خانه تا صحن رفتن هم برايشان زحمت بود، يا به جهات سني و عوارض شبه كرونايي شعارشان بود كه چند قدم راه بروند خسته و بيحال مي شوند، اما بخوبي موفق شدند بلكه از كسانى بود بعضا كه قدرت گام برداشتن ووموجب شد اصلا در تمام 55 كيلومتر پايشان تاول نزند والحمدلله
✔ وكسي خودش را تضعيف نكند و نگويد من دوسه قدم تا سر باغ درياچه و وحيد را با آژانس مي روم بس نمي توانم،
همه يا بيشتر اينها كه مشرف شدند اين مسير را از همانهايي بودند كه عادتا از درب خانه آژانس سوار مي شوند ولذا من به اين جاده اشنا نيستم ووو مربوط به اين موضوع نيست
و مال راننده ايست كه بخواهند بگويند فلان جاده كوهستاني بيراهه را برود،
و موضوع اشنايي به جاده تامين است، و گوگل و دوستان اين راه رفته در خدمت هستند،
ضمنا بدانيد روز اول كه كاروان هشتم 25 كيلومتر رفت نه بخاطر روز اول بودن و خستگي و ناتواني بلكه منزلگاه مناسب اقامت شبانه در اين محل بود و بعدا مكاني بودند و يكساعت قبل مغرب استراحت كردند.
✔ ازين رو همه موارد موضوع؛ قاعده خودش را دارد، و بنا نيست فشاري به كسي بيايد، ولذا طبق قاعده برنامه ريزي بشود، كه ان قاعده هم متعارف و معمولي است،
هم به نفع راه رونده است، كه غير ان نافع نيست، مثل اينكه لباس چطور باشد؟ كفش چطور باشد؟ و خوراك چطور باشد؟ و نحوه مراقبت از پاها جطور باشد؟ و كدام نواحي مسير راه بروند؟ و چگونه گام بردارند؟
همانطور كه همه اينها قاعده خودش را دارد؛ كه بر اثر تجارب هزاران ساله بشري و بروز است؛ فلذا هيچ حواس جمعي ليست نمي كند پرسشنامه كه: شما براى پیاده چه كفشي دوست داريد بپوشيد؟ براى راه رفتن چه شلواري دوست داريد بپوشيد؟ چي ميل داريد بخوريد و بنوشيد؟ هر چند دقيقه جه جيزي دوست داريد سرو شود؟
همه اينها طبق قاعده اش كه در نوشته هاى تا كنون راهنمائيهايش شده و جمع اوري و ليست مي كنيد (از چندسال قبليها و پارساليها و اسماليها و همين ديروز و امروزيها) را افراد مي خوانند، سؤالي ترديدي دارند مي پرسند، پاسخ داده مي شوند توسط انها كه قبلا خوانده و فهميده اند، و بر اساس برنامه مطلوب اين امر و اين مسير؛ متوكلا على الله، عزم را قاطع مي كنند كه انجام مي دهند، و برايش طبق توصيه ها برنامه ريزي مي كنند.
✔ فقط از امور اصلى و محوري برنامه يك جهت است كه شخص بايد براى خودش مشخص كند و آن
بازه زماني انجام پياده تا مرز و عتبات عاليات است:
1- اولين مطلب كه كار را آسان مي كند و براى همه شدني و آسان مي كند چه با ملاحظات سني يا جسمي يا شغلي اينكه اين برنامه متوالي نيست،
يعني بنا نيست كه وقتي شروع كرد يكسره يكماه برود تا به نجف برسد
و اين سي و حتى چهل روزه راه با فواصل مطمئنه استراحتي هفتگي طي مي شود مثلا، پنج روز زندگي عاديش دارد و مثلا دو روز اخر هفته را پياده مي رود،
يا اگر تعداد زياد شد يكسري دو روز اخر هفته يكي هم يكروز اخر هفته را مي روند و تمام هفته بجز اخر هفته را به زندگي معموليشان مي رسند، به حساب دو روز اخر هفته، طي حدود بيست هفته يا پنج ماه به عتبات مي رسد، و به حساب يكروز در هفته طي چهل هفته و ده ماه حدودا به عتبات مي رسد ان شاء الله، البته با ملاحظه جهات اب و هوايي كه در فواصل ماههاى سرد برنامه متوقف مي شود مگر اينكه در همان فصول با بررسي سايتهاى هواشناسي معتبر جهاني؛ مسير دو روز راه اخر هفته مورد نظر؛ افتابي و گرم باشد مثل گردش در حياط خانه شان.
اين نكات يك حساب و مظنه اى مي دهد به دست شخص عازم جازم ضمن اينكه با جزئيات اصول برنامه اشنا شدن اين موضوع را در خودش شدني تر مي بيند، ان شاء الله
✔ امتياز ديگر دو روز اخر هفته رفتن؛ بيشتر فراهم بودن منازل بين راه است كه مقاطع پنجاه شصت كيلومتري آباديهاى مجهز و با امكانات تري فراهم است، كما اينكه در مقاطع سي كيلومتري براى استراحت شبانه هم در صد فراهم بودن مكان استراحت بالاست ان شاء الله و از قبل هم قابل پیگيري است با برنامه مشخص داشتن.
✔ موضوع مهم كه هميشه در برنامه ريزي بايد مطالعه شود مراجعه به سايت اب و هواي معتبر جهاني است و تمام منازل دو روز مسير را در تاريخهاى مربوطه چك مي كند تا دماي هوا و آفتابي بودن در وقت پياده رفتن معلوم باشد، و اين بررسي از اينكه بخواهيم بپرسيم شما چقدر راه مي خواهي بروي؟ يا شب ميل داريد در ميان راه بمانيد يا به منزل تشريف مي بريد ووو؟ مهمتر است،
وقتي شخص بداند بهترين برنامه چيست و برنامه هم مشخص است خودش را تنظيم مي كند
و اگر كاروان دو روز راه رفتن است و به هر دليلي او يكروز مي خواهد برود يكروز راه مي ايد و با ماشينهاى عبوري بعد يكروز بر مي گردد طبق برنامه خودش
نه اينكه برنامه را برحسب افراد با شرايط مختلف بخواهد تنظيم كند كه شدني نيست و اصلا القاء غلط مي دهد كه چيزي كه شدني نيست را موجب توقع قرار مي دهد.
كه مناسب آب و هوا براي اخر اين هفته مطمئن شويد كه اب هوامناسب است مسير كه جزو ناحيه زاگرس است ظاهرا اخر اين هفته بارندگي و سرد باشد باز هم بررسي كنيد اين برحسب اخبار داخلي بود و طبق سايتهاي معتبر جهاني
براى پياده از قدمكاه تا مشهد جاده كوهستان سايتهایي معرفي شد كه حتى نواحي پرت و دره و كوهستانها را تا ده روز اب و هوا مي داد و روي نقشه اش مسير را مشخص مي كرديم و فقط
هرهاي معروف يا كوج نبود.
✔ و از امتيازات برنامه پياده تدريجي؛ سازگاري ان با برنامه هاى طبي كاهش وزن است كه براى سهولت و چابكي بيشتر همزمان در هفته مي شود برنامه هاى موفق و روشهاى مجرب را بكار برد و هر هفته مثلا دو تا بنج كيلو وزن كم كرد و چابكتر از گذشته طي مسير نمود.
☑در اين نكات و گزارشها ملاك نوجوانان نبودند، و افراد معمول كاروانها لحاظ مي باشند، ضمن اينكه نوجوانها به تربيت و مديريتشان توسط بزرگترشان مربوط مي شود،
و الا اگر اين جهات فراهم نباشد ممكن است بعد چند كيلومتر به گريه بيافتند كه برگرديم و يا متوقف شويم
✔همه يكروز راه مي روند مهم اين است كه اگر نكات گفته شده را رعايت كنند چقدر راه مي روند چه روز اول چه روز دوم،
✔هر كسي كه گزارشي مي نويسد؛ درباره خودش درج كند كه چند نكته را رعايت كرده بوده و چند نكته را رعايت نكرده است،
و موانع شخصي مثل وزن سنگين و ووو را ذكر كند كه گزارشش براى نتيجه گرفتن و جمع بندي درست باشد، و حكم خود با شرايط خاص را به همه تعميم ندهد،
همانطور كه احوال عوارض در افراد كاروان هشتم برحسب افراد و رعايت نكات لازم مختلف بود
مطلب مفيد و تجربه اى كه یکی از زائرین در گزارشش بيان كرد؛ و بايد جزو نكات اموزشي برنامه پياده آورده شود
عقب نيافتادن از جمع ولو دوسه قدم، كه تدريجا اضافه شده و انجامش سخت مي شود، بجز اجبار ناخواسته ديگران به ملاحظه او و ايجاد ضرر جمعي به برنامه و سرعت
و تجربه اى درباره نكته ايست كه فوقا تشريح شد {
آهسته و كمتر از سرعت معتدل ياد شده راه رفتن به ضرر شخص مي باشد}
كسي كه متقدم است و يا متاخر است طورى راه برود كه از ديدرس بقيه خارج نشود
و بقيه هم طوري راه بروند كه متقدم و متاخر را هم در ديدرس داشته باشند
و كسي هم مراقبت كند كه همه كاراون به هم نزديك و جدا افتاده و بيرون ديدرس نباشد
و هركه خيلي عقب مي افتد را سوارش كنند تا به جمع يا به خانه اش برسد
✔از آنجا که در رفتن پياده به زيارت مشاهده مشرفه مستحب است كه از منزل خودش شروع كند با همان آداب و اذكار و ادعيه كه در كتابهاى زيارت رضويه و جامعه و مناسك مجلد زيارات بيان شده است، فلذا هر زائر مسافت منزل خودش تا اول مسير كه جمعي شروع مي كنند را زودتر و قبلش حداكثر روز قبل حركت برود كه كه به برنامه پياده زيارت بطور كامل موفق شده باشد
اينطور نباشد كه از همان اول سواره برود تا مثلا وعد گاه جمعي و بقيه را كه با جمع مي رود پياده برود
نه از همان خانه اش پياده رفتن را شروع كند
البته هر كسي از خانه اش تا محل وعدگاه جمعي قبل از روز حركت به تنهايي يا باخانواده اش كه در يك منزلند مي رود و از وعدگاه جمعي داخل شهر يابيرون شهر به همراه جمع
و خلاصه مبدا را منلش بداند و هيچ قدمي را تا عتبات عاليات بيرون مسير نشمرد
و هركه تا كنون مرحله اول پياده از خانه رفتن را انجام نداده در اولين فرصت جبران كند و بقيه از همان اول درست انجام دهند
✔ يكى از علل {
كم اوردن وقت و مسافت در زمان و برنامه مورد نظر} شل شدن گام برداشتن در برخي اوقات بطور ناخواسته و نامحسوس كه سبب نقصان قابل توجهي در نهايت كار مي شود
و راه رفع اشكال: بجز نكات سابق الذكر مثل راه رفتن شخصي كه بنابه جايي برسد نه قدم زدن گردش كردن
همچنين
نرم افزارهاي گام شمار هست
كه روي موبايل نصب شده
و با گذاردن موبايل در جوراب و بالاي قوزك يا جيب بالاي پاها
تعداد گامها و مسافت و سرعت را محاسبه مي كند -
برخي هم علاوه بر مقدار مسافت طي شده؛ سرعت مورد نظر را به او مي دهند
و برنامه ضمن محاسبه مسافت سرعت را هم مي سنجد
و اگر شلتر و اهسته برود بوق مي زند = اين برنامه ها كمك خوبي است جهت مديريت راه رفتن
بدون اينكه وقت از دست برود
و كسي هم بخواهد تذكر دهد و شخص باور نكند ووو
و يا اينكه شل شدن تدريج تبديل به نقصان كلي نهايت مسير بشود
آمادگيهاي قبل حركت طوري باشد كه بلافاصله بعد نماز صبح راه بيافتيد
فرصت بين الطلوعين خيلي بركت دارد و فقدان ان خيلي از توفيقات را از دست مي دهد زائر پیاده كه شب كاري ندارد اثاثيه را شب ببندد و بعد عشاء بخوابد تاسحر و وقت نافله شب
استراحت كامل نموده است و مي تواند فورا بعد سلام نماز صبح حركت كند ان شاء الله
سرعت هم به مقدار پياده رفتن قافله هاى قديم باشد
سرعت قوافل طوري بوده كه در يكروز با استراحتهايش يك منزل معادل هشت فرسخ معادل حدود 44-48 كيلومتر امروز طي مي شده است
و لذا مسافت قدر يوم در آن زمان و امروز به صورت پياده ملاك مسافر بودن و شكسته شدن نماز مي باشد و از اصفهان تا كربلا حدود يكماه راه بوده است و هكذا تا مشهذ مقدس سير قوافل برحسب آرامى سرعت سير قطار شتر بود و افراد پياده و مركبهاى ديگر همراه و با سرعت آن در حركت بودند