هدايت به اعلى

مديران انجمن: najm134, najm134, najm134

چهره سرشناس حزب ضداسلام آلمان مسلمان شد

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه مارس 17, 2018 10:04 pm

چهره سرشناس حزب ضداسلام آلمان مسلمان شد


Image

آرتور واگنر، چهره سرشناس حزب ای‌اف‌دی آلمان که به سیاست‌های ضد اسلام‌گرایانه و مهاجرستیزی شهرت دارد به اسلام گرویده است.
حزب راست‌گرای ای‌اف‌دی ضمن تایید این خبر گفته “مشکلی با این تصمیم” ندارد.

آقای واگنر، ۴۸ ساله، عضو کمیته اجرایی حزبش در ایالت برندنبرگ بود اما همین اواخر به دلایلی که خودش آنها را “نامرتبط” خوانده بود از مقامش استعفا داده بود.
او که همچنان عضو حزب آلترناتیو برای آلمان است به رسانه‌ها گفته برای کارش “دلایل شخصی” دارد.
بروی وبسایت رسمی حزب ای‌اف‌دی آلمان نوشته شده : “اسلام در آلمان جایی ندارد.”

حامیان این حزب به طور مداوم در آلمان تظاهرات ضد اسلامی برگزار می‌کنند و در انتخابات سال گذشته هم از پوسترهایی در مذمت حجاب و اسلام برای کارزارهای انتخاباتی خود سود بردند.
با وجود این، سخنگوی این حزب در ایالت برندنبرگ تاکید کرده که مسلمان شدن آقای واگنر برای حزب ای‌اف‌دی “مشکل‌ساز” نیست.

آقای واگنر که اصالتا روس است پس از پیوستن به حزب آلترناتیو برای آلمان عضو حزب اتحادیه دموکرات مسیحی این کشور بود؛ حزبی که آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان از رهبران آن است.
اما در ویدئویی که سال گذشته منتشر شد او می‌گوید اگر چه زمانی از حامیان خانم مرکل بوده اما “تصمیم او (آنگلا مرکل) برای باز کردن درها (آلمان) به روی صدها هزار مهاجر ثابت کرد که او کاملا در اشتباه است.”

آقای واگنر در پی این اظهارات گفته بود که به عقیده او آلمان با پذیرش حدود یک میلیون مهاجر، “کاملا به یک کشور دیگر” بدل شده است.
او در درون حزب ای‌اف‌دی هم به گروه مسیحیان پیوسته بود.
حزب ای‌اف‌دی در جریان انتخابات پارلمانی سال گذشته برای نخستین بار توانست حدود ۱۲.۶ درصد آرا را به خود اختصاص دهد و نخستین کرسی های خود در پارلمان آلمان کسب کند.
بی بی سی
pejuhesh232
 
پست ها : 8630
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

آمارتشرف به اسلام در آمریکا = سالانه صدهزار نفر

پستتوسط najm134 » سه شنبه آپريل 17, 2018 6:52 am

آمارتشرف به اسلام در آمریکا = سالانه صدهزار نفر

تصوير
نتایج پژوهش موسسه پیو در موضوع چشم انداز مذهبی در سال ۲۰۱۴ نشان می دهد :
در سال های اخیر جمعیت مسلمانان آمریکا به طور ثابت سالانه حدود صدهزار نفر رشد داشته است.
سهم آمریکایی های مسلمانی که در بزرگسالی به دین اسلام مشرف شده اند تقریبا یک چهارم (۲۳ درصد آمار تغيير دين اعم از تدين و ارتداد) است،

این افراد دلایل مختلفی را برای تغییر مذهب خود و گرویدن به اسلام بیان داشته اند. در حدود یک چهارم گفته اند آموزه ها و عقاید اسلامی را بر باورهای مذهب قبلی خود ترجیح می دهند. ۲۱ درصد افراد قبل از تشرف به اسلام متون مذهبی این دین را مطالعه کرده اند. ده درصد افراد برای اینکه به یک جامعه تعلق داشته باشند و ۹ درصد به دلیل ازدواج یا معرفی اسلام توسط یکی از دوستانشان مسلمان شده اند و همین سهم از افراد نیز با راهنمایی یک رهبر عمومی اسلام را برگزیده اند.

اکثریت افرادی که به اسلام گرویده اند دارای پیش زمینه مسیحی هستند. درواقع حدود نیمی ازاین افراد قبلا پروتستان (۵۳ درصد) و ۲۰ درصد نیز پیش از این کاتولیک بوده اند. یک پنجم افراد پیش از تشرف به اسلام پیرو هیچ دینی نبوده اند (۱۹ درصد) و مابقی پیرو مذاهبی همچون مسیحیت سنتی، بوداییسم و یهودیت بوده اند.
تصوير
اما درحالیکه سهم بسیار کمتری از مسیحیان حاضر در آمریکا (۶ درصد) افرادی هستند که به انتخاب خود در بزرگسالی به این دین وارد شده اند.
اين مركز سبس آمار كساني كه ديكر خود را مسلمان نمي دانند (ارتداد) و جذب لائيسم و بي ديني يا فرق ديكر شده اند را ذكر كرده و با توجه به آنها آمار تشرف به اسلام (صدهزار نفر) و رشد جمعيت مسلمانان را غير مهم توصيف مي كند

تقریبا یک چهارم افرادی که در ایالات متحده به عنوان یک مسیحی پرورش یافته اند (۲۲ درصد) دیگر خود را عضوی از جامعه مسیحیت نمی دانند.
همجنين یک چهارم افرادی که در ایالات متحده به عنوان مسلمان پرورش یافته اند (۲۳ درصد) دیگر خود را عضوی از این گروه مذهبی معرفی نمی کنند.
در حالیکه در اثر تغییر مذهب، مسیحیت تعداد افرادی زیادی را از دست داده و در مقابل افراد کمی را جذب می کند.

مطالعه موسسه پیو در سال ۲۰۱۷ درخصوص مسلمانان آمریکا نیز نتایج مشابهی را نشان می دهد. براساس این پژوهش ۲۴ درصد از افرادی که به عنوان مسلمان بزرگ شده اند، از این دین خارج شده اند. در میان این گروه ۵۵ درصد خود را پیرو هیچ دینی نمی دانند، ۲۲ درصد به مسیحیت گرویده اند و ۲۱ درصد دیگر نیز مذاهب بسیار متنوعی را به عنوان دین خود برگزیده اند مانند بوداییسم، هندوییسم، یهودیت و یا خود را به طور کلی «مذهبی» معرفی می کنند.

در این میان افرادی که از دین اسلام خارج شده اند بیشتر احتمال دارد مهاجران ایرانی باشند (۲۲ درصد) تا افرادی که تغییر کیش نداده اند. تعداد زیادی از افرادی که سابقا مسلمان بوده اند، ایرانیانی هستند که پس از انقلاب به آمریکا مهاجرت کرده اند.
شفقنا نظرسنجی- مانند بسیاری از گروه های مذهبی دیگر در آمریکا، سهم قابل توجهی از افرادی که با مذهب اسلام بزرگ شده اند دیگر خود را پیرو این دین معرفی نمی کنند.
البته عدم مسلمان معرفي كردن بسياري از اين افراد فشارهاي محيطي امريكا و اسلام فوبيا و برخورد نزادبرستانه امريكائيها و مؤسسات امريكايي است كه سبب مشكل براى داشتن شغل و معيشت شان مي كردد، طبيع است كه در اين جو كمتر كسي حاضر باشد اسلامش را علني به ثبت امار برساند
منبع: پیو
تصوير
واقعيت روزافزون و عظيم سالانه صدهزار نفر تشرف به اسلام در امريكا؛ چيزي است كه تعجب بسياري را برانگخته است
بجز نگراني دشمنان؛ خصوصا كه ديده اند تمام تلاشهاي دشمني عليه اسلام از فيلمهاي هاليوودي و تبليغات رسانه تا تخريب برجهاى دوقلو و ساختن گروههاى تروريستي و ايجاد وحشت و نگراني در ميان مردم امريكا و جو اسلام فوبيا و مضايقات شغلي و اجتماعي براى مسلمانان وووو هيجكدام نتيجه نداده
بلكه معكوس شده و سبب توجه اذهان عمومي به اسلام بطوريكه ترجمه قرآن كريم از پرفروش ترين كتابهاى روز امريكا گرديده است
و عليرغم جو تهديد براى مسلمانان و در زحمت افتادنشان در اثر اعلام اسلام خود بسياري ضمن تشرف به اسلام؛ تغيير دين خود را بنهان مي كنند تا بتوانند شرايط قبلي اجتماعي و شغليشان محفوظ بمانند

اما برخي كه اعلان اسلام مي كنند در آمار خود مراكز امريكايي به سالانه صدهزار نفر بطور ميانيگين در ميان سالهاى بعد 2000 تا 2018 مي رسد.
برخي رسانه هاى دشمن كه نمي توانند اين امار را مخفي كنند سعي مي كنند با طرح واورنه و لابلاي حرفهايي آنرا تضعيف و بي اهميت و حتى خنثى بنمايانند.

در اين گزارش موضوع تحقيق {تشرف به اسلام} را به تغيير مذهب از و به تعبير كرده و دامنه بررسي را (براى اسلام و مسيحيت و يهوديت و لائيسم و مذاهب ديكر) مطرح مي كند آنگاه شروع مي كند بيرون رفتن از اسلام را آمار بدهد و آمار را براساس كساني كه در خانواده مسلمان بدنيا آمده ولي در آمارها خود را مسلمان اعلام نمي كنند، {كه طبيعي است بخاطراين است كه بسياري بخاطر اسلام هراسي ابا دارند و براى حفظ موقعيت شغلي و يا در زحمت افتادن مضايقات دولتي از مسافت در ترمينالها و فرودكاهها و يا برخورد پليس و ماموران امنيتي و نزادپرستها وووو، بعضي هم كه به تصريح خود گزارش فرزندان ايرانيان طاغوتي مهاجرت كرده از ايران در بيروزي انقلاب اسلامي هستند، و برخي هم براثر حاكم بودن جو لائيك و تشبه به همسن و سالانشان مي باشد، آنوقت همه اينها را به عنوان آمار بيرون رفتن از اسلام تعبير مي كند كه با مقايسه با آمار تشرف به اسلام مساوي دانسته و لذا اسلام بيشرفتي در امريكا ندارد!!! اما توضيح نمي دهد كه پس آمار صدهزار نفر تشرف به اسلام درهر سال جه مي شود؟! ضمن اينكه معترف است آمار مسيحي شدن يك جهارم اين آمار است!!!
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

شیعه شدن جوان روس مسیحی

پستتوسط najm134 » شنبه جولاي 28, 2018 7:53 am


شیعه شدن جوان روس مسیحی


یک جوان مسیحی در شهر رشت ایران شیعه شد.

یک جوان روس مسیحی پس از تحقیق درباره مذهب شیعه با حضور در دفتر یکی از علمای شیعه در شهر رشت به مذهب حقه تشیع گروید.

Image

«آنتون ساوکوف»جوان مسیحی روس، درباره گرویدنش به دین اسلام و مذهب تشیع گفت: من در شهر «سن پیترزبورگ» روسیه مشغول به تحصیل بوده و با یکی از دانشجویان همکلاسی ایرانی الاصل که مقیم روسیه بود، آشنا شدم.

وی افزود: پس از این آشنایی، من سوالات خود درباره دین مبین اسلام را از او پرسیدم و او در یافتن راه درست و شناخت اسلام حقیقی به من بسیار کمک نمود.

این جوان مسیحی تازه به اسلام گرویده همچنین اظهار داشت: دین اسلام بهترین راه زندگی انسان است.

وی افزود: برخی از بستگانم مخالف پذیرفتن دین اسلام از طرف من هستند، اما من به کار خود اطمینان دارم چون اسلام دین کاملی است.
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

خواننده زن مشهور ایرلندی مسلمان شد

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه نوامبر 11, 2018 12:11 pm

خواننده زن مشهور ایرلندی مسلمان شد


به گزارش مشرق، سینید اوکنور خواننده زن مشهور ایرلندی اعلام کرد که به دین اسلام مشرف شده و نام خود را به "شهداء دایوید" تغییر داده است.

Image

اوکونور در صفحه خود در شبکه اجتماعی توئیتر نوشت که از مسیحیت کاتولیک خارج شده و به دین اسلام گرویده است.

وی نوشت: به مشرف شدن به دین اسلام افتخار می کنم. این امر نتیجه طبیعی است که می تواند هر فرد آگاه از امور دینی به آن دست یابد.. همه کتاب های مقدس (انسان را) به دین اسلام رهنمون می کند که این دین (ما را از) همه کتاب های مقدس دیگر بی نیاز می کند.

این خواننده ایرلندی صفحه جدیدی با نام جدید خود " Shuhada Davitt " در توئیتر باز و تصویر با حجاب خود را در آن منتشر کرد.

Image

وی در محل عکس شخصی خود در صفحه خود عبارت "حجاب بر تن کن" ((Wear Hicab گذاشته است.

این خواننده در کنار عکس با حجاب خود عبارت "شادمانم" نوشته است.

Image

وی در دهه 90 قرن گذشته به مسیحیت کاتولیک گرویده بود.
pejuhesh232
 
پست ها : 8630
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

حکم اعدام برای یک داعشی به جرم قتل یک فلسطینی شیعه شده

پستتوسط najm134 » شنبه دسامبر 29, 2018 8:11 am

حکم اعدام برای یک داعشی به جرم قتل یک فلسطینی شیعه شده/ لبخند زیبای مستبصر شهید، پس از شهادت


یکی از اعضای گروه موسوم به ولایت رقه وابسته به گروه تروریستی داعش که دو سال پیش به بهانه شیعه شدن یک جوان فلسطینی او را به شهادت رسانده بودند به اعدام محکوم شد.
‌به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ دادگاه نظامی در نوار غزه حکم خود را درباره پرونده قتل «مثقال السالمی» 35 ساله که در روز نهم نوامبر سال 2016 به دست شماری از نیروهای امنیتی کشته شد، صادر کرد.

بر اساس بیانیه وزارت کشور در غزه، این دادگاه برای متهم ردیف اول، «محمود العامودی» 24 ساله، حکم اعدام، برای متهم ردیف دوم، م .م 24 ساله ده سال حبس و برای متهم ردیف سوم، م . ط، 23 ساله هفت سال حبس به اتهام مشارکت در قتل صادر کرد.

دادگاه اعلام کرد در صدور این رای به ماده 378 قانون مجازات فلسطین در سال 1979 استناد کرده که قابل تجدید نظر است.

قاتلان السالمی از اعضای گروه موسوم به ولایت رقه وابسته به گروه تروریستی داعش بودند و به بهانه شیعه شدن السالمی دستور گرفتند تا وی را ترور کنند.

پس از این که پلیس غزه از این قتل آگاه شد، متهمان را به دستگاه قضایی در غزه تحویل داد و تحقیقات گسترده دادگاه به بازداشت همه اعضای این گروه منجر شد.
Image
Image

لبخند زیبای چهره این مستبصر شهید که پس از شهادت وی بر چهره اش نقش بست، بسیار تأثیرگذار است
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

Re: هدايت به اعلى

پستتوسط pejuhesh232 » پنج شنبه فبريه 07, 2019 4:35 pm

آستان امام حسین (علیه السلام) آرزوی زن آمریکایی را برآورده کرد


به گزارش مشرق، کانال تلگرامی دلونشته های یک عراقی نوشت:

آستان امام حسین آرزوی جیمی شرادر (صفیه) را برآوده کرده
Image

صفیه خانم امریکایی که بس از احساس تهی بودن در زندگی وبعد از تحقیقات وآشنایش با اهل بیت علیهم السلام به دین اسلام (مذهب اهل بیت علیهم السلام) گروید.

او میگوید بعد از مسلمان شدنم مثل گل نو شکفته شدم که کم کم باز میشد. آرزوی زیارت ائمه را داشتم. اما عراق برایم جای نا امن وخطرناک بود.

هنگام دعوتم از طرف آستان مقدس امام حسین برای زیارت عتبات (که سبب شد به این آرزو برسم)، وراد عراق شدم وچیزهایی دیدم که باورم نمیشد از مهمان نوازی تا امنیت وغیره
pejuhesh232
 
پست ها : 8630
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مبلغ هلندی: آرزویم ساخت مدرسه‌ای برای شیعیان هلند است

پستتوسط najm134 » جمعه مارس 08, 2019 1:12 am


مبلغ هلندی: آرزویم ساخت مدرسه‌ای برای شیعیان هلند است

زهرا سلطانی مبلغ هلندی از وضعیت اسلام در هلند و خاطرات و برخورد اطرافیانش با او در هنگام تشرف به اسلام می‌گوید.

Image
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، وقوع انقلاب اسلامی ایران آغاز تحولی عظیم در پهنه عالم در مسیر رشد ارزش‌های دینی بود؛ زیرا این انقلاب زمانی به پیروزی دست یافت که مکاتب الحادی دنیا سایه بر نظامات سیاسی و اجتماعی دنیا افکنده و از این طریق جوامع بشری را تحت سلطه ظالمانه خود در آورده بودند. از دیگر سو این مکاتب به هیچ وجه نتوانسته بودند نیازهای فطری بشر را که همان رشد و تعالی معنوی است فراهم آورند بلکه با طلیعه‌های مدرنیسم که با زمینه‌های فلسفی خاص خود در غرب آغاز شد، زمینه‌ مکاتب الحادی همچون انسان‌باوری (اُمانیسم) در مقابل خداباوری و نیز ماتریالیسم (مادی‌گرایی) در مقابل (آخرت‌گرایی) فراهم شد.

از این رو به‌اذعان برخی از اندیشکده‌های آمریکایی ــ غربی رشد و گسترش رویکرد افکار عمومی جهان به دین اسلام پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران انکارناپذیر است به‌گونه‌ای که دین اسلام در دهه‌های آینده دین اول مردم جهان خواهد بود؛ زیرا انقلاب اسلامی احیاگر اندیشه‌های ناب اسلام بود؛ اندیشه‌هایی که مبتنی بر فطرت انسانی است. آموزه‌های انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن هرچند توسط برخی شبه‌روشنفکران لیبرال مورد تحریف قرار گرفت و آن را همچون دین اسلام در نظرها ناخرسند نشان داد، اما با پشتوانه معنوی خود همچنان مسیرش را به‌سوی آرمان‌های اسلام ادامه داده است که این مسأله را در عمل مشاهده کرده‌ایم.

در دهه‌های اخیر نه‌تنها موج انقلاب اسلامی متوقف نشده بلکه شاهد نفوذ اندیشه‌های دینی در سایر بلاد اسلامی بودیم که از آن با تعبیر «بیداری اسلامی» یاد می‌شود. همچنین در 5 سال اخیر شاهد سومین موج بیداری ملت‌ها این بار در سطح جهانی بودیم که از آن به‌عنوان پدیده "پیاده‌روی اربعین حسینی(ع)" یاد می‌شود. حضور گسترده مردم دنیا با هر دین و مذهبی و بدون توجه به اختلافات مذهبی و قومیتی و با یک هدف و مقصد واحد که همان زیارت سید و سالار شهیدان است، طلیعه‌های یک رویداد بسیار بزرگ در پهنه عالم است که تاکنون نظیر نداشته است. شنیدن و خواندن خاطرات مسلمانان یا تازه‌مسلمانانی که از کشورهای اروپایی و آمریکایی در این همایش بین‌المللی حضور یافته‌اند و یا در آرزوی این سفر سپری می‌کنند، درس‌آموز و عبرت‌انگیز و برای ما جالب توجه خواهد بود.

در این موضوع با زهرا سلطانی بانوی تازه مسلمان شده هلندی گفت‌وگو کردیم. او که با لهجه‌ای غلیظ به زبان فارسی صحبت می‌کند، در قسمتی از این مصاحبه می‌گوید بیست سال قبل با اسلام آشنا شده اما سیزده سال است که مسلمان شده است. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید.

* چگونه به دین اسلام گرایش پیدا کردید؟

من هرشب قبل از استراحت با خداوند صحبت کردم. از خداوند پرسیدم آیا تو واقعاً اینطور که مسلمانان می‎گویند هستی؟ مادربزرگم کجاست؟ بهشت است یا جهنم؟ بعد از آن آرزوهایی کردم. از آن پس با خداوند مدام صحبت می‌کردم. من فکر کردم اسلام برای آسیا یا عربستان و یا ایران بود. به این دلیل بود که تا آن زمان درباره اسلام مطالعه نکردم. تصورم این بود که این دین برای اروپا یا آمریکا نیست. همواره دوست داشتم مسلمان شوم. چند سال بعد یک روز اخبار مربوط به جنگ‌های افغانستان و عراق را دیدم و این بعد از ماجرای 11 سپتامبر بود. پس از آن به دین اسلام خیلی فکر کردیم که آیا خوب است یا خیر. در هر صورت من خیلی علاقه داشتم درباره اسلام بیشتر بدانم. من وقتی این اخبار را می‌دیدم، گریه می‌کردم و به خداوند می‌گفتم چرا اینگونه باید باشد؟ خیلی ناراحت بودم. این در حالی بود که علاقه داشتم مسلمان باشم.

یک روز اخبار مربوط به جنگ‌های افغانستان و عراق را دیدم و اینبعد از ماجرای 11 سپتامبر بود. پس از آن به دین اسلام خیلی فکر کردیم که آیا خوب است یا خیر. در هر صورت من خیلی علاقه داشتم درباره اسلام بیشتر بدانم. من وقتی این اخبار را می‌دیدم، گریه می‌کردم و به خداوند می‌گفتم چرا اینگونه باید باشد؟
یک شب در ماه رمضان خوابی دیدم. در خواب یک آقای سیدی دست چپ خودم دیدم که نشسته است. ایشان به من گفت شما دیشب با خدا صحبت کردی. شما می‌خواستی مسلمان باشی و شما تصور می‌کنی اسلام برای شما نیست. شما اشتباه گفتی. ان‌شاءالله شما مسلمان می‌شوی و خداوند گناهان شما را پاک می‌کند. او یک کتاب قرآن در دست داشت و آن را به دست من داد. به من گفت بیا بیرون برویم. رو به فرزندم کرد و گفت او را تربیت کن. از او مواظبت کن و او را مسلمان تربیت کن. یک باره دیدم آن آقا رفت.

بیدار شدم و با قرآن نزد همسایه مسلمان‌مان که از ترکیه بود رفتم و خوابم را به او تعریف کردم. آن‌ها گفتند امشب «لیلةالقدر» است. خیلی تعجب کردند. یک ماه بعد یک خانم اندونزیایی را در دانشگاه ملاقات کردم. خوابم را به او تعریف کردم و یک قرآن به من هدیه داد که به زبان هلندی بود. وقتی آن را خواندم، به آرامش دست یافتم و همه ناراحتی‌هایم از بین رفت. واقعاً به این نکته رسیدم که اسلام راه راست و صحیحی است. وقتی مسلمان شدم با خانواده‌ام به مشکلاتی خوردم. پدرم گفت اگر مسلمان شدی نباید حجاب داشته باشی اما من متوجه بودم که اگر مسلمان باشم حجاب برایم واجب است و باید بپوشم.

هر روز لباسم را بلندتر می‌پوشیدم. یک بار به مادرم گفتم می‎خواهم حجاب(چادر) بپوشم. او خیلی گریه کرد و گفت چرا می‌خواهی این کار را انجام دهی؟ مادرم خیلی قلب خوبی دارد اما لباس ما یک باره می‌خواست تغییر کند و او تعجب می‌کرد. روز بعد به من گفت اگر میل داری حجاب داشته باشی، من قبول می‌کنم. من تو را دوست دارم، اشکالی ندارد. اما پدرم خیلی با مادرم تفاوت داشت. ایشان بیشتر در این فکر بود که مردم درباره من چه تصوری خواهند داشت. به این دلیل برایش خیلی سخت بود.من نزد همسایه مسلمان خودمان رفتم و به آن‌ها گفتم به من کمک کنید. من می‌خواهم حجاب بپوشم. آن‌ها به من حجاب (چادر) هدیه دادند. من با پدرم تماس گرفتم و گفتم من الان حجاب می‌پوشم. پدرم خیلی تعجب کرد و گفت نپوش آنوقت من با شما بیرون نمی‌روم. دو هفته همین طور رفتار می‌کرد. دو هفته بعد به من تماس گرفت و گفت می‌خواهم منزل شما مهمانی بیایم تا درباره حجاب شما صحبت کنم. او گفت شما دختر من هستی و زندگی شما را دیدم. شما خیلی سختی‌ها دیدی. پدر و مادرم دیدند که چقدر ناراحتم. به من گفت اگر شما خوشحال باشی من هم خوشحال هستم. از آن روز دیگر ناراحت نبود و الان با من خوب است. الان با چادر در هلند با پدرم بیرون می‌روم و مشکلی با این مسأله ندارد (با خنده).

* چه انگیزه‌ای برای ورود به ایران داشتید و چه زمانی آمدید؟

سه سال قبل با دوستم درباره تربیت فرزند صحبت کردیم که کجا بهتر است برویم. در هلند، آزادی بی حد و حصر است. این وضعیت برای فرزندانم سخت بود. از سوی دیگر یک مدرسه برای شیعیان هم نداریم. مسجد و حسینیه هم به ندرت وجود دارد. در حسینیه گاهی مجلس برپا می‌کنیم. کتاب هم به ندرت یافت می‌شد. از این جهت به این فکر افتادم یک زبان یاد بگیریم تا به یکی از کشورهای مسلمان برویم. بین نجف و ایران خواستیم یکی را انتخاب کنیم تا آنجا درس بخوانیم. ابتدا به کربلا رفتیم. همسرم که اهل افغانستان است، به من گفت با یکدیگر درس می‌خوانیم و برای تبلیغ به هلند و افغانستان می‌رویم. سپس در هلند یک مدرسه برای شیعیان درست می‌کنیم. این آرزوی ما بود. همسرم سپس به قم آمد. یک آقایی در قم خیلی علاقه داشت به ما کمک کند. الحمدلله کارمان درست شد و دو سال قبل وارد قم شدیم.

* تحصیلات شما در هلند چگونه بود.

من در آنجا رشته‌ای را انتخاب کرده بودم که در نهایت دستیار پزشک می‌شدیم اما نه پرستار. همسرم نیز در افغانستان درس می‌خواند. به مدت 3 سال درس خواندم و با حجاب من مشکلی نداشتند و الحمدلله خیلی کارم راحت شد. وقتی دختر دیگرم به دنیا آمد، تصمیم گرفتم کار نکنم. در آنجا به خاطر اینکه زنان با مردان با هم کار می‌کردند، برای خودم صحیح ندانستم کار را ادامه دهم. ما قصد داشتیم برای نیازمندان یک بیمارستان بسازیم اما نشد.

رأفت و رحمت خدا مرا به اسلام جذب کرد / محبت و آسانی را در اسلام یافتم

* چه مفهومی از اسلام برای شما بیشتر لذت‌بخش است یا به کدام از مقوله از اسلام علاقه دارید؟

من ابتدا درباره اسلام خیلی تحقیق کردم اما چیزی که برایم جذاب و آرام‌بخش بود ماجرای خوابی بود که قبلاً دیدم. آن مرد در خواب به من گفت خداوند گناهان تو را پاک می‌کند. بنابراین ابتدا بخشش و رأفتی که در اسلام بود برایم جلب توجه کرد. من در آموزه‌های اسلام عشق و محبت و آسانی دیدم. از طرفی دیگر این دین را به مسیحیت نزدیک‌تر دیدم. اسلام دین سختی نیست؛ اگر واقعاً به خداوند عشق داریم، او ما را کمک می‌کند.

با همسرم که آشنا شدم، او به من گفت من شیعه و سید هستم. از او پرسیدم شیعه چیست؟ او از امام حسین(ع) به من گفت. وقتی درباره امام حسین(ع) در اینترنت جستجو کردم، به امام محبت پیدا کردم و گفتم این همان حسی است که در خواب تجربه کردم. از این جهت دین اسلام را دین راستین و مذهبم را مذهبی حقیقی یافتم. تا قبل از مسلمانی من از آنجایی که در زندگی خیلی بدی دیده بودم، خیلی تمایل نداشتم با دیگران صحبت کنم، اما به خاطر مطالعه زندگی امام حسین(ع) تصورم تغییر کرد.

* چه ویژگی ای از امام حسین(ع) بیشتر برایتان جذاب بود؟

امام حسین(ع) برای ما با تشنگی از دنیا رفت و شهید شد. او با میل خود رفت. ما هر روز آب می‌خوریم و «السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین» می‌گوییم و تمام زندگانی امام حسین(ع) را می‌دانیم اما از این ناراحتم چرا عمل نمی‌کنیم؟ امام حسین(ع) واقعاً سختی زیادی در عاشورا دید. ان‌شاءالله ما از آن‌ها یاد بگیریم. امام حسین(ع) برای جنگ نرفت بلکه برای کمک به مردم دنیا رفت. داعش مثل یزید است. یزید با وجود داعش الان هم زنده است. زینب(س) دو فرزند خود را به خاطر اسلام و در راه امام حسین(ع) فدا کرد. ام‌البنین چهار فرزند خود را همراه امام حسین(ع) فرستاد و شهید شدند. او از این مصیبت ناراحت نشد اما برای امام حسین(ع) بسیار گریه کرد.

فضای زیارت اربعین مثل بهشت است

* گفتید به زیارت امام حسین(ع) رفتید. درباره سفر کربلا بگویید.

سه سال قبل در ایام اربعین از هلند با کاروان به زیارت امام حسین(ع) رفتیم. در آنجا بیشتر از ایران و افغانستان بودند، اما از آلمان، هلند و بلژیک هم بودند. ابتدا به ایران آمدیم. سپس قم و جمکران را زیارت کردیم. پس از زیارت امام رضا(ع) به نجف رفتیم و بعد 30 روز تا حرم امام حسین(ع) پیاده راه را طی کردیم.

من چند سال قصد داشتم کربلا بروم، اما قسمت نبود. وقتی به کربلا رفتم، واقعاً معجزه دیدم. اگر 20 میلیون زائر به خاطر عشق امام حسین(ع) با یکدیگر از هر نژادی و یا فقیر و ثروتمند آنجا می‌روند، نقطه مشترکشان عشق امام حسین(ع) است. همه تمایل دارند مانند سیده زینب(س) پیاده‌روی کنند. در هلند مردم به یکدیگر کمک می‌کنند، اما در زیارت اربعین طور دیگری بود و مثل بهشت بود. یک عده ضعیف بودند، عده‌ای دیگر با فرزند کوچک خود حضور داشتند؛ با وجود سختی و مشقتی که داشتند، ناراحت نبودند. افرادی هم بودند که پا نداشتند، اما با این حال به عشق امام حسین(ع) به کربلا رفتند.

حجاب انسان را از خطرات حفظ می‌کند/ حجاب در تمام ادیان است

* صحبتی با دختران مسلمان هم سن و سال خود دارید؟

من حجابم را خیلی دوست دارم و خیلی علاقه دارم مثل فاطمه زهرا(س) حجاب داشته باشم. حجاب تنها در اسلام نیست بلکه در هر دینی زنان باید حجاب را رعایت کنند. اگر ما در دین مسیحیت نگاه کنیم، مریم(س) هم حجاب داشت و او واقعاً خانمی پاک بود. منظورم این نیست بانوانی که حجاب نمی‌پوشند پاکیزه نیستند، اما حجاب ما را پاک‌تر و مسلمانی ما را کامل‌تر می‌کند. مثلاً وقتی با ماشین می‌رویم و کمربند می‌بندیم، زمانی که تصادف می‌کنیم، کمربند به ما کمک می‌کند کمتر آسیب ببندیم. تصور می‌کنم حجاب همین طور است. انسان را از خطرات حفظ می‌کند.

حجاب تنها به مقنعه نیست بلکه مفهومی بالاتر از اینهاست. وقتی مشهد بودم، تعدادی دختر را دیدم که فقط حجاب پوشیدند، اما آرایش زیادی داشتند. مردان به راحتی با آن‌ها صحبت می‌کردند. اگر شما زیبا یا زشت هستی، فقط عبادت خداوند و عمل به اسلام مهم است.
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

ماجرای مسلمان‌شدن بانوی اسکاتلندی

پستتوسط najm134 » جمعه مارس 08, 2019 1:15 am

ماجرای مسلمان‌شدن بانوی اسکاتلندی/زینب ثانی: هرکجا می‌روم از اربعین می‌گویم

بانوی تازه‌مسلمان اسکاتلندی می‌گوید اربعین باید فراخوانی برای عمل کردن باشد، فراخوانی برای تفکر کردن درباره "آیا ما به‌اندازه کافی وظیفه‌مان را انجام می‌دهیم؟ وقتی امام مهدی(عج) ظهور کند، آیا ما یاران واقعی حضرت هستیم؟".
۰۶ آبان ۱۳۹۷ - ۱۲:۰۸ فرهنگی دین ، قرآن و اندیشه نظرات
ماجرای مسلمان شدن بانوی اسکاتلندی/زینب ثانی:هرکجا می‌روم از اربعین می‌گویم
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا ، وقوع انقلاب اسلامی ایران آغاز تحولی عظیم در پهنه عالم در مسیر رشد ارزش‌های دینی بود؛ زیرا این انقلاب زمانی به پیروزی دست یافت که مکاتب الحادی دنیا سایه بر نظامات سیاسی و اجتماعی دنیا افکنده و از این طریق جوامع بشری را تحت سلطه ظالمانه خود در آورده بودند. از دیگر سو این مکاتب به هیچ وجه نتوانسته بودند نیازهای فطری بشر را که همان رشد و تعالی معنوی است فراهم آورند بلکه با طلیعه‌های مدرنیسم که با زمینه‌های فلسفی خاص خود در غرب آغاز شد، زمینه‌ مکاتب الحادی همچون انسان‌باوری (اُمانیسم) در مقابل خداباوری و نیز ماتریالیسم (مادی‌گرایی) در مقابل (آخرت‌گرایی) فراهم شد.

از این رو به‌اذعان برخی از اندیشکده‌های آمریکایی ــ غربی رشد و گسترش رویکرد افکار عمومی جهان به دین اسلام پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران انکارناپذیر است به‌گونه‌ای که دین اسلام در دهه‌های آینده دین اول مردم جهان خواهد بود؛ زیرا انقلاب اسلامی احیاگر اندیشه‌های ناب اسلام بود؛ اندیشه‌هایی که مبتنی بر فطرت انسانی است. آموزه‌های انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن هرچند توسط برخی شبه‌روشنفکران لیبرال مورد تحریف قرار گرفت و آن را همچون دین اسلام در نظرها ناخرسند نشان داد، اما با پشتوانه معنوی خود همچنان مسیرش را به‌سوی آرمان‌های اسلام ادامه داده است که این مسأله را در عمل مشاهده کرده‌ایم.

در دهه‌های اخیر نه‌تنها موج انقلاب اسلامی متوقف نشده بلکه شاهد نفوذ اندیشه‌های دینی در سایر بلاد اسلامی بودیم که از آن با تعبیر «بیداری اسلامی» یاد می‌شود. همچنین در 5 سال اخیر شاهد سومین موج بیداری ملت‌ها این بار در سطح جهانی بودیم که از آن به‌عنوان پدیده "پیاده‌روی اربعین حسینی(ع)" یاد می‌شود. حضور گسترده مردم دنیا با هر دین و مذهبی و بدون توجه به اختلافات مذهبی و قومیتی و با یک هدف و مقصد واحد که همان زیارت سید و سالار شهیدان است، طلیعه‌های یک رویداد بسیار بزرگ در پهنه عالم است که تاکنون نظیر نداشته است. شنیدن و خواندن خاطرات مسلمانان یا تازه‌مسلمانانی که از کشورهای اروپایی و آمریکایی در این همایش بین‌المللی حضور یافته‌اند و یا در آرزوی این سفر سپری می‌کنند، درس‌آموز و عبرت‌انگیز و برای ما جالب توجه خواهد بود.

Image
زینب ثانی یکی از تازه‌مسلمانانی است که به‌تازگی وارد ایران شده است. او می‌گوید تا قبل از مسلمان شدن پیرو هیچ دینی نبوده است اما بر حسب یک اتفاق خوشایند مسیر زندگی او به‌سوی مطالعه بر ادیان تغییر می‌کند تا اینکه با دین مبین اسلام آشنا می‌شود. زینب ثانی از عشق و ارادتش نسبت به ساحت مقدس اهل‌بیت(ع) سخن می‌گوید و آرزو دارد در پیاده‌روی اربعین حسینی شرکت کند. او اربعین را تجدید میثاق با راه امام حسین و تجدید پیمان با منجی عالم معرفی کرد. متن کامل گفت‌وگو با این بانوی اسکاتلندی را در ادامه بخوانید.

* لطفاً خودتان را معرفی کنید.

من زینب ثانی هستم، در اسکاتلند به دنیا آمدم اما در آلمان بزرگ شدم و همین اواخر در استرالیا زندگی می‌کردم. در حال حاضر دانشجوی حوزه علمیه قم هستم.

* تحصیلات شما در چه وضعیتی قرار داشت؟
در بریتانیا همان طور که در ایران مدرک گفته می‌شود، در مقطع لیسانس مدرک فلسفه و زبان‌ها را گرفتم و در مقطع فوق‌لیسانس ادبیات مدرن اروپا خواندم. دیپلم حقوق دارم و همچنین مدرک تدریس دوره راهنمایی هم دارم.

* فرآیند مسلمان شدن شما چگونه بود؟

من رسماً دینی نداشتم. هنگامی که به آلمان رفتم، در مورد دین مسیحیت اطلاعاتی یافتم. پس از ورود به دانشگاه در مورد دین یهود آگاهی پیدا کردم چرا که تعدادی دوست یهودی داشتم. چند سال پیش دختر بزرگم که اکنون سیزده‌ساله است و آن موقع 10ساله بود، شروع کرد به سؤال پرسیدن در مورد مرگ و این‌که به‌چه‌معناست و این‌که پس از آن چه اتفاقی می‌افتد و من فهمیدم که اگر بخواهم آن را توضیح دهم از طریق مسیحیت نمی‌توانم جواب او را بدهم چرا که مسیحی نبودم. آخرین تجربه‌ای که داشتم، اطلاعاتی بود که از دین یهود کسب کرده بودم برای همین او را چند ماهی به استرالیا بردم و این کار این امکان را برای من فراهم کرد تا بنشینم و گوش کنم و مشاهده کنم که این کار خیلی برای من خوشایند نبود. به چیزهایی توجه می‌کردم که خیلی عجیب به‌نظر می‌آمد. بعد در یکی از جشن‌های یهودیان بود که متوجه شدم رابطه من با خدا یک رابطه مستقیم است که شاید همان عبادت کردن است. پس آن اولین بار من بود که به‌طور خصوصی عملاً به وجود الله شهادت دادم. خیلی زود پس از آن شهادت به خداوند دادم.

در آن زمان در حال انجام دادن تحقیقات دکترا بودم و به‌نوعی از مشغولیت‌های آن‌لاین سیاسی من گرفته شده بود. همه افرادی که با آن‌ها در ارتباط بودم مسلمانان شیعه بودند. در نتیجه لیست‌ها و لینک‌های زیادی به من داده شد و من شروع به یادگیریِ هرآنچه باید یاد بگیرم شدم و پس از آن مسلمان شدم.

پس از زیارت امام رضا(ع) به حوزه قم رفتم

* چه انگیزه‌ای باعث شد به ایران بیایید و دروس حوزوی را بخوانید؟

از آنجایی که قبلاً به‌صورت رسمی در مسجد شهادت داده بودم حدوداً 18 ماه قبل یکی از دوستانم در استرالیا به من پیشنهاد داد که چرا به دوره آموزشی در ایران ملحق نشوم که در قم و در مورد رسالت است. بعد مرجعی برای من پیدا کرد و من درخواست دادم و آن‌ها پذیرفتند، اما هیچ وقت نتوانستم به آن دوره آموزشی بروم چرا که ویزای من خیلی طول کشید تا حاضر شود و در نتیجه من آن دوره را از دست دادم. اما وقتی ویزای من رسید، سریع به تهران آمدم و بعد مستقیم به مشهد رفتم و امام رضا را زیارت کردم و به چند مؤسسه در ایران رفتم و برایشان مقاله نوشتم و با افرادی که مطالب آن‌لاین و کمک‌های آن‌لاین می‌کردند ملاقات داشتم. در ابتدای سال، برای بار دوم به ایران آمدم که کمی طولانی‌تر بود؛ چرا که به من پیشنهاد دادند در حوزه درس بخوانم. سپس اولین مصاحبه‌ام در ابتدای سال صورت گرفت و بعد دوباره کارهای بیشتری برای مؤسسات انجام دادم و بعد دوباره، دو ماه قبل آمدم که تحصیل کنم و مصاحبه‌های بیشتری داشته باشم.

فرزند 11ساله‌ام شهادتین را جلویم خواند و مسلمان شد

* آیا خانواده‌تان همراه شما در ایران هستند؟

من در اینجا تنها هستم، سه فرزند دارم که 6، 11 و 13 ساله هستند. آن‌ها در استرالیا زندگی می‌کنند و سعی می‌کنم خیلی سریع آن‌ها را ملاقات کنم. فرزند وسطی من که اکنون یازده‌ساله است چند ماه قبل یعنی حدوداً ماه ژوئن جلوی من شهادتین را گفت و مسلمان شد. ما قبلاً در مورد عبادت کردن و خدا صحبت کرده بودیم؛ یک روز بعد از ظهر پس از مدرسه او به من گفت که مسلمان است و من فقط با او صحبت کردم که اگر می‌خواهد می‌تواند شهادت رسمی را جلوی من بگوید. من با او تمرین کردم که چطور آن را به‌عربی بگوید. در واقع تلفظ عربی او خیلی هم بد نبود. خلاصه ما یک روز با هم این کار را در خانه انجام دادیم.

تا قبل از مسلمانی پیرو هیچ دینی نبودم

* تا قبل از اینکه مسلمان شوید، پیرو چه دینی بودید؟

من مسیحی نبودم، یهودی هم نبودم پس هیچ وقت غسل تعمید داده نشدم. پدر و مادرم افراد بدون مذهبی هستند. از وقتی کودک بودم همیشه خودم به‌نوعی با خدا صحبت می‌کردم. قبل از اینکه من رسماً شهادت دهم، زندگی‌نامه حضرت محمد(ص) را خوانده بودم.

* رعایت حجاب یکی از آداب مسلمانی است؛ به مشکلی برنخوردید؟

در غرب من با حجاب کامل و لباس معمولی می‌دوم. من نزدیک پارک زندگی می‌کنم؛ به طبیعت می‌روم، قدم می‌زنم، می‌دوم و زمانی هم برای تفکر و دانش می‌گذارم.

وقتی تسلیم خداوند می‌شوید، آرامش می‌یابید / خداوند مسیرمان را با نورش روشن می‌کند

* با توجه به فرهنگی که در غرب وجود دارد، آیا دینداری به‌سبک اسلامی برای مسلمانان سخت نیست؟

حتی اگر مردم خود را مسلمان یا مسیحی یا هر چیز دیگری ندانند، همیشه آن ارتباط یا نوری که خداوند روشن برایمان روشن کرده جاری بوده است. اما من فکر می‌کنم وقتی به‌صورت مستقیم به خداوند می‌گویید که تنها به الله ایمان دارید و وقتی خودتان را تسلیم الله می‌کنید و می فهمید که الله همه تصمیم‌ها را می‌گیرد، آرامش می‌یابید. پس ما با وجود اینکه تلاش می‌کنیم، کار می‌کنیم و خواسته‌هایی داریم، قرار نیست این‌طور فرض کنیم که هرچه بخواهیم به ما می‌دهند. یک برنامه‌ای وجود دارد. آن نور است، مسیری است که با نور روشن می‌شود.

علاقه زیادی به مناجات‌های امام سجاد(ع) دارم

* تاکنون به زیارت ائمه رفتید؟

فقط در ایران زیارت رفته‌ام. نه‌تنها به زیارتگاه‌های بزرگ می‌روم بلکه به امام‌زاده‌های زیادی هم می‌روم. من هنوز کسی را ندارم که با او به حج بروم. ان‌شاءالله وقتی خانواده مسلمان بیشتری داشته باشم، به حج می‌روم.

این خیلی سخت است، می‌دانم که به اربعین نزدیک می‌شویم، در این مورد خیلی صحبت کردیم، دیروز هم گفت‌وگویی داشتم و در مورد کربلا و امام حسین(ع) خیلی صحبت کردم. در مورد امام علی(ع) و حضرت فاطمه زهرا(ع) و حضرت زینب(س) صحبت کردم. من همیشه وقتی برمی‌گردم، در مورد امام سجاد(ع) هم صحبت می‌کنم؛ چرا که یک فرد معتقد فوق‌العاده دیگری در ایران هست که به من در طول اولین ماه رمضان کمک کرد و دعاهای آن‌لاین زیادی برای من می‌فرستاد. من سخنان امام سجاد را می‌خواندم و برایم عجیب بود. هرگاه به امام‌زاده‌هایی که از فرزندان یا نوادگان امام سجاد هستند می‌روم، به‌شدت احساساتی می‌شوم. داستان‌های زیبای زیادی در مورد امام سجاد وجود دارد، یکی از آن‌ها این است که شب‌ها، ایشان از خانه خارج می‌شدند و به 100 خانواده غذا می‌دادند. البته کسی نمی‌دانست و ایشان هم به مردم چیزی نمی‌گفتند و بعدها مردم متوجه شدند. در مورد امام سجاد می‌گویند که قبل از اینکه غذا میل کنند، اول مطمئن می‌شدند که دیگر مردم یا افراد فقیر غذا برای خوردن دارند و پس از آن ایشان آنچه را باقی مانده بود میل می‌کردند.

من به تمام امامان معصوم علاقه دارم. من فکر می‌کنم همه ما یا اکثر ما یک رابطه احساسی خاصی با یکی از امامان برقرار می‌کنیم، این تنها چیزی است که می‌توانم توضیح دهم.

هر کجا می‌روم درباره اربعین و امام حسین(ع) سخن می‌گویم

* زیارت اربعین امام حسین(ع) در این سال‌ها بسیار باشکوه برگزار می‌شود و مردم از سراسر دنیا می‌آیند. درباره زیارت اربعین حسینی بگویید.

من هیچ وقت در اربعین حضور نداشتم و دیدم اربعین سال گذشته خیلی پرشکوه بود. من قبلاً به زیارت اربعین فکر کردم، اما امسال تغییر عقیده دادم و گفتم هر وقت دعوت بشوم می‌روم؛ البته امسال از طرف یک مؤسسه برای پیاده‌روی اربعین به‌مدت دو هفته دعوت شدم؛ متأسفانه اگر می‌خواستم با گذرنامه‌ام بروم و ایران را ترک کنم، باید برای بازگشت مجدد به ایران و برای گرفتن ویزای جدید اقدام می‌کردم که کار سختی است، به همین دلیل نمی‌توانم برای اربعین به عراق بروم. اما به هر دلیلی امسال درگیر ویراستاری متن یک مستند در مورد اربعین شدم. به‌تازگی هم دو مقاله در مورد اربعین نوشتم. هر جا که می‌روم همیشه در مورد اربعین و امام حسین از من سؤال می‌شود. امسال نتوانستم بروم ولی من به تلاشم ادامه می‌دهم.

بدون شهادت امام حسین(ع) دین اسلام نجات نمی‌یافت

* چه‌حسی از زیارت اربعین دارید؟

وقتی من در مورد اربعین فکر می‌کنم، چند فکر به‌ذهنم می‌آید که به‌دنبال آن طبیعتاً یاد کربلا می‌افتم و زمانی که در مورد کربلا فکر می‌کنم یاد فداکاری و شهادت می‌افتم. من این را به‌عنوان تصمیمی می‌بینم که توسط یکی از امامان گرفته شد تا مطمئن شود که اسلام نجات می‌یابد. حرکت امام حسین(ع) یک تصمیم حساب‌شده بود. امام حسین می‌دانست که چه اتفاقی قرار است بیفتد. ایشان می‌دانستند که قرار است کشته شوند، ایشان می‌دانستند که خانواده‌ها، زن‌ها و بچه‌ها به‌اسارت گرفته می‌شوند و در صحرا می‌روند و بیش از پیش زجر می‌کشند. اما نقشه همین بود، چرا که بدون آن اسلامی که ما می‌شناسیم نجات پیدا نمی‌کرد، پس این یک تفکر بود.

با وجود اینکه قبل از واقعه کربلا هزاران نفر در کوفه با امام حسین پیمان بسته بودند و یزید که حاکمی نفرت‌انگیز و دهشتناک‌ترین شخصیتی که می‌توان تصور کرد، بود، آیا ما واقعاً حاضریم برای امام حسین آنجا باشیم؟ پس وقتی امام مهدی(عج) ظهور کند، آیا ما یاران واقعی حضرت هستیم؟ آیا ما واقعاً آن طور که باید سر پیمانمان می‌مانیم؟ اربعین باید فراخوانی برای عمل کردن باشد، فراخوانی برای تفکر کردن درباره اینکه آیا ما به‌اندازه کافی وظیفه‌مان را انجام می‌دهیم؟
وقتی به کربلا فکر می‌کنم گریه می‌کنم و به این‌که چه اتفاقی برای آن‌ها افتاد و چه رفتاری با آنها کردند. نمی‌دانم آیا به‌خاطر اینکه نام من زینب است این‌طور هستم یا خیر. من فکر می‌کنم به این‌که سر آن‌ها را بریدند و آن‌ها را دفن نکردند. گفته شده چهل روز پس از شهادت امام حسین باران آمد و گویا همه جا پر از خون شده بود.

اربعین تجدید میثاق با راه امام حسین است

از این جهت همه ما می‌خواهیم به پیاده‌روی اربعین برویم و همه ما خودمان را جزو یاران امام محسوب می‌کنیم و می‌گوییم اگر این اتفاق دوباره بیفتد، ما آنجا خواهیم بود و نزد امام حسین خواهیم ماند. اما من یک سؤال دیگر دارم: با وجود اینکه قبل از واقعه کربلا هزاران نفر در کوفه با امام حسین پیمان بسته بودند و یزید که حاکمی نفرت‌انگیز و دِهشتناک‌ترین شخصیتی که می‌توان تصور کرد، بود، آیا ما واقعاً حاضریم برای امام حسین آنجا باشیم؟ پس وقتی امام مهدی(عج) ظهور کند، آیا ما یاران واقعی حضرت هستیم؟ آیا ما واقعاً آن طور که باید سر پیمانمان می‌مانیم؟ پس این یک وظیفه خطیر برای ماست. اربعین باید فراخوانی برای عمل کردن باشد، فراخوانی برای تفکر کردن درباره اینکه آیا ما به‌اندازه کافی وظیفه‌مان را انجام می‌دهیم؟

من دوستی در استرالیا دارم که پیش من آمد و به‌شدت گریه می‌کرد. او یک معتقد فوق‌العا‌ده است و قلبش خیلی پاک است. او به من گفت: «من چه‌کاری می‌توانم انجام دهم، می‌خواهم کارهای بیشتری انجام دهم تا امام مهدی(عج) ظهور کند».

همان‌طور که معلوم است اربعین یک واقعه مشهور است و مثل یک دریای خیلی بزرگ برای مسلمانان شیعه می‌ماند و حتی فراتر از آن است، چرا که برای همه مسلمانان جهان است، داستان افراد مشهور جهان، اندیشمندان در غرب، نمی‌دانم افرادی مثل گاندی احتمالاً افرادی مانند گاندی، سیاست‌مداران مشهور دیگر در مورد امام حسین اظهار نظر کردند. پس اربعین و امام حسین به یک زیارتگاه برای انسانیت تبدیل شدند و وقتی واقعاً فکر می‌کنیم که "اسلام چیست؟"، همان چیزی است که باید باشد، باید چیزی باشد که همه انسانیت را شامل شود. پس اگر ما مردم را به‌درستی تشویق کنیم، چه‌کسی می‌داند ان‌شاءالله همه افرادی که مسلمان نیستند و برای اربعین به کربلا می‌روند تا امام حسین را ببینند، مسلمان شوند.

صبر، می‌دانم خیلی ساده به‌نظر می‌آید. فکر می‌کنم یکی از پسندیده‌ترین کارها در اسلام است. همه چیز با صبر امکان‌پذیر است؛ شجاعت، قدرت، مهربانی.
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

داستان زندگی «امام حسین» چگونه «سکینه» را مسلمان كرد؟

پستتوسط najm134 » چهارشنبه مارس 20, 2019 8:50 pm


داستان زندگی «امام حسین» چگونه «سکینه» را مسلمان كرد؟


در روزگاری كه دلهره از داعش چهره زشتی از دین اسلام به تصویر كشيده و تبلیغات ضد‌اسلامی در رسانه‌های كشورهای غربی منتشر می‌شود، مسلمان شدن اروپاییان شاید عجیب باشد. این اتفاق اما در حال تکرار است و هرسال به جمعیت مسلمانان اضافه می‌شود. در این بین، در یكی از كشورهای پرجمعیت مسیحی یعنی ایتالیا، دختری تابوشكنی كرده و دین اسلام و مذهب شیعه را انتخاب كرده است. انتخابی كه از نظر او یك انتخاب درست است. شاید به خاطر همین است كه با اعتمادبه‌نفس درباره انتخابش با تازه مسلمان‌شده‌های دیگر حرف می‌زند.

Image

كلودیا كازونوتو، دختر ایتالیایی داستان ماست. او ۳۲ سال دارد و در یك خانواده مذهبی مسیحی به دنیا آمده. حالا چهار ماهی می‌شود كه به ایران آمده و در حال تحصیل است. داستان مسلمان شدن كلودیا یا سكینه، از هفت سال پیش شروع شد، زمانی كه در كشورش ایتالیا دانشجوی مطالعات ادیان بود. سكینه تعریف می‌كند به خاطر واحدهای درسی‌اش درباره بسیاری از ادیان تحقیق كرده بود؛ اما موضوع اسلام و علاقه او برای تحقیق درباره این دین، زمانی برایش جذاب می‌شود كه استاد مسیحی‌اش از اسلام و داستان امام علی‌(ع)‌ می‌گوید. استاد او درباره داستان امام علی‌(ع)‌ و آنچه بر او بعد از پیامبر‌(ص) گذشته، گفته بود. علاقه سكینه اما بعد از شنيدن داستان امام حسین‌(ع)‌ بیشتر می‌شود. داستانی كه زندگی‌اش را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و چراغ راهی می‌شود تا زندگی‌اش تغییر كند. «داستان امام حسین(ع) برایم خیلی مهیج بود. من دوست داشتم درباره خانواده و ارتباطش با خدا بدانم و همین باعث شد بیشتر درباره او تحقیق كنم.» سكینه می‌گوید ویژگی خاص داستان امام حسین(ع) باعث شد مسلمان شود. پیوند جدایی‌ناپذیری امام با خانواده‌اش و زندگی احساسی او برای سكینه جالب بوده است. او مي‌گويد، اتفاقا ارتباط بین اباعبدا…(ع)‌ و خداوند، باعث شده است بعد از گذشت سال‌ها، عاشورا ماندگار باشد. تحقیق درباره اسلام، سه سالی زمان برد تا جایی كه بعد از آشنایی با سالار شهیدان، كلودیا رسما مسلمان شد و به سكینه تغییر نام داد.

اسلام پاسخ به همه سؤالاتم بود

سكینه تعریف می‌كند تا قبل از این كه مسلمان شود، سؤالات زیادی درباره زندگی داشته است: «من درباره زندگی چیزی نمی‌دانستم و در این باره خیلی تحقیق می‌كردم. این سوال که چرا در دنیا هستیم؟ برای چه چیزی وارد این دنیا شدیم و باید چه كار كنیم؟ در ابتدا نمی‌دانستم.» سكینه توضیح می‌دهد اسلام به جواب‌هایی كه همیشه در ذهنش بود، پاسخ داد.
اسلام آوردن سكینه از طرف خانواده‌اش قبول نمی‌شود. خانواده مسیحی او ابتدا قبولش نمی‌كنند؛ اما این دلیل نمی‌شود كه سكینه پایش بلرزد و نخواهد ادامه بدهد. بعد از اسلام آوردن، او همچنان درباره اسلام تحقیق می‌كند: «حالا دیگر قرآن هم می‌خوانم و با گروه‌های مسلمان رفت‌وآمد می‌كنم.» او با مهاجران سوری كه بعد از جنگ سوریه به اروپا مهاجرت كرده بودند و سایر مسلمانان دیدار می‌كند و هر روز بیشتر از قبل از اسلام می‌فهمد. خودش البته می‌گوید از همان ابتدا تصمیم گرفته بودم پله‌پله درباره اسلام تحقیق كنم. «در ابتدا چیز زیادی از اسلام نمی‌دانستم؛ فقط قوانین اسلام را می‌دانستم»؛ كتاب‌های شیخ محمد تیجانی و امام خمینی كه درباره اسلام بودند به كمك او می‌آید. داستان انتخاب حجاب سكینه هم جالب است. انتخاب حجاب برای سكینه حدود یك سال زمان برده است. او توضیح می‌دهد:‌ «فكر می‌كردم حجاب اهمیتی ندارد. بعد از این كه با مسلمانان دیگر آشنا شدم، متوجه شدم باید حجاب داشته باشم.» هرچند مسلمان ایتالیایی گزارش ما می‌گوید بسیاری از مسلمانان در اروپا حجاب ندارند و بعضی هم حجاب را انتخاب می‌كنند. آشنایی با مسلمانان دیگر باعث می‌شود سكینه درباره حجاب تحقیق كند. خواندن آیه‌ای از قرآن كه زنان را تشویق می‌كند حجاب داشته باشند، باعث می‌شود سكینه هم حجاب را انتخاب كند.حجاب را انتخاب كردم برای این كه زیبایی‌ام را از دیگر مردان بپوشانم.» سكینه درباره حسش بعد از انتخاب حجاب می‌گوید: «بعد از انتخاب حجاب، حس خوبی به من دست داد. با داشتن حجاب، مردان حالا تنها زیبایی ظاهری من را نمی‌بینند. می‌توانند زیبایی درونی من را ببینند. ببینند كه من تا چه حد توانا و باهوشم.» سكینه می‌گوید بعد از حجاب حالا زیبایی‌هايي دارد كه تا قبل از آن در خود نمی‌دیده است.

ایران امن است

همه چیز اما همیشه خوب پیش نمی‌رود. زندگی مسلمانان در اروپا سخت است. كارفرمایان به‌سختی به مسلمانان كار می‌دهند. به جز اینها پیدا كردن فروشگاه یا رستورانی كه غذای حلال می‌فروشد، برای مسلمانان سخت است. هرچند به جز اینها بسیاری از مردم مسیحی از حجاب و دین سكینه می‌پرسیدند. بسیاری از آنها با پوشش و دین او زاویه داشتند و سؤالاتی از سكینه تازه مسلمان شده می‌پرسیدند كه جواب دادنش برای او سخت بود. «از من می‌پرسیدند چرا قرآن به زبان عربی است؟ در آن زمان من جواب این سؤال را نمی‌دانستم.» همین‌ها باعث می‌شود تا دختر تازه مسلمان شده ما تصمیم بگیرد بیشتر تحقیق كند و پيرو همین تصمیم هم راهی ایران می‌شود. هرچند سفر به ایران در ابتدا ساده نبوده است: «تبلیغات بدی درباره ایران وجود دارد. در اروپا ایران را حامی تروریست می‌دانند؛ بنابراین بسیاری از توریست‌ها از سفر به ایران ترس دارند.» با دیدن ایران اما همه چیز تغییر می‌كند و ترسی كه قبل از ورود به ایران به جان سكینه افتاده بود، رنگ می‌بازد. «ایران را كشوری ایمن برای زنان دیدم. در سفر اولم به ایران با یكی از دوستانم آمدم. ما شب‌ها بدون هیچ ترس و نگرانی در خیابان‌ها پیاده‌روی می‌كردیم». میل و علاقه به تحقیق بیشتر درباره اسلام باعث می‌شود سكینه برای بار دوم هم به ایران بیاید. این بار اما به تنهایی و برای تحصیل. او حالا دانشجوی مطالعات اسلامی در دانشگاه تهران است.

بهشت من حرم حضرت معصومه(س) است

سكینه ایران و مردم مهربانش را خیلی دوست دارد، اما یك جایی برای او از همه جاهای دیگر خاص‌تر است. محلی كه هر زمانی وقت كند به آنجا سفر می‌كند. او دو شهر مذهبی شیعیان، یعنی قم و مشهد را بیشتر از دیگر شهرهای ایران دوست دارد: «هر زمانی كه وقت كنم به قم و حرم حضرت معصومه(س) سفر می‌كنم؛ جایی كه برایم حس و حال خاصی را به ارمغان می‌آورد.» او هر وقت دلش می‌گیرد به حرم حضرت معصومه(س) سر می‌زند. «من عاشق این هستم كه به زیارت حضرت معصومه(س) و امام رضا(ع) بروم. بودن در حرم حضرت معصومه و امام رضا(ع) به من احساس آرامش می‌دهد. انگار كه در بهشت هستم.» شخص ویژه زندگی سكینه اما امام حسین(ع)‌ است. او هنوز به كربلا سفر نكرده، البته می‌گوید این سفر زیارتی ‌جزو برنامه‌های امسالش است. با وجود این كه سیكنه هنوز زیارت امام حسین(ع) هنوز نصیبش نشده ، اما ارتباط عمیقی با امام سوم شیعیان دارد. اتفاقا به خاطر همین هم نام اسلامی كلودیا سكینه است. كلودیا می‌توانست رقیه یا زینب باشد. او دلیل انتخاب سكینه را این‌طور عنوان می‌كند: «سكینه نام دختر امام حسین(ع)‌ است. من از حضرت سكینه(س) نوحه‌ها و روایت‌های زیادی را خوانده و شنیده‌ام.» ارتباط عاشقانه حضرت سكینه(س)‌ با پدرش و رنجی كه بعد از شهادت پدر تا لحظه وفات كشیده، برای دختر تازه مسلمان شده جالب بوده است. همه اینها دلیلی می‌شود تا سكینه بخواهد همنام دختر سالار شهیدان شود. سكینه در انتهای گفت‌وگویش یك پیغام برای ایرانی‌ها دارد و او می‌گوید: «لطفا به تبلیغاتی كه درباره غرب است توجه نكنید. سنت‌های ایرانی و اسلامی خیلی با ارزش‌اند. جوانان باید سعی كنند این سنت‌ها را حفظ كنند و به تبلیغات آمریكا و اروپا توجه نكنند.»

منبع: روزنامه جام جم، شنبه ۱۳۹۷/۱۲/۱۱
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

Re: هدايت به اعلى

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه آپريل 27, 2019 12:45 pm

ماجرای خواندنی اشراف زاده های مشهور انگلیسی که مسلمان شدند


در ۱۹۳۳ و در سن ۶۵ سالگی تغییر مذهبش را اعلام کرد و نخستین زن غربی بود که اعمال حج را به جا آورد. او تجربه سفرش به مکه را در کتابی پرفروش به نام «زیارت مکه» به رشته تحریر درآورد.

به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان ) گروه ترجمه سایت رهیافتگان – مترجم طلعت عطری / هنگامی که مردم لندن صادق خان را به عنوان شهردار این شهر انتخاب کردند، بحث بر سر جایگاه اسلام و مسلمانان در بریتانیا بالا گرفت.

صادق خان با کسب ۵۷ درصد آرا در انتخابات شهرداری لندن، در برابر رقیب محافظه‌کار خود «زاک گلداسمیت»، به یکی از محبوبترین سیاستمداران مسلمان اروپا تبدیل شد.
اکنون بریتانیا با ۷/۲ میلیون مسلمان ساکن در انگلستان و ولز، میزبان جمعیتی عظیم و متنوع از مسلمانان است.
در اواخر عصر ویکتوریا، میلیونها مسلمان در امپراتوری بریتانیا که شامل مناطقی وسیع در شرق میشد، زندگی میکردند. هنگامی که تعدادی از عالیرتبه‌ترین فرزندان خاندان سلطنتی این امپراتوری به اسلام گرویدند، این اقدام آنان بیش از آن که با خشونت روبرو شود، با کنجکاوی و سردرگمی روبرو شد.
در سال ۱۹۱۳ روزنامه دیلی میرر به خبر مسلمان شدن لرد هدلی چنین واکنش نشان داد:«اشرافزاده ایرلندی مسلمان میشود».
در این مقاله آمده بود:«این موضوع که وسوسه مذاهب شرقی در میان اروپاییان رو به افزایش است، بار دیگر با خبر مسلمان شدن لرد هدلی، اشرافزاده ایرلندی که سالها در هند زندگی کرده بود، نمایان شد».
همچون لرد هدلی، بسیاری از نخستین نومسلمانان بریتانیا، اشرافزادگان و یا فرزندان تجار عالیرتبه بودند. برخی کاشف، و برخی نیز متفکران، و یا مقامات عالیرتبه امپراتوری بریتانیا بودند که در سرزمینهای اسلامی کار و زندگی کرده بودند.
همایون انصاری، استاد دانشگاه رویال هالووی لندن میگوید که داستان این تغییر مذاهب نشانگر دوران پرآشوب زندگی این افراد و نیز گسترش سوالات عمیق درباره مذهب و نیز ماهیت و ریشه‌های بشریت است.

انصاری میگوید:«آنها شاهد کشتارها و هرج و مرج جنگ جهانی اول بودند. همچنین جنبش حق رای زنان، پرسش درباره امپریالیسم، و نیز حق بریتانیا و سایر امپراتوریهای غربی برای حکومت بر توده عظیمی از انسانها. به دلایل مختلف، این افراد در دنیایی بحرانی میزیستند. در جنگهای بریتانیا در سودان و افغانستان، و بعدها در اروپا، آنها شاهد کشتارهای وحشتناکی بودند که در آنها هر ارتش و دولتی از هر طرف ادعا میکرد خدا را در کنار خود دارد.»

وی می‌افزاید:«آنان صلح، معنویت و سادگی جوامع اسلامی را تجربه کردند و این بر آنها تاثیر عمیقی گذاشت».
این داستانها مربوط به زمانیست که نگاه غرب به اسلام بسیار متفاوت از نگاه کنونی بود. این دانشمندان، سیاحان، و جویندگان معنویت، در دوران تحولات و چالشهای شگرف، توانستند به سوی شرق بنگرند و در اسلام، مذهبی را ببینند که لرد هدلی آن را «صلح، برادری، و ارزشهای جهانی» توصیف کرد.
گرچه آنان اکنون از ما بسیار دورند، اما سفرهای شخصی آنان و جستجوهای آنان برای فهم اسلام و شرق نشانگر آن است که سوالات و چالشهایی که ما امروزه آنها را نو میپنداریم، بیش از یک قرن پیش ایجاد شده بودند.


ویلیام کوییلیام (۱۹۳۲-۱۸۵۶)
یکی از نخستین اشرافزادگان نومسلمان، ویلیام کوییلیام (بعدها عبدالله)، پسر یک کشیش متدیست برجسته، در لیورپول بود. او در سال ۱۸۵۶ متولد شد و در اوایل دهه ۱۸۸۰ به اسلام گروید. در ۱۷ سالگی بیمار شد و برای بهبودی در هوای گرم، به مراکش، تونس و الجزایر سفر کرد.

Image

در آنجا شیفته اسلام شد و غرق مطالعه این دین گردید. در مراکش مسلمان شد، به لیورپول بازگشت، و با نام عبدالله کویلیام ایمان خویش را تقویت میکرد.
در ۲۰ سالگی وکیلی قابل بود و بنیانگذار نخستین مسجد در بریتانیا گردید که در روز کریسمس ۱۸۸۹ در لیورپول افتتاح گردید. در ۱۸۹۴ سلطان عبدالحمید دوم، سلطان عثمانی او را به عنوان رهبر مسلمانان بریتانیا منصوب کرد. کویلیام کتابهایی در جهت معرفی اسلام به مردم بریتانیا نوشت و حتی رونوشتی از آن را برای ملکه ویکتوریا فرستاد. این نسخه مورد توجه ملکه واقع شد و وی درخواست چندین نسخه دیگر برای فرزندانش نیز نمود.
کویلیام در سال ۱۹۳۲ در لندن درگذشت و در گورستان بروک وود به خاک سپرده شد.

اولاین کوبولد (۱۹۶۳-۱۸۶۷)
لیدی اولاین کوبولد (بعدها زینب) یکی از آخرین اشرافزادگان ویکتوریایی بود که مسلمان شد. در ۱۸۶۷ در ادینبورگ در اسکاتلند به دنیا آمد. او دختر یک اشرافزاده عالیرتبه بود و نیز بانویی ورزشکار بود.

Image
در ۱۹۳۳ و در سن ۶۵ سالگی تغییر مذهبش را اعلام کرد و نخستین زن غربی بود که اعمال حج را به جا آورد. او تجربه سفرش به مکه را در کتابی پرفروش به نام «زیارت مکه» به رشته تحریر درآورد.
هنگامی که در سال ۱۹۶۳ در سن ۹۶ سالگی درگذشت، بنابر وصیتش او را در اسکاتلند به خاک سپردند. روی سنگ قبرش نوشته شده بود:«الله نور السماوات والارض».

او بیشتر دوران کودکی اش را در الجزیره و قاهره گذراند و با دایه‌های مسلمان بزرگ شد. بعدها نوشت که چگونه از زمانی که به یاد می‌آورد احساس مسلمانی میکرده است، اما نخستین بار تصمیم گرفت که این عقیده را در دیداری شخصی با پاپ علنی کند. او این ماجرا در کتاب خود، زیارت مکه، بازگو کرده است:
«چندین سال گذشت، تا اینکه یک بار بر حسب تصادف با چندین دوست ایتالیایی در رم بودم. میزبان از من پرسید که آیا مایلم با پاپ دیدار کنم. من هیجان زده شده بودم. هنگامی که پاپ خطاب به من پرسید که آیا من کاتولیک هستم، برای لحظاتی جا خوردم و سپس جواب دادم که من یک مسلمانم. نمیدانم چه نیرویی بر من غلبه کرده بود، زیرا سالها بود که به اسلام فکر نکرده بودم. کبریتی کشیده بود و من مصمم شدم تا درباره ایمان و مذهب مطالعه کنم».

Image
رولاند آلانسون وین-بارون هدلی پنجم (۱۹۳۵-۱۸۵۵)
رولاند آلانسون وین،که بیشتر با عنوان لرد هدلی شناخته شده است، نخستین مسلمان عضو مجلس اعیان بریتانیا بود. او در سال ۱۹۱۳ هنگامی که عنوان بارون هدلی پنجم را دریافت کرد، به این مقام رسید. در همان سال به اسلام گروید و نام خود را شیخ رحمت الله الفاروق نهاد. یک سال بعد در ۱۹۱۴، لرد هدلی رهبر جامعه مسلمانان بریتانیا گردید.

Image
لرد هدلی در سال ۱۸۵۵ در لندن متولد شد و در مدرسه وست مینستر و کالج ترینیتی کمبریج تحصیل کرد. او به عنوان یک مسیحی پروتستان رشد یافت، گرچه بعدها هنگامی که در املاک خانوادگی‌اش در ایرلند بود مذهب کاتولیک را نیز مطالعه کرد. لرد هدلی علاوه بر مهندسی، جهانگرد و روزنامه‌نگار نیز بود و با هنرهای رزمی نیز آشنایی داشت. نخستین بار در دهه ۱۸۹۰ در کشمیر با اسلام آشنا شد.

او اسلام را آیین تحمل یافت. در انگلستان روی این دین مطالعه کرد و در این راه از مشاور خود، حقوقدان هندی و مدرس مذهبی، خواجه کمال الدین نیز کمک گرفت.
لرد هدلی شخصیتی چند جانبه داشت. مجله تایمز در معرفی او نوشت:«قهرمان میان وزن بوکس، جهانگرد حرفه‌ای، ویراستار و نیز قصه‌گویی زبردست».
او همچنین یکی از پیشگامان هنرهای رزمی نوین بود. در ۱۸۹۰، لرد هدلی در نگارش یکی از نخستین جزوات آموزش دفاع شخصی مشارکت کرد.
لرد هدلی در سال ۱۹۲۳ به زیارت مکه رفت. آخرین وصیت او که در نامه‌ای به پسرش نوشته بود این بود که در گورستان مسلمانان دفن شود. او در ۱۹۳۵ در انگلستان درگذشت.

مارمادوک پیکتهال (۱۹۳۹-۱۸۷۵)
محمد مارمادوک پیکتهال، دانشمند انگلیسی بود که پیش از مسلمان شدن سفرها و مطالعات زیادی در هندوستان و خاورمیانه انجام داده بود.
پیکتهال رمان نویسی موفق بود. به حدی که نویسندگان مطرحی چون دی. اچ. لارنس، هربرت جورج ولز و ام. فورستر آثار وی را تحسین میکردند. او در سال ۱۹۱۷ مسلمان شد و ترجمه‌ای انگلیسی از قرآن ارائه داد که مورد تایید دانشگاه الازهر نیز قرار گرفت و تا به امروز نیز مورد استفاده است. ضمیمه ادبی نشریه تایمز این ترجمه را «موفقیت ادبی بزرگ» دانست.

Image
پیکتهال در مقدمه خود بر ترجمه قرآن نوشت:«قرآن قابل ترجمه نیست…با این حال این ترجمه‌ای تحت اللفظی از قرآن است و تلاش شده تا زبانی در خور و شایسته به کار گرفته شود. البته نتیجه کار، قرآن مجید نیست. کتابی که هر صدای سمفونی تقلید ناشدنی‌اش، مردان را به گریه و شوق درمی‌آورد. این تنها تلاشی برای ارائه مفهوم و شاید چیزی از جذبه قرآن به زبان انگلیسی است. این کتاب هرگز جایگزین قرآن به زبان عربی نیست و چنین قصدی نیز نداشته است».
پیکتهال در دوران تحصیل همکلاس وینستون چرچیل بود. او که زبانشناسی برجسته بود، به چندین زبان از جمله عربی تسلط داشت و به گفته خودش به تدریج خود را نه یک انگلیسی، که «مسلمانی شرقی» میدید.

پیکتهال در ۱۹۳۶ در کورن وال درگذشت و در گورستان مسلمانان در بروک وود به خاک سپرده شد.
pejuhesh232
 
پست ها : 8630
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

قبليبعدي

بازگشت به برای آئین اعلی


cron
Aelaa.Net