توجه به حضرات معصومين (علیهم السلام)

مديران انجمن: najm134, najm134, najm134

سخنان علامه طباطبایی درباره امام رضا علیه السلام

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه مارس 22, 2016 6:04 pm

سخنان علامه طباطبایی درباره امام رضا علیه السلام



امام رئوف:

علامه طباطبایی می‎فرمودند: «همه امامان علیهم السلام لطف دارند، اما لطف حضرت رضا علیه‎السلام محسوس است.» و در نقلی دیگر، بیان می‎کردند: «همه امامان معصوم علیهم السلام رئوف هستند، اما رأفت حضرت امام رضا علیه السلام ظاهر است.»
و نیز می‎فرمودند: «انسان هنگامی که وارد حرم رضوی علیه السلام می‎شود، مشاهده می‎کند که از در و دیوار حرم آن امام رأفت می‎بارد.»

در پناه امام علیه السلام
علامه طباطبایی وقتی به مشهد، مشرف می‎شد، از وی تقاضا می‎کردند که در خارج از مشهد چون طُرقبه و ... به دلیل اعتدال هوا، سکونت داشته باشند و گهگاهی برای زیارت مشرف گردد. ایشان ابداً قبول نمی‎کرد و می‎فرمود: «ما از پناه امام هشتم به جای دیگری نمی‎رویم.»

ما اینجا کاره ای نیستیم
یکی از شاگردان علامه طباطبایی می‎گوید: ... هیچ به خاطر ندارم که از اسم هر یک از ائمه علیهم‎السلام بدون ادای احترام گذشته باشند. در مشهد که همه ساله مشرف می‎شدند و تابستان را در آنجا می‎ماندند وقتی وارد صحن حضرت رضا علیه السلام می‎شدند، بارها که در خدمتشان بودم و می‎دیدم که دست‎های مرتعش را روی آستانه در می‎گذاشتند و با بدن لرزان از جان و دل آستانه در را می‎بوسیدند، گاهی از محضرشان التماس دعا درخواست می‎شد می‎گفتند: «بروید از حضرت بگیرید؛ ما اینجا کاره‎ای نیستیم؛ همه چیز آنجاست!»

زمین صحن را ببوس
زمانی نویسنده مشهوری بوسیدن ضریح امامان علیهم السلام و این قبیل احترام نهادن‎ها را تشنیع می‎کرد. وقتی سخن او را به مرحوم علامه در حرم رضوی علیه السلام عرض کردند، ایشان فرمود: «اگر منع مردم نبود، من از دم مسجد گوهرشاد تا ضریح، زمین را می‎بوسیدم.»

و روزی در صحن حرم امام رضا علیه السلام شخصی به علامه [که اصلاً اذن نمی‎داد کسی دست ایشان را ببوسد] عرض کرد:«از راه دور آمده‎ام و می‎خواهم دست شما را ببوسم.» علامه فرمود: «زمین صحن را ببوس که از سر من هم بهتر است!»

Image

من هم یکی از این شلوغ ها
یک بار علامه می‎خواستند به روضه رضوی علیه السلام مشرف شوند. به ایشان عرض شد: « آقا! حرم شلوغ است؛ وقت دیگری بروید! » فرمودند: «خوب، من هم یکی از شلوغ‎ها!» و رفتند. مردم هم که ایشان را نمی‎شناختند تا راهی برایشان بگشایند و در نتیجه، هر چه سعی کردند دستشان را به ضریح مبارک برسانند، نشد و مردم ایشان را به عقب هل دادند. وقتی بازگشتند، اطرافیان پرسیدند: «چطور بود؟» فرمودند: «خیلی خوب بود! خیلی لذت بردم!»

حرم امام رضا علیه السلام
ایشان هر ساله به مشهد مشرف می‎شد حتی در پنج شش ماه آخر عمر با همه کسالتی که داشت به مشهد مشرف شد.
یکی از بستگان نزدیک ایشان می‎گفت: «با آغوش باز با آن کهولت سن و کسالت، جمعیت را می‎شکافت و با علاقه ضریح را می‎بوسید و توسل می‎جست که گاهی به زحمت او را از ضریح جدا می‎کردیم...»

ایشان می‎گفت: «من به حال این مردم که این طور عاشقانه ضریح را می‎بوسند، غبطه می‎خورم...»

طبیب الاطباء
حجت الاسلام معزّی نقل می‎کند که یک بار در ایام طلبگی به مشهد رفته بودم و در صحن‎های حرم رضوی علیه السلام قدم می‎زدم و به بارگاه امام می‎نگریستم اما داخل رواق‎ها و روضه نمی‎رفتم. ناگهان دست مهربانی بر روی شانه‎هایم قرار گرفت و با لحنی آرام فرمود: «حاج شیخ حسن! چرا وارد نمی‎شوی؟» نگاه کردم و دیدم علامه طباطبائی است. عرض کردم: «خجالت می‎کشم با این آشفتگی روحی بر امام رضا علیه السلام وارد شوم. من آلوده کجا و حرم پاک ایشان کجا!»

آن گاه مرحوم علامه فرمود: «طبیب برای چه مطب باز می‎کند؟ برای این که بیماران به وی مراجعه کنند و با نسخه او تندرستی خود را بیابند. این جا هم دارالشفای آل محمد ـ علیهم السلام ـ است. داخل شو که امام رضا علیه‎السلام طبیب الأطباء است.»

فرزند ایشان نقل می‎کردند: در سال آخر حیاتشان به دلیل کسالتی که داشتند و بنا به تأکید و توصیه پزشکِ مخصوص نمی‎خواستیم که ایشان به مشهد مقدس بروند. ولی ایشان اصرار داشتند و رفتند. پس از مراجعت از مشهد، به ایشان گفتم سرانجام به مشهد رفتید، فرمود: «پسرم جز مشهد کجاست که آدم بتواند دردهایش را بگوید و درمانش را بگیرد؟»
pejuhesh232
 
پست ها : 8630
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

محقق و نویسنده مسیحی: حسین(علیه السلام) وجدان تمامی ادیان اس

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه اکتبر 16, 2016 1:00 am

محقق و نویسنده مسیحی: حسین (علیه السلام) وجدان تمامی ادیان است


«آنتوان ­بارا» محقق و نویسنده مسیحی گفت: حسین(ع) تا پایان دنیا وجدان تمامی ادیان است؛ او می خواست وجدان های غرق در گناه را بیدار سازد و از گودال گناهان آزاد و رها کند.
به گزارش شفقنا به نقل از مهر، آنتوان ­بارا محقق و نویسنده مسیحی و سوری الاصل مقیم کویت است که پژوهش های فراوانی در حوزه قیام عاشورا مانند «حسین در اندیشه مسیحی» و «زینب فریاد فرمند» دارد. وی معتقد است شباهت های زیادی میان عیسی(ع) و امام حسین(ع) وجود دارد و روایت عاشورا در انجیل نقل شده است. متن زیر مشروح گفتگوی مهر با این پژوهشگر مسیحی است؛

Image

*شخصیت بزرگ مردان تاریخ دارای ابعاد گوناگونی است، چه بُعد از ابعاد شخصیتی امام حسین(ع) شما را جذب کرده که سالها از عمر خود را به تحقیقات پیرامون این شخصیت بزرگ شیعی و حرکت تاریخ ساز او صرف نموده اید؟

تمامی جنبه ها و ابعاد شخصیتی امام حسین(ع) از زمان مبارزه اش تا آن هنگام که به سرزمین کربلا قدم نهاد مرا شیفته خود ساخت.

تمامی جنبه ها و ابعاد شخصیتی امام حسین(ع) از زمان مبارزه اش تا آن هنگام که به سرزمین کربلا قدم نهاد مرا شیفته خود ساخت. در واقع؛ جنبه شخصیتی مشخصی را نمی توان مد نظر قرا داد؛ چراکه شخصیتی مثل شخصیت امام حسین(ع) جنبه های مختلفی را در خود دارد و کنکاش پیرامون چنین شخصیتی، همانند جستجو و یافتن سوزنی است در فراخنایی بسیار عمیق و ژرف؛ زیرا شخصیت امام حسین(ع) دریای بیکرانی است که می توان با سیر و کنکاش در آن، عبرت ها و درس های بسیار گرفت و آموخت.

با این حال می بایست برخی از جنبه های شخصیتی ایشان را مورد توجه قرار داد؛ از جمله آنکه ایشان تمامی امور وسوسه برانگیز دوران خود را نپذیرفتند و ناچیز انگاشتند؛ به ویژه در زمان حکومت یزید، چراکه حسین (ع) می توانست با پذیرش پست و مقام و جاه و مالی که یزید به ایشان پیشنهاد داده بود، از تمامی آنچه بر او گذشت در امان بماند. این سخن را بیان داشتم به این دلیل که برخی درآغاز، چنین برداشتی از جنبش و قیام حسین (ع) داشتند؛ ازجمله گروه های مرجئه و چاپلوسان و منافقان مزدور که تلاش نمودند تا این حرکت و قیام را درجهت دست یافتن به تاج وتخت بیان دارند. نمونه های این نگرش را در این روزها می توان در شبکه های ماهواره ای عربی دید، این شبکه ها سعی داشته اند تا این قیام را حرکت سرکشانه و خودسرانه ای بر علیه دولت و برای رسیدن به قدرت جلوه دهند.

اما شخصیت رسالت گونه نواده پیامبر (ص) دریافت که این انحراف و کج روی که در آن دوران رخ نمود، با گذشت زمان و در آینده دامنه وسیعتری خواهد یافت و در نتیجه نسل ها و فرزندان اسلام این حقیقت را بصورت تحریف شده دریافت خواهند داشت. و این مورد سبب از بین رفتن تمامی جانفشانی ها و تلاش های صحابه و مردان صدر اسلام در زمان پیامبر (ص) و حتی تا دوران مولا امیرالمومنین علی (ع) می گشت. بر این اساس امام حسین(ع) بر آن شدند تا در دوران یزید دست به قیام بزند؛ زیرا تمامی منابع تاریخی یزید را شخصی نادان ارائه داده اند؛ ابله به معنای واقعی کلمه، آنچنانکه عرب ها به معاویه لقب (زیرک و سیاستمدار) داده بودند، البته این لقب به خاطر ترفندها و حیله هایش بود نه به دلیل هوش و زیرکی.

امام حسین(ع) همواره از یک اصول و قانون مشخصی پیروی نمودند و از آن عدول ننمودند؛ آنچنانکه فرمودند: من انسان جاه طلب و اخلالگر و مفسد و ظالم نیستم و خروج و قیام من برای اصلاح امت جدم است و می خواهم امر به معروف و نهی از منکر نمایم. بنابراین حسین(ع) برای قیام دوهدف را مد نظر داشتند: نخست؛ اصلاح امت جدش و بعد امر به معروف و نهی از منکر. و اگرچه امور وسوسه برانگیز زیاد بود اما ایشان هرگز از این دو اصل عدول نکردند. چرا؟ برای اینکه ایشان از زمانی که چشم به جهان گشودند جامه شهادت را به تن داشتند، و لطف خداوند او را آماده ساخت تا این نقش بسیار ارزشمند را در تاریخ امت اسلام ایفا نماید.

آنچه بیان داشتم شاخص ترین جنبه شخصیتی حسین (ع) بود، یعنی پایبندی او به اصول و گرایش نیافتن به این گروه و آن گروه. با وجود اینکه افراد بسیاری سعی داشتند با پند و اندرز امام را از قیام منصرف کنند، اما امام حسین(ع) نپذیرفت. یکی از این افراد برادرش محمد بن حنفیه بود که گفت: خروج و قیام نکن. البته محمد حنفیه با دید مادی و دنیایی به این قیام نگریسته بود. در مقابل، حسین (ع) با دید معنوی و روحی و عقیدتی به این مقوله نظر داشتند.

پس حق طلبی و پایبندی به اصول، سرخط اصلی شخصیت امام حسین (ع) است و اگر چنین نبود چنان جانفشانی های نمی کرد.

*شما به عنوان یک نویسنده و روشنفکر مسیحی در کتاب خود نوشته اید، امام حسین(ع) گوهر جاودان و همیشگی ادیان است. از نگاه شما چه شاخصی از ابعاد وجودی امام حسین (ع) شما را بر آن داشت که در تحقیقات خود به چنین نتیجه ای برسید؟

عبارت گوهر جاودان را که اشاره کردید، دقیقا همان عبارتی است که در کتاب ذکر کردم. همچنین گفتم که حسین(ع) تا پایان دنیا وجدان تمامی ادیان است، چرا؟ برای اینکه قیام حسین (ع) به خاطر عقیده جدش رسول اکرم(ص) بود، و حسین (ع) براساس وجدان جمعی امت اسلام رفتار و عمل می کرد، و چون ایشان با چنان شکل جانسوز نماینده وجدان امت اسلام بوده اند، در نتیجه نماینده وجدان تمامی ادیان است. بر اساس روایت مسیحیان حضرت عیسی(ع) آمد تا خودش را در راه بشریت قربانی کند، و مفهوم از جان گذشتگی و قربانی شدن مفهوم سنتی و طبیعی آن نیست که انسان ها در ذهن دارند؛ بنابراین آیا جنبش امام حسین (ع) طبیعی بود؟

خیر. بلکه جنبش او همانند آتشفشانی در جان تمام امت اسلام لرزش و تکانی بسیار سهمگین برجای نهاد. و امام حسین (ع) می خواست با این تکان روحی و روانی و وجدانی، وجدان های غرق در گناه را بیدار سازد و از گودال گناهان آزاد و رها کند. از سویی؛ چیزی نمانده بود که اقدامات دولتمردان در آن دوران، اعتقادات دینی نوپا را از بین ببرد. و همچنین بزرگان صدر اسلام جانفشانی ها و ازخودگذشتگی های بسیاری در راه اسلام داشتنند و بهای سنگینی را برای برقراری آن پرداختند؛ اما پس از مدتی گروهی آمدند که در پی قدرت بودند، و دل و جان و عقل و وجدان مردم را، به فساد کشاندند.

بنابراین عنوان(وجدان ادیان تا پایان دنیا) نمادی است که نشان دهد؛ جنبش حسین (ع) از سوی خداوند است و اینکه قیام او همانند نهضت پیامبران(ع) بوده است. آن زمان که حسین (ع) فرمودند: «اگر خدا بخواهد کشته خواهم شد، واز آن روز(روز عاشورا) که قلم الهی آن را رقم زده است گریزی نیست.»

امام حسین(ع) از سوی خداوند مامور انجام چنین کاری شدند، و آن جنبش و قیام مشیت و خواست الهی است. مشیت و خواست الهی ای که بسیاری در آن دوران نادیده اش گرفتند. و همین مشیت الهی بود که ابراهیم (ع) را برآن داشت تا در برابر نمرود قد علم کند، نمرود و در مقابل، او را در آتش افکند تا بسوزد. و همینطور یحیی(ع) را برآن داشت تا در برابر هیرودوس بایستد و خطاب به او بگوید: همسر برادرت بر تو حلال نیست. و بدین ترتیب سنت ها و شریعت گذشته آن قوم را درهم شکست و همین مشیت و خواست الهی بود که عیسی(ع) را بر آن داشت تا خطاب به أحبار(عالمان یهودی) بگوید: شما شیطان صفت هستید و از نسل دزدها و پست فطرتان و باز همین مشیت الهی است که محمد(ص)؛ جوان تهی دست و فقیر و یتیم را برآن داشت تا رسالت محمدی را بر دوش بکشد و آنرا به شرق و غرب جهان برساند. و با این رسالت خسرو پرویز و قیصر روم را به چالش بکشاند. هیچ شخصی این مفاهیمی که بیان شد را نفهمیده بود، و نفهمیده بود که قیام حسین(ع)، همانند کار پیامبران و افراد برگزیده خدا است.

*ما در تحقیقات خود پیرامون شخصیت و حرکت کاروان حسینی به این باور رسیده ایم که اگر حرکت و شهادت امام حسین(ع) نبود، راه سعادت برای ابد به روی بشر بسته می ماند، با توجه به تحقیقاتی که جنابعالی در خصوص حرکت کاروان ایشان به انجام رسانده اید آیا چنین برآیندی از حرکت امام را شما هم دریافت کرده اید؟

با شما هم نظر هستم؛ و بنده بخش کاملی را در کتاب به این موضوع اختصاص داده ام، و در فصل های دیگر کتاب نیز به این مساله پرداختم و اشاره نمودم. همچنین بیان داشتم که اگر جنبش امام حسین نمی بود؛ تاریخ نگاران برای نگارش تاریخ اسلام به عنوان یک اعتقاد دینی، چیزی نمی یافتند و اگر این قیام خونین حسین(ع) نمی بود، تاریخ توان نگارش چنین برگ سفید و درخشانی را برای نسل های آینده نداشت. افراد بسیاری از من انتقاد کردند که چرا گفته ام: آغاز اسلام محمدی است و ادامه یافتن آن حسینی و اینکه انقلاب و قیام حسین (ع) حسینی است و ادامه یافتن آن زینبی.

از زمان پیامبر (ص) تا دوران امام علی(ع)، هرکدام از افراد اهل بیت(ع) رسالتی را از سوی خدا بر دوش داشته اند، امام حسین(ع)، امام حسن (ع) و بانو زینب و فاطمه زهرا(س)؛ هرکدام از این بزرگواران نفش مشخصی را برای هدایت امت محمد(ص) ایفا نمودند. اما نقش حضرت زینب(س) این بود که راه برادرش را ادامه دهد و پرچم او را همچنان برافراشته دارد. و نقشی که حضرت زینب (س) در آن بحبوحه و گیرودار ایفا نمودند کمتر از آنچه حسین(ع) انجام دادند، نبوده است. و زینب (س) نقش تکمیل کننده ای در قیام داشته اند. بنابراین اسلام بر پیامبر (ص) فرود آمد و حضرت علی (ع) آنرا تفسیر و تبیین نمود، و قیام کربلا مرحله پایانی نزول اسلام است و حضرت زینب (س) در این مسیر، حسین (ع) را یاری نمود.

چرا که حضرت زینب (س) برای چنین روزی آماده شده بودند تا در مبارزه همراه و شریک برادرش باشد. و از سویی؛ زینب (س) برادرش را از دوران خردسالی دوست می داشت، و اگر گاهی حسین (ع) دیر به خانه می آمد؛ بی صبرانه در انتظار او می نشست. و زمانی که زینب(س) با عبدا…بن جعفر پیوند زناشویی بست، میان امام علی (ع) و عبدا…بن جعفر پیمانی بسته شد که در آن ذکر شده بود: زینب آزاد است هرگاه که بخواهد همراه برادرش حسین باشد، بدون آنکه از همسرش اجازه بگیرد. و هنگامی که واقعه عاشورا به وقوع پیوست؛ با وجود آنکه زینب(س) می توانست بدون اجازه همسر با برادرش همراه شود؛ با این حال نزد همسرش آمد و از او برای رفتن اجازه خواست. و دلیل رفتار زینب (س) تربیت رسالت گونه اوست.

بنابراین هریک از افراد اهل بیت(ع) رسالت و ماموریت مشخصی را بر عهده داشتند، و مردم این مسائل را درک نمی کنند. چرا؟، برای اینکه به مشیت الهی در تغییر روند و سرنوشت اولیا و برگزیدگان خدا اهمیت نمی دهند. مشیتی که ابراهیم خلیل(ع) را در آتش نمرود سوزاند، و سر یحیی را به دست سالومه دختر هیرود رساند، و مشیتی که حضرت مسیح(ع) را کشت. و بر اساس همین مشیت، قریش و کفار حضرت محمد (ص) را مورد آزار و اذیت قرار دادند؛ به گونه ای که محمد(ص) فرمودند: هیچ پیامبری به اندازه من مورد آزار و اذیت قرار نگرفت. پس این سرنوشت و تقدیر آنها بوده است، انسانها باید این مساله را خوب بفهمند و درک کنند.

*خداوند تمامی انبیاء الهی (ع) را به گونه های مختلف به کربلا آورده و پیرامون حرکت امام حسین(ع) آنان را آگاه نموده است، به نظر شما این رفتار الهی چه هدفی را دنبال می کرده؟ از زمان هبوط حضرت آدم(ع) بر زمین، خداوند تمامی انبیای الهی(ع) را به گونه های مختلف رهسپار سرزمین کربلا کرده و آنان را نسبت به قیام و حرکت امام حسین(ع) آگاه نموده و بعضاً برای ایشان روضه امام حسین(ع) خوانده شده است. نقل است که حضرت مسیح (ع) زمانی که با حواریون خود از کربلا گذر می کرد، زمانی درنگ کرد و مُشتی از خاک کربلا را بر گرفت و بویید و بر مصیبت حسین بن علی(ع) گریست. به نظر شما خداوند چه هدف و برنامه ای از این رفتار را دنبال کرده است؟

حادثه کربلا پایان تمام جانفشانی ها و از خودگذشتگی هایی بود که پیامبران، پیش از این آغاز نموده بودند. این موضوع که حضرت عیسی (ع) حادثه کربلا را دیده اند، درست است. و در سندهای تاریخی ذکر شده است

برای اینکه حماسه عاشورا پایان تمامی جانفشانی ها در تاریخ ادیان است. اگر در قرآن بنگریم، در آن کلمه (ادیان) ذکر نشده است و تنها کلمه (دین) به کار رفته است؛ همانند آیه: دین شما برای خودتان و دین من برای خودم. قرآن یک دین کلی واحدی را بیان کرده است. بنابراین آن دین واحد از سوی خدا بواسطه سه پیامبر آمده است. در واقع، حادثه کربلا پایان تمام جانفشانی ها و از خودگذشتگی هایی بود که پیامبران، پیش از این آغاز نموده بودند. این موضوع که حضرت عیسی (ع) حادثه کربلا را دیده اند، درست است. و در سندهای تاریخی ذکر شده است. من نیز به طور مشروح و مفصل به آن پرداخته ام.

تمامی این مسائل بر اساس حکمت الهی صورت پذیرفته است؛ حکمت و قدرت الهی قادر است که چنین معجزه ای را خلق کند. من نیز بر این باورم که حضرت عیسی(ع) درسرزمین کربلا حضور یافتند. چرا که حسین (ع) همانند مسیح (ع) از جنس شهید و شهادت بود و اگر چه حسین(ع) پیامبر نبود، اما با جانفشانی ها و شهادتش به مقام عیسی(ع) نزدیک شد و این نگرش برگرفته از ادبیات ما مسیحیان است.

در نتیجه دیدار پیامبران از سرزمین کربلا درست است، اگر چه برخی آن را نادرست دانسته اند و گفته اند که شاید اتفاق نیفتاده باشد. اما این دیدارها از کربلا اتفاق افتاده است و در برخی از منابع مستند و قابل اعتماد بیان شده است. پس، عجیب نیست که حضرت عیسی (ع) در کربلا حضور یابد و آن شهادت خونبار را از نزدیک لمس کند و ببیند؛ چرا که تاریخ ادیان، هرگز شهادتی همانند شهادت حسین(ع) را به چشم خود ندیده است.

تیر و ضربه شمشیر بر بدن، بریدن سر، راه رفتن با سم اسبها بر پیکر مبارکش، در واقع این یک مرگ غیر طبیعی بود. و از طرفی؛ شخصی را که اینگونه به شهادت رساندند نوه ی پیامبر اکرم(ص) بوده است. خداوند افرادی چون حسین (ع) را برگزیده است تا آنها به بشریت نشان دهند که برای تحقق مساله ای پر اهمیت، جانفشانی ها کردند و در این راه خانواده و بهترین یارانشان را فدا نمودند.

امام حسین (ع) می دانست که با ۷۰ نفر نمی تواند در برابر ارتش ۳۰ هزار نفری یزید، پیروز شود. با این حال با رضایت درونی و طیب خاطر به این مرگ و شهادت روی آورد. و این حکمت خداوند بود تا این شهادت در تاریخ جاودانه بماند. حکمت در این نهفته است که وقتی کسانی از امام حسین(ع) خواستند که زنان و دختران را با خود همراه نکند، ایشان نپذیرفتند و اصرار داشتند که در این سفر حضور داشته باشند، تا بدین طریق شاهد قابل اعتمادی برای روایت واقعه باقی بماند. چون امام با بصیرت رسالت گونه خویش دریافته بود؛ حضور بانوان بخش تکمیل کننده قیام او خواهد بود. برای اینکه غالبا اعراب عادت داشتند مردها را به دم تیغ دهند و سرهایشان را از تن جدا کنند و بر سر نیزه ها بگذارند، تا پاداش دریافت کنند. همان کاری را که با یاران حسین(ع) کردند.

و به همین دلیل حضرت زینب (س) اصرار داشتند در این قیام و خروج همراه حسین (ع) باشند. و اگر چه برخی از دوستان و یاران نزدیک امام حسین(ع)؛ مثل محمد بن حنفیه و عبد ا…بن جعفر سعی داشتند که امام را از رفتن منصرف کنند و یا حداقل از همراه نمودن بانوان و دختران باز دارند. اما باید توجه داشت که اگر ایشان به تنهایی به سرزمین کربلا می رفتند، هیچ شخصی از حقیقت این قیام آگاه نمی یافت. زیرا یزید گروه های خبری زیادی در اختیار داشت که کارشان دروغ پراکنی و نفاق بود و به صورت رسانه های امروزی عمل می کردند. به این افراد گروه مرجئه می گفتند که واقعیت ها را وارونه به مردم نشان می دادند؛ سفید را سیاه و سیاه را سفید می کردند. لذا زمانی که حضرت زینب (س) در پیشاپیش کاروان اسرای کربلا به سمت دمشق می رفت، مردم به آنها توهین کردند و گفتند: ای شورشیان فاسد شما می خواستید یزید را از تاج وتخت بر کنار کنید؟! پس کشتن شما مباح است.

اما حضرت زینب با آن خطبه و سخنرانی ای که ایراد کرد اندیشه مردم را تغییر داد و دلها را به سوز آورد و حقیقت را برای مردم آشکار ساخت و مردم فهمیدند که این گروه اسیر، شورشی و فاسد نیستند، بلکه اهل بیت پیامبر (ص) هستند. و اگر زینب (س) و بانوان نبودند؛ امام زین العابدین(ع) نیز به شهادت می رسید. و بدین ترتیب از نسل پیامبر شخصی باقی نمی ماند. زمانی که تصویر کلی آنچه رخ داد را می بینیم، حداقل، حکمت و علت آن برای ما آشکار می شود.

*شما در جایی گفته اید که حضرت مسیح(ع) به بنی اسراییل فرمود، هر کس امام حسین(ع) را دریابد به یاری او بشتابد. به نظر شما در امروز، یعنی در سال ۲۰۱۴ میلادی، یک فرد مسیحی بطور خاص و جهان مسیحیت بطور عام، چگونه می تواند یاری دهنده امام حسین (ع) باشد؟

بله، حضرت عیسی (ع) فرمودند: هر شخصی که در روزگار او بود. و این بدین معناست که در آغاز به همه، بنی اسرائیل گفته می شد. زیرا حضرت عیسی(ع) از سوی خدا برای هدایت بنی اسرائیل برگزیده شد. و عیسی (ع) از مردم خواستند که با او در مبارزه همراه باشند. و منظور از مبارزه؛ مبارزه با شمشیر و سرنیزه نبود، و هدف عیسی (ع) این بود که مردم و یارانش همانند او با پند واندرز و با پایبندی به اصول اعتقادی در این صحنه حضور یابند؛ اصولی که اعتقادات را از انحراف باز می دارد.

خبر واقعه عاشورا در انجیل ذکر شده است؛ در عهد قدیم می خوانیم، کشتاری در کنار رود فرات رخ خواهد داد. و همانطور که می دانیم واقعه عاشورا در کنار رود فرات به وقوع پیوست.

خبر واقعه عاشورا در انجیل ذکر شده است؛ در عهد قدیم می خوانیم، کشتاری در کنار رود فرات رخ خواهد داد. و همانطور که می دانیم واقعه عاشورا در کنار رود فرات به وقوع پیوست. در ادامه آمده است: یورش و حمله کنید و زره برتن کنید….، و تمامی این توصیف ها مفهومی را در بر دارند، بنابراین سخنانی که از زبان پیامبر گفته می شود مفهوم نمادینی را در بردارد.

بله؛ حضرت عیسی از حادثه کربلا آگاه بوده و از آن خبر داده است. وقتی عیسی(ع) به دیدار سرزمین کربلا آمد می دانست که بر اساس حکمت خداوند، شهیدی در مرحله سوم رسالت خواهد آمد و با جانفشانی های خود مرحله سوم رسالت را به پایان خواهد رساند، و چنان جانفشانی ای از خود بروز داد که شهرتش آفاق را در نوردید.

در نتیجه، از سومین اعتقاد پاسداری نمود، و علاوه بر این، پاسدار دو اعتقاد برآمده از دو رسالت پیشین بود.

برای اینکه تمامی آن سه مرحله، جزء مراحل سه گانه دین کلی واحد هستند.

من در کتابم فصل کاملی را به این موضوع اختصاص دادم، این بخش از کتاب جنجالی را میان خوانندگان بوجود آورد. در این کتاب پیرامون سخنان عیسی(ع) و حسین (ع) سخن گفتم. سخنان این دو بزرگوار بسیار با یکدیگر شباهت دارد. برای نمونه می توان به سخنان عیسی(ع) در زمان شکنجه اشاره نمود و یا سخنان حسین (ع) خطاب به سپاه دشمن، و یا آن هنگام که حسین (ع) به یارانش فرمود: مرا را رها کنید و بروید. عیسی (ع) نیز به حواریون گفت: مرا رها کنید و بروید. تمامی این سخنان بیانگر این است که این شخص آمده تا از خود گذشتگی و جانفشانی کند. در این مساله یاری اهمیتی ندارد. و یاری رساندن به وجدان هر فرد باز می گردد. چراکه حضرت عیسی(ع) و حسین(ع) از یارانشان خواستند تا صحنه را ترک کنند، اما آنها در صحنه ماندند.

منظور از عبارت ( در روزگار بودن) این است که هرگاه اصول حسین(ع) را فهمیدی و دریافت داشتی به آن عمل کن. بنابراین اگر شخصی پس از گذشت ۱۴ قرن، از واقعه کربلا دفاع کند و پیرامون آن بنویسد و آنرا تبیین و تفسیر نماید، انگار که در سرزمین کربلا حضور داشته و در کنار حسین(ع) مبارزه کرده است. منظور همین است که بیان داشتم. البته در زمان واقعه عاشورا یاری رساندن به حسین (ع) دشوار بود. و از سویی؛ ادیان برای بکارگیری در تمامی دوران هاست، و اختصاص به دوره مشخصی ندارد. همچنین سخنان پیامبران و برگزیدگان برای تمامی دوران ها کاربرد دارد.

از جمله مسائل شگفت انگیز در شهادت امام حسین (ع) و حضرت عیسی(ع)، صحنه به شهادت رسیدن آنهاست، که بسیار دردآور و غم انگیز بوده است. چراکه بر سر لباس و جامه آن دو نیز درگیری رخ داد

از جمله مسائل شگفت انگیز در شهادت امام حسین (ع) و حضرت عیسی(ع)، صحنه به شهادت رسیدن آنهاست، که بسیار دردآور و غم انگیز بوده است. چراکه بر سر لباس و جامه آن دو نیز درگیری رخ داد.

مثلا، بر سر پیراهن و تن پوش عیسی در گیری بوجود آمد، و امام حسین نیز مورد اهانت قرار گرفتند. و در حالی که زیر سم اسبها و ضربات سهمگین شمشیر و نیزه بود، سپاهیان حتی از تکه شلوار و انگشتر امام (ع) نگذشتند و انگشت مبارکش را بریدند. و این موارد پیش از بریده شدن سر مبارکشان به دست شمر ملعون، انجام شد.

در واقعه عاشورا دو گروه حضور داشتند: گروهی که امام را یاری نمودند؛ همانند حر بن یزید ریاحی، و گروهی که دست از یاریش برداشتند.

در مورد عیسی(ع) نیز همینگونه بوده است. لذا بنده تلاش کردم تا مقایسه ای میان عیسی(ع) و حسین (ع) انجام دهم. و در کتابم فصل زیبایی را با عنوان، آیا عیسی(ع) از واقعه کربلا خبر داده است؟ گنجانده ام. و این بخش از کتاب سرو صدای زیادی را در میان خوانندگان بوجود آورد. و برخی در پاسخ به سخن من گفتند: حضور عیسی در کربلا ممکن نیست. و من پاسخ دادم: که این کار بر اساس حکمت و قدرت خداوند است. و جنبه انسانی و زمینی ندارد که تحقق آن غیر ممکن باشد. و خداوند به چشم برهم زدنی عیسی(ع) را به سرزمین کربلا آورد تا از نزدیک شاهد سومین مرحله دین کلی واحد باشد. در نتیجه هیچ شخصی نمی تواند این موضوع و رویداد را نادیده بگیرد و یا حتی نپذیرد.

*شما در کتاب خود گفته اید، اگر حسین بن علی(ع) از آن ما بود، به نام او در هر کوی و برزن بیرقی بر می افراشتیم و جهانیان را بنام او بسوی مسیحیت فرا می خواندیم. به نظر شما مسلمانان و شیعیان در خصوص امام حسین(ع) چه باید می کردند که نکردند، و چه قصوری از جانب آنان شما را به بیان این جمله واداشت؟

شما مسلمانان شأن و منزلت امام حسین(ع) را خوب نمی شناسید و پاس نمی دارید. چرا؟ بنده در کتابم بیان داشتم که نباید زنده نگاه داشتن حماسه عاشورا، تنها به آئین های مذهبی محدود شود

علاوه بر این عبارت؛ بنده جمله دیگری را در همین مورد و در مصاحبه دیگری بکار بردم. و بیان داشتم که: شما مسلمانان شأن و منزلت امام حسین(ع) را خوب نمی شناسید و پاس نمی دارید. چرا؟ پرسش این است که شیعه چه وظیفه ای در قبال حسین (ع) دارد؟ بنده در کتابم بیان داشتم که نباید زنده نگاه داشتن حماسه عاشورا، تنها به آئین های مذهبی محدود شود. البته این موارد خوب است. مثل؛ سینه زدن و سوگواری…، اما هر انسان مسلمان و غیر مسلمان می بایست دستورالعمل ها و رفتارهای حسین (ع) را در زندگی خویش و خانواده و جامعه اش وحتی جهان به کار گیرد. چرا؟ تا اینکه حق و حقانیت بر پا شود و بساط ظلم برچیده گردد.

برای اینکه حسین(ع) نماد مظلومیت بود. و همین امر باعث شد تا گاندی بگوید: حسین شیوه مظلومیت را به من آموخت تا اینکه به پیروزی دست یابم. اما چگونه انسان مظلوم و بی پناه می تواند پیروز باشد؟ و چگونه مظلومیت به پیروزی تغییر می یابد؟ بنابراین میان مظلومیت و پیروزی تطابقی وجود دارد و بکارگیری آن دستورالعمل ها پیروزی را به ارمغان خواهد آورد. آیا اینگونه نیست؟

برداشت من این است که نباید تنها به گریه و سوگواری پرداخت، بلکه باید در زمینه گسترش این دستورالعمل ها و فرهنگ حسینی در تمامی جهان تلاش کرد.

این گونه اقدامات باعث می شود که مردم جهان به ویژه غربی ها و دنیای مسیحیت آگاه شوند که شخصی همانند پیامبرشان مسیح(ع) وجود دارد که در اندیشه و از خودگذشتکی و دفاع از دین و اعتقادات به عیسی(ع) شباهت داشته است. برای اینکه اعتقادات نیز مانند هر پدیده ی دیگری دستخوش تحریف و انحراف می شود. و هنگامی که حسین (ع) احساس کرد که انحراف و کج روی آغاز شده است، جنبش خود را آغاز کرد تا آن تکان روحی و وجدانی را به وجود آورد.

من قیام حسین را نبرد در نظر نمی گیرم، و آنرا حماسه انسانی و اعتقادی می دانم. حماسه حسین (ع) برای تمامی دورانهاست و در هر زمانی کاربرد دارد

من قیام حسین را نبرد در نظر نمی گیرم، و آنرا حماسه انسانی و اعتقادی می دانم. و تفاوت آن با دیگر حماسه ها، مثل شاهنامه فردوسی و … در این است که این حماسه ها ساخته خیال نویسنده است، که شاید عقل وخرد آن را بپذیرد و یا نپذیرد و می تواند جنبه سرگرمی داشته باشد. اما خواندن این حماسه ها به غیر از لذت هنری نتیجه دیگری نخواهد داشت. اما حماسه حسین (ع) برای تمامی دورانهاست و در هر زمانی کاربرد دارد، وهمچنین درسهای فراونی در خود دارد.

در اینجاست که انسان در بوته آزمایش قرار می گیرد، در اینکه بتواند این درسها را بفهمد و به کار گیرد ، و نگاهی سطحی به حماسه حسین (ع) نداشته باشد، و تنها به زنده نگاه داشتن سالانه حماسه عاشورا اکتفا نکند. برای نمونه؛ انسان در تلاش است که از جایگاه اجتماعی و دست آوردهای مادی خویش حفاظت نماید، اما حسین (ع) اینگونه نبودند، و تمامی این موارد را نادیده گرفت، وقیام کرد. و اگرچه در نبرد شکست خورد؛ اما با این قیام، اسلام، نبردهای بعدی خود را با پیروزی پشت سر گذاشت و با پیروزی پشت سر خواهد گذاشت. این همان فلسفه حماسه کربلا است.

در پاسخ به مطلب آخر، که وظیفه شیعیان در قبال حماسه عاشورا و حسین چیست؟ باید بگویم؛ بنده در سن ۲۳ سالگی شروع به نگارش این کتاب نمودم، و این نخستین کتاب من از مجموع ۱۵ جلد کتابی است که در زمینه های مختلف ادبی نوشته ام. البته پیش از نوشتن کتاب ، مقتل حسین (سوگنامه) مقرم را خواندم؛ چون سابقه ذهنی ای در این زمینه نداشتم. در آغاز با مداد به حاشیه نویسی در کتاب مقتل پرداختم، برخی افراد، نوشته های من در حاشیه کتاب را دیدند و گفتند که این نوشته ها رویکرد و نگاه تازه ای را در خود دارد؛ نگاه شخصی مسیحی که در میان مسلمانان زندگی می کند و هویت زندگی اش اسلامی است و هوای حسین(ع) را در سر دارد. مرا تشویق کردند تا این کار را ادامه دهم.

شرق شناسان در پرداختن به حماسه عاشورا نگاهی کاملا مادی به آن داشته اند. و برخی مسلمانان نگاه درستی به آن نداشته اند. ازسویی برادران شیعه به این حماسه تا حدودی نگاه عاطفی دارند

اگر توجه نماییم، شرق شناسان در پرداختن به حماسه عاشورا نگاهی کاملا مادی به آن داشته اند. و برخی مسلمانان نگاه درستی به آن نداشته اند. و افرادی همانند ابن تیمیه؛ قیام حسین(ع) را باعث گسترش فساد دانسته است، البته نمی دانیم ابن تیمیه از کدام فساد سخن می گوید؟! بنابراین باید نگاهی عینی و بی طرفانه به این مساله داشت. ازسویی برادران شیعه به این حماسه تا حدودی نگاه عاطفی دارند. در زمانی که کتاب من چاپ شد، در معرض تهدید و عکس العمل های مبالغه آمیز و تندی قرار گرفت، البته من از این مطلب خرسند و خشنودم. و پس از گذشت ۱۲ سال ازچاپ کتاب، که رنج های بسیاری را در بر داشت؛ تا به امروز نتوانسته ام خودم را از جادوی شخصیت حسین(ع) رها سازم.

تصمیم گرفتم که این کتاب نخستین اثر ادبی من باشد. و اکنون پس از گذشت ۳۷ سال این توان را در خود نمی بینم که کتابی همانند این اثر بنویسم، و ایمان دارم که این کتاب به لطف خدا و برکت حسین و اهل بیت(ع)دستاورد بزرگی به همراه داشت. و با وجود آنکه نگارنده آن ۲۳ سال داشت؛ خوانندگان گمان می کردند که شخص ۹۰ ساله ای آنرا نوشته است. شگفت انگیز تر آنکه کتاب من به دادگاه فرا خوانده شد. وبر اساس یک دلیل مضحک حکم صادر کرد. اتهام من جمله ای بود که در باره عثمان بن عفان نوشته بودم؛ وجالب آنکه بنده این عبارت را بدون کم وکاست از کتاب (انقلاب حسین (ع) و نتایج اجتماعی آن) نوشته محمد شمس الدین گرفته بودم.

مفاد اتهام این بود که نویسنده کتاب، عثمان را به مسخره و طعنه گرفته است. و در قانون آمده است که محقق و پژوهشگر می تواند به کتابهای موجود در کتابخانه ها استناد کند بدون آنکه نظری و دخل و تصرفی در آن داشته باشد. و بنده نیز همین را انجام دادم اما با این حال کتاب آقای شمس الدین در کتابخانه ها خوانده می شود، و از آن سو بر علیه کتاب بنده حکم ممنوعیت چاپ صادر کردند.

*در گفتگویی که پیش از این داشتیم، بین ظهور حضرت مهدی(عج) و بازگشت حضرت مسیح(ع) و حرکت امام حسین(ع) پیوندی بر قرار کردید و اشاره نمودید که ارتباط تنگاتنگی میان این سه برقرار است و که اگر کسی بخواهد ظهور را بشناسد و در جهت تحقق آن گام بردارد ابتدا باید امام حسین(ع) را بشناسد و در انتظار بازگشت حضرت مسیح(ع) باشد. این سه مقوله اگر چه از نظر فاصله زمانی با یکدیگر قرار دارند اما بیکدیگر بسیار شبیه‏ اند شما این وجه تشابه را در چه می بینید؟

قطعا عنایت و توجهات خداوند این وجه تشابه را بوجود آورده است، و هر انسانی با توجه به اعتقادات و دین خود برداشت جزئی و یا کلی از آن دارد. ما نمی توانیم به تدبیر الهی اشراف کامل داشته باشیم؛ و تنها به اندازه خوانش خود برداشت هایی خواهیم داشت. در نتیجه باید این مسائل را بپذیریم و به جزئیات و اختلاف ها نگاه همه جانبه داشته باشیم؛ نگاهی که برخاسته از ایمان است. و منظور از ایمان همان جنبه ایمانی است که در وجود تمامی پیامبران و اولیا خدا و برگزیدگانش بوده است. آنها آمدند تا بر شأن و منزلت انسان بیفزایند. همچنین جنبش و نهضت پیامبران شبیه به یکدیگر بوده است؛ چراکه انسان را به پرستش خداوند یگانه و برقراری حق فراخواندند.

بنده به عنوان یک مسیحی بر این باورم؛ که در آن زمان حضرت مسیح (ع) و حضرت مهدی(عج) بشریت را از گودال و حضیض گناهان و فساد و ستم بیرون خواهند کشید و رها خواهند ساخت

براساس اندیشه و اعتقاد ما مسیحیان و همچنین مسلمانان؛ زمانی که جور و ستم و فساد تمامی جهان را در برگرفت، مهدی (عج) خواهد آمد. البته در همین دوران نشانه های ظهور قابل لمس است. ولی جز خدا، شخصی زمان دقیق آن را نمی داند. و بنده به عنوان یک مسیحی بر این باورم؛ که در آن زمان حضرت مسیح (ع) و حضرت مهدی(عج) بشریت را از گودال و حضیض گناهان و فساد و ستم بیرون خواهند کشید و رها خواهند ساخت. بشریتی که در پی منافع مادی، دین آسمانی خود را نادیده گرفت و در پاسداشت آن سستی به خرج داد.

اما بر این باورم که این دسته از کارها، ساخته انسانها ی شیطان صفت است که بشریت را گمراه ساختند و آنها را از گوهرهای با ارزشی که در کتابهای آسمانی آمده است دور ساختند.

بنابراین تمامی آن جانفشانی ها و ازخودگذشتگی های پیامبران برای این بوده تا عقیده و اندیشه درست را به انسانها منتقل کنند و آنها را چه در دنیا و چه در آخرت به سرمنزل مقصود برسانند. در مقابل، انسان به دنیا روی آورده، وهمین دنیا خواهی، فساد و حق کشی و عصیان را به ارمغان می آورد.

این مسائل درس و عبرتی برای بشریت درخود دارد و بواسطه ی حضور این اولیا و برگزیدگان خدا رها و آزاد خواهند گشت.

در رابطه با حکومت الهی باید بگویم: ما به عنوان انسان نمی توانیم تصور کلی ای برخلاف آنچه در کتاب های آسمانی ذکر شده است، داشته باشیم. همانطور که لحظاتی پیش بیان داشتم؛ رویای ما برای رسیدن به آن حکومت الهی و اینکه پایان امور ما در زمان ظهور مهدی(عج) و مسیح(ع) چه خواهد بود؛ همه ی این مسائل نیاز به آمادگی ها و زمینه هایی دارد که در دین مسیحیت و اسلام ذکر شده است.

و هر دو بر این مورد تاکید دارند که پیش زمینه ظهور، فراگیر شدن ستم و بی عدالتی در جهان است. همانگونه که امام علی فرمودند: چقدر راه حق بی رهرو است؛ چراکه رهروان آن اندک است. این سخن بیانگر این مساله تردید ناپذیر است که شخصی در راه حق قدم نخواهد نهاد.

و اگرچه امام این سخن را در زمان خود گفتند؛ با این حال این سخن برآمده از آینده نگری و ژرف نگری ایشان به رویدادهاست. همانگونه که دیگر افراد خاندان نبوت چنین بصیرت و آینده نگری داشتند. کافیست سخنان امام حسین(ع) را به یاد بیاورید و یا حضرت زینب (س) که در پیشاپیش کاروان اسرا به سوی دمشق رهسپار شد؛ ایشان در آن زمان سخنی به برادرزاده اش گفتند که نشان از آینده نگری و اشراف به امور است، زینب (س) فرمودند: آینده سرشار از ذکر نام ما خواهد شد و بارگاه ما برتری خواهد یافت. پرسش اینجاست؛ حضرت زینب چگونه می دانستند که پس از گذشت ۱۴ قرن، رویدادها به این سو پیش خواهد رفت؟! این خود دلیلی بر سخن بنده است. بنده دو سال پیش برای مراسم اربعین به کربلا رفتم و ۲۴ میلیون زائر را دیدم، و این خود گوشه ای از آن آینده نگری زینب (س) و برادرش حسین(ع) را نشان می دهد.

آنها می دانستند که دلها با این حماسه ارتباط برقرار خواهند کرد و نام آنها گرامی داشته می شود و بارگاه آنها جایگاه والایی می یابد. و در هرجا که گام های مبارکشان پا نهاده؛ بارگاهی خواهد شد، که دسته دسته انسانها به دیدارش خواهند شتافت؛ انسانهایی که از سر سوز و اشتیاق بی تاب دیدار این کرامات فراوان هستند. و چنانچه انسانی این احساس را تجربه نکرده باشد، هراندازه برایش سخن بگویی، این سوز و اشتیاق را نمی فهمد و احساس نمی کند.

آنکه در روز اربعین رهسپار بارگاه حسین (ع) است؛ وجود خود را به دست فراموشی می سپارد و از وادی مادیات رخت می بندد، و در پی این است که حق جو شود، به شخصی ستمی نمی کند، و اگر به خاطر او ستمی به شخصی شده است، شب هنگام آسوده سر بر بالین نمی نهد، و با تمام وجود رهسپار می شود، و در راه به این می اندیشد؛ که چرا عاشورا شکل گرفت؟ چرا حسین(ع) از جان خود و خانواده و یارانش گذشت؟ چرا؟ آیا این حماسه در پاسخ به فرمان خدا نبوده است؟ و چه پاسخ شگفت انگیزی! و حسین (ع) گل سرسبد بوستان نبوت؛ در پاسخ به این فرمان پروردگار آن حماسه را آفرید، در قرآن آمده است، همگی سبکبار و گرانبار شتاب کنید و با نیروی بدنی و مالی خود در راه خدا جهاد کنید، اگر بفهمید، این کار برای شما بهتر است.

و این شتاب و آمادگی برای جانفشانی، زمینی نبود، بلکه با آن درسی به انسانها داد، و در این اقیانوس متلاطم حرص و طمع و آز که راه خدا را از اندیشه انسان پاک می سازد و می زداید؛ حسین ( ع)، برج هدایت گری را در این میان برافراشت تا انسانها راه خدا را بیابند ودر گودال گناه و لغزش فرو نیفتند و از گزند مارهای کشنده ی این مسیر در امان بمانند.

بنابراین همه ی اینها حکمت خداوند است. اما اینکه آن ظهور چگونه خواهد بود؟ تنها خدا می تواند به آن پاسخ دهد. وهمانگونه که قبلا گفتم؛ ما تصور میکنیم که چگونه خواهد بود. در آن زمان عیسی(ع) و حسین (ع) ابزارهایی را در اختیار خواهند داشت که بشر به چشم خود ندیده است. و همانگونه که در جشنواره چهارم امنیت بیان داشتم؛ در این رویداد بزرگ(ظهور مهدی و عیسی) ستارگان و افلاک و نیروهای مغناطیسی زمین با آنها همراه خواهد بود.

همچنین تمامی ناشناخته های بشر تا به امروز. علاوه بر این، فرشتگان با گونه های فراوانشان و حتی انسانهای خیرخواه؛ همگی تحت فرمان عیسی(ع) و مهدی(عج) هستند. تا بدین وسیله عدالت را برپا سازند و ستم را ریشه کن کنند. این ستمی که انسان با شیوه های گوناگون و با بهره گیری از دانش و فیزیک و تکنولوژی، ساخته است.

بنابراین این موضوع را به دست حکمت الهی می سپاریم، با این وجود، در برابرش تسلیم هستیم و تمامی دیدگاه های متفاوت را می پذیریم؛ چراکه این تفاوت حکمتی را در بر دارد؛ و این دیدگاه ها هیچ گاه محور مرکزی اعتقادات را رد نمی کند.

همانگونه که بیان داشتم؛ هر کار و اثری پیرامون قهرمان کربلا، باعث خواهد شد که بسیاری از مفاهیم فرهنگ حسینی به انسانها منتقل شود و بر آگاهی آنها بیفزاید. و همانطور که امام علی (ع) گفتند: انسان دشمن هرآنچه که نمی داند است. و در جای دیگر فرمودند: با نادان نشست و برخاست نکن، و از هر دو بر حذر باشید، چه بسیار افراد نادانی که با دانا نشست و برخاست کردند و او را به هلاکت و بدبختی کشاندند. لذا عدم آگاهی در این امور پسندیده نیست. و حتی انسان با ساختن فیلم و نوشتن کتاب و… می تواند تلاش کند تا از اندیشه حسین واصولش و نهضتش دفاع کند.

حتی اگر این کار پس از ۱۴ قرن صورت گیرد؛ همانگونه که من برای نوشتن پیرامون حسین(ع) رنج و مشقت را تحمل کردم، و شخصیتی غیر از حسین(ع) را انتخاب نکردم، وفکر نمی کردم روزی کتاب من چاپ شود و اثر مثبت و یا منفی داشته باشد. با این حال من به این موانع و سختیها می بالم و افتخار می کنم، چون در راه حسین(ع)؛ ستاره درخشان و بزرگ اسلام و بشریت است. برای شما آرزوی موفقیت و کامیابی دارم.
pejuhesh232
 
پست ها : 8630
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

امام حسین (علیه السلام) متعلق به همه ادیان و اعصار است

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه نوامبر 20, 2016 4:08 am

رییس انجمن آشوری های سوریه:
امام حسین (علیه السلام) متعلق به همه ادیان و اعصار است


رییس انجمن آشوری های سوریه گفت: امام حسین(علیه السلام) یک شخصیت فرا اسلامی و متعلق به همه ادیان و عصرهاست.
به گزارش شفقنا به نقل از ایرنا، فؤاد سادا در حاشیه عزاداری روز عاشورا در حرم حضرت رقیه (س) در گفت و گو با ایرنا افزود: امام حسین(علیه السلام) برگردن همه ادیان حق دارد و پیروان همه ادیان و مذاهب از ایشان خصایل نیکو را الگو می گیرند.
وی اضافه کرد: غیرمسلمانان نیز به خاطر تاثیری که امام حسین(علیه السلام) در تمام شئون زندگی آنها داشته است، حضور در مجلس عزای ایشان را وظیفه و افتخار خود می دانند.
تصوير
سادا اظهار داشت: در سوریه چیزی به نام جنگ دینی و مذهبی و حتی اختلاف مذهبی نداریم، این بحران ناشی از حضور مزدورانی است که توسط صهیونیست ها و با پول برخی کشورهای عربی اجیر شده اند.
وی گفت: هدف این توطئه استعماری در همه کشورهایی مانند سوریه، مصر، لیبی، عراق، یمن و دیگر کشورها، تجزیه سرزمین ها و ملت ها درراستای اهداف صهیونیسم جهانی است.
رئیس انجمن آشوری های سوریه افزود: ملت و ارتش سوریه با پشتیبانی کشورهای دوست و مقاومت اسلامی، این توطئه را در سوریه به شکست خواهند کشاند.
سادا اظافه کرد: ما غیر از ایستادگی و مقابله با این توطئه و تندروی ها که دارای منشا خارجی است و از حمایت خارجی برخوردار است راهی نداریم.
روز چهارشنبه شماری از سران عشایر و رهبران اقلیت های دینی و مذهبی سوریه با حضور در حرم حضرت رقیه(س) در مراسم عزاداری و مقتل خوانی عاشورا شرکت کردند.
pejuhesh232
 
پست ها : 8630
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

لطف امام حسین(علیه السلام) در زیرات پیاده به یک زن کانادایی

پستتوسط najm134 » سه شنبه اکتبر 16, 2018 7:28 am

وقتی یک زن کانادایی در زیارت پیاده اربعین مورد لطف امام حسین(علیه السلام) قرار می‌گیرد


مهدی امینی مستندهای متفاوتی را درباره راهپیمایی بزرگ اربعین کارگردانی کرده است. او خاطراتی خواندنی از تجربه مستندسازی اربعین دارد.


به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، مهدی امینی مستندساز است. او تجربه مستندسازی از راهپیمایی بزرگ اربعین را دارد و تاکنون دو مجموعه مستند «جامانده‌ها» و «نامه به حضرت سیدالشهدا» را پیرامون این راهپیمایی میلیونی تولید کرده است. فیلم مستند بلند «جامانده‌ها» به کارگردانی و تهیه کنندگی او در دومین سوگواره جهانی عبرات برگزیده شده و موفق به کسب دیپلم افتخار شده است.

امینی از تجربیات مستندسازی در مسیر کربلا سخت گفت و تاکید کرد: در راهپیمایی اربعین هیچ تفاوتی بین فقیر و غنی نیست. راهپیمایی اربعین جلوه‌ای از روز قیامت است به این معنی که همه در روز قیامت محشور می‌شوند و با هر نژاد، اندیشه و دینی به سوی پروردگار می‌روند. راهپیمایی اربعین نیز چنین است. در آن از همه قشر آدم با هر فرهنگ و اندیشه‌ای می‌بینید. کسی را می‌بینید که پول قرض کرده است و به کربلا آمده است و در مقابل کسی را می‌بینید که مولتی میلیاردر است و شاید حتی مسلمان هم نباشد. در حقیقت همه طیف آدم‌ها در یک ردیف قرار می‌گیرند و به سوی یک حقیقت می‌روند. این موضوع ویژگی اصلی اربعین است که همه را می‌آورد و در یک صف قرار می‌دهد. در آن جا بین آدم‌ها نیز هیچ فرقی وجود ندارد؛ از یک طفل شیرخواره گرفته تا یک پیرمرد قد خمیده 90 ساله. هیچ فرقی بین افراد نیست و همه به یک سو می‌روند.

وی ادامه داد: البته در این مقایسه، راه‌پیمایی روز اربعین یک تفاوتی با روز قیامت دارد و آن هم این است که در روز قیامت همه نگران هستند در حالی که در روز اربعین همه با انرژی هستند و هیچ کس خلاهای روحی، بیماری‌های جسمی و مشکلاتش را حس نمی‌کند. یک پیرمردی که در حالت عادی باید چند نفر دست او را بگیرند تا بتواند راه برود، برای زیارت امام حسین علیه‌السلام مشتاقانه حرکت می کند و اصلا احساس ضعف نمی‌کند. خاطرم هست که در یکی از تصویربرداری‌ها در مرز مهران، پیرمردی 90 ساله را دیدم که به تنهایی مسیر برگشت را طی می‌کرد. وقتی با او صحبت می‌کردم می‌گفت که اکثر مسیر را پیاده رفته است و هیچ احساس ضعفی هم نداشته است. دقت کنید که معنویت عشق به امام حسین علیه السلام و محبت به ایشان مانند اکسیری است که هر درد و رنجی را از بین می‌برد و به نوعی داروی هر دردی است.

این کارگردان و مستندساز جوان کشور، به پذیرایی مردم عراق در این زمان اشاره کرد و گفت: دقت کنید که در حالت عادی وقتی یک نفر چیزی را به شما می‌دهد، کمی انتظار از شما دارد و شاید خود را یک بالادستی شما احساس کند اما در عراق و در مسیر پیاده‌روی اربعین، خدماتی که از سمت مردم عراق داده می‌شود واقعا همراه با التماس است. این‌گونه نیست که بگویند همینی که هست و دیگر هیچ. هر کس هر چیزی که در توان دارد را خالصانه عرضه می‌کنند و حتی برای این کار التماس می‌کنند. گویا که به زائران اباعبدالله بدهکار هستند و می‌خواهند دین‌ خود را ادا کنند. آنان اعتقاد دارند که وقتی شما زائر امام حسین(ع) این خدمات را از من دریافت می‌کنید، علاوه بر برطرف شدن نیاز شما، خلا من پر می‌شود. در حقیقت او خودش را بیش‌تر از شما نیازمند دریافت این خدمات می‌داند چرا که اعتقاد دارد این کار یک امتیاز ویژه‌ای برای خود او است. شما در هیچ جای دنیا چنین چیزی را نمی‌بینید.

او در بخش پایانی صحبت های خود به بیان یک خاطره از یک گروه خارجی که برای حضور در راهپیمایی اربعین حضور داشتند اشاره کرد و گفت: من سال گذشته در مسیر پیاده‌روی اربعین همراه با یک تیم از مسافران خارجی بودم. در بین این گروه یک خانم کانادایی حضور داشت که مسلمان هم نبود. او در بین مسیر راهش را گم کرده بود و از دوستان خود جدا افتاده بود و در نهایت آنان را در کربلا پیدا کرده بود. فرض کنید که یک شخص خارجی در مسیری که دو سه روز پیاده‌روی دارد تنها شده است، زبان عربی بلد نیست و از دوستانش دور افتاده است. با این اوصاف، وقتی در کربلا از او پرسیدم که آیا احساس اضطراب یا احساس غربت داشتید؟ در پاسخ من گفت که اصلا احساس تنهایی نکردم. این قدر عشق به امام حسین(ع) در این مسیر و افرادش وجود داشت که جای خالی دوستانم را حس نمی‌کردم. این‌ها صحنه‌های تکرار نشدنی است که فقط در اربعین رخ می‌دهد و در جای دیگری اتفاق نمی‌افتد. در مقابل وقتی با بسیاری از اعضای این گروه خارجی حرف می‌زدم، بسیار تعجب می‌کردند. می‌گفتند که اوضاع اقتصادی این مردم از نوع لباس پوشیدنشان، خانه‌هایشان و ... مشخص است اما دار و ندارشان را در طبق اخلاص ریخته‌اند و در راه امام حسین(ع) انفاق می‌کند.
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

کشیش ایالت جورجیا: برای بوسیدن خاک مقدس به کربلا آمده ام

پستتوسط najm134 » يکشنبه نوامبر 11, 2018 4:32 pm

کشیش ایالت جورجیا: برای بوسیدن خاک مقدس به کربلا آمده ام



پدر “مالخاز سونگیو لاشفیلی” یکی از کشیش های ایالت جورجیا در آمریکا که برای مشارکت در زیارت اربعین امام حسین(ع) به کربلا آمده تاکید کرد: عدالت و صلح با جانفشانی مرد بزرگی به نام امام حسین(ع) پیروز شدند.
وی تصریح کرد: “ذبیح الفرات” که در انجیل ذکر شده، همان امام حسین (علیه السلام) است.
“لاشفیلی” با بیان اینکه برای بوسیدن خاک مقدس به کربلا آمده ام، گفت: برای تمامی مردمی نماز خواندم؛ چرا که این مکان را الهام بخش و شوق انگیز یافتم.

Image Image
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

سفیر کانادا در عراق: امام علی(عليه السلام) نماد انسانیت است

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه دسامبر 08, 2018 11:07 pm

سفیر کانادا در عراق: امام علی(عليه السلام) نماد انسانیت است


به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ «پول گیبارد» سفیر جدید کانادا در عراق به زیارت بارگاه ملکوتی امیرمومنان حضرت علی(عليه السلام) شتافت.

Image

وی پس از زیارت ضریح مطهر، از بخش های مختلف این حرم بازدید کرد و با مسئولان این عتبه مقدس به گفت وگو پرداخت.

سفیر کانادا در عراق تصریح کرد: از زمانی که مسئولیت جدید خود به عنوان سفیر کانادا در عراق آغاز کرده ام، این اولین بار است که این مکان مقدس را زیارت می کنم.

وی افزود: از اینکه در این مکان حضور دارم به شدت خرسند بوده و احساس وصف ناپذیری دارم. این حرم مطهر سرشار از انسانیت و آرامش است.

سفیر کانادا اظهار داشت: وقتی دیدم مردم در فضایی معنوی و مملو از آرامش به زیارت پرداخته و مسئولان نیز به ارائه خدمات به آنها می پردازند، به این نتیجه رسیدم که چنین فضایی فقط برای شخصیت ها و نمادهایی فراهم می شود که به انسانیت شهره هستند و امام علی(عليه السلام) یکی از این افراد است.

وی تأکید کرد که امام علی(عليه السلام) نماد انسانیت به شمار می آید.
pejuhesh232
 
پست ها : 8630
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

تشرف علما و پژوهشگران مسیحی به زیارت حرم مطهر امام علی(علیه

پستتوسط najm134 » دوشنبه ژانويه 21, 2019 11:33 am


تشرف علما و پژوهشگران مسیحی به زیارت حرم مطهر امام علی(علیه السلام)


جمعی از علما و کارشناسان مسیحی کشورهای مختلف جهان به زیارت حرم مطهر امام علی(ع) مشرف شدند.
به گزارش خبرگزاری اهل بیت (علیهم السلام) ـ ابنا ـ جمعی از علما و کارشناسان مسیحی که در زمینه پژوهش اسلامی مشغول به فعالیت هستند، حرم مطهر امام علی(ع) را زیارت کردند.

این علما و پژوهشگران مسیحی از کشورهای فرانسه و برزیل و دومینیکن و مصر و عراق بودند.

این افراد پس از زیارت بارگاه ملکوتی امیرمومنان علی(علیه السلام) از آثار تاریخی در این حرم مطهر بازدید کردند.

این هیأت مسیحی با استقبال مسئولان روابط عمومی عتبه علوی مواجه شده و مسئولان، شرح مفصلی از ابعاد تاریخی و معنوی این بارگاه مطهر ارائه کردند.
Image Image
Image Image
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

از لندن تا کربلا در جست‌ و جوی ایمان

پستتوسط najm134 » چهارشنبه مارس 13, 2019 8:45 pm

از لندن تا کربلا در جست‌ و جوی ایمان


به گزارش «شیعه نیوز»، یک دختر جوان انگلیسی، یک شال سبز روی سرش انداخته و در ایوان حرم امام حسین علیه‌السلام در حال عکس گرفتن از جمعیت پرشور زائرین اربعین است. دوربین که به سمتش می‌چرخد، چشم‌های خیسش معلوم می‌شود و کلماتی که میان بغض می‌گوید توی صدای جمعیت عزادار گم می‌شود.

Image
این استوری«امیلی گرت ویت»، عکاس و مستندساز انگلیسی در فضای مجازی دست‌ به‌ دست می‌شود و به یاد همه می‌اندازد که محبت حسین علیه‌السلام نه مرز می‌شناسد و نه مسلمان و غیرمسلمان بودن. سر و کارش با قلب آدم‌هاست و جوششی که از دل آن‌ها به چشم‌هایشان می‌نشیند.

امیلی این روزها به کشورمان سفر کرده تا هم به گفته خودش در میان تصاویر غیردقیقی که از ایران در رسانه‌ها وجود دارد،‌ تصویری واقعی از زیبایی‌ها و فرهنگ این کشور به دنیا نشان دهد و هم در کنار آن مستندش را اکران کند و عکس‌هایی که از اربعین گرفته را در یک نمایشگاه به نمایش بگذارد. در روز افتتاحیه نمایشگاهش قرار مصاحبه‌ای با او می‌گذاریم و امیلی با روی خوش پاسخگوی سؤالاتمان می‌شود.

چطور شد تصمیم به حضور در راهپیمایی اربعین گرفتید؟

سال 2017 یکی از گروه‌های مستندساز ایرانی از من دعوت کرد که برای ساخت مستندی درباره پیاده‌روی اربعین به این مراسم بیایم. خیلی زود با این گروه مثل یک خانواده شدیم. با توجه به اینکه سال اول بیشتر مسیر پیاده‌روی را با ماشین طی کردم، سال بعد تصمیم گرفتم دوباره به پیاده‌روی اربعین بروم و در این مسیر کنار مردم قرار بگیرم تا ارتباط نزدیک‌تری با آن‌ها پیدا کنم.

خیلی‌ها در این مسیر به مقصد نهایی که حرم امام حسین(ع) هست توجه می‌کنند؛ اما من فکر می‌کنم مسیری که تا مقصد طی می‌شود هم خیلی مهم است.

درباره فیلمی که در ایوان حرم امام حسین (ع) استوری کردید و بغضی که داشتید برایمان بگویید.

یک تصوری وجود دارد که این تجربه‌های مذهبی منحصر به مسلمانان است. اما درنهایت همه ما انسان هستیم. افراد مختلف، عقاید متفاوتی دارند اما احساسات مشترکی را تجربه می‌کنند. در این مورد به‌خصوص، ‌من و «فرزان»، ‌همراه ایرانی‌ام، به مدت دو هفته و نیم در حال سفر بودیم و صحنه‌های زیادی در طول پیاده‌روی دیده بودیم و اتفاقات زیادی را تجربه کرده بودیم. ما در بین میلیون‌ها نفر از مردم در یک فضای پر از صلح به کربلا رسیده بودیم و آن بغض من،‌ احساسی بود که بعد از تمام این‌ها داشتم. این میزان دلدادگی و عشق آدم‌ها به یک شخصیت متحیر کننده است.

فرزان‌ از من فیلم گرفت و من آن را در اینستاگرامم استوری کردم چون من مسلمان نیستم و می‌خواستم به مردم نشان بدهم که به خاطر قرار گرفتن در آنجا و آن موقعیت ممنونم چون می‌دانم خیلی‌ها دوست داشتند آنجا باشند.

اگر بخواهید در یک جمله پیاده‌روی تا حرم امام حسین(ع) را تعریف کنید چه می‌گویید؟

تمرکز من بیشتر روی جنبه‌های فرهنگی این ماجراست. و به نظر من جمله و پیامی که باید از این رویداد به بقیه معرفی شود، پیام صلح است.

مراسمی که پیام و نماد آن صلح باشد را به شکل پیاده‌روی اربعین در جایی دیگر از دنیا هم دیده‌اید؟

در دنیا تصویر بسیار نادرستی از عراق و جامعه مسلمین وجود دارد. اربعین می‌تواند متضاد این تصویر نادرست را به دنیا معرفی کند. من جایی از دنیا یک تجمع 25میلیونی از افراد را ندیدم که با نگاه صلح و محبت کنار هم جمع شده باشند و در محبت به یک امر، هیچ اختلاف‌نظر و درگیری باهم نداشته باشند.

در یکی از برنامه‌های‌تان گفته بودید امام حسین (ع) دروازه ورود شما به ایمان شد. در این مورد بیشتر توضیح می‌دهید؟

من تا قبل از پیاده‌روی اربعین در تجربه مشابهی حضور نداشتم و آنجا بود که متوجه شدم که به‌عنوان یک ژورنالیست،‌ آگاهی و درک زیادی از «ایمان» ندارم. من 25 سالم است و همیشه در حال سفر هستم اما اربعین یک تجربه حیاتی و منحصربه‌فرد برای من بود و باعث شد با ایمان به‌عنوان یک وجه از زندگی آشنا شوم و در مورد آن بیشتر جست‌ و جو کنم.

به‌عنوان یک عکاس، شما باید بتوانید با مردمی که از آن‌ها عکس می‌گیرید ارتباط برقرار کنید. دفعه قبل که در اربعین حضور داشتم این اتفاق برایم نیفتاد اما دفعه دوم یعنی پارسال این کار را انجام دادم و یک تغییر بزرگ در آنچه از این پیاده‌روی درک کردم اتفاق افتاد؛ چون احساس من بسیار به آن‌ها بسیار نزدیک شد و توانستم ایمان را بیشتر لمس کنم.

بعدازاین تجربه، آیا دوست دارید با امام حسین و عزاداری شیعیان برای ایشان بیشتر آشنا شوید؟

من خیلی دوست دارم یک مستند درباره محرم از قبل از عاشورا تا اربعین بسازم؛ یعنی کل مسیر عزاداری مردم از ابتدا تا انتها را روایت کنم. نمی‌خواهم آن را خیلی جزئی کنم و قرار است کاملاً بی‌طرف باشم و مستندهایی درباره دنیای اطرافم بسازم. امام حسین (ع) بخش اصلی و محوری این مسیر است اما من قبلاً گفته‌ام که تمرکز اصلی‌ام روی روایت‌های انسانی و مستندسازی از مردمی است که پیرو امام حسین (ع) هستند و جمعیت‌ها و افرادی که عزاداری‌ها و پیاده‌روی را حمایت می‌کنند.

حضور و مشارکت زنان در طول پیاده‌روی اربعین چگونه بود؟

در سال 2018، پنجاه‌وهفت درصد افرادی که در پیاده‌روی اربعین شرکت می‌کردند، زنان بودند بااین‌وجود در گزارش‌های رسانه‌های خارجی و عکس‌هایی که از مراسم منتشر شده بود، به‌ندرت حضور این زنان را می‌بینید. زنان در این مراسم غذا می‌پزند و بدون هیچ چشم‌داشتی به زائرها محبت می‌کنند و همزمان از بچه‌هایشان هم مراقبت می‌کنند.

موکب‌ها زنانه و مردانه هستند اما درواقع موکب‌های زنانه، زنان و بچه‌ها هستند و بچه‌هایی که تازه به دنیا آمده‌اند و کودکان هم در این موکب‌ها حضور دارند که نگه‌داری از آن‌ها در عین پذیرایی از مهمان‌ها و رسیدگی به امور مختلف مشکل است. به نظر من این خیلی مهم است که این استقلال زنان و مدیریتی که دارند دیده شود و در رسانه‌ها انعکاس داده شود. اربعین واقعاً فرصت بسیار خوبی است برای اینکه رسانه‌ها دقیق نگاه کنند و ببینند زنان مسلمان واقعاً چگونه هستند.

در این سفر میلیون‌ها نفر از کشورهای مختلف حول محبت امام حسین (ع) دورهم جمع شده‌اند. آیا در سفرهای قبلی،‌ تجربه مشابهی داشته‌اید؟

فضاهایی که من قبلاً حضور داشتم رویدادهایی بوده است که هزاران نفر از مردم حضورداشته‌اند مثل تجمعات اعتراضی،‌ مسابقات ورزشی یا فستیوال‌های موسیقی. بیشتر این تجمع‌ها با خشونت یا اعتراض همراه است. اما در پیاده‌روی اربعین بیشتر از 25 میلیون نفر حضور دارند و درحالی‌که بزرگ‌ترین اجتماع جهان است،‌ در آن آرامش موج می‌زند و مردم با طمأنینه و در کمال امنیت به‌ طرف کربلا حرکت می‌کنند. این اولین باری بود که من در یک رویداد با حضور این تعداد از مردم شرکت می‌کردم و از آن مهم‌تر این‌که این مراسم،صرفاً یک جمع از مردمی که دورهم جمع شده‌اند نیست بلکه 25 میلیون نفر همدل و دارای احساسات و اعتقادات مشابه است که یک عشق مشترک دارند.

این رویداد بزرگ نمادی از صلح است چون میلیون‌ها نفر از کشورهای مختلف دورهم جمع می‌شوند و عراقی‌ها در کمال محبت و احترام و با آغوش باز از آن‌ها پذیرایی می‌کنند

با توجه به تصویری که از کشور عراق وجود دارد، وقتی تصمیم به این سفر گرفتید و بعد از آن،‌ چه بازخوردهایی از سمت خانواده و دوستان‌تان دریافت کردید؟

من حمایت زیادی از طرف خانواده و دوستانم داشتم. خانواده‌ای دارم که فوق‌العاده روشنفکر هستند و همیشه دوست دارند درباره فرهنگ‌هایی که من در سفرهایم با آن آشنا شده‌ام بیشتر بدانند.

در اروپا و در کشور من به خاطر بایکوت اربعین توسط رسانه‌ها، مردم چیز زیادی در مورد آن نمی‌دانند و خیلی‌ها وقتی اسم عراق می‌آید، به یاد داعش و ویدیوهایی که از این گروه منتشر شده می‌افتند و شاید به همین خاطر بترسند که به این کشور سفر کنند. به همین خاطر بعضی مردم ممکن است فکر کرده باشند من بی‌احتیاط بودم که به این سفر رفتم، اما در عکس‌ها و استوری‌ها و پست‌های اینستاگرامی من دیدند که بسیاری از مردان و زنان در امنیت کامل کیلومترها از نجف یا بصره به سمت کربلا حرکت می‌کنند تا به حرم امام حسین برسند. بعد از روایتی که از عراق منتشر کردم،‌ خانواده و دوستانم با دیده شک به روایتی که رسانه‌های از عراق به‌عنوان یک کشوری که صرفاً درگیر جنگ است نگاه می‌کنند.

در جهان زندگی مسلمانان خوب تصویر نشده و خیلی‌ها نگاه خوبی به این کشورها ندارند. علت اصلی آن این است که رسانه‌های دنیا تمایلی ندارند خوبی‌های مسلمانان را به نمایش بگذارند. من برای اینکه تصویری درست به جهان نشان دهم تمام تلاش خودم را خواهم کرد.

از بین عکس‌های‌تان کدام‌یک را بیشتر دوست دارید؟ در مورد آن توضیح می‌دهید؟

اسم او سعید است و یک مرد 35 ساله عراقی است که پنج سال از عمرش را به‌عنوان نیروی داوطلب در جنگ با داعش شرکت کرده است. امسال بعدازاینکه چندین بار از ساق پا و شانه‌اش ترکش و گلوله خوردند، به خانه برگشته است. سعید حدود 100 نفر از داعشی‌ها را دستگیر و بازجویی کرده است و از آن‌ها پرسیده است: «اعتقادات شما چیست» و هر بار آن‌ها پاسخ داده‌اند که « ما به چیزی اعتقاد نداریم» پدر و پدربزرگ سعید نیز در برابر صدام حسین جنگیده‌اند و خانواده‌اش مبارزان شناخته‌ شده‌ای هستند. او می‌گفت: «نیروهای عراقی داوطلب ما بسیار قوی هستند و توسط رهبران مذهبی ما که دستور جهاد به ما داده‌اند،‌هدایت می‎شوند. حتی الآن من آماده‌ام درصورتی‌که به من نیاز باشد به میدان جنگ برم. دو ساعت به من زمان بدهید،‌ من آنجا خواهم بود»

به نظرم این موضوع خیلی مهم است که مردم بدانند اکثریت کسانی که از این مراسم حمایت می‌کنند یا وظیفه تأمین امنیت آن را بر عهده‌دارند، کسانی هستند که اخیراً از جنگ‌ برگشته‌اند. سال 2017 وقتی من در خانه‌ها، و در طول سفر مردان زیادی را نمی‌دیدم و برعکس در سال 2018 تفاوتی که مشاهده کردم بسیار واضح بود و تعداد زیادی از مردانی را دیدم که در این مراسم شرکت داشتند. به نظر من سعید یکی از زیباترین مثال‌ها از مهربانی و محبت مردم عراق است.

نکته خاصی هست که در خصوص این سفر بخواهید باکسانی که مصاحبه شما را می‌‎خوانند در میان بگذارید؟

یک موضوعی هست که خیلی دوست دارم در مورد آن صحبت کنم و آن میزان زیادی پلاستیکی هست که توسط شرکت‌کنندگان در این مراسم مصرف‌ شده و در طول مسیر پیاده‌روی اربعین انباشته می‌شود. می‌خواستم درخواست کنم یک کمپین داشته باشیم برای اینکه میزان ظروف یک‌بار مصرف مورد نیازمان را کمتر کنیم. مثلاً همراه خودمان یک لیوان و قاشق و چنگال و چاقو داشته باشیم تا لازم نباشد از نوع یک‌بار مصرف آن استفاده کنیم. درحالی‌که ما در طول پیاده‌روی برای یکدیگر بسیار احترام قائلیم این احترام را برای محیط زیست هم قائل شویم؛ مخصوصاً اینکه عراقی‌ها با یک ایمان و اعتقاد منحصربه‌فرد هر چیزی که از دست‌شان برمی‌آید را فراهم می‌کنند و این مسئولیت بر عهده ماست که از محیط‌زیست محافظت کنیم.
najm134
 
پست ها : 2044
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:15 am

Re: توجه به حضرات معصومين (علیهم السلام)

پستتوسط pejuhesh232 » پنج شنبه مارس 21, 2019 5:52 pm

کشیش کاتولیک آفریقای جنوبی از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) می‌گوید


کریستوفر کلوهسی در کتاب خود با عنوان "فاطمه دختر پیامبر(س)" نکاتی درباره حضرت زهرا(س) می‌گوید.

Image

ه گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، تاریخ بشریت افرادی را به خود دیده است که نه‌تنها در زمان خود بلکه در تمام زمان‌ها و مکان‌ها انقلابی را در رفتارها و اندیشه‌های مردم به‌سوی ارزش‌های انسانی و معارف وحیانی ایجاد کرده‌اند؛ این افراد به عنوان نخبگان بشری با دارا بودن ویژگی‌های برتر انسانی، توانستند در تمام ابعاد وجودی به‌گونه‌ای رشد یابند که برترین انسان‌ها در حسرت آن به‌سر می‌برند. حضرت زهرا(س) نمونه‌ای از این افراد برجسته دوران است. اگر قصد داشته باشیم شخصیت ایشان را سوای از منظر دینی، از زاویه نگاه یک زن موفق تاریخ مورد ارزیابی قرار دهیم، باز می‌بینیم از بهترین الگو محسوب می‌شوند.

عبودیت، صبر، شجاعت، ظلم‌ستیزی، برجستگی‌های علمی و معرفتی همراه با فصاحت کلامی به همراه تقید به عالی‌ترین ارزش‌های اخلاقی و رفتاری از این بانوی بزرگوار اسلام چهره‌ای ساخت که نه‌تنها مورد توجه مسلمانان بلکه مورد توجه تمام آزادگان و حق‌طلبان عالم قرار گرفت.

کریستوفر کلوهسی، عضو هیئت علمی مؤسسه مقدس مطالعات عربی اسلامی در ایتالیا، دکترای فلسفه و محقق در زمینه اسلام و تشیع و همچنین کشیش کاتولیک آفریقای جنوبی است. وی در سال 2018 کتابی با عنوان "فاطمه دختر پیامبر(س)" نوشت.
pejuhesh232
 
پست ها : 8630
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

توجه به حضرات معصومين (علیهم السلام)

پستتوسط najm137 » پنج شنبه مارس 17, 2022 10:01 pm

امام حسین عليه السلام در روایات و احادیث سنيان


در کتب روايي اهل سنت، روايات فراواني در مورد فضايل اهل‌بيت (ع) وجود دارد که در اين نوشتار به 12 روايت که در مورد فضيلت و عظمت امام حسين (ع) است، پرداخته مي‌شود.

1. حسين (ع) سيد جوانان اهل بهشت‏
پيامبر اکرم فرمود: «الْحَسَنُ وَ الْحُسَينُ سَيِّدا شَبابِ اهْلِ الْجَنَّةِ» و طبق نقلي ديگر فرمود: «وَ انّ حَسَنَاً وَ حُسَيْنَاً سَيِّدا شَبابِ اهْلِ الْجَنَّة» يعني حسن و حسين دو آقاي جوانان اهل بهشتند. (سنن ابن ماجه، 1/56 ، الجامع الصغير 1/7 و 152، صواعق 185 و 189، ترمذي 13/191و192، خصائص نسائي 48، مقتل خوارزمي 92)

2. حسين (ع) محبوب پيامبر اسلام (ص)
از روايات و تواريخ استفاده مي شود که پيامبر اسلام (ص) على، فاطمه و حسنين (ع) را از همه مردم و نزديکان خود بيشتر دوست مى‏ داشت و دوستى آنها يک دوستى ساده پدر نسبت به فرزند نبود بلکه ريشه آن بر علائق و مبانى عميق فکري و روحي، و اتحاد و اتصال ناگسستنى معنوى استوار بود. چنانکه مي فرمود: «حُسَيْنٌ مِنّى‏ وَ انَا مِنْ حُسَيْنٍ» (حسين از من است و من از حسين هستم)
همچنين در تعبيرات ديگري فرمود: «انَّهُمْ مِنّى‏ وَ انَا مِنْهُمْ» ايشان از من هستند، و من از ايشان هستم. و در جاي ديگر فرمود: «انَا سِلْمٌ لِمَنْ سالَمْتُمْ، وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبْتُمْ» من در صلح و سازشم با هر کس که با شما در صلح و سازش باشد، و در جنگ و نبردم با هرکه با شما در جنگ باشد. ( ابن ماجه 1/65، سنن ترمذي 13/248)
ما وقتى اين روايات را مطالعه مى‏کنيم و از شدت علاقه و دوستى پيامبر (ص) به امام حسين (ع) آگاه مى‏شويم، نبايد فراموش کنيم که گوينده اين کلمات و الفاظ پيغمبر خدا (ص) است؛ يعني کسى که در دوران زندگانى خود با گزاف گويى و سخنان دور از حقيقت و مدح بيجا مبارزه داشت؛ به تعبير ديگر گوينده اين مطالب کسى است که سخنان و کارهايش براى بشريت، حجت و شريعت است و آنچه فرموده ترجمان حقيقت است‏. و ما ينطق عن الهوي ان هو الا وحي يوحي (نجم/3و4)
در جاي ديگر پيغمبر اعظم (ص) در حق امام حسن (ع) و امام حسين (ع) فرمود: «اللَّهُمَّ انّى‏ احِبُّهُما فَاحِبَّهُما وَ احِّبَّ مَنْ يُحِبُّهُما» يعنى خدايا من آن دو را دوست مى‏دارم، پس آنها را دوست بدار، و هر کس را که آنها را دوست مى‏دارد دوست بدار. (الاستيعاب 1/376 )
همچنين نقل کرده ‏اند که پيامبر اکرم (ص) مى‏ فرمود: «احَبُّ اهْلِ بَيْتى‏ الَىَّ الْحَسَنُ وَ الحُسَيْنُ» يعني محبوبترين اهل بيتم نزد من حسن و حسين اند. ( ترمذي 13/194، مصابيح السنة 2/281 )

3- حسين (ع) ريحانه پيغمبر (ص)
پيغمبر اعظم (ص) فرمود: «انَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَينَ هُما رَيْحانَتاىَ مِنَ الدُّنْيا» حسن و حسين دو ريحانه من از دنيا هستند.
در بعضى ديگر از روايات وارد شده که فرمود: «الْوَلَدُ رَيْحانَةٌ وَ رَيْحانَتىّ الحَسَنُ وَ الحُسَينُ» فرزند ريحانه است و دو ريحانه من حسن و حسين اند. همچنين در حديث ديگر فرمود: «انَّ ابْنىَّ هذَيْنِ رَيْحانَتاىَ مِنَ الدُّنيا» يعنى اين دو پسر من، دو ريحانه من از دنيا هستند. (بخاري 2/188، ترمذي 13/193، اسد الغابة 2/19)

4- حسين شبيه‏ ترين اهل بيت (ع) به پيغمبر (ص)
بخارى و ابن اثير روايت کرده‏اند که وقتى سر حسين (ع) را نزد عبيداللَّه بن زياد آوردند سر مطهر را در طشتى قرار داد و با شمشير يا چوب دستى خود بر آن چشم و بينى نازنين مى ‏زد و از نيکويى و زيبايى آن حضرت سخن مي گفت. در اين هنگام انس گفت: (حسين) شبيه‏ترين ايشان (يعنى اهل بيت) به پيغمبر (ص) بود. (صحيح بخاري 2/188)

5- دوستى حسين (ع) بر همگان واجب است‏
از يعلى بن مره روايت کرده ‏اند که حسن و حسين (ع) به سوى پيغمبر (ص) آمدند در حاليکه از يکديگر در تشرف بمحضر جدّ بزرگوار خود پيشى مى‏جستند، يکى از آنها قبل از ديگرى رسيد پيغمبر اکرم (ص) دست به گردنش انداخت و او را به سينه خود چسبانيد و بوسيد، سپس آن يکي را بوسيد و بعد فرمود: «انّى‏ احِبُّهُما فَاحِبُّوهُما» من ايندو را دوست مى‏ دارم پس دوست بداريد ايندو را. ( ذخاير العقبي 123 )
همچنين ترمذى، و احمد روايت کرده‏اند: "انَّ رسُولَ اللَّه (ص) اخَذَ بِيَدِ حَسَنٍ وَ حُسَيْنٍ فَقَالَ: مَنْ احَبَّنى‏ وَ احَبَّ هذَيْنِ وَ اباهُما وَ امَّهُما کانَ مَعى‏ فى‏ دَرَجَتى‏ يَوْمَ الْقِيامَةِ " يعنى رسول خدا (ص) دست حسن و حسين (ع) را گرفت و فرمود: هر کس مرا دوست بدارد و اين دو و پدر و مادرشان را دوست بدارد، روز قيامت با من در درجه من خواهد بود. (ترمذي 13/176، کنزل العمال 6/216، صواعق 185)

6. درجه والاي امام حسين (ع)
ابن مردويه روايت کرده که پيغمبر اکرم (ص) فرمود: «فِىْ الْجَنَّةِ دَرَجَةٌ تُدْعَى‏ الْوَسيلَةُ فَاذا سَأَلْتُمُ اللَّهَ فَسْأَلُوا لِىَ الْوَسيلَةَ قالُوْا: يا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ يَسْکُنْ مَعَکَ فيها؟ قالَ: عَلِىٌّ وَ فاطِمَةُ وَالْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ.»
يعنى در بهشت درجه‏اى است که وسيله خوانده مى‏شود، هرگاه از خدا سؤال کرديد پس سؤال کنيد براى من وسيله را گفتند: يا رسول اللَّه چه کسى با تو در آن درجه ساکن مى‏ گردد؟ فرمود: على و فاطمه و حسن و حسين (ع) (کنزل العمال 6/217، اسد الغابه 5/523)

7. حسين (ع) با پيغمبر (ص) در يک مکان‏
احمد، طبرانى و ابن اثير از على (ع) و حاکم در مستدرک از ابى سعيد روايت کرده‏ اند که پيغمبر (ص) به فاطمه (س) فرمود: «يا فاطِمَةُ، انّى‏ وَ ايّاک، وَ هذا الرَّاقِدَ يَعْنى‏ عَلِيًّا وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسينَ يَوْمَ القِيامَةِ لَفِى مَکانٍ واحِدٍ.»
يعنى اى فاطمه من و تو و اين که خوابيده (يعنى على) و حسن و حسين روز قيامت در يک مکان مى‏ باشيم. (کنزل العمال 6/216)

8. يارى حسين (ع) از واجبات است‏
انس بن الحارث بن نبيه از پدرش که يکى از صحابه و از اهل صفه است روايت کرده که گفت: شنيدم پيغمبر اکرم (ص) در حالى که حسين (ع) در دامانش بود مى ‏فرمود: «انَّ ابْنى‏ هذا يُقْتَلُ فى‏ ارْضٍ يُقالُ لَهَا الْعِراقُ فَمَنْ ادْرَ کَهُ فَلْيَنْصُرْهُ.»
يعنى به درستيکه اين پسرم در زمينى که به آن عراق گفته مى ‏شود کشته مى‏ شود؛ پس هر کس او را درک کند بايد او را يارى کند.
و نيز سيوطى از بغوى و ابن السکن و باوردى و ابن منده و ابن عساکر از انس بن حارث روايت کرده است: «انَّ ابْنى‏ هذا يُقْتَلُ بِارْضٍ مِنَ الْعِراقِ يُقالُ لَها کَرْبَلا فَمَنْ شَهِدَ ذلکَ مِنْهُم فَلْيَنصُرْهُ.» به درستيکه اين پسرم در زمينى از عراق که به آن کربلا گفته مى‏ شود کشته مى‏شود؛ پس هر کس شاهد بر آن باشد بايد او را يارى کند. (کنزل العمال 6/223)

9. حضرت قائم آل محمد (عج) از فرزندان حسين (ع) است.
حذيفة از پيغمبر (ص) روايت کرده که فرمود:
«لَوْلَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيا الّا يَوْمٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذلِکَ الْيَومَ حتّى‏ يَبْعَثَ رَجُلًا مِنْ وُلْدِى‏ اسْمُهُ کَاسْمِى فَقالَ سَلْمانُ: مِنْ اىِّ وُلْدِکَ يا رَسُولَ اللَّه؟ قالَ: مِنْ وُلْدى‏ هذا وَ ضَرَبَ بِيَدِهِ عَلَى الْحُسَيْنِ.»
يعنى اگر باقى نماند از دنيا مگر يک روز خدا طولانى سازد اين روز را تا بر انگيزد مردى از فرزندانم را که همنام من است پس سلمان عرض کرد: از کدام فرزندان تو است يا رسول الله؟ فرمود: از اين فرزندم و دستش را بر حسين زد. (ذخائر العقبي 136)

10. حضرت قائم (عج) نهمين فرزند حسين (ع) است.
از سلمان روايت است که گفت: نزد پيغمبر (ص) رفتم در حالى که حسين بر زانوى او نشسته بود و حضرت به او روى مى‏ کرد و دهانش را مى‏ بوسيد و مى‏فرمود: تو آقا پسر آقا و پدر آقايانى، تو امام پسر امام و پدر امامانى، تو حجت پسر حجت و پدر حجت‏ هاى نه گانه‏اى که از صلب تو هستند، نهمين ايشان قائم آنها است. ( مقتل خوارزمي 146، ينابيع المودة 445)

11. پيامبر (ص) حسين (ع) را دعا مي کرد.
طبرانى از واثله روايت کرده که پيامبر اکرم (ص) در حق على، فاطمه، حسن و حسين (ع) چنين دعا کرد: «الَلّهُمَّ انَّکَ جَعَلْتَ صَلَواتِکَ وَ رَحْمَتَکَ وَ مَغْفِرَتَکَ وِ رِضْوانَکَ عَلى‏ ابراهيمَ و آلِ إِبْراهيمَ اللَّهُمَّ انَّهُم مِنّىِ وَ انَا مِنْهُم فَاجْعَلْ صَلَواتِکَ وَ رَحْمَتَکَ وَ مَغْفِرَتَکَ وَ رِضْوانَکَ عَلَىَّ وَ عَلَيْهِم يَعنِى عَلِيّاً وَ فاطِمَةَ وَ حَسَناً وَ حُسَيناً»
يعنى خدايا صلوات، رحمت، مغفرت و خوشنودى‏ات را بر ابراهيم و آل ابراهيم قرار دادى خدايا ايشان يعنى على، فاطمه، حسن و حسين از من‏اند، و من از ايشان هستم؛ پس صلوات ، رحمت ، آمرزش و خشنودى‏ات را بر من و بر آنها قرار بده. (کنزل العمال 6/217)

12. حسين (ع) از اولين کساني است که وارد بهشت مي شود
حاکم و ابن سعد روايت کرده‏اند که پيغمبر (ص) به علي (ع) فرمود:
«انَّ اوَّلَ مَنْ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ انَا وَ انْتَ وَ فاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ قالَ عَلِىٌّ: فَمُحِبُّونا؟ قالَ: مِنْ وَرَائِکُمْ»
يعنى اول کسى که داخل بهشت مى‏ شود منم و تو و فاطمه و حسن و حسين (عليهم السلام). على (ع) عرض کرد: پس دوستداران ما (چه مي شود)؟ پيغمبر (ص) فرمود: از پشت سر شما وارد مى ‏شوند. ( کنزل العمال 6/216، صواعق 151)

لینک خبر:

http://www.afghanpaper.com/nbody.php?id=168070
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

قبليبعدي

بازگشت به برای آئین اعلی


cron
Aelaa.Net