مقتل أبي مخنف = لوط بن یحیی بن سعید بن مخنف

ترجمه فارسی مقتل أبي مخنف: پاورقی

پستتوسط pejuhesh232 » چهارشنبه نوامبر 20, 2013 12:40 am

پاورقی ها

1 ترجمه‌ي عربي، دارالمعرفه، بيروت، بي‌تا.
2 تحقيق الدكتوره ناهد عباس عثمان ط 1985،1- دارقطري بن فجاءه بي‌جا.
3 چاپ نجف، ص 3.
4 متن عربي مقتل الحسين ابي‌مخنف از كتاب تاريخ الرسل والملوك معروف به تاريخ طبري تاليف محمد بن جرير طبري، تصحيح محمد ابوالفضل ابراهيم. چاپ بيروت، استخراج شده است. كتاب حاضر ترجمه‌ي اين متن مي‌باشد.
5 وي در روايت 63 نحوه‌ي پيوستن خود را به امام شرح مي‌دهد.
6 ضحاك در روايت 88 نحوه‌ي مفارقت خود را از امام بيان مي‌كند.
7 زاره مكاني است در بحرين كه به گرمي آب و هوا معروف است.
8 كتاب حاضر، روايت 53.
9 شيخ مفيد: محمد بن نعمان، الارشاد، ترجمه‌ي رسولي محلاتي، انتشارات علميه اسلاميه، ج 2، ص 89.
10 صالحي نجف‌آبادي، نعمت‌الله. شهيد جاويد. 1351. ص 446. از اينجا مشخص مي‌شود كه اين بزرگان خبر مذكور را صحيح دانسته‌اند.
11 شهيدي، سيد جعفر، پس از پنجاه سال پژوهشي تازه در قيام امام حسين (ع) دفتر نشر فرهنگ اسلامي، ص 164.
12 صالحي نجف‌آبادي، ص 446.
13 صالحي نجف‌آبادي، ص 265.
14 طبري، محمد بن جرير، تاريخ الطبري، تصحيح محمد ابوالفضل ابراهيم، ج 5، ص 389.
15 طبري، ج 5، ص 413.
16 اصفهاني، ابوالفرج، مقاتل الطالبيين، ترجمه رسولي مخلاتي، انتشارات صدوق؛ص 115.
17 قمي، شيخ عباس، نفس المهموم، ترجمه‌ي ابوالحسن شعراني، علميه‌ي اسلاميه، ص 221.
18 طبري، ج 5، ص 413.
19 طبري، ج 5، ص 413.
20 طبري، ج 5، ص 413 و 414.
21 طبري، ج 5، ص 414.
22 صالحي نجف‌آبادي، ص 365.
23 اصفهاني، ص 115.
24گفت: «مردم پنداشتند كه عباس بن علي به برادران تني خود عبدالله، جعفر و عثمان گفت: اي برادرانم به پيش تازيد تا من وارث شما شوم. زيرا شما فرزندي نداريد. برودي و كشته شويد.» در اين روايت طبري تاكيد مي‌كند كه. و زعموا ابن العباس بن علي قال لاخوته من امه... يعني مردم پنداشتند كه عباس بن علي (ع) به برادرانش چنين گفت: و اين پندار مردمي بوده كه از دور، شاهد جانبازي عباس و برادرانش بوده‌اند.
25 اصفهاني، ص 81.
26 اين كتاب بارها در نجف و قم تحت عناوين، مقتل الحسين و مصرع اهل بيته و اصحابه في كربلا، و ترجمه‌ي مقتل الحسين ابومخنف، و مقتل الحسين اولين تاريخ كربلا، چاپ شده است.
27 قمي، شيخ عباس، ص 5.
28 مقتل الحسين اولين تاريخ كربلا، ترجمه‌ي مقتل ابي‌مخنف، دارالكتاب، قم، ص 147.
29 متاسفانه برخي او متقدمين ما به جاي پيرايش اخبار به ارايش آن پرداخته‌اند و باعث نفوذ و رسوخ اخبار جعلي به كتابهاي آيندگان شده‌اند. نويسندگان بعدي هم به خاطر احترام به اسلاف و بزرگان ماقبل، نظر ايشان را پذيرفته و به اخبار منقول آنان اعتماد كرده‌اند و موجب جاودانگي بسياري از مجعولات شده‌اند گذشت زمان و كنجكاوي در كتب پيشينيان، شك و ترديد در اين ميراث را به همراه داشته است. اين شك مقدس انشاءالله به تاسيس پالايشگاه منابع اسلامي منجر خواهد شد.
30 غفاري، حسن، مقتل الحسين، قم چاپخانه علميه.
31 يوسفي الغروي، محمد هادي، وقعه الطف لابي مخنف، جامعه‌ي مدرسين حوزه‌ي علميه قم.
32 سوره قصص آيه 21.
33 سوره قصص آيه 22.
34 سوره‌ي يونس، آيه‌ي 58.
35 خوارج بعد از حكميت در روستايي به نام حروراء در چند مايلي كوفه گرد آمدند. از آن زمان به بعد ايشان، حروريه ناميده شدند. حروريه قايل به تكفير امت اسلام بودند و از عثمان و علي (ع) تبري و نسبت به ابوبكر و عمر تولي مي‌كردند و معتقد به قرآن منهاي سنت بودند. نگاه كنيد به: مشكور، محمود جواد، فرهنگ فرق اسلامي، مشهد بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، چاپ اول، 1368 ص 152 و 153.
36 شريك بن اعور مي‌خواست به شكلي كه عبيدالله بن زياد متوجه نشود به مسلم بن عقيل بفهماند كه از مخفي‌گاه بيرون آمده و در كشتن عبيدالله بن زياد شتاب كند. (مترجم).
37 از اين گفتگو مشخص مي‌شود حسان پسر اسماء بن خارجه در گروه اعزامي جهت احضار هاني بن عروه شركت داشته است. (مترجم).
38 اين جمله اسم رمز هواداران مسلم بن عقيل در كوفه بود. ايشان اين شعار را از مسلمانان جنگ بدر اخذ كرده بودند. (مترجم).
39 يعني بخشي از افراد مدينه كه در كوفه ساكن بودند. (مترجم).
40 نام قبيله‌ي هاني (مترجم).
41 بر اساس روايات 10 و 12، اسماء بن خارجه از جمله كساني بود كه از جانب عبيدالله براي احضار هاني بن عروه اعزام شد. پس از مشاهده‌ي بر خورد خصمانه‌ي ابن‌زياد با هاني به عبيدالله اعتراض كرد كه بلافاصله به دستور او زنداني شد. (مترجم).
42 هاني بن عروه مرادي از افراد قبيله‌ي مراد بود. مترجم).
43 معني مروه الشهباء براي مترجم مشخص نشد.
44 محدوده‌ي حرم. (مترجم).
45 سوره يونس آيه 41.
46 ورس، ماده‌ي رنگي كه از غلاف ميوه‌ي لوبيايي شكل و قرمز رنگ به دست مي‌آيد و در هندوستان و عربستان جنوبي و حبشه رويد و به وسيله‌ي آن اشياء را رنگ مي‌كنند. معين، محمد فرهنگ فارسي، اميركبير، چاپ نهم 1375. (مترجم).
47 عمرو بن سعيد كارگزار يزيد در مكه بود (م).
48 بلنجر نام محلي بوده است در قفقاز كه در زمان خليفه‌ي سوم به دست مسلمانان فتح شد و قبر سلمان باهلي نيز در آنجاست. بلادزي، احمد بن يحيي بن جابر، فتوح البلدان ترجمه‌ي محمد توكل، ص 292 و 293،نشر نقره 1367.
49 يكي از چهار سواري كه از كوفه آمده بود.
50 سوره‌ي احزاب،آيه‌ي 23.
51 سوره قصص آيه-32.
52 نام محلي كه در مثلث ري، همدان و قزوين قرار داشته است (مترجم).
53 سوره‌ي آل‌عمران، آيات 178 و 179.
54 سوره‌ي يونس، آيه‌ي 81.
55 سوره‌ي اعراف، آيه‌ي 196.
56 اشاره است به آيه‌ي «و من الناس من يعبدالله علي حرف فان اصابه خير اطمان به و ان اصابته فتنه انقلب علي وجهه خسر الدنيا والاخره ذلك هو الخسران المبين. آيه‌ي 11 سوره‌ي حج. يعبدالله علي حرف يعني مي‌پرستد خدا را بر اساس شك و ترديد. و حبيب بن مظاهر مي‌خواهد به او بگويد كه تو فقط يك بار به خدا شك نداري بلكه هفتاد بار بر او شك داري و تو بر طبق اين آيه در خسران مبين هستي. (مترجم).
57 سوره‌ي احزاب، آيه‌ي 23.
58 مسلم بن عوسجه از ياران مسلم بن عقيل در كوفه بود كه پس از سركوبي قيام مسلم از كوفه گريخت و در منزل عذيب الهجانات همراه با نافع بن هلال، طرماح بن عدي و مجمع بن عبدالله عايذي به امام حسين پيوست. (روايت 46) تصور اين كه وي با كنيزش از كوفه گريخته است محال است، زيرا راوي مي‌گويد: چهار سواركار به حسين (ع) پيوستند و نيز احتمال اين كه كنيز وي همراه امام از مدينه يا مكه به كوفه آمده باشد هم بعيد به نظر مي‌رسد. احتمالا در اين روايت سهوي وجود دارد. (مترجم).
59 باجميرا نام منطقه‌اي در نزديكي شهر تكريت عراق. ياقوت حموي، معجم البلدان، ج 1، ص 314 دارالاحياء التراث العربي، بيروت.
60 نام دو نقطه‌ي عبادتي در مكه. (مترجم).
61 سوره غافر آيه 33 -30.
62 سوره‌ي طه، آيه‌ي 61.
63 سوره الزمر، آيه‌ي 42.
64 سوره‌ي آل‌عمران، آيه 45.
65 سوره‌ي حديد، آيه‌ي 22.
66 سوره‌ي شوري، آيه‌ي 30.
67 تضاد بين قول و فعل يزيد آشكار است. در روايت 1 خوانديم كه وي به وليد بن عتبه حاكم مدينه دستور داد: «به شديدترين وجه از حسين (ع) بيعت بگيرد و تا بيعت نكند او را رها مكن.» يزيد براساس روايت 26 در جواب نامه‌ي ابن‌زياد كه همراه سرهاي هاني و مسلم به شام فرستاده بود نوشت: «گمان نمي‌كردم خواست مرا بر آوري. ولي با دورانديشي و قاطعيت عمل كرده و همچون فردي شجاع و خونسرد كار را محكم نمودي و لياقت و كفايت به خرج دادي و صداقت تو بر من ثابت شد.» جالب است بدانيم كه نخستين مجلس سوگواري و نوحه‌سرايي براي امام حسين (ع) به دستور يزيد بر پا شد!.
pejuhesh232
 
پست ها : 8630
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

قبلي

بازگشت به حسين ثار الله


Aelaa.Net