قاقله

مدير انجمن: pejuhesh237

قاقله

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه ژانويه 15, 2013 10:46 am

بسم الله الرحمان الرحیم
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

قاقله

پستتوسط pejuhesh237 » سه شنبه ژانويه 15, 2013 10:47 am



قاقله

گياهى است از خانوادۀ Zingiberaceae و دو جنس در اين خانواده انواع ميوۀ هل را مى‌دهند، جنس Elettaria و جنس Amomum

و قاقله كبار :را قاقله ذكر و هيل ذكر و قاقله زنجى و به هندى الايچى نامند.نام علمى آن Elettaria majus يا Amomum subulatum Roxb. مى‌باشد.

قاقله صغار: و آن را نيز شمشر به ضم دو شين معجمه و ميم و شوشمش و خيربوا و هيل‏بوا و هال‏بوا و هيل انثى و نام تجارتى آن هل مالابر   است

يا هل ميسورى كه هر دو در هندوستان هستند و بيشتر در هند مى‌رويند. نام علمى اين نوع هل يا قاقله صغار Elettaria cardamomum) L. (Maton. و مترادف آن Amomum repens Sonn. و Amomum cardamom L. مى‌باشد.

و به هندى گجراتى الايچى و چهوتى الايچى نامند

فارسی:هیل و هل

سريانى: شرفيون و شوشما و به فرنگى كرده موم

هندى: الايچى

عربی:هال

یونانی:قطيداوس

انگلیسی:Cardamom ،«قاقله صغار» Lesser Cardamom ،قاقله کبار:

فرانسه:Cardamome ،«قاقله صغار» Cardamome petit يا Cardamome minus ،قاقله کبار:Cardamome majus

آلمانی:

ایتالیائی:
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

معرفی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه آگوست 19, 2013 9:38 pm

Image
Image
Image
Image

كبار و صغار می باشد

كبار او را غلاف به قدر جوزبوا و مثلث و سياه است

و دانهء او مايل به تدوير

و صغار او را غلاف سفيد و دانها ريزه تر و با عطريت و تندى و تلخى اند

و نباتش به قدر دو زرع و برگش عريض و با خشونت و تند بوى

و ثمرش در هر شاخها متفرق می باشد .كبار را ذكر و صغار را انثى گويند

قوة آن تا ده سال باقيست

و كبار او خوشبو و در تفريح و ساير افعال قويتر است کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص-200

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

قاقله كبار :‏ ثمر درختى است بقدر دو سه ذرع و يك ساق دارد

و برگ آن شبيه به برگ انار و ريحان و گل آن سفيد ريزه مايل به سرخى شبيه به گل باقلا

و ثمر آن صنوبرى شكل مثلث غير متساوى الاضلاع به مقدار يك بند انگشت و كوچكتر و بزرگتر از آن و پوست آن اغبر تيره

و سه پارچه پيوسته به هم و اندك ضخيم با خطوط طولانى

و در طرف پايين جاى اتصال به شاخ قمعى و برآمدگى و چون خشك گردد پوست آن بعضى خودبخود

و يا با اندك صدمه منشق گشته دانه‏ هاى آن برآيد

و تخم آن شبيه به تخم حرمل و خوشبو و فى الجمله شبيه به رايحه كافور و با اندك حدت

و در تازگى با رطوبت لزجه شيرين طعمى و بعد از خشكى زايل گردد و قوّت آنچه در غلاف است تا نهايت دو سال باقى مى‏ماند

پس طعم و رايحه آن زايل و قوّت آن باطل مى‏گردد و آنچه از غلاف برآمده تا يك سال

و انطاكى نوشته كه برگ آن عريض است

و حكيم مير عبد الحميد در حاشيه تحفه نوشته كه گل و ثمر آن در اسفل ساق آن مى‏رويد و گل آن شبيه به گل باقلا است

و از ديگرى نيز چنين شنيده شده و طول برگ آن را تا دو شبر گفته

قاقله صغار: نبات آن تا به دو ذرع و برگ آن به قدر برگ انار و ريحان و پهن‏تر از آن

و ثمر آن خوشه‏دار و هر دانه از آن در غلافى به قدر مغز پسته و بزرگ‏تر و كوچك‏تر از آن و بسيار خوشبو

و در خامى سبز و بعد از رسيدن زرد و بعد از خشك شدن سفيد مى ‏گردد

و مثلث شكل متساوى الاضلاع و هر دو طرف آن اندك باريك و پوست غلاف آن سه پارچه و به هم پيوسته

و خشن با خطوط طولانى و خوشبو و با اندك عفوصت و در زير آن جاى اتصال به خوشه اندك قمعى و برآمدگى و مايل به كجى

و پوست آن بدان متصل و از آن روييده و رسيده آن چون خشك گردد خودبخود و يا با اندك صدمه شكافته دانه‏ها از جوف آن برمى‏ آيد

و در جوف آن دانه‏ هاى آن مانند قاقله كبار مگر آنكه اين ريزه‏تر و در سه صف در سه ضلع آن و مابين آنها پرده سفيد رنگ نازكى كه به

واسطه آن غذا بدانها مى‏ رسد

و در تازگى در آن رطوبت لزج شيرين طعم خوشبويى و چون خشك گردد زايل شود و پوست آن سفيد گردد

و طعم دانه‏ هاى آن اندك تند و خوشبو و بعد از خاييدن آن دهن اندك سرد گردد

و چون كهنه شود مايل به تلخى شود و حدت رايحه آن رو به كمى و پوست آن ميل به سياهى آورد تا آنكه بدبو

و بى ‏طعم و قوّت آن باطل گردد و بالجمله قوّت آن تا سه سال مى ‏ماند.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 6047-605

انواع ديگرى هل نيز در بازار عرضه مى‌شود كه از جنس Amomum هستند از جمله Amomum compactum]Solant,ex Mato.

[ كه بومى هند شرقى است و در مناطق مختلفۀ جاوه كاشته مى‌شود.

ميوۀ آن تقريبا كروى است به قطر  ١۵ - ١٠  ميلى‌متر و در آن  ١٢ - ٩  دانه به هم فشرده به رنگ قهوه‌اى با طعم تند و نافذ وجود دارد.

از اين نوع هل نيز در بازار ايران زياد وجود دارد و پس از اينكه غلاف سبز روشن آن شكسته شد دانه‌هاى به‌هم‌فشردۀ قهوه‌اى تيره يا

سياه هل ظاهر مى‌شود،

بعضى از آنها طورى به‌هم‌فشرده است كه به نظر مى‌رسد يك دانۀ دراز است ولى وقتى كه فشار وارد شد خرد شده

و دانه‌هاى آن كه ريز و به ابعاد دانۀ سياه‌دانه است از هم جدا مى‌شود. اين نوع هل را در برخى كتب طب سنتى «حماما» گويند.

نوع ديگرى كه در بازار عرضه مى‌شود Amomum xanthoides Wall. مى‌باشد، بومى برمه است و در كشور تايلند نيز مى‌رويد،

داراى ميوه‌هاى سه‌گوش به رنگ قرمز روشن است.

در هر خانۀ آن  ١٨ - ١٢  دانۀ نامنظم به رنگ قهوه‌اى خاكسترى جاى دارد. در Pentsao (كتاب طب سنتى معروف چين) آمده است كه اين نوع هل از ايران و آسياى صغير به چين وارد

شده است ولى مدارك ديگرى اين ادعا را نشان نمى‌دهد.

گياه هل گياهى است علفى بلند كه داراى ساقۀ زيرزمينى منشعب ضخيم و نسبتا طويل است.

از اين ساقۀ زيرزمينى ساقه‌هاى هوايى شبيه برگ به‌هم‌پيچيده به ارتفاع  ٣ - ٢  متر كه از قاعدۀ اين ساقه يك يا دو ساقۀ گل‌دهنده به

ارتفاع تا يك متر ظاهر مى‌شود.

گلهاى آن كوچك به طول  ۴ - ۵ / ٢  سانتى‌متر به رنگ سفيد يا سبز روشن و در قسمت مركز آن به رنگ بنفش است.

ميوۀ آن تخم‌مرغى‌شكل كوچك به طول  ٢ - ١  سانتى‌متر (در بعضى انواع طولانى‌تر) كه به‌طور متوسط  ٢٠ - ١۵ (در بعضى كمتر يا بيشتر)

دانه به رنگ قهوه‌اى سبز، زاويه‌دار و معطر در آن وجود دارد. هل معمولا براى اينكه عطر آن حفظ شود به صورت ميوه و يا كپسول آن نگهدارى مى‌شود

و در مواقع مصرف كپسول را شكسته و دانه‌ها را خارج مى‌سازند، پوست كپسول آن نيز داراى اسانس است.

گياه هل يك گياه مناطق حاره است كه احتياج به هواى گرم و باران متوسط ساليانه در حدود  ٣۵٠ - ٢۵٠  سانتى‌متر دارد.

در جنگلهاى هندوستان سابقا مرسوم بود در مناطقى كه گياه هل وجود داشت درختان جنگل را مى‌بريدند كه نور كافى داخل جنگل شود


و به اين ترتيب به گياهان كوچك هل فرصت داده مى‌شد كه رشد كرده و بلند شوند و محصول فراوان بدهند

و پس از چند سال كه بهره‌بردارى از هل تمام مى‌شد، اين قطعه را رها كرده و قطعۀ ديگرى از جنگل را جنگل‌تراشى مى‌كردند تا مزارع

بزرگ وسيع هل ايجاد شود،

ولى امروزه اين رويه متروك شده و هل را از طريق كاشت قطعاتى از ساقۀ زيرزمينى متورم آن ازدياد مى‌نمايند و مزارع بزرگ در مناطق مناسب ايجاد مى‌كنند.

گياهانى كه به اين ترتيب با فاصلۀ  ۴ - ٣  متر از يكديگر رشد مى‌نمايند از سال چهارم شروع به ميوه دادن مى‌كنند و بهره‌بردارى از آنها  ١۵ - 

١٠  سال ادامه مى‌يابد

و در آن زمان است كه به سبب پيرى نهالها بايد مزرعه را كه ديگر بهرۀ اقتصادى ندارد، ترك كرده و مزرعۀ ديگرى ايجاد نمايند.

كپسولهاى ميوه وقتى كه كاملا رسيد و پر از دانه شد چيده مى‌شود و بهره‌بردارى وقتى آغاز مى‌شود كه لااقل سه چهارم ميوه‌ها رسيده باشند، ولى هنوز پوست آنها سبز است

و چون ميوه‌ها همه در يك زمان نمى‌رسند چيدن ميوه‌ها در  ۶ - ۵  بار صورت مى‌گيرد.

به‌طور متوسط از هر هكتار مزرعه هل در حدود  ٢٠٠ - ١٠٠  كيلوگرم كپسول يا ميوۀ خشك هل به دست مى‌آيد.

در حدود 80 درصد مصرف هل دنيا از هندوستان صادر مى‌شود و اين مقدار در حدود 3000-2500 تن در هر سال است

كه به همين ميزان نيز در داخل هندوستان به مصارف داخلى مى‌رسد. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد2 ص 438-439
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

محل رویش

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه آگوست 19, 2013 9:38 pm

قسم صغار:و از هند خيزد . کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص-200

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين تفاوت:

قسم صغار: در مليار در كوه موسوم به هيلى و نواح آن به هم مى ‏رسد و در جاى ديگر وجود ندارد .کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 605
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

اجزاءمصرفی و سمی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه آگوست 19, 2013 9:39 pm

همه اجزاء استفاده مي شود،گل . برگ   مقطع ميوه   . دانه

هيج جزء آن سمي نيست.


هل علاوه بر مصارف آن به عنوان ادويه، در طب سنتى نيز كاربردهايى دارد.

در حال حاضر متأسفانه از نظر طب سنتى زياد طرف توجه نيست ولى از نظر ادويه و ساير مصارف غذايى بسيار مورد توجه است.

در عربستان سعودى قهوۀ معروفى مرسوم است كه در مهمانى‌هاى خود مى‌دهند به نام قهوه هل.

براى درست كردن قهوۀ هل به اين ترتيب عمل مى‌شود كه ابتدا دانه‌هاى قهوه را سرخ كرده و بو مى‌دهند

و آن را كوبيده و نرم كرده و آماده مى‌نمايند.

پس از آن كپسولهاى سبزرنگ هل را با دست شكسته و با دانه‌هاى هل در آب جوش مى‌ريزند

و كمى هم زعفران و ميخك از نظر عطر خاص به آن اضافه مى‌نمايند

و سپس مقدارى قند و در آخر قهوۀ كوبيده‌شده را به آن اضافه مى‌نمايند، پس از اينكه  ٣ - ٢  دقيقه جوشيد قهوۀ هل آمادۀ نوشيدن است.

معمولا براى هر فنجان متوسط قهوه در حدود  ٢  قاشق چاى‌خورى كپسول هل و دانۀ هل مصرف مى‌شود.

در پوستۀ خارجى كپسول ميوه و همچنين در دانه‌هاى سياه و قهوه‌اى ريز هل در هر دو اسانس وجود دارد كه از طريق تقطير گرفته

مى‌شود. مقدار اسانس در حدود  ۵ - ۵ / ٣  درصد وزن كل ميوه است.

از اسانس هل در عطرسازى و براى معطر كردن توتون بعضى از انواع سيگارها نيز در تجارت استفاده مى‌شود.

استاندارد در بازرگانى هل‌گونه A. subulatum عبارت است از: در تمام ميوه خاكستر 6-49/5 درصد،

اسيد غير محلول 43/0-27/0 درصد، اسانس 5/1-5/0 درصد و در تخم آن:

خاكستر  ۵٧ / ۴ - ۴۵ / ٣  درصد، اسيدهاى غير محلول  ٣ / ١ - ٣١ / ٠  درصد، اسانس  ٢ - ٩ / ٠  درصد

و به‌طور كلى اسانس در هل تجارتى  ٨ / ۴ - ١  درصد مى‌باشد.

تخم هل «قاقله صغار» معطر و بادشكن و محرك است و به عنوان ادويه در غذاها مصرف مى‌شود.

علاوه بر خواص مذكوره هل را قاعده‌آور نيز مى‌داند.

تخم هل در طب سنتى در موارد ناراحتى‌هاى كبد و رحم به كار مى‌رود.

هل به عنوان جزيى از داروهايى كه در استعمال خارجى براى معالجۀ تومور رحم به كار مى‌رود، مصرف مى‌شود

ريشۀ هل مقوى و تونيك و ملين است. در هند از هل به عنوان مدر و محرك و بادشكن و ادويۀ معطر استفاده مى‌شود. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 2 ص 440-441
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

طبع گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه آگوست 19, 2013 9:40 pm

و كبار در دويم گرم و خشك .

و قسم صغار او در آخر اول گرم و در دويم خشك .کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص-200


متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

قسم صغار:و با قوّت ترياقيت و قابضه کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 605
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

منع مصرف

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه آگوست 19, 2013 9:41 pm

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

خواص و کاربردهای گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه آگوست 19, 2013 9:44 pm

قسم کبار: و مسخن و محلل و هاضم و مفرح و مقوى دل و معده و مفتح سدد

و با قوة قابضه و ملطف و جالى و خوشبو كنندهء عرق و رايحه ء دهان و جهة رياح معده و احشا

و غثيان و قى و درد جگر و سدهء آن خصوصا با غلاف او و جهة صرع و سنگ گرده و اغما نافع

و نفوخ او عطسه آرنده و جهة صداع و صرع و جنون مفيد

و گويند مضر ريه است و مصلحش شكر و قدر شربتش تا دو درهم

و بدلش يك وزن و نيم او قاقلهء صغار است يا به وزنش كبابه

قسم صغار: در تقوية هاضمه قويتر از كبابه و مسكن قى و مجفف رطوبت سينه

و در ساير افعال مانند كبار و قوة قابضهء آن كمتر از آن و مضر امعا و مصلحش كتيرا

و قدر شربتش تا دو درهم و بدلش نصف آن كبابه است و نصف حب بلسان.کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص-200


متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

قاقله كبار : مفرح و مقوى معده و هاضم طعام و محرك جشاء و حابس بطن خصوص بريان كرده آن

و در بعض طبايع اين الذ و انفع از صغار آنست و بيشتر با برگ تانبول يعنى پان مى‏خورند و ديگر در ادويه و سنونات و غيره به مصرف مى‏آيد

و داخل طعام نمى‏كنند و سنون پوست كوبيده آن و به دستور دانه آن مقوى لثه و مانع قلاع دهان و گويند مضر امعا، مصلح‏ آن كثيرا.

مقدار شربت آن‏: تا دو مثقال.

بدل آن‏: قاقله صغار است

قاقله صغار: مفرح و ملطف و جالى و محلل و خوشبو كننده عرق و رايحه دهان.

نفوخ كوبيده آن در بينى كه عطسه آورد جهت صداع ريحى و صرع بلغمى

و ذرور آن در گوش جهت تسكين وجع آن و مضغ آن خوشبو كننده دهان و پوست و دانه آن مقوى لثه مضغاً و ذروراً.

ناشف رطوبات صدر و حلق و معده و مقوى قلب و جهت خفقان بارد و تقويت معده و تسخين

و رفع بلت آن و غثيان و تهوع و قى و وجع معده بارد ريحى و آوردن جشا و انهضام طعام به تنهايى

و يا با ادويه مناسبه و حابس بطن خصوص بريان كرده آن و با آب مصطكى و آب آنار جهت قى و غثيان و تقويت معده و جوش داده نيم

كوفته آن خصوص با پوست در گلاب و يا آب جهت رفع غثيان و تهوع و هيضه و قى

و به دستور با برگ پودنه و يا نعناع با آب و يا با گلاب جوش داده يك درم آن با سكنجبين سه روز جهت اوجاع بارده كبد

و تفتيح سده آن و با تخم خيارين اجزاى متساوى روزى دو درم با سكنجبين جهت اخراج سنگ گرده و مثانه

اكل و ذرور آن خوشبو كننده عرق و در همه افعال اقوى از كبار آن مگر در تقويت معده و اطبا برعكس اين نوشته‏ اند

شايد قاقله كبارى كه در حبشه و زنج و جاهاى ديگر غير بنگاله مى‏شده باشد چنان بود

و آنچه در بنگاله مى‏شود و مكرر به تجربه رسيده چنين است كه ذكر يافت.

مضر صدر و ريه، مصلح‏ آن كثيرا.

مقدار شربت آن‏: يك درم تا يك مثقال.

بدل آن‏: نصف آن كبابه و نصف آن حب بلسان و به وزن آن قاقله كبار است

و صنف سيّم قاقله كه نوشته ‏اند تا حال ديده نشده كه ماهيت و خواص آن تحرير يابد.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 604-605
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

نسخه ها

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه آگوست 19, 2013 9:45 pm

قسم کبار:

و مسخن و محلل و هاضم و مفرح و مقوى دل و معده و مفتح سدد

و با قوة قابضه و ملطف و جالى و خوشبو كنندهء عرق و رايحه ء دهان و جهة رياح معده و احشا

و غثيان و قى و درد جگر و سدهء آن خصوصا با غلاف او و جهة صرع و سنگ گرده و اغما نافع

و نفوخ او عطسه آرنده و جهة صداع و صرع و جنون مفيد

و گويند مضر ريه است و مصلحش شكر و قدر شربتش تا دو درهم

و بدلش يك وزن و نيم او قاقلهء صغار است يا به وزنش كبابه


قسم صغار:

در تقوية هاضمه قويتر از كبابه و مسكن قى و مجفف رطوبت سينه

و در ساير افعال مانند كبار و قوة قابضهء آن كمتر از آن و مضر امعا و مصلحش كتيرا

و قدر شربتش تا دو درهم و بدلش نصف آن كبابه است و نصف حب بلسان.
کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص-200


متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

قاقله كبار :


و محرك جشاء و حابس بطن خصوص بريان كرده آن

و در بعض طبايع اين الذ و انفع از صغار آنست و بيشتر با برگ تانبول يعنى پان مى‏ خورند

و ديگر در ادويه و سنونات و غيره به مصرف مى ‏آيد

و داخل طعام نمى ‏كنند و سنون پوست كوبيده آن و به دستور دانه آن مقوى لثه و مانع قلاع دهان و گويند مضر امعا، مصلح‏ آن كثيرا.

مقدار شربت آن‏: تا دو مثقال.

بدل آن‏: قاقله صغار است


قاقله صغار:

مفرح و ملطف و جالى و محلل و خوشبو كننده عرق و رايحه دهان.

نفوخ كوبيده آن در بينى كه عطسه آورد جهت صداع ريحى و صرع بلغمى

خواص آن محلل و خوش‌بوكنندۀ عرق و بوى دهان، اگر گرد كوبيدۀ آن در بينى ريخته شود عطسه‌آور است

و براى سردرد و صرع و اغما مفيد است.

و ذرور آن در گوش جهت تسكين وجع آن و مضغ آن خوشبو كننده دهان و پوست و دانه آن مقوى لثه مضغاً و ذروراً.


گرد آن در گوش براى تسكين درد گوش و جويدن آن موجب خوش‌بو شدن دهان مى‌شود.

اگر ميوه و كپسول آن با پوست جويده شود براى استحكام لثه مفيد است و همچنين اگر گرد آن را به لثه‌ها بمالند همان خاصيت را دارد.

ناشف رطوبات صدر و حلق و معده و مقوى قلب و جهت خفقان بارد و تقويت معده و تسخين

و رفع بلت آن و غثيان و تهوع و قى و وجع معده بارد ريحى و آوردن جشا و انهضام طعام به تنهايى

هل صغار رطوبتهاى سينه، حلق و معده را خشك مى‌كند. مقوى قلب است و براى خفقان سرد، تقويت معده

و گرم كردن آن و رفع دل‌به‌هم‌خوردگى و آشفتگى، قى، درد معدۀ سرد، هضم غذا بتنهايى يا با ادويۀ مناسب ديگر بسيار نافع است



و يا با ادويه مناسبه و حابس بطن خصوص بريان كرده آن و با آب مصطكى و آب آنار جهت قى و غثيان و تقويت معده

بوداده و سرخ‌كردۀ آن براى جمع كردن و بستن شكم نافع است و اگر با آب مصطكى و آب انار خورده شود

براى قى و دل‌به‌هم‌خوردگى و تقويت معده مفيد است


و جوش داده نيم كوفته آن خصوص با پوست در گلاب و يا آب جهت رفع غثيان و تهوع و هيضه و قى

و به دستور با برگ پودنه و يا نعناع با آب و يا با گلاب جوش داده يك درم آن با سكنجبين سه روز جهت اوجاع بارده كبد


. اگر نيم‌كوبيدۀ آن خصوصا با پوست در گلاب يا آب، جوش داده و خورده شود براى رفع دل‌به‌هم‌خوردگى و قى مفيد است

و اگر با برگ پونه و نعناع در آب جوش داده شده و  ۴  گرم آن با سكنجبين سه روز خورده شود

براى دردهاى سرد كبد و باز كردن گرفتگى كبد مفيد است. مقدار خوراك آن تا  ۵  گرم است.

و تفتيح سده آن و با تخم خيارين اجزاى متساوى روزى دو درم با سكنجبين جهت اخراج سنگ گرده و مثانه

اكل و ذرور آن خوشبو كننده عرق و در همه افعال اقوى از كبار آن مگر در تقويت معده و اطبا برعكس اين نوشته‏ اند

شايد قاقله كبارى كه در حبشه و زنج و جاهاى ديگر غير بنگاله مى‏شده باشد چنان بود

و آنچه در بنگاله مى‏شود و مكرر به تجربه رسيده چنين است كه ذكر يافت.

مضر صدر و ريه، مصلح‏ آن كثيرا.

مقدار شربت آن‏: يك درم تا يك مثقال.

بدل آن‏: نصف آن كبابه و نصف آن حب بلسان و به وزن آن قاقله كبار است

و صنف سيّم قاقله كه نوشته ‏اند تا حال ديده نشده كه ماهيت و خواص آن تحرير يابد
کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 604-605
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

تحقیقات و تجربیات برای نتایج کاربرد درمانی

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه آگوست 19, 2013 9:46 pm

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

بعدي

بازگشت به ق


Aelaa.Net