فجل

مدير انجمن: pejuhesh237

فجل

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه ژانويه 14, 2013 11:35 am

بسم الله الرحمان الرحیم
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

فجل

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه ژانويه 14, 2013 11:37 am


گياهى است از خانوادۀ Cruciferae نام علمى آن Raphanus Sativus L. مى‌باشد.

فارسی: ترب و به شيرازى تربزه

سريانى :فعالا و به رومى دفيون

هندى :مولى و به فرنگى رفالس نامند

عربی: فجل

یونانی: افاتيس و نيز به يونانى ابابوس

انگلیسی: cultivated radish

فرانسه: Radis

آلمانی: garten rettich

ایتالیائی:radice و rafano
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

معرفی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 8:00 pm

Image
Image
Image
Image
برى و بستانى و (+و شامی میباشد)

شامى آنست كه تخم شلغم را در بوته ترب كرده غرس نمايند

يا به عكس و برى او تندتر از بستانى

و به درازى و بزرگى او نيست

و قوتش به خردل قريب تر و نزد بعضى خردل برى عبارت از اوست

و بستاني را قسم مستدير و بيرون سياه قويتر از سفيد مستطيل

و تخم اقسام او قويتر از ساير اجزا

و بعد از آن پوست و برگ ريزهء آن

و بعد از آن برگ بزرگ و گوشت او به مراتب مذكوره.کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم ص -194-193


متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و بستانى آن اقسام مى‏ باشد قسمى سفيد طولانى نازك و از اين قسم بعضى در بعضى از قراى بنگاله بسيار بزرگ باليده

تا به يك دو ذرع دست و به قطر نيم شبر مى‏ شود

بعضى نازك شاداب و بعضى خشك و جوف آن متخلخل رخو و در ضلع رنگپور كامى است

مسمى به غير صدر از قوّت زمين آنجا به وزن بيست آثار و به درازى دو دست و زياده از آن و به قطر قريب به دو شبر

و شاداب و شيرين آن را فتيل مولى مى‏ نامند

يعنى در درازى قطر مثل دندان فيل كلان مى‏ شود و معمول اهل بنگاله است كه آن را مثل شغلم با گوشت

و يا ماهى پخته با چلاو مى‏ خورند و در جاهاى ديگر تا به يك و نيم شبر

و قسمى ديگر مدور شلغمى شكل پوست آن سياه اندك خشن

و اين خشك‏تر از قسم سفيد طولانى آنست و به شادابى آن نيست

و ليكن تندتر از سفيد خصوصاً پوست آن و اين قسم اكثر در زمستان مى‏ شود

و به سبب سردى هوا و يبس در زمين منشق مى‏ گردد و قسمى ديگر مدور سفيد پوست كه اهل فرنگ از ملك خود تخم آن را مى ‏آورند

و اين نيز قريب به سياه مدور است و اين نيز مخصوص به زمستان است‏

و بهترين همه شاداب نازك تند طولانى آنست كه كم ريشه باشد و برگ همه اقسام شبيه به برگ شلغم و خردل و از آن هر دو خشن‏تر

و تندتر و تخم همه مايل به تدوير و در غلاف باريك طولانى تا به قدر انگشتى

و در خامى سبز نازك تند شبيه به طعم ترب و لذيذ به هندى آن را سينكرى نامند و آن را مانند ترب با نمك مى‏ خورند

و آن را ريزه ريزه بريده با گوشت مى‏ پزند لذيذ مى‏ شود و بعد از رسيدن سرخ تيره مايل به سياهى مى‏ گردد.

فجل باعشيقى‏

فجل شامى است.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 585-586


ترب و تربچه گياهى است يكساله برگهاى آن پهن با بريدگى‌هاى بسيار نامنظم، ناصاف، زبر،

سبز خاكسترى در بعضى ارقام بى‌كرك و در برخى ارقام با كرك زبر.

برگها ريشه‌اى است يعنى مستقيما از يقۀ ريشه گياه خارج مى‌شود.

ساقه‌هاى گل‌دهنده آن خيلى منشعب و بلندى گياه تا  ۶٠  سانتى‌متر مى‌رسد. گلهاى آن به رنگ سفيد، سفيد مايل به زرد و بنفش در

انتهاى شاخه گل‌دهنده ظاهر مى‌شود. ميوۀ آن خورجين ) Silique( است كه در آن دانه‌هاى ترب به رنگ زرد يا سياه قرار دارد قوۀ ناميۀ

بذرها از 4 سال كمتر است و اگر بيش از 4 سال بماند نسبت درصد تخم‌هاى بدون نيروى ناميه در آن افزايش پيدا مى‌كند.

بطور كلى دو قسم ترب اهلى يا فجل مزروع معمول است:

 ١ . تربچه يا ترب تابستانه

2. ترب سياه يا ترب زمستانه

 ١ . تربچه به رنگهاى مختلفه قرمز، قرمز و سفيد، قرمز كه در يك انتها سفيد است و زرد، با اشكال مدور و دراز وجود دارد.

اين تربچه را در تمام فصول مى‌توان كاشت البته به استثناى ماههاى زمستان كه به علت سردى هوا در هواى آزاد كشت آن ميسر

نيست. ارقام زودرس آن پس از يك ماه مى‌رسد و قابل برداشت است.

2. ترب سياه يا ترب زمستان كه بين آنها چند رقم ترب سياه دراز زمستان، ترب سياه گرد تابستان و ترب قرمز زمستان چينى در زراعت

مورد توجه است. اين نوع ترب ريشۀ درشت زمستانه در اواسط تابستان كاشته مى‌شود و محصول آن در پاييز برداشت مى‌شود.

گونه ديگرى از جنس Raphanus وجود دارد كه نام علمى آن Raphanus raphanistrum L. است

اين گياه كه نوعى ترب وحشى يا به عبارتى اجداد ترب اهلى است .

گياهى است يكساله، ريشۀ آن عمودى و مخروطى كمى ضخيم و منشعب. بلندى ساقه آن  ۶٠ - ۴٠  سانتى‌متر پوشيده از كرك زبر كه در

موقع لمس كردن زبرى آن احساس مى‌شود. برگهاى آن پوشيده از كرك، گلهاى آن سفيد يا كمى مايل به زرد با رگه‌هاى بنفش.

ميوه آن خورجين ) Silique( ، متورم كه در موقع رسيدن ميوه شكافته مى‌شود.

اين گياه به‌طور فراوان در مزارع و زراعتهايى كه مراقبت نشده و وجين نمى‌شوند، بخصوص در خاكهاى سيليسى، ديده مى‌شود و پرورش نيز داده مى‌شود.

از نظر شباهتى كه اندام و اعضاى خارجى گياه با خردل وحشى دارد اين گياه اغلب با خردل وحشى Moutarde sauvage كه نام علمى آن Sinapis arvensis است اشتباه مى‌شود.

گياه Ravenelle يك گياه آهك گريز است يعنى در خاكهاى آهكى خوب رشد نمى‌كند در صورتى كه خردل وحشى يك گياه آهك‌دوست است

و در خاكهاى آهكى خوب رشد مى‌كند، به علاوه گلهاى خردل وحشى زرد زنده است در صورتى كه گلهاى Ravenelle معمولا سفيد است. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد1 ص 36
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

محل رویش

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 8:01 pm

.و در اكثر بلاد مى ‏شود کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 585-586
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

اجزائ مصرفی و سمی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 8:01 pm

.همه اجزاء استفاده مي شود،

هيج جزء آن سمي نيست.

كاربرد دارويى ترب در مناطق خاور دور براساس آنچه كه در كتب گياهى طبى انتشار يافته در امريكا و اروپا درج شده، عبارت است از:

ترب مزروع به منظور كاربرد دارويى آن در چين، ژاپن، هند، هندوچين به كار مى‌رود.

له‌شدۀ ريشه و برگ و گل و تخم آن‌همه مصارف دارويى دارند.

در ژاپن: له‌شدۀ آن به شكل ضماد براى تسكين درد روماتيسم به كار مى‌رود.

عصارۀ له‌شدۀ ريشه يا له‌شدۀ ريشه براى تسكين سرفه خورده مى‌شود.

عصارۀ له‌شده ريشه به عنوان معرق و ضد اسهال نيز خورده مى‌شود و به سبب دياستازى كه دارد به هضم غذاهاى نشاسته‌اى كمك

مى‌كند. جوشاندۀ گلهاى خشك آن و يا تخم بريان شدۀ آن براى قطع اسهال ساده مفيد است.

شست‌وشوى بدن با آب جوشانده برگهاى آن براى تسكين درد كمر نافع است.

در چين: ريشۀ ترب بادشكن و نيرودهنده است. له‌شدۀ ريشه آن را به صورت ضماد براى سوختگى پوست در اثر آتش و ضرب‌خوردگى و

كوفتگى و سوختگى پوست در اثر آب جوش و تعفن پا مصرف مى‌كنند.

پس از اينكه گياه به ميوه نشست و ميوۀ آن رسيد، جوشانده‌اى كه از غده‌هاى مغزدار ترب (پوك نشده باشد) تهيه شود

براى قطع اسهال خونى مى‌خورند، بسيار نافع است.

اين جوشانده را در چين با گوشت قرمز مى‌پزند و سوپ آن را مى‌خورند، براى قطع سرفه و استسقا مصرف مى‌شود.

تخم ترب عينا مانند ريشۀ آن بادشكن و نيرودهنده است و همچنين براى نرم كردن سينه و ازدياد ترشح ادرار و تقويت معده مفيد است.

تخم ترب را براى رفع كمى اشتها و در موارد سوءهاضمه مى‌خورند و بسيار نافع است

و براى قطع تب و سرفه و در موارد فلجهاى ناگهانى ناشى از سكته مغزى مفيد است.

در هندوچين: در تمام موارد فوق ترب و تخم ترب را مصرف مى‌كنند و به علاوه از خوردن تخم آن در موارد سرطانهاى معده نيز استفاده

مى‌شود و در استعمال خارجى در موارد ورم پستان در مادران شيرده بسيار مفيد و مؤثر است.کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 1 ص 34
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

طبع گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 8:02 pm

تا سيم گرم و در دويم خشك و برى او بسيار گرم

و شامى او را قوتش مركب از شلغم و ترب بستانى است

و گرمتر از شلغم و ترب بستانيست إلى و گرمتر از شلغم

و ضعيفتر از ترب کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم ص -194-193


متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و بيخ آن در اول گرم و در دويّم تر و گرمى پوست و برگ آن زياده از اصل آن

فجل شامی:طبيعت آن‏: مركب القوى و از شغلم گرم‏تر.

کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 586
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

منع مصرف

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 8:03 pm

و برى مورث التهاب و خوردن او مستعمل نيست کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم ص -194-193
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

خواص و کاربردهای گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 8:04 pm

ترب بری: و مدر بول و بعد از طعام هاضم

و مخرج رياح و محرك آروغ

و با اندك تليين و نيكو كنندهء رنگ(+رخسار)

و مداومت خوردن او باعث روئيدن موى كه ريخته باشد

و آب او مفتح سدد و معين قى خصوصا باعسل تناول نمايند

و مطبوخ او جهة سرفهء مزمن

و تلطيف غليظ و احتباس حيض

و رفع ضرر فطير مفيد و اكثار او مولد قمل

و گويند بعد از خوردن او چون عقرب بگزد درد او محسوس نمیشود

و آب او كشندهء عقربست

و طلاى او بربدن مانع مقاربت هوام

و آب شاخهاى او را كه بدون برگ گرفته باشند

به قدر يكوقيه جهة اخراج سنگ مثانه مجرب دانسته‌اند

خصوصا با سكنجبين و آب برگ

و شاخ او به قدر ربع رطل با شكر جهة اخراج زرداب

و مستسقى نافعست

و چون در جوف ترب روغن گل ريخته گرم كنند

قطور او جهة درد گوش سريع الاثر

و چون ترب را سوراخها كرده چهار درهم تخم شلغم را در آن جاي داده

ثقبها را با پارهاى ترب مسدود نموده

در خمير يك روز و در زير آتش بپزند

و با عسل تناول نمايند در اخراج سنگ مثانه مجربست

و بايد سه روز به دستور سلوك نمايند

و اكثار خوردن ترب مورث معض

و تعفن اخلاط و مضر سر و حلق و دندان

و مصلحش عسل و زيره كه در سركه خيسانيده باشند

و ضماد او جهة قروح خبيثه و كمنهء تحت چشم

و با شيلم جهة رويانيدن موى دارء الثعلب

و جوششهاى آبدار مفيد

و پروردهء او در سركه قاطع اخلاط غليظه و اصلا ضررى در او نيست

و تخم او مدر بول و شير و حيض و محرك باه و مقيى

و جهة درد جگر بارد و ورم سپرز و با شراب جهة گزيدن مار شاخدار

و در ساير افعال قويتر از اصل او و نيم مثقال او بعد از طعام هاضم او

و با سكنجبين بغايت منقى جگر

و ضماد او جهة قوبا و با سركه جهة زخم غانقرايا

و با عسل جهة درد مفاصل

و با كندش و سركه جهة بهق سياه مجرب

و قدر شربتش از تخم او يك درهم و از آب او سى درهم و از جرم او بيست درهمست

ترب بستانى : (+و مدر بول) و محلل رطوبات

و اكثار او و مغثى و مصحلش نمكست

و روغن ترب كه از تخم و آب

و برگ او كه در ابتداى تخم بستن ترتيب دهند بسيار مسخن

و قايم مقام روغن زيتون كهنه و روغن بلسانست

و لطيف و گرمتر از روغن بيد انجير

و محلل قوى و آشاميدن او

و طلا كردن او با فادزهر جهة گزيدن عقرب

و تدهين او جهة رفع شپش كه بعد از امراض بهم رسد

و جهة فالج و لقوه و بهق و برص و خشونت بشره و جلاى او و درد گوشت

و رياحى كه در گوش بهم رسد نافعست

و مؤلف تذكره گويد كه چون ترب را خوائيده بگذارند تا متعفن شود

و كرمها از او متكون گردد و چون در ظرفى ضبط نمايند تا يكديگر را خورده چند عدد بماند و آن را حل كنند

در حل معادن بيعديل و افعال غريبه از او مى آيد. کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم ص -194-193

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:


فجل شامى


افعال و خواص آن‏: از فجل و شغلم ردى‏تر و ضعيف‏تر از فجل و مدر بول و محلل رطوبات و اكثار آن مغثى و مصلح آن نمك است


و تخم آن محلل آن و در بعضى ابدان هاضم غير منهضم خصوصاً برگ آن

و در بعضى كه در معده آنها رطوبت بسيار باشد مانع انهضام و مخرب معده ايشان خصوصاً اصل آن جهت آنكه در آن جزو لطيف سريع التعفن

است و با اندك تليين چون برگ ربيعى آن را طبخ نموده بخورند با زيت و يا روغن و مرى و غذاييت آن زياده از بيخ آنست

و از حضرت ابى عبد الله عليه السلام مرويست كه فرمودند كه در فجل سه خاصيت است برگ آن پراكنده كننده رياح است و مغز آن مدر بول و بيخ آن قاطع بلغم است
مضر چشم و قطور آن جالى و رافع آثار حادث زير موق آن

و آب برگ آن تيز كننده قوّت باصره

آشاميدن مطبوخ آن جهت سرفه كهنه مزمن و دفع كيموسات غليظه حادثه در سينه و خناق حادث از آشاميدن فطر قتال

و غرغره با آب مطبوخ آن با سكنجبين جهت خناق نافع و با وجود آن مضر حلق و زياده كننده شير است.

ردى است براى معده و جشا آورنده و بعد از طعام ملين بطن و نفوذ فرماينده غذا است و قبل از طعم مانع نفوذ و استقرار آن در قعر معده

و باعث طفو و ايستادن طعام بر سر معده و از اين جهت باعث سهولت قى است خصوصاً پوست آن با سكنجبين و موافق سينه و پهلو و سپرز است

و به دستور تخم آن با سكنجبين و ابن ماسويه گفته آشاميدن آب آن هاضم غذا و مفتح سدد كبد و طحال است و استسقا و طحال و يرقان را نافع

و جرم آن مغثى و تخم آن محلل نفخ و مشهى و باعث سهولت اخراج غذا است

و وجع كبد را مفيد و نيم مثقال تخم آن بعد از طعام هاضم آن و با سكنجبين مقى قوى و منقى معده

و چون خربق را ريشه ريشه كرده در ترب فرو برند و به خمير و گل گرفته در زير آتش طبخ نمايند پس برآورند و خربق را دور كرده آن ترب را بخورند به قوّت تمام قى آورد.

تخم آن جهت ضربان مفاصل و عرق النساء و وجع ورك و حكه حادث از بلغم و بيخ آن جهت دفع آنها نافع.

ضماد آن با عسل جهت قروح خبيثه و قروح لبنيه و شهديه و تخم آن با سركه جهت قلع آثار غانغرايا و قوبا.

ضماد آن با آرد شيلم براى بثور لبنيه و جلاى آنها

و با نمك جهت سپرز و تفتيح سده كبد و يرقان نافع

و با عسل جهت قلع آثار عارض تحت چشم و طلاى آب آن جهت قوبا

و ضماد تخم آن با عسل جهت نمش و ساير الوان غريبه و آثار ضربه و قرحه و كلف و نيكويى رنگ رخسار و قوبا و با كندش جهت بهق ابيض خصوصاً در حمام

المضار: و نيز اكثار آن مورث مغص و تعفن اخلاط و مولد شپش جهت آنكه در آن جزو لطيف سريع التعفن است چنانچه ذكر يافت.

مضر سر و حلق و دندان، مصلح‏ آن نمك و عسل و زيره كه در سركه خيسانيده باشند و مخلل آن يعنى پرورده آن در سركه تند

انگورى قاطع اخلاط غليظه و محلل صلابت طحال كه ناشتا بخورند و با طعام نيز و مجرب و اصلًا ضررى ندارد اگر سرفه نباشد .کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 586-587
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

نسخه ها

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 8:07 pm

ترب بری: و مدر بول و بعد از طعام هاضم

و مخرج رياح و محرك آروغ

و با اندك تليين و نيكو كنندهء رنگ(+رخسار)

و مداومت خوردن او باعث روئيدن موى كه ريخته باشد

و آب او مفتح سدد و معين قى خصوصا باعسل تناول نمايند

و مطبوخ او جهة سرفهء مزمن

و تلطيف غليظ و احتباس حيض

و رفع ضرر فطير مفيد و اكثار او مولد قمل

و گويند بعد از خوردن او چون عقرب بگزد درد او محسوس نمیشود

و آب او كشندهء عقربست


ضماد آن دارای پادزهر سم مار و ضماد تخم آن با شراب تریاق انواع سموم و حشرات است.

به همین دلیل اگر پوست سرخ آن را تراشیده و بکوبند و بر عقرب بگذارند خواهد مرد.

و طلاى او بربدن مانع مقاربت هوام

ماليدن آب ترب به بدن موجب گريز حشرات مى‌شود.

و آب شاخهاى او را كه بدون برگ گرفته باشند

به قدر يكوقيه جهة اخراج سنگ مثانه مجرب دانسته‌اند

خصوصا با سكنجبين و آب برگ

و شاخ او به قدر ربع رطل با شكر جهة اخراج زرداب

و مستسقى نافعست


خوردن آب سرشاخه‌هاى بدون برگ ترب بقدر  ٣٠  گرم براى اخراج سنگ مثانه مفيد است خصوصا اگر با سكنجبين خورده شود.

اگر آب برگ و شاخه‌هاى ترب بقدر  ١٠٠  گرم با شكر خورده شود براى اخراج زردآب و استسقا مفيد است




و چون در جوف ترب روغن گل ريخته گرم كنند

قطور او جهة درد گوش سريع الاثر

و چون ترب را سوراخها كرده چهار درهم تخم شلغم را در آن جاي داده

ثقبها را با پارهاى ترب مسدود نموده

در خمير يك روز و در زير آتش بپزند

و با عسل تناول نمايند در اخراج سنگ مثانه مجربست

و بايد سه روز به دستور سلوك نمايند


اگر داخل ترب را خالى كرده و با تخم شلغم پر نمايند و سر آن را با قطعه‌اى شلغم مسدود كنند و در خمير گرفته و در آتش بپزند

و آن را با عسل بخورند براى اخراج سنگ مثانه بسيار نافع است. و اين كار را تا سه روز پى‌درپى بايد ادامه دهند.

و اكثار خوردن ترب مورث معض

و تعفن اخلاط و مضر سر و حلق و دندان

و مصلحش عسل و زيره كه در سركه خيسانيده باشند

و ضماد او جهة قروح خبيثه و كمنهء تحت چشم


و ضماد آن با عسل براى تحليل ورم زير چشم

و با شيلم جهة رويانيدن موى دارء الثعلب

و جوششهاى آبدار مفيد


و ضماد ترب با آرد شيلم (گندم ديوانه يا چچم، ) براى روييدن مو

و جلوگيرى از ريزش مو نافع است .

و پروردهء او در سركه قاطع اخلاط غليظه و اصلا ضررى در او نيست

و تخم او مدر بول و شير و حيض و محرك باه و مقيى

و جهة درد جگر بارد و ورم سپرز و با شراب جهة گزيدن مار شاخدار

و در ساير افعال قويتر از اصل او و نيم مثقال او بعد از طعام هاضم او


خوردن تخم ترب مدر است و قاعده‌آور و ترشح ادرار و حيض و شير را زياد مى‌كند.

محرك نيروى جنسى است و قى‌آور و براى درد كبد سرد و ورم طحال نافع است.

ضماد تخم ترب با سركه براى دفع سم مار شاخدار و سم ساير گزندگان نافع است.


و با سكنجبين بغايت منقى جگر

و ضماد او جهة قوبا و با سركه جهة زخم غانقرايا

و با عسل جهة درد مفاصل

و با كندش و سركه جهة بهق سياه مجرب


و قدر شربتش از تخم او يك درهم و از آب او سى درهم و از جرم او بيست درهمست

ترب بستانى : (+و مدر بول) و محلل رطوبات

و اكثار او و مغثى و مصحلش نمكست

و روغن ترب كه از تخم و آب

و برگ او كه در ابتداى تخم بستن ترتيب دهند بسيار مسخن

و قايم مقام روغن زيتون كهنه و روغن بلسانست

و لطيف و گرمتر از روغن بيد انجير

و محلل قوى و آشاميدن او

و طلا كردن او با فادزهر جهة گزيدن عقرب

و تدهين او جهة رفع شپش كه بعد از امراض بهم رسد

و جهة فالج و لقوه و بهق و برص و خشونت بشره و جلاى او و درد گوشت

و رياحى كه در گوش بهم رسد نافعست


اگر روغن ترب چند قطره در گوش ريخته شود براى تحليل بادهاى گوش بسيار نافع است.

اگر داخل ترب را خالى كرده روغن گل سرخ در آن بريزند و بر آتش گذارند كه جوش بخورد و نيم‌قطره از آن در گوش بريزند براى تحليل باد و رفع درد گوش بسيار نافع است.

و مؤلف تذكره گويد كه چون ترب را خوائيده بگذارند تا متعفن شود

و كرمها از او متكون گردد و چون در ظرفى ضبط نمايند تا يكديگر را خورده چند عدد بماند و آن را حل كنند

در حل معادن بيعديل و افعال غريبه از او مى آيد.[color=#8000BF]کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم ص -194-193


متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:



فجل شامى


افعال و خواص آن‏: از فجل و شغلم ردى‏تر و ضعيف‏تر از فجل و مدر بول و محلل رطوبات و اكثار آن مغثى و مصلح آن نمك است

و تخم آن محلل آن و در بعضى ابدان هاضم غير منهضم خصوصاً برگ آن

و در بعضى كه در معده آنها رطوبت بسيار باشد مانع انهضام و مخرب معده ايشان

خصوصاً اصل آن جهت آنكه در آن جزو لطيف سريع التعفن است


در موارد خواص آن معتقدند كه ترب ايجاد گاز و نفخ و آروغ مى‌كند و تخم آن گاز و نفخ را تحليل مى‌برد.

در بعضى از اشخاص برگ آن به هضم غذا كمك مى‌كند و در مورد بعضى ديگر كه در معدۀ آنها رطوبت بسيار باشد،

ترب مانع هضم غذا مى‌شود.

و با اندك تليين چون برگ ربيعى آن را طبخ نموده بخورند با زيت و يا روغن و مرى و غذاييت آن زياده از بيخ آنست

برگ بهاره آن را پس از طبخ با روغن زیتون بخورند دارای غذائیت فراوانی است.

و از حضرت ابى عبد الله عليه السلام مرويست كه فرمودند كه در فجل سه خاصيت است برگ آن پراكنده كننده رياح است و مغز آن مدر بول و بيخ آن قاطع بلغم است

مضر چشم و قطور آن جالى و رافع آثار حادث زير موق آن

و آب برگ آن تيز كننده قوّت باصره

آشاميدن مطبوخ آن جهت سرفه كهنه مزمن و دفع كيموسات غليظه حادثه در سينه و خناق حادث از آشاميدن فطر قتال

و غرغره با آب مطبوخ آن با سكنجبين جهت خناق نافع و با وجود آن مضر حلق و زياده كننده شير است.


و خوردن دم‌كردۀ آن براى قطع سرفه كهنۀ مزمن و دفع اخلاط غليظه حادث در سينه

و غرغره با آب دم‌كردۀ آن با سكنجبين براى ديفترى نافع است.

ردى است براى معده و جشا آورنده و بعد از طعام ملين بطن و نفوذ فرماينده غذا است و قبل از طعم مانع نفوذ و استقرار آن در قعر معده

و باعث طفو و ايستادن طعام بر سر معده و از اين جهت باعث سهولت قى است

خصوصاً پوست آن با سكنجبين و موافق سينه و پهلو و سپرز است

و به دستور تخم آن با سكنجبين و ابن ماسويه گفته آشاميدن آب آن هاضم غذا و مفتح سدد كبد و طحال است

و استسقا و طحال و يرقان را نافع

و جرم آن مغثى و تخم آن محلل نفخ و مشهى و باعث سهولت اخراج غذا است

و وجع كبد را مفيد و نيم مثقال تخم آن بعد از طعام هاضم آن

و با سكنجبين مقى قوى و منقى معده


به نظر ابن ماسويه طبيب معروف خوردن آب ترب براى هضم غذا و باز كردن انسداد و گرفتگى‌هاى كبد و طحال نافع

و براى استسقا و طحال و يرقان مفيد است.

تخم آن نفح را تحليل مى‌برد و اشتها را زياد مى‌كند و درد كبد را تسكين مى‌دهد.

خوردن  ٢  گرم از تخم آن بعد از غذا براى هضم غذا بسيار نافع است. اگر با سكنجبين خورده شود قى‌آور است و معده را پاك مى‌كند.


و چون خربق را ريشه ريشه كرده در ترب فرو برند و به خمير و گل گرفته در زير آتش طبخ نمايند پس برآورند

و خربق را دور كرده آن ترب را بخورند به قوّت تمام قى آورد.

تخم آن جهت ضربان مفاصل و عرق النساء و وجع ورك و حكه حادث از بلغم و بيخ آن جهت دفع آنها نافع.

ضماد آن با عسل جهت قروح خبيثه و قروح لبنيه و شهديه و تخم آن با سركه جهت قلع آثار غانغرايا و قوبا.

ضماد آن با آرد شيلم براى بثور لبنيه و جلاى آنها



خوردن تخم ترب و ريشۀ ترب براى درد مفاصل و سياتيك و درد سرين و خارش حادث از بلغم مفيد است.

ضماد ترب با عسل براى زخمهاى جراحات بد و ضماد تخم آن با سركه براى از بين بردن آثار غانغرايا نافع است.

خوردن دم‌كردۀ ترب مدر است و براى ازدياد ترشح ادرار و باز شدن ادرار مفيد است.
.
خوردن ترب رنگ صورت را باز مى‌كند


و با نمك جهت سپرز و تفتيح سده كبد و يرقان نافع

و اگر با نمك خورده شود براى طحال و باز كردن انسداد و گرفتگى‌هاى كبد و يرقان نافع است.

و با عسل جهت قلع آثار عارض تحت چشم و طلاى آب آن جهت قوبا

و ضماد تخم آن با عسل جهت نمش و ساير الوان غريبه و آثار ضربه و قرحه و كلف و نيكويى رنگ رخسار و قوبا


. ضماد تخم آن با عسل براى رفع آثار ضربه و كوفتگى و خون‌مردگى و لكه‌هاى پوست بدن مفيد است.

و با كندش جهت بهق ابيض خصوصاً در حمام

ترکیب آن با کندش برای بهق سفید به خصوص در وقت حمام تجویز شده است.

المضار: و نيز اكثار آن مورث مغص و تعفن اخلاط و مولد شپش جهت آنكه در آن جزو لطيف سريع التعفن است چنانچه ذكر يافت.

مضر سر و حلق و دندان، مصلح‏ آن نمك و عسل و زيره كه در سركه خيسانيده باشند و مخلل آن يعنى پرورده آن در سركه تند

انگورى قاطع اخلاط غليظه و محلل صلابت طحال كه ناشتا بخورند و با طعام نيز و مجرب و اصلًا ضررى ندارد اگر سرفه نباشد
.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 586-587


اسراف در خوردن آن موجب دل‌پيچه و متعفن شدن اخلاط است و مضر سر و حلق و دندان مى‌باشد

در اين مورد بايد نمك و عسل و زيره كه در سركه انگورى خيسانده و پرورده شده باشد، خورد. مقدار خوراك از تخم ترب تا  ۴  گرم و از آب آن تا  ١٠٠  گرم است.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

تحقیقات و تجربیات برای نتایج کاربرد درمانی

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه سپتامبر 12, 2013 8:07 pm

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

بعدي

بازگشت به ف


Aelaa.Net